MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,987
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,499

تمامی ارسال های MR9

  1. با سلام    The Challenger Disaster       فضا پیمای رفت و برگشتی اسپیس شاتل ، یکی از مشهورترین وسایل نقلیه ساخته دست بشر برای فتح فضا بشمار می رود که در طول تاریخ فضانوردی ( از زمان پرتاب اسپوتنیک توسط اتحاد شوروی) رکوردهای مختلفی را از خود برجای گذاشته است . با این حال ، یکی از تلخ ترین حوادث بازه زمانی خدمت این فضاپیما ، حادثه چالنجر ( 28 ژانویه 1986) بشمار می رود که منجر به کشته شدن تمامی سرنشینان آن شد . به همین دلیل کارگردان  نسبتاً گمنام سینما ، جیمز هاوس ، بسراغ ان موضوع رفته و با محور قرار دادن دو شخصیتاصلی ، یعنی ژنرال نیروی هوایی " کوتیان" و پرفسور " ریچارد فیمن" ، بعنوان دو حلقه اصلی کمیته حقیقت یاب حادثه چالنجر ، می کوشد تا نشان دهد که از دانش می توان استفاده های بهتری نمود .    پی نوشت : این فیلم شاید جنبه نظامی نداشته باشد ، اما بیان این نکته که ، این فضا پیما ، با قطع بودجه موشکهای سری "تیتان" ، به تنها وسیله ارسال ماهواره های جاسوسی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده  به فضا تبدیل شد  ، جای مطالعه بیشتری بوجود می آورد .   
  2. با سلام    در آستانه سال یکهزارو سیصد و نود و پنج خورشیدی    برگ سبزی است ..... :rose:  :rose:  :rose:   
  3. با سلام    در آستانه سال یکهزار و سیصد و نود و پنج خورشیدی         
  4. MR9

    IRIAF & F-14A

    با سلام    در آستانه سال یکهزار و سیصد و نود و پنج خورشیدی    برگ سبزی است ...... :rose:  :rose:  :rose:     
  5. با سلام      در حقیقت بنده ، صرفاً یک علاقه مند مباحث استراتژیک هستم و لاغیر و محدوده اطلاعاتی بنده هم ، در چهارچوب منابعی هست که مطالعه می کنم  ، در نتیجه ، به احتمال زیاد بسیاری از مفاهیم را تجربه نکردم .       اصولاً این مساله برای کسانی که صرفاً دنبال  کسب تجربه و دانش بدون ورود به حاشیه هستند ، اتفاق می افتد ( تفاوتی بین فضای واقعی و مجازی وجود ندارد ) با این حال ، زیاد اهمیت ندارد و شخصاً علیرغم تمام  بی توجهی ها ، کار خودم را دنبال می کنم          در حقیقت ، انسان ها در محدوده زمان/ مکان ، قرار دارند و این مساله باعث شده ، دانش جامعه انسانی ، همواره دچار نقص و اشتباه هم باشد ، این مساله گریبانگیر همه است ( غیر از معصومین (ع) که به منبع بی انتهای پروردگار عالم متصل هستند )        البته برجک ما را هم زیاد زدند ، ولی وقتی علاقه مند باشید ، با حمایت یا بدون حمایت ، کار خودتون را ادامه خواهید داد ( علیرغم اینکه حوزه مطالعاتی مورد علاقه ، ریشخند شود و.... )       بنده اعتقاد دارم ، با یک گل بهار نمی شود و یک دست صدا ندارد . هدف بنده جمع کردن علاقه مندان به این حوزه است تا دریک فضای بدون سیاسی کاری و سیاست  زدگی افراطی ( و نه  کارکردن با مفاهیم سیاسی که ساختار اصلی چنین کاری هست )  روی مفاهیم جدیدی با محوریت حوزه دفاع و امنیت ، کار کنیم .        اصولاً بحث تربیت و آموزش نیست . میلیتاری به اندازه کافی کارشناس در حوزه های مختلف دارد ( شاید مدرک دانشگاهی کاغذی وجود نداشته باشد ) ولی پتانسیل و انرژی لازم برای کار هست . فقط باید به آن مسیر داد تا مثل یک باریکه آب ، راه خودش را پیدا کند و تبدیل به یک رودخانه ای مملوء از مفاهیم جدید شود . این مساله اراده جمعی را می طلبد . 
