mostafa_by

War
  • تعداد محتوا

    2,358
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    18

تمامی ارسال های mostafa_by

  1. Da Vinci Code، يه فيلمه كه از روي كتابي با همين نام توسط دن براون نوشته شده. البته مقصود من، خود فيلم و داستانش نبود. چون داستان پيچ در پيچي داره و حرف هم درمورش زياد هست. منظور، دادن يه تصور ذهني به شما بود درخصوص عرايضم كه البته چون فيلم رو نديدين، خورد به سنگ!! اما درمورد بكار گرفتن اين نمادها توسط برخي از خواننده‌ها، با شما موافقم. هرچند كه خيلي ها فقط اداش رو درميارن و حتي نمي‌دونن شيطان رو با چه حروفي مي‌نويسن!! اصلاً با چي مي‌نويسن!!! ------------------------------------------- خوشحال مي‌شم نظر دوستان رو درمورد آهنگ‌ها و مواردي كه در بالا قرار دادم، بخونم.
  2. ضمن تشكر از برادر سينا بابت انتقال و ادغام پست‌ها با تاپيك خوب جناب Stuka؛ بايد عرض كنم كه ظاهراً‌ راه‌هاي مسالمت‌آميز جواب نمي‌ده! چون جناب Stuka با تكي ناجوانمردانه و از قفا، تقريباً هر آهنگي كه مي‌خواستم بذارم رو گذاشتن و جبهه‌ي بنده رو خالي از مهمات فرمودن (شيطونه مي‌گه بزنم تو خط آلمان نازي تا اقدام متقابلي كرده باشم!!!). البته هنوز در دست و بالم اپراهاي اجرايي گروه كر شوروي رو دارم. ولي اصل كاري‌ها لو رفت! حالا درك مي‌كنم چرا خبرگزاري‌هاي خارجي براي يه خبر تاپ، چه كارا كه نمي‌كنن! پس در اين شرايط، راهي برام نمي‌مونه جز ذكر چند نكته : 1- سرود ملي شوروي كه جناب Stuka فرمودن، پس از فروپاشي شوروي كنار گذاشته شد و سرود ملي ديگري براي روسيه به دستور يلتسين آماده شد كه بزرگترين مشكلش، نبود شعري مناسب براي اين سرود بود!!!! پس از روي كار اومدن ولاديمير پوتين، سرود ملي جديد روسيه بر مبناي موسيقي سرود ملي شوروي تهيه شد كه البته شعرش متفاوته. دوستان مي‌تونن اين شعر رو از لينك زير دانلود بفرماين : http://old-venom.persiangig.com/audio/Russian Anthem chorus.mp3 حالا كه زديم تو خط متال و تريون، بد نيست لينك زير رو هم دانلود بفرمايين : http://old-venom.persiangig.com/video/Therion - Russian National Anthem (480 x 360).mp4 كار قشنگيه. 2- هنوز هم چيزايي تو چنته دارم كه سعي مي‌كنم تا پست بعدي، آماده‌اش كنم و بفرستم. باقي نكات رو مي‌ذارم براي پست‌هاي بعدي. =================================== برادر حامد عزيز. درست مي‌فرمايين. اين اثر، در اصل يه اپراست كه البته شعر O Fortuna، مربوط به قرن سيزده هست؛ مثل اكثر اشعار اپرا كه ارتباط به قرون وسطي و آثار ادبي اون دوران داره. درخصوص «يه چيز ديگه» بودن اشعار روسي هم با شما موافقم. =================================== جناب hassanagha. ممنون مي‌شم كه اون مطلب رو گير بيارين. بايد مطلب جالبي باشه. ولي درخصوص استفاده از نمادها، همون‌طور كه خودتون هم فرمودين اين نمادها در بين گروه‌هاي راك و متال، بسيار همه‌گير هست و البته معني خودش رو هم از دست داده. پس به اين معني نيست كه هركس مثلا «هورن» استفاده مي‌كنه، به معني شيطان‌پرستي و بز بافومت هست! بلكه هورن در امروز، معاني بسياري داره كه شايد شيطان، آخرين نماد هورن محسوب بشه! ضمن اينكه بسياري از نمادهايي كه ما بعنوان نماد شيطان‌پرستي مي‌شناسيم، كاربردي دو و يا چندگانه دارن. اگه فيلم Da Vinci Code رو ملاحظه فرموده باشين، در ابتداي فيلم كه «رابرت لانگدن» كنفرانس نمادشناسي داره، نمادهايي نشون مي‌‌ده كه ظاهرشون به شيطان‌پرستي برمي‌گرده. ولي در اصل، نمادي ديگر و براي منظوري ديگر هست. بزرگترين ايراد اينه كه در قرون وسطي، كليسا هر گونه بدعتي رو كه خواست سركوب كنه، به نام شيطان انجام داد و از همون زمان، انگ شيطاني بودن بر بسياري موارد گذاشته شده. حالا برخي درست و بسياري هم نادرست بودن. ولي اين فكر، باقي موند. گروه‌هاي متعلق به حوزه‌ي اسكانديناوي، به علت بازگشت از آموزه‌هاي كليساهاي كاتوليك و بازگشت به اساطير اسكانديناوي (كه مملو هست از علائمي كه كليسا زماني اون‌ها رو شيطاني معرفي مي‌كرد)، بيشترين اتهام به شيطاني بودن رو متحمل مي‌شن كه برخي درست و برخي نادرست هست. ولي درك دقيق اون‌ها، نيازمند شناخت كامل روي اساطير اسكانديناوي و سپس، امكان تمايز بين اون‌ها است. ================================== محض آب انداختن دهان دوستان ، بايد عرض كنم كه كنسرتي از تريون دارم كه دو بخش هست. بخش دوم، آهنگ‌هاي خودشونه و بخش اول، اجراي قطعات كلاسيك با گيتار الكتريك هست! البته به همراه يه اركستر سمفونيك. ================================== ان شاءالله در پست بعدي، اندك آهنگ‌هاي معروفي كه از زير دست جناب Stuka رد شدن و جا موندن رو تقديم حضور دوستان مي‌كنم.
  3. اديب جان. فيلم Green Zone رو مي‌گي؟ اگه منظورت اون فيلمه، بايد عرض كنم كه اون قضيه‌اش يكم فرق مي‌كنه. البته مي‌دوني كه فيلم‌ها مستند نيستن. لكن بحث خيانت فرماندهان عراقي، يه بحث خيلي ساده‌اس. من ردش نمي‌كنم. ولي موضوع بالاتر از اين‌ها بود. چرا كه اگه يكم دقت داشته باشي، ذره ذره‌ي رفتار صدام حسين، از حمله به ايران گرفته تا اشغال بي‌دليل كويت و بعد عمليات مسخره‌ي طوفان صحرا و ماجراهاي بعد تا جنگ عراق در سال 2003، كاملاً به نفع امريكا بود. اگه بخوايم انگشت اتهام به سمت كسي نشانه بگيريم، اولين فرمانده، خود صدام حسين خواهد بود. بهتره يه بار ديگه پستم در صفحه‌ي قبلي رو مطالعه بفرمايي. در اين خصوص، در اونجا بيشتر توضيح دادم. بعد هم ماجراي Green Zone، يه ماجراي واقعي نيست. يعني نه فرماندهان و نه شخصيت‌ها، هيچ‌كدوم واقعي نيستن و براساس فكر كنم يه رمان نوشته شده باشه كه هدفش هم چيز ديگري هست. هدف اصلي‌اش اينه كه جنگ عراق در اصل به خاطر خيانت يه فرمانده نفوذي عراقي در ارتش عراق بود كه گفت اونجا تسليحات كشتار جمعي هست و امريكا هم به خاطر اين تسليحات و اين اطلاعات غلط به اين كشور حمله كرد. ولي الان نمي‌خواد بپذيره كه ضعف اطلاعاتي‌اش، باعث اين افتضاح شده و داره سرپوش مي‌ذاره روي وقايع. در حالي كه همه‌ي ما مي‌دونيم كه جنگ عراق، حداقل از سال 1995 برنامه‌ريزي شده بود و در اين تاپيك‌ و تاپيك‌هاي مشابه درخصوصش عرايضي رو نوشته بودم. در نهايت، دوباره تكرار مي‌كنم كه اگر اين خيانت‌ها بدون هماهنگي با صدام بود، درصورت اقدام به خيانت، در اولين فرصت ممكن طرف از قلاب آويزون مي‌شد و چيزي براش نمي‌موند كه خيانت بعدي رو شكل بده! -------------------------------------------------- من براي ادامه‌ي بحث در خدمتم (و به قول «به رنگ ارغوان»، جان بركف آماده‌ام ).
