-
تعداد محتوا
2,358 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
18
تمامی ارسال های mostafa_by
-
خالخین گول بررسی و تحلیل نبرد خالخین گول ..... نبردی که باعث تغییر سرنوشت جنگ جهانی دوم گردید.
mostafa_by پاسخ داد به ALI تاپیک در جنگهای معاصر
[quote]درست بعد از اينکه آمريکا به آلمان و ژاپن اعلان جنگ ميدهد[/quote] برادر Stuka عزيز. اين آلمان نازي بود كه پس از نبرد پرل هاربر، به ايالات متحده اعلان جنگ داد. به قول يكي از دوستان، تنها كشوري كه آلمان به وي اعلان جنگ نمود، ايالات متحده بود! البته تصميمي، به غايت احمقانه بود! چرا كه مجوز بمباران شديد آلمان توسط كشوري كه كيلومترها ازش دور بود رو خودش صادر كرد! كشوري حتي نميتونست يه موشك بهش شليك كنه! ولي چيزي كه مشخصه و مستنده اينه كه ابتدا اين، آلمان بود كه به امريكا اعلان جنگ داد؛ نه بالعكس. اما اينكه آلمان مايل به كشيدن پاي امريكا به وسط معركه نبود هم چندان فرمايش مستندي نيست. چرا كه كم نبودن كشتيهاي تجاري امريكا كه توسط نازيها مورد هدف قرار گرفتن؛ به اين دليل كه چشم امريكا رو بترسونن و از كمك به انگلستان بر هذرش دارن! همين حملات بود كه باعث شد پرزيدنت روزولت از نيروي دريايي ايالات متحده بخواد تمهيداتي رو بيانديشن كه امنيت كشتيهاشون حفظ بشه و ناوشكنها و نيروي دريايي ايالات متحده رو به عنوان اسكورت اين كشتيها بفرستن! يعني باز هم اول آلمان بود كه امريكا رو تحريك كرد و پاسخش رو ايالات متحده داد كه البته برادر علي نيز به اين موارد، اشاره فرمودن. ضمن اينكه نبايد عذرخواهيهاي هيتلر رو زياد جدي بگيرين. چرا كه قبلاً هم در موارد مختلف (حمله به راينلند، اتريش، سودتنلاند، مابقي چكسلواكي و لهستان)، شامل اين دست عذرخواهيها بوديم. به عبارت سادهتر، اين رو همه ميدونيم كه عذرخواهيهاي هيتلر و قولهاي وي، هيچگاه صادقانه نبودن . ------------------------------------------------ يكبار ديگه، قسمت آخر عرايض قبليام رو كپي ميكنم. از نظر من، تحليل جنگهاي جهاني (بالاخص جنگ دوم) بدون در نظر گرفتن مورد مذكور، امكانپذير نيست. [b]براي شروع، ابتدا سعي بفرمايين متفقين و متحدين رو دستهبندي و تفكيك بفرمايين. يعني ببينيم هر يك به چه مرامي تعلق دارن تا بعد بپردازيم به ادامه.[/b] -
خالخین گول بررسی و تحلیل نبرد خالخین گول ..... نبردی که باعث تغییر سرنوشت جنگ جهانی دوم گردید.
mostafa_by پاسخ داد به ALI تاپیک در جنگهای معاصر
[quote]علت اصرار متحدین برای وارد معرکه کردن آمریکا چه بود ؟؟ چرا متحدین اصرار داشتند آمریکا را وارد میادین نبرد کنند؟؟؟[/quote] برادر علي عزيز. اين سوال، سوال خوبيه. ولي پاسخ نسبتاً خوبي نداره. يعني اگه شما هزار سال ديگه هم نقشههاي جنگ دوم جهاني رو زير و رو بفرمايين، باز هم دليلي منطقي براش پيدا نميفرمايين. به همين دليل براي يافتن پاسخش، ناچارين از محدودهي نظاميگري خارج بشين و رو به دنياي سياست بيارين. پيشاپيش هم عرض ميكنم نفت و سلطه و اين حرفا، بهانه و آذين اتاقه! بايد ببينين اين آذين، براي چه مراسميه. (قضيه اون بنده خدا نشه كه رفت وسط يه سالن جشن و شروع كرد به رقصيدن! ملت با تعجب نگاهش كردن. يكي ازش پرسيد شما؟ گفت من با خانوادهي دامادم. طرف جواب داد : «ولي اينجا جشن تولده»!!) ----------------------------------------- براي شروع، ابتدا سعي بفرمايين متفقين و متحدين رو دستهبندي و تفكيك بفرمايين. يعني ببينيم هر يك به چه مرامي تعلق دارن تا بعد بپردازيم به ادامه. -
مارش ها و سرودهاي مشهور نظامي و انقلابي جهان مارش ها و سرودهاي مشهور نظامي و انقلابي جهان
mostafa_by پاسخ داد به Stuka تاپیک در گالري عكس و فيلم
مشكلي نيست! عرض كردم كه اگه فكر ميكنين مشكلي نداره، بفرستين به تاپيك. اگه هم شك دارين، ميتونين به دوستاني كه در بالا عرض شد بدين تا دوستان نظر بدن كه مناسب هست يا نه. -
مارش ها و سرودهاي مشهور نظامي و انقلابي جهان مارش ها و سرودهاي مشهور نظامي و انقلابي جهان
mostafa_by پاسخ داد به Stuka تاپیک در گالري عكس و فيلم
خوب براي بنده يا Major_Gordon يا Antiwar بفرستين تا بررسي شه و اگه مشكلي نبود، بذارين تو سايت. فقط لطفاً لينك از يوتيوب نباشه و مثلاً تو پرشين گيگ يا سايتي نظير اون آپلود بفرمايين كه امكان تماشا و دانلود راحتش وجود داشته باشه. -
عملیات رمضان المبارک، فاو چگونه سقوط کرد؟ عملیات رمضان المبارک، فاو چگونه سقوط کرد؟
mostafa_by پاسخ داد به ssalii تاپیک در عملیات های نظامی ایران
[quote]اون دوستانی که می گن ما اشتباه کردیم جنگ تمام کردیم یا مزاح می کنن یا تحلیل درستی ندارن ادامه جنگ یعنی دیگه خوزستان مال ایران نبود الان بهش می گفتن عربستان عراق وقتی قطع نامه تصویب شد رسیده بود نزدیک خرمشهر اونایی که اونجا بودن می گن داشت می یومد باز بگیره حتی چند جا دیدم بیان شه بود که بر اساس تحلیل ها عراق امکان اینو داشت که 5 استان ما رو فتح کنه ارتش عراق آخر جنگ غولی شده بود با امکانات عجیب غریب امکانات کشور دیگه اجازه ادامه جنگ رو نمی داد شما به الان نگاه نکنید که ماشالله بمب موشک می سازیم اون موقع هیچی نداشتیم واقعا هیچی نداشتیم نمی شد بچه های مردم گوشت دمه توپ بکنن اتفاقا مسئولین تصمیم درستی گرفتن[/quote] جناب Waffen_SS عزیز. فرمایش شما درخصوص ماشین جنگی عراق کاملاً صحیحه. ولی قطعنامه در سال 66 تصویب شد و ایران اون رو در سال 67 پذیرفت! بامزه حرف دوستان هست که می فرماین اگه سال 66 پذیرفته بودیم، فلان می شد و چنان! ولی مثل اینکه نمی دونن پذیرش قطعنامه و آتش بس، دو جانبه اس!! اما موردی که شما فرمودین تا خرمشهر اومد، نه پس از تصویب قطعنامه، بلکه پس از پذیرش اون توسط ایران انجام گرفت! یعنی صدام فکر کرد ایران چون دیگه توان نداره آتش بس رو پذیرفته! به همین دلیل حمله ی سنگینی به جنوب کشور انجام داده و تا نزدیکی های خرمشهر هم پیش اومد که امام (ره) فرمان تاریخی ای دادن و فرمودن «جبهه ها باید پر شود» و امواج مردم به سوی جبهه سرازیر شدن و ارتش بعثی رو به عقب روندن! اونقدر وضع ایران بد نبود که نشه جنگ رو ادامه داد. ولی اونقدر هم وضع خوب نبود که با تلفات سنگین مواجه نشه! چون ارتش عراق بسیار مجهزتر از ابتدای جنگ شده بود و فقط یگان زرهی به روز شده اش کافی بود که دمار از روزگار رزمندگان ما دربیاره! از نیروی هوایی تقویت شده اش می گذرم. ولی در مقابل، ما چیز زیادی نداشتیم. هم خزانه خالی شده بود (چه به علت هزینه های کمرشکن جنگ و چه عدم امکان فروش درست و حسابی نفت و مهمتر از اون، افت فاحش قیمت نفت!) و هم تجهیزات و تسلیحاتی که داشتیم رو به پایان بود و جیره بندی شده!! البته بحث تسلیحات، خیلی دردسر نبود. چون معمولاً روش کار ایرانیا این بود که به یه جا حمله می کردن و با در اختیار گرفتن انبار تسلیحاتش، خودشون رو تا حدودی تجهیز می کردن! ولی پشتیبانی از رزمندگان، نیازمند آتش توپخانه، حمایت هوایی و خمپاره باران منطقه بود که با این روش، امکانش به حداقل می رسید! اما از نظر نیروی انسانی، درسته که به مضیقه نخورده بودیم، ولی خیلی هم وضع خوب نبود. این درسته که به فرمان امام، امواج خروشان مردم به جبهه ها سرازیر شدن و به عبارتی جو مناسبی به جامعه تزریق شد. ولی آیا در طول این 8 سال (بالاخص در سال های پایانی)، مردم ما اینطور به جبهه ها می اومدن؟ پاسخ در کتب تحلیلی جنگ، خاطرات رزمندگان و سرداران و همچنین مسئولین سیاسی وقت به سادگی یافت می شه. پس می شه گفت منطقی ترین تصمیم در اون برهه، پذیرش آتش بس بود! بویژه اینکه غول امپریالیست هم تمام تلاشش رو می کرد که دو طرف قطعنامه رو پذیرن (جالبه دوستان بدونن که صدام اصلاً و ابداً علاقه ای به پذیرش قطعنامه نداشت! چون خودش رو از موضع قدرت می دید! ولی ایالات متحده این کشور رو هم مجبور به پذیرش قطعنامه کرد!!). -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
mostafa_by پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
ضمن تشکر از جناب zed که به موارد خوبی اشاره فرمودن، در جواب فرمایششون باید عرض کنم که : [quote]فقط مانده بود سربازان كويتي در كنار سربازان عراقي وارد نبرد شوند كه بنابر قاعده مورچه چيه كه فانسخه هم ببنده امكان پذير نبود .[/quote] اتفاقاً جناب zed عزیز. همین کار رو هم کردن! یعنی کویت نه تنها به جای عراق نفت صادر کرد، پولشو هم دودستی تقدیم ایشون کرد و جزایرش رو در اختیار عراق قرار داد و بسیاری موارد دیگه، بلکه حتی به جبهه های عراقی نیز سرباز کویتی تقدیم نمود!! همون طور که قبلاً هم عرض کرده بودم، فقط در جریان فتح خرمشهر، ما از 18 کشور اسیر داشتیم. قبلاً لیستشون رو تو سایت نوشته بودم که برای جلوگیری از تکرارش، لینکش رو خدمت دوستان ارائه می کنم تا ببینیم که آیا کشورهای همسایه، جزو کشورهای متخاصم و طرف جنگ به حساب می اومدن یا خیر!! http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=9852#9852 البته در آخر ماجرا، صدام حسابی از خجالت شیوخ دراومد و مزد زحماتی که کشیدن رو پرداخت نمود!!! -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
mostafa_by پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
[quote]برادر مصطفی سلام و خسته نباشید. اینکه عدم رعایت نزاکت متاسفانه در میلیتاری "باب شده" رو می گذاریم برعهده خوانندگان تا پس خواندن جوک بامزه شما قضاوت کنند فاعل این فعل "باب شدن" کی بود. [/quote] عليكم السلام جناب كياني. شما هم خسته نباشيد. اگر بنده جوكي رو مطرح نمودم، من باب مزاح بود و اگر به شما برخورده يا خود رو مصداقي از اون دونستين، از شما عذرخواهي ميكنم. فكر ميكردم بعد نزديك به 1800 پست، با ادبيات بنده آشنا بوده باشين و بدونين كه بنده براي اينكه از خشكي كلامم بكاهم، مثلها، لطايف و داستانهايي كه مشابه يا مرتبط با قضيه هست رو مينويسم. يه چيزي شبيه به گلستان سعدي؛ البته به زبون خودموني. البته شايد هم به دليل مطول بودن عرايض حقير يا بيارزش بودن اونها يا هر دليل ديگري، پستهاي بنده رو نخونده باشين و با اين سبك نگارش بيگانه باشين. به همين دليل اگر حس كردين كه به شما برميگشته، ازتون عذرخواهي ميكنم. [quote]بحث صدور انقلاب جاش اصلا توی این تاپیک نبود. برمی گرده به دلالیل شروع جنگ ایران وعراق. شما چون علاقمند بودید به این بحث، توی این تاپیک یه اشاره ای بهش کردید. من هم بنا به چیزهایی که خونده بودم یه اشاره ای کردم. کتاب ولایت فقیه رو هم خودم خوندم و فیش برداری کردم از جایی کپی نکردم. چیزی که من برداشت کردم همون بود که نوشتم. شما هم دلایل خودتون رو ذکر کردید. چیز بیشتری ندارم که اضافه کنم. هر کسی که مطالعه کرد و احسن القول رو تبعیت کرد که خوشا به حالش.ما هم که صم بکم عمی فهم لایعقلون می ریم ته جهنم. [/quote] شما اظهار نظري فرمودين و بنده هم پاسخي دادم. استنادات شما به فرمايشات امام راحل (ره) (كه در سال 48 بيان شده بود) و مستند قرار دادن اون به تفكر تهاجمي انقلابي حضرت روح الله (ره) بود كه بنده با آوردن قسمتهاي سانسور شده، اصل كلام ايشون رو نشون دادم. در بخشي ديگه، شما براي مستند كردن فرمايشتون درخصوص نهادينه شدن اين تفكر در قانون اساسي و بصورت قانون درآوردن و لازمالاجرا شدن اون بود كه بنده متن كامل اون قانون و سپس قانونهاي كمكياش رو گذاشتم تا خود خواننده؛ بدون سانسور و بدون توهين به عقل و شعورش، خودش بهترين برداشت رو كنه. پس جاي گلهگذارياي نيست! اما درخصوص آيه، بنده شما رو متهم نكردم. اين هم وعدهي الهي است كه شما يا بنده ميتونيم مصداقش باشيم يا نباشيم. اين به عملكرد ما بستهاس و قطعاً نه كسي از ازل تا ابد مصداق اين آيه هست و نه نيست! بلكه عملكرد هر شخص نشان دهندهي نزديك يا دور شدنش از اين مصداق هست. ان شاءالله قرار نيست به خداوند متعال، تهمت بيادبي بزنيم كه؟!! بنده هم قسيم النار و الجنة نيستم و قطعاً عملكرد من و شماست كه جايگاهمون در بهشت برين يا جهنم سوزان رو نشون خواهد داد. ميزان هم احكام خداوند متعال هست و لاغير. [quote]منظور آقای احمدی نژاد رو از این جمله اصلا نفهمیدمکماکان منتظریم یه فکر اساسی به حالمون بکنید. [quote]وي با بيان اينكه رژيم صهيونيستي از اساس غيرقانوني است،افزود: وقتي ميگوييم اين رژيم محو شود يعني اين كه آدمكشي، ترور و تجاوز و اشغالگري محو شود.[/quote][/quote] خيلي جالبه كه همين كينه، باز كار دست جنابعالي داده! منظور مثل روز روشنه! اي كاش يه رأي گيري ساده تو سايت انجام ميدادين و نظر دوستان رو ميخواستين تا ببينيم چند نفر نظري متناقض ميدن و برداشتي ديگه ميكنن!! ولي عليالظاهر كماكان شما مايل به برداشتي متفاوت هستين! البته عليالظاهر كلاً كار شما اينه كه از كل يه حرف، يه خطش رو قيچي بفرمايين و سعي بفرمايين با بولد كردن اون، خواننده رو مجبور به پذيرش عقيدهتون بفرمايين. البته اين روش شما، روش چندان جديدي نيست! قديم هم بودن كسائي كه ميگفتن مثلاً «فويل للمصلين» (نه يه كلمه بيشتر، نه يه كلمه كمتر)!!! ان شاءالله كه اين اخلاق سانسور جملات توسط شما، از روي عمد نباشه. اما براي اينكه بهانهها تموم شه، نقل قول بصورت كامل مياد : ---------------------------------------- رييسجمهور در پاسخ به پرسش ديگري درباره رژيم نامشروع صهيونيستي و پرسش لري كينگ مبني بر اين كه شما گفتيد [color=red]اين رژيم بايد از نقشه جهان حذف شود[/color]، اظهار كرد: [b]امسال سال چهارمي است كه من به نيويورك سفر ميكنم و سوالاتي كه شما اكنون ميپرسيد همان سوالاتي است كه سال اول پرسيديد[/b]، در حالي كه در دنيا و خود آمريكا تحولات جديدي رخ داده و جامعه جهاني دچار تغييراتي شده است. وي افزود: [b]علت اين كه با رژيم صهيونيستي مخالف هستيم، صلح و عدالت است؛ ما ميخواهيم صلح پايدار در منطقه ايجاد شود[/b]. رييسجمهور خطاب به لري كينگ گفت: من از شما به عنوان يك خبرنگار باسابقه ميپرسم آيا شما ميدانيد در خاورميانه چه اتفاقاتي رخ ميدهد، 60 سال است كه ميليونها نفر از مردم فلسطين در آوارگي به سر ميبرند و حتي در خانههاي خود نيز تحت فشار و محاصره هستند. رژيم صهيونيستي با اعلام قبلي مقامات فلسطيني را ترور ميكند و تا كنون سه جنگ بزرگ را راه انداخته كه آخرين آن حمله به لبنان بوده است. دكتر احمدينژاد با اشاره به راه حل ايران براي حل موضوع فلسطين افزود: [size=18][color=red]ما ميگوييم يك رفراندوم آزاد با حضور مردم فلسطين در اين منطقه برگزار شود تا مردم آزادانه سرنوشت خود را تعيين كنند.