با سلام خدمت دوستان          ژنرال متیو ریجوی ، فرمانده وقت لشکر 82 هوابرد ارتش ایالات متحده ، سیسیل ، 1944   وی در ارتباط با تجارب  و درسهای گرفته شده ارتش ایالات متحده از جنگ کره (1953-1950)  چنین اعتقاد داشت :   " من جدا" براین اعتقاد هستم که ما نیاز خواهیم داشت تا درسهای گرفته شده از جنگهای گذشته را مجددا" و بارها مرور کنیم ، تا مبادا این تجربیات ، تکرار شوند ، چرا که تکرار اشتباهات ، موجب پرداخت هزینه های بسیاری خواهد شد . "

با سلام    ضمن تشکر از جناب گوبلز    البته باید دوستان می بایست توجه کنند که در مرحله نخست ، بحث تکنیکال یا فنی زیاد در اولویت نخواهد بود ، در هر حوزه ای از علوم نظامی ، حالا در اینجا ، حوزه زرهی ، باید تفکر موجود بتدریج تغییر کند . تا زمانی که دکترین تغییر نکند و یا ارتقاء نیابد ، بهترین طرح ها ، جز یک سری کلمات روی کاغذ ، چیز دیگری نیستند . عزیزان دست اندر کار در حوزه هایی نظیر مرکز بررسی های راهبردی نیروی های مسلح  ( اگر چنین چیزی در چارت نیروهای مسلح وجود داشته باشد ) باید  در حوزه نظامی ، از چهارچوب دفاع مقدس بیرون آمده و درک کنند که ماهیت جنگ ، دیگر به مانند دهه 80 یا دهه 90 میلادی و یا دهه نخست قرن بیست و یکم نیست . جنگی که در آن ، دو خاکریز وجود داشته باشد که دوطرف به سبک جنگ جهانی اول ، درگیر نبردهای پرتلفات و فرسایشی شوند .    ( البته این مساله ، صرفا" در حوزه فنی ماجراست ، و موارد مربوط به شیوه جنگ که مبتنی بر مفاهیم دینی  است را دربر نمی گیرد .)    تمام  منظور بنده در این عبارت نهفته است که یک سازمان نظامی باید آینده نگر باشد ، اگر چنین چیزی در یک نیروی مسلح وجود داشت ، طرح های درسی دانشکده های نظامی ( در همه سطوح شامل   درجه داری ، افسری و دافوس )  ، نحوه تفکر فرماندهان ، به تبع آن ، دکترین ها ، استراتژی ها و تاکتیک ها ، همواره به روز خواهند بود و نتیجه طبیعی این چنین فرآیندی ، این مساله است  که فرماندهان ، نیاز به تغییرات مداوم را در سازمان رزم خود همواره حس خواهند کرد و این آغاز فرآیند توجه به مبحث فنی موضوع خواهد بود .    دوستان می بایست به این مساله دقت کنند که یک سازمان نظامی در گذشته چگونه بوده ، در حال حاضر چگونه است و از همه مهمتر ، اینکه در آینده چگونه می بایست باشد .    این هم ، بخشی از پاورپوینت های اینجانب در ارتباط با مبحث ، " سازمان نظامی " در گذشته ، حال و آینده       

با سلام خدمت دوستان عزیز نبردهای مدرن ، بویژه پس از آغاز جنگ نخست خلیج پارس (1991) ، با یک ویژگی عمده ، یعنی اجرای حملات محدود ، اما دقیق و به اصطلاح جراحی شده ، شناخته می شوند . تاثیر این حملات بر ساختارهای دفاعی ارتش های مورد تهاجم ، همچنان در حال بررسی و تجزیه و تحلیل است . با این حال ، حملات نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در حمله به پناهگاه های سخت سازی شده (HAS) ارتش عراق درسال 1991 ، در کنار دکترین نظامی موج دومی نیروی هوایی این کشور و سلسله مراتب غیر قابل انعطاف ، موجب گردید تا بخش عمده ای از توان هوایی این کشور نابود یا حداقل زمینگیر گردد و همین مساله ، سایر ارتشها را به در اختیار داشتن چنین تسلیحاتی علاقمند ساخت . علیرغم اینکه پناهگاه های سخت سازی شده نیروی هوایی ارتش عراق در بالاترین استاندارد ممکن طراحی و ساخته شده بود ، اما این ساختارها ، در برابر مهمات 2000 پاوندی GBU-27 که توسط پرنده های تهاجمی F-117 نایت هاوک مورد استفاده قرار می گرفت ، حرفی برای گفتن نداشتند . مهمترین ویژگی اصلی این مهمات دقیق که آن را از نمونه های پیشین خود متمایز می ساخت ، مورد اصابت قرار دادن هدف مورد نظر ، بدون خسارتهای جانبی بود ، به درب ورودی این پناهگاه ها دقت کنید که چگونه براثر شدت انفجار ناشی از مهمات 2000 پاوندی در درون هدف ، از جای خود در آمده و به بیرون پرتاب شده اند .

