MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,991
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,499

تمامی ارسال های MR9

  1. سلام علیکم نکته یک : روی دفاع ایستای ساحلی هیچ حسابی باز نکنید . دکترین رزمی تهاجمی سپاه تفنگداران ( که احتمالاً نوک پیکان تهاجمی خواهند بود ) یک منطقه قرنطینه به عرض 45 کیلومتر را از خط ساحلی به عمق سرزمین تعریف کرده و قبل از ورود یگانهای آبخاکی ، این منطقه با آتش توپخانه دریایی ، و بمباران هوایی پاکسازی میشود و بعد از ایجاد برتری هوایی و ایجاد سرپل های امن در محورهای تهاجم ، عملیات پیاده سازی شروع می شود ( یک چیزی شبیه به کویت 1991 ، البته در مقیاس بزرگتر ) با استقرار تور ام۱ یا یا زهرا امکان دخالت برای هلی کوپترها نخواهد بود و دوش پرتاب ها هم امکان دفاع هوبی ارائه می دهند. ------------------ نکته 2: شیوه رزم ارتش آمریکا مشخص هست ، عملیات سرکوب پدافند هوایی ، قطعاً با با برنامه ربزی قبلی صورت خواهد گرفت و بدون سرکوب این واحدها ، یگانهای بالگردی به برد پوشش تور وارد نمی شوند . مگر اینکه یگانهای مدافع برنامه ای برای اجرای تکهای محدود و ایذایی در دریا داشته باشند که خوب این مساله سناریو تهاجم را دچار اخلال می کند ( در مرحوم استاتوس ، چند وقت پیش یکی از کاربران یک طرح گرافیکی را ارائه کرده بود که به نظرم عملی می آمد ) پی نوشت : احتمالاً دوستان یادشان هست که قبل از پیاده شدن متفقین در نرماندی ، ابتدا واحدهای هوابرد مشترک بریتانیایی و آمریکایی ، نخست توپخانه سنگین ساحلی و رادارهای ورماخت را در عمق ساحل از کارانداختند و بعد با تلفات به مراتب کمتر ، سرپل های محکم مشهور این عملیات را ایجاد کردند که اگر این کار انجام نمی شد ، تلفات به مراتب بیشتر و احتمال موفقیت عملیات نرماندی به مراتب کمتر می بود
  2. سلام علیکم   چند سال پیش ، احتمالاً تحلیلگر واشنگتن پست یا یک منبع دیگر، (دقیقاً به یاد نمی آورم ) در واکنش به خریدهای انبوه تسلیحاتی اعراب معتقد بود " اعراب خلیج فارس ، امنیت می خرند " و بعد در ادامه این مساله معتقد بود که " امنیت ، قابل خرید و فروش نیست " .شاید این گفته در تایید فرموده شما باشد . مفهوم " امنیت " که خودش به زیرمجموعه های متعدد تقسیم میشود ،ذاتاً  باید به شکل درونی ایجاد شود و هر کدام از بازیگران حاضر در منطقه ( ایران ، آمریکا ، روسها ، رژیم عبری ، کشورهای حاشیه خلیج فارس ، بریتانیا و.... ) در این زمینه دچاریک کمبود نسبی هستند . حالا برخی از این بازیگران ، مکمل راهبردی هم هستند ( یک به یک ، دو به دو ، و... )  ولی بدلایلی (سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی ، تاریخی و.... )نمی توانند همدیگر را پوشش داده و در نتیجه پازل منطقه ای کامل نمیشود . اعراب هم از این قاعده مستثنی نیستند . البته دارند سعی می کنند که بین خودشان یک قابلیت محدود ایجاد کنند ( سپر صحرا ، سپر جزیره ، شورای همکاری خلیج فارس و ... )  ولی باز هم به دلایل مختلف امکان تکمیل شدن را ندارند . حالا از یک جنبه ، اگر هر کدام از طرفین ، هوشمندی بیشتری از خودش نشان دهد و با آرامش و خونسردی بیشتری مهره های خودش را در صفحه شطرنج فعلی حرکت دهد و از ورود هیجانی به حوادث خودداری کند ( که یک چنین اتفاقی  بین ما و عراق و ایالات متحده در جنگ 1991 روی داد ) آن وقت به احتمال بسیار زیاد ، برنده نهایی ماجرا خواهد بود   البته صحت یا عدم صحت این تحلیل را گذر زمان مشخص می کند ولی علی الظاهر ، فعلاً این شرایط حکمفرماست تا یک حادثه خاص ( تضعیف شدید یکی از طرفین که وضعیت بالانس فعلی را بر هم زند ) روی دهد .
  3.   اشتباه شماره یک : حزب ا... یک واحد سیاسی مستقل نیست و در تعاریف آکادمیک ، فقط یک گروه سیاسی - نظامی در یک واحد سیاسی تعریف شده  به نام لبنان هست  . در نتیجه مقایسه روابط عمیق و گسترده ما با حزب ا....   با روابط موجود با یک واحد سیاسی مستقل به اسم فدراسیون روسیه درست  نیست .    نکته  : باید در تعریف بازدارندگی ، نکات و فاکتورهای بیشتری را داشته باشید . این تعریف شما از بازدارندگی ناقص هست .      بر چه معیار و شاخصه ای روسیه را متحد ما در نظر گرفتید ؟؟؟؟  ( حتی متحد تاکتیکی و نه در یک سطح بالاتر یعنی متحد راهبردی !!!!!!)          براساس منطق " روسیه متحد تاکتیکی و راهبردی ما نیست "  روسها دارند طبق نظریه " توازن قوا" به منظور ایفای نقش بیشتر در آسیای جنوب غربی عمل می کنند و چون روسها جز فناوری نظامی ، فاقد ویژگی اثر گذار مهم دیگری هستند ، در نتیجه طبیعی است که از کارت فروش سلاح برای پیشبرد سیاستها استفاده کنند (حالا یک زمان به ما // فروش اس-300 و الان هم فروش سلاح به اعراب )       این استدلال زمانی درست  هست که شما قبلاً قدرت سازی را در دو حوزه داخلی و خارجی کرده باشید ، دیپلماسی فعال را در دستور کار قرار دهید ، تنش زدایی هوشمندانه ( و نه تنش زدایی باری به هر جهت و منسوخ به شیوه دهه 70 میلادی ) را در پیش گرفته باشید ، تازه در مرحله اول قرار خواهید گرفت و آن ورود به باشگاه کشورهای تاثیر گذار هست . در این زمان ، سایر کشورها " حریفان و رقیبان" شما را در محاسبات خودشان قرار می دهند و اگر منافع آنها ایجاب کند ، با شما در هر حوزه ای ( حوزه امنیتی ، اقتصادی ، فرهنگی  و...)  شریک خواهند شد .        این آقای روسیه ، دارد منافع خودش را پیگیری می کند و از این بابت هیچ خرده ای نمی شود بدان گرفت . انتظار نداشته باشید که دیگران به خاطر ما دست از منافع خودشان بردارند .        و اما در مورد خریدهای تسلیحاتی !!!!!!    حضرات مستقر در تل آویو در بازه زمانی 1948 تا اواخر دهه70 ، جسته و گریخته در تحریم تسلیحاتی بودند ولی به لطایف الحیل از همان کشورهایی که  تحریم تسلیحاتی را ایجاد کرده بودند ، سلاح  می خریدند و کار را هم به جایی رسانده بودند که حتی بلوک شرق ( غیر از اتحاد شوروی ) به آنها اسلحه و مهمات و اطلاعات می فروخت . در نتیجه تحریم تسلیحاتی بهانه است ، چیزی که ما فاقد آن هستیم از یک جنبه ، نبود یک دیپلماسی فعال دفاعی است که منافع ما را تامین کند و این به فاکتورهای متعددی بستگی دارد که از حوصله این تاپیک خارج هست . 