  6. با سلام    البته منظور و هدف بنده هیچ کدام از موارد فوق الذکر نبودند ، بلکه هدف گذاری و تمرکز روی این مساله بود که چرا احساس نیاز به چنین مراکزی به شکل حرفه ای در تخصص های مختلف حوزه علوم انسانی و بعد در رشته های فنی ، در داخل کشور وجود ندارد و برای سنجش شرایط بیشتر نگاه ها بسمت این مراکز در حوزه تمدنی غرب هست !!!           پی نوشت :   1- حالا دوستان هر دلیل در تایید (ضرورت کار روی این مفاهیم )  یا رّد ( عدم ضرورت کار روی این مفاهیم )  این نظر دارند ، یک مقداری روی مساله تمرکز کنند ، بعد نظرات را در این زمینه  جویا  خواهیم شد .   2- بارها در مطالب ، ضرورت وجود آینده نگری در نیروهای مسلح _ (مبحث کاملاً نرم افزاری )  گفته می شود ، شاید محدود کردن مبحث به این حوزه جذاب تر باشد .   3- این موضوع را عمداً مطرح کردم که ببینیم برای تشکیل یک گروه قوی تحلیل گر وقایع (فارغ از جناح بندی های سیاسی و متشکل از همه نظرات  ) چند کاربر پای کار و علاقه مند وجود دارد (فاز یکم از طرح ایجاد یک مخزن فکر قوی برای میلیتاری )    4- کار زمان بر و مشکلی هست ، با این حال ، آزمایش آن خالی از فایده نیست . :winking: 
  7. با سلام     سئوال این هست ، چرا آسیای جنوب غربی ، علیرغم وجود تمدن های کهن که پایه گذار بسیاری از علوم بوده اند ، در حال حاضر دچار چنین وضعیتی شده است ؟؟   رده‌بندی برترین اندیشکده‌های جهان در سال ۲۰۱۵ براساس رده بندی  TTCSP       مقایسه کّمی ، وضعیت اسفبار این منطقه را نسبت به قاره آسیا ( 1262) و کشورهای جنوب قاره آفریقا (615 )  بخوبی نشان می دهد . بطور مشخص ارتباط معنی داری میان تعداد این مخازن فکر با درصد پیشرفت ، رشد و توسعه برقرار هست
  8. با سلام کاهش یا افزایش هزینه تولید ، مساله این است براساس اطلاعات منتشر شده ، مسئول مستقیم برنامه جنگنده ضربتی مشترک (F-35) انتظار دارد تا با مشخص شدن برنامه تولید بمب افکن نورثروپ-گرومن B-21 ، هزینه های پیشرانه F-135 این جنگنده ، به شکل قابل توجهی کاهش یابد . سرتیپ دوم ، کریستوفر بوگدان ، این خبر که آیا پیشرانه بمب افکن جدید نورثروپ /گرومن با جنگنده ضربتی ، یکسان هست یا خیر ،را تایید ننموده است ، اما وی براین نکته اصرار می ورزد که در صورت وقوع چنین رویدادی ، هزینه تولید این پیشرانه برای برنامه F-35 بشدت کاهش خواهد یافت . اداره مشترک برنامه ریزی پروژه اف-35 ( JPO) ، در حال حاضر سفارش 167 دستگاه پیشرانه توربوفن نظامی با نرخ تولید پایین ( 9 تا 10 دستگاه در ماه ) را به شرکت سازنده ، ارائه داده است ، اما در صورت کاهش قیمتها ، ( در صورت تولید 100 فروند بمب افکن B-21 تا سال 2020 ) ، شرایط تغییر خواهد نمود . با این وصف ، نیروی هوایی ایالات متحده هنوز در خصوص دو موتوره یا چهار موتوره بودن بمب افکن جدید ، اظهار نظری نکرده است. ژنرال بوگدان ، با حضور در جلسه توجیهی انجمن برنامه های دفاعی چنین اعتقاد داشت : "من اعتقاد دارم که پیشرانه پرات اند ویتنی مورد استفاده بر روی F-35 ، برای بمب افکن ضربتی دوربرد جدید ، قابلیتهای منحصر بفردی را در اختیار آن خواهد گذشت و شرکت سازنده پیشرانه نیز در صورت علاقه مندی به در اختیار گرفتن بازارهای جدید ، می بایست هزینه های تولید محصولش را کاهش دهد " بنا بر اظهار نظر مقامات ارشد نیروی هوایی ، شرکت پرات اند ویتنی ( مستقر در هارتفورد ) یکی از هفت تامین کننده مورد نظر برای پیشبرد برنامه B-21 خواهد بود ولی نقش این شرکت ، همچنان در پرده ای ابهام قرار دارد.شرکت پرات اند ویتنی ، با توجه به بازار پر سود فعلی ، دو خط تولید اصلی ، یکی در مجتمع 140000 متر مربعی در میدلتون برای تولید پیشرانه های غیر نظامی و یک مجتمع 74000 مترمربعی در شرق هاتفورد را در اختیار دارد . سابقه خوشنام این شرکت در تولید پیشرانه های مشهوری نظیر پیشرانه F-100 ( برای F-15 و F-16) پیشرانه PW4062 برای محصول بویینگ (KC-46A) و به تازگی پیشرانه F-117 برای پرنده ترابری c-17 ، آن را به یکی از کاندیداهای اصلی تبدیل نموده است . با این حال ، ژنرال بوگدان در این خصوص که تولید B-21 ، موجب افزایش تولید پیشرانه F-135 خواهد شد یا خیر ، اظهار نظری ننمود ، هر چند براین نکته تاکید داشت که هزینه های سربار ، تقسیم خواهد شد و به شکل جالب توجهی براین نکته اصرار می ورزید که در صورت روی دادن این مساله ، قیمتها پایین خواهد آمد . برنامه بمب افکن جدید برای نیروی هوایی ، علیرغم انتشار لیست هفت تامین کننده اصلی و همچنین شرکتهای غیر نظامی در گیر در برنامه ، هنوز در هاله ای از اطلاعات مبهم قرار دارد . لاکهید مارتین و پرات اند ویتنی با توجه به کاهش قیمت نسخه A جنگنده F-35 از 100 میلیون دلار فعلی به 85 میلیون دلار در سال 2019 ، درصدد کاهش هزینه های خود هستند . مترجم MR9/ صرفاً برای میلیتاری
  9. با سلام    صلیب آهنین       سال 1943، جنگ جهانی دوم، جبهه شوروی. ارتش آلمان در حال عقب نشینی در برابر حملات روس‌ها است و «اشتاینر» ( جیمز کابرن)، سرجوخه آلمانی که از یونیفورم خود نفرت دارد و نه به نازیسم بلکه به گروهی از همرزمانش وفادار است، صرفاً برای بقاء می‌جنگد. «سروان اشترانسکی» (بابازی فوق العاده مکسیمیلیان شل) که اشراف‌زاده‌ای متفرعن و خود شیفته است، فرمانده جدید گروه می‌شود و تنها هدفش، کسب نشان صلیب آهنی، بزرگ‌ترین نشان افتخار ارتش آلمان است. او به هیچ وجه نمی‌تواند با «اشتاینر» کنار بیاید...           می توان چنین گفت که فیلم فوق العاده سام پکین پا ، بخوبی چهره زشت و نفرت برانگیز جنگ را به تصویر کشیده است و  نابودی ارزش‌های اخلاقی و لگدمال شدن معصومیت‌ها را بطور کاملاً روشنی بر پرده سینما آورده است . فیلم با تدوینی درخشان (کارتونی لاوسن و مایک الیس) از فیلم‌های خبری دوران جنگ شروع می‌شود و نقطه اوجی غریب و حتی سوررآل دارد.         نکته جالب این فیلم ، ترکیب موسیقی رزمی و شاد کودکانه به شکل برعکس بر تصاویر مربوط به زندگی روزمره آلمانی ها و صحنه های رزم خونین است که تضاد عجیبی را در ذهن بیننده بوجود می آورد . کشمکش های میان کابرن و اشترانسکی و ادبیات تند سرجوخه آلمانی نسبت به مافوقش ، بخوبی نشان می دهد که حتی در ارتشی با دیسیپلین بالای آلمان ، شرایط رزمی ، چه تاثیری در روابط میان انسانها برجای می گذارد .         دیالوگهای افسر ارشد آلمانی ( جیمز میسون ) با آجودان شخصی اش ، یکی از نقاط عطف فیلم بشمار می رود        ما زمانی که جنگ رو باختیم چیکار میکنیم ؟   برای جنگ بعدی آماده می شویم!!!
