MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,990
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,499

تمامی ارسال های MR9

  1. MR9

    " تاپیک برتر "

    سلام علیکم   کارنامه عملیاتی ، بیشتر از 48 ساعت پس از آغاز عملیات رزمی // تعداد شرکت کنندگان : 84 نفر // ساعت 13:00 ظهر روز چهارشنبه 24 شهریور 1395 شمسی       پی نوشت :   1- به مانند هر تحلیل آماری دیگری ، این چارت ، صرفاً بیان کننده تصویری نتایج هست . این مشارکت بیشتر کاربران هست که تعیین کننده 5 تاپیک برتر خواهد بود و هیچ دخل و تصرفی در نتایج نخواهد شد .   2- زمان پایان رای گیری ، ساعت 24 روز پنج شنبه 25 شهریور 1395 شمسی است
  2. با سلام زوج تایگر/ پانتر در برابر چرچیل دررسای برتری تانک اصلی میدان نبرد ارتشهای متفقین بر تانک های یگان های پانزر ورماخت در جنگ دوم جهانی ، کتابها ، رساله ها ، مستندها و فیلم های داستانی بسیاری تولید و یا به رشته تحریر در آمده است ، با این وصف ، مطالعه نظرات بسیارجالب یک فرمانده تانک بریتانیایی از برخورد با تانکهای آلمانی بسیار جالب توجه به نظر می رسد در جریان یک گفتگوی رسمی ، پس از تهاجم متفقین به نرماندی ، با ستوان یکم زرهی ، اندرو ویلسون ، وی ، ماهیت برخورد با یگان های رزمی ورماخت ( در اینجا لشکرهای زرهی اس اس ) را چنین تشریح می کند : سئوال : واحدهای پانزر ورماخت بیشتر از چه تانکی استفاده می کنند ؟؟ ویلسون : پانتر ، تانک پانتر براحتی از فاصله یک مایلی می تواند تانک چرچیل مارک-3 را از وسط به دو نیم کند سئوال : چرچیل چگونه می تواند به پانتر آسیب بزند ؟؟ ویلسون : تنها راه ممکن این هست که چرچیل به آرامی به پانتر نزدیک شود . وقتی به نزدیکی پانتر رسید ، تیرانداز می بایست تلاش کند تا بخش محافظ توپ را هدف قرار دهد . اگر تیرانداز خوش شانس باشد ، مهمات شلیک شده از نازک ترین قسمت زره ( بخش بالایی محل استقرار راننده ) به دورن تانک نفوذ می کند . سئوال : آیا تا به حال کسی این تاکتیک را اجرا کرده ؟؟ ویلسون : بله ، گروهبان دیویس از اسکادران C ، اما وی بلافاصله بعد از این حادثه ، تعادل روانی اش را از دست داد ، در نتیجه به سرفرماندهی فراخوانده شد تا بلحاظ روانی بهبود پیدا کند . سئوال : تانک بعدی در لیست شما ، کدام تانک است ؟؟ ویلسون : تایگر . تانک تایگر به راحتی از فاصله 1.5 مایلی ، تانک چرچیل را از وسط به دو نیم می کند . سئوال : چگونه تانک چرچیل قادر است تایگر را هدف قرار دهد ؟؟ ویلسون : فرض براین گذاشته شده که ما در 200 یاردی ، تانک دشمن را شناسایی کرده و به پریسکوپ آن شلیک می کنیم . سئوال : آیا کسی تا کنون این تاکتیک را اجرا کرده ؟؟ ویلسون : خیر پی نوشت : 1- منبع : رزم زرهی ، دکترین ، استراتژی ، تاکتیک و تاریخچه ( در حال تدوین / منتشر نشده) 2- در این وضعیت ، باید با کارگردان نسبتاً محترم فیلم " FURY" باید چه کار کرد ؟؟؟
  3. سلام علیکم و رحمت ا....      نظر لطف شماست جناب EMP    صرف نظر از عکس العمل دوستان به پست جنابعالی که یک مقدار تعجب برانگیز بود ، و در تایید فرموده شما باید یک یاد آوری جالبی را خدمت جنابعالی عرض بکنم    جامعه شناس (و یا در حقیقت آینده شناس ) آمریکایی ، مرحوم آلوین تافلر ، در کتاب خودش ( جنگ و ضد جنگ ، بقاء در آستانه قرن بیست و یکم / چاپ نخست ، 1374 ، ترجمه شهیندخت خوارزمی ) به نکات جالبی اشاره می کند که بیان همه  آن در این تاپیک شاید مقدور نباشد ولی شاید مقداری ، منظور جنابعالی را تبیین کند .      وی در صفحه 120کتاب بسیار ارزشمند خودش ، عبارتی را بکار می برد با عنوان "  خندیدن در سپهر اطلاعاتی " ( INFO- SPHERE) .   سپهر اطلاعاتی جایی هست که از روی مزاح ، اعتقاد براین هست جامعه شناسان پس از مرگ بدانجا می روند .   