mostafa_by

War
  • تعداد محتوا

    2,358
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    18

تمامی ارسال های mostafa_by

  1. عرض تشكر اساسي از برادر علي اسبق و سرهنگ واقعي فعلي گوردون !! آهنگ بسيار تأثيرگذاري بود. البته قبلاً هم اون رو گذاشته بودي، ولي به اين كاملي نبود. حقيقتاً پروپاگانداي شوروي رو بدون موسيقي‌هاي تأثيرگذارش، نمي‌شه در نظر گرفت! ------------------------------------------ ممنون برادر گوردون! البته علي‌الظاهر دل‌ به دل راه داره. چرا كه ديروز تصميم داشتم تو اين تاپيك، به معرفي يه موسيقي بپردازم. البته داخلي بود؛ ولي بي‌ارتباط با شوروي‌جات نبود ! ولي خوب. شما پيش دستي فرمودي و ورژن كامل TANKMAN رو گذاشتي. پس مي‌ره واسه هفته‌ي بعد .
  2. [quote]ایران که وارد آب های سرزمینی اسراییل نشده بوده که مجبور به پاسخ گویی باشه. وقتی اون بابا به خودش جرات داده خلاف مقررات بین المللی از یک ناوگروه خارج از آب های سرزمینیش سوال جواب کنه. جوابش همون خفه شو خواهد بود. تنگه ی هرمز جزو آب های سرزمینی ماست لذا ما اجازه داریم از هر کی خواست رد بشه سوال و جواب کنیم. این دو تا را با هم قاطی نکنید.[/quote] برادر حامد عزيز! اين فرمايش كمي تا قستي از شما بعيد بود! خوب معلومه كه كانال سوئز جزو آب‌هاي اسرائيلي نيست كه ايران واردش شده باشه! چون كانال سوئز در مصر واقع شده! ولي حتماً پس از عبور از كال سوئز از آب‌هاي نزديك به اسرائيل رد شديم كه اتاق فرمان اونا به ما درخواست معرفي داده ديگه! مگه نه مثلاً اگه يه كشتي از آب‌هاي نزديك به روسيه رد شه، اتاق فرمان كشتي‌هاي ايراني اصلاً‌ مي‌بيندش و تو مرز و رادارهاش قابل شناسايي هست كه بخواد بهش درخواست معرفي بده؟ يا مثلاً اگه يه هواپيما تو تركيه در حال پرواز باشه، فرودگاه مهرآباد مي‌تونه ازش درخواست كد شناسايي كنه؟!! البته اينجاست كه مي‌گم «امان از دست اين برادر رائفي‌پور»! هرچند كه به برخي از دوستان برمي‌خوره؛ گويي ايشون برادر يا دوست صميمي‌شون هستن. ولي معيار و مبناي قضاوت درخصوص اشخاص، صحت فرمايشاتشون هست كه اين امر براي بنده اثبات شده است و حاضرم براي هركس كه دوست داشته باشه هم اثبات كنم. ولي خوب. ما ايرانيا بيشتر از حرف‌هاي شيرين خوشمون مياد تا واقعيات تلخ! -------------------------------------- برگرديم به بحث. حالا فرض كنيم كه اين فرمان، نه توسط اتاق فرمان اسرائيلي، بلكه توسط مثلاً يه ناوگروه جنگي اسرائيلي صادر شده باشه. فرض هم مي‌گيريم كه صد و پنجاه درصد اصلاً حق باهاشون نبوده باشه! اصلاً‌ اسرائيلي رو ولش كن. مي‌رم سراغ يه كشور كه به رسميت مي‌شناسيمش!!! فرض مي‌گيريم داريم تو آب‌هاي آزاد اقيانوس هند كشتي‌راني مي‌كنيم. بعد به ناو هواپيمابر مثلاً نيميتز يا جرج بوش يا آيزنهاور يا هر كوفت و زهرمار ديگري برمي‌خوريم. صد البته همراه اين ناو هواپيمابر، هميشه نوچه‌هاي زيادي هستن. همون‌طور هم كه بهتر از بنده مي‌دونين، امريكا به علت قاعده‌ي كلفتي گردن، يه قانون براي خودش گذاشته و بهش مي‌گه حريم دريايي ناوهاش! يعني مثلاً از A كيلومتري ناوهاش، كسي رد نشه (يه چيزي شبيه به اون حريم امنيتي تانك‌ها و خودروهاي نظامي‌اش كه مثلاً‌ از 100، 150 متري‌شون كسي نبايد رد شه، والا بايد غزل خداحافظي رو بخونه. حالا گير اين ناو افتاديم و اتفاقي وارد محدوده‌شون شديم. بعد برادران يانكي ميان مي‌گن خودتون رو معرفي كنين! حالا ما بيايم بگيم «خفه بمير» به نظر شما اونا چه واكنشي خواهند داشت؟ سوت و كف و هلهله؟ شايد برخي دوستان ترجيح مي‌دن داستان‌هاي تراژيك و حماسي رو دنبال كنن و مثلاً بگن «بايد اينو بگن! حتي اگه باعث غرق ناو ايراني بشه! يعني مي‌شه مرگ باعزت كه بهتر از زندگي با ذلت هست!!». ولي وقتي از ديدگاه منطق، موضوع رو بررسي مي‌كنيم؛ مي‌بينيم كه قضيه اونقدرام با احساس نمي‌تونه پيش بره. اشتباه مي‌كنم؟! مثلاً هواپيماي ايراني رو امريكايي‌ها نابود كردن و اونهمه بيگناه رو از بين بردن، اتفاقي در جهان افتاد؟ جهان عليه امريكا برخواست؟ يا مثلاً زمان جنگ دوم خليج، امريكا به خرمشهر ما حمله‌ي موشكي كرد، اتفاقي افتاد؟ صد البته از نظر اونا اشتباه شده بود (حالا چطوره كه موشك‌هاي امريكايي، وقتي مي‌خوان يه خونه رو بزنن، اونقدر دقيق شليكش مي‌كنن و طوري هدايتش مي‌كنن كه از پنجره‌ي بالكن خونه واردش شه يا مثلاً كروزهاشون دقت بسيار بالايي داره و پشه رو روي زمين نعل مي‌كنه، ولي يه چند ده (و يا چند صد) كيلومتري اشتباهي سر خر رو كج كرده اومده سراغ ايران؛ خدا مي‌دونه!). ولي آيا ما تونستيم اقدام خاصي انجام بديم؟ (الان دوباره دوستان نياد شور حسيني بگيردشون و بگن اون زمان دولت اصلاحات بود و ...!) يه امر بسيار مشخصي هست و اون اينكه حتي اگه موضوعي، عرف بين‌المللي هم شده باشه و ما اون رو اصلاً و ابداً قبول نداشته باشيم، مجبوريم كه ازش اطاعت كنيم؛ مگه اينكه اونقدر قدرت داشته باشيم كه تغييرش بديم. درخصوص ايران، بهتره زياد مبالغه نكنيم. شايد ما در امر دفاع، حرف زيادي براي گفتن داشته باشيم. ولي قطعاً در امر حمله، توانايي چنداني نداريم. با چهار تا ناو و زيردريايي نمي‌شه به جنگ قدرتمندترين نيروي دريايي جهان رفت! با چند تا هواپيماي 40، 50 سال گذشته (با فرض سالم نمودن تمامي قطعات آن؛ حتي بدنه‌ي فرسوده‌ي آن!!)، باز نمي‌شه به جنگ قدرتمندترين نيروي هوايي جهان رفت!! استراتژي نظامي ايران هم بارها و بارها همه اذعان كردن كه دفاعيه؛ نه تهاجمي. پس بايد تمامي تصميمات و سياست‌هامون رو هم بر مبناي همين دكترين دفاعي بريزيم ديگه! اشتباه از بنده‌اس؟؟ ------------------------------------------------------------- علي اي حال، هميشه متفاوت با همه‌ي دنيا رفتار كردن، نشان عزت ما نيست! يه جا شايد اين قضيه اهميت داشته باشه. ولي مثلاً اگه بريم عراق و يه امريكايي ايست بده و بعد ما بگيم شات‌آپ و راه خودمون رو بريم و اون بنده خدا هم شليك كنه، نه ما عزت نفس از خودمون نشون داديم و نه شهيد شديم و نه اون امريكايي جنايت كرده! از نظر جهان هم اين مسئله، عزت نفس ايران نبوده، بلكه حماقت بوده!! پس بهتره همه‌چيز رو با شور حسيني و اينكه «آخيش! دلمان خنك شد! به اسرائيلي‌ها فحش داديم!!!» تفسير نكنيم.
  3. خير دوست عزيز. صرفاً براساس اصول جهاني مطلبم رو خدمت شما عرض كردم. حال اگر شما حاضر به پذيرشش نيستين، بحث ديگري است. ولي چيزي كه من مي‌دونم اينه كه موشك، كاري به «به رسميت شناختن» نداره. اساساً غرق كردن يه ناو هم اصلاً‌ و ابداً كار سختي نيست. --------------------------------- پ.ن : چند سال پيش، زمان جنگ، ايران گاهاً از آب و خاك همسايه‌هاش استفاده مي‌كرد براي حمله به عراق يا طراحي نقشه‌هاي جنگي‌اش (مثل عمليات سلطان يا عمليات حمله به پايگاه الوليد يا همون حمله به H3). از قضا، روزي روزگاري ايران وارد آسمان عربستان سعودي شد كه جنگنده‌هاي عربستاني زحمت كشيده و دو عدد فانتوم ما رو روانه‌ي اون دنيا كردن!! مي‌شد گفت «مگه ما با عربستان سر جنگ داريم» يا «اين عرباي ملخ خور جرأت حمله به ما رو ندارن» يا «اين عربا بخاطر اينكه از ايران مي‌ترسن جرأت نمي‌كنن به ما حمله كنن» و ...! ولي اتفاق، افتاد و اتفاقاً درسي شد براي عزيزان كه كمي هم به مقررات بين‌المللي احترام بذارن! ما اين حق رو براي خودمون قائليم كه يه قايق انگليسي رو در آب‌هاي خودمون متوقف كنيم (و البته بعداً بگيم براي جاسوسي اومدن! حالا كي با قايق براي جاسوسي مياد، بماند!!). چرا كه بدون اجازه وارد آب‌هاي ما شده. ولي اين طرف قضيه، اين اجازه رو به يه كشور ديگه نمي‌ديم كه ورود بدون اجازه‌ي ما به آب‌ها يا حريم دريايي‌اش رو پاسخ بده؟! چون ما به رسميت نمي‌شناسيمش؟!! مگه حضور نيروي بيگانه در داخل آب يا حريم آبي كشور، نياز به استعلام و احراز هويت داره؟!! علي اي حال، اين نظر بنده بود و اصراري به پذيرشش توسط دوستان ندارم. موفق باشيد.
  4. دوستان يه طوري مي‌فرماين ما به رسميت نمي‌شناسيم، انگار كه اونا از ما درخواست ورود به آب‌هاشون رو كردن! عزيز دل! اصلاً فرض كن اسرائيل نبوده و جزاير هاگوگو ماگوگو بوده! يا اصلاً دزدان دريايي سومالي براي خودشون ايست بازرسي راه انداخته بودن! اينكه اسم و مشخصات بپرسن، آيا حقشون نيست؟ بعد هم ما اونا رو به رسميت نمي‌شناسيم! اگه اونا ما رو به رسميت مي‌شناختن و بعد با چند عدد جنگنده از خجالتمون درمي‌اومدن، همين شما گريبان چاك نمي‌كردين كه فرزندان اين مرز و بوم، به هيچ جرمي و با خباثت محض صهيونيست‌هاي كثيف و پليد به شهادت رسيدن؟! ماجرايي شبيه به شليك موشك به هواپيماي ايرباس ما؟!!! البته مي‌دونم اون داستان فرق داشت و يه طورايي كرم امريكا و بيشتر فشار امريكا براي پايان جنگ بود و يه طورايي تهديد نيمه مستقيم ايران! ولي اين حالت، حالت اصلاً غيرقابل پيش‌بيني‌اي نيست! هست؟!! ممكنه الان دوستان دوباره شور حسيني بگيردشون و بگن اسرائيل جرأت نمي‌كرد اين كارو كنه! چون ما برمي‌داشتيم با شهاب - 3 و سجيل، دمار از روزگارشون درمي‌آورديم!! اگه همچين تفكري دوستان دارن، پس بايد حسابي دعا كنيم كه مسئولين امر، چنين تفكري نداشته باشن!! چون اينكه شما تحريك‌گر يك واقعه باشين و بعد بخواين با موشك خط و نشون بكشين، يعني اينكه شما جنگ‌طلب هستين؛ نه اون وحشي‌ها!! ------------------------------------------------------------- البته قبل از همه‌ي اين دعواها، اول بايد ببينيم قضيه چقدر مستند بوده! چون تجربه‌ نشون داده عمده‌ي فرمايشات جناب رائفي‌پور، اشتباه و از روي شنيده‌هاي به هيچ‌وجه تست نشده و امتحان نشده و صحت‌يابي نشده هست و عمدتا، جنبه‌ي مزاح داره تا حقيقت!! بالاخره ايشون هم به عنوان عضوي از جامعه (كه به قول خودشون بسيار كثيرالسخن!!!! هستن)، حق دارن كه شور حسيني بگيردشون ديگه! نه ...؟! (با صداي خانم شيرزاد خوانده شود).
