mehran55

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,111
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    97

تمامی ارسال های mehran55

  1. با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم :       معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش هفتم) تیربارهای پیاده نظام (بخش اول)     MG 34 : سلاح  7.92 میلی متری  آلمانی ، ام جی 34 ، اولین تیربار آلمانی است که در این تاپیک مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح یکی از نوآوری های صنعت نظامی آلمان نازی بود که باعث افزایش توان آتش همراه با تحرک پیاده نظام و نیروهای ویژه آلمانی می گردید . این سلاح تولید سال 1934 می باشد. مجموعا نزدیک به 600 هزار (600.000) قبضه از این سلاح تولید گردید.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/MG_34     MG 42 : سلاح  7.92 میلی متری  آلمانی ، ام جی 42 ، دومین تیربار آلمانی است که در این تاپیک مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح یکی دیگر از سلاح های مخوف در اختیار نیروهای آلمانی بود که تا چندین سال پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم ، همچنان در سازمان رزم بسیاری از کشورها استفاده می شد. نسخه MG-3 این سلاح ، هنوز در سازمان رزم ارتش جمهوری اسلامی ایران ، استفاده می شود. این سلاح تولید سال 1942 می باشد. مجموعا نزدیک به 500 هزار (500.000) قبضه از این سلاح تولید گردید.         http://www.military.ir/forums/topic/8641-mg-42-%D8%A2%D8%AA%D8%B4%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%87%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A7%D8%B2%DB%8C/     MG 45 : سلاح  8 میلی متری  آلمانی ، ام جی 45 ، سومین تیربار آلمانی است که در این تاپیک مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح یکی دیگر از سلاح های مخوف سفارش داده شده توسط نیروهای آلمانی بود که بخاطر وزن کمتر نسبت به سایر تیربارهای آلمانی ، قرار بود که اصطلاحا تیربار پارتیزانی نامیده شود. برنامه ریزی برای تولید این سلاح برای سال های 45-1944 بود. از این سلاح به دلیل اینکه در واپسین روزهای جنگ ، عرضه شد ، تعداد زیادی تولید نگردید. (فقط 10 نمونه آزمایشی)     در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/MG_45     MG 81 : سلاح  7.92 میلی متری  آلمانی ، ام جی 81 ، آخرین تیربار آلمانی است که در این تاپیک مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح تولید سال 1940 می باشد. متأسفانه نتوانستم که در نت اطلاعاتی در خصوص تیراژ تولید این سلاح بدست بیاورم.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/MG_81_machine_gun       ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی، سایر سلاح های انفرادی نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  2. mehran55

    پرواز اژدهای زرد

    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بحث معرفی پرنده های چینی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:       ( J-16D ) Red Eagle (عقاب سرخ)     یکی از مهمترین مخاطراتی که همیشه نیروی هوائی هر کشوری را تهدید میکند ، وجود شبکه راداری و پدافندی قدرتمند دشمن است و همیشه یکی از اولین طرح های هر نیروی هوائی برای کسب برتری هوائی و تسلط بر آسمان ؛ سرکوب شبکه پدافندی دشمن می باشد. شاید به همین دلیل باشد که تاکنون بسیاری از کشورهای صاحب نام در صنعت هوانوردی جهان ، سعی در ساخت هواپیماهای ویژه سرکوب پدافندی دشمن (SEAD) داشته اند. صنعت هوانوردی چین هم خود را از این نیاز بی بهره ندانسته است. به همین دلیل با ایجاد یک سری تغییرات در یکی از پیشرفته ترین جت های جنگنده خود ، آنرا در رده هواپیماهای جنگ الکترونیک و مخرب شبکه راداری دشمن (Wild Weasel = راسوی وحشی) تغییر کاربری داده است.   به همین دلیل در معرفی سیزدهمین اژدهای زرد به سراغ این جت مدرن و جنگ الکترونیک چینی رفتیم ، تا با آن بیشتر آشنا شویم.     ( J-16D ) Red Eagle عقاب سرخ     جی - 16 دی  :  هواپیمای جنگ الکترونیک و سرکوب پدافندی  J-16D را می توان یکی از گام های بلند چینی ها برای تکمیل نیازهای تهاجمی نیروهای هوائی خود دانست . این هواپیما هم مانند نسخه اصلی آن ، توسط شرکت Shenyang تولید شده است.       این هواپیما برای مأموریت های جنگ الکترونیک ، سرکوب پدافند زمینیدشمن و شنود و جاسوسی توسعه داده شده است. در این پرنده ، با حذف کردن برخی از تجهیزات استاندارد جنگنده بمب افکن J-16 ؛ فضای کافی برای نصب تجهیزات ویزه الکترونیکی مهیا شده است.   موشک ضد رادار CM-102 یکی از تسلیحات قابل نصب بر روی J-16D   ظاهرا برای اولین بار از این هواپیما رسما در سال 2013 میلادی رونمائی گردید.      از تعداد واقعی تولید شده این هواپیما اطلاعی در دست نیست ، اما با توجه به تمرکز تعداد زیادی از همسایگان چین ( نظیر ژاپن ، تایوان ، کره جنوبی ، هند و ... ) بر گسترش خطوط پدافندی و خرید یا ساخت سیستم های پدافندی پیشرفته ، یقینا تعداد قابل توجهی از این پرنده دو سرنشین بسیار مدرن در اختیار نیروی هوائی چین قرار خواهد گرفت .     هنوز هیچ سفارش خارجی برای خرید این هواپیما ثبت نشده است. اما یقینا نیروهای هوائی پاکستان و احتمالا ایران ؛ نیاز مبرمی به چنین پرنده ای را در سازمان رزم خود احساس می نمایند که از این دو کشور بعنوان مشتریان احتمالی این پرنده مخوف نام برده می شود.       پیش از این آمریکائی ها ، در این کلاس هواپیما ، دو جت جنگ اکترونیک EA-6B Prowler و EA-18 Growler را تولید نموده اند.   EA-6B Prowler   EA-18 Growler   این جنگنده چینی هم مانند نسخه اصلی  از دو موتور توربوجت  Shenyang WS-10A (ساخت چین) بهره می گرفت.   موتور WS-10  قلب تپنده J-16D   در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده وجود ندارد. http://www.popsci.com/china-builds-its-own-wild-weasel-to-suppress-air-defenses http://www.combataircraft.net/2016/03/24/chinas-answer-to-the-growler/     ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پرنده های چینی خواهیم پرداخت.
  3. با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست و با پوزش بخاطر وقفه ای که در انتشار این تاپیک پیش آمد  به اتفاق هم مبحث موشکهای بالستیک برد کوتاه رو ادامه میدهیم.     موشک های بالستیک برد کوتاه  Short-range ballistic missile (قسمت هفتم)     OTR-23 Oka : موشک  زمین به زمین بالستیک برد کوتاه اوکا ساخت اتحاد جماهیر شوروی است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم  500 کیلومتر بوده و دارای کالیبر 890 میلی متری می باشد. این موشک در سال 1979 میلادی ساخته شده است و با نیت تولید یک جایگزین مطمئن برای موشک های از رده خارج شده اسکاد-بی ( Scud-B ) به خدمت فراخوانده شد.             http://www.military.ir/forums/topic/6652-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-otr-23-oka/     T-300 Kasirga : موشک ( در واقع راکت ) زمین به زمین بالستیک برد کوتاه تی - 300 کاسیرگا ساخت کشور ترکیه است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم  120 کیلومتر بوده و دارای کالیبر 302 میلی متری می باشد. این موشک در سال 1997 میلادی ساخته شده است و از دانش فنی مورد استفاده در راکت دوربرد Weishi-1 چین بهره گرفته است.           در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. http://defence.pk/threads/roketsan-t-300-kasirga-hurricane.21034/     DF-11 : موشک  زمین به زمین بالستیک برد کوتاه دانگ فنگ - 11 ساخت چین کمونیست است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم  350 کیلومتر ( نسخه DF-11A به برد 825 کیلومتر هم رسیده است) بوده و دارای کالیبر 860 میلی متری می باشد. این موشک در اواخر دهه  1970 میلادی ساخته شده است.           در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/DF-11     DF-15 : موشک  زمین به زمین بالستیک برد کوتاه دانگ فنگ - 15 هم ساخت کشور چین است. این موشک تاکتیکال دارای برد ماکزیمم  600 کیلومتر ( نسخه DF-15A تا برد 900 کیلومتر هم اعلام شده است) بوده و دارای کالیبر 1000 میلی متری می باشد. این موشک در سال  1990 میلادی ساخته شده است.         http://www.military.ir/forums/topic/1395-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%AA%DB%8C%DA%A9-m-9-%DB%8C%D8%A7-df-15css-6-%DA%86%DB%8C%D9%86/       ادامه دارد ...   ----------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : انشاءالله در پست های بعدی به ترتیب سایر موشکهای بالستیک را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  4. با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ،  با پوزش بخاطر تاخیر و وقفه ای که در این تاپیک پیش آمد و ضمن تشکر ویژه از جناب MR9 گرامی و سایر دوستان عزیز بخاطر مطالب ارزنده ای که در این تاپیک ارائه نمودند ، بحث آشنائی با نیروی هوائی رژیم صهیونیستی رو به اتفاق هم ادامه میدهیم:     نبرد سوئز (1956)   نقشه تهاجم به سوئز و شرم الشیخ   در سال 1956 ، ارتش های اسرائیل ، فرانسه و انگلستان ؛ در اقدامی مشترک پروژه خلع ید دولت جمال عبدالناصر از کانال سوئد را طرح ریزی و اجرا کردند. در این پروژه که به نبرد سوئز مشهور گردید نیروی هوائی ارتش صهیونیستی ، مثل سایر نبردهای اعراب و اسرائیل ، بخش مهم و تعیین کننده ای را بر دوش خود گرفت. در این نبرد نابرابر ، نیروی هوائی اسرائیل نقش مهم خود را عملیات کادش (قادش) (Operation Kadesh) به خوبی بازی نمود.     در شروع این عملیات ، در تاریخ 29 اکتبر 1956 ، هواپیماهای P-51D موستانگ نیروی هوائی اسرائیل ، خطوط تلفن و ارتباطی ارتش مصر در صحرای سینا را قطع نمودند.   موستانگ P-51D نیروی هوائی آمریکا   تجهیز موستانگ های صهاینه به راکت های هوا به زمین   یکی از P-51D های ساقط شده توسط پدافند مصر   همزمان با قطع خطوط تلفن ، 16 فروند هواپیمای DC-3 نیروی هوائی اسرائیل ، در حالی که توسط جنگنده های این رژیم اسکورت می شدند ؛ چتربازان اسرائیل را در پشت خطوط ارتش مصر در مناطق Mitla Pass و Et-Tur پیاده نمودند.   DC-3 نیروی هوائی اسرائیل   چتربازان صهیونیست در کنار هواپیمای DC-3 نیروی هوائی این کشور     در کنار این دو اقدام ، نیروی هوائی اسرائیل ؛ عملیات بمباران و تهاجم به واحد های نیروی زمینی مصر را بر عهده گرفت.   بمباران بندر پورت سعید مصر توسط IAF     همچنین این نیرو در خلال نبرد دریائی حیفا با استفاده از دو فروند هواپیمای فرانسوی Dassault Ouragan ؛  با بمباران و از کار انداختن موتور و متوقف کردن یک کشتی جنگی مصری ( ناوشکن Ibrahim-El-Awal ) ، به نیروی دریائی این کشور در تصرف و به غنیمت گرفتن این کشتی رزمی مصری ، کمک شایان توجهی نمود.    جت فرانسوی داسو اورگان در خدمت رژیم صهیونیستی   ناوشکن ابراهیم الاول ، در لحظه اسارت و به غنیمت گرفته شدن   یکی دیگر از اقدامات موثر نیروی هوائی اسرائیل در همین ایام ، عملیات تارنگول ( Operation Tarnegol یا عملیات خروس ) می باشد. در این عملیات ، نیروی هوائی اسرائیل ، یک فروند ایلیوشین - 14 مصری که حامل اعضای عالیرتبه ستاد کل ارتش مصر می باشد را در طول مسیر سوریه به مصر ، رهگیری می کند و بوسیله یک فروند گلاستر این نیرو ، با سرنگون کردن این هواپیما ، تعداد زیادی از ژنرال های مصری را به قتل می رساند.   هواپیمای انگلیسی گلاستر در عملیات خروس   هواپیمای مسافربری ایلیوشین 14 مصر در خلال عملیات تارنگول سرنگون گردید.       ادامه دارد ...   ================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.   پ.ن 2 : در ادامه و اگر عمری باقی بود ضمن معرفی کارنامه عملیاتی این نیرو در جنگ های مختلف و همچنین معرفی تک تک هواپیماهای موجود در ناوگان این نیرو ؛ اطلاعات و تصاویر دیگری نیز از این نیرو در اخیار دوستان قرار خواهیم داد.
  5. با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم :       معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش ششم) سلاح های پیاده نظام (بخش چهارم)     MP 3008 : سلاح  9 میلی متری  آلمانی ، ام پی 3008 ، اولین مسلسل آلمانی است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح یکی از آخرین نوآوری های صنعت نظامی آلمان نازی بود که در آخرین روزهای جنگ جهانی وارد عرصه شد و عملا توان زیادی برای بر هم زدن موازنه جنگ نداشت. این سلاح که تولید سال 1944 می باشد ، از شباهت بسیار زیادی به مسلسل انگلیسی Sten برخوردار است. مجموعا از این سلاح تعداد 10 هزار قبضه تولید گردید.         مسلسل انگلیسی Sten که شباهت بسیاری به این سلاح آلمانی دارد   در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/MP_3008     ERMA EMP : سلاح  9 میلی متری  آلمانی ، ای ام پی ، دومین مسلسل آلمانی است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح توسط کارخانجات ERMA آلمان تولید شده است. این سلاح تولید سال 1931 می باشد ، علاوه بر جنگ جهانی دوم ، در خلال جنگ داخلی اسپانیا هم به کرات مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر ارتش آلمان ، به کشورهای جمهوری چین ، مکزیک ، یوگسلاوی و اسپانیا هم صادر گردید. ظاهرا فقط 10 هزار قبضه از این سلاح در آلمان تولید گردیده است. ( البته تعدادی دیگر هم در صنایع اسلحه سازی لاکرونیا اسپانیا تولید شده است.)               در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Erma_EMP     Suomi KP/-31 : سلاح  9 میلی متری  فنلاندی ، کا پی 31 ، سومین مسلسل آلمانی است که به بررسی آن می پردازیم. این سلاح که تولید آن مربوط به آواخر دهه 20 و اوایل دهه 30 میلادی می باشد ، از سال 1931 رسما و بصورت انبوه تولید گردید و در اختیار بسیاری از ارتش های اسکاندیناوی و حتی شوروی هم قرار گرفت. آلمانها بیش از 3000 ( سه هزار) قبضه از این سلاح بسیار موفق و کارآمد را از فنلاند خریداری نمودند و در اختیار بخش های از ورماخت و اس اس قرار دادند.     نسخه ای از این سلاح با خشابی متفاوت   نسخه بدون قنداق این سلاح برای نیروهای ویژه     در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Suomi_KP/-31     ZK-383 : سلاح  9 میلی متری  ساخت چکسلواکی ، زد کا - 383، آخرین مسلسل ورماخت است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح پیش از اینکه توسط ورماخت در جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار بگیرد ، در صنایع اسلحه سازی برنو چکسلولکی تولید می گردید و به کشورهای دیگر هم صادر می شد. این سلاح که تولید سال 1938 می باشد ، علاوه بر ارتش نازی و نیروهی مسلح چکسلواکی ، در اختیار ارتش های بلغارستان ، بولیوی و ونزوئلا هم قرار گرفت که در این بین ارتش بلغارستان بخاطر رضایت زیاد از این سلاح ؛ تا سالها پس از پایان جنگ جهانی دوم (1970 میلادی) همچنان از خریداران و کاربران این سلاح باقی ماند.             در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/ZK-383       ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی، سایر سلاح های انفرادی نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  6. mehran55

