MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,783
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,435

تمامی ارسال های MR9

  1. تا جایی که اطلاع دارم ، موشکهای هوا به هوایی مثل پایتون 5 ، آر-27 آر-1 ، آر-33 ئی ، آر-77 و چند نمونه دیگر ، قابلیت All-aspect (حمله از تمامی جهات ) را دارند
  2. پیشنهاداتی که در اسفند سال 1377 برای تغییر رادار تامکت با نمونه های در دسترس در مقایسه با نمونه های مورد استفاده در نیروی دریایی امریکا شده بود .
  3. راز بقای شاهین شصت سال دفاع از پهنه آسمان بخش یکم زمانی که برای نخستین بار به سال 1959 ، سامانه دفاع هوایی زمین پایه MIM-23 Hawk برای خدمت رزمی به ارتش ایالات متحده تحویل گردید ، سالها از خدمت نسل قبلی سیستم های دفاع هوایی موشکی با سرجنگی هسته ای نظیر MIM-14 نایت هرکولس می گذشت و در واقع می توان چنین گفت که هاوک ، بیشتر در پاسخ به نیاز نیروی هوایی ارتش ایالات متحده به منظور یک سامانه مکمل پیشرفته تر و در عین حال سبکتر از نایت هرکولس ، همزمان با نسل طلایی توسعه فناوری های مربوط به موشکهای هوا به هوا ، در دست توسعه قرار گرفت . با توجه به این مساله ، می توان گفت که هاوک یکی از پرطرفدارترین سیستم های دفاع هوایی غربی ( خارج از بلوک شوروی ) در کنار سیستم های پیشرفته تر نظیر MIIM-104 پاتریوت و همچنین سامانه های پدافندی قابل حمل توسط پیاده نظام (FIM-92 استینگر ) که از اوایل دهه هشتاد میلادی وارد خدمت شدند ، قرار دارد و بطور گسترده ای به بیش از 20 کشور از کشورهای همپیمان این کشور تحویل داده شده است . در مقایسه ، این سامانه دفاع هوایی ، به تقریب ، مدت کوتاهی پس از سیستم های مشابه شرقی نظیر S-25 و S-75 ( به ترتیب 1955 و 1957 ) در حالی خدمت رزمی را بخود می دید که همتایان شرقی اش صرفا" بصورت محدود برای دفاع از مسکو یا پیونگ یانگ ، مورد استفاده قرار می گرفتند و تنها بعد از مدت زمانی معینی مجوز صادرات را بخود می دیدند . بااین وصف ، ناظران براین اعتقاد قرار دارند که در میان سامانه های معرفی شده شرقی و غربی در دهه پنجاه و شصت میلادی ، تنها MIM-23 و S-75 قابل مقایسه با یکدیگر بوده ، هر چند سامانه آمریکایی قابلیت تحرک بیشتری در اختیار داشت ، در حالی که همتای روس آن ، سریعتر ، با برد بیشتر و مزیت مهم ورود به درگیری در ارتفاع بالاتری ( نزدیک به 3 برابر ) را اثبات کرده بود . ضمن اینکه هر دو سیستم در طول عمر خدمتی خود ، بطور گسترده ، مورد ارتقاء قرار گرفته و در حالی که پس از جنگ سرد ، به شکل ناگهانی از چرخه تولید سازندگانش ، خارج شدند ، همچنان به خدمت فعال خود در سراسر جهان ادامه دادند . سیستم دفاع هوایی هاوک ، پایگاه هوایی دانانگ ، 1968 با توجه به پراکندگی جالب توجه مشتریان سامانه دفاع هوایی هاوک ، این سیستم در بسیاری از درگیری های نظامی که از اواخر دهه شصت میلادی بوقع پیوسته بود ، حضور خود را به ثبت رساند . چنانکه روند تاریخی مورد بحث نشان میدهد ، هاوک نخستین تجربه رزمی را در ویتنام، پشت سر نهاد ، جایی که سپاه تفنگداران اولین سری از آتشبارهای خریداری شده را به سال 1965 عملیاتی نمودند تا درگیری های آسیای جنوب غربی میان ایران و عراق و همچنین جنگ سال 1990 که در کنار آتشبارهای پاتریوت وارد عمل شده بودند . با این وصف ، سابقه نیاز ارتش و بخصوص نیروی هوایی ایالات متحده به یک سیستم دفاع هوایی متحرک به بحران موشکی کوبا ( اکتبر- نوامبر 1962 ) برمی گردد که در آن پنتاگون پس از بررسی های طولانی به این نتیجه رسید که نیروی زمینی این کشور و ارتش های متحدش ، در برابر حملات هوایی تاکتیکی نیروی متخاصم ، بسیار آسیب پذیر بوده و سامانه های نایت هرکولس ، بدلیل ماهیت نقشی که برای آن طراحی و تولید شده بودند و همچنین تجهیز آنها به کلاهکهای هسته ای ، برای ایفای نقش دفاع هوایی تاکتیکی ، مناسب نخواهند بود. در نتیجه این تشخیص ، سرمایه گذاری بر روی تولید انبوه این موشک و تجهیزات مربوط به آن ، در اولویت قرار گرفت . به رغم آنکه ارتش ایالات متحده ، در شمار بزرگترین کاربر این پیکربندی دفاع هوایی قرار دارد ، اما به ندرت امکان شلیک در شرایط رزمی برای این ارتش فراهم آمده است ، در حالی که برعکس ، همپیمانان وقت این کشور ، نظیر ایران که تا سال 1979 این سخت افزار دفاع هوایی را تحویل گرفتند ، با توجه به کاربرد گسترده در جنگ باعراق ( دهه هشتاد میلادی ) ، به یکی از پرتجربه ترین کاربران این سیستم دفاع هوایی مبدل شدند . شاید تنها جنگ افزاری که همین شرایط را برای ارتش ایالات متحده بوجود آورده ، موشک هوا به هوای فینکس است که این نیز در دهه هفتاد میلادی به نیروی هوایی ایران تحویل شد و علیرغم بازنشسته شدن هواپیما و موشک در نیروی دریایی کشور سازنده ، این سلاح ، هنوز یکی از تجهیزات خط مقدم ارتش ایران بشمارمی آید و براساس اطلاعات موجود ، شکار حداقل سه دوجین جنگنده عراقی ، به نام این سیستم دفاع هوایی ثبت شده است ، هر چند محدودیتهای این سامانه در حوزه سرعت و ارتفاع درگیری ، بدان معنا بود که هاوک بطور کامل دربرابر جنگنده های بلند پرواز MiG-25RB نیروی هوایی عراق ، ناکام می ماند . پی نوشت : 1- بروزرسانی ،تجمیع و اصلاح تاپیک سامانه سطح به هوای میانبرد هاوک (MIM-23 HAWK) ( شامل تمامی تاپیک ها ، اخبار ، تحلیل ها ، پستهای بایگانی و قفل شده ، پستهای مربوط به نمونه های بومی هاوک در ایران و ..... ) // یکم خرداد سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی. 2- ادامه دارد ............ صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  4. بطور قطع ، اصل درگیری ما بین مدافعان و مهاجمان ( لجمن درگیری هوایی ) درست روی خطوط مرزی و بعد از آن قرار می گیرد ، حداقل براساس سناریوهای موجود و توان دو طرف . طبیعتا برای پیش بینی درگیری هوایی درون خاک خودی ، یک فاکتور جدید ( پدافند هوایی شبکه شده خودی ) در تحلیل ها وارد میشود که بحث جداگانه ای است . ضمن اینکه اگر مبناء تحلیل ما در حوزه سه گانه "First Look, First Shot, First Kill تجارب گذشته باشد ، آمار مهمات میانبرد AIM-7 برفراز خاک ویتنام ، برای بررسی جالب هست ، 58 پیروزی هوایی برای اسپارو که این مساله اهمیت First Look, First Shot ر ا نشان میدهد . فهرست پیروزی های هوایی در ویتنام
  5. فرض را براین بگذارید که قرار نیست تامکتهای ما از فضای هوایی ایران خارج بشوند ( عاقلانه هم همین هست ) کاری که درزمان جنگ هم رعایت میشد
  6. بله ، به یک شرط بسیار مهم و ان که هدایت کننده زمینی (GCI/ Ground-controlled interception) بواسطه یک شبکه مخابراتی ایمن در برابر اخلال دشمن بتواند این کار را انجام دهد ، با فرض اینکه دشمن قابلیت جنگ الکترونیک بیشتری را داشته باشد
  7. حقیقتش ، در این زمینه باید بیشتر مطالعه کرد ولی یک قاعده اصلی در رزم هوایی وجود دارد "First Look, First Shot, First Kill ، بطور قطع وقتی شما موفق شدید اول حریف را شناسایی کنید ( که دقیق همون کاری بود که تامکتهای ما دربرابر نیروی هوایی عراق عمل می کردند ) طبیعتا" فرصت کافی برای در نظر گرفتن همه پارامترهای پروازی ( سمت ، جهت ، ارتفاع ، سرعت و زاویه شلیک بسمت دشمن ) و به تبع آن فرصت اول برای شلیک و فرصت اول برای شکار دشمن را در اختیار خواهید داشت. اگر به خاطرات پروازی خدمه ایرانی مراجعه بفرمایید ( بطور مثال مستند نبردهای تامکت ) این را بوضوح در لابه لای خاطرات این عزیزان می بینید .
  8. بطور مشخص نیروی دریایی ایالات متحده برای درگیری های هوایی خودش به ترکیب هورنت / E-2و طبیعتا" نیروی هوایی هم درصورتی که قصد استفاده از ایگل های خودش را داشته باشد ، به ترکیب ایگل /E-3 خودش متکی هست . هاوک آی که به رادار هوابرد AN/APS-145 مجهز هست که در یک فاصله 550 کیلومتری ، 2000 هدف را رهگیری و شناسایی می کند . دومی (E-3) هم که وضعیتش مشخص هست . برد رادار AN/APY-1 برای اهداف با ارتفاع پروازی پایین چیزی در حدود 400 کیلومتر ، برای اهداف پروازی متوسط 650 کیلومتر . ولی نکته ابهام اینجاست که ایگلها مجبورند وارد فضای دفاع هوایی ما بشوند ( ترکیب عناصر دفاع هوایی زمین پایه و هواپایه ) در بردهای متنوع ، اگر این سناریو را مد نظر قرار داشته باشیم و این احتمال را قرار بدیم که شبکه دفاع هوایی ما یکپارچه باشد و تدابیر لازم برای مقابله با SEAD دشمن هم انجام شده باشد ، آن وقت از لحظه ورود ایگل ها به این محدوده ، دوران سختی را باید تجربه کنند .
  9. به نظرم تشخیص این مساله با مدیران هست ، علی الحساب ، پستهای شما به تاپیک عراق منتقل شد ، امیدوارم رعایت بفرمایید
  10. کاربر محترم ، قبل از ارسال پست در انجمن ، تاپیک مرتبط را جستجو سپس مطالب را ارسال کنید ، درصورت تکرار این وضعیت ، پستهای غیر مرتبط بلافاصله از دسترس خارج خواهند شد
  11. بروزرسانی ، تجمیع و اصلاح تاپیک استراتژی دفاع مسطح ( موزائیکی ) / ضربه دوم ،ساختار و سطح پاسخ نامحدود به تهدیدات نظامی ( شامل تمامی تاپیک ها ، اخبار ، تحلیل ها ، پستهای بایگانی و قفل شده و .... )    بیست ونهم اردیبهشت سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی جنگهای آینده و مشخصات آن با تکیه بر دیدگاه صاحبنظران غربی
  12. برخورد نزدیک از نوع سوم تامکت های پارسی در برابر ایگلهای آمریکایی برفراز خلیج پارس بخش دوم و پایانی در حالی که نیروی هوایی ارتش ایالات متحده با سرعت افزون تری نسبت به گذشته در حال ارتقاء سخت افزارهای در حال خدمت خود است ، شبکه پشتیبانی وزارت دفاع و همچنین جهاد خودکفایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز با روند آهسته تری ( نویسنده در متن ، از واژه نامطلوب و بیهوده استفاده نموده . م ) ارتقاء باقی مانده ناوگان تامکتهای عملیاتی که هم اکنون در صف نخست قابلیتهای رزم هوایی قرار دارند را در دستور کار خود قرار داده است . براساس اطلاعات موجود ، تحلیلگران اطلاعاتی غربی براین باور قرار دارند که از 17 اسکادران جتهای رزمی در نیروی هوایی ایران ، دو اسکادران بطور کامل به جنگنده