-
تعداد محتوا
129 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های samavat
-
سعید جان برای مطالب علمی مثل این اگر بدنبال منبع نباشیم زیاد ضرر نکرده ایم چون اولا کسی نمیتواند چنین مقالاتی را فی البداهه بنویسد ثانیا منبع ارائه شده نیز ممکن است از فرضیات استفاده کرده باشد :|
-
جنگنده پنهانکار اف-35 لایتینینگ-2 جنگنده پنهانکار اف-35 لایتینینگ-2 ( F-35 Lightning II)
samavat پاسخ داد به Davood تاپیک در جنگنده و رهگیر
من یه خبر موثق دارم که ایران به تعداده کافی از اینا داره منتها بجای 35 اشتباهی 5 تحویل ایران دادن :| :|- 1,031 پاسخ ها
-
- اخبار
- جنگنده اف-35
-
(و 13 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
این به خاطر بی دینی روسها هست :|
-
آمریکا از عراق بیرون نمیرود تا زمانی که سفیانی ازشام خروج کند و عراق را به خاک خون بکشد و سپس سید خراسانی(که امیدواریم رهبرمان باشد چون در توصیف او ائمه (ع) گفته اند که در دست راستش خللی میباشد) عراق را فتح میکند و با امام زمان بیعت میکند. icon_cheesygrin
-
تاپیک جامع بررسی برنامه های سپر دفاع موشکی تاپیک جامع بررسی برنامه های سپر دفاع موشکی
samavat پاسخ داد به super_comando تاپیک در پدافند هوایی
اگه یادتون باشه سال گذشته رسانه های ایران به وجود سپر دفاع ضد بمب اتم در ایران اعتراف کردند پس وجود سپر دفاع موشکی بومی دور از انتظار نیست icon_cheesygrin- 522 پاسخ ها
-
ایول لیچ خوشم اومد icon_cheesygrin
-
تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان ( از اوت 2007 )
samavat پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
خصمانه رفتار طالبانه که دیپلماتهای ایران رو تیر بارون کرد هر چی باشه طالبان هم از افغانیهاست. :mrgreen: یه دفعه یه افغانی به من گفت ما افغانیها هیچ کدوم معتاد نیستیم بر عکس شما icon_cheesygrin در ضمن طبق آمار نیروی انتظامی 30% از قتلها در ایران توسط افغانیها انجام میشود. بعلاوه مردم اون کلیپ تجاوز و قتل دختر ایرانی توسط افغانها رو فراموش نمیکنن icon_cheesygrin -
دوست عزیز منظور من بسته شدن دست امریکا از ایجاد فشار بیشتر به بهانه 6 اتهام بود.ولی اینکه غرب به دنبال سنگ اندازی وچوب لای چرخ ایران گذاشتن است هنوز جای بحث دارد. icon_cheesygrin
-
خدا رو شکر که ریشه ی بهانه تراشیهای غرب خشکانده شد و آیندگان به این استقامت آفرین خواهند گفت icon_cheesygrin
-
بدنه بعضی از این موشکها از اورانیوم ضعیف شده ساخته میشود که استحکام آن 1.5 برابر فولاد است.در ضمن من در ماهنامه نوآور خواندم که این موشکها از 6 متر بتن و 30 متر خاک عبور میکند.
