MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,882
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,467

تمامی ارسال های MR9

  1. بسم ا... پروژه کایت ، توسط جهاد خودکفایی نیروی هوایی ارتش تعریف و ساخته شد زمانی که فالکروم های عراقی قرار شد عملیاتی بشود ، تا جایی که حضور ذهن دارم ، پرسنل سپاه را فرستادند روسیه برای آموزش ، ولی به اصطلاح "وا" خوردند و برگشتند ، فالکروم ها هم تحویل نیروی هوایی ارتش شد . از این واقعه تا عملیاتی شدن فیتر ها ، نزدیک به 20 سال فاصله وجود دارد که نشان دهنده جوان بودن نیروی هوا-فضای سپاه در حوزه هواگردهای سرنشین دار هست . بطور طبیعی اینجا بحث تجربه بیشتر یک نیرو هست تا جوان و پویا بودن . نیروی هوایی سپاه ( بعدا نیروی هوا-فضا ) ، اردیبهشت سال 1365 تشکیل شد ، نیروی هوایی ایران ( IIAF و بعداً IRIAF) سال 1303 متولد شد ، این شکاف 62 ساله را شما نمی تونید با فناوری جبران کنید ، به همین دلیل عرض شد که به جای هزینه کرد منابع سرمایه ای محدود فعلی در دو تا نیرو ، در ظاهر امر و تا جایی که اطلاعات موجود داریم ، هواگردهای سرنشین دار را بدلیل وجود زیرساختها ، پرسنل با تجربه تر ، مهارتهای رزمی افزونتر و زیرساخت آموزشی استاندارد ، وجود تجربه 8سال جنگ باید در اختیار نیروی هوایی ارتش قرار بدهند . نیروی هوا-فضای سپاه هم بطور کامل روی حوزه موشکی متمرکز بشود . حجم قابل توجه پروژه های جهاد خودکفایی نیروی هوایی ارتش آنقدر هست که بررسی آن نیازمند چندین کتاب هست ، آن هم سالها قبل از تولد نیروی هوایی سپاه دستاوردهای جهادخودکفایی نیروی هوایی ارتش در دوران جنگ و پس از آن به روایت تصویر ولی اینجا مسائل دیگری مطرح میشود که فعلا در مورد آن صحبت نمی کنیم به دلایل مشخص نیازی به قسم جلاله نیست ، همون طور که شما دوست ندارید سعودی ، عراق ، افغانستان ، امارات و روسیه و چین و .. قدرتمند بشوند ، این همون حس طرف مقابل هست نسبت به ما . قدرت را در سینی طلا تقدیم نکردند و نمی کنند و نخواهند کرد .
  2. خود حزب ا... هم مشکلات از این دست دارد .. خبرهای آن هم هست .. از جمله بحث ترور حاج رضوان که در کتاب "برخیز و اول بکش " شرحش هست .. یک بخشی از صحبتهای ما همین بود و ضرورت جنگ ایجاب می کرد بدلایلی که بررسی شده ، این فرماندهان در سنین خاصی وارد عرصه بشوند ولی یک جاهایی هم می بایست تجربیات دیگران (ارتش ) لحاظ میشد و تعامل بیشتری صورت می گرفت که تا انتهای عملیات بیت المقدس هم همین روند بود ولی بعدش چرا جداشدند و هرکسی رفت سمت خودش ، باید آن را بررسی کرد . ضمن اینکه الزاما" هم یک جاهایی تجربیات ارتش مشکل گشا نبود و باید نوآوری صورت می گرفت ، چنانکه در طراحی عملیات کربلای 3 ( اسکله الامیه ) یکسری از افسران طراح نیروی دریایی ارتش گفتند اجرای این عملیات امکان ندارد ولی اجرا شد ...
  3. این مشکل هنوز در بخش های نظامی و امنیتی ما قابل مشاهده است و بحث هایی هم که امروز در گرفت ، ناظر به همین موضوع بود ... البته این مساله الزاما تا آخر جنگ نبوده ، بخشی از فرماندهان سپاه ، درطول جنگ وارد دانشکده فرماندهی و ستاد شدند و دوره های جنگ را دیدند ، این مساله یعنی اختلاف دید به صحنه رزم بین این فرماندهان و مسئولین قدیمی تر ، ضمن اختلاف دید همیشگی با فرماندهان ارتش در حوزه های مختلف از انتخاب زمین عملیات تا شیوه پیشروی و پشتیبانی و ... باعث شد چند دستگی ایجاد بشود . علاوه بر اینکه یکسری از تحلیلگرهای خارجی ، عوامل دیگری را این وسط ذکر می کنند که قضیه اش باید بررسی بشود از جمله ضعف فرماندهی و کنترل و...
  4. این موارد برای شرایط نرمال هست . بطور معمول در تک جبهه ای و یا حتی دورانی ، برای تضمین موفقیت شما نیازمند حضور کمیت مشخصی از واحدهای مکانیزه و پشتیبانی هوایی هستید و در تک رخنه ای هم بحث حداکثر غافلگیری مطرح هست در کنار دو عامل قبلی . تا جایی که بررسی شده در این تاپیک ، هیچکدوم از این دو مساله لحاظ نشده بدلیل کمبودهایی که بوده یا عدم هماهنگی ها .. باید دید علت چی بوده
  5. مشهور شده که در زمان اجرای عملیات نظامی ، دقایق تعیین کننده سرنوشت یک عملیات هست ، همین سه ساعت و عدم الحاق ممکن هست موجبات قیچی شدن یگان پیشگام را فراهم کند که ضررش در حوزه های تبلیغاتی دشمن ( به اسارت درآمدن حجم زیادی از نیروهای خودی و تجهیزات ) تا به خطر افتادن خط دفاعی خودی بر اثر ضد حمله سریع دشمن قابل بررسی هست .. برای همین زمانی که قرار هست یگانها در محورهای مختلف تقسیم بندی بشوند ، یک حد فاصل و طول پیشروی بین انها تعیین میشود که واحدها بتونند به موازات هم پیشروی کنند . نمونه اش هم زیاد هست در جنگ ایران و عراق
  6. عرض شد ، تاپیک را خوب بخونید کاربرد قدرت هوایی در جنگ شهری ، معطوف هست به 5 حلقه واردن و درهم شکستن اراده مردم و تسلیم آنها ... که بطور موازی تخریب کنترل شده زیرساختهای حیاتی هم شامل میشود
  7. تاپیک را دوباره بخونید ، این صحبتها ربطی به کاربرد قدرت هوایی در شهر ها ندارد
  8. جغرافیای منطقه نبرد در جنوب لبنان را بررسی کنید ، نویسنده این مطلب با یک هدفی بحث حزب ا... را وسط کشیده .. از بین این همه گروه های مسلح در خاورمیانه ، فقط حزب ا... را بصورت تخصصی یک هماورد برابر در رزم شهری می دوند
