با سلام   سئوال بسیار خوبی بود ، بسیار متشکرم   در ارتباط با مفهوم که فرمودید باید گفت که  ارتش ایالات متحده دو سناریوی عمده برای اجرای این راهبرد در اختیار دارد ، یک نبرد با ارتشی همتراز و متقارن با خود ( که شاید وجود ان بعید باشد ) و دوم ارتشی که بلحاظ توان راهبردی ، تاکتیکال و تکنیکال از این ارتش پایین تر باشد . سناریوی نخست که محتمل نیست ، پس در ارتباط با سناریوی دوم صحبت می کنیم 1- ارتش ایالات متحده مانند هر ارتش دیگری از اصول 9 گانه یا 12 گانه جنگ پیروی می کند ، اصل نخست و سوم این اصول ، شامل مفاهیم سادگی و غافلگیری است ، اما این اصول با مفهومی که ما امروز با عنوان فناوری می نامیم عجین شده و علاوه برآن دکترین جدیدی که تحت عنوان " دکترین عملیات مشترک" شناخته می شود . در دکترین عملیات مشترک ، همه بخش های واحدهای مهاجم یا مدافع می بایست با یکدیگر عمل کنند و هر گونه هرج ومرج (که ویژگی هر عملیات نظامی است ) غیر قابل قبول خواهد بود .    2- سئوال دوم شما یکی از مهمترین اشکالات این دکترین است ، چرا که با توجه به وسعت منطقه نبرد برای ایالات متحده که تمام محیط کره زمین را دربر می گیرد و اینکه در هر منطقه با نوعی متفاوت از دشمن روبروست ، خطوط مواصلاتی ، پشتیبانی و...طولانی تر شده و به مانند ارتش ناپلئون "گراند آرمه "  بدلیل طولانی شدن خطوط پشتیبانی در یک جنگ فراگیر با یک یا چند دشمن جدی ( ونه به مانند افغانستان یا عراق ) بطور قطع ( علیرغم پیشرفتهای جدی در حمل و نقل هوایی ) دچار مشکلات خواهد شد . این مشکلی است که ژنرال استاری ، خود به آن معترف بود .   3- یکی از زیر مجموعه های دکترین نبرد هوا- زمینی ، استفاده از تسلیحات هوشمند در حملات موسوم به " حملات جراحی شده" که امروز با عنوان حمله با تسلیحات هدایت دقیق یا همان توانایی نقطه زنی شناخته می شود ، بشمار می آید . خوب ، وقتی ارتشی توانایی اجرای حملات محدود ولی با درصد اصابت و تخریب بالا در اختیار دارد ، سعی خواهد کرد تا جنگ یا نبرد به صورت فرسایشی  درنیاید . این مشکلی بود که روس ها و آمریکایی ها در افغانستان و ارتش ایالات متحده در عراق با ان دست و پنجه نرم می نمود ، چرا که حریف ، پس از نابودی ارتش منظم ، رو به استفاده از تاکتیکهای نامتقارن و یا تاکتیکهای ناهمتراز روی آورد .   4- این دکترین به مانند همه دکترین های نظامی ، دارای نقاط قوت و ضعف است . ولی نکته ای که حداقل بنده را درپاسخ به این پرسش شما ، دچار محدودیت می نماید ،در درجه نخست : عدم وجود اطلاعات جدید در مورد نسخه های جدید این دکترین و در نتیجه عدم اطلاع از برطرف شدن نقاط ضعف آن در جنگ نخست خلیج فارس و حتی نتایجی که ارتش آمریکا از استفاده عراق از این راهبرد در جنگ با ایران بدست اورد ، می باشد و در درجه دوم ، گستردگی بیش از اندازه مفاهیم مرتبط با این دکترین ، یعنی نقش نیروی هوایی و زیر مجموعه آن، نقش نیروی زمینی و زیر مجموعه آن ، نقش نیروی دریایی و زیر مجموعه  آن ، نقش حوزه جدید سایبر و زیر مجموعه آن و تقسیم کاری جدیدی که در ارتش ایالات متحده میان نیروی انسانی و تجهیزات وجود دارد ، می باشد .   البته در پایان این مجموعه ، مختصری در مورد ضعف هاو قوتهای این دکترین مطالبی آورده خواهد شد .   متشکرم

با سلام -   درتایید فرمایشات برادر عزیز جناب mostafa_by وarash666          

با سلام   یکی از شهدای شاخص 8 سال دفاع مقدس ، که شاید نقش پررنگی در طراحی و اجرای عملیاتهای نیروهای مسلح در دو سال نخست جنگ ایفا نمود ، شهید حسن باقری (افشردی) بشمار می آید ، نقشی که حتی تا کنون و علیرغم چاپ کتب متعدد و ساخت مستند/داستانی های گوناگون ، آنطور که شایسته این شهید است ، بدان پرداخته نشده است .  