    پرواز اژدهای زرد

    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بحث معرفی پرنده های چینی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:       ( Q-5 ) Fantan (نوعی بازی قمار چینی)     اقدام به ایجاد تغییرات محتوائی ، ظاهرا فقط مختص به سایپا و ایران خودرو نیست. پیش از این "دوقلوی خودرو ساز وطنی" ، شرکت های دیگری هم بوده اند که یک محصول صنعتی را با تغییرات شگرف به بازار عرضه کرده اند. یکی از جالب توجه ترین این تغییرات در صنعت هوانوردی چین ، سرگذشت جالب توجه هواپیمای میگ 19 روسی است. چینی ها در ابتدای امر ، میگ 19 را تحت لیسانس تولید کردند. پس از مدتی با ایجاد یکسری تغییرات ، جت J-6 را تولید نمودند و پس از آن با توجه به نیاز نیروی هوائی این کشور به یک جت پشتیبانی نزدیک و تهاجم زمینی ، پروژه Q-5 را از دل میگ-19 روسی ، متولد کردند.   Mig-19 جد بزرگ Q-5   جنگنده J-6 نسخه چینی میگ 19 و پدر Q-5   Q-5   به همین دلیل در معرفی دوازدهمین اژدهای زرد به سراغ این جت پشتیبانی نزدیک چینی رفتیم ، تا با آن بیشتر آشنا شویم.     ( A-5 ) Pinyin (نوعی از الفبای رمز و طلسم چینی - نظیر حروف ابجد در فارسی و عربی)     کیو -5 / آ - 5 (Q-5 / A-5) :  هواپیمای پشتیبانی نزدیک دو موتوره  Q-5 را می توان یکی از گام های بلند چینی ها برای تبدیل صنعت هواپیمائی وارداتی و مونتاژ به صنعت بومی دانست. این هواپیما توسط شرکت Nanchang Aircraft تولید شده است.     این هواپیما برای مأموریت های گشت مرزی ، تهاجم زمینی و پشتیبانی نزدیک نیروی زمینی توسعه داده شده است و الگو پذیری بسیار زیادی از هواپیمای میگ - 19 روسی در آن به چشم می خورد.     طرح تولید این هواپیما رسما در سال 1963 میلادی کلید خورد و پس از آن در سال 1970 تولید انبوه خود را آغاز نمود.      تاکنون 1300 فروند از این جت تک سرنشین تولید شده است که بخش زیادی از این تولید در اختیار نیروی هوائی خلق چین و هواپیمائی نیروی دریائی چین کمونیست قرار گرفته است.     کشورهای پاکستان ، بنگلادش ، سودان ، میانمار و کره شمالی از دیگر خریداران این جت برد کوتاه چینی هستند.     شاید بتوان مهمترین نقطه ضعف این پرنده را برد بسیار کوتاه عملیاتی آن دانست ( 400 الی 600 کیلومتر) که باعث شد تا نتواند در عرصه بازار تسلیحات جهانی برای خود جایگاه مناسبی پیدا کند. حتی تلاش چینی ها در مجهز کردن نسخه صادراتی (A-5) به تجهیزات الکترونیکی غربی ( عموما فرانسوی) نیز نتوانست که این نقیصه را پوشش دهد.     این جنگنده چینی از دو موتور توربوجت  Shenyang WP-6A (ساخت چین) بهره می گرفت.   موتور جت WP-6 ، قلب تپنده Q-5         http://www.military.ir/forums/topic/4447-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%8A-fantan-q-5-%DA%86%D9%8A%D9%86%D9%8A/   http://www.military.ir/forums/topic/5014-qiang-5%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%86-%D9%81%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D9%86/       ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پرنده های چینی خواهیم پرداخت.
  7. با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست و تشکر ویژه از تمامی عزیزانی که در پربار تر شدن این تاپیک مشارکت می کنند ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم.   معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش پنجم) سلاح های پیاده نظام (بخش سوم)       MP 18 : سلاح  9 میلی متری  آلمانی ، ام پی 18 ، اولین مسلسل آلمانی است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح پیش از اینکه توسط ورماخت در جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار بگیرد ، یک جنگ جهانی دیگر را هم تجربه کرده بود. این سلاح که تولید سال 1918 می باشد ، علاوه بر ارتش نازی ، در اختیار ارتش امپراطوری آلمان ( جنگ جهانی اول) و جمهوری وایمار ( حد فاصل دو جنگ) هم قرار داشت. علاوه بر آن در ارتش های امپراطوری عثمانی ( جنگ.ج اول) ، امپراطوری ژاپن ( ج.ج دوم) ، امپراطوری روسیه ، امپراطوری اطریش - مجارستان و ... هم مورد استفاده واقع میشد.             در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد https://en.wikipedia.org/wiki/MP_18     MP 34 : سلاح  9 میلی متری  آلمانی ، ام پی 34 ، دومین مسلسل آلمانی است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح را به تعبیری می توان نسخه بازسازی شده سلاح MP 18 دانست ( سلاحی که با توجه به معاهده 1919 ورسای ، آلمان از تولیدش منع شده بود) این سلاح تولید سال 1930 میلادی می باشد. MP-34 علاوه بر ارتش نازی ، در  ارتش های اطریش ، ژاپن ، چین ، پرتقال ، شیلی ، بولیوی ، السالوادور ، اروگوئه ، ونزوئلا و ... هم مورد استفاده و استقبال قرار گرفته است.           در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/MP_34     MP 35 : سلاح  9 میلی متری  آلمانی ، ام پی 35 ، دیگر مسلسل آلمانی است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. این سلاح تولید سال 1935 میلادی می باشد. MP-35 علاوه بر ارتش نازی ، در  ارتش های سوئد ، مجارستان ، اسپانیا ( جنگ های داخلی) ، اتیوپی و ... هم مورد واقع شده است.           در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/MP35     MP 40 : سلاح  9 میلی متری  آلمانی ، ام پی 40 ، آخرین مسلسل آلمانی است که در این پست به آن می پردازیم.  این سلاح تولید سال 1938 میلادی می باشد و یکی از مشهورترین و محبوب ترین سلاح های آلمان نازی می باشد. این سلاح از اواسط قرن بیستم تا اوایل قرن بیست و یکم ، در جنگ های بسیاری حضور داشته است که بعنوان نمونه می توان به "جنگ جهانی دوم" ، "جنگ های اعراب و اسرائیل" ،  "جنگ کُره" ، "جنگ ویتنام" و "جنگ داخلی سوریه" اشاره کرد. MP-40 علاوه بر ارتش نازی ، در  ارتش های چین ، کره جنوبی ، ویتنام ، آلمان غربی ، یوگسلاوی ، لهستان ، چکسلاواکی ، فرانسه ، واحدهای پارتیزانی ارتش سرخ ، رژیم صهیونیستی و ... هم استفاده می شده است.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/MP_40       ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی، سایر سلاح های انفرادی نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  8. mehran55

