MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,995
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,500

تمامی ارسال های MR9

  1. با سلام با هدف مشارکت کاربران عزیز در تولید محتوای علمی انجمن میلیتاری ، طی مشورت با مجموعه مدیران انجمن ، تصمیم بر این گرفته شد تا تاپیک های 5 گانه (هوایی ، دریایی ، زمینی ، فضایی ، جنگ در قاب دوربین و رزم سایبری) به شکل جدید ، مجدداً راه اندازی گردد . با این وصف ، همه کاربران با نصب العین قرار دادن قوانین ذیل ، میتوانند در این تاپیک مشارکت نمایند : 1- کلیه قوانین انجمن در مورد این تاپیک مصداق پیدا می کند . 2- هر پست ، می بایست حداقل با استفاده از یک پاراگراف 2 خطی و حداکثر در 5 خط ، تصویر ارائه شده را تشریح کند . (در صورت ارسال تصویر بدون شرح ،پست بلافاصله مخفی خواهد شد) ( نکته : بر تصویر بدون شرح ، فایده ای مترتب نیست ، چرا که هدف اصلی تاپیک ، ارائه مطالبی است که در کوتاه مدت قابلیت تبدیل شدن به تاپیک را نداشته و ارسال آن بصورت یک موضوع مستقل ، زمان بر خواهد بود ) 3- تصاویر ارسالی می بایست در گالری انجمن ، بارگذاری گردد ( در صورت دراختیار نداشتن اکانت گالری ، کاربر موظف هست ، تصاویر را بصورت لینک ارسال نماید تا توسط مدیر مربوطه منتقل شود ) 4- حداکثر تعداد تصاویر ارسالی ، 5 عدد ( یکی بصورت سایز نرمال و 4 تصویر دیگر در سایز کوچک ) خواهد بود . ( با هدف جلوگیری از سنگین شدن صفحات ) 5- تصاویر مربوط به تجهیزات نظامی ( زمینی ، هوایی ، دریایی ، فضایی ) می بایست در گالری مربوط به خود ارسال گردد . در نتیجه کاربران عزیز از ارسال تصاویر صفحه پرکن ، خودداری نمایند . 6- این تاپیک با هدف شناسایی موضوعات جذاب به منظور تبدیل شدن به یک موضوع مستقل ایجاد شده است ، در نتیجه کاربران عزیز از ارائه تصاویر به اصطلاح سرگرم کننده (FUN) بشدت خودداری فرمایند 7- در صورت وجود نقص یا اشتباه و یا حتی سئوال در خصوص مطالب ارائه شده ، کاربران عزیز از برهم زدن نظم و روال تاپیک بشدت خودداری نموده و نظرات خود را در خصوص مطالب ، در استاتوس یا PM پیگیری نمایند . 8- شرح تصاویر می بایست به زبان پارسی ارائه گردد . 9- حتی الامکان از قراردادن تصاویر ومطالب تکراری خودداری گردد . 10- مطالب و تصاویر کپی شده از سایر منابع در وب ، به هیچ عنوان پذیرفته نمی شود ( به استثنای مطالبی که مربوط به تاریخ نیروهای مسلح ایران است ) 11- همه پست ها می بایست با فونت تاهوما و شماره 14 ( برای تیتر مطلب شماره 18 ) ارائه گردند.
  2. بخش سوم : افغانستان ، صحنه آزمایش عملی تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی ارتش ایالات متحده ! پیامدهای اجرای نسخه اولیه تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی در افغانستان : طبق یک قاعده استاندارد ، موفقیت یک ارتش در میدان نبرد به 5 اصل اساسی ، شامل ابتکارعمل ، چابکی ، عمق دادن به صحنه نبرد ، هماهنگی و پایداری ( سرسختی ) بستگی خواهد داشت . در این میان ، عملکرد مجاهدین افغان را می توان در قالب این 5 عنصر بخصوص در ایجاد یک شبکه دفاع هوایی ( هر چند محدود ) تبیین نمود . 1-ابتکار عمل : در مرحله نخست ، تلاش مجاهدین افغان برای در دست گرفتن کنترل فضا ( آسمان ) منطقه نبرد که نتیجه و پیامد اصلی برخورداری از ابتکار عمل رزمی بود ، را می توان مورد بررسی و توجه قرار داد . در اوایل نبرد ، مجاهدین تنها قابلیت کسب ابتکار عمل تاکتیکی ، آن هم بصورت موقت را در اختیار داشتند ، بدین معنی که دربرابر حملات هوایی روسها ، چندان در وضعیت بلادفاع نبودند ، اما ورود استینگر ، واحدهای رزمی مجاهدین افغان را قادر ساخت تا بسرعت ابتکار عمل رزمی را در دست گرفته و شرایط خود را به حریف دیکته کنند . نقل قولی از کتاب " کاردینالی از کرملین " نوشته تام کلانسی با محوریت شیوه عمل افغان ها در کاربرد سامانه استینگر 2- چابکی ( تحرک پذیری ) : در مراحل نخست جنگ، این ارتش سرخ بود که با استفاده از اصل غافلگیری و کاربرد یگانهای هوابرد و همچنین هواگردهای بال ثابت و چرخبالهای نیروی هوایی بعنوان توپخانه متحرک انعطاف پذیر و همچنین بالگردهای ترابری برای جابه جایی سریع واحدهای رزمی قادر بود بسیار سریعتر و موثرتر از واحدهای افغان واکنش نشان دهد ،اما ورود استینگر ، خط بطلانی بر این شیوه کشید تا جایی که متحرک ترین واحدهای رزمی ارتش شوروی د افغانستان ( شامل جتهای پشتیبانی نزدیک و بالگردهای توپدار ) را بسرعت از صحنه نبرد خارج ساخت . چیزی در حدود 10 درصد از شلیک های موفق سامانه استینگر در زمان خروج بالگردهای هایند از صحنه عملیات رزمی بوقوع پیوست . 