با سلام خدمت دوستان این لینک زیر جزییات اعلامی توسط ناوگان پنجم از رزمایش روز های پنجشنبه و جمعه هست. علی الظاهر ترکیب به صورت گروه ضربت ABECSG با آبراهام لینکلن به عنوان راس و گروه آماد KSGARG به راس کیرسارژ (کد LHD-3) و با همراهی واحد ۲۲ تکاوران دریایی انجام گرفته. جزییات رو خودتون میتونید بخونید. منتها جان کلام این هست که تو این رزمایش بیشتر روی هماهنگی برای رسیدن به درصد بیشتری از انعطاف پذیری در مانوردهی کار شد. این مابین CVN72 و LHD3. قضیه برای واحد 22 فرق میکرد. فست روپینگ و VBSS که تمرین روتین برای تکاوران دریایی هست. رزمایش روتین اما پرمعنا و با اعلان که آمادگی یگان های دریایی آمریکا برای درگیری متعارف روی آب های خلیج فارس در حد درگیری هوایی، بمباران محدود، جنگ الکترونیک و یه نکته که در رزمایش بود و اونم فرصت نادری که در اختیار خلبانان آمریکایی گذاشته شده تا با هدف کاملا مخفی مستقیما درگیر بشن که نشانه جدی گرفتن وضعیت آماده باش این نیروهاست. در کل رزمایش روتینی هست برای آمادگی بیشتر و به رخ کشیدن ولی در صورت درگیری همین رزمایش ها در هماهنگی و بالارفتن بازده به شدت کمک میکنن. لینک خبر در سایت نیروی دریایی آمریکا: https://www.cusnc.navy.mil/Media/News/Display/Article/1852014/abraham-lincoln-csg-and-kearsarge-arg-conduct-joint-operations-in-us-5th-fleet/

