MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,975
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,498

تمامی ارسال های MR9

  1.     بله ، کاملا" - ولی یک نکته مهم ، فاتح 110 یا اسکندر ،  با توجه به بردی که برای آن طراحی شدند ، ( برای اسکندر 280 کیلومتربرای نسخه E)  ، یک موشک برد کوتاه محسوب می شوند و این بدین معنی است که باید درست زیر گوش نیروی هوایی  حریف که احتمالا" برتری هوایی را در اختیار خواهد داشت ( در بهترین سناریو ، یک برتری نسبی و نه مطلق ) اقدام به مانور و شلیک کنند ، بنابراین ، در جنگی که  دشمن براساس تجربه نبرد 1991 ، بواسطه حسگرهای فروسرخ موجود بر روی ماهواره های شناسایی ، سیستم های کشف نظیر جی -استارزها و ..... ،  به شکل مشخصی بدنبال کشف و انهدام سکوهای متحرک موشکهای دقیق ما ( نظیر فاتح ) هست ، اتکاء ما به شکل عمده برروی شلیک موشک از مرکز ایران خواهد بود ( مشخصا" سیلوهای ثابت شلیک ، برای آخرین شلیکها مورد استفاده قرار می گیرند چرا که  در صورت شلیک در مراحل ابتدایی ، بسرعت شناسایی و منهدم خواهند شد )  و شلیک از مرکز ایران ، احتمالا" دقت آتش ( یا بعبارتی CEP) را کم خواهد نمود . علاوه برآن ، بحث غافلگیری هم مطرح می شود که نیاز به بحث مفصلی دارد .    البته این مساله در صورت تولید انبوه موشکهای کروز ، یک مقدار  بهبود خواهد یافت ولی بحث نوع سیستم هدایت موشکهای کروز احتمالی ما ( اگر تولید و در اختیار نیروهای مسلح قرار گرفته باشند ) هم مطرح و روشهای اختلال در آن ( به مانند آنچه که بطور مثال ، ما در صورت شلیک چنین موشکهایی از سوی دشمن ، در تدارک آن هستیم )  هم باید در نظر گرفته شود . 
  2.   بله - کاملا" - نکته ای که کاملا" درست هست ، توجه به ذخیره استراتژیک  کشورها که البته فقط بخشی از ماجراست و نه همه آن .     در ارتباط با موشکها هم که ( در سه جنگ عمده که موشک در آن بکار رفت ، این جنگ افزارها حداکثر برای برای ایجاد توازن وحشت بکار رفتند - آلمان در جنگ دوم ، ایران و عراق در دفاع مقدس و عراق در جنگ خلیج فارس 1991 )  . البته  گاهی اوقات و بر خلاف روند پیش بینی ها ، اتفاقاتی خواهد افتاد  که در چهارچوب جداول کلاسیک پیش بینی بحران قابل بررسی نخواهد بود .    اگر چه ، باز هم احتمال  می دهم که آمریکایی ها ، حداقل برای حفظ حداقلی ثبات در آسیای جنوب غربی ، به عربستان اجازه  حمله نخواهد داد ، مگر اینکه  PLAN B یا C  برای ما و عربستان داشته باشد و آن هم با توجه به بیلان اوباما در این چند ساله ، احتمالا" بعید خواهد بود .    پی نوشت :   1- البته استفاده از موشک و تاثیر آن با توجه به ماهیت انتخاب هدف هم باید بررسی شود 
  3.   با سلام    البته عرض کردم که  در اینجا ساختار تصمیم گیر در ایالات متحده نقش مهم را بازی می کنند ، بدین معنی که اگر قرار باشد ، ضربه نهایی را به ما بزنند ، خوب این بهترین وقت هست و چه بهانه ای بهتراز اینکه  بواسطه  دومین دشمن ما در منطقه ( بعد از رژیم صهیونیستی )  این کار انجام بگیرد .    اما واکنش ما الزاما" حمله به پایگاه های نظامی نیست ، تقریبا" تمامی ساختار تولید نفت عربستان  و کشورهای حاشیه جنوبی در تیرس موشکهای ما هست ، بنابراین ، حتما" به پایگاه های هوایی حمله نخواهد شد ، کما اینکه قبلا" هم در این زمینه هشدارهای لازم داده شده است .   بطور مسلم عربستان در این زمینه ضربه ما را بدون جواب  نمی گذارد ، اما منظور بنده این هست که استراتژیست های آمریکایی ، ( حداقل تا حال حاضر) عاقلانه رفتار کردند و در کنار آن ، وقتی بحث انرژی در میان عوامل  موثر در تصمیم  گیری حضور داشته باشد ، مسلما" رفتار ها و عکس العمل ها متفاوت خواهد بود .    به شکل مسلم ، شروع جنگ  ، برای همه طرفها ( آمریکا ، اتحادیه اروپا ، کشورهای جنوب خلیج فارس ، ج.ا.ایران ، کشورهای جنوب و شرق آسیا و جتی روسها )  بیش از آنچه که تصور می شود ، ضرر خواهدداشت .     