  4. سلام علیکم   انتظار بسیار غیر قابل تصور و غیر قابل باوری هست که  یک عده ای براین عقیده باشند که که روسها ، آمریکایی ها ، اروپایی ها ، ترکها ، اعراب و حتی ما ، برای دسترسی به یک منفعت محدود ، منافع بزرگتر را رها کنند .  در همین راستا ، باز هم ساده انگاری مطلق هست که یک عده ای براین عقیده باشند که در این مورد خاص ، در حالی که منافع ما و این همسایه شمالی در بسیاری از از موارد در تضاد با هم هست و یک تاریخ پر از دشمنی را در کارنامه خودش دارد ، یکشبه همه این تضاد منافع را فدای منافع خاص خودش در بازار تسلیحات نظامی و یک فروش نزدیک به یک میلیاردی سامانه اس-300 به ایران بکند .    نکته جالبی هست که روسها بخوبی دارند از کارت ایران برای تامین منافع ملی خودشان استفاده  می کنند ، در حالی که ما هنوز راه استفاده از کارت روسیه را یاد نگرفتیم که البته خودش یک علت بسیار جالب توجه دارد و آن ، نگاه کهنه و منسوخ به مفهوم قدرت و همچنین نگاه  " جنگ سرد گونه" به محیط بین المللی  است .    علیرغم تمامی بحثها و تحلیل ها ، یکسری  دائماً بر طبل دشمنی و خیانتکاری روسها می کوبند ، در حالی درست برعکس ، روسها بخوبی دارند از استراتژی قدیمی موجود در روابط بین الملل ( اصل توازن قوا) ( البته در حدو حدود برد سیاست خارجی روسیه ) برای پیشبرد منافع خودشان استفاده می کنند ( که قطعاً  این مساله تابعی است از قدرت  هر واحد سیاسی ) و بقیه السیف کشورهای جهان هم همین شکل . فقط در کشور ما هست که پیشبرد منافع خارجی توسط یک واحد سیاسی   با خیانت آن کشور در یک تراز قرار می  گیرد و این تحلیل ، عمیقاً متعلق به قرن نوزدهم میلادی هست و جای تاسف دارد که علیرغم وجود صدها عنوان کتاب پارسی در حوزه روابط بین الملل ، هنوز شاهد این تحلیل ها هستیم .    البته جای تعجبی نیست ، وقتی قدرت سازی در مفهوم اصلی و حقیقی خودش در کشور ما سالهاست به محاق رفته ، طبیعتاً شاهد این تحلیل هستیم که بله ، روسها خیانت کردند و به فلان کشور اسلحه فروختند . این تحلیل قطعاً غلط بوده  و انتظار کاملاً بی جایی هست که انتظار داشته باشیم ، روسیه یا هر کشور دیگری ، به خاطر ما ، از سود کلان مالی ناشی از فروش سلاح چشم پوشی کند .    اما ، زمانی که قدرت سازی نظام مند و متوازن را دنبال کردید و منافع سایر کشورها را به امنیت ج.ا. ایران گِرِه زدید ، آن وقت ، روسها یا هرکشور دیگر قصد داشت چنین روندی را آغاز کند ، قطعاً بعد از محاسبات دقیق ، یا این کار را نخواهد کرد ، یا اینکه سعی خواهد کرد تا منافع شما هم در این حوزه لحاظ کند  .    پی نوشت :   1- در نظریه سیستم ها ( حوزه سیاست خارجی ) محیط واسط ( شامل مجموع محیط داخلی = قدرت سازی در حوزه ملی و محیط خارجی = قدرت سازی فراملی ) موجب خواهد شد تا خط مشی ها ، تصمیمات و سیاست گذاری برای پیگیری منافع ملی و فراملی برمبنای واقعیات صورت بگیرد . تحلیل بر مبنای تئوری توطئه ( خیانت کشور فلان و بهمان ) عمر کوتاهی در حوزه سیاست بین المللی داشت و مدتهاست که به سرآمده . سوار شدن روی این تحلیل ها ، یک معنی می دهد و آن این است که ما آنچنان ضعیف هستیم که یک واحد سیاسی  حوزه منافع و خطوط قرمز ما را لگد مال کرده و ما توانایی جلوگیری از آن را نداریم .    2-  نکته اخلاقی : سعی کنید ، تلاش کنید ، قدرت سازی اصولی و نظام مند و مبتنی بر واقعیتها را در پیش بگیرید تا یک کشور دیگر توانایی خیانت به شما ( اگر چیزی به اسم خیانت در محیط بین المللی اصولاً معنا و مصداق داشته باشد  که ندارد )  را نداشته باشد 
  5. سلام علیکم و رحمت ا....         این بالگردها احتمالاً همان " تیزتک 2091"  هستند که با مجهز شدن به  جستجوگر دماغه ، پروژه " طوفان 2" نام گرفتند .     به سال 1999 میلادی ، صنایع " یاعلی" جهاد خودکفایی  هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در جریان یک پروژه آزمایشی (پروژه  عقیق)  آسمانه یکفروند بالگرد AH-1J  را به گونه "مسطح " ( مربعی)، ارتقاء داد این بالگرد  بعدها در جریان تستهای پروازی  به سال 2001 در پایگاه چهارم پشتیبانی رزمی   بعلت پرواز در برابر جریان باد مخالف ، سانحه داد و زمین گیر شد . در این زمان بدلیل ضعف شدید مالی  جهاد خودکفایی هوانیروز ارتش ، مجموعه صنایع هوایی ایران با تحویل گرفتن این بالگرد موفق شد ، با نصب یک مجموعه استاندارد از آسمانه های مسطح  را در قالب پروژه " تیزتک 2091" ( براساس پلاتفرم بالگرد رزمی AH-1F)  ، این بالگرد را به چرخه پروازی بازگرداند . هر چهار فروند بالگرد تیزتک 2091 بعدها به آسمانه مسطح زرهی مجهز  و به هوانیروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحویل شدند .   منبع : DESERT WARRIOR 
  6.   دیالوگ و گفتگو برای خودش چهارچوب و مبنایی دارد و آن توجه به واقعیتها و نه آرزوهاست ، بویژه  در دو حوزه  دانش و تاریخ نظامی  که منابع متعددی در ارتباط با آن منتشر شده و به هیچ عنوانی نمی توان به داشته های گذشته اکتفا کرد . زمان در گذر هست و هر روز اطلاعات جدیدی منتشر می شود و قرار هم نیست که هرچیزی به شکل ثابت و بدون تغییر و ایستا باقی بماند . باید بتدریج یاد بگیریم که به حوزه هایی ورود پیدا کنیم که دست نخورده در انتظار ماست و قدم نخست در آن هم ، تحلیل مبتنی بر مستندات هست و این مستندات هم همیشه به یک شکل باقی نمی مانند و دائماً دچار تغییر می شوند .   به گفته یک دوست بسیار عزیز ، گاهی وقتها ، با بررسی  وقایع گذشته ، به  بی رحمی تاریخ ، کاملا می شود پی برد 
  7.   از این اشتباهات زیاد از شما دیده شده ، در نتیجه بدلیل قضاوتهای  هیجانی دوستانی نظیر شما ، زیاد این مساله غیر معمول نیست     البته همه واقعیتها برای شما غیر طبیعی است ، چون صحنه رزم را یک طرفه و بدون مطالعه همه جوانب آنالیز می کنید و گرفتاری دقیقاً همین هست . جنگ یک دانش متشکل از اجزاء به هم پیوسته ای است که حذف هر کدام (که دوستانی نظیر شما عادت دارند این را انجام دهند ) بطور کامل تحلیل ها را بسمت ناکجا آباد خواهد برد .       البته این یک واکنش طبیعی به ادبیات شما بود و بسیار هم محترمانه صورت گرفت  . چون نمونه های آن در همین انجمن بسیار دیده شده !!!!!       پاسخ شما در همین تاپیک داده شد و نیازی به تکرار آن نمی بینم ، با این حال توصیه می کنم دامنه مطالعات خودتان را به بررسی دقیق ورماخت به شکل جزئی نگر از 1933 تا 1339 به شکل جداگانه و از سال 1940 تا 1945 به شکل جداگانه بیشتر کنید .       ارتباط آن به تحلیل اشتباه شما در خصوص ماهیت کمکهای ایالات متحده برای تقویت و بازسازی سازمان رزم ارتش سرخ هست که قبلاً تشریح شد و نیازی به بازگویی مجدد نیست       دوست عزیز - خط تماس 1200 مایلی ارتباطی به تعداد تانک نداشت ،   تانک ، توپخانه ، حمل و نقل پیاده نظام ، سوخت ، آذوقه و .. نیاز به کامیون داشت و روسها توانایی تولید انبوه آن را تا اوایل 1944 نداشتند و از این جهت لجستیک آنها ( که درمیزان موفقیت آنها علیه ورماخت نقش اساسی داشت ) به کامیون های اهدایی ایالات متحده وابسته بود . حالا شما چه 10000 دستگاه و چه 170000 دستگاه تانک داشته باشید ، بدون لجستیک ، ارزش نظامی در گذشته نداشته و الان هم ندارد .       