    پرواز اژدهای زرد

    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بحث معرفی پرنده های چینی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:     عرض سلام خدمت شما و تشکر بخاطر اظهار لطف تون  :rose:  :rose: اولا بخاطر وقفه ای که در ارسال پاسخ پیش اومد ، امیدورام که بنده رو ببخشید و این رو به حساب بی ادبی بنده نگذارید. من از روز اول فعالیتم در میلیتاری ، تصمیم گرفتم که از ارسال پست های اسپم و شبه اسپم یا پست های یک خطی خودداری کنم ، بخاطر همین هم معمولا سوالات و یا مطالب دوستان رو در کنار پست میلیتاریستی که بعدا در تاپیک ارسال میکنم ، جواب میدم  ( شاهد این مدعا هم تعداد بسیار کم پست های من در این مدت فعالیتم هست که هنوز به 700 پست نرسیده )    ثانیا در خصوص سوال شما باید عرض کنم که خیر موتور WS-20 هیچکدام از این موارد و ایراداتی را که فرمودید ندارد ، بلکه یک موتور نوظهور هست که قرار هست که از سال 2016 تولید انبوه شود. به همین دلیل ، فعلا هواپیمای ترابری چینی به موتورهای D-30 روسی مجهز شده اند تا در آینده با موتور چینی جایگزین شوند.       ( JF-17 ) Thunder (تُندر)     یکی از نقاط عطف در صنعت هوانوردی کشورهای مختلف ، حرکت به سمت تولید مشترک هواپیما با سایر متحدین می باشد. بطوریکه امروزه شاهد تولید "یوروفایتر تایفون" و " اف-35 لایتینگ" و ... توسط چند کشور مختلف و بصورت قرارداد تولید مشترک هستیم. این اقدام علاوه بر یافتن و جلب سرمایه های جدید برای پروژه ها ؛ بطور نسبی بازار فروش آن هواپیما را نیز تضمین میکند.   صنعت هوانوردی جمهوری خلق چین هم برای اینکه خود را از این قافله عقب نبیند ، در راستای تولید مشترک هواگرد با برخی از متحدین خود ، گام هائی برداشته است. تولید هواپیمای " جی اف-17 " در چین را می توان در راستای همین پروژه دانست.   به همین دلیل در معرفی یازدهمین اژدهای زرد به سراغ یکی دیگر از مولتی رول های چینی رفتیم ، تا با آن بیشتر آشنا شویم.     ( FC-1 ) Xiaolong Fierce Dragon (اژدهای خشمگین)     سی ای سی  اف سی-1 (CAC FC-1) :  هواپیمای چند منظوره ( مولتی رول) تک موتوره و سبک JF-17 را می توان اولین محصول مشترک " مجتمع هوانوردی پاکستان " (PAC) و " شرکت هواپیماسازی چنگدو " (CAC) دانست.     این هواپیما برای مأموریت های شناسائی ، حمله زمینی و رهگیری هوائی توسعه داده شده است و نیروی هوائی پاکستان از این پرنده ، بعنوان بهترین مکمل برای اسکادران های فالکون خود و همچنین جایگزینی برای طیف متعدی از هواپیماهای قدیمی تر خود ( نظیر : میراژ 3 و 5 ، آ -5 ،  اف-7 و ...) یاد می کند.     طرح تولید این هواپیما رسما در 25 آگوست سال 2003 میلادی کلید خورد و پس از آن در سال 2007 ( خط تولید چین) و سال 2008 ( خط تولید پاکستان) تولید انبوه خود را آغاز نمود.     هزینه اعلام شده برای این پروژه 500 میلیون $ اعلام شده است که تامین این هزینه بطور مساوی بین دو کشور چین و پاکستان تقسیم شده است.        تاکنون 250 فروند از این جت تک سرنشین چند منظوره توسط پاکستان سفارش شده است که گفته می شود که 90 فروند آن تاکنون به پاکستان تحویل شده است.     کشورهای الجزایر ، آرژانتین ، بنگلادش ، میانمار ، مصر ، لبنان ، مالزی ، مراکش ، نیجریه ، سریلانکا ، اروگوئه و جمهوری اسلامی ایران نسبت به خرید این پرنده نسبتا ارزان قیمت اظهار تمایل نموده اند.     علاوه بر این ها نیروهای هوائی آذربایجان ، سودان و زیمباوه در حال نهائی کردن قرارداد خرید این هواپیما هستند.     آرژانتین و عربستان سعودی هم برای راه اندازی خط تولید این جنگنده در خاک خود و پیوستن به چرخه تولید مشترک این پرنده اعلام آمادگی کرده اند.     این جنگنده چینی از یک موتور  Klimov RD-93 (ساخت روسیه) و یا Guizhou WS-13 (ساخت چین) بهره می گیرد.   موتور روسی Klimov RD-93 ( یکی از انشعابات خانواده RD-33)   موتور چینی WS-13 ( که پیشران هواپیمای پنهانکار J-31 چین هم می باشد)   http://www.military.ir/forums/topic/11323-jf-17-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D9%88-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DA%A9-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA/       ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پرنده های چینی خواهیم پرداخت.
  9. با سلام خدمت دوستان عزیز   با اجازه دوستان ، بنده هم به نوبه خودم نظرم رو بیان میکنم :     قطعا با انحلال کامل نیروهای مسلح مخالفم ؛ اما با اصلاح ساختارها و تغییر بنیادی نگرش ها در این حوزه 100% موافقم.     یکی از مهمترین مشکلاتی که در کشور ما ( درهمه حوزه ها از آموزش عالی و تبلیغات و فرهنگ و هنر گرفته  تا صنعت و اقتصاد و ... ) باهاش مواجه هستیم ، موازی کاری و عدم داشتن دکترین واحد و نقشه راه یکپارچه هست.   اینکه یک کشور ، دارای دو نیروی زمینی ، دو نیروی هوائی ، دو نیروی دریائی ، دو نیروی پدافندی ، دو صنعت نظامی ، دو نیروی ... کاملا مجزا از هم باشه که ستون فقرات این نیروها ( از بعد کمی و جمعیتی) رو هم سرباز غیرحرفه ای و کم آموزش تشکیل بده  ، شاید خیلی دلخواه بنده نباشه.   بهتره که برای ارتش و سپاه ، بجای دارا بودن نیروهای 3 گانه مرسوم ، ساختارهای جدیدی تعریف بشه و این نیروها با شرح وظیفه های جدید ، اقدام به تجدید ساختار بکنند. فی المثل در حوزه دریائی تا حدودی این تقسیم کار بین دو نیرو صورت گرفته و دفاع ساحلی و در حریم آب های سرزمینی به ندسا سپاه واگذار شده و دفاع برد بلند و در آب های بین المللی به نداجا ارتش تفویض شده.   اگر بشه در حوزه نیروی های دیگه ( خصوصا نیروهای زمینی منظور من هست) هم چنین تقسیم کاری انجام بشه و بجای اینکه در سازمان رزم هر دو نیرو ، تمامی یگانهای پیاده ، موتوریزه و مکانیزه ، زرهی ، توپخانه ، فنی مهندسی و ... وجود داشته باشه ؛ یک نوع تقسیم کار صورت بگیره و در نهایت یگانهای موازی منحل بشن و یا با یگان هایی با شرح وظایف جدید ، تجدید سازمان بشن و از همه اینها مهمتر بار کلی نیروهای مسلح از دوش سرباز وظیفه 18 برداشته بشه و با نیروهای حرفه ای یا نیمه حرفه ای جایگزین بشن ، گام خیلی بلندی برداشته میشه که علاوه بر کاهش هزینه های سربار و اضافه شده ، میتونه بر افزایش ضریب امنیتی و بازدارندگی دفاعی کشور هم تأثیر چشم گیری داشته باشه.
  10. با سلام و احترام به دوستان عزیز میلیتاریست   توضیح بسیار ضروری : برخی از دوستان ممکنه با مفهوم سناریوی جنگ نهائی (جنگی که حیات یک دولت - کشور به آن بستگی دارد) آشنائی نداشته باشند. بخاطر همین چند خطی در مورد این مفهوم توضیح مختصری خدمت اون عزیزان میدم:   اصولا تمامی کشورهای دارای ارتش قدرتمند در دنیا بطور مرتب و دائمی در حال خلق سناریو های نبرد نهائی برای خودشون هستند. این کار که معمولا توسط اتاق های فکر ( تینک تانک) و اندیشکده های معتبر و صاحب نام انجام میشه با چند هدف دنبال میشه:   1. پیدا کردن نقاط ضعف سیستم دفاعی نیروهای مسلح خودی 2. پیدا کردن نقاط مورد غفلت در استراتژی های دفاع ملی 3. تدوین استراتژی های متناسب با تهدیدات پیش رو 4. یافتن کاستی های موجود در تسلیحات و برنامه ریزی برای خرید و یا سلاح های مورد نیاز و ...   بعنوان شاهد مثال به چند استراتژی نبرد نهائی اشاره میکنم :   در زمان حکومت قبل ( پهلوی) یکی از این سناریوها شبیه سازی حمله سراسری عراق به فرودگاه های ایران بود ( که البته بعدها دیدیم که این استراتژی که به نظر خیلی دور از ذهن می آمد در اولین روز جنگ تحمیلی دقبقا به وقوع پیوست) ستاد نیروی هوائی بعد از مشاهده این سناریو ، برای مقابله با چنین حمله ای دست به یکسری اقدامات پیشگیرانه زد ( که در عمل هم دیدیم که تهاجم سراسری عراق به فرودگاه های ما ، اون نتایجی رو که عراق توقع داشت اصلا برآورده نکرد) و بعنوان واکنش طرح کمان 99 رو ارائه داد. در نتیجه این اتفاق خوشبختانه در لحظات اولیه تهاجم رژیم صدام به کشورمون ، اصلا نیازی به جمع آوری استراتژییست های نیروی هوائی و یافتن راه چاره نبود ؛ بلکه فقط با سر زدن به بایگانی طرح های خودش ، طرح عملیات کمان 99 رو کلید زد و پاسخ دندان شکنی به نیروی هوائی عراق دادند.   اسرائیل هم هر چند سال یک بار طرح های نبرد نهائی خودش رو با توجه به حمله دشمنان دور یا نزدیک خودش بروز رسانی میکنه و دقیقا بخش زیادی از خریدهای تسلیحاتی این رژیم بخاطر مرتفع کردن نقاط ضعف و کمبودهای مشخص شده در همین طرح های نبرد نهائی هست.   حتی کشورهائی مثل آمریکا ، چین و روسیه هم سالانه چنین طرح ها و سناریوهائی رو دارند. مثلا یکی از سناریوهای سالهای دور چین مربوط به تهاجم نظامی آمریکا به خاک این کشور بود که چند وقت پیش منتشر شد و جزئیات جالب توجهی رو در خودش داشت.   پس ارائه سناریو نبرد نهائی ، نه نشانه خودباختگی و ضعف در برابر دشمن هست و نه یک خیال پردازی صرف و بیهوده. دقیقا مثل برگزاری مانورهای نظامی که فرماندهان در برابر یک دشمن فرضی اقدام به اجرای عملیات های تهاجمی و تدافعی میکنند تا هم راندمان و کارائی نیروهای خودشون رو افزایش بدهند و هم به نقاط ضعف سیستم تصمیم گیری ، سیستم آموزشی و تجهیزات شون بهتر پی ببرند.       و اما بعد ... پیش از این و در قالب این سه پست ( 1 ، 2 و 3 ) ، سه بخش اول از سناریو پیشنهادی خودم رو برای تهاجم عربستان و متحدین اش بیان کردم. البته ای کاش یک نفر یا یک گروه دیگر از دوستان هم ، نقش نیروهای مدافع رو بازی میکردند و میزان موفقیت طرح های تهاجمی دشمن رو به چالش میکشیدند تا کار جذاب تر پیش می رفت.   و حالا فاز چهارم این سناریو رو تقدیم دوستان میکنم : ( در واقع اونقدر دوستان از واکنش های روسیه و چین و جامعه جهانی به نفع ایران صحبت کردند که ناچار شدم که این بخش رو به سناریو اضافه کنم تا دوستان بتونند که طرحی از واکنش های جامعه جهانی در ذهن خودشون داشته باشند)     بخش چهارم : واکنش های جهانی   پس از موج اول حمله عربستان و متحدانش به سایت های پدافندی ایران ، ایران همچنان در صدر اخبار باقی می ماند.  ( در پست دوم اشاره کرده بودم که پیش نیاز این حمله به صدر خبرها آمدن ایران در اثر یک اتفاق دیگر هست ) تکراری بودن اسم ایران در اخبار ، باعث کاهش توجه و بی تفاوتی بیشتر مخاطبین رسانه های جهانی به اسم ایران میشه.   قیمت نفت به سرعت روند صعودی در پیش میگیرد که کشورهای عربی با افزایش ظرفیت تولید سعی در کنترل این جهش قیمت رو دارند تا اقتصاد غرب و شرق دچار آسیب های خیلی جدی نشود. با این اقدام ، عملا اگر ایران به تأسیسات نفتی کشورهای عربی حمله کند ، مسئولیت نارضایتی از افزایش قیمت نفت به دوش ایران می افتاد و احتمال همراه شدن افکار عمومی جامعه جهانی با ائتلاف عربستان و متحدین اش بیشتر میشه و شاید در نهایت کشورهای غربی هم برای پایان دادن این مناقشه و کنترل مجدد قیمت نفت به نفع ائتلاف سعودی وارد جنگ بشوند.   شورای امنیت سازمان ملل تشکیل جلسه میدهد ، ولی بخاطر اختلاف نظر بین روسیه و آمریکا بدون صدور هیچ قطعنامه ای به کار خودش پایان میده. فقط از طرفین درگیری می خواهد که از خود خویشتن داری بیشتری نشان بدهند.   دبیرکل سازمان ملل ، مثل همه موارد دیگر از اتفاقات پیش آمده فقط اظهار تأسف و نگرانی میکند  hee_hee  hee_hee   وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس ، مثل همیشه با معکوس نشان دادن واقعیات ؛ تهاجم ایران به خاک کشورهای عربی رو تقبیح می کنند و از جامعه عربی در خواست همراهی با ائتلاف و دفاع از کیان امت عربی می کنند.    اتحادیه اروپا ، در نشست اضطراری که تشکیل می شود ، اعلام میکند که نگران پایمال شدن حقوق اقلیت های قومی و نژادی در منطقه است  icon_eek  و اعلام آمادگی میکند که حاضر به ارسال سلاح برای کردها ، بلوچ ها و سایر اقلیت های قومی در ایران است تا در خلال این جنگی که هیچ ارتباطی به آنها ندارد ، مانع نسل کشی این اقوام :chicken:  :chicken: شود.   روسیه تصمیم به میانجی گری مابین طرفین دعوا می گیرد. وزیر خارجه روسیه به تهران سفر می کند و وزیر دفاع روسیه به ریاض می رود. نشست تهران بدون نتیجه پایان می یابد و نشست ریاض با امضای توافق نامه ای 50 میلیارد دلاری خرید سلاح توسط سعودی ها خاتمه می یابد. در این توافق نامه دولت سعودی پول خرید 100 فروند سوخو 30 برای کشورهای لیبی ، الجزایر و سودان را پرداخت میکند و روسیه متعهد می شود که این هواپیماها را در اسرع وقت به این کشورها تحویل دهد. همچنین خرید صدها دستگاه تانک ، نفربر و ... هم برای این کشورها ، یکی دیگر از مفاد این توافق نامه است. پس از بازگشت وزیر خارجه روسیه ، رئیس جمهور روسیه دو طرف درگیری را دارای مناسبات عمیق و استراتژیک با مسکو می داند و اعلام میکند که در این درگیری از دو طرف می خواهد که به حق حاکمیت خود احترام بگذارند.   حمله هوائی بسیار شدید اسرائیل به مواضع حزب الله لبنان ؛ در رسانه های بین المللی کاملا تحت الشعاع درگیری ایران و عربستان به فراموشی سپرده می شود.   سخنگوی وزارت خارجه چین از روابط بسیار عمیق دولت مطبوع خود با ایران ، پاکستان ، ترکیه و عربستان یاد میکند و اعلام میدارد که کشور چین خواهان صلح و آشتی در خاور میانه است و از طرفین درگیری می خواهد که از خود خویشتن داری بیشتری بخرج بدهند. و ...   (دوستانی که فکر میکنند که چین و روسیه به نفع وارد جنگ مشن ، باید بدونند که کلا توی دنیای خیلی خیلی خیلی کثیفی زندگی میکنیم و نباید بجز خودمون و خدای خودمون از هیچ قدرت دیگری توقع یاری داشته باشیم.)    بخش پنجم: تهاجم به جزایر ایرانی   کشورهای سپر جزیره ، شدیدا مواضع نیروهای کم تعداد ایرانی در جزایر سه گانه را بمباران می کنند. این کشورها قصد دارند که با درهم شکستن مقاومت نیروهای کم تعداد ایرانی مدافع این جزایر ، این جزایر را به اشغال خود در بیاوردند.     با توجه به طولانی شدن این پست ، ان شاء الله و اگر عمری باقی بود ، برای این سناریو فرضی ، فاز بعدی تهاجم دشمن رو در پست بعدی تشریح میکنم    ادامه دارد ...       باتشکر از لطف و محبتی که شما به بنده دارید.  :rose:  :rose:   در خصوص حملات دوستان هم خدمت تون عرض کنم که بقول شیخ بهائی : ایام هجر را گذرانده ایم و زنده ایم / ما را به سخت جانی خود این گمان نبود.       سلام خدمت حاج احمد عزیز   بقول جناب خان توی برنامه خندوانه " الان این محمد سلمان که گفتی ، فحش هست ؟ "  hee_hee  hee_hee چون شاید توی کل منطقه خاورمیانه ، بنده از هیچ شخصیتی به اندازه محد بن سلمان نفرت ندارم  :winking:  اما الزامات این تاپیک من رو به این سمت سوق داده که بجای اون فکر کنم و طرح عملیات بریزم.   ---------------- در خصوص بمب های الکترو مغناطیسی هم که فرمودید ، دقیقا یکی از راهکارهای ما و چند کشور دیگه توی نبرد نهائی همین مسئله هست. ای کاش شما و برخی دیگر از دوستان هم فاز تدافعی ایران رو ترسیم می کردید. فی المثل تصور بفرمائید که فقط زدن سیستم های آب شیرین کن در سواحل جنوبی خلیج همیشه پارس میتونه چه بلائی رو بر سر این شیخک های جنوب کشور بیاره  :winking:
  11.   سلام دوست عزیز ، اگر به بخش اول این سناریو عنایت می کردید ، بنده عرض کردم که فقط به یک طرف ماجرا می پردازم. یعنی برنامه های مهاجمین.   این اصلا به اون معنا نیست که ما در قبال حمله اونها هیچ واکنشی نخواهیم داشت و میشینیم نگاه شون میکنیم تا توان دفاعی ما رو نابود کنند.   اسم این کار سناریو نویسی هست. سناریو یا فیلم نامه پر هست از نقش های مثبت و منفی ، پر هست از قهرمان و ضد قهرمان. من توی این بخش فقط دارم دیالوگ ها و برنامه های ضد قهرمان فیلم رو بیان میکنم. مطمئن باشید که این سناریو ، قهرمان و نقش مثبت هم داره.   این شما و سایر دوستان هستید که باید با تکیه بر نقاط قوت ما و ضعف اونها ، با دلیل ثابت کنید که نقشه اونها در چه بخش هائی ( یا احیانا در تمامی بخش ها) با شکست مواجه میشه.   --------------------------------------- پی نوشت : لطفا یکبار دیگه پاراگراف سوم متن رو بخونید. برای جلب توجه بیشتر ، اون بخش رو با فونت درشت تر و رنگ قرمز نوشتم که بیشتر توجه دوستان عزیزی مثل شما رو جلب بکنه.   icon_arrowd  icon_arrowd  icon_arrowd  icon_arrowd  پیش از بیان این بخش شاید نیاز باشد که این موضوع بدیهی را توضیح بدهم که الزاما قرار نیست که چنین اتفاقاتی که مِن بَعد از این شرح می دهم به وقوع بپیوندد و هدف من از طرح این سناریو ، شبیه سازی بدترین اتفاق ممکنه برای کشور در زمان تهاجم احتمالی سعودی و هم پیمانان اش به ایران می باشد.
  12. با سلام و احترام به دوستان عزیز میلیتاریست   پیش از این و در قالب این پست و این پست ، دو بخش اول از سناریو پیشنهادی خودم رو برای تهاجم عربستان و متحدین اش بیان کردم. و حالا فاز سوم این سناریو رو تقدیم دوستان میکنم :    پیش از بیان این بخش شاید نیاز باشد که این موضوع بدیهی را توضیح بدهم که الزاما قرار نیست که چنین اتفاقاتی که مِن بَعد از این شرح می دهم به وقوع بپیوندد و هدف من از طرح این سناریو ، شبیه سازی بدترین اتفاق ممکنه برای کشور در زمان تهاجم احتمالی سعودی و هم پیمانان اش به ایران می باشد.   بالطبع وقتی که ما برای بدترین حالات ممکن ، آمادگی داشته باشیم ، در برابر اتفاقات با شدت کمتر ، راندمان و کارائی بسیار بالاتری از خود بروز خواهیم داد و تجاوز احتمالی دشمن را با شدت و قاطعیت بیشتر و بصورت خیلی بهتری میتونیم که سرکوب نمائیم.      بخش سوم : تهاجم هوائی دشمن (عملیات سرکوب پدافندی)   مقدمه - همون طور که در پست دوم توضیح دادم ، در این سناریو فرضی و خیالی ، نقطه آغازین تهاجم به میهن عزیزمون با تهاجم هوائی شروع نمیشه و پس از تشکیل ائتلاف  و توزیع هواپیماها در فرودگاه های اطراف کشورمون ، حمله سایبری شدیدی اتفاق می افته که بخش زیادی از ارتباطات الکترونیکی در کشور رو هدف خودش قرار میده و پس از اون با اقدامات تروریستی عناصر اجیر شده توسط دشمن که در گوشه گوشه کشور شروع میشه ، نظم عمومی هدف قرار گرفته میشه و برخی از فرماندهان ارشد و میانی نیروهای مسلح، توسط سازمان های ترریستی هدف سوء قصد قرار میگیرند تا ساختار فرماندهی نیروهای مسلح در هر دو حوزه سخت افزار ( با حمله سایبری به تجهیزات) و نرم افزار (سوء قصد به فرماندهان) دچار برخی آشفتگی ها و نابسامانی ها بشه. در این مرحله است که نیروهای هوائی کشورهای دشمن میهن عزیزمون، حمله خودشون رو شروع میکنند.   در مرزهای جنوبی : هواپیماهای آواکس سعودی ها و آواکس های مصری ( که به بکی از کشورهای خلیج فارس ، نظیر بحرین ، کویت و یا قطر منتقل شده اند )، هدایت عملیات ناوگان هوائی عربستان ، کویت ، قطر ، بحرین ، امارات و سودان رو برعهده میگیرند.   آواکس E-3 سعودی   آواکس E-2 مصری   در فاز اول این حمله تورنادوهای سعودی ، میراژ 2000 های قطری ، اماراتی و مصری و یکی دو سوخو 24 سودانی ، برای عملیات سرکوب پدافندی با موشک های AGM-88 HARM و Kh-31  روسی و Martel  فرانسوی به سایت های پدافندی ثابت و متحرک ایران که پیش از آن شناسائی شده اند در تمام خطوط ساحلی جنوبی ایران در خلیج فارس و دریای عمان بطور همزمان حمله میکنند.  تورنادو سعودی   میراژ 2000 اماراتی icon_arrowu  و مصری  icon_arrowd    موشک ضد رادار AGM-88 HARM   موشک ضد رادار KH-31   موشک ضد رادار Martel   این هواپیماها توسط F-15 های سعودی ، رافال های قطری و F-18 های کویتی اسکورت و محافظت می شوند. همزمان با این حمله جت های جنگ الکترونیک این کشورها ، در کنار چند جت EA-18 G  ناوگان آمریکا در کویت ( که کاملا شبیه به F-18 های کویتی رنگ آمیزی شده اند و خیلی قابل تمایز از پرنده های کویتی نیستند) عملیات جنگ الکترونیک گسترده ای را بر علیه تأسیسات راداری و همچنین هواپیماهای گشتی ایران آغاز می کنند و همچنان مدیریت تمامی میدان نبرد بر عهده آواکس های سعودی و مصری می باشد.   F-18 کویتی   علاوه بر این هواپیماها ، دسته های دیگر پروازی که مجهز به سلاح های دور ایستا AGM-84H و AGM-154 JSOW  می باشند هم با سلاح هائی که خارج از محدوده عملکردی پدافند آتشباری ایران هستند ، تأسیسات دریائی خارک و چند مرکز ساحلی دیگر ایران را مورد هدف قرار می دهند.    موشک دور ایستا AGM-84H با برد  تقریبی 270 کیلومتر   AGM-154 JSOW بمب هدایت شونده دور ایستا با برد تقریبی 70 کیلومتر   در مرزهای جنوب شرقی و شرق :  همزمان با تهاجم ائتلاف عربی به مرزها و تأسیسات راداری و پدافندی جنوب کشور ، نیروی هوائی پاکستان هم ، هواپیماهای آواکس SAAB 2000 و Shaanxi ZDK-03 خود را برای هدایت هوائی ناوگان پاکستان و ایجاد هماهنگی و تبادل اطلاعات با آواکس های عربی به پرواز در می آورد.   آواکس Shaanxi ZDK-03 پاکستان   آواکس SAAB-2000 و JF-17 و F-16  پاکستان   دو اسکادارن هواپیمای F-16 ، میراژ و JF-17 نیز که به موشک های ضد رادار AGM-88 HARM آمریکائی ، MAR-1 برزیلی و موشک کروز هواپرتاب رعد (RAAD ) مجهز هستند هم از پایگاه های خود به پرواز در می آیند. هواپیمای JF-17 (محصول مشترک چین و پاکستان)   موشک ضد رادار MAR-1 ساخت برزیل   موشک کروز هوا پرتاب رعد یا هاتف-8 ( ساخت پاکستان) با برد تقریبی 350 کیلومتر   اسکاداران اول با استفاده از هدایت آواکس های پاکستانی و در سکوت کامل رادیوئی و با پرواز در ارتفاع پست ، به حریم هوائی افغانستان وارد شده و پس از طی مسافتی با گردش به غرب ، به سمت خاک ایران حرکت میکنند که سایت های راداری شرق کشور را هدف قرار بدهند. اسکاداران دوم هم مستقیما به سمت جنوب شرقی کشور حمله میکنند تا به مجموعه های پدافندی ایران در استان های سیستان و بلوچستان و در صورت امکان کزمان حمله کنند.   در مرزهای شمال غربی :  هواپیماهای آواکس بوئینگ 737 ترکیه در اسمان این کشور آماده هدایت حمله به خاک ایران هستند. هواپیماهای جنگ الکترونیک گلف استریم G550 این کشور هم در آسمان جمهوری آذربایجان ( با هماهنگی دولت این کشور) و شمال عراق ( با استفاده از خلاء نیروی هوائی توانمند در کشور عراق) هدایت بخشی دیگر از عملیات را بر عهده گرفته اند. یک اسکادران پروازی مشتمل بر جنگنده های F-16 و F-4 های بهینه سازی شده ترکیه که توسط میگ 29 های آذربایجان و F-15  های سعودی (که از زمان جنگ سوریه در خاک ترکیه مستقر شده اند) اسکورت می شوند با تجهیز شدن به موشک های  ضد رادار AGM-84 HARM آمریکائی و موشک کروز هواپرتاب SOM ترکیه  وظیفه حمله به پدافند کشور ما را در شمال شرقی بر عهده گرفته اند.   آواکس بوئینگ 737 ترکیه   فانتوم بهینه سازی شده ترکیه   موشک کروز هواپایه SOM ساخت ترکیه با برد تقریبی 250 کیلومتر     در مرزهای غربی :  چند فروند F-16 اردنی ، مصری ، احتمالا اماراتی و سوخو 24 سودانی از خاک اردن بلند می شوند و در پناه نبود نیروی هوائی و سیستم پدافندی درست و حسابی در خاک عراق ، با پرواز در ارتفاع پست و با هدایت آواکس سعودی که بر فراز کویت پرواز میکند و هواپیمای جنگ الکترونیک CASA CN-235 ترکیه (که تا عمق خاک عراق نفوذ کرده است ) و هواپیمای گلف استریم G-550 ترک که بر فراز منطقه خودمختار کردستان عراق پرواز میکنند ، تهاجم به تأسیسات راداری و پدافند غرب کشور را تدارک می بینند.   گلف استریم G-550   سوخو 24 سودانی  :cry:    اف - 16 امارتی با مخازن سوخت جدید   تا بدینجای کار یک حمله همه جانبه و تقریبا از تمام جهات و مرزها ( بصورت همزمان) به سیستم پدافندی ما صورت پذیرفته که در کنار اون حمله سایبری و نا امنی ها و مشکلات داخلی ، امکان آسیب رسانی زیادی به توان پدافند هوائی کشورمون وارد میکنه.   با توجه به طولانی شدن این پست ، ان شاء الله و اگر عمری باقی بود ، برای این سناریو فرضی ، فاز بعدی تهاجم هوائی رو در پست بعدی تشریح میکنم    ادامه دارد ... 
  13. با سلام و احترام به دوستان عزیز میلیتاریست   پیش از این و در قالب این پست به بخش اول سناریو پیشنهادی خودم در خصوص تقابل احتمالی عربستان و ایران اشاره کردم. الان با اجازه دوستان بخش دوم این سناریو رو دوستان میکنم.     ممنون از لطف و محبتی که به من داری عرفان جان :rose:  :rose:  :rose: ، و اما بعد  :winking: اصولا بقول علماء ، فرض محال ؛ محال نیست. و هیچکس نمیتونه که با قاطعیت 100% بگه که هرگز چنین ائتلافی شکل نخواهد گرفت. در واقع یک سناریو میتونه خیلی بدبینانه باشه یا خیلی خوش بینانه و یا میانگین و نسبتا واقع بینانه سناریو من یک مقدار تلخ هست و بدبینانه. اگر ما بتونیم برای بدترین شرایط مفروض خودمون رو آماده نگه داریم (سناریو پیشنهادی بنده) ؛ قطعا در شرایط بهتر ، واکنش های خیلی بهتری می تونیم داشته باشیم. به قول اون مثل معروف : چون که صد آمد ، نود هم پیش ماست.   در واقع بهتر هست که اول تمامی اجزای سناریو خودم رو تشریح کنم و بعد از اون به ابهامات دوستان پاسخ بدم ، شاید در خلال توضیح سناریو مفروض من ، بخشی از این ابهامات بطور اتوماتیک برطرف بشن.     بخش دوم : آغاز تهاجم   مقدمه - بر خلاف سناریوهای بسیاری از دوستان ، من تهاجم نظامی رو فاز یک این عملیات نمیدونم. یعنی به اعتقاد من ، پیش از برخواستن هواپیماهای این ائتلاف از فرودگاه هاشون ، چند اتفاق پیش نیاز این حمله به وقوع خواهد پیوست.     1. جنگ رسانه ای : برای پیشگیری از شوک ناگهانی حاصل از جنگ مابین بزرگترین تولید کننده گان نفت و گاز و جهش ناگهانی و سرسام آور قیمت نفت ، می بایست که ایران با موضوعی بجز جنگ ، به صدر اخبار جهان منتقل بشه. این یعنی مردم از طریق رسانه های مختلف در سراسر جهان ، بارها و بارها می بایست که اسم ایران و اوضاع بحرانی مرتبط با اون رو بشنوند ، تا روزی که خبر آغاز تهاجم به ایران منتشر میشه ، واکنش های مردم خیلی شدید و غیر منتظره نباشه. (تئوری قورباغه و ظرف آب جوش ). در واقع با این اتفاق ، پس از حمله به ایران ؛ قیمت نفت بالا خواهد رفت ، اما نه به نسبتی که تمامی اقتصاد جهان رو به ورشکستگی بکشونه و فقط یک بحران و شوک اقتصادی قابل عبور رو به اقتصاد جهان میده. برای به صدر اخبار رسیدن هم سناریو های گوناگونی رو میشه متصور بود. من بدون اینکه قصد هیچ شبیه سازی و یا پیش بینی در این بخش رو داشته باشم ، به چندتا از اتفاقاتی ناگهان که در این سالهای گذشته ، ایران رو به صدر اخبار جهان برد بصورت فهرست وار اشاره میکنم : * پیروزی انقلاب  * حمله به سفارت آمریکا * آغاز جنگ ایران و عراق * عزل بنی صدر * ارتحال حضرت امام * زلزله بم * انفجار تروریستی در حرم امام رضا * وقایع سال 88 * آتش زدن سفارت عربستان و... همومنطور که می بینید اتفاقاتی که شاید هیچ شباهتی با هم ندارند ، هر یک توانسته اند که ایران رو به صدر اخبار جهان منتقل بکنند.   2. کمپین های مجازی : امروز شبکه های متنوع اجتماعی با توان تأثیرگذاری بالائی که دارند ، یکی از برگ های بزرگ در اختیار قدرت های مختلف نظامی هستند که بعنوان یک کارت موثر میتونند از اونها استفاده کنند. دومین مرحله ای که بنده برای این تهاجم متصور هستم ، شکل گیری کمپین های مختلف در فضای مجازی بر علیه ایران هست که باز هم با هدف آماده سازی ذهنی و روانی شهروندان کشورهای مختلف ( از جمله شهروندان کشورهای عضو ائتلاف مهاجم به ایران) برای صحیح قلمداد کردن نبرد با ایران هست.   برای این مرحله هم سناریوهای مختلفی رو میشه متصور بود. مثلا تاکید بر مباحث حقوق بشری و یا حمایت از یک قومیت نژادی و یا ... این مرحله فقط با نیت همراه سازی افکار عمومی با تهاجم انجام میشه و بیشتر نقش پشتیبانی روانی از عملیات رو به عهده میگیره. (ماجرای یافتن ویروس سیاه زخم در بغداد زمان صدام یا استفاده از سلاح شیمیائی توسط ارتش اسد در غوطه و یا کمپین های دفاع از کوبانی در برابر داعش در شبکه های اجتماعی ؛ رو میتون بعنوان نمونه های قابل بررسی در این پروژه مورد مطالعه قرار داد.)   3. تهاجم سایبری : قطعا یکی از مهمترین وجوه جنگ ها در هزاره جدید ، بُعد سایبری نبرد هست. کشور ما در همین چند وقت اخیر ، پیش از این چندین مدل حمله سایبری مختلف رو تجربه کرده که مشهورترین اونها استاکس نت و انفجارات اخیر مراکز نفتی و پتروشیمی هست (احتمال اینکه در اثر حمله سایبری ، این آتش سوزی ها اتفاق افتاده باشند بسیار بسیار محتمل می باشد)   تهاجم گسترده سایبری که با هدف اختلال فراگیر در کشور صورت می پذیره ، بطور قطع و یقین یکی از مهمترین ارکان و پیش نیازهای آغاز تهاجم علیه ایران می باشد.   تلاش های متنوعی که اخیرا در فضای مجازی در حال شکل گیری بر علیه ما هست در همین راستا قابل تفسیر هست. اقداماتی مانند هک شدن های جدیدی که اخیرا توسط کاربران سعودی و ... بر علیه نهادهای متفاوت ایران صورت می پذیره ، شاید یکی از این دو هدف را دنبال کنه : یک پیدا کردن نقاط ضعف و آسیب پذیر و دوم محاسبه سرعت بازسازی و ضریب مقاومت سایبری ایران در برابر این حمله ها   4. آشوب داخلی همزمان با حمله گسترده سایبری و اختلالات حاصل از اون ، جریانات اجیر شده و یا فرصت طلب داخلی هم ؛ فاز اقدامات تخریبی خودشون رو آغاز خواهند کرد.   برای این مرحله هم اصولا سه دسته نیرو رو باید در محاسبات لحاظ کرد : الف : گروه های تروریستی و برانداز ضد نظام ؛ نظیر مجاهدین و ... ( حضور شاهزاده سعودی در نشست مجاهدین در پاریس بدون مفهوم نیست) ب : گروه های تجزیه طلب قومی : نظیر پژاک ، جیش العدل و ... پ : گروه های فرق گرایای مذهبی : نظیر هسته های داعش و ...   5. آغاز تهاجم هوائی خود فاز تهاجم هوائی در بخش های مختلفی قابل تصور هست که بخاطر جلوگیری از اطاله کلام و طولانی شدن پست ، ان شاءالله در پست بعدی مفصلا به اون خواهم پرداخت. فقط برای شروع بحث توجه شما رو به چند پرنده ای که در تهاجم این ائتلاف می توانند حضور داشته باشند ؛ جلب می کنم :   آواکس E-3 سعودی   آواکس Boeing 737 ترکیه   آواکس E-2 مصر   گلف استریم G550 Command and Control aircraft  ترکیه    تورنادوهای سرکوب پدافندی عربستان   CASA CN-235 EW ترکیه   اف - 16 های بروز رسانی شده امارات برای پروازهای دوربرد      و ...   ان شاء الله در پست بعدی ، فاز تهاجم نظامی این سناریو رو بطور مبسوط تری خدمت دوستان تشریح میکنم.