[/color][/size] رييسجمهور در پاسخ به اين پرسش كه آيا مناسب نيست ايران و ساير كشورهاي منطقه با حضور رژيم صهيونيستي بنشينند و در مورد مسائل منطقه گفتوگو كنند؟ نيز گفت: [b]ما معتقديم رژيم صهيونيستي يك مهمان ناخوانده و يك اشغالگر است كه مردم را ميكشد. من از شما سوال ميكنم اگر كسي آمريكا را اشغال كند آيا شما به عنوان مردم آمريكا به او حق ميدهيد يا اين كه او را از سرزمينتان بيرون ميكنيد؟[/b] [b][color=indigo]وي با بيان اينكه رژيم صهيونيستي از اساس غيرقانوني است،افزود: وقتي ميگوييم اين رژيم محو شود يعني اين كه آدمكشي، ترور و تجاوز و اشغالگري محو شود.[/color][/b] رييسجمهور گفت: [b]راه حل ما در مورد فلسطين راه حل انساني و دموكراتيكي است[/b]. ------------------------------------------------- ديگه اگه سخناني به اين واضحي رو درست متوجه نميشين يا از توشون، بوي خشونت و حملهي هستهاي و غيره و غيره ميشنوين (مثلاً انتخابات آزاد رو به معني جنگ تمام عيار و محو آدمكشي، ترور، تجاوز و اشغالگري رو به معني بمباران هستهاي ميخونين)، ديگه فكر كنم بايد دست به گيرندههاي خود بزنيد! چرا كه اشكال از تصوير ارسالي نيست!!! [quote]البته این بحث محو شدن اسرائیل هم ربطی به این قطعنامه نداشت و بازهم شما اون رو پیش کشیدید. گفتیم ما هم یه سوالی بکنیم بلکه یه خرده پیش بیافتیم. [/quote] اين عرض، يك مثال بود كه البته شما برخلاف مثل معروف رفتار فرمودين كه «در مثل جاي مناقشه نيست.». البته اگه هدف شما واقعاً رفع ابهام و يا تصحيح تفكرتون بود، مشكلي نيست. ولي اگه صرفاً سعي فرمودين يه متلك سياسي بپرونين كه مثلاً دلتون رو خنك كرده باشين و همصدا با امريكاييها و اسرائيليها، رئيس جمهور ايران رو متهم به تهديد اسرائيل با بمب هستهاي نموده باشين، بايد عرض شود كه پاسختون رو آقاي رئيس جمهور گفتن : «مسال سال چهارمي است كه من به نيويورك سفر ميكنم و سوالاتي كه شما اكنون ميپرسيد همان سوالاتي است كه سال اول پرسيديد»!! عليالظاهر شنيدن اين پاسخ، گوشي شنوا ميخواد. پس اميدوارم اين بار، گوش شما شنوا و چشم شما بينا باشه و به عمد طرح سوال نفرموده و فرار بفرمايين تا پاسخ رو نشنوين! [quote]بقیه استدلالهای شما رو هم دوستان می خونند و قضاوت می کنند. من فقط یه نکته رو اشاره می کنم و رد می شم. در اصل یازدهم قانون اساسی از "وحدت سیاسی" اسم برده شده. وحدت سیاسی هم مفهومش کاملا روشنه. حالا شما جور دیگه ای تعریفش می کنید. باشه . چه اشکالی داره؟! [/quote] وحدت سياسي هم كاملاً معنياش مشخصه! البته گويي در دايرهي واژگان شما، واژهي وحدت مساوي با توتاليتري يا تماميت خواهي خودمونه!! اينكه گروههاي سياسي و احزاب سياسي سر اصول با همديگه وحدت داشته باشن و به قول معروف وحدت سياسي داشته باشن، از نظر شما بسيار عجيب و غريبه! ولي اي كاش كه حداقل روي واژگان واضح و مبرهن بحث نميفرمودين تا يه وقت خداي نكرده آدم اين تصور درش بوجود نياد كه شما خود رو قطب عالم معنا دونسته و انتظار دارين جهانيان با واژگان تعريف شده توسط خود شما، با مفاهيم دنيا آشنا باشن!! چون هر واژهاي، معني مشخصي داره كه همگان از اون معني استفاده ميكنن. يادمون هم نره كه يكي از ويژگيهاي قانون اساسي، ساده و عامهفهم بودنش هست!!! [quote]غیر از استدلالهایی که کردید و من البته دیگه حرفی در برابرشون ندارم یه سری تیکه و متلک درباره عمق سواد فقهی و خصوصیات شخصی و روحی من نوشتید که خوب البته اینها هم بدون پاسخ خواهند ماند. شرمنده م از اینکه کم میارم . بلد نیستم جواب اینها رو بنویسم. [/quote] شما نيازي نيست پاسخ متلكهاي بنده رو بفرمايين. پاسخ طومارهاي قبلي رو بدين، كفايت ميكنه. ضمناً اون موارد، متلك نبود. بلكه پاسخي به اعتماد به نفس شما جهت تفسير هر نوع متن فقهي، حقوقي، ديني و ... بود!! -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
mostafa_by پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
متأسفانه چيزي كه در سايت كاملاً باب شده، عدم رعايت ادب و نزاكت در بحث توسط دوستان؛ چه قديمي و چه جديد هست! البته شايد هم بنده انتظاري بيش از اندازه از دوستان دارم و شايد يكي از ملزومات بحث كردن، همين عدم رعايت ادب و نزاكت باشه! بگذريم. براي من بسيار جالبه كه دوستان براي اينكه پاسخي به عرايض بنده ندن، به چه آسمون و ريسمون بافتنهايي چنگ ميزنن! شايد از قبل اون بتونن به كشور خودشون اتهامي كه جهان هم خودش باور نداره رو بچسبونن! عليالقاعده همه راست ميگن جز كشور خودمون!!! خوب. بپردازيم به فرمايشات جناب رضا كياني. من برام خيلي جالبه كه چرا جناب رضا كياني خيال ميفرماين فقط خودشون و امثال خودشون هستن كه سواد مطالعه رو دارن و بقيه، هيچ نميدونن! به همين دليل با ذكر يك خط از مبحث گسترده، سعي ميفرماين انديشه و فرضيهي بامزهي خودشون رو غالب بفرماين! چون لابد باورشون اين هست كه طرف مقابلشون، نميره منبعشون رو مورد بررسي قرار بده و ببينه قضيه از چه قراره! ولي متأسفانه يا خوشبختانه، بنده نيز تا حدودي روحيهي مطالعه داشته و به دليل احترامي كه براي بحث كردن قائلم (برخلاف فرمايش برخي دوستان)، منابع رو همواره مورد بررسي قرار ميدم و از كم و كيف اون آگاه ميشم. اولين موضوعي كه در بررسي منابع هميشه مد نظر قرار ميدم (البته پس از اطمينان از صحت مطلب و منبع)، بررسي قبل و بعد نوشته است. يعني اينكه اين نوشته، چرا و به چه منظور اومده و نقل قول مذكور، بر چه اساس بيان شده! اتفاقاً اين بار هم اين كار رو انجام دادم و البته به نكات جالب و نسبتاً بامزهاي رسيدم. برام جالب بود فردي به بلندآوازي جناب رضا كياني موحد، چنان كفگير استدلالشون به ته ديگ اصابت كرده كه به نقل قولي يك خطي از جناب رفسنجاني متوسل ميشن كه حتي كوچكترين قرابت زماني با موضوع مورد بحثشون نداشته!! شايد دوستان ندونن! ولي اين مطلب، در تاريخ 1367/4/12 و در روزنامهي اطلاعات به چاپ رسيده! يعني زماني كه بحث بر سر پذيرش يا عدم پذيرش قطعنامه است. اما بامزه اينكه حرف ايشون، اصلاً ربطي به منظور جناب كياني نداشت! بد نيست قبل و بعد فرمايشات جناب رفسنجاني رو هم بخونيم : «ما نبايد اجچازه دهيم كه دشمن در دنيا بتواند ما را به عنوان جنگطلب و صدام را به عنوان صلحجو معرفي كند.» «سياست خارجي ما به گونهاي خواهد بود كه بيجهت ميدانها را در اختيار دشمن قرار ندهيم. خيلي از دولتها هستند كه ميتوانند بيتفاوت باشند كه ارتجاع يا عراق [آن] كشورها را جذب كردهاند.» همچنين چند روز بعد در نماز جمنعهي تهران، فرمودن : «همه معتقدند كه ما بايد همان راه را ادامه بدهيم تا حقمان را بگيريم و يا آن راهي را كه ما تعيين كردهايم براي ختم جنگ كه اعلام عراق به عنوان متجاوز است ...» منبع نيز همان كتاب و همان صفحه است. خوب دوستان! ميبينيم كه دوست عزيزمون چطور از موضوعي كه درخصوص «پذيرش قطعنامه و لزوم پذيرش اون توسط ايران و اينكه به دشمن اجازهي تبليغات منفي رو نديم و نذاريم دشمن ما رو جنگطلب قلمداد و صدام رو صلحجو نشون بده و از اين طريق، كشورهاي بيطرف رو به طرفداري از صدام نكشونيم و براي جذبشون كاري انجام بديم و اهمال گذشته رو جبران كنيم و ... و ...» بود، براي خودشون پلي ساختن براي كوبيدن انديشهي امام (ره) كه بخوان براساس حرف ايدئولوژيك و استراتژيك ايشان، امام (ره)، ايران اسلامي و انقلاب رو متهم به تخاصم با دنيا و روحيهي سلطهطلبي بر جهان اسلام و ... نموده و از كلامي حق، منظوري باطل رو به اثبات برسونن!!! حقا كه سياست دوستان در بحث كردن ستودني است! ولي حيف كه اين استعداد، در مسير ناحق بكار گرفته ميشه. بگذريم. اما در جايي ديگه و در پي سخناني شورانگيز، فرمودن : [quote]اما درباره صدور انقلاب فرموده بودید که مثله قضیه محوکردن اسرائیله واینها. این قضیه محوکردن اسرائیل چه منظوری داشت؟ من که نفهمیدم. بالاخره منظور این بوده که باید محوبشه یا نشه؟شما لطف کن منظور آقای خمینی رو بدون لفافه و پرده پوشی اینجا تفسیر کن تا ما هم منظور اقای احمدی نژاد رو دقیقا بفهمیم چی بوده. [/quote] من واقعاً برام جالبه كه جهان اين منظور رو فهميد، ولي برخي دوستان ...!!!! البته وقتي كه نفرت و كينه در دل آدمي جاي بگيره، اولين چيزي كه رخت برميبنده، انصاف و عدله و سپس منطق و عقل. ان شاءالله دوستان به اون مرحله نرسيده باشن. ولي هر بچهي 4 سالهاي كه يكبار سخنرانيهاي دكتر احمدينژاد در نيويورك و يا مصاحبههاي متعدد ايشان با انواع و اقسام خبرنگاران رنگارنگ جهان رو شنيده باشه، پاسخ اين جمله رو خيلي ساده درمييابه! از اونجايي كه جناب كياني موحد، فردي به غايت مطالعهگر هستن، لينكي براي ايشون ميذارم كه پاسخ ايشون، خيلي ساده و به زبون فارسي سليس درش گنجونده شده! http://www.president.ir/fa/?ArtID=12185 اميدوارم ايشون وقت مطالعه داشته باشن و اينا رو بخونن! بعد اگه واقعاً منظور از محو اسرائيل رو نفهميدن، ديگه بايد فكري اساسي به حال ايشون كرد. اما برسيم به نقد ايشان بر روي انديشههاي امام (ره). البته پيشاپيش بايد عرض شود كه من نميتونم با جناب كياني در اين خصوص بحثي داشته باشم! چون وقتي ايشون، حتي فرق سادهي سخن تاكتيكي و استراتژيكي يا انديشهي ايدئولوژيكي رو متوجه نيستن، ديگه كاري از من و امثال من ساخته نيست. مهمتر از همه اينكه ايشون حتي نگاه نميكنن فردي كه دارن ازشون نقل قول ميكنن، براساس كدوم انديشه دارن سخن ميگن و صرفاً برداشت شخصي خودشون از سخنان رو معيار قضاوت قرار ميدن!! مثل اين ميمونه كه ما زبون آلماني بلد نباشيم! بعد يه واژهي آلماني مثل «Kuss» بربخوريم! بعد چون داريم به زبون فارسي ميخونيمش، بگيم «اوه اوه اوه! چه حرف زشتي زده شده!!! جناب كياني. وقتي شما درخصوص چيزي سررشته ندارين، اصلاً و ابداً اشكالي نداره كه درخصوصش اظهار نظر نفرمايين!! بطور مثال هركسي از خوندن مقالات شما درخصوص تاريخچهي جنگها، يا مثلاً فلان وقايع لذت ميبره. چون در تخصص شماست و اطلاعاتي كه بكار ميبرين، كاملاً نابه. ولي آيا اين، توجيه مناسبي براي شما هست كه چون مثلاً در امور نظامي سررشته دارين، لزوماً در امور ديني هم سررشته داشته باشين؟!! در اين حد كه بخواين مدل حكومتي مبتني بر تعاليم اسلامي رو تحليل بفرمايين؟!!! والا بلا اگه تعاليم ديني و فقه اسلامي اينقدر راحت قابل تحليل و يادگيري بود، علما سالهاي سال عمرشون رو پاي كتب مختلف تلف نميكردن كه بخوان گوشهاي از اون رو فرا بگيرن! والا اونا بعد از اينهمه سال درس خوندن، ادعاي شما رو نميكنن!! بگذريم. فرمودين : [quote]الف-این وظیفه ای است که همه مسلمانان در یکایک کشورهای اسلامی باید انجام بدهند و انقلابات سیاسی- اسلامی را به پیروزی برسانند.ص41 همه مسلمانان در منطق یعنی سور وجودی. یعنی از مراکش بگیر تا تقریبا مالزی. همه باید انقلابات سیاسی (توجه کن عزیز سیاسی) بکنند. انقلاب سیاسی هم انقلاب فرهنگی و جهاد اقتصادی نیست. یعنی حکومت پاکستان، عربستان، یمن، همین برادر صدام و... همه باید عوض بشه. فتوای آقای خمینی که برای شما دست کم واجب الاجراست. [/quote] عجبست كه باز هم گزينش جناب كياني، بسيار هوشمندانه انجام گرفته؛ ولي به شعور مخاطب ذرهاي احترام گذاشته نشده! ابتدا بهتره قسمت مربوط به فرمايش امام (ره) رو يك بار بطور كامل مرور كنيم : [quote]شرع و عقل حكم مي كند كه بايد نگذاريم وضع حكومتها به همين صورت ضداسلامي يا غيراسلامي ادامه پيدا كند. دلايل اين كار واضح است چون برقراري نظام سياسي غيراسلامي به معني بي اجرا ماندن نظام سياسي اسلام است . هم چنين به اين دليل كه هر نظام سياسي غيراسلامي نظامي شرك آلود است چون حاكمش طاغوت است . و ما موظفيم آثار شرك را از جامعه مسلمانان و از حيات آنان دور كنيم و از بين ببريم و باز به اين دليل كه موظفيم شرايط اجتماعي مساعدي براي تربيت افراد مومن و با فضيلت فراهم سازيم و اين شرايط درست ضدشرايط حاكميت طاغوت و قدرتهاي نارواست ... ما چاره اي نداريم جز اينكه دستگاههاي حكومتي فاسد و فاسدكننده را از بين ببريم و هياتهاي حاكمه خائن و فاسد و ظالم و جائر را سرنگون كنيم . اين وظيفه اي است كه همه مسلمانان در يكايك كشورهاي اسلامي بايد انجام بدهند و انقلاب اسلامي را به پيروزي برسانند . [/quote] فكر كنم اين بند، براي هركسي كه حداقل يكبار چشمش به برخي از آيات قرآن خورده باشه؛ يا حداقل در سطح ديپلم تحصيل كرده؛ با آيهي شريفهي «لن يجعل الله للكافرين علي المسلمين سبيلا» (سورهي نساء - آيهي 141) برخورد كرده باشه يا حداقل واژهي «قاعدهي نفي سبيل» به گوشش خورده باشه! توضيح بيشترش رو ميذارم به عهدهي خود دوستان كه يه سرچ ساده تو اينترنت داشته باشن و اولين گزينههايي كه ميرسن رو مطالعه بفرماين. اما نكتهي خندهداري هست كه ان شاءالله در ادامه بهش اشاره خواهم داشت. برگرديم به بحث. فرمودين : [quote]ب-به منظور تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان بایستی حکومتهای ظالم و دست نشانده را سرنگون کنیم و پس از آن حکومت عادلانه اسلامی را که در خدمت مردم است بوجود آوریم. ص42 اینهم که معنیش معلومه. اصلا در فقه شیعه هر حکومتی غیر از حکومت امام بر حق حکومت ظلمه محسوب می شه و خوب قابل سرنگون کردن. معنی اش واضحه مصطفی جان. سرنگون کردن یعنی مردم عربستان قیام کنند حکومت آل سعود رو از روی صفحه زمین محو کنند.... حکام عربستان هم حتما باید بشینند و نگاه کنند... [/quote] خدا وكيلي اين قسمت فرمايش شما، داشت بنده رو هم به اشتباه ميانداخت. با تفسير شما، كاملاً جور درمياد! يعني اگه كسي قبلش رو نخونه، شايد به اشتباه بيافته. اما بيايم يه بار قبلش رو هم ببينيم و با هم بخونيم تا ببينيم چي از آب درمياد!! [quote]ما برای اینکه وحدت امت اسلام را تامین کنیم، برای اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دست نشانده آنها خارج و آزاد کنیم، راهی نداریم جز اینکه تشکیل حکومت بدهیم. چون به منظور تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان بایستی حکومتهای ظالم و دست نشانده را سرنگون کنیم و پس از آن، حکومت عادلانه اسلامی را که در خدمت مردم است بوجود آوریم. تشکیل حکومت برای حفظ نظام و وحدت مسلمانان است، چنان که حضرت زهراJ در خطبه خود می فرماید که امامت برای حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمانان به اتحاد است.