3- عمق دادن به میدان نبرد : در طراحی های کلاسیک عملیات نظامی ، دادن عمق به منطقه نبرد ، فضای کافی و مطلوبی را برای اجرای مانورهای رزمی در اختیار فرمانده میدان خواهد گذاشت . تا قبل از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی با کاربرد کلاسیک قدرت هوایی می توانست بسرعت حاکمیت و برتری تاکتیکی را بر میدان رزم ایجاد کرده و بدنبال آن ، فضای مانوری مطلوبی را برای واحدهای پیاده متعارف و هوابرد ارتش فراهم نماید . اما کاربرد گسترده استینگر به این آزادی عمل پایان داد . مجاهدین افغان که پس از یک رشته نبردهای پرتلفات ، حومه مناطق متراکم جمعیتی را در دست گرفته بودند ، اکنون با برخورداری از دو مزیت اصلی شامل دادن عمق به میدان نبرد با روسها و متمرکز نمودن توان رزمی در نقاط حساس ، بسرعت ابتکار عمل را در دست گرفتند . در مجموع ، نبرد افغانستان اثبات نمود که سرمایه گذاری برروی پدافند هوایی کوتاه برد ، به همان اندازه در اختیار داشتن عمق برای اجرای مانور ، از اهمیت بسیار بالایی برخودار است . نمای شماتیک کمین واحدهای مجاهدین افغان و تاکتیکهای ضد کمین هوابرد و توپخانه ای ارتش سرخ 4-ایجاد هماهنگی : تا پیش از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی براساس آموزشهای استاندارد خود ، بسرعت موفق گردید تا عملیات هوایی و زمینی خود را برای محدود نمودن تاثیر حملات ایذایی مجاهدین ، هماهنگ نماید ، اما کاربرد نخستین موشک استینگر ضمن اینکه موجبات عدم هماهنگی قابل توجه میان واحدهای رزمی ارتش سرخ را فراهم آورد ، در مقابل ، فرصتی را برای مجاهدین ایجاد نمود تا بتوانند اقدامات رزمی خود ( شامل لجستیک ، عملیات مشترک و ... ) را بهبود بخشیده و محدوده آن را بسرعت گسترش دهند . بدین معنی که از اواخر 1986 ، وضعیت کنترل و فرماندهی و ساختار لجستیکی برای پشتیبانی از عملیاتهای آفندی در مقیاس وسیع تر خود را در سطوح مطلوبتری دنبال کرده و برای اولین بار از سال 1979 ، شرایط صحنه رزم را برای روسها ، تعریف کنند که این وضعیت با خنثی نمودن یا کاهش پتانسیل قدرت هوایی روسها در حوزه پشتیبانی نزدیک هوایی قابل دستیابی شد . بالگرد توپدار میل-24 هایند ، بلحاظ قدرت آتش و مقاومت در برابر آتش پدافند هوایی ، آنچنان موجب ایجاد دهشت در میان افغانها گردید که لقب "ارابه شیطان" بدان داده شد در حقیقت ، استینگر ، کلیدی بود که به مجاهدین افغان اجازه داد تا ضمن حفظ ابتکارعمل ، سرعت عملیات نظامی خود را افزایش دهند و این بدان معناست که سامانه FIM-92 به عاملی برای تغییر ماهیت جنگ و به نوعی فاکتور تعیین کننده ، تبدیل شود . به اعتقاد بخش عمده از کارشناسان نظامی ، مجاهدین افغان با کاربرد استینگر ، مستقیم به مرکز ثقل عملیات نظامی ارتش سرخ که همانا " کنترل آسمان منطقه نبرد" بود ، حمله ور شدند که این مساله نشان می دهد که کنترل هوا ، در جنگهای کم شدت ، به همان اندازه جنگهای فراگیر و پرشدت ، پر اهمیت و ضروری است. پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  3. دوستانی که در فوروم های انگلیسی زبان یا عرب زبان یا سایر زبان ها فعالیت می کنند ، این متن را ترجمه و با تصویر در انجمن های مذکور قرار دهند . شاید بهترین پاسخی برای یاوه گویی های حضرات باشد ............
  4. بخش دوم : ارتباط آمریکایی از نوع سوم !!! نیروی هوایی ارتش سرخ و عملیات رزمی برفراز افغانستان : بخش عمده ای از حملات از پیش برنامه ریزی نشده واحدهای سبک اسلحه هوابرد ارتش سرخ با استفاده از بالگردهای ترابری و توپدار هوانیروز این ارتش صورت می پذیرفت ، جایی که کوهستان های سر بفلک کشیده افغانستان مانع جدی برای ورود یگانهای نیروی زمینی میشد بخش عمده ای از مورخان نظامی بر این اعتقاد قرار دارند که عملیات جنگی اتحاد شوروی و ارتش دولتی افغانستان به استثنای مراحل اولیه ورود و اشغال افغانستان ، در دو حوزه ماهیت و هدف ، کاملا جنبه تدافعی داشت . این دسته از کارشناسان معتقدند که هدف روسها ، بوضوح کنترل افغانستان بواسطه اشغال سرزمینی ، تعریف و به اجرا درآمد و بخش عمده ای از نبردها میان روسها و مجاهدین در جریان اجرای عملیات کمین و ضد کمین و یا عملیات آفندی برای پاکسازی خطوط کنترل (LOC) و تامین امنیت آنها صورت گرفت . به همین دلیل ، پس از تثبیت امنیت در پایتخت ، فرماندهی ارتش سرخ در افغانستان دست به ایجاد مجموعه گسترده ای از پادگانها و پستهای دیده بانی دژمانند دفاعی که شبکه متراکمی از میدان های موانع ، شامل کاشت نزدیک به 30 میلیون مین ، سیم های خاردار برق دار ، مین های فشاری ، حسگرهای زمینی ، بشکه های انفجاری ( فوگاز ) را شامل می شد زد و حتی برای محدود نمودن قابلیت مانور و تحرک پذیری واحدهای کوچک رزمی مجاهدین ، اقدام به مین ریزی هوایی برای ایجاد میدان های مین پراکنده نمود . ارتش سرخ در کریسمس 1979 زمانی وارد افغانستان شد که امیدواری بسیار زیادی برای محقق شدن وصیتنامه پتر کبیر برای نزدیک شدن به کناره آبهای گرم وجود داشت این اقدامات بالتبع تاثیر گذار بود ، چرا که در سراسر درگیری ها ، هیچ کدام از استحکامات دفاعی روسها یا قوای دولتی به اشغال