-
تعداد محتوا
8,988 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
1,499
تمامی ارسال های MR9
-
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
MR9 پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در اخبار تحلیلی
با سلام به تازگی مهمات سُرشی برای اینگونه پرنده های رزمی توسعه پیدا نموده که قابلیت یکپارچه سازی با پهپادها را هم دارد مهمات سُرشی ایده برای استفاده از فناوری جدید روی هواگردهای قدیمی زیاد هست ولی آنچه که اهمیت دارد ، یک برنامه ریزی هدفمند برای تبدیل به احسن نمودن هواگردهای رزمی موجود خواهد بود -
با سلام رونمایی از مهمات هوا به زمین سُرشی با سرجنگی 16 کیلوگرمی شرکت تسلیحاتی Dynetics مستقر در آلاباما ، به تازگی از یک مهمات هوا به زمین در کلاس وزنی 27 کیلوگرم مسلح به یک کلاهک جنگی به مراتب بزرگتر از مهمات مشابه در این کلاس وزنی ، که تاثیری همانند سرجنگی مهمات کلاس وزنی 50 کیلوگرمی لاکهید/مارتین AGM-114 هلفایر را ارائه می نماید ، رونمایی نمود . با حصول اطلاع فرماندهان عملیات ویژه ارتش ایالات متحده از چنین مهماتی ، بسرعت یک قرار داد 11.6 میلیون دلاری در اوایل ماه ژوئن 2016 برای ادامه برنامه توسعه مهمات سُرشی کوچک (SGM) تا قبل از ایجاد پتانسیل لازم برای تصمیم گیری برای تولید انبوه آن در سال آینده ، با این شرکت به امضاء رسید . براساس اطلاعات منتشر شده از سوی شرکت سازنده ، مجموعه تحقیقاتی این شرکت ، برای چندین سال بر روی مهمات سُرشی قابل پرتاب از روی لانچر که سرجنگی آن به شکل خاص سنگین تر از کلاهک 9 کیلوگرمی مهمات ضد زره هل فایر بشمار می رود ، سرمایه گذاری نموده است . با این حال ، بدلایل مختلف ،پیمانکاران از سرمایه گذاری برای تولید آن اجتناب نمودند و به همین دلیل ، این مهمات جدید ، با حجم نسبتاً پایین در خط تولید قرار گرفت. با این وصف ، چنین شرایطی موجب شد تا توسعه این مهمات در دستور کار شرکت قرار گیرد . این شرکت برای 40 سال ، درگیر توسعه طیف متنوعی از مهمات رزمی بوده و به شکل خاص ، بالکهای کنترلی مهمات هوا به زمین ساخت بویینگ و یا تولید مهمات هوا-سوخت را برای نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، بر عهده داشت . برای پاسخ گویی به نیاز نیروهای مسلح به یک مهمات سُرشی جدید ، پیکربندی این مهمات به شکل ماژول های جداگانه شامل سرجنگی ، بخش دُم و بال که مستقیماً به کلاهک متصل می شود ، تعریف شده است که این پیکر بندی ، موجب می گردد تا مهمات فوق توانایی حمل یک سرجنگی ترکشی 16 کیلوگرمی را با قابلیت تنظیم ارتفاع ، بدست آورد . به گفته سخنگوی این شرکت ، وجود خط ارتباط داده ای پیشرفته در این مهمات ، آن را قادر می سازد تا با سایر مهمات هوشمند شلیک شده در منطقه نبرد ، به مبادله اطلاعات بپردازد . وجود دو نیم بال در این مهمات سُرشی ، یک ویژگی خاص که همانا قابلیت دورایستا بودن و تغییر مسیر در زمان دلخواه را به آن می دهد . این مهمات جدید به یک گیرنده پیشرفته GPS ضد جمینگ نیز مجهز می گردد. علاوه برآن ، این حسگر که گونه ارتقاء یافته مجموعه WGU-59/B شرکت BAE سیستمز بشمار می رود از روی مهمات APKWS الگوبرداری شده و برای افزایش دقت اصابت ، یک جستجوگر لیزری با چهار خروجی در بخش جلویی آن تعبیه می گردد . با ارتقاء های صورت گرفته بر روی این مهمات ، گونه پیشرفته آن ، برای نخستین بار در پرنده های خط مقدم AC-130U مورد استفاده قرار خواهد گرفت که هر هواپیما به یک لانچر لوله ای مسلح خواهد شد . این برنامه در آینده روی سوخت رسانهای KC-130 و تیلیت روتورهای MV-22 نیز اجرایی می گردد.با توجه به قابلیتهای این مهمات جدید ، شرکت سازنده در نظر دارد تا با استفاده از غلافهای GBU-71 ، این جنگ افزار را با پهپادهای MQ-9 نیز یکپارچه نماید . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
با سلام شلیک نخستین موشک ضد کشتی kh-35 مونتاژ بومی ویتنام به گزارش انستیتو مطالعات استراتژیک ، ارتش ویتنام ، در حال برنامه ریزی برای شروع تولید بومی موشک ضد کشتی KCT-15که براساس موشک روسی KH-35E ( شناسه روسی :3M24E شناسه ناتو: AS-20کایاک) به منظور در اختیار گرفتن برگ برنده جدیدی در حوزه ژئواستراتژیک جنوب شرق آسیا است . بر اساس فرضیات کارشناسان نظامی این موسسه ، با تولید KCT-15 ارتش ویتنام قابلیتهای صنایع دفاعی بومی خود را تقویت خواهد نمود که البته این مساله منوط به پشتیبانی لجستیکی موشکهای 3M24E خریداری شده از روسیه خواهد بود . موسسه مطالعات استراتژیک در گزارش خود چنین درج نموده است که ویتنام ، دومین کشور حوزه آسیا و اقیانوسیه بشمار می رود که موشک بومی خود را بر اساس پلت فرم KH-35E توسعه داده ، چرا که پیش از این ، کره شمالی از یک موشک ضد کشتی جدید که بلحاظ ظاهری بسیار شبیه به گونه روسی است ، پرده برداری نمود . مهمات ضد شناور ویتنامی براساس گزارشات منتشر شده ، در نتیجه انتقال فناوری از سوی روسها ، توسعه یافته است ، در نتیجه هنوز معلوم نیست که KCT-15 بطور کامل یک سلاح بومی است یا خیر ، با این حال ، نخستین نمونه از آن در اواخر سال 2015 به نمایش گذاشته شد . هم اکنون ، نیروی دریایی ویتنام ، یکی از کاربران موشک ضد کشتی دریاپایه KH-35E است که به بعنوان سلاح استاندارد ، از روی فریگیت های کلاس ژپارد ، کوروت های کلاس BPS-500 ، شناورهای PROJECT12418 ( تارانتال وی –کلاس ) و همچنین شناورهای موشک انداز کوچک ، مورد استفاده قرار می گیرد . بنا بر اطلاعات منتشر شده از رسانه های محلی ، توافق با طرف روسی ، تولید 3 گونه هواپرتاب ، دریاپایه و زمین پایه KH-35E ( بعنوان بخشی از سیستم دفاع ساحلی متحرک SSC-6 ) را شامل می شود . در همین حال برطبق گزارش موسسه صلح استکهلم ، روسیه در یک بازه زمانی 14 ساله (2015-2001) چیزی در حدود 198 تیر موشک KH-35E را به این کشور تحویل داده است . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن
MR9 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در پدافند هوایی
البته یک نقدی به این فرموده جنابعالی هست . در جغرافیای سیاسی ، یک مفهومی به اسم کد ژئوپلیتیک وجود دارد که هیچ دو کشوری در دنیا وجود ندارند که یک کد یکسان داشته باشند و شرایط فعلی یمن هم به هیچ عنوان قابل مقایسه با ما ( در حوزه موقعیت راهبردی ، برخورداری از زیرساختهای صنعتی ، وسعت ، کیفیت و کمیت نیروی انسانی و.... که همگی بعنوان شاخص های یک واحد سیاسی برای ارزیابی شرایط استراتژیک و ژئواستراتژیک و مقایسه آن با سایر واحدهای سیاسی هست ) نیست . بحث تحریم یمن و هجوم قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای به این کشور که خودش از یک انسجام سیاسی داخلی برخوردار نبود را نمی شود با تحریم های 30 و چند ساله علیه ج.ا.ا مقایسه کرد که اصولاً از ریشه این مقایسه اشتباه مهلکی است که تحلیل ها را بسمت مسیرخطرناکی پیش می برد که در نهایت موجب محاسبه استراتژیک نادرستی خواهد شد . به همین دلیل روند طرح ریزی امنیت در یک مقیاس کلان و زیر مجموعه های آن که بخشی از آن حوزه دفاعی و مباحث تاکتیکی و تکنیکی هست در ج.ا.ا با یمن بطور کامل متفاوت هست و نمی شود این دو را در یک کفه ترازو گذاشت و بیان نمود که وضعیت دو طرف یکسان هست . خوب این عبارت کاملاً صحیح هست ولی اشتباه در تحلیل در حوزه استراتژیک ( که در کشور ما کم هم نبوده ) به مانند بازی دومینو به سطح تاکتیکی و تکنیکی هم منتقل می شود و در یک نگاه ، موجب ناکامی در حصول به اهداف راهبردی خواهد شد . پیوستگی تصمیم گیری استراتژیک از سطح کلان ( دکترین ملی ) تا زیر مجموعه های آن و تقسیم بندی های پایین تر ، یک نکته را به اثبات می رساند که هراندازه نوع نگاه به پدیده ها در سطح بالا ، هوشمندانه تر باشد ، این هوشمندی به سطح پایین تر منتقل می شود و بطور طبیعی ، اگر این مساله در مقیاس دفاعی هوشمندانه تر باشد ، بالتبع ، منافع حاصل از آن در یک سطح گسترده تر قابل مشاهده است . دقت بفرمایید ، هراندازه بتوانید سامانه هایی نظیر هاوک ، اس-200 ، راپییر ، سی کت و..... را بلحاظ نرم افزاری ارتقاء دهید ، بازهم پلت فرم اصلی که یک طرح قدیمی هست برای مقابله با تهدیدات جدید کارایی لازم را ندارد . هاوک را مثال زدید ، مشخصاً از حجم تجهیزات یک آتشبار هاوک اطلاع دارید و اینکه برای استقرار در یک موضع تاکتیکی این سامانه نیاز به زیرسازی دارد که در محیط رزم قرن 21 ، این مساله غیر قابل قبول هست . بدین معنی که کشور مدافع ، با قید " باید و الزام" باید سامانه هایی را در اختیار داشته باشد تا در کنار استفاده از نرم افزارهای جدید ( فرموده شما) قابلیت تحرک لازم و قابل قبول را داشته باشد که نه هاوک و نه اس-200 چنین قابلیتی را ندارند و بدلایل مختلف بدست نخواهند آورد . ( هر چند تلاش های داحلی برای متحرک سازی هاوک قابل تقدیر هست اما به نظرم چندان با محیط رزم امروزتطابق ندارد ) مشخصاً استراتژی های کلان تغییری کمی کردند ولی این نکته را باید در نظر داشت که اگر چه ماهیت استراتژی تغییری نکرده ، اما روشهای طراحی ، تطابق آن با محیط رزم جدید ، در مقیاس ثانیه در حال تغییر هست و این غیر قابل اجتناب خواهد بود و هرکسی با این ضرب آهنگ تغییر هماهنگ نشود ، لاجرم آسیب خواهد دید . البته فرماندهان وقت ، با این فرموده جناب عباسی ظاهراً موافق نیستند . اگر چه قبول این نکته که ما در دفاع مقدس مشکل در استراتژی داشتیم ، خودش جای خوشوقتی است و امیدواری ، اما به شکل طبیعی مشکل در سطح کلان به سطوح پایین تر هم منتقل می شود ، پس با وجود مشکل در سطح راهبردی ، ما در تاکتیک و طبیعتاً در نوع نگاه به فناوری در میدان نبرد ، با اختلال مواجه بودیم و همین اختلال ، به امروز منتقل شده است ( از تجهیزات انفرادی پیاده نظام تا حوزه زرهی و نیروی هوایی و .....) حالا الزاماً منظور نیروی زمینی یک نهاد نظامی خاص نیست . هر چند تصاویر مستندی از بکارگیری انبوه این سامانه وجود دارد که با توجه به وضعیت ثبت این تصاویر ، امکان انتشار آن وجود ندارد .- 99 پاسخ ها