  14. با سلام و احترام به دوستان عزیز میلیتاریست   حالا که خیلی از دوستان سناریو های خودشون رو ارائه دادند ، اجازه بدید که من هم یک طرح سناریو ارائه کنم. پیش از هر چیز بگم که حوزه مطالعاتی من توی این چند وقته بیشتر متمرکز بر روی توان تسلیحاتی کشورهای همسایه بوده ( که بخشی از اون در قالب نیروهای دریائی پاکستان و آذربایجان ، نیروهای هوائی اسرائیل و عراق ، نیروی زمینی عربستان و ... منتشر شده و مابقی اونها هنوز فرصت انتشار در انجمن رو پیدا نکرده) و در خصوص توان نظامی کشورمون اطلاعات دقیقی ندارم ( هر چند اینجا و در فضای مجازی هم اصولا جای گفتن اطلاعات دقیق نظامی کشور خودمون نیست)  :winking: پس من فقط نیمی از سناریو که شامل بر تهاجم به کشورمون هست رو بیان میکنم و اقدامات تدافعی احتمالی کشورمون رو خیلی شرح نمیدم. قطعا دوستان هم میتونند با توجه به شناختی که از توان دفاعی کشور دارند ، اقدامات متقابل ایران رو پیش خودشون تشریح کنند.   بخش اول : دشمن و یا دشمنان احتمالی که به ایران حمله میکنند.   1. مطمئنا معجون غرور کاذب ، بی تجربگی و باد افتادن به دماغ جوانان تازه به قدرت رسیده در عربستان ( که محمد بن سلمان و عادل الجبیر ، تنها نمونه های رسانه ای شده این جریان هستند ) ، باعث میشه که عربستان رو به عنوان یکی از ستون های محوری تهاجم نظامی احتمالی به ایران مفروض و ثابت در نظر بگیریم.    2. با ورود عربستان ، شیخک های حوزه خلیج فارس هم که در قالب طرح " سپر جزیره " با عربستان متحد شدند رو باید در این نبرد احتمالی وارد شده بدونیم. البته احتمال بی طرف موندن عمان در این درگیری زیاد هست ( حداقل در شروع حمله که هنوز توان پاسخگوئی ایران محک جدی نخورده) پس تا اینجای کار کشورهای متخاصم میشن عربستان ، قطر ، امارات ، بحرین و کویت   3. طبیعتا با توجه به تاثیر گذاری بسیار بسیار بالای مقامات سیاسی - مذهبی - نظامی عربستان بر دولت و ملت پاکستان ( خصوصا نیروهای مسلح پاکستان) ، احتمال افزوده شدن پاکستان به این ائتلاف هم کم نیست. ( فقط به عنوان یک فلاش بک ، به اظهارات اون مقام ارشد نظامی پاکستان که همین چند وقت پیش گفته بود که اگر ایران به حرمین شریفین تعرضی بکنه ، پاکستان ، ایران رو از نقشه جغرافیا حذف میکنه حتی در صورت نیاز با استفاده از قدرت هسته ای ). عنصر بعدی که این منازعه رو برای پاکستان جذاب میکنه ، احتمال تصاحب کردن بخش های جنوب شرقی و حتی جنوبی ایران به خاک خودش هست. بهرحال پاکستان بعنوان یک حوزه جغرافیائی در برابر دشمن سنتی خودش از نداشتن عمق استراتژیک شدیدا رنج میبره و اضافه شدن مناطقی مثل سیستان و بلوچستان و حتی هرمزگان و کرمان برای پاکستان میتونه یک موهبت الهی باشه.   4. ورود پاکستان ، با توجه به نفوذ بسیار بالای پاکستان ( خصوصا سیستم اطلاعات نظامی این کشور ) در قبایل پشتون افغانستان و اکثریت داشتن این طوایف در هرم جمعیتی افغانستان ، میتونه حداقل آرامش ذهنی ما در مرزهای شرقی خدشه دار کنه و حداقل شرایطی رو فراهم کنه همیشه یک چشم مون به این مرزها باقی بمونه. پس با این تفاسیر درحالت بدبینانه دولت افغانستان و پایگاه های نظامی اون و در حالت خوشبینانه جنگ سالاران پشتون ، فرقه گرایان وهابی و بخش های دیگری از جامعه افغانستان میتونند به این ائتلاف بپیوندند.   5. ترکیه هم عنصری نیست که بشه ازش غفلت کرد. اگر جاه طلبی های نئو عثمانی هایی مثل اردوغان رو در کنار روابط نزدیک اخوانی های ترکیه با اخوانی های حوزه خلیج فارس جمع ببندیم و چشم خودمون رو هم به شواهدی هم مثل استقرار برخی از هواپیماهای عربستانی و قطری و ... در پایگاه های هوائی و برخی فرودگاه های نظامی این کشور (که نشون از تمایل بالای نزدیک شدن روز افزون نظامیان ترک به نظامیان سپر جزیزه هست )نبندیم ؛ حداقل بر روی کاغذ ، احتمال اضافه شدن ترکیه به چنین ائتلافی وجود داره. نکته دیگه اینکه همین الان هم مابین ایران و ترکیه ، حداقل در دو حوزه جغرافیائی جنوب ترکیه ( عراق و سوریه ) و شمال ایران ( آسیای میانه و قفقاز) جنگ سرد شدیدی برای اربابی و آقائی این مناطق در جریان هست. اینها بعلاوه ارتباطات فراوان و گسترده نظامیان ( خصوصا ژنراالها و فرماندهان ارتش ترکیه) با رژیم صهیونیستی ؛ کفه ترازو رو به نفع مشارکت ترکیه در این ائتلاف نظامی میتونه افزایش بده.   6. حضور ترکیه در این ائتلاف مثل پاکستان میتونه حداقل بر یکی دو مرز دیگه ما هم تأثیر بگذاره. یکی از اونها ، مناطق ترک نشین در شمال ایران هست ( شاید ترکمنستان و خصوصا جمهوری آذربایجان) و دیگری دولت شبه خودمختار کردستان عراق که همین الان هم تقابل با دشمن های مشترکی نظیر پ.ک.ک و دولت شیعی عراق و مناسبات اقتصادی بسیار بالای بین دو دولت ، اونها رو بسیار به هم نزدیک کرده. شاید این دو منطقه توان نظامی زیادی برای مقابله با ایران نداشته باشند اما از حیث در اختیار قرار دادن پایگاه های هوائی میتونند که برای این ائتلاف بسیار ارزشمند باشند.   7. برخی دیگر از کشورهای عربی غیر همسایه با ایران هم میتونند در این ائتلاف حضور داشته باشند که بعنوان مثال میشه به مصر ، سودان ، اردن و ... اشاره داشت. این مشارکت میتونه در سه سطح صورت بگیره ، حضور توان هوائی این کشورها در تهاجم هوائی به ایران ، ارسال نیروهای زمینی به مناطق درگیری زمینی ( این کشورها بر خلاف عربستان و متحدینش در سپر جزیزه ، به هیچ وجه از کمبود نیروی انسانی رنج نمیبرند) و یا حمله به متحدین منطقه ای ایران ( دولت اسد ، حزب الله ، حوثی ها و ... ) برای ممانعت از کمک رسانی اونها به ایران در این درگیری احتمالی   8.در صورت پاسخ ایران و حمله به خاک عربستان ؛ به بهانه حمله به حرمین شریفین احتمالا شاهد حضور گله وار مسلمانان تندرو ، وهابی ها و سلفی های آفریقا و آسیای شرقی و قفقاز به این منطقه خواهیم بود. این انتقال هم از دو مسیر میتونه صورت بگیره : اول از طریق ترکیه ( که این مسیر در خلال جنگ سوریه امتحان خودش رو به خوبی پس داد برای اونها ) ، دوم از طریق دریای سرخ توسط ناوگانهای هوائی و دریائی مصر و سودان ( که این مسیر هم در جنگ یمن درحال تجربه شدن هست).   پس بر خلاف نظر دوستان من اصلا معتقد به درگیری صرف مون در مرزهای جنوبی کشورمون نیستم و فکر میکنم که قدرت پول سعودی ، روحانیت وهابی و جاه طلبی های سیاسی جغرافیائی ، سیاسی و اقتصادی همسایگان مون ، میتونه بطور همزمان ، ما رو در همه مرزهامون درگیر کنه.   9. در چنین شرایطی حتی نیاز به مشارکت مستقیم نظامی آمریکا ، اسرائیل و ناتو هم نخواهد بود و علی الظاهر صرفا یک جنگ مذهبی مابین کشورهای اسلامی شکل میگیره و عدم ورود آمریکا و ناتو به این جنگ ، بهانه حضور و مشارکت روسیه و چین رو هم از اونها میگیره. هر چند سطح و عمق مناسبات نظامی و سیاسی چین و پاکستان ، از روابط صرفا اقتصادی ایران - چین بسیار ریشه دار تر هست و توی چنین جنگی ، خیلی نباید بر روی کمک و حمایت چین حساب باز کنیم.   میخواستم به بخش دوم سناریو خودم که عملیات نظامی هست هم در همین پست بپردازم که ظاهرا حجم مطالب "بخش آرایش سیاسی نیروهای متخاصم" خیلی زیاد شد و احتمالا از حوصله دوستان خارج میشه. پس در پست بعدی فاز نظامی این سناریو تخیلی خودم رو توضیح میدم.   یک پیشنهاد : اگر دوستان مدیر و سایر کاربران عزیز صلاح میدونند ، یک تاپیک مجزا با عنوان " سناریوهای نبرد نهائی " ایجاد کنم و در اونجا این سناریوهای احتمالی و راه های پیشگیری و یا مقابله با اونها رو در اونجا به اتفاق بررسی کنیم ، تا این تاپیک هم بیشتر از این از مسیر خودش منحرف نشه.  :winking: 
  15. با سلام و احترام به دوستان میلیتاریست ، بررسی نیروی دریائی پاکستان رو به اتفاق هم ادامه میدیم:   در بررسی نیروی دریائی پاکستان ،تا بدینجای کار بیشتر تمرکزمان رو بر توان سخت افزاری نیروی دریائی پاکستان متمرکز کرده بودیم. با نهائی شدن بخش بررسی تجهیزات ، از این به بعد ، به سراغ معرفی بخش های نرم افزاری و واحدهای مختلف و تخصصی این نیرو خواهیم رفت. ان شاء الله که از این بخش به بعد هم شاهد اقبال و استقبال بیشتر دوستان از این تاپیک باشیم.     واحدهای مختلف نیروی دریائی پاکستان   (نیروهای ویژه S.S.G.N) بخش اول     واحد Special Services Group Navy : نخبه ترین افراد نیروی دریائی پاکستان ، در یگانی به نام " گروه نیروهای ویژه دریائی " گرد هم آمده اند که شاید از نظر شرح وظیفه و مأموریت بتوان آنها را با تکاوران دریائی ارتش ( یا همان کلاه سبزهای نیروی دریائی) و یا تکاروان دریائی سپاه (S.N.S.F) مقایسه نمود.   تکاوران دریائی نداجا ( کلاه سبزها)  icon_arrowu    تکاوران دریائی ندسا (SFSN)  icon_arrowu    این نیرو ، در کنار " نیروهای ویژه نیروی هوائی " ، " رنجرهای نیروی زمینی " و " تفنگداران نیروی دریائی (Naval Marines) بصورت مشترک تحت نظارت و مدیریت "فرماندهی عملیات ویژه پاکستان" (Pakistan Spesial Operations Command) یا به اختصار P-SOC که خود از نهادهای زیر نظر "ستاد مشترک ارتش پاکستان" می باشد ؛ فعالیت می کنند.   نیروهای SSGN برای هدایت عملیات ها و حمله های " هوا - دریا - زمینی " ، "مبازره با تروریسم" ، "جمع آوری اطلاعات نیروی دریائی" و "عملیات رهائی گروگان در تمام ساعات شبانه روز و در هر محیط جغرافیائی" آموزش و تعلیم می بینند.     به واقع شرح مأمویت های S.S.G.N پاکستانی ها طیف بسیار گسترده ای را شامل می شود که شامل : "نبرد مستقیم" ، "شناسائی های ویژه" ، "جنگ های غیر متعارف" ، "دفاع درون مرزی و برون مرزی" ، "نجات گروگان" ، "مبارزه با تروریسم و دزدان دریائی" و مأموریت های دیگر را شامل می شود.       تمامی پرسنل SSGN از میان پرسنل "مرد" و "نیروهای کادری و دائمی" نیروی دریائی پاکستان انتخاب می شوند و جزئیات عملیات ها و هویت پرسنل این نیرو بصورت شدیدا طبقه بندی شده محسوب می گردد.     مطابق برآوردهای منابع غربی ،بطور تقریبی تعداد این نیروها مابین 700 الی 1000 نفر می باشند ؛ هر چند آمار دقیق و مطمئنی از این نیروها بخاطر طبقه بندی اطلاعاتی این آمار ، در اختیار نیست.     در طول دوران آموزش این نیروها ( و گاها پس از پایان آموزش و به منظور باز آموزی تکمیلی ) ، تعدادی از این نیروها به منظور طی نمودن دوره های آموزشی جدید و یا تکمیل و یا باز آموزی دوره های پیشین به ایالات متحده آمریکا اعزام می شوند تا در کنار نیروهای Navy SEALs توانمندی و کارائی خود را افزایش دهند.   دوره های ویژه پاکستانی ها در کنار ناوی سیلز         ادامه دارد ... ----------- پ.ن : 1 : انشاءالله در پست بعدی به بخش دوم معرفی نیروهای ویژه نیروی دریائی پاکستان خواهیم پرداخت. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : بی صبرانه منتظر نقد و بررسی نیروی دریائی پاکستان ( و مقایسه آن با بخش های مشابه در نداجا و ندسا ) توسط دوستان و صاحب نظران هستم.
  16. با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست و تشکر ویژه از تمامی عزیزانی که در پربار تر شدن این تاپیک مشارکت می کنند ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم.     ممنون هومان عزیز  :rose:  :rose:   ممنون از نظر لطف شما اسپایدر کیلر عزیز  :rose:  :rose:       معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش چهارم) سلاح های پیاده نظام (بخش دوم)     43M and Gewehr 98/40 : سلاح  8.56 میلی متری  مجارستانی ، 35 ام ، پس از اشغال مجارستان به دست ارتش نازی و با توجه به جوابگو نبودن خط تولید ماوزر 98 ، دچار تغییراتی گردید تا به استانداردهای مورد نیاز ارتش آلمان نزدیک بشود و پس از این تغییرات در ارتش آلمان با کد Gewehr98/40 نامگذاری گردید. هر چند در کشور مجارستان کد جدید 43M برای این سلاح 7.92 میلی متری انتخاب شده بود و پس از جنگ هم با همین نام تولید آن ادامه یافت. تولید انواع متنوع این سلاح از سال 1935 تا 1950 ادامه داشت و علاوه بر ارتش رایش در نیروهای مسلح جمهوری خلق مجارستان و اتحاد جماهیر شوروی هم مورد استفاده واقع شد.  در حد فاصل سالهای 1941 لغایت 1944 ، نزدیک به 140.000 قبضه از این سلاح تولید شده و در اختیار شاخه های مختلف ورماخت قرار گرفت.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/35M_rifle#43M_and_Gewehr_98.2F40     Gewehr 41 : تفنگ نیمه اتوماتیک 7.92 میلی متری  آلمانی ، جی 41 ، یکی دیگر از تسلیحات پیاده نظام آلمان نازی است که در این تاپیک به آن می پردازیم. این سلاح ساخت 1941 میلادی با فشار گاز باروت مجدد مسلح میشد و امکان شلیک 20 الی 30 گلوله را در دقیقه به سربازان نازی میداد.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Gewehr_41     Gewehr 43 : تفنگ نیمه اتوماتیک 7.92 میلی متری  آلمانی ، جی 43 ، هم یکی دیگر از سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم.  این تفنگ بهینه سازی شده تفنگ G 41 بود که با رفع نواقص آن در اواخر جنگ جهانی به سازمان رزم آلمان نازی پیوست و در زمان خود یکی از مدرنترین و به روزترین سلاح های پیاده نظام به شمار می رفت. دقت بسیار بالای این سلاح در کنار نواخت تیر نسبتا خوب آن که به مدد تکنولوژی جدید مسلح شدن دوباره با کمک گاز باروت ( البته در آن روها جدید) از آن سلاحی مرگبار ساخته بود. این سلاح در سال 1943 میلادی ساخته شد و تا سال 1945 ، بیش از 400.000 قبضه از آن تولید شده و در اختیار نیروهای مسلح رایش قرار گرفت. علاوه بر ورماخت ، نیروهای مسلح جمهوری دموکراتیک آلمان ( آلمان شرقی) هم تا سالها از این سلاح استفاده می کردند.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Gewehr_43     FG 42 : مسلسل تهاجمی 7.92 میلی متری  آلمانی ، اف جی 42 ، آخرین سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم.  این سلاح که در زمان خود بسیار پیشرفته و پیشرو بود برای استفاده چتربازان و نیروهای ویژه ارتش آلمان ساخته شده بود و ترکیب مخوفی از دقت زیاد ، نواخت تیر بالا ، وزن نسبتا سبک (حدود 4 کیلوگرم) و توان آسیب زنی فراوان را با هم در خود جمع کرده بود. از این سلاح که در سالهای 1941 و 1942 ساخته شد ، فقط حدود 5000 قبضه تولید گردید. شایان ذکر است که از تکنولوژی این سلاح ، بعدها در مسلسل M60  آمریکا استفاده فراوانی شد و به نوعی این سلاح پدر این مسلسل آمریکائی و بسیاری از سلاح های دیگر محسوب می شود.         icon_arrowu  icon_arrowd  مسلسل آمریکائی M-60 که با الگو پذیری مستقیم از این سلاح آلمانی ساخته شد.   http://www.military.ir/forums/topic/17998-fg-42-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D9%88%D9%8A%DA%98%D9%87-%DA%86%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%8A/ http://www.military.ir/forums/topic/20737-fg-42-tactical-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87/       ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی، سایر سلاح های انفرادی نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  17. mehran55

    پرواز اژدهای زرد

    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بحث معرفی پرنده های چینی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:       ( Y-20 ) Chubby Girl (دختر چاق)     بدون شک ، یکی از مهمترین کارویژه های نیروی هوائی مدرن برای هر کشوری ، ایجاد توان لجستیک و پشتیبانی عملیاتی از نیروهای زمینی آن کشور است. صنعت هوانوردی جمهوری خلق چین هم خود را از این نیاز مبرا ندانسته است و در مقاطع مختلف اقدام به تولید هواپیماهای ترابری متنوع نموده است. تولید هواپیماهای سِری " وای " در چین را می توان در راستای همین نگرش تعریف و توجیه نمود.   به همین دلیل در معرفی دهمین اژدهای زرد به سراغ یکی دیگر از اسب های بارکش چینی رفتیم ، تا با آن بیشتر آشنا شویم.     ( Xian Y-20 ) Kunpeng (پرنده ای دور پرواز در افسانه های چینی)     ژیان وای - 20 (Xian Y-20) :  هواپیمای ترابری استراتژیک وای - 20 را شاید بتوان بدل چینی C-17 Globemaster III آمریکائی و همچنین IL-17 روسی دانست که توسط صنایع معظم " ژیان " (Xi'an Aircraft Industrial Corporation) چین تولید می گردد. مقایسه ظاهری Y-20 و Il-76   طرح تولید این هواپیمای ترابری رسما در سال 2006 میلادی در دستور صنایع هوانوردی چین قرار گرفت و پس از کش و قوس های فراوان سرانجام اولین نسخه از دختر چاق چینی ها در ژانویه سال 2013 میلادی به پرواز درآمد و پس از خاتمه آزمایش های مختلف پروازی از سال 2016 میلادی رسما در خط تولید قرار بگیرد.   در ساخت این هواپیمای  ترابری استراتژیک  برای اولین بار از تکنولوژی چاپ 3D در ساخت بدنه استفاده شده است که همین موضوع نقطه عطف بزرگی در صنعت هوانوردی چین می باشد.   این هواپیما توان حمل و نقل 60 الی 66 تن بار و یا 140 سرباز را حداکثر در مسافتی نزدیک به 10.000 کیلومتر دارا می باشد.   طبق ادعای منابع غیر رسمی ، تاکنون 8 فروند از این ترابری غول پیکر چینی تولید شده است و گفته می شود که قرار است که تعداد 400 فروند دیگر ( بنا به روایتی 1000 فروند دیگر icon_eek  :chicken: ) در اختیار نیروی هوائی ارتش آزادیبخش خلق قرار بگیرد.     در خصوص مشتری های خارجی این پرنده و ثبت سفارش برای خرید آن هنوز اطلاعاتی منتشر نشده است اما می توان حدس زد که مانند سایر هواپیماهای چینی ، جمهوری اسلامی پاکستان یکی از خریداران این هواپیمای برد بلند چینی باشد.   این غول بارکش چینی از چهار موتور توربوفن Soloviev D-30 (ساخت روسیه) بهره می گیرد. موتور D-30 روسی   هرچند که در بلند مدت تصمیم به جایگزینی موتور ملی Shenyang WS-20  با موتور روسی D-30 گرفته شده است. موتور WS-20 چینی   مقایسه موتور D-30 روسی و WS-20 چینی ( موتور نزدیکتر به بدنه چینی است)     http://www.military.ir/forums/topic/26875-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-y-20/       ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آینده به سایر پرنده های چینی خواهیم پرداخت.
  18. با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست. من معمولا توی این تاپیک های تحولات پست نمیگذارم و بیشتر از مطالب دوستان بهره می برم. اما الان وقتی که می بینم که بعضی از دوستان روحیه خودشون رو باختن و دارند برای حلب فاتحه می خونند ، ناچارم که یه جمله تاریخی  رو خدمت دوستان یادآوری کنم        بچه ها ، اگر شهر سقوط کرد ، آنرا دوباره فتح می کنیم. مواظب باشید که ایمانتان سقوط نکند. شهید محمد جهان آرا (فرمانده سپاه خرمشهر)       درسته که شهید جهان آرا ، خودش روز سوم خرداد در جمع ما نبود تا این تصاویر آزادی دوباره خرمشهر و خفت و خواری سربازان دشمن رو ببینه ، اما این جمله اش برای من ، خیلی از همرزمان و بسیاری از دوستداران اش ؛ بعنوان یک سند محکم ، جاودانه باقی موند.     و در انتها فقط باید یادآوری کنم که شکستن نسبی محاصره حلب ، به معنای پایان جنگ توی حلب نیست  :winking: 
  19. با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست و تشکر ویژه از تمامی عزیزانی که در پربار تر شدن این تاپیک مشارکت می کنند ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم.     سلام و با تشکر از محبت شما متأسفانه در این چند وقتی که نتونستم در محضر شما باشم ؛ گرفتار بیماری مادرم بودم و بخاطر این مشغله ، در ارسال مطالب این تاپیک و سایر تاپیک های بنده وقفه افتاد که همینجا از تک تک دوستان عزیز پوزش می خوام. ان شاء الله اگر عمری باقی باشه و دوباره گرفتاری حاصل نشه ، سعی میکنم که هر روز یکی از تاپیک ها رو دنبال کنم تا زودتر به نتیجه برسند.       معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش سوم) سلاح های پیاده نظام (بخش اول)     Gewehr 98 : سلاح  7.92 میلی متری  آلمانی ، ام 98 ، اولین سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. از این سلاح پیاده نظام ساخت 1898 (در دوران امپراطوری آلمان) ، نزدیک به 5.000.000 (پنج میلیون) قبضه ساخته شده است. علاوه بر ورماخت ، نیروهای امپراطوری آلمان ، ارتش جمهوری وایمار ، ارتش امپراطوری عثمانی ، ملی گرایان اسپانیا ، ارتش ملی گرای چیان کای چک در چین و ارتش اسرائیل هم به این سلاح تجهیز شده بودند.         تجهیز ارتش رژیم صهیونیستی به سلاح های آلمان نازی  :winking:    در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Gewehr_98     Karabiner 98K : سلاح 7.92 میلی متری آلمانی ، کارابینر 98 کی ، دیگر سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. از این سلاح ساخت 1935 ، نزدیک به 15.000.000 (پانزده میلیون) قبضه ساخته شده است. علاوه بر نیروهای زمینی ، نیروی دریائی ، وافن اس اس و لوفت وافه هم به این سلاح تجهیز شده بودند. در پایان جنگ جهانی دوم ، میلیونها قبضه از این سلاح به غنیمت اتحاد جماهیر شوروی درآمد که تا سالها بعنوان بخشی از کمک های بلاعوض خرس قطبی به جنبش های انقلابی سرخ در تمامی دنیا اهداء می گردید.           در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Karabiner_98k     G 24 : سلاح 7.57 میلی متری ساخت کشور چکسلواکی ، وی زد 24 (در ایران به برنو بلند معروف است) ، سومین سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. تولید این سلاح که توسط متخصصان کشور چک و بر پایه ماوزر 98 ساخته شده بود ؛ پس از اشغال این کشور توسط ارتش رایش ، بخاطر شباهت های فراوانش با M-98 تولید خود را با نام جدید G-24 ادامه داد و بصورت گسترده توسط آلمانها مورد استفاده هم قرار گرفت. از این سلاح نیمه اتوماتیک ساخت 1924 ، میلیون ها قبضه در کشورهای مخلف جهان (منجمله میهن عزیزمان) ساخته شده است. این سلاح در سازمان رزم نیروهای مسلح کشورمان به تفنگ برنو مشهور است. (برنو نام شهری در چکسلواکی است که کارخانه سازنده این سلاح در آن قرار داشت)         سربازان ایرانی مجهز به این سلاح   در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Vz._24#G24.28t.29     Gewehr 33/40 : سلاح پیاده نظام 7.9 میلی متری (ساخت کشور چکسلواکی ، وی زد - 33 (در ایران به برنو کوتاه معروف است) ، آخرین سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. این سلاح پیاده نظام در سال  1933 و با تیراژی نزدیک به 150.000 قبضه ساخته شده است.       در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Vz._33#Gewehr_33.2F40.28t.29       ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله در پست بعدی، سایر سلاح های انفرادی نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  20. mehran55

    پرواز اژدهای زرد

    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بحث معرفی پرنده های چینی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:     احتمالا دلیل اش این هست که در مسیر مستقیم ، تمام توان حمل هواپیما به سوخت اختصاص پیدا میکنه ، اما در مسیر رفت و برگشت ؛ بخاطر حمل مهمات ، ناچار هست که سوخت کمتری رو با خودش حمل کنه و به خاطر حمل سوخت کمتر ؛ طبیعتا مسافت کمتری رو هم می تونه که طی بکنه.     اولش فکر میکردم که شاید نسخه چینی ، ضعیفتر از نسخه روسی هست ، اما با مقایسه اونها متوجه شدم که بمب افکن Tu-16 (که این بمب افکن بر مبنای اون ساخته شده) هم ، همین توان حمل مهمات رو داره. شاید دلیل این موضوع ، توان پائین موتورهای این هواپیما باشه که نمی تونه وزن حمل زیادی رو با خودش از زمین بلند کنه.       ( KJ-200 )  Balance beam     بدون شک ، بخش زیادی از توان صنایع نظامی و الکترونیک چین بر روی کپی کردن ، توسعه دادن و تکمیل نمودن سیستم های پدافندی متمرکز شده است و امروزه جمهوری خلق چین را می توان یکی از تولید کنندگان مطرح و صاحب نام سیستم های راداری ، پدافندی و ضد هوائی دانست. اما یقینا یک ارتش آینده نگر تمام توان پدافندی خود را بر روی توان پدافندی و رهگیری زمین پایه متمرکز نمی نماید. جمهوری خلق چین هم خود را از این قاعده مستثنا ندانسته است و دقیقا به همین دلیل است که علاوه بر سیستم های راداری زمین پایه ، به تولید پرنده های کنترل کننده هوائی ( اصطلاحا رادارهای پرنده) نیز روی آورده است. تولید هواپیماهای سِری " کی جی " را می توان در راستای همین نگرش توجیه نمود.   به همین دلیل در معرفی نهمین اژدهای زرد به سراغ یکی از رادارهای پرنده چینی رفتیم ، تا با آن بیشتر آشنا شویم.     کونگ جینگ  KJ-200 : پست پیش اخطار پرنده (آواکس) " کی جی - 200 " را شاید بتوان بدل چینی آواکس Saab Erieye سوئد دانست که توسط صنایع معظم " شانژی " (Shaanxi) چین تولید می گردد.   آواکس سوئدی Saab Erieye   طرح تولید یک هواپیمای ... در اواخر دهه 1990 میلادی در دستور صنایع هوانوردی چین قرار گرفت و پس از کش و قوس های فراوان سرانجام اولین نسخه از آواکس KJ-200 در اواخر سال 2001 میلادی به پرواز درآمد.   این هواپیمای  هشدار زود هنگام و کنترل هوابرد  (AEW&C) از پلتفرم مشترک هواپیمای ترابری  وای - 8 (Shaanxi Y-8) بعنوان بدنه استاندارد بهره گرفته است که با نصب سیستم های راداری نسبتا پیشرفته چینی به یک هواپیمای به نسبت ارزان قیمت ولی کارا تبدیل شده است. (ارزان قیمت به نسبت رقبای اروپائی و آمریکائی)   Shaanxi Y-8   طبق ادعای منابع غیر رسمی ، حدود 11 فروند از این آواکس اولیه چینی تولید شده است که 8 فروند آن در اختیار نیروی هوائی ارتش آزادیبخش خلق و 3 فروند باقیمانده هم در اختیار هواپیمائی نیروی دریائی چین کمونیست قرار گرفته است.     ظاهرا تاکنون هیچ مشتری خارجی برای این نسخه از آواکس های چینی پیدا نشده است. ( آواکس مشابهی که در خدمت نیروی هوائی پاکستان می باشد ، نسخه ZDK-03 می باشد که با این نسخه متفاوت است.     این بمب افکن از چهار موتور توربوپراپ PW-150B (ساخته کمپانی پرات اند ویتنی کانادا) بهره می گیرد.     هرچند که امکان استفاده از موتور استاندارد Zhuzhou Wojing-6 که به اختصار (WJ-6) نامیده می شود هم وجود دارد.   در این انجمن تاپیکی در خصوص این پرنده وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/KJ-200 http://www.globalsecurity.org/military/world/china/kj-200.htm       ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آینده به سایر پرنده های چینی خواهیم پرداخت.
  21. mehran55

