sasasasa

VIP
  • تعداد محتوا

    818
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های sasasasa

  1. دوست عزیز با احترام به نظرات دوستان بنده هم نظراتم رو میگم. به نظر من مسئله خیلی چند وجه ای و پیچیده است. در مورد جنبه داخلی خوب همه ما میدونیم یکی از جنبه های هویتی جمهوری اسلامی حجاب اسراییل ستیزی و امریکا ستیزی است. نمی خوام وارد بحث جنبه های داخلی ان بشم که تقریبا همه از ان مطلع هستیم. ولی این قضیه یک جنبه اصلی دیگر هم دارد و ان ابزاری برای نفوذ در منطقه است. تمام کشورهایی که میخواهند در کشورهای دیگر نفوذ کنند برای جمع کردن ادم به دور خود از یک ابزار ایدولوژیکی استفاده می کنند. مثلا امریکا از ابزار دموکراسی و حقوق بشر. ایا امریکا واقعا به دنبال حقوق بشر و ایجاد دموکراسی است. قطعا جواب نه است. فقط این یک بهانه برای نفوذ و حمله به کشورها و جمع کردن ادم های ساده لوح است. نتیجه اینکه امریکا قذافی را برای عدم رعایت حقوق بشر تحت فشار گذاشت الان ما می بینیم. کشور لیبی شده محل گروه های تروریست. پس چرا امریکا الان نگران حقوق بشر لیبی نیست؟ شوروی سابق برای توسعه نفوذ در دنیا از شعار حقوق کارگر استفاده می کرد. در حالیکه خود سران شوروی همه زندگی های مجلل دارن. ایران هم برای نفوذ در منطقه از شعائر خود استفاده می کند. وگرنه نمی توان به یک لبنانی یا عراقی یا سوری گفت بیا برای حفظ تمامیت ارضی ایران بجنگ. زمانیکه امریکا عراق و افغانستان را گرفت استرانژیست های ایران به این نتیجه رسیدن که برای جلوگیری از حمله امریکا به ایران باید در منطقه نفوذ کنند و برای این نفوذ از این شعائر استفاده نمودند. البته شعارهای مرگ بر امریکا و مرگ بر اسراییل از اول انقلاب وجود داشت. شعارهای مرگ بر شوروی(زوسیه) و چین هم بود. ولی انها فراموش شدند ولی این یکی تقویت شد. چون ابزار قدرت بوده و هست. همین الان اگر ما مثلا با اسراییل مصالحه کنیم. چه میشود؟ قطعا تمام نیروهای نیابتی خود را از دست میدهیم. و به نوعی خلع سلاح میشویم. حالا اگه امریکا کوتاه نیامد. مثل لیبی که قذافی مادر مرده همه جوره کوتاه امد ولی اخرش انطور شد چه می شود؟؟ جمهوری اسلامی به شعار مرگ بر اسراییل به عنوان یک ابزار و کنار گذاشتن ان نوعی خلع سلاح نگاه میکند. وگرنه همه می دانند نابود کردن اسراییل با 200 کلاهک اتمی و داشتن حمایت امریکا غیرممکن است و شعار نابودی اسراییل صرفا یک شعار است. اسراییل نیز با توجه به سیاست های خود سعی کرده بیشترین بهره برداری را از قضیه کند. یعنی ما وارد منطقه شدیم که جلوی حمله امریکا را بگیریم اسراییل و امریکا هم این را وسیله ای برای ترساندن اعراب نمودند و نتیجه این شد که اعراب به دامان اسراییل افتادن. امریکا همیشه میگه ما میخواهیم ایران یک کشور معمولی شود. به نظر من امریکا هیچ وقت نمی خواهد ایران یک کشور عادی(طبق تعریف امریکا) باشد. امریکا از ما برای ایجاد بحران در منطقه و تیغ زدن اعراب استفاده میکند ولی در عین حال نمی خواهد ما اینقدر هم قوی باشیم که تا مدیترانه زیر قدرت ما باشد. امریکا از بحران های منطقه خاورمیانه نهایت استفاده را کرده و می کند. اگر ما کوتاه هم بیایم به نظر من شرایطی مانند سوریه یا لیبی را برای ما ایجاد میکنند. یعنی بحران را به نحو دیگری در منطقه ایجاد و هدایت می کنند
  2. از نظر من داشتن موشک های بالستیک نقطه زن میتواند قسمتی از وظایف نیروی هوایی را پوشش دهد ولی نمی تواند کامل جایگزین ان شود. این کار یعنی ارائه این استراتژی میتواند یک سعی و خطای مرگبار باشد. چون ایجاد و توسعه یک نیروی هوایی سال ها زمان میبرد و اگر شما این کار را نکنید و درگیر جنگ شوید و متوجه شوید که خلا نداشتن نیروی هوایی گریبان شما را گرفته فرصتی برای جبران باقی نمی ماند. مسائل امنیتی جایگاهی برای سعی و خطا نیستند. در مورد دفاع هوایی که شکی نیست که پدافند بدون کمک نیروی هوایی اسیب پذیر است. در مورد ماموریت های دیگر نیز به نظر من توانایی بالستیک و پهبادی و نیروی هوایی باید موازی باشند.
