-
تعداد محتوا
491 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
5
تمامی ارسال های EshqAli
-
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
EshqAli پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
در حقیقت ما باید نهایت تلاشمون رو بکنیم. ولی خودمونی بخوام بگم من این کار رو از الان نشدنی می دونم. نهایتا احتمال ده درصد به دلیل حماقت ترامپ یا اتفاقات پیش بینی نشده باید در نظر بگیریم. آزاد شدن فروش سلاح به ایران برای آمریکا یک خط قرمز مهم هست. برای بالاتر بردن اون ده درصد هم باید کارهای مهمی بشه. تصمیمات بزرگی گرفته بشه. باید دولتمردان ریسک های بزرگی در برابر آمریکا و اروپا کنن. باید بازی هایی رو شروع کنن. همونطور که تا الان دیدیم و از این به بعد هم (به تقریب) همون روند دنبال می شه، این کارها انجام نخواهد شد. در آخر تاکید می کنم که ما باید نهایت تلاشمون رو بکنیم. همچنان که مسئولین نظامی ما در حال تلاشند تا لیست سلاح های مورد نیاز رو استخراج کنن و قرارداد تهیه کنن و .... این درست ترین کار برای اون هاست. بدون توجه به امور سیاسی. چون نمی تونن کاری در اون حوزه انجام بدن.- 1,992 پاسخ ها
-
- 2
-
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
EshqAli پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
با اینکه بعید می دونم آمریکا اجازه بده همچین فرصتی به ما برسه، اما لازم به ذکر هست که هر قراردادی که امضا شد، حتما باید با دیدگاه خرید تکنولوژی لازم برای نگهداری و توسعه باشه. و گرنه بعدا به مشکل بر می خوریم. به علاوه پروژه های تحقیقی داخل هم آسیب خواهند دید. این مورد حتما باید لحاظ بشه.- 1,992 پاسخ ها
-
- 2
-
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (3) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش سوم ( از NOVEMBER 2016)
EshqAli پاسخ داد به MR9 تاپیک در اخبار تحلیلی
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری تحولات جهان اسلام؛ منابع خبری از حمله پهپاد های صهیونیستی به خودرو متعلق به نیروهای مقاومت در منطقه جدیده یابوس واقع در مرز بین لبنان و سوریه خبر دادند. بنا به گفته شاهدان عینی نیمه شب گذشته یک خودرو توسط پهپاد مورد حمله قرار گرفتند اما با خطا رفتن موشک اول سرنشینان توانستند از خودرو خارج شوند. در این حمله به کسی آسیبی نرسیده است. منبع: https://iswnews.com/30472/ترور-ناموفق-نیروهای-مقاومت-در-سوریه/ -
تحولات ایالات متحده تحلیل و پیگیری تحولات ایالات متحده
EshqAli پاسخ داد به RedArmy تاپیک در اخبار تحلیلی
آیا جان اف کندی به خاطر مخالفت با الیت کشته شد؟ https://www.linkedin.com/posts/behnam-m-zadegan-b081b237_افشاگری-محبوبترین-رییس-جمهور-امریکا-در-مورد-activity-6652171880214130688-apED کامنت ها رو هم ملاحظه کنید. انتشار به معنای تایید کامل نیست. احساس می کنم همونطور که بحث فراماسون ها (که هستن و قدرت هم دارن) به ابتذال کشیده شد، این هم به ابتذال کشیده خواهد شد. در حرف های همین فرد هم شاید نشانه هایی از اوا ابتذال پیدا کنید. -
تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از july 2015 ) تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از July 2015 )
EshqAli پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
احمد نادری در توییتر از احتمال ترور الزرفی توسط آمریکایی ها حرف زده. به عنوان یک احتمال باید مد نظر باشه. -
تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از july 2015 ) تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از July 2015 )
EshqAli پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
هر طور که فکر می کنم حمله به حشد الشعبی در حال حاضر یه حماقت محض هست: ۱- آمریکا نمی دونه حشد چه امکانات و تجهیزاتی داره. عراق همسایه ایرانه و برعکس سوریه ایران می تونه راحت تجهیزات بفرسته براش. ۲- فرضا اصلا حشد در طول حمله کاری نکنه. بالاخره این حمله تموم می شه و خب بعدش چی؟ آمریکایی های محبوس در پایگاه ها می مونن و حشد الشعبی! ۳- باز هم می گم که عراق سرزمین آمریکایی ها نیست. عراقی ها هم هموطن اون ها نیستن. این بزرگترین مشکل برای اون هاست. ۴- حشد جزیی از دولت عراقه. رسما زیرمجموعه وزارت دفاع هست. شاید دولت یا بخش هایی از دولت پاسخ ندن اما برای همه مردم اینطور نیست. یه احتمال دیگه هم البته بردن عراق به سمت تجزیه شدن هست. -
تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از july 2015 ) تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از July 2015 )
EshqAli پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
این تحلیل خوبی بود. یعنی اینکه آمریکایی ها که عادت دارن در هر کاری نهایت منفعت رو ببرن، احتمالا به علت حملات راکتی تصمیم گرفتن که برن در پایگاه های امن تر. اما به دلیل اینکه تصمیم گرفتن از این کار نهایت استفاده رو ببرن هم نیرو جابجا کردن و هم از بعد روانی وارد شدن. معقول به نظر میاد. البته نباید فراموش کرد که با قضیه ای که آمریکایی ها روابت می کنن همپوشانی زیاده داره و البته اون ها پا رو کمی از عملیات روانی شاید فراتر گذاشتن. پس احتمال حمله به حشد رو هم باید همچنان مد نظر داشت. -
گاهنامه نآورد ( میلیتاری ) شماره شش گاهنامه نآورد ( میلیتاری ) شماره شش
EshqAli پاسخ داد به MR9 تاپیک در ماهنامه میلیتاری
با تشکر از زحمات فراوان برای این مجله. برای بهتر شدن مجله میلیتاری این پیشنهادات رو دارم: ۱- برای بهتر شدن کار، حجم کار بیشتری مورد نیاز هست. خب دوستان تا هر جا که می تونن کمک کنن. هر چقدر کم هم باز خوبه. ۲- متن مطالب گاهی ثقیل و سنگین هست. گاهی یک جمله چندین فعل داره و چند خط به طول می کشه. برای مخاطب عام خوندن و فهم همچین مطالبی سخته و ممکنه به کل مجله رو کنار بذاره. ۳- طراحی و ظاهر خیلی بهتر شده ولی جای کار داره. فونت ها و طراحی صفحات می شه که بهتر باشه. یک نمونه کوچک اینکه خودم در صفحاتی که پس زمینه تاریک بودم چشمام اذیت شد. ۴- اینفوگرافی و والپیپر هم می شه اضافه کرد و البته موارد جدید که نیاز به ایده پردازی دوستان داره. باز هم از زحماتتون تشکر می کنم. خسته نباشید. با آرزوی موفقیت. -
تحولات ایالات متحده تحلیل و پیگیری تحولات ایالات متحده
EshqAli پاسخ داد به RedArmy تاپیک در اخبار تحلیلی
چرا این همه تفاوت در سطح استقراض دولتی؟ براساس آخرین آمار موجود سال ۲۰۲۰، جمعیت آلمان حدود ۸۳ میلیون و جمعیت امریکا حدود ۳۳۱ میلیون هست. بنظر شما چرا با جمعیتی معادل ۴ برابر آلمان، دولت امریکا داره به بهانه بودجه مقابله با کرونا حدود ۱۸ برابر دولت آلمان قرض میگیره(تصاویر پست)؟ پاسخ خیلی ساده ست. این ماجرای ویروس دست ساخت کرونا فاز آخر سناریوی الیت هست: اونقدر سطح استقراض دولت امریکا رو بالا خواهند برد که طی حدود ۳ سال آینده دلار مقام ارزمبنای تجارت جهانی رو از دست خواهد داد. در توضیح این تحلیل(شخصی)، توجه به چند واقعیت مناسب هست: - همین الان، قبل از استقراض های جدید، دولت امریکا حدود ۲۳/۷ تریلیارد دلار قرض داره و بهره این قرض اونقدر بالا رفته که از حدود سال ۲۰۱۰ به بعد، دولت فقط تونسته بهره قرض رو پرداخت کنه و هیچ پرداختی از اصل قرض نداشته(آمار فدرال رزرو). - با ۲/۲تریلیارد استقراض جدید که تایید شد، کلا میشه حدود ۲۶تریلیارد دلار(افزایش بهره) - نرخ ییلد اوراق قرضه دولت امریکا وارونه شده و نرخ اوراق یکماهه به بازه منفی رسیده. - تعداد متقاضیان بیمه بیکاری این هفته نزدیک ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بود، یعنی یک جهش حدود ۱۰۰۰ درصدی نسبت به ماه قبل(نزدیک ۳۰۰ هزار نفر ماه ژانویه). حدود ۲۹ ماه قبل، در مقدمه سری پستهای اقتصاد سیاسی جهان، گفتیم: الیت قبل از انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ بحران مالی جهانی رو استارت خواهد زد و نهایتا تا حدود ۲۰۲۳ دلار رو با ارز دیجیتال خودش یعنی SDR جایگزین خواهد کرد. https://www.linkedin.com/posts/behnam-m-zadegan-b081b237_چرا-این-همه-تفاوت-در-سطح-استقراض-دولتی-activity-6649331269412929536-ETyE https://www.linkedin.com/posts/behnam-m-zadegan-b081b237_david-icke-the-truth-behind-the-coronavirus-activity-6649242874963652608-wtKI -
مشهورترین نقل قول های نظامی و سیاسی مشهورترین نقل قول های نظامی و سیاسی
EshqAli پاسخ داد به zeus تاپیک در جنگ آوران
من با تجربه این را میگویم که میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم. شهید سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی- 373 پاسخ ها
-
- 10
-
عملیات سقوط - حمله به ژاپن عملیات سقوط - حمله به ژاپن
EshqAli افزود یک موضوع در عملیات های نظامی خارجی
عملیات سقوط (زوال) عملیات سقوط عملیات پیشنهادی متفقین کمی قبل از پایان جنگ دوم جهانی برای حمله به مجموعه جزایر ژاپن در شرق آسیا بود. با این حال ، عملیاتِ طرح ریزی شده در پی حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی، اعلان جنگ شوروی و حمله به منچوری لغو شد. این عملیات دو بخش داشت . عملیات المپیک و عملیات تاج : بر همین اساس ، عملیات المپیک در نوامبر ۱۹۴۵ برای تسخیر یک سوم از جنوبی ترین جزایر کیوشو و جزیره تازه تسخیر شده اوکیناوا- و استفاده از این جزایر برای مراحل بعدی عملیات برنامه ریزی شده بود. عملیات تاج نیز قرار بود در اوایل سال ۱۹۴۶ برای حمله به دشت کانتو که در نزدیکی توکیو و روی جزیره اصلی هانشو قرار داشت، اجرا شود. پایگاه های هوایی که در کیوشو قرار داشتند و قرار بود در عملیات المپیک تسخیر شوند ، پشتیانی هوایی نزدیک را برای عملیات تاج فراهم می کردند.این عملیات در صورت اجرا بزرگترین عملیات آبی خاکی در تاریخ را رقم می زد. ماهیت زمین عملیات نیز به گونه ای بود که عملیات دفاعی را برای ارتش ژاپن آسان می کرد، چرا که می توانستند به دقت نقشه های متفقین را پیش بینی کرده و نقشه های دفاعی خودشان را اجرا کنند که در قالب عملیات کاتسوگوتبیین شده بود . ژاپنی ها یک دفاع همه جانبه ، البته با تعداد کمی نیروی ذخیره باقی مانده برای عملیات های دفاعی احتمالی دیگر را طراحی کردند .