اسرائیل: چیستی و چرایی ترور   اسرائیلی ها همیشه برای ضربه زدن به حزب الله لبنان که از جمهوری اسلامی پشتیبانی میشود از حربه های مختلف استفاده کردند. در واقع هر دو طرف برای ضربه زدن به هم بیشتر اوقات تاکتیک های همیشگی داشتند! اما ترور؟ آیا واقعا ترور کمکی به اسرائیل میکند؟   واقعیت این است که اسرائیل نیازی به جنگ با حزب الله ندارد! بر عکس اصلا تمایلی به جنگ ندارد اسرائیل توان نابودی حزب الله را شاید داشته باشد ولی به چه قیمتی؟ به قیمت ضربه بسیار مهلک به پیکره اقتصادش؟ ضربه ای که سوریه و یمن دریافت کردند آیا قابل جبران است؟ آیا افغانستان بعد جنگ خانمان سوزش کمر راست کرد؟ یا عراق پس از حمله ائتلاف؟ شروع نبردی همه جانبه با حزب الله بیش از آنکه به ضرر حرکت شیعی منطقه بشود ( با نابودی حزب الله صرفا یک شاخه از هزاران شاخه این نهضت در منطقه حذف میشود ) ضرر به خود اسرائیل و تفکرش است و این مسئله از همان ابتدای تشکیل اسرائیل به نفعش نبوده و نیست! اسرائیل نمی تواند جنگی را به مسلمانان ببازد! بالاخص که دیگر جنگ ها مانند سال 1967 نیست!   اینکه ترور چیست تعریفش برای رابطه حزب الله و اسرائیل ساده نیست! ترور صرفا حذف فیزیکی شخصیت های رده بالای حزب الله نیست! ترور یک کوپن است! شما ببینید اسرائیل در طول مدت زمان از ترور عباس موسوی گرفته تا عماد مغنیه و حسان اللقیس و سمیر قنطار و ابو علی طباطبایی و حالا هم که میرسد به بدرالدین ، اسرائیل در این مدت طولانی همیشه این راه برای برقراری تعادل قدرت میان خودش و حزب الله برقرار کرده به محض مستقر شدن یک فرمانده با حذف او کار ها را به جوانان میسپارد که از چند حیث سود دارد همچون احساسی رفتار کردن ، سریع واکنش دادن و به مراتب کمتر آشنا با فضای سیاسی و بازی های مرسوم پشت پرده! لذا به مراتب احتیاط حزب الله هم برای رفتار سنجیده بیشتر میشود! این تعادل سازی ها گاهی هم به اسرائیل این فرصت را میدهد تا با باز شدن جای فرماندهان به مراتب رادیکال از نگاه خودش فرماندهانی سر کار بیایند که با جناح های میانه روی سیاسی لبنان هم بیشتر سازگاری داشته باشند! خب همه میدانیم که نه سعد حریری و نه جریان مستقبل او نه حرکت 14 مارس هیچ کدام میانه رو نیستند! اما به دلیل ذات سیاستمدارشان مذاکره را بلدند! لذا چه بهتر که کسی بر سر کار باشد که کمتر روی مخ حریری و برنامه هایش باشد! حریری نشد یک نوچه دیگر! مهم این است که بشود مذاکره کرد و یا اطلاعاتی پیش از عملیات بدست آورد تا افتضاح هایی مثل المپیک مونیخ و واقعه روز پسح و عملیات هایی مثل انتبه پیش نیاید!   اما اینکه چرایی ترور! شاید ترور برای اسرائیل بهترین گزینه است! اسرائیل براحتی نمیتواند با حزب الله مذاکره کند و ایران هم در شرایط خاصی با اسرائیل هم صحبت میشود و آن هم بسیار نادر است! بالاخص که این قشیه در دوره رهبری آیت الله خامنه ای در ایران بسیار تشدید هم شده است!مذاکره گرینه محتملی نیست! گزینه حملات چریکی هم آن قدر ها مساعد اسرائیل نیست! با توجه به اشراف بیشتر حزب الله به منطقه و تجربه بیشتر آن منطقی است که اسرائیل چنین روشی را برگزیند!   راه حل حزب الله: حزب الله تا کنون توانسته سید حسن نصرالله را با اقدامات امنیتی شدید از خطر ترور نجات دهد اما برای فرماندهان میدانی حزب الله که دائم نیاز به جا به جایی دارند این اصلا آسان نیست! در هیچ جای دنیا پنهان کردن افراد آسان نیست بالاخص که امروز دیگر نمیشود براحتی فکر طرف مقابل را خواند! به همین دلیل باید حداکثر تلاش را برای حفاظت با روش های معمولی اما دشوار انجام داد! همه ماجرای تلفن همراه داستان قنیطره را به یاد داریم!لذا اگر کمی توجهات به این مسئله بیشتر شود و بعد از مدتی طرف مسئله را عادی برای خودش جلوه ندهد به مراتب میتوان از چنین اقداماتی جلوگیری کرد!   توصیه ای هم برای حزب الله: انسان به تنهایی در ده جناح نمیتواند بجنگد شاید بهتر باشد حزب الله با کمی تغییر موضع و نشانه روی نقاط ضعف سیاستمداران لبنانی که زیاد هم خوش نام نیستند و مانور روی نقاط ضعفشان بتوان مواضع آنها را کوتاه تر کرد و در همین زمان حزب الله هم با کمی حسن نیت به مراتب میتواند چهره خود را در میدان سیاست لبنان بهبود ببخشد و مانع برخی فعالیت های سکولار ها موازی با اسرائیل شود!

این هم لینک همون ویدیوی کذایی از سردار سلیمانی!   http://www.aparat.com/v/kOpd9   خودتون ببینید و قضاوت کنید که چه میگذره...

