[quote name='ia65' timestamp='1397648657' post='372830'] اقا ما هم از اینا داریم یا اصلا سربازان ما کلا ضدضد گلوله هستن!!!! حقیقت جون سرباز ایرانی: مفت تو قیمت بگو چند! [/quote] ما سربازان هیجده ساله داریم

در ماه مارس 1946 یک تحقیق جدید تکمیل شد که در ان هزینه های تونلهای استقرار زیردریایی محاسبه شده بود. در گزارش " تونلهای زیردریایی در استکهلم , کارلسکرونا و گوتنبرگ" به سه مکان اشاره میشود که بر اساس نوشته ی زیر مناسب میباشد: "در جزیره های استکهلم قسمت شمالی جزیره ی hårsfjärden از جزیره ی اصلی , در جزیره های کارلسکرونا جزیره ی senoren و همچنین جزیره های hjuvik å hisingen در گوتنبرگ , مکانهای مناسب برای برای تونلهای زیردریایی وجود دارد." گزینه ی aspö به طور کامل از این تحقیقات گم شده است و به جای اون senoren جزیره ای در قسمت شرقی کارلسکرونا به عنوان مکان مناسب اورده شده است.هزینه های محاسبه شده در ادامه دقیقا بالای نه میلیون کرون برای هر تاسیسات زیر کوه در هر سه مکان میباشد. گزینه ی پیشنهادی بلکینیه (karlskrona, کارلسکرونا) با هزینه ی سه میلیون و دویست هزار کرون گرانترین گزینه میباشد. پیشنهادات اکنون شامل دو تانلهایی برای جایگیری دو زیردریایی و دو بارانداز میباشد. در حالی در این تاسیسات کارگاهها , انباری , دستشویی , اتاق شستشو و تعویض لباس , اشپزخانه و غیره وجود داشته باشد. به طور قطع اشکار میباشد که هیچ تونل زیردریایی ایی در بلکینیه (کارلسکرونا) و یا سواحل غربی(گوتنبرگ) ساخته نشد. در سال 1950 کارهای انفجار صخره ها در موسکو شروع شد و در سال 1969 تاسیسات افتتاح شد. اما تا هنوز هم تحقیقات برای تاسیسات زیر کوهی شناورهای نیروی دریایی ادامه داشت. اما چرا موسکو(muskö)؟ انتقال تاسیسات ناوگان دریایی در استکهلم (کارگاه گالِر,galär) و پایگاه دریایی در جزایر skeppsholmen و kastellholmen که در داخل شهر قرار داشت , به یک مکان در جزیره های استکهلم یک درخواست قدیمی بود. از نیمه های دهه ی 1800 این درخواست مورد بحث بود. در ابتدا تصمیم بر ان بود که این تاسیسات به مکانی در نزدیکی استکهلم مثلا در lilla värtan و یا در lidingö انتقال شود. در سال 1939 Erstavik به عنوان مکان مورد نظر مطرح شد. اما این درخواست به طور کامل تا بعد از جنگ جهانی دوم خوابید. در سال 1948 " تحقیقات پایگاه دریایی" پیش کشیده شد وسپس در بین بیست و سه هزار جزیره ی استکهلم, جستجو برای پیدا کردن کوهی با ابعاد مناسب و با کیفیت مناسب که بتوان در ان یک پایگاه دریایی کامل با تونلها , تعمیرگاهها و اسلکه به اندازه ی شناورها و تا بزرگی رزمناوها ساخت , شروع شد. در روز سی ام ماه ژوئن 1948 یک گروه هشت نفره برای تحقیقات در مورد انتقال پایگاه های دریایی از استکهلم به یکی از جزائر استکهلم , ماموریت یافتند. در این گروه تعدادی از افراد مجرب نیز حضور داشتند. نتیجه ی تحقیقات که در پانزدهم نوامبر سال 1951 ارائه شد و پس از ان نوزده سال کار اغاز شد. تنها توده ی صخره ای که حائظ این شرائط بود را توانستند پیدا کنند, کوه djupskåraberget در موسکو بود. زمانی که حرف از حفاظت در مقابل حمله ی هوایی پیش می اید , تحقیقات نشان میدهد که حفاظت تاسیسات در مقابل حملات هوایی با توجه به طرح هایی که در این زمینه کشیده شده است, به جز دفاع ضد هوایی و جنگنده های شکاری غیر ممکن است. نتیجه ی پایانی به این شرح است: " قسمتهای حیاتی باراندازها, کارگاه ها, انابرها , قسمت کارکنان و غیره باید به این خاطر در داخل کوه جای گیرد." میتوان اعتقاد داشت که مجمع الجزائر استکهلم با بیش از بیست هزار جزیره هایش , میتوانست پر از کوه های مناسب برای تاسیسات یک پایگاه دریایی زیر زمینی (زیر کوه) باشد. اما تحقیقاتی که در اواخر 1940 انجام شد بر خلاف ان نشان داد که مکانهایی که بتوان انها را برای این کار انتخاب کرد وجود نداشت. در حقیقت فقط یک مکان که این شرائط را دارا بود , وجود داشت و ان djupskåraberget در موسکو بود. در سال 1953 طرح ها تا انجا به جلو پیش رفت که پارلمان میتوانست یک تصمیم اصولی در مورد انتقال بگیرد و جزئیات طرح شروع بشود.در سال 1959 تصمیمات مستدل گرفته شد و نه سال بعد یعنی در سپتامبر 1969 پایگاه دریایی موسکو به همراه کارگاههای مربوط به صنایع کشتی سازی و دیگر تاسیسات مربوطه , به دست پادشاه پادشاه افتتاح شد. [b]ادامه دارد......[/b] کپی تمام مطالبی که در این پست و پستهای اینده در این بخش ایجاد خواهد شد بدونه ذکر نام منبع [size=5][color=#FF0000]military.ir[/color][/size] و نویسنده ی اصلی یعنی [color=#ff0000][size=5]لیف هوگبری[/size][/color] و[size=5] [color=#ff0000]hassanmirani[/color][/size][color=#ff0000] [/color]خلاف قانو ن بوده و در صورت مشاهده بر اساس حق خلق اثر مورد پیگرد قرار خواهد گرفت.