  9. بسم ا... دو تا نکته نظامی در قضیه عملیات والفجر مقدماتی در تاکتیکهای نظامی ، سرفصلی هست به نام " عبور یگان از یگان " که درآن به زبان ساده ، یگانی که ماموریت خط شکنی را بر عهده دارد ، بعد از اتمام ماموریتش ، منتظر می ماند تا یگان بعدی برای ادامه حمله ، از موقعیت آن عبور کند . در این مقطع ، لشکر 8 نجف 3 ساعت منتظر موند تا یگان همجوارش برای ادامه و الحاق عبور کند که این مساله با تاخیر روبرو شد .. حالا محقق تاریخ نظامی می رود دنبال اینکه چرا این اتفاق در یک عملیات نظامی که زمان بندی درآن مثل نان شب واجب هست اتفاق می افتد این هم یک نمونه دیگر ... واحدهای خط شکن ، علیرغم شناسایی ( که ما از کمیت و کیفیتش فعلا خبر نداریم ) در زمان اجرای عملیات به کمین هایی برخورد کردند که عراقی ها آن را یا تعجیلی ایجاد کرده بودند یا اینکه بخوبی از دید واحدهای شناسایی ما پنهان کرده بودند . ضمن اینکه گفته شده که واحدهای رزمی در شب عملیات با مشکلاتی مثل کمبود سیم چین ، گم شدن عناصر راهنما ، غافلگیری در حجم و طول میدان های مین ارتش عراق ، تعدد سنگرهای تیربار دشمن روبرو شدند که سرعت پیشروی آنها را کم کرد و بطور طبیعی تلفات آنها را زیاد... مجددا کار محقق نظامی این هست که این وقایع را به ریز بررسی کند
  10. این بحث در میلیتاری بسیار قدیمی و ریشه دار هست و دائم داریم در مورد آن صحبت می کنیم یک سازمان مسلح روشمند که مقید هست به طراحی یک اندامواره کارا برای پاسخ به تهدید ( در اینجا نیروی هوایی بصورت عام و بطور خاص مورد نظر شما بعنوان یک هواگرد ضد شورش سبک برای تهدید های بالفعل موجود در شرق و غرب کشور ) سه مورد را باید در بهینه ترین شکل خودش طراحی کند : 1- سامانه تعیین نیازهای عملیاتی ( اینکه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران به چه تانک ، هواپیما ، سلاح انفرادی ، موشک ، سیستم های کنترل- فرماندهی و چه ساختار آموزشی ) نیاز دارد 2- سامانه طرح ریزی و بودجه ( اینکه چقدر برای تامین مفاهیم بالا ، بودجه نیاز داریم ، چگونه بودجه را تبدیل به یک بودجه عملیاتی کنیم ، چگونه آن را توزیع کنیم تا بهترین بهره وری را داشته باشد ) 3- سامانه تامین ( حالا یا ایجاد زیرساختهای داخلی برای تولید یا تصمیم گیری بهینه برای خرید خارجی ) 4- عامل چهارم که از 3 عامل بالایی بسیار مهمتر هست ، بحث ایجاد ساختارهای آینده پژوهی ، برای شناسایی تهدیدات آینده ( حداقل بازه زمانی 30 ساله ) و ایجاد زیرساخت برای مقابله با آنهاست . حالا اگر یک مقداری جزیی نگر تر باشیم ، برای اینکه زنجیره تامین شما در بهینه ترین شکل ممکن خودش شکل بگیرد ، موظف هست به شکل زیر عمل کند حالا خیلی ساده و بدون متوسل شدن به معادلات پیچیده ، بررسی کنید کجای این روند مشکل دارد !!!!!
  11. بخش دوم و پایانی جنگ در قرن بیست و یکم ، بر خلاف روند مشابه در قرن گذشته ( بیستم ) ، ساختاری کاملا چند لایه /چند بُعدی مبتنی بر سامانه های جمع آوری ، تحلیل اطلاعات و متعاقب آن ، شبکه های انتقال این اطلاعات به یگانهای مستقر در صحنه رزم در هوا ، زمین ،دریا ، فضا و سایبر دارد . سئوال اینجاست ، ما برای روبرو شدن با دشمن در این صحنه چند لایه آمادگی لازم را داریم ؟؟!! آینده به این سئوال پاسخ خواهد داد . در همین حال ، نیروی هوایی گرچه تمرکز خاصی بر روی ایجاد زیرساختهای فرماندهی و کنترل جنگ چند بُعدی دارد ، اما به درستی ایده ها و دکترین های لازم را برای به کار گیری موثر نیروی هوایی در درگیری های آینده مورد بررسی قرار نمی دهد . بعنوان مثال ، ژنرال گلدفین براین استدلال است که حرکت در چهارچوب فرآیند گذشته ، در حالی که سامانه های جدیدی برای رزم هوایی در مناطق شهری طراحی و بخدمت گرفته شده تا حدودی می بایست دچار تغییر شود ، و براساس آن چیزی که وی بدان اعتقاد دارد ، می بایست یک ساختار شبکه ای چند بُعدی ( multi-domain network) برای تحقق آنچه که " بقاء پذیری ، حداکثر توان حمل مهمات و شلیک در برد مناسب " نامیده میشود ، ایجاد گردد . ژنرال جان جامپر نمای ساده ای از ایده مرکز عملیات هوایی ژنرال جامپر که بعدها بعنوان پایه ای برای هدایت عملیات هوایی در آوردگاه های آسیای جنوب غربی بصورت عملیاتی بکار گرفته شد اما مشکل این رویکرد ، در این است که نیروی هوایی بطور مداوم فشار خود را برای دستیابی به حداکثر تاثیرات وارد می کند ، هر چند این اولین بار نیست که نیروی هوایی چنین رفتاری را از خود به نمایش می گذارد . بعنوان مثال ریس ستاد پیشین نیروی هوایی ژنرال جان جامپر تمرکز مشابهی را بر روی مفهوم "مرکز عملیات هوایی " ( Air Operations Center) بعنوان کلید جنگ آینده داشت .