MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,882
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,467

تمامی ارسال های MR9

  1. بسم ا... سلاح انتقامی شماره-یک https://www.aparat.com/v/NfQ7s پی نوشت : ویدئو از تابناک ...
  2. ویدئوی منتسب به عملیات نیروی دریایی سپاه - 12 آبان 1400 https://www.aparat.com/v/VI2Tj/ویدئوی_منتسب_به_عملیات_نیروی_دریایی_سپاه_-_12_آبان خوب هست نسبتاً ، بالگرد با استتار خاکستری ویژه عملیات دریایی ، اسکیدهای مجهز به فرود اضطراری روی آب و...
  3. بسم ا... به نظرم بحث خیلی گسترده تر از یک ربایش ساده است ... اگر مبنای ما وقوع حادثه در دریای عمان باشد ( اگر چه تا الان از تناژ کشتی و مقصد و مبداء و حجم محموله و.... ) خبری نداریم ، ولی این را در نظر بگیرید که شاید بحث تست محاصره دریایی ما باشد . بنده معمولا بدترین سناریو را در نظر می گیرم با توجه به اینکه بحث فروش نفت به چین جدی تر از گذشته هست ، آمریکایی ها احساس می کنند ایران با فروش نفت می تواند بیشتر در برابر تحریم ها بایستد ، در نتیجه در مذاکرات سرسختی بیشتری از خودش نشان خواهد داد . این حرکت ها که به نوعی تست هست که اگر جواب بگیرند ، آن وقت کار سخت تر میشود برای ما پی نوشت : اینها همه فرضیه هست و باید بیشتر بررسی بشود
  4. بسم ا... فعلا خبر این هست https://www.mehrnews.com/news/5342914/برخورد-قاطع-سپاه-با-ناو-جنگی-آمریکا-در-آب-های-جنوبی-ایران اخیرا در پی رفتار غیر حرفه‌ای ناو جنگی آمریکا در آب‌های جنوبی کشور، قایق‌های تندروی سپاه پاسداران واکنشی قاطع نشان داده که پس از این ماجرا ناو آمریکایی صحنه را ترک می‌کند. ================= به گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از فارس، با اقدام به موقع و مقتدرانه جان برکفان دلاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات دزدی دریایی و سرقت نفت ایران توسط آمریکا ناکام ماند. آمریکا در این اقدام یک 1- نفتکش را که حامل نفت صادراتی ایران بود در آب های دریای عمان مصادره کرد و با انتقال محموله نفت آن به یک نفتکش دیگر آن را به سوی مقصدی نامعلوم هدایت کرد. همزمان دلاورمردان 2- نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلی برن بر روی عرشه نفتکش آن را به تصرف خود درآوردند و آن را به سوی آب های سرزمینی ایران هدایت کردند. 3- در ادامه نیروهای آمریکا با استفاده از چندین فروند بالگرد و ناو جنگی به تعقیب نفتکش پرداختند 4- اما با ورود قاطعانه و مقتدرانه نیروهای جان برکف سپاه ناکام ماندند. 5- نیروهای آمریکایی مجددا با استعداد بسیار و با استفاده از چند ناو جنگی بیشتر تلاش کردند مسیر حرکت نفتکش را سد کنند که باز هم موفق نشدند. این نفتکش هم اکنون در آب های سرزمینی کشور عزیزمان است. https://www.hamshahrionline.ir/news/635739/جزئیات-برخورد-نیروی-دریایی-سپاه-با-ناوهای-آمریکایی-شکست-دزدی
  5. بخش دوم و پایانی محدودیتها ، بلای جان 2اس15 براساس برنامه های اولیه ، آزمایشهای اولیه دولتی این سلاح خودکششی قرار بود از اوایل سال 1979 آغاز شود ،اما بدلیل مشکلات تولید این آزمایشها ، دو سال به تعویق افتاد و پس از بروز مشکلات جدیدتر ، به سال 1983 روند آهسته تری به خود گرفت و در حالی که نتایج آزمایشها ، مبهم بود ، نمونه های تولیدی به دپوهای ارتش منتقل گردید . در واقع ، شاسی این توپ به دلیل سابقه عملیاتی بودن ، چندان مشکلی نداشت و سلاح اصلی نیز بدلیل اینکه نمونه های کششی آن ، به قدر کافی تست شده بودند ، نمی بایست مشکلی در جریان آزمایش ها بوجود می آوردند . با این حال می توان چنین تحلیل نمود که علیرغم تولید 3 دستگاه اولیه تا سال 1985 و نبود هیچگونه توصیه برای پذیرش سریع و راه اندازی خط تولید ، ظهور سخت افزارهای زرهی جدید که به زره های ترکیبی در بخش پیشانی مجهز بودند ، باعث گردید تا ارتش شوروی به این نتیجه برسد که توپهای با کالیبر 100م.