اینکه یک نفر رو از کوچیکی مورد ارزیابی قرار میدن و تحت نظر دارن فکر کنم حقیقت باشه. در سوئد تا قبل از اینکه سربازی اختیاری بشه(سال 2011 اختیاری شد) این افراد و جوانان نبودند که میرفتن فرم پر میکردن و سربازی میرفتن. بلکه سازمان نظام وظیفه شرائط تمام کسانی که میتوانند به سربازی برن رو بررسی میکردن. بر اساس سن سابقه تندرستی و غیره . بعد اگه فرد حائظ شرائط بود براش نامه میفرستادن که بیا خودتو معرفی کن.

[quote name='F14AA' timestamp='1397594388' post='372761'] دفاع هواییش در چه حدیه ؟ توان مقابله با اسرائیل رو داره ؟ [/quote] توان مقابله ؟ خیر . ولی میگ 24 و میگ 29 هواپیماهایی هست که در حال خدمت در نیروی هوایی سودان شمالی هست.

[quote name='F14AA' timestamp='1397593761' post='372755'] شما عملیات هایی نظیر حمله ی 140 فروندی رو چی میگید ؟ بعدش هم ؛ اون فرماندهان زمان جنگ خودشون کجا آموزش دیده بودن ؟ در ضمن چطوریه که درصد موفقیت نیروی هوایی در ابتدای جنگ بالاتر از اواخر جنگ هست ؟ مگه هر چند وقت یکبار در آمریکا مسابقات گانری برگزار نمیشد و ایرانی ها بین دارندگان فانتوم اول نمیشدند ؟ مگه همین جناب شهید فکوری بخاطر لیاقتشون در جنگ ویتنام نبودن ؟ ما با آمریکا دشمن هستیم اما اینکه بخوایم بی انصاف باشیم رو بنده قبول ندارم ! و خیلی چیزهای دیگه همچنین نکته ایی رو که نباید از بین ببریم ، این هست که نیروی هوایی زمان جنگ سایه ای از نیروی نیروی هوایی زمان قبل انقلاب بود ! منظورم از بُعد مسافت نیست ! منظورم حمله به کشوری هست که توانایی دادن پاسخی در خور به اسرائیل باشه ؛ هست ! [/quote] سودان هم کم کشوری نیست

[quote name='F14AA' timestamp='1397592548' post='372749'] به نظر دوستان آیا اسرائیل دوباره میاد شبیه به چنین عملیاتی انجام بده ؟ بنظر شما ایران توانایی انجام عملیاتی شبیه به اچ 3 رو خواهد داشت ؟! خوشحال میشم بدونم نظر دوستان چیه !؟ [/quote] اسرائیل دو سال پیش پاییز به کارخانه ی اسلحه سازی تو خارطوم سودان حمله کرد.