در این زمینه ، می بایست در خصوص عملکرد نیروی هوایی در محیطهای شهری فراتر از آنچه که در ماموریتهای ضد تروریسم و ضد شورشی که در موصل ، الرقه و فلوجه تجربه شد ، بحث و بررسی نمود ، در حالی که بطور همزمان ، می بایست تاکید مشابهی برای آماده سازی صحنه نبرد به منظور رودرو شدن با یک قدرت هم سنگ در شهرها نمود . بدین ترتیب ، روند عملیات داعش را میتوان جدیدترین چالش برای کاربرد قدرت هوایی در بافت شهری بحساب آورد ، با توجه به این مساله ، هر اندازه افسران نیروی هوایی براین مساله تاکید نمایند، بازهم راه حل های تاکتیکی الزاماً چاره کار نیستند ، بعنوان مثال ، موقعیت استقرار دشمن در یک صحنه درگیری ، تنها 13 متر با واحدهای خودی فاصله دارد و شما می بایست فقط با فروریختن یک دیوار در جهت مورد نظر ، هدف را از میان بردارید . بنابراین ، برای ورود به جنگ با یک نیروی 6000 نفری ( استعداد رزمی داعش در یک جبهه خاص ) چنین الزاماتی می بایست در کاربرد قدرت هوایی در نظر گرفته شود ؟؟؟! ژنرال جفری .ال. هرایگیان ( سمت راست ) براین اعتقاد است که عملیات داعش در سوریه و عراق ، یک چالش جدید پیش روی نیروی هوایی بوجودآورد . علاوه براین ، با توجه به درگیری های اخیر شهری در عراق و سوریه ، روند عملیات در محیط شهری ، در حال پشت سرگذاشتن یک دوره آزمایش و تکامل است که وضعیت را با ابهام بیشتری روبرو می کند . بعنوان مثال ، اخیراً برخی معترضان در شیلی ، با استفاده از لیزر موفق به سرنگونی یک پرنده بدون سرنشین نیروی پلیس شدند که این سناریو را می توان در سایر نقاط دیا نظیر هنگ کنک نیز مشاهده نمود ، به همین علت ، می بایست با تامل بیشتری به روند نگاه نمود . صحنه نبرد آینده در شهرها ، صحنه نبرد کاملا دیجیتالیزه شده ای است که هر دوطرف بطور مستمر براین سعی قرار دارند تا قابلیتهای ISR طرف مقابل را به هر طریق ممکن کاهش داده یا از میان بردارند . بنابراین ، ملاحضات مربوط به کاربرد قدرت هوایی در درگیرهای شهری آینده را می توان در چهارچوب ذیل مورد توجه قرار داد : 1-فرض اولیه در این چهارچوب ، آن است که فناوری به تنهایی نمی تواند سازمان های مسلح را در آنچه که " وضعیت مبهم صحنه نبرد" ،نامیده میشود ، بخصوص در مناطق شهری که ارتباطات در آن با چالشهای بزرگی همراه است ، کمک کند . این مساله را دکترین فعلی نیروی هوایی به صورت خاص تایید می کند ، چرا که این دکترین می بایست با چالشهای جدید پیش رو ، از جمله تاکتیکهای اختلال الکترومغناطیسی در مناطق شهری ، روبرو شده و برای آن پاسخ داشته باشد . 2- محدودیتهای شبکه ISR بطور قطع در محیطهای شهری افزایش پیدا می کند ، نه به این دلیل که جنگ بصورت فزاینده ای به زیرزمین سوق پیدا نموده ، بلکه بدلیل آسیب پذیری سامانه های ISR در مقابل روشهای فریب و اخلال است که می بایست بدان توجه نمود . نمودار ساده مخابرات در میدان نبرد در عملیات شهری ، مخابرات نظامی بعنوان رکن اولیه هدایت آتش هوایی ، زمینی ( توپخانه ) و هدایت واحدهای زمینی بشمار می رود 3- به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، تئوری فلج استراتژیک واردن ، نمی تواند مشکلات سازمانهای نظامی را در درگیری های شهری به حداقل رسانده یا بطور کامل حل کند ، چرا که مدافعان با اقدامات متقابلی نظیر سخت سازی سازه های حساس ، بردن شبکه های اصلی به درون زمین ، جابه جایی مستمر سامانه های حساس و بسیج قابلیتهای خاص خود ، می توانند این استراتژی را با مشکل روبرو کنند . این مساله بویژه در حوزه شبکه های فرماندهی وکنترل صادق است که می توان آنها را به درون زمین منتقل نمود یا اینکه بصورت محافظت شده درآورد . 4- تناقضی که در خصوص اهمیت تسلیحات هدایت دقیق وجود دارد نیز می بایست در تحلیل ها مد نظر قرار گیرد . بدین معنی که قابلیت اجرای حملات دقیق در کوتاه مدت ممکن است چاره کار باشد ، اما در بلند مدت نمی توان آن را ضروری دانست ، هرچند اهمیت خود را همچنان حفظ می کند . این بدان معناست که نسخه ای ضعیف تر از راهبرد فلج استراتژیک که به منظور به حداق رساندن جان غیرنظامیان طراحی می شود ، ممکن است عواقب طولانی مدتی را بوجود آورد که این نیز به نوبه خود ، مولفه های اصلی جنگ شهری را دچار چالش می کند . تئوری 5 حلقه ژنرال جان واردن در حوزه عملیات شهری ، جمعیت غیرنظامی و آنچه که اراده ملی نامیده میشود ، هدف اصلی محسوب میشود 5- ممانعت از توسعه توان مدافعان نیز کافی به نظر نمی رسد ، همانطور که حزب ا... نشان داد ، می توان منابع عظیمی از جنگ افزارها را پنهان نمود بدون آنکه روند افزایش پتانسیل رزمی ، موجبات حساسیت طرفهای متخاصم را فراهم آورد . در واقع ، سازمان های مسلح کوچک ، می توانند منابع خود را در سطوح مشخصی حفظ نمایند . 6- جنگ اطلاعاتی میان طرفین مخاصمه در جنگ شهری به شکل فزاینده ای درست به اندازه تحرکات واحدهای رزمی در بافت شهری اهمیت پیدا کرده است . اما سئوال اینجاست که چگونه میتوان کنترل جنگ اطلاعاتی استراتژیک را از دشمن سلب نمود ، بدون آنکه حتی یک سرباز خودی ، روی زمین مستقر باشد . 7- در فرآیند جنگ شهری ، مفاهیم مرتبط به قابلیتهای اطلاعات جاسوسی و توانایی شناسایی اینکه چه کسی و در چه موقعیتی می بایست مورد هدف قرار بگیرد ، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است ، چرا که سلاح های هدایت دقیق تنهابه اندازه اطلاعاتی که بدانها داده می شود ، میتوانند عملکرد مطلوبی از خود به نمایش گذارند . 8- در حوزه میدانی ، طیف گسترده ای از گزینه ها میان دو مفهوم تخریب کامل و دقت بسیار زیاد می بایست در دسترس قرار داشته باشد . با این حال انتخاب گزینه مناسب درجریان عملیات شهری ، یک چالش برای فرماندهان میدانی بشمار می رود ، هر چند این تصمیم گیری ، باید محدودیتهای کاربرد سلاح های دقیق را مدنظر قرار دهد . 