م قابلیت درگیری موثر با این اهداف را نداشتند و همین امر باعث تعطیلی خط تولید این نمونه گردید . با اعلام تطیلی پروژه ، سامانه های جدید بطور کامل از روی شاسی های تولید شده برچیده شد و همه نمونه ها به مرکز ذخیره سازی ارتش ارسال گردید ، هر چند یک نمونه از این خودرو در سال 2020 بازسازی و در نمایشگاه دائمی "پیروزی " در نیژنی نووگراد به نمایش گذاشته شد ،اما مهمترین جزء این خودرو ، یعنی رادار کنترل آتش از روی آن حذف گردید . مکان یاب توپخانه اگرچه خودروی ضد تانک خودکششی 2اس15 هرگز وارد خط تولید نشد ، اما این مساله مانع از ارزیابی سامانه ها و ایده های جدید مطرح شده برای آن نگردید ، چنانکه ارتش شوروی تصمیم گرفت تا از سامانه 1A32 برای بهینه نمود عملکرد واحدهای توپخانه خودکششی خود استفاده نمود . بدین ترتیب ، در حالی که سامانه های اپتیکی در شرایط اقلیمی خاص نظیر تاریکی ، بارندگی ف گردو غبار و دود دچار محدودیت عملکرد می شوند و این بطور خودکار بر دقت آتش تاثیر منفی برجای می گذارد ، کاربرد فاصله یابهای لیزری اولویت پیدا می کند ، اما سامانه 1A32 ضمن قرارنگرفتن تحت تاثیر شرایط بد اقلیمی ، قابلیت تعیین جهت و فاصله تا هدف را با دقت بالایی به خدمه میدهد که انتقال این داده ها به یک رایانه بالستیک میتواند دقت سلاح را تا حد بسیار زیادی افزایش دهد . حتی استفاده ترکیبی از سامانه های اپتیکی و 1A32 پتاسیل دقت آتش را به شکل شگرفی بالا خواهد برد . با تمامی مزیتهای نامبرده ، این سامانه چندان بی عیب نیز نیست . آنتن این سیستم درست در بخش جلوی برجک قرار می گرفت و بدلیل عدم وجود هرگونه پوشش محافظتی ،در برابر اصابت گلوله و ترکش بسیار آسیب پذیر بود ، ضمن اینکه تهدید بسیار خطرناکتر ، یعنی جنگ الکترونیک دشمن نیز باعث میشود تا ریسک اتلاف مهمات نیز پدید آید . توپ 2A29R Ruta از نمای پشت . به سامانه 1A31 در سمت چپ این توپ دقت کنید ! پتانسیل تحقق نیافته به لطف کاربرد سامانه هدایت آتش راداری ، قرار بود تا توپ ضد زره خودکششی 2اس15 کیفیت رزمی قابل ملاحضه ای را به نمایش گذارد ،اما بدلیل تاخیرهای پی درپی ، پس از شروع آزمایشها ، این سیستم دیگر الزامات صحنه نبرد را برآورده نمی ساخت و این چشم انداز برنامه را تیره و تار ساخت .،اما توسعه سامانه کنترل آتش راداری این برنامه ، برای استفاده در سیستم های جنگ افزاری جدید ، روندی امیدوار کننده بود . در واقع درست بلافاصله پس از توقف این پروژه ، ایده نصب مکان یاب توپخانه بر روی توپهای سنگین خودکششی نیز به محاق رفت ،اما با آغاز برنامه ساخت توپ Coalition-SV این ایده دوباره مورد توجه قرار گرفت با این تفاوت که از این رادار برای اندازه گیری سرعت پرتابه ها و نه جستجوی اهداف ، استفاده شود . شاید در آینده ، سامانه های جستجوی کامل تری براساس مفهوم ترکیبی اپتیک – رادار پدید آید ، اما تا کنون ، تنها سامانه ضد زره خودکششی 2اس15 بدان مجهز شده است . پی نوشت : 1- بن پایه 2- بن پایه 3--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  6. مقدمه در طول دهه هفتاد میلادی با تغییر صحنه رزم زمینی و افزایش تهدیدات هوایی علیه واحدهای زرهی ،ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق ، بتدریج الزامات جدیدی را برای طراحی و تولید تسلیحات ضد تانک تعریف نمود که این روند به ایجاد فلسفه جدید بکارگیری توپهای ضد تانک خودکششی منجر گردید که نیازهای مهمی نظیر تحرک ، قدرت آتش و دقت را برطرف می نمود و به یگانهای ضد زره نیروی زمینی اجازه میداد تا با ترکیب این ویژگی ها ، اهداف مهاجم را در بردهای قابل توجه مورد اصابت قرار دهند . بنابراین ، با درنظرگرفتن موارد فوق ، طی دستورالعملی به مجتمع های صنعتی – نظامی اتحاد شوروی سابق ، این نیازها اعلام گردید که درنهایت در 17 ماه مه 1976 وظیفه طراحی یک توپ ضد تانک خودکششی سبک وزن با کالیبر 100 م.م به شرکتهای مربوطه واگذار گردید که با الزام وجود سامانه کنترل آتش راداری خودکار ، نام رمز "Norov" بدان اطلاق شد . این توپ ضدزره خودکششی که برپایه پیکربندی هویتزرخودکششی 2اس1 طراحی شده بود ، توسط کارخانه یورگا در دست طراحی قرار گرفت ، در حالی که قرار شد تا سامانه هدایت آتش خودکار راداری آن توسط دفتر طراحی استرلا ( مستقر در تولا) ساخته شود . نمونه اولیه 2اس15 پس از اتمام مراحل طراحی توسط شرکت KB آرسنال می بایست مونتاژ می شد ،اما روند پیچیده تولید این نمونه باعث گردید تا معرفی آن تا سال 1981 به تعویق بیافتد . پس از معرفی نمونه اولیه ، آزمایشات استاندارد ارتش از سال 1983 کلید خورد تا مشکلات و نواقص موجود درآن بررسی و برای تکمیل به شرکت سازنده اعلام گردد که این روند نیز تا سال 1985 بطول انجامید . اما معرفی گونه های جدیدی از سخت افزارهای زرهی تا میانه دهه هشتاد میلادی ، باعث گردید تا دیگر مهمات استاندارد این توپ در برابر پوشش های حفاظتی پیشرفته کارایی خود را از دست بدهد که بدین ترتیب ، خط تولید آن در دسامبر 1985 