فکر کنم هند هم اینو داره

دلایلی که خودم داشتم هم همینها بود. ایران و اسرائیل هر دو نبردهایی رو داشتن که باعث پختگی خلبانان شده. در امریکا اموزش دیدن. اما چیزی که من میخوام اضافه کنم اعتقادشون هست که باید از سرزمینشون دفاع کنن. هر دو کشور میدونن اگه این کار رو نکنن چی میشه.

[quote name='NOVATOR' timestamp='1397588751' post='372725'] لابد منظورتون اینه که چون آمریکا آموزش دیدند؟! [/quote] من به هیچ چیزی اشاره نکردم. ولی حرف شما درسته خلبانهای هر دو کشور به دست امریکا اموزش دیدن.ولی به جز این مورد , چه عواملی باعث تبحر خلبانان شده هست/؟

به نظر شما [b]F14AA تبحر خلبانان اسرائیلی و ایرانی به چه خاطر هست؟[/b]

[quote name='death' timestamp='1397581444' post='372705'] اینا یه مشت وطن پرست امریکایی هستن که برا کشورشون حاضرن بجنگن ارتش امریکا بزرگترین بودجه نظامی جهان رو داره شاید به تنهایی بیش از بودجه نظامی کل جهان بودجه داشته باشه قطعا اونا میدونن دارن چی کار میکنن تقریبا تمام استاندارد های قرارداد های پیمانکاری جهان اولین بار توسط ارتشش امریکا ثبت شد یا تو زمینه های غیر تخصصی دیگه این نشون ازتوان بالاشون داره قطعا میدونن چی کار کنن تا از هیمنه خودشون مراقبت کنن حداقل تو مسائلی ک رسانه ای میشن! [/quote] و کلی مشتری که حاظرت پول بدن