-
- 18
-
با سلام آغاز عملیات رزمی راکتهای هوا به زمین APKWS در اسکادران های اف-16 نیروی هوایی ارتش ایالات متحده نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، به شکل رسمی ، آغاز استفاده از راکتهای هدایت لیزری جدید ساخت شرکت BAE سیستمز را که اختصاراً سیستم تسلیحاتی پیشرفته مرگبار (APKWS) نامیده می شود را در عراق و افغانستان ، اعلام نمود . بنا بر اطلاعات منتشر شده ، این راکتهای هدایت لیزری جدید ، برای رفع نیاز فوری اسکادران های عملیاتی F-16 و A-10 این نیرو که هم اینک در مناطق آشوب زده آسیای جنوب غربی استقرار دارند ، توسعه پیدا نموده و تولید شده است و در حال حاضر و پس از یکدوره استفاده آزمایشی موفقیت آمیز ، بعنوان سلاح سازمانی مورد استفاده قرار خواهد گرفت . این سری از راکتهای هوا به زمین ، برای نخستین بار است که بر روی یک پلت فرم بال ثابت نیروی هوایی توسعه یافته ، چرا که در گذشته طیف متنوعی از این راکتها در سازمان رزم شاخه هوایی سپاه تفنگداران و بر روی پرنده های عمود پرواز AV-8B نصب و کاربرد پیدا نموده بود . مهمات APKWS ، یک کیت هدایت لیزری بشمار می رود که مهمات غیر هدایت شونده استاندارد نیروی هوایی را به یک موشک هدایت دقیق لیزری تبدیل نموده و یک دوره طولانی ارزیابی موفقیت آمیز را از سال 2012 در نیروی هوایی و شاخه هوایی سپاه تفنگداران پشت سر گذارده است و علاوه برآن ، بالگردهای AH-64 نیز به شکل گسترده آن را بکار می برند . دیوید هارولد ، مدیر پروژه سیستم های هدایت دقیق شرکت BAE ، در این باره اعتقاد دارد : کیت هدایت دقیق APKWS به گونه ای طراحی شده که قابلیت " نصب و استفاده سریع" را بخوبی به کاربرانش ارائه می دهد و به همین دلیل این کیت ، قابلیت های وسیعی در ارتقاء طیف وسیعی از راکتهای غیر هدایت شونده موجود خواهد داشت . به اعتقاد وی ، نیروی دریایی و نیروی هوایی ، با توجه به برخورداری از یک ذخیره عظیم از راکتهای غیر هدایت شونده هوا به زمین ، بازار بسیار خوبی برای تبدیل راکتهای منسوخ غیر هدایت شونده به موشکهای هدایت لیزری دقیق بشمار می روند ، در نتیجه به خدمات ما نیاز مبرم خواهند داشت . ما مطمئن هستیم که این کیت جدید ، علاوه بر ارتقاء مهمات استاندارد موجود در ارتش ایالات متحده ، کم هزینه تر و به تبع آن ، قابلیت یکپارچه سازی سریع تر با نرم افزار هدایت آتش موجود در جتهای رزمی F-16 و A-10 را دارد و می تواند نیم نگاهی به بازار جهانی کاربران جتهای اف-16 نیز داشته باشد . سرتیپ شان موریس ، مدیر برنامه تسلیحات هدایت دقیق نیروی هوایی ، مستقر در پایگاه هوایی اگلین (فلوریدا) می گوید : ورود راکتهای هدایت دقیق APKWS به سازمان رزم اسکادران های بال ثابت نیروی هوایی ، نمایشگر یک همکاری مشترک میان کاربر/ تولید کننده بشمار می رود تا در سریع ترین زمان ممکن ، نیازهای نیروی هوایی را براساس جداول برنامه ریزی شده ، رفع نماید . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 پی نوشت : 1- مشخصاً این راکت ، گزینه بسیار مطلوبی برای مقابله با تاکتیک انتحاری شورشیان مسلح در عراق و سوریه بشمار می رود و نکته جالب توجه هم در همین نکته نهفته است . 2- با توجه به اینکه احتمالاً راکتهای هدایت ناپذیر هیدرا در کشور تولید می شود ، آیا مسئولین مربوطه فکری برای تولید ، استاندارد سازی و یکپارچه سازی کیتهای مشابه برای بالگردهای رزمی موجود در کشور دارند ؟؟ امیدواریم .
-
اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس
MR9 پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار عمومی
با سلام امکان پیشنهاد فروش شناور گشت ساحلی project 22160 به عربستان سعودی براساس اطلاعات منتشر شده از سوی مجموعه کارخانجات کشتی سازی زنلنودولسک که به ام .گورگی تغییر نام یافته است ، روسیه درصدد است تا شناور گشت ساحلی project 22160 رابرای رفع نیازهای نیروی دریایی عربستان سعودی ، به این کشور پیشنهاد دهد . این شناور گشت ساحلی با هدف حفاظت از آبهای سرزمینی ، گشت زنی در منطقه انحصاری/ اقتصادی ، برخورد با قاچاق و دزدی دریایی ، اجرای ماموریتهای جستجو و نجات ، حفاظت از محیط زیست ، اسکورت کشتی ها و حفظ امنیت دریایی پایگاه های ساحلی و مناطق ویژه نظامی ، طراحی شده است . هم اینک مجموعه کارخانجات زنلنودولسک ، درحال بازاریابی برای مشتریان خارجی از طریق شرکت صادرات تسلیحات روس آبارون اکسپورت و سرویس فدرال همکاریای فنی / نظامی (FSVTS) است . طبق اطلاعات منتشر شده ، مشتری خارجی شماره 682 ، (عربستان سعودی ) احتمالاً 5 فروند شناور گشت ساحلی project 22160 را سفارش خواهد داد . گزارش سالانه مجموعه کشتی سازی فوق ، نشان می دهد که پیش نویس ویژه ای برای تهیه امکانات مورد نیاز در اوایل دسامبر 2015 به روس آبارون اکسپورت ارسال شده است . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 پی نوشت : در حالی که دشمنان ما ، سریعاً در حال مسلح سازی خود هستند ، درگیر مباحث سطحی و بی ارزشی هستیم که نه نفع فردی دارند و نه سود جمعی- 1,225 پاسخ ها
-
- 31
-
- جمهوری اسلامی ایران
- اعراب خلیج فارس
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
مقدمه : شاید از یک نگاه ، جنگ ویتنام ، عرصه آزمون سختی برای نیروی هوایی ارتش ایالات متحده که دو موفقیت غیر قابل باور را در جنگ دوم جهانی و جنگ کره بدست آورده بود ، بشمار می آمد . علیرغم خوشبینی های نخستین وبرتری هوایی این نیرو ، با ورود سامانه های توپخانه ای و موشکی کمونیست ها به عرصه رزم هوایی ، شرایط استراتژیک جنگ تا حد زیادی تغییر نمود و این مساله ، فرماندهان نیروی هوایی ارتش آمریکا را وادار کرد تا با دقت بیشتری از توان هوایی خود استفاده نمایند . شکستن سخت ترین گردو : با این وصف ، یکی از سخت ترین اهداف برای این طراحان عملیات رزمی نیروی هوایی ایالات متحده ، مجموعه پل تان هوا در بخش شمالی ویتنام بشمار می آمد که بر روی رودخانه سونگ مای قرار داشت . این پل عظیم از یک اسکلت بتونی بسیار بزرگ که توسط شبکه قدرتمندی از خرپاهای فولادی تقویت می شد ، ساخته شده بود و عبور یک خط ریلی استراتژیک و دو جاده عریض از آن که دو مرکز اصلی ویتنام شمالی ( هانوی و بندر هایفونگ ) را به هم مرتبط می نمود، موجب می شد تا براهمیت آن افزوده گردد . در دو سوی این پل که در یکی از باریکترین بخشهای رودخانه سونگ مای احداث شده بود ، دو تپه کم ارتفاع از جنس سنگ آهک وجود داشت که در نزد خدمه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، به هام رونگ (ham rong) یا آرواره های اژدها ( dragon jaw) شهرت داشت . پل تان هوا و دو سنگ اژدهای محافظ این پل علت این نامگذاری ، ماهیت راهبردی این پل بشمار می رفت ، چرا که این موقعیت استقرار این پل عظیم الجثه ، درست در امتداد خط DMZ که در آن ، کمونیستهای ویتنام شمالی در حال جنگ با ارتش ویتنام جنوبی بودند ، قرار می گرفت و در نتیجه به یک هدف معنی دار برای حریف تبدیل می شد . علاوه برآن ، بدلیل فوق الذکر ، مجموعه این پل ، یکی از متراکم ترین شبکه های پدافند هوایی را در خارج از هانوی و هایفونگ در اختیار داشت و همین مساله ، حمله به آن را به یکی از سخت ترین حملات هوا به زمین برای نیروی هوایی تقریباً غیر قابل مقاومت ارتش آمریکا تبدیل نموده بود . نمای شماتیک شبکه پدافند هوایی ویتنام شمالی در بخش شمالی خط DMZ با این وصف ، علیرغم حملات متعددی که توسط اسکادرانهای جنگنده/ بمب افکن های اف-105 تاندرچیف از مبداء تایلند برعلیه این پل صورت می گرفت ، اما همچنان این موقعیت به شکل فعال حفظ می شد واین مساله بدان معنا بود که ، تلفات نیروی هوایی بدلیل تراکم بیش از حد شبکه پدافندی ، رشدی غیر طبیعی را می بایست تجربه نماید ، این فرآیند به شکلی سیر فزاینده بخود گرفت که تا سال 1966 ، 79 فروند پرنده رزمی بدلیل آتش شدید ضد هوایی از موجودی دارایی های نیروی هوایی کسر گردید . اختراع ، زاییده احتیاج است : برای متوقف نمودن این سیر ناخوشایند ، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، در اواخر سال 1965 ، یک پروژه محرمانه را برای اجرای یک تهاجم غافلگیرانه به پل تان هوا در ویتنام شمالی ،در دستور کارقرار داد. هدف اصلی این پروژه ، انهدام مسیر ریلی موجود در این پل بود تا ارتباط پشتیبانی ویتنام شمالی دچار اختلال جدی گردد. بدین ترتیب ، باآغاز سپتامبر 1965 ، آزمایشگاه تسلیحات نیروی هوایی (AFATL) مستقر در پایگاه هوایی اگلین ، توسعه یک مین شناور (در قالب یک سلاح با حجم کم و قدرت انفجاری بالا که فناوری آن بطور معمول در تسلیحات ضد زره مورد استفاده قرار می گرفت ) با قابلیت حمل توسط پرنده های ترابری را در دستور کار خود قرار داد. این مین دریک فاصله مشخص تا پل با چتر رها می شد و پس از رسیدن به موقعیت مورد نظر و تماس با آن ، عمل انهدام پایه های پل را اجرا می نمود . این پروژه که در دهه 60 میلادی ، به عنوان بخشی از یک طرح محرمانه