بطور کامل تعطیل گردید . هویتزرخودکششی 2اس1 یک مفهوم جدید در دنیای تسلیحات ضد زره قابلیت ها و ویژگی های رزمی هر سامانه توپخانه ای ، بواسطه بررسی عوامل مختلفی قابل تحلیل است که دراین میان ، تجزیه و تحلیل سامانه های بصری آن از اولویت بالایی برخوردار می باشد . بطور سنتی ، هدفگیری از ابتدای ظهور سیستم های توپخانه مدرن با سامانه های اپتیکی انجام می پذیرفته بود ،اما گزینه های با مزیتهای بهتر نیز قابل بررسی است که در میان گونه های معرفی شده تاکنون ، محصول روسی 2 اس 15 که در دهه هفتاد میلادی در رده توپخانه ضد زره خودکششی ( self-propelled anti-tank gun /SPTP) قرار می گرفت و به سامانه های کنترل آتش راداری مسلح می شد ، بلحاظ فلسفه اولیه طراحی جالب توجه بشمار می رفت . اصول جدید رزمی برای صحنه نبرد تازه در اواسط دهه هفتاد میلادی ، ارتش شوروی سابق بتدریج احساس مینمود که نیازمند یک سامانه جنگ افزاری سبک خودکششی است که بتواند سد دفاعی محکمی در برابر ستون های تانک دشمن ایجاد کند ، در نتیجه برای پاسخ به این نیاز ، دپارتمان موشکها و توپخانه ارتش ، تعریف مفاهیم و الزامات تاکتیکی و فنی مورد نیاز را برای تولید چنین سیستمی را در دستور کار خود قرار داد که منجر به تولد چند ایده جالب شد . در میان انبوه ایده های ارائه شده ، پیشنهاد طراحی یک توپ خودکششی ضد تانک بر روی یک پیکربندی امتحان پس داده با حداقل زمان مورد نیاز برای تولید از همه جالب تر به نظر آمد ، چراکه باعث میشد تا در عین اطمینان پذیری بالا ، ساده بودن بکارگیری و تعمیر و نگهداری را در خطوط مقدم فراهم می نمود . این خودروی رزمی جدید با مسلح شدن به یک قبضه توپ با کالیبر 100 م.م برای اجرای آتش دقیق به یک سامانه کنترل آتش دوگانه اپتیکی و راداری نیز مجهز می گردید . در واقع امر ، یکی از دلایل نصب سامانه راداری ، کشف خودروی های زرهی مهاجم از فاصله 3 کیلومتری ، ردیابی آن در فاصله 2 کیلومتری و در نهایت اجرای آتش در محدوده برد سلاح بود . با توجه به روند فوق الذکر ، کمیسیون نظامی – صنعتی شورای وزیران اتحاد شوروی ،در ماه مه 1976 این الزامات را تایید و پروژه جدید با دریافت شناسه Norov شروع شد . با توجه به حساسیت برنامه ، کارخانه ماشین سازی یورگینسکی بعنوان پیمانکار اصلی پروژه درنظر گرفته شد و تجهیزات راداری کنترل آتش نیز از کارخانه استرالا در تولا سفارش داده شد و درنهایت مرکز تحقیقاتی بیوروستینک روند کامل برنامه را تحت نظارت خود گرفت . طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، آزمایشهای دولتی می بایست از سال 1979 آغاز میشد ، در نتیجه اتمام برنامه طراحی و تولید نمونه های اولیه می بایست تا سال 1977 به اتمام می رسید ،اما در این مرحله بود که مشکلات آغاز شد . درو اقع با تصمیم وزارت صنعت ، نمونه های اولیه قرار بود در کارخانه آرسنال در لنینگراد ساخته شود ،اما بدلایلی این مجموعه از عهده تولید برنیامد که این نیز به نوبه خود باعث شد تا آغاز آزمایشهای دولتی به سال 1981 موکول شود ، با این حال ، گرفتاری به همین نقطه ختم نشد و شرکتهای همکار برنامه با مشکلات مربوط به نقل و انتقال اجزاء این پروژه مواجه شدند. توپ 2A29R Ruta یکپارچه سازی و نوآوری ها براساس الزاماتی که از رده های بالا ابلاغ شد بود ، خودروی رزمی جدید می بایست بر روی پیکربندی هویتزر خودکششی 2اس1 ساخته می شد . اگر نمونه پایه هویتزر فوق مورد استفاده قرار می گرفت ، تغییر قابل توجهی در شاسی و اجزاء داخلی بوجود نمی آمد ولی برجک بطور کامل مورد بازنگری قرار گرفت تا قابلیت دریافت سلاح و سامانه های جدید را بدست آورد .بدین ترتیب ، توپ ضد زره خودکششی جدید ، بدنه هویتزر 2اس1 را به همان صورت اولیه ( زره فولادی نورد شده ) که خدمه را در برابر مهمات و ترکشهای سبک محافظت می نمود ، به ارث برد در حالی که پیشرانه دیزل YAMAZ-238N به قدرت 300 اسب بخار در میانه بدنه قرار می گرفت و گیربکس مکانیکی با دیفرانسیل جلو در کنار بدنه اصلی بدون تغییر باقی می ماند در حالی سامانه تعلیق میله- پیچشی با هفت چرخ جاده ای نیز حفظ شد . پیشرانه دیزل YAMAZ-238B سلاح اصلی این خودروی رزمی، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر 100 م.