MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,988
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,499

تمامی ارسال های MR9

  1. با سلام        تشخیص شما درست هست ، بدلیل اینکه آسمانه (کانوپی) فیشبدها ، به گونه دیگر باز می شوند   
  2. با سلام      اسکادران چهل وهفتم شکاری نیروی هوایی عراق و پچ ویژه این اسکادران        پی نوشت :   باز سازی پچ : MR9
  3. سلام علیکم    متاسفانه بعضی از دوستان اثبات کردند که در قرن بیست و یکم ، هنوز هم  می شود از دو طرف پشت بام به پایین سقوط کرد .   اینکه چرا از بعضی از ارگان های دولتی با بودجه های میلیاردی ، به اندازه یک دهم کاری که مجموعه اندیشکده یقین در طول چندین سال اخیر انجام داده را نتوانستند انجام دهند و با عذر خواهی از همه دوستان ، چرا دو مجموعه حوزه و دانشگاه ، علیرغم دستور صریح حضرت آقا برای وارد شدن به حوزه علوم انسانی و ایجاد یک نقشه راه برای بومی سازی این رشته بسیار پر اهمیت ، هنوز  که هنوزه درگیر مسائل حاشیه ای هستند ( که مطرح کردن آن اصولاً به صلاح نیست ) ، چه ارتباطی به این اندیشکده دارد ؟؟؟ !!!!   " البته این مساله بماند که برخی از فارغ التحصیلان این دومجموعه ، الان در رسانه های بیگانه ، برای دشمن خوراک رسانه ای فراهم می کنند و همه هم آنها را می شناسند "    البته بطور مشخص ، ایرادهای بسیار جدی به سخنرانی های جناب عباسی وجود دارد ( بعنوان مثال فرموده ایشان در مستند" رودر رو با شیطان" در ارتباط با نیروی دریایی ایالات متحده ) و موارد مشابه ، و  اینکه نباید برخی از مسائل را بطور عام مطرح کرد ( هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد )   اما ، فشل بودن  مجموعه های مسئول / حیف و میل بودجه های پژوهشی / وجود عینک ضخیم جناحی و حزبی / عدم اعتقاد به فکر و نیروی تازه در حوزه علوم انسانی / یکسونگری سیاسی در دانشگاه ها ( از سوی هر سه جناح سیاسی موجود در کشور )  / وارد شدن برخی مسائل حاشیه ای در" حوزه " که پایگاه اصلی  رشد و نمو شیعه است ، باعث شده ، شاهد چنین مسائلی باشیم    نکته جالب اینجاست که بیشتر از 600 جلسه درسهای آکادمیک را دوستان کنار گذاشتند و بدون بررسی آنها ، یک شکلی در مورد حسن عباسی صحبت می کنند که انگار، صدها اندیشکده با موضوعات تخصصی وجود دارد و هر ثانیه برای "نظام فکری در جمهوری اسلامی ایران" ، علم جدید تولید می شود که فقط کار ایشان دچار نقص و اشکال هست !!!!!    بنده قصد دفاع از ایشان را ندارم ، ( در سطحی هم قرار ندارم که ایشان را بطور تخصصی نقد کنم ) با این حال ، بی انصافی است که یک مجموعه کوچک را که بار سنگین بی مسئولیتی سایر نهادها و مجموعه ها را بر دوش می کشد ، تا این اندازه خوار و خفیف کنیم ، آن هم در کشوری که وجود چنین مراکزی ، به مانند آب در صحرا ، کمیاب هست .            پی نوشت :    ریشخند کردن ، متهم کردن ، همیشه آسان ترین راه برای تخریب هست ، اما وارد شدن به چنین مسیری ، نیاز به یک هّمت بلند دارد که ظاهراً از دیگران ( حداقل در طول 38 سال بعد از انقلاب اسلامی ) برنیامده است و اگر هم بوده ، جز تلاش های مقطعی و کوتاه مدت ، ثمر دیگری نداشته و گرفتاری ما در حوزه علوم انسانی ( صرفاً مصرف کننده بودن ) این مساله را کاملاً عیان می کند .    باور ندارید ....... وضعیت دانشگاه ها و در برخی موارد "حوزه " را رصد کنید .      2- خسران و ضرری که از نبود چنین مراکزی در کشور ، نصیب ما شده ، بسیار بسیار بیشتر از ضرر مادی جنگ تحمیلی ، تحریم اقتصادی ، دعواهای بی ثمر سیاسی و .... هست که متاسفانه هر ثانیه می گذرد ، آثارش بیشتر و بیشتر ( در شهر محل زندگی تان و....  ) نمود پیدا می کند .      3- به قول قدیمی ها ( دست ما کوتاه و خرما برنخیل ) ، تا جایی که راه دارد ، این مسائل را گوشزد می کنیم ولی نشود زمانی که بنشینیم و تاریخ را مجدداً تکرار کنیم 
  4. سلام علیکم     نمونه موفق ترکیب شجاعت ( عبور از عرض 800 متری اروند در بدترین شرایط آب و هوایی )   ، ایثار ( مجروحیت غواص های خط شکن و دم برنیاوردن از درد ترکش ها " در یک مورد غواصی بدلیل اصابت ترکش درد زیادی را متحمل شده بود ولی با گذاشتن دست روی دهانش ، نگذاشت تا دشمن هوشیار شود "   ، طرح ریزی دقیق پلان رزمی (اینکه در هر مرحله ، کجا ها باید تصرف شود ، از عبور از اروند تا تصرف پایگاه های موشکی اول و دوم و تصرف شهر فاو و .... )   ، استفاده از همه امکانات موجود ( حتی در حداقل خودش ) ( در یک مورد تا دم عملیات برای واحدهای عمل کننده جلیقه نجات وجود نداشت ولی در لحظات آخر چنین موردی را به نیروها تحویل دادند )   ، استفاده از غافلگیری   ( چگونگی انتقال نیروها برای اجرای مرحله نهایی )   ، فریب دشمن ( شرحش مفصل هست که چه شکلی بخش " ت.ت" منافقین و استخبارت عراق فریب خوردند )   استفاده موثر از آتش توپخانه ( حضور همزمان توپخانه ارتش و سپاه )   ، استفاده موثر از هوانیروز ( تعداد بالگردهای شرکت کننده در عملیات والفجر ‌٨ در مجموع ‌٨٠ فروند. ساعت پرواز انجام شده: ‌٣٩٣٨ ساعت.تعداد مجروحین حمل شده: ‌٢٠٣٨ نفرتعداد نیروهای رزمنده ترابری شده در قالب هلی برن: ‌١٦٢٤ نفر مقدار بار (مهمات و تدارکات) مورد نیاز حمل شده: ‌٣٣٠ تن )   ، استفاده موثر از نیروی هوایی ( انجام صدها سورتی پرواز پشتیبانی )   و در نهایت اجرای دقیق عملیات مهندسی ( از ایجاد اسکله گرفته تا ایجاد نهر برای استقرار قایق ها ، ایجاد مواضع توپخانه و پد بالگرد و .... )     در نهایت ، همه این تجربه ها هست ، وجود دارد ، ثبت شده ، فقط بیست و چند سال از اجرای آن گذشته ، ولی چرا درس نمی گیریم ؟؟؟ این سئوال را باید جواب داد .