  4.   بله - کاملا" - ولی براساس فرموده شما ، آمریکا هم وارد خواهد شد ، اما آیا آمریکایی ها ( حداقل در زمان یک رییس جمهور سوپر لیبرال مثل اوباما ) حاضرند ماشین جنگی خودشون را بعد از عراق ، مجددا" وارد منطقه کنند ؟؟ اگر این اتفاق در زمان بوش رخ داده بود ، احتمال مورد نظر شما بسیار زیاد و در  حد 99 درصد بود . اما وقتی اوباما ( خوب یا بد ) به یک توافق حداقلی با ایران نزدیک هست ، ( حداقل برای منافع تجاری خودشون )  بعید می دونم  ، برای اینکه یک کشتی امدادی و برای ارضاء  شدن جاه طلبی و  حماقت وزیر مشعشع دفاع عربستان ( که وصفش همه جا پیچیده ) بخواهد کل جریان را از بین ببرد .     در مورد توانایی نیروی های مسلح هم باید گفت ، بله ، وضعیت ما خوب نیست ، ولی آنقدرها هم دست و پا بسته نیستیم . 
  5.   با سلام    البته این فرموده شما یک تبصره خیلی  ظریف دارد و آن اینکه آیا عربستان خودسرانه قصد داشته باشد این کار را انجام دهد ( حمله به گروه رزمی ایرانی ) و یا اینکه چراغ سبز ایالات متحده ( در حالی که مذاکرات دارد انجام می شود ) هم پشت این عمل باشد . ظاهرا" ( حداقل در حال حاضر ) آمریکایی ها زیاد مایل نیستند دامنه بحران زیاد شود ، مگر اینکه  بخواهند ایران به هر شکلی وارد یک درگیری بکنند که ممکن است ،  زمان آغاز مشخص باشد ، ولی  اینکه در چه مدت و چگونه تمام می شود ، به نظرم زیاد کنترل شده نخواهد بود .    آسیای جنوب غربی به شکل خطرناکی روی یک بشکه باروت قرار دارد که جنگ احتمالی  بین ایران و عربستان ( بر سر یک کشتی امداد رسان ) ، پای همه را ( از جمله روسها ، و حتی چینی ها و هندی را ) هم وارد قضیه می کند و آن وقت هست که اوضاع از کنترل خارج می شود . ( بدلیل اهمیت باب المندب برای تجارت جهانی ) 
  6.   با سلام   البته آن چیزی را جنابعالی درنظر نگرفتید ، این مساله است که اقدامات نظامی و دیپلماتیک ، مکمل هم هستند و جداگانه بررسی نمیشوند . وقتی زمینه دیپلماتیک فراهم آمد و به مانند یک بسترفراهم شد ، آن وقت اقدام نظامی (MILITARY ACTION) هم تاثیر خودش را خواهد گذاشت .   بنده قصد دفاع از هیچ ارگان یا سازمان خاصی را ندارم ، ولی ظاهرا" این نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران هست که ماموریت اجرای ماموریتهای دوربرد را بر عهده دارد و نه نیروی دریایی سپاه . نقص کار ما اینجاست که فکر میکنیم ، صرف اعزام ناوگروه ، مشکل را حل خواهد کرد ، درحالیکه موفقیت و تاثیر اعزام این ناوگروه ، در گرو اقدام دیپلماتیک قاطع باید باشد . قصد زیر سئوال بردن دیپلماسی کشور را هم ندارم ، ولی ارسال یک سیگنال قوی به عربستان ، حداقل در حوزه دیپلماتیک موجب می شود که آنها در ظاهر هم که شده ، دست و پای خودشون را جمع کنند .