در سپهر اطلاعاتی ، یک جامعه شناس ایتالیایی به نام " گائناتو موسکا ، با تمسخر درحال خندیدن به ماست . وی از خود میپرسد که چرا سیاستمداران باهوش ، کارشناسان سیاست خارجی و.... وقتی شعله های جنگ های منطقه ای پس ازپایان جنگ سرد شعله ور شد ، متعجب شدند ؟؟    موسکا در کتاب خودش ، " طبقه حاکم" می نویسد :   " هر گاه جنگی در مقیاس وسیع خاتمه یابد ( در اینجا میان دو ابرقدرت )  ، آیا این جنگ در مقیاسی کوچک ، میان خانواده ها ( در اینجا کشورها ) آغاز نمی شود ؟؟ "   حالا کمی جلوتر ، در صفحه 184 و در ذیل بخش " سلاطین خواب آلود مواد مخدر" تافلر چنین می نویسد :   " مجسم کنید ، خانه سلطان توزیع چنین چیزی ، در ترکیه شناسایی می شود ، تیمی از نیروهای ویژه ارتش ترکیه برای دستگیری بدون سروصدای وی ، به داخل اتاق ها ، مواد آرام بخش می پاشند و پس از مدتی ، گاردها و سران باند را در حالی که گیج هستند ، بازداشت می کنند "   وی بطور خاص از " فناوری های غیر مهلک " نام می برد که ممکن است به سلاح اصلی زرادخانه های ارتش ها در نیمه دوم قرن 21 تبدیل شود .   وی می گوید : " اگر دشمن نتواند از تانکها و هواپیماهای خود در هرجا و در هر زمانی که نیاز دارد ، استفاده کند ، چه اهمیتی دارد که چند تانک و چند هواپیما داشته باشد ؟؟؟ درواقع ، هر قدر دشمن تجهیزات بیشتری داشته باشد ، یعنی بیشتر خرج کرده و در نتیجه اگر این تجهیزات بطور موقت از کار انداخته شود ، هزینه بیشتری را متحمل خواهد شد "   و در صفحه 186  می نویسد :   برای مثال ، بازدارنده حرکت ( ANTI-TRACTION) را در نظر بگیرید ، این مواد ، سطوح حرکتی را لغزان کرده و آنها را می توان روی خطوط آهن ، شیبها ، سرازیریها ، تجهیزات ، استفاده کرد . یا تولید گونه ویژه ای از چسب ، برای چسباندن سطوح بطوری که نتوانند حرکت کنند و یا اینکه سوخت مورد نیاز تانکها ، هواپیماها و نفربها را با مهماتی خاص ، آلوده کرد و یا درجه روانی (VISCOSITY) آنها را تغییر داد و یا حتی از " مایع فلزشکن" بر روی زیرساختهای حساس دشمن استفاده نمود .    حالا باید دید ، سرمایه گذاری روی این فناوری ها ، در حالی که پایه اصلی دکترین نظامی ما ، روی مبحث جنگ نامتقارن گذاشته شده ، آیا مورد توجه هست ؟؟؟    وی در جای جای کتاب خودش از واژه هایی نظیر " رزمندگان دانایی " ، " جنگ دانایی " ، " تاثیر گذاری روی تصمیم گیری فرماندهان دشمن از طریق نفوذ به شبکه C5ISR و... صحبت می کند ،   سئوال ، وقت آن نرسیده که کمی هم به این استراتژی ها فکر کنیم ؟؟          به نظرم تمام این فرموده شما ، طور خلاصه در یک واژه " جنگ بایولوژیک  " خلاصه می شود که مشخصاً در حدود 3 دهه است که توسط آزمایشگاههای مجهز دشمنان ما ( بخصوص رژیم عبری ) در حال پیگیری است .    پی نوشت :   1- به نظرم ، اگر روی سناریوهای بدبینانه بیشتر تمرکز شود ، نتیجه بهتری خواهیم گرفت ، چرا که سناریوی خوشبینانه ، همانطور که از اسمش  پیداست ،خوشبینانه هست .    2- شاید این نظریات در وهله نخست ، مقداری غیر عقلانی به نظر برسد ، اما آیا نظریه ویلبر و ارویل رایت (1903) برای پرواز ، و یا نظریه گالیله در زمان خودش ، غیر عقلانی (براساس دانش آن روز )  نبود ؟؟؟؟
