MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,882
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,467

تمامی ارسال های MR9

  1. بسم ا... سی و ششمین سالگرد مستند فرماندهان . سردار شهید مهدی باکری بیست و پنجم اسفند 1363 - بیست و پنجم اسفند 1399
  2. بسم ا... جلسه ششصد و چهل و هفت کلبه کرامت روز صفر و عملیات نیتروزئوس پی نوشت : این جلسه صرفاً برای بررسی آراء و اندیشه های مطرح شده و نقد انها در انجمن میلیتاری ارسال شده . این امید هست که بدون جهت گیری و پیش زمینه های ذهنی اولیه ، مورد بررسی قرار گیرد 2- تجمیع تمامی تاپیکهای مرتبط ، بیست و سوم اسفند سال 1399 خورشیدی . 3- پیشنهاد این هست که با دقت این ویدئو مورد بررسی قرار گیرد 4- تاپیک مرتبط : استاکسرونا: آن بیگناهی از دست رفته
  3. نقشه کشورهای دنیا براساس سلاح های استاندارد سازمانی
  4. گایدلاین در برابر پرنده سیاه گریزی به تلاشهای شبکه دفاع هوایی ارتش کره شمالی برای ساقط نمودن پرنده شناسایی SR-71 ایالات متحده و کره شمالی از دهه 50 میلادی بلحاظ فنی ،همچنان درحالت جنگی و مخاصمه قرار دارند ، به همین دلیل ، ارتش این کشور ، از آن زمان تا کنون همچنان حضور گسترده خود را در کره جنوبی حفظ نموده و ده ها هزار نفر در مرزهای دو کشور روبروی هم صف آرایی کرده اند ، اما روند عملیات جنگی از 1953 با یک آتش بس موقت ، به پایان رسید ، ولی حالت تخاصم همچنان ادامه دارد و در طول این سالها ، درگیری های کم شدتی میان طرفین بوقوع پیوسته است . اما یکی از حوداث کمتر شناخت شده میان این دو ارتش که در اوت 1981 رُخ داد ، زمانی بود که پدافند کره شمالی با زیر نظر گرفتن پروازهای جاسوسی پرنده اس آر-71 ، که پیونگ یانگ مدعی بود در فضای هوایی این کشور مشغول عملیات است ، تلاش کرد تا آن را سرنگون نماید . این پرنده که درسال 1966 وارد خدمت شد ، با توانایی دستیابی به سرعت 3.3 ماخ در ارتفاع 26 کیلومتری از سطح زمین ، ماموریت داشت تا برفراز آسمان کشورهای متخاصم ( اتحاد شوروی ، کره شمالی وسایر دشمنان از جمله ایران ) به پرواز درآمده ومبادرت به کسب اطلاعات از مراکز حساس آنها نماید . با این وصف ، تلاش کره شمالی برای رهگیری این پرنده در 26 اوت 1981 صورت گرفت تا یکفروند اس آر-71 را در حالی که برفراز آسمان این کشور در حال پرواز بود ، سرنگون نماید . واحدهای دفاع هوایی این کشور که به آتشبارهای سام-2 گاید لاین ( اس-75) مجهز بودند ، دو تیر موشک بسمت این هواپیما شلیک نمودند ، در حالی که پیش از این مسیر پرواز آن توسط رادارهای دفاع هوایی شناسایی شده بود . این سامانه ، گرچه از زمان شروع به فعالیت خود از سال 1957 ، بارها مورد بروزرسانی قرار گرفت ، اما هدف قرار داد پرنده سیاه ، بدلیل هندسه پروازی پیچیده ، با مشکلات قابل توجهی روبرو می بود . این در حالی بود که موشک مورد استفاده در سامانه گاید لاین در مقایسه با سامانه های غربی نظیر هاوک (MIM-23با سرعتی در حدود 2.4 ماخ ) با دراختیار داشتن سرعتی در حدود 3.5 ماخ ، از پرنده سیاه ، سریع تر بود ، اما شکل پرواز بلاک برد در سرعت بیش از 3 ماخ در ارتفاع بیشتر از 25 کیلومتر ، رهگیری آن را حتی برای گایدلاین با مشکل مواجه می ساخت . هر چند گزارشهایی نیز موجود است که نشان میدهد ، شبکه دفاع هوایی کره شمالی تا حد زیادی به این هدف نزدیک شده بود و حتی گفته میشود ، خدمه این پرنده ، نزدیک شدن این موشکها به هواپیمای خود مشاهده نموده بودند ولی طبق همین اسناد ، موشکهای کره ای بدلیل جنگ الکترونیک قدرتمند پرنده شناسایی ، موفق به انهدام هدف خود نمی شوند ، اما این واقعه ، موجب گردید تا نیروی هوایی ایالات متحده پروازهای نظارتی خود را با رویکرد محتاطانه تری دنبال