  7. با سلام   دوستان عزیز که محبت میکنند و جملات جالبی را نقل می کنند ، در صورت امکان ، آنها را به زبان شیرین پارسی نقل قول بفرمایند که درصد مخاطبان آن بالاتر رود   ممنون از همکاری دوستان عزیز :rose:   و برای مفید بودن این پست :     5 قاعده نظامی گری       1- سنجش و ارزیابی مکان   :  تابع زمین 2-  برآورد کمیت : تابع سنجش 3-  محاسبه : تابع برآورد کمیت 4-  مقایسه : تابع محاسبه 5-  پیروزی : تابع مقایسه   سان تزو :winking:
  8. MR9

    گزارش مشکلات سایت

    با سلام   وضعیت یک مقدار عجیب هست ، با رایانه محل کار وارد می شوم ، تا ساعت یک ، مفهوم ناشناخته WW9 ظاهر می شود ، بعد از اذان ظهر یکمرتبه سایت درست می شود . بعد از ظهر هم با لب تاپ بدون مشکل و عادی . تا الان این شکلی را ندیده بودم که بحمدا... مشاهده کردیم :winking:
  9.   بله - منظور بخش محدود اطلاعات نیروی دریایی بود که  در سال 1790 ایجاد شد. متاسفانه این را با OSS اشتباه گرفتم
  10.   با سلام   ضمن تشکر   البته ممکن هست که یک مقداری موجب انحراف تاپیک شود ، ولی اداره خدمات استراتژیک ( OSS) بعنوان خلف اداره اطلاعات مرکزی (CIA) ، بصورت محدود ماموریتهای برون مرزی را هم برعهده داشت که عمدتا" متوجه توسعه طلبی های امپراطوری ژاپن بود . اگر اشتباه نکرده باشم ، پیتر رایت در کتاب خودش بصورت مختصر و گذار به این مساله پرداخته و در کتابی که مربوط به بازگشایی رمز های ارتش ژاپن ( در سالهای قبل از جنگ )  بود هم ، چنین مساله ای عنوان شده بود . علاوه بر آن ، نیروی دریایی ایالات متحده نیز یک بخش اطلاعاتی کوچک هم داشت که امور مربوط به تحرکات نیروی دریایی ژاپن را رصد می کرد .
  11.   بله - این فرموده شما تا حدی صحیح است و در آن تردیدی وجود ندارد ، اما درصد و نسبت آن کاملا" مشخص هست . بعنوان مثال ، بخش عمده ای از زره پوش های روسی ، الگو برداری شده از طرح های بریتانیایی ، فرانسوی و آمریکایی بود . طرح هایی که درکشورهای خودشون رد می شدند را روسها با واسطه خریداری و از آن الگو برداری میکردند ( مثل طرح کریستی آمریکایی برای زره پوش های سری bt-5  تا bt-7 ) و یا الگو برداری tu-4 از بمب افکن b-29 . هرچند ، بتدریج وبا طولانی شدن جنگ ، وابستگی به تسلیحات غربی کمتر شد و آن هم بواسطه قدرت تولید روسها در ساخت تسلیحات به شکل بومی بود .
  12.   با سلام   دوست عزیز   منظور از سیستماتیک نبودن را متوجه نمی شوم ، فقط بررسی کاروان های دریایی  که بواسطه دریای شمال بسمت شوروی حرکت می کردند یا اشغال ایران برای ارسال نظام مند کمکها به شوروی و حتی ارسال مستقیم جنگنده های آماده به رزم به روسها ، کاملا" نشاندهنده سیسماتیک بودن کمکها بود . در غیر اینصورت ، استالین دیر یا زود باید مسکو را بسوی پایتخت جدید خود در پشت کوه های اورال ترک می کرد و آمده می شد تا ورماخت مسکو را اشغال کند که تصرف مسکو ، به همراه اشغال احتمالی استالینگراد ، به معنی تصرف کامل چهارراه ارتباطی روسها و از دست رفتن بخش اروپایی روسیه بود . روسها ، ( حداقل در بازه زمانی جنگ دوم ) ، بواسطه توان نیروی انسانی خود که با سخت افزار محدود غربی تجهیز شده بود ، در ابتدا توانست سرعت پیشروی ورماخت را در پشت دروازه های مسکو و استالینگراد کم کرده و با گرفتن زمان از آلمانی ها و بسیج  لشکرهای تازه نفس ، ضربه کاری خود را وارد آورد ( چیزی که استالین در آن زمان ، آن را  قربانی کردن لشکرهای تشکیل شده از مردم عادی ، روشنفکران ، هنرمندان و ..... می نامید )