های اف-14 مجهز بوده که بطور خاص برای رزم هوایی دوربرد در نظر گرفته شده اند ، در حالی که بطور همزمان ، نسل سوم جتهای رزمی عملیاتی در این نیرو ( شامل اف-14 ، میگ-29 و اف-7 ) فاقد موشکهای دوربرد مدرن نظیر R-77 یا AIM-120 یا حسگر هایی که ضعف عدم وجود چنین مهماتی را در نیروی هوایی ، جبران کنند ، هستند ، در مجموع ، این وضعیت ، شبکه دفاع هوایی هواپایه نیروی هوایی ایران را حتی در برابر جتهای سبک تر و کمتر مسلح شده ای نظیر اف-16 ( که به شکل گسترده در نیروی هوایی ایالات متحده و اسراییل در حال خدمت هستند ) بشدت آسیب پذیر نموده است . برد کشف رادار ایگل نسخه سی ( البته نمونه مورد مطالعه دراین جدول ، مربوط به گونه V.2 از رادار APG-63 است ) علیرغم این سناریوی بدبینانه ، گزارشهایی در دست است که نشان می دهد ، تامکتهای نیروی هوایی ایران ، از زمان خاتمه جنگ با عراق تا کنون ، بیشتراز 250 تغییر و ارتقاء اساسی ، از جمله بهبود کلی در رادار جنگنده ، نصب نمایشگرهای پیشرفته ، تجهیزات جدید جنگ الکترونیک و یکسری ارتقاء های حیاتی دیگر را بخود دیده است . پس از ارسال یکفروند اف-14 نیروی هوایی ایران به اتحاد شوروی با هدف تجزیه و تحلیل قابلیتهای این جنگنده در دهه هشتاد میلادی ( بر اساس مصاحبه جناب مازندرانی ، این ادعا بطور کامل قابل رد بوده و احتمالا" روسها با واسطه عراق ، در جریان فرار یکفروند از تامکتهای نیرو به عراق به بخشی از قطعات اف-14 دست پیدا کرده اند ، در حالی که روایت دیگری نیز وجود دارد که در آن ، کارشناسان اطلاعاتی آمریکایی پس از دست یابی به باقی مانده تامکت ایرانی ، برخی از قطعات حساس این هواگرد را با قطعات غیر استاندارد جابه جا کرده تا روسها در برآوردهای خود دچار اشتباه شوند . م ) ، از آنجا که ایران روابط نزدیکی با جمهوری خلق چین برقرار نموده ، فرض براین گذاشته شده است که نیروی هوایی ایران ، کمکهای خاصی را از سوی یک کشور ثالث برای ارتقاء جتهای آمریکایی دریافت نموده است و از سویی دیگر نیز این مبادله اطلاعاتی ، شرایطی را فراهم آورده تا چینی ها بتوانند با استفاده از این وضعیت ، قابلیتهای های رزم هوایی خود را ( از 2005 بدین سو ) گسترش دهند . از سویی دیگر ، همزمان با ارتفاء باقی مانده موشکهای فینیکس خریداری شده در سالهای قبل از انقلاب ، نیروی هوایی ایران تامکتهای خود را بتدریج به مهمات بومی میان برد / دوربرد فکور -90 که به نظر می رسد شباهت بسیار زیادی به پیکربندی آمریکایی ، البته با افزایش برد قابل توجه 250 تا 300 کیلومتر ، سامانه های هدایت پیشرفته تر و سیستم های جنگ الکترونیک به روز داشته باشد ، مسلح می نماید . گرچه در این حوزه نیز برخی ناظران نظامی براین اعتقاد قرار دارند که ایران ، کمکهای مشخصی از همسایه شمالی خود در قالب فناورهای برگرفته از موشکهای هوا به هوای R-33 ( با برد 300 کیلومتر ) و همچنین مهمات R-37 ( با برد 400 کیلومتر ) را دریافت نموده است . هر چند این مساله که آیا فکور-90 ژن فراصوت موشکهای فوق را به ارث برده یا خیر ، هنوز مورد تردید قرار دارد . داده نمای نسخه SG ایگل ( نیروی هوایی سلطنتی سنگاپور) بدین سان ، بدلیل ناشناخته بودن قابلیتهای واقعی دو طرف درگیر ، میتوان چنین تحلیل نمود که سناریو سازی درگیری میان ایگل های نیروی هوایی ایالات متحده و تامکتهای نیروی هوایی ایران ، بیش از پیش در هاله ای از ابهام قرار گرفته است . به اعتقاد ناظران نظامی ، در حالی که برد کشف و درگیری اف-14 های ایرانی مشخصا" بیشتر است ، ابهام مشخصی وجود دارد که آیا فکور-90 به همان اندازه موشک AIM-54C ( بدلیل قابلیتهای ایگل در اجرای جنگ الکترونیک قدرتمندتر ) قابل اعتماد خواهد بود ؟؟ طبیعتا" بدلیل محدودیتهای ناشی از دسترسی ایران به فناورهای دفاعی پیشرفته ، این نکته قابل توجه است که شبکه پشتیبانی دفاعی ایران تا چه اندازه موفق شده تا با دستیابی به فناوری های روسی و چینی و ادغام آنها با هواگردهای موجود ، زمینه لازم را برای غلبه بر ایگل ها فراهم آورد . در نتیجه ، اگر قابلیت های مهمات موجود در دپو های نیروی هوایی ایران در سطح اطمینان بخشی ، فرض گردد ، تامکتها در یک درگیری احتمالی ، یک مزیت عمده برای نیروی هوایی ایران بحساب خواهند آمد و قادرند تا با اجرای تاکتیکهای به روز شده ، ایگلهای مهاجم را قبل از رسیدن به نزدیکترین فاصله ممکن برای درگیری رو در رو ، رهگیری کرده و درصورت نیاز اقدام به شلیک نمایند . آمرام نسخه سی ( سمت راست ) و نسخه دی ( سمت چپ ) با توجه به اینکه انتظار میرود موشک فکور-90 سرعت بیشتری نسبت به فینیکس های موجود و همچنین منطقه غیرقابل فرار (NEZ) به مراتب بیشتری از AIM-120C داشته باشد ، به احتمال بسیار زیاد ، ایگل های مهاجم کار بسیار سختی در فرار از این موشک مهلک خواهند داشت . این در حالی است که رپتورهای نیروی هوایی ارتش ایالات متحده بخوبی میتوانند این مزیت تامکت را با استفاده از قابلیت پنهانکاری خود ، خنثی کنند ( برد کشف رادار تامکت دراین حالت به زیر 100 کیلومتر