بخش بیست و پنجم :   تک دشمن به شرهاني و پيچ انگيزه :   نيروهاي دشمن در تاريخ 1365/1/18 ضمن تک در منطقه شرهاني ،  يکي از ارتفاعات مهم منطقه  به نام تپه 175 را که در اختيار لشکر 58 بود، تصرف کردند. البته، هنگام حمله عراق، تنها يک سوم از اين ارتفاعات در تصرف نيروهاي خودي بود. با اين حال، ارتفاع مزبور امکان ديد خودي روي پل چم سري و دشت حمرين را پديد آورده بود. در ادامه حمله مزبور، دشمن روز بعد (1365/1/19)، به منطقه پيچ انگيزه حمله و پس از درگيري مختصري به ناچار، عقب نشيني کرد. هجوم دشمن به منطقه سومار حمله دشمن به منطقه سومار در دو محور گهنه ريگ و کيسکه طي دو مرحله انجام گرفت.   محور گهنه ريگ: در حالي که باران شديدي مي باريد، دشمن پس از اجراي يک ساعته آتش تهيه، در 30 دقيقه پس از نيمه شب 1365/1/22 به خطوط پدافندي خودي در ارتفاعات کهنه ريگ حمله کرد و تا اوايل صبح، تعدادي از تپه هاي اين ارتفاعات را به تصرف خود درآورد. اين محور با تيپ سه از لشکر 88 زرهي و سه گردان قدس سپاه پدافند مي شد که در تک دشمن حدود پنجاه نفر از اين نيروها به اسارت گرفته شدند. با تصميم قرارگاه مشترک نجف 2، قرار شد تا بسرعت و  ريختن آتش تهيه سنگين به بازپس گيري تپه ها اقدام شود که به علت اقدام نکردن گروه توپخانه، اين پاتک انجام نگرفت. از طرف ديگر، در شب دوم، دشمن باز با ريختن آتش و ادامه حمله، وضعيت خود را گسترش داد و ارتفاعات قلعه جوق را تصرف کرد. براي تقويت منطقه، دو گردان از نيروهاي تيپ نبي اکرم(ص) تا ظهر 1365/1/23 خود را به منطقه رساندند. اما زماني که نيروها به پاي کار رسيدند، با تک دشمن و آتش سنگين او روي ارتفاعات گهنه ريگ روبه رو شدند. با اين حال، در اثر مقابله مناسب نيروهاي خودي، دشمن به تخليه و عقب نشيني از 3 تپه متصرفي مجبور شد و تلاش او براي باز پس گيري اين تپه ها در بعدازظهر روز 1365/1/25 بي نتيجه ماند. در مجموع، دشمن طي چهار روز درگيري در محور کهنه ريگ توانست تپه هاي اسماعيل خان و اورژانس، يال ميان تنگ و پاسگاه دوله شريف را به تصرف در آورد، اما از روز سوم، به دليل مقاومت و مقابله مناسب نيروهاي خودي،از ادامه حمله و تصرف ارتفاع 402 و کهنه ريگ نااميد شد. عدم مقاومت ابتدايي نيروهاي گردان هاي قدس، نبودن موانع سد کننده (مين، سيم خاردار) در خط پدافندي، نبود نيروي احتياط و نبودن آتش مناسب در روزهاي نخست و از عوامل شکست خط پدافندي و تصرف چند ارتفاع از سوي دشمن در اين محور بودند. طي اين حمله، تعداد 190 نفر از نيروهاي ارتش شهيد، مجروح و 192 نفر از آنها مفقودالاثر شدند و 2 نفر به اسارت درآمدند. همچنين، از برادران تيپ نبي اکرم(ص) 87 نفر شهيد و 40 نفر مجروح شدند.   محور گيسکه: پس از آرام شدن محور کهنه ريگ، دشمن در ساعت 1 بامداد 1365/1/26، پس از اجراي آتش سنگين و با نيرويي به استعداد دو گردان و يک گروهان، به ارتفاعات گيسکه حمله کرد. در اثر آتش تهيه دشمن، تمامي نيروهاي تيپ 40 سراب که به روي گيسکه مستقر بودند، پيش از هرگونه درگيري و مقاومت عقب نشستند و بدين ترتيب، ارتفاعات مهم گيسکه به سادگي به دست دشمن افتاد.   تک دشمن در منطقه سيدکان :   در اوايل شب 1365/2/3، دو سرباز عراقي در منطقه سيدکان که در سي کيلومتري عمق خاک عراق قرار دارد، به نيروهاي خودي پناهنده شدند و اطلاع دادند که نيروهاي عراقي همان شب، ساعت 3 بامداد، به اين منطقه حمله خواهند کرد. چند روز پيش از اين نيز، بارزاني ها ، نيروهاي ايران را از تجمع نيروهاي دشمن و قصد حمله آنها، مطلع کرده بودند. منطقه سيدکان با شش گردان از تيپ هاي 1 و 2 لشکر 64 ارتش جمهوري اسلامي ايران پدافند مي شد. در ساعت 3 بامداد (1365/2/4) هجوم دشمن به اين منطقه با اجراي آتش توپخانه آغاز شد. بدين ترتيب، تا ساعت 00:6 صبح 50 درصد از پايگاه هاي خودي سقوط کرد و نيروهاي ديگر پايگاه ها نيز عموما، بدون درگيري با دشمن، عقب نشيني کردند. تا ساعت 00:11 صبح، تنها قله یک ارتفاع در دست نيروهاي خودي باقي مانده بود و سپاه براي تقويت مواضع خودي، گردان هاي جندالله مهاباد و اشنويه را به منطقه اعزام کرد تا مانع از سقوط قله مزبور شوند.   همچنين، به تيپ شهيد بروجردي سپاه براي بازپسگيري مناطق اشغال شده، آماده باش داده شد. در حالي که اين تيپ مشغول شناسايي بود و براي عمليات آماده مي شد. ناگهان شايع گرديد که دشمن قصد حمله به لولان را دارد. نيروهاي مستقر در آن، ارتفاع را تخليه کردند و تنها تعدادي از برادران گردان جندالله روي قله به مقاومت پرداختند که هم از سوي دشمن و هم از سوي نيروهاي خودي به خيال اينکه قله در دست دشمن است، زير آتش قرار گرفتند. در اين حمله، دشمن با استعداد اندک، حداکثر يک تيپ و تعدادي نيروهاي محلي (جاش) با سلاح هاي ساده و بدون پشتيباني قوي و بدون هيچ تلفاتي ارتفاعات مهم منطقه از جمله بين لاتا، سرسول، گردشوان و لولانرا تصرف کرد و در مجموع، با تصرف حدود 250 کيلومتر مربع از زمينهاي منطقه، راهکارها و معبرهاي زيادي که به ويژه براي کار چريکي و جنگ هاي نامنظم مناسب بود را مسدود کرد.   هجوم دشمن به جزيره جنوبي خط پدافندي جزيره مجنون جنوبي : از مهم ترين خطوط پدافندي خودي است که سه پد غربي، مياني و شرقي را شامل مي شود. از اوايل بامداد روز 6/ 2/ 1365، دشمن اجراي آتش تهيه روي پدهاي غربي و مياني را آغاز کرد. در ساعت 3 ، آتش توپخانه عراق تشديد شد و به دنبال آن، نيروهاي دشمن در ساعت 4 بامداد، حرکت خود را به طرف مواضع نيروهاي ايران آغاز کردند. مسؤوليت دفاع از پد مياني به عهده نيروهاي تيپ يک لشکر 92 بود که با تشديد آتش دشمن نيروهاي ايراني تا سه راهي تقاطع پد و جاده، يعني در حدود دو کيلومتر عق آمدند و نيروهاي دشمن 1 تا 1.5 کيلومتر روي پد پيشروي کردند. به دنبال آن، دسته اي از نيروهاي تيپ الغدير در اين پد به مقابله با دشمن پرداختند و در روز، تعدادي از آنها را به عقب نشيني وا داشتند.       طرح ریزی و اجرای استراتژی دفاع متحرک عراق بقدری پیچیده بشمار می رفت که حتی تا کنون نیز بخش عمده ای از این راهبرد ، دچار ابهامات جدی است . نقشه فوق ، برآورد اینجانب از حرکات شطرنجی ارتش بعث عراق در جریان استراتژی دفاع متحرک در اواخر سال 1364 واوایل 1365 است . براساس تئوری ژنرال استاری ، اصل اساسی در اجرای راهبرد دفاع متحرک ، " نبودن در همه جا و در عین حال بودن در همه نقاط درگیری است " ، بدین معنی که هر ارتشی برای دست یابی به موفقیت می بایست علاوه بر درگیر کردن واحدهای دشمن در طول جبهه نبرد ،ذهن فرماندهان دشمن را نیز نسبت به جهت و هدف اصلی تهاجم گمراه نماید .   اين تيپ (الغدير) با وارد کردن تعدادي نيروي جديد و با کمک آتش توپخانه و تانک، از ساعت 00:4 بامداد روز بعد،پيشروي روي پد مياني را آغاز کرد و پس از عبور از ميدان مين و سيم خاردار دشمن، تا نزديک دومين خط پدافندی  خودي جلو رفت و بالاخره، پشت ميدان مين مواضع جديد را ايجاد و در آنجا مستقر شد؛ بنابراين، نيروهاي خودي توانستند دشمن را به عقب نشيني وادار کنند. بدين ترتيب، در نهايت، تنها دويست متر از مواضع قبلي خودي در اشغال دشمن باقي ماند. در پد غربي نيز، دشمن پس از اجراي آتش سنگين، از روبه رو و از پهلو تهاجم خود را با سه قايق، از داخل آب آغاز کرد. پدافند اين پد به عهده تيپ الغدير بود. نيروهاي اين تيپ در مقابل حمله دشمن چنان مقاومت کردند که عراق ضمن تحمل تعداد زيادي تلفات، موفق به اشغال مواضع خودي نشد و تنها 150 متر از مواضع قبلي خود جلوتر آمد و فاصله نيروهاي خودي و دشمن کمتر شد. در اين حمله، نخست، دشمن از پهلوي مواضع خودي (آب) موفق شد قايقهاي خود را به سيل بند برساند، اما در نهايت، در اين محور نيز، موفقيتي به دست نياورد و با پنج تن کشته و اسير، به اجبار با دو قايق فرار کرد. در اوايل بامداد روز 1365/2/8، دشمن مجددا، به پدهاي مياني و غربي حمله کرد. اين حمله در پد مياني، از دو محور روبه رو و از پهلو با قايق انجام شد که در اثر مقاومت نيروهاي تيپ الغدير دشمن از روبه رو، موفقيتي به دست نياورد و عقب رفت . در محور پهلو نيز، برادران غواص دو قايق دشمن را با نارنجک منهدم کردند و با فرار ديگر قايقهاي دشمن حرکت عراق در اين محور نيز شکست خورد. در پد غربي نيز، نيروهاي دشمن قصد جلو آمدن داشت که رزمندگان تيپ الغدير آنها را عقب راندند.   در ساعت 3 بامداد همان شب، دوباره، دشمن در پد مياني حمله ديگري را آغاز کرد و ضمن اجراي آتش حرکت خود را ادامه داد که با مقاومت و مقابله برادران الغدير به اجبار، عقب نشيني کرد. در همين شب نیز، غواصان اين تيپ طي يک حرکت، خطوط دفاعی دشمن را که دو شب پيش در پد مياني به دست عراق افتاده بودرا منهدم نمودند. براي بار سوم، نيروهاي عراقي در اواخر همين شب، حمله ديگري را در پد مياني آغاز کردند که نيروهاي الغدير به کمک نيروها و تجهيزات ارتش به مقابله بر خاستند و نيروهاي دشمن را به عقب نشيني واداشتند. مسؤولان قرارگاه نصرت با توجه به تحرکات دشمن و شواهد موجود در اين منطقه و اطلاعات به دست آمده از اسيران معتقد بودند که در اين منطقه، دشمن قصد هجوم گسترده اي را دارد؛ بنابراين، آنها لزوم تقويت خط را يادآور شدند و بر کار مهندسي، به ويژه روي پدها تأکيد مي کردند، چرا که طبق اظهارات اسيران، دشمن، به هر تيپ از لشکر 31 خود، مأموريت بازپسگيري يک پد را داده بود . پس از ده روز، دشمن بار ديگر در اواخر شب  1365/2/18، در سه نقطه از هور، يعني پدمياني، پدغربي جزيره جنوبي و نهر الکساره به تک اقدام کرد که با مقابله واحدهای سپاه  مستقر در اين منطقه روبه رو شد و چندين قايقش منهدم و تعدادي از افرادش کشته و اسير شدند و اين حملات عراق نيز دفع گرديد.   ادامه دارد ..................