  3. عملا در جنگ قفقاز اذربایجان به خواسته خود نرسید بلکه ترکیه به اهداف خود رسید. به عبارتی آذربایجان الت دست ترکیه شد. هنوز قسمت های بزرگی از قرباغ دست ارمنستان مانده. هدف ترکیه کمک به ازادی قرباغ توسط اذربایجان نبود هدف اصلی ایجاد کمربند مواصلاتی بین ترکیه و دریای کاسپین برای دور زدن ایران به منظور کنترل و ایجاد جاده ابریشم از این مسیر بوده است. ترکیه در جنگ در سوریه در هدف قطع دسترسی ایران به مدیترانه شکست خورد و حالا به دنبال ایجاد یک مسیر موازی ایران است. ایران با راه اندازی قطار خواف هرات به دنبال ایجاد یک مسیر بسیار کوتاه از طریق افغانستان به چین است که ادامه ان از طریف ایران عراق و سوریه به مدیترانه میرسد. این مسیر بسیار کوتاهتر و بهتر است ولی ده ها مشکل امنیتی دارد. در افغانستان به نظر من باید هم با طالبان هم با دولت افغانستان در مورد ان مذاکره کرد تا بتوان امنیت انرا تامین کرد چون دولت افغانستان نمی تواند کامل طالبان را مهار کند. در عراق تا حدی امنیت برقرار است در سوریه هم در چند سال میتوان اوضاع را تثبیت کرد. ترکیه دشمن بزرگ و خطرناکی است. اقتصاد قوی دارد. در دنیا حرف اول را پول میزند. ما متکی به نفت هستیم نفت در طی بیست سال اینده اهمیت خود را بیش از بیش از دست می دهد. اگر تا ان موقع ما اقتصاد خود را سروسامان ندهیم و ترکیه هم بتواند در این نوع پروژه ها که میتواند پول ساز باشد ما را بایکوت کند بیست سال بعد قدرت نظامی خود را هم در برابر ترکیه از دست خواهیم داد. ترکیه ای که چشم طمع به خاک ما دارد. نکته ای که هست این است که مسیر ترکیه به اذربایجان نیز مسیر خیلی جالبی نیست زیرا اولا باید کالاها را کنار خزر از قطار پیاده کنند و سوار کشتی کنن و بعد دوباره در ان سوی کاسپین سوار قطار کنند که زمان و هزینه را بالا میبرد. دوما امنیت کریدور توسط روسیه تامین میشود که قطعا سهم خواهی می کند. سوما ممکن است در اینده بین ارمنستان و اذربایجان دوباره تنش ایجاد شودو گذرگاه قطع شود. چهارما چین به ترکیه خیلی اعتماد ندارد پنجما مسیر ما غیر از ترانزیت کالا میتواند برای تامین انرژی چین به کار اید. بنابراین ما نباید زمان را از دست بدهیم و در زمانی کوتاه تلاش کنیم با تکمیل خطوط ریلی به افغانستان- چابهار و ترکمنستان و تلاش برای توسعه قطار عراق و افغانستان و بعد سوریه چند مسیر موازی و کارامد ایجاد کنیم. تا عملا مسیر ترکیه را از کار بندازیم و بتوانیم اتحاد نظامی و استراتژیک خود را با چین تقویت کنیم. به نظر من در اینده با اتحاد با چین که حق وتو دارد و بعد از زمان غروب برجام و اینکه چین به انرژی و مسیر ما وابسته باشد میتوان حتی بدون ترس از شورای امنیت به سوی بمب اتم هم رفت
  4. البته در مورد نسل های هواپیماهای جنگنده تقسیم بندی های متعددی وجود دارد. هواپیماهای نسل 2 چابک بودند. مانند میگ 21 و یا اف 5( که مدل های اولیه ان نسل 2 به حساب می اید و از نظر من مدل های بعدی اف 5 هم به زور نسل3 است). هواپیماهای نسل 3 مانند فانتوم یا میگ 23 دارای توانایی شلیک موشک های رادار کنترل بودند ولی کمتر چالاک بودند. در نسل 4 طراحان دوباره به دنبال مانور پذیری در کنار توانایی های راداری رفتند مانند اف14 اف 15 اف16. البته در این نسل موتورها نیز توربوفن شدند و از مواد پبشرفته تر و اویونیک پیشرفته تر استفاده شد. یعنی ما این روند را میبینیم که از نسل 2 به 4 طراحان متوجه اشتباه خود شدند و دوباره به سمت طراحی هواپیماهای چالاک رفتند.
