-
تعداد محتوا
2,358 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
18
تمامی ارسال های mostafa_by
-
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]اما چند کلام با دوست عزیزم مصطفی ... برادر جان! اگر در قضیه نفت و تسلط به نفت، فرض این باشه که قصد آمریکا از به دست آوردن منابع کشورهای نفت خیز، فروش نفت و به جیب زدن درآمد اون به نفع خودش باشه، حرف شما کاملاً درسته و چنین چیزی صحیح نیست. ولی اگر فرض بگیریم که قصد آمریکا تسلط هر چه بیشتر بر منابع نفت و استفاده از این قدرت برای تاثیر گذاری بر سایر کشورهای جهان باشه چی؟ از سال 2001 که آمریکا حرکت جدیدش رو آغاز کرد چقدر صحنه سیاسی جهان (بخصوص اروپا) عوص شده؟ شما بیاد دارید که پس از فروپاشی شوروی و رها شدن غرب اروپا از خطر گسترش شوروی سیاستهای کلی اونها رو به مستقل شدن و بعضاً فاصله گرفتن از آمریکا میرفت (نمونش مستحکم کردن روابط اتحادیه اروپا و ایجاد پول واحد)، به عبارتی نقش آمریکا و نفوذ اون در مراکز تصمیم گیری اروپا رو به کاهش بود. سیاستمدارها و سیاستهای اون روز اروپا رو با حالا مقایسه کنید، چه راست مستقل چه بخصوص چپگراها. اینا وقتی دیدن که منابع انرژی در دستان آمریکا قرار گرفته (یا کم کم قرار میگیره) مجبور شدن خودشون رو هر چه بیشتر با آمریکا هماهنگ کنن. البته این تنها یک مثال بود و سایر کشورهای مصرف کننده انرژی هم هستن، مثل چین یا کشورهای شرق آسیا. بنظر من تسلط (غیر مستقیم) بر منابع انرژی جهان یعنی تسلط (غیر مستقیم) بر کل جهان. حالا بهر حال یک این هم یک نظری هست، بنظر من این همه فعالیت و موش دواندن آمریکا در مناطق نفت خیز برای رضای خدا یا اتلاف منابع نیست و اینا سرمایه گذاری که میکنن برای این هست که بعداً سودش رو برداشت کنن. [/quote] شما بزرگواري. فرمايش شما رو بنده هم قبول دارم. اتفاقاً در اين زمينه، كسينجر دكترين بسيار معروفي رو هم تبيين كرده كه البته متعلق به اين دهه هم نيست. به همين دليل بنده موضوع نفت رو مهم ارزيابي كردم. لكن هرميزان هم به اين مسئله عنايت داشته باشيم، باز هم نميشه براي تحركات نظامي، عامل انرژي رو به عنوان محرك اصلي مدنظر قرار داد. همونطور كه عرض شد، نفت و بطور كلي انرژي، بار منافع رو در قبال مصارف بيشتر ميكنه و يك عامل محرك جانبي محسوب ميشه. ولي به هيچوجه نميشه اون رو به عنوان عامل اصلي درنظر گرفت. ضمن اينكه عملاً منابع انرژي خاورميانه در اختيار ايالات متحده بوده و هست. كافيه نگاهي به فهرست اعضاي اوپك بياندازيم تا ببنييم جز ايران، كدوم يك رو در مشت خودش نداره! آيا مثلاً درصورت صلاحديد امريكا، عربستان ميتونه سياستي مجزا رو به اجرا بذاره؟ يا قطر و بحرين؟ يا كويت؟ به همين دليل هم عرض ميكنم نبايد به تحليلي سطحي كه همانا تسلط بر منابع انرژي خاورميانه (و يا به باور برخي، غارت منابع نفتي!) هست، بسنده كنيم و بايد به دنبال عوامل و محركهاي قويتري بگرديم؛ محركهاي اصلي. [quote]و در مورد بقول شما عناصر خودسر که مغز خر گاز زدن، آخه برادر شما دیگه چرا؟! شما هم همون حرفای "چیز" اینا رو که میزنی، این بنده خداها، این مجاهدین مخلص در عزا و عروسی و بدست دشمن و حالا هم دوست باید قربونی بشن! در همه جایی و در بین همه گروهی ممکنه افراد نامطلوب پیدا بشه، بعضی وقتها هم اشتباهات سهوی رخ میده (اون هم در این روزگار پر حادثه)، همه رو که نباید به یه چوب زد![/quote] شايد شما عناصر خودسر رو درست تعريف نفرمودين! عناصر خودسر، همونايي هستن كه آقا در نماز جمعهي 29 خرداد فرمودن خون به دل رهبري ميكنن. همونايي كه با عدم تبعيت از قوانين، باعث چسبانده شدن هزاران برچسب به امت حزبالله و بسيج ميشن! همونايي كه همواره اطاعت از رهبري، ورد كلامشونه، ولي در عمل ذرهاي تبعيت از فرمان رهبر ندارن. يعني كساني كه قانون رو تفسير به رأي ميكنن و خودشون رو فراي قانون ميدونن! بهتره قضيه رو بازش نكنيم. ولي بنده همه رو به يه چوب نزدم و فكر كنم از عرض بنده، برداشت اشتباهي فرمودين. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote][quote]متوجه فرمايشتون نشدم. ميشه بسطش بدين؟[/quote] از فرمایشتون اینجوری متوجه شدم که شما انقلابیون منطقه رو کسانی میدونید که مورد حمایت آمریکا هستن و آمریکا به نوعی حکام منطقه رو دور زده و پشتشون رو خالی کرده. درست متوجه شدم؟ اگه نه میشه دوباره یه توضیح روشن بدید. ممنون میشم.[/quote] بله. بنده به چنين امري معتقدم و مستندات اون بارها در همين تاپيك و تاپيكهاي مشابه و حتي اخبار خود ايران اومده. اساساً اگه به سرمنشاء اين موجهاي بوجود اومده توجهي داشته باشين و به جاي تك تك نگاه كردن اين كشورها، مجموع رو در نظر بگيرين، شما نيز به اين نتيجه خواهيد رسيد. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]با سلام: آقا مصطفی سوالی ذهنم رو مشغول کرده: به نظر شما صدا و سیمای ایران در مقابل این اتفاقات چه نوع واکنشی باید نشان می داد که بیشترین سود رو داشته باشه....با توجه به اینکه شما بارها و بارها از نوع خبر رسانی اون انتقاد کردید...با لاخره آدم باید یک چیز خوب در نظر داشته باشه که نسبت به اون بگه این چیز بده....یعنی شما بالاخره باید یک شیوه جایگزین برای خبر رسانی داشته باشید که طبق اون بگید این راهکار صدا و سیما بده.... ببخشید اگه سوالم یه خورده مسخرست...[/quote] اساس امر اينه كه يك رسانه به جاي بازي مستقيم با ذهن و اعصاب مخاطبش، به تأثيرگذاري غيرمستقيم روي بياره. بطور مثال، ما شبكههاي مختلف غربي و عربي رو داريم كه تماماً از اين متد دارن استفاده ميكنن. حتي العربيه كه عملاً در موضوع ايران، شمشير رو از رو بسته بود هم اينطور شعاري برخورد نميكرد! حداقل كاري كه ما ميتونيم انجام بديم، استفاده از متد خبررساني اين شبكهها هست؛ يعني در ظاهر بيطرف و صرفاً نگران نسبت به موضوعات و در لايههاي پنهان، چينش مناسب و غيرمشخص اخبار و جهتدهي غيرمستقيم به ذهنيت مخاطب. [quote]این برخورد باعث تاسف و دلسردی تئوری های شما در باب تحولات در کشورهای عربی نظر شخصی شماست و براحتی قابل نقده اما این سبک و منش مانع از شکل گیری یک بحث جدی میشه کنترل بی معناست در این مورد، قوانین سایت هم مانع از اظهارنظر و نقد دیگران نمیشه کلماتی که من بکار بردم کامل متناسب با منسوبین این صفات بوده شما می تونید هر برخوردی دوست داشتید انجام بدید اما این نشان از صحت تصمیم و نظر شما نداره مظلوم نمایی هم در کار نیست[/quote] بنده ادعا نكردم كه نظراتم صحيح و دقيقه! شما ميتونين نقدتون رو كه ظاهراً بسيار هم راحته بفرمايين. ولي قرار نيست هر حرفي كه دلمون بخواد رو در سايت بنويسيم؛ چون مثلاً ايشان رو مستحق بيانش ميدونيم! هر سايتي، قوانين خودش رو داره و اساساً اين قوانين، در همهي اجتماعات رعايت ميشه كه ميليتاري هم يكي از اون اجتماعات هست. اگر در قالب مباحث اين تاپيك نظرتون رو «مؤدبانه» و «محترمانه» بيان بفرمايين، بنده و ساير دوستان استقبال هم ميكنيم. نه بنده و نه ساير دوستان هم ترسي از نقد شدن نظراتمون نداريم. كما اينكه در همين تاپيك، بارها و بارها دوستان، عرايض حقير رو به نقد گذاشتن. [quote]خب... عربستان و امارات رو كه زديم داغون كرديم.بحرين هم كه به خودمون برگشت.. امريكا رو هم زديم توي خليج فارس داغون كرديم.... اقا مصطفي به نظر شما حالا بايد چيكار كنيم ؟ يا بايد باهامون چيكار كنن؟ يا بشينيم ببينيم چيكار ميكنن؟ يا بشينن ببينن ما چيكار ميكنيم؟ نميدونم چرا برخي ميخوان به جاي تجزيه و تحليل..