  13.   در مورد ارسال سلاح اشتباه می کنید ، تصاویر متعددی از وجود تانکهای بریتانیایی و آمریکایی در سازمان رزم ارتش سرخ در جنگ جهانی دوم وجود دارد . حداقل 3 نمونه  تانک  ، شامل  شرمن آمریکایی   ( مجهز به توپهای 75  و 76 م.م ) ، و تانکهای بریتانیایی  ماتیلدا مارک دو و ولنتاین مارک 3 به روسها داده شد .  در مورد پرنده های رزمی هم ، آنقدر اسناد و مدارک وجود دارد که غیر قابل چشم پوشی است .         http://www.military.ir/forums/topic/28621-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C/page-88#entry442907   http://www.military.ir/forums/topic/28621-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86- %D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C/page-85#entry441518 علاوه برآن ، کمکهای متفقین به روسها ، فقط سخت افزاری نبود و شامل همکاری های بسیار نزدیک اطلاعاتی هم بود که بهترین نمونه آن ، اجرای بزرگترین عملیات فریب تاریخ نظامی بشمار می رود . اگر چه روسها ، در مراحل نخست جنگ به شکل خودخواسته ای غافلگیر شدند ( عدم توجه به هشدارهای عوامل اطلاعاتی در ارتش آلمان ) اما با کمکهای سخت افزاری و اطلاعاتی متفقین غربی و توان بومی در سازماندهی نیروی انسانی ، روزهای سختی را در جبهه شرقی برای ورماخت رقم زدند .    هیتلر ، استراتژیست ها و بخش عمده ای از  نظامیان ارشد آلمانی ، بیش از حد دچار بلندپروازی های نظامی شده بودند و همین مساله ، یکی از صدها دلیل شکستشان در جنگ بود . همانطور که ارتش سرخ در افغانستان دچار فلاکت شد و ایضا" ارتش ایالات متحده در ویتنام . عدم توازن میان اهداف تعیین شده و توان رزمی یک ارتش ، نتیجه ای جز شکست ندارد . آلمانی ها ، این درس را 70 سال پیش گرفتند ولی ظاهرا" دوستان عزیز ما هنوز این را قبول ندارند .
  14. با سلام    دوستان زیاد خودشان را خسته نکنند ،  :winking:    آلمان در سال 1945 شکست خورد و شکستی سخت تر از جنگ جهانی نخست ، چرا که در جنگ اول ، سرزمین اصلی آلمان ، علیرغم شکست سنگین و تحمیل سخت ترین شرایط ، بطور مستقیم اشغال نشد در حالی که در جنگ دوم ، متفقین تا قلب برلین پیشروی کردند ، آلمان و برلین ،  از سال 1945 تا 1990 دو تکه شد ، روسها و آمریکایی ها بمدت 45 سال دست به یقه شدند و سرانجام ، اتحاد شوروی ، بعنوان  یکی از قدرتهای پیروز ، فروپاشید و از خاکستر آن ، روسیه فدرال متولد شد .    این طنز تلخ تاریخ هست که متحدان سابق ، ( که صرفا" به خاطر کم کردن شّر نازیسم دست به شراکت رده بودند ، ) همچنان دشمن یکدیگر بحساب می آیند . هرچند ، نه روسیه ، اتحاد شوروی است و نه ایالات متحده  و اتحادیه اروپا ، متفقین سال 1945 هستند .  دنیای ما دچار تغییرات زیادی شده و باید با یک نگاه جدید به روابط بین ملل نگاه کرد .   این شکل مباحث ، صرفا" مرور تاریخی است پر فراز و نشیب و هدف اصلی ، درس گرفتن از اشتباهات و مهمتر از آن ، عدم تکرار آن . 