  متاسفم! تا کجا احساسی نگری؟ دیگه کی میخواید این مسئله رو کنار بگذارید؟ دوره ش برای یک مدت بود که دشمن رو  بترسونن دیگه تموم شد!     دوستان فیلم رو دیدن؟ بزارید فیلم رو! سانسور نکنید! فیلم رو نشون بدید تا عمق فاجعه دیده بشه تا دیگه احساساتی و غیر عقلانی از سردار سلیمانی دفاع نشه!   طرف توی داره بی سیم میزنه میگه چرا داری اطراف رو میزنی! وسط رو بزن! از همه که زدی فقط یه دونه خورده به 12 01 !   فرماندهین ما! وسط میدون جنگ! توپخونه یا بمباران! هنوز هم با هم هماهنگ نیستند! بعد میگن چرا اینقدر شهید میدیم!   این طور دفاع کورکورانه از سردار سلیمانی روزی که در جایی ایشون شکست بخوره باعث ناامیدی بسیاری خواهد شد!   ضمنا سردار مملکت رفته پشت خاکریز همگی نشستن! به قدری واضح هست که به قول یکی از دوستان دقیقا حاجی به تک تیرانداز میگه بیا منو بزن یا به اپراتور تاو!   سعی کنید درست و منطقی رفتار کنید! جنگ جای پروپاگاندا نیست!

  بزرگوار! اولا بسیار ممنون از سخنان ارزشمندتون. خیلی کمک کرد!     یعنی ما حتی برای گسترش دادن جبهه به چند ک.م جلوتر توان نداریم؟ فکر نمی کنید چنین نیرویی با این توانایی همون چریکی بجنگه بهتر باشه؟   نیروی کلاسیک اصولی رو باید رعایت کنه توانمندی هایی باید داشته باشه! یعنی ما با وجود این همه نیرو از خود ایران و حزب الله توان نفوذ به عمق رو با حملات سریع نداریم؟   خیلی مسخرست! مشخصا ما از روز اول درست برنامه ریزی نکرده بودیم! اگر محور جنوب حملات رو مجبور میکردیم تا به محور غرب بپیونده اون وقت الان در یک یا حداکثر در دو محور میجنگیدیم ولی با تمرکز نیرو!     برای این مسئله دو راه میشه پیدا کرد! یکی دفاع متحرک در سنگر های ثابت (البته به شرط هوشمندی و فی البداهه دستور دادن فرمانده و البته ارتباط تمام نیروها با هم) یا اینکه تمام تجهیزات رو متحرک بکنیم حتی توپخانه! متحرکاً متحرکا :)   نظرتون چیه راجع به این دو راه؟

گزاره درست را نیاز نیست از زبان فرد مشخصی شنید   پ.ن: این عبارت هر چند فلسفی است اما به شدت در این تاپیک کاربردی است.

خب با شدت گرفتن احتمال تصرف پالمیرا بد نیست یه نگاهی به منطقه بندازیم. من هر چی به ذهنم میاد میگم امیدوارم پیشنهادات ساده ما مورد رنجش خاطر اساتید و عزیزان نشه! نیرو های ارتش اگر از جنوب پالمیرا وارد نشوند فکر میکنم بهتر باشه الان وضعیت نیرو های ارتش به این شکل هست که از غرب دارن آروم آروم به شهر نزدیک میشن طبق تصویر زیر:   توی تصویر زیر ناهمواری های پیش روی ارتش رو میبینید که مشخصه یک وادی در مقابل دارند کجا برای یک چریک بهتر از وادی برای کمین زدن هست؟ اون هم وقتی بر شهر تسلط دارند؟   این هم دید ارتش رو به جلوهست:   توی تصویر اول میبینید که هم از غرب وهم از جنوب حمله به پالمیرا راحت نیست! از غرب علاوه بر ناهمواری هایی که همه به سود داعش هست و همچنین راه ها برای عبور تنگ هست ، آثار باستانی هم وجود دارند که خب من اگر باشم اون رو هم توی معادلاتم جا میدم و فقط وقتی راهی نباشه اونها رو به خطر میندازم. از جنوب هم مشکل باغ های جنوب شهر وجود داره. این باغ ها که میبینید پر درخت هم هستند بهترین جا برای نبرد چریکی هست تا دمار از روزگار ارتش در بیاورند قناسان دواعش! البته تصرف شهر در این حالت غیر ممکن نیست منتها تلفاتی رو باید متحمل شد! از نظر شخص من بهترین راه برای حمله به پالمیرا که خطر و ریسک کمتر داشته باشه از شمال شهر هست. اگر ارتش خودش رو به شمال شهر میرسوند و از طریق میدان گازی پالمیرا به شهر حمله میکرد جنگیدن کلاسیک بسیار راحت تر میشد. شمال و در اطراف میدان گاز ناهمواری نیست و این حرکت نیرو ها رو سریع میکنه. تنها مشکل تلی کنار محله امیریه هست که پشتش پادگان نظامی هست منتها ان رو هم با حملات سریع میشه حل کرد و بعد هم دیگه مشکلی از نظر چریکی نخواهیم داشت! این راهکار و حمله از شمال دشمن رو مجبور میکنه کلاسیک بجنگه چون راهی براش نمی مونه. این همان اصل مهم جنگ هست! مدیریت جنگ! ما تعیین میکنیم دشمن چگونه بجنگه! به هر حال باید دید ارتش چگونه حمله میکنه به پالمیرا و آیا پیروز میشه یا نه؟