تعيين تكليف كنن.نظر دادن خوبه.اما يه تحليل و پي نوشتي هم پشتش بذارين.اخر عاقبت استراتژيتون رو بنويسين. .........يه بنده خدايي حرف قشنگي ميزد! ميگفت ما تابع ولايت نيستيم! دوست داريم ولايت تابع ما باشه!........... خب فردا اگه فرمايش و دستور امام خامنه اي خلاف نوع تفكرات برخي شد نكنه خداييي ناكرده...گوش بفرمان باشين تا به وقتش من بي سوادتر از اوني هستم كه تحليلي رو بخوام بنويسم لذا همچنان فيض ميبرم. پاتريوت جان اقا مصطفي از بزرگترهاي سايت هستن. توي اين سايت كسي نظرش رو تحميل نميكنه.بلكه رد نظرات ديگران اداب و رسومي داره كه بايد رعايت بشه.[/quote] من براي كسي تعيين تكليف نكردم. نظر خودم رو بيان كردم. اساساً كسي هم نيستم كه نظرم اونقدر مهم باشه كه تعيين تكليف محسوب بشه. از نظر خودم، اشتباهات رو بيان ميكنم و موارد درست رو هم همچنين. اگر رهبري حرفي بزنه، من و ساير دوستان بايد تابع باشيم. البته دليل بر اين نيست كه عقايدمون رو همسان كنيم، بلكه بايد تبعيت داشته باشيم؛ چه موافق موضوع باشيم و چه مخالف. بهترين كار هم در شرايط فعلي، صبر هست كه البته نداريم و بعد، اقدامات ديپلماتيك كه اون هم ...! [quote][quote] حالا با جرياني مواجه شدن كه حمايت ضمني غرب و امريكا رو به همراه داره (برخلاف ادعاي صدا و سيماي ما) و از طرف ديگه، بدون پشتيباني امريكا هم عملاً هيچ هستن![/quote] باسلام و درود. احتراما میشه بگید این گروه تو کدوم کشور هستند؟[/quote] متوجه فرمايشتون نشدم. ميشه بسطش بدين؟ -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
اين پاسخ احساسي شما رو ناديده ميگيرم و شما رو ارجاع ميدم به نوشتههاي خود! البته قطعاً براي نشان دادن ادبيات شما، پست ويرايش شدهي شما رو ويرايش مجدد نكرده و قطعاً واژگاني كه بكار بردين رو مجدداً ذكر نخواهم كرد. شما هم بهتره به جاي چنين مظلومنماييهايي، در رعايت قوانين سايت كوشا باشين. اما بعد. مطالبي كه فرمودين، هيچيك ارتباطي به تاپيك نداره. بخشياش شخصي هست كه بايد در pm به بنده ميفرمودين و بخش ديگرياش هم مربوط به موضوع تاپيك نميشه و بنده هم تذكر دادم كه اين بحث رو در تاپيك ديگري دنبال بفرمايين. اميدوارم اين تذكر دوستانه رو اينبار بپذيرين تا بنده ناچار نباشم براي حفظ نظم تاپيك، برخورد ديگري داشته باشم. موفق باشيد. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]دوست عزيز آقا مصطفي! گمان ميكنم شما با خوندن پستهاي ساير دوستان كه بعد از پست آخر بنده در اين تاپيك ايجاد شده تصور كنيد هدف من از آن پست زير سوال بردن افكار و نظريه هايتان بوده و به نوعي قصد تمسخر شما را داشته ام كه اصلا و ابدآ چنين قصدي نداشته و نخواهم داشت. من تمام ارسال هاي شما رو با اشتياق و ديد مثبت دنبال ميكنم و با مطالعه تحليلهايتان بر سواد ناچيزم مي افزايم.سوالي كه در پست قبلي ام درباره حوادث بحرين پرسيدم سوال بي جوابي بود كه 2-3 روز ذهنم رو مشغول خودش كرده بود!! اگر اين حوادث برنامه ريزي شده است و در راستاي تحقق پروژه خاورميانه بزرگ (كه شما در جايي از اون به عنوان مرگ دموكراسي نام بردين) باشه دليل اعزام نيروي نظامي به بحرين براي سركوب مردم از جانب آل سعود چيست؟ چرا دولت آمريكا به عنوان باعث و باني اين پروژه در قبال اين اتفاقات سكوت كرده (يا حتي ممكنه خودش به عربستان دستورش رو داده باشه) و مهمتر از همه اينكه چرا حكام عربستان و يا ساير كشورهاي عربي (حتي آنهايي كه با انقلاب مخملي ساقط شدن) در قبال اين پروژه آمريكايي سكوت كردن و دست به افشاگري نمي زنند؟ خب به هر صورت اين قبيل كشورها تهي از تحليلگراني هر چند كم آگاه به مسائل جهان و امور بين الملل نيستند. چرا حكام كشورهاي عربي با آگاهي از پايان ماجرا و سرنوشت شومشان باز هم بازيچه دست تئوريسين هاي آمريكايي شده اند و به دستور آنها خود را به چاه مي اندازند؟[/quote] اختيار دارين دوست گرامي. بنده درمورد شما، چينن فكري نكردم. نظر لطف شماست. درخصوص موضوعي كه اشاره فرمودين، بايد عرض شود كه اولاً حكومتهاي عربي منطقه، در يك بازي دوسر باخت قرار دارن. سالهاست كه با زور اسلحه و حمايت امريكا، به حياتشون ادامه دادهان. هرگونه حركت مردمي رو هم با همين پشتيباني خنثي كردهان. حالا با جرياني مواجه شدن كه حمايت ضمني غرب و امريكا رو به همراه داره (برخلاف ادعاي صدا و سيماي ما) و از طرف ديگه، بدون پشتيباني امريكا هم عملاً هيچ هستن! به همين دليل ميبينيم كه سردرگمي بسيار عجيبي بين دولتهاي مذكور وجود داره كه عملاً در اين سردرگميها، اشتباه پشت اشتباه انجام ميدن. اتفاقاً اگه اخبار رو سلسلهوار دنبال فرموده باشين، بارها و بارها حاكمان جابر اين كشورها، به خالي شدن پشتشون اشاره داشتهان. همين حسني مبارك و حتي قذافي جاني، اشارات مستقيمي در اين خصوص داشتهان كه فكر كنم در آرشيو اخبار اين سايت هم موجود باشه. لكن به دليل اينكه ارتش اين كشورها، امريكايي هست و بدون ارتش و نيروهاي امنيتي هم دوامي براي اين حاكمان متصور نميشه بود، ترجيح ميدن در اين زمينه زياد وارد نشن و جفتكپراكني نفرماين! چرا كه فقط شرايط براشون بدتر ميشه. ضمن اينكه مسئلهاي كه بايد در نظر بگيرين اينه كه اين طرح، طرحي مشخص نيست كه هركسي به همين راحتي اون رو بپذيره! در همين سايت، چند نفر قائل به اين نظريه هستن؟ شايد به تعداد انگشتان يك دست هم نرسه تعدادشون! حالا به نظر شما، عربها كه خود، تنها بخش كوچكي از پلن بزرگ سال 2000 به بعد هستن، چطور ميتونن با اطمينان به چنين قضيهاي برسن؟ موضوع ديگري كه هست اينه كه كساني كه رفتن يه طورايي باهاشون معامله شده كه اينطور حاضر به رفتن هستن. ولي ميبينيم در ليبي كه ارتباطات مستقيم نيست، جنگ چقدر شدت و وسعتي پيدا كرده و براي بقاء، حاكم جابر ليبي به هر اقدامي دست ميزنه! لكن قرار نيست اين حاكمان بمونن و خود شما هم اين رو ميدونين. منتها اين رو با اطمينان خدمتتون عرض ميكنم كه قدرت به دست انقلابيون مسلح ليبي نخواهد افتاد! چرا كه در پس انقلاب سخت، افراط وجود داره و ليبرال دموكراسي با افراط سازگاري نداره. موضوع بحرين رو هم موضوع جداگانهاي هست كه البته تنها ظاهر امرش فرق ميكنه. قبلاً خدمت دوستي عرض كرده بودم كه هرچقدر اين تحولات به ايران نزديكتر بشه، صورت و ماهيت اون هم تا حدودي تغيير ميكنه. چرا كه نزديكي ايران به ماجراها، ميتونه به نوعي ورود غيرمستقيم و يا دخالت تهران رو در پي داشته باشه. به همين دليل صورت ماجرا رو تا حدودي تغيير ميدن. ولي اصل و اساسش يكسانه. مگه اينكه با اقدامات عجولانهي ايران، عملاً شيعيان بحريني رو تشويق به برخورد سخت كنيم كه در اين صورت حكم كشتار دستهجمعيشون رو صادر خواهيم كرد!! -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote][quote][color=red]اين كشتارها، نميشه و نبايد موجب توقف ملتها بشه. كما اينكه نگذاشتن مصريها كه داشتن مأيوس ميشدن، شكست بخورن و انگار يك نفر كد تقلب رو وارد كرد و بازي باخته رو بردن.[/color]در ليبي هم اين امر، در آيندهاي نزديك انجام خواهد گرفت. مردم كشورهاي منطقه هم فعلاً بين خواب و بيداري بسر ميبرن و فعلاً حتي هشيار هم نيستن؛ چه برسه به بيدار، اونهم از نوع اسلامي! ولي بذر اين وقايع ميتونه در آينده، موجب تغييراتي در رويهي ملتها بشه. گويي كه بازي جديدي در راهه. [/quote] با سلام خدمت دوست بزرگوار آقا مصطفي: شما وضعيت امروز بحرين رو چطور تحليل ميكنيد؟ اينكه عربستان و امارات نيروي نظامي به بحرين فرستادند و ظاهرآ حكومت هم به هيچ وجه حاظر به كوتاه اومدن در مقابل خواسته مردم نيست؟ روند اتفاقات بحرين طوري در حال انجامه كه آدم فكر ميكنه نيروهايي سعي دارن تا پاي ايران رو بكشند وسط و ايران رو مجبور به اقدام عملي كنند. آيا به نظر شما در صورت عدم دخالت ايران انقلاب بحرين (هموني كه شما بهش ميگيد انقلاب مخملي ) به ثمر خواهد رسيد و همونطور كه شما در پستتون گفتيد وقتي مردم مأيوس شدند يك نفر كد تقلب رو وارد مي كنه و بازي باخته رو مي برن؟[/quote] عليكم السلام دوست گرامي. عرض بنده هم دقيقاً همينه كه شما فرمودين. اين دقيقاً امري هست كه غرب انتظارش رو ميكشه. اين كه بنده به اين انقلابها، لقب انقلاب رنگي (البته با اجراي بسيار ناقص) رو ميدم، دليل دارم و اثرات نخوابيدن شب گذشته و صرفاً دو ساعت و نيم خوابيدن امروزم نيست! در شرايط فعلي و فارغ از تعيين ماهيت اين انقلابها، امري كه مسلمه اينه كه حكومتهايي كه در مصر و تونس و پس از اين در ليبي، اردن، بحرين، يمن، امارات و نهايت امر عربستان تشكيل خواهد شد، حكومتهايي بسيار ضعيفتر خواهند بود و البته با تغيير ماهيتي كه ميدن، شرايطشون بكلي دگرگون خواهد شد و اين، در ابتداي امر، كاملاً به نفع ايران هست؛ چرا كه اگه بازيگر ماهري باشه ميتونه در منطقه جايگاه عربستان و مصر رو بدست بياره؛ هرچند كه كماكان مشكل عربي نبودن اين كشور وجود داره كه خود، معضلي بزرگه. لكن قطع به يقين قدرت گرفتن ايران، آخرين خواستهي غرب و امريكا هست و بنابراين اونا به هر اقدامي دست خواهند زد كه ايران رو براي مداخلهي بيشتر در امور، ترغيب كنه. شما فرض بفرمايين در اين شرايط، برخي نيروهاي مغز درازگوش گاز زدهي خودسر بخوان اقدامي خودسرانه انجام بدن و مثلاً به ناوگان امريكا در خليج فارس حمله كنن يا در بحرين وارد بشن يا برن سراغ عربستان يا ...!! چقدر بهانههاي قشنگي خواهد بود براي تضعيف قدرت ايران! من قبلاً خدمت دوستان عرض كرده بودم. مجدداً عرض ميكنم. زماني كه ماجرا تازه در تونس شروع شده بود، بنده عرض كردم كه پس از فعل و انفعالات در آفريقا، موج اين انقلابها به خاورميانه بازخواهد گشت و كشور عزيزمون هم بينصيب نخواهد بود! حالا شما بفرماييد كه ورود ايران به اين بازي، به نفعشه يا ضررش؟ [quote]مطلب بعدي اينكه ميخواستم از دوستاني كه معتقد هستند ايالات متحده براي نفت جنگ هاي مذكور را به راه نينداخته وبرخي ارزش انرا(نفت) تاحدي و بعضي هم بسيار بي ارزش جلوه ميدهند پس انگيزه ي انها از چنين حملاتي با چنين هزينه هاي هنگفتي چيست ؟؟؟??? [/quote] دوست گرامي! اساساً نفت در عصر جديد، دليل چندان موجهي براي تهاجم نظامي نيست! باز اگه صد سال پيش رو فرض ميكرديم يه حرفي. ولي امروزه وقتي سازماني هست به نام اپك كه قيمت نفت رو تعيين ميكنه؛ يعني اينكه حتي معاهدات رضا شاهي هم نميتونه موجب غارت منابع نفتي بشه (برخلاف ادعاي حضرات!). حالا به نظرتون كشوري حاضره بياد ميلياردها دلار خرج كنه (چون جنگ هزينه داره، نگهداري مناطق جنگي چند صد برابر جنگ هزينه داره!! اضافه كنين بهش تلفات انساني و كسريهاي بودجهي وحشتناك و تضعيف روحيهي ملي و ...!) كه مثلاً در بازار نفت، چند دلاري قيمتها بالا و پايين بشه؟! البته تأمين امنيت انرژي، امري است مهم. ولي نه به اين مهمي كه بخوان بخاطرش، اينهمه هزينه و بدتر از هزينه، ريسك كنن. پس به دنبال پاسخي دگر باشين. [quote]اما درباره کد تقلب: دوست عزيز! خير هميشه هم داستان داستان معروف آقاي آل احمد نيست که پشت هر حرکت و تکون خوردن و موجي در جماعت انسون ها يه کمپاني خبيث نفتي نشسته باشه و از شما بعيده که بخوايد از تز دايي جان ناپلئون پيروي کنيد!! من اين نوع نگاه رو معادل نگرش اون آدم هايي مي دونم در عصر امام حسين عليه السلام که مدام مي گفتن: اينها يعني اهل بيت و اموي ها بر سر حکومت و تاج و تخت و اريکه دعوا دارن! و بقيه اش هم حرف ... ته!!!! آيا نظر شما هم در مورد اتفاقات اخيري که داره ميوفته همينه!!!؟؟! يعني به گمان شما ايرادي داره اگر ملت ها قدري بيدارتر شده باشن!؟!؟ اشکالي داره اگر بخوان بهتر و انساني تر زندگي کنن؟!؟! که يوغ استبداد داخلي و استعمار خارجي روي گرده هاشون نباشه؟!؟! اينها به گمان حضرتعالي ايراد داره؟!؟!!؟ که حالا ما حتما نيازمند دست هاي پنهان يا حکومت هاي سايه و يا چيزهايي از اين قبيل باشيم؟!؟!؟! من ايمان دارم که رهبر ما هرگز به آسوني از کنار چنين گستاخي از سوي وهابي ها نميگذره.[/quote] دوست عزيز كه جز خود، همه رو متهم به توهم توطئه ميفرمايين و جز نگاه خويش، نگاه كس ديگري رو قبول ندارين! از قديم گفتن آدم اول بايد برادرياش رو ثابت كنه، بعد ادعاي ارث و ميراث كنه! اي كاش اول براي خودتون (و نه براي بنده)، يكبار اين بيداري رو تعريف و سپس اثبات ميفرمودين و بعد، به چنين «ايرادي داره»ها به همراه چندين علامت سوال و تعجب (كه هركس ببينه فكر ميكنه چه موضوع بديهي هست كه به چنين علائمي مزين شده) رو بيان ميفرمودين. علي اي حال، بحث در اين خصوص، چه در تاپيك تونس و مصر و چه اين تاپيك به اندازهي كافي صورت گرفته! اگر تمايل دارين كه تفكر خويش رو داشته باشين، مختارين. اگر هم به دنبال نظرات ديگر متوهمان روي زمين هستين، ميتونين تاپيكهاي مذكور رو مطالعه بفرمايين و سپس، دهانهي آتشين تيربار كلامتون رو به سمت ما نشانه بگيرين. اگر هم اينقدر حس جنگ دارين، پس بايد براتون حسابي دعا كرد! چرا كه ظاهراً از جنگ، فقط همان توپ و خمپاره و تكه تكه شدن رو بخاطر دارين و در ايران پس از جنگ، زندگي نفرمودين كه بدونين چه فاجعهي عظيمي هست جنگ و مصيبتي بالاتر از اون، متصور نيست! ولي توصيه ميكنم خيلي هم توي فضا سير نفرمايين و كمي در سايت گشت بزنين تا سواي دانشي كه كسب كردهاين، كمي هم درخصوص دنياي نظامي اطلاعات كسب بفرمايين تا اينطور همه رو پفك و ايران رو غول چراغ جادو نبينين! اي كاش كمي روي حرفهامون دقت داشتيم! ولي تجربه نشون داده بحث در اين خصوص بيفايدهاس و موجي از شعارها هميشه در پاسخ به اين حرفها زده ميشه! اي كاش حرف رهبري رو درمورد افراط، آويزهي گوش قرار ميداديم! اي كاش ...! راستي. بهتره به جاي رهبري تصميم نگيرين! يعني اگه فرداي روز، رهبر در اين موضوع، موضع سكوت اتخاذ كردن يا به تذكري كوتاه بسنده فرمودن، شما از ايشان قطع اميد ميفرمايين؟ [color=red]يه بنده خدايي حرف قشنگي ميزد! ميگفت ما تابع ولايت نيستيم! دوست داريم ولايت تابع ما باشه![/color] ان شاءالله كه ما (خودم رو عرض ميكنم)، مشمول اين قاعده نباشيم! =========================================== دوستان لطفاً بحث درخصوص تواناييهاي نظامي ايران رو خاتمه بدن و بچسبن به موضوع تاپيك. اگر دوست دارن درمورد ايران بحث بفرماين، تاپيكهاي مناسبتري براي اين كار وجود داره كه ميتونن در اونجا، به بحثها و تبادل نظرات و حتي خيالپردازيها بپردازن. ولي موضوع اين تاپيك، «درگيريها و تحولات كشورهاي عربي» منطقه هست. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