پیش بینی ها برای تلفات متفاوت بود، اما تماما تعداد بالایی را عنوان می کرد. بسته به اینکه ژاپنی ها چقدر در برابر دشمن مقاومت کنند، تخمین ها برای متفقین تا میلیون ها کشته را نشان می داد. شمای کلی از عملیات سقوط طرح ریزی مسئولیت طرح ریزی عملیات سقوط به فرماندهان آمریکایی یعنی دریادار چستر نیمیتز، ژنرال داگلاس مک آرتور و ستاد مشترک ارتش یعنی دریادار ارنست کینگ و ویلیام لهی و ژنرال جورج مارشال و هپ آرنولد(بعدا فرماندهی نیروی هوایی شد) سپرده شد. چون مک آرتور در آن زمان برای ترفیع درجه مد نظر بود ( به یک ژنرال شش ستاره) ، بنابراین در بین این کمیته برای مرجعیت عملیات انتخاب شد. هر چند که در پایان ج ج ۲ درخواست ترفیع او هنوز در سطح بحث های غیر رسمی قرار داشت. آن موقع توسعه بمب اتم به شکل کاملا محرمانه ای دنبال می شد، طوری که معاون رئیس جمهور (هری ترومن) تا زمانی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، از آن اطلاع نداشت و معدود افسرانی از خبر داشتند. بنابراین طرح ریزی این عملیات بدون در نظر گرفتن وجود چنین پروژه ای انجام شد. وقتی توسعه بمب تمام شد، ژنرال مارشال فکر می کرد در صورت ساخت تعداد کافی از آن بتوان برای پشتیبانی حمله از این بمب ها استفاده کرد. از سویی دیگر ، در خلال نبرد اقیانوس آرام متفقین نتوانستند روی یک نفر به عنوان فرمانده میدان نبرد توافق کنند. مثلا تا سال ۱۹۴۵ چستر نیمیتز فرمانده میدان را در منطقه اقیانوس آرام بر عهده داشت، داگلاس مک آرتور مقام فرماندهی عالی در منطقه جنوب غربی اقیانوس آرام و دریادار لویس مونباتان فرماندهی عالی در منطقه جنوب شرقی اقیانوس آرام را بر عهده داشتند. اما برای اجرای این عملیات لازم بود تا یک فرمانده واحد انتخاب شود. رقابت بین قوای نظامی برای انتخاب این فرد جدی بود (نیروی دریایی نیمیتز و نیروی زمینی مک آرتور را پیشنهاد می کردند) تا جایی که می توانست اجرای نقشه را تهدید کند. سرانجام نیروی دریایی از پیشنهاد خودش عقب نشینی کرد و مک آرتور برای فرماندهی واحد(در صورت ایجاب شرایط البته!) انتخاب شد. بالا از راست: دریادار نیمیتز، ژنرال داگلاس مک آرتور، دریادار ارنست کینگ پایین از راست: ژنرال ویلیام لهی، ژنرال جورج مارشال، ژنرال هپ آرنولد ملاحظات اولیه : دو ملاحظه عمده که در طرح ریزی ها باید لحاظ می شد زمان و تلفات احتمالی بود. یعنی اینکه چطور ژاپن را در کوتاه ترین مدت و با کمترین تلفات وادار به تسلیم کنند. عطف به کنفرانس کوبک در سال ۱۹۴۳ یک کمیته طرح ریزی مشترک آمریکایی-بریتانیایی نقشه ای طراحی کردند(نقشه ای برای شکست ژاپن) که طبق آن طرفین خواهان حمله به ژاپن تا سال ۱۹۴۷-۴۸ نبودند. رئیس ستاد مشترک آمریکا عقیده داشت که طولانی کردن جنگ تا این حد برای روحیه ملی مردم خطرناک است. در مقابل در کوبک شورای مشترک فرماندهان باور داشتند که ژاپن نهایتا تا یک سال بعد از تسلیم آلمان ناچار به تسلیم خواهد شد. نیروی دریایی آمریکا اصرار بر محاصره و استفاده از قدرت هوایی برای وادار کردن ژاپن به تسلیم داشت. آنها درخواست عملیات هایی برای گرفتن پایگاه های هوایی در نزدیکی شانگهای چین و کره داشتند، که توان عملیات مرحله ای و رو به جلورا برای بمباران ژاپن و نهایتا به تسلیم کشاندن آن ها می داد. نیروی زمینی از آن طرف حرف دیگری می زد. آن ها اعتقاد داشتند که این کار می تواند جنگ را تا حد نامحدودی به طول بکشاند و بی دلیل هزینه جانی را زیاد کند، بنابراین به یک حمله احتیاج داریم. نیروی زمینی از یک عملیات می گفت که در طی آن یک نیروی در مقیاس بزرگ مستقیما در مقابل سرزمین ژاپن ایجاد شود، آن هم بدون انجام هیچ یک از عملیات های جانبی که نیروی دریایی در مورد آن حرف می زد. در نهایتا حرف نیروی زمینی به کرسی نشست. در حقیقت جغرافیای ژاپن این نوع عملیات را بر آن ها تحمیل کرد: فاصله زیاد از خشکی های دیگر و کم بودن ساحل مناسب برای عملیات پیاده سازی نیرو در ساحل. تنها کیوشو (جنوبی ترین جزیره ژاپن) و سواحل دشت کانتو (منتهای جنوب غرب و غرب توکیو) اهدافی واقع بینانه برای حمله بودند. متفقین تصمیم گرفتند یک حمله دو مرحله ای را اجرا کنند. ابتدا عملیات المپیک برای حمله به کیوشواجرا می شد. سپس پایگاه های هوایی در آنجا ایجاد می شد تا پوششی برای عملیات تاج و حمله به ناحیه توکیو ایجاد شود. تصویری از کنفرانس اول کوبک، از راست چرچیل، روزولت، کینگ (نخست وزیر کانادا) فرضیات حمله : جغرافیای ژاپن چیز شناخته ای شده ای بود. بنابراین طرح ریزان ارتش آمریکا دنبال تخمین میزان نیروهای مدافع بودند. بر اساس اطلاعات موجود از عوامل اطلاعاتی که در اوایل سال ۱۹۴۵ ارتباط پیدا کرده بودند فرضیات ارتش شامل این موارد می شد: 1-در این عملیات فقط نیروهای منظم ارتش حضور نخواهند داشت بلکه حضور متعصبانه مردم داوطلب هم اتفاق خواهد افتاد. 2-در آغاز عملیات المپیک نیروهای دشمن در شکل ۳ لشکر در کیوشوی جنوبی و ۳ لشکر در کیوشوی شمالی ظاهر خواهند شد. 3- نیروهایی که برای عملیات کیوشو در نظر گرفته می شوند از ۸ الی ۱۰ لشکر بیشتر نخواهند بود و این سطح از آمادگی به سرعت حاصل خواهد شد. 4- در آغاز عملیات تاج حدود ۲۱ لشکر دشمن شامل لشکرهای پشتیبانی در هانشو حضور خواهند داشت و ۱۴ لشکر از این تعداد احتمالا در دشت کانتو به کار گرفته شوند. دشمن احتمالا نیروی هوایی مستقر در زمین را برای مصون ماندن از حملات به سوی سرزمین های اصلی آسیایی اش عقب بکشد. تحت چنین شرایطی دشمن احتمالا بتواند ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ جنگنده در این ناحیه گردآوری کند و این نیروها می توانند با استفاده از دشت های ژاپن به عنوان نقطه میانی، علیه زمین های کیوشو عملیات کنند. هری ترومن عملیات المپیک : حمله به کیوشو، در قالب عملیات المپیک قرار بود در روزی که به آن روز ایکس اطلاق می شد (که برای ۱ نوامبر ۱۹۴۵ برنامه ریزی شده بود) شروع شود. ناوگان دریایی متفقین به بزرگترین اندازه خود رسیده بود. : شامل ۴۲ ناو هواپیمابر، ۲۴ ناو و ۴۰۰ ناوشکن و اسکورت. ۱۴ لشکر معادل (۱۳ لشکر ) از آمریکا قرار بود در پهلوگیری اولیه مشارکت کنند. با استفاده از سرپل اوکیناوا به عنوان نقطه میانی، عملیات می توانست قسمت جنوبی کیوشو را تسخیر کند. این منطقه خودش بعدا به عنوان نقطه میانی بعدی برای حمله به هانشو در عملیات تاج، مورد استفاده قرار می گرفت. طرح عملیات المپیک شامل یک طرح فریب هم بود که به عنوان عملیات پاستل نامگذاری شد. هدف این عملیات این بود که ژاپنی ها را متقاعد کند که فرماندهین متفقین از حمله به شکل مستقیم صرف نظر کرده و قصد دارند تا با دور زدن، ژاپن را بمباران کنند. این کار مستلزم تسخیر پایگاه هایی در فرمز ( تایوان ) در امتداد ساحل چین و و در دریای زرد بود. پشتیبانی تاکتیکی هوایی بر عهده نیروهای هفتم پنجم و سیزدهم هوایی بود. آن های مسئول حمله به فرودگاه ها و شریان های حمل و نقل هوایی در کیوشو و هانشو جنوبی و به دست آوردن و حفظ برتری هوایی در سواحل بودند. وظیفه بمباران استراتژیک بر عهده نیروهای ويژه نیروی هوایی آمریکا در اقیانوس آرام ( سازمان تشکیل دهنده نیروهای هشتم و بیستم هوایی) و نیروهای بریتانیایی گذاشته شد. این واحدها باید در طول عملیات تاج هم فعال می ماندند. واحد بیستم باید نقشش را به عنوان نیروی اصلی بمباران استراتژیک برای متفقین و در طی عملیاتی که از فرودگاه های جزایر ماریانا علیه جزای ژاپن اجرا می شد، حفظ می کرد. پس از پایان جنگ در اروپا در می ۱۹۴۵ طرح هایی برای انتقال برخی بمب افکن های سنگین واحد هشتم به پایگاه هایی در اوکیناوا به منظور مشارکت در بمباران های استرتژیک با مشارکت واحد بیستم ریخته شده بود. واحد هشتم قرار بود که بمب افکن های B-17و B-24خودشان را به نوع B-29ارتقا دهند ( این واحد اولین B-29خودش را در آگوست ۱۹۴۵ دریافت کرد). قبل از حمله اصلی، جزایر تانگاشیما، یوکوشیما و مجموعه جزایر کوشیجیما که دور از ساحل ژاپن بود باید گرفته می شد) حمله به اوکیناوا ارزش برقراری لنگرگاه هایی در دسترس را برای کشتی هایی که نیازی به پهلوگیری ندارند یا آسیب دیده اند، ثابت کرد، عملیات المپیک که برای حمله به جنوب ژاپن طراحی شده بود. کیوشو توسط نیروی ششم ایالات متحده از سه نقطه مورد حمله قرار می گرفت: میازاکی، آریاک و کوشیکینو. اگر روی نقشه کیوشو یک ساعت بکشیم این نقاط به ترتیب و تقریبا روی ساعت های ۴، ۵ و ۷ قرار می گیرند. ۳۵ نقطه پهلوگیری به نام شرکت های اتومبیل سازی نامگذاری شدند: آستین، بویک، کادیلاک تا نقاط آخر با نام های استاتز، وینستون و زفیر. با تخصیص یک لشکر به هر پهلوگاه طرح ریزان این حمله باور داشتند که آمریکایی ها با نسبت سه به یک بر ژاپنی ها برتری نفری دارند. در ابتدای ۱۹۴۵ میازاکی تقریبا بی دفاع بود و از آریاک این همسایه نزدیک هاربور شدیدا دفاع می شد. ابدا قرار بر این نبود که تمامی جزیره کیوشو تسخیر شود(. فقط یک سوم جنوبی کافی بود همانطور که در تصویر با خط چین نشان داده شده) این منطقه ناحیه باارزشی به عنوان منطقه میانی برای استفاده در عملیات تاج به متفقین می داد. عملیات تاج: عملیات تاج، عملیات حمله به هانشو در ناحیه دشت کانتو در جنوب پایتخت، قرار بود در روزYشروع شود، که به شکل آزمایشی ۱ مارس ۱۹۴۶ برای آن انتخاب شده بود. عملیات تاج با درگیر کردن ۴۰ لشکر در مرحله پیاده سازی نیروها و مراحل بعد از آن، از عملیات المپیک هم گسترده تر بود.)برای مقایسه در عملیات بزرگ حمله به نورماندی ۱۲ لشکر در مراحل اولیه وجود داشت ( در مرحله شروع، ارتش یکم به ساحل کوجوکوری در شبه جزیره بوسو و بعد ارتش هشتم به هیراتسوکا در خلیج ساگامی حمله می کردند. سپس بیش از ۱۲ لشکر از ارتش دهم و نیروهای مشترک المنافع بریتانیا در آنجا پیاده می شدند. این نیروها سپس به سمت داخل کشور و به سمت شمال می رفتند تا در توکیو به یکدیگر ملحق شوند. هدف از عملیات تاج تسخیر توکیو بود. بازنگری در طراحی عملیات : در المپیک قرار بر این بود که ازمنابع از قبل موجود در منطقه اقیانوس آرام شامل ناوگان دریایی بریتانیا در این منطقه، یک سازمان مشترک المنافع که از حداقل هیجده ناو هواپیما بر (تشکیل دهنده ۲۵ درصد از توان هوایی متفقین) و چهار کشتی جنگی هم استفاده شود. نیروهای ببر یک واحد بمب افکن سنگین دوربرد متشکل از نیروهای مشترک المنافع: یعنی واحدهایی از نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا ، نیروی هوایی سلطنتی استرالیا ، نیروی هوایی سلطنتی کانادا و نیوزلند و فرماندهی بمب افکن نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا باشد . در ۱۹۴۴ طرح های اولیه شامل تشکیل نیرویی متشکل از ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ هواگرد شامل واحدهای سوخت گیری هوایی بود. این مقدار بعدا به ۲۲ اسکادران و در زمان پایان جنگ به ۱۰ اسکادران تقلیل یافت: بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ فروند از بمب افکن لانکستر و لینکلن که برای عملیات در خارج از پایگاه های اوکیناوا در نظر گرفته شده بودند. در نیروهای ببر نیروهای زبده اسکادران ۶۱۷ هم که به "سد شکنان" شهرت داشتند، بودند که برای عملیات بمباران ویژه به کار گرفته می شدند. در ابتدا طرح ریزان آمریکایی عملیات تصمیم نداشتند از نیروهای زمینی از نیروهای غیر آمریکایی استفاده کنند. اگر در هر مرحله ای از عملیات المپیک نیازی به تقویت نیرو بود، آن ها از نیروهایی که برای