با سلام خدمت همه دوستان عزیز   روز چهارشنبه مورخ 1393/07/16 ، مستندی تحت عنوان " رودرو با شیطان " در ارتباط با رویارویی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با شناورهای نیروی دریایی ایالات متحده  پخش گردید . دریکی از سکانس های این مستند ، در ارتباط با بالگردی با شناسه دیفندر ،مواردی بیان گردید که لازم دیدم ، هرچند بطور ناقص ، اطلاعاتی خدمت دوستان ارائه گردد .                 مشخصات   سازنده : ایالات متحده آمریکا خدمه : 1 یا 2 خلبان قطر روتور : 26 فوت و 4 اینچ طول بالگرد : 23 فوت تسلیحات : تیربارهای 7.62 م.م و 12.7 م.م راکت های هدایت ناپذیر 2.75 اینچی موشکهای هوا به هوای استینگر موشکهای ضد زره هدایت شونده تاو و هلفایر پیشرانه : یکدستگاه آلیسون 250 به قدرت 420 اسب بخار سرعت : 120 تا 140 نات ( البته بستگی به نمونه موتور به کار رفته در هر مدل خواهدبود ) برد : 215 ناتیکال مایل ظرفیت بار قابل حمل داخلی  : 1000 پاوند ( 3 یا 4 نفر سرباز مسلح ) ظرفیت حمل بار خارجی ( اسلینگ ) : 2000 پاوند        تصویر فوق نیز به احتمال زیاد ، شناور موشک انداز نیروی دریایی سپاه پاسداران است که با توجه به خسارت بدنه ، به احتمال زیاد هدف راکت های هدایت ناپذیر 2.75 اینچی قرار گرفته است .

  با سلام - این زره پوش پنهارد فرانسوی است که از ارتش بعث عراق به غنیمت گرفته شده و در باغ موزه دفاع مقدس قرار دارد . (تصویر بالایی ، در مرکز تصویر )

با سلام خدمت همه دوستان عزیز   در تکمیل فرمایشات برادر عزیز جناب saberin     براساس سند شماره 208834 دفتر مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه با عنوان " اگر من بودم می زدم " ، گزارش معاونت اطلاعات نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ،:   " در حالی که تصمیم گیری نسبت به برخورد نظامی با اولین حرکت اسکورت نفتکش ها را امام خمینی (ره) به مسئولین واگذار نموده بود ، لیکن در یک ملاقات خصوصی وقتی گزارش عبور نفتکش ها را با اسکورت آمریکایی ها به استحضار حضرت امام (ره) رساندند ، ایشان فرمودند :   " اگر من بودم ، می زدم "   همین تدبیر ، پایه واساس فعالیتهای نیروی  دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت .     منبع : سیری  در جنگ ایران و عراق ، جلد 4 ،صفحه 83

 با تشکر از لطف دوست عزیز جناب deserthawk   در کنار صفحات ویکی و منابعی بسیار ارزشمندی که ایشان لطف کردند و از آنها نام بردند شاید مطالعه یک کتاب از زبان شاهدان اصلی این ماجرا خالی از فایده نباشد . کتابی است با عنوان " کویت در روزهای اشغال" نوشته دو عضو سابق ارتش بعث ، سرگرد محمد هاشم و سروان محمد مطلک که شرحی جالب از چگونگی اشغالی کویت ارایه می دهند . :rose: :rose:

