فرض کنید شما 2 لشگر شامل هوایی و لشگر زمینی مکانیزه دارید و هدفتان نابود کردن یک برج دفاعی بزرگ است.... شاید به نظرتان با این همه امکانات انجام دادن این کار برایتان مثل آب خوردن راحت باشد...نخست سربازان پیاده نظام را برای فتح برج می فرستید اما شما به عنوان فرمانده تا بزنگاه نخواهید فهمید که پشت دیوارهای برج چه چیزی انتظار شما را می کشد قبل از اینکه به محوطه باز برج برسید، تک تیراندازها نیروهای شما را درو خواهند کرد. به فرض اینکه نیروهای شما بتوانند به زیر برج برسند آنگاه باید با نارنجک ها و رگبار مسلسل هایی دست و پنجه نرم کنند که حتی منبع آنها را نمی توانند پیدا کنند حالا نوبت فرستادن تانک است.... وقتی تانک های شما به محوطه برسند توسط دیده بانی موقعیت آن را به توپخانه که در بالای برج قرار دارد میدهد و توپخانه های قدرتمند، فورا تانک های شما را اوراق خواهند کرد حالا فرض کنیم که تانک ها آنقدر نزدیک شده اند که دیگر کاری از دست توپخانه بر نمیاید. آنوقت است که تانک های شما باید از پس ضدتانک های قوی آلمانی یا به قول خودمان آر پی جی های آلمانی بر بیاید باز هم فرض می کنید که لشگر زره پوش شما آنقدر قوی است که می تواند صحیح و سالم پای برج برسد.....خب که چه؟ تانک های شما از پس دیوارهای بتنی به قطر 3 متر بر نخواهند آمد و همانجا زمین گیر خواهند شد تنها نیرویی که برای شما مانده نیروی هوایی است....غافل از اینکه شما نمی دانید اصلا این برج ها برای چه ساخته شده اند هدف اصلی این برج ها، هواپیماهای جنگی شماست...نیروی هوایی شما حتی نمی تواند از فاصله ی بسیار زیاد بمب های خود را روی سر برج خالی کند. حتی به فرض اینکه قادر به انجام این کار باشد نمی تواند به اصل سازه آسیب بزند و آن را نفوذ پذیر کند اینک شمایی که فاتح سرزمین های فراوان بودید از پس یک سازه 100 متر در 100 متر بر نمیایید و این شمایید که زمینگیر می شوید. هم اینک می توانید از هوا و بازی کردن با سربازانتان لذت ببرید و منتظر بمانید که آذوقه و مهمات برج تمام شود و آنها خودشان را تسلیم شما بکنند. این است قدرت فِلک تاور یا همان برج های ضد هوایی که کمتر به آن پرداخته شده است. تاریخچه و استفاده: پس از حمله هوایی انگلیس در سال 1940، هیتلر دستور داد 3 گروه برج توپخانه ضد هوایی مجهز به رادار برای دفاع از پایتخت و 4 گروه برج دیگر در خارج از پایتخت احداث شود. بشقاب های رادار برای در امان ماندن از حملات هوایی پشت دیواره ای از بتن و گنبد فلزی قرار داشت. هیتلر شخصا طراحی این برج های را دوست می داشت. به خاطر اولویت این پروژه و حمل آسان بتن و میلگرد و چوب به محل های ساخت، طرح خط راه آهن ملی آلمان تغییر یافت و بسیاری از مسیرهای راه آهن عوض شد. برج ها با دیواره های بتنی به ضخامت 3.5 متر در برابر حملات هوایی متفقین، رویین تن به نظر می آمد. یکی از برج های در حال ساخت و بازدید یکی از مقامات نظامی بلغارستان از نحوه ساخته شدن آنها: این برج ها توانایی پشتیبانی 360 درجه تا شعاع 14 کیلومتر را داشتند...مجموع نرخ آتش برج حدود 8000 گلوله در دقیقه بود که این امر به کابوس هواپیماها تبدیل شده بود. سلاح های مورد استفاده در برج ها شامل ضدهوایی 128 میلیمتری و 37 ملیمتری و 20 میلیمتری بود. و گهگاه برای مقابله با نیروهای پیاده نظام، از تیربار و ضد هوایی 20 میلیمتری استفاده می شد. سه برج نامبرده در حومه برلین ساخته شدند که مثلث آتش قدرتمندی را به وجود آورده بودند. در طراحی این برج ها علاوه بر در نظر گرفتن امکانات نظامی، مسائل غیر نظامی هم مد نظر بوده است. برج ها دارای پناهگاه بسیار بزرگی برای ساماندهی 10000 غیر نظامی بود که مجهز به بیمارستان نیز بوده است. در زمان سقوط برلین، 30000 شهروند آلمانی در آن ها پناه گرفته بودند. پناه بردن مردم به این غول های قابل اطمینان: امکانات برج ها شامل بیمارستان و موتورخانه: در زمان سقوط برلین، نیروهای شوروی دریافتند که آسیب رساندن به این برج های سه گانه بسیار سخت است. حتی بزرگترین سلاح های آنان مانند توپ 203 میلیمتری هویتزر از آسیب رساندن به آن عاجز بود. بر عکس اکثر نقاط برلین که با کمبود مهمات موجه بود، این سه گانه ها دارای انبارهای مملو از مهمات و انواع توپ های هوایی و زمینی بودند. در زمان سقوط برلین، برج های سه گانه، آخرین نقاط مقاومتی بودند که به چنگ متفقین نیوفتادند تا اینکه آلمان شرایط آتش بس بدون قید و شرط را پذیرفت و سه گانه ها مجبور به تسلیم و باز کردن دروازه های خود شدند. در ایام پس از جنگ، برج های باقیمانده تبدیل به مکان های تزیینی یا متروکه شدند. طراحی برج ها: اصولا برج های ضدهوایی به دو تیپ تقسیم می شوند: تیپ جی: این تیپ به صورت مربعی یا دایره ای بوده و برای نبردهای سنگین هوایی طراحی و اجرا می شد. هدف اصلی برج نابودی نیروهای دشمن بود. خود تیپ جی هم به سه نسل تقسیم می شد. انواع شکل های تیپ جی: تیپ اِل: این تیپ به صورت مستطیلی طراحی شده بود و برای نبردهای سبک هوایی طراحی و اجرا می شد همچنین به عنوان مرکز فرماندهی و صدور دستورات و اتاق شنود مورد استفاده قرار می گرفت. همانطور که ذکر شد، هدف اصلی برج فرماندهی کردن بود و دستورات را از مقامات بالا می گرفت و برای اجرا به برج تیپ جی ارسال می کرد هر جایی که می خواستند برجک ها را بنا کنند هر دو تیپ جی و اِل را کنار هم می ساختند تا مراکز فرماندهی و اجرا در کنار هم باشند. ادامه دارد