عدم رضایت روسها ادعای شماست و باید برای آن مستندات ارائه کنید و بدون مستندات ، صرفاً در حد یک ادعا باقی می ماند . ولی مطابق با مندرجات کتب خاطرات سرطراحان روسی ( در پستهای قبلی توضیح داده شد  )  رضایت آنقدر بود که کپی برداری از طرح های آمریکایی ( یک قلمش سیستم تعلیق کریستی آمریکایی در زره پوش های سری  BT و تانکهای سنگین پس از آن ) در دستور کار روسها قرارگرفت .   در خصوص استفاده از تانک بعنوان توپخانه متحرک هم ، تا زمانی که اندیشه های توخاچفسکی توسط استالین برای رزم متحرک و ضدحملات زرهی استفاده نشد ، وضعیت مطابق ادعای شمابود ولی به محض پیاده شدن افکار  ژنرالی که توسط استالین اعدام شد ( تصفیه بزرگ 1937 و اعدام افسری که  خودش شاگرد مکتب گودریان بود (بلحاظ استفاده از کتاب این ژنرال آلمانی ))  ورق بطور کامل برگشت (1944 به بعد )       این مساله ناشی از ضعف ورماخت در از بین بردن برتری دریایی و هوایی بریتانیا در مدیترانه بود . البته از سقوط بنغازی و تونس هم جلوگیری نشد ( در حقیقت نتوانستند ) چون لجستیک مورد نیاز امکان ارسال نبود و ضمناً دفاع در ایتالیا ( در آن زمان ) مقرون به صرفه تر تشخیص داده شد و دخالت کسلرینگ هم مضاف براین شد .       اتفاقاً بسیار همخوانی دارد ، چون مشکل اصلی روسها اثبات  و ادعای شما در اینکه روسها بدون کمک ، جلوی ورماخت را گرفتند ، بطور کامل رد می شود .( تا پایان سال 1943)       باید به انتظار بنشینید تا کتاب بنده در حوزه رزم زرهی منتشر شود ، چون ادعاهای شما در این کتاب بطور کامل پاسخ داده شد ( اگر چه  گرفتاری دوستانی نظیر شما ، در حوزه نگاه به واقعیت امور ، قبلاً برآورد شده و مشخصاً شفاف سازی بیشتر ، فایده ای ندارد )       یک مرتبه دیگر پستهای خودتان را مطالعه کنید ، و بعد قضاوت بفرمایید که چه کسی مستند مطالب را بیان کرده و چه کسی صرفاً یکسری ادعاهایی بدون مستندات لازم را مطرح نموده .   ضمناً توصیه می کنم که یک مروری براین ده سال مطالعه مستمر بکنید  ، چون منابع جدیدی منتشر شده و اگر به مطالب پارسی زبان محدود شده باشید ، از همین حالا ، به شکل قاطع باید تجدید نظر کلی در خصوص همه مطالبی که تاکنون مطالعه کردید ، داشته باشید   پی نوشت :   در این سه و سال چند ماه از عضویت در میلیتاری ، تقریباً همه پستها ( چه پستهای موجود و چه پستهای مخفی شده ) کاربران ، به شکل نظام مند بررسی ، آنالیز و تقریباً خط مشی و ذهنیت آنها نسبت به مسائل ( البته به شکل نسبی و تا حد امکان) برآورد شده و این  یک راهنمای بسیار خوب در خصوص دیدگاه آنها به مسائل مختلف بشمار میرود . در نتیجه ، وقتی وارد یک مباحثه جدی می شوید ، سعی کنید تا مطالب شما مستند باشد ، چون بدون مستندات ، تحلیل ها صرفاً یک ادعا است و علاوه براین اطلاع داشته باشید که مخاطب ، از بک گراند ذهنی شما اطلاع دارد
  8.     حداقل در آن چیزی که ارائه شده دقت لازمه را داشته باشید تا مجبور به تکرار مطلب نشویم   از اکتبر 1941 تا ژوئن 1942 ، سی و شش هزار و هشتصد و بیست و پنج دستگاه کامیون . حالا رقم 90000 از کجا آمد ، باید جواب دهید .   ضمناً از ژوئن 1942 تا دسامبر 1943 این رقم به شکل جداگانه 520000 دستگاه بود که بعد از این تاریخ (یعنی از اوایل 1944) تازه روسها موفق شده بودند در داخل تولید کامیون را برای رفع نیاز جبهه به حدکافی برسانند .       جنابعالی میتوانید با بکار بردن واژه مغالطه از جواب دادن طفره روید ، ولی این مساله روند را عوض نمی کند . جنابعالی بحث از کمکهای آمریکا به روسیه قبل از ورود رسمی به جنگ کردید ( نمادین بودن کمکها ) ، پاسخ شما هم داده شد و اثبات شد که وضعیت روسها تا اواخر 1943 چنان خراب بود که نیازمند کمکهای آمریکا بودند ( آمار تعداد تولید تانک تی-34 در سال 1941 داده شد و آمار ارسال تانکهای غربی هم موجود هست )   مشکل شما این هست که آمریکا ستیزی افراط گونه ، کمک های آمریکا به اتحاد شوروی را در نظر نمی گیرد . البته مخاطب باید متوجه بشود که ظاهراً هم سایر دوستان کاملاً  قضیه را متوجه شدند .   البته می توانید با استفاده از شکلکها ، خودتان را راضی بفرمایید ولی واقعیت مطابق با میل شما نیست .       طبق اطلاعات مندرج در منابع روسی ، بخش بزرگی از تی-34 های تولید شده قبل از جنگ ، در اوایل حمله ورماخت در دیگهای بخار ( اصطلاح آلمانی در ارتباط با محاصره یگانهای بزرگ ارتش سرخ ) منهدم یا به غنیمت گرفته شد ( طبق ادعای خودتان 6000 دستگاه ) در نتیجه تا ورود تانکهای جدیدتر از اوایل سال 1943 ، تولید داخل کفاف نیازهای جبهه را نمی داد و روسها مجبور بودند کمکهای نظامی آمریکا را قبول کنند .   البته اصرار بیش از حد استالین در باز کردن جبهه دوم در اروپا ، بخوبی نشان می داد که اوضاع نامناسب در جبهه شرقی تا چه اندازه توان تولید و توان رزمی  روسها را تحت فشار قرار داده بود .         نخست اینکه رومل بر خلاف تصورات موجود ، از شجاعت سربازان ایتالیایی بارها ستایش کرد و ضعف شدید فرماندهی و کمبود تجهیزات را عامل عمده شکستهای این واحدها در آفریقای شمالی می دانست .   دوم ،  جایگاه رومل بعنوان یک فرمانده میدانی ( نه ستادی ) در حدی نبود که قادر باشد روی تصمیم گیری های راهبردی okw تاثیر بگذارد . اطلاع دارید که ارتش در معنای جامع آن ، یعنی ارسال دستور از بالا به پایین و اجرای بدون چون و چرای آن توسط جایگاه های پایین تر . در نتیجه ( حتی به اشتباه ) جبهه شرقی در اولویت قرار داشت و شخصاً معتقدم اگر سپاه آفریقایی در العلمین ، فریب بازی اطلاعاتی بریتانیایی را نمی خورد ، امکان پیشروی تا اسکندریه براحتی فراهم بود .       حالا که سرفرماندهی okw اولویت را به آفریقای شمالی نداد و ورق بطور کامل در این جبهه برگشت و کاری هم نمی شود کرد . ولی ظاهراً شما ساختار سنتی ارتش آلمان را که بسیاری از ویژگی های آن از ارتش پروس و بعد ارتش قیصر در جنگ نخست به ورماخت به ارث رسیده بود را دست کم گرفتید .( در اینجا باید یادی کنیم از ژنرال هانس فون زکت بعنوان پدر اصلی ورماخت )  بر خلاف نظر شما کسلرینگ بعنوان  ( ژنرال فیلد مارشال )  جسارت لازمه را داشت که تانکهای تایگر مورد نیاز رومل را در زمان مقرر خودش تحویل ندهد و علاوه برآن ، تعداد کمتری از آن چیزی که مقرر شده بود را بسیار دیرتر به آفریقای شمالی ارسال کند که به مانند نوشداروی پس از مرگ سهراب بود .    البته وجود برتری کامل دریایی و هوایی بریتانیا و بعد ایالات متحده در مدیترانه و وجود یک پایگاه هوایی و دریایی مستحکم " جزیره مالت" خود به خود نسخه ساختار لجستیکی سپاه آفریقایی را پیچیده بود و سرفرماندهی okw با علم به این موضوع زیاد تمایلی به مصرف منابع ارزشمند خود نداشت     پی نوشت :   ضمناً توصیه این هست که سعی کنید با مستندات متقن مفاهیم را تحلیل کنید .
