-
تعداد محتوا
2,358 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
18
تمامی ارسال های mostafa_by
-
البته امين جان. دنياي امروز اونقدر ارتباطاش دور نيست كه دبير كل حزب الله نتونه به لبنان بره و به جبههها سركشي كنه. ولي اقامت دائمش در لبنان در طول جنگ ...! كمي در اين خصوص تحقيق بفرما. شايد به نكات جالبي برسي.
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
براي بررسي انتخابات در بحرين نيازي به صغري و كبري چيدن نيست و جستجويي ساده در اينترنت، همه چيز رو مشخص ميكنه. ضمن اينكه اگه در بحرين اينقدر دموكراسي رعايت نميشه كه از 40 كرسي تنها 18 كرسي به حزب الوفاق كه شيعه هستن ميرسه، در سوريه تا همين چند ماه پيش هيچ حزبي جز حزب بعث اساساً اجازهي فعاليت نداشت و تمامي ملت ميبايست از بين كانديداهاي حزب بعث انتخابي داشته باشن. پس حتي مقايسهي اين دو مسئله با هم از كمديهاي روزگاره. درخصوص ميزان مشاركت هم فكر كنم باز جستجويي ساده در اينترنت، نتيجه رو مشخص كنه و نيازي به گمانه زني اين سايت و اون سايت نداشته باشه. اينطوري شايد دوستان هم اينطور توهم نزنن كه كاربران در حال ارائهي «اطلاعات غلط و گمراه کننده» هستن. بالاخره مطالعه هم از قديم الايام گفتهان چيز خوبيه. ولي خوب. نرود ميخ آهنين در سنگ. ذكر مثال بحرين، نه به خاطر دموكراسي (كه وجود دموكراسي در بحرين به همون اندازه كمدي هست كه در سوريه)، بلكه بخاطر تفكر نخنماي دوستان هست كه دموكراسي رو معادل رأي دادن ميدونن و اين نشون ميده كوچكترين شناختي بر روي دموكراسي ندارن. اساساً مهم نيست كه در دموكراسي چند درصد مشاركت مردمي وجود داره. مثل بسياري از كشورهاي اروپايي كه گاهاً حتي به 40، 50 درصد مشاركت هم نميرسن، ولي بالاترين معيارهاي دموكراسي در كشورشون وجود داره. اصليترين مفاهيم دموكراسي همون تفكيك قوا، پايبندي به قانون، مصون نبودن هيچ مقامي در برابر قانون، الهي نبودن حاكمان و مهمتر از همه حق پاسخگويي حاكمان در برابر مردم هست كه دموكراسي رو معنيدار ميكنه. البته موارد ديگري هم هست مثل آزادي مطبوعات، آزادي احزاب، آزاديهاي مدني و چندين مورد ديگه. ولي همين حداقليهاي بالا اگه رعايت نشه، معنياش اين هست كه دموكراسياي وجود نداره! حالا ميخواد اسم حكومت پادشاهي باشه، يا جمهوري! فرد اول شاه باشه، يا امير، يا رئيس جمهور، يا نخست وزير، يا صدر، يا دبير كل!! والا اگه به رأي دادن بود، نظامهايي مثل حكومت حسني مبارك و صدام هم انتخاباتهاي منظمي داشتن و عليالظاهر مردم هم مشاركت خوبي داشتن و نمايندگان هم نمايندگان مردم بودن. حتي در حكومت مبارك، برعكس ديكتاتوري سوريه، احزاب بسياري حضور داشتن و مردم مخير به انتخاب بين احزاب مختلف با سليقههاي مختلف بودن. لكن ذات دموكراسي بود كه در اين كشورها حضور نداشت و با افزودن چند بند به قانون اساسي هم چنين امري تحقق پيدا نخواهد كرد. همونطور كه در قانون اساسي رژيم سوريه هم احترام به آزاديها گنجونده شده بود؛ ولي ميبينيم كه چقدر آزادي وجود داره در اين كشور. يا ممنوعيت شكنجه كه البته نيازي به گفتن نيست چقدر اين قانون رعايت ميشه!! به همين خاطره كه كساني كه از دموكراسي كوچكترين شناختي ندارن، با ديدن اين تغييرات دم دستي كه قرنها قبل در اروپا جريان داشت، كشوري مثل سوريه رو در زمرهي دموكراتيك ترين كشورهاي جهان قرار ميدن! چرا كه حق رأي دادن به كانديدايي به غير از حزب بعث به اين ملت قدر نشناس عطا شده!! ----------------------------------------------- علي اي حال بحث كردن در اين مورد بيفايدهاس و عرض بنده هم مشخصاً خدمت دوستاني از اين دست نبود. كساني كه طرف حساب عرض بنده بودن، خودشون موضوع رو گرفتن و نيازي به زحمت ساير دوستان هم نبود. ولي باز هم ازشون تشكر ميكنم كه مطالبشون رو فرمودن تا ما بيشتر با تفكراتشون آشنا بشيم. ================================================ [b]برادر طاهاي عزيز؛[/b] مثل هميشه از فرمايشات شما استفاده كردم. ببينين. ما درمورد حق و باطل، سه تا راهكار بيشتر نداريم. يا تأييد، تا رد و يا سكوت. در خيلي از موارد ائمهي اطهار باطل رو رد نكردن. ولي تأييد هم نكردن و همون رويهي سوم؛ يعني سكوت رو پيشه كردن. البته طبيعتاً جايي كه سكوت جايز نبود، رد فرمودن. ولي سكوت ايشان هم تعبير به رضا نبوده. اون آيهي قرآن به جايي برميگرده كه شما تأييد ظلم انجام داده و به ظالم ياري برسونين. اگه حضرت امام (ره) با ژرف انديشي خودشون رفتار رژيم بعث اسد رو رد نكردن، حتماً دليلي داشته. شايد هم اطلاعي نداشتن (كه البته به قول شما بعيده). ولي قطعاً اين نبود كه تأييد فرموده باشن و بگن خوب كاري كردين كه اخوان المسلمينيها و مخالفينتون رو اونطور گلهاي و فلهاي قتل عام كردين و 40 هزار، 40 هزار ازشون كشتين! قطعاً اگه حضرت امام (ره) اين رو ميفرمودن و اين كشتار رو تأييد ميفرمودن، از عدالت خارج ميشدن. پس روي گفتار حقير به عملكرد ايشان نيست. درخصوص مقام معظم رهبري هم مسئله همين هست. ---------------------------------- اما نكته اينجاست كه ما چقدر در رفتارمون، به رد ظالم پرداخته و چقدر نسبت بهش سكوت كردهايم و كجاها ظلمش رو تأييد. اين درست كه در سوريه، عملاً بد و بدتر وجود داره (و برخلاف فرمودههاي برادر طاها، بنده اعتقادي به خير بودن يك طرف و شر بودن ديگري ندارم.). ولي چيزي كه مشخصه اينه كه حكومت از آن مردم و حق مردم هست و حاكمان با اين فلسفه به قدرت ميرسن كه به مردمشون خدمت كنن. حال اگه حكومتي به ديكتاتوري تبديل شد و نه تنها به مردمش خدمت نكرد، بلكه مردمش رو تبديل به بردگاني براي امپراطوري خودش كرد، آيا اين حق مردمش هست كه حقوقشون رو مطالبه كنن؟ يادمون باشه كه قرار نيست لزوماً مطالبات مردم در راستاي اهداف و تمايلات ما باشه. اساساً ممكنه در يه ديكتاتوري صالح (و نه ديكتاتوري سياه اسدي)، مردم تمايل داشته باشن كه حكومتشون فرضاً امريكايي باشه. اينجا ما بايد به اين سوال پاسخ بديم كه آيا مردم چنين حقي رو دارن و يا اينكه چون حاكمانشون ميگن اين مدل بهتر از حكومتي امريكاييه، اجازهي سركوب خواستههاي مردم رو دارن؟ پاسخ به اين مسئله، البته از قديم الايام و از زمان تبيين اولين مدلهاي حكومتداري از عهد افلاطون شروع شده و تاكنون هم پاسخهاي زيادي بهش داده شده. ولي پاسخي كه در قرن بيست و يكم براي ملتها قابل قبول هست، پذيرش اين حق براي مردم هست. چرا كه اساساً حاكمان رو خود مردم انتخاب ميكنن و نه بالعكس. پس سرنوشت هم برپايهي همون خواست و اردهي مردم هست كه رقم ميخوره و در بهترين حالت، حاكمان موظف به روشنگري و شفافسازي مسيري كه مردم در حال انتخاب هستن داره و نه تصميم گرفتن به جاي ايشان. همونطور كه در دموكراسي ما ميپذيريم كه مردم ممكنه به آقاي الف بيشتر تمايل داشته باشن تا آقاي ب. آقاي الف فردي پوپوليست هست كه فقط شعارهاي زيبا ميده، ولي نه مديره و نه مدبر و نه دانا و نه توانا. ولي آقاي ب دقيقاً در نقطهي عكس قرار داره. آيا حاكمان ميتونن مردم رو مجبور كنن كه چون ب از الف تواناتر و مناسبتره، به ب رأي بدن؟! پاسخ ديكتاتوري كاملاً مشخصه. ولي دموكراسي عكس اين پاسخ رو عنوان ميداره و اجازه ميده مردم خود تصميم بگيرن و اتفاقاً بزرگترين حسن دموكراسي هم دقيقاً در اين قسمتش هست كه مردم با نتيجهي تصميمات خود بخوبي آشنا شده و امكان گرفتن بازخور براي تصميمشون مهياست. يعني ميتونن چند سال بعد تصميمشون رو اصلاح كنن. نه اينكه يكبار شكري خورده و تا آخر عمر به پاش بسوزن. ------------------------------------------------ خلاصهي كلام اينكه برادر طاهاي بزرگوار؛ بيشتر از اونكه در دنيا حق و باطل وجود داشته باشه، باطل و باطل وجود داره كه ما ازش تعبير به «بد و بدتر» ميكنيم. عقل سليم و تعاليم ديني ما اين رو به ما ميگه كه مادامي كه مجبور به انتخاب بين باطل و باطل نيستيم، از هيچيك حمايت نكرده و بهش كمك نكنيم. حتي اين توجيه كه اگه به يكي از اين باطلها كمك نكنيم، بعداً باطل پيروز به سراغ ما خواهد اومد هم توجيه درستي براي حمايت از باطل و ظالم نخواهد بود. چون من دانش ديني درستي ندارم و البته شما در اين زمينه استاد بنده محسوب ميشين، صرفاً مثالي از يكي از نبردهاي آخرالزماني ميزنم تا عرضم رو بهتر توضيح داده باشم. قطعاً با نبرد قرقيسيا آشنا هستين و ميدونين كه دو طرف درگير، باطل بوده و پيروز ميدان نيز سفياني است. حالا آيا ما ميبايست بين بد (باطل اول) و بدتر (باطل دوم و سفياني)، بد رو برگزيده و براي جلوگيري از پيروزي و تضعيف سفياني، به باطل اول بپيونديم؟! نگاهي به احاديث ائمهي اطهار در اين خصوص، بخوبي راهگشاي ماست. ---------------------------------------- علي اي حال اميدوارم كه اين پستم، منظورم از پست قبليام رو تا حدودي رسونده باشه و سوء برداشتي اگه بوده، برطرف شده باشه. از نظر حقير، ظلم ظالم در مسئلهي سوريه مشخصه. هرچند كه از مخالفين هم كم نيستن كساني كه به انسانيت ظلم ميكنن. ولي نميشه گفت در اين امر ظالم و مظلومي وجود نداره (حتي اگه اون مظلوم، آدم خوبي نباشه!!). به همين دليل هم من ترجيح ميدم كه در اين زمينه، هوادار سينهچاك ظالم نباشم و از حقوق عامهي ملت سوريه دفاع كنم؛ حتي اگه به ضررم باشه. چرا كه باز اين رو از امير مؤمنان، علي (ع) آموختم كه «حق را بگوييد، ولو به ضرر شما باشد». خوب ميدونم تبعات از دست رفتن سوريه چي ميتونه باشه. ولي نميتونم به خودم اجازه بدم براي منفعت خودم، راضي به جفا در حق ملتي باشم كه به درست يا غلط، به توطئه يا به خواست خود، پيگير مطالبات حقهي خودشون هستن. شايد بگيم روش مخالفين براي احقاق حقشون درست نيست. قطعاً دموكراسي با سر بريدن و يا ظلم به شيعيان قابل جمع بستن نيست. ولي اين رفتار ناشايست نميتونه اصل خواستهي مخالفين رو مردود بدونه و فكر كنم شما هم با حقير در اين زمينه موافق باشين. ------------------------------------------- در آخر بايد عرض كنم كه بنده اصلاً و اساساً فرضيهي توطئهي شما درخصوص سوريه رو رد نميكنم. ولي اونطور هم كه شما قبول دارين، قبول ندارم. يعني اين مسئله رو اينطور نميبينم كه سوريه صرفاً گرفتار توطئهاي نرم از جانب غرب و اسرائيله. چرا كه اساساً من اين حركت رو در كل ميبينم و سوريه رو تنها در بخشي كوچك از اين كل. به تفصيل عرايضم در اين زمينه رو در همون سالي كه اين موارد آغاز شد، در تاپيكهاي زير عرض كردهام كه جهت شناخت بيشتر روي عرايض بنده، ميتونين به اين لينكها رجوع بفرمايين : [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=13970]سقوط دولت تونس[/url] [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=14140]اعتراضات و درگيريهاي مصر[/url] [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=14159]تظاهرات و درگيريهاي كشورهاي عربي[/url] ====================================== در پايان خدمت [b]جناب bigdelimohamad9[/b] بايد عرض كنم كه : دوست بزرگوار. بنده شكر خدا تا به امروز، اونقدر سعي كردم خودمو به سلاح منطق مجهز كنم كه حتي براي گفتاري كه ذرهاي شك داشتهام، بارها به اينترنت و كتب متعدد رجوع كرده و اون رو چك كردم تا اشتباهي انجام ندم. هيچوقت نيازي نداشتهام تا براي اثبات عرايضم، به دروغگويي بپردازم. صد البته اين احتمال هميشه هست كه منابعي كه من استفاده كردهام، حقيقت رو درست مطرح نكرده باشن و حقيقت چيز ديگري است! ولي اينكه به بنده تهمت دروغگويي به اين وضوح بزنين ...!! ان شاءالله كه نيت شما از ذكر اين جمله، خير بوده باشه. ولي بدون بزرگوار كه دروغگويي تهمت بزرگيه و نبايد به اين راحتي به هركسي چنين تهمتي رو زد. هرچند كه حقير اونقدر از اين دست تهمتها دريافت كردهام كه ضد ضربه شدهام. ولي صرفاً من باب رعايت اخلاق در مباحثه اين توصيهي برادرانه رو خدمت شما عرض كردم. --------------------------------------------------- علي اي حال درمورد ژنرال شاذلي فرمودين : ««توجيه نامه خيانت مصر» تاليف ژنرال شاذلي» طبيعتاً وقتي فرماندهي ارشد مصر در اون جنگ، ژنرال شاذلي باشه و شما عملكرد مصر در اون جبهه رو خائنانه بدونين و حرفهاي ژنرال شاذلي رو هم «توجيهنامهي خيانت مصر»، فكر نكنم از حرف شما بشه اينطور برداشت كرد كه منظور شما اين بود كه شاذلي خيلي آدم خوب و خوشتيپيه!! آمار مشاركت انتخابات بحرين رو هم با سرچي ساده ميتونين بدست بيارين و نيازي به استناد به گفتار برخي دوستان نيست!! [b]آمار رسمي اعلام شده، 51.4 درصد هست كه البته هيچ سنخيتي با آماري كه شما فرمودين نداره![/b] همونطور كه در بالا هم عرض شد، جستجو در منابع بيشتر به كارتون مياد تا استناد به گمانهزنيها يا آمارهاي ادعايي!! درخصوص جنگ 1973 هم حقيقتاً اونقدر شما روي دندهي لجبازي قرار دارين كه تا صبح هم مستندات تقديم حضورتون بشه باز حرف خود رو خواهيد زد و اصرار بر اين دارين كه سوريه خوب و قوي بوده و ال و بل. بد نيست سري به تاپيك [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=22579#257142]عملكرد ارتش سوريه در جنگ رمضان[/url] زده و ببينين چند نفر از دوستان با نظر شما موافق هستن و مستندات دوستان، چه ميگه! البته اگه تمايل داشته باشين كه حقيقت رو بدونين. والا اگه همين شعارهايي كه ميدين رو حقيقت محض بدونين، طبيعيه كه هر حرف دوستان رو توجيه به پروپاگانداي صهيونيسم جهاني و توجيه كنندهي خيانت مصر خواهيد فرمود و كماكان ارتش سوريه از نظر شما، همان قدرت لايزال خواهد بود. ضمن اينكه بنده نه به شما اهانت كردم و نه به برادر آمينور. صرفاً عرض كردم كه منبعي كه شما معرفي فرمودين، درش اين مطلب ديده نشد و ازتون درخواست اصلاح منبع رو كردم. فيالمثل به جاي عنوان صفحه، ميتونين بفرمايين در كدوم بخش از كتاب گفته شده و نزديكترين تيترش چيه. اينطوري راحتتر پيدا ميشه. هرچند كه ما حقيقت رو با مستنداتش ميسنجيم؛ نه با ادعاها و نظرات اين و اون. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[b]برادر ميثم عزيز؛[/b] اردت بنده نسبت به شما بر كسي پوشيده نيست بزرگوار. قطعاً سواي اين بحثها، احترام و ارزش و شخصيت شما بر من حقير پوشيده نبوده و حفظشون واجب. اگه هم بحثي انجام ميگيره، اون رو صرفاً بايد در قالب بحث و مجادله در نظر گرفت و نه بيشتر. پس اميدوارم شما هم مثل من، بين اين دو تفاوت قائل باشين و بدونين اگه جسارتي كرده و گاهي فرمايشات شما رو نقض ميكنم، به مفهوم گستاخي حقير نسبت به شما نبوده و نيست و ان شاءالله نخواهد بود.. [quote]برادر بزرگوار؛ در همین موردی که مثال زدین، چه کسی می تونه ثابت کنه شلیک آرپی جی کار مخالفان و در جهت تخریب چهره دولت نبوده؟ اگه به ادعا باشه، دولت سوریه هم از همون اول اعلام کرده گروه های مسلح روی مردم آتش گشودن و اولین بار این نوع فیلم ها از خود تلویزیون سوریه پخش شده. چه دلیلی داره که من باور کنم بی بی سی غیر مسلمان راست میگه و سوریه مسلمان (حالا از هر نوعش) دروغ؟ لطفا به جای احساس توهین به خودتون و پاسخگویی به اون (که مطمئنا و مسلما احساس اشتباهیه، چون هم شما بنده رو میشناسین و هم بنده شما رو. نه بنده اهل توهین در بحث هستم و نه وصله ای مثل «کودک و درازگوش و نادان» و انواع تعابیر ناشایستی که خودتون برداشت کردین به شما.) به صورت منطقی بحث بشه، نه با توهین یا احساس توهین! خودتون هم می دونین که بنده شما رو به عنوان استاد خودم می دونم. [/quote] جسارتاً اين فرمايش شما مثل اين ميمونه كه بگيم حملهي خودسرها به كوي دانشگاه، اونهم تحت لواي حمايت پليس كه البته فيلمهاش هم در اينترنت موجوده، كار خود معترضين بوده! اينكه همواره در اين قبيل درگيريها، مخالفين شروع به يك كلاغ، چهل كلاغ ميكنن و دولت هم همواره سعي ميكنه مخالفين رو مبداء و منشاء و علت و معلول همهي وقايع نشون بده، يه امر طبيعي و بديهيه. ولي انسان ابزاري داره به نام عقل و ابزاري داره به نام اينترنت و البته اندك نعمتي داره به نام تحليل كه در جمع بندي ميتونه خيلي كمك حالش باشه. مسئله هم همونطور كه عرض شد بيبيسي غير مسلمان نيست! چرا كه اين غير مسلمانان هم از فيلمها و تصاوير همين مسلماناني استفاده ميكنن كه در سوريه هستن!! بعد هم شما كه انتظار ندارين سوريهي مسلمان بياد اعتراف كنه كه چطور مردمش رو قتل عام كرده كه؟! [quote]هر کسی که ارزشی برای جان انسان ها قائل نباشه، مطمئنا نه تنها در جبهه مقاومت نیست، بلکه در مسلمانی و حتی انسانیت اون هم باید شک کرد. بحث اینجاست، چه کسی جان انسان ها را ابزار خود کرده؟ حرف رسانه های کدوم طرف بیشتر قابل پذیرشه؟ (باز هم لازم به یادآوریه که کسی نگفته حکومت اسد بی تقصیر و دستش کاملا پاکه. اینو میگم تا بعدا همین جمله علیه خودم استفاده نشه!!!) [/quote] اين درست كه غرب از تمامي اين مسائل به نفع مصالح خودش استفاده ميكنه. ولي اين رو هم بايد بدونيم و ميدونيم كه نظامهاي غرب نه تنها هيچيك ايدئولوژيك نبوده و نيستن، بلكه اساساً به مقولهي اخلاق در سياست هم اعتقاد چنداني ندارن و اولين و آخرين چيز نزد ايشان، منافع هست. همين منافع هست كه جايي ايشان رو به اين جمعبندي ميرسونه كه در فلان قضيه بايد دخالت كرد و حتي جنگ كرد (مثل افغانستان يا عراق 2003 و يا حتي ليبي 2011) و در فلان قضيه بايد سرسري گذشت و نهايتش به بيانيههاي محكوم كننده و ابراز تأسف كننده بسنده كرد (مثل اشغال چكسلواكي و يا اتريش توسط نازيها، يا جنگ داخلي در بوسني و ...) و در فلان قضيه بايد خود رو به بيخيالي زد تا طرف با خيال راحت كارشو انجام بده و بعد از همين قضيه، حداكثر استفاده رو برد (مثل حملهي عراق به كويت). اما اين مسئله در نظامهاي ايدئولوژيك، بالاخص نظامي اسلامي و با ادعاي حمايت از مستضعفين در برابر مستكبرين، از هر طبقه و جناحي كه ميخوان باشن و هر مذهب و مليتي، قابل پذيرش نيست. بالاخص كه بدونيم اين نظام ايدئولوژيك، اين مسئله رو نه تنها در شعائر ديني، بلكه در قوانين سياسياش نيز گنجونده. پس اگه رفتاري ماكياوليستي رو از چنين نظامهايي ببينيم، مسئله به اين سادگيها قابل توجيه نيست؛ حتي در قبال توجيه «اونها اول شروع كردن». [quote]چند تا ایراد که باعث میشه نمره کامل نگیرین! 1) سقوط سوریه و افتادنش به دامان غرب، به ضرر مقاومته، اما ضربه خیلی بزرگی هم نیست. (فکر می کنم قبلا هم در این باره صحبت کردیم). چرا که تنها حسن سوریه برای ایران، اینه که ایران تنها نباشه. وگرنه ماهیت سوریه همچین آش دهن سوزی هم برای مقاومت نیست که به خاطر حفظ اون، همه چیز قربانی بشه. 2) هدف هیچ گاه نمی تونه وسیله رو توجیه کنه و اونی که اعتقاد به توجیه وسیله توسط هدف داره رژیم صهیونیستیه. نه یه حرکت برخاسته از دین. 3) کسی هم نگفته حکومت ظالم بماند. اگه خاطرتون باشه توضیحات بیشتر رو قبلا در پیام خصوصی عرض کرده بودم و اینجا نه امکان مطرح کردنش هست و نه لزومی به بیان داره. [/quote] برادر جان. عرض بنده هم اتفاقاً از روز اول همين بوده. اينكه لزوماً سقوط سوريه اونقدرها ارزش نداره كه بخاطرش همچين كارهايي رو كرد و اينقدر روي مسأله حساسيت بخرج داد؛ تا جايي كه رسماً عنوان بشه سوريه، خط قرمز ماست! قطعاً بروز رفتار ماكياوليستي از جانب حكومتي ايدئولوژيك، بزرگترين و قدرتمندترين تيشهاي است كه به ريشهي اون نظام زده ميشه؛ اونهم به دست تواني خود! اما اين رو هم بايد در نظر گرفت كه سوريه اونطور كه شما فرمودين هم براي ايران بياثر و صرفاً نقش يه پارتنر نداره. در ادامه در اين خصوص بيشتر توضيح خواهم داد. [quote]ما سوال؛ پس چرا ایران از سوریه حمایت می کنه؟ 1) ایران به خودی خود از هیچ کدوم از انقلاب های منطقه حمایت نمی کنه و معتقده همه این حرکت ها در راستای ضعیف سازی دولتها، تجزیه کشورها و در نهایت اجرای سناریوی خاورمیانه بزرگه. اما این میان 2 موضوع هست که ایران نمیتونه نسبت به اونها بی تفاوت باشه. اول؛ حق آزادی و تعیین سرنوشت برای همه انسانها محترمه و هرجا ستمی وجود داشته باشه، باید از مظلوم حمایت کرد. در همه کشورها (ازجمله در سوریه) مردم علیه ظلم (از هر نوعی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی یا هر چیز دیگه) قیام کردن و وظیفه ما دفاع از اونهاست. دوم؛ ایجاد فضای باز سیاسی در کشورهای منطقه، شرایط رو برای رشد جنبش های ضد اسرائیلی فراهم میکنه. جنبش هایی که شاید هیچ کدوم مثل حزب ا... نباشن؛ اما تعداد اونها می تونه اونقدر در منطقه زیاد باشه که ماهیت رژیم صهیونیستی رو به خطر بندازه. این 2 مساله، باعث میشن علی رغم اینکه ایران می دونه دولت های بعدی در این کشورها، ضعیف و غیرقابل اتکا خواهند بود، و می دونه غرب دنبال چه هدفیه، از این قیام ها حمایت می کنه. 2) ایران از جنگ داخلی و قیام مسلحانه در هیچ جا حمایت نمی کنه. حتی اگه اخبار مربوط به لیبی رو هم دنبال کنین متوجه میشین پس از شروع فاز درگیری، مسئولین از شورشیان حمایت نکردند. (هرچند اخبار داخلی، نشانگر تمایل ایران به پیروزی شورشیان مسلح بود اما در بعد بین الملل، این حرکت ها مورد حمایت دولت ایران نبود. این قضیه تا اونجا پیش رفت که سفارت ایران در لیبی تعطیل شد و دولت ارتباطش رو با دولت جدید لیبی هم قطع کرد.) 3) ایران در وقایع سوریه، حمایت مستقیم و تسلیحاتی غرب و اعراب از شورشیان رو می بینه. و حساب اونها رو از معترضین جدا می دونه. اما بحث اینجاست؛ اگه الان اسد سقوط کنه، حکومت نه به مردم و معترضین؛ بلکه به همین گروههای مسلح تروریست میرسه. به عبارت بهتر، میشه همون لیبی دوم. 4) در کنار اینها، از نظر سیاسی هم ایران از متحد خودش حمایت می کنه و درعین مخالفت با درگیری ها (از هر دو طرف) از اصلاحاتی هم که به نفع مردم باشه حمایت می کنه. این که بگیم مردم به اصلاحات راضی نیستن حرف درستی نیست و نشانگر تاثیرپذیری ما از رسانه های غربیه؛ چرا که باوجود هجمه سنگین رسانه ای بر سوریه، مردم در انتخابات پارلمانی شرکت کردن. همین مورد نشون میده که نه تنها مردم از اصلاحات حمایت می کنن؛ بلکه علاقه ای هم به ادامه درگیری های مسلحانه ندارن (که کاملا هم طبیعیه. مردم رفاه میخوان؛ نه جنگ.)