-
این خاطرات یه خلبان c130هست که قبل از انقلاب رفته بوده امریکا برای دوره ی این هواپیما: ۳۶ سال پيش وقتي در آزمون زبان انگليسي نيروي هوايي به طور اتفاقي موفق به كسب نمره قبولي شدم ، مرا به همراه عده اي ديگر از همكارانم براي تكميل دوره زبان و آموزش پرواز به ايالت متحده آمريكا اعزام نمودند . اون موقع تمام ايراني هايي كه به آمريكا اعزام مي شدند . فرقي نمي كرد براي چه تخصصي .. چه خلباني يا تخصص هاي فني ديگر ، ابتدا همه آن ها به پايگاه " لك لند " كه در نزديكي شهر " سان آنتي نيو " در ايالت سر سبز تگزاس قرار داشت فرستاده مي شدند تا اول زبان انگليسي رو كامل فرا گرفته و سپس از آن جا بنا به رشته تحصيلي به ساير پايگاه ها و ابالت ها ديگر فرستاده مي شدند . از ايران بچه ها معمولآ در گروه هاي ده تا پانزده نفري طي حكمي كه به آن اصطلاحآ ( ORDER ) مي گفتند . راهي آمريكا مي شدند . در اون ورقه دقيقآ از قبل نام كلاس ، مدت زمان آموزش ، ايالت مربوطه و ساير اطلاعات مربوط به آموزش بچه ها پيش بيني و مشخص شده بود . و جالب اين كه هيچ گونه تآخير و يا مشكلي در آن برنامه به وجود نمي آمد . و هم ما و هم مسئولان آمريكايي مي دانستند مثلآ هشت ماه ديگه ساعت فلان از پايگاه الف بايد به پايگاه ب برويم . از قبل همه چيز مهيا شده بود . به قول معروف مو لاي درزش نمي رفت . خيلي منظم سر موقع وقتي يك دوره مون رو تمام مي كرديم و به ايالت ديگري مي رفتم ، از قبل اتوبوس ماك زرد آمريكايي ها تو فرودگاه منتظر ما بود . خلاصه وقتي دوره زبانم در انيستيتو ي معتبر لك لند به پايان رسيد براي آموزش دوره مقدماتي آشنايي با هواپيما ، به پايگاه " شپارد " در همون تگزاس منتقل شدم . اين پايگاه هم مانند ساير مراكز نظامي آمريكا از امكانات فراواني بر خوردار بود . در اين پايگاه بود كه ما را با مفاهيم كلي پرواز آشنا نمودند . من نمي دونم چرا با وجودي كه در همون ورقه اي كه از ايران به دست هر كدوم از ما ها داده بودند مشخص شده بود كه قاقارك ما سي – 130 است . ولي آن ها اصرار داشتند با هواپيماي جت آموزشي " اف – 86 " دوره ببينيم !! خود آمريكايي ها همون موقع به ما مي گفتند كه اين نوع شكاري ها از رده خارج مي شوند . ولي با وجود آن ما را روي آن ها آموزش مي دادند . قديمي ها يادشون است كه معمولآ جلوي در بعضي پايگاه هاي نيروي هوايي ايران ، بر روي اسكلت بزرگ سيماني يكي از اين هواپيماها رو براي دكور و قشنگي قرار داده بودند . نو جوون كه بودم با ديدن اين نوع هواپيماها خيلي حال مي كردم و در روياي خودم شب ها باهاش پرواز مي رفتم . چند بار هم تو همون خواب ها سانحه دادم .... !! ولي تو آمريكا بد جوري از اين ها بدم مي آمد . نه تنها احساس من اين گونه بود ، بلكه اغلب بچه ها هم با دلخوري به حرف هاي مربي گوش مي دادند ... در همون موقع يكي دو تا هواپيماي سي – 130 مدل ( A ) كه خيلي قديمي بود در يه گوشه رمپ پرواز قرار داده بودند . قيافه اون سي – 130 ها هم تومني صنار با اين هايي كه ما تو ايران داريم فرق داشت . دقيقآ شكل مرغ كرك بود كه يه گوشه اي كز كرده بودند .. واي كه چه عذابي در اين پايگاه و پايگاه بعدي كه آن هم در تگزاس بود كشيدم . چون در