با سلام خدمت دوستان    این تصویر ، تقدیم به اساتید زرهی انجمن        مقایسه ارتفاع 4 نسل از تانکهای روسی  از سطح زمین    به ترتیب شامل : T-55 ، T-62 ، T-64 ، T-72 

  متاسفانه در زمان طراحی ، خطی که نشاندهنده ، ارتباط آن با ساختار فوق الذکر بود ، جا افتاد ، :winking:  :winking:

    اگر قرار بود هر حرفی ، در این فضا که دوست و دشمن آن را مشاهده می کند ، زده شود ، دیگر سنگ  روی سنگ بند نمی شد .    اطلاعات بصورت  قطره چکانی ، با هدف و برای کسانی است که قدرت تجزیه و تحلیل رابراساس منطق ( در اینجا منطق نظامی ) داشته باشند ، ارائه می شود . تجربه نبردهای اعراب و رژیم صهیونیستی از 48 تا 82 و نبرد های حزب ا... با این رژیم ، از 1982 تا حال حاضر ، فقط یک چیز را نشان می دهد که :     برخلاف نبردهای 1948 ، 1956 ، 1967 ، 1973 و 1982 ، جریان موفقیتهای اطلاعاتی ، نظامی ، روانی این رژیم ، چه شما موافق باشید یا نباشید ، بطور نظام مند ، کاهش پیدا کرده ، دشمنان آنها ، مجهز تر شده اند و پخته تر عمل می کنند و بر خلاف حرکتهای کور و بدون منطق دهه 60 تا 80 ، پاسخ ها دقیق تر و جراحی شده تر ، وارد می شود .    تصاویر ، نمودارها ، جملات ، پارگراف ها و... ، گویا هست و کسانی که باید مطلب را بگیرند ، گرفته اند ونیازی به توضیح بیشتر نخواهد بود .    این فکت مورد نظر شما ، منبع مستند باید داشته باشد ، چون شما ادعا کردید . اگر منبع مستند دارید ، ارائه کنید .   در حقیقت ، راهکار شما بسیار جالب است ، فرموده خودتان را فکت به حساب آورده و به آن استناد می کنید ( بنده برای اولین بار چنین چیزی را  از کسی می بینم که دانش آموخته مهندسی است )  .    خوب ، نظر شما این است که ما در آمار باختیم ، مشکلی نیست . مسلما" برای این منطق دلیل موجهی خواهید داشت .   فلسفه طراحی استراتژی ناهمترازی ، در واقع بینی این مساله که فناوری نظامی ما در بسیاری از موارد ، قادر نیست همپای ارتشی که از پشتیبانی اطلاعاتی ، فنی و مالی ، یک کشور دیگر برخوردار است ، پیش برود . پس عاقلانه است که به جای اشتباهی که اعراب برای ایجاد برابری نظامی با این رژیم در پیش گرفتند و یا استراتژی احمقانه سادات در خصوص  " معانقه تا جایی که خفه شود " ، به روشهایی تکیه شود که این فاصله فناوری را پر کند .    حالا ، چرا این مساله در کشور ما تا این حد ( علیرغم درست بودن راهبرد ناهمترازی ) جدی گرفته نمی شود و به جای توسعه متوازن رزمی  علیرغم کمبودها  ، تحریم ها و.. ،  بدلیل سوء مدیریت و عملکرد حزبی و جناحی ، در حال ، درجا زدن هستیم ، مبحث دیگری است که باید درجای دیگر بدان پرداخت .    در یک کلام ، فلسفه انتخاب استراتژی ناهمتراز در کشور ما بلاشک ، درست است ، اما شیوه های دستیابی به آن ، ( حداقل در حال حاضر ) منطق نظامی ندارد . چون توسعه  رزمی ما در بخش های گوناگون  نامتوازن بوده و تا زمانی که سعی در رفع آن نکنیم ، بدین منوال پیش خواهد رفت و فقط در زمان بحران هست که نقص خودش را نشان می دهد .    در ضمن ، پست های قبلی ، صرفا" نظر شخصی بود ، و ادعایی در این زمینه که همه تحلیل های که توسط بنده ارائه شده کامل و بدون نقص است ،  وجود ندارد ،  فقط به جای  دیدن نیمه خالی  لیوان ( علیرغم نقایص و انتقادات فراوانی  که وجود دارد ) سعی می کنم ، واقع بینی خودم را حفظ کنم . 

با سلام    این هم ساختار معاونت اطلاعات نظامی  ستاد ارتش رژیم صهیونیستی ، که بعضی ها بدانند ، تحلیل ها بر چه اساسی ارائه می شود .           رمز موفقیت در هر عملیات نظامی ، از زمانی که مفهوم " تاریخ نظامی " بوجود آمد تا کنون ، در یک نکته بسیار ظریف نهفته است :   " اینکه بدانیم ، دشمن چگونه فکر می کند "    با توجه به نمودار ، سه واحد اصلی ، از سایر واحدها ، اهمیت بیشتری خواهند داشت ،    1- واحد8200 اطلاعات سیگنالی  2- واحد 504 اطلاعات انسانی  3- واحد شناسایی ستاد کل ( که انجام ماموریتهای برد بلند را برعهده دارد ) 