[/quote] 1) مورد اول رو خودتون ميدونين كه بنده هم بهش معتقدم و از روز اول اين مسئله رو عنوان كردم. زماني كه تازه وقايع تونس به پايان رسيده بود و هنوز خبري از مصر هم حتي نبود؛ چه برسه به ساير كشورها. اون موقع عرض كردم كه اين وقايع، تنها يه آغازه و بارها و بارها دوستان رو توصيه كردم به بررسي اين تحركات در قالب يك نقشهي جهان (يا حداقل خاورميانه) و با سوزن گذاري روي مناطق مربوطه، طرح رو با زوم بك و از بالا ببينن. اين رو هم عرض كردم كه اين موارد صرفاً ميتونه شروعي باشه و نفع آتي رو كساني خواهند برد كه از هماكنون به فكر برنامهريزي و كاشت باشن تا برداشت مناسبي رو هم تجربه كنن. 2) مورد دوم رو به هيچوجه از شما بزرگوار نميتونم بپذيرم. چرا كه ابداً اينگونه نبوده. ايران از روز اولي كه مخالفين مسلح شدن، تا آخرين روز قبل از دخالت ناتو، از مخالفين نه تنها دفاعي تمام قد داشت، بلكه حتي در پروپاگاندايي عجيب، حتي در روزهايي كه مخالفين شهر به شهر عقبنشيني ميكردن، ادعا ميكرد كه مخالفين دارن خودشون رو براي حمله به طرابلس آماده ميكنن. اين جمله شده بود ترجيعبند هر خبرشون درخصوص ليبي. البته شايد بفرمايين كه اينها صرفاً اخبار بوده! لكن اگه به مصاحبهها، سخنرانيها و موضعگيريهاي رسمي و غير رسمي و حتي بيانيههاي صادره توسط عاليترين مقامات سياسي كشور در اون برهه توجه داشته باشين، به خوبي ناقض اين فرمايشتون رو خواهيد ديد. لكن رويكرد تهران پس از ورود ناتو به ماجرا و حمايت هوايي از مخالفين مسلح ليبيايي، اندك اندك تغيير كرد و قضيه تا جايي پيش رفت كه واژهي «انقلابيون» در اخبار ما، تبديل شد به «مخالفين». تمامي اين اخبار هم در تاپيك «اعتراضات و درگيريهاي كشورهاي عربي» موجود هست و اتفاقاً فكر كنم اين نكته رو هم يكي از دوستان موافق (شايد [b]برادر mahdavi3d[/b]) عنوان فرمودن. پس از سقوط طرابلس بدست مخالفين، باز ايران در چرخشي 180 درجهاي، مجاهدين رو ملقب به عنوان «انقلابيون» كرده و حتي وزرا و مقامات ما (مثل دكتر صالحي و سايرين) عنوان داشتن كه بله! ما در طول جنگ خيلي هم كمك كرديم به ليبياييها (و البته سابقهي اين بحث هم در سايت موجوده كه بحث شديدي بين حقير و برادر حامد درخصوص صحت يا عدم صحت اين مورد درگرفت. جايي كه بنده معتقد به لابي قطر و ايالات متحده بودم و برادر حامد معتقد به ايران. البته نه به اين واضحي). پس اصلاً و ابداً اينگونه نبوده كه ما از تحركات مسلحانهي ليبياييها حمايت نكرده و حتي باهاشون قطع رابطه هم كرده. همونطور كه عرض شد اين فرمايش شما، از زماني كليد خورد كه ناتو وارد ماجرا شد و برخلاف انتظار تهران، مخالفين نه تنها با ناتو همكاري كردن، بلكه عملاً ايشان رو هم منجي خودشون دونستن (كه البته باز هم اخبارش در تاپيك مذبور، توسط برادر رضاي عزيز (الان شده برادر رضاي كبير ) پوشش داده شد. 3) فرمايش شما صحيح و متين. ولي اگه همون اوايل و به دليل عدم پشتيباني تهران از دمشق، حكومت اسد سقوط ميكرد و تهران هم به مخالفين كمك ميكرد، آيا باز هم گروههاي مسلح به قدرت ميرسيدن؟ يا اينكه انتظار به قدرت رسيدن گروههاي ميانهروي اسلامگرا در سوريه، بديهيترين و طبيعيترين انتظار ممكن بود؟ همونطور كه در تونس و مصر نيز اين امر رخ داد. ميشه گفت ايران با تصميم غلط و سرمايه گذاري اشتباهش روي اسب بازنده، عملاً باعث شد كه هم حفظ و هم سقوط نظام سوريه براش شكست باشه و به عبارتي خودش رو وارد يه بازي باخت - باخت كرد كه چه نظام سوريه باقي بمونه، عملاً حداقل نيمي از مردم سوريه اين اقدام ايران رو بخاطر خواهند داشت (همونطور كه مردم ايران پس از كودتاي 1332، اون اقدام امريكا رو بخاطر داشتن) و در آينده با ايران تسويه حساب خواهند كرد و اگه هم نظام سوريه ساقط شه، حتي اندك ظرفيتهاي دموكراسي كه مد نظر ما بود و ميشد از ظرفيت دموكراسي براي بهبود و تقويت جبههي مقاومت استفاده كرد هم نابود خواهد شد و بدتر از همه، در نزديكي مرزهامون يه افغانستان ديگه هم بوجود آورديم كه بهشت تروريستها خواهد بود! اين يعني راحت شدن خيال غرب از مقولهي سوريه كه خودت ميدوني تبعاتش چيه. 4) برادر جان. هر نظامي موافقين و مخالفين خودش رو داره. ولي بايد ديد وزن و اثر موافقن و مخالفين چقدر هست. همونطور كه بهتر از بنده در جريان هستي، در جريان وقايع موسوم به بهار عربي، در مصر بيشترين جمعيتي كه جمع شد در شهر قاهره و ميدان التحرير و حداكثر دو ميليون نفر تخمين زده شد. اين يعني در بيشترين حالت ممكن و در بهترين حالت، تنها 30 درصد جمعيت شهر برخاسته بودن. در كل كشور هم در مجموع رقمي كمتر از 10 ميليون نفر بودن مخالفين كه باز در كل كشور نسبت به جمعيت، چيزي در حدود 10 درصد بود. پس آيا بايد نتيجه گرفت كه 90 درصد بقيه راضي بودن از شرايط؟ يا اينكه چون 90 درصد بقيه به صحنه نيومده بودن، پس حق با اكثريت بود؟! ---------------------------------------------- [b]اصلاً مثال بهتري ميزنم. همونطور كه ميدوني در بحرين، هميشه انتخابات پارلمان وجود داشته. حتي در سال 2010، آمار مشاركت 67 درصدي رو به ثبت رسونده كه از انتخابات مجلس نهم هم بيشتر بوده!!! حالا به نظر شما در بحرين دموكراسي بوده و شيعيان خيلي غلط كردهان كه عليه نظام مردم سالار بحرين قيام كردهان؟![/b] اما ميگيم كه نه! سال 2010 جوون بودن و جاهل! ولي موج بيداري اسلامي، از خواب بيدارشون كرد و فهميدن چقدر نظامشون غير دموكراتيك بوده و اكثريت به مخالفت برخاستن. اوكي. [b]حالا با فرض پذيرش اين حرف، ميرسيم به[u] انتخابات پارلمان 2011 [/u]كه چند ماه پيش برگزار شد و مثلاً در راستاي آشتي ملي و برخورداري مخالفان از حقوق سياسي و دموكراتيك و جلب نظر ايشان بود و البته ايران هم پروپاگانداي شديدي براه انداخت كه هيچكس در اين انتخابات شركت نميكنه و چه و چه!!![/b] [color=red][size=18]با اين هجمهي تبليغاتي سنگين تهران و رسانههاي وابسته بهش، ديديم كه آمار مشاركت در انتخابات سال 2011 بحرين 51 درصد بود!!![/size][/color] [b]خوب بزرگوار. الان شما به من بفرما با اين تفسير شما درخصوص مسئلهي سوريه، من الان مسئلهي بحرين رو چطور بايد تفسير كنم؟! اينبار ديگه خيلي غلط كردهان شيعيان كه به خواست اكثريت احترام نميذارن و سعي ميكنن فتنه به پا كنن؟! اساساً چون 51 درصد مردم، طرح حاكميت رو پذيرفته و بهش رأي مثبت دادن، پس ديگه مردم حق ندارن مطالباتشون رو كه همانا اسقاط ظالم، برپايي حكومت موقت، تدوين قانون اساسي جديد و به رأي گذاشتن اون و انجام يك انتخابات آزاد و بدور از مداخلهي پليس و حكومت هست، پيگيري كنن؟!! نميخواين بفرمايين اون 51 درصد بحريني، گوسفنداني بودن كه الكي رأي دادهان، ولي 51 درصد سوريها جماعتي فاضل و عاقل و رأي اونا ارزش بيشتري داشته كه؟! [/b] مسئله اينجاست بزرگوار كه [color=indigo]در تنها كشوري كه رأي و مشاركت مردم در انتخابات، تعبير به پذيرش و مقبوليت و مشروعيت حكومت ميشه ايرانه! فقط تو ايرانه كه دموكراسي مساوي هست با تعداد رأي و ميزان مشاركت.[/color] يعني در ايران اينطور تعريف و تعبير شده كه اگه ميزان مشاركت قابل توجه بود، دموكراسي برقراره و اگه نبود، نيست! به همين دليله كه ما داريم از اين استدلال نخنما استفاده ميكنيم كه چون 51 درصد مردم سوريه در انتخابات شركت كردهان، پس اكثريت حامي نظام بوده و خواهان ادامهي ديكتاتوري اسدن! لكن با اين تفسير، بحرين هم ذيل همين پرچم بايد قرار بگيره! كما اينكه اگه اين دست انتخابات در مصر و ليبي و تونس هم انجام ميگرفت، حداقل 51 درصد مردم در انتخابات به هر دليلي (به قول يكي از دوستان نبايد نيت خواني كرد) در انتخابات شركت ميكردن!! پس بالكل بايد مطالبات حق طلبانهي مردم رو ايگنور كرده و بگيم اگه زير 50 درصد تو انتخابات اومدين، تازه حق دارين حرف بزنين!! در غير اينصورت در اقليت قرار داشته و حق نفس كشيدن هم ندارين! به همين خاطرم هست كه ميگم نميشه همه چيز رو اينطور صفر و يكي عنوان و استدلال كرد. چون همين استدلالها ميتونه بعداً بلاي جان خودمون بشه! ------------------------------------------------------ بعلت طولاني شدن پاسخ، پاسخ پست بعدي شما و ساير دوستان رو در پستي ديگه خواهم داد. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
برادر پاتريوت عزيز؛ برداشت شما از افول ميليشياي سوريه به همون اندازه غلط و نادرسته كه برداشتتون از قدرت طالبان در افغانستان. طالبان به مراتب قويتر و تاكتيكهاش پيچيدهتر از سال 2001 شده و چيزي كه امروزه امريكا و غرب رو به اين سمت متمايل كرده كه با طالبان براي سهمخواهي در حكومت به گفتگو نشسته و از ابزاري ديپلماتيك، براي سرپوش گذاشتن روي شكست هدف اصليشون (شكست طالبان) استفاده كنن، همين قدرت نظامي طالبان هست. حقيقت امر اينكه گروههاي چريكي فنا ناپذير هستن و بالاخص اگه پايگاه و قدرتي فرامرزي داشته باشن. در اون شرايط ارتش جز درگيريهاي فرسايشي و زيانبار، چيزي رو به دست نخواهد آورد. درخصوص چين و روسيه، اگه فقط همين اخباري كه در اين سايت منعكس شده رو مرور فرموده بودين، اين فرمايش رو مطرح نميفرمودين. البته پيگيري اخبار اين دو كشور از ساير رسانههاي به قول دوستان صهيونيستي، كمك بيشتري به تحليل حركت اين دو كشور خواهد كرد. بالاخص اگه نقطهي آغازين حركات ايشان رو بخاطر داشته باشيم. --------------------------------------- اما درخصوص ايران، همونطور كه عرض شد يكي از فوايد چنين استراتژياي اين هست كه عملاً ايران و سوريه بهانهاي براي حمله به غرب و اسرائيل نخواهند داشت. پس هر حركت ايشان، چه مستقيم و چه غير مستقيم، بهترين تبليغ، توجيه و دليل براي ورود همه جانبهي ائتلافهاي جهاني به اين مسئله هست. چرا كه اين توجيه پذير نيست كه دو كشور ديگه با هم درگير باشن و اونوقت ايران كه هيچ جاي اين درگيري نيست، بخواد عليه كشوري ثالث يا رابع!! وارد جنگ شه. بالاخص تجربهي تاريخي اروپاييان، به خوبي از آيندهي اين سبك درگيريها آگاهه. يادمون نره كه جنگ جهاني اول، چطور آغاز شد! جنگي كه نهايت امر ميبايست بين دو كشور اتريش و صربستان انجام ميگرفت، تبديل به جنگي به وسعت جهان شد كه عواقبي تلخ رو به همراه داشت! جنگي كه اگه در همون محدودهي دو كشور درميگرفت، مثل بسياري از جنگهاي اروپا در اون سالها، نهايتاً منجر به عقد قرارداد و گرفتن امتيازي ميشد و بس!! ولي جنگ جهاني ...! در جنگ دوم هم همين مسئله كمابيش وجود داشت و باز هم آخرش رو ميدونيم. پس طبيعيه كه رفتار ايران در اين شرايط، بشدت زير ذرهبين باشه و اتفاقاً دشمن ما از خداش هست كه ايران دقيقاً به اين سبك بازي كرده و آخرين پازل تبليغات تخريبي عليه ايران تكميل بشه! سالهاست كه ايران متهم به آتش افروزي در منطقه و زياده طلبي و جنگطلبي هست و البته ايران هم تاكنون دم چنداني به تله نداده و با زيركي اين تبليغات رو يا خنثي كرده و يا حداقل بدون مستندات و در حد حرف و شعار باقي گذاشته!! پس فكر نكنم در ايران هنوز اينقدر تدبير و درايت مرده باشه كه به حركتهايي هيتلر گونه؛ حتي به مقصود تهاجم و اشغالگري پيشدستان جهت دفاع از خاك كشور (كه اين تناقض در واژگان خودش خيلي درموردش حرف هست) بزنه. چرا كه نتيجهي امر اصلاً چيز خوبي نخواهد بود. درخصوص روسيه هم برداشت شما غلطه. چرا كه اساساً چاقوي روسيه تا يه جايي برش داره و نبايد تلاش غرب براي كنار اومدن با روسيه رو تعبير به قدرت روسيه نمود. اين مشكلي هست كه اكثر تحليلگران داخلي دارن و اون، زياد از حد حساب كردن بر روي قدرت روسيه و چين هست. چين كه در سال هاي اخير همواره ترجيح داده بيشتر برنامههاي اقتصادياش رو پيگري كنه تا سياسي و در اكثر مناسبات سياسي، بيشتر پيرو حزب باد بوده تا مستقل از تصميمگيري و ايراد تزهاي سياسي. البته روسيه در اين زمينه بسيار فعالتر بوده و بويژه تجربهي ناشي از روزهاي خوش سياست خارجي شوروي، اونها رو همواره به اين تلاش وادار كرده كه حداقل در كلام، پوپوليسم سياسي رو پيشهي راه قرار داده و شعاري سعي در ابرقدرت نشون دادن خود (به سبك شوروي) داشته باشن. ولي نتيجهي امر بسيار متفاوت بوده و همواره ديديم روسيه با غرب، همراه شده و يا مجبور به همراهي شده. البته چاقوي روسيه هنوز كند نيست و تا حدودي ميتونه ببره. ولي روسيه ترجيح ميده از اين برش چاقو براي بريدن تكههاي استيك براي منافع شخصياش استفاده كنه تا دريدن شكم رقيبان غربياش. ولي از اين مسئله هم كه بگذريم، تجربهي تاريخي نشون داده كه متحدين روسي چقدر قابل اتكاء هستن. ---------------------------------------------- اما نكتهي آخر اينكه بحرانهاي اقتصادي رو هيچگاه نبايد دست كم گرفت. چرا كه خطر هميشه وقتي بوجود مياد كه غرب ناتوان از حل و فصل بحرانهاي اقتصادياش باشه و يا دوز سياسي گري در سطح جامعهاش افزايش پيدا كنه. در اين شرايط، تنها جنگ هست كه به اين مشكلات خاتمه ميده! واي به حال اينكه براي اين جنگ هم اهداف خوبي مدنظر قرار داشته باشه!! پس بهتره اميدوار بود كه بحرانهاي اقتصادي، بالاخص در اروپا بهتر و بهتر بشه و مردمش از آسايش بيشتري برخوردار بشن تا كمتر شاهد دردسر باشيم! =================================== جناب bigdelimohamad9 ؛ متأسفانه رفرنسي كه جناب آمينور قرار داده بودن رو با اصل كتاب چك كردم. تا صفحهي 135 هم پيش رفتم، ولي چنين مطلبي نيافتم. ولي اينكه شما اصل تاريخ رو انكار ميفرمايين و رسيدن تانكهاي اسرائيلي به 40 كيلومتري دمشق؛ اونهم تازه به لطف كمكهاي نظامي عراق به سوريه براي جلوگيري از اشغال كامل اون، رو بالكل انكار فرموده و ميفرمايين اسرائيل اصلاً پيشروي نكرد كه هيچ، 70 روز (يعني تازه دو ماه پس از خاتمهي جنگ)، هنوز پشت دروازههاي يه شهر كوچيك مونده بود، راه بحث منطقي رو ميبنده!! جالب اينكه حتي هشدار نظامي شوروي رو هم باكل توهم ميدونين و ديگه من نميدونم كه شما به چه مستندات تاريخياي اعتقاد دارين!! شايد تنها مستندات تاريخي، حرفايي باشه كه شما از اين ور و اون ور ميشنوين و دوست دارين بپذيرين. والا فكر كنم سقوط فاو در جنگ ايران و عراق و دراومدنش از چنگ ايران و شكست فاجعه آميز ايران در اون رو هم ساختهي پروپاگانداي غرب بدونين . پس فكر كنم در اين زمينه، بحث تاريخي با شما كردن بيفايده باشه. چون اساساً شما از متد خاصي پيروي نميفرمايين و مستندات تاريخي از نظر شما، مشتي اراجيف هستن كه ارزش توجه ندارن. =============================== علي جان؛ خيلي پيشنهاد خوبيه كه تاپيك جنگ رمضان رو بوجود بياري (و همچنين تاپيك مربوط به جنگ 1982). ولي دو مسئله رو نبايد از ياد ببري : 1- جنگ 1982 براي فتح لبنان و سوريه نبود. براي اخراج فتح از لبنان بود كه انجام پذيرفت. 2- جنگ 1973 رو اعراب شروع كردن و نه اسرائيل! اولين گام اين جنگ، دفاع اسرائيل از سرزمينهاش بود كه در جبههي غربي (سينا) با طرح فوقالعادهي ژنرال شاذلي (همون خائن پروپاگانداتيست جاسوس اسرائيلي به زغم اين دوستمون) ناموفق و دفاع از جولان كاملاً موفقيت آميز بود. هرچند كه بخش كوچكي از سرزمين رو (بعلت حملهي غافلگيرانهي سوريه) از دست داد، ولي بعد با كانتر اتكي كه انجام داد، تا مرز فتح دمشق به پيش رفت. نيروهاي سوري هم در همون ابتداي امر در جولان گير كرده بودن و امكان پيشروي نداشتن. توقف موقت مصر در پشت مرزهاي اسرائيل، تنها توان و تمركز نظامي اسرائيل به اون سمت رو افزايش داد! نه اينكه فرض كنيم اگه مصر همچنان ادامه ميداد، سوريها هم ميتونستن پيشروي داشته باشن! علي اي حال خوبه براي يكبار هم كه شده، ميليتاري به طور گسترده به اين جنگ بپردازه. هرچند كه قبلاً تاپيكهايي در اين زمينه باز شده، ولي بحث كاملي درش انجام نگرفته. اما درخصوص سوريه؛ من جريان سلفي رو جداي از ارتش آزاد نميدونم. ولي اون رو هم تشكيل دهندهي ارتش آزاد نميدونم. جريان سلفي براي خودش يه وزني داره و كل ارتش آزاد وزني جداگانه. مثل اين ميمونه كه ما جريان سلفي رو جريان اصلي مبارزه عليه اسرائيل به حساب بياريم! حال اينكه از سلفيها گرفته تا صدامها و اسدها و نصرالله ها و ايران ها و ...، تشكيل دهندهي دشمنان اسرائيل هستن و بستن يه گروه به كل، فقط ظلمه به مابقي. ضمن اينكه بايد ديد چرا جريان سلفيها اونقدر قدرتمند و تأثيرگذاره كه اينطور در سراسر دنيا نيرو جذب ميكنه، ولي ما هنوز از بسيج چند هزار نفر نيرو عليه اسرائيل در سراسر جهان عاجزيم و ناچاريم به فرزندان خودمون تو لبنان بباليم!! قضيه وقتي تأسفبرانگيزتر ميشه كه ميبينيم جريان القاعده چه كساني با چه تحصيلات و تخصصهايي رو از چه كشورهايي رو جذب خودش ميكنه و با چه شعارهايي به كجاها ميكشونه! ====================================== برادر IPS عزيز؛ مسلماً ايران هم دلايل خودش براي دفاع از سوريه رو داره. ولي مسئله اينجاست كه مرز اين دفاع تا كجاست؟ آيا اگر فرداي روز، بالاخره مخالفان موفق به تشكيل حكومت شدن، حتي ميانهروهاشون هم نسبت به تهران ديدگاه و نگاهي مثبت خواهند داشت؟! ايران تلاش زيادي كرد كه از بهار عربي، تعبيري اسلامي بوجود بياره و با شعار «بيداري اسلامي» بودن تحركات دموكراسيخواهانهي ملت عربي، يه موج ضد امريكايي و ضد اسرائيلي رو در منطقه بوجود بياره. طبيعيه كه ديدگاه رهبر و بالكل نظام ايران، ديدگاهي دورانديشانه بود و اينطور نبود كه خود نيز حقيقتاً باور داشته باشن كه براستي اين تحركات، بيداري اسلامي و تحركاتي ضد امريكايي و اسرائيلي بوده. ولي اميد بر اين بود كه با افزودن چاشني دموكراسي به اين كشورها و استفاده از ظرفيت اسلام و همچنين فارغ از فشارهاي ديكتاتوري حاكمان، بتونه اثرگذاري بيشتري داشته باشه و مجموع اين اقدامات، به تقويت جبههي مقاومت منجر بشه. اما مسئلهي اصلي اينجاست. مسئلهاي كه ما بالكل اون رو مسكوت گذاشتيم. تمامي كشورهاي درگير بهار عربي، بالكل از مخالفين سوريه حمايت كردن. از تونس و الغنوشي گرفته تا مصر، ليبي، يمن، اردن و مابقي كشورها! اين حمايت هم صرفاً در سطح حاكمان اين كشورها انجام نگرفت كه بخوايم اينطور قضيه رو سرپوش بذاريم كه مثل هميشه، ملتها با ما هستن، ولي حاكمانشون عليه ما! مسئله جايي بغرنجتر شد كه حتي حماس هم پشت مخالفان سوريه دراومد و بالكل ايدهي اسرائيلي و امريكايي بودن اين مخالفتها رو نقش بر آب كرد. به عبارتي اينبار يا بايد به اين موضوع اعتقاد ميداشتيم كه كليهي تحركات موسوم به بهار عربي، توسط غرب هدايت ميشه و مخالفيني كه بعدها عهدهدار قدرت شدن و گروههاي اسلامگرايي كه اينقدر واسهشون سينه ميزديم، تماماً غربي و اسرائلي هستن، يا اينكه ما درايم يكم قضيه رو اشتباه تفسير ميكنيم. موضوع وقتي حادتر شد كه ديديم تركيهاي كه تماماً از ملتها در برابر حاكمان جائر حمايت كرده و در تمامي موارد موسوم به بهار عربي، پشت ملتها دراومده، از مخالفين سوري نيز مانند ساير مخالفين حمايت كرده! اينجا بود كه عملاً بازي از دست ما خارج شد و كل سرمايهگذاريهاي آتي ما نيز از همينجا عملاً سوخت شد! در قبال اين مسئله، اين دست تحليلها زياد به چشم ميخوره كه وقايع سوريه سواي وقايع «بيداري اسلامي» هست و توطئه و به قول سهيل كريمي «فتنهي شام» هست و توسط اسرائيل و امريكا طرحريزي شده كه بخوان انتقام شكستهاشون در منطقه رو از سوريه بگيرن و يا مشكلشون حزب الله هست و يا مشكلشون فلسطين هست و قص علي هذا!! لكن اين دست توجيهات و تحليلها، بيشتر مصرف داخلي داره تا اقناع جهاني و يا حتي منطقهاي و ميبينيم كه جز ايران و البته حزب الله لبنان، عملاً كسي همراه با اين تحليل نشد و البته حزبالله لبنان هم صرفاً بلندگوي ايران بود تا بازگو كنندهي طرحي جديد. مسئله اينجا بود كه ايران ميتونست شرايط سوريه رو به گونهاي مديريت كنه كه نه تنها به وجههي حمايت از ملتهاش صدمهاي نخوره، بلكه عملاً بهترين تبليغ ممكن براش باشه كه دوست و دشمن (اسد و مبارك) براش هيچ فرقي نداره. اين مسئله نه تنها باعث كاهش اقتدار تركيه در اين كشورها و افزايش نفوذ ايران ميشد، بلكه عملاً اختيار عمل رو در دست تهران ميگذاشت تا آيندهي سوريه رو به گونهاي پيريزي كنه كه منافع آتياش هم حفظ بشه. ولي ايران چه تصميمي گرفت؟!! مهم نيست كه ادعاهاي تهران در اين زمينه چي بود و يا ما چيا گفتيم و چند بار تكرار كرديم كه از اصلاحات در سوريه حمايت ميكنيم. نتيجهي حرفامون كه در قالب عملكردمون مينشينه چي بود؟ با اين تفاسير، يه بار ديگه سوال بالا رو تكرار ميكنم : «آيا اگر فرداي روز، بالاخره مخالفان موفق به تشكيل حكومت شدن، حتي ميانهروهاشون هم نسبت به تهران ديدگاه و نگاهي مثبت خواهند داشت؟!» -------------------------------------------- [quote]آقا مصطفی کاکو یه چیزی بگم دل گیر نمیشی؟[/quote] شما هزار تا چيز بگو برادر. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