  4. جناب hassanagha عزيز. آهنگي كه شما اشاره فرمودين، آهنگ The Rise of Sodom and Gomorrah هست كه طبق عادت هميشگي تلويزيون ما، منت سر آهنگساز گذاشته مي‌شه و آهنگش بدون كپي رايت، استفاده مي‌شه. دوستان مي‌تونن اين آهنگ رو از طريق لينك زير بشنون : http://old-venom.persiangig.com/audio/Therion - 01 - The Rise Of Sodom And Gomorrah.mp3 اما درمورد اين گروه نمي‌تونين واژه‌ي شيطان‌پرست رو بهشون اطلاق بفرمايين. البته درسته كه خواستگاه اصلي شيطان‌پرستي در شمال اروپا و كشورهاي اسكانديناوي هست؛ به دلايل مختلف. ولي اين درست نيست كه اين عنوان رو به هر گروهي نسبت بديم. در ويكي پديا (انگليسي‌)، مطالب مفيدي در اين خصوص نوشته شده و در سايت اين گروه؛ يعني مگاتريون هم در اين خصوص مواردي عنوان شده و مي‌شه جهت تكميل اطلاعات، به اين دو سايت مراجعه كرد. البته شايد شما منبع موثق ديگري داشته باشين كه در اون صورت، خوشحال مي‌شم بيشتر در اين مورد توضيح بدين. -------------------------------------------------------- جهت تكميل عرايضم و فرمايشات برادر حامد، لينك دانلود كامل اپراي معروف Carmina Burana اثر كارل اورف رو مي‌ذارم. با گوش دادن به اصل اپرا و بعد مقايسه با اجراي گروه كر ارتش سرخ، شايد زيبايي كار اين گروه براتون دو چندان بشه. حجمش هم خيلي زياد نيست. 55 مگابايت هست. ولي با در نظر گرفتن شهرت اين اپرا، ارزش دانلود رو داره. http://www.4shared.com/account/audio/yLNRGima/Carl_Orff_-_Carmina_Burana__Co.html
  5. قابل شما رو نداشت. مهدي جان. اين آهنگ، قديمي بود. در سال 1992‌(يعني يك سال پس از فروپاشي شوروي)، توسط گروه كر ارتش سرخ اجرا شد. والا مربوط به اون دوره نبود و مال همون زمان‌ها بود كه حسش كردي. حامد جان. همون‌طور كه عرض كردم، شعر اين آهنگ، يه قطعه‌ي ادبي لاتين هست كه مال قرن‌ها قبله. همون‌طور كه شما فرمودين، اين شعر يه طورايي شده موضوع قدرتنمايي گروه‌هاي موسيقي. هركس كه رسيده، اين آهنگ رو اجرا كرده كه البته بسته به قدرتش، آهنگ رو خوب يا بد درآورده. شايد براتون جالب باشه كه حتي يه گروه‌ه متال سوئدي هم اين آهنگ رو اجرا كرده؛ تريون. آهنگش رو مي‌تونين از طريق لينك زير گوش بدين. http://old-venom.persiangig.com/audio/Therion - 11 - O Fortuna.mp3 البته اميدوارم صداي گيتار الكتريك (بخصوص گيتار بيس قوي كه درش بكار رفته) اذيتتون نكنه! بنابراين، اين آهنگ ارتباطي با ايدئولوژي اون‌ها نداره و بيشتر يه اثر هنريه. درخصوص چپي‌هاي ما و نقش موسيقي در پيشبرد ماركسيسم و مواردي از اين دست، بحث زياده كه اگه دوست داشته باشين، مي‌شه تو تاپيك شوروي بهش پرداخت. فقط خيلي خلاصه عرض مي‌كنم كه يكي از مهمترين ابزارهاي ماركسيسم، همين موسيقي بود. اگه شما با اين آهنگ‌ها غم‌تون مي‌گيره، موسيقي‌هاي تبليغي ماركسيسم در آمريكاي جنوبي رو بذارم چه مي كنين! موسيقي‌هاي ساخت چين هم انصافاً فاز جالبي دارن. بطور كل دنياي موسيقي ماركسيستي، دنياي جالبيه. فقط محض نمونه، يكي از آهنگ‌هاي گروه‌هاي چپ ايراني در زمان انقلاب رو براتون مي‌ذارم. خوشحال مي‌شم نظرتون رو درموردش بخونم :‌ http://old-venom.persiangig.com/audio/Enghelab.mp3 علي اي حال، همون‌طور كه فرمودين يكي از جذابيت‌هاي ماركسيسم، همين آهنگ‌هاي حماسي‌اش بود. --------------------------------------------------------- قسمت دوم فرمايش برادر حامد هم قابل بحثه. به نكته‌ي خوبي اشاره فرمودن. ان شاءالله اگه تاپيك مناسبي براش ايجاد شد، بنده هم عرايضم رو درخصوصش عرض خواهم كرد.
  6. ضمن اعلام آمادگي، جهت مشاهده‌ي تاپيك موعود جناب Stuka، بايد به عرض برسونم كه اجراي آهنگ Meadowland رو آپلود كرده و تقديم دوستان مي‌كنم : http://old-venom.persiangig.com/video/Meadowland.avi ----------------------------------------------------------------- اما درخصوص آهنگ Meadowland بايد عرض كنم كه بنده هم فكر مي‌كنم اين آهنگ، برگرفته از آهنگ Polyushka باشه. كما اينكه شعري كه روي اين آهنگ خونده شده، همون شعر Polyshka هست. يه ورژن قديمي‌اش رو پيدا كردم (شايد اصل آهنگش باشه!) كه خدمت دوستان تقديم مي‌كنم :‌ http://old-venom.persiangig.com/audio/Polyushka.mp3 ------------------------------------------------------------------ در پايان براي خالي نبودن عريضه، شنيدن آهنگ زير، محصول گروه كر ارتش سرخ هم توصيه مي‌شه : http://old-venom.persiangig.com/audio/Russian Red Army Choir - Best of - 13 - O fortuna.mp3 اين آهنگ، اجراي آهنگ معروف O Fortuna هست كه در اصل، يه شعر معروف لاتين منسوب به قرن 13 ميلادي هست. جهت دريافت اطلاعات تكميلي و همچنين شعر لاتين و ترجمه‌ي انگليسي‌اش مي‌تونين به لينك زير مراجعه بفرمايين : http://en.wikipedia.org/wiki/O_Fortuna
  7. با تشكر از تمامي دوستاني كه در تاپيك مشاركت دارن، بايد به عرض برسانم كه : 1- دوستاني كه اخبار از سايت‌هاي مشكل‌دار و شيلتر ارسال مي‌فرماين، لينك منبع رو در قالب كد قرار بدن. يعني لينكتون رو بين code] و [/code بذارن (دستورات كامل نيست). استفاده از گزينه‌ي Code در بالاي قسمت ارسال پاسخ، كارتون رو راحت مي‌دكنه!. 2- اخبار ريانووستي اعتبار چنداني نداره. حداقل ماهيت تبليغاتي اين خبرگزاري نشون داده كه روي صحت اخبارش نمي‌شه زياد مانور داد. 3- از ارسال پست‌هاي متوالي و يا پست‌هاي خبري بدون ذكر لينك منبع خبر جدا خودداري بفرماين. والا مجبور به برخورد مي‌شم كه نمونه‌اش، اخراج جناب mehrandinio از تاپيك هست. به تك‌تك دوستان كه نبايد تذكر داد!
  8. نظر لطفتونه برادر حامد و فانوس عزيز. درخصوص حكم شنيدن صداي زن، فرمايش برادر حامد گرامي تأييد مي‌شه : مقام معظم رهبری : اگر صدای زن به صورت غنا نباشد و گوش دادن هم به قصد لذت بردن و ریبه نباشد و شنیدن آن موجب مفسده‏ای نشود اشکال ندارد. (اجوبه الاستفتائات ج 2 ص 26 مسأله 62) س 1146: گوش‌دادن به صداى زن هنگامى که شعر و غير آن را با آهنگ و ترجيع مى‏خواند اعم از اينکه شنونده، جوان باشد ياخير، مذکر باشد يا مؤنث چه حکمى دارد؟ و اگر آن زن از محارم باشد، حکم آن چيست؟ ج: اگر صداى زن به‌صورت غنا نباشد و گوش‌دادن به صداى او هم به قصد لذت و ريبه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد و فرقى بين موارد فوق نيست. http://farsi.khamenei.ir/treatise-unit?uid=11 اينم درمورد ساير مراجع : T}آيات عظام صافي، فاضل، بهجت، امام خميني، وحيد و مكارم: {Tگوش دادن به آن جايز نيست.V}آيت الله صافي، جامع‏الاحكام، ج‏2، س‏1671؛ آيت الله فاضل، جامع‏المسائل، ج‏1، س‏1724؛ دفتر: آيات عظام بهجت، امام خميني و وحيد؛ مكارم، استفتاءات، ج‏2، س‏709 و ج‏1، س‏526.{V T}آيات عظام تبريزي، سيستاني، خامنه‏اي و نوري:{T گوش دادن به آواز زن اگر غناء نباشد و باعث التذاذ جنسي و تهييج شهوت نشود و مفسده‏اي بر آن مترتب نگردد، اشكال ندارد.V}آيت الله تبريزي، استفتاءات، س‏1058 و 1049 و 1075؛ آيت الله سيستاني، sistani.org، (غناء)، ش‏6؛ آيت الله خامنه‏اي، اجوبة الاستفتاءات ، س‏1145؛ آيت الله نوري، استفتاءات، ج‏1، س‏444 و ج‏2، س‏542 و 544 و 549.{V http://porseman.org/q/show.aspx?id=104944 فكر نكنم صداي اين خانم، چندان غنا و مفسده‌اي رو بهمراه داشته باشه! بخصوص اگه يادمون بياد اين آهنگ در چه روزگاري مورد استفاده قرار مي‌گرفت!! ------------------------------------------- درخصوص مارش‌ها و سرودهاي شوروي هم با شما موافقم.
  9. بله! درست مي‌فرمايين (خداييش حوصله و شانس زيادي داشتنا!!!). درخصوص برابري زن و مرد هم فرمايش شما كاملاً صحيحه. با تشكر از جناب فانوس، اين آهنگ، شباهت زيادي به آهنگ Meadownland Varioshka داشت كه شايد برادر حامد، اين آهنگ براشون آشناتر باشه. لينك دانلودش رو تقديم مي‌كنم : http://old-venom.persiangig.com/audio/varioshka-Meadowland.mp3 ضمناً كاتيوشايي كه من شنيدم، با صداي خواندن يه زن بوده. مطمئن نيستم. ولي فكر كنم اصلش، اين آهنگ باشه : http://old-venom.persiangig.com/audio/katyusha.mp3 ضمن تأييد فرمايش جناب فانوس، به عرض مي‌رسونم كه فيلم اجراي زنده‌ي آهنگ واريوشكا رو در كامپيوتر ديگرم دارم كه الان رفتن سراغش ميسر نيست. ان شاءالله فردا آپلودش مي‌كنم و در همين تاپيك قرارش مي‌دم. مي‌تونين تو اون فيلم، چهره‌ي كسائي كه دارن اين آهنگ رو مي‌خونن رو ملاحظه بفرمايين. فيلم، مربوط به چند سال بعد از فروپاشي شوروي هست و توسط گروه كر ارتش سرخ خونده شده.
