MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,990
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,499

تمامی ارسال های MR9

  1. با سلام    هاوک زیر آتش      بر خلاف تصورات موجود ، مجموع نیروی هوایی اعراب ، بویژه نیروی هوایی مصر در جنگ با رژیم عبری ، چندان دست و پا بسته بشمار نمی آمدند . اگر چه  کتابها و مستندات در چندین دهه اخیر ، عمدتاً بر موفقیت های خیره کننده IDF سخن می رانند ، اما زمانی که مورخان علاقه مند ، بسراغ افسران جنگ دیده آنسوی خط ، میروند ، حقایق جالب توجهی  در اختیار مخاطبان قرار می گیرد .    تصویر فوق ، بخشی از فیلم های ثبت شده از گان کمرا جنگنده MIG-17  خلیان نیروی هوایی ارتش مصر " محمد  اوکاشا" است . وی در جریان نبردهای فرسایشی 20 ژوئیه 1969 ، به شکل کاملاً اعجاب آوری موفق شد تا از چتر محافظتی آتشبارهای دفاع هوایی  هاوک نیروی زمینی رژیم عبری گذشته و رادار کنترل آتش یکی از سایتهای این آتشبار را با استفاده از 8 تیر راکت  هوابه زمین منهدم نماید . این در حالی بود که بدلیل ارزشمند بودن آتشبارهای هاوک ، IAF همواره گشت های رزمی مستمری را با استفاده از جنگنده های مادون صوت A-4 در نزدیکی موقعیت استقرار این آتشبارها برقرار می نمود 
  2. MR9

    IRIAF & F-4

    با سلام      امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست         12410 روز و یا بعبارت بهتر 297840 ساعت از شهادت  عقاب تیزچنگ ارتش جمهوری اسلامی ایران ، شهید عباس دوران ، گذشت ، با این حال:     پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند،  اما حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا مانده اند     یادش گرامی و راهش پُررهرو باد 
  3. با سلام   توسعه توانایی های سوخت رسانی هوایی برای نیروی هوایی رژیم عبری         براساس اطلاعات منتشر شده ، افزایش قابلیتهای سوخت رسانی هوایی به یکی از اولویتهای اولیه برای IAF در ماه های اخیر تبدیل شده است ، تا جایی که  ناوگان سوخت رسان این نیرو ، فعالیتهای خود را برای پشتیبانی از ناوگان بالگردهای سنگین و پرنده های ترابری سنگین در یک عملیات دوربرد ، افزایش داده است  . ناوگان جنگنده های رزمی این نیرو، به تازگی آزمون های سوخت رسانی از تانکرهای 707 و C-130J را در یک بازه زمانی فشرده ، پشت سر گذاشته اند .   سرهنگ دوم ، "اوری" ، رییس بخش  تست مهندسی  IAF بر این عقیده است که  اهمیت ناوگان C-130J-30 این نیرو برای  اجرای عملیات دوربرد ، به اندازه ای است که آزمایشات سوختگیری هوایی برای این پرنده ها ، به نسبت هرکولس های قدیمی ، در اولویت  قرار دارد .     وی می گوید که  پس از ورود هرکولس های جدید به سازمان رزم این نیرو ، این برای نخستین بار است که هرکولس ها برای  سوخت گیری از تانکرهای 707 مورد آزمایش قرار می گیرند تا جایی که برای چک کردن قابلیت های هرکولس  برای سوختگیری هوایی ، مانورهای ویژه ای طراحی و تجهیزات جدیدی به آن افزوده شده است .   در همین راستا ، مرکز آزمون های پروازی IAF ، تستهای زمینی و پروازی تجهیزات جدید نصب شده برروی ناوگان هرکولس های جدید این  نیرو را که به شکل فشرده ای صورت گرفت ، به پایان رساند .بسیاری از سیستم های جدید نصب شده ، به شکل بومی توسعه  پیدا کرده اند  و این قابلیت را در اختیار سامسون های  IAF خواهند گذاشت تا با قرار گرفتن در زیر مجموعه فرماندهی ارشد ، در فواصل دورتری دست به عملیات رزمی بزنند . این در حالی است که انتظار می رود ،در سال جاری میلادی ، تعداد بیشتری از گونه جدید هرکولس (C-130J-30)  وارد ناوگان IAF گردد .     در جریان تست های انجام شده ، هرکولس ها توانایی خود را در سوخترسانی به بالگردهای سنگین CH-53 بخوبی به نمایش گذاشتند . این آزمون عمدتاً برای بررسی تلاطم های هوایی ایجاد شده در زمان سوختگیری  ، انجام گردید در همین حال ، در ماه های اخیر ، شرکت البیت سیستمز ، هرکولس های IAF را به یکسری تجهیزات مکمل به منظور ایجاد قابلیتهای  پیشرفته ، مجهز نموده است و آزمون های پروازی آن در ماه های آینده انجام خواهد شد . سخنگوی البیت سیستمز می گوید : در جریان این آزمایشات ، عملکرد هواپیما در ارتفاعات مختلف ، در اوقات مختلف شبانه روز ، مورد بررسی قرار گرفت . تلاش ها ، برای نوسازی  ناوگان ترابری تاکتیکی IAF از سال 2012 آغاز گردید و عمر سازه این پرنده ها ، بویژه برای پرواز در ارتفاع پایین و در شرایط نامناسب آب و هوایی  افزایش یافت و یک رادار جدید هواشناسی نیز بدان افزوده شد . با این ارتقاء ها ، انتظار می رود که ناوگان C-130H  این نیرو در کنار هرکولس های جدید ، تا سال 2040 در خدمت باقی بماند   پی نوشت :   مجموعه این خبرها ، زنگ خطری است که امیدواریم در سطوح ارشد نیروهای مسلح ، شنیده شود .     صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  4. با سلام     بامکت 2001       هر سه اسکادران تامکت های نیروی دریایی ارتش ایالات متحده که در جنگ 2001 حضور داشتند ، (عملیات آزادی پایدار) برای حمل چهار تیر مهمات هدایت دقیق GBU-12 ارتقاء یافته بودند که این کار دقیقاً چند روز پیش از شروع عملیات رزمی ، به پایان رسید. مایکل لاووی ، افسرتسلیحات اسکادران VF-123 چنین تشریح می کند که خدمه حاضر روی ناوهواپیمابر ، می توانستند ظرف 10 دقیقه ، چهار تیر بمب  فوق الذکر را روی هواپیما سوار کنند ، در حالی که این مدت در طول ماههای قبل ازجنگ ، چیزی در حدود 20تا25 دقیقه به طول می انجامید .   علاوه برآن ، مدت زمان لود کردن موشکهای فونیکس ، اسپارو و سایدویندر ، چیزی درهمین حدود ( 20تا25 دقیقه ) زمان نیاز داشت ، در حالی  که با شروع  عملیات رزمی ، کل مراحل سوار نمودن تسلیحات محمول ، ( مهمات  هوا به زمین هدایت دقیق ، موشکهای برد بلند ، میانبرد و کوتاه برد و خشاب توپ ) از 40 دقیقه ، به نصف آن ، کاهش یافت .         این مساله باعث شد تا پرنده های مامور به عملیات در کوتاه ترین زمان ممکن ، از عرشه پایینی به عرشه فوقانی انتقال یافته و بسرعت بسمت هدف به پرواز درآیند . سرعت روند تسلیح  مجدد تامکتها درحالی بود  که تامکتهای نیروی دریایی همواره در حال تعمیر و نگهداری بوده  و یا برای  اجرای  سریع  ماموریت ، نیاز داشتند تا بسرعت سوخت مورد نیاز را دریافت نمایند . بعنوان مثال ، یکی از خطرات این فرآیند ، خطر ایجاد اتصال کوتاه الکتریکی است که احتمال انفجار ،  زمانی که تامکتها مسلح هستند را افزایش می داد .   علاوه بر آن ، این مساله را نیز می بایست در نظر داشت که لود کردن مهمات روی غلافهای زیر شکم تامکت ، به مراتب مشکل تر و سخت تر از لود کردن مهمات روی  جنگنده های F/A-18 بشمار می رفت و در کنار آن ، حرارت تولید شده از پیشرانه در طول پرواز CAP شش ساعته ، مزید برعلت بود تا فرآیند 4 تیم 6 نفره ( 24 نفر)  برای آماده سازی مجدد تامکت برای ماموریت ، به یک عذاب همیشگی برای خدمه مبدل گردد .     پی نوشت :   در صورت بازنشر این مطالب در سایر انجمنها ، ف.ب ، تلگرام و .... ، حداقل منبع ذکر شود
  5. سلام علیکم      این سیستم ، بنده را یاد سلسله مقالاتی انداخت که حداقل 28 سال پیش ، در یک مجله  که بعدها بسته شد ، تحت عنوان " داستان جنگ الکترونیک" مطالعه کرده بودم . متاسفانه براثر اهمال شخصی بخشی از این سلسله مقالات از میان رفت ، اما بدلیل مطالعه مستمر بخشی زیادی از آن در حافظه مانده (بدلیل نثر فوق العاده و جذابی که داشت )    داستان این سیستم ناوبری ، طولانی است ، اما به شکل خلاصه ، نیروی هوایی سلطنتی ، برای بمباران دقیق اهداف در عمق خاک امپراتوری رایش ، این سیستم را توسعه داد اما برای مخفی ماندن آن از دید چشمان کنجکاو اطلاعات  نظامی لوفت وافه ، به شکل موازی ، و در کنار شبکه "گی" ، شبکه "جی " را هم بر سر زبانها انداخت تا افسران اطلاعاتی لوفت وافه را با توجه به شباهت در تلفظ این واژه  ،  به اشتباه بیافتند . علاوه برآن ، برای نخستین بار ، تجهیزات ناوبری  نصب شده بر روی بمب افکن های بریتانیایی به  سیستم تخریب اتوماتیک مجهز شدند تا در صورت سقوط ، تجهیزات آن بدست دشمن نیافتند ، هر چند ، خلاقیت خاص آلمان ها ، بازهم به کمک شان آمد و با سرهم کردن تجهیزات باقی مانده از حداقل 10 بمب افکن ساقط شده بریتانیایی ، یک سیستم کامل را بدست آورده و از همان برای فریب اسکادران های تهاجمی RAF استفاده می کردند .    پی نوشت :   نکته جالب اینجاست که در یکی از قسمتهای سریال " ارتش سری" بصورت بسیار ظریفی بدین نکته پرداخته شد . 