با سلام خدمت دوستان عزیز   پس از پایان جنگ جهانی دوم ،  دو کشور حوزه شرق آسیا  به نیابت از دو ابرقدرت برخاسته از این جنگ ، جهت تسلط بر یکی از مهمترین حوزه های ژئوپلیتیکی جهان ، وارد جنگی خونبار با یکدیگر شدند ، که در تاریخ عصر مدرن با عنوان جنگ کره (1953-1950) ازآن یاد می شود . در حدود 5سال پیش ، کتابی به دستم رسید که مجموعه ای از تصاویر مربوط به جنگ کره در آن قرار داشت و با دیدن این تصاویر ( تصاویر مربوط به اعدام های دسته جمعی توسط طرفهای درگیر دراین جنگ )، پلیدی ها و جنایتهای صورت گرفته در جنگ جهانی دوم را  بطور کلی از ذهن اینجانب زدود. با این حال ، بخشی از تصاویر مرتبط با به کارگیری واحدهای زرهی تقدیم دوستان می گردد .       یک هنگ زرهی ارتش کره شمالی ، در آمادگی کامل برای اجرای عملیات رزمی یگانهای زرهی ارتش کره شمالی در طول دهه 50 میلادی بطور گسترده ای با تانک های T-34 ساخت اتحاد شوروی مجهز شده بودند که کارایی خود را در جنگ جهانی دوم به اثبات رسانده بود .     اما شرایط برای این تانکها به نسبت جنگ جهانی دوم تغییر نموده بود . تصویر فوق یکدستگاه تانک T-34 را که با استفاده از راکت های ضد زره 3.5 اینچی بازوکا توسط تیم های ضد زره لشکر 24 پیاده نظام ارتش ایالات متحده در نزدیکی "تائجون" از حیز انتفاع ساقط شده است را نشان می دهد . همانطور که ملاحضه می کنید ، راکت بازوکا پس از برخورد به خورشیدی بخش عقب ، بدلیل عدم استفاده از زره های جانبی ،  بلافاصله موجب غیرفعال شدن تانک شده است .     یکدستگاه تانک M-46  پاتون ، درحال تجدید مهمات و سوخت در نزدیکی " پوسان"   یکی از مشکلات عمده طرفهای درگیر در جنگ کره برای استفاده از واحدهای زرهی ، کوهستانی بودن جغرافیای درگیری بشمار می رفت که موجت آسیب پذیر شدن تانکها در برابر تیم های آتش ضد زره می گردید.     جمعی از پرسنل جوخه دوم ، گروهان B از گردان 10 مهندسی - رزمی ارتش ایالات متحده ، پس از آنکه یکدستگاه تانک شرمن ام-4 در یک میدان مین کره شمالی به تله می افتد ، مشغول بازرسی محیط هستند .     یکدستکاه تانک کرامول از لشکر هشتم سواره نظام بریتانیا بطور کلی تانک های کرامول و سنتوریون در طول جنگ کره بیلان مناسبی از خود برجای نگذاشتند و بشدت در برابر تیم های ضد زره چینی ( پس از ورود چینی ها به جنگ ) آسیب پذیر نشان دادند. شدت خسارت وارده به این تانک نشان می دهد که  اگر واحدهای پیاده نظام بتوانند به اندازه کافی به یک تانک نزدیک شوند ، تا چه اندازه در مقابل این واحدها آسیب پذیر هستند .     ژوئن 1951، یکدستگاه سنتوریون مارک III  بریتانیایی ، درحالی که به علائم ارتش ایالات متحده منقوش شده ، در آبراهه جاده ای در شمال سئول ، سقوط کرده است .   بطور کلی بازیابی چنین خودروهایی برای واحدهای مهندسی - رزمی ، در جریان یک نبرد پرشدت به مانند جنگ کره ، یک مشکل واقعی بشمار می رفت .

 با سلام   ضمن تشکر از مطلب بسیار جالب شما   البته تصویر منتسب به نفربر بی ام پی در متن ، مربوط به مراحل ازاد سازی کویت از اشغال ارتش عراق است که برای اشتباه نشدن با نفربرهای عراقی ، با سه نوار سفید رنگ متمایز شده است

 با سلام خدمت همه دوستان عزیز   در طول نبردهای صورت گرفته درجریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، بویژه در منطقه عمومی شلمچه و بصره ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، پس از سازماندهی غنائم بدست  آمده در عملیات طریق القدس ( بستان ) ، برای نخستین بار از یگانهای زرهی در جریان یک عملیات تهاجمی استفاده نمود . اما زمانی که این واحدها با یگانهای مدافع باتجربه عراقی مواجه شدند ، مشکلات شروع به نمایان شدن نمود ، به همین دلیل واحدهایی از یگانهای زرهی ارتش جمهوری اسلامی ایران شامل تعدادی تانک چیفتن نیز ، به کمک آنها ارسال گردید . با این حال فرماندهی هوانیروز ارتش بعث  عراق با اعزام  واحدهای ضد زره بویژه ، ارسال  بالگردهای تهاجمی  در قالب تیم های آتش  " بیاب - بکش  " شامل بالگردهای گازل (Gazelle) و میل-25 هایند (hind) ، به این تاکتیک پاسخ داد. به نظر می رسد ، آنچه که در تصویر ذیل دیده می شود ، چند دستگاه تانک چیفتن نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که طعمه مهمات ضد زره هدایت شونده HOT فرانسوی شده است .  

 با سلام   با اجازه اساتید زرهی     PazerKampfWagen Pzkpfw.IV  Ausf. G    آرنهم ، هلند ، 19سپتامبر 1944   در جریان عملیات مارکت گاردن ، علیرغم غافلگیری اولیه ، ورماخت توانست تا بسرعت خود را بازیابد و ضد حملات زرهی خود را با قدرت تمام اجرا نماید . تصویر فوق ، یکدستگاه تانک پانزر چهار سری G، جمعی گروهان MILKE را نشان می دهد .سازمان رزم  این گروهان درموقعیت زمانی فوق ، شش دستگاه پانزر3 و دو دستگاه پانزر چهار می بود . این گروهان نخستین تلفات خود ، که یک دستگاه پانزر چهار سری H بود را در جریان این عملیات متحمل گردید .