کامل مجاهدین در نیامد ، ضمن اینکه گرچه واحدهای ارتش شوروی و ارتش افغانستان به شکل فیزیکی از هم تفکیک شده بودند ، اما عملیات رزمی در اغلب موارد بصورت مشترک انجام میشد . از راست : گوست آوراکوتوس ( افسر ارشد CIA) ، جوانا هرینگ ( دیپلمات ، تاجر و فعال سیاسی ) و سناتور چارلی ویلسون سه ضلع اصلی تسلیح مجاهدین افغان به سامانه استینگر اما تجربه سالهای نخست به روسها یاد داد که پادگان های استراتژیک موجود در افغانستان می بایست بطور کامل تحت کنترل عملیاتی واحدهای روسی باشد و اگر تعداد پرسنل ارتش دولتی افغانستان بیشتر می بود ، اما در ماموریتهای بااهمیت ، کنترل و فرماندهی کاملا تحث اختیار فرمانده روسی قرار داشت و در اغلب موارد ، ارتش افغانستان بعنوان واحدهای جلودار و یگانهای روسی بعنوان عناصر دنبال پشتیبان ، وارد عمل میشدند . هر چند با پیشرفت عملیات نظامی ، روسها بتدریج یگانهای موتوری ، مکانیزه – زرهی به همراه یگانهای پشتیبانی سبک هوایی و اسپتسناز را نیز بکار گرفتند . پراگندگی کاربرد سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب 2007-1970 افغانستان ، قفقاز و جنوب آفریقا نقاط بحران خیزی که بیشترین تجربه رزمی این سامانه ها در ان به وقوع پیوست با این حال ، استخوان بندی عملیات ارتش شوروی در افغانستان ، واحدهای سبک اسلحه اسپتسناز بشمارمی رفت و بعنوان یگانهای سبک هوابرد شناسایی –رزمی که به شیوه یگانهای رنجر ارتش ایالات متحده سازماندهی شده بودند ، اجرای ماموریتهای خطرناکی نظیر ضد کمین یا عملیات تعاقبی در کوهستان را بر عهده داشتند . بیلان نبرد در افغانستان بخوبی نشان میدهد که عملیات نظامی در منظرهای کوهستانی نیازمند واحدهای سبک است که می بایست از پشتیبانی هوایی مطلوب و آتش توپخانه انعطاف پذیر برخودار باشد . اما در مجموع ، هم واحدهای روسی و هم واحدهای ارتش دولتی افغان در زمان اجرای عملیات آفندی ، بشدت به پشتیبانی هوایی نزدیک ( CAS) وابسته بودند ، تا جایی که ستون های نظامی روسی می بایست پس از اجرای عملیات شناسایی و انهدام مواضع مشکوک توسط بالگردها و هواگردهای بال ثابت ، وارد مناطق کوهستانی و صعب العبور شده و حتی در این شرایط نیز برنامه ریزی های دقیقی برای اجرای آتشباری توپخانه وجود داشت . با این اوصاف ، تا قبل از ورود استینگر به صحنه عملیات نظامی در افغانستان ، واحدهای بالگردی و بال ثابت روسها ، حاکم مطلق میدان نبرد محسوب می شدند ، اما شرایط از اواخر سال 1986 بتدریج تغییر نمود . سامانه دفاع هوایی دوش پرتاب بلوپایپ بریتانیایی ، یکی از گزینه های شبکه قاچاق سلاح به واحدهای عرب- افغان ( به سرکردگی اسامه بن لادن و شبکه کُنام انصار ) برای مقابله با برتری همه جانبه هوایی ارتش سرخ بشما می رفت ،اما بدلیل پیچیدگی های فنی و قیمت بالا ، به شکل گسترده وارد عملیات رزمی در افغانستان نشد ( تصویر متعلق به واحدهای ارتش بریتانیاست ) ارتباط آمریکایی ، تسلیح مجاهدین افغان به استینگر : در میانه های سال 1984 ، با شدت گرفتن نبردها میان گروه های افغانی و ارتش سرخ ، بویژه در نزدیکی پایگاه های اصلی روسها ( بگرام و قندهار ) تعدادی از سامانه های سام-7 روسی در اختیار مجاهدین قرار گرفت . این مساله در آغاز چندان مورد توجه نبود ، اما با افزایش نقش آفرینی بن لادن در جنگ با اتحاد شوروی ، وی فرماندهان ارشد افغان را برای در اختیار گرفتن سامانه های دفاع هوایی کوتاه برد قابل حمل توسط پیاده نظام ، متقاعد نمود و همزمان کوشید تا به محموله بزرگی از این سامانه ها دست پیدا کند ، اما نمونه های اولیه سام-7 تاثیر آنچنانی بر عملکرد نیروی هوایی ارتش سرخ برجای نگذاشتند ، به همین سبب ، او برآن شد تا موشکهای دفاع هوایی بریتانیایی بلوپایپ را در مقیاس گسترده بکار گیرد ، اما بلوپایپهای انگلیسی گرچه عملکرد بهتری در مقایسه با استرلاهای روسی به نمایش گذاشتند ، اما حجم سامانه و قیمت رو به افزایش و تعمیرو نگهداری آن به مرور موجبات نارضایتی افغان ها را فراهم آورد . در همین زمان ، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (CIA) وارد عمل شد و تعداد قابل توجهی از این موشکها رادر اختیار افغان ها قرار داد . نیش زنبور بر کالبد خرس روسی : ورود سیستم دفاع هوایی کوتاهبرد قابل حمل توسط پیاده نظام FIM-92 استینگر به صحنه عملیات رزمی در افغانستان ، بر خلاف انتظارات اولیه ، بلافصله شرایط جنگ را تغییر داد . به تقریب ، 30 روز پس از تحویل اولین محموله از موشکهای استینگر ، نخستین قربانی توسط مجاهدین افغان به زیر کشیده شد و این موجب شد تا پروازهای رزمی به شکل موقت ، متوقف شود و تنها پس از در دستور کار قرار گرفن اقدامات تامینی و متقابل ، فرمان دور جدیدی از حملات هوایی صادر گردید ، اما این بار ، قرار نبود تا نیروی هوایی ارتش سرخ ، یکه تاز عرصه نبرد باشد ، چرا که سیاهه تلفات روسها بتدریج رو به فزونی گرفت . در