م بود که براساس توپ MT-12یا 2A29 تولید شده بود در حالی که تفاوت آن را می شد در سامانه خروج پوکه دید ، ولی مابقی اجزاء نظیر فشارشکن دهانه لوله بحالت اولیه باقی ماند . اما به مانند نوع کششی ، قابلیت شلیک خودکار نداشت و اگرچه برد رسمی آن هرگز اعلام نشد ولی گفته شده که میتوان آن را با مشخصات نمونه کششی مقایسه نمود . با این وصف ، نوآوری اصلی این پروژه مجموعه سامانه کنترل آتش رادار خودکار (ARPKUO) با شناسه 1A32 بود که برگرفته از سامانه 1A31 توپ کششی 2A29 بشمارمی رفت و بدلیل آماده بودن اجزاء اصلی ، تنها در عرض چندماه ، خط تولید آن آماده گردید.سیستم راداری کنترل آتش ARPKUO شامل یک آنتن در بخش جلویی برجک و سمت راست توپ اصلی می بود که وظیفه دریافت ، پردازش و ارائه خروجی داده ها را برعهده داشت که می بایست اهداف را در بردهای استاندارد کشف و ردیابی نموده و داده های حاصله ازآن را با بالاترین دقت ممکن در اختیار خدمه قرار دهد .بدین ترتیب ، ابعاد و وزن 2اس-15 در سطح نمونه پایه 2اس1 باقی ماند که این بدان معنا بود که 2اس15 قابلیت حرکت در سطوح ناهموار و شلیک با حداکثر دقت را بدست می آورد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  7. ادغام نمادین برجک بدون سرنشین بر روی تانک اصلی میدان نبرد آبرامز!!!! به گفته تیم رایان ، نماینده کنگره آمریکا ، ارتش ایالات متحده درصدد است تا برای ادغام برجکهای بدون سرنشین بر روی پیکربندی تانک اصلی میدان نبرد ام- یک آبرامز برنامه ریزی نماید . وی که درماه اوت 2021 از مرکز تولید سامانه های مشترک ارتش در لیما بازدید نمود بود ، پس از ملاقات با تکنسین های حاضردر این مجموعه ، چنین خبری را اعلام نمود .وی که از مدافعان سرسخت توسعه قابلیتهای مرکز توسعه سامانه مشترک ارتش بشمار می رود ، اخیرا از موقعیت خود در کمیته تخصیص بودجه مجلس نمایندگان استفاده نمود تا یک سرمایه 65 میلیون دلاری را برای ارتقاء سامانه های تانک اصلی میدان نبرد آبرامز فراهم آورد . ظاهرا نمونه هایی از آبرامز های با برجک بدون سرنشین در سنوات گذشته این تانک که در حال حاضر بیشتر از 4 دهه است در خط تولید شرکت سازنده واقع درایالت اوهایو قرار دارد ، به گفته این نماینده ، از استانداردهای بالایی برخوردار بوده و می بایست برای افزایش کیفیت تولید ، منابع سرمایه ای لازم بدان اختصاص داده شود . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، اختصاص این بودجه عمر مفید تانک مزبور را افزایش داده و این امکان را فراهم می آورد تا درآینده یک برجک بدون سرنشین برای آن طراحی شده و در خط تولید قرار گیرد . به گفته تیم رایان ، سرمایه اختصاص داده شده ، کمک زیادی به توسعه معماری فیزیکی و الزامات فنی برای افزودن یک بارگذار جدید مهمات ، سامانه جابه جایی خودکار مهمات ، ارزیابی سامانه های حفاظت فعال جدید ، تغییر پیشرانه و همچنین سامانه تولید نیروی هیبریدی با نیروی پیشرانش الکتریکی خواهد نمود . پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  8. بسم ا... محض یادآوری از چند ماه پیش وقتی چنین لحظه هایی چه علیه تاسیسات هسته ای ما و چه علیه شبکه پدافندی ما بوقوع پیوست ، دیگر هیچ کسی توانایی برگشت تاریخ به عقب و جبران کمبود نواقص را ندارد ... این را خدمت دوستان داریم عرض می کنیم که بعد گفته نشود هشدار داده نشد ...
  9. مقدمه : در میانه سال 1394 خورشیدی ، بحثی در استاتوس سابق با محوریت کار بر روی ارتشهای باستان و تاکتیکهای مورداستفاده آنها در انجمن میلیتاری میان دوستان انجام شد که در این میان ، قول ایجاد یک تاپیک ویژه برای صورتبندی ( فرمیشن/ سازند ) فالانکس / فالانژ به برادر فاضل و دانشمند ، @mostafa_by و دوست گرامی @Arash داده شد .متاسفانه بدلایلی ، این امر تا امروز صورت نپذیرفت ، ولی علی الحساب ، پس از پیدا شدن یک DVD قدیمی از فایل های بک آپ گرفته شده ، فایل متن برگردان شده ، پیدا شد که بصورت کاملا" اتفاقی ، با 5600 پست بنده در بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی مصادف گردید . با تمام این موارد ، این تاپیک ، نخستین کار در حوزه تاکتیکهای رزمی ارتش های باستان توسط بنده بشمار میرود و بدون هیچ شکی ، نواقص و اشکالات زیادی را بلحاظ فنی خواهد داشت ولی امیدوارم که با مشارکت دوستان ، این مشکلات تصحیح گردد . با این مقدمه کوتاه ، و نقل قولی از پلوتارک ( میانه های سال 100 میلادی ) به سراغ اصل مطلب خواهیم رفت ... به دیوی وحشی می ماند ، هنگامی که با دشمن روبرو می شود و نیزه هایش را برای نبرد ، راست می گیرد فالانکس یک صورت بندی (فرمیشن/ سازند ) رزمی مسطتیل شکل بشمار می آمد که به شکل متعارف از پیاده نظام سنگین اسلحه مسلح