  5. [quote]شما هم حتما شوخی کردی من دیگه برای کال آف دیوتی و جنرالز پیر شدم [/quote] پير شدن نداره دوست عزيز. برخلاف باور عام، بازي براي سنين كودكي و نوجواني نيست. اتفاقاً در غرب، بسياري از گيمرهاي حرفه‌اي، افراد با سن و سال بالا (منظور بالاتر از نوجوان و جوان) هستن. اساساً بازي تا يه حدي‌اش در پرورش ذهن، تأثير بسيار مثبتي داره‌ (و البته از يه حدي بيشتر هم بشدت مخربه!). پس خيلي سخت نگير .
  6. [quote]فرمانده محترم نیروی دریایی ارتش چرا به کشتیهای اسراییلی اجازه میدی کشتی امداد رو محاصره کنن؟خوب بزنشون دیگه [/quote] جان؟!! عزيز جان احياناً شما دنياي حقيقي رو با بازي كال آف ديوتي يا جنرالز اشتباه نگرفتين؟!! ----------------------------------------- امان از اين عزيز دل؛ رائفي‌پور ...!!!
  7. خدمت تمامي دوستاني كه ارتقاء درجه گرفتند، تبريك عرض مي‌كنم.
  8. mostafa_by

    مصعب بن زبیر

    [quote]ابراهيم اشتر بعد از كشته شدن مختار بين زبيري ها و شامي ها گير ميكنه و هر دو طرف به اون پيشنهاد همكاري ميدن و ابراهيم كه از قبل هم مخالف سرسخت شامي ها بوده بالاجبار با زبيريان بيعت ميكنه......وقتي هم كه شامي ها به كوفه حمله ميكنند خب ابراهيم چه ميتونسته بكنه ؟ غير از رفتن به جنگ آنها ؟ [/quote] جناب ahwazwolf عزيز. برخلاف فرمايش شما بزرگوار، چيزي كه در تاريخ اومده، از تمايل زياد ابراهيم، جهت پيوستن به حكومت شام خبر داده. چرا كه ايشان را كاملاً قدرتمندتر از بني‌زبير مي‌دانسته كه بارها و بارها فقط شانس باعث دوام آل زبير در برابر حمله‌ي شاميان شده بود. قدرت سپاه شام نيز قابل مقايسه با بني‌زبير نبود. اما چيزي كه ايشان را از پيوستن به شاميان بازداشت، عدم تمايل اطرافيان وي براي پيوستن به شام و تحريك وي براي پيوستن به مصعب و حكومت بر عراق و همچنين ترس از انتقام شاميان كه در نبرد با ابراهيم در موصل (در خازر)، دچار شكست سنگيني شده و بسياري از شاميان تار و مار شدند و دلايلي از اين دست بود كه باعث شد جناب ابراهيم، علي‌رغم ميل باطني سپاه زبيريان را برگزيند. اين امر در تواريخ مختلف نقل شده و حتي دكتر رجبي دواني (برادر محترم شوهر جناب الهام ) نيز به اين قضيه اشاره نموده‌ان. -------------------------------------------------- ان شاءالله اگه عمري باقي بود و تونستم، تا هفته‌ي بعد سعي مي‌كنم به واكاوي اختلاف بين مختار و ابراهيم، به استناد تاريخ بپردازم. ولي تا اون موقع، از معلومات بي‌پايان برادر سرهنگ (ديگه واقعاً سرهنگ شدي!!) علي و ساير دوستان استفاده خواهم نمود.
  9. ممنون بابت مقاله‌تون. البته مثل ساير متون طرفداران مصدق، تماماً مغرضانه و يكطرفه نوشته شده و صد البته در صدد تطهير اعمال خلاف قانون مصدق نيز برآمده بود. ولي با وجود اين، زحمت شما رو نمي‌شه ناديده گرفت. پس عرض خسته‌نباشيد بنده رو پذيرا باشيد.
  10. mostafa_by

    مصعب بن زبیر

    [quote]توصيه ميكنم صحبتهاي اقاي دكتر رجبي دواني رو گوش بديد بعد از مختار. البته ادمهاي مطلع مثل اقاي رامتين شهاب ظاهرا احتياجي به اين اطلاعات ندارند.[/quote] خير دوست عزيز! علي‌الظاهر شما نيازي به شنيدن اطلاعات درست ندارين! همون آقاي دكتر دواني بارها و بارها گفتن مصعب حاكم بصره بوده! پس از مرگ يزيد، بخش عمده‌اي از عراق عرب و حتي كوفه به چنگ پسران زبير درمياد و مصعب به عنوان حاكم بصره و بن يزيد و سپس بن مطيع هم به حكومت كوفه دست پيدا مي‌كنن! پس از قيام مختار و كنار زدن بن مطيع، تنها بخش كوچكي از عراق عرب به دست ياران مختار مي‌افته و در حكومت يك سال و نيمه‌ي مختار، باز هم بخش بزرگي از عراق (منجمله بصره) به دست بني زبير و تحت حاكميت مصعب بن زبير بوده! پس از فتح كوفه هم تا سال 72 هجري قمري، مصعب حاكم عراق عرب بوده كه توسط لشكر عبدالملك بن مروان شكست خورده و كشته مي‌شه. [quote]هيچ جايي نگفته كه بصره دست مصعب بوده[/quote] ياد اون تبليغه بخير كه طرف مي‌گفت چرا از اين سس استفاده مي‌كني؟ خانمش گفت به هزار و يك دليل! طرف گفت دوتاشو بگو، بقيه كاقيه! اينم محض اينكه يكي رو بگيم و هزار تاي ديگه رو نگيم : به جلد پنج و شش تاريخ كامل ابن اثير مراجعه بفرما! شايد نظرت عوض شد!! البته اگه نياز داشتي يه ذره مطالعه بفرمايي تا حداقل اظهار نظرت، اندكي با واقعيات همراه باشه!! ------------------------------------------------------- ضمن تشكر از جناب سروان (به سبك ملت ايران گفتم! آخه از نظر ايرانيا، يا همه جناب سروان هستن، يا جناب سرهنگ!!) برادر علي عزيز بابت نوشتن اين مطلب. البته اگه عمري باقي بود و اين وقت مسخره اجازه داد و كمي بيشتر از 24 ساعت شد، عرايضي در اين خصوص رو خدمت دوستان ارائه خواهم نمود.