  9. سلام علیکم    طبق اطلاعات مندرج در منابع روسی ، در سال 1941 ، نزدیک به 800 دستگاه تانک تی -34 ( در دو تایپ متفاوت  یکی  608 دستگاه و دیگری  283 دستگاه )تولید شد که در برابر 2246 دستگاه تانک غربی در همین بازه ( البته به شکل نسبی چون ارقام تا ژوئن 1942  را باید بررسی   کرد )  رقم  قابل توجهی نیست که خوب تلفات قابل توجه روسها در جبهه جنوبی ( اوکراین و جبهه مرکزی "شاهراه مینسک - اسمولنسک" )   هیچ جای تعجبی را در خصوص نیاز شدید برای جایگزینی تجهیزات  منهدم شده ، بر نمی انگیزد ، ورماخت علیرغم همه  تحلیل های عجیب و غریب ، تا زمانی که بلحاظ کیفی دست برتر را در شرق داشت ، در حوزه زرهی هیچ باجی به روسها نداد ولی بدلایل مختلف، از اوایل 1943 تا انتهای جنگ توانایی قابل ستایش روسها در تولید انبوه تجهیزات نظامی موجب شد تا ورق بطور کامل برگردد .    بر خلاف نظرات ، گرفتاری رومل ، تنها سرفرماندهی okw نبود . گرفتاری رومل ، اختلاف شدید با فرماندهی ورماخت در ایتالیا ، ژنرال کسلرینگ بود که  علیرغم تمامی قول و قرار ها ،  با اعزام به موقع تجهیزات ،  بویژه  تانکهای جدید تایگر به  آفریقای شمالی مخالفت و در آن سنگ اندازی کرد . 
  10.   گرفتاری تحلیل نظامی در میلیتاری این هست که نمی تواند خودش را از چهارچوب نگاه سنتی رها کند .    در حالی که  ارقام حیرت آور فی المثل تولید تانک  ارائه می شود ، با کمی دقت به تاریخ تحویل این تجهیزات ، بسیاری از شبهات قابل تجزیه و تحلیل هست .    1- علم لجستیک در ساده ترین تعریف خودش ، هنر یا مهارت یک فرمانده نظامی دربرآورده کردن تمامی نیازهای یک ارتش ( چه در حال پدافند و چه آفند ) هست . با این مقدمه کوتاه ، درحالی که اطلاع داریم  خط تماس میان ورماخت و ارتش سرخ  یک  جبهه به طول 1200 مایل بود و اینکه روسها حداقل در شش تا 10 ماهه نخست عملیات بارباروسا در وضعیت تدافعی بسر می بردند و بدلیل غافلگیری تام و تمام ، بخش اعظمی از تجهیزات حمل و نقل سنگین انها نابود شده و یا به غنیمت ورماخت در آمده بود ، و علم به این نکته ( براساس خاطرات سرگئی ایلوشین ، آندره توپولف ، کولیکف ( طراح تانک ) و.... ) روسها از اواخر سال 1942 تجهیزات بومی را بتدریج وارد صحنه نبرد می کردند   ، کمکهای متفقین غربی چه تاثیر بسزایی در متوقف کردن ماشین جنگی ورماخت داشت .    2- خوب رقم حیرت آور 170هزار تانک در برابر رقم به مراتب حیرت آور تر 556852 هزار دستگاه کامیون سنگین اهدایی ایالات متحده به اتحاد شوروی ، در حالی که کارخانجات تولید کامیون ، تانک ، هواپیما و .... در همین زمان دمونتاژ شده و بسمت شرق در حال حرکت بودند ( بعدها این کارخانجات عمدتاً در کویبیشف مستقر شدند )  ، این تجهیزات ، غذا ، مهمات  و بنزین آمریکایی بود که ماشین جنگی ارتش سرخ را در برابر ماشین پرهیبت نظامی  آلمان سرپا نگاه داشته بود . و اطلاع هم دارید که یک ارتش بدون لجستیک( لجستیک قطعاً با تجهیزات حمل و نقل سنگین و نظایر آن تعریف می شود )  به مانند مترسکی است که فقط از دور برای دشمن ترسناک هست .    ----------------------   نکته : در دهه 40 میلادی ، یک لشکر ارتش شوروی در 24 ساعت ، نیاز به 825 تن مهمات ، 1100 تن سوخت ، 175 تن سلاح برای جایگزینی تسلیحات منهدم شده یا از کار افتاده ، 55 تن غذا برای پرسنل و.. بود . حالا تصور کنید که ارتش سرخ با دراختیار داشتن صدها دستگاه تانک ، توپخانه سنگین و.... ، قادر نباشد آنها را به حرکت در آورد (  بدلیل نبود کامیون و سوخت)    حالا روسها در برابر ارتش آلمان چند لشکر داشتند ؟؟؟ و لجستیک مورد نیاز آنها چقدر بود و  چگونه باید به این نیاز جدی در حالی که زیر فشار ضربات ورماخت بودند ، پاسخ می دادند ؟؟؟ این نیازمند یک جمع و ضرب ساده است !!!!   --------------------   3- هم طرف غربی و هم روسها براین نکته اذعان دارند که " ایران " بعنوان پل پیروزی ، نقش مهمی در تغییر سرنوشت جنگ داشت و اگر متفقین این شاهراه امن را در اختیار نداشتند ، قطعاً لوازم یدکی ، هواپیما ، سوخت ، مهمات ، غذا و.... برای تقویت مدافعین فراهم نمیشد و سرنوشت جنگ تغییر می کرد  و این یعنی ارتش شوروی بشدت به تامین مایحتاج نظامی و حتی غیر نظامی ، از سوی متفقین غربی نیازمند بود ( حداقل تا انتهای سال 1942)        در این مساله شبهه جدی وجود دارد . با این حال اگر چنین چیزی صحت داشته باشد ، تفاوت چندانی در اصل قضیه نمی کند .    هر پلان نظامی از مرحله ایده تا اجرا ، طبیعتاً دچار تغییرات جدی می شود ( نمونه آن هم در کربلای 5 دیده شد و بعد از اینکه تمامی اهداف در این عملیات بدست نیامد ، عملیات تکمیلی کربلای 8 طرح  ریزی و اجرا شد ) . در خصوص بارباروسا هم همین مساله صدق می کند . اگر به احتمال یک درصد هم استالینگراد در طرح اولیه نبود ، ولی الزامات صحنه نبرد ، بویژه مبحث لجستیک ( یا بعبارت بهتر جنبه اقتصادی جنگ از یک جهت) در کنار جنبه های ایدئولوژیک نازی ها در کنار هم قرار گرفت تا استالینگراد بصورت یک هدف عمده در بیاید .    اگر چه وقتی به نقشه دقت شود ، کاملاً حلقه راهبرد جامع ورماخت برای تصرف استالینگراد ، کورسک ، ویازما ، مسکو و اتصال این جبهه به جبهه شمالی روسیه ، برای عقب زدن روسها به پشت کوه های اورال ،ایجاد یک خط پدافندی محکم در محور نامبرده شده ، دیده میشود .    در مجموع  بحث روی استالینگراد ، قصه مفصلی است که تنها گوشه کوچکی از آن مربوط به بحث فاجعه ارتش ششم در استالینگراد هست . بررسی طراحی استراتژیک  okw برای روسیه و برنامه های جامع آن برای متصل شدن  به حد پیشروی ارتش امپراطوری ژاپن در شرق ، مساله ایران ، هندوستان ، منابع نفتی آسیای جنوب غربی  ، بحث میرات بریتانیا در آفریقای شمالی و.... به شکل زنجیروار به هم متصل هست که از حوصله این تاپیک خارج خواهد بود .          خوب ، باید توجیه کنید که چرا آمریکایی ها در حالی که هنوز به شکل رسمی وارد جنگ نشده بودند ، در قالب پروژه وام-اجاره ، صدها فروند شناور رزمی ، جنگنده و حتی خلبان به بریتانیا ارسال کردند و حتی خط تولید پیشرانه های " مرلین " را در خاک ایالات متحده یا کانادا ( دقیقاً به خاطر نمی آورم )  تاسیس کردند ؟؟؟ و حتی قصد ورود به پروژه پیشرانه جت فرانک ویتل را داشتند !!!!      پی نوشت :   این مطالب احتمالاً ادامه پیدا می کند .....    2- در باب اهمیت کامیون و بنزین ، دانیل یرگین در کتاب خودش صحنه رقت آوری را در شمال ایتالیا به تصویر می کشد که چگونه کامیون های حامل مهمات ورماخت بدلیل نبود بنزین ، با چهارپایان کشیده میشدند !!!!!! 