آنسوی خطوط نبرد ، مجاهدین افغان با تحویل گسترده موشکهای استینگر در تاکتیکهای شلیک ، نوآوری های را در عرصه عمل به نمایش گذاشتند ، چنانکه با اجرای کمین درکریدورهای شناخته شده هوایی در حومه فرودگاه های نظامی ، حمله غافلگیرانه خود را به هواگردهای ترابری غول پیکر روسی آغاز نموده و یا اینکه برای وارد کردن جتهای پشتیبانی نزدیک روسی به محدود برد موشکهای استینگر ، تله گذاری می نمودند . با این وصف ، در پاسخ به این تاکتیکها ، خلبانهای نیروی هوایی ارتش سرخ و ارتش دولتی افغانستان شروع به اجرای تمرینات فشرده برای پرواز در ارتفاع بسیار پایین یا بسیار بالا نموده تا با کشاندن سامانه های استینگر به ارتفاعات ، زمینه لازم برای نابودی این سامانه ها با آتش بالگردهای هجومی را فراهم آورند .اما تاثیر گذاری استینگر بر روند عملیات نظامی در افغانستان ، فراتر از تاکتیکهای مقابله به مثل روسها بود ، چرا که مجاهدین در پوشش ایجاد شده توسط استینگرها ، بتدریج از اوت 1986 میزان دپوی تسلیحاتی خود را بلحاظ کمی و کیفی ، تا 10 برابر افزایش داده بودند . این روند تا ژانویه 1989 برای روسها به مراتب ، فاجعه بار ترشد ، چرا که تناوب و کیفیت حملات مجاهدین به تدریج افزایش یافته و میزان موفقیت افغان ها در قطع ارتباط پادگانهای ارتش شوروی در سراسر افغانستان با مراکز فرماندهی افزون تر میشد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  5. ضربه نخست یونیون جک در طول جنگ سرد (1989-1945) ، یکی از مهمترین تجهیزات طرفین درگیر برای اجرای دکترین " ضربه نخست" ، یگان های بمب افکن دورپرواز بشمار می آمد . بنابراین ، هم نیروی هوایی اتحاد شوروی سابق و هم نیروی هوایی ارتش ایالات متحده دست به طراحی و تولید بمب افکن های دورپرواز زده و آنان را در سازمان رزم خود بکار گرفتند .با این حال ، نیروی هوایی بریتانیا ، بدلیل نزدیکی جغرافیایی به مرزهای اتحاد شوروی ، همواره یکی از اهداف اولیه برای بمب افکن های سنگین نیروی هوایی اتحاد شوروی که به مهمات هسته ای نیز مجهز بودند، بشمار می آمد . از سویی دیگر، براساس تقسیم وظایف صورت گرفته در ناتو ، اجرای بخشی از استراتژی ضربه نخست اتمی علیه اتحاد شوروی ، برعهده نیروی هوایی بریتانیا گذاشته شد و در نتیجه ، نیروی هوایی این کشور که سابقه طولانی در ایجاد و به کارگیری یگان بمب افکن در کارنامه خود داشت ، شروع به طراحی و به کارگیری بمب افکن های جت (بمب افکن های سری V) شامل بمب افکن های والیانت ، ویکتور و ولکان ، با ماموریت بمباران هسته ای نمود . از راست به چپ ( بر خلاف چرخش عقربه های ساعت ) 1- بمب افکن VULCAN B MK.1 ، رجیستر XA903، این بمب افکن که در سال 1957 ساخته و به نیروی هوایی بریتانیا تحویل داده شد ، پانزدهمین پرنده از این نمونه بشمار می رفت و در سال 1980 اوراق گردید و در این تصویر به یک موشک هوا به زمین هسته ای بلو استیل مسلح شده است 2- بمب افکن VULCAN B MK.2 ، گونه B MK.2 که در سال 1963 ساخته و به نیروی هوایی بریتانیا تحویل داده شد ، در اواخر دهه 1970 میلادی برای ماموریت های بمباران متعارف مورد بهسازی قرار گرفت که با این ارتقاء قادر بود تا مهمات 1000 پاوندی انفجاری شدید را حمل نماید .این بمب افکن در جریان تهاجم به جزیره مالویناس ( فالکلند ) ، در یک دوره زمانی از30 آوریل تا یکم می 1982 ، ماموریت بمباران فرودگاه پورت استانلی را به انجام رساند و هم اکنون نیز در موزه نیروی هوایی بریتانیا در وادینگتون نگهداری می گردد . 3- بمب افکن ( VALIANT B(K مارک یک : بمب افکن ولکان به رجیستر XD818 در سال 1956 از خط تولید خارج و به نیروی هوایی بریتانیا تحویل داده شد.این بمب افکن بعنوان نخستین بمب افکن نیروی هوایی بریتانیا که اولین بمب حرارتی - هسته ای ساخت این کشور را مورد آزمایش قرار داد ، شناخته می شود و در مشهورترین ماموریت خود، یک تیر مهمات هیدروژنی ساخت صنایع تسلیحاتی بریتانیا را در 15 ماه مه 1957 در جزیره مالدن در آتلانتیک جنوبی پرتاب نمود .این بمب افکن هم اکنون در موزه هوایی " هندون " بریتانیا قرار دارد . 4- بمب افکن / سوخت رسان ( VICTOR B(K مارک یک ، رجیستر XA937 ، اسکادران 214 نیروی هوایی سطنتی: پرنده بریتانیایی به رجیستر XA937 که در سال 1956 تولید شد ، پانزدهمین نمونه از این مدل بشمار می آید که در سال 1964 به تانکر سوخت رسان تبدیل شد وسپس درسال 1994 اوراق گردید . 5-بمب افکن VICTOR B ، مارک یک ، رجیستر XH646 اسکادران 55 نیروی هوایی سلطنتی : ولکان به رجیستر XH646 پرنده در سال 1960 به نمونه MK1 A ارتقاء یافت و در سال 1976 اوراق شد . 6- پرنده سوخت رسان VICTOR K. MK2 ، رجیستر XL231 ، اسکادران 55 نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا: این پرنده درسال 1961 از خط تولید خارج شده و به نیروی هوایی بریتانیا پیوست و در سال 1970 با یک ارتقاء به سه غلاف سوخت رسانی مجهز گشت . این پرنده در عملیات طوفان صحرا (1991) ، 16 ماموریت سوخت رسانی را به انجام رساند . پی نوشت : یونیون جک ، شناسه پرچم ملی بریتانیا است . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  6. سئوال از پایان فصل تاکتیک ............. فرمانده یک ستون زرهی هستید ( در مقیاس یک گروهان تانک ) ... مهمترین خطری که شما را در زمان حرکت از نقطه a به نقطه b تهدید میکند ( با فرض حرکت در یک مسیر با 3 منظر جغرافیایی دشت ، کوهستان ، عبور از مانع آبی ) چه ماهیتی دارد ؟؟ ( نکته : پاسخ با ذکر علت منطقی و نوع تهدید )