به نیزه ، شمشیر های دسته چوبی ، نیزه بلند و یا جنگ افزارهای شبیه به آن ، سازماندهی شده بود . این اصطلاح بویژه ( و در اصل ) برای توصیف این صورتبندی رزمی در نبردهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت ، با این وصف ، نویسندگان این عصر ، این واژه را برای تشریح صورتبندی رزمی هر یگان پیاده نظام ، صرف نظر از ماهیت تجهیزات و تسلیحاتی که در اختیار آنها بود ، بکار می بردند . بعنوان مثال ، آریان (لوسیوس فلاویوس آریان گزنفون ، فیلسوف و مورخ یونانی ) این اصطلاح را برای تشریح نظم موجود در ارتش ایران مورد استفاده قرار می داد . در متون یونانی ، اصطلاح فالانکس ممکن بود برای گسترش رزمی یک ارتش در میدان نبرد ، برای توصیف شکل راهپیمایی یا رژه یک یگان نظامی پیاده یا سوار ، برای توصیف شکل استقرار یک واحد نظامی در زمان استقرار دریک موقعیت نظامی و یا تشریح تاکتیکهای واحدهای پیاده نظام/ سواره نظام در جریان یک نبرد ، نیز مورد استفاده قرار بگیرد ، چرا که این واحدها به طور معمول ، به صورت یک واحد نخبه به میدان نبرد اعزام می شدند . پیشینه اصطلاح فالانکس را میتوان از واژه یونانی فالانگوس به معنای " انگشت" مورد بررسی قرار داد . اگر چه این اصطلاح یک واژه نظامی بسیار قدیمی بشمار می آید ، اما کاربرد خود را تا به امروز همچنان حفظ نموده است . امروزه ، کلید واژه فالانکس ، اگر چه بعنوان یک تقسیم بندی (مقیاس )نظامی مدرن ، بشمار نمی آید ( بعنوان مثال ، لژیون های رُمی یا معادل معاصرآن در سیستم نظامی غربی "گردان") اما ، اغلب بعنوان یک صورتبندی کُلی برای شناسایی ماهیت دستجات یگان های ارتشها ، در متون تخصصی ، کاربردهایی برای آن مورد تصور خواهد بود . بنابراین ، یک یگان (واحد) فالانکس ، فاقد توان رزمی / ترکیب استاندارد خواهد بود ، اما می تواند بعنوان یک واحد مشخص که تعداد مشخصی از عناصر پیاده نظام که یک " تک صورتبندی فالانکس" را بوجود می آورند ، بشمار آیند . علاوه براین ، در طول تاریخ نظامی مدّون ، بسیاری از ارتشها ، واحدهای پیاده نظام مسلح به تجهیزاتی نظیر " نیزه بلند" را بعنوان یک یگان نظامی به مانند فالانکس در نظر گرفته و در سازمان رزم خود ، از آن بهره می بردند . در ادبیات انگلیسی ، این اصطلاح ، بعنوان " گروهی که به شکل ایستاده و نزدیک به هم ، به جلو حرکت می کنند " توصیف شده است . با این وصف ، این سطور ، بیشتر بر روی شکل گیری صورتبندی رزمی فالانکس در یونان باستان ، دنیای هلنیک و سایر واحدهای سیاسی باستانی که تحت تاثیر تمدن های یونان باستان ، قرار داشتند ، متمرکز خواهد بود . نخستین تصویری که شباهت زیادی به صورتبندی فالانکس داشت ، در یک ستون سنگی متعلق به سومری ها در قرن 25 قبل از میلاد ، شناخته شده است . در این تصویر ، سربازان به نیزه ، کلاهخود و سپرهای بزرگی که تمام بدن آنها را تحت پوشش قرار می داد ، مسلح شده بودند . علاوه بر آن ، واحدهای پیاده نظام مصر باستان نیز در صورتبندی های مشابهی ، سازماندهی و بکارگیری می شدند . از سویی دیگر ، اصطلاح فالانکس را می توان در یادداشتهای هومر ، که نبرد های هوپلیتها ( پیاده نظام سنگین اسلحه مجهز به کلاهخودهای فلزی ارتشهای یونان باستان و واحدهای سیاسی مدیترانه شرقی ) را مورد بررسی قرار داده و تشریح نموده ، می توان یافت . به این ترتیب ، هومر ، در اشعارش ، از این اصطلاح برای وجه تمایز قرار دادن میان تاکتیک های مرسوم مبتنی بر صورتبندی های رزمی جمعی از نبردهای انفرادی ، بهره گرفت . مورخان تاریخ نظامی ، تاکنون ، دریک اجماع جالب توجه ، ارتباط میان شکل گیری میان این صورتبندی رزمی یونان با آنچه که هوپلیتها ، آن را بکار می بردند ، وارد نشده اند ، چرا که اصل و پایه این صورتبندی رزمی ، " ایجاد یک دیواره انسانی با استفاده از سپر و نیزه " تقریباً در همه ارتش های آن زمان ، شناخته شده بود و به همین دلیل ، امکان همگرا بودن تکامل این صورتبندی رزمی در میان تمدن های آن روز جهان ، بسیار بیشتر مورد توجه به نظر می رسد . به شکل سنتی و پذیرفته شده ، مورخین ، تاریخ و منشاء اصلی صورتبندی فالانکس هوپلیتها را از یونان باستان ، بخصوص ، در سده هشتم قبل از میلاد بررسی می نمودند . اما این نظریه در دست تجدید نظر است ، چرا که این احتمال که ریشه اصلی این صورتبندی در قرن هفتم و پس از معرفی aspis ( سپرچوبی بسیار سنگین که در دوره های مختلف توسط ارتشهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت) توسط