MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,984
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,498

تمامی ارسال های MR9

  1. با سلام    ضمن تشکر از دوست بسیار عزیز جناب اسکای هاوک ،    دقیقاً یکی از سازو کارهایی که بشدت به آن نقد دارم ، بحث بازرسی هاست که ظاهراً بدلیل طبقه بندی بودن ، هیچ اطلاعاتی از آن منتشر نشده ( نه ما و نه  طرف مقابل )  و به نظرم ، این مساله ، حتی از بندهای موجود در ارتباط با حوزه موشکی و ....  مهمتر و ناراحت کننده تر و ظاهراً هم در  کمال تاسف ، میان هیاهوی ناشی از مباحث اقتصادی و موشکی ، گم شده است 
  2.   با سلام    ضمن احترام به نظر شما ، کسی شما را تحت فشار نگذاشته که چنین مسائلی را در شبکه های اجتماعی که توسط دشمن رصد می شود را ارائه بفرمایید .    علاوه برآن ، همانگونه که فرمودید ، ما در مقام قضاوت قرار نداریم و همانطور که اطلاع دارید ، بررسی چنین موضوعاتی ، بدون دلایل معتبر و صرفاً بر اساس شنیده ها ، اصولاً سندیتی ندارد و مواردی که سندیت ندارد  ( خوب یا بد ) ، به نظرم طرح این مسائل حساس ، در زمانی که دشمن طیف متنوعی از اتهامات را بر ما تحمیل کرده ، لزومی ندارد .  
  3.     با سلام    این مساله باید با سند معتبر اثبات شود ، نوع عامل ، منطقه ای که به کار گرفته شد و ......    چند سال پیش هم یک جریان تبلیغاتی در سطح رسانه ، در ارتباط با بکارگیری تسلیحات شیمیایی توسط ایران به راه افتاده بود که بدلیل فقدان اسناد معتبر ، بسرعت از صدر اخبار بیرون رفت . در صورت امکان ، در ارتباط با  چنین موارد حساسی ، بدون وجود مدارک و اسناد معتبر ، اظهار نظر نفرمایید .علاوه برآن ، اگر چنین مساله ای واقعیت داشت ، با توجه به وقایع مربوط به پرونده هسته ای ، بطور حتم ، در سطح وسیع منتشر می شد و مخفی باقی نمی ماند . 
  4. با سلام    در ارتباط با علت انتخاب استالینگراد به یک مساله جالب برخوردم :   با شروع ماه فوریه 1942 ، نه ارتش سرخ و نه ورماخت ، بذلایل مختلف قادر به اجرای ضد حمله یا عملیات تهاجمی نبودند ، اما بحث های بسیار داغی در ستاد فرماندهی ارتش آلمان ، بر سر دستور هیتلر مبنی بر حمله به خطوط ارتباطی و تدارکاتی روسها در کرانه های ولگا  و بطور همزمان تصرف میدان های نفتی قفقاز در جریان بود .        اما پس از بحث های بسیار ، گروه ارتشهای جنوب به دو قسمت تقسیم شد ،    گروه ارتشهای A به فرماندهی فیلد مارشال "لیست" با پشتیبانی واحدهای پانزر فون کلایست .   گروه ارتشهای B ، به فرماندهی فون بوک    این دو گروه ارتشها ، در قالب عملیاتی موسوم به " عملیات فردریک " که بعدها به " عملیات آبی " تغییر نام یافت ، ماموریت یافتند تا در ابتدا ،  استالینگراد را تصرف کنند ( گروه ارتشهای A) و بطور همزمان چاه های نفت قفقاز را اشغال نمایند ( گروه ارتشهای B )    در حقیقت گروه ارتشهای B  ، بیشتر نقش عملیات پشتیبانی را برای عملیات گروه ارتشهای A برعهده داشت که این ،  نشاندهنده اهمیت بیشتر استالینگراد بشمار می رفت 
  5. با سلام خدمت دوستان :    بخش پنجم :    تبعات عملیاتی انهدام پالایشگاه ها در خط مقدم نبردهای زمینی چگونه نمود پیدا کرد؟!   بمباران پالایشگاه های عراق، همانطور که عرض کردم صدور نفت عراق  را به صفر رساند و آنها در تامین سوخت برای نیروی زمینی دچار مشکل شدند. این نقصان لجستیکی به شدت بر آمادگی عملیاتی یگان های زمینی عراق بخصوص یگان های زرهی و مکانیزه تاثیر منفی گذاشت بطوریکه در عملیات «ثامن الائمه» که در مهرماه 1360 انجام شد. 160 دستگاه تانک و 150 دستگاه خودرو متعلق به تیپ های 8 و 44 مکانیزه نیروی زمینی عراق، بعلت نداشتن سوخت، صحیح وسالم به غنیمت رزمندگان ما در آمد.          اشاره کردید به آغاز حمله به پالایشگاه ها در روزهای ابتدایی جنگ! اطلاعات شناسایی از شکل پالایشگاه ها، نقاط حساس آن، نحوه چیدمان و محل قرارگیری پدافند و اطلاعاتی از این دست، از چه منبعی در اختیار طراحان عملیات نیرو قرار گرفته بود؟!   سال ها قبل از پیروزی انقلاب و با پیوستن F-4D به نیروی هوایی ارتش ایران، خلبانان ما از این هواپیما برای شناسایی خاک عراق بهره بردند به این صورت که دوربینی در مخزن سوخت خارجی این جنگنده که شکافی در آن بعنوان روزنه دوربین ایجاد شده بود قرار داده شد و از جنگنده به عنوان هواپیمای اکتشافی بهره برداری می شد.       سرهنگ خلبان «محمود قیدیان» که از افسران بسیار لایق و کار بلد نیرو بود، به عنوان خلبان کابین جلو به همراه تعدادی از همرزمان خود پروازهای بسیار زیادی برای اکتشاف خاک عراق انجام داد. این خلبان که با ورود RF-4E به ایران، به عنوان نخستین فرمانده  گردان 11 شناسایی انتخاب شد، پروازهای فوق العاده متهورانه ای را برای شناسایی پالایشگاه ها و پایگاه های هوایی عراق به انجام رساند. به طوریکه در آغاز جنگ، هنگامی که به طراحان عملیات، دستور حمله به پالایشگاه خاصی ابلاغ می شد، آنها تماما از عکس های گرفته شده توسط جناب قیدیان استفاده می کردند. قیدیان در زمان فرماندهی شهید فکوری بر نیروی هوایی، معاون عملیات وی بود. این خلبان، جزو هشت نفر استاد خلبانانی بود که برای آموزش هدایت جنگنده F-4  به ایالات متحده اعزام شده بودند و همین فرد، استاد خلبان شهید فکوری نیز بود.       