  6. بخش سوم و پایانی    عملیات در سوریه :     زمانی که جنگ سوریه در بازه زمانی اکتبر تا دسامبر 2015 شدت گرفت ، هرکولس های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، صدها رزمنده ایرانی ، افغانی و عراقی را از دمشق به حلب منتقل کردند تا بار دیگر مفهوم "تحرک" درجنگ در ذهن فرماندهان ارشد تداعی شود .     با آغاز اکتبر 2015 ، دو فروند از هرکولس های نیروی هوایی ( رجیسترهای 8517-5  و 8552-5) برای اجتناب از برخورد با زمین ، به سیستم هشدار دهنده جدیدی مجهز شدند تا در پروازهای انتقالی به فرودگاه دمشق ، خللی وارد نشود . بعدها ، C-130H  اسکادران 72 ( رجیستر 8547-5)  نیز برای انجام ماموریتهای بارریزی هوایی بشر دوستانه به این جمع دوفروندی پیوست تا پشتیبانی کامل هوایی ، با اطمینان بیشتری صورت پذیرد .      قدیمی ترین هرکولس نهاجا ( رجیستر8501-5) جمعی اسکادران یازدهم ترابری تاکتیکی پایگاه یکم  ، بیشتر از چهار دهه ورود به نیروی هوایی ، هنوز عملیاتی است  (تصویر فوق ، این پرنده را در حال انجام تقرب نهایی در فرودگاه بین المللی مهرآباد نشان می دهد )      روند اعزام نیرو به سوریه ، با انتقال یک گردان از تیپ ویزه هوابرد نیروی زمینی با استفاده از هشت فروند هرکولس و یکفروند IL-76TD از مبداء پایگاه یکم به سوریه ، شکل جدیدی بخود گرفت . واحدهای زمینی ارتش ایران ، با استفاده از پرنده های لاکهید مارتین C-130 به حلب انتقال یافتند تا برای حمله به این شهر در یکم آوریل ، آماده شوند ،  چرا که عناصر مرتبط با القاعده و جبهه النصره بشدت در تلاش بودند تا سرزمین های تصرف شده توسط ارتش سوریه را مجدداً باز پس گیرند .       هر سال ، این هرکولس نیروی هوایی  (8529-5) تجهیزات زمینی فنسرهای نیروی هوایی را برای حضور در نمایشگاه هوایی به پایگاه هفتم تاکتیکی ، حمل می کند .     با ورود واحدهای تکور در 5 آوریل ، یک یگان از واحدهای هوابرد ایرانی با پشتیبانی سربازان سوری ، به  " تل ابیز" که تحت اشغال القاعده بود حمله ور شدند ، در حالی که سایر عناصر مستقر در سوریه ، در حالت ذخیره قرار داشتند تا در صورت بروز حوادث غیر قابل پیش بینی ، بسرعت به منطقه مورد نیاز منتقل گردند .     دو فروند هرکولس نیروی هوایی در آشیانه تعمیراتی صنایع هوایی ایران (صها) در دوران جنگ تحمیلی به انتظار تعمیرات اساسی هستند  ( یکفروند تایگر نیروی هوایی در گوشه سمت چپ تصویر بخوبی قابل تشخیص است )   تا لحظه آماده شدن این گزارش ، در مجموع ، 5 فروند هرکولس نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (  رجیسترهای 8507-5 ، 8517-5 ، 8537-5 ، 8541-5 و 8552-5 ) از پایگاه یکم تاکتیکی و سه فروند از پایگاه هفتم تاکتیکی ( 8512-5 ، 8513-5 و 8547-5) از عملیات تیپ 65 هوابرد نیروی زمینی ارتش در سوریه در یک یازه زمانی دوماهه ( آوریل و مه )  پشتیبانی می کنند .    حاضر به رزم تا 2030:   با  توجه به عدم توانایی نیروی هوایی ارتش در پرداخت هزینه سرسام آور تعمیر اساسی هرکولس های موجود ، تعداد پرنده های آماده برای ارتقاء در محوطه شرکت صنایع هوایی ایران در فوریه و مارس 2016 ، رو به افزایش است . درحالی که همین شرکت ، همزمان در حال  اجرای تعمیرات سنگین تعداد انگشت شماری از پرنده های غیر نظامی شرکت ماهان ( BAE-146  و RJ-100) است .     سال 2016 میلادی    شش فروند هرکولس نیروی هوایی در صف انتظار طولانی خود برای اجرای بروزرسانی های تشریح شده در جلوی تاسیسات شماره دو IACI قرار گرفتند .     با این وصف ، با ارائه یک لایحه از سوی مجلس شورای اسلامی به تاریخ 18 آوریل 2016 ، که دولت را موظف می نمود هزینه تعمیرات اساسی ناوگان هرکولس ها ی نیروی هوایی و بالگردهای هوانیروز ارتش را تامین نماید . این لایحه مبلغی در حدود 27 میلیون دلار را برای بروزرسانی ناوگان فرسوده C-130 و بالگردهای 214A را فراهم می نماید که موجب خواهد شد تا نیروی هوایی 6 فروند هرکولس را بطور کامل اورهال و ارتقاء داده و به ناوگان خود بیافزاید .           شبیه ساز هرکولس در نیروی هوایی ایران    آیا روزی این کابین در هرکولس های ایرانی  دیده خواهد شد ؟؟؟؟؟    امیدواریم !!!!!   در حال حاضر ، 6 فروند هرکولس به رجیسترهای 5-8503، 5-8506، 5-8539، 5-8544، 5-8548و 5-8550 تا پایان سال 2015 در IACI مراحل اورهال و ارتقاء را پشت سر گذاشته و به نیرو تحویل داده شدند . هم اکنون ناوگان 35 فروندی  هرکولس های نیروی هوایی ارتش شامل گونه های C-130E/H و RC-130 در قالب سه اسکادران مشغول اجرای ماموریتهای محوله هستند .   طبق اخبار منتشر شده ، 8 فروند مشغول طی مراحل بروزرسانی به استاندارد پروژه ستاری هستند و صف انتظار برای ارتقاء بیشتر ، روز به روز متراکم می شود .علاوه برآن  ، طبق شنیده ها ، نیروی هوایی ارتش قصد دارد تا هرکولس ها را تا  سال 2030 با اجرای سه مرحله ارتقاء در خدمت نگاه دارد .   در بلند مدت ، مرحله سوم پروژه ستاری ، شامل تجهیز هرکولس ها به سیستم های دفاع از خود ، از جمله یک گیرنده  اخطاردهنده راداری ، یک سیستم اخلاگر در مقابل موشکهای مادون قرمز و پرتاب کننده های چف / فلر خواهد بود.   نیروی هوایی ، با توجه به حضور گسترده هرکولس ها در سوریه ، بخوبی خطر سیستم های دفاع هوایی دوش پرتاب را درک نموده ، چرا که به تازگی ، گروه های شورشی نظیر جبهه النصره ، چنین تسلیحاتی را عملاً به کار گرفته و بخش تحقیقاتی نیروی هوایی با شتاب زدگی ، تعدادی از هرکولس های خود را با سیستم های مشابهی که از روسیه در ژانویه 2016 تحویل گرفته ، مجهز نموده است.     پایان      پی نوشت :    1- این سطور صرفاً برداشت آزادی است از مقاله نویسنده که در مجله ایرفورس مانثلی ، ژوئیه2016 ، به چاپ رسیده است .    2-انتظار می رود در صورت بازنشر این مطالب ، تمامی متن به همراه لینک فعال انجمن میلیتاری  در انجمن ها و وبسایتها ، ارائه گردد . 