برادر bigdelimohamad9 گرامي؛ جنگ اكتبر به سينا ارتباطي نداشت لزوماً! جنگ بين اعراب و اسرائيل هست! خيلي دوست دارم مستندات ادعاهايي كه ميفرمايين رو ارائه بفرمايين. نميدونم اون لينك رو خوندين يا نه. لينك فارسي سايت خودمون مربوط به جنگ اكتبر 1973. نميدونم اون رو باور كنم يا ادعاي شما رو؟ كتاب ژنرال شاذلي رو باور كنم يا ادعاي شما رو؟ نزديكي ارتش اسرائيل به اشغال دمشق رو باور كنم يا ادعاي شما رو كه ميگين اسرائيل 70 روز در يه منطقهي ساده اسير شد و نتونست جلو بياد؟! ضمناً از شما درخواست شد بفرمايين كجاي كتاب «لبنان» اين مواردي كه فرمودين اومده؟ از قضا كتاب «لبنان» درست پيش روي بنده هست. ============================ جناب پاتريوت عزيز؛ شما چرا همه چيز رو به خودت ميگيري؟ يعني تو اين دنياي فاني هر حرفي كه بنده ميزنم، جز شما مخاطب ديگري نداره؟! بهتره نگاهتون رو كمي اصلاح بفرمايين نسبت به گفتار حقير. ============================ برادر ميثم عزيز؛ اين جبههي مقاومت كه شما ميفرمايين مفهومش چيه؟! اينكه هر جنايتي به اسم اينكه اون كشور تو جبههي مقاومت هست قابل توجيهه؟!! هر كشوري كه شعار مرگ بر امريكا بده مجوز انجام هر جنايتي رو داره؟! ------------------------------------ جسارتاً بنده هم حداقل يه 10 سالي سن دارم بزرگوار! يعني اونقدر مغز تعطيلم كه تفاوت خبر و خبرسازي رو ندونم؟! دقيقاً كدوم قسمت عرايضم شما رو به اين فكر واداشت كه مصطفي 91، فردي گنگ و نادان هست كه با كوچكترين بازي رسانهاي، درازگوش ميشه؟! ذكر جنايات دههي هشتاد و نود؟! ذكر جنايات فعلي دولت اسد؟ جسارته ميثم جان. ولي آتش گشودن به روي تظاهر كنندگان عادي كه فقط دارن شعار ميدن، خيلي چشم بصيرت ميخواد؟ فيلمهاي شبيحهاي ها خيلي چيز عجيبي هست؟ مثلاً شليك آر پي جي از روي پشت بام به سمت تظاهر كنندگان فهم بسيار سختي داره كه بايد به خاطرش تا سوريه رفت و برگشت؟! شرمنده ميثم جان. ولي من يكي يكم برام جون انسانها از حضور در جبههي مقاومت ارزشش بيشتره. البته من و شما در اين زمينه از قبل اختلاف داشته ايم و مسئله مربوط به الان نميشه!! --------------------------------------- فكر نكنم از روز اول، اكثريت مخالفين سلاحي بدست گرفته بوده باشن!! هرچند كه ايران بسيار سعي كرد آغاز درگيريها رو از درگيريهاي درعا بدونه، ولي بد نيست بخاطر بيارين كه اين مسائل از قبل از اسفند 89 آغاز شد! يعني همون زماني كه بحرين و بسياري كشورهاي ديگه هم دقيقاً به همون سبك مصر اعتراض ميكردن!! فكر نكنم انبوه اطلاعات موجود در اينرنت اونقدرها هم دروغ بگن و فقط فارس نيوز و رجا نيوز و مشرق نيوز و العالم و پرس تيوي و المنار و سانا و به قول شما معدود رسانههاي جبههي مقاومت فقط حقيقت رو بگن!! مگه اينكه بنده همان درازگوش ده ساله فرض شده باشم!! فكر كنم اگه مقداري به عقل و فهم همديگه احترام بذاريم هم بد نباشه. مشكل اين نيست كه شما و حكومت ايران فكر ميفرمايين كه سقوط سوريه، بدترين ضربه به جبههي مقاومت هست و به همين دليل سوريه هر وضعيتي كه داشته باشه و هر كاري كه انجام بده، بايد بمونه و سقوط نكنه! ولي فكر نميكنين اين تفكر، تا حدود زيادي ماكياولي هست و هدف مقدسي كه مدنظر دارين، از نظر شما توجيه كنندهي وسيله شده؟! يعني حكومتي ظالم بماند و حق طبيعي مردم كه همانا داشتن حكومتي دموكراتيك و برخاسته از آراء مردم هست، به خاطر مصالح جبههي مقاومت پايمال بشه، از نظر شما اشكالي نداره؟!! يا اين توجيه كه چون سقوط سوريه باعث خوشحالي امريكا و اسرائيل ميشه، توجيهي كافي براي كمك به سركوب مردم در سوريه و بستن هر دروغي به معترضين هست؟ -------------------------------------- ولي اي كاش تا همينقدر هم صادق بوديم و مثل روسيه ميگفتيم سقوط روسيه به ضرر منافع ملي ماست، پس باهاش مخالفيم. يا مثل چين. ولي متأسفانه ما چون حكومتي ايدئولوژيك داريم و بالطبع حمايت از ظالم براي در هم كوفتن مظلوم اساساً در قامت نظام ايدئولوژيك مظلومدوست و حامي مظلومين ما نميگنجه! نظامي كه صريحاً در قانون اساسياش، حمايت از مستضعفين رو دستور اصلي خودش قرار داده! پس براي اين رفتار و براي اينكه نميتونه به صراحت بگه كه ما به سوريه نياز داريم براي منافع خود، حتي اگه نظامي ظالم و جائر باشه، مجبوريم جاي ظالم و مظلوم رو عوض كنيم و اقليت ظالم مخالفين (همچون وهابيون و جنايتكاران و بعضاً جاسوسان و امثالهم) رو به عنوان جميع مخالفين يا اكثر مخالفين جا زده و در مقابل، مظالم عديدهي خكومت مركزي رو تا جايي كه ميشه پوشش داده و زيرسبيلي رد كنيم و اگر هم يه وقت در رفت، با هزار و يك لطائف الحيل به مخالفين نسبت بديم!! اينجا ميشه كه مشكل بوجود مياد ...!! =================================== خلاصه اينكه اگه اين مسائل، مغفول و درازگوش ماندن هست، من ترجيح ميدم غافل بمانم تا ظالم. وَلاَ تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِيَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ و به كسانى كه ستم كردهاند متمايل مشويد كه آتش [دوزخ] به شما مىرسد و در برابر خدا براى شما دوستانى نخواهد بود و سرانجام يارى نخواهيد شد/ (سوره هود - آيه 113) صد البته نظام سوريه ظالم نيست. مردمش ظالم هستن كه براي احقاق حقوق پايمال شدهشون دارن ميجنگن؛ حالا چه به كمك امريكا و اسرائيل، چه به اتكاء خود!! ---------------------------------------- پ.ن 1 : راستي. اگه گرفتن سلاح به دست و جنگيدن براي حقوق خود بده، پس لابد ليبياييها هم ظالم بودن و حقشون بود كه قذافي گله گلهاي تار و مارشون كنه ديگه!! نه؟! پ.ن 2 : خيلي خوب بخاطر دارم كه زماني با همين برادر ميثم عزيز (كه سواي اين بحثها، خيلي خدمت ايشون ارادت دارم و ميدونم ايشون هم رك بودن حقير رو به بزرگي خودشون ميبخشن) كه بحث ميكردم (اون موقع هنوز قضاياي مصر نهايي نشده بود و ليبي هم چندان شروع نشده بود). اون موقع من تحليلي داشتم و برادر ميثم تحليلي ديگه كه البته تحليل ايشون هم محترم بود، ولي با تحليل حقير در يك راستا نبود. خوب بخاطر دارم كه من اين جمله رو عرض كردم : «اين موج براي امريكا ستيزي و اسرائيل ستيزي و بيداري اسلامي بوجود نيومده! اين موج، موج ديكتاتور ستيزي و احقاق حقوق پايمال شدهي ملتهاست كه دير يا زود موج اون به سمت خاورميانه بازميگرده و ...». يه پيشبيني ساده هم كردم كه : «روزي رو خواهيم ديد كه اين موج به سوريه برسه و اين كشور رو درگير خودش كنه! اون وقت با اين تفاسير بيداري اسلامي، تفسير دوستان چي هست؟! مطمئناً خواهند گفت كه اين قضيه، با ساير قضاياي بيداري اسلامي فرق ميكنه و توطئهي امريكا و اسرائيله»!! البته اين موارد، نقل به مضمون بود. چقدر جالب و ديدني بود قيافهي حقير، روزي كه اين وقايع به سوريه رسيده بود و ميديدم كه درست مثل پيشبينيام، اين وقايع رو جداي وقايع بهار عربي و در راستاي توطئهي امريكا و اسرائيل عنوان كردن!! =============================== برادر رضاي عزيز؛ بنده بيبصيرت، با بغض، بيتحليل و خلاصه مجموع خصايص منفي رو به بزرگي خودتون ببخشيد. سعي ميكنم زين پس ديگه از اين دست تحليلهاي بيبصيرت دروغين به خورد خلق الله ندم و صرفاً شيپورچي باشم. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]این اولین بار نیست که بی بی سی از سیستم اغوا استفاده میکنه شنونده باید عاقل باشه.شما خودت بودی توی سوریه نکنه خودت این فیلمارو گرفتی 1 هفته هم نشده از آخرین عکسی که از الحوله بی بی سی به اصطلاح افشا کرد . فارس نیوز صدا سیما مشرق و ... رو قبول نداری ؟ مهم نیست من و خیلی از دوستان اینجا بی بی سی و ... رو قبول نداریم اساساً هیچ کس حقیقت رو نمیگه فقط یک راه داره کسی که بهش اعتماد داری و اونجا بوده ازش برو بپرس ما کردیم حجت برامون تمام شد شما هم همچنان بی بی سی و یوتیوب رو حجتت بگیر. اسد اشتباه کرد نه اینکه این تروریست هارو باهاشون مبارزه کرد نه اشتباهش این بود که 3 ,4 سال پیش که گرگا محاصرش نکرده بودن اصلاحات نکرد و الان اگه بشینه سوریه رو تیکه تیکه میکنن.[/quote] دوست عزيز! طوري فرمودين «فارس نيوز صدا سيما مشرق و ... رو قبول نداري؟» كه من فكر كردم ميفرمايين «مگه قرآن رو قبول نداري؟»!! بعد هم نكتهي بامزه اينكه شما اصل رو ول كردي، رفتي تو نخ گلدوزي پيراهن؟! فيلمي كه مشخصاً با تانك از روي جسد عبور ميكنن اسمش هست اغوا؟! بعد لابد كسي كه داره مستند رو ميبينه ناعاقله و شما عاقلي؟!! فكر نميكنين بهتره يكم به شعور همديگه بايد احترام بذاريم؟!!! اينكه چون بيبيسي هم از اين فيلم كه اتفاقاً تو اينرنت خيلي ساده ميتونين پيداش كنين استفاده كرده، باعث مردود شدن اصالتش ميشه؟!! فكر نميكنين يكم زيادي دارين با منطق بحث ميفرمايين؟ ----------------------------------- الحمد لله كه حجت بر شما تمام شده و به بهشت اعلا وارد ميشوين. ولي ما اينجا چون هنوز حجت برامون تمان نشده، ترجيح ميديم روي مستندات مانور بديم تا حرف دوستان و آشنايان. ============================= علي اي حال هدف گذاشتن اين تصاوير، براي تطهير سلفيها و وهابيوني كه از هيچ جنايتي واهمهاي ندارن نبوده و نيست. هدف، تعديل مواضع برخي دوستان هست كه طوري از ارتش سوريه حرف ميزنن كه گويي ملائكهي الهي هستن و انساندوستتر از اينا پيدا نميشه. خيلي خوبه كه دوستان هرچيز رو در جاي خودش ببينن و بدون تعصب روي اين مسئله بحث بفرماين. ----------------------------------- بنا به دستور [b]برادر طاهاي بزرگوار[/b]، اون دو فيلم رو تو پرشين گيگ آپلود كردم كه دوستان بتونن فارغ از هيتلر و هيتلر كش، دانلودش كنن. http://old-beggar.persiangig.com/video/BBC%20-%20Syrian%20Tank.mp4 http://www.mediafire.com/?qjmnet435d45orm ============================= [quote]مصطفی عزیزم تصور می کنم دوست عزیزمون جناب طاها مغز و نغز مطلب رو در خصوص جنایات طرح فرمودن، ارائه مستندات به بازی بی پایانی منتج خواهد که تنها مباحثه رو به قهقهرا سوق میده. البته در مواردی خیر، برعکس، بشار اسد پیشامد تخلف و جنایت توسط ارتش سوریه رو پذیرفته و حال محض نمایش یا غیر ... حکم به رسیدگی هم داده شده، نظرگاه جنابعالی البته قدری دور از موضع تحلیل بنظر می رسه و شاید بیشتر گرایش به نوعی جمعبندی در باب ویژگی ها، کارکردها و ... سرنوشت حکومت سوری داره. همون گونه که شما هم امروز فرمودید در نزاع حلوا تعارف نمی کنن، تلفات غیرنظامی اجتناب ناپذیره و ... صد البته جنایت از سوی هر گروه یا بلاک «جنایت» باقی می مونه. تصور شخصی حقیر اینه که شرایط امروز سوریه بقدری غامض شده که هم بلاک سفید و هم بلاک محور روسی- چینی - ایرانی با احتیاط بسیار بیشتری دارن موضوع رو به زعم خودشون مدیریت می کنن، و البته نمیشه منکر شد که حکومت سوری تا حدودی تونسته غائله میلیشیایی رو مدیریت کنه. زیاده عرضی نیست ...[/quote] [b]برادر پاتريوت عزيز؛ [/b] غرض از اون تصاوير، مستند سازي نبود. كما اينكه برادر آمينور هم نيازي نبود در پاسخ به حقير، اون پست رو ارائه بفرماين. چرا كه سراسر اين تاپيك مملو است از تصاوير و فيلمهاي مربوط به جنايات سلفيها و وهابيون و نيازي به دوباره كاري نبود. همونطور كه در بالا هم عرض شد، صرفاً ذكر مثال نقضي بود براي گفتار جناب اسد و البته حاميان ايشان در اين سايت كه از علويها هم تعصبشون نسبت به ايشون بيشتره! درخصوص نظر بنده درخصوص مسائل سوريه بايد به عرض برسونم كه من نظرم رو در باب آيندهي سوريه عرض كردم. درخصوص صرفاً فرداي سوريه عرض نكردم. بلكه طرحي كه به نظرم غرب و اعراب براي آيندهي سوريه مد نظر دارن رو عرض كردم و پيشبيني كردم كه اين وقايع رخ خواهد داد. لكن اين، به معني قطعيت انجام اين امر نيست و صرفاً ماحصل بررسيها و نتيجهگيريهاي حقير هست كه ميتونه غلط باشه و يا غيرقابل پذيرش از سوي شما و ساير دوستان. همونطور كه ديديم برادر جليل عزيز هم نظري مخالف بنده در اين زمينه داشت با دلايلي كاملاً منطقي. هرچند كه فرصت نشد اون بحث رو ادامه بديم؛ بعلت كشيده شدن بحث تاپيك به موضوعي ديگه (البته مربوط به موضوع تاپيك). به نظر من، اوضاع در سوريه به نقطهي عطفي رسيده كه وقايعي كه اين روزها رخ ميده و تصميماتي كه گرفته ميشه، ميتونه وضعيت آيندهي سوريه رو مشخص كنه. چيزي كه مسلمه تمايل اعراب و تركيه به حل و فصل مناقشه از طريق نظامي هست كه غيرقابل انكاره. بايد ديد غرب در قبال اين اشتياق چه تصميمي رو اتخاذ خواهد كرد و اينكه روسيه و چين كه كمكم دارن به بيطرفي تمايل بيشتري پيدا ميكنن در نهايت چه موضعي رو اتخاذ خواهند كرد. موضع ايران كه مشخصه چيه و فكر نكنم لزومي باشه درخصوصش پيشبينياي انجام بشه. -
تاپیک جامع سردار خیبر ..شهید حاج ابراهیم همت (عکس ، خاطره ، فیلم و ... )
mostafa_by پاسخ داد به najaf47 تاپیک در جنگ آوران
هرچند كه مهندس قاسمي از يادگاراي دوران جنگ هست و نگهداري ارزش و حرمتش واجب، ولي فكر نكنم كه شهيد همتي كه ما ميشناسيم اينطور اخلاقي داشته باشه كه بخاطر يه انتقاد، دست به يقه شه و مثل داش مجيد سوزوكي در و درگيري براه بندازه!! بعد هم حتي اگه اين قضيه واقعيت داشت، ذكر اين خاطره از طرف حاج سعيد نه تنها ارج و قرب اين شهيد بزرگوار و بيشتر نميكنه، بلكه بدتر تخريب و ضد تبليغي هست نثار اين بزرگوار! اي كاش مردم ما، بالاخص برادران سپاهي ما ياد بگيرن كه لزوماً براي تخريب كسي نبايد دست به هر بهانه و وسيلهاي ببرن و به اميد توجيه وسيله توسط هدف، دست به هر كاري نزنن!! حداقل حفظ حرمت خون شهداء هم كمي در دستور كار داشته باشن؛ البته به صورت عملي!! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]اما منبع من درباره حرف وزير دفاع انگليس خبرگذاري فارس بود به نقل از رسانه هاي خود انگليس كه نصفه شبي حوصلم نگرفت لينكشو پيدا كنم و درباره جنگ رمضان همون طور كه اشاره كردم كتاب خاطرات دوره اقامت شهيد چمران در لبنان گردآوري آقاي حجتي كرماني البته من چاپ قديمش رو مطالعه كردم و از تجديد چاپ بي خبرم داخل پرانتز عرض كنم كه تعريف و تمجيدهاي اين شهيد بزرگوار از اسدها خيلي بيشتر از اين حرف هاي ماست كه باعث تعجب شما شده. اما جنگ با اسراييل ارتش سوريه تو اين جنگ موفق شد شهر قنيطره رو كه تو جنگ 6 روزه همراه با ارتفاعات جولان به اشغال اسراييل دراومده بود آزاد و در مقابل 70 روز پاتك قواي بي شمار بعد از خيانت سادات از سينا رسيده اسراييل حفظ كنه كه اين شهر در حال حاضر حكم خرمشهر سوريها رو داره اتفاقا صدا و سيما هم چند وقت پيش مستندي درباره آزادسازي اين شهر پخش كرد پس ميبينيم كه ارتش سوريه در مقابل اسراييل پيروزي هاي قابل توجهي هم داشته وانگهي در تجاوز 1982 اسراييل به لبنان تنها كشور عربي كه در دفاع از لبنان وارد جنگ شد سوريه بود كه اين هم ثابت ميكنه ارتش سوريه خيلي با غيرت تر از ساير ارتش هاي عربيه. در پايان هم ابراز اميدواري ميكنم كه بحث دوستانه مون استفاده از اطلاعات هم ادامه پيدا كنه برادر عزيز[/quote] جسارتاً احياناً شوخي ميفرمايين ديگه؟! كل نبرد يوم كيپور 20 روز بيشتر به طول نيانجاميد! 70 روز پاتك؟!! دوست گرامي! اگه نبود اخطار و تهديد مستقيم اتحاد جماهير شوروي به استفاده از بمب هستهاي عليه اسرائيل درصورت عدم عقب نشيني، سوريه امروز استاني از اسرائيل بود!! عليالظاهر طرح گلدا ماير رو فراموش فرمودين كه برخلاف فشار امريكا به پايان جنگ، اين رو عنوان كرد كه اينبار ديگه در برابر اعراب كوتاه نخواهد اومد و تا فتح اين كشورها عقب نخواهد نشست؟! ضمناً اگه امكانش هست بفرمايين كدامين قسمت از كتاب لبنان شهيد چمران، اختصاص به دلاوريهاي ارتش سوريه در برابر اسرائيل در جنگ رمضان يا همون يوم كيپور داره؟!! بد نيست تاپيك زير رو مطالعه بفرمايين تا تنها با گوشهاي از سلحشوري سوريها در اين نبرد آشنا بشين : http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=5770 ---------------------------------------------- متأسفانه منابع شما درخصوص جنگ 1973 فوق العاده متقن و صحيح هستن!! دوست گرامي! در دنياي اينترنت كه با فشردن تنها چند كلمه، دهها و صدها صفحهي اينترنتي كه هركدوم منبعي براي كسب اطلاع هستن باز ميشه، فكر نكنم پافشاري روي يكي دو منبع معلوم الحال كمكي به شما كنه!! ---------------------------------------------- دوستاني كه تمايل دارن درخصوص جنگ 1973 بيشتر اطلاعات كسب كنن ميتونن به كتاب «جنگ اكتبر 1973، نوشتهي ژنرال سعد الدين شاذلي (طراح اصلي جنگ)، ترجمه بيژن افتخار جواهري، انتشارات اطلاعات» مراجعه بفرماين. با خوندن اين كتاب، خيلي ساده ميشه فهميد كه چه كسي جنگيد و نجنگيد، چه كسي رشادت كرد و نكرد، چه كسي نقشهي خوبي داشت و نداشت و قص علي هذا! همچنين لينك زير، مطالب نسبتاً خوبي رو درخصوص اين جنگ عنوان داشته كه به دوستان توصيه ميشه اون رو مطالعه كنن : http://en.wikipedia.org/wiki/Yom_Kippur_War در آخر دوست گرامي. بهتره به جاي شعار دادن و بيان جملات حماسي، رو به مستندات بيارين و براي فرمايشاتتون مستندات ارائه بفرمايين. چون قلب تاريخ جنگهاي اعراب و اسرائيل، كمكي به حل موضوع نميكنه. -------------------------------------------------- جناب آمينور عزيز؛ اينكه شما مستنداتي از وحشيگري برخي مخالفين عمدتاً وهابي رو ارائه بفرمايين فكر نكنم قابل قياس با ارتش سوريه باشه. چرا كه اساساً اونا از اول موضعشون رو مشخص كردهان و از اين هم باكي ندارن. نمونهاش رو خودتون تو اين تاپيك به وفور گذاشتهاين. ولي اعتماد به نفس جناب اسد از اينكه ارتش وي پاك و گل و بلبل هست و اين، مخالفين (به قول وي تروريستها) هستن كه تنها جنايت ميكنن، من رو به اين واداشت كه يه تلنگري ساده خدمت دوستان بزنم. ولي به قول شما، در مثل جاي مناقشه نيست. ------------------------------- پ.ن : از سر بيكاري، امروز سري به سايت يوتيوب زده و واژهي شبيحه رو سرچ كردم. فيلمها و تصاوير بسيار جالبي ازشون بدست اومد!! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[color=red][b]حتی وحوش هم وحشیگری الحوله را مرتکب نمیشوند [/b][/color] زير گرفتن جسد يك دختر توسط تانكهاي ارتش سوريه! http://wsodprogrf.bbc.co.uk/persian/dps/2012/06/syria~fsyria_end~f2000~f2~f6_16x9_hi.mp4 پايكوبي سربازان اسد بر روي جسد يكي از مخالفين مسلح : http://www.youtube.com/watch?feature=endscreen&NR=1&v=GH8BgMEfR10 مشتي نمونهي خروار! اين داستان ادامه دارد ...! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]جناب مصطفي خان با صرف نظر از سمپاتي عجيب شما نسبت به وهابي هاي جنايتكار و وحشي هم زمان با كوبيدن مخالفينتون با چماغ بي طرفي ! بايد خدمتتون عرض كنم كه حتي ناتوي منهاي امريكا قادر به غلبه بر ارتش سوريه نخواهد بود چه رسد به دلقك هاي عياش و زنباره خليجي. ارتش تركيه هم از اردوغان و دار و دستش نفرت داره و هيچ گاه جان پرسنلش رو فداي جاهطلبي هاي اونها نميكنه.[/quote] سمپاتي عجيب نسبت به وهابيهاي جنايتكار و وحشي؟!! ايرادي به اين نظر شما نميگيرم. چون وقتي كه رسانههاي داخلي با پروپاگانداي شديدشون، كليهي مخالفين اسد رو تعدادي قليل و اونهم مشتي وهابي نشون ميدن، طبيعيه كه پيروان چنين رسانههايي هم چنين نظراتي داشته باشن. طبيعتاً وقتي دوستان تحت تأثير شديد چنين پروپاگاندايي قرار گرفته باشن، مشخصاً ماحصل تحليلشون هم چيزي جز اين نيست كه هركس موافق اسده، موافق اسلام و مسلمين و همهي خوبيهاست و هركس موافق اين رفتار اسد نيست، موافق وهابيون و امريكا و اسرائيل و همهي بديهاست!! ------------------------------------------ درخصوص ادعاي فوق العاده جالبتون درخصوص توان بينظير ارتش سوريه هم صرفاً سكوت كرده و به ذكر اين جمله بسنده ميكنم كه «ان شاءالله همينطوره كه شما ميفرمايين! بدون شرح!!». ------------------------------------------ ان شاءالله كه اين حلوا حلوا كردنها، باعث شيرين كامي دوستان بشه. جالب اينكه برخي دوستان از علويها هم بشار اسد پرستتر شدهان!! چه ميكنه اين پروپاگاندا!! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