نماید . در واقع ، پرنده سیاه ، سابقه مشخصی در رقابت با جتهای میگ-31 و سامانه های پیشرفته تر روسی نظیر اس-200 و اس-300 از خود برجای گذشته و این مساله با تحویل سامانه سام-5 گامون به ارتش کره شمالی در اواسط دهه هشتاد میلادی برای ایجاد بازدارندگی دربرابر چنین پروازهایی که قابلیت درگیری بهتری نسبت به سیستم سام-2 داشتند ، نیز تشدید شد . از سویی دیگر انتشار شایعاتی مبنی بر تحویل تعداد مشخصی سامانه اس-300 در میانه دهه نود میلادی ( احتمالاً نسخه PMU-1/2) به این کشور و همچنین اخبار موجود در حوزه توسعه سامانه بومی KN-06 به سال 2020 ، نیز اخبا چندان خوبی برای پرنده سیاه به نظر نمی رسد . علیرغم اینکه گفته میشود اس آر-71 درسال 1998 از رده خارج شده ، اما خبرهایی در دست است که لاکهید در حال توسعه یک هواگرد نظارتی با قابلیتهای بیشتری نسبت به پرنده سیاه است که در ارتفاع بالاتر و سرعت بیشتر شبکه پدافند هوایی کشورهای متخصم را به چالش جدی وارد نماید . این درحالی است که روسیه نیز مشغول توسعه سامانه های دفاع هوایی پیشرفته ای نظیر اس-500 است که با در اختیار داشتن موشکهایی با سرعت بیشتر از 14 ماخ و بردی 600 کیلومتری و همچنین موشکهای هوابه هوای R-37 که کره شمالی فاقد آن است ، می تواند به تهدید خطرناکتری تبدیل گردد . چنین مساله ای با توجه به این واقعیت که هواگرد اس آر-72 می تواند به نسخه بمب افکن نیز تبدیل گردد ، می تواند متقابلاً چالش بزرگتری برای کره شمالی باشد . بنابراین ، با توجه به این واقعیت راهبردی که کره شمالی با چین و روسیه هم مرز است ، این امکان وجود دارد که برای ایجاد یک سد اولیه در برابر نیروی هوایی ایالات متحده ، ارتش کره شمالی به سامانه های پیشرفته تری نیز مسلح شده باشد . پی نوشت : 1-بن پایه 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 4- صرفاً برای میلیتاری MR9
  5. بسم ا... زیر این جدول ذکر شده براساس اطلاعات ویکی ، در نتیجه باید در این اطلاعات ( حداقل برای صاعقه ) با تردید جلو رفت ، تا زمانی که خود کاربر یا مجموعه سازنده ، دیتای قابل اطمینانی را منتشر کند
  6. زنبورسرخ در برابر صاعقه !!! آیا جنگنده بومی ایرانی ، همانقدر که ادعا می شود ، با جتهای اف-18 نیروی دریایی ایالات متحده قابل مقایسه است ؟!! پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 و سرنگونی سلطنت پهلوی که بعنوان متحد قابل اطمینان بلوک غرب و بوِیژه ایالات متحده محسوب می شد ،ارتش این کشور ،دیگر به مانند گذشته ، توانایی خرید سامانه های تسلیحاتی یا قطعات مورد نیاز برای عملکرد بهینه را نداشت . در این میان ، برای نیروی هوایی ایران (IIAF/IRIAF) که منحصراً به جتهای ساخت آمریکا از جمله هواگردهای نسل سوم اف-5 ، جنگنده – بمب افکن های سنگین اف-4 و نخستین ابررهگیر نسل چهارم ، اف-14 تامکت مجهز شده بود ، شرایط به مراتب وخیم تر بشمار می آمد . در واقع ، پیچیدگی سیستم های تسلیحاتی فروخته شده به ایران و نیمه کاره مانده ایجاد زیرساختهای تعمیر و نگهداری از قبل برنامه ریزی شده باعث شده بود تا تحلیلگران غربی با اطمینان کامل از زمین گیر شدن ناوگان جتهای ایرانی تنها پس از 5 سال ( 1984-1979) صحبت کنند . این مساله با حمله غافلگیرانه ارتش عراق ( ارتش بعث . م ) تنها دو سال پس از وقوع انقلاب در ایران تا حد بسیار زیادی تشدید شد و متعاقباً نیروی هوایی ایران نیز بالاجبار با جمع آوری و متمرکز نمودن همه امکانات موجود براین تلاش شد تا از حریم هوایی خود دفاع نماید و در حداقل شرایط ، مانع از دستیابی نیروی هوایی عراق به برتری هوایی کامل گردد . بدین ترتیب ، بر خلاف همه پیش بینی های تحلیلگران غربی و شرقی ، این سرمایه گذاری تا حدودی جواب داد و جتهای