  15.   با سلام    فرموده شما کاملا" صحیح است ، اما یک نکته بسیار مهم ، دست کم گرفتن ذخیره انسانی روسها برای بسیج نیروی انسانی  و توان سازماندهی  استالین و همچنین رعب و وحشت  ایجاد شده توسط سیستم های امنیتی وی در ارتش و جامعه ، شرایط اقلیمی و طبیعی روسیه  و صدها عامل دیگر ،  از سوی سرفرماندهی ارتش آلمان (okw) موجب شد تا وقتی روسها از شوک ناشی از ضربات غافلگیرانه نخست ورماخت در آمدند ، با کمک متفقین غربی ، ارتش را بازسازی و توان تهاجمی خود را بدست آورند . ( این مساله به شکل نیمه کاره و ناقصی برای ارتش لهستان در سپتامبر 1939 اتفاق افتاد )   فراموش نکنیم که جرقه نخست   تاکتیکهای بلیتز کریگ که توسط آلمانی ها توسعه یافت ، توسط توخاچفسکی  و ژوکف  ( خالقین گل ) زده شده و فقط حماقت استالین و نیرنگ آبوهر بود که موجب تصفیه ارتش از افسران مستعد  نظیر  وی . کا. تریان دافیلوف ، / ال . ان  مورچین ، / بی. کالینوفسکی در حوزه رزم زرهی شد .    از میان صدها اشتباه استراتژیک هیتلر در جنگ دوم ، تکرار مجدد کابوس ارتش قیصر ویلهلم  " جنگ در دوجبهه" بود و در یک بررسی ، اگر عملیات " شیر دریایی" نیمه کاره رها نمی شد ، شاید ممکن بود که کار روسها ، در زمان خودش ساخته شود ، زمانی که دیگر بریتانیایی وجود نداشت تا ایالات متحده به کمک آن برود و ان دو مشترکا" دست به ایجاد جبهه دوم در نرماندی بزنند یا بعنوان یک پایگاه لجستیکی برای روسها در آیند . ( مسیر دریای شمال و مسیر ایران )    علاوه برآن ، اگر ذخیره انسانی روسها نبود ، واحدهای قدرتمند پیاده و زرهی ورماخت و همچنین بهترین اسکادران های لوفت وافه در جبهه شرقی دچار فرسایش نشده  و اگر جبهه دومی گشوده می شد ، متفقین آنقدر با خیال راحت در نرماندی پیاده نمی شدند و بلافاصله سرپل های  ایجاد شده در ساحل ،  از میان میرفت ( به مانند دیپ ) .
  16. نبل ورفر در برابر کاتیوشا تاریخچه و منشاء استفاده از آنچه که امروز در سازمان رزم نیروهای نظامی ، توپخانه موشکی (Rocket artillery) نامیده می شود ، از یک سابقه بسیار طولانی ، بویژه ارتشهای ایران و یونان باستان برخوردار است ، با این حال ، این چینی ها و بدنبال آنها ، مغولان بودند که از این جنگ افزار به شکل گسترده ای در میدان نبرد استفاده نمودند . این سلاح در قرن سیزدهم وارد اروپا گردید و در دو قرن پیاپی ( شانزدهم و هفدهم ) مورد استفاده ارتشهای درگیر قرار گرفت ، ولی به ناگاه ، تا اواسط نیمه نخست قرن بیستم میلادی به دست فراموشی سپرده شد . اما شروع جنگ جهانی دوم ، این وضعیت را دگرگون کرده و دو طرف متخاصم ، یعنی ارتش آلمان و ارتش سرخ اتحاد شوروی ، بسرعت تبدیل به اصلی ترین کاربران این سلاح درآمدند . دریک بازه زمانی بیست و پنج ساله ، ارتش اتحاد شوروی ، طیف وسیعی از راکتهای توپخانه ای را که عمدتا" با شناسه مشهور کاتیوشا ( کاترینا ) و یا براساس کدگذاری آلمانی ، " Stalin’s Organs" شناخته می شد را طراحی ، تولید و به کار گرفت که شامل نمونه های : ام-8 ، کالیبر 82 م.م ام-13 با کالیبر 132 م.م ام-30 / ام-31 کالیبر 300 م.م این موشکها عمدتا" بر روی کشنده های متنوع روسی حمل و شلیک می شدند که عبارت بود از : کشنده زایس -6 ، با ترکیب 4×6 ، شناسه BM-8-36 کشنده استودبیکر، با ترکیب 6×6 ، شناسه BM-8-48 تانک سبک T-60 ، ، شناسه BM-8-24 خودروهای متنوع ساخت شوروی یا انواع وارداتی ، با شناسه BM-13-16( در این تصویر کشنده GMC ایالات متحده ) کشنده زایس -6/ کشنده استودبیکر ، با شناسه BM-31-12 ( در این تصویر سوار بر یک خودروی شنی دار ) در مدت مشابه ، ورماخت ، نیز موفق شد تا هفت نمونه از راکت انداز خود با شناسه " Nebelwerfer" طراحی ، تولید و درسازمان رزم خود به کار گیرد که شامل : نبل ورفر 41 ، کالیبر 150 م.