mamadgator

Members
  • تعداد محتوا

    141
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های mamadgator

  1. mamadgator

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    تجمع برخي بحريني‌ها مقابل سفارت ايران در منامه خبرگزاري فارس: تعدادي از بحريني ها روز گذشته در برابر سفارت ايران در منامه در اعتراض به مقاله روزنامه كيهان كه در آن بحرين را بخشي از خاك ايران دانسته بود، تجمع كردند. به گزارش فارس به نقل از روزنامه "الشبيبه" چاپ عمان، بيش از 800 نفر از مردم بحرين روز گذشته در اعتراض به مقاله روزنامه كيهان كه اين كشور را بخشي از خاك ايران دانسته بود،در مقابل سفارت ايران در منامه دست به تظاهرات زدند. روحانيون سني و نمايندگان اين كشور نيز در جمع تظاهركنندگان ديده مي شدند و بيشتر تظاهركنندگان از مسلمانان اهل سنت بودند كه شعارهاي ضد ايراني سر مي‌دادند. اين افراد كه تصاوير پادشاه بحرين و همچنين نخست وزير و وليعهد اين كشور را در دست داشتند شعار هاي ضد ايراني همچون "بحرين عربي است" و "ايران صفوي" سر مي‌دادند. "محمد المران" يكي از سازمان‌دهندگان اين تظاهرات گفت اين پيام هشدار بحرين به ايران درباره احتمال تعرض به حاكميت اين كشور است. وي افزود: بحرين از آغاز ظهور اسلام كشوري عربي و اسلامي بوده است. وي گفت:منامه در صدد آن است كه تهران موضع رسمي خود را در قبال مقاله حسين شريعتمداري مدير مسئول روزنامه كيهان اعلام كند. حسين شريعتمداري در مقاله‌اي كه در تاريخ نهم ژوئيه گذشته در روزنامه كيهان به چاپ رسيد، اعلام كرد، بحرين يكي از استانهاي ايران است و بحريني‌ها خواهان بازگشت اين جزيره به سرزمين مادري خود هستند. محمد خالد يكي از نمايندگان پارلمان بحرين نيز گفت هدف اصلي از اين تحصن درخواست از ايران براي عذرخواهي رسمي است. وي افزود: در صورتي كه تهران از دولت بحرين عذرخواهي نكند، دولت بايد روابط ديپلماتيك خود را با ايران قطع كند. اين در حالي است كه شيخ خالد بن احمد آل خليفه وزير امور خارجه بحرين گفته بود: بحرين در حال حاضر راه حل ديپلماتيك را به جاي تشديد و بحراني شدن مسائل ترجيح مي‌دهد
  2. در مورد اقوام مهاجر به اون قسمت از اروپا (انگليس) ايرلندي ها رو هم بايد اضافه كنيم ايرلند از از ريشه اريا گرفته شده پيشوند(اي) پيشوند بسياري از سرزمين هاي است كه اريايي ها درونش زندگي ميكنند مثل ايران ايرلند ايتاليا ژرمن از كرمان گرفته german kerman دليلش هم اين است كه مدت طولاني اقوامي از كرمان بر المان و ايتاليا حكومت ميكردند
  3. از همه جالب تر كلمه هاي فارسيه بكار رفته در قرانه باز هم دليل بر اينه كه : چون اونا ميگن ماله اونا نيست ریشه‌یابی واژه‌های پارسی قرآن در نوشتار پیش به واژه‌های پارسی قرآن و سوره‌ها و آیاتی که این واژه‌ها در آنها ذکر شده‌اند اشاره کردم. در این شماره به ریشه‌یابی آنها می‌پردازم: ۱- استبرق: طبرسي در مجمع‌البيان، گويد: واژه‌ي "استبرق"، فارسي است و اصل آن "استبره" است. (جلد ششم/ ديمه‌ي 267) آرتور جفري نيز در نسک خود ريشه‌ي آن‌را پارسي مي‌داند که واکه‌ي "ک" در "استبرک" پارسي ميانه به "ق" گوهريده و در تازي به ريخت "استبرق" درآمده است. 2- سجيل: مجمع‌البيان اين واژه را پارسي مي‌داند و گويد: اصل آن "سنگ و گل" است. (جلد 5/ديمه‌ي 183) جفري ريخت پهلوي سنگ را sang و گل را gil مي‌داند و بر اين باور است که اين واژه از پارسي ميانه يک‌راست به زبان تازي رفته است. 3- کورت: سيوطي زير اين واژه مي‌نويسد: «روايتي ذکر کرده که سعيد بن جبير گفت: واژه‌ي "کورت" به زبان فارسي به معناي "غورت" غروب کند، است. امام‌شوشتري به زيبايي ريشه‌ي اين واژه را آشکار مي‌کند: «ابوهلال فعل "کورت" را در آيه‌ي "اذا شمس کورت" از ريشه‌ي واژه‌ي کور در فارسي دانسته است. معني اين آيه چنين است:"آن‌گاه که خورشيد تار شد" کورشدن به معني خاموش شدن روشني و آتش در فارسي خيلي رواج دارد. ريشه‌ي (ک.و.ر) در عربي با معني فعلي که در اين آيه به‌کار رفته است، سازگاري ندارد. در فارسي کورشدن به معني تيره‌شدن آمده و مجاز کوردل به معني نفهم بي‌استعداد، به‌همين مناسبت ساخته شده است. در شوشتر واژه‌ي "کورروز" به‌معني تيره‌بخت و نيز "آساره‌کور ـ ستاره‌کور" به‌همين معني به‌کار مي‌رود. و همگي اين‌ها نظر ابوهلال را استوار مي‌سازد. » 4- مقاليد: ريخت تک اين واژه "مقلاد" مي‌باشد که از واژه‌ي "کليد" گرفته شده است. سيوطي اين واژه را از ريشه‌ي پارسي مي‌داند. جواليقي در معرب و خفاجي در شفاء‌القليل هم ريشه‌ي اين واژه را پارسي مي‌دانند. 