کاهش یافته و طبیعتا" با استفاده از برد 180 کیلومتری AIM-120D ، توان پاسخ وجود خواهد داشت ) و درصورت اجرای عملیات مشترک میان ایگل/ رپتور ، کار بر تامکتهای ایرانی سخت خواهد شد ، هر چند درصورتی که ایگلها به تنهایی وارد عمل شوند ، این مساله به شکل معکوس قابل تحلیل است . تصویر منتسب به تست فکور -90 با این حال ، درصورتی که تامکتهای نیروی هوایی ایران ، اجازه نزدیک شدن به مهاجمان را دهند ، خدمه ایگل ، بطور قطع با استفاده از دو مزیت فوق العاده خود ( نسبت رانش به وزن بیشتر و همچنین موشکهای AIM-9X ) کار را بر نیروی هوایی ایران مشکل خواهند نمود . بن پایه صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  13. یک مساله جالب تر در گزارشی که برای کنگره تدوین شده بود ( مه 2005) ، بیلان سرکوب دفاع هوایی در 3 جنگ آخری تبیین شده ، اگر مبنا طوفان صحرا باشد ، نگاه کنید به تعداد سایتهای سام-2 موجود و تعداد تخریب شده ( حالا یک سیستم دفاع هوایی ثابت هست ) ، بعد ان را با جنگ کوزوو ( تلفات سامانه سام-6 متحرک ) مقایسه بفرمایید . پی نوشت : حالا این دیتاهای منتشر شده است که در دسترس قرار دارد ، هر قدر تخصصی تر به مساله نگاه کنیم ، شرایط سنگین و جو رسانه ای که یک عده ای در فضای مجازی درست کردند ، بیشتر قابل تحلیل هست که چقدر روی اعداد و ارقام و تحلیل علمی منطبق هست
  14. تجربه ویتنام / عراق نشان داده پدافند به شکل کامل قابل سرکوب نیست ، کما اینکه اشاره شد به وسعت منطقه ای که باید سرکوب پدافند در ان صورت بگیرد البته در اینجا کامل تر عرض میشود در جنگ سال 91 ، نیروی هوایی ائتلاف برای جلوگیری از کاربرد واحدهایی هوایی ارتش بعث ، دو تا منطقه پرواز ممنوع ایجاد کرد ( no fly zone) یکی منطقه شمالی با وسعت 133 هزار کیلومتر مربع و دومی در جنوب ، با وسعتی بیشتر نزدیک به 203000 کیلومتر مربع ، در حالی که عناصر پدافند ارتش عراق گرچه در ابتدای امر مجبور شدند تا ساکت بمونند ( البته با توجه به ساختار پدافندی ارتش بعث که علیرغم هشدار مستشار روسی حاضر در این کشور مبنی بر خودکشی بودن اتکاء بر سیستم دفاع هوایی سام-2 و در مجموع سامانه های ایستا ) ولی بعد از بازسازی مجدد ، براساس گزارشهایی که بعدا" از خدمه هواگردهایی نظیر ایگل دریافت شده بود ، عملا تبدیل به یک خطر جدی شدند ، هر چند تا جایی که حضور ذهن دارم ، تلفاتی وارد نشد ولی عناصر هوایی مهاجم را وادار می کردند تا با احتیاط بیشتری وارد عمل شوند . حالا در نظر بگیرید ، مجموع دو منطقه پرواز ممنوع شمالی و جنوبی در کنار هم ، حتی به 50 درصد مساحت زون A هم نمی رسد ، ضمن اینکه بر خلاف ارتش عراق ، خوشبختانه برنامه ریز های نظامی ما متوجه آسیب پذیری شدید سامانه های دفاع هوایی ثابت شدند و طیف متنوعی از سیستم های دفاع هوایی متحرک را طراحی و تولید کردند . با توجه به مواردی که عرض شد ، این را تصور کنید که نیروی هوایی مهاجم برای ایجاد کریدور پرواز امن از خارج از مرزهای ما تا نقطه هدف ( نزدیک به 1000 کیلومتر ) باید پوشش هوایی 24 ساعته را ایجاد کنند ( سرنشین دار و بی سرنشین ) ، اگر توانمندی های خودی را دست کم نگیریم ، قطعا" عناصر هوایی متخاصم ، برای نیل به این هدف ، مشکلات زیادی را باید حل کنند واین با اصل هشتم عملیات هوابرد ( در طرح ریزی عملیات هوابرد ، حاشیه امنیت ( سخت افزاری و نیروی انسانی ) باید رعایت گردد . ) در یک بازه زمانی 72 ساعته ( اصل یکم ) مغایرت دارد
  15. با اینکه هنوز پاسخی به پست قبلی بنده داده نشده ، ولی حداقل براساس برداشت اولیه از منابع منتشر شده ، اجرای چنین عملیاتی در عمق خاک ایران ، به احتمال 99 درصد غیر ممکن هست : عملیات هوابرد در شکل کلاسیک خودش که از بلحاظ تاریخی از تهاجم واحدهای چترباز ورماخت به جزیره کرت آغاز شد ، 8 اصل مهم را بخودش می بیند اصل یکم : طرح ریزی عملیات هوابرد باید برای حداکثر زمان ممکن انجام شود ( یعنی بدلیل محدودیت های مشخص در انتقال عناصر رزمی ، حداقل وحداکثر بازه زمانی عملیات هوابرد 24 تا 72 ساعت هست ) درصورتی که که عملیات بیشتراز بازه زمانی نامبرده بیشتر طول بکشد ، به همون اندازه احتمال عدم موفقیت عملیات افزایش پیدا می کند اصل دوم : طرح ریزی عملیات هوابرد مشخصا" باید توسط فرمانده ستادی صورت می گیرد ( در رده لشکر ) و تامین نیازمندی ها برعهده رده بالاتر هست اصل سوم : رعایت اصل "زمان بندی عملیات هوابرد باید در طرح ریزی ملاک باشد تا در زمان اجرا مشکلی ایجاد نشود اصل چهارم : در زمان طرح ریزی عملیات هوابرد ، طراح عملیات به هیچ عنوان حق ریسک پذیری ندارد ( رعایت اصول 12 گانه جنگ شامل اصل غافلگیری ) اصل پنجم : طرح ریزی عملیات با حداکثر نیرو باید صورت بگیرد ( با توجه به همه شرایط ، در عملیات هوابرد ، تنها یک تیپ رزمی قابل انتقال هست ( 5 گردان = 3 گردان درگیر و 2 گردان احتیاط ) اصل ششم : اولویت در طرح ریزی عملیات هوابرد ، انتخاب ساده ترین راه ممکن برای نیل به هدف هست اصل هفتم : طرح ریزی عملیات هوابرد باید بر اساس