MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,991
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,499

تمامی ارسال های MR9

  1. سلام وقت شما بخیر . بخش عمده ای از نظرات بنده را جناب oldmagina فرمودند . ولی چند نکته : 1- در حوزه روابط بین الملل ، اصل اول ، دیپلماسی هست ( حداقل از سال 1886 تا الان ) . و همه ابعاد دیگر از جمله توان نظامی ، حول همین اصل می چرخد . 2- دیپلماسی 5وظیفه اصلی دارد : جمع اوری اطلاعات ، مشاوره های سیاسی ، ایجاد نمایندگی ها ( سفارتخانه )، مذاکره و در نهایت خدمات کنسولی . در خصوص دیپلماسی فعال ، بحث اینجاست که این مفهوم فعال بودن را با چه ماهیتی تحلیل کنیم ؟؟ ایا صرفا مسافرت وزیر امور خارجه در روزهای بحران ، دیپلماسی فعال هست ؟؟؟ آیا مذاکرات تلفنی را می شود دیپلماسی فعال نامید ؟؟ همانطور که در بند 2 عرض شد . حداقل دو مورد نخست ، به شکل های مختلف ، دیپلماسی کلاسیک محسوب میشود . در کنار این مساله مبحث دیپلماسی عمومی هم مطرح می شود که مجموع این دوتا ، در کنار توان نظامی و توان اقناع سازی داخلی و خارجی ، در شرایط غیر متعارف ، میزان موفقیت یا عدم موفقیت یک کشور را تعیین می کند . حالا چرا تاکید بر دیپلماسی هست ، را باید در گذشته جستجو کرد . در دوران جنگ سرد که احتمال وقوع یک جنگ تمام عیار بسیار بیشتر از این روزها بود ، یک اصل را هر دوطرف علیرغم تقابل شدید ایدئولوژیک ( فراتر از تقابل ایران و اسراییل یا ایران و امریکا ) رعایت می کردند و ان این بود که برای حفظ نظام بین الملل ، همه طرفها باید از جنگ رودر رو ( ونه نیابتی ) اجتناب کنند که شامل جنگ هسته ای هم بود ، (بازدارندگی غیر فعال ) در عین اینکه توان متعارف را روز به روز افزایش می دادند (بازدارندگی فعال ) و بشدت از طریق متحدان خودشان ، با هم می جنگیدند . ( جنگ نیابتی ) . در مقیاس کوچکتر ، شما اهمیت بحث دیپلماسی را در ماجرای محاصره برلین و دیوار مشهور ان می بینید ( پیشنهاد می کنم کتاب خاطرات ویلی برانت را حتما مطالعه کنید // کتابی هست با عنوان " زندگی سیاسی من ، انتشارات روزنامه اطلاعات / 1373) . اینکه چرا معتقدیم که دیپلماسی برنده تر از سایر جنبه هاست : علت عصبانیت مشاور ولیعهد ابوظبی را بینید . جملاتی از این دست ، به نظر شخصی بنده ، فقط یک علت دارد . مثل یک کشور قدرتمند ، آرام ، اعمال قدرت می کنیم (البته در حدو اندازه توان خودمان و نه بیشتر و نه کمتر ) بدون سروصدا و با استفاده از قدرت دیپلماتیک ( حالا لازمه این قدرت دیپلماتیک، توان نظامی هم هست که اعمال هم شده و میشود ) بدون رجز خوانی ، بدون عصبانیت ، بدون جوش آوردن و از پشت تریبون داد و فریاد زدن و غیره و ذالک . البته همین دیپلماسی ، بلوف زدن و رجز خوانی هم دارد ، ولی هم استفاده از ان حد و اندازه خواهد داشت و هم زمان کاربرد ان اهمیت دارد . و اینکه استفاده از این اهرم ها هم باید چرا با دقت صورت بگیرد ، به این مساله هم ربط دارد "شبکه خبری CBS ایالات متحده حین اعلام خبر عزم دولت آمریکا برای «تنبیه سوریه» به اشتباه نقشه ایران را به جای نقشه سوریه نشان داد" اگر یکسری از دوستان این را توهم توطئه ندادند ( البته همه نظرات محترم هست و اگر هم دوستی خلاف این مساله نظر دارد ، قطعا مشتاق شنیدن ان هستم ) این مساله را پیش خودشان تحلیل کنند . رسانه هایی که برای هر ثانیه پخش خبر و تحلیل برنامه ریزی می کنند ، ممکن هست که نقشه ایران را به جای سوریه بگذارد ؟؟؟ به نظرم این صحنه اشتباه گرافیکی نیست ، پیامی هست برای ما به شکل کاملا هوشمندانه با توجه به سلطه رسانی مطلق انها ، نباید با دقت بیشتری در این شرایط پر اشوب عمل نمود ؟؟؟ پی نوشت : 1- این را هم عرض کنم که مثال نخست ، صرف نظراز تعلق سیاسی شخص وزیر امور خارجه آورده شد . اگر به جای ایشان ، سایر وزاری امور خارجه هم بودند ، به همین شکل تحلیل میشد ، چون در اینجا بحث داخلی مطرح نیست . 2- برای علاقه مندان ، بخشی از این تحلیل ، برداشت آزادی بود از جزوه "دیپلماسی " ( دوره عالی جنگ سپاه ، دانشکده فرماندهی و ستاد )