  5. خیلی کشورها پیش از ما قابلیت های کروز و بالستیک نقطه زن داشته اند ولی در کنار ان قابلیت های تهاجمی بر مبنای هواپیماهای بمب افکن و ضربتی را هم داشته اند. فکر نکنم فقط بحث اقتصادی بوده باشد. در جنگ سوریه توانایی های نیروی هوایی روسیه که به صورت منظم ستون های داعش و تانکرهای نفت ان را بمباران میکرد بسیار موثر واقع شد. هیچ کشوری به خاطر داشتن نیروی کروز یا موشکی به نیروی هوایی کم توجهی نکرده است. در یک جنگ شما باید ابزارهای متعدد و مختلف برای ضربه زدن به دشمن داشته باشید. از این نوع استدلال ها بعضا مطرح شده و در عمل شکست خورده. مثلا امریکا زمانیکه فانتوم را ساخت فکر میکرد که به علت قابلیت راداری و توانایی این هواپیما در شلیک موشک اسپارو دیگر در عمل این هواپیما نیاز به داگ فایت ندارد و این هواپیما را چابک نساختند. در عمل جنگ ویتنام نشان داد که این تحلیل درست نبوده. و یک هواپیمای رهگیر خوب باید هر دو قابلیت را داشته باشد. نباید گذاشت این نوع تجربیات در جنگ ها و تحمل هزینه های گزاف به دست اید. این استدلال که موشک جای هواپیما را میگیرد درست نیست هر توانایی جای خود را دارد. دشمنان ما که اطراف ما هستند مثل امریکا ترکیه اسراییل عربستان بسیار مجهز هستند ما نیز باید تمام ابزارها را به خدمت بگیریم. از نظر من در کنار توانایی موشکی ما نیاز به یک نیروی هوایی قدرتمند با توانایی هم زمان افندی و پدافندی داریم. در مورد هزینه های مطرح شده هم این کشور به اندازه کافی ثروتمند است مکه توانایی تقبل هزینه های یک نیروی هوایی قدرتمند را داشته باشد. گافی است جلوی یک دو تا اختلاس را بگیرن خرج نیروی هوایی کنن کافی است
  6. من در مورد سوخو 24 چیز خاصی نشنیده ام. حرف کلی که شنیده ام این است که نهاجا تصمیم دارد یک جنگنده چندمنظوره را جایگزین خیلی از جنگنده های فعلی کند. سوخو 24 جنگنده خوبی است فکر کنم تنها جنگنده ما باشد که توانایی شلیک کروز دارد و شاید به همین علت حفظ شود مشکلی که دارد مانند دیگر جنگنده ها حفظ و سرپا نگه داشتن ان است. در نهاجا برای هر تعمیر و نگهداری هر جنگنده یک بخش مجزا وجود دارد که نیاز به اموزش جدا و انبار جدا برای قطعات و غیره... دارند. این کار برای جنگنده های کم تعداد به صرفه نیست. روسیه هم برای تامین قطعات همکاری نمی کند و به علت مشکلاتی از این نوع بسیاری از جنگنده های روسی بعضا غیر فعال هستند. شاید هم حفظ اش کنند
  7. همین الان هم هزینه های نهاجا بسیار بالا است چون تنوع زیادی در پرنده های نهاجا وجود دارد و همه هم فرسوده هستند. تامین قطعات و سرپا نگه داشتن این پرنده ها هزینه های بالایی دارد. همین تنوع باعث افزایش هرینه میشود. اف 4 اف 5 اف 14 میراژ میگ سوخو....