  5. سلام علیکم     1- والا ، استاد بودن را بشدت تکذیب می کنم.( از این تعارفات بگذریم )   2- جواب به پرسش  جنابعالی بسیار سخت هست تا جایی که واژه مناسبی پیدا نمی کنم ، چرا که نخست در سوریه حضور میدانی ندارم ، دوم ، به همه جنبه های دانش نظامی احاطه کامل ندارم و دروس آکادمیک نظامی را هم با توجه به سطح دسترسی موجود ، مطالعه کردم . در نتیجه ، صرفاً براساس مشاهدات و مطالعات قبلی یکسری موارد را در زمان خودش عرض می کنم .   3- ولی ، برای مرور مجدد :       پی نوشت :   عاشورایی جنگیدن ، هیچ منافات و ضدیتی با داشتن تجهیزات مناسب و تاکتیک درست ندارد . اینکه عزیزان ما ، در برآورد تهدید ، هنوز دهه 60 شمسی را مبنا قرار می دهند ، باعث تاسف هست . نقدها و نظرات  ما نه از سر ضدیت و یا از دست دادن یک منطقه در سوریه ، بلکه بخاطر خون هایی است که این تجارب را شکل دادند و الان در گوشه بایگانی ها در حال خاک خوردن هستند.
  6. سلام علیکم     مرور مجدد      
  7. سلام علیکم     1- میزان سطح درک تاکتیکی و انعطاف پذیری تاکتیکی از رده ارشد تا رده جزء ( بعنوان مثال ، فرمانده ارشد حاضر در قرارگاه تاکتیکی در رده لشکر تا فرمانده رسد یا جوخه یا گروهان )   تاکید می کنم " رده ارشد تا رده جزء " ( و نه صرفاً رده ارشد )   ضعف ما ، ضعف در مدیریت صحنه رزم نیست .   این شرایط دقیقاً ترجمان سال های دفاع مقدس هست . سپاه در آفند قرار داشت ، زمین را می گرفت ، پدافند را به ارتش می داد و متقابلاً ارتش عراق با آگاهی از نقاط ضعف خودی ، با یک فشار کوچک ، منطقه را باز پس می گرفت .   2- سلسله استراتژی دفاع متحرک عراق ، ارتفاعات شاخ شمیران .   "تک دشمن به منطقه دربنديخان: هجوم دشمن به منطقه دربنديخان با اجراي آتش تهيه از ساعت 1:30 بامداد 1365/1/15 و حمله به محور بياروک در ساعت 5:30 بامداد، آغاز شد و با تصرف ارتفاعات مهم: سورمر، شاخ شميران، شاخ برددکان و قسمتي از يال بياروک، طي دو روز عمليات، پايان يافت. دشمن براي حمله به اين منطقه، که با دو گردان از نيروهاي سپاه پدافند( گردان مقداد از قرار گاه شهید کاظمی و گردان  انبیاء از تیپ 57 ابوالضل ) مي شد، حدود ده گردان پياده، يک گردان تانک و يک گردان توپخانه را به کار گرفت، "با خالي شدن يال بياروک از نيروهاي قلخاني(نیروهای سازماندهی شده محلی که برای مبارزه با ضد انقلاب محلی آموزش و مسلح شده بودند )"که بدون مقاومت عقب نشستند، دشمن توانست در نخستين وهله، اين يال را تصرف کند و به راحتي گسترش پيدا کند. در محور شاخ شميران نيز که تنها چهارده نفر نيروي خودي حضور داشتند براي مدتي مانع از پيشروي دشمن شدند، اما در نهايت، با ادامه فشارهاي دشمن مقاومتهاي خودي خنثي و پس از دو روز عمليات نقاط مزبور به تصرف عراق درآمد. با استقرار نيروهاي عراقي روي ارتفاعات سرکوب منطقه، نخست، راه نفوذ جمهوري اسلامي به عمق خاک عراق از اين محور سد شد، دوم، موقعيت ديد و تير نيروهاي خودي روي تأسيسات سد در بنديخان، جاده بغداد - سليمانيه و ... از بين رفت و سوم، راه بسته شده نفوذ و فعاليت ضد انقلاب در محور جوانرود و پاوه باز شد. "     مثال :   1- دست به دست شدن روستای " الصخره" در وسط هور ( عملیات بدر ) . این روستا ، 3 مرتبه دست به دست شد تا بالاخره عراقی ها آن را گرفتند .       پی نوشت :   1- آنقدر از این مثالها وجود داردکه آدم را  متعجب می کند که بعد از پایان دفاع مقدس اصولاً روی این نقاط کار شده یا خیر !!!!!   2- یک تحلیلی قبل از عملیات والفجر8 وجود داشت که عراقی ها معتقد بودند نیروهای ایرانی ، بدلایل مختلف ( که اینجا جای بررسی اش نیست ) قادر به حفظ منطقه متصرفه نیستند و بعد از موفقیت ، با یک یا دو پاتک ، مجبور به عقب نشینی می شوند ولی ظاهراً تنها موردی که عراقی ها اشتباه کرده بودند ، همین عملیات بود . عراق 75 روز پاتک زد ، ولی موفق نشد . ( دلایل عدم موفقیت ارتش عراق کاملاً مشخص هست )   3- پشتیبانی هوایی / پشتیبانی آتش / مدیریت اطلاعات تاکتیکی  صحنه نبرد / ارتباطات ایمن / انعطاف پذیری تاکتیکی / ، اینها واژه های با کلاس و زیبا برای جزوات فرماندهی و ستاد نیستند . همه اینها بعلاوه سایر مفاهیم ، عیناً باید وجود داشته باشد تا در کنار ایثار و شهادت طلبی ، موفقیت را رقم بزنند .
  8. سلام علیکم    علی  الظاهر و براساس کتاب خاطرات  سرتیپ هاشمی ، همکاری میان دو سازمان در سالهای آخر منتهی به انقلاب اسلامی  بسیار گسترده بود تا جایی که در ازای پول ، حجم گسترده جزوات و دوره  های آموزشی و اطلاعات  در اختیار س.ا.و.ا.ک  قرار می گرفت .  براساس گفته های فردوست که به نظر بخشی مبتنی بر واقعیت هست ، آن بخشی از تشکیلات اطلاعاتی رژیم عبری ، که مسئولیت اطلاعات خارجی را بر عهده داشت ( احتمالاً " آمان " ) حداقل 3 پایگاه را در غرب کشور بر علیه عراق ، سوریه و اردن دایر کرده بود و براساس یکسری شایعات ، حتی نحوه ارتباط گیری با منیر ردفا ( خلبان میگ-21 عراقی )  هم بواسطه یک بازرگان ساکن ایران صورت گرفته بود .    پی نوشت :   1-متاسفانه قیمت کتابها بسیار زیاد شده ولی کتاب جدید خاطرات " مئیر عزری" منبع خوبی در این زمینه است .