  2. سلام علیکم دیشب به شما در این مورد این کاربر عرض کردم . بعد از سه سال مدیریت در میلیتاری ، این مولتی اکانتها ، لب باز کرده شروع به صحبت کنند ، بنده تا انتهای قضیه را متوجه می شوم . حالا خودش ، نتوانست تحمل کند . ============ بنده 17 از قوانین انجمن 17- لطفاً از ساخت بیشتر از یک اکانت به طور جد خودداری شود. در صورت مشاهده تمامی آنها در اولین فرصت حذف و دسترسي کاربر مربوطه به کل سایت قطع خواهد شد. http://www.military.ir/forums/topic/21925-%d9%82%d9%88%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%86-%d8%b3%d8%a7%db%8c%d8%aa/?do=findComment&comment=262151
  3. کیفیت آموزشها به روایت همه عزیزانی که در ان دوره ها حضور داشتند ، تقریبا بی همتا بود . جناب واعظی ( از کهنه کارها ی اف-86 و بعدها تایگر و در انتها فانتوم های دی افسانه ای ) خاطرات جالبی از همدوره بودن با دانشجویان پاکستانی ، عرب ، فیلیپینی و ... دارند که شنیدن ان بسیار جذاب هست . ایشان در خاطرات خودشان می فرمودند که آمریکایی ها با بک گراند ذهنی از دانشجویان کشورهای خاورمیانه ، انها را " شتر سوار " camel driver" صدا می کردند ولی وقتی اموزش شروع شد و بسیاری از خلبانان عرب به اصطلاح "وا" می خوردند و به زور پول وینگ به انها داده میشد ، دانشجویان ایرانی با ممتازترین نمرات فارغ التحصیل میشدند تا جایی که خود استاد خلبان آمریکایی مشتاق بود تا تجربیات رزمی خودش از ویتنام را به ایرانی ها اموزش دهد .
  4. نگران هستند و حق هم دارند که نگران باشند . این یک واکنش طبیعی انسانی برای کاهش اضطراب هست کار بسیار هوشمندانه ای هست ، هر اندازه ما کمتر به شیوه گذشته ، بخواهیم رجز خوانی کنیم ، آنها بیشترو بیشتر نگران می شوند و این درصد اشتباهات انها را زیادتر می کند در یک بازه مشخص ،( نه کم و نه زیاد ) این به فلج تصمیم گیری و افزایش هزینه ها منجر میشود . ظاهرا دوستان در داخل براین تصمیم هستند که تا حد امکان هزینه ها را برای همه طرفها افزایش دهند پی نوشت : این را هم ذکر کنم که نگران بودن با ترس متفاوت هست . درست مثل ما .
  5. سلام علیکم به همین دلیل هست که معتقدم باید با دقت بیشتری عمل کرد ، حالا یک سری دائم دوست دارند در دام تحریک آمریکایی ها بیافتند که خوب به خودشان مربوط هست . ولی خوشبختانه لطف خداوند در شرایط فعلی ، به شکلی شامل حال ما شده که کسی در راس قرار دارد که به دور از این مسائل ، دارد بازیخوانی می کند . این بزرگترین حُسن ما است . هر اندازه ما با دقت بیشتری عمل کنیم ، حریف ما مجبور میشود تا احتمالات بیشتری از ماهیت واکنش ما را مد نظر خودش قرار دهد . وقتی تعداد احتمالات افزایش پیدا کند ، با توجه به اینکه دشمن هر اندازه ظرفیت نظامی هم داشته باشد ، قادر به مقابله با همه احتمالات بطور همزمان نیست ، آن وقت دو راه بیشتر نخواهد داشت : 1- یا اینکه شانس خودش را در یک جنگ تمام عیار امتحان کند . ( که حتی یک سازمان نظامی پیشرفته ای نظیر ایالات متحده نمی تواند تبعات ان را پیش بینی کند ) 2- یا اینکه مجبور شود پشت میز دیپلماسی بنشیند . کل مطلب این هست : در یک جنگ ، نباید احساساتی شد ، جوش آورد و.... به قول ناپلئون بناپارت ، برای ورود به یک جنگ تا هر اندازه که می توانید، فکر کرده و برنامه ریزی کنید ولی در زمان عمل ، ان را بسرعت و بدون اغماض اجرایی کنید ====== دیروز خبری بود بر اعزام فرستاده ویژه پوتین به تهران و ملاقات با دریابان شمخانی ، این مساله را باید مورد توجه قرار داد.
