MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,987
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,499

تمامی ارسال های MR9

  1. با سلام      ممنون ، لطف دارید  :rose:        همه اینها که فرمودید ، بعلاوه شناسایی چشمی و عکس برداری از  تجهیزات  مورد استفاده . نیروی دریایی ایالات متحده ، پیشتاز چنین ماموریتهایی است که تجربیات زیادی از اجرای انها در دوران جنگ سرد دارد . بخصوص در سالهای نخست که بمب افکن های بی-25 با پرواز درنزدیکی مرزهای اتحاد شوروی اقدام به  پروازهای شناسایی می نموند  و یا در جریان رزمایش هایی که در مدیترانه یا دریای شمال اجرا می شد ، پای ثابت آنها بودند .
  2. با سلام      پرنده های شناسایی علاوه بر رصد الکترونیک و جمع آوری  اطلاعات حاصله از امواج ، پرسنل متخصصی را برای شناسایی چشمی به کار می گیرند . این کار نه تنها در نیروی دریایی ایران ، بلکه در همه جای دنیا مرسوم هست . پرنده شناسایی فوکر که جای خودش را دارد ، روسها با بمب افکن های دورپرواز توپولف-95 ، آمریکایی ها در سالهای نخست دهه 50 با بمب افکن های بی-25 و بی -29 ، این ماموریتها را برفراز آبهای بین المللی برای شناسایی  ناوگان  دشمن در آبهای آزاد یا تعقیب زیردریایی های حریف اجرا می کردند .     خرس روسی بر فراز یو اس اس کیتی هاک ، در حالی که توسط یکفروند فانتوم جمعی اسکادران VF-1 اسکورت می شود    29 اکتبر 1975     و برای اینکه پست غنی تر شود ، دو سکانس فیلم مشهور "K-19" از شناسایی بصری توسط نیروی دریایی ایالات متحده       
  3. با سلام   بطور مشخص ، اگر تصور کنیم ، (با هر استدلالی ) که شخص حیدرعلی اف ، بدون پشتیبانی وارد صحنه نبرد می شود ، خوب به نظرم یک مقدار ساده دیدن مسائل هست . تا جایی که یادم هست ، اختلاف بر سر قره باغ ، به دوران اتحاد شوروی برمی گردد و نه بعد از فروپاشی ، در نتیجه بحث اختلاف مرزی شاید زیاد صحیح نباشد ، هر چند بخشی از ماجراست که ما هم ذینفع در آن هستیم       روسها چه تمایل داشته باشند و چه تمایل نداشته باشند ( که مورد دوم بسیار بعید هست ) دخالت خواهند نمود (چه علناً و چه در پشت پرده با تحت فشار قرار دادن دو طرف)       مشخصاً همین طور هست ، حوزه شرق آسیا ، بلحاظ موقعیت ژئواستراتژیک ، نزدیکتر بودن به خاک ایالات متحده بعنوان یکی از ذینفعان ماجرا ، طولانی تر بودن حضور این کشور در این منطقه ، حضور 4 کشور مسلح به تسلیحات هسته ای در یک محدوده مشخص ( آمریکا ، روسیه ، چین و کره شمالی ) متفاوت از حوزه قفقاز هست .   معادله قدرت در شرق آسیا ، تابعی است از روابط 5 کشور ( آمریکا ، روسیه ،چین و کره جنوبی و کمی تا قسمتی بریتانیا ) و در این بین ، کره شمالی ، به مثابه یک کارت بازی برای طرفین هست ( در نتیجه افسانه مستقل بودن این کشور بسته کمونیستی تقریباً یکی از ناراحت کننده ترین جوکهای روابط بین الملل خواهد بود ) . البته تصور نشود که چینی ها به هر قیمت ، حاضرند از کره شمالی دفاع کنند . انها هزینه- فایده را محاسبه کرده و برای فرسایش بیشتر آمریکایی ها و کره جنوبی ، از کارت کره شمالی استفاده می کنند . در این بین ، روسها با زرنگی هرچه تمام تر دارند از شرایط استفاده می کنند (بلحاظ استفاده از مناسبات در قالب پیمان شانگهای ) و طبق معمول چینی ها هم با استفاده از آن دید رئالیستی منفعت طلبانه ، منافع خودشون را پیش می برند .   سر جمع ، آینده روشنی برای نیمه شمالی شبه جزیره کره دیده نمی شود . شاید به تعبیری آخرین کشور سوسیالیستی / کمونیستی غلیظ جهان هستند و تنها " ببر کاغذی با دندان اتمی " (تعبیر خروشچف از قدرت هسته ای ایالات متحده در اثنای جنگ سرد )  خاندان " کیم" هست که موجب شده ، عمر ساختار موجود آنها ، تا مدت محدودی دوام بیاورد .
  4. با سلام   منطقه قفقاز (گرجستان ، آذربایجان ، ارمنستان ، داغستان ، بخشهایی از روسیه و ترکیه ) از نظر روسها ، حوزه  " خارج نزدیک " محسوب می شود و هرگونه درگیری نظامی و یا دخالت خارجی موجب حساسیت آنهاست ( جالب اینجاست که در دهه 90 ، کمکهای روسیه با ظرافت تمام هم به ارمنی ها بود و هم به آذری ها ) .   بلحاظ جایگاه جهانی ، این منطقه ، به اصطلاح ، موقعیت دروازه ای (gate way) دارد که مورد توجه قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای است . تحرکات ناتو و بخصوص ایالات متحده و حتی رژیم صهیونیستی و عربستان در این حوزه ، بخصوص در آذربایجان ، موید همین امر هست .