  9. سلام علیکم      در حقیقت ، همه  راه ها به"رُم"( تاکتیک ) ختم نمی شود ، با این وصف :   1- میزان سطح درک تاکتیکی و انعطاف پذیری تاکتیکی از رده ارشد تا رده جزء ( بعنوان مثال ، فرمانده ارشد حاضر در قرارگاه تاکتیکی در رده لشکر تا فرمانده رسد یا جوخه یا گروهان )   تبصره : در میدان نبرد ، الزاماً ، روند وقایع براساس جزوات و کتب دوره های نظامی پیش نمی رود ( ضرورت تربیت فرماندهان از رده پایین تا بالا به صورتی که در زمان لازم ، درک تاکتیکی مورد نیاز را داشته باشند )   تبصره : آنقدر مثال در این زمینه هست که قادر نیستم از میان هزاران مورد ، یکی را که منظور اصلی را برساند  انتخاب کنم    تبصره : حالا برای مطالعه موردی : گالیپولی      2-  قبلاً خدمت عزیزان عرض کردم :  تفاوت میان استراتژی نظامی و استراتژی دفاعی را بررسی بفرمایید  ( برای راهنمایی : استراتژی نظامی ، سطح و مقیاس بزرگتری نسبت به استراتژی دفاعی دار و کامل تر هم بشمار می رود )      برای اینکه دوستان زحمت مطالعه یک کتاب 400 صفحه ای را متحمل نشوند ، روی همین 14 بند ، فکر کرده و بحث کنند که ما کجای کار هستیم    تبصره : هر 14 بند ، از آنچنان اهمیتی برخوردار هستند که نمی شود آنها را از بررسی حذف کرد  . ( مشخصاً نتایج دلخواه نخواهد بود ، اما برای تک تک دوستان حتی 5 دقیقه فکر کردن در خصوص این موارد ، مفید به فایده است )      3- قبلاً هم عرض شد : مشکل ما سخت افزار نیست    تبصره : متاسفانه نمی شود روی این مساله زیاد مانور کرد ، بدلایل مختلف ، در نتیجه راهبرد اصلی ما ، مانور کردن روی آن چیزی است که بعنوان استاندارد ، پذیرفته شده است و بارها و بارها به اثبات رسیده است .    ..     تبصره :   کارآمدی (بهینه شدن ) قدرت نظامی =     مهارتهای نظامی  ( سطوح تخصصی آموزشی در همه رده ها که بکارگیری پرسنل مجرب را نیاز خواهد داشت و باید مستمر باشد )    +   توانمندی های تبدیل ( که الزام شناخت تهدید / ارتقاء ساختار روابط لشکری - کشوری / وجود روابط نظامی خارجی (چیزی که در حداقل خودش قرار دارد متاسفانه ) / ماهیت دکترین آموزشی / ظرفیت نوآوری، را خواهد داشت )    +    منابع راهبردی ( شامل منابع طبیعی / انسانی )      -----------------------------------------   سئوال :   تا چه اندازه با این  شرایط ، تطابق داریم ؟!!!!!!!!         پی نوشت :   1- روی کاغذ ، همه چیز بسیار زیبا و جالب توجه هست ، اما مساله اینجاست که گفته ژنرال استاری ، در مورد ما صدق خواهد کرد ؟؟  ( که نظر شخصی این هست که ، می کند ) 
  10. سلام علیکم در حقیقت شاید منظور زیاد روشن نشده باشد ، این سه دسته دقیقاً منطبق بر نظریات لیدل هارت هست که به اصطلاح بومی سازی شد !!! سئوال اساسی : پارادایم مسلط نیروهای مسلح ما چه چیزی است ؟؟؟ پارادایم غربی ؟؟؟ پارادایم شرقی ؟؟؟؟ اگر پارادایم مسلط ، بعد از انقلاب اسلامی ، الگوی بومی هست ، اِلمان ها و نمودهای آن را بشمارید !!! تا چه اندازه برای این پارادایم بومی ، کار تئوری انجام دادیم و و تا چه اندازه برای این تئوری ، را ه حل های عملی ایجاد شده ؟؟؟ این سئوالات ، سئوالات اساسی هستند که در اولویت نخست برای پاسخ دهی قرار دارند ، و بعد از این هست که باید به فکر شکل دهی به بخش های مختلف نیروهای مسلح و انتخاب سخت افزار برای آنها باشیم . اینکه به مانند کشورهای جهان سوم ، از هر جایی که امکان داشت ، بدون توجه به ساختارهای کشور فروشنده ، سلاح بخریم : -- نیروی زمینی با الگوی شرقی در سلاح پیاده نظام و زرهی و سرفصل های غربی 40 سال پیش !!! --نیروی هوایی شرقی/ غربی ، با انبوه مشکلات تامین قطعه و ماهیت متفاوت آموزش خدمه برای دو سیستم کاملاً متفاوت !!!! -- حداقل وضعیت نیروی دریایی مشخص هست !!!! تولید داخل بسیار خوب هست ، ولی با چه ساختاری ؟؟؟؟؟ با ساختار تصمیم گیری قدیمی که سالهاست به روز نشده !!!!!! ( فرض بگیریم تحلیل دوستان در خصوص وضعیت تولیدات وزارت دفاع صحیح باشد ) صرف نظر از سیستم و نظام سیاسی قبل از انقلاب، همین میزان موفقیت را باید نسبی ارزیابی کرد و نه مطلق . ( این را بدین دلیل عرض کردم که نباید در مورد گذشته بیش از اندازه اغراق کرد ) فقط یک موردش را می شود در خصوص خرید تانکرهای سوخت رسان برای نیروی هوایی مثال زد و یا در حوزه زمینی ، در مورد تانک چیفتن اتفاقاً چنین چیزی نیست متاسفانه . در این زمینه بیشتر نمی شود تحلیل کرد ، چرا که حواشی زیاد دارد . ------------------------------- احتمالاً برای چندمین بار هست که واژه دیپلماسی دفاعی را نام می برم ، به نظر می رسد ، مرور مجدد کتاب " سوداگری مرگ " نوشته تیمرمن ، سودمند باشد سوداگری مرگ پی نوشت : مشکل و معضل امروز ما در حوزه دفاعی ، سخت افزار پیشرفته نیست .