سرهنگ خلبان ، محمود قیدیان ( نفر وسط) یکی از پایه گذاران گردان یازدهم شناسایی و از نخستین نفرات اعزامی به ایالات متحده برای گذراندن دوره جنگنده F-4        سرگرد ( سرهنگ بعدی ) محمود قیدیان ، مهرآباد    برمی گردیم به قبل از جنگ! وضعیت پروازها، از بدو پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ چگونه بود؟   با پیروزی انقلاب، درگیری و اختلاف بین همافران و درجه داران به تدریج اوج گرفت. تمامی پایگاه ها در کش و قوس این اختلافات بود. متاسفانه ما در حالی در نیروی هوایی درگیر این اختلافات نظرها بودیم که مشکلات دیگری، نه تنها نیروی هوایی بلکه تمامی کشور را تهدید می کرد. کردستان و گنبد، کودتای نوژه، حزب خلق مسلمان و ده ها مورد دیگر. در مجموع از بهمن 57 تا شهریور 59 من بعنوان فرمانده تیپ نگهداری پایگاه بوشهر به همراه دیگر فرماندهان پایگاه سعی بر حل اختلافات و آشتی دادن همافران و درجه داران داشتیم. خاطرم هست دقیقا روز 31 شهریور بود که من برپایی مراسمی را تدارک دیده و با خرید گل و شیرینی، می خواستم این درگیری را خاتمه بدهم.         یادی کنیم از قهرمانان گردان یازده شناسایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران    رییس جمهور فعلی به همراه فرماندهان ارتش ، در حال بررسی عکس هایی هوایی منطقه نبرد    فرمانده پایگاه، سرهنگ خلبان«دادپی» نیز به عنوان بزرگتر و ریش سفید حضور داشت.در آن مراسم هر چه ما برای آشتی بین همافران و درجه داران بیشتر تلاش کردیم، کمتر به نتیجه رسیدیم. پس از پایان این جلسه بی سرانجام، من به همراه چند نفر از همافران باسابقه با اتومبیل گردان، به ستاد گردان بازگشتیم. ناگفته نماند تجاوز عراقی ها به مرزهای کشورمان مدت ها قبل آغاز شده بود. در بین راه در اتومبیل، من رو به همافران گفتم «اگر شما به اختلافاتتان ادامه دهید، بعید نیست بعثی ها با علم به این تفرقه بین کارکنان، به کشور ما حمله کرده و آنوقت است که دیگر کار از کار می گذرد. در آنصورت ما جواب زن و بچه و هموطنانمان را چگونه باید بدهیم. چطور باید با خودمان کنار بیاییم که ما در ارتش بودیم و عراقی ها خاک ما را تصرف کردند؟»     سرهنگ خلبان " دادپی "   سرگرم گفتگو و درد دل با آنها بودم که جلوی ستاد گردان از اتومبیل پیاده شدیم. در همین حین ناگهان دیدم 4 فروند هواپیما، در ارتفاع بسیار پایین، در جهت مخالف باند فرود در حال پرواز هستند. گفتم «چرا این هواپیماها باند را برعکس می آیند، مگر سمت باد عوض شده؟! چرا ارتفاع آنها اینقدر پایین است؟! آنها حق پرواز به این صورت را در محوطه ترافیکی پایگاه ندارند!» که ناگهان صدای انفجارهای متعدد ما را به هوش آورد که این هواپیماها متعلق به ما نیست و حمله سراسری ارتش بعث آغاز شده است.   هواپیمایی که مستقیم به سمت ما می آمد، با اتمام بمب هایش، مخزن سوخت خارجی خود را برروی ساختمان ستاد گردان انداخت و گردش کرد و ناپدید شد. تا قبل از فرماندهی من بر تیپ نگهداری، سهمیه هر روز پایگاه دو پرواز بود که بیشتر مواقع اولی بر روی زمین نقص فنی پیدا می کرد و انجام نمی شد و دومی در آسمان مشکل پیدا می کرد و سریع فرود می آمد. علت این امر هم سهل انگاری پرسنل فنی، نبود نظارت و انجام نشدن صحیح کارهای فنی بود. پس از اینکه من به تیپ نگهداری آمدم، تمامی کارها را روی روال قرار دادم.به طوریکه تمامی فرمها به موقع و توسط افراد مسوول امضا و مهر می شد، هواپیماهایی که منتظر قطعه بودند مشخص شدند، جلسات مربوطه سر وقت برگزار می شد و در مجموع امور فنی در حد کفایت به سر و سامان رسید.   در نتیجه ما هر روز حداقل تعداد 12 فروند جنگنده عملیاتی در خط پرواز بصورت آماده داشتیم اما با توجه به اینکه اجازه پرواز بیشتر از 2فروند را به ما نمی دادند، فقط در این حد که گواهینامه پرواز خلبانان منقضی نشود و آنها احتیاج به آموزش مجدد پیدا نکنند، پرواز انجام می شد.   ادامه دارد .........................   پی نوشت :   ظاهراً ، جنگنده/ بمب افکن F-4D ، سریعترین پرنده رزمی نهاجا بشمار می آید و این جمله " سال ها قبل از پیروزی انقلاب و با پیوستن F-4D به نیروی هوایی ارتش ایران، خلبانان ما از این هواپیما برای شناسایی خاک عراق بهره بردند به این صورت که دوربینی در مخزن سوخت خارجی این جنگنده که شکافی در آن بعنوان روزنه دوربین ایجاد شده بود قرار داده شد و از جنگنده به عنوان هواپیمای اکتشافی بهره برداری می شد" موید این امر هست که  چوب زدن ، زاغ سیاه ارتش عراق ، از سابقه ای طولانی ، حتی قبل تر از ورود نسخهRF-4E برخوردار است . 