با تشكر از تمامي دوستان؛ البته بنده وارد بحثهاي حماسي دوستان نميشم و صرفاً به دوستاني كه از بنده سوالي پرسيدن يا نسبت به عرايض بنده مطالبي رو فرمودن، پاسخ خواهم داد. [quote]مصطفی جان دلیل شکست نیروهای نظامی افکار ضداسلامی بود نه نیروهای شاه Evil or Very Mad[/quote] دوست بزرگوار! مثل اينكه شما يادتون رفته خيلي از گروههاي مبارز مسلح در زمان شاه، مسلمان بودن! ولي اصلاً قضيه ربطي به اسلام و ضد اسلام نداره! مگه چريكهاي كوبايي كه موفق شدن در كوبا انقلاب مسلحانه به راه بياندازن، تفكر اسلامي داشتن؟ بهتره خيلي از مسائل رو با هم قاطي نكنيم. [quote]سلام مصطفی جان بنظر من این موج بیداری دو فاز داره تو فاز اول ما شاهد پیروزی نچندان سخت انقلاب های نرم هستیم که میشه : تونس ومصر اما تو فاز دوم که بنظر من اغاز کننده اش هم قذافی بود دیکتاتور ها به این نتیجه رسیدند اگه مثل مصر یا تونس عمل کننند عاقبت ساقط میشوند در نتیجه به سیم اخر می زنند و دیوانه وار سرکوب می کنند اما سئوال اصلی اینجاست : که این کشتار ها مثل کشتار خرداد 42 هست ؟ یعنی ما باید منتظر یه مدت بسیار طولانی دیگه باشیم تا ملت دوباره بیدار بشوند یا حکم کشتار های سال 56 و57 رو داره یعنی اینقدر مردم به تظاهرات ادامه می دهند تا بالاخره پیروز بشوند حال نظر شما چیه؟[/quote] علي جان. خير. موضوع اينطوري كه ميفرمايين نبود. مسئله در تونس، مصر و ليبي و حتي اردن، بحرين و ساير كشورهاي منطقه كاملاً يكسان بوده و هست. يعني ابتدا نافرمانيهاي مدني و تحركات سمبليك آغاز شد كه با موج رسانههاي غربي و عربي، به خوبي پيش ميرفت. حكومتها هم متقابلاً سعي در پوشاندن وقايع داشتن كه موفق نبودن. بعد سعي در كنترلش داشتن كه نبودن. بعد تحركات خشونت بيشتري به خود گرفت كه تونسيها كاملاً ثابت قدم بودن و زود موفق شدن. مصريها به دليل افزايش خشونت، عقب كشيدن، ولي اتفاقاتي افتاد كه در شرايطي كه تعداد تظاهر كنندگان بسيار كم شده بود و قسطي و هرچند روز يكبار مياومدن براي تظاهرات، ناگهان همهچيز عوض شد و ...! در ليبي، خوب پيشبيني ميشد كه سرهنگ خان مغول يكم خلوضع بازي دربياره. ولي اين، خبط عظيم مردم بود كه متقابلاً دست به سلاح بردن و مطالبات مشروعشون رو سعي كردن از طريق جنگ داخلي كسب كنن و بازي برده رو خيلي راحت باختن. اين كشتارها، نميشه و نبايد موجب توقف ملتها بشه. كما اينكه نگذاشتن مصريها كه داشتن مأيوس ميشدن، شكست بخورن و انگار يك نفر كد تقلب رو وارد كرد و بازي باخته رو بردن. در ليبي هم اين امر، در آيندهاي نزديك انجام خواهد گرفت. مردم كشورهاي منطقه هم فعلاً بين خواب و بيداري بسر ميبرن و فعلاً حتي هشيار هم نيستن؛ چه برسه به بيدار، اونهم از نوع اسلامي! ولي بذر اين وقايع ميتونه در آينده، موجب تغييراتي در رويهي ملتها بشه. گويي كه بازي جديدي در راهه. [quote]استاد گرامي ، موقعي كه انقلاب روي داد ما با شيطان بزرگ رابطه داشتيم . اما وقتي كه دست او براي ما روشن شد . سفارتش را گرفتيم و كارمندهاي گوربه گوريش را زنداني كرديم . مشكلات اقتصادي و جنگ باعث شد برخي از تماس ها همچنان ادامه داشته باشد اما به عنوان رابطه نبوده است . وقتي هم كه جنگ به نفتكش ها رسيد ، مشخص شد براي چند دلار ، چه كارهايي كردند و چند تا ناو و هواپيما و ... را فرستادند و حاضر شدند هزينه هم بدهند . اما توضيح بيشتر را در ادامه بخوانيد خوبه كه من گفتم شايد ، و مثل شما مطلق به يك نظر نچسبيدم . به نظر من امنيت جريان انرژي به خطر افتاده بود . به اين سوال فكر كنيد مي توان به عين اليقين ثابت كرد چه كساني خط لوله گاز مصر به رژيم صهيونيستي را منفجر كرد ؟ هر دو طرف ديگري را متهم مي كنند . بعضي هم اسرائيل و ديگران حماس را ! حالا اگر كار انقلاب مصر مانند ليبي به جنگ شهري مي رسيد ، آن وقت چي ؟ چند تا گردن كلفت دور هم مي شستن تصميم بگيرند ، منطقه پرواز ممنوع براي مصر درست كنند و آخر هم به نتيجه نرسند . تا مبارك نامبارك سر انقلابيون را پخ پخ بكنه . بعد يك بچه اي مثل من بياد وسط كانال با چند تا راكت كاتيوشا يك نفت كش غولپيكر را هدف قرار بده و نفتكش هم به گل بشينه ، شروع به سوختن هم بكنه ! كي بود ؟ كي بود ؟ من نبودم ! كي بود ؟ كي بود ؟ من نبودم ! اصلا كار مصطفي است . چه خاكي به سر بريزن . بايد دماغه اميد نيك را دور بزنند ! اوووووو وه ! و اگر بخواهد اين حادثه تكرار بشه چي ! شك ندارم ، اگر من به اين مسئله فكر مي كنم ، برادران عرب و مسلمان مصري هم به اين مسئله فكر مي كنند ، آمريكائيها هم به اون فكر مي كنند. حساب ملتها از دولتها جداست ، اخوي . ملتها با سنگ هم جلوي توپ و تفنگ مي ايستن . همچنان كه ملت مسلمان و عرب فلسطين با افتخار و بكمك خون شهداشون جلوي اين رژيم صهيونيستي تا بن دندان مسلح چند دهه هست كه ايستادن . پس بهتره مبارك پخ پخ بشه ! خيلي خيلي ساده و به عنواني يكي از دلايل مهم قضيه ! [/quote] خير دوست گرامي! ورود امريكا به جنگ ايران و عراق، ارتباطي به مسئلهي نفت نداشت! بد نيست بدونين همون زمان، كويت داشت به جاي عراق (و به حساب عراق)، نفت صادر ميكرد!! ورود امريكا به جنگ، نتيجهي دكترين هنري كسينجر بود كه در جاي ديگري اين موضوع رو به تفصيل عرض كردهام و اينجا ازش ميگذرم. ولي شما به فرمايش بنده دقت نفرمودين! اساساً هر حكومتي كه در كشورهاي جهان سومي روي كار بياد، خواه ناخواه بايد نفتش رو صادر كنه كه ارتزاق كنه! پس تغييري در شرايط بوجود نخواهد اومد! يكم كلانتر فكر بفرمايين! ضمناً يكم هم وقايع رو اينقدر ساده نتيجهگيري نفرمايين! اينكه خط لولهاي منفجر شده و به قول شما، ممكنه كار بنده هم بوده باشه و امثالهم، دليل ورود به مقولهي نظامي در هيچ كشوري نميشه! من قبلاً درخصوص گذار از انقلاب نرم به انقلاب سخت، بارها و بارها توضيح دادهام و توضيح مجدد رو به صلاح اين بحث نميدونم. اگر دوست داشتين، يكبار ديگه عرايض بنده رو در اينخصوص ملاحظه بفرمايين و اگه توضيح بيشتري نياز داشتين، بفرمايين تا تقديم كنم. بطور كل، اگه اخبار رو سلسلهوار مرور ميفرمودين، شايد به نتيجهي ديگري ميرسيدين. [quote]بله ملاحضه مي كنم . من توي نظراتم در پست هاي قبلي به مسائل اقتصادي و نفت اشاره كردم چرا شما فقط نفت و اشاره مي كنيد. علاوه بر اون اصل اقتصادي : فزوني منافع به مخارج كه فرموديد چند تا مسئله ديگه هم هست كه يكيش غرور و افتخار يك ملته كه دولتش سعي مي كنه اون را فراهم كنه . بر اساس چنين قاعده اي كه آمريكا و شوروي انسان به فضا و ماه و سفينه به ساير كرات مي فرستن حالا اگر از نظر اقتصادي فايده اي نداشته باشه . در مورد جنگ اول و دوم خليج فارس به نظر من مهمترين مسائل اقتصاد ، انرژي و ماشين جنگي خطرناك صدام هست . صدام بد ارتشي داشت. ارتش چهارم دنيا . روحيه خودش هم كه كم از ديوانه نداشت .اول بهش چراغ خاموش براي حمله به كويت نشون دادن . بعد با تقبل هزينه جنگ از طرف اعراب پولدار كويت را پس گرفتن و صدام و كويت را با هم بيچاره كردن . مردم عراق هم بدبخت تر از پيش شدند . حالا عراق و كويت بيان نفت بفروشن ، پول بمب هايي كه تو سرشون خورده پس بدن . آمريكائيها هم به خودشون افتخار بكنن . شر صدام و ارتشش رو كم كردن. آيا كسي هست كه در اشغال عراق معتقد به ضرر اقتصادي غرب و آمريكا باشه ؟ و برد اينچنيني به چشمش نياد. [/quote] عزيز دل. مسئلهي جنگ سرد رو لطفاً با اين مسائل قاطي نفرمايين! ماشين جنگي صدام رو خود غرب تجهيز كرد، خود غرب چراغ قرمز براي حمله به كويت به صدام نشون داد و خودش هم نابودش كرد! باز هم توصيه ميكنم تاپيكي كه برادر سينا درخصوص جنگ اول خليج ايجاد فرمودن رو مطالعه بفرمايين تا شايد نظراتتون كمي تعديل بشه. امريكا نياز به حضور در منطقه داشت كه به لطف اين امر، اين نياز برطرف شد! اون هم زماني كه ديگه شوروي در حال فروپاشي بود و تواني براي مقابله به مثل نداشت! حالا اگه با در نظر گرفتن تمامي اين مسائل، شما ميفرمايين كه تمامي اين طرح و نقشهها و خرجهاي سنگين، به خاطر يك مشت دلار نفتي بوده، بنده به نظرتون احترام ميذارم. [quote]من هيچ ادعايي ندارم . سطح سوادم هم از نوشتنم مشخصه . اين كنكاش با شما باعث مي شه مطالعه بيشتري داشته باشم . اين بنده خدا مصدق هم چون خوشتيپ نبود ، پخ پخش كردن .[/quote] اتفاقاً شما سواد و دانش و استعداد خوبي دارين. اگه صبر و عدم تعجيل در نتيجهگيري رو هم چاشنياش بفرمايين آيندهي خوبي دارين. بنده هم از مباحثه با شما، بر سواد نداشتهام اضافه ميكنم و استفاده ميبرم. موضوع مصدق هم اتفاقاً كاملاً برعكس بود و براي اطلاع بيشتر از اين موضوع، شما رو به تاپيك دكتر مصدق در مبحث «انجمن مناظره» ارجاع ميدم. البته مقدمتاً تا نهضت ملي شدن صنعت نفت مطالب اومده كه بيشتر از اون رو هم اگه نياز بود بهتون تقديم خواهم كرد. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