  11. باز يه بحثي شد و دوستان به جان همديگه افتادن! جالبه كه برادر TNT، خطابه‌اي بلند بالا در ذم اهانت و توهين و ... مي‌نويسه و بعد خودش ...!! امان از دست دوستان ...!! ------------------------------------------------------ چون تاپيك به جنگ و دعوا كشيده شده، مجبورم قفلش كنم. ولي قبلش، خدمت دوست خوبم بايد عرض كنم كه : [quote]اولا شما 3500 سال لطف کن بیا جلوتر ..... ثانیا هویت ملی ایران مربوط به کل این 2500 سال میشه نه فقط 1000 سال اولش که بخشی از اون هم مربوط به سلجوقیان هست[/quote] دوست بزرگوارم. اين، نتيجه‌ي همون بولد كردن تاريخ باستان هست كه ما ايرانيان فكر مي‌كنيم هويتمون رو از هخامنشيان گرفتيم!!! همين مي‌شه كه وقتي بحث تمدن 6000 ساله پيش مياد، دوستي چون شما، اقدامي تحسين‌برانگيز 3500 سال رو تخفيف مي‌ده و اين، معني چندان جالبي نمي‌ده. البته طبيعيه كه شما چنين منظوري نداشتي و شايد از روي ندانستن اين موضوع، چنين مطلبي رو فرمودي. لكن اين، همون طرحي بود كه دشمنان اين مرز و بوم از 150 سال پيش آغاز كردن كه امروز از جوانان ايران زمين، چنين حرفي رو بشنون. اميدوارم كه از اين پس، كمي بيشتر روي اين موضوع، دقت بفرمايي. اگر هم تمايل به پاسخ به اين تذكر دوستانه داشتي، در pm در خدمتتم. ---------------------------------------- يه شوخي‌ : مجيد (احسان) جان. دلبندم! اون سلوكيه، نه سلجوقي !!
  12. از شما واقعاً خوشم مياد. چون هميشه فقط حرف خودتون رو مي​زنين. هرجا هم كه مي​بينين جوابي براي حرف طرف ندارين، مي​زنين به صحراي كربلا و شروع مي​كنين حرف​ها و جملات بي​ربطي رو از دكتر شريعتي نقل كردن يا از اين شاخه به اون شاخه پريدن! البته جالب​تر هم فكر مي​فرمايين كه هيچ​كس متوجه اين رفتار شما نيست!! ولي اگر كمي سر خود رو از برف بيرون مي​آوردين، مي​ديدين كه نگاه دوستان به شما، چه نوعي است. علي اي حال، دوران زبان بازي و مظلوم​نمايي و گاندي بازي خيلي وقته كه گذشته. اگر براي اين طرز رفتارها به سايت ميليتاري تشريف آوردين، بدونين كه راه رو اشتباه اومدين. اين سايت، محمل مناسبي براي خودنمايي​هاي شما نيست. ولي اگر واقعاً هدف مهمتري جز اتلاف وقت، براي عضويت در سايت مدنظرتون هست، به اون اهداف بپردازين و از دانش و معلومات دوستان سايت استفاده ببرين و اجازه بدين دوستان هم از معلومات مربوطه​ي شما استفاده كنن؛ نه از متلك​هاي يخ و بي​ارتباط​ به موضوع و البته واژگان قلمبه و سلمبه​ و البته شعاري شما!
  13. [quote]من جواب دوستمون رو دادم شما هم لطف كنيد هروقت خواستيد تذكر بديد انصاف رو رعايت كنيد و همه رو ببينيد نه فقط كساني كه شايد نظرشون به مذاق شما خوش نياد[/quote] من نمي​دونم چرا شما وهم اين رو دارين كه تو اين سايت، شما دارين درست مي​گين و هر برخوردي كه با شما مي​شه، به اين خاطره كه نظر شما به مذاق دوستان خوش نمياد!! گويي تاكنون حتي قوانين سايت رو هم مطالعه نفرمودين. علي اي حال ببينيم شما براي چه امري، تذكر دريافت كردين : [quote]حالا مراسمات حاج آقا رو فيلتر نكنن! [/quote] اين جمله​ي شما، دقيقاً پاسخ به كدوم يك از دوستان بود؟! مسئله رو بازترش كنم! چه ارتباطي به تاپيك داره؟!! دوست عاقل! سايت كه جاي متلك پراكني نيست! اگه قرار باشه هر كاربر كه رد مي​شه، تو هر تاپيكي، هر متلكي به ذهنش خطور كرد رو بنويسه كه سنگ روي سنگ بند نمي​شه! لطفاً قوانين رو رعايت بفرمايين تا نيازي به دادن تذكر به شما نباشه. درصورت تكرار، با شما برخورد خواهد شد.
  14. جناب addman! شد شما يكبار درخصوص موضوع تاپيك صحبت بفرمايين؟!! هرچقدر مديران با شما مدارا مي​فرماين، علي​الظاهر شما قوانين رو بيشتر زير پا مي​ذارين! يكبار قوانين سايت رو با دقت بخونين و ببينين آيا مي​تونين از پس رعايتش بربياين يا اينكه بايد فكر ديگري به حال شما بشه!