    دلایل شما ، روی هواست ، فاقد منطق نظامی ، و در نهایت ، از آن طرف پشت بام سقوط می فرمایید .   دادن پاسخ همتراز به رژیم صهیونیستی ، مترادف با یک جنگ تمام عیار هست و ظاهرا" خیلی تمایل دارید کشور را وارد یک جنگ دیگر بفرمایید .   ظاهرا" اگر حداقل همین جزوات مربوط به جنگ کره موجود در نیروهای مسلح  خودمان را مطالعه می فرمودید ، این شکلی ( به فرموده خودتان آبکی ) تحلیل نمی کردید .   همین جمله شما در ارتباط با دادن پاسخ همتراز توسط ما  ، آبکی بودن تحلیل شما را می رساند ، چون تا وقتی ، حزب ا... هست ، ما نیازی به دادن پاسخ همتراز نداریم ، چون حزب ا... به اندازه کافی ، توانایی دادن پاسخ همتراز را دارد و تقویت حزب ا... هم با همین هدف صورت می گیرد ( جنگ نیابتی )   دوست عزیز ، بنده ادعایی ندارم ، همین پستی که شما فرمودید ، ناقص هست ، چون اطلاعات کاملی برای تحلیل نظامی و نه تحلیل مبتنی براحساسات و عواطف ، وجود ندارد ، مگر اینکه دوستان ، یا در تشکیلات اطلاعاتی حزب ا... رابط داشته باشند یا در سازمان عریض و طویل اطلاعاتی رژیم صهیونیستی .

  با سلام   البته تحلیل شما ، جای تامل دارد ، اما ظاهرا" جنابعالی ، برنامه ریزی برای اجرای یک عملیات نظامی  غیر همتراز را با اجرای عملیات چریکی سنتی ( به سبک گروه های فلسطینی در دهه 60 و 70 میلادی ) اشتباه گرفتید .   تا آنجایی که بنده اطلاع دارم ، ارتش رژیم صهیونیستی ، اشراف کامل اطلاعاتی را بر مناطق همجوار خودش دارد و سانت به سانت جغرافیای منطقه را قبلا" بررسی کرده و برتری آتش ، برتری هوایی ، برتری نسبی اطلاعاتی و در کنار آن پشتیبانی همه جانبه سیاسی/ نظامی / امنیتی و اطلاعاتی کشورهای عضو ناتو و بویژه ایالات متحده را هم دارد . ( فقط کافی است  کتاب هنر جنگ ( دانشکده فرماندهی و ستاد ) را مطالعه بفرمایید که اصول ابتدایی رزم ناهمتراز را شرح داده ) در این کتاب  اصل یکم اجرای چنین عملیاتهایی ، هدفدار بودن  عملیات ، ذکر شده و مساله ای که نه در ایران ، بلکه آیین نامه های نظامی ارتش ایالات متحده هم بدان اذعان دارند .   فرمودید :   همچین عملیاتی اصولا شناسای خاصی نمی خواد، یک جاده پر تردد رو انتخاب می کنن اولین گشتی نظامی که رسید بهش شلیک می کنن و بعد پشت سرش هر چی رو دیدن می زنن.   با توجه به سابقه رزمی حزب ا... در اجرای چنین عملیاتهایی ، این تحلیل از شما بعید بود . یعنی ساده ترین اصل نظامی را حزب ا... فراموش کرده ؟؟؟؟؟؟؟؟ ( اصل هدفدار بودن عملیات نظامی ) ، بدین معنی که یک گروه ، همین شکلی و بدون هدف ، وارد منطقه تحت تسلط دشمن شده و بدون در نظر گرفتن احتمالات ، شانسی ، یک گشتی دشمن را ( آن هم در یک خودرو غیر نظامی ) هدف قرار دهد و ....   فرمودید :   اولین گشتی نظامی که رسید بهش شلیک می کنن و بعد پشت سرش هر چی رو دیدن می زنن.   حزب ا.. از چه منبعی متوجه شد یک خودروی غیر نظامی ، گشت نظامی ارتش رژیم صهیونیستی است ؟؟؟     فرمودید :   یعنی به مخیلتون هم خطور نکنه که یک مقام اطلاعاتی اسرائیلی با پیکاب توی مرز تردد کنند   این مساله را باید اثبات بفرمایید . ( فقط یک بررسی مختصر در مورد عملیاتهای موساد ( بعنوان بخشی از پیکره اطلاعاتی  رژیم صهیونیستی ) درخارج از سرزمینهای اشغالی ، بعنوان مثال " عملیات لیلهامر" که ناموفق هم بود ، نشان می دهد که چگونه افسران اطلاعاتی ، در پوشش های غیر قابل باور ، دست به اجرای عملیات اطلاعاتی می زنند ) و یا رزیدنتی این سازمان در ایتالیا و صدها مورد دیگر که شاید منتشر هم نشده ) .   از این جالب تر ، حضور مستقیم مسئول اطلاعات نظامی ارتش عراق در کویت ( قبل از حمله به این کشور ) در پوشش کارگر ساختمانی ( حمال :mrgreen: ) در کویت برای بازدید میدانی از منطقه عملیاتی بود ، پس حضور افسر اطلاعاتی دشمن در پوشش خودروی غیر نظامی و حتی در لباس غیر نظامی ، بعید نیست .   این را هم اضافه کنید که در جریان عملیات موسوم به " اولترا " ، یکی از مهمترین فرماندهان اطلاعاتی بریتانیایی ، ماه ها ، در فرانسه و در یک صومعه ، مشغول هدایت عملیات اطلاعاتی برعلیه ورماخت بود .   صدها مثال در این زمینه وجود دارد که یکی از دیگری ، جذاب تر و خواندنی تر است ، حالا بر چه مبنایی چنین تحلیل را می فرمایید ، حداقل بنده آن را درک نمی کنم .   فرمودید :   در جریان آزاد سازی رنکوس حزب الله خیلی پیچیده تر از این عملیات (ترکیبش با هلیبرن کوهستان رو) در کمتر از 2-3 ساعت انجام میداد برای قطع کردند خطوط امداد مسلحین.   احیانا" تصور نمی فرمایید که مقایسه توان رزم ارتش رژیم صهیونیستی ( در ابعاد مختلف )  با به اصطلاح مسلحین ( یا به عبارت صحیح تر ، شورشیان مسلح ) یک مقدار غیر قابل تصور باشد .   بطور مسلم ، بازدید میدانی از چنین منطقه حساسی ، با خودروی نظامی و اسکورت ، موجب حساسیت می شد و حزب ا... با بررسی نامعمول شدن  ترافیک مخابراتی دشمن ، به حضور یک گروه خاص پی می برد ( که ظاهرا" پی هم برده ) .  در غیر اینصورت ، منطق نظامی ، دراین مورد خاص ، حمله به خودروی غیر نظامی را توجیه نمی کند ، مگر اینکه شما اطلاعات خاصی داشته باشید   حداقل بنده در این چند صفحه ، در ارتباط با این عملیات از دوستان بزرگنمایی ندیدم ، اگر چه ، جملات عمدتا" حاکی از احساسات و عواطف بود و این مساله صرفا" یک واکنش طبیعی در برابر یک رژیم کودک کش هست و غیر قابل اجتناب .   البته چنین واکنش هایی ، تا حد معقول مشکلی ندارد ، اما اگر بیش از اندازه متعارف ، روی این عملیات بزرگنمایی شود ، بتدریج تحلیل ها جنبه احساسی پیدا کرده و از منطق خودش خارج می شود .   متاسفانه در تحلیل چنین مواردی ، تمرکز روی جنبه های  سخت افزاری ماجراست و تاکتیک ( بعنوان رکن اصلی عملیات نظامی ، ) عمدتا"فراموش می شود .     یک جمله خدمت دوستان عرض کنم و تمام:     وقتی ذهن را برروی غیر ممکن ها باز کنید ، بعضی وقت ها ، حقیقت  را پیدا خواهید نمود

