mostafa_by

War
  • تعداد محتوا

    2,358
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    18

تمامی ارسال های mostafa_by

  1. ضمن تشكر از برادر حامد؛ قبل از پاسخ دادن به ايشون بايد اعتراف كنم كه از پاسخ ايشون جا خوردم و انصافاً انتظار چنين پاسخي رو نداشتم. كما اينكه به احترام ايشون بود كه چهار صفحه متن پريده شده رو مجدداً در ذهن بازسازي و تايپ كردم و قطعاً اگه قرار بود با فردي آي‌كيو جلبك و امثالهم بحث كنم، هيچ‌وقت وقت خير سرم گرانبهام رو كه اسمش عمر هست و بزرگترين لطف الهي در حقم هست رو صرف اين نمي‌كردم كه چنين بحثي رو براه بندازم. در پست قبلي‌ هم عرض كردم كه تنها دليلي كه بي‌خيال نشدم، پست‌هاي ارزشمند دوستان بود و اين، نشان دهنده‌ي ارادت و احترام من به برادر حامد و كلام ايشون بود. حالا چي شده كه برادر حامد كه بنده رو متهم به سوء برداشت و تيرباران با همان برداشت مي‌فرماين، اينطور از عرايض بنده سوء برداشت فرمو‌ده‌ان و با اون، بنده رو محكوم فرمودن و حكم رو جاري، امريست كه بر من پوشيده است و خوشحال مي‌شم عيان شه. بگذريم. ------------------------------------------ هرچند كه اين متن، بيشتر متلك‌وار بود تا پاسخ، ولي باز هم به احترام برادر حامد، پاسخ ايشون رو مي‌دم. هنگامي كه مي‌فرمايين : [quote]نوع محکوم کردن غربی ها خودش یک حمایت محسوب میشه.[/quote]بنده نمي‌تونم برداشت مثبتي از فرمايش شما داشته باشم، مگه اينكه شما اعتقاد به اين دارين كه به قول فرمايشتون در صفحه‌ي بعد، ديكتاتورها مورد حمايت غرب هستن و چه سكوت‌شون و چه بيانيه‌ها و قطع‌نامه‌ها و چه تمهيل‌شون، براساس حمايت از ديكتاتورهاست. دليلي كه براي اين امر ميارين هم اينه كه اگه غير اين بود، بايد زودتر با اين امر برخورد مي‌كردن! شايد اشتباه از برداشت بنده و يا در حالت بدتر، حس مغالطه‌گري شديد بنده‌اس كه چنين برداشتي از فرمايشات شما به ذهنم مي‌رسه كه يا غرب بايد خلق‌الساعه واكنش نشون بده يا اگه نشون نده، پس حمايت كرده از ديكتاتورها! بگذريم. اشتباه از بنده بوده. اي كاش براي ساير مواردي كه مي‌فرمودين، به جاي كلي‌گويي، مصداقي موارد رو مي‌فرمودين. چرا كه همين مواردي كه كلي‌گويي فرمودين هم اگه در خاطرتون باشه رو يكبار مستند از فرمايشات خود شما پاسخ‌گويي كردم و علت عرضم رو به نوشتار خودتون ارجاع دادم و فكر كنم در صفحات 6، 7 يا 8 اين تاپيك، پستش هنوز موجود باشه. اينكه مي‌فرمايين : [quote]اصولا غربی ها برای دوستاشون (به خاطر منافعشون) یک فرجه ای قایل می شن که کارشون رو تموم کنند، بعد محکومیت ظاهری رو شروع می کنن، مثل قضیه ی اسراییل و موارد دیگر، اگر ماجرا بیشتر طول کشید طوری که سکوتشون باعث بشه حیثیتشون در داخل و خارج در حال لجن مال شدن باشه یا این که قضیه بر خلاف نظرشون از سمت دیگر پیش بره، یا طرف حسابشون رو عوض می کنند یا قضیه رو خودشون فیصله می دن اون جور که دوست دارن. از این کارام تو کارنامشون بسیار است.[/quote] حرف غلطي نيست. لكن اولاً بايد اين رو در نظر بگيريم كه قذافي، دوست غربه؟ ثانياً قذافي با اسرائيل قابل قياسه؟ ثالثاً علت سكوت در برابر جنايات اسرائيل، با ماجراي ليبي حول يه محور و قضيه‌اس؟ رابعاً سكوت غرب در موضوع ليبي با سكوت غرب در موضوع اسرائيل، يكسان و به يه هدفه؟ ضمناً آيا اگر بنده از اين فرمايش شما، باز تعميم و كلي‌نگري رو برداشت كنم (به دليل ذكر جمله‌ي «اصولا غربی ها [b]برای دوستاشون (به خاطر منافعشون)[/b] یک فرجه ای قایل می شن که کارشون رو تموم کنند»)، باز مستحق حملات كلامي شما هستم و تحمل اتهام مغالطه؟ فكر نمي‌كنين درصدي هم مشكل از نوع بيان كلمات شما باشه؟ [quote] وانگهی شما که کل غرب و شرق و حکام عربی و رسانه هایشان را با یک چوب می رانید، سیاه سفید نگاه می کنید یا بنده که برای هر کدام نقش مستقلی قایلم؟[/quote] اگر بنده كل غرب و شرق و حكام عربي و رسانه‌هاشون رو با يه چوب مي‌رونم، براي عرضم مبناي منطقي دارم و محصول سال‌ها كنكاش و مطالعاتم هست. حق اين بود كه مستدات مطالبه مي‌فرمودين، نه به ازاء عرض بنده و من حسب‌ تلافي، چنين كلامي رو بر زبان بيارين. ولي ان شاءالله كه به قول فرمايش شما، هر كدوم از اين شبكات و حكام، نه تنها با يكديگر هماهنگ نيستن، بلكه هركدوم بنا به منافع خود دارن عمل مي‌كنن و عملكرد كلان واحدي رو شاهد نيستيم. بطور كل، اي كاش از آن 4 صفحه متن، به نقد دو واژه بسنده نمي‌فرمودين و كلام بنده رو نقد مي‌فرمودين و پاسخ مي‌دادين تا بيشتر از دانش شما استفاده كرده باشم. ولي همين هم غنيمتي است. در پايان مجدداً عرض مي‌كنم كه بنده به شما اسائه‌ي ادبي نكردم و اساساً در مقامي نيستم كه كسي رو ارزش‌گذاري كنم. لكن اگه از ادبيات بنده رنجيده‌اين، عذرخواهي و طلب حلاليت مي‌كنم.
  2. برادر ميثم عزيز. همون‌طور كه فرمودين اشتراكات فرمايشات شما و بنده، بسيار زياده. البته مبنامون متفاوته و اين، شايد سررشته‌ي اختلافات ما باشه. [quote]امریکا به هیچ وجه از حکومتهایی که دچار این قضیه بشن، حمایت نخواهد کرد. اما علت عدم حمایتش، اتمام تاریخ مصرف این حکومتهاست. برای مثال، باقی ماندن حسنی مبارک بعد از آشوبهای مصر، هیچ منفعتی در درازمدت برای غرب نداشت و حمایت از اون، فقط می تونست در آینده باعث تشکیل ایرانی دیگه تو اون منطقه بشه. بنابراین بهترین کار، تغییر کنترل شده برای غرب بود.[/quote] ببينين. تقريباً بنده هم همين رو عرض مي‌كنم. ولي نكته‌اي كه ظاهراً با هم توافق نداريم، به راه افتادن امواج انقلاب‌ها در اين كشورها هست كه شما مي‌فرمايين خودجوش و مردمي هست و بنده، در كنار مردمي بودنش، به هدايتش توسط دست‌هاي پنهان اعتقاد دارم. مستندات عرايضم رو هم بارها عرض كرده‌ام كه ساده‌ترين اون‌ها، هدايتشون توسط رسانه‌هاي زنجيره‌اي و رسانه‌هاي همگاني مثل فيس‌بوك و توييتر هست. همون‌طور كه عرض كردم، ما حركتي كاملاً مشابه (دقيقاً با همون المان‌ها) با وقايع پس از انتخابات سال 88 ايران داريم كه دقيقاً همون سازماندهي انجام گرفته (با اين تفاوت كه در اين وقايع، حتي همون رهبران ظاهري رو هم ندارن!). پس من نمي‌تونم يكي رو طرح امريكا و ديگري رو خواست حقيقي مردم بدونم. شايد شما بفرمايين كه ايران با مصر فرق داره. از نظر مخالفان، فرقي نمي‌كنه. هر حكومتي، عده‌اي مخالف داره و عده‌اي موافق. همون‌طور كه عرض شد، لزوماً نبايد عدد مخالفين از موافقين يبشتر باشه؛ چرا كه ما با انقلاب نرم طرفيم كه با فشار، حكومت ساقط مي‌شه نه با جنگ و درگيري. براي كشوري، وجود يك ميليون مخالف در سطح خيابون، بسيار خرد كننده‌تر از راهپيمايي 40 ميليون نفر موافق در يك روز خاص هست. كما اينكه قبلاً هم عرض كرده‌ام كه در مصر 85 ميليوني، حضور يكي دو ميليون نفر در ميدان التحرير، بزرگترين مشكل حكومت شد! حالا اگه ساير شهرها رو هم در نظر بگيريم، نهايتاً به پنج يا در خوشبينانه‌ترين حالت به ده ميليون نفر مي‌رسه كه تازه مي‌شه يك هشتم جمعيت مصر! ولي همين جمعيت باعث به چالش كشيدن سقوط حكومت مستحكم و 40 ساله‌ي ديكتاتور شد. پس فرق چنداني در صورت قضيه نداره (درمورد خصوصيات حكومت‌ها، بايد گفت بله. زمين تا آسمون فرق مي‌كنه. ولي ما داريم درخصوص بيماري واحد و نسخه‌ي واحد حرف مي‌زنيم). همين كه شما مي‌فرمايين «بنابراین بهترین کار، تغییر کنترل شده برای غرب بود.»، يعني تلويحاً عرض بنده رو تأييد مي‌فرمايين. چرا كه مشخصاً تغيير كنترل شده (كه بنده هم دقيقاً همين نظر رو دارم)، از راهي بدست نمياد جز هدايت پنهان انقلاب‌ها و نه مصادره اون؛ چرا كه در مصادره‌ي انقلاب، همواره خطر شكست سنگين وجود داره. ضمن اينكه هيچ‌يك از انقلاب‌هاي اخير منطقه، انقلاب به معني واقعي نبوده و تماماً شبه انقلاب و بيشتر، شبيه به انقلاب‌هاي رنگي بودن؛ يعني سطحي و بي‌ريشه. به همين دليل و به قول شما براي جلوگيري از بوجود آمدن ايراني ديگه و از نگاه من، كلي‌تر و براي ايجاد جهان ليبرال و دموكراسي ضعيف شده كه بنده اسمش رو «پروژه‌ي مرگ دموكراسي» مي‌ذارم، بايد در اين كشورها تغيير ساختار صورت بگيره و اين تغيير ساختار، با هماهنگي و هدايت غرب انجام بگيره تا جلوي تغيير واقعي ساختار قدرت در اين كشورها گرفته بشه. حالا اينكه پس از اين وقايع، چطور مي‌تونيم از ظرفيت بوجود اومده نهايت استفاده رو ببريم، مسئله‌اي جداگانه‌اس. ولي تصديق بفرمايين با شعار و بيداري اسلامي، بيداري اسلامي گفتن، مشكلي حل نمي‌شه و شايد فقط خاطر خودمون رو آسوده كنيم و سرمون رو در برف كنيم. عرض بنده از روز اول، دقيقاً اين بود كه جهت و مسير و هدف اصلي اين تحركات رو بشناسيم و از همين الان براش برنامه‌ريزي كنيم و اسير شعارهاي تبليغاتي نشيم. [quote]درمورد نحوه پوشش رسانه ای داخلی هم تاحدی با شما موافقم (از این نظر که بسیار ضعیف عمل می کنه) اما با قضاوتتون موافق نیستم و فکر می کنم محکوم کردن خیلی خوب نباشه. به هرحال، هم بنده، هم شما و هم همه عزیزان شرکت کننده در بحث، باید حداقل 1% احتمال بدیم که شاید اشتباه می کنیم و طرف مقابل درست میگه، حتی اگه به نظرمون تحلیل طرف مقابل با شواهد و حقایق فاصله زیادی داره. چون ما یه سری منابع اطلاعاتی داریم و طرف مقابل منابعی متفاوت.[/quote] حتي اگه صدا و سيما صد در صد درست هم بگه و اين، بيداري اسلامي واقعي باشه و همه‌ي مواردي هم كه مي‌گه درست باشه هم باز حركتشون توجيه‌پذير نيست! اين روش كه يه حرف رو اونقدر بزنين تا ملت باور كنن، يه تاكتيك تبليغاتي بسيار قديمي و شايد بشه گفت براي قبل از جنگ جهاني هست كه امروزه كاربردي نداره. من به اين موضوع و به حاشيه‌زني بر خبر اعتراض دارم. والا هر رسانه‌اي، براي خودش خبرسازي مي‌كنه. من به اينكه ايران نمي‌تونه در يه خط، از حمله‌ به ليبي خبر بده و مجبوره دقيقاً يك ربع (تايم گرفتم!) حاشيه‌روي كنه و هزار و يك فرضيه‌ي سطحي رو سرهم‌بندي كنه كه حمله‌ي غرب به ليبي رو توجيه كنه؛ تنها به دليل اينكه تا چند روز قبلش، قويا مي‌گفت غرب و امريكا پشتيبان ليبي هستن و نمي‌خوان ديكتاتور سقوط كنه و چون الان توجيهي ندارن، مجبورن به حاشيه‌زني روي بيارن، مخالفم. من با تحليل‌هاي سطحي صدا و سيما كه كاربرد يك روزه هم ندارن مخالفم. من به اين موارد اعتراض مي‌كنم. والا حرفم اين نيست كه اونا دارن غلط حرف مي‌زنن! به اينكه نه به مخاطب و عقل و شعورش اعتماد مي‌كنن و هم اينكه فكر مي‌كنن اين تاكتيك‌شون، تاكتيك جالب و كاربردي هست معترضم! ------------------------------------------------------------ فرمايشات برادر پاتريوت هم كاملاً‌ مورد تأييد بنده هست.