5- اباريق: اين واژه افزاي "ابريق" مي‌باشد که آن‌چنان‌که جفري نوشته، از گذشته پارسي‌بودن آن باشناخته بوده است. او بر اين باور است که ريخت اين واژه در پارسي نو "آب‌ريز" است. واژه‌ي "ابريق" در پارسي نيز زير نام يک واژه‌ي تازيسته به‌کار مي‌رود. آن‌چنان‌که خيام مي‌گويد: ابريق مى مرا شكستى ربّى/ بر من در عیش ببستی ربی ۶- بيع: اين واژه را سيوطي و جواليقي پارسي دانسته اند؛ واژه براي ساختمان‌هاي گنبددار که براي پرستش بنا شده باشند؛ به‌کار رفته است. 7- تنور: سيوطي اين واژه را پارسي شمره است و واژه‌ي tanura در ونديدا، فرگرد هشتم، بند 254 نيز بر اوستايي بودن آن گواه مي‌دهد. جفري بر اين باور است که اين واژه از زبان مردمي که پيش از تاريخ رسمي آرياييان ساکن ايران بودند به ريخت بنيادين به زبان‌هاي ايراني راه يافته است. دهخدا بر پارسي‌بودن آن باور دارد و مي‌نويسد: فارسى است و عرب و ترك از فارسى گرفته‌اند چه مشتقاتى از آن در فارسى هست و در آن دو زبان نيست، مانند تنورى و تنوره و دوتنوره و تنوره كشيدن و تنورآشور. 8- جهنم: جفري بر اين باور است که واژه‌شناساني که آن‌را پارسي دانسته اند؛ برپايه‌ي اين‌که "فردوس" پارسي‌ست؛ آن‌را پارسي پنداشته اند. امام‌شوشتري در کتاب خود، سخنان گواه‌مندتري به ما مي‌دهد. او بر اين باور است که دو واژه‌ي "جهنم" و "جهنام" هر دو از يک ريشه‌ اند و به چم گودي يا چاه ژرف مي‌باشند. او به گفت‌آورد از فيروزآبادي دنباله مي‌دهد: دوزخ را از همين جهت جهنم ناميده اند. اين فرنود خردمندانه‌تر مي‌نمايد، چرا که پادشاهان نيز براي شکنجه، گناه‌کاران را به سياه‌چال مي‌انداختند و از اين‌رو معنی شکنجه‌گاه پيدا کرده است. 9- دينار: بيش‌تر واژه‌شناسان بر بيگانه‌بودن آن هم‌نگر اند. اين واژه به ريخت dēnᾱr در پهلوي بوده است. که واژه‌ي پارسي دينار از آن ساخته شده است. 10- سرداق: اين واژه را سيوطي و جفري هر دو برگرفته از سراپرده‌ي پارسي دانسته اند. اگرچه لگارد ريخت پارسي آن را سراچه مي‌داند. از آن‌جايي که "ک" در تازي به "ق" دگرگونی مي‌یابد، به گاس بالا اين واژه از سراپردک پارسي ميانه به تازي راه يافته است. 11- روم: برخي مانند جواليقي و به پيروي او سيوطي دريافتند که واژه بيگانه است. در پهلوي به ريخت Arum و در نوشته‌هاي تورفاني به ريخت Hrum به‌کار رفته است. گويا نگر سيوطي بر پارسي‌بودن آن جاي ديگري پشتيباني نشده است؛ اگر چه از شهرهايي که خسروي نخست بنا نهاد شهري داريم به نام "روم‌گان" که در جنوب تيسپون بنياد نهاده بود. 12- سجل: اين واژه در پارسي به معنی "شناس‌نامه" هم به‌کار رفته است. 13- ن: سيوطي به گفت‌آورد از کرماني مي‌نويسد: « "نون" در آيه‌ي "ن والقلم و ما يسطرون" فارسي است و اصل آن "انون" بوده است و معناي آن "اصنع ماشئت" هرچه مي‌خواهي انجام بده، مي‌باشد. » "نون" در دهخدا به چم‌هاي زير آمده است: دوات (منتهى‌الارب) (غياث اللغات) (جهانگيرى) (متن‌اللغة) (اقرب‌الموارد) (مهذب الاسماء) (ناظم‌الاطباء). سياهى‌دان(ناظم‌الاطباء). سياهى دوات(غياث اللغات). مركب و سياهى كه در دوات نمايند(جهانگيرى). مركب(برهان قاطع). اگرچه واژه‌ي "نون"‌اي که به معنی ماهي در قرآن به‌کار رفته است؛ از زبان‌هاي سامي شمالی گرفته شده است؛ ليک به نگر مي‌رسد با معنی سياهي‌دان تازي باشد. در اين روي، اين واژه به گزاره‌ي پسين آن که "قلم و هرچه با آن مي‌نويسند." مي‌باشد هم مي‌خورد و نشانگر پارسی بودن آن است. 14- مرجان: اين واژه را از گذشته برگرفته از پارسي مي‌دانستند. ليک جفري درآمدن يک‌راست آن از پارسي را نمي‌پذيرد. در پارتي واژه‌ي murvărit و در پارسي ميانه margărit به کار رفته است و جفري بر اين باور است که اين واژه به زبان‌هاي فراواني درآمده است؛ و سپس از يکي از روي‌هاي آرامي به تازي راه يافته است. چنين به‌نگر مي‌رسد که margărit به ريخت مارگاريت به زبان ارمني درآمده و ازآنجا به زبان‌هاي يوناني و آرامي راه‌ يافته است. در زبان آرامي واکه‌ي "ر" به "ن" گوهريده و به ريخت margania درآمده که روي تک آن margan برابر با تازي "مرجان" است. 15- رس: گواه پارسي‌بودن اين واژه سيوطي است که در پانويس اين واژه در نسک "ريشه‌يابي واژه‌ها در قرآن" مي‌خوانيم: "در لغت به هر چيز کنده مانند گور و چاه، رس مي‌گويند." دهخدا زير درآمد "رس" با آواي " رَس‌س" آورده است: چاه كندن. (ناظم الاطباء) (منتهى الارب) (تاج المصادر بيهقى) (آنندراج) (مصادر اللغهء زوزنى) (از اقرب الموارد). در زير خاك پنهان كردن چيزى. (ناظم الاطباء) (منتهى الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). دکتر