 با سلام    با توجه به تصاویر منتشر شده ، به نظرم ، عملیات حزب ا.... ، بیشتر شبیه یک کمین ترکیبی بوده.   1- چیزی که کمتر در در این چند صفحه مورد بحث قرار گرفت ، نوع سلاحی است که مورد استفاده قرار گرفته . البته سایر دوستان بیشتر از بنده اطلاع دارند ، ولی احتمال برخورد موشک ضد زره در کلاس کورنت ، یک  مقدرای بعید است ، چون لاشه باقی مانده ، چیز دیگری می گوید .    2- اگر سلاح مورد استفاده مهمات 80 م.م  با بفرموده سیاوش عزیز مهمات 82م.م بوده ، پس باید به حزب ا... تبریک گفت که چنین رزمنده های آبدیده ای دارد ، چون در درجه نخست ، تمام نقاطی که در دست عناصر ارتش رژیم صهیونیستی است  را ثبت تیر نموده و این یعنی اشراف دقیق بر مواضع دشمن ، محل های پرتردد گشت های اطلاعات / رزمی دشمن و در درجه دوم ، شلیک دقیق با یک سلاح منحنی زن ( بواسطه در اختیار داشتن  اطلاعات کافی  فوق الذکر )   3- البته یک نکته ای که در این میان باید بدان توجه نمود ، این است که شاید این عملیات حزب ا... ، عملیات انتقامی نبوده ، شاید مساله ای پیش آمده باشد  :winking: و دوستان تلاش داشتند تا بر حریف پیش دستی نمایند . یک دلیل برای این تحلیل ، خودروهای منهدم شده  است که احتمالا غیر نظامی بودند و نه خودروهایی که یگانهای ارتش این رژیم معمولا" در زمان اجرای چنین ماموریتهایی مورد استفاده قرار می دهند ( آن هم در منطقه حساسی مثل مزارع شبعا )  گذاشتن اطلاعات منتشر شده ( خودرو غیر نظامی ، سرنشین نظامی ، حضور یک افسر ارشد - حالا با درجه سرهنگی یا سرتیپی - که یحتمل ، رسته نظامی اش  ،اطلاعات ، هم  بوده ، بدون اسکورت معمول نظامی و..) در کنار هم ،نشاندهنده این است که مواردی وجود داشته که تا این لحظه منتشر نشده . چون ، حداقل براساس اطلاعات منتشر شده از عملیاتهای قبلی حزب ا.. ، این نیروها ، همین شکلی و بدون منظور خاص ، به یک هدف ، آن هم به این شکل ، حمله نمیکنند .   ( مثلا" شنود مخابرات دشمن و اطلاع از بازدید یک فرمانده ارشد نظامی از مزارع شبعا ) :winking:    4- در ارتباط  میزان  واکنش طرف مقابل ، هم باید گفت ، ظاهرا"  حضرات منتظر هستند تا یک برآورد کلی از اوضاع داشه باشند و بعد به پاسخ فکر کنند ( گلوله باران جنوب لبنان ، فقط یک واکنش اولیه برای آرام کردن افکار عمومی در داخل سرزمین های اشغالی است )    5- البته بعید می دونم ، با توجه به دست گلی که در روزهای گذشته  به آب دادند ، تمایل داشته باشند تا سطح منازعه با حزب ا... را گسترش دهند . با توجه به اخباری که در این زمینه منتشر شده ( پیامهایی که بواسطه برای ما ارسال گردید ) نشاندهنده این مساله است .    6- اما از یک نظر باید مراقب بود که این شرایط ، حواس ها را از جبهه سوریه ، غافل نکند .، چون این حضرات ، ید طولانی در اجرای عملیات فریب دارند .    بنابراین  ، در یک جمعبندی ، باید منتظر ساعات و حتی روزهای آینده بود ، چرا که بسیار تعیین کننده( هم برای حزب ا... ، هم برای ما ، برای سوریه ) و در کل برای محور مقاومت خواهد بود . چرا که به قول عزیزان " تخریب" ، اولین اشتباه ، آخرین اشتباه بشمار می رود . 