  3. پاتريوت عزيز. اين فرموده‌ي آقاست كه نبايد دشمن رو دست كم بگيريم. عربستان در دو دهه‌ي اخير، سرمايه‌گذاري‌هاي فراووني در منطقه انجام داده و به قدرت اول اعراب تبديل شده. پليس مخفي و مهمتر از اون سازمان جاسوسي بسيار قدرتمندي داره كه تنها يك نمونه‌ي اون، افشاي محل اختفاي شهيد مغنيه بود كه سرويس‌هاي غربي سال‌ها از عهده‌اش برنيومده بودن (منهاي دو مورد كه داستاني مجزا داره). عربستان از كشورهاي حاشيه‌ي خليج فارس تا شاخ آفريقا، براي خودش پايگاه ايجاد كرده با دلارهايي كه خرج كرده. اشتباه نفرمايين. منظور پايگاه نظامي نيست. موضوع وهابيت رو هم آنچنان خوب پيش برده كه به همين ايران خودمون هم متأسفانه بشدت سرايت كرده. پس نبايد اينقدر اين كشور رو دست كم بگيريم. ولي بهتره بحث درخصوص عربستان رو هم بالكل بذاريم براي تاپيكي مناسب‌تر. چون مي‌ترسم با پرداختن به اين بحث در اين تاپيك، از اصل موضوع فاصله بگيريم. ايجاد تاپيك هم كاري نداره. به يكي از تاپيك‌هاي مخصوص ايجاد تاپيك مراجعه بفرما (مثلاً ايجاد تاپيك در ساير بخش‌ها) و بعد، لينكش رو براي بنده بفرست تا به مبحث مورد نظر منتقلش كنم. البته برادر واريور در اونجا مدير هستن و ايشون هم مي‌تونن و بنده كمكشون هستم در اين زمينه. ----------------------------------------------------------- جناب master1986 عزيز. ممنون از لطفتون. بنده كه خيري ندارم. ولي ان شاءالله شما و ساير دوستان، عمر بابركت و طولاني رو زير سايه‌ي الطاف الهي و در سنگر ايران و در ركاب آقا امام زمان (عج)، سپري بفرمايين. [quote]چند سوال دارم از شما که در مورد این قسمت از فرمایشتونه: [quote]تمامي حكومت‌هاي منطقه (حتي عربستان سعودي)، دير يا زود به اين سرنوشت دچار خواهند شد.[/quote] با توجه با اینکه طبق فرضیه شما ایران در این نقشه مقدم بر عربستانه و باید تکلیف اون زودتر مشخص بشه ، لطفا نظرتون رو در مورد موارد زیر بگین: 1- پیاده سازی این روند به نظرتون چه مدت زمانی طول میکشه ؟؟ 2- با توجه با اینکه ساختار سیاسی و مردمی ایران بسیار متفاوت از دیگر قربانیان این برنامه است، اجرای این سناریو در ایران به چه شکلیه و چه مقدار زمان میبره؟؟ 3 - آیا راهکاری هم برای مقابله با اون پیشنهاد میکنین؟؟[/quote] بله. پيش‌بيني و باور من اينه كه ايران، مقدم بر عربستانه. البته يك حالت خاص براي تغيير زودتر حكومت عربستان متصور هستم كه خدمت دوستي عرض كردم. اون حالتي هست كه ملك عبدالله ملعون (كه معلوم نشد آخر سر مرده يا زنده‌اس) بميره و حكومت‌هاي پس از اون هم حكومت‌هاي باثباتي نباشن (طبق پيش‌بيني‌هاي آخرالزماني كه البته خيلي روش حرف دارم و قبلاً بصورت خصوصي، اين بحث بين مديران ارشد سايت از سال گذشته در جريان بوده كه البته جمع دوستان بهم خورده و از بين برادران سعيد، حسين، آرماني و بنده، فعلاً بنده بيشتر هستم و از فيض حضور دوستان محروم). در اون شرايط هست كه عربستان ضعيف، به معني ايران قوي خواهد بود و لزوم تغيير حكومت در اين كشور، بشدت احساس خواهد شد. اما با فرض زنده موندن ملك عبدالله و يا قوام حكومت عربستان پس از وي، بحث رو ادامه مي‌دم. روند تغيير حكومت ايران از سال 2005 آغاز شد. پروژه‌ي انقلاب صورتي چرك (Dark Pink)، كليد خورده بود و حتي دكتر عباسي هم در اين خصوص، صحبتي داشتن كه البته نطفه‌اش نگرفت! اگه يادتون باشه، در اون سال حتي مد سال هم صورتي چرك بود و براي زنان با مانتوهاي صورتي و مردان با لباس صورتي چرك، مد تعيين كرده بودن (كه انصافاً خيلي هم زشت بود !). ماجرا هم بر سر انتخابات رياست جمهوري ايران و دكتر معين بود كه بحثش طولانيه و قبلاً فكر كنم در تاپيك «جنگ امريكا عليه ايران»ام، درخصوصش بيشتر توضيح داده‌ام. لكن اين موضوع نگرفت و كار به انتخابات رياست جمهوري 2009 ايران رسيد كه حتي از شش ماه قبل، پيام‌هاي بسيار واضحي ارسال شده بود كه حتي به اون، در تاپيك «جنگ امريكا عليه ايران» اشاره نموديم و درخصوصش، بحث‌هايي داشتيم. ماجراي انتخابات ايران رو كه ديگه تمامي دوستان از حفظ هستن. ولي از طرفي، حضور مردم در صحنه و از طرف ديگه، حماقت سبزها و كشاندن انقلاب نرم به سخت و تغيير موضع از اصلاح ساختار به برندازي، باعث شكستشون شد. من قبلاً‌ در تاپيك تونس عرض كرده بودم كه اهداف بعدي، مصر و ليبي و سپس حركت موج اين انقلاب ها از آفريقا به خاورميانه خواهد بود و به ايران هم خواهد رسيد. اين رو نبايد در نظر داشت كه حكومت ايران هم مخالفان بسياري داره كه خيلي‌ها، از ترسشون وارد صحنه نمي‌شن. ولي اگه شرايط رو مساعد ببينن، اون‌ها هم خواهند اومد و حتي ممكنه به جنگ و تنش داخلي منجر بشه كه براي حكومت، خيلي خطرناكه. ولي موضوع اصلي اينجاست كه پس از شكست پارسال و سرخوردگي شديد مخالفين حكومت، امكان جمع‌ و جورشون كمتر شده و اين، چيزي هست كه آزارم مي‌ده. چون نمي‌تونم متصور شم كه چطور مي‌خوان طرحشون رو درخصوص ايران اجرا كنن. ضمن اينكه زمان زيادي هم باقي نمونده و به عبارتي، فرصت طرح‌هاي چند ده ساله ديگه نيست. -------------------------------------------------- اما راهكار اين قضيه اينه كه در اين فرصتي كه باقي مونده، در جهت همگرايي و جذب مخالفين استفاده شه. چرا كه درصورت وقوع مجدد حوادث، هرچقدر دايره‌ي مخالفين نظام كوچكتر باشه و گستردگي جبهه‌ي موافقان بيشتر باشه، نظام امكان مانور و مديريت بهتري رو خواهد داشت كه البته اين رو مي‌شه در انعكاس فرمايشات مقام معظم رهبري، چه در سال 88 و چه در سال 89 ديد. ولي من خودم امكان وقوع انقلاب رنگي مجددي رو در ايران متصور نيستم؛ نه به اين سادگي. چون در انقلاب‌هاي رنگي، خلاءاي رو مشاهده كردم كه آسيب‌پذيري‌ اين انقلاب‌ها رو برام تاحدودي مسجل كرده و خوشبختانه در ايران، اين خلاء وجود داره و اين موضوع، تا حدودي به نفع ايران هست. --------------------------------------------------- به همين دليل هست كه عرض مي‌كنم شايد حتي منفعت ما در اين نباشه كه كشورهاي ديكتاتور منطقه يك به يك سقوط كنن. شايد منفعت، چيز ديگري باشه. ولي ان شاءالله كه اين موج، به ايران نخواهد رسيد و ديگه شاهد مشكلاتي كه در سال گذشته شاهد بوديم، نباشيم و برادر از برادر كينه به دل نگيره و اينطور انشقاق عظيم در جامعه بوجود نياد كه ايراني، ايراني رو دشمن خودش بدونه!
  4. برادر پاتريوت عزيز. بحث درخصوص نظام‌ها، يه بحث طولاني و مجزاي از اين تاپيك هست كه اتفاقاً خيلي خوبه كه بيان بشه. ولي اگه مايل به ادامه‌اش هستي، يه تاپيك جديد ايجاد بفرما تا با اين بحث قاطي نشه. اونجا از نظرات باارزش شما و ساير دوستان استفاده خواهيم كرد. ------------------------------------------------------------------ دوستان خواهشاً احترام همديگه رو تو بحث‌ها داشته باشن و اينقدر زود جوش نيارن! هركس نظري داره و پاسخ نظر رو هم بايد منطقي داد. ضمن اينكه خواهشاً بحث در خصوص ايران و اينكه استواره يا در حال فروپاشيه رو بذارين براي تاپيكي مناسب‌تر. اين تاپيك، درخصوص تحولات منطقه هست. ------------------------------------------------------------------ [quote]بنده هم با اینکه این حوادث رو ساخته غرب نمی دونم قبلا درمورد دخالت نظامی غرب در اونها عرض کرده بودم. کاملا واضحه که حکومت فعلی لیبی دیگه هیچ ارزشی برای غرب نداره و دقیقا به همون سرنوشتی دچار میشه که صدام شد. بنابراین چون غرب به حمایت از انقلابیون (به گفته خودشون) وارد جنگ میشن، دلیل بر غربی بودن این حرکات نیست.[/quote] برادر ميثم عزيز. شما نمي‌دونم چرا دوست ندارين مجموع تحركات رو در نظر بگيريم. اين هم شده داستان اون رقص كه ظاهراً حركت دست و پا به تنهايي نه مشكلي داره و نه خلاف شرعه. ولي مردشور تركيبش رو ببرن مي‌شه! من در اينجا، از ابتدا تا انتهاي سناريو رو خدمت شما عرض كردم. حالا شما به همين جنگ چسبيدين؟ اتفاقاً حكومت فعلي ليبي، مي‌تونست مهره‌ي بسيار با ارزشي براي غرب باشه. چرا كه اگه تا ديروز فكر مي‌كرد حكومتي مردميه (حتي اسم وزارت‌خونه‌هاش رو هم اسامي مردمي گذاشته بود)، امروز فهميده كه جايگاهي بين مردم كشورش نداره و مي‌تونه حسابي به غرب باج بده كه ازش اندك حمايتي بشه؛ مثل حكومت‌هاي عربي منطقه! ولي غرب مياد اين كشور رو حذف مي‌كنه! چرا؟ منافع اوليه كه ظاهراً بيشتر مي چربه! پس خواهشاً يكم قضيه رو كلان‌تر ملاحظه بفرمايين. من بارها و بارها از شما خواهش كردم كه به سرمنشاء اين قضايا نگاهي بياندازين! ببينين انقلاب گل ياسمن در تونس رو كي شروع كرد؟ اسمش كجاهاست؟ رهبران حقيقي‌اش كيان! مصر رو كي شروع كرد؟ كي كمك به پيروزي‌اش كرد؟ الان سرنوشت تونس و مصر چي شده؟!! به ديالوگ‌ها و سخنراني‌ها و پيام‌هاي دوپهلو و گاهاً بسيار آشكار غربي‌ها دقت بفرمايين! بابا به والله اگه تو يه قيام، همه‌ي مردم ريخته باشن تو خيابون، دليل بر مردمي بودنش نيست! انقلاب كلي ويژگي داره برادر عزيزم! اي كاش تاپيك برادر اپرا رو مطالعه مي‌فرمودين تا عرض بنده رو بهتر متوجه شين. البته در دانايي شما، بنده شكي ندارم. ولي حس مي‌كنم در اين مقوله، شايد به اندازه‌ي ساير موارد مطالعه نداشتين. البته اين، حس و برداشت بنده است و اميدوارم حمل بر بي‌ادبي نشده باشه. شايد هم بنده اشتباه مي‌كنم. شما حتي نمي‌توني توجيه بفرمايي كه اگه اين انقلاب‌ها، رهبر نداره چطور تداوم داره! پس چطور اين موارد رو كاملاً مردمي مي‌دوني برادر بزرگوار من؟!! [quote]بنده هنوز فکر می کنم اگه مدیران صلاح بدونن و همه اخبار اخیر وی او ای رو درمورد این وقایع مرور کنیم دید خوبی بهمون میده.[/quote] اين پيشنهاد خوبيه. [quote]درضمن؛ متاسفانه برخی از دوستان از سبک «باما یا برما» برای تحلیل استفاده می کنن و همه نظرات غیرموافق با خود رو یه نظر می دونن. درحالیکه نظرات بسیاری تو همین چند صفحه مطرح شده که نمیشه گفت همه اونها همون تحلیل ساده و عوام فریب (بقول برادر مصطفی) صدا و سیما هستند![/quote] بنده چنين توهيني نكردم. ولي با تحليل‌هاي شعاري مخالفم. [quote]راستی، برادر مصطفی، اگه تحلیل شما درست باشه، در اینصورت همه کشورهای درگیر فعلی (همه کشورهایی که در اونها صدای تضاهرات ضد دولتی به گوش می رسه) دچار همین سرنوشت خواهند شد. برداشتم درسته یا نه؟[/quote] بله. كاملاً برداشتتون درسته. تمامي حكومت‌هاي منطقه (حتي عربستان سعودي)، دير يا زود به اين سرنوشت دچار خواهند شد. منتها من در حدود دو ماه پيش كه هيچ‌كدوم از اين خبرا نبود؛ الا در تونس، خدمت يكي از دوستان سايت (كه الان به سفر تشريف بردن و ان شاءالله به سلامت برگردن) عرض كردم كه هرچقدر اين وقايع به ايران نزديك‌تر شه، صورت و شكل ظاهري‌اش ممكنه تا حدودي متفاوت‌تر بشه. چرا كه نگراني از مداخلات مستقيم و غيرمستقيم ايران مي‌ره؛ بالاخص در كشور بحرين (اون زمان نه از بحرين خبري بود، نه از اردن و نه ساير موارد. تازه داشت مصر يكم شلوغ مي‌شد.). من حاضرم اين موضوع رو مكتوب بنويسم و به شما بدم. ان شاءالله من مرده و شما زنده، نتيجه‌ي اين وقايع رو خواهيد ديد. لكن درخصوص عربستان، من اگه يادتون باشه خيلي قبل‌تر عرض كردم كه به نظرم عربستان، آخرين كشوري هست كه دچار اين وقايع مي‌شه و قبل از عربستان بايد يه طورايي تكليف ايران مشخص شده باشه. چرا كه درصورت سقوط عربستان، قدرت ايران در منطقه چندين برابر مي‌شه و در حال حاضر، تنها ترمز ايران در منطقه، عربستانه. --------------------------------------------------------------------- نكته‌ي كنكوري : دوستاني كه اخبار ساعت 9 رو ملاحظه فرمودن، ديدن ايران براي اعلام ساده‌ي جنگ غرب عليه ليبي، چقدر آسمون و ريسمون بافت و پيش‌درآمد اومد؟ البته مطابق پيش‌بيني‌ها، نفت رو بهترين بهانه معرفي فرمودن!! ولي نكته اينجاست كه ظاهراً ما بلد نيستيم يه خبر يه خطي رو در حد همون يه خط با نهايت تحليل يكي دو خطي ارائه كنيم و بايد براي هر خبر كه باب ميل ما نيست، شاهنامه بسراييم!! ضمناً دقت فرمودين كه الان، اكثر اظهار نظرات غير امريكايي كه تلويزيون پخش مي‌كنه، يا از پرس‌تي‌وي هست يا العالم؟! به نظر دوستان، هنوز هم رسانه‌ها، آزاد هستن و سياست خودشون رو دارن؟ كاش يكم دقت بيشتري داشته باشيم و كمي جامع‌تر و كلي‌تر مسائل رو نگاه كنيم. =================================== نكته‌ي كنكوري : ضمن تشكر از برادر نصير بابت ارسال اخبار مربوط به سوريه، دوستان توجه ويژه‌اي داشته باشن به مسئله‌ي سوريه و بازتابش در تلويزيون. پيش‌بيني من اينه كه تا چند روز ابتدايي حرفي نخواهد زد (گويي كه خودش چند روزي هست كه شروع شده) به اميد اينكه قضايا زودتر بخوابه. ولي اگه صداش بلند شد، از اون به عنوان كودتاي مخملي و انقلاب رنگي در سوريه ياد خواهد كرد و تحليل‌گران قشنگ صدا و سيما هم خواهند گفت «بله! غرب چون ديد با موج بيداري اسلامي!!! داره پايگاهش رو در منطقه از دست مي‌ده، دست به دامان اين تلاش‌هاي مذبوحانه زده تا با تغيير حكومت‌هاي مستقل منطقه مثل سوريه و روي كار آوردن حكومتي وابسته، هم امنيت اسرائيل رو حفظ كنه و هم، ايران رو تحت فشار بذاره و هم در مقابل موج بيداري اسلامي!! اقدامي كرده باشه! عمده‌ي كساني كه در اين اقدام شركت دارن، يا مزدوران اردني و عربستاني هستن و يا مردم ساده كه با دلارهاي امريكايي و با سازماندهي موساد، برعليه حكومت سوريه دست به آشوب و تخريب اموال عمومي مي‌زنند!!». اين‌، پيش‌بيني بنده‌اس. اميدوارم كه محقق نشه. ولي فكر كنم يكي دو هفته ديگه، شما رو به صفحه‌ي سي‌ام اين تاپيك ارجاع بدم.
  5. دوستان بزرگوار؛ خواهشاً بحث درخصوص ايران و بخصوص موضوع حمله به ايران رو در اينجا تمومش كنن. اگه تمايل دارن موضوع حمله به ايران رو دوستان بررسي بفرماين، در تاپيكي جداگانه به اين موضوع بپردازن. موضوع اين تاپيك درخصوص تحولات كشورهاي عربي منطقه هست؛ نه ايران. ضمناً ارسال پست‌هاي متوالي خلاف قوانين سايت هست. ان شاءالله دوست تازه واردمون mvb_mehrdad هم بيشتر به اين موضوع عنايت داشته باشن و اينكه در هر تاپيكي، درخصوص موضوع اون تاپيك به بحث بپردازن.