    اینتلیجنس سرویس در ایران

    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز       مثلث شیطان (شاه مهره های اینتلیجنس سرویس در ایران)     مقدمه - در تاریخ معاصر ما شاید بتوان چهره های نامدار بسیاری را در ارتباط با سرویس اطلاعاتی بریتانیا در ایران نام برد. اما در میان حقوق بگیران داخلی و عوامل خارجی این سرویس ، به سه نام بسیار متفاوت بر می خوریم. چهره هایی که به جرأت می توان از آنها با عنوان شاه مهره های سرویس اطلاعاتی انگلیس در تاریخ سلسله پهلوی نام برد. چهره نخست ، رضا شاه را کشف کرد و مقدمات به سلطنت نشستن وی را فراهم نمود. چهره دوم ، همزمان با اشغال ایران توسط متفقین ، مقدمات به سلطنت نشاندن ولیعهد را مهیا کرد. و سومین چهره نقش رهبر ارکستر و هماهنگ کننده اصلی در کودتای 28 مرداد را به دوش کشید و مجددا محمدرضا را به سلطنت باز گرداند. در واقع این سه نفر ، سه ضلع مثلثی را تشکیل می دهند که بیشترین نقش را بر تاریخ معاصر کشور ما بازی نموده اند. در این پست ، به اتفاق هم ، نگاهی گذرا و کوتاه خواهیم داشت به این سه چهره مخوف اطلاعاتی انگلیس در ایران     ضلع اول : اردشیر ریپورتر ، لورنس ایران   سر اردشیر جی ریپورتر بیوگرافی - سِر اردشیر جی (یا اردشیر ریپورتر)  پسر ایدلجی ، پسر شاپورجی است که در ۲۲ اوت ۱۸۶۵ در یک خانواده زرتشتی ایرانی تبار در بمبئی به دنیا آمد.  تلاش‌های وی در زمینه بهایی سازی زرتشتیان موجبات اختلافش را با سران این دین فراهم کرد. در کودتای سوم اسفند 1299 و حوادث بعدی آن شبکه مفصل اطلاعاتی حکومت هند بریتانیا در ایران، که از سال ۱۸۹۳ میلادی (۱۳۱۰ ه.ق) یعنی از سه سال قبل از قتل ناصرالدین شاه به وسیله سِر اردشیرجی اداره می‌شد، نقش اصلی و تعیین کننده داشت. این شبکه بود که رضاخان را برکشید و پرورش داد و تمامی مقدمات کودتا را فراهم آورد و سپس مسیر دشوار او را در تأسیس سلطنت پهلوی هدایت و هموار کرد. البته در کودتا سرلشکر سِر ادموند آیرونساید (بعدها: بارون آیرونساید اول)، فرمانده نیروهای نظامی انگلیس مستقر در شمال ایران (نورپرفورس)، نیز نقش داشت؛ ولی باید توجه نمود که این نقش محدود بود.  اردشیر ریپورتر در میانسالی در تهران آیرونساید تنها مدت کوتاهی در منطقه و در ایران بود. او از ۴ اکتبر ۱۹۲۰ تا ۱۷ فوریه ۱۹۲۱، یعنی کمتر از چهار ماه و نیم فرمانده نورپرفورس بود که مأموریت جنگ با بلشویک ها را به عهده داشت. وی در طول زندگی اش نیز ارتباطی با ایران نداشت و بنابر این نقش او در کودتا نمی‌تواند همسنگ و حتی قابل مقایسه با نقش اردشیر ریپورتر باشد که به عنوان رئیس شبکه اطلاعاتی بریتانیا در ایران تا زمان کودتا ، ۲۸ سال در ایران اقامت داشت و بر حوادث مهمی چون انقلاب مشروطه و غیره تأثیر نهاده بود. البته آیرونساید به عنوان فرمانده نیروهای نظامی انگلیس در شمال ایران سهم معینی در کودتا داشت ولی او مجری دستورهای وزیر جنگ وقت بریتانیا، یعنی سِر وینستون چرچیل، بود. بعدها همین چرچیل، به عنوان نخست وزیر وقت بریتانیا، نقش سرنوشت سازی در کودتای 28 مرداد۱۳۳۲ ایفا کرد. وی به پاس خدماتی که به بریتانیا کرد ، از ملکه انگلیس لقب " شوالیه " و نشان " سِر " (Sir) را دریافت نمود. اردشیر ریپورتر در سال ۱۹۳۳ در تهران فوت کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص وی ، به اینجا رجوع کنید.   ضلع دوم : آلن چارلز ترات ، اهدا کننده تاج و تاخت   سرگروهبان پهلوی  :winking: در حال طی کردن مدارج ترقی   بیوگرافی - آلن چارلز ترات (به انگلیسی : Alan Charles Trott) (۱۸۹۵-۱۹۵۹) در سالهای جنگ جهانی دوم کاردار سفارت بریتانیا در تهران بود که به گفته عبدالله شهبازی، او رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا (MI6) در ایران بود که با پوشش کاردار سفارت بریتانیا در تهران عمل می‌کرد. آلن ترات یک زبان شناس، متخصص پرنده شناسی، و در موسیقی، مسائل ریاضی و بالاتر از همه در تاریخ طبیعی خبره بوده‌است. وی به عرف و عادات ایرانی اشراف کامل داشته و بر  ادبیات فارسی نیز مسلط بوده و ضرب المثل‌ها و ابیات نغز فارسی را کاملا به جا استفاده می‌نموده‌است. از اقدامات مهم «ترات» روابط گسترده او با سیاست مداران ایرانی و جذب آنها به سرویس جاسوسی انگلیس بود. معاشرت وی با صاحب منصبان لشکری و کشوری بسیار گسترده بود. به طوری که سرلشکر حسن ارفع  در خاطرات خود می‌نویسد: «ما با کارمندان سفارت بریتانیا چه سیویل و چه نظامی دارای روابط بسیار دوستانه بودیم به ویژه با سفیر سر ریدر بولارد ، آلن ترات، ژنرال فریزر، کلنل بی یوس ، کلنل گاسترل و آن لمبتون . من با دشواری فراوان می‌کوشیدم تا برای آنها وضع واقعی به ویژه نگرش اخلاقی و معنوی ارتش که کاملافدایی شاه و سلطنت بود و میهن پرستی عامه مردم را توضیح دهم.» شاه جوان در کنار هری ترومن ، رئیس جمهور آمریکا سر ریدر بولارد، وزیر مختار انگلیس در ایران در زندگی نامه خود می‌نویسد: «ما خوشبختانه در تهران کارمندانی داشتیم که دارای دانش فوق العاده عالی از میهن خود و از ایران و زبان فارسی بودند. آتاشه نظامی سرلشکر فریزر و دستیار او سرهنگ دوم بی بوس، دوشیزه لمبتون و یک گروه دبیر شرقی به ویژه آ.چ.ترات.» شاید مهم ترین نقش آلن چارلز ترات را بتوان مربوط به شهریور 1320 دانست. یعنی زمانی که ولیعهد رضا شاه (یعنی محمدرضا) ، دست به دامان ترات و سفارت انگلیس شد و با رابط قرار دادن حسین فردوست با وی ، از قوای اشغالگر ایران بخواهند که مقدمات جانشینی وی را بر تخت سلطنت مهیا کند تا وی عنوان دومین پادشاه سلسله پهلوی را به خود اختصاص دهد. مأموریتی که ترات به نحو احسن موفق به انجام آن شد. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص وی ، به اینجا رجوع کنید.       ضلع سوم : شاپور ریپورتر ، مرد نامرئی سیاست ایران   ریپورتر جوان ، به عنوان کارمند عملیات روانی بی بی سی در جنگ جهانی دوم بیوگرافی - شاپور جی ریپورتر (به انگلیسی: Shapoor Reporter) پس از جنگ دوم جهانی به عنوان رئیس شبکه سازمان های اطلاعاتی بریتانیا در ایران اقامت داشت. شاپور ریپورتر در ۲۶ فوریه ۱۹۲۱ ( ۸ اسفند ۱۲۹۹ ) در تهران به دنیا آمد. پدر وی اردشیر جی ریپورتر بود او در سال ۱۳۱۶ از دبیرستان فیروز بهرام فارغ التحصیل شد. در این دبیرستان فرزندان بسیاری از بزرگان سیاسی آن زمان درس میخواندند. و تحصیل در آن موجب شد تا زمینه آشنایی شاهپور با رجال حکومتی محمدرضا پهلوی پدید آید.  وی که فارغ التحصیل علوم سیاسی از کالج کینگز وستمینستر و کمبریج بود ، پیش از اعزام به ایران ، در کشورهای هند ، بحرین و چین مدتی مأمور بود.   حلقه توطئه ، اسامی در تصویر مشخص هستند   در کودتای 28 مرداد و حوادث بعدی آن سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا در ایران، به ریاست شاپور ریپورتر (فرزند اردشیر ریپورتر - اردشیر جی) که به عنوان رئیس شبکه سازمان های اطلاعاتی بریتانیا (پس از جنگ دوم جهانی) و شبکه بدامن در ایران اقامت داشت بر حوادث مهمی تأثیر نهاده و نقش اصلی و تعیین کننده داشت.   ریپورتر در دادگاه دکتر مصدق ، اولین نفر از سمت راست شاپور ریپورتر به خاطر خدمات درخشانی که به منافع ایالات متحده داشت (خصوصا کودتای 28 مرداد)  ، عنوان شهروند افتخاری آمریکا را کسب نمود و پس از آن دولت آمریکا ، وی را به عنوان افسر رابط شاه (محمدرضا پهلوی) منصوب کرد.   کارت اجازه تردد دائم و بدون محدودیت ریپورتر به سفارت آمریکا همچنین وی در سال 1973 ، بخاطر نقش پر رنگی که در خرید سلاح های انگلیسی (تانک های چیفتن ، موشک های زمین به هوای راپیر و ... ) توسط ارتش ایران ( به مبلغ 100 میلیون پوند ) ایفا نمود ، نشان عالی "فرمانده شوالیه" (شهسوار فرمانده طریقت بریتانیا) ، لقب سِر و 1 میلیون پوند پاداش نقدی از ملکه انگلیس دریافت کرد.   ریپورتر ، استاد دانشگاه جنگ ایران و شاگردانش او سرانجام در اسفند ۱۳۸۳ بر اثر سرطان پروستات در شهر ساحلی کارپاس در جنوب آرژانتین در گذشت. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص وی ، به اینجا و اینجا رجوع کنید.     ادامه دارد...   ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند   پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آینده به نقش این سازمان مخوف در ایران و همچنین برخی از زیر شاخه های آن در ایران پیش از انقلاب خواهیم پرداخت.
  22. با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست و تشکر ویژه از تمامی عزیزانی که در پربار تر شدن این تاپیک مشارکت می کنند ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم.         معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش دوم) سلاح های کمری (بخش پایانی)       Sauer 38H : سلاح کمری 9 میلی متری ( و همچنین 7.65 میلی متری) آلمانی ، زاور 38 اچ ، اولین سلاح انفرادی ارتش آلمان است که در این پست به بررسی آن می پردازیم. از این سلاح کمری نیمه اتوماتیک ساخت 1938 ، نزدیک به 200.000 قبضه ساخته شده است. علاوه بر نیروهای زمینی ، خلبانان لوفت وافه هم به این سلاح تجهیز شده بودند.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Sauer_38H     Dreyse M1907 : اسلحه کمری 7.65 میلی متری آلمانی ، ام 1907 ، دیگر سلاح کمری ورماخت است که در این پست بررسی خواهیم نمود. این سلاح که در دوران امپراطوری آلمان ساخته شده بود (1907 میلادی) ، در دوران جمهوری وایمار و پس از آن یعنی دوران رایش سوم هم به کرات توسط سربازان آلمانی استفاده می شد. در خارج از مرزهای آلمان (از جمله در امپراطوری عثمانی) هم مورد استفاده قرار گرفت.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Dreyse_M1907       Browning Hi-Power : کلت کمری 9 میلی متری " بلژیکی " ، براونینگ  "های-پاور" ، سومین سلاح ارتش آلمان است که امروز آنرا بررسی می کنیم. این سلاح نامدار بلژیکی ، پس از آنکه کشور بلژیک و به تبع آن کارخانه سازنده این سلاح ، به اشغال نازی ها درآمد ، وارد سازمان رزم ورماخت گردید. از این سلاح بسیار محبوب ، بیش از 1.000.000 قبضه ساخته شد که بیش از 300.000 قبضه آن در اختیار ورماخت بود. نیروهای ویژه نیروی دریائی ارتش جمهوری اسلامی و کوماندوهای یمام اسرائیلی ، از جمله خریداران و کاربران این سلاح کارآمد ساخت 1935 میلادی هستند.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Browning_Hi-Power     FB Vis pistol : سلاح کمری 9 میلی متری لهستانی ، وی آی اس ، آخرین سلاح کمری سازمان رزم ورماخت است که در این تاپیک به بررسی آن می پردازیم.  پس از آنکه لهستان طی یک حمله برق آسا به تصرف آلمانها درآمد ، سلاح های موجود در انبارهای کارخانه تولید کننده این سلاح نه چندان نام آشنای لهستانی هم به غنیمت آلمانها درآمد و از آن تاریخ به بعد ، این سلاح ساخت 1935 میلادی در سازمان رزم ورماخت و سایر بخش های نظامی و شبه نظامی آلمان ناتزی مورد استفاده قرار گرفت. در مجموع بیش از 360 هزار قبضه از این سلاح تولید گردید.           در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/FB_Vis         ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : با توجه به پایان یافتن معرفی سلاح های کمری ، انشاء الله در پست بعدی، سایر سلاح های انفرادی نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  23. بنام خداوند بخشنده مهربان   با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست پیش از این و در سه تاپیک پیشین به اتفاق ، به زندگی سه تن از نام آوران گمنام دفاع مقدس پرداخته بودیم. یعنی شهید بهمن دُرولی ، شهید مرحمت بالازاده و شهید احمد بابائی. در این تاپیک نیز طبق روال پیشین به معرفی یکی دیگر از قهرمانان نسبتا گمنام دفاع مقدس خواهیم پرداخت :       نامه رئیس جمهور بهمن ماه 1361 ساعت 2 بعد از ظهر ، زنگ در خانه به صدا در می آید. پدر که نزدیک ترین نفر به درب است ، آنرا باز می کند. خودروئی و دو نفر که متواضعانه سلام می کنند ، کادر چشم هایش را پر می کنند. یکی از آنها در حالی که لبخندی صمیمی بر لب دارد ، با دو دست نامه ای تقدیم می کند.   آنها خداحافظی مبکنند و می روند ؛ ولی پدر چنان غرق نامه می شود که رفتن آنها را متوجه نمی شود. چرخی می خورد و به درون خانه می رود.   چیزی غریب در دلش و التهابی شدید از جستجو در درونش شکوفه می زند. نامه از طرف رئیس جمهور وقت ، حضرت آیت الله خامنه ای است و او متعجبانه پشت و روی پاکت نامه را خوب نگاه می کند. با خود می گوید : رئیس جمهور کجا و منزل ما کجا ؟ شاید نامه مال کسی دیگر است و آنها اشتباهی آن را آورده اند. ولی آدرس دقیقا درست است ؛ نامه مربوط به پسرش حسن است. اما او بی آنکه متوجه باشد ، حریصانه نامه را باز می کند و می خواند :   بسمه تعالی برادر حسن درویش ، فرمانده لشکر 15 امام حسن - علیه السلام شهادت پاسداران عزیز و سرافراز و سرخ رویان دنیا و آخرت ، برادران حسن باقری و مجید بقایی و برادران شهید همراه آنان را به شما همسنگر مقاومشان تبریک و تسلیت می گوییم و یاد همه کبوتران خونین بال انقلاب اسلامی را گرامی می داریم. امیدوار به رحمت خدا و مطمئن به پیروزی نهائی ، راه آن عزیزان را تا پایان ادامه دهید. " و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین " . سید علی خامنه ای ، رئیس جمهوری اسلامی ایران   شهید حسن درویش ( اولین نفر از سمت راست ) در کنار مقام معظم رهبری   امضای حضرت آیت الله خامنه ای در پائین نامه ، برق شادی را در چشمان پدر به همراه می آورد. ولی متعجبانه هنوز به عنوان نامه خیره شده است. همانجائی که نوشته شده : برادر حسن درویش ، فرمانده لشکر 15 امام حسن - علیه السلام   پدر با خود می گوید : آیا درست نوشته اند ؟ حسن پسرم فرمانده لشکر است ؟ ولی چرا هر وقت می پرسیدم در جبهه چکاره ای ، هیچ وقت جواب درستی به من نمیداد و فقط می گفت که مثل همه بسیجی ها پست می دهم ؟!   روی به آسمان می کند و و در حالی که همچنان خوشحال است ، زیر لب می گوید : خدایا شکر که پسرم فرمانده لشکر توست.   بعد به تندی مثل بچه ای که بخواهد ناشیگرانه خطایش را بپوشاند ، در نامه را می بندد و در حیاط خانه ، نامه را به حسن می دهد.   حسن نگاهی مشکوک به نامه می کند. آن را باز می کند و می خواند. متعجبانه می پرسد : پدر ، در نامه باز بود ؟ - نه بسته بود. پس کی آن را باز کرد ؟ پدر با شرمساری می گوید : ببخش پسرم ، من آنرا باز کردم. مثل کسی که دوست نداشته باشد ، جواب مثبت بشنود ؛ می پرسد : حتما آن را هم خوانده ای ؟ پدر با همان لحن شرمسار می گوید : بله فرزندم و فهمیدم که تو فرمانده ای ؛ چیزی که همیشه از من پنهان کرده بودی.   حسن عقب عقب می رود و به جایی تکیه می دهد و می گوید : من فقط برای اسلام و اجرای احکام قرآن به سپاه رفته ام. به من فرمانده نگوئید. من خاک پای بسیجیان هستم. من فقط یک خدمتگذارم. حضرت امام با آن عظمت روحی اش می گوید : به من رهبر نگوئید ، خدمتگذار بگوئید و من که خاک پای اویم به خودم لقب فرمانده بدهم ؟   شهید حسن درویش در محضر حضرت امام   ولی پدر با لبخند رضایت بخشی ، مثل کسی که قند توی دلش آب کرده باشند ، همچنان به حسن می نگرد. نگریستنی که هیچ شباهتی با نگاه های پیشین اش ندارد.   سرلشکر شهید حسن درویش شهید حسن درویش در سال 1341 در روستای جعفرآباد از توابع شهرستان شوش دانیال در یک خانواده مذهبی و کشاورز چشم به جهان گشود. حسن در دوران ابتدائی بود که به دلیل شرایط حاصل از تقسیم زمین های کشاورزی (اصلاحات ارضی و انقلاب سفید) ، زمین کشاورزی خانواده حسن از دست می رود ، به همین علت مجبور به ترک روستا و خانه و کاشانه خود می شوند. مادرش می گوید : طاغوت زمین و زندگی ما را تصاحب کرد و منزل مان را در روستا با خاک یکسان نمود. ناچار به دزفول رفتیم و خانه ای کرایه کردیم.   بعد ار آنکه زمین های کشاورزی خود را از دست دادند ، وضعیت اقتصادی خانواده در شرایط سختی قرار میگیرد.   شهید حسن درویش (اولین نفر از سمت چپ)   شهید حسن درویش که تاب و تحمل دیدن شرایط سخت خانواده اش را ندارد ، تا کلاس هشتم را در دزفول می خواند ولی پس از آن آستین همت را بالا زده و در کنار برادرش که دکانی اجاره کرده بود ، مشغول به کار می شود تا از این طریق بتواند بخشی از بار مشکلات اقتصادی خانواده را سبک نماید.   در همین ایام است که حسن گمشده اش را در مسجد و محراب می یابد و در همان سنین نوجوانی شب ها جهت فراگیری قرآن در مجالس قرآن شرکت می کند. او عموما هر روز غروب از سرکار به خانه می آمد و سپس برای ورزش می رفت. وزنه برداری ورزش مورد علاقه او بود و هنوز هم وزنه هایش در خانه به یادگار مانده است.   آغاز نهضت این شهید بزرگوار ، با شروع انقلاب در راهپیمائی ها حضوری فعال داشت. وی اعلامیه ها و عکس های حضرت امام (ره) را پخش می نمود. با پیروزی انقلاب اسلامی از اولین کسانی بود که در کمیته انقلاب اسلامی شهر شوش ، مشغول به حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب شد.     با تشکیل سپاه پاسداران دزفول ، به عضویت این نهاد مقدس در می آید.    با شروع جنگ تحمیلی وارد جبهه می شود و به خرمشهر اعزام می شود. با گسترش جبهه شوش به این جبهه اعزام می شود. با توجه به نیاز بکارگیری سلاح های سنگین ، برای طی دوره آموزش ادوات به ارتش مأمور می شود و ظرف مدت کوتاهی استفاده از سلاح های سنگین ار جمله خمپاره انداز 120 میلی متری را فرا گرفت و بعد از برگشت خود ، اقدام به آموزش برادران بسیجی و سپاهی نمود و واحد خمپاره انداز جبهه شوش را تشکیل می دهد.   در حین عملبات رمضان ؛ از سوی قرارگاه کربلا به سردار حسن درویش ماموریت سازماندهی فرماندهی " تیپ 17 قم/شوش " ابلاغ می گردد. وی پس از مدتی تیپ 17 قم ( که بعدها به نام لشکر 17 علی ابن ابی طالب قم نامیده می شود) را به دوست و همرزم اش شهید مهدی زین الدین تحویل میدهد.   شهید مهدی زین الدین   فرماندهان قرارگاه کربلا ، وقتی توانمندی و پشتکار حسن را در تأسیس تیپ 17 قم/شوش می بینند ، دستور فرماندهی کل سپاه را در تشکیل تیپ بعثت به وی ابلاغ می کنند و شهید درویش با بهره گیری از تجارب همرزمان خود ؛ نظیر سرداران شهید حبیب الله شمایلی ، شهید عبدالعلی بهروزی ، شهید خداداد اندامی و ... ، تیپ ویژه بعثت را بنیان گذاری می کنند. اما از آنجائی که شهید درویش و همرزمانش ارادت خاصی به امامان معصوم داشتند ، با مشورت و همفکری آنان ، تیپ بعثت را به تیپ 15 امام حسن مجتبی (ع) تغییر نام می دهند.    سردار سرلشکر شهید حسن درویش از ابتدای شروع جنگ در میادین نبرد (جبهه شوش) حضور یافت و به دلیل شایستگی خود به عنوان جانشین محور عملیاتی آن منطقه منصوب می گردد.      وی به عنوان فرماندهی تیپ در عملیات های فتح المبین ، بیت المقدس ، رمضان ، محرم و والفجر مقدماتی حضور یافت و سرانجام در عملیات بدر مزد زحمات و تلاش های صادقانه و مخلصانه خود را گرفت و به جمع یاران شهید خود ، خصوصا فرمانده و مرشدش سرلشکر شهید دکتر مجید بقائی پیوست.   شکارچی تانک  با شروع جنگ تحمیلی در محور شوش ، حسن درویش از کناره کرخه تا شرق دجله سدی شد علیه مزدوران حزب بعث. آنگاه که لشکر خصم تا کنار رود کرخه به قصد تصرف شوش و جاده استراتژیک اهواز-اندیمشک آمده بود ، حسن با همان چند نیروی جان بر کف که تنها یک قبضه آر پی جی - 7 داشتند ، به جنگ تیپ 57 پیاده مکانیزه عراق رفتند و خواب را بر دشمن حرام کردند.     دشمن قصد داشت با زدن پل بر روی رودخانه کرخه ، شوش را به تصرف خود درآورد ؛ ولی شناسائی به موقع شهید درویش ، مانع از فعالیت دشمن در آن دشت شد.  مهارت شهید حسن درویش در استفاده از آر پی جی - 7 بی نظیر بود. او با درست کردن قایق های محلی ( که از باد کردن مشک و پوست بز درست می شدند) ، به آن طرف کرخه می رفت و به شکار تانک های دشمن می پرداخت. این اقدامات حسن تکیه کلام رزمنده ها شده بود و می گفتند وای بحال تانک های عراقی اگر با حسن مواجه شوند.       اولین فرماندهی ؛ اولین پیروزی در اوایل جنگ ؛ مسئولیت جبهه شوش به او سپرده شده بود و ایشان ضمن آماده کردن نیروها در مورخه 25 فروردین 1360 ، طی عملیاتی با رمز " یا مهدی ادرکنی" به قلب دشمن زد. در این عملیات ظفرمند که با فرماندهی ایشان صورت گرفت ، قسمتی از تپه های استراتژیک منطقه شوش آزاد شد. در این عملیات تعدادی تانک و نفربر عراقی منهدم و نفرات زیادی از نیروهای دشمن اسیر و به پشت جبهه تخلیه شدند.     با گسترده شدن جبهه شوش و نیاز به بکارگیری سلاح های سنگین ، او به ارتش مأمور شد و ظرف مدت کوتاهی استفاده از سلاح های سنگین از جمله خمپاره (خصوصا خمپاره 120) را فرا گرفت و بعد از برگشت خود ، شروع به آموزش برادران بسیجی و سپاهی نمود و یگان خمپاره انداز جبهه شوش را تشکیل داد.  این یگان در عملیات فتح المبین ، نقش جاوادنه و غیر قابل انکاری از خود به یادگار گذاشت.   فرمانده تیپ ساز چند روز بعد از عملیات فتح المبین ، بنا به دستور فرمانده وقت کل سپاه ، سردار محسن رضائی ، مأموریت تشکیل و فرماندهی تیپ مشترک 17 (متشکل از رزمندگان شهرهای قم و شوش ) به ایشان واگذار گردید که ظرف مدت 20 روز آن را تشکیل داد. تیپی که یکی از بهترین یگان های عمل کننده در عملیات رمضان بود.   شهید حسن درویش (دومین نفر از سمت راست در ردیف دوم) و سایر فرماندهان ارشد سپاه   شهید زین الدین (چهارمین نفر ایستاده) و شهید درویش (سومین نفر نشسته از راست)   پس از تحویل مسئولیت تیپ 17 به شهید مهدی زین الدین ، مأموریت تشکیل تیپ 15 امام حسن مجتبی (ع) نیز به ایشان محو گردید که با تلاش شبانه روزی تشکیل و سازماندهی شد و بعدا به نام تیپ مستقل 15 تکاور دریائی معروف شد که نقش مهمی در عملیات های بزرگ خیبر و بدر در هورالهویزه ، شرق رودخانه دجله ، کنار اتوبان العماره- بصره و خطوط پدافندی داشت.   شهید درویش و شهید شمایلی     تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع)     تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع)   تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع)   تمرینات تیپ آبی - خاکی امام حسن مجتبی (ع)     پرواز تا جاودانگی سردار حسن درویش ، پس از تشکیل تیپ امام حسن مجتبی (ع) ، مدتی به لبنان اعزام شد تا در آنجا به آموزش برادران لبنانی و فلسطینی خود بپردازد. پس از بازگشت از لبنان مجددا در لشکر 17 علی ابن ابی طالب مشغول به خدمت شد. حسن پس از مدتی با دستور فرماندهی کل سپاه مجددا به تیپ 15 آبی - خاکی امام حسن (ع) بازگشت و با فرماندهی این تیپ در عملیات های مختلف شرکت کرد.   شهید حسن درویش ، چند ساعت پیش از شهادت   سرانجام شهید حسن درویش ، فرمانده 23 ساله ای که ظرف دو سال دو لشکر مهم سپاه را تأسیس و فرماندهی کرد ، در عملیات بدر ، بصورت گمنام و بدون مسئولیت در کنار سایر بسیجیان به نبرد پرداخت و پس از انهدام چندین پاسگاه دریائی دشمن و در سخت ترین نقطه عملیات برای نابودی کمین های دشمن ؛ از ناحیه سر مورد اصابت تیر خصم قرار گرفت و جاودانه شد...   شهید حسن درویش در کنار سرلشکر عزیز جعفری (فرمانده کل سپاه)   شهید حسن درویش ، به همراه جمعی از فرماندهان وقت سپاه در محضر مقام معظم رهبری   ------------- پ.ن : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند     ------------------------------ گردآوری و باز نویسی: مهران 55 مالکیت معنوی : بازنشر مطالب این تاپیک فقط با ذکر Military.ir به عنوان منبع مجاز است.   منابع : گردآوری از تیپ خوبان ، تبیان ، پایگاه اطلاعاتی شهدای خوزستان و ... http://hezbollah110.blog.ir/post/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4 http://hasandarvesh.blogfa.com/ http://t-khoban.blogfa.com/tag/%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4 http://manahel.mihanblog.com/post/739 http://www.tebyan-zn.ir/News-Article/Religion_Thoughts/holy_defence_review/god_men/martyr_biography/2012/4/19/59433.html http://safeer.blogfa.com/tag/%D8%AA%DB%8C%D9%BE-15-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%86 http://ahwaz.irib.ir/-/%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4 http://www.negahmedia.ir/media/show_video/15773
  24. با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز بحث شیرین آتشبارهای خودکششی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:   سلام دوست عزیز ، بله این راکت اندازها از سیستم هدایت GPS/INS استفاده میکنند و راکت هاشون هدایت پذیر هستند.     آتشبارهای خودکششی قاره آسیا : ( چین - بخش پنجم )   (ضربه اژدها : راکت انداز های چینی 4 )     Weishi WS-1 : این راکت انداز خودکششی 302 میلی متری که با نام " دبلیو. اس- 1 " نامیده می شود ، اولین راکت انداز چینی است که در این پست نسبت به معرفی آن اقدام می کنیم. برد این راکت انداز 40-100 کیلومتر است. ( البته نسخه بهینه شده WS-1B به برد نهائی 60-180 کیلومتر هم رسیده است.) این راکت انداز در اواخر دهه 1980 میلادی ساخته شده است. متأسفانه در خصوص خریداران این راکت انداز صادراتی چین ، اطلاعاتی بدست نیاوردم.           http://www.military.ir/forums/topic/13487-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%B1%DB%8C-ws-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%DA%86%DB%8C%D9%86/     Weishi WS-2 :  این راکت انداز کامیون پایه (خودکششی) 400 میلی متری " دبلیو. اس- 2 " نامیده می شود. این راکت انداز دومین عضو خانواده " وی شی " چین است که در این پست نسبت به معرفی آن اقدام خواهیم کرد . برد نهائی این راکت انداز 200 کیلومتر بیان شده است. ( البته برخی منابع غیر رسمی از حداکثر برد 350 کیلومتر هم برای این راکت انداز هدایت شونده هم سخن گفته اند.) این راکت انداز در سال 2004 میلادی ، در نمایشگاه صنعت هوائی ژوهای (Zhuhai) چین رونمائی گردید. نکته جالب توجه در خصوص این راکت انداز این است که در سال 2008 ، رونمائی از نوعی بخصوص از مهمات این راکت انداز صورت پذیرفت که به این راکت انداز ، توان انجام مأموریت سرکوب پدافندی و انهدام رادار دشمن را داد. در این نوع خاص از مهمات ، راکت 400 میلی متری ، حاوی سه پهپاد انتحاری ضد رادار است که با رسیدن موشک به نقطه بیشینه (حداکثر) برد سلاح ، پهپادها رها شده و با جستجوی امواج ارسالی از فرستنده های راداری و یافتن آنها ، اقدام به انهدام رادارهای دشمن می کنند. برخی از کارشناسان نظامی معتقدند که چینی ها از دانش فنی پهپاد ضد رادار هارپی اسرائیل در تولید این سلاح بهره برده اند.           در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این راکت انداز وجود ندارد http://www.military-today.com/artillery/ws2.htm     Weishi WS-3 : راکت انداز خودکششی 400 میلی متری " دبلیو. اس- 3 " ، سومین راکت اندازی  است که در این پست به معرفی آن می پردازیم. برد این راکت انداز بدون سیستم های هدایتی 100 کیلومتر و با طیف گوناگون هدایت ها ( اعم از GPS  ، گلوناس ، هدایت اینرسائی INS و ... ) به 200 کیلومتر هم می رسد. ( هدایت پذیر بودن یا هدایت ناپذیر بودن و همچنین نوع هدایت ، بسته به سفارش مشتری قابل تغییر و انعطاف می باشد.) این راکت انداز در سال 2008 میلادی رونمائی شده است. ظاهرا هنوز سفارشی برای خرید این محصول ثبت نشده است.           در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این راکت انداز وجود ندارد http://www.armyrecognition.com/china_artillery_vehicles_and_weapon_systems_uk/ws-3_400mm_guided_mlrs_mglrs_multiple_launch_rocket_system_data_sheet_specifications_pictures_video.html     Weishi WS-6 : آخرین سلاح مورد بررسی در این بخش از تاپیک ، راکت انداز خودکششی 122 میلی متری " دبلیو. اس- 6 " می باشد که در واقع نسخه جمع و جور تر و سبک تر شده راکت انداز غیر هدایت شونده PR-50 چین است. این کاهش وزن و سبک شدن که به خاطر کاهش تیوب های لانچر حاصل شده است ، امکان حمل و نقل هوائی و سریع را برای این راکت انداز مهیا تر می نماید. برد این راکت انداز هم مانند نسخه اصلی 40 کیلومتر است.       در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این راکت انداز وجود ندارد http://www.army-guide.com/eng/product4679.html       ادامه دارد...   ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند   پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آینده به ادامه آتشبارهای خودکششی قاره آسیا (فعلا راکت انداز های چین کمونیست) خواهیم پرداخت.
  25. mehran55