در ابتدا برای اشنایی با SAD که مخصتر شده ی Special activities division هست به تاپیک زیر مراجعه کنید. [b] [url="http://www.military.ir/forums/topic/26393-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7/page__hl__%22%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF+%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C+%22"][size=5]واحد فعالیتهای ویژه . واحدی در درون سیا[/size][/url][/b] یکی از عملیاتهایی که این واحد انجام داد عملیات قبل از تهاجم امریکا به عراق بود. شبه نظامیان تیم SAD قبل از تهاجم سال 2003 وارد عراق شده بودند. هنگامی که این تیم در فضای جنگی را برای رسیدن نیروهای بعدی ارتش امریکا اماده میکردند. پس از ان تیم SAD با نیروهای ویژه ی ارتش امریکا ترکیب شدند. تیم جدید NILE نامیده میشد که مخفف North Iraq Liaison Element میباشد. این تیم پیشمرگه های کرد را در شمال عراق در ادامه ی تهاجمهای بعدی امریکا , سازماندهی کرد. این تیم مشترک در عملیات چکش وایکینگ باهم ترکیب شدند . هدف از این عملیات مقابله و شکست گروههای انصار السلام و دیگر گروههای اسلامی متحد القاعده بود که چندین جنگجوی طالبان که در جنگهای سخت حضور داشتند که پس از سقوط طالبان در افغانستان به انها پیوسته بودند . این نبرد یا عملیات که برای کنترل شمال شرق عراق شروع شده بود و یکی از شدیدترین نبردهای نیروهای ویژه پس از جنگ ویتنام بود. این عملیات جنگی برای کل سرزمینی بود که به طور کامل توسط انصارالاسلام اشغال شده بود که قبل از تهاجم سال 2003 رخ داد. اگر این نبرد انطور که موفقیت امیز بود, نمیبود, این احتمال وجود داشت که نیروهای دشمن در هنگام حمله به ارتش عراق در عقب نیروهای امریکایی و نیروهای سکولار کرد وجود داشته باشد. طرف امریکا شامل افسرهای شبه نظامی SAD/SOG گروه دهم نیروهای ویژه ی ارتش میشد. در این عملیات نظامی گروه دهم نیروهای ویژه مدالهای مختلفی همچون شجات دریافت کردند وافسرهای شبه نظامی SAD/S مدالهایی همچون Intelligence Star را دریافت کردند. این نبرد یک حمله ی مستقیم و با پیروزی بر حریفات بود. این نبرد منجر به کشته شدن تعداد زیادی از شبه نظامیان القاعده و اسلامگرا و کشف یک ازمایشگاه شیمیایی با نشانه های مواد سمی و سلاح های شیمیایی در شهر sargat شد. تیم عملیاتی در این نبرد کارتهای شناسایی خارجی , ویزاهای مختلف و پاسپورتهای مختلف در لباسهای بر تن دشمنان پیدا کردند. این اسناد نشان میداد که انها از طیف گسترده ای از کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا از جمله یمن , سودان, عربستان سعودی, قطر , عمان, تونس , مراکش و ایران امده بودند. سَرگات (sargat) همچنین تنها تاسیساتی بود که در ان نشانه هایی از سلاح های شیمیایی در جنگ عراق کشف شد. دیگر حمله های علیه ژنرالهای کلیدی صدام حسین موفقیت امیز بود و به طور قابل توجهی قابلیت فرماندهی برای واکنش علیه تهاجم نیروهای امریکایی را تخریب کرده بود. همچنین افسرهای عملیاتی SAD/SOG در متقاعد کردن افسران کلیدی ارتش عراق برای تسلیم کردن واحدهای خود و حمله نکردن به نیروهای حمله کننده به عراق , بسیار موفقیت امیز بود. در یک سرخط خبری در سال 2004 با نام A firefight in the mountains (یک درگیری در کوهها ) نویسنده اورده بود: چکش وایکینگ باید در حافظه ی تاریخ نیروهای ویژه ثبت شود, یک نبرد که با پای پیاده انجام شد, زیر اتش مداوم دشمنی که در کوهها جای خوش کرده بودند, و به همراه کمترین پشتیبانی توپخانه ای و هوایی. تیمهای SAD/SOG همچنین دست عملیاتهای شناسایی پر خطر پشت خط عراق برای شناسایی رهبران ارشد پیکارجویان به عنوان هدف , انجام دادند. این ماموریتها منجر به سوء قصدهای اولیه بر علیه رئیس جمهور عراق صدام حسین و ژنرالهای کلیدی اش شد. اگرچه حمله ی هوایی اولیه علیه صدام حسین برای قتل دیکتاتور ناموفق بود, اما این عملیات به طور موثری به قابلیت فرماندهی و کنترل نیروهای او پایان داد. ترکیه به عنوان عضوی از ناتو از دادن اجازه برای استفاده از قلمروی خود را برای حمله ی هنگ چهارم پیاده نظام امریکا به عراق, خودداری کرد. در نتیجه تیمهای SAD/SOG