  4.       در جریان جنگ هند و پاکستان به سال 1965 ، حداقل دو نبرد زرهی در مقیاس وسیع رخ داد ، که نبرد فیلورا ، نخستین مصاف زرهی میان دو کشور در منطقه سیالکوت بشمار می آید وعلاوه برآن ، با یک فاصله زمانی اندک با نبرد"آسال اوتار " بوقوع پیوست .          موقعیت مکانی وقوع نبرد فیلورا     شروع نبرد :   در 10 سپتامبر 1965 ، واحدهای ارتش هند دست به اجرای یک تک گسترده علیه خطوط دفاعی ارتش پاکستان زدند تا منطقه فوق را از کنترل این کشور خارج کنند . در جریان این عملیات ،  یگانهای عمل کننده هندی ، به استعداد رزمی 1 لشکر زرهی ( شامل 4 هنگ تانک ) به این منطقه یورش بردند ، اما  این تهاجم با مقاومت شدید و غیر منتظره مدافعان پاکستانی ، بویژه لشکر ششم زرهی این کشور روبرو گردید .   با این وجود ، شدت حملات واحدهای زرهی هندی به اندازه ای بود که سرفرماندهی ارتش پاکستان به پشتیبانی هوایی نیاز پیدا نمود ، اما بدلیل مهارت پایین خلبانان پاکستانی در اجرای ماموریت های پشتیبانی نزدیک (CAS) ، ستون های زرهی ، پشتیبانی و پیاده ارتش هند ، تلفات کمی را متحمل شده و بر خلاف انتظارات ، به پیشروی خود ادامه دادند . از سویی دیگر ، پیش بینی  فرماندهان هندی مبنی بر پیشروی سریع  نیز محقق نشد ، چرا که مقاومت ارتش پاکستان ، برای 48 ساعت دیگر هم ادامه یافت و وفقط زمانی که تلفات این واحدها افزایش یافته و بالتبع ، توان رزمی آنها کاهش یافت ، دست به یک عقب نشینی تاکتیکی به سمت " چاویندا " زدند . در جریان این زد و خوردها ، ارتش هند مدعی شد که 67 دستگاه تانک پاکستانی را منهدم نموده است  .     تو رفتگی شاکارگاره ، روستای فیلورا ، بهاگوال   یگان های رزمی و سازمان رزم  مورداستفاده طرفین درگیر در جریان نبرد فیلورا         سرگرد سابق (بازنشسته ) ارتش پاکستان و مورخ نظامی ، آ.چ. امین ، علل شکست ارتش پاکستان در نبرد فیلورا را بدینگونه تشریح می نماید :   " ........ ، در نخستین ساعات آغاز حملات ارتش هند ، به یگانهای مستقر در منطقه ، یعنی لشکر ششم زرهی ، یگان دهم سواره نظام ، یگان چهاردهم گارد مرزی ، دستور داده شد تا در ساعت 30/11 صبح روز 11 سپتامبر 1965 ، از سمت راست محور "بهاگوال- بهچرشاه" ، به واحدهای ارتش هند که از محور " لیبه – چاهر" دست به پیشروی زده بودند ، حمله نموده و سد راه پیشروی آنان شوند . هدف اصلی این ضدحمله گسترده ، از میان بردن و یا کاهش فشار حملات ارتش هند بر روی یگان یازدهم سواره نظام که در آن زمان سرعت پیشروی هندی ها را در محور فوق کم نموده بودند ، بشمار می آمد . بنابراین ، با آغاز این پاتک ، هنگ شانزدهم سواره نظام ، جمعی لشکر ششم زرهی ، تمام توان رزمی خود را برای اجرای این ماموریت ، وارد صحنه عملیات رزمی نمود ، اما بدلایل مختلف ، از جمله شدت حملات ارتش هند و در کنار آن ، حساسیت منطقه نبرد برای دو  طرف ، این یگان متحمل تلفات زیادی شد و اگر چه تا آخرین لحظات ، موفق شده بود تا تعدادزیادی از تانک های ارتش هند را از کار انداخته یا منهدم نماید ، اما متقابلا" ، سازمان رزم واحد فوق از هم پاشیده شد ، بسیاری از تجهیزات و امکاناتش را از دست داد و مجبور به عقب نشینی گردید و علاوه بر آن موفق نشد تا فشار ارتش هند بر روی واحدهای یگان یازدهم سواره نظام راکاهش دهد .  در نتیجه ، با شدت یافتن فشار حملات هندی ها ، سرانجام در ساعت 30/15 دقیقه 11 سپتامبر 1965 ، موقعیت فیلورا سقوط نمود و به تصرف ارتش هند در آمد "       با این وصف ، افسران ، درجه داران و سربازان یگان یازدهم  سواره نظام با تمام توان خود مبارزه کرده بودند ، تا جایی که حتی پس از گذشت 24 ساعت از تصرف این موقعیت ، تانک های جدا افتاده پاکستانی ، به مقاومت خود ادامه می دادند ، اما در نهایت ،باقی مانده این واحد با کاهش توان رزمی ، بسرعت  عقب نشینی نموده و ارتش پاکستان نیز  با از دست دادن یک هنگ کامل زرهی ، بطور کامل از این موقعیت عقب نشست.      یکدستگاه تانک ام-47 ارتش پاکستان که به غنیمت ارتش هند در آمده است   سرگرد " امین " بر این اعتقاد است که علیرغم اینکه فرماندهی ارتش هند ، با هوشمندی ، واحدهای تحت امر خود را گسترش داد ، نیروهایش راکه با کیفیت بالایی آموزش دیده بودند، بخوبی فرماندهی نمود ، اما هندی نتوانستند از فرصت استراتژیک بدست آمده  در جریان تصرف فیلورا به درستی استفاده نموده و با قبول قطعنامه ، عملا" به جنگ پایان دادند .   