  7. تا جایی که اطلاعات نشان میدهد ، متراکم ترین و پیشرفته ترین شبکه های دفاع هوایی هم نقاط آسیب پذیر مشخصی را دارند که مهاجم احتمالی براساس یک اصل کلاسیک نظامی سعی می کند به بخش های ضعیف ان حمله ور شود ما اطلاعاتی در خصوص میزان حفاظت از اطلاعات در سازمان رزم یمنی ها نداریم ولی اگر تجربه های اولیه شلیک موشک بالستیک را از یمن بسمت عربستان را در نظرم بگیریم ، شاید یکی- دوسال پیش بود ( کمتر یا بیشتر ) یک کاربری در فضای مجازی بعد از انتشار ویدئوی شلیک موشک از خاک یمن ، محیط اطراف محل پرتاب را با تصاویر ماهواره ای تطبیق داده و بعد مختصات دقیق شلیک را بدست آورده بود . ظاهرا یک عده ای به کار این فرد علاقه مند شده بودند ، دفعه بعد که قرار بود یمنی ها شلیکی انجام بدهند ، سکو مورد حمله نیروی هوایی سعودی قرار گرفت . اگر احتمال کمتر از یک درصد را مبنا قرار بدهیم ، باید فرض را گذاشت که درز اطلاعاتی وجود داشته که طرف اسراییلی برای غلیظ کردن ماجرا احتمالا دست به چنین عملی زده . مراجعه به سابقه اجرای این قبیل عملیاتها ( از حمله به راکتور در حال ساخت عراق در تولوز فرانسه ) تا عملیات اوپرا ( که اتفاقا" مسیر حمله صورت بندی عبری بسمت عراق درست از شمال شبه جزیره می گذشت و میشود گفت مجدد این مسیر مورد استفاده قرار گرفته ) فرضیاتی را به ذهن متبادر می کند که باید انها را در تئوری های حمله به آرامکو در نظر گرفت قاعده اصلی به نظرم براساس اصل ذیل عمل می کند
  8. روز 21 اوت 1914 به ژنرال نوئل ادوارد دکاستلنو ( فرمانده لشکر 13 پیاده نظام جمعی سپاه دوم ارتش فرانسه در جنگ نخست ) خبر رسید که پسرش در جنگ کشته شده ، پس از 1 دقیقه سکوت ، به اعضای ستادش که به او تسلیت می گفتند جمله ای گفت که بعدها در فرانسه تبدیل به یک شعار شد : " ادامه می دهیم ............ آقایان "
  9. سلام علیکم بحث صرفا نشنال اینترست نیست ، صحبت اصلی در این هست که کسانی که دستی در این کار دارند ، این را درک می کنند که بطور قطع این دسته از رسانه ها در جهت بُردار مثبت ، این شکل مطالب را منتشر نمی کنند ( همان ضرب المثل هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمی گیرد هست ) . اما اصل قضیه اینجاست رسانه های داخلی با پول بیت المال مطالبی را در اختیار مخاطب داخلی قرار می دهند که بیشتر وهن صنعت دفاعی ایران هست و نه تقویت کننده آن و فرضا سردبیر بخش دفاعی این رسانه ها از حداقل تجربه لازم برای تشخیص مطالب نادرست ، شایعه و غیر واقعی باید برخوردار باشد و ان را با شرایط واقعی تطبیق بدهد ( بعنوان یک اصل پذیرفته شده حرفه ای در حوزه خبرنگاری ) وقتی این دست رسانه ها حداقل سعی نمی کنند بعد از برگردان این مطالب در قالب پی نوشت یا داخل پرانتز در متن برگردان شده ، مخاطب را توجیه کند ، چه انتظاری از بقیه باید داشت ؟ بعنوان مثال 7-8 سال پیش ، یکی از مشهورترین مجلات هوانوردی ، یک مقاله ای را با محوریت موضوع نیروی هوایی ایران چاپ کرده بود و در زمان توصیف پرچم حک شده روی سکانهای عمودی ، واژه "الله " را با عنوان " نشان ققنوس" در اختیار مخاطب قرار میداد . حالا شخصیتی که این متن را ترجمه کرد ، انقدر هوشمند بود که در داخل پرانتز این موضوع را برای مخاطب داخلی که مطلب را مطالعه می کرد ، توضیح بدهد . حالا سئوال و شبهه اصلی در اینجاست که فرض به اعتبار نشنال اینترست ، برگردان کننده مطلب نباید در صحت یا عدم صحت مطلب ، یک مقداری تعمق کند و اگر اشتباهی در ان هست ، بصورت فوق الذکر ان را تصحیح کند ؟؟؟؟
  10. سلام علیکم متن را که مطالعه کردم ، ان چیزی که خدمت دوستان عرض شد معمولا وب سایتهایی که به منبع اصلی این دست اطلاعات دسترسی دارند ، در لابه لای تحلیل هایی که از سمت اینها منتشر می شود ، معمولا رگه هایی از واقعیت ماجرا را البته به شکل غیر ارادی به مخاطب منتقل می کنند . به همین دلیل عرض شد احتمالا به این دلیل که تور - ام یک و گین فول سابقه کاربرد در شبکه دفاع هوایی کشور را دارند فرضا " هم اگر سامانه ای که معرفی شود ترکیبی از این دو تا نبود ، مشکلی ایجاد نمی شود ، چون صرفا" گمانه زنی بود
  11. گمانه زنی های جدید در خصوص سامانه عقاب با این تصاویر ، احتمالا ترکیبی از تور ام-یک ، گین فول را باید شاهد باشیم !!!!!