دولت شهر آرگوس می دانند . بنابراین ، این احتمال این فرضیه که صورتبندی فالانکس توسط این دولت / شهر پدید آمده باشد ، بسیار زیاد بود . علاوه براین ، مدارک و شهود بیشتری از جمله نقاشی مشهور Chigi vase به تاریخ سال 650 قبل از میلاد وجود دارد که هوپلیتها را مسلح به سپرهای چوبی سنگین فوق الذکر ، نیزه و پیکربندی زرهی کامل ، به تصویر کشیده است . یکی دیگر از نظریات که ممکن است ، تاریخ دقیق ظهور صورتبندی رزمی فالانکس را تئوریزه کند ، در این ایده خلاصه شده است که برخی از ویژگی های اساسی صورتبندی فالانکس ، از زمان های قدیم تر ، وجود داشته ولی بدلیل عدم وجود فناوری لازم ، مورد توجه قرار نگرفته است . بعنوان مثال ، دو راهبرد اصلی که در ارتش های نخستین همواره رعایت می گردید ، اصل " انسجام" و استفاده از سربازان در دستجات بزرگ ، بود. این مساله اثبات می کند که فالانکس یونانی ، ، صرفاً نقطه اوج و تکامل یک ایده جذاب و موثر نظامی بشمار می رفت که به آرامی ، از سالها قبل ، در حال توسعه بود و براثر گسترش فناوری نظامی ، ازجمله ، جنگ افزارها و زره در دولت/ شهرهای مختلف ، فالانکس ، روند تکامل خود را پیمود تا اینکه در نهایت به شکل اصلی و موثر خود ، تبدیل گردید . بررسی اجمالی : صورتبندی فالانکس هوپلیتها ، در دوره کلاسیک یونان باستان ( سال 750 تا 350 قبل از میلاد ) به شکل صفوف به هم فشرده ای از سربازان مسلح از ابتدای سازند تا انتهای آن ، مورد استفاده قرار می گرفت . سربازان در این صورتبندی ، سپرهای خود را به هم قفل کرده و نخستین صف از پیاده نظام سنگین اسلحه ، نیزه های خود را درست در جلوی خود و بسمت دشمن ، می گرفتند . در نتیجه ، صورتبندی فالانکس ، یک دیواره مستحکم متشکل از یک توده ترسناک از نیزه های به هم فشرده را پدید می آورد و شکستن این صفوف به هم فشرده ، در زمان اجرای عملیات آفندی ، به سختی امکان داشت . علاوه بر آن ، استفاده از این صورتبندی ، به فرماندهان این اجازه را می داد که از همه سربازان به شکل فعال ، منسجم (نه فقط سربازان مستقر در خطوط تماس با دشمن ) و در یک زمان مشخص در نبرد ، استفاده نمایند . درگیری میان دو یگان با صورتبندی فالانکس ، عمدتاً در زمینهای مسطح (دشت ) صورت می گرفت، چرا که تجمیع عناصر پیاده نظام و سازماندهی آن ، بسیار آسانتر بشمار می آمد . طبیعتاً توپوگرافی ناهموار و متراکم ، استفاده از این صورتبندی را بسار مشکل می نمود ، چراکه حفظ شکل بندی سربازان به صورت یک خط ثابت و شکستن خط دفاعی حریف با استفاده از فالانکس ، یک عملیات نظامی دشوار محسوب می گردید . در نتیجه ، جنگ میان دولت/ شهرهای یونان باستان ، در هر موقعیتی ، امکان پذیر نبود و درگیری ها ، عمدتاً به نقاط استراتژیک زمین عملیات ، محدود می گردید . در عوض ، برای مرتبه های متعدد ، دو طرف درگیر ، نقاط مناسب برای مانور فالانکس را شناسایی نموده تا درگیری در آن راحتر ، صورت پذیرد و در اغلب موارد ، نبرد میان دو طرف ، با عقب نشینی ایمن (عقب روی در اصلاح نظامی مدرن ) ، پایان می پذیرفت . صورتبندی رزمی فالانکس ، عمدتاً همگام با سایر یگانهای پیاده نظام ، پیشروی می نمود ، ( اگرچه احتمالاً وبا توجه به زره و تجهیزات سنگین ، تفاوت سرعت چندانی وجود نمی داشت ) هر چند این امکان نیز وجود داشت که چند متر آخر برای رسیدن به برد جنگ افزارهای محمول با سرعت بیشتری طی گردد . شاید یکی از دلایل اصلی این رویکرد واحدهای فوق را بتوان در تاکید فرماندهان میدانی در حفظ صورتبندی دقیق رزمی با هدف بیشترین بهره وری از این یگان ها دانست . در صورتیکه واحد فالانکس ، شکل خودش را در جریان نبرد ویا قبل از آن ، از دست می داد ، در زمان رسیدن به صفوف مقدم دشمن ، کمترین تاثیر را بر روند میدان نبرد ، برجای می گذاشت .با این وجود ، در صورتی که فالانکس مورد استفاده هوپلیتها ، از سرعت بیشتری برای اجرای پیشروی در میدان رزم استفاده می کردند ، دلیل آن را می بایست در شتاب آنها برای زودتر رخ دادن درگیری جستجو نمود . هرودوت (مورخ) می گوید :" ارتش یونان در نبرد ماراتن ، درست در زمانی که برای اولین بار به دشمن خود یورش بردند ، از صورتبندی فالانکس استفاده نمودند " با این وصف ، بسیاری از مورخان براین باور هستند که این نوآوری (ایجاد صورتبندی های فالانکس ) در ارتش ایران باستان و با هدف به حداقل رساندن تلفات ناشی از واحدهای کماندار ارتش امپراتوری پارس ، بوجود آمد . در آن سوی جبهه ، واحدهای دشمن پس از برخورد با این صورتبندی ، بسیاری از پیاده نظام خود را بعلت مواجهه با نیزه های بلند این واحدها ازدست می دادند ، که این خود موجب درهم شکستن استخوان بندی دشمن می گردید .