  10. نسل بعدی کلاه پروازی جنگنده های سرنشین دار    400 هزار دلار برای تکمیل برتری هوایی         
  11. با سلام   در تایید و پیرو فرموده شما ، قبلاً هم عرض کرده بودم ، ارتش ، سپاه ، نیروی انتظامی ، مصرف کننده هستند و نه تولید کننده و طراح و سازنده ، این تفکر اشتباه هست که فکر کنیم نیرویی که باید یک سلاح را به کار بگیرد ، حتماً باید سازنده و ارتقاء دهنده آن هم باید باشد .       کاملاً این مساله ای که فرمودید صحیح هست . الزام نیرو ، سنجش تهدید ، بررسی نیازها و اعلام آن به شرکتهای سازنده است و در نهایت تعریف تاکتیکهایی که باید سخت افزار مورد نظر بر اساس آن بکار گرفته شوند .       این فرموده شما هم بطور خلاصه در قالب " آینده نگری در نیروهای مسلح" قرار دارد . گمشده ای که اگر پیدا شود ، ( به معنی بازتعریف وظایف و ماموریتها ) آن وقت شاهد تحول اساسی ، فارغ از موارد حاشیه ای خواهیم بود .
  12. با سلام    آمده ایم تا بمانیم !!!!!!         سکانس یکم :   از کنار تابلوی فلش گونه ای رد می شویم که از فرط اصابت رگبار گلوله های کالیبر سبک و سنگین ، مُشبک و آبکش شده است . تابلو را عراقی ها کاشته اند و با خط سرخ بر زمینه سفید آن نوشته اند :   " موقوف ابی عبیده "   و در زیر آن :   " جئناء لنبقی "    !!!!آمده ایم که بمانیم !!!!!   سکانس دوم :   آخرین برگ دفترچه یادداشت یکی از شهدای گردان حنظله :   "امروز ، روز پنجم است که در محاصره هستیم . آب را جیره بندی کرده ایم ، نان را جیره بندی کرده ایم .... ، عطش همه را هلاک کرده ، همه را ، جز شهداء که حالا کنار هم در انتهای کانال ، آرام خوابیده اند . دیگر شهداء تشنه نیستند . فدای لب تشنه ات ای پسر فاطمه (س)"     پی نوشت :   1- جمله ای مشهور از شهید محمد علی رجایی وجود دارد که مصداق حال بسیاری از ما در این روزهاست : " اشتباه مرا به پای مکتبم ، ننویسید .   2- از این اتحادهای آبکی اعراب و عکس های آنچنانی  ، زیاد مشاهده شده ، در عین اینکه باید مراقب بود ، نباید آنها را بیشتر از آن چیزی که هستند ، بزرگ کرد .
  13. با سلام      درست هست که ایالات متحده اصرار برپیاده سازی سیستم مورد نظر خودش را داشت ولی علی الظاهر روی انتخابات توافق شده بود برای طی کردن یک مسیر کاملاً مشخص ، اما اینجا عملکرد سوء روسها و چینی ها در تحریک  " کیم ایل سونگ" ( همانطور که در کتاب مشهور " مائو. داستان ناشناخته " ، نوشته جانگ چنگ ، جان هالیدی ، ترجمه بیژن اشتری ،نشر تات" ) آمده  ، تحریکات مستمر استالین و بخصوص مائو برای بیرون کردن ایالات متحده از شبه جزیره کره  از یک سو و مقاومت آمریکا برای جلوگیری از اجرای استراتژی دومینوی سرخ در شرق آسیا که ژاپن را تهدید می کرد ، عملاً به یک صف آرایی نظامی شدید منجر شد که تا حال حاضر ادامه دارد .   غرض این بود که هر دوطرف به یک اندازه در زدن زیر میز بازی مقصرهستند و البته طبیعی هم بود ، هر دو  بعنوان قدرت پیروز جنگ دوم  و ابرقدرت جدید ، سعی در بیرون کردن حریف از زمین بازی خودشون بودند ( براساس قاعده  " بازی کردن در زمین خودی با قوانین خودی ") .      پی نوشت :  نکته جالب اینجا بود که مائو و استالین بر سر بیرون کردن ایالات متحده با هم متحد بودند ، ولی از پشت سر ، به هیچ عنوان همدیگر را تحمل نمی کردند . ماجرای سفر مائو به مسکو بسیار مشهور هست  :mrgreen: 
  14. با سلام      مثال در این مورد زیاد هست ، مثل فیلم The Sum of All Fears تولید شده در سال 2002 ( در خصوص تعدد تصمیم گیرها و اجرا کننده های متعدد در فرآیند شلیک )    با این حال ، بحث اصلی اینجاست که  تسلیحات استراتژیک ، بنا بر ماهیت راهبردی خودشون ، به اصطلاح قفل های ایمنی ( و نه آن قفل هایی که در ذهن هست ) متعددی را دارند تا از شلیکهای ناخواسته که براثر اشتباهات انسانی و یا بروز حالات غیر عادی در اپراتورها ( ارشد یا جزء) بوجود می آید ، جلوگیری کند . توضیح کامل را جناب elo بخوبی دادند و نیازی به تشریح بیشتر نیست .      ---------------------   امیدوارم حمل بر بی احترامی به فرمایش شما نشه ... اما یکی از مشکلات ما و برخی دوستان عدم درک هدف واقعی دشمن هست.همینطور  ضعف در شناخت واقعی محتوای دین... به همین دلیل هست که برخی موضوعات وابسته به این مباحث بی دلیل کشیده و میشه ...بد نیست تاپیکی در خصوص دشمن شناسی ایجاد بشه... تا در اونجا بحث ها مستدل تر و البته مودبانه تر دنبال بشه... من دلیلی بر لجاجت و بی احترامی به هموطن مقابل نمی بینم اما به هر حال روشنگری و هدایت همیشه مفید هست...  ---------------------------   بدون تعارف ، ضعف یکسری از دوستان در رعایت حرمتها و احترام نسبت هم ، مشخصاً چنین عکس العملهایی را در پی دارد والا ، فضای علمی ، نیازی به قانون های آنچنانی و ایجاد جو غیر متعارف  و مخفی کردن  پستها و تذکرات متعدد و تکراری و حوصله سر بر  ، قفل کردن تاپیکها و....  ندارد که بازهم متاسفانه عملکرد یک عده ای باعث شده تا چنین مسائلی ایجاد شود که شخصاً از این مساله به هیچ عنوان رضایت ندارم  .  نکته جالب اینجاست که منطق قوی برای قانع کردن هم وجود دارد ولی ظاهراً ناسزا گفتن، شعار دادن های بی مورد و بیش از حد مورد نیاز ، خارج شدن از مدار منطق و....  بیشتر مورد پسند هست و این ، کل مجموعه را تحت تاثیر خودش قرار داده که زیبنده نبوده ، نیست و نخواهد بود .
  15. با سلام      توضیح بسیار مفصل و مشخص و کامل .    در یک کلام ، همه توضیحاتی که فرماندهی محترم نیروی هوا- فضای سپاه دادند ، بستگی به " طرح تیر" دارد که برای یگان موشکی برنامه ریزی شده است . این مساله در یک مقیاس کوچک ، برای یک آتشبار توپخانه  برای  تعیین آماج ها ، نوع مهمات ، نوع خرج مورد استفاده و ... مصداق دارد .   پی نوشت :   واحد درسی "طرح تیر"  یکی از سیلابس های اصلی دانشکده توپخانه و موشکهای نیروی زمینی سپاه بشمار می رود . 
  16. با سلام    ضمن تشکر      در حقیقت ، به نظرم می رسد که ما در حال بررسی یگان استراتژیک سپاه پاسداران هستیم . بطور مشخص ، نوع نگاه به یک نیروی استراتژیک (بازدارنده ) متفاوت از نگاه به نیروی زمینی ، هوایی و دریایی هست . ( هر چند در  کشوری که مثال زده شد ، هر چهار نیرو به نحوی دارای  ماهیت راهبردی هستند .    نیروی هوایی ، بعنوان دست بلند ارتش آمریکا که  نسبتاً وابسته به پایگاه های زمینی است    نیروی دریایی که دست بازتری برای اجرای عملیات واکنش سریع داشته ولی نسبت به نیروی هوایی کند تر هست    نیروی زمینی و سپاه تفنگداران  که برای اجرای عملیات به دو نیروی هوایی و دریایی وابسته است     اینها بعنوان نیروهایی با ویژگی های متفاوت که کمبودهای هم را پوشش می دهند .    و در نهایت نیروی استراتژیکی ( موضوع مورد بحث ما)  که کامل کننده توان رزمی این ارتش بشمار می رود . 
  17. با سلام      فرموده شما در زمانی درست هست که یکپارچگی سیاسی را با یکپارچگی سرزمینی ( جغرافیایی ) یکی بدانیم . هر چند این یکپارچگی مد نظر ، اصولاً در زمان اشغال توسط قدرتهای خارجی  ( در اینجا کمونیستهای روسی و کاپیتالیستهای آمریکایی ) معنا و مفهومی درست و در معنای اصیل خودش را ندارد .       سئوال این هست ، با در نظر گرفتن ناحق بودن ایالات متحده در پیاده سازی دموکراسی مد نظر خودش ، حق روسها بعنوان یک قدرت اشغالگر ، برچه عنوانی بعنوان یک بازیگر  حق مدار در کره بحساب می آید ؟؟    شبه جزیره کره از سال 1876 ، به این سو ( پایان سلسله جوسون ) فاقد یکپارچگی سیاسی و سرزمینی بود و اشغال غیر رسمی ژاپن ( 1910) و اشغال رسمی (1931) این منطقه را فاقد یکپارچگی نموده بود .    این فشار دو قدرت برآمده از جنگ بعنوان  زورمدارانی که این حق برای خودشون قائل بودند که در کرملین یا کاخ سفید ، سرنوشت سایر کشورها را تعیین کنند ، موجب پدید آمدن  رهبران مشعشعی به مانند امثال کیم در کره شمالی (با حمایت کمونیستهای روسی و چینی ) و یک حکومت دست نشانده ( احتمالاً نگوین دیم ) در کره جنوبی شد .    به شکل طبیعی ، زمانی که این دو ، به مانند عروسکهای خیمه شب بازی استالین و ترومن ، عمل می کردند ، عملاً چیزی به اسم یکپارچگی وجود نداشت که بخواهد فروبپاشد .    در نتیجه ، وضعیت کنونی شبه جزیره کره ، ناشی از دخالت توسعه طلبانه روسها و آمریکایی ها ( هر دو با یک میزان از بار گناه )  بشمار می رود      در ضمن ، در حوزه انتخابات هم ، این سر سلسله خاندان کیم ( کیم ایل سونگ بعنوان دبیر کل حزب کمونیست ) به بهانه اینکه 2/3 مردم در بخش تحت کنترل آمریکایی ها قرار دارند ، برگزاری انتخابات را رد کرد ( مشخصاً با تحریک مائو و استالین )  که این مساله طبیعتاً مورد قبول آمریکایی ها نبود . ( آن هم بعد از تلگراف مشهور سفیر آمریکا در مسکو که بعدها پایه گذار استراتژی محاصره سازی شد ) 
