با سلام    ضمن تشکر ، اما ظاهراً این تصاویر مربوط به این حادثه نیستند . البته اطمینان بالایی وجود ندارد ولی یحتمل این یکی از EC-130 ( خفاش ) هایی است که ادعا شده توسط یک تیر موشک AA-6 آکرید فاکس بت عراقی در 15 آوریل 1988  هدف قرار گرفته و ساقط شده .  :thinking:    در ضمن ، شاید یکی از علتهای سقوط  را باید در سوختی که به هرکولس داده شده ، جستجو کرد . چون اساتید خلبان این هواپیما ، خاموش شدن همزمان چهار پیشرانه را غیر محتمل می دانستند . 

  با سلام    ظاهراً درسهای بسیار زیادی از تاکتیکهای پوشش هوایی ارتش آمریکا در  افغانستان  گرفته شده و علاوه برآن ،  خود روسها در افغانستان تجاربی را بدست آوردند که چگونه با یک نیروی چریکی و نامنظم درگیر شوند ، با این تفاوت که زمین عملیات در سوریه ، به مانند افغانستان ، کوهستانی نیست .( گرفتاری اصلی روسها در افغانستان )  اینجاست که نقش نیروی هوایی ، نمود پیدا می کند .   پی نوشت :   1- البته اگر به کسی برنخورد و بعداً ما را به داشتن سمپاتی نسبت به روسها متهم نکند  :winking:  2- بطور مسلم ، اگر آمریکایی ها بخواهند برای روسها گرفتاری درست کنند ( ماجرای فروش بلوپایپ و استینگر ) ، خوب برای اینها دردسر می شود ، که  باید دید روسها چه فکری برای آن کردند .