  6. نه تنها دعوا بر سر تقسیم کیک منافع هست ، بلکه مساله اینجاست کدام طرف ، تکّه بزرگتری را باید بردارد . حالا طرف مقابل ما ، با تحریک به جنگ ، قصد دارد ، تکه بزرگتری را بردارد و اینجاست که پیچ حساس آغاز میشود . اینکه فشار احساسات ما بالا بزند و به تحریک به جنگ ، پاسخ مثبت بدهیم ، یا اینکه کارت حریف را به شیوه خودمان خنثی کنیم . خوشبختانه ، شخصیتی در حوزه سوریه فرماندهی جامع و راهبردی را در اختیار دارد که با هوشمندی هر چه تمامتر ، با حوصله بازیخوانی کرده و جواب را مستقیم و غیر مستقیم می دهد و این شانس بزرگی در برابر تندروی هایی یک عده احساساتی هست . یک زمانی ، سپهبد کنت هلموت فون مولتکه معتقد بود : " غالباً سه مسیر در مقابل دشمن برای اجرای راهبرد مد نظرش قرار دارد ، حال آنکه دشمن معمولا راه چهارم را انتخاب می کند " الان آمریکایی ها راه چهارم را انتخاب کردند ، بعد از سه مرتبه تست تحریک به جنگ ( عراق 1991 ، افغانستان 2001 ، عراق 2003 ) ، سوریه 2018 میدان تست تحریک به جنگ هست . حالا باتوجه به تجارب قبلی ، می توانیم امیدوار باشیم که این بار هم با قوانین دشمن در زمین دشمن عمل نخواهیم کرد
  7. سلام علیکم منظور دقیق همین بوده ، محیط تهدید ، 3 بُعدی هست و حتی چهار بُعدی . این که دوستان هنوز در فکر جنگ جبهه ای و خاکریزی هستند ، و فکر می کنند که تهاجم دشمن شبیه عملیات d- day هست ( 1944) جای تعجب دارد حالا یک مفهوم غافلگیرکننده ، این دوستان باید سری کتاب های 5 جلدی یادداشتهای شهید حسن باقری را مطالعه کنند ، این شهید عزیز به نکاتی اشاره کرده که مو برتن آدم سیخ می کند ( آن هم در دهه شصت شمسی ) .
  8. ضمناً ، در حال حاضر ، تهدیدات ، از چهار سمت متوجه جمهوری اسلامی هست ، تمام استان های مرزی ، خط مقدم هستند. برای همین هست که تمرکز ها در نقاط خاصی وجود دارد. ضمناً همین راکتور مورد نظر شما ، اولین هدف هست دریک جنگ احتمالی .
  9. سلام علیکم و رحمت ا... نخست اینکه از ممنون هستم از اینکه در هر شرایطی از ادبیات محترمانه ای استفاده می کنید . حضور جنابعالی و دوستانی نظیر شما که حتی اگر مخالفتی هم دارید ، آنرا محترمانه بیان می کنید ، در انجمن ، قوت قلبی هست برای کسانی که قصد دارند تحلیل کنند . یک نکته ای که به نظرم میرسد این هست که شرایط ظرف 48 تا 72 ساعت به اندازه سه تا پنج سال تغییرات در صحنه منطقه ایجاد شده .از یک طرف روسها را با قضیه ترور اسکریپال منفعل کردند ، از سمت دیگر جمهوری اسلامی را با تیغ اقتصادی تحت فشار گذاشتند و امیددارند که اختلافات داخلی ، یک جایی اراده نظام را در هم بشکند ، از سمت دیگر عربستان را تههیج کردند که بیشتر خودش را نشان بدهدو نظایر این رویدادها . با توجه به این مساله ، فکر میکنید بهترین شیوه ای که نظام ممکن هست برای برون رفت از این شرایط فعلی انتخاب کند چه چیزی هست ؟؟ یعنی وارد یک جنگ تمام عیار و همه جانبه شود یا اینکه سعی کند با یک برداشت منطقی از توان خودش و دشمن ، قضیه را فیصله دهد . ( فرض ما هم براین باشد که دشمن قصد دارد ما برای ورود به یک جنگ تحریک کند . پی نوشت : البته این پیش زمینه ذهنی را هم داشته باشیم که امثال علی اکبر محتمشی پورها بخواهند دوشادوش ارتش عربی سوریه ( که افتخاراتش مثال زدنی هست ) و تشبیه اسد به خالد بن ولید ، وارد جنگ بشوند . ( البته از پشت میز کار با ویوی خلیج فارس و با فلاخن به شیوه داود نبی )
  10. یک روندی را بنده از ابتدای قبول مسئولیت در میلیتاری دنبال کردم و ان عدم ورود به تحلیل های داخلی هست . با توجه به این مساله ، فقط جهت نشان دادن اهمیت دیپلماسی حتی در ساختار یک قدرت نظامی مثل ایالات متحده ، باید خدمت جنابعالی عرض کنم که در سند مفاهیم عملیات مشترک ( JOPSC) و زیر مجموعه های ان مثل راهبرد امنیت ملی ( NSS ) ، راهبرد نظامی ملی ( NMS) ، وزارت دفاع و اسناد پایین دستی ان مثل راهنمای برنامه ریزی دفاعی ( DPG ) ، راهنمای برنامه ریزی راهبردی ( SPG) و در نهایت راهنمای برنامه ریزی تحول ( TPG) یک مفهوم مشترک وجود دارد و ان بستر بودن دیپلماسی عمومی ایالات متحده است . این اسناد حداقل برای 20 سال آینده منتشر شدند و بخوبی نشان می دهد که دامنه و حدود عملکرد مجموعه های تصمیم ساز در ایالات متحده چقدر به دیپلماسی عمومی انها وابسته است . این اثبات می کند که حتی یک غول صنعتی - نظامی ، بدون دیپلماسی ، تاثیر گذاری چندانی ندارد و باید " تعامل " داشته باشد تا قدرت مانور لازم را پیدا کند . حالا اگر چه مقایسه ما باایالات متحده درست نیست ، اما از اهمیت داشتن این مفهوم نباید غافل شد .