شاید 8 نوع جنگنده یا بیشتر در نهاجا وجود دارد. قطعات انها هم از بازارهای ازاد تامین میشود و یا در داخل ساخته میشود. انچه من شنیده ام یکی از اهداف نهاجا کاهش تنوع این جنگنده ها برای کاهش هزینه است. مثلا اگر سوخو 30 وارد نهاجا شود احتمالا فانتوم ها میراژ ها حتی شاید سوخو 24 بازنشسته شود. گفته میشود هدف این است که یک جنگنده چند منظوره در کشور تولید شود. اگر تولید شود قطعات اصلی ان در کشور تولید و هزینه های ارزی کاهش می یابد. علت هزینه های بالای هواپیماهای روسی عمر پایین موتورهای انها است که باید بعد از یک مدت تعویض شوند. این هزینه را بر سال های عمر ان تقسیم کنیم هزینه سالانه بسیار بالا میرود. اگر موتور در کشور تولید شود این هزینه تا حدی ریالی میشود. به هر حال یک مسئله این است و مسئله دوم این است که کلا بعدا به روس ها برای تامین قطعه و موتور اعتمادی نیست
  8. اتفاقا پاتریوت رو به ترکیه ندادن. بعد از اینکه ترکیه با روسیه اس 400 را بست بهش قول هایی در مورد پاتریوت دادن که ترکیه هم اعتماد نکرد. مضافا بر اینکه روسیه به ترکیه پیشنها تکنولوژی ساخت اس 400 را داد. ترکیه می داند که نصب چند سامانه پاتریوت و یا اس 400 مشکلی را حل نمی کند. هدفش تولید این سامانه است تا به صورت گسترده در کشورش نصب شده و یک دفاع ضد موشکی قوی ایجاد کند
  9. این هم یک نظر است. ولی اگر هدف فقط دفاع از اردوغان در برابر یک کودتا بوده میتوانستن سامانه های میان برد دیگری از کشورهایی مانند امریکا یا انگلیس یا فرانسه خریداری کنند که برای دفاع از پایتخت به کار گرفته شوند. نیاز نبود حتما یک سامانه ضد بالستیک خریداری شود. نکته بعدی اینکه ترکیه حتی به دنبال اس 500 هم هست. یعنی خیلی به دنبال دفاع ضد بالستیک هستند
  10. البته نظر شما هم یک نظر است و ممکن است از جهاتی درست باشد ولی چند نکته 1- قبل از قضیه اس 400 ترکیه سال ها به دنبال پاتریوت بود و مشاجرات لفظی زیادی با امریکا در زمان اوباما و ترامپ در این ارتباط بود. منظورم این است که ترکیه واقعا به شدت از سال ها قبل به دنبال یک سامانه ضد بالستیک بوده و فقط بحث های سیاسی نبوده 2- پایه نیروی هوایی ترکیه بر مبنای اف 16 است که در این سال ها ارتقا هم پیدا کرده است ولی واقعیتا اف 16 در حال تبدیل شدن به یک هواپیمای قدیمی است و خود اف 16 های ترکیه هم اکثرا مال چند دهه پیش هستند. به صورت نمونه اگر ایران موفق شود j10c خریداری کند شما را ارجا میدهم به مقالات متعددی که در مقایسه این هواپیما و اف 16 وجود دارد وهمگی این هواپیما را برتر می دانند چون طراحی ان متعلق به 4دهه بعد است. به عبارتی اگر ترکیه نیروی هوایی خود را ارتقا ندهد به تدریج برتری خود را از دست میدهد. در این بین اف 35 یکی از بهترین دستاوردهای صنایع نظامی امریکا است که قرار بود حتی قسمت هایی از بدنه و موتور ان در ترکیه ساخته شود و ترکیه شانس بزرگی را از دست داد. بر خلاف شما من فکر میکنم میتوانست این هواپیما برای ترکیه یک برگ برنده باشد. 3- ترکیه در ناتو به عنوان برادر ناتنی است. همی که به او پاتریوت هم ندادند معلوم است چه خبر است. به نظر من در اینده هم از ناتو خارج میشود.