  6. خوب! تقريباً تونستم اون چهار صفحه رو مجدد بنويسم كه با سه صفحه‌ي باقي‌مونده از اون شاهكار جهاني‌ام، شد هفت صفحه ناقابل!! ---------------------------------------------------------------------------- درخصوص فرمايشات برادر حامد بزرگوار در زمينه‌ي رسانه‌ها، چون دو نگاه مختلف نسبت به قضيه داريم نمي‌شه بيشتر از اين بحث كرد. درخصوص تحولات منطقه هم شايد تا حدودي اين موضوع وجود داشته باشه. لكن شايد با گذشت يك سال و مشخص شدن برخي موارد و نتايج، بشه به توافقاتي در اين زمينه دست يافت !! اما درمورد برخي اظهار نظرات ايشون، بنده عرضي دارم كه در ذيل، تقديم‌شون خواهم كرد. ---------------------------------------------------------------------------- برادر حامد بزرگوار. شايد اين، ايراد از نگاه شما به غرب باشه كه موارد رو صفر و يكي در نظر مي‌گيرين. يعني يا انتظار دارين كه غرب، بر حمايتش از حقوق بشر و حفظ و رعايت قوانين خودش كاملاً پايبند باشه و يا وقتي اين اتفاق نمي‌افته، پس مدافع حاكمان ظالم و ديكتاتورهاست!! اين نگاه صفر و يكي به يه دليل بسيار ساده درتون بوجود اومده و اون، عدم توجه به اصلي‌ترين انگيزه‌ي هر كشور هست؛ يعني منافع. اين منافع هست كه باعث مي‌شه گاهي ايالات متحده و غرب، دم از حقوق بشر بزنه و گاهي اون رو ناديده بگيره. گاهي از كشورهاي ديكتاتور حمايت كنه و گاهي از جنبش‌هاي مردمي. اين موضوع هم موضوعي نيست كه منحصر به اين كشورها يا ابرقدرت‌ها باشه. اساساً هر كشوري براي خودش، يه سري منافع ترسيم مي‌كنه كه بر اون اساس به پيش مي‌ره. مثالي مي‌زنم كه كاملاً قابل فهم باشه. ما با ديكتاتورهاي منطقه علي‌الظاهر مشكل داريم و براي سقوط‌شون، در صدا و سيما رقص و پايكوبي براه مي‌اندازيم و با آب و تاب، از پيروزي‌هاي مردمي دم مي‌زنيم و چنين و چنان. ولي حالا بيايم يه مثال رو با هم بررسي كنيم. ما از كشور سوريه حمايت مي‌كنيم! از حاكمان اين كشور حمايت مي‌كنيم و با حافظ و بشار اسد، رابطه‌ي بسيار خوبي داشته و داريم. حتي ميايم خبرهاي آشوب‌هاي اخير منطقه رو كه به سوريه رسيده رو در بايكوت خبري كامل صدا و سيما قرارش مي‌ديم. چه فرقي بين حكومت بشار يا حافظ اسد با حسني مبارك، بن علي، آل خليفه، ملك حسين‌هاي اول و ثاني و امثالهم هست؟ خواهشاً مثال معروف كارت نماز در حكومت بن علي رو نفرمايين. چرا كه ساير كشورها در امور مذهبي‌شون، مشكلي نداشتن. اين رو همه مي‌دونن كه مشكل اصلي اين كشورها، سياسي بوده. مگه حكومت سوريه هم مثل ساير حكومت‌هاي عرب منطقه، يه ديكتاتوري به سبك رياست جمهوري مادام‌العمر با امكان تفويض قدرت به فرزندان و يك حكومت مطلق تك‌صدايي توتاليتر نيست؟ پس چرا ما بجاي حمايت از مردم سوريه، از اين كشور و حاكمانش حمايت مي‌كنيم و باهاشون دوستي داريم؟!! دليلش اينه كه ما حامي حقوق بشر نيستيم يا حامي ديكتاتورهاييم؟!! خير بزرگوار! دليلش بسيار ساده‌اس و اون اينكه منافع ما ايجاب مي‌كنه كه از اين حكومت‌ها حمايت كنيم. همون منافعي كه ايجاب مي‌كرد از حكومت مصر حمايت نكنيم. بعبارت ساده‌تر، اگه ما بيايم نگاه صفر و يكي و مثبت و منفي‌مون كه محصولش شعار مي‌شه رو تغيير بديم و به جاش، نگاه منفعت‌محور رو حاكم كنيم، به راحتي مي‌بينيم بسياري از تحليل‌هايي كه قبلاً داشتيم، تغيير خواهد كرد و تازه، بسياري از تحليل‌هايي كه داشتيم و بعداً متناقضش صورت گرفت، چقدر جالب خواهد شد و توجيه‌پذير! مواردي كه براش جوابي نداشتيم و صرفاً با شعارهايي چون دستيابي به نفت و ترياك، توجيه‌شون مي‌كرديم، ناگهان تغيير كرده و به مواردي قابل تحليل تبديل مي‌شن. ------------------------------------------ حالا بيايم با اين نگاه منفعت‌محور، به وقايع اخير نگاهي بياندازيم. البته پيشاپيش عرض مي‌شود كه از برادر حامد انتظار نداشتم قياس مع‌الفارق انجام بدن. دو مثال فرمودين كه بسيار داستان متفاوت و هركدوم، محصول يه طرز تفكر بود. وارد جنگ 33 روزه نمي‌شم كه خودش خيلي توضيح داره و البته خدمت برخي دوستان، خصوصي عرض كرده‌ام. ولي جنگ تحميلي، موضوع كاملاً مجزايي بود. درخصوص جنگ تحميلي، دكترين بسيار معروفي وجود داره كه حقيقتاً تعجب كردم برادر حامد با اين سطح دانش و سواد، چطور اين مورد رو ناديده گرفتن! البته شايد درموردش اطلاعي نداشته بودن كه موضوع رو بهتر برام قابل هضم مي‌كنه. ولي اگه اطلاع داشته و با اين وضعيت، اون رو تكرار فرمودن يكم شگفت‌زده مي‌شم. بگذريم. ---------------------------------------------------------------------------- درموضوع ليبي، شرايط از همون ابتداي امر هم كاملاً مشخص بود. من بارها خدمت دوستان بزرگوارم عرض كرده بودم كه گذار از انقلاب نرم به سخت، آخرين چيزي است كه غرب و امريكا مي‌خواد. به همين دليل تا حد امكان، از اين گذار جلوگيري مي‌كنه؛ چرا كه دو حالت بيشتر نداره و در هر دو حالت، مشكلات بيشتر مي‌شه و شرايط بدتر. در كشوري مثل مصر، با پيش‌دستي‌هايي كه انجام گرفت، جلوي اين امر گرفته شد. ولي شرايط در ليبي، يه مقدار متفاوت بود. امريكا سال‌هاي سال با اين كشور ارتباط نداشت و نفوذ چنداني در اين كشور نداشت و ارتش قذافي هم بيشتر به وي وفادار بود تا قدرت‌هاي خارجي. به همين دليل امكان استفاده از اهرم ارتش براي فشار بر روي دولت وجود نداشت. فلذا غرب از ابتدا، موضع سكوت رو اتخاذ كرد تا ببينه شرايط به چه ترتيب پيش خواهد رفت. قذافي هم اين سكوت رو چراغ سبز تلقي كرد (مثل ايران و ابر تحليل‌گرانش) و شروع به كشتار معترضين كرد! اين وسط معترضين هم خبط عظمايي رو مرتكب شدن و دست به سلاح بردن و به عبارت بهتر، خودشون رو بدبخت كردن و كشته‌هاشون رو از چند ده نفر، به چند ده هزار نفر رسوندن و بهترين بهانه رو به دولت دادن براي سركوبشون! اين وسط امريكا و اروپا مي‌تونستن هر زمان كه بخوان، قطعنامه عليه اين كشور تصويب كنن و بهش حمله كنن. ولي مادامي كه انقلابيون شكست نخورده بودن، اين خطر وجود داشت كه حتي درصورت برقراري نظام ليبرال دموكراسي در اين كشور، انقلابيون بازمانده كه قطعاً وجيه‌المله مي‌شدن، به راحتي كرسي‌هاي قدرت رو تصاحب كنن و چون پس از هر انقلاب سخت، يه سري تفكر افراطي وجود داره و اين، با نظام ليبرال دموكراسي همخواني نداره، پس قطعاً نمي‌تونست گزينه‌ي مناسبي باشه. پس بهترين راه اين بود كه اجازه بدن قذافي به اين جنگ ادامه بده تا هم با بمباران مخازن و اسكله‌ها و انبارهاي نفتي و تسليحاتي‌اش، دست و پاي خودش رو بيشتر ببينده و هم، تا جايي كه مي‌تونه انقلابيون رو سركوب كنه و به عبارت ساده‌تر، پاكسازي براه بندازه تا شر نيروهاي افراطي و قهرمانان ملي آتي، محترمانه كنده بشه. در اين شرايط، جهان و تمامي مردم ليبي، در ترسي عميق فرو خواهند رفت كه اگه اين ديكتاتور، دوباره حاكم قادر بشه چه اتفاقي خواهد افتاد و به عبارت بهتر، يه اجماع جهاني بوجود خواهد اومد عليه ليبي كه اثراتش رو همين الان مي‌بينيم! به عبارت بهتر، مردم ليبي از همه‌جا قطع اميد كرده و در انتظار يه سوپرمن مي‌نشينن كه بياد نجاتشون بده و اين سوپرمن، درست در لحظه‌اي كه همه‌چيز مأيوس‌كننده هست، از آسمون ظاهر مي‌شه و ليبي رو از شر بدمن‌ها نجات مي‌ده و مي‌شه محبوب! اينطوري، هم اجماع عمومي رو به همراه خواهد داشت (كه مي‌بينيم) و هم افكار عمومي رو و مهمتر از همه، اين راه توجيه رو براي تحليل‌گراني به سبك صدا و سيما مي‌بنده كه «بعله! امريكا تا ديد انقلابيون دارن پيروز مي‌شن، براي اينكه جايگاهي در منطقه داشته باشه و دلشون رو بدست بياره اومد يه مداخله‌ي نظامي كرد كه منافعي بدست بياره و بگه من هم با مردم بودم و به قول بني‌صدر، «يه تمساح بياره بندازه تو ديگ آش و بگه حاجي! انا شريك!». اگر فرمايش دوستان درست بود و غرب و امريكا، حامي ديكتاتورها؛ مثل قذافي بودن و دوست نداشتن انقلابيون پيروز بشن، پس نبايد درست در لحظاتي كه بدترين وقايع در انتظار انقلابيون هست، برعليه اين كشور وارد جنگ بشن و دخالت نظامي داشته باشن! بلكه بالعكس، بايد تجهيزش كنن و به قول صدا و سيما، ميلياردها دلار بهش تجهيزات نظامي بفروشن تا با گلوله‌هاي غربي، مردم رو سركوب كنه!!! چرا كه ديگه قرار نيست انقلابيون پيروز بشن كه تحليل‌گران صدا و سيما بگن «بوي نفت به دماغ امريكا خورده و مي‌خواد با حمله‌ي نظامي به ليبي، نفت اين كشور رو در اختيار بگيره.»!! از اون مهمتر، اين كار، تبليغات به سبك صدا و سيماي ما رو كه هر روز بين انقلابيون مي‌رفت تا از اون‌ها بشنوه «ما با هرگونه مداخله‌ي نظامي مخالفيم و با اشغالگران هم مثل دولت قذافي بشدت برخورد و مقابله خواهيم كرد و اجازه نخواهيم داد ليبي تحت اشغال امريكا قرار بگيرد.» رو كاملاً بي‌اثر مي‌كنه! ---------------------------------------------------------------------------- اين سناريوي بشدت هندي – هاليوودي، متأسفانه حقيقت داره و برخي از سكانس‌هاش تا حالا به نمايش گذاشته شده و برخي ديگه‌اش رو هم خيلي زود خواهيد ديد. قبلاً در مورد مصر، من بشدت كلافه بودم. چرا كه نمي‌تونستم پلن B اين انقلاب‌هاي به زعم خودم دست‌ساز و رنگي رو پيش‌بيني كنم. يعني درصورتي كه كشورهاي محور، به خواست ملت تمكين نكنن و حاضر به معامله به غرب و امريكا نباشن (مثل بن علي)، چه كار بايد كرد. چون اين كشورها، يد طولايي در كشتار و سركوب بي‌رحمانه‌ي مردم دارن. البته همون موقع هم از مداخله‌ي نظامي ياد مي‌كردم. ولي براي خودم يكم ثقيل بود كه آيا اين امر، شدني هست يا نه. خوشبختانه كار در مصر، اونقدر بالا نگرفت كه به اينجا بكشه و مبارك، در حالي كه داشت پيروز مي‌شد و بشدت اعتراض‌ها و جمعيت معترضين كم شده بودن و ديگه هر چند روز يكبار با هم قرار مي‌ذاشتن كه بيان به خيابون‌ها، ناگهان ورق برمي‌گرده و اظهار نظرهاي غربي‌ها و امريكايي‌ها شديدتر مي‌شه و بعد مي‌بينيم مبارك محترمانه بركنارونده!!!! مي‌شه! و همه‌چيز به خوبي و خوشي در 22 بهمن تموم مي‌شه (و ما هم شادي ملي برگزار مي‌كنيم كه مردم مصر هم مثل ما 22 بهمن پيروز شدن و اصلاً برامون سوال پيش نمياد كه خوب! چطور؟! مگه بشدت افول جريان معترضين رو شاهد نبوديم؟!!!). اما در ليبي، اوضاع به گونه‌اي پيش رفت كه تقريباً مطمئن شدم كه پلن B اين انقلاب‌ها، مداخله‌ي نظامي هست و اين امر، بسيار توجيه پذيره. ضمن اينكه قراره بلايي سر ليبي بياد تا ساير كشورهاي محور در آينده، جرأت اين برخورد رو با معترضين نداشته باشن و اين انقلاب‌هاي نرم، به خودي خود كارش رو انجام بده و منطقه براي تغيير سبك حكومت‌ها آماده بشه. بعبارت بهتر، برخورد در ليبي بايد آنچنان كوبنده و عبرت‌آموز بشه كه خود، بخوبي يه عامل بازدارنده براي ساير حكومت‌ها و ضمانت اجرايي قوي براي اين انقلاب‌ها باشه. اين امر، روحيه‌ي از دست رفته‌ي ساير مردم منطقه براي تغيير حكومت‌شون رو احياء خواهد نمود و ساير ديكتاتوري‌هاي منطقه كه طبق قرعه، نوبت رفتنشون فرا رسيده رو نگران خواهد نمود كه راهي جز پذيرش اين طرح براشون نمونده و چه بهتر كه با معامله كنار برن تا اينطور با خفت و خواري! ---------------------------------------------------------------------------- اين، مواردي هست كه با تحليل‌هايي كه خودم داشتم و مستنداتي كه از اين ور و اونور ديدم و خوندم و بررسي كرده‌ام، بهش رسيده‌ام. باكي هم ندارم كه دوستان بنده رو متوهم و توهم توطئه‌اي و تك رأي و ساير موارد بنامن. چون براي عقل خودم تا حدودي ارزش قائلم. ترجيح مي‌دم كه براساس مستنداتي كه مي‌بينم، نتيجه‌گيري كنم تا براساس شعارها و احساسات. ---------------------------------------------------------------------------- جناب پاتريوت عزيز! دموكراسي اتفاقاً بيشتر از يه كادو هست! يه مدل حكومتي هست كه در حال حاضر، در مقابل حكومت‌هاي ناقص‌الخلقه و تبيين نشده قرار گرفته و خواه ناخواه، كشورها دارن به دامش مي‌افتن! دليلش هم مشخصه. در گذشته كشورها، وسعت امور چنداني نداشتن و تقريباً همه به يه سبك اداره مي‌شدن. يه نفر قدر قدرت مي‌شد پادشاه و بعد براي هر شهر حاكم وضع مي‌كرد. مردم كار خودشون رو مي‌كردن و حكام هم كار خودشون رو و قص علي هذا. ولي در قرن بيستم، اين مدل يكم بهم ريخت و بحث حكومت‌هاي علمي پيش اومد. در غرب، به دليل مقتضيات و شرايط فرهنگي‌شون، پس از جنگ جهاني دوم بخصوص اين مدل حكومتي بيشتر و بهتر تبيين شد و در كشورهاي ديگه؛ بخصوص آفريقايي، امريكاي لاتين و آسيايي، يه مقدار سخت‌تر؛ به دليل طرز تفكر بيشتر حكومت سنتي. ولي خواه ناخواه تمامي كشورها بايد به سمت تبيين سبك و مدل حكومت‌هاشون حركت كنن و مادامي كه اين كار رو نتونن انجام بدن، در خطر سقوط قرار دارن. چرا كه اين امر، ضعف حكومت رو آشكار مي‌كنه؛ بالاخص در مواردي كه قياس صورت مي‌گيره و اين، باعث فاصله گرفتن نسل نخبه و نسل جوان از حكومت سنتي مي‌شه كه اين شكاف، در بهترين حالتش مي‌تونه قدرت مولد تفكرات نوين رو از حكومت بگيره و در بدترين حالت، تشكيل يه اپوزوسيون قدرتمند رو بده كه بيشتر جنبه‌ي راديكالي داشته باشه و به عبارت بهتر بشه پايگاه دشمن. اين موضوع رو در تمامي كشورهاي سنتي مي‌تونين ملاحظه بفرمايين. كشورهايي كه حكومت‌هاشون رو يا با ديكتاتوري نگه مي‌دارن و يا با آزمون و خطا. به همين دليل در برابر نظام ليبرال دموكراسي از آسيب‌پذيري بسيار بالايي برخوردارن. ولي اين نظام هم ضعف‌هايي رو داره كه اتفاقاً باعث مي‌شه در كشورهاي جهان سومي، اون جور كه بايد و شايد جواب نده. يه دليل بسيار مشخص داره. چون نظام ليبرال دموكراسي زماني خوب جواب مي‌ده كه بر پايه‌ي احزاب باشن. ولي چون احزاب در كشورهاي جهان سومي، قدمت چنداني ندارن و پايگاه اجتماعي مناسبي هم در بين عموم مردم ندارن، پس عملاً‌ چه كساني در اين مدل حكومت در اين كشورها به قدرت مي‌رسن؟ پاسخ مشخصه : پوپوليست‌ها! به عبارت بهتر، هركس بهتر بتونه شعار بده و مردم رو به سمت خودش جذب كنه، قدرت رو در اين نظام‌ها بدست خواهد گرفت و اين، يعني تلاطم در سياست! اينكه اين موضوع به كجا مي‌انجامه و ساير موارد رو قبلاً در تاپيك تونس به اختصار توضيح داده‌ام. ---------------------------------------------------------------------------- با در نظر گرفتن اين موارد و اينكه چه بخوايم و چه نخوايم، نظام دموكراسي، به دليل حاكميت عقل جمعي، مشاركت مردمي و البته چرخش قدرت، با تمام ضعف‌هاش بهترين مدل حكومتي هست و با در نظر گرفتن اين اصل كه نظام‌هاي سياسي، بازگشت به گذشته رو نمي‌پذيرن؛ چرا كه معده‌اي كه طعم پيتزا رو چشيده باشه، ديگه اشكنه براش بهترين غذا نيست؛ پس خواه ناخواه تمايل مردم به اين سبك حكومت مي‌ره و اتفاقاً بالعكس؛ كشورهايي كه داراي حكومت‌هاي سنتي‌ هستن بيشتر تمايل دارن كه اين مدل حكومتي رو امتحان كنن؛ چون آواز دهل رو از دور شنيدن و دوست دارن ببينن چيه و با خيلي از ضعف‌هاش آشنايي ندارن؛ مثل برخي جوانان خارج نديده‌ي اين مملكت كه فكر مي‌كنن امريكا و اروپا، بهشت برين هست و اگه برن اونجا، حلوا حلواشون مي‌كنن! ولي وقتي مي‌رن مي‌بينن كه در باغ سبز بود و خبر خاصي اونجا نيست! ضمن اينكه اونجا ديگه حتي وطن‌ و هموطني هم ندارن!!! حالا شما اين تمايل عامه رو بذار در كنار تبليغات بشدت گسترده‌ي امريكا بر روي اين نظام و دكترين‌ها و استراتژي‌هاي مختلفي كه جهت تبيين اين نظام در ساير كشورها و سرمايه‌گذاري‌هاي عظيم اين كشور و نهادهاي به ظاهر گسترش دهنده‌ي دموكراسي مثل بنياد سوروس يا همين بنيادي كه جرج بوش پسر پس از رياست جمهوري‌اش ايجاد كرده و ساير موارد. يه سري سياست‌هاي فرا سياسي و عقيدتي باور رو هم بهش اضافه كن تا ببيني از اين آش شله قلمكار، چه چيزها كه نمايان نمي‌شه! ========================================== به همين دليل هست كه عرض مي‌كنم بايد آروم باشيم! مي‌دونم كه اين موارد براي همه‌ي ما دردناكه. ولي مسئله اينجاست كه با اين جنب و جوش‌ها و فحش دادن‌ها، مشكل حل نمي‌شه! ما براي يكبار هم كه شده، بايد به فكر كردن اهميت بديم و به جاي فحش دادن، راه حل يافتن رو ملاك قرار بديم و در مقابل دكترين، دكترين طراحي كنيم و در قبال سياست‌هاي مختلف، متفاوت عمل كنيم؛ چرا كه انعطاف، اولين شرط موفقيت سياسيه. به اين فكر كنيم كه در شرايط فعلي، چه شود بهتره! مثلاً اگه حكومتي مثل مبارك ابقاء شه بهتره يا بره! كاري ندارم كه با مبارك خوبيم يا دشمن! ببينيم اساس طرح بر چيه! اون زمان، شايد يه مقدار نگاهمون، عمق سياسي پيدا كنه و به عبارت بهتر، منافع‌مون رو بهتر شناسايي كنيم. فقط لطفاً شعار ندين كه حكومت ما منفعت نگر نيست و اگه بود با امريكا و اسرائيل صلح مي‌كرد و راحت بود! چون اون منفعت با اين، خيلي فرق داره. منفعت هر كشور، براساس استراتژي‌ها و پوينت‌هاي بلند مدتش تعريف مي‌شه؛ نه لذات زودگر. ========================================== در پايان اگه قسمت‌هايي از متن تكراري بود، دوستان به بزرگواري خودشون ببخشن. چرا كه متن مجدد نوشته شد و با متن بازيافتي، تطبيق داده نشد كه نكات احياناً تكراري‌اش دربياد.