اپرا جان. عزيز دل. خودت جواب خودت رو دادي. فرمودي : [quote]هر چند من خودم هیچگاه در مورد این جریانات نمی تونم مطمئن بگم انقلاب واقعی هستن چون در انقلاب واقعی عده ای زیاد به عنوان مخالف و برانداز وارد عمل میشن و عده ای باقیمانده که ممکنه 50 درصد یا بیشتر از مردم کشوری باشن باید حداقل بی طرف بمونن و ارتش هم وقتی به مردم می پیونده عملا حکومت سر کار شاید نهایتا با 10 درصد طرفدار دیگه نتونه کاری بکنه و نهایتش فروپاشی هست ولی خوب ما در این کشورها می بینیم مثلا در لیبی بیشتر شبیه جنگ دو طرف کشور شده عده ای این ور و عده ای اون ور و این به اصطلاح انقلاب توان مصادره مردم کشور لیبی رو نداره و جناح حاکم هم داره کار خودش رو می کنه. [/quote] اين كاملاً صحيحه كه تمام انقلابها، نرم انجام نميشن و حتي گذاري به سختي هم دارن. ولي چه زماني اين گذار انجام ميگيره؟ مثالي ميزنم. بهترين مثال براي انقلاب نرم، انقلاب ايران بود و شايد حتي بشه اين ادعاي بزرگ رو مطرح كرد كه تا حدي، انقلابهاي مخملي از روي انقلاب اسلامي كپي برداري شده؛ چرا كه گزارههاي مشتركي از برخورد نرم درش هست كه در انقلابهاي ديگه يا مشاهده نشده يا كمتر مشاهده شده. در انقلاب ايران، گذار از انقلاب نرم به سخت در چه زماني صورت گرفت؟ عملاً 21 و 22 بهمن! يعني زماني كه ديگه همهچيز تمام شده بود و دولت بختيار داشت آخرين نفسهاشو ميكشيد! ميشه گفت حتي بدون مسلح شدن مردم هم انقلاب، قطعاً پيروز شده بود و شايد فقط يكي دو روز بيشتر طول ميكشيد! هرچند كه اصل و اساس پيروزي انقلاب، فتوايي بود كه امام (ره) دادن و حكومت نظامي بعد از ظهر رو شكستن! به عبارت سادهتر، زماني بايد وارد فاز نظامي شد كه يا از قدرت قابل قبولي در برابر دولت برخوردار باشين (مثل فيدل و ريشوها)، يا به قول خود شما، اكثريت رو در اختيار داشته باشين و دولت، بسيار محدود باشه. در چنين شرايطي، تازه ميشه شانسهايي براي انقلاب قائل شد؛ نه لزوماً شانس پيروزي! اما حالا ما با جرياني مواجه هستيم كه قدرت نظامياش، چند ده بار بيشتر از مردم هست! بحث من ليبي نيست كه تسليحات قديمي داره! من دارم درمورد عربستان و اماراتي صحبت ميكنم كه تو سالهاي اخير، جيب غرب و بخصوص امريكا رو حسابي پر كردن و تسليحاتشون حتي قابل مقايسه با ما هم نيست! در چنين شرايطي، جنگ كلاش و استينگر و آرپيجي با عربستان و امارات و بحرين و قطر، چه نتيجهاي ميتونه داشته باشه؟ خود جنگ كه قطعاً مغلوبهاس! در اين كه نميشه شكي داشت! ولي بدتر از اون، بهترين مجوز به اعرابه براي شيعهكشي! كاري كه صدام در عراق انجام داد و در ظرف سه روز، نيم ميليون نفر رو قتل عام كرد و جهان هم صداش در نيومد؛ چرا كه عراق مثلاً داشت دفاع از تماميت ارضياش رو انجام ميداد؛ در مقابل انقلاب مسلحانهي مردم!!! حالا در اين شرايط، بفرمايين كه ورود به فاز نظامي، بهترين يا تنها راه چارهاس يا حماقت محض؟ يادتون نره كه ورود به فاز نظامي توسط مسلمانان يا كمونيستها در ايران، راحتترين قسمت مبارزه با انقلاب براي شاه بود و مبارزين مسلح رو مثل پشه له كرد و همگي يا اعدام شدن، يا زنداني و يا فراري!! اين، قيام عمومي مردم بود كه انقلاب رو پيروز كرد. به نظر من، موضوع بحرين بشدت داره خطرناك ميشه؛ چرا كه ماجرا يكم داره درش متفاوت ميشه. البته هنوز روي حرف خودم هستم. ولي تحركات ايران باعث اين تغييرات شد كه البته خيلي زود داريم تبعاتش رو هم ميبينيم. هرچند كه صدا و سيماي ما، طبق معمول به امريكا ربطش داد و گفت امريكا اومده بهشون راهكار داده كه اينطور مردم رو سركوب كنن !! امان از اين اخبار! نكتهي نمكين : راستي دقت فرمودين كه لقب جديد ليبي كه توسط صدا و سيما اعطاء شده چيه؟ «بزرگترين متحد غرب و امريكا در قارهي آفريقا»!!!!! -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
من هنوز موندم چرا دوستان علاقه ندارن حتي ذرهاي مسائل رو كلانتر نگاه بفرماين! مثلاً ورود به فاز نظامي در ليبي، خيلي به نفع انقلابيون شد كه الان دوستان دارن تز ميدن كه ايران وارد موضوع بشه يا مثلاً سلاح به شيعيان بحريني برسونه؟ اين براي هزار و يكمين بار! گذار انقلابها از نرم به سخت، بزرگترين لطف به دولتها هست براي سركوب و شكست انقلابيون! مادامي كه مردم در برابر حكومت دست به خشونت نزدن، حتي پرتاب گاز اشكآور توسط پليس هم با آب و تاب در رسانهها به نمايش گذاشته ميشه! ولي وقتي سلاح به دست بگيرن و به اقدامات خشن روي بيارن، حتي بمباران و موشكباران هم توجيهپذير خواهد بود!! قطعاً حكومتهاي منطقه هم از خداشون هست كه خبط و خطاي عظيمي كه مردم ليبي متحمل شدن رو ساير ملتهاي منطقه انجام بدن تا با انبوه نيروي نظامي و تجهيزات پيشرفتهاي كه در اين سالها ذخيره كردن، زهر چشمي اساسي از مخالفينشون بگيرن!! ------------------------------------------------------ نكتهي بامزهي ديگري كه وجود داره اينه كه رسانههاي ايران حتي نميتونن در حد بيبيسي فارسي جريانسازي كنن! چنان جانبدارانه وارد ماجرا ميشن كه خيلي راحت هم مشتشون رو باز ميكنن و هم، راه توجيه رو از خودشون ميگيرن و هم اصلاً ايدههاشون آينده نگرانه نيست! همين بيبيسي فارسي، يه طور خبرسازي ميكرد كه هركس ميديد، فكر ميكرد بيطرفه! مثلاً مياومد تمام جناحها و گروههاي درگير رو به بازي ميگرفت و اخبار و اطلاعات و مواضعشون رو منتقل ميكرد؛ با چاشني جهتدهي نامرئي كه الحق و الانصاف بسيار خوب جريانسازي ميكرد! ولي ما ميايم چنان موضعگيري بانمكي انجام ميديم كه هنوز هيچچيز نشده عملاً داريم با كشورهاي منطقه درميافتيم و راه توجيهي هم براي خودمون باقي نذاشتيم! كي ميخوايم يكم سياست ياد بگيريم؛ خدا ميدونه! =================================[b] [color=red] راستي. از تمامي دوستان بزرگوار كه در بحث شركت ميفرماين و خبر يا تحليلي از سايتهاي ديگه ارائه ميدن درخواست ميشه كه با رعايت قوانين سايت، لينك ارجاع مستقيم به منبع رو حتماً ذيل نوشتهشون ارائه بفرماين.[/color][/b] -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