م نبل ورفر 42 ، کالیبر 210 م.م راکت انداز41/42 /schweres Wurfgeraet 40 ، کالیبر310/320 /280/300م.م راکت انداز Raketenwerfer 56 ، کالیبر 300م.م راکت اندازهای آلمانی نیز بر روی طیف وسیعی از خودروهای موجود در ارتش این کشور ، شامل نیمه شنی ها ( به مانند SdKfz.251 ، Maultier ، Schwere Wehrmachtschlepper ) ، تانک های به غنیمت گرفته شده از ارتش فرانسه ( شامل Hotchkiss H-35 / 38 / 39, Renault UE / AMX UE ) و همچنین نفربرهای فرانسوی ( شامل Somua MCG / MCL) نصب وبکار گرفته می شدند . براساس یک اشتباه تاریخی ، ارتش سرخ عمدتا" بعنوان نخستین سازمان مسلح بکارگیرنده راکتهای توپخانه ای در جنگ دوم جهانی ذکر شده است ، در حالی که ورماخت ، از نخستین روزهای شروع عملیات بارباروسا (22 ژوئن 1941 ) ، چهار تیپ موشکی را در جبهه شرقی به کار گرفت ، تا جایی که نخستین آتشباری علیه یگانهای روسی ، در ساعت 3:15 صبح روز 22 ژوئن توسط این جنگ افزار صورت پذیرفت . در حالی که ارتش شوروی ، دیرتر از ورماخت ، یعنی در 14 یا 15 ژوئیه 1941، از این جنگ افزار ، علیه یک ایستگاه راه آهن Orsza ( در طول بزرگراه مینسک - مسکو ) ، که توسط یگانهای گروه ارتشهای مرکز به تصرف در آمده بود ، استفاده نمود . پی نوشت : 1- ظاهرا" ، ورماخت در ابتدا از این سلاح در ماموریت های ایجاد پرده دود برای کمک به پیشروی یگانهای مکانیزه ، استفاده می نمود ، با این حال برخی منابع معتقدند ، فرماندهان آلمانی با مشاهده تاثیر رعب انگیز شلیک صدها موشک روسی در یک محدوده کوچک ، بتدریج از این راکت اندازها برای هدف قرار دادن صفوف متراکم پیاده نظام روسی ، مسیرهای منتهی به خطوط مقدم و نقاط لجستیکی استفاده نمودند . 2- براساس اسناد منتشر شده سرویس های اطلاعاتی اتحاد شوروی در دوران پس از فروپاشی ، با ورود راکت اندازهای کاتیوشا به سازمان رزم ارتش سرخ ، خدمه این سلاح ها ، عمدتا" از پرسنل NKVD انتخاب می شدند که این مساله نشاندهنده محرمانه بودن چنین سلاح هایی می بود . 3- این تاپیک در مهرماه سال 1399 خورشیدی با تجمیع مطالب پراکنده در انجمن تشکیل شد .
  17.      با سلام ، به همین دلیل عرض کردم ، ارتشی که قرار بود جلوی رژیم صهیونیستی را بگیرد ، عملکرد غیر طبیعی دارد . حالا این عملکرد بطورمسلم ناشی از آموزش ضعیف ، ساختار غیر منعطف ، فناوری قدیمی و فرماندهی نادرست و...  هست و در این شکی وجود ندارد . سئوال اصلی بنده این بود که نقش مستشاری ما در سوریه چه ماهیتی دارد ؟؟؟  آیا صرفا" مشاوره نظامی است ( بدون دخالت در رزم میدانی ) یا اینکه هدایت عملیات رزمی هم بر عهده آنها قرار دارد . یا ترکیبی از این دوتا . به هرحال ، زمانی که از مشاوره نظامی صحبت می کنیم ، (حداقل براساس استانداردهای رزمی ) یعنی کسانی که به هر دلیل باید حداقل تاثیر را بر میدان نبرد بواسطه اثر گذاری بر روی تاکتیک ها داشته باشند . به شکل طبیعی ، این تاثیر گذاری ، در سوریه باید بر فرماندهان میدانی ارتش این کشور صورت گیرد . بنابراین ، وقتی از عملکرد ارتش سوریه صحبت می کنیم ، به شکل غیر مستقیم باید تاثیر گذاری مشاوره نظامی را هم باید در نظر بگیریم ، بدین صورت که آیا این مشاوره نظامی صرفا" کمک فکری هست یا به شکل عملی هم صورت می گیرد و اگر کمک ها ماهیت دو وجهی داشته باشد ، بیلان ارتش سوریه در روزهای اخیر چگونه توجیه می شود ؟؟