  7. باورم نمي‌شه! يه متن تقريباً سه، چهار صفحه‌اي آماده كرده بودم كه با حماقت محض خودم، پريد!!! انصافاً اگه نبود پست‌هاي مهم دوستان، بي‌خيال دوباره نوشتن متن مي‌شدم! ولي چه كنم كه نمي‌شه!!! پس سعي مي‌كنم به ذهنم فشار بيارم و دوباره به ياد بيارم چي داشتم مي‌نوشتم!! ------------------------------------------ برادر پاتريوت عزيز. چرا شما اينقدر احساساتي مي‌شين. من درك مي‌كنم كه از اين موضوعات ناراحتين. ولي چه كار از دست ما ساخته‌اس؟ به قول معروف، «دست ما كوتاه و خرما بر نخيل». پس بهتره يكم آرامش‌تون رو حفظ بفرمايين.
  8. جناب حسن آقا! چيزي كه من بيشتر از كلام شما دريافت كردم، به جاي اينكه پاسخ بنده رو بدين، بنده رو شماتت مي‌فرمودين به خاطر بي‌ادبي‌ام كه سه يا چهار بار به اين نكته اشاره فرمودين! مشكلي نيست! بنده بي‌ادب! ولي ظاهراً اين شما هستين كه برخلاف نوشتارتون (كه بنده رو به داشتن ظرفيت نصيحت مي‌فرمودين)، ظرفيت نقد عقايدتون رو ندارين. بگذرم بهتره. چون همين حرفم براي شما، مصداق بي‌ادبي خواهد بود!! [quote]فهرستی از اقدامات عملی و گام به گام رو برای این رهبران فهرست میکنه ( مثل ضرورت تدوین قانون اساسی،حضور میلیونی مردم در خیابانها و ...)[/quote] اتفاقاً‌ موردي كه اشاره فرمودين، خود ناقض فرمايشات شما و مؤيد عرايض بنده هست كه اين انقلاب‌ها، هيچ‌كدوم اسلامي نبوده و تلاش رهبر، بر جهت‌دهي به اين تحركات (كه قطعاً پس از واقعه هست) و استفاده از فرصت و خلاء بوجود آمده با ابراز اين موارد به حضرات علماء كشورهاي ديگه هست كه اين، نشون از آينده‌نگري ايشون مي‌ده! والا اگه اين انقلاب‌ها، انقلاب اسلامي بود كه نيازي به اين حرفا نبود و مشخص بود كه حكومت بايد تغيير كنه، سرانش عوض بشن، سيستم‌هاش عوض بشن، قانون اساسي‌اش عوض بشه و قص علي هذا!!! مثل اتفاقي كه در ايران افتاد! اصلاً اين، ويژگي هر انقلابي هست كه به محض تحقق، همه‌چيزش عوض مي‌شه و ساختار جديدي درش شكل مي‌گيره!! ---------------------------------------------------- اي كاش شما به جاي شماتت بنده و لجبازي با حقير و تلاش شبانه‌روزي‌تون براي به چالش كشيدن بنده، وقت با ارزش‌تون رو مي‌ذاشتين تاپيك‌ها و منابعي كه بنده بهتون معرفي كردم رو مرور مي‌فرمودين تا متوجه اشتباه‌تون مي‌شدين و اينطور فرمايشتتون متناقض درنمي‌اومد! اصلاً گيرم كه بنده چرت گفتم و شما رو دارم پي نخود سياه مي‌فرستم! خوبه؟ خيالتون راحت شد؟ مي‌رفتين تاپيك «انقلاب چيست؟!» برادر اپرا در مبحث «دكترين، استراتژي و تاكتيك» رو كه اتفاقاً صفحات كمي هم داره (2 صفحه هست كلا) رو مورد مطالعه قرار مي‌دادين تا فرق بين انقلاب و اتفاقاتي كه در منطقه افتاده رو بفهمين تا اينطور سر بديهي‌ترين مسائل با بنده كلنجار نرين!! ---------------------------------------------------- درخصوص فضاي باز سياسي هم بد نيست يكم مطالعه‌ي بيشتري داشته باشين. ايراد فرمايشاتتون رو نمي‌گيرم تا باز متهم به بي‌ادبي نشم! ---------------------------------------------------- اين انقلاب‌ها هم سوپاپ اطمينان امريكايي‌ها نيست! طرح و نقشه بسيار فراتر از چيزي هست كه فكر مي‌فرمايين. منتها شما كماكان چسبيدين به اين فكر كه «بله! اين بيداري اسلامي هست كه در منطقه اتفاق افتاده! اين انقلاب‌ها، انقلاب اسلامي هست و سرنوشت كشورها داره عوض مي‌شه و از دشمنان ايران و دوستان امريكا، بدل شدن به دوستان ايران و دشمنان امريكا و اسرائيل». حالا اگه ازتون بپرسن كه دليلتون چيه، فقط نقل قول برام رديف مي‌فرمايين. اگه بگم پس اين مستندات كه خلاف امر شما رو اثبات مي‌كنه چيه، مي‌فرمايين همون كه گفتم! اگه بگم پس دو ماه گذشته، چرا هنوز اسلامي نديديم چي؟ بازم حرف خودتون رو مي‌زنين! چرا؟ چون دوست ندارين حرف رو بپذيرين و فقط اومدين حرف خودتون رو به كرسي بنشونين! به همين خاطر از بين 30، 40 خط نوشته، به دو تا كلمه گير مي‌دين و سعي مي‌كنين از زير بار ساير مطالب بياين بيرون. ============================= چون متأسفانه شما اصول بحث كردن رو رعايت نمي‌فرمايين، بنده هم سعي مي‌كنم از اين پس، پاسخي به فرمايشات شما ندم تا نه شما ناراحت بشين كه بهتون توهين شده و نه بنده وقتم رو تلف كنم و براي شما مستندات رديف كنم! چرا كه وقتي خودتون اعتراف كردين كه مطالب بنده رو نمي‌خونين و فقط در پي به چالش كشيدن بنده هستين، من چرا بايد خودم رو خسته كنم و در پاسخ شما، مطلب بنويسم! گويي كه حتي شما معني به چالش كشيدن رو هم نمي‌دونين! چرا كه كسي كه كس ديگري رو مي‌خواد به چالش بكشه، به پاسخش توجه مي‌كنه و به پاسخش، پاسخ مي‌ده! نه اينكه به يه كلمه‌اش گير بده و ايراد بني اسرائيلي بگيره. پس شما حسابي خوش باش و منتظر جمهوري اسلامي مصر و تونس و ليبي بمون. من هم مي‌نشينم و پيگير توهمات خودم خواهم بود.
  9. با تشكر از تيزبيني جناب MKE و مهمتر از اون، ذكر دقيق منبع كه كار بنده رو در يافتن اصل مطلب كمك فرمودن، ابتدا بهتره متن كامل فرمايشات ايشون رو بذارم : ---------------------------------------- مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بين‌الملل در ارزيابي وضعيت كنوني نظام استكباري و مشخصاً امريكا گفت: بايد اين موضوع را واقع‌گرايانه تحليل كنيم. امريكاي امروز ديگر قدرت سياسي و نفوذ امريكاي بعد از جنگ جهاني دوم را ندارد. علي‌اكبر ولايتي در ادامه خاطرنشان كرد: امريكايي‌ها ده‌ها كودتا در سراسر جهان راه انداختند؛ از جمله كودتاي ‌٢٨ مرداد. آخرين دخالت‌هاشان نيز مربوط به سومالي، عراق، افغانستان و سودان است. تمركز عمده‌ امريكايي‌ها الآن بر روي كشورهاي اسلامي است، آن هم به دليل انفجار بيداري اسلامي. البته كم‌كم آثار شكست در حركت‌هاي امريكا نمايان مي‌شود. در گذشته كسي جلودار امريكا نبود، ولي امروزه مردم فقير افغانستان آنها را زمينگير كرده‌اند. زير سرنيزه 70 هزار امريكايي در عراق و بعد از هزينه كردن ‌٥/ ‌٢ تريليون دلار، يعني ‌٢٥٠٠ ميليارد دلار، شما مي‌بينيد كه انتخابات انجام مي‌شود و دولت تشكيل مي‌شود؛ آن هم دولتي كه امريكايي‌ها نمي‌خواستند تشكيل شود. اين نشان مي‌دهد كه مردم عراق و افغانستان با وجود همه‌ صدماتي كه ديده‌اند، اما قوت بيداري اسلامي موجب شده جلوي امريكايي‌ها بايستند. اين‌ها نشانه افول امريكا و استكبار است. وي همچنين عنوان داشت: با اين اوصاف، امريكايي‌ها نه‌تنها قدرت بعد از جنگ جهاني دوم را ندارند، بلكه حتي قدرت زمان رئيس‌جمهوري ريگان را هم از دست داده‌اند. امريكايي‌ها فروپاشي شوروي و اتفاقات پس از آن را به حساب خودشان گذاشتند ولذا آقاي بوش گفت كه در دنيا يك ابرقدرت وجود دارد و آن هم امريكا است، اما الآن در وضعيتي قرار دارند كه ‌٦٠٠ ميليارد دلار اسكناس بدون پشتوانه وارد جامعه كرده‌اند. ---------------------------------------------- بعلت احترامي كه براي جناب ولايتي قائلم، از تحليل فرمايشات ايشون مي‌گذرم. ولي مستنداتي كه ايشون براي بيداري اسلامي فرمودن، با چيزي كه دوستان و صدا و سيما مدنظرش هست، كاملاً متفاوته. اي كاش جناب MKE بزرگوار، اصل كلام ايشون رو جستجو مي‌كردن و بدست مي‌آوردن. با جستجويي ساده، اصل مصاحبه رو پيدا كردم كه تقديم دوستان عزيز مي‌كنم : http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=10610 همون‌طور كه ملاحظه مي‌فرمايين، ايشان هم موج بيداري اسلامي رو بصورت تاريخچه‌اي بيان فرمودن و تا به امروز گسترشش دادن. البته اشاره به افغانستان و عراق، به نظر من بيشتر جنبه‌ي تبليغاتي داشت تا اصل كلام. چرا كه طالبان و يا حامد كرزاي حتي اگه پيروز هم بشن، نشان از بيداري اسلامي نيست! پيروزي شيعيان در انتخابات عراق هم كه مشخصاً بعلت ساختار جمعيتي شيعه هست و اتفاقاً پيروزي هم در انتخابات با جناح سكولار شيعه؛ يعني اياد علاوي بود. ولي كليه‌ي احزابي كه در انتخابات شركت كردن، براي مشاركت در دولت عراقي شركت كردن كه ليبرالي هست! عراقي‌ها، برخلاف فرمايش جناب ولايتي از زير سرنيزه‌ي امريكايي‌ها بيرون نيامدن و انتخابات برگزار نكردن! اين امريكا بود كه نظام ليبرال دموكراسي رو در عراق و افغانستان حاكم كرد و قانون اساسي اين دو كشور هم به تأييد مشاورين امريكايي نگاشته شد و اصول حاكم بر اين دو كشور هم اصول ليبرال دموكراسي هست. پس بيان چنين مطالبي، بيشتر جنبه‌ي تبليغي داره كه البته كاربردش هم در سياست خارجه مشخصه. ولي «بيداري اسلامي» كه مد نظر شما هست، اين مورد نيست دوست بزرگوار. بالعكس، بر روي اين حركت‌ها و جنبش‌هاي اخير منطقه، اسم بيداري اسلامي رو گذاشتن و گويي شما رو شرطي كر‌ده‌ان كه هر حركت كشورهاي مسلمان (حتي اگه گروه‌هاي كمونيستي و ساير گروه‌هاي ليبرال و سكولار مشوق و محركش بوده باشن)، بيداري اسلامي محسوب مي‌شه! حال اينكه مفاهيم بيداري اسلامي كه رهبر معظم انقلاب در پيامشون به كنگره‌ي عظيم حج فرمودن، چيز ديگري است : http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=10590 البته براي اينكه دوستان بل نگيرن و نگن كه «بفرما! تو اينجام گفته مسلمانا بايد فلان كنن و چنان و الان مسلمونا ريختن حاكمان فاسد رو برداشتن؛ پس به دستور آقا بوده»، بهتره با جستجويي ساده، ساير پيام‌هاي ايشان به كنگره‌ي عظيم حج در سال‌هاي گذشته رو كه با يه كليك ساده و تغيير سال (كه در سمت چپ به سادگي در دسترسه) پيدا فرموده و مطالعه بفرماين. مثل پيام سال 88 : http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=8436 همون‌طور كه ملاحظه مي‌فرمايين، رهبر معظم انقلاب، كاملاً سخنان آينده نگرانه و به عبارتي استراتژيكي و چشم‌اندازي مطرح فرمون؛ برخلاف فرمايش برخي دوستان كه انتظار دارن رهبر، نوك بيني‌شون رو ببينن و براي روز، پيام بدن و اصلاً‌ در مخيله‌شون نمي‌گنجه كه پيام رهبر معظم انقلاب مي‌تونه راهبري و استراتژيك و بلند مدت باشه و اين رو به عنوان رويا پردازي تعبير مي‌فرماين. ----------------------------------------- علي اي حال، ممنون بابت نقل خبرتون كه باعث شد مطالب جديدي رو مورد مطالعه قرار بدم و به سواد نداشته‌ام اضافه كنم. ================================ سروش جان. بنده هم همين رو عرض مي‌كنم. دوستان سواي شعارزدگي، بيان به سرنوشت فعلي كشورهايي كه به قول ايشان، درش بيداري اسلامي رخ داده نگاهي ساده بياندازن و ببينن بعد از گذشت يك ماه و يك هفته از پيروزي مصري‌ها و 2 ماه از پيروزي تونسي‌ها، شرايط چه تغييري كرده و كدوم حكومت اسلامي يا قانون اسلامي بوجود اومده و اساساً چقدر امريكا و اسرائيل، متضرر و بدبخت و بيچاره شدن!! ================================ برادر نجف عزيز. رويكرد شبكه‌ي الجزيره، هميشه مشخص بوده و هست. من در اين خصوص با برادر حامد، بحث مفصلي در همين تاپيك داشته‌ام و درخصوص رويكرد اين شبكه، توضيحاتي رو عرض كردم (و البته در پاسخ به شما بزرگوار). همون‌طور كه فرمودين، رويكرد الجزيره، حمايت بي‌شائبه از نحله‌هاي اسلامي مثل وهابيت و طالبان و بچه‌هاي نامشروع ايشان بوده و هدفش هم تفرقه‌افكني در دنياي اسلام. حالا اگه مياد اخبار جنگ 33 و 22 روزه رو هم پوشش مي‌ده به دليل ماهيت خبري‌اش هست! متأسفانه رسانه‌هاي ايران سال‌هاست بشدت اسير اين شبكه شدن و بعلت ضعف در ارسال خبرنگار و تهيه‌ي خبر، صرفاً به مانيتورينگ شبكه‌ي الجزيره (به عنوان يه شبكه‌ي معتدل عربي؛ حداقل معتدل‌تر از العربيه) مشغولن و اخبار اون رو گلچين و خبرهايي كه به نفعشون هست رو بيان مي‌فرماين!! حال اينكه عملاً شبكه‌ي الجزيره، ماهيتي سواي ساير شبكه‌هاي زنجيره‌اي غربي و عربي نداره و با وضعيتي كمي متفاوت‌تر، كاملاً در خدمت اربابان رسانه هست!! ولي حتي اگه دوستان تمايل داشته باشن به اخبار اين شبكه اعتماد داشته باشن، بايد خودشون هم پيگيرش باشن؛ نه اينكه صرفاً اخبار گلچين شده‌ي صدا و سيما رو ملاحظه بفرماين كه خبرهاي به نفعشون رو سريعاً از الجزيره گرفته و به اسم خودشون منتشر مي‌كنن و خبرهايي كه به ضررشون هست رو يا سانسور فرموده و يا با هزار و يك تحليل تبليغاتي، به خورد ملت مي‌دن تا مردم رو اميدوار نگه دارن!!