و تیمهای مشترک نیروهای ویژه ی ارتش امریکا و پیشمرگه های کرد و تیپ هوابرد 173 (صد و هفتاد و سوم) تمام نیروها در سمت شمال مقابل ارتش عراق طی حمله بودند. تلاشهای انها باعث باقی ماندن 13 لشکر از نیروهای ارتش عراقی برای مقابله با نیروهای کرد شد تا با نیروهای ائتلافی که از جنوب می امدند اجازه ی یکجا شدن نمیداد. ترکیب نیروهای ویژه ی امریکا و نیروهای کرد منجر به شکست ارتش عراق شد. چهار نفر از اعضای تیم SAD/SOG مدال نادر intelligence star را به خاطر سجاعت فوق العاده شان دریافت کردند. عکسی از روستای biyara که پایگاه انصار الاسلام طی سالهای 2001 و 2003 بود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Biyara.jpg[/img] دیگر ماموریتی که تیمهای SAD/SOG در ان حضور داشتن عملیات منجر به دستگیری صدام حسین بود. عملیات سَحَر سرخ یا Red Dawn عملیاتی بود که در نهایت منجر به دستگیری صدام حسین دیکتاتور عراق شد.این عملیات توسط نیروهای دلتا متعلق به JSOC و تیمهای SAD/SOG طرح ریزی و انجام شده بود. این تیم ترکیبی که از نیروهای دلتا و تیمهای SAD/SOG تشکیل شده بود با نام Task Force 121 شناخته میشود. JSOC به معنای [size=4][font=Mangal]فرماندهی مشترک عملیات ویژه [/font]و خلاصه شده ی [b]Joint Special Operations Command[/b][/size] میباشد. عملیات سَحَر سرخ در نهایت شامل ششصد سرباز از تیپ یکم از لشکر چهارم پیاده میشد. نیروهای عملیات ویژه نیز احتمالا حدود چهل نفر میشدند. بخش عمده ای از تبلیغات و اعتباری که در این دستگیری به دست امد نسیب لشکر چهارم پیاده شد, اما در حقیقت سازمان سیا و JSOC این نیروها را به جلو بردند. "Task Force 121 در حقیقت انهایی بودند که صدام حسین را از ان سوراخ بیرون کشیدند." این گفته را Robert Andrews معاون دستیار وزیر دفاع پیشین برای انجام عملیات ویژه و نبرد با شدت کم , گفته بود. "انها نمیتوانند دیگر این نقش را انکار کنند." لحظه ی پیدا کردن صدام حسین [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/saddam-hussein.jpg[/img] جایی که صدام در ان شکار شد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/w.jpg[/img] مخفی گاه زیرزمینی صدام [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/house.jpg[/img] واحدهای شبه نظامی سیا تا سال 2007 به هم تیمی با نیروهای JSOC در عراق ادامه دادند. این ترکیب باعث ایجاد یک نیروی کُشنده با اعتبار زیاد شده بود که تاثیر عمده و موفقیت امیزی در افزایش نیروهای امریکایی در عراق که به The Surge معروف است, در عراق داشت. انها این نتایج را با کشتن و دستگیری بسیاری از رهبران کلیدی القاعده در عراق به دست اوردند. در یکی از برنامه های مصاحبه ی شصت دقیقه ای شبکه ی CBS یک خبرنگار برنده ی جایزه ی پولیتزر به نام Bob Woodward , یک قابلیت عملیاتهای ویژه ای را توصیف کرد که این پیروزی ها را میسر میکرد. این قابلیت به وسیله ی تیمهای مشترک سیا و JSOC رشد کرده است. چند تن از مقامات ارشد ایالات متحده اظهار داشته اند که "تلاشهای مشترک JSOC و واحدهای شبه نظامی سازمان سیا مهمترین عامل شکست القاعده در عراق بود". در بیست و ششم اوکتبر سال 2008 SAD/SOG و JSOC عملیاتی را با هدف هدف قرار دادن "شبکه ی لجستکی جنگجویان خارجی" در سوریه انجام دادند. یک منبع امریکایی به شبکه ی CBS گفت که رهبر جنگجویان خارجی یک افسر القاعده , هدف اصلی در حمله ی مرزی یکشنبه بود. او گفت که این حمله موفقیت امیز بود اما نگفت که ایا افسر القاعده کشته شده است یا خیر. فاکس نیوز بعدا گزارش داد که ابو قادیه , هماهنگ کننده ی عملیاتی ارشد القاعده در سوریه در این حمله کشته شده است. نیویورک تایمز گزارش داد که در جریان حمله ی نیروهای امریکایی چند مرد مسلح با تهدید بالقوه کشته شدند. کپی تمام مطالبی که در این پست و پستهای اینده در این بخش ایجاد خواهد شد بدونه ذکر نام منبع [size=5][color=#FF0000]military.ir[/color][/size] و[size=5] [color=#ff0000]hassanmirani[/color][/size][color=#ff0000] [/color]خلاف قانو ن بوده و در صورت مشاهده بر اساس حق خلق اثر مورد پیگرد قرار خواهد گرفت.