  10. شما بزرگواري. چون شك كرده بودم، همين الان العالم رو چك كردم (اخبار ساعت 3:30 نيمه شب!!). درخصوص تمامي «احتجاجات»! مطلب پخش كردن؛ الا سوريه! از «الحرب في ليبيا» شروع كردن و بعد رفتن سراغ يمن، بعد هم بحرين و اردن! آرشيو خبري‌اش هم دقيقاً هموني بود كه صدا و سيماي خودمون پخش كرد. يعني اگه اخبار ساعت 9 رو ديده باشين و اين رو نديده باشين، چيزي رو از دست ندادين. البته اخبار بحرين با تصاوير همخواني نداشت و تصاوير، مربوط به حداقل 10 روز پيش بود. اون كامنت هم حتماً مشمول قاعده‌ي آزادي بيان شده . درخصوص رسانه‌هاي خودمون هم با شما موافقم. اين بازي، بشدت حساسه. چون اگه حساب‌شده عمل نشه، همه‌چيز بهم مي‌ريزه! پس يا بايد درست بازي كرد و يا اصلاً‌ واردش نشد! ولي خوب! وارد نشدن ايران و رسانه‌هاي وابسته بهمون در قضاياي سوريه، مي‌تونه به ضررمون تموم شه و اعتمادي كه در اين مدت كسب كرديم رو بشدت كاهش بده. ----------------------------------------------------- خبر تكميلي : همين الان خبري درمورد سوريه دادن كه البته فاقد تصاوير آرشيوي بود. اول اون خانم سخنگو رو نشون دادن و الان هم يه بنده خدا كه اسمش محمد حبش هست و عضو مجلس جوانان سوريه هست رو دارن نشون مي‌دن كه داره ملت رو نصيحت مي‌كنه و ...! ولي همون‌طور كه عرض شد، اين ورود بسيار محدود و كوتاه هم كاملا‌ً جانبدارانه و به نفع دولت سوريه هست.
  11. [quote]یک نکته ی جالب آقا مصطفی، چند روز قبل داشتم کامنت های زیر الجزیره را می خوندم، دیدم یک بنده خدایی از این جوانان سوری معترض، نه غزه نه ایران، گیر داده به این شبکه ی الجزیره که چرا اخبار سوریه را خوب مثل مصر و تونس پحش نمی کنی؟ چرا مثل شبکه ی العالم و المنار حرفه ای عمل نمی کنی که ما مجبور بشیم بریم اخبارمون رو از شبکه های دشمنی مثل این دو تا بگیریم؟ یاد خودمون افتادم و این ضرب المثل که مرغ همسایه غازه اون بنده خدام فکر می کنه این ور چه خبره![/quote] شما مطمئني برادر حامد؟ حالا المنار رو نمي‌دونم. ولي العالم كه اصلاً در قضيه‌ي سوريه وارد نشده! مواردي هم كه وارد شده، به نفع دولت سوريه بوده! برعكس الجزيره و العربيه! حداقل در رصدهاي اين چند روزه‌ي بنده كه اين موارد ديده نشده! قضيه‌ي سوريه رو كه اصلاً تا يكي دو روز پيش، انگار وجود خارجي نداشت براي العالم. الان هم چندان ورودي به قضيه پيدا نكرده! چه برسه به پوشش بي‌طرفانه‌ (حرفه‌اي) اخبار؛ اونهم اخبار معترضين! مطمئني طرف، دولتي نبوده؟ [quote]به نظرم همین هیچی راجع به سوریه حرف نزنن بهتره. یک چیزی می گن بعد باید ده نفر بیان جمع کنندش.[/quote] كي؟ رسانه‌هاي ما؟
  12. راستش رو بخواين درخصوص جنگ جهاني دوم، اطلاعات حقير به اندازه‌ي نوك انگشت ساير دوستان نيست. ولي چيزي كه من مي‌دونم اينه كه ارتش سرخ هم نيروهاي زن كم نداشته. حتي اردوگاه‌هاي كار اجباري هم بوده كه فقط مختص زن‌ها بوده و اداره‌ي اون هم بدست واحد زنان ارتش سرخ بوده (كه بعداً به اين اردوگاه‌ها، نيروهاي اسير آلماني هم اضافه مي‌شن كه صد البته برخورد اين زنان با نظاميان آلماني، بدتر از مردها نباشه، بهتر هم نبود !). بطور كل زن‌ها، بخصوص در كشورهاي كمونيستي در ارتش، نقش بسيار پررنگي دارن. حتماً رژه‌هاي مربوط به زنان رو در رژه‌هاي عمومي چين، كره‌ي شمالي و شوروي ديدين. اما اينكه اين نيروها چطور و چه زمان وارد جنگ دوم جهاني شدن و اينك آيا اساساً تفكيك جنسيتي در گسيل اين نيروها به جنگ انجام گرفت يا خير، امري است كه بنده ازش بي‌اطلاعم. ويكي پديا در اين خصوص، اطلاعات مختصر و مفيدي رو ارائه كرده : http://en.wikipedia.org/wiki/Women_in_the_Russian_and_Soviet_military خوندن اين مقاله هم خالي از لطف نيست : http://www.airpower.maxwell.af.mil/airchronicles/aureview/1982/jan-feb/obrien.html در پايان، يه نكته‌ي جالب و بامزه مي‌گم خدمتتون و اون اينكه يكي از برترين تك‌تيراندازان دنيا، يه زن به اسم «ليودميلا پاوليچنكو» هست كه براي اينكه يكم نصف شبي چشماتون باز بشه و خواب از سرتون بپره، متن انگليسي‌اش رو براتون مي‌ذارم‌ (دو خطه همش !!) : Lieutenant Lyudmila Pavlichenko (World War II) – female sniper with 309 confirmed kills, making her the most successful female sniper in history. اينم اطلاعات تكميلي درمورد اين خواهرمون : http://en.wikipedia.org/wiki/Lyudmila_Pavlichenko البته ايشون يه خواهر رفيقي (دين كه نداشتن!!! ) هم داشتن كه آمارشون كم از ايشون نبود (يكي كمتر همش!!) : سركار عليه نينا لوبكوفسكي : http://en.wikipedia.org/wiki/Nina_Lobkovskaya حالا حامد جان! بازم مي‌خواي درمورد سربازاي زن شوروي بدوني؟ ------------------------------------------------- اطلاعات اضافي : دوستاني كه مايل هستن يه تجديد خاطره‌اي براشون بشه، سري به اين تاپيك بزنن.
  13. [quote]به گزارش فارس ، سايت خبري تحليلي الجزيره " كه از مواضع حاكمان سعودي حمايت مي كند ، تاثير برنامه هاي شبكه العالم بر 300 ميليون جمعيت كشورهاي عرب زبان و پوشش قيام هاي اين منطقه را نقشي مخرب توصيف كرده است.[/quote] [quote]" الجزيره " بدون اشاره به رسوايي برخي شبكه هاي عرب زبان متمايل به عربستان در پوشش خبري وارونه انقلاب هاي مردمي در تونس ، مصر ، ليبي ، بحرين و يمن و حمايت جدي آنان از حاكمان اين كشورها در سركوب خونبار مردم ، تلاش مي كند كه صداهاي مستقل و شبكه هاي مورد توجه افكار عمومي عرب از جمله شبكه المنار را نيز با توصيف هاي مشابه تخريب كند.[/quote] شاد باش ملا نصرالدين! آسوده بخواب! زيرا كه ما بيداريم! بطور كل، پيروانت خيلي زياد شدن!! بعد يه سري سوال پيش مياد كه اون‌وقت، خداي نكرده : - احياناً همين فارس نيوز و امثالهم و بطور كل صدا و سيما و رسانه‌هاي ايران؛ منجمله همين العالم مظلوم، اخبارشون رو كه احياناً از شبكه‌هاي رسوايي مثل الجزيره و العربيه كه برداشت نمي‌كردن؟ تمامي تصاوير، اخبار و مطالب پخش شده، كار صداي و سيماي خودمونه ديگه؟! - احياناً قريب به 100% اخبار مربوط به وقايع اخير رسانه‌هاي ايراني، «به نقل از الجزيره» يا «العالم به نقل از الجزيره» يا «پرس تي‌وي به نقل از الجزيره» كه نبود؟!! - احياناً تا همين چند وقت پيش، الجزيره خوبه نبود ديگه؟ چون الان عليه العالم حرف زده، بده نشده كه؟ از اول طرفدار عربستان و ساير حكام ظالم كشورهاي ديگه بوده و فقط العالم و المنار و پرس‌تي‌وي هستن كه از ملت‌هاي منطقه حمايت كردن ديگه؟!! ----------------------------------------------------- راستي يه سوال اساسي. به نظر شما، اينكه تلويزيون فتوحات و تخريب نيروهاي نظامي ليبي رو به انقلابيون نسبت مي‌ده (مثل تانك‌هاي منهدم شده در كنار جاده‌ها و ...)، يكم زيادي حرفه‌اي نيست؟ نمي‌گن شبكه‌هاي خائن و خبيث و دوستدار حكام منطقه؛ منجمله قذافي، آنلاين دارن تصاوير موشك‌هاي هدايت ماهواره‌اي رو نشون مي‌دن كه عين برگ خزون، تانك‌هاي نيروهاي قذافي رو تار و مار مي‌كنن؟! تلويزيوني‌ها آلزايمر دارن كه فقط بنغازي مونده بود سقوط كنه و الان شرايط داره به ضرر دولت ليبي برمي‌گرده؟! آخه امروز شنيدم كه مي‌گفت «شهرهاي ليبي، يكي پس از ديگري به دست انقلابيون سقوط مي‌كند.». يه لحظه فكر كردم ناتو داره با جزاير مائو مائو مي‌جنگه! البته مي‌دونين كه! ناتو و غرب به جنگ كه كاري ندارن. دارن دنبال غيرنظامي‌ها مي‌كنن و با موشك، خونه‌هاي اونا رو خراب مي‌كنن! آخه اساساً دشمنان ما، كاري جز اين ندارن!!! =============================== راستي جناب 100. راه حل سومي هم براي صدا و سيما وجود داره و اون اينكه اخبار دو طرف رو بي‌طرفانه بيان كنه. يعني بدون جانبداري. در اين شرايط، مي‌تونه همه‌ي طرفا رو ساكت كنه و انتظاري رو هم بوجود نياره.