بیشتر به بوشهر میخوره مناطق جن.بیه از نوع پوشش گیاهیش میگم 

با سلام  دوستان با ا ین حساب این سامانه سراب برای موشکهای شلیککن و فراموش کن کارایی نداره چون اونا دیگه نیاز به تصحیح مسی توسط اپریتور ندارن با اونا باید چه کرد ؟

جنگی که سرمایه آن توسط اعراب تامین بشه مشکلی نداره تازه کلی هم سلاح دوباره میخرن تفکر ترامپ سرمایه داریه یعنی به به نیروی انسانی به دید ابزار نگاه میکنه نه انسان تلفات جنگم به دید هزینه ای میبینه که برای سود باید پرداخت بشه البته گزینه جنگ دور از ذهن به نظر میاد مگر اینکه ما صبرمون لبریز بشه و یه حرکتی بزنیم در واقع فشارو میخوان به قدری زیاد کنن که ما خودمون گاف بدیم اگرم سره برجام کاری نکنن چیزای دیگرو علم میکنن موشکی یا حقوق بشر . ما هم تا اونجا که میتونیم باید روابطمونو با اروپا و روسیه قوی کنیم تا بتونیم پولتیک بزنیم بهش دولتهامون باید تا اونجا که میشه به سمت مردمی پیش برن خلاصه بیشتر از همیشه به سیاست بازی نیاز داریم

شور شهادته دیگه دست از پا نمیشناسن برای شهادت

خدا بخیر کنه با این مردک دیوانه 

واقعن چرا به این سرعت تاپیک انتخابات ریاست جمهوری آمریکارو بستید ؟؟؟؟ 

پنسیلوانیا شرایط بحرانیو رد کرده فاصله زیاد شده فکر کنم دیگه باید به ترامپ بگیم مستر پرزیدنت

اینکه سیاست مدارها از مردم روز به روز بیشتر فاصله میگیرن و خودشونو تافته جدابافته فرض میکنن یک مسله جهانیه حتی خود ما هم به همین مشکل دچاریم نمونه کوچیکشم همین شهرداریو شورای شهره ولی نباید همه چیرو ربط بدیم به پیشبینیه و مقدسات

چرا ما باید از پیروزی یکی نسبت به اون یکی خوشحال باشیم ؟ در صورتی که هیچ فرقی با هم ندارن یکی با پنبه سر میبره اونیکی رو بازی میکنه 