استفاده از حداکثر تجهیزات صورت بگیرد اصل هشتم : در طرح ریزی عملیات هوابرد ، حاشیه امنیت ( سخت افزاری و نیروی انسانی ) باید رعایت گردد . با توجه به این موارد : الف : نوع عملیاتی که عناصر مهاجم از آن استفاده می کنند براساس فرضیه مطرح شده ، عناصر هوابرد رزمی است ب : استعداد دشمن براساس اصل 5 ، در حد یک تیپ هوابرد ( 5 گردان هوابرد درگیر و 2 گردان هوابرد احتیاط ) هست ج : پشتیبانی رده بالاتر شامل عناصر هوایی برای ایجاد پوشش هوایی خواهد بود . د: شرایط جوی در زمان عملیات .... با توجه به منطقه انتخاب شده (بارندگی بسیار اندک سالیانه – رطوبت بسیار بسیار ناچیز – نوسان درجه حرارت بسیار زیاد در طول شبانه روز به دلیل عدم وجود رطوبت – کم بودن پوشش گیاهی و زمین بدون عوارض ) ر: میزان پشتیبانی .... نامعلوم ز : مدت زمان عملیات ... حداکثر 72 ساعت ن : پشتیبانی زمینی اضافی .... ( ندارد ) و : داخلی یا خارجی بودن عملیات ......... عملیات هوابرد در عمق داخل خاک ایران ی : میزان اطلاعات از شرایط سیاسی و امنیتی منطقه .... نامعلوم ============== نکته اول : با توجه به این که نقطه کانونی مورد تهاجم در نزدیکی تهران قرار دارد ، به فرض غلبه بر عبور از سامانه های پدافندی مستقر در لجمن منطقه ، نیروی هوایی مهاجم اول باید فکری به حال شبکه دفاع هوایی تهران بکند ( به لینک زیر مراجعه شود ) پوشش پدافند هوایی ایران نکته دوم : مساحت زون A براساس محاسبه برادر عزیز جناب رمو ، چیزی در حدود 680هزار کیلومتر مربع هست که این عدد در مقایسه با منطقه پرواز ممنوع شمال عراق که توسط ائتلاف پس از جنگ 1991 ایجاد شد ( نزدیک به 133 هزار کیلومتر مربع ) رقمی در حدود 5 برابر را نشان میدهد . طبیعتا" اصل اول در موفقیت عملیات هوابرد در عمق خاک دشمن ( ایجاد پوشش هوایی ) و براساس اصول چهارم ، پنجم و هفتم عملیات هوابرد در اینجا حتی در مقیاس نیروی هوایی آمریکا ، زیر سئوال میرود نکته سوم : اگر مبنای ما برای مقابله با عملیات هوابرد مهاجم ، اتکاء بر سامانه های دفاع هوایی زمین پایه خریداری شده و بومی باشد ( با تشکر از برادر عزیز جناب واریور ) ، نیروی هوایی مهاجم باید در یک گستره 680 هزارکیلومتر مربعی ، تک تک این سامانه های دفاع هوایی شبکه شده را شناسایی و منهدم کند تا کریدور هوایی ایمن برای ورود عناصر مهاجم و پس از آن عناصر آمادی در یک بازه 72 ساعته ایجاد شود . این مساله در تناقض کامل با اصل غافلگیری در اجرای عملیات هوابرد ( اصل چهارم نامبرده شده ) هست . یعنی به محض اقدام برای سرکوب دفاع هوایی خودی در یک کریدور خاص ( زون A) قطعا" تحلیلگرهای نظامی خودی اهداف احتمالی را تشخیص و مقابله به مثل خواهند کرد . نکات دیگری هم هست که درصورت لزوم و نیاز ارائه خواهد شد . پی نوشت : این یک تحلیل بر مبنای اصول عملیات هوابرد هست ( با تشکر از نیروی زمینی ارتش ممالک متحده برای به اشتراک گذاری اسناد آموزشی و همچنین دوستان عزیز در دانشگاه فرماندهی و ستاد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران )
  16. سلام علیکم حقیقتش ، حوزه تجزیه و تحلیل مانور پذیری در هواگردها ، حوزه تخصصی هست و برای بنده که در این حوزه تخصصی ندارم و صرفا" مطالعه جنبی در این زمینه وجود دارد ، صحبت کردن یک مقدار سخت هست ولی سعی می کنم براساس منابع ، پاسخ را حد توان و نه بیشتر عرض کنم : 1- اول باید به بحث فلسفه طراحی و تولید تامکت اشاره کرد که عمدتا برای مقابله با بمب افکن های حامل موشکهای ضد کشتی اتحاد شوروی صورت گرفت و مسلح شد و تا جایی که حافظه یاری می کند ، مبحث مانور پذیری در اولویت اول قرار نداشت . چنانکه اگر به دو طرح قبلی ( F-6D و بعد F-111B) هم اگر توجه کنیم به این نتیجه می رسیم که نیروی دریایی این پیکر بندی را برای حمل موشکهای دوربرد نیاز داشت تا ورود به نبردهای داگفایت که نیازمند اجرای مانورهای پیچیده رزم هوایی هست . اف-6 دی و جد بزرگوار فینیکس ، موشک AAM-N-10 تفاوت بین اف-111 ای و اف-111 بی ، به چاهک محل قرار گیری فینیکس دقت کنید 2- زمانی که ایده VFX در ژوییه 1968 به مناقصه گذاشته شد ، ناظران دیدند که نیروی دریایی با توجه به چیزی که مک نامارا ( وزیر دفاع وقت ) به ان " جنبه های برنامه مشترک " می گفت ، برای طرح جت رزمی آینده جهت جایگزنی F-4J خصوصیتهای ذیل را مد نظر قرار میداد : الف: خدمه دو نفر بصورت پشت سرهم ب: اتکاء به یک هواگرد دو موتوره برای افزایش ضریب بقاء روی آب ج: وجود سامانه های پیشرفته کنترل سلاح د: اولویت به سلاح های دوربرد ( فینیکس ) ه: گسترش ویژگی های پروازی ( بار گذاری افزون تر در مقایسه با F-4J ) و: مناسب بودن کاراکترهای طراحی شده برای عملیات از روی ناو هواپیمابر 3- در خصوص مانور پذیری ، بطور خلاصه ، شکل طراحی سکان های عمودی دوگانه ، شکل طراحی ورودی های هوا ، شکل طراحی کانوپی ( آسمانه ) و انتخاب سیستم پیچیده وسنگین بال متحرک بدلیل نیاز به فضای حداقلی در اشیانه زیر ناوهای هواپیمابر به جای سطوح برآزای ثابت و درنهایت سامانه های کنترل پروازی و سطوح تولید برا / پسا در تامکت قابل بررسی هست که در تجزیه و تحلیل بحث مانور پذیری باید مورد توجه قرار بگیرد . 