9- در نهایت ، در یک نگاه کلی ، اگر نیروی هوایی پتانسیل اجرای عملیات پشتیبانی نزدیک را در محیط شهری ، در اختیار دارد ، در حوزه عملیاتی و بخصوص حوزه اجرای عملیات مشترک این امر چگونه ممکن است رخ دهد ؟! درصورتی که بیلان در صحنه رزمی مبناء تحلیل قرار گیرد ، نیروی هوایی علیرغم استفاده از تسلیحات هدایت دقیق در جریان درگیری ها در الرقه ، باز هم تخریب قابل توجهی را برجای گذاشت . علاوه براین ، شناخت ماهیت دشمن و ارزش شهر مورد تهاجم نیز ارتباط نزدیکی با چگونگی طراحی صحنه عملیات دارد . با این حال ، تجربیات بدست آمده از عملیات نظامی در شهرهایی نظیر فلوجه یا الرقه ، نشان می دهد که شهروندان غیرنظامی در جریان بیرون راندن نیروهای اشغالگر ( چه مهاجمان و چه مدافعان ) سختی های بسیاری را متوجه خواهند شد . این مساله نیز به نوبه خود ، به میزان توانایی شهروندان غیرنظامی در ترک شهر نیز مرتبط می گردد . در مجموع ، در دستور کارقرار دادن بررسی ایده های اساسی در خصوص نیاز به کاربرد نیروی هوایی در بافت شهری و نه فقط بهبود قابلیتهای فناورانه یا سخت افزاری برای سازمان های مسلح ، اکنون یک ضرورت بشمار می رود . بعنوان مثال ، بافت فیزیکی شهر الرقه ، برای کسانی که در این محیط عملیاتی حضور داشتند ، نمایانگر محیط عملیاتی غیر قابل شناسایی بود ، به همین دلیل ، در دور جدیدی از درگیریهای بالقوه میان قدرتهای بزرگ و یا افزایش احتمال بروز جنگهای نیابتی ، سازمان های مسلح به منظور تطبیق خود با محیط جدید رزمی می بایست قابلیتهای شگفت انگیز کاربرد سلاح های دقیق را برای افزایش اثر آنان ، به نیازهای روز ترجمه نمایند . پی نوشت : 1-بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
  12. بسم ا... احتمالا یک مقداری باید شفاف تر بیان می شد ، منظور ادغام نیروی هوای-فضای سپاه با نیروی هوایی ارتش نبود ، بیشتر تفکیک مسئولیتها بود تا هر کدام از این دو نیرو بتواند با تمرکز بیشتری روی ماموریتهای محوله خودش متمرکز بشود . در حال حاضر نیروی هوا- فضای سپاه طیف متنوعی از ماموریتهای موشکی برد بلند ، میانبرد ، تاکتیکی ، کروز ، ضد کشتی و ... را بر عهده دارد ، ضمن اینکه درسالهای اخیر فیترهای پناهنده عراقی را هم بعد از تحویل از ارتش ، به شرایط عملیاتی برگرداند ، بطور واضح این تداخل مسئولیتی و موازی کاری با نیروی هوایی ارتش هست و پولی که باید در یک مسیر خرج بشود الان دارد در دو مسیر مختلف هزینه میشود که این مساله با توجه به منابع محدود دفاعی ما ، درست نیست . بالاخره یک جایی این روند ، باعث ایجاد مشکل میشود مثل دوران جنگ با عراق ... نظرم این هست که روی این موضوع بررسی بیشتری صورت بگیرد .
  13. سلام علیکم فرموده شما صحیح هست کاملا ولی یک دقت نظری باید این وسط داشت ، نیاز فوری ما نباید موجب بشود که عجله کنیم ، حالا بخشی از توان دفاعی ما را بالستیکها / کروزها و پهپادها بردوش دارند . به نظرم روی این مساله باید بررسی تخصصی بشود . مثلا به اعتقاد بنده وجود دوتا نیروی هوایی اصلا ضرورت ندارد ، بخش کروزها و بالستیکها را کامل نیروی هوایی سپاه دنبال کند ، کل توان هوایی و پرسنل و بودجه منتقل بشود به نیروی هوایی ارتش تا ضمن تفکیک مسئولیتها ، از تجربه بیشتر نیروی هوایی ارتش در استفاده از این تجهیزات استفاده شود . این شکلی سپاه با روند سریعتری توسعه بخش موشکی را دنبال می کند ، ضمن اینکه ارتش می توند بودجه بیشتری را برای تعمیر و نگهداری و توسعه توان رزم اش با خرید خارجی جذب کند . پی نوشت : البته این بحث بسیار تخصصی هست و عوامل زیادی در تحقق یا عدم تحقق آن دخیل هستند .
  14. بنده کلا با خرید دست دوم مخالفم چون به دردسرش نمی ارزد و دور ریختن پول هست .. حتی اگر بتونند تعداد محدود بخرند ، بازهم جنگنده نو ارزشش بیشتر هست
  15. سلام علیکم و رحمت ا... در متن نویسنده خودش معترف هست که گزینه فاکس هاوند برای نیروی هوایی گران هست و به نظرم احتمال فروشش از سمت روسیه بسیار کم ، چون الان روسها خودشون برای مقابله با ناتو به این جنگنده ها نیاز دارد. ضمن اینکه بحث زیرساختهای تعمیر و نگهداری آن هست که شاید از تامکتها گرون تر در بیاید برای ما .... در مورد سوخو-27 نمونه هایی که چینی ها خریدند مبنایی شد برای توسعه خانواده فلانکرهای چینی که به مراتب از نمونه پایه روسی مجهز تر هست .. در نتیجه به نظرم اگر دنبال محصول چینی هستیم ، انتخاب نمونه هایی مثل جی16 شاید به صرفه تر باشد در مورد سوخو-27 این مطلب خوب هست بیست و پنج سال پس از نخستین پرواز "پایان دهنده "
  16. وقتی شما اراده کنید برای خرید ، خیلی از مسائل باید در آن گنجانده بشود ، یعنی خرید جنگنده ، مثل خرید جاروبرقی نیست ( حتی توی خرید جاروبرقی هم شما دنبال کارت گارانتی و وارانتی باید باشید ) . شما وقتی تشریف می برید سر میز مذاکره برای خرید ، صرف نظر از نوع هواگرد ، باید بحث پشتیبانی اش را تا آخر با فروشنده طی بفرمایید ، بعدش هم یک فکری برای روزی که فروشنده دبه کرد ، باید انجام بدید که زمان درگیری ، مشکلی برای شما ایجاد نشود ، محدود کردن خرید تنها به حوزه سخت افزار ، یک مقداری ساده سازی فرآیند چنین مساله ای هست .