JSOC گروههای نیروی ویژه رو رهبری و هدایت میکنه . گروهایی مثل دلتا فورس و دِگِرو جزئی از JSOC هست. لینک زیر درباره ی دِگِرو هست. [url="http://www.military.ir/forums/topic/25956-devgru/"] دِگِرو[/url]

[quote name='PERSPOLIS' timestamp='1397528168' post='372588'] [color=#000000][font=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][size=4][b]بی‌خیال روس‌ها اکراین را گرفتن چرا هیچ کسی‌ هیچ بحثی‌ نمیکنه ؟[/b][/size][/font][/color] [/quote] چون همه راضی ان . شما هم راضی باش

چرا باید مقابله بشه؟ چرا نباید همپا به جلو رفت؟ این عربا حسودن حسود.تجربه ای دارم که نگم بهتره

[quote name='DEXON' timestamp='1397492655' post='372519'] نسخه 2a7 هست چرا سراغ لکراک برن؟ با کمی اغماض 2a7 بهترین تانک دنیاست بدون سوال! [/quote] خدای من . من خواب a6 رو میبینم . اینا رفتن سراغ هفت.

با تشکر از mohammadarea51 به خاطر همکاری [b]چه زمانی واقعا این شروع شد؟[/b] بله,واقعا چه زمانی طرح تونلهای شناورها و تاسیسات زیر کوه نیروی دریایی شروع شد؟ به طور رسمی این طرح در رابطه با تاسیسات پایگاه دریایی سال 1948 بود که برای ساختن یک تاسیسات زیر کوه در موسکو که به اطلاع عموم رسیده بود ,طراحی شده بود. تحقیقات در پانزدهم نوامبر 1951 معرفی شدند. اما بسیار قبلتر از این تونلهای جایگیری زیردریایی و پایگاه تعمیرات دریایی در مجمع الجزایر استکهلم مورد بحث گذاشته شده بود. بنابراین قبل از 1946 جزئیات طرحهایی همچون تونل رزمناوها و زیردریایی ها در موسکو , وجود داشت. همچنین این طرحهها بسیار قبلتر از تحقیقات رسمی , برای ساختن این تاسیسات در موسکو کافی بودند. ما از اول شروع میکنیم. قبل از طرح پایگاه دریایی زیر کوه muskö نقشه ها و طرح های دیگری برای ساختن چنین پایگاهی وجود داشت. در سال 1942 پیشنهادی در مورد تونلهای زیردریایی در آسپو(aspö) در مجمع الجزایر بلکینیه (blekinge) در حال اماده شدن بود.این پیشنهاد دارای جزئیات بسیاری بود و شامل جزئیاتی همچون محاسبه ی هزینه ها و نقشه کشی تاسیسات میشد.در بسته ای همراه با نقشه های قدیمی و گزارشاتی که با دستگاه تایپ قدیمی نوشته شده بودند, یک دست نوشته کوچکی نیز بود. در این دست نوشته امده بود: پیشنهاد اولیه برای تاسیسات زیر کوه برای کشتیهای کوچک و تعمیرگاه , بارانداز , انبار , قرارگاه(پایگاه) ,..... [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/IMG_00105B25D~0.jpg[/img] چه کسی و چه کسانی واقعا در پشت این تحقیقات یا پروژه قرار داشتند؟ هرگز روشن نشد. دفعه ی بعد که تونلهای زیردریایی ظاهر شدند, در رابطه با یک تعداد نقشه بودند که که احتمالا از روی طرح احتمالی تونلهای زیردریایی در اسپوی بلکینیه کشیده شده بودند. نقشه ها تاریخ 1944 را داشتند و بسیار قابل فهم بودند. برگه های نقشه ها که به خاطر دلایلی هرگز مهر مهرمانه نخوردند, یک تاسیسات زیر کوه را نشان میدهند که دارای دو عدد تونل موازی هستند. یکی از تونلها دارای 177 متر درازی برای دو عدد زیردریایی , و دیگری دارای 98 متر درازی برای یک عدد زیردریایی هستند. هر کدام از تونلها دارای پهنای 10.85 متر بودند که به وسیله ی یک جداره ی دارای قطر 12 متر از هم جدا میشدند. تنها دو فضای ارتباطی کوچک بین این دو تونل وجود داشت. یکی از این فضاها محل ذخیره ی اژدر بودند که در انتهای تونل کوچکتر قرار داشت. بر اساس نقشه ها در این شیار برای شش اژدر فضا وجود داشت. دومین فضا نیز در محل تعمیرگاه ها قرار دارد که از انجا یک راه باریک به طرف تونل بزرگتر وجود دارد. فضای قرار گیری تعمیرگاه و سرویس در انتهای تونل کوچکتر قرار داشت و پس از ان نیز محل قرارگیری اژدرها. در اینجا دستگاههای مکنده ی رطوبت , کارگاه تراشکاری و کارگاه لوله سازی , کارگاه مکانیک, کارگاه نجاری , ایستگاه بارگیری و انباری وجود داشت. در مرکز این فضاها راه پله های عمودی به طرف بالای کوه وجود داشت.این راه پله ها همچنین به عنوان خروجی دودهای منتشر شده نیز عمل میکرد.در خود تونلها تنها باراندازی با عرض حدودا 2 متر وجود داشت که در امتداد تنها در طرف داخلی دو تونل کشیده شده بود و دو انباری برای مهمات و گاز اکسیژن در مکانهای جداگانه وجود داشت. در تونل کوچتر همچنین یک دستشویی دقیقا قبل از دریچه ی ورودی وجود داشت. تمام تاسیسات تونل به وسیله ی دو در بتنی کشویی مانند که در ابتدای دهانه ی قرار داشت محافظت میشد که در نقش حفاظت در مقابل انفجار نیز عمل میکرد. در داخل اینها نیز دروازه های نشکن قرار داشتند. در سقف تونلها همچنین چیزی که به نام بالابر یاد میشوند امتداد داشتند . این بالابرها از قسمت انبار اژدر به هر دو تونل اتصال داشتند. به وسیله ی این بالابرها به طور مثال میتوانستند اژدری را از یک زیردریایی به زیردریایی دیگر در تونل مجاور منتقل کنند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/IMG_00105B25D~1.jpg[/img] نقشه ی دقیق تاسیسات زیر کوه در شمال جزیره های اسپو در بلکینیه سال 1944. این نقشه مهر kungl marinförvaltningens fortifikationsavdelning خورده بود که به معنای " بخش دژها و مستحکمات اداره ی نیروی دریایی سلطنتی" میشه. [b]ادامه دارد......[/b] کپی تمام مطالبی که در این پست و پستهای اینده در این بخش ایجاد خواهد شد بدونه ذکر نام منبع [size=5][color=#FF0000]military.ir[/color][/size] و نویسنده ی اصلی یعنی [color=#ff0000][size=5]لیف هوگبری[/size][/color] و[size=5] [color=#ff0000]hassanmirani[/color][/size][color=#ff0000] [/color]خلاف قانو ن بوده و در صورت مشاهده بر اساس حق خلق اثر مورد پیگرد قرار خواهد گرفت.

[b] [size=4][color=#000000][b]دیلی استار: فروش تجهییزات ارتش آمریکا در بازار گمرک تهران، از پوتین و عینک گرفته تا هلی کوپتر آپاچی![/b][/color][/size][/b] [size=4][color=#000000][b]دیلی استار لبنان نوشت: تمامی تجهییزات ارتش آمریکا در بازار گمرک جنوب تهران به فروش می رسد. به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، یک فروشنده گفت: ما هرچه ارتش امریکا در اختیار دارد می توانیم از فردی در افغانستان طی 2 هفته تهیه کنیم. وی افزود: ما وسایل ارتش امریکا را از لباس زیرزنانه تا سلاح ها را در بازار می فروشیم. یک فروشند نیز گفت که یکبار سعی کرده است که یک هلیکوپتر آپاچی را بفروشد. این فروشندگان که در مورد تجارت غیرقانونی سلاح سخن می گفتند، حاضر به افشای نامشان نشدند. وسائلی که این فروشندگان در اختیار داشتند برچسب های برند آمریکایی را داشت که به مانند تجهییزات وزارت دفاع آمریکا بود. شماره قرارداد و دیگر اطلاعات بر روی بسته ها با سوابق دولتی مطابقت دارد و نمایندگان دو کارخانه در آمریکا گفتند که این تجهییزات اورجینال است. در بازار گمرک که در نزدیکی میدان رازی واقع شده، حدود 50 فروشگاه در حال فروش تجهییزات ارتش آمریکا در کنار دیگر محصولات از سراسر جهان هستند. یک فروشند گفت: هرکسی که این محصولات را خریداری کند بسیار راضی خواهد بود، چراکه قیمت و کیفیت خوبی دارد.[/b][/color][/size] http://www.btnews.ir/1393/01/25/%D8%AF%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF/

فرقش اینه که اینا خودشون اسلحه هستن. کلی اموزش دیدن.

اوه اوه . سی و یک میلیون و پانصد هزار دلار برا هر تانک. حتی اگه شده کودتا میکنن و تانکا رو میفروشن. البته کدوم ورژن از لئوپارده؟ سوالم اینه که چرا هیچکس سراغ لکلرک نمیره؟ البته به جز امارات.

[quote name='GAGNUS' timestamp='1397409086' post='372339'] خبر دسته اول اکثر نمایندهای دوما از دادستانی روسیه خواسته که فروپاشی شوروی را غیر قانونی اعلان کند جزیاتش فعلا نمیدانم مثلکه یکی از درخواستهاشون محاکمه گورباچوف است. و اما شروع درگیریهای مسلهانه در دونباس این هم جزو زرنگیهای پوتین است گذاشت که اولین خون را اوکراینیها بریزن. [/quote] دقیقا.