عملیات تاج در نظر گرفته شده بود استفاده می کردند؛ چرا که نیروی بزرگی برای آن از نیروهای منطقه جنوب غرب اقیانوس آرام ، منطقه چین، هند، برمه و واحد فرماندهی اروپا و نیروهای دیگر تشکیل شده بود. این شامل نیروهای پیشگام در اروپا مثل واحد یکم نیروی زمینی آمریکا (شامل ۱۵ لشکر) و واحد هشتم نیروی هوایی می شد. اما شرایط برای تشکیل این نیروها پیچیده شد. چرا که با اتمام جنگ، نیروهای داوطلب میدان را ترک کردند و با نیروهایی با تجربه بالا جایگزین شدند. این موضوع اثربخشی این نیروها را در جنگ کمتر می کرد. دولت استرالیا درخواست مشارکت نیروی زمینی استرالیا را در موج اول حملات کرده بود که مطابق گفته های جان ری اسکیتسِ تاریخ نویس این درخواست توسط فرماندهان آمریکایی رد شد. حتی درخواست برای عملیات تاج هم در مراحل اولیه طراحی رد شد. فرماندهان پیاده سازی هیچ نیرویی از نیروهای مشترک المنافع یا نیرویی از کشورهای متفقین را در کانتو مد نظر نداشتند. تمامی طرح های اولیه بیانگر این بودند که نیروهای حمله کننده، نیروهای بعدی و نیروهای ذخیره تماما باید از نیروهای آمریکایی باشند. در اواسط ۱۹۴۵، زمانی که طرح عملیات تاج بازبینی می شد، بنا به گفته اسکیتس بسیاری از دیگر کشورهای متفق پیشنهاد مشارکت زمینی دادند و بحث هایی هم بین فرماندهان و مسئولین سیاسی حول ابعاد،ماموریت، تجهیزات و پشتیبانی شکل گرفت. پیرو این مذاکرات قرار بر این شد که در عملیات تاج نیروهای مشترک المنافعی متشکل از لشکرهایی از نیروی زمینی کشورهای استرالیا، بریتانیا و کانادا هم مشارکت داشته باشند. این کشورها به همراه دیگر کشورهای مشترک المنافع نیروهای جایگزین هم ارائه می کردند. به هر حال، مک آرتور از مشارکت ارتش هندی ها جلوگیری کرد. دلیل آن تفاوت زبان، تشکیلات، ترکیب، تجیهیزات، آموزش و اصول بود. او همچنین توصیه کرد که نیروها مطابق با نیروهای آمریکایی سازماندهی شوند، تجهیزات و آماد آمریکایی باشد و ۶ ماه قبل از عملیات در آمریکا آموزش ببینند. این پیشنهادات البته مورد قبول واقع شد. دولت بریتانیا پیشنهاد کرد که نیروهای زمینی مشترک المنافع توسط سپهبد سر چارلز کیتلی، (نیروی دریایی مربوطه توسط سر ویلیام تنان ) فرماندهی شده و چون .چون نیروی هوایی این نیروها اکثرا از ارتش استرالیا تشکیل شده بود) نیروی هوایی نیروهای مشترک المنافع توسط یک استرالیایی رهبری شود. دولت استرالیا درخواست انتصاب یک افسر بدون هیچ تجربه ای در نبرد ژاپن ، مثل کیتلی و سپهبد لسلی مورزهد که هدایتگر رشته عملیات های گینه نو و بورنئو بود، کرد. در هر صورت قبل از اینکه این موارد به سرانجام برسد جنگ تمام شد. پی نوشت : ادامه دارد ..............- 11 پاسخ ها
-
- 26
-
- operation downfall
- wwii
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
عملیات سقوط - حمله به ژاپن عملیات سقوط - حمله به ژاپن
EshqAli پاسخ داد به EshqAli تاپیک در عملیات های نظامی خارجی
پاسخ اینجاست: اگر از هر ۱۰ تا ۲ تا موفق می شد، در نهایت به رقم ۲۰۰۰ حمله موفق کامیکازه می رسیم که در واقعیت رقم بیشتری هم می شد. غرق کردن ۲۰۰۰ کشتی چه تلفاتی داشت؟ تازه این در دریا بود و در خشکی هم می تونستن تلفات زیادی بگیرن.- 11 پاسخ ها
-
- 2
-
- operation downfall
- wwii
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان ( از اوت 2007 )
EshqAli پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
نق قول از تحولات جهان اسلام در این صورت خطر بزرگی بیخ گوش ما می تونه باشه. -
عملیات سقوط - حمله به ژاپن عملیات سقوط - حمله به ژاپن
EshqAli پاسخ داد به EshqAli تاپیک در عملیات های نظامی خارجی
اهداف شوروی : جماهیر شوروی هم بررسی هایی برای انجام یک حمله (نامعلوم برای آمریکایی ها) به یک جزیره اصلی ژاپن (هوکایدو) تا آخر آگوست ۱۹۴۵ انجام می داد، که این مسئله برای هر چه زودتر اقدام کردن بر متفقین فشار می آورد. جزیره هوکایدو در اولین سال های جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی قصد داشت یک نیروی دریایی سترگ برای مقابله با جهان غرب بسازد. حمله آلمان به شوروی در ژوئن ۱۹۴۱ این طرح را معلق کرد، چرا که شوروی مجبور بود بیشتر منابع خود را صرف جنگ زمینی با آلمان و متحدانش کند و به این شکل ناوگانش ضعیف باقی ماند. در نتیجه پروژه هولا Hula( آمریکا ۱۰۰ فروند کشتی (از ۱۸۰ فروند برنامه ریزی شده) را برای ورود شوروی به جنگ و نبرد با ژاپن به شوروی منتقل کرد. کشتی های منتقل شده به صحنه نبرد شامل کشتی ها حمل و نقل دوزیست بود. در کنفرانس یالتا (در فوریه ۱۹۴۵) متفقین توافق کردند که شوروی جزایر کوریل و بخش جنوبی جزیره ساخالین را تسخیر کند؛ شوروی بعد از مجموع جنگ هایی با ژاپن در ۱۹۰۴ و ۱۹۰۵ طی توافق نامه پورتس موث جزیره ساخالین را به ژاپن تسلیم کرده بود (البته شوروی هنوز بر بخش شمالی این جزیره حاکمیت داشت) و جزیره کوریل هم طی توافق سنت پترزبورگ در سال ۱۸۷۵ به ژاپن داده شده بود. تصویری از کنفرانس یالتا ژاپنی ها برای دفاع در عملیات های تاج و المپیک، کامیکازه ها را در بخش جنوبی هانشو و کیوشو گذاشته بودند. ما نمی دانیم که ژاپن تا چه اندازه(به لحاظ وسعت) می توانسته جلوی پیاده سازی نیروهای شوروی را در شمالی ترین بخش های خودش بگیرد. برای مقایسه، در نبرد اوکیناوا ۱٫۳۰۰ فروند کشتی متعلق به کشورهای غربی متفقین، اعزام شدند. در مجموع ۳۶۸ فروند کشتی (شامل ۱۲۰ فروند کشتی آبی خاکی) به شدت آسیب دیدند و ۲۸ فروند دیگر (شامل ۱۵ فروند کشتی حامل نفرات و ۱۲ ناوشکن ) -بیشتر توسط کامیکازه ها- غرق شدند. شوروی در مجموع در زمان اعلام جنگ علیه ژاپن، در ۸ آگوست ۱۹۴۵، کمتر از ۴۰۰ کشتی داشت (اغلب آنها برای مقاصد آبی خاکی تسلیح شده بودند. ارتش آمریکا در عملیات سقوط برای موفقیت در حمله به جزایر ژاپن انتظار بیش از ۳۰ لشکر را داشت. برای روشن تر شدن، شوروی در مقایسه با ۱۴ لشکری که بنابر تخمین آمریکا برای حمله به کیوشوی جنوبی لازم بود، حدود ۱۱ لشکر آماده داشت. حمله شوروی به جزیره کوریل (۱۸ آگوست – ۱ سپتامبر ۱۹۴۵) بعد از تسلیم ژاپن صورت گرفت؛ نیروهای ژاپنی مستقر در این جزایر خیلی مقاومت کردند .هر چند که ثابت شد با توجه به تسلیم ژاپن در ۱۵ آگوست، نسبت به این کار بی میل بودند). در نبرد شومشو (۱۸ – ۲۳ آگوست ۱۹۴۵) ارتش سرخ شوروی، ۸٫۸۲۱ نفر نیرو داشت که نه با تانک و نه با کشتی ها جنگی بزرگ پشتیبانی نمی شدند. پادگان ژاپنی ها ۸٫۵۰۰ نفر نیرو و حدود ۷۵ دستگاه تانک در میدان داشت. نبرد یک روز طول کشید (با درگیری های پراکنده که تا ۴ روز بعد از تسلیم ژاپن ادامه یافت) و در طی آن نیروهای تک کننده شوروی بیش از ۵۱۶ نفر و ۵ فروند از ۶ فروند کشتی حمل نفرات را ( که اغلب این کشتی ها قبلا متعلق به آمریکا بود که به شوروی داده شده بود) تحت حملات توپخانه ساحلی ژاپن از دست دادند، در حالی که ژاپن بیش از ۲۵۶ نفر کشته داد. در مجموع تلفات شوروی به ۱٫۵۶۷ نفر و تلفات ژاپن به ۱٫۰۱۸ نفر رسید؛ بنابراین این تنها نبردی در جنگ های بین شوروی و ژاپن در سال ۱۹۴۵ بود که تلفات شوروی بیشتر از ژاپن بود، کاملا بر خلاف آمار تلفات در نبردهای زمینی بین شوروی و ژاپن در منچوری. در طول جنگ جهانی دوم ، ژاپنی ها یک پایگاه دریایی مستقر در پاراموشیورو در جزایر کوریل و چند پایگاه هم در هوکایکو داشتند. از آنجا که ژاپن و شوروی تا زمان اعلام جنگ شوروی علیه ژاپن در آگوست ۱۹۴۵، در یک حالت بی طرفی محتاطانه بودند، ناظران ژاپنی که در سرزمین های تحت حکومت ژاپن در منچوری، کره، ساخالین و کوریل بودند، مرتبا وضعیت بندر ولادیووستوک و دیگر بنادر اتحاد جماهیر شوروی را پایش می کردند. مطابق گفته های توماس ب.آلن و نورمن پولمار شوروی نقشه هایی با جزییات را برای حمله به شرقی ترین نقاط آماده کرده بود. البته برای هوکایدو نقشه های کامل فقط در ذهن استالین وجود داشت، چرا که او احتمالا علاقه ای به گرفتن منچوری و حتی هوکایدو نداشت. حتی اگر استالین تمایل داشت که قلمرواش را تا حد ممکن در آسیا گسترش دهد، باز هم باید بگوییم که تمام تمرکز او بر داشتن ساحل در اروپا بود نه آسیا. تلفات تخمینی: از آنجا که طرح ریزان آمریکایی با این فرض پیش رفته بودند که در این عملیات فقط نیروهای رسمی نظامی امپراتوری ژاپن حضور نخواهد داشت و مردم ژاپن هم جزیی از این عملیات هستند، بنابر دانسته ها تلفات بالا غیر قابل اجتناب بود، اما کسی به قطع نمی دانست تا چه حد. چندین تخمین مطرح شد، اما در تعداد، فرضیات و اهداف بسیار متفاوت بودند، از جمله بعضی از این فرضیات مدافع و برخی مخالف حمله بودند. تلفات تخمینی بعدتر در گفتگوها حول حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی اهمیت بالایی پیدا کردند. در زمان آماده سازی برای حمله به کیوشوی جنوبی که بخشی از عملیات المپیک بود، سازمان های مختلفی بر اساس عوارض زمین، قدرت و چینش دانسته شده از نیروهای ژاپن به تخمین تلفات پرداختند. وقتی که قدرت نیروهای ژاپن و کارایی ارتش این کشور افزایش پیدا کرد، تخمین ها هم همین روند را پیش گرفتند. در آوریل ۱۹۴۵ کمیته مشترک فرماندهان به صورت رسمی گزارشی(از طرح ریزی) را پذیرفت که در آن بر اساس تجربیات قبلی در اروپا و اقیانوس آرام بازه ای از تلفات ممکن پیش بینی شده بود. با فرض وجود ۷۶۶٫۷۰۰ نفر و لشکرکشی ۹۰ روزه، ارتش ششم بین ۱۴۹٫۰۴۶ نفر (شامل ۲۸٫۹۸۱ مرگ و مفقود) -طبق تجربه اروپا- (۰.۴۲ مرگ و مفقودی و در کل ۲.۱۶ نفر تلفات در هر ۱۰۰۰ نفر در هر روز) و ۵۱۴،۰۷۲ نفر (شامل ۱۳۴٫۵۵۶ مرگ و مفقودی) -بر اساس تجربه اقیانوس آرام- (۱.۹۵ مرگ و مفقودی و در کل ۷.۴۵ نفر تلفات در هر ۱۰۰۰ نفر در هر روز) خواهد داشت. این تلفات شامل تلفات بعد از ۹۰ روز (طرح ریزان آمریکایی قصد داشتند ۱۲۰ روز بعد از روز Xدفاع تاکتیکی را پیش بگیرند) و تلفات در دریا بر اثر حملات هوایی ژاپن نمی شد. برای حمله به کیوشو لازم بود هر ماه ۱۰۰٫۰۰۰ نفر نیرو جایگزین بشود، که البته حتی بعد از برگشت نیروها از جبهه بعد از شکست آلمان هم قابل دسترسی بود. با گذشت زمان، دیگر رهبران آمریکا هم خودشان شروع به تخمین زدن کردند: • زمانی که له می به فرماندهی نیروی ب-۲۹ در گوام منصوب شد، ژنرال لوریس نورستد طی نامه ای به او گفت که اگر حمله ای صورت بگیرد، برای آمریکا تلفاتی نیم میلیون نفری خواهد داشت. • در ماه مه، کارمندان دریادار نیمیتز برای ۳۰ روز اول عملیات المپیک ۴۹٫۰۰۰ نفر تلفات شامل ۵٫۰۰۰ نفر در دریا برآورد کردند. • یک تحقیق انجام شده توسط کارمندان ژنرال مک آرتور بیانگر تلفات ۲۳٫۰۰۰ نفری در ۳۰ روز اول المپیک و تلفات ۱۲۵٫۰۰۰ نفری در در ۱۲۰ روز اول بود. در این تحقیق بنا بر نبرد در مقابل نیروهای ۳۰۰٫۰۰۰ نفری ژاپن گذاشته شده بود. (در حقیقت حدود ۹۱۷٫۰۰۰ نیروی ژاپنی در کیوشو بودند که باعث تلفات ۳٫۰۵ برابری یا ۳۸۱٫۰۰۰ نفری می شد). وقتی ژنرال مارشال درباره این تحقیق پرس و جو کرد، مک آرتور تخمین اصلاح شده ۱۰۵٫۰۰۰ نفری را ارائه کرد که در آن زخمیانی که قادر به بازگشت به میدان جنگ هستند کسر شده بود. • در نشستی با ترومن رئیس جمهور آمریکا، مارشال با تلقی نبرد لوزان به عنوان بهترین مدل برای المپیک، عقیده داشت که آمریکا در ۳۰ روز اول ۳۱٫۰۰۰ نفر و در کل ۲۰٪ ژاپنی ها(شامل کل نیروهای ژاپن) تلفات خواهند داشت. این ما را به تعداد ۷۰٫۰۰۰ نفر تلفات در کیوشو در صورت درست دانستن پیش بینی دریادار لهی مبنی بر وجود ۳۵۰٫۰۰۰ مدافع ژاپنی، می رساند (یا ۱۸۳٫۳۶۵ نفر تلفات در صورتی که ژاپن توان واقعی یعنی ۹۱۶٫۸۲۸ نفر را پای کار بیاورد). دریادار لهی بیشتر تحت تاثیر نبرد اوکیناوا بود و فکر می کرد تلفات آمریکا به ۳۵٪ برسد (در کل ۲۶۸٫۰۰۰ نفر). دریادار کینگ بر این عقیده بود که آمار تلفات چیزی بین نبرد لوزان و اوکیناوا خواهد بود، یعنی بین ۳۱٫۰۰۰ و ۴۱٫۰۰۰ نفر. در بین این برآوردها فقط نیمیتز بود که تلفات در دریا را هم لحاظ کرده بود، هر کامیکازه در نبرد اوکیناوا باعث مرگ ۱.