بسم الله الرحمن الرحیم بیشتر از 2/3 کره زمین را آب فراگرفته است ، بنابراین طبیعی است که برای آن دسته از واحدهای سیاسی (کشورها) که رویای تسلط بر این کره خاکی یا به عبارت بهتر "کره آبی " را دارند ، در اختیار داشتن و توسعه همه جانبه " نیروی دریایی " یک مفهوم ضروری بشمار خواهد آمد . با این وصف ، در قرن بیستم ، آلمان ها و بویژه نیروی دریایی این کشور ، در رده واحدهای سیاسی پیشگام در توسعه نیروی دریایی دوربرد قرار داشتند . در دنیای شناورهای نظامی ، کلاس های متفاوتی برای استفاده در ماموریتهای رزمی بوجود آمده اند که یکی از این کلاس ها ، شناورهایی است که با شناسه " رزمناوهای سنگین " (battle cruiser) شناخته می شوند . این دسته از شناورها که در دوران جنگ جهانی دوم و ماقبل آن ، از محبوب ترین شناورهای مسلح نزد نیروی های دریایی طرف های درگیر بشمار می آمدند ، عمدتا" بدلیل استفاده ترکیبی از تسلیحات سبک و سنگین ( بدین معنی که بطور همزمان از خصوصیات و ویژگی های رزمناوها و نبردناوهابرخوردار بودند ) در رده "نبردناوهای جیبی "(pocket battle ship) قرار می گرفتند . با این حال شناوری که اکنون مد نظر است ، رزمناو " آدمیرال graf spee " است که به همراه دو خواهرش یعنی رزمناوهای دوچلند (deutschland) و آدمیرال شر (admiral scheer) به درستی در کلاس شناورهای زره پوش (panzerschiffe) طبقه بندی می گردند . این شناورها که برای نیروی دریایی آلمان (kriegsmarine) طراحی و به تولید رسیده بودند ، عمدتا" برای اجرای ماموریتهای رزمی در شعاع عملیاتی بلند در نظر گرفته شده بوده و برای این کار ، بدنه آبکاری شده این شناورها برای دستیابی به دو مفهوم " صرفه جویی در وزن " و همچنین " دستیابی به سرعت بیشتر" با "جوش الکتریکی" به یکدیگر متصل شده بودند . کار ساخت این شناور که در حقیقت آخرین نمونه از این کلاس شناورها بشمار می آمد در ژانویه 1936 به پایان رسید و نخستین ماموریت رزمی آن نیز ، محاصره بندرهای تحت کنترل جمهوری خواهان در جریان جنگ داخلی اسپانیا بود . با آغاز جنگ جهانی دوم ، این رزمناو سنگین ، قبل از آنکه توسط سه شناور نیروی دریایی بریتانیا ( آژاکس ، اکستر و آشیل ) در دهانه رودخانه ریورپلات محاصره شود ، موفق شد تا 9 فروند کشتی بریتانیایی را در اقیانوس آتلانتیک جنوبی ، به اعماق اقیانوس روانه نماید . با این حال ، تجربه بیشتر نیروی دریایی بریتانیا ، این بار نیز به کمک آنها آمد و در جریان یک تعقیب گریز مهیج ، توانستند تا این شناور آلمانی را مجبور به عقب نشینی به بندر مونته ویدئو نمایند . این شناور ، در 17 دسامبر 1939 به بندر فوق عقب نشینی نمود و ناخدای آن ، یعنی کاپیتان هانس لانگسدورف(Hans langsdorff )، پس ازغرق کشتی تحت فرماندهی خود، خودکشی نمود . آدمیرال گراف اشپی 1936 رزمناو آدمیرال شر رزمناو دوچلند ساختار شناورهای رزمی کلاس دوچلند دشمنان قدیمی در کنار هم رزمناور آدمیرال گراف اشپی در کنار دو دوشمن بریتانیایی ، اچ ام اس هود و اچ ام اس رزولوشن مسیر حرکت رزمناوهای گراف اشپی و دوچلاند 30 سپتامبر 1939 ، شناور تجاری بریتانیایی کلمنت (CLEMENT) یکی از قربانیان گراف اشپی در آتلانتیک جنوبی گراف اشپی در مونته ویدئو آدمیرال گراف اشپی ، قبل از نبرد نهایی در آتلاتنیک جنوبی آدمیرال گراف اشپی ، به دستور ناخدایش ، کاپیتان لانگسدورف ، در دهانه رودخانه ریورپلات غرق گردید . کاپیتان هانس لانگسدورف مشخصات : شناسه : Admiral Graf Spee سازنده : reichsmarinewerft ، ویلهلمزهافن دستور ساخت : یکم اکتبر 1932 به آب اندازی : 30 ژوئن 1934 نخستین ماموریت : 3 ژانویه 1936 غرق : 17 دسامبر 1939 جابه جایی : 14890 تن بصورت کاملا" بارگیری شده : 16020 تن طول : 186 متر پیشرانه : 8 دستگاه موتور دیزل ساخت MANبه قدرت 52050 اسب بخار سرعت : 29.5 نات (55 کیلومتر درساعت ) برد رزمی : 8900 ناتیکال مایل (16500 کیلومتر) تعداد پرسنل : 33 افسر 586 ناوی حسگرها ( مربوط به دوچلاند و آدمیرال شر): در سال 1940 : FMG-39 در سال 1941 : FMG-40 و FUMO-26 تسلیحات : 6 قبضه توپ 280 م.م (11 اینچی ) 8 قبضه توپ 150 م.م (5.9 اینچی ) 8 قبضه اژدر افکن 533 م.م زره : برجک های اصلی : 140 م.م بدنه : 45 م.م عرشه : 45 م.م هواپیمای قابل حمل : دو فروند آرادو AR-196 سایر تجهیزات : یک دستگاه کاتاپولت ( منجنیق / فلاخن ) پی نوشت : یکی از مهمترین موضوعاتی که در زمینه به دام افتادن گراف اشپی در مونته ویدئو وجود دارد ، مفاهیم مربوط به عملیات " فریب رادیویی " است که توسط وزارت دریاداری بریتانیا و شناورهای انگلیسی مستقر در آتلانتیک جنوبی اجرا گردید که این مساله خود جای بحث مفصلی خواهد داشت . پی نوشت : یکی از مهمترین وقایعی که نقش مهمی در پیروزی بریتانیا در حوزه جنگ الکترونیک در جریان جنگ جهانی دوم بازی نمود ، بطور مستقیم با حادثه گراف اشپی مرتبط است . بدین معنی که سه ماه پس از غرق این شناور ، گروهی از کارشناسان نظامی بریتانیایی با حضور در موقعیت غرق این شناور ،در حالی که هنوز بقایای پل فرماندهی این رزمناو از آب بیرون بود ، موفق شدند تا بخشی از تجهیزات مربوط به مسافت یابها و حسگرهای این رزمناوررا از آن جدا نموده و با خود به بریتانیا ببرند . فناوری موجود در این حسگرها ، بعدها توسعه یافت ودر رادارهای مشهور ورزبورگ و فریا به کار رفت . بعدها و اگر اشتباه نکنم ، بریتانیایی ها با اجرای عملیاتی یکی از رادارهای عملیاتی ورزبوگ را در شمال فرانسه به غنیمت گرفته و با مشاهده فناوری موجود در آن و مقایسه ان با تجهیزات گراف اشپی ، پروژه "پنجره" ( استفاده از نوارهای آلومینیومی " چف" ) را کلید زدند . نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9 Military.ir Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است منابع : 1- WARSHIP PROFILE , KMS GRAF SPEE 2- Ships"The History and Specification" 3- GERMAN HEAVY CRUSIER 4- WIKIPEDIA 5- روز شمار قرن 2000-1900 ( روزنامه همشهری ) 6- مطالعات شخصی اینجانب

 با سلام   نکته جالبی که درمورد گراف اشپی وجود دارد ، این مساله است که شناور همراه  این رزمناو سنگین ، یعنی شناور پشتیبانی آلتمارک (ALTMARK) به همراه بازماندگان کشتی های غرق شده ،از این محاصره جان سالم به در برد ، اما پس از مدتی در یکی از آبدره های نروژ به دام نیروی دریایی بریتانیا افتاد.    