آمریکایی موجود در ناوگان نیروی هوایی در سراسر طول جنگ ( به جز یکسال و نیم انتهای درگیری ها . م ) موفق شدند تا بهینه ترین عملکرد ممکن را به نمایش گذارند و تا کنون نیز که بیشتر از 4 دهه از قطع ارتباط با شرکتهای سازنده غربی می گذرد ، هنوز ستون فقرات نیروی هوایی این کشور را جتهای محصول ایالات متحده تشکیل می دهد . این مساله ، تجربه ذیقیمتی برای نیروی هوایی ایران بود و اعتماد به نفس ارزشمندی را در اختیار فرماندهان و تکنسین های آن قرار داد تا صنعت هوانوردی نظامی خود را پس از پایان جنگ ، همچنان تقویت نمایند ، تا جایی که یک سامانه پیشرفته تسلیحاتی نظیر اف-14 همچنان در خدمت فعال قرار دارد و در طول این سالها ، تغییرات قابل تاملی را نیز بخود دیده است . این درحالی است که با ادامه تنش ها با غرب ، این کشور همچنان محدودیتهای بسیار زیادی را برای خرید و تامین نیازمندی های خود در حوزه هوایی بخود می بیند ، به همین دلیل با بررسی گزینه های متعدد ، سرمایه گذاری برای تولید یک جنگنده بومی در دستور کار صنعت نظامی ایران قرار گرفت . با تمامی فراز و نشیبهایی که تاکنون وجود داشته و در حالی که ادامه برنامه هایی نظیر هواگرد سبک رادارگریز قاهر-313 با شک و تردیدهای فراوانی روبرو شده ( و هنوز هم بعنوان یک برنامه تبلیغاتی سرنوشت آن در پرده ای از ابهام قرار دارد ) ، پیشرفتهای ایران در حوزه طراحی و تولید پرنده های بدون سرنشین رزمی و شناسایی ، موجب شده تا برخی ناظران نظامی ، در تحلیل های خود تجدید نظر نمایند .با این وصف ، مدتها قبل از رونمایی از برنامه قاهر ، صنعت دفاعی ایران ، یک نمونه از جنگنده بومی خود را با همکاری مشترک نیروی هوایی و وزارت دفاع ، تحت توسعه قرار داده بود که با شناسه "صاعقه" نخستین پرواز خود را در سال 2004 انجام و براساس گزارش های منتشر شده ، به سال 2007 وارد خدمت گردید . درواقع ، از سه کلاس جنگنده های آمریکایی در حال خدمت در نیروی هوایی ایران ، جت F-5E سبکترین و ساده ترین هواگرد بشمار می رود که بعنوان یک پیکربندی رزمی کم هزینه برای متحدان کم بضاعت آمریکا در شرق آُسیا ( ویتنام جنوبی و تایوان ) توسعه پیدا کرده بود ، در حالی که متحدان نزدیکتری نظیر اسراییل و ژاپن مجوز خرید جتهای سنگین تری نظیر اف-4 را بدست آورده بودند ، چنانکه ایران نیز مدتها پس از خرید گونه های مختلف تایگر ، به جتهای فانتوم-2 مسلح شد . یکی از جالب توجه ترین نمونه های ارتقاء یافته جنگنده اف-5 ، نسخه عملیاتی در نیروی هوایی تایلند بشمار می رود راست : مجموعه رادار چند ماموریته Elta EL/M-2032 چپ : هملت خلبان ، استاندارد DASH IV اما ساده بودن تایگر در حوزه تعمیر و نگهداری و فناوری مورد استفاده در آن ، باعث شد تا مهندسین ایرانی دست به مهندسی معکوس آن بزنند و این به اعتقاد تصمیم سازان نظامی ایران ، نه تنها موجبات افزایش عمر عملیاتی جنگنده های موجود می شد ، بلکه بستری را برای توسعه یک پیکربندی پیشرفته تردر چهارچوب طراحی اف-5 فراهم می ساخت . اگر چه پیکربندی اف-5 مربوط به دهه شصت میلادی است ، اما از آن زمان تا کنون ، برنامه های متعددی برای بروزرسانی این هواگرد در تایوان و تایلند انجام شده که این جنگنده را برای درگیری با جتهای نسل4 آماده کند . برجسته ترین این برنامه ها ، مسلح نمودن تایگرهای نیروی هوایی تایوان به موشکهای برد بلند اسکای سورد-2 و همچنین جنگنده های F-5TH تایلندی مجهز به رادارهای AESA و در نهایت ، تایگرهایی نیروی هوایی سوئیس است که این مورد اخیر بر خرید اف-16 ترجیح داده شده است . مدل مقیاس 1:48 جنگنده صاعقه از شرکت afv club با تمامی این اوصاف ، به نظر می رسد تغییرات اعمال شده در پیکربندی اف-5 های نیروی هوایی ایران که تحت عنوان صاعقه