۷۸ نفر و زخمی شدن تعداد مشابهی شده بود و البته سربازانی که از کیوشو اعزام می شدن بسیار بیشتر در معرض این حملات بودند. • رئیس واحد اطلاعات ژنرال مک آرتور سرلشکر چارلز آ.ویلبی در ماه جولای، هشداری مبنی بر تلفات ۲۱۰٫۰۰۰ تا ۲۸۰٫۰۰۰ نفری طی اجرای عملیات آفندی به خط دفاعی ارتش ژاپن در یک سوم ابتدایی مسیر به کیوشو داد. حتی با گرد کردن این ارقام و رسیدن به عدد ۲۰۰٫۰۰۰، به چیزی حدود ۵۰۰٫۰۰۰ نفر تلفات می رسیم که حدود ۵۰٫۰۰۰ نفر آن ها با درمان های سرپایی قادر به برگشتن به میدان جنگ خواهند بود • ارتش ششم آمریکا که کار عمده نبرد زمینی در کیوشو بر عهده آن بود، برآوردش از تلفات ۳۹۴٫۸۵۹ نفر بود که برای خارج از وظیفه کردن این واحد طی ۱۲۰ روز کافی بود، و البته با جریان پشتیبانی گفته شده، ارتش به سختی از پس این تلفات برمی آمد. وزیر جنگ هنری ل.استیمسون گفته بود: ٬به نظر من ما باید در نبرد ژاپن پایانی تلخ تر از جنگ با آلمان رقم بزنیم. ما باید خسارات چنین جنگی را بپذیریم و باید ویرانی بیشتری نسبت به آنچه در آلمان اتفاق افتاد، به ژاپن تحمیل کنیم٬. از روز D(روز پهلوگیری در ساحل نورماندی در ۶ ژوئن ۱۹۴۴)تا روز V-E (روز جشن پیروزی در اروپا در ۸ می ۱۹۴۵)فقط متفقین غربی متحمل ۷۶۶٫۲۹۴ نفر تلفات شدند! • در بهار ۱۹۴۵ نیروهای ارتش تحت فرمان سرلشکر بران ب.سامرول روی طرحی مبنی بر لزوم جایگزینی تقریبا ۷۲۰٫۰۰۰ نفر تا ۳۱ دسامبر ۱۹۴۶ برای جبران آمار مرگ و زخمی های ترک میدان کرده کار می کردند که البته همه شمول بود و شامل حمله به هانشو هم می شد. این برآورد فقط برای نیروهای زمینی و هوایی بود و شامل نیروی دریای و دریاداران نمی شد. • یک مطالعه که برای کارمندان وزارت جنگ و توسط ویلیام شاکلی انجام می شد، برآورد کرده بود که حمله به ژاپن ۱.۷ تا ۴ میلیون تلفات برای آمریکایی ها، شامل ۴۰۰٫۰۰۰ تا ۸۰۰٫۰۰۰ مرگ و برای ژاپنی ها ۵ تا ۱۰ میلیون مرگ داشته باشد. فرضیه کلیدی برای این تخمین شرکت گسترده شهروندان در دفاع از ژاپن بود. • در بخش نامه های نظامی در ژاپن دستوری مبنی بر اعدام تمام اسیران جنگی در صورت مورد حمله قرار گرفتن ژاپن آمده بود. تا پایان جنگ حدود ۱۰۰٫۰۰۰ اسیر جنگی از متفقین در ژاپن بودند. به غیر از دولت، نهادهای دیگر و تشکل های مردمی هم در حال حدس زدن بودند. کایل پالمر خبرنگار لس آنجلس تایمز می گفت که بین نیم تا یک میلیون آمریکایی تا پایان جنگ خواهند مرد. هاربرت هوور طی یادداشتی که به ترومن و استیمسون ارسال کرد و البته محافظه کارانه تلقی می شد، تخمین زد که آمریکا ۵۰۰٫۰۰۰ تا ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ نفر مرگ خواهد داشت؛ مشخص نیست که هوور این موارد را در دیدرا با ترومن مطرح کرده یا نه. فرمانده لشکر عملیات ارتش به آن ها گفته بود که این تخمین ها با توجه به طرح فعلی ما برای لشکرکشی خیلی بالاتر از واقعیت هستند. نبرد اوکیناوا با ۸۲٫۰۰۰ تلفات مستقیم از هر دو طرف، یکی از خونین ترین جنگ های منطقه اقیانوس آرام بود: ۱۴٫۰۰۹ نفر از متفقین و ۷۷٫۴۱۷ نفر از ژاپنی ها. نیروهای آمارگیری تعداد ۱۱۰٫۰۷۱ جنازه از ژاپنی ها را سرشماری کردند، البته این آمار شامل اهالی اوکیناوا که لباس سربازان را پوشیده بودند هم می شد. ۱۴۹٫۴۲۵ اوکیناوایی کشته یا مفقود شدند و یا خودکشی کردند که نصف جمعیت ۳۰۰٫۰۰ نفری اوکیناوا مطابق برآوردهای قبل از جنگ بود. این نبرد برای آمریکا ۷۲٫۰۰۰ نفر تلفات در ۸۲ روز به بار آورد که ۱۲٫۵۱۰ نفر از آن ها کشته یا مفقود شدند (به غیر از چند هزار نفری که بعد از جنگ به طور غیر مستقیم و بر اثر جراحات مردند). مساحت جزیره اوکیناوا ۴۶۴ مایل مربع معادل ۱٫۲۰۰ ک م مربع است. اگر تلفات آمریکا در حمله به ژاپن در هر واحد سطح فقط ۵٪ تلفات اوکیناوا می بود، آن ها باید ۲۹۷٫۰۰۰ سرباز از دست می دادند (کشته و مفقود). در مورد ارزیابی این تخمین ها، به خصوص آن هایی که بر پایه قدرت سربازان ژاپنی بودند (مثلا تخمین ژنرال مک آرتور)، باید به حالت دفاعی ژاپنی ها و شرایط آن ها در دفاع توجه کنیم (کارکنان مک آرتور عقیده داشتند که تعداد مدافعان ژاپنی در کیوشو ۳۰۰٫۰۰۰ نفر است). قریب به ۵۰۰٫۰۰۰ نشان قلب بنفش (نشان مخصوص مجروحین جنگ) برای مجروحین حمله به ژاپن پیش بینی و تولید شد. این عدد از تمام تلفات ارتش آمریکا در ۶۵ سال بعد از ج ج ۲ شامل جنگ کره و ویتنام بیشتر است. در سال ۲۰۰۳ هنوز ۱۲۰٫۰۰۰ تا از این قلب های بنفش در انبار مانده بود. واحدهای رزمی در عراق و افغانستان با استفاده از همین قلب های بنفش موجود در انبار، می توانستند فورا این مدال را به سربازان مجروحشان بدهند. تجهیزات موجود برای دفاع : بعد از تسلیم ژاپن تعداد خیلی زیادی تجهیزات به نیروهای مانده در جزایر ژاپن و کره جنوبی تحویل داده شد. با وجود اینکه برنامه جمع آوری برخی از سلاح ها (به خصوص شمشیرها و سلاح های کوچک کمری ) به دلیل مشکلات مربوط به بازار سیاه ممکن بود کارآمد نباشد، مقدار تجهیزات نظامی که برای ژاپن در درون و حومه جزایر در دسترس بود تقریبا به این صورت است : مهمات و وسایل نقلیه گرفته یا تحویل داده شده از ارتش و نیروی دریایی امپراتوری هواگردهای نیروی دریایی و زمینی ژاپن در جزایر ژاپن و کره واحدهای دریایی ژاپن در جزایر ژاپن پایان. با تشکر از جناب @MR9 بابت کمک هایی که برای ترجمه این مطلب کردند. منبع. [تمامی منابع اصلی در منبع مندرجه در لینک، ذکر شده اند.] ترجمه صرفا برای میلیتاری.- 11 پاسخ ها
-
- 15
-
- operation downfall
- wwii
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از july 2015 ) تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از July 2015 )
EshqAli پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
مجددا به التاجی حمله شده. با بین ۲۰ تا ۳۰ راکت. این دفعه توی روز روشن. محل شلیک هم پیدا شده. آمریکا چطور پاسخ خواهد داد؟ -
تحولات ایالات متحده تحلیل و پیگیری تحولات ایالات متحده
EshqAli پاسخ داد به RedArmy تاپیک در اخبار تحلیلی
اما فکر که می کنم به این می رسم که آمریکا در سال های اخیر روندی برای تبدیل شدن به یک نوع انگل در دنیا رو پیش گرفته. از اون طرف کاغذ می ده به مردم و خدمات و کالا می گیره و تورمش رو هم می ریزه روی سر مردم. از این طرف مستقیم و غیر مستقیم از ناامنی و جنگ حمایت می کنه و لولوتراشی می کنه برای بعضی کشورها و بعد از اون شروع به فروش سلاح می کنه و خودش هم به عنوان یه قهرمان وارد گود میشه. -
بررسی صنعت دفاعی ایران تاپیک جامع بررسی صنعت دفاعی ایران ، تحریم ها - راه کارها
EshqAli پاسخ داد به joker تاپیک در توان نظامی کشورها
صد البته که تنها راه افزایش بهره وری خصوصی کردن هست (البته شاید بشه راهکارهایی پیدا کرد که در عین دولتی بودن مثل سازمان خصوصی مدیریت بشه). اما با این شرایط که ایران داره خصوصی کردن می تونه یک سری از شرکت ها رو از بین ببره. از رانت و فساد در روند خصوصی سازی که بگذریم، در ایران چندان سفارشی به این شرکت ها نمی رسه. یعنی تحت مدیریت خصوصی هم احتمالا سودده نباشن. چون دولت به دنبال خرید تجهیزات انبوه نیست (بودجه نظامی خیلی کمتره) و چون تحریم هستیم روی صادرات هم نمی تونیم حساب باز کنیم.- 267 پاسخ ها
-
- 2
-
عملیات سقوط - حمله به ژاپن عملیات سقوط - حمله به ژاپن
EshqAli پاسخ داد به EshqAli تاپیک در عملیات های نظامی خارجی
عملیات تاج این آمار شامل سه لشکر ذخیره و ۱۰ تا ۱۲ لشکر پیش بینی شده برای تقویت نیروها نمی شد. تخمین آمریکایی ها از قدرت نیروهای ژاپن در کیوشو - سمت راست ۲ آگوست ۱۹۴۵ - سمت چپ ۹ جولای ۱۹۴۵ عملیات کاتسوگو در همین زمان ژاپنی ها نیز مشغول طراحی نقشه های خودشان بودند . در ابتدا نگرانی ها حول محور حمله ای در تابستان ۱۹۴۵ قرارداشت . به هر حال عملیات اوکیناوا انقدر طول کشید که ژاپنی ها به این نتیجه رسیدند که متفقین تا قبل از موسم بعدی طوفان ها که هوا برای عملیات های آبی خاکی پر خطر است، عملیات دیگری نخواهند داشت. دستگاه اطلاعات ژاپن محل این حمله ها را با تقریب خوبی پیش بینی کرده بود: کیوشوی جنوبی در میازاکی، ناحیه آریاک و یا شبه جزیره ساتسوما. با این وجود که ژاپن چشم انداز واقع بینانه ای برای بردن جنگ نداشت، رهبران ژاپن باور داشتند که می توانند هزینه حمله و اشغال ژاپن را برای متفقین بالاتر از حد ببرند، که به جای بردن جنگ منجر به نوعی آتش بس می شد. نقشه ژاپن برای این کار عملیات کاتسوگو نام داشت. ژاپنی ها تصمیم داشتند که تمامی ملت خود را متعهد به مقاومت در این حمله کنند. از ژوئن ۱۹۴۵ به بعد کمپین تبلیغاتی مرگ شکوهمند یکصد میلیون نفری شروع شد. پیام اصلی این پویش این بود که مرگ برای امپراتور مقدس ژاپن افتخار آمیز است و هر زن و مرد و کودکی باید در زمان رسیدن متفقین، برای این امپراتور بذل جان کند. فارغ از اینکه آیا این عملیات واقعا باعث کشته شدن تمامی ۱۰۰ میلیون ژاپنی می شد یا نه، تحلیل های هر دوطرف آمریکایی و ژاپنی مرگ میلیونی ژاپنی ها را پیش بینی می کرد. بعد از نبرد سایپان پویش تبلیغاتی ژاپنی ها مبنی بر مرگ افتخار آمیز و با شرافت برای امپراتور و نشان دادن آمریکایی ها به عنوان شیاطین سفید، به معنای واقعی کلمه بی عاطفه و دشمنی که می توان از او انتظار هر عملی را داشت( ظاهرادر مورد این آخری حق داشتند – مترجم) ، در اوج بود. در طول نبرد اوکیناوا افسران ژاپنی به افرادی که ناتوان از شرکت در جنگ بودند، دستور دادند برای اینکه به دست آمریکایی ها نیفتند خودکشی کنند. تمام شواهد موجود نشان دهنده این مطلب است که در صورتی که متفقین به جزایر اصلی می رسیدند این اتفاق می افتاد. ژاپنی ها به شکل مخفیانه در حال ساخت یک مرکز فرماندهی زیرزمینی در بخش ناگانو در ماتسوشیرو بودند تا در زمان حمله بتوانند امپراتور و ستاد کل امپراتوری را به آنجا منتقل کنند. در طرح ریزی عملیات کاتسوگو، فرماندهی ستاد کل قدرت متفقین را بیش از واقعیت تخمین زده بود: در حالی که متفقین نقشه عملیات را با ۵۴ لشکر (۱۴ لشکر برای المپیک و ۳۸ تا ۴۰ لشکر برای تاج) طراحی کرده بودند، ژاپنی ها انتظار بیش از ۹۰ لشکر را داشتند. ساختمان زیرزمینی فرماندهی ژاپنی ها در ماتسوشیرو تصاویری از نیروی هوایی سلطنتی ژاپن و خلبانان و کامیکازه ها برگ برنده : کامیکازه دریادار ماتومه اوگاکی در فوریه ۱۹۴۵ به ژاپن فراخوانی و به فرماندهی ناوگان پنجم هوایی در کیوشو منصوب شد. این ناوگان در جنگ اوکیناوا عملیات تن گو، به حملات کامیکازه تخصیص داده شده بود. این واحد آموزش خلبان ها و ساخت هواپیماها را برای دفاع از کیوشو، محتمل ترین محل برای حمله متفقین علیه ژاپن شروع کرد.