[/quote] عجبست كه قسمت اول فرمايشات امام (ره) كه اتفاقاً مهمترين بخشش هست رو ايشون حذف فرمودن، قسمت آخرش كه اتفاقاً بخش نتيجهگيرياش هست رو هم حذف فرمودن و سپس يك جمله از وسطش رو به عنوان قرآن بر سر نيزه فرموده و زير علم اون سينه ميزنن!! انصافاً جناب كياني! خودتون اين جملات رو انتخاب كردين يا از جايي ديگه دارين نقل قول ميفرمايين؟!! چون شناخت بنده از شما اينطور نبود و فكر ميكردم محققي هستين كه براي موضوع و همچنين فهم و شعور خواننده ارزش قائل هستين! نه اينكه با گزينش يك تكه از جملهي يك نفر، بخواين منظورتون رو اثبات بفرمايين؛ ولو اينكه در تضاد با اصل موضوع مطروحه باشه!!! جملهي امام (ره) اونقدر مشخص هست كه نيازي به توضيحش نميبينم! يكبار مطالعهاش بفرمايين و ببينين آيا واقعاً منظور امام (ره) رو متوجه نميشين؟! يا اينكه ترجيح ميدين اينطور متوجه شين؟!!!! اتفاقاً بامزه اينكه بعداً خودتون تأييد نقل قول بالا رو گذاشتين : [quote]ج-شما اسلام را معرفی کنید، برنامه حکومت اسلام را به دنیا برسانید شاید این سلاطین و رئیس جمهورهای ممالک اسلامی متوجه شوند که مطلب صحیح است و تابع شوند. ما که نمی خواهیم از دست آنها بگیریم. هر کدام را که تابع و امین باشند سرجایشان می گذاریم.ص 192 اینهم که معناش واضحه. توضیح اگر لازم داشت برعهده شما. [/quote] كه كاملاً نشون ميده روي سخن امام (ره)، نه حكومتهاي منطقه، بلكه دستهاي پنهان پشت اين حكومت هاست! يعني همون «استعمارگران»!! يعني كساني كه با روي كار آوردن دولتهاي دست نشانده و غيرمنتخب مردم و دولت هاي غيراسلامي، سعي در انحراف در مسير حركت اسلامي و بيداري جهان اسلام و پيچيده شدن نسخهي جهان غرب با انديشهي تعالي اسلامي دارن!! ولي خوب. عليالظاهر «خود را به خواب زدن» مزهي بيشتري داره. بخصوص در اين ايام مبارك كه حتي خوابيدن هم ثواب عبادت داره. برگرديم به بحث. [quote]اما برادران عزیز انقلابی، بعد از انقلاب همه اون حرفهای بالا رو اوردن توی قانون اساسی تئوریزه ش کردن. یعنی شد یکی از اولویتهای اساسی جمهوری اسلامی در زمینه سیاست خارجی. قانون هم که معنیش معلومه. یعنی برنامه ای که دولت جمهوری اسلامی باید ازش تبعیت کنه و رعایت و اجراش کنه. و هر دولتی که از قانون تخطی کنه مجلس حق داره که استیضاحش بکنه و کلا اون دولت رو از رسمیت بندازه به جرم چی؟ به جرم بی قانونی. اما دقت کنیم ببینیم قانون چی میگه. اون هم قانون اساسی که مادر قانون هاست واز همه قانون ها بالاتر و به تایید ولی فقیه زمان هم رسیده بود. [/quote] پاسخش رو ميذارم پس از نقل قول بعدي ميدم تا كمي فضاي سايت مفرحتر شه. [quote]همه مسلمانان یک امت اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پی گیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. اصل یازدهم قانون اساسی سال 1358 وحدت اقتصادی، فرهنگی رو من می فهمم یعنی چی؟ مثلا مثل جامعه مشترک اروپا. ولی این وحدت سیاسی یعنی چی؟ یعنی جمهوری فدرال اسلامی از جبل الطارق تا باب المندب؟ این وحدت چه جوری قرار بوده به دست بیاد. اگر مثلا عربستان و عراق به زبون خوش نمیامدن با شما وحدت کنند اون وقت شما بر اساس فتوای مذهبی مرجع تقلیدتان چه باید می کردید؟ [/quote] اينجاست كه نهايت سواد ديني جناب رضا كياني آشكار ميشه!! يادمون نبود كه بحث وحدت جهان اسلام، به معني اين هست كه يكي از كشورهاي جهان اسلام پيشقدم شده و كل كشورهاي اسلامي رو تصرف كرده و «جمهوري فدرال اسلامي از جبلالطارق تا باب المندب» رو بوجود بياره! يا اينكه منظور از وحدت جهان اسلام، اين هست كه ايران بايد كل كشورهاي منطقه رو از طريق انقلاب اسلامي (كه قبلاً لابد صادرش كرده بهشون)، ساقط كرده و همه رو به خاك خودش ضميمه كنه تا اينجور وحدت بوجود بياد!!! عليالظاهر جناب رضا كياني، سخنرانيهاي جناب هيتلر رو زياد گوش دادن! شايد هم سرود انترناسيوناليسم شوروي رو زياد شنيدن كه اينطور برداشت فلسفي و اومانيستي از يك موضوع ديني فرمودن!! اينكه نزديك به دو ميليارد مسلمان جهان وحدت داشته باشن، دقيقاً چه ارتباطي به ايران داره؟ پس حتماً حضرت محمد (ص) كه اينهمه توصيه به وحدت ميفرمودن، در انديشهي تشكيل حكومت اسلامي از شرق تا غرب دور رو داشتن؟ يا ائمهي اطهار (عليهما السلام) چنين نظري داشتن؟!!! يا شايد در عقيدهي جنابتان، امري به اسم وحدت جهان اسلام، اينقدر كوچك و حقير به ذهن ميرسه كه هدف از وحدت، تسخير و كشورگشايي است؟!!!! بد نيست شما كه اهل مطالعه هستين، اين لينك رو مطالعه بفرمايين : http://www.ido.ir/a.aspx?a=1389112708 اما حالا كه بحث از قانون اساسي شد، بذارين چند تا اصل مرتبط ديگه رو هم براتون بذارم : اصل 2 ـ جمهوری اسلامی، نظامی است برپایه ایمان به: 1 ـ خدای یکتا (لاالهالاالله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او. 2 ـ وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین. 3 ـ معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا. 4 ـ عدل خدا در خلقت و تشریع. 5 ـ امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداومانقلاباسلام. 6 ـ کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسوولیت او دربرابر خدا که از راه: الف ـ اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرایط براساس کتاب و سنتمعصومین سلامالله علیهم اجمعین. ب ـ استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها. ج ـ نفی هرگونه ستمگری و ستمکشی و سلطهگری و سلطهپذیری،قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تامین میکند. اصل 9 ـ در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت وتمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیکناپذیرند و حفظ آنها وظیفهدولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به ناماستفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی وتمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند و هیچ مقامی حقندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروعرا، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند. اما اصلي كه شما با هوشمندي تمام، قسمت اولش رو حذف فرمودين : اصل 11 ـ به حکم آیه کریمه «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امتند و دولت جمهوری اسلامی ایرانموظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد مللاسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی،اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. خندهداره كه شما مياين آيهي قرآن رو از اول اصل قانون اساسي حذف ميفرمايين و بعد جوري جمله رو ميآرايين تا اينطور نشون بدين كه ايران و انديشهي امام روحالله (ره)، انديشهاي جنگطلب و تماميت خواه هست و در پي افزودن حكومتهاي ديگه به حاكميت خودش؛ به روش كوروش و داريوش هخامنشي هست!!! (البته نه! كوروش و داريوش كه جنگطلب نبودن! كشورها خودشون ميخواستن به ايران ملحق شن! امام ما جنگطلب بود!! ببخشيد! آقا كوروش بخواب عزيز من! با شما نبودم!!!). يعني واقعاً شما آيهي كريمهي «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» رو ملاحظه نفرمودين؟ آيا واقعاً معني اين آيه رو متوجه نيستين؟ آيا واقعاً مفهوم اين اصل رو نميفهمين؟!!! اما دو تا اصل ديگه هم هست كه فكر نكنم به مذاق شما خوش بياد : اصل ۱۵۲- سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است. اصل ۱۵۴ - جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد. بنا بر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند. جالب نيست؟!! شمايي كه دم از قانون ميزنين، خيلي بانمك از همين اصل ساده و فارسي ميگذرين و سعي ميكنين براساس قانون اساسي ايران، كشورتون رو متهم به انواع و اقسام تهمتهايي بفرمايين كه حتي كشورهاي عرب منطقه هم نميتونن به اين صراحت ازش دم بزنن؟!!!! ------------------------------------------------------- داستان شما رو كه ميبينم، ياد لطيفهاي ميافتم : خلبان پس از گفتن جملات معمول، يادش ميره بلندگو رو خاموش كنه. پس از اينكه هواپيما رو روي حالت خلبان خودكار (AutoPilot) ميذاره، رو ميكنه به كمك خلبان و ميگه «ميدوني الان چي ميچسبه؟ يه ويسكي خنك و يه ... داغ»!! مهمانداري كه متوجه اين سوتي جناب خلبان شد، به سمت كابين شروع به دويدن كرد تا خلبان رو آگاه كنه. وسط راه يه پيرزن صداش كرد و گفت «دخترم عجله نكن! گفت اول ميخواد ويسكي خنكش رو بخوره»!!! حالا عليالظاهر شما، عجلهي بيشتري براي متهم نمودن كشورتون دارين كه اينطور دارين به هر سند و مدركي كه حتي مربوط نيست و بدتر فرمايش شما رو نقض ميكنه و فقط شايد شكل ظاهرش با شما يكي باشه رو بكار ميبرين تا شايد تقي به توقي خورد و كساني بيخبر باور كردن كه ايران بوده كه همهي مشكلات و معضلات جهاني رو بوجود آورده و بقيه خوب و گل و بلبل بودن!!! ===================================== [quote]خوب بقیه بحث باشه برای یه وقت دیگه. همین دو سه تا سوال رو که جوابش رو بگیرم کلی جلو افتادم [/quote] اميدوارم با خوندن موارد فوق، كلي نه، ولي حداقل يه ذره جلو افتاده باشين! البته تمامي استدلالات فوق براي كسي هست كه چشم بينا و گوش شنوا و وجداني بيدار و ذهني هشيار و انصافي سرشار داشته باشه. والا با هزاران سطور اضافه نيز نميشه وي رو بيدار كرد. چرا كه خداوند متعال در اينجور موارد فرمودن : «وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لاَ يَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ» سوره بقره؛ آيهي 171 البته بلا نسبت شما. ان شاءالله كه شما، همون رضا كياني موحد، محقق و نويسندهي معروف و خوش ذوق باشين كه نسبت به هيچ چيز تعصب نداشته باشين و هرچيز رو براساس مستندات و عقلانيات و حقايق، بررسي نموده و بپذيرين! نه اينكه كسي باشين كه بخاطر لجاجت با مسئلهاي يا تنفر از فرد يا افراد يا حكومتي، هر حرف ناحقي رو بخواين به زور بهش نسبت بدين. -------------------------------------------------- در پايان، اگه پاسخي درست و حسابي براي باقي موارد (كه شايد بيش از 20 صفحه ميشه) داشتين، خوشحال ميشم نظراتتون رو مطالعه كنم. قضاوت صحت يا عدم صحت اينكه بنده در تاپيكها كارم «جر و بحث و دعوا براه انداختن» هست و «كاري به محتوا» ندارم و به همه هم توهين ميكنم و غيره و غيره هم باشه به عهدهي دوستان. ====================================== پ.ن : آخ آخ! داشت يادم ميرفت! ميدونين كتاب ولايت فقيه، اولين بار كي چاپ شد؟ اگه گفتين؟ بگم؟ بگم؟ كتاب ولايت فقيه، مجموعه 12 درسگفتار امام خميني (ره) درخصوص مبحث ولايت فقيه بود كه در نجف ايراد شد و جمعي از شاگردان ايشان آن را جمعآوري نمودن و اولين بار در سال 1349 اون رو در بيروت منتشر كردن!! http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%28%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%29 اي كاش دوستان قبل از اينهمه نوشتار، كمي تحقيق هم انجام بدن! حداقل در سطح ويكي پديا!!!! لابد امام (ره) از همون موقع (سال 48؛ يعني 5 سال پس از تبيعدشون) ميدونستن كه انقلاب اسلامي رو پيروز خواهند كرد و رژيم تا بن دندان مسلح شاه رو سرنگون خواهند كرد و از همون موقع داشتن «صدور انقلاب» ميكردن!!! شايدم قضيه همون مثل معروفه كه «اول تيم بروجرد دوم شد و دوم تيم خرم آباد، اول»!!! خوش باشيد. -
روايتي از مانور نيروي دريايي شاهنشاهي ايران
mostafa_by پاسخ داد به hexman تاپیک در تاریخ دریایی ایران
عجب! تاپيك از كجا به كجا كشيد!! جناب mahdi42! اينجا چاله ميدون نيست كه شما هر طور كه دوست داري با ساير كاربران صحبت ميفرمايي! اميدوارم كه در ادبياتت تجديد نظر بفرمايي. والا ناچار به برخورد با شما طبق قوانين سايت خواهم بود. -------------------------------------------- بعلت انحراف بيش از حد تاپيك از موضوع اصلياش، تاپيك قفل شد. -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
mostafa_by پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
اديب جان. اين درست كه شايد در و درگيريهايي بين امريكاييها و ايرانيها بوجود اومده باشه. ولي قطعاً در اون حد نبوده كه بخواد امريكا ناوهاي ايراني رو غرق كنه. فكر كردي از اين درگيريها، كم پيش مياد؟! مثلاً مگه هواپيماي عراقي نبود كه ناو امريكايي رو بمبارون كرد؟!! آيا امريكا به عراق حمله كرد؟!!! يا مثلاً در خليج فارسي كه مين گذاري شده و طبيعت هر جنگي هست، آيا انفجار مين و آسيب رسيدن به كشتي، بهانهي مناسبي از نظر عقلاني هست كه امريكا بخواد وارد جنگ بشه؟!! البته طبيعيه كه وقتي امريكا واكنش نشون داد و به برخي نقاط ايران حمله كرد، رزمندهها هم سرخود يا هماهنگ شده به تلافي برخواستن! ولي اينطور نبود كه ايران از خدا خواسته بخواد امريكا رو وارد نبرد كنه. عملكرد امريكا مثل اين ميمونه كه وسط دعوا، شما صورتت رو بياري وسط تا يه مشت بخوره بهش و بعد به اين بهانه وارد قضيه شي. حالا شما هرچقدر هم كه مواظب باشي، باز هم مشته ميخوره!! دوست خوبمون جناب اپرا هم فرمودن و بنده هم مجدداً عرض ميكنم. حضور نظامي ايالات متحده در آبهاي ايران و يا حداقل آب هاي مرزي، قبل از اين قطعنامه بوده و به عبارت بهتر، قبل از اينكه اصلاً چنين بحثها و درگيريهايي پيش بياد، امريكا در منطقه ورود كرده بود. ميشه گفت بيشتر به دنبال بهانه بود و اساساً در تمامي جنگها، چيزي كه زياده بهانهاس! اگه هم بهانهاي ايجاد نشد، خود طرف ميتونه بهانه بسازه (مثل درگيري ساختگي مرزي آلمان و لهستان (كه باعث آغاز جنگ آلمان و لهستان و به عبارت بهتر جنگ دوم جهاني شد) يا غرق ناو مين به اسم اسپانياييها؛ ولي توسط خود امريكاييها (كه باعث آغاز جنگ اسپانيا و امريكا در كوبا و فتح كوبا توسط امريكا شد) يا حتي نبرد پرل هاربر (كه طبق اسناد بدست آمده و منتشر شده، امريكاييها خبر كاملي داشتن از نقشهي تهاجم ژاپن به پرل هاربر كه البته برخي منابع گفتهان كه اساساً طرح حمله به پرل هاربر، طرحي ژاپني نبود و به دست ژاپنيها رسيده بود!!!!). -