صورت پذیرفته شده ، بیش از سایر کاربران تایگر است . از یکسو ، خبرهایی منتشر شده که حاکی از کمک گسترده چین ، روسیه و کره شمالی به این برنامه بوده و از سویی دیگر ، برخی معتقدند که فناوری های محدود برگرفته از جتهای میگ-29 و اف-14 در توسعه این برنامه دخالت داده شده است . مصاحبه با کاپیتان رنجبر از خلبانان جنگنده صاعقه در نمایشگاه هوایی کیش https://www.aparat.com/v/lp7vj این مساله با اخبار ادعایی منتشر شده از سوی ایران مبنی بر برد 3000 کیلومتری صاعقه ( در مقایسه با برد 1500 کیلومتری اف-5 ) و همچنین پیکربندی دوقلوی آن ، شک و تردید های فراوانی را برمی انگیزد .از ابتدای معرفی این برنامه دررسانه های ایران ، تبلیغات فراوانی بر مقایسه عملکرد صاعقه با جنگنده اف-18 هورنت نیروی دریایی ایالات متحده صورت پذیرفت . مقایسه سه نمای جنگنده های صاعقه (راست ) و نمونه اولیه اف-18 هورنت (چپ) اگر چه این ادعاها ، به کرات ازسوی منابغ غربی ، رد شده ولی می تواند تا حدودی صحت نیز داشته باشد . در واقع ، جنگنده F-18A به طور خاص و براساس معیارهای امروزین ، یک پیکربندی پیچیده رزمی محسوب نمی شد و نمونه هایی که در سال 1983 به نیروی دریایی آمریکا محلق شدند ، از بسیاری از جهات قابلیتهای کمتری نسبت به جتهای اف-5 تایوانی و تایلندی داشتند . از سویی دیگر ، جنگنده اف-18 خود براساس طرح YF-17 ساخته شد که این نمونه نیز گفته میشود نمونه پیشرفته تری از اف-5 محسوب می شد . بدین ترتیب ، ریشه و فلسفه اصلی طراحی صاعقه و F-18A به نسبت قابل مقایسه به نظر می رسند . با این وجود ، گونه های اولیه و بعدی هورنت در حوزه ابعاد ، بزرگتر از صاعقه هستند و تسلیحات پیشرفته تری را نیز حمل می کنند و این بدان معناست که انواع جدیدتر اف-18 به مراتب قابلیتهای پیشرفته تری از صاعقه را خواهند داشت . مقایسه مشخصات هورنت (نسخه اولیه ) و صاعقه (بر مبنای اطلاعات ویکی ) با این حال ، هنوز مشخص نیست که صاعقه در مقیاس انبوه تولید شده است یا خیر ،اما 14 سال پس از نخستین پرواز صاعقه ، نمونه ای جدید براساس پیکربندی اف-5 با شناسه "کوثر" رونمایی شد که گرچه براساس اف-5 طراحی شده ولی مقداری از آن بزرگتر است ولی برخی ناظران ، براین باورند که کوثر مکملی برای جنگنده های جدیدی است که قرار است ایران درطول 10 سال آینده آن را خریداری نماید و بسته به ارتقاء و بروزرسانی آن ، می تواند در حدود نسخه F-5TH خطرناک نیز باشد . پی نوشت : منابع : 1- ببری از سرزمین هزارمعبد،روند ارتقاء تایگرهای نیروی هوایی سلطنتی تایلند 2-بن پایه2 3- -استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 4- علیرغم تمامی این استدلال ها ، هنوز مبنای منطقی برای مقایسه صاعقه با هورنت ( حتی در مدل های اولیه ) وجود ندارد . 5- صرفاً برای میلیتاری MR9
  7. بسم ا... تاپیک سلاح انفرادی HK-416 در انجمن میلیتاری که به تازگی بروزرسانی شده تاپیک جامع خانواده سلاح اچ.کا.416 (H&K- HK416 )
  8. جنگ افزاری به اسم "اسباب بازی " بخش دوم ( مدل مقیاس استاتیک ) دنیای ماکتهای مقیاس ، یکی از جالب ترین و در عین حال جذاب ترین شیوه های برند سازی در دنیای امروز هست و به تقریب بخش عمده کشورهای صاحب و پیشگام در صنعت نظامی ، به شکل موازی بواسطه تولید و تبلیغ ماکت های سلاح ، مشغول تبلیغ برای صنعت دفاعی خود هستند . تصاویر ذیل نمونه ای از کارهای یکی از هموطنان عزیز هست که در یکی از نشریات ماکت سازی به سال 2021 به نمایش درآمده است و مدلی از جیپ ام-38 آ.یک سی مسلح به توپ کالیبر 106 م.م ام-40 نشان می دهد . در یکی از صفحات این شماره مجله ، گریزی زده شده به یکی از قهرمانان ارتش ایران ، جناب صمدی و بیلان رزمی آن در جریان دفاع از خرمشهر ...