  17. " ایگل های تازه نفس برای نیروی هوایی ایالات متحده " شرکت هواپیماسازی بویینگ نمونه مفهومی یک نسخه جدید از جت مافوق صوت F-15C را با هدف دستیابی به یک جنگنده برتری هوایی جهت حفظ ناوگان عملیاتی فرسوده این نسخه از ایگل را تا سال 2040 رونمایی نمود . نسخه استاندارد F-15C در حال شلیک اسپارو بسته ارتقایی این نسخه که با شناسه 2040C شناخته می شود ، عمدتاً شامل مقرهای حمل مهمات چهارتایی برای دوبرابر شدن ظرفیت حمل مهمات هوا به هوا و رساندن آن به 16 و اضافه نمودن مخازن سوخت تطبیقی برای افزایش برد عملیاتی آن خواهد بود . این شرکت برای بهبود توانایی های ارتباطی این پرنده رزمی ، به شکل طبیعی بسته TALON HATE، ( که همان برنامه نیروی هوایی برای اتصال شبکه انتقال داده میان جنگنده های اف-15 با محصول جدید لاکهید مارتین اف-22 رپتور را شامل می گردد ) را پیشنهاد داده است . در حوزه بقاء پذیری ، بسته پیشنهادی بوئینگ شامل رادار آرایه فازی فعال محصول ریتئون ،APG-63 V.3 و جستجوگر مادون قرمز دوربرد (IRST) برای محقق نمودن شعار " اولین در کشف ، اولین در شلیک و اولین در انهدام " در رزم هوایی خواهد بود . APG-63 V.3 این نمونه جدید (2040C) به سیستم هشدار دهنده فعال/ غیرفعال عقاب (EPAWSS) ( برنامه طراحی شده برای تجهیز چهار نسخه جنگنده ایگل به آخرین تجهیزات جنگ الکترونیک ) مجهز خواهد شد. براساس پیش بینی ها ، انتظار می رود تا این قرار داد بزودی منعقد گردد . معاونت شرکت هواپیماسازی بوئینگ ( مایک گیبونز) اعتقاد دارد که نسخه مفهومی 2040C ، نسخه تکامل یافته مدلی است که تحت شناسه سایلنت ایگل ، به کره جنوبی پیشنهاد شده است ، البته به شکل بارزی با توجه به محدویتهای فناورانه بویژه در حوزه رزم هوایی و مرگ آوری تسلیحات . وی در کنفرانسی که از سوی انجمن نیروی هوایی برگزار شده بود ، چنین اعتقاد داشت که ، دو جنگنده رزمی ایگل و رپتور ، حداقل تا 2030 در کنار هم وارد عرصه نبرد خواهند شد و ارزیابی ها و تجزیه و تحلیل های انجام شده نشان می دهد این ترکیب ، یک راه حل مناسب برای نیروی هوایی بشمار می رود . وی در ادامه چنین توضیح داد که نیروی هوایی بخشی از بودجه لازم برای این طرح را تامین نموده است و بویینگ در حال مذاکره با طرفهای علاقمند به این پروژه برای برعهده گرفتن باقی سرمایه لازم است . وی معقتد است ، دو برابر شدن ظرفیت حمل مهمات ، چیزی نیست که در محور اصلی برنامه ارتقاء ایگل قرار داشت باشد ، اما اطلاع موثقی وجود دارد که نیروی هوایی به این پروژه بسیار علاقه مند است . گیبونز براین عقیده است که نیروی هوایی به جای تمرکز بر طرح های ارتقاء این پرنده برای حمل سلاح در داخل بدنه ، ( با هدف کاهش سطح مقطع راداری ) ، می بایست به تهدیدهای در حال تحول ، بویژه جنگنده های جدید روسی و چینی توجه کرده و این استراتژی نیروی هوایی را به سوی ارتقاء تعداد بیشتری از جنگنده های موجود سوق می دهد . با توجه به محدود شدن تولید اف-22 به 195 فروند ، نیروی هوایی مجبور خواهد بود تا جنگنده های ایگل سری C را در بازه طولانی تر در خدمت نگاه دارد واین نیازمند برنامه ریزی برای بکارگیری پرنده هایی است که قادر باشند بصورت ترکیبی در ارتفاع بالا و پایین ، ماموریتهای رزمی محوله را اجرا نمایند . براساس پیش بینی ها ، بویینگ یک بازار 200 فروندی از این جنگنده را برای نیروی هوایی و گارد ملی را هدف قرار داده است و بسته ارتقاء پیشنهادی می تواند قسمتی از برنامه افزایش عمر عملیاتی این پرنده بحساب آید . گیبونز می گوید : اگرچه بخش بزرگی از ناوگان ایگل های سری c نیروی هوایی بیشتر از 20000 ساعت پروازی را پشت سر گذاشته اند و تعدادی نیز به نسبت از عمر کمتری برخوردارند ، اما این پرنده ها به بالها و سکان های عمودی جدید نیاز مبرم خواهند داشت . وی در 15 سپتامبر 2015 ، در جریان یک میزگرد رسانه ای مشترک با فرماندهی مرکز رزم هوایی نیروی هوایی ، ژنرال هاک کارلیس چنین بیان نمود که جنگنده های F-15C نیروی هوایی ، در آینده نزدیک نیاز شدیدی به ارتقاء و اضافه شدن قابلیتهای تهاجمی جدید دارند که این مساله باید توسط نیروی هوایی در نظر گرفته شود . لایحه بودجه درخواستی برای انعقاداین قرار داد قابل توجه خواهد بود ، اما وی اعتقاد دارد که برنامه ریزی به منظور شروع نوسازی و ارتقاء این جنگنده ها ، منوط به روشن شدن تعداد رپتورهای تحویلی است . بویینگ علاوه بر نیروی هوایی ایالات متحده ، سایر کاربران این جنگنده نظیر نیروی هوایی ژاپن ، رژیم صهیونیستی و عربستان را بعنوان بازار بالقوه این بسته ارتقاء در نظر دارد . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  18. یکسری برنامه های اعلامی هست ، قبلا در میلیتاری بررسی شده در تاپیک میگ-29 ، یکسری هم فقط ادعاست و تخیلات برآمده از ذهن ها... این شکل اطلاعات راحت در دسترس عموم قرار نمی گیرد جنبه مثبت عملکرد پهلوی دوم در حوزه خرید هوایی همین بود .. آینده نگری برای خرید یک پیکر بندی که حداقل 4 دهه با بروزرسانی بتوند پاسخگوی تهدید باشد ..
  19. خوب ، میگ -29 ارتقاء یافته گزینه جالب تری هست نسبت به J-10A ، چون زیرساختهای تعمیر و نگهداری اش در ایران موجود هست ولی میگ-29 به اصطلاح یک جنگنده دفاع نقطه ای هست و باید کامل بروزرسانی بشود تا بتوند وظیفه اصلی خودش را انجام بدهد ولی به نظرم اگر پولی که برای خرید تعداد بیشتری فالکروم فرضا قرار هست پرداخت بشود ، صرف خرید یک نمونه ای بشود که بتوند هم دفاع هوایی و هم تهاجم زمینی را در یک سطح مشخص با کارایی مشخص ارائه کند که با این فرض ، فالکروم گزینه خوبی نیست به نظرم.