  5. با سلام - ضمن تشکر فراوان بابت تصاویر   البته این تصویر ، اصل جنس نیست ، بلکه  این دوفروند جزء 4 فروند پسرعموی چینی توپولف هست (H-6D )  که با توجه به زائده زیر دماغه که برای کنترل موشکهای ضد کشتی مورد استفاده قرار می گرفت ، ازنمونه روسی باز شناخته می شد .   بالگردهای BK-117 هم توسط آلمان غربی سابق ، در اختیار رژیم بعث گذاشته شد   در سال 1983 : 6 فروند   درسال 1988 : 16 فروند
  6. با سلام     آغاز پروازها به منظور تایید صلاحیت جنگ افزار هواپرتاب JSOW        جنگنده ضربتی مشترک که اکنون با شناسه F-35 مورد شناسایی قرار گرفته است ، بزودی آزمایشات پروازی خود را برای حمل و پرتاب مهمات  دورایستای مشترک ((JSOW-Joint Standoff Weapon و یا بعبارت ساده تر AGM-154   محصول شرکت ریتئون در سواحل مریلند ، آغاز خواهد نمود . آزمون های پرتاب اولیه در 23 مارس 2016 ، توسط پرنده آزمون کننده به رجیستر CF-05 در پایگاه هوایی نیروی دریایی (Patuxent River) صورت گرفت تا شرایط و تاکتیکهای  حمل و پرتاب این مهمات توسط جنگنده رادارگریز مورد بررسی قرار گیرد.     تا قبل از این آزمونها ، لایتینینگ-2   صرفاً قادر به حمل مهمات مارک-80  در محفظه های  داخلی  که به افزونه های  هدایت ماهواره ای ساخت بویینگ مجهز می شد ( مهمات تهاجم مستقیم مشترک –JDAM) ، بود . مسلح شدن این جنگنده به مهمات دورایستای سُرشی ، به آن اجازه خواهد داد از یک فاصله ایمن  دربرابر پدافند هوایی حریف ، به اهداف مورد نظر حمله نماید .   علاوه براین ، مهمات سُرشی هدایت شونده فوق الذکر ، در یک برد متوسط ، و در همه گونه  شرایط آب و هوایی  قادر خواهد بود تا بر طیف وسیعی از اهداف شامل  شبکه های متراکم پدافند هوایی برد متوسط و بلند غلبه نماید . بر همین اساس ، سخنگوی نیروی دریایی ایالات متحده در یک کنفرانس خبری (یکم آوریل 2016) ،  چنین اعتقاد داشت که  مرگ آوری این سلاح جدید یک مزیت آشکار و قاطع بر علیه دشمنان ما خواهد بود . با توجه به اطلاعات منتشر شده از سوی شرکت سازنده ، مهمات تهاجمی مشترک ، می تواند به اهدافی در عمق 22 کیلومتری ( 12 ناتیکال مایلی ) در ارتفاع 500فوتی و یا 130 کیلومتری ( 70 ناتیکال مایلی )  درارتفاع  40000 فوتی  حمله نماید.  در عین حال ، مهمات فوق الذکر قادر است تا اهداف مورد نظر را در یک برد 28 کیلومتری (15 ناتیکال مایلی ) با توجه به سرعت و ارتفاع پروازی پرنده حامل ، مورد اصابت قرار دهد .     در مقایسه ، سیستم پدافند هوایی سام-2 گاید لاین ساخت اتحاد شوروی سابق این توانایی را دارد که اهداف مورد نظر را در یک شعاع 43 کیلومتری ، منهدم نماید و این برد برای سامانه سام-6  گین فول ، به 26 کیلومتر می رسد . سیستم های پدافندی جدید روسها ، شامل آتشبارهای سام-10 ( اس-300) و سام-21 ( اس-400) با یک افزایش برد قابل توجه  ، محدوده مرگباری  در حدود 150 و 431 کیلومتر دارند . براساس پیش بینی ها ، مهمات دورایستای مشترک  به شکل استاندارد در سری 3F تولیدی جنگنده اف-35 مورد استفاده قرار خواهند گرفت  و برای حمل و پرتاب توسط گونه C این جنگنده ، ارتقاء خواهند یافت و طبق پیش بینی نیروی دریایی ، قابلیت عملیاتی اولیه ( IOC) این مهمات به سال 2018 خواهد بود .       به گفته مدیر پروژه اف-35 ، سری 3F این جنگنده  که به  نیروی هوایی بریتانیا نیز تحویل داده خواهد شد ، به شکل خاص ، مهمات کم قطر ساخت بویینگ ، موشک هوا به هوای کوتاه برد پیشرفته ( ASRAAM- Advanced Short Range Air-to-Air Missile) با شناسه AIM-132 و مهمات هدایت دقیق پیووی -4 را حمل خواهد نمود .   مهمات هوا به هوای  کوتاه برد پیشرفته  AIM-132  و مهمات 500 پاوندی ( 227 کیلوگرمی ) پیووی-4 ، به تازگی در ماه ژوئن گذشته ، توسط لایتینینگهای آمریکایی ، مورد آزمایش قرار گرفته بود .       صرفاً برای میلیتاری / MR9
  7. با سلام      لوفت وافه در میان رودان            پایگاه هوایی الرشید ، بغداد ، میانه سالهای 1941   در اثنای جنگ دوم جهانی ، رایش سوم که بسیار به منابع فسیلی آسیای جنوب غربی که در سیطره دشمن قدیمی اش ، بریتانیا ، قرار داشت ، علاقه مند شده بود ، شروع به ارسال کمکهای نظامی به جدیدترین متحدخود در این منطقه ، "عراق" نمود . در نتیجه با هماهنگی ها بعمل آمده ، یک واحد رزمی لوفت وافه  شامل چند فروند جنگنده/ بمب افکن BF-110 D.3 ، برای کمک به  شورش محلی علیه نیروهای بریتانیایی  ، وارد این کشور گردید . این پرنده های رزمی که با عجله بسیار به علائم استاندارد نیروی هوایی ارتش عراق درآمده بودند دراواسط ماه مه 1941 ، وارد موصل و آماده عملیات رزمی شدند . با این وصف ، تنها دو هفته پس از شروع نبرد ، علیرغم ارسال یک دوجین جنگنده  BF-110 به سوریه و عراق ، این یگان ، کشورهای فوق الذکر  را بسرعت ترک نمودند  . تعدادی از این هواپیماها منقش به طرح استتار بیابانی RLM79/78 و طرح دماغه تعدادی نیز (به مانند نمونه نمایش داده شده ) به طرح شارک ( کوسه ) در آمدند .