با سلام    بد نیست  نظر شورای سیاست خارجی ایالات متحده را در مورد توقف یا عدم توقف برنامه موشکی ایران را مطالعه کنیم ، بعد نوع نگاه آنها را از بیرون به مجموعه این برنامه  شناخته  و اینچنین ، پیشرفت های صورت گرفته را ( با وجود نقدهای وارد به آن ) به راحتی زیر سئوال نبریم .    http://www.military.ir/forums/topic/28136-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D8%AA%D9%88%D9%82%D9%81-%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%AF/

با سلام خدمت سیاوش عزیز   ضمن تشکر   1-احیانا" آمار موثقی از تعداد تی-72 های سوری و تلفات ( شامل انهدام یا به غنیمت گرفته شدن توسط شورشیان ) وجود دارد ؟؟   2- تانکهای گارد ریاست جمهوری سوری، با علائم خاصی از سایر تانکها ، شناخته می شوند ؟؟

با سلام خدمت دوستان عزیز هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در نخستین روزهای دفاع مقدس با انتشار رسمی خبر تهاجم ارتش بعث عراق در 31 شهریور 1359 ، یکی از نخستین یگانهایی که برای کند نمودن و مقابله با یگانهای مکانیزه ارتش عراق ، به مناطق عملیاتی اعزام گشت ، هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران بشمار می آمد . در نتیجه ، برای اجرای ماموریتهای فوق الذکر ، یک گروه رزمی شامل 8 فروند بالگرد AH-1J و 6 فروند بالگرد BELL-214 ، به پایگاه دزفول اعزام شده و به فاصله 24 ساعت ، این گروه رزمی با همین تعداد بالگرد تقویت گردید . در همان زمان ، اسکادران یکم پشتیبانی ، شامل 6 فروند بالگرد AH-1J و 8 فروند بالگرد BELL-214 و دو فروند بالگرد BELL -206 ، با پشتیبانی یگانهایی از ارتش ، سپاه و واحدهای مردمی ، واحدهای در حال پیشروی ارتش عراق را در حوالی قصر شیرین ، متوقف و در برخی از نقاط وادار به عقب نشینی نمودند . به فاصله 48 ساعت پس از تجاوزارتش عراق ، استعداد رزمی بالگردهای پایگاه های سوم و چهارم نیروی هوایی ، به 50 فروند بالگرد افزایش یافت ، در حالی که گروه رزمی کرمان نیز ، در هفته دوم جنگ ، به این واحدها اضافه گردید ، این مساله ، استعداد رزمی یگانهای درگیر هوانیروز را در هفته سوم جنگ تا حد قابل توجهی ارتقاء داد ، تا جایی که عملا" ، 100 فروند بالگرد ، درگیر عملیات رزمی شده بودند . بنابراین ، چنین میتوان نتیجه گرفت که در شروع تهاجم عراق ، پایگاه پشتیبانی رزمی یکم هوانیروز ، به استعداد 6گردان بالگرد تهاجمی و 2 دوگردان بالگرد شناسایی / ترابری ، پایگاه پشتیبانی رزمی دوم هوانیروز به استعداد رزمی 4 گردان تهاجمی و دو گردان شناسایی/ ترابری ، پایگاه پشتیبانی رزمی سوم به همین استعداد رزمی و درنهایت ، پایگاه پشتیبانی رزمی چهارم به استعداد 9 گردان تهاجمی ، 2 گردان ترابری و 3 گردان شناسایی ، در غرب و جنوب کشور ، با اجرای عملیات تاخیری ، نقش مهمی در کند نمودن پیشروی یگانهای پیاده- مکانیزه ارتش عراق ، ایفا نمودند .