  11. سلام علیکم و رحمت ا.... نخست اینکه به میلیتاری ، خوش آمدید ، امیدوارم که جنابعالی در کنار سایر دوستان ، به تعالی و پیشرفت انجمن کمک کنید . در خصوص موردی که فرمودید ، به شکل طبیعی نظرات متفاوتی وجود دارد و قطعاً دستگاه دیپلماسی ، عاری از خطا و اشتباه نیست . ولی انچه که اهمیت دارد ، این هست که ما روند را ببینیم و نه یک مورد خاص را . اگر چه در حوزه برجام ( که اصولا تمایلی برای ورود جدی به این مساله را ندارم ) نقدهایی جدی وارد هست ولی باید منصف بود . ساختار دیپلماسی ما ، هنوز بسیار جوان هست ( مصاحبه جناب شیخ الاسلام با یکی از ماهنامه های داخلی ) و کار جدی آن از مذاکرات مربوط به قطعنامه 598 شروع شد تا الان . فراز و نشیبهای فراوانی را هم داشته و موفقیت و شکستهای را تجربه کرده . انچه که اهمیت دارد ، گذشته نیست ، بلکه مقابله با چالش های پیش رو هست و اگر انسجام داخلی داشته باشیم ، میشود به موفقیتهای این بخش از حاکمیت امیدوار بود . این مورد که مفهوم نسبی هست . یعنی ما در برابر چالش های موجود نه دست بسته هستیم و نه قدرتمند مطلق ، اندازه ، کمیت و کیفیت قدرت ما به فاکتورهای مشخصی بستگی دارد که قابل اندازه گیری است ( در حوزه قدرت سخت ) . در حوزه قدرت نرم هم ، وضعیت قابل اندازه گیری هست که باید در جای خودش بررسی شود . نکته مهم اینجاست که نه خودمان را زیاد دست کم بگیریم و نه فراتر از توان واقعی تحلیل کنیم . به نظرم این شیوه تحلیل درستی رادر اختیار ما می گذارد
  12. الان شد یک تحلیل منطقی . از یک نظر بله ، درست هست این مساله ولی دقت کنید که توان ما در پاسخ دهی مشخص هست . اگر بخواهیم فراتر از توان مشخص ، عمل کنیم ، آن وقت تبعات را باید قبول کنیم . در نتیجه منطقی این هست که به جای بروز واکنش دفعی و بدون تعقل ، فکر کرد و درست پاسخ داد . در پاسخ به یکی از کاربران ، قبلا عرض شد که شما جنگ سوریه را فقط در حوزه میدانی و سخت افزار نظامی تحلیل نکنید . اصل ماجرا ، توان دیپلماسی طرفین ماجرا هست . هراندازه این بازو تقویت شود ( قبلا گفته شد که شرایط آن به چه شکل هست ) ، احتمال برگشت روندها زیادتر میشود . بازوی نظامی در سوریه ، مکمل بازوی دیپلماتیک هست . این دوتا اگر هماهنگ عمل کنند ، می شود امیدوار بود
  13. خودتان هم بهتر می دانید که این موارد classified و محرمانه هست . فرض محال بر اطلاع هم حق افشاء آن را ندارم و نداریم . این نوع ادبیات نوعی زیرپاکِشی اطلاعاتی ( تخلیه اطلاعاتی ) هست ( تحریک برای افشاء اطلاعات نظامی / حالا خوشبختانه بنده دسترسی به این اطلاعات را ندارم ) که با توجه به ماهیت انجمن که در رصد خودی ها و دشمن قرار دارد ، حواس ها جمع هست برای مراقبت در این زمینه . اطلاع دارید که این ادعای بزرگی هست ، پنتاگون ، شورای عالی امنیت ملی و غیره و ذالک هم وقتی قصد دارند برای کاری برنامه ریزی کنند ، لشگری از تحلیل گرها و متخصصان را جمع می کنند ، حالا شما چه شکلی قصد دارید یک تنه نسخه بپیچید !!!! حالا بنده یا دوستان تحلیلی را هم که ارائه می دهیم ، صرفاً در محدوده دانش و زمانی هست که توانایی انجام آن را داریم و نه بیشتر . ادعایی هم وجود ندارد که فلان تحلیل کاملا درست و یا کاملا غلط هست . همه صحبت می کنند ، و این مخاطب هست که برداشت خودش را خواهد داشت . دوست عزیز ، اعراب بیشتر از 60 سال هست که ادعای به دریا ریختن اسراییل را دارند و لی تا الان چنان تحقیر شدند که " مسلمان نشنود ، کافر نبیند " . ( به استثنای حزب ا... لبنان که آن هم براساس عقلانیت انقلابی که در ان وجود داشت ، به جای شعار دادن ، عمل کرد تا در 2006 پوزه اسراییل را به