کلنل محمدتقی خان پسیان ،نخستين خلبان ايراني
mostafa_by پاسخ داد به mohamadreza0912 تاپیک در جنگ آوران
1- قسمت خلبانياش چي شد؟ 2- منبع رو چرا ذكر نفرمودين؟ -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
mostafa_by پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
خير اديب جان. امريكا عليالظاهر كمك مستقيم نكرد. ولي شما فكر ميفرمايي اطلاعات كاملي كه عربستان به همراه يك عدد كلاشنيكوف طلايي خدمت صدام خان مغول تقديم كرد، از كجا اومده بود؟ بد نيست بدوني قبل از اينكه جناب برژينسكي با صدام ديدار داشته باشه، به ديدار ملك فهد رفته بود. اين رو هم بد نيست بدوني كه برژينسكي زماني به ديدار صدام ميرفت و با او ساعتها به بحث و گفتگو مينشست كه امريكا روابط رسمي ديپلماتيك و سياسي با بغداد نداشت!! حتي در سال 1982، بصورت يكجانبه برقراري ارتباط با حكومت صدام رو صورت داد و دونالد رامسفلد رو نزد صدام فرستاد كه البته موجبات تعجب همگان رو برانگيخت! نكتهي ديگه اينكه شما قطعاً بهتر از بنده ميدوني كه آواكسهاي امريكايي، دائماً پرواز هواپيماهاي ايراني رو رصد ميكردن! بد نيست بدوني كه عمليات كربلاي 4، با نقشهي ماهوارهاي و پروازهاي جاسوسي امريكايي بود كه لو رفت و شكست خورد و عراقيها رو كاملاً هوشيار كرد. بسياري از پروازها و عملياتهاي زميني ايراني، توسط سرويسهاي جاسوسي امريكا بود كه به سمع و نظر عراق ميرسيد! به همين خاطر هست كه ميبينيم از سال 82 به اين طرف، در انجام اصل غافلگيري تقريباً عاجز شدهايم؛ منهاي دو عمليات : 1- والفجر 8 كه بار اصلياش به دوش غواصاني بود كه داستانش رو قطعاً شنيدهاي. 2- كربلاي پنج كه يك ماه پس از كربلاي 4 انجام گرفت و عراق اصلاً فكرش رو نميكرد كه بعد از شكست سنگين در عمليات كربلاي 4، ايران اينقدر زود به فكر عمليات بعدي بيافتد و اينطور خود رو آماده كند! البته خودت باز بهتر ميدوني كه در عمليات كربلاي پنج، سنگينترين پاتك زمان جنگ رو شاهد بوديم كه بيش از 45 روز متوالي به طول انجاميد تا منطقه تثبيت شه. ضمن اينكه امريكا، تمامي كمكهاي مالي و تسليحاتي خود رو به صورت غيرمستقيم يا از طريق كشورهاي اروپايي و يا عربستان سعودي، تأمين ميكرد. حتي سه دكترين نظامي در طول جنگ توسط برژينسكي و هنري كسينجر طراحي شد كه آخرين اون، عدم پيروزي متقابل بود. اما اشتباه نفرما. اگه امريكا وارد معركه شد، به خاطر تحريك نظامي ايران نبود! كما اينكه درگيريها در دو سال پاياني جنگ؛ يعني 66 و 67 انجام گرفت! علت اون، نه تحريك ايران؛ بلكه فشار به ايران جهت پذيرش قطعنامه بود. چرا كه عراق كاملاً از ايران قويتر شده بود و هر آن احتمال آن ميرفت كه با حملهاي همهجانبه (و بدون پذيرش قطعنامه)، بخواد كار ايران رو يكسره كنه! كما اينكه شانسش رو هم امتحان كرد و پس از پذيرش قطعنامه توسط ايران، از جنوب حملهي سنگيني رو آغاز كرد و تا خرمشهر رسيد كه البته توسط رزمندگان اسلام حملهاش دفع شد (گويي كه برخي ميگن ميخواست صرفاً يه زمين بگيره كه تو مذاكرات دست بالا رو داشته باشه! ولي همه ميدونيم كه صدام اصلاً آدم قانعي نبود و اگه ميديد خرمشهر رو به همين راحتي گرفته، قطعاً بيشتر طلب ميكرد!!). اگر ايران دچار ضعف در جنگ ميشد، قطعاً شوروي ميتونست ايران رو ببلعه و با روشهاي مخصوص به خود، حكومتي كمونيستي بر سر كار بياره و اين، آخرين چيزي بود كه امريكا طلب ميكرد (هرچند كه اساساً گورباچف مرد اين حرفا نبود!! بالكل مال اين حرفا هم نبود! باز اگه برژنف بود يه چيزي!!). اما در ايران، كم نبودن كساني كه مايل به پذيرش قطعنامه نبودن. پس نياز به اهرم فشارهايي به حكومت مركزي، براي پذيرش قطعنامه بود. به همين خاطر ميبينيم كه ابتدا به ورود نظامي به آبهاي ايران دست زدن و پس از اينكه ديدن كماكان ايران قصد پذيرش قطعنامه رو نداره، هواپيماي غيرنظامي ايران رو هدف قرار دادن (البته به بهانههاي واهي) كه بخوان اهرم فشار سنگينتري رو عليه ايران استفاده كنن! البته ايران، اين بار پيام واشنگتن رو خيلي واضح شنيد و آخرين اولتيماتوم رو مورد توجه قرار داد و طولي نكشيد كه قطعنامه امضاء شد (با فشار سياسيون و نظاميون). پس اصلاً طرح مسئلهي ورود امريكا به معركه به دليل تحريك نظامي ايران از پايه غلطه! چون ميبينيم كه بعد از پذيرش قطعنامه، با اون كه درگيريهاي محدود در آبهاي ايران با امريكاييها در جريانه (توسط برخي نيروهاي ...)، ولي ديگه خبري از اين درگيريها توسط امريكا نيست! حال اينكه با فرض شما، ميبايست شاهد وقايع شديدتري ميبوديم ...!!! ---------------------------------------------- راستي اديب جان. بد نيست داستان حمايت تسليحاتي امريكا از مجاهدين افغان رو يكبار ديگه مرور كني. يه فيلمي هم هست به نام «Charlie Wilson's War» كه در همين خصوص هست. اساساً امريكا اونقدر از اينور و اونور و با واسطههاي گوناگون (و بخصوص با تسليحات اكثراً ساخت كشورهاي ديگه) به مجاهدين تسليحات ميرسوند كه عليالظاهر نقش بيطرف رو داشت و هيچ دليل و مدركي نبود كه امريكا به مجاهدين تسليحات رسونده باشه! ولي خودمون بهتر ميدونيم كه اونجا چه خبر بود!! جالبه بدونين كه فقط يكي از واسطهها، اسرائيل، ديگري مصر و ديگري پاكستان بود!!! تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!! -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
mostafa_by پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
چرا برادر اپرا. عرض كردم. البته نه به صراحت شما : [quote]3- بازهم ايران نبود كه فرانسه رو تهديد كرد يا تحريكش كرد كه وارد معركه شه!! اين فرانسه بود كه از انواع موشكها و تسليحات و حتي آموزش خلبانها و [color=red][b]البته ساخت نيروگاه هستهاي براي عراق[/b][/color] مايه گذاشت كه هيچ، بعد جنگندههاي قدرتمند ميراژ - اف 1 رو به عراق هديه نمود (با سرعت تحويلي فوق تصور!!) و بعد هم هواپيماهاي سوپر اتاندارد رو به عراق قرض!!!!!!!!!!! داد! [/quote] ولي ديدن اين موارد، چشمي نه لزوماً بصير، بلكه منصف و حقيقتبين ميخواد كه ان شاءالله دوستان دارا باشن. -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
mostafa_by پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
عجبست!!! حقيقتاً با برادر سعيدي ديگه داريم بحث ميكنيم! جالب اينكه فرمايشات جناب سعيد، بيش از اينكه جواب بنده باشه، جواب فرمايشات اسبق خودشون هست. اسبق نه به معني 4 سال پيش! بلكه همين 6، 7 ماه قبل ايشون!!! اي كاش برادر سعيد، سري به پستهاي پيشين خود ميزدن تا ميديدن از كجا به كجا رسيدن و چطور دچار اين اولسيون فكري شدن! البته ان شاءالله كه اين موارد هم از روي تفكر بوده باشه و بادي نباشه كه هر آن به سويي ميوزه و درختان اون قسمت رو مورد نوازش قرار ميده. خوب. بپردازيم به فرمايشات برادر سعيد. [quote] نه بی طرف نبودن! برادر مصطفی از شما بعید هست که حمایت کننده رو با دشمن یکی بدونی و بعد بگی عربستان بی طرف نبود! به عراق کمک میکرد که میکرد این دلیل نمیشه ما وضعیت حمایتی رو به وضعیت جنگی علیه خودمون تبدیل میکردیم! اگر ایران عربستان رو دشمن میدونست هرگز حجاج رو به این کشور اعزام نمیکردیم که اون فاجعه رخ بده! هر چند در اون مورد هم خود ما تا حدودی مقصر بودیم! ایرانی رو شور بگیره دیگه داخل ایران و خارج ایران رو تشخیص نمیده و میریزن خیابون و شعار میدن و عربستان هم که منتظر بهانه و فاجعه ای رخ میده که تازه میفهمیم تو کشور دیگه نمیشه شعاربازی کرد. [/quote] عجست!! اينكه يك كشور نيروي مستقيم نظامي بفرسته يا تجهيزات جاسوسي و اطلاعاتياش رو بفرسته، اسمش ميشه بيطرف نبودن!! اينكه يك كشور به نيابت از كشوري ديگه نفت صادر كنه (مثل اين ميمونه كه مثلاً روسيه به نيابت از ايران، گاز صادر ميكرد و پولش رو به ما ميداد كه خودمون رو مسلح كنيم)، اسمش ميشه بيطرف نبودن!! اينكه ما در عمليات فقط فتح خرمشهر، از 18 كشور اسير در اختيار داشتيم اسمش ميشه بيطرف نبودن؟!!! اينكه اطلاعات مختلف درخصوص اقتصاد، جامعه، سياست و مواضع نظامي ايران رو كشوري مثل عربستان به عراق پيشكش ميكنه، اسمش ميشه بيطرف نبودن؟؟!!!!! يا برادر سعيد معني جنگ رو متوجه نيستن، يا معني بيطرف بودن رو! فقط مونده بود عربستان سعودي موشك مستقيم شليك ميكرد (البته نه موشكهاي اهدايي با پول خودش به عراق رو!!!). لابد در اون شرايط هم برادر سعيد ايران رو متهم ميفرمود كه اين، پول حاجيهاي ايراني بود كه عربستان بخاطر اينكه پولش نجس نشه و پول ايراني قاطي پولش نشه، مجبور شد با پول ايرانيا موشك بخره و تحويل عراق بده!!!! بعد هم درگيريهاي مرزي بين ايران و عربستان و كويت، امري بسيار طبيعي بود. شما چندين بار حملهي عراقيها از خاك عربستان و كويت به كشتيهاي ايراني رو ناديده ميگيرين؛ ولي حملهي ايرانيها به ناوهاي عراقي زير پرچم كويت يا عربستان رو جرمي نابخشودني محسوب ميفرمايين؟!! يا للعجب!!! پس فكر كنم تنها كشوري كه حق مقابله به مثل نداشت، ايران بود و بس!! [quote] یک وقت هست ما ابرقدرت باشیم و به کشوری که به دشمن ما کمک میکنه اخطار بدیم که اگر این روند رو ادامه بدی بهت حمله میکنیم! ولی ما که در همون عراق مونده بودیم و از وقتی که خواستیم وارد خاک این کشور بشیم هم تلفاتمون رفت بالا و هم پیروزیهای سابق کم تکرار شد و چند مورد هم مثل ولفجر8 و تصرف فاو هم که چون توان نگهداریش رو نداشتیم از دست دادیم و اون همه تلفات که برای این عملیات دادیم هم به هدر رفت. [/quote] اين هم كشفي جديد از برادر سعيد جديد هست! اينكه عراق اگه مثلاً ما وارد خاكش نميشديم، وارد خاك ما نميشد و بالطبع تلفات هم نميداديم و جنگ هم به خوبي و خوشي تموم شده بود و الان وزير امور خارجهمون كنار صدام حسين نشسته بود و سيگار برگ دود ميكرد!! مثل اينكه برادر سعيد، بالكل دچار فراموشي شدن كه شرايط جنگ قبل و بعد 61 رو فراموش فرمودن (كه سادهترين تفاوتشون، استفادهي بامزهي عراقيها از سلاحي كاملاً مردانه به اسم بمب شيميايي بود!!!). پس شايد بهتر باشه ايشون به نقدها و نوشتههاي خودشون درخصوص جنگ هشت ساله ارجاع بديم. شايد يادشون بياد چقدر اين دو برههي زماني فرق داشتن! اگر هم يادشون نيومد كه خودشون اينا رو نوشتن، حداقل با خوندنشون كمي نسبت به وقايع اون روزگار آگاهي كسب بفرماين، بعد اينطور تيغ عريان عليه رزمندگان و مسئولين جنگ در اون زمان بكشن. [quote]اصلا به نظر من بايد به تمام اون 40 کشور اعلام جنگ ميکرديم! اينطوري خوب ميشد! يک دفعه تمام دنيا جمع ميشد و مثل آلمان نازي کارمون رو يکسره ميکرد! [/quote] ميخواستم بنويسم No Comment كه باز ياد نقل قول ديگري از خود برادر سعيد افتادم درخصوص جنگ فعلي كه ميفرمودن اگر جنگي دربگيره، بايد به تمامي كشورهاي همسايه (از عربستان و بحرين و امارات گرفته تا حتي تركيه) حمله كنيم تا اونا رو تحت فشار بذاريم كه اجازهي استفاده از آب و خاك و آسمونشون رو به امريكاييها ندن!!! حالا موندم بايد قسم حضرت عباس (ع) رو باور كنيم؛ يا دم خروس رو! [quote] درباره بستن تنگه هرمز در همون بحث توضیح لازم رو دادم و قیاس این شرایط با زمان جنگ ایران و عراق کار معقولی نیست چرا که اگر ما با آمریکا درگیر بشیم اولا این کشور اجازه صادرات نفت رو به ما نمیده و به اندازه کافی کشتی داره که نفتکشهای ما رو در اقیانوس هند توقیف کنه و ما هم توان اسکورت اونها رو نداریم. ولی جنگ با عراق شاید در اوایل برای بقای انقلاب بود ولی بعد از چند هفته و با زمینگیر شدن ارتش عراق از این حالت دراومد و به یک جنگ فرسایشی تبدیل شد که در اون نه انقلاب در حال از دست رفتن بود و نه اینکه عراق میتونست تهدیدی جدی علیه انقلاب باشه خصوصا عراقی که بعد از سال 61 به مدت چند سال در حال عقب نشینی بود و در این وضع آیا این منطقی هست که ما شرایط رو به حالتی تغییر میدادیم که تمام دنیا جلومون بایستن تا ما هم مجبور بشیم هر کاری انجام بدیم و نفتکشهای کویتی و سعودی رو بزنیم! یا بریم تو آبهای آزاد مین ریزی کنیم! [/quote] اينجاست كه آدم ياد اون مثل «رفيق بد و ذغال خوب» ميافته!! يا بايد بپذيريم كه برادر سعيد رو دزديدن و مثلاً فردي از پنتاگون يا ابوغريب يا تلآويو داره به جاي ايشون حرف ميزنه، يا اينكه باور كنيم اين حرفها، از آن خود آقا سعيد هست و تمامي عقايد گذشته رو يك شبه فراموش فرمودهان!! عجبست كه برادر سعيد حرف از «زمينگير شدن ارتش عراق» و اينكه «عراقي که بعد از سال 61 به مدت چند سال در حال عقب نشيني بود» ميزنن!! من يه لحظه فكر كردم دارم تاريخ نبرد استالينگراد و وقايع پس از اون رو ميخونم. آخه اونجا بود كه ورماخت «زمينگير شد» و پس از اون، «به مدت چند سال در حال عقبنشيني بود»!! فقط سوالي كه اين وسط براي هر ذهن عقب افتاده و تاريخ نداني چون من پيش مياد اينه كه «دقيقاً كدوم زمينگيري»؟!! «دقيقاً كدوم عقبنشيني»؟!! اگه منظور ايشون، عملياتهاي افتخار آفرين طريقالقدس و بيتالمقدس و امثالهم هست، بد نيست نگاهي به آمار تلفات ايران بياندازن تا ببينن ايران براي بدست آوردن وجب به وجب خاكش، وجب به وجب شهيد داد تا تونست همين