دفاع ژاپنی ها خیلی به هواپیماهای کامیکازه متکی بود. آن ها جنگنده ها و بمب افکن ها و حتی تقریبا همه مربیان را به این ماموریت اختصاص دادند. ارتش و نیروی دریایی آن ها بیش از ۱۰٫۰۰۰ هواگردٍ آماده استفاده برای ماه جولای داشت (که البته برای ماه اکتبر بیشتر هم می شد) و ژاپنی ها قصد استفاده از همه آن ها را برای این عملیات داشتند. اوگاکی همچنین بر ساخت هزاران قایق انتحاری کوچک به منظور حمله به کشتی های متفقین نظارت داشت. دریادار ماتومه اوگاکی در نبرد اوکیناوا کمتر از ۲٫۰۰۰ هواپیمای کامیکازه شرکت کردند، که تقریبا از هر نه تا یکی موفق بود.آنها در کیوشو به دلیل شرایط مساعدتر (مثل عوارض زمین که پوشش راداری متفقین را کمتر می کرد) به غلبه بر مدافعین آمریکایی به وسیله تعداد زیادی کامیکازه در عرض چند ساعت و بهبود این آمار به مقدار یک در شش امیدوار بودند. مطابق تخمین های ژاپنی ها هواپیماها می توانستند ۴۰۰ کشتی را غرق کنند؛ و چون خلبان ها را به جای حمله به هواپیمابرها و ناوشکن ها برای حمله به کشتی های باربری آموزش می دادند، تعداد تلفات حریف به نسبت نبرد اوکیناوا خیلی بیشتر می شد. برآورد یک تیم تحقیقاتی نشان می داد که کامیکازه ها می توانستند یک سوم تا نصف نیروهای دشمن را تا قبل از پهلوگیری نابود کنند. در طی بحث هایی، دریادار ارنست کینگ فرمانده نیروی دریایی آمریکا و افسران ارشد نیروی دریایی، نگرانیشان را از تلفات بالای ناشی از حملات متفقین به کشتی های این نیروها و لزوم لغو عملیات سقوط و در عوض آن ادامه استفاده از بمباران و محاصره شهرها تا زمان تسلیم ژاپن عنوان کردند. در مقابل ژنرال جورج مارشال این استدلال را مطرح کرد که بمباران ژاپن و گرسنگی دادن به مردم ژاپن ممکن است ژاپنی ها را به درخواست صلح وادار کند، اما چنین روندی ممکن است چندین سال طول بکشد، و البته ضمانتی هم برای چنین پایانی نیست! در نهایت مارشال و ناکس به این نتیجه رسیدند که آمریکا باید به ژاپن حمله کند، هر چند کشتی های زیادی به وسیله کامیکازه ها از بین برود. نیروهای دریای سلطنتی ژاپن : نیروی دریایی امپراتوری ژاپن که ذیل فرماندهی کل نیروی دریایی بود، فارغ از آسیب هایی خرد کننده ای که تا آن زمان به آن وارد شده بود، ماموریت پیدا کرد که تا حد ممکن به متفقین آسیب وارد کند. برای آنها در آن زمان ۴ کشتی جنگی (همگی آسیب دیده)، ۵ هواپیمابر (همگی آسیب دیده)، دو رزمناو، ۲۳ ناوشکن و ۴۶ زیردریایی مانده بود. به خاطر سوخت، نیروی دریای امپراتوری نمی توانست با کشتی های غول پیکر حمله ای داشته باشد، بنابراین آن ها تصمیم گرفتند از تسلیحات ضد کشتی علیه تجهیزات دریایی دشمن در زمان پهلوگیری استفاده کنند. هرچند نیروی دریایی امپراتوری قادر به تحقق حمله ای بزرگ نبود، اما آن ها هنوز هزاران هواپیمای جنگی و حدود ۲ میلیون پرسنل در اختیار داشتند که گویای قابلیت این نیرو در ایفای نقشی بزرگ در عملیات دفاعی آینده بود. به علاوه، ژاپن ۱۰۰ عدد زیردریایی متوسط از کلاس کوریو، ۳۰۰ زیردریایی کوچکتر از کلاس کایریو (متوسط) ۱۲۰ اژدر هدایت پذیر کایتن و ۲٫۴۱۲ قایق انتحاری شین یو داشت. به عکسِ کشتی های بزرگ تر، انتظار این بود که همگی این تجهیزات به همراه ناوشکن ها و زیردریایی ها بتوانند دفاع سختی از سواحل انجام داده و به ماموریتشان که تخریب حدود ۶۰ کشتی باری متفقین بود، عمل کنند. یک واحد از غواصان انتحاری که به آن ها فوکورویو گفته می شد تشکیل شد. وظیفه این واحد بردن مین های دریایی به زیر کشتی های در حال پهلوگیری و انفجار آن ها بود. تعدادی مین در محل سواحل محتمل برای استفاده توسط این واحد، به عمق اقیانوس فرستاده شدند و بیش از ۱۰٫۰۰۰ مین کار گذاشته شد. تعدادی از این ۱۲۰۰ غواص قبل از محاصره ژاپن آموزش دیده بودند. نیروی زمینی ارتش سلطنتی : در هر عملیات آبی خاکی، طرف مدافع دو گزینه برای انتخاب استراتژی دارد: دفاع سخت از سواحل یا دفاع در عمق. در اوایل جنگ، ژاپنی ها استراتژی دفاع سخت در سواحل را بدون در نظر گرفتن نیروی ذخیره به کار می بستند. این تاکتیک در مقابل بمباران های پیش از حمله ضعیف بود. بعدتر درنبردهایی در پله لیو، ایووجیما و اوکیناوا ژاپنی ها استراتژیشان را تغییر دادند و نیروها را به عوارض دفاعی منتقل کردند. ژاپنی ها برای نبرد کیوشو حالتی میانه را انتخاب کردند. عمده نیروها در چند کیلومتری ساحل مستقر می شدند، جایی که تحت بمباران نیروی دریایی دشمن قرار نگیرند و از طرفی اجازه پیاده شدن بدون درگیری را به آمریکایی ها ندهند. نیروهای ضد حمله عقب تر قرار می گرفتند و آماده جابجایی به هر نقطه ای که نقطه اصلی حمله قرار بگیرد، بودند. در مارس ۱۹۴۵ فقط یک لشکر رزمی در کیوشو بود. ارتش امپراتوری ژاپن طی ۴ ماه آتی، نیروهایی را از منچوری، کره و شمال ژاپن منتقل کردند و بقیه نیروها را هم افزایش دادند. تا آگوست، آن ها ۱۴ لشکر و چندین سازمان کوچک تر شامل سه تیپ تانک، و در مجموع ۹۰۰ هزار نفر نیرو داشتند. با اینکه ژاپنی ها می تواننستند نیروهایشان را به شدت افزایش دهند، مشکل اصلی در تجهیزات بود. تا آگوست ارتش ژاپن معادل ۶۵ لشکر نیرو داشت، اما تجهیزات برای ۴۰ لشکر و مهمات برای ۳۰ لشکر موجود بود. ژاپنی ها تصمیم نداشتند که همه چیزشان را برای نبرد کیوشو پای کار بیاورند، اماامکانات را طوری برای این نبرد متمرکز کردند که مقدار کمی برای ذخیره باقی ماند. طبق یک تخمین، نیروهای مستقر در کیوشو، ۴۰ درصد از تمام مهمات موجود در ژاپن را در اختیار داشتند. به علاوه، ژاپنی ها سپاه مبارزین داوطلب را، متشکل از مردان سالم با سن بین ۱۵ تا ۶۰ و زنان سالم با سن بین ۱۷ تا ۴۰ به منظور پشتیبانی از جنگ و بعدتر شرکت در نبرد راه اندازی کردند. همچنان کمبود سلاح، آموزش و لباس وجود داشت: خیلی ها سلاحی بهتر از سلاح های قدیمی، کوکتل مولوتف، کمان، شمشیر، چاقو، بامبو و نیزه های چوبی و یا حتی چماق گیرشان نیامد. با این حال از آن ها انتظار داشتند بتوانند در نبرد کاری بکنند. در یک مورد به یک دختر دبیرستانی به نام ایکیکو کاسایی یک جوالدوز (سوزن بزرگ) داده و به او گفته شد: “حتی کشتن یک سرباز آمریکایی هم موثر است. … فقط شکم آن ها را هدف بگیر ". آموزش شلیک به دختران جوان در ژاپن آن ها در طول حمله، به عنوان نیروهای اصلی ذخیره و نیروهای دفاعی خط دوم و در مناطق شهری و کوهستان ها به عنوان نیروهای عمل کننده جنگ های چریکی ایفای نقش می کردند. فرماندهی ژاپنی ها قصد ساماندهی نیروها را به شکل زیر داشت: مجموع نیروهای داوطلب: ۳٫۱۵۰٫۰۰۰ نفر کیوشو: ۹۰۰٫۰۰۰ کانتو (توکیو): ۹۵۰٫۰۰۰ کره: ۲۴۷٫۰۰۰ برای نبرد سرنوشت ساز کیوشو: ۹۹۰٫۰۰۰ کانتو: ۱٫۲۸۰٫۰۰۰ ارزیابی مجدد عملیات المپیک توسط متفقین تهدیدات هوایی:ُ اطلاعات ارتش آمریکا در ابتدا تعداد هواگردهای ژاپنی ها را ۲٫۵۰۰ فروند برآورد کرد. تجربه اوکیناوا برای آمریکا بد بود(تقریبا دو کشته و تعداد مشابهی مجروح در هر سورتی) و احتمالا کیوشو بدتر هم می شد. در اوکیناوا هواپیماهای ژاپنی باید فاصله طولانی را بر فراز آب های آزاد طی می کردند. در کیوشو این مسیر از سرزمین ژاپن رد می شد و کوتاه بود. به تجربه، اطلاعات ارتش دریافته بود که ژاپنی ها تمام هواگردهایشان را به عملیات های کامیکازه اختصاص داده اند و برای رساندن آن ها به نبرد آتی از هواگردها به دقت مراقبت می کنند. تخمین ارتش در می، ۳٫۳۹۲ فروند، در ژوئن ۴٫۸۶۲ فروند و در آگوست ۵٫۹۱۱ فروند هواپیما بود. در نیروی دریایی در تخمینی که در آن بین هواپیمای جنگی و آموزشی تفاوتی قائل نبود، تعدا هواپیماها را در جولای ۸٫۷۵۰ فروند و در آگوست ۱۰٫۲۹۰ فروند برآورد کرده بود. با پایان یافتن جنگ، ژاپنی ها حدود ۱۲٫۷۰۰ فروند هواگرد داشتند که تقریبا نصف آن ها کامیکازه بودند. متفقین اقدامات ضد کامیکازه را آماده کرده بودند که به آن پوشش بزرگ آبی گفته می شد. این اقدامات شامل اضافه کردن جنگنده های بیشتر به جای اژدرها و بمب افکن ها در هواپیمابرها و تبدیل B-17ها به رادارهای مراقبتی (به شیوه ای شبیه کنترل و اخطار پیش هنگام هوابرد AWACSهای امروزی) بود. نیمیتز طرحی برای یک پیش حمله دروغین داشت: فرستادن یک ناوگان چند هفته قبل از حمله اصلی به سواحل مورد نظر برای حمله تا بدین ترتیب هواپیماهای ژاپنی فریب خورده و به چشم ناوگان ترابری به آن ها نزدیک شده و در آخر توسط این ناوگان جنگی نابود شوند. شماتیکی از نحوه عملیات در طرح پوشش آبی دفاع اصلی در برابر حملات هوایی ژاپن با جنگنده های سنگینی بود که در جزایر ریوکا گرد هم می آمدند. واحدهای پنجم و هفتم نیروی هوایی آمریکا و واحدهای هوایی نیروی دریایی آن بعد از حمله فورا وارد جزایر شده بودند و قدرت هوایی برای حمله همه جانبه به ژاپن بیشتر شده بود. برای آمادگی برای حمله یک رشته عملیات علیه فرودگاه و شریان های حمله و نقل ژاپن آغاز شد. تهدیدات زمینی در طول ماه های آوریل، می و ژوئن اطلاعات متفقین، شکل گیری نیروی زمینی ژاپن را با دقت رصد می کردند، به عنوان مثال ۵ لشکر اضافه شده در کیوشو که البته برخی با مخالفت پیش بینی می کردند که تعداد آن ها در کیوشو در ماه نوامبر به حدود ۳۵۰٫۰۰۰ نفر برسد. این پیش بینی در ماه ژولای و با مشاهده ۴ لشکر جدید و دیگر لشکرهای در نظر گرفته شده، تغییر کرد. تا آگوست این تخمین تا ۶۰۰٫۰۰۰ نفر هم رسید و واحدهای رمزنگاری متوجه ۹ لشکر در کیوشوی جنوبی شدند – یک سوم تعداد مورد انتظار و صد البته خیلی کمتر از قدرت انتظار رفته از ژاپن.تخمین نیروهای پیاده در اوایل ژولای ۳۵۰٫۰۰۰ نفر بود که در اوایل آگوست به ۵۴۵٫۰۰۰ نفر افزایش پیدا کرد. پرده برداری اطلاعات در اواسط ژولای از آمادگی ژاپنی ها در کیوشو برای نظامیان و سیاسیون طرف مقابل شوکه کننده بود. در ۲۹ ژولای رئیس اطلاعاتِ مک آرتور سرلشکر چارلز ویلبی برای اولین بار یادآوری کرد که بر اساس تخمین های انجام شده در آگوست، ژاپنی ها توانایی استقرار ۶ لشکر را در کیوشو دارند که البته پتانسیل افزایش این تعداد تا ۱۰ لشکر هم در آن ها هست.