  15. نكته​ي جالب اينكه اين دوستي كه اين موارد رو از تورات آوردن، گويي تابحال تورات نخونده​ان!! چون داستان​هايي كه نقل مي​كنن جالبه! يعني نويسنده​ي اصلي (و نه اين دوستمون)، از ذهن خلاقي برخوردار بود. خصوصاً انتخاب سفر دانيال (كه البته جزو كتاب مقدس نيست و جزو اسفاري هست كه ضميمه​ي كتاب مقدس يهود هست!!!) و پيشگويي و البته چسباندن و چپاندن واژگان و جملات دلخواه درون اين پيشگويي!! و البته جالبي​اش، ذكر اين موارد توسط دوستان، بدون حتي كوچكترين نگاهي به رفرنس اصلي است و جالب اينكه ديگران را نيز به اين موضوع حواله مي​دهند!! اما بد نيست بدانيد كه داستان كوروش در تورات در سفر اشعياء نبي آمده و البته در اون، داستان​هاي جالب ديگري هم هست كه البته قطعاً به مذاق دوستان خوش نخواهد آمد! داستان پوريم و نسل​كشي وحشتناك ايراني و ماجراي استر و مردخاي! داستان آمدن كوروش از شمال (و نه از شرق!!!) و داستان قومي كه كوروش سركرده​ي آن بود كه باز هم در شمال بود و ويژگي وي و دستور كوروش مبني بر بازسازي اورشليم و معبد سليمان و اجبار همگان به تجهيز نمودن يهوديان به طلا و نقره و ظرف و ظروف و مايحتاج سفر و ابزار ساخت اورشليم و ...!!!! بالكل تورات، اتفاقاً داستان اي كاش دوستان به جاي اينقدر شعار دادن، كمي هم مطالعه مي​فرمودن و اينقدر ساده حرف اين و آن را تكرار نمي​فرمودن!! --------------------------------------------------------- علي اي حال، بهتره در اين خصوص، بيشتر از اين بحث نشه. چون بين دوستان در اين زمينه اختلاف نظر هست و اين جور بحث​ها، هيچ فايده​اي نداره جز افزايش كدورت. هدف از تاپيك، نشون دادن يه جفا در پيشينه​ي ايران باستان بود كه شد. اينكه آريو برزن و داستانش، واقعي باشه يا خير، يه بحثه. ولي اينكه وي، حداقل تحت باور برخي از ملت به عنوان قهرماني ايراني نام گرفته، اينقدر شايسته هست كه به خاطرش مجسمه​اي ساخته شه! فكر هم نكنم اين مجسمه، جايي از شهداي ما رو تنگ كرده باشه!! هرچند كه دوستان، تعاريف جالبي از شهيد دارن (به قول اون شعره كه «بي​بي​ام مي​گفت از خاتمي شنيده ................... آبراهام صهيونيست هم شهيده)، لكن فكر نكنم بودن چنين مجسمه​اي، حداقل ضرري براي آقايان داشته باشه!! ولي چه مي​شه كرد كه افراط​ها و تفريط​ها، هميشه به كشور ما صدمه زده!!! تاپيك قفل شد.
  16. mostafa_by

    تخت جمشيد

    همونطور كه دوستمون Royal_falcon فرمودن، اينجور بحث​ها، آخر و عاقبت خوبي نداره و بيشتر باعث ايجاد كدورت مي​شه. زماني مي​شه درخصوص تاريخ بحث كرد كه واقعاً ديد تاريخي داشته باشيم. مادامي كه به جاي بحث منطقي و علمي، توهين و تحقير و فحش و تهمت نثار همديگه مي​كنيم، امكان به نتيجه رسيدن چنين بحث​هايي وجود نداره. پس بهتره كه تاپيك قفل شه تا حداقل باعث كدورت و ايجاد اختلاف بين اعضاء محترم سايت نشه.
  17. با وجود اينكه سالروز خروج منافقين از حاكميت گذشته، ولي يادآوري علل انحراف منافقين، امري است حياتي. به همين دليل، اين تاپيك مفيد كه متأسفانه خيلي هم مورد اقبال دوستان قرار نگرفته رو مجدداً بالا ميارم تا دوستان جوان‌مون در اين زمينه، مطالعه‌ي بيشتري داشته باشن.
  18. جناب warjo! لينك مشكلي نداره. بلد نيستي يعني چي؟ مگه پرشين​گيگ چقدر پيچيدگي داره كه لينك گذاشتن ازش بلد بودن بخواد؟! لطفاً ادب رو در كلامتون رعايت بفرمايين. والا ناچار به برخورد با شما طبق قوانين سايت خواهم شد.
  19. بنده اطلاع دقيقي ندارم. البته متن انگليسي كه قرار داده شده، اطلاعاتي رو خدمت شما ارائه مي‌كنه. لكن اطلاعات تكميلي رو مي‌تونين به استناد فرمايشات برادر حامد كسب بفرمايين :
  20. تشكر از برادر علي و ساير دوستاني كه به رفع ابهاماتي كه عرض شد، كمك فرمودن. توضيحات، كافي و قانع كننده بود.
  21. اگه منظورتون قايقرانان رود ولگا هست، اين آهنگ در صفحه‌ي سوم گذاشته شده كه از طريق لينك زير مي‌تونين پيداش بفرمايين‌ : Song of Volga Boatmans ضمن عرض يك اصلاحيه‌ي كوچك : خاندان تزار در انقلاب فوريه‌ي 1917 كه توسط گروه‌هاي چپ‌گراي شوروي (و نه صرفاً بلشويك‌ها) برپا شده بود سقوط كرد و انقلاب اكتبر 1917 يا انقلاب بلشويكي روسيه، بر عليه گروه حاكم پس از انقلاب فوريه بود. اما درخصوص قتل عام سربازان اسير ارتش سرخ بايد عرض كنم كه اين، از پروپاگانداي غرب عليه شوروي نشأت مي‌گيره. والا اصلاً و ابداً چنين نبوده. پس از پايان جنگ جهاني، استالين از تمامي كشورها مي‌خواد سربازان ارتش سرخي كه از جبهه‌ها فرار كرده و به اين كشورها پناهنده شده‌ان رو به شوروي عودت بده كه اونا هم چنين كاري رو مي‌كنن و اين سربازهاي بخت برگشته يا به اردوگاه‌هاي كار اجباري فرستاده مي‌شن يا اعدام مي‌شن و يا آزاد. اينطور نبوده كه بخوان اسراي شوروي رو آزاد كنن! درخصوص فرار از جبهه هم فكر كنم محكوميت در همه‌ي كشورها يكسان باشه. پس از دوستان خواهش مي‌كنم در اين زمينه، كمي تحقيق بيشتري بفرماين.
  22. [b]ادعاهاي ضد ایرانی وزير امور خارجه‌ ‌مصر[/b] وزیر خارجه مصر در اظهاراتی مبهم و سوال برانگیز اعلام کرد که امنیت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خط قرمز مصر محسوب می شود و مدعی شد ایران نباید در امور این کشورها دخالت کند. به گزارش مهر، نبیل العربی شب گذشته در گفتگو با العربیه در اظهاراتی بی سابقه اعلام کرد که امنیت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خط قرمز مصر به شمار می رود. وی به زعم خود از ایران خواست که در امور داخلی این کشورها دخالت نکند. عربی گفت: در تماس تلفنی با "علی اکبر صالحی" وزیر خارجه ایران به صراحت به ایشان گفتم که مصر دخالت کشوری در امور داخلی کشوری دیگر را نمی پذیرد و امنیت خلیج [فارس] بخشی از امنیت مصر به شمار می رود و این امر برای ما یک خط قرمز محسوب می شود. درپی سقوط رژیم دیکتاتوری حسنی مبارک در پی قیام مردمی مصر انتظار می رفت که روابط تهران و قاهره خیلی سریع بهبود یابد، اما برخی عوامل همچون فرافکنی برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و فشار آنها بر قاهره باعث شده مصر نتواند در مسیر درست گام بردارد و هر از چند گاهی مواضع متفاوت و حتی متناقض اتخاذ کند. http://alef.ir/1388/index.php?option=com_content&task=view&id=107348&Itemid=99999999 [b]حمله شدیداللحن وزیرخارجه مصر به ایران![/b] روزنامه اسرائیلی جروزالم‌پست گزارش داد که نبیل العربی، وزیر امور خارجه دولت انتقالی مصر به ایران هشدار داده است که در امور داخلی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس دخالت نکند. به گزارش جهان، این نشریه صهیونیستی در گزارش خود متذکر شده العربی در حالی این سخنان را در مصاحبه با العربیه بر زبان می‌راند که کاملا رک سخن می‌گفت و گویا بر سر مسائل امنیتی با کسی شوخی نداشت. وی به ایران هشدار داد که امنیت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، خط قرمز مصر است. روزنامه اسرائیلی مزبور تصریح کرده است که این واکنش ناشی از بالا گرفتن اختلاف بین تهران و همسایگان عربش بر سر موضوع بحرین و پیاده شدن نیروهای سعودی در این کشور است. این سخنان العربی در حالی مطرح می‌شود که وی پیش‌تر از تمایل کشورش به احیای رابطه با ایران سخن گفته بود و اعلام کرده بود که مصر، ایران را دشمن خود نمی‌داند. انتظار می‌رفت با سرنگونی رژیم مبارک، مواضع مصر نسبت به ایران نیز تا حدودی تعدیل شود اما سخنان روز گذشته نبیل العربی تا حدودی بر این امر سایه انداخته است. ایران از انقلاب مردم مصر بر ضد رژیم مبارک حمایت کرده و خواستار استقرار مردم‌سالاری در این کشور است. کشورمان همچنین از بازگشایی گذرگاه رفح و شکست حصر غزه توسط دولت انتقالی استقبال کرده است. برخی تحلیلگران سخنان روز گذشته العربی را ناشی از فشارهای برخی کشورهای عربی خلیج فارس بر مصر، از جمله عربستان سعودی می‌دانند. سعودی‌ها با مصر روابطی دیرینه دارند و مصر نیز به سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی آل‌سعود نیازمند است. روابط ایران با مصر پس از امضای معاهده کمپ دیوید قطع شده و هنوز نیز رسما از سر گرفته نشده است اما به نظر می‌رسد با استقرار دولت جدید مصر پس از انتخابات این کشور، چشم‌اندازی برای از سرگیری این روابط وجود داشته باشد. http://www.asriran.com/fa/news/169154/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%B4%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D8%AD%D9%86-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87-%D9%85%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86!
  23. ممنون بابت توضيحات تكميلي​ات برادر علي. ولي باز اين سوال پيش مياد كه «با وجود IS-2، چرا تايگر اينقدر معروف شد؟». چون مسئله​ي قبلي، با فرض پيشرو بودن و زودتر ساخته شدن تايگر و جواب پس دادنش بود. حالا كه اين رو پذيرفتيم كه در يك زمان ساخته شده، پس باز اين سوال پابرجاست. ضمن اينكه بايد باز هم اندك مخالفتي با شما داشته باشم (كه البته از پست قبلي باقي مونده) و اون اينكه شما تانك تايگر 2 رو در دسته​ي تانك​هاي متوسط​ و تانك​ استالين 2 رو در دسته​ي تانك​هاي سنگين طبقه​بندي فرمودين. لكن در همه جا (منجمله همون لينكي كه در بالا درخصوص تايگر 2 ارائه شد)، تانك تايگر رو جزو Heavy Tank ها طبقه​بندي كردن. البته مشخصات اين تانك هم حاكي از همين امر هست. لكن با در نظر گرفتن ساير مشخصات، باز هم IS-2 از تايگر 2 قدرتمندتر هست (همون​طور كه خودتون هم بهش اشاره فرمودين). پس به من اجازه بدين باز هم سوالم رو تكرار كنم كه : «با وجود IS-2، چرا تايگر اينقدر معروف شد؟» ----------------------------------------------------------- درخصوص مقايسه​ي T-34 با پانزر، تقصير از بنده نبود. چون فكر كنم يه اشتباه تايپي از شما باعث اين قضيه شد : [quote]این تانک در واقع به خاطر ناکامی هایی که تانک های سبک و متوسط شوروی مثل تی 34 داشتند ، ساخته شد. چرا که این تانک ها نه تنها در برابر تسلیحات ضد تانک آلمانی حرفی برای گفتن نداشتند بلکه در برابر تانک های تایگر و تانک های سبکتر مثل [color=red]پانزر 2 [/color]هم حرفی برای گفتن نداشتند. [/quote] ---------------------------------------------------------- اما اجازه بدين درخصوص ضعف تانك​هاي T-34 با شما مخالفت داشته باشم. فرمودين : [quote]تانک های panzer II در اصل تانک های سبک بودند که از آغاز جنگ مورد بهینه سازی برجک و تسلیحات قرار گرفتند. در جریان این بهسازیها ، یک