MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,975
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,498

تمامی ارسال های MR9

  1.   با سلام   دغدغه شما را درک می کنم جناب i-ronin با این حال ، بعید میدونم علیرغم تبلیغات رسانه ای ، کسی جرات کرده و ادعای پیروزی کرده باشد . این توافق ، یک بازی با حاصل جمع صفر هست . یعنی دو طرف از بین بد و بدتر ، " بد" را انتخاب کردند . ادامه وضعیتی که قبل از توافق وجود داشت ، برای دو طرف هرگز قابل ادامه نبود . نه ما و نه 1+5 . ما بدلیل فشارهای وارده و آنها بدلیل منافعی که سالهاست از دست داده اند .   اما نکته ماجرا اینجاست که بطور مسلم ، مجلسین دو طرف ، بطور قطع ایراداتی را براین توافق وارد می کنند و احتمالاً این مساله موجب خواهد شد که برای رفع آنها ، مجدداً مذاکره صورت گیرد . در این مدت هم ، چیزی داده نشده که شما ناراحت هستید . در حوزه روابط بین الملل ، یک امتیازی می دهید و یک امتیازی بدست خواهید آورد . نکته مهم ، متوازن بودن امتیازات هست که بدون جار و جنجال باید روی آن بحث کرد که این وظیفه ، شورای امنیت ملی و مجلس هست و رهبری هم طبق فرموده اشان ، خطوط اصلی را مشخص کردند و می کنند .
  2. با سلام خدمت دوستان   پیرو فرموده یکی از عزیزان ، مبنی بر اینکه "آیا روس ها همچین قهرمانانی داشتن یا جو مارکسیستی اجازه معروف شدنشون رو نداده ؟" یکی از این قهرمانان معرفی می گردد :   ناتالیا فیودورنا مکلین     تولد : 8 سپتامبر 1922 ، لوبنی ، اوکراین   مرگ : 5 ژوئن 2005 ، مسکو ، روسیه   رسته خدمتی : نیروی هوایی ، خلبان بمب افکن   درجه : سرگرد       بمب افکن سبک پالیکارپف PO-2   ناتالیا مکلین ، بعنوان یکی از سه زن خلبان رزمی در  نیروی هوایی ارتش سرخ بشمار می آمد که از سوی دشمنان آلمانی خود ، با عنوان " جادوگران شب" شناخته می شد . وی در هشتم سپتامبر 1922 در لوبنی جمهوری اوکراین متولد شد . با شروع جنگ دراروپا ، وی موفق شد تا به یکی از مدارس آموزش خلبانی گلایدر درکاخ جوانان کیف وارد شده و پس از پس از دو سال آموزش مستمر به هنگ مشهور " جادوگران شب" که از بمب افکن های سبک پالیکارپف PO-2 استفاده می نمود ، انتقال یابد . وی تا پایان جنگ ، یعنی تا سال 1945 ، بیشتر از 980 ماموریت رزمی را با موفقیت به انجام رساند و پس از پایان نبردها ، وارد آکادمی نظامی  زبانهای خارجی مسکو شد و به سال 1953 ، فارغ التحصیل گردید . با آغاز دهه 60 میلادی ، مکلین عضو اتحادیه نویسندگان اتحاد شوروی گردید و به ترجمه منابع غیر روسی پرداخت . به پاس خدمات وی در جنگ ، نشان های درجه دو و درجه یک جنگ میهنی ، نشان لنین ، نشان ستاره سرخ ، به او اهداء شد . علاوه بر آن ، به افتخار وی ، چند مدرسه در اسمولنسک ، پولتاوا ، استاروپل به نام او نامگذاری گردید و بعنوان " شهروند محترم گدانسک " نیز پذیرفته شد . وی به سال 2005 ، در مسکو ، چشم از جهان فروبست .    