[quote name='majid363' timestamp='1397408411' post='372335'] هر دوی این شاهکارها کپی برداری از آلمان هست [/quote] تانک تایگر که otto carius میگه من در یک تانک تایگر نشستم و شانس اینکه زنده بیرون بیام خیلی خیلی بزرگ هست. و میگه اگه من به عنوان یک افسر زرهی در طرف متفقین باشم مقابله با تایگر چیزی نیست که من بخوام انجام بدم. ولی لعنت به هیتلر و حزب نازیش

[quote name='TALASH' timestamp='1397390978' post='372303'] بسیار عالی! چند نکته به ذهن من رسید: 1-تقریبا بدون زره کنتکت 1 تی 72 های ما در بیشتر نقاط دو برابر نمونه های عراقی و سوری (به جز تی 72 های گارد ریاست جمهوری) مقاومت دارند با احتساب کنتکت 1 و اینکه با کمی همت زره واکنگشر به روز تری بسازیم میتونیم روی ناوگان تی 72 بروز رسانی و امید خوبی داشته باشیم 2-تانک لئوپارد نسبت به اون چیزی که فکر میکردم بسیار ضعیفتر بود و درواقع بدون بسته های زره افزودنی این تانک از رقبای غربی خودش عقب میمونه و در درگیری های شهری کاملا به مشکل برمیخوره. احتمالا به همین دلیل ترکیه برنامه ی بسیار گسترده ای برای بروز رسانی الی الخصوص در قسمت زره لئوپاردهای A4 خودش زده سوال : hull ammo یعنی قسمت نگهداری مهمات؟ [/quote] تو محل نگهداری مهمات داخل تانک محفظه هایی هست که خود گلوله ها تک تک دااخلشون قرار میگیره. به اینا میگن هول امو. دقیقا به همین خاطره که لئوپاردها در هر کشوری بر اساس نیاز همون کشور تقویت شدن . لئوپاردهای کشورهای مختلف با هم تو زره تفاوتهای بزرگ و کوچک دارن

[quote name='senaps' timestamp='1397332592' post='372202'] [center][color=#006400][b]بسم الله الرحمن رحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم[/b][/color][/center] سلام... این تاپیک، یه تاپیک ویدیویی هستش و خیلی ها احتمالا ویدیو هاش رو تماشا نمیکنن و اصلا تاپیک رو باهاش حال نمی‌کنن... [/quote] من دیدم. اسم مستند چی هست؟

[quote name='senaps' timestamp='1397322289' post='372162'] ایا فشار اقتصادی مساوی هست با تحریم و جنگ و قحطی و غیره؟؟؟؟ وقتی شهرهای فارس زبان یکی پس از دیگری به پارک و تیم و مترو و امکانات شهری مجهز میشن و شهرهای مربوط به قومیت های دیگه مثل کرد و بلوچ و عرب عقب گذاشته شدن چون حرف نمی‌زنن و ترک ها پیشرفت میکنن و همه چی بهشون داده میشه( از پول بقیه ی قومیت ها) و دلیلش هم اینه که صبح تا شب حرف از تجزیه طلبی میزنن، طبیعیه که باقی قومیت ها هم به فکر خودشون باشن... اگر نفت استان ما داره تموم میشه، دلیلی نداره از پولش برا استان خودمون سرمایه گذاری نشه... چون الان که پول خودمونه، اندازه یک دهم بودجه ی یکی از مناطق شهرداری تهران رو میدن به کل استان ما، وقتی نفتمون تموم بشه، اونوقت چی؟ اونوقت که میگن اصلا شماها اضافی هستین برین پی کارتون!!! ))) همونجوری که عرض کردم، وضعیت کاملا حساب حساب و کاکا برادر هستش... تا وقتی که خدمات به صورت برابر، یا شبهه برابر تقسیم میشه، همه دوست هستن! ولی بعد از اون و وقتی که اختلاف بیشتر بشه، مثل الان که شهر های رویایی تو مشهد و کیش و تهران و قزوین و شمال میزنن واسه تفریح خودشون و از پول ماها، اون موقع هستش که ممکنه کلاه ها بره تو هم! ... تو شهرهای ماها زنش داره واسه پول ادم کشی میکنه و تن فروشی میکنه با وجود شوهر داریش، اونوقت اونا اونور دارن شهر رویایی میسازن!! کار از ساختمون رویایی هم گذشته!!!! همه هم رفقایی هستن که دهنشون تو اخور پول نفت و گاز استان های ما هستش... سال قبل فقط 110 میلیارد تومن سیمان ایلام به عراق رفته، ولی کل بودجه ی خودمون 40 میلیارد بوده... چرا؟ الودگی و کثیفیش برا ما باشه، کارش و درامدش برا یکی دیگه که از اونور مملکت میاد؟؟؟ [/quote] حدودا پنج سال پیش این مساله رو من تا یک ماه فقط با چند نفر بحث میکردم. همشون هم قبول داشتن ولی میگفتن که چیکار میشه کرد. حالا من هم به حرف اونا رسیدم. چیکار میشه کرد؟