  20. عقبگرد برای شوالیه های پارسی !!!! آیا ایران قابلیت خرید جنگنده های مازاد چینی و روسی را دارد ؟؟ به دنبال انقضاء تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل در اکتبر سال 2020 ، این انتظار وجود داشت که نیروی هوایی ایران برای بهبود سازمان رزم ناوگان جتهای رزمی خود ، روی به منابع غیر بومی آورد . در واقع ، تحریم های شدید بین المللی که بیشتر از یک دهه به طور انجامید ، در کنار ایراد فشارهای همه جانبه به روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی برای جلوگیری از فروش جتهای رزمی پیشرفته به ایران ، باعث شد که ناوگان هواگردهای رزمی ایران همچنان بر جتهای رزمی دهه شصت و هفتاد خریداری شده از غرب متکی باشد . از سویی دیگر ، تعداد محدود جنگنده های نسل چهارم اولیه ،از جمله دو اسکادران از جتهای اف-14 بروزرسانی شده ، دو اسکادران جنگنده های MIG-29A/UB و یک اسکادران بمب افکن های SU-24 که چند سال قبل از سقوط اتحاد شوروی ، به این کشور تحویل داده شده بودند ، اکنون شاکله توان رزمی این نیرو را تشکیل می دهند . با این حال ، در حالی که هم چین و هم روسیه ، تمایل آشکار و پنهان خود را برای فروش جتهای رزمی به ایران ، نشان داده اند ، این کشور (ایران ) طبق برخی نشانه ها ، تمایل دارد تا از هر دو کشور برای نوسازی توان رزم هوایی خود بهره گیرد . در این میان ، گزارشهای تایید نشده ای از اواسط آوریل 2021 منتشر گردید که نشان میداد ایران علاقه قابل توجهی را برای خرید جتهای نسل ++4 جی-10سی از چین نشان داده است که علیرغم طراحی پیچیده ، بدلیل قرار گرفتن در رده جتهای سبک و هزینه پایین عملیاتی ، می تواند گزینه مشخصی برای خرید ، حتی در تعداد محدود باشد . اما تحلیلگران گزینه دیگری را نیز پیش روی تصمیم سازان ایرانی قرار داده اند ، به این معنی که احتمالا ایران با سرمایه گذاری بر روی توسعه شبکه پدافند زمینی برای محافظت از حریم هوایی خود و تولید موشکهای بالستیک وکروز به همراه تعداد بیشتری از پهپادهای تهاجمی برای اجرای آفند ، می تواند بدنبال خرید جنگنده های قدیمی و ارزان قیمت از چین یا روسیه برای مدرن سازی ناوگان خود باشد . در این میان ، گرچه این جتهای پیشنهادی ، دیگر تولید نمیشوند ، اما بصورت بالقوه برای خرید از یگانهای فعال یا ذخیره روسی یا چینی در دسترس قرار دارند و میتوانند با الزامات فعلی نیروی هوایی ایران سازگار شوند ، هر چند می توان گفت که علیرغم قدیمی بودن ، به نسبت از جتهای نسل سوم اف-5 / اف-4 و جی-7 فعلی و درحال خدمت ارتش ایران پیشرفته تر هستند که در سطور ذیل نیم نگاهی به 5 نمونه از این جتها که میتواند با هزینه به نسبت پایین تری خریداری شوند ، صورت می گیرد . جی-10 ای : نسخه A از جت رزمی جی-10 قدیمی ترین نسخه طراحی شده فایربرد است که از سال 2006 در خدمت نیروی هوایی چین قرار دارد در حال حاضر نزدیک به 320 فروند از آنها عملیاتی است که ازاین تعداد ، چیزی نزدیک به 75 فروند از نمونه J-10A/S دوسرنشینه را تشکیل میدهد . نیروی هوایی چین نیز با عملیاتی نمودن نسخه سی از این جنگنده که به نسبت توانمندی بیشتری را در اختیار دارد ، می تواند شانس بازنشستگی نسخه A را افزایش داده و با توجه به این مساله ، ایران میتواند این جنگنده را با قیمت پایین تری خریداری نماید . بااین حال ، J-10A چندین نقص عمده را نسبت به نسخه سی ، بردوش می کشد که از جمله آن، حسگرهای قدیمی با کارایی پایین ، پیشرانه های قدیمی تر و همچنین نسخه های اولیه از موشک PL-12 است . در حالی که نسخه سی ضمن برخورداری از قابلیت مانور پیشرفته ، سامانه های الکترونیک به روز و مهمات پیشرفته تر ، قطع به یقین گزینه متفاوتی خواهد بود . در واقع ، جی-10 ای مسلح به موشکهای پی ال-12 به تقریب از تمامی جنگنده های فعلی ایران دریک سطح بالاتر قرار می گیرد ( به استثنای تامکتهای فعال ایرانی ) . با این حال در این کلاس ، نیروی هوایی ایران میتواند با یک آینده نگری برای میان مدت ، خرید جت JF-17 بلاک 2 را یز در نظر داشته باشد ، هرچند توانمندی کمتری را در اختیار دارد . جی اچ-7 : هواگرد رزمی JH-7 درواقع نخسین جنگنده نسل چهارم بومی نیروی هوایی چین بشمار می رود که بعنوان یک هواگرد ضربتی می تواند طیف مشخصی از ماموریتهای هوابه زمین و هوابه سطح را برعهده گیرد . امروز نزیک به 260 فروند از این جت رزمی بصورت عملیاتی در خدمت قراردارد و گرچه خط تولید آن بسته شده ، اما طبق برخی اطلاعات برای صادرات عرضه شده اند . به این ترتیب با برنامه ریزی صورت گرفته از سوی نیروی هوایی چین برای جایگزینی جتهای نسل پنجم ، این امکان وجود دارد که بخشی از ناوگان این هواگرد بازنشسته یا به ایران فروخته شود تا جتهای جی-16 بتدریج جایگزین آن گردد . این جنگنده که به سال 1992 به دنیای جتهای رزمی معرفی شد ، ویژگی های مشخصی نظیر سایت هدفگیری روی کلاه خلبان ، نمایشگرهای چندمنظوره کریسال مایع ، اخالاگر نصب شده روی بخش دماغه BM/JK-8605 ، رادار ارتفاع سنج تایپ271 و همچنین رادار پالس داپلر JL-10A را به نمایش می گذارد و درصورت خرید ، گفته میشود که قابلیتهای افزون تری را نسبت به جتهای اف-4 نیروی هوایی ایران عرضه می کند . میگ-29 ای /اس/اس ام تی : قبل از فروپاشی اتحاد شوروی ، به تقریب 1000 فروند جنگنده میگ -29 توسط روسها تولید شد که ازاین تعداد ، نزدیک به 700 فروند به نیروی هوایی ارتش شوروی تحویل گشت . ایران نیز در اواخر دهه هشتاد میلادی یکی از چند مشتری میگ-29 ای بود و در حال حاضر دو اسکادارن از جتهای MIG-29A را بصورت عملیاتی استفاده می کند . در این میان ، پس از وخیم شدن شرایط اقتصادی روسها ، صدها جنگنده میگ-29 بازنشسته شده و به انبارها فرستاده شدند ، هر چند پس از چند سال شرکت سازنده ، تولید نمونه های پیشرفته تری را آغاز نمود که نمونه M بعدها توسط الجزایر و مصر خریداری گردید . در حالی روسها دراین زمینه متوقف نشدند و بعد از چندسال ، نسخه های SMT و UPG را به دنیای هوانوردی