  11. سلام  علیکم      بحث دارد جالب می شود ولی این جمله شما نسبت به مخاطب تان یک مقدار "اطلاعاتی" بود  :mrgreen:    چون حداقل دو تا گزینه اصلی خواهیم داشت  .    -----------------------------   خارج از مزاح :    اصولاً در کشورما برای تحلیل توان دفاعی ،  3 دسته آدم وجود دارد    1-  دوستانی که تصور می کنند هیچ کشوری حریف ما نیست و توان موشکی و اتکاء صرف روی توان داخلی و بدون خرید خارجی ،  موجب بازدارندگی در برابر تمامی تهدیدات خواهد شد    2- دوستانی که هنوز در رویای  IIAF هستند ( در حوزه نیروی هوایی که بیشترین رشد را در سالهای دهه 40 و 50 شمسی داشت ) و براین تصورند که که هنوز در دهه 70 میلادی به سر می بریم.    3-  و در نهایت دوستانی که  در نوک تپه هستند و هر دو طرف را می بینند و براساس آنچه که  آرمانگرایی واقع بینانه خوانده می شود ، اخبار را تحلیل می کنند .    واقعیت ماجرا این هست ، سازمان های مسلح ما ( در هر سه حوزه زمینی / هوایی / دریایی / فضا )  بدلایل مختلف ، از دانش روز نظامی فاصله قابل توجهی دارند و حتی اگر بهترین سخت افزار هم خریداری شود ، بدلیل آنکه نیرو ، قادر به تحلیل مبتنی بر شرایط روز نیست ( آن هم بدلایل مختلف )  این فاصله دارد زیادتر می شود .    حالا :    " یک کالبد انسانی را در نظر بگیرید که پس از یک بیماری سخت گوارشی ، نخستین غذایی که به آن داده می شود " چلوکباب سلطانی " هست " :mrgreen:    مشخصاً ، این کالبد ، قادر نیست چنین چیزی را پذیرش کند که نتیجه آن در یک وضعیت نامتعارف ( تهدید جدی از سوی دشمن ) قابل پیش بینی است .    با این حال براساس یک ضرب المثل قدیمی ( ماهی را هر وقت از آب بگیرید ، تازه است ،)  زمان حاضر ، بهترین فرصت هست تا فارغ از تهدیدهای به نسبت جدی گذشته ، یک برنامه ریزی کلان همه جانبه ( تاکید می کنم ، همه جانبه ) برای جبران این عقب ماندگی صورت گیرد .    البته این مساله یک مقدار بعید هست ولی برهم زدن نظم قدیمی میتنی بر اشراف سالاری پروسی در ورماخت و میدان دادن به افسران جوانی نظیر گودریان و رومل سابقه ذهنی بسیار قابل توجهی را رقم زده .     " یک کالبد انسانی را در نظر بگیرید که بعد از یک بیماری سخت ، یک غذای سبک ، ( مثل سوپ مرغ )  به آن داده می شود .    دعوا کردن و کنایه زدن به اطلاعات همدیگر ، فایده ای ندارد ، اگر واقعاً به یک تحلیل درست علاقه مند هستید ، روی این دو موضوع کار کنید    1-  استراتژی نظامی    2- استراتژی دفاعی    تفاوتها و شباهتها . این دو موضوع در کشور ما ، با همدیگر اشتباه گرفته می شوند و علت همه این اختلاف نظرها ، در گستره تعریف همین دو واژه هست .        پی نوشت :   1- همین که بتوانیم در میلیتاری این مساله را جا بیاندازیم که ، محترمانه و مودبانه هم می شود بحث کرد ، 99 درصد مشکلات حل می شود .    2- دوستان عزیز ، در صورت صلاحدید ، برای پاسخ دادن به سایرین ، کل پست را مجدداً ارسال نفرمایید .    3-  والا اگر چند نفر در این میلیتاری ، جمع شوند و تمام همت خود را برای ترجمه یک کتاب گذاشته و سعی کنند آن را چاپ کنند ، مجبور نیستیم ، بطور مداوم ، بعضی تحلیل را تکرار کنیم ( انتشار یک کتاب که بطور ویژه برای مخاطب خاص نوشته شده باشد ، تاثیری به مراتب بیشتر از سایر موارد خواهد داشت / حداقل تجربه شخصی بنده ، این را اثبات کرده )    4- البته مجبورم که تکرار کنم ، هیچ عداوت شخصی با توان موشکی داخلی ندارم و اتفاقاً برای ایجاد بازدارندگی آن را موثر می دانم ، ولی این بازدارندگی ، تک پایه است و همین موجب گرفتاری شده . ( چیدن همه تخم مرغها در یک سبد )    5- این همسایه غربی ما ( عراق ) بهترین مثال هست . چرا نباید از تجربیات تلخ آنها عبرت بگیریم ؟؟!!!!!
  12. سلام علیکم    در حقیقت اگر قصد داشته باشیم تجربیات نظامیان کارکشته را بیان کنیم ، چه در دنیای واقعی و چه در دنیای مجازی ، متهم به داشتن سمپاتی به شرق و غرب خواهیم شد . با این وصف :   1- ژنرال دن استاری یک عقیده ثابت داشت و این مساله بخصوص در مورد ما صادق هست :    الف : تغییر دادن هر آموزه نظامی ،بدان  می ماند که با پرتاب پفک ، سعی کنیم تا یک خودرو زرهی را از کار بیاندازیم .   ب- نیروهای مسلح  هم به مانند هر نظام اداری عظیمی ، در برابر "نوآوری" ایستادگی می کند ، بویژه اگر تغییر بطور ضمنی به معنای "پایین آوردن اعتبار واحدهای نظامی سنتی شده" و نیاز به" یادگیری "مهارتهای تازه و تعالی بخشیدن به رقابتهای نابجای پرسنل باشد .   ج- تعریف یک آموزه جدید و جلب حمایت نیروهای مسلح و سیاستمداران و سپس اجرای عملی آنها به کمک نیروهای تربیت یافته و فناوری های مناسب ، کاری است بس عظیم و هیچ نیرویی خواه یک ژنرال ارشد باشد یا نباشد ، به تنهایی نمی تواند آن را اجرا کند . این کار به مهماتی که "ایده" نام دارد ، نیاز داشت .    تبصره یک : در کشور ما علاوه بر وجود ایده ، تغییر ساختارهای کهنه و مربوط به دهه 40 شمسی ، تغییر آیین نامه ها ، تغییر سیلابس های آموزشی ، اعتماد به نسل جوان تر ، اعتقاد به  نیروهای جدید ، اهمیت دادن به استفاده از تجربه دیگران ، تدوین تجربیات دفاع مقدس به شکل نظام یافته ، بیرون کشیدن این تجربیات از کُنج  کتابخانه های نظامی  ، استفاده و مدون کردن تجربیات قدیمی ترها ، بخصوص آنهایی که در دفاع مقدس بودند و امروز دیده نمی شوند و  استفاده از تمامی تجارب و آموزشهایی که با صرف هزینه بیت المال انجام گرفته ( حتی اگر مربوط به  دهه 70 میلادی هم باشد ) و درنهایت ، وارد کردن فرماندهان "به روز" به رده های تصمیم گیر و تصمیم ساز و صدها مورد دیگر .        متاسفانه صرفاً با یک نگاه اجمالی و بدون در اختیار داشتن اطلاعات طبقه بندی شده ، می شود چنین نتیجه گیری نمود که قصد نداریم نیروهای مسلح را با ماهیت تهدیدهای جدید ، تطبیق دهیم . خبر تاسف آور چند روز پیش ، موید همین مساله است .    پی نوشت :   1- ژنرال بوریس گرومف ، بعنوان فرمانده کل نیروهای ارتش سرخ در افغانستان ، در کتاب خودش با عنوان RED ARMY IN AFGHANESTAN  و  شخصی به اسم  وی . گراو در کتاب خودش با عنوان " تاکتیک های ارتش سرخ در افغانستان " موارد جالب توجهی را ثبت کرده اند که شاید بازخوانی آن برای دوستان در نیروهای مسلح جالب توجه باشد ( اگر چه توپوگرافی سوریه به هیچ عنوانی با وضعیت افغانستان شباهت ندارد .    2- مجموع این دو کتاب و کتابهای مشابه و یکسری مقالات پراکنده در نشریات نظامی غربی ، یک مساله را اثبات کرده ، " ساختار انعطاف پذیر " راه نجات ارتشهای موج دومی مسلح به فناوری قدیمی و هدایت کننده آنها برای تبدیل شدن به یک نیروی مسلح موج سومی ( و نه موج چهارم و پنجم  و ششم ) خواهد بود .    3-  شما می توانید برنامه های خود را از طریف مسیرهای عادی اجرا کنید ، اما زمان هایی وجود دارد که راه حلهای عادی ، برای کسانی که ابتکار عمل ندارند ، می تواند تبدیل به یک " تله" ( دام ) گردد. ( فون رونشدت ) 