  8. کم حجم تر ، سبک تر   معرفی نسل سوم کلاه پرواز لایتینینگ       براساس اخبار منتشر شده ، پنتاگون در حال مذاکره و حل وفصل مشکلات موجود برای  دریافت  یک سیستم جدید نجات خلبان برای جنگنده های اف-35 خود است که نسبت به نمونه های گذشته ، بسیار سبک وزن تر و منطبق بر نیازهای یک جت جنگنده نسل پنجم  خواهد بود .  این برنامه هم اکنون در دفتر برنامه مشترک (JPO) در دستورکار قرار دارد تا قرارداد مشخص شده به منظور توسعه نسل سوم کلاه پروازی با شرکت راکول/ کالینز بسته شده و تولید آن از نوامبر 2017 آغاز گردد .       سال گذشته میلادی ، آزمایشات صورت گرفته  برروی مجموعه سیستم نجات خلبان توسط یک خلبان  جنگنده اف-22 نیروی هوایی ایالات متحده به روشنی اثبات نمود که  بارها و تنش های وارد شده برروی خلبانی به وزن 47 کیلوگرم (103 پاوند ) تا 62 کیلوگرم ( 136 پاوند ) در حالی که نسل سوم کلاه های پروازی هم مورد استفاده قرار می گیرد ، کاملاً غیر قابل قبول است و هر گونه خروج اضطراری در شرایط غیر عادی ، منجر به شکستن ستون فقرات و یا آسیب جدی این ناحیه از بدن سرنشین هواپیما ، خواهد شد .   با این وصف ، یکسری از مشکلات بواسطه نصب یک سوئیچ  تاخیری بر روی  صندلی مارتین بیکر مارک 16 ، که باز شدن چتر نجات اولیه را چند میلی ثانیه به تاخیر می اندازد ، ( زمانی که وزن خلبان سبک تر از استاندارد لازم باشد )  ، تقریباً حل گردید . علاوه بر آن ، یک  مجموعه پشتیبانی ، به چتر نجات خلبان متصل گردید تا در زمان خروج سریع ، حداکثر ایمنی را برای وی فراهم آورد . با این حال ، کاهش وزن در نسل سوم کلاههای پروازی از 2.3 کیلوگرم ( 5.1 پاوند ) به 2.1 کیلوگرم  ( 4.6 پاوند ) بسیار ضروری به نظر می رسد .   طبق محاسبات انجام شده ، یک راه حل فوری برای این کاهش وزن ، استفاده از مواد سبکتر و تولید گونه ویژه پرواز در روز و پرواز شبانه  خواهد بود که همین مساله موجب به تاخیر افتادن 8 تا 9 ماهه  برنامه بدلیل اعمال تغییرات بر روی صندلی پرتاب شونده خواهد شد . هر چند لاکهید/ مارتین و راکول ، به مقامات ارشد پنتاگون  تعهد دادند که این مجموعه هر چه زودتر تحویل داده شود .     ژنرال بوگدان ، مسئول پروژه اف-35 در اینباره می گوید :   "بطور مشخص ، نسل سوم کلاه های پروازی ، زودتر از نوامبر 2016 دراختیار ما قرار نخواهدگرفت ، در نتیجه زمان کافی برای  حل مشکلات مربوط  به خلبانان سبک وزن زیر 136 پاوند وجود خواهد داشت  . این کلاه پروازی ، در شرایط گوناگون ، در حال گذراندن آزمایشات سخت گیرانه ای است و براین عقیده هستیم که  در نهایت ، محصول خوبی  خواهیم داشت "   در 29 مارس 2016، دفتر برنامه ریزی مشترک پروژه اف-35 ، نوامبر 2016 را بعنوان تاریخ تحویل نسل سوم کلاه های پروازی نیروی هوایی را تایید نمود و اعلام کرد که با تغییرات اعمال شده  در صندلی پرتاب شونده مارتین بیکر ، احتمال آسیب دیدگی خلبان ، در جریان خروج اضطراری ، بسیار کاهش خواهد یافت .   سخنگوی این دفتر اعتقاد دارد که تغییرات تصویب شده ، بتدریج در همه پرنده های تولید شده ناوگان از سال 2017 صورت خواهد گرفت . علاوه برآن ، نسل سوم کلاه های پروازی مجهز به جدیدترین سیستم  نمایشگرهای  چند کاره (HMDS) که تولید مشترک راکول / کالینز و البیت سیستمز خواهد بود ، در اوت  2016 رونمایی خواهد شد .   صرفاً برای میلیتاری / MR9
  9. با سلام     در خصوص حضور تانک T-64 در عراق ، اظهار نظر قطعی نمی شود کرد ، با این حال براساس اطلاعات منتشر شده ، در بازه زمانی 1958 تا 1989 ، چیزی در حدود 8055 دستگاه تانک ، نفربر زرهی و ... تحویل ارتش عراق شد که گونه T-64  در آن وجود نداشت (بر خلاف گونه T-62 که 2150 دستگاه از آن وارد سازمان رزم ارتش بعث گردید)  ، اما شایعاتی که توسط برخی افسران اطلاعاتی ارتش ایالات متحده نیز تقویت می شود بر این مساله بر شکل ضمنی تاکید می کنند که تعداد بسیار محدود از این تانک  و برای یک بازه زمانی مشخص به عراق تحویل و مجدداً به اتحاد شوروی بازپس داده شد (چیزی همانند جریان تحویل سوپراتانداردها ) و شایعاتی در زمینه به غنمیت گرفته شدن آن هم وجود دارد ولی هیچ سند معتبری در این زمینه وجود ندارد و نمی شود براساس اظهار نظرهای شفاهی ، این شایعات را تایید نمود.       این گفته براساس مندرجات کتابهای منتشر شده از سوی دفتر اسناد دفاع مقدس ( دفتر مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه) مشخصاً در خصوص تانکهای T-72 عراقی مصداق پیدا می کند     در مورد تانک مورد  بحث ( T-74) : بطور مشخص دوستان بسیار عزیز ، جناب سیاوش ، جناب کراش ، جناب ابوشعبان و جناب گوبلز بسیار بهتر و گویاتر از بنده در این خصوص قادر هستند مساله را تشریح کنند ولی به شکل خلاصه :   ابعاد ، وزن ، و ... به مانند تانک T-64A2M بود علی الظاهر از زره بهتری بهره می برد شرایط رزمی خدمه بهبود پیدا کرده بود طراحی ساده تری داشت تا تولید آسان تری داشته باشد هزینه ساخت و تولید کمتری داشت حفاظت زرهی بهتری داشت     در تانکهای کلاسیک ، پیکربندی تانک عمدتاً دو قسمتی بود ( بخش نیروی محرکه  و انتقال نیرو / بخش رزمی )اما ظاهراً در T-74 ، پیکربندی 5 قسمتی در نظر گرفته شده بود ( پیشرانه / مهمات/ خدمه/ سوخت / تسلیحات )   در تی-74 ، تعداد اجزاء نسبت به تی-64 کاهش پیدا کرده بود  (یک کاهش 1300 قطعه ای ) و نسبت به گونه استاندارد تی-64 سبک تر هم بود ( 4980 کیلوگرم )   و جزییات دیگر که باید در جای دیگر بدان پرداخت
  10. با سلام      پیاده نظام به عنوان رکن اصلی هر ارتشی ، برای تاثیر گذاری بر میدان نبرد ، نیاز به یک سلاح سازمانی کارآمد جهت ایفای نقش خود  خواهد داشت . بر همین اساس ، ارتش ایران مابین سالهای 1929 تا اوایل دهه 60 میلادی وقبل از دریافت تسلیحات ساخت ایالات متحده  (  ام- یک ) و آلمان غربی ( سابق) ( ژ-3) ، به یک سلاح خوشنام و حقیقتاً کار آمد درمیدان نبرد ، مسلح  شده بود . این سلاح که نمونه ساخت چکسلواکی  جنگ افزار مشهور ماوزر K-98 بشمار می آمد ، به تعداد 30000 قبضه وارد سازمان رزم این ارتش گردید و همانطور که گفته شد ، بیشتر از 60 سال مورد استفاده نیروی های سه گانه قرار گرفت و صدها قبضه از آن در صنایع جنگ افزار سازی ایران نیز تولید گشت .              یکی از قدیمی ترین اسناد مربوط به ورود سلاح ساخت ماوزر به ایران     این سند که درجریان خرید یک قبضه از این سلاح ها در ایالات متحده ، مورد توجه قرار گرفت ، به شکل جالب توجهی ، دقت تیراندازی این سلاح را در یک فاصله 100 متری توسط نماینده شرکت سازنده ، مورد تایید قرار داده است . 