  14. مطلب جالب و كاملي بود برادر حامد. هرچقدر سعي كردم يه موضوع توش گير بيارم كه اظهار فضل!!! كرده باشم، چيزي گير نياوردم. به ناچار، فقط پستم حاوي تشكر هست ! راستي. من شنيده بودم اين آهنگ، يه طورايي آهنگ تهييج كننده براي بانوان روسي بود كه پسران، همسران و دوست پسران!!! عزيزشون رو به جنگ بفرستن! حالا راست و دروغش پاي منبع شنيده شده !
  15. فرمايش جناب پاتريوت صحيحه + فرمايشات قبلي ايشون درخصوص تبيين نظام سياسي. متأسفانه اين اوايل عيدي، يكم برنامه‌ها رو بهم مي‌ريزه و نمي‌شه بطور منظم وارد بحث‌ها شد. ولي از نظرات دوستان، استفاده كرده و مي‌كنم. مسئله‌اي كه ايران گاهاً در تبيينش دچار مشكل مي‌شه، اينه كه در جاهايي كه بايد وارد شه، عملاً ميدون رو وا داده (مثل موضوع گسترش شديد وهابيت كه ايران حتي نكرده از علماي اهل سنتش به كشورهاي مربوطه، مبلغ اعزام كنه تا حداقل اسلام تحريف‌شده در كشورهاي تازه مسلمان شده جا نيافته). در يه سري جاها هم كه وارد شده، موضوع يكم سخت و دست و پاي ايران بسته‌اس؛ مثل مواردي كه با ابرقدرت‌ها درمي‌افتيم و از خاك كشورمون دوريم. به اين دليل كه اولاً امكان دسترسي‌مون كمتره و ثانياً معاملات رو همواره فراموش كرده‌ايم. براي ساختن ايراني قوي، ابتدا بايد روابط حسنه‌اي با همسايگان‌مون برقرار كنيم. درحالي كه با قريب به اتفاق تمامي همسايگان‌مون، سر يه موضوعي مشكل داريم. با تركمنستان و آذربايجان بر سر گاز و درياي خزر و حتي مسئله‌ي ترك‌ها و پان ترك‌ها، با تركيه هم موضوع ترك‌ها و پژاك و واردات قاچاق يكطرفه، با عراق كه تقريباً سر همه‌چيز (باز خدا رو شكر صدام نيست كه سر جنگ مشكل داشته باشيم)،، با عربستان كه كلاً مشكل ايدئولوژيكي و استراتژيكي داريم، با قطر كه بشدت مشكل در برداشت ميادين گازي خليج فارس داريم، با بحرين كه الان نمونه‌هايي‌اش رو دارين مي‌بينين، با كويت همچنين، با امارات سر جزاير سه‌گانه و خروج شديد سرمايه‌ از كشور مشكل داريم، با پاكستان كه سر تروريست‌هاي سيستان مشكل داريم و بشدت باگ امنيتي داريم در مرز (مي‌شه گفت جولانگاه مأمورين CIA هست)، با افغانستان كه قربونش برم تجارت آزاد مواد مخدر داريم و مشكل قاچاقچيان و مسئله‌ي رود هيرمند و ... و بطور خلاصه، تو اين 360 درجه‌ي خودمون حسابي مونديم! اين موارد، اصلاً موارد پيش پا افتاده‌اي نيست؛ چرا كه برحسب شانس ما، تمامي اين كشورها، به نوعي وابسته به ايالات متحده هستن و تنها كافيه دستور داشته باشن ايران رو اذيت كنن تا واقعاً برن رو اعصاب‌مون!! نمونه‌اش همين چند سال پيش بود كه تركمنستان، دست به انتحار زد و صادرات گازش رو به ما قطع كرد! درسته بشدت ضرر كرد و گازپروم روسيه گازش رو مفت خريد! ولي ديديم كه چه بدبختي در كشور بوجود اومد و يخبندان و مشكلات شهرهاي شمالي و قطع برق تهران و تعطيلي كارخانجات و ...!!! حالا حساب كنين اگه مشكلات امنيتي رو بخوان رو كنن چه بايد كرد!! تازه اين موارد، سواي احزاب و شخصيت‌هاي غافل و يا گاهاً خائن داخلي هست كه مي‌تونن در بدترين زمان ممكن، فضاي سياسي يا اقتصادي كشور رو بهم بزنن!! ايراني مي‌تونه در منطقه جولان بده و سياست‌هاي بلندمدت بچينه كه اول از همه، خيالش از اطرافش راحت بشه و به عبارت ساده‌تر، حاشيه‌ي امنيت پيدا كنه. چرا كه در شرايط فعلي، در مقابل اقدامات متقابل بشدت آسيب‌پذير هستيم. ضمن اينكه ورود به حوزه‌هاي مختلف بصورت همزمان (آفريقا و آمريكاي لاتين)، مي‌شه مصداق چند هندوانه رو با يك دست برداشتن كه عملاً به هيچ‌كدوم از اهداف‌مون بطور درست و حسابي نمي‌رسيم و از هركدوم، تنها سايه‌اي از اهداف‌مون قابل دستيابي خواهد بود كه اين، با اصل و اساس نفوذ سياسي، در تضاده. يه حقيقتي هست. ما تازه داريم رو پاي خودمون مي‌ايستيم و براي نفوذ سياسي، بايد پله‌ها رو يكي يكي برداريم. هيچ ابرقدرت يا كشور امپرياليستي رو نمي‌‌تونين ببينين كه از روز اول، قدم‌هاي بزرگ و بلندپروازانه برداشته! بلكه خرد خرد اول از دور و بر خودش شروع كرده و ‌كم‌كم پيشروي كرده و وقتي كه به قدرت مستحكمي تبديل شده و از درون ضربه‌ناپذير شده، ديگه جهان چاره‌اي نداشته جز كنار اومدن باهاش. ما هم اگه بخوايم قدرت بزرگي در آينده بشيم و مطابق چشم‌انداز ترسيمي‌مون عمل كنيم، بايد بپذيريم كه در ابتداي راه هستيم و مسيري كه در آينده قراره طي كنيم رو ترسيم كنيم و مهمتر اينكه چه در داخل و چه در خارج، مطابق با چشم‌انداز حركت كنيم كه متأسفانه در اين زمينه، تقريباً فاجعه‌ايم و هر دولت و هر شخصي كه روي كار مياد، دوست داره طبق برنامه‌ي خودش عمل كنه؛ نه چشم‌انداز ترسيمي! ضمن اينكه فعلاً مشكلات سياسي داخلي‌مون هست و تا اونا برطرف نشه، عملاً امكان بلند پروازي نداريم.
  16. دوست گرامي. ضمن خيرمقدم بابت ورود شما به سايت، مطابق قوانين ارسال پست‌هاي متوالي ممنوع هست. ارسال اخبار بدون ذكر منبع نيز ممنوع بوده و با كاربر خاطي مي‌بايست مطابق با قوانين، برخورد بشه. پس لطفاً از اين پس، حتماً به اين موارد دقت داشته باشين. ضمن اينكه بهتره قبل از فعاليت، قوانين سايت رو مطالعه بفرمايين تا ديگه از اين موارد پيش نياد. ------------------------- پست كاربر، ويرايش گرديد.
  17. من متوجه فرمايشات جناب mahdavi3d نشدم! ايشون از طرفي حمله مي‌فرماين به تمام كساني كه مدعي قدرت غرب هستن و از طرف ديگه در اثبات فرمايشاتشون، شعار مي‌دن! من نفهميدم كه اين چه تحليل يا ضد تحليلي است كه ايشون ارائه مي‌دن! قضيه‌ي فرمايشات ايشون، داستان همون شعر معروفه كه : «برده دل و جان من، دلبر و جانان من .......................... دلبر و جانان من، برده دل و جان من» --------------------------------------- عزيز دل! اينجا كه نماز جمعه نيست كه ما بخوايم با شعار، مردم رو دلگرم كنيم! خير سرمون داريم تحليل ارائه مي‌ديم! شما هم اگه مي‌خواين تحليل‌ها رو نقد بفرمايين مختارين. ولي مبناتون بايد عقلاني و مستند باشه. نه اينكه براي اثبات حرفتون، به شعار متوسل شين!!! اين غرب بدبخت بيچاره‌ي منفعل نظاره‌گر بي‌مايه، همين پارسال داشت ايران ابرقدرت جهاني قدرت بلامنازع جهاني كه همه هم اتفاقاً ازش الگو مي‌گيرن و همه هم مشتاقانه دوست دارن بهش بپيوندن رو از درون متلاشي مي‌كرد! اگه نبود درايت رهبر عزيزمون، الان اوضاع خيلي فرق مي‌كرد!! پس بهتره با توهم زندگي نكنيم! اي كاش خطبه‌هاي رهبر رو درخصوص دست كم گرفتن دشمن، گوش مي‌فرمودين تا اينطور شعار ندين! حالا نمي‌دونم واقعاً خود اين دوستمون به اين شعارها اعتقاد دارن يا دوستان سايت رو زير 12 سال فرض كردن و فكر كردن اندك قدرت فكر و تلحيل ندارن و بايد به روش صدا و سيما، اطلاعات رو به خورد مغز نابالغ‌شون داد تا يه وقت نترسن! ========================== علي اي حال، بهتره به جاي شعار دادن، يكم تحليل داشته باشيم و حتي اگه اين موارد رو بهش اعتقاد داريم، كمي اون رو در قالب مغز بگنجونيم و براش استدلال بياريم!