  18.   با سلام   نکته یکم ، همانطورکه بارها خدمت همه دوستان عرض کردم ، بنده استاد نیستم و از همه عزیزان تقاضا می کنم ، با همان نام کاربری ، بنده را خطاب کنند .   نکته دوم ، علت این پرسش  ، عملکرد غیر طبیعی ارتش سوریه است . چرا که هر قدر این ارتش ضعیف باشد ، بازهم از آنها چنین بیلانی انتظار نمی رود ( حداقل بنده چنین استباطی دارم ) . علاوه برآن ، تا زمانی که ارتش سوریه به تنهایی می جنگید ، شاید ضعیف بودن آنها دلیل موجهی داشت ، اما وقتی مشاوره نظامی از سوی کسانی که تجربه رزمی کلاسیک و غیر کلاسیک را دارند به آنها داده می شود ، عملکرد ضعیف هیچ توجیهی ندارد ( این مساله علیرغم کمک های کشورهای مورد نظر شما به شورشیان هم صدق می کند ) ، مگر اینکه دلایل دیگری در این زمینه دخیل باشد که تا الان بدان پرداخته نشده .( بعنوان مثال ، علیرغم تبلیغات در مورد مشاوران نظامی ، این افراد ، هیچ تسلطی بر نحوه تصمیم گیری فرماندهان میدانی ارتش سوریه ندارند و اساسا" ارتش سوریه مایل نیست از چنین کمک هایی بهره بگیرد  و صرف" در جبهه هایی که نیروهای مردمی حضور دارند ، مشاوره های نظامی تاثیرگذاری لازم را دارد)
  19. با سلام   ضمن تشکر از زحمات همه دوستان بابت اطلاع رسانی   یک سئوال بسیار مهم   وضعیت نیروهای مستشاری و تیپ فاطمیون و حزب ا... در سوریه به چه شکلی هست ؟؟ بعنوان مثال ، مستشاری نظامی ، ماموریت هدایت عملیات رزمی را دارد یا اینکه صرفا" مشاوره می دهد ؟؟  و یا هردو ؟؟   در صورت هدایت عملیات رزمی ، تلفات چرا اینقدر بالاست ؟؟؟ ( باتوجه به این نکته که بطور مشخص  بیشتر افرادی که به سوریه اعزام شدند ، بیشترین تجربه رزمی را در دفاع مقدس داشتند )   در صورت بر عهده داشتن مشاوره نظامی صِرف ، تاثیر آن بر تصمیم گیری های نظامی ارتش سوریه چقدر هست ؟؟؟ بدین معنی که اساسا" مستشاران نظامی برای بهبود عملکرد رزمی ارتش سوریه اعزام شدند یا اینکه ماموریت آنها صرفا" به هدایت نیروهای حزب ا... ، تیپ فاطمیون و نیروهای مردمی محدود شده ؟؟   علاوه برآن ، احتمال اینکه مجموع مشاوره های اسد و ایران و حزب ا... ، برای تکرار آنچه که صدام تا قبل از حملات گسترده خودش در دو سال آخر جنگ با ایران به کار گرفت ، چقدر هست ؟؟؟ بدین معنی که در یک احتمال بسیار ضعیف ، نیروهای ارتش سوریه ، بعنوان سپر بلا و یا آنچه که اجرای تاکتیک فرسایشی به کار گرفته می شوند تا نیروهای تازه نفس ( بخوانید گردان هایی که از نیروهای مردمی سازماندهی شده باشد ) در حال فراگیری آموزش و تسلیح باشند و در یک مقایسه شاید غیر محتمل ، جمله معروف ناپلئون بناپارت سرمشق قرار گرفته باشد ( همیشه آخرین گردانی که وارد میدان رزم می شود ، سرنوشت نبرد را تعیین خواهد کرد )   پی نوشت :   این مساله را مجددا" تاکید می کنم که پاراگراف آخر ، صرفا" یک فرضیه خواهد بود و نه یک مساله قطعی و اثبات شده .
  20.   با سلام   ظاهرا" این پرنده ها ، که بیشتر در خدمت ژاندارمری بودند ، بتدریج کنار گذاشته شدند ، اما با تشکیل نیروی هوایی سپاه ، تعدادی به این نیرو مستقل و مورد استفاده قرار گرفتند ، با این حال ، حداقل براساس منابع منتشر شده ، سابقه بکارگیری در عملیات رزمی برای این پرنده ها در سازمان رزم سپاه به ثبت نرسیده است .