  10. بعد من وقتي مي‌گم دوستان بزرگوار اسير خبرسازي‌ رسانه‌هاي داخلي هستن، متهم به هزار و يك مسئله مي‌شم! عزيزان دل! شما كه اينطور با آب و تاب، لينك خبري مي‌دين و بنده رو محكوم مي‌فرمايين، آيا خود اين شبكه‌ها رو ديدين؟ مي‌فرمايين از الجزيره گفته! كساني كه الجزيره رو دنبال مي‌كردن، مي‌ديدن چطور ساعت به ساعت، شهرها دست به دست مي‌شد؛ حتي در همون اوايل! اينا رو تلويزيون ميومد بگه؟‌ رسانه‌ها چطور؟ تازه يه چند روزي هست كه داره اينطور خبر مي‌گه؛ اونهم تازه جانبدارانه كه مثلاً نيروهاي قذافي ادعا كرده‌ان كه اين شهر رو گرفتن! بعد با انقلابيون مصاحبه مي‌كرد و اونا مي‌گفتن نخير! ما كنترل اين شهر رو هنوز داريم و اونا چرت گفتن!! عزيز من! از روز اول درگيري‌هاي مسلحانه، دقيقاً اوضاع به همين ترتيب بود! حتي من در همين تاپيك، در صفحات ابتدايي عرض كردن كه هنوز هم در بنغازي، درگيري دو طرف هست و الجزيره داره نشونش مي‌ده (الان رو نمي‌دونم! اين قضيه مالي يكي دو هفته پي بود!). همون شهري كه تلويزيون و رسانه‌هاي داخلي، مطلقاً در اختيار انقلابيون مي‌ذاشتن و حتي خبر مي‌دادن كه 70%!!!!! ليبي رو انقلابيون بدست آوردن!! وقتي به شما مي‌گم كه منابع‌تون رو يكم بازتر در نظر بگيرين، منظور اين نيست كه برين رسانه‌هاي داخلي رو كه اخبارشون رو از صدا و سيما مي‌گيرن رصد بفرمايين! چون همه‌شون يه حرف رو مي‌زنن! حتي نميان ببينن الجزيره چي گفته! خيلي از گزارش‌هاي الجزيره رو تلويزيون ايران نگفت!! ابتدا سعي مي‌كرد مثل جنگ 33 و 22 روزه و حتي جنگ امريكا و عراق، فقط پيشروي‌ها و پيروزي‌هاي يك طرف و شكست‌ها و جنايات طرف ديگه رو بگه! ولي بعد كه ديد يكم وزنه به سمت نيروهاي قذافي سنگين‌تر شده و ديگه همه‌ي شبكه‌ها دارن از اين موضوع حرف مي‌زنن، مجبور شد كه كوتاه بياد و يكمم خبر پيشروي‌هاي قذافي رو بگه! البته طبق معمول با تبليغ فراوان! تقريباً ترجيع‌بند فرمايشات صدا و سيما اين بود كه «انقلابيون دارن آماده مي‌شن كه به طرابلس حمله كنن»! اين موضوعي بود كه هر روز عنوان مي‌شد!!! ============================= البته فكر كنم ديگه بحث در اين خصوص بي‌فايده باشه!! چون دوستان گارد گرفتن و در اين شرايط، بحث به جدل تبديل مي‌شه و جدل هم بي‌نتيجه‌اس!! مادامي كه دوستان، حسن نظر و حسن نيتي در بحث كردن نداشته باشن و بحث براشون، حالت آموزنده و اصلاح كننده‌ي معلوماتشون رو نداشته باشه و صرفاً بحث بفرماين كه از موضع‌شون دفاع كنن، بحث كردن نتيجه‌اي به همراه نداره و فقط صحفات تاپيك رو الكي زياد مي‌كنه. پس اگه شرايط بر همين منوال باشه، بعيد مي‌دونم تو اين تاپيك نظري بدم؛ مگه اينكه بحث خاصي پيش بياد يا دوستان رويه‌شون رو تغيير بدن يا دوستاني وارد بحث بشن كه تعصبات بيجا روي موضوع نداشته باشن تا بشه در كنار بحث، از معلومات دوستان استفاده نمود. ============================= در پايان دعا مي‌كنم روزي رو ببينم كه دوستان، به جاي پذيرش و تبليغ هر حرفي، ابتدا منبعش رو مورد بررسي قرار بدن و براي هر حرفي كه مي‌شنون، منبع مطالبه كنن و حقيقتاً اهل تحقيق باشن تا ايراني آگاه و فارغ از تبليغ و شعار داشته باشيم! البته همين الان هم به دوستان برمي‌خوره و دوباره مي‌فرماين فلاني خودش رو عقل كل مي‌دونه و منبع ايران مي‌دونه و بقيه رو چنين و چنان!! ان شاءالله كه دوستان درست مي‌فرماين و بنده اينطوريم. الله اعلم.
  11. [quote][quote]اين رو ياد بگيريم كه سياست، لايه‌هاي ظريفي داره [/quote] [align=justify]سياست لايه هاي ظريف فراواني دارد، يك نمونه آن تغيير جهت هاي 180 درجه اي است. وقتي كه انقلابيون در دروازه هاي پايتخت ليبي هستند، وقت كشي مي كنيم. صبر مي كنيم ببينيم كدام طرف غالب مي شود. تا وقتي كه غلبه با انقلابيون است با منطقه پرواز ممنوع مخالفت مي كنيم. زماني كه غلبه با رژيم قذافي شد و نيروهاي انقلابي عقب نشانده شدند، پرواز ممنوع اعلام مي كنيم. كار از كار گذشته است.[/align][/quote] هيچ‌وقت انقلابيون در دروازه‌هاي پايتخت ليبي نبودن؛ بجز در خيالات صدا و سيما! هيچ‌وقت كنترل كامل مناطق رو نداشت؛ الا باز هم در تخيلات و شعارهاي صدا و سيما! هيچ‌وقت جنگ و درگيري در مناطق به قول صدا و سيما تحت آرامش و تحت تسلط انقلابيون قطع نشد؛ مگر باز هم در خبرهاي صدا و سيما!! و مهمتر از همه، برخلاف ادعاهاي تبليغاتي صدا و سيما كه هر روز، خبر از ظفرمندي‌ها و آمادگي ايشان براي حمله به طرابلس و زادگاه قذافي و چنين و چنان رو با آب و تاب مي‌دادن، روز به روز وضع انقلابيون بدتر و بدتر مي‌شد كه اتفاقاً اين قطعنامه صادر شد! اي كاش منبع اطلاعاتتون رو كمي وسيع‌تر در نظر مي‌گرفتين كه اينطور اسير چنين اشتباهاتي نشين!! همون‌طور كه قبلاً عرض شد، نگاه صفر و يكي به وقايع، كمكي بهتون نخواهد كرد. البته بنده هم كسي نيستم كه بخوام اين نگاه رو از شما بگيرم و يا اصلاحش كنم!
  12. همچين مي‌فرمايين «به خاطر مشکلی که با صداوسیما دارند» كه يه لحظه فكر كردم من رقيب صدا و سيما هستم و به خاطر دشمني‌ام باهاش مي‌خواهم «كل حقايق منطقه» رو زير سوال ببرم! صرفاً يه حس ساده‌ام رو به دوستان انتقال دادم تا دوستان با تحليل‌هاي مستحكم عزيزان‌مون در كشور، مشعوف بشن! همين! كاري بدي كردم؟ حالا اگه برخلاف پيش‌‌بيني‌هاي شما، امريكا و انگليس از اين قطعنامه حمايت كردن و بالعكس، روسيه و چين و برزيل و آلمان بهش رأي ممتنع دادن، ايراد از بنده و دشمني ديرينه‌ام با صدا و سيماست؟!! بايد اين رو ياد بگيريم كه سياست، لايه‌هاي ظريفي داره كه با تحليل‌هاي دشمن فرضي‌سازي و فلاني «بد! بد! خيلي بد!»، نمي‌تونيم واردش شيم و شفاف‌سازي كنيم و تحليلش كنيم.
  13. [quote][quote] به طرز بسيار عجيب و شگفت‌انگيري دوست دارم الان قيافه‌ي تحليل‌گران (همون تبليغات‌چيان) صدا و سيما و البته مسئولين رو ببينم؛ زماني كه تو بوق و كرنا كرده بودن كه «امريكا و انگليس مخالف برقراري منطقه‌ي ممنوعيت پرواز در ليبي و تصويب قطعنامه‌ي سازمان ملل عليه اين كشور هستن»!! گويي براي بوجود آوردن دشمن فرضي، ما بايد هميشه ملتمون رو فريب بديم و اخبار و تحليل غلط به خوردشون بديم!! حالا ببينيم واسه اين موضوع، چه پاسخي دارن؟ الان مي‌گن ها؟ آها! بوي نفت به مشام امريكا و انگليس رسيد. به همين خاطرم با قطعنامه موافقت كردن كه بعداً بيان به اين كشور حمله كنن و نفت ليبي رو غارت كنن![/quote] بنده هم به طرز عجيبي قيافه mostafa_by گرامي را مي بينم كه چطور نمي بيند كه انقلابيون حداقل چهار پنج روز پيش به "فقط منطقه پرواز ممنوع" نياز داشتند. نه الان كه كار از كار گذشته است![/quote] [quote]شاید برخی دوستان تصور می کنن احیانا سفیدپوست های عاقل دنیای غرب! دلشون بحال مردم بیچاره و بی دفاع لیبی سوخته؟! اینطوره دوستان عزیز؟[/quote] جناب مهدوي و جناب پاتريوت! به هيچ‌وجه اينطور نيست كه فكر كنم غرب دلش به حال مردم سوخته يا مثلاً الان كار از كار گذشته و چنين و چنان! چون قبلاً تا ته اين سناريو رو نوشته بودم. اگه حوصله داشتين، صحفات 15 به اين طرف رو يكبار مرور سريع بفرمايين تا ببينين در اين خصوص چه نوشته‌ام و حتي براش زمان هم تعيين كردم!! ولي مشكل اينجاست كه چون صدا و سيما نمي‌تونه حتي يه تحليل ساده داشته باشه و همه‌چيز رو مي‌خواد هميشه بندازه گردن امريكا، اينجور مواقع مي‌مونه چي بگه! پس مجبوره با يه دروغ ديگه، غلط تحليلش رو بپوشونه! بعد كه اون دروغش هم چپگي درمياد، دوباره يه دروغ ديگه سرهم مي‌كنه و الي آخر! به همين خاطرم بارها به دوستان عرض كردم كه اينقدر به دنبال تحليل‌هاي سطحي و دم دستي نباشن و يكم به عمق ماجرا توجه كنن! اينكه همه‌اش بخوايم امريكا رو محكوم كنيم و در حال زوال و شكست نشونش بديم، جز فريب خودمون نتيجه‌ي ديگري نداره! چون وقتي عكسش ثابت مي‌شه، مي‌مونيم چي بگيم و مجبوريم يه طور خبط‌مون رو جبران كنيم كه بدترش مي‌كنيم.
  14. [quote][size=18][color=red]آسمان ليبي از قذافي گرفته شد [/color][/size] نيويورك - (سازمان ملل) اعضاي دائم شوراي امنيت عصر امروز قطعنامه 1973 را به راي گذاشتند و با 10 راي موافق اين شورا در مقابل 5 راي ممتنع، دولت قذافي را تحريم هوايي كردند. به گزارش ايرنا،با تصويب اين قطعنامه همه اقدامات ضروري به منظور حمايت از غيرنظاميان از حملات نيروهاي نظامي معمر قذافي انجام مي گيرد. قطعنامه اي كه امروز به تصويب رسيد به دليل اعمال خشونت بي اندازه بر ضد گروههاي مخالفين ليبي در نواحي گوناگون آن كشور به ويژه شهر بنغازي كه بزرگترين شهر ليبي محسوب مي شود, اجرايي خواهد شد. چين، روسيه، برزيل، هند و آلمان پنج كشوري بودند كه به قطعنامه مذكور راي ممتنع دادند. بر اساس اين قطعنامه از هرگونه پرواز در حريم هوايي ليبي به منظور حفاظت از جان غيرنظاميان ممانعت مي شود . علاوه بر آن به كشورهاي عضو سازمان ملل اجازه مي دهد تا همه تدابير ضروري را به منظور حفاظت از جان غيرنظاميان و نواحي پر جمعيت در ليبي كه در معرض خطر حمله از سوي رژيم قذافي قرار دارند از جمله شهر بنغازي به كار گرفته و در عين حال هر گونه اشغالگري از سوي نيروهاي خارجي را منع مي كند. قطعنامه مذكور همچنين تاكيد بر آتش بس فوري در سراسر ليبي دارد. دقايقي پيش از راي گيري در خصوص قطعنامه ايجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز حريم هوايي ليبي، 'آلين جيوپ' وزير خارجه فرانسه كه به منظور شركت در جلسه راي گيري به نيويورك آمده بود، اعضا شوراي امنيت سازمان ملل را به تصويب قطعنامه تشويق كرد و گفت : تحريمهايي كه شوراي امنيت در 26 فوريه سال جاري به تصويب رساند كافي نبود و خشونتها بر ضد غيرنظاميان در ليبي به دو برابر افزايش يافته است. قطعنامه اي كه ساعاتي پيش تصويب شد علاوه بر موارد ذكر شده خواستار اجراي تحريمهاي قاطع تر تسليحاتي، شركتها و ديگر نهادها به منظور انسداد داراييهايشان مي باشد و در عين حال ورود و خروج همه پروازها از مكانهاي ديگر به داخل ليبي و يا بالعكس را ممنوع مي كند. همچنين در اين قطعنامه از دبيركل سازمان ملل درخواست شده تا هياتي هشت نفره از كارشناسان را به منظور كميته نظارت بر تحريمها بر ضد ليبي تشكيل دهد. روسيه و چين از اعضا دائم شوراي امنيت به اين قطعنامه راي ممتنع دادند و ترديدهاي خود را درباره به كارگيري زور از سوي سازمان ملل و ديگر قدرتها برضد قذافي اعلام كردند، هند، برزيل و آلمان نيز با نظر چين و روسيه موافق بودند. به رغم عدم اتحاد در راي به قطعنامه 'سوزان رايس' نماينده دائم آمريكا در سازمان ملل گفت شوراي امنيت امروز به فريادهاي كمك مردم ليبي واكنش نشان داد. رايس گفت كشورهاي عضو اتحاديه عرب در 12 مارس از شوراي امنيت درخواست كرده بودند تا قطعنامه مربوط به ايجاد منطقه پرواز ممنوع را در ليبي تصويب كرده و تدابير ضروري را به منظور حفظ جان غيرنظاميان به كار گيرد. وي افزود : سرهنگ قذافي و حاميان وي همچنان اصول اساس حقوق بشر مردم آن كشور را نقض مي كنند و اين قطعنامه پيام قاطعي را به آنان ارسال مي كند كه بايد به كشتارها خاتمه دهند. [url=http://www.irna.ir/NewsShow.aspx?NID=30304166]منبع[/url][/quote] [quote]سخنان وزير امور خارجه ليبي درست پس از آن اظهار شد كه دولت انگليس اعلام كرد به زودي جت هاي جنگنده و هواپيماهاي گشت و شناسايي خود را براي اعمال منطقه پرواز ممنوع به پايگاه هاي نظامي اطراف درياي مديترانه اعزام خواهد كرد. شوراي امنيت سازمان ملل اواخر پنجشنبه از اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز ليبي حمايت كرد. گفته مي‌شود منطقه پرواز ممنوع توسط انگليس، فرانسه، آمريكا، نروژ و قطر اعمال مي‌شود.[/quote] به طرز بسيار عجيب و شگفت‌انگيري دوست دارم الان قيافه‌ي تحليل‌گران (همون تبليغات‌چيان) صدا و سيما و البته مسئولين رو ببينم؛ زماني كه تو بوق و كرنا كرده بودن كه «امريكا و انگليس مخالف برقراري منطقه‌ي ممنوعيت پرواز در ليبي و تصويب قطعنامه‌ي سازمان ملل عليه اين كشور هستن»!! گويي براي بوجود آوردن دشمن فرضي، ما بايد هميشه ملتمون رو فريب بديم و اخبار و تحليل غلط به خوردشون بديم!! حالا ببينيم واسه اين موضوع، چه پاسخي دارن؟ الان مي‌گن ها؟ آها! بوي نفت به مشام امريكا و انگليس رسيد. به همين خاطرم با قطعنامه موافقت كردن كه بعداً بيان به اين كشور حمله كنن و نفت ليبي رو غارت كنن!