با عنوان پروژه 1959 ثبت گردید ، در میان پرسنل نظامی درگیر ، با شناسه " ماه کارولینا" شناخته می شد و درنهایت منجر به تولید یک مین به قطر 6 پا و وزن تقریبی 4000 پاوند گردید که نیمی از آنرا ، کلاهک انفجاری تشکیل می داد . نمای شماتیک مین شناور پروژه ماه کارولینا از سویی دیگر ، به محض اینکه فرماندهان ستاد نیروی هوایی مستقر در اقیانوس آرام از این تحقیقات مطلع شدند ، به استفاده از آن برای تخریب تان هوا علاقه پیدا کردند ،اما بزودی دریافتندکه این سلاح جدید ، صرفاً توسط پرنده های ترابری و با توجه به شرایط رزمی منطقه نبرد ، فقط توسط پرنده C-130 هرکولس قابل استفاده است . از آنجا که دفاع ضد هوایی تان هوا بسیار متراکم و شدید ارزیابی می شد ، قرار براین شد که محموله مورد نظر ، در بخش بالایی رودخانه با چتر رها شود و توسط جریان آب به نزدیکی پل رفته و در زمان مقرر ، پل رامنهدم نماید . این سلاح توسط پرنده های ترابری C-123 و یا C-130 توسط یک چتر نجات از ارتفاع 64 فوتی رها می شد تا به آرامی بر روی سطح آب فرود آید . این مین انفجاری ، از دو فیوز مسلح کننده بهره می برد . یکی از این فیوزها ، گونه اصلاح شده فیوز مورد استفاده در موشک سطح به هوای CIM-10 بومارک ( با پوشش 70 درجه ای ) و دیگری یک فیوز مادون قرمز ( با محدوده پوشش 3 درجه ای ) بود. پرنده ترابری تاکتیکی C-123 پرنده ترابری تاکتیکی C-130E کار بر روی گونه نهایی شده این سلاح ، در اکتبر 1965 آغاز شد. بدنه این مین شناور ازجنس تمام فولاد بود که در آزمایشگاه کمیسیون انرژی اتمی ساخته شد . در کنار آن ، بخش طراحی AFATL ، مسولیت بازطراحی فیوز اپتیکی را باکمک یک پیمانکار محلی بر عهده گرفت و نهایتاً 30 عدد فیوز موشک بومارک نیز از انبار ارتش تحویل گرفته شد . با پایان یافتن برنامه ، 20 عدد مین آماده به کار و 10 عددمین آموزشی بعلاوه دستمزد پرسنل با هزینه 600 هزار دلار تولید گشت . در طراحی نهایی ، وزن هر مین به 3750 پاوند رسید و برای حمل و پرتاب آسان تر ، ابعاد آن به عرض 96 اینچ و ارتفاع 31.5 اینچ کاهش یافت . ادامه دارد ............................... پی نوشت : منابع در انتهای مجموعه معرفی خواهد شد . این مجموعه با صرف زمان ترجمه شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . :rose: مترجم : MR9 :rose:
- 10 پاسخ ها
-
- 76
-
با سلام سرافزار جدید برای خودروهای زرهی آینده کابوس وار برای تک تیراندازها در محیطهای شهری شرکت البیت سیستمز در نظر دارد تا مجموعه نصب شده بر روی هلمت (HMS) پروازی مورد استفاده در بالگردها و جت های رزمی (با تاکید بر کلاه پروازی اف-( 35 را با مجموعه سرافزار مجهز به حسگرهای ویژه ، به منظور استفاده فرمانده تانک تطبیق نماید تا بدینوسیله ، فرمانده تانک توانایی مشاهده محیط بیرونی خودروی زرهی خود را بدست آورد . به اعتقاد بوئز کوهن ، مدیر بخش تجهیزات زمینی البیت سیستمز ، این سیستم جدید که با شناسه " IRON VISION" شناخته می شود ، به نوع خاصی از حسگرهای نصب شده بر روی سرافزار فرمانده تانک مجهز است که به اصطلاح ، یک "دیوار شیشه ای محافظت شده " را برای خدمه تانک یا زره پوشهای رزمی که ممکن است در شرایط خاص رزمی ، نیاز به اجرای عملیات در شرایطی که " دریچه بسته " نامیده می شود ، داشته باشند ، فراهم می نماید . کوهن براین اعتقاد است که رزم زمینی به صورت چشم گیری در 15 تا 20 سال گذشته ، از مناطق باز به نواحی بسته و پیچیده شهری منتقل شده است و بطور مشخص ، این فناوری جدید ، عملکرد مانورهای یگان های زمینی بویژه واحدهای زرهی را در این نواحی به مراتب بهبود خواهد بخشید . وی چنین بیان نمود که این سر افزار جدید ، که فناوری بکار رفته در آن ، از تجهیزات مورد استفاده در نیروی هوایی اقتباس شده است ، به استفاده کنندگان در یگانهای زرهی این اجازه را خواهد داد که نخست ، محیط اطراف را بطور کامل زیر نظر داشته ، موقعیت خودرو زرهی را مشخص نموده و با دقت بیشتری عناصر دشمن را شناسایی و با آنها درگیر شوند .زمانی که نیروهای خودی از آتش دشمن محافظت شوند ، قادر خواهند بود تا با اطمینان بیشتری اجرای آتش نمایند و این درشرایطی است که تمایل ندارید تا تلفات غیر نظامی ، براثر اجرای آتش کور و بی هدف ، افزایش یابد . به همین منظور ، البیت سیستمز در نظر دارد تا این فناوری را در نمایشگاهی در پاریس به نمایش گذارد. براساس اطلاعات منتشر شده توسط البیت سیستمز ، فناوری توسعه یافته ، قابلیت دید 360 درجه به همراه تصاویر با وضوح بالا را با استفاده از داده های بدست آمده از حسگرهای داخلی و بیرونی نصب شده بر روی خودرو ، برای فرمانده تانک فراهم می نماید . این تصاویر تمام رنگی بوده و می تواند تا فاصله 300 متر ، عملکرد مطلوبی را به نمایش گذارد . کوهن در این زمینه اذعان دارد که این فناوری ، برای کاربران آینده نگر، بویژه فرماندهان تانک ها که عمدتاً فرماندهی واحدهای پیاده را در چنین محیطهایی بر عهده دارند این امکان را ایجاد خواهد نمود تا در یک بازه زمانی مشخص ، خود را با مفهوم عملیات در محیطهای پیچیده ، که به اصلاح ، عملیات " دریچه بسته" نامیده می شود ، تطبیق دهند . کوهن می گوید : من قبول دارم که فرمانده تانک در شرایط حاد ترجیح می دهد تا برای بررسی محیط نبرد ، سر خود را از دریچه تانک بیرون آورد ،اما زمانی که در یک شرایط پرخطر قرار دارید ، این سوال پیش خواهد آمد که آیا شما با خارج کردن سر خود از خودروی زرهی ، شانسی برای زنده ماندن خواهید داشت ؟؟؟ وی پاسخ می دهد : برای تک تیرانداز دشمن ، صرفاً چند دقیقه طول می کشد تا فرمانده تانک را با شلیک یک تیر ، به درون خودروی زرهی اش ، روانه نماید . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 پی نوشت : 1- علی الظاهر تجربه عملیات زرهی در مناطق پیچیده شهری نظیر غزه و انتشار فیلمهایی از هدف قرار گرفتن خدمه تانک توسط تک تیراندازان مسلح به سلاح های ویژه با کالیبر بالا ، موجب توسعه این فناوری شده است . 2- با توجه به این جمله " این درشرایطی است که تمایل ندارید تا تلفات غیر نظامی ، براثر اجرای آتش کور و بی هدف ، افزایش یابد " ، عملکرد IDF خلاف این مساله را نشان می دهد . 3- نکته اینجاست ، در حالی که ما هنوز بر سر خرید یا عدم خرید یک گونه خاص از خودروهای زرهی برای بازیابی توان واحدهای زرهی نیروهای مسلح ، مشغول چانه زنی هستیم، دشمن خود را برای رزم در محیطهای پیچیده ، مسلح می کند .
-
بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن
MR9 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در پدافند هوایی
با سلام سئوال این هست ، با محور قرار دادن این موضوع که تقابل آینده مورد بحث میان ما ( بعنوان یک نیروی مسلح موج دومی ) با نیروهای متخاصم ( موج سومی و بالاتر) ، هیچ شباهتی به تقابل انصارا... با حکومت شبه جزیره عربستان دارد ؟؟؟ مگر اینکه قصد داشته باشیم چیزی شبیه به شرایط سوریه فعلی را مجدداً و این بار در داخل کشور تجربه کنیم . یعنی برتری حریف را بطور کامل پذیرفته و اجازه دهیم سلطه هوایی اش را اعمال کرده و نبرد را تا نابودی همه زیرساختهای موجود به زمین منتقل کنیم . این را هم مجدداً عرض کنم ، ما با نیروی هوایی عراق مواجه نیستیم و اینکه حریف ما سالهاست دارد روی تجربیات ما در دفاع مقدس کار می کند . ( یک قلم آن پروژه 1946 که عیان شده ) فناوری موجود ما به نسبت دهه 60 شمسی ، به مراتب قدیمی تر هست ( اگر اس-300 را موقتاً کنار بگذاریم ) و در حالی که دشمن ما ، با توجه به جمیع شرایط از لبه فناوری استفاده می کند . اگر منظور این هست که خوب حرفی نیست و نباید انتظار معجزه ای را داشت . --------------- اما اگر پذیرفتیم که اِلمان های جنگ مدرن ، با آنچه که در دفاع مقدس تجربه شده ، متفاوت هست و با استفاده از قید " باید " نوع نگاه را تغییر داد والا باید منتظر عواقب ناخوشایند آن بود ( خرابی وسیع ، که به دنبالش روشن شدن نیروهای گریز از مرکز موجود را که فعلاً خاموش هستند را بدنبال دارد و.... ) این دو مورد تنها بخشی از مسائلی است که با آن روبرو خواهیم شد ( البته با قید این نکته که روند به همین صورت ادامه پیدا کرده و قصد نداشته باشیم تغییری در آن دهیم ) --------------------------------- ارائه مستندات این مساله ، نیاز به ذکر جزییات یگان بکارگیرنده آن دارد که از بیان آن معذورم ولی ذکر این مساله بسیار مهم هست که چنین چیزی متاسفانه حقیقت دارد . حالا صرفاً قضاوت با خوانندگان هست که آیا وجود چنین سلاحی ، اساساً مشکلی از ما را در حوزه پدافند هوایی حل خواهد کرد ( غیر از استفاده علیه اهداف زمینی !!!! ) البته عرض شد وقتی شما آتشبارهای خودکار در اختیار دارید ( مثالاً اورلیکن 35 م.م ) صرف هزینه برای تولید مهمات 40م.م و تعمیر و نگهداری چنین سلاح منسوخی ، برای پدافند هوایی ، آیا به صرفه هست ؟؟ در مورد توپ 88 م.م. هم صرفاً مزاحی بود با تاکید براین نکته اگر چه این توپ در زمان خودش ، شاهکار مهندسی بشمار می رفت ولی با تغییر ماهیت تهدید عملاً از رده خارج شد و به صفحات تاریخ نظامی پیوست . عین این مساله در خصوص توپ 40 م.م هم مصداق دارد . تا جایی که اطلاع دارم ، ما مدتهاست بر روی دو نهاد جدا از هم تحت عنوان " جهاد خودکفایی " در ارتش و سپاه اتکاء داریم . حالا وظیفه این بخش چه چیزی است ؟؟ صرفاً تعمیر سخت افزار موجود ؟؟؟ یا صرفاً ارتقاء سخت افزارهای موجود ؟؟؟ به نظرم فلسفه ایجاد این دو مرکز ، فراتر از دو مفهوم بالا بود . یعنی بررسی نیازهای آینده ، تهدیدات آینده و اقدام برای تعریف پروژه های مشخص برای این تهدیدات . که خوب یک بخشی با بهینه سازی آتشبارهای فعلی انجام شد ولی آیا باید به همین بسنده کرد ؟؟؟ در حالی که تهدیدات علیه ما نسبت به 28 سال پیش ، به مراتب جدی تر و نگران کننده تر هست !!! ------------------ حالا ببینیم نگاه دشمن به ما چه شکلی هست !! فاز یکم : در آینده یک مهاجم متفکر و تطبیق پذیر ، کنترل زمین را بسرعت از دشمن خواهد گرفت ( اجرای نسخه به روز استراتژی نبرد هوا- زمینی ) ، و به همان سرعت یگان هایش را برای جلوگیری از هدف قرار گرفتن توسط دشمن پراکنده خواهد نمود و صرفاً با اجرای عملیات شناسایی هوایی ، ضربات جراحی شده ای را بر پیکر باقی مانده دشمن وارد خواهد آورد . فاز دو : ایجاد یک پوشش 24 ساعته از شبکه ایمن نسبت به جمینگ همه جانبه C5ISR بعنوان یک ( چشم همیشه بیدار ) در سراسر قلمرو دشمن فاز 3 : وضعیت : " کیش " آغاز حملات مداوم استراتژیک به زیرساختهای حیاتی دشمن ( نسخه به روز شده تئوری واردن ) در این شرایط ، تمامی سلسله اعصاب واحدهای دشمن ( شبکه گِره دار کنترل و فرماندهی دشمن ) هدف قرار گرفته ( تکرار سناریوی عراق 1991) تا موجبات پراکندگی و عدم تمرکز فرماندهی دشمن فراهم شود . فاز 4: وضعیت : " مات " اجرای مانور راهبردی برای اشغال مستقیم ------------------------------ حالا برای جلوگیری از اجرای این 4 مرحله از سوی دشمن ، چه باید کرد ؟؟؟ ترکیبی از همه گزینه ها ، از اتکاء بر توان داخلی برای بهینه سازی سخت افزار موجود تا توسعه فناوری جدید ، اتخاذ یک دیپلماسی دفاعی برای ایجاد امکان خرید یا همکاری خارجی ، جلوگیری از رقابتهای نابجا ، از میان بردن موازی کاری های موجود و..... -------------------- حالا ، یا بدین مساله باور داریم که در استراتژی نظامی ما خلل وجود دارد و باید در عین استفاده از تجربه گذشته ، نوع نگاه را به ماهیت تهدید تغییر داد و تلاش کرد تا حداقل بازدارندگی را فراهم نمود ، یا اینکه همچنان بر وضعیت فعلی پافشاری نمود که ...... پی نوشت : 1- غرض از این پست طولانی و مقداری تلخ ، این بود که اثبات شود ، این امکان وجود خواهد داشت که بدون حاشیه ، پدیده مورد سئوال را نقد و بررسی گردد 2- برای داشتن یک تحلیل درست ، وضعیت را باید از نگاه دشمن هم مشاهده کرد 3- مشخصاً می شود به جای توهین به سلسله مراتب نظامی و یا بطور مرتب احساس نگرانی کردن نسبت به از دست رفتن فلان شهر و روستا در سوریه ، روی موضوعات پراهمیت تر متمرکز شد- 99 پاسخ ها
-
- 36
-
مهمات هوا به زمین مشترک agm-179 مهمات هوا به زمین مشترک AGM-179
MR9 پاسخ داد به afand تاپیک در تسلیحات ضد زره
یک تجربه جدید شلیک موشک هوا به زمین مشترک از پرنده های بدون سرنشین به گفته مدیر سیستمهای تسلیحاتی مشترک ارتش ایالات متحده ، موشک جدید تست شده ، که در نهایت جایگزین مهمات هوا به سطح AGM-114 هل فایر خواهد شد ، از یک فروند پرنده بدون سرنشین با شناسه " عقاب خاکستری" به سوی یک هدف در حال حرکت در میدان تیر ارتش واقع در " یوتا" شلیک و با موفقیت به هدف اصابت نمود . سرهنگ جیمز مور ، بعنوان مدیر اجرایی برنامه موشکی و فضایی که بطور همزمان مسئولیت برنامه توسعه موشک ضد زره هلفایر و راکتهای آزادپرتاب 2.75 اینچی هیدرا را برعهده دارد ، براین اعتقاد است که موشک هوا به زمین مشترک (JAGM) در طیف متنوعی از برد موثر ، حداقل 8 کیلومتر در یک ارتفاع نرمال توسط پرنده بدون سرنشین پریدیتور ، عملیاتی شده و آزمایشات موفقی را به ثبت رسانده است و موفق شده تا یک کامیون با سرعت 20 مایل درساعت را مورد هدف قرار دهد . نخستین تست انجام شده ، در 25 ماه مه 2016 با نصب یک تیر از موشک جدید بر روی یک پرنده بدون سرنشین انجام گردید . سرهنگ مور بر این نکته تاکید می نماید که این موشک در حالتهای مختلف رزمی به شکل موفقیت آمیز با اهداف مود نظر درگیر و آن را منهدم نموده است. درنتیجه ، انعطاف پذیری این مهمات جدید در جستجو اهداف در همه گونه شرایط رزمی ، به خلبان این اجازه را خواهد داد تا در هرزمانی اهداف را ردیابی و با آن درگیر شده و یا از انهدام هدف خودداری نماید . این انعطاف پذیری به اندازه ای است که با انجام یکسری تنظیمات ، موشک خواهد توانست به شکل کاملاً خودکار ، از درگیری اجتناب نماید . تست این موشک بر روی پهپاد عقاب خاکستری ، هفتمین سری از آزمایشات انجام گرفته روی این گونه جدید از مهمات هوا به زمین است ، چرا که قبلاً تستهای موفقی روی بالگردهای آپاچی و سوپرکبری سپاه تفنگداران به انجام رسیده است . در تابستان 2015 ، یک قرارداد 66 میلیون دلاری برای مهندسی و توسعه این موشک با لاکهید مارتین به امضاء رسیده بود و بنا بر اطلاعات منتشر شده توسط ارتش ، رقم این قرارداد می تواند تا سقف 186 میلیون دلار افزایش یابد تا خط تولید با سرعت کم این موشک به ارزش 60میلیون دلار ، برقرار گردد . طبق سخنان سرهنگ مور ، با توجه به اهداف طراحی این موشک برای انهدام اهداف ثابت و متحرک ، انتظار می رود تا نخستین سری از این مهمات در اوایل سال2018 وارد سازمان رزم ارتش شود. براساس برنامه پیش بینی شده ، ارتش در پایان سال 2017 ، به شکل محدود ، یکسری تست های پیش عملیاتی با استفاده از بالگردهای آپاچی ، انجام می دهد و سناریوهای عملیاتی گوناگونی را با آن تمرین خواهد نمود . از ماه اوت 2016 ، ارتش براین هدف است تا کیفیت نخستین سری از موشکهای تولید شده را در دو حوزه ایمنی و مرگ آوری ادعا شده توسط شرکت سازنده ، به بوته آزمایش گذاشته تا از عملکرد آن بر روی بالگردهای آپاچی و کبرا اطمینان یابد . سرهنگ مور بر این عقیده است که علاوه بر دو بالگرد فوق الذکر ، یک نامزد بالقوه برای این موشک ، پرنده بدون سرنشین عقاب خاکستری است که علاوه بر استفاده از هلفایر ، قابلیت حمل این موشک را در کنار اجرای ماموریتهای شناسایی بدست خواهد آورد . پی نوشت : 1-تجربه رزمی سوریه و عراق ، بطور کامل در این سیستم تسلیحاتی جدید که بطور مشخص برای مقابله با خودروهای انتحاری توسعه پیدا کرده ، نمود دارد . 2- همچنان تجربه موفق برخورداری از یک نیروی هوایی به روز که موجب کاهش تلفات انسانی میشود ، شاخصه اصلی رزم در قرن بیست و یکم بشمار می رود . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 -
با سلام عقاب فرود آمد .. سال 1943، یک مأمور آلمانی، «جوآنا گری» (مارش) گزارش میدهد که قرار است «وینستن چرچیل» آخر هفته را در حوالی دهکده دورافتاده «استادلی کانستیبل» در نورفولک بگذراند. «ماکس رادل» (دووال)، افسر اطلاعاتی آلمانی نیز نقشهای برای اسیر کردن نخست وزیر انگلستان طرح میکند. «هاینریش هیملر» (پلیزنس) نقشه را تأئید میکند و «سرهنگ کورت استاینر» (کین)، افسر چتربازی که بهدلیل حمله به یک ژنرال اس اس محکوم به مرگ شده، بخشوده میشود تا مجری این نقشه باشد. «لیام دولین» (ساترلند) از ارتش جمهوریخواه که قبلاً اعزام شده تا به «گری» کمک کند، دلباخته یک نوجوان محلی، «مالی پرایر» (آگوتر) میشود. خواستگار «مالی» متوجه میشود و تهدید میکند که «دولین» را لو خواهد داد اما «مالی» او را میکشد. «استاینر» همراه شانزده نفر دیگر با «دولین» ملاقات میکنند و مانورهائی را در منطقه آغاز میکنند. اما وقتی یک چترباز حین نجات یک بچه از دست میرود و درجه آلمانیاش زیر یونیفورم لهستانی کشف میشود، این نقشه برهم میخورد. مردم در کلیسای روستا محبوس میشوند، اما یکی از اهالی خود را به یک یگان آمریکائی مستقر در آن حوالی میرساند و آنان را با خبر میکند. «دولین» یک نامه خداحافظی برای «مالی» میگذارد و به هم قطارانش ملحق میشود. فرمانده عصبی رنجرها، «سرهنگ پیتس» (هگمن) پس از حملههای سرسری به دهکده کشته میشود. «گری» هدف گلوله یک آمریکائی قرار میگیرد و «سروان کلارکِ» معقول (ویلیامز)، حملهای موفقیتآمیز را به کلیسا رهبری میکند. «استاینر» و «دولین» میگریزند و بعد از هم جدا میشوند. «استاینر» شبانه خود را به خانه محل اقامت «چرچیل» میرساند، او را ترور میکند و سپس خود کشته میشود. بعد معلوم میشود که «چرچیل» واقعی در این لحظه در تهران است و قربانی، بدل او بوده است: بازیگری به نام «جرج فاستر» (دیلی) فیلمنامه منکهویتس بخشهائی از رمان پُرآوازه هیگینز را حذب کرده است. استرجس هم به جای هیجانانگیزتر کردن یک قصه سر راست، همّ خود را صرف پرداخت «شرافت» شخصیت کین (که اینجا به کاریکاتورسازی روی میآورد) کرده است. اینجا شرافت نظامی بیش از درگیری نهائی نمود دارد: آنجا که «استاینرِ» افشا شده، دستور آزادی زندانیها را میدهد (و تشکر والدین بچه نجات یافته را میپذیرد). شخصیت «دولین» هم با فداکاری و میهنپرستیاش معرفی میشود. مشکل اصلی، بازیهای مکانیکی نقشهای اصلی و باورناپذیر بودن رفتار و کردار شخصیتهاست. پی نوشت : 1- گفته می شود که تاریخ را فاتحان می نویسند و چنین نیز هست . به غیر از معدود آثار سینمایی جنگ دوم جهانی ، مابقی ، هجویات و مبالغه های کاریکاتور گونه ای در خصوص طراحی عملیات رزمی توسط ورماخت ( نکته جالب اینجاست که هرگز به اشغال استحکامات ابن امائل در بلژیک پرداخته نمی شود ) است واین پرده ضخیم ،صرفاً با جستجو و واکاوی علاقه مندان به حوزه تاریخ نظامی کنار خواهد رفت . 2- نکته مثبت این فیلم سکانس آغاز ماموریت بشمار می رود ، جایی که لوفت وافه یک فروند پرنده ترابری DC-3 با علائم کامل نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا را برای انتقال چتربازان مورد استفاده قرار می دهد .