با سلام خدمت دوستان    فریب اطلاعاتی  نقطه مشترک تمامی نبردهای موفقیت آمیز تاریخ نظامی        سال 1943 و در اوج جنگ جهانی دوم ، چرچیل ، در جریان کنفرانس تهران به جوزف استالین چنین گفت :   "در دوران جنگ ، حقیقت آنقدر ارزشمند است که که باید ، حفاظی از دروغ همواره با آن همراه باشد "   تصویر فوق افسران ارشد ستادی ارتش ایالات متحده را در مقر فرماندهی این نیرو در بریتانیا و مدتی قبل از عملیات موسوم به D- DAY نشان می دهد . این افسران ، به همراه همتایان روس و بریتانیای شان ، مسئول بزرگترین عملیات فریب تاریخ نظامی ، یعنی عملیات " اولترا" بودند .    نشسته از چپ به راست :   ژنرال ویلیام .اچ . سیمپسون ، ژنرال جورج . اس . پاتون ، ژنرال کارل اسپاتز ، ژنرال دوایت. دی . آیزنهاور ، ژنرال عمر برادلی ، ژنرال کورتنی هادجز ، ژنرال لئونارد. تی . گرو    ایستاده از چپ به راست :    ژنرال رالف . اف . استرلی ، ژنرال هیوت وندنبرگ ، ژنرال والتر . بی . اسمیت ، ژنرال اوتو . پی. ویلند ، ژنرال ریچارد . ئی . نیوت      پی نوشت :    ژنرال جورج . اس . پاتون که تقریبا" مشهورترین ژنرال آمریکایی بشمار می آمد .   ژنرال کارل اسپاتز،  تئوریسین سپاه هوایی نیروی زمینی ارتش ایالات متحده و مشوق اصلی جدایی سپاه هوایی  از نیروی زمینی و تبدیل آن به یک نیروی مستقل    ژنرال والتر . بی . اسمیت ، پدر یگان دلتا در ارتش ایالات متحده و مشوق اصلی سرهنگ چارلی بکویث 

  با سلام    پست شماره 42    http://www.military.ir/forums/topic/15679-%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%8C-%D9%81%D8%A7%D9%88-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%B3%D9%82%D9%88%D8%B7-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%9F/page-3

با سلام خدمت دوستان    این دو نقشه هم ، تشریح تصرف شبه جزیره فاو ، از دید عراقی ها ، شامل مراحل اول تا سوم    این عملیات ، توسط سپهبد ، ماهر عبدالرشید ،  در 4 مرحله و در یک بازه زمانی 5 روزه طراحی شد ، اما ظاهرا" یگانهای عراقی موفق شدندتا در عرض 72 ساعت ، کل منطقه  را تصرف کرده و در فراسوی آن نیز  دست به پیشروی بزنند .       

با سلام خدمت دوستان   تاندرچیف / وایلد ویزل در برابر گاید لاین     زوج شرایک / استاندارد به همراه جنگنده / بمب افکن تاندرچیف ، نقش بسیار مهمی بر علیه سامانه های هدایت راداری ویتنام شمالی برعهده داشتند .     جنگنده بمب افکن F-105 G  ، اسکادران تاکتیکی 561 ،جمعی  وینگ 27 تاکتیکی ، پایگاه هوایی مک کانل ، قبل از اعزام به ویتنام   این پرنده در جریان انجام ماموریتهای ضد رادار ، به پایگاه هوایی " کورات" در تایلند منتقل گردید و با دریافت شناسه سکان عمودی "WW" ، این ماموریتها را بر فراز خاک ویتنام شمالی اجرا می نمود .     مهمات استاندارد در نقش مهمات ضد تشعشع   با ورود سامانه های دفاع هوایی سام-2 گاید لاین به صحنه رزم هوایی در ویتنام ، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، دچار شوک بزرگی گردید ، چرا که تا آن زمان ، صرفا" با آتشبارهای توپخانه ای دفاع هوایی ویتنام شمالی روبرو شده بود و این مساله ، تاثیر چندانی بر روند رو به گسترش ایجاد برتری هوایی در آسمان این کشور نداشت . با این حال ، این مساله دردستور کار قرار گرفت و بسرعت ، تاکتیکهای بمباران تغییر نمود و در کنار آن ، نسخه جدیدی از جنگنده / بمب افکن اف-105 متولد گردید . بر همین اساس ، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده با ایجاد تغییراتی  در نمونه F تاندرچیف ، آن را به نسخه F-105 G ارتقاء داد . در جریان این بروز رسانی  ، علاوه بر اضافه نمودن یک اخلالگر به تجهیزات استاندارد قابل حمل توسط  این پرنده ( غلاف COMBAT MARTINE)  ، قابلیتهای بمباران های شبانه نیز به آن افزوده شد . با چنین تجهیزاتی ، نیروی هوایی می توانست با استفاده از جنگنده/ بمب افکن های F-105 G ،  صورتبندی های تهاجمی که عمدتا" از بمب افکن های B-52 تشکیل می شد را با ایمنی بیشتری اسکورت نماید . در نتیجه ، بیشتر از 60 فروند نمونه F ، بسرعت به نسخه G  و استاندارد وایلد ویزل -3 ، ارتقاء یافتند تا پاسخگوی نیازهای روزافزون نیروی هوایی باشد . این پرنده ها با حمل مهمات ضد تشعشعی نظیر موشکهای AGM-45A شرایک ، نقش مهمی در سرکوب پدافند هوایی ویتنام شمالی بر عهده گرفته بودند .