  18. با تشكر فراوان از برادر نجف بزرگوار كه زواياي فقهي و علمي قضيه رو بطور موجز، مستند و مستدل، تبيين فرمودن و همچنين تشكر ويژه از برادر واريور عزيز كه بصورت مختصر و مفيد و با زباني قابل فهم براي عموم دوستان، اين موضوع رو شكافتن. بسيار استفاده بردم و اميدوارم كه دوستاني كه دائماً در پي شبهه‌افكني هستن هم با خوندن اين مطالب، تغييري در وجودشون حاصل بشه و به اصل و اساس خودشون برگردن. ان شاءالله خداوند همه‌ي ما رو به راست راست هدايت بفرمايد.
  19. همچنين جناب پاتريوت عزيز. ان شاءالله شما هم سال خوبي داشته باشي. به اين علت كه مواردي كه قبلاً اتفاق مي‌افتاد (مثل شاهكار حضرات درخصوص استشهاديون براي امريكا و اسرائيل!!)، دست يافتني نبود و قابل كنترل بود. ولي مشكل از جايي شروع مي‌شه كه اين هدف، دست‌يافتني هست (نمي‌گم موفقيت آميزه يا نه). ولي بدترين دردسر ممكن رو براي نظام جمهوري اسلامي به همراه داره. ايران هيچگاه مويد و مبلغ عقايد سلفي‌گري (در هر قالبي! حتي به اسم دفاع از شيعه!!!) نبوده و نيست! هيچ‌وقت به دنبال تفرقه در جهان اسلام نيست! هيچ‌وقت موافق جنگ درون اسلام نبوده و نيست و با وجود تلاش گسترده‌ي وهابيون جهت كشوندن ايران به اين بازي كثيف، ايران آگاهانه و عاقلانه از زير اين بار شونه خالي كرده! ولي عده‌اي نافهم و حقيقتاً ساده‌لوح همواره اين موضع آگاهانه رو سعي مي‌كنن از بين ببرن و اين دست تحركات، بهترين خوراك تبليغاتي براي جهان عرب هست كه بخوان عليه شيعيان با هم متحد بشن! وقتي تو روز روشن، عملاً براي اقدام تروريستي‌ ثبت نام به عمل بياد؛ حتي اگه اقدام تبليغي و شعاري هم باشه؛ اين يعني دادن بهانه به دست دشمنان تا ادعاهاي پوشالي خودشون درخصوص ايران رو به اثبات برسونن!! متأسفم براي مسلمانان كه همواره در امورشون افراط دارن و هيچ‌وقت نمي‌خوان عقلشون رو بكار بياندازن تا توطئه‌ي دشمنان‌شون رو بشناسن و يا حداقل پيرو رهبر‌شون باشن! --------------------------------------------------- شما فرض كن فردا تو رياض، يه بمب‌گذاري انتحاري انجام بشه و يه شناسنامه‌ يا پاسپورت سوخته‌ي ايراني هم در محل پيدا بشه! ديگه خودت تا ته ماجرا رو بخون برادر من! به نظرت مهمه كه واقعه ساختگي بوده يا حقيقي؟ كار ايران بوده يا سرويس‌هاي جاسوسي عربستان؟ خير! بهره‌برداري رو بچسب! سند و مدركش هم جلو روتون هست!
  20. دوستان يادشون هست درخصوص نيروهاي خودسر چه عرض كرده بودم؟ قبلاً هم به دوستي در pm درخصوص تحركات بعد از اين، هشدار داده بودم. مي‌شه گفت شاهد از غيب رسيد. بد نيست دوستان سري به اين لينك بزنن : http://www.shia-news.com/fa/pages/?cid=20367 نظر؟!
  21. متن جناب سمندون كه به طرز كودكانه‌اي كپي شده از نظرات سايت‌هاي معلوم‌الحاله، يه آسمون و ريسمون به هم بافتنه كه البته ارزش پاسخگويي هم نداره. اينكه اولش اسم سه، چهار تا علامه رو بياريم، دليل نمي‌شه كه بعد ورداريم عقده‌گشايي سياسي كنيم و براي خودمون نتايجي رو بگيريم كه حتي دشمنان هم بهش نرسيدن! ظاهراً اين دوستمون، همه رو با IQ خودشون فرض كردن و فكر كردن كه چون اسم چند تا عالم در بالا اومده، ما هم فكر خواهيم كرد كه بقيه‌ي متن هم نظر علماست! براي اينكه بيشتر با اين دوستمون آشنا شين، بد نيست سري به اين لينك بزنين تا آبشخور فكري ايشون رو دريابين : http://rasaam.net/Fa/Pollcomment.aspx توضيحي نياز نيست. فقط ديدن تصاوير سايت كفايت مي‌كنه كه آبشخور فكري چنين دوستاني مشخص بشه! ولي حتي اگه همين كتاب مرحوم آيت‌الله حسينعلي منتظري رو هم در نظر بگيريم، مي‌بينيم كه بيشتر از اوني كه اين دوستمون عقلش برسه از ولايت فقيه دفاع كرده بود و حتي وي، شهيد بهشتي، شهيد آيت و چند نفر ديگه بودن كه اصل ولايت فقيه رو در قانون اساسي گنجوندن. حالا چي شده كه ايشون شدن نافي ولايت فقيه، همون مثل معروفه كه مي‌گه «ديگي كه براي من نجوشه، مي‌خوام سر سگ توش بجوشه»! ------------------------------------------------------------ البته از جناب سمندون، انتظاري بيشتر از اين نمي‌رفت. بالاخره خداوند هم از هركس، متناسب با داشته‌اش انتظار داره. ما كه بنده‌ي خداييم. ولي اگه دوستان زحمت بكشن و يه رديه‌ي خلاصه در اين زمينه بنويسن، ممنون مي‌شم. ================================= جناب سمندون بعلت رفتار منافقانه و تهمت به علماء قم و نجف و تكرار حرف‌هاي انسان‌هاي معلوم‌الحال بعنوان حرف دين و عدم صلاحيت در ورود به اين بحث، از تاپيك اخراج شدن. اين، آخرين اخطار بنده به ايشون بود و درصورت تكرار كوچكترين تخلفي، مجدداً از سايت اخراج خواهند شد. پس بهتره عقده‌گشايي‌هاي خودشون رو در سايت‌هاي مناسب‌تري انجام بدن. البته با اين رفتارشون، كاملاً دروغ مربوط به افغاني بودن (ساكن فنلاند ) ايشون هم به اثبات رسيد. ولي اي كاش روزي پرده‌ي نفاق از چهره برداريم و جرأت ابراز وجود داشته باشيم.