  3.   با سلام   این بخش گفته حسین خان ، چقدر شبیه به ادبیات نئوکان هاست . شاید هم مرهمی بوده بر قلوب زخم دیده حضرات جنگ طلب ، بخصوص ، بزرگ و کوچک  خاندان بوش ،  همچنین کاسبان جنگ (کارتل های تسلیحات )و همچنین لابی های مشعشع اعراب و حضرات مستقر در فلسطین اشغالی  از توافق صورت گرفته :mrgreen:
  4. با سلام    توافقی که امروز امضاء شد ، شاید در حوزه بازدارندگی ، به شکل ذیل تحلیل شود :     ظاهراً از چهار اِلمان بازدارندگی ، دولت فعلی ، گزینه سوم را پر اهمیت تر از سایر گزینه ها ( در عین حفظ گزینه دوم  ) بعنوان خط مشی برگزیده است . با این تفاوت که با توجه  تجربه قبلی همین تیم در جریان مذاکرات سعد آباد (1382) در حوزه اعتماد سازی ، این بار فریب ظاهر سازی 1+5 کارگر نیافتاد و حداقل بر اساس سند منتشر شده ، کفه ترازو در حوزه  داد و ستد دیپلماتیک ، تقریباً برابر هست 
  5. با سلام    یک نکته ای به ذهن بنده رسید که قبلاً در تاپیک  " ساخت بمب اتمی " خدمت دوستان ارائه کرده بودم :        ظاهراً توافق میان  ج.ا.ایران با 1+5 را می شود با نظریه بازیها ،( بازی با حاصل جمع غیر صفر)  تحلیل کرد .    با توجه به مفاهیم تعریف شده در این اسلاید ، در حقیقت ، گزینه چهارم ، تحقق پیدا کرده است . بدین معنی که هم ج.ا. ایران و هم ایالات متحده ، بدلایل مختلف :   1- نگرانی از عدم رسیدن به توافق  و نتایج و بازتابهای ناخواسته آن  2- تحلیل آثار و نتایج مثبت رسیدن به چنین توافقی ،    مجبور شدند تا زیر میز مذاکره ( به مانند گذشته ) نزده و به یک توافق اولیه اصولی دست پیدا کنند .  همین امروز ، کارشناس یکی از بنگاه های خبری  آمریکایی ، توافق بدست آمده را به شکل جالبی با سازش اتحاد شوروی و آمریکا در جریان بحران کوبا مقایسه کرده بود  و بر این اعتقاد بود که از یکطرف ، آمریکایی ها بدلیل نفوذ غیر قابل ج.ا. ایران در منطقه و گروه های تاثیر گذار ، اعتقاد دارد که این کشور عملاً در حال شکل دهی به جریانات سیاسی در آسیای جنوب غربی هست  و از سویی دیگر ، ج.ا. ایران  نیز  تقریباً به این نتیجه رسیده است که  بدون  رهایی از فشارهای چند جانبه  1+5 ، قادر نیست تا اهداف استراتژیک خودش را در منطقه محقق نماید .   در چنین حالتی ، به جای اینکه دو کشور با سرعت تمام ، به یکدیگر تصادم نمایند ، بطور موقت ، سرعت کشمکش را کاهش داده و به جای یک تصادم شدید که اصولاً انتهای آن مشخص نخواهد بود ، فتیله تنش را پایین آورند .
  6.   با سلام    به اندازه کافی وقت برای ترجمه کامل سند هست .  :winking:  شخصاً زمان کافی برای ترجمه ندارم ، ولی دوستانی که مدعی هستند ، بخصوص از دو طیف ماجرا ، وقت گذاشته و به جای توهین به حوزه های تصمیم گیر و اجرایی ، متن را منصفانه ترجمه کنند تا ما هم یاد بگیریم 
  7.   با سلام    عین مطلب از یکی از خبرگزاری های داخلی برای شروع تاپیک ارائه شد . . صحت و سقم مطلب ، با ترجمه متن اصلی مشخص خواهد شد . بطور مسلم ، با توجه به اهمیت قضیه ، باید منتظر ترجمه سند بود . با این حال نه همه مطالب ، بلکه  صرفاً ، موارد مهم ارائه شده است 
  8.   در این   تاپیک ، و در این 3 صفحه و در حوزه مسئولیتی که برعهده بنده گذاشته شده ، یک نمونه مثال بزنید ، اگر توهینی شده باشد ، برخورد خواهد شد . در ضمن یک مرتبه دیگر پست این شخص را بخوانید ، و بعد به پست نخست مراجعه کنید و بند آخر آن را با دقت مطالعه کنید .  بنده ، شخصاً در حوزه ای که به منافع ملی مربوط می شود ، چپ و راست و اصلاح طلب و اصول گرا و معتدل نمی شناسم . برای بنده ، منافع ملی ، فراتر از منافع جناحی هست . اگر این مساله برای بعضی در این انجمن ، جا بیافتد ، نیازی به یادآوری چند باره قوانین نیست . 
  9.   دوست عزیز ، این تاپیک ، برای ارائه تحلیل شما درباره توافق هست ونه توهین به مسئولین نظام ( صرف نظر از جناح بندی های موجود ) . درصورت تکرار ، اقدامات لازم صورت می گیرد ( پست نخست را با دقت بیشتری مطالعه کنید ) /MR9    در ضمن ، حّد خودتون را بدانید ، این سایت با قوانین جمهوری اسلامی ایران ، اداره می شود و اگر قادر نیستید ، قوانین را رعایت کنید ، کامنتهای آنچنانی ، نگذارید .    حداقل ، اینقدر هم درک ندارند که بدانند  با این شکل دّرفشانی ها ، تمامی زحمات تیم مذاکره کننده در این  چند وقت ، از بین خواهد رفت . وقتی "طرف" همچنان به ساز بنگاه های خبرپراکنی غربی ، بهانه های  کهنه را مجدداً پیش می کشد ، از دشمن باید چه انتظاری دشت ؟؟ 
  10. با سلام خدمت دوستان    سیرانو 4M / میراژ    یکی از مهمترین جنبه های جنگ ایران عراق و در عین حال ، ناشناخته ترین آنها ، کمکهای بی دریغ  سخت افزاری ، فنی ، آموزشی و اطلاعاتی  فرانسه  به ارتش بعث عراق و بازسازی چند باره نیروی هوایی این ارتش برای خنثی نمودن تفوق هوایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در هوا و مسدود نمودن شریان حیاتی این  کشور برای صدور نفت بشمار می آمد .          رادار سیرانو 4M ،  که با ورود آنها به سازمان رزم  نیروی هوایی عراق ، میراژهای  این نیرو توانایی حمل و شلیک  موشک ضد سطح اگزوسه را بدست آوردند      جمعی از خلبانان میراژ نیروی هوایی عراق در سالن تجهیزات پروازی  ، قبل از آغاز ماموریت    در حقیقت با ورود جت های فرانسوی به نیروی هوایی عراق ، تحول بسیار عمده ای در شیوه جنگ این نیرو اتفاق افتاد و اینبار ، خلبانان عراقی ، با استاندارد غربی آموزش می دیدند  و پس از مدتی ، دیگر حریف دست و پا بسته ای در مقابل خلبانان نیروی هوایی ایران که  تقریباً همگی در ایالات متحده آموزش های مقدماتی و تکمیلی خود را گذرا نده  بودند ، بحساب نمی آمدند . 