  18. با سلام    نکته  نخست : دوستان تاپیک را به محل منازعه مسائل نامربوط تبدیل نکنند ، این دعوا پایانی ندارد و در حال حاضر هیچ پایانی برای آن متصور نیستیم . در صورت ادامه ، مشخصاً کاربران متخلف از تاپیک محروم خواهند شد    ----------------------------------   اگر در میلیتاری ، بتوانیم بحث علمی را جا بیاندازیم ، انقدر انرژی ما صرف تذکر دادن بی مورد نمی شود  ---------------------------------   پس از سال 1986 ، و سازماندهی مجدد ارتش ایلات متحده ، و براساس قانون موسوم به " قانون گلدواتر- نیکولز"  ، ستاد مشترک ارتش ، فرماندهی مستقیم نیروهای عملیاتی ارتش را در اختیار ندارد . مسئولیت انجام عملیات نظامی طبق این قانون از رییس جمهور به وزیردفاع  و به شکل مستقیم به فرماندهان عملیاتی صحنه نبرد  مرتبط است و در این قانون ، ستاد مشترک بطور کامل ، نادیده گرفته شده است . سابقه این تجدید نظر ، به دوران جنگ سرد ، یعنی زمانی که ایالات متحده و اتحاد شوروی تعداد زیادی از موشکهای هسته ای خود را در آماده باش کامل قرار داده بودند ، برمی گشت و هر مقام مسئولی در سلسه مراتب نظامی ، در صورت وارد آمدن خدشه به سلسله مراتب نظامی ، اجازه داشت تا در عرض چند دقیقه ، دست به حمله تلافی جویانه بزند . این مساله با این فرض پدید آمد که رییس جمهور و مقامات کلیدی نظیر وزیر دفاع در حمله  دشمن کشته شده باشند .   با این حال در قانون جدید فوق الذکر ، تنها رییس جمهور براساس طرح عملیاتی یکپارچه ( SIOP) قادر است تا بطور مستقیم دستور شلیک مهمات هسته ای را صادر نماید . در حالی که رییس جمهور با در اختیار داشت اقتدار یکجانبه ، بعنوان فرمانده کل قوا ، نتوانست اجازه استفاده از سلاح هسته ای را در هر زمانی صادر کند ، شلیک  سلاح های هسته ای ، توسط وزیر دفاع و در صورت عدم توانایی وی ، توسط معاون وزیر دفاع  صورت خواهد گرفت .  ( براساس بخش چهارم از متمم بیست و پنجم  قانون اساسی که شرایط ناتوانی رییس جمهور را در خود دارد )   هنگامی که  شلیک سلاح هسته ای تایید شد ، دستور پرتاب ، به رییس ستاد مشترک  یا معاون وی ابلاغ شده و آنها نیز به نوبه خود ، بقیه کارها را بر عهده  افسر مستقر در مرکز فرماندهی نظامی ملی ( NMCC)  که مشخصاً در پنتاگون حضور دارد ، محول خواهند نمود                 ساختار فرماندهی استراتژیک ایالات متحده در دهه 50 میلادی 
  19. با سلام      منبع موثق در این خصوص را معرفی بفرمایید . سر همین مساله چند وقت پیش و براساس ادعای یکی از کاربران مبنی براینکه بمبهای هسته ای ایالات متحده در پایگاه اینجرلیک توسط ترکها کنترل می شود ، مورد بحث قرار گرفت که  صحّت آن بطور کامل رّد شد .    در دهه 60 ، بدلیل مختل شدن  عملکرد یکی از ریز تراشه های مرکز کنترل پدافند آمریکای شمالی (نوراد) ، شبیه سازی حمله اتمی روسها به یک هشدار واقعی تبدیل شد و نزدیک بود ارتش آمریکا یک حمله همه جانبه هسته ای را علیه روسها اجرا نماید که به موقع جلوی این مساله  گرفته شد . به همین دلیل فرآیند شلیک سلاح هسته ای ، یک فرآیند پیچیده ولی مستقیم از رییس جمهور به واحدهای مختلف ( موشکهای مستقر در سیلوهای زیرزمینی ، موشکهای کروز مستقر در لانچرهای متحرک ، مهمات هواپرتاب در قالب موشکهای کروز و مهمات هوا به زمین تاکتیکی ، موشکهای قاره پیمای قابل شلیک از زیرسطحی ها و در نهایت مهمات تاکتیکی موجود در ناوهای هواپیمابر و حتی سرهای جنگی موجود در قالب مهمات توپخانه و موشکهای تاکتیکی و..) صورت می گیرد .    حالا این آتش به اختیار بودن به چه معناست ، متوجه نمی شوم !!!!   زمانی که سیستم های کنترل- فرماندهی شما ایمن باشند ، نیازی به صدور دستور آتش به اختیار بودن وجود ندارد ، چون عامل انسانی در تحلیل درست  شرایط  شلیک موشک مشخصاً دچار اشتباه خواهد شد ( در اینجا فرمانده سیلوی موشکی )      حداقل همین فیلم نشان می دهد تا هدف از قبل مشخص شده ، تایید رییس جمهور را از طریق سلسله مراتب نگیرد ( طبق همین فیلم از سال 1996 )  ، هیچکدام از فرماندهان حق چنین کاری را نخواهند داشت . ----------------------------------   مگر اینکه دوستان به  فیلم دکتر استرنج لاو ( استانلی کوبریک ) و شخص ژنرال جک رپر خیلی علاقه مند باشند  :mrgreen:  :mrgreen:  --------------------------------- پی نوشت :   قدرتمند نشان دادن توان رزمی  خودی ، بسیار پسندیده و پرارزش هست ، اما وقتی  این نمایش قدرت درست صورت نگیرد ، بسرعت به ضد خودش تبدیل می شود . نمونه های زیادی هم وجوددارد . 