عملياتهاي غرورآفرين رو به سرانجام برسونه!! اينطور نبود كه عراق ببينه «اه! تو آبادان گير كرديم! خيلي خوب! بچهها دنده عقب بگيرين برگرديم پيش عمو صدي!!!». اين چه جور عقبنشيني و زمينگير شدن هست كه پس از اينكه اونقدر تلفات سنگين در عمليات بيتالمقدس داد و تنها 18 هزار اسير به ايران تقديم نمود و تجهيزات و مهماتي كه از خودش هنگام فرار به جا گذاشته بود، به قول سردار رضايي پشتيبان رزمندگان تا سه سال بعدشون بود (البته با جيرهبنديهاي زمان جنگ) و طوري عقبنشيني ميكردن كه حين خروج از منطقه، بسياري راحت تلفات ميدادن (فرار به صورت خطي!!) و ضربهاي سنگين به كمر ماشين جنگي رژيم بعثي وارد شد، در عمليات بعدي؛ يعني عمليات رمضان كه تنها 50 روز با عمليات بيتالمقدس فاصله داشت، اونقدر تانكهاي مدرن جلوي رزمندگان ما دپو كرده بودن كه تنها تلفات تانك و نفربرهاي نظاميشون، بيش از 1000 عراده بود!! ساير تجهيزاتشون بماند! ولي با اين وجود، اونقدر باز تانك در منطقه بود كه رزمندگان ما رو با تانك دنبال ميكردن!!!! حالا اين چه جور زمينگير شدن و عقب نشيني كردني هست، امري است كه براي بنده مجهوله و احتمالاً فقط خود برادر سعيد ميتونه توضيحش بده!! جالب اينكه ايشون ميفرماين اول جنگ، براي انقلاب خطر بود، ولي بعدش ديگه خطري نبود! لابد قرار بود صدام پس از پيروزي، بياد به انقلاب ايران بپيونده و اسم انقلاب ايران بشه «انقلاب اسلامي - بعثي ايران و عراق»!! لابد اين جنگ هم دعوا سر لحاف ملا بوده و ايران و عراق، هردوشون اسكول بودن كه داشتن سر يه رودخونه ميجنگيدن!!! حالا نكتهي بامزهاش اينجاست كه عراق روز به روز به تجهيزات جديدتر و مدرنتري تجهيز ميشد و اونقدر نيروي نظامياش قدرتمند شده بود كه براي مهار اون، كل جهان با هم متحد شدن و ريختن روي سرش و تنها به دليل برتري هوايي تونستن ماشين جنگي عراق رو از كار بياندازن! ولي همين ماشين جنگي، از نظر برادر سعيد براي انقلاب و ايران خطري نداشت و در حكم اسباب بازي بودن كه صدام گاهاً باهاشون قامقام بازي ميكرد!! علي اي حال چيزي نميشه گفت! چون وقتي كه برادر سعيد، بديهيات عقلي رو زير پا ميذاره كه بخواد حرفش رو به اثبات برسونه، با هزار و يك مستندات نيز نميشه ايشون رو قانع كرد! چون ظاهراً هدف، توجيه تفكره؛ نه سنجش درستي يا نادرستياش!! [quote]ولی در یک جنگ محدود اصلا عاقلانه نیست تنگه هرمز رو مسدود کنیم! من در عجبم که شما هنوز فکر میکنی در صورت جنگ با آمریکا ایران همچنان به صادرات نفت میتونه ادامه بده و اگر تنگه هرمز رو ببندیم خودمون متضرر میشیم! [/quote] [quote]آمریکا یا با ایران وارد جنگ نمیشه یا اگر شد یک جنگ تمام عیار و برای نابودی ایران خواهد بود و در این راه دیگه براش تلفات مهم نیست و به مساله ای حیثیتی مثل نبرد با ژاپن و آلمان در جنگ جهانی دوم تبدیل میشه که در اینصورت چون ما رو میخان به فنا بدن پس باید از هر اقدامی که میتونیم استفاده کنیم بخصوص بستن تنگه هرمز. ولی اگر چنین نشه و فرض کنیم یک درگیری محدود بین ایران و آمریکا پیش بیاد اگر بیایم و از اهرمهای تشدید کننده مثل بستن تنگه هرمز استفاده کنیم این جنگ به نوع تمام عیار تبدیل میشه. [/quote] جالبه كه فرمايشات برادر سعيد در صدر و ذيل، تفاوتهاي بامزهاي با هم دارن! در يك جا از تجميع نيروها عليه ايران و دشمنتراشي، ما رو بر حذر ميدارن و اون رو مورد نكوهشها قرار ميدن و اون رو تشبيه به آلمان نازي ميكنن و سرنوشتش رو نابودي قطعي ميدونن، اما چند سطر بعد تنها راه حفظ و دوام رو در بستن تنگه هرمز و افزايش فشار جهاني ميدونن!! قضيه شده مثل اون جوكه كه يه بچهاي تو يكي از كوچههاي شهر ... گير افتاده بود و كمك ميخواست! فرد مهاجم بهش گفت «بيخود داد نزن! اينجا اگه كسي بخواد بياد كمك، مياد كمك من!!!»!!! حالا چطوريه در حالت اول، دنيا جمع ميشه عليه ما و ما رو نابود ميكنه، ولي وقتي در خطر نابودي هستيم، دنيا جمع ميشه مياد كمك ما، موضوعي هست كه فقط و فقط برادر سعيد ميتونه بهش پاسخ بده. حقيقتاً ما نفهميديم اين پارادوكس رو چطور بايد هضم كنيم! شايد كمهوشي حقير، مانع از فهم درست اين مطلب شده!! ---------------------------------------------------- اما من باب يادآوري به برادر سعيد و كمك به رفع فراموشي موقت و يا مصلحتي ايشان، برخي نكات رو يادآور ميشم : [size=1][color=red]تاريخ به ياد نميآورد! اما ...[/color][/size] 1- ايران نبود كه ايالات متحده رو وارد جنگ كرد! جناب زبيگنيو برژينسكي، دوست پسرخالهي دخترعمهي بنده نبودن كه از دو ماه قبل از جنگ تحميلي، جلسات منظمشون با جناب صدام حسين وحشي فاش شد! اون هم نه توسط روزنامهي جمهوري اسلامي حزب جمهوري اسلامي به سردبيري جناب ميرحسين موسوي! بلكه به نقل از يكي از روزنامههاي بسيار معروف و پرتيراژ جهان (فكر كنم روزنامهي گاردين يا لوموند بود!)!! چراغ سبز امريكا به عراق توسط جناب برژينسكي هم صادره از طرف همون فاميلي كه عرض شد (دوست پسرخالهي دخترعمهي بنده) نبود! بلكه از جانب مستر پرزيدنت دولت متبوع جناب برژينسكي بود! آخه ناسلامتي ايشون، مشاور امنيت ملي پرزيدنت كارتر بودن. 2- ايران نبود كه با حمله كردن به ناوهاي كشورهاي ديگه، امريكا رو تحريك به ورود به جنگ كنه! اون بنده خدا كه سال 61 و پس از شكست سنگين عراق در نبرد بيتالمقدس، اومد پيش پرزيدنت صدام و باهاش حرف زد و گفت از طرف آقاي رئيس جمهور امريكا؛ يعني رونالد ريگان پيامي براي ايشون داره و اينكه دولت متبوعش تمايل به برقراري ارتباط و كمك همه جانبه به صدام رو داره و بعد هم متواضعانه از ايشون ميخواد كه خواستهاش رو بگه تا سريعاً به كاخ سفيد منتقل شه و قص علي هذا ...!!! كماكان هنوز به جنگ نفتكشها نرسيديم!! 3- بازهم ايران نبود كه فرانسه رو تهديد كرد يا تحريكش كرد كه وارد معركه شه!! اين فرانسه بود كه از انواع موشكها و تسليحات و حتي آموزش خلبانها و البته ساخت نيروگاه هستهاي براي عراق مايه گذاشت كه هيچ، بعد جنگندههاي قدرتمند ميراژ - اف 1 رو به عراق هديه نمود (با سرعت تحويلي فوق تصور!!) و بعد هم هواپيماهاي سوپر اتاندارد رو به عراق قرض!!!!!!!!!!! داد! باز هم ايران نبود كه فرانسه رو تهديد يا تحريك كنه يا بخواد به فرانسه انقلاب اسلامي رو صادر كنه كه فرانسه زحمت كشيد و وزير محترم اطلاعات و امنيتش، يعني جناب كنت دومارانش رو به عراق فرستاد تا بطور كل تركيب دفاعي و ساختار اطلاعاتي جنگي عراق رو دگرگون كنه و حتي در عمليات رمضان حضور هم داشته باشه!!!! 4- ايران به هيچكدوم از كشورهاي اروپايي مثل انگليس، آلمان، ايتاليا، هلند و ... كاري نداشت كه اين كشورها، با فروش بسيار ارزان تسليحات خودشون (كه چيزي بيشتر شبيه به حراج بود تا فروش!!!!) بخوان سد راه رزمندگان اسلام بشن!! فروش گازهاي مختلف شيميايي توسط آلمان! فروش مينهاي سهلالكاشت (واژه رو حال كنين!!!) توسط ايتاليا، فروش خمپارههايي كه يك متر مانده به زمين منفجر ميشد و تا شعاع يك كيلومتري، هر جنبندهاي رو با تركشهاي فراوانش چرخ ميكرد و ...!!!! خواهشاً نفرمايين چون شرايط جنگي بود، اين كشورها هم به دنبال سود فروش تسليحات بودن! آخه همون موقع، همين تسليحات گوگوري مگوري رو به ايران نميفروختن!! چي؟ ايران تحريم بود؟ توسط كي؟ ايالات متحده؟ بگذريم كه اصلاً امريكا به قرارداد الجزاير پايبند نبود و دقيقاً برخلاف تعهداتش عمل كرد (آخه معمولاً اين ايرانه كه اصلاً تعهداتي رو رعايت نميكنه!! امريكا كه خوبهاس!!). ولي اصلاً قبول. در كدوم جنگي، كشورها اينطور مسابقهي فروش تسليحات نوين و جديد خودشون رو دنبال ميكردن؟!! اينهمه جنگ در طول 45 سال جنگ سرد اتفاق افتاد! در كدوم يك، همهي اين كشورها پشت سر يك كشور بودن و به اون كشور، اين حجم تسليحات رو ميفروختن؟!! اونم تسليحات جديد و اكثراً هم در راه رضاي خدا با قيمتهايي بسيار نازل! در حدي كه در خاطرات يكي از ژنرالهاي صدام اومده فرانسه اونقدر براي ما موشك فرستاده بود كه حتي جا نداشتيم اونا رو انبار كنيم و به ناچار روي بندرگاه رهاشون كرده بوديم! پولش هم قرار بود در اقساطي طولاني و با تخفيفي مناسب پرداخت بشه!!! 5- درخصوص كمكهاي تسليحاتي و ... شوروي چيزي نميگم! چون مثلاً فرض ميگيرم شوروي متحد صدام بود و حق داشت بهش كمك كنه!! خوبه؟!! اينم يه آوانس!! اين موارد، باز هم بسيار قبلتر از جنگ نفتكشها بود. [size=1][color=red]حالا به بنده بفرمايين ما قصد صدور انقلاب به كدامين يك از كشورهاي مذكور رو داشتيم؟! فرانسه؟ امريكا؟! آلمان؟!! انگلستان؟!!! ايتاليا؟!!!! هلند؟!!!!! يا شايدم شوروي؟!!!!!!![/color][/size] بگذريم كه دوستاني كه اينقدر واژهي «صدور انقلاب» رو چماق كرده و بر سر انقلاب ميكوبن، حتي نميدونن معني صدور انقلاب چيه!! باز اگه صدور انقلاب مدنظر لئون تروتسكي رو در نظر بگيريم، شايد بشه گفت يكم از اين حساسيتها طبيعي باشه! ولي صدور انقلاب ايران ...!!! اي كاش همونقدر كه نسبت به نظام و انقلابمون حساس بوديم و به چپ و راست رفتنش گير ميداديم، كمي هم به حركات غربيها حساس بوديم! شد مثل قضيهي دكتر احمدينژاد كه يه جملهي استراتژيك امام (ره) رو گفت (اسرائيل بايد از صحنهي روزگار محو گردد.). اون وقت كل جهان خودشون رو زدن به كوچهي علي چپ و ادعا كردن ايران ميخواد اسرائيل رو با بمب هستهاي نابود كنه!!! اون وقت هموطنان عزيزتر از جانمان نيز نه تنها هيزم به اين كورهي آتش ريختن، بلكه تماماً از پشت غربيها (و نه كشور خودمون) دراومدن و به عبارتي رفتن كمك اونا!! حال اينكه تقريباً همه ميدونستن كه اين جملهي استراتژيك حضرت امام (ره)، معني حقيقياش چيه! چه ايرانيها و چه غربيها! ولي عليالظاهر مصلحت ايجاب ميكرد كه ...!! الان هم عليالظاهر باز مصلحت ايجاب ميكنه كه «صدور انقلاب»، دستاويز مناسبي براي كوبيدن سياستهاي نظام و انقلاب باشه!! فكر كنم با همين وضعيت پيش بريم، نه تنها عامل وقوع جنگ 8 ساله، بلكه عامل شكلگيري دو جنگ جهاني نيز انقلاب اسلامي ايران بشه و اساساً همهچيز بيافته گردن ايران و امام خميني (ره)!!!!!! ساير موارد رو هم ذكر نميكنم. چون فكر كنم همين موارد، در تعيين اينكه ايران چقدر نقش در تحريك اروپا و امريكا براي ورود به جنگ ايران و عراق داشت، كافي باشه! مگه اينكه اول وجدانمون رو كنار بذاريم و بعد، مثل خيلي از روشنفكراي ديگه، ژست «ايران بده، بقيه خوبن» رو بگيريم تا بخوايم مثلاً خودمون رو روشنفكر يا دگرانديش قلمداد كنيم!!! ---------------------------------------------------- علي اي حال برادر سعيد هم مثل ساير كاربران مختارن هر تفكري داشته باشن. حتي ميتونن جانب اعتدال رو رعايت كنن يا اينكه مثل برخي كاربران تازهوارد كه اطلاعات چنداني ندارن و صرفاً از روي احساسشون حرف ميزنن، صحبت بفرماين. اين به خودشون برميگرده. اينكه چه اتفاقي براي ايشون افتاده كه اينطور دچار تغيير تفكرات شدن، موضوعي هست كه بر من پوشيدهاس و شايد هم اصلاً ربطي به بنده نداشته باشه. ولي چيزي كه مشخصه، كاربران برادر سعيد رو با نظرات علمي و كارشناسيشدهاش ميشناسن؛ نه با نظرات احساسي و مواردي كه حتي خودشون بارها و بارها نادرستياش رو به اثبات رسوندن. شايد اگه كاربري ديگه اين حرفا رو ميزد، صرفاً لبخندي مليح تحويل ميگرفت. ولي شنيدن اين حرفها از مدير ارشد سايت ميليتاري با سابقهي روشن گذشته، بسيار تعجببرانگيزه!! ولي خوب. ايشون ميتونن يه پيت نفت بگيرن دستشون و كل افتخارات و اعتبار گذشتهشون رو به آتش بكشن. ولي حداقل انتظار اين ميتونه باشه كه در ازاء اين آتش زدن گذشته، چيز مفيد ديگري رو بدست بيارن! حتي اگه ميخوان در جايگاه مخالف بحث بفرماين، از استدلالات و مستندات درست و منطقي بهره بگيرن؛ نه گزارههايي كه هزاران بار غلط بودن اونها به اثبات رسيده!! -
خالخین گول بررسی و تحلیل نبرد خالخین گول ..... نبردی که باعث تغییر سرنوشت جنگ جهانی دوم گردید.
mostafa_by پاسخ داد به ALI تاپیک در جنگهای معاصر
عجب دل پري داشتي سرگرد علي !!! از بابت ايرادات بني اسرائيلي، بايد عرض شود كه قابل شما رو نداشت ! بالاخره اگه من ايراد نگيرم كه نميتونم اثبات كنم زبون دارم!! و اما بعد! ممنون بابت پاسخ 1. ----------------------------------- اما پاسخ 2 شما تا حدودي قانع كننده نبود. اگر بحث نفتخيزي رو مدنظر داشته باشيم، آسياي غربي و بخصوص جنوب غربي، هم مملو از نفت بود و هم نيروي نظامي چنداني در اونجا مستقر نبود؛ منهاي بخشي از نيروي دريايي بريتانياي كبير كه صد البته در برابر نيروي عظيم دريايي ژاپن تاب مقاومت نداشت؛ چرا كه عمدهي درگيريهاش در اقيانوس و با كوسههاي آلمان نازي بود. قطعاً بريتانيا نميتونست اين ريسك رو انجام بده كه نيروي نظامي بيشتري به آسياي جنوب غربي گسيل بداره تا بخواد از منابعاش دفاع كنه. نبرد در صحرا (آفريقا) به اندازهي كافي گسترش ميدان نبرد رو حاصل كرده بود و طبيعي بود توان جنگيدن در چند جبهه رو نداره. ضمن اينكه روسيه نشون داده بود روسيهي تزاري نيست و ارتش سرخي كه از تروتسكي بوجود آورد و پس از اون استالين بهش استحكام بخشيد و اون رو مجهز به تسليحات قدرتمندي نمود، ارتش دست و پا بستهاي نيست و ريسك جنگيدن با اين ارتش، دهها بار بيشتره. پس صرف منابع نفتي و زيرزميني، نميتونه توجيهگر مناسبي براي چشماندوزي ژاپن به روسيه باشه. ضمن اينكه مسير حركت ژاپن نيز از آسياي جنوب شرقي به سمت آسياي جنوب غربي بود. پس صرفاً بعد مسافت، توجيهگري چندان مناسبي نداره. ضمن اينكه سرزمين سيبري نيز سرزميني نيست كه هركسي بتونه درش دووم بياره. اين درسته كه روسيه نزديكتره. ولي با در نظر گرفتن جميع شرايط، ميشه به اين نتيجه رسيد ضرر حمله به خاك روسيه (كه بخشي از اتحاد جماهير سوسياليستي شوروي بود)، بسيار بسيار بيشتر از نفعشه. ----------------------------------- سوال سوم، اتفاقاً از اون دست سوالات مورد علاقهي بنده است كه شما (برادر سرگرد سرهنگ گوردون علياف ) نيز بهش اشاره داشتين. فرمودين : [quote]دلیل دیگر این کار نیز سیاست متحدین ، جهت وارد معرکه جنگ کردن آمریکا بود. زیردریایی های آلمانی همه روزه کشتی های تجاری آمریکایی را در اقیانوس اتلانتیک شمالی مورد حمله قرار می دادند. حتی هیتلر یک بار اقدام به تحریک دولت مکزیک و وعده مساعدت این کشور جهت ترغیب مکزیک به حمله به آمریکا کرد. هیتلر با این اقدامات سعی می کرد که آمریکا را نیز وارد معرکه کند. ژاپن نیز که متحد آلمان به شمار می رفت در واقع همین سیاست را دنبال کرد و با حمله به نیروهای آمریکا در پرل هاربور باعث ورود آمریکا به جنگ و شعله ور شدن آتش جنگ در شرق اسیا شد.