این در حالی بود که  شرایط به گونه ای پیش رفته بود که هندی ها قادر بودند تا با جایگزینی تلفات و ترمیم تلفات واحدهای تک ور و اصلاح طرح های نظامی در رده" تیپ – لشکر" و همچنین ایجاد یک زمان بندی دقیق ، با آسودگی هرچه تمامتر ، به واحدهای در حال عقب نشینی پاکستانی حمله نموده و منطقه را بطورکامل پاکسازی و به سود خود تثبیت نمایند .     اما به هر ترتیب ، نبرد میان دو طرف در 12 سپتامبر 1965 ، با یک پیروزی قاطع و تعیین کننده برای ارتش هند به پایان رسید و فرماندهی ارتش پاکستان با بهره گیری از غفلت فرماندهان هندی ، توانست با هدف استقرار در یک موقعیت دفاعی مناسب ، به چاویندا عقب نشینی نموده و تجدید قوا نمایند .   با این وجود ، سیر جنگ بسود ارتش پاکستان نبود ، چرا که 24 ساعت قبل نیز ، ارتش هند پیروزی با ارزش دیگری را  در " آسال اوتار" بدست آورده و تک گسترده ارتش پاکستان به " خم کاران" را با موفقیت هرچه تمام تر دفع نموده بود .         فرماندهان ارتش هند که اینک در اوج موفقیت قرار داشتند ، به مانند همه جنگهای پیش از این ، دچار خطای راهبردی شده ، توان دفاعی ارتش پاکستان را نادیده گرفته و بدون پیش بینی های لازم ، دست به پیشروی بداخل خاک پاکستان زدند . در نتیجه ، اینک نوبت فرماندهان پاکستانی بود که ضرب شصتی نشان دهند و این رویداد در نبرد "چاویندا" بوقوع پیوست .  ارتش هند ، سرمست از پیروزی ها خود ، ناگهان با مقاومت دور از انتظار ارتش پاکستان روبرو شده و متوقف گردید .   با پایان یافتن این نبرد و پس از چند روزجنگ فرسایشی ، سرانجام در 22 سپتامبر 1965، با امضای موافقنامه آتش بس ، عملیات نظامی در تمامی جبهه ها متوقف گشت .     تلفات :   هند : 14 دستگاه سنتوریون پاکستان : 66 دستگاه تانک منهدم شده که 31 دستگاه آن تایید گردید .    منابع :    1- Battle_of_Phillora   2- وبگاه ارتش هند    پی نوشت :    1- برای اطلاعات بیشتر  : نبرد غولها و نیمچه غولها ، راند نخست ، آسال اوتار   2- براین عقیده بودم و هستم که حضور عزیزانی نظیر جناب گوبلز و جناب سیاوش می توانست بر غنای این مطلب بیافزاید، چرا که پیشنهاد  مطلب ، از سوی جناب گوبلز صورت گرفته بود .   3-  پلان رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و صرفاً برداشت مترجم از سازمان رزم طرفین نبرد است . 
  5. سلام علیکم   متشکرم- تصحیح شد     تیتر یک روزنامه استرالیایی   14 سپتامبر 1965   بزرگترین نبرد زرهی پس از جنگ دوم جهانی     فاجعه از نوع پاکستانی   ردیف تانکهای ام-47 نیروی زمینی پاکستان که به غنیمت ارتش هند درآمدند (محور فیلورا )     زره پوش باستانی ارتش پاکستان (یکدستگاه شرمن مسلح به یک توپ 76م.م ) که به غنیمت ارتش هند درآمد .
  6. سلام علیکم    ضمن تبریک عید سعید قربان    صرفاً جهت انبساط خاطر دوستان و انقباض خاطر حضرت خلیفه          :mrgreen:  :mrgreen:
  7. MR9

    ناوگان سفید

    سلام علیکم     این فرموده شما ، بنده را به یاد  زمانی که برای ترجمه  مجموعه پژوهشی " افسر ارشد نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، سرهنگ استیسی . ال . پتی جان " در خصوص استراتژی دفاع فراقاره ای این کشور گذاشته بودم ، انداخت      کل این مجموعه 400 صفحه ای ، بیشتر از شش ماه برای ترجمه زمان برد و پایه ای شد برای یک کار بزرگتر در آینده ( در صورت وجود حیات )       به نمودار بالا دقت کنید ، روند قدرت سازی در ایالات متحده از چه سالی شروع شد ، چه روندی را طی کردند ، فرازها و فرودها ، شکستها و پیروزی ها و در نهایت اثبات این نکته که " تلاش و ثبات قدم " برای ایجاد زیرساختهای قدرت در  قرن بیست و یکم  چقدر اهمیت دارد . 