برادر جليل عزيز؛ بحث با دوستان بر سر اقليت يا اكثريت مخالفين بيفايدهاس. چرا كه وقتي تنها تعريفي كه دوستان از دموكراسي دارن، ميزان مشاركت هست و تفكري بالاتر از اين ندارن، بديهيه كه امكان بحث با ايشان درخصوص روند دموكراسي در سوريه هم بيفايدهاس! كما اينكه ايشان مشاركت 51 درصدي انتخابات سوريه (كه اونهم پشت سرش هزار و يك حرف و حديث هست و درصورت صحت انتخابات، خيليها بيشتر از ترسشون از شرايطي كه در كشور هست و يا از ترس قدرت گرفتن مجدد حزب بعث و تسويه حساب با كسائي كه رأي ندادن (به سان انتخاباتهاي گذشته كه همه بايد به بشار خان رأي ميدادن و رأي دادن هم اجباري بود!!! نمادي ديگه از دموكراسي در سوريه)، در انتخابات شركت كردن) رو نمادي از دموكراسي و سوريه رو دموكراتترين و مدرنترين كشور خاورميانه ميشناسن (البته بعد ايران لابد!). بامزه اينكه همين آمار مشاركت در همه پرسي قانون اساسي، 57 درصد اعلام شده بود! يعني ...!!! جالب اينجاست كه دوستان اونقدر دانشمند هستن كه ميفرماين غرب و امريكا هم اين انتخابات رو تأييد كرده! صد البته مشخصاً منبع دوستان معلومه كه چي هست! البته اون منبع بسيار معتبر!! هم از يه منبع آگاه روسي!!! (قبلاً ميگفتن به نقل از آسوشيتد پرس !! الان شده يه منبع آگاه روسي!! ) گفته كه امريكا اين انتخابات رو تأييد كرده!! حال اينكه موضع رسمي ايالات متحده در اين زمينه، كاملاً مشخص بوده و در همهي سايتها (الان فارس نيوزها و العالمها و پرس تيويها و سانا ها)، قابل مشاهده اس!! چون رسانههاي غربي و عربي از دم دروغگو هستن و ميخوان بگن امريكا اين انتخابات رو قبول نداشته (در حالي كه دوستان اطلاع موثق دارن كه قبول داشته و داره!!)، به همين دليل از شينهوا، خبرگزاري كشور دوست و برادر سوريه، يعني چين يه خبر ميذارم تا موضع رسمي ايالات متحده در اين زمينه مشخصتر بشه!! http://news.xinhuanet.com/english/world/2012-05/09/c_123097392.htm ديگه تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!! --------------------------------------------- در اين شرايط، شما با طرفي بحث نميفرمايي كه با منطق بحث كنه. بلكه با مشتي شعار و البته واژگاني خود تعريف شده مواجه خواهي بود كه سياه رو سفيد و سفيد رو سياه جلوه خواهد نمود. مشخصاً اگه به دوستان باشه، مخالفين رو مشتي خس و خاشاك ميدونن كه در برابر درياي بيكران ملت سوريه گم هستن! فقط معلوم نيست اين ملت سوريه كجا هستن كه اينقدر آمار مشاركتشون بالاست! يا بهتر بگم! چرا دولت سوريه اينقدر از اينقدر مخالفين قليلش وحشت داره كه براي يه برخورد ساده با چهار تا جنگجوي غير حرفهاي با اسلحههاي سبك، متوسل به بمباران و گلوله باران شهرهاي مسكوني ميشه!! پس بهتره به جاي بحثي بيهوده در اين زمينه، بپردازيم به اصل موضوع؛ يعني تحولات سوريه. چرا كه اساساً با شعار، هيچ اتفاقي در دنيا نميافته. --------------------------------------------- درخصوص دخالت خارجي، بايد عرض كنم كه درصورت عدم دخالت خارجي، به دليل برتري تسليحاتي سنگين سوريه نسبت به مخالفان، عملاً امكان موثر بودن درگيريها وجود نداره و صرفاً درگيريها در حد بزن و در رو و جنگهاي چريكي انجام پذيره. تنها مورد در تاريخ كه اين سبك جنگ، پيروزي رو در پي داشته، انقلاب كوبا بوده كه چريكهاي فيدل عالي عمل كردن و روش جنگشون بينظير بوده. هرچند كه همين سبك هم در بسياري از موارد بزن و در رويي بوده. لكن در كل عملكردشون بينظير بوده. ولي اين مسئله، تقريباً در هيچ جاي ديگه چندان موفقيت آميز نبوده. البته اگه قيام مائو در اواخر دههي چهل رو ناديده بگيريم. ----------------------------- مسئله اينجاست كه نبرد با حكومت مركزي كه از نعمت برخورداري از آتش سنگين توپخانه و خمپاره و كاتيوشا و تانك و تيربارهاي سنگين و بمباران هوايي برخوردار هست، اونقدرها هم ساده به نظر نميرسه. به همون اندازه كه چند چريك ميتونن موي دماغ حكومت بشن، به همون اندازه تثبيت يك مكان تسخير شده در برابر اين حجم آتش امري سخت و محال به نظر ميرسه. فراموش نكنيم كه حتي جنگجويان ليبي كه حسابي آبديده و حرفهاي شده بودن هم در مقابل برتري هوايي سرهنگ قذافي و نيروهاي زرهي و توپخانه و آتش سنگينش، نتونستن مقاومت زيادي داشته باشن و چيزي نمونده بود كه آخرين پايگاه مقاومت؛ يعني بنغازي هم سقوط كنه كه ناتو از راه رسيد. ولي ديديم كه وقتي برتري هوايي از آن مخالفان شد و نيروي هوايي امريكا، جنگندهها و تانكها و توپخانه و زاغههاي مهمات سرهنگ قذافي رو در هم كوبيد و به عبارتي تازه توازن قوا برقرار شد، زمان پيروزيهاي مخالفين قذافي نيز فرا رسيد. يعني در جنگي نسبتاً برابر، برتري از آن گروهي بود كه انگيزهي بيشتري براي نبرد داشتن. اين مسئله در سوريه نيز وجود داره. مادامي كه ارتش سوريه از برتري هوايي و آتش سنگين برخوردار باشه و بيمحابا اون رو عليه مخالفين بكار بگيره، امكان تثبيت موقعيتهاي بدست اومده وجود نداره و جنگي داخلي و فرسايشي رو تنها به دنبال داره. ولي اگه اين برتري قوا بهم بخوره و حتي فقط برتري هوايي سوريه گرفته بشه، تفاوت رو كاملاً احساس خواهيد كرد. هرچند كه باز هم مشكل آتش سنگين پابرجاست و نبرد بدون پوشش آتش بسيار سخته. ----------------------------------------- به همين دليله كه عرض ميكنم براي رسيدن به نتيجه در سوريه، چارهاي نيست جز مداخلهي خارجي در اين كشور و البته پيشبيني من اين هست كه اين مداخله حتي الامكان نه توسط غرب، كه توسط اعراب انجام خواهد گرفت و F-16هاي اماراتي، اردني و ترك به همراه آواكس و F-15هاي عربستاني ميتونن به نيابت از غرب و ناتو، عهدهدار برقراري توازن قوا در منطقه بشن؛ بدون نياز به ورود زميني. اين مسئله هم ميتونه در قالب يك قطعنامهي سازمان ملل و يا اتحاديهي عرب يا هر بهانهي ديگري انجام بپذيره. حالا نميدونم نظر شما در اين زمينه چيه و خوشحال ميشم كه ازش آگاهي پيدا كنم. صد البته مشتاق خوندن نقد ساير دوستان كه موضعي مخالف اين موضع دارن هستن و يا سناريويي ديگه مدنظرشون هست، بوده و ازش استقبال ميكنم. البته نقدي منطقي؛ نه شعارهايي تكراري! ================================ پ.ن : محض جلوگيري از سوء تفاهمها و سوء برداشتها از اين عرايض، بايد عرض كنم كه اين موارد در تحليل وقايع آتي سوريه از نگاه حقير عنوان شده و به هيچوجه مفهومش جانبداري از گروه يا جناح خاصي در سوريه نيست. اساساً در مقام تحليل، جانبداري يه سم مهلكه و به جد اعتقاد به بيطرفي در تحليل دارم. هرچند كه دوستان هميشه تمايل دارن هركس رو به جناحي بچسبونن. چون خودشون امكان بيطرف بودن در تحليل رو ندارن. ولي من وظيفهي خودم رو انجام داده و اين نكته رو خدمت دوستان متذكر شدم. ديگه اين برميگرده به انصاف دوستان. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
جناب سعيد. دقيقاً به خاطر همين نوع برداشت شما از حرفاست كه توصيه ميكنم كمي روي ساير منابع خبري مانور بدين و اونا رو هم مطالعه بفرمايين. شما حتي اخبار اين سايت و اين تاپيك رو هم دنبال نفرمودين و باز برگشتين سر خونهي اول استدلالاتي كه خيلي وقته بهش پاسخ داده شده. پس توصيهي اكيد دارم كه در مطالعه، دقت بيشتري داشته باشين. ---------------------------------------------------- برادر جليل عزيز؛ پيشبيني من كنار كشيدن روسيه و چين سر بزنگاه و حمايت محدود امريكا و غرب از مخالفين هست. شايد طرحي همچون طرح منطقهي پرواز ممنوع توسط نيروهاي عربي به جريان بيافته و خود غرب، بعلت حساسيتهاي موجود روي اسرائيل مستقيماً وارد معركه نشن. بديهيه كه در اين صورت، تحركات ايران و سوريه عليه امريكا و اسرائيل، تعبير به تهاجمگري و اشغالگري ايران و سوريه شده و ميتونه جو رو عليه اين دو كشور متحدتر كنه. بديهيه كه ايران دللي نداره كه به دفاع از سوريه به كل اعراب اعلان جنگ كنه. ولي اين وضعيت، شايد بهترين سناريوي ممكن براي غرب هست. چرا كه اولاً طي سالهاي اخير، خاورميانه مملو از تسليحات مدرن شده كه بديهيه كه آخرين چيزي كه غرب ميخواد، اينه كه اين تسليحات دست مسلمونا بمونه. پس اصلاً غيرقابل تصور نيست كه جنگي بسان جنگ هشت سالهي ما كه تنها نتيجهاي كه داشت، نابود ساختن ماشين جنگي ايران و عراق و نابودي زيرساختهاي اقتصادي اين دو كشور در حال توسعه بود، گزينهي مورد آرزوي غربيها باشه. چرا كه اولاً وقوع جنگ بزرگترين نعمت و كمك اقتصادي به غرب و كشورهاي صنعتي خواهد بود، بالاخص اگه خود اين كشورها مستقيماً وارد معركه نشده و هزينههاي جنگ به دوششون سنگيني نكنه). ثانياً اين نبرد مخرب، هم توان تسليحاتي اعراب رو نابود خواهد كرد و هم بشدت از توان نظامي ايران خواهد كاست. ضمن اينكه ايران امكان تسخير و حفظ خاك اين كشورها رو هم نخواهد داشت. چرا كه در بهترين حالت ميشه سناريويي شبيه به سناريوي كويت و عراق براش متصور بود و در بدترين حالت، سناريوي ژاپن! ------------------------------------------------- برگرديم به بحث اصلي. چيزي كه مسلمه اينه كه درگيريهاي سوريه، روز به روز داره بيشتر گسترش پيدا ميكنه و اهميت اين موضوع زماني روشن ميشه كه درگيريهاي هفتههاي اخير رو در نظر داشته باشيم و بعد بياد بياريم كه اين، تازه آتش بس هست!!! مسلماً هم با حلوا حلوا كردن و شعار دادن، كامي شيرين نميشه و مشكلي از مشكلات سوريه برطرف نخواهد شد. چيزي كه مسلمه اينه كه بشار اسد مقبوليت خودش رو از دست داده و در بهترين حالت، تنها بر نيمي از مردمش حكومت ميكنه. پس خواه ناخواه طرح برادر حامد براي ايفا نمودن نقش رهبري توسط بشار اسد مردوده. چرا كه اساساً پادشاه يا رهبر در هر جامعهاي، نماد وحدت هست و به عبارتي شاه كليدي كه تمامي دربها رو درصورت لزوم ميتونه باز كنه. حال اگه نيمي از جامعه اساساً اعتقادي به اين شاه كليد نداشته باشن ...!! ------------------------------------------------ مسئلهي بعدي اين هست كه مشكل فقط شخص بشار اسد نيست. بلكه ساختار حزب بعث در سوريه به عنوان حزبي فاشيستي هست كه حكومت بر پايهي اون بنا شده. اساساً در حكومتهاي فاشيستي، تعدد احزاب نميتونه معني داشته باشه. با سپري شدن عمر حكومتهاي فاشيستي در دههي پنجاه و شصت، اين حكومتها شكل و مدل ديگري به خود گرفتن و اينبار همون ساختار رو در لواي حكومت حزبي و به ظاهر دموكراتيك اجرا كردن كه البته عمر اين سبك حكومتها هم بسر رسيده. ميبينيم كه ديگه اثري از اين حكومتها در امريكاي لاتين نيست. يا حتي جنوب شرقي آسيا. تنها منطقهاي كه هنوز اين سبك حكومتها درش هستن، منطقهي خاورميانه هست كه ديديم بهار عربي، منجر به تغيير چهار حكومت از اين مدل شد (هرچند كه تونس يه سر و گردن بالاتر از همهشون بود و بيشتر به دموكراسي نزديك). ساختار سوريه هم چيزي جز اين نيست و با تغييرات در كابينه و افزودن احزاب مشكلي برطرف نميشه. چرا كه همون ساختار كهن فاشيستي در لباسي نو بر سوريه حاكم هست و حفظ منافع حزب بعث، در داشتن كامل قدرت در دستانشون هست. باز رجوع ميكنيم به مثالي ديگه. حكومت شاه رو در نظر بگيرين. زماني شاه براي اينكه بخواد جنبهاي مثلاً دموكراتيك به حكومتش ببخشه، دو حزب مردم و مليون به رهبري اسدالله علم و دكتر منوچهر اقبال رو بوجود آورد. دو حزبي كه هر دو دولتي و عملاً هر دو يك حزب بودن و فقط در ظاهر با هم فرق داشتن. ولي همين فرقهاي ظاهري دو حزب كاملاً دولتي و مطيع هم باب ميل شاه نبود و بعدها ديديم كه حزب رستاخير، تنها حزب مجاز در عرصهي سياست ملي شناخته شد!! بديهيه كه تعدد احزاب، هرچند كه وابسته هم باشن، كمكم به تغير آراء و نظرات و تبيين مدلهاي مختنلف رفتاري منجر ميشه. يعني همون چيزي كه ازش تعبير به ميانهروي سازي ميشه. ولي اين مسئله، چيزي نيست كه باب ميل حكومتهاي فاشيستي باشه. در نتيجه مخالفت از درون حكومت و بالاخص از سوي نيروهاي افراطي آغاز و در نهايت به شخص اول در قدرت سرايت ميكنه و نتيجه، حذف چند صدايي و برپايي مجدد حكومت تكصدايي هست. در سوريه هم نميشه انتظار داشت كه حزب بعث به همين راحتي بپذيره كه بيش از 40 سال تكصدايي رو يكشبه با چند صدايي عوض كنه. بالاخص اينكه در اوايل حكومت، احزاب جوگيرتر از هميشه بوده و بيشترين تلاش براي سهمخواهي از و حتي قبضهي كامل حكومت دارن. مشخصاً حتي نزديكترين تفكرات هم در اين زمان، براي نشان دادن تفاوتهاشون هرچه بيشتر رو به پيشنهاد راهكارها و راه حلهاي جديد كرده و نتيجه اين ميشه كه حزب حاكم ديروز، روز به روز بيشتر مجبور به عقبنشيني و پذيرش مشاركت عمومي مردم در قالب احزاب گوناگون ميشه. حالا به اين معجون، فرهنگ ديكتاتوري عربي رو هم اضافه كنين تا بتونين واكنش حزب حاكم رو به خوبي پيشبيني كنين. ------------------------------------------------------- پس مسئله، صرفاً بشار اسد نيست. تغييري كه در حاكميت با رفتن بشار اسد رخ ميده، عملاً القاء اين باور در بين مردم هست كه تلاشهاشون نتيجه داده و در نتيجه، تلاششون هرچه بيشتر به سمت كاهش قدرت حزب حاكم معطوف ميشه. همون ماجرايي كه در مصر هم شاهدش بوديم. صد البته تركيب موافقان يا مخالفان حزب حاكم در آينده ميتونه سرنوشت ساختار قدرت رو رقم بزنه. يعني باز هم چيزي كه در مصر رخ داد و احمد شفيق در عين ناباوري بالاتر از حمدين صباحي و ابوالفتوح ايستاد. اما مشخصاً اين، آخرين چيزي هست كه حزب بعث ترجيح بده با دستاي خودش رقم بخوره. پس بديهيه كه حتي درصورت كوتاه اومدن شخص بشار اسد، حزب بعث به اين سادگيها كوتاه نخواهد اومد و تنها چيزي كه اين وسط كم هست، كنار گذاشته شدن بشار اسد، تشكيل حكومتي كاملاً نظامي و خشن و سركوب وحشيانهي مخالفين هست. طبيعيه كه اين اشتباه، آخرين اشتباه ايشان خواهد شد و بهترين چراغ سبز به غرب براي يكسره كردن كار ايشان! ضمن اينكه ديگه دفاع ايران از چنين حكومتي هم كاملاً بيمعني خواهد بود. پس بايد ديد آيا غرب دست به چنين تحريكي خواهد زد و تلاش خواهد كرد كه با بدتر كردن اوضاع براي حزب بعث، اين حزب رو به واكنش وادار كنه؟!! ==================================== پيشبيني من، در حال حاضر تداوم درگيريها، درصورت موفقيت آميز نبودن طرح عنان (كه بسيار بعيده كه ديگه توجه چنداني بهش بشه)، صف آرايي دو جناح خارجي در مسئلهي سوريه و گسترش جنگ داخلي هست. اگه اخبار رو دنبال فرموده باشين، چند روز پيش هيلاري كلينتون رسماً اعلام كرد كه سياستهاي روسيه در سوريه، منجر به جنگ داخلي ميشه. امروز هم برادر طاها نظر روسيه درخصوص بوجود آمدن جنگ داخلي در سوريه رو تو تاپيك قرار دادن. ايضاً چين هم تا جايي از سوريه حمايت خواهد كرد كه منافع اش بيشتر باشه و طبيعيه كه معامله با غرب ميتونه اين حمايت رو به بيطرفي تبديل كنه. پس آيندهي سوريه از نگاه من، به چگونگي صف آرايي كشورهاي خارجي مداخله گر در اين مسئله ارتباطي مستقيم خواهد داشت!! صرفاً در اين زمينه ميشه گفت بيچاره مردم سوريه كه بازيچهي دو جناح شرق و غرب شدهان. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[b]برادر طاهاي گرامي؛[/b] فرمايش شما كاملاً مورد قبول هست. چيزي كه مهمه اينه كه ابعاد اين قضيه زماني مشخص خواهد شد كه گروهي بيطرف بخوان اين مسئله رو مورد رسيدگي قرار بدن. اما درخصوص سناريو بودن قضيه درصورت حملهي نظامي، حقيقتش خيلي با شما موافق نيستم. هرچند كه فرمايش شما رو هم رد نميكنم، لكن عرض من اين هست كه اينها لزوماً لازم و ملزوم همديگه نيستن. يه مثال ميزنم. حملهي ژاپن به بندر پرل هاربر در هفتم دسامبر 1941، باعث ورود امريكا به جنگ جهاني دوم شد. قبل از اون، ايالات متحده صرفاً به پشتيباني لجستيكي از انگلستان ميپرداخت و مواد غذايي و مايحتاج صنعتي و نظامي انگليس رو تأمين ميكرد. آلمان نازي هم درگيريهايي در اقيانوس با امريكاييها داشت. ولي گسترهي چنداني نداشت. همگان اين رو ميدونستن كه ايالات متحده به دنبال بهانهاي براي ورود به جنگ ميگرده. اين بهانه، با حملهي ژاپن به بندر پرل هاربر تحقق پذيرفت. شواهدي در سالهاي بعد بدست اومد كه بر اون اساس، سازمانهاي جاسوسي ارتش امريكا از انجام اين عمليات باخبر بودهان! حتي برخي عنوان كردهان كه خود امريكا از طريق نفوذيهاش اين طرح حمله رو تو ذهن ژاپنيها انداخت!! ولي هرچه كه بود، اين حمله انجام گرفت و عملاً با اين حمله، تغييري آشكار در جنگ جهاني دوم رخ داد!!! حالا با فرض همون آگاهي امريكاييها، منطق حكم ميكرد كه جلوي ضرر رو بگيرن و نذارن كه اين حمله اينطور فاجعهآميز رخ بده و تلفاتي وحشتناك رو به امريكا وارد كنه! ولي اين كار صورت نگرفت و امريكا در بيخيالي كامل، سنگينترين تلفات ممكن رو دريافت كرد. حالا آيا ميشه به استناد اينكه اين قضيه، آتش جنگ دوم رو شعلهورتر ساخت و پاي امريكا رو به قضيه باز كرد، بگيم كه اين حمله توسط خود امريكاييها و يا با سناريوي امريكاييها انجام گرفته؟!! حقيقتاً پاسخ خير، منطقيتر از بله هست. چون در پاسخ بله، نياز به فرض توطئهاي عظيم و جهاني هست (كه البته من اصلاً اين توطئه رو غيرقابل تصور و غيرمنطقي نميدونم). ولي چيزي كه مهمه اينه كه نفع امريكا در اون زمان، سكوت نسبت به اين قضيه و پايين آوردن گارد بود كه مشتي دريافت كنه و سپس با هوكي قدرتمند، حريفش رو زمين بزنه. فرصتي كه شايد هيچگاه با گارد بسته براش پيش نمياومد. در اين قضيه هم ميشه از اين قضيه، به سان سناريويي براي نبردي آتي ياد كرد و يا، فرصتي استثنائي كه خشونت ارتش و شبه نظاميان شبيحهي سوريه، به غرب دادن تا بر اون اساس، طرحي شوم رو در منطقه پياده كنن. در هر صورت بايد منتظر بود و ديد كه نتيجه چه خواهد شد. ================================ [quote]جناب mostafa_by از چه چیزی شوکه شدید بحث ما اصلا سر موضوع اتفا قات دهه 80 نیست فکر کنم خود شما 2 یا 3 ماه پیش اشاراتی به این موضوع داشتید و فکر کنم حتی یک منبع انگلیس از ویکی پیدیا معرفی کردید ما به سوریه 2012و در این برهه زمانی اتفاقات الحوله میپردازیم در باره اتفاقات دهه 80 بنده چون اون زمان نبودم و اطلاعات کافی هم درباره این زمینه ندارم ( توجه کنید منابعی که شما قبلاقرار داده اید یا طرفهای که مدعی سرکوب اوباش هستند تنها منبع بوده و سند نبوده و عموما حرف بوده و و در صورت صحیح بودن حداکثر شما را به بخشی از واقعیت ها می رسانند ) نمی توانم نظری بدهم آن عنوان رو هم در کنار عنوان شما قرار دادم چون قبلا هر دو عنوان را چند بار شنیده بودم در حالی که بنده هیچ کدام را قبول ندارم (دلیلش را در بالا ذکر کردم)[/quote] [b]جناب آمينور.[/b] من هم درمورد سوريهي 2012 صحبت ميكردم و اينكه اين ارتش، فرقي با ارتش دههي هشتاد و نودش نداره و حاكمان و سياستمدارانشون هم تفاوتي با اون موقع نميكنن!! اگه نيازي باشه، از كشتار دهها هزار نفري و كشتن زنان و كودكان نيز كوچكترين ابايي ندارن. بنده درخصوص كشتارهاي دههي هشتاد چندين منبع و واقعه رو معرفي كردم و اگه نياز باشه باز هم ميتونم معرفي كنم. هرچند كه حتي دم دستيترين منابع مثل ويكي پديا هم به راحتي ميتونن اين نقش رو داشته باشن. ولي اگه چنين بحثي شد، صرفاً امكان وقوع اين قضيه و مسبوق به سابقه بودنش بود. چرا كه دوست ندارم مثل برخي دوستان و البته رسانههاي داخلي ما و سوريه، نظري قطعي در اين زمينه بدم و صد در صد يه گروه رو مقصر جلوه بدم. گذشت زمان همه چيز رو مشخص خواهد كرد. ================================ [quote]برادران توجه کنند ما باید ساختار فرهنگی مورد بحث رو همیشه در بررسی خودمون لحاظ کنیم ... اعراب دارای ساختار فرهنگی هستن که بعضی از موارد رو حتی اسلام هم نتونست عوض کنه این موارد قرن ها هست با اعراب هست .... یکیش ساختار وابستگی قبیلگی و دیگری خون در برابر خون ... مثلا وقتی آمریکا عراق اشغال کرد طبعا عراقی های زیادی کشته شده بودن ولی یک حادثه اتفاق افتاد خیلی جالب بود 4 تا مهندس آمریکائی نمی دونم کجا داشتن می رفتن از کنار یکی از این قبائل رد می شدن این ها فهمیدن امریکائی هستن به چنان وضع فجیعی این ها رو کشتن زسانه ها خیلی بعد رسانه ای پیدا کرد بخصوص رقص اعراب دور ماشین این ها ... دلیلش هم ساده بود می گفتن اینها از ما کشتن ماهم از این ها کشتیم ... این رفتار هم اصلا زن و بچه و کودک و بزرگ و کوچیک نمی شناسه فقط کافیه تو به دسته مخالف تعلق داشته باشی حالا هرکی باشی و هرکاری کرده باشی ممکنه یکروز اتفاقی سر یک تصفیه حساب کشته بشی ... دوستانی که در خوزستان زندگی کردن میدونن و دیدن این قسم رفتارهای قبیله ای رو ... مثلا دو دسته قبیله بودن تو همین خوزستان خودمون از اعراب هموطن که سال ها بود باهم نزاع داشتن تا بالاخره سال قبل مسئولین اینارو اشتی دادن ... جدا فکر نکنید یکطرف گل و بلبل هست طرف دیگه نمی دونم وحشی در سوریه ... این قضیه قتل خانواده و نزدیکان دشمن از دوره قبل جاهلیت تا حالادر اعراب مونده ... اقا مصطفی من در مورد خشونت ارتش سوریه و شدت عملکردش باهات موافقم ولی یک سئوال تو می دونی مخالفین از لحاظ فرهنگی چه کسانی هستن الان جای بشار اسد بودی چیکار می کردی یعنی دیگه بنظرت راهی مونده یا نه ؟