  21. MR9

    گزارش مشکلات سایت

      GBU-24  :mrgreen:  icon_cheesygrin
  22. MR9

    گزارش مشکلات سایت

    با سلام    ظاهرا" این بار قرعه به نام بنده افتاده و در حال حاضر با مهمات سنگر شکن ، خدمت دوستان رسیدم ، خداوند به همه ما صبر جمیل عنایت بفرماید . انشا.... 
  23. با سلام خدمت دوستان        متن و اصل سند نامه ارسالی از سوی جیمی کارتر ( رییس جمهور وقت ایالات متحده ) به حضرت امام (ره) ، در خصوص اشغال لانه جاسوسی
  24. با سلام خدمت دوستان   چیفتن های نیروی زمینی ارتش در پایگاه هوایی "التاجی" عراق             پی نوشت :   امکان اینکه تصاویر فوق ، چیفتن های ارتش کویت باشند هم وجود دارد ، با این وصف ، به ادعای عکاس ، و سایر تصاویر برداشته شده از چیفتن های موجود در این پایگاه ،  که آرم سازمان م.خ ، روی آن حک شده بود ، احتمال تعلق آنها به نیروی زمینی ارتش ، بسیار زیاد هست .
  25.   با سلام ،    توجه بفرمایید دوست عزیز ، بخشی از مفاهیمی را که ارائه کردید ،  درست هست ، اما باز هم روی احتمالات تاکید دارید و نه واقعیات ، با این حال :       استراتژی نظامی یک کشور باید منطبق بر   خط مشی ها ، دکترین ها و سیاست های دفاعی یک کشور باید باشد .      گزینه هایی که یک کشور مستقل برای اتخاذ دکترین های دفاعی اش در اختیار دارد      منابع استراتژیک و توانمندی های تبدیل در نیروهای مسلح    توانمندی های تبدیل در هر سازمان مسلح ، امروزه یک  شاه کلید در تغییر ساختار ارتش ها از یک ساختار سنتّی به یک ساختار پیشرفته هستند .                قابلیت هایی رزم زمینی-1  برای مقابله با تهدیدات مورد انتظار در قرن بیست و یکم        قابلیت هایی رزم زمینی-2  برای مقابله با تهدیدات مورد انتظار در قرن بیست و یکم      -- بنده فقط نیروی زمینی را با توجه به مثال شما ، ارائه کردم ، در حالی که عین این جداول با پیچیدگی بیشتری در مورد نیروی هوایی و دریایی و نیروی تازه تاسیس سایبر هم وجود دارد .    بر خلاف نظر شما ، بنده اعتقاد دارم ، بودجه به اندازه کافی برای به پیش بردن طرح ها در یک فرآیند منطقی و برنامه ریزی شده وجود دارد ، اما مشکل از جای دیگری است ، نوع نگاه به صحنه رزم در ساختار نیروهای مسلح ما باید تغییر کند .    تطبیق جداول سازمانی نیروی های مسلح با تهدیدات ، بخوبی نشان می دهد ، که این ساختار هنوز منطبق بر تهدیدات کلاسیک ( به مانند حمله عراق در 31 شهریور 1359 ) پایه گذاری شده و این مساله خودش یک تهدید بشمار می رود ، چرا که آموزش ها ، تصمیم گیری ها ، انتخاب یا توسعه فناوری در حوزه نیروهای مسلح براین اساس صورت می گیرد . تنها نقطه امید در این بین ، توجه به افزایش توانایی های بالستیک است که باز هم کافی نیست ، چون یکجانبه بدان پرداخته شده و قابلیتهای مکمل نظیر بهبود توانایی های نیروی هوایی  ، تغییر ساختارهای نیروی زمینی و حتی نیروی دریایی ، در نظر گرفته نشده است .  در یک جمع بندی ، تا زمانی که نگاه به صحنه رزم تغییر نکند و متناسب با این نگاه ، فناوری داخلی توسعه نیابد یا از کشورهای پیشرو خریداری نشود ، همچنان در یک دور غیر اصولی ، حرکت خواهیم کرد که نمونه های بارز آن ، " متاسفانه " ، در چند سال اخیر دیده شده و این برای کشوری با بیش از دو میلیون کیلومتر مربع مساحت ، مرزهای طولانی با همسایگان متخاصم و بعضا" آشوب زده و فاقد حکومت مرکزی نیرومند ، در حکم زنگ خطری خواهد بود که صدای آن ( خدای نکرده ) فقط در یک جنگ احتمالی شنیده خواهد شد .