  9. ناکامی "ابر سگ تازی " روسی چرا ناتو با خوشحالی از لغو برنامه MIG-31M استقبال نمود ؟ با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، و پایان جنگ سرد ، وارثان این سرزمین ،با شدیدترین بحران اقتصادی از ابتدای قرن مواجه شدند و بخش قابل توجهی از برنامه های تسلیحاتی که می بایست تضمین کننده برتری نظامی ارتش شوروی بر رقبایش میشد ، به همین دلیل لغو و از تولید انبوه بازماند . این برنامه ها ، در حوزه های مختلفی نظیر نیروی دریایی ( ابرحامل هواپیمابر کلاس اولیانوفسک ) ، نیروی زمینی ( نسخه ای برگرفته از تانک اصلی میدان نبرد تی-80 مسلح به یک قبضه توپ 152 م.م ) از تولید بازماند ،اما خسارت آمیز ترین جنبه این وضعیت ، ایجاد یک توقف کامل در حوزه هوایی می بود ، چنانکه نیروی هوایی ارتش شوروی ، برنامه های متعددی از قبیل جت عمود پرواز یاک-141 ، جتهای پنهانکار نسل پنجم میگ-1.44 و همچنین برنامه سوخو-47 بطور کامل لغو و برنامه هایی نظیر نسخه ارتقاء یافته فلانکر ( سوخو-27 ام ) با 15 ساله تاخیر روبرو گشت . اما در این میان ، یک برنامه شناخته شده برای نیروی هوایی ارتش شوروی ، نسخه جدیدی از جنگنده میگ-31 فاکس هاوند با شناسه میگ-31 ام بود که درصورت ورود بخدمت ، قابلیتهای رزم هوابه هوای دوربرد قابل توجهی را برای کاربرانش فراهم مینمود ، جنگنده ای که علیرغم فقدان کاراکترهای جتهای نسل پنجم ، می توانست در اثتای ورود هواگردهای نسل پنجم غربی ، توانایی های برتری هوایی آنان را وارد یک چالش جدی نماید . در واقع ، برنامه ارتقاء فاکس هاوند به نسخه M می توانست قابلیتهای رزم هوایی میگ-31 را به میزان قابل توجهی گسترش دهد ، گرچه جزییات آن تاکنون ناشناخته باقی مانده است . با این حال ، در حالی که نسخه پایه میگ-31 تقریباً 41 تن بسته به میزان سوخت و مهمات محمول ، وزن می داشت ، میگ-31 ام تا حدودی سنگین تر ( 50 تن ) طراحی شد . این نسخه که برای اولین بار در سال 1985 به پرواز درآمد ، از رادار جدید زاسلن-ام که آنتن بزرگتر و برد بیشتری را ارائه میداد ، استفاده می نمود و به اندازه ای قدرتمند بود که اهدافی با سرعت 6 ماخ را براحتی کشف می نمود تا جایی که گفته می شد میگ-31 ام از معدود هواگردهای رزمی بشمار می رفت که برای رهگیری موشکهای بالستیک بهینه شده بود . این نسخه برای رسیدن به عملکرد بهینه به یک پیشرانه جدیدتر با مصرف سوخت پایین تر D-30F-6M و آسمانه جدید نیز مجهز می شد . همزمان برای افزایش توانایی رزم ، تعداد جایگاه های تسلیحاتی این نسخه از 4 به 6 افزایش پیدا کرد . علاوه براین ، نسخه جدید فاکس هاوند را می شد از روی بالهای متفاوت و همچنین حسگر مادون قرمز ثابت مستقر در زیر بخش جلوی بدنه تشخیص داد . در کنار این موارد ، میگ-31 بروز شده ، به اویونیک کاملاً جدید ، سامانه های رزم الکترونیک پیشرفته نیز مجهز شده بود . در حوزه پایایی رزمی ، افزایش ظرفیت حمل سوخت داخلی و همچنین اضافه شدن لوله سوخت گیری هوایی از مزیتهای میگ جدید بود که در ترکیب با موشکهای R-37 که در مقایسه با نمونه های قدیمی تر R-33 مرگ آوری افزون تری را به نمایش می گذاشت . اما این نمونه در سال 1995 پس از چند پرواز موفقیت آمیز آزمایشی بدلیل بحران اقتصادی روسیه بطور کامل لغو گردید و این امر باعث شد تا برنامه تبدیل فاکس هاوند به نسخه جدید بتدریج بدست فراموشی سپرده شود و در عوض بروزرسانی جتهای میگ-29 در دستور کار قرار گیرد و برای بازارصادرات نیز جنگنده های سنگین تر سوخو-27 انتخاب گردد . در این میان ، سوخو-27 گرچه بلحاظ قابلیتهای حسگرهای خود ، در رتبه ای پایین تر از میگ-31 قرار می گرفت ، اما بدلیل وجود کاراکتر " چند ماموریته " بودن ، طبعاً گزینه جذابتری برای صادرت محسوب می شد . علاوه براین ، فلانکر بلحاظ قیمت ، ارزان تر بود و این تعداد مشتریان احتمالی را افزایش می داد . در این میان ، گرچه شایعاتی وجود دارد که نیروی هوایی چین تعدادی میگ-31 را بخدمت گرفته ، اما انتخاب سوخو-27 برای مونتاژ و تولید در داخل خاک چین بدان معنا بود که میگ-31 ام قادر به رقابت با سوخو-27 نمی بود و این درنهایت تعداد تولید شده میگ-31 ام را به شش فروند محدود نمود .