4- اگر بحث مانور پذیری در یک هواگرد را ترکیبی از مهارت خدمه و ویژگی های هواگرد بدانیم ، بنا بر تجربیات استاد خلبان اف-14 ، جناب جراح ، شاخصه اصلی اجرای مانور پذیری در تامکت ، وجود یک سامانه حساس به نام رایانه مرکزی داده های پیرامونی ( CADC) هست که با استفاده از داده هایی نظیر سرعت ، دمای هوا ، شکل استفاده خلبان از فرامین پروازی ، وضعیت سویچ ها و کلیدهای فعال شده توسط خدمه ، 3 فقره کار اساسی را بر عهده دارد الف : تعیین زاویه پسگرایی بال ب: محاسبه دقیق سرعت ، ارتفاع پروازی ، نرخ اوجگیری و سرعت ماخ هست تا خدمه براساس این داده ها بهترین تصمیم گیری را داشته باشند ج: هماهنگی با سامانه بهبود پایداری اف-14 هست که به اصطلاح دستورات خلبان به فرامین را بر عهده دارد . بطور کلی خروجی این کامپیوتر سطوح کنترل اصلی ( الویتور، رادر و ایلرئون ) ، زاویه بالها ، فلپها و دو بالچه در لبه حمله glove) F-14) را کنترل میکند. 5- اگر به فلسفه طراحی تامکت که بطور خلاصه عرض شد ، دقت بفرمایید ، اف-14 از ابتدا بعنوان یک رهگیر ( INTERCEPTOR) متولد شد که به شکل خاص برای رزم هوا به هوا در ارتفاع بالا و فامد ( BVR) وارد خدمت نیروی دریایی گردید در حالی که نقش بمب افکن بعدها به شکل محدود به ان واگذار شد ، در حالی که ایگل ، با فلسفه کاملا متفاوتی برای نیروی هوایی تولید شد و همانطور که در بخش نخست متن عرض شد ، ارتقاء پیدا کرد و الان هم در خدمت هست . 6- در خصوص قابلیتهای مانور پذیری تامکت همین بس که در مواجهه تامکتهای نیروی هوایی با سوپرهورنتهای نیروی دریایی آمریکا در سالهای نه چندان دور ، خدمه نیروی هوایی امریکا ، تجربه جالبی در اجرای مانور موسوم به HIGH PATCH RATE ( یا مانور توقف ناگهانی ) و قرار گرفتن در پشت سر پرنده متخاصم از سوی گربه های نیروی هوایی برفراز خلیج فارس دارند ( این قضیه مستند هست ) و برای اینکه تصویر ذهنی داشته باشید ، مراجعه کنید به فیلم تاپ گان ( سکانس های آموزش خدمه در میرامار و داگفایت تامکت با جت A-4 ) 7- مجدد نقل قول از جناب جراح بعنوان یک متخصص با تجربه در نیروی هوایی عرض می شود : ، " ......... هر لحظه ای این امکان وجود دارد که ابرقدرتها جنگی را مجدد به ما تحمیل کنند ، و همین تامکتها هستند که باید جلوی دشمن قد علم کنند . از تامکتهای ما عمری گذشته و این سن و سال بالا باعث میشود تا اشکالات پیچیده ای هم رخ دهد ، ولی مطمئن باشید که اگر نتوانیم دشمن را سرنگون کنیم ، قطعا" ان را فراری میدهیم و....... " پی نوشت : در مجموع ، اینجا قصد افسانه سرایی در خصوص تامکت را نداریم ، ولی ان چیزی که روشن هست ، از دهه هفتاد میلادی تا حال حاضر ، فناوری و به تبع آن کاراکترهای استاندارد برای طراحی یک جت رزمی دچار تحولات زیادی شده ، و قطعا" هم جتهای مانور پذیر تری از تامکت الان در خدمت هستند ولی ما باید وضعیت را براساس داشته های موجود و استفاده بهینه از آنها تبیین و تحلیل کنیم . ضمن اینکه نقد همیشه وارد به ساختار تصمیم ساز در نیروهای مسلح در خصوص عدم توجه شبهه برانگیز به نیروی هوایی همچنان سرجای خودش قرار دارد. صرفا" برای میلیتاری / MR9
  17. شما برای تحلیل باید موارد ذیل را مشخص بفرمایید 1- سازمان رزم دشمن به تفکیک ( شامل عناصر هوابرد پیاده ، هوابرد زره پوش ، عملیات ویژه ،توپخانه ، لجستیک ، هوایی ، امداد پزشکی ، ترابری تاکتیکی ، تیمهای فنی و .... ) 2- سازمان رزم خودی ( شامل عناصر پیاده ، زرهی ، توپخانه ، عملیات ویژه و.... ) ======= ضمنا" علت های منطقی برای انتخاب این ZONE باید بر اساس موارد ذیل بیان شود 1- شکل جابه جایی و مانور واحدهای رزمی دشمن و خودی 2- شکل و ماهیت استقرار و حفظ تماس دشمن و خودی 3- شکل و ماهیت بهره برداری از نقاط ضعف و قوت دشمن و خودی 4- شکل و ماهیت استفاده از زمین عملیات ، شرایط جوی و زمان توسط خودی و دشمن 5- شکل و ماهیت استفاده از عملیات پوشش و فریب توسط دشمن و خودی 6- شکل و ماهیت استفاده از عامل سرعت توسط دشمن و خودی 7- شکل و ماهیت برقراری و حفظ تامین منطقه توسط دشمن و خودی 8- شکل و ماهیت پیش بینی عکس العمل احتمالی توسط دشمن و خودی 9- شکل و ماهیت حفظ روند و دور تک توسط دشمن و خودی 10- ماهیت روحیه رزمی خودی و دشمن پی نوشت : 1- این یک تحلیل نظامی هست ، در نتیجه لطفا" قبل از پاسخ دادن ، تک به تک موارد را در طول زمان بررسی بفرمایید ، بعد با مستندات پاسخ بدید . از ارائه آرزوها یا استفاده از فناوری هایی که بشکل رسمی وارد خدمت نشدند ، لطفا پرهیز بفرمایید . 2- سعی ما این هست که روی وضعیت حال ( نه گذشته و نه آینده تحلیل کنیم ) / متشکرم 3- این واقعیت را در نظر داشته باشید که هر دانه فشنگ برای واحدهای مهاجم باید از فاصله 1000-2000کیلومتری ( اگر مبنا zone a باشد ) به محل ، حمل شود ، در نتیجه قدرت آتش خودی در این 4 سناریو یحتمل بیشتر هست .