رضا جان. يعني همون طرحي كه در عراق از سال 1991 تا 2003 و بوسني از 1993 الي 1995 اجرا شد. اصل و اساسش رو بهتره دوستاني كه در امور نظامي معلومات خوبي دارن توضيح بدن. ولي ظاهراً اينطوريه كه اول ميان رادارها و پدافندهاي طرف رو از بين ميبرن و بعد با اعلام منطقهي پرواز ممنوع، اجازهي بلند شدن هواپيماها و بطور كل هواگردهاي اون كشور رو در آسمان كشور خودش!! بهش نميدن! اين امر توسط رادارهاي مستقر در اطراف، پراواز هواپيماهاي جاسوسي و رادارهاي متحرك مثل آواكس و همچنين گشتهاي پروازي جنگندهها انجام ميگيره. البته اين اطلاعات من، ناقص و شايدم غلط هست. به همين خاطر از دوستان تقاضا ميكنم كه اون رو تصحيح و تكميل بفرماين. علي اي حال، ويكي پديا يه اطلاعات دست و پا شكسته درموردش داره كه خوندنش خيلي هم ضرر نداره : http://en.wikipedia.org/wiki/No-fly_zone http://en.wikipedia.org/wiki/Iraqi_no-fly_zones -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]سلام به استاد گرامي مصطفي ! آن طوري كه من از پستهاي پيشين شما برداشت كردم ، معتقديد : غرب در نقشه پشتيبان ( پلن B ) خود در جهت تغيير رژيمهاي منطقه به گزينه نظامي و دخالت مستقيم روي خواهد آورد و مهمترين دليل براي دخالت غرب تغيير حكومت كشور هدف هست . غرب براي اينكار به طور حتم از نيروي زميني هم استفاده خواهد كرد . در حاليكه به نظر من اين امنيت انرژي و جريان نفت هست كه براي غرب خيلي مهمه ! همين چند وقته اگر اين سايتهاي خبري خارجي را بررسي كنيد ، كلي نگراني در مورد قيمت نفت و بنزين دارند . حضور آمريكائيها را در درياي مديترانه و احتمال دخالت در مصر شايد براي پشتيباني از تغيير حكومت در مصر باشه ، شايد هم براي اطمينان از باز مندن كانال سوئز و تأمين امنيت جريان انرژي من نمي گم تمام اين اقدام ها براي نفت هست ، بلكه عامل اقتصادي و جريان اطلاعات و دانش را مهمتر مي دانم . تحولات تونس، مصر ، با مشكلات اقتصادي شروع شد . در اقتصاد بي عدالتي و ظلم را ملموستر مي شه احساس كرد ، تفاوت در تقسيم ثروت و فاصله بين غني و فقير ، هميشه آغازي براي درگيري بوده . خود اروپا و آمريكا هم با مشكلات اقتصادي فراواني دست بگريبانند. خبر اعتراضات كارگران در آمريكا ، بسيار روي خبرگذاريهاي داخلي و خارجي مي رود . اما خوشباوريست گمان كنيم در مرحله كنوني ممكن است باعث تقسيم و تجزيه اين ابرقدرت شود . اما وضعيت اتحاديه اروپا متفاوت هست و اگر مشكلات اقتصادي ادامه بيابد ، امكان تغيير اعضا و تغيير سياستهاي اين اتحاديه در قبال اعضاي كوچكتر و بيچاره تر وجود دارد .طوفاني كه خاورميانه را در بر گرفته سر از اروپا در خواهد آورد. [/quote] دوست بزرگوار. من يه سوال دارم. مثلاً در ايران انقلاب شد، امنيت نفت به خطر افتاد؟ يا كمبودي در نفت روي داد؟ الان ايران كه 150% با امريكا مشكل داره، از فروش نفت خودداري كرده يا تنگهي هرمز رو بسته؟ مگه غير اينه كه كشورهاي جهان سومي و به قول مؤدبانهاش در حال توسعه كه عمدتاً تك محصولي هستن يا وابسته به محصولي خاصن، راهي جز ارتزاق از محل فروش و يا عرضهي اين محصول رو ندارن؟ مگه مثلاً قذافي سقوط كنه و حريري بشه رئيس جمهور، ليبي از فروش نفت خودداري ميكنه كه شما اينطور ميفرمايين؟ يا اگه قذافي بمونه نفت رو تحريم ميكنه؟ اصلاً فرض ميكنيم كه تمامي بنادر و صنايع نفتي اين كشورها نابود بشه! مگه كشورهاي ديگهي نفت خيز مثل ايران و عربستان مردهان كه بازار نفت، خالي بمونه! كل نفتي كه ليبي صادر ميكرد 1.6 ميليون بشكه بود كه به راحتي عربستان و حتي ايران ميتونن جايگزينش بشن! چه برسه به اينكه اپك بخواد اين سهم رو بين كشورهاي عضو، تقسيم كنه! حالا بفرمايين به خاطر اين مسئله، ميان كلي نقشه ميريزن و رژيم عوض ميكنن و توپ و تانك رو نابود ميكنن و طيارهها رو ساقط؟! به خاطر چند سنت يا چند دلار، ميان هواپيماي F-15 چند ده ميليون دلاري رو نابود كنن؟! يا موشكهاي چند ميليون دلاري رو حروم كنن؟ بمبهاي هدايت ماهوارهايشون رو هدر بدن؟ يا SFهاشون رو الكي به كشتن بدن كه نفت امنيت داشته باشه؟!! به نظر شما، اساساً امنيت نفت اصلاً به خطر افتاده كه الان بخواد بخاطرش جنگ راه بندازن؟! فرمودن امريكا در مصر دخالت كرد، چون نميخواست كانال سوئز بسته بشه! بهتره بفرمايين كي جرأت بستن كانال سوئز رو داشت؟ تنها كسي كه اين كار رو كرد، جمال عبدالناصر بود كه اون هم تازه نبست! اومد ملياش كرد كه عوارض بگيره. صد البته بهاي بسيار سنگيني هم بابتش پرداخت و اسرائيل، انگليس و فرانسه كشورش رو شخم زدن و اگه نبود مداخلهي همزمان دو ابرقدرت؛ يعني امريكا و شوروي، امروز مصر به اون معني كه ما ميشناسيم وجود نداشت!! حالا به نظر شما اگه كل مصر اصلاً «انقلاب اسلامي» ميكرد و مصر هم كلاً ميشد ايران پريم (به ياد آقا حامد عزيز كه اين پريم رو وارد ادبيات ميليتاري كرد )، كماكان چه خطري ميشد براي كانال سوئز متصور بود؟ اينكه مثلاً انقلابيون مصر با تجهيزات ابتدايي اهدايي امريكا و اسرائيل كه مال 20، 30 سال قبل هست بخوان كانال سوئز رو ببندن؟ بهتره كمي واقعبين باشيم! يه اصل بسيار بسيار ساده در امور اقتصادي هست كه البته در تمامي امور، مدنظر قرار ميگيره؛ از حسابداري گرفته تا حتي امور امنيتي و نظامي و اون، اصل صرفهي اقتصادي يا همون «فزوني منافع بر مخارج» هست. ولي وقتي ما ميايم چنين اصل بسيار سادهاي رو در نظر نگرفته و به سراغ بچهگانه ترين تحليلها ميريم (شما رو نميگم! تحليلگران صدا و سيما رو عرض ميكنم) و ميگيم امريكا به دنبال نفت، وارد عراق شد!!!، يعني اين پيش فرض رو ميذاريم كه امريكا براي امنيت نفت عراق كه صدام داشت به عنوان مبادله با غذا اون رو به غرب ميداد و تضمين شده بود و براي جلوگيري از افزايش چند دلاري قيمت نفت، مياد ميلياردها دلار در عراق خرج ميكنه!! يا خندهدار تر اينكه فكر ميكنن امريكا مياد نفت عراق رو براي خودش برميداره ميفروشه و حسابي مايهدار ميشه! ملاحظه ميفرمايين؟ شايد اين دست تحليلها، براي كساني كه آشنايي ابتدايي هم با مسائل منطقهاي و اقتصادي حتي، ندارن و درگير امور روزمرهي خويش هستن، تحليلها و توجيهات مناسبي به حساب بيان. ولي كساني كه كمي مطالعه دارن هم به نادرستي و ناكافي بودن چنين تحليلهايي اذعان دارن. دليلش هم اين هست كه نفت، اگرچه مسئلهي مهمي هست و جزو عوامل افزايش دهندهي منافع در مقابل مصارف طبقهبندي ميشه، ولي هيچوقت علت و عامل اصلي تحرك در هيچكجاي جهان نبوده و نيست! حالا در اين شرايط، اگه غرب بخواد پياز داغ قضيه رو زياد كنه و سعي در انحراف افكار از مسير مورد نظرش به سمت مسائل درجه چندمي مثل اقتصاد يا نفت داشته باشه، دليل بر اين ميشه كه ما اين رو به عنوان موضع درستي كه اقرار غربيها رو هم در پي داشته بپذيريم؟ پس در چنين شرايطي، نقش تحليل و پيشبيني دقيقاً چيه؟!! ----------------------------------------------- علي اي حال ميشه مثل بنده، نگاه بدبينانه به اين مسائل داشت و به قول آقا حامد عزيز، حتي به اين درجه از بدبيني رسيد كه بگيم «سونامی ژاپن نقشه ی آمریکا و متحدانش برای ترسیم نظم جدید جهانی» هست و به قول معروف بزنيم تو خط توهم توطئه! ميشه هم مثل شما، به اين مسائل خوشبين بود و نهايت نگراني اين باشه كه امريكا به خاطر نفت مياد ليبي رو ميگيره يا در مصر، تعادل ايجاد ميكنه و به زودي موج اقتصادي به كشورهاي اروپايي ميرسه و اونا هم ميريزن حكومت كشورهاشون رو عوض ميكنن (شايد با بيداري اسلامي و تأثيرپذيري از انقلاب اسلامي!) و بعد هم همه به خوبي و خوشي به استقبال بهار طبيعت خواهيم رفت. بالاخره هركس نظري داره و نظرش هم قطعاً محترمه. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]اما در مورد اقدام نظامي غرب جهت تغيير حكومت در مصر و ليبي ! نه اينكه نفت و مسائل اقتصادي تاثيرگذار تر ين مسئله باشه ! راستي اگر اين موج توي اروپا بيافته چي ! همونطور كه گفتيد بهتره صبر كنيم ! شما خيلي بر روي نظر خودتان پافشاري مي كنيد. صبر مي كنيم تا آينده حقيقت را مشخص كند.[/quote] قسمت اول فرمايشتون رو متوجه نشدم. ميفرمايين تمامي اين اقدامها، براي نفت هست؟ اين موج براي چي بايد در اروپا اتفاق بيافته؟ چه عامل مشتركي رو ملاحظه ميفرمايين؟ علت پافشاري بنده بر روي نظرم، پيامها و سيگنالهاي بشدت واضحي هست كه حتي تلويزيون خودمون هم گاه و ناگاه ناخواسته بهش اشاره ميكنه. البته نظرم رو براي خودم محترم دونسته و اصراري به اشاعهاش و مهمتر از اون، القاءاش به شما و يا ساير دوستان ندارم. ان شاءالله آيندهاي نزديك، همهچيز رو مشخص خواهد كرد. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]مصطفي جان ! ديگه اينقدر بدگماني به خبرگذاريهاي داخلي خوب نيستا ! خودم از روز اول عضويتم ، مطالبي را از سايتهاي خارجي براي بچه هاي ميليتاري ذكر كردم . خيلي وقتها هم برادران خوششون نيومده ! اما به نظرم بچه ها بايد با ادبيات اونوريها كمي آشنايي داشته باشند و بدونن چطور خبرها پوشش داده مي شه ![/quote] بدگماني به خبرگزاريهاي داخلي، يه واكنش طبيعي انسان هست. البته من به خبرگزاريهاي داخلي بدگمان نيستم. ولي اونقدر هم بچه نيستم كه تفاوت خبررساني و جريانسازي رو متوجه نباشم. بالاخره بدن و جسمم نميتونه نسبت به احساس تحمير و تحميق شدن، كمي بيتفاوت باشه! من همهجور اخباري رو دنبال ميكنم. هر روز اخبار تلويزيون و سايتها رو دنبال ميكنم. اخبار خارجي رو هم همچنين. چون نه ميخوام در جريانسازيهاي غربيها گرفتار شم و نه داخليها! [quote]من خودم در مورد خيلي چيزها فكر مي كنم كه چرا اينجوريه و چرا آن شكل ديگه نيست ! مثلا فكر مي كنم ما نبايد بگيم به نام خداوند بخشنده مهربان ، منظورم كلمه مهربانه ! روزهاي اول شايد مي شد گفت : شورشي ها ، ولي من در مطالبم از لفظ ديگه اي استفاده كردم . ولي ادامه ذكر اين مسئله ( كلمه )، يك جور بدگماني را نسبت به غربيها براي من ايجاد مي كنه . حالا ليبيايي ها يك شورا دارند ، نمي دونم شوراي انقلابي بود يا انتقالي يا چيز ديگه . بهر حال عنوان شورشي جالب نيست . گفتم كه بار منفي داره . در عرف بين الملل رزمنده هاي حماس را هم ، تروريست مي گن . خب وقتي انقلابيون و مردم به پا خواسته ليبي را شورشي عليه دولت مركزي قلمداد مي كنن ، آدم متعجب و مشكوك مي شه !كه چرا شورشي نه انقلابي ؟عرفشون چنين چيزي را مي گه يا اينكه خيالاتي دارن يا ... [/quote] ببين برادر عزيز. روزهاي ابتدايي، مثل ساير موارد به ليبياييها، لقب پروتست داده شد. چرا كه عملشون پروتست هست. ولي بعد كه ماجرا به خشونت گراييد و اسلحه و جنگ داخلي شكل گرفت، در تمامي جهان به جناح مخالف دولت، شورشي ميگن. شما براي بنده يه تفاوت بين مثلاً شورشيهاي سريلانكا يا سودان رو با شورشيهاي ليبيايي بفرما! درسته كه چون ما مثلاً دوست داريم رژيم قذافي ساقط شه، مدام بايد تو تلويزيون و اخبار و رسانههاي داخليمون، در كنار استفادهي فراوان از واژهي «بيداري اسلامي»، به اينها بگيم «انقلابيون ليبي»! ولي انقلاب با شورش خيلي فرق ميكنه. اساساً هر تلاش براي تغيير حكومتي كه اسمش انقلاب نميشه. خوشبختانه تاپيك بسيار مفيدي رو دوست و برادر عزيزم جناب اپرا بنام [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=14472]انقلاب چيست؟![/url] در سايت ايجاد كردن كه تعاريف كلاسيك و دقيقي از انقلاب و تفاوت اون با ساير موارد رو بيان فرمودن و نيازي به توضيح مجدد بنده نيست. ولي بايد اين رو در نظر بگيريم كه خواست ما مهم نيست! وقتي ما به جنبهي بينالمللي قضيه نگاه ميكنيم، بايد همواره تعاريف بينالمللي رو هم در نظر داشته باشيم. مثلاً همين حزبالله رو خيلي سعي كردن انگ تروريست بودن رو بهشون بچسبونن! ولي چون طرف مقابل حزباللهيها، نظامي بودن و با غيرنظامي طرف نبودن و در جنگ دو نيروي نظامي و يا حتي شبه نظامي، استفاده از تسليحات متعارف اشكالي نداره، اين انگ بهشون نچسبيد! ولي حماس چون دامنهي حملاتش در شهرها و بين مردم هست، به راحتي اين انگ ميچسبه! حالا هرچقدر هم ما فرياد بزنيم كه اينا ملتشون غاصبه و صهيونيستن و چنين و چنان، فايدهاي نداره؛ چون تو عرف بينالمللي، از حمله به مردم غيرنظامي به عنوان ترور ياد شده و هيچ فرقي هم بين چريكهاي PLO (سازمان آزاديبخش فلسطين)، سپتامبر سياه، تروريستهاي عمليات چشمهي جوانان، IRA و ساير موارد نيست! پس بهتره به جاي تفسير موارد براساس علايقمون، بيايم اونا رو مطابقت بديم تا شايد بهتر به نتيجه برسيم. [quote]راستي مصطفي ، عادت داري بگي : حرف شما هم متين است . [/quote] اين جمله در كجاي پست قبليام بود؟ [quote]يك چيز ديگه براي من مسئله شده ! با مطرح شدن منطقه پرواز ممنوع من تصور مي كردم ، غرب سريع اينكار را انجام بده . اينقدر مطمئن بودم كه مي ترسيدم با اينكار وزن كشورهاي غربي بين مردم مسلمان منطقه بيشتر از پيش سنگين بشه ! و با توجه به اظهار نظر گروهي از نخبگان ما ، يك خورده ضد حال بخوريم . از ديروز ، كه دودلي غرب و ناتو را ديدم حتي با وجود درخواست گروهي از ليبيايي ها ، خيلي تعجب كردم . گفتم شايد سر گرفتن امتياز از شوراي انتقالي در حال وقت كشي هستند يا از اين ديوانه و قضيه لاكربي هراس دارن . امروز بعضي از سايت هاي خارجي مسئله را سابقه گروههاي مبارز جهادي اسلامي در ليبي مي دانند و عدم دخالت غرب را ترس از قدرت گرفتن دوباره اين گروهها در ليبي مي دانند . موضع غربي ها خيلي سسته ! به نظر شما علت چيه بچه ها ؟ [/quote] مواردي كه فرمودين، از نظر بنده، علت تعلل نيست! من از طرف خودم ميتونم بهتون قول بدم كه درصورت شكستهاي بيشتر مبارزين ليبيايي، دخالت نظامي قطعاً انجام خواهد گرفت. من اين اخطار رو خيلي قبلتر و در قضيهي مصر داده بودم و اساساً محتملترين اقدام براي جلوگيري از تضييع اين خيزشها براي تغيير حكومتها از نظر غرب، دخالت نظامي هست. منتها اين عرض بنده، با تحليلهايي كه تلويزيون و رسانههاي زيباي ما درخصوص وقايع اخير ميدن، در تناقضه و به همين دليل شايد عجيب به نظر برسه! چون تلويزيون، غرب رو به كوسهاي تشبيه ميكنه كه چون بوي نفت به مشامش خورده داره ميجنبه! حالا اينكه چقدر خودشون اين حرفايي كه ميزنن رو باور دارن، من اطلاع درستي ندارم و اميدوارم حداقل قضيهي ملا نصرالدين نباشه كه دروغ «آش دادن در كوچهي بقلي» خودش رو باور كرد! برداشت من اينه كه امريكا از عمد تعلل ميكنه كه هم به جمعآوري و انتقال نيرو دست بزنه (چون بالاخره يه جنگ، به خيلي موارد نيازمنده و همينجوري نميشه يه شبه جنگ براه انداخت) و هم، توان مبارزين ليبايي و دولت ليبي رو در اين جنگ داخلي، فرسوده نموده و از بين ببره. چرا كه هر روز كه اين جنگ ميگذره، هم از دامنه و قدرت مبارزين ليبيايي (كه شايد براي اشغالگران دردسرساز بشن؛ بعلت سهمخواهي بيشتر و بخصوص نپذيرفتن سبك جديد حكومت در ليبي) كم ميشه و هم، توان دولت قذافي و مهمتر از اون، منابع مالي، اقتصادي و نظامياش بشدت تحليل ميره. ايجاد منطقهي پرواز ممنوع هم هيچ دليل ديگري نداره؛ الا دخالت نظامي! بالاخره غرب كه مغز درازگوش ميل نكرده كه در اقدامي خداپسندانه، فقط هوا رو ببنده كه مبارزين ليبايي به پيروزي برسن و هر كاري دلشون بخواد انجام بدن! يعني از هوا تلفات بده كه كس ديگري پيروز شه! به همين علت، اين تعلل رو شاهد خواهيم بود تا زماني كه تحليل مبارزين ليبي رو شاهد باشيم! درست مانند اتفاقي كه در مصر افتاد و غرب، تا زماني كه جنبش مردمي تحليل نرفته بود، كمتر دخالت كرد و بيشتر حرف زد، ولي وقتي تحليل شديد جنبش مردم مصر رو ديد، خودش دست به كار شد و ...! --------------------------------------------------------------- علي اي حال، مادامي كه ما قضيه رو به سبك تحليلهاي تلويزيوني يا خندهدارتر رجانيوزي دنبال كنيم، قطعاً به تحليل مابعد وقايع نميتونيم دست پيدا كنيم! كما اينكه اين دست تحليلها، در ماجراي حمله به عراق و وقايع پس از اون هم بسيار بود و حتي كسي مثل دكتر عباسي هم در تحليلي شتابزده، عنوان داشته بود كه امريكا در عراق، اجازهي به رأي گذاشتن نوع حكومت عراق رو نميده و نظام ليبرال دموكراسي در عراق بوجود نمياد و نميذاره انتخابات در عراق شكل بگيره؛ چرا كه ميترسه حكومت دست شيعيان بيافته و ...!! پس بهتره يكم عجول نباشيم و يكمم بيشتر از نقشهي جغرافيا كمك بگيريم! -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