توپ 76.2 میلیمتری بر روی این تانک های سبک نصب شد و همچنین یک توپ 30 میلیمتری نیز بر روی برجک تانک نصب شد. این تانک مجهز به چشمی های دقیق مخصوص هدفگیری تانک های دشمن بود. در واقع این تانک یک شکارچی تانک بود و مخصوص شکار تانک های دشمن بهینه شده بود. به همین دلیل تانک تی 34 که تجهیزات هدفگیری ضعیفی برخوردار بود ، نسبتا آسان مغلوب تانک های panzer II (بهسازی شده ) می شد. تانک panzer II در مجموع 1750 دستگاه از آن تولید شد در حالیکه تانک تی 34 بیش از 80000 دستگاه از آن تولید شد و این خود می رساند که کیفیت تانک آلمانی برتر از تانک روسی بود. تانک panzer II آلمانی یک تانک تخصصی مخصوص شکار تانک دشمن بود و به همین دلیل از توانایی های شکار بالایی برخوردار بود. تانک تی 34 نیز هر چند به نسبت تانک های شرمن آمریکایی دارای برتری هایی بود ولی تی 34 هایی که در خلال جنگ ساخته شد ، به علت عجله ای که رهبران شوروی در ساخت تانک داشتند ، دارای کیفیت پایینی بود. به هر حال تانک های panzer II نیز دارای معایبی بودند و نمی توانستند در برابر خیل عظیم تانک های شوروی مقاومت کنند از این رو تانک های panther وارد میادین نبرد شدند. تانک های panther نیز هر چند دارای کیفیت برتری نسبت به panzer بودند ولی در مدلهای اولیه (2) دارای کیفیت مطلوب نبودند. تانک های تایگر در ادامه این تانک ساخته شد. [/quote] اگه ما بخوايم مبنا رو بر روي مقايسه​ي تعداد گذاشته و از روي تعداد، به خوبي و بدي يك تانك پي ببريم، پس بايد گفت پانزر بسيار سرتر از IS-2 بوده!! چون تقريباً نصف IS-2 ساخته شده! اساساً نمي​شه مبنا رو بر روي تعداد تانك​هاي آلمان نازي قرار داد. چون سيستم تهاجمي اين كشور، اساساً زميني نبود. يه سري اطلاعات ساده : مجموع تانك​هاي آلمان نازي، به تفكيك نوع تانك به شرح ذيل است : [size=18] Panzer I : 1,493 Panzer II : 1.,856 Panzer III : 5,774 Panzer IV : 8,800 Panzer V (Panther) : 6,000 Panzer VI (Tiger I) : 1,347 Tiger II : 492[/size] يعني در مجموع 25,762 تانك توسط آلمان​ها ساخته شد كه مشخصاً حاكي از زميني نبودن تاكتيك جنگي آلمان نازي بود. اين رقم رو اگه فقط با تعداد تانك​هاي درگير در عمليات معروف ساحل نورماندي يا همون D-Day و پس از آن تا زمان اشغال آلمان مقايسه كنيم، مي​بينيم كه داريم به قياس بيهوده​اي دست مي​زنيم. تاكتيك اصلي آلمان در جنگ​ها، براساس جنگ برق​آسا و همچنين بمباران گسترده توسط لوفت وافه بود و در شوروي هم چنين چيزي رو شاهد بوديم. قبلاً هم عرض كرده بودم كه آمار بالاي تلفات تجهيزات زرهي شوروي، نه بخاطر تانك​هاي آلماني، بلكه توسط ضد تانك​ها و بمباران​هاي گسترده​ي آلماني​ها اين آمار انهدام انجام گرفت! كما اينكه آمار توپخانه​ي ارتش سرخ هم اصلاً و ابداً قابل قياس با همتاي نازي​اش نبود و خود شما در اين زمينه بيشتر از بنده آگاهي دارين. نكته​ي ديگر اينكه اگر شما مي​فرمايين توليد T-34 بيش از 80,000 توليد شد صحيحه. ولي اي كاش به سال​هاي در خدمت و سال​هاي توليد اين تانك هم نگاه مي​فرمودين. اين تانك از سال 1940 تا 1958 توليد مي​شد (يه چيزي تو مايه​هاي پيكان خودمون!). البته شكي در اين نيست كه فقط تعداد T-34هاي شوروي از كل تعداد تانك​هاي آلماني بيشتر بود. ولي اين، نه به خاطر كيفيت پايين و عدم توجه به كيفيت و توجه صرف به كميت توسط شوروي​ها، بلكه به دليل تاكتيك اصلي نظامي شوروي بود كه براساس رزم زميني استوار بود. نكته​ي ديگر اينكه قبلاً هم عرض كرده​ام حجم تخريب، ارتباطي با تكنولوژي نداره. حداقل در زمان جنگ​ جهاني. طبيعتاً هر ميزان كه تجهيزات و نفرات مورد استفاده قرار بگيره، به همون ميزان آمار و نسبت​هاي تلفات افزايش پيدا مي​كنه. مثلاً جنگ ايران و عراق رو در نظر بگيرين. به نظر شما ايران، نسبت به عراق برتري تكنولوژي داشت؟ يا T-72 تانك بدي بود؟ يا ما سلاح ويژه​اي داشتيم؟ خير! بيشترين آمار تلفات عراق نسبت به ايران، استفاده​ي گسترده​ي اين رژيم از نيروي زميني، اعم از نفرات و تجهيزات زرهي بود كه طبيعتاً آمار تلفاتش هم به نسبت همون، افزايش محسوسي داشت. مثال بهتري مي​زنم. نگاهي كوتاه به عمليات D-Day و آمار تلفات بالاي دو طرف، باز نه ارتباطي به جنس خراب سربازان و تانك​ها و هواپيماهاي دو طرف (بخصوص متفقين) داشت و نه آلماني​ها از تسليحات ويژه​اي استفاده كردن! مشخصه كه آمار بسيار بالاي تلفات، به علت استفاده​ي بسيار گسترده​ي حجم عظيمي از نفرات، تجهيزات زرهي و هواپيماها بود. آمار توليد و تلفات، بيش از هر چيز به سبك رزم يك كشور بستگي داره و در نقطه​ي مقابل هم به تسليحات و روش​هاي نابودكننده​ي اون. چون در غير اينصورت و مقايسه​ي آماري، فقط قياس مع​الفارق مي​شه و بيشتر به مغلطه شباهت پيدا مي​كنه تا تحليل. چون ما المان​هاي اصلي رو در نظر نگرفته و موارد اساسي قياس رو رعايت نمي​كنيم. اما نكته​ي پاياني كه بايد خدمت برادر علي بزرگوار عرض كنم اينه كه T-34 اينطور نبود كه اصلاً بهش توجه نشه و سعي در بهينه​سازي​اش نشه. حالا شايد در اين خصوص، به اندازه​ي تانك​هاي آلماني تحقيق نفرمودي. لكن بايد به عرض برسونم كه T-34 هم مدل​هاي مختلفي داشت كه البته هيچ​كدوم هم باعث تغيير نام تانك نشد. بطور مثال، به لينك زير توجه بفرمايين : http://en.wikipedia.org/wiki/T-34_variants -------------------------------------------------------- علي اي حال، غرض از ذكر اين موارد، صرفاً يه بحث دوستانه و درس پس دادن بود. مشخصاً اطلاعات بنده در مقابل اطلاعات برادر علي، مثل قطره​اي در برابر درياست.