  11. https://www.baharnews.ir/news/246354/آمریکا-صنایع-دفاعی-ترکیه-تحریم امریکا به خاطر خرید اس 400 از سوی ترکیه صنایع دفاعی این کشور را تحریم کرد همچنین ترکیه از طرح اف 35 بیرون انداخته شد که بر مبنای ان قسمت هایی از بدنه اف 35 قرار بود در ترکیه ساخته شود پس ترکیه نه تنها شانس دستیابی به اف 35 را از دست داد بلکه شانس دستیابی به دانش ساخت بدنه هواپیماهای نسل 5 را که بعدا میتوانست مبنای ساخت جنگنده نسل 5 بومی ترکیه شود را هم از دست داد. سوال: آیا واقعا اس 400 این ارزش را داشت؟ اس 400 و پاتریوت که قبل از این ترکیه به دنبال ان بود و امریکا انرا به ترکیه نداد دو کارایی دارد. 1- کارایی پدافندی بر علیه هواپیماهای جنگی متخاصم 2- کارایی ضد بالستیک به نظر من کارایی اول برای ترکیه خیلی مهم نبوده چون سیستم پدافندی ترکیه نیز مانند بیشتر کشورهای غربی بیشتر هواپایه است. یعنی اواکس و اف 16 ها و میتوانست اف 35 ها. پس ترکیه بیشتر به دنبال کارایی ضد بالستیک است. سوال چه تهدید جدی ضد بالستیکی علیه ترکیه وجود دارد که ترکیه حاضر شده اف 35 ها را فدای ان کند و زیر تحریم هم برود. کاری که اصلا معقول نیست و هیچ کس نمی کند؟ پاسخ به نظر من قطعا ایران است. یعنی ظاهرا ترکیه به اینکه با ایران زمانی رویارویی نظامی داشته باشد فکر می کند و دارد برای ان برنامه ریزی میکند. حتی خاطرم هست که اردوغان چند وقت پیش گفته بود علاوه بر اس 400 اس 500 و تکنولوژی ساخت انرا از روسیه میگیریم. یعنی اردوغان به شدت در حال فکر بر روی تقویت سیستم ضد بالستیک است که قطعا تهدید مورد نظر هم ایران است. البته ما تهدیدی برای ترکیه نیستیم او تهدید است و دارد فکر زمانی را میکند که بر خاک مناطق شمال غربی کشور ما دست اندازی کند در حال حاضر با وجود اینکه نسبت به ما دارای برتری هوایی است و ارتش قوی و به روزی هم دارد میداند که در صورت درگیری با حمله گسترده بالستیکی و کروز ما مواجه میشود. قوی ترین کشور نیز اگر ده هزار موشک نقطه زن به مناطق حساس ان بخورد قطعا متلاشی میشود. اصلا فرودگاهی نمی ماند که از ان هواپیما بلند شود. ترکیه در فکر پر کردن این خلا است. فرماندهان نظامی ما نیز باید در فکر باشند. مشکلات ایران و ترکیه به تدریج خود را نشان خواهد داد
  12. کشور ما بودجه محدودی داره. هزینه اینگونه پروژه ها بسیار زیاد است. زمانی هزینه میشود که خلا و نیاز جدی باشد. من خودم حدود ده سال پیش بعنوان دانشجو زمان محدودی در صنعت موتورهای توربینی کار کرده ام. ظرفیت این صنعت هم محدود است و اولویت را به نیازهای اصلی مملکت میدهد. دقیقا موتور توربوفن اوج را روی کدام پهباد بگذارند؟ کدام طرح عالی پهباد را سراغ دارید که لنگ موتور اوج مانده؟ موتور جهش را برای پهبادها ساخته اند و احتمالا پهبادهای اینده بر مبنای این موتور یا خانواده طلوع طراحی میشوند. کلا توان طراحی هواپیما در ایران بسیار محدود است. من خودم تا حالا ندیدم هواپیمایی در ایران طراحی شود. قاهر که عملا شکست خورده. کوثر 88 ظاهرا کپی یک جت اموزشی تایوانی است. کوثر که کپی اف 5 است. منظورم این است توانی هم خیلی وجود ندارد که بر مبنای این موتور یا مناسب برای ان یک جت ساخته شود. یا کوثر ارتقا یابد. اگر هم ساخته شود کدام نیاز را پر کند؟ انچه مشخص است و از شنیده ها بر می اید کشور به دنبال خانواده هواپیمای سوخو برای جت سنگین و یک هواپیما شاید j10c شاید هم میگ برای جت نیمه سنگین یا سبک است. این وسط خلایی باقی نمی ماند که بخواهد با توربوفن اوج پر شود.