    با سلام   بله -  فرآیند آموزش خلبانان لوفت وافه بسیار سخت گیرانه و طاقت فرسا بود ، اریش هارتمان و اولریش رودل وآدولف گالاند ، در کتاب خاطرات خود بارها به این نکته اشاره نموده بودند ولی بتدریج با ورود به نیمه دوم جنگ و تلفات شدید انسانی و نیاز به خلبانان جدید، استانداردها کاهش یافت اما هنوز از استانداردهای بریتانیا و آمریکا بالاتر بشمار می رفت .

    با سلام  ضمن تشکر از شما بابت توجه تان - البته در این زمینه دوستان عزیزی هستند در حوزه  نیروی دریایی که  نسبت به بنده از تجربه و اطلاعات بیشتری برخودار بوده و بنده هم از تجربه بسیار کمی در این حوزه برخودار هستم و سعی می کنم تا در تاپیک های بعدی با صرف دقت بیشتری مطالب را تقدیم کنم . البته این تاپیک دومین کار بنده در حوزه دریایی است . تاپیک نخست در مورد زیرسطحی های باری نیروی دریایی آلمان با عنوان " گاوهای شیرده آلمانی " بود که دوستان محبت بسیاری در این تاپیک نسبت به بنده داشتند .   http://www.military.ir/forums/topic/28216-%DA%AF%D8%A7%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C/

  با سلام   ضمن تشکر از شما :rose: :rose:   البته بالشخصه با این شکل تاپیک ها موافق نیستم ، به اعتقاد بنده ، یک تاپیک باید همه جانبه نگر و مفصل باشد.مثل تاپیک نبرد هوا- زمینی :mrgreen:

 با سلام خدمت دوستان عزیز       یک اندیشکده آمریکایی در گزارشی به بررسی فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در خصوص غزه و سیاست‌ها و راهبردهایی که ایران در قبال بحران غزه و رژیم اشغالگر صهیونیستی در پیش خواهد گرفت پرداخت. اندیشکده «امریکن انترپرایز» در گزارشی به بررسی راهبرد و سیاست ایران در قبال غزه و جنایات رژیم صهیونیستی پرداخت و نوشت: آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر معظم و چند تن از دیگر مقامات ارشد ایران در هفتۀ گذشته اظهارنظرهای قاطعانه متعددی دربارۀ ضرورت حمایت از جنگ علیه اسرائیل مطرح کرده‌اند، و به‌گفتۀ آیت‌الله خامنه‌ای، “کرانۀ باختری را هم مثل غزه مسلح کنید”. مسلح کردن غزه چندان تعجب‌برانگیز نیست، اما مسلح کردن کرانۀ باختری نگرانی‌های جدی دربارۀ نیت احتمالی ایران از گسترش درگیری کنونی علیه اسرائیل به وجود آورده است. ترس از تشدید درگیری زمانی قوت گرفت که روز چهارشنبه معاون رئیس دفتر سیاسی حماس از حزب‌الله لبنان خواست جبهۀ دیگری علیه اسرائیل در شمال به راه اندازد. این اظهارنظر بعد از شایعۀ تماس تلفنی نصرالله، دبیر کل حزب‌الله، با خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس، در بیستم جولای صورت گرفت، که در آن ظاهراً نصرالله قول داده بود گروهش از جنگ حماس حمایت خواهد کرد.   ■ تهران تصمیم‌های راهبردی مهمی اتخاذ کرده است■ این لفاظی نشان می‌دهد احتمالاً تهران همزمان با تشدید چشمگیر عملیات اسرائیل در غزه، تصمیم‌های راهبردی مهمی اتخاذ کرده است. این تحرکات پنهانی از جنبۀ دیگری نیز قابل‌توجه است؛ زیرا پیش از این، تمام طرف‌ها در تمام مدت دو سالی که حماس به دلیل حمایت ایران و حزب‌الله از رئیس‌جمهور اسد با آن‌ها اختلاف داشت، محتاطانه تلاش می‌کردند مجدداً آشتی کنند. همچنین، حماس با تشکیل دولت وحدت به رهبری فتح در کرانۀ باختری در ماه آوریل موافقت کرد.   ■ دلایل ایران برای مداخلۀ مستقیم در جنگ اسرائیل■ با وجود مزایای نهفتۀ اتحاد برای مقابله با اسرائیل، ایران درحال‌حاضر به شدت سرگرم ایفای نقش مهم در درگیری‌های عراق و سوریه است و تمام مدت تلاش می‌کند مذاکرات توافق هسته‌ای از مسیر خود خارج نشود. حزب‌الله لبنان، مهم‌ترین عامل نیابتی ایران، بعد از تلفات فراوان در جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶، همچنان برای رویاروییِ تمام‌عیارِ دیگر با اسرائیل تردید دارد.   چه عاملی ممکن است باعث شود رهبر معظم تصمیم بگیرد مداخلۀ مستقیم‌تری در جنگ اسرائیل داشته باشد؟ - بر عهده داشتن رهبری مقاومت علیه اسرائیل، ضرورتی ایدئولوژیکی برای حکومت ایران است و در این دور جنگ، ایرانی‌ها نقش چندان پررنگی نداشتند. لازم است ایران خودی نشان بدهد و در ازای قدرت فعلی حماس ادعای اعتبار کند. - بعد از بحران سوریه و عراق، شبکۀ مقاومت عوامل نیابتی و شرکای منطقه‌ای ایران باز هم در معرض خطر قرار دارد. دفاع از حکومت اسد اولویت اول ایران بوده است، اما این اولویت، تهران را ابتدا در عراق و حالا در فلسطین در معرض خطر قرار داده است. - حماس بیش از پیش‌بینی‌ها قدرتمند ظاهر شده است. علی‌رغم تنش‌های سیاسی و ایدئولوژیکی دشوار، حماس، برادر و هم‌پیمان سنی ایران همچنان ارزش محافظت کردن دارد. - همه به میدان جنگِ نظامی و سیاسی، هم در غزه و هم در کرانۀ باختری، دسترسی دارند. ایران در مواجهه با عربستان سعودی یا بدتر از آن القاعده یا دولت اسلامی که قصد دارند این خلأ را پرکن‌اند با مشکل مواجه خواهد شد.   ■ گزینه‌های ایران در غزه از نظر امریکن انترپرایز■ گزینه‌های واقع‌بینانه‌ای که آیت‌الله خامنه‌ای در حال بررسی آن‌هاست، کدامند؟ - همکاری نزدیک با قطر و ترکیه برای افزایش فشار بین‌المللی و تسهیل حمایت مالی و فنی-نظامی از حماس - هدایت کردن جهاد فلسطین و حزب‌الله- عوامل نیابتی- برای انجام عملیات محدود در شمال اسرائیل و کرانۀ باختری با هدف برداشتن فشار بر حماس. - کمک مخفیانه به ایجاد بی‌ثباتی در کرانۀ باختری. - به راه انداختن جریان تسلیحات از طریق حزب‌الله، جهاد اسلامی فلسطین (PIJ) و دیگر متحدان به کرانۀ باختری و تلاش برای تشکیل گروه‌های شبه‌نظامی جدید؛ هرچند بدون شک کار دشواری است.   ■ آمریکا باید به‌دقت مراقب فعالیت‌های ایران در غزه باشد■ گسترش احتمالی درگیری‌ها و مبارزات ایران در بحبوحۀ جنگ وجودی خود علیه دولت اسلامی گواهی است بر بحرانی بودن اوضاع در کرانۀ باختری و غزه از نظر ایران و میزان اهمیتی که رهبر معظم برای حضور کارآمد در آنجا قائل می‌شود. آمریکا باید به‌دقت مراقب فعالیت‌های مخفیانه ایران در این عرصه باشد و از نفوذ خود در مذاکرات هسته‌ای برای جلوگیری از تشدید بسیار خطرناک درگیری‌ها بهره بگیرد.   منبع : http://www.eshraf.ir/2300