  15. [quote]سلام بر عزيزان خوب گفتي آقا مصطفي...نابرده رنج گنج ميسر... ببخشيد يك سوال: شما خبر داري كه ما طرح و نقشه نداشتيم؟ سرمايه گذاري نكرديم؟ بايد اعلام كنن؟؟؟ اگه اعلام كنن واقعا چي ميشه؟ قبل جنگ 33روزه واااقعا خود شما تصور هم ميكردي ايران اينطور از حزب ا... پشتيباني كرده باشه؟ ما همه فكر ميكرديم حزب ا... در حد يك حزب تحت حمايت ايران مثل حماسه... عزيز من شما رو به اظهار نظر هاي سيد حسن ارجاع ميدم (متن سخنراني) انگار يه كپي از بيت رهبري دستش دادند! يا اظهار نظرات اعضاي ارشد انقلابيون مصر يا نمايندگان مستعفي بحرين و مصر يا طلاب بحرين و... خيلي واضحه...[/quote] دوست عزيز. چرا مسائل رو تعميم مي‌دين؟ بله. ما در لبنان سرمايه‌گذاري كرديم و نتيجه‌اش رو هم گرفتيم و نتيجه‌اش هم اين نبود كه توي رسانه‌هامون بگيم بيداري اسلامي و تأثيرپذيري از انقلاب و چنين و چنان و صرفاً متكي به حرف باشه! بلكه بطور عملي نتيجه‌اش رو ديديم و به قول شما، پيروي محض سيد حسن نصرالله از آقا رو شاهد هستيم و ساير موارد. اين يعني سرمايه‌گذاري. ولي اين دليل نمي‌شه كه شما بگين چون ما تو لبنان اين كار رو كرديم، پس مصر هم همين بوده. بحرين هم همينه. تونس هم همينه. ساير كشورها هم همچنين! عزيز دل. اگه اين موارد، بيداري اسلامي بود، قطعاً نيازي نداشت كه با تو بوق و كرنا كردن شعار 4 نفر و كلي تبليغ تلويزيوني و حرف و شعار و پيش‌درآمد هر خبر، بخوايم اين رو القاء كنيم. اساساً حقيقت از هر كلامي، گوياتره. ضمن اينكه بد نيست برين درخصوص تاريخچه تأسيس حزب‌الله و چگونگي ورود ايران به اين موضوع تحقيقي بفرمايين! نكته‌ي جالبي رو بهش خواهيد رسيد! بله! سرمايه‌گذاري روي اين زمينه هم پيشنهاد حافظ اسد بوده (در قبال ارسال نيروي نظامي ايران به سوريه براي جنگ با اسرائيل!). والا شايد ما همين سرمايه‌گذاري مفيد رو هم در اونجا نمي‌داشتيم و امروز، در پي اين بوديم كه سهمي در موضوع مقاومت در لبنان داشته باشيم و دست به دامان حماسي مي‌شديم كه موضع‌اش چندان مشخص نيست و روزي با ماست و روزي بر ما! باز خدا رو شكر كه اون موقع اين كار رو انجام داديم. علي اي حال باز هم عرض مي‌كنم «مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد» (قسمت اولش رو قبلاً گفته بودم و نقل قول شده بود! ). ----------------------------------------------------------- جناب [b]patriot1979[/b]. خدا خيرت بده برادر! خوب عرض بنده هم دقيقاً همينه. جنگ رسانه‌اي، آداب و رسوم خودش رو مي‌خواد و ظرافت‌هاي خاص خودش رو داره كه ما ظاهراً دوست نداريم فرا بگيريمش. مثلاً قرار بود العالم، تيغ برنده‌ي ما در بين اعراب باشه. ولي با سياست‌هاي غلط و جانبدارانه، عملاً خودمون با دستاي خودمون كندش كرديم. باز پرس‌تي‌وي يكم متعادل‌تر بود. ولي اون هم بعلت جانبداري آشكارش و يكطرفگي‌اش، كارايي چنداني در قبال هيولاهاي رسانه‌اي غرب نداره. ما حقيقتاً بايد يه بررسي جدي روي اين موضوع داشته باشيم و اين موضوع نگران كننده رو يكبار براي هميشه بررسي و برطرف كنيم. قرن جديد، قرن ارتباطات و رسانه هست و كسي كه رسانه رو در اختيار داشته باشه، مي‌تونه جهان رو به كنترل خودش دربياره. پس خواه ناخواه بايد قدرت اصلي‌مون رو روي رسانه و بروز نمودن اون متمركز كنيم. اگر رسانه رو داشته باشيم، هر تغييري رو مي‌تونيم ايجاد كنيم و اگر به همين امور فعلي بسنده كنيم، كم‌كم حتي حمايت و اعتماد مردم متعهد خودمون رو هم از دست خواهيم داد. البته امور تبليغي هم نيازه. لكن اگه پيشرفت ما غيرقابل انكار باشه، همين انعكاس ساده‌ي اخبار هم خودش تبليغ مناسبي خواهد بود! ----------------------------------------------------- اما درخصوص سرمايه‌گذاري پس از اين، بنده هم همين نظر رو دارم. قبلاً هم خدمت دوستان عرض كرده‌ام كه در اين كشورها، ليبرال دموكراسي حاكم خواهد شد. لكن ليبرال دموكراسي، به خودي خود ظرفيت‌هاي مناسبي رو داره براي سرمايه‌گذاري و نزديك‌سازي افكار و ايجاد ارتباطات مناسب و بوجود آوردن گروه‌هايي كه حافظ منافع ما در منطقه خواهند بود. ولي اين، با اين پيش‌فرض هست كه بپذيريم اين وقايع، به خودي خود انقلاب و بيداري اسلامي نبوده و مي‌بايست حسابي روشون كار شه تا در بلند مدت، به نتيجه‌ي دلخواه ما برسن. عرض بنده هم دقيقاً همينه. اينكه به جاي مانورهاي الكي روي اين موضوعات، شرايط رو براي آينده مهيا كنيم. كما اينكه ديديم اخيراً رهبر معظم انقلاب، علماي بزرگ كشورهاي اسلامي رو دعوت فرمودن و سعي كردن به ايشان، انگيزه‌ي ورود بيشتر علماي اسلام رو به مسائل سياسي كشورشون بدن و بعبارتي تازه داره نهال بيداري اسلامي در منطقه كاشته مي‌شه كه البته اين امر، نيازمند پيگيري حكومت و جلب اعتماد علماء و تقريب افكار اسلامي، بخصوص نزديك‌سازي شيعه و سني هست كه البته اين، خودش كار بزرگيه و متأسفانه مي‌بينيم بسياري از همين شيعيان هم به چنين اموري علاقه ندارن و حتي در موضوع فتواي بسيار مهم مقام معظم رهبري كه چند ماه پيش صادر گرديد، بسياري از شيعيان يا كلي اعتراض كردن يا به فتوا گردن ننهادن يا براي خودشون از اون دست تفسيرهاي خنده‌دار آوردن كه «نه! رهبري يه چيزي گفته، ولي در مجالس خصوصي‌اش خودش يه كار ديگه مي‌كنه»!! ان شاءالله كه بتونيم از ظرفيت بوجود آمده، استفاده‌ي لازم رو ببريم و حداقل الان به فكر سرمايه‌گذاري باشيم كه بتونيم 20، 30 سال ديگه، نتيجه‌ي مفيد و موثرش رو ببينيم. البته ضعف بزرگي درخصوص حكومت‌هاي سرنگون شده توسط انقلاب‌هاي رنگي هست كه البته بهش چندين بار اشاره نموده‌ام و اون، ناپايداري اون‌ها هست. بطور كل، باز شدن روي مردم به حكومت، زيانباره. ----------------------------------------------------- علي اي حال، ان شاءالله كه آخرش خير باشه.
  16. [quote]اطلاق عنوان تحلیل یک خطی شاید گوینده رو خوشحال کنه اما قصد ارائه دهنده نظر رو نمی رسونه... من موافق این روش برخورد نیستم ... همه ما ایرانی قدرتمند و سربلند میخوایم که مزاحمی در اطرافش نباشه به گمان من این هدف بلند مدت دست یافتنی خواهد بود اما بحث در روش و منش رسیدن به هدفه من از شما درباره عوام و خواص تندتر هستم اما معنای چنین حقیقتی اهانت به آدم ها نیست براحتی میشه اینو درک کرد که: خلایق هر چه لایق اما این هم تحلیل میخواد نه اینکه برچسب بزنیم، اگر قصد ما روشنگری پس برچسب ها و نشان ها باید اول کنار گذارده بشن در این مورد می تونید به سخنان رهبری درباره نقش نخبگان در اداره و هدایت فکری جامعه انسانی بویژه جوامع اسلامی رجوع کنید[/quote] دوست گرامي. بنده برچسبي به كسي نمي‌زنم. ولي اين رو همه مي‌دونن كه امروز، هدايت اذهان عمومي ملت‌ها به دست رسانه‌هاي مختلف هست كه اگر خوب نگاه كنيم، مي‌بينيم بصورت زنجير به يكديگر متصل شده‌ان و با ظواهر مختلف، تماماً يك هدف رو دنبال مي‌كنن. در قضاياي اخير هم دقيقاً اين رشته و زنجير مشاهده شده و اين بسيار طبيعيه كه غرب بر روي عوام، اين سرمايه‌گذاري بزرگ رو انجام بده. چرا كه هدايت عوام بسيار راحت‌تر از هدايت خواص هست و حكومت‌ها هم در مقابل عامه‌ي مردم، بسيار آسيب‌پذير هستن. اين، اصل و اساس انقلاب‌هاي رنگي بود كه از سال 2000 به اين طرف، در كشورهاي مختلف شاهدش بوديم. حالا يك كار اينه كه ما با خيال راحت بيايم بگيم بله. ملت‌ها هستن كه بيدار شدن! از استكبار تبري مي‌جوين (ولي يه شعار ضد استكباري نمي‌دن! مگه اون جمعيت چند ده نفره‌اي كه ايران هميشه نشون‌شون مي‌ده!)، بيداري‌شون اسلاميه و چنين و چنان. بعد هم بر اين اساس تحليل‌هامون رو بذاريم و براي خودمون حسابي ببافيم. راه دوم اينه كه اين ضعف اساسي رو بشناسيم و هم روش سرمايه‌گذاري كنيم و هم راه حل‌ برخورد متقابلش رو پيدا و فرموليزه كنيم. حالا اينكه هركس، كدوم راه رو دوست داره انتخاب كنه، به خودش و تفكراتش برمي‌گرده. ولي ان شاءالله پايان اين شب سيه، سپيد باشه و درد و رنج انسان‌ها به زودي پايان بپذيره.
  17. [quote]من هم می گم بی خیال دوست عزیز اما این جدل نیست نگاه تاریکی نسبت به چشم انداز منطقه ای دارید که بخودی خود دستاوردهای سیاست خارجی ما رو هم در عرصه منطقه نفی می کنه اون هم در خلال سه دهه زحمت و حرف زدن و الهام بخشی حرکت مردم ما شما در مجموع حریف رو بسیار قوی تر از اونچه که هست می بینید ... دوست عزیزم، من اونور آب زندگی کردم و فکر می کنم که اونها هم بزودی گرفتار بحران های اجتماعی و سیاسی جدی تری خواهند شد و تصور نکنید که این بحران اقتصادی که اونها رو تا گردن توی دردسر فرو برده به همین سادگی ها تمام میشه وانگهی خاورمیانه شاید الان قلب راهبردهای اونا باشه اما 30 سال دیگه 40 سال دیگه نیم قرن دیگه به هزار و یک دلیل اهمیت امروز رو نخواهد داشت و استراتژیست های اونها هم اونطور که من گاه و بیگاه تو روزنامه ها و مجلات آنلاینشون می خونم و وب سایت های سیاسی اونها دارن کم کم جدی تر و جدی تر به این قضیه فکر می کنن منصفانه اش اینه که تا حدودی بپذیریم که اونها دیگه اون نفوذ سابق رو در این منطقه و کشورهای اون ندارن حضور ناوگان پنجم یا پنجاهم یانکی ها هم در بحرین خلاف این موضوع رو ثابت نمی کنه ایمان دارم که آل خلیفه ها و وهابی های سعودی بی ... آخرین نسل دوستان یانکی ها در این منطقه خواهند بود[/quote] اينكه غرب هم بحران‌هاي اقتصادي داره، شكي درش نيست. ولي باز هم اين مسائل، تحليلي‌ يك خطي ندارن. لكن منطق ما نبايد برج ايفلي باشه كه بگيم تو جيب جا نمي‌شه؟ پس حتماً برج ايفله! قدرت‌ها جابجا مي‌شن و امپرياليست‌ها جايگزين و سياست استعماري هم همواره وجود خواهد داشت. فقط مي شه دعا كرد كه ظهور منجي (عج)، نزديك باشه و طومار ستم در جهان پيچيده بشه. [quote][quote]قبلاً هم عرض كردم. علاقه‌اي به ورود به جدل ندارم. چرا كه بحث كردن در بحث‌هايي كه حالت جدل به خودش گرفته، به هيچ‌وجه نتيجه‌اي نداره.[/quote] بنده هم همین نظر رو دارم.لذا به خاطر اینکه فکر نکنید من در حال جدل بر سر تحلیلهای خودم هستم، پست قبلی خودم رو ویرایش کردم . بهتره یه نگاهی بیندازید تا متوجه بشید دغدغه من چی بوده ای اقيانوسي آرام. [/quote] دوست گرامي. ممنون بابت نقل قول فرمايشات رهبر معظم انقلاب. فقط اي كاش سلسله سخنان ايشان در چند هفته‌ي اخير رو مورد بررسي قرار مي‌دادين و اينطور سوزنتون روي نماز جمعه‌ي مذكور گير نمي‌كرد! چون اشارات بسيار واضحي درخصوص آينده (و نه حال) ماجراها داشته‌ان. ضمن اينكه توضيحات كافي درخصوص سبك حكومت ايران و امكان انتقال يا ايجادش به ساير كشورها هم قبلاً ارائه شده كه گويا شما تمايلي به مطالعه‌اش ندارين. پس نمي‌شه در اين زمينه بحثي با شما داشت و صرفاً مي‌شه از بابت ارائه‌ي نظراتتون، ازتون تشكر نمود و نظرتون رو محترم دونست.
  18. [quote]دوست عزیز و نکته بین من هم همینو گفتم: ریشه های مردمی/تاریخی رو توأم با دخالت قدرت های سیاسی ببینید! شما ظاهرا متن رو با دقت نمی خونی و بعدش معترض میشی. اما ماجرای سرهنگ قذافی! واقعا منو به خنده میندازید با این حرفی که زدید از شما بعیده ... چه ربطی داره آقا، من دارم میگم شما هستید که اینطور نگاه می کنید به داستان بنظر شما اینطور میاد که تنها ما ایرانی ها هستیم که منزه هستیم از تاثیرات پیرامونی و کج فهمی و دیگرانی که در این منطقه هستن پیکره های خاکستری و روباتیکی هستند که یانکی ها اونها براحتی آب خوردن هدایت می کنن، در ضمن: از کیسه خودمون خرج کنیم: امام خمینی (ره) هم اون نکته ای که شما گفتید فرمودند و هم رهنمودهایی برای پیشگیری و نقش بر آب کردن این نقشه ها به نسل های جوان انقلابی ارائه دادند که توسط تعداد زیادی از اون آدم های جوان دیروز و امروز پیگیری شد و داره میشه بنابراین صحبت شما کاملا مع الفارق و نامربوطه در اینجا. همونقدر که اونها نقشه چینی کردن ما هم نقش بر آب کردیم و نقشه های خودمونو پیاده سازی کردیم که دست کم در موارد مهمی داره جواب میده و جواب داده. اگر نبود همون رهنمودهای پیر جماران و نگاه هوشمندانه رهبر معظم انقلاب الان لبنان شده بود یکی از استان های رژیم اشغالگر قدس! حالا متوجه منظور بنده هستید؟ درباره رسانه ها: بعید می دونم ما براحتی بتونیم همه مردمان دنیا رو در یک نگاه بسیار سطحی نادان و بی اطلاع اسم بگذاریم! این خلاف منطق و حتی اخلاقه! بله تعدادی مشتری دائمی و کم سواد و کم اطلاع و فاقد بینش برای رسانه های پر زرق و برق اونور آبی همیشه وجود داره اما بطور قطع کسانی هم هستند که می دونن این رسانه های متخاصم و بد نیت دارن چی کار می کنن. شما چرا نیمه پر لیوان رو نمی بینی؟[/quote] خوب. اين برگرفته از نگاه شماست و محترم. ولي انتظار ندارين كه بنده مثل شما فكر كنم و اينكه همه چيز با همين تحليل يك خطي كه الان ما داريم همه چيز رو اداره مي‌كنيم و دست به قول شما يانكي‌ها رو از همه‌چيز قطع كرديم و الي آخر. بنده تحليل خودم رو دارم و مستندات تحليلي خودم رو. ان شاءالله كه شما هم مستندات خودتون رو داشته باشين و فرمايشاتتون صرفاً شعاري نباشه. درخصوص عوام بودن اكثر ملت جهان هم اين مسئله اصلاً چيز تازه‌اي نيست. اگر غير از اين نبود، آريستوكراسي بهترين سبك حكومت نبود كه هربار، شكل و لايه‌اي زيبا به خودش بگيره و حاكميت خودش رو تثبيت كنه. پس عرض بنده هم توهين نيست. ولي با وجود اين، نظر شما هم محترمه. -------------------------------------------------------- سروش جان. اتفاقاً دقيقاً در مواقع بحران هست كه هنگام يارگيري رسانه‌اي فرا مي‌رسه. شايد يه مصري، سالي به 12 ماه العام رو نگاه نكنه. ولي وقتي بحراني مي‌شه و ساير رسانه‌ها؛ منجمله العالم وقايع رو پوشش مي‌ده، مسلماً اين شبكه هم مي‌ره جزو شبكه‌هايي كه بعداً اخبارش رو دنبال مي‌كنه. حالا نحوه‌ي برخورد رسانه مي‌تونه باعث شه كسي كه نگاهش مي‌كنه، همون اول بسم‌الله بزنه يه شبكه‌ي ديگه يا اينكه جذبش بشه. اين، با سياست تحميق و تخمير اذهان نمي‌سازه! چرا كه از صداقت رسانه‌اي خبري نيست. اين حقيقته كه شبكه‌هاي خارجي ما هم درست مثل شبكه‌هاي داخلي، كاملاً يكجانبه و يك‌طرفه اخبار رو پوشش مي‌دن و همين مسئله، حتي موافقين رو هم دچار مشكل مي‌كنه! اما در موضع داخلي، اتفاقاً اين دست اخبارها فقط باعث مي‌شه اذهان مفيد به انحراف از مسير اصلي كشيده بشن! مثلاً قطعاً خيلي از دوستان در اين سايت، تحليل‌گران خوبي هستن. ولي اگه فكرشون جهت نامناسبي داشته باشه، قطعاً نمي‌تونن از قدرت تحليل‌شون، به خوبي استفاده ببرن و نهايتاً به تحليل‌هاي بسيار سطحي صدا و سيما مي‌رسه! بطور مثال دوستي ديروز لينكي بهم داد كه شگفت‌انگيز بود! مصاحبه با همسر يكي از ديپلمات‌هاي ايراني مستقر در مصر گفتگو كرده بود و حرف‌هايي زده بود شگفت‌انگيز! اينكه مديريت انقلاب مصر به عهده‌ي امام زمان (عج) بود و بارها اين موضوع رو به عينه ديدن!! حالا چطور؟ بماند! حالا به نظرتون اينكه اونقدر دروغ يا ايده‌آل يا باور يا سياست يا هدف يا هرچيزي كه شما اسمش رو مي‌ذاري رو تكرار كنيم و به خورد مردم خودمون بديم تا همه جو بگيردشون و باورش كنن، چه تأثيري در سياست‌هاي منطقه‌اي داره؟ مثلاً اگه باور داشته باشيم كه تونس درش انقلاب اسلامي!! بوقوع پيوسته، چه كمكي به وقاع مي‌كنه؟ آيا با خواسته‌ي ما، اين كشور اسلامي مي‌شه؟ خيلي راحت در حال حاضر مي‌تونين ميزان و غلظت تغييرات بوجود اومده در كشورهاي منطقه رو ملاحظه بفرمايين. اين چيزي نيست كه پنهان باشه يا در قالب شعار بيان بشه. وضعيت مشخصه و كافيه يه انسان بي‌طرف فقط شرايط رو بسنجه تا صحت ادعاي طرفين مشخص بشه. اون زمان، اگه مثلاً حكومتي در مصر بوجود اومد كه درست مثل حكومت عراق بود و دين و اسلام در اون جايگاهي نداشت؛ مثل ساير حكومت‌هاي ليبرال دموكراسي، اين نتيجه‌ي بدتر و سنگين‌تري رو براي مردم ما به همراه خواهد داشت! چرا كه مدت زيادي، فريب دروغ يا تبليغي رو خوردن و بهش اعتماد و اعتقاد پيدا كردن و الان، نتيجه‌ي ديگري مي‌بينن! متأسفانه از اين دست موارد، كم پيش نيومده كه شايد فقط يكي از اون موارد، حمله‌ي امريكا به عراق در سال 2003 بود كه تا 20 روز، ايران از پيشروي‌هاي عراق و شكست امريكا و چنين و چنان؛ دقيقاً به سبك سعيد الصحاف خبررساني مي‌كرد و در روز 21ام ديديم كه بغداد سقوط كرده و همه شوكه شديم!!! چرا؟ چون اين سياست بشدت نخ‌نما بكار رفته بود كه پيروزي‌هاي يكي و شكست‌هاي ديگري با چاشني جناياتش عليه مردم غير نظامي؛ براي جلب ترحم و دلسوزي اذهان عمومي به نمايش گذاشته بشه! مثل جنگ 33 روزه! مثل جنگ غزه! مثل همين جنگ قذافي و مردم!
  19. [quote]آقای سرلشگر! منو به این مطلب و اون مطلب پاس نده. من میخوام بدونم جوابی برای این سوال داری یا نه؟ این سوال من یه نوع به چالش کشوندن شماست. منم میتونم ده تا کتاب 500 صفحه ای اینجا تایپ کنم(عمرا) بعدش برای استدلالاتم بگم اول برید اون 5000 صفحه رو بخونید و بعد بیایید من جوایتون رو بدم. کمی سعه صدر داشته باشید، با نیش و کنایه و بد اخلاقی جواب ندید.خوب نیست! الان جواب این سوالم رو در یک خط بدهید(البته اگر جوابی دارید). رهبر فرمودند مردم کشورهای مصر و تونس مراقب مصادره شدن انقلابشون توسط امریکا باشن.( پس انقلاب هم مردمی هست و هم خلاف سیاست امریکا) شما هم که میگید این انقلابها طراحی شده است و ال و بل! پس ما صحبتهای آقا را قبول کنم یا تحلیلهای شمارو؟ [quote]نگاهتون به كلام رهبري بايد نگاه آينده‌نگرانه باشه.[/quote] یعنی ایشون آرزوهاشون رو داخل نمازجمعه مطرح کردند؟ واقعا که.[/quote] بي‌خيال دوست عزيز. اصلاً شما فرض بفرما بطور كل بنده رو به چالش كشيدين و حقير رو از اقيانوسي آرام، به دريايي طوفنده و خروشان و متلاطم تبديل فرمودين. خوبه؟ قبلاً هم عرض كردم. علاقه‌اي به ورود به جدل ندارم. چرا كه بحث كردن در بحث‌هايي كه حالت جدل به خودش گرفته، به هيچ‌وجه نتيجه‌اي نداره. اون ارجاعات هم به اين اميد به شما داده شد كه اگه حسن ظن و وسعت نظري دارين، برين و از اطلاعاتي كه درش اومده و محصول بحث تمامي دوستان (كه فقط يك نفرشون بنده‌ي حقيره) بوده، استفاده ببرين. ولي اگه تمايلي به اين امر ندارين، بنده هم اصراري ندارم و مي‌تونين به خط فكري خودتون بچسبين. پاسخ شما هم به اندازه‌ي كافي داده شده. اگر علاقه داشتين، پست‌ها رو به دقت مورد مطالعه قرار بدين و پاسختون رو دريافت بفرمايين. در غير اينصورت، بنده كمكي نمي‌تونم بهتون بكنم.
  20. ماشاءالله به سرعت پست دادن دوستان! تا ميام جواب يك دوست رو تايپ و ارسال كنم، تاپيك يه صفحه رفته جلوتر ! ----------------------------------------------- [quote] سلام دوست عزیز و بداخلاق هر کشوری بطور معمول منافع راهبردی خودشو چه در سطح منطقه و چه در سطح جهان دنبال می کنه، ایران کشوری که سه دهه است داره بطور مستقیم و غیرمستقیم ناجوانمردانه تهدید میشه و آسیب و زخم دیده، خوب چه اشکالی داره که ایران هم منافع راهبردی و درازمدت خودش رو در خاورمیانه دنبال کنه که اون هم مبتنی بر سیاست اصولی ما یعنی: عزت حکمت و مصلحت هستش. این مورد رو میشه بخوبی در سند چشم انداز 20 ساله مشاهده کرد. ما که نه متجاوز هستیم و نه اشغالگر و نه کشوری بیگانه از اون سوی کره ارض بنابراین ایرادی در این نیست اگر بخوایم منافع اصولی خودمون رو دنبال کنیم. ببینید لزومی نداره همه جهان با کشوری هم پیمان بشه، در ضمن من از فیس بوک و توییتر استفاده نمی کنم اما بکرات از دوستانم شنیدم که اونجا افراد زیادی خواهان تغییرات اسلامی و بیداری در کشورهای عربی اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا هستن به گمان من تغییرات هم می تونه از بالا به پایین باشه هم از اعماق جامعه به بالا حالا اتفاقی در هر حال داره میوفته در ملل عربی و شر اون تا بحال دامنگیر حکام وابسته عرب منطقه شده نه ما، اینو که انصاف می دی؟[/quote] برادر عزيز. بنده مشكلي با اين قضيه ندارم كه ما هم مثل ساير كشورها، به دنبال منافع‌مون باشيم، براش برنامه‌ريزي داشته باشيم، حتي تفكرات جهاني داشته باشيم. عرض بنده اين هست كه ما بايد برنامه‌ريزي داشته باشيم. به قول شما، سند چشم‌انداز 20 ساله‌، يك نوع برنامه‌ريزي هست كه البته بسيار دير انجام گرفته. گويي كه ما درگير جنگ و تخريب و بازسازي كشور و معضلات ريز و درشت بوده‌ايم و شايد زودتر نمي‌شد به اين موضوع پرداخت. ولي باز هم خوبه كه براي خودمون افق ترسيم كرده‌ايم. هرچند كه بايد تلاش تمامي دولت‌ها، رسيدن به افق باشه؛ يعني وحدت نظر در تصميمات كلان كه متأسفانه گاهاً مشاهده نمي‌شه. بگذريم. عرض بنده اينه كه ما اول بايد تلاش خودمون رو انجام بديم، بعد انتظار داشته باشيم كه محصول برداشت كنيم. نه اينكه مثل جواني باشيم كه منتظر مرگ فك و فاميلش باشه تا مال و منال كلوني بهش به ارث برسه. مطمئناً اگر ما برنامه‌ريزي مناسبي داشته باشيم، به تمامي مواردي كه شما مي‌فرمايين مي‌تونيم برسيم. چون پتانسيل خوبي داريم. ولي نياز داريم فارغ از شعار زدگي و با سرمايه‌گذاري‌هاي مشخص سياسي در كشورهاي منطقه، براي خودمون آينده‌ي سياسي خريدار باشيم. والا اينكه سر خيابون بنشينيم و ماشين‌هايي كه رد مي‌شن رو به نام خودمون بزنيم، هيچ چيز رو عايد ما نمي‌كنه؛ خودمشغولي! ----------------------------------------------- جناب hassanagha. مهم اسلامي فكر كردن نيست. مهم عمل كردنشه. شما مادامي كه نظام ليبرال دموكراسي داشته باشي، هرچقدر هم كه تفكراتت اسلامي باشه، صرفاً در عرصه‌ي فرهنگ كشورت مي‌توني تأثيرگذار باشي كه البته همين هم بسيار سخته و خود ما هم هنوز نتونستيم اون رو اجرايي كنيم. بارها و بارها هم عرض كردم؛ چه در تاپيك تونس و چه در تاپيك مصر، كه حكومت‌هايي كه در پس اين جنبش‌هاي پيروز بوجود ميان، خواه ناخواه متعلق خواهند بود به نظام ليبرال دموكراسي. اگر دوست داشتين، صفحات 9 به بعد تاپيك «اعتراضات و درگیری های مصر» در همين مبحث رو مورد مطالعه قرار بدين تا بهتر منظور حقير رو متوجه بشين. براي شناخت هر انقلابي هم شما بايد يه سري شاخصه‌ها رو در نظر بگيرين كه درصورت نبود، نمي‌شه اسمش رو انقلاب گذاشت. باز هم در اين مورد توضيحات به وفور داده شده كه مطالعه‌ي تاپيك‌هاي تونس، مصر و اين تاپيك (كه هر سه در مبحث «اخبار تحليلي» هستن) توصيه مي‌شه؛ براي جلوگيري از اتلاف وقت و تكرار مكررات. اين ابهاماتي كه فرمودين، تماماً در اون‌ها پاسخ داده شده. ضمن اينكه توصيه‌ي اكيدي دارم به مطالعه‌ي تاپيك «[url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=14472]انقلاب چيست؟![/url] برادر اپرا كه به خوبي و مختصر و مفيد، ويژگي‌هاي انقلاب‌ها و حتي انقلاب‌هاي رنگي رو بيان نموده و كمك حال خوبي براي شما خواهد بود. [quote][quote]پ� �شنهاد مي‌كنم صفحات 5 به بعد اين تاپيك (تا فكر كنم صفحه‌ي 8) رو يكبار ملاحظه بفرمايين.[/quote] چیزی که حاصل مطالعه من بود و به چشم من اومد، شکایت و گلایه شما از صداوسیما بود، اینکه چرا مثلا نرفتن سفارتخونه هارو بگیرن و عدم تشکیل حزب الله در اون کشورها و... اما جواب سوال من داده نشد. من گفتم رهبر در نمازجمعه فرمودند ملتهای منطقه مراقب مصادره شدن انقلاب توسط آمریکا باشند. من اونقدر ها هم سرم میشه که ممکنه این انقلابهارو غربی ها زودتر از انفجار مردمی منطقه و برای منحف کردن جریان انقلاب انجام داده باشند دوست عزیز! اما این صحبتهای اقا رو چیکارش کنیم؟[/quote] يعني بزرگوار، از اونهمه مطلب، همين چهار تا كلمه رو برداشت فرمودين؟ پس فكر كنم يا بنده بايد در ادبياتم تجديد نظر كنم يا شما در نحوه‌ي مطالعه‌ي مطالب. كلام آقا رو هم دوستان درموردش توضيح مناسب دادن. نگاهتون به كلام رهبري بايد نگاه آينده‌نگرانه باشه. ----------------------------------------------------- [quote]دوست عزیز آقای مصطفی-بای شما در حال قضاوت هستید؟ اینو متوجه هستید؟ ریشه های مردمی/تاریخی و تداخل ابرقدرت های زیاده خواه هر دو باید با هم دیده بشه چون اگر اینطور باشه که شما می فرمایید پس حزب الله لبنان هم چیز چندان جالب توجهی نیست، مجاهدین افغان هم مشتی حقوق بگیر یانکی ها بودن، شیعیان جنوب یمن هم احتمالا کارمندان غیررسمی سازمان CIA هستن، شیعیان بحرین و عربستان هم به همین ترتیب ... به گمان شما این نوعی دیدگاه تند و افراطی نیست! پس فقط من و شما در این منطقه مستقل و پاک و منزه هستیم و مابقی همه آلوده هستند به انواع ویروس های رسانه ای داخلی و خارجی بنظر میرسه احترام به شعور ملت ها و آدم ها بد چیزی نیست. در ضمن روش شناسی تریبون داخلی یعنی صدا و سیما خیلی هم کهنه و نخ نما نیست اینجور هم که شما می فرمایید نیست اصولا طبیعت و ماهیت رسانه همینه: تغییر و اقتباس و تفسیر چون اونایی که اونجا نشستن و با ما حرف میزنن مثل ما هستن: انسان! ناخودآگاه دیدگاه ها و حتی خودآگاه تئوری های اونها در این بیان خبر دخیل میشه.[/quote] ببينيد دوست من. چرا شما نگاه صفر و يكي به قضايا دارين؟ يه طورايي شبيه به نگاه «هركس با ما نيست، عليه ماست»؟ اينكه همواره كشورهاي سودجو و بخصوص استعمارگر سعي مي‌كنن كه نيات و اهدافشون رو بصورت غيرمستقيم و با آلت دست قرار دادن مردم كشورهاي ديگه پياده كنن، به نظر شما به معني جيره‌خواري و مزدوري و حقوق بگيري هست؟ اين نگاه شما، با جناب سرهنگ قذافي چه تفاوتي داره كه معترضينش رو مزدور و اجير شده و چنين و چنان معرفي مي‌كنه (و البته تلويزيون ايران هم متقابلاً ارتش قذافي رو مزدور و اجير شده مي‌نامه ). دوست گرامي. اينكه مثلاً امريكا در افغانستان به مجاهدين افغان در دهه‌ي هشتاد كمك مالي و نظامي مي‌كرد، حقيقتي غيرقابل كتمانه. هدفش هم مقابله با شوروي بود؛ درست عين كاري كه شوروي مثلاً در ويتنام با امريكا كرده بود! اين به معني بد بودن مجاهدين افغان نيست. چرا كه اونا هم هدف خودشون رو دارن. ولي نتيجه چي مي‌شه؟ اينكه سرمايه‌گذاري امريكا در دهه‌ي بعدي جواب مي‌ده و از دل مجاهدين اسبق، طالبان رو علم مي‌كنن. بعد چند سال بعد به بهانه‌ي سركوب همين مجاهدين طالباني ميان و در افغانستان مستقر مي‌شن! درسته كه مجاهدين افغان، مزدوران امريكا نبودن. ولي نتيجه‌ي كمك گرفتنشون از امريكا در اون زمان، به اين قضيه ختم شد. پس اولاً هيچ‌وقت نبايد شما تحرك استعمارگران رو ناديده بگيري يا با شعار، قدرتشون رو هيچ و پوشالي فرض بفرمايي و ثانياً نبايد به برنامه‌هاشون بصورت كوتاه مدت نگاه بفرمايي. اين بيان حضرت امام (ره) بود كه فرمودن امريكا نقشه‌اي مي‌چينه كه ما 20 سال بعد نتيجه‌اش رو مي‌بينيم. حالا به نظر شما، حضرت امام (ره) هم متوهم بودن؟ خير! ايشان با بينشي كه داشتن، به چنين مواردي اشاره مي‌فرمودن؛ چرا كه مي‌ديدن اين مسائل رو و برخلاف مسئولين وقت كه همون زمان خوش‌خيال فكر مي‌كردن امريكا اين شده و اون شده، به تمامي اين مسائل دقت داشتن. همون‌طور كه عرض شد، شما بايد وقايع رو ريشه‌يابي بفرمايين و ببينين ريشه‌ي هر مسئله در كجاست. در غير اينصورت، مثلاً اگه شما يه فرد خارجي باشين (مثلاً يه مسلمان اندونزيايي)، مياين مي‌بينين يه عده تو ايران، رنگ سبز دارن (به عنوان نماد سيدي و مذهبي)، شعار الله اكبر و لا اله الا الله مي‌دن (به عنوان شعائر مذهبي)، اسم از امام خميني (ره) و شهيد همت و شهيد باكري مي‌برن و دم از آرمان‌هاي انقلاب مي‌زنن‌ (بعنوان پايبندي به اصول و ارزش‌هاي انقلاب)، شعارهاي مرگ بر روسيه و مرگ بر چين مي‌دن (بعنوان اعلام برائت از كشورهاي استعمارگر و خارجي)، نماز جمعه برگزار مي‌كنن، بر پشت بام‌ها الله اكبر مي‌گن، يا حسين (ع) مي‌گن و ...! حالا به نظر شما، با اين تصاوير، شماي بيننده‌اي كه اصلاً درخصوص ايران اطلاعات چنداني ندارين، چه برداشتي مي‌فرمايين؟ غير اينه كه فكر مي‌كنين اينا دارن يه حركت اسلامي و انقلابي و آرمان‌گرايانه انجام مي‌دن؟ امري شبيه به انقلاب 1357؟ تنها دقت به ريشه‌هاي جنبش، ساختارشون، طرفداران‌شون، رسانه‌هاي مبلغ‌شون، عمق شعارهاشون، اهداف حقيقي‌شون، پشتيبانان‌شون و بطور كلي رهبران پنهان‌شون هست كه شما رو به اين نتيجه مي‌رسونه كه نخير! اين حركت نه تنها انقلاب اسلامي نيست، بلكه اساساً نه انقلابه و نه خودجوش و نه مردمي! چرا كه مردم در حقيقت، اسير يك تفكر هدايت‌گر شدن و دارن براي اهداف گروهي خاص، اين تحركات رو انجام مي‌دن. شايد بين اون‌ها مردم معترض هم كم نباشن يا كسائي كه دارن براي حقوق‌شون تلاش مي‌كنن. ولي مسيري كه درش افتادن مسير صحيحي نيست و نتيجه‌ي خوبي هم نداره. به همين دليله كه عرض مي‌كنم به جاي چسبيدن به ظواهر امر، به اصل و اساس ماجرا بپردازين و اون رو مورد بررسي قرار بدين. ================================= در پايان، از شما تقاضا مي‌كنم يكبار تاپيك‌هاي تونس، مصر و اين تاپيك رو مورد مطالعه قرار بدين. چون بسياري از اين عرايض، قبلاً زده شده.