  18. خوب ، حالا 4 سناریو برای عملیات هلی برن با محوریت این فرودگاه داریم که با توجه به تهدیدات قابل تحلیل هست حالا ببینیم قدرت سناریو پردازی دوستان در حوزه عملیات هلی برن در عمق خطوط ما چقدر هست منطقه A منطقه B منطقه C منطقه D پی نوشت : این 4 سناریو به این علت انتخاب شد که به شکل عملی بررسی کنیم که دشمن با چه محدودیتهای واقعی برای اجرای عملیات نظامی در گستره خاک ج. ا مواجه هست
  19. خوب ، پس فرضیه ماروی این استوار هست که با یک فرودگاه بدون سامانه های کمکی روبرو هستیم ، باند این فرودگاه خاکی هست یا به شکل استاندارد معمول وجود دارد ؟
  20. اول باید مشخصات فرودگاه را معین بفرمایید ، طول باند ، وجود سامانه های نشست و برخاست روزانه و شبانه ، فاصله تا تهران ، سمت باند ( شمالی / جنوبی یا شرقی / غربی ) و نظایر این
  21. برخورد نزدیک از نوع سوم تامکت های پارسی در برابر ایگلهای آمریکایی برفراز خلیج پارس وینگ چهل و هشتم نیروی هوایی آسیای جنوب غربی ، مه 2019 : با اعزام حداقل یک اسکادران از جنگنده/بمب افکن های اف-15 سی وینگ چهل و هشتم نیروی هوایی به خلیج پارس که بدلیل تشدید تنش ها میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده صورت پذیرفت ، حدس و گمان های بسیاری در خصوص شکل و ماهیت رزم هوایی این یگان با اسکادران های نخبه نیروی هوایی ایران ، بویژه ابر رهگیرهای اف-14 تامکت که هم اینک چهارمین دهه عمر رزمی خود را در این نیرو پشت سرمی گذارند ، پدید آمده است . بدین سان ، در حالی که جتهای اف-15 سی مدتهای طولانی است که دیگر بعنوان یک پیکربندی برتری هوایی در سازمان رزم نیروی هوایی آمریکا تعریف نمیشوند و به جای آنها ، جتهای پیشرفته تر اف-22 که از دسامبر 2005 این ماموریت را بر عهده دارند ،این وظیفه را بر عهده گرفته اند ، با این حال ، مسائل مربوط به هزینه های پایین تعمیر و نگهداری و همچنین آمادگی به نسبت محدود ناوگان کوچک رپتورهای نیروی هوایی باعث شده تا فرماندهی این نیرو با عقب کشیدن اف-22 های اعزامی به خاورمیانه ، حداقل یک اسکادران از ایگلهای در حال خدمت را در فوریه 2019 به امارات متحده عربی اعزام نماید . مضاف براین ، در حالی که اف-22 هنوز در لیست سیاه فروش های خارجی ایالات متحده قرار دارد ، گونه سی از جت اف-15 بدلیل ماهیت انعطاف پذیر پیکربندی طراحی شده آن ، از بیشترین توانایی همزمان رزم هوایی و قابلیتهای هوا به زمین برخوردار بوده ، چنانکه دو نیروی هوایی پیشتاز منطقه ( نیروی هوایی اسراییل و عربستان سعودی ) از این هواگردهای رزمی بعنوان استخوان بندی و ستون فقرات خود بهره می برند که بطور خاص برای مقابله با تامکتهای ایرانی ، در صورت بروز هرگونه بحران ناخواسته مسلح و آماده شده اند . طبیعتا" با توجه به افزایش تنش ها در منطقه خلیج پارس ، مقایسه ای مختصر در حوزه قابلیتهای موجود رزم هوایی میان تامکتهای نیروی هوایی ایران و ایگلهای سه نیروی هوایی ( ایالات متحده ، عربستان سعودی و اسراییل ) صورت پذیرفته است . پیشرانه اف-100 از یک نظر ، دو جت رقیب اف-14 و اف-15 در دهه شصت میلادی برای پاسخ به نیازهای مشترک و ایفای نقش های مشابه ، توسعه پیدا نموده بودند ، چنانکه هردو به پیشرانه هایی دو تایی و گرانقیمت که برای اجرای مانورهای رزم هوایی ضروری به نظر می رسید ، مجهز شدند ، در حالی که این دو پیکربندی به ترتیب برای جایگزینی فانتوم های نیروی دریایی و هوایی بصورت جداگانه به مناقصه گذاشته و تولید شدند . به این ترتیب ، پس از ورود بخدمت این دو جنگنده به سالهای 1974 و 1976 ، تامکت و ایگل ، تنها جتهای نسل چهارمی محسوب میشوند که هنوز در کشورهای بکارگیرنده ، مشغول خدمت رزمی هستند و به شکل خاص ، مزیتهای قابل توجهی را در مقایسه با همتایان روس خود ( شامل میگ-31 ، سوخو-27 ) که در سال های ابتدایی دهه هشتاد میلادی ( 1981 و 1985) وارد خدمت شده اند را ارائه مینمایند . پیشرانه اف-110 اما نکته توجه برانگیز ماجرا دراین است که پیکربندی تامکت ، سنگین تر و پرهزینه تر محسوب میشد ( بدلیل نیازمندی های خاص نیروی دریایی برای عملیات ازفراز حامل های هواپیمابر . م ) ، چنانکه در مقایسه با جتهای هم نسلش ، به استثنای فاکس هاوند ، نزدیک به 55 درصد سنگین تر از ایگل محسوب میشد . این مساله ، در کنار استفاده از پیشرانه های F-110 که در مقایسه ، ضعیف تر از نمونه های F-100 نصب شده روی اف-15 بحساب می آمدند ، باعث گردید تا قابلیت مانور پذیری تامکت بشدت محدود گردد ، اما همین شرایط باعث گردید تا امکان حمل موشکهای سنگین تر و رادار قدرتمندتر فراهم آید . در همین راستا ، ترکیب موشکهای مرگبار AIM-54 Phoenix و رادار تامکت که در آن زمان برد کشفی برابر با 190 کیلومتر را در اختیار داشت ، در برابر رادار قدرتمند AN/APG-71 ایگل قرار بگیرد که قابلیت فامد قابل توجهی را در اختیارآن قرار می داد . به همین ترتیب ، پتانسیل سامانه راداری تامکت که در ابتدا برد کشفی در حدود 190-200 کیلومتر را در اختیار کاربرانش قرار میداد ، درجریان بروزرسانی های بعدی صورت گرفته بر روی آن که بصورت جداگانه توسط ایالات متحده و ایران صورت پذیرفت ، افزایش پیدا نمود . این ترکیب در زمان خود بسیار پیشرفته ، کلید ثبت رکورد جاوادنه نسبت شکار 160:3 در نبردهای هوایی میان ایران و عراق محسوب میشد ، ضمن اینکه بنا بر برخی اطلاعات منتشرشده ، حداقل 61 فقره از شکارهای انجام شده ، توسط موشکهای فینیکس صورت گرفته بود . ایگل/ اسپارو از سویی دیگر ، با توجه به پیکربندی خاص تامکت برای حمل فینیکس ( 6 تیر موشک شامل 4 تیر زیر بدنه و دو تیر زیر دستک بال . م ) طراحان رزم هوایی در نیروی دریایی ایالات متحده روی استراتژی درگیری جاه طلبانه ای فراتر از محدوده بصری خدمه در مقایسه با آنچه در نیروی هوایی با بخدمت گرفتن جتهای سبک تر ، بدنبال آن بود ، تاکید مینمودند . در این خصوص ، رادار ایگل ، نه تنها آگاهی موقعیتی محدودتری را فراهم می آورد ، بلکه موشکهای سبکتری نیز برای اجرای ماموریتهای هوا به هوا ( موشکهای میانبرد اسپارو ) را بکارمی گرفت . با توجه به فرآیند طراحی و نیازمندی های متفاوت دو نیرو ، حسگرهای