نظامی معرفی کردند که به ترتیب به سوریه و هند فروخته شد . بدین ترتیب ، فالکروم به ارزان ترین جنگنده نسل چهارم روسی تبدیل شد که می بایست به بازار صادرات معرفی گرددو می تواند بصورت بالقوه توسط نیروی هوایی ایران با قیمتهای به نسبت ناچیز خریداری شود . درواقع ، هر اندازه میزان بروزرسانی کمتری بر روی این هواپیماها صورت گیرد ، قیمت نمونه های فروخته شده نیز کمتر خواهد شد ، هرچند گفته میشود ایران ، توانایی ارتقاء اساسی این جنگنده ها را بصورت بومی در اختیار دارد . سوخو-24 ام : امروز ، نیروی هوایی روسیه ، سازمان رزمی متشکل از چندین صد جنگنده ضربتی سنگین سوخو-24 ام را در اختیار دارد بصورت ذخیره نگهداری میشود و درمیان بمب افکن های سنگین روسی ، تنها گزینه ای است که تا کنون به بازار صادرات راه یافته است . پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، صدها فروند از این هواگرد ، به انبارها ارسال شد و مابقی نیز با ورود بمب افکن سوخو-34 ، بازنشسته گردید . نیروی هوایی ایران از دهه نود میلادی ، نزدیک به یک اسکادران از این هواگردها را خریداری نمود که درمقایسه با نمونه های در حال خدمت روسی ، کمتر مورد بروزرسانی قرار گرفته اند . اگر چه در حال حاضر ، روسیه سوخو-34 را برای صادرات ارائه داده و کشورهایی نظیر الجزایر برای خرید آن ابراز علاقه نموده اند ، اما سوخو-24 های ذخیره روسی جایگزین ارزان تری برای افزایش توان تهاجمی نیروی هوایی ایران هستند . میگ-31 : رهگیر بلند پرواز میگ-31 فاکس هاوند ، هم اکنون سنگین ترین جنگنده عملیاتی دنیاست و به شکل اختصاصی برای نبردهای هوا به هوا طراحی شده است و نسخه های بروزشده آن هم اکنون در نیروی هوایی روسیه در حال خدمت است . امروز بیشتر از 100 فروند از این هواگردها در انبار نگهداری میشود ، هر چند برخی معتقدند که از نیمه دوم سال 2020 ، حداقل 50 فروند از این هواپیماها از انبار خارج و پس از بروزرسانی تحویل نیروی هوایی این کشور شده است . در این میان ، خرید رهگیرهای دست دوم ، گران ترین گزینه برای تهران محسوب می شود تا جایی که برخی معتقدند که نمونه های بروز شده میگ حتی از نسخه ام فالکروم گران تر هستند . با این وجود ، خرید این نمونه ، با قرار گرفتن در کنار تامکتهای باقی مانده ایرانی ، برتری هوایی مشخصی را در اختیار تهران قرار میدهد ، به گونه ای که حتی احتمال اضافه شدن قابلیتهای ضد ماهواره و حمل بالستیکهای تغییر یافته نیز نظیر کینژال برای آنها وجود دارد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- ظاهرا نویسنده این مطلب اصلا توی باغ نیست و اطلاع ندارد که جمهوری اسلامی ایران در محاصره چه گرگهایی قرار دارد ! 3- تمامی گزینه های مطرح شده به استثنای فاکس هاوند و فنسر های به روز شده که ارزش فکر کردن ، بررسی و حتی خرید را دارد ، تصور بقیه را حتی نباید در ذهن راه داد . -استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
  21. در باب اهمیت درس آموزی از اشتباهات .... یک خلبان ، هرگز از یاد گرفتن ، دست نمی کشه..! ممکنه اشتباه کُنه ، اما چه کسی هست که اشتباه نکند !! فقط از این اشتباهات درس بگیر .....! Sully-2016
  22. الزاما این طوری نیست ، تجربه چچن ، وقتی ستون های مکانیزه روسی در یک خط وارد چچن شدند و قیچی شدند ، پیاده نظام هم همراهش بود ، ولی چچن های مسلح به rpg-7 ( دقت کنید قضیه برای سال 1995 هست ) چنان دماری از ستون های روسی درآوردند که در تاریخ بعنوان یک فاجعه از آن یاد می شود بافت شهری اصولا به شما اجازه مانور زرهی را نیمدهد ، مجبورید که خطی (ستونی ) وارد شهر بشید . نیروی مدافع هم اگر زرنگ باشد می توند از همین نقطه ضعف استفاده کند شما بافت شهری را باید مشخص کنید ، آیا این سناریو در بافت قدیمی شهر رخ میدهد یا جدید ، در بافت مسکونی یا تجاری ، تراکم جمعیت غیرنظامی و ده ها عامل دیگر هست برای بررسی .. شما فقط زرهی را می بینید که خوب به نظرم طرح سناریو ناقص هست دقت نکردید به عرض بنده ضمن اینکه بسته به این هست شما بعنوان نیروی مهاجم استراتژی اتون برای رزم شهری چی هست ؟ 1- فلج موقت 2- فلج بلندمدت اگر دنبال فلج موقت هستید ، مجبورید که از تخریب انبوه خودداری کنید ، فقط روی ساختارهای کنترل - فرماندهی دشمن متمرکز بشید و سعی کنید آن را از مخفیگاه های اش بیرون بکشید و منهدم کنید ( فلوجه / بصره سال 2003 ) اگر دنبال فلج بلند مدت هستید ، این معادل تخریب انبوه هست و زرهی چندان در اینجا کاربرد ندارد ، این ماموریت بر عهده توپخانه سنگین و نیروی هوایی هست ( استالینگراد / برلین / لنینگراد ) اگر راه کار دوم را انتخاب کنید که نیازی به ورود به شهر ندارید ، نیروی مهاجم شهر را محاصره می کند ، انقدر آتش می ریزد که نیروی مدافع مجبور شود یا تسلیم شود یا عقب نشینی کند نیروی هوایی برای عملیات شهری به دلایل مختلفی محدودیت دارد ، نیروی هوایی ایالات متحده همین الان دارد روی این محدودیت کار می کند ولی عرض شد ، شما باید قابلیتهای ISR دشمن را بزنید به شیوه های مختلف توی محیط بسته شهری ، خطر سیستم های ضد زره ، از محیط باز بیشتر هست . چون همون طور که عرض شد ، فضا برای مانور زرهی وجود ندارد فرض شما ، ورود به درگیری با راهبرد نامتقارن هست، پس بحث کلاسیک اینجا معنی ندارد ، دشمن برتری هوایی دارد با محدودیتهای مشخص ، ستون زرهی و پیاده اش هم وارد شهر شده ، پشتیبانی توپخانه سبک ( 60 م.م برای پیاده نظام و توپهای سنگین تر در پشتیبانی عمل کلی ) شما هم باید با اتکاء با عوارض شهری بجنگید ( تازه این درصورتی هست که مسیر عقبه شما برای تدارکات باز باشد ) فلوجه ..نوامبر سال 2004 دشمن وقتی قرار هست وارد شهر بشود ، اول مجبور هست که سازمان رزم خودش را کوچکتر کند ( فرضا برای یک شهر در مقیاس فلوجه ، یک واحد نظامی در مقیاس تیپ به اضافه ( یعنی نیروی رزم ان از حالت استاندارد یک مقداری بیشتر باشد ) مورد نیاز هست که درزمان عمل باید به اندازه های کوچکتر ( دسته / جوخه) تبدیل شود تا تحرک بیشتری داشته باشد . سرعت پیشروی هم بسته به بافت شهری و جمعیت غیر نظامی و تدابیر متقابل نیروی مدافع هست که در بالاتر عرض شد . برتری هوایی در جنگ شهری قدمتش برمی گردد به نظریات جولیو دوهه و تا جنگ دوم جهانی و بعد می رسیم به جنگ دوم خلیج فارس .. برخلاف تصورات ، نیروی هوایی در جنگ شهری با محدودیتهای مشخصی روبرو هست ببینید ،پرده پوششی ، عملیات تاخیری و مفاهیمی مثل این ، یک تاکتیک مداوم و مستمر نیست ، در جنگ شهری هم چیزی به اسم پرده پوششی نداریم ، از زمانی که دشمن وارد شهر شد ، شما باید جلوی آن را بگیرید تا هزینه عملیات برای دشمن در شهر بالا برود ، این مفاهیم برای عملیات نظامی کلاسیک هست ( به این معنی که شما در شهر دست به عملیات تاخیری می زنید تا توجه را از نیروهای در حال عقب نشینی خودی بردارید تا بدون تلفات دست به عقب نشینی بزنند ، برای این کار هم نیازمند یک نیروی بزرگ نیستید ، یک نیروی کوچک و جمع و جور ولی بخوبی مسلح شده که سعی می کند با استفاده از عوارض شهری ، آتش و نیروی دشمن را بخودش جلب کند ) ان چیزی که در موصل ، الرقه و بصره و .. اتفاق افتاد از همین جنس هست (یعنی در رده عملیات ضد شورش قابل دسته بندی هست تا عملیات کلاسیک )
  23. بخش چهارم و پایانی اما بر خلاف تصورات اولیه ، چگونگی کاربرد این سخت افزارهای زرهی جدید از دید گودریان ، با ماموریتی که توپهای تهاجمی برای آن درنظر گرفته شده بودند ، بطور اساسی تفاوت داشت . بدین معنی که توپهای تهاجمی جدید ، عمدتا" برای پشتیبانی از حملات پیاده نظام طراحی شده بودند ، اما اینک این نقش ، ماموریتی فرعی محسوب میشود و کاربرد اصلی آنها را می بایست در ایجاد یک ضربه گیر و سپر دفاعی در برابر حملات تانکهای روسی جستجو نمود. هزینه های تولید تانک در آلمان (براساس واحد پولی دلار ) و مقایسه آن با همتایان آمریکایی ، روسی و انگلیسی در جریان جنگ دوم جهانی زره کوب سبک هتزر ( Hetzer) در این زمان ، توپهای خودکششی ماردر بدلیل زره های سبک و فضای باز برای استقرار خدمه ، بتدریج منسوخ می شدند . به همین دلیل ، در سال 1943 ، بخش تسلیحات وزارت جنگ اعلام نیازی در خصوص توسعه یک خودروی کوچکتر که یک توپ 75 م.م قابل نصب بر روی شاسی قابل اطمینان پانز-38تی را با خود حمل می نمود ، اعلام کرد . نتیجه این نیازمندی ، تولید زره کوب هتزر 16 تنی بود که مقرون به صرفه ترین سلاح ورماخت برای برطرف نمودن روند رو به گسترش نیازمندی برای یک سلاح ضد زره محسوب میشد . این گونه که عمدتا" برای گردان های ضد تانک پیاده نظام تولید شد ، تا سال 1944 در میدان نبرد ظاهر نگردید که از این بابت ، یکی دیگراز نمونه های آشکار تلاش های پراکنده رایش برای افزایش توان زرهی خود بشمارمی رود . زره کوب سبک ماردر از سویی دیگر ، معرفی یک خودروی زرهی دیگر ، اشتورمگشتز-33جی (Sturmgeschütz IIIG) مسلح به یک قبضه توپ 75 م.م ال-48 ، سلاح مناسبی برای انهدام تانکهای حریف ، تا قبل از شدت یافتن بمباران های متفقین بر علیه زیرساختهای صنعتی آلمان ، بشمارمی رفت.خط تولید این نمونه در اواخر سال 1943 بدلیل یک عملیات هوایی سنگین بشدت آسیب دید ، به همین دلیل برای جبران خسارت و عدم توقف برنامه تحویل آن به ارتش ، هیتلر دستور داد تا تمامی قطعات باقی مانده و آنچه که بعدا" تولید میشد ، بر روی شاسی پانزر-4 سوار گردد . این تصمیم ، علیرغم مخالفت و اعتراض شدید گودریان ، با استناد به کاهش تولید پانزر4 استاندارد موجب شد تا نوامبر 1944 ، بیشتر از 1700 دستگاه زره کوب یاگدپانزر4 ( Jagdpanzer IV) ، تولید شود . درواقع ، نامگذاری این جنگ افزار جدید (تانک شکن/ زره کوب ) تناسب کاملی با ماموریت های محوله بدان داشت ، گرچه اسلاف این خودرو ، همچنان تحت شناسه استاندارد خود ، بخدمت ادامه میدادند ، بااین حال ، بدلیل شباهتهای زیاد ، موجبات سردرگمی در شناسایی دقیق آن را فراهم می آورد . زره کوب یاگدپانزر4 ( Jagdpanzer IV) بدین ترتیب ، یاگدپانزر4 به شکل خاص برای تکمیل توان آفندی –پدافندی لشکرهای پانزر و همچنین هنگ ( گردان ) های مستقلی که می بایست به توپهای تهاجمی مسلح گردد در نظر گرفته شد و بر همین اساس منابع لازم برای آغاز روند تولید آنها اختصاص یافت ، تا جایی که رقم تولید شده این سخت افزار در سال 1943 به 36 دستگاه رسید . علاوه براین ، نسخه سنگین تری از این زره کوب که به یک توپ 75 م.م ال-70 ، شبیه به آنچه که در پانتر استفاده شده بود و میان افسران زرهی به "اردک گودریان " مشهور شد از اوت 1944 از خطوط تولید خارج گردید . برخلاف پیش بینی های اولیه ، عملکرد این زره کوب در جبهه شرقی و غربی فراتر از انتظارات بود و تا انتهای جنگ نزدیک به 1000 دستگاه از آن تولید شد . با این وصف ،منقار ( لوله ) بلند این اردک ، در برخی مواقع موجبات آزار خدمه را فراهم میآورد ، هر چند این مساله ، درمقایسه با سایر مشکلات حوزه زرهی ورماخت ، یکی از کوچکترین موارد بشمار می رفت . sdkfz 234/2 بررسی روند تولید تانک و زره کوب در سالهای جنگ دوم جهانی در آلمان ، نکته مهمی را پیش پای محققان میگذارد که به غیر از چند مورد غیرقابل پیش بینی در ماه های آخر جنگ ، روند وترتیب و پازل تولید پانزرهای آلمانی ، به تقریب کامل شده بود و درنهایت امر ، بر اساس تجارب میدان نبرد ، به تقریب بهترین ماشین جنگی آن سالها یعنی خودروی زرهی sdkfz 234/2 پوما را روانه میدان نبرد نموده بود . مزیتهای قابل توجه این طرح شامل سرعت بالا ، نیم رخ پایین و در نهایت مسلح شدن به یک توپ قدرتمند 50م.م ال-39 در که در مواقع اضطراری ، حتی بر علیه تانکهای سنگین نیز موثر بود . با این حال ، پوما و گونه های مختلف آن ، درست درزمانی وارد صحنه نبرد شدند که دیگر ورماخت نیازی به یک خودروی زرهی برای اجرای ماموریتهای شناسایی – رزمی در فواصل طولانی نداشت و نیروی های متخاصم قابلیت خنثی نمودن توانمندیهای رزمی آن را بدست آورده بودند . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9