اين پايگاه ما دوره سيملاتور مي ديديم . اون موقع مثل حالا پيشرفته و كامپيوتري نبود . هر قسمت از دل و جيگر سي – 130 رو توي يه كلاس گذاشته بودند تا ما از نزديك با جزئيات آن آشنا شويم ... ! مثلآ در يكي از كلاس هامون سيستم باك هاي هواپيما رو گذاشته بودند كه مثلآ برق اون از كجا مي آيد و چند ولت است . يا بنزين چگونه از باك به موتور مي رود . اگر آتش سوزي رخ بده تو هوا ما بدونيم كه جريان بنزين از چه مراحلي عبور مي كنه و يا كجا ها والو يا همون كليد هاي يك طرفه قرار داره ... بعد از اتمام هر بخش از كلاس ما رو مي بردند داخل همون سي - 130 هاي قراضه !! تا اون چه خوانديم ، از نزديك هم ببينيم . خلاصه به هر جون كندني كه بود اين دوره رو هم پشت سر گذاشتم . و سر موعد مقرر ما رو به پايگاه " داياس " كه نزديك شهر مذهبي " آبلين " در تگزاس بود فرستادند . اين جا واقعآ جهنم بود . .. وقتي مي گويم جهنم ، نه به اين معني كه امكانات بدي داشت .. نه اتفاقآ همه نوع امكانات رفاهي ، تفريحي و ورزشي وجود داشت اما متآسفانه اسم ايراني ها بد در رفته بود ... يادمه اون موقع آمريكا با ويتنام در جنگ بود . و مرتب هواپيماهاي ب – 52 خودش رو از اين پايگاه براي بمبارون به ويتنام مي فرستاد . نيكسون رئيس جمهور آمريكا بود . همون رئيس جمهوري كه رسوايي واترگيت رو به وجود آورد . دليل بد رفتاري با ايراني ها رو قبلآ براتون فكر كنم توضيح داده ام . ولي يك بار ديگه مي گويم . همان طور كه عرض كردم اين جا يكي از پايگاه هاي اصلي هواپيماهاي بمب افكن ب- 52 بود . خب به دليل اين كه اكثر پرسنل اش در ماموريت جنگي بودند ، يك روزي فرمانده ارشد نيروي هوايي آمريكا به سرش مي زنه كه بره از خانواده خلباناني كه به ويتنام اعزام شده اند سري بزنه ... تا به قول معروف ببينه كم كسري چيزي دارند ... يا ندارند .. در روزي كه فرمانده ارشد براي بازديد به منازل سازماني خلبانان مي رود ، بدون استثناء در هر خونه اي رو مي زنه ، متآسفانه يه ايراني از اون بيرون مياد !! به عبارتي از بين 52 كشوري كه دانشجو براي تعليم خلباني به آمريكا فرستاده بودند ، تنها ايراني ها بودند كه از اين كارهاي منكراتي مي كردند ... شما اگر خداي ناكرده جاي اون فرمانده بوديد چه كار مي كرديد ؟ مسلمه كه حالش گرفته بشه و دستور محدوديت براي ايراني ها قائل بشه ... از شانس بد ، ما دوره بعدي دانشجويان تازه وارد به اين پايگاه بوديم .. !! يعني دوره بعدي بعد از دسته گل به آب دادن همكاران قبلي ما .. روزي نبود سياه هاي متعصب با بچه هاي ما درگير نشوند . .. خب بيچاره ها حق داشتند ... به بهانه هاي مختلفي با ايراني ها سرشاخ مي شدند . يعني بعد از پايان خسته كننده كلاس درس وقتي مثلآ به يه باشگاه ورزشي يا كلوپي مي رفتيم ، كاكا سياه ها حال گيري مي كردند .. و روش اون ها به اين صورت بود كه اول حسابي كري مي خواندند .. تا ايراني ها رو عصباني كنند . و زماني كه ايراني در مقام تلافي بر مي آمد و از روي عصبانيت دست رو آن ها دراز مي كرد به قصد كشت مي زدند . و همان طور كه مي دانيد تو آمريكا پليس معمولآ اون كسي كه اول دست بلند مي كنه رو مقصر مي شناسد !! و ديگه كار نداره بعدش زدند پدر صاحب بچه رو در آوردند !! در همون ايام دو نفر از دانشجويان توسط سياه پوستان گل.