    با سلام   علاوه بر فرموده سیاوش عزیز -علت مهم دیگری هم دارد .   درسال 1992 ، درمرکز ملی آموزشی ارتش ایالات متحده (NTC) ، گروه رزمی 32-1 که در جریان عملیات موسوم به DEEP STRIKE به سال 1991 ، ماموریت فریب واحدهای ارتش عراق از سمت اصلی حمله نیروی های ائتلاف را برعهده داشت ، یک شبیه سازی جالبی را که درجریان آن ، یک واحدهای پیاده مسلح به تسلیحات ضد زره ( یک گروهان از گارد ملی لوییزیانا )  و یک گروهان  زرهی شامل 16 دستگاه آبرامز و دو دستگاه برادلی و یک گروهان پیاده نظام  از گروه رزمی فوق درمنطقه ای موسوم به " دره مرگ  " را اجرا نمود  . نتیجه این شبیه  سازی برای ارتش یک فاجعه بود ، چرا که پیاده نظام دشمن فرضی ، به راحتی واحد پیاده - زرهی فوق را شکست داده و وادار به عقب نشینی کردند .   پس از آنالیز این شبیه سازی ، نتایج نشان داد که تانکهای آمریکایی بشدت در برابر پیاده نظام آموزش دیده ، آسیب پذیر هستند و علاوه برآن ، تسلیحات دفاع از خود این تانکها ، پاسخگوی مقابله با این تهدیدات نیست . حالا بحث ادامه این روند در ارتش ایالات متحده را دنبال نمی کنیم . اما این تجربیات درجریان توسعه تانک مرکاوا ، در جریان یک برنامه تبادل اطلاعات ، به ارتش رژیم صهیونیستی منتقل شد و در کنار آن ، بدلیل آنکه این تانکها ، عمدتا" مجبور بودند با حملات پیاده نظام (و نه یگانهای زرهی دشمن ) چریکی که عمدتا" به تسلیحات ضد زره مسلح بودند ، مقابله کنند ، وجود سلاحی که مکمل تیربارهای 7.62 م.م و 12.7 م.م موجود روی این تانک باشد و علاوه برآن ، قدرت آتش تانک را در برابر چنین حملاتی افزایش دهد ، موجب شد که نصب مقر خمپاره انداز 60 م.م  فوق الذکر برای اجرای آتش منحنی ( و نه مستقیم ) در فواصل نزدیک ،  در دستور کار قرار گیرد .

با سلام خدمت دوستان   ضمن تشکر از  سیاوش عزیز              مرکاوا ، مارک چهار ، گردان 118 زرهی ، تابستان 2008   این نمونه که در حقیقت ، آخرین تانک مرکاوا مارک چهار تحویلی به نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی در سال 2008 ، بشمار می رود ، یکی از برترین MBT های  موجود در سازمان رزم ارتشهای حاضر در  آسیای جنوب غربی محسوب می گردد . براساس برنامه ریزی های انجام شده ، قبل از آنکه طراحی مفهومی  جانشین این سری ، در دفاتر طراحی به اتمام رسد  تولید این تانکها تا سال 2020 ادامه خواهد داشت .

با سلام   ضمن عرض تبریک خدمت دوست عزیز جناب 7mmt   امیدوارم در مسئولیت جدید ، به مانند گذشته ، از مطالب  مفید جنابعالی بهره مند شویم :rose: :rose:

با سلام    ضمن تشکر از سیاوش عزیز    این هم یک نمای تر و تمیز از خمپاره اندازه 60م.م داخلی مرکاوا-2 با شناسه C04        پی نوشت : حالا اینکه این خمپاره انداز ، در کدام قسمت برجک قرار دارد ، بنده هر قدر جستجو کردم ، جیزی پیدا نکردم . بنابراین دوستانی که تجربه بیشتری دارند ، زحمت آن را متقبل شوند .