  21. سروش جان. برخورد بنده تند نبود. شايد اون رو با لحن تند خوندي ! علي اي حال اگه از لحن نوشتارم دلگير شدي، از شما عذرخواهي مي‌كنم. ----------------------------------------------- درخصوص فرمايشات شما بايد عرض شود كه تا حدودي با هم هم‌نظريم. ببين بزرگوار. ما مي‌تونيم در سياست خارجي، اهدافي رو مدنظر قرار بديم و حتي جنگ رسانه‌اي راه بياندازيم. البته اي كاش اصول و قواعد جنگ رسانه‌اي رو هم مي‌آموختيم! ولي خوب. بگذريم. بحث بنده در اين هست كه اين جنگ رسانه‌اي، متأسفانه در داخل و برعليه مردم خودمون انجام مي‌گيره؛ نه عليه مردم منطقه! بله. اگر شما اين امر رو براي تخمير اذهان كشورهاي عربي منطقه انجام بدين، مشكلي نيست. بالاخره هركشوري، سياست خاص خودش رو داره. هرچند كه همون‌طور كه عرض شد بايد ظرفيت‌هامون رو بشناسيم! نه اينكه مثل هميشه خواب باشيم و وقتي بيدار شيم كه اتفاق افتاده و گاو محترم هم چند قلو زاييده و حالا بخوايم از آب ريخته، براي خودمون چيزي بياندوزيم! شما ملاحظه بفرمايين. در همين تاپيك، كم نيستن دوستاني كه ميان اظهار نظر مي‌كنن و حتي براشون اين جمله عجيبه كه اين انقلاب‌ها، ريشه‌ي مردمي، ديني و حتي اجتماعي نداره و طراحي شده هست! من كاري به صحت يا غلط بودنش ندارم. ولي همين كه دوستان حتي نمي‌تونن اين احتمال رو متصور باشن، از عمق فاجعه‌اي حكايت مي‌كنه كه ريشه در جنگ رسانه‌اي رسانه‌هاي ما در داخل كشور داره! به عبارت بهتر، اين اسمش مي‌شه فريب اذهان عمومي؛ منتها براي مردم ايران! شيوه‌هاي بكار گرفته شده در صدا و سيماي ما، همون‌طور كه عرض شد بشدت نخ‌نما هستن و مي‌شه گفت حتي ديگه مصرف داخلي هم ندارن. زدن عين حقيقت، كمي تا قسمتي دشواره. ولي حداقل در خبررساني‌ها مي‌شه تا حدودي اين شيوه رو پياده كرد. چرا كه عين حقيقت، چيزي فراي اخبار هستن و اخبار، نتايجش هستن. پس مي‌شه اخبار رو درست و واقعي پوشش داد و در كنار اون، تحليل‌هاي مناسبي هم انجام داد تا هم، بيداري درون كشور باشه و هم، اعتماد سازي. در طرف ديگر هم دقيقاً مي‌شه براي كشورهاي منطقه از چنين سبكي پيروي كرد كه نه اعتراض حاكمان رو موجه كنه و نه اين ذهنيت رو بوجود بياره كه ايران با گزينش و سانسور اخبار، سعي در جهت‌دهي و دخالت در امور اين كشورها رو داره. اين، شيوه‌اي هست كه سال‌هاي ساله رسانه‌هاي غربي و عربي در پيش گرفتن و علت اصلي موفقيتشون هم همينه كه ظاهراً با بيننده صادق هستن و بيننده هم به هواي آگاه شدن از اخبار، خواه ناخواه ذهنيتش با شبكه‌ي مورد نظرش همسو مي‌شه و اون زمان هست كه در لايه‌هاي زيرين، با تحليل‌ها و تماس‌ها و چنين و چنان، به ذهن بيننده جهت مي‌دن؛ طوري كه بيننده خيال مي‌كنه اين، خودش هست كه به چنين نتايج و افكاري رسيده. حالا خود شما قضاوت بفرمايين اخبار جانبدارانه و بشدت تبليغاتي و همراه با پيشوند ايران، چقدر به اين شيوه نزديك هست؟ اصلاً اجراي اين شيوه، آيا سخت و غيرممكن و يا حتي بي‌سابقه هست؟ ----------------------------------------------- پيشنهاد مي‌كنم صفحات 5 به بعد اين تاپيك (تا فكر كنم صفحه‌ي 8) رو يكبار ملاحظه بفرمايين. اين بحث‌ها، قبلاً بصورت مفصل در اونجا انجام گرفته. شايد با خوندن اون‌ها، بتونيم نتيجه‌گيري بهتري انجام بديم.
  22. [quote][code]اگر ایران حتی برای تحریک مردم منطقه به برگزاری انقلاب نرم برنامه ریزی هم کرده بود یا در حال برنامه ریزی هم باشه[/code] برنامه ریزی که کردند! سند این ادعا، صحبتهای آقای.... که یکی از مسئولین سیاسی بسیج هستند در جمعی خصوصی می باشد(حدود 5 الی 6 ماه قبل از انقلاب مصر). ایشون در اون جمع مطرح میکنند که مصر چند وقت دیگه دست طرفداران ایران می افتد و مصر جزء همپیمانان و دوستان ما در منطقه خواهد شد.[/quote] پس بايد خدا رو شكر كنيم كه با برنامه‌ريزي دقيق آقايون، نه تنها كشورهاي منطقه يار و همپيمان ما شدن، بلكه رسانه‌هاي غربي و عربي هم با ما متحد شدن و عقايد و نظرات ما رو به پيش بردن و رسانه‌هايي چون فيس‌بوك و توييتر هم در اين زمينه حسابي به ما كمك كردن و البته تشكر ويژه‌اي هم دارم از ايشان بابت همراستا نمودن مقامات اروپايي و امريكايي كه با اظهاراتشون، منطقه رو به دامن ايران انداختن و متحد ايران كردن. ان شاءالله همين‌طور باشه كه شما و دوستان ديگه مي‌فرمايين.
  23. بيا از ما بگذر دوست من. چون شما بحث نمي‌فرمايين كه به نتيجه برسين. بحث مي‌فرمايين كه جدل كنين. بنابراين سرنوشت چنين‌ بحثي، از پيش تعيين شده است. علي اي حال، پيشنهاد مي‌شه شما ابتدا تاپيك هاي مرتبط با وقايع اخير كه دو، سه تاپيك (بجز اين تاپيك) بيشتر نيستن رو مطالعه بفرمايين و سپس اگه سوال يا نقدي داشتي بفرمايين. البته شرط اول اينه كه بحث بفرمايين براي رسيدن به حقيقت، نه اثبات و يا تحميل نظراتتون.
  24. دوست گرامي! شما چرا موضوع رو شخصي مي‌فرمايين؟! اخطار بنده كلي بود و به هيچ دوستي مستقيماً اشاره نداشت! اين، اولين و بديهي‌ترين قانون سايت هست كه درمورد موضوع تاپيك، دوستان به بحث بپردازن! حالا اگه بنده يا ساير مديران محترم اجازه دادن بحث‌هاي انحرافي هم باشه و سعي در هدايتش داشته باشن، به معني اين نيست كه بحث انحرافي در تاپيك مجازه. كسي به دنبال همسان‌سازي عقايد نيست! ولي همه بايد در هر تاپيكي كه وارد مي‌شن، ذيل موضوعات مندرج در تاپيك به بحث بپردازن! همون‌طور كه بارها عرض شد، موضوع اين تاپيك درخصوص تحولات منطقه هست و بحث‌هاي انحرافي، فقط باعث انحراف از بحث اصلي مي‌شه و تاپيك خوب دوستمون رو خراب مي‌كنه. به همين دليل شما بايد بحث رو در تاپيك ديگري كه مرتبط با موضوع بحث‌تون هست دنبال بفرمايين. اميدوارم سوء تفاهم برطرف شده باشه.
  25. [quote]آقا مصطفي بياين شبکه هاي که از طرف ايران به خارج و داخل پخش مي شن رو مثله يه زنجير وصل بر هم در نظر بگيريم... مطمئنا هدف اول صدا و سيما جهت دهي به اين انقلاب ها در راه اهداف خودمونه ديگه؟؟؟ درسسته؟ خوب براي اينکار بايد از رسانه هاي خارجي مون مثه پرس تي وي کمک بگيريم...حالا هدفمون اينه که يه جوري اين انقلابو اسلامي اعلام کنيم ....يعني به اون جووني که تو خيابونه تو بحرين بفهمونيم که بابا تويي که مسلموني تويي که زيره باره ظلمي مي توني يه انقلاب اسلامي داشته باشي...خوب مطمئنا وسط تظاهرات که نمي تونيم تو تلوزيونمون بگيم (پرس تي وي) که آره آقاي جوون بحريني تو از طرف آمريکا اجير شدي... تو الان توي planb آمريکايي يا فردا توي planc آمريکايي..خود مطمئنا اينا رو نمي شه تو يه رسانه جمعي گفت...اگه يه بحريني يه همچين چيزايي بشنوه که سريع تلويزيون رو خاموش ميکنه تازه هميشه تو ذهنش مي مونه که آره اين شبکه که انقلاب ما رو زيره سوال برد ايراني بود.... اميد وارم منظورمو در مورد اين قبيل شبکه ها رسونده باشم.. حالا مي مونه شبکه هايي که براي داخليا پخش مي شه حالا از اينکه کلي اين طرز فکر که آره اين ثمره انقلاب ما بوده بعد از سي سال و.. چقدر تو روحيه مردم تاثير داره بگزريم... ولي حداقلش اينه که رسانه هاي ما نمي تونن 2 جور خبر پخش کنن يعني همون چيزي که به او ن بحرينيه ميگيم بايد به مردم خودمون هم بگيم... به نظر من در کل بيس کاره صدا سيما خوبه فقط بعضي وقتا افراطو تفريط مي کنه که البته مي شه ازش گذشت... با تشکر...[/quote] دوست بزرگوار. قبلاً در اين خصوص، به اندازه‌ي كافي بحث شده و نقش و اندازه و حد رسانه‌هاي ما با رسانه‌هاي زنجيره‌اي غربي سنجيده شده! به نظر شما در شرايط فعلي، اوضاع داره به نفع كشورهاي منطقه و مردمش پيش مي‌ره؟ اگه فكر مي‌كنين با رفتن غضنفر و اومدن هويج قلي ميرزا، چيزي عوض مي‌شه كه هيچي! ولي اصل و اساس اينه كه هيچي عوض نشده! دقيقاً هيچ‌چي! من مثل برخي از دوستان نيستم كه شبيه به بلندگوي تبليغاتي باشم و هرچيز كه شنيدم رو خيلي راحت باور كنم! وقتي كه ما داريم درمورد موضوعي صحبت مي‌كنيم، اول بايد بطور عقلاني و منطقي، ظرفيت‌هاش رو بسنجيم و همچنين عملكردش رو مدنظر قرار بديم! بعد بسنجيم و ببينيم كه چه ميزان از اين ظرفيت‌ها رو در مورد موضوع مورد استفاده قرار داده. بعد ببينيم كه چند درصد عملكرد، مورد قبول قرار گرفته و الي آخر! حالا بيايم درمورد ظرفيت رسانه‌اي و توان جريان‌سازي رسانه‌هاي داخلي صحبت كنيم! به نظر شما، اينكه يه رسانه، به سبك رسانه‌هاي كشورهاي اسبق و فعلي ماركسيستي، مدام يه چيز رو تكرار كنه و سعي كنه با شعار، همه‌چيز رو خوب و درست نشون بده و يه دشمن فرضي بسازه، چقدر توان موج‌سازي داره؟! پاسخ، هيچي هست! برادر من! يه رسانه قبل از هرچيز، بايد امكان اعتمادسازي داشته باشه و اعتمادسازي، با شعار و تخمير مغزها انجام نمي‌گيره! جنگ رسانه‌اي، ظرفيت و ظرافت بسيار بالايي رو مي‌طلبه كه ما هنوز حتي علاقه نداريم اون رو براي يكبار هم كه شده، مورد مطالعه و بررسي قرار بديم! هنوز از رسانه‌هاي مختلف، فقط دكوراسيون و مسابقات و تاك‌شوهاشون رو برمي‌داريم و اصلاً به اصول رسانه‌اي‌شون توجهي نداريم كه چطور مي‌تونن اينطور با دروغ، جمعيت زيادي رو به خودشون جلب كنن! حقيقت اينه كه رسانه‌هاي ما، حتي نمي‌تونن اعتماد مردم خودمون رو جلب كنن. نمونه‌هاي بسيار زيادي وجود داره كه تنها يكي‌اش وقايع پارسال هست. البته درخصوص تمامي اين موارد، چند صفحه‌ي قبل به وفور بحث شده و فكر نكنم نيازي به توضيح مجدد باشه. -------------------------------------------------- خدمت شما، برادر ميثم و تمامي كساني كه قائل به تلاش ايران براي برپايي انقلاب نرم هستن بايد عرض شود كه : از قديم گفتن نابرده رنج، گنج ميسر نمي‌شود! حالا دوستان به من بفرماين كه ما در اين 32 سال چه عملي انجام داديم كه به قول دوستان تبليغات‌چي، موج بيداري اسلامي، برگرفته از انقلاب اسلامي ايران در اين كشورها بوجود بياد! بهتره شعار نديم! وقتي كه غرب براي يه موج‌سازي كوچك در كشوري كوچك مثل گرجستان، اينهمه مقدمه‌چيني مي‌كنه، انتظار ندارين كه ما بدون انجام هيچ‌كاري، هيچ رسانه‌ي تأثيرگذاري، هيچ‌رسانه‌ي جمعي، هيچ دستورالعمل مشخصي، هيچ سرمايه‌گذاري مشخصي، هيچ پايگاه اجتماعي معلومي و ...، يه سري انقلاب رنگي در چندين كشور مختلف بوجود آوردن؟! خود شما اين رو باور مي‌فرمايين؟ اگه آره كه بحث ما بهتره خاتمه پيدا كنه. چون نگاه متفاوتي داريم. ولي چيزي كه من مي‌دونم اينه كه زراعت بدون بذر و آب و نور و خاك مناسب و كود و رسيدگي مرتب امكان‌پذير نيست! حالا اگه از نظر شما، قواعد طبيعي زمين باعث زراعت مي‌شه، به نظر شما احترام مي‌ذارم. =================================== از دوستان براي بار دوم درخواست مي‌كنم كه فقط و فقط به موضوع تاپيك بپردازن و باورهاي ذهني‌شون درمورد يانكي‌ها و سايرين رو به تاپيك‌هاي ديگه منتقل بفرماين. بحث داره بشدت منحرف مي‌شه و اميدوارم مجبور به مداخله‌ي قانوني نشم و دوستان خودشون رعايت بفرماين. باز هم عرض مي‌كنم. موضوع تاپيك، «تظاهرات و درگيري هاي کشورهاي عربي» هست. پس خواهشاً دوستان بحث رو فقط در اين زمينه انجام بدن و از هرگونه بحث‌ها و يا حتي خيال‌پردازي‌ها و شعارهاي نامربوط به موضوع، خودداري بفرماين. ضمناً تذكري جدي‌ به تمامي دوستان عرض مي‌كنم و اون اينكه از ادبيات مناسب اين سايت، استفاده بفرماين و از بكار بردن ادبيات ناشايست، حتي نسبت به دشمنان هم خودداري بفرماين. درصورت مشاهده‌ي مواردي از اين دست، از اين پس برخورد جدي‌تري صورت خواهد گرفت.