[/quote] البته بعدش فرمودين : [quote] البته علت تحریک کردن آمریکا توسط متحدین و باز کردن پای آمریکا به جنگ را نمی دانم.[/quote] اتفاقاً شايد بشه گفت كليد حل معما، در همين مسئله هست كه چرا امريكا ميبايست وارد جنگ جهاني شود؟!!! در دو جنگ جهاني، امريكا وارد منازعه شد كه اتفاقاً در هر دو جنگ هم به تنها كشوري كه اصلاً و ابداً قضيه مربوط نبود، همين امريكا بود! اين درست كه اصل شروع دو جنگ هم ظاهراً به انگلستان ربط نداشت و اين كشور خودش رو نخود هر آش كرد و انداخت وسط. ولي ميشه يه طورايي با توجيه متحد بودن با يكي از طرفين متخاصم يا حداقل به دليل جايگاه سياسي و استراتژيكي و البته ابرقدرتياش در منطقه، تا حدودي توجيهش كرد. ولي ايالات متحده تا قبل از آن، نيرويي متوسط از نظر نظامي به شمار ميرفت كه اصلاً و ابداً منافعي در اروپا نداشت كه به خاطرش وارد معركه شه. با كشورهاي اروپايي هم اتحاد و پيمان نظامي نبسته بود! به عبارت خيلي سادهتر، هيچگونه دليل و توجيهي براي ورود ايالات متحده به جنگهاي جهاني وجود نداشت (يعني هيچ رقمه وجود نداشت!!!!!). حالا اينكه چه اصراري بود كه امريكا بايد وارد اين نبرد ميشد، امري است كه فارغ از نقشههاي نظامي جنگهاي جهاني ميبايست به دنبالش باشيم و اين، ميسر نميشه مگه اينكه روي يه نقشهي جغرافيا بخوايم تحركات رو بررسي كنيم + در نظر گرفتن يه سري مسائل ديگه. ----------------------------------- پاسخ سوال 5 نيز قانع كننده بود. البته برام عجيب بود كه ژاپن اگه اون تعداد لشكر رو در منچوري مستقر كرده بود، با كدامين لشكر به فتح آسياي جنوب شرقي و سپس نبرد با ايالات متحده ميپرداخت؟!!! اما چرا ارتش سرخ در قبال منچوري، از سياستي كه در استالينگراد و پس از اون عليه آلمان نازي به كار گرفت استفاده نكرد؟ يعني سياست زمين سوخته؟!! البته علت اين پرسشها اينه كه برادر علي مطالعات بسيار بهتر و مفيدتري نسبت به بنده درخصوص تاريخ نظاميگري جنگ جهاني دارن و با حضور ذهني كه دارن، بهتر ميتونن به اين سوالات پاسخ بدن (بطور مثال بنده نميدونستم كه در منچوري مجدداً بين شوروري و ژاپن درگيري شكل ميگيره يا اينكه ژاپن اين نيروي عظيم رو در منچوري نگاه داشته بود). راستي. اين تيكه رو نگرفتم : [quote]همچنین از قرار معلوم ایشان در سوزن نخ کردن نیز تبحر خاصی دارند[/quote] اين تعريف بود؟ فحش بود؟ چي بود؟!! ----------------------------------- [quote]حالا نمی دونم این برادر مصطفای عزیز ما باور ندارند که ما هم قاطی سرهنگ ها شدیم و قرار است به کمک جناب کلنل شاک به تقلید از کودتای سرهنگ ها در یونان ، در میلیتاری کودتای سرهنگ ها راه بیاندازیم[/quote] گفتي كودتاي سرهنگها در يونان، ياد فيلم Z افتادم !! ولي مشكل با كودتا حل نميشه! يكي كودتا ميكنه و كلي درجه نثار خودش ميكنه و به ژنرال شصت ستاره تبديل ميشه؛ يكي هم مثل كاپيتان قذافي، كماكان خودش رو سرهنگ ميدونه و درجهي سرهنگ به بالا رو قفل كرده! اصل مردمن كه بايد طرف رو سرهنگ بدونن كل علي !! اما پيشنهاد ميكنم براي اينكه اينقدر درسر نداشته باشي، شما هم اسمت رو بكن [color=darkred][b]Colonel_Gordon[/b][/color] !!! ----------------------------------- پاسخ سوال 4 نيز قانع كننده بود. البته بنده، قدرت ارتش امپراطوري ژاپن رو دست كم نگرفتم (يكي ديگه از دوستان بودن! به قول معروف حالش رو يكي ديگه برد، چكش رو ما خورديم !!). ولي معيار مقايسهي من، ارتش امپراطوري ژاپن با ارتش سرخ قدرتمند شوروي بود. يعني ارتش فاتح جنگ دوم جهاني. البته اين 5 ميليون نفري كه فرمودين، همه نيروهاي آموزش ديده نبودن. حتماً خودتون بهتر از بنده در جريان هستين كه در ژاپن، كار به جايي رسيده بود كه مردان بالاي 15 يا 16 سال رو به جبهههاي نبرد ميبردن و دختران بالاي 15 سال نيز در كارخانجات تسليحات و مهماتسازي مشغول به كار ميكردن!! خوب. طبيعيه كه با اين وضعيت، ساخت اين تعداد لشكر امري دست نيافتني نبود. ولي كيفيت ارتش سرخ، بخصوص در امر نيروهاي زميني و زرهياش بر كسي پوشيده نيست و اين ارتش، سواي مدافعان مردمي و نيروهاي مردمي اعزامي به جبههها بود. كما اينكه تا زماني كه ورماخت با مردم عادي و عمدتاً آموزش نديده و يا كمتر آموزش ديده و بخش كوچكي از ارتش شوروي ميجنگيد، خيلي راحت جلو مياومد. حتي در استالينگراد هم با وجود اينكه هر قسمت شهر بارها دست به دست ميشد، باز هم خيلي تو گل گير نكرده بود. ولي زماني كه ارتش سرخ از شرق به غرب منتقل شد و به جبههي مقابل آلمان نازي پيوست، شكست پشت شكست بود كه نصيب ارتش نازيها شد. پس به بنده حق بدين كه در قياس بين ارتش ژاپن و شوروي، بخوام قدرت رو به ارتش شوروي بدم؛ چه به لحاظت كميت و كيفيت نيروي انسانياش، چه تسليحات تحت اختيار و چه توان نظامياش. -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
mostafa_by پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
ممنون از جناب كياني بابت نقل اين قطعنامه. ولي يه سوال از برادران بزرگوار؛ بالاخص برادر سعيد و جناب رضا كياني دارم. به نظر شما، ايا عربستان و كويت و امثالهم، بيطرف بودن؟ يعني واقعاً اين كشورها رو جزو دول متخاصم نميدونين؟ همين كويتي كه ايران به كشتيهاش حمله ميكرد، به نظر شما داشت چيكار ميكرد؟ آيا ميدونين كه كويت داشت به نيابت از عراق، براي اين كشور نفت صادر ميكرد؛ فقط به اين دليل كه كشتيهاي عراقي مورد هجوم ايران قرار ميگرفت؟! البته اين، در جواب حملهي عراقيها به نفتكشهاي ايراني بود!! يا همين عربستان سعودي! از روز اول، لجستيك مالي، اطلاعاتي، تجهيزاتي و ... عراق رو به عهده داشت تا زماني كه امريكا رأساً وارد نبرد شد و حمايتهاي اطلاعاتياش رو به صدام تقديم كرد! حالا با اين تفاصيل، آيا به نظر شما اين كشورها، جزو كشورهاي بيطرف بودن و ايران مرض داشت كه به نفتكشهاشون حمله كنه يا اينكه عقدهي فارسي سازي خليج فارس رو داشت؟!! اين خوبه كه ما براساس حقايق حرف بزنيم. ولي اگه جانب انصاف رو رعايت نكنيم، بعيد ميدونم كه درخصوص حقايق حرف زده باشيم. ----------------------------------------------------- برادر سعيد عزيز. شما هم گاهاً حرفهايي ميزنين! يه زماني وقتي بنده ميگم نميشه تنگهي هرمز رو بست، شما طوري حماسي سخن ميفرمايين انگار كه به جاي امريكا، با كنيا (زادگاه مستر پرزيدنت امريكا) طرفيم!!! مثلاً ميفرمايين كل خليج رو مينگذاري ميكنيم يا اولين ناو امريكايي رو كه كنار تنگهي هرمز غرق كرديم، ديگه خود بخود تنگه بسته ميشه و ...!!! ذرهاي هم فكر نميفرمايين كه اون وقت خودمون چه بايد كنيم؟!! يا اينكه اصلاً امريكا همينطور يه لنگه هوا منتظر ميشينه تا ما بخوايم اين كارا رو انجام بديم؟!!! ولي زماني كه امريكا خودش وارد معركه شده و مثلاً مياد به بهانهي اسكورت كشتيهاي نفتكش، يگانهاي ناو جنگياش رو به رخ ايران ميكشه و اين وسط، به مينهاي دريايي برخورد ميكنه، از نظر شما همهچي تقصير ايران ميشه و ايران بده بوده و اصلاً ايران شروع كنندهي درگيريها بوده و امريكا كه كاري به هيچكس نداشته و ...!!! من نميدونم بايد هنگام صحبت با شما، كدوم سعيد رو مدنظر داشته باشم؟!! چون عليالظاهر نظرات شما داره بصورت روزانه تغيير ميكنه و هر روز، با يه نظر جديد و البته ناقض نظر قبلي مواجه ميشيم!! =============================== اميدوارم حد اعتدال، توسط تمامي دوستان رعايت بشه. چون يك طرفه به قاضي رفتن، به هيچوجه كار سختي نيست! تخصص و دانش هم نميخواد. -
مارش ها و سرودهاي مشهور نظامي و انقلابي جهان مارش ها و سرودهاي مشهور نظامي و انقلابي جهان
mostafa_by پاسخ داد به Stuka تاپیک در گالري عكس و فيلم
برادر مهدي عزيز. ترجيح ميدم اين تاپيك سياسي نشه. والا موارد مختلفي هست كه ميشه روش مانور داد و بررسي نمود. هدف از پست قبل هم بيشتر بررسي تأثير موسيقيهاي چپگرا روي موسيقيهاي فعلي بود. مثلاً بد نيست بدوني بسياري از موسيقيهاي انقلابي و اول انقلابي، برگرفته از همين موسيقيهاي چپگرا بوده. بطور مثال موسيقي زير رو دانلود بفرما : http://old-venom.persiangig.com/audio/varioshka-Meadowland.mp3 كه البته برگرفته از Polyushko Pole هست. ولي قطعاً برات آشنا خواهد بود. -
مارش ها و سرودهاي مشهور نظامي و انقلابي جهان مارش ها و سرودهاي مشهور نظامي و انقلابي جهان
mostafa_by پاسخ داد به Stuka تاپیک در گالري عكس و فيلم
چه ميكنه اين سرگرد گوردون! آهنگهاي بسيار زيبايي رو گذاشتين سرگرد. البته قبول بفرمايين كه آهنگ نازيها، اصلاً و ابداً به پاي موسيقيهاي حماسي روسها نميرسه. رژهي آلمانيها هم (كه بيشتر شبيه به قدم رو هست تا رژه)، اصلاً به پاي رژههاي باشكوه روسها و بالكل كشورهاي كمونيستي مثل چين و كرهي شمالي نميرسه. ولي با اين وجود، دست شما حسابي درد نكنه. خصوصاً براي گذاشتن موسيقي متن فيلم «مسافر ري». راستي. يه نكته داشت يادم ميرفت. سرود ملي فعلي روسيه، از زمان حكومت ولاديمير پوتين تنظيم و ساخته شده و به سرود ملي روسيه تبديل شده. پس از فروپاشي شوروي، بوريس يلتسين، رئيس جمهور روسيه دستور ساخت سرود ملي ديگري رو براي روسيه صادر كرده بود كه نهايتاً آهنگ اون آماده شد. ولي شعري مناسب براش پيدا نشده بود. به همين دليل سالها سرود ملي روسيه، بدون شعر و صرفاً آهنگ بود. اما پس از روي كار اومدن پوتين، با توجه به علاقهي وي به شوروي، مجدداً سرود ملي قديم شوروي مورد توجه قرار گرفت و صرفاً با تغيير شعر (همون بوميسازي خودمون!!)، جايگزين موسيقي بدون كلام ملي روسيه گرديد. ----------------------------------------------------------- ماشاءالله توپخانهي سرگرد گوردون اونقدر سنگين ميكوبه كه نميتوني سر بلند كني. تا ميخواي يه پست جديد بدي، شليك بعدي رو شاهد هستي و مجبوري برگردي تو سنگر تا آبا از آسياب بيافته. ------------------------------------------------ اين مطلب رو چند وقتي هست ميخواستم بذارم تو سايت. ولي هربار آتش توپخانهي قدرتمند سرگرد، مانع از اجراي آتش بنده شد. اميدوارم تا پايان تايپ اين مطلب، دوباره سرگرد نياد ضد حال بزنه و آهنگ بفرسته ! ------------------------------------------------- قبل از هرچيز، بايد عرض كنم كه پستي كه ميذارم، شايد براي خيليهامون نوستالژيك باشه و يادآور خاطرات شيرين و تلخ چند سال قبل. ولي باور بفرمايين كه اصلاً و ابداً هدفم از اين تاپيك، سياسي نبوده و نيست. صرفاً قصدم، تأثيرگذاري موسيقيهاي جنبشهاي چپگراي ايران هست. فقط خواهشي دارم اينه كه هر قسمت كه لينك گذاشته شده، اول كليپ يا موسيقياش رو بشنوين و بعد به خواندن ادامهي متن بپردازين. ابتدا اين كليپ رو ملاحظه بفرمايين : http://old-venom.persiangig.com/video/Sar oomad zemestoon.flv بله. اين كليپ انتخاباتي مهندس موسوي در انتخابات سال 88 بود. البته موسيقي محزون كليپ، چندان به خود كليپ نمياومد و با نگاه اول، همه متوجه اين موضوع ميشدن. ولي حزن اين موسيقي و اثر سنگينش، شايد براي خيليها مبهم بود و نميدونستن از كجا اومده. اما كسائي كه يكم سنشون بيشتر از ماها بود، شايد بهتر فهميدن اصل و اساس اين موسيقي از كجا نشأت ميگرفت. بدون هيچ توضيحي، شما رو به شنيدن موسيقي زير دعوت ميكنم : http://old-venom.persiangig.com/audio/AftabKaran.mp3 لطفاً پس از شنيدن موسيقي، به خواندن ادامهي متن بپردازين. بله. اين موسيقي، موسيقي معروف «آفتابكاران»، ساختهي «چريكهاي فدايي خلق» بود كه براي واقعهي سياهكل خوانده شد. البته اجراي اين گروه، پس از انقلاب و در مجموعهي «شرارههاي آفتاب» بود و اصل آهنگ نيز از يك آهنگ ارمني به نام Sari Siroun Yar برگرفته شده بود كه ميتونين در زير اون رو بشنوين. البته بديهي هست كه اصل موسيقي، به زيبايي موسيقي آفتابكاران اجرا نشده. ولي زيباييهاي خاص خودش رو داره : http://old-venom.persiangig.com/audio/Sari sirun yar.mp3 در پايان، يادآور ميشم كه نظر يادتون نره. -
ویدئوی اعدام 13 پلیس پاکستانی بدست نیروهای طالبان ( +18)
mostafa_by پاسخ داد به ColonelShak تاپیک در گالري نيروي زميني
دوستان خواهشاً وارد حاشيه نشن! ديدن جنايتهاي وحشيانه كه لذتي نداره. آرشيو جناب كلنل پره از اين سري كليپها. ولي ايشون تا حالا چنين كليپهايي رو براي سايت نذاشتن. چون خيلي خوب ميدونن نه سايت جاي اين دست كليپها هست و نه از نظر اخلاقي، انتشار چنين كليپهاي براي عموم، كار صحيحيه. البته اگه خيلي تمايل دارن، ميتونن از جناب كلنل بخوان تو pm يه شمههاي براشون بياد تا خواب شب هم بهشون حرام شه و تو خواب و بيداري اون صحنهها جلوي چشمشون بياد. ولي خواهشاً درخواست ارائهشون تو سايت رو نداشته باشيد. -
ویدئوی اعدام 13 پلیس پاکستانی بدست نیروهای طالبان ( +18)
mostafa_by پاسخ داد به ColonelShak تاپیک در گالري نيروي زميني
ممنون كلنل جان. ولي اين بنده خدا فكر كنم عقدهي تير خلاص داشت! مگس تو آسمون پر ميزد، تير خلاص ميزد بهشون! فكر كنم هر كدوم، يه ده تايي فقط تير خلاص نوش جون كردن! بماند كه نحوهي اعدامشون هم دست كمي از تير خلاص نداشت. به اين ميگن اعدام ساده و بدون دردسر! چه معني داره كلي كلاس بذاري و فاصله رو رعايت كني و يه بار شات داشته باشي و نهايت يه تير خلاص با يه كلت؟!! اين كارا و سوسول بازيا، مال كفاره و طبق فتاوي مفتيان وهابي، تقليد از كفار حرامه (همون قضيهي تير دروازه و ...!!!). -
خالخین گول بررسی و تحلیل نبرد خالخین گول ..... نبردی که باعث تغییر سرنوشت جنگ جهانی دوم گردید.