له مي خورند كه يكي از آن ها مي ميرد و ديگري يكي از پاهايش فلج مي شود . طفلك بچه مشهد بود كه بي گناه تير مي خورد . و براي هميشه از خلباني محروم مي شود . وضعيت پايگاه كه اين جوري بود ... شهر هم مي رفتي به دليل فضاي مذهبي كه داشت و اغلب كاتوليك هاي متعصب اون جا زندگي مي كردند . به آدم خوش نمي گذشت . در يك شهر كوچك ده – پانزده تا كليسا به چشم مي خورد !! به هر حال در اين فضا و اين گونه جو ، تحصيل و تفريح خيلي عذاب آور بود .. منو ببخشيد كه طبق معمول خيلي حاشيه رفتم ... توي اين پايگاه بود كه اتفاق عجيبي برامون رخ داد كه موضوع مطلب امروزم است . به دلايلي كه گفتم ما هيچ گونه جاي تفريح مناسبي نداشتيم . به همين دليل بچه هايي كه مثل من اهل مشروبات الكلي نبودند ، پاتوق شون توي كلوپ افسران بود . اين رو هم بگم در داخل پايگاه هاي نظامي آمريكا معمولآ سه نوع كلوپ وجود داشت . يكي همين كلوپ افسران بود كه اغلب اعضاي آن آدم هاي جا افتاده اي بودند كه براي سرگرمي به آن جا مي آمدند . معمولآ هم اعضاي اركستر آن آهنگ هاي ملايم يا كانتري ميوزيك مي نواختند . و مردم در آن با انواع لوازم ورزشي يا ابزار و آلات موسيقيايي خود رو سرگرم مي كردند . يه كلوپ هم متعلق به درجه داران بود كه به آن ( ان . سي . او كلاپ ) مي گفتند . و مزيت آن نسبت به كلوپ اقسران آهنگ هاي تندي بود كه اعضاي اركسترش مي نواختند . و لي كلوپ اير من ها متعلق به سربازان و دانشجوياني كه هنوز درجه نگرفته بودند داشت . خب معلوم است كه در اين جا به خاطر حضور جوان ها خيلي شلوغ و پر طرفدار بود . جالب است كه بدونيد هيچ نظامي كه افسر يا درجه دار بود اجازه ورود نمي دادند . مگر به عنوان ميهمان يكي از اعضا مي برد داخل .... خيلي هم سفت و سخت مي گرفتند . روي دست اعضاي كلوپ مهري بي رنگ مي زدند كه زير چراغ هاي مخصوص فقط ديده مي شد . ما ها چون در بدو ورود دانشجو بوديم . روي همون حكمي كه داشتيم ، اير من شناخته مي شديم . و مي تونستيم به اين كلوپ برويم ولي همكاران و همكلاسي هاي ديگرمون رو راه نمي دادند . و براي همين ما به آن ها كري مي خوانديم ... در بين همكلاسي هاي ما يه عرب پر رويي بود كه هميشه با او سر خليج فارس دعوا داشتيم . او در محاوره هاي خودش خليج فارس رو خليج عربي مي خواند . و جالب است بگم كه مني كه در تمام مدت آموزش با كسي درگير يا گلاويز نشده بودم ، تنها يه بار بخاطر بيان نام خليج عرب با او دست به يقه شدم . و كار به جاهاي بالاتري كشيد . همين عربه يه هم اتاقي آمريكايي داشت كه اغلب با او به كلوپ مي رفت . اين خلبان آمريكايي بر عكس ديگر آمريكايي ها يه كمي زشت بود . براي همين او را مانكي ( ميمون ) صداش مي كرديم .. اشكال اين آمريكايي هم اين بود كه زياد مشروب مي خورد . و بعد از اين كه كلاس تعطيل مي شد ، با هم اتاقي اش مي رفت كلوپ و مست مي كرد . و بعد هم شروع مي كرد به حرف زدن ... به قول بچه ها اون قدر ور مي زد كه خودش ديگه خسته مي شد !! يه روز بعد از اين كه من با اون دانشجوي عرب درگير شدم و بحث ما به كتك كاري انجاميد ، هر دوي ما رو به ستاد نيروي هوايي