فريدون بدره اي در کتاب کورش در قرآن و عهد عتيق مي‌نويسد: اصحاب رس براساس نگر برخي مفسران (عيون الاخبار‌الرضا، تفسير اثني‌عشري جلد 9 صص271 و 272، کتاب نبي جلد2 ص 372، يکتاپرستي در ايران باستان صص 54 و 55) ساکنان کناره رود ارس در ايران بوده‌اند، که حضرت زردشت از سوي خداوند دين خود را براي آنان آورد، ولي گروهي از مردم دعوتش را نپذيرفتند و وي را انکار کردند. بنابراين زردشت رو به خاور آورد و دين خود را بر گشتاسب شاه عرضه داشت. ۱۶- زنجبيل: کمابيش همه‌ي ريشه‌شناسان، پارسي‌بودن آن‌را پذيرفته اند. جفري زبان سرياني را ميان‌جي درآمدن واژه به تازي دانسته است و آن‌را وام‌واژه‌اي کهن مي‌داند. ريخت نخست اين واژه در پهلوي به نگرش جفري ᾱrβsinga بوده است، ليک دکتر فريدون بدره‌اي در پيش‌گفتار کتاب جفري يادآوري مي‌کند که ᾱrβsingi با روي‌هاي ارمني و يوناني واژه‌ هماهنگ‌تر است. از سوي ديگر به نگر مي‌رسد که يک روي ديگر اين واژه به ريخت ᾱrβsinga بوده است که به ᾱrβzinga دگرگون شده است. گويا روي يونانیsιρεβιγγιζ ميان‌جي اين دگرگوني بوده است. 17- سجين: اگرچه ميان معنی اين واژه ناسازنگري‌هاي فراواني هست، ليک اگر گفته‌ي جواليقي بر اين‌که در بسياري از واژه‌ها "ل" به "ن" دگرگونی می‌یابد، را بپذيريم؛ پس بايد "سجين" هم رويي از "سجيل" پارسي به معنی "سنگ‌وگل" بدانيم. 18- سَقَر: ره‌گذر سوم دوزخ است؛ چنان‌چه نخستين آن "جحيم" دوم "جهنم" و سوم "سقر" باشد.سيوطي اين واژه را پارسي شمرده است. 19- سَلسَبيل: هر چيز نرم و گوارايي را که به آساني در گلو فرو شود؛ سلسبيل گويند که هم‌تاي پارسي آن خوش‌گوار مي‌باشد. هم‌چنين چشمه‌اي در بهشت نيز به همين نام است. در ادب پارسي نيز اين واژه به‌فراواني به‌کار رفته است؛ چنان‌چه حافظ مي‌فرمايد: اى رخت چون خلد و لعلت سلسبيل / سلسبيلت كرده جان و دل سبيل. در تازي، واژه‌ي "سلسل" هم بکار رفته است. 20- وَردَه: امروز، بر همه‌ي ريشه‌شناسان روشن است که ريشه‌اي ايراني دارد. ريشه‌ي هندواروپايي آن Ṷrdho به چم درخت خاردار مي‌باشد. که واژه‌ي يوناني ρoδov و اوستايي vαrəδα از آن آمده است. و از اوستايي واژه‌ي پهلوي varta به چم گل سرخ گرفته شده است. از زبان‌هاي ايراني به زبان‌هاي سامي راه‌يافته است و از زبان آرامي به تازي درآمده است. 21- سُندُس: از گذشته اين واژه را واژه‌اي ناتازي مي‌دانستند و از آن‌جايي که در يک آيه از قرآن با "استبرق" آمده است؛ آن را واژه‌اي ايراني مي‌دانستند. ريشه‌ي اين واژه بر بسياري از دانشمندان شناخته نبود؛ ليک پژوهش‌هاي نو نشان مي‌دهد که در يک نوشته‌‌ي سغدي ميانه هم آمده است و به گاس (=احتمال) بالا ريخت پارتي، آبشخور ريخت قرآني بوده است. اين واژه به ريخت sndws در يک نوشته‌ي سغدي آمده است. 22- قرطاس: سيوطي در کتبب اتقان آنرا غيرعربي مي‌داند. 23- اقفال: جواليقي در معرب، ديمه‌ي 125 و سيوطي در اتقان ديمه‌ي 323 اين واژه را پارسي دانسته اند که افزاي (=جمع) واژه‌ي "قفل" مي‌باشد. گويا ريشه‌ي پارسي اين واژه "کوپال" مي‌باشد. اين واژه در پارسي بيش‌تر به چم جنگ‌افزاري همانند گرز به‌کار رفته است. در کردي کوپال به چم چوب‌دست شبان نيز به‌کار رفته است. گويا ريشه‌ي اين واژه کوب‌+آل مي‌باشد و شايد از اين رو، جواليقي ريشه‌ي "قفل" را "کوپال" دانسته است. ۲۴- کافور: اين واژه از زبان‌هاي ايراني به يوناني، سرياني، آرامي و ... راه يافته و در تازي به ريخت‌هاي کافور، قافور، قَفُور و قفّور به‌کار رفته است. در پهلوي اين واژه را به ريخت kᾱpῡr به‌کار رفته است. اگرچه در چامه‌هاي کهن تازي نيز اين واژه ديده مي‌شود؛ ليک گويا آن‌چنان در ميان تازيان، اين ماده شناخته نبوده است. آن‌چنان که بلاذري مي‌گويد: تازيان به هنگام گشودن مداين، انبارهاي کافور را انبار نمک پنداشته بودند. 25- کنز: بنياد واژه "گنج" پارسي بوده است که به زبان‌هاي آرامي، سرياني، ماندايي، يوناني و ارمني راه يافته است. اين واژه در پازند گنز و در پهلوي به ريخت گنج آمده است. برساخته‌ي اين واژه، گنج‌ور نيز به همه‌ي زبان‌هاي يادشده درآمده است. 26- مجوس: ابن سيده آن را برگرفته از منج به چم قيصر و کوش به چم الاذن مي‌داند. هم‌چنين منج به چم "خرد" آمده است؛ از اين‌رو برخي گفته اند: منج‌‌کوش مردي بود که از بهر کوچکي‌ گوش‌اش اين‌گونه خوانده مي‌شد و او نخستين فرارسان دين مجوسان بود. اين واژه در پارسي باستان به ريخت magush آمده است که ريخت مفعولي آن را مي‌توان با magav در اوستايي و moōīγ پهلوي سنجيد. اين واژه از پارسي باستان به آرامي، سرياني و يوناني درآمده است و گويا از ريخت سرياني آن به تازي راه‌ يافته است. 27- ياقوت: جفري بر اين باور است که ياقوت در پارسي نو يک‌راست از تازي گرفته شده است و ريخت ديگر آن "ياکند" نيز از سرياني گرفته شده است. به هر روي برهان قاطع، ريخت پارسي واژه را "ياگند" پارسي مي‌داند، بسياري از واژه‌شناسان نيز؛ باور به پارسي‌بودن اين واژه دارند. 