  7. با سلام    بخش دوم : ارتباط آفریقایی از نوع سوم  : سودان      رمپ پایگاه یکم شکاری مهرآباد ، اوت 2013 ، پنج فروند هرکولس ، آماده اجرای  ماموریت      با توجه به  نتایج موفقیت آمیز این بروزرسانی ها  ، شرکت صنایع هوایی ایران ، در سال 2011 ، یک قرارداد خارجی را برای بروزرسانی و اورهال سه فروند هرکولس نیروی هوایی سودان ( سه فروند C-130E به رجیسترهای 1102 ، 1103 و 1105) منعقد نمود .     هرکولس نیروی هوایی سودان به رجیستر1102   این بروزرسانی در پایتخت این کشور (خارطوم ) اجرا شد ، با این وصف ، پیشرانه های T-56.A.15 از هواپیماهای سودانی بازشده و برای اورهال سنگین به تاسیسات شماره 2.CICI  مستقر در تهران ارسال گردیدند . تجهیزات مورد نیاز این گروه تعمیراتی به همراه پیشرانه های تعمیر شده ، توسط پرنده های IL-76 نیروی هوا- فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سودان ارسال و تیم تعمیراتی با همین  هواپیماها به کشور عودت داده شدند .   هر سه فروند از هرکولس های سودانی بین ماه های سپتامبر 2012 تا ماه مه 2013 به نیروی هوایی این کشور تحویل داده شدند ، اما بلافاصله روابط سیاسی میان  دو کشور تیره شد و سودان پرداخت هزینه های بروزرسانی ها را عملاً قطع نمود .   نکته جالب اینجاست که این هواپیماها در اواخر سال 2014  و اوایل 2015 میلادی ، ماموریتهای مخفی متعددی برای ارسال سلاح و تجهیزات از قطر به گروه های مرتبط با القاعده ( نظیر انصار الشریعه )  به یک فرودگاه نامشخص در طرابلس اجرا نمود .   در کنار بروزرسانی های پیش گفته شده ، شرکت صنایع هوایی ایران ، از سال 2011 ، کار بر روی دو فروند C-130E را برای تبدیل به  گونه KC-130 آغاز نمود ، ولی کاهش شدید بودجه ، موجب شده تا هدف اصلی این پروژه که همانا تجهیز هرکولس ها به دو غلاف سوخت رسانی جدیدBEECH 1080 که قابلیت سوخت رسانی به تامکتها و فانتوم های نیروی هوایی را دارد ، به تاخیر بیافتد .         جنگ علیه تروریسم   هنگامی که گروه تروریستی داعش ، در ژوئن 2014 ، بخش بزرگی از استان الانبار را تحت سیطره خود گرفت و بغداد را مورد تهدید قرار داد ، جمهوری اسلامی ایران ، نخستین کشوری بود که به دولت وقت عراق ، برای جنگ علیه تروریسم وحشی پدید آمده ، یاری داد . دو ماه پس از این جریان ، حاکمان منطقه خودمختار کردستان عراق ، از تهران درخواست پشتیبانی نمودند ، چرا که ترویستهای داعش ، بخشی از روستاهای نزدیک به اربیل را اشغال نموده که این خود موجب ایجاد یک تهدید جدید علیه آنها شده بود . با وخیم شدن شرایط ، نیروی هوایی ارتش برای کمک و کاهش سطح تهدید ، با استفاده از یکفروند  Boeing 747-2J9F و یکفروند 747-131F  کمکهای امدادی را به عراق ارسال نمود ، در حالی به شکل همزمان ، هرکولس ها با یک ماموریت  محرمانه ، ( پرنده های اسکادران یازدهم ترابری تاکتیکی )   بخشی از سازمان رزم تیپ 65 هوابرد نیروی زمینی ارتش را به اربیل ، یعنی جایی که  نیروهای پیشمرگه کرد و یگانهای ویژه ارتش عراق ، مشغول نبرد برای تصرف سد موصل ( در بازه زمانی 16 تا 19 اوت  2014) بودند ، منتقل نمود .   در ادامه سریال نبرد علیه داعش و  با فرارسیدن اکتبر 2014 ، یکفروند هرکولس نیروی هوایی از مبداء پایگاه یکم تاکتیکی ، یک یگان از تیپ 65 وِیژه هوابرد را برای کمک به  ارتش عراق به " بیجی" ، یعنی جایی که طرفهای درگیر ، بشدت بر سر تصرف پالایشگاه نفت مشغول نبرد بودند ، به این کشور منتقل کرد که این نبردها  تا نوامبر 2014 به طول انجامید .           با آغاز سال 2015 ، گروه های مسلح شورشی که اینک قدرت تازه ای یافته بودند ، دست به یک تهاجم سراسری در جبهه شمالی و شمال غربی زدند تا لاذقیه و طرطوس را از کنترل  نیروهای ارتش سوریه خارج سازند ، اما با ورود یگانهای ارتش روسیه ، دو کشور ( ج.ا. ایران و فدراتیو روسیه )  یکسری حملات برنامه ریزی شده را برای خنثی کردن این تک غافلگیرانه  به انجام رسانده ، چنانکه اسکادرانهای بال ثابت نیروی هوایی روسیه ، به همراه بالگردهای رزمی با پشتیبانی از واحدهای زمینی سپاه قدس ، واحدهای تیپ فاطمیون و بخشهای از واحدهای شیعه عراقی ، شبه نظامیان حزب ا.. و یگانهای ارتش سوریه ، موفق شدند تا جلوی پیشروی مسلحین را گرفته و آنها را متوقف کنند .           C-130  نیروی هوایی  ارتش در سوریه .شماره سریال 8517-5 . بدون پرچم و علائم استاندارد      در نتیجه ، میان 13 تا 15 اکتبر 2015 ، 3500 نفر از واحدهای طرفدار اسد ( واحدهای ایرانی ، عراقی ، افغانی ) از تهران ، توسط پنج   فروند پرنده  ترابری  ( یکفروند IL-76TD  نیروی هوایی ارتش ، دو فروند IL-76TD سپاه و دو فروند IL-76MD نیروی هوایی روسیه ) به سوریه انتقال یافتند . نیروی هوایی ارتش برای پشتیبانی رزمی از این نیروها ، دو فروند هرکولس را اختصاص داد تا مشکلی از بابت کمبودها ، پدید نیاید . نکته جالب توجه این است که این پرنده ها ، صدها نیروی سپاه بدر را از دمشق به حلب منتقل کردند تا در نبردهایی که از اکتبر تا دسامبر همان سال بوقوع پیوست ، شرکت جویند .   با این وصف ، شدت گرفتن درگیری ها در سوریه موجب شد تا نیروی هوایی ارتش ، پرنده های بیشتری را برای اجرای ماموریت در سوریه ، اختصاص دهد ، چنانکه اسکادران 72 تاکتیکی ، یکفروند هرکولس خود را در کنار دوفروندی که از قبل بدین منظور اعزام شده بود ، برای اجرای ماموریتهای بارریزی بشر دوستانه ( مواد غذایی ،سوخت ، دارو ) به 200 هزار نفر از ساکنان دیرالزور که در یک بازه زمانی دوماهه ( 29 ژانویه تا 5 فوریه ) در محاصره داعش قرار داشتند ، بکار گرفت .   اما با ورود عناصر مرتبط با بخش " برنامه جهانی غذا " وابسته به سازمان ملل ، ماموریتهای غیر نظامی هرکولس ها کاهش یافت و بخش مهمی از پرواز ها به ارسال سلاح و مهمات به واحدهای تحت محاصره ارتش سوریه  در فوعه و کفریا ، محدود گردید .    ادامه دارد .......................     پی نوشت :   1-انتظار می رود در صورت بازنشر این مطالب ، تمامی متن به همراه لینک فعال انجمن میلیتاری  در انجمن ها و وبسایتها ، ارائه گردد .    2- جای تعجب هست که علیرغم این همه مزیتهای استراتژیک و تاکتیکی موجود در ذات نیروی هوایی ، همچنان تجدید سازمان ساختاری و سخت افزاری این نیرو ، در محاق قرار گرفته و توجهی بدان نمی شود .
  8. با سلام     خدمه فنسر سانحه دیده نیروی هوایی ارتش   آرزوی سلامتی برای این عزیزان و همه پرسنل خدوم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را از خداوند بزرگ  مسئلت  داریم     پی نوشت :   پچ مورد استفاده روی سینه عزیز سمت چپ ، احتمالاً برای اسکادران های فنسر ارتش هست ، کسی از دوستان تصویر واضحی از این پچ دارد ؟؟؟   با تشکر از دوستان عزیز در انجمن رهروان ارتش
  9.   اصل اساسی ، رعایت اصول حفاظت گفتار در همه موارد هست ، برفرض مثال ، از موردی هم اطلاع داشته باشم ، حق اطلاع رسانی وجود ندارد  . ضمناً سخت افزار نیرو مشخص هست مگر اینکه جنابعالی به مانند یکسری از عزیران ، اعتقاد داشته باشید که IRIAF ، فلانکر و فاکس هاوند و ... دارد ولی آنها را پنهان کرده و نشان نمی دهد که مشخصاً از همان ابتدا رد شده محسوب می شود .        دوست عزیز    این فرموده شماست : "ضمنا با توجه به فرسایش هرکولسها استفاده از پیشران جدید و در نتیجه توان بیشتر و شتاب بیشتر اولا بسیار برای بدنه خطرناک است ثانیا نیاز به برنامه ریزی مجدد سیستمهای کنترل سوخت و سرعت و ابزار دقیق کنترل موتور دارد"   حالا این را فرمودید : " جناب فرسایش بدنه و موتور با هم اتفاق میفته . اگر سرعت استاندارد و معرفی شده توسط شرکت سازنده رو داشته باشیم قطعا بدنه هرچند فرسوده میتونه بر توان موتور غلبه کنه ."   نتیجتاً کدام یکی را باور کنیم ؟؟؟ آیا بدنه فرسوده تاب تحمل توان خروجی پیشرانه جدید را دارد یا خیر ؟؟    شاید  احتمال 0 کردن عمر ساختار اصلی و بدنه هرکولس ها در نیرو یا صنایع هوایی وجود داشته باشد ، در نتیجه بدون اطلاعات موثق ، همه گفته ها صرفاً حدس و گمان هست .         پی نوشت :   وقتی نیرو بتواند ، در این آشفته بازار تحریم تسلیحاتی همه جانبه ، برای 707 های سوخت رسان ، پیشرانه  نو  تهیه کند ، بعید هست که تهیه پیشرانه برای هرکولس ها که به مراتب اهمیت بیشتری دارند ، دردسر آفرین باشد 