در مقابل ، شجاعت صفوف اولیه واحدهای فالانکس ، نقطه اتکاء این یگان ها بشمار می آمد ، در حالی که سایر سربازان مستقر در فرمیشن ، براین سعی بودند که با استفاده از سپرهای سنگین خود ، سربازان مستقر در ردیفهای مقدم را به جلو برانند .در زمان نبرد ، کل یگان فالانکس ، به شکل مداوم رو به جلو رانده می شد تا سرانجام سازمان رزم واحد مقابل درهم شکسته شود ، بنابراین ، زمانی که دو صورتبندی با یکدیگر ، وارد جنگ می شوند ، تلاش دو طرف بیشتر برای هُل دادن هم صرف می شد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  10. زیر سطحی های سامورایی زیردریایی TYPE C3 دفاتر طراحی زیرسطحی های ارتش ژاپن ، برای رفع نیازمندی نیروی دریایی سلطنتی این کشور به یک شناور زیر سطحی با کارایی بالا ، دست به طراحی مجدد زیردریایی های کلاس C1 و C2 زدند که نمونه جدید ، با مجهز شدن به پیشرانه های قوی تر ، و با کاهش تعداد لوله های شلیک اژدر و مسلح شدن به یک توپ با کالیبر بزرگتر ، قادر بود تا به بردهای بیشتری برای اجرای ماموریتهای دوربرد دریایی در اقیانوس آرام دست یابد . با این حال ، بدلیل دشواری تولید پیشرانه های دیزلی پرتوان در زمان جنگ ، فقط سه نمونه از این زیر سطحی به نیروی دریایی ژاپن تحویل شد . زیردریایی I-52 این سه فروند نیز بتدریج و بدلیل نیاز شدید نیروی دریایی ، به اسنورکل های ویژه ای مجهز شدند و حتی زیردریایی از همین کلاس با شناسه I-53 ، برای حمل شش اژدر " کایتن " ارتقاء یافت . علیرغم ویژگی های منحصر بفرد این زیر سطحی ، بدلیل کمبود مواد خام مورد نیاز ، قرارداد ساخت 17 فروند زیردریایی کلاس C3 و 25 فروند زیردریایی کلاس C4 ، از سوی ارتش این کشور لغو گردید . اما سه زیردریایی تولید شده ، در بازه زمانی خدمت خود ، موفق شدند تا 16 کشتی تجاری و شناور لجستیکی نیروی دریایی ارتش آمریکا را به ظرفیت 80660 تن ، به قعر آبهای اقیانوس آرام روانه کنند . راست : زیردریایی I-53 چپ : اژدرهای تایپ کایتن با این وصف ، سرنوشت این سه زیردریایی ، بسیار جالب بشمار می رفت . زیرسطحی I-52 ، دربیست و چهارم ژوئن 1944 و در 800 مایلی جنوب غربی جزایر آزروس ، در حالی که محموله ای ارزشمند ، شامل لاستیک ، طلا ، گنه گنه و تعدادی از مهندسان ژاپنی (که در فرانسه اشغالی ، دوره های مربوط به پرنده های جت را دیده بودند ) ، را حمل می نمود ، توسط جنگنده های ناوهواپیمابر USS BOGUE منهدم شد . زیردریایی I-53 ، از جنگ ، جان سالم به در برد و در سال 1946 ، به جزیره GOTO ، عقب نشینی نمود . زیرسطحی I-55 نیز تنها 3 ماه قبل از پایان جنگ ، یعنی در 14 ژوئیه 1944 ، در حوالی جزیره سایپان ، توسط دو ناوشکن اسکورت نیروی دریایی ایالات متحده ، یو اس اس گیلمر و یو اس اس ویلیام .سی. میلر ، کشف و منهدم گردید . مشخصات : تعداد واحدهای ساخته شده : 3 فروند شناسه واحدهای ساخته شده : I-52/I-53/I-55 بازه زمانی تکمیل شناورها : 1944-1943 ظرفیت جابه جایی : 2564 تا 3644 تن پیشرانه : دو دستگاه پیشرانه دیزل ، هریک بقدرت 4700 اسب بخار سرعت : 17 نات برد : 2100 ناتیکال مایل تسلیحات : 6 قبضه اژدر 533 م.م 2 قبضه توپ کالیبر 50 م.م 19 اژدر ذخیره حداکثر غوطه وری : 100 متر خدمه : 94 نفر شامل افسران و درجه داران پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  11. مسلسل سبک دگتیاروف RPD کالیبر 39×7/62 م.م ( پس از پایان جنگ و بهینه سازی بومی با شناسه ثعبان ) در سازمان رزمی ارتش ایران در سالهای جنگ با عراق رزمنده نزدیک به دوربین پایین عکس
  12. این تصاویر که گرافیکی هستند ، ولی ظاهرا یک نسخه JH-7A2 سال 2019 معرفی شد که قابلیت تهاجم زمینی بیشتری دارد
  13. سلام علیکم این جنگنده- بمب افکن را بصورت نمای بُرش خورده تا الان ندیدم ولی گفته میشود رقیبی برای فانتوم های آمریکایی در میزان حمل مهمات هست ( حدود 20 هزار پاوند / 9000 کیلوگرم ) اگر درست بخاطر بیارم ، توی دهه 90 میلادی ، شایعاتی به گوش می خورد که ایران قرار هست برای بخدمت گیری مکملی برای ناوگان فانتوم های خودش ، این جنگنده را برای ایفای نقش ضد کشتی بخدمت بگیرد ، البته آن موقع هیچ آرت وُرکی منتشر نشد ولی یک تک نمونه ماکت این جنگنده با استتار نیروی دریایی ایران توی وب دیده شده که منشاء آن معلوم نیست ...