28- مِسک: کمابيش همه‌ي دانش‌مندان پارسي بودن اين واژه را پذيرفته اند و از گذشته آن‌را وام‌واژه‌اي پارسي مي‌دانستند. ريشه‌ي اين واژه مشک پهلوي‌ست که به زبان‌هاي يوناني، آرامي، سرياني و حبشي راه يافته است. به گاس بالا واژه يک‌راست از زبان پارسي ميانه به تازي درآمده است تا اين‌که آن‌چنان‌که برخي گويند با ميان‌جي‌گري زبان‌ سرياني. 29- هود: اين واژه از نگر ريشه، پيوستگي فراواني با يهود دارد. چنان‌که برخي وات "ي" در يهود را افزوده‌‌اي به "هود" مي‌دانند و برخي هود را سبک‌شده‌ي "يهود" دانسته اند. از اين‌رو براي روشن‌گري پيرامون اين واژه به واژه‌ي پسين بنگريد. دهخدا آنرا غيرعربي مي‌داند. 30- يهود: جفري مي‌نويسد واژه‌ي yahūt در شايست‌نشايست و هم‌چنين در yahūd در اوستا بکار رفته است. ادي‌شير بر اين باور است که "هاد"، "يهود" و "هوداً" از هوده‌ي پارسي گرفته شده است. "هُده" يا "هوده" در پارسي به چم "حق" مي‌باشد که بيهوده در روبه‌روي آن به چم "باطل" مي‌باشد. ادي‌شير معنی واژه‌ي يهود را رجع‌الي‌الحق مي‌داند که در اين روي بايد آن‌را برگرفته از "هده‌ي" پاسي دانست. رودکي چامه‌سراي بزرگ کشورمان مي‌گويد: مهرجويى ز من و بى‌مهرى / هده‌ جويى ز من و بي‌‌هده‌اى 31- صَلَوَات: اين واژه در سوره‌ي 22 و آيه‌ي 40 به معنایی جز معنی تازي به کار رفته است؛ از آن‌جايي که واژه به چم نيايش و گاه نيايش‌گاه در ريخت‌هاي نزديک، در آرامي، سرياني و عبري به کار رفته است؛ بيش‌تر پژوهش‌گران آن‌را واژه‌اي بيگانه مي‌دانند. گويا خواسته‌ي اين واژه، کنشت يا کنيسه، پرستش‌گاه يهوديان مي‌باشد. ۳۲- فردوس: دکتر محمد معين در فرهنگ خود مي‌نويسد: اين واژه پارسي در اوستا "پاري‌ديزه" آمده است که مرکب از پايري (گرداگرد) و دئزا (انباشتن) بوده و به باغ‌هاي باشکوه گفته مي‌شود. نخست يهوديان آنرا از فارسي گرفته (عبري) و سپس به زبان‌هاي آرامي، سرياني، ارمني، يوناني و رومي رفته و سرانجام به همه زبان‌هاي اروپايي راه يافت. دهخدا مي‌نويسد: پاليز هم از همين ريشه مي‌باشد. 33- جناح: براساس نوشته محمد معين جناح معرب (تازيسته) واژه گناه در پارسي است. 34- زمهرير: محمد معين در اين‌باره چنين مي‌نگارد: زمهرير ترکيب شده‌است: از زم (ريشه پهلوي zam و به‌معنی سرد) + هرير. زم در واژه‌هاي زمستان، زامياد و زمين هم به‌کار رفته است. ۳۵- فيل: ريخت پارسي فيل، پيل مي‌باشد و نگر جفري اين است که با ميانجي‌گري زبان آرامي به تازي رفته است. و يک وام‌واژه‌ي کهن تازي از پارسي‌ست. نگر دکتر بدره اي در کتاب کورش چنين است که: در مقدمه قرآن مجيد با برگردان ابوالقاسم پاينده و تاريخ ايران نوشته سرپرسي سايکس (ص707) آمده است: داستان فيل نشان‌گر جنگ ايران و روم بوده است. براساس منابع يوناني و رومي، ژوستي‌نين امپراطور روم، سفيري به‌نام ژوليان به دربار حبشه مي‌فرستد تا او را در جنگ با ايران ياري دهد. نجاشي پادشاه حبشه (اتيوپي) دست‌نشانده خود در يمن (ابرهه) را به جنگايران مي‌فرستد. ابرهه براي حمله به ايران، هنگام گذر از عربستان، قصد ويران‌کردن خانه خدا را هم داشته‌است که ناگهان لشکر او در نزديکي مکه تارومار شده و ابرهه پس از عقب‌نشيني در يمن درمي‌گذرد. 37- زور: زور برگرفته از واژه پهلوي zor مي‌باشد. 46- تبت: دکتر معبن مي‌نويسد:تب و تبت برگرفته از واژه اوستايي tafnu به‌معني تب و تاب يافته و افزايش دماي بدن است. 48- يس: حبيب الله نوبخت در "ديوان دين " (صفحه 439 – 450) مي‌نويسد: لغت‌شناسان ياسين را واژه‌اي غيرعربي مي‌دانند. واژه يس در قرآن اشاره‌اي است به يسنا بخشي از کتاب مقدس زرتشتيان (اوستا) و در حقيقت مقايسه‌اي اين کتاب است با قرآن مجيد و نشان دادن يگانگي مفاهيم آن با هم. سوره يس برخلاف ديگر سوره‌هاي قرآن درباره ملل سامي‌نژاد نبوده و بيشتر مربوط به کردار و رفتار آريايي‌ها مي‌باشد. 49- کتاب: در باره واژه کتاب بر پايه كتاب ديوان دين در تفسير قرآن مبين،نوشته حبيب الله نوبخت،در بخش واژه هاي پارسي بكار رفته در قرآن آمده است: كتاو كه اصل كلمه كتاب است لغتي است اوستايي (kota) و در فارس تا اوايل همين قرن مدرسه و مكتب‌خانه را كتو مي‌ناميدند كه از همين كلمه كتاو است. (ص350) اهل تاريخ مي دانند