  8. با سلام        "آرام سخن بگو و با خودت یک چماق بزرگ داشته باش، به هرجایی خواهی رسید"     پی نوشت :   1- ریشه ، پایه و اصل سیاست خارجی ایالات متحده از 1873 تا امروز در قالب " استراتژی دفاع فراقاره ای " در همین یک عبارت خلاصه شده ، باشد که درس بگیریم ./ با تشکر از برادر عزیز جناب کماندانت    2- تئودور  روزولت ( بیست و ششمین رییس جمهور ایالات متحده ) 
  9. با سلام        یازدهم سپتامبر و فوتبال به سبک القاعده           بخشی از مکالمات ضبط شده سرکرده القاعده پس از حادثه یازدهم سپتامبر 2001     بن لادن : عبدا.. الاعظم ( رحمت ا... علیه ) ، به من  گفت ، چیزی را ضبط نکنم ( .... غیر قابل شنیدن ...)  ومن فکر می کنم که این نشانه خوبی بود و خدا ما را حفظ کند ( ..... غیر قابل شنیدن .... ) . ابوالحسن مصری یکسال پیش به من گفت : خواب دیدم با آمریکایی ها مشغول بازی فوتبال هستیم !!! وقتی تیم ما وارد زمین شد ، همه آنها تبدیل به خلبان شده بودند !!!! و من تعجب کردم که این بازی فوتبال است یا خلبان بازی !!!!!! بازیکنان ما همه  خلبان بودند !!!!!! 
  10. سلام علیکم      یک پاراگرافی را برای جنابعالی نقل می کنم از قول یکی از فرماندهان سپاه ( در کتابی که معرفی می کنم اسمی از ایشان آورده نشده )  وضعیت ما را در سال 1365 ( تقریباً سال میانی جنگ )  مشخص می کند . همین عبارت را در تحلیل ها مد نظر قرار دهیم ، عمق عدم توازن استراتژیک را درک خواهیم کرد    "  البته این وضعیت ، وضعیت 7 سال جنگ است ، ما اگر سال 59 تصمیمی می گرفتیم که این وضعیت را دچار نشویم ( می شد ) کما اینکه صدام تصمیم گرفت دچار این وضعیت ( کمبود نیرو ) نشود و امروز ( سال 1365)  به همین دلیل می تواند محکم صحبت کند ( گسترش سازمان رزم ارتش عراق به حدی بود که حتی نیروی پیاده اش از ما بیشتر است - آن هم با جمعیتی کمتر از ایران ) به این دلیل که 7 سال روی جنگش برنامه ریزی کرده است. ما عقب ماندگی 7 ساله را (یکباره) در سال 65 نمی توانیم حل کنیم "    منبع : جنگ درسال 65 ، معاونت سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، صفحه 222   -----------------   1- ما اگر سال 59 تصمیمی می گرفتیم که این وضعیت را دچار نشویم ( می شد )    ترجمه برای سال 1395 : اگر بعد از پایان جنگ تصمیم می گرفتیم  که بازتعریفی از تهدیدات 3 دهه آتی ( عراق زمان صدام ، ایالت متحده ، رژیم عبری و... ) داشته باشیم ، می شد که به این وضعیت دچار نشویم      2-  کما اینکه صدام تصمیم گرفت دچار این وضعیت ( کمبود نیرو ) نشود و امروز ( سال 1365)  به همین دلیل می تواند محکم صحبت کند    ترجمه برای سال 95 : برخلاف تصورات  ، دشمنان ما ، از تجارب ما بخوبی درس گرفتند ( از سران نظامی رژیم عبری تا عربی ) به همین دلیل هست که امروز با وقاحت هر چه تمام تر درباره ما صحبت می کنند      3- گسترش سازمان رزم ارتش عراق به حدی بود که حتی نیروی پیاده اش از ما بیشتر است - آن هم با جمعیتی کمتر از ایران   ترجمه برای سال 95 : القاعده ، طالبان ، داعش ، النصره و.... ، اینها همه مهندسی معکوس حزب ا... ، بعنوان فرزند معنوی انقلاب اسلامی هستند و سعودی ، در حقیقت ارتش خودش را با این گروه ها گسترش داد .       به جملات آبی و سبز دقت بفرمایید . این وضعیت ما در سال 1365 بود . استفاده از واژه هایی نظیر " عقب ماندگی " ، " جبران" ، یکباره " ، برنامه ریزی " و ... به نظر شما آشنا نیستند ؟؟؟    ---   این که بنده به مناسبتها و به شیوه هایی گوناگون عرض می کنم ، این تجربه ها وجود دارد و وضعیت فعلی را در حوزه سخت افزار و نرم افزار ( تجهیزات و نیروی انسانی )  رضایت بخش احساس نمی کنیم ، مطالعه و بررسی این تجارب هست . این وضعیت را ما یکبار در طول دفاع مقدس تجربه وضرر آن را بطور کامل مشاهده کردیم .
  11. سلام علیکم    کاربران محترم  ، در زمان پاسخ به یک پست ، نیازی نیست همه آن پست را مجدداً مخاطب قرار دهید ، از این پس ، در صورت مشاهده این مساله ، پست مورد نظر بلافاصله مخفی و در صورت تکرار ، کاربر از تاپیک محروم می شود.