  22. ضمن تشكر از برادر حامد؛ قبل از پاسخ دادن به ايشون بايد اعتراف كنم كه از پاسخ ايشون جا خوردم و انصافاً انتظار چنين پاسخي رو نداشتم. كما اينكه به احترام ايشون بود كه چهار صفحه متن پريده شده رو مجدداً در ذهن بازسازي و تايپ كردم و قطعاً اگه قرار بود با فردي آي‌كيو جلبك و امثالهم بحث كنم، هيچ‌وقت وقت خير سرم گرانبهام رو كه اسمش عمر هست و بزرگترين لطف الهي در حقم هست رو صرف اين نمي‌كردم كه چنين بحثي رو براه بندازم. در پست قبلي‌ هم عرض كردم كه تنها دليلي كه بي‌خيال نشدم، پست‌هاي ارزشمند دوستان بود و اين، نشان دهنده‌ي ارادت و احترام من به برادر حامد و كلام ايشون بود. حالا چي شده كه برادر حامد كه بنده رو متهم به سوء برداشت و تيرباران با همان برداشت مي‌فرماين، اينطور از عرايض بنده سوء برداشت فرمو‌ده‌ان و با اون، بنده رو محكوم فرمودن و حكم رو جاري، امريست كه بر من پوشيده است و خوشحال مي‌شم عيان شه. بگذريم. ------------------------------------------ هرچند كه اين متن، بيشتر متلك‌وار بود تا پاسخ، ولي باز هم به احترام برادر حامد، پاسخ ايشون رو مي‌دم. هنگامي كه مي‌فرمايين : [quote]نوع محکوم کردن غربی ها خودش یک حمایت محسوب میشه.[/quote]بنده نمي‌تونم برداشت مثبتي از فرمايش شما داشته باشم، مگه اينكه شما اعتقاد به اين دارين كه به قول فرمايشتون در صفحه‌ي بعد، ديكتاتورها مورد حمايت غرب هستن و چه سكوت‌شون و چه بيانيه‌ها و قطع‌نامه‌ها و چه تمهيل‌شون، براساس حمايت از ديكتاتورهاست. دليلي كه براي اين امر ميارين هم اينه كه اگه غير اين بود، بايد زودتر با اين امر برخورد مي‌كردن! شايد اشتباه از برداشت بنده و يا در حالت بدتر، حس مغالطه‌گري شديد بنده‌اس كه چنين برداشتي از فرمايشات شما به ذهنم مي‌رسه كه يا غرب بايد خلق‌الساعه واكنش نشون بده يا اگه نشون نده، پس حمايت كرده از ديكتاتورها! بگذريم. اشتباه از بنده بوده. اي كاش براي ساير مواردي كه مي‌فرمودين، به جاي كلي‌گويي، مصداقي موارد رو مي‌فرمودين. چرا كه همين مواردي كه كلي‌گويي فرمودين هم اگه در خاطرتون باشه رو يكبار مستند از فرمايشات خود شما پاسخ‌گويي كردم و علت عرضم رو به نوشتار خودتون ارجاع دادم و فكر كنم در صفحات 6، 7 يا 8 اين تاپيك، پستش هنوز موجود باشه. اينكه مي‌فرمايين : [quote]اصولا غربی ها برای دوستاشون (به خاطر منافعشون) یک فرجه ای قایل می شن که کارشون رو تموم کنند، بعد محکومیت ظاهری رو شروع می کنن، مثل قضیه ی اسراییل و موارد دیگر، اگر ماجرا بیشتر طول کشید طوری که سکوتشون باعث بشه حیثیتشون در داخل و خارج در حال لجن مال شدن باشه یا این که قضیه بر خلاف نظرشون از سمت دیگر پیش بره، یا طرف حسابشون رو عوض می کنند یا قضیه رو خودشون فیصله می دن اون جور که دوست دارن. از این کارام تو کارنامشون بسیار است.[/quote] حرف غلطي نيست. لكن اولاً بايد اين رو در نظر بگيريم كه قذافي، دوست غربه؟ ثانياً قذافي با اسرائيل قابل قياسه؟ ثالثاً علت سكوت در برابر جنايات اسرائيل، با ماجراي ليبي حول يه محور و قضيه‌اس؟ رابعاً سكوت غرب در موضوع ليبي با سكوت غرب در موضوع اسرائيل، يكسان و به يه هدفه؟ ضمناً آيا اگر بنده از اين فرمايش شما، باز تعميم و كلي‌نگري رو برداشت كنم (به دليل ذكر جمله‌ي «اصولا غربی ها [b]برای دوستاشون (به خاطر منافعشون)[/b] یک فرجه ای قایل می شن که کارشون رو تموم کنند»)، باز مستحق حملات كلامي شما هستم و تحمل اتهام مغالطه؟ فكر نمي‌كنين درصدي هم مشكل از نوع بيان كلمات شما باشه؟ [quote] وانگهی شما که کل غرب و شرق و حکام عربی و رسانه هایشان را با یک چوب می رانید، سیاه سفید نگاه می کنید یا بنده که برای هر کدام نقش مستقلی قایلم؟[/quote] اگر بنده كل غرب و شرق و حكام عربي و رسانه‌هاشون رو با يه چوب مي‌رونم، براي عرضم مبناي منطقي دارم و محصول سال‌ها كنكاش و مطالعاتم هست. حق اين بود كه مستدات مطالبه مي‌فرمودين، نه به ازاء عرض بنده و من حسب‌ تلافي، چنين كلامي رو بر زبان بيارين. ولي ان شاءالله كه به قول فرمايش شما، هر كدوم از اين شبكات و حكام، نه تنها با يكديگر هماهنگ نيستن، بلكه هركدوم بنا به منافع خود دارن عمل مي‌كنن و عملكرد كلان واحدي رو شاهد نيستيم. بطور كل، اي كاش از آن 4 صفحه متن، به نقد دو واژه بسنده نمي‌فرمودين و كلام بنده رو نقد مي‌فرمودين و پاسخ مي‌دادين تا بيشتر از دانش شما استفاده كرده باشم. ولي همين هم غنيمتي است. در پايان مجدداً عرض مي‌كنم كه بنده به شما اسائه‌ي ادبي نكردم و اساساً در مقامي نيستم كه كسي رو ارزش‌گذاري كنم. لكن اگه از ادبيات بنده رنجيده‌اين، عذرخواهي و طلب حلاليت مي‌كنم.
  23. برادر ميثم عزيز. همون‌طور كه فرمودين اشتراكات فرمايشات شما و بنده، بسيار زياده. البته مبنامون متفاوته و اين، شايد سررشته‌ي اختلافات ما باشه. [quote]امریکا به هیچ وجه از حکومتهایی که دچار این قضیه بشن، حمایت نخواهد کرد. اما علت عدم حمایتش، اتمام تاریخ مصرف این حکومتهاست. برای مثال، باقی ماندن حسنی مبارک بعد از آشوبهای مصر، هیچ منفعتی در درازمدت برای غرب نداشت و حمایت از اون، فقط می تونست در آینده باعث تشکیل ایرانی دیگه تو اون منطقه بشه. بنابراین بهترین کار، تغییر کنترل شده برای غرب بود.[/quote] ببينين. تقريباً بنده هم همين رو عرض مي‌كنم. ولي نكته‌اي كه ظاهراً با هم توافق نداريم، به راه افتادن امواج انقلاب‌ها در اين كشورها هست كه شما مي‌فرمايين خودجوش و مردمي هست و بنده، در كنار مردمي بودنش، به هدايتش توسط دست‌هاي پنهان اعتقاد دارم. مستندات عرايضم رو هم بارها عرض كرده‌ام كه ساده‌ترين اون‌ها، هدايتشون توسط رسانه‌هاي زنجيره‌اي و رسانه‌هاي همگاني مثل فيس‌بوك و توييتر هست. همون‌طور كه عرض كردم، ما حركتي كاملاً مشابه (دقيقاً با همون المان‌ها) با وقايع پس از انتخابات سال 88 ايران داريم كه دقيقاً همون سازماندهي انجام گرفته (با اين تفاوت كه در اين وقايع، حتي همون رهبران ظاهري رو هم ندارن!). پس من نمي‌تونم يكي رو طرح امريكا و ديگري رو خواست حقيقي مردم بدونم. شايد شما بفرمايين كه ايران با مصر فرق داره. از نظر مخالفان، فرقي نمي‌كنه. هر حكومتي، عده‌اي مخالف داره و عده‌اي موافق. همون‌طور كه عرض شد، لزوماً نبايد عدد مخالفين از موافقين يبشتر باشه؛ چرا كه ما با انقلاب نرم طرفيم كه با فشار، حكومت ساقط مي‌شه نه با جنگ و درگيري. براي كشوري، وجود يك ميليون مخالف در سطح خيابون، بسيار خرد كننده‌تر از راهپيمايي 40 ميليون نفر موافق در يك روز خاص هست. كما اينكه قبلاً هم عرض كرده‌ام كه در مصر 85 ميليوني، حضور يكي دو ميليون نفر در ميدان التحرير، بزرگترين مشكل حكومت شد! حالا اگه ساير شهرها رو هم در نظر بگيريم، نهايتاً به پنج يا در خوشبينانه‌ترين حالت به ده ميليون نفر مي‌رسه كه تازه مي‌شه يك هشتم جمعيت مصر! ولي همين جمعيت باعث به چالش كشيدن سقوط حكومت مستحكم و 40 ساله‌ي ديكتاتور شد. پس فرق چنداني در صورت قضيه نداره (درمورد خصوصيات حكومت‌ها، بايد گفت بله. زمين تا آسمون فرق مي‌كنه. ولي ما داريم درخصوص بيماري واحد و نسخه‌ي واحد حرف مي‌زنيم). همين كه شما مي‌فرمايين «بنابراین بهترین کار، تغییر کنترل شده برای غرب بود.»، يعني تلويحاً عرض بنده رو تأييد مي‌فرمايين. چرا كه مشخصاً تغيير كنترل شده (كه بنده هم دقيقاً همين نظر رو دارم)، از راهي بدست نمياد جز هدايت پنهان انقلاب‌ها و نه مصادره اون؛ چرا كه در مصادره‌ي انقلاب، همواره خطر شكست سنگين وجود داره. ضمن اينكه هيچ‌يك از انقلاب‌هاي اخير منطقه، انقلاب به معني واقعي نبوده و تماماً شبه انقلاب و بيشتر، شبيه به انقلاب‌هاي رنگي بودن؛ يعني سطحي و بي‌ريشه. به همين دليل و به قول شما براي جلوگيري از بوجود آمدن ايراني ديگه و از نگاه من، كلي‌تر و براي ايجاد جهان ليبرال و دموكراسي ضعيف شده كه بنده اسمش رو «پروژه‌ي مرگ دموكراسي» مي‌ذارم، بايد در اين كشورها تغيير ساختار صورت بگيره و اين تغيير ساختار، با هماهنگي و هدايت غرب انجام بگيره تا جلوي تغيير واقعي ساختار قدرت در اين كشورها گرفته بشه. حالا اينكه پس از اين وقايع، چطور مي‌تونيم از ظرفيت بوجود اومده نهايت استفاده رو ببريم، مسئله‌اي جداگانه‌اس. ولي تصديق بفرمايين با شعار و بيداري اسلامي، بيداري اسلامي گفتن، مشكلي حل نمي‌شه و شايد فقط خاطر خودمون رو آسوده كنيم و سرمون رو در برف كنيم. عرض بنده از روز اول، دقيقاً اين بود كه جهت و مسير و هدف اصلي اين تحركات رو بشناسيم و از همين الان براش برنامه‌ريزي كنيم و اسير شعارهاي تبليغاتي نشيم. [quote]درمورد نحوه پوشش رسانه ای داخلی هم تاحدی با شما موافقم (از این نظر که بسیار ضعیف عمل می کنه) اما با قضاوتتون موافق نیستم و فکر می کنم محکوم کردن خیلی خوب نباشه. به هرحال، هم بنده، هم شما و هم همه عزیزان شرکت کننده در بحث، باید حداقل 1% احتمال بدیم که شاید اشتباه می کنیم و طرف مقابل درست میگه، حتی اگه به نظرمون تحلیل طرف مقابل با شواهد و حقایق فاصله زیادی داره. چون ما یه سری منابع اطلاعاتی داریم و طرف مقابل منابعی متفاوت.[/quote] حتي اگه صدا و سيما صد در صد درست هم بگه و اين، بيداري اسلامي واقعي باشه و همه‌ي مواردي هم كه مي‌گه درست باشه هم باز حركتشون توجيه‌پذير نيست! اين روش كه يه حرف رو اونقدر بزنين تا ملت باور كنن، يه تاكتيك تبليغاتي بسيار قديمي و شايد بشه گفت براي قبل از جنگ جهاني هست كه امروزه كاربردي نداره. من به اين موضوع و به حاشيه‌زني بر خبر اعتراض دارم. والا هر رسانه‌اي، براي خودش خبرسازي مي‌كنه. من به اينكه ايران نمي‌تونه در يه خط، از حمله‌ به ليبي خبر بده و مجبوره دقيقاً يك ربع (تايم گرفتم!) حاشيه‌روي كنه و هزار و يك فرضيه‌ي سطحي رو سرهم‌بندي كنه كه حمله‌ي غرب به ليبي رو توجيه كنه؛ تنها به دليل اينكه تا چند روز قبلش، قويا مي‌گفت غرب و امريكا پشتيبان ليبي هستن و نمي‌خوان ديكتاتور سقوط كنه و چون الان توجيهي ندارن، مجبورن به حاشيه‌زني روي بيارن، مخالفم. من با تحليل‌هاي سطحي صدا و سيما كه كاربرد يك روزه هم ندارن مخالفم. من به اين موارد اعتراض مي‌كنم. والا حرفم اين نيست كه اونا دارن غلط حرف مي‌زنن! به اينكه نه به مخاطب و عقل و شعورش اعتماد مي‌كنن و هم اينكه فكر مي‌كنن اين تاكتيك‌شون، تاكتيك جالب و كاربردي هست معترضم! ------------------------------------------------------------ فرمايشات برادر پاتريوت هم كاملاً‌ مورد تأييد بنده هست.