با سلام خدمت دوستان عزیز      لیدل هارت و ضربه غیر مستقیم    یکی از مشهورترین نظریه پردازان جنگ مدرن ، سر بازیل لیدل هارت بریتانیایی بشمار می رود که کتاب " آنسوی تپه " وی که شامل مصاحبه وی با ژنرال های آلمانی در پایان جنگ جهانی دوم است ، زبانزد خاص و عام می باشد .      وی که واضع نظریه " رزم دورانی " یا "ضربه غیر مستقیم" به خطوط پدافندی دشمن بشمار می رود ، با بررسی جنگهای  قرن نوزدهم و مبنا قرار دادن عقاید نظریه پردازان مشهور نظامی نظیر آلفرد ماهان ، جولیو  دوهه ، فولر ، فردیناند فوش و در نهایت اریش  لودندورف ، به این نتیجه رسید که جنگهای مورد مطالعه وی  اساسا" شباهتهای بسیاری با یکدیگر دارند و بر یک نکته تاکید می کنند و آن ، این مساله بود که ارتش ها می بایست از تک مستقیم علیه خطوط دفاعی دشمن ، به هر قیمتی اجتناب کرده ، چرا که این گونه حملات قطعا" منجر به شکست می شود ( شاهد مثال اصلی این مفهوم ، عملیات یگانهای ایرانی علیه خطوط پدافندی ارتش عراق خواهد بود )    لیدل هارت ، پیشنهاد نمود که به جای اینکه دشمن را از روبرو مورد تهاجم قرار دهیم ، ابتدا می بایست با قطع کردن دست و پای وی تضعیف نمود ( هدف قرار دادن خطوط مواصلاتی و لجستیکی ) ، سازمان رزم اش را  مختل کرد ( حملات هوایی و توپخانه ای با شدت بالا ) و درنهایت موجب برهم خوردن تعادل ذهنی فرماندهان رزمی دشمن گردید .        ظاهرا" ، نظریات لیدل هارت در کشورش ، خریدار چندانی نداشت ، اما این نظریات ، که در زمان خود ، انقلاب شگرفی در میان دکترین های نظامی بوجود آورد ، چند صدمایل و در جنوب بریتانیا و در اروپای مرکزی ، توسط کشوری که در نخستین جنگ جهانی ، شکست را پذیرا شده بود ، مورد توجه قرار گرفت ، تا جایی که  دو نفر از نخبگان نظامی رایشسوهر و بعدها ورماخت ، یعنی فیلد مارشال اروین رومل و ژنرال هاینز گودریان ، بعنوان پایه گزاران اصلی بلیتز گریک ، بارها عنوان نمودند که سرمنشاء این ایده ، نظریات لیدل هارت  بوده است . 

با سلام    ویدئویی منتشر شده از پرواز فانتوم های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در استان دیالی    حقیقت دارد ؟؟     http://www.aparat.com/v/XDFIY

با سلام خدمت دوستان          بارریزی اسکورپیون نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران توسط هرکولس های نیروی هوایی    (احتمالا" مانور سال 1377 یا مانور ارتش در اواخر دهه 80 شمسی  )      آه !!!!! ذوالفقار    ( نکته جالب این تصویر کجاست ؟؟؟ )      تی-72 یا اسد بابل ؟؟؟    عملیات طوفان صحرا - 1991 ، نزدیکی مرز کویت / عراق          برادلی در طوفان صحرا 

با سلام خدمت دوستان   پروژه 1946     شاید این پست ارتباطی به موضوع اصلی این تاپیک نداشته باشد ، اما شاید به نوعی ، برای دوستان علاقه مند ، روشن کننده مسیری باشد تا نگاهی متفاوت به مقوله جنگ و بررسی مفاهیم مربوط به آن شکل گیرد .   با آشکار شدن نشانه های شکست آلمان در جنگ جهانی دوم ، اداره خدمات استراتژیک (OFFICE STRATEGIC SERVICE- OSS) که سلف سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده و بویژه CIA بشمار می آمد ، دو برنامه اصلی رابرای بهره برداری از آنچه که دستاوردهای فناورانه و نرم افزاری ورماخت نامیده می شد ، طراحی نمود که یکی از این برنامه با شناسه " گیره کاغذ " مسئولیت جمع آوری دستاوردهای فناورانه آلمان نام داشت  . اما برنامه دوم که کمتر شناخته شده است ،طرحی بود با شناسه " پروژه 1946" که بمدت دو دهه از پایان جنگ در سال 1945 بطول انجامید .       ژنرال توپخانه ، فرانتز ( فرانتس ) هالدر   در جریان پروژه 1946 ، گروهی از افسران اطلاعاتی ارتش ایالات متحده گرد هم آمدند تا تجربیات رسته های مختلف ورماخت را مکتوب نمایند. پژوهشگران این طرح ، با استفاده از خاطرات شخصی ، یادداشتهای سرفرماندهی ورماخت ، مصاحبه با افسران ارشد و رده میانی ، بتدریج دیدگاه پژوهشگران را نسبت به جنگ جهانی دوم و عملکرد ورماخت تغییر دادند . حاصل این طرح ، که شامل گفتگوهای انجام شده با افسران آلمانی نیز می گردید ، انتشار بیش از 500 کتاب بود که طیف گسترده ای از مفاهیم استراتژیک ، عملیاتی ، تاکتیکی و فنی را در بر می گرفت . این همکاری چنان تاثیر گذار بود  که در سال 1961،  از مهمترین عضو  این گروه ، یعنی ژنرال فرانتز هالدر ( که ژورنال خاطراتش از وقایع ستاد ارتش و سازمان سرفرماندهی ورماخت ، در میان اسناد باقی مانده از جنگ جهانی دوم ، تقریبا" بی همتا بشمار می آید )   توسط کندی ( رییس جمهور وقت ) به پاس همکاری اش با ارتش ایالات متحده ، تقدیر گردید ، چرا که در نتیجه 20 سال تلاش ، تفکر راهبردی ، تاکتیکی ارتش ایالات متحده ارتقاء پیدا نمود و موجب شد تا از اوایل دهه هفتاد میلادی ، تغییرات گسترده ای در دکترین های نظامی ارتش ایالات متحده صورت گیرد .   پی نوشت : صرفا" امیدوارم کسانی که ارتباطات لازم را دارند ، در ارتباط با دفاع مقدس هم ، چنین نگرشی داشته باشند