  12. سلام علیکم    کاربران محترم  ، در زمان پاسخ به یک پست ، نیازی نیست همه آن پست را مجدداً مخاطب قرار دهید ، از این پس ، در صورت مشاهده این مساله ، پست مورد نظر بلافاصله مخفی و در صورت تکرار ، کاربر از تاپیک محروم می شود.
  13. سلام علیکم    کاربران محترم  ، در زمان پاسخ به یک پست ، نیازی نیست همه آن پست را مجدداً مخاطب قرار دهید ، از این پس ، در صورت مشاهده این مساله ، پست مورد نظر بلافاصله مخفی و در صورت تکرار ، کاربر از تاپیک محروم می شود.
  14. سلام علیکم    کاربران محترم  ، در زمان پاسخ به یک پست ، نیازی نیست همه آن پست را مجدداً مخاطب قرار دهید ، از این پس ، در صورت مشاهده این مساله ، پست مورد نظر بلافاصله مخفی و در صورت تکرار ، کاربر از تاپیک محروم می شود
  15. سلام علیکم   والا بنده به هیچ عنوان  قصدندارم ارتش عراق را بزرگتر از آنی که بود ، جلوه دهم ، صرفاً معتقدم باید هر دوطرف را دید . باکوچک کردن دشمن ، نمی شود تحلیل درستی از شرایط را داشت . عراق از سال 1982 ( فتح خرمشهر ) برای جنگ برنامه ریزی داشت و ازهمه توان خودش استفاده کرد (این مساله را هم فرماندهان سپاه ، هم عزیزان ارتش ، بارها و به شکل های مختلف بیان کردند )   هدف این هست که اگر خودمان را می بینیم و تحلیل می کنیم ، یک نگاهی به خودمان از دید دشمن هم داشته باشیم . این شکلی تحلیل ها معقولانه تر هست و به هیچ عنوانی ناقض حس وطن دوستی نخواهد بود
  16. سلام علیکم     در هر جنگی ، زمانی که یک کشور در مقام دفاع هست و غافلگیر شده ، منطق نظامی حکم می کند که نخست باید اشغالگر از خاک بیرون گردد . در نتیجه ظرف زمانی ایجاب می کرد ، در حالی که نه ارتش وضعیت مناسبی داشت و نه سپاه تجربه رزمی کلاسیک آنچنانی و در حالی که ارتش عراق در عمق 90 کیلومتری خاک کشور در حال پیشروی بود و کسی جلودارش نبود ، اول پیشروی دشمن را سد کرده ، سپس واحدهای دشمن را زمینگیر نموده و پس از آن ، ضد حملات را برای بازپسگیری مناطق اشغال شده آغاز کرد .   تبدیل شدن وضعیت نیروهای مسلح از فاز تدافعی به فاز تهاجمی ، نیازمند وجود شرایط خاص بود . وقتی سازمان رزم تیپهای ارتش ، به دلایل مختلف ، کامل نبود ، انتظار اجرای سیستماتیک عملیات تهاجمی ، غیر قابل قبول خواهد بود .   به قول یکی از تحلیل گران نظامی : اول بازیابی ثبات ، دوم ، تعقیب متجاوز و بعد وورد به خاک عراق (این سه مرحله تا سال 65 اجرا شد ) . بعد از این سال ، بدلیل تحلیل رفتن توان رزم ، کاهش شدید تولید مهمات در داخل (بدلیل بمباران شدید نیروی هوایی عراق علیه مراکز اقتصادی ) و دلایل داخلی ، ورق برگشت .       این کار انجام شد ( عملیات نصر ) ، به نظر شما چرا موفق نبود ؟؟؟       نیروی دریایی عراق در هفتم آذر 1359 از بین رفت ولی همچنان به لطف برتری هوایی ( ترکیب میراژ/ سوپراتاندارد و اگزوست ) همچنان به ضربات خودش علیه ما ادامه می داد       بدلایل پیش گفته شده ، چنین چیزی ممکن نبود .
  17.   به نظرم صرفاً ضعف فرماندهی نبود. کاهش کمّیت پرنده های موجود در بعلاوه ضعف در سیستم فرماندهی -کنترل باعث چنین وضعیتی شد (یک وضعیت ترکیبی ) باعث شد تا بیشتر توان ما در جبهه جنوبی متمرکز شود ( پیچیدگی بیش از حد زمین عملیات و تمرکز بیش از حد نیروها )   ظاهراً و براساس منابع داخلی ، فقط بعد از اینکه در جبهه جنوبی همه راه کارها بسته شد ( بدلیل فعالیت شدید مهندسی رزمی ارتش عراق در مسلح کردن زمین و ایجاد موانع مختلف که بازهم توان ارتش بعث را اثبات می کند // یک نمونه اش هم ساخت استحکامات مشهور به 5 ضلعی ) ، فرماندهان خودی ، با تمرکز نیروها و امکانات در جبهه شمالی ، استراتژی را تغییر دادند که عراق از همین موضوع بخوبی استفاده کرد و از خالی بودن جبهه جنوبی برای تصرف مجدد مناطقی از دست رفته اقدام نمود .