  11.       به خطر سیر پیشروی ورماخت دقت کنید ( قبل از دایره آبی / شهر ویازما) // اسمولنسک و مینسک ) و آن را با حوادث کورسک و بعد استالینگراد مقایسه کنید . وقتی که عرض می شود کل جبهه شرقی  روی سه نقطه کلیدی مسکو ، کورسک و استالینگراد استوار بود ( حالا بحث اهمیت خارکف / درست بین استالینگراد و کورسک بماند ) را باید بیشتر مورد توجه قرار داد    پی نوشت :    تا جایی که در خاطرم هست ( احتمالاً ) واحدهای توپخانه سنگین ورماخت در ویازما مستقر شده بود که خوب فرصت استفاده از ان را پیدا نکردند 
  12. سلامک علیکم   حداقل اگر با ایالات متحده مشکل دارید ، تاریخ را به شکل کامل مطالعه کنید        میزان کمکهای متحدین غربی به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از اکتبر 1941 تا ژوئن 1942        میزان کمکهای متحدین غربی به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از ژوئن 1942 تا دسامبر 1943    پی نوشت :    1- به طور قاطع می شود گفت که اگر کمکهای سخت افزاری ایالات متحده و کمکهای اطلاعاتی بریتانیا نبود ، مشت محکم ورماخت در نیمه جنگ ، استالین را مجبور می کرد تا پلان B خودش را ( تخلیه مسکو و عقب نشینی کامل به پشت کوه های اورال را بطور کامل اجرا کند ) .   2-  استراتژی جامع OKW برای فتح جهان ، دو شاخه اصلی داشت . شاخه شمالی که می بایست روسها را به پشت اورال عقب بزند و تصرف مسکو و استالینگراد حلقه های کلیدی آن بودند و شاخه جنوبی ( با درجه اهمیت کمتر ) می بایست از طرق آفریقای شمالی و مصر به سمت جایزه بزرگ ( منابع نفتی آسیای جنوب غربی )  پیشروی کند . که مشخصاً توان رزمی ورماخت در سال 1942 و 1943 برای جنگ در دو جبهه اروپا (روسیه و بریتانیا ) و  جبهه آفریقا  کافی نبود . در یک کلمه  جاه طلبی بیش از حد تصور سرفرماندهی OKW کار دستش داد .    3- حجم کمکهای متفقین غربی به  اتحاد شوروی در نمودارهای فوق خلاصه شده و در حالی که کاملاً به تفکیک ( نوع مدل تانک ، هو.اپیما ، تیربار ، نوع کنسروهای  غذایی ، تعداد لاستیک ، تعداد و نوع مهمات تحویلی  و.... ) می شود درباره آن جشنواره نمودار راه انداخت .   4-  به ارقام و سخت افزار تحویلی دقت کنید .  
  13. سلام علیکم      اتفاقاً بر خلاف نظر شما ، بارباروسا به هیچ عنوان یک  عملیات ابلهانه نبود !!!!!!!     http://www.military.ir/forums/topic/29266-ساختمان-پاولوف/?p=453782   پاسخ سرفرماندهی okw به افسران  ستاد کل این بود : ژنرال های من از جنگ اقتصادی هیچ چیزی نمی فهمند !!!!!   http://www.military.ir/forums/topic/29266-ساختمان-پاولوف/?p=453827   واین    http://www.military.ir/forums/topic/29266-ساختمان-پاولوف/?p=453941   خوش اشتها بودن سرفرماندهی  okw شاید یکی از برگترین نقایص  وی بشمار می رفت    http://www.military.ir/forums/topic/29266-ساختمان-پاولوف/?p=454414   و اینکه چرا افسانه تبدیل استالینگراد به یک مساله شخصی میان هیتلر و استالین ، بی پایه و اساس هست  :   http://www.military.ir/forums/topic/29266-ساختمان-پاولوف/?p=454508   و در نهایت استالینگراد    http://www.military.ir/forums/topic/29266-ساختمان-پاولوف/?p=462032     پی نوشت :   طرح ریزی عملیات نظامی قطعاً باید بر اساس امکانات و زیر ساختها در کنار وجود یک برآورد درست و به قول امروزی ها ، on time  از توان رزمی دشمن باشد . بدون رعایت این خطوط  استاندارد ، انتظار دستیابی به موفقیت از یک ارتش بی همتا و تکرار ناشدنی در طول تاریخ نظامی مدرن ( ورماخت) یک مقداری  بی انصافی است 
  14. با سلام   حواصیل عبری ، آمادگی برای صادرات معرفی نخستین گونه ارتقاء یافته پهپاد هرونTP     صنایع هوا- فضای رژیم عبری (IAI) ، برای نخستین بار در نمایشگاه هوایی ایرایندیا ( بنگلور/ هند) ، از گونه صادراتی سیستم هوایی بدون سرنشین سنگین " ایتان" که با شناسه Heron TP هم مورد شناسایی قرار می گیرد ، رونمایی نمود . این پهپاد جدید که براساس پلتفرم نسخه پایه پهپاد هرون تولید شده است ، محصول جدیدی در سبد صادراتی این شرکت محسوب میشود که با شناسه Heron TP نامگذاری شده و طبق اطلاعات منتشر شده اولیه می تواند محموله ای به وزن 450 کیلوگرم را نسبت به ظرفیت نسخه موجود در IAF ، حمل کند .     شائول شاهار، افسر سابق اطلاعاتی  IDF / جانشین رییس جمهور در IAI و مدیرکل بخش نظامی این شرکت   شائول شاهار ، در این زمینه می گوید :   "کاهش وزن محموله به این پهپاد اجازه خواهد داد تا کاربران احتمالی ، یک مجموعه 450 کیلوگرمی شامل طیف متنوعی از حسگرها و زیرسیستم های مرتبط با آن را به مدت 30 ساعت و در ارتفاع 45000 فوتی از سطح زمین مطابق با بخش یکم از رژیم کنترل موشکی (MTCR) حمل کند "   وی به شکل به این مساله اشاره می کند که با توجه به مندرجات موجود در رژیم کنترل موشکی ، صادارت هر گونه فناوری مرتبط با موشکها و حامل های آن به وزن 500 کیلوگرم دریک برد 300 کیلومتری ، محدود شده است و اگر چه اسراییل از امضاء کنندگان این پیمان نیست ، اما متعهد شده است که محددیتهای موجود در این پیمان را رعایت کند .   وی معتقد است :   " این فناوری ، باعث میشود تا بازار قابل توجهی که در این زمینه وجود دارد ، حتی برای کشورهایی که عضو این پیمان نیستند ، به روی ما گشوده شود و تبدیل گونه اصلی پهپاد هرون به نمونه صادارتی در همین راستاست . محصول جدید ، عملاً 2 برابر  نمونه اولیه سرعت خواهد داشت ، بدین معنی که یک محموله 450 کیلوگرمی در ارتفاع 45000 فوتی با سرعتی در حدود  22 گِرِه  قابل حمل خواهد بود و این با شرایط مندرج در بند 2 پیمان MTCR مطابقت دارد و فرصتهای صادارتی بی شماری برای ما فراهم خواهد نمود "     شاهار به این نکته اشاره  می کند که گونه جدید هرون ، یک جایگزین منطقی برای پهپاد جنرال اتمیکز MQ-9 است که هم اکنون در ارتش ایالات متحده و شش کشور دیگر ، مشغول بخدمت بوده  و در صورت موافقت طرف هندی ، احتمالاً در سازمان رزم ارتش این کشور نیز بکارگرفته خواهد شد . به گفته شاهار ، "هند" یک مشتری راهبردی برای IAI محسوب می شود و خرید این پهپاد از سوی این کشور ، بدلیل سرعت پروازی دو برابر و افزایش ظرفیت حمل بار ، یک توان تاکتیکی  جدید را در اختیار آنها قرار خواهد داد .     دهانه بال این پهپاد جدید ، با رسیدن به عدد 26 متر ، ( تقریباً به اندازه دهانه بال بویینگ 707) و افزایش ظرفیت سوخت قابل حمل ، پارامترهای منحصر بفردی را نسبت به گونه اولیه هرون ارائه میدهد . به گفته شاهار ، بدلیل تازه بودن مجوز صادرات این پهپاد ،تردیدهایی در زمینه فروش آن به  سایر کشورها وجود دارد ، اما تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که بازار جذابی  در انتظار آن قرار دارد .   پی نوشت :   به این نکته دقت کنید که به چه شکل با استناد به یک پیمان ( که همه هم اطلاع دارند مفاد این پیمان برای کشورهای ضعیف تر است و تراستها و کارتل های تسلیحاتی اصولاً به این پیمان ها هیچ اعتقادی ندارند )  ، یکشرکت تسلیحاتی ، بازار فروش جدیدی را برای  خودش ایجاد میکند !!!!!!   