كه طوايف عرب خاصه مردم حجاز را تا پيدايش اسلام از خواندن و نوشتن و خط داشتن كمترين بهره و نصيبي نبوده است و چنين مردمي طبعا براي مفهوم قلم و کتاب نيز نامي نداشته‌اند. (ص 391) ۵۰- صراط: نوبخت چنين نگرشي دارد که: در بندهش (سفر آفرينش = کتابي است به زبان پارسي پهلوي و آن خلاصه‌اي است از اوستاي ساساني و زند) دوبار واژه‌ي صراط به ريخت سرات (srat) به کار رفته است. واژه لاتيني strata و واژه انگليسي street هم از همين ريشه است. 51- ذوالقرنين: ذوالقرنين گرچه واژه‌اي پارسي نيست، ولي چون مربوط به بزرگ‌ترين پادشاه ايران‌زمين يعني کورش مي‌باشد، دراين پهرست آورده شده‌است. کساني‌که بر يگانگي ذوالقرنين و کورش (پدر ايران) گواهي داده‌اند عبارت‌اند از: مولانا ابوالكلام آزاد مفسر بزرگ قرآن و وزير فرهنگ هند در زمان گاندي در تفسيرالبيان ( ترجمه تفسير سوره کهف از باستاني پاريزي) ــ علامه طباطبايي در تفسير الميزان ــ آيت‌الله العظمي ناصر مكارم شيرازي و 10 نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسير نمونه (مانند قرائتي، امامي، آشتياني،حسني، شجاعي، عبدالهي و محمدي) ــ تابنده گنابادي در کتاب سه داستان عرفاني از قرآن ــ آيت الله مير محمد کريم علوي در تفسير کشف الحقايق (با ترجمه عبدالمجيد صادق نوبري) ــ حجه الاسلام سيد نورالدين ابطحي در کتاب ايرانيان در قرآن و روايات _ دکتر علي شريعتي در کتاب بازشناسي هويت ايراني اسلامي ــ سيد صدر بلاغي در قصص قرآن _ جلال رفيع در کتاب بهشت شداد _ دکتر فاروق صفي زاده در کتاب از کورش هخامنشي تا محمد خاتمي ــ منوچهر خدايار در کتاب کورش در اديان آسياي غربي ــ قاسم آذيني فر در کتاب کورش پيام آور بزرگ ــ دکتر فريدون بدره اي در کتاب کورش در قرآن و عهد عتيق ــ محمد کاظم توانگر زمين در کتاب ذوالقرنين و کورش ــ آيت الله سيد محمد فقيه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماينده مجلس خبرگان دوم _ استاد محيط طباطبايي _ حجه الاسلام شهيد هاشمي نژاد _ سر احمدخان بنيان‌گذار دانشگاه اسلامي عليگر هند. 52- جند: در فرهنگ معين آمده‌است: جند معرب گند (واژه پهلوي gund) يعني لشکر و سپاه. کريستين‌سن در کتاب ايرانيان در زمان ساسانيان مي‌نويسد: واحدهاي ارتش در دوره ساسانيان را گند مي‌گفتند و فرمانده آنان را گندسالار. در کتاب زند و هومن يسن صفحه 56 نيز به همين معني آمده است. واژه‌هاي تازيسته‌ي پارسي (معرب = فارسي ِ عربي شده) در قرآن به اين چندشماره پايان نمي‌پذيرد و بسيار بيش از اين‌ها مي‌باشد؛ خواننده‌ي گرامي مي‌تواند براي آشنايي بيش‌تر با اين واژه‌ها و واژه‌هاي ديگر، منابع ديگر را بررسي کند. درباره واژه‌های دیگر پارسی هم که در بخش پیش یادآوری کردم (۳۶-کٱس، ۳۸-شواظ، ۳۹-اسوه، ۴۰-عبقری، ۴۱-زبانیه، ۴۲-ابد، ۴۳-قمطریر، ۴۴-نجس، ۴۵-برزخ، ۴۷-سخط) در آینده نوشته‌ای خواهم داشت. منابع: تارنوشت "پالایش زبان پارسی"، استاد حامد قنادی "رساله المتوکلی"، جلال‌الدین محمد سیوطی اندلسی "ریشه‌یابی واژه‌ها در قرآن"؛ دکتر محمدجعفر اسلامی، شرکت سهامی انتشار "واژه‌های دخیل در قرآن مجید"، آرتور جفری (زبانشناس، قرآن شناس و پژوهشگر)، برگردان دکتر فریدون بدره‌ای "فرهنگ‌ واژه‌های فارسی در زبان عربی"، محمدعلی امام‌شوشتری "ديوان دين در تفسير قرآن مبين"، حبيب الله نوبخت "فرهنگ معین"، دکتر محمد معین "لغت‌نامه دهخدا"، علی‌اکبر دهخدا تفسیر قرآن "مجمع‌البیان"، طبرسی کتاب "اتقان"، سیوطی "کورش در قرآن و عهد عتیق"، دکتر فریدون بدره ای عربي هم از فارسي تاثير گرفته
  4. بله حتما بعدش هم میگین که نوه پسری رستم بوده که فردوسی یادش رفته توی شاه نامه اسمش رو بیاره رابين كلمه كاملا فارسيه جالب تر از اون كلمه موبايل كه فارسيه در اوستا اومده دقيقا هم به معني همراه است ولي كته نا معلوم اينه كه همراه فارسيه يا عربي مي تونيد مراجعه كنيد
  5. ارتميس اسم فارسيه حالا يوناني ها هم ممكن است ازش استفاده كنند چون زبان فارسي باستان ويوناني در اصل از يك زبان اريايي مشتق شدن حالا چندتا اسم و كلمه مشابه دليل بر يوناني بودن نيست در ضمن در بعضي از منابع حتي نام همسر كوروش نيز ارتميس ذكر شده فرهنگ ايراني و فرهنگ يوناني از اول يكي بودن بعدا هم با هم ارتباط نزديك داشتن واز هم تاثير گرفتن يوناني كه جاي خود ما به زبان انگليسي هم كم كلمه وارد نكرديم كه تازه از نژاد ما هم نيستند مثل كلمه هاي برادر مادر اسم بعضي از اعداد مثل عدد 3 و روز هاي هفته و حتي نام قهرمان افسانه اي انگليسي ها رابين (رابين هود ) اسم كاملا فارسي و .....
  6. mamadgator