با سلام خدمت دوستان    "توّهم بزرگ"        توهم بزرگ، از يک ديدگاه فيلمی پاد-جنگ و آشتی‌جويانه است. نمود آشکار این مساله  در اين فيلم، در بستگيهای مهرآميز ميان زندانيان (فرانسويها و ...) و زندانبانان (آلمانها) می‌توان ديد. در چارچوب اين فرآیند ، نه‌تنها جنگ، بلکه مرزبنديهای استوار بر نژاد و مليت و ... نيز، بيهوده‌تر از آنکه هست به‌ديده می‌آيد. از اين ديدگاه، توهم بزرگ، سرشت طبيعی آدمی و نياز درونی او به هم‌پيوندی با ديگران را، در جايگاهی بسيار والاتر از مرزبنديهای ساختگی می‌نشاند و بر آن است که پديده ناخجسته‌ و ويرانگری مانند جنگ نيز نمی‌تواند بر آن کارگر افتد. از همين‌روست که فون روفنشتين افسر اشرافزاده آلمانی، در فراسوی مرزهايی که او را از بوالديو، همپالکی اشرافزاده فرانسوی‌اش جدامی‌کند، او و دو همراهش را به‌گرمی پذيرا می‌شود، آن زندانبان آلمانی، با دادن سازدهنی‌اش به مارشال، با او همدلی می‌کند، آن زن آلمانی نزديک مرز سوييس، مارشال و ديگر زندانی فرانسوی همراه او، روزنتال را در خانه خود جامی‌دهد و برای گريز از تنهايی و بی‌کسی، هرچند گذرا با مارشال نزديک می‌شود و ...     توهم بزرگ را، از ديدگاه ديگری نيز می‌توان نگريست. اين ديدگاه،  رويکرد ژرف‌انديشانه‌ای بر پيامدهای جنگ است. از اين ديدگاه، توهم بزرگ نمايشگر فروپاشی شماری از ساختارهای اجتماعی و گريزناپذيری شماری ديگر است. جنگ جهانی نخست، رويدادی است که زمينه نابودی اشرافيت سده ۱۹ اروپايی را آماده می‌کند. فون روفنشتين و بوالديو، نمايندگان اين ساختار در فيلم هستند. دژی که پايگاه فون روفنشتين است، همانا زندان اوست. او، به‌گفته خود، در جنگ آسيب بسيار ديده و به نيروی ميله‌های نقره‌ای کارگذاشته در گردن و کمر و پاهايش سرپاست. کالبد ديرينه‌سال و رو به ‌فروپاشی دژ، که بازمانده از سده‌های ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ است، نشانه‌ای از سرنوشت گريزناپذير او و بوالديو است. هم‌نهاد راستين اين فروپاشی در جهان راستين آن روزگار، نابودی سامانه پادشاهی در آلمان قيصری و روسيه تزاری است، که نازيسم هيتلری و بلشويسم لنينی جايگزين آنها می‌شود.      ساختار ازهم‌پاشيده ديگر، جابه‌جايی طبقات اجتماعی است. بوالديوی اشرافی، خودخواسته نابود می‌شود تا مردانی از طبقات فرودست‌تر از او (مارشال و روزنتال)، جان به‌دربرند. فون روفنشتين اشرافزاده، که پايبند پيمانهای طبقه‌ای است،  به دژی پرت‌افتاده پس‌رانده شده‌است و صندوق کتابهای باارزش شاهزاده  تزاری نيز، به‌دست خود روسهای زندانی به آتش کشيده می‌شود تا نمودی از خيزش انقلابی روسها در راه نابودکردن اشراف‌منشی تزاری باشد. چهار کاراکتر کانونی فيلم، با رشته‌های آشکار و پنهان مرزبنديهای اجتماعی، به همديگر بسته و از هم جدامی‌شوند: مرزهای استوار بر مليت، جايگاه اجتماعی و طبقه، باورهای آيينی و ... فون روفنشتين و بوالديو، با جايگاه طبقه‌ای همسان، به هم بسته‌اند، اما با مرزبندی مليتهای خود ازهم جدامی‌شوند. بوالديو و مارشال، در چارچوب مليت يکسان، با هم بستگی دارند، اما جايگاه طبقه‌ای ناهمانند، آنها را ازهم جدامی‌کند و ....     پی نوشت :   فیلم ، با فرمت سیاه و سفید ، تصویربرداری شده است و برای نسل امروز ، جذابیت زیادی نخواهد داشت ، اما فیلمی بشدت فلسفی است که بیننده را در مورد ماهیت جنگ ، وادار به تامل خواهد نمود 

با سلام خدمت دوستان    زمان : 1364/11/20- شب نخست عملیات پرافتخار والفجر-8    مکان : اروند - ساحل عراق    شنود مکالمات بی سیم یگانهای ارتش عراق ، مستقر در ساحل اروند          ساعت 22/45 دقیقه :   از سمت چپ ، نصف خط دست ما نیست ، واحدهای توپخانه ای را که به نزدیک خود آورده ایم ، نمی توانیم به عقب بیاوریم ، فقط سمت چپ زیر آتش گرفته شده .    ساعت 23/15 : مکالمه بین دو فرمانده بعثی    فرمانده رده بالاتر : موقعیت چطور است ؟   فرمانده رده پایین تر :  خراب است ، خراب است !!!   فرمانده رده بالاتر : استقامت کنید    فرمانده رده پایین تر :  22 نفر بیشتر نمانده ، نمی توانیم ، کمک کنید ، کمک کنید ، گردان سوم منهدم شد ، فقط یک افسر و چهار سرباز مخابرات باقی مانده  !!!   فرمانده بالاتر : تانکها را به عقب برگردانید !!!   فرمانده پایین تر : دسته صَفَر تمام شد ، ایرانی ها آنها را بردند ، 2 افسر هم کشته شدند ، گردان دوم هم دارد منهدم می شود    فرمانده رده بالاتر ( همراه با فحاشی ) : پس چرا بیکار نشسته ای ....... !!!!   فرمانده رده پایین تر : ( ........ )، تو چرا بیکار نشسته ای ...؟      فرمانده رده پایین تر : نمی توانیم بمانیم ، گردان چهارم هم می گوید نمی توانیم بمانیم    فرمانده رده بالاتر : به گردان چهارم بگو ، اگر برگردند ، اینجا حسابشان را می رسم .   فرمانده رده پایین تر : منطقه دیگر دست ما نیست ، گردان پنجم کماندویی هم عقب نشینی کرده ، افراد آنها کم شدند ، تعدادی به گردان ششم رفته اند .   پی نوشت :    1- این مکالمه بی سیم  طولانی بود ، به همین سبب ، از ارائه  ادامه  آن معذورم   :winking:    2- معتقدم ، به جای تلف کردن وقت روی مشاجرات سیاسی بی انتهایی که همیشه وجود داشته ، دارند و خواهند داشت ، انرژی را روی بازخوانی فصول مختلف دفاع مقدس ، صرف کنیم 