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  15. با سلام   توسعه  گونه جدیدی از پهپادها در کلاس وزنی سنگین         گروه صنعتی هوا-فضای  چالنجر آیرواسپیس ، برنامه جدیدی را برای توسعه یک  پهپاد در کلاس وزنی سنگین را در دستور کار خود قرار داده است . این پهپاد جدید که بعنوان یک بالابر سنگین معرفی شده ، با بهره گیری از یک پیشرانه ترکیبی سوخت/ الکتریک، با شناسه BH-77 (BloodHound- 77)  مورد شناسایی قرار می گیرد .       براساس ادعای شرکت سازنده ، این گونه جدید ، میتواند طیف گسترده ای از محموله های مورد نیاز کاربران را دریک برد قابل توجه حمل کند . علاوه براین ، بعنوان یک پهپاد پهن پیکر به یک سیستم پیشرفته کنترل پرواز مجهز خواهد شد که قابلیتهای آن را صد چندان می نماید. این سخت افزار جدید ، با برخورداری از یک مخزن سوخت 30 لیتری ، خواهد توانست تا 30 کیلوگرم بار اضافی را بسته به نیاز کاربران ، از 6 تا 60 ساعت منتقل کرده و این خود یک ویژگی منحصر بفرد برای آن خواهد بود .     مشخصات :    دهانه بال : 6908 م.م ( 22 فوت و 8 اینچ )   درازا :  3287 م.م ( 7 فوت و 10 اینچ )   حداکثر عرض بدنه : 203م.م   وزن خالی : 30 کیلوگرم   حداکثر سرعت : 170 کیلومتر بر ساعت   حداکثر ظرفیت مخزن سوخت : 30 لیتر   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  16. با سلام    دشمن پشت دروازه ها !!!!!!!!       من "نیکیتا سرگیوویچ خروشچف " در اینجا هستم تا چیزهایی را به شما یادآوری کنم  !!!   این شهر کورسک نیست !! کیف نیست !!!!!! مینسک نیست !!!!! اینجا استالینگراد هست    استالینگراد !!!!   بیشتر از یک شهر ، یک نماد هست !!!   اگر دشمن این شهر را اشغال کند ، همه کشور سقوط می کند !!!!   ما اکنون از پسران خود می خواهیم تا سرشان بالا بگیرند و بجنگند    این وظیفه شماست    \\\\\\\\/////////   کمیسر سیاسی  ارتش شوروی :   اینجا مردان ما دو انتخاب دارند ، یا گلوله های آلمانی ها یا گلوله های ما !!!!   البته یک راه دیگر هم وجود دارد و آن " شجاعت " هست.   ما باید به  آنها " امید " و " افتخار" دهیم .      پی نوشت :    1-ماهیت برخی دیالوگها ، چقدر شبیه به دنیای واقعی انسان ها هستند !!!!   2- ایران امروز ، ایران دهه 20 شمسی نیست ، ایران دهه 30 شمسی نیست ، ایران دهه 40 شمسی نیست ، حتی ایران دهه 50 ، 60 ، 70 و 80 شمسی نیست . جمهوری اسلامی ایران ، بیشتر از یک کشور ، اکنون یک نماد هست . مردمان این سرزمین اینک بین برخی سوء استفاده کنندگان داخلی  و دشمنان خارجی قرار دارند و تنها مسیری که پیش روی آنها قرار دارد ، " امید به آینده " است و این امید با نقد درست و تلاش برای بهبود وضعیت  بوجود می آید . جشن تولد 38 سالگی انقلاب  مبارک  :applause: 
  17. با سلام    داکوتای شرکت کننده در عملیات D-DAY              تا جایی که در خاطرم هست ، این هواپیما بعد از خریداری ، تحت تعمیرات سنگین قرار گرفت ، دماغه آن تغییر کرد و به یک رادار هواشناسی مجهز شد وپس از آن به سازمان آب تحویل گردید . بعد از انقلاب ، رادار از این هواپیما جدا شد و این پرنده  کهنسال و ارزشمند به نمایشگاه دائمی هوایی تهران منقل شد .  این تصویر مربوط به چند سال پیش است و از وضعیت فعلی آن اطلاعی در دست نیست .    پی نوشت :   1- این هواپیما اگر در آمریکا بود ، توسط موزه اسمیت سونیان خریداری و بازسازی می شد و مردم برای دیدن آن از نزدیک حاضر بودند ، پول هم پرداخت کنند . برعکس ، متاسفانه ما در نابود کردن میراث تاریخی خودمان ( در اینجا پرنده های قدیمی ) استاد و با مهارت هستیم .
  18.  با سلام   رونمایی از مهاراجه جدید هندی نمایش ماک – آپ  مقیاس کامل بالگرد چند ماموریته  شرکت هندی HAL در نمایشگاه  آیروایندیا 2017     شرکت  هندوستان آیروناتیک (HAL) در نظر دارد تا نمونه ماک- آپ مقیاس کامل بالگرد چند ماموریته (IMRH) جدید خود رده کلاس وزنی 12 تن را در جریان نمایشگاه هوایی هندوستان به نمایش عموم گذارد . نیروهای مسلح هندی در نظر دارند تا  این بالگرد جدید را  بعنوان گونه ای ارتقاء یافته ، جایگزین  بالگردهای قدیمی MIL-8/17 که هم اکنون در سازمان رزم یگان های زمینی ، هوایی و دریایی مشغول خدمت هستند ، نماید .     طرح شرکت HAL ، یک پلتفرم در کلاس وزنی 13 تن است که با حداکثر سرعتی برابر 275 کیلومتر در ساعت ،  سقف پرواز 22000 فوت و قابلیت حمل بار 3500 کیلوگرم ، بردی برابر 500 کیلومتر را داراست  .  طبق اطلاعات رسمی منتشر شده ، این بالگرد جدید طیف متنوعی از ماموریتهای  پیش بینی شده برای آن ، شامل  ماموریتهای هوابرد ، تعمیرات سنگین در ارتفاعات ، عملیاتهای آبخاکی ، هلی بورن و تهاجم ساحلی ، رزم ضد زیردیایی و ضد سطحی  را بر عهده خواهد گرفت . علاوه براین ، به شکل همزمان ، گونه مسلح شده آن نیز توسعه خواهد یافت و پس از ورود به خط تولید ، نسخه های مورد نیاز ، نظیر حمل و نقل غیر نظامی ، گونه VIP و آمبولانس هوایی نیز معرفی می شوند .   پی نوشت :   سرنوشت بالگرد ملی به کجا رسید ؟؟؟!!!!!!    صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  19.  با سلام   اعزام نیروهای افزون تر به مرز روسیه  – اوکراین 5 فوریه 2017     براساس آخرین اخبار منتشر شده ، علی الظاهر یگان های بیشتری از ارتش فدرال روسیه به  مرزها غربی این کشور با اوکراین اعزام شده اند . منابع خبری در این زمینه  اعتقاددارند که روسها  ستون کِشی  نظامی قابل توجهی  را در منطقه روستوف و کریمه بسمت مرزهای فعلی با اوکراین  به اجرا گذاشته اند . این ستون نظامی شامل تانک  ، خودروهای زرهی ، توپخانه سنگین ، خودروهای ویژه جنگ الکترونیک و کامیون های حامل پیاده نظام  بوده  که  تا کنون رصد شده است .     پیش از این گزارش شده بود که درگیری های شدیدی در روزهای گذشته میان دو طرف  آغاز شده ، به شکلی که شدت  نبردها میان دوطرف در ناحیه Avdiivka از زمان اوج نبردها در فوریه 2015 ، بیشتر شده است  .دولت اوکراین و شبه نظامیان  طرفدار روسیه  ، یکدیگر را به تشدید  درگیری متهم می کنند ، با این وصف ، هر دو طرف  بشدت از توپخانه سنگین ، راکت و تانک برای اجرای آتش بهره می برند که نقض آشکار معاهده صلح است که دو سال پیش  به امضاء طرفین رسیده بود .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  20.  با سلام   سخت ترین آزمون ها برای آذرخش در رزمایش پرچم سرخ       برای محصول جدید لاکهید-مارتین در نخستین آزمون جدی خود " رزمایش نبردهوایی پرچم سرخ " چه اتفاقی رخ خواهد داد !!!!     به اعتقاد ناظران نظامی ، با توجه به حضور گسترده ایالات متحده و شرکت کنندگان خارجی  در رزمایش  " پرچم سرخ" ، این رویداد ، بیش از گذشته ، فناوری  اف-35 را در مواجه با جتهای رزمی  رقیب که به آخرین تسلیحات رزم هوایی مسلح هستند به چالش خواهد کشید .   