  10. سلام علیکم      فرماندهان مشهور نیروی زمینی "   فیلد مارشال فئودور فون بوک /  جرج فون کوخلر / گونتر فون گلوکه / گرد فون رونشدت / ویلهلم ریتر فون لیب / پاول لودویک  اوالد فون کلایست / والتر فون بروخیچ / آلفرد یودل / ویلهلم کایتل /     البته کسلرینگ هم با ارفاق در این رده قرار می گیرد ، چون به شکل رسمی ، افسر لوفتوافه محسوب می شد 
  11. به رسم مسلمانی  " سلام علیکم"     نکته نخست : یکی از ویژگی های  غیر متناسب ما ایرانی ها ، " عجول بودن" در گفتار و رفتار و... " هست وشاید یکی از دلایل عدم پیشرفت هم ، همین باشد . شاید اگر منتظر بخش دوم و پایانی می بودید ، پاسخ خودتون را دریافت می کردید .    نکته دوم : بخش اول و دوم این متن ، همانطور که از بخش انتهایی پست نخست معلوم هست ، " ترجمه مقاله نویسنده " بشمار میرود و نه نظر شخصی بنده ( البته در حوزه فنی ) ، در نتیجه ادعای پیشرانه جدید را باید از خود ایشان سئوال بفرمایید .    نکته سوم : عبارت "پیشران جدید " برگردان این جمله "its acceleration is greatly improved thanks to the zero-timed engines" . حالا اگر سواد بنده اجازه دهد ، دو واژه zero-timed engines هم به معنی پیشرانه جدید و یا پیشرانه اورهال شده می توانیم معنی کنیم  که به نظرم معنی نخست ، به واقعیت نزدیکتر یود ، هرچند در بخش دوم ، مطلبی وجود دارد که معنی دوم " اورهال پیشرانه " را بیشتر به واقعیت تبدیل می کند . هر چند با توجه به دسترسی به بازار سیاه یا طرفهای دست چندم حاضر در بازار تسلیحات و  قطعات هواپیما  ( کاری بیشتر از 3 دهه برای عملیاتی نگاه داشتن  پرنده های نظامی مشغول انجام آن هستیم ) خریداری پیشرانه صفر کیلومتر بعید هم نیست ، هر چند سند معتبری در این زمینه وجود ندارد .          اگر فرض را بر فرسودگی هرکولسها بگذاریم ، ناوگان این پرنده ها سالها پیش باید زمین گیر می شد ولی علیرغم حوادث تلخ ، ظاهراً بیشتر ناوگان هنوز سرپاست و این نشاندهنده  توانایی های بالقوه و بالفعل در مجموعه صنعت هوانوردی ما است ، در نتیجه  وجود هر احتمالی ( با توجه به اینکه هیچ گریزی برای نوسازی ناوگان ترابری نظامی حداقل تا حال حاضر وجود ندارد )  را باید در نظر داشت        اگر متن را با دقت مطالعه کرده باشید :   "بطور مشخص ، بدلیل تنگناهای موجود ، صنایع هوایی ایران ، برای حل یکسری گلوگاه های حساس ، قرار دادی را بایک شرکت اندونزیایی منعقد نمود تا مشکلات اتصال و ارتباط میان نمایشگرهای چند کاره را با پیشرانه برطرف نماید .   و این جمله :   ولی برخی از خدمه هنوز به این تجهیزات جدید اعتماد ندارند و هنوز از تجهیزات قدیمی استفاده می کنند          اصولاً صنعت هوانوردی حداقل در یک نگاه بدبینانه  ، مترداف حادثه هست ، چون هیچ ساختار مهندسی ( حتی در یک کشور پیشرو به مانند ایالات متحده ) نمی تواند همه متغییرهای احتمالی را پیش بینی کند .    " در صورتی که زمان دارید ، یکسری حوادث پرنده های کارگو C-47 را در دهه 60 میلادی بررسی کنید که چه عامل بسیار ساده و پیش پا افتاده ای ، موجب 3 حادثه مرگبار گردید و فقط آخرین حادثه با خوش شانسی خلبان ، به یک سقوط کنترل شده منتهی و علت آن کشف شد ."        خلبان ناشناسی که پاراگراف آخر پست نخست ، از قول ایشان گفته شده ، ظاهراً مشکلات را واضحاً بیان کردند . ( فرض بر این که این گفته ها مبنای حقیقی داشته باشند )          در این زمینه اطلاعات خاصی ندارم . هر چند در خصوص ماموریتهای برون مرزی هرکولس ها به غیر از یکسری مطالب پراکنده که مستند هم نیستند ، ظاهراً مطلب خاصی وجود ندارد ، چرا که شخصا" بسیار علاقه مندم در خصوص ماموریتهای گونه RC-130H در سالهای قبل از انقلاب اسلامی علیه اتحاد شوروی ، اطلاعاتی داشته باشم .    ولی متاسفانه  حداقل یکی ازاین هرکولس ها ، با یک تیر موشک آکرید فاکس بت عراقی در  15 آوریل 1988  هدف قرار گرفته و ساقط شده .   http://www.military.ir/forums/topic/29494-ناگفته‌های-سقوط-هواپیمای-سی-۱۳۰-فرماندهان-ارتش/?p=470347     پی نوشت :   این را هم در نظر داشته باشید که IRIAF بیشتر از 3 دهه است که هیچ فناوری جدیدی را در سازمان خودش وارد نکرده ، کیفیت تجهیزات ، همان تجهیزات دهه هفتاد میلادی هستند با تغییرات اندک و صد البته کمّیت پایین تر (این یعنی یک عقب ماندگی فناورانه  3 دهه ای که اگر نگوییم فاجعه ، در حق آنچیزی که  قدرت هوایی نامیده می شود ، جفا کردیم )  فرسایش یک جنگ 8 ساله ، در کنار اتفاقات چند ماهه نخست جنگ ، ساختار این نیرو را دچار آسیب های جدی کرده که حداقل تا حاضر ترمیم نشده ( خریدهای دهه 70 شمسی را اصولاً جزء آمار قرار ندهید ، چون نه بلحاظ کمیت و نه بلحاظ کیفیت ، در محاسبات قرار ندارند ) ، در نتیجه از این نیرو ، در کنار یکسری مسائل ( که بدلیل ماهیت حاشیه ای فراوان قابل طرح نیستند )  متاسفانه باید با داشته هایش گذران کند که وضعیت هرکولس ها هم در همین ردیف قرار دارد . والا چه کسی هست که اطلاع نداشته باشد ، با همین روند ، حفاظت از آسمان ج.ا.ایران ، ثانیه به ثانیه و روز به روز در مقابل تهدیدات منطقه ای ( و نه فرا منطقه ای ) سخت تر و غیر ممکن تر می گردد .   این سطور تلخ هست ، ولی واقعیت دارد . وظیفه ما هم نقد محترمانه است . حالا یا شنیده می شود یا شنیده نمی شود . در هر صورت وظیفه را انجام دادیم و می دهیم .
  12. سلام علیکم     لیست تصویری تسلیحات استاندارد ورماخت ، شامل نیروی زمینی ، هوایی ، دریایی ، اس .اس و فولکستروم  .   https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_World_War_II_firearms_of_Germany   برونینگ 9 م.م هست که بعنوان سلاح کمری در وافن اس. اس و واحدهای چتر باز ژنرال کورت اشتودنت استفاده می شد .     این تصویر احتمالاً در جریان نبرد دوم آردن گرفته شده     پی نوشت :   انصافاً و به دور از هر گونه حاشیه ، سرافزار و تجهیزات انفرادی که  واحدهای ورماخت تا سال 1944 در اختیار داشتند ، تقریباً در میان ارتشهای درگیر همتا نداشت . گفته می شود ، ارتش ایالات متحده ، استاندارد تجهیزاتی و تاکتیکی واحدهای چترباز (بویژه لشکر 82 هوابرد ) را از واحدهای آلمانی اقتباس کرد .   با این حال و علیرغم طرح های جالب آلمانی ، کلت M1911 یک دنیای دیگری برای خودش دارد :winking:
  13.   علی الظاهر بنده را با سخنگوی وزارت دفاع یا اداره تبلیغات دفاعی ستاد کل اشتباه گرفتید    جمله را دوباره مرور می کنیم :   موضوع این تاپیک احتمال نصب رادار ملی روی تامکت هست و نه امکان سنجی ساخت ، در نتیجه مباحث را در چهارچوب موضوع ادامه دهید .   وقتی واژه احتمال را در جمله مطالعه می کنید ، باید متوجه شوید که منظور چه چیزی است . ضمناً تاپیک را از ابتدا مرور کنید تا متوجه شوید که منشاء این خبر چه چیزی بوده     علاوه بر  آن پست های ارزشمند و روشنگر جناب EMP را در همین تاپیک با دقت مرور کنید :   http://www.military.ir/forums/topic/29096-نصب-رادار-ملی-بر-روی-f-14/?p=439532   http://www.military.ir/forums/topic/29096-نصب-رادار-ملی-بر-روی-f-14/?p=439599   http://www.military.ir/forums/topic/29096-نصب-رادار-ملی-بر-روی-f-14/?p=439739   http://www.military.ir/forums/topic/29096-نصب-رادار-ملی-بر-روی-f-14/?p=496777   ضمناً سالها پیش شایعه نصب رادارهای چینی روی تامکت پخش شد ، یک زمانی هم یک چیزهایی می گفتند و یک تصاویر را بعنوان سند و مدرک پخش کردند که بعداً معلوم شد همه آنها زاییده تخیلات هست .    نتیجتاً به جای اینکه کاربران را بازخواست کنید ، پستها را با دقت بیشتری مطالعه کنید   
  14. سلام علیکم     اگر دوستان بخودشون زحمت داده و آرشیو غنی میلیتاری را جستجو کنند ، مطالب ارزشمندی از دوستان وجود دارد که  مسائل را تا حد امکان تشریح نموده است و نیازی به تکرار مکررات نیست   f-14orf-15 از دوست عزیز جناب آرش   تامکت یا ایگل ، مساله این است از دوست عزیز جناب ماوریک   پی نوشت :   موضوع این تاپیک احتمال نصب رادار ملی روی تامکت هست و نه امکان سنجی ساخت ، در نتیجه مباحث را در چهارچوب موضوع ادامه دهید .