  12. MR9

    موشک کروز BrahMos PJ-10

    سلاح جدید برای راجه های هندی فلانکرهای نیروی هوایی هند آماده برای کاربرد موشکهای کروز هواپایه براهموس دهلی نو : پس از مدتها کش و قوس برنامه مشترک هند و روسیه برای اضافه نمودن قابلیت شلیک موشک کروز براهموس به فلانکرهای نیروی هوایی هند ، سرانجام دسته نخست از این موشکها به صورت عملیاتی ، وارد سازمان رزم IAF گردید . این در حالی است که ارتش هند با توجه به ماهیت راهبردی این سلاح ، ازسالهای گذشته گسترش رزمی براهموس را در قالب پیکربندی های زمین پایه و دریاپایه در دستور کار خود قرار داده بود ، اما نقش بی بدیل نیروی هوایی در برنامه جامع نظامی ارتش این کشور باعث شد تا برنامه ریزان نظامی هندی بدنبال توسعه سریع براهموس هواپایه و تسلیح تمامی جتهای روسی su-30mki نیروی هوایی به این سلاح استراتژیک باشند. بر همین اساس ، برنامه اصلی نیروی هوایی هند برای مسلح نمودن تمامی 40 فروند جتهای su-30mki به نمونه هواپایه براهموس باعث خواهد شد تا نقش نیروی هوایی این کشور در عرصه وسیعی از اقیانوس هند در رقابت با قابلیتهای رو به گسترش ارتش چین و همچنین قدرت سنتی این منطقه یعنی نیروی دریایی ایالات متحده پررنگ تر از گذشته گردد . به اعتقاد ناظران نظامی ، ورود بخدمت رسمی براهموس هواپایه بدلایل مختلفی به تعویق افتاد اما بروز درگیری محدود ارتش هند با ارتش پاکستان در ماه می 2019 بر سر کشمیر باعث گردید تا عملیاتی شدن این نمونه به اولویت نخست تبدیل گردد . این موشک که پس ازشلیک پتانسیل دستیابی به سرعت 3 ماخ را دارد با مجهز بودن به یک سامانه هدایت دقیق پیشرفته ، قابلیت مورد اصابت قراردادن اهداف متحرک را نیز دارد . این ویژگی بدان معناست که نیروی هوایی هند در کنار نیروی دریایی ، اینک خواهد توانست تا به یک تهدید جدی برای شناورهای رزمی متخاصم تبدیل گردد . برخی تحلیلگران نظامی معتقدند که براهموس با توجه به سرعت شلیک و قدرت مانور مطلوب خود ، می تواند به یک کابوس مستمر برای سامانه های دفاع هوایی پیشرفته ای نظیر سامانه "ایجس" ( AEGIS) و گونه های جدید چینی hhq-16 ( که شناورهای رزمی کلاس 054AP نیروی دریایی پاکستان بدان مسلح هستند ) مبدل شود . در مقایسه ، براهموس پتانسیل تهاجمی به مراتب افزون تری نسبت به موشکهای کروز اسکالپ فرانسوی که قرار است به همراه جتهای رافال به این کشور (هند) تحویل داده شود را به نیروی هوایی اعطاء خواهد نمود . بن پایه صرفا" برای میلیتاری / مترجم : MR9
  13. چرا نشنال اینترست منبع رسمی و موثق برای رصد قابلیتهای نظامی ایران نیست 1- جنگنده صاعقه از هورنت امریکایی قوی تر هست ( در حال حاضر حتی یک دانش آموز دوره متوسطه و راهنمایی هم اطلاع دارد که مجموعه پیشرانه ، حسگرها ، سلاح ها و .... هورنتهای سری F/A-18E/F که از سال 1995 تا به امروز در حال خدمت هستند ، با 11 جایگاه حمل مهمات شامل سایدویندر ، آمرام و اسپارو و مهمات JSOW ، JASSM و مهمات هدایت دقیق سری GBU و .... در مقایسه به فرضا نمونه های فعلی بومی از گونه اف-5 که نهایتا" به مهمات آهنی سقوط آزد و موشکهای کوتاه برد سایدویندر از گونه های تحویل داده شده در دهه 70 میلادی مسلح هستند ، قابلیتهای کاملا مشخص و واضحی را به نمایش می گذارد 2- هواپیمای جنگنده صاعقه ، احتمالا بزرگتر از جتهای اف-5 هست ولی از همان موتور و الکترونیک اف-5 استفاده می کند ( تحلیل این مورد را بر عهده مخاطب می گذاریم ، فقط یک نکته تاریخی که یکی از شرکت معظم خودرو سازی ، موتور خودروی پیکان را یک زمانی به پلاتفرم یک نمونه اروپایی وصل کرده بود ) 3- اف-5 یک جنگنده امریکایی هست و تنها بدلیل شباهت به جت هورنت ، قابلیتهای اف-18 را دارد ( حقیقتش نویسنده و مترجم این سطور یا چیزی از حوزه صنعت هوانوردی نمیداند یا اینکه تصوراتی وجود دارد مبنی براینکه صرف" بدلیل شباهت ، یک جت رزمی توانمندی های مشابه دیگری را بصورت ژنتیکی به ارث می برد ) 4- شفق یکی از این نمونه هاست که طراحی شده و بزودی تولید میشود ( ان چیزی که در ذهن مخاطب پیگیر و علاقه مند وجود دارد ، تنها خبر موجود از شفق ، یک نمونه ماک آپ مقیاس 1:1 هست که در سال 2003 ( 16 سال پیش ) به نمایش گذاشته شد و دیگر هیچ خبری از آن نداریم ( حتی مشخص نیست که ماکت زیبایی که درست کرده بودند ، به چه سرنوشتی دچار گردید ) پی نوشت : عزیزان بخش دفاعی وبسایتهای رسمی مملکت ، قبل از برگردان مطالبی که رسانه های خارجی در راستای علائق موجود منتشر می کنند ، از صحت و سقم مطالب آن اطمینان حاصل بفرمایید . والله این شیوه ای که در پیش گرفتید، موجبات تقویت صنعت دفاعی را فراهم نمی کند