استاندارد گونه سی اف-15 و همچنین قابلیت درگیری فراتر از میدان دید این جنگنده پس از ورود بخدمت ، درست در پشت سر تامکت قرار داشت ، اما با فروپاشی اتحاد شوروی و لغو بهینه سازی های گسترده پیکربندی تامکت و پیگیری برنامه بازنشستگی زودهنگام اف-14 از خدمت بدلایل اقتصادی و سیاسی ، نور امیدی برای مدرنیزه سازی تمامی گونه های در حال خدمت اف-15 شروع به تابیدن گرفت . ایگل / آمرام در نتیجه ، تا ابتدای دهه 90 میلادی ، ایگل های موجود نیروی هوایی به موشکهای پیشرفته تر اسپارو با برد درگیری 70 کیلومتر ( که همچنان چیزی در حدود 73 درصد کمتر از برد درگیری فینیکس محسوب میشد ) مسلح شدند . این روند ، با ورود بخدمت موشکهای جدیدتر AIM-120 آمرام دچار جهش افزون تری گردید و بدلیل نیاز نیروی هوایی ، اسکادران های ایگل ، نخستین واحدهایی بودند که به این مهمات مسلح شدند . با توجه به اهمیت موضوع ، ایگلهای نیروی هوایی پس از یک دوره به نسبت طولانی ، تدریجا به آخرین گونه آمرام (AIM-120C) مجهز شده که حداقل در حوزه مقاومت در برابر اقدامات جنگ الکترونیک ، پیشرفته از فینیکس بشمارمی آید ، در حالی که بردی برابر 105 کیلومتر را نیز به توانمندی های خود اضافه نموده بود ، اگرچه اخباری نیز وجود دارد که بر خلاف فینیکس ، مهمات جدید مورد استفاده در ایگلها ، در سرعتهای فراتر از 4 ماخ ، دچار ناپایداری های شدیدی می گردد . APG-63(V.3 ) در حوزه اویونیک و سامانه های راداری ، جنگنده های F-15C نیروی هوایی در مقایسه با قابلیتهای تامکت در حوزه استفاده از داده های محیطی با مشکل مواجه بودند ، به همین دلیل ، از اوایل سال 2010 میلادی ، رادارهای آرایه فازی محصول ریتئون APG-63(V.3 ) جایگزین رادارهای قدیمی ایگل شد ، هرچند روند این ارتقاء با سرعت بسیار آهسته ای درجریان است ، بطوریکه فقط 46 فروند از 123 فروند ایگل موجود به رادارهای جدید مجهز شده اند و انتظار می رود تا این برنامه تا سال 2021 تکمیل گردد . دراین میان ، آن چه که حائز اهمیت خواهد بود ، این است که تمامی ایگلهای بروزرسانی شده ، عمدتا به شرق آسیا و برای مقابله با قابلیتهای رو به گسترش نیروی هوایی چین اعزام شده اند و بسیار بعید خواهد بود که این هواگردهای رزمی برای مدت طولانی به خاورمیانه اختصاص داده شوند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................ 2- وینگ چهل هشتم نیروی هوایی ارتش ممالک متحده ، نخستین اف-15 سی خود را در قالب اسکادران 493 به تاریخ 10 ژانویه 1994 دریافت نمود و تا ژوییه همین سال بادریافت هواگردهای سازمانی خود ( سری سی و دی ایگل ) ، سازمان رزم خود را کامل نمود . صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  22. سلام علیکم جزئیات مجوز رئیس جمهور برای اولویت بخشی به 5 طرح امنیتی و دفاعی اولویت ها جالب هستند - بومی سازی و توسعه فناوری های حوزه زیرسطحی - اکتساب فناوری طراحی، ساخت و تست موتور حامل فضایی با پیشرانه سرد - طرح معماری و راه اندازی مرکز ملی دفاع سایبری و سامانه های زیرساختی فضای سایبری (مدسا) - طرح جامع ایجاد و توسعه فناوری های مورد نیاز جهت تجهیز و بروزرسانی شبکه رادارهای پدافند هوایی کشور - طرح توسعه علم و فناوری رمز کشور =========== پی نوشت : و همچنان نیروی هوایی در محاق بی توجهی !!!!!!!!!!!!!!!!!!
  23. سلام علیکم و رحمت ا... استاد عزیز جناب EMP حقیقتش مطالب شما و نکاتی که می فرمایید بسیار جذاب هست بلحاظ انتخاب و شیوه بیان با این حال ،یک سئوال در خصوص مطلبی که فرمودید . به نظر شما ، این مواردی که نام بردید ، مسیری نشد برای پیشرفت فناوری ؟!!!! یعنی درسهایی که از این مواردی که نام بردید ، گرفته شد تا بر نواقص غلبه شود و محصولات بهتری ارائه شود ؟؟ بعنوان مثال ، تا جایی که ذهن یاری می کند ، همین اف-86 بارها بدلیل عملکرد ناقص سطوح پروازی در سرعت های بالا دچار سقوط های منجر به مرگ شد ولی متخصصین را وادار کرد تا برای برطرف کردن آن ،جتهای نسل بعدی را با کیفیت بهتر و نواقص کمتری تولید کنند ، عین این استدلال را میشود در خصوص مواردی که در مورد تامکت فرمودید هم بیان نمود .
  24. سرقت از شربورگ یکی ازمهم ترین جنبه هایی که برای بررسی وتجزیه وتحلیل هر نیروی مسلحی می بایست بعنوان یک نکته برجسته مورد توجه قرار گیرد ، مفهوم ، میزان یا درصد "عکس العمل سریع سازمان رزم نیروی مورد بحث در مقابل حوادث و موارد غیر قابل پیش بینی " بشمار می آید . با این حال ، اسراییل ، از بدو پیدایش تا کنون بدلیل شرایطی که درآن بوجود آمد ، همواره می بایست با حوادث و اتفاقات غیر قابل پیش بینی شده ای روبرو می گردید ، بنابراین وجود سازمان ها یا یگانهایی که با این حوادث روبرو شوند ، برای ساختار این رژیم ، بسیار ضرورت داشت . یکی از این سازمان ها ، بخش امنیت خارجی این رژیم (MOSSAD ) بشمار می آمد . با این حال ، یکی از کشورهایی که از بدو تاسیس ، این رژیم را بشدت مورد حمایتهای همه جانبه تسلیحاتی ، فنی و اقتصادی قرار می داد ، دولت فرانسه بحساب می آمد . اما این مساله یک دوره زمانی استثنایی هم داشت . پس از جنگ 1967، که اسراییل ، صحرای سینا را اشغال نمود ، فرانسویها در یک چرخش 180 درجه ای ، و برای نزدیک شدن به اعراب ، ناگهان همه کمک های خود را بویژه در حوزه تسلیحاتی قطع نمودند . اما این کمکها بقدری برای ادامه بقاء این رژیم مهم بشمار می رفت که قطع آن ، ضربه بزرگی بر سازمان رزم ارتش رژیم صهیونیستی وارد می آورد . در پاسخ به این تصمیم ، در شب سال نو 1969 میلادی ، یک گروه از مامورین اطلاعاتی این سازمان ، در جریان یک عملیات محرمانه ، 5 فروند از شناورهای نظامی سریع السیر ساخته شده برای این رژیم را از بندر شربورگ به سرقت برده و به بندر حیفا انتقال دادند . البته لازم به ذکر است که این شناورها بدستور مستقیم ژنرال دوگل ، ساخته شده بود ، اما در فاصله ساخت این شناورها ، سازمان ملل ، تحریم صدورسلاح به این کشور را تصویب نمود (نکته جالب اینجاست که در آن زمان ، قطع نامه های سازمان ملل ، تاثیر بیشتری داشت ) و فرانسه نیز بسرعت این کشتی ها را مصادره نمود . صرفا" برای میلیتاری / MR9