  6. با سلام    مجدداً از همه دوستان عزیز ، درخواست دارم ، از گذاشتن لینک یا کپی مطالب سایت ها جداً خودداری فرمایند ، دوستان می توانند با مطالعه مطالب دیگران ، تحلیل شخصی خود را با رعایت احترام ، ارائه فرمایند .   متشکرم  :rose:  :rose: 
  7. با سلام    ضمن تشکر از محمد عزیز ، متن جالب توجهی هست ، دوستانی که به توافقنامه نقدی دارند و یا از آن حمایت می کنند ، بخوبی می توانند با استفاده از تک تک بندهای متن فوق الذکر ، مباحث را پیش ببرند ، با ذکر این نکته که  بخش دوم تاپیک  هسته ای ، همچنان پذیرای دوستان برای ارائه نظرات شان در چهارچوب  اخلاق و احترام به هم خواهد بود . این متن ، بخوبی ، سطح تحلیل علمی طرفین ( موافقین و مخالفین ) را نشان خواهد داد .   متشکرم  :rose:  :rose: 
  8. با سلام خدمت دوستان    بخش چهارم :    مقدمه : از این پست ، بتدریج خاطرات " امیر سرتیپ علیرضا نمکی " ، خدمت دوستان ارائه می گردد :     به نظر شما بزرگترین دارایی نیروی هوایی در زمان جنگ چه بود؟   در زمان جنگ نیروی هوایی، دارای هواپیماها و تجهیزات به روز، پیشرفته و با ارزشی بود، همینطور که همین الان هست اما به نظر من بزرگترین دارایی نیروی هوایی ما در زمان جنگ، «بهرام هشیار» بود. جناب هشیار در زمان جنگ فرمانده عملیات نیرو و رییس ستاد قرارگاه ویژه عملیات جنوب بود. وی بدون شک یکی از بزرگترین قهرمانان جنگ است. عملیات خیبر یکی از شاهکارهای  این انسان در زمان جنگ است که تمام طراحی ها از طرحهای عملیاتهای هوایی گرفته تا پدافندی همگی کار جناب هشیار است. بهرام هشیار به جز تامکت ، خلبان تمامی پرنده های رزمی نیروی هوایی بشمار می آمد .        در زمانی که تیم نمایشگاههای هوایی نیروی هوایی به جنگنده F-86، مجهز شد، هشیار یکی از رهبران این تیم بود. بعد از آن خلبان  و بعد F-5 شد، سپس جزو نخستین معلم خلبانان F-4 به ایالات متحده رفت. به نظر من با توجه به وقایعی که بعد از پیروزی انقلاب در نیروی هوایی اتفاق افتاد، اگر هشیار نبود، به وقایع نیروی هوایی هم نبود. وی کسی بود که قبل از انقلاب دانش رزم را آموخته و با توجه به قابلیت های درونی اش آنرا به تکامل رسانده بود. ناگفته نماند بزرگان دیگری در نیرو داشتیم که شهید فکوری یکی از آنهاست. فرماندهی با معلومات و مقتدر که نیرو را در اوج بحران های پس از انقلاب و سال نخست جنگ رهبری کرد.      به شهید فکوری اشاره کردید؛ دستور این فرمانده، برای تخصیص پروازها، در آغاز جنگ چه بود؟!   با آغاز حمله سراسری عراق در 31 شهریور، به فاصله دو روز یعنی روز 2مهر، شهید فکوری، طی نامه ای فوری به پایگاه بوشهر که من دستخط این شهید بزرگوار را در آن بخشنامه دیدم، دستور داد تا 60 درصد پروازها به زدن پالایشگاه ها و 40درصد دیگر را به پشتیبانی از نیروی زمینی اختصاص دهیم. البته این درصد درباره پایگاه های مختلف تفاوت داشت. به فرض مثال درباره پایگاه دزفول 40درصد برای پالایشگاه ها و60 درصد برای نیروی زمینی بود.     این قضیه برای من سوال بود که چرا تمامی پروازها به انهدام قوای زرهی عراق که با سرعت در حال پیشروی بود تعلق نمی گیرد. پس از مدتی فهمیدم، براساس اطلاعات بدست آمده توسط اداره دوم ستاد ارتش که بلافاصله شهید فکوری و فرماندهان ارشد در جریان آن قرار گرفتند، پالایشگاه های عراق نه تنها سوخت و روغن مورد نیاز جامعه و ارتش بعث را تامین می کند بلکه در این زمینه صادر کننده نیز محسوب می شود. در نتیجه راهبرد به این سمت رفت که پالایشگاه ها باید از چرخه کار خارج شوند تا حرکت نیروی زمینی بعث متوقف شود و مفتخرم که بگویم خلبانان ما این مهم را به بهترین نحو به انجام رساندند. پایگاه تبریز در این میان طوفانی به پا کرد و حماسه های عظیمی در نبرد پالایشگاه ها از خود به جای گذاشت. در کنار آن دیگر پایگاه ها نیز به نوبه خود تلاش موثر و قابل تحسینی از خود به نمایش گذاشتند.   هدف بعدی که همزمان با بمباران پالایشگاه ها دنبال شد، انهدام تلمبه خانه ها و چاه های نفت صدام بود تا به این ترتیب، دلارهای نفتی به سمت عراق کاهش پیدا کند. در این ماموریت نیز نیروی هوایی گل کاشت و شاهکاری ارایه کرد. در آغاز جنگ، عراق روزانه 4میلیون بشکه نفت خام تولید و صادر می کرد. پس از جلب شدن توجه نیروی هوایی ما به سمت تلمبه خانه ها، صدام بزرگترین مصیبت دوران حکومتش را تجربه کرد.   در یکی از شماره های مجله «ژون آفریک» که چند ماه پس از آغاز جنگ به چاپ رسیده بود، وزیر انرژی وقت ترکیه، در مصاحبه ای گفت «350 میلیون تن نفتی که از طریق لوله نفت منطقه «زاخو»به بندر «یوموتالیک» در ساحل مدیترانه برای انتقال به نفتکش ها فرستاده می شد، به صفر رسیده است». در آن برهه تمامی تلمبه خانه های عراق از K1,K2 تا H1,H2 همگی منهدم شدند. تولید نفت عراق از 4 میلیون به 250 هزار بشکه در روز کاهش یافت. تولید مشتقات نفتی که در اوایل جنگ در حد صدور به دیگر کشورها بود، اینک به صفر رسیده بود. در همین مرحله بود که صدام برای تامین سوخت مورد نیاز ارتش، بخصوص، دست به دامن کشورهای همسایه و ابر قدرت ها شد. بنابراین کاروان کامیون های تانکر سوخت از مرز اردن، عربستان و کویت راهی مرز شرقی عراق شدند.   