  13.         پایگاه دریایی بندر عباس    ستاد فرماندهی و خانه یگان هوا -دریای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران      رزمایش اصلی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  درسال 2016 میلادی و با اعلام قبلی ، با عنوان " ولایت-94"  مابین 27 تا 31 ژانویه 2016 برگزار گردید .   این رزمایش در محدوده استحفاظی  نیروی دریایی ارتش در دریای عمان ، شرق تنگه هرمز و عمدتاً در آبهای بین المللی اقیانوس هند اجرا شد و بار دیگر توجه واحدهای رزمی ایالات متحده ، مستقر در منطقه را بخود جلب نمود . قبل از آغاز این رزمایش ، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ( IRIN) طی اطلاعیه ای  به تمامی شناورهای تجاری ونظامی که در حال عبوراز منطقه بودند هشدار داد که این رزمایش با استفاده از مهمات واقعی در آبهای بین المللی اجرا خواهد شد تا حادثه پیش بینی نشده ای رخ ندهد .         بر طبق روال معمول ، ارتش  ایالات متحده با استفاده از پرنده های شناسایی و شناورهای موجود در منطقه خلیج پارس ، برآنچه که در حال وقوع بود ،  بویژه شلیک موشکهای کروز سطح به سطح که بعنوان جدی ترین تهدید علیه شناورهای نیروی دریایی  این کشور محسوب می شود ، نظارت داشت  . در نتیجه ، تجهیزات حاضر در منطقه رزمایش ، به رهبری  ناوشکن موشک انداز کلاس تیکوندروگا با شناسه یو اس اس مونتری (CG-61) در کنار پرنده های شناسایی P-3C با حرکت از مبداء بحرین ، فقط چند مایل دورتر از محدوده مشخص  شده رزمایش استقرار یافتند تا ماموریت نظارتی خود را آغاز نمایند .         ناوشکن موشک انداز کلاس تیکوندروگا با شناسه یو اس اس مونتری (CG-61)        با این وجود ، یکفروند پرنده شناسایی فوکر F-27 نیروی دریایی ارتش ( رجیستر 2602-5)  با پرواز برروی منطقه رزمایش ، به شناورهای  حاضر در منطقه ، هشدارهای لازم را در خصوص رعایت موارد امنیتی ارسال می نمود .       نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران و بویژه نیروی دریایی ، برای اطمینان یافتن از تاثیر قابلیتهای جدید اضافه شده و همچنین  تمرین  تاکتیکهای رزمی ، هرساله  رزمایشی را با عنوان " ولایت" برگزار می کند  که در جریان این  تمرینات ،  نیروی هوا- دریای ارتش (Islamic Republic of Iran Navy Aviation- IRINA)  با استفاده  از حداکثر توان  رزمی موجود  ( شامل 18 فروند بالگرد عملیاتی و  3فروند پرنده بال ثابت ) در این تمرینات حضور  گسترده ای  را به ثبت رساند .   امیر دریادار ، حبیب ا... سیاری ، این رزمایش سالیانه را  که از 27 ژانویه 2016 آغاز شده بود با استقرار بر  روی  فریگیت  کلاس " موج " که در دریای عمان حضور  داشت نظارت می نمود .     در روز نخست رزمایش ، نیروی هوا-دریای ارتش به سرعت در منطقه عملیاتی گسترش یافت  و برای دسترسی بیشتر به عمق  اقیانوس هند ، بخشی از ناوگان حاضر به رزم ، به منطقه سوم دریایی ( چابهار) انتقال یافتند . در جریان این بخش از رزمایش ، دو فروند  پرنده گشت دریایی فوکراف-27 جمعی اسکادران پانزدهم ، به همراه یک فروند بالگرد از پایگاه یکم نیروی دریایی ، به پرواز درآمده و به پایگاه دهم  تاکتیکی نیروی هوایی  که کمتر از 4 مایل (6 کیلومتر) در شمال منطقه سوم نیروی دریایی  قرار داشت ، پرواز نمودند . علاوه براین ، شش فروند بالگرد این نیرو جمعی اسکادران دوازدهم ، (شامل 5 فروند بالگرد ASH-3D و یکفروند AS-61A.4 ) برای تکمیل نمودن سازمان رزم یگانهای حاضر در منطقه ، وارد این پایگاه شدند .     با آغاز رسمی رزمایش ، چهار فروند بالگرد ضد زیردریایی AB-212 جمعی اسکادران یازدهم به همراه دو فروند بالگرد سنگین RH-53D جمعی اسکادران سیزدهم هوا-دریا، با انتقال 70 تفنگدار دریایی ، این نیروها را از مبداء پایگاه دوم دریایی به کُنارک منتقل نمودند تا شرایط برای انجام مراحل بعدی رزمایش مهیا گردد .     با آغاز دومین  روز از رزمایش ولایت 94 ، دو فروند بالگرد RH-53D هوادریا (به رجیستر  2701-9 و 2702-9)  ، جمعاً 50 تفنگدار نیروی دریایی را برای شبیه سازی یک ضد حمله ، در حالی که یکفروند بالگرد ASH-3D مجهز به رادار جستجوگر LN-66 ، آن را اسکورت می نمود ، به نزدیکی هدف منتقل نمودند که براساس برنامه ریزی انجام شده  ، 12 تفنگدار دریایی برروی ناو پشتیبانی تُنب ( شناور لجستیکی کلاس  " هنگام" ) پیاده شدند  . این شبیه سازی در زمانی صورت گرفت که بطور همزمان ، یکفروند بالگرد ASH-3D ( رجیستر 2313-8)  مجهز به رادار هواشناسی AN/APN-195 ، مشغول اجرای ماموریت جستجو و نجات رزمی  در همان حوالی بود.     در روز سوم رزمایش ، بالگرد سنگین RH-53D (رجیستر 2708-9) با استفاده از یک مین روب آکوستیک MK-104  و یک مین روب مغناطیسی  MK-105  ، عملیات شبیه سازی مین روبی از سواحل و معابر وصولی را اجرا نمود و علاوه برآن ، 3 فروند پهپاد ابابیل-3  نیز با هدف اجرای ماموریت نظارت دریایی روزانه ، بر فراز منطقه رزمایش به پرواز در آمدند .         روز چهارم رزمایش ،درحالی آغاز شد که  دو فروند بالگرد ASH-3D ، با شلیک اژدرهای ضدزیردریایی علیه اهداف دریایی ، توان ضد شناور خود را به نمایش گذاشتند و به موازات این عملیات ، تنها بالگرد AB-212   مسلح هوا-دریا ، ( رجیستر 2410-6)  با استفاده از غلافهای LAU-68 که در سمت راست بالگرد نصب می شد ( در سمت چپ ، عمدتاً یک قبضه تیربار بعنوان متوازن کننده قرار می گیرد ) راکتهای غیرهدایت شونده "هیدرا"   ، را بسمت اهداف مورد نظر شلیک نمود  .     روز پایانی رزمایش ، تمامی شناورهای  و پرنده های حاضر در رزمایش ،  از مقابل شناور سرفرماندهی  ( فریگیت موشک انداز جماران/  IRIN-76 ) مستقر در دریای عمان ، رژه رفتند .          این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود .  در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .   :rose: مترجم : MR9    :rose:       ادامه دارد .................     منبع : با اندکی  تلخیص و ویرایش  ،Air Forces Monthly - April 2016