  14. تصویر تازه منتشر شده از جنگنده - بمب افکن های JH-7 مسلح به موشکهای YJ-83KB با سر جستجوگر IIR فرماندهی شمالی نیروی دریایی ارتش چین
  15. بسم ا... شاتل بمبینگ شرقی عملیات فرانتیک مسیرهای بمباران خاک آلمان مبداء : فرودگاه های نیروی هوایی سلطنتی مقصد : اتحادشوروی و مناطق آزاد شده جنوب ایتالیا شعارنویسی مشترک متفقین روسی و آمریکایی بر روی مهمات سقوط آزاد فرودگاه پولتاوا ، دوم ژوئن 1944 فرمانده روسی عملیات فرانتیک به خدمه هوایی نیروی هوایی ایالات متحده ، خوش آمد می گویند !!! همکاری نظامی از نوع سوم !! جنگنده های یاک-9 نیروی هوایی شوروی با ماموریت اسکورت بمب افکن های بی-17 نیروی هوایی ایالات متحده
  16. بسم ا... مساله پذیرش تهدید ( اندامواره تهدید ) در سطوح مختلف و برنامه ریزی برای مقابله یا خنثی سازی ، یک روند منطقی هست ، در حالی که علیرغم تهدید های صورت گرفته ، آن را انکار کنیم یا دست کم بگیریم ، آن هم فرضاً به گفته نشریات خارجی که قطعاً براساس یک پلان کلی وظیفه کانالیزه سازی تحلیلگران ، بخصوص مخاطب ایرانی را بعنوان مقصد این گونه حملات احتمالی دارند ، به هیچ عنوان قابلیت دست کم گرفتن را ندارد حالا سئوال این هست ، اگر بر خلاف تمامی این احتمالات ( اگر تاریخ را قابل تکرار بدونیم و تحلیل بنی صدر را مبنی بر عدم وجود احتمال حمله عراق به ایران در ماه های منتهی به شروع جنگ به یاد بیاریم که چقدر باعث خسران به ما شد ) این تحلیل جدی نبودن ، چقدر می تواند برای ما خسارت آمیز باشد ؟؟ انکار کنندگان می تونند پاسخ خسارت وارده را بدند یا نه ؟!!! پی نوشت : بحث بر سر نوع هواپیمای مهاجم هم نیست ، در حالی که اطلاع داریم ، جتهای ایگل نیروی هوایی عبری در صورت پرواز از شمال یا جنوب ایران ، به مراتب قابلیت غافلگیرسازی بیشتری را نسبت به ما را پیدا می کنند ..
  17. بسم ا... این مساله بارها گفته شده ، وقتی قرار به حمله باشد ، مهاجم از تمامی ظرفیت تهاجمی خودش استفاده می کند ، همون طور که این ظرفیت در سوریه استفاده شد و مشاهده کردیم که به چه صورت تک به تک اهداف ایرانی ، در شرقی ترین نقطه سوریه هدف قرار گرفت ، در نتیجه دست کم گرفتن دشمنی که درشمال ایران ، مشغول ایجاد زیرساختهای لازم هست و در جنوب ایران به فاصله 80 کیلومتری از مرزهای آبی ما رسیده و با علم این مساله که عراق قابلیت دفاع از آسمان خودش را ندارد ، و هر گونه عملیات تهاجمی ، همان طوری که علیه اهداف حشد و انبارهای مهمات و پادگان های شناخته شده این گروه صورت گرفت ، در حال حاضر امکان پذیر هست و توجه به این مساله که نیروی مهاجم قطعا از ترکیب عملیات پنهانی (سایبری و فیزیکی در داخل ایران ) و حمله هوایی استفاده خواهد کرد ، استدلال قطعی در خصوص عدم حمله ، چیزی شبیه به خودکشی است .. تا 2018 نزدیک به 50 هدف مورد اصابت قرار گرفته و بطور قطع این رقم تا الان ( 2021 ) بیشتر هم شده حواس ها جمع تر از گذشته باید باشد ..
  18. بسم ا.. اگر یک بمب روی برلین بیافتد ، می توانید مرا "مایر" (شهردار/ دهاتی ) صدا کنید ! در سپتامبر 1939 رایشمارشال گورینگ طی یک سخنرانی در جمع افسران ارشد لوفتوافه و پس از اعلام جنگ به فرانسه و بریتانیا و قرار گرفتن منطقه صنعتی روهر در برد بمب افکن های متفقین ، به آنها اطمینان داد که " هیچ بمب افکنی از متفقین نمی تواند وارد فضای هوایی این مجموعه بشود و اگر کسی توانست به روهر حمله کند ، نام من ، گورینگ نیست و می توانید من را مایر ( شهردار/ دهاتی ) صدا کنید " درواقع ، نام خانوادگی مایر در آلمان یک اسم رایج بشمار می رود و این نقل قول تا جایی ادامه پیدا کرد که در برخی منابع ، بصورت " اگر کسی توانست به برلین حمله کند ، نام من ، گورینگ نیست و می توانید من را مایر ( شهردار/ دهاتی ) صدا کنید " نیز درآمد . با این حال در واقع امر ، بمب افکن های متفقین در نهایت به روهر و سپس برلین حمله کردند و این دلیل کافی بود که آلمانی ها علیرغم حس طنز بسیار پایین ، پس از بصدا درآمدن صدای آژیر حمله هوایی ، میان اشارات طعنه آمیز نسبت به این مساله ، لقب " ترومپت مایر " را نیز بکار برند . پی نوشت : 1- حالا تحلیل های دوستان هم دارد بتدریج تنه به تنه هرمان گورینگ می زند و ظاهرا از تاریخ هم قرار نیست درس بگیریم !!!! 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  19. پی نوشت : حالا این تصویر گرافیکی در میلیتاری قابلیت انتشار پیدا کرد
  20. بالگرد AB-205 هوادریا قبل از تحویل به ایران سال 1971