mostafa_by پاسخ داد به ALI تاپیک در جنگهای معاصر
خوب. يه تبريك اساسي بايد به خودم بگم كه بالاخره بعد از گذشت n وقت، تونستم اين مقاله رو كامل مطالعه كنم! هربار كه يكمش رو ميخوندم، مشكلي پيش مياومد و صفحه رو ميبستم. ---------------------------------------------- قبل از هر چيز يه تشكر و خسته نباشيد اساسي بايد به سرگرد گوردون عزيز گفت (آخر من نفهميدم ايشون سرگرد هستن يا سرهنگ !!) بابت تهيهي اين مقالهي خواندني. و اما بعد ...! يه سري ضعف بنياسرائيلي داشت مثل تقدم و تأخر تاريخها كه گاهاً با هم در تناقض بودن و گاهي به نظر چندان درست نمياومدن. البته يكي دو جايي هم اسامي اشتباه شده بود (مثلاً در دورهي تزاري، از عبارت شوروي استفاده شده بود) كه البته چندان مهم هم نيست و صرفاً من باب تصحيح مقالهتون عرض شد. اما نكتهاي كه هست، چند تا سوال رو برام بهمراه داشت : 1- اين ژنرال ژوكوف، همون ژوكوف معروفي نبود كه حصر استالينگراد رو شكست و تبديل به كابوس آلمانيها شد؟ 2- چرا ژاپن ميبايست خودش رو با شوروي درگير كنه؟! در حالي كه اگه به دنبال منابع بود، چين فوقالعاده ضعيف شده، هم منابع بهتري از قسمت سردسير روسيه و مغولستان داشت و هم قدرت نظامي چنداني براي مقابله نداشت! 3- چرا امريكا؟ ژاپن كوچكترين سخنيتي با امريكا نداشت و براي نزديك شدن بهش، فقط از راه دريا ميتونست اقدام كنه و طبيعيه كه سرنوشت جنگها، صرفاً در دريا رقم زده نميشه! بخصوص اينكه از لحاظ منابع و امثالهم هم چندان صرفهي اقتصادي نداشت شمال امريكا. 4- چرا روسها اون نيروي عظيم رو در شرق دپو كرده بودن. حال اينكه مسير حركت ماشين جنگي ژاپن در طول جنگ جهاني، كاملاً مشخص بود. شايد بشه گفت به طرز از پيش برنامهريزي شده و دستورياي، مسير حركت به سمت شرق تغيير يافت (همونطور كه آلمان نيز به سمت غرب در حال پيشروياي بود و به طرز تابلويي، ناگهان سر از شرق درآورد!!). پس رصد تحركات ماشين جنگي ژاپن، كفايت ميكرد براي پيشبيني رفتار بعدي ايشان. ضمن اينكه حتي به فرض انجام عملي غيرقابل پيشبيني (چيزي شبيه به حمله به پرل هاربر)، باز هم مدت زمان بسيار زيادي براي جبران اين عمل وجود داشت. بماند كه اگه ژاپن ميخواست از شرق روسيه وارد خاك شوروي شده و به اين كشور حمله كنه، تنها سيبري كافي بود كه ارتش ژاپن حسابي زمينگير شه و دهها بار بدتر از بلايي كه سر آلمان نازي اومد سر ارتش ژاپن بياد. ضمن اينكه تجمع ارتش شوروي در شرق هم ميتونست عامل بازدارندهي مناسبي براي آدولف خان مغول باشه كه سر خر جنگياش رو به سمت شرق كج نكنه (هرچند كه عليالظاهر نبايد با منطق و عقل، داستانهاي جنگ جهاني دوم رو مورد بررسي قرار داد!!). 5- چرا شوروي همون موقع (پس از شكست سنگين ژاپن)، به منچوري حمله نكرد تا خيال خودش رو تا حدود زيادي راحت كنه؟! ----------------------------------------------------- جناب Stuka. شوروي در پي تصميمات اتخاذ شده در كنفرانس پوتسدام [اگه اشتباه نكرده باشم] (يعني زماني كه عملاً جان آلمان نازي درآمده بود) وارد نبرد در شرق با ژاپن شد. علت اين امر هم فشار مضاعف به امپراطوري ژاپن براي تسليم بود. ولي پس از اقدام يكجانبهي امريكا در براه اندازي يه چهار شنبه سوري خفن (نه بمبارانهاي شبانهروزي ژاپن! منظور همون دو تا چاق و كوچولوئه هست)، شوروي بطور يكجانبه به ژاپن اعلان آتش بس نمود (و البته ساير جهان هم به حالت نيمه كپ دراومدن!! حتي خود امريكاييها!!). والا تمامي درگيريهاي ژاپن و شوروي، به پيش از جنگ جهاني (يعني از سالهاي 1904 و 1905 الي 1939) بازميگشت و در طول جنگ جهاني، با هم درگير نشدن (يا حداقل درگيري درست حسابي! شايد هم بنده اشتباه كرده باشم). ولي شوروي، زياد از حد جانب احتياط رو نگاه داشته بود و خطر اصلي رو نه آلمان نازي، بلكه ژاپن ميدونست (آخه ناسلامتي اين دو كشور با هم پيمان عدم تجاوز (بد فكر نكنين! منظور عدم تعرض نظامي هست) بسته بودن و ظاهراً عقل سليم حكم ميكرد كه به همون تقسيم اروپا، آدولف خان قناعت كنه. ولي هركس ذرهاي شناخت از آدولف بابا داشت، ميدونست كه اين بشر، حتي به خودش هم دروغ ميگه و به وعدههايي كه ميده، كوچكترين احترامي نميذاره! نمونهاش رو در اشغال راينلند (كه البته سرزمين خودش بود)، اتريش، سودتنلاند، نيمهي شرقي چكسلواكي و نهايتاً لهستان مشاهده كرديم. -
روايتي از مانور نيروي دريايي شاهنشاهي ايران
mostafa_by پاسخ داد به hexman تاپیک در تاریخ دریایی ایران
[quote][quote]دوستان لطفاً در فرمايشاتشون، به [size=18][color=red]اعتقادات[/color][/size] و قوميت و مذهب ساير كاربران كاري نداشته باشن. ناسلامتي اين سايت، يه سايت نظامي هست و بحث دوستان هم در قالب امور نظامي و گاهاً تاريخي - سياسي هست. پس فكر نكنم اين مسائل، به دين و زندگي و قوميت كاربران برگرده كه نيازي به استفتاء در اين خصوص باشه. از تمامي دوستان درخواست ميكنم كه صرفاً حول محور موضوع بحث بفرماين و به حاشيه نزنن.[/quote] 1. اگر متن بنده را با دقت می خواندی، میدیدی که بنده با نهایت احترام و کسب اجازه از ایشان پرسش کرده، پیشاپیش معذرت خواهی نموده و ایشان را جهت پاسخگویی مخیّر دانستم... 2. ببینم شما واقعا اعتقاد داری که دیدگاه هایی که یک فرد از خویش ابراز می نماید، مانند این جمله: [quote] البته بازم کاری ندارم ولی فلسفه جشن 2500 ساله درست بود موقع اجراش و نحوه اجراش اشتباه بود ! ...[/quote] ربطی به [color=red][size=18]اعتقادات[/size][/color] و نحوه ی نگرش وی ندارد؟ 3. برای این پرسش دلیلی وجود داشت که شاید (و احتمالا شاید) زمانی از آن مطلع شوی.[/quote] 1- بنده متن شما رو مطالعه كردم. ولي باز منافاتي با تذكر بنده نداشت. بنده عرض كردم كه هيچ يك از كاربران از اعتقادات و و قوميت و مذهب كاربران ديگه سوال نكرده و كاري نداشته باشه. اين مسئله، شامل كلام محترمانه و يا غيرمحترمانه و همچنين سوال نيازمند پاسخ يا مخير پاسخ ميشه. 2- بله. اين فرمايش دوستمون ارتباطي به اعتقادات كسي نداره. چون اساساً اين جشنها و بريز و بپاشها، هيچ ربطي به شيعه و سني و اهل حق و ... نداره! اگه اسراف باشه، تو همهي مذاهب و اديان اسرافه! اگه هم نباشه و يا نياز باشه، باز هم در همهي امور يكسانه. بعد هم معيار و ميزان شما، يك جمله از ايشون بود كه حتي در ازاءاش، توضيحي از ايشون نخواستين! پس بهتره اينقدر آمادهي متهم كردن اين و اون (حتي در قالب كلام محترمانه) نباشين و به اعتقادات ديگران هم احترام بذارين. نهايت امر ميتونين سوال بفرمايين كه منظورشون از اين جمله چي بوده تا ايشون هم نظرشون رو مبسوطتر بيان بفرماين. بعد اگه مثلاً مشكلي در فرمايش ايشون ديدين، منطقي به اون پاسخ داده و نظر خودتون رو (به عنوان نظر؛ نه به عنوان اصلي خدشه ناپذير) بيان بفرمايين. پس ملاحظه ميفرمايين كه دانستن يا ندانستن اعتقادات، باورها، مذهب، قوميت و ... كاربران، ارتباطي به بحث پيدا نميكنه. 3- دلايل شما براي خود شما و بنده محترم. ولي اينكه هركس به دلايل و يا صلاحديدي بخواد قوانين سايت رو زير پا بذاره قابل پذيرش نيست. پس اميدوارم در اين خصوص، دقت بيشتري بفرمايين. -
روايتي از مانور نيروي دريايي شاهنشاهي ايران
mostafa_by پاسخ داد به hexman تاپیک در تاریخ دریایی ایران
دوستان لطفاً در فرمايشاتشون، به اعتقادات و قوميت و مذهب ساير كاربران كاري نداشته باشن. ناسلامتي اين سايت، يه سايت نظامي هست و بحث دوستان هم در قالب امور نظامي و گاهاً تاريخي - سياسي هست. پس فكر نكنم اين مسائل، به دين و زندگي و قوميت كاربران برگرده كه نيازي به استفتاء در اين خصوص باشه. از تمامي دوستان درخواست ميكنم كه صرفاً حول محور موضوع بحث بفرماين و به حاشيه نزنن. -
روایتی جالب از عبور ناوگروه ارتش از کانال سوئز (ویدئو)
mostafa_by پاسخ داد به saiedtomcat تاپیک در گالري نيروي دريايي
ضمن تشكر از دوستان بابت ارائهي مطالبشون؛ اولش چندان تمايلي به پاسخگويي نداشتم. چون برداشت شخصيام اين بود كه اين پاسخ، بيشتر بوي هواي نفس ميده و يه طورايي دفاع از خود هست تا تبيين نظر. چرا كه نظر اصليام رو در پست قبلي عرض كردهام و اگر بخوام بگم، جز تبيين بيشتر اون، حرف تازهاي براي گفتن ندارم. اما نكاتي در بحث بود كه بنده رو مجاب كرد از سبك سخنم (و نه خودم) دفاع كرده باشم. چرا كه اگه اين تفكر امروز بوجود بياد، قطعاً كلام مطول و بيفايدهي مصطفي، بيش از پيش بيارزش و بيخاصيت خواهد شد. دوستان فرمودن بنده در كلامم، از مغالطه استفاده ميكنم. حال دوستي مستقيم و دوستي غيرمستقيم و با نگاه آرزومندانه كه بنده از اين امر سهواً و ناآگاهانه استفاده كردهام. ولي در اين خصوص، شكر خدا اتفاق نظري وجود داره به استحكام تاريخ. پس وظيفهي خودم ميدونم كه اول از نظراتم دفاع كرده و سپس به دفاع از منطقم بپردازم. چرا كه طبيعتاً كسي كه در منطق كم داره، رو به مغالطه و سفسطه خواهد آورد و اين، پيش از كوبيدن منطق انسان، كوبيدن خود انسان هست. -------------------------------------------------- براي من جالب بود كه برادر حامد، از كل نظرات بنده، تكهاي كه بنده در پاسخ به ايشون عرض كردم كانال سوئز در مصر واقع شده رو به عنوان پهلوان پنبه در نظر گرفته و تمامي زور بندهي بيزور رو در كوبيدن اين موضوع بسيار سهل و ساده ديدن! صد البته اگه نگاه ما به بحث، نه نگاه علمي و تبادل نظري، بلكه نگاه غالب و مغلوبي باشه، چنين امري به هيچ وجه دور از ذهن نيست؛ بخصوص اگه يك طرف بحث، فرد خودخواهي چون مصطفي باشه. اما اي كاش برادر حامد، حداقل مثال بهتري رو در اين زمينه ميفرمودن تا حداقل براي دوستان تازه وارد، اين شبهه بيشتر از اين تقويت نشه كه اين مصطفي ضعيفالنفس، اينقدر راحت از زير بحثها در ميره!!! من هميشه سعي كردهام كه با نقل قول كردن بند بند و خط به خط فرمايشات دوستان (و در زماني كه كاربردي نداره، نقل قول كلي)، پاسخ دوستان رو بدم كه حتي كوچكترين قسمتي رو بدون پاسخ نذاشته باشم! اين موضوع، در Pm هاي بنده هم كاملاً مشهود بوده و كليهي دوستاني كه با بنده مكاتبهي خصوصي داشتهان، اين موضوع رو ديدهان. حتي زماني كه بنده نيازي به پاسخ به بخشي از فرمايشات نميديدم، سعي كردهام با Smily بهش پاسخ بدم كه نشون بدم اون رو زير سبيلي رد نكردهام!!! برعكس بسياري از دوستان كه تنها چند قسمت از بحثها رو نقل قول كرده و صرفاً به اون قسمتها ميپردازن، هميشه سعي كردهام تا آخرين حرف رو پاسخي داده باشم (حالا چه موافق و چه مخالف) تا حداقل موضعام شفاف بوده باشه!! حال چطور ميشه كه اين، از نگاه دوستان مغالطهاس، موضوعي هست كه از دست بنده خارجه و برميگرده به نگاه دوستان. من هم واگذار ميكنم به اذهان خود خوانندگان تا حداقل در ادامه از دوستان نشنوم كه «ها! ببين! اين هم يك نوع مغالطه هست به نام «مظلوم نمايي» و «فرافكني»! ------------------------------------------------------ نكاتي رو كه برادر حامد فرمودن بنده بيپاسخ گذاشتم، تماماً در پاسخهاي بالا موجود بود. اتفاقاً به تكتكشون پاسخ داده شده بود. منتها شايد شما به دنبال پاسخي بودين كه در عرايض بنده موجود نبود! شايد انتظار داشتين بنده هم در مدح و ثناي قدرت سياسي و جايگاه ابرقدرتي منطقهاي ايران، قصيدهها سروده و عدم برخورد ابرقدرت جهاني و سگ هارش رو ناشي از قدرت ايران و ترس از جوجه ابرقدرتهايي چون چين و روسيه بدونم! ولي وظيفهي بنده، شعار دادن نيست! بلكه تحليل وقايع براساس حقايق هست. شايد تكتك دوستاني كه اينطور با اعتماد به نفس و با اعتقاد كامل از ابرقدرتي ايران دم ميزنن، اطلاعات ويژه و پشت پردهاي دارن يا مسائلي رو ميبينن كه چشمان نابيناي بنده ناتوان از ديدنشون هست! لكن اين امر، براي بنده محقق نشده و اتفاقاً شرايط رو روز به روز بدتر و بدتر ميبينم!! اي كاش دوستاني كه دم از بسته شدن سگ و يا «چه به لحاظ نفوذ سیاسی در خاورمیانه و چه به لحاظ دستاوردها و قابلیت های نظامی چنین فکر ابلهانه ای (و ایضا کودکانه ای) رو از سر هر کشور این منطقه و حتی کشوری مانند آمریکا بیرون میکنه که تصمیم به برخورد نظامی بگیرن» كه برخلاف بنده، تمايلي هم به مغالطههاي گوناگون ندارن، به اين عرض بنده پاسخ ميدادن كه علت آرايش نظامي امريكا در مرزهاي ايران و يا تحركات نظامي يك دههي اخير ايالات متحده چه بوده! لشكركشيهاي ميلياردي و آمادهسازيهاي جنگي و تمرينات منظم و روزانهي جنگندههاي اسرائيلي كه اهداف دوربرد رو مورد تمرين قرار ميدن؛ همراه با سوختگيري هوايي، به چه علت هست؛ وقتي دست و پاشون بستهاس و به قول دوستان خودشون ميدونن حمله به ايران اصلاً به نفعشون نيست و جرأت و يا توان حمله به اين ابرقدرت منطقهاي رو ندارن و يا ميدونن درصورت جنگ، به قول برخي برادران سپاهي «شروعش دست اوناس، ولي پايانش دست اونا نيست» يا «ايران، جهنم يانكيها خواهد شد» يا بسياري از مسائل ديگه؟!!! آيا تو اون كشورها هم مسئولينشون شب ميخوابن، صبح پاميشن تصميم ميگيرن؟ مثلاً امروز با زنشون دعواشون ميشه ميگن به عراق و افغانستان لشكركشي كنين يا مثلاً در مرز ايران آرايش نظامي بگيرين يا انتقالات گستردي تجهيزات و لجستيك عظيمي در خطوط مرزي براه بندازين! بعد فرداش كه با زنشون آشتي كردن، ميگن نميخواد، برگردين؟!!! ------------------------------------------------------------- هميشه دست كم ديدن دشمنان و زياد ديدن قدرت خود و تحليلهاي آرزومندانه از وقايع روزگار، ميتونه همون سم تحليلي باشه كه بنده بارها نسبت بهش هشدار دادهام. طبيعي هست كه هر كس دوست داره خودش و كشورش رو در معرض قدرت ببينه و بدش مياد آيهي يأس بخونه. ولي وقتي آدم مياد مجموع تحليلها رو كنار هم ميذاره و يه حركت و اثر خزنده و متداوم رو مشاهده ميكنه، ديگه نميتونه اينقدر آرزمندانه فكر كنه و به اين موضوع بپردازه كه بله! همهچيز داره خوب پيش ميره و روز بروز بر اقتدار ما افزوده و از اقتدار دشمنمون كاسته ميشه!! دوستاني كه ميفرماين اسرائيل الكي حمله نميكنه، مگه ناو آزادي تركيه كار خاصي كرده بود؟ اونا هم مثلاً اومدن شاخ بازي دربيارن و مثلاً در ازاي اخطار اسرائيليها، به عقب ننشستن! طبيعي بود كه اسرائيل به ناو حمله خواهد كرد. حتي چند نفري هم كه به اسرائيليها حمله كردن، بلافاصله هدف گلولهي اسرائيليها قرار گرفتن! خواهشاً نفرمايين كه دولت مقابل اونا تركيه بود! چون اتفاقاً تركيه به علت مناسبات اقتصادي و سياسياش، خيلي بهتر ميتونه به اسرائيل صدمه بزنه تا مايي كه حتي اعراب منطقه هم باهامون همراهي ندارن و صرفاً در شعار ميتونيم بگيم مرگ بر اسرائيل يا نهايت تلاشمون اينه كه برخي گروهكهاي چريكي رو تقويت كنيم تا ضرباتي محدود و معدود به اسرائيل بزنن (كه البته شكر خدا به لطف سياسي كردن اين گروهكها، عملاً توان نظاميشون رو هم داريم ازشون ميگيريم!!!). قبلاً هم خدمت دوستان عرض كردهام؛ باز هم عرض ميكنم كه دوستان به طرز اغراقآميزي دارن روي قدرت حزبالله حساب باز ميكنن و اين، بيشتر يك خطره! همون طور كه باد كردن ايران توسط امريكاييها، بيشتر يه خطره تا غرور ملي! برعكس فرمايشات دوستان، اتفاقاً خود مسئولين بهتر ميدونن كه شمارش معكوس از چند وقت پيش تقريباً آغاز شده! حالا اينكه از چند شروع شده بماند! ولي شايد وقتش باشه كمي هم به فكر آيندهي واقعي باشيم و كمتر خودمون رو با شعار سرگرم كنيم. وقايع منطقه، خود به خودي خود گوياي همهچيز هست. شكر خدا جوها خوابيده و نتايج وقايع (يا به قول تلويزيون و مسئولين خودمون) انقلابهاي اسلامي و بيداريهاي اسلامي منطقه، داره روشن و روشنتر ميشه! ولي كماكان به جاي درك واقعيات، ما داريم با شعارها زندگي ميكنيم و حتي نميايم تحليل كنيم اگه واقعاً اينا، ايني كه ما ميگيم نباشه، حركتهاي بعدي چي ميتونه باشه!! صد البته اين مسائل هم بيشتر برميگرده به مغالطات بنده تا استدلالات بنده! چرا كه اگه استدلال بود، قطعاً پاسخي براش در نظر گرفته ميشد. اين مغالطه هست كه نياز به پاسخ نداره. --------------------------------------------------------------- علي اي حال، از فرمايشات جناب ستاري نيز چيزي نصيب بنده نشد؛ جز يه حرف كلي. يعني معلوم نشد اسرائيل در چه وضعيتي از ما درخواست مشخصات كرده. ما وارد آبهاش شديم؟ به مرزهاي دريايياش نزديك شديم؟ به كشتيهاي شناساييشون برخورديم؟ با ناو جنگيشون تلاقي داشتيم؟ با گشتهاي شناسايي پروازيشون برخورد داشتيم؟ كجا برخورد داشتيم و كي از ما مشخصات خواست و نتيجه چه شد؟! اگه پاسخ اين مسائل داده شه، فكر كنم بهتر بشه به اين موضوع پرداخت. ولي اميدوارم مثل ما، همون مثل معروف نشه كه «يه بار جستي ملخك، دو بار جستي ملخك، آخر به مشتي ملخك». ----------------------------------------------- پ.ن : شكر خدا كه بنده در طول دوران تحصيلم، برخلاف علوم تجربي و رياضي، يكبار هم نوك به علوم انساني نزدم و بخصوص گامي كوچك نيز در فلسفه و منطق نگداشتم كه اينطور مغالطه ميكنم. اگر در اين علوم ورود ميكردم و انواع مغالطه رو ياد ميگرفتم چقدر ازشون استفاده ميكردم تا بيمنطقي و بيسواديام رو بپوشونم. -
روایتی جالب از عبور ناوگروه ارتش از کانال سوئز (ویدئو)
mostafa_by پاسخ داد به saiedtomcat تاپیک در گالري نيروي دريايي
[quote]آخ آخ من این جملات آقا مصطفی رو که می خونم، بعضا بهم بر می خوره![/quote] بر نخوره مسلمان! مرد مؤمن! شكر خدا زمين و آسمون و تمامي جنبدگانش از زبون من در امان نيستم! اگه بخوام به شما تيكهاي رو بندازم، صاف تو صورت خودتون ميايستم و مياندازم!! قبلاً هم عرض كردهام، باز هم عرض ميكنم. من براساس سخن هركس، پاسخش رو ميدم! اگه از طرف پيشفرض ذهني داشته باشم و نكته برام عجيب بياد، صاف و پوسكنده عرض ميكنم. اگه هم مشكلي نباشه يا براساس شناختم از طرف مقابل، حرف طبيعي باشه، صرفاً پاسخش رو ميدم. حال اگه اين رك بودن بنده باعث رنجش خاطر شما ميشه، من عذرخواهي ميكنم. ولي اينكه ميفرمايين «البته ظاهرا کما فی السابق شما این قدر هوش برای بنده قایل نیستید که بدیهیات رو بفهمم» تهمتي است كه نسبت به بنده قبلاً هم روا داشتهايد و الان هم ميفرماييد و احتمالاً اين بار، بار آخر نخواهد بود. چون اگه اشتباه نكرده باشم خود شما بودين كه با خوندن فكر طرف و فكر در سر طرف گذاشتن، مشكل داشتين و از پيشداوريها همه رو بر حذر ميداشتين. حال چه شده كه شما، خود مقلد مكتبي شدين كه اون رو ميكوبيدين، مسئلهي لاينحلي است براي بنده. بگذريم. [quote]آخه اخوی! چطور به ذهنت خطور کرد که منظورم این بوده که در کانال سوئز ما بهشون گفتیم شات آپ؟[/quote] بهتره يكبار ديگه فرمايش خودتون رو مطالعه بفرمايين. اين فرمايش شما، ضمن فرمايش جناب استاد دكتر رائفي پور!! بود كه فرموده بودن وقتي ايران داشت از كانال سوئز عبور ميكرد كذا و كذا! شما هم با چنان اطميناني فرمودين «ایران که وارد آب های سرزمینی اسراییل نشده بوده که مجبور به پاسخ گویی باشه.» كه هر خوانندهاي اين احساس رو پيدا ميكنه كه شما دارين مرتبط با موضوع مطروحه بحث ميفرمايين. حال اگه از فرمايشات شما، اين نكته بايد استخراج ميشد كه شما با فرض اينكه ايران از كانال سوئز عبور كرده، سپس به آبهاي اسرائيلي رسيده، ولي واردش نشده و بعد اين بحثها، ديگه شايد برميگرده به نحوهي فرمايش شما بزرگوار. خودتون يكبار ديگه متني كه نوشتهايد رو مطالعه بفرماييد تا ببينيم كه آيا بنده براي عقل و شعور شما احترام و ارزش قائل نيستم؛ يا اينكه شما حداقل منظور خودتون رو واضح نفرمودين! ضمن اينكه حتي با فرض اينكه بنده از منظور شما، نكتهي اشتباهي رو برداشت كرده باشم! بنده صادقانه عرض كردم كه اين حرف از شما بعيد بود؛ براساس برداشتم از فرمايش شما. يك راه كه شما خود خيلي روش تأكيد دارين اينه كه بفرمايين «شما منظور بنده رو اشتباه گرفتين. منظور بنده اين نبود كه اسرائيل در كانال سوئز چنين پيغامي داد. منظور اين بود كه ...». راه ديگري هم هست كه البته مورد استفادهي شما قرار گرفت. يعني پس از موجي از ناراحتي و برخوردن و تيكههاي متقابل، به سراغ تبيين فرمايشتون رفتين. علي اي حال، انتخاب اينكه به قول خودتون با كلام لين به مخاطب پاسخ بدين يا اينكه وي رو بكوبين، با شماست. بگذريم. برگرديم به بحث. ابتدا، بايد تشكر كنم از برادر ميثم بابت اينكه حداقل سعي در جهت دادن بحث در قالب منطق يكسان نمودهان. بهتره اول از همه، تمامي دوستان، به اين سوالات پاسخ بدن. به حداقل چند سوال ابتدايي. شايد موضع همه در اين زمينه مشخص بشه. [quote]1) آیا همگی قبول داریم که از نظر ما اسرائیل وجود نداره و رژیمی که اونجا حکومت می کنه، یه رژیم اشغالگره؟ 2) آیا همگی قبول داریم که همین رژیم از نظر ما، از منظر بین المللی یک کشور محسوب میشه و تمامی حقوقی که برای کشورهای دیگه متصوره، برای این منطقه هم صادقه؟ 3) سوالاتی هم هست که باید پاسخشون داده بشه. مثلا؛ این اتفاق در آبهای منطقه ای اسرائیل بوده؛ آبهای تحت کنترل، آبهای تحت نظارت، آبهای آزاد و فاصله کمی از مرزهای آبی این منطقه، یا آبهای آزاد و دور از این مرزها 4) عرف بین المللی در این زمینه چیه؟ مثلا آیا هرگاه دو ناوگروه نظامی به هم نزدیک بشن، از همدیگه سوال می کنن یا این حق برای اونها وجود نداره؟ 5) آیا ناوگروهی از اسرائیل چنین سوالی کرده؟ اگه پاسخ مثبته (اگه منفی باشه که باید منبع سوال مشخص بشه)، آیا ناوگروه اونها درجایی مستقر بوده و ناوگروه ما وارد محدوده خطر اونها شده یا اونها بهطرف ناوگروه ما حرکت کردن؟ یا اینکه هردو ناوگروه مستقلا مسیر خودشون رو طی می کردن؟ 6) آیا وقتی مثلا ناوگروهی از فرانسه از نزدیک مرزهای ما بگذره، ما حق سوال از اون رو داریم؟ [/quote] 1) بله. قطعاً. 2) كماكان بله. قطعاً. البته اين رو از جانب خودم (و نه همه) عرض كردم. 3) پاسخ به سوال مقدور نيست. 4) اين بيشتر برميگرده به روابط متقابل و گاهي اوقات هم زور متقابل!! 5) پاسخ به اين سوال نيز مقدور نيست؛ مگر اينكه اطلاعات جانبي رو داشته باشيم. 6) قطعاً اگه وارد آبهاي ما يا حريم دريايي ما شده باشه، حق طبيعي ماست كه سوال كنيم و وظيفهي ناوگروه هست كه خودش رو معرفي كنه. والا هر اقدام متقابلي براي ما، جزو حقوق قانوني ما تلقي ميشه (حتي اگه فرانسه، رژيم ايران رو به رسميت نشناسه!!!!!!). حالا با اين پاسخها، ميپردازم به فرمايشات برادر حامد عزيز. [quote]� �ما بیاین فرض کنیم اسراییل حق داشته سوال جواب کنه! ما هم جهت بالا بردن روحیه ی جبهه ی اسلام بهشون گفتیم شات آپ! دوستان عزیز، تصمیمات با این حساسیت نه در ایران و نه در اسراییل این قدر بچه گانه اتخاذ نمی شود. که مثلا تا یک طرف گفت شات آپ اونا ناو گروه ما رو بزنن! وقتی ما ناو را فرستادیم در واقع همان زمان ریسک مربوطه را انجام دادیم. یعنی تمام این فروضی که دوستان اعلام کردن در مورد زدن یا نزدن همان زمان انجام شده بود. به عبارت دیگه ما وارد حریم سنتی اسراییل شدیم.. اگر قرار بود حساب و کتابی بشود همان موقع باید می شد و اصلا ناوی ارسال نمی شد. اسراییل هم همان موقع تصمیمش را گرفته بود که ناو را بزند و وارد یک نزاع احتمالی بشود یا این که ریسک نکند. بنا براین شات آپ گفتن امر خیلی موثری نیست. به احتمال فراوان پیش از عبور ناو از سوئز از طریق مجاری مربوطه به اسراییل اخطارهای لازم داده شده بود که در صورت تعرض مثلا کلیه ناوگانش در مدیترانه به ناو ساعر خواهد پیوست. حزب الله یا سوریه هر کدام برای این کار کافی بود. با در نطر گرفتن شرایط انقلابی منطقه در آن زمان. چنین کاری تنها باعث افزایش نفوذ نرم ایران و هم پیمانانش می شد. لذا اگر دقت کنیم اسراییل این قدر احمق نیست که ما فکر می کنیم. ما هم به همین ترتیب. صحبت استاد مصطفی من را یاد این جمله ی معروف رضا خوان انداخت: "ما هیچ وقت زیر بار زور نمی رویم مگر آن که زورش زیاد باشد". سلمنا، قبول اصلا بگذار منطق همین باشد. وقتی ما زورمان در آن جا کفایت می کند. چرا زیر بار زور برویم؟ مگر همین ناو هواپیمابر آمریکا در خیلج فارس نبود که یک هواپیمای دکل و غول ما به سلامتی و میمنت با سرعت مادون صوت از بالایش عبور کرد و عکس گرفت! آن زمان این کار را کردیم. چون زورمان در این مقطع خاص می رسید. اتفاقا یک هواپیمای غول بچه فرستادیم که نگه ندیدیم، نمی تونستیم لاک کنیم بزنیمش. این طوری این پیام را به همه ی همسایه ها بدیم، آمریکا نمی خواهد با ایران وارد درگیری شود. زورش نمی رسد! به او تکیه نکنید! زورمان را دست کم نگیرید. چون ممکن است بعدا باز کلمات من به معانی غیر عاقلانه تفسیر شود سعی می کنم پیش گیری کنم: زور اعم است از این که، دشمنمان بعد از هزینه و فایده به این نتیجه برسد که الان به صرفه نیست با ما شاخ به شاخ بشود و این که اصلا واقعا بتوانیم کل ناوگانش را غرق کنیم. یعنی این که ما پیش از عمل با سنجش عوامل موثر واکنش طرف مقابلمان را دانستیم و از آن در جهت منافعمان بهره برداری کردیم. [/quote] برخلاف فرمايش شما (و بدون در نظر گرفتن اينكه فرمايش شما، دقيقاً به عرض بنده برميگشت و اينكه احتمال زدن ناو توسط اسرائيليها، احتمال بچهگانهاياست و اميدوارم نفرمايين منظورم شما نبودي!)، اين احتمال، اصلاً و ابداً احتمال بچهگانهاي نيست! بد نيست بدونين زماني كه بحث امنيت پيش مياد و اتفاقاً طرف مقابل هم بشدت روي اين قضيه حساسه، هر اقدامي متصور هست! بطور مثال خيلي از تيراندازيها در عراق، اشتباهاً انجام ميگيره. ولي آيا سربازان امريكايي مرض دارن؟ خير! مثلاً يه بچه داره با دوچرخه مياد سمتشون! اونا بهش ايست ميدن! بچه هم مثلاً كلت اسباببازياش رو درمياره تا باهاشون تفنگ بازي كنه، اونا هم بهش شليك ميكنن! يا مثلاً عربه دست ميبره تو دشداشهاش! يا فرضاً طرف دوربين فيلمبرداري دستشه، فكر ميكنن تفنگ دستشه! يا مواردي از اين قبيل! اين تيراندازيها، اگه در حالت عادي و بدون خطر باشه، قطعاً منطق چنداني نداره. ولي اگه در بحث خطر يا امنيت اون رو در نظر بگيريم، ميبينيم كه واكنشي بسيار طبيعيه! حتي در ايران خودمون هم بارها چنين مسائلي پيش اومده كه پليس مثلاً اشتباهاً تيراندازي كرده؛ بدليل اينكه فكر ميكرده طرف داره اسلحه درمياره يا حمله ميكنه! درخصوص پليس ايالات متحده كه الي ماشاءالله اين اتفاق ميافته (اين رو گفتم كه دوستان باز وهم برشون نداره كه من دارم از ايالات متحده جانبداري ميكنم!). حالا مثلاً بيايم بگيم اگه جلوي يه سرباز امريكايي، مثلاً مثل مستر بين دست كرديم لاي كتمون و مشكوك بازي درآورديم، اگه فكر كنيم امريكاييها به ما شليك ميكنن فكر بچهگانهاي كرديم!!! چون مثلاً ايران با امريكا وارد نبرد ميشه!!! برادر حامد عزيز. درخصوص موارد نيمه بديهي (مثل آرايش جنگي امريكا در خليج فارس و عراق و افغانستان كه بارها و بارها طي اين چند سال اتفاق افتاد) بحث نميكنم. چون نه حوصلهي اثباتش رو دارم و نه امكانش رو؛ مگر با شهادت شاهدان عيني يا اطلاعات طبقهبندي شدهي مسئولين رده بالاي نظامي كه البته هر از چندي از دهنشون درميره و يكي دوتايياش رو رو ميكنن! اميدوارم دوستان نفرماين يانكيها جرأت حمله به ايران رو ندارن! مگه نه تا الان كرده بودن! چون اگه جرأت حمله رو نداشتن، اصلاً آرايش جنگي به خودشون نميگرفتن! مگه اينكه ما يه ذره هم براي عقل و شعور دشمنمون ارزشي قائل نباشيم!!! بحث بنده سر اين هست كه ما بايد از اقدامات تنشزا جلوگيري كنيم! اينكه رضا خان چي گفته يا چي نگفته به من ارتباطي نداره. من دارم براساس منطق حرف ميزنم! ادعا كردن و جلوي پيشي بازو گرفتن و رجز خوندن اصلاً هنر نميخواد. تو تام و جري هم يه قسمت سگه رو بسته بودن و تا يه جا بيشتر نميتونست بياد جلو. تام هم يه خط كشيده بود كه معلوم شه سگه تا كجا مياد جلو. بعد جلوش ميايستاد و زبون داري ميكرد و تو گوش سگه هم ميزد! ولي آيا تام، قدرت برابري با سگه رو داشت؟ يا سگه جرأت حمله به تام رو نداشت؟ يا اينكه حداقل با هم قدرت برابري بودن و سگه نگران اين بود كه با حمله به تام، خودش هم آسيبي جدي ببينه؟!!! بهتره كمي منطقي بحث كنيم. اسرائيلي كه خيليها ادعا داشتن پس از عقبنشيني در سال 2000، ديگه جرأت ورود به منطقه و مقابله با مقاومت لبنان رو نداره، در سال 2006 و به دنبال يه عمليات تكراري حزبالله (سرباز ربايي)، ناگهان جنگي تمام عيار به راه انداخت. درخصوص جنگ 33 روزه و علل وقوعش و اينكه اصلاً آيا قرار بود جنگي دربگيره يا خير، بحث نميكنم؛ چون قبلاً مفصلاً در اين خصوص عرايضم رو تقديم كردهام. صرفاً بحثم سر پيشبينيهاست و اينكه خيليها با اين عكسالعمل غافلگير شدن؛ حتي خود حزباللهيها! اين عرض بنده نيست! فرمايش خود جناب سيد حسن نصرالله هست كه اگه دوستان تمايل داشته باشن، فيلم مستند فرمايشات ايشون رو ميذارم. هرچند كه شايد دوستان روش حرف داشته باشن. پس چيزي كه من در قبال اسرائيل ياد گرفتهام اينه كه اصلاً و ابداً نبايد با منطقهاي دو دو تا، چهارتايي در موردشون فكر كنم و مثلاً به اين بيانديشم كه اگه اينا فلان كردن، ما هم چنان ميكنيم و چون اسرائيل ميترسه كه ما فلان كنيم، پس اونم چنان نميكنه! چرا كه تجربهي بنده از مطالعهي تاريخ 62 سالهي اين رژيم منحوس، خيلي مسائل رو برام قابل تأمل كرده كه شايد از نظر دوستان، اصلاً با عقل جور در نياد (تنها يك نمونهاش، ماجراي المپيك مونيخ و عمليات خشم خدا بود.). اما اينكه فرمودين هواپيماي ما از روي ناو امريكايي رد شد و فيلم گرفت و امريكاييها هم كاري نكردن، به نظر شما معنياش اينه كه نميتونستن؟ يا مثلاً فكر ميكردن اگه اين هواپيما رو بزنن، ايران واقعاً خودش رو درگير جنگي تمام عيار با امريكا خواهد كرد؟!! باز هم بايد عرض كنم كه دكترين نظامي ايران، دفاعي است؛ نه تهاجمي؟ نكنه شما تصورتون بر اين هست كه ناوهاي امريكايي اونقدر نزديك خليج فارس ميشن كه مثلاً ما با موشكهاي درياييمون هدف قرارش بديم؟ يا اينكه با قايقهاي تندرومون بهش حملهور ميشيم و اون رو در اقيانوس يا آبهاي آزاد نابود ميكنيم؟ يا ...؟!!! برادر بزرگوار! وقتي دكترين ما دفاعي است، يعني دفاعي است! معني دكترين دفاعي هم مشخصه! يعني تا اقدام به تهاجم همهجانبه نشه، ما از هر اقدام تنشزا جهت شروع درگيري خودداري ميكينم. ولي زماني كه جنگي عليه ما تحميل كردن، با هرچه داريم دنيا رو جلوي چشم متجاوزان تيره و تار ميكنيم!! حالا با اين فرض، به نظر شما امريكا هم واقعاً اينقدر ضعيف و درپيت شده كه مثلاً ما با رد كردن هواپيما از بالاي سرش و عكس گرفتن ازش، بخوايم بگيم كه ما زورمون كم نيست و به امريكا اعتماد نكنين و اين حرفا؟!! اين بحثها، شايد در شبكه خبر و يا اردوهاي رزمايشي بسيج يا سخنرانيهاي عمومي كاربرد داشته باشه. ولي فكر ميفرمايين در جايي كه اكثر بچههاش، مطلع و خودشون يه پا تحليلگر نظامي هستن، اين فرمايشات منطقي و مسموعه؟! -------------------------------------------------------------------- علي اي حال موضع بنده كاملاً در اين زمينه مشخصه! چه شما و ساير دوستان، اون رو از سر ضعف بدونين، يا ضد انقلابي، يا پشت كردن به آرمانهاي انقلاب و يا هر چيز ديگري! برخورد مستقيم پيكان با كاميون يا قطار، نتيجهاش از پيش مشخص شده است! هنرمند كسيه كه بدون جلب توجه، خودش رو تقويت كنه و قدرتمند. نه اينكه با شاخ و شونه كشيدنهاي بيمورد و يا اقدامات تنشزا، صرفاً عجل خودش رو به جلو بياندازه. در بازي پوكر، اصل و اساس بر پايهي «بلوف» چيده شده. يعني هرچقدر دروغگوي بهتري باشي، احتمال بردت بيشتره. ولي همون بلوف هم تا يه جايي كارسازه و بلوف بيش از حد، منجر به رو شدن دستها خواهد شد. ====================================== با وجود تمامي اين موارد، همون طور كه عرض شد اعتباري به فرمايشات جناب رائفيپور (ببخشيد! استاد و دكترش از قلم افتاد) نيست. اگر دوستاني كه ميفرماين فرماندهي محترم نداجا اين موضوع رو تأييد فرمودن، لينك كامل فرمايشات ايشون رو دارن، تو تاپيك قرار بدن تا ما هم در جريان قرار بگيريم ماجرا از چه قراره.