  1- برای بنده جای تعجب و سئوال هست که چرا به شکل عادی نمی توانید مطالب خودتون را ارائه کنید ، بعنوان مثال ، همین واژه هایی که بکار بردید ؟؟؟ احیاناً فکر نمی کنید ، اگر شکل بیان را عوض کنید ، خواننده ها پست های شما را با عصّبیت کمتری مطالعه می کنند .   2- بنده مطالبی را که با اکانت قبلی ارائه می کردید ، مطالعه کردم ، نه ادبیات و نه لحن این شکلی که الان مطالعه می کنم ، نبود . حالا چه اتفاقی افتاده ، الله اعلم .   3- این سند که ارائه کردید مربوط به کدام ارگان هست ؟؟

  با سلام   منبع شما در خصوص در اختیار داشتن موشک اسکاد توسط ارتش امارات در دهه 80 میلادی ( که بلاشک باید توسط اتحاد شوروی تامین شده باشد ) را بفرمایید ، چون تا جایی که جستجو کردم غیر از موشکهای ضد هوایی ( سام-14 ، 16 و 19 ) و موشکهای ضد زره خرید خاصی از محصولات روسی از دهه 50 میلادی تا حال حاضر ، توسط امارات ثبت نشده .

  با سلام    سئوال بسیار مهمی بود .    در مرحله ششم ( شلیک 49 فروند موشک اسکاد بی ) از 21 اسفند 1363 تا 31 فروردین 1367 ،  ، مکان هایی نظیر منطقه نظامی الدوره در شرق دجله ، سازمان امنیت و اطلاعات ، پادگان الرشید ، مرکز راه آهن بغداد ، بیمارستان نظامی الجمهوریه  ، پادگان غزلانی ، کوی افسران ، پالایشگاه الدوره و..... را هدف قرار دادند .   اهمیت بعضی از این نقاط چنان بود که  بعلت سانسور شدید نظامی ارتش بعث ، ( در آن زمان ) بطور دقیق محل برخورد مشخص نشد .    البته تعدادی نیز به حومه شهر بغداد ( منطقه عاری از سکونت )اصابت نمود .

  با سلام    البته به ماهیت حضور روسها و نیّت آنها کاری ندارم ، ولی به نظرم ،روسها می توانند  دو راه کار عمده  را در پیش بگیرند    1- حضور این تعداد برای دفاع از باقی مانده مناطقی است که هنوز زیر کنترل ارتش سوریه است .    2- متمرکز شدن روی عقبه و لجستیک شورشیان ، با هدف کاهش زهر حملات به ارتش ،  کاهش توان تهاجمی و در نهایت متوقف کردن آنها که بطور طبیعی و همانطور که در تاپیک جناب گوبلز عرض کرده بودم ، به دست گرفتن مجدد ابتکار عمل نظامی توسط ارتش سوریه و یا حداقل حزب ا... در مناطقی که از حساسیت بالایی برخوردار هست .    اگر و اگر ، حضور روسها جدی باشد ، آن وقت باید یک مقدار نگرانی ها ، بواسطه تقویت پشتیبانی هوایی برای واحدهای زمینی کم شود .     پی نوشت :   1- شاید مقایسه درست نباشد ، اما شرایط فعلی را می شود با شرایط ارتشهای متفقین در زمان آخرین تک تهاجمی ورماخت در آردن مقایسه کرد ، جایی که هوای نامناسب ( در سوریه عدم وجود نیروی هوایی ) موجب شد تا متفقین دست به یک عقب نشینی سریع زده و کابوسی برای فرماندهی کل متفقین بوجود بیاید . اما بعد از خوب شدن هوا ( در اینجا حضور نیروی هوایی روسیه ) ، این متفقین بودند که زهر حملات زرهی ورماخت را گرفتند و آنها را مجدداً پس زدند .    2- البته بنده بطور مستقیم در دفاع مقدس حضور نداشتم ، اما بواسطه حشر و نشر با عزیزان در سطوح مختلف ، یک تجربه جالب را بدست آوردم . عراق از اواسط جنگ تا آخر ، یک تاکتیک جالب را استفاده می کرد . بدین شکل که در زمان اجرای تک تهاجمی یا انجام عملیات پدافندی ، اول از همه عقبه خودی را بشدت زیر آتش می گرفت ( با مهمات متعارف و شیمیایی ) که شامل مراکز تجمع نیرو ، مواضع توپخانه و.... می شد . به نظرم  روسها باید همین روش را با شدت بیشتری ( با توجه به توان هوایی و عدم حضور جدی پدافند هوایی حضرات )  اجرا کنند .   3- نتیجه دو بند فوق الذکر :  1-  آتش پشتیبانی  2- نیروی هوایی 

  با سلام    البته ذکر این نکته واجب هست که نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، شوخی نیست ، ولی نیاز به یک بازسازی روحی و سخت افزاری جدی و سریع خواهد داشت . شاید این مقایسه درست نباشد ، اما صدام ،  نیروی های مسلح را در شهریور 1359 شوخی گرفت ، ولی مشت محکمی نوش جان کرد . اما از حق نباید گذشت که این نیرو به یک  تحول بزرگ سخت افزاری و نرم افزاری  نیاز دارد که بعنوان مکمل برای خلبانان شجاع این نیرو ، چنگال های تیزی برای دفاع از حریم آسمان کشورباشند . 

  با سلام    دقت بفرمایید ، زمانی که بنده واژه توسعه متوازن را بکار می برم ، بعضی از دوستان چنین برداشت می کنند که بنده مخالف توسعه نیروی موشکی هستم ، در حالی که  بدین شکل نیست . وقتی با اتخاذ و اجرای یک استراتژی نظامی  درست و به دور از هرگونه رقابتهای  درونی ، به همه  بخش های نیروی های مسلح  براساس نیازمندی ها و ماموریت ها نگریسته شود ، آن وقت شاهد برخی کاستی ها نخواهیم بود .   این به معنای تضعیف نیروی های مسلح یا فرماندهان ارشد نیست ، بلکه بدلیل این هست که امنیت در صدر اولویت ماموریتهای نیروی های مسلح قرار دارد و باید این امنیت را به بهترین شکل ممکن و با تمام ابزارهای موجود و قابل تهیه ، ایجاد نمایند .    این مساله در اینجا ، به شکل مطالعه موردی ، ( نیروی هوایی ) مصداق پیدا می کند . اگر امنیت سخت افزاری چهار پایه داشته باشد ( زمینی ، هوایی ، فضایی و دریایی ) ، در حال حاضر ( اگر سایر موارد را نادیده بگیریم )  ، یکی از پایه ها ( نیروی هوایی )  سرجای  خودش قرار ندارد و در عوض یکی از پایه ها ، ( نیروی موشکی ) با شتاب بیشتری ( در کمّیت و کیفیت ) رشد پیدا کرده است .( این یعنی عدم توازن )  این مساله در زمان یک جنگ احتمالی ، با احتمال بسیار بالا ، ما را دچار مشکل خواهد نمود .   به اعتقاد بنده ، اگر نگاه درستی نسبت به نیروی هوایی بوجود آید ، در کنار توسعه مداوم نیروی موشکی ، به روز رسانی سازمان رزم نیروی هوایی ( حداقل با یک الی دو اسکادران سوخو-30 ) و حداقل دو تا سه مجموعه سامانه اس -300 ( در شرایطی که غربی ها حاضر نیستند سخت افزار را به ما بفروشند ولی می شود فناوری های دوگانه را به طریقی تهیه نمود و با در نظر گرفتن مقدار پولی که برای خرید نظامی در نظر گرفته شده است ) در حال حاضر برای ما بشدت ضروری است .    البته در اینجا ما نیروی زمینی را در نظر نگرفتیم که آن هم نیاز به یک بازسازی نرم افزاری و سخت افزاری خواهد داشت . 

  با سلام    گزارشهای منتشر شده داخلی و خارجی ، تجزیه و تحلیل آنها ، تطابق آنها با سایر گزارش ها ، جستجوی هدفمند و.....    البته ادعایی در مورد صحّت و کامل بودن آن وجود ندارد ، چون آمار ها در بعضی از موارد دچار نقص هست 

  با سلام    متشکرم بابت توجه دقیق تان    البته نه فقط موشک نازعات ، بلکه  تا حال حاضر آماری از شلیک  موشکهای شاهین 333 را هم نتونستم پیدا  کنم          جناب محمد عزیز ،   گذشتگان ما اعتقاد داشتند ، " عاقبت جوینده ، یابنده است " . حالا اگر دوستان عزیز ما در حوزه تاریخ نگاری دفاع مقدس قصد ندارند ، حداقل بخشی از اقدامات انجام شده را به نسل بعدی منتقل کنند ، بنده و امثال بنده ، مجبوریم با صرف زمان و بدشواری فراوان ، حداقل بخشی از این مهم را انجام دهیم ( که صد البته اگر امکاناتی وجود داشت ، صدهابرابر بهتر و کاملتر انجام می شد .  در مورد تعداد اسکادهای شلیک شده هم ، بله حق باشماست ، تعداد شلیک شده مخصوصاً در مرحله ششم یک مقدار عجیب هست و این نشان می دهد ، در تاریخ نگاری رسمی منتشر شده در مورد سیر توسعه موشکهای بالستیک ایران ، یک چیزهایی هست که گفته نشده . :winking:    :rose:  :rose: 

  با سلام - خوب بالاخره به آرزوی خودم رسیدم و یک پست منطقی از شما مطالعه کردیم ( البته نه بخاطر تعریف که مسلماً نظر لطف شماست )   با این حال نظر و تحلیل  شما را در مورد استفاده عراق از موشکهای بالستیک می خواستم بدونم   متشکرم 

  بله - موشکها را روسها در اختیار ارتش عراق گذاشتند ولی بعد برادران ما در آلمان غربی ، بریتانیا ، شیلی ، آرژانتین ، ایالات متحده و.... با استفاده از فناوری غربی ، موشکهای با دقت پایین اسکاد  صدام  را تبدیل به موشکهای الحسین ، العباس کردند و اگر وی فرصت پیدا می کرد ، بر پایه همین فناوری ، موشکهای برد بلند خودش را توسعه می داد ( بدر 2000)

  با سلام       ظاهراً نسخه های اولیه هکلرکخ MP-5 ، در سالهای قبل از انقلاب ، تحویل ارتش و بخصوص کادر نیروی هوایی شد . اما بعدها ، نمونه های جدید این SMG (البته بنابر شنیده ها بدون خریداری امتیاز ساخت ) در حال تولید است .

با سلام خدمت دوستان   تصاویر بشدت دردناک و ناراحت کننده هستند ، اما طبیعت جنگ بر همین روال قرار دارد و ظاهراً گریزی از آن نیست       زره کوب M-36 B.1 نیروی زمینی ارتش ( عراق - 2003)           چیفتن های نیروی زمینی ارتش در پایگاه التاجی (عراق -2003)

  با سلام   دوست گرامی ،   1- " دکترین دفاعی " ، شخص حقوقی یا حقیقی نیست که ..... باشد یا نباشد ( شاید منظور شما تئوریسن های نظامی ما باشند که اگر این طور باشد ، واژه ای که به کار بردید ، چندان مناسب نیست ) 2- بهترین سلاح ها ، در صورتی که وارد سازمان رزم یک نیروی مسلح موج دومی هم بشود ، دردی را  درمان نمی کند . باید قبول کنیم که  یکی از مهمترین دلایل وضعیت فعلی ، فریز شدن تفکر رزمی  در موج دوم جنگهاست که موجب شده تا شعاع دید محدود شود . ارتش عراق ، یک ارتش موج دومی بود با حجم انبوهی از تجهیزات  (یک قلم ، بیش از 5500 دستگاه تانک و نفربر ) ، که برروی کاغذ ، از نیروی های ائتلاف قوی تر می نمود ، در حالی که با شروع جنگ ، عملاً این ارتش بواسطه عدم توجه به شرایط نوین درگیری ، بسرعت مضمحل شد . در حال حاضر ، ارتشها ، از موج چهارم عبور کردند و دارند وارد موج پنجم نبرد می شوند . حتی اگر امروز تمام مسیرها برای خرید سلاح و فناوری باز شود ، باز هم بدلیل عدم تغییر نگاه ، چیزی زیادی تغییر نمی کند . 3- اگر از همین حال حاضر اراده ای برای تغییر وجود داشته باشد ، به اندازه یک نسل ( چیزی در حدود 30 سال ) طول می کشد تا نیروی مسلح مطلوب مورد نظر ما در دهه دوم قرن بیست و یکم بوجود آید .

    با سلام   در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند     آواز تـیشــه امشــب از بیستـون نــیامـد شاید به خواب شیرین  ، فرهاد رفته باشد     پی نوشت :   دِینی که به این عزیزان وجود دارد ، هرگز قابل جبران نیست ، باشد که با یاد آنها ، هر چند اندک ، از بار سنگینی که بر دوش ماست ، کاسته شود

با سلام     "شیر صحرا"         شیر صحرا ، فیلمی است پرهیجان و تاریخی در مورد زندگی عمر مختار، رهبر جنبش مقاومت مردم لیبی در برابر اشغالگری نظامی ایتالیا در دوران پیش از جنگ جهانی دوم. این فیلم   توسط مصطفی عقاد به سال ۱۹۸۱ تولید شد و نقش نخست آن را  آنتونی کویین در نقش عمر مختار ، ایفا می نمود .   پی نوشت :   1- یکی از جالب توجه ترین نکات این فیلم ، در کنار انتخاب دقیق لوکیشن ها ، باز سازی دقیق ادوات جنگی ارتش ایتالیا ، بخصوص ، تجهیزات سنگین این ارتش ، شامل  خودروهای تاکتیکی حمل پرسنل نظامی ، زره پوش های مسلح به تیربار ، توپخانه های سبک صحرایی بشمار می آمد .   2- به نقل از آنتونی کویین ، گفته می شود که وی بقدری مجذوب شخصیت عمر مختار شده بود که تا مدتها پس از پایان تصویربرداری ، حالت چهره وی را در خود حفظ می نمود .

با سلام خدمت دوستان   گاید لاین در برابر پرنده سیاه         کمک خلبان ، اِد مک کین (نفر نزدیک به دوربین )     سرگرد خلبان مائوری روزنبرگ   در 26 اوت 1981 ، در منطقه غیر نظامی شده (DMZ) میان کره شمالی و جنوبی ، حادثه ای بوقوع پیوست که ممکن بود تبدیل به یک بحران سیاسی غیر قابل تصور و کنترل گردد . در این روز ، سرگرد خلبان مائوری روزنبرگ ، به همراه خلبان کابین دوم ، اِد مک کین ، سوار بر پرنده پرسرعت شناسایی خود ، (یکفروند SR-71 به رجیستر 7976-61) در حال پرواز در ارتفاع 77000 فوتی و با سرعت 3 ماخ بودند که ناگهان یک تیر موشک پدافند هوایی SA-2 گایدلاین از سوی شبکه پدافند هوایی کره شمالی ، بسوی آنها شلیک شد . سرگرد مائوری که از شلیک این موشک غافلگیر شده بود ، بسرعت یک نیم غلت بسمت چپ را اجرا نمود و سرعت خود را به 3.2 ماخ افزایش داد . در نتیجه این مانور ، موشک گاید لاین که به شکل ناامیدانه ای ، سعی در رسیدن به حداکثر ارتفاع خود بود ، در فاصله  ایمنی ، از هواپیما ، منهدم شد .

  با سلام   البته این اتفاق هم افتاد ، آمریکایی ها ( پرشینگ و لنس ) ، روسها (فراگ و اسکاد ) ، فرانسوی ها ( پلوتون ) ، را به همین دلیل توسعه دادند..   اما چرا توپخانه هسته ای ؟؟ مهمترین فلسفه مسابقه تسلیحاتی از سال 1950 تا 1989 ، یک مفهوم بود ، " هرسلاحی که دشمن داشته باشد را ، ما هم باید داشته باشیم " . علاوه برآن ، علی الظاهر براساس نظرات کارشناسی شده در آن زمان ، توپخانه سلاح موثرتری بود و راکتهای توپخانه ای ، بعلت دقت کم ، ارزش چندانی ، بجز برای هدف قرار دادن مراکز تجمع ، لجستیک و.... نداشتند ، در حالی که توپخانه ( در نمونه های خودکششی) برای نیروی زمینی جذاب تر می نمود .     پلوتون ، حامل مهمات هسته ای تاکتیکی فرانسه     پرشینگ ، حامل مهمات هسته ای تاکتیکی آمریکایی     فراگ -7 ، حامل مهمات هسته ای تاکتیکی  روسی     توپ هسته ای کالیبر 280 م.م  M-65     پی نوشت :   نتایج آزمایشات مرکز تست موشکی " وایت سندز" در ایالات متحده نشان می داد ، شلیک هر موشک تاکتیکی ، چیزی معادل استفاده از 50 تیر گلوله مهمات 155 م.م  بشمار می آمد .

با سلام خدمت دوستان    مصادف با حضور گسترده روسها در سوریه ، گزینه های احتمالی را بررسی می کنیم      ظاهراً " خیلافت " قرار هست توسط هایندهای روسی  "درو" شوند  :mrgreen:  :mrgreen:      شاید " کوسه های سیاه " روسی هم ، سهمی در نشان دادن راه جهنم به " خیلافت" داشته باشند  :mrgreen:  :mrgreen:      وصد البته ، اگر پای منافع در میان باشد ، شاید " زنبورهای سرخ " آمریکایی هم از راهنمایی حضرات به سمت دروازه های جهنم ، سهمی داشته باشند    :mrgreen:  :mrgreen: 

با سلام خدمت دوستان     پچ میراژ اف-یک      تصویر فوق ، پچ مورد استفاده توسط عدی صدام (فرزند صدام حسین ) است که بنابر مندرجات مجله صنایع هوایی ، متعلق به یکی از گردان های شکاری ( میراژ اف-یک ) نیروی هوایی فرانسه است .    پی نوشت : دوستانی که اطلاع دارند گردان شکاری فوق ، کدام گردان هست و یا تصویر واضح تر از پچ مورد نظر را کجا می شود پیدا کرد ، در صورت امکان بنده را مطلع نمایند 

با سلام خدمت دوستان    قسمت پانزدهم        FW-190 D نمونه D فوکه ولف که اصطلاحاً با شناسه  " بینی دراز" (LANGNOSEN –DORA)  شناخته می شد ، بعنوان نخستین مدل مشتق شده از سری A ، به شکل اختصاصی به منظور انجام رهگیری در ارتفاع بالا ، وارد لوفت وافه گردید.    FW-190 D.0 این نسخه که نخستین پرواز خود را در اکتبر 1942 تکمیل نمود ، به یک سوپرشارژر جدید ساخت یونکرس با شناسه JUMO-213 ، کابین تحت فشار و چند ویژگی محرمانه برای اجرای عملیات رهگیری در ارتفاع بالا ، مجهز گردید .      FW-190 D.1/ D.2 نمونه های تولید انبوه سری D    FW-190 D.9 اگر چه سری نهم از نسخهD فوکه ولف ، بطور اختصاصی برای حمله به صورتبندی های تهاجمی متفقین که به شکل 24 ساعته مراکز صنعتی آلمان را زیر آتش گرفته بودند ، تولید شد ، اما بدلیل شرایط خاص جبهه شرقی در سال 1944، بخش عمده ای هواپیماهای تولید شده ، برای اجرای ماموریت های پشتیبانی نزدیک ، به این جبهه مامور شدند .          FW-190 D.11 با هدف ایجاد یک برتری نسبی در مقابل جنگنده های نوظهور متفقین ، نمونه D.11 ، به یک سوپرشارژر ارتقاء یافته ساخت یونکرس (JUMO 213 F) که در جنگنده جدیدTA-152 H نیز بکار رفته بود ( البته بدون خنک کننده سّیال )، مجهز شد . نمونه فوق به شکل ویژه ، برای حمله به بمب افکن های بریتانیایی و امریکایی ، به دو قبضه توپ 30م.م MK-108 ، در بخش بیرونی بال و دو قبضه توپ 20م.م  MG-151 ، در ریشه بال مسلح گردید.        FW-190 D.12 تمامی تجهیزات  این نسخه ، شبیه به نمونه D.11 بود با این تفاوت که این مدل به توپهای 30م.م MK-108 در بخش مرکزی بدنه  مسلح شده بود.    FW-190 D.13 این نسخه از فوکه ولف ، به جای توپ 30م.م ، از یک توپ 20م.م در بخش مرکزی بدنه  ( از میان توپی ملخ ) بهره می برد .   

با سلام خدمت دوستان    "طولانی ترین روز"        عملیات موسوم به D-DAY یا به عبارت بهتر ، عملیات اورلرد ، یکی از نقاط عطف جنگ جهانی دوم و بزرگترین تلاش متفقین برای حمله به دژ اروپایی هیتلر بشمار می آمد . در ارتباط با این عملیات ، فیلم های داستانی متعددی ساخته شده است که شاید فیلم " طولانی ترین روز" ، یکی از شاخص ترین آنها باشد . این فیلم که در سال 1962 بر پرده سینماهای جهان به نمایش در آمد ، اگر چه  در دورانی ساخته شد که فیلم ها عموماً رنگی به تولید می رسیدند ، اما کارگردانان این فیلم ( اندرو مارتن، كن آناكین، برنهارت ویكى و گرت آزوالد) ، به شکل عامدانه ، آن را بصورت سیاه وسفید تهیه کردند تا بیشترین تطابق را با حال و هوای جنگ دوم جهانی داشته باشد .    جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری (۱۹۶۲): ژان بورگوین و والتر ووتیتز جایزه اسکار بهترین جلوه‌های تصویری (۱۹۶۲): رابرت مک‌دونالد و ژاک مومونت جایزه اسکار بهترین کارگردانی هنری (۱۹۶۲): تد هاوورث, لئون بارساک, وینسنت کوردا و گابریل بچیر جایزه اسکار بهترین تدوین (۱۹۶۲): ساموئل ئی. بیتلی جایزه اسکار بهترین فیلم (۱۹۶۲)