اما تلاشهای صورت گرفته برای تولید این نمونه ، چندان بی فایده هم نبود ، چرا که این برنامه باعث شد تا نسخه های B و BM فاکس هاوند بسرعت ارتقاء پیدا کنند . در واقع نسخه MIG-31 BSM تا قبل از ورود بخدمت سوخو-57 توانمندترین جت رزم هوایی ارتش روسیه بشمار می آید ، به همین دلیل برنامه های ارتقاء بیشتری ، از جمله قابلیت حمل موشکهای بالستیک هواپرتاب در نمونه K و همچنین نسخه های ضد ماهواره نیز روی آن صورت گرفت . با این وصف ، اخباری در دست است که نشان می دهد ، نیروی هوایی روسیه ، به تقریب 50 سال پس از ورود میگ-31 به سازمان رزمی خود ، درصدد است با سرمایه گذاری بر روی پروژه میگ-41 مجدداً به عرصه رهگیرهای برد بلند وارد گردد . پی نوشت : 1- بن پایه یک 2- بن پایه دو 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  4- مولف ، جمع آوری کننده و مترجم MR9
  10. نمایش شلیک سلاح انفرادی "مصاف" هفدهم اسفند سال 1399 خورشیدی https://www.aparat.com/v/ICWwX
  11. در باب مسلح سازی در دنیای بی قانون آل کاپون همیشه می‌گفت : "مؤدبانه درخواست کردن با یه اسلحه توی دست، بهتر از مؤدبانه درخواست کردن با دستِ خالیه..."
  12. بسم ا... پیرو بحث چند روز پیش در بروزرسانی در خصوص جت تی-33 و کاربری ان در ایران
  13. بسم ا... 11 اسفند سی و هفتمین سالگرد شهادت شهید عبدالرسول زرین 1362-1399 https://www.aparat.com/v/oyp2N پی نوشت : تا پیش از این تاریخ ، انجمن میلیتاری فاقد تاپیک مستقل برای شهید زرین بود . تجمیع تمامی پستهای مرتبط با تاپیک ، 11 اسفند سال 1399 خورشیدی
  14. إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ماموریت انجام شد ..... باقی مانده پیکر پاک سرگرد (سرهنگ ) خلبان بیرجند بیک محمدی ، پس از 32 سال به خاک وطن بازگشت . سرگرد بیک محمدی در تاریخ 6 خرداد 1367 برای اجرای ماموریت پشتیبانی نزدیک به پرواز درآمد ولی به پایگاه مبداء بازنگشت
  15. بسم ا... مراسم تحویل دهی انواع هواپیما و بالگردهای بازآمد شده به نیروهای مسلح پی نوشت : 1-تحقیقاً و تقریباً همون هواگردهای قبلی .. نه ارتقاء خاصی ، نه پوشش استتار جدیدی و .... 2- و همچنان فرماندهان محترم می فرمایند قوی ترین ناوگان هوایی خاورمیانه هستیم !!!
  16. بسم ا... با تشکر از جناب @shirazz برای تقطیع بخش مربوط به عین الاسد از برنامه شصت دقیقه
  17. بسم ا... جنگ افزاری به اسم "اسباب بازی " این قسمت ... "لِگو" https://www.aparat.com/v/WBTFX
  18. گفتار پندآموز روباه صحرا تفاوت بین دو نیرو ، یکی دارای نیروی هوایی و دیگری فاقد این نیرو ، به مانند نبرد میان یک ارتش مدرن و قبایل صحرا نشین است . بنابراین در نبردهای امروزی یک واژه دائما" می بایست مورد توجه قرار گیرد " برتری هوایی ".. پی نوشت : شرح عکس : اروین رومل و هانس یواخیم مارسیل (دارنده 109 پیروزی هوایی در جنگ دوم جهانی )
  19. بخش سوم : پانتر . دی با این وصف ، گرچه کیفیت تولید و همچنین آموزش خدمه آلمانی واحدهای مسلح به پانتر در سطح کاملا قبولی قرار داشت ، اما در مقایسه با خطوط تولید انبوه تانکهای روسی ، به مثابه یک قطره آب در برابر یک سطل محسوب می شدند . به همین دلیل ، سرفرماندهی ارتش تصمیم گرفت تا به منظور کاهش این فاصله ، نسخه پانتر.2 را روانه میادین نبرد کند. اما با شروع برنامه توسعه نسخه D بعنوان گونه مسلح ترشده از پانتر ، برنامه پانتر 2 دچار یک دگرگیسی عمده گردید و تبدیل به نسخه ای سبکتر از تایگر شد . این نمونه در ابتدا با وزنی