    اخبار مرتبط با تهدیدات امریکا و اسراییل

    طبق آخرين تحقيقات اعراب كه چند ماه ديگه منتشر ميشه حضرت الكوروش يا همون كوروش خودمون اصالتا عرب بوده ...نميدونم كوروش كي از اونا خريده ولي حداقل اون موقع انگليس نبوده از دوستاني كه از پزشكي سر در ميارن يه تحقيق كنند ببينن اين سوسمار خاصيت توهم زايي داره يا فقط به تخيلات انسان كمك ميكنه...؟
  7. من شنيدم قدرت تخريب شهاب 3 5 كيلومتر مربع هست آيا درسته و اگه اين طور نيست درستشو بگين خواهشا
  8. mamadgator

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    بهترين كاري كه احمدي نژاد كرد سهميه بنديه بنزين بود تو دراز مدت اثرش رو مي بينيد . ايراني ها به راحت طلبي عادت كردن براي همه چيز از ماشين استفده ميكنند (نون خريدن سبزي خريدن مدرسه بردن بچه ها و... ولگردي تو خيابون رو يادم رفت ) از نظر من بازم نبايد سهميه بندي مي كرد بايد ليتري 700 تومن ميداد . تمام در امد نفت رو داشتيم بنزين وارد ميكرديم ضايه تر از اين مي شه
  9. mamadgator

    اخبار مرتبط با تهدیدات امریکا و اسراییل

    عرب ها زمان فتح ايرن 120000 نفراز مردم طبرستان رو گردن مي زنند تا با خونشون چرخ اسياب هاي ابي رو بچرخونن فقط تو يه روز 42000 نفر از زنان و دختران ايراني رو تو شهر پيغمبر مدينه بفروش مي رسونن 4000 نوجوان ايراني رو اخته ميكنند تا در تمام عمر از اين ها بيگاري بكشن و بزنند تو سرشون و.... ما هر وقت اينها رو جواب داديم بايد تازه به حصاب كتاب هشت سال جنگ برسيم من ايت الله ميشدم اولين فتوام حلال كردن خون اعراب بود چون تو هيچ استانداردي جزو آدم حساب نمي شه كردشون icon_wink
  10. mamadgator

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    هر كس اين كار رو كرده بايد شديدا اهاش برخورد بشه ولي به نظر من مال خود سايت نيست و هك شده ... از دوستاني كه اين كاره هستن خواهش ميكنم توضيح بدند راجبش
  11. mamadgator

    جنگ جهاني سوم

    يه جمله از انيشتنگ خوندم برام جالب بود : انيشتنگ ميگه اينكه جنگ جهاني سوم چه طوري شروع ميشه نمي دونم ولي جنگ جهاني چهارم با چوب و چماغه ......
  12. mamadgator