1- شما كه ماشاءالله زياد سايتهاي خبري خارجي رو رصد ميفرمايين. البته نميدونم اين، از كي بوده كه البته بسيار خوبه كه به منابع داخلي كفايت نكرده و ساير منابع رو هم بررسي ميكنين و دچار خبرسازيهاي داخلي نميشين. درخصوص ماجراي ليبي، درست از زماني كه اقدام مسلحانه در دستور كار قرار گرفت، اين واژه بكار گرفته شد و در حتي لينكهاي ديگري كه در صفحات قبل گذاشتين هم اين واژه به وفور به چشم ميخوره. بطور مثال، پست صفحهي 10 خود را نگاه بفرمايين و لينكهاتون رو يكبار ديگه مرور بفرمايين. در عرف بينالمللي، اين كار اسمش شورش يا مؤدبانهاش قيام مسلحانه هست و با پروتست و انقلاب خيلي فرق داره. به همين دليل هم اين عنوان، براي مبارزان ليبي در نظر گرفته شده. 2- هيچ بعيد نيست! من قبلاً خدمت دوستاني عرض كرده بودم و باز هم عرض ميكنم كه عربستان، در حالت عادي ميبايست آخرين كشوري باشه كه به سقوط دموكراتيك كارش كشيده بشه! چرا كه سقوط عربستان و باقي موندن حكومت فعلي ايران، تنها باعث اوج گرفتن ايران ميشه (كه البته ميتونه واسهي ما هم خطرناك باشه). ضمن اينكه عربستان، پايگاه قدرت بزرگي در جهان عرب داره و گروههاي سلفي هم زير نظر اين كشور كار ميكنن و به راحتي ميشه از ظرفيت اونها براي مسلح كردن گروههاي مبارز ليبيايي استفادهي بهينه كرد. در مصر كه چيزي عوض نشده كه شما چنين انتظاري دارين. 3- خيلي خوبه. 4- اين رو نگرفتم. 5- دقيقاً از چه لحاظ؟ 6- -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]خبر اومده كه اوباما عربستان ( ) را تحت فشار گذاشته تا شورشيان ( ) ليبي را با تسليحات آمريكايي مسلح كند . پول اين تسليحات را عربستان داده است . جواب عربستان معلوم نيست . قراره موشك هاي ضد تانك و موشك هاي زمين به هوا از طريق هوايي و در بن قاضي تحويل شورشيان ( ) شود. [/quote] كجاش عجيبه دوست گرامي؟ ----------------------------------------- برادر حامد. چرا رمزي حرف ميزني. فارسي خبر بده ما هم بفهميم ! اشارات شما به كدوم قسمت فرمايشات برادر ميثم بود؟ -
فكر كنم تا حالا هركس، هر نظري داشته تو تاپيك بيان فرموده و ديگه حرف جديدي نمونده. مواضع و برداشتهاي دوستان هم مشخصه و دو ديدگاه كلي هست كه البته با دو مبناي مختلف و دو ديدگاه مختلف هست و قاعدتاً قابليت جمع بستن نداره. پس فكر كنم ادامهي فعاليت تاپيك، چندان به صلاح نباشه؛ چون كدورتها رو بيشتر و دوستيها رو مخدوشتر ميكنه.
-
اختلالات در اینترنت کشور؛ مگر کاربران نمونه آزمایشگاهی هستند؟!
mostafa_by پاسخ داد به insidman تاپیک در رایانه و شبکه
سايت ميليتاري، جاي عقدهگشايي دوستان نيست! براي اين كار، بهتره به سايتهاي مناسبتر رجوع بفرماين. ----------------------------------------- مبحث رايانه و اينترنت، مربوط به اطلاعات علمي مربوطه هست؛ نه اين دست مطالب سطحي و تبليغاتي. درصورت تكرار ارسال چنين مطالبي، با ارسال كننده برخورد خواهد شد! دوستان هم بهتره روي مسائل نظامي تمركز داشته باشن و مباحث فرعي رو به فرومهاي مربوطه ارجاع بدن! -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote][quote]برداشت شما از رسانههاي جمعي غلطه. چون مبداء و منشاء اونها، تفكرهايي است كه توسط رسانههاي زنجيرهاي القاء ميشه. بنابراين رسانههاي جمعي، فقط ناشر اونها خواهند بود. [/quote] منظور شما چيه ؟ داريد مي گيد اول توي دنيا روزنامه ها و شبكه هاي ماهواره اي (رسانه هاي زنجيره اي ) اومدن گفتن مبارك ديكتاتوره ! بعد اين مسئله به توييتر و فيس بوك تسري يافت .مي شه موج سازي را پذيرفت اما ، امكان تاثير گذاري متقابل هست همچنان كه خودتان مي فرمائيد : [quote]اون موقع ميبينين كه رسانههايي مثل فيسبوك و توييتر، به اندازهي دهها و شايدم صدها ابررسانه، تأثيرگذاري دارن.[/quote][/quote] ببينيد دوست گرامي. يه مثال ساده ميزنم كه راحتتر عرضم رو رسونده باشم. همين جنبش سبز خودمون رو ببينين! سري به صفحات فيسبوك اون بزنين! هيچكدوم مولد خبر نيستن! هيچكدوم جهتدهي نميكنن. هيچكدوم حتي مغز سازماندهي هم ندارن. هركس مياد از يه سري خبرگزاري زنجيرهاي، چند تا خبر رو ميذاره. بعد هم به قول شما اخبار رو يك كلاغ، چهل كلاغ ميكنن و يا ميان فيلمهايي كه از تظاهرات و درگيريها گرفتن رو براي همديگه شير ميكنن! به عبارت بهتر، كابران فيسبوك و توييتر، صرفاً ناشر اخبار و اطلاعات و آمار و بطور كل، مطالب خبرگزاريهاي زنجيرهاي هستن كه اون رو در سطح وسيعي پوشش ميدن و چون اين ارتباط مردمي هست، بهتر از خبرگزاريها جواب ميده. رسانهها هم هيچوقت نميان مستقيم حرفي رو بزنن. مثلاً همين بيبيسي فارسي، هيچوقت مستقيم نيومد بگه تو ايران تقلب شده. بلكه مسير رو به سمتي برد كه ظاهراً اين مردم باشن كه به اين نتيجه ميرسن كه تقلب شده! بعد هم طوري جريان رو پيش برد كه ظاهراً اين مردم باشن كه به اين نتيجه ميرسن بايد براي احقاق حقشون كه توسط دولت خورده شده، به خيابونا بريزن! بعد هم يه طور خبر ميرسوند، گويي اين مردم هستن كه ميگن بايد 25 خرداد برن خيابون آزادي يا 27 خرداد بيان ميدون هفت تير!! اگه رسانهاي بخواد شعاري عمل كنه (مثل صدا و سيما)، قطعاً مخاطبش ريزش خواهد كرد؛ چرا كه در ناخودآگاه بينندگانش احساس منفي «تلاش براي هدايت و تأثيرگذاري» رو بوجود مياره! امري كه شبكههاي لسآنجلسي خيلي انجامش ميدن و ميبينيم مخاطبان حقيقتاً انگشتشماري دارن! ولي رسانههاي غربي، با زيركي هرچه تمامتر، سعي ميكنن افكار و خط سير تفكراتشون رو طوري در ذهن مخاطبانش جا بياندازن كه انگار، فكر و ايده از ايشان هست و اينها، صرفاً منتقل كنندهي اخبار 2 طرف هستن! نتيجه اين ميشه كه ميبينيم مخاطبان اين رسانهها، روز بروز بيشتر و بيشتر ميشن و حتي اخبار دروغشون (كه چندان كم هم نيست)، به علت اينكه همواره از منابع مردمي و يا احزاب و امثالهم بيان ميشه، به رسانهها برنميگرده و مردم هم حتي به ذهنشون نميرسه كه اين رسانهها بودن كه اين اخبار رو گسترش ميدادن! اميدوارم عرضم رو رسونده باشم. ---------------------------------------------------- درخصوص يك كلاغ و چهل كلاغ هم بنده قبلاً عرايضم رو گفته بودم! اين بازي رسانهاي ايران هست كه البته هيچوقت هم جواب مطلوبي نداده و بدتر، طرفداران نظام رو به شك و اشتباه مياندازه. اين هم يكي از اثراتش بود. حالا عرايض بنده رو شايد بهتر متوجه شين كه چرا به اين سبك جنگ رسانهاي اعتراض دارم! ================================= [quote]جمال مبارک با افزودن سم به فنجان چای خود اقدام به خودکشی کرد ؛ اما خانواده اش پس از مشاهده او در وضعیت بیهوشی در یکی از اتاق های محل اقامت ، پزشک سابق حسنی مبارک را بر بالین او حاضر کردند. [/quote] طرف فكر كنم قهوهي تلخ رو ديده!! قسمتي كه تو قهوهي مستشار، مرگ موش ميريزن؛ چون سمش تموم شده بود و بنده خدا بيهوش ميشه!! -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
چون اين يكي دو روزه، يكم مشغوليت ذهني دارم و شايد نتونم درست و حسابي حرفي بزنم، خيلي كوتاه پاسخ دوستان رو ميدم. برادر ميثم عزيز. مسئلهي اصلي، