mostafa_by

War
  • تعداد محتوا

    2,358
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    18

تمامی ارسال های mostafa_by

  1. جناب mafianews؛ اگه اين پستتون رو من باب مزاح زده باشين كه مثلاً بفرمايين بنده فرق بعد و ضلع رو نمي‌دونم، حرجي بر شما نيست. ما هم خنديديم. هرچند كه قاعده رو با ضلع مي‌سنجن و نه بعد! ولي فرمياش شما صحيح. بنده فرق ضلع و بعد رو نمي‌دونم چيه و نياز هست شما با طرحي گرافيكي، حقير رو از اين بي‌آگاهي نجات بدين. ولي آيا بهتر نبود به جاي خنديدن به نظر بنده، يه ذره روي عكسي كه خود شما قرار دادين، توجه مي‌فرمودين تا ببينين به قول خودتون، يه ابليسك چند بعد داره؟!! [url="http://pic.clod5.com/pic/490791e7abf6.jpg"]http://pic.clod5.com...90791e7abf6.jpg[/url] يا بنده شمارش بلد نيستم، يا شما حتي نمي‌خواين خودتون تفاوت بنايي چهار ضعلي يا به قول شما چهار بعدي رو با سه بعدي متوجه بشين. ------------------------------------------------ محض افزايش دانش شما : [url="http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/6e/Washington-Monument-1885.png"]http://upload.wikime...nument-1885.png[/url] به قول اخراجي‌ها : مريد باشيد!!
  2. برادر ops عزيز؛ الصاق مفاهيم ماورايي به مباحث زميني، فكر نكنم چندان منطقي به نظر برسه. في‌المثل من مي‌تونم ادعا كنم كه شما سلاح داري حمل مي‌كني و مي‌گم آدم هم مي‌كشي. حالا به نظرت، من شما بايد اثبات كني كه سلاح نداري، يا بنده؟ آيا اينكه بگيم چون من سلاح شما رو نمي‌بينم، دليل بر نبودش نيست، ادعايي منطقيه؟ --------------------------------------------------- همون‌طور كه عرض شد، بدون استثناء تمامي اطلاعاتي كه درمورد ماسون‌ها منتشر مي‌شه، اطلاعاتي هست كه خود ايشان عنوان داشته و بصورت كتاب درآورده‌ان. بيشتر از اون هم تمامي مواردي كه در طي قرن‌ها بهشون بسته شده، چيزي جز وهم و خيال و تصورات خارجي‌ها نبوده و نيست. شايد اين موارد درست باشه، شايدم نباشه. ولي به استناد اينكه ما چيزي نمي‌بينيم، نمي‌تونيم بگيم كه چيزي وجود داره يا نداره. به همين دليلم هست كه اين دست مباحث، بيشتر از اونكه آگاهي آفريني كنه، به افزايش توهم توطئه در اذهان دوستان منجر مي‌شه. في‌المثل در همين‌جاف دوستي حرفي خنده‌دار زدن كه ابليسك رو سه ضلع!! ناميدن! حال اينكه هر بچه‌اي هم مي‌دونه ابليسك 4 ضلع داره و اساساً هر هرمي كه ماسون‌ها به تصوير كشيده‌ان، داراي چهار ضلعه. حالا اگه بپرسيم اصلاً اين ابليسك چيه، هيچ حرفي ندارن بزنن، جز همون تعريف خنده دار آقاي رائفي پور كه اين، فلان شيطانه!!! اين، يعني كه حتي كسائي كه پيرو چنين مواردي هستن، كوچكترين مطالعه و تحقيقي ندارن و بعد از شنيدن و ديدن اين دست مسائل، فقط راه مي‌افتن تو خيابون تا به خيال خود، نمادهاي شيطاني رو كشف كنن!! في‌المثل دوستي برمي‌داره آرم‌هاي شبكه‌هاي ايران رو يكي يكي بررسي مي‌كنه و در همه‌شون چشم پيدا مي‌كنه و نتيجه مي‌گيره ماسون‌ها در تلويزيون‌ان!! دوست ديگري برمي‌داره عكس حرم حضرت عبدالعظيم حسني يا مسجد گوهرشاد و امثالهم رو برمي‌داره نمادهاي ستاره‌ي شش پر از توش گير مياره. دوست ديگري مياد مي‌گه خيمه‌هاي افراشته بر فراز حرم حضرت امام‌ (ره)، هرم هستن و نماد فراماسونري! يا ديگري مياد ساختمان مثلثي شكل مجلس رو هرم!! فراماسونري مي‌نامه! ديگري مياد مي‌گه امام ساعت 9:33 نيومدن! بلكه 9:27 اومدن و فراماسون‌ها گفتن 9:33!! حال اينكه نگاهي ساده به آرشيو روزنامه‌هاي بهمن 57، به سادگي گزاف بودن اين ادعا رو اثبات مي‌كنه!! ديگري مياد مي‌گه به امام گفتن معمار كبير انقلاب كه بگن فراماسون بوده!! البته ناگفته نمانه كه تمامي اين اباطيل، برخاسته از فرمايشات گهربار كسي چون جناب رائفي پور هست. نكته‌ي تأسف برانگيز مسئله اينجاست كه چون دوستان، ذره‌اي اطلاعات در اين زمينه ندارن و اين موارد رو چشم و گوش بسته، قبول و باور مي‌فرماين، در نتيجه هيچ حرف ديگري رو هم نمي‌پذيرن و چنان در برابرش موضع مي‌گيرن كه گويي دارن از آيات الهي در برابر شياطين محافظت مي‌فرماين. نتيجه چي مي‌شه؟! اينكه نسلي متوهم، سرشار از تفكرات توهم توطئه بوجود مياد كه پس فردا، به حركت دست و چشم رهبري هم ايراد گرفته و اون رو نماد فراماسونري مي‌دونه!! طبيعيه كه فراماسونري از نظر ايشان يعني شيطان پرست و چه و چه و اينكه اساساً دچار دور باطلي مي‌شن كه جز سر كار گذاشتن خود و البته توهين به همه چيز، نتيجه‌اي رو در بر نخواهد داشت. ------------------------------------------------------------------------------------ به همين خاطرم هست كه بسياري از مفاهيم ماورايي رو بزرگان، جز در مجالس خواص و در برابر كسائي كه دانشش رو دارن، بيان نمي‌كنن. چون فهم هر مسئله، نياز به دانش و مطالعه و تفكر هست. والا اگه مسئله‌اي به عوامي گفته شه كه دانش و ظرفيتش رو ندارن، جز به كافر شدن ايشان نمي‌انجامه. ------------------------------------------------------------------------------------ صد البته دغدغه‌ي شما بزرگوار بر كسي پوشيده نيست. ولي بايد ديد كه چه ظرفي رو فراهم كرديم براي اهدافمون؟
  3. [quote name='jarmenkill' timestamp='1345410198' post='265875'] " [b]انظر الی ماقال و لا تنظر الی من قال[/b] [b]ببین چه می گوید نه اینکه چه کسی می گوید[/b] [b]حضرت علی (ع) "[/b] بله. اما این حرف شما حرف برخی دوستان مخالف رو رد که نمیکنه هیچ، تاییدی هم بر اون حرفاست. همین قسمت "ما قال" حدیث رو می گم! آیا برای اینکه درست یا غلط بودن یه حرفی مشخص بشه یک سری اطلاعات قبلی نباید باشه و مبنای ذهنی شنونده نباید شکل گرفته باشه؟ اصلا آیا هر فردی صلاحیت دارد تا درستی یا نادرستی هر سخنی را تشخیص دهد؟ البته بیشتر نگرانی دوستان از این هستش که این جور سخنرانی ها خودش بشه منبع علمی!! اعتبار اینجور سخنرانی ها اصلا در حد یک کتاب نیست. کلا البته این موضوع عدم اعتبار منابع کم کم داره یه معضل میشه خصوصا با رشد مدیا و صد البته اینترنت. [/quote] ضمن تأييد كامل فرمايش شما، بنده توصيه مي‌كنم دوستاني كه اينقدر ادعا مي‌فرماين از ايشان اينهمه چيز ياد گرفته‌ان، قدري به راستي آزمايي فرمايشات ايشان روي بيارن. فرمايشات ايشان از سه بخش تشكيل مي‌شه : 1- اطلاعات صحيح پيرامون فراماسونري كه نه عمدتاً، كه تماماً!!! اطلاعاتي هستن كه خود فراماسون‌ها منتشرش كردن! ولي ايشان هميشه طوري عنوان مي‌كنن كه گويي كشفي تاريخي و سري انجام داده‌ان!! 2- اطلاعات توهمي پيرامون فراماسونري كه يا برگرفته از عقايد خودشون هست و يا شنيده هاشون از اينور و اونور كه نه اكثراً، كه مي‌شه گفت تماماً!!! غلط هستن. فقط يه مثال خيلي بامزه، فرمايش ايشان درخصوص ابليسك واشنگتن هست كه با يه محسابه‌اي به 666 ربطش دادن!! حال اينكه اگه دوستان به دم دستي ترين منبع جستجو يعني ويكي پديا هم تشريف ببرن، مي‌بينن كه اين محاسبه، در يك مطلب طنز و كمدي بيان شده!!!! ولي اين آقاي به اصطلاح دكتر، حتي سواد مطالعه‌ي اين منابع بديهي رو هم ندارن، چه برسه به پژوهش در اين زمينه‌ها!! به عبارت ديگه، هرجايي كه هر عددي مي‌بينن، سريع ربطش مي‌دن به شيطان و چه و چه!!! 3- تحليل‌هاي ايشان كه نه صد در صد، كه 120 درصد غلط و برپايه‌ي توهم توطئه‌اس. اين مسئله هم نه بخاطر طرز فكر ايشان، كه منبعث از ناآگاهي و بي‌دانشي ايشان در موضوعات مطروحه هست كه بجاي مطالعه درخصوص اون‌ها، صرفاً شنيده‌هاشون از اينور و اونور رو به عنوان مفاهيمي صد در صد درست به خورد جووناي ما داده و جاي تأسف داره كه جووناي عزيز ما هم اين موارد رو شنيده و اون رو حقيقت مطلق مي‌پندارن!! في‌المثل تو همين تاپيك، دوستي ميان درخصوص ريورس موسيقي و كلام شيطاني‌اش (به عنوان كشفي جديد از دكتر!!! رائفي پور) خبر مي‌دن! حال اينكه جستجويي خيلي ساده، دوستمون رو مي‌تونست به چند سال قبل كه اين مباحث بطور گسترده در جامعه مطرح و در اينترنت هم عنوان شد و البته پاسخ‌هاي مربوطه برسونه. مسئله‌اي مردود كه ناشي از يه سري اذهان بيكار بوده!! ولي چون دكترفرموده‌ان اينه، پس قطعاً اينه!! ------------------------------------------------------------------------ علي اي حال مجدداً دوستان رو توصيه مي‌كنم به جاي مريدي كسائي چون عالي‌جنابان عباسي و رائفي‌پور، خودشون زحمت مطالعه رو كشيده و حداقل اگه هم مي‌خوان چنين مطالبي رو گوش بدن، حداقل دو تا كتاب در اين زمينه مطالعه بفرماين. شايد اينطور متوجه بشن كه چند درصد فرمايشات حضرات، درست و چند درصد نادرسته. اينطوري امكان اين رو دارن كه از هر سخنراني و حرفي، به عنوان «فقط يك منبع آگاهي» استفاده كنن. والا اگه شما در هر موضوعي كه دانشي درش نداري، سخنراني اي رو گوش بدي، كلام اون سخنران بسان كلام الهي، متقن و صحيح خواهد بود.
  4. mostafa_by

    فرازی از تاریخ معاصر: كودتاي 28 مرداد

    برادر سعيد عزيز؛ 1- درس نگرفتن از تاريخ، ويژگي بارز ما ايرانيان هست. همواره فكر مي‌كنيم كه با شعار و لجبازي، مي‌تونيم به حقوق‌مون برسيم. به همين دليل هم در هر مذاكره‌اي، به جاي مذاكره كردن، به قول آژانس شيشه‌اي «لاس» مي‌زنيم و فقط زمان مي‌كشيم. همين مي‌شه كه طرف مذاكره هم بعد از چند بار رفت و آمد و پيشنهادهاي مختلف، از اينكه وقتش تلف شده عصباني و از پيشبرد مذاكرات مأيوس مي‌شه و به سراغ گزينه‌هاي ديگري مي‌ره! اون وقت ما زانوي غم بقل مي‌گيريم كه اي دل غافل! غرب با توطئه، حق ما رو خورد!! اي كاش [b]مذاكره[/b] رو در طول تاريخ فرا مي‌گرفتيم! 2- ويژگي بارز ديگري كه ما ايرانيا داريم، تو گوشه‌ي رينگ گير انداختن خودمون هست. همواره با لجبازي‌ها و بي‌سياستي‌هامون، كاري مي كنيم كه دوستان و يا كشورهاي بي‌طرف هم به دشمنان‌مون تبديل بشن. اي كاش [b]سياست[/b] رو در طول تاريخ فرا مي‌گرفتيم! 3- شاه نسبت به مصدق بدبين بود؛ چرا كه دكتر مصدق اصلاً آدم قابل اعتمادي نبود. دكتر مصدق با شعار پايبندي به قانون، عملاً ديكتاتوري براه انداخته و با لايحه‌اي كه به تصويب مجلس مجذوب و مرعوب وي رسيده بود، اختيارات قواي مققنه و قضاييه رو بطور كامل در اختيار گرفته بود و مدتي قبل از كودتا، اين اختيارات رو يكسال ديگه هم تمديد كرد. ولي به اين قدرت بي‌انتها نيز بسنده نكرده و در اقدامي تعجب برانگيز، مجلس رو هم منحل كرد!! اقدامي كه باعث باز گذاشته شدن دست شاه براي وقايع مرداد 32 شد. در ادامه بهش مي‌رسم. اي كاش [b]قناعت[/b] رو در طول تاريخ فرا مي‌گرفتيم. 4- با وجود اينكه شاه بسيار از مصدق مي‌ترسيد، ولي عملاً شاه جوان قدرتي نداشت. حتي زماني كه شاه اندك مانورهايي مي داد (مثل وقايع پس از ترور شاه در سال 27 و يا وقايع سال 25)، نه به شاه، كه به اقتدار كساني چون تيمسار رزم آرا و يا احمد قوام برمي‌گشت. كما اينكه ديديم زماني كه مصدق مي‌خواست همون اندك اختيارات شاه براي در دست داشتن اسمي فرماندهي قوا رو از شاه بگيره و شاه مقاومت كرد و مصدق نيز استعفاء، شاه براي اينكه بخواد كاري رو انجام بده و وضعيت رو به ثبات برسونه، به سراغ احمد قوام و سيد ضياء رفت كه با پذيرش قوام، سيد ضياء كنار رفت. اين واقعه، قضايايي كه به 30 تير 1331 منجر شد رو به ارمغان آورد. ولي وقتي كه احمد قوام هم نتونست اوضاع رو كنترل كنه، شاه با خواهش و تمنا مصدق رو برگردوند و البته بسيار بسيار بيشتر از قدرتش كاسته شد. ولي لطفي كه دكتر مصدق كرد با انحلال مجلس، باعث شد دست شاه براي بركناري كاملاً قانوني! ايشان باز بشه. چرا كه درصورت نبود مجلس، شاه اين اختيار رو مي‌داشت كه نخست وزير رو با حكم خود عزل و نصب كنه. بنابراين وقايع مربوط به 25 مرداد به هيچ عنوان كودتا نبود. بلكه كار دكتر مصدق در عدم تمكين به فرمان شاه و زنداني كردن سرهنگ نصيري و البته ايجاد فضاي نظامي در شهر، كودتا بود. شايد اگه مصدق كمي جاه‌ طلب‌تر بود و يا مايل به ماندن در حكومت، به توصيه‌ي فرماندهان و البته دكتر فاطمي گوش مي‌كرد و هواپيماي شاه رو مجبور به نشستن مي‌كرد! جالب اينكه حتي سفير ايران در عراق هم حاضر به پذيرش و ديدار با شاه نشد!! ولي ...!! علي اي حال لطفي كه مصدق به شاه كرد و خود با دست خود، باعث سقوط دولتش شد رو نه امريكا كرد و نه انگليس! اي كاش [b]صداقت[/b] رو در طول تاريخ فرا مي‌گرفتيم. 5- حزب توده پس از وقايع 30 تير و فاصله گرفتن آيت الله كاشاني از دكتر مصدق، اندك اندك به وي نزديك شد. اين نزديكي، پس از وقايع اسفند 31 بيشتر و بيشتر شد. البته سياست ظاهري حزب، حمايت علني از دكتر مصدق نبود. ولي آشكارا در زمان‌هايي كه نياز بود، اين حزب توده بود كه با انسجام خود به وي كمك مي‌كرد. بزرگترين تجمع در روز 30 تير 32 (سالگرد واقعه‌ي 30 تير) رو هم نه طرفداران مصدق، كه حزب توده برگزار كرد. حتي پس از وقايع 25 مرداد، اين حزب توده بود كه عملاً كنترل شهر رو بدست گرفته بود و در ميادين راهپيمايي‌هاي حمايت آميز از دكتر مصدق رو برگزار مي‌كردن. اما در روز 27 مرداد (يك روز قبل از كودتا)، در دستوري عجيب، شهرباني (به دستور دكتر مصدق)، به قلع و قمع تظاهرات كنندگان حزب توده كه در حمايت از دكتر مصدق راهپيمايي مي‌كردن دست زد و بسياري رو زد و بست و گرفت!! اين اقدام، شكاف بزرگي بين حزب و دولت دكتر مصدق بوجود آورد. با اين حال، دكتر كيانوري كه همسرش رابطه‌ي فاميلي هم داشت با دكتر مصدق و بسياري از مسائل رو با هم از طريق تلفني درميون مي‌ذاشتن، چندين بار با وي صحبت كرده و ازش مي‌پرسه كه آيا مايل هست به اعضاي حزب دستور بده كه به حمايت از دولت (علي رغم سركوب روز گذشته)‌ به خيابان‌‌ها بريزن؟ پاسخ دكتر، هر بار منفي بود!! پس اينكه بگيم حزب توده سكوت كرد، كاملاً غلطه. چرا كه حتي اگه از ديدگاه منفعت طلبانه‌ي خود حزب توده هم بنگريم، حكومت دكتر مصدق ضرر و زياني به مراتب كمتر از حكومت شاه و ارتش داشت. كما اينكه ديديم به فاصله‌ي اندكي بعد از كودتاي 28 مرداد، فلع و قمع حزب توده آغاز شد. پس مسلماً چيزي جز عافيت‌طلبي و يا خيانت حزب توده به دكتر مصدق، دليل عدم حضور ايشان در ميدان بود. --------------------------------------------------------------------- البته درخصوص اين واقعه، حرف و حديث فراوانه. ولي چيزي كه مشخصه، وقايع منتهي به 28 مرداد 32، با چيزي جز توهمات توطئه‌ي معمول «همه چيز خوب پيش مي‌رفت! تا اينكه امريكا و انگليس نامرد كودتا كردن و آمال و آرزوهاي ما رو نقش بر آب» مي‌بايست مورد بررسي قرار بگيره. متأسفانه اين واقعه هم مثل ساير فرازهاي تاريخ معاصر ايران (و حتي يكي دو قرن قبل‌ترش)، تنها از ديدگاه دايي جان ناپلئوني مورد بررسي قرار مي‌گيره و تنها نقش استعمارش ديده مي‌شه! حال اينكه از اين ديد مسئله رو حل كردن، وارونه كردن صورت مسئله و معلول رو به جاي علت قرار دادنه. اي كاش روزي روزگاري، به درستي و بصورت منطقي به چرايي وقوع اين حوادث نگريسته بشه و به جاي اينكه اينقدر بچه‌گانه داد اين رو سر بديم كه امريكا و انگليس عليه ما كودتا كردن، از خودمون بپرسيم «[b]مردمي كه در 30 تير 1331[/b]، بدون واهمه از گلوله و تانك و باتوم و گاز اشك آور، مقتدرانه ايستادن و نخست وزير مستعفي رو به جاي نخست وزير مقتدري چون قوام نشوندن و دست شاه رو هم بستن، [b]در روز 28 مرداد 1332 كجا بودن؟[/b]». پاسخ به اين سوال، تلخي خاصي داره كه در طي اين دهه‌ها ترجيح داده شده به جاي چشيدن اين تلخي، شيريني توهمات توطئه‌ي استكبار رو به كام برده و مزه مزه كنيم.
  5. و اي كاش دوستان هم به جاي دفاع صرف از كسي كه حتي شناختي روش ندارن، به سنجش صحت فرمايشات ايشان مي‌پرداختن تا ان قلت قضيه رو دريابن! صد البته براي نسلي كه ترجيح مي‌ده به جاي مطالعه‌ي دهها كتب، دهها سي‌دي رو گوش بده و يا تماشا كنه، صحت يا عدم صحت فرمايشات اين و آن هم د‌ر آخرين مرحله‌ي اهميت قرار مي‌گيره. در اين شرايط، كساني چون حسن عباسي و رائفي پور و مستنداتي چون ظهور، مي‌شن حقيقت مسلم و دوستان هم تا پاي جان مي‌شن مدافعش. ------------------------------------------------------------- علي اي حال ما مسئول تفكرات دوستان نيستيم و دوستان مختارن هركس رو، هرطور كه دوست دارن دوست داشته باشن و مطيع فرمايشاتش باشن.
  6. به نظر من، مي‌بايست بخشي جداي از سايت فارسي باشه. درصورت لزوم، مي‌شه ارجاعاتي هم به سايت فارسي داد. ولي حقيقتش هم سايت فارسي يكم وضعيتش بهم ريخته‌اس و هم اينكه اساساً براي خارجي زبان‌ها، بالطبع نمي‌شه كلاس زبان فارسي گذاشت. پس اساساً متون فارسي هم به دردشون نمي‌خوره. بالطبع فايل تبليغاتي سايت فارسي هم مي‌بايست قرار بديم كه كساني كه فارسي زبان بوده و با ميليتاري آشنا نشده‌ان و از سر اتفاق به ميليتاري انگليسي برمي‌خورن، به سراغ نسخه‌ي فارسي بيان. ولي نظر شخص من اين هست كه اين دو نبايد ارتباط چنداني با هم داشته باشن. صدالبته دوستان مي‌تونن از مطالب اين سايت، استفاده كرده و اون رو در قالب زبان انگليسي، در ميليتاري انگليسي قرار بدن.
  7. [quote name='razmayesh' timestamp='1345146484' post='265269'] دوستان نظرتون با راه اندازی بخش انگلیسی فروم چیه؟ گه خود اون بخش دارای قسمت های مختلف زمینی دریایی و...باشه یه جورایی یه قسمت جدید... همگی نظرتتون رو بگید و از دستانتون هم بخواید نظرشون رو بگن تا آقا سعید هم نظر شما رو بدونه ممنون از همه [/quote] دوست گرامي؛ از قبل برنامه بوده براي اينكه روزي، ميليتاري انگليسي هم براه بيافته. از قضا همين جمعه‌ي هفته‌ي پيش، با برادر سعيد صحبتي داشتم در اين زمينه. منتهاي مراتب نيازمند حضور فعال چندين نفر از اعضاء خوب سايت هست كه زبان انگليسي مناسبي داشته و بتونن فروم رو اداره كنن.
  8. بنده هم روزشمار دقيقي رو عرض نكردم. صرفاً اشاره كردم به نقش احمد شاه مسعود در فتح كابل و اينكه فرمايش شما در زمينه‌ي عقب نشيني طالبان در پي حوادث 11 سپتامبر، از نظر زماني با اين موضوع همخواني نداره. شما نظريه‌ي جديدي رو مطرح فرمودي. آيا مستنداتي رو براي اين موضوع در اختياري داري و مي‌توني براي ما هم بذاري تا اون رو مطالعه كرده و بيشتر از قضايا مطلع بشيم؟
  9. [quote name='ghermez' timestamp='1345284157' post='265564'] درباره ی [size=4]نیروهای اتحاد شمال[/size] و تسخیر افغانستان بدست اونا باید منطقی فکر کرد تو همون زمان که نیروهای اتحاد شمال پیشروی خودشون شروع کردند وحوادث 11 سپتامبر به وقوع پیوست و طالبان به تدریج عقب نشست اینوجمله قبول ندارم کابل بدست و تدبیر جنگی نیروهای اتحاد شمال قتح شد بهتره بگیم عقب نشینی طالبان از کابل و مناطق شمال افغانستان جنگ درافغانستان به این زودی تمامی ندارد [/quote] برادر گرامي؛ هرچند كه من هنوز موفق به ديدن فيلم نشدم، ولي اين فرمايش شما رو هم صحيح نمي‌دونم. چرا كه احمد شاه مسعود، دو روز قبل از وقايع 11 سپتامبر، يعني در تاريخ 9 سپتامبر 2001 توسط خبرنگاراني كه در اصل بمب‌گذار انتحاري بودن كشته مي‌شن. اگه اين فيلم، درخصوص نقش احمد شاه مسعود درخصوص تصرف كابل بوده باشه، مفهومش اينه كه تمامي اين وقايع، مي‌بايست قبل از وقايع 11 سپتامبر صورت گرفته باشه. شايدم بنده فرمايش شما رو درست درك نكردم كه در اين صورت خوشحال مي‌شم بيشتر توضيح بفرمايي.
  10. [quote name='rpg7' timestamp='1345108183' post='265150'] [quote]اعلام کردند که در صورت صحت خبر کشته شدن 4 لبنانی، 8 تن از گروگان ها را خواهند کشت.[/quote] این شد یک کار درست وحسابی ماهم باید همین کار بکنیم تا گروگان هامون بگیریم [/quote] من وارد بحث شيرين ساير دوستان نمي‌شم. ولي برادر rpg7 عزيز، واقعاً و جدي جدي اين حرف رو زدي؟! حقيقتش باورش برام خيلي سخته كه شما اين حرف رو زده باشي! ولي اگه واقعاً نظرت اينه، اگه زحمتي نيست مبناي عقلي، فكري و فقهي‌اش رو هم بفرمايي بد نيست.
  11. بسياري از نقدهاي اين فيلم، برگرفته از كژفهمي‌ها و اساساً عدم شناخت زيگموند فرويد و عقايد وي و تنزل نظرات وي در قالب فلسفه‌ي س&*^^ك*&^%$س و به تبع اون برداشتي بچه‌گانه از صحنه‌هاي مختلف فيلم كه صرفاً اين فلسفه رو تداعي كنه، بود. گويي فرويد، هيچ تفكر ديگري نداشت و اساساً پايه گزار هيچي نبود الا اسمشو نبر!!! اگه برش‌هاي درستي از فيلم انجام مي‌گرفت، ادامه‌ي خود ديالوگ‌ها بسادگي فرضيات حضرات رو نقش بر آب مي‌كردن و قضيه، شبيه «فويل للمصلين» نمي‌شد. ------------------------------------------------------- البته انتظار بيشتري هم از ايشان نمي‌ره. چون وقتي ما برنامه مي‌سازيم كه در اون، صرفاً نظر خودمون رو قالب كنيم و كارشناسان ما به جاي اينكه بيان نظر كارشناسانه بدن، نظراتي مي‌دن كه فرضيات ما رو محكم‌تر كنه (به زعم خود)، پس به خودي خود اصلاً نمي‌شه روي چنين مجموعه‌هايي به عنوان مستند و منبع، حسابي باز كرد. در بهترين حالت بايد اونا رو ديد و حرفاشون رو شنيد و چهار تا چيز از قبل اون آموخت. ------------------------------------------------------- علي اي حال ممنون بابت به اشتراك گذاشتن اين تحليل‌ها.
  12. بد نبود برادران اشاره‌اي به نشست امروز تهران و بيانيه‌ي صادره در اون مي‌داشتن. نشستي كه مثلاً قرار بود در سطح وزراي امور خارجه برگزار بشه، ولي جز سه كشور پاكستان، عراق و البته زيمباوه!!، هفت كشور در سطح دستيار وزير امور خارجه!!! و مابقي كشورها هم در سطح سفير!!!! حضور بهم رسوندن!! كشورهاي شركت كننده (منهاي موارد فوق الذكر) : اندونزي، افغانستان، الجزاير، اردن، اکوادور، روسيه، چين، گرجستان، کوبا، عمان، هند، سودان، قزاقستان، تاجيکستان، بلاروس، موريتاني، نيکاراگوئه، سريلانکا، ارمنستان، بنين، قيرقيزستان، ترکمنستان و ونزوئلا. البته از تمامي اين كشورها در سطح وزراي امور خارجه دعوت رسمي بعمل اومده بود كه ...! ضمن اينكه تركيه، عربستان، كويت، لبنان و چندين كشور ديگه‌ي منطقه‌اي هم دعوت ايران رو رد كردن! ------------------------------------------------------------------- خوشحال مي‌شم دوستان، اخبار اين اجلاس رو هم تحت پوشش قرار بدن تا تاپيك، جامع‌تر و كامل‌تر دنبال شه.
  13. دست همگي درد نكنه بابت تصاوير و فيلم. ولي خودمونيما. چي بودن و چي شدن! http://www.military.ir/forums/topic/8891-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%B1%DA%98%D9%87-%D9%86%D9%8A%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D8%B3%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%DA%86%D9%8A%D9%86-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF/ --------------------------------------------------- پ.ن : برادر ops عزيز؛ ماشاءالله چه دقتي داريا !
  14. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote name="worior"][quote]ولي بحث كشتاري كه در مسجد اتفاق افتاده، ربطي به وقايع سال 91 فكر نكنم داشته باشه. بالطبع وقتي شما داري واقعه‌اي رو محكوم مي‌كني، نمياي وقايعي كه دهه‌ها قبل رخ داده رو محكوم كني! حداقل منطق اينو مي‌گه ديگه؟! نه؟[/quote] قطعا پیش از 91 بوده و با هدف کوچ دادن مسلمانان ، این که دیگه قابل رد نیست ، طبق ادعای اون کتاب همین موارد علت اصلی فرار 250 هزار روهینگیایی در 1991 بوده ، مسلمه که اگر امروز در سوریه برخی تروریست خوانده میشن ، نتیجه عمل امروزشون نیست ؟ هست ؟ البته دهه های قبل نه بلکه طبق گفته منبع فشار بر مسلمانان روهینگیا در 78 ختم نمیشه و بصورت سیستماتیک این کشتار ادامه پیدا میکنه تا اینکه منجر به فراری شدن این اقوام میشه ، عجیبه که قصد دارین این گذشته خیلی کوتاه یعنی حداقل 12 ساله رو نبینین ! و برای ندیدنش به ده ها سال ارتقاش دادین !! حداقل به منظور آسیب شناسی که قابل ذکر هست ؟!![/quote] جالبه براي من كه شما چقدر جسورانه از واژه‌ي «كشتار» استفاده مي‌فرمايي. گويي قبل از 1978 در ميانمار خبري نبوده و از سال 78 الي 91 هم روزانه يا ماهانه چند نفري رو همين‌طوري مي‌كشتن! عجب استفاده‌ي مفيدي داره بازي با واژگان!! ما داريم درمورد اعلام موضع‌ رهبر يك كشور بحث مي‌كنيم، اونوقت برادر ما درمورد ...! بعد هم درسته كه اين 12 سال از نظر شما گذشته‌اي بسيار كوتاهه. ولي از قضا اين 12 سال، مفهوم دوران قبل از انقلاب تا زمان همان خطبه هم هست ...!!! صد البته در همون 12 سال، خيلي اتفاق‌ها افتاده!! البته اگه ضربدر تعداد ماه و هفته و روز هم بكنيش، رقم خيلي كمي هم بدست نمياد. مسئله‌ي ديگه اينكه شما اساساً از هر بحث، به دنبال اطلاعات خاص خود مي‌گردي. والاً اينقدر كليد نمي‌فرمودي روي يه بند از عرايض و اينكه اساساً نگاه و دليل دولت ميانمار براي اين كارا چيه! والا اينطور ناآگاهانه (شايدم آگاهانه)، سياست‌هاي سخت‌گيرانه‌ي دولت عليه يك قوم (روهينگا) كه از نظر ايشان، مهاجريني غيرقانوني بوده‌ان رو به كل مسلمانان تعميم نمي‌دادي و مسلمانان رو معادل روهينگاها به حساب نمي‌آرودي تا بفرمايي «با هدف كوچ دادن مسلمانان»!! مطلب جالب اينكه علي‌الظاهر نيت ايشان هم عطف به ماسبق مي‌شه و تصميمي كه در آذر سال 70 يا همون 91 ميلادي خودمون اين دولت مي‌گيره، عطف به سال‌هاي گذشته هم مي‌شه ...!! بگذريم. -------------------------------------------------------- [quote name='worior' timestamp='1344029643' post='263238'] [quote]اساساً حقوقي كه انسان مدرن بهش اعتقاد داره و خيلي مونده كه كشورهاي جهان سوم بهش برسن، حقوقي هستن كه حداقل‌ها رو رعايت مي‌كنه. [/quote]این بحث رو میتونین در تاپیک دیگری مطرح کنین تاخدمت شما عرض بشه که همین انسان مدرن تفکراتی در مورد حقوق سایر افراد داره ، دیدگاه های هگل کانت راسل و ... رو هم ذکر خواهم کرد ! خصوصا مصداق هایی از برخورد همین انسان مدرن و پر مدعا در رعایت حقوق اقلیت ها و نگاهش به انسان شرقی و..... [quote]ولي مادامي كه انسان در سنت و تفكر سنت گرفتاره، حكومت رو آسماني و دست نيافتني مي‌بينه و يا براي خودش ارزشي قائل نيست، شاهد حضور ديكتاتورها هستيم.[/quote]این هم از دروغ های بسیار بزرگی هست که انسان مدرن گفته ! ... اگر کمی سواد در بازه حقوق ، فلسفه و جامعه شناسی مدرن و پست مدرن داشتین بطور عمیق و جدی باهاتون وارد این بحث میشدم ! لیکن چون شما رو میشناسم بهتون میگم که نه علمش رو دارین و نه حقش رو حداقل دانش لازم رو بدست بیارین و بعد گذشته خودتون رو لجن مال کنین ، واقعا در برابر گفته های خودتون باید شرم کنین ! ؛ فکر کنم اکثریت قریب به اتفاق کودتاهایی که درجهان سوم رخ داده و منجر به سرکار اومدن همین دیکتاتور های نظامی شده مربوط به جدال سرمایه داری و کمونیسم هست ، بخصوص جنایت جنگ کره و ویتنام ... و همین به اندازه کافی نشانگر این هست که الزاما دیکتاتور ها حداقل انواع اخیرش رو که شاهدیم همین انسانهای مدرن بوجود آوردن و هر گاه هم ازشون فاصله گرفتن با قدرت نظامی منهدمشون کردند ، خودتون بیشتر از این مطالب میدونین ! نمود بارزش کودتای 28 مرداد ، مشخصا نازیسم و فاشیم هم از ساخته های همین انسان مدرن هست ، مسلمه که دو جنگ اول و دوم و انفجار اتمی در ژاپن هم نتیجه همین مدرن شدن انسان هست ، و این انسان مدرن لابد حق داره به کشتار انسان سنتی بپردازه ! و سنتی چون سنتی هست هیچ حقی نداره و مادامی که سنتی هست دیکتاتوره !! عجب تز کودکانه ... اینم در حد ذکر برای شما.. امیدوارم اگر بحثی در این زمینه دارین در تاپیک دیگری ادامه بدین بنده اگر فرصت کافی داشته باشم در خدمت هستم ... فقط امیدوارم بدین شکل پر از مغلطه نباشه .. [/quote] عجبست ...! برادر واريور عزيز؛ بحث كردن با شما، من رو ياد خشايار مستوفي در سريال «زير آسمان شهر» مي‌اندازه كه يهو بي‌جهت عصباني مي‌شد و مي‌گفت‌ «پاشو برو بيرون! پاشو ...!!» و با دمپايي و لگد به جان طرف مقابل مي‌افتاد! كمي خويشتنداري در هنگام بحث هم چيز بدي نيست. از اينكه بنده رو در حد كودكي بي‌سواد لجن مال فرمودين از شما تشكر مي‌كنم. قطعاً بنده بي‌دانشم و شما در رأس هرم علوم انساني. شكي هم درش نيست. ولي اي كاش مفهوم انسان مدرن و انسان سنتي رو با شعار قاطي نمي‌فرمودي تا اندك مجالي براي بحث كردن درش باقي بذاري. چون يه لحظه حس كردم كه الان طرف حسابم، رئيس پايگاه بسيج دانشكده‌اس! اينكه باورهاي انسان مدرن رو به دولت‌ها ربط بديم، از كمدي‌هاي روزگار و تعريف انسان مدرنه! درست به سان اينكه عملكرد ظالمانه‌ي محمدرضا پهلوي رو ارتباط بديم به دين؛ چون محمدرضا خود رو ديندار مي‌دونست!! پيشنهاد مي‌كنم شمايي كه در رأسي و اشراف داري بر تمامي علوم انساني، يكبار ديگه مفهوم انسان مدرن رو از كتب و يا منابعي كه داري (و ان شاءالله منابع شما، كتب معارف اسلامي دبيرستان و دانشگاه نباشه)، مرور بفرمايي. صد البته در اون‌ها، به دنبال مرور تعريف انسان سنتي و اساساً مفاهيم تقابلي سنت و مدرنيته بگردي. شايد! خداي نكرده شايد! روم به ديوار شايد! بلا به دور شايد!! شما داري در بديهي‌ترين تعاريف اشتباه مي‌كني!! اما نه! شما و اشتباه؟ مگه ممكنه؟! اشتباه مال مصطفي، مغالطه‌گر كبيره كه در هيچ چيز مطالعه‌اي نداشته و فريب استكبار جهاني رو خورده و بلندگوي ايشان شده!! اين‌ها هم كار دنياست ديگه!! اصلاً به قول شاعر : عجب آشفته بازاری است دنیا ....................... عجب بیهوده تکراری است دنیا میان آنچه باید باشد و نیست ........................ عجب فرسوده دیواری است دنیا ------------------------------------------------- خلاصه اينكه خودتون بحث رو خراب فرمودين با زدن زير سبد! اميدوارم زين پس در بحث كردن، كمي تأمل رو هم همراه بفرمايين تا حداقل اينطور بحث رو به ناكجا آباد نكشونين!! ====================================== پ.ن : اين مغلطه هم اين روزها عجب واژه‌ي مناسبي شده براي فرار! كافيه در جواب هر حرفي، واژه‌ي مغلطه رو بكار ببريم تا ...!! رازي سال‌ها بيهوده به دنبال اكسير گشت. اكسير اصلي، همين واژه‌اس ...!!
  15. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    برادر واريور عزيز؛ بنده فرمايش شما رو درك كردم. ولي بحث كشتاري كه در مسجد اتفاق افتاده، ربطي به وقايع سال 91 فكر نكنم داشته باشه. بالطبع وقتي شما داري واقعه‌اي رو محكوم مي‌كني، نمياي وقايعي كه دهه‌ها قبل رخ داده رو محكوم كني! حداقل منطق اينو مي‌گه ديگه؟! نه؟ همون‌طور كه عرض شد حتي زيرنويس سايت مقام معظم رهبري هم دقيقاً اشاره‌اش به همون موردي بود كه خدمت شما عرض كردم. قطعاً هم در جريان فشارهاي دولتي عليه روهينگاها، خوني ريخته شده و آسيب‌هايي وارد اومده و كسي منكرش نيست. ولي اينكه اين سخنراني رو ارتباط بديم به تمامي كشتارهايي كه قبل و بعد قضيه رخ داده، به نظر من چندان درست نيست. مگه كه بخوايم اينطور باور داشته باشيم. اما اگه شما به اين مسئله اعتقاد داري، ضمن احترام به نظر شما، بايد عرض كنم كه در اين زمينه هم اختلاف نظر داريم. --------------------------------------------- اساساً از نظر من، حق و حقوق انسان‌ها اونقدر محترم هست كه اهميتي نداشته باشه چه نژاد و قوميت و مليتي دارن. از نظر من، همون‌قدر يه كمونيست در كره‌ي شمالي يا كوبا مي‌بايست از حقوق انساني برخوردار باشه كه يه مسلمان در برمه يا سوريه يا بحرين و عربستان! اساساً حقوقي كه انسان مدرن بهش اعتقاد داره و خيلي مونده كه كشورهاي جهان سوم بهش برسن، حقوقي هستن كه حداقل‌ها رو رعايت مي‌كنه. ساده ترين مفهومش هم اين هست كه حكومت، ابزاري هست در اختيار مردم و نه مردم، رعاياي حكومت و وسيله‌اي در دست ايشان. ولي مادامي كه انسان در سنت و تفكر سنت گرفتاره، حكومت رو آسماني و دست نيافتني مي‌بينه و يا براي خودش ارزشي قائل نيست، شاهد حضور ديكتاتورها هستيم. طبيعيه كه تا اون موقع هم احترامي به همديگه نمي‌ذاريم و بخاطر ذره‌اي منافع، خون همديگه رو مي‌ريزيم. پس اگه ما با اين مسئله مخالفيم، بايد حداقل در حد ذكر و ياد از اون نام ببريم. ولي نه اينكه هرجا به نفعمون بود، اون رو فرياد كرده و هرجا كه به نفعمون نبرد، صداش رو هم درنياريم. چون اساساً سياست با ايدئولوژي سازگاري نداره و ما هم بايد بين اين دو، انتخابي داشته باشيم. ==================================== علي اي حال، فكر كنم گفتني‌ها گفته شد و توضيحات لازم عرض گرديد. قطعاً ريخته شدن هر خوني، مايه‌ي ناراحتي ماست. چه روهينگا باشه، چه بودايي و چه مسيحي. ولي باز هم عرض مي‌كنم. بسيار اميدوارم كه دوستان هرچيز رو در جاي خود و به اندازه‌ي خود مورد بررسي و اهميت قرار بدن.
  16. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    برادر جان؛ يا شما به عرض بنده توجه نداري، يا بنده نمي‌تونم عرضم رو برسونم. مگه ما اينجا داريم درخصوص اينكه آيا مسلماني در ميانمار كشته شده يا نشده بحث مي‌كنيم؟ بحث ما سر اين هست كه : 1- مسلمانان روهينگا (و نه تمامي مسلمانان ميانمار) از نظر حكومت مركزي، مهاجريني غير قانوني بودند. 2- تمامي مردم ميانمار (چه بودايي، چه مسيحي، چه مسلمان و چه اساساً روهينگايي)، از حقوق بديهي مدني محروم بوده‌ان و حكومت نظامي اين كشور، با ديكتاتوري و خشونت در اين كشور حكومت مي‌كرده. 3- سياست‌هاي سخت‌گيرانه‌ي دولت در دهه‌ي نود براي اخراج مسلمانان روهينگا به بهانه‌ي قانون تازه تأسيس، باعث كوچ اجباري بيش از 200 هزار مسلمان ورهينگايي به بنگلادش شد كه واكنش‌هاي جهاني، اين رويه رو متوقف ساخت. 4- اعتراض مقام معظم رهبري در متن فوق‌الذكر نسبت به قضيه‌ي كوچ و بيخانمان كردن مسلمانان روهينگا بود. اون نقل قولي كه بنده آوردم هم عرض بنده نبود. ارجاعات خود سايت مقام معظم رهبري درخصوص علت فرمايش ايشان بود. 5- خشونت‌ها عليه مسلمانان روهينگا، به دو دسته تقسيم مي‌شه : دسته‌ي اول : سياست‌هاي حكومت مركزي براي اخراج اين مهاجران به اصطلاح غيرقانوني كه گاهي با سياست‌هاي سخت‌گيرانه و گاهي هم با خودداري در اجراي عدالت در مواقعي كه به نزاع‌هاي قومي و قبيله‌اي منجر مي‌شه (مثل حادثه‌ي اخير) انجام مي‌گيره. دسته‌ي دوم : اختلافات فرهنگي مردم ميانمار با روهينگاها هست كه البته اين اختلافات فرهنگي بين بسياري از اقوام ساكن در اين كشور هست، ولي عمده‌ ايشان (حتي مسلمانان) با روهينگايي‌ها مشكل اساسي دارن. همين اختلافات هم گاه و بيگاه به نزاع‌هايي بعضاً خونين بين ايشان منجر مي‌شه. --------------------------------------------- اما اينكه مي‌فرمايي «بحث ما بر سر دفاع از حقوق بودائیان نیست ، هست ؟» براي بنده بسيار ثقيله!! مگه اينكه بسان يهوديان كه فكر مي‌كنن غير يهود، انسان نيست، بلكه حيواني دوپا هست، ما هم فكر كنيم جان غيرمسلمان، حتي ارزش ذكر شدن هم نداره. اشاره‌ي بنده به بوداييان هم اين بود كه جنايات حكومت مركزي، نه جناياتي مذهبي، بلكه براساس ذات حكومت نظامي‌اش هست كه صدها برابر بيشتر از اونكه شامل حال مهاجرين به اصطلاح غيرقانوني روهينگا بشه، شامل حال بوداييان شده! پس اينكه بخوايم فرضيه‌اي ضد مسلماني بچينيم، از اساس فرضيه‌ي غلطي رو مطرح كرده‌ايم. والا اصلاً جان بودايي‌ها بي‌ارزش! آيا حداقل جزو آمار مورد بررسي ما، براي آسيب شناسي اين وقايع به حساب مياد يا كه خير؟ ================================= از شما انتظار دارم در چارچوبي كه عرض شد، فرمايشاتت رو بفرمايي تا بهتر متوجه شيم كه در كجاها با هم اشتراك و كجاها اختلاف نظر داريم. =========================================== داشت يادم مي‌رفت. دكتر جان. شما تشريف بيار اينجا، دو تا پيتزا مهمون مني. [b]برادر رضا مي‌دونه! من دست به پيتزا دادنم خوبه؛ بالاخص در ماه مبارك رمضان و براي افطار!!![/b] ---------------------------------------- عرض بنده اين بود كه اون فرمايش حضرت آقا، مربوط به كشتار و آزار و اذيت‌هاي قومي در ميانمار نبود. صرفاً اعتراض به سياست سخت گيرانه‌ي حكومت براي كوچ اجباري مسلمانان بود. مشكل اصلي مسلمانان روهينگا، درگيري‌هاي قومي و قبيله‌اي‌اي هست كه گاه و بيگاه براشون بوجود مياد كه علتش رو عرض كردم.
  17. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote name='worior' timestamp='1344015371' post='263177'] . [quote]اين وضع مسلمانان مستضعف بيچاره‌ى ميانمارى است كه دهها هزار نفر از آنها امروز با بدترين وضع در بنگلادش زندگى مى‌كنند. نمايندگان ما به آن‌جا رفتند و آمدند و خبرهايى به ما دادند كه واقعاً خواب از چشم انسان مى‌پرد!(13) چه‌قدر امروز دنيا نسبت به حقوق بشر - به معناى واقعى - بى‌اعتناست! مگر در دنيا صدايى از كسى بلند شد؟![b] [color=#B22222]يك مشت چكمه‌پوش[/color] دهها هزار مسلمان ميانمارى را با فجيع‌ترين وضع از خانه‌ى خودشان بيرون كردند؛ [color=#B22222]بچه‌ها و زنان و مردانشان را كشتند[/color]؛ اموالشان را غارت كردند؛ هر كس توانسته جان خودش را بردارد، [/b]فرار كرده؛ در دنيا هم كسى به كسى نيست؛ نه سازمان ملل حرفى مى‌زند، نه كميته‌ى حقوق بشر فريادى مى‌كشد، نه صليب سرخ جهانى احساس مسؤوليتى مى‌كند، نه اين كنفرانسها و مؤسسه‌هاى دروغىِ دفاع از حقوق بشر و دفاع از صلح و غيره حرفى مى‌زنند؛ كأنه اينها انسان نيستند![/quote] مصطفی جان اشاره شده " یک مشت چکمه پوش ،....، بچه ها و زنان و مردان را کشتند " حالا این رو چطور میشه تفسیر کرد ؟ الزاما صحبت از " بودایی ها " نیست ، لیکن به جنایت علیه مسلمانان به طور عام اشاره دارد .. ضمن اینکه در همون سال " 1991 1370 " 250 هزار مسلمان روهینگیایی مهاجرت اجباری داده میشن به بنگلادش و بعد هم اون فاجعه عظیم کشته شدن 113 هزار نفر در اثر طوفانهای موسمی در اون منطقه رخ میده .. --------------------- جناب سعید پاسخ شما مبسوط ده ها بار داده شده ، ... [/quote] برادر واريور عزيز؛ عرض بنده رو توجه نفرمودي. بحث كشتار مطرح نبود. بحث سخت‌گيري‌هاي حكومت براي كوچ مسلمانان روهينگا به بنگلادش، براساس طرح مذبور مطرح بود! اين هزاران چكمه پوش مدنظر شما، همون نظامياني بودن كه مجري اين دستورات بودن. البته از كشتار زنان و كودكان خبر چنداني نبود و اين، بيشتر يه استعاره‌‌اس. اساساً جنايتي هم اون زمان رخ نداد و بحث فشار براي كوچ اجباري بود! اگه شما جنايت مي‌خواي، بايد تاريخ جنايات دولت نظامي ميانمار رو بررسي بفرمايي كه ببيني چقدر بودايي رو اين حكومت به قتل رسوند تا بفهمي كه كوچ دادن عده‌اي مسلمان، در برابر اون جنايات چيزي شبيه به بازي بچه‌گانه بيشتر نيست. همون‌طور كه عرض شد، بهتره هرچيز رو در جاي و هر مسئله‌اي رو در ظرف خودش مورد بررسي قرار بديم. والا گفتار ما، بيشتر از اونكه انطباق با حقيقت داشته باشه، بيشتر رنگ و بوي شعار به خودش مي‌گيره.
  18. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    برادر BattleMaster عزيز؛ اگه شما به ابتداي عرايض بنده در اين تاپيك رجوع مي‌فرمودي، و يا حداقل در جريان عرايض بنده و فرمايشات برادر مهدوي عزيز در Pm قرار داشتي، شايد اين پست رو ارسال نمي‌فرمودي. مسئله در ميانمار، مسلمانان نيست. مسئله حكومت ديكتاتوري نظامي اين كشور بود كه دهه‌ها حقوق ملت رو زير پا گذاشته بود. اصلاً چرا به مسمانان چسبيديم؟ همين سركار عليه «آنگ سان سو چي» كه برنده‌ي جايزه‌ي صلح نوبل در سال 91 و خود بودايي مذهب هست، بيش از 21 سال رو در حصر خانگي (كه ميگن چيز خوبيه!!) بسر برد! دانشگاه‌هاي ميانمار از دهه‌ي هشتاد به اين طرف بالكل تعطيل شده‌ان!! فقر و فساد در اين جامعه بيداد مي‌كنه. آزادي‌هاي مدني به حداقل ممكن رسيده‌ان. برعكس باورهاي ما، كشورهاي غربي سال‌هاي ساله كه ميانمار رو تحريم كرده‌ان و البته در سال‌هاي اخير، حكومت ميانمار سعي در انجام اصلاحاتي چند در كشورش داشته و متعاقب اون، برخي تحريم‌ها هم برداشته و برخي قراردادها با اين كشور بسته شده. يعني اساساً در ميانمار، چيزي كه تا بحال كوچكترين ارزشي نداشته، حقوق و شأن انساني قضيه‌اس. حالا در كنار اين مسئله، دعواهاي قومي و قبيله‌اي رو هم اضافه بفرما. اون هم دعوايي كه يه سر اون‌ها، مسلمانان روهينگايي هستن كه از نظر حكومت، مهاجرين غيرقانوني بوده و به همين دليل، در آمارهاي رسمي اون‌ها رو به حساب نياورده (چيزي شبيه به اكراد در سوريه!) و ايشان از بديهي‌ترين حقوق شهروندي هم محرومن. ----------------------------------------------------------------------- اينكه دولت برمه استراتژي بودايي سازي اين كشور رو داشته باشه فرمايش غلطيه. همون‌طور كه عرض شد، اين برنامه در ابتداي دهه‌ي نود وجود داشته كه بعلت اعتراض‌هاي جهاني و واكنش‌هاي بوجود اومده، كان لم يكن شد! ضمن اينكه بيشتر از جمعيت مسلمانان در اين كشور، جمعيت مسيحيان هست كه بنا به فرمايش شما مي‌بايست ايشان هم تحت آزار و اذيت‌هايي توسط حكومت (به منظور بودايي سازي) قرار بگيرن. البته لازم به ذكره كه درگيري‌هاي قومي و قبيله‌اي در ميانمار، حتي ميان مسيحيان و مسلمانان و مسيحيان و بوداييان هم وجود داشته و شرايط بهتر از امروز نبوده. ولي چيزي كه مشخصه اينه كه بيشتر اين درگيري‌ها، با طرفيت مسلمانان روهينگا بوده! حتي شايد براتون جالب باشه كه بدوني بين خود مسلمانان ساير قبايل و روهينگاها هم بارها و بارها درگيري‌هاي خونين و شديدي بوجود اومده!! ----------------------------------------------------------------------- تمام عرض بنده اين هست كه هر مسئله‌اي بايد در جاي خودش مورد بررسي قرار بگيره. يعني با در نظر گرفتن شرايط اون. اينكه ما جوگير شده و شعار مرده باد، زنده باد رو سر بديم و مثل هميشه پاي اسكتبار و صهيونيسم جهاني رو وسط بكشيم، صرفاً پاك كردن صورت مسئله‌اس. ----------------------------------------------------------------------- اين وسط از روز اول هم برام عجيب بود كه چي شده فارس يهو اينطور داره ناله و فغان سر مي‌ده و مي‌گه مسلمانان ميانمار رو كشتن و بردن! بعد آمار 20 هزار و سپس 50 هزار نفري از كشتار ايشان عنوان مي‌داره و قضيه رو يه طور تعريف مي‌كنه كه گويي هولوكاستي اتفاق افتاده!! يعني يه واقعه‌اي كه دهه‌هاست در اين كشور رخ داده رو طوري عنوان مي‌داره، گويي كه همين امروز رخ داده و امري بديع و عجيب و نادانسته رخ داده! بعد هم كه مثل هميشه دانشجويان!!!!! آماده‌ان كه راهپيمايي راه انداخته و اين قضايا رو محكوم كنن! از نظر من، هركس بايد خودش هم همه چيز رو سبك و سنگين كنه و اينقدر تحت تأثير جو رسانه‌اي قرار نگيره. والا اين جوگيري، اثري جز ايجاد موج براي رسانه‌ها براي رسيدن به اهداف خودشون نخواهد داشت.
  19. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    جسارت من رو بپذيرين دكتر جان. ولي موردي كه شما از مقام معظم رهبري نقل قول فرمودين، اساساً به مسئله چندان مرتبط نيست. البته باز هم تقصير شما نيست و شما استناد فرمودي به سايت مشرق كه بسيار جالب مسئله رو به مسئله‌اي ديگه ربط داده. ------------------------------------------------------- اگه شما اصل موضوع رو از سايت خود مقام معظم رهبري جستجو مي‌فرمودين، از قضا اشاره‌ي درست و مناسبي كه به اصل قضيه داره رو هم ملاحظه مي‌فرمودين : [quote]در آذرماه سال 1370 در اجراى اساسنامه‌ى «شوراى نظامى اعاده‌ى نظم و قانون» كه تصريح بر تبديل ميانمار به يك كشور كاملاً بودايى داشت، فشارهاى نظاميان دولت ميانمار بر مردم مسلمان اين كشور - كه افزون بر دو ميليون نفر از جمعيت اين كشور را شامل مى‌شدند - آغاز و منجر به مهاجرت بيش از يكصد هزار نفر از آنان به كشور بنگلادش شد. مهاجران مسلمان در اردوگاههايى در جنوب شرقى كشور بنگلادش و در شرايطى بسيار نامساعد استقرار يافتند.[/quote] http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=657 مسئله‌اي كه حضرت آقا اشاره فرموده‌ان، درخصوص كشتار مسلمانان توسط بودايي‌ها (براساس مشكلات چندين دهه‌اي ايشان) نبوده و نيست. بلكه مسئله، نقض حقوق شهروندي برخي از مسلمانان ميانماري هست كه دولت نظامي ميانمار معتقده اين‌ها شهروندان ميانماري نبوده و از هند و بنگلادش به طور غيرقانوني به اونجا اومده‌ان. به همين دليل هم تا جايي كه تونسته سعي كرده كه فشار رو بر ايشان افزايش بده تا از ميانمار برگردن به كشورهاي اصلي‌شون. قانون فوق هم در راستاي همين فشارها بود كه البته تلاش به كوچ اجباري مسلمانان به بنگلادش توسط دولت، منجر به سر و صداهاي زيادي شد و پس از مدتي، قضيه هم كنسل شد. خلاصه اينكه اين مسئله، از اساس مسئله‌ي ديگري بود كه ظاهراً برادران مشرق، چون فقط يه «ميانمار» توش بيان شده بود اون رو آورده‌ان. البته ان شاءالله كه عمدي نبوده و ناآگاهانه بوده. جسارت حقير رو به بزرگي خودتون ببخشيد.
  20. ممنون از بابت اين Voice. البته اين گفتگو در هنگام سقوط گرفته نشده. بلكه زماني هست كه هنوز اميد به نشستن در فرودگاه اروميه هست و اين جمله هم عيناً گفته مي‌شه. علي اي حال ان شاءالله خداوند رحمت وسيع و بي‌پايانش رو مشمول اين عزيزان فرموده و عالي‌ترين درجات رو براشون در نظر بگيره.
  21. با تشكر از توضيحات دوستان عزيز؛ ولي يه سوال. پس اين موشك‌هايي كه تو اين تصاوير هست چيه؟ http://gallery.military.ir/albums/userpics/10166/800px-U_S__Army_AH-64_prepares_to_launch_from_USS_Nassau_Feb_2005.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/10166/apache_ah1.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/10166/Apache-helicopters-land-on-board-HMS-Illustrious--photo-MOD.jpg حداقل شبيه تاو كه هست. حالا اسمشون چيه؟ البته اين رو بايد بذارين به حساب بي‌سوادي شديد بنده درخصوص مسائل نظامي (بالاخص تجهيزات نظامي). ولي خوب. از قديم گفتن نپرسيدن عيبه ...! -------------------------------------------- به اون خره هم يه جاش شليك شد. البته عمدي نبود و از اثرات اسپري كردن بود تا شليك عمدي. به همين خاطرم همه نگرانش شدن!
  22. ممنون از بابت كليپ. برادر ops عزيز؛ دوستي روز گذشته، وقتي كليپ مشابهي رو مي‌ديد فرمود كه اين‌ها لزوماً هلفاير نيستتن. ممكنه تاو باشن. من هم چندان به نظرم معقول نمياد كه با هلغاير بخوان حداقل افراد رو هدف قرار بدن (حالا ساختمون‌ها بحث ديگه‌اي هست). نكته‌ي ديگري كه هست اينه كه خيلي مواقع وقتي تجمعي هست يا هدفي كه با يه موشك مي‌شه چندين نفر رو زد، مي‌بينم كه آپاچي‌ها صرفاً با توپشون منطقه رو اسپري مي‌كنن كه باعث مي‌شه خيلي‌ها فرار كنن و بعد دونه دونه بيافتن دنبالشون. دليلش چيه كه از يه موشك استفاده نمي‌كنن در اينجور مواقع؟ مسئله‌ي دوم اينكه تو فيلم ديديم گاهاً يه نفر رو كه خيلي راحت مي‌تونستن بزنن، يكي دو دقيقه دنبال مي‌كردن و كاري به كارش نداشتن. فلسفه‌ي اين يكي رو هم نفهميدم. در آخر نفهميديم اون خره كه شليك شد به سمتش هم مرد يا نه! هركدوم از دوستان كه خبري ازش دارن بيان بگن تا حداقل انجمن حمايت از حيوانات خيالش راحت شه.
  23. ممنون از توضيحات و كليپي كه گذاشتي بزرگوار. حالا يه سوال. باتوجه به فاصله‌‌اي كه آپاچي‌ها در درگيري‌ها دارن‌ (تو فيلم‌هايي كه ازشون هست، با در نظر گرفتن سرعت گلوله و فاصله‌ي زماني شليك تا برخورد، حداقل يكي دو كيلومتري مي‌شه)، به نظرت اين گلوله‌ها نمي‌تونن تا حدودي مقابله‌ي موثري باشن براي «سوارم»؟! چون فاصله‌ي زياد درگيري هم عملاً هم هلي‌كوپترها رو از ديد و هم از تيررس موشك‌هاي دوش پرتاب و گلوله‌هاي‌ دوشكاي قايق‌ها در امان مي‌داره و هم اين گلوله‌هاي تركش‌دار پوشش آتش مناسبي رو در سطح ايجاد مي‌كنن.
  24. عجب كليپي بود! مي‌تونين درخصوص نوع گلوله‌هاي بكار گرفته شده بيشتر توضيح بدين؟
  25. شرمنده از وقفه‌اي كه در بحث پيش اومد. يه تشكر اساسي هم از دوستاني كه مثل هميشه ادب و تربيتشون رو به رخ همه كشيدن. يه تشكر اساسي‌تر هم از مديران محترم سايت بابت حفظ حرمت‌ها و حريم اخلاقي سايت. ------------------------------------------- برادر واريور عزيز؛ وقتي ما درمورد جنگ با سوريه صحبت مي‌كنيم، يعني حداقل فاكتوري كه بايد در نظر بگيريم، درگيري با نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران و حزب الله لبنان هست. سواي نيروي زميني ارتش سوريه. قطعاً با دهها برابر بمباران هم هيچ شهري فتح و هيچ نبردي پايان نمي‌پذيره، مگه از راه زمين. كه اگه غير از اين بود، جنوب لبنان در طي جنگ 33 روزه صدها بار اشغال شده بود. پس ما نمي‌تونيم فرضيه‌ي زميني بودن جنگ رو رد كنيم. هرچند كه همون‌طور كه عرض شد در بعد هوايي، بنده حق رو كاملاً به فرمايش شما مي‌دم و اون رو متين و صحيح مي‌دونم. صد البته در درگيري‌هاي امروزين، نقش نيروي هوايي بسيار اثرگذارتر از نيروي زمينيه. البته نه صرفاً نبردهاي امروز. ديديم كه اصلي‌ترين عامل پيروزي اسرائيل در جنگ 6 روزه، برتري هوايي و تنها عامل شكست اسرائيل در سه روز اول جنگ يوم كيپور، زمين‌گير شدن نيروي هوايي اين رژيم بود. اما قطعاً در جنگ‌هاي امروزي، سرنوشت اصلي جنگ در هوا تعيين مي‌شه. ولي باز هم مادامي كه شهري زميني به تسخير درنياد، امكان پيروزي وجود نداره. كما اينكه با دهها هزار چريك هم به اين سادگي امكان تسخير يك شهر وجود نداره و اگه نبود عمليات‌هاي غافلگيرانه‌ي مخالفين مسلح، به اين سادگي‌ها امكان تسخير حلب و يا تسخير بخشي از دمشق وجود نداشت. --------------------------------------------- از طرف ديگه، همون‌طور كه خودت در جريان هستي چندين ماه قبل كشورهاي عربي به همراه غربي‌ها مانور گسترده‌اي رو برگزار كردن كه پيام واضحي بود به سوريه. البته سوريه هم بيكار ننشست و مانور نسبتاً خسته كننده‌اي رو با شليك انواع و اقسام موشك برگزار كرد كه بيشتر از اونكه توان نظامي داشته باشه، صرفاً تهديدي بود به ملت‌هاي منطقه كه درصورت حمله‌ي كشورهاتون، جون شما در خطره. امري كه بيشتر از اونكه به نفع سوريه تموم شه، به ضررش تموم شد و غرب رو بيش از پيش مصمم كرد كه وجود حكومت فعلي در سوريه، خطريه براي امنيت جهاني. با اين شرايط، تنها عامل بقاي اين رژيم، وجود متحدين قدرتمند جهاني همچون چين و روسيه و متحد قدرتمند منطقه‌اي همچون ايران و البته امنيت رژيم صهيونيستي هست كه به طرز باورنكردني‌اي در اين كشمكش، سكوت كرده و صرفاً گاه و بيگاه حرف‌هايي نه چندان مرتبط رو مي‌پرونه. ولي نشانه‌هاي انشقاق جين و روسيه از سوريه، روز به روز داره آشكارتر مي‌شه و مسئله تنها زمان هست ...! تمام اميد ايران و سوريه اين هست كه اين غائله‌ها، با كشتار حلب پايان بپذيره و مخالفين مسلح بي‌خيال قضيه بشن. درصورتي كه درگيري‌ها ادامه داشته باشه و تنور درگيري‌ها همچنان داغ، يعني غرب بيشترين زمان رو براي متقاعد كردن دو متحد جهاني سوريه براي پاپس كشيدن (احتمالاً در ازاي امتياز) خواهد داشت. ---------------------------------------------- به همين دليل هم هست كه مادامي كه تكليف نهايي موضع چين و روسيه مشخص نشه و غرب خيالش از بابت باقي موندن يا بي‌طرف ماندن اين دو كشور در مسئله‌ي سوريه مطمئن نشه، شاهد درگيري مستقيم غرب با سوريه نخواهيم بود. اما روزي كه اين دو كشور پا پس كشيدن، مطمئن باشين بايد پوتين‌هاي سربازان ايراني رو هم پاشون ببينيم. ---------------------------------------------- [quote] بابا بی خیال !! خنده دار ترینش انهدام میگ 21 توی آشیانه با موشک ضد تانک بود ! کم نیست تصاویر چنین تسلیحاتی ، پس .... ؛[/quote] برادر بزرگوار. منظور از داشتن سلاح ضد تانك اين نيست كه يكي دو تا موشك داشته باشن! منظور، بكار بردن گسترده‌ي اين تسليحات در برابر رژيم اسد هست. والا با چند تا سلاح دم دستي كه كاري از دست كسي برنمياد!! عرض كه كردم. افغانستان رو بخاطر بيار. روس‌ها در هيچ جا امان نداشتن آخري‌ها. چون از هر كوه و كمر هر لحظه منتظر يه كمين سنگين ضد زرهي و يا يه استينگر بودن كه هواپيما يا هلي‌كوپترشون رو هدف گرفته! خواهشاً يه نگاه به لينك زير بنداز تا تفاوت رو احساس كني : [url="http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Soviet_aircraft_crashes_in_Afghanistan"]http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Soviet_aircraft_crashes_in_Afghanistan[/url] اين آمار، فقط مال هواگردهاش بود. بقيه‌ي آمار‌ : [list] [*]147 [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Tanks"]tanks[/url] [*]1,314 [url="http://en.wikipedia.org/wiki/IFV"]IFV[/url]/[url="http://en.wikipedia.org/wiki/Armoured_personnel_carrier"]APCs[/url] [*]433 [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Artillery"]artillery guns[/url] and [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Mortar_%28weapon%29"]mortars[/url] [*]11,369 cargo and fuel tanker trucks. [/list] به اين آمار رقم 15 هزار كشته و 53 هزار نفر زخمي رو هم اضافه كني بد نيست. ما بحثمون سر اينه. والا داشتن تسليحات سبك و يا نيمه سنگين محدود در هيچ جنگي نمي‌تونه كمك حال مبارزين مسلح باشه. نتيجه هم اين مي‌شه كه هلي‌كوپترها و هواپيماهاي رژيم از فاصله‌اي نزديك، مخالفين و مردم عادي و خانه‌ و شهر رو يكجا نابود كنن و كاري هم از دست مبارزين برنياد جز تخليه‌ي شهر و عقب‌نشيني و يا دادن كشته‌هاي سنگين. ---------------------------------------------- [quote] "وقتي كه اين مسئله رو از ايشان دريغ مي‌كنه، از نظر من نه ربطي به بي‌برنامگي داره و نه سر درگمي و نه چين و روسيه." برای گذاره فوق دلیلی دیگر بیابید ...p[/quote] بنده دليلم رو عرض كردم. گويي مدنظر و يا مورد موافقت شما قرار نگرفت. از نظر بنده، بوضوح غرب تمايل به نابودي اكثريت مخالفين مسلح داره به دلايل معلوم. [quote] کسی هم چنین فکری نکرده ! حتی خود بشار ... لیکن وقتی اهرم های بسیار مناسب تری برای این کار هست چه لزومی به درگیری تمام عیار ، اما این پارامتر در محاسبه جزو احتمالات هست ، به هر حال همانطور که برای غرب جنگ نیابتی ممکن هست برای روسها هم ممکنه ! نیست ؟![/quote] مسئله اينجاست كه هر طرحي رو بايد براساس جاه طلبي مربوط بهش سنجيد. به عبارتي نيت‌خواني و بررسي جاه طلبي طرف مقابل، شما رو به ميزان امتياز و يا هزينه دهي طرف مقابل خواهد رسوند. قطعاً مادامي كه روسيه بتونه با كارت اسد بازي كنه، به اين بازي ادامه خواهد داد. ولي روسيه نه توان و نه جاه طلبي لازم رو داره كه بخواد در حال حاضر با ايالات متحده دربيافته. كما اينكه وقتي كه شوروي هم بود و بسيار بسيار قدرتمندتر از حالا هم جز در كلام، هيچ وقت چنين انگيزه‌اي نداشت (حداقل پس از مرگ استالين). چين هم مادامي كه مي‌تونه با قدرت اقتصادي‌اش به برتري جهاني برسه، هيچ وقت حاضر نيست كه به اين سادگي جنگي بي‌هدف رو تجربه كنه كه نتيجه‌اش تنها شكست اقتصادي (بدليل عدم امكان پشتيباني اقتصادي از نيروي نظامي درصورت وقوع جنگي عظيم) براش هست و البته درافتادن با اولين و مهمترين رقيب تجاري‌اش كه عملاً شاهرگ حياتي اقتصادي چين رو بدست داره. پس بسيار ساده انگارانه‌اس كه فكر كنيم براي بهانه‌ي بي‌ارزشي همچون سوريه، كسي بخواد جنگي در وسعت جهاني براه بندازه. گويي يكي از دوستان، قياس مع الفارقي فرمود درخصوص آغاز جنگ جهاني اول. علي‌الظاهر اين بزرگوار، صرفاً به تست كات آف دست زده و تنها يك برهه‌ي سال 1914 رو مدنظر داشته‌ان كه ترور وليعهد اتريش و درگيري اتريش و صربستان رو بهانه‌ي جنگ جهاني مي‌دونن. چرا كه از درگيري‌هاي سه گانه‌ي آلمان با فرانسه و كينه‌ي شديد فرانسوي‌ها از آلمان، روز به روز قدرتمندتر شدن آلمان و اتريش، نياز به ساقط نمودن امپراطوري عثماني و بسياري مسائل ديگه و همچنين نياز قدرت‌هاي برتر اروپايي به نابودي يكي از طرفين قدر رو اصلاً در نظر نگرفتن. اساساً هيچ جنگي، بدون داشتن انگيزه‌هاي قوي و تحريك كننده شكل نمي‌گيره. و البته شديدترين و وحشتناك‌ترين جنگ‌ها هم هميشه با بهانه‌اي پيش پا افتاده آغاز مي‌شه!! كما اينكه بهانه‌ي آلمان نازي براي حمله به لهستان، درگيري مرزي ساده‌اي بود كه البته نقشه‌ و صحنه سازي خود آلمان بود!! ---------------------------------------------------- [quote] من این مقوله رو ربط میدم به مسئله رسانه و مشکلات داخلی این کشورها ، که باعث عدم هماهنگیشون شده ، ضمن اینکه غرب به شدت نگران روسیه و چین هست ... بهتر بگم اینکه ، روسیه و چین میتونند سوریه رو ببازند اما ممکنه بجاش روی جایگزین دیگری سرمایه گذاری اساسی بکنند و نا محتمل نیست که ایران باشه ، کما اینکه آمریکا همکاری این دو کشور رو در سایر مسایل جهانی میخواد و شدیدا به این امر محتاج هست که روسها در هر قطع نامه دیگری بازی در نیارند ، پس اگر هدف غرب بلند تر از سوریه باشه باید کمی محتاطانه تر مهره هاش رو جابجا کنه طوری که روسیه و چین اونقدری نگران نشوند که واکنش های نامعقول نشون بدن ، الزاما این واکنش ها البته سیاسی و اقتصادی هست /.[/quote] هرچند اين فرمايش شما از نظر منطقي كاملاً صحيح به نظر مي‌رسه، بنده اون رو نمي‌تونم بپذيرم. چرا كه روسيه و چين مي‌دونن كه ايران، هيچ‌گاه شريك و سرمايه پذير مطمئني براي اين سرمايه گذاري نبوده و نيست و تنها به بزرگ و قدرتمندتر شدن خودش مي‌انديشه. پس اصلاً جي تعجب نيست كه روسيه و چين، در طي چند ماه بارها از حق وتوي خود (آنهم توأمان – حال آنكه تنها يك حق وتو براي كنسل كردن قضيه كافيه) استفاده مي‌كنن تا پيام‌هاي واضحي رو به غرب برسونن، ولي در خصوص پرونده‌ي هسته‌اي ايران علي‌رغم راه اومدن در كنار ما تا آخرين دقايق، نه تنها از وتو و يا حداقل رأي منفي خبري نيست، بلكه حتي رأي ممتنع هم عمدتاً نداده و با رأي مثبت خودشون غرب رو همراهي مي‌كنن!! هشدارهاي روسيه درخصوص توسعه‌ي برنامه‌ي هسته‌اي ايران، پيام‌هاي واضح و آشكاري داره. از طرفي ايران درصورتي كه با قدرت‌هاي بزرگ جهاني همراه بشه، در آينده مي‌تونه خودش بدل به يه قدرت فرا منطقه‌اي (نمي‌گم جهاني) بشه و البته مسائلي در خصوص ايران هست كه از گذشته تا به امروز، مورد پذيرش و خوشامد شرقي‌ها نبوده و نيست. پس ايشان مي‌دونن كه بها دادن بيش از حد به ايران، به معني بزرگ كردن ماري درون منزل‌شون خواهد بود كه وقتي بزرگ شه، اولين لقمه‌اش همين‌ها خواهد بود. ضمن اينكه ما داريم تمامي فرضيات رو براساس تفكرات دوران تقابل پيش مي‌بريم و هنوز بر اين باوريم كه امريكا و غرب از يكسو و روسيه و چين از سويي ديگه، درگير جنگ سردي هستن كه اصل و اساس اون، توسعه‌ي هژموني بر منطقه و بازي با كارت‌هاي ديگران تا سرحد برخورد نهايي هست. ولي شايد جهان امروزي، چندان مطابق تئوري‌هاي چند دهه‌ي پيش نباشه ...! --------------------------------------------------- [quote] مسئله فشار بر سوریه است ... عرض کردم خدمتت ، اگر کسی بتونه کاری رو انجام بده ، میده ... یه ضرب المثل جالبی هست ... ؛ یه بار گفتی قبول کردم . دو بار گفتی شک کردم . قسم خوردی ، مطمئن شدم که دروغ میگی ! ... سوریه حرکتی رو انجام داد ، در قبال اعتراضاتی که اساسا از ابتدا خشونت آمیز بودند ، غرب چندین بار تهدید کرد و هر بار هم هیچ کاری انجام نداد ، شاید عامل اصلی بقول شما فاجعه انسانی همین باشه ، ... ----- هرچند که بعید نیست قصد به کشتن دادن این معارضان رو برای اهداف بلند مدت داشته باشند ، که اگر خاطرتون باشه گفتم به جهت ریشه دار کردن خشونت هست یا بقولی عقده ای کردن گروه ها ازهم ...[/quote] ببين بزرگوار؛ بنده از شما تمنا كردم كه مصاديق اين تهديداتي كه مي‌فرمايي رو ارائه بفرمايي. چون موضعي كه من از غرب در طي اين چند ماهه ديدم، چيزي جز هشدارهاي حقوق بشري و يا سياسي نبود و حتي تلاش‌هاي محدود انگليس براي گذار از فاز سياسي به فاز نظامي هم حتي مورد اقبال متحد اصلي‌اش يعني ايالات متحده قرار نگرفت. يعني حتي قضيه وارد تعارف‌هاي نظامي هم نشد؛ چه برسه به تهديدات و به قول شما هارت و پورت هاي بيخود نظامي. حداقل اين، اخباري بود كه بنده از سوريه درخصوص تحركات غرب شنيده‌ام. به همين خاطرم استدعا كردم كه اگه شما اخباري جز اين داري، در اختيار بنده هم بذاري تا اون رو در تحليل‌هام لحاظ كنم. -------------------------------------------------- [quote] البته تفسیر من نیست ! برید پاک دیفنس ، ترک ... و ...و ... و انواع فورام هایی که ترک ها حضور دارند ببینید این نظر رو کی میگه وقت برای بحث احساسی و بی فایده هدر ندیم بهتره ... منظور از نگاه مردم اون کشور هست ، بهتر بگم اگر بتونه پاسخ بده خوب میده ، و اگر نتونه نماد ضعف هست و ملتهای دیگر تو سر شون میکوبن ، این تحلیل به اصطلاح خطی رو میتونین با مردم نگاری تشخیص بدین که عنصر اساسی در روش تحلیل فکری توده است .. ![/quote] جسارتاً بنده با اين منطق شما مشكلي اساسي دارم. روزي نيست كه دوستان ميليتاري، دستگاه سياست خارجه‌ي كشورمون رو متهم به هزار و يك مسأله نكنن! روزي عربستان، روزي بحرين، روزي اردن، روزي عراق، روزي ميانمار، روزي انگليس، روزي فرانسه، روزي برزيل و خلاصه هر روز به يه بهانه، بيان بفرماين كه اين دستگاه، مايه‌ي سرافكندگي و سرخوردگي ملت ماست!! حالا به نظر شما، دولتمردان ما بايد براساس ذائقه‌ي ايشان، سياست‌هاي كشور رو تنظيم كنن تا از سرخوردگي ملي جلوگيري كنن؟!! بديهيه كه مردم عامي، بدليل عدم آگاهي از بسياري از مسائل و در نظر نگرفتن بسياري از فاكتورها، خيلي زود دچار مرده باد، زنده باد مي‌شن! ولي باور بفرما حتي وحشي‌ترين كشور جهان، يعني اسرائيل هم براي خوشامد يا بدآمد ملتش دست به جنگ و يا اقدام متقابل نمي‌زنه و در پس حتي ترورهاش هم اهداف سياسي مدنظر خودش نهفته‌اس. البته اگه شما نظرت روي اين مسئله هست، پس در اين خصوص، با عرض احترام به نظر شما، بايد بگم كه با هم اختلاف نظر داريم. [quote] واقعا این نماد ضعف ترکیه نیست ؟! چرا باید بازی ای رو شروع کنند که آخرش به این آبرو ریزی ختم میشه که جرات نمیکنند جمعش کنند و هزار فرصت دست مخالفان سیاسی داخلی و خارجیشون خواهند داد ؟[/quote] من كماكان مونده‌ام كه منظور شما از واژه‌هايي نظير «آبرو ريزي» و «جرأت نكردن» و «بودن نماد ضعف» بعلت عدم پاسخ نظامي تركيه چيه! چرا كه اساساً اگه تركيه جز اين كار مي‌كرد، حماقت محض كرده بود. سوريه در اون برهه، نياز اساسي به جنگ، ولو بصورت محدود براي گرفتن مجوزي براي سركوب‌هاي شديد و خونين داخلي‌اش داشت كه تركيه زير بار اين نرفت و حتي ديديم اردوغان و گل، هيچ كدام حرفي از پاسخ نظامي نزدن و صرفاً گفتن اين مسئله رو بررسي مي‌كنن. جهان غرب هم تماماً اين اقدام سوريه رو محكوم كرد و حتي روسيه هم چندان اون رو نپسنديد. ولي ديديم رفتارها فراتر از اين هم نرفت و اساساً از نظر ناتو هم هنوز خيلي زود بود كه بخوان اين اقدام رو با پاسخ نظامي پاسخ بدن. هرچند كه خود سوريه هم فكر نمي‌كرد قضيه اينطور دامنه‌دار بشه و در روزهاي بعد، سعي كرد فضا رو تلطيف كرده و يه طورايي قضيه رو ماست مالي كنه. چرا كه بالطبع اگه واكنش و پاسخ، فراتر از درگيري‌هاي مرزي محدود با تركيه مي‌رفت و به جنگي شديد در شمال منجر مي‌شد، عملاً با دستاي خودش گور خودش رو كنده بود. چرا كه مطمئناً روسيه حتي اگه مي‌خواست به كمك سوريه بياد هم آمادگي لازم رو نداشت. به عبارتي فقط يه كشور از اين درگيري نفع مي‌برد كه از قضا معتقدم همون كشور سوريه رو اينطور شير كرد. چون اون كشور، به خوبي مي‌تونست نتيجه‌ي اين اقدام رو پيش‌بيني و به نفع خودش كنه كه البته ...! -------------------------------------------------- [quote] قبول دارم ! اما به شرطی که این امر بصورت دمکراتیک اتفاق بیفته و نتیجه یک دمکراسی مطابق با تفکر اون مردم باشه ، پیش نیاز چنین امری مقبول بودن این جنگ در نزد همه گروه ها و احزاب و اشخاص اون کشور هست ، نه خواست بیگانگان ... در حالی که مخالفان هنوز توافق درونی ندارند ،و حتی با توصیه هایی که بهشون شده یک دولت موازی تشکیل ندادند یا رهبری و یا شورای متحدی اتخاذ نکردن و جنگ برای حذف بشار رو به رای نگذاشتن که ببینند که حداقل 60 درصد مردم این کشور موافقند یا مخالف !! ... بله ! هابرماس هم مسئله دمکراسی در آمریکا مردود دونسته و وجودش رو رد کرده ! حالا هر کی قدرت داره حمله کنه به آمریکا ... در این جور موارد مسئله اصلی "سمت و سو و تنظیمات قدرت " هست ، هر حرکتی منوط به بکار گیری قدرت هست و این قدرت زمانی که از میان مردم قابل اخذ باشه نیازی به تهاجم خارجی نیست ، و زمانی هم که چنین چیزی ممکن نباشه ، همیشه جای تردید هست وهیچ وقت این حمله مشروعیت پیدا نمیکنه ، بلکه نوعی تحمیل هست و نتیجه رو هم همون قدرتی تایین میکنه که از فاکتور حمله بهره گیری کرده و نتیجه رو در اختیار داره ... پس مسئله اساسی " قدرت " هست .. زمانی که این قدرت در اختیار موجودیتی " مشروع " برای اعمال اون قرار بگیره صحبت از بکارگیریش صحیح هست ، نه اینکه عربستان مرتجع و اعراب دیکتاتور ، آمریکای بورژوا-دمکرات و سایر فاشیست هایی مثل روسیه و چین و تئوکرات هایی مثل ایران یا حتی اسراییل !! بخوان این مشروعیت رو برای خودشون و یا تفکرشون به تنهایی حق بدانند و بهره بگیرند ، هر چند که درحال حاضر دو مجموعه از بورژوا-دمکرات های غربی و فاشیسم چین و روسیه به تنهایی در شورای امنیت تصمیم میگیرند و عمل میکنند ! و اسمش هم میزارند دمکراسی ، حالا اگر مردم کشوری فاشیسم بخواهند باید کی رو ببینند ؟! ...[/quote] ببين بزرگوار؛ اين مهم نيست كه مردم در آينده چه نظري خواهند داشت و موافق يا مخالف خواهند بود. مسئله در حال هست كه آيا مشروعيت لازم براي اشغال نظامي كشورشون و رهايي از دست رژيم سفاك فعلي، با دخالت بيگانه فراهم هست يا نه. اين مسئله رو بنده در پست قبلي هم عرض كرده و مجدداً اينجا هم عرض مي‌كنم. از نظر بنده، تمام دست دست كردن غرب، اين هست كه رژيم سوريه تا جايي كه مي‌تونه فشار رو بر روي مخالفينش افزايش بده و تا جايي كه قضيه كشش داره، به كشتار مخالفينش ادامه بده تا هم خطري بالقوه كه همانا مخالفين مسلح عمدتاً سلفي (كه البته سلفي الزاماً معني بدي نداره؛ برخلاف نظر دوستان كه فكر مي‌كنن سلفي همون وهابيه!!) هستن برطرف بشه و ايشان تا حد امكان تضعيف بشن و از طرفي جبهه‌ي سياسي مخالفين تقويت بشه (كه اين روزها شاهد اشارات مستقيم ايالات متحده، فرانسه و انگلستان به لزوم هرچه سريعتر تشكيل دولت انتقالي توسط مخالفين سوريه هستيم). طبيعيه كه مادامي كه اميد مخالفين سوريه به درگيري‌هاي سخت و خونين ماههاي اخير هست، كمتر اميدي به سياسيون دارن. كما اينكه ما نيز چنين شرايطي رو در زمان مبارزه با رژيم سفاك شاهنشاهي تجربه كرديم و مادامي كه شاه به سركوب تمامي گروه‌هاي مبارزين مسلح اقدام نكرده بود، تمام اميد مبارزين ضد شاه هم بر همين سبك از مبارزات بود و حتي شاهديم كه روحانيت و جبهه‌ي مذهبي‌ها نيز عملاً ساپورتر مالي و تسليحاتي مبارزين مسلح بودن. ولي وقتي همه از اين سبك مبارزه مأيوس شدن و البته شانسي كه خداخواهي شد اصلاحات سياسي شاه و بازتر شدن فضاي سياسي جامعه و آزاد شدن موج گسترده‌ي مبارزين سياسي كه اكثراً به حبس‌هاي طويل المدت و يا ابد محكوم شده بودن، وارد فضاي جامعه شدن، مبارزات غيرخشن و به اصطلاح نرم آغاز شد و ديديم كه اينبار اقبال بيشتري نيز با اين حركت‌ها صورت گرفت! امري كه البته بعد از انقلاب، با تحليلي يكجانبه و يكسويه، به همراهي مردم با روحانيت تعبير گرديد!! علي اي حال بديهيه كه مادامي كه دامنه‌ي درگيري‌هاي نظامي روز به روز گسترده‌تر شه، بيشترين آسيب احتمالي از آن دموكراسي و آزادي‌هاي مدني خواهد بود. چرا كه قطعاً دولتي كه در پس اينهمه خونريزي به قدرت برسه، ميانه‌ي چنداني با مفاهيم دموكراتيك نداره و تبديل به حكومت بعثي ديگري خواهد شد كه در اون، اقليتي خشن بر اكثريتي حاكم خواهند شد كه از بسياري از حقوق اوليه مدني‌‌شون محروم هستن! اين، آخرين چيزيه كه غرب در پس همراهي با بهار عربي خواهان رسيدن بهش هست ...! [quote] تعریف از انسجام چیه ؟! غیر از رابطه همبسته میان اعضا و اجزا در بکار گیری نیروها ؟! اساسا چنین رابطه ای وجود نمیتونست داشته باشه ، هم در مدیریت (سطوح فرماندهی) هم در سطوح اعتقادی و هم در اجزا و توانایی های سخت افزاری ... چطور میشه که قصی حسین تمام ارتش رو بفرسته شمال و به بمباران شدید کربلا گپ توجهی نداشته باشه ؟! کفته شد اطمینانی که صدام به اعراب داشت و فکر میکردند جنگ از شمال و از سمت ترکیه شروع میشه و خلاف این گفته رو اکثر فرماندهان هشدار داده بودند !!حالا این چطور انسجامی هست ؟!![/quote] بحث عراق، بسيار پيچيده‌تر از اين هست كه در چند سطر باز شه. البته تاپيك‌هاي خوب و خواندني شما درخصوص نبرد كربلا و نجف، جزو مفاخر سايت هست كه خوندن اون رو به تمامي دوستان بزرگوار توصيه مي‌كنم : [url=http://www.military.ir/forums/topic/13080-%d9%83%d8%b1%d8%a8%d9%84%d8%a7-%da%af%d9%be-%d9%86%da%af%d8%b1%d8%b4%d9%8a-%d8%a8%d9%87-%d9%8a%d9%83%d9%8a-%d8%a7%d8%b2-%d9%88%d9%82%d8%a7%d9%8a%d8%b9-%d9%85%d9%87%d9%85-%d9%81%d8%aa%d8%ad-%d8%a8%d8%ba%d8%af%d8%a7%d8%af-%d8%af%d8%b1-%d8%ac%d9%86/]كربلا گپ ((نگرشي به يكي از وقايع مهم فتح بغداد در جنگ 2003)[/url] [url=http://www.military.ir/forums/topic/13155-%d8%a2%d8%aa%d8%b4-%d8%a8%d8%b1-%d9%81%d8%b1%d8%a7%d8%b2-%d9%86%d8%ac%d9%81-%d9%88%d9%82%d8%a7%d9%8a%d8%b9-%d8%ae%d9%88%d9%86%d9%8a%d9%86-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%86%d8%ac%d9%81-%d8%ac%d9%86%da%af-2003-%d8%a7%d8%b4%d8%ba%d8%a7/]آتش بر فراز نجف ( وقايع خونين مقاومت نجف جنگ 2003 اشغال عراق)[/url] در اين دو تاپيك، تا حدودي به مسائل مربوط به مشكلات برنامه‌هاي نظامي ارتش عراق و برخي مسائل پس پرده‌ي اون اشاره شد و چه بهتر كه اگه بحث بيشتري باقي مونده و يا دوستان بزرگوار نظرات تكميل كننده‌اي در اين زمينه دارن، در اون تاپيك مطرح بفرماين. لكن بحث ما بر سر اين هست كه آيا ارتش صدام قبل از حمله‌ي نظامي ايالات متحده و متحدينش، دچار فروپاشي و انشقاق شده بود و يا يكپارچگي‌اش رو حفظ كرده بود؟! عرض بنده اين هست كه خير. اين انشقاق وجود نداشت. ولي پس از آغاز امواج گسترده‌ي حمله‌ي نظامي غربي‌ها، اين انشقاق كم كم شكل گرفت؛ چرا كه شكست ايشان در جنگ قطعي بود و فرماندهان عراقي، حتي همون محمد سعيد الصحاف كه تلويزيون و اخبار ايران هر روز با آب و تاب، شرح ظفرمندي‌ها!!!ي عراق رو از زبان وي به خورد ملت درازگوش فرض شده‌ي ايران مي‌دادن، به خوبي مي‌دونست كه رژيم رفتنيه. اما سوال اينه كه اگه انتفاضه‌اي به سان انتفاضه‌ي شعبانيه شكل مي‌گرفت، آيا اين ارتش دچار گسست مي‌شد؟ به عبارت ديگه آيا درگيري ايشان با قدرتي كه از هر نظر از ارتش ضعيف‌تره و دست پايين رو داره و امكان پيروزي بسيار بيشتر از شكسته، هم باعث انكسار و انشقاق در صفوف فرماندهان و ارتش اين كشور مي‌شد؟ يا صرفاً قدرت برتر نظامي طرف مقابل و اطمينان به شكست بود كه ايشان رو به اين نتيجه رسوند؟ [quote] جالبه ، اما گرفتن نتیجه از این شلوغی بقول ادگار مورن به شکل یافتن نظمی که جهان رو ساخت از بی نظمی بیگ بنگ هست ، از دید من چنین امری از دایره مطلق نگریستن به انتفاع درارزش های مادی حاصل نمیشه ، بلکه کیفیت چنین انتفاعی در سطوح متعالی اثرات پایدار و کارکرد افکار مسجل خواهد شد ، اینکه بعد از حمله شوروی به افغانستان ، و یا حمله آمریکا به ویتنام ، کسی نگوید عجب فاجعه ای ، حتی اگر انتهای امر به سود آمر باشد .............................[/quote] اين هم نظري است محترم. ولي بنده همواره اصرار به بررسي تبعات و نتايج دارم تا خود ماحصل واقعه. علي اي حال از مباحثه با شما بسيار لذت برده و استفاده كردم. اميدوارم عرايض حقير هم خيلي زياد براتون خسته كننده نبوده باشه. هرچند كه بعيده نفعي هم داشته باشه. بعلت نزديك شدن به زمان اذان مغرب و با اعلام ساعت 20:13، اين عريضه رو خاتمه مي‌دم و از تمامي دوستان التماس دعا دارم. ================================================== پ.ن : بعلت قطعي اينترنت، امكان ارسال پست در زمان نوشتار فراهم نشد. به همين دليل الان خدمت دوستان ارسال كردم.