  11. دوستان ، روند تاپیک را دچار اختلال نفرمایند ، این تاپیک با توجه به عنوانش مرتبط با ارتش سوریه است .درصورت ادامه این روند، پست های غیر مرتبط حذف می شوند ./   در ضمن ، هر پستی که حاوی توهین به کاربر مخاطب باشد ، به همین سرنوشت دچار خواهد شد /MR9
  12.   با سلام   متوجه نشدم که شما چگونه متوجه شدید که به صحبتهای شما حمله شده ، کامنتهای نوشته شده ، صراً نقد جملات شما بود .   بیان کردم متاسفانه شما متوجه نشدید!   در صورت امکان ، دوباره بفرمایید ، ظاهراً نظر شما را در مورد تامین نیروی آموزش دیده و نه صرفاً " تفنگچی " برای ارتش اسد مطالعه نکردم .   قطعا ولی نه درهنگامی که در سقوطیم! برنامه ی استراتژیک برای چی؟! برای نحوه مدیریت بردگی شیعیان و علویان سوریه یا انتقال مراقد مقدس!   نقص  در اینجاست که  صرف تحولات میدانی را بدون توجه به عملکرد خاندان اسد ( پدر ،  بیشتر و پسر ،  کمتر ) بررسی می شود  . وضعیت امروز ، فرآیندی هست که از کودتای جناب حافظ اسد شروع شد و شرایط منطقه ای آن را تشدید کرد و عملکرد ناشیانه بشار اسد ، آن را به مرحله انفجار رساند .    صحبت کردن در مورد این مساله ، بسیارمشکل هست  و بنده به دلایل مختلف ، تمایلی به ورود به جنبه های سیاسی را ندارم ، چون جنبه های سیاسی بر جنبه های نظامی ( که در این تاپیک مد نظر هست ) می چربد .   در مورد برنامه ریزی استراتژیک هم باید گفت که نبود چنین دیدگاهی ، در طول دفاع مقدس ، کار را به جاهای باریک کشاند . حالا ، همین مساله دارد در سوریه تکرار می شود و متاسفانه ، علیرغم تجربیات ارزشمند ، همچنان اصرار بر اجرای اشتباهات گذشته داریم .   اتفاقا چون ایران و حزب الله درگیر جنگ نشدند نشون دادند نگاه بلند مدت دارند!   ما عملاً درگیر جنگ شده ا یم ، گزاره های درگیر شدن ما هم ،  شاید در سطح عموم   ، پخش نشود ، ولی .........................   با 3000 میلیارد..   این را دیگر باید از ساختار فشل نظارتی درخواست داشته باشید که اجازه چنین دزدی بزرگی را به دست اندرکاران آن داد   ! شما نگران هزینه اش نباشید ! بنیاد تعاون سپاه و بنیاد 15 خرداد بیشتر از انچه که عربستان دارد دارند.. مسئله جای دیگری است.. حاضرم قسم بخورم بیشتر از این تو سوریه خرج خواهد شد.کما اینکه تا الان هم قطعا و یقینا بیش از 5 میلیارد دلار به صورت تدریجی خرج شده..   اتفاقاً نگرانش هستم . اگربه گفته شما ، این عزیزان ، سرمایه لازم را داشتند ، اصولاً نباید می گذاشتند ، در سوریه ، کار به اینجا برسد . این یعنی نبود نگاه راهبردی و دست کم گرفتن حریف . که متاسفانه بارها ، این مساله در کشور خود ما تجربه شده است .   مسلماً وقتی بانک مرکزی برای تهیه ارز برای امور جاری کشورمتوسل به راههایی نظیر ...... می شود ، باید ، بخوانیم از این حدیث تا آخر .   والا دوست عزیز گویا شما بد متوجه شدید..! من اینجا نیامدم پیشنهاد بدم ......   هدف بنده ، از پاراگراف مد نظر شما ، صرفاًمزاح بود ، بدین معنی که ارتش اسد ، ابتکار رزمی را بدلیل نوع نگاه فرماندهانش ، از دست داده ، در کوتاه مدت ، باید این نگاه را تغییر داد . هرچند ، وقتی این نگاه در کشورما تغییر نمی کند ، اصولاً بعید می دونم این نگاه در سوریه عوض شود .   حالا ، تمامی امکانات کشورهم برای جلوگیری از سقوط اسد بکار گرفته شود ، تازمانیکه این نگاه تغییر نکند ، هیچ امیدی نباید داشته باشید .   روسیه حزب الله و سوری ها رو در این جنگ اموزش داد، اسمرچ های اسپنتاز رو براشون فرستاد بیش از هزاران قطعات یدکی تامین کرد و حتی برای سوری ها فلاگر تامین کرد از بلاروس.. کمک بیشتر از این!؟ مشکل این خرس عزیز پول است! نه چیز دیگری! پس با این استدلال وقتی که روسها از پایتخت حمایت کردند یعنی داشتند با شوخی میکردند!   شاید یک بخشی از مشکل این خرس شمال ، پول باشد ، اما بخش بیشتر این نگرانی ، مربوط به  از دست دادن سرپلهای نیروی دریایی و ایستگاه های جمع اوری اطلاعاتش در مدیترانه . روسها ، عاشق  نظام اسد نبودند که به انها کمک کردند و علاوه برآن ،  کاملاً مشخص هست که چه کسی در این بین ، هزینه این کمکها را داده . مسلماً این کمک ها از سمت حزب ا... نبوده .   موضوع مشخصه دوست من! شما اطلاع دقیقی از فرایند های میدانی ندارید! از 7 سال قبل این ماجرا شروع شده! و ما تازه 5 ساله که خبر دار شدیم.. توصیه میکنم پیج تحولات رو یکبار از اول بخونید.. بد نیست.   در این ارتباط هم باید یک مساله را خدمت شما عرض کنم، تاپیک تحولات انجمن میلیتاری ، تنها منبع بنده برای رصد وقایع سوریه نیست ، هرچند ، یکی از منابع بشمار می رود .   در حقیقت ، چنین تاپیکهایی ، محل تضارب آراء مختلف ، البته با رعایت احترام متقابل هست و صرفاً ، زمان هست که درستی یا نادرستی مطالب را نشان می دهد .   ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ "به نظرم ، ورود مستقیم به درگیری ها ، زیاد با استراتژی فعلی یعنی درپیش گرفتن جنگ نیابتی ، تطابق ندارد . ورود مستقیم به صحنه درگیری ( یا رزم ) مستلزم وجود شرایطی هست که فقط یکی از انها ، وجود نیروی مسلح ، مجهز به تجهیزات مدرن و نیروی انسانی آموزش دیده و در نهایت اتخاذ یک استراتژی درست ،  بشمار می رود . عوامل دیگری نظیر توان اقتصادی ، روی این مفهوم اثر می گذارد که در شرایط حاضر ، چنین چیزی عملاً وجود خارجی ندارد "
  13. با سلام خدمت دوستان   بارون سیاه (2)   کورت نایسپل     تولد : 20 سپتامبر 1921 سالزفیلد - چکسلواکی   مرگ : 28 آوریل 1945 ( در سن 24 سالگی )     وی در طول خدمت خود بعنوان تیرانداز ، بارگذار و فرمانده تانک در گردان 503 زرهی ، جمعی لشکر 12 پانزر ، جمعاً 168 شکار تایید شده (که احتمالاً تا 195 شکار هم می رسید ) به ثبت رساند که یکی ازاین پیروزی ها ، شکار یک دستگاه T-34 ارتش سرخ از فاصله 2000 متری ، بشمارمی رفت . وی پس از تایید شکار 50 دستگاه تانک دشمن ، مفتخر به دریافت نشان صلیب آهنین درجه یک و پس از رسیدن عدد پیروزی ها به 100 دستگاه ، نشان موسوم به TANK ASSAULT BADGE  را به فهرست افتخارات خود افزود . وی پس از رسیدن به فرماندهی تانک تایگر یک و دو ، موفق شد تا 24 شکار دیگر را به نام خود ثبت نماید .     تایگر کورت نایسپل به شماره بدنه 301
  14.   با سلام    در مورد جمله نخست ، باید گفت سیستمهای ارتباطی بدون گره ( توزیع شده )  بعنوان رکن اصلی  نبردهای امروزین ، بر خلاف تصورات ، از پیچیدگی زیادی برخوردارند . اگر چه می شود گره ها را به گونه ای با هم مرتبط کرد که در صورت انهدام یکی ، سایر گره ها ، همچنان به ارتباط خود ادامه  دهند ( شرایطی که در اغلب موارد در میدان نبرد رخ می دهد . )   البته این مساله بطور مستقیم با رشته تخصصی مخابرات ارتباط دارد که دوستانی که در این حوزه بیشتر مطالعه دارند ، می توانند مساله را بیشتر تشریح کنند ، چون از حیطه اطلاعاتی بنده خارج هست ( حداقل در حال حاضر )    در مورد جمله دوم هم باید گفت ، اصرار بنده بر تغییر تدریجی نگاه ها در سطوح بالای فرماندهی ، همین هست ( بر خلاف تصور دوستان که این تغییر را یکباره تصور می کنند )  ، زمانی که فرمانده ستادی ، درک درستی از شرایط میدان صحنه نبرد ( توان خودی و دشمن و بخصوص وضعیت توپوگرافیک  که بطور مستقیم با توان اطلاعاتی ارتباط دارد )  داشته باشند ، این درک درست ، به فرمانده میدانی و پرسنل درگیر در صحنه ، منتقل می شود . 
  15.   باسلام   در اجرای سمفونی که فرمودید ظاهرا ارتش سوریه داره سروته سمفونی را اجرا میکند   بله - به اصطلاح ، شیپور را از سر گشادش می نوازند :mrgreen:   بعضی از بزرگواران از آموزش نیرو میگویند (دراین امر هم مسلما هیچ شکی نیست و حرف بسیار درست و دقیقی میباشد ) اما در اون نقطه مورد نظر مثلا یک فرد 18 ساله با یک فرد با تجربه فرقش در چه بود ؟ احتمالا کسی انتظار ندارد که فرد با تجربه با تانک در برابر موشک تاو در اون نقطه تک چرخ بزند.   تفاوت پرسنل مبتدی باآموزش دیده در این بود که در درجه نخست ، با توجه به آموزشها ، نمی بایست در موقعیتی که دشمن از جنگ افزار ضد زره به وفور استفاده می کند ، بدون ایجاد تامین و پاکسازی ابتدایی توسط پیاه نظام وارد شود . در درجه دوم ، با اجرای مانور به جای  ایستایی محض و استفاده از تانک بعنوان توپخانه متحرک ( نقص دکترین زرهی روسی ) ، تعیین سریع موقعیت استقرار در مکانی که صرفاً اجرای شلیک موثر صورت گیرد و بواسطه موانع موجود ، خطر اصابت موشک ضد زره ، کمتر شود .  البته این دو مورد تنها بخشی از تفاوت خدمه بی تجربه با خدمه پرتجربه هست .   البته این را باید در نظر داشت که چرخه فرماندهی ( که این هم خودش وابسته به وجود کنترل موثر بر نیروها هست )  ، پرسنل  و اجرای درست تاکتیک ها هست که موفقیت را تضمین می کند .   بیان میکنند فرصت نبود (بنظرم جو منطقه گرفته ایشان را و کلا خیلی چیزها را فراموش کرده اند چون این دیگر یک حرکت کاملا کلاسیک هستش )   یکی دیگر ازتفاوتهایی که بین خدمه مبتدی و پرتجربه هست ، همین عدم سراسیمگی و حفظ خونسردی در زمان اجرای تاکتیک هاست .
  16.   جناب حامدوف عزیز ، بنده اصلاً چنین فکری نمی کنم ، شما از کامنتهای من ، چنین برداشتی کردید ؟؟ وقتی که بنده خدمت دوستان دارم عرض می کنم ، تغییر نگرش درسطوح بالای فرماندهی ارتش سوریه ، یعنی تغییر نگرش ریشه ای که این تغییر نگرش ، منجر به ایجاد یک دید تازه نسبت به تجهیزات ، از جمله سیستمهای کنترل -فرماندهی ( در حداقل شرایط  ، سیستم های C3I) هست و نه شرایط ایده آل که سیستم های C5ISR به کار برده می شوند . احتمالاً دو حالت وجود دارد . یا اینکه کامنتهای بنده را مطالعه نفرمودید ویا اینکه بسرعت مطالعه کردید که این مساله موجب برداشت اشتباه شده است .  :winking:   تا انجایی که چند سال پیش در یکی ازمجلات ویژه کنترل- فرماندهی ارتش آمریکا مطالعه می کردم و اگر درست خاطرم باشد ، سیستم های کنترل فرماندهی دارند به یک سری سیستم های ارتباطی بدون گره تبدیل می شوند که در صورت انهدام یکی از مراکز ، بقیه بدون مشکل به کار خودشون ادامه دهند .
  17.   با سلام تفاوت زمانی اطلاعات آنلاین رسیده از پهپادها ( در حداقل شرایط ) وبه اصطلاح مارک کردن نقاط روی نقشه با  فرآیند طولانی تماس با دیده بانها واینکه آیا محاسبات و مشاهدات آنها صحیح هست یا خیر و تایید آنها ، در اینجا مد نظر هست . درجریان یک نبرد ، گاهی ثانیه ها ، تعیین کننده سرنوشت نبرد خواهند بود .
  18. با سلام مجدد   وقتی پول نداریم نیروی انسانی و تجهیزات نداریم به گفته شما زمان هم نداریم پس یا خود ایران باید مستیقما دخالت کنه یا شکست بشار اسد. پول و تجهیزات در یک سمت ماجرا هستند و "زمان " در یک سمت دیگر . هر چند این دو تا به هم مربوط خواهند بود . وقتی استراتژی و تاکتیک شما اصلاح شود ، آن وقت قادر خواهید بود بر اساس منابع موجود طراحی رزمی را انجام دهید . به مانند کاری که خود ما در جریان جنگ با عراق انجام دادیم .یعنی اگر بر اساس دستورالعمل های آموزشی ارتش قبل از انقلاب ، اجرای تک تهاجمی در روز ( یا در سپیده  دم )  و با پشتیبانی توپخانه ، زرهی و نیروی هوایی صورت می گرفت ، وقتی ما درزمان جنگ در این حوزه ها با کمبود روبه رو شدیم ، تاکتیک را عوض کردیم و به جای روزها ، شبها دست به اجرای تک تهاجمی می زدیم ( که البته در جای خودش ، به آن نقد وجود دارد- هرچند ، پوئن های خاص خودش را هم داشت )   جسارتا معنی متخصص درایران یعنی چی؟4 تا کتاب آدم بخونه . بلد باشه کلمات را پشت سر هم بکار ببره میشه متخصص فن   در حقیقت اگر شما در زمان حاضر ، کسی را پیدا کردید که خارج از حوزه تخصصی خودش ( البته مرتبط ) با هزار دردسر و تنگ نظری ، کتب مربوطه را تهیه و مطالعه کند ، باید برای شما جای خوشوقتی باشد . چون بیشتر ( ونه همه )  کسانی که بطور تخصصی دراین حوزه هستند ، حال و حوصله افزایش اطلاعات خودشون را ندارند . ( گرفتاری اصلی ارتش های موج دومی )   بحث سن و سال مهم نیست ؟   بیشتر فرماندهان فعلی سپاه ، در زمان آغاز جنگ ، در اوایل دوره جوانی اشان بودند . ( هرچند این مساله مزیتهایی دارد ، اما اشکالاتی هم به آن وارد هست ، اگر چه چنین موردی با توجه به شرایط ما در سال 59 ، اجتناب ناپذیر بود )   حث اینکه متخصص !! حداقل یکسال در شرایط جنگی باشه حس ترس سرباز را درک کنه به نظر شما مهم نیست!!چرا سرباز سوری با اطمینان به کشته شدن تسلیم میشه مهم نیست   بطور غیر مستقیم ، مطالب بنده را با این جمله تایید کردید . تغییر نگرش در سطوح بالای فرماندهی ارتش سوریه    اصلا کسی که صدای تیر را نشنیده می تونه اگر هم شنیده در میدان تیر بود و تفنگش هم را به هدف فرضی کارشناس باشه متوجه منظور شما ازاین جمله نشدم :thinking:
  19.   با سلام   آینکه زیر باد کولر بشینیم و درباره جنگ سوریه نظر و استراتژی بدیم در حقیقت خطاب شما باید ، فرماندهان محترم سوری باشند ، چون دست بنده یا امثال بنده ، از دسترسی به  دست اندرکاران امر ، کوتاه هست . :winking:   کلملات عجیب و غریب به کار ببریم حسنی نداره شاید از دید شما ، این کلمات عجیب و غریب باشند ، اما ، وقتی به پدیده جنگ به شکل کاملاً تخصصی و فارغ از مقایسه های تسلیحاتی ، نگاه شود ، کامنتها ، تخصصی تر می شوند و هر کسی حوصله مطالعه و تجزیه و تحلیل آن را ندارد . :winking:   الان وقت تعویض استراتژی نیست اتفاقاً وقتش همین الان هست ، هم در سطح استراتژی و هم در سطح تاکتیک ، والا باید بر لب جوی بنشینیم و سقوط پی در پی دژهای اسد را مثل فیلمهای سینمایی مشاهده کنیم .   الان باید پول خرج کرد تجهیزات خرید و در اختیار نیروی آموزش ندیده  گذاشت که بعداً دو دستی تقدیم حضرات شورشیان شود .   رو تانک های سوریه اگر سیستم دفاع فعال نصب بشه و تلفات اونها 50 درصد هم کم بشه این یعنی موفقیت. مشکل سوری ها تانک نیست ، اگر هم بود ، خدمه آموزش دیده را از کجا تامین می کردید ؟؟ علاوه برآن ، ارتقاء های مورد نظر شما نیاز به پول و زمان دارد که هم ما و هم سوری ها در آن در مضیقه هستند .   اگر بشه با موشک هایی مثل ماوریک یا hk29  بمباران های دقیق انجام داد یعنی موفقیت منبع خرید و پول مورد نیاز را پیشنهاد بفرمایید !!!   الان زمان نیاز داریم تا بشود آموزش را شروع کرد. خوب ، بازهم رسیدید به صحبت بنده . :winking:
  20. با سلام   یک نکته جالب در مورد تغییر دکترین های نظامی (" case study " Syrian army ) :   تغییر دادن هر آموزه نظامی ، بدان می ماند که با پرتاب پفک ، سعی کنیم تا یک خودروی زرهی را از کار بیاندازیم ، ارتش هم به مانند هر نظام اداری عظیمی در برابر نوآوری ایستادگی می کند ، بویژه اگر تغییر بطور ضمنی به معنای" پایین آوردن اعتبار واحدهای نظامی سنتی شده"  و نیاز به یادگیری مهارتهای تازه و تعالی بخشیدن به رقابتهای نابجای پرسنل باشد .   دن استاری در سال 1982 چنین اعتقاد داشت : " تغییر ساختار محافظه کار ارتش بسیار دشوار است . از آن گذشته ارتشها  یک نهاد موج دومی بشمارمی آیند . بدین معنی که ارتش بعنوان یک نهادی که وابسته به صنایع نظامی است مشخص می گردد و این صنایع وظیفه دارند بصورت سریال سلاح تولید کنند . "ارتش توانایی افراد را در چهارچوب تجهیزات تولید شده توسط صنایع نظامی محدود می کند" وبعد از آن پرسنل و سخت افزارهای نظامی را در یک جا جمع نموده تا در یک جنگ پیروز گردد .   این رهیافت ، یک رهیافت کاملا" موج دومی است و باید آن را به یک رهیافت موج سومی تبدیل کنیم ."     ایده اصلی استاری برای برون رفت از بن بست ارتشهای موج دومی :    استخوان بندی اصلی ایده استاری ، بر نبرد عمقی یا گسترش میدان نبرد قرار داشت ، یعنی اینکه نبرد نباید صرفا" در جبهه متمرکز گردد ( گسترش خطی )  ، بلکه باید در "عمق پشت جبهه دشمن "  نیز جریان داشته باشد ( گسترش در عمق ) ، یعنی در عقبه دشمن ، جایی که "ستون های احتیاط"  دشمن استقرار داشتند و ماموریت داشتند تا بعنوان نیروی دنبال پشتیبان بعد از نیروی اصلی وارد نبرد شده و منطقه متصرفه احتمالی را تامین نموده و یا عمق پیشروی احتمالی را بیشتر نمایند .   کاری که نیروی هوایی سوریه باید در دستور کار خودش قرار هد :   "بنابراین باید از حرکت پرسنل ، تدارکات و حتی اطلاعات به گونه ای ممانعت شود که دشمن نتوانند از قوای ذخیره خود استفاده نمایند ."     جناب ahmad1361  عزیز در تایید فرموده شما :   در چنین نبردهایی ، عامل زمان باید در کانون توجه خود قرار داده بود و برحملات همزمان و هماهنگ شده و اعمال کنترل درست در زمان وقوع (REAL TIME) تمرکز داشت . بنابراین فرماندهان مستقر در صحنه رزم می بایست وظیفه کنترل زمان پرواز پرنده های پشتیبانی نزدیک (بالگردها و هواپیماهای بال ثابت ) را برعهده داشته باشند ، و سرانجام ، دانایی ( یعنی هوش و ارتباطات پیشرفته ) نقش محوری را در میدان نبرد بازی خواهد نمود .   چرایی وضعیت نامناسب ارتش سوریه در جنگ :    " عنصر منتظر در جنگ ، همیشه بازنده خواهد بود "   در یک کلام ، برای موفقیت ارتش سوریه در چنین نبردهایی که هیچ نشانی از اصول جنگ کلاسیک وجود ندارد :   "موفقیت در یک عملیات رزمی" صرفا" به اجرای سمفونی وار و هارمونیک وظایف مشخص شده بستگی دارد . مفهومی که امروز تحت عنوان "جنگ شبکه ای "(NETWORK WARFARE) و یا دکترین عملیات مشترک نامیده می شود ، ترجمان همین مطلب خواهد بود .