  18. با سلام     در حقیقت تا زمانی که آن طرف جبهه را مطالعه نکنیم ، تکیه بر آمار و منابع داخلی، ما را به همین نتیجه شما می رساند ، صرفاً بعنوان نمونه ، عملیات خیبر را مثال می زنم تا زهر چشم هوانیروز عراق را با استفاده از پرنده های سبک PC-7 ، بالگردهای گازل علیه بالگردهای ترابری ما مثل 214 ، شینوک و سی کینگ را بیشتر مورد توجه قرار دهیم .   هر چند از آن طرف ، 209 های هوانیروز ارتش ، حسابی از خجالت عراقی ها در آمدند ( یادداشتهای جناب انصاری  بعنوان یکی ازخلبانان ساقط شده شینوک و جناب جلالی در همین عملیات ، موید امر هست )   حالا اگر از عملیات بالگردهای سوپر فریلون مسلح به اگزوست در شمال خلیج پارس بگذریم       بله ، جنگ برای دو طرف سخت بود ولی ارتش عراق ، تجربه بیشتری نسبت به ما داشت (براثر سالها درگیری با اکراد در شمال عراق ) .
  19. سلام علیکم   به هیچ عنوان این شکلی نبود - بعنوان مثال هوانیروز ارتش عراق در اوایل سال 1367 ، یک گردان کامل پیاده  جمعی لشکر 21 حمزه را در ارتفاعات سومار ، با هلی بورن ، قیچی کرد و همه نفرات از جمله یکی از منسوبین را به اسارت گرفت . نفرات این گردان تا سه سال مفقود الاثر بودند و تازه بعد ازاین مدت ، توسط صلیب سرخ ثبت نام شدند .   علاوه بر آن ، به گفته برخی از افسران سابق ارتش عراق ( سرتیپ رعد حمدانی ) در جریان بازپس گیری جزایر مجنون ، واحدهای کماندویی ارتش عراق ، 30 کیلومتر پشت خطوط ما هلی بورن شدند تا عقبه نیروها را ببندند ( در این روایت شک و تردیدهایی هم وجود دارد )     ژنرال براک عبدالله الحاج هنتا    فرمانده وقت تیپ 66 نیروی ویژه ارتش عراق در جنگ با ایران   این شخص ، احتمالاً فرمانده این عملیات بود . با بالگرد پشت این افسر ارشد دقت کنید       این فرموده شما هم زیاد با واقعیت انطباق ندارد ، ارتش عراق ، یک نوار به عرض 20 کیلومتر از مرز ایران را بعنوان یک نوار امنیتی فرض کرده بود و تمام جمعیت ساکن را از آنجا بیرون نمود تا امکان هر گونه عملیات چریکی را منتفی کند ( ارتش عراق در این بخش ، آتش به اختیار بود و به هر جنبنده ای شلیک می کرد ) . علاوه بر آن ، به غیر از روستاهای دورافتاده در جبهه شمالی ، ( تا جایی که اطلاع دارم ) ، جو امنیتی چنان بود که کسی امکان فعالیتهای ضد بعثی را نداشت .   پی نوشت :   متاسفانه جو عمومی در کشور ما این شکلی هست که قدرت فرماندهی رزمی و برنامه ریزی ارتش بعث را بسیار ضعیف قلمداد می کنند ، اما به نظرم وضعیت به گونه دیگری بود .
  20. سلام علیکم     تفاوتی نمی کند ، مواردی که دراین مقاله عنوان شده ، دقیقاً همان چیزهایی است که در این انجمن روی آن بحث شده و می شود . منظور بیشتر در دست گرفتن جریان رسانه ای نوسازی نیروی های مسلح و امکان سنجی ها و احتمالات ، قبل از اینکه ، یک سری سایتهای خبری غیر حرفه ای ، اطلاعات نادرست و شبه پروپاگاندا را به ملت تحویل دهند .
  21. سلام علیکم   صرف نظر از گرایش سیاسی این خبرگزاری ، تازه زمزمه ها در حوزه  ضرورت ارتقاء و بهبود ساختار نیروهای مسلح و نوسازی آنها دارد به گوش می رسد . متن را با دقت مطالعه کنید ، ظاهراً رگه هایی از مباحثی که در میلیتاری مطرح شده (احتمالاً  برخی سطور دقیقاً کپی شده هستند ) در این متن وجود دارد .   http://www.tabnak.ir/fa/news/621722/%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%AC%D9%85%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D9%84%D8%AD-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%88-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF   پی نوشت :   به نظرم اگر همّت  واقعی در میلیتاری باشد ، مشخصاً در فضای مجازی و به تبع آن در فضای واقعی ، می توانیم پیشگام باشیم . این بهترین فرصت هست که بعنوان یک مرجع مقتدر و به دور از حواشی نابود کننده ، به مردم معرفی شویم .