خاک زد ) دیشب هم عرض شد : " مهمترین ویژگی در این شکل موارد ، کنترل احساسات ، برآورد درست از شرایط ، واکنش مبتنی بر منطق و در نهایت وارد کردن ضربه متقابل در شرایط و زمان درست هست ( این آخرین مورد ، اصل ماجراست ) " " به عبارتهای رنگی شده دقت کنید " پی نوشت : 1- یکی ازمشکلات بزرگ ما انسانهای شرقی و بخصوص در خاورمیانه ، غلیان بیش از حد احساسات و تصمیم گیری های عجولانه هست . این آفت بزرگی در صحنه شطرنج سیاست بین المللی هست . قصد داریم اسراییل را کیش و مات کنیم ، مشکلی نیست ، باید ایستاد ، شرایط را درست تحلیل کرد و بعد با دقت چنان ضربه را وارد کرد که طرف مقابل دچار فلج تصمیم گیری شود . 2- وفیق السامرایی ، در کتاب خودش ( ویرانه دروازه شرقی ) اذعان می کند که برآوردهای شبکه اطلاعاتی منافقین از اوضاع داخلی ایران و بویژه تحرک نیروهای مسلح در جبهه ها ، انقدر ضعیف و غیر واقعی بود ( در یک بازه زمانی مشخص ) که اطلاعات نظامی ارتش عراق با انبوهی از اطلاعات روبرو میشد که 90 درصد انها درست نبود و اگر افسران اطلاعاتی ارتش عراق مبنای کارشان اطلاعات جمع آوری شده توسط منافقین میشد ، کل ساختار بسرعت دچار فلج می شد . این مساله عرض شد که اطلاع داشته باشید ، وقتی توان رزمی در صحنه نبرد برابر نیست ( ایران و اسراییل در سوریه ) ، هر گونه واکنش غیر منطقی ( ریختن خون اسرائیلی ها به ازای هر شهید که همه میدانند چقدر عملی هست بلحاظ منطق نظامی ) موجبات ارسال توپ به زمین حریف و بازی کردن با قوانین تحمیل شده از طرف آنهاست .
  14. سلام علیکم منظور شهدایی هست که خبر ان منتشر شده ، یعنی این احتمال وجود دارد که خدمه این تور یا پانسیر از بچه های سپاه باشند ؟؟؟؟
  15. اتفاقاً داده نظامی به اندازه 200 سال تاریخ نظامی مدرن ، وجود دارد ، فقط مرد میدان نیاز دارد که بدون حب و بغض و شعار و کل کل و دو قطبی سازی و متهم کردن دیگران به دیکتاتوری و غیره و ذالک ، بشیند و روی مستندات تحلیل کند . شخصاً هر تحلیلی را در حد بضاعت و مطالعه با ارائه رفرنس و مرجع بیان کردم ، می کنم و خواهم کرد ، از ارائه نمودار و داده نما گرفته تا ارجاع به کتب منتشر شده با ذکر صفحه و جزییات . حالا یکسری که یا به مطالعه تحلیل های داخلی یا غیر داخلی کانالیزه شده ( یعنی سخیف ترین شکل تحلیل ) دلخوش شدند ، طبیعی هست که از این نوع مدیریت ناراحت باشند و آنها را درک می کنم . این شیوه ای هست که همه انجام می دهند و نقصی هم برآن وارد نیست . تفاوت آن با کنایه شما ، در استفاده از واژه های تحریک کننده روزنامه ای بود که برخورد متناسب هم صورت گرفت .این موارد را مد نظر قرار دهید ، حرفهای و تحلیل های شما هم شنیده خواهد شد . ابزار محدود سازی ، بدون هیچ تعارفی در زمان خودش استفاده می شود و نیازی به یاد آوری آن برای مدیریت میلیتاری نیست . همانطور که عرض شد ، در محدوده وظایف کاربر میلیتاری می توانید فعالیت کنید و منعی برا ی این کار وجود ندارد . پی نوشت : 1- شایعه ای هست که گفته می شود نیروی هوایی اسراییل یکی از سامانه های تور را هدف قرار داده ( حالا اینکه سپاه چنین سامانه ای را به سوریه انتقال داده یا در صورت واقعی بودن این خبر ، سامانه مذکور ( تور یا پانسیر ) متعلق به ارتش سوریه هست ) بعد از هدف قرار دادن مرکز هدایت پهپاد ، یک مرحله رو به جلو است . 2- بارها خدمت دوستان در انجمن عرض شد که تحلیل در میلیتاری شبیه به اثرات انفجار یک پرتابه 203 م.م هست . در حال عادی ، ظاهر عادی دارد اما زمانی که چاشنی آن عمل کرد ، نمی شود بازتابهای ان را کنترل نمود . در نتیجه باید در استفاده از کلمات دقت لازمه را داشت . .