نوادا هم رفت برا کلینتون تو پنسیلوانیا فقط 1400 رای اختلاف دارن خیلی نزدیکن

ترامپ جورجیا روهم گرفت فقط امیدوارم مردم آمریکا چند سال دیگه برا اینکه گند کاریایه ترامپو درست کنن نرن به یکی دیگه ری بدن

یوتا هم رفت برا ترامپ

کلورادو هم رفت برا هیلاری

نکته جالب عملیات بزرگ حلب همزمانی اون با انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست که تقریبن همزمان انجام شده به قول دوستانه غایب این چند وقته ( چشمک )

من تو کف عکاسم همه ولو شدن او انگار اتفاقی نیوفتاده همینجوری عکس میگیره  icon_eek

ترامپ از اولم نوخودی بود چه برسه به الان 

سگ زرد برادر شغاله

آقا کسی میتونه اینو تایید یا تکزیب کنه ؟  http://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/08/16/1232213/%D8%A7%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82 icon_eek  icon_eek

اتفاقن بر عکس نظر شما رو دارم برنامه ریزی برای ریاست جمهوری آمریکا از بعد از آغاز دور دوم ریاست جمهوری اوباما آغاز شد تبلیغات بسیار ریز و نامهسوس اما تاثیر گزار توسط بخش رسانه ای آمریکا انجام شد شما اگر به سریال ها و فیلمهای هالیوودی نگاه بکنید متوجه میشوید که یا نقش رییس جمهور را زنان بازی میکنند مانند فیلم Independence.Day 2016 و با دیالوگهایی قهرمانانه یا زنان در نقشهای تاثیر گزار باهوش و مسلت به سیاست مانند سریال Madam Secretary ( که سومین سال پخش این سریال هم هست ) ظاهر میشوند حالا اگر به زمان انتخابات ریاست جمهوری اوباما نگاه کنیم همین سیاستو در مورد سیاهپوستان میبینیم مشخص ترین نمونه هم فیلم 2012 هست . در واقع این که ما میبینیم ترامپو هیلاری به جون هم میوفتن پته همو میریزن رو آب سیا بازیه و اتاق فکر آمریکا که خدا میدونه کی میگردونتش برنامهاشونو ریختن سیاستهاشونو تدوین کردن و ترامپم یه بازیچس حالا یا آگاهانه یا ناآگاهانه زیادم بخواد حرف بزنه یه حال اساسی بهش میدن 

یعنی تعجب داره این کار از روسیه با اون عقبه درخشانش 

در جنگهای نوین زرهی بدون دفاع فعال فرقی با یه پیکان جوانان 57گوجه ای اونم با موتور تخت انگلیسی نمیکنه حالا میخواد آرماتا باشه لئوپارد باشه یا آبرامز ا حتی تی55 کلن ضد زره به قدری پیشرفت کرده که نیاز شدیدی در این زمینه احساس میشه حتی باید به سمت اخلالگر هم رفت مخصوصن برای بمبهای کنار جادهای  پی نوشت : ارتش و نیروهای مسلح کلن جهت پیروزی طراحی میشن چه در دفاع چه در حمله و مثل یه چاه بی انتها میمونن که هرچی میریزی توش پر نمیشه درنتیجه صرفه جویی اقتصادی توش معنی نداره مهم اینه که بوجه رو در کجا و با چه اولویتی خرج کنی هرچه بیشتر بهتر  icon_cheesygrin

بیشتر به نظر دعوای زرگری میاد آمریکا نمیاد خودشو درگیر یه جنگ بکنه که نشه پیشبینی کرد چطور تموم میشه اونم جنگی که همین الان حدود 10 کشور به طور مستقیم و غیره مستقیم درگیرشن تازه تو یک سال مونده به پایان ریاست جمهوری آمریکا احتمالن دارن گردو خاک میکنن تا یه حرکتهایی بزنن کسیم متوجه نشه عرباهم که کلن فکر نمیکنن با توهم زندگی میکنن یکی نیست بگه آخه یمنو چیکار تونستین بکنین که میخواین بیاین سمت جزایر ما  اما احتمال از کنترل خارج شدن این بازی که آمریکا داره راه میندازه زیاده و احتمالش هست که عربا یه حرکت احمقانه بزنن و ما باید هوشیاریمونو بالا ببریم

در واقع بیشتر به گردانهای شهید پرورن 

واقعن تجربهاو درسهاییو که از جنگ سوریه گرفتیمو میشه تو رزمایش بسیج تو سمنان دید  http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1395/07/09/139507091805072468802554.jpg