  24. پاتريوت عزيز. اين فرموده‌ي آقاست كه نبايد دشمن رو دست كم بگيريم. عربستان در دو دهه‌ي اخير، سرمايه‌گذاري‌هاي فراووني در منطقه انجام داده و به قدرت اول اعراب تبديل شده. پليس مخفي و مهمتر از اون سازمان جاسوسي بسيار قدرتمندي داره كه تنها يك نمونه‌ي اون، افشاي محل اختفاي شهيد مغنيه بود كه سرويس‌هاي غربي سال‌ها از عهده‌اش برنيومده بودن (منهاي دو مورد كه داستاني مجزا داره). عربستان از كشورهاي حاشيه‌ي خليج فارس تا شاخ آفريقا، براي خودش پايگاه ايجاد كرده با دلارهايي كه خرج كرده. اشتباه نفرمايين. منظور پايگاه نظامي نيست. موضوع وهابيت رو هم آنچنان خوب پيش برده كه به همين ايران خودمون هم متأسفانه بشدت سرايت كرده. پس نبايد اينقدر اين كشور رو دست كم بگيريم. ولي بهتره بحث درخصوص عربستان رو هم بالكل بذاريم براي تاپيكي مناسب‌تر. چون مي‌ترسم با پرداختن به اين بحث در اين تاپيك، از اصل موضوع فاصله بگيريم. ايجاد تاپيك هم كاري نداره. به يكي از تاپيك‌هاي مخصوص ايجاد تاپيك مراجعه بفرما (مثلاً ايجاد تاپيك در ساير بخش‌ها) و بعد، لينكش رو براي بنده بفرست تا به مبحث مورد نظر منتقلش كنم. البته برادر واريور در اونجا مدير هستن و ايشون هم مي‌تونن و بنده كمكشون هستم در اين زمينه. ----------------------------------------------------------- جناب master1986 عزيز. ممنون از لطفتون. بنده كه خيري ندارم. ولي ان شاءالله شما و ساير دوستان، عمر بابركت و طولاني رو زير سايه‌ي الطاف الهي و در سنگر ايران و در ركاب آقا امام زمان (عج)، سپري بفرمايين. [quote]چند سوال دارم از شما که در مورد این قسمت از فرمایشتونه: [quote]تمامي حكومت‌هاي منطقه (حتي عربستان سعودي)، دير يا زود به اين سرنوشت دچار خواهند شد.[/quote] با توجه با اینکه طبق فرضیه شما ایران در این نقشه مقدم بر عربستانه و باید تکلیف اون زودتر مشخص بشه ، لطفا نظرتون رو در مورد موارد زیر بگین: 1- پیاده سازی این روند به نظرتون چه مدت زمانی طول میکشه ؟؟ 2- با توجه با اینکه ساختار سیاسی و مردمی ایران بسیار متفاوت از دیگر قربانیان این برنامه است، اجرای این سناریو در ایران به چه شکلیه و چه مقدار زمان میبره؟؟ 3 - آیا راهکاری هم برای مقابله با اون پیشنهاد میکنین؟؟[/quote] بله. پيش‌بيني و باور من اينه كه ايران، مقدم بر عربستانه. البته يك حالت خاص براي تغيير زودتر حكومت عربستان متصور هستم كه خدمت دوستي عرض كردم. اون حالتي هست كه ملك عبدالله ملعون (كه معلوم نشد آخر سر مرده يا زنده‌اس) بميره و حكومت‌هاي پس از اون هم حكومت‌هاي باثباتي نباشن (طبق پيش‌بيني‌هاي آخرالزماني كه البته خيلي روش حرف دارم و قبلاً بصورت خصوصي، اين بحث بين مديران ارشد سايت از سال گذشته در جريان بوده كه البته جمع دوستان بهم خورده و از بين برادران سعيد، حسين، آرماني و بنده، فعلاً بنده بيشتر هستم و از فيض حضور دوستان محروم). در اون شرايط هست كه عربستان ضعيف، به معني ايران قوي خواهد بود و لزوم تغيير حكومت در اين كشور، بشدت احساس خواهد شد. اما با فرض زنده موندن ملك عبدالله و يا قوام حكومت عربستان پس از وي، بحث رو ادامه مي‌دم. روند تغيير حكومت ايران از سال 2005 آغاز شد. پروژه‌ي انقلاب صورتي چرك (Dark Pink)، كليد خورده بود و حتي دكتر عباسي هم در اين خصوص، صحبتي داشتن كه البته نطفه‌اش نگرفت! اگه يادتون باشه، در اون سال حتي مد سال هم صورتي چرك بود و براي زنان با مانتوهاي صورتي و مردان با لباس صورتي چرك، مد تعيين كرده بودن (كه انصافاً خيلي هم زشت بود !). ماجرا هم بر سر انتخابات رياست جمهوري ايران و دكتر معين بود كه بحثش طولانيه و قبلاً فكر كنم در تاپيك «جنگ امريكا عليه ايران»ام، درخصوصش بيشتر توضيح داده‌ام. لكن اين موضوع نگرفت و كار به انتخابات رياست جمهوري 2009 ايران رسيد كه حتي از شش ماه قبل، پيام‌هاي بسيار واضحي ارسال شده بود كه حتي به اون، در تاپيك «جنگ امريكا عليه ايران» اشاره نموديم و درخصوصش، بحث‌هايي داشتيم. ماجراي انتخابات ايران رو كه ديگه تمامي دوستان از حفظ هستن. ولي از طرفي، حضور مردم در صحنه و از طرف ديگه، حماقت سبزها و كشاندن انقلاب نرم به سخت و تغيير موضع از اصلاح ساختار به برندازي، باعث شكستشون شد. من قبلاً‌ در تاپيك تونس عرض كرده بودم كه اهداف بعدي، مصر و ليبي و سپس حركت موج اين انقلاب ها از آفريقا به خاورميانه خواهد بود و به ايران هم خواهد رسيد. اين رو نبايد در نظر داشت كه حكومت ايران هم مخالفان بسياري داره كه خيلي‌ها، از ترسشون وارد صحنه نمي‌شن. ولي اگه شرايط رو مساعد ببينن، اون‌ها هم خواهند اومد و حتي ممكنه به جنگ و تنش داخلي منجر بشه كه براي حكومت، خيلي خطرناكه. ولي موضوع اصلي اينجاست كه پس از شكست پارسال و سرخوردگي شديد مخالفين حكومت، امكان جمع‌ و جورشون كمتر شده و اين، چيزي هست كه آزارم مي‌ده. چون نمي‌تونم متصور شم كه چطور مي‌خوان طرحشون رو درخصوص ايران اجرا كنن. ضمن اينكه زمان زيادي هم باقي نمونده و به عبارتي، فرصت طرح‌هاي چند ده ساله ديگه نيست. -------------------------------------------------- اما راهكار اين قضيه اينه كه در اين فرصتي كه باقي مونده، در جهت همگرايي و جذب مخالفين استفاده شه. چرا كه درصورت وقوع مجدد حوادث، هرچقدر دايره‌ي مخالفين نظام كوچكتر باشه و گستردگي جبهه‌ي موافقان بيشتر باشه، نظام امكان مانور و مديريت بهتري رو خواهد داشت كه البته اين رو مي‌شه در انعكاس فرمايشات مقام معظم رهبري، چه در سال 88 و چه در سال 89 ديد. ولي من خودم امكان وقوع انقلاب رنگي مجددي رو در ايران متصور نيستم؛ نه به اين سادگي. چون در انقلاب‌هاي رنگي، خلاءاي رو مشاهده كردم كه آسيب‌پذيري‌ اين انقلاب‌ها رو برام تاحدودي مسجل كرده و خوشبختانه در ايران، اين خلاء وجود داره و اين موضوع، تا حدودي به نفع ايران هست. --------------------------------------------------- به همين دليل هست كه عرض مي‌كنم شايد حتي منفعت ما در اين نباشه كه كشورهاي ديكتاتور منطقه يك به يك سقوط كنن. شايد منفعت، چيز ديگري باشه. ولي ان شاءالله كه اين موج، به ايران نخواهد رسيد و ديگه شاهد مشكلاتي كه در سال گذشته شاهد بوديم، نباشيم و برادر از برادر كينه به دل نگيره و اينطور انشقاق عظيم در جامعه بوجود نياد كه ايراني، ايراني رو دشمن خودش بدونه!