    پرواز اژدهای زرد

    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بحث معرفی پرنده های چینی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:     ( Xian H-6   )  Badger      دارا بودن بمب افکن های استراتژیک را شاید بتوان یکی از ابزارهای اعمال قدرت هر نیروی هوائی دانست. بمب افکن هائی که ضمن توان حمل بالای بمب ، قادر هستند که مسافت های طولانی را برای ضربه زدن به عمق خطوط دشمن طی نمایند. جمهوری خلق چین هم برای این منظور تعداد زیادی بمب افکن استراتژیک از اتحاد جماهیر شوروی تهیه نموده بود. اما یکی از مؤلفه های ورود به باشگاه ابرقدرت های صنعت هوانوردی امکان و توان تولید چنین پرنده هایی می باشد که سرانجام صنایع هوانوردی چین با تولید بمب افکن H-6 به این مهم دست یافتند.   به همین دلیل در معرفی هشتمین اژدهای زرد به سراغ این بمب افکن چینی رفتیم ، تا با آن بیشتر آشنا شویم.         ژیان  H-6 : بمب افکن استراتژیک " اچ -6 " ، در واقع نسخه چینی بمب افکن روسی Tu-16 Badger است که توسط صنایع هواپیمائی " ژیان " در خاک چین ، تولید تحت لیسانس شده است.     این بمب افکن از واپسین سال های دهه پنجاه میلادی ، تولید خود را در چین آغاز نمود.     این هواپیمای بمب افکن استراتژیک از آن سالها تاکنون ، بروز رسانی های فراوانی را به خود دیده است که آخرین آن نسخه H-6K می باشد که توان حمل و شلیک موشک های کروز پیشرفته و دوربرد هوا به زمین را به این بمب افکن افزوده است .     نزدیک به 180 فروند از این بمب افکن ( در ورژن های گوناگون) ساخته شده است که عمده آنها (140 فروند) در اختیار نیروی هوائی ارتش آزادیبخش خلق چین قرار دارد. البته هواپیمائی نیروی دریائی چین کمونیست هم 30 فروند از این بمب افکن ( H-6D ) را در اختیار دارد. شایان ذکر است که علاوه بر نیروی هوائی و دریائی چین ، مصر و عراق (زمان صدام) هم تعدادی از این بمب افکن را خریداری نموده بودند.         گفتنی است که این هواپیما قادر به حمل 9 تن (معادل 20.000 پوند) انواع بمب می باشد. همچنین توان حمل و پرتاب بمب اتمی ، طیف متنوعی از موشک های ضد ناو و نیز حمل و پرتاب موشک های کروز هوا به زمین ، از دیگر قابلیت های این بمب افکن چینی است.       این بمب افکن از دو موتور توربوجت Xian WP8 بهره می گیرد و قادر به طی کردن 6000 کیلومتر مسافت مستقیم و یا طی 1800 کیلومتر برای حمله به دشمن و بازگشت به خانه می باشد. در ضمن ارتفاع پروازی 12800 متری این هواپیما ، برای دور ماندن از دسترس بخشی از سلاح های پدافندی کفایت می کند.     این بمب افکن ، علاوه بر نسخه استاندارد رزمی (بمب افکن) ، در قالب مدل های هواپیمای سوخت رسان ، جنگ الکترونیک و ... نیز ساخته شده است.       نسخه H-6K این هواپیما ، بجای موتورهای استاندارد ساخت صنایع ژیان (Xian WP-8)، به موتور توربوفن Soloviev D-30KP مجهز شده است . گفتنی است که موتور D-30 ، پیش از این برای جنگنده MIG-31 ، هواپیمای مسافربری Tu-154M و چند پرنده دیگر هم مورد استفاده قرار گرفته بود.       http://www.military.ir/forums/topic/11935-h-6k-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%85%D8%A8-%D8%A7%D9%81%DA%A9%D9%86-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C%DA%A9-%DA%86%DB%8C%D9%86/       ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله در پست های آینده به سایر پرنده های چینی خواهیم پرداخت.