  14. سلام علیکم     الکساندر دوسورسکی ، مشهورترین نظریه پرداز حوزه قدرت هوایی     یک نکته ای که در این خبر وجود دارد این هست که این عزیزان برای چندمین بار ثابت کردند  ، کل سابقه نظریات مربوط به "قدرت هوایی" ، چیزی جز مُشتی کلمات روی کاغذ نیستند و متاسفانه فاجعه ازهمین جا آغاز می شود .   احیاناً برای این عزیزان که شاید این سطور را مطالعه کنند ،     جولیو  دوهه(,1869- 1930) از ایتالیا، سرهنگ بیلی میچل(,1879- 1936) ( شخصی که برای نخستین بار طراح حمله به توکیو  با استفاده از بمب افکن های بی-25 که از ناوهواپیمابر یو اس اس هورنت برخاسته بودند، بشمار می آید  )  از آمریکا، هیو ترنچارد(,1873- 1956) از انگلیس و الکساندر دو سورسکی(,1894- 1974) از ایالات متحده . دلیل اطلاق طرفداران اولیه به این اشخاص آنست که ایشان عقاید خود را در زمانی شکل دادند(یعینی دقیقا پس از جنگ جهانی اول) که در رابطه با بهره گیری از هواپیما به منظور مقاصد نظامی تجارب اندکی وجود داشت.   بر خلاف استراتژیست های مکاتب قاره ای و دریایی، نخستین نظریه پردازان قدرت هوایی قادر نبودند تا نظریه های خویش را بر پایه ی درسهای تاریخ استوار سازند.آنها معتقد بودند که سرنوشت جنگ اتی، نه بر روی زمین و در جنگ سنگر به سنگر، بلکه بالا و در هوا تعیین خواهد شد.( بخوبی مشاهده کردیم که چنین هم شد ) دوهه که نظریات خود را در دهه ی 1920 بنا نهاد معتقد است که در جنگهای زمینی، سربازان به صورت دیواری در مقابل نفوذ نیروهای دشمن به جنگ و مقاومت میپردازند و این مکانیسم اصلی جنگهای زمینی است، در صورتی که نیروهای هوایی مکانیسم فوق را بر هم زده و از هوا و بر فراز کوهها به آسانی عبور کرده و به هدف نزدیک میشود. میچل می نویسد«سرنوشت ملتها از طریق هوا مشخص خواهد شد، چرا که نیروی هوایی سریع ترین وسیله ی حمل و نقل و جابجایی نیروهاست و توان بلا منازع عبور از وسیع ترین و دورترین مناطق را دارد و هیچ نقطه ای از جهان از تهدید هواپیما مصون نیست. این ادعا غالبا مطرح بود که قدرت هوایی سلاح استراتژیک نهایی میباشد، نهایی بدین مفهوم که قاطع وتعیین کننده بوده و امکان ندارد که چیز دیگری بتواند نسبت به آن برتری جسته و یا آن را باطل سازد و «استراتژیکی »به این معنا که به عنوان ابزار سیاست ملی مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به قدرت مخرب و نابود کننده ی بمب افکنها، سرعت و قابلیت مانور، دقت در هدف گیری، قابلیت عبور از پدافند دشمن و توانایی نداشتن نیروی زمینی در مقابله با نیروی هوایی، برتری نیروی هوایی نسبت به دو نیروی سنتی زمینی و دریایی به نمایش گذاشته میشود. ضمن اینکه به نوشته ی دوهت هواپیما به علت استقلال از محدودتهای زمینی و داشتن سرعت فوق العاده و قابلیت حمل ونقل سریع وسایل «بهترین سلاح تهاجمی» است. دوهت به استفاده از هواپیما در ارتش، نه به عنوان یک ابزار تقویت نیروی زمینی، بلکه به عنوان وسیله ای برای شعله ور کردن جنگ در قلب دشمن حمایت میکرد و راه کار بمباران مراکز جمعیتی را به منظور تخریب روحیه مردم غیر نظامی حریف توصیه میکرد. محور آثار میچل را نه بمباران استراتژیک بلکه هماهنگی تمرکز یافته ی تمامی امکانات هوایی تحت کنترل یک فرماندهی مستقل نیروی هوایی تشکیل میداد. بر خلاف دوهت، او فکر نمی کرد که نیرو های زمینی را میتوان نادیده انگاشت. همچنین او در این خصوص که قدرت هوایی به تنهایی توانایی کسب پیروزی را دارد اعتقادی نداشت. او برای اقدام هماهنگ میان نیرو های زمینی، دریایی و هوایی ارزش بسیاری قائل بود.»( دکترین رزم مشترک ) سپهبد نیروی هوایی هیو ترنچارد انگلیسی عقیده ی دوهت مبنی بر اینکه ملتی که در شرایط بمباران بیش از همه(یعنی بیشترین مدت را) تاب بیاورد در نهایت برنده خواهد بود، تصدیق میکرد. همانند دوهت ترنچارد نیز اعتقاد داشت هیچ گونه پدافند علیه هواپیماهای بمب افکن وجود نداشته و بمباران دارای تاثیر روحی و مادی گسترده ای است که برای در هم شکستن مقاومت دشمن کافی میباشد. ترنچارد چهار اصل را برای استفاده از قدرت هوایی پیشنهاد مینمود: 1- کسب و حفظ برتری هوایی   2- انهدام تاسیسات تولیدی وارتباطاتی دشمن از طریق بمباران استراتژیک   3- ممانعت از مداخله دشمن در عملیات زمینی، دریایی و هوایی خودی.   4- ممانعت از آزادی نیروی زمینی، دریایی و هوایی دشمن.   الکساندر دوسورسکی نیز در کتاب خود با نام پیروزی از را قدرت هوایی ، چنین بحث مینمود که قدرت هوایی برتر از جنگ زمینی و دریایی میباشد. او نیز مانند دوهه معتقد بود که در حالی که بمب افکنها با کوبیدن مواضع دشمن او را مجبور به تسلیم شدن مینمایند، نقشی که نیروی زمینی و دریایی باید ایفا کنند انتظار کشیدن است. او عقیده داشت که قدرت هوایی به تنهایی و مستقل از اقدامات نظامی متعارف میتواند دشمن را وادار به تسلیم کند. او نیز مانند دوهه، از این موضوع که قدرت هوایی یک سلاح استراتژیک نهایی است با حرارت طرفداری میکرد.     پی نوشت :   1- در دهه هفتاد میلادی  ، در اتحاد شوروی ، مجله طنزی منتشر می شد با عنوان " کروکودیل " . در یکی از شماره های آن ، نویسنده به طنز اعتقاد داشت که برای وادار کردن دانشمندان به سریع تر کردن کشفیات علمی ، به مانند نیوتون که با افتادن سیب ، پی به ماهیت جاذبه زمین برد ، آنها را وارد یک حوض آب یخ نموده :mrgreen: ، این شکلی آنها وادار می شوند که سریع و بهتر کار کنند .   برای این منظور پیشنهاد می شود ، این عزیزان را مجبور کنیم ، حداقل تا پایان دوره فعلی و قبل از تسویه مالی ، مجبور باشند نسخه انگلیسی کتاب دوسورسکی را مطالعه کنند . ( هر چند بسیار بعید هست )     2- سرهنگ بیلی میچل ، بدلیل نظریات کاملاً نوآورانه اش ، در اواخر دهه 20 میلادی ، از ارتش اخراج شد ، ولی سران ارتش ایالات متحده ، در اواخر دهه 30 مجبور شدند وی را با یک درجه ارتقاء به ارتش بازگردانند و فایده آن را هم در جنگ دوم کاملاً مشاهده کردند و بعدها با تشکیل فرماندهی بمباران استراتژیک (SAC) برتری حریف را در حوزه توازن راهبردی ( موشکهای بالستیک ) کاملاً به چالش کشیدند .   3- در مورد نظرات این افراد نقدهای محکمی وجود دارد ، با این حال ، ماهیت و اساس نظریات کاملاً درست هست و اثبات شده     4- گرفتاری ما اینجاست که این فاجعه را در ابعاد کوچکتردر جنگ با عراق ، تجربه کردیم ولی بفرموده امیرمومنان ، حضرت علی (ع)  ، چه بسیار عبرتها و چه اندک عبرت گیرندگان .  