با سلام - بنده از این مساله ای که می فرمایید ، اطلاع ندارم ، حالا بگذریم ، چون منظور بنده صرفا" در ارتباط با مطالب غیر از مسائلی است که در استاتوس ها و یا پست های غیر علمی رخ می دهد است .

    با سلام خدمت برادر عزیز جناب ترانسلوانیا   عزیز جان ، دوستانی که که بر روی بخش سبز رنگ هر پست کلیک می کنند ، محبت شان را نشان می دهند و دوستانی هم که بر روی بخش قرمز رنگ کلیک می کنند ، حتما" دلیلی دارند ، اما حداقل اینجانب انتظار دارم که دلیل منطقی خودشان را هم بفرمایند . بنده که ادعا ندارم که از همه چیز اطلاع دارم ، بنده همانطور که حق طبیعی دوستان این است که منفی بدهند ، در مورد یک موضوع علمی و نه سیاسی و حاشیه ای ، حق دارم که علت مخالفتشان راهم بدانیم . در هرصورت بگذریم و اجازه دهید که به دور از حاشیه ، صرفا" در موضوعات مورد علاقه  مشغول باشیم و علاوه بر آن امیدوار باشیم که دوستان حداقل ، برای مطالبی که دوستان زحمت ترجمه ، تدوین و تایپ آن را متقبل  میشوند ، ارزش قائل شوند .   :rose: :rose: :rose:

بخش بیست وچهارم :   تک دشمن به منطقه عمومي پنجوين (منطقه عملياتي والفجر4) (1364/12/29)   پس از اينکه دشمن توانست با صرف توان کمي، موفقيتهايي را در منطقه والفجر 9 به دست آورد، در شبانگاه 1364/12/29 با نيرويي حدود دو گروهان به منطقه پنجوين که در ادامه منطقه والفجر 9 قرار داشت ، حمله کرد و با ايجاد رخنه از ارتفاعات شاخ تاجر، جلو آمد و حدود دو سوم از ارتفاعات شيخ گزنشين را هم به اشغال خود درآورد. فرماندهي قرارگاه نجف3، با اطلاع از تحرکات دشمن در اين منطقه، طي تماسي از فرماندهي لشکر 28 خواست تا اين ارتفاعات هرچه زودتر تأمين شود. آنها پاسخ دادندکه آتش دشمن سبک شده است و مسئله خاصي نيست، اما چند ساعت بعد، از لشکر 28 خبرمي رسد که دشمن ارتفاعات شيخ گزنشين را اشغال کرده است.   به دنبال اشغال شيخ گزنشين، نيروهاي دشمن در اوايل شب جمعه مورخ  1365/7/1 به ارتفاعات ميشلان، که در ادامه ارتفاعات شيخ گزنشين واقع است، از دو طرف حمله کردند. در نخستين لحظه هاي حمله دشمن، نيروهاي تيپ 55 هوابرد، که پدافند آنجا را به عهده داشتند، عقب نشيني کردند. با عقب نشيني اين نيروها، نيروهاي دشمن تمامي توان خود را متوجه مواضع يک گروهان از برادران تيپ اميرالمومنين کرد که در آنجا حضور داشتند. اين برادران مقاومت سختي از خود نشان مي دهند، طوري که بيست تن از آنان شهيد و تعدادي مجروح شدند. در نهايت، با اصرار فرماندهي قرارگاه نجف 3 ارتفاعات را تخليه کردند و به عقب آمدند. بدين ترتيب، ارتفاعات ميشلان و همچنين، ارتفاعات شيخ لطيف که زير ميشلان قرار داشت، به اشغال دشمن در آمد. با اشغال ارتفاعات مهم منطقه والفجر4 و والفجر 9 نيروهاي دشمن بر اين منطقه مسلط شدند و دشت پنجوين کاملا زير ديد و تير دشمن قرار گرفت.   تک دشمن به منطقه دربنديخان: هجوم دشمن به منطقه دربنديخان با اجراي آتش تهيه از ساعت 1:30 بامداد 1365/1/15 و حمله به محور بياروک در ساعت 5:30 بامداد، آغاز شد و با تصرف ارتفاعات مهم: سورمر، شاخ شميران، شاخ برددکان و قسمتي از يال بياروک، طي دو روز عمليات، پايان يافت. دشمن براي حمله به اين منطقه، که با دو گردان از نيروهاي سپاه پدافند( گردان مقداد از قرار گاه شهید کاظمی و گردان  انبیاء از تیپ 57 ابوالضل ) مي شد، حدود ده گردان پياده، يک گردان تانک و يک گردان توپخانه را به کار گرفت، با خالي شدن يال بياروک از نيروهاي قلخاني(نیروهای سازماندهی شده محلی که برای مبارزه با ضد انقلاب محلی آموزش و مسلح شده بودند )که بدون مقاومت عقب نشستند، دشمن توانست در نخستين وهله، اين يال را تصرف کند و به راحتي گسترش پيدا کند. در محور شاخ شميران نيز که تنها چهارده نفر نيروي خودي حضور داشتند براي مدتي مانع از پيشروي دشمن شدند، اما در نهايت، با ادامه فشارهاي دشمن مقاومتهاي خودي خنثي و پس از دو روز عمليات نقاط مزبور به تصرف عراق درآمد. با استقرار نيروهاي عراقي روي ارتفاعات سرکوب منطقه، نخست، راه نفوذ جمهوري اسلامي به عمق خاک عراق از اين محور سد شد، دوم، موقعيت ديد و تير نيروهاي خودي روي تأسيسات سد در بنديخان، جاده بغداد - سليمانيه و ... از بين رفت و سوم، راه بسته شده نفوذ و فعاليت ضد انقلاب در محور جوانرود و پاوه باز شد. مهم ترين دلايل موفقيت شمن در اين منطقه را مي توان به شرح زير ذکر کرد:   -1  ضعف خودي به دليل کمبود نيرو، امکانات و استفاده از نيروهاي قلخاني در محور حساس منطقه (يال بياروک)؛ -2 قوت دشمن از نظر رعايت اصل غافل گيري، داشتن اطلاعات کافي، امکان آتش پرحجم، استفاده از هلي کوپتر براي پشتيباني.   در اين عمليات، دشمن با تلفاتي نزديک به هفتصد نفر (دو گردان از دشمن تا 80 درصد منهدم شدند) توانست صد کيلومتر مربع زمين اشغال کند و از نيروهاي خودي حدود پنجاه نفر شهيد، شش نفر اسير و سيصد نفر مجروح شدند.   ادامه دارد ...............