  25. برادر پاتريوت عزيز. بحث درخصوص نظام‌ها، يه بحث طولاني و مجزاي از اين تاپيك هست كه اتفاقاً خيلي خوبه كه بيان بشه. ولي اگه مايل به ادامه‌اش هستي، يه تاپيك جديد ايجاد بفرما تا با اين بحث قاطي نشه. اونجا از نظرات باارزش شما و ساير دوستان استفاده خواهيم كرد. ------------------------------------------------------------------ دوستان خواهشاً احترام همديگه رو تو بحث‌ها داشته باشن و اينقدر زود جوش نيارن! هركس نظري داره و پاسخ نظر رو هم بايد منطقي داد. ضمن اينكه خواهشاً بحث در خصوص ايران و اينكه استواره يا در حال فروپاشيه رو بذارين براي تاپيكي مناسب‌تر. اين تاپيك، درخصوص تحولات منطقه هست. ------------------------------------------------------------------ [quote]بنده هم با اینکه این حوادث رو ساخته غرب نمی دونم قبلا درمورد دخالت نظامی غرب در اونها عرض کرده بودم. کاملا واضحه که حکومت فعلی لیبی دیگه هیچ ارزشی برای غرب نداره و دقیقا به همون سرنوشتی دچار میشه که صدام شد. بنابراین چون غرب به حمایت از انقلابیون (به گفته خودشون) وارد جنگ میشن، دلیل بر غربی بودن این حرکات نیست.[/quote] برادر ميثم عزيز. شما نمي‌دونم چرا دوست ندارين مجموع تحركات رو در نظر بگيريم. اين هم شده داستان اون رقص كه ظاهراً حركت دست و پا به تنهايي نه مشكلي داره و نه خلاف شرعه. ولي مردشور تركيبش رو ببرن مي‌شه! من در اينجا، از ابتدا تا انتهاي سناريو رو خدمت شما عرض كردم. حالا شما به همين جنگ چسبيدين؟ اتفاقاً حكومت فعلي ليبي، مي‌تونست مهره‌ي بسيار با ارزشي براي غرب باشه. چرا كه اگه تا ديروز فكر مي‌كرد حكومتي مردميه (حتي اسم وزارت‌خونه‌هاش رو هم اسامي مردمي گذاشته بود)، امروز فهميده كه جايگاهي بين مردم كشورش نداره و مي‌تونه حسابي به غرب باج بده كه ازش اندك حمايتي بشه؛ مثل حكومت‌هاي عربي منطقه! ولي غرب مياد اين كشور رو حذف مي‌كنه! چرا؟ منافع اوليه كه ظاهراً بيشتر مي چربه! پس خواهشاً يكم قضيه رو كلان‌تر ملاحظه بفرمايين. من بارها و بارها از شما خواهش كردم كه به سرمنشاء اين قضايا نگاهي بياندازين! ببينين انقلاب گل ياسمن در تونس رو كي شروع كرد؟ اسمش كجاهاست؟ رهبران حقيقي‌اش كيان! مصر رو كي شروع كرد؟ كي كمك به پيروزي‌اش كرد؟ الان سرنوشت تونس و مصر چي شده؟!! به ديالوگ‌ها و سخنراني‌ها و پيام‌هاي دوپهلو و گاهاً بسيار آشكار غربي‌ها دقت بفرمايين! بابا به والله اگه تو يه قيام، همه‌ي مردم ريخته باشن تو خيابون، دليل بر مردمي بودنش نيست! انقلاب كلي ويژگي داره برادر عزيزم! اي كاش تاپيك برادر اپرا رو مطالعه مي‌فرمودين تا عرض بنده رو بهتر متوجه شين. البته در دانايي شما، بنده شكي ندارم. ولي حس مي‌كنم در اين مقوله، شايد به اندازه‌ي ساير موارد مطالعه نداشتين. البته اين، حس و برداشت بنده است و اميدوارم حمل بر بي‌ادبي نشده باشه. شايد هم بنده اشتباه مي‌كنم. شما حتي نمي‌توني توجيه بفرمايي كه اگه اين انقلاب‌ها، رهبر نداره چطور تداوم داره! پس چطور اين موارد رو كاملاً مردمي مي‌دوني برادر بزرگوار من؟!! [quote]بنده هنوز فکر می کنم اگه مدیران صلاح بدونن و همه اخبار اخیر وی او ای رو درمورد این وقایع مرور کنیم دید خوبی بهمون میده.[/quote] اين پيشنهاد خوبيه. [quote]درضمن؛ متاسفانه برخی از دوستان از سبک «باما یا برما» برای تحلیل استفاده می کنن و همه نظرات غیرموافق با خود رو یه نظر می دونن. درحالیکه نظرات بسیاری تو همین چند صفحه مطرح شده که نمیشه گفت همه اونها همون تحلیل ساده و عوام فریب (بقول برادر مصطفی) صدا و سیما هستند![/quote] بنده چنين توهيني نكردم. ولي با تحليل‌هاي شعاري مخالفم. [quote]راستی، برادر مصطفی، اگه تحلیل شما درست باشه، در اینصورت همه کشورهای درگیر فعلی (همه کشورهایی که در اونها صدای تضاهرات ضد دولتی به گوش می رسه) دچار همین سرنوشت خواهند شد. برداشتم درسته یا نه؟[/quote] بله. كاملاً برداشتتون درسته. تمامي حكومت‌هاي منطقه (حتي عربستان سعودي)، دير يا زود به اين سرنوشت دچار خواهند شد. منتها من در حدود دو ماه پيش كه هيچ‌كدوم از اين خبرا نبود؛ الا در تونس، خدمت يكي از دوستان سايت (كه الان به سفر تشريف بردن و ان شاءالله به سلامت برگردن) عرض كردم كه هرچقدر اين وقايع به ايران نزديك‌تر شه، صورت و شكل ظاهري‌اش ممكنه تا حدودي متفاوت‌تر بشه. چرا كه نگراني از مداخلات مستقيم و غيرمستقيم ايران مي‌ره؛ بالاخص در كشور بحرين (اون زمان نه از بحرين خبري بود، نه از اردن و نه ساير موارد. تازه داشت مصر يكم شلوغ مي‌شد.). من حاضرم اين موضوع رو مكتوب بنويسم و به شما بدم. ان شاءالله من مرده و شما زنده، نتيجه‌ي اين وقايع رو خواهيد ديد. لكن درخصوص عربستان، من اگه يادتون باشه خيلي قبل‌تر عرض كردم كه به نظرم عربستان، آخرين كشوري هست كه دچار اين وقايع مي‌شه و قبل از عربستان بايد يه طورايي تكليف ايران مشخص شده باشه. چرا كه درصورت سقوط عربستان، قدرت ايران در منطقه چندين برابر مي‌شه و در حال حاضر، تنها ترمز ايران در منطقه، عربستانه. --------------------------------------------------------------------- نكته‌ي كنكوري : دوستاني كه اخبار ساعت 9 رو ملاحظه فرمودن، ديدن ايران براي اعلام ساده‌ي جنگ غرب عليه ليبي، چقدر آسمون و ريسمون بافت و پيش‌درآمد اومد؟ البته مطابق پيش‌بيني‌ها، نفت رو بهترين بهانه معرفي فرمودن!! ولي نكته اينجاست كه ظاهراً ما بلد نيستيم يه خبر يه خطي رو در حد همون يه خط با نهايت تحليل يكي دو خطي ارائه كنيم و بايد براي هر خبر كه باب ميل ما نيست، شاهنامه بسراييم!! ضمناً دقت فرمودين كه الان، اكثر اظهار نظرات غير امريكايي كه تلويزيون پخش مي‌كنه، يا از پرس‌تي‌وي هست يا العالم؟! به نظر دوستان، هنوز هم رسانه‌ها، آزاد هستن و سياست خودشون رو دارن؟ كاش يكم دقت بيشتري داشته باشيم و كمي جامع‌تر و كلي‌تر مسائل رو نگاه كنيم. =================================== نكته‌ي كنكوري : ضمن تشكر از برادر نصير بابت ارسال اخبار مربوط به سوريه، دوستان توجه ويژه‌اي داشته باشن به مسئله‌ي سوريه و بازتابش در تلويزيون. پيش‌بيني من اينه كه تا چند روز ابتدايي حرفي نخواهد زد (گويي كه خودش چند روزي هست كه شروع شده) به اميد اينكه قضايا زودتر بخوابه. ولي اگه صداش بلند شد، از اون به عنوان كودتاي مخملي و انقلاب رنگي در سوريه ياد خواهد كرد و تحليل‌گران قشنگ صدا و سيما هم خواهند گفت «بله! غرب چون ديد با موج بيداري اسلامي!!! داره پايگاهش رو در منطقه از دست مي‌ده، دست به دامان اين تلاش‌هاي مذبوحانه زده تا با تغيير حكومت‌هاي مستقل منطقه مثل سوريه و روي كار آوردن حكومتي وابسته، هم امنيت اسرائيل رو حفظ كنه و هم، ايران رو تحت فشار بذاره و هم در مقابل موج بيداري اسلامي!! اقدامي كرده باشه! عمده‌ي كساني كه در اين اقدام شركت دارن، يا مزدوران اردني و عربستاني هستن و يا مردم ساده كه با دلارهاي امريكايي و با سازماندهي موساد، برعليه حكومت سوريه دست به آشوب و تخريب اموال عمومي مي‌زنند!!». اين‌، پيش‌بيني بنده‌اس. اميدوارم كه محقق نشه. ولي فكر كنم يكي دو هفته ديگه، شما رو به صفحه‌ي سي‌ام اين تاپيك ارجاع بدم.