    جنگ احتمالی ایران و آمریکا

    عزيز من يكم منطقي باش ، وقتي فرمانده‌ نيروي هوايي ميگه ما حدود 70% قطعات مورد نياز تامكت‌ها رو توليد مي‌كنيم ، شما انتظار داري بگم دروغ ميگه و شما راست والا اين خبر رو من هم شنيدم ولي 70٪ چي بدنه شيشه ؟؟؟ ايران رادار در حد تامكت نميتونه درست كنه حد اقل نه الان موتور نميتونه بسازه كابين شايد شما تبليغات ارتش رو هم در نظر بگيريد {نميان بگن كار نميكنه كه ميگن ميكنه } برين بالا بياين پايين ايراني پشتكار داره درست ولي علم مون عقبه براي ساختن و رادار موتور كه مهمترين قسمتهاي يك جنگنده هست من از الكترونيك زياد سر در نميارم ولي از مكانيك و موتور يه چيزهايي ميدونم طراحي يك موتور پيستوني سخت تر از موتور جت است ولي مشكل بزرگش قسمت سراميكي داخل موتوره براي تحمل گرما {علم متالوژي} در اون دما اكثر غريب به اتفاق فلز ها ذوب ميشوند تا جايي كه من ميدونم امريكا و فرانسه تكنولوژي ساختش رو دارن شايدم روسيه ..... البته چند ماه پيش تو اخبار شنيدم بچه هاي دانشگاه شريف در اين ضمينه موفقييت هايي بدست اوردن حالا اگه ارتش ازش استفاده كنه حداقل به نظر من 5 سال تا توليد فاصله داريم در مورد رادار هم نميدونم ولي اگه ميتونستن بسازن رادار روس براي اذرخش و ساعقه استفاده نميكردن فرمانده نيرو هوايي چيو گفته نميدونم ولي احتمالا همون در حد لاستيك چرخ و قسمتهايي از بدنه و شيشه و پيچ و مهره است
  13. mamadgator

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    انتقاد نكنيم يعني چي مسولان كشور به جاي اينكه از منافع حكومت ؛ ملت و مردم دفاع كنند اين حركت ضايع و رو انجام ميدن از نظر من اينا حرف نداشتن بزنند يا ترسيدن به قول مك كورمك مگه ريس جمهور منتخب { كي بهش راي داده نميدونم } تو سازمان ملل از اين خانومها نديده چرا اون اونجا رو ترك نكرد نميدونم شايد احمدي نژاد عادت داشته { بيچاره متكي چشم و كوشش بسته } تمام پرستيژ سياسي مملكت رو برده زير سوال انتقاد هم نبايد كرد از نظر من از اين افتضاح تر نميشد
  14. mamadgator

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    فعلا كه اقاي متكي با ديدن دختر مسلماني كه در حال ويالون زدن بوده { ضاهرا حجابش بد بوده } يكي از مهمترين جلسات سياسي سال رو ترك كرد يكي نيست بگه اون بد ميگشت تو چرا چشم چروني ميكني
  15. شايد از پس يكي دوتا موشك بر بيان ولي با تعداد زياد بعيده اين هواپيما هم چيز گرونيه اگه املياتي بشه تعدادش زياد نبايد باشه به اين زودي ها هم بعيده اين اتفاق بيوفته اصلا احتياجي هم نداره به اين هواپيما و ليزرش ايران 1 بزنه امريكا 10 ميزنه
  16. طبقه بندي شده چيه فكر ميكنيد امريكا از روسيه بخواد بهش نميگه از مردم شايد بشه مخفي كرد ولي سلاح خريداري شده رو كه ديگه نميشه از امريكا مخفي كرد تو اماري كه من چند وقت پيش گذاشتم به نقل از موساد البته ماله n سال پيش بود ميگ هاي 31 ايران به تعداد 24 فروند تاييد شده بود كه همه هم گفتين خالي بنديه icon_biggrin اگه اون موقع 24 باشه الان بيشتر شده
  17. متور اين تانك احتمالا از موتور كاميون استفاده شده زمان جنگ هم ما متور تانك هاي نيروي زميني رو به علت تحريم ونبودن قطعات عوض كرديم منبع هم دايم هست كه سرپرستي گروهي كه كار خوروندن متور كاميون به تانك رو بر عهده داشته
  18. افغاني ها به ايران به چشم برادري كه حالا به همه چيز رسيده و وظيفه داره به برادرش كمك كنه نگاه ميكنند كمكهاي ايران رو وظيفه ميدونند من اين رو از چند تا مقام كه براي بستن قرار داد رفته بودن اونجا شنيدم من با اقا سعيد موافقم دليل نداره ما براي اروپا و امريكا پيش مرگ بشيم
  19. درسته هزينه بر هست ولي به علت جواب فوق العاده علي كه هنگام جنگ از اين هواپيما گرفته شده سياست دولت و نيروي هوايي حفظ بقيه اين هواپيما ها به هر قيمت هست . تو چه سطحي هست رو نميدونم {اي بي سي دي} ولي طبق چيزهايي كه اعلام ميكنند مشكل موتور اين جنگنده افسانه اي هنگام پس سوز موتور حل شده چند وقت پيش يكي از خلبان هاي تامكت با يك فروند از اين هواپيما به سمت شوروي پرواز ميكنه . اين احتمال داده ميشه كه شوروي رادار ميگ 31 و يك سري تكنولوژي رو از روي اين هواپيما برميداره در عوض يك سيري كمك نظامي به ايران ميكنه مخصوصا در مورد همين هواپيما اين احتمال رو ميدهند كه تامكت هاي ايران اين قابليت اضافه شده كه از موشك هاي روسي استفاده كنند شايد هم از رادار هاي روس خودتون فكر كنيد اگر اين اتفاق افتاده باشه در حال حاضر تامكت هاي ايران به مراتب از نمونه هاي امريكايي شون سر تر هستند {بقير از پرواز تامكت به سمت شوروي ما بقي احتمال منابع غربي است}
  20. mamadgator