  13. حرف های شما در حالت کلی درست است. ولی شنیده ها حاکی است که کشور به دنبال ساخت موتور AL31 در داخل است. این کار به منظور رفع همان مشکل است که شما گفتید. یعنی عمر موتورهای روسی پایین است و اظمینانی هم به روس ها برای تامین موتور نیست. یعنی در صورت دریافت سوخو از روسیه حالا چه 30 چه 35 هدف این است که موتور ان در کشور تولید شود که محتاج روس ها نباشیم. در مورد j10C هم من با شما موافق هستم جنگنده خوبی است ولی حدس من این است که اگر ایران این جنگنده را سفارش دهد با موتور Al31 سفارش دهد. البته صرفا حدس است. چون وقتی قرار است در کشور موتور Al31 تولید شود عاقلانه این است که با یک تیر دو نشان زده شود. یعنی یک جنگنده سنگین دو موتوره و یک جنگنده یک موتوره هر دو با یک نوع موتورکه در کشور هم تولید شوند. نکته جالب تر اینکه مطالعات نشان داده که موتور al31 قابل تطبیق با اف 14 هم هست. یعنی با این موتور میتوان ناوگان اف 14 را هم احیا کرد.
  14. تبدیل موتور توربو جت اوج به توربوفن اوج به نظر من کار خیلی سختی نیست. چون احتمالا کمپرسور و محفظه احتراق زیاد تغییر نمی کنن فقط توربین کمی تقویت میشود چون غیر از کمپرسور باید یک فن را هم بچرخاند. به نظر من با توان داخلی ممکن است ولی چند سوال پیش می اید 1- این موتور قرار است بر روی چه هواپیمایی نصب شود؟ پاسخ احتمالا هواپیمای کوثر است. ولی دو مشکل وجود دارد. مشکل اول این است که نمونه توربوفن اوج قاعدتا کمی طول و قطر ان از موتور توربوجت بیشتر است و باید به کوثر خورانده شود. مشکل دوم این است که موتور توربو فن فکر میکنم حداقل حدود 30 درصد تراست بیشتر دارد. خود به خود سرعت کوثر که الان ماخ 1.5 است بیشتر میشود. بدنه کوثر و الیاژهای ان برای این سرعت طراحی شده است. گفته میشود در ماخ حدود 2 کلا نوع الیاژها باید عوض شود و از تیتانیوم که نوع نظامی ان راحت قابل دسترس نیست استفاده شود. باید دید توان فنی این باز طراحی وجود دارد یا نه 2- فرض کنیم این توان وجود داشته باشد. یعنی طراحان ما و شاید با بعضی کمک های فنی از طرف کشورهای دوست موفق به طراحی یک نمونه ارتقا یافته از کوثر با ابعادی کمی بزرگتر برای حمل بیشتر سوخت و مهمان بیشتر و رادار بزرگتر شدند که در ان از مواد کامپوزیت و تیتانیوم هم سود برده شده و وزن خیلی زیاد نشود. موتور هم توربو فن باشد سوال اینجاست ایا این هواپیما توانایی مقابله با تهدیدات اطراف ایران مانند f16 و یا f35 ها را در حد اولیه هم دارد؟ به نظر من پاسخ منفی است. ما برای مواجه با این تهدیدات برای جت سبک یا نیمه سنگین حداقل نیاز به j10C یا میگ 35 داریم. به نظر من هدف ساخت اوج و هواپیمای کوثر تامین نیازهای اموزشی است و برای اینکار هم مناسب است و نیازی و توجیه برای هزینه های کلان به منظور ارتقا ان نیست. اگر در نهایت مشخص شد که تامین هواپیما از خارج ممکن نیست شاید ان موقع مسئولین به عنوان اخرین راهکار به این فکر بیافتند که با کمک های پنهان کشورهای دوست بر مبنای این پلتفرم یک هواپیمای قابل قبول بسازند ولی فعلا ظاهرا هدف خرید هواپیما و دانش فنی از چین و یا روسیه است. و هدف از ساخت کوثر ایجاد زیرساخت های اموزشی برای احیا نهاجا است
  15. تو مشخصات ذکر شده که مداومت پرواز ده ساعت و حداکثر سرعت 460 کیلومتر پس 4400 کیلومتر مربوط به برد بدون بازگشت است و شعاع عملیاتی حدود 2200 کیلومتر است که در عمل با توجه به اینکه ممکن است مسیر کاملا مستقیم نباشد عدد 2000 کیلومتر صحیح تر است. در بعضی سایت ها و کانال ها نوشته شده که ما توانایی ضربه زدن به پایگاه دیگو گارسیا را که 3800 کیلومتر با ما فاصله داریم رو پیدا کرده ایم. که به نظر من نظر درستی نیست. حتی اگر برد بدون بازگشت و اقدام انتحاری را هم در نظر بگیریم اولا بعید است که این پهباد بتواند بدون دیده شدن توسط رادارهای امریکایی این مسیر را طی کند دوما احتمالا توانایی حمل محمات کافی برای ضربه موثر زدن به این پایگاه را ندارد چون باید با خود حجم زیادی سوخت حمل کند سوما هدایت ان تا 3800 کیلومتر راحت نیست چون gps هم مال خود امریکایی ها است.