  21. با سلام مجدد ،   زندگی نامه مختصر ژنرال راسم دلیچ     ژنرال راسم دلیچ متولد ۴/۲/۱۹۴۹ می باشد و در مورخ ۱۶ / ۴ / ۲۰۱۰ دار فانی را وداع نمود . وی دومین فرمانده ارتش بوسنی و هرزگوین پس از اعلام استقلال این کشور بوده است.وی در سال ۱۹۶۷ وارد ارتش یوگسلاوی سابق شد و دوره های مختلف آکادمی علوم نظامی را در دانشکده های نظامی آن دوران سپری کرد.وی متخصص رسته توپخانه بوده است و فرمانده رسته توپخانه در مناطق مختلف بوده است.     زمانی که مشاهده نمود سرزمین مادریش توسط ارتش یوگسلاوی مورد تجاوز قرار گرفته است تصمیم گرفت تا در تاریخ ۱۳ / ۴/ ۱۹۹۲ برای همیشه ارتش یوگسلاوی را ترک کند و به وطن خویش ( بوسنی ) بازگشت .این در حالی بود که راسم دلیچ به درجه سرهنگ دومی در ارتش یوگسلاوی رسیده بود. وی بلافاصله خود را به مقامات نظامی دولت قانونی بوسنی جهت پیوستن به صفوف مدافعین معرفی نمود.به دستور مقامات نظامی بوسنی وی عازم شهر ویسوکو در بوسنی مرکزی شد تا با کمک دیگر افسران به سازماندهی امور دفاعی در این موقعیت حساس  بپردازد. وی فرماندهی سازمان دفاع منطقه ای را در بوسنی مرکزی را بر عهده گرفت .وی فرمانده نیرو های مدافع در شهرههای مختلف بوسنی مرکزی و حومه سارایوو به شمار می رفت .در ۲۰ / ۵ / ۱۹۹۲ سازمان دفاع منطقه ای منحل و ارتش بوسنی و هرزگوین تاسیس گردید و دلیچ فرمانده عملیات و برنامه ریزی و آموزش ارتش بوسنی شد. به دلیل اقدامات ارزنده ای که برای دفاع از سرزمین بوسنی انجام داد از مورخ ۸ /۶/ ۱۹۹۳ تا پایان جنگ فرماندهی ارتش بوسنی را برعهده گرفت و پس از جنگ نیز فرمانده ارتش فدراسیون کروات – مسلمان بوسنی شد. در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۰ ژنرال دلیچ بازنشسته شد.     در یک اقدام ناجوانمردانه دادگاه کیفری لاهه که وظیفه محاکمه عاملین جنایات جنگی را داشته است دست به محاکمه ژنرال دلیچ زد و وی را به خاطر ارتکاب جنایات جنگی ۳ سال محکوم به زندان نمود ولی در حالی که دلیچ مظلومانه در حال سپری کردن دوران محکومیتش بود دادگاه لاهه پس از مدتی اقرار نمود که دلیچ بیگناه است و وی را آزاد نمودند.       وی در ۱۶ / ۴/ ۲۰۱۰ در سارایوو دار فانی را وداع گفت .
  22. با سلام   شهید رسول حیدری     آبادان ، ماه های آغازین دفاع مقدس       بوسنی ، دهه 70 شمسی         قرارگاه جنگهای نامنظم رمضان - 1366     وصیتنامه شهید رسول حیدری       یکی از خیابانهای شهر ویسوکو ، مزّین به نام شهید رسول حیدری     پی نوشت :   در ارتباط با حضور ما در جنگ  بوسنی ، می شود کتابها نوشت ، با این حال ، در سال 1390 قرار بود کتاب خاطرات ژنرال راسم دلیچ ، ترجمه و منتشر شود که دیگر خبری در این مورد ارائه نشد .