[/quote] [b]برادر جليل عزيز؛[/b] فرمايش شما درخصوص فرهنگ اعراب؛ بالاخص فرهنگ انتقامجويي اعراب كاملاً صحيح و مورد تأييده. قطعاً همونطور كه قبلاً هم عرض شد، در حال حاضر هر دو گروه (ارتش و مخالفين مسلح)، دست به خشونت ميزنن و از اين مسئله هم ابايي ندارن. اين موضوع، بارها در گزارشهاي سازمان ملل به چشم خورده. فيالمثل همين يكي دو روز پيش بود كه جسد 13 نفر پيدا شد و سازمان ملل هم از دو طرف درگير درخواست خويشتنداري و پرهيز از اين دست خشونتهاي افسار گسيخته نمود. طبيعتاً چيزي كه در سوريه جريان داره، هيچ جايي براي حقوق بشر باقي نذاشته. اما در اين زمينه، هميشه دولتها هستن كه محكومن. چرا كه نميشه انتظار داشت كه گروههاي مردمي به حقوق بشر پايبند باشن. چون هر عقيدهاي درشون هست. ولي حكومتها از قواعد بينالمللي تبعيت ميكنن و لازم هست كه بسياري از مسائل رو رعايت كنن! طبيعتاً هيچ حكومتي علاقه نداره كه مخالف داشته باشه. اگه هم دستش باز باشه، همه رو از دم تيغ ميگذرونه! حالا اين قواعد هست كه دست و پاهاي حكومتها رو ميبنده و هر يك به نحوي ملزم به رعايتش ميشن! يكي با پذيرش منطق و نفس اين قواعد و احترام به ايشان، يكي بخاطر پرستيژ جهانياش، يكي به خاطر سياستهاش و مدل حكومتش، يكي از ترس افكار عمومي جهان، يكي نگران از تحريم، يكي نگران از لشكركشي نظامي ساير كشورها و قص علي هذا! پس انتقامجويي و رفتار سبعانه از هيچ دولتي قابل پذيرش نيست؛ حتي به توجيه حملات متقابل. اما اگه بخوايم درخصوص اينكه بشار اسد چه ميتونه بكنه، نظري بديم، اول بايد ببينيم بشار اسد چه ميتوانست بكنه و چه كرد! بشار اسد در ابتداي امر با چه چيزي مواجه بود؟ جماعتي از مخالفين كه به سبك ساير كشورها و به مدل بهار عربي، در يك ميدان جمع شده و اسقاط ديكتاتور رو خواستار هستن. يعني همون وقايعي كه در تونس، مصر، ليبي، بحرين، يمن، الجزاير، مراكش و ساير كشورهاي ديگه افتاد. مثل تمامي كشورهاي فوق، اين تظاهراتها با چند ده و سپس چند صد نفر شروع شد. مثل تمامي اين كشورها، قرار و مدار در فيس بوك و ساير شبكههاي اجتماعي گذاشته شد. مانند تمامي اين كشورها، اولين واكنش حكومت، سركوب پليسي معترضين بود و باز مثل ساير كشورها، اين سركوب نتيجهي عكس داشت و روز به روز به تعداد معترضين افزود. هنگامي كه جمعيت معترضين روز به روز افزايش مييافت، بشار اسد دو راه حل پيش رو داشت : اول - بسان معمر قذافي مستقيم و محكم و تا آخرين گلوله در برابر معترضين بايسته و كشتاري عظيم براه بندازه. دوم - بسان بن علي و مبارك، پس از مشاهدهي حجم اعتراضات و بيفايده بودن رفتارهاي پليسي و كشتن چند ده و چند صد نفر، سعي كنه يه طورايي آبرو مندانه حكومت رو به معاونش واگذار كنه و از قدرت كناره بگيره. البته اين، روشي بود كه صالح هم انتخاب كرد؛ البته بعد از مدتي كش و قوس. بشار اسد ابتدا بسيار دو دل بود كه كدوم روش مناسبتره. از طرفي بشار اسد جسارت و قدرت پدرش رو نداشت كه بخواد طي چند روز، دهها هزار نفر رو، بدون توجه به نظرات جامعهي جهاني و محكوم كردن اونا، به قتل برسونه و با مشتي آهنين و براه انداختن جوي خون، جلوي معترضين رو، حداقل براي مدتي بگيره. از طرف ديگه وي ميدونست كه جامعهي جهاني هم همينطور دست روي دست نميذاره تا اين اتفاق ختم به خير بشه. كما اينكه جو جهان از سي سال پيش تاكنون، بسيار تغيير كرده و خيلي چيزها عوض شده. از طرف ديگه، شايد شخص اسد اونقدرها هم علاقهاي به اين خونريزيها نداشت. چرا كه حزب بعث با مهندسي جامعه همواره اين رو بهش نشون داده بود كه وي، محبوب و پر طرفدار هست و احترام مردم به وي نه بخاطر قدرت، كه بخاطر لياقت و توانايياش هست. طبيعتاً كسي مثل حافظ اسد خيلي خوب ميدونست كه اگه مردم نسبت بهش احترام ميذارن، بيشتر از لياقت ذاتياش، از ترسشون هست. هرچند كه حقيقتاً حافظ اسد سياستمداري زيرك و مديري توانا بود و در اين نميشه شكي داشت. اما بشار اينگونه نبود. ----------------------------------------------- علي اي حال اين ترديد و دو دلي در روزها و هفتههاي آغازين اعتراض، كاملاً نمايان بود. البته ارتش به وظيفهي ذاتي خودش عمل ميكرد و بيرحمانه مردم كوچه و خيابون رو سركوب ميكرد و حتي اجازهي تجمع و بيان اعتراضات به سبك مصر و تونس و يا حتي بحرين (در ماههاي ابتدايي) رو نميداد! ارتش از شليك مستقيم به مردم ابايي نداشت و حتي از هدف قرار دادن و يا دستگير كردن خبرنگاران هم كوچكترين هراسي به خود راه نميداد. انبوه خاطرات خبرنگاراني كه بطور غيرقانوني توسط ارتش و سازمان امنيت سوريه دستگير و شكنجه شدهان در ماههاي ابتدايي، مبين نحوهي برخورد نظام حاكم با مخالفينش بود. اما چه شد كه بشار اسد هم با تمام توان، همراه ارتش شد؟ شايد بخشي از اين تصميم، نتيجهي ترس بشار از انجام كودتا و خلع يد وي از قدرت بود. كما اينكه پدر وي نيز همينگونه به قدرت رسيد؛ به سان بسياري از حكام كشورهاي عرب. اما بخش ديگر و مهم اين تصميم، به اعتقاد من برميگرده به رفتار متحدين و پشتيبانان وي كه اون رو ترغيب به ايستادن در اين شرايط نمودن. طبيعي بود كه ايستادن در برابر مخالفين، مفهومي جز پذيرش راه حل اول و كشتار ايشان به همراه نخواهد داشت. نتيجه هم چيزي شد كه تا به امروز ميبينيم! بيش از ده هزار نفر كشته در عرض يك سال و اندي درگيري كه هيچگاه نيز آتش درگيريها به خاموشي نگرويده و هر روز از گوشه و كنار كشور نمايان ميشه. به جد معتقدم كه بيشتر اين بحران، به دليل دادن آدرس غلط پشتيبانان بشار به وي بود. اگر كمي سياستمدارانهتر با اين قضيه برخورد ميشد، بحران سوريه خيلي راحت قابل جمع شدن بود. كما اينكه ديديم اوضاع كشورهايي مثل تونس و مصر به سادگي جمع شد و از انفجار احساسات تندروانه خبري نبود. بالعكس ديديم كه در ليبي اين قضيه اونقدر كشدار شد كه الان يكي از اصليترين ناقضان حقوق بشر در ليبي، خود مخالفين هستن كه به قدرت رسيدن. البته حكومت ليبي، يه حكومت ميانه رو هست. ولي قدرت اصلي در كف خيابانهاي ليبي و گروهكهاي مسلح هست و ايشان هستن كه روز به روز بيشتر به خشونت ها دامن ميزنن. اين مسئله كمابيش در يمن نيز مشاهده شد. هرچند كه بيشتر درگيري در يمن، برميگرده به درگيري ارتش با القاعده و معترضين يمني كمتر متوسل به خشونت شدن. در بحرين هم ميبينيم كه هنوز كه هنوزه راه حل پليسي نتيجهاي نداشته و هر زمان كه اندكي فشار پليسي حكومت بحرين كاهش يافته، معترضين مجدداً در خيابانها جمع شده و عليه حكومت به تظاهرات ميپردازن. صد البته نه حكومت بحرين (برخلاف ادعاهاي ايران) كشتاري عظيم به راه انداخته (با 85 نفر كه البته در جمعيت 1.200.000 نفري بحرين، رقم كمي هم نيست) و نه معترضين بحريني بعد از اين مدت، دست به خشونتي آشكار زدهان (كه البته يه كار خطرناك ميكنن و اون، پرتاب كوكتل مولوتف هست كه ميتونه اوضاع رو كمي خشنتر كنه. ولي نهايت خشونتشون بيشتر به پرتاب سنگ برميگرده! ولي اگه هم دولت بحرين ميخواست كاري شبيه به كار بشار اسد يا قذافي انجام بده و هم مردم بحرين اينطور آرام پيگير مطالباتشون نبودن، امروز جنگ خونين ديگري رو در بحرين نيز شاهد بوديم كه نتيجهي اون يا كشتار عظيم اين مردم و شكست خيزششون بود و يا قدرت گرفتن ايشان با غالبيت احساسات انتقامجويانه و افراطي كه در هر دو صورت، نتيجه فاجعه بار بود. ---------------------------------------------- آدرس غلط ديگري كه متحدان اسد به وي دادن، همانا استفاده از محبوبيت مردمي و به عبارت ديگه به ميدان كشيدن مردم طرفدار خودش بود كه البته اين، در انقلابهاي رنگي يكي از ابزارهاي مهم حكومتهاست. لكن ايشان نفهميدن كه اين ابزار صرفاً زماني جواب ميده كه ارتش و پليس، دستشون بسته باشه و خون به پا نكرده باشن. نوني كه متحدين اسد با اين طرح در دامن وي گذاشتن، نه تنها كمكي به جامعهي سوري نكرد، بلكه عملاً باعث انشقاق و ايجاد شكافي عظيم در سطح جامعه شد. به گونهاي كه عملاً مردم به دو دسته تقسيم شده و از يكديگر كينه به دل گرفتن (شايد بشه گفت يه طورايي شبيه به اوضاع كشور ما، بالاخص در سالهاي 88 و 89 شد وضع اون جامعه. با اين تفاوت كه نظام ما يك صدم خشونت نظام اسد رو هم پياده نكرد!). سومين اشتباه متحدين اسد اين بود كه مصلحت آتي رو فداي بقاي امروز اسد كردن. يعني قرار دادن تمامي تخم مرغها درون يك سبد. بديهي هست كه نظام اسد درصورت بقاء هم شانس چنداني براي اثر گذاري در آينده نداره و اين، همون شرط بندي روي اسب بازندهاس. چهارمين اشتباه متحدان اسد، پيشنهاد انجام اصلاحاتي سطحي بود كه شايد اگه اين اصلاحات يك سال پيش انجام ميگرفت، اثربخشي بسيار بيشتري داشت. ولي زماني كه مردم خواستار 100 هستن، پيشنهاد 10 دادن به ايشان بيشتر مضحك به نظر ميرسه تا منطقي! بهترين مثالش هم تغييرات نخست وزير در ماههاي پاياني حكومت شاه ايران بود كه شايد اگه زودتر انجام ميگرفت و آزاديها بيشتر و زودتر داده ميشد، نتيجهي مثبتتري به همراه داشت. ولي عملاً ديديم تغييرات حكومت شاه، بيشتر به تسريع سقوط حكومتش منجر شد تا تعديل جامعه. حتماً همهي شما شنيدهاين كه يكي از شعارهاي مردم در هنگام مواجهه با تغييرات در سطح نخستوزيري اين بود : «ما ميگيم شاه نميخوايم نخست وزير عوض ميشه!». در اون شرايط نه ديگه آزادي زندانيان سياسي فايده داشت، نه آزادي مطبوعات، نه آزادي احزاب، نه تغيير در نخست وزيران، نه دستگير و زنداني كردن كسائي كه مردم روشون حساسيت داشتن مثل هويدا يا نصيري، نه حرفهاي قلمبه و سلمبهي آزادي خواهانهي شاه و اطرافيان وي، نه وعدهي انتخابات مجلس، نه انتخاب نخست وزير از بين معترضان و نه هيچ اصلاحات ديگه! وقتي تارگت ملت روي سقوط شاه و نظام شاه قفل كردش، يا مشت آهنين پاسخگو ميبود و يا بركناري وي كه عامل دوم رخ داد و انقلاب هم به پيروزي رسيد. ---------------------------------------------- و اما راه حل. هرچند كه شايد خيلي دير شده باشه، ولي راه حلي كه ميتونست به پايان بحران منجر شه، كنارهگيري اسد از حكومت و تشكيل دولت موقت به سركردگي مخالفين معتدل و ميانهروي حكومت با شرط مثلاً حضور يك يا چند نماينده از حكومت اسبق در دولت موقت، تدوين مجدد قانون اساسي و سپس برگزاري انتخابات پارلمان و رياست جمهوري هست. تمامي اين موارد ميتونه با قول و وعدهي عدم تعرض به خاندان اسد باشه و تضمينهاي بينالمللي كه امنيت در كشور رو تا برپايي مجدد حكومت برقرار كنن. در اين صورت بعد از يكسال كه قانون اساسي جديد آماده و پارلمان هم تشكيل شد، اسد هم ميتونه مثل يه شهروند عادي براي رياست جمهوري كانديدا بشه و اون زمان درصورت داشتن مقبوليت و مشروعيت، از طريقي قانوني و با ابزاري قانوني به قدرت برسه. اين، همون فرصتسوزياي بود كه بشار اسد انجام داد و البته من نقش متحديناش رو در انتخاب مسير غلط، بسيار بسيار بيشتر از نقش خود بشار اسد ميبينم. متحديني كه عملاً بشار اسد رو به سوي درگيرينظامي هل دادن تا شايد با امريكا يه تسويه حسابي داشته باشن و بخشي از توان نظامي و سياسي امريكا رو معطوف به اين ماجرا بدارن. طبيعتاً روسيه و چين از اين فرصت، براي كسب حداكثر امتياز ممكن از غرب بهره ميبرن و نگاه حكومت ايران نيز نسبت به اين قضيه، ايدئولوژيك و برپايهي امنيت ملي، مسئلهي محور مقاومت و البته شايد هم Final Conflict در قضيهي فلسطين هست. اينجاست كه ميگم اسد، راهي غلط رو انتخاب كرد. چرا كه روسيه و چين هم ميدونن اسد دير يا زود رفتنيه. ولي آيا ايشان در حكومت پس از اسد سهمي خواهند داشت؟! تمامي شواهد و قرائن حاكي از اينه كه روسيه و چين تلاششون تضمين چنين مسئلهاي هست و تمامي وعده و وعيدهاشون هم بيشتر براي خريدن زمان جهت رسيدن به توافقي مناسب براي حفظ منافع آتيشون در سوريهاس. والا شخص بشار اسد براشون از اهميت چنداني برخوردار نيست و اگه حكومت بعدي بتونه ضامن و حافظ منافع اين دو باشه، شك نداشته باشين كه به طرفه العيني سوريه رو خواهند فروخت. اما ايران ...! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[b]ممنون برادر طاهاي گرامي[/b]؛ ولي يه مسئله! يعني دولت سوريه اينقدر مردم رو احمق فرض كرده كه گزارش ميده 800 نفر تروريست حمله كردهان؟! بعد نگفتن گلوله باران شهر هم كار تروريستهاست؟! اون وقت چه طور به اين نتيجه رسيده بودن كه اعضاي اين خانوادهها در تظاهرات ضد حكومتي شركت نكرده بودن؟! اون هم تمامشون؟ جديداً تروريستها مسلح به توپ و تانك و خمپاره شدهان؟ اون وقت فيلم حملات و تصاوير ماهوارهاي كه عكس اين حرفا رو نشون ميده، چه نقشي در اين وسط داشته؟! ------------------------ حقيقتاً گزارش جالبي بود. اي كاش دولت سوريه كمي صداقت بيشتري در اين زمينه نشون ميداد. علي اي حال باز هم از برادر طاها از بابت ارسال اين گزارش تشكر ميكنم. به قول ايشون بايد منتظر گزارش سازمان ملل هم بود. ================================= [b]برادر علي عزيز[/b]؛ [quote]کاملا حرفتون درسته. ولی آیا بعد از ناتوانی گولانی در نفوذ به لبنان قرار نشد نیروی زمینی اسرائیل هم وارد عمل شه؟ [/quote] داشت ميشد بزرگوار. همونطور كه عرض شد، تقريباً از هفتهي سوم بيشتر شاهد ورود ارتش در اين عملياتها بوديم. اوج ورود ارتش هم از روز 27ام به بعد بود كه البته دير شده بود و جنگ به پايان رسيد. يادتون نره كه ابتدا لبنان و حزب الله آتش بس و قطعنامهي 1701 رو پذيرفتن و بعد اسرائيل. حال اينكه اگه بحث اضمحلال و اين حرفا بود، قطعاً همون روز اول (يعني 11ام)، اين اسرائيل بود كه بايد قطعنامه رو ميپذيرفت. البته قطعاً پذيرش قطعنامه توسط حزب الله هم به معني اضمحلال اين گروه نيست. [quote]درسته ولی قانا فشاری مضاعف بر حزب ا... بود فرماندهان اسرائیلی بخوبی فهمیده بودند در آن زمان که بمباران مناطق مسکونی به تنهایی کافی نیست. [/quote] همونطور كه عرض شد، هدف اوليهي حملهي اسرائيل به اونجا، موشكهايي بود كه حزب الله از اون منطق روانهي اسرائيل كرده بود. حالا اينكه در كنار اون، چه هدفي دنبال ميشد موضوعي است كه فقط ميشه در اون خصوص حدسهايي زد. شايد مثلاً بشه گفت كه اسرائيل وقتي اين مستندات رو داشت، اومد اين كار رو كرد كه به جهان اثبات كنه كه حزب الله براي پيشبرد اهدافش حتي از غير نظاميان هم نميگذره و با پوشش اونا، اقدام به موشك باران اسرائيل ميكنه. ولي ذات عمل اونقدر فجيع بود كه اين استدلال اسرائيل تقريباً شنيده نشد و توجه مردم جهان بيشتر به سمت كشتار رفت تا استدلالات اسرائيل. پس حتي اگه بپذيريم كه هدف اسرائيل از اين كشتار، فشار بيشتر بر روي حزب الله بود، ولي نتيجهاي عكس به همراه داشت. ----------------------------------------------- در هر صورت اگه دوست داري در اين زمينه بيشتر بحث داشته باشيم، بهتره اين بحث رو به تاپيكي مناسبتر بكشيم. چرا كه با ورود به اين مقوله، عملاً تاپيك از مسير اصلياش منحرف ميشه. هر تصميمي كه شما بگيري، بنده به ديدهي منت ميپذيرم. [quote]سکوت کردند تا عراق بیشتر در گل فرو بره یا سکوت کردند چون حکومت جایگزین سراغ نداشتند؟ [/quote] مسلماً حكومت جايگزين سراغ نداشتن. شايدم هزينههاي جنگ در خاك عراق (با توجه به شرايط اون روز عراق) رو زياد ميديدن. شايدم ترجيح ميدادن كه شيعيان سركوب شن و قواشون تحليل بره. يا هر تحليل ديگري. همونطور كه عرض شد ايجاد يه حكومت انقلابي در عراق با اكثريت شيعه، آخرين چيزي بود كه غرب دوست داشت رخ بده. [quote]وارد نشدند چون تحمل صرف هزینه های اقتصادی رو نداشتند مگر غیر اینه مصطفی جان؟البته تعبیر شما هم چندان نادرست نیست. [/quote] برادر بزرگوار. غرب كه به خزانهي لايزال الهي وصل نيست كه صرفاً در راه رضاي خدا دست به هزينههاي گزاف لشكركشي بزنه. طبيعيه كه بخشي از اهداف نظامي در هر جايي، بايد اهداف اقتصادي باشه. والا بازگشت منافع رو اگه در نظر نگيريم، عملاً جز به پرورش فرضيههاي توطئه دست نزدهايم. اما همه چيز هم صرفاً اقتصادي نيست. همونطور كه عرض شد ما بايد محدوديتهاي غرب در هر برهه رو مدنظر داشته باشيم تا به تحليل سكوت غرب در برخي موارد و يا جيغ و دادشون در برخي موارد برسيم. اين، امري است كه متأسفانه اكثر تحليلگراي ما ازش غافلن و ازش به عنوان رفتار دوگانهي غرب ياد ميكنن. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[b]برادر پاتريوت عزيز؛[/b] قرار شد درمورد موضوع تاپيك حرف بزنيم و از متهم كردن همديگه و اهانت به همديگه بپرهيزيم بزرگوار. فكر نكنم هيچ بحثي با اهانت به همديگه به جلو پيش بره. اساساً هنري هم نميخواد. اتفاقاً منطق در مواردي كه بيمنطقي باشه، بيشتر جلوهگر هست. پس بهتره همهمون از اين ابزار استفاده كنيم. البته ميدونم كه اين مورد رو خود شما بهتر ميدونين و تدريس ميكنين. صرفاً درس جواب دادن بود. --------------------------------------- اما درخصوص قسمت دوم فرمايشاتت. اوضاع در سوريه اونطور كه شما فرمودين نيست. حداقل به اين سادگيها كه فرمودين نيست. اندكي تحمل بفرمايين. پردهي دوم وقايع رو بزودي شاهد خواهيد بود. ===================================== [b]جناب saeed86؛[/b] [quote]این مساله که رژیم های عربی مخالفان رو قلع و قمع میکنند قبول دارم. ولی کشتار بی دلیل و بی منطق رو (مثل الحوله) قبول ندارم. خصوصا اگر اونها جزو هواداران نظام باشند. قطعا مطلع هستید که اسناد و مدارک و روایات موثقی در مورد هواداری خانواده کشته شدگان از دولت سوریه وجود داشته. در لیبی هم واقعه ای مثل الحوله رو به یاد نمیارم. البته توسط ناتو که خونه ها رو بمبارون میکرد زیاد اتفاق افتاد. [/quote] كشتار بيمنطق؟ هواداران نظام؟! اسناد و مدارك و روايات موثق درمورد هواداري خانوادهي كشته شدگان از دولت سوريه؟! دوست بزرگوار. متأسفانه من در جاي جاي بحث قبلي (كه به بايگاني منتقل شد)، شاهد ذكر اشتباه وقايع از سوي شما بودم. اين موضوع شايد برميگرده به منابع شما. به همين دليل اكيداً توصيه ميكنم كه بازنگرياي در منابعتون بفرمايين. اين دست ادعاها رو فقط فارس نيوز و امثالهم داشتن كه البته به سادگي قابل رد هستن. مثل ساكن بودن تركمنهاي شيعه!! و يكي از مراكز اصلي شيعيان و علويها!!! كه همگي اينا هم حامي دولت سوريه بودن در الحوله!! اين موضوع در صفحات قبلي، پاسخ داده شد و مشخص شد كه در الحوله چه كساني و با چه تركيبي و با چه مواضع سياسياي بودهان!! پس بهتره كمي از اين پروپاگاندا فاصله بگيرين! والا پس فردا عنوان ميكنن كه كشتارهاي حما هم توسط تروريستها و برعليه خانوادههاي محبان سوريه انجام گرفته! اصلاً اين 10 هزار نفر كشته در سوريه، 1000 نفرش تروريست و الباقي محبان دولت سوريه بودهان. خواهشاً اينقدر نفرمايين «قطعاً مطلع هستين» و اينطور با قاطعيت نظر ندين. يه راه هم براي اينكه ممكنه اشتباه كردين باز بذارين. در ليبي هم ظاهراً شما بمبارانها و گلوله بارانهاي گسترده و البته تيمهاي پاكسازي جناب سرهنگ در شهرهاي درگير رو بالكل از خاطر بردهاين؟! يا كشف گورهاي دسته جمعي! يا اجسادي كه حتي هنوز وقت نشده بود خاكشون كنن و سوزانده شدن!! اخبار بمبارانهاي خانهها در ناتو هم از اون مواردي هست كه خيلي مواقع بهتره جدي نگيرين. صد البته در جنگ، منازل مسكوني هم ويران ميشه. ولي بايد ديد كه اين حملات كور بوده يا تلفات جانبي؟! فيالمثل اينكه قذافي مهماتهاش رو از ترس انهدام در منازل پنهان ميكرد و چندين مورد از اينها هم خيلي ساده در جهان رسانهاي شد؛ البته منهاي ايران! بگذريم. بحث ما، ليبي نيست. ليبي صرفاً يه مثال بود كه ميتونين بپذيرين يا اينطور قاطعانه رد بفرمايين و يا اينكه حداقل با تشكيك در اين زمينه، تحقيقي ساده در اينترنت انجام بدين. [quote]همونطور که خودتون فرمودید اون حادثه سرکوب یک انتفاضه بود، اما به روش قتل عام. اما در الحوله ما شاهد یک قتل عام سادیستی و جنایتکارانه بودیم. از طرف دیگر تصدیق بفرمایید که شرایط امروز سوریه با اون موقع صدام کاملا متفاوت هست. صدام اصلا شرایطی مثل امروز سوریه و بهانه جویی ده ها کشور برای حمله نظامی رو نداشت. به دنبال مصالحه با مخالفین هم نبود. میدونست که این کشتارها با حمایت رژیم های عربی و غرب همراه میشه. [/quote] خيلي عذر ميخوام دوست عزيز! جنايت ساديستي؟! فيالمثل بمباران و گلوله باران شهرهاي معترض توسط دولت سوريه، براي تغيير در آب و هواي اون مناطق هست؟! شما گير دادين به شليك تير خلاص و سر بريدن برخي از كودكان در الحوله و امثالهم. ولي اصل كاري كه حمله به شهرهاي مسكوني هست و حداقل اين يكي ديگه نميتوسته كار مخالفين و عربستان و امريكا و اسرائيل باشه رو از ياد بردهاين؟! مگه صدام چه كاري غير از اين كرد؟ از زمين و هوا شهرهاي معترضين رو در هم كوبيد. بعد تازه تيم پاكسازياش رو فرستاد!! مگه در حلبچه، انتفاضه شكل گرفته بود؟ مگه در كردستان عراق از گذشته تا اون زمان انتفاضه به اون شكلي كه شما مدنظرته شكل گرفته بود؟! دوست عزيز! كمي بيشتر در تاريخ تحولات دههي هشتاد تا قرن اخير خاورميانه غور بفرمايين. ضمن اينكه اين حرف شما، بسيار بسيار جاي تعجب داره : [quote]از طرف دیگر تصدیق بفرمایید که شرایط امروز سوریه با اون موقع صدام کاملا متفاوت هست. صدام اصلا شرایطی مثل امروز سوریه و بهانه جویی ده ها کشور برای حمله نظامی رو نداشت. به دنبال مصالحه با مخالفین هم نبود. میدونست که این کشتارها با حمایت رژیم های عربی و غرب همراه میشه. [/quote] دوست عزيز! سركوب انتفاضه شعبانيه در چه تاريخي انجام گرفت؟! در چه شرايطي؟!! محض اطلاع شما، بايد به عرض برسونم كه انتفاضهي شعبانيه، پس از جنگ اول خليج انجام (Gulf War) انجام گرفت كه در نتيجهي زيادهخواهي عراق و حمله به كويت، ائتلافي بينالمللي تشكيل شد و ارتش عراق به خاك سياه نشسته شد! پس از نابودي ارتش اين كشور و عدم كنترل عراق بر روي شهرهاش، مردم عراق، بالاخص شيعيان قيام كرده و بسياري از استانهاي عراق از دست صدام خارج شدن. ولي بعد سركوب وحشتناك آغاز شد و بمباران و گلوله باران گستردهي شهرها به همراه تيمهاي پاكسازي صدام (و البته در كردستان به لطف مجاهدين خلق!!!!)، ورق رو مجدداً برگردوند!!! صدام زماني اين كار رو كرد كه نبرد در خليج رو باخته بود و اتفاقاً افكار عمومي جهان عليه وي بود. جهانيان به يه بهانه براي حمله به خاك عراق و يكسره كردن كار حكومت وي نياز داشتن كه اين بهانه ميتونست بهانهي بسيار خوبي باشه. يعني صدام دست به يه ريسك بزرگ زد و البته در اون زمان، بنا به دلايلي تصميمي براي مداخلهي مجدد نظامي در عراق و نابودي اين رژيم اتخاذ نشد (شايد يكي از اون دلايلش، هراس غرب از قدرت گرفتن دولتي شيعي و انقلابي در عراق بود كه با دخالتهاي ايران، عملاً دست راست ايران در منطقه ميشد و اين، واقعهي خوشايندي براي ايشان نبود.). ولي هرچه كه بود، اين نبود كه شرايط صدام متفاوت بوده باشه، بهانهجويياي براي حملهي نظامي نداشته باشه و امثالهم!! يا اينكه حتي حمايت رژيمهاي عربي و غربي (كه خود رژيمهاي عربي هزينهي جنگ با عراق رو تأمين كرده بودن! منجمله عربستان سعودي!!) همراه باشه. خواهشاً در اين زمينه مطالعهي بيشتري بفرما. [quote]فکر کنم این رو بدونید که ارتش آزاد سوریه و دیگر گروه های مسلح در حال حاضر با یک تار مویی به زمین گره خوردن و فقط دنبال یه بهانه میگردن که آتش بس رو بشکونن و دوباره به معرکه برگردن. اگه به رفتار و گفتارشون دقت کرده باشید، این اشتیاق زائد الوصف برای جنگ و آدم کشتن و خون ریزی رو در اونا ببینید. رژیم های عربی هم که اصلا از آتش بس خوششون نمیاد. در حال حاضر بیشترین سود رو از آتش بس دولت سوریه میبره. قبلا هم گفتم، جنایت الحوله در ادامه همون انفجارهای تروریستی دمشق هست که به تایید خود آقای بان کی مون توسط القائده انجام شد. منتها عربستان یه خورده عاقلتر شده و سلاخی هاش رو هنرمندانه تر انجام میده.[/quote] شما در مسائل به گونهاي با قاطعيت نظر بدين كه حقيقتاً تلاشم براي تغيير ديدگاه شما رو چندان مثمر ثمر نميبينم. اينكه بشار اسد از آتش بس سود ميبره و مخالفين ضرر ميكنن! يا اينكه اسد به دنبال مصالحه با مخالفين هست! يا اينكه جنايت الحوله ادامهي انفجارهاي تروريستي دمشق هست (كه اساساً القاعده چه ربطي داره به اين قضيه!! القاعده روش كارش مشخصه و از رسانهاي كردن عملياتهاش هم هيچ هراسي نداره!!). اساساً براي بافتن فرضيات توطئه، شايد نياز چنداني به منطق و استدلال نباشه. همين كه بگيم فلاني جاسوسه و برنامهريزي كرده و فلاني اجرا كرده كفايت ميكنه. چون فرضيهي توطئهاس ديگه! مستنداتي نميخواد! ولي اگه قراره بحث منطقي و مستدل داشته باشيم، بايد با مستندات بحث كنيم. فيالمثل همين برادر طاهاي بزرگوار؛ اين فرضيه رو مدنظر داره كه ممكنه اين مسئله، جنايت گروه مخالفين و يا گروه سومي باشه در اين درگيريها. ولي نه اين مسئله رو با قطعيت اعلام ميفرماين و نه متوسل به فرضيات توطئه ميشن. بلكه سعي و تلاششون اين هست كه اين موضوع رو با اخبار گوناگون و استدلالات مختلف، بيشتر به قابل پذيرش بودن نزديك كرده و يا ثابت كنن. اين تلاش، قابل تقديره. اميدوارم كه شما هم چنين مسئلهاي رو مدنظر قرار بدين. --------------------------------------------------------------------------- [b]برادر علي عزيز؛[/b] [quote]مصطفی جان از شما بعید شما بهتر از ما می دونید که از روز هجدهم که رسما نیروی زمینی اسرائیل اظهار ناتوانایی در مواجهه با حزب الله کرد اسرائیل مستاصل شد که چگونه جنگ رو به پایان برسونه و به سان پدر خود یعنی آمریکا دست به کشتار فوق برای فشار به حزب الله و مردم لبنان زد [/quote] دوست بزرگوارم. اتفاقاً از شما بعيده كه قضيهي جنگ 33 روزه رو اينطور عنوان بفرمايي. ما كه قرار نيست شعاري بحث كنيم. مشخصاً يه ارتش منظم در جنگ نامنظم، بدون استفادهي گسترده از نيروهاي نظامياش كاري رو از پيش نميبره. بارها و بارها عرض كردهام كه به علت تعجيل اسرائيل در پاسخگويي به عمل ربايش نيروهاش توسط حزب الله، عملاً ارتش امكان ورود به اين مسئله رو نداشت و به همين دليل فشار عمليات بر روي تيپ گولاني و نيروي هوايياش افتاد. عملياتهاي انجام گرفته توسط اسرائيل رو وقتي مطالعه ميفرمايين، ميبينين بيشتر شبيه به عملياتهاي پاكسازي ميمونه تا عمليات نظامي. طبيعيه كه اين امر، بهترين ابزار ممكن خواهد بود براي گروههاي چريكي. اتفاقاً برخلاف فرمايش شما، هرچه از زمان جنگ بيشتر ميگذشت، ارتش اسرائيل بيشتر آمادهي اين نبرد ميشد و حتي نيروهاي ذخيرهاش رو هم فرا خونده بود. سادهترين ابزار براي اثبات اين مسئله هم ميزان تلفات وارده بر ارتش اسرائيل از هفتهي سوم به بعد هست كه جهشي قابل ملاحظه پيدا ميكنه. كشتارهاي اسرائيل در لبنان هم از روز اول بود و نه از زماني كه به قول شما اظهار ناتواني كرد! از روز اول منازل مسكوني زيادي هدف قرار داده ميشد. هدف هم فشار بر روي مردم براي ناراحتي از حزب الله و خالي كردن پشت اين گروهك چريكي بود و اين باز ربطي به قانا نداشت و يا اظهار عجز اين رژيم براي به پايان بردن جنگ. در كشتار قانا، نهايتاً 50 و خوردهاي نفر (به روايتي 54 نفر) كشته شدن كه در قياس با بيش از هزار نفر كشتهي غيرنظامي لبنان، عددي قابل توجه به حساب نمياد!! ضمن اينكه كشتار قانا بالعكس ورق رو به سمت حزب الله و لبنان برگردوند و جو جامعهي جهاني رو بر ضد اسرائيل كرد. چرا كه سواي غيرنظامي بودن كشتهها (بالاخص بودن تعداد زيادي كودك در ميان كشتهها)، اين كشتهها در پناه سازمان ملل به خاك و خون غلتيدن! همونطور كه عرض شد توضيح اسرائيل و تصاويري كه ارائه كرد درخصوص شليك موشكهاي حزب الله از نزديكي اين مركز هم از نظر جهان دليلي قانع كننده براي اين حمله حساب نيومد. پس فقط با توهم توطئه ميشه اين قضيه رو به پايان جنگ مربوط دونست و يا چشم بستن بر روي خيلي از وقايع بعدي نبرد. [quote]پس چجوری به صدام اجازه دادند تا هایند هاش رو در منطقه پرواز ممنوع به پرواز در بیاره!؟ خودت مصطفی جان بهتر می دونی که غرب به بسیار دلایل یکدفعه پشت شیعیان و بخصوص کرد ها رو خالی کرد تا بعثی ها هر کاری که دلش خواست بکنه ! غرب اونجایی که بخواد دخالت کنه مطمئن باش دخالتششو می کنه چه با مجامع بین المللی چه بدون آنها ولی موقعش هم بشه خیلی راحت وتحلویحی از کنار ماجرا می گذرند.[/quote] من اين رو هم قبلاً عرض كردهام. مسلماً چراغ سبز به صدام جهت سركوب انتفاضه از آسمان ناديده گرفتني نيست. عرض بنده هم اين نيست كه غرب كارش درسته و يه پروانهاس و مهربونه. طبيعتاً غرب هم به دنبال منافع خودش هست و جايي كه نياز به دخالت نبينه، ممكنه سكوت كنه و با سكوتش، عملاً پشت ضعيفترها خالي شه. مثل قضاياي بوسني و جنگ داخلي در اين كشور كه غرب تمايلي به مداخله در اين زمينه نداشت! يا قضاياي افغانستان در دههي 90 كه باز غرب علاقه و منفعتي براي مداخله نداشت!! ولي كشتارهاي صدام كه صرفاً مربوط به انتفاضهي شعبانيه نيست! هست؟! كشتارهاي صدام در حتي زمان جنگ عراق هم قابل مشاهده بود. اون زمان چي؟ بعد هم همونطور كه عرض شد حتي در انتفاضهي شعبانيه، صدام عملاً دست به ريسك بسيار بزرگي زد. چرا كه اگه اين كار رو نميكرد، كشور كاملاً از دستش خارج ميشد و اگه اين كار رو ميكرد، بهانهاي عالي به دست جامعهي جهاني داده بود كه به يكباره كار عراق رو بسازن. ولي مسئله اينجاست كه سكوت سران غربي، مسئلهاي نيست كه ما اينطور عنوان ميداريم. چرا كه ديديم همين سكوت بارها و بارها بهانهاي شد براي فشار بيشتر. يعني يه طورايي سكوت كردن كه طرف بيشتر در گل فرو بره و بهانهي بيشتري براي غرب باشه. فيالمثل قذافي رو بهش اجازه دادن كه همينطور به سركوب ادامه بده و حتي تا نزديكي بنغازي برسه. بعد اون وقت مثل فرشتهي نجات از آسمان نازل شدن و دمار از روزگار قذافي درآوردن و عملاً مخالفين هم نه به چشم اشغالگر و مداخلهگر، كه به چشم منجي به غرب بنگرن. همين مسئله در كزووو رخ داد. همين مسئله در عراق رخ داد. حتي در افغانستان. همين مسئله، از جنايتكاران متفقين در جنگ دوم جهاني، فرشتههاي صلح جهاني ساخت. همين موضوع هم خواهيد ديد كه در سوريه به چه نحو جواب خواهد داد. حقيقت امر اينه كه اكثر مخالفين، علاقهاي به حضور نظامي غرب در سوريه ندارن و ترجيحشون اينه كه خودشون بشار اسد رو از ميان بردارن. ولي وقتي كه كشتارها همينطور بيشتر و بيشتر شه، مطمئناً خودشون التماس خواهند كرد كه غرب به كمكشون بياد. پس لزوماً سكوت غرب، تعبير به حمايت نيست! ------------------------------------------------------------------- اما در كنار اين مسئله، سوريه حمايت كامل پشتيبانانش رو داره. روسيه، چين و ايران! تا به امروز هر كاري كه سوريه كرده، هيچ فشاري از جانب ايشان احساس نكرده و همين مسئله، پشتگرمياي بوده براش براي برخورد با مخالفين. كما اينكه ديديم در اقدامي شتابزده و عجيب، مجلس نهم ايران در اولين روز كارياش، اين جنايت رو به طرف مقابل و امريكا و اسرائيل نسبت داد؛ حال اينكه چين و روسيه در موضعي متعادلتر و محتاطتر، اين قضيه رو نيازمند بررسي بيشتر دونستن. پس سوريه اونقدرها هم گوشهي رينگ گير نيافتاده كه از ترس افكار عمومي، نخواد به چنين رفتاري دست بزنه. بالاخص اينكه اين رو در نظر داشته باشيم كه چنين كشتارهايي، ذات ارتشها و رژيمهاي عربي هست. ==================================== علي اي حال، چه بپذيريم كه اين جنايت، كار نظاميان و شبه نظاميان سوري بوده و چه نپذيريم، يه چيز اصلاً قابل ترديد و يا حتي رد نيست و اون، گلوله باران و خمپاره باران شديد شهرهاي مسكوني توسط ارتش سوريهاس! در همين واقعه هم چنين مسئلهاي بود! طبيعتاً هم گلولهها اونقدر هوشمند نيستن كه فقط بر تن مخالفين مسلح اثر كنن ديگه؟! نه؟! اساساً حمله به مناطق مسكوني توسط ارتش بعثي سوريه به هيچ وجه توجيه پذير نيست و اين هم دفعهي اولش نيست و بارها و بارها اين كار در شهرهاي مختلف انجام گرفته! پس مسئله به سكوت يا حمايت غرب و امثالهم برنميگرده و يا مسئله، سر بريدن چند نفر يا گلوله خوردن چند نفر نيست كه بخوايم با اين روش، اصل قضيه رو فراموش كنيم. حالا چه يك نفر كشته شده باشن و چه صد نفر. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
برادر 100 عزيز؛ ما درمورد شخص بشار اسد حرف نميزنيم كه بگيم وي دستور اين فجايع رو ميده يا نه! اساساً ارتش خيلي هم تحت اوامر حضرتشان نيست كه همه چيز رو به پاي بشار اسد بنويسيم. اگه شما پستهاي مربوط به سوريه رو در همون اوايل دنبال ميفرمودين، تمامي تحليلها؛ حتي تحليلهاي داخلي، اين بود كه اين جنايات بدون اطلاع و اختيار بشار اسد و صرفاً برگرفته از ساختار تربيتي و فرهنگي و خشن رژيم بعث سوريه است و اين وسط، همه چيز داره به پاي وي نوشته ميشه!! البته ضد تحليلهايي هم در اين زمينه بود كه ازش ميگذرم. ولي مسئلهي اصلي اينجاست كه اساساً بشار اسد مثل مرحوم حافظ اسد نيست كه خودش ارتش رو بوجود آورده باشه و ارتش هم مطيع اوامر ايشان باشن! شك نداشته باشين كه بسيار تفاوت هست بين برادر يا عمومي بشار خان و خود ايشان در زمينهي اطاعت ارتش از وي. همونطور كه ارتش مصر براي جمال عبدالناصر يا انور سادات (كه فرماندهان اصلي اون ارتش بودن و از بدنهي ايشان)، سر و دست ميشكستن و مطيع اوامر ملوكانهشون بودن! ولي ديديم كه چطور پشت حسني مبارك (كه اتفاقاً خودش هم ارتشي بود؛ ولي پايينتر از اونا) رو خالي كردن!! مسئله اين نيست كه بشار اسد در انگليس تحصيل كرده!! سيف الاسلام قذافي هم در اتريش و انگلستان تحصيل كرده بود و حتي دكتراش رو از لندن گرفته بود! اونهم نه دكترا (منظور دكتر - پزشك) به سبك بشار اسد، بلكه دكتراي اقتصاد! ولي آيا در فرهنگ وي هم اين دكترا گرفتن اثربخش بود؟! بشار اسد هم فراموش نشه كه در يه خانوادهي ميليتاريست بدنيا اومد و رشد كرد. حتي فك و فاميلش هم يا مقامات ارشد نظامي بودن و يا امنيتي. اين فرهنگ نظامي و البته خشن در خوي همهي ايشان هست. هرچند كه بشار اسد نسبت به پدرش حقيقتاً اونقدرها هم خشن نيست. ولي مشكل مردم هم در اصل با شخص بشار اسد نيست. بشار اسد، نماد حكومت ميليتاريست سوريهاس. همونطور كه حسني مبارك، نماد حكومت ميليتاريست مصر بود؛ يا علي عبدالله صالح! لكن مثل تمامي اين اعتراضات، شعار و هدف اوليهي اعلام شده، اسقاط حاكم هست كه اين شعار هم در تونس بود، هم مصر، هم ليبي، هم يمن، هم بحرين و هم در سوريه. طبيعتاً جنايتهايي كه در طول اين يكسال اخير ارتش بعث انجام داده، به نام و پاي بشار اسد هم نوشته خواهد شد؛ چه وي درشون دخيل بوده و خود دستورش رو داده، چه برادرش و ساير سران ارتش اين كار رو انجام داده باشن. =========================================== جناب طاهاي بزرگوار؛ آقاي سعد الله زارعي معمولاً از اين دست فرمايشات كم نميفرماين. لكن براي اين دست ادعاها، نياز به مستندات هست. چرا كه اگه قرار به ادعاي اين برادران باشه، امريكا روزي 600 بار در حال اعتراف به شكر خوردنه و اسرائيل 2600 بار! ولي ميبينيم كه درعمل اتفاقات ديگري در حال رخ دادنه! اين ادعا از اونجايي خنده داره كه فاجعهي قانا در روز نوزدهم اين جنگ؛ يعني اواسط جنگ رخ داد!! لابد اسرائيل كه از خطر نابودي حسابي رنج ميبرده، عقلش ميرسيده كه اين كارو انجام بده تا نجات پيدا كنه! ولي غرب كه گوش به فرمان اسرائيله عقلش نميرسيده كه اسرائيل در خطره و بايد نجاتش داد! به همين خاطرم گذاشت دو هفته بعدش قطعنامه صادر كرد!!!! بعد هم تا ديروز فكر ميكردم كه قطعنامهي شوراي امنيت براي آتش بس نوشته ميشه، نه براي رخ دادن يه فاجعه و تلاش براي حل و فصل بحران!! مثل اينه كه بگيم فاجعهي حلبچه رو صدام به راه انداخت تا قطعنامهي 598 تنظيم بشه و رژيم صدام نجات پيدا كنه و ارتشش از فروپاشي و نابودي رهايي پيدا كنه!! اساساً از اونجايي كه تحليل بر اساس مستندات نزد تحليلگران داخلي جايگاه چنداني نداره و بيتشر تحليلات، بر پايهي همون اصل Wishful Thinking هست، اين دست مدعيات هم طبيعي و بديهيه. اما اسرائيل تصاويري رو در اختيار رسانهها قرار داد كه به زعم خود، اين فاجعه رو توجيه ميكرد! ادعا، حملهي موشكي اسرائيل از نزديكي اون منطقه به اسرائيل بود كه اين بمباران، براي از بين بردن يگان موشكي مستقر در اون منطقه بود كه به اشتباه!! ساختمون هدف قرار گرفت و فاجعه رخ داد!! پس همه چيز لزوماً اوني كه ما ديديم و تعريف كرديم نيست. با اين تفاوت كه حداقل اسرائيل براي اين مدعاش، تصاويري رو هم ارائه كرده كه در اينترنت هم موجوده. لكن ما ...!! -------------------------------------------------------------- جناب سعيد 86. در ليبي، چه در گذشته و چه در سال 2011 تا دلتون بخواد از اين اتفاقات رخ داده بود. اساساً سبك مشترك تمامي كشورهاي عربي اين هست كه به خانواده و زار و زندگي مخالفينشون هم رحم نميكنن و همه رو از بيخ و بن ميزنن!! حالا اگه رويداد مربوطه در حد مسائل سياسي باشه، خود اشخاص و نهايتاً خانوادهشون رو اعدام ميكنن. ولي اگه نياز به ايجاد هراس در جامعه باشه، با هر طريقي كه صلاح بدونن دست به كشتار ميزنن. شايد بهترين مثال براي عرايضم، فاجعهي انتفاضهي عراق در سال 91 باشه كه صدام نه به خانوادههاي شيعيان و نه به خانوادههاي كردها رحم نكرد و كشتار نيم ميليون نفري از مردم عراق، خود مبين اين مسئله بود! شدت كشتار به حدي بود كه تنها 13 نفر از خانوادهي آيت الله هاشمي شاهرودي در بين كشته شدگان بودن! قطعاً هم اين 13 نفر، اسلحه به دست روبروي صدام نايستاده بودن!! ساير كشورهاي عربي هم كمابيش اين قضيهاس! نمونههايي درخصوص برخورد سوريه رو در ادامهي عرايضم عرض خواهم كرد. ضمن اينكه ادعاي آرامش در سوريه، تنها ساخته و پرداختهي رسانههاي ايراني هست. چرا كه روز به روز به ميزان و شدت درگيريها افزوده ميشه و اگرچه دو طرف ظاهراً آتش بس كوفي عنان رو پذيرفتهان، ولي هرجا كه بتونن از خجالت همديگه درميان. البته قبول آتش بس، باعث كاهش شدت درگيريها شده. ولي اين، به معني برقراري آرامش و غلبهي دولت سوريه بر اوضاع نبوده و نيست! =========================================== علي جان. فرمايشت رو نميتونم بپذيرم. صدام از حمايت يا سكوت غرب برخوردار بود؟! يا ميلوشويچ؟ يا هيتلر؟ يا سرهنگ قذافي؟ اصلاً همهي اينا رو بگذريم. حافظ اسد از موهبت سكوت غرب برخوردار بود؟! مسئله اينجاست كه ما گاهاً حساسيت غرب رو عاملي ثابت در نظر ميگيريم و بر اون اساس تحليل ميكنيم كه چون فلان جا يه نفر مرد و غرب گريبان چاك كرد و فلان جا صد نفر مردن و غرب حرفي نزد، پس نشون دهندهي سكوت رضا گونهي غربه. حال اينكه حساسيتسنجي غرب براي تحليل رفتار و تصميماتش، اولين گام براي تحليل عملكردياش هست كه ما غالباً ازش غافليم. البته طبيعيه كه در برخي از اين موارد، غرب منفعتي براي ورود به مسئله نداشت و در برخي ديگه، منفعتش به سكوت و گرفتن امتياز و بهانه براي اقدامات آتي بود و در برخي موارد هم سكوت رو جايز ندونست. اين، برگرفته از سياست غرب هست كه در كدوم قضيه، چه رفتاري داشته باشه. ولي بحث من اين نبود كه ضرر اين تصميمات چي بود. عرض كردم كه «چه سودي براشون داشت»؟! =========================================== جناب آمينور. من به هيچ رسانهاي (چه داخلي و چه خارجي) اعتماد ندارم. اساساً من اخبار رو از طرق مختلف دريافت ميكنم و با ساير مستندات مربوطه ميسنجم و سعي ميكنم بهترين نتيجه رو برداشت كنم. پس بهتره اينقدر عرايض بنده رو در اين سطح پايين نيارين كه اون رو مشكلي بين من و رسانههاي داخلي جلوه بدين. عرض بنده كاملاً مشخصه. رسانههاي داخلي دارن با دروغ آشكار، به پروپاگاندا ميپردازن كه اين، خلاف حق و حقيقته! حالا چه شما اعتماد بهشون داشته باشين و چه نداشته باشين! اين مسئله، دردي رو دوا نميكنه! بديهيترين اين دروغ هم دروغ «ادعاي مخالفان به كشته شدن همهي اين كشتهها از طريق خمپاره و گلوله باران شهر» هست كه بر پايهي اون، تا به امروز دهها تحليل رو با اعتماد به نفس كامل نوشتهان! [quote]بله درباره درگیری های دهه 80 که به قول شما جنایت و یا به قول منابع دیگر سرکوب مخالفین و اوباش شنیده ایم البته اگر دلیل شما برای ربط دادن جنایت حوله به این کشتار و بیان این جمله یا جمله شبیه به این که چون در دهه 80 این اقدامات صورت گرفته و باز می تواند صورت گیرد دلیل قاانع کننده نیست [/quote] حقيقتاً اين فرمايش شما رو كه خوندم، شوكه شدم! سركوب مخالفين و اوباش؟!!! خيلي عذر ميخوام! فقط تو يه قلم اين «سركوب» مد نظر شما، چهل هزار نفر!!! رو ارتش سوريه به قتل رسوند! به نظر شما اين 40 هزار نفر اوباش بودن؟!! تخريب شهر حما در اين واقعه هم در راستاي همون سركوب اوباش بوده؟!!! حقيقتاً منابع شما بسيار با انصاف هستن!! دوست بزرگوار! مطمئنين شما اصلاً چيزي درمورد كشتارهاي دههي 80 و 90 سوريه مطالعه فرمودين؟! يا منابعي نظير برادران فارس نيوزي رو به عنوان شنيده دارين استفاده ميكنين؟!! ---------------------------------- چون حوصلهي كش دادن اين قسمت از بحث رو ندارم، صرفاً به كشتاري مشابه اين فاجعه كه در دههي هشتاد انجام گرفت (و البته نمونههاي اون اصلاً و ابداً كم نيست) اشاره ميكنم : Al-Masharqah massacre On the morning of Eid al-Fitr, 11 August 1980, Hashem Mualla submitted orders for his men to surround the neighborhood of al-Masharqah, and ordered discharge of people from their homes, and then ordered to fire on them, [b]killing more than 100 citizens, mostly children. Later, bulldozers buried the bodies, while some of them were still alive[/b]. [url=http://books.google.com/books?id=6D9EiJKRTHcC&pg=PA3&dq=Jisr+seale&hl=en&ei=BC_zTZGQApKosAPxjv3aCw&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=1&ved=0CCoQ6AEwAA#v=onepage&q=Aleppo&f=false]منبع[/url] اين قضيه هم در راستاي سركوب اوباش بوده ديگه؟! ان شاءالله كه همينطوره!! اين، صرفاً يه قلم اين جنايات (كه به قول دوستان سودي نداره براي اين رژيم) بود كه البته جستجويي ساده، دوستان رو با دهها و شايدم صدها مورد مشابه روبرو ميكنه. صرفاً به دليل شباهت ظاهري اين دو واقعه (تعداد كشتهها، حضور كودكان در ميان كشتهها و غيرنظامي بودن اكثر اونا)، اين رو انتخاب كردم تا ببينين كه خيلي هم مسئلهي دور از ذهني نيست!! به همين دليله كه تمامي دوستان بزرگوار رو توصيه ميكنم به مطالعهي رفتار ارتش بعثي سوريه در دو، سه دههي اخير، بويژه دههي 80 و 90 ميلادي!! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
بالاخره كار پاكسازي تاپيك و انتقال پستهاي نامربوط به موضوع اصلي تاپيك پايان پذيرفت. از تمامي دوستان بزرگوار خواهش ميكنم كه صرفاً درخصوص موضوع تاپيك بحث بفرماين و به هيچ وجه ساير كاربران رو در بحث مورد عتاب قرار ندن. منطق با منطق پاسخ داده ميشه و نه توهين يا افترا. پس خواهشاً ديگه نبينم كه كسي، به كسي برچسب ميزنه يا بهش توهين ميكنه و اون رو به جايي وصل ميكنه. بحثهاي مذهبي شيعه و سني هم اكيداً ممنوعه. چرا كه جز تفرقه، نتيجهاي ديگري رو نداره. ---------------------------------------------------- جا داره از تمامي دوستاني كه سعي ميكردن بحث رو به سمت اعتدال كشونده و يا به مسير اصلي تاپيك بازگردونن، صميمانه تشكر داشته باشم. ================================ خواهشاً از اين پست به بعد، دوستان بپردازن به موضوع اصلي تاپيك؛ يعني تحولات سوريه. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]برادر مصطفی می شه یک دلیل منطقی برای اینکه ارتش سوریه بخواد چندتا زن و بچه رو بکشه بیارید !؟ چه سودی براش داره !؟ من هر جور نگاه می کنم می بینم تو این وسط این قضیه نه تنها سودی برای ارتش سوریه نداره بلکه فقط به غرب یه بهانه برای اجرای عملیاتش می ده ![/quote] قبلاً چه سودي براش داشت؟! براي قذافي چه سودي داشت؟ براي صدام چه سودي داشت؟ براي ميلوشويچ چه سودي داشت؟ براي هيتلر چه سودي داشت؟ براي فالانژها چه سودي داشت؟ ... براي اسرائيل چه سودي داشت؟ اگه بخوايم مسئله رو اينگونه واروونه و معكوس و با اين استدلال و منطق شما حل كنيم، فكر كنم تا جنايات بربرها هم برسيم و همگي رو هم مردود و بري بدونيم! مگه اينكه باز فكر كنيم سوريه با همهي عالم فرق ميكنه و پاكتر و انساندوستتر از اين ارتش جايي نديديم!! ----------------------------------------- همونطور كه عرض شد و باز هم عرض ميكنم، بهتره كمي درخصوص تاريخ رفتارهاي مشابه ارتش و شبه نظاميان سوريه در دههي 80 و 90، مطالعات و تحقيقي داشته باشين. شايد به برخي از جوابها برسين. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
برادر طاهاي بزرگوار؛ كشتار الحوله از دو طريق اتفاق افتاد. اولين گام، گلوله باران سنگين شهر بود كه البته موضوع جديدي نيست و سوريه بارها و بارها در حمله به حما، حمص، درعا و ساير مناطق از اين روش به خوبي بهره برده (به سبك برادر قذافي! با اين تفاوت كه قذافي جنايتكاره و بشار اسد پروانه). گام بعدي، رها سازي تيم پاكسازي شبه نظامي شبيحهها بود كه ميشه گفت مسئول اصلي اين جنايت، همينها بودن. البته اين مسئله، بارها و بارها در مناطق تحت درگيري اتفاق افتاده بود. ولي نه به اين وسعت. همونطور هم كه عرض شد، اين امر مسبوق به سابقه بوده و اگه سوابق كشتارهاي نظامي سوريه در دههي هشتاد و نود رو هم بررسي بفرمايين، به موارد متعدد بسياري دست پيدا خواهيد كرد (كه قبلاً نمونههايي از اون رو خدمتتون ارسال كرده بودم). ---------------------------------------------- برادر امين مسي عزيز؛ از شما بسيار تعجب ميكنم كه چطور دارين اخبار فارس رو به عنوان منبع نقل قول ميفرمايين. بوضوح فارس داره از مغالطهاي بزرگ استفاده ميكنه كه بارها و بارها جواب داده شده! ادعاي اينكه اونا با گلوله كشته شدن، فكر نكنم ادعايي بيپاسخ بوده باشه كه برادران فارس نيوز، با استفاده از منطق برج ايفلي ميگن «با گلوله كشته شدن؟ پس كار خودشون بوده!!». گويي مخالفان ادعا كردهان كه اين اجساد، تماماً توسط موشك و خمپاره تكه تكه شدهان كه پخش تصاوير گلولهها بخواد اون رو نفي كنه يا گزارش سازمان ملل!! متأسفانه شما اين ادعا رو چند صفحه پيش هم فرموده بودين كه بنده به همين دليل شما رو توصيه كردم به مطالعهي ساير منابع تا ببينين حرف اونا چيه! يه بار ديگه عرايض قبلي ام رو خدمتت ارائه ميكنم : [quote][quote] ... در باره این کشتار اخیر که دو طرف به هم نسبتش می دهند یک نکته است : دولت میگه که مخالفین اعضای این خانه را با سلاح سبک هدف قرار داده اند و مخالفین هم می گویند که ارتش منطقه را بمباران یا با خمپاره و توپ و کاتیوشا گلوله باران کرده است ! حالا ما وقتی تنها به جنازه این افراد نگاه کنیم اثر تیر بر روی کله و بدن ها واضح است ! حالا به نظر شما با بمباران و گلوله باران افراد به این صورت دقیق هدف قرار گرفته اند ! ... [/quote] برادر امين عزيز؛ مشكل شما دقيقاً همينجاست. اينقدر در منابع اين طرف غرق شدين كه اصلاً از راست و دروغ خيلي از ادعاها غافل موندين. فيالمثل حرفتون درسته كه ميفرمايين اونا گفتن حملات با بمباران و خمپاره و توپ و چه و چه بوده. قطعاً هم درست ميفرمايين كه اين تصاوير، مشخصاً جاي گلوله (و نه تركش) روي بدنشون هست!! ولي چيزي كه اساساً ازش غافلين، اصل ادعاي گروههاي مخالفه كه عنوان داشتن ارتش بعد از اين گلوله باران، تازه قتل عامش شروع شده و كشتارهايي رو در برخي محلات انجام داده و اونايي كه زنده موندن و نتونستن فرار كنن رو ارتش ترتيبشون رو داده!! ... ---------------------------------------------------------------- محض تنوع، خبري از سايت فخيمه!!! بيبيسي فارسي قرار ميدم. طبيعتاً منشاء اين اخبار، بيبيسي نيست. صرفاً محض تحريك دوستان اين سايت رو انتخاب كردم!! خبر اول [color=red]جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل به خاطر کشتار در سوریه[/color] دیپلمات ها می گویند که شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی کشتار بیشتر از ۹۰ غیرنظامی در شهر حولة سوریه که ۳۴ نفر آنها کودک بودند، جلسه اضطراری تشکیل می دهد. انتشار خبر کشتار بیش از ۹۰ غیرنظامی در شهر حولة در سوریه خشم جامعه جهانی را برانگیخته است. مطالب مرتبط انتقاد سوریه از گزارش سازمان ملل در مورد کشتار حولة واکنش ها به کشته شدن ۹۰ نفر در سوریه مخالفان سوری: ۸۸ نفر در حمص کشته شدهاند لینکهای مرتبط موضوعات مرتبط سوریه اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب، فرانسه، بریتانیا، آلمان و آمریکا با محکوم کردن آنچه در این شهر رخ داده است، خواهان تشدید فشارها بر دولت سوریه شدهاند. کوفی عنان، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب در امور سوریه این حمله را که یکی از مرگبارترین وقایع از زمان آغاز اعتراضات در سوریه به شمار میرود، "نقض آشکار مقررات بینالمللی" خوانده است. وزارت امور خارجه بریتانیا، خواهان برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بررسی وضعیت در سوریه شده بود. ناظران سازمان ملل متحد در سوریه کشتار در شهر حولة را تایید کردهاند سازمان ملل متحد از دولت سوریه خواسته است که به استفاده از تسلیحات سنگین در مناطق مسکونی پایان دهد. سوریه دخالت دولت این کشور در این کشتار را رد کرده و گفته است که قدرتهای خارجی بدون وجود هر گونه شواهدی اتهامات را متوجه دولت کرده اند. اما روسیه که تاکنون مانع از تلاش های قبلی شورای امنیت سازمان ملل برای محکوم کردن دولت سوریه شده است، واکنشی دربرای این کشتار نشان نداده است. سازمان ملل متحد مرگ دستکم ۹۰ نفر از جمله ۳۲ کودک زیر ۱۰ سال را در شهر حولة تایید کرده است. با این حال، دولت سوریه گروههایی را که "تروریستهای مسلح" میخواند، مسئول این کشتارها معرفی کرده است. حولة در استان حمص قرار دارد و گزارش شده است که به دنبال برگزاری تظاهرات ضددولتی پس از نماز جمعه هفته پیش، ارتش سوریه این شهر را زیر آتش گرفته است. [size=14][b]مخالفان دولت میگویند که تعدادی از قربانیان در حولة بر اثر گلولهباران نیروهای ارتش کشته شدهاند و [color=red]تعدادی دیگر، توسط نیروهای شبه نظامی وابسته به دولت که تحت عنوان الشبیحة شناخته میشوند، به طور خودسرانه اعدام شدهاند[/color].[/b][/size] [code]http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/05/120527_ka_un_security_council_massacre.shtml[/code] ---------------------------------------------------------- خبر دوم : گزارش سازمان ملل درخصوص اين فاجعه : [color=red]'ارتش سوریه مسئول نقض حقوق بشر'[/color] [color=red]گزارش تازه ای که به سفارش سازمان ملل متحد تهیه شده، ارتش و نیروهای امنیتی سوریه را مسئول نقض جدی حقوق بشر در دو ماه گذشته در این کشور شناخته است.[/color] [b]این گزارش همچنین از تکنیک هایی که مخالفان استفاده می کنند نام برده و گفته شواهدی وجود دارد که نشان می دهد آنها، تعدادی از سربازان دستگیر شده را مورد شکنجه قرار داده و یا کشته اند.[/b] موضوعات مرتبط سوریه مسئولان این تحقیق می گویند هر دو طرف درگیری اخیرا بیشتر از قبل از تسلیحات نظامی استفاده کرده اند. بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل می گوید از آغاز درگیری ها در اوائل ماه مارچ ۲۰۱۱ (فروردین ۱۳۹۰) دست کم ۱۰ هزار نفر کشته شده اند. در این گزارش که به سفارش سازمان ملل متحد گردآوری شده است، اتفاقات دو ماه گذشته و ماه مه (خرداد) مورد بررسی قرار گرفته است. [b]در این گزارش آمده هر دو سوی مناقشه، در مواردی از شکنجه و اعدام های فوری استفاده کرده اند.[/b] علی رغم درخواست آتش بس در ماه آوریل گذشته، و اعزام ناظران صلح، ماموران کمیته تحقیق سوریه می گویند تنش ها در این کشور همچنان ادامه دارد. در این گزارش آمده نیروهای دولت سوریه قبلا به طور عمده با تظاهرات مخالفان روبرو بودند، اما اکنون با گروهی مسلح و منسجم روبرو هستند. این گزارش همچنین می گوید پیوستن سربازان سوری به مخالفان، آنها را قوی تر کرده است. "اعدام اعضای خانواده" برهان غلیون شورای ملی سوریه می گوید استعفای برهان غلیون را پذیرفته است در ادامه این گزارش آمده روند کلی نقض حقوق بشر در سوریه دیده می شود. در گزارش آمده نیروهای ارتش سوریه رفت و آمد به برخی روستاها را محدود کرده و برای پیدا کردن مخالفان خانه ها را جستجو کرده اند. به گفته این گزارش در برخی از موارد، تمامی اعضای یک خانواده اعدام شده اند. شکنجه بازداشت شدگان نیز، که کودکان هم در میان آنها هستند، ادامه دارد. در این گزارش اما، انتقادهایی هم درباره روش های مخالفان دیده می شود. در مواردی، مخالفان سربازان ارتش سوریه را مورد شکنجه قرار داده اند و یا کشته اند. مخالفان به گفته این گزارش، بیشتر از قبل دست به گروگان گیری می زنند. آنها این کار را برای پس گرفتن زندانیان خود و یا گرفتن پول برای خرید اسلحه انجام می دهند. دولت سوریه به گروهی که این تحقیق را انجام داده اند اجازه ورود به این کشور را نداده است، اما آنها اطلاعات خود را از طریق مصاحبه با بیش از ۲۰۰ نفر شاهد عینی در کشورهای همسایه به دست آورده اند. در این میان، رییس شورای ملی سوریه می گوید استعفای رییس این شورا، برهان غلیون را پذیرفته است. آقای غلیون سرپرستی این شورا را از زمان آغاز درگیری ها بر عهده داشته است. سرپرستی آقای غلیون در گروه مخالف دولت سوریه از سوی عده ای از فعالان مورد انتقاد قرار گرفته بود. او هفته گذشته گفت آماده است در صورت پیدا شدن یک جانشین استعفا دهد. جاناتان هد، خبرنگار بی بی سی در استانبول می گوید هنوز مشخص نیست جانشین آقای غلیون چه کسی خواهد بود. او می گوید شورای ملی سوریه متشکل از طیف های مختلفی از مخالفان دولت سوریه است و پیدا کردن فردی که به عقیده همه آنها متناسب ریاست باشد کار دشواری است. بسیاری از گروه های مسلح که زیر چتر ارتش آزاد سوریه فعالیت می کنند، ریاست شورای ملی سوریه را که در خارج از کشور است، قبول ندارند. شورای ملی سوریه قبلا هم به خاطر ناتوانی اش در جذب حمایت های بیشتر برای در سطح بین المللی، مورد انتقاد قرار گرفته بود. خبرنگار بی بی سی می گوید دولت های مختلف، عدم یکپارچگی و ناتوانی در کنترل نیروهای داخلی مخالف را دلیل حمایت نکردن از این گروه اعلام می کنند. [code]http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/05/120524_u06_syria_abuse.shtml[/code] ...[/quote] اگه اين موارد رو فقط يكبار خونده بودي، متوجه رفتار ماكياوليستي فارس نيوز ميشدي بزرگوار. اينكه خودشون حقيقت رو و اساس حقيقت رو ميدونن، ولي جانبداري همه جانبه و عجيبشون از نظام اسد، اين اجازه رو بهشون نميده كه به حقايق اشاره كنن. به جاي اون، سعي در توجيه اين جناي با هزار و يك لطايف الحيل دارن كه متأسفانه حتي دلايلي رو هم به كار نميبرن كه مقبوليتي داشته باشه و يا مورد مشكوكي باشه و بديع باشه تا حداقل در ذهن خواننده، شبهه بوجود بياره!! بلكه از يه ادعاي نخ نما شده همچنان داره استفاده ميكنه و سعي ميكنه با انواع عكس و فيلم و مصاحبه و بريدن و دوختن و نوشتن، ذهن مخاطب رو درگير توهمات توطئه كنه. البته اينكه شما به اين رسانه اينطور اعتماد دارين كه حتي پروپاگانداي دروغينش رو هم عين حقيقت ميدونين، به بنده ارتباطي نداره و به خودتون مربوطه. ولي دوست نداشته و ندارم كه شما اين رويه رو اينطور براي خودتون توجيه بفرمايين. ولي خوب. دوست داشتن يا نداشتن بنده كه ملاك نيست. شما مخيريد به انتخاب. ======================================= [quote]جناب mostafa_by چه کسی قضیه رو لوث کرده اینکه عکسی جعلی از بی بی سی قرار دهیم لوث کردن قضیه است پس لطفآ یه سری به عکس های کودکانی که گلوی آنها پاره یا مغز آنها متلاشی شده قرار داده شده در صفحات قبل بزنید و لوث کردن قضیه رو احساس کنید [/quote] دوست گرامي؛ ارتباط اين فرمايش شما رو به اون عكس نفهميدم! من يه سوال دارم. شما اساساً چيزي درخصوص جنايات ارتش و شبه نظاميان بعثي سوريه در دههي هشتاد و نود شنيدهاين؟! فيالمثل همين جنايات صدام. اگه نبود فيلماي مستندش، شايد خيليها امروز ادعا ميكردن كه تهمت سر بريدن و اعدام دسته جمعي و زنده به گور كردن و كشتار زنان و كودكان و بسياري مسائل ديگه، همگي دروغ و توهم و توطئهي غرب و مخالفان صدام هست!! البته قطعاً ما اينو نميگفتيم، چون صدام رفيقمون نبود. ولي بشار خان هست. بعد هم اينجا بحث بر سر يه عكس بود كه بيبيسي، به اشتباه يا به عمد استفاده كرد و بعد از مشخص شدن غلط بودن تصوير، اون رو برداشت. ولي در اصل جنايت كه تفاوتي نميكرد! منتها مسئله اينجاست. رسانههاي ايراني كه از يه تحليل غلط دارن سوء استفاده ميكنن و غلط بودن اون هم به اثبات رسيده چي؟! اونا بعد از مشخص شدن غلط بودن فرضشون، اون رو از خبرگزاري حذف كردهان؟! يا دارن باز با همون طناب نخ نما شده، به مارگيري ميپردازن؟! --------------------------------------------------- [quote]اول آنکه این منطقه از قدیم الایام تاکنون یکی از مهمترین مناطق سکونت علوی ها و بعد از آن ترکمن های شیعه بوده - که همچنان هم ترکمن های شیعه و نه عرب ها - در این منطقه ساکن هستند. نکته دیگر الحوله یک منطقه شامل 9 روستای بزرگ و شهر می باشد. اینطور نیست که الحوله یک مکان خاص مانند شهر حمص باشد، یک بخش مستقل است که 123 هزار نفر جمعیت دارد.[/quote] هرچند كه بعيد ميدونم من جزو اون دوستاني باشم كه شما ازشون درخواست كمك درخصوص صحت جملات فوق فرمودين، لكن بهشون پاسخ ميدم. 1- محل سكونت تركمنها بوده؟! هم بله و هم خير! چند روستاي اين منطقه، محل سكونت تركمنها بوده. ولي نه به مفهومي كه شما فرمودين؛ يعني «يكي از مهمترين مناطق سكونت علويها و بعد از آن تركمنهاي شيعه»! 2- از 9 روستاي بزرگ و شهر تشكيل شده؟ تا حدودي بله! از 9 روستا و شهر تشكيل شده. البته بزرگ بودنش چندان درست نيست. چرا كه كل حوله اونقدر بزرگ نيست كه شهرهاش رو بخوايم بزرگ در نظر بگيريم! 3- حمص يك مكان خاص و شهر هست؟! خير! حمص يه استانه!! صد البته شهر حمص، پايتخت استان حمص هست. ولي اينطور نيست كه هر حمصاي، شهر حمص باشه! كما اينكه حوله هم واقع در شمال استان حمص هست. 4- حوله نام يك شهر يا يك مكان خاص نيست؟! چرا! هست!! بزرگترين شهر منطقهي حوله، كفر لاها هست كه نام ديگرش، حوله اس!! 4- تركمنهاي حوله شيعه هستن؟!! اين از اون دست ادعاهاي كمدي تاريخه! ولي چون قصد تمسخر ندارم و البته اين دوست بزرگوارمون هم ممكنه بهش بربخوره، صرفاً يه لينك در اختيارشون ميذارم : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87 5- يكي از مهمترين مناطق سكونت علويهاست؟!!! فكر كنم از اين سوال بگذريم خيلي بهتر باشه! ادعايي به اين جالبي؟!! علويها؟! اونهم در روستاهاي استان حمص؟! اونهم يكي از مهمترين سكونتگاهشون؟!! فكر كنم خود اين دوستمون هم بتونه بدون هيج اطلاعي درخصوص اين ادعا نظر بده. 6- با فرض تمامي اين مسائل، قراره از اين مسئله به چه نكتهاي برسيم؟!! اگه حتي با فرض محال بپذيريم كه اين منطقه، مهمترين سكونتگاه علويها!!!! و تركمنهاي شيعه!!!!!!!!! بوده و اساساً منطقهاي شيعه نشين بوده (برخلاف تمامي منابع كه از اين كشتار، بعنوان كشتار سنيها نام برده ميشه!!)، يه سري سوال گردن كلفت خودنمايي ميكنه : سوال اول : «پس يعني ارتش سوريه داشته يكي از مهمترين و اصليترين و قديميترين منطقهي سكونت علويها و تركمنهاي شيعه!! رو بمباران و گلوله بارون ميكرده؟!!!» بارم سوال : 5 نمره! سوال دوم : معني اين جمله چيست؟ «During the 2011–2012 Syrian uprising the Turkmen population of Syria looks at Turkey for support and protection.» بارم 5 نمره http://www.todayszaman.com/newsDetail_getNewsById.action;jsessionid=97E604029F70C2DA17EDDB499ED16878?newsId=265215 سوال سوم : ... --------------------------------------------------- خدمت تمامي دوستاني كه هنوز براشون كشتار الحوله علامت سوال هست و موندن قضيهي سر بريدنها و اعدام با گلوله از فاصلهي نزديك چي هست، درخواست ميكنم كه سري به اين دو لينك بزنن : http://www.reuters.com/article/2012/05/29/us-syria-un-idUSBRE84S10020120529 [code]http://www.bbc.co.uk/news/world-middle-east-18249413[/code] -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
برادر رضا (SHAHABESAGEB) عزيز؛ اتفاقاً عرض بنده هم اين هست. رسانههاي غربي به جاي بستن راه حقيقت يك طرف قضيه، سعي ميكنن حقايق دو طرف رو عنوان كنن. ولي با ظرافتي فوق العاده دروغهايي رو، اونهم نه از زبون رسانه؛ بلكه از زبون طرفين، وارد قضيه ميكنن و در نهايت ذهن بيننده و مخاطب رو به اون مسيري كه خودشون تمايل دارن سوق ميدن. اين، ظرافت و هنر رسانههاي غربي هست كه در مقابلش، ما از روش قديمي چند دههي پيش، يعني همانا پروپاگانداي مستقيم استفاده ميكنيم و اصرار داريم مخاطب، فقط اخبار يكجانبهي ما رو صفر تا صد بپذيره و به جاي فكر كردن، روايتي كه ما براش تعريف ميكنيم رو واقعيت بدونه! طبيعتاً هيچ رسانهاي بيطرف مطلق نيست و هريك براساس مصلحت و منظوري بوجود اومدهان. بالاخص انگلستان كه سوابق عظيمش در مداخلههاي مكرر در هر كشور، مبين نيت بسيار خيرش!! هست. اين وسط، ما بايد از مطالب دو طرف استفادهي كامل و كافي رو برده و با عقل و منطق خودمون بسنجيم تا ببينيم كه حقيقت امر چيه. اون جملهاي كه از بنده نقل قول فرمودين هم دقيقاً برميگرده به رويكرد بيبيسي درخصوص اين ماجرا. ميبيني كه اخبار و گفتههاي دو طرف رو بيان كرده و همچنين اشاره به خشونت طلبي دو طرف داشته!! حالا اين رو مقايسه كن با تيتر و سوتيتر و متن فارس نيوز تا تفاوت اساسي رو احساس كني!! [quote]«فیلم» افشاکننده از[color=red] تروریستها[/color] در الحوله سوریه/حملات خمپارهای ارتش کجاست؟ خبرگزاری فارس: [color=red]تروریستهای سوریه [/color]تصاویری از اتفاقات الحوله سوریه برای سفارت یک دولت اروپایی در دمشق ارسال کردند تا به عنوان جنایت ارتش سوریه منتشر شود اما طرف اروپایی دریافت انتشار این فیلم [color=red]جنایت گروهکهای مسلح و دروغ آنان[/color] را آشکار خواهد کرد. به گزارش فارس، چهار روز پس از [color=red]جنایت گروهکهای مسلح در شهر الحوله سوریه[/color]، تصاویری از لحظاتی از فعالیت عناصر این گروهکها منتشر شده است، که در نوع خود بسیار روشنکننده است.[/quote] خودتون حساب كنين كه آيا حتي سانا هم اينطور پروپاگاندا به نفع نظام سوريه و بر ضد مخالفينش انجام ميده؟!! تفاوت، دقيقاً در همين جاست!! حالا به نظرت كي بيطرفانهتر، اين واقعه رو گزارش كرده و دو طرف قضيه رو گفته و كدوم يك، يكجانبه و اخبار مخلوط راست و دروغ رو عنوان داشته؟! ---------------------------------------------------------- برادر worior گرامي؛ اين درست كه قدرتهاي ديگه هم سعي در تند كردن آتش قضيه و بهره برداري سياسي از اين ماجرا هستن. دو گروه هستن كه به هيچ وجه علاقه ندارن اين ماجراها ختم به خير شه. گروهي طرفدار بشار و گروهي طرفدار مخالفين بشار! بيشتر از اين هم بازش نميكنم. ولي نميشه همه چيز رو هم با فرضيات «قلادههاي طلا»يي تبيين كرد! بله. در جايي محرك اصلي ميتونه عامل خارجي و يا پنهان باشه. ولي نه اينكه كليهي وقايع رو مربوط به اونا بدونيم. آيا غير اينه؟! طبيعتاً قدرتهاي اطراف هم در حال سرمايه گذاري و بهره برداري كامل از اين آب گل آلود هستن و البته برنده كسي هست كه نه امروز و اين لحظه، كه فرداي سوريه رو هم مدنظر قرار داده و مهره چيني و سرمايه گذارياش رو براساس سرنوشت آتي سوريه رقم بزنه. ---------------------------------------------------------- مثل هميشه از فرمايشات برادر طاها استفاده كردم. با اكثر فرمايشات ايشان موافقم منهاي دو، سه قسمت فرمايشات ايشون كه البته كوچك هستن (بطور مثال همين بحث اقليت و اكثريت معترضين كه من، عكس اين قضيه رو بهش اعتقاد دارم و اتفاقاً همين تقسيم بندي رو درخصوص معترضين و مخالفين مسلح بكار ميبرم. ولي بالعكس!). ========================== هزار نكتهي باريكتر ز مو اينجاست : [quote]در مورد جریانات سوریه یک چیز کاملا مشخص و واضحه ... بازی سوریه برای ما بازی سه سر باخته! فرقی نمکنه اسد و حزب بعث بمانند یا بروند در هر صورت ما در حال ضرر دادن هستیم .... حالا البته شاید خودمون را با توجیه دفع افسد به فاسد سرگرم کنیم ... [/quote] كريزيتيم دكتر جان! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
برادر طاهاي عزيز؛ فيلم اونقدر مشخص هست كه ايراد بني اسرائيلي ازش گرفته شده كه همين توجيهات براي رد مدعيات كفايت ميكنه!! جالبه تو فيلم ميگه آر پي جي زن داره راه ميره!! بعد هم ميگن اگه زير گلوله بارون شديد بوده، اين كار غير ممكن بوده!! حالا سوال پيش مياد كه مگه دارن فقط يه نقطه رو پشت سر هم ميزنن كه امكان راه رفتن نيست؟! بعد هم اينهمه جمعيت كه دارن ميدون رو ول كرده، به يه نفر كه راه ميره چسبيده؟!! نكتهي ديگه اينكه اگه فيلم رو كامل نگاه كنين، ميبينين كه در ابتدا همون آر پي جي زن هم داره ميدوه و وقتي به نقطهي تجمع ميرسه شروع به راه رفتن ميكنه!! ---------------------------------------- خلاصه اينكه هر كسي كه فقط اين متن رو بخونه هم ميتونه به نيت نويسندهاش كه همانا ماله كشيدن بر روي اين قضيهاس پي ببره. صداي انفجارهاي پي در پي و حتي انفجار در همون صحنه كاملاً مشخصه! حالا توجيه برادران فارس نيوزي چيه؟ خدا داند و بس!! لابد انفجار رو بايد ول كنيم و راه رفتن يه نفر از بين 10 نفر رو بچسبيم!! ================================== جناب آمينور. حرف شما صحيح. بي بي سي از عكسي ديگه استفاده كرده (آخه نه اينكه رسانههاي ما اصلاً اين كارو نميكنن!!). حالا فقط يه مسئله ميمونه برادر. اون عكس جعليه! اين عكس چي؟! [img]http://www.asriran.com/files/fa/news/1391/3/9/225310_304.jpg[/img] بهتر نيست كمي به بديهيات هم توجه كنيم و سعي نكنيم با روشهاي فارس نيوزي، كل قضيه رو لوث كنيم؟! حتي اگه نيت فارس نيوز خير باشه (كه ان شاءالله هست)، مصداق عملش همانا روش ماكياوليستي هست كه با اميد توجيه وسيله توسط هدف، دروغ پراكني و انكار خورشيد رو در دستور كارش قرار داده!! ==================================== برادر امين مسي عزيز؛ همين كه شما ميفرمايي 60 درصدشون دروغ بوده، نشان از اعتماد بيش از اندازه به سانا و فارس نيوز و رجا و امثالهم هست! چرا كه بسياري از مواردي كه اينها اينطوري رد كردن، خيلي ساده پاسخ داده شده و يا بديهيتر از اون بوده كه بخواد كسي باورش كنه! مثل همين مستنداتي!!! كه فارس نيوز گذاشته!! اما با فرض پذيرش فرمايش شما، اگه اين 40 درصد، اين جمعيت ده هزار كشته و دهها هزار مجروحي رو به يادگار گذاشته، پس بايد پناه برد به خداوند از دست اين رژيم!! مگه قذافي غير اين انجام داد؟! --------------------------------------------- اما درخصوص اينكه كار خود ارتش باشه يا نه، شما عرض بنده رو درست متوجه نشدين. عرض من اين نبود كه تمامي بمب گذاريها و جنايتهاي متقابل در سوريه كار خود ارتش سوريهاس! اگه به عرضم توجه ميفرمودي، ميديدي كه بارها و بارها اعلام كردم كه طرف مقابل هم (البته شاخهي نظامي مخالفين) رفتار ناجوانمردانه و وحشيانه اي از خودش بروز ميده كه در شكنجه و كشتن نظاميان بالاخص قابل مشاهده هست! يا بمب گذاري در ميان جمعيت شهروندان عادي سوري (كه البته اين يكي، تخصص اصلي برادران القاعدهاس كه در سوريه حسابي فعال شدهان!). عرض بنده اين بود كه مواردي كه سوريه بشدت ازش بهره برداري سياسي ميكنه، حتي ميتونه كار خود اين نيروها باشه و اين، به هيچ وجه احتمالي دور از ذهن نيست!! فيالمثل همه ميدونن كه از بمب گذاري در راه كاروان سازمان ملليها، فقط دو گروه سود ميبرن : اول، القاعده كه توهمات مبارزه با كفرش گوش فلك رو كر كرده و دوم، دولت سوريه كه ميخواد نشون بده كه مخالفينش، مشتي تروريست هستن كه حتي به ناظران سازمان ملل هم رحم نميكنن. ولي بديهيه كه مخالفين، حتي تندروترين اونا و بالاخص نظاميان كاركشتهاي كه از ارتش جدا شده و به صف مخالفين پيوستن، هيچ نفعي از اين كار نميبرن! چون همه چيز عليه خودشونه!! پس منطق ميگه اينجور مواقع، بين قسم حضرت عباس سانا و فارس و ايرنا و العالم و امثالهم، كمي هم منطقمون رو بكار بندازيم ديگه! اينطور نيست؟!! --------------------------------------------------- اما اشارهي شما به اصلاحات قانوني و همچنين اصلاحات 2001، نشون ميده كه حقيقتاً يا خيلي به بشار اسد خوشبين هستين و يا، اصلاحات 2001 اش رو درست مطالعه نفرمودين!! ولي اصلاً بيايم با فرض پذيرش فرمايش شما بيايم بريم جلو. رائول كاسترو بعد از فيدل خان (كه عمرش دراز باد و قراره ايشون، جان حضرت عزرائيل رو بگيرن!!)، در كوبا به قدرت رسيد و بلافاصله موجي از اصلاحات سياسي و اقتصادي رو در كشورش ايجاد كرد. حالا با اين فرض، پس بايد حكومت كمونيستي رائول كاسترو رو يه حكومت دموكراتيك و مردمي دونست؟! حكومتي با احترام بر آراء و نظرات مردم و حكومت مردم بر مردم؟! همين فرض رو درمورد كرهي شمالي و اصلاحات كيم جونگ ايلي و يا پسر تپلي مپلياش هم ميشه در نظر گرفت!! يا حتي درمورد نيكيتاي خروشچف كه بعد از استالين به قدرت رسيد!! يا درمورد دنگ شيائو پنگ كه بعد از مائو به قدرت رسيد. دوست بزرگوار. اصلاحات به حرف و 4 تا تغيير بيضرر و دردسر نيست. حقيقت اينه كه در قرن بيست و يكم، جايي براي ديكتاتورها نيست؛ چه ديكتاتور صالح و چه ظالم. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote][quote]ولي اي كاش دوستان بزرگوار، كمي درخصوص سابقهي كشتارهاي دولت سوريه در سالهاي گذشته تحقيق ميفرمودن تا ميديدن كه اتفاقاً يكي از تاكتيكهاي ايجاد رعب و وحشت ارتش سوريه، كشتار دسته جمعي خانوادههاست.[/quote] آقا مصطفی بنده هم قصد مباحثه با شما را ندادارم چون توانش را ندارم ! بحث هم تعصب نیست بلکه اول منافع و دوم پروپاگاندا طرفین هست ! در باره این کشتار اخیر که دو طرف به هم نسبتش می دهند یک نکته است : دولت میگه که مخالفین اعضای این خانه را با سلاح سبک هدف قرار داده اند و مخالفین هم می گویند که ارتش منطقه را بمباران یا با خمپاره و توپ و کاتیوشا گلوله باران کرده است ! حالا ما وقتی تنها به جنازه این افراد نگاه کنیم اثر تیر بر روی کله و بدن ها واضح است ! حالا به نظر شما با بمباران و گلوله باران افراد به این صورت دقیق هدف قرار گرفته اند ! در ضمن اصلا دولت سوریه با توجه به سابقه اش امروز هم چنین کارهایی بکند ( که در 60 درصد موارد در امروزه نه گذشته جز دروغ چیزی بیش نبود که نمونه هاش فراوان است ) حالا چرا از دید شما و دیگر دوستان طرف مقابل را نمی بینید که به راحتی شیعیان و مسیحی ها و حتی دروزی ها و بخشی از سنی ها را سر می برند و یا تیر های خلاص به جنازه ی سربازان ارتش به فجیع ترین شکل ممکن میزنند و یا بمب گذاری ها بین مردم حتی سر راه نیرو های سازمان ملل ! اما وقتی این حرف ها را میزنیم می شویم متعصب ! به خدا دیدن جنایات گروه های مسلح تعصب نیست و دیدن جنایات ارتش اسد آزادی خواهی نیست ![/quote] برادر امين عزيز؛ مشكل شما دقيقاً همينجاست. اينقدر در منابع اين طرف غرق شدين كه اصلاً از راست و دروغ خيلي از ادعاها غافل موندين. فيالمثل حرفتون درسته كه ميفرمايين اونا گفتن حملات با بمباران و خمپاره و توپ و چه و چه بوده. قطعاً هم درست ميفرمايين كه اين تصاوير، مشخصاً جاي گلوله (و نه تركش) روي بدنشون هست!! ولي چيزي كه اساساً ازش غافلين، اصل ادعاي گروههاي مخالفه كه عنوان داشتن ارتش بعد از اين گلوله باران، تازه قتل عامش شروع شده و كشتارهايي رو در برخي محلات انجام داده و اونايي كه زنده موندن و نتونستن فرار كنن رو ارتش ترتيبشون رو داده!! اينكه اساساً شما كشتارهاي دههي هشتاد و نود رو هم منكر ميشين، ديگه جايي براي بحث باقي نميذاره. [b]عرض بنده اين نبود كه طرف مسلح مقابل هم پروانهاس!! اساساً خشونت طرف مقابل كاملاً مشهوده و انكار ناپذير. ولي انكار خشونت شديد ارتش سوريه هم مثل انكار خورشيد تو روز روشنه!![/b] اينجاست كه ميگم اي كاش اينقدر متعصبانه روي اين قضيه مانور نميدادين و محض رضاي خدا هم كه شده، قدري به مطالعهي منابع طرف مقابل ميپرداختين!! والا توقع ندارين كه العالم و المنار و سانا و ايرنا بخوان حقايق سوريه رو بطور كامل بازگو كنن كه؟! ---------------------------------------------------------------- برادر رضاي عزيز؛ شما رو هم توصيه ميكنم به قدري مطالعهي منابع ديگه. بالاخص منابعي سواي منابعي كه دوستان قرار ميدن. بالاخره محض تنوع هم كه شده، خوندنشون بد نيست. البته اگه اين پيشفرض كه شما نه ناظرهاي بينالمللي رو قبول دارين، نه نهادهاي حقوق بشر، نه فعالان حقوق بشر و نه هيچ كس ديگه، طبيعتاً بحث ما رو به بنبست ميكشونه. مگه اينكه در اين پيشفرض، تجديد نظر فرموده و يا با غيب شدن و حضور مستقيم در درگيريهاي سوريه، حقيقت رو كشف بفرمايين. چون راه حل سومي به ذهنم نميرسه!! ---------------------------------------------------------------- محض تنوع، خبري از سايت فخيمه!!! بيبيسي فارسي قرار ميدم. طبيعتاً منشاء اين اخبار، بيبيسي نيست. صرفاً محض تحريك دوستان اين سايت رو انتخاب كردم!! خبر اول [color=red]جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل به خاطر کشتار در سوریه[/color] دیپلمات ها می گویند که شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی کشتار بیشتر از ۹۰ غیرنظامی در شهر حولة سوریه که ۳۴ نفر آنها کودک بودند، جلسه اضطراری تشکیل می دهد. انتشار خبر کشتار بیش از ۹۰ غیرنظامی در شهر حولة در سوریه خشم جامعه جهانی را برانگیخته است. مطالب مرتبط انتقاد سوریه از گزارش سازمان ملل در مورد کشتار حولة واکنش ها به کشته شدن ۹۰ نفر در سوریه مخالفان سوری: ۸۸ نفر در حمص کشته شدهاند لینکهای مرتبط موضوعات مرتبط سوریه اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب، فرانسه، بریتانیا، آلمان و آمریکا با محکوم کردن آنچه در این شهر رخ داده است، خواهان تشدید فشارها بر دولت سوریه شدهاند. کوفی عنان، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب در امور سوریه این حمله را که یکی از مرگبارترین وقایع از زمان آغاز اعتراضات در سوریه به شمار میرود، "نقض آشکار مقررات بینالمللی" خوانده است. وزارت امور خارجه بریتانیا، خواهان برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بررسی وضعیت در سوریه شده بود. ناظران سازمان ملل متحد در سوریه کشتار در شهر حولة را تایید کردهاند سازمان ملل متحد از دولت سوریه خواسته است که به استفاده از تسلیحات سنگین در مناطق مسکونی پایان دهد. سوریه دخالت دولت این کشور در این کشتار را رد کرده و گفته است که قدرتهای خارجی بدون وجود هر گونه شواهدی اتهامات را متوجه دولت کرده اند. اما روسیه که تاکنون مانع از تلاش های قبلی شورای امنیت سازمان ملل برای محکوم کردن دولت سوریه شده است، واکنشی دربرای این کشتار نشان نداده است. سازمان ملل متحد مرگ دستکم ۹۰ نفر از جمله ۳۲ کودک زیر ۱۰ سال را در شهر حولة تایید کرده است. با این حال، دولت سوریه گروههایی را که "تروریستهای مسلح" میخواند، مسئول این کشتارها معرفی کرده است. حولة در استان حمص قرار دارد و گزارش شده است که به دنبال برگزاری تظاهرات ضددولتی پس از نماز جمعه هفته پیش، ارتش سوریه این شهر را زیر آتش گرفته است. [b]مخالفان دولت میگویند که تعدادی از قربانیان در حولة بر اثر گلولهباران نیروهای ارتش کشته شدهاند و تعدادی دیگر، توسط نیروهای شبه نظامی وابسته به دولت که تحت عنوان الشبیحة شناخته میشوند، به طور خودسرانه اعدام شدهاند.[/b] [code]http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/05/120527_ka_un_security_council_massacre.shtml[/code] ---------------------------------------------------------- خبر دوم : گزارش سازمان ملل درخصوص اين فاجعه : [color=red]'ارتش سوریه مسئول نقض حقوق بشر'[/color] [color=red]گزارش تازه ای که به سفارش سازمان ملل متحد تهیه شده، ارتش و نیروهای امنیتی سوریه را مسئول نقض جدی حقوق بشر در دو ماه گذشته در این کشور شناخته است.[/color] [b]این گزارش همچنین از تکنیک هایی که مخالفان استفاده می کنند نام برده و گفته شواهدی وجود دارد که نشان می دهد آنها، تعدادی از سربازان دستگیر شده را مورد شکنجه قرار داده و یا کشته اند.[/b] موضوعات مرتبط سوریه مسئولان این تحقیق می گویند هر دو طرف درگیری اخیرا بیشتر از قبل از تسلیحات نظامی استفاده کرده اند. بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل می گوید از آغاز درگیری ها در اوائل ماه مارچ ۲۰۱۱ (فروردین ۱۳۹۰) دست کم ۱۰ هزار نفر کشته شده اند. در این گزارش که به سفارش سازمان ملل متحد گردآوری شده است، اتفاقات دو ماه گذشته و ماه مه (خرداد) مورد بررسی قرار گرفته است. در این گزارش آمده هر دو سوی مناقشه، در مواردی از شکنجه و اعدام های فوری استفاده کرده اند. علی رغم درخواست آتش بس در ماه آوریل گذشته، و اعزام ناظران صلح، ماموران کمیته تحقیق سوریه می گویند تنش ها در این کشور همچنان ادامه دارد. در این گزارش آمده نیروهای دولت سوریه قبلا به طور عمده با تظاهرات مخالفان روبرو بودند، اما اکنون با گروهی مسلح و منسجم روبرو هستند. این گزارش همچنین می گوید پیوستن سربازان سوری به مخالفان، آنها را قوی تر کرده است. "اعدام اعضای خانواده" برهان غلیون شورای ملی سوریه می گوید استعفای برهان غلیون را پذیرفته است در ادامه این گزارش آمده روند کلی نقض حقوق بشر در سوریه دیده می شود. در گزارش آمده نیروهای ارتش سوریه رفت و آمد به برخی روستاها را محدود کرده و برای پیدا کردن مخالفان خانه ها را جستجو کرده اند. به گفته این گزارش در برخی از موارد، تمامی اعضای یک خانواده اعدام شده اند. شکنجه بازداشت شدگان نیز، که کودکان هم در میان آنها هستند، ادامه دارد. در این گزارش اما، انتقادهایی هم درباره روش های مخالفان دیده می شود. در مواردی، مخالفان سربازان ارتش سوریه را مورد شکنجه قرار داده اند و یا کشته اند. مخالفان به گفته این گزارش، بیشتر از قبل دست به گروگان گیری می زنند. آنها این کار را برای پس گرفتن زندانیان خود و یا گرفتن پول برای خرید اسلحه انجام می دهند. دولت سوریه به گروهی که این تحقیق را انجام داده اند اجازه ورود به این کشور را نداده است، اما آنها اطلاعات خود را از طریق مصاحبه با بیش از ۲۰۰ نفر شاهد عینی در کشورهای همسایه به دست آورده اند. در این میان، رییس شورای ملی سوریه می گوید استعفای رییس این شورا، برهان غلیون را پذیرفته است. آقای غلیون سرپرستی این شورا را از زمان آغاز درگیری ها بر عهده داشته است. سرپرستی آقای غلیون در گروه مخالف دولت سوریه از سوی عده ای از فعالان مورد انتقاد قرار گرفته بود. او هفته گذشته گفت آماده است در صورت پیدا شدن یک جانشین استعفا دهد. جاناتان هد، خبرنگار بی بی سی در استانبول می گوید هنوز مشخص نیست جانشین آقای غلیون چه کسی خواهد بود. او می گوید شورای ملی سوریه متشکل از طیف های مختلفی از مخالفان دولت سوریه است و پیدا کردن فردی که به عقیده همه آنها متناسب ریاست باشد کار دشواری است. بسیاری از گروه های مسلح که زیر چتر ارتش آزاد سوریه فعالیت می کنند، ریاست شورای ملی سوریه را که در خارج از کشور است، قبول ندارند. شورای ملی سوریه قبلا هم به خاطر ناتوانی اش در جذب حمایت های بیشتر برای در سطح بین المللی، مورد انتقاد قرار گرفته بود. خبرنگار بی بی سی می گوید دولت های مختلف، عدم یکپارچگی و ناتوانی در کنترل نیروهای داخلی مخالف را دلیل حمایت نکردن از این گروه اعلام می کنند. [code]http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/05/120524_u06_syria_abuse.shtml[/code] ============================================ حالا دوستان خودشون كلاهشون رو قاضي كنن كه كدوم رسانهها، دارن دو طرف قضيه رو ميگن (حالا با افزودن چاشنيهاي مجاز و غيرمجاز به يه طرف داستان) و كدوم رسانهها، اخبار رو صرفاً يكطرفه و اخبار مخلوط راست و دروغ عنوان ميدارن!! صد البته باز هم انتظار تأثيرپذيري چنداني از اين عرايضم رو ندارم. فقط اميدوارم دوستان رو كمي تحريك كرده باشم براي بررسي و مطالعهي بيشتر در اين زمينه و عدم تكيهي صرف به منابع يك طرف درگير! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
دوست بزرگوار. بنده حق رو نه به تروريستها و نه به دولت بشار اسد نميدم. چون هر دو طرف دارن جنايت ميكنن. اين مسئله هم هيچ توجيهي نداره. من حق رو به ملت سوريه ميدم كه مثل ساير ملل عربي، به دنبال آزادي و دموكراسي باشن و خواهان اسقاط حاكمان چهل سالهشون (مبارك، قذافي و خاندان اسد!!) باشن و برقراري جمهوري و حكومتي مبتني بر آراء مردم. اگه اين حق رو براي مردم مصر، يمن، تونس و ليبي قائل باشيم، بايد براي مردم سوريه هم قائل باشيم! مگه اينكه باور داشته باشيم مردم سوريه دوست دارن يه ديكتاتوري چهل ساله، همچنان برشون حكومت كرده و ايشان اصلاً دخلي در حكومت نداشته باشن!! ---------------------------------------------- چيزي كه مسلمه اينه كه هيچ يك از دو طرف (تكرار ميكنم! هيچ يك از دو طرف)، حتي لحظهاي براي آتش بس احترام قائل نبودن. اخبار اون طرف رو كه جناب aminor در تاپيك قرار دادن. اخبار ارتش رو هم متقابلاً ميشه از سايتهاي ديگه پيدا كرد. البته اين رو هم بايد در نظر گرفت كه سادهترين كار ارتش براي متهم كردن اونا، اينه كه افرادي از خودشون با لباس شخصي بخوان كارهايي انجام بدن كه بعداً ازش مانور تبليغاتي دربياد!! اميدوارم دوستان نفرماين كه اين روش احمقانهاس و كسي اين كار رو نميكنه و اگه هم كنه، كسي باور نميكنه! چون اساساً جرقهي جنگ آلمان و لهستان و در نتيجه آغاز جنگ دوم جهاني، از ماجرايي به همين مسخرگي خورد!! ولي چيزي كه مسلمه اينه كه گروههاي مسلح در سوريه، بعضاً بسيار تندروي كرده و برخوردهاي بيرحمانهاي با نيروهاي اسير شدهي ارتش و يا گاهاً برخي از طرفداران حكومت اسد داشتهان و اين، غيرقابل انكاره. همونطور كه جنايات ارتش غيرقابل انكار. طبيعتاً وسط جنگ هم حلوا خيرات نميكنن و وضعيت سوريه روز به روز وخيمتر ميشه!! برخي خوش باورانه فكر ميكردن با حملهي ارتش سوريه به درعا، اين قضيه خاتمه پيدا كرده. ولي ميبينيم كه گلوله باران و بمباران شديد و سنگين شهرهاي درگير هم مشكلي رو از پيش رو برنداشته و هنوز كه هنوزه آشوب، سوريه رو فرا گرفته كه هيچ، داره به همسايگانش هم سرايت ميكنه (لبنان). تو اين شرايط، بيشتر از همه ملت سوريه هستن كه ضرر كرده و آسيب ميبينن. ----------------------------------------------------- ساير مواردي رو كه فرمودين هم در تاپيك قبلاً عرض كرده بودم. با تورقي ساده در تاپيك، ميتونين نظر حقير رو بخونين. اگه هم نياز به توضيح بيشتر بود بفرمايين تا در خدمت باشم. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
mostafa_by پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
من قصد ورود به بحثهاي دوستان رو ندارم. ولي اي كاش دوستان بزرگوار، كمي درخصوص سابقهي كشتارهاي دولت سوريه در سالهاي گذشته تحقيق ميفرمودن تا ميديدن كه اتفاقاً يكي از تاكتيكهاي ايجاد رعب و وحشت ارتش سوريه، كشتار دسته جمعي خانوادههاست. بدين معني كه وارد هر خانهاي ميشدن كه جزو خانوادهي معترضين بوده و يا به ايشان پناه داده، تمامي اعضاء خانواده، از پيران گرفته تا نوزادان رو قتل عام ميكردن كه باعث ايجاد وحشت در بين مردم و عدم جا دادن به معترضين بشه. اين قضيه هم مربوط به وقايع سال گذشته نيست كه بگيم امريكا و اسرائيل درشون دست دارن! اين قضايا مربوط به سالهاي 80 هست. البته حكومت بعثي عراق هم در اين زمينه ركورد داره و سوابقش بر همه معلوم. حتي اين مسئله، بارها به تأكيد ناظران بين المللي رسيده و البته جزو گزارشات فعالان حقوق بشر سوري هم هست. --------------------------------------------------- منتهاي مراتب دوستان بزرگوار با چنان تعصبي روي اين قضيه بحث ميفرماين كه گويي ارتش سوريه يك ارتش پاك انساني و مقدسه و اصلاً جنايتي نميكنه و تيرهاشون هم فقط تروريست كشه و در مقابل، معترضين هم مشتي تروريست و وحشي هستن كه بيخود و بيجهت، خانوادههاي موافق خودشون رو به گلوله ميبندن و الكي همه رو ميكشن!! بعد هم مسئلهي گلوله باران سنگين روزهاي اخير ارتش سوريه هم امري انكار ناشدنيه! لابد ارتش سوريه به سمت شهرهاي خالي از سكنه اين اقدامات رو انجام داده!! ================================ اي كاش دوستان كمي بدون تعصب روي اين قضيه بحث ميكردن و حداقل منابع طرف مقابل رو هم ميخوندن. اينطور شايد كمي بيشتر جانب اعتدال رو رعايت ميفرمودن (بيطرفي پيشكش). ================================ هرچند كه ميدونم بسيار بيهوده نوشتم اين چند سطر رو و دوستان كماكان به سبك و سياق خويش، به هواداري از رژيم سوريه ادامه خواهند داد و اين جنايتها رو بطور كامل انكار خواهند كرد، ولي بنده وظيفهي خودم ميدونستم كه حداقل براي ثبت در تاريخ ميليتاري، اين تذكر رو خدمت دوستان عرض كرده باشم تا فرداي روز مدعي اين باشم كه اينها رو گفتم و دوستان گوش نكردن!! در آخر بايد گفت تاريخ چيزي نيست كه با گفتههاي امروز ما نوشته بشه. -
من هم به دوستان بسيجي و آنتي وار، بابت انتصابشون به مديريت مباحث مذكور تبريك ميگم و اميدوارم كه در اين جايگاه، موفق باشن. اگر هم كمكي از دست ما برمياد، در خدمت خواهيم بود.