  15. سلام علیکم    این تصویر ، عزیز دل برادر ، کابین جلوی تامکت نیروی دریایی ایالات متحده است      این هم تصویری که در پستهای قبلی قرار داده شد        حالا سئوال این هست ، دو صفحه پستهای غیر مربوط ارسال شد ، تا چه نتیجه ای گرفته شود ؟؟؟ از روی تصویر مشخص هست که رادار بومی استفاده شده ؟؟    حداقل قبل از جدالهای بی معنی ، تاپیکهای ارسال شده در انجمن را مطالعه بفرمایید تا مجبور به  برخورد نشویم !!!!   وقتی اطلاعات موثقی وجود ندارد ، آن هم در مورد جنگنده ای که  از سال 1974 تا حال حاضر جنگنده خط مقدم  نیروی هوایی است (42سال  icon_eek ) چرا  وقت دیگران تلف می کنید !!!!   پی نوشت : مشخصاً هم ، همگی اطلاع دارند که افشاء اطلاعات طبقه بندی شده ، بطور کامل ممنوع هست 
  16. با سلام   گارد پلنگینه پوش     هایله سلاسی ، امپراتور !!! سابق اتیوپی ، علاقه زیادی به حفظ ظاهر داشت و برای نشان دادن ابهت مقام خود ، پیوسته بچه شیری را زنجیر کرده  و زیر تخت خود نگاه می داشت . با این حال یکی از عجیب ترین کارهای وی ، تشکیل یک گارد پلنگینه پوش از سربازان قد بلند ، نیرومند و بزن بهادر بود که تصویر فوق ( سروان گارد ) از افسران آن بشمار می رفت . این نظامیان ، همیشه پا به پای هایله سلاسی حرکت کرده و با ابهت و طمطراق و هیمنه خود ، چشم دوست و دشمن را می ترساندند . افسری که این یونیفرم را بر تن می کرد ، می بایست کمربند سیاه رزمی (کاراته) می داشت . این افسران دارای شان زیادی در جامعه آن روزهای اتیوپی بودند و از خودروهای گرانقیمت و ویلاهای شخصی در کنار دریای سرخ بهره می بردند ، بطوریکه  هر افسر اتیوپیایی ، آرزوی دخول به گارد امپراطوری و پوشیدن یونیفرم ویژه آن را داشت . با این وصف نکته جالب اینجابود که هر کدام از نظامیان ، پس از ورود می بایست ، شخصاً پلنگ مورد نظر را شکار می کرد .
  17. سلام علیکم    عذر خواهی می کنم ، ولی وقتی دوستان 4 و اندی سال هست وقایع را دنبال می کنند ، ولی  حاضر نیستند به شکل استاندارد و گروهی روی این قضیه کار کنند ، آن وقت از سلسله مراتب بالاتر چه انتظاری دارید ؟؟؟ بارها در تاپیک سوریه این مساله عنوان شد ولی چون کار گروهی است ، عملاً به شکل خوشمزه ای واکنشی دیده نشد . این آسیب هست و تا زمانی که این موارد ساده ، حل نشود ، نه در اینجا اتفاقی می افتد و نه در مراجع بالاتر 
  18. سلام علیکم     البته این مساله ای که فرمودی کاملاً درست هست با این حال ما در اینجا با دو مفهوم سرو کار داریم : آینده کوتاه مدت // آینده بلند مدت // با توجه به این دو مفهوم ، آن را بر اساس یک تجربه تاریخی بررسی می کنیم   ارتش ایالات متحده ، در جنگ ویتنام ، به مانند شرکتهای مشهوری نظیر "جنرال موتورز " طور کامل برای درگیر شدن بر اساس جنگ موج دومی سازماندهی شده بود و به مانند این شرکتها برای اجرای عملیات انبوه و متمرکز و خطی ( که شاخصه آن وجود صرفا" ارتباط از بالا به پایین بود ) سازماندهی و تجهیز می گردید .   این ارتش در مواجه با یک تهدید کاملاً ناهمتراز ( و نه نامتقارن ) تا میانه های دهه 60 ، با تمرکز روی قدرت آتش انبوه خودش ، جنگ را اداره می کرد تا اینکه فرسایش میدان نبرد به گونه ای شد ( بعنوان مثال فیلم " جوخه" را به یاد بیاورید ) که عملاً استراتژی جنگ موج دومی مبتنی بر قدرت آتش غیر هوشمند ، تاثیر خودش را از دست داد و جنگ به یک زد و خورد فرسایشی ( یک چیزی شبیه سوریه فعلی و البته نه به پیچیدگی شرایط آن ) تبدیل شد و تا آخر نبردها هم ادامه پیدا کرد ( هرچند موج تغییر از همان زمان در راهروهای پنتاگون ، دانشکده های جنگ ارتش و حتی در میان سیاستمداران ونظامیان محافظه کار که اصولاً با هرگونه تغییر مخالفت داشتند و جبهه ویتنام را چیزی شبیه به جنگ کره در مقیاس وسیع تر می دیدند ، آغاز شده بود و سرعت پیدا کردن آن تنها به یک جرقه کوچک نیاز داشت )    بعد از جنگ ، این ارتش که در عملاً در باتلاق شکست روحی ( که به مراتب بدتر و فاجعه بار تر از شکست نظامی بشمار می رفت )  گرفتار شده بود ولی همین شکست ، موجب رشد یک روحیه مثبت که در اینجا ما آن را افزایش روحیه خودکاوی (SELF-ANALYSIS)  می نامیم در ارتش این کشور شد .   تشریح اثرات مثبت این روحیه نیاز به مثنوی هفتاد من کاغذ دارد ، با این حال در تاپیک سوریه یک نمودار ارائه شد     خوب ، مرحله نخست : فرآیند تشخیص خطر یا تهدید هست که باید مورد توجه قرار گیرد که فی الحال ، خطر یا تهدید انتحاری هاست   در مرحله دوم : ارزیابی این خطر هست . بدین معنی که کاربران تاکتیک انتحاری در چه زمانی ، در چه شرایطی ، به چه دلایلی ، با کدام جامعه آماری ، در کدام مناطق ، و به چه شکلی آن را اجرا می کنند   این دو مرحله ، مرحله تصمیم گیری است   در مرحله سوم : فرآیند کنترل و فرماندهی فضای نبرد هست . بدین معنی که شما برای مقابله با این تاکتیک ، چه ضد تاکتیکی را باید اجرا کنید ، تجهیزات مناسب برای اجرای این ضد تاکتیک کدام هستند ؟   ( به این سئوالات تا حد امکان در پستهای قبل پاسخ داده شده )   یاد آوری : برای اجرای ضد تاکتیک با قید " باید " مدافعان ، برتری حداقلی هوایی ، برتری حداقلی اطلاعاتی را داشته باشند (بقیه موارد در حوزه فرعیات قرار می گیرد )   مرحله چهارم : اجرای بدون کم و کاست ضد تاکتیک با تجهیزات مناسب ( بدون تجهیزات  ، بهترین تاکتیکها هم نتیجه ای جز شکست ندارند )   مرحله پنجم: ارزیابی ضد تاکتیکها و بروزرسانی آنها در جریان نبرد (که این نیازمند یک سلسله مراتب هوشمند و مسلط به وقایع فضای نبرد خواهد داشت )   این دو مرحله ، مرحله مدیریت است         متاسفانه ، چنین چیزی ، حداقل در صحنه نبرد در سوریه ، امکان ندارد ، تلاشهای مجزا ، جدا از هم ، بدون هماهنگی ، بدون تجهیزات مناسب ، بدون برتری حداقلی اطلاعاتی ، صرفاً هدر دادن منابع ارزشمند انسانی است که در طولانی مدت برای جمعیت محدود علوی ها در سوریه و در یک مقیاس کوچک و شیعیان در یک مقیاس بزرگ ، یک خطر جدی است .   یکی دوسال قبل ، در تاپیک سوریه عرض شد که ماموریت حزب ا... ، خنثی کردن خطر اشغالگران قدس هست و ایجاد یک بازدارندگی حداقلی در نزدیکترین نقطه به سرزمین های اشغالی ، در نتیجه وارد شدن توان رزمی این عزیزان به سوریه در مقیاس وسیع ( و نه محدود ) موجبات تضعیف توان آن در مقابل IDF را فراهم می آورد . این مساله شاید در کوتاه مدت اهمیت نداشته باشد ، اما در بلند مدت ، و با توجه به حرکات خزنده مرتجعین منطقه ، موجب نگرانی شدید خواهد بود .     پی نوشت :   1- بخوبی می شود طیف وسیع و متنوع و خوش آب و رنگ تسلیحات مورد نیاز را در این تاپیک ردیف کرد که همه از دیدن آن غش و ضعف کنند ، اما شرایط میدانی چیز دیگری را به ما نشان می دهد . در وضعیتی که خرید تسلیحات مدرن برای ما ، حتی بر رفع نیاز داخلی امکان ندارد یا بسختی امکان پذیر هست ، تقویت مواردی که در بالا گفته شد ، عجالتاً باید در اولویت قرار بگیرد تا از تجهیزات موجودی که در کشور ساخته شد و در تبلیغات از آنها نام برده می شود ( طیف وسیع تسلیحات سنگین و پهپادها و تجهیزات کنترل/ فرماندهی و .... ) به نحو احسن استفاده گردد .   2-  به قول کاپیتان میخاییل پولنیون در فیلم " K-19" (در سکانس آغازین و هنگامی که شرایط پرتاب موشک شبیه سازی می شد و بدلیل عدم استفاده از عایق های مناسب در مدار شلیک موشک ، شبیه سازی ناموفق بود ) شما قبل از نبرد باید تکلیف این موارد را مشخص کنید .
  19. سلام علیکم      سئوال این هست که اگر در سیلابسها این مورد که یکی از صدها مفهوم در حوزه  مفهوم عمیق تر "دکترین رزم مشترک " یا joint operation doctrine   هست ، تدریس می شد ، بنده اجازه استفاده از آن را داشتم یا خیر .   همین مفهوم سه واژه ای مبین تفاوت میان ماهیت یک سازمان مسلح موج دومی با یک سازمان مسلح موج سومی  بشمار می رود که در جنگ دوم به شکل کاملاً ابتدایی ( بلیتزگریک ) و از ویتنام بدین سو ، کاملاً آکادمیک و علمی ، توسعه پیدا کرده ، دریک عملیات محدود ( گرانادا ) و  چهار جنگ (بوسنی ،   خلیج پارس 1991 ، افغانستان 2001 ، عراق 2003 ) عملاً به بوته اجرا گذاشته شده ، نقاط ضعف آن بررسی و بتدریج رفع و در بستر زمان ، در حال تکمیل شدن هست .    بنده این مساله را بیشتر باز نمی کنم ، ولی گرفتاری اساسی ما این هست که تجربه وجود دارد ، افرادی که این تجارب را پشت سرگذاشتند هم خوشبختانه حضور دارند ، بستر هم  فراهم هست ، تنها اراده تغییر باید وجود داشته باشد . این به معنی نابود کردن وضعیت فعلی نیست . تغییر باید در بستر زمان بوجود آید و براساس یک ضرب المثل قدیمی " ماهی را هر وقت از آب بگیرید ، تازه است " باید شروع کرد    نکته : متاسفانه نوع نگاه فعلی ، علوم نظامی را در دانشکده های نظامی محصور کرده ، در حالی که تجربه نشان داده ، این مساله بیشتر به کند شدن روند جریان توسعه دانش نظامی می انجامد ( بدلیل شرایط خاص سازمان های مسلح  که دستورات همیشه از بالا به پایین می رود ) بنابراین نیاز هست تا ابتدا روند تغییر پیدا کرده ، تا اثرات آن دومینو وار ، خودش را در سه سطح راهبردی ، رهکنشی و فناوری نشان دهد .    پی نوشت :   1- در حال حاضر ، عمیقاً نیاز به یک مجموعه شبیه به TRADOC ، یا بعبارت بهتر " فرماندهی آموزش و دکترین" بومی نیاز داریم ( حالا با ادغام بخش مرتبط در سپاه و ارتش ) و با ایجاد یک ید واحده ، ساختار را بتدریج از یک نیروی مسلح موج  دومی مبتنی بر کمّیت به یک نیروی مسلح کمّی / کیفی موج سومی تبدیل کنیم . این مساله به نظرم از ساخت هواپیما و تانک بومی ، حیاتی تر هست /    2- این سطور بدین دلیل در این تاپیک عرض شد که نشان داده شود ، بدون زیرسئوال بردن یا توهین به مجموعه نیروهای مسلح ، می شود به شکل کاملاً محترمانه و به دور از هر حاشیه ای ، ساختار را نقد کرد و مشخصاً این روند ، اثرات مثبت خودش را بر جای خواهد گذاشت /
  20. با سلام      ماه ها قبل این مساله در تاپیک سوریه عرض شد و بسادگی هر چه تماتر از آن عبور گردید        پی نوشت : عناصر موجود در داخل کادر سفید رنگ !!
  21. سلام علیکم      خوب ، به مساله بسیار بسیار مهمی اشاره شد . به هر ترتیب ، یکی از آسیبهای چنین تاپیکها و موضوعاتی  این است که صرفاً حول محور سخت افزار نظامی می گردد ، در حالی که فضای نبرد ، در کنار سخت افزار ، اِلمان های دیگری را هم در بر داشته و دارد که مهمترین آن حوزه پیچیده " اطلاعات رزمی " است که بطور مستقیم روی جنبه "عملیاتی " صحنه رزمی تاثیر گذار هست و گریزی از آن نیست و نخواهد بود .      1-  فلاش بک به گذشته :    جنگ دوم : مشخصاً ماوقع نبرد کورسک را همگان اطلاع دارند ، سازمان رزم ورماخت ، بزرگترین گروه  بندی زرهی خودش در جبهه شرقی را وارد میدان نبرد کرد تا روسها را در این منطقه از صفحه روزگار محو کند اما به یک دلیل نه چندان ساده ( صرف نظر از کمیت و کیقیت تانکها که طبیعتاً همان سخت افزار نظامی است ) یعنی عدم برآورد درست اطلاعاتی از توان رزمی روسها ، صحنه را باخت .    جنگ اکتبر 73 : غافلگیری سرویس ضد اطللاعاتی رژیم عبری در برآورد درست آنچه که در ذهن سعد الدین شاذلی می گذشت در کنار رقابتهای  معمول میان بخش های مختلف شبکه اطلاعات غیر نظامی و نظامی آنها ، باعث شد تا مصری ها حداقل در ابتدای امر ، ضربه سختی به  واحدهای نظامی این رژیم در صحرای سینا وارد آورند ( در کنار استفاده از موشکهای ضد زر ه و آتشبارهای پدافندی سام )     2- بطور مشخص ، هیچ  سازمان نظامی ( منظم و غیر منظم ) بی نیاز از  اطلاعات نبوده و نیست و از ابتدای مخاصمات میان آدم ها ، نقش بی بدیل اطلاعات و تاثیر آن روی  شکست یا موفقیت عملیات رزمی مورد بررسی قرار گرفته و مسلماً قرار خواهد گرفت .  البته به دلایل مختلف ، وارد شدن کامل به این حوزه مقدور نیست ولی آنچه که در حال حاضر باید مورد توجه قرار بگیرد عرض می شود      پیش فرض یکم : اصولاًاستفاده از  هر گونه استحکامات ثابت و میدان موانع ( مین / سیم خاردار و..) را از ذهن دور کنید ، چرا که فضای نبرد سوریه آنقدر سیال و متجرک هست و وضعیت جبهه چنان جابه جا می شود و عمده درگیری ها در توپوگرافی پیچیده شهری رخ می دهد که این مساله بیشتر به یک مزاحمت شبیه هست تا حلال مشکلات ( البته یکسری استثنائاتی هم وجود دارد که در حال زمان پرداختن به آن نیست )    پیش فرض دوم : برای مقابله با این تاکتیک ، در حوزه سخت افزار ، نیاز به یک پلاتفرم متحرک مسلح به یک موشک ضد زره که بسته به  موقعیت قرار گیری ، مسیر حرکت انتحاری  ، توپوگرافی منطقه (  کوهستان ، دشت هموار ، تپه ماهورها ، مناطق شهری با کشیدگی مشخص ( وجود فضای باز میان بلوکهای شهری )  ، اندازه ( وانت ، کامیون ، نفربر زرهی ، تانک و... ) و نیم رخ  ( ارتفاع خودروی انتحاری از سطح زمین ) از یک فاصله ایمن ( بازهم بسته به موقعیت استقرار عناصر خودی که حداقل میان 2 تا 3 کیلومتر فاصله خواهد داشت ) می بایست آن را مورد هدف قرار دهد ، نیاز خواهید داشت .    پیش فرض سوم : مشخصاً وجود عناصر فوق الذکر بدون در اختیار داشتن عنصر برتری ( هوا)  بصورت نسبی فایده چندانی نخواهد داشت ، چرا که برای کاهش سطح غافلگیری  نیاز دارید تا از کیلومترها جلوتر حرکت انتحاری را تشخیص و واحدهای مدافع را مطلع کرده تا آمادگی لازم را بدست آورند      پیش فرض چهارم :  همه موارد گفته شده ، بدون در اختیار داشتن اطلاعات کافی از صحنه نبرد ، عملاً با حداقل بهره وری مورد استفاده قرار می گیرند . در نتیجه :         اگر فرض کنیم سطح نخست ، به شکل حرفه ای انجام می گیرد ( کنترل / فرماندهی در سطح ستادی ) ، پس مشکل ما در حال حاضر ، معضل کمبود اطلاعات از شیوه و تاکتیکهای انتحاری در سطح عملیاتی و تاکتیکی است .      به نظرم ، شکاف حاضر در حوزه اطلاعات برای جبهه مقاومت در مقابل تکفیری ها ، منطقه مماس میان سطح عملیاتی ( آنچه که در رده ستادی تصمیم گیری می شود ) با سطح تاکتیکی ( آنچه که در فضای نیرد به وقوع می پیوندد ) خواهد بود . اگر هدف گذاری ما در سوریه ، یک هدف گذاری راهبردی و نه تاکتیکی است ، پس نیاز داریم یک تجدید نظر اساسی در این حوزه انجام دهیم . شاید با تجدید نظر در برخی نگاه ها ، ورق جنگ حداقل توازن خودش را بدست آورد    سئوال : آیا در این چند سال ، روی شیوه های انتحاری کار شده ؟؟؟ بدین معنی که داعش بیشتر در کدام مناطق ( فراوانی داده ای ) این تاکتیک را بکار برده ؟؟  به شکل جزئی تر ، تجهیزات مورد استفاده از چه نوعی بوده ؟؟؟ ( بیشتر خودروهای غیر نظامی  سبک استفاده شده یا خودروهای سنگین ؟؟)  این سئوالات ، تنها چند سئوال از صدها سئوالی است که قبل از مقابله با تاکتیک انتحاری باید پاسخ داده شود ، در غیر اینصورت ، همچنان شاهد نلفات انسانی خواهیم بود و آن گریزی هم نیست      پی نوشت :   در این سالها ، همواره کشاکشی میان چهار تعریف در خصوص جنگ در گرفته که آیا جنگ ، هنر است ؟؟ علم است ؟؟ یا دانش و یا یک سرگرمی خونین برای انسانها / علیرغم تعارف متعدد ، جنگ ترکیبی از سه مفهوم نخست به نظر می رسد . این مساله نشان می دهد که بر خلاف تصورات دهه های قرن گذشته ، حتی برای جنگیدن نیاز دارید تا جنبه های مختلف رزم را در محاسبات بیاورید تا شاهد موفقیت را در آغوش کشید .   