    با سلام - برادر عزیز ، بنده از ابتدا هم نیت جمع کردن مثبت یا هرچیز دیگری شبیه به این را ندارم ، بنده برای یادگرفتن آمدم و همین برای بنده کافی است ، حالا دوستان نسبت به بنده محبت دارند ، این بحث دیگری است و بنده خودم را لایق این محبتها نمی دونم  ، چون حداقل در این انجمن ، خبری از تنگ نظری های فضای واقعی در حوزه علوم نظامی نیست و بنده  هر سئوالی که از دوستان داشتم ، عزیزان به بنده پاسخ دادند و این برای گسترش دایره اطلاعاتی بنده در حوزه علوم نظامی کافی است . حداقل بنده در این انجمن با رفرنس هایی آشنا شدم که شاید اگر به تنهایی می خواستم دنبال آنها بگردم ، سالها طول می کشید .

  با سلام ، برادر عزیز در پاسخ به سئوال حضرتعالی یک مورد جالب را خدمت شما عرض می کنم : روزی ، یک خبرنگار آمریکایی از طراح سلاح ak-47 سئوالی پرسید مبنی بر اینکه آیا شما (میخاییل  کلاشینکف ) از اینکه با  سلاح شما در طول این سالها ، هزاران انسان کشته شده است ، عذاب وجدان ندارید ؟؟؟ وی درجواب این خبرنگار پاسخ جالبی داد و وی چنین گفت :  خیر عذاب وجدان ندارم . انسان ها حتی با یک مداد نوک تیز هم می توانند همدیگر را به قتل برسانند ، چه برسد به اینکه قصد داشته باشند با سلاح های آتشین این عمل را انجام دهند ( نقل به مضمون) .  در ارتباط با پرسش جنابعالی هم ، این مساله ( یعنی وجود یا عدم وجود محدودیت برای مثبتها و منفی ها ) هم باید خدمت شما عرض کنم که با درصد اطمینان بالایی ، بر این عقیده هستم که عزیزانی که در این انجمن فعالیت می کنند ، نه برای درجات و نه برای مدال ها و نه برای مثبت ها ، بلکه برای ارتقاء دانش و علوم نظامی به زبان شیرین پارسی در گستره فضا وب ، مشغول هستند . بنابراین  همانطور که میزان مثبت ها موجب تشویق آنها خواهد شد ( البته فقط در ارتباط با مباحث علمی و نه مسائلی که جز تلف کردن وقت و چیزهای دیگر که صرفا" بارعلمی انجمن را کاهش می دهد ) ، منفی های بدون دلیل هم که صرفا" از روی بی اطلاعی یا کم اطلاعی و خدای ناکرده عناد با یک تفکر داده می شود ، موجب تنش خواهد شد . شاید به همین دلیل باشد که مدیریت انجمن ، چنین محدودیتی را ایجاد نموده است .   در مورد فیلتر کردن اپلیکیشن های فوق الذکر هم ، بدلیل کم ظرفیت بودن بعضی هاست که این کار انجام می گیرد و این مساله موجب می شود که جنابعالی یا بنده که قصد استفاده درست از آنها را هم داریم ، نتوانیم استفاده کنیم و به قول معروف ، خشک و تر باهم می سوزند . برخلاف نظر جنابعالی ، مثبت دادن موجب تنش نمی گردد ، بلکه این منفی دادن بدون دلیل متقن است که موجب تنش می گردد . به نظر اینجانب ، منفی دادن می بایست با دلیل محکم باشد که فضای انجمن بسمت  حاشیه نرود . این مساله بویژه در مورد تاپیکهایی به مانند حوادث سوریه و عراق ، بسیارشایع است و مشاهده می کنید که به جای بحث اصلی ، مسائلی مطرح می شود که شاید نمی بایست در فضای مجازی که همه ( چه دوستان و چه دشمنان ) آن را رصد می کنند ، مطرح گردد .

     با سلام - البته این را هم در نظر بگیرید که بعضی هم بدون اینکه فعالیت مفیدی داشته باشند و یا اینکه بارعلمی مناسبی داشته باشند ، راه می افتند و در تاپیکها بدون علت به پست ها منفی می دهند و این مساله ، گاها" باعث بروز تنش می گردد .

 با سلام خدمت دوستان عزیز   در جریان جنگ جهانی دوم ، یکی از اصلی ترین ماموریتهایی که نیروی هوایی طرفین درگیر می بایست آن را با دقت به اجرا می گذاشتند ، ماموریتهای موسوم به پشتیبانی نزدیک هوایی (close air support) بشمار می آمد . هرکدام از ارتش های متخاصم ، پرنده هایی ویژه ای را برای چنین ماموریتهایی در سازمان رزم خود در اختیار داشته  که بطور ویژه برای این حملات مسلح شده بودند . با این وصف ، یکی از متنوع ترین ناوگان پرنده های ضد تانک ، هواپیماهای موجود در سازمان رزم لوفت وافه بحساب می آمد . در این ناوگان ، دو هواپیما بطور ویژه ای ، شاخص بشمار می آمد ، که یکی پرنده افسانه ای JU-87 G و دیگری هنشل HS-129 B3 بشمار می آمد که هرکدام به یک توپ 75 م.م  برای شکار تانک های روسی در شرق مجهز می بودند .       جنگنده - بمب افکن JU-87 G به شماره بدنه 494193 ، بطور ویژه ای برای  تکخال شکار تانک ، هانس اولریش رودل ، بهسازی شده بود ، پروازهای متعددی را در جنوب چکسلواکی علیه واحدهای زرهی ارتش سرخ به انجام رسانده بود .       هانس اولریش رودل     یکفروند جنگنده - بمب افکن HS-129 B3 که بطورخاص توسط شرکت راینمتال به یک قبضه توپ 75 م.م جهت اجرای ماموریتهای شکار تانک مجهز شده بود .     چگونگی قرارگیری توپ MK-101         شکارچیان تانک در جبهه شرقی     خلبانان اسکادران SCHIG 1    ازچپ به راست : جورج دروفل ، آلفرد دورشل ، جوزف مناپاک ، هاینز فرانک