  15. سلام علیکم و رحمت ا...   ضمن عرض خسته نباشید   چند پیشنهاد و یک نکته :   برای اینکه ترجمه شما حرفه ای تر به نظر آید ، بیشتر روی این مساله تمرکز بفرمایید که در مقالات ترجمه شده ، رعایت مندرجات نویسنده اصلی ( البته به غیر یکسری استثناها ) به اخلاق حرفه ای نزدیک تر خواهد بود . بدین معنی که جنابعالی نخست متن را ترجمه بفرمایید ، سپس در انتهای مقاله ،  نظرات اصلاحی و ارزشمند شخصی  را با استفاده از واژه های مناسب ارسال کنید . این شکلی، هم اصل بی طرفی رعایت می شود ، هم اصل امانتداری در ترجمه ( حالا نویسنده هرشخصی که می خواهدباشد و اینکه ما نظرات نویسنده را قبول داشته باشیم و یا نداشته باشیم ) وجود خواهد داشت و هم مخاطب با نظرات نویسنده و هم با نظرات و تحلیل های ارزشمند شما آشنا می شوند و با مقایسه آنها ، به یک نتیجه کلی خواهد رسید .    بعنوان مثال : در این تاپیک f-16i-sufa ، مترجم محترم ، بطور کامل شرایط را رعایت کردند و با وجود اینکه تحلیل شخصی ارائه نشد  ، با این حال ، بسیار خوب متن اصلی را به پارسی برگردان نمودند .   البته این صرفاً یک پیشنهاد برای بهتر شدن کیفیت تاپیکهای بسیار خوب شما بشمار می رود .           در خصوص این مساله هم صرفاً یک نکته کوچک : سالها پیش ( در اواخر دهه 70 شمسی ) این خبر توسط بولتن رسمی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروی های مسلح تایید گردید .
  16. سلام علیکم    با توجه به اینکه تاپیک گالری  سیستم های پدافند هوایی زمین پایه نیروی های مسلح علی الظاهر وجود ندارد ، تصاویر مربوط به بخش نمایشگاهی  کنگره 8000 شهید استان گیلان ( واقع در میدان شهرداری رشت ) ، در چند بخش تقدیم دوستان می شود                            پی نوشت :   1- شخصاً در زمره عکاسان حرفه ای قرار ندارم ، در نتیجه با حداقل امکانات سعی براین شد که بهترین تصاویر ثبت شود .   2- دوستانی هم که این تصاویر را در سایر وبسایتها و وبلاگها و ... و.... استفاده می کنند ، بطور قطع ، منبع را ذکر خواهند نمود .( MILITARY.IR) 
  17. با سلام     البته تشریح این موضوع ، بسیار گونی خیز هست و ممکن هست مشکل ساز شود ، با این حال :   در زمانی که س.ا.و.ا.ک براساس چینش بریتانیایی (با اعزام سپهبد سابق ، حسین فردوست به این کشور ) تشکیل شد (1338) ، برای هماهنگی میان ساختارهای اطلاعاتی موازی ، یک راه کار در نظر گفته شد .   به مانند سیستم انگلیسی ، ( که مرکز اطلاعاتی کشور یا JIC از آن نام برده می شد ) و واحدی که آن را اداره می کرد ( special bureau) یا به اصطلاح  " دفتر ویژه " تشکیل شد که اعضای آن عبارت بود از :   1- رییس رکن دو ارتش ( ضد اطلاعات )   2- رییس وقت س.ا. و. ا.ک   3- رییس شهربانی وقت   4- فرمانده وقت ژاندارمری   5- رییس وقت دفتر ویژه اطلاعات  که همزمان دبیر شورای عالی اطلاعاتی هم بود .   بعد ها (1349) ، این شورا به شورای رده یک و رده دو تقسیم شد         در کل ، این ساختار را باید در دو دوره تقسیم کرد . دوره ای که انگلیسی ها تاثیر گذار بودند و دوره ای که آمریکایی ها وارد شدند و در آخر ، رابطه پنهانی با سیستم اطلاعاتی اشغالگران قدس که ماجرایش مفصل هست   سیستم مدیریت اطلاعاتی به سبک آمریکایی دو گونه متفاوت دارد . روش مورد استفاده در FBI که علنی است و و روش دوم که محرمانه است و همه آن را می شناسند (CIA) . آمریکایی ها برای تشکیل و مدرنیزه کردن ساختار اطلاعاتی سابق ، از هر دو روش استفاده کردند که فردوست آنرا تقریباً تشریح کرده و یکی از کتابهای منتشره از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی هم نکات جالبی در این زمینه دارد     پی نوشت :   اگر اتفاقی برای ما افتاد ، حلال بفرمایید :mrgreen: :mrgreen:
  18. با سلام   بسم الله الرحمن الرحیم   إنا لله وإنا إليه راجعون       سرتیپ خلبان ، علی اشرف بهرامی پناه تنها خلبانی است که فرمانده نیروی هوایی عراق به نام (WOLF) یا گرگ آسمان از او یاد کرده است.     او تنها شاگرد ممتاز ، همه دوره های حرفه ای آکادمیک خلبانی ایالات متحده امریکا با نمره شگفت انگیز  یا (PREFECT) بوده و تنها کسی است که از استاد سختگیر امریکایی ( James Silicon) نمره 100 گرفته است ! پس از نپذیرفتن پیشنهاد ایالات متحده امریکا مبنی بر اقامت و دریافت امتیازات بسیار در آن کشور به ایران باز می گردد.او دارنده رکورد بیشترین ساعات انجام عملیات جنگی در زمان 8ساله ی جنگ بدون کوچکترین صدمه است. همچنین یکی از دارندگان با ارزشترین عنوان خلبانی و رزم خلبانی یعنی عنوان (TOP GUN ) تاریخ نیروی هوایی ایران است. وی دارنده دومین رکورد ساعت‌های پرواز پیاپی بدون توقف عملیاتی در جنگ است که پس از زدن این رکورد بسیار سخت و سنگین 40، % شنوایی گوش راست خود را از دست داد .  