فرا خواندند . جالب اين كه در نقشه بزرگي كه در ستاد قرار داشت بر روي نام خليج فارس ، پرشين گلف حك شده بود .. كه همين مدرك باعث تبرئه من گرديد . و چون طلق قانون اول او ْغاز كرده بود ، به من گير ندادند ... به همين دليل يك روز بعد از اين ماجرا هم اتاق آمريكايي او تصميم گرفت ما رو آشتي بده .. و شام منو دعوت كرد تا به اون ها بپيوندم . جاتون خالي بعد از خوردن يه شكم شام عالي ، خلبان آمريكايي طبق معمول مشروب سفارش داد و شروع كرد به وراجي ... از همه جا و همه كس سخن به ميان آورد . و من هم براي اين كه پاسخ كنجكاوي هاي خودم رو بدونم مرتب از او در باره همه چيز سوال مي پرسيدم و او با صداقت پاسخ مي داد . از قديم گفته اند مستي و راستي .. تا اين كه سر ميز شام ياد يه موضوعي افتادم كه هميشه برام جاي سوال بود .. در همون پايگاه ب – 52 ها هميشه دو فروند از آن ها رو در گوشه اي پارك كرده بودند . و دور و برش هم رو با نوارهاي زردي كه حاكي از ممنوعيت ورود بود تزئين نموده بودند . واقعآ برام غير قابل هضم بود كه چرا فقط از اين دو هواپيما اين گونه مراقبت مي نمايند . در صورتي كه سري ترين هواپيماهاي جاسوسي آمريكا رو ما به راحتي نزديك اش مي شديم و سر از تمام قسمت هاي اون در مي آورديم . ولي اين دو فروند ب - 52 ها چه رازي در خود داشتند كه اين گونه حراست مي شدند ؟ از هر كي هم مي پرسيدم جوابي نداشتند كه بگويند . تا اين كه سر ميز شام بعد از اين كه آقا ميمونه حسابي مست و پاتيل شد ، ياد اين دو فروند افتادم و از او دليل سفت و سخت گرفتن آن بمب افكن ها رو پرسيدم . ميمون هم در كمال آرامش توضيحات مفصلي در باره آن ها به من داد . و دلايل مراقبت هاي ويژه رو توضيح داد .. بله ميمون گفت اين دو فروند ب -- 52 ها اتمي هستند !! يعني بمب هاي اون ها مجهز به كلاهك اتمي مي باشند . كه هميشه در حالت آماده به سر مي برند . و بعد از فاجعه غم انگيز كشور ژاپن كه نيروي هوايي آمريكا به سر مردم بي گناه بمب اتمي انداخت و كفه جنگ رو به نفع خودش تغير داد . حالا هم اين دو فروند در مورد ويتنام و حمله احتمالي پيش بيني شده اند ... اون شب من زياد به اين موضوع اهميت ندادم . يعني راستش رو بخواهيد براي اين كه اهل سياست نبودم زياد پا پيچ خلبان آمريكايي نشدم . فرداي آن روز براي اين كه روي استادمون رو كم كنم ، و بهش بگويم پاسخ سوالي كه بارها ازت پرسيده ام و نگفتي رو كشف كردم !! حماقت كرده و سر كلاس به استاد آمريكايي گفتم : آقا اجازه .... آفا راسته كه مي گن اين دو تا هواپيما مسلح به سلاح اتمي اند ؟ استاد با سياستي كه داشت اون روز پاسخ سوال من رو به نوعي ديگري داد .. كه باز هم دوزاري من نيفتاد ! اما از فرداي همون روز ديگه اين دوتا هواپيما غيبشون زد ... !! يعني به خاطر افشاي اسرار اتمي هواپيماهاي ب -- 52 ، اون ها بي سر و صدا و بدون اين كه بگير و به بندي در كار باشه و منو بخواهند كه كي به تو اين حرف رو زد ..؟ آي بگيريد .. آي فلان ... شبانه مجبور شدند مكان آن ها رو عوض كنند . و اون دو فروند بمب افكن مجهز به كلاهك اتمي رو به يكي ديگر از ده ها پايگاه ب -- 52 در آمريكا منتقل نمودند . و تا پايان دوره هم از اون ها خبري نشد ...