  22. با سلام      مبحث بسیار جذابی هست ولی یک نکته ، تعریفی که از مفهوم دفاع متحرک فرمودید ، یک مقدار با انچه که  طراحی شد و رخ داد ، مقداری متفاوت هست .    دکترین نبرد هوا- زمینی که بخشی از آن ( و نه همه  آن) استراتژی دفاع متحرک  نام گرفت ، نیازمند واکاوی بیشتر خواهد بود و هم اینک که در دهه دوم از قرن بیست و یکم قرار داریم ، نسخه های به  روز آن تهیه و اجرا شده و به شکل دائم در حال بروزرسانی با آخرین تحولات صحنه نبرد ( در شرایط رزمی متفاوت از نبردهای شهری آسیای جنوب غربی تا محیط آبخاکی شرق آسیا ) است .    استخوان بندی اصلی این دکترین ، همانطور که در تاپیک نبرد هوا- زمینی   گفته شد ،  براساس تئوری ژنرال استاری ،در اجرای راهبرد دفاع متحرک ، " نبودن در همه جا و در عین حال بودن در همه نقاط درگیری است " ، بدین معنی که هر ارتشی برای دست یابی به موفقیت می بایست علاوه بر درگیر کردن واحدهای دشمن در طول جبهه نبرد ، "ذهن فرماندهان دشمن " را نیز نسبت به جهت و هدف اصلی تهاجم گمراه نماید .   با توجه به صحنه عملیات رزمی در سوریه ، عملاً ما به یکسری یگانهای سبک اسلحه ( در عین برخورداری ازتسلیحات ضد زره ) نیازمندیم که به شکل مداوم پشتیبانی آتش هوایی و زمینی را در پشت سر خودشون داشته باشند . این مساله ، در کنار وجود اشراف اطلاعاتی روی صحنه نبرد ، به شکل نسبی تضمین کننده برتری واحدهای عمل کننده خواهد بود .   البته تاکید نخست ، وجود اشراف اطلاعاتی است . بدین معنی که فرماندهان ، از رده  دسته و جوخه تا هدایت کننده اصلی در قرارگاه عملیاتی ، می بایست نخست فلش اصلی حملات را تشخیص داده ، متناسب با آن ، واحدهای مدافع را تجهیز نموده  و دست به اقدام متقابل بزند          بعد از دستیابی به اشراف اطلاعاتی و ایجاد ساختار مناسب برای توزیع اطلاعات ( شبکه مخابراتی امن برای انتقال داده های مورد نیاز فرماندهان میدانی ) ، نوبت به پوشش هوایی 24 ساعته است که در غیاب نیروی هوایی ، این وظیفه مشخصاً به پهپادها محول می شود . در این صورت ، بدلیل وجود اشراف اطلاعاتی مناسب ، میزان غافلگیری در مقابل حملات انتحاری ، در روز و شب به شکل محسوسی کاهش پیدا می کند .    زمانی که دشمن متوجه شد ، دست برتر را در حوزه اطلاعات رزمی و پشتیبانی آتش هوایی ندارد ، آن وقت مجبور هست یا به لاک دفاعی فرورفته و یا به گونه ای عمل نماید که نتیجه آن ، از میان بردن منابع با ارزش انسانی و نظامی خودش هست . در این زمان ، وجود آتش توپخانه دقیق ، کمک کننده پیاده نظام برای ورود به مرحله اقدام متقابل خواهد بود .      نکته یک : موفقیت ارتش بعث در اجرای تاکتیک دفاع متحرک ، منوط به وجود نیروی هوایی آماده رزم ( جتهای رزمی و بالگردها ) بود که عملاً ارتش عراق این دو را در بازه زمانی مورد نظر ، در اختیار داشت . ( حمله عراق به ارتفاعات پُر برف " کچل" و " ناصر" را در همین راستا بررسی بفرمایید )    نکته دوم : دقت بفرمایید که این قضیه را از هر طرف بررسی کنیم ، به دو مفهوم خواهیم رسید و آن وجود برتری اطلاعاتی برای تشخیص درست سمت حملات در یک جبهه گسترده و برای خنثی کردن حملات در درجه دوم  به آتش هوایی موثر است .    نکته سوم : ابعاد عمومی دفاع متحرک در زمان جنگ در 7 مورد خلاصه می شد که 3 مورد آن در حال حاضر صادق هست    1- تقویت و چند لایه کردن مواضع پدافندی    2- بهره گیری از ظرفیت کامل رزمی    4- ارتقای کمی و کیفی توان اطلاعاتی      نکته چهارم : برای مقابله با این تاکتیک داعش ، ما نیاز به پذیرفتن مفهوم " عملیات مشترک " داریم         1- همکاری نزدیک میان اجزاء : نیازی به توضیح مفصل نیست ، تا زمانی که عناصر عمل کننده ، همکاری نزدیک نداشته باشند ، انتظار موفقیت ، بی معنی است و این به نوبه خود ، شروع و پایان هماهنگ را پدید خواهد آورد .   2- امتیازات تعیین کننده : همانطور که عرض شد ، اشراف اطلاعات رزمی و به تبع آن حملات هوایی مداوم    3-  تعیین مرکز ثقل  : با توجه به گستردگی جبهه ، تعیین مرکز تقل حملات و چینش برنامه ها براساس این مرکز ثقل ضروری است    4- تنظیم دقیق مراحل عملیات رزمی : مرتبط با توضیح بند شماره یک    5- حصول به روش عملیاتی مطلوب : پس از گذشت 4 سال از این جنگ ، مهم این هست که یک روش عملیاتی استاندارد انتخاب شود ، این شکلی ، منابع و تجهیزات مورد نیاز را می شود سر فرصت تهیه کرد و بکار برد    6- شیوه بکارگیری واحدهای درگیر: نیازی به توضیح نیست ، سیر روند تاپیک سوریه بخوبی نشان دهنده وضعیت بکارگیری واحدهای رزمی است و باید یک تجدید نظر اساسی در آن صورت گیرد    7 - پیش بینی دقیق محیط رزمی " ارتباط مستقیم با وجود اشراف اطلاعاتی  ( بعبارت بهتر، اطلاعات رزمی پای کار و مسلح به تجهیزات مناسب)    8- دسترسی به عمق دفاع دشمن : با توجه به شکل بکارگیری پیاده نظام توسط داعش ، روشهای موجود پاسخ گو نیست . بویژه در ارتباط با انتحاری ها .     نکته پنجم : به نظر بنده ، تاکتیک انتحاری داعش ، مساله غامض و پیچیده ای نیست ، فقط باید نوع نگاه عزیزان به صحنه نبرد مقداری تغییر کند . این تغییر اگر چه در وهله نخست و شاید مقداری سخت به نظر برسد ولی وقتی نتایج آن دیده شد ، بعید می دانم ، از ادامه آن صرف نظر گردد و مطمئناً گسترش پیدا کرد.        یادمان باشد ، در جنگ با عراق ، هر زمان جلوی عراق به بن بست خوردیم ، از قالبهای سنتی بیرون آمدیم ، نوع نگاه به میدان رزم تغییر کرد و بالتبع موفقیت هم بدست آمد .      پی نوشت :   البته شاید شوخی به نظر برسد ولی سالها پیش ، یعنی زمانی که فرصت بیشتری وجود داشت ، برای مقابله با تاکتیکهای انتحاری GLA ، تنها تولید انبوهی از پهپادهای شناسایی در جلوی خط پدافندی که گشت رزمی هوایی( CAP- COMBAT AIR PATROL )  دائم را بواسطه استفاده از جتهای A-10 در پشت سر خودش داشت ، چاره کار محسوب می شد . ممکن هست این مساله مقداری غیر قابل باور به نظر برسد ولی همین به اصطلاح بازی ، محل مناسبی برای شبیه سازی تاکتیکهای مندرج در کتب استاندارد نظامی بشمار می رفت ( البته با قبول این نکته که محدودیتهای زیادی برای اجرای کامل تئوری ها وجود داشت )  . البته این =پی نوشت را صرفاً برای کاهش سطح خشونت این پست در نظر داشته باشید . 
  23.   این تذکر را جدی بگیرید ، هیچ تعارفی با کسانی که به هردلیلی و به انحاء مختلف ، به جای نقد ، توهین کردن را در پیش گرفتند ، وجود ندارد ،   بنده هیچ مسئولیتی در قبال اینکه شما چه کسی هستید و ... ندارم ، مسئولیت بنده حفظ نظم هست و لاغیر ، همانطور که جلوی توهین های مکرر به مجموعه نیروی های مسلح ، دولت ( فعلی / قبلی ) ، نظام و ... گرفته شده    اتفاقاً برای آنهایی که مدعی دانش هستند ، باعث تاسف هست که به جز زبان توهین ، کار دیگری بلد نیستند .    اینجا نه مساله تقوایی هست و نه شخصیتهای حقیقی و حقوقی دیگر ، کامنتها و پستها در معرض دید همه هستند و  هر پستی نشان دهنده شخصیت فرد  و برآیند مطالب ، نشاندهنده شخصیت کلی انجمن و قرار هم نیست به خاطر چند کاربری که فعالیت مثبتی هم ندارند ، کل انجمن را دچار مشکل کنیم .   این مساله ، یکبار عرض شد که همه آن را مطالعه کنند .    پی نوشت :    1- نکته جالب اینجاست که سعی ما دائماً براین هست که مسئولین ، معدود کاربران پای کار و باسواد را جدی بگیرند ، بعد شاهد یکسری مواردی هستیم که همه  زحمات را بدلیل تسویه حسابهای دلقک وار سیاسی ، بر باد می دهد و مسلماً اجازه این کار داده نخواهد شد .    2- هر زمان یاد گرفتید که شان دیگران را ، حتی اگر با آنها مخالف باشید ، رعایت کنید ، انتظار داشته باشید که شان شما رعایت شود ، در غیر اینصورت ، انتظار شما کاملاً بی جاست .   3- اگر آنقدر همّت دارید و مدعی هستید ، یا ا... ، شروع کنید .   