  24. من شرمنده‌ام كه اينطور اظهار نظر مي‌كنم. چون تقريباً تمامي دوستان مي‌دونن كه ذره‌اي سواد نظامي ندارم. ولي فكر كنم يه جاي كار رو يا من اشتباه كرده‌ام، يا برادر علي با تانك ديگري اشتباه گرفتن. چرا كه برادر علي فرمودن :‌ [quote]تایگر در دسته تانک های متوسط قرار می گیرد در حالیکه تانک ژوزف استالین جزء تانک های سنگین است. تانک تایگر سالها پیش از جنگ جهانی دوم ساخته شده بود و در جریان جنگ جهانی دوم نیز کارنامه ای بسیار درخشان از خود برجای گذاشت. می بایست توجه کرد که تانک استالین در اواسط سال 1943 وارد میادین نبرد شد ، درحالیکه تایگر از ابتدای جنگ حضوری فعال داشت و دمار از روزگار تانک های سبک و متوسط شوروی در آورده بود. [/quote] حال اينكه سواد ناقص من بهم اين رو يادآور مي‌شه كه تايگر 1 در سال 1942 طراحي و ساخته شد و تايگر 2 كه مهم‌ترين و قدرتمندترين تانك آلماني‌ها بود و هزاران افسانه درموردش ساختن (مثل نابود كردن 55 تا T-34 در يك نبرد توسط يك تايگر و سالم موندنش در نهايت)، در سال 1943 طراحي و ساخته شد. يعني هر دو تانك، پس از اواسط جنگ و تقريباً همزمان با IS-2. اينا رو ببينيم : http://en.wikipedia.org/wiki/Tiger_I http://en.wikipedia.org/wiki/Tiger_II حالا اين چطورياست؟ در جايي ديگر، برادر علي فرمودن : [quote]این تانک در واقع به خاطر ناکامی هایی که تانک های سبک و متوسط شوروی مثل تی 34 داشتند ، ساخته شد. چرا که این تانک ها نه تنها در برابر تسلیحات ضد تانک آلمانی حرفی برای گفتن نداشتند بلکه در برابر تانک های تایگر و تانک های سبکتر مثل پانزر 2 هم حرفی برای گفتن نداشتند.[/quote] انصافاً از اين فرمايش برادر علي تا حدودي تعجب كردم. چون مقايسه‌ي ساده‌اي بين پانزر 2 و T-34، خود گوياي همه‌چيز هست. مثل اينكه بخوايم از برتري T-72 در برابر آبرامز حرف بزنيم. http://en.wikipedia.org/wiki/T-34 http://en.wikipedia.org/wiki/Panzer_II بهتره به لينك زير نگاهي بياندازيم : http://en.wikipedia.org/wiki/German_tanks_in_World_War_II البته شكي در اين نيست كه فلك 88، اسلحه‌ي مرگباري براي T-34ها محسوب مي‌شد. ولي قطعاً اين موضوع يك‌طرفه نبود و نشان از ضعف اين تانك نداشت. چرا كه در كلاس خودش بايد قابليت‌هاش رو سنجيد! ----------------------------------------------------- البته مقصود از عرايض فوق، به چالش كشيدن سواد و دانش برادر علي نبود. كما اينكه ذره‌اي در باسواد بودن ايشون در اين زمينه‌ها و بي‌سواد بودن بنده درخصوص مسائل نظامي (و ساير مباحث) شكي نيست. ولي اين موارد، درس‌هايي هست كه از تلمذ در كلاس همين دوستان آموخته‌ام و چون به تناقض رسيدم، مطرحش كردم و اميدوارم كه مثل هميشه، دوستان به رفع اين تناقضات پرداخته و من هم ذره‌اي به دانش نداشته‌ام اضافه كنم.
  25. ضمن تشكر از جناب سرگرد بابت نوشتن اين مقاله، چند تا سوال هست كه به ذهنم رسيد : 1- چرا با وجود IS-2، تايگر اينقدر معروف شد؟ از نظر توپ كه قدرتش از تايگر بيشتر بود (البته در جايي خونده بودم كه توپ تايگر بعداً از 88 به 122 mm تغيير پيدا كرد كه البته به اثباتش نرسيدم). زرهش هم كه بسيار قوي​تر بود. سرعتشون هم كه تقريباً مساوي بود. پس دليل معروفيت تايگر چيه؟ 2- علت ساخت IS-3 و IS-4 در اون فاصله​ي زماني كم چي بود؟ ضعف خاصي در IS-2؟ 3- اين تانك با چه ضد تانك​هايي نابود مي​شد؟ تلفات اين تانك بيشتر از چه طريق بود؟ 4- رقيب اصلي​اش چه تانكي بود؟