  16. تکبر ، دیکتاتوری یا هر لقب دیگری که تمایل دارید می توانید استفاده کنید ولی تحلیل نظامی و جدی ، همین ادبیات را لازم دارد . تحلیل نظامی ، جای شعار و کل کل نیست . ما داریم روی موضوعات جدی بحث می کنیم و این موضوعات چندان شیرین هم نیستند . حالاشما از یک ادبیات خاص برداشت تکبر دارید ، به خودتان مربوط هست . ( اصولا دانش ماهیتی دارد که در ان غرور و تکبر موجب افت و خسران هست تا سودمندی ) هر چند باید خوب متوجه شده باشید که کلام بنده در برابر دوستانی که قصد تحلیل دارند و نه فضا سازی ، ( خوب هم اطلاع دارید که در حوزه عملیات روانی ، فضا سازی به چه صورتی هست ) به چه شکلی هست ، قطعا در برابر این دوستان که بارها پیش امده که نظری مخالف تحلیل من داشتند ، اشتباه خودم را قبول کردم ( مستندات ان را در میلیتاری بگردید و پیدا کنید ) و از مطالب انها استفاده .
  17. قضاوت با کابران هست . ادبیات نامناسب به کار ببرید ( نه فقظ شما ، بلکه همه کاربران میلیتاری ) پاسخ هم سطح را بدون تردید دریافت خواهید کرد . قبل از شما هم کاربرانی بودند که قصد داشتند فضا را به حاشیه ببرند ولی زود متوجه شدند که شیوه مدیریت فضای روانی میلیتاری با گذشته تفاوت دارد و در یک جایی محترمانه ، دریک جای دیگر با ادبیات علمی ، در یک جای دیگر با تحکم و با استفاده از قوانین تدوین شده مخاطب قرار می گیرند . پی نوشت : بدون هیچ شکی ، با قید محترمانه بودن و رعایت قوانین ، همه در ارائه نظرات محدودیتی ندارند . هر زمان احساس کردید می توانید با قوانین میلیتاری خودتان را وفق دهید ، بنده در خدمت هستم
  18. نیازی نیست ، وظایف مدیریت را به بنده یاداوری کنید . همه ما نیاز به اصلاح داریم ، فقط شدت و ضعف ان متفاوت هست . سابقه عملکرد شما هم به اندازه کافی مشعشع هست که غیر مستقیم یاد اوری شود که اینجا میلیتاری دات ای ار هست و نه جای دیگر . لازمه مدیریت در میلیتاری ایجاد موازنه در تحلیل هاست تا کفه ترازو به یک سمت سنگین نشود . جهت دهی کردیم و خواهیم کرد براساس صلاح انجمن ، شما در محدوده یک کاربر وظیفه دارید فعالیت کنید . خیلی علاقه داری ، بلیط یکسره به جنوب دمشق را مجانی تقدیم می کنم ، تشریف ببرید . پی نوشت : 1- با بد کسی در افتادید ، هر کلمه و واژه و تحلیلی که به کار ببرید ، تا انتهای ان را تشخیص می دهیم ، فقط به امثال شما فرصت داده میشود که خودتان را بیشتر نشان دهید . 2- از سایر دوستان بابت این ادبیات عذر خواهی می کنم ، ولی یک جاهایی باید مشت اهنین را نشان داد
  19. یک پیشنهاد هم دارم خدمت شما ، علی الحساب به پست بالایی واکنشی نشان ندهید ، یک مساله ای را دارم بررسی میکنم ، چون با موفقیت داریم به حذف کامل این دو قطبی بازی ها نزدیک می شویم ، مورد جالبی هست . متشکرم . پی نوشت : خداوند رحمت کند ، یک بنده خدایی معتقد بود که خدعه و فریب رزمی تا 50 درصد تعیین کننده موفقیت عملیات نظامی هست
  20. سلام علیکم و رحمت ا.... ضربه غیر مستقیم به شیوه هانس گودریان ( فصل هفتم از کتاب " ارابه های زرهی !!! خبردار !!!! ) شدت درد ضربه غیر مستقیم بیشتر هست به نسبت ضربه مستقیم پی نوشت : حداقل ماجرا این جاست که برای پوشاندن تندروی ها یا کند روی ها از امام (ره ) ، انقلاب ، پیامبر گرامی اسلامی(ص) ، معصومین (ع) ، خرج نمی کنیم ، مفهومی که با عبارت " عقلانیت انقلابی " ( نقل به مضمون از استاد رحیم پور ازغدی ) شناخته میشود. خداوند این کشور را از شّر تندروی و کند روی مصون دارد . انشا...
  21. حالا صرف نظر از حواشی و نظرات که همه محترم هستند ، اینجای کار ما هوشمندانه بوده ، یعنی در پیش گرفتن سیاست ابهام ( با عنوان دیپلماتیک "حضور مستشاری / که همه اطلاع دارند قضیه بیشتر از مستشاری بودن هست ) . رویه استاندارد در همه جای دنیا این هست که امور خارجه به زبان خودش صحبت کند . یعنی واکنش احساسی آفت کار می شود . معمولا پروتکلهای مشخصی برای سخنگوی وزارت امور خارجه وجود دارد و طبق ان معمولا عمل می کنند . کار رجز خوانی و بلوف زدن بر عهده نظامیان هست ، ان هم به شکل منطقی . مرز باریک ، عقلانیت دو طرف هست در خصوص جنگ تمام عیار . هردو طرف می دانند که جنگ ممکن هست شروع شود ولی پایانش دست هیچکدام نخواهد بود ، هم ما ، هم روسها ، هم سوریها ، هم امریکایی ها و هم اسراییلی ها از این مساله اطلاع دارند . مهمترین ویژگی در این شکل موارد ، کنترل احساسات ، برآورد درست از شرایط ، واکنش مبتنی بر منطق و در نهایت وارد کردن ضربه متقابل در شرایط و زمان درست هست ( جنگهای اعراب و اسراییل و ایران و عراق ، و بخصوص جنگ تابستان 2006 ، سراسر از این دست رخدادها را بخودش دیده و بازگشت به عقب و بررسی انها بسیار اموزنده به نظر میرسد ) البته در هر دوسمت ماجرا ، رجز خوانی و هل من مبارز طلبی های وجود دارد و نمیشود جلوی ان را بطور کامل گرفت ( ویژگی بارز غلبه احساسات بر منطق نظامی ) با این حال این مساله نمک ماجراست ...... البته نمکی که باید در مصرف ان دقت کرد ، چون استفاده غیر مجاز ان ، فشار را افزایش می دهد و این برای روند منطقی ماجرا اصلا مناسب نخواهد بود . پی نوشت : زمانی که اسد برای کنترل ناآرامی ها ، با منطق شیلیکا ( ZSU--23-4) وارد میدان شد ( اوایل بحران )، فکرش را هم نمی کرد که اتش آن این همه گسترده شود ولی بخوبی دیدیم که وقتی احساسات بر تصمیم گیری مبتنی بر منطق نظامی چیره شود ، چه اتفاقاتی رخ خواهد داد
  22. یادتان هست استراتژی به روز شده TOTAL WAR ( جنگ همه جانبه ) سرلشکر ویلیام شرمن را !!!!!! دارید بخش عملی ان را ملاحضه می کنید . جمهوری اسلامی الان بین دولبه یک قیچی هست . لبه اول ، فشار اقتصادی فوق العاده ولی نامحسوس ( راهبر قورباغه آب پز ) به شکلی که وضعیت اقتصادی دچار فروپاشی تدریجی شود ( که ظاهرا ناکار امدی داخلی مزید بر علت شده ) لبه دوم ، چماق هوشمندانه تئوریسن های مستقر در پنتاگون و وزارت امور خارجه که به شکل غیر قابل تشخیصی ، ما را در منطقه کانالیزه کردند ، افکار عمومی را بر علیه ما برای حضور در سوریه دارند تحریک می کنند ( بخش دوم این سناریو در حمله شیمیایی اخیر دیده شد و شما اثرات تبلیغاتی ان را هرگزدر رسانه های داخلی رصد نخواهید کرد ) وبا علم کردن بولتون ، کارتی را رو کرده که بوش پدر و پسر از ان بر علیه عراق استفاده کردند دسته های این قیچی به شکل نامحسوس دو لبه قیچی را دارد به هم نزدیک می کند . حالا ، این راهبرد جنگ همه جانبه ، یا بصورت فرسایشی جلو می رود ( با صحنه گردانی منطقه ای عربستان و صحنه گردانی فرا منطقه ای ایالات متحده و اسراییل ) و یا اینکه منجر به یک جنگ گرم رودرو ( با حضور اسراییل و اعراب در کنار ناتو ) خواهد شد . در نتیجه گزینه ما بین بد و بدتر هست . در اینجا نه سخت افزار نظامی (بعنوان قدرت مکمل و نه اصلی ) بلکه قدرت دیپلماسی هوشمندانه تعیین کننده خواهد بود . اصطلاح " شرایط ویژه " را که نام بردید ، بسیار خوشبینانه است وبه نظرم معادل واقعی تری را باید به کاربرد ) در مورد اسراییل : قطعا" نبرد 4 ساعته بین ایران و اسراییل ( منجر به ساقط شدن فالکون عبری و انهدام کامیون هدایت کننده پهپاد جمهوری اسلامی ) دارد گسترده تر میشود و ازاین دست موارد بیشتر خواهید دید . تل اویو به حمایت از شورشیان ادامه می دهد و سعی میکند ترکها را برای حضور بیشتر در سوریه تحریک کند و از سمت دیگر احتمالا ما را مجبور خواهد کرد که حضور گسترده تری به طور مستقیم داشته باشیم و این یعنی تلفات بیشتر و فشار افکار عمومی داخلی بر سیاست ما در سوریه ( که بخشی از ان را در دی ماه سال گذشته به شکل واقعی تری دیدیم ) و صرف منابع بیشتر مالی . البته پیچیدگی ماجرا بیشتر از این حرفهاست و باید با دقت بیشتری حوادث را رصد کرد