    جنگ شير و عقاب

    امريكا 3000 هواپيما دراه درست ولي خيلي بيشتر از 3000 تا نيست اگه همش رو بياره كي از خاك خودش دفاع كنه { كره شمالي دنبال فرسته روسيه دنبال فرسته كشورهاي امريكاي لاتين و.....} شايد هم اصلا كسي جرات نكنه بهش حمله كنه ولي بيخودي ابر قدرت نشده انقدرا هم بي گودار به اب نميزنه زمان حمله طبس هم توسط عوامل امريكا رادارها خاموش شده بودند پدافند ايران ضعيف هست ولي نه انقدر . اونقدر كه شما فكر ميكنيد توپ زد هوايي بدرد نخور نيست تاپيكي كه راجع به جنگ هوايي يوگوسلاوي هست رو مطالعه كنيد ببين چند تا هواپيماي امريكا با توپ افتاده پايين هواپيمايي كه در ارتفاع پايين پرواز ميكنه با هر چيزي ممكن است بيوفته پايين توپ كه مخصوص اين كار است ايران چندين نوع موشك داره اون مقام هم به شهاب اشاره اي نداره شهاب هم اگه بشه تعداد زياد ازش استفاده كرد سلاح فوق الاده خطر ناكي است
  21. تامكت هزينه نگه داري بالايي داره يكي از مهمترين دليل هاي بازنشستگيش هم همين است امريكا احتياجي به اين هواپيماي عجيب نداره چون شوروي رفته تو باقالي ها به قير از امريكا هم فقط ايران داره پس هيچ كشوري بجوز ايران براي امريكا در اين ضمينه خطري محسوب نميشه تازه ايران هم به علت تحريم اين احتمال رو امريكا ميده كه نتونه درست از اين هواپيما استفاده كنه پس باز نشستش ميكنند و احتياجي براي جاي گزين ندارن. تامكت هاي ايران خيلي ها ميگن با موشكهاي دور برد روسي مجهز شدن اگه اين توري باشه قابليتهاش از قبل از انقلاب افزايش يافته كه كم نشوده
  22. اينكه امريكا از مهندسي معكوس استفاده ميكنه اشتباه است امريكا از مهندسي معكوس استفاده مي كرده تا خودش رو به سطح تكنولوژي المان برسونه ايران هم دقيقا در حال استفاده از اين الگو است امريكا در مرحله اختراع است ايران در مرحله ابتكار يعني يك پله با تكنولوژي روز امريكا فاصله داريم اگه همه چيز خيلي خوب پيش بره ميتونيم 20 ساله يا شايد هم زودتر به اين حد برسيم بايد بدونيد تكنولوژي كه در صنايع دفايي استفاده ميشه در تمام دنيا معمولا حدود 20 سال جلو تر از تكنولوژي مورد استفاده مردم همون كشور است ولي در ايران اين فاصله شايد بالاي 40 سال باشه . سياست كلي دولت ايران اين است كه بيخيال تكنولوژي هاي لو رفته مثل ماشين ساختن و... شدن و رو به تكنولوژي هاي جديد اوردن مثل سلولهاي بنيادي و در ضمينه هسته اي من شنيدم براي توليد سوخت به روش جوشش هسته هم سرمايه گزاي شده اولين نيروگاه كه قرار است به اين روش انرژي توليد كنه با همكاري تمام كشورهاي صنعتي {امريكا انگليس ژاپن المان و....} قرار است با همكاري هم اين نيروگاه رو بسازن ايران هم همزمان شروع كرده . اين راه درستيه كه روي دانشمندان ايراني سرماي گزاري كنيم ولي زمان شاه اين امكان وجود نداشته اون موقع مگه چند تا دانشگاه در ايران بوده ايراني ها هنوز سوار قاطر و شتر بودن پوروسه تحقيق و اختراع زمان بر است نيروي هوايي ايرن از چند تا هواپيماي ملخ دار استفاده مي كرده با توجه به كشورهاي همسايه كه هميشه چشم طمع به ايران داشتن ايران بايد امنيت خودش رو تضمين ميكرد تا بعد بتونه به فكر تحقيق و اختراع بيوفته شاه بهترين كار ممكن رو انتخاب كرد خريد تامكت به نيروي هوايي ايران اين فرصت رو داد كه همين امروز ما بتونيم به تحقيقات ادامه بديم تامكتهاي ايرن بعد از چند دهه هنوز جزو خطرهاي به القوه ناتو به حساب مياد ما الان داريم تو كارخونه تانك سازي كه شاه به كمك امريكايي ها زير زمين ساخته بود تانك ذوالفقار تي72 و... ميسازيم شاه مراحل اوليه براي ابر قدرت شدن رو رفت كه ما ميتونيم ادعا كنيم 20 سال ديگر به اين مهم نايل ميشويم نه شاه اشتباه كرده نه الان داريم اشتباه ميكنيم
  23. mamadgator

    جنگ شير و عقاب

    از اصول اوليه جنگ اينه كه براي تهاجم بايد نيروي مهاجم سه برابر باشه هرچه قدر ايران هواپيما داره امريكا بايد با 3 برابرش حمله كنه تازه اين براي اسمان است براي برتري دريايي به تعدادي هواپيما نياز داره براي زدن موشك هاي ارسالي از ايران به تعدادي هواپيما نياز داره براي گشت به تعدادي نياز داره و براي ذخيره و گشت هم به همين ترتيب شايد 3000 تا هم براي برتري مطلق و پيروزي كافي نباشه امريكا قرار با دو نيروي هوايي و دريايي { دريايي بيشتر نقش تدافعي داره} به چهارتا نيروي هوايي زميني دريايي و موشكي ايرن درگير بشه