-
تانک زلفقار 3 میتونه 60 متر بره زیر آب وسایر مشخصات آن عالیست دوستان به آدرس [/url]http://jovshan.blogfa.com/post-22.aspx[url]مراجعه کنید.
-
وقتي خلبان مست هواپيماي ب - ۵۲ افشاگري مي كند !
samavat پاسخ داد به samavat تاپیک در تاریخ نیروی هوایی
آره نویسندش آقای مدرسی هست www.oldpilot.ir -
كاوشگر ايران اطلاعات را باموفقيت به زمين ارسال ميكند
samavat پاسخ داد به SAEID تاپیک در فضا و فضانوردی
ایول من که که کف کردم :mrgreen: چون احتمال شکست پروژه بود مثلا اگردریچه موشک برای پرتاب ماهواره یک ثانیه دیرتر باز میشد یا ماهواره کمی زودتر پرتاب میشد باید فاتحه هر دو را میخواندیم ولی ایول به تمام دست اندر کاراش icon_cheesygrin -
توی این ناوا هر چی بگی پیدا میشه.یکی از دوستام که یه مدت امریکا بود مگفت یه دوست داشتم که توی نیروی دریایی امریکا بود.میگفت توی این ناوا برای اسایش سربازا فاحشه هم خدمت میکنه icon_cheesygrin
-
بی چاره چندتا پولدار یهودی رو دیده خواسته پول شامشو حساب کنن :lol:
-
وقتی روز 11 سپتامبر یهودی یا به برجها نرفتن دیگه اینهمه سرو صدا برای چیه؟
-
تاپیک جامع اخبار موشکی تاپیک جامع اخبار موشکی (بالستیک ، کروز و .. )
samavat پاسخ داد به milad11110 تاپیک در اخبار نظامی
تو هم مثل lich يه خبرايي داري داداش :lol:- 3,348 پاسخ ها
-
- گزارش
- اخبار موشکی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
اینم مانور چندتا صاعقه!!
-
تاپیک جامع برنامه فضایی ایران تاپیک جامع برنامه فضایی ایران
samavat پاسخ داد به EBRAHIM تاپیک در اخبار نظامی
أقاي ingeا چجوری پیشرفت اونا پیشرفت ماست؟مگه همین عربستان نبود که به صدام برای حمله به ایران پول داد?مگه دبی رو تجار ایرانی نساختن؟پس چرا اماراتیا به دستور امریکا دارن بیرونشون میکنن؟چرا عربستان تروریست میفرسته که تو کربلا بمب بذارن؟عربا میخوان سر به تن ایران نباشه.یه کم انصاف هم خوبه. :lol: -
به گفته انیشتین اینها انسانهایی هستند که 20000 سال پیش زمین را ترک گفتند.بیشتری مشاهده ufo مربوط به سال 1950درامريكا ميشود.بين امريكا و روسيه قراردادي وجود دارد كه براي جلو گيري از جنگ اتمي مشاهدات ufoخود را به هم گزارش ميد هند! :lol:
-
دفاع موزاییکی استراتژی دفاع مسطح ( موزائیکی ) / ضربه دوم ،ساختار و سطح پاسخ نامحدود به تهدیدات نظامی
samavat پاسخ داد به saman_777 تاپیک در دکترین و استراتژی
ممنون از توضیحاتتAhmad6644 :lol:- 450 پاسخ ها
-
دفاع موزاییکی استراتژی دفاع مسطح ( موزائیکی ) / ضربه دوم ،ساختار و سطح پاسخ نامحدود به تهدیدات نظامی
samavat پاسخ داد به saman_777 تاپیک در دکترین و استراتژی
توی نبرد موزائیکی از قبل وظیفه هر نظامی(ارتشی یا سپاهی) برای موقع دفاع مشخصه؟ اگه مشخصه مثلا یه سروان نیروی زمینی موقع دفاع توی اصفهان چیکار باید بکنه؟ :oops:- 450 پاسخ ها
-
- 2