  11. با سلام   چرخه عمر آذرخش -2 : 2070   براساس پیش بینی های صورت گرفته ، چرخه عمر رزمی جنگنده ضریتی مشترک در ناوگان نظامی ارتش ایالات متحده ،   که اینکF-35  لایتینیگ-2 شناخته می شود ، تا سال 2070 خواهد بود .   طبق گزارش منتشر شده   پنتاگون  در 25 مارس 2016 ، که با شناسه  SAR شناخته می شود (SELECTED ACQUISITION  REPORT) مجموع هزینه های توسعه ، ساخت ، هزینه های عملیاتی و تعمیرات چیزی در حدود 6.8 درصد افزایش یافته که رقمی در حدود 1.5 تریلیون دلار ( دلار سال 2015) را نشان می دهد که نسبت سال گذشته میلادی ، رقم قابل توجهی خواهد بود .         بخش عمده ای از این افزایش  هزینه ها برای نیروی هوایی ارتش  ایالات متحده ، تغییر پیش بینی ها در خصوص هزینه های هر ساعت پرواز این جنگنده  در طول چرخه پروازی آن بشمار می آید . نتیجتاً افزایش دو ساله عمرعملیاتی هر جت رزمی  ، منجر به گسترش چرخه زندگی  این پرنده از سال 2064 به 2070 گردید . بنابراین ، ماحصل طبیعی این مساله ، افزایش تعداد ساعات پروازی ناوگان 1763 فروندی نیروی هوایی به  1.3 میلیون ساعت پروازی خواهد بود ، در حالی  ساعات پروازی  نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، صرفاً به 300000 افزایش خواهد یافت .       با توجه به  توضیحات اداره برنامه ریزی جنگنده f-35 نیروی هوایی ، پیش بینی فعلی در خصوص هزینه های عملیاتی و پشتیبانی این برنامه به بیش از 45 میلیارد دلار ( دلار  2012) خواهد رسید و در صورتی که  هزینه های افزایش ساعات پروازی و چرخه رزمی  از این رقم کسر شود ، شاهد کاهش 22 میلیارد دلاری  آن خواهیم بود .   رییس مرکز برنامه ریزی لایتینیگ-2 ، ژنرال کریستوفر بوگدان ، بر این اعتقاد است که  نیروی هوایی برای کاهش  هزینه های خرید و عملیاتی نمودن اف-35 در یک بازه زمانی طولانی  و در مقایسه با تخمین های فعلی ، چیزی در حدود 1 تریلیون دلار ( البته با در نظر گرفتن  یک کاهش 30 درصدی ) نیاز خواهد داشت .       وی اعتقاد دارد که  با توجه به تمهیدات صورت گرفته ، پیش بینی  می شود هزینه هر جت رزمی گونه A  ، در سال 2019 ، به رقمی در حدود 80 تا 85 میلیون دلار خواهد رسید که این رقم پیوسته در حال کاهش خواهد بود . هزینه هر جت رزمی لایتینینگ  گونه A ، شامل خرید هواپیما و پیشرانه  با محاسبه 2 درصد هزینه پیمانکار ، به 100.6 میلیون دلار ( دلار سال 2015 ) کاهش می یابد و این رقم برای گونه C این پرنده ، با کاهش 4.1 درصدی ، به 110/700/000هزار دلار خواهد رسید . این رقم برای گونه B ، با یک کاهش 5/2 درصدی به 122/900/000هزار دلار می رسد .         برای نخستین بار ، پنتاگون موفق شده تا یک برنامه ریزی درست ، صرفه جویی قابل توجهی را در خصوص برنامه F-35 اعمال نماید و از محل همین صرفه جویی ، وزارت دفاع ایالات متحده ، قادر خواهد بود تا 2.6 میلیارد دلار برای خرید پرنده های جدید و 1 میلیارد دلار برای خرید پیشرانه پرات اند ویتنی F-135  هزینه نماید ژنرال بوگدان معتقد است که سال مالی 2019 ،  زمان جذابی برای پنتاگون بشمار می رود ، چرا که با خریدهای شرکای درگیر در این پروژه ، در هزینه های این برنامه  صرفه جویی  بیشتری صورت می گیرد .     صرفاً برای میلیتاری / MR9
  12. با سلام     موستانگ  در IAF، بخش آخر :         داسو ، اوراگان   جنگ 1956   در اوایل سال 1956 ، قبل از ورود  نخستین جنگنده های جت فرانسوی  ( اوراگان و مایستر )  حداقل یک اسکادران جنگنده مجهز به  پیشرانه پیستونی  در سازمان رزم IAF وجود داشت  و برای کاهش هزینه ها ، به شکل موقت چند اسکادران منحل و پرنده های موجود در آن به  انبار ارسال شدند . اما برای حفظ آمادگی خلبانان موستانگ ، یک اسکادران جدید در پایگاه هوایی " تل نوف" به فرماندهی " اسحاق لیونه" (بعنوان فرمانده وقت مدرسه  پرواز نیروی هوایی رژیم عبری ) ایجاد گردید .       داسو ، مایستر   5 ماه بعد ، یعنی در ژوئن 1956 ، بدلیل ضرورتهای نظامی ، اسکادران " عقرب" (Akrav) مجدداً سازماندهی و تشکیل شد که اسکادران جدید ، در حقیقت ، دومین واحد رزمی IAF بشمار می رفت که به موستانگهای تازه باز آماد شده ، مجهز می شد و برای اجرای ماموریتهای محوله ، به پایگاه "رامات دیوید " انتقال یافت .  اگر چه این یگان ، بر خلاف تمایل فرماندهی  نیرو پدید آمد ، اما بعلت شرایط خاص مالی ، این واحد بعنوان اسکادران ذخیره معرفی گردید ولی ماموریتهای یک اسکادران متعارف را بر عهده داشت .       با شروع جنگ سینا  ( 29 اکتبر 1956) ، موستانگها بسرعت وارد عمل شده و تهاجم گسترده ای را علیه اهداف زمینی اعراب ، از جمله واحدهای پیاده نظام  آغاز نمودند . این جنگنده ، که اغلب  به شش توپ  12.7 م. م  و دو تیر مهمات 250 کیلویی ناپالم مسلح می شد ، با توجه به ذخیره سوخت داخلی کافی و بدون نیاز به حمل مخازن سوخت خارجی ، براحتی قادر بود تا بخش بزرگی از محیط رزمی شامل " راس نیتزانا " ، " شرم الشیخ" ، " بیر گفاگا " و " بیر الحماء" را زیر پوشش داشته باشد .   در چنین شرایطی ، نخستین  عملیات رزمی موستانگهای IAF  ، توسط اسکادران " عقرب" صورت گرفت که ماموریت داشتند تا کابل های تلفن ارتش مصر را در  صحرای سینا ، از میان بردارند  که این ، موجب  اختلال در ارتباطات ارتش مصر شده  و عملیات رزمی آنها را به تاخیر بیاندازد . آماده سازی این ماموریت  در پنهانکاری مطلق صورت گرفت  و برای اجرای آن ، استاد خلبان مدرسه پرواز و خلبان  آلرت  IAF ، ستوان فرمانده " آمیتا  هاسون  " ملقّب به " خرگوش" ،(Rabbit) در نظر گرفته شد و فقط در اواخر آماده سازی ها بود که سروان خلبان " هری کارسن اشتاین " به وی پیوست .   آموزشها و تمرینات اولیه در فرودگاه متروکه ای در " بیت داراس" انجام شد ( فرودگاهی که نخستین محموله های سلاح از مبداء چکسلواکی به رژیم عبری تحویل داده شده بود ) و در جریان آن ، 4 تیر تلفن بعنوان هدف ایجاد و کابل های مسی نیز میان آنها قرار داده شد تا هدف را بطور کامل شبیه سازی نماید . یکسری کابل  با مقاومت بیشتر ، به گونه ای به بخش پایینی سکان عمودی جنگنده  نصب شد تا در جریان پرواز روی هدف ، با  کابلهای تلفن درگیر شده و آنها را قطع نماید .         بریفینگ  پروازی ، در 29 اکتبر 1956 و تنها چند ساعت قبل از حمله ، صورت گرفت ، اهداف مورد نظر میان دو خلبان تقسیم شد وبه خلبانان تفهیم گردید که این ماموریت باید به نحوی انجام گردد تا واحدهای ارتش مصر قادر نباشند بسرعت خطوط را ترمیم نمایند  و در صورتی که روش پیش بینی شده ، موفق نبود ، خدمه می بایست با استفاده از خود هواپیما ( بال ، سکان عمودی و یا حتی  استفاده از ملخ هواپیما ) ماموریت را اجرا نمایند .   بازنشستگی اسب وحشی   تا سال 1957 ، 34 فروند جنگنده موستانگ  P-51D در سازمان رزم IAF خدمت می نمود ،اما بیشتر این جنگنده ها ، در حالت ذخیره قرار داشتند . این وضعیت تا سال 1961 ادامه داشت تا اینکه پس از خارج شدن این پرنده ها از خدمت رزمی ، گونه های متعددی به مدارس  حرفه ای پرواز منتقل شدند تا نقش آموزشی رابرعهده گیرند .   در مجموع ، موستانگ برای IAF ، انعطاف پذیرترین پرنده رزمی بشمار می رفت . این جنگنده چند منظوره ، طیف گسترده ای از نقش ها  شامل ماموریتهای هوا به هوا ، بمباران شیرجه ای ، اسکورت بمب افکن های دوربرد ، شناسایی رزمی و رزم شبانه را برای این نیرو به انجام رساند .     پی نوشت :   ماجرای قطع خطوط تلفن ارتش مصر در صحرای سینا ، خودش یک تاپیک مجزاست . :mrgreen:
  13. با سلام    موستانگ  در IAF ، بخش دوم :       IAF / P-51 D نخستین شکار:   اولین شکار موستانگهای IAF در جریان جنگ 1948 ، رقم خورد . بدین صورت که  با محدود شدن درگیری های زمینی ، یک پرنده ناشناس ، با ورود به فضای هوایی تحت کنترل این نیرو ، بلافاصله رهگیری و منهدم شد . در 29 نوامبر 1948 ، خلبان  داوطلب بریتانیایی ، وین پیک ،با یکفروند موستانگ  از پایگاه هوایی هاتزور برخاست و یک پرنده ناشناس را رهگیری نمود و با رسیدن به برد تسلیحات نصب شده روی هواپیما ، این پرنده ناشناس برفراز اشدود ، ساقط نمود .با این حال ، بعدها مشخص شد که پرنده ناشناس ، یکفروند ماسکیتو نیروی هوایی بریتانیا بشمار می رفت که مشغول شناسایی هوایی بر فراز سرزمین های اشغالی بود .   دومین شکار موستانگهای IAF، در 5 ژانویه 1949 بوقوع پیوست . در این روز ، دو فروند پرنده شامل یکفروند موستانگ و یکفروند اسپیت فایر جمعی اسکادران یکم جنگنده نیروی هوایی رژیم عبری ، به شکل ناگهانی با 3 فروند جنگنده فیات G-55 نیروی هوایی مصر مواجه می شوند که درحال انجام مانورهای رزمی برای حمله به یک کاروان IDF در نزدیکی رفح  بودند که درجریان یک نبردهوایی سریع ، یکی از G-55های مصری توسط موستانگ ساقط گردید .         فیات G-55 نیروی هوایی مصر (1948 )    عملیات در EL-HAMA   یکی دیگر از عملیات هایی که موستانگهای IAF در آن شرکت  داشتند ، عملیات EL-HAMA بشمار می رفت .  در 5 آوریل 1951 ، 4 فروند موستانگ  از اسکادران یکم جنگنده ، به همراه 4 فروند اسپیت فایر همان واحد ، ماموریت یافتند تا  به دژ واحد پلیس ارتش سوریه در EL-HAMA حمله کنند . این حمله  در ساعت 14:30 آغاز و تنها 15 دقیقه به طول انجامید . در مرحله نخست ، اسپیت فایرها، 3 تیر بمب  سنگین را روی هدف رها نموده  و سپس ، موستانگها با شلیک راکت ، ساختمانها و انبار مهمات را مورد اصابت قرار دادند . با این حال ، خلبانان اسپیت فایر بعلت عجله بیش از حد موفق به  ضربه زدن به این مجموعه نشدند  ، ولی حملات موستانگها موجب انهدام انبار مهمات پادگان گردید .   ادامه دارد ......
  14. با سلام      در راه سرزمینهای اشغالی ، نخستین موستانگها در IAF (بخش نخست )     در سالهای نخستین تشکیل رژیم عبری ، بدلیل وجود تحریم های تسلیحاتی اعمال شده توسط ایالات متحده علیه کشورهای آسیای جنوب غربی  ، نخستین جنگنده موستانگ P-51، به اجزاء کوچکتری تقسیم گردید ، در جعبه هایی با برچسب "کابینت ، ساخت یک شرکت بین المللی " بسته بندی  شد و به شکل قاچاق به فلسطین ارسال گردید .   علیرغم تلاش فراوان ، در طول نبردهای سال 1949-1948، تنها دو فروند موستانگ  در IAF عملیاتی گردید . پس از رسیدن نخستین محموله در اوایل سال 1948 ، کار برای مونتاژ آن بسرعت آغاز و پس از اتمام ، در همان هفته نخست ، 13 سورتی پرواز رزمی  توسط این جنگنده صورت گرفت . این پروازها ، که اکنون از آن ، بعنوان نخستین عملیات رزمی موستانگ  در IAF یاد می شود ، از یک باند متروکه در هرتزلیا انجام شد و پس از آن ، موستانگهای آمریکایی در کنار اسپیت فایرهای بریتانیایی و مسراشمیتهای آلمانی  بشدت درگیر یک عملیات رزمی فرسایشی با اعراب شدند .   دومین موستانگ در اواسط دسامبر 1949 وارد سازمان رزم IAF گردید و این دو فروند در جریان  عملیات موسوم به HOREV ، به تاریخ 22 دسامبر 1949 ، رسماً در آسمان فلسطین به پرواز در آمدند . این دو فروند ماموریت پیدا کردند تا یکفروند بمب افکن بی-17 را در حمله به اهدافی در مصر ، همراهی نمایند و پس از اتمام این ماموریتها ، ماموریت گشت هوایی رزمی (CAP) را بر عهده گیرند وحتی در مواقعی که واحدهای زمینی نیاز داشتند ، عملیات پشتیبانی نزدیک زمینی (CAS) را انجام دهند . موفقیت موستانگ در اجرای این وظایف ، موجب شد تا IAF، چند فروند موستانگ مازاد بر نیاز نیروی هوایی ایتالیا را بخدمت بگیرد .           ادامه دارد .....
  15. با سلام            نخستین اسپیت فایری که وارد IAF گردید ، جزء  دارایی های نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا ( پس از ترک سرزمین فلسطین ) بشمار می آمد که  وارد خدمت این نیرو شد . دومین فروندی که در اختیار IAF قرار گرفت ،  متعلق به نیروی هوایی مصر بود که  به سال 1948 در شمال تل آویو ، هدف آتش توپخانه ضدهوایی IDF قرار گرفت و علیرغم یک فرود سنگین ، بازیابی و اینبار در سازمان رزم نیروی هوایی رژیم صهیونیستی  بخدمت گرفته شد . پس از جنگ 1948 ، ناوگان 2 فروندی اسپیت فایرهای عبری ، با 3 فروند جنگنده اضافی که از چکسلواکی خریداری شده بود  ، تقویت گردید . با این وجود ، در یک بازه زمانی کوتاه مدت ، 47 فروند دیگر تا پایان سال 1949 از کشورهایی نظیر یوگسلاوی سابق ، ایتالیا و چکسلواکی به این مجموعه اضافه گردید . بر اساس اطلاعات منتشر شده ، دو اسپیت فایر نخست ، پس از اورهال سنگین ، در لباس اسکادران یکم جنگنده ، ماموریتهای گشت هوایی و اجرای حملات هوا به زمین را بر عهده گرفتند . حتی با اجرای یک ارتقاء سنگین ، یکی از این دو نمونه  به نسخه شناسایی تبدیل و با هدایت یک خلبان بریتانیایی ، نخستین عکس هوایی از یک پایتخت عربی ( دمشق ) نیز گرفته شد ، هرچند این پرنده  بدلیل نقص فنی ، تا مدتها زمینگیر گردید . در 15 اکتبر 1948 ، 3فروند اسپیت فایر و دو فروند بیوفایتر ، نخستین حمله هوایی را برعلیه یک شهر عرب ( العریش ) به اجرا در آوردند و 24 ساعت بعد ، این اسپیت فایر ها ، یکفروند بمب افکن B-17 را در حمله به فلوجه ، همراهی نمودند . باآغاز دهه 50 میلادی ، مجموع اسپیت فایرهای عملیاتی IAF، در قالب 3 اسکادران  سازماندهی شدند و طیف متنوعی از ماموریتها ، شامل اسکورت بمب افکن ها و اجرای ماموریتهای شناسایی را بر عهده داشتند اما با ورود به عصر جت ، تمامی اسپیت فایرهای موجود، در سال 1954 ، به برمه فروخته شدند ، ولی یک نمونه  به شکل کاملاً عملیاتی ( یکی از چند نمونه قابل پرواز ) به رجیستر 57 در پایگاه هوایی هاتزریم نگهداری می شود       رد       اسپیت فایر سابق RAF ( رجیستر D-132) که بعدها به چکسلواکی و سپس به IAF تحویل داده شد . این جنگنده به سال 1948 وارد سرزمین های اشغالی شد و لباس اسکادران 105 را برتن نمود ولی براثر یک فرود سنگین ، درسال 1954 از رده خدمتی کنار گذاشته شد              اسپیت فایر عبری به رجیستر بدنه BLACK 63 ، ( پرنده سابق نیروی هوایی ایتالیا ) جمعی اسکادران 105 براثر نقص فنی و فرود سنگین  در پایگاه هوایی "رامات دیوید" (1954)  از حیّز انتفاع ساقط شد .     اسپیت فایر مارک IX ، با رنگ استتار استاندارد RAF ، به شکل مستقیم ازبریتانیا خریداری و در اوایل دهه 50 میلادی وارد پایگاه هوایی " رامات دیوید" گردید و بلافاصله لباس اسکادران 105 را بر تن نمود .
  16. با سلام    تکخال  پاکستانی   سیف الاعظم ،  34 سال بعد           
  17. بسم الله الرحمن الرحیم    به درخواست دوست بسیار عزیز ، جناب " مهران " و به مانند تاپیک نیروی هوایی ارتش بعث عراق ، به تدریج گوشه هایی از تاریخ IAF را خدمت دوستان تقدیم می کنم            تقریباً نخستین جنگنده  نیروی هوایی رژیم تازه تاسیس عبری ، جنگنده  آویا s-199 بشمار می رفت که  خود ، نسخه اصلاح شده جنگنده مشهور6.BF-109 G آلمانی بود . (که به یک دستگاه پیشرانه جومو ساخت شرکت یونکرس محهز شده بود ) . 24 فروند از این جنگنده وارد خدمت IAF گردید که نخستین 4 فروند آن ، در29 ماه مه 1948 وارد سرزمین های اشغالی شد و به اسکادران تازه تاسیس 101 تحویل گردید .  در جریان درگیری های 1948 ، این جنگنده ها بعنوان  پرنده های پشتیبانی نزدیک زمینی ،ماموریتهای متعددی را به انجام رساندند. جنگنده فوق به رجیستر بدنه 108  که یکی از 4 فروند تحویلی به سال 1948 می باشد که در شرکت سازنده ، به رنگ استاندارد سبزمایل به  خاکستری در آمد .         29 ماه مه 1948 ، نخستین مسر اشمیت 109 سری G6 با توپهای 20 م.م زیر بال تحویل IAF شد 
  18. با سلام      از مونزمگ تا تزار پوشکا      ساخت توپهای بزرگ وغول آسا ، حدوداً از سالهای ابتدایی قرن 14 میلادی متداول گردید و به شکل معمول ، ابعاد ، دفعات شلیک و قدرت آتش این توپها ، تعبیر  سهمناکی در ذهن دشمن  ایجاد می نمود . بعنوان مثال ، توپ مونز مگ ( MONS MEG) که به سال 1470 میلادی در فلاندرز ریخته گری شد ، 4 متر طول و 5 تن وزن داشت و قطر دهانه ( کالیبر ) آن به نیم متر ( 500 م.م ) می رسید و قادر بود تا مهمات سنگی به وزن 6 کیلوگرم را پرتاب نماید و اگر این مهمات در زاویه مناسب شلیک می گردید ، برد آن به 2500 متر نیز می رسید و چنانچه مهمات آهنی به کار می رفت، برد آن به 1250 متر کاهش می یافت . نمونه ای از این توپ ، اکنون در ادینبورگ اسکاتلند موجود است .      روسها نیز که ید طولانی در ساخت تسلیحات سنگین و حجیم و غول آسا دارند ( نمونه های معاصر آن شامل خرس های پرنده  سری H ) موفق شده بودند در اواخر قرن 16 میلادی ، یکی از بزرگترین توپهای تاریخ را تولید کنند . این توپ عظیم الجثه که نام " سلطان توپها " ( THE KING OF CANNON) را یدک می کشد ، لوله ای به طول 5 متر و 17 سانتی متر داشت و کالیبرش به 900 م.م ، میرسید . این توپ در روسیه با شناسه "تزار پوشکا ( TSAR PUSHKA) شناخته  می شد و قادر بود تا  گلوله ای به وزن 1000 کیلوگرم را بسوی هدف شلیک نماید .   البته توپهای بزرگ دیگری نیز موجود بودند ، ازجمله توپ " مارگریت دیوانه " ( MAD MARGARET) در بلژیک به سال 1410 ، توپ موسوم به " ماهومت " در کنستانتینوس ( 1453) و کریمهیلد در نورنبرگ ( 1380 )  
  19. MR9

    اعلام برخوردهاي انضباطي

    با سلام          مدیریت احساسهای متضاد کار دشواری است ،   اما برای رسیدن به کمال و آرامش ،  نیاز به جدیت و تمرین دارد   مثلا باید تمرین کنیم که در اوج مهربانی گاهی کمی جدی باشم و در اوج اعتماد گاهی کمی بدبین و در اوج سادگی گاهی کمی سیاستمدار باشیم ،    تنها رفتارهایی که بصورت مطلق و بدون تضاد باید در رابطه باشد صداقت و وفاداری است که هیچ جایگزینی ندارد.   با مدیریت این رفتارها کمترین آسیب به احساسات ما وارد خواهد شد و کمترین آسیب را به احساسات دیگران خواهیم زد .   فراموش نکنید که رد پای ما بر قلبها میماند پس با احتیاط قدم بردارید       به شکل معمول ، این تاپیک مربوط به اعمال جریمه ها است ، با این وصف ، سعی مجموعه مدیریت انجمن براین هست که همه کاربران عزیز ، از تمام امکانات انجمن ، استفاده نمایند . در نتیجه  این سه عزیز ، جناب yazdan61  ،  جناب 9km  و جناب swordman  ، که بدلایل مختلف ، در ارسال استاتوس دچار محدودیت شده بودند ، بنا بر موافقت مدیریت محترم انجمن ، رفع محدودیت شدند. شخصاً امیدوارم  تا در سال جدید ، تعداد کاربران کمتری دچار محدودیت شده و همه  در کنار هم ، به پیشرفت انجمن کمک کنیم .     انشا...    :rose:  :rose:  :rose: 
  20. با سلام      پیشنهاد بنده :   دوستان علاقه مند در 3 حوزه :   1- عملکرد نیروی هوایی ، عملکرد نیروی زمینی (شامل  عملکرد پرسنل غیر سوری ( ج.ا.ا.ایران ، حزب ا... ، برادران افغان / پاکستانی ) ، عملکرد کنترل/ فرماندهی  نیروهای خودی  و به طور خاص بیلان زرهی  ارتش سوریه ( تلفات ، تاکتیکها ، موفقیتها و شکستها )    2- بررسی عملکرد نیروی های خارجی ( روسها ، بریتانیا ، ایالات متحده  ، فرانسوی ها و اعراب شامل بیلان نیروی های هوایی عربی درگیر در سوریه )    3- به شکل خاص ، بررسی عملکرد شورشیان مسلح ( داعش ، و بقیه  ) در حوزه های مختلف      پی نوشت :   1- در این 3 موضوع ، هیچ کاری به خاستگاه سیاسی و درگیری های غیر نظامی و دیپلماتیک نخواهیم داشت . حتی تفاوتهای ایدئولوژیک ( حزب بعث سوریه ،  ایدئولوژی پسا وهابیت داعش و گروه های مشابه ) مد نظر نخواهد بود  و صرفاً بحث روی جنبه های راهبردی ، تاکتیکی و تکنیکی (فنی )  ( صرفاً نظامی ) صورت خواهد گرفت .    2- هدف ما ، نقد محترمانه و در چهارچوب اخلاق خواهد بود .   2- منتظر پیشنهادات خواهیم بود تا روی این مساله تصمیم گیری شود  
  21. با سلام    "بازگشت از میان آرواره های اژدها"      ستوان فرمانده "جو ادواردز "      زمان : 13 نوامبر 1991 مکان : خلیج پارس ،ناو هواپیمابر یواس اس آیزنهاور     در جریان یک ماموریت رزمی در خلیج پارس ، یکی از تامکتهای اسکادران VF-142 ،(رجیستر 205) بخش جلویی دماغه خود ( رادوم) را بدلیل باز شدن مکانیزم قفل این بخش از دست داد . درجریان جدا شدن رادوم از این پرنده ، بخش فوق الذکر ، با قسمت جلویی آسمانه تامکت فوق برخورد نمود و این مساله موجب شکستن ترقوه سمت راست خلبان  و همچنین ورود قطعات شکسته شده آسمانه به داخل هردو چشم  وی گردید  ولی با خوش شانسی هرچه تمام تر ، خلبان موفق شد تا جت گرانقیمت خود را به ناو هواپیمابر بازگرداند .       بررسی های بعمل آمده ، نشان می داد که براثر برخورد قطعات رادوم ، یک شکاف 3 اینچی در آسمانه بوجود آمده بود که اگر خلبان واکنش به موقعی از خود نشان نمی داد ، منجر به یک حادثه دردناک برای وی و افسر جنگ افزارش می گردید.  خلبان کابین جلو در این حادثه ، ستوان فرمانده "جو ادواردز " برای  جراحی چشم اضطراری به بحرین و سپس ایالات متحده اعزام گردید و پس از بهبودی ، بدلیل وجود تجارب فراوان به برنامه شاتل فضایی ایالات متحده  منتقل شد . افسر جنگ افزار او ( RIO) ستوان اسکات گروندمایر ، نیز برای درمان به آمریکا اعزام گردید و هر دو بدلیل شجاعت در بازگشت به ناو و نجات پرنده خود ، مفتخر به دریافت نشان " صلیب پرواز" شدند .   
  22. با سلام    چند وقت پیش شایعاتی بود مبنی براینکه دوستان در ارتش این کار را انجام دادند ، با این حال صّحت و سقم مطلب بر عهده راوی است 
  23. با سلام      چیفتن های بازسازی شده ارتش در عراق !!!          
  24. با سلام    حالا که شدت آتش جنگ ، کمی تا قسمتی  فرونشسته  ، زمان آن هست که به دور از حواشی و غلیان احساسات ، ببینیم ،  چه تجاربی را از جنگ سوریه یادگرفتیم !!!!  
  25. با سلام          این روی جلد گزارش موسسه رند هست که چند سال قبل ترجمه کردم ولی بعلت کج سلیقگی که در ساختار پژوهشی کشور ما وجود دارد ( بدلیل اینکه  ....... )  اصولاً مورد توجه قرار نگرفت . این فقط یکی از 25 گزارش پژوهشی موسسه رند هست که ترجمه شده و اگر مورد توجه کسی قرار نگرفته ، اما در افزایش حوزه اطلاعاتی برای شناخت بهتر محیط اطرف ( علیرغم حواشی که در سیستم پژوهشی ما وجود دارد )  به بنده کمک نموده است . بنده  توانایی آن را ندارم که در این مورد بیشتر مانور کنم ، چون دلایلی مختلفی  برای سکوت اختیار کردن دارم  . با این وصف ، در این دنیا ، برای کسانی که صرفاً دنبال دانش هستند ، وضعیت بسیار بغرنج هست      اگر فایده جمعی نداشته باشد ( که بعید هست ) ، مشخصاً فایده فردی دارد و آن ، باز شدن شعاع دید شما به مسائلی که در اطرافتان می گذرد ( صرف نظر از مواردی که میان دو کشور وجود دارد )    به قول سر بازیل لیدل هارت ، برای دست پیدا گردن به یک قضاوت و تحلیل درست ، باید همیشه " آنسوی تپه" را هم دید . با ترجمه این مطالب ، شما ، آنسوی تپه را هم رصد می کنید و این رمز موفقیت شما در تحلیل مسائل در حوزه راهبردی بدون توجه به حواشی موجود هست .        گستره حوزه دانش و تحلیل استراتژیک  که بطور مشخص ، برای سطح نخبگان تولید می شود . نکته جالب اینجاست که این گزارشات در دسترس عموم قرار دارد و به مانند ما در کنج کتابخانه ها ، در حال پوسیدن نیست .    " این را به صراحت عرض می کنم ، چون تجارب بسیار بدی در این زمینه  داشتم "        1- اینکه آنها پیشرفت می کنند و ما همچنان در پیچ و خم رقابتهای بی ثمر سیاسی ، دست و پا می زنیم    2- اینکه توجه به حوزه دانش در آنجا بسیار جدی است و در اینجا ، صرفاً در حد شعار و جملات زیباست    3- اینکه چرا با وجود پتانسیل های قوی در کشور ، ما باید مصرف کننده و صرفاً مترجم این مطالب باشیم ، به جای اینکه در مقام تولید کننده دانش راهبردی قرار بگیریم  .   4- اینکه چرا ما نباید چیزی شبیه به موسسه رند داشته باشیم ، در حالی که توانمندی ها ما بصورت جزایر پراکنده موجود هست و همین موجودی اندک بواسطه کج سلیقگی ، در حال ازمیان رفتن است . ( و افکار عمومی را با تکرار کردن تعداد مقالات علمی منتشر شده و چیزهایی شبیه به این ، از درک نکته اصلی ، باز می داریم )    و بسیاری از حرفهایی که قابل انتشار در فضای مجازی نیست . چرا که سینه پر دردی داریم  و از خداوند بزرگ  این را درخواست می کنیم که به ما " شرح صدر" اعطاء بفرماید . انشا...