  19.   صرف نظر از اینکه بنده چه مسئولیتی دارم که اصولاً در یک بحث منطقی و علمی  اهمیتی ندارد ، پیشنهاد بنده هم این هست که زمانی که قصد دارید مساله ای را مطرح کنید ، با ادله و استناد به موارد کاملاً روشن ، آن را بفرمایید تا دشمن با استناد به همین موارد ، برای مجموعه نظام مشکل ایجاد نکند . زمانی که میفرمایید ج.ا.ا دارای سلاح ... هست ، باید حرف شما مستند باشد .   تبصره : فضای مجازی آنچنان اهمیتی ندارد که برای آن ساختار عصبی را دچار ناهماهنگی کنم :mrgreen:       احتمالاً اطلاع دارید که در یک بحث علمی ، ساخت " فرضیه" برای خودش اصولی دارد که باید آن را رعایت کرد . همین فرض شما باید مستنداتی داشته باشد .       ظاهراً مطالعات نظامی شما یک مقدار محدود هست . ارتش بعث عراق با استفاده از همین سلاح ، فاو را در عرض 36 ساعت از ما گرفت ( استفاده از مشتقات گاز سیانور در خطوط مقدم ما ) و یا استفاده وسیع از مشتقات گاز خردل در جزیره مجنون و نمونه مهلک آن هم استفاده از این سلاح بر علیه مردم غیر نظامی حلبچه .   تبصره : البته اگر از کاربرد آن در آفریقا ، آسیای شرقی ( ژاپن) ، اروپا (جنگ نخست جهانی ) و.... بگذریم   در مورد بازدارندگی : ایجاد بازدارندگی سخت درجات و سلسله مراتبی دارد که تشریح آن در این تاپیک نمی گنجد ،       پس با توجه به گفته شما ، سرمایه گذاری کشورهای دارنده این فناوری ، بیهوده بود (حتی آن کشورهایی که فناوری ساخت تجهیزات ضد شیمیایی آنها بسیار پیشرفته هست )       اثر مهلک سلاح شیمیایی و ترس و وحشتی راکه ایجاد می کند را باید از عزیزان دفاع مقدس سئوال بفرمایید ( هر چند از تهدید صدام به استفاده از کلاهکهای شیمیایی بر علیه تهران که بگذریم )   مخصوصاً در ماه های منتهی به پایان جنگ که عراق رسماً و بدون هیچ واهمه ای از ترکیب های بسیار کشنده ای استفاده می کرد که حتی از پوشش های محافظتی ساخت آلمان که در اختیار نیروهای ما بود ، کاری برنمی آمد .       پی نوشت : تذکر بنده ، بدلیل تکرار کامنتهای شما در تاپیکهای مختلف بود که بدین وسیله توضیح داده می شود
  20.   این برای با دوم هست که بدون استناد محکم ، چنین تحلیل هایی را ارسال می کنید ، دقت بفرمایید که در صورت تکرار ، طبق قانون با شما رفتار خواهد شد     ترکیه به دلایل مختلفی که در گذشته گفته شد و نیازی به تکرار ندارد ، دسترسی به چنین تسلیحاتی ندارد و زمان استفاده از آن هم در اختیار ناتو نیست ، بلکه مالکیت این سلاح ها متعلق به ایالات متحده است و کد آتش و اجازه شلیک هم صرفاً در اختیار رییس جمهور این کشور قرار دارد .   در مورد ارزش سلاح شیمیایی هم ، همین بس که  تمام کشورهای صاحب فناوری که زیرساختهای لازم را دارند ، سالهاست مشغول کار برروی توسعه نسل جدیدی از این تسلیحات هستند که که به حق " بمب اتمی فقرا" نامیده می شود . در مذّمت استفاده از چنین تسلیحاتی هم بطور طبیعی ، شکی وجود ندارد .
  21. با سلام    در سالگرد عملیات " پنجه عقاب "   5 اردیبهشت 1359           براساس کتاب خاطرات بکویث ( تصویر پایین ، سمت چپ ، نفر سمت چپ با پیراهن سفید ) پرسنل دلتا با پایین یافتن تمرینات در فورت براگ ،  بتدریج سیمای ظاهری خود را بصورت  پرسنل محافظ سفارت ایالات متحده در تهران در آوردند .     بالگردهای سوپراستالیون ، آماده حرکت بسوی منطقه " صحرای یک" .   به پوشش خاکی بالگردها دقت کنید .       و سرانجام .........         ژنرال چارلز ( چاک )  پیتمن،  افسر ستادی عملیات پنجه عقاب     وی بعنوان یکی از افسران ستادی عملیات پنجه عقاب ، در مصاحبه با مجله روتوراند وینگ ، براین اعتقاد بود که  وجود یک سلسله نواقص فنی ، موجب شکست این عملیات گردید و اگر به جای بالگردهای سنگین و کُند سوپراستالیون ، تیلیت روتورهای V-22 بکار گرفته می شدند ، شاید نتیجه با آنچه که ثبت شد ، تفاوت فاحشی داشت .
  22.   یک نکته ای هم به نظرم برای استفاده دوستان جالب آمد    انکس 2 ، ضمیمه یک ، الحاقیه A از سری قوانین ایکائو :    ترافیک پروازی خطوط هوایی ، در بدو ورود به مسیرهای پروازی هرکشوری ، تحت کنترل و محافظت همان کشور قرار دارد و هرکشوری مجاز است در صورت احساس خطر و آسیب امنیتی از جانب هواپیماهای در حال عبور از آسمان خود ، هواپیمای مشکوک را با جنگنده های خود ، رهگیری و وادار به فرود اجباری در یک نقطه امن فرودگاهی نماید      حال اگر هواپیمای مسافربری ، که برفراز این کشور در حال پرواز است ، در صورت رویارویی با عملیات رهگیری ، از پذیرش دستور خودداری کرد ، از قوانین بین المللی تخطی نموده و در صورت بروز هر گونه مشکل ، خلبان ، مسئول شناخته می شود .   پی نوشت :    1- خلبان هواپیمای رهگیر نیز می بایست ابتدا روی " فرکانس گارد " ( 243 مگاهرتز ) ، پیام اخطار را صادر کرده و در صورت عدم تبعیت ، با اخطارهای فیزیکی ( شلیک تیربار حول محور طولی هواپیمای هدف و یا قرار گرفتن در جلوی هواپیما و تکان دادن جنگنده حول محور عرضی ) به خلبان هواپیما هشدار لازم را بدهد که همه این موارد بطور کاملاً حرفه ای توسط نیروی هوایی انجام شد .        2- https://en.wikipedia.org/wiki/Aircraft_emergency_frequency
  23.   حقوق بین الملل هوایی / کنوانسیون 1944 شیکاگو/  قوانین هوانوردی مصوب سال 1352 شمسی   ماده 6 - 1 - هر يك از دول متعاهد كه عامل يا مظنون به ارتكاب جرم در سرزمين او باشد در صورتي كه اوضاع و احوال را موجه تشخيص دهد مشاراليه را توقيف يا اقدامات ديگري براي مراقبت و اطمينان از حضور او معمول مي نمايد.   پی نوشت :   1- كنوانسيون راجع به جلوگيري از اعمال غير قانوني عليه امنيت هواپيمايي كشوري مصوب 1352/3/7   2- حداقل قبل از اینکه شُبهه ایجاد کنید ، قوانین موضوعه  را مطالعه کنید   3- تفسیر این قانون برعهده اجرا کنندکان آن است و ماموریت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران کاملاً قانونی و موجه بشمار می رود   4- در چنگال عقاب