اگر چه  شاخه هوایی سپاه تفنگداران گونه نشست و برخاست عمودی اف-35 را در سال گذشته میلادی به شکل عملی مورد آزمون قرار داد ، رزمایش پرچم سرخ "1-17" برای گونه F-35A نیروی هوایی ارتش ایالات متحده  ، به رویدادی جهت اثبات توانمندی های ادعایی اف-35 تبدیل خواهد شد . سرهنگ دوم ، جرج واتکینز ، فرمانده اسکادران سی و چهارم نیروی هوایی در این زمینه می گوید :   " پس از تقریباً دو هفته ، 13 فروند از جتهای اف-35 نیروی هوایی  ، چیزی در حدود 110 سورتی پرواز رزمی را در  پایگاه نیروی هوایی در یوتا " پایگاه هوایی HILL" به ثبت رساندند "     سرهنگ دوم ، جرج واتکینز ، فرمانده اسکادران سی و چهارم نیروی هوایی   واتکینز معتقد است : " جتهای رزمی حاضر در رزمایش پرچم سرخ  امسال ، نسبت به سال گذشته و از زمانی که  به فرماندهی این اسکادران منصوب شدم ، سرسخت تر ، مصم تر و مسلح به تسلیحات پیشرفته تر شده اند " وی  در رزمایش دو سال گذشته پرچم سرخ ، بعنوان خلبان ارشد جنگنده F-16  حضور داشت .   به عقیده واتکینز ، برگزارکنندگان رزمایش ، شرایط را به نسبت سالهای گذشته ، سخت تر کرده اند ، چرا که تعداد جتهای رزمی که بعنوان دشمن در این رزمایش حضور دارند ، بیشتر شده ، سطح مهارت رزمی آنها افزایش پیدا کرده و علاوه برآن ، درصد تهدید سامانه های زمین به هوایی که بعنوان دشمن  در منطقه رزمایش مستقر هستند ، هم بلحاظ کیفی و هم بلحاظ کّمی  بطور کامل دگرگون شده است  .   اگر چه تیم آبی در رزمایش پرچم سرخ کاملاً از جتهای رزمی نسل پنجم تشکیل می شود ، اما شمار قابل توجه جتهای نسل چهارم ، مسلح به جنگ افزارهای پیشرفته ( تیم قرمز ) ، یک  چالش جدّی برای  تیم آّبی محسوب می گردد .   سرهنگ واتکینز در این زمینه می گوید :   " برگزارکنندگان رزمایش تصمیم دارند تا در آن واحد ، 24 فروند جت رزمی نسل چهارم را در برابر  اسکادران اف-35  (تیم آّبی ) وارد عمل کنند واین بلحاظ زمانی ما را بشدت تحت فشار قرار خواهد داد . علاوه براین ، شرایط صحنه نبرد به گونه ای تنظیم شده  که تیم قرمز می تواند سه تا چهار بار خود را تجدید سازمان  دهد و این وضعیت را به مراتب بغرنج تر خواهد نمود "   با این وصف ، پیش بینی می شود ، نسبت  انهدام اف-35 به رقبای نسل چهارمی خود ، 15 به 1 باشد ، اما بدلیل اینکه رزمایش پرچم سرخ ، یک نبرد  شبیه سازی شده است ، این رکوردها می بایست با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گیرند .   واتکینز می گوید : " نیروی هوایی ، به هیچ عنوان  از دست دادن سخت افزار رزمی پیشرفته خود را در نبردهای شبیه سازی شده ، بر نمی تابد و همچنین نیازی  برای ورود به موقعیت های بیش از حد چالش برانگیز نمی بیند ، چرا که ما قصد داریم شرایط را سنجیده ، سپس به عقب رفته  و مجدداً از نو شروع کنیم . در نتیجه ، یک برآورد کلی از تهدیدات پیش رو بدست آمده  و این برای خلبانان رزمی ما بسیار مطلوب خواهد بود "   واتکینز اشاره می کند که ، وقتی که اف-35 به توانایی رزمی کامل خود دست یابد ، بسیار کشنده تر از حال حاضر ، می بایست  ارزیابی شود . هم اینک ، اف-35 صرفاً به حمل مهمات در جایگاه های داخلی خود ، محدود شده است ، اما بتدریج و با ساخت گونه BLOCK.3F در سال 2018 ، توانایی حمل مهمات در جایگاه های بیرونی را نیز بدست خواهد آورد .   برای بسیاری از خلبانان رزمی ، این رزمایش فرصتی است تا جتهای خود را با نخستین جت رزمی نسل پنجم  مقایسه کنند . بعنوان مثال ، سرهنگ دوم ، چارلز شاک ، بعنوان خلبان جت اف-22 و فرمانده اسکادران بیست و هفتم ، رزمایش پرچم سرخ  که دو سال  پیش برگزار گردید ، تجربه خوبی در همکاری مشترک  و درک متقابل میان F-35B سپاه تفنگداران و رپتورهای نیروی  هوایی  و تقویت  توانایی رزم مشترک محسوب می شد .     سرهنگ دوم ، دیو دآنجلس ، خلبان ذخیره  جت F-35A در فرماندهی پایگاه " HILL" نیروی  هوایی     سرهنگ دوم ، دیو دآنجلس ، خلبان ذخیره  جت F-35A در فرماندهی پایگاه " HILL" نیروی  هوایی می گوید : " جلسات مشترک میان خلبانان نیروی هوایی و سپاه تفنگداران ، فرصت خوبی است تا هر کدام از دونیرو ، از قابلیتهای منحصر به فرد یکدیگر ، استفاده کافی را ببرند . "   وی معتقد است : " بعنوان مثال وجود همکاری مشترک میان ما و جتهای F/A-18G گراولر ، به ما این توانایی را می دهد تا بتوانیم نخست تهدیدات مختلفی را شناسایی کرده ، سپس در آنها اختلال ایجاد کنیم و در صورت نیاز ، اقدام به انهدام آنها نماییم "   در ادامه سرهنگ واتکینز در خصوص چگونگی اجرای عملیات مشترک میان اف-22 و اف-35 در رزمایش پرچم سرخ می گوید :   " به شکل خاص ، وظایف تقسیم شده و در این وضعیت ، اف-22 مسئولیت ایجاد برتری هوایی و اف-35 ماموریت انهدام سایتهای موشکی زمین به هوای متخاصم را بر عهده خواهند داشت . پیش از این ، تیم آبی ، هردو ماموریت را بر عهده یکی از این دو گونه گذاشته بود که ، بررسی های بعمل آمده نشان داد که این وضعیت موجب تلفات بیشتر خواهد شد . اما امسال ، تیم قرمز به سه یا چهار گونه پیشرفته از مهمات هوا به هوا مجهز است و در کنار آن ، از نهایت قدرت موجود در رزم سایبری ، سیستم های جنگ الکترونیک ، بهره می برد . در نتیجه ، تصمیم براین شده که در جریان رزمایش ، جتهای اف-22 نخست ماموریت ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد را بر عهده گیرد و پس از آن ، اف-35 های این نیرو ، با استفاده از مهمات هدایت دقیق ، سرکوب سایتهای دفاع هوایی تیم قرمز را به انجام رساند . به گفته واتکینز ، اجرای همزمان این دو ماموریت توسط جتهای نسل چهارمی نظیر اف-16 بسیار خطرناک بوده و ریسک پذیری بسیاری را می طلبد .   پی نوشت :   1- به ضرس قاطع می توان چنین تحلیل کرد که نیروی هوایی ارتش آمریکا ، علیرغم وجود برتری نسبی به رقبای خود ، اهمیت بسیار زیادی به برگزاری رزمایش های مشترک و شبیه سازی محیط نبرد در شرایط واقعی می دهد .   2- روی این جمله با دقت بیشتری تمرکز کنید " جلسات مشترک میان خلبانان نیروی هوایی و سپاه تفنگداران ، فرصت خوبی است تا هر کدام از دونیرو ، از قابلیتهای منحصر به فرد یکدیگر ، استفاده کافی را ببرند "   3- حالا معنی یک رزمایش واقعی را می شود بیشتر درک کرد !!!!   4- این جمله هم برای آن دسته افرادی که هنوز درک درستی از جنگ بعنوان یک دانش آکادمیک و استفاده از تجارب دیگران ندارند ، احتمالاً مفید به فایده خواهد بود :   " ، چرا که ما قصد داریم شرایط را سنجیده ، سپس به عقب رفته  و مجدداً از نو شروع کنیم . در نتیجه ، یک برآورد کلی از تهدیدات پیش رو بدست آمده  و این برای خلبانان رزمی ما بسیار مطلوب خواهد بود " "   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  21. با سلام     http://www.military.ir/forums/topic/29526-اخبار-برتـــــر-نـــظامی/?p=506776   پی نوشت :   تحلیلگر منصف ، قصدی جز تحلیل واقع بینانه مفاهیم ندارد . کاری که همه اندیشکده های مشهور نظامی دنیا دارند انجام می دهند و راز موفقیت آنها هم همین هست که همه جوانب را ( حتی اگر خوشایند نباشد ) در نظر می گیرند . حالا یکسری تحمل ندارند ، اصولاً هیچ اهمیتی ندارد . چهره این افراد را فقط باید در زمان بحران دید !!!!!