  14. تجمیع و بروزرسانی تاپیک جامع اشیاء پرنده ناشناخته - بیست و نهم مهر سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی
  15. بسم ا... نباید بی انصاف بود ، گرچه در میلیتاری نقدهای بسیار جدی و بعضا" تلخی از وضعیت بروزرسانی سخت افزاری نیروی هوایی بیان شد ، اما الحق و الانصاف ، حفظ استانداردهای خدمه هوایی ( هم بلحاظ بدنی و هم بلحاظ یونیفرم وعلائم و درجات ) جای تشکر و تقدیر دارد سرهنگ خلبان حمید گرجی خلبان آزمایشگر جت آموزشی یاسین
  16. وقتی از رونمایی ، تست آبرومندانه صحبت می کنیم ، دقیقا منظور ما چه ماهیتی دارد ؟؟ بازگشت عقاب شجاع تایوانی به خط تولید تصاویر رسمی ثبت شده از تست جت اموزشی- رزمی یاک-130 دوستان ما در بخش دفاعی وبسایتهای رسمی مملکت و ابواب جمعی انها در توییتر و ... هر قدر هم تلاش کنند ، نمی توانند کج سلیقگی در نمایش دستاوردهای دفاعی ارزشمند ما را انکار بفرمایند به این دوستان باید توصیه کرد یک مقداری تجارب دیگران را بررسی کنند
  17. ارگان صنعت هوایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تیر و مرداد 1398 پیشرانه اوج
  18. بسم ا.... کوثر-88 //// یاسین درازی بدنه : 12 متر ارتفاع از سطح زمین : 4 متر دهانه بال : 10 متر مساحت بال : 24 متر مربع حداکثر وزن برخاست : 5500 کیلوگرم سقف پرواز : 12 کیلومتر حداکثر رانش موتور : 7000 پاوند حداقل سرعت : 200 کیلومتر بر ساعت حداکثرسرعت : نزدیک به 900 کیلومتر بر ساعت طول باند برای تیک آف/ لندینگ : 800 متر
  19. کارشناس نظامی، سردبیر مجله دفاع ملی ایگور کرووتچنکو معتقد است : پاسخ روسیه به عقب نشینی از پیمان حذف موشک های میان برد و برد کوتاه تر می تواند مجدداً پروژه های موشکی و قطار موشک جنگی و تقویت دفاع هوایی در مرزهای غربی این کشور را احیا کند.
  20. سلام علیکم فرموده جنابعالی کاملا صحیح هست ولی 3 سئوال مهم اینجا قابل بررسی است: 1- میلیتاری بعنوان پیشگام آنالیز و بررسی مباحث نظامی ، می بایست به آرشیو لینکها و مطالب تولید شده توسط دیگران تبدیل شود ؟؟؟ ( همون copy-paste مطالب سایر وبسایتها ) 2- نقش دوستان در تغییر این روند چند درصد هست ؟؟؟ ( اکثریت قریب به اتفاق دوستان یا در تاپیکهای منطقه ای فعال هستند یا اینکه در بروزرسانی حضور دارند ) 3- با توجه به فرضیه بالا ، وقتی دوستان حتی راغب به برگردان مطالب نظامی نیستند ، به نظر شما فرصت فکر کردن برای تالیف مطلب ( دقت بفرمایید ، تالیف مطالب ) را دارند ؟؟ بدون شک ، از مطالب تالیفی دوستان بیشتر از ترجمه مطالب استقبال و حمایت می شود ولی الحق و الانصاف ،مساله ما در حال حاضر بحث ارجاع نویسی نیست ، بحث و مساله اصلی ، علاقه مند به کار علمی هست ( که حتی در تالیف مطلب هم بحث مراجعه به رفرنسهای معتبر مصداق پیدا میکند ) میشود کل این زحمات چند ساله را کنار گذاشت و دوباره میلیتاری را از حجم انبوهی از مطالب درست و نادرست دیگران اشباع کرد ولی نتیجه اش ؟؟؟ دوستان یک مقداری در این زمینه تعمق کنند ... ====== پی نوشت : به تقریب از اسفند گذشته که بحث بروزررسانی آرشیو میلیتاری کلید زده شد ، بیشتر از 2000-3000 تاپیک تکراری ، مشابه ، کپی شده از سایر وبسایتها ، اصلاح شده ، بسیاری از تصاویر بازآوری شد ، تجربه خوبی بود ولی از یک لحاظ باعث تاسف بود که وقت و هزینه بسیاری تلف شد تا میلیتاری صرفا" یک بایگانی رایگان برای مطالب دیگران باشد . اگر قصد ما در انجمن ، تولید محتوا ( ترجمه و تالیف و تحلیل ) باشد ، مسیر اصلی اش ، این هست که دوستان در انجمن شروع کنند والا تا ابد میشود نشست و آسیب شناسی کرد و حرف زد ولی وقتی عمل در کار نباشد ....... !!!!!!