  23. با سلام    یادی کنیم از تاپیک نبرد هوا - زمینی و ژنرال دن استاری و درسهای برگرفته از جنگ 1973 :   درس مهمی که جنگ   1973 برای ژنرال دن  استاری داشت این بود که : 1- " نسبتهای آغازین " نتیجه نهایی نبرد  را تعیین نمی کند .   ( اگر چه ارتش  سوریه در اغاز تنها سازمان مسلح در سوریه بشمار می رفت ، اما با دست کم گرفتن دشمن ، عملاً به سازمان مسلحی تبدیل شده است که بشدت زیر ضربه گروه های مسلح غیر منظم قرار دارد )    2- مهم نیست که چه کسی ، تعداد بیشتری در اختیار دارد یا خیر - بدین معنی که با وجود اینکه سوری ها ، ستون پشت ستون واحدهای مکانیزه در اختیار داشتند ( به مانند عراق در جنگ 8 ساله ) هیچ کمکی به آنها نکرد .   ( ایضاً ستون پشت ستون واحدهای تانک سوری ، قربانی طیف متنوعی از موشکهای ضد زره شورشیان شدند )    3- درس مهم دیگر این مساله بود که هرکس ابتکار عمل را از طرف مقابل بگیرد ( خواه در حال حمله باشد یا دفاع ، یا اینکه کمیت نیروهایش زیاد باشد یا کم ) به هرحال پیروز خواهد شد .   بدین معنی که به مانند آنچه که ارتش رژیم صهیونیستی  نشان داد ، حتی یک ارتش کوچک که بلحاظ راهبردی در وضعیت تدافعی قرار دارد می تواند ابتکار عمل را از دست حریف خارج سازد .   ( این جمله بطور خلاصه ، تبیین کننده آن چیزی است که در سوریه ، در حال وقوع است - ارتش سوریه در حال حاضر ابتکار عمل در صحنه رزم را از دست داده و هر زمان ، مجدداً  آن را بدست آورد ، آن وقت هست که باید به جبران شکستها ، امیدوار بود .    گزینه سوم ، یعنی از دست دادن  ابتکار عمل ، به شکل عجیبی ، در مورد ورماخت ( پس از شکست در استالینگراد )، عراق (پس از شکست در خرمشهر تا یکسال مانده به پایان جنگ با ایران) ، ارتش ایالات متحده در کره ( بعد از حملات ناگهانی کره شمالی به جنوب مدار 37 درجه ) ، ارتش فرانسه در تابستان 1940 ، ارتش آلمان ( در بازه زمانی اواخر 1917 تا پایان جنگ ) و خود ما در بازه زمانی یکسال مانده به پایان دفاع مقدس ، صدق می کند . باشد که این تجربیات مورداستفاده قرار گیرد .    ابتکار عمل در صحنه رزمی     این واژه گل سرسبد یا واژه کلیدی جنگ در سوریه است . 
  24.   با سلام   به هیچ عنوان ، انتخاب رفتار منفعل از سوی ما ، هدف بنده نبود ، چنانکه ، الان هم منفعل نیستیم .   در مور ارتقاء ها ، هم این مساله باید مورد توجه قرار بگیرد که  در صورت وجود اراده لازم برای ارتقاء هایی که نام بردید ، مساله زمان بر بودن این ارتقاء ها هم مطرح هست ، چیزی که در حال حاضر بشدت درمورد آن در مضیقه هستیم .   ارسال بخشی از توان هوایی به عراق ؟؟؟ بعید میدونم حتی به این مساله بشود فکر کرد ، ناوگان ما بشدت فرسوده و محدود هست و برای حفظ تمامیت سرزمینی وسیع ایران بسیار لازم ، بنابراین ،بعید هست که چنین چیزی اتفاق بیافتد . علاوه برآن ، واکنش رژیم صهیونیستی ، ایالات متحده و سایر ذی نفعان در عراق ، اصلاً قابل پیش بینی نیست . با این کار ، عملاً به همین اندک  توان رزمی نهاجا ، خلل وارد می شود . مگر اینکه واقعاً برنامه هایی برای خرید پرنده های رزمی وجود داشته باشد که بعنوان مثال ، بشود ایرگاردها را برای چنین ماموریتهایی اعزام کرد .   البته با این گفته که اگر بشود توان هوایی سوریه را تقویت کرد ( آن هم نه از طرف ما ، بلکه از طرف یک کشور سوم و آن هم در کنار تقویت توان اطلاعاتی ارتش سوریه از میدان جنگ ) در کنار اعزام مستشاران خوش فکر و با برش کاری و نفوذ بالا ، شاید بشود امیدوار بود ، حداقل ، سیر پیشروی شورشیان ، یک مقدار کند شود .
  25.   با سلام   به نظرم ، ورود مستقیم به درگیری ها ، زیاد با استراتژی فعلی یعنی درپیش گرفتن جنگ نیابتی ، تطابق ندارد . ورود مستقیم به صحنه درگیری ( یا رزم ) مستلزم وجود شرایطی هست که فقط یکی از انها ، وجود نیروی مسلح ، مجهز به تجهیزات مدرن و نیروی انسانی آموزش دیده و در نهایت اتخاذ یک استراتژی درست ،  بشمار می رود . عوامل دیگری نظیر توان اقتصادی ، روی این مفهوم اثر می گذارد که در شرایط حاضر ، چنین چیزی عملاً وجود خارجی ندارد .