- 212 پاسخ ها
-
- 11
-
- جنگ
- قاب نقره ای
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
دارپا/ لاکهید - مارتین ضد تاکتیک جدید برای محیط های آلوده به جنگ الکترونیک محققان نظامی ارتش ایالات متحده در حال توسعه یک برنامه محرمانه برای استفاده از پرنده های بدون سرنشین (UAV) با هدف اجرای ماموریتهای مشترک نظارت / شناسایی و همچنین ماموریتهای تهاجمی در محیط آلوده به اختلالات شدید الکترونیک ، شرایط محدودیت ارتباطات و در یک کلام ، شرایط دشوار رزمی ، هستند . مقامات موسسه تحقیقات دفاعی پیشرفته (DARPA) مستقر در آرلینگتون ( ویرجینیا) اعلام نمودند که یک قرار داد 7.4 میلیون دلاری در دو مرحله با همکاری بخش تحقیقات موشکی و کنترل آتش لاکهید/مارتین واقع در اورلاندو ، به امضاء رسانده اند که مجموعاً با شناسه برنامه تشخیص محیطی برای عملیات مشترک (CODE) شناخته می شود . برنامه فوق الذکر ، بدنبال گسترش قابلیتهای پهپادهای موجود بواسطه افزایش استقلال پرنده در اجرای ماموریت های محوله و توسعه قابلیتهای اجرای عملیات مشترک با سایر پهپادهای موجود در صحنه نبرد است که در نهایت هزینه استفاده از پلت فرم های موجود را بشدت کاهش خواهد داد و بنا بر اعتقاد مقامات دارپا ، این فناوری ها ، موجب خواهند شد تا نیازی به سرمایه گذاری برای توسعه یک پلت فرم جدید نباشد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
با سلام برنامه بریتانیا برای جایگزینی برنامه فضایی ایرباس " اسکای نت5" براساس اطلاعات منتشر شده ، انتظار می رود که تا چند هفته آینده ، بریتانیا ، نخستین گام رسمی خود را بسوی ایجاد نسل جدیدی از ماهواره های مخابرات تاکتیکی جهت استفاده نیروهای مسلح خود ، بردارد . وزارت دفاع این کشور سالهاست تا برنامه جایگزینی سیستم فعلی ( اسکای نت 5) را با یک پروژه جدید که با شناسه " خط دید فراافق آینده" (FBLOS) جایگزین نماید . در صورتی که مرحله نخست این برنامه تایید گردد ، تغییرات بزرگی در حوزه ماهواره های مخابرات نظامی و سیستم های ارتباط تاکتیکی میدان نبرد صورت خواهد پذیرفت . بخش پشتیبانی وزارت دفاع ، که با شناسه سازمان پشتیبانی از تجهیزات دفاعی ، شناخته می شود ، جداول هزینه های لازم برای آغاز به کار پروژه فوق را در اواخر ژوئن 2016به مقامات وزارت دفاع و وزارت خزانه داری بریتانیا تحویل خواهد داد. این برنامه در فاز نخست ، شامل خرید یک تا دو ماهواره مخابراتی برای پرکردن خلاء حاصل از عدم ادامه برنامه اسکای نت5 تا اتمام پروژه و به نتیجه رسیدن آن در دهه آینده خواهد بود . در مرحله ارزیابی ، وزارت دفاع ، طیف وسیعی از فناوریها و گزینه های مورد نظر را بررسی و با استفاده از مزیت ورود شرکای بین المللی در این طرح ، بدنبال دستیابی به مجموعه ای است تا از آن به شکل متعادل در برنامه های نظامی و غیر نظامی بهره ببرد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن
MR9 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در پدافند هوایی
با سلام منظور از نقش وزارت امور خارجه ، نه کاهش تنش ها ( که ماموریت اصلی آن هست ) بلکه اتخاذ یک دیپلماسی دفاعی موثر برای تهیه ساز و برگ نظامی است که در داخل امکان تولید آن نیست . مجموعه وزارت دفاع تنها متولی حوزه دفاعی نیست . تکمیل زنجیره دفاعی از سطح بخش آموزشی کشور آغاز می شود تا رده های تصمیم ساز و تصمیم گیر . اینکه برای تصمیم گیری در سطح راهبردی ، باید کل نگر بود و هر اندازه به سمت رده های پایین حرکت می کنیم ، درصد توجه به جزییات باید بیشتر گردد ، موید همین مساله است . مشکل اینجاست که ما حوزه دفاع و امنیت را صرفاً در قالب وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح می بینیم ، در حالی که قضیه فرا تر از این هست . پی نوشت : نگاه ما به خرید خارجی ، همچنان به مانند سالهای جنگ هست ، جزء جزء و از هر جایی که امکانش وجود داشت ، بدون اینکه به عواقب این شکل خریدها حتی فکر کنیم ، در حالی که تجربه نشان داده ، هر زمان به تجارب دیگران در بخش های مختلف اهمیت دادیم و راه و رسم کار مشترک و هماهنگ را یاد گرفتیم ، بیلان مطلوب و ارزشمند آن را هم دریافت می کنیم -
بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن
MR9 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در پدافند هوایی
با سلام والا قصد ندارم موجب تضعیف روحیه و مکدر شدن خاطر دوستان بشوم ، با این حال ، اطلاع ندارم که تعریف شکست از نظر دوستان چه چیزی هست !!!! نابودی کامل زیرساختهای حیاتی ، تلفات غیر نظامی بالا ، تحقیر ملی و ..... بطور مشخص ، آیا شرایط فعلی ما ، توان تحمل آن چه که بر سر یمن آمد را دارد یا خیر ؟؟؟؟ ما کشوری هستیم که بر خلاف یمن ، زیرساختهای صنعتی قابل توجهی داریم که باید از آنها در برابر تهدید دشمن حفاظت شود . سئوال این هست ، بازسازی آنها بعد از یک جنگ احتمالی ( اگر به حملات هوایی محدود شود ) تا چه اندازه ممکن هست ؟؟؟ در نتیجه بر اساس آنچه که گفته می شود ( پیشگیری بهتر از درمان است ) قبل از اینکه چنین اتفاقی بیافتد ، باید به فکر چاره بود . البته این به معنی تسلیم شدن نیست ولی وقتی با چنین سئوالاتی مواجه می شویم ، در کنار توکل بر خداوند ، باید فکر کرد ، به روز بود ، از تجربیات دیگران درس گرفت و آن را عمل کرد . آن چیزی هم که بعنوان قاعده نظامی مطرح هست برای موفقیت باید به استراتژی دشمن حمله کرد و هر چیزی غیر از این مورد ، صرفاً تلف کردن منابع و زمان ارزشمند خواهد بود . اینکه توکل ما بر خداوند بزرگ هست ، شکی نیست ولی یک مرتبه دیگر توصیه های خداوند در قرآن مجید را مرور کنیم . البته جمله بنده ناقص بود ، صحبت از کاربرد توپ بوفورز 40 م.م. در یگانهای نیروی زمینی است . با توجه به فرموده شما ، بهتر نیست توپ 88 م.م را به جای این مورد استفاده قرار دهیم !!!! جنابعالی بهتر اطلاع دارید که فناوری لازم برای مقابله با مهمات فوق الذکر شما وجود دارد و در حال حاضر ، توپهای با نواخت بالا که رادار کنترل بوده و تغذیه مهمات آنها بطور خودکار صورت می گیرد و خدمه در آنها کمترین نقش را دارند ( کاهش ضریب خطا و افزایش قابلیت انهدام اهداف ) ، برای مقابله با این موشکها مورد استفاده قرار می گیرند . علاوه برآن وقتی شما توپهای 100م.م توسعه دادید و آن را به شکل نیمه خودکار در آورید ، به نظرم حضور و سرمایه گذاری برای تعمیر و نگهداری چنین سلاح هایی ، با هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست . البته آن چیزی که فرمودید صحیح هست ولی : 1- شما قابلیت ما را در شلیک مستمر موشک به زیرساختهای دشمن در نظر دارید ؟؟؟ ( تعدادموشکهای موثر ما در دپوها و میزان شلیکها در یک بازه زمانی مشخص / چون قرار نیست جنگ زیاد طول بکشد با توجه به تجربیات گذشته ) ( اینکه ما به چه تعداد و تا چه زمانی می توانیم فشار حملات هوایی دشمن را با شلیک موشک پاسخ دهیم ؟؟؟ ) این سئوالات و موارد مشابه مسلماً باید با توجه به توان نظامی ما ، میزان انعطاف پذیری ساختار نظامی ، شرایط جامعه و آستانه تحمل مردم و .... پاسخ داده شود و برای شرایط اضطراری و غیر قابل پیش بینی راه حل های مشخصی برآورد گردد . این را هم دقت بفرمایید که حریف ما نیروی هوایی عراق نیست ( هر چند این نیرو در سالهای پایانی دفاع مقدس ، به شکل ناگواری ما را زیر فشار شدید قرار داده بود و اطلاعات مربوط به آن تازه دارد منتشر می شود . حالا این را در کنار یکسری اطلاعات شفاهی منتشر شده از سوی عزیزان در داخل کشور بگذارید ، قطعات پازل از نحوه عملکر این نیرو از سال 1983 تا 1988 کمی تا قسمتی از هاله ابهام در می آید ) 2- موشک بالستیک ، جنگ افزاری هست که عمدتاً برای ایجاد ترس در عقبه دشمن مورد استفاده قرار می گیرد و برای تاثیر گذاری باید به تعداد زیاد و قبل از هر گونه عمل دشمن مورد استفاده واقع شود ( یعنی قبل از پرواز هواپیماها به سمت اهداف در داخل کشور . این بدین معنی است که به محض احساس خطر ، باید دست به اقدام زد ) 3- در غیاب یک نیروی هوایی موثر ، تا چه اندازه می توانید روی پدافند زمین پایه که فناوری آن مربوط به دهه 70 و80 هست ( در بهترین شرایط ) تکیه کنید ؟؟ 4- یک برآورد نشان می دهد که برای حفاظت از اهداف حیاتی و شهرها و صرفاً استفاده از توپ 23 م.م ، نیاز به 11000 قبضه از این سلاح و خدمه مورد نیاز ( میانگین هر توپ 4 نفر ) خواهید داشت ، ( با توجه به وسعت 2000000 کیلومتری مربعی کشور و گسترش زیرساختها در سالهای اخیر ، این رقم حداقل 4 برابر خواهد شد ) . حالا اگر همچنان بر تسلیحات موج دومی که نیاز به خدمه به سبک جنگ دوم را دارند ، اصرار کنیم ، وضعیت را حدس بزنید که چه هزینه سنگینی باید مصرف شود . 5- غرض از همه این صحبتها این هست ، چیدن همه تخم مرغ ها در یک سبد ، عاقلانه نیست و حداقل نتیجه این هست در یک حمله احتمالی باید شاهد انهدام حداقل 5000 هدف ( طبق برآوردهای نیروی هوایی ایالات متحده که به شکل رسمی هم منتشر شده ) باشیم ولی امکان جلوگیری از این پیش آمد ، وجود خواهد داشت و این نیازمند داشتن یک برآورد درست و منطبق بر شرایط روز از ماوقع هست . پی نوشت : حرف برای نوشتن زیاد هست و بنده قصد مخالف خوانی و تضعیف روحیه را ندارم ، صرفاً به بخشی ازواقعیت موجود را در محدوده اطلاعات شخصی اشاره کردم که خالی از نقص ، نیست . ولی خوبی این بحث این هست که محترمانه و به دور از هرگونه حاشیه صورت می گیرد و هدف هم همین خواهد بود . یک تحلیل علمی .- 99 پاسخ ها