ناگفته نماند، بعثی ها برای وارد کردن فرآورده های نفتی منتظر از کار افتادن تمام پالایشگاه نشدند و از مدتی قبل مشغول این کار شده بودند اما با انهدام تمامی پالایشگاه ها، تنها نقطه اتکای عراق، همین کاروان های سوختی بود. به همین منظور مقابله با این کاروان ها  آغاز شد و شهید اصغر هاشمیان و تعدادی چند از خلبانان ما در همین راه به شهادت رسیدند.کاروان ها با توجه به اینکه در طول روز مورد حمله بمب افکن های ما قرار می گرفتند، حرکت در شب را برگزیدند. شهری بود به نام «ابدالی»که رانندگان کامیون برای تجدید قوا در آنجا اوتراق می کردند، تاکتیک ما در آن مرحله بمباران ابدالی قبل از طلوع آفتاب بود.       موقعیت تقریبی چاه ها و مخازن نفتی عراق    در کنار انهدام پالایشگاه ها، بمباران کاروان های حامل سوخت و زدن پل های راهبردی، به دستور فرماندهی نیرو، همزمان حمله به پادگان های نیروی زمینی ارتش بعث آغاز شد. تحلیل آن هم این بود که نفرات «جیش الشعبی» یا همان «ارتش خلقی» در همین پادگان ها تربیت شده و روانه خط مقدم می شوند. در نتیجه 54 پادگان و مرکز آموزش نیروی زمینی عراق به طور روزانه مورد هجوم سنگین بمب افکن های ما قرار گرفت که از این رهگذر عکس ها و اطلاعات شناسایی قابل توجهی نیز کسب شد.     ادامه دارد ......      پی نوشت :   جناب نمکی ، در فرموده هایشان از بمباران تلمبه خانه های K1 وK2 و همچنین H1و H2 ، نام بردند ، حالا سئوال اینجاست که با توجه به استقرار تلمبه خانه های H1و H2 در عمق خاک عراق ، نیروی هوایی چگونه به این عمق دست پیدا کرد ؟؟؟      چاه ها ، پالایشگاه ها و تلمبه خانه های مرزی عراق و موقعیت تقریبی تلمبه خانه های H1 و H2     2- و توجه به این جمله " تاکتیک ما در آن مرحله بمباران ابدالی قبل از طلوع آفتاب بود."    ظاهراً همان تاکتیکی که IAF ، در جریان جنگ شش روزه 1967 ، علیه فرودگاه های ارتش مصر اجرا نمود . 
  9. MR9

    بازطراحی عملیات های دفاع مقدس

      در این مورد هم باید یک مساله را عرض کنم که جناب " نجف" آن را بطور مستقیم تجربه کردند :    بعنوان مثال ، شاید 2 یا 3 روز یا بیشتر پس از شروع عملیات والفجر8 ، در جاده " فاو- البحار" ، این جاده توسط یک یگان کوچک از نیروی های سپاه ، پدافند می شد ، شدت حملات واحدهای گارد ریاست جمهوری چنان بود که عرصه را به شکل واقعی بر نیروی های خودی تنگ کرده بود و می رفت که بر اثر فشار دشمن ، دشمن پیشروی کند که فقط حضور شهید بزرگوار " قوچانی " ( متاسفانه اسم  کوچک این شهید در ذهنم نیست ) بعنوان فرمانده گردان در خط ، چنان روحیه ها را افزایش داد که تا 72 ساعت و رسیدن واحدهای پشتیبانی ، حملات واحدهای گارد دفع شد . هر چند درساعات آخر ، این شهید بزرگوار ، مورد اصابت مستقیم یک گلوله تانک قرار گرفت و به جز مشتی خاکستر ، از این شهید چیزی باقی نماند ، اما صرفاً حضور ایشان ، تاثیر خودش را برجای گذاشت .    هر چند مواردی هم داشتیم که فرماندهان برای جلوگیری از ایجاد تبعات ، بعضاً بر اثر وجود شرایط خاص ، از تجهیزات استفاده می کردند . مثلاً شهید ابراهیم همت ، در یکی از عملیاتها ( که در حال حاضر حضور ذهن ندارم )  ، فرماندهی عملیات را از درون یک نفربر فرماندهی M-113 هدایت می کرد . ( به کتاب مهتاب خین ، مراجعه شود ) 
  10. MR9

    بازطراحی عملیات های دفاع مقدس

      با سلام    1- البته مرور این رشادتها ، هیچ وقت تکراری نمی شود ، هرچند تلخ و گزنده باشد که طبیعت جنگ بشمار می رود . 2- یک مساله مهم هم باید عرض کنم ، درارتباط با ویدئو مورد نظر ، بنده حق نظر دادن ندارم ، عزیزانی مثل جناب نجف47 که بطور مستقیم در این حوادث حضور داشتند ، بسیار بسیار بسیار بیشتر  ، امکان تشریح این مطالب را دارند و بنده و امثال بنده ، صرفاً از روی منابع ، اسناد ، تصاویر ، فیلمهای مستند و گاهی هم بازدید میدانی ( البته در زمان صلح )  ، یک تحلیل کوچکی داریم که  بطور مسلم ناقص هست و همه مفهوم را پوشش نخواهد داد .  3- بررسی عملیات فوق الذکر ، دو جنبه خواهد داشت . جنبه سیاسی و جنبه نظامی که متاسفانه ، جنبه سیاسی آن بسیار پررنگ تر از جنبه نظامی آن هست . اینکه چرا اصولاً چنین عملیاتی صورت گرفت ، چرا در این موقعیت مکانی انجام گرفت ، شرایط طراحی پلان رزمی چگونه بود ، تجهیزات و امکانات چقدر مهیا بود ، ارتباط میان ارتش و سپاه برای اجرای عملیات مشترک در چه وضعیتی قرار داشت ، شرایط سیاسی چگونه بود ، چرا نظرات مسئولین جنگ درارتباط با نحوه رفتار با صدام و ادامه جنگ  ، متفاوت بود ، شرایط بین المللی در چه وضعیتی قرار داشت و صدها عامل دیگر .  4- بنابراین ، اصولاً صحبت در ارتباط با این عملیات ، نیاز به یک بررسی مفصل دارد که شاید بیان بعضی از جنبه های آن صلاح نباشد ، مخصوصاً در این شرایط ، که همان بازیگران سیاسی - نظامی دهه شصت ، در مناصب دیگری، قرار دارند و ممکن است ، پخش بعضی مطالب ، بیشتر موجب بروز تنش شود . شاید در آینده ای دور ، یک بررسی خلاصه ، بااستفاده از منابع منتشر شده و قابل دسترس و مجاز ،  انجام شود . 