در حدود 50 تن ، قرار بود در سپتامبر 1943 وارد خدمت گردد ،اما بدلیل مشکلات مربوط به نسخه سلفش و روند آزمایشهای میدانی کوتاه تر ، مقداری با تاخیر عملیاتی گردید . راست : پانزر-6 چپ : پانزر-6 بی همین مساله نیز در خصوص سایر ماموتهای زرهی ورماخت نیز قابل انطابق به نظر می رسد . بعنوان مثال ، تاریخچه ایده پردازی و طراحی پانزر6 ( کینگ تایگر/ رویال تایگر) را می توان تا بهار سال 1941 به عقب برد و بررسی کرد در حالی که نمونه های اولیه این تانک در سال 1943 به نمایش درآمد و نخستین مدلهای تولیدی نیز درژانویه 1944 بخدمت وارد شد . با این وجود ، تنها نمونه پانزر-6 بی ( VIB) با برجک دوباره طراحی شده ویک برآمدگی دیده بانی جدید برای فرماندهی تانک بود که بعنوان بهینه ترین نسخه تولیدی مورد شناسایی قرار می گیرد . مضاف براین ، مهمترین ویژگی این نسخه ، توپ 88 م.م ال-71 ( با طول لوله 19 فوت ) بشمارمی آمد که قابلیت انهدام هر تانک متفقین در بردی غیرقابل تصور درآن زمان را در اختیار خدمه قرار میداد . ضخامت زره بخش جلویی این تانک که به 7 اینچ نیز می رسید ، تاب آوری قابل توجهی را از خودبرجای می گذاشت، تا جایی که هرگز گزارشی مبنی بر نفوذ پرتابه های شلیک شده از تانک یا جنگ افزارهای ضد زره از بخش جلویی این تانک ثبت نگردید . پیشرانه 700 اسب بخاری میباخ با سرعت قابل توجه 24 مایل برساعت ، قدرت تحرک معقولی را بدان میداد ، اما به مانند همیشه تاریخ ، کینگ تایگر ، گرچه در رودخانه استیکس غوطه ور شد(کنایه از ضد ضربه بودن به مانند کاراکتر افسانه ای آشیل ) ، اما نقطه ضعفی نیز داشت ، چنانکه وزن زیادش ، موجبات کاهش تحرک لازم در میدان نبرد را برای آن به ارمغان آورد ، بطوریکه تنها پل های اصلی درمیدان نبرد قابلیت تحمل وزن این تانک را داشتند ، مصرف سوخت کینگ تایگر ، درست درزمانی که تامین آن برای ورماخت مشکل شده بود ، بسیار زیاد بود و در صورتی که سامانه هدایت آن ، بیش از حد تحت فشار قرار میگرفت ، مستمر دچار خرابی می گردید . شدت این نواقص و ناتوانی صنعت نظامی آلمان در رفع موانع ، موجب گردید تا مارس 1944 فقط 5 دستگاه از این تانک تولید شود . چنین وضعیتی برای سایر طرح های زرهی در پایان جنگ نیز صادق بود . یاگدتایگر ( نمای اصلی ، موقعیت قرارگیری خدمه و نمای گرافیکی ) بعنوان مثال یاگدتایگر (Jagdtiger) بعنوان گونه زره کوب مشتق شده از پانزر-6 به یک توپ 128 م.م مسلح می شد که نه تنها سنگین ترین توپ نصب شده روی شاسی زرهی در آلمان بود ، بلکه طراحی فوق العاده ای را نیز یدک می کشید . با این وجود ، بدلیل وزن 70 تنی و محدود شدن زاویه عمودی گردش توپ به 20 درجه ، فقط برای اهدافی که تنها از جلوی این زره کوب عبور می کردند ، واقعه ناخوشایندی محسوب می شد . با این حال ، نمونه ای مشتق شده از پانتر ، در قالب یک زره کوب ، طرح بسیار امیدوارکننده تری از آب درآمد بدین معنی که بهترین سخت افزار زرهی در گونه خود در طول جنگ دوم جهانی بشمارمی رفت . یاگدپانتر ( نمای اصلی ، موقعیت قرارگیری خدمه و نمای گرافیکی ) این زره کوب ، با مسلح شدن به یک توپ 88 م.م ال-71 ، مجهز به زره های شیبدار و قابلیت حرکت در مناطق خارج جاده ای که روی یک شاسی 45 تنی قرار می گرفت و به یاگدپانتر (Jagdpanther) مشهورشد ، برای ورماخت به یک مهره شطرنج اصلی که می توانست در هر نقطه ای ظاهر شود ، تبدیل گردید ، در حالی که بصورت قابل پیش بینی ، مشکلات مربوط به پیش تولید موجب گردید تا ظرفیت تولید انبوه آن محدود گردد . با وجود ظهور همه این طرح ها ، از پانتر تا تایگر و نمونه های برگرفته از آنها ، ستون فقرات و استخوان بندی یگانهای پانزر ورماخت تا سال 1945 ، همچنان برروی پانزر-4 قرار داشت . نسخه نهایی این تانک تفاوت های اندکی با نمونه اولیه که درسال 1940 معرفی گردید و به " ته سیگار" نیز مشهور شد ، داشت ، هر چند مدل H که بطور رسمی در مارس 1942 به خدمت رزمی وارد گردید ، نمونه استاندارد ورماخت بود . این تانک به یکسری پنلهای محافظ زرهی در طرفین خود با ضخامت حداکثر 302 اینچ مجهز می شد که علیرغم افزایش بقاء در میدان نبرد ، بدلیل افزودن وزن تانک به 25 تن ، سرعت جاده ای آن را به کمی بیشتر از 20 مایل در ساعت کاهش می داد . نسخه بهینه تر پانزر4 (J) نیز تغییرات جزیی تر را بخود می دید که شامل شنی های عریض تر و صفحات جانبی مشبک سیمی برای افزایش مقاومت زره اصلی در برابر راکتهای ضد زره پیاده نظام می گردید . پانزر-4 نسخه اچ و جی این نسخه در ارتش آلمان به "ته سیگار" مشهور شد که کنایه از آخرین حد ارتقاء و بروزرسانی و همچنین ته مانده استخوان بندی زرهی ورماخت بود . به شکل خاص ، گودریان پس از انتصاب به سمت بازرس کل واحدهای پانزر ، این اعتقاد را در سرفرماندهی ارتش جا انداخت که استفاده از یک سامانه زرهی کاملا آزمایش شده ، پاسخی عملی به مشکل کمبودهای مربوط به حضور مزمن و روبه کاهش واحدهای تانک در جبهه شرقی خواهد بود . از این نظر ، فرآیند تعمیرو نگهداری پانزر-4 به نسبت آسان بود و به محض آسیب در میدان رزم ، به مشکلات کمتری بازیابی و به دپوهای تعمیر و نگهداری منتقل میشد . با توجه به این مختصات ، بیشتر از 3000 دستگاه از این تانک در سال 1943 تولید و به سامانه استاندارد زرهی لشکرهای ورماخت تبدیل شد ، در حالی که این لشکرها ، حداقل یک گردان ترکیبی زرهی شامل نسبت مشخصی از پانزر-4 و پانتر را نیز در اختیار داشتند . از سویی دیگر ، مخالفتهای آشکار گودریان با تولید توپهای تهاجمی ، اینک بطور قابل ملاحضه و پس از بررسی صحنه رزمی در جبهه شرقی رو به کاهش گذاشته بود و کاربرد آن در خطوط تماس با روسها نه تنها قابل بحث نبود ، بلکه اصرار عجیبی بر افزایش سرعت و تعداد تولیدی توسط شرکتهایی که تجربه بیشتری در تولید برجک داشتند ، وجود داشت. بدین ترتیب ، گودریان با آغاز خطوط تولید این جنگ افزارها ، احیای مجدد گردان سوم در هنگهای پانزر ( در یک بازه زمانی هر هنگ پانزر فقط 2 گردان بعنوان سازمان رزم استاندارد در اختیار داشت .م ) و تحویل توپهای تهاجمی به انها ، را در دستور کار خود قرار داد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- در قسمت چهارم و پایانی ، روند جذاب تری را در خصوص چرایی تولید برخی نمونه های زره کوب در آلمان خواهید خواند ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  20. بسم ا... سی وچهارمین سالگرد شهادت حاج حسین خرازی 1399- 1365 پی نوشت : تجمیع مطالب مربوط به شهید خرازی - هشتم اسفند سال 1399 خورشیدی
  21. بسم ا... درواقع قاعده قابل پذیرش در این هست که هیچکدام از این دو و یا بعبارت بهتر ، هیچ رسته ای در نبردهای امروز قابل حذف نیست . حذف هرکدوم از این رسته ها ، شکست در معنای مطلق خودش هست
  22. در پاسخ به سئوال جناب @GAHERRRR مراحل شلیک خسارات از دید دوربین منافقین
  23. MR9

    قاهر F-313

    بسم ا... سئوال : کدام ارتش کلاسیک هست که سازمان رزم خودش را با محیط رزم شبکه محور ، تطبیق نداده باشد ؟؟؟؟؟ اگر ترس از دستبرد و اخلال وجود داشته باشد ، این نگرانی از ابتدای ظهور سامانه های مخابراتی با سیم و بی سیم وجود داشته ولی از توسعه این ابزارها جلوگیری کرده ؟؟ قطعاً خیر . جنگ روسیه و اوکراین دی سال 1395 رزم سایبری به شیوه روسی.... استفاده ارتش روسیه از رباتهای سایبری برای هدف قرار دادن توپخانه ارتش اوکراین برای همین باید سعی کنید تا سازمان نظامی شما برای ورود به صحنه رزم قرن 21 این شش ویژگی را برای خودش بصورت بومی توسعه بدهد 1- استحکام ( robustness ) 2- برگشت پذیری ( resilience) 3- واکنش پذیری ( responsiveness) 4- انعطاف پذیری ( flexibility ) 5- نوآوری ( innovation) 6- وفق پذیری ( adaptation)