-
- 16
-
بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن
MR9 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در پدافند هوایی
سلام علیکم در حقیقت مبنای این فرموده شما شاید در موارد استثنایی ( همانطور که نام بردید در قضیه صربستان ) صحیح باشد ، هرچند شاید موشکی که شلیک شد ، موشک سام-3 قدیمی روسی بود ، اما سیستم کشف پرنده پنهانکار آمریکایی ( بنا بر اعتقاد برخی منابع ، مجموعه کشف غیر فعال تامارا ساخت جمهوری چک ) تاثیر بسزایی در این مساله داشت و علاوه برآن ، رهکنش های فرمانده آتشبار ، مشخصاً اثر گذار بشمار می رفت و نکته اینکه بنا بر قولی صرفاً یکفروند سرنگون شد و باز هم بنا براعتقاد یکسری منابع ، قفل شدن دریچه بمب نایت هاک در جریان عملیات و بسته نشدن آن باعث شد تا بازتابهای راداری این پرنده بد شانس بیشتر از حد معمول شود و اینکه آمریکایی ها به شکل عجیبی از کریدورهای پروازی یکسانی برای اجرای بمباران استفاده می کردند باعث گردید تا این حادثه رخ دهد . در مورد عملکرد هاوک ها هم به نظرم این سیستم در دهه 80 زیاد هم قدیمی نبود . هر چند تاثیر کیفیت آموزش خدمه پدافند را بلاشک نباید فراموش کرد ( یک قلم آن زدن فن برگردان به موشکهای ضد تشعشع kh-28 عراق بود که شرحش مفصل هست ) بطور مشخص ، شاید در جنگ با یک ارتش موج دومی مثل عراق ، فرموده حضرتعالی انطباق داشته باشد ، اما زمانی که ما با یک ارتش موج سومی روبرو هستیم ، چیزی به اسم مقابله سلاح قدیمی با تسلیحات پیشرفته ، شاید صحیح به نظر نرسد . با احترام تمام به زحمات تک تک اعضای نیروهای مسلح ، ما همچنان بر روی استفاده از تاکتیکهای جنگ موج دومی که بر اجرای انبوهی از آتش غیر دقیق تاکید می کند ، علیرغم مشاهده نتایج آن در دو دهه اخیر ، اصرار لجوجانه و بدون دلیل داریم و این بطور مشخص ، وضعیت را برای دلسوزان نیروهای مسلح ، بیش از حد قابل تصور ، ناگوار می کند . تاکید روی مرور تک تک تجارب دفاع مقدس که جنابعالی بیشتر از بنده برآن واقف هستید ، یک مساله را بخوبی برای همه آشکار می کند ، علیرغم زحمات جاری برای ارتقاء نیروهای مسلح ، ظاهراً هیچ قصدی برای درس گرفتن از رخدادهای 8 سال جنگی که با عراق داشتیم وجود ندارد و این مساله به عینه دیده می شود . به اعتقاد بنده ، کار دستگاه دیپلماسی ما باید با مجموعه نیروهای مسلح به شکل هماهنگ اجرا شود تا راهی برای برون رفت از وضعیت نابهنجار فعلی پیدا شود . هر ثانیه ای که برای اجرای این کار تلف شود ، خسران بزرگی برای ماست . باید قبول کرد که جنگ احتمالی آینده ، هیچ شباهتی ، تاکید دارم ، هیچ شباهتی به جنگ ما با عراق ، بحران فعلی سوریه ، جنگ 2003 ، نخواهد داشت و این کیفیت نیروهای مسلح و نه الزاماً کمیت ، نتیجه را حداقل در یک بخش ماجرا ، معین می کند . یک مساله بسیار مهمی که وجود دارد ، این هست که چرا وضعیت یمن با ج.ا.ا مقایسه می شود ؟؟؟ یمنی ها در طول سالهایی که بعنوان یک واحد سیاسی در صحنه بین المللی حضور دارند ، هرگز شرایط مشابه ما را تجربه نکردند و نخواهند کرد . در نتیجه مقداری مقایسه عملکرد یمنی هایی که اصولاً مشخص نیست ارتش منظم آنها طرف چه کسی است و تا الان چه عملکردی داشته ، با نیرو های مسلح ما که تقریباً به تنهایی 8 سال جنگ را با تمام فرازها و نشیبها اداره کردند ، شاید یک مقدار بی انصافی باشد . پی نوشت : چون تاپیک پدافند هست این مساله را عرض می کنم . وقتی هنوز توپهای بوفورز 40 م.م که حداقل برای 50 سال پیش هست را برای مقابله با تهدیدات هوایی قرن بیست و یکم در سازمان رزم نیروهای مسلح می بینیم ، یک مقدار دچار نگرانی بیش از حد می شویم که نگاه عزیزان به بحران های آینده ، چگونه است ؟؟- 99 پاسخ ها
-
- 11
-
بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن
MR9 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در پدافند هوایی
با سلام تجربه نخست ، هیچ تاکتیکی ،(تاکید صریح و بدون تعارف)، هیچ تاکتیکی جای وجود یک نیروی هوایی مقتدر را نخواهد گرفت . نیازی به اثبات هم ندارد ، چون قبل از این بارها و بارها در این زمینه خبر و تحلیل بیان شده . طرح هایی هم نظیر مواردی که گفته شد ، شاید ، تاکید می کنم ، شاید در بلند مدت ، بتواند چاره کار باشد ، با این حال ، ما در زمان حال به سر می بریم و تهدیدات هم روز به روز پیچیده تر و گسترده تر می شود . شاید یک بخشی بواسطه استفاده از موشکهای بالستیک و تقویت پدافند زمین پایه کمتر شود ولی این مجموعه یک یا چند حلقه مفقوده در حوزه های نرم افزاری و سخت افزاری دارد که تا تکمیل نشود ، هر لحظه ، تاکید صریح ، هر لحظه باید نگران بود . برنامه های پهپادی دشمنان ما ، در خصوص تولید پرنده های بدون سرنشین تهاجمی سالها جلوتر از ماست ( البته اگر نگویند تحقیر صنابع دفاعی داخلی ) و باید طرحی نو در انداخت تا عقب ماندگی موجود جبران شود . حوزه دفاعی عرصه آزمایش و خطا نیست ( هر چند این دوره را هم بخوبی طی کردیم ) . اتفاقاً این عقلانیت وجود دارد ولی بدلایلی فرصت ظهور و بروز پیدا نکرده و همین نکته هم مایه نگرانی است ، بدلیل اینکه اگر وجود نداشت ، خیال همه راحت بود که وجود ندارد ولی شواهد چیز دیگری می گوید و نکته غم انگیز هم اینجاست .- 99 پاسخ ها
-
- 14
-
با سلام ایستگاه قطبی "زِبرا " جنگ سرد (1989-1953) ، موجب ایجاد یک ژانر جدید در سینمای جهان شد و آن پرداختن به موضوعاتی بود که احتمال داده می شد در دنیای واقعی هر آن رخ دهد . در یک سوی این موضوع ، روسها بعنوان قطب شّر ماجرا و ایالات متحده بعنوان قطب خیرخواه و مثبت به نمایش گذاشته می شدند و فیلم " ایستگاه قطبی زبرا" یکی از همین ماجراهاست . یک ماهواره عکسبرداری روسها در نزدیکی یکی از ایستگاه های هواشناسی قطب شمال ساقط می شود و هر کدام از طرفین براین تلاش هستند تا فیلم های موجود در این ماهواره را در اختیار گیرند . ارتش آمریکا با اعزام یک زیردریایی هسته ای و روسها نیز با اعزام یک یگان چترباز بدنبال این هدف هستند ..... جیمز فردی بعنوان یکی از افسران نیروی دریایی آمریکا با همراهی دیوید جونز یک مامور اطلاعاتی بریتانیایی ،سروان آندرس افسر سپاه تفنگداران ، بوریس واسیلوف یک عامل دو جانبه روس کاراکترهای حاضر در این فیلم هستند .
- 212 پاسخ ها
-
- 6
-
- جنگ
- قاب نقره ای
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن
MR9 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در پدافند هوایی
با سلام اتفاقاً بنده هم تعجب کردم از جمله ای که فرمودید ، با این وصف ، سناریوهای مختلفی را می شود برای یک تک هوایی همه جانبه بررسی کرد ولی باتوجه به گسترش پایگاه های هوایی ایالات متحده در آسیای جنوب غربی که زیر نظر سنتکام هست و نحوه عملکرد کشورهای متحد آن در جنگهای سال 1990 ، 2001 و 2003 ، مساله ای که عرض شد ، احتمالاً قوّت بیشتری خواهد داشت . موفق و موید باشید :rose: پی نوشت : البته این موضوع ( ماهیت حمله احتمالی به ج.ا.ا) به شکل ذاتی آنقدر حساسیت دارد که نمیشود به صراحت درباره آن صحبت کرد ولی مقاله جالب توجهی در این زمینه موجود هست که شاید در زمان خودش ، ترجمه و بعنوان پایه این بحث تقدیم دوستان شود -
بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن
MR9 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در پدافند هوایی
با سلام در همین ابتدا ، فرض بر مبنای تک جبهه ای هوایی از یک سمت ، مقداری نامحتمل هست و یک مقدار خوشبینانه بدون شک و با توجه به جمیع شرایط منطقه ای و چینش پایگاه های هوایی نیروهای متخاصم در چهار گوشه ج.ا.ا.ایران و همچنین توان رزمی دشمن ، تسلط آن بر فضای هوایی منطقه ( بلحاظ گسترش رزمی ، کمیّت و.... ) شاهد یک تهاجم هوایی همه جانبه از چهارگوشه ج.ا.ا خواهیم بود . بدلایل مختلف تشریح جزییات این مساله و تحلیل آن زیاد مطلوب نیست ( چون قصد نداریم در ریل جنگ روانی دشمن حرکت کنیم ) با این وصف، باید مساله را با دید بازتری تحلیل کرد . پی نوشت : اینکه به شکل مستمر در خصوص قابلیتهای نیروی هوایی کشورهای متخاصم تحلیل و خبر ارائه می شود ( دوستانی که بخش اخبار را دنبال می کنند ) ، یک مساله هدف گذاری شده : توجه به ستون اصلی قدرت نظامی در قرن بیست و یکم " نیروی هوایی "- 99 پاسخ ها
-
- 16
-
بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن بقاپذیری شبکه پدافند هوایی یکپارچه مدرن
MR9 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در پدافند هوایی
با سلام البته این فرموده شما از کدام منبع هست ، اطلاع ندارم ولی قضیه اینقدر هم بد نبوده و گواه آن هم تلفات نیروی هوایی ایران در جنگ با عراق هست . علاوه برآن ، شبکه پدافندی عراق در برابر ما ، بسیار از آن چیزی که در تبلیغات از آن نام برده می شود ، پیچیده تر بشمار می رفت . در سالهای اخیر افسران رده میانی و بعضاً ارشد عراقی مواردی را گفتند که جای بسیار تاملی دارد و باید با دقت آن را بررسی کرد . بعنوان مثال ، از شروع جنگ تا سال 1982 ، وضعیت بر اساس گفته های ژنرال العبوسی ، ( پدافند دولایه با رادارهای ضعیف ) چندان مناسب نبود و گاهی اشتباهات مرگباری صورت می گرفت ولی از 1982 به بعد ( زمانی که نیروی هوایی به فرماندهی حمید شعبان دوباره سازماندهی شد ) و سامانه های جدیدتر نظیر سام-6 ، رولاند و.... وارد سازمان رزم پدافند شد ، عملاً وضعیت بهبود پیدا کرد و نکته جالبتر اینکه فقط برای یک سیستم ( سام-2) بیشتر از 18000 تیر موشک وارد شد که نشان می داد ، وضعیت از آنچه که بیان شده ، متفاوت هست . البته این ساختار شاید در برابر ما جواب می داد ولی در برابر برتری هوایی متحدین ، به مثابه " پنیر سویسی " شد . حالا این وضعیت چرا بدین شکل در آمد ، جای بحث مفصلی است .- 99 پاسخ ها