  23. تاحدودی ولی نه بطور کامل ، خودشیفتگی و خود رهبر اعراب پنداری و جاه طلبی صدام بسیار بیشتر از بن سلمان بود ، تا جایی که بعید می دونم رهبر عربی دیگری پیدا شود که به صدام حتی نزدیک شود ( حتی معمر قذافی هم این شکلی نبود ) . برای مطالعه بیشتر به کتاب " جمهوری وحشت، سیاست عراق امروز " ، نوشته سمیر خلیل مراجعه بفرمایید ، روایت دست اولی هست از روحیات صدام ، آن هم در سال هایی که صدام بر سر قدرت بود و نه بعد از ساقط شدن و اعدام وی . بله ، درست هست فقط بخشی از این مساله مربوط به گذشته است ، اعراب در دوران پیش از ترامپ سعی کردند با روحیات فوق لیبرالیستی اوباما خودشون را تطبیق بدهند ، فشارهایی هم اعمال شد و نتیجه ان رفتارها هم در دوران بن سلمان ، شاهد هستیم . عربستان مشتری دائمی تسلیحات غربی بوده ، فقط در زمان هایی که جمهوری اسلامی قرار هست تهدید حساب شود ، سعی می کنند به شکلی به اصطلاح آش را شور کنند که طرف غربی برای عرضه بیشتر تسلیحات ، تمایل بیشتری پیدا کند . یادتان هست قرارداد " الیمامه " را با بریتانیا ..... عرض شد ، حوزه دیپلماسی ، عرصه بسیار پیچیده ای از امتیازدهی و امتیاز گیری هست. این کنوانسیون ها و پروتکلها ، می توانند موثر باشد به شرط و تبصره ای که مبنای اصلی آن عملکرد ما در سیاست خارجی هست . ما هم بارها آنها را تهدید کردیم ، برای آنها انیمیشن ساختیم ، و غیره و ذالک ..... ولی صحبت اینجاست که دولتها ، یک آستانه خطری را برای خودشان تعریف می کنند که به اصطلاح homeland security ( امنیت سرزمینی ) نامیده میشود و بر مبنای آن هم عمل می کنند ، اگر این حق برای ما متصور میشود که بر یک استدلال درست ، دیگران را تهدید کنیم ، طبیعتا دیگران هم این کار خواهند کرد ولی درنهایت ، هر دو طرف یا هر چند طرف ، به این نتیجه می رسند که در یک سطح ، مخاصمات نباید به جنگ تبدیل شود . بن سلمان هم این را دقیقا می داند . حالا یا لایه های تصمیم گیر در عربستان سعی می کنند صرفاً لفاظی کنند و یا اینکه سطح را بالاتر می برند . در حالت اول ، صرفاً یک جنگ سرد تبلیغاتی هست و در نهایت آن جنگ نیابتی و در حال دوم جنگ رودرو ، که خوب هزینه های خودش را دارد و می تواند حتی شرایط داخلی عربستان و در مقیاس بزرگ اعراب را بطور کامل تغییر دهد . این مساله برای ما هم مصداق دارد . به همین دلیل هست که ترس از "خارج شدن اوضاع از کنترل " ، همه طرفهای درگیر را وادار کرده و می کند که عاقلانه رفتار کنند. پی نوشت : اعراب ( منظور کشورهای عربی هست ) همیشه یک حس حقارت غیر قابل وصفی در برابر ما ( چه در دوران پهلوی و چه در دوران جمهوری اسلامی ) داشتند و دارند و خواهند داشت ، (این را در نامگذاری جنگ ایران و عراق به عنوان " قادسیه صدام" دیدیم ) ، حالا واکنش ما چه باید باشد ، مهم هست ، یا ترتیبات منطقه ای را با استفاده از کارتهای موجود ، چنان می چینیم که انها را در حالت آچمز قرار دهیم که قدرت تحرک انها به حداقل برسد ، یا اینکه به اصطلاح رویه " شاخ به شاخ " شدن با انها را در پیش می گیریم که خوب هزینه های ان را هر دوطرف خواهند داد .
  24. یک مقدار نظرات به هم نزدیک شد ، با این تبصره که بازیگران بزرگ بطور کامل از رده خارج نمی شوند ، فقط درصد تاثیر گذاری انها بر امور کاهش پیدا می کند و به اصطلاح ، قدرت در میان بازیگران درجه 2 و 3 ، توزیع میشود . که این را از یک نظر می شود خطرناک هم دانست ( البته یک احتمال هست و نه بیشتر )