  16. اینها زر مفت زیاد میزنن. شما جدی نگیر
  17. حرف شما رو قبول دارم ولی یک نکته رو باید در نظر داشت ان هم این است که شرایط جنگ با شرایط صلح متفاوت است. در شرایط جنگی با یک کشور نسبتا نیرومند مانند ترکیه ما ممکن است بسیاری از اجزای شبکه پدافند خود مانند بسیاری از رادارها رو از دست بدیم و عملا بعضی از اجزا پدافند ما به صورت جزیره ای دربیایند.
  18. ایران نیروهای زیادی به مرز جمهوری باکو و ارمنستان و ترکیه اعزام کرده. به نظر من نگرانی اصلی ایران تلاش احتمالی باکو برای اتصال نخجوان به جمهوری باکو است. اینکار اولا اتصال ایران به ارمنستان را قطع و باکو را به ترکیه وصل میکند که از هر دو جنبه برای ما بسیار مهم است. حدس میزنم ایران از طرق دیپلماتیک اخطارهای لازم را به باکو و ترکیه داده. و اگر ترکیه بخواهد این کار را عملی کند ایران و روسیه وارد عمل میشوند.
  19. چیزی که در جنگ های اخیر دیده شده اسیب پذیری سیستم های پدافند هوایی در برابر حملات پهبادی است. نابودی اس 300 ارمنی با پهبادهای اذربایجان. نابودی پانتسیرهای روسی در لیبی و سوریه با پهبادهای ترکیه. عدم واکنش پاتریوت های عربستانی در برابر حملات پهبادی به ارامکو. با این حساب نمیشه رو پدافندها در یک جنگ مدرن حساب زیادی باز کرد. کشور ما با توجه به ضعف نیروی هوایی برای دفاع از اسمان کشورمان بر روی پدافند تکیه دارد. البته میتوان فهمید زدن پدافندهای ما با پهباد راحت نیست چون ما معمولا از ترکیب رادارهای مختلف با طول موج های مختلف استفاده میکنیم که با هم شبکه هستند و پهباد راحت نمی تواند از دید انها پنهان بماند ولی به هر حال ظاهرا پدافندها خیلی اسیب پذیر شده اند. اینجا نقش داشتن نیروی هوایی قدرتمند بیشتر مشخص میشه و اینکه اگر جنگی اتفاق بیافتد این ضعف خودش را نمایان خواهد کرد. کشورها میتوانند در جنگ ها پدافند یکدیگر را با پهباد سرکوب کنند و اسمان را برای حملات گسترده جنگنده ها اماده کنند.