-
- 17
-
نیروی هوایی ایالات متحده تاپیک جامع بررسی نیروی هوایی ایالات متحده
MR9 پاسخ داد به salar_jetline تاپیک در توان نظامی کشورها
با سلام انقراض نسل یا تولدی دوباره ناوگان پرنده های نظارت زمینی نیروی هوایی ایالات متحده علیرغم وجود نگرانی های عمده در خصوص نوسازی پرنده های نیروی هوایی بدلیل کمبود بودجه نظامی ، همه اعضای کمیته دفاعی کنگره ایالات متحده براین باورند که نیروی هوایی می بایست برای ارتقا ناوگان نظارت هوایی موجود ، بودجه ویژه ای را اختصاص دهد . برهمین اساس ، صورتجلسات مذاکرات حوزه سیاست دفاعی و همچنین ارزیابی هزینه های موجود، نشان می دهد که اعضای چهار کمیته دفاعی کنگره ، بشدت از تاخیر در برنامه نیروی هوایی برای دراختیار گرفتن سخت افزار جدید و پیشرفته که براساس گونه J-STARS می بایست توسعه یابد ، نگران هستند . سالهاست که بحث برای نوسازی ناوگان E-8 J-STARS که براساس پلت فرم بویینگ 707 سری 300 و توسط نورثروپ/گرومن تولید شده است و به مرور به یک ابزار بسیار مهم برای نظارت زمینی فرماندهان ارشد و مدیریت قابلیتهای میدان نبرد برای پشتیبانی از عملیاتهای تهاجمی مبدل گردیده ، ادامه دارد . با وجود فوریت جایگزینی ناوگان موجود ، نیروی هوایی به تازگی اعلام نموده است که بتدریج از سه ماهه نخست سال مالی 2018 ، برنامه ریزی های لازم را برای بررسی پلت فرم مورد نیاز و همچنین ساخت و توسعه گونه جدیدی از این پرنده ها ، آغاز خواهد نمود . در همین حال ، قابلیتهای اولیه برای ایجاد یک ناوگان جدید که در اصل در بودجه موسوم به FY22 برنامه ریزی شده بود ، به شکل خوشبینانه ای میبایست در بودجه FY24 قرار گیرد. در حال حاضر ، نیروی هوایی ، مشغول اجرای یک مطالعه مقدماتی است که انتظار می رود در مارس2017 تکمیل گردد تا جانشین پرنده های E-8 J-STARS گردد . اما قانونگذاران کنگره نگران این مساله هستند که طولانی شدن روند جایگزینی ، موجب پدید آمدن یک شکاف قابل توجه در قابلیتهای فعلی نیروی هوایی گردد . کمیته دفاعی کنگره به شکل مکرر در این خصوص ابراز نگرانی می نمود ( صورتجلسه 18 مه 2016) که در صورت وقوع این مساله ، یک شکاف بسیار عمیق در ساختار دفاعی ایالات متحده بوجود خواهد آمد که در جریان آن ، فرماندهان نظامی سطح قابل قبول فعلی را در کنترل میدان نبرد از دست خواهند داد . E-8 C این کمیته به موضوع مهمی اشاره می کند که تحت خوشبینانه ترین سناریوها ، تا آخر سال مالی 2025 از 16 فروند هواپیمای موجود در ناوگان ، بتدریج 10 فروند از خدمت خارج خواهند شد و این همان شکافی است که بوجود خواهد آمد .به همین دلیل کنگره در یک اقدام فوری ، درصدد است تا یک بودجه ای اضطراری ، به مبلغ 128 میلیون دلار را به نیروی هوایی برای سرعت بخشیدن به توسعه ناوگان جدید ، اختصاص دهد. پی نوشت : ناوگان 16 فروندی موجود تا حال حاضر بیشتر از 70000 ساعت پروازی را به ثبت رساندند که نشان از اهمیت موضوع C5ISR در سازمان رزم این نیرو دارد که شاید به مثابه چشم و گوش برای فرماندهان ارشد توصیف گردد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9- 183 پاسخ ها
-
- 30
-
- نیروی هوایی
- قدرت هوایی
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
بسم الله الرحمن الرحیم در تاریخ جنگهای هوایی ، یکی از مشکل ترین و در عین حال مهم ترین اهداف برای نابودی ، حمله به اهداف سخت محافظت شده ای نظیر پل ها بشمار می آید . با این حال ، همانند سایر اهداف نظامی ، یافتن یک پل از روی زمین ،بسیار ساده می باشد . بدین معنی که برای شناسایی محل یک پل ، صرفا" می بایست رودخانه ، جاده یا خط آهنی که با آن برخورد دارد را دنبال نمود تا آن را پیدا نمود. با این حال از دید نظامی ، اهمیت نابود کردن پل ها در جریان یک جنگ آنقدر اهمیت دارد که تخریب یک پل در سر راه یگانهای در حال پیشروی یا عقب نشینی نیروی زمینی به راحتی می تواند وضعیت نبرد را دگرگون سازد . با این وجود در گذشته اغلب یافتن یک پل برای یگانهای نیروی زمینی جهت حمله به آن ساده ترین قسمت ان بحساب می آمد ، ولی برای خلبان یک جنگنده -بمب افکن در ارتفاع 6000 متری ، حتی در شرایط دید خوب ، پل ها بصورت یک خط نازک دیده می شوند . از سویی دیگر سازه پل ها معمولا" از مستحکم ترین مواد موجود ساخته شده اند و برای انهدام صد درصدی آنها به مواد منفجره قوی نیازخواهد بود . بطور خلاصه تاریخچه حمله به پلها از جنگ جهانی دوم شروع شده و آخرین آن نیزبه جنگ اول خلیج فارس و تهاجم ایالات متحده به عراق در سال 2003 برمی گردد . اما یکی از مهمترین و جالب توجه ترین این حملات که در حقیقت نخستین ماموریت مشترک موفق میان فانتوم های نیروی هوایی ایالات متحده مسلح به مهمات هوشمند نسل نخست و بمب افکن های کورسیر نیروی دریایی مسلح به مهمات متعارف بشمارمی آید ، حمله به پل مشهور " تان هوا" در ویتنام شمالی می باشد . موقعیت مکانی : پل تان هوا ، پلی است بر روی رودخانهٔ سونگ ما که در ۴/۸ کیلومتری شمال شرقی شهر تان هوا ، مرکزاستان تان هوا در ویتنام قرار دارد. ویتنامیها آن را پل هامرنگ به معنی آروارهٔ اژدها مینامند. این پل با بیش از 1.5 کیلومتر طول و 19 دهانه عریض ،تنها راه ارتباطی راه آهن بندر هایفونگ با پایتخت ویتنام شمالی (هانوی ) بشمار می رفت و به همین دلیل یک هدف استراتژیک برای ارتش ایالات متحده بشمار می رفت . پل تان هوا -1972 پل تان هوا - ژوئن 2012 عملیات تندر غلتان (ROLLING THUNDER) : با آغاز عملیات رولینگ تاندر که عملیاتی برای بمباران هدفهای راهبردی در ویتنام شمالی بود، در مارس ۱۹۶۵ تصمیم گرفته شد که در سیستم ریلی ویتنام شمالی اختلال ایجاد شود و پل تان هوا نیز جزء این هدفها بود. ویتنامیها که به اهمیت این پل پی برده بودند شبکهٔ پدافند هوایی کارآمدی را که شامل ۵ هنگ پدافند هوایی بود در منطقه مستقر نمودند. موقعیت دو شهر (هانوی پایتخت ویتنام شمالی ) و (بندر هایفونگ ) که در دهه 70 میلادی توسط پل تان هواو بواسطه یک راه ریلی به هم متصل می شدند نخستین حمله به تان هوا : نام رمز نخستین و بزرگترین حمله به پل ALFA-9 بود. این حمله که توسط تکخال جنگ کره ، سرهنگ رابینسون ریسنر رهبر ی می گردید، شامل ۷۹ هواپیما بود که این ۷۹ هواپیما عبارت بودند از ۴۶ فروند اف-۱۰۵ به عنوان حمله کنندگان اصلی و ۲۱ فروند اف-۱۰۰ برای اجرای ماموریت سرکوب پدافند هوایی ویتنام شمالی و 14فروند اف-۱۰۰ برای اجرای ماموریت MIG CAP و دو فروند RF-101 برای ارزیابی آسیبهای وارده و نهایتا" ده تانکر KC-135 که عمدتا" برای سوخت رسانی به پرنده های شرکت کننده در عملیات مورد استفاده قرار می گرفتند .برای اجرای این حمله نیز از پایگاه های موجود در ویتنام جنوبی و تایلند بعنوان مبدا" اجرای عملیات فوق استفاده می گردید. پلان پروازی بدین قرار بود که چهار فروند اف-۱۰۵ می بایست از دو پایگاه هوایی تایلند به نامهای کورات و تاخلی باید برخاسته و بر فراز دلتای مکونگ سوختگیری میکردند و با عبور از لائوس به سوی جنوب پل تان هوآ پرواز میکردند. بمب افکنها باید پرواز خود را به سوی شرق ادامه میدادند تا به خلیج تونکین برسند. جنگنده - بمب افکن F-100 ` پرنده شناسایی RF-101 عملیات در تاریخ سوم آوریل ۱۹۶۵ آغاز شد. ۱۶ فروند اف-۱۰۵ هر کدام یک جفت موشک AGM-12 زیر بالهای خود حمل میکردند. این نخستین باری بود که یک موشک هدایت دقیق که با امواج رادیویی و جوی استیک کنترل میشد به کار گرفته میشد. سروان بیل مایرهولت مشاهده کرد که موشک به سرعت به سوی پل روانه شد و ظاهراً برخورد خوبی به هدف داشت، ولی هنگامی که دود حاصل از انفجار از فضای اطراف پل پاک شد، معلوم شد که هیچ خسارت قابل مشاهدهای به پل وارد نیامده. سر جنگی ۱۱۰ کیلوگرمی موشک ، این سازهٔ غول آسا را فقط نیم سوز کرده بود. خدمه پروازی نیز همواره با دلخوری و به کنایه میگفتند که تاثیر موشک بولپاپ روی آروارهٔ اژدها مانند تاثیر گلولهٔ ساچمهای بر روی تانک شرمن است. سایر پرنده های اف-۱۰۵های دیگر هر کدام سه تن مواد منفجره در قالب بمبهای ۳۴۰ کیلوگرمی حمل میکردند که میزان آن بیشتر از مواد منفجرهای بود که بمب افکن های B-17 در جنگ جهانی دوم بر روی برلین فرو ریختند.نخستین سری از بمبها به خاطر باد جنوب غربی نیرومندی که وزیدن گرفته بود از مسیر منحرف شد. لیدر دستهٔ آخرین پرواز سروان کارلایل اسمیتی هریس بود. دستهٔ پروازی او موفق شد که جاده و روساخت پل را مورد اصابت قرار دهد. مجموعاً ۳۲ موشک بولپاپ و ۱۲۰۰ بمب به سوی پل پرتاب شد، ولی پل فرو نیفتاد و فقط آسیبهای جزئی دید و رفتوآمد از روی پل فقط برای چند ساعت متوقف شد. این تنها نتیجهٔ این یورش به پل بود که به بهای سرنگونی یک فروند اف-۱۰۰ با خلبانی ستوان جرج اسمیت که وظیفه بمباران آتشبار ضدهوایی دشمن را به عهده داشت و یک فروند آراف-۱۰۱ که وظیفهٔ ارزیابی آسیبهای وارده را بر عهده داشت گردید.