  20. با سلام    صرفاً این را عرض کنم ، این تصویر هم تایید پست قبلی بنده بود . چیزی که  پاشنه آشیل ماست " بحث جدی تبلیغات دفاعی و درز اطلاعات ناخواسته " است . اگر همین مساله کوچک را در نظر بگیریم ، مشکلات کمتری را شاهد خواهیم بود .   پست بنده قبل از اطلاع رسانی جنابعالی بود و بنده با توجه به تجربیات مطالعه شده و بدون اطلاع از وجود چنین تصویری ، پست قبلی را ارسال کردم .   "بعنوان مثال ، همان چند ثانیه تصویر از محیط جغرافیایی  شلیک موشک ، و توجه به پوشش گیاهی ، ساختار محیط و.... ، موجب ایجاد گمان هایی می شود که قطعاً دور از تحلیل کارشناسان دفاعی خارجی نخواهد بود . "   دشمن 24 ساعته ما را پایش می کند و تعارفی در این زمینه نداریم ، بحث بسیار جدی پدافند غیر عامل ، توسعه فناوریهای مرتبط با پنهان سازی و استتار و... و... که با کمترین هزینه ها قابل دسترسی هست .    پی نوشت :   متاسفانه کسی وجود ندارد که تجارب ارزشمند روسها را در اجرای صحیح فریب نظامی ، به پارسی ترجمه کند ، این تجربه ها ، مشخصاً ره گشای ما برای برون رفت از این وضعیت هست .
  21. با سلام      در حقیقت بنده تخصصی در حوزه سازه ندارم ولی مطالعه کتابهایی در حوزه ساخت سازه های زیرزمینی و ترکیب آن با  نحوه تفسیر تصاویر ماهواره ای و همچنین تجربیات منتشر شده از سوی دو ابرقدرت شرق و غرب در دوران جنگ سرد و توجه به ارتباطات پیچیده ما با برخی کشورهای شرق آسیا ، یک مجموعه اطلاعاتی را برای تفسیر تصاویر منتشر شده ، بدست می دهد . بعنوان مثال ، همان چند ثانیه تصویر از محیط جغرافیایی  شلیک موشک ، و توجه به پوشش گیاهی ، ساختار محیط و.... ، موجب ایجاد گمان هایی می شود که قطعاً دور از تحلیل کارشناسان دفاعی خارجی نخواهد بود .    این ویدئو و مشابه آن ، بارها و بارها مورد بررسی قرار می گیرند ، مجموعه ای از تحلیلگران در رشته های گوناگون ، تفسیر خودشون را از این ویدئوها خواهند داشت و با در کنار هم گذاشتن آنها ، یک برآورد نسبی و نه مطلق بدست خواهند آورد .    این مساله مصداق کامل آن چیزی است که  دهه ها ،سیستم های تحلیل اطلاعات نظامی ( چیزی شبیه به DIA) دارند آن را به کار می برند " بخش اعظمی از اطلاعات در خصوص هدف ، از منابع آشکار بدست می آیند "
  22. با سلام      متاسفانه ، آنقدر درگیر مسائل حاشیه ای می شویم که اصل ماجرا در میلیتاری فراموش می شود :   یک تجربه تاریخی :   در دوران جنگ سرد ، روسها برای ساخت سیلوی  موشکهای سری SS-9 ، و به منظور مخفی ماندن ساخت این استحکامات از چشمان دقیق ماهواره های جاسوسی KH-4  و KH-8 ، تکنیک جالبی را به کار می بردند که مانع از برآورد دقیق وسعت پایگاه ها ، از سوی مفسران عکس در NRO می شد :   کارگاه ساخت پایگاه موشکی در یک سطح بسیار وسیع پرا کنده می شد و پس از اجرای عملیات فریب ، کار حفاری آغاز می شد ، برای حفاری از روش قیفی استفاده می شد . بدین معنا که حفاری در یک منطقه وسیع انجام می شد و هرچه  تونل به پایین می رفت ، دهانه حفاری را کاهش می دادند تا  منطقه به شکل قیف در می آمد دوربین های ماهواره ای ، قادر نبودند تا از میزان باریک شدن قطر دهانه اطلاع حاصل کنند  ، زیرا در تصاویر ماهواره ای ، منطقه حفاری ، در همان وسعت دیده می شد .    به عبارت دیگر، یک حفره به وسعت 100 فوت در عمق 25 فوتی ایجاد می شد و در داخل آن ،  یک حفره به قطر 30 فوت و عمق 120 فوت حفر می کردند . سپس داخل این حفره با بتون آستر می شد و یک آستر فولادی و بعد یک روکش بتونی ضد رطوبت روی آن  کشیده می شد . موشک در داخل این مجموعه قرار می گرفت و در فضای باقی مانده ، مجتمع کارگاه ها ، ژنراتورها ، پمپها و مخازن سوخت و تجهیزات قرار می گرفت                "چیزی شبیه به این تاسیسات ، با ایجاد اصلاحات و تطبیق با شرایط جغرافیایی مورد نظر "     پی نوشت :   1- این شبه پست ، بخشی از یک کتاب هست که خلاصه شده  :winking:    2- با توجه به سیستم بسته اتحاد شوروی و فعالیت دقیق مجموعه های اطلاعاتی نظیر GRU، که راه کسب اطلاعات انسانی را بسته بودند ، تصاویر ماهواره ای ، تنها راه اطلاع از میزان و کیفیت و کمیت فعالیت روسها در ساخت سیلوهای موشکی زیرزمینی بود 
  23.   با سلام   این پست ارزشمند و سئوال بسیار ارزشمند تری که مطرح فرمودید ، نیازمند بازگو نمودن یکسری پیش فرض هایی است که شاید موجب انحراف تاپیک را فراهم نماید ،با این وصف ، به بنده فرصت دهید تا به شکل جامع این مساله را خدمت جنابعالی ، تشریح کنم .   متشکرم / ارادتمند MR9  :rose: :rose:
  24.   این پست را که مطالعه کردم ، بخوبی متوجه شدم ، به هیچ عنوان ، حتی ذره ای در خصوص کامنتهایی که در میلیتاری قرار می دهید ، مطالعه ندارید ، با این حال جوا ب شما بخوبی داده شده :   -------------------   1-دولت:واژه دولت درانگلیسی  stateاست که از3  عنصر سرزمین، مردم ونظام سیاسی مستقل تشکیل شده است و کاربردهای متعددی دارد.   2-حکومت:واژه حکومت در زبان انگلیسی معادل با واژه  govermentاست که به عنصر نظام سیاسی در ساختار دولت اطلاق شده و جزئی از عناصر دولت محسوب می­شود.   3-کشور:در زبان انگلیسی واژه country معادل با کشور است. این واژه به یک واحد سیاسی-فضایی در سطح خشکی­ های سطح زمین اطلاق می­شود که دارای عناصر طبیعی، جمعیت، ظرفیت و امکانات اقتصادی –ارتباطی و فضایی بوده و مرز مشخصی نیز همانگونه گفته شد مفهوم دولت به معنای عام آن(یعنی کشور) بکار می­رود؛ با این تفاوت که اصطلاح کشور بعد سرزمینی و اصطلاح دولت بعد سیاسی وحکومتی برجسته تری دارد.   ------------------   عوامل پایدار ساز پدیده ای به نام ایران ، عبارتند از :   1- منشا نام ایران:   نام کشور در ایجاد هویت و وحدت ملی موثراست. نام یک کشور باید برای همه افراد ملت به عنوان یک چتر کامل محسوب شود. چنانچه نام یک کشور، معرف بخشی از یک ملت باشد وگروه­های دیگر را در برنگیرد وحدت و انسجام ملی یک کشور با چالش مواجه می­شود و در اولین فرصت بدست آمده گروه اقلیت برای دولت مشکل آفرین خواهند شد   2- عوامل و مولفه های موثر بر پیدایش و بقای دولت ایران :   نیروها و عوامل موثر بر پیدایش و بقای دولت را می توان در دو الگوی عوامل درونزا و برونزا و عوامل روبنایی و زیربنایی مطالعه کرد.   عوامل زیربنایی : عبارت است از: موقعیت و وحدت سرزمینی، فرهنگ مشترک، تاریخ، زبان، دین، مذهب، قومیت و نژاد. این عوامل در پیدایش و بقای دولت نقش اساسی و بنیادین دارند.   عوامل روبنایی : عواملی مانند ناسیونالیسم، ساختار سیاسی فضا، تهدیدات بیرونی، استعمار، ایدئولوژی سیاسی، نمادهای ملی، قدرت دولت مرکزی، ساختار ارتباطی، رقابت قدرت ها و ...   -----------------------   عوامل موثر در پیدایش و بقای دولت در ایران به تفسیر به شرح زیر است:   موقعیت و فضا:   قلمرو و فضای جغرافیایی ایران هم به لحاظ طبیعی ( ایران در فلات ایران استقرار یافته است و این فلات، کشور ایران را از فضای طبیعی پیرامون مانند فلات تبت و دشت سند و پنجاب در شرق؛ قفقاز، سیبری در شمال؛ اقیانوس هند، شبه جزیره عربستان در جنوب و فلات آناتولی در غرب جدا می کند) و هم به لحاظ انسانی و فرهنگی هویت خاصی دارد که با مرزهای مشخص طبیعی و انسانی از فضاهای پیرامون خود جدا و متمایز می شود.   وحدت سرزمینی و شکل فضا:   سرزمینی که در درون خود هسته فرهنگ ایرانی را جای داده، از وحدت فضایی برخودار است. ایران با قرارگیری در درون فلات ایران، کوههای آن به عنوان یک دیوار از یک طرف باعث گسترش یکپارچگی انسان در محدوده سرزمینی شده و از طرف دیگر وجود دیوار مرتفع(کوهها) باعث جدایی سکنه درون این فلات از پیرامون خود(هند، ماورالنهر، بین النهرین، آناتولی و ...) شده است. این فلات باعث شکل گیری ساختار فرهنگی خاص شده است. علاوه بر آن در مرکز قسمت های مرکزی فلات ایران ، موانع طبیعی کمتر بوده و به دلیل مرکزیت غالبا محل استقرار دولت ها بوده است که از طریق آن برابر تجاوز دولت های پیرامونی در امان باشد و از طرفی بر سکنه درون فلات ایران تسلط داشته باشد.   سابقه کهن:   استمرار و تداوم تاریخی دولت در یک فضای جغرافیایی، دلیلی بر بقای دولت بوده است. ایران از دوره باستان حکومت های متعددی بر آن تسلط داشته است. برخی از آنها اقتدار جهانی داشته و برخی دیگر حکومت های ضعیفی را تشکیل داده اند. به هر شکل در طول تاریخ دولت های مختلفی بر این سرزمین حکومت کرده که این استمرار دولت در این فضای جغرافیایی (ایران) باعث نهادینه شدن اندیشه دولت در ایران شده و تداوم آن را تضمین کرده است.   زبان:   زبان فارسی، ربان رسمی کشور است که در کل کشور با این زبان صحبت می شود. البته باید این نکته را یاد آور شد که در مناطق غیر فارس نشین مردم با زبان های مادری خود تکلم می کنند به طور مثال، مناطق ترک نشین زبان ترکی، مناطق عرب نشین زبان عربی و مناطق کردنشین زبان کردی متداول است.   دین و مذهب: مذهب یکی دیگر از عوامل موثر در بقای دولت است که از طریق ایجاد همبستگی امکان پذیر است. اکثر مردم ایران پیرو دین اسلام هستند و پیروان آن به دو گروه تشیع و اهل سنت تقسیم می شود که اکثریت مردم، پیرو مذهب شیعه اثنی عشر(12 امامی) هستند. پیروان مذهب اهل سنت بیشتر در مناطق شمال شرق، جنوب شرق، جنوب خراسان و غرب کشور سکونت دارند.   