  20. من زمانی در صنعت موتورهای توربینی به عنوان کاراموز کار میکردم. مشکلی که هلیکوپتر کبری و یا طوفان با ان مواجه است ضعف موتور است. تهدیدات امروزی علیه هلیکوپترها بسیار زیاد شده و با زمان جنگ تحمیلی متفاوت است. نیاز است که هلیکوپتر موشک هایی با برد بیشتر حمل کند تا از فاصله دورتری به هدف شلیک کند تا مورد تهدید قرار نگیرد. موشک های با برد بیشتر وزن بیشتر دارند و تعداد کمی از انها را میشود بر روی کبری لود کرد. نیاز است که بدنه هلیکوپتر کمی ضخیم تر ساخته شود تا حداقل با توپ های 24 میلی متری راحت ساقط نشوند. نیاز به تجهیزات منحرف کننده موشک های دوش پرتاب است و..... همه این کارها وزن هلیکوپتر را بالا میبرد و نیاز به موتور قوی تر است. تا مناسب جنگ های امروزی باشد. ان زمان صحبت انطباق موتور tv3 بر روی کبری بود که در ابتدا مشخص شد ممکن نیست. احتمالا از منابع شرقی موتوری مناسب را پیدا کرده اند که از موتور کبری حداقل 30تا 50 درصد قوی تر است و تعدادی را سفارش داده بر مبنای ان دارند طوفان را تولید میکنند. اگر بخواهند انرا مهندسی معکوس کنند چند مشکل است. اولا شاید شرکت اصلی اعتراض کند ممکن است تعهد داده باشند این کار را نکنند. ممکن است به تعداد محدود نیاز دارند و صرف نکند چند سال برای مهندسی معکوس ان صرف کنند. علاوه بر این یک صنعت موتورهای توربینی وزارت دفاع دارد که موتور اوج و موتور rq170 را ساخته. شاید موتورهایی با اولویت بالاتر دارند و توان مهندسی انها بر ان موتورها متمرکز است. و موتور طوفان در اولویت نیست. ولی کلا به نظر من اگر لازم باشد احتمالا دانش مهندسی معکوس این نوع موتورها در کشور هست. اگر با موتور جدید حداقل 8 موشک با برد حدود 10 کیلومتر قابل لود بر طوفان باشد و بدنه کمی تقویت شده و تجهیزات انحراف موشک های دوش پرتاب در طوفان نصب شده باشد و سقف پرواز هم بالاتر رفته باشد با توجه به اینکه اویونیک هلیکوپتر هم سال های اخیر ارتقا یافته میتوان گفت هلیکوپتری مناسب جنگ های امروزی ساخته اند.
  21. کردهای عراق به ما ایرانی ها نزدیک هستند. حتی زبان فارسی در کردستان عراق رواج دارد. خوانندگان ایرانی بعضا در اربیل کنسرت میدهند. بسیاری از کردهای عراق بارها به ایران مسافرت کرده اند. ولی فکر میکنم کردهای ترکیه از ما خیلی دور هستند. نمی دونم اصلا چقدر به هویت ایرانی خود اگاه هستند. به نظر من نیاز به کار فرهنگی بر روی کردهای ترکیه برای اینکه به هویت خود اشنا شوند است.
  22. مردم اذربایجان چند هزار سال است که جزو ایران هستند.زبان انها تا چند صد سال قبل زبان پهلوی بوده و از نظر ژنتیکی مشابه دیگر ایرانیان هستند. دین انها مانند بقیه ایران شیعه و فرهنگ ایرانی دارند. جالبه که ما نگران فعالیت های ترکیه برای گسترش پانترکیسم در این مناطق هستیم ولی ترکیه نگران فعالیت های ما برای تبلیغ ایرانی گرایی در بین کردها ترکیه که یک سوم جمعیت ترکیه را تشکیل میدهند نیست. میتوانیم ما هم با ایجاد شبکه های ماهواره ای نوشتن کتاب و غیره به کردهای ترکیه بفهمانیم که ایرانی هستند. کردها واقعا ایرانی هستند. کردهای ترکیه تا قبل جنگ چالدران جزو ایران بودند و به شدت تحت ستم ترکیه هستند. در صورتیکه برخلاف تبلیغات ظلمی به اذری های ایران نشده. خود رهبر ایران و بسیاری از مقامات کشوری و لشکری اذری هستند. بنابراین زمینه تبلیغات ضد ترکی در بین کردها بیشتر از ضد ایرانی در بین اذری ها است. به نظر من این میتواند بهترین استراتژی برای مقابله با ترکیه باشد.
  23. من نمی فهمم اینکه مکانیزم ماشه فعال شده یعنی چه؟ اینکه عملا سازمان ملل اعلام کند که قطعنامه های تحریمی ایران برگشته که اعلام نکرده است. اینکه امریکا با تحریم های ثانویه و فشار به کشورها اجازه معامله با ایران را ندهد که قبلا هم بوده و الان هم هست و شاید بیشتر بشود. ولی این به مفهوم فعال شدن مکانیزم ماشه نیست. کلا تحریم های سازمان ملل حتی اگر رسما هم برگردد بدون توافق کشورهای بزرگ اقتصادی دنیا ضمانت اجرایی ندارد. یعنی حتی اگر واقعا برگردند اگر چین همکاری نکند و به ایران اسلحه بفروشد کسی نمی تواند کاری به چین بکند چون کارخانجات اسلحه سازی چین دولتی هستند و دولت چین چنان اقتصاد بزرگی دارد که قابل تحریم نیست. در نهایت اعتبار شورای امنیت خدشه دار میشود. به هر حال فعلا که عملا تحریم ها هم برنگشته