پرنده اف-۱۰۵ ریسنر نیز که با آتش زمینی ویتنامیها مورد اصابت واقع شده بود شده بود، علیرغم وجود دود در کابین ، پس از اتمام حمله به سلامت به پایگاه هوایی دانانگ بازگشت. جنگنده -رهگیر MIG-17 PF برای مقابله با حملهٔ آمریکایی، نیروی هوایی ویتنام چهار فروند MIG-17 PF را در ساعت ۹:۴۷ دقیقه از پایگاه هوایی نویبای به پرواز درآوردند. نقشه این بود که دو فروند نخست نقش طعمه را ایفا کرده وبه محض جلب شدن هواپیماهای آمریکایی به این دو طعمه ، دو فروند باقی مانده ، اقدام به سرنگونی پرنده های مهاجم نمایند . با این حال ، دو فروند دوم هنگامی که لیدر آنها خلبان فام نگوک لین متوجه شد که رهگیرهای F-8 E جمعی ناو هواپیمابر یو اس اس هنکاک ، پوشش عملیات را به عهده دارند نتوانستند وارد منطقه شده و در حقیقت ماموریت آنها با شکست مواجه گردید . اما خلبان فام نگوک لین ناگهان با یک پرنده آمریکایی مواجه گردید و از ارتفاع تقریباً ۱۰۰۰ پایی شیرجه رفت و در ارتفاع ۷۰۰ پایی آغاز به شلیک کرد. دوربین اسلحهٔ او شعله ور شدن یک اف-۸ را نشان داد و او سرنگون شدن اف-۸ را گزارش کرد.اما بر خلاف گزارش های ارتش ویتنام شمالی و بر اساس گزارش نیروی دریایی آمریکا ، همهٔ F-8 ها از عملیات بازگشتند، ولی یکی از آنها به خلبانی ستوان اسپنسر تامس ، آنقدر آسیب دیده بود که مجبور شد به دانانگ تغییر مسیر بدهد و هنگام فرود از بین رفت. این پیروزی لن نه تنها نخستین پیروزی هوایی میگ-۱۷های نیروی نیروی هوایی خلق ویتنام بود، بلکه نخستین پیروزی هوایی در جنگ ویتنام نیز بود. نیروی دریایی آمریکا همچنین سرنگونی یک فروندA-4اسکای هاوک به خلبانی ستوان ودن در رویارویی با آتشبار پدآفند هوایی ویتنام را در جریان تهاجم فوق تایید نمود. عملیات ماه کارولینا : در ماه مه ۱۹۶۶ ، یک حملهٔ مبتکرانه به وسیلهٔ نیروی هوایی آمریکا در قالب عملیاتی به نام عملیات ماه کارولینا برای نابودی پل فوق طرح ریزی گردید . در این نقشه یک سلاح جدید مورد استفاده قرار گرفت ، که این سلاح در حقیقت یک مین مغناطیسی بزرگ بود که می بایست بر روی رودخانه انداخته شود تا این که به زیر پل رسیده و پس از رسیدن به هدف ، حسگرهای مغناطیسی مینها آنها را منفجر کرده تا پل را برای همیشه ویران کند. اما تنها هواپیمایی که به اندازه کافی بزرگ بود تا بتواند این مینها را حمل کند هواپمای ترابری هرکولس بود،بنابراین تصمیم گرفته شد تاعملیات در شب انجام شود تا احتمال مورد اصابت قرار گرفتن پرنده کمتر شود. طرح مفهومی از مین های مغناطیسی مورد استفاده در عملیات ماه کارولینا در شبانگاه ۳۰ مه نخستین سی-۱۳۰، پنج مین را پرتاب کرد. بعدها یکی ازاسرای ویتنامی اعتراف نمود که ۴ تا از ۵ مین زیر پل منفجر شدند، ولی نتوانستند آسیب جدی به پل وارد کنند. ولی آمریکاییها که این موضوع را نمیدانستند با پروازهای شناسایی روی پل دریافتند که پل هنوز پابرجا است. بنابراین یک حمله مجدد با خدمه متفاوت برنامه ریزی گردید. این حمله دوم فاجعه بار بود. سی-۱۳۰ مورد اصابت قرار گرفت و سرنگون شد و همهٔ کروی آن کشته شدند. فانتومی که برای عملیات ایذایی و منحرف کردن توجه ویتنامیها در آن حوالی در حال انجام عملیات بود نیز سرنگون شده و خدمه آن ناپدید شدند. برنامه ریزان نظامی نیروی هوایی ایالات متحده در ابتدا گمان می نمودند که رمز اصلی موفقیت آنها ، اجرای صحیح عنصر غافلگیری است ، بنابراین در 11 اوت 1967، با رعایت سخت گیرانه حفاظت اطلاعات ، 36 فروند جنگنده اف-105 بصورت شیرجه ای به پل مذکور حمله نمودند . هر هواپیما دو بمب 1360 کیلویی را پرتاب کرده و در نتیجه سه دهنه پل فرور یخت و تمامی هواپیماها به سلامت بازگشتند ولی ویتنامی ها تا ماه اوت همان سال بسرعت پل را تعمیر کرده و مورد استفاده قرار دادند . در 21 اکتبر 1968 ، مجددا" یک حمله هوایی دیگر توسط 21 فروند تاندرچیف علیه تان هوا صورت گرفت ، اما در کمتر از یک ماه پل مذکور دوباره قابل استفاده گردید . در دسامبر همان سال دو حمله سنگین که بر رویهم بیش از 50 سورتی پرواز می گردید ، علیه این هدف صورت گرفت که منجر به انهدام 5 دهنه آن شد . در این سری حملات ، بیش از 17 فروند هواپیمای آمریکایی ساقط شدند ولی پس از مدتی پل بازسازی و قابل بهره برداری گردید . اما این پل یک هدف دائمی برای ارتش آمریکا بشمار می آمدوطیف متنوعی از انواع مختلف هواپیماها شامل A-3 اسکای واریور ،A-4 اسکای هاوک ، A-6 اینترودر، فانتوم ها و کروسیدرها در حمله به این پل شرکت داشتند و تسلیحات متنوعی نیز برای نابودی این پل نظیر موشکهای هوا به زمین AGM-62 بکار گرفته شد ،ولی هیچکدام دقت و نیروی لازم برای نابودی دائم پل نداشتند. هر زمانی که رفتوآمد روی پل مختل میشد ویتنامیها به سرعت خسارات وارده را ترمیم میکردند و ارتش ایالات متحده نیز مجبور می گردید تا برای نابودی این پل ، مجددا" به آن حمله نماید . حمله نهایی : در طول چهار سال بعد ، یعنی تا سال 1972، پل فوق به حال خود رها گردید ، اما با شدت یافتن مجدد درگیری ها ،این هدف بار دیگر بعنوان یک اولویت راهبردی در صدر ماموریتهای نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده قرار گرفت . اما این بار به لطف پیشرفت های فناورانه ، بویژه ظهور مهمات هوشمند نسل نخست ، وقایع به گونه ای متفاوت پیش رفت . در تاریخ ۲۷ آوریل 1972، 16 فروند فانتوم از وینگ هشتم تاکتیکی با استفاده از نسل نخست بمب های سقوط آزاد هوشمند و با اجرای یک شیرجه ملایم ، حملاتی را بر روی پل مزبور اجرا نمودند. چهار فروند هواپیمای پیشرو ، هر کدام به دو تیر بمب هدایت الکترو اپتیکی (EOGB) به وزن 907 کیلوگرم و 12 فروند هواپیمای بعدی نیز هریک به دو بمب هدایت لیزری (LGB) به وزن 908 کیلوگرم حمل می نمودند و در کنار آنها ، یک فانتوم نیز در هر جفت به یک غلاف نشانه گذار لیزری پیونایف (PAVE KNIFE) مجهز می بود . Y غلاف هدایت لیزری AVQ-10 PAVE KNIFE مهمات AGM-62 WALLEYE لحظاتی پس از اصابت مهمات لیزری به پل تان هوا ، شدت خسارت به خوبی قابل مشاهده است . با وجود چنین تجهیزاتی ، نیروی هوایی ایالات متحده برای نخستین بار در تاریخ استفاده از مهمات هوشمند ، موفق شد تا در یک حمله ، بخش بزرگی از پل را منهدم نماید ، بطوریکه دیگر امکان بازسازی آن وجود نداشت . در این حمله ، بمب های لیزری بهتر عمل نمودند و با چندین اصابت مستقیم ، به یکی ازدهانه ها آسیب زدند که موجب فرو ریختن آن گردید . برای تکمیل نابودی پل حملهٔ دومی در تاریخ ۱۳ مه برنامه ریزی شد. در حملهٔ دوم ۱۴، فانتوم مسلح به مهمات ۹۱۰ کیلوگرمی لیزری شرکت داشتند. فانتومها پایهٔ مرکزی پل را هدف قرار دادند. این بار نیز حمله موفقیت آمیز بود و پل کاملاً بلا استفاده شد، ولی فرماندهی نیروی هوایی هنوز راضی نشده بود و دستور آخرین حمله را صادر کرد. آخرین حمله در تاریخ ۶ اکتبر1972 انجام شد. این بار چهار فروندA-7 نیروی دریایی از ناوهواپیمابر USS AMERICA برخاستند. دو فروند از ای-۷ها که مسلح به مهمات ۹۱۰ کیلوگرمی وال آی و دو فروند دیگر مسلح به بمبهای چندمنظورهٔ MK-84 بودند ، در یک حملهٔ همزمان پایهٔ غربی مورد اصابت قرار داده و آن را به دو نیم کردند . پس از این حمله پل تان هوا به عنوان یک هدف کاملاً نابود شده در نظر گرفته شد و از فهرست هدفها حذف گردید. منابع : 1- ویکی پدیا 2- صنایع هوایی ، سال سیزدهم - شهریور 1382- شماره 147 3-THE TALL OF TWO BRIDGE 4- F-105 TUNDERCHIFE - SCHIFER MILITARY HISTORY 5- تاکتیکهای سرکوب پدافند هوایی (SEAD) - نیروی هوایی ایالات متحده ، 1995 ( ترجمه شده توسط اینجانب 1391)(منتشر نشده ) 6-AIR POWER AND THE 1972 SPRING INVASION 7-OPERATION LINEBACKER II تمام حقوق متعلق به میلیتاری است :rose: :rose: در صورت برداشت ، بلحاظ عرفی و شرعی ، ذکر منبع الزامی است :rose: :rose:
- 23 پاسخ ها
-
- 77
-
حمله به " تان هوا " - نخستین ماموریت موفق مهمات هوشمند
MR9 پاسخ داد به MR9 تاپیک در عملیات های نظامی خارجی
با سلام متشکرم :rose: ظاهرا یک اشتباهی پیش آمده ، ماموریتRF-4E شناسایی هست و هیچ گونه سلاحی با خود حمل نمی کنند غیر از فتوفانتوم های عبری که براساس یکسری شایعات احتمالاً توانایی حمل سایدویندر را داشتند ( ارتقاء توسط IAI) گونه مورد نظر شما ، F-4D هست در نیروی هوایی ایران که مشخصاً دلایل خودش را داشت که احتمالاً تجربه پایین خلبانان در استفاده از مهمات لیزری و توجه به این نکته که برای هر حمله لیزری دو هواپیما که یکی نشانه گذار و دیگری حامل بمب بود ، باید استفاده می شدند و همچنین مهارت خدمه عراقی در استفاده از آتشبارهایی نظیر ZSU-23-4 یا سام-6 و یا موشکهای دوش پرتاب عامل تلفات بالا بود ( این مساله بحث طولانی را می طلبد ) نیروی هوایی ایالات متحده از سال 1966 تا 1972 ، جمعاً 89 فروند RF-4C را ازدست داد که از این تعداد 76 فروند در عملیات رزمی و بقیه در سوانح غیر رزمی از دست رفتند که با توجه به حجم ماموریتهایی که انجام می دادند ، رقم جالبی هست . اتفاقاً آخرین سانحه نیروی هوایی آمریکا در ویتنام یکفروند F-4D به رجیستر 66-8747 بود که در 29 ژوئن 1973 ساقط شد- 23 پاسخ ها
-
- 13
-
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
MR9 پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
با سلام دست باز برای خرید خارجی ، چه ها که نمی کند ، حتی در دنیای گرافیک نظامی