  یک اسپم رو به جان میخرم و صد باره تشکر میکنم! هم از شما و هم از ایشون! بارک الله حاج امین با اخلاق! :rose: :rose: :rose:

سوال: یمن هم عقب نشینی تاکتیکی رواج داره؟ از سوی یک گروه؟

  ممنون! حاجی آخرین سوال. تو همچین آسانسوری توی شرایط بی وزنی اگر فرد روی وجه شماره 1 باشه! و فرض کنیم کف ، همون وجه باشه! فرد میتونه بره روی وجه سقف؟ و وقتی میره شرایط براش تغییر نمیکنه؟ مثل کف سقف رو میبینه؟ و جای این دو در اون حال براش بر عکس نمیشه؟

بسیار ممنون مقاله ای بسیار خوب بود :rose: :rose: :rose:   فقط یک سوال:     در محیط بی وزنی که مرجع گرانش وجود نداره بالا رو چطور تعریف میکنیم؟ حالا در زمین مثلا مرکز زمین رو به عنوان چارچوب مرجع در نظر میگیریم اونجا چطور؟

  اگر قرار باشه پیشروی ها در شرق حلب ادامه پیدا کنه قطعا باعث تشکیل دو محور خواهد شد! در اون صورت یا باید یک محور رو انتخاب کنیم ( 1- پیشروی به سمت الباب و منبج 2- پیشروی به دیر حافر و مسکنه) یا کرد ها رو از شمال منطقه حرکت بدیم تا داعش با دو محور رو به رو بشه و به سرعت خالی کنه منطقه رو!   حرکت در دو محور اگر داعش پاتک بزنه که خواهد زد به خطر میافته! اما اگر فرماندهی کل عملیات بدست حاج قاسم باشه احتمال پیروزی و عدم شکست از پاتک بیشتر خواهد شد! دلیلش هم واضح هست. حاج قاسم همیشه استراتژی مشخصی داره!

  اینجا جای بحث نیست! پاسخ شما را در پیام خصوصی دادم! این بحث اینجا تمام است!     از یک محور؟ گازانبری یا صرفا حمله ساده؟

  تهمت نزن جناب! شما از کجا میدونید؟ شاید اشتباه داده شاید دلیل داشته! عجب از طرز استدلال و منطق!   ضمنا شما خیلی بسیجی هستی چرا وقتی رسانه های اصول گرا دروغ و مزخرف میبافن سر و کلت پیدا نمیشه؟   قشنگ تهمت میزنی اصلا فکر قیامتت نیستی؟ اصلا به قیامت اعتقاد دارید؟

  خیر احتمالا نقص فنی نیست! پشت سر هم شما و دوستان مثبت و منفی ها رو دادید!برای شما و آقا میلاد مثبت ثبت شده!