mostafa_by

War
  • تعداد محتوا

    2,358
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    18

تمامی ارسال های mostafa_by

  1. ممنون از بابت كليپ. برادر ops عزيز؛ دوستي روز گذشته، وقتي كليپ مشابهي رو مي‌ديد فرمود كه اين‌ها لزوماً هلفاير نيستتن. ممكنه تاو باشن. من هم چندان به نظرم معقول نمياد كه با هلغاير بخوان حداقل افراد رو هدف قرار بدن (حالا ساختمون‌ها بحث ديگه‌اي هست). نكته‌ي ديگري كه هست اينه كه خيلي مواقع وقتي تجمعي هست يا هدفي كه با يه موشك مي‌شه چندين نفر رو زد، مي‌بينم كه آپاچي‌ها صرفاً با توپشون منطقه رو اسپري مي‌كنن كه باعث مي‌شه خيلي‌ها فرار كنن و بعد دونه دونه بيافتن دنبالشون. دليلش چيه كه از يه موشك استفاده نمي‌كنن در اينجور مواقع؟ مسئله‌ي دوم اينكه تو فيلم ديديم گاهاً يه نفر رو كه خيلي راحت مي‌تونستن بزنن، يكي دو دقيقه دنبال مي‌كردن و كاري به كارش نداشتن. فلسفه‌ي اين يكي رو هم نفهميدم. در آخر نفهميديم اون خره كه شليك شد به سمتش هم مرد يا نه! هركدوم از دوستان كه خبري ازش دارن بيان بگن تا حداقل انجمن حمايت از حيوانات خيالش راحت شه.
  2. ممنون از توضيحات و كليپي كه گذاشتي بزرگوار. حالا يه سوال. باتوجه به فاصله‌‌اي كه آپاچي‌ها در درگيري‌ها دارن‌ (تو فيلم‌هايي كه ازشون هست، با در نظر گرفتن سرعت گلوله و فاصله‌ي زماني شليك تا برخورد، حداقل يكي دو كيلومتري مي‌شه)، به نظرت اين گلوله‌ها نمي‌تونن تا حدودي مقابله‌ي موثري باشن براي «سوارم»؟! چون فاصله‌ي زياد درگيري هم عملاً هم هلي‌كوپترها رو از ديد و هم از تيررس موشك‌هاي دوش پرتاب و گلوله‌هاي‌ دوشكاي قايق‌ها در امان مي‌داره و هم اين گلوله‌هاي تركش‌دار پوشش آتش مناسبي رو در سطح ايجاد مي‌كنن.
  3. عجب كليپي بود! مي‌تونين درخصوص نوع گلوله‌هاي بكار گرفته شده بيشتر توضيح بدين؟
  4. شرمنده از وقفه‌اي كه در بحث پيش اومد. يه تشكر اساسي هم از دوستاني كه مثل هميشه ادب و تربيتشون رو به رخ همه كشيدن. يه تشكر اساسي‌تر هم از مديران محترم سايت بابت حفظ حرمت‌ها و حريم اخلاقي سايت. ------------------------------------------- برادر واريور عزيز؛ وقتي ما درمورد جنگ با سوريه صحبت مي‌كنيم، يعني حداقل فاكتوري كه بايد در نظر بگيريم، درگيري با نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران و حزب الله لبنان هست. سواي نيروي زميني ارتش سوريه. قطعاً با دهها برابر بمباران هم هيچ شهري فتح و هيچ نبردي پايان نمي‌پذيره، مگه از راه زمين. كه اگه غير از اين بود، جنوب لبنان در طي جنگ 33 روزه صدها بار اشغال شده بود. پس ما نمي‌تونيم فرضيه‌ي زميني بودن جنگ رو رد كنيم. هرچند كه همون‌طور كه عرض شد در بعد هوايي، بنده حق رو كاملاً به فرمايش شما مي‌دم و اون رو متين و صحيح مي‌دونم. صد البته در درگيري‌هاي امروزين، نقش نيروي هوايي بسيار اثرگذارتر از نيروي زمينيه. البته نه صرفاً نبردهاي امروز. ديديم كه اصلي‌ترين عامل پيروزي اسرائيل در جنگ 6 روزه، برتري هوايي و تنها عامل شكست اسرائيل در سه روز اول جنگ يوم كيپور، زمين‌گير شدن نيروي هوايي اين رژيم بود. اما قطعاً در جنگ‌هاي امروزي، سرنوشت اصلي جنگ در هوا تعيين مي‌شه. ولي باز هم مادامي كه شهري زميني به تسخير درنياد، امكان پيروزي وجود نداره. كما اينكه با دهها هزار چريك هم به اين سادگي امكان تسخير يك شهر وجود نداره و اگه نبود عمليات‌هاي غافلگيرانه‌ي مخالفين مسلح، به اين سادگي‌ها امكان تسخير حلب و يا تسخير بخشي از دمشق وجود نداشت. --------------------------------------------- از طرف ديگه، همون‌طور كه خودت در جريان هستي چندين ماه قبل كشورهاي عربي به همراه غربي‌ها مانور گسترده‌اي رو برگزار كردن كه پيام واضحي بود به سوريه. البته سوريه هم بيكار ننشست و مانور نسبتاً خسته كننده‌اي رو با شليك انواع و اقسام موشك برگزار كرد كه بيشتر از اونكه توان نظامي داشته باشه، صرفاً تهديدي بود به ملت‌هاي منطقه كه درصورت حمله‌ي كشورهاتون، جون شما در خطره. امري كه بيشتر از اونكه به نفع سوريه تموم شه، به ضررش تموم شد و غرب رو بيش از پيش مصمم كرد كه وجود حكومت فعلي در سوريه، خطريه براي امنيت جهاني. با اين شرايط، تنها عامل بقاي اين رژيم، وجود متحدين قدرتمند جهاني همچون چين و روسيه و متحد قدرتمند منطقه‌اي همچون ايران و البته امنيت رژيم صهيونيستي هست كه به طرز باورنكردني‌اي در اين كشمكش، سكوت كرده و صرفاً گاه و بيگاه حرف‌هايي نه چندان مرتبط رو مي‌پرونه. ولي نشانه‌هاي انشقاق جين و روسيه از سوريه، روز به روز داره آشكارتر مي‌شه و مسئله تنها زمان هست ...! تمام اميد ايران و سوريه اين هست كه اين غائله‌ها، با كشتار حلب پايان بپذيره و مخالفين مسلح بي‌خيال قضيه بشن. درصورتي كه درگيري‌ها ادامه داشته باشه و تنور درگيري‌ها همچنان داغ، يعني غرب بيشترين زمان رو براي متقاعد كردن دو متحد جهاني سوريه براي پاپس كشيدن (احتمالاً در ازاي امتياز) خواهد داشت. ---------------------------------------------- به همين دليل هم هست كه مادامي كه تكليف نهايي موضع چين و روسيه مشخص نشه و غرب خيالش از بابت باقي موندن يا بي‌طرف ماندن اين دو كشور در مسئله‌ي سوريه مطمئن نشه، شاهد درگيري مستقيم غرب با سوريه نخواهيم بود. اما روزي كه اين دو كشور پا پس كشيدن، مطمئن باشين بايد پوتين‌هاي سربازان ايراني رو هم پاشون ببينيم. ---------------------------------------------- [quote] بابا بی خیال !! خنده دار ترینش انهدام میگ 21 توی آشیانه با موشک ضد تانک بود ! کم نیست تصاویر چنین تسلیحاتی ، پس .... ؛[/quote] برادر بزرگوار. منظور از داشتن سلاح ضد تانك اين نيست كه يكي دو تا موشك داشته باشن! منظور، بكار بردن گسترده‌ي اين تسليحات در برابر رژيم اسد هست. والا با چند تا سلاح دم دستي كه كاري از دست كسي برنمياد!! عرض كه كردم. افغانستان رو بخاطر بيار. روس‌ها در هيچ جا امان نداشتن آخري‌ها. چون از هر كوه و كمر هر لحظه منتظر يه كمين سنگين ضد زرهي و يا يه استينگر بودن كه هواپيما يا هلي‌كوپترشون رو هدف گرفته! خواهشاً يه نگاه به لينك زير بنداز تا تفاوت رو احساس كني : [url="http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Soviet_aircraft_crashes_in_Afghanistan"]http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Soviet_aircraft_crashes_in_Afghanistan[/url] اين آمار، فقط مال هواگردهاش بود. بقيه‌ي آمار‌ : [list] [*]147 [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Tanks"]tanks[/url] [*]1,314 [url="http://en.wikipedia.org/wiki/IFV"]IFV[/url]/[url="http://en.wikipedia.org/wiki/Armoured_personnel_carrier"]APCs[/url] [*]433 [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Artillery"]artillery guns[/url] and [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Mortar_%28weapon%29"]mortars[/url] [*]11,369 cargo and fuel tanker trucks. [/list] به اين آمار رقم 15 هزار كشته و 53 هزار نفر زخمي رو هم اضافه كني بد نيست. ما بحثمون سر اينه. والا داشتن تسليحات سبك و يا نيمه سنگين محدود در هيچ جنگي نمي‌تونه كمك حال مبارزين مسلح باشه. نتيجه هم اين مي‌شه كه هلي‌كوپترها و هواپيماهاي رژيم از فاصله‌اي نزديك، مخالفين و مردم عادي و خانه‌ و شهر رو يكجا نابود كنن و كاري هم از دست مبارزين برنياد جز تخليه‌ي شهر و عقب‌نشيني و يا دادن كشته‌هاي سنگين. ---------------------------------------------- [quote] "وقتي كه اين مسئله رو از ايشان دريغ مي‌كنه، از نظر من نه ربطي به بي‌برنامگي داره و نه سر درگمي و نه چين و روسيه." برای گذاره فوق دلیلی دیگر بیابید ...p[/quote] بنده دليلم رو عرض كردم. گويي مدنظر و يا مورد موافقت شما قرار نگرفت. از نظر بنده، بوضوح غرب تمايل به نابودي اكثريت مخالفين مسلح داره به دلايل معلوم. [quote] کسی هم چنین فکری نکرده ! حتی خود بشار ... لیکن وقتی اهرم های بسیار مناسب تری برای این کار هست چه لزومی به درگیری تمام عیار ، اما این پارامتر در محاسبه جزو احتمالات هست ، به هر حال همانطور که برای غرب جنگ نیابتی ممکن هست برای روسها هم ممکنه ! نیست ؟![/quote] مسئله اينجاست كه هر طرحي رو بايد براساس جاه طلبي مربوط بهش سنجيد. به عبارتي نيت‌خواني و بررسي جاه طلبي طرف مقابل، شما رو به ميزان امتياز و يا هزينه دهي طرف مقابل خواهد رسوند. قطعاً مادامي كه روسيه بتونه با كارت اسد بازي كنه، به اين بازي ادامه خواهد داد. ولي روسيه نه توان و نه جاه طلبي لازم رو داره كه بخواد در حال حاضر با ايالات متحده دربيافته. كما اينكه وقتي كه شوروي هم بود و بسيار بسيار قدرتمندتر از حالا هم جز در كلام، هيچ وقت چنين انگيزه‌اي نداشت (حداقل پس از مرگ استالين). چين هم مادامي كه مي‌تونه با قدرت اقتصادي‌اش به برتري جهاني برسه، هيچ وقت حاضر نيست كه به اين سادگي جنگي بي‌هدف رو تجربه كنه كه نتيجه‌اش تنها شكست اقتصادي (بدليل عدم امكان پشتيباني اقتصادي از نيروي نظامي درصورت وقوع جنگي عظيم) براش هست و البته درافتادن با اولين و مهمترين رقيب تجاري‌اش كه عملاً شاهرگ حياتي اقتصادي چين رو بدست داره. پس بسيار ساده انگارانه‌اس كه فكر كنيم براي بهانه‌ي بي‌ارزشي همچون سوريه، كسي بخواد جنگي در وسعت جهاني براه بندازه. گويي يكي از دوستان، قياس مع الفارقي فرمود درخصوص آغاز جنگ جهاني اول. علي‌الظاهر اين بزرگوار، صرفاً به تست كات آف دست زده و تنها يك برهه‌ي سال 1914 رو مدنظر داشته‌ان كه ترور وليعهد اتريش و درگيري اتريش و صربستان رو بهانه‌ي جنگ جهاني مي‌دونن. چرا كه از درگيري‌هاي سه گانه‌ي آلمان با فرانسه و كينه‌ي شديد فرانسوي‌ها از آلمان، روز به روز قدرتمندتر شدن آلمان و اتريش، نياز به ساقط نمودن امپراطوري عثماني و بسياري مسائل ديگه و همچنين نياز قدرت‌هاي برتر اروپايي به نابودي يكي از طرفين قدر رو اصلاً در نظر نگرفتن. اساساً هيچ جنگي، بدون داشتن انگيزه‌هاي قوي و تحريك كننده شكل نمي‌گيره. و البته شديدترين و وحشتناك‌ترين جنگ‌ها هم هميشه با بهانه‌اي پيش پا افتاده آغاز مي‌شه!! كما اينكه بهانه‌ي آلمان نازي براي حمله به لهستان، درگيري مرزي ساده‌اي بود كه البته نقشه‌ و صحنه سازي خود آلمان بود!! ---------------------------------------------------- [quote] من این مقوله رو ربط میدم به مسئله رسانه و مشکلات داخلی این کشورها ، که باعث عدم هماهنگیشون شده ، ضمن اینکه غرب به شدت نگران روسیه و چین هست ... بهتر بگم اینکه ، روسیه و چین میتونند سوریه رو ببازند اما ممکنه بجاش روی جایگزین دیگری سرمایه گذاری اساسی بکنند و نا محتمل نیست که ایران باشه ، کما اینکه آمریکا همکاری این دو کشور رو در سایر مسایل جهانی میخواد و شدیدا به این امر محتاج هست که روسها در هر قطع نامه دیگری بازی در نیارند ، پس اگر هدف غرب بلند تر از سوریه باشه باید کمی محتاطانه تر مهره هاش رو جابجا کنه طوری که روسیه و چین اونقدری نگران نشوند که واکنش های نامعقول نشون بدن ، الزاما این واکنش ها البته سیاسی و اقتصادی هست /.[/quote] هرچند اين فرمايش شما از نظر منطقي كاملاً صحيح به نظر مي‌رسه، بنده اون رو نمي‌تونم بپذيرم. چرا كه روسيه و چين مي‌دونن كه ايران، هيچ‌گاه شريك و سرمايه پذير مطمئني براي اين سرمايه گذاري نبوده و نيست و تنها به بزرگ و قدرتمندتر شدن خودش مي‌انديشه. پس اصلاً جي تعجب نيست كه روسيه و چين، در طي چند ماه بارها از حق وتوي خود (آنهم توأمان – حال آنكه تنها يك حق وتو براي كنسل كردن قضيه كافيه) استفاده مي‌كنن تا پيام‌هاي واضحي رو به غرب برسونن، ولي در خصوص پرونده‌ي هسته‌اي ايران علي‌رغم راه اومدن در كنار ما تا آخرين دقايق، نه تنها از وتو و يا حداقل رأي منفي خبري نيست، بلكه حتي رأي ممتنع هم عمدتاً نداده و با رأي مثبت خودشون غرب رو همراهي مي‌كنن!! هشدارهاي روسيه درخصوص توسعه‌ي برنامه‌ي هسته‌اي ايران، پيام‌هاي واضح و آشكاري داره. از طرفي ايران درصورتي كه با قدرت‌هاي بزرگ جهاني همراه بشه، در آينده مي‌تونه خودش بدل به يه قدرت فرا منطقه‌اي (نمي‌گم جهاني) بشه و البته مسائلي در خصوص ايران هست كه از گذشته تا به امروز، مورد پذيرش و خوشامد شرقي‌ها نبوده و نيست. پس ايشان مي‌دونن كه بها دادن بيش از حد به ايران، به معني بزرگ كردن ماري درون منزل‌شون خواهد بود كه وقتي بزرگ شه، اولين لقمه‌اش همين‌ها خواهد بود. ضمن اينكه ما داريم تمامي فرضيات رو براساس تفكرات دوران تقابل پيش مي‌بريم و هنوز بر اين باوريم كه امريكا و غرب از يكسو و روسيه و چين از سويي ديگه، درگير جنگ سردي هستن كه اصل و اساس اون، توسعه‌ي هژموني بر منطقه و بازي با كارت‌هاي ديگران تا سرحد برخورد نهايي هست. ولي شايد جهان امروزي، چندان مطابق تئوري‌هاي چند دهه‌ي پيش نباشه ...! --------------------------------------------------- [quote] مسئله فشار بر سوریه است ... عرض کردم خدمتت ، اگر کسی بتونه کاری رو انجام بده ، میده ... یه ضرب المثل جالبی هست ... ؛ یه بار گفتی قبول کردم . دو بار گفتی شک کردم . قسم خوردی ، مطمئن شدم که دروغ میگی ! ... سوریه حرکتی رو انجام داد ، در قبال اعتراضاتی که اساسا از ابتدا خشونت آمیز بودند ، غرب چندین بار تهدید کرد و هر بار هم هیچ کاری انجام نداد ، شاید عامل اصلی بقول شما فاجعه انسانی همین باشه ، ... ----- هرچند که بعید نیست قصد به کشتن دادن این معارضان رو برای اهداف بلند مدت داشته باشند ، که اگر خاطرتون باشه گفتم به جهت ریشه دار کردن خشونت هست یا بقولی عقده ای کردن گروه ها ازهم ...[/quote] ببين بزرگوار؛ بنده از شما تمنا كردم كه مصاديق اين تهديداتي كه مي‌فرمايي رو ارائه بفرمايي. چون موضعي كه من از غرب در طي اين چند ماهه ديدم، چيزي جز هشدارهاي حقوق بشري و يا سياسي نبود و حتي تلاش‌هاي محدود انگليس براي گذار از فاز سياسي به فاز نظامي هم حتي مورد اقبال متحد اصلي‌اش يعني ايالات متحده قرار نگرفت. يعني حتي قضيه وارد تعارف‌هاي نظامي هم نشد؛ چه برسه به تهديدات و به قول شما هارت و پورت هاي بيخود نظامي. حداقل اين، اخباري بود كه بنده از سوريه درخصوص تحركات غرب شنيده‌ام. به همين خاطرم استدعا كردم كه اگه شما اخباري جز اين داري، در اختيار بنده هم بذاري تا اون رو در تحليل‌هام لحاظ كنم. -------------------------------------------------- [quote] البته تفسیر من نیست ! برید پاک دیفنس ، ترک ... و ...و ... و انواع فورام هایی که ترک ها حضور دارند ببینید این نظر رو کی میگه وقت برای بحث احساسی و بی فایده هدر ندیم بهتره ... منظور از نگاه مردم اون کشور هست ، بهتر بگم اگر بتونه پاسخ بده خوب میده ، و اگر نتونه نماد ضعف هست و ملتهای دیگر تو سر شون میکوبن ، این تحلیل به اصطلاح خطی رو میتونین با مردم نگاری تشخیص بدین که عنصر اساسی در روش تحلیل فکری توده است .. ![/quote] جسارتاً بنده با اين منطق شما مشكلي اساسي دارم. روزي نيست كه دوستان ميليتاري، دستگاه سياست خارجه‌ي كشورمون رو متهم به هزار و يك مسأله نكنن! روزي عربستان، روزي بحرين، روزي اردن، روزي عراق، روزي ميانمار، روزي انگليس، روزي فرانسه، روزي برزيل و خلاصه هر روز به يه بهانه، بيان بفرماين كه اين دستگاه، مايه‌ي سرافكندگي و سرخوردگي ملت ماست!! حالا به نظر شما، دولتمردان ما بايد براساس ذائقه‌ي ايشان، سياست‌هاي كشور رو تنظيم كنن تا از سرخوردگي ملي جلوگيري كنن؟!! بديهيه كه مردم عامي، بدليل عدم آگاهي از بسياري از مسائل و در نظر نگرفتن بسياري از فاكتورها، خيلي زود دچار مرده باد، زنده باد مي‌شن! ولي باور بفرما حتي وحشي‌ترين كشور جهان، يعني اسرائيل هم براي خوشامد يا بدآمد ملتش دست به جنگ و يا اقدام متقابل نمي‌زنه و در پس حتي ترورهاش هم اهداف سياسي مدنظر خودش نهفته‌اس. البته اگه شما نظرت روي اين مسئله هست، پس در اين خصوص، با عرض احترام به نظر شما، بايد بگم كه با هم اختلاف نظر داريم. [quote] واقعا این نماد ضعف ترکیه نیست ؟! چرا باید بازی ای رو شروع کنند که آخرش به این آبرو ریزی ختم میشه که جرات نمیکنند جمعش کنند و هزار فرصت دست مخالفان سیاسی داخلی و خارجیشون خواهند داد ؟[/quote] من كماكان مونده‌ام كه منظور شما از واژه‌هايي نظير «آبرو ريزي» و «جرأت نكردن» و «بودن نماد ضعف» بعلت عدم پاسخ نظامي تركيه چيه! چرا كه اساساً اگه تركيه جز اين كار مي‌كرد، حماقت محض كرده بود. سوريه در اون برهه، نياز اساسي به جنگ، ولو بصورت محدود براي گرفتن مجوزي براي سركوب‌هاي شديد و خونين داخلي‌اش داشت كه تركيه زير بار اين نرفت و حتي ديديم اردوغان و گل، هيچ كدام حرفي از پاسخ نظامي نزدن و صرفاً گفتن اين مسئله رو بررسي مي‌كنن. جهان غرب هم تماماً اين اقدام سوريه رو محكوم كرد و حتي روسيه هم چندان اون رو نپسنديد. ولي ديديم رفتارها فراتر از اين هم نرفت و اساساً از نظر ناتو هم هنوز خيلي زود بود كه بخوان اين اقدام رو با پاسخ نظامي پاسخ بدن. هرچند كه خود سوريه هم فكر نمي‌كرد قضيه اينطور دامنه‌دار بشه و در روزهاي بعد، سعي كرد فضا رو تلطيف كرده و يه طورايي قضيه رو ماست مالي كنه. چرا كه بالطبع اگه واكنش و پاسخ، فراتر از درگيري‌هاي مرزي محدود با تركيه مي‌رفت و به جنگي شديد در شمال منجر مي‌شد، عملاً با دستاي خودش گور خودش رو كنده بود. چرا كه مطمئناً روسيه حتي اگه مي‌خواست به كمك سوريه بياد هم آمادگي لازم رو نداشت. به عبارتي فقط يه كشور از اين درگيري نفع مي‌برد كه از قضا معتقدم همون كشور سوريه رو اينطور شير كرد. چون اون كشور، به خوبي مي‌تونست نتيجه‌ي اين اقدام رو پيش‌بيني و به نفع خودش كنه كه البته ...! -------------------------------------------------- [quote] قبول دارم ! اما به شرطی که این امر بصورت دمکراتیک اتفاق بیفته و نتیجه یک دمکراسی مطابق با تفکر اون مردم باشه ، پیش نیاز چنین امری مقبول بودن این جنگ در نزد همه گروه ها و احزاب و اشخاص اون کشور هست ، نه خواست بیگانگان ... در حالی که مخالفان هنوز توافق درونی ندارند ،و حتی با توصیه هایی که بهشون شده یک دولت موازی تشکیل ندادند یا رهبری و یا شورای متحدی اتخاذ نکردن و جنگ برای حذف بشار رو به رای نگذاشتن که ببینند که حداقل 60 درصد مردم این کشور موافقند یا مخالف !! ... بله ! هابرماس هم مسئله دمکراسی در آمریکا مردود دونسته و وجودش رو رد کرده ! حالا هر کی قدرت داره حمله کنه به آمریکا ... در این جور موارد مسئله اصلی "سمت و سو و تنظیمات قدرت " هست ، هر حرکتی منوط به بکار گیری قدرت هست و این قدرت زمانی که از میان مردم قابل اخذ باشه نیازی به تهاجم خارجی نیست ، و زمانی هم که چنین چیزی ممکن نباشه ، همیشه جای تردید هست وهیچ وقت این حمله مشروعیت پیدا نمیکنه ، بلکه نوعی تحمیل هست و نتیجه رو هم همون قدرتی تایین میکنه که از فاکتور حمله بهره گیری کرده و نتیجه رو در اختیار داره ... پس مسئله اساسی " قدرت " هست .. زمانی که این قدرت در اختیار موجودیتی " مشروع " برای اعمال اون قرار بگیره صحبت از بکارگیریش صحیح هست ، نه اینکه عربستان مرتجع و اعراب دیکتاتور ، آمریکای بورژوا-دمکرات و سایر فاشیست هایی مثل روسیه و چین و تئوکرات هایی مثل ایران یا حتی اسراییل !! بخوان این مشروعیت رو برای خودشون و یا تفکرشون به تنهایی حق بدانند و بهره بگیرند ، هر چند که درحال حاضر دو مجموعه از بورژوا-دمکرات های غربی و فاشیسم چین و روسیه به تنهایی در شورای امنیت تصمیم میگیرند و عمل میکنند ! و اسمش هم میزارند دمکراسی ، حالا اگر مردم کشوری فاشیسم بخواهند باید کی رو ببینند ؟! ...[/quote] ببين بزرگوار؛ اين مهم نيست كه مردم در آينده چه نظري خواهند داشت و موافق يا مخالف خواهند بود. مسئله در حال هست كه آيا مشروعيت لازم براي اشغال نظامي كشورشون و رهايي از دست رژيم سفاك فعلي، با دخالت بيگانه فراهم هست يا نه. اين مسئله رو بنده در پست قبلي هم عرض كرده و مجدداً اينجا هم عرض مي‌كنم. از نظر بنده، تمام دست دست كردن غرب، اين هست كه رژيم سوريه تا جايي كه مي‌تونه فشار رو بر روي مخالفينش افزايش بده و تا جايي كه قضيه كشش داره، به كشتار مخالفينش ادامه بده تا هم خطري بالقوه كه همانا مخالفين مسلح عمدتاً سلفي (كه البته سلفي الزاماً معني بدي نداره؛ برخلاف نظر دوستان كه فكر مي‌كنن سلفي همون وهابيه!!) هستن برطرف بشه و ايشان تا حد امكان تضعيف بشن و از طرفي جبهه‌ي سياسي مخالفين تقويت بشه (كه اين روزها شاهد اشارات مستقيم ايالات متحده، فرانسه و انگلستان به لزوم هرچه سريعتر تشكيل دولت انتقالي توسط مخالفين سوريه هستيم). طبيعيه كه مادامي كه اميد مخالفين سوريه به درگيري‌هاي سخت و خونين ماههاي اخير هست، كمتر اميدي به سياسيون دارن. كما اينكه ما نيز چنين شرايطي رو در زمان مبارزه با رژيم سفاك شاهنشاهي تجربه كرديم و مادامي كه شاه به سركوب تمامي گروه‌هاي مبارزين مسلح اقدام نكرده بود، تمام اميد مبارزين ضد شاه هم بر همين سبك از مبارزات بود و حتي شاهديم كه روحانيت و جبهه‌ي مذهبي‌ها نيز عملاً ساپورتر مالي و تسليحاتي مبارزين مسلح بودن. ولي وقتي همه از اين سبك مبارزه مأيوس شدن و البته شانسي كه خداخواهي شد اصلاحات سياسي شاه و بازتر شدن فضاي سياسي جامعه و آزاد شدن موج گسترده‌ي مبارزين سياسي كه اكثراً به حبس‌هاي طويل المدت و يا ابد محكوم شده بودن، وارد فضاي جامعه شدن، مبارزات غيرخشن و به اصطلاح نرم آغاز شد و ديديم كه اينبار اقبال بيشتري نيز با اين حركت‌ها صورت گرفت! امري كه البته بعد از انقلاب، با تحليلي يكجانبه و يكسويه، به همراهي مردم با روحانيت تعبير گرديد!! علي اي حال بديهيه كه مادامي كه دامنه‌ي درگيري‌هاي نظامي روز به روز گسترده‌تر شه، بيشترين آسيب احتمالي از آن دموكراسي و آزادي‌هاي مدني خواهد بود. چرا كه قطعاً دولتي كه در پس اينهمه خونريزي به قدرت برسه، ميانه‌ي چنداني با مفاهيم دموكراتيك نداره و تبديل به حكومت بعثي ديگري خواهد شد كه در اون، اقليتي خشن بر اكثريتي حاكم خواهند شد كه از بسياري از حقوق اوليه مدني‌‌شون محروم هستن! اين، آخرين چيزيه كه غرب در پس همراهي با بهار عربي خواهان رسيدن بهش هست ...! [quote] تعریف از انسجام چیه ؟! غیر از رابطه همبسته میان اعضا و اجزا در بکار گیری نیروها ؟! اساسا چنین رابطه ای وجود نمیتونست داشته باشه ، هم در مدیریت (سطوح فرماندهی) هم در سطوح اعتقادی و هم در اجزا و توانایی های سخت افزاری ... چطور میشه که قصی حسین تمام ارتش رو بفرسته شمال و به بمباران شدید کربلا گپ توجهی نداشته باشه ؟! کفته شد اطمینانی که صدام به اعراب داشت و فکر میکردند جنگ از شمال و از سمت ترکیه شروع میشه و خلاف این گفته رو اکثر فرماندهان هشدار داده بودند !!حالا این چطور انسجامی هست ؟!![/quote] بحث عراق، بسيار پيچيده‌تر از اين هست كه در چند سطر باز شه. البته تاپيك‌هاي خوب و خواندني شما درخصوص نبرد كربلا و نجف، جزو مفاخر سايت هست كه خوندن اون رو به تمامي دوستان بزرگوار توصيه مي‌كنم : [url=http://www.military.ir/forums/topic/13080-%d9%83%d8%b1%d8%a8%d9%84%d8%a7-%da%af%d9%be-%d9%86%da%af%d8%b1%d8%b4%d9%8a-%d8%a8%d9%87-%d9%8a%d9%83%d9%8a-%d8%a7%d8%b2-%d9%88%d9%82%d8%a7%d9%8a%d8%b9-%d9%85%d9%87%d9%85-%d9%81%d8%aa%d8%ad-%d8%a8%d8%ba%d8%af%d8%a7%d8%af-%d8%af%d8%b1-%d8%ac%d9%86/]كربلا گپ ((نگرشي به يكي از وقايع مهم فتح بغداد در جنگ 2003)[/url] [url=http://www.military.ir/forums/topic/13155-%d8%a2%d8%aa%d8%b4-%d8%a8%d8%b1-%d9%81%d8%b1%d8%a7%d8%b2-%d9%86%d8%ac%d9%81-%d9%88%d9%82%d8%a7%d9%8a%d8%b9-%d8%ae%d9%88%d9%86%d9%8a%d9%86-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%88%d9%85%d8%aa-%d9%86%d8%ac%d9%81-%d8%ac%d9%86%da%af-2003-%d8%a7%d8%b4%d8%ba%d8%a7/]آتش بر فراز نجف ( وقايع خونين مقاومت نجف جنگ 2003 اشغال عراق)[/url] در اين دو تاپيك، تا حدودي به مسائل مربوط به مشكلات برنامه‌هاي نظامي ارتش عراق و برخي مسائل پس پرده‌ي اون اشاره شد و چه بهتر كه اگه بحث بيشتري باقي مونده و يا دوستان بزرگوار نظرات تكميل كننده‌اي در اين زمينه دارن، در اون تاپيك مطرح بفرماين. لكن بحث ما بر سر اين هست كه آيا ارتش صدام قبل از حمله‌ي نظامي ايالات متحده و متحدينش، دچار فروپاشي و انشقاق شده بود و يا يكپارچگي‌اش رو حفظ كرده بود؟! عرض بنده اين هست كه خير. اين انشقاق وجود نداشت. ولي پس از آغاز امواج گسترده‌ي حمله‌ي نظامي غربي‌ها، اين انشقاق كم كم شكل گرفت؛ چرا كه شكست ايشان در جنگ قطعي بود و فرماندهان عراقي، حتي همون محمد سعيد الصحاف كه تلويزيون و اخبار ايران هر روز با آب و تاب، شرح ظفرمندي‌ها!!!ي عراق رو از زبان وي به خورد ملت درازگوش فرض شده‌ي ايران مي‌دادن، به خوبي مي‌دونست كه رژيم رفتنيه. اما سوال اينه كه اگه انتفاضه‌اي به سان انتفاضه‌ي شعبانيه شكل مي‌گرفت، آيا اين ارتش دچار گسست مي‌شد؟ به عبارت ديگه آيا درگيري ايشان با قدرتي كه از هر نظر از ارتش ضعيف‌تره و دست پايين رو داره و امكان پيروزي بسيار بيشتر از شكسته، هم باعث انكسار و انشقاق در صفوف فرماندهان و ارتش اين كشور مي‌شد؟ يا صرفاً قدرت برتر نظامي طرف مقابل و اطمينان به شكست بود كه ايشان رو به اين نتيجه رسوند؟ [quote] جالبه ، اما گرفتن نتیجه از این شلوغی بقول ادگار مورن به شکل یافتن نظمی که جهان رو ساخت از بی نظمی بیگ بنگ هست ، از دید من چنین امری از دایره مطلق نگریستن به انتفاع درارزش های مادی حاصل نمیشه ، بلکه کیفیت چنین انتفاعی در سطوح متعالی اثرات پایدار و کارکرد افکار مسجل خواهد شد ، اینکه بعد از حمله شوروی به افغانستان ، و یا حمله آمریکا به ویتنام ، کسی نگوید عجب فاجعه ای ، حتی اگر انتهای امر به سود آمر باشد .............................[/quote] اين هم نظري است محترم. ولي بنده همواره اصرار به بررسي تبعات و نتايج دارم تا خود ماحصل واقعه. علي اي حال از مباحثه با شما بسيار لذت برده و استفاده كردم. اميدوارم عرايض حقير هم خيلي زياد براتون خسته كننده نبوده باشه. هرچند كه بعيده نفعي هم داشته باشه. بعلت نزديك شدن به زمان اذان مغرب و با اعلام ساعت 20:13، اين عريضه رو خاتمه مي‌دم و از تمامي دوستان التماس دعا دارم. ================================================== پ.ن : بعلت قطعي اينترنت، امكان ارسال پست در زمان نوشتار فراهم نشد. به همين دليل الان خدمت دوستان ارسال كردم.
  5. برادر واريور عزيز؛ هرچند شما بسياري از موارد رو با اين فرمايش كه «ربطي نداره» خيلي ساده رد فرمودين، لكن بنده به نظر شما احترام مي‌ذارم. بالاخره شما هم نظري دارين و محترم. بنده هم صرفاً نظرم رو عرض كردم و اينكه ربطي به بحث داشت يا نداشت هم ان شاءالله قضاوتش باشه به عهده‌ي دوستان بزرگوار. ----------------------------------------------------------- درمورد سوريه، باز هم تكرار مي‌كنم! نقد ما، روي خبر خبرگزاري فارس مبني بر طرح اشغال دمشق توسط نيروي زميني اعراب بود كه علي رغم يكي دوبار تذكر اين مورد، باز شما دارين مي‌زنين تو خط نيروي هوايي و بمباران و چه و چه. تمامي اين تحليل‌ها، برمي‌گرده به نيروي زميني و ما اساساً ورودي به مقوله‌ي نيروي هوايي نكرديم. قرار نيست وقتي كه ما درخصوص بحث جنگ زميني تحليلي مي‌خونيم و بعد به نقد اون تحليل مي‌نشينيم، مسئله رو از ديدگاه خود تفسير كنيم و وقتي درمورد پاكستان حرف مي‌زنيم، بگيم پاكستان همسايه‌ي افغانستان است و اما افغانستان ...! بار ديگه عرض مي‌كنم كه اين بحث، درخصوص طرح اشغال زميني دمشق نه توسط مخالفين مسلح و به قول شما با حمايت هوايي ناتو، بلكه توسط نيروهاي زميني كشورهاي عرب منطقه است. پس خواهشاً اگه تحليلي در پذيرش يا رد تحليل فوق (كه در صفحه‌ي قبل ذكر شده و لينكش رو هم در بالا خدمت شما ارائه كردم) دارين، اون رو بفرمايين. ----------------------------------------------------------- بحث ديگر، برمي‌گرده به تسليحات كه جالب اينكه شما مخالف بنده هستين و نظر بنده رو مي‌فرمايين. بنده هم عرض نكردم كه غرب بايد براي تانك‌هاي روسي، توپ و تانك بياره. اون عرض، در ارتباط با حمله‌ي زميني بود باز! عرض بنده اين بود كه از قضا درصورتي كه غرب مي‌خواست مخالفين مسلح با نيروهاي بشار اسد درگيري جدي داشته باشن، به جاي تزريق سلاح سبك و فشنگ، به ايشان تسليحات نيمه سنگين و ضد تانك و ضد زره مي‌داد. وقتي كه اين مسئله رو از ايشان دريغ مي‌كنه، از نظر من نه ربطي به بي‌برنامگي داره و نه سر درگمي و نه چين و روسيه. كما اينكه بسيار كوته بينانه‌اس كه فكر كنيم چين و روسيه به خاطر كشوري چون سوريه، حاضر به نبردي تمام عيار با كل دنيا باشن. از قضا همين به قول شما بي‌برنامگي مخالفين مسلح، نشان از عدم هماهنگي كامل ايشان داره. امري كه خلاف اون رو در ليبي ديديم و ديديم با هدايت‌هاي پيدا و پنهان افسران ناتو، عملاً مخالفين مسلح به سان ارتشي نيمه منظم دراومده بودن كه در حداقل در حمله به اهداف، تاكتيك و سياست مشخصي داشتن و جالب اينكه هرجا كه ناتو پشت ايشان رو خالي مي‌كرد و به خودشون وامي‌گذاشت، شكست پشت شكست بود كه نصيبشون مي‌شد. پس همين مسئله‌ي ناهماهنگي مخالفين مسلح سوري نيز خود گوياي بسياري از مسائل هست. ---------------------------------------------------------- كماكان سوال قبلي ام رو تكرار مي‌كنم : [quote]يكم مسأله رو برام سخت هضم مي‌كنه. دقيقاً منظور شما از «اين تهديدات هارت و پورت بيخود» چي هست؟ دقيقاً چه كسي داره سوريه رو «تهديد» و يا به قول «شما هارت و پورت بيخود» مي‌كنه؟! آيا غرب در حتي اين روزها كه عملاً داره يه فاجعه‌ي انساني در حلب رخ مي‌ده، حتي به تهديدي غيرمستقيم هم دست زده؟!! تهديد نظامي و به قول شما هارت و پورت كه بماند.[/quote] بسيار خوشحال مي‌شم اگه مصاديق اين «هارت و پورت بيخود» رو بفرمايين. --------------------------------------------------------- اينكه سوريه يه RF-4 تركيه رو زد و تركيه فعلاً اقدامي نكرده از نظر شما معني‌اش لكه دار شدن شرف تركيه‌اس! حقيقتاً اين تفسير شما بسيار جالب و نابه. پس با اين وضعيت، از اين پس هر درگيري تو هر مرزي كه رخ بده و ديگري پاسخي نده، مفهومش لكه دار شدن شرف اون كشوره. با اين وضعيت شرف ما زماني كه 11 ديپلمات ما رو افغانستان به شهادت رسوند حسابي لكه‌دار و پايمال شد! يا وقتي سرباز ما رو آذربايجان اعدام كرد در مرز! يا وقتي اماراتي ها به سوي قايق ايراني آتش گشودن! يا حتي زماني كه عربستان فانتوم‌هاي ما رو ساقط كرد! شايدم زماني كه ايالات متحده در جنگ 2003 با عراق، به اشتباه خرمشهر و آبادان رو مورد هدف قرار داد!! فكر نمي‌فرمايين اين تحليل خطي شما، چندان صحيح نباشه؟ اگه تركيه پاسخي مي‌داد اتفاقاً بايد به عقل سياستمداران ترك شك كرد! كما اينكه وقتي اسرائيل اونطور غيرعاقلانه و از سر غرور، قبل از مهيا شدن براي نبرد به جنوب لبنان حمله كرد (براساس تعريف شما از لكه دار شدن شرف)، مشخص بود كه موفقيتي در پس اين حمله نمي‌تونه داشته باشه. چرا كه هرچقدر هم كه شما در هوا تسلط داشته باشي، سرنوشت جنگ روي زمين مشخص خواهد شد ...! تركيه هم اگه مي‌خواست اقدام متقابلي انجام بده، به يه درگيري بيهوده‌ي مرزي منجر مي‌شد كه از قضا ناتو هم چندان دخالتي در اون قضيه نمي‌كرد و در آخر هم پس از يكي دو روز با قطعنامه‌ي شوراي امنيت، آتش بس برقرار مي‌شد. جنگ و پاسخ نظامي اصلاً به اين سادگي نيست كه شما مي‌فرمايين. بعد هم مسأله‌ي ارتقاء فانتوم هست كه فكر كنم اساساً شما دچار تعريفي غلط از اين مسئله شدين. مگه فانتوم‌ها رادارگريز شدن يا ابعادشون تغيير كرده كه ما بگيم متفاوت شده‌ان. اينكه كارايي فانتوم‌ها بهتر شده شكي درش نيست. ولي ما درخصوص رهگيري فانتوم صحبت كرديم و نه توان جنگي‌اش. پس بهتره كه در هر بحثي، به مواردي كه بهش اشاره مي‌شه بپردازيم و نه مسائل نامرتبط با اون. اين رو عرض كردم، چون شما بيش از بنده نسبت به مباحث جانبي و به قول شما بي‌ربط به بحث اصلي، حساسين. ------------------------------------------------------ قطعاً اگه فرض رو بر اين بذاريم كه برنامه‌ي غرب اين هست كه با ايجاد منطقه‌ي پرواز ممنوع و از طريق هوا، مخالفين مسلح رو ساقط كنه و ايشان رو به قدرت برسونه، فرمايشات شما درخصوص بازتعريف جنگ مي‌تونه درست باشه؛ مثل نمونه‌اي كه در ليبي ديديم. اما برداشت بنده از اين قضيه متفاوته و اتفاقاً آزادسازي يك كشور توسط ارتش‌هاي بيگانه، خود نوعي مشروعيت بخشي به دموكراسي هست. في‌المثل وضعيت اوگاندا رو در نظر بگيرين و ببينين ايدي امين چطور ساقط شد. يا پل پوت در كامبوج. يا حتي صدام حسين در عراق. يا حتي افغانستان و سقوط حكومت طالبان. پس بهتره كه مسئله رو فقط با يك پاسخ مواجه نسازيم و نگيم كه اگه نظام توسط مردمش ساقط شد، سقوطش مشروعيت داره و اگه غير اين باشه، خير. كما اينكه حتي اگه ارتش آزاديبخش ليبي توسط جامعه‌ي جهاني هم تشكيل مي‌شد، باز ملت ليبي ممنون غربي‌ها مي‌بودن. مسئله در چگونگي مشروعيت بخشي به اين تهاجم هست. يعني اين پذيرش از سوي ملت‌ اون كشور بوجود بياد كه راهي براي نجاتشون از دست حكومت نيست، جز مداخله‌ي خارجي. در اون شرايط، با جان و دل اين اشغال رو خواهند پذيرفت. كما اينكه مردم فرانسه و ايتاليا و هلند و دانمارك و بلژيك و امثالهم، هيچ‌يك مخالف اشغال كشورشون توسط غربي‌ها نبودن كه هيچ، تنها راه نجاتشون از دست آلمان نازي و يا حكومت‌هاي فاشيستي‌شون رو در همين اشغال خارجي مي‌دونستن. البته اميدوارم نفرمايين كه اون‌ها اشغال شده بودن، چرا كه در هر كدوم از اين كشورها، حكومتي از بين ملت خودشون بوجود اومده بود كه صرفاً تبعيت داشت از نازي‌ها. اين رو هم گفتم كه نفرمايين چه ارتباطي به بحث داره. بعضي از بي‌ارتباطي‌ها رو اگه اندكي تأمل فرموده و مجدد بحث رو مطالعه بفرمايين، به سهولت مشخص مي‌شه. -------------------------------------------------------- و اما ارتش عراق؛ من نفهميدم انسجام اين ارتش چه ارتباطي به جنگ‌هاي قبلي‌اش داشت. چيزي كه مسلمه اينه كه ارتش عراق پس از سركوب وحشيانه‌ي انتفاضه شعبانيه در سال 91، تا سال 2003 هيچگونه انشقاقي درش بوجود نيومد و كماكان اقتدار داخلي اش رو حفظ كرد و صرفاً زماني از هم پاشيد كه شاهد شكستش در جنگ 2003 با ايالات متحده و متحدانش بود. ما اينجا بحث نكرديم كه ارتش عراق چي داشت و چي نداشت. كما اينكه مقايسه‌ي تجهيزات ارتش سوريه هم با غرب، بسان قياس تفنگ پلاستيكي با آبرامز هست. ما بحث‌مون درخصوص يكپارچگي و يا انشقاق و فروپاشي درون ارتش (و به قول شما كودتا) بود و چگونگي تحقق‌ اون. كما اينكه ارتش صربستان هم از انشقاق رنج نمي‌برد. ولي حمله‌ي ناتو به ايشان انجام گرفت. اساساً اين تحليل كه حمله زماني انجام مي‌گيره كه انشقاق و چند دستگي در ارتش رخ بده، از اون دست تحليل‌هاي خطيه كه براش هزاران مثال نقض هست. و با همين تحليل، ما هم نيازي به تسليحات نداريم و صرفاً بايد ارتش و سپاه‌مون رو يكدست و همدل كنيم تا به قول شما «به هيچ عنوان حمله‌اي صورت» نگيره. البته مي‌دونم كه منظورتون اين نبود و منظور ديگري داشتين. ولي فكر نكنم درست منظورتون رو بيان فرموده باشين. ------------------------------------------------------- در پايان هم بايد عرض كنم كه قطعاً بنده هم از فرمايشات شما، بسيار بيشتر استفاده كرده و باهاش دانش ناقص خودم رو تكميل و اصلاح مي‌كنم. درخصوص نتيجه گيري هم بهتره ما نتيجه‌اي همه جانبه رو مدنظر قرار بديم. در علم اقتصاد، مفهوم سرمايه گذاري اين نيست كه چقدر هزينه كردي. اين هست كه در ازاي اين هزينه، چه منافعي رو كسب كردي. بسته به نوع و زمان منفعت كسب شده، شما مي‌توني سرمايه گذاري‌ات رو در طبقات مختلف طبقه بندي كني. سرمايه گذاري جهاني هم چيزي جز اين نيست. گاهي شما ميلياردها دلار خرج مي‌كني و در آخر به اندك چيزي نمي‌رسي، گاهي هم بذري رو نكاشته و تنها با سياست، خوشه خوشه درو خواهي كرد. ======================================== برادر hightech_speed عزيز؛ خوشحال مي‌شم كه اين بحثي كه فرمودين رو ادامه بديم. بنده در Pm منتظر شما هستم.
  6. برادر جان. يه جنگ به هزار و يك عامل ارتباط داره. مگه صدام حسين با ما همسايه نبود؟ با فرمايش شما، پس نيازي به آماده سازي ارتشش و ماهها تحركات نظامي و لجستيكي نداشت. چون هر وقت اراده مي‌كرد مي‌تونست به ما حمله كنه. اساساً ورود به جنگ، با درگيري‌هاي مرزي زمين تا آسمون متفاوته. ارتش‌هاي منطقه هم چريك نيستن كه يه عمليات بزن و در رويي براه بندازن. -------------------------------------------------- مسئله‌ي فانتوم تركيه به نظر من اصلاً موضوع مهمي نبود. اساساً رهگيري و زدن فانتوم با در نظر گرفتن تسليحات ضد هوايي امروزي اصلاً كار سختي نيست كه ما از اون به عنوان افتضاح و چه و چه نام ببريم. فانتومي كه در جنگ‌هاي دهه‌ي شصت و هفتادي كاربرد داشت، فكر نكنم تسليحات چندان پيچيده و پيشرفته‌اي در دنياي مدرن امروز تلقي بشن كه بر اون اساس بخوايم نام «محك جدي و گران» زدن براي رهگيري اون رو بناميم. مگه اينكه سناريوي كمدي دولت سوريه رو باور كرده باشيم كه مي‌گفت اومدن از هواپيماي سوري فراري استفاده كردن تا مثلاً فانتوم‌ها رو دوست نشون بدن، بعد بيان يه جا رو بمبارون كنن و بگن كار ارتش آزاد سوريه بوده و خلاصه از اين دست سناريوهايي كه حتي مرغ پخته‌ي كيلويي 8 هزار توماني هم بر سر سفره‌ي اغنيا خنده‌اش بگيره. -------------------------------------------------- خود شما بهتر مي‌دوني كه هنگامي كه واقعه‌اي در منطقه رخ مي‌ده، اتاق‌هاي فكر نظامي ايالت متحده به سرعت دست به كار شده و انواع و اقسام حالت‌هاي مختلف رو سعي مي‌كنن پيش‌بيني كنن و براش پلن ارائه مي‌دن. فكر مي‌كنم يك سال و نيم درگيري در سوريه، اين فرصت كافي رو داده باشه كه براي تمامي اين موارد، حداقل تحليل‌هايي انجام بگيره. پس نمي‌تونيم نام عدم شناخت و بي‌برنامگي و نداشتن استراتژي مدون رو بر روي اين مسأله بذاريم. بهتره كمي مسأله رو از ديد بالاتري نگاه كنيم و اينقدر بي‌تحركي غرب رو نشان از استيصال اون ندونيم. يا حتي اگه مي‌دونيم، حداقل احتمال دومي رو هم در نظر داشته باشيم. -------------------------------------------------- دوست عزيزم. وارد شدن چند نفر نيروي ويژه براي آموزش و يا سازماندهي مخالفين ليبي، آيا به مفهوم ورود نيروي زمينيه؟! انصافاً اين رو فرمودي كه صرفاً پاسخي به من داده باشي؟ مگه مي‌شه شما بزرگوار ندوني كه منظور از ورود نيروي زميني، ورود گسترده‌ي نيرو و تانك و توپ و ساير تجهيزات مربوطه‌اس؟ اگه اينطوره، پس لابد ما هم در عراق لشكركشي نظامي كرده ايم با فرستادن عده‌اي ...! خواهشاً يكم عرايض بنده رو سطحي پاسخ نده. هرچند كه ارزشي بيشتر از اين نداشته باشه عرايضم. وقتي درمورد ورود نيروي زميني بحث مي‌كنيم، حداقل مسأله‌ي عراق رو عنوان بفرما و يا افغانستان رو. ------------------------------------------------- انصافاً پيشرفته‌تر از سام 7 و استينگر به ذهنت نرسيد بزرگوار؟ جداي از شوخي، شما يه بار مسلح سازي مجاهدين افغان در دهه‌ي هشتاد رو فقط در ذهن داشته باش. قضيه مال سي سال پيشه. آيا افغاني‌ها، سال‌ها آموزش ديده بودن؟ يا انواع و اقسام تسليحات ضد هوايي و زرهي بود كه دمار از روزگار ارتش روس درآورد؟ گانشيپ‌هاي روسي، توسط كماندوهاي فوق حرفه‌اي ساقط شدن يا مجاهديني كه صرفاً مسلح به سلاح دوش پرتاب بودن؟ وضعيت درگيري‌ها قبل و بعد مسلح سازي افغان‌ها از نظر درگيري‌هاي هوايي چقدر عوض شد؟ آمار هلي‌كوپترها و هواپيماهاي ساقط شده‌ي روسي توسط همين سلاح‌ها چقدر بود؟ اين تازه مال سي سال پيش و براساس فن‌آوري سي سال پيشه. فكر نمي‌كنين اگه هدف، صرفاً زمين‌گير كردن ارتش سوريه بود اين كار خيلي راحت‌تر از اين حرف‌ها مي‌تونست انجام بگيره؟ مگه سوريه روي مرزهاي خودش كنترلي داره؟ مگه مخالفين مسلح هر بار كه اراده كردن، يه مرز رو بطور كامل بدست نگرفتن؟ قطعاً ارسال تسليحات نيمه سنگين و ضد هوايي و ضد زره كه بار حمار هم مي‌تونه بشه، نبايد كار چندان سختي بوده باشه! بعد هم وقتي مخالفين مسلح در اردن و تركيه آموزش مي‌بينن، لابد اينقدر هم مي‌تونن آموزش ببينن كه كار كردن با تسليحات ضد زره و ضد هوايي رو فرا بگيرن ديگه؟ آيا مجاهدين افغان، پهبادي در اختيار داشتن؟ اساساً وقتي كه هلي‌كوپتر تا بالاي سر شما مياد و با مسلسل و توپ خود اقدام به هدف قرار دادن شما مي‌كنه، آيا اساساً نياز به پهباد و وضعيت اطلاعاتي منطقه دارين؟ يا صرفاً سلاحي كه باهاش بتونين اون رو هدف قرار بدين؟ ---------------------------------------------- ارتش صدام هم تا قبل از حمله‌ي ايالات متحده و متحدينش، كاملاً منسجم بود و حتي نمي‌شد تصور كرد كه اينطور ساده از هم فرو بپاشه. چيزي كه بديهيه اينه كه آدمي، عقل و شعور داره و وقتي شكست رو مي‌بينه، طبيعيه كه مقاومت رو بي‌فايده مي‌پنداره. در اين شرايط، بسيار قابل فهم هست كه بخواد باري منافع آينده‌ي خودش اقدامي رو انجام بده. آيا سفراي مختلف سوريه در كشورهاي مختلف كه استعفاء مي‌دن، خيلي انسان دوستن؟ مشخصاً ايشان هم با در نظر گرفتن كشتي در حال غرق، صرفاً به دنبال تكه‌اي اين كيك براي آينده‌شون هستن. ارتش هم اگه به اين جمع‌بندي برسه كه شكست خواهد خورد، قطعاً دچار فروپاشي و چند دستگي مي‌شه. ولي چيزي كه مسلمه اينه كه هيچ ارتشي، وقتي داره با كلاش مي‌جنگه به اين فكر نمي‌افته كه شكست مي‌خوره! اون هم وقتي برتري هوايي و زرهي و توپخانه‌اي داره و البته از هيچ جنايتي هم فروگذار نيست. ولي اگه همين ارتش بدونه كه از زمين و هوا هم امنيتي نداره و قدرت مخالفينش بسيار بيشتر از اين حرف‌هاست، اون وقت هست كه شاهد چند دستگي خواهيم بود. والا الان شاهكار نيست كه انشقاق چنداني رو هم شاهد نيستيم. هرچند كه كم نبودن آمار فرماندهان فراري و يا اعدام شده ...! دقيقاً بسان ارتش سرهنگ ديوانه. ------------------------------------------ علي اي حال اگه اين موارد، نظر شماست من به شما و نظرت احترام مي‌ذارم و بايد عرض شود كه با هم در برخي موارد اختلاف نظر داريم. ===================================== [quote name='hightech_speed' timestamp='1343725732' post='262715'] شرمنده وسط بحث شما آقا مصطفی این قسمت فکر کنم نیاز به توضیح داره [quote]از قضا دولت بشار اسد، كبريتي بي‌خطر براي اسرائيل هست تا براومدن حكومتي سلفي كه مي‌تونه خطر بالقوه‌اي براي اسرائيل باشه.[/quote] چون سلفی ها بیشتر جاهایی که شلوغکاری کردن؛ فقط به نفع آمریکا و دار و دسته اش بوده!! شاید فتواهای سلفی ها و وهابیها این اواخر کمی واضح باشه - البته فکر کنم بحث مخالفین از تروریستها جدا باشه-[/quote] هرچند كه قرار شد اين دست سوالات رو در اينجا مطرح نكنيم كه يه وقت خداي نكرده، بنده متهم به انحراف از بحث نشم، ولي به احترام دوست خوبم اين فرمايشش رو پاسخ مي‌دم. خير برادر. اساساً اين تعريف از سلفي‌ها، جز در رسانه‌هاي ايراني در جايي ديگه وجود نداره. اساساً بدليل نوع برداشت از دين سلفي‌ها، بزرگترين خطر بالقوه براي امريكايي‌ها و غربي ها همين سلفي‌ها هستن. اگه اينطور نبود، امريكا و غرب در افغانستان مشكلي نداشتن. اين دست فرضيات كه سلفي‌ها تماماً ساخته و پرداخته‌ي غربي‌ها هستن و براي اهداف اونا سينه مي‌زنن، ساخته و پرداخته‌ي ذهن رسانه‌هاي ايراني هست بدليل ضعف در توان تحليل وقايع. چون مادامي كه شما بخواي در هر مسئله، دست پيدا و پنهان امريكا و اسرائيل رو ببيني و هر واقعه‌اي رو به اونا نسبت بدي، طبيعيه كه نيازي به تحليل و ريشه يابي هم نداري. ---------------------------------------------------- اينكه كاري كه سلفي‌ها انجام مي‌دن به نفع امريكا هست، از اون دست فرمايشات عجيب شماست. مثل اينكه بگيم مثلاً اسقاط شينوك امريكايي‌ در افغانستان توسط سلفي‌ها، به نفع ايران بوده، پس سلفي‌ها دوست ايران هستن!! طبيعيه كه هركس، منافع خودش رو داره و اساساً اين تقسيمات سياه يا سفيدي در دنياي امروزي جايگاهي نداره. در دنياي امروزي، قدرت‌ها از تحركات گروه‌ها استفاده مي‌كنن كه منافعي براي خود كسب كنن؛ نه بالعكس.
  7. خير دوست عزيز. من طرفدار مخالفين نيستم. ولي طرفدار رژيم بشار اسد هم نيستم. اساساً از نظر من، اين جنگ بين باطل و باطل هست كه از قضا، مخالفين و رژيم هر دو دارن اقدام به جنگ نيابتي مي‌كنن و يه طورايي بازيچه قرار گرفتن. من اساساً طرفدار ملت‌ها هستم كه در اينجور موارد، قدرت‌هاي مختلف با زير پا گذاشتن اخلاق، عملاً به اون‌ها ظلم مي‌كنن. ----------------------------------------------- نتيجه‌ي اين جنگ‌ها هرچه باشه، خير نيست. ولي اساساً تفاوتي ميان حسني مباركي كه 40 سال بر ملت مصر با ديكتاتوري و اختناق حكمراني كرد، يا قذافي كه 40 سال بر ملت ليبي با ديكتاتوري و اختناق و سركوب حكمراني كرد، با خاندان اسد كه نزديك به 50 سال بر ملت سوريه با اختناق و ديكتاتوري حكمراني كرده‌ان نمي‌بينم. بديهي‌ترين تفاوت مدرنيته در بازتعريف حكومت، اين هست كه حكومت‌ها خدام و نه رئيس ملت هستن و ملت هم به معني حقيقي ملت و مردم هستن و نه رعيت. پس هر ملتي حق انتخاب سرنوشت خودش رو داره و دوران اين دست ديكتاتوري‌ها بسر رسيده. كما اينكه پيام اصلي بهار عربي هم دقيقاً همين بود و ملت‌ها بر ضد ديكتاتوري‌ها و اختناق‌ها برخاستن. امري كه در ايران، تفسير به برخاستن بر ضد استكبار جهاني و اسرائيل تعبير شد ...! --------------------------------------------- بگذريم. بهتره به اين بحث وارد نشيم، چون قبلاً در اين خصوص بحث شده. اما پاسخ فرمايشات شما اين هست كه بخش اول رو به دلايل مشخصي نمي‌شه جواب داد، ولي در بخش دوم قطعاً ايران تداركات نظامي ديده و درصورت وقوع جنگ هم اين مسأله علني خواهد بود. مگه اينكه با حمله‌اي غافلگيرانه مواجه باشيم و همه چيز رو علناً تمام شده بپنداريم. والا اگه همه چيز ساختار منطقي خودش رو داشته باشه، اين مسأله علني خواهد بود. ================================== اما درخصوص باقي موندن اسد، من به شخصه وي رو رفتني مي‌دونم. ولي مسأله‌اي كه هست اينه كه با فرض موندن اسد بر قدرت، آيا خون‌هاي بيگناهان و كساني كه صرفاً دوست نداشتن ديكتاتوري خاندان اسد باقي بمونه به اين سادگي‌ها فراموش مي‌شه؟! اگر به كشتار، همه چيز خاتمه مي‌يافت، در ايران هم ملت و شاه مي‌بايست دوست‌هاي صميمي‌اي مي‌شدن؛ بعد از وقايع 15 خرداد و 17 شهريور. ولي ديديم كه مردم كشتار رو فراموش نكردن و صرفاً به دنبال فرصت و فضايي بودن براي اعلام انزجار از رژيم و شد آنچه شد. شكافي كه در اثر اين خون و خون‌ريزي‌ها بوجود اومد و ويراني گسترده‌ي سوريه، عملاً اين كشور رو به سال‌ها عقب‌تر برد. حالا بايد ديد اگه به فرض مثال بشار اسد از اين معركه جان سالم بدر ببره، آيا قادر خواهد بود با توده‌هاي مردمش ارتباط برقرار كنه؟! يا كشور سوريه تبديل به لهستان و چكسلواكي ديگري مي‌شه كه اكثريت مردمش مخالف حكومتش‌شون هستن و مترصد فرصتي هستن براي براندازي‌اش؟! پس شايد بشه گفت رفتن بشار اسد، حداقل به نفع مردم سوريه خواهد بود؛ نه به لحاظ حكومتي، بلكه صرفاً از اين ديدگاه كه همه چيز رو از اول شروع كنن. ================================== اميدوارم دوستان اين قسمت از بحث رو فراموش كنن و بپردازن به موضوع اصلي بحث. چون در غيراينصورت، باز شاهد انحراف از بحث هستيم. دوستان بزرگواري هم كه صرفاً نظر من رو مي‌خوان جويا بشن، خواهشاً اين كار رو در pm انجام بدن تا نظرات من، باعث انحراف تاپيك‌ها نشه و مثل هميشه، متهم اصلي انحراف از بحث و از اين شاخه به اون شاخه پريدن، بنده نباشم.
  8. برادر rpg7 عزيز؛ بحث اين نبود كه مثلاً فانتوم يا تايگر در داگ فايت با F-22 دست بالا رو دارن. اين، صرفاً مقايسه‌ي بين تايفون و رپتور بود. طبيعي هم هست كه هر جنگنده‌اي براي منظور خاصي ساخته مي‌شه و نمي‌شه گفت چون مثلاً در جنبه‌ي ديگري ضعف داره (چون براي اون كار ساخته نشده)، پس كاربردش رو از دست مي‌ده!! مثل اين مي‌مونه كه بگيم فانتوم بهتر از تامكت نوع A هست، چون هم درگيري هوايي داره و هم زميني، ولي تامكت فقط درگيري هوايي داره! ----------------------------------------------- F-22 هم از اين قاعده مستثنا نيست و قطعاً براي اون منظورهايي كه ساخته شده، به درد خواهد خورد و براي ساير موارد، ضعيف‌تر خواهد بود. ولي بايد ديد اساساً در جنگ‌هاي امروزي، حقيقتاً داگ فايتي رخ مي‌ده؟!
  9. برادر واريور عزيز؛ من تعجب مي‌كنم از فرمايش شما كه داري اين فرمايشات رو نسبت به من مي‌فرمايي! اساساً بحث سر حمله‌ي زميني ارتش‌هاي عرب و تركيه به خاك سوريه و اشغال!!! دمشق بود (كه در تصورات برخي دوستان مثل آب خوردنه!! احتمالاً Rise of Nations زياد بازي فرمودن كه فكر مي‌كنن پايتخت به اين راحتي تسخير و تثبيت مي‌شه و بازي هم تموم مي‌شه). چه كسي بحث حمله‌ي هوايي رو مطرح كرد؟!! يه بار ديگه اين پست رو بخونين : [url="http://www.military.ir/forums/topic/18261-%d8%aa%d8%ad%d9%88%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%b3%d9%88%d8%b1%db%8c%d9%87%d8%8c%d8%a8%d9%87%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%b5%d9%81-%d8%a2%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%ba%d8%b1%d8%a8-%d9%88-%d8%b4%d8%b1%d9%82/page__st__1125#entry262628"]http://www.military....125#entry262628[/url] طبيعتاً ايالات متحده اگه مي‌خواست حمله‌ي هوايي كنه، هر وقتي كه بخواد مي‌تونه به اين كار اقدام كنه. حتي نيازي نداره كه فرودگاه‌هاي كشورهاي منطقه استفاده كنه! همون ناوهاي هواپيمابرش هم براش مي‌تونن كارساز باشن! چه برسه به انبوه فرودگاه‌هاي منطقه در عراق، اردن و تركيه!! ولي آيا همون هم نيازمند تداركات وسيع سوخت و تسليحاتي هواپيمايي نيست؟ --------------------------------------------------- بعد شما قياسي مع الفارق فرمودين كه برام اصلاً قابل توجيه نبود!! اصلاً مگه كل غرب، يه نفر نيروي پياده وارد خاك ليبي كرد كه شما مي‌فرمايي سرعت عمل آماده شدن در ليبي؟ هرچند كه خود جنگ ليبي هم تداركات وسيعي داشت و ناو پشت ناو بود كه وارد منطقه مي‌شد، اما به جز حملات هوايي و موشكي چيز ديگري رو شاهد نبوديم! حالا اگه همين غرب مي‌خواست حتي نيروي محدود زميني وارد قضيه كنه به نظر شما به همين راحتي و سرعت مي‌تونست انجام بپذيره؟!! جنگ در آسمان و يا با موشك، زمين تا آسمون فرق مي‌كنه با جنگ در زمين!! ضمن اينكه گيرم شما به بمباران شديد دست زدين. يه نفر بايد باشه كه منطقه رو براتون جمع كنه يا نه؟! آيا با بمباران، جايي تسخير شده؟ باز هم مي‌گم! بحث اصلي، سر اين بود كه رسانه‌ي صديق فارس ادعا كرده بود كه ارتش‌هاي عرب!!! قصد داشتن با انفجار بمب بيان و دمشق رو تسخير كنن!!! تمامي اين بحث‌ها كه جنگ هزار و يك آمادگي مي‌خواد هم پاسخي به اين مسئله بود! شايد اين سوء برداشت شما، با يكبار ديگه مطالعه‌ي منشأ اصلي بحث و پاسخ‌هاي مربوطه مرتفع بشه. ============================================== ضمناً مثل هميشه شما بار و وزن زيادي براي موشك‌ها قائل بوده‌اين. وارد بحثش نمي‌شم تا قضيه بيشتر از اين بيخ پيدا نكنه. ولي اينكه فرمودين : [quote]بنابراین حس میکنم یا حمله بسیار جامع تر و بزرگتری در دستور کار هست یا اینکه اساسا این تهدیدات هارت و پورت بیخود برای ترساندن بشار و ادامه یافتن خشونت هست ... [/quote] يكم مسأله رو برام سخت هضم مي‌كنه. دقيقاً منظور شما از «اين تهديدات هارت و پورت بيخود» چي هست؟ دقيقاً چه كسي داره سوريه رو «تهديد» و يا به قول «شما هارت و پورت بيخود» مي‌كنه؟! آيا غرب در حتي اين روزها كه عملاً داره يه فاجعه‌ي انساني در حلب رخ مي‌ده، حتي به تهديدي غيرمستقيم هم دست زده؟!! تهديد نظامي و به قول شما هارت و پورت كه بماند. شايدم خبري رخ داده كه من هنوز نشنيدم. ولي چيزي كه من شنيدم، حتي عصبانيت مخالفين سوريه از عدم انجام واكنشي جدي از سوي غرب هست كه صرفاً به بيان نگراني‌هاشون مي‌پردازن. شما فقط كافيه يه قياس ساده داشته باشي. اگه ايالات متحده مي‌خواست حقيقتاً اين مخالفين رو كمك كنه، آيا با تجهيزات سبك به كمكشون ميومد؟ صرفاً كافيه نگاهي به ليبي داشته باشين تا ببينين اونا چي در دست داشتن و چطور مسلح شدن! افغانستان دهه‌ي هشتاد كه بماند. طبيعيه كه البته غرب از قضاياي ليبي درس گرفته و مي‌دونه كه ريختن سلاح بيش از اندازه و بالاخص تسليحات سنگين در سوريه، نتيجه‌اي جز تبديل به قدرت شدن مخالفين در آينده‌ي سوريه و بحراني براي دموكراسي آتي نخواهد داشت. پس ترجيح مي‌دن بيشتر با تسليحات سبك و تك و توك سلاح‌هايي كه براي زدن تانك‌ها استفاده مي‌شه بهشون كمك كنن. والا اگه فرض كنين به ازاي هر مخالف، يه دوش پرتاب مدرن در اختيارشون مي‌ذاشتن، هلي‌كوپترهاي سوري جرأت مي‌كردن اينطور به راحتي دست به قتل عام مخالفين بزنن؟ يا تانك‌هاي سوري جرأت اينطور مانور دادن رو در برابر مخالفين مسلح به تسليحات ضد تانك داشتن؟! فيلم‌هاي مربوط به درگيري‌ها رو كه ببينين، مي‌بينين اكثر تانك‌هاي سوري، نه با تسليحات ضد تانك درست و حسابي، بلكه با تاكتيك قديمي بمب‌‌هاي كنار جاده‌اي منهدم مي‌شن!! با اين شرايط، طبيعيه كه قصد و ارده‌ي غرب، به تقليل و تضعيف مخالفين در سوريه هست تا پس از اون، بخواد حركتي رو انجام بده. ====================================== بايد منتظر بود و ديد چه در آينده پيش مياد و بالاخص نتيجه‌ي درگيري هاي حلب چي مي‌شه! يادمون نره كه پروپاگانداي رسانه‌هاي سوري و ايراني، مي‌گفت كه درگيري‌هاي دمشق، آخرين ضربه به نيروهاي مخالف بود و اونا رو نابود كرد و چه و چه! ولي ديديم پس از اون پرجمعيت‌ترين و اصلي‌ترين شهر حامي بشار اسد، تبديل به بزرگترين پايگاه مخالفين مسلح شد و به سان آب خوردن به تسخير دراومد (با 5 هزار نفر!!). بايد ديد پس از سركوب حلب، آيا مخالفين مجدداً مي‌تونن در شهرهاي ديگه اين بازي رو تكرار كنن يا اينبار حقيقتاً توان رزمي‌شون رو از دست مي‌دن و تضعيف مي‌شن؟ اگه اينطور بشه، اونوقت به نظرم موقع تحركات جدي غرب خواهد بود ...! ======================================== پ.ن‌ : اي كاش برخي از دوستان به جاي زحمت كشيدن و توهين كردن به شخصيت اين و اون، صرفاً ياد مي‌گرفتن كه نظرشون رو بدن. البته از قديم گفتن كه بخشي از ادب، ذاتي هست و بخشي ديگر اكتسابي. در تربيت هم خيلي از مسائل نقش دارن كه ...! با تشكر از مديران محترم سايت كه هميشه در رشد و نمو اخلاقيات در سايت و جلوگيري از توهين كاربران محترم به همديگه، تلاش كافي و وافي دارن.
  10. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1343680270' post='262656'] [quote]خود متحدین در 1991 برای حمله به عراق 3 یا 4 ماه لجستیک جمع کردن باتوجه به اینکه سریع ترین توان انتقال لجستیک حتی تا الان داشتن[/quote] شاید خودشون نخواستن که سریعتر عمل کنن! باید به این نکته توجه کرد که هرچه قدر کویت خرابتر میشد به سود غرب بود چرا که در نهایت این شرکت های خودشون بود که باید خرابی ها رو آباد میکرد! به نظر من 4 ماه خیلی زیاده!حالا اگه دوستان مطلع تر توضیح بدن بهتره. [/quote] برادر جان. براي حمله به عراق كه رسماً هيچ چي نداشت، غرب نزديك به يك سال و نيم زمان كشت كه بخش عمده‌اي‌اش برمي‌گشت به مهيا سازي ارتش براي نبرد. برخلاف تصور برخي دوستان كه فكر مي‌كنن جنگ مثل بازي‌هاي بچه‌گانه‌اس كه دو طرف اگه صرفاً توپ و تانك داشته باشن حله، جنگ نيازمند بسياري از مسائل هست. اولين اون، درصورت نياز به ورود زميني، نيازمند ورود ارتش (اونهم به تعداد زيادي براي اشغال يك كشور و برقراري نظم پس از سقوط حكومت) هست. نيازمند آماده سازي تجهيزات لجستيكي فراوان (كه سوخت تنها بخشي از اون هست). حداقل از يكي دو ماه قبل در مرزها، تحركات نظامي و لجستيكي انجام مي‌گيره. آرايش‌هاي جنگي و يا تدافعي انجام مي‌گيره. مقرها و پايگاه‌هاي فرماندهي ايجاد مي‌شه. همه‌ي اينا كاملاً مشهود هست و اينطور نيست كه يه روزه تصميم بگيرن به يه جا حمله كنن و توپ و تانك از آسمون هفتم بباره!! يا اينكه با چند تا مارين بخوان يه كشور رو تصرف كنن!! يا اينكه صرفاً با بمباران هوايي بخوان جنگي رو اداره كنن. از قضا بررسي اخبار (البته از سايتي به جز فارس)، به خوبي وضعيت آرايش نيروهاي منطقه رو به ما نشون مي‌ده. مسلماً اگه ارتش‌هاي عربي اقدام به ارايش جنگي در مرزهاي سوريه كرده بودن، نيروهاي نظامي سوريه هم مي‌بايست به جاي كشتار مخالفين‌شون از زمين و هوا و با توپ و تانك و هلي‌كوپتر و هواپيما، در مرزها موضع مي‌گرفتن و صد البته به جاي خط و نشان كشيدن بشار اسد براي ملتش، مي‌بايست درگيري‌هاي شديد لفظي ميان سوريه و همسايگانش رو شاهد مي‌بوديم!!! بابا اصلاً چرا راه دور بريم! همين جنگ تحميلي خودمون رو در نظر بگيرين!! عمده‌ي تحركات نظامي عراق از فروردين به اين طرف شروع شد. بلوك بندي و سنگرسازي، انتقال گسترده‌ي نيروها به سمت جنوب، تجميع ستون زرهي، پروازهاي تمريني هواپيماها، مانورها و تمرين‌هاي شديد و مشهود ارتش و البته درگيري‌هاي شديد مرزي از فروردين تا شهريور و همچنين درگيري‌هاي شديد لفظي ميان ايران و عراق!! به عبارت ساده‌تر، همه به جز جناب بني صدر مطمئن بودن كه اگه اوضاع بر همين منوال پيش بره، خيلي زود اين دو كشور وارد نبردي سنگين خواهند شد! اينطور نبود كه عراق يهو 31 شهريور يه مشت تانك و سرباز بريزه تو خاك كشورمون و ما هم سورپرايز شيم كه اينا Summon شدن يا Teleport (احتمالاً آيتمش رو خريده بود صدام!). ------------------------------------------------------- قطعاً اگه قرار بود بعد از انفجارها كاري انجام بگيره، مي‌بايست شاهد موج شديد بمباران‌ها و موشك‌باران‌ها مي‌بوديم. زدن رادارها، زدن فرودگاه‌ها، نيروگاه‌ها، مخازن سوخت، پالايشگاه‌ها، مراكز نظامي و البته محدوده‌ي كاخ رياست جمهوري! بعد از خوابيدن موج اول بمباران و موشك باران‌ها، تازه موج دوم آغاز مي‌شد و اون، زدن مناطق مرزي به منظور تسهيل ورود نيروي زميني بود و تازه اين، اول بسم الله بود! نه اينكه بشينن ببينن با كشته شدن چند مقام، ارتش دچار تزلزل مي‌شه يا نه!! چون خنده‌دارترين تحليل اين هست كه بگيم نيروي عظيم نظامي پشت دروازه‌هاي شهر تجمع كردن و به جاي تكيه به روي نيروي نظامي‌شون، اميدشون به چند تا درجه‌دار ارتش مقابله!! اگه اميد به اين هاست كه ديگه تجمع نيروها معني نداره! اگه هم به نيروي نظامي اتكا مي‌شه، ديگه تصميم مقامات اهميتي نداره! ضمن اينكه در شرايط جنگ نابرابر كه احتمال شكست مي‌ره، اتفاقاً گسست و تزلزل در بين نيروها بسيار بيشتره. امري كه در عراق و ليبي ديديم. =================================================== به همين خاطرم عرض مي‌كنم كه بهتره به دور از جوي كه رسانه‌ها ايجاد مي‌كنن، خود به پازل چيني خبرها بپردازيم تا وضعيت فعلي سوريه رو بتونيم درك كنيم. چون تحليل حمله‌ي غافلگيرانه توسط ارتش و نيروي زميني!!!، تنها از اذهان كساني برمياد كه كوچكترين آشنايي‌اي با مسائل نظامي نداشته باشن (كه از قضا برادران فارس و مشرق تا دلتون بخواد از اين ويژگي برخوردارن). والا حتي اسرائيل در جنگ شش روزه كه حمله‌اي غافلگير كننده داشت هم از چند ماه قبل، تدارك جنگ رو چيده بود و نيروهاش در مرز آماده بودن! يا مصر و سوريه و اردن و عراق در جنگ يوم كيپور. ---------------------------------------------------- احتمالي كه اين روزها مطرحه، بحث برقراري No-fly Zone در سوريه هست. اما پيش‌بيني من اينه كه حداقل به اين زودي‌ها اين امر انجام نمي‌گيره. از قضا دولت بشار اسد، كبريتي بي‌خطر براي اسرائيل هست تا براومدن حكومتي سلفي كه مي‌تونه خطر بالقوه‌اي براي اسرائيل باشه. به همين خاطرم اسرائيل در بحران يك سال و نيمه‌ي سوريه، تا حد امكان سعي كرد چندان وارد ماجرا نشه و بيشتر نظاره‌گر باشه. هرچند كه سوريه همواره سعي كرد مخالفينش رو منتسب به اسرائيل كنه و بگه اين تسليحات از اسرائيل اومده (مثل ما كه حتي خشكسالي‌مون رو هم مربوط به استكبار جهاني مي‌كنيم!! ارجاع شود به برنامه «صرفاً جهت اطلاع» هفته‌ي پيش و هفته‌ي قبلش.). ولي حقيقت امر اينه كه باز جز در رسانه‌هاي سوري و ايراني، در هيچ جاي ديگري خبر چنداني از اسرائيل نبود. پس طبيعيه كه گزينه‌ي اصلي غرب همانا درگير شدن سوريه در جنگي داخلي و تا حد توان، كشتار دو طرف از همديگه اس تا پس از تضعيف مخالفين مسلح و برطرف كردن خطر بالقوه، ليبرال‌هاي سوري و مخالفين آرام حكومت رو بر سر كار بياره و براي ايجاد حكومتي بي‌خطر در سوريه تلاش كنه. حكومتي كه نه آشوب ليبي رو يدك بكشه (هرچند كه وضعيت ليبي خيلي بهتر از اوني كه فكر مي‌شد كنترل شد) و نه تندروي‌هاي ناشي از انتقال قدرت سخت و به عبارت ديگه، انقلاب سخت! پس فكر كنم بايد منتظر كشتار حلب هم باشيم و شايد حمص و درعا. پس از اون، احتمالاً كم كم شاهد تحركات بين‌المللي براي به اصطلاح پايان دادن به بحران سوريه رو شاهد خواهيم بود.
  11. باز مي‌ترسم حرفي بزنم و توسط دوستان، به انواع و اقسام اتهام‌ها مزين بشم!! ولي اميدوارم اين بار دوستان، سواي جوگير شدن و خوشحال شدن از خواندن اين خبر، كمي درمورد اون تأمل بورزن. درسته كه ما در 1400 سال پيش نيستيم كه براي آماده كردن نيروي نبرد، نياز به 6 ماه زمان حداقل داشته باشيم. ولي هر كسي مي‌دونه كه تهاجم نظامي، اونهم بصورت گسترده، نيازمند تدارك وسيع و آمادگي كامل و تحركات لجستيكي وسيعه! آيا خنده‌دار نيست كه كسي بياد بگه قرار بود بمبي منفجر شه و ارتش‌هاي عربي هم دمشق رو اشغال كنن؟!!!! يعني اينقدر نيروهاي روسي، سوري و ايراني حاضر در خاك اين كشور درخت بيد فرض شده‌ان؟!! ضمن اينكه هركسي مي‌دونه ايالات متحده، كشورهاي عربي، تركيه و حتي اسرائيل هيچگونه آرايش جنگي به خود نگرفته بودن و اساساً حضور ناو هواپيمابر در نزديكي آب‌ها، هيچ‌گاه به معني آرايش جنگي نبوده و نيست!! مگه اينكه باور داشته باشيم نهايت چند هزار مارين امريكايي، قادر به فتح يه كشور هستن!! ضمن اينكه اخبار اين دست تحركات نظامي، در هيچ رسانه‌اي منتشر نشده. آماده باش اسرائيل در مرز با سوريه هم كاملاً تدافعي بوده و يه دنيا فرق هست بين آرايش تدافعي و تهاجمي و تمامي دوستان بزرگوار بهتر از بنده اين رو مي‌دونن. ---------------------------------------------------- متأسفانه من اين رو هم از اون دست اخبار صد و پنجاه درصد موثق!!! خبرگزاري فارس مي‌دونم!! يه منبع فرانسوي كه نخواست نامش فاش شه، از جيك و پوك كل ارتش‌هاي منطقه خبر داره و مياد نقشه‌اش رو به فارس نيوز مي‌گه ...!!! صد البته بسيار هستن دوستاني كه چشم و گوش بسته، هرچي فارس مي‌گه رو حجت و حقيقت عريان دونسته و اون رو مي‌پذيرن. ولي تنها پازل چيني اين دست اخبار، به ما مي‌گه كه چقدر اين حرف‌ها صحت داره. ================================ بنده فرمايش برادر ops رو صد در صد تصديق مي‌كنم. خيلي زوده كه بخوايم درمورد شكست نقشه‌ها و چه و چه حرف بزنيم. حيف كه متأسفانه نمي‌تونم حرف چنداني بزنم و به قول دوستان، فقط فضاي سايت رو بهم مي‌ريزم. والا اشاراتي داشتم خدمت دوستان كه از قضا بسيار ناراحت‌‌كننده و نگران كننده‌تر از اين دست اخباره! فقط يه پرده‌اش، اينه كه قضيه به چين و روسيه مربوط مي‌شه! ==================================== علي اي حال اميدوارم دوستان بزرگوار هم كمي بيشتر روي گزينش اخبار، بالاخص از رسانه‌هاي فوق صديق دقت بفرماين. البته مي‌دونم كه همين سطورم كه سعي شد محترمانه هم نگاشته بشه، باز خون خيلي از برادران رو به جوش خواهد آورد و سپاهيان مدافع فارس نيوز، در راهند ...! زياده عرضي نيست.
  12. برادر ops عزيز؛ فرمايش شما و ساير دوستان كاملاً صحيحه. اين، بنده بودم كه با نظرات خودم و به قول دوستان از اين شاخه به اون شاخه پريدنم، باعث انحراف بحث شدم!! البته از حرف‌هاي علمي - معنوي برخي دوستان كه مثل هميشه لذت كافي و وافي رو برديم و گويي به خواندن متني قرا از حاج حسين شريعتمداري مفتخر شديم! مثل هميشه مملو از توهم توطئه و تهمت و توهين و افترا و برچسب و ... و خلاصه هرچيزي كه به ذهن ايشان مي‌رسه. مثل هميشه هم اين دست كلام، باعث انبساط خاطر و تغير حال و احوال ما شد كه جا داره بخاطر اينكه لبخندي بر دل برادر نامؤمن منافق ليبرال كمونيست!!!! شون بوجود آوردن، ازشون تشكر و قدرداني بشه. ولي از همه‌ي بزرگواران عذرخواهي مي‌كنم كه نظرات بنده، هيچ نفعي نداره جز انحراف افكار جوانان عزيز!! ------------------------------------------- برادر rpg7 عزيز؛ هرچند كه بنده، بحثي از اقتصاد و ايسم باز نكردم (و يا حداقل بياد ندارم كه باز كرده باشم) و تنها جمله‌اي كه عرض كردم اين بود : [quote]پس اگه ما دم از جنگ نامتقارن و دفاع نامتقارن مي‌زنيم، نمي‌تونيم سياست تهاجمي اتخاذ كنيم!! نمي‌تونيم اقتصاد بسته اتخاذ كنيم! يا سياست بازگشت به اقتصاد سوسياليستي.[/quote] و حقيقتش باعث تعجبم بود كه چرا اساساً به همچين موردي اشاره فرمودين و دوستان هم از فرمايش شما بل گرفتن؛ لكن مثل هميشه از بحث با شما لذت بردم. بحثي در كمال متانت و ادب. لكن بنا به اخطار قانوني اعضاء محترم مبني بر انحراف تاپيك، علي رغم اينكه خيلي دوست داشتم به بحث‌مون ادامه بدم تا از محضر شما بيشتر ياد بگيرم، لكن با اجازه‌تون خاتمه‌ي اين بحث رو اعلام مي‌كنم (همون‌طور كه شما بزرگوار هم اعلام فرمودين). ان شاءالله اگه بحث بيشتري هست، در pm در خدمت شما هستم. ======================================== فقط پاسخ يه قسمت از فرمايشات شما مي‌مونه كه چون مستقيماً مربوط فرمودين به صحت عرايض بنده، اون رو عنوان مي‌دارم. [quote]با عرض پوزش...شما بحث استتار طرح کردین...کلنل لیاخوف بهتر از من میتونن توضیح بدن که میشه در روز هم بدور از چشم ماهواره وپهپاد حرکت کرد بسیار در این زمینه پیشرفت حاصل شده برادر مصطفی عزیز فکرکنم باید نظرتون از استتار از یک پیراهن استتار جنگل فراتر بورین که جای گفتن جزئیات اینجا نیست فقط یک چیز...برین گوگل ارث...[size=6]اگه تونستین روی دانشگاه ما زوم کنین[size=5]... این برای زیر سوال بردن این قسمت از جمله شما کافیه[/size][/size] ===================================== [size=4]مسلسل خودکاری که از چند کیلومتری بزنه و30 سال قبل اختراع شده و تکلونوژی خاصی نداره برادر مصطفی ..البته میدونم در مثال مناقشه نیست ولی به این دلیل میگم که[/size] [size=4]کاربرا بفهمن همه جملات آقا مصطفی عزیزمون شاید درست نباشه[/size][/quote] هرچند برادر، من هيچ ادعايي درخصوص صحت عرايضم ندارم و هميشه هم عرض مي‌كنم كه صرفاً نظرم رو مي‌گم، لكن بايد به عرض شما برسونم كه شما عرض بنده رو اشتباه متوجه شدين. بنده نگفتم كه استتار با وجود ماهواره امكان‌پذير نيست! عرض بنده، اشاره‌ي مستقيمي بود به تاكتيك شناسايي و اطلاعات عمليات در شب و همچنين پيشروي گردان و يا حتي تيپ و لشكر در شب و در سكوت مطلق كه اصل و اساس بسياري از نبردهاي دفاع مقدس، بويژه از نيمه‌ي دوم جنگ هشت ساله بود. عرض بنده اين بود كه با تكنولوژي‌هاي امروزي، عملاً امكان اين امر وجود نداره. مگه اينكه شما راهي براي دوربين‌هاي هوشمند امروزي پيدا بفرمايين. اما درخصوص قسمت دوم فرمايش شما كه فرمودين : [quote][size=4]مسلسل خودکاری که از چند کیلومتری بزنه و30 سال قبل اختراع شده و تکلونوژی خاصی نداره برادر مصطفی ..البته میدونم در مثال مناقشه نیست ولی به این دلیل میگم که[/size] [size=4]کاربرا بفهمن همه جملات آقا مصطفی عزیزمون شاید درست نباشه[/size][[/quote] بايد به عرض برسونم كه اساساً عرض بنده رو درست متوجه نشدين! آيا بنده اشاره‌اي به اينكه «اين مسلسل‌ها در دهه‌ي اخير اختراع شده‌ان و جديد هستن» داشتم؟! و يا اينكه عرض كردم كه تكنولوژي پيچيده‌اي دارن؟! تمام عرض بنده اين بود : [quote]ولي [b]وقتي دوربين‌هاي ديد در شب، به همراه مسلسل‌هاي خودكار مي‌تونن از كيلومترها دورتر هر جنبده‌اي رو شناسايي كرده و راهش رو سد كنن[/b]، يا فيلمبرداري مستقيم هوايي ماهواره‌ها كه مي‌تونن در هر شرايط جوي، شب و روز، منطقه رو رصد كنن، [b]اين پيام رو به ما ارسال مي‌كنن كه دوره‌ي استتار در شب و پيشروي‌هاي لشكر و گردان و گروهان در شب گذشته![/b] يا دوران شناسايي و اطلاعات - عمليات بازي به كمك تاريكي شب مدت زيادي است كه سپري شده.[/quote] حالا بفرمايين كه آيا اين هم برگرفته از بي‌دانشي و سواد ناچيز و نادرست بنده‌اس؟ شايد هم بنده اشتباه مي‌كنم و اين عرضم رو كه شما بر اون اساس به مقام پاسخگويي براومدين رو در جاي ديگري مطرح كرده‌ام كه بدليل عدم حضور ذهن، بخاطر ندارمش. پس ممنون مي‌شم كه حقير رو از اشتباه دربيارين. ====================================== باز هم از تمامي دوستان بزرگوار بابت انحراف تاپيك عذرخواهي مي‌كنم. البته اگه دوستان يكم ديگه صبر كنن همه چيز ان شاءالله حل خواهد شد.
  13. ممنون دوست عزيز بابت اين كليپ جالب. اگه براتون زحمتي نيست، شرح عمليات رو بذارين بد نيست. حداقل براي كسائي مثل من كه آشنايي چنداني با اين موضوع ندارن، قطعاً مفيد خواهد بود.
  14. برادر rpg7 و جناب پاتريوت عزيز؛ تمام عرض من، هموني بود كه دوستمون جناب[url="http://www.military.ir/forums/user/3935-pckho0r/"] pckho0r[/url] فرمودن : [quote]کسی تو قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادی امریکا شک نداره و همینطور به قدرت ایمان ما ! ولی به شخصه فکر می کنم الان وقت کوبیدن بر کوس جنگ نیست!!!! (قبول دارم هر زمان که امام عصر یا نایب برحقش امر کنه حجت بر ما تمامه و مجالی برای بهانه اوردن نیست!) ولی صرف ساخت یه سری اسلحه و موشک که البته قابل تقدیره نباید باد تو کله بعضی ها بندازه که اره دیگه ابرقدرت نظامی شدیم رفت پی کارش شاخ به شاخ بزنیم تو سینه امریکا و یه دنیا متحدش!!!! البته اگه اونا حمله کردن که دیگه جای این صحبت ها نیست و باید دفاع کرد ولی تا زمان مناسبش فرا نرسه باید تا میشه از جنگ خودداری کرد و زمان خرید. جنگیدن زمانی مفیده که در قبال کشته ها و خرابی هایی که میدی چیزی به دست بیاری جنگیدن با ناتو و امریکا و اسرائیل در حال حاضر جز خرابی و ویرانی برای ما و کشته های میلیونی چی عایدمون میکنه؟ امریکا نابود میشه؟ ناتو نابود میشه؟ استکبار جهانی از بین میره؟ از خاورمیانه خارج میشن؟ مردم مظلوم دنیا از بند ظلم رها میشن؟ تحریم ها برداشته میشه؟ به غلط کردن می افتن میگن ببخشید؟ الا ماشالله اونقدر ثروت دنیا رو تو این سالها خروار خروار ذخیره کردن علی رغم همه تبلیغات بازم به راحتی بتونند از پس مشکلات اقتصادی که براشون پیش میاد بربیان البته برخلاف ما که بازم باید همه چیو از صفر شروع کنیم!!!! تو این جنگ اونها به راحتی شهرها رو بمباران خواهند کرد و هیچ بعید نیست که یک بار دیگه تراژدی درسدن بازم تکرار بشه! ولی ما چی ما که داعیه دار کرامت انسانی و کمالات انسانی و این چیزا هستیم میتونیم همین بلاهارو سر مردم شهرهاشون بیاریم؟! اصلآ همین کار ما بهانه نخواهد شد برای همراهی مردمشون و دولتمدارانشون که چه بسا مجوز استفاده از سلاح های اتمی هم صادر خواهد شد! حالا هی بگین که نه بابا اقای احمدی نژاد بارها گفتن که دوره این سلاح ها گذشته! بنده نظر عکس دارم فکر می کنم زمان استفاده از این سلاح ها تازه فرا رسیده! خلاصه اشتیاق برای جنگ زمانی خوبه که در جهت تحقق اهداف و ارمان های حکومت جهانی مهدوی باشه نه ترکیدن چهار تا ناو و هواپیما و خنک شدن دل بعضی ها که در عوض باید بر کشته ها و خرابی هایی که به دنبالش میاد اشک ها ریخت!!![/quote] به قول خودتون همه‌ي ما مي‌دونيم كه اختلاف تكنولوژيكي داريم. فاصله‌مون هم مشخصه. پس اگه ما دم از جنگ نامتقارن و دفاع نامتقارن مي‌زنيم، نمي‌تونيم سياست تهاجمي اتخاذ كنيم!! نمي‌تونيم اقتصاد بسته اتخاذ كنيم! يا سياست بازگشت به اقتصاد سوسياليستي. اساساً در دنياي امروز، هر چيز پيامي داره و از قضا دشمنان ما هم از پيام‌هاي ما، حركت‌هاي بعدي‌شون رو برنامه‌ريزي مي‌كنن. فقط اميدوارم نفرمايين كه دشمنان ما از 4 تا موشك مي‌ترسن و از رزمايش‌هاي ما كه باز بحث مي‌ره سراغ اون قضيه‌ي معروف مغالطه كه اصلاً حوصله‌اش رو ندارم. ------------------------------------------------------------------- وقتي كه عصر، عصر تكنولوژي شد، اولين مفهومش اين هست كه استفاده‌ي گسترده از نيروي انساني ديگه كاربرد چنداني نداره. زماني براي گرفتن ساحل نورماندي، نياز به گله گله آدم بود. اما در دهه‌ي 90 براي بازپس گرفتن كويت از عراق، تنها نياز به طياره‌هاي A-10 اي بود كه ستون زرهي T-72 هاي عراقي رو بدون نياز به ورود نيروي زميني و زرهي و ضد زرهي ايالات متحده، نابود كنه. همون ستون زرهي‌اي كه قاتل عزيزان اين مرز و بوم بود و در جنگ نابرابر تن در برابر تانك، اون كشتارهاي عظيم رو در عمليات كربلاي پنج يا در بدر و خيبر و جزيره‌ي مجنون برامون به يادگار گذاشت. اگر در جنگ دوم جهاني، تعداد نفرات اهميت داشت، به اين دليل بود كه گلوله‌ي مسلسل و توپ تا يه اندازه مي‌تونه از پيشروي جلوگيري كنه و با تعداد نفرات، سرعت و همچنين اصل غافلگيري، مي‌شه پيشروي كرد. ولي وقتي دوربين‌هاي ديد در شب، به همراه مسلسل‌هاي خودكار مي‌تونن از كيلومترها دورتر هر جنبده‌اي رو شناسايي كرده و راهش رو سد كنن، يا فيلمبرداري مستقيم هوايي ماهواره‌ها كه مي‌تونن در هر شرايط جوي، شب و روز، منطقه رو رصد كنن، اين پيام رو به ما ارسال مي‌كنن كه دوره‌ي استتار در شب و پيشروي‌هاي لشكر و گردان و گروهان در شب گذشته! يا دوران شناسايي و اطلاعات - عمليات بازي به كمك تاريكي شب مدت زيادي است كه سپري شده. حال اگه شما تفكرتون بر اون اساس باشه، چيزي بهتر از عراق 91 گيرتون نخواهد اومد! ------------------------------------------------------------ حمله‌ي حزب الله به خاك اسرائيل هم بطور مشخص نتيجه‌اش مشخص بود و اساساً تعجب من اين بود كه چه كساني با چه هدفي اين كار رو انجام دادن!! يعني انتظار چي مي‌رفت؟ اينكه ملت اسرائيل هم از درون بپا خيزن و به چريك‌ها كمك كنن؟! يا اينكه به سبك زمان جنگ ما با عراق، يه منطقه رو بگيريم و فشار جنگ رو از روي مرزهاي نامحدود، به منطقه‌اي محدود بياريم و بذاريم اسرائيل در اون نقطه سرگرم باشه؟! مسئله، دقيقاً برمي‌گشت به اشتباه برداشت از تفاوت عملياتي گروهكي كه صرفاً ويژگي دفاعي و نهايتاً رزم چريكي داره. حال اينكه شما براي حمله، نيازمند رزم كلاسيك هستين. در غير اينصورت، خيلي زود شكست مي‌خورين. شايد بهترين مثالش، مبارزين مخالف رژيم بشار اسد باشن. ايشان مي‌تونن حمله‌اي گسترده ترتيب بدن. حتي مناطقي رو هم به اشغال دربيارن. آسيب‌هايي رو هم بزنن. ولي وقتي دشمن شما برتري آتش و تكنولوژيكي داره، نتيجه‌اش اين مي‌شه كه هم راهتون رو مي‌بنده، هم خفتتون مي‌كنه و هم عملاً شما امكان پدافند و دفاع از منطقه‌ي متصرفه رو ندارين. پس، نتيجه چيزي جز شكست نيست. يعني اساساً جنگ بزن و دررويي، امكان حمله رو به شما نمي‌ده! شايد آخرين نمونه‌ي موفق چنين حملاتي، حملات چريك‌هاي ريشوي فيدل و يارانش بود كه البته علت موفقيت اون هم به خيلي از مسائل برمي‌گشت كه از قضا نبرد چريكي، يكي از مواردي بود كه اهميت خيلي زيادي هم نداشت. ولي بعد از اون، نمونه‌ي موفق ديگري در تاريخ به ثبت نرسيده. ضمن اينكه موفقيت فيدليست‌ها، بيشتر از هرچيز برمي‌گشت به سطح تكنولوژيكي اون زمان حكومت كوبا. البته بسيار اميدوارم دوستان نفرماين ويتنام از اين روش موفق شد! چون در اين صورت مجبورم دوستان بزرگوارم رو حواله بدم به مطالعه‌ي بيشتر درخصوص جنگ ويتنام و تبيين تفاوت ويت كونگ‌ها و ويت مينه‌ها در نبرد و هدف هريك از ايشان. ---------------------------------------------------------------- علي اي حال بنده عرضم رو مطرح كردم و نظرم رو دادم. مسئله هم از ديدگاه من اين نيست كه اگه روزي بهمون حمله شد چه بايد كرد. طبيعتاً اون روز، با هرچه داريم و نداريم بايد به دفاع بپردازيم. مسئله و مشكل من از جايي آغاز مي‌شه كه به قول حاج حسين شريعتمداري، ملت‌هاي مظلوم جهان به پرچمداري ايران، دارن به پيچ تاريخي در برخورد نهايي با مستكبرين جهان به پرچمداري امريكا مي‌رسن!! مسئله، در همين تفاوت نگاهه ...! زياده عرضي نيست.
  15. برادر rpg7 عزيز؛ روحيه زماني معنا داره كه درگيري‌ها نزديكباشه. خود شما استادي در اين زمينه و بهتر از من مي‌دوني. اساساً تكنولوژي در جنگ‌افزارها بوجود مياد كه فاصله‌هاي درگيري رو بيشتر و بيشتر كنه. قطعاً دلاوري كه شمشير و تبر به دست مي‌گرفت و از فاصله‌ي يك متري دشمنش رو در ميدان نبرد تن به تن شقه مي‌كرد، مي‌بايست روحيه و شجاعتي دهها برابر سربازي داشته باشه كه از پشت يك خاكريز و پشت يه مسلسل سنگين داره به سمت دشمني كه حتي چهره‌اش رو هم نمي‌بينه، در سواحل نورماندي شليك مي‌كنه! همون سرباز مي‌بايست شجاعتي بسيار بيشتر از خلبان گانشيپي داشته باشه كه از صدها متر و بلكه كيلومترها بالاتر، داره به سان بازي‌هاي كامپيوتري اهدافش رو به انواع و اقسام تسليحات با كاليبرهاي گوناگون به گلوله مي‌بنده. فرمايش شما رو بنده رد نمي‌كنم. اما آيا شما منكر اين قضيه هستين؟! في‌المثل روش جنگ ايران و عراق رو در نظر بگيرين. تاكتيك هاي بكار گرفته شده، عملاً تاكتيك‌هاي جنگ دوم و يا حتي اول جهاني بود! اينكه پشت خاكريز آماده باشين و با علامت فرمانده، به سمت تپه يا سنگر مقابل هجوم ببرين و با استفاده از تعدد نفرات، منطقه رو بگيرين، فكر نكنم تاكتيكي متناسب با دهه‌ي هشتاد ميلادي بوده باشه (چرا! ويت‌ مينه و ويت كونگ‌ها هم از اين تاكتيك استفاده مي‌كردن!). اين درسته كه خيلي شجاعت داشتن اون جوونايي كه اينطور وارد معركه مي‌شدن. ولي مسأله اينجاست كه اگه به جاي عراق، في‌المثل ايالات متحده بود آيا جز تلي از كشته‌ها، چيز ديگري ميادين نبرد رو پر مي‌كرد؟! كما اينكه ما جنگ خليج رو داشتيم كه از قضا عراق سعي كرد به سبك جنگ ايران و عراق (كه انصافاً دو، سه دهه‌اي از تاكتيك‌هاي جهاني نبرد عقب‌تر بود)، با ايالات متحده و ساير ائتلافيون مبارزه كنه. اما نتيجه‌اش حقيقتاً مرگبار بود؛ اونهم زماني كه تنها 7 درصد موشك‌هاي ايالات متحده هدايت شونده بود. ----------------------------------------------------------------- حقيقت اينجاست كه دلاوري و تكيه بر دلاوري، بدون در نظر گرفتن فناوري طرف مقابل چيزي جز كشتار به همراه نداره. مي‌شه به سبك سامورائي‌ها دلاوري به خرج داد و نبردهايي رو هم برد. ولي در نهايت، گلوله از شميشير سريع‌تره و بالاخره از جايي، شكست‌ها آغاز مي‌شه. ---------------------------------------------------------------- حقيقت اينه كه ژاپن از ابتداي امر چيزي از تكنولوژي روز كم نداشت. نيروي هوايي مقتدري داشت. نيروي دريايي قدرتمند و نيروي زميني تعليم ديده و ماهر. به همراه ژنرال‌هايي كه استراتژي‌هاشون انصافاً حرف نداشت. ولي حقيقت اينه كه سربازهاي به قول دوستان ترسوي امريكايي، تنها با برتري تكنولوژيكي تونستن بر ژاپني‌ها غلبه كنن. شما نگاه نكن كه كاميكازه و داستان‌هاي مربوط به نبرد ايوجيما و نبرد اندونزي و فيليپين و ساير نبردهاي آخر شكل گرفته. اين‌ها زماني بود كه ديگه تكنولوژي و توان نظامي ژاپن تقريباً نابود شده بود. نيروي هوايي اين كشور توسط نيروي هوا درياي ايالات متحده بالكل نابود شده بود. كشتي‌هاي نيروي دريايي هم غرق و نيروي زميني ژاپن هم بدون پشتيباني هوايي مونده بود! در همون نبرد ايوجيما، ايالات متحده قبل از حمله به جزيره تنها 3 روز تمام اقدام به بمباران جزيره كرد و هيچ جنبده‌اي رو روي زمين زنده نگذاشت. تنها جان‌پناه ژاپني ها هم غارها و تونل‌هايي بود كه حفر كرده بودن. هرچند كه دفاع جانانه‌ي ايشان در تاريخ باقي موند، ولي برتري عددي و تكنولوژيكي ايالات متحده بود كه سرنوشت نبرد رو رقم زد؛ نه جانفشاني سربازان. ---------------------------------------------------------------- پس اينكه دوستان دور گود نشسته و مي‌گن لنگش كن و توقع دارن كاميكازه به عنوان يه استراتژي از زمين و هوا باشه، حقيقت امر اينه كه اصلاً متوجه تغييرات جنگ دوم جهاني نيستن!! اينكه اساساً تفاوت تكنولوژي از كجا رقم خورد و چطور ناوگان قدرتمند ايالات متحده، تونست قدم به قدم نزديك‌تر شه! طبيعيه كه دفاع در هر حالتي، نتيجه‌اي جز شكست و ويراني به همراه نداره؛ اگه با حمله همراه نباشه. شوروي هم اگه صرفاً نيروي دفاعي قوي‌اي داشت، قعطعاً در برابر نازي‌ها روزي شكست مي‌خورد. چون دفاع هم حد و اندازه داره و اگه حمله‌اي انجام نگيره، عملاً تنها دشمن هست كه فرصت تجديد قوا پيدا مي‌كنه و نه مدافعين. به همين علتم هست كه دوستاني كه اصرار به جنگ نامتقارن دارن، متوجه اين نكته‌ي ظريف نيستن! چرا كه اگر دوستان برد نگاهشون رو كمي بيشتر كنن و اينقدر اميدوار به پس كشيدن خصم پس از چند حمله (چيزي كه در جنوب لبنان رخ داد) نباشن و به اين فكر كنن كه دشمن حاضره بيشتر از اين حرف‌ها هم هزينه بده، اون وقت بود كه به اين فكر مي‌افتادن تا كجا توان دفاع وجود داره!! ========================================== صد البته اين‌ها به قول شما بزرگوار، تماماً آيه يأس خوندن و تفريط در قضيه هست و امتياز دادن بيش از اندازه به تكنولوژي. ولي چيزي كه من مي‌دونم اينه كه بدون تكنولوژي شايد بشه در بهترين حالت، صرفاً سر دشمنان رو گرم كرد، ولي نمي‌شه تدارك حمله ديد. كما اينكه حزب الله لبناني كه اون طور دلاورانه مقاومت مي‌كرد در برابر اسرائيل، وقتي يكي دوبار خواست حمله‌ي متقابلي داشته باشه مفتضحانه شكست خورد و خيلي زود عقب‌نشيني كرد! چرا كه فهميد كه حمله به سان دفاع نيست كه به اين سادگي و با چند چريك و تسليحات سبك و نيمه سنگين انجام بگيره. بلكه لازمه‌اش بسياري موارد هست كه از قضا روحيه‌ي جنگاوري در پس همه‌ي اونا قرار مي‌گيره.
  16. [quote name='soldier' timestamp='1343418338' post='262205'] [right]سعید جان بهتر نبود لیست تعداد صفحات رو تعدادی از اول و تعدادی از آخر قرار میدادی؟مثلا تاپیکی که 20 صفحه داره لیست صفحات به این صورت باشه؟[/right] [right]1 2 3............................18 19 20[/right] [right]به نظر حقیر اینطوری بهتره من تاپیک تحولات سوریه رو تا صفحه ی 9 دنبال کرده بودم برای بار دوم که اومدم تعداد صفحات به 70 تا رسیده بود!!از قضا یه پست هم آماده ی ارسال داشتم و می خواستم ببینم که کسی قبل از من این پست رو ارسال نکرده باشه دیگه تا از صفحه ی 9 رسیدم به 66_67 کلی وقتم گرفته شد[/right] [/quote] دوست گرامي؛ براي رفتن به هر صفحه‌اي از تاپيك، تنها كافيه‌ روي قسمت «صفحه‌ m از n» (در اينجا مثلاً 10 از 10 يا مثلاً صفحه 6 از 10 يا هر صفحه‌اي كه درش قرار دارين) رفته و يكبار روش كليك بفرمايي. صفحه‌اي كه برات باز مي‌شه، نوشته شده «پرش به ...». در اينجا فقط كافيه شماره‌ي صفحه‌ي مورد نظرت رو وارد بفرمايي تا به صفحه‌ي مورد نظر تشريف ببري.
  17. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote name="hamedof"]چرا اگه 1 اسب بیوفته تو چاله ، سی ان ان ، ای بی سی و چه و چه گزارش زنده براش دارند ، ولی کشتار رو اصلا طرفش هم نمیرند؟ وقتی 12 نفر تو آمریکا کشته می شند و 50 نفر زخمی ، دنیا میشه بمب خبری ولی در این مواقع چرا همه ساکتند؟![/quote] هرچند كه من اساساً حامي بي‌بي‌سي نيستم و برامم اصلاً اهميتي نداره كه شما اين شبكه‌ي خبري رو بپرستين يا بكوبين، ولي محض اينكه نشون بدم باورها و تفكرات شما، هيچ‌يك برگرفته از حتي لحظه‌اي تحقيق در دنياي اينترنت نيست (و اين هم ترور شخصيت نيست! بلكه اصل حقيقته! چرا كه با اندكي تحقيق، به نقيض فرمايشتون مي‌رسين!!)، صرفاً چند تا لينك در اختيارتون مي‌ذارم : [url="http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/07/120721_l13_pics_burma.shtml"]http://www.bbc.co.uk...ics_burma.shtml[/url] [url="http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/07/120722_l31_burma_muslims_clash.shtml"]http://www.bbc.co.uk...ims_clash.shtml[/url] [url="http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/07/120716_l72_burma_vid.shtml"]http://www.bbc.co.uk...burma_vid.shtml[/url] [url="http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/07/120721_l13_burma_muslim_human_rights_vid.shtml"]http://www.bbc.co.uk...ights_vid.shtml[/url] [url="http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/07/120720_009-burma-muslims-persecution.shtml"]http://www.bbc.co.uk...rsecution.shtml[/url] [url="http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/07/120721_l13_burma_spike_interview_vid.shtml"]http://www.bbc.co.uk...rview_vid.shtml[/url] [url="http://www.bbc.co.uk/persian/rolling_news/2012/07/120721_l20_rln_burma_iran_un.shtml"]http://www.bbc.co.uk...a_iran_un.shtml[/url] [url="http://www.bbc.co.uk/persian/rolling_news/2012/06/120620_l03_rln_burma_violence.shtml"]http://www.bbc.co.uk..._violence.shtml[/url] اين هم همون خانمي كه شما اينقدر از جايزه دادن امريكا بهش عصباني هستي : [url="http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/07/120725_an_burma_minority_rights.shtml"]http://www.bbc.co.uk...ty_rights.shtml[/url] [url="http://www.bbc.co.uk/persian/rolling_news/2012/07/120725_l03_rln_burma_muslims.shtml"]http://www.bbc.co.uk...a_muslims.shtml[/url] اين موارد، دم دستي‌ترين جستجوهاي من در وب سايت بي‌بي‌سي فارسي بود و مشتي بود نمونه‌ي خروار خبرهاي اين سايت از اين وقايع. ديگه ساير سايت‌ها مثل بي‌بي‌سي انگليسي كه بسيار كاملتر از فارسيه، CNN و ساير خبرگزاري‌ها بماند!! جالب اينكه شما اونقدر در اخبار غلط برخي رسانه‌ها غوطه‌ور شده‌اين كه حتي جايزه گرفتن مهمترين مخالف صلح طلب دولت برمه، يعني خانم آنگ سون سوچي رو هم دليلي بر حمايت غربي‌ها از اين كشتار مي‌دونين!! حالا اگه امريكا به رئيس جمهور برمه و يا موافقين حكومت برمه اين جايزه رو مي‌داد چه مي‌كردين!! حالا اين ديگه به خودتون برمي‌گرده كه بخواين براي فرمايشاتتون، حداقل مستندات رو اول بررسي فرموده و بعد حكم رو صادر بفرمايين، يا به استناد فارس و امثالهم و حرف‌هاي اين و آن، به قضاوت نشسته و بفرمايين «بله!! همه‌ي جهان ساكتن الا ما!!». ولي حداقل اميد من به بچه‌هاي ميليتاري اين بود كه فارغ از جوگيري‌هاي مرسوم در اينجور مواقع، به بررسي مستندات روي آورده و اگه اعتراضي هم دارن، براساس مستندات باشه و نه خبرسازي‌ها!! هرچند كه اين آرزو خيلي وقته كه ديگه تحقق نيافتني شده!! -------------------------------------------------- متأسفانه عادت شده در اين سايت شعار دادن و شعاري حرف زدن!! هيچ‌كس عنوان نكرد كه از كشتار مسلمانان در درگيري‌هاي ميانمار شاد و خشنوده! ولي اينكه قضيه رو طوري تعريف كنيم كه مثل هميشه، يه طرف قضيه مسلمانان بيگناه و طرف ديگه، استكبار جهاني باشه، برمي‌گرده به فرضيات توطئه‌ي مورد علاقه‌ي ما ايرانيان و بدتر از اون خداي نكرده سوء استفاده‌هاي سياسي ...!! والا كشته شدن يه انسان هم بسيار ناراحت كننده‌اس! چه اون انسان مسلمون باشه و چه هر مذهب و قوم و نژاد ديگري!! ولي بايد ديد در پس اين ناراحتي‌هاي ما، حقيقتاً انسا‌ن دوستي‌مون نهفته‌اس، يا ...؟!! ================================== پ.ن : رهبر معظم انقلاب درخصوص پاكستان و قحطي و مشكلات وحشتناك مسلمانان در اونجا هم فرمايشاتي داشتن. حتي اشك هم ريختن براشون. درخصوص سومالي هم همچنين. مدت كوتاهي سعي شد موجي از اين طريق در جامعه بوجود بيارن سياسيون. حالا از خودتون پرسيدين كه نتيجه‌اش چه شد؟! بحران سيل زدگان پاكستان خاتمه يافت؟! يا قحطي سومالي؟!! به همين دليله كه بهتره گاهي اوقات، آدم خودش هم فكري داشته باشه! والا نظر و فرمايش مقام معظم رهبري بسيار متين و به جاي خود. بهتره اينقدر پشت سر فرمايشات حضرت آقا پناه نگيريم و بازي‌هاي رسانه‌اي رو به نام و به اعتبار ايشان توجيه نكنيم!! البته شما كماكان مختارين كه انبوه پوشش رسانه‌اي وقايع اسفناك درگيري‌هاي قومي و قبيله‌اي ميانمار توسط رسانه‌هاي غربي رو نبينين و بفرمايين همه‌ي غربي‌ها در اين زمينه سكوت كرده‌ان!! بنده عرض ديگري ندارم. ================================== اين مورد رو هم مي‌خواستم تو pm خدمت شما عرض كنم. لكن بهتر ديدم تا پاسخ فرمايش اتهام‌گونه‌ي شما رو در همين تاپيك بدم. شايد حداقل 4 نفر به خودشون زحمت باز كردن لينك‌هايي كه مي‌ذارم رو بدن. =================================================== اضافه شد : برادر واريور عزيز؛ نگاهي به آمارهاي اعلامي در همين صفحات تاپيك بياندازين تا بفهمين كه چه كسي جوگير شده!! آمار اعلامي از 20 هزار نفر در ابتدا تا 50 هزار نفر!!! البته اگه تو اينترنت بگردين، رقم متواضعانه‌ي 80 هزار نفر!!! رو هم مي‌تونين گير بيارين!! اگه فرضيه‌ي برادر رضا رو هم بپذيريم كه مي‌فرماين اين 50 هزار، در كل درگيري‌هاي چند دهه‌ي اخير بوده، پس با احتساب آمار اوليه‌ي فارس : 50.000 - 20.000 = 30.000 !!! يعني بايد نتيجه بگيريم بيش از 30 هزار نفر در همين يكي دو هفته كشته شده‌ان!!! اونهم حداقل!! [b]جالب اينكه همين رسانه‌هايي كه اينقدر شلوغش مي‌كنن، جديدترين آماري كه ارائه داده‌ان، هزار نفر!! بوده! يعني جل‌الخالق، در اونجا هم مثل جنبش سبز، مرده‌ها زنده مي‌شن!![/b] --------------------------------------------------- حالا اي مدير محترم سايت ميليتاري؛ بفرما چه كسي جوگير شده؟!! صد البته من! اصلاً ميليون ها نفر كشته‌ شده‌ان توسط استكبار جهاني!! بالاخره هركسي، هرچيزي رو كه دوست داشته باشه باور مي‌كنه.
  18. mostafa_by

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    جسارتاً اگه دوستان تحليل‌هاي بنده رو صد من يه غاز مي‌دونن (و لابد تحليل‌هاي خود رو علي‌تر از كلام الهي و اصل و اساس صحت!!)، برمي‌گرده به طرز فكرشون و كاري در اين زمينه از دستم برنمياد براشون. اين مسأله چندان تأسف برانگيز نيست! چرا كه هركسي آزاده كه هر برداشتي براساس طرز فكر و باورش داشته باشه! بالطبع خودش هم پاسخگوست. نكته‌ي اسفناك قضيه، فعاليت و رفتار مديران محترم اين سايت هست كه نه تنها هيچ برخوردي با بي‌ادبي‌ها و اهانت‌ها در سايت نمي‌شه، بلكه خواسته يا ناخواسته با سكوت جانبدارانه‌شون در برخي شرايط، شرايطي رو فراهم ميارن كه عملاً جز تفكرات برخي دوستان، هيچ تفكر ديگري در سايت وجود نداشته باشه!! اينكه در سايت برخي كاربران اجازه دارن هر توهيني رو به تفكرات ديگران وارد آورده و همواره هم در پناه چشم‌پوشي اعضاي سايت قرار داشته باشن، نكته‌اي هست كه در آينده هيچ جايگاهي رو براي افكار مستقل در سايت باقي نخواهد گذاشت!! ---------------------------------------------------- علي اي حال من از دوستان عزيز بسيار شرمنده‌ام كه هنوز اينقدر ساده و زودباور نشده‌ام كه به همين راحتي حرف‌هاي فارس رو بپذيرم كه مي‌گه 20 هزار و 50 هزار نفر مردن و چه و چه!! يا اينكه وقتي دارم واكنش‌هاي سازمان‌هاي جهاني رو مي‌بينم، باز اينقدر ساده و زودباور بشم كه حرف اين و اون رو باور كنم كه همه‌ي جهان در اين زمينه سكوت كرده‌ان!! متأسفانه دوستاني كه كباده‌ي دانش رو كشيده و به تبع اون حرف‌هاي اين و اون رو با كمال ادب!! رد مي‌فرماين، اگه يه سرچ ساده در اينترنت مي‌داشتن نيازي به شمردن تعداد صفرهاي 4 يا 5 نمي‌داشتن!! يا اينكه يه درگيري قومي و قبيله‌اي بسيار ريشه‌دار رو تبديل به يه توهم توطئه‌ي جهاني نمي‌فرمودن!! ولي چه مي‌شه كرد كه گاهي ما يادمون مي‌ره خداوند اول به ما دو گوش داد و يك زبان، كه دو برابر حرفي كه مي‌زنيم، بشنويم و يك مغز كه ما را از ساير خلايق جدا كرد كه با آن، هر شنيده‌اي را تحليل كنيم و با تفكر هر چيزي رو بپذيريم؛ حتي دين!! حال اگه دوستان علاقه دارن تنها از يك زبان و آن هم زباني شعاري بهره ببرن، امري است كه به خودشون مربوطه!! ولي اي كاش مديران عزيز اينقدر بي‌خيال آزادي بيان در سايت نمي‌بودن و از اين راه ناشايست براي سركوب عقايد متفاوت بهره نمي‌بردن. حداقل مسأله اين هست كه اين مورد رو در قوانين سايت عنوان بدارن كه «اينجا نماز جمعه‌اس! فقط حق داريد شعارهاي رسمي را فرياد بزنيد و لاغير» تا امثال حقير هم حد و حدود خود رو دونسته و بر اون اساس در سايت فعاليت كرده و يا عطاي اون رو به لقاءاش ببخشن!! -------------------------------------------------- علي اي حال براي معدود كساني كه دوست دارن واقعاً يه تحقيق در اين زمينه داشته باشن، به وفور در اينترنت منبع درخصوص آمار كشته‌هاي اين درگيري قومي و قبيله‌اي موجود هست!! پس عذر تقصيري براي كسي باقي نمي‌مونه كه بگه من نمي‌دونم و يا چون فارس گفت اينهمه آدم كشته شدن، من جوگير شدم و باور كردم!!! بديهي‌ترين منبع براي جستجو، همون ويكي پدياي خودمونه : http://en.wikipedia.org/wiki/2012_Rakhine_State_riots صد البته اين هم مستند به دهها لينك خبريه كه دوستان از اون طريق مي‌تونن به تحقيق در اين زمينه بپردازن!! البته اگه دوستان اعتقاد ندارن كه كل رسانه‌هاي جهاني دروغ مي‌گن و فقط فارس و صدا و سيماي ما راستگو و صادقن!! شايد بعضي اوقات بهتر باشه در كنار اخبار، فكرمون رو هم همراه بسازيم و ببينيم اين تعداد كه مي‌گن چند نفره!! از ابتداي درگيري‌هاي سوريه تا به امروز كه به جنگي داخلي تبديل شده و ارتش سوريه هم براي سركوب مخالفانش از توپ و تانك و خمپاره و هلي كوپتر و هواپيما استفاده مي‌كنه، هنوز 20 هزار نفر از دو طرف كشته نشدن!! اونم با اونهمه اسلحه و تير و تركش!!‌اون وقت فارس دو هفته پيش خبر مي‌ده فقط در اين درگيري‌ها 20 هزار نفر مسلمون ميانماري كشته شده‌ان ...!!! الانم شده 50 و 80 هزار نفر ...!! اونم با چي؟! با سنگ و چوب و چاقو و ميخ و ...!!!! صد البته كشته شدن هر انساني دردآور هست! حالا چه با طرح و نقشه‌ي قبلي، چه بر اثر درگيري‌هاي قومي و قبيله‌اي ناشي از فقدان فرهنگ در كشورهاي كمتر توسعه يافته!! اين هم برخلاف تصور دوستان، دليل بر لاپوشاني قضيه نيست!! بلكه اسمش هست «ريشه يابي»!! صد البته براي دوستاني كه عشق فرضيات توطئه هستن، ريشه‌يابي هم معني‌ نداره! چرا كه معلومه ديگه! ريشه‌ي همه‌ي اين جنايات در توطئه‌هاي استكبار و صهيونيسم جهانيه و اينا مي‌گن اين جنايات انجام بگيره! پس ديگه چه ريشه يابي‌اي نيازه؟!!! اما سوالي كه پيش مياد اين وسط اينه كه آيا اين شلوغ كردن اوضاع توسط برخي رسانه‌ها، صادقانه‌اس؟! اگه اينطوره درگيري هاي قومي در آفريقا كه خيلي‌هاشون كشته‌هاشون مسلمون هست هم اينطور پوشش داده مي‌شه؟!! اونا تازه با تير و تفنگ به جون مردم بيگناه مي‌افتن و حقيقتاً جوي خون براه مي‌اندازن!! آيا اساساً هر مسلماني، در هر كشوري كه گرفتار درگيري‌هاي خونين قومي و قبيله‌اي مي‌شه، اينطور پوشش داده مي‌شه؟!! [b]ياد فيلم Wag the Dog بخير!![/b] ================================= پ.ن : فقط خواهشاً مديران عزيز نيان بگن ما اين رو نمي‌دونستيم و چه و چه! چرا كه بارها و بارها اين قضيه رو درخصوص بسياري از كاربران محترم بهشون هشدار داده بوده و حتي فرا رسيدن چنين روزي رو پيش‌بيني كرده بودم! ولي خوب. عدم عكس‌العمل در اين شرايط، اونهم زماني كه همه چيز در برابر چشمان مباركشون اتفاق مي‌افته، آدم رو به توهم وامي‌داره كه نكنه ...!!! علي اي حال بنده عرض كرده بودم كه ديگه در بحث‌هاي فوق تخصصي دوستان شركت نمي‌كنم و نيازي به اين كارها نبود!!! ولي اي كاش دوستان حداقل حرمت‌ها رو نگه مي‌داشتن!! ولي ظاهراً نگاه داشتن جانب ادب در بحث، اين روزها در ميليتاري گنجي كمياب و بلكن ناياب شده!!
  19. علي جان. جالب كه بستگي به سليقه داره. شايدم براي دوستان جالب نباشه. نوع اجراش برام جالب بود. البته نمي‌دونم تو سايت گذاشتمش يا نه. شايد گذاشته باشمش. ولي محض احتياط و بنا به فرموده‌ات، اون رو مجدداً مي‌ذارم : http://old-venom.persiangig.com/video/Kalinka.flv ------------------------------------------------------ برادر komsomolets عزيز؛ ممنون از قطعه‌اي كه گذاشتي. واقعاً جالب بود. بي‌اختيار، منو ياد اين كليپ انداخت : http://old-venom.persiangig.com/video/Nazi and Soviet Songs.flv ------------------------------------------ راستي. يه كليپ هست كه خيلي وقته مي‌خواستم بذارم. ولي موقعيتش پيش نمي‌اومد. ان شاءالله تا شب اينجا قرارش مي‌دم.
  20. جناب[url="http://www.military.ir/forums/user/46-arminheidari/"] arminheidari[/url] عزيز؛ اينطورها هم نبوده كه يه هواپيما بخواد به سمت دهها ناو بره. تا جايي كه من خوندم پروازهاي كاميكازه معمولاً دست جمعي بود و در هر نوبت از هر چند ده تا هواپيما، شايد چندتاشون مي‌تونستن حتي نزديك ناو هم بشن. اين هم برمي‌گشت به ديواره‌ي آتشي كه ناوها مي‌ساختن و حقيقتاً نفوذ از اون بسيار سخت بود! [quote]ادم متوجه میشه که حمله هوایی به یک ناو هواپیما بر چقدر میتونه مشکل باشه[/quote] نه برادر جان! كي گفته سخت و مشكله؟! عين آب خوردنه! كافيه كه يه قايق تندرو داشته باشي و همچنين ايمان به خدا! تا دهها ناو هواپيمابر و اسكورت‌هاش رو به همين راحتي دود كني بري هوا! چي فكركردي؟! ژاپني ها هم اين كارو نمي‌تونستن بكنن، چون اولاً از هوا مي‌اومدن و در ثاني، توكل بر خدا و قدرت ايمان رو نداشتن! آخه تو جنگ، عامل ديگه‌اي تعيين كننده نيست! مي‌گي نه؟! پس جنگ 33 روزه رو ببين!!!! چي؟ جنگ 33 روزه كه درگيري قايق با ناو هواپيمابر نداشت؟!! خوب نداشته باشه! ايمان به خدا كه داشت! تازه مگه نمي‌دوني! 200 تا تانك مركاوا 4!! با سنگ و چوب و دست خالي!!! تو اون جنگ تركوندن! اسرائيل هم خط توليد مركاوا رو بالكل متوقف كرده و بجاش ان يحتمل مي‌خواد رانا بزنه. ========================================== ممنون علي جان بابت كليپت. بسيار ديدني بود؛ مثل هميشه.
  21. قابلي نداشت. علت خاصي نداشت. همين‌طوري به يادش افتادم اين كتاب كه قطر و تعداد صفحات زيادي هم نداره، يكي از اثرگذارترين كتبي بود كه تابحال خونده بودم. اصل كتاب، تشكيل شده از 4 مقاله به همراه يه مقدمه‌اي خواندني از جك بارنز، به قول سايت‌هاي داخلي سوسياليست!!! معروف امريكايي. اين مقالات، طي سال‌هاي مختلفي نوشته شده (11-1909 و 38-1937). ولي زيبايي اثر به اين هست كه وقتي مقالات سال‌هاي 37 و 38 رو مي‌خوني، گويي داري همون مقالات دهه‌ي اول قرن بيستم وي رو مي‌خوني. نوع نگرش وي به خشونت و بالاخص مقوله‌ي تروريسم، حقيقتاً جالبه و به همين دليل هم تا بحال خوندن اين كتاب رو به چندين نفر از دوستانم پيشنهاد كرده‌ام. اگه عمري باقي باشه، دوست دارم به مرور اين مقالات رو تايپ كرده و در اختيار دوستان قرار بدم.
  22. از دوستان بزرگوار تقاضا مي‌كنم اينقدر زحمت نيت‌خواني بنده رو نكشيده و به جاي بنده حرف دهنم نذارن. حداقل مصطفي اونقدر جرأت داره كه اگه حرف يا انتقادي داشته باشه، خيلي صريح بزنه و نيازي نداشته باشه كه به قول دوستان، به طنزهاي بالاترين و امثالهم متوسل بشه! راستي. امروز بالاترين گفت دماي اهواز خيلي بالا رفته! از قضا اخبار هم همين رو گفت. پس طبق قواعد رياضي اگه A=C و B=C، پس A=C هست! يعني اخبار تلويزيون جمهوري اسلامي ايران هم از بالاترين گرفته مي‌شه!! ----------------------------------------------- راستي بسيار جالبه كه دو قشر فكر مي‌كن بالاترين، سنديتي داره و مجموعه‌اي منسجمه؛ يكي حاج حسين شريعتمداري و مجموعه‌ي كيهان و ديگري برادران ...!! مثل اين مي‌مونه كه گفته شه امروز فيس بوك گفت ميرحسين موسوي بد كاري كرده كه اعتراض كرده!!! ===================================== عزيزي بود كه وقتي بحث همسر داشتن و اين چيزا پيش مي‌اومد، با دستش يه فضاي خالي رو نشون مي‌داد و با يك دست، مثلاً وي رو در بقل مي‌گرفت و مي‌گفت اين، زن منه!! حالا شما براساس تصورات خودتون، تصور كنين اين كيه و چه شكليه!!! قضيه‌ي پايان بازهاي من هم چيزي شبيه به اينه ...!! ===================================== از بحث دور نشيم. [quote name="Komsomolets"]تروتسکی تجسم بلشویسم در معنای واقعی کلمه هست. بیخود نبود که لنین راجع بهش گفته بود بعد از پیوستن تروتسکی ما بلشویکی بهتر از تروتسکی نداریم. تروتسکی نشون داد توحش استالینی ربطی به مارکسیسم نداره. به هر حال من فکر میکنم لنین و تروتسکی یه جورایی مکمل هم بودن و کاستیهای هم دیگه رو پوشش میدن[/quote] برادر[url="http://www.military.ir/forums/user/6334-komsomolets/"]komsomolets[/url] عزيز؛ كاملاً با فرمايش شما موافقم. متأسفانه تروتسكي اونطور كه حقش بود بهش پرداخته نشده؛ حداقل در ايران. ان شاءالله فرصت بشه بيشتر انديشه‌هاي وي در اين سايت مورد بررسي قرار بگيره. شما كتاب «ماركسيسم و تروريسم» وي رو خوندين؟
  23. عرض سلام و ادب خدمت برادر علي عزيز و ساير دوستان بزرگوار؛ كم سعادتي حقير بود كه افتخار مباحثه با شما نصيبم نمي‌شد. البته تقصير شما هم بود كه همه‌اش تو بحث‌هاي تخصصي شركت مي‌كردي و از اونجا كه سواد حقير، بيشتر از هفت تير پلاستيكي (اون هم در حد شليك) قد نمي‌ده، طبيعتاً بنده راهي به اون بحث‌ها پيدا نمي‌كردم. خوشحالم كه با هم هم نظريم. درخصوص بخش دوم فرمايشت هم اگه يادت باشه، بنده يكي از طرفداران پر و پا قرص اين فرضيه بوده و هنوز كه هنوزه جنگ دوم جهاني رو بهترين اثر سينمايي قرن بيستم مي‌دونم. بهترين طرح و برنامه‌ي ممكن! يادش بخير كه زماني سعادت نصيبم شد كه حضوراً در اين خصوص بحثي داشته باشيم. كتب مربوط به يهود و مستندات مربوط به كمك جهانيان به نازي‌ها براي تجهيز و تسليح‌شون رو با هم تورقي مي‌كرديم. حيف كه كفران نعمت كردم و افتخار ديدار مجدد نصيبم نشد كه بيشتر در اين زمينه به بحث و تحقيق بپردازيم. بحثمون درخصوص آلبرت اينشتين و نقش وي در جنگ دوم جهاني و تشكيل اسرائيل رو كه بخاطر داري؟ ------------------------------------------------------ من يه چند باري قصد داشتم كه اين بحث رو براه انداخته و مستندات مربوط رو خدمت دوستان ارائه كنم. ولي حقيقتاً فضا براي اين كار مناسب نبود. قبلاً كه احتمال زياد از سوي انبوه دوستان نازي دوست (منظور حزب سياسي نازي هست! فكر بد نكنين!!)، محكوم به توهم توطئه مي‌شديم! الانم كه شكر خدا با شعاري شدن فضاي سايت، كافيه وارد اين قضيه شيم تا اصل قضيه گم شه و همه برن سراغ ظلم اسرائيل و مظلوميت فلسطينيان و جنگ 33 روزه و اينكه اسرائيل تار عنكبوته و ما داد بكشيم، خودكشي مي‌كنه و چه و چه و خلاصه از بحث اصلي عملاً دور كه هيچ، شوت مي‌شيم!! خلاصه اينكه نمي‌دونم كي زمان مناسب براي اين بحث پيش خواهد اومد. چرا كه اين، جزو يكي از اصلي‌ترين و مهم ترين نقاط تاريك و مبهم تاريخ قرن بيستمه.
  24. [quote name='fath' timestamp='1343161244' post='261755']یاد امانوئل گولداشتاین ۱۹۸۴ افتادم. البته با قلعه حیوانات هم می خونه در شخصیت سکوئیل اگر اشتباه نکنم دوستان اصلاح کنن اگر اشتباه می گم. این فرد در غرب نماد فهمیدن مشکلات داخلی کمونیسم بود و به نوعی برجسته اش کردن و در شرق اون رو خائنی بالفطره می دونستن. ممنون علی آقا[/quote] برادر اپراي عزيز؛ بله. شخصيت گلد اشتاين در كتاب 1984 برگرفته از شخصيت لئون تروتسكي بود. اما در كتاب مزرعه‌ي حيوانات، كاملاً اشتباه فرمودين. شخصيت برگرفته از لئون تروتسكي، اسنوبال بود و البته ناپلئون هم كسي نبود جز عمو استالين خودمون. اين دو كتاب، مكمل همديگه هستن. يكي پايه و اساس انقلاب روسيه و پيش‌بيني سرنوشت اون براساس انحراف بوجود اومده در اون، و ديگري برپايه‌ي استقرار نظامي استالينيستي در جهان هستي (تقسيم دنيا به سه ابرقدرت كه هريك نيز داراي نظامي استالينينيستي هستن و داستان هم در اتحادي كه در اون امريكا و اروپا قرار دارن؛ يعني اوشنيسيا اتفاق مي‌افته!! اين، نكته‌اي هست كه خيلي‌ها ازش غافلن!) هست و به عبارتي نقد و پيش‌بيني اين نظام، براساس ضعف‌ها و ويژگي‌ها و سبعيت‌هاي نظام استالينيستي شوروي هست. عجيب اينكه اين دو كتاب، شباهت هاي زيادي داره با ...!
  25. چه كردي برادر علي! دستت درد نكنه. متأسفانه تو سايت، چندان درمورد لئون تروتسكي و اثرگذاري وي روي رخدادهاي بالاخص دهه‌ي دو بيست ميلادي بحث نشده. البته اون بحث خوب كه بنده بسيار استفاده كردم از دانش برادر[url="http://www.military.ir/forums/user/6334-komsomolets/"]komsomolets[/url] ، جزو معدود بحث‌هاي ما درمورد تروتسكي تو سايت بود. ولي حقيقتاً جا براي بحث و بررسي درخصوص اين شخصيت تاريخي بسيار زياده و ان شاءالله كه در آنيده، بيشتر به وي بپردازيم؛ فارغ از فضاي شعاري سايت. ------------------------------------------------- محض خالي نبودن عريضه، يكي از سخنراني‌هاي تروتسكي در سال‌هاي پاياني دهه‌ي سي (چند سالي قبل از ترور وي) رو خدمت دوستان ارائه مي‌كنم. http://www.mediafire.com/?adkrclny1l2jwc7 اين سخنراني، مربوط به محاكمات نمايشي ژوزف استالين هست كه به زبان انگليسي (البته با لهجه‌ي فوق تخيلي تروتسكي!!*) هست. بخشي از اون هم اشاره به اعدام زينوويف و كامنف و همچنين مرگ مشكوك (همون قتل خودمون) كارل رادك مي‌كنه. اين قسمتش، منو ياد اون بحث معروف و اينكه سرانجام زيرآب‌زني‌هاي زينوويف و كامنف چي شد انداخت. البته در اين زمينه، كتاب جالبي اخيراً به دستم رسيده كه اگه فرصت بود، بخش‌هايي از اون رو خدمت دوستان ارائه خواهم داد. ================================ * خودمونيما!! اين بابا يه n سالي رو تو امريكا زندگي كرده! بازم انگليسي رو اينطوري حرف مي‌زنه! عجبببب!!!!