  22. با سلام    رفیق بی کلک ، کره شمالی  :mrgreen:      منبع : موسسه استراتفور
  23. سلام علیکم و رحمت ا...      البته جنابعالی لطف دارید ، شخصاً براین اعتقاد هستم که  سالها و دهه ها  با درجه علمی را که فرمودید ، فاصله دارم . ادعایی هم در این زمینه وجود ندارد ، چرا که دانش بشر آنقدر گسترده شده که تنها استفاده  از تجربه و دانش دیگران هست که در این مدت بسیار کوتاه عمر بشری ، موجب پیشرفت و ارتقاء سطح دانش نسل بشر می گردد .  ---------------------- در خصوص فرموده شما ، پاسخ بنده بیشتر ناظر بر سئوال دوست ما مبنی بر چرایی عدم حمله مستقیم به بغداد از کوتاه ترین مسیر موجود بود ( حالا اگر مقایسه کنیم ، یک چیزی شبیه به آن تصمیم سخت سرفرماندهی okw برای  دسترسی به قلب سیاسی اتحاد شوروی - مسکو - و یا تصرف چاه های نفت در حاشیه دریاچه کاسپین - مایکوپ- ) بود .    دوست ما سئوال کردند که :         به نظرم ، نقطه ضعف ما در تمام طول جنگ  ، ( شاید تجربه تلخ عملیات نصر و تلفات شدید زرهی ) و همچنین فشار شدید 9 ماهه نخست جنگ بر نیروی هوایی و تلفات وارد برآن ، موجب شد تا  این دو نیرو، بخصوص واحدهای زرهی ما قادر نباشند ، آن تاثیر گذاری مهم که ماموریت ذاتی این نیروها هست را بر جای گذارند . توپوگرافی این حوزه جغرافیایی ( مرز خسروی تا بغداد ) که به شکل یک جلگه مسطح و فاقد عوارض زمینی به منظور اجرای عملیات پدافندی در صورت اجرای یک حمله مستقیم به بغداد بود ، موجب شد تا هر احتمالی ( ولو احتمال یک درصد ) برای به خطر انداختن بغداد بعنوان مرکزیت سیاسی حزب بعث از سوی واحدهای ایرانی ، امکان پذیر نباشد .    علاوه بر آن ، به اعتقاد فرمانده محترم وقت  سپاه ، تک جبهه ای در طول 8 سال جنگ ، ( البته به غیر از والفجر 8)  ، بیلان خوبی بر جای نگذاشت و این ناشی از همین نقیصه ، ( عدم وجود یگان های استاندارد زرهی و پشتیبانی نزدیک هوایی بر مبنای جداول کلاسیک نظامی بود .    علاوه برآن ، عقبه ما در صورت اجرای این حمله ، بشدت از سوی نیروی هوایی عراق تهدید می شد و از آن سو  ، ارتش عراق ، که به نسبت 5 به 1 و یا حتی بیشتر ، برتری مطلق زرهی را نسبت به ما داشت ، براحتی می توانست از جناحین ( سپاه های 6 گانه تا میانه جنگ و سپاه های 12 گانه در انتهای جنگ )  چنان عرصه را بر ما تنگ کند که احتمالاً بزرگترین " دیگ بخار" ایجاد شده در طول تاریخ مدرن نظامی ( اصطلاح  دیگ بخار یک اصطلاح رایج در میان ورماخت در خصوص عملیات محاصره سازی با استفاده از یگانهای زرهی ) علیه ما ایجاد می گردند .    حالا احیاناً ، منظور دیگری داشتید ، شاید بنده متوجه آن نشدم .   متشکرم  :rose: 
  24. سلام علیکم    والا از قدیم به ما رسیده که زکات علم ، یاد دادن هست / با این حال برای اطمینان به دوستان ، بنده این روش را برای تاپیک سوریه نیاز ندارم ، کتاب بنده در حوزه رزم زرهی ، نیاز به نقشه های دقیق دارد ( تبدیل متن طولانی  5 صفحه ای به یک نقشه تر و تمیز مثلاً درباره  درگیری پانزرهای آلمانی و دو لشکر سواره نظام لهستانی در اوایل جنگ دوم  یا درگیری تیپ هفتم زرهی ارتش عبری با ارتش عربی  سوریه در جنگ 1967 و 73 ) .    حالا با دادن این اطمینان ، ببینیم ، این دوستان حاضرند ، زکات علم خودشان را در قالب یک آموزش مختصر ، در اختیار دیگران قرار دهند ؟؟؟    امیدوارم     :rose:    پی نوشت :   به هر ترتیب ، یک کتاب استاندارد نظامی ، نیاز به نقشه های گرافیکی دقیق ،  منطبق بر واقعیات صحنه نبرد هم دارد  :winking: 
  25. سلام علیکم    تقریباً دو سال پیش ، بنده هم همین سئوال را از دوستان پرسیدم که این نقشه ها را به چه نرم افزاری ایجاد می کنند !!!! متاسفانه کسی جواب نداد !!!!  :thinking:  :thinking:   پی نوشت : این روش ، به نظرم برای تهیه نقشه های توجیهی  نظامی ( حالا برای اهداف مختلف) جالب توجه هست .