این ۶ لشکر تا به حال مطابق انتظار رفتار کرده اند، و [در صورت مراقب نبودن] آینده این مسئله برای ما نامعلوم است. [این به ما هشدار می دهد که] ژاپنی ها ممکن است به نقطه ای برسند که نسبت نیروها یک به یک شود که این برای ما نوید بخش پیروزی نیست!’‘ سرلشکر چارلز ویلبی تا زمان تسلیم شدن، ژاپنی ها فقط در کیوشو بیش از ۷۳۵٫۰۰۰ کارمند نظامی داشتند که یا مستقر شده یا در حال استقرار بودند. در ارتش ژاپن ۴٫۳۳۵٫۵۰۰ نفر خدمت می کردند که ۲٫۷۳۲٫۷۰۰ نفر در نیروی زمینی و ۱٫۹۶۲٫۸۰۰ نفر در نیروی دریایی بودند. گردآوری ارتش ژاپن در کیوشو طرح ریزان عملیاتی آمریکایی و به خصوص ژنرال جورج مارشال را به تغییر جدی در طرح عملیات المپیک یا جایگزین کردن یک طرح دیگر برای حمله مجاب کرد. سلاح های شیمیایی در عملیات پیش رو، امکان به کارگیری سلاح های شیمیایی توسط متفقین که از قبل در جزایر ماریانا مستقر شده بودند، مطرح بود. جنگ گسترده شیمیایی علیه نیروها و محصولات غذایی ژاپن برنامه ریزی شده بود. در طی طرح ریزی، سلاح های شیمیایی هم ذخیره شده بود تا در صورت نیاز استفاده شوند. ژاپن به دلیل الگوهای پیش بینی پذیر باد در منطقه و دیگر عوامل، این کشور در مقابل حملات گاز آسیب پذیر بود. چنین حملاتی تمایل ژاپنی ها به نبرد در غار را از بین می برد، چرا که در غار سربازان در معرض خطر بیشتری قرار می گرفتند. حملات گازی (به علاوه به کارگیری سلاح های اتمی) برای جلوگیری از به وجود آمدن یک اوکیناوای دیگر، در آن یکی طرف این سرزمین، مد نظر قرار گرفته بود.. درست است که مقدار زیادی مهمات گازی تولید شده بود و طرح هم شامل آن ها می شد، اما احتمال استفاده از آن ها پایین بود. ریچارد ب.فرانک اشاره کرده که وقتی در ژوئن ۱۹۴۵ درخواست این طرح به ترومن رسید، او استفاده از مهمات شیمیایی را علیه انسان ها قدغن کرد. البته هنوز مورد درخواستی از او برای استفاده از مهمات شیمیایی علیه محصولات زراعی به قوه خود باقی بود. بر طبق گفته های اودوارد ج.دِریا استفاده استراتژیک در مقیاس وسیع به طور جدی توسط هیچ رهبر آمریکایی مطرح نشد؛ اما استفاده تاکتیکی سلاح های شیمیایی علیه گروه های کوچکی از نیروهای ژاپنی که حاضر به تسلیم شدن نبودند، مورد بحث قرار گرفت. درست است که جنگ شیمیایی در پروتکل ژنو ممنوع محسوب می شد، اما در آن زمان نه آمریکا و نه ژاپن آن را امضا نکرده بودند. با وجود آنکه آمریکایی ها تعهد کرده بودند که نبرد گازی را شروع نکنند، ژاپنی ها قبل در طی جنگ از گاز علیه چینی ها استفاده کرده بودند. ٬ترس از حملات متقابل ژاپن [در مقابل استفاده از سلاح های شیمیایی] کاهش یافته است، چرا که تا پایان جنگ توانایی ژاپن برای انجام حملات گازی با هواپیما یا سلاح های دوربرد از بین رفته است. در ۱۹۴۴ اولترا (یک دستگاه رمز شکن) مشخص کرد که ژاپنی ها درباره توانایی شان برای حمله متقابل در برابر حملات گازی بحث کرده اند. به فرماندهان هشدار داده شده بود که باید پیش بینی های لازم صورت بگیرد تا بهانه ای برای استفاده از گاز داده نشود.’ رهبران ژاپن انقدر ترسیده بودند که برای گسترده نشدن این نوع جنگ، تصمیم گرفتند حملات گازی محدود تاکتیکی در جزایرشان را نادیده بگیرند.٬ اسکیتس علاوه بر استفاده انسانی، ارتش آمریکا استفاده از سلاح شیمیایی را برای نابود کردن محصولات زراعی و گرسنگی دادن به ژاپنی ها برای وادار کردن آن ها به تسلیم شدن، بررسی کرده بود. ارتش آزمایش ترکیبات شیمیایی را برای نابودی کشاورزی در آوریل ۱۹۴۴ شروع کرد، و در طول یک سال از ۱۰۰۰ عامل به ۹ مورد امیدوار کننده شامل اسیدهای فنوکسی استیک رسیده بود.ترکیبی با شناسه LN-8در جریان آزمایشات، بهترین عملکرد را به نمایش گذاشت و برای تولید انبوه در نظر گرفته شد. عقیده بر این بود که انداختن یا پاشیدن علف کش ها موثرترین روش است. در طی یک آزمایش در ژولای ۱۹۴۵ که برای سلاح های شیمیایی مثل آنتراکس یا ریچین بود، از بمب SPDمارک ۲ استفاده شد و پوسته بمب در ارتفاع خاصی باز شد تا مواد شیمیایی را پایین بریزد. تا زمانی که جنگ تمام شود، ارتش همچنان به دنبال نقطه پراکندگی بهینه بود تا ناحیه با وسعت کافی پوشش داده بشود. عناصر فعال در LN-8و دیگر ترکیبات بعدتر برای ساخت عامل نارنجی که در جنگ ویتنام استفاده شد، مورد استفاده قرار گرفتند. سمت راست بمب پسر کوچک که در هیروشیما انداخته شد - سمت چپ بمب مرد چاق که در ناکازاکی انداخته شد سلاح های اتمی به دستور مارشال، حتی بعد از استفاده از دو بمب اتم علیه ژاپن، سرلشکر جان ای.هال استفاده تاکتیکی از سلاح های اتمی را برای حمله به جزایر ژاپن بررسی می کرد (مارشال فکر می کرد که ژاپن بعد از آن دو بمب هم فورا تسلیم نشود). سرهنگ لایل ای.سیمن گزارش داد که تا روز Xحداقل هفت بمب پلوتونیوم از نوع مرد چاق آماده خواهند بود، که می توان آن ها را بر روی نیروهای مدافع انداخت. سیمن توصیه کرده بود که هیچ نیروی آمریکایی حداقل تا ۴۸ ساعت وارد منطقه ای که بمباران شده نشود؛ در آن زمان خطرات باران رادیواکتیو خوب درک نشده بود و ورود به چنین منطقه ای آن هم بعد از این زمان کوتاه خطر جدی در معرض تشعشع بودن را به دنبال داشت. بمب مرد چاق پس از انفجار در ناکازاکی کن نیکولاس مهندسی از ناحیه مهندسی منهتن در تاریخ آگوست ۱۹۴۵ نوشته است که طرح حمله به جزایر اصلی ژاپن به مراحل آخر رسیده و اگر بارگیری ها انجام شود می توانیم حدود ۱۵ بمب اتم برای پشتیبانی از نیروهایمان تدارک ببینیم.٬ ارتفاع ۱٫۸۰۰ تا ۲٫۰۰۰ پایی (۵۵۰ تا ۶۱۰ متری) از زمین برای انفجار بمب در هیروشیما انتخاب شد تا هم بیشترین تاثیر را بر زمین بگذارد و هم با توجه به اینکه قرار بود نیروهای آمریکایی به زودی به شهر رسیده و آن را تسخیر کنند، باعث کمترین میزان رسوب هسته ای شود. اهداف ثانویه طرح ریزان ستاد مشترک متوجه این امر بودند که ژاپنی ها بر گسترش نبردها در کیوشو آن هم تا حد پای کار آوردن همه ژاپن، تمرکز کرده اند. بنابراین آنها برای حمله، اهداف ثانویه ای مثل جزیره شیکوکو، هانشوی شمالی در سندایی یا اومیناتو را هم مورد بررسی قرار دادند. آن ها حتی گزینه صرف نظر کردن از حمله اولیه و حمله مستقیم به توکیو را هم بررسی کردند. حمله به هانشو یک مزیت داشت و یک عیب، مزیتش آن بود که دفاع ژاپن در آنجا ضعیف تر بود و عیبش آن بود که در هانشو امکان پشتیبانی هوایی زمین پایه (البته به جز ب-۲۹ ها) مثل اوکیناوا ، وجود نداشت. چشم انداز عملیات المپیک ژنرال داگلاس مک آرتور هر نوع نیازی به تغییر نقشه حمله ای که کشیده بود را رد می کرد: ٬من مطمئنم درباره پتانسیل گزارش شده ژاپن برای حمله به ما در طی عملیات المپیک خیلی اغراق شده است … در مورد حرکت نیروها در زمین … من تایید نمی کنم … گزارشی که ازوجود یک قدرت سنگین در جنوب کیوشو به شما داده شده است … بهنظر من نباید کوچکترین عقیده ای برای تغییر عملیات المپیک وجود داشته باشد.٬به هر حال، دریادار ارنست کینگ فرمانده عملیات دریایی با همراهی دریادار نیمیتز آماده مخالفت با روند عملیات شده بود، که باعث به وجود آآمدن اختلافات عمده ای در دولتمردان آمریکا شد.٬در اینجا احتمالا تعامل کلیدی بین مارشال و ترومن وجود داشت. شواهد متقنی هست که مارشال تا ۱۵ آگوست درباره حمله همان نظر را داشت … اما چیزی که نظر او را درباره حمله تغییر داد درک او از این مسئله بود که همراهی مردم و به خصوص ترومن با یک حمله پرهزینه که دیگر حتی در نیروهای نظامی هم بر آن اتفاق نظر وجود نداشت، بعید بود. پی نوشت : ادامه دارد ..........- 11 پاسخ ها
-
- 21
-
- operation downfall
- wwii
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک تحلیلی ترکیه تحلیل و پیگیری تحولات ترکیه
EshqAli پاسخ داد به usame-bin-laden تاپیک در اخبار تحلیلی
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، رسانه محلی آناج در تبریز به تازگی نامه ای از اصغر فردی، شاعر و ادیب ایرانی و همنشین مرحوم شهریار خطاب به اردوغان منتشر کرده که حاوی نکات مهمی در خصوص به قدرت رسیدن اردوغان و اتفاقات بعدی آن است. مرحوم اصغر فردی علاوه بر اینکه در دوره ای مشاور وزیر امورخارجه بوده، ارتباطات گسترده ای با رهبران سیاسی ترکیه، آذریایجان و قفقاز داشته به همین دلیل این نامه مرحوم فردی که سال ۹۴ نوشته شده نکات بسیار مهمی در خصوص اردوغان، نحوه به قدرت رسیدن او، خیانت به مرحوم نجم الدین اربکان و ... دارد. آنچه می خوانید متن کامل این نامه است: " جناب آقای رجب طیب اردوغان اینک پاراگراف زیرین را نه محض یادآوری خود بر شما، بلکه برای یادآوری مناسبتی قریب به ۳۰ ساله به خوانندگان می گویم: نخستین دیدارهایمان از ۲۵ سال پیش، طی دوره مسافرت های مکرر پیر و مرشد حرکت اسلام انقلابی ترکیه مرحوم نجم الدین اربکان خواه در ایام الله جشن های دهه فجر و سالگردهای رحلت امام خمینی(ره) و خواه در مسافرت های مددجویانه اتفاق افتاد که ایشان را در ملاقاتهای سیاسی همراهی می کردم و البته شما در ان ملاقات ها نمی بودید و با دیگر دوستان به سیاحت تهران عازم می شدید. برای برنده شدن شما و همرزمان حزب رفاهتان در انتخابات شهرداری، مذاکرات به مقصد حمایت و مساعدت با حضور من انجام می شد. در اولین روز های تصدی شهرداری استانبول بعد از پیروزیتان در انتخابات مراتب ملاقات شما را با شهردار تهران برقرار کردم تا با ارائه امکانات و تشریک تجارب به تعالی و تنور شما در کشورتان مساعدتی شود. در همان بستر ملاقاتها تمهیدات صدور آسفالت برای نوسازی جادههای جنوب شرقی ترکیه و دیگر امکانات به محلههای تحت مدیریت شهرداران منسوب به آن حزب مذاکره میشد. آنگاه که به جرم خواندن شعری بشکوه به زندانت افکنند، آن هفت ماه را من نیز ایام محبس می گذراندم که ماه ما در چاه کنعان است. تا تو از زندان حصار نوار شعر "استانبول" را که با صدای خود خوانده بودی، امضا کرده به من فرستادی (هنوزش همدرد شبهای دردمندی من است). روز پیروزی شما مقالهای طی دو صفحه کامل در روزنامه کثیرالانتشار کشور تحت عنوان فتح دوم اسلام در باب عالی اسلامبول» به همین قلم منتشر شد ( پنجشنبه ۱۹ دیماه ۱۳۸۱ - روزنامه بهار) که در آن سخاوتمندانه و کامیابانه، غلبه شما را دومین فتح استامبول خواندم. ماه های سخت و سنگین مابعد ۲۸ شباط گذشت. تو و عبدالله گول پیراهن دیگر کردید. نگران شدم که مبادا دل پیر [اربکان] را شکسته باشید. در آنکارا به دیدارش رفتم. در متنهای کرامت و مناعت گفت: "انشااله که اقدامشان ختم به خیر خواهد بود" اما دلشکسته بود. انتخابت به عنوان نخست وزیر ترکیه را باز طی مکالمه ای دیگر به نام "فتح سوم اسلام در باب عالى اسلامبول" اعلام جشنی جهان اسلامی کردم (پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶ ۱۱ اکتبر ۲۰۰۲ - روزنامه جمهوری اسلامی) آن مقاله مورد نارضائی بسیاری از دوستان هموطنم قرار گرفته بود، چون در کمال امیدواری