  22. با سلام   صدور چنگال های میشا جدیدترین گونه سیستم دفاع هوایی BUK-M3 آماده صادرات       گروه صنعتی آلماز-آنتی به تازگی  (24 ژانویه 2017) اعلام نموده که مجوز فروش جدیدترین گونه سامانه  دفاع هوایی  BUK-M3 را از دولت فدرال کسب کرده است . یوری بِلی  ، مدیر بخش توسعه و تحقیق  موسسه تیخومیروف (بعنوان بخشی از گروه دفاعی آلماز- آنتی ) در جریان یک جلسه توجیهی با خبرگزاری تاس ، با اعلام این  خبر گفت که جریان آماده سازی برای صادرات سیستم میانبرد موشکی BUK-M3 به کشورهای متقاضی  در حال انجام است .   وی معتقد است :   " توسعه سیستم های دفاع هوایی میانبرد فوق الذکر  به صورت موفقیت آمیزی صورت پذیرفته و آماده صدور خواهد بود . ما امیدواریم که این سیستم آینده روشنی در بازارهای خارجی داشته باشد "   پیش از این گزارش  شده بود که مصر از روسیه تقاضای فروش جدیدترین گونه سیستم دفاع هوایی میانبرد BUK-M3 را داشته و برنامه ریزی های لازم برای این خرید تسلیحاتی  انجام می گیرد . سیستم دفاع هوایی BUK-M3 ( کد ناتو : SAM-17 گریزلی ) ، جدیدترین نسخه سیستم دفاع هوایی میانبرد BUK-M2 است که توسط شرکت آلماز –آنتی طراحی و در خط تولید قرار گرفته است .   پی نوشت :   اعلام خبر تقاضای مصر برای خرید این سیستم ، بهانه بود ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!   :winking:   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  23. با سلام   ببرخیزان ، اژدهای غُرّان پرده برداری از سیستم جدید انتقال نیرو تمام خودکار آلیسون برای خودروهای رزمی در نمایشگاه بین المللی IDEX 2017       براساس اخبار انتشار یافته ، به احتمال بسیار زیاد ، شرکت آلیسون از جدید ترین  فناوری انتقال نیروی  خود برای خودروهای رزمی  در نمایشگاه دو سالانه IDEX 2017 که با حضور بخش بزرگی از شرکتهای دفاعی در بازه زمانی 20تا 23 فوریه 2017 در شیخ نشین ابوظبی برگزار خواهد شد ، پرده برداری خواهد نمود.   سیستم  جدید انتقال  نیروی شرکت آلیسون  عمدتاً برای خودروهای سبک ، میان وزن و سنگین چرخدار و شنی دار رزمی شامل تانک ، خودروهای رزمی پیاده نظام (IFV) ، نفربرهای زرهی (APC) ، هویتزرهای خودکششی  و خودروهای چرخدار تاکتیکی  طراحی و معرفی شده است . این شرکت که بعنوان پیشروترین  مجموعه در زمینه توسعه فناوری های  مربوط به سیستم های انتقال نیرو برای خودروهای رزمی تاکتیکی ، بشمار می آید ، فناوری جدید خود را منطبق بر آخرین  روشهای موجود و با استفاده از چاپگرهای 3 بُعدی به نمایش خواهد گذاشت . علاوه براین ، یکی از مزیتهای روش جدید معرفی ، نمایش کامل ویژگی های مکانیکی  این فناوری است ، بطوریکه مدلهای مقیاس با دقت جالب توجهی ، چگونگی انتقال نیرو از پیشرانه  را به  اجزاء متحرک ، به  بیننده ، ارائه خواهد نمود .     سری مجموعه انتقال نیروی نظامی شرکت آلیسون ، برای خودروهایی  تا وزن 63503 کیلوگرم ( 140000 پاوند ) ، مجهز به پیشرانه های دیزل یا توربینی به قدرت  1120 کیلووات (1500 اسب بخار ) طراحی شده است . این فناوری جدید  با ادغام دو سیستم فرمان و ترمز در یک مجموعه  ساده و کوچک  ، یک  مجموعه پرقدرت هیدرواستاتیک با بهره وری بالا ارائه می نماید.  کنترل این گونه جدید انتقال نیرو بطور کامل الکترونیکی است و با اتصال به یک پیشرانه قدرتمند و افزودن یک مبدل گشتاور و همچنین  نصب یک سیتم قفل خودکار کلاچ ، در مجموع کنترل پذیری فوق العاده ای را در اختیار کاربر خواهد گذاشت .   این سری از سیستم انتقال نیروی آلیسون همچنین با   پیشرانه هایی  با حداقل قدرت 800 اسب بخار ( 597 کیلووات ) نیز قابلیت تطبیق  داشته و این خود قابلیت های بی نظیری را به وسایل نقلیه چرخدار نظامی می دهد .  علاوه برآن ، استفاده از نسل پنجم  کنترل الکتریکی ، بطور کامل از هدر رفت انرژی حرکتی در زمان ترمزهای شدید جلوگیری خواهد نمود .   محصولات شرکت آلیسون  ، بواسطه عملکرد بهینه ، قابلیت اطمینان بالا و دوام فوق العاده  ، در بسیاری از ارتش جهان کاربرد دارد و عملکرد خودروها را با حداقل  هزینه عملیاتی و پشتیبانی رده دپویی ، در سخت شرایط محیطی تضمین می کند .     صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  24. سلام علیکم    نیازی نیست چنین کاری از داخل به خارج صورت بگیرد . دستور صریح ماتیس به فلین برای ملایم تر کردن لحن ، خودش نشان میدهد سمبه پُر زوری به مانند قدرت موشکی ، همچنان دارد خوب عمل می کند و این اگر ما هوشمندانه تر عمل کنیم ، این جنگ طلبها ، فرصت عرض اندام پیدا نمی کنند .   قطعاً همین طور هست . ولی نکته بسیار ریز ماجرا اینجاست که درجه هوش این قدرت باید بالاتر باشد و با دقت نظر بیشتری دشمن را رصد کند و پاسخ ها هم به جای موج سواری بر روی احساسات ، براساس منطق خاص خودش  داده شود    قطعاً این نظر حضرت امام (ره) منطبق بر آموزه هایی است که میراث ماندگار ایشان برای این انقلاب هست اما یک سئوال جدی ، در طول 37 سال گذشته ، تا چه اندازه موفق شدیم این آموزه ها را از حوزه تئوری و جزوات و کتابها و سخنرانی ها ، وارد مرحله عمل کنیم ؟؟؟؟    پاسخ تلخ هست ، هیچ تلاش جامع ، نظام مند ، مبتنی بر اصول ، صورت نگرفته و دشمنان ما بخوبی دارند از این نقطه ضعف استفاده می کنند .    تغییر پارادایمی ، زمانی صورت می گیرد که پارادایم قدیمی ، دوره مصرفش تمام شده باشد و یک پارادایم جدید با مختصات جدید ، از مرحله تئوری به مرحله اجرا تغییر ماهیت داده و با نشان دادن کار آمدی خودش ،  جایگزین پارادایم قدیمی بشود . حالا به زبان ساده ، آیا ما موفق شدیم پارادایم مورد نظر خودمان را ( در اینجا سیاست خارجی ) از کتابها به عرصه عمل ، وارد کنیم ؟؟؟   پی نوشت:    ابزارهای کلاسیک مورد استفاده در سیاست خارجی : دیپلماسی / اقتصاد / فرهنگ و ابزار نظامی 
  25. با سلام        ژنرال گایوس ژولیوس سزار    همیشه مردان دواطلب مردن را ساده تر از مردانی که طاقت و صبر و تحمل را داشته باشند ، پیدا می کنی !!!!!!     پی نوشت :    1- هزینه برتری مسئولیت پذیری است 2- کسی که میخواهد زنده بماند باید مبارزه کند و کسی که دست از مبارزه بردارد آن هم در جهانی که هستی آن وابسته به مبارزه کردن است لایق زنده ماندن نیست.