  21. بخش چهارم و پایانی : حامل هوایی فراصوت : 1- پهپاد فراصوت WZ-8 رژه بزرگ نظامی ارتش چین در اکتبر 2019 فرصت بسیار مغتنمی برای رونمایی و همچنین برداشتن حجاب از یک حامل هوایی با سرعت بالا به شناسه WZ-8 محسوب میشد که به همراه چند فروند هواگرد بدون سرنشین تاکتیکی ( که در اینجا مورد بحث نیست ) و راهبردی ، در معرض دید عموم قرار گرفت. این هواگرد بودن سرنشین شناسایی که به اعتقاد ناظران نظامی ، از پیکربندی هوایی قابل شلیک خواهد بود ( و نه بصورت پیکربندی DF-17) به احتمال زیاد به یک پیشرانه رمجت مجهز یا به شکل یک پهپاد فراصوت مورد استفاده قرار می گیرد که فرضیات موجود از پررنگ بودن گزینه دوم خبر می دهد . کارشناسان براین باورند که ارتش چین از این پیکربندی برای شناسایی اهداف مورد نظر در بردهای بلند با هدف افزایش دقت موشکهای بالستیک متعارف یا گونه های پیشرفته تری نظیر DF-ZF و فراتر ازآن برای افزون نمودن دقت موشک های بالستیک ضد کشتی (ASBM) استفاده میکند . 2- لبه برنده شمشیرهای چینی ( پهپاد پنهانکار Sharp Sword ) : به گفته تحلیلگران نظامی ، این هواگرد بدون سرنشین پنهانکار چینی به شکل خاص برای پشتیبانی از عملیات نیروی دریایی این کشور در بردهای بلند طراحی شده ، ضمن اینکه برخی نیز معتقدند که Sharp Sword چینی اختصاصا" برای مقابله با قابلیتهای شناسایی برد بلند ایالات متحده در خط تولید قرار گرفته است . در مجموع ، سه گانه موشکهای DF-ZF ، DF-17و WZ-8 در صورت بکارگیری در مقیاس انبوه ، می تواند به یک استخوان بندی پایدار برای ارتش آزادیبخش چین با هدف مقابله سریع با تهدیدات و کاهش هزینه های مربوط به طراحی تسلیحات راهبردی و توسعه فناورهای مربوط به آن تبدیل گردد . در این مورد ، برخی معتقدند که تکمیل حلقه سه گانه فوق الذکر قابلیتهای افزون تری را نسبت به پتانسیل ضربتی متعارف به منظور هدف قراردادن خاک اصلی ایالات متحده ، در اختیار چین خواهد گذاشت . رژه 2019 ، تصویری جامع ازقدرت ، بازدارندگی و تهدید بودن جمهوری چین : از یک دید جامع ، اطلاعات منتشر شده از رژه اکتبر 2019 ارتش آزادیبخش چین بلحاظ شکل و ماهیت ، نمایانگر یک تحول و جهش در یگانهای استراتژیک متعارف و هسته ای این کشور است . چین در بازه زمانی انتهای دهه هشتاد تا امروز علیرغم حفظ ساختارهای ایدئولوژیک کمونیستی و در عین حال توجه به حوزه توسعه اقتصادی ، نه تنها زرادخانه هسته ای خود را در کمیت و کیفیت با سرعت بسیار زیادی توسعه داد ، بلکه ظرفیت سازی فوق العاده ای را در حوزه فناوری های تهاجمی متعارف در معرض دید همگان نهاد. به اعتقاد ناظران نظامی ، در بازه کوتاه مدت ، قابلیتهای متعارف ارتش چین ، تحرک عملیاتی این کشور را در صحنه رزم آسیای شرقی به صورت غیر قابل باوری افزایش داده ، در عین اینکه پتانسیل بازدارندگی آن را نیز تقویت می کند و این در مجموع به معنای مهار سخت افزاری رقبای منطقه ای (ایالات متحده، کره جنوبی ، ژاپن و کمی تا قسمتی روسیه ) است . ازسوی دیگر ، تصویر سازی برای نمایش قدرت ، بازدارندگی و ارسال سیگنال تهدید متقابل که پیام اصلی یک رژه نظامی بزرگ است در این زمان باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد .با درپیش گرفتن چنین شیوه ای از سوی چین ، کمونیستهای حاکم بر پکن ، به رقبای خود پیامی با این مضمون ارسال می کنند که حتی با در اختیار داشتن یک زرادخانه هسته ای محدود ولی با کیفیت برابر سایر قدرتهای هسته ای ، یک بازدارندگی و ظرفیت تهدید متقابل ایجاد شده که نمی توان آن را دست کم گرفت . ارسال چنین پیامهایی بویژه در چهارچوب تنش های فعلی میان چین و ایالات متحده به نظر ، ضرورت داشت تا جایی که برخی ناظران ، نمایش قدرت نظامی چین را با هدف یاد آوری این نکته به ایالات متحده میدانند که چین در موضع ضعف قرار نداشته و در صورت هر گونه اقدام ، می بایست انتظار واکنش متقابل را داشت . در حوزه تحلیل راهبردی نیز ، رژه نظامی چینی ها به معنای عدم قبول ورود به پیمانهای چندجانبه کنترل تسلیحات ( سامانه های راهبردی و غیر راهبردی ) علیرغم فشارهای فزاینده ایالات متحده و متحدانش قابل تحلیل است . چین بصورت عمدی با به نمایش گذاشتن رشد سریع قابلیتهای متعارف و هسته ای خود در یک بازه کوتاه مدت زمانی ( 20 سال ) نشان داد که اراده جدی در توسعه بازدارندگی خود داشته و با مدرنیزه سازی تسلیحات متعارف ، هنجارهای نظامی تعیین شده از سوی ایالات متحده را به یک چالش جدی تبدیل و به واشنگتن این سیگنال جدی را ارسال نمود که این کشور ، مهمترین بازیگر قرن بیست و یکمی در صحنه ژئو استراتژیک شرق آسیا بشمارمی آید . نکته : الف : چین در بازه زمانی انتهای دهه هشتاد تا امروز علیرغم حفظ ساختارهای ایدئولوژیک کمونیستی و در عین حال توجه به حوزه توسعه اقتصادی ، نه تنها زرادخانه هسته ای خود را در کمیت و کیفیت با سرعت بسیار زیادی توسعه داد ، بلکه ظرفیت سازی فوق العاده ای را در حوزه فناوری های تهاجمی متعارف در معرض دید همگان نهاد. ( استراتژی توسعه متوازن نظامی ) ب : ازسوی دیگر ، تصویر سازی برای نمایش قدرت ، بازدارندگی و ارسال سیگنال تهدید متقابل که پیام اصلی یک رژه نظامی بزرگ است در این زمان باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد ( قابل توجه عزیزان ما در ستاد کل نیروهای مسلح برای تدوین پروتکلهای جدید برای رژه 29 فروردین و 31 شهریور ) پی نوشت : 1- منبع : این چهار قسمتی که تقدیم دوستان شد ، برگردان پارسی متن ذیل هست، از وب سایت https://www.frstrategie.org The military parade for the 70th anniversary of the PRC: a revealing example of Chinese strategic power 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  22. تصاویر دقیق تر از حمله و صدمات وارده به آرامکو به اندازه ترکشها دقت کنید !!!!! تصاویر از اسپوتنیک