نوشته بودم که انقلاب اسلامی در ایران به نظام و حکومت تبدیل شد و اینک خون خود را به رگ های دیگر اندام های کره اتحاد جهانی اسلام تزریق می کند. شبهای انتخابات شما تا صبح پای تلویزیون بیدار مینشستم و ده ها ورق کاغذ پیش رو نهاده با ارقام و اسامی شهرها سیاه و تغییرات دقیقه به دقیقه را یادداشت می کردم و ارتقای شما را رای رای، بر می شمردم. ساعت انتظار را با استفاده از داروهای ضد قند خون برای کنترل هیجانات و اضطراب ها می گذراندم تا با غلبه نهایی شما آرام و قرار برگیرم. در طول این شانزده سال بی گمان نصف مدتی را که در تعقیب وضعیت ترکیه بودم، رسانه های کشورم را تعقیب نمی کردم. هر رسانه ای که برای مصاحبه زنده با من ارتباط می گرفت، اگر هم سوالی مربوط به اوضاع ترکیه مطرح نمی کرد، راهی می جستم و گریزی میزدم تا بگویم "مردم قدر این معجزه ظهور طیب را بدانید که اگر چند سال پیش می خوابیدم و امروز بیدار میشدم مانند اصحاب کهف خود را خفنه سیصدساله می انگاشتم که او راه سیصد ساله را در این زمان کوتاه قطع کرد. شبی که بلافاصله بعد از پیروزی در انتخابات در بالکن حزب عدالت و توسعه گفتی: "نباید مغلوب سرمستی ظفر شویم" این جمله را تیتر کرده و تو را در روزنامه ای بی تعارف و تکلف ستودم. در سفرهای منطقه ای و عرض اندامت در لبنان با آنکه این اقدام را حرکتی نابجا و زودرس میدانستم و دستت را می خواندم که خیال بی جای جایگزینی ایران را در سر می پروری، آن را به عنوان احیا و بازسازی دیپلماسی مرده ترکیه تحلیل کردم و نوشتم که "ترکیه طی شصت سال گذشته سیاست خارجی نداشت و وزارت خارجه اش منحصر به امور کنسولی کارگرانش در آلمان بود و محکوم کردن ترورهای ارامنه آسالا، اما آقای اردوغان با خودنمایی در عرصات سیاست خارجی یک دیپلماسی فعال در دنیا ایجاد کرد و نام ترکیه را به گوش جهانیان رساند که دیری بود تا فراموش عالمیان بود. روزی که در اعماق معدن زونگولداک معدن کنان پنجاه و هفتمین سالگرد تولدت را جشن گرفتند، من هم شعری به سیاق فراموش شده "محمد عاکف" سرودم و با آنکه هیچ رسانه ای در ترکیه پخش و نشرش را بر عهده نمی گرفت با توسل به نفوذ دوستان خود در برخی کانال ها به پخش آن با صدای خودم اهتمام کردم: گاوور شاد اولماسین آرتیق کی دئوریلمیش دیر عثمانلی بوگون احیا اولوب "غازی محمد"لر داها شانی بوگون دنیاده تورکیه "رجب طیب" له عنوانلی بوتون عثمانلی بیر تک انسانین جانیندا دیرچلدی بوغازدان بیرداها غازی کئچیب اسلامبولا گلدی " روزی که در دفاع از مسلمانان مظلوم بحرین گفتی "نباید اجازه دهیم تا کربلای دیگری در تاریخ اسلام رخ دهد" گریهای عاشورائی سر دادم و دعایت کردم هر جملهای چنین را که از حنجره تو خارج می شد، بر ورق زر بر گرفته، مجلس به مجلس و کو به کو و سو به سو در دست می گرداندم، به رخ بدگویان و بدخواهان می کشیدم و خاموششان می کردم. روزی که در دافوس شیمون پرز را سرکوب کردی، آن نهیب های"وان مینوت" را در آفاق ایران بازتاب دادم. روزی که کشتی "ماوی مرمره" به اهتمام دوست و برادرم «بلند ییلدیریم» راهی کرانه های رود اردن شد و مسافرانش به شهادت رسیدند، شب تا سحر مضطرب بودم که برادرم طیب چه خواهد کرد. تو گرچه به پای خونخواهی نایستادی، اما شکوه ای سر کردی. بازوهای تبلیغاتی ارگنکونی ها، وابستگان "ژنرال ولی کوچوک" ها جامعه جمهوری آذربایجان را نیز بر علیه شما آلوده و مسموم ساخته بودند، اما از حوزه نفوذ و شهرت خود در آن جامعه بهره جسته، به نفع شما تملق ها کرده و مقاله ها نوشتم. روزی که با «لولا داسیلوا» رئیس جمهور برزیل به میانجی گری بین ایران و غرب برخاستی، ایران و سیاستمدارانش را این ظهور و حضور دیپلمات هایی ناشی و بی قدرت غریب و غیر قابل قبول می آمد، اما با استفاده از تمامی نفوذ و تاثیرم در دستگاه تصمیم گیری و مذاکره با معاون رئیس جمهور آنها را به پذیرش مذاکره تشویق کردم. همه می گفتند که ما را نیازی به میانجیگر نیست و آقای اردوغان برای ابتیاع اعتبار به خود وارد این میدان شده است و من این را نیک میدانستم، اما چه میشد که برادرم به بهای همراهی با ایران و به نام ایران اعتباری برای خود دست و پا کند؟ و چرا نکند؟ مگر سلطان عمان همان نمی کند؟ نخستین انحراف عمیق و خطای بزرگت با ادبار به سوریه رخ داد. همه مسلمانان انقلابی جهان از جمله همه ایران به بهت و حیرتی گران فرو رفتند. دیگر جای دفاع و توجیه و تبرئه ای باقی نبود، هر کودکی می توانست بفهمد که سوریه واپسین سنگر گشوده به اسرائیل و تنها مسیر حمایت از گروگانهای لبنانی در دست اغیار و تنها مخرج خلاص حزب الله و حماس از محاصره صهیونیسم است. اما تو با همه صهیونیست ها و یاوران غربی آنها هم داستان شدی تا سوریه به دست آنان درافتد و مبارزان بی یار و یاور فلسطین و لبنان به چنگال صهیونیستها گرفتار آیند، بینوایان غزه را مدافعی نماند، با رژیمی که سوراخ رفح را هم بر روی بی دفاعان غزه بسته بود همدست شدی. روزی که برای سخنرانی به ترکیه دعوت شدم، برادران مسلمانم که دیری بود تا با تو مسافتی گرفته و دور شده بودند، طعنه ام زدند و گفتند دیدی که ماهیت طیب چه بود؟ اینک حرف مخالف زدن درباره واقعات سوریه را سانسوری سنگین حکمفرماست؛ اما من باز پاسخی بر این اظهارات می تراشیدم که همه حیرت می کردند و می گفتند دیگر این دلیل به عقل جن هم نمی رسد. برادران ایرانی ام مرتب تماس می گرفتند که چه شد؟ این طیب مورد ستوده تو که مرتبا سنگش را به سینه میزنی و برای تقریب ایران با او تلاش می کنی؟ آری تحلیل تراشیدم که به عقل تو و هیچ جن دیگری نمی رسید. تا آنکه باری برادران ایرانی ام بین تو و ایران دیواری برنیافرازند و آن خیال که اتحاد جهانی اسلاممان در همین بین الدولتین نقش بر آب نگردد: گفتم و نوشتم که برادرمان طیب با پذیرفتن نقش همصدری پروژه خاورمیانه بزرگ و نمایشی از خود به عنوان منادی اسلام ملایم غرب را فریفته و امتیازی ربوده که دستش را برای زدودن آدمک های کهن و پوسیده غرب در ترکیه گشاده دارند. تا او آن کند که کرد و اینک بی آنکه امتیازی بالمقابله به آمریکا دهد، صدها تن از هم پیالگان غرب را به زندان چپانده. کلیه جای پای های آمریکا را در ترکیه زدوده و از بین برده است، اینک آمریکا با خود به حسب حال نشسته و دریافته است که از دست طیب چه کلاهی تا خناق بر سرشان رفته است و اینک به ترصد پس گرفتن داده هایشان از طیب در آمده اند و اینکه او برای ترمیم اعتماد فروریخته غرب، در سوریه چنان ترکتازی می کند که حتی آمریکا وادار به کشیدن ترمزش می شود. او اینهمه را محض نمایش انجام می دهد، بی آنکه نقشی موثر بر علیه سوریه ببازد. اما رفته رفته با گسیل تروریست ها، حمایت پسمانده های القاعده، متشکل کردن تکفیریون سلفی و انداختن شرِ شوم آن دام و دد، به جان دولت و ملت سوریه، دیگر چه جای توجیه و تنزیهی می ماند؟ می شنیدم که همان ناخدایان کشتی «ماوی مارمارا» در رستوران های استانبول با سران تروریستها فالوده می خورند و قهوه ترک می نوشند و صدها هزار دلار پول نقد شاباش می افشانند تا جان مسلمانان سوریه را بستانند. اینهمه نیز به امر طیب اتفاق می افتاد. مساجد استانبول را -که ماذنه هایش هرگز خاموش نمانده و اذان های دین بنیانش نغمه ساز جاویدش بوده- به صحنه جذب نیروی خوارج بئس البدل ساخته ای و عاقبت دست نامحرم را به سینه معبدمان رسانده ای. آیا استاد هر دومان "محمد عاکف" این را به من و تو آموخته و خفته بود؟ در اوج دعوایت با آن مجسمه «کور خوش» (خوش گؤرو) -کرکس آغلار گولن- در ایران گریزی و شیعه ستیزی از او تندتر و پیشتر تاختی. باز ما بودیم که به نام به سر بردن شرط مودت و وفا کلیه مجاری نفوذ جماعت پنسیلوانیا گزین به ایران را عقیم کرده و آنها را چنان از این نفوذ ناامید ساختیم که بالاخره از سر عصبانیت، ماهیت خود را عریان ساخت و لو داد کین دیرینش را استفراغ کرد و گفت: «اگر بگویند، یک طرف ایران و یک طرف جهنم لابد به ایران نمی روم». و ایرانیان را اولاد متعه» خواند و شیعه را رافضی بی دین. بارها به دوستان ایرانی ات گفته بودی که "من در تکیه ها و درگاهها به عشق اهل بیت آلفته شده ام و آن جزمبت نواصب از من بدور است" و چندی نیز چنین می پنداشتیم و می دیدیم، اما به قول شاعرمان (سایه): «چه شد آن مهر و وفائی که من آموختمت؟» آیا استادمان «نجیب فاضل» نیز در پی تشکیل هلال بیمار گونه و ذهنی سنی زیست؟ که در قبال انگاره معلول اذهان بیمار و معلول موسوم به «هلال شیعی» در پی پدید آوردن «هلال سنی» خروج کردی و دامن با پلشتی خوارج آلودی؟ با کدام منطق و تربیت دینی و کدام انگیزش اتحاد جهانی اسلام در کنگره ماقبل آخرین حزبت آن سفلگان بینوای دین و دنیا باخته را کنار خود چیدی و با دستی، دست های تا مرافق آلوده به خون "طارق الهاشمی" شیعه کش محکوم به اعدام را، با دیگر دست، دستان خائن مرسی را و با دست سوم، دستان دراز و متکدی «خالد مشعل» را بر گرفتی و برفراختی که اینک! هلال سنی! بر اساس معرفه الترکیه ام میدانم که تفکرات و رویکرد سُنّه و نظریه مذهبی این صفحات از دیرباز با جماعات اهل سنه و جماعه دیگر بلاد دیگر است و حب اهل بیت نزد مسلمانان ترکیه بسیار بیشتر از دیگر برادران سنی است. اگر فتنه مفتیان و آفت سلاطین خودخلیفه پندار بگذارد. برادر غیورا ! این خطابت تو را به پرتگاهی مهیب فروغلتاند تا جایی که دست در کاسه شیوخ بحرین و قطر شدی و پناه به زیر عبای ویرانگران خانه نبی گشتی با مولودین نامشروع "کلنل همفر" نرد عشقی کلان باختی. یاد آر ز شمع مردہ یاد آر... یاد آر تعطیلات نوروزی سه سال پیش را که احمدی نژاد تو را برای تعرضی بابت یکی از همین دست خطایایت تعارض کرد و به حضور نپذیرفت اما عصرگاه همان روز هیات ترکمن را به دیدار طلبید و من در تبریز سرگرم نوروز، که اعضای هیات همراهت یافتندم و ماجرا را گفتند که رئیس می خواهد به دیدار مقام معظم رهبری بشتابد و ایشان در مشهدند و نظر به تعطیلات، سفیر نمی تواند کارسازی کند که باز به رغم رای و اراده رئیس جمهور کشورم ریشی گرو نهادیم تا دوستان به مشهد رهنمونت شوند، که با اهل بیت به پیشگاه همان رهبری شرفیاب شدی که چندی پس از آن در دو نوبت به نام بشکوه او جستی و دل ایرانیان و سایر مسلمانان میلیونی آفاق جهان اسلام را خستی. دستکم به پاس آن مکرمت که به رغم اراده رئیس جمهورش در ایران راه داد و در به روی تو گشاد و خاتون و دخترت را به حجاب خوش تمجید کرد حفظ اللسانی می کردی. آنچه در دانشگاه ازمیر کردی اعاده آن نزاکت بود؟ نیک می دانستی که سرور و آقای سیاستمداران این روزگار -اعنی باراک اوباما- هم تاکنون جرات یاوه گفتن و ذکر نام او را نداشتند، اما تو چنان کردی؟ باری بسیار کسان پاس نان و نمکها را فراموش می کنند اما لااقل محاسباتی می دارند که اگر چنین گویم از چشم هم چنان درافتم، پس نگویم. اما کدام هدف و تامین رضایت که بود که تو آن را به جلب نفرت ملتی و میلیونها تن از امتی ترجیح کردی؟ چندی اجازه دادی تا عروسکان خیمه شب باز در فیلمی که به هفتاد و دو دولتش فروختی، پادشاه تاریخی مورد تجاوز واقع شده هشتاد میلیون ایرانی را با رکیک ترین فحش های اوباشانه نام برند. در جهت نخستین گام های تولیدات بومی جهازات عسگری، نسخه ساخت «پهباد» از ینگی دنیائیان گرفتی و پیشرفته ترین جهاز تهاجم خود را «چالدران» نامیدی، برادر تو دشمن بودی در لباس دوست؟ کدام افتخار را به تکرار آمدی؟ بیشتر شناسندگان ترک من می دانند که در ترکیه شاید جز دو سه کس از جمله استادین نیرین «خلیل اینانجیق» و «ایلبر اور تایلی» کسی تا حد من به تاریخ عثمانی وقوف مستوفا ندارد و کسی این مایه بر روی همه متون کتب آن تاریخ مرور و توقف نداشته است. از سوی دیگر نیز ایرانی هستم و چندان که هم با تاریخ ادوار متعدد آن آشنائی وافی دارم و از این روست می گویم و می آیمش از عهده برون که چالدران سیه رو ترین ورق تاریخ آل عثمان بود، عقل ،انکار و کتمان این بی شرمی و نامردی را حکم می کند، یا تکرار و تجدید تلفظ آن را؟ آن دو سه مورخین منصفش را فراخوان و احوال همه تجاوزات عثمانی به ایران را از آنها باز پرس! تا آزرم کنی. "چالدران" واقعه ای بیش از ننگ و بدنامی پدید آورده یک سیه مست نبود. باز آمدی و پانصدمین سالگرد این اشغال و تجاوز نامردانه را به نام فتح و ظفر جشن گرفتی، نام اهل قلمی را از کتیبه خیابانی در محله «فاتح» اسلامبول زدودی و «چالدران» اش نهادی. دوست نه، آیا دشمن هم این کند؟ قبل غرور، -همان که از سرمستی اش اعراض میکردی و دیگر دوستانت را نیز از ابتلاء به تب و تاب آن باز میداشتی - اکنون چنان بادی به برونت افکنده تا خود را "سلیمان قانونی" بیانگاری که تاریخش نفرین و ملعنت بار آمده خون ناحق برادر و پسرکانش بود. خود به که اشبه می داری طیب؟ به جای تشبه به سلمان و مقداد و ابوذر، تقلید و تفاخر «سلیم» مست و «سلیمان» جائر و برادرکش به حکم چه آموزه ای است؟ در پی برافراشتن کاخ سفید و گماشتن عساکر سلاجقه روم و عثمانی در جناحین، تخیل و انگاره سلطنت بر ربع مسکون در سر پکر پختی و ایران را از یمن منع کردی. برادرم طیب ابرهه زمان با فیل هایش بر یمن لشگر کشیده است و حوثی کشان راه انداخته است، چرا نهیب مهیب بر سر آن ابرهکان گمراه برنیاوردی و بر طیر ابابیل سوت زدی که متفرق شوند؟ مگر ایران لشگر کشیده و با بمب افکن ها بر بر و بوم مسلمانان تاخته و بمب می ریخت؟ که خواستی تا باز گردد. چرا درست در ایام مذاکره ایران بر سر ستم هسته ای که کلبه ستمگران عالم به گوشه ای فشرده اند و باج می جویند، به جای ارسال پیام "برادرا! لا تخف ولا تحزن! که طیب در کنار توست"، با نتانیاهو همنوا شدی و اظهار دلواپسی کردی و درست در آن حیث و بیص که او شیون شوم وای صنعایا! و دمشقا! و بغدادا! و بیروتا بر فراز کرده، جیغ بنفش با آن شیوخ شوم در آمیختی؟ الیس صبح بقریب؟ آقای رئیس جمهور اردوغان! ایران نه در همان دوران صفوی که شانزده بار تحت تهاجم و اشغال آل عثمان قرار گرفت، و نه در ادوار سابق و لاحق هرگز ترکیه را رقیب خود نیانگاشته و به چنین چشمیش ننگریسته، اما به همین بقین نیز می دانم که دوره ای نبوده که رجال سیاسی ترکیه دمی را از رقابت با ایران فارغ و آرام گذرانده باشند. مخصوصا در دوره مشئوم حکمرانی لائیکها روزی را نمی توان جست که صفحات جرائد ترکیه از مقالات و تبلیغات ایران ستیزانه سیاه نبوده باشد و همچنین بالمقابله در ایران نیز شاید کمتر روزی یافت شود که در جرائدش نامی از ترکیه رود، اگر هم رود یا در ستون ورزش و مسابقات نام «فنر باغچه» و ... است و یا (خدا به دور دارد) در حادثاتی چون زلزله و... که آن همه نیز از منابعی جهانی جون آسوشیتدپرس و... نقل می شود. اما من بر حسب همان دانش تاریخ عثمانی و سپس اشراف به الحال ترکیه که همه ذرات جاری از شرائین فرهنگ و هنر و ادبیات و سیاست و تاریخ و اجتماعیات و مردم شناسی و قوم شناسی ترکیه را از برم، می دانم که تو هم مانند همه سرکردگان دیگر آن ملک نگران اعتلاء ایران شده ای. با یاد است که «سلیمان دمیرل» در هر مذاکره دیپلماتیک با ما انگار که کورنومتر بر ساعد بسته، روز می شمرد که: «امروز چهار صد و سی و دو سال است تا با شما نجنگیده ایم». اما برادر غیور اعتلای ایران بر هر کس هم که ضرر آورد، همواره موجب برخورداری ترکیه شده است. تو که به یاد داری آن روز ترکیه را که ۷۰ سنت در خزانه نداشت و رئیس جمهور که به ایران می آمد، گفت: "به خدا برای وام خواهی نمیروم" ناگاه همان ترکیه در اثر و از قبل اشغال ایران توسط عراق و حمایه دارانش سرنوشت دیگر کرد. فراموش نکرده ای که ترکیه به شکرانه ایران در بحران اقتصادی آسیا و روسیه مانند جزیره ثباتی فارغ ماند و باز در آخرین بحران اقتصادی جهانی از کمترین آسیبی مصون ماند، چون پول ایران مانند خون در رگهای تن نیم جانش واریز شد، پس تعالی و ترقی ایران همواره به نفع شما بوده و ایران هر گاه به نان و نوائی رسیده بیشترین سهم الارث یکسویه از آن ترکیه شده است. پس این چه رشگی گران است که گریبان رجال ترکیه را در مشت می دارد؟ بدی پشت بدی، اما در ازای چه بهائی؟ آیا ثروت و مکنت دنیا، عمر نوح و ملک سلیمان ارزش آن دارد که انسان پا روی پاکی گذارد و در مقابل سیه مستان خوش رقصد؟ آن شب در خانه متوفائی "سوره انفطار" را به تلاوتی محزون و شیرین خواندی دریغم آمد که صاحب چنین تربیت و معالمی چرا اینهمه معارف را در زندگی و در این مجال کوتاه امتحان دنیا به کار نبست؟ مگر نخواندی حدیث فرعون و موسی را؟ مگر نمیدانی قصه عاد و ثمود را؟ آن همه دانستن و خواندن و تربیت اگر در اوج و ستیغ تمکن و اقتدار به کار نیاید، در لحد به چه کار آید؟ از سر تفرعنی -که معارض با اخلاق و آموخته های ما از رحله تدریسات مشایخمان بود- در آمدی و مجلس وکلای ملت ایران را نیز به گمان خود، تخفیف کردی و گفتی که نزول اجلال و تنزل شان به سطح مجلس شورای ایران نمی کنی، وقتی این سخن را به زبان می آوردی هیچ اندیشه نمی کردی که مجلس یعنی نمایندگان ملت و اعنی خود ملت؟ تو در مقابل یک ملت و آنهم چنین ملتی چنین تفرعنی وزیدی؟ فقط یک نکته دلم را دردناک می کند و آن دردی است که ما متفکرین و دانشوران ایرانی تا در آمدیم که رنج زخم های عثمانی را با طعم حلاوت تو فراموش کنیم، آن زخم را با سرانگشتان زهرآگین تری خراشیدی، طیب اردوغان! من در عمرم هرگز به کرسی اندرزی فراز نشده ام چون کار من وعظ نبوده است، بر عکس تو که دانش آموخته مدرسه "امام خطیبی" و در بقا که گاه واعظانی چند مخاطب این افشای "حافظ شیراز" می شوند؛ واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند لا بل کار من تعلیم است و اینک در جبه یک معلم می گویم که تو قصص مردان ماسبق و سلاطین دهر را نیک میدانی و عاقبتشان را نیز، پس بکوش که نام نیک در جهان باز گذاری که آن حکیم گفت: زلف سیاه سایه پرّ هماایمیش اقلیم حسنه آنین ایچون پادشاه ایمیش بیر سجده ایله قیلدی رخ آفتابی زر خاک جناب دوست عجب کیمیایمیش آوازه یی بو عالمه داوود گیبی صال باقی قالان بو قبه ده بیر خوش صدایمیش آقای اردوغان می دانی که من هیچیک از مواردی که نمک از سفره ایران چشیده ای ذکری به میان نیاوردم. باری تو برای خلاصی از حق نان و نمک و به حکم جوانمردی فرصت این سفر را مغتنم بدار از این ملت و دولت عذر خواهی کن. اصغر فردی دوشنبه هفدهم فروردین ماه ۱۳۹۴ شمسی ششم آوریل ۲۰۱۵ مسیحی" منبع -
تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از july 2015 ) تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از July 2015 )
EshqAli پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
حقیقتش من هم فکر می کردم کار بچه های مقاومت نباشه. دفعه قبلی بعد از یک بیانیه از سمت یکی از گروه های مقاومت این اتفاق افتاد. این دفعه هم بعد از حمله به آمریکایی ها و قبل از جواب آمریکایی ها بیانیه دادن. خب مشخص هست که کار مقاومت عراق هست. اما برای پیش بینی نتیجه باید بدونیم که اولا عراق خانه آمریکا نیست و اون ها در موضعه ضعف از لحاظ جغرافیا هستن. نقاط قوت اون ها (در طولانی تر شدن مبارزه) افکار عمومی عراق و تجهیزاتشون هست. ان شاءالله که در بیرون کردن این انگل های تروریست از منطقه موفق باشن. -
تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از july 2015 ) تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از July 2015 )
EshqAli پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
دیشب آمریکایی ها در پاسخ به راکت پراکنی به سمت پایگاه التاجی، به مقرهای حشد الشعبی حمله کردن. ظاهرا تلفات کم بوده و حمله بیشتر به زیرساخت ها و انبارهای مهمات بوده. هدف هوشمندانه ای هست. با این کار توان حشد الشعبی برای مبارزه با داعش کمتر می شه و دلیل آمریکا برای موندن در عراق موجه تر. https://iswnews.com/29508/فوری-حمله-جنگنده-های-آمریکا-به-مواضع-حش/ -
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (3) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش سوم ( از NOVEMBER 2016)
EshqAli پاسخ داد به MR9 تاپیک در اخبار تحلیلی
در عراق و سوریه افراد ناشناس به نیروهای آمریکا حمله کردن. در عراق دو کشته داشته و در سوریه این حمله از طربق پهپاد بوده. کسی این حملات رو بر عهده نگرفته. -
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (3) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش سوم ( از NOVEMBER 2016)
EshqAli پاسخ داد به MR9 تاپیک در اخبار تحلیلی
خبری بود که یه استادیوم رو که دولت سوریه ازش به عنوان انبار مهمات استفاده می کرده منفجر کردن. ضمنا خبری منتشر شده که اردوغان در حال ارسال تجهیزات به سوریه هست. گفته می شه خیلی زیاد هستن این تجهیزات -
گاهنامه نآورد ( میلیتاری ) شماره پنج گاهنامه نآورد ( میلیتاری ) شماره پنج
EshqAli پاسخ داد به MR9 تاپیک در ماهنامه میلیتاری
ان شاءالله. البته برای اینکه سلیقم شاید خوب نباشه سعی می کنم برای هر کدوم چند تا پیشنهاد بدم. -
گاهنامه نآورد ( میلیتاری ) شماره پنج گاهنامه نآورد ( میلیتاری ) شماره پنج
EshqAli پاسخ داد به MR9 تاپیک در ماهنامه میلیتاری
برای زیباتر شدن مجله پیشنهاد چند فونت دارم: https://irfont.ir/fonts/shahrzad https://irfont.ir/fonts/sepahbod https://irfont.ir/fonts/فونت-علی-نسخه-سنگی-و-سیاه-فونت-تراشین-ali-font https://irfont.ir/fonts/arshid https://irfont.ir/fonts/خانواده-فونت-دست-نویس-هاندرایتنج-sf-handwriting https://irfont.ir/fonts/فونت-کاغذ-الف https://irfont.ir/fonts/دانلود-فونت-عربی-خط-الحرة-al-hurra-font https://irfont.ir/fonts/فونت-اسماء-asmae-font https://irfont.ir/fonts/دانلود-فونت-فارسی-ساده-sadeh-font https://irfont.ir/fonts/chamran-font البته فونت های زیبای زیادی توی این سایت یافت می شن.