  24. با سلام اعزام نخستین گروه از خدمه هوایی نیروی هوایی رژیم عبری به ایالات متحده         نخستین گروه از خدمه هوایی نیروی هوایی رژیم عبری در ماه آینده میلادی ، به منظور آغاز آموزش بر روی شبیه سازها و همچنین آشنایی مقدماتی با تجهیزات زمینی جنگنده جدید  این نیرو  (F-35) به ایالات متحده اعزام خواهند شد و این آموزش ها تا پایان سال جاری میلادی ادامه خواهد داشت .     به گفته فرمانده فعلی IAF ، نخستین  اسکادران جنگنده F-35I  ADIR ، با پیوستن 3 خلبان به اولین  پرسنل اعزامی به پایگاه هوایی LUKE مستقر در آریزونا و تکمیل گروه چهار نفره ، به شکل رسمی  ایجاد خواهد شد و پس از آن ، گروه بعدی که شامل 12 خلبان می شود ، با پیوستن به گروه فعلی در اواسط سال آینده میلادی ، یک دوره آموزش 100 روزه را طی خواهند نمود تا برای پرواز با جنگنده های جدید این نیرو در سرزمین های اشغالی ، آمادگی لازم را بدست آورند .   مدیر پروژه اف-35 در IAF در مصاحبه ای به تاریخ 16 ژوئن 2016 چنین گفت :   تا کنون 12 خلبان برای پرواز با این جتهای جدید انتخاب شده اند و تا سال 2018 ، بین 10 تا 15 خلبان دیگر نیز به آنها اضافه خواهند شد .  پس از اتمام آموزشهای گروه فعلی ، این گروه به محل اسکادران جدید خواهند آمد و برای چند ماه متوالی ، پروازهای عملیاتی را در محیط  شبیه سازی شده انجام خواهند داد  .     یکی از افسران اعزامی به ایالات متحده  که قرار است در قالب گروه دوم به ایالات متحده اعزام گردد ، در این خصوص معتقد است : برای ورود جنگنده های جدید به سازمان رزم IAF ، ساختمان های جدیدی در پایگاه هوایی "نواتیم" در صحرای نقب در دست احداث است  و برنامه دردست اقدام به گونه ای چیده شده است که  نیروی هوایی رژیم عبری را به سمت خودکفایی کامل در حوزه تعمیر و نگهداری ، تعمیرات اساسی  رهنمون خواهد ساخت .   موضوع ایجاد زیرساختهای لازم در IAF برای خودکفایی این نیرو در تعمیر و نگهداری این جتهای پیشرفته ، نزدیک به دو سال ، موضوع اصلی مذاکرات میان این رژیم با لاکهید / مارتین بوده است . در ابتدا ، دفتر برنامه های مشترک پنتاگون (JPO) براین نظر اصرار می ورزید که IAF به مانند سایر خریداران اف-35 ، صرفاً تعمیر و نگهداری را در رده دپویی و صحرایی و اقدامات نظارتی متعارف بدست آورد   . با این وصف ، با توجه به روند رو به رشد بحران های منطقه ای و احتمال محدود شدن ترافیک هوایی در زمان جنگ برای اجرای پشتیبانی های لازم از سوی شرکت سازنده ، به شکل خاص ، لاکهید مارتین  ایجاد زیرساختهای لازم برای تعمیر و نگهداری این جنگنده را در سرزمین های اشغالی ، بر عهده خواهد گرفت .     جک کرایسلر ، جانشین  بخش بازاریابی اف-35  می گوید :    دفتر برنامه ریزی مشترک پنتاگون و کشورهای شریک پروژه ، با دقت تمام ، مراکزی را در آمریکای شمالی ، آسیا و اروپا به منظور انجام چک لیستهای دوره ای بدنه و پیشرانه  در رده دپویی ایجاد نموده اند . با این وجود ، آنچه که برای IAF در نظر گرفته شده ، طور خاص ، چیزی فراتر از تعمیرات صحرایی  معمول خواهد بود . یک افسر ناشناس نیروی هوایی رژیم عبری در این باره  می گوید : تا آنجا که به نیروی هوایی مرتبط هست ، موضوع خودکفایی در پشتیبانی و تعمیر و نگهداری  موضوعی حل شده بحساب می آید و به شکل نسبی ، 80 تا 85 درصد تعمیرات در زیرساختهای پشتیبانی IAF صوت خواهد گرفت .       به اعتقاد وی ، تا کنون اطلاعات ویژه ای در خصوص چگونگی اجرای این روند در سالهای نخست منتشر نشده است ولی از شواهد چنین برمی آید که این مساله در کوتاه مدت اتفاق نخواهد افتاد و یک فرآیند زمان بر خواهد بود . آنچه که مهم است ، ایجاد قابلیت تعمیر و نگهداری  در طولانی مدت و بدون وابستگی به شرکت سازنده است .   به گفته این نظامی ، IAF در نظر دارد تا مجموعه سیستم تمام خودکاراطلاعات  پشتیبانی  شرکت لاکهید مارتین (ALIS) را که یک شبکه اتوماتیک خدمات رسانی به کاربران این جت رزمی به منظور برنامه ریزی برای تعمیر و نگهداری است را بخدمت گیرد .   با این وجود ، با در نظر گرفتن خطرات ناشی از ایجاد وقفه در ارسال  قطعات یدکی در زمان جنگ ، دو طرف در حال برنامه ریزی جهت تولید محدود قطعات حیاتی در داخل سرزمین های اشغالی هستند .در همین حال ، مدیر پروژه F-35I به این نکته اشاره می کند که IAF ،  تعداد قابل توجهی از پرسنل خود را به پایگاه هوایی اگلین اعزام نموده تا با طی دوره های 2 تا 4 ماهه ( بسته به حوزه تخصصی ) آموزشهای لازم را طی نمایند .     پی نوشت :   زمان به ضرر ما در حال گذر هست ( حداقل در ظاهر امر ) ، بدون شک ، فارغ از گرفتاری ها موجود ، باید به نوسازی ساختاری و سخت افزاری نیروی هوایی همّت گماشت .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم :MR9
  25. با سلام          یکی از ابزارهای 4 گانه سیاست خارجی ، دیپلماسی نظامی است که عمدتاً در 5 روش مشخص و پذیرفته شده استفاده می شود      1- استراتژی تهدید مستقیم : ( راهبرد بازدارندگی :DETRENCE)    این راهبرد به دو شرط قابل استفاده است :   الف- هدف از اهمیت بالایی برخوردار نباشد    ب-  منابع هم در دسترس و فراوان باشد . ( تنها تهدید به استفاده از سلاح می توانددشمن را وادار به قبول شرایط وادار سازد)   ----------------------------------------------------------- 2 - استراتژی فشار غیر مستقیم :   الف- هدف از اهمیت بالایی برخوردار نباشد  ب- اما منابع قابل دسترس هدف از اولویت بالایی برخوردار نیست و توان لازم جهت جهت وارد آوردن ضربه کافی نیست .   -برای نیل به هدف باید از راه های سیاسی و اقتصادی + فشار نظامی -عامل زور : حداقل -عامل زمان : زیاد -عوامل روانی : بسیار مهم   S=KFWT -------------------------------------------------- 3- استراتژی گام به گام مستقیم : -هدف دارای اهمیت زیاد -آزادی عمل و منابع محدود    ( سعی می شود تا با یکسری عملیاتهای مستمر که در آن فشارهای مستقیم و غیر مستقیم با هم اعمال گردد ، هدف نهایی بدست آید . ) -------------------------------------------------- 4- استراتژی ستیز دراز مدت : -آزادی عمل وسیع و نامحدود -منابع موجود ناکافی   ( هدف ، فرسایش دشمن در ابعاد نظامی / اقتصادی و روانی تا پس از مدت زمان طولانی بتوان آن را از پای درآورد ) -------------------------------------------------- 5- استراتژی حمله همه جانبه و سریع : -آزادی عمل وسیع و نامحدود -منابع نیز بقدر کافی وجود دارد .      حالا سئوال اینجاست ، استراتژی انتخابی ما و دشمن کدام هست ؟؟؟      پی نوشت :   ببینیم می توانید بدون متهم کردن یکی از بازیگران این بحران منطقه ای ( از شورشیان مسلح تا ایالات متحده / از ما تا حزب ا... و عربستان )  مساله را تحلیل کنید !!!!!  امیدوارم    راهنمایی :   1- عناصر تعیین کننده و سپس عناصر تاثیر گذار ( که دو مفهوم جدا هستند ) را ابتدا باید جدا کنید و معین کرده و سپس به پرسش پاسخ دهید  :winking:    2-  وضعیت را فرضاً 0 در نظر بگیرید ، بدین معنی که از دخالت دادن پیش فرضهای ذهنی موجود ( در مورد ما و دیگران ) خودداری کنید که منجر به جواب  نمی شود