نژاد و قومیت:   در کشور ایران اقوام مختلفی مانند فارس، ترک، کرد، عرب، بلوچ و غیره در کنار یکدیگر به شیوه مسالمت آمیز زندگی می کنند که این شیوه بر تداوم بقای دولت تاثیرگذار است.   ساختار فرهنگی خاص:   ساختار فرهنگی باعث شکل گیری و تقویت هویت افراد می شود که از این طریق وابستگی بیشتری با دولت دارند و در استمرار حکومت تاثیرگذار است.   عناصر شکل دهنده ساختار فرهنگی  ملت ایران عبارت است از:   آثار ادبی(شاعران و نویسندگانی مانند حافظ، سعدی، شهریار، مولوی و ...)،   هنری(معماری ناشی از کاخ، مسجد، مقبره و ...؛ موسیقی؛ هنرهای تجسمی؛ ابزار آلات قدیمی؛ هنرهای دستی و ....)،   باستانی(که آثار باستانی مختلف در مناطق مختلف ایران کشف شده و نشان از تمدن و پیشینه قوی در مناطق مختلف است)،   مفاخر ملی(این مفاخر از بین اقوام مختلف در زمینه های علمی، هنری، فکری، سیاسی، ورزشی و نظایر آن ظهور کرده اند که باعث افتخار ایرانیان است) و   آداب و رسوم(که تنوع و در عین حال شباهت های آداب و رسوم، باعث ایجاد سنت ها و رسوم ملی مشترک می شود).   آرمان سیاسی:   آرمان سیاسی حاصل گرایش های افراد ملت یا جامعه ای همگون و با هویت است که خواهان تشکیل دولت مستقل هستند. عواملی مانند عدم همزیستی ملل مختلف در یک کشور، عامل بیرونی یا تهدیدات خارجی، اندیشه های فلسفی، دینی و نظایر آن باعث تجزیه یک کشور می شود. نمونه هایی از این دست می توان به تجزیه کشورهای چکسلواکی به کشورهای چک و اسلواکی؛ یوگسلاوی به کشورهای اسلوونی، کرواسی، بوسنی و هرزگووین؛ و تجزیه شوروی بعد از شکست کمونیسم اشاره نمود.   در مورد ایران، ناسیونالیسم و ملی گرایی از گذشته وجود داشته است اما در یک قرن اخیر بیشتر مورد توجه گروه های سیاسی و روشنفکران قرار گرفته است؛ در دوره پهلوی به ویژه پهلوی اول، عناصر محوری ایدئولوژی ناسیونالیسم ایرانی حول محورهای وحدت و یگانگی ملی، باستان گرایی، وابستگی به وطن، تداوم سلطنت و موقعیت محوری شاه مورد توجه قرار گرفته است. اما آنچه واقعیت دارد این است که عموم ایرانیان حتی اقلیت فضایی، به ایران احساس تعلق داشته و بر لزوم استقلال دولت و کشور ایران باور دارند.   تهدیدات بیرونی:   تهدیدات بیرونی یا جنگ های دشمنان خارجی یکی از عواملی است که باعث انسجام ملی و اتحاد اقوام می شود؛ البته در شرایطی که اقوام استقلال خواه در یک کشور وجود نداشته باشد. ایران از باستان تا جنگ تحمیلی بارها مورد حمله قرار گرفته است که در گذشته با توجه به اقتدار یا ضعف دولت ها باعث گسترش یا کاهش محدوده فضای جغرافیایی ایران شده است. جنگ تحمیلی، باعث انسجام و همدلی مردم شد و دولت و مردم از خاک سرزمین به خوبی دفاع کرده و محدوده جغرافیایی ایران حفظ شد.     پی نوشت :   1- چند وقت پیش روباه پیر سیاست بین الملل در جریان اهداء کتاب خودش به وزیر محترم امور خارجه ، جمله ای گفت که جای تامل بسیار دارد :   هنری کیسینجر به جناب ظریف چنین گفت : ایران چه زمانی قصد دارد قبول کند که یک دولت است یا یک ایده ؟؟   جناب ظریف : در زمانی که ایالات متحده این واقعیت را قبول کند .   کیسینجر : ایالات متحده یک کشور استثنایی است !!   جناب ظریف : جمهوری اسلامی ایران هم یک کشور استثنایی است .     2- ملیّت و مذهب ، دو پدیده مکمل در جغرافیای ایران هستند که گستره آن از مرزهای سیاسی آن هم فراتررفته ، حالا یک عده ای این مساله را قبول ندارند ، هیچ مشکلی نخواهد بود . وضعیت حال حاضر آنها کاملاً مشخص هست .   3- از گذشته های دور تا کنون ، ایران 444 بار وارد جنگهای مختلف ( چه در مقام دفاع و چه در مقام تهاجم ) شده است ، اما آنچه که وحدت سرزمینی این مجموعه را بعنوان استخوان دار ترین و کهن ترین واحد سیاسی حفظ نموده ، بهره گیری از دو عامل ملّیت و مذهب به شکل توامان بوده است . هر چند فرازو فرودهایی داشته ، اما این دو در ترکیب باهم  ، رمز بقای این مردم و سرزمین بوده اند
  25. عینیت بخشی به تئوری کمربند شکننده هنری کیسینجر در آسیای جنوب غربی   در یک مقیاس کوچکتر                         سوریه ، تنها آغاز ماجرا برای ترسیم نقشه آینده این حوزه جغرافیایی است .    به جای  مرتکب شدن اشتباهات  درداخل و اختلاف و دو دستگی ، تمام توان را برای اجرای ضد تاکتیک مناسب متمرکز کنیم      پی نوشت :   با  کمال تاسف ، وقتی برخی حرکات  جناح های موجود در کشور و طرفدارانشان ، رصد می شود ، تنها یک نتیجه حاصل می آید " حرکت در پازل دشمن و این عین حماقت خواهد بود "   حالا بازهم بر طبل تفرقه بکوبید . نتیجه آن ، از همین حالا مشخص شده .