  11.   با سلام     این سه جمله انتخابی شما ، به اصطلاح ، سه جمله طلایی هستند که دربرآوردها ، بدان توجه نمی شود ، اما در هدایت تحلیل ها بسمت یک نتیجه درست،  بسیار حیاتی هستند .       در حقیقت ، با این فرموده شما یک مقدار موافق نیستم .  خرید پرنده رزمی ( نه فقط رهگیرها ، بلکه تعداد قابل توجهی بالگرد و پرنده های  بال ثابت پشتیبانی نزدیک زمینی ) نقش بسیار بسیار مهمی در افزایش بازدارندگی متعارف ایفا می کنند . بطور مسلم ، بهبود قدرت دفاعی ، رابطه مستقیمی در افزایش بازدارندگی متعارف دارد .      همین چند سال پیش ، در مجله صنایع هوایی ، با ارائه فرمول های ریاضی ، اثبات کرده بودند که ایران به .... تعداد پرنده پشتیبانی نزدیک نیاز دارد .    بعنوان مثال ، راهبرد  ارتش ایالات متحده در سرمایه گذاری بر روی افزایش قدرت نیروی هوایی ایران در دهه هفتاد میلادی ، بدون تعارف ،  استراتژی و تفکر درستی بوده . کشور ایران ، کشوری هست پهناور و حوزه های جغرافیایی متنوع از کویر و جنگل تا حوزه های کوهستانی و صعب العبور و جاده های محدود ، در چنین شرایطی ، سرمایه گذاری بر روی ایجاد یک قدرت هوایی ، عاقلانه ترین و منطقی ترین سرمایه گذاری محسوب می شود ( البته در کنار توجه به سایر بخش ها )    همین  مساله ، در کنار حمیّت دینی و ملی ایرانی ، ترمز صدام را کشید و اگر به مانند عراق ، دسترسی کافی به  منابع تجهیزاتی داشتیم ، بعید می دونم ، جنگ به سال سوم می کشید . آمریکایی ها بخوبی نقطه ضعف ما را دیده بودند . بخصوص در حوزه  نقاط کور راداری  و پیشنهادخرید حداقل 10 فروند آواکس که بعلت مخالفت کنگره به 6 تا 7 فروند کاهش پیدا کرد ( کتاب ماموریت در ایران نوشته ویلیام سولیوان ) 
  12. با سلام خدمت دوستان   هدف : پایتخت خرس بزرگ           در دوم اکتبر 1941 ، گروه ارتشهای مرکز ، با متمرکز کردن 14 لشکرزرهی و 8 لشکرمکانیزه ، خود را برای انجام " عملیات طوفان " آماده نمود . براساس طرح ریزی های انجام شده ، پایتخت اتحاد شوروی ، از شمال با واحدهای زرهی  هوپنر واز جنوب توسط یگانهای زرهی گودریان مورد حمله قرارگرفته ومحاصره می گردید و این یگانها ، پس از تصرف و تامین اهداف خود ، می بایست در شرق مسکو ، با یکدیگر الحاق می نمودند . با شروع عملیات ، ارتشهای تحت فرمان ژنرال تیموشنکو ، ( ارتشهای سوم ، سیزدهم ، چهل وسوم و پنجاهم ) در یک " دیگ بخار" بزرگ در اطراف " ویازما" و " بریانسک" به دام افتادند و درنهایت در 12 اکتبر 1941 ، یعنی ده روز پس از شروع حمله ، 663000 اسیر و 1200 دستگاه تانک ، تقدیم ورماخت گردید .
  13.   با سلام - برای مرور مجدد ، بد نیست . :rose:     http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=415101   http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=431931   http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=431976   http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=432123   http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=441832   http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=442173   http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=442203 . http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=444674   http://www.military.ir/forums/topic/28619-آیا-نساختن-بمب-اتمی-توسط-ایران-تصمیم-اشتباهی-است/?p=446535      
  14. MR9

    بازطراحی عملیات های دفاع مقدس

      باید هویت ایشان مشخص شود ،چون براساس  فرموده های جناب " کوثری " ، بعد از شروع عملیات ، عزیزان اطلاعات - رزمی ، اسناد و مدارکی را از مقرهای فرماندهی ارتش عراق بدست آورده بودند که مشخص بود ، ارتش عراق از قبل ، اطلاعات لازم را داشت و این مساله به چند ماه پیش برمی گشت . ولی بازهم بر اساس فرموده ایشان ، اگر حتی یک درصد احتمال لو رفتن عملیات بود ، به هیچ عنوان دستور صدور شروع عملیات داده نمی شد .   پی نوشت :   کاری به مسائل سیاسی و جناح بندی های که امروز در جامعه ما وجود دارد و به مانند موریانه ، دارد ارزشهای جنگ تحمیلی را از درون از بین می برد ندارم ، ولی فقط بررسی فتوای حضرت امام (ره) به رزمندگان در خصوص استفاده از کلاه خود در میدان نبرد برای حفظ جان ، خودش گویای این هست که فرماندهان ، برای جان  تک تک عزیزانی که با هدف دفاع از کشور راهی جبهه شده بودند ، ارزش قائل بودند . این نظر شخصی بنده است ، این شکل موارد مطرح شده ، ظاهراً از روی قصد و غرض سیاسی است . در حالی که همه می دانیم ، وضعیت نظامی کشور در آن سالها ، به چه شکلی بوده و برای تهیه تجهیزات در چه تنگناهایی قرار داشتیم .   برای بررسی چرایی طراحی و اجرای این عملیات ، علت لو رفتن عملیات ، چرایی عدم اطلاع فرماندهان از اینکه عملیات لو رفته و سایر موارد ، نیاز هست تا به اسناد و مدارکی دسترسی داشته باشیم که مطمئناً تا سالها در حالت طبقه بندی خواهند بود و منتشر نخواهند شد .     دوستان مدیریت ، این تاپیک را به بخش جنگ و تاریخ ( جنگ تحمیلی ) منتقل کنند /MR9
  15.   با سلام   در این زمینه حرف و حدیث زیاد هست ، ولی بر صدق گفتار خودتون باید به یک منبع معتبر  ، استناد کنید .
  16.   آرش جان ، :winking: :winking:   شلیک موفق 8 تیر موشک فونیکس و الی ماشا.... ، افتخارات متعدد در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران . انشا... هر جا که هستند سلامت و پیروز باشند :winking: :winking: :rose: :rose: :rose:    
  17. با سلام    در ارتباط با عملکرد نسخه D جنگنده / بمب افکن فانتوم  در IAF و سپس IRIAF ، مطالب گفتنی  بسیار است و از حوصله این تاپیک خارج ، با این حال برای اینکه  از حوزه عملکرد  و بیلان رزمی  این پرنده دوست  داشتنی جدا شده و به اصل ماجرا بپردازیم ، لازم است که به دو مطلب پرداخته شود :   1- براساس اسناد شرکت  مک دانل داگلاس ، قرارداد منعقده میان این شرکت و دولت ایران به شماره N000-19-67. C0095 ،  شامل شانزده فروند هواپیما می گشت که شماره سریال ساخت آن بشرح ذیل بود :   مرحله نخست قرارداد :   F-4D -35-MC  67-14869 TO 67-14676   شامل هشت فروند هواپیما    F-4D -36-MC  67-1487 TO 67-14884      شامل هشت فروند هواپیما    مرحله دوم قرارداد :   F-4D -37-MC  68-6904 TO 68-5911   F-4D -39-MC  68-5912 TO 68-5919     لازم به ذکر است که مک دانل داگلاس ، جمعاً 825 فروند نسخه D را تولید نمود که سهم ایران از این تعداد ، 16 فروند بود .      2- در ارتباط با سامانه AVQ-9 ZOT BOX ، دوست بسیار عزیز ، جناب F-14AA ، مطلب بسیار ارزشمندی را ارائه کرده بودند که مطالعه آن در این تاپیک ، بطور مسلم اذهان را برای پستهای بعدی ، آماده می کند :   با معرفی سامانه نوظهور هدایت لیزری بمب و نمایش موفقیت آمیز آن در جنگ ویتنام در پایان دهه 60 میلادی ، نیروی هوایی ایران را برآن شد تا این سامانه را برای فانتومهای تازه خریداری شده F-4D خود سفارش دهد, با دور از دسترس بودن سامانه های پیچیده و مدرنتر AN/AVQ-10 Pave Knife, ایران موفق به کسب موافقت برای سامانه قدیمیتر اما هنوز دقیق و موثر AVQ-9 Pave Light/Paveway معروف به Zot Box میگردد, فانتومهای D بتدریج آپگرید شده و به سامانه لیزرگذار زات باکس و سامانه جستجو و ردیابی فروسرخ مجهز گردید, این آپگرید در نیمه راه توسط آمریکا متوقف گردید. در سامانه Zot Box تلسکوپ لیزرافکن بر روی لبه داخلی کاناپی کابین عقب متصل میگردد و خلبان قادر به جهت دادن آن به سمت هدف و دیدن تصویر هدف با زوم بالا برروی صفحه نمایش خود میباشد. ماموریتهای بمباران لیزری معمولا توسط دسته دو فروندی شامل فانتوم لیزرگذار و فانتوم بمب افکن مجهز به بمبهای لیزری نظیر GBU-10 میباشد که بمبهای معمولی سقوط آزاد بودند که به کیت لیزری شامل سر جستجو کننده لیزر و بالچه های هدایت کننده بمب مجهز بودند.     هواپیمای هدف گذار معمولا با پرواز در ارتفاع بالا و چرخش برفراز منطقه, مرکز هدف را با لیزر علامت گذاری میکند, پس از آن هواپیمای بمب افکن با عبور از منطقه بمبهای هوشمند خود را رها کرده که سر جستجوگر با یافتن لیزر برروی هدف بکمک بالچه های خود با دقت بسیار بالا هدف را مورد اصابت قرار میدهد. در این سامانه هواپیمای لیزر گذار تا لحظه اصابت بمب مجبور به ادامه پرواز بر فراز هدف و حفظ نشان لیزر برروی آن است, پرواز در ارتفاع بالا و سرعت و جهت یکنواخت این فانتومها را اهدافی آسان برای سامانه های موشکی مستقر در منطقه تبدیل میکرد و خسارات سنگینی را به ناوگان فانتومهای لیزر گذار ایران تحمیل کرد،  بطوری که این ماموریتها بجز موارد خاص متوقف شد. بدلیل ماهیت ماموریت, این پرواز باید در پناه هواپیماهای سرکوب کننده رادار SEAD انجام گیرد که بدلیل فقدان این تایپ از هواپیما ، دسته های بمباران ، بدون محافظ و تنها با نصب غلاف اغتشاش کننده ECM نظیر ALQ-101 انجام میگردید. ایران در زمان ریاست جمهوری کارتر تمایل خود را برای خرید فانتومهای Wild Weasel F-4G مطرح نمود که این تقاضا بلافاصله رد شد. از دیگر نقاط ضعف این هواپیما عدم توانایی خلبان کابین عقب برای ایجکت است, در مواقع اضطراری خلبان لیزر گذار کابین عقب قبل از خروج اضطراری مجبور به بازکردن تلسکوپ زوت باکس از روی لبه کاکپیت قبل از ایجکت است.     نمای شماتیک "سبد لیزری " برای اجرای حملات دقیق ( جزوه آموزشی نیروی دریایی ایالات متحده، 1972)       پی نوشت : مطالعه تاپیک ذیل هم برای آگاهی از یکی از موفقترین حملات لیزری تاریخ نظامی ، مفید به فایده خواهد بود .   http://www.military.ir/forums/topic/28423-حمله-به-تان-هوا-نخستین-ماموریت-موفق-مهمات-هوشم/?p=407128
  18.   با سلام مجدد    کاملاً درست می فرمایید ، ولی مبحث بسیار جدی آینده نگری ، برنامه ریزی ، تغییر در سیاستها به محض تغییر دولتها و صدها عامل دیگر ، موجب شده تا این مساله به یک پاشنه آَشیل بسیار جدی برای ما تبدیل شود که جبران آن با توجه به گستردگی و تنوع تهدیدها و همچنین نزدیک بودن آن ، در زمان کوتاه ، سخت به نظر برسد . 
  19.   با سلام - درحقیقت اعتقاد دارم ، این خطر بسیار بزرگتر از قبلی هست که حتی داشتن چنین تسلیحاتی ، در مقابل آن بازدارندگی ایجاد نمی کند . یک کتابی هست درباره  وضعیت  نیرویی ارتش ایالات متحده در قرن 21 . بوضوح این مساله در آن ذکر شده .  اینکه چند سال پش ، رهبری در یک جمعی ، از واژه " بازدارندگی (دفاع )  پیشگیرانه " صحبت کردند ، موید همین امر هست . باید قبول کرد ، همانطور که فرمودید ، وضعیت ما به مانند رژیم اشغالگر قدس یا عراق  نیست ، به همان نسبت ، نوع برخورد با ما هوشمندانه تر و متفاوت تر هست .      بله - کاملاً - شاهد مثال آن هم ، پاکستان است که این کشور با تهدیدات متنوعی روبروبوده  که یکی از انها هند ، یکی از انها افراط گرایی و..... هستند .  اما نکته اینجاست که درحوزه بازدارندگی سخت ، ترکیبی از بازدارندگی متعارف- نامتعارف  درکنار ایجاد بازدارندگی نرم و نیمه سخت ، مثمر ثمر خواهد بود . این مساله در کشور ما نادیده گرفته شده و در محاسبات ، قرار نمی گیرد .  به  مانند فرموده شما ، بنده هم معتقدم سلاح هسته ای می تواند بازدارندگی ایجاد کند ، اما به تنهایی ( قرار دادن همه تخم مرغ ها در سبد هسته ای ، موشکی و...  ) خیر . 
  20.   با سلام   کاملاً - ایجادبازدارندگی در مقابل ایالات متحده ( بر فرض ادامه خصومتها )به  یک ساختار درست و برنامه ریزی شده در همه  حوزه ها نیاز دارد که بررسی آن در این تاپیک مقدور نیست .
  21.   با سلام ،   حالا اگر این حملات محدود ، نیابتی  ناهمتراز باشد ، چه تحلیلی وجود دارد ؟؟ (مهندسی معکوس بلایی که بر سر رژیم صهیونیستی آمد از 1982 و نقطه اوج  آن در 2006 و....   اینجاست که همان بحث قدیمی توسعه متوازن پیش کشیده میشود .     مشخصاً به همین شکل هست ، ولی اگر دشمن ، دیگر تمایلی به تهاجم همه جانبه نداشته باشد، مساله چگونه تحلیل می شود ؟؟ ( تغییر دکترین و استراتژی نظامی دشمن برای ایجاد یک تهدید جدید )     نکته بسیار دقیقی را فرمودید ، توانمندی های متعارف . مشخصاً توانمندی های متعارف ، صرفاً در حوزه موشکهای بالستیک خلاصه نمی شود و تمامی رسته های نیروی مسلح را در بر می گیرد .     یکی از اشکالات مهم توافق که بنده روی آن بشدت حساسیت دارم ، بحث بازرسی هاست که تیم محترم مذاکره کننده ، ظاهراً تمایلی به انتشارمفاد آن ندارد . تجربه تلخ عراق در این زمینه ، کاملاً واضح، عیان و روشن هست .
  22.   با سلام مجدد   بله ، مساله را می شود به این شکل هم فرض و تحلیل  کرد ، البته با این تبصره که  به مانند برخی برنامه های تولید سلاح هسته ای در سایر کشورها ، برنامه های موازی هم وجود داشته باشد . چون حداقل ، تبدیل ذخایر اورانیوم ذخیره شده ، به حجمی که متناسب برای  استفاده در کلاهک های جنگی باشد ، بشدت هزینه بر و زمان بر هست.   وجود و نشان دادن توانایی های بالقوه ، خوب هست ، اما در زمانیکه شرایط جنگی بوجود می آید ؛ دیگر توانمندی های بالقوه ، تاثیر چندانی نخواهد داشت و این توانمندی های بالفعل ( بطور مثال موشکهای آماده شلیک مسلح به کلاهکهای هسته ای ) است ( به مانند شرایط هند و پاکستان )  که بازدارندگی موثری ایجاد می کند .
  23.   با سلام   اسکای هاوک عزیز - همه این استدلال قبول ، اما ، جمله مشخص شده ، یک ایراد اساسی دارد و آن زمان مورد نیاز برای تولید کلاهک هست . این زمان را براساس آنچه که فرمودید " اگر تهاجمی رخ میداد" از کجا باید بدست آورد . یک تجربه تاریخی ، (جنگ شش روزه 1967) نشان میدهد ، IDF ، از قبل شروع جنگ ، حداقل 6 تا 13 مهمات هسته ای تاکتیکی هواپرتاب را آماده کرده بود ، نه اینکه منتظر نشسته تا اعراب حمله کنند و بعد شروع به ساخت نماید . این بخش یک مقداری منطقی به نظر نمی رسد .   اگر قرار به تولید چنین کلاهک هایی هست ، این کار ، یعنی فرآیند طراحی ، ساخت و تطبیق آن با موشکهای بالستیک و یا مهمات هواپرتاب تاکتیکی ، قبل از شروع تهاجم باشد .
  24.   با سلام   1- دقت بفرمایید ، هدف بنده این بود که برای بررسی وجود یا ساخت تسلیحات هسته ای ، دو مبحث اخلاق جنگ ( چون حتی جنگها هم در چهارچوب یک مفهوم اخلاقی قرار می گیرند ) و اهدافی که کشورها ، از ساختن چنین سلاحی ، دنبال می کنند ، جدا شود . چون هر کدام از این دو مورد به مانند دو خط موازی هستند که هیچ گاه به هم نمی رسند و این بحث تا ابد ادامه خواهد داشت . بنابراین باید این دو را ازهم جدا نمود .   بدین معنی که :   اگر استفاده از تسلیحات هسته ای ، اخلاقی هست ، یک تحلیل وجود خواهد داشت .   اگر استفاده از تسلیحات هسته ای ، اخلاقی نیست ، یک تحلیل دیگر  وجود خواهد داشت .   اگر ساخت و استفاده از تسلیحات هسته ای ، برای ایجاد بازدارندگی فعال ( استراتژی ضربه نخست )  هست ، یک تحلیل وجود خواهد داشت .   اگر ساخت و استفاده از تسلیحات هسته ای ، برای ایجاد بازدارندگی بر اساس استراتژی ضربه دوم ، هست ، یک تحلیل وجود خواهد داشت .   2-  مورد دوم شما را متوجه نشدم ولی بازهم باید تفاوت بین کاربرد این سلاح علیه واحدهای نظامی دشمن در صحنه نبرد ( بطور مثال ، سناریوهای ناتو برای متوقف کردن ستون های زرهی پیمان ورشو ) را از هدف قرار دادن غیر نظامیان برای تسریع تصمیم گیری حریف برای تسلیم شدن ( بمباران هسته ای هیروشیما و ناکازاکی ) را در نظر گرفت و هر دو را جداگانه بررسی کرد   --  تاثیر کاربرد آنها برعلیه واحدهای نظامی دشمن در میدان نبرد ( بلحاظ تاثیر بر روند جنگ از دو دید اخلاقی و تاکتیکی ) -- تاثیر کاربرد آنها برعلیه جمعیت غیر نظامی دشمن  ( بلحاظ تاثیر بر روند جنگ از دو دید اخلاقی و راهبردی )   3- در مورد تاثیر سرمایه گذاری بر روی مفهوم مورد نظر شما ، هم باید آن را بصورت جداگانه بررسی کرد و به نظرم ، ارتباطی به موضوع این تاپیک ندارد .   پی نوشت :   درارتباط با بند دوم ، به هیچ عنوان تاثیر استفاده از  یک سلاح هسته ای را نمیشود با مهمات متعارف مقایسه کرد   انرژی حاصل از یک انفجار هسته‌ای بصورت زیر به بخشهای مختلف انفجار مربوط می‌شود: 1- حدودا 50% انرژی بصورت موج انفجاری یا موج مکانیکی اثرات مخربی را روی ساختمانها ، بناها و تأسیسات می‌گذارد. 2- سی و پنج درصد انرژی بصورت تشعشع حرارتی ظاهر می‌شود و معمولا حرارت محیط انفجار هسته‌ای تا میلیونها درجه می‌رسد.   3- تا شعاع 5 کیلومتری انفجارهای هسته‌ای حرارت جهنمی دارند، بطوری که همه چیز در این محیط ذوب می‌شود.   4- اثر تشعشع هسته‌ای که 15% انرژی انفجار را به خود اختصاص داده بصورت ذره آلفا ، ذره بتا  ، اشعه گاما  و نوترون های سریع  در محیط پخش می‌شودکه  به علت بالا بودن نیم عمر  آنها ،  مدتهای طولانی در محیط  باقی می‌ماند.   حالا این را با یک انفجار متعارف مقایسه کنید که تشعشع محیطی ندارد ( دقیقاً به مانند فلسفه طراحی مهمات نوترونی که بدون آسیب زدن به محیط فیزیکی ، تمامی موجودات زنده را از میان می برد )       محدوده مرگبار یک بمب 16 تا 22 کیلوتنی
  25.   با سلام    اگر حقیقتاً پیرو ولایت هستید ، خط فکری  ایشان ،  خطاب قرار دادن دیگران با القاب آنچنانی نیست . جنابعالی آزادید که عقیده خودتون را بفرمایید ، اما بدون توهین و برچسب زدن به دیگران .  توصیه می کنم ، پست نخست این تاپیک  را مجدداً مطالعه بفرمایید .    یک مساله هم در این عبارت شما : "نه بچه بسیجی هستید نه منطق دو دوتا رو متوجه میشید"   "بچه بسیجی بودن "، نه به نوع پوشش ، نه به  اندازه محاسن ، بلکه به عمل هست . هرکسی هم  به افتخار بسیجی بودن نمی رسد ، علاوه برآن ، تعریف جدید بسیج را حتماً از معاونت نیروی انسانی  " نمسا " ( نیروی مقاومت بسیج  سپاه انقلاب)  درخواست بفرمایید ، یک جزوه حدوداً 90 صفحه ای هست که  شرایط را بطور کامل معرفی کرده.    جنابعالی ، در پست ماقبل آخر ، به جناب دکتر صالحی ، بعنوان یک دیپلمات ، دانشمند و متخصص ، توهین کردید و این مساله تحمل نمی شود.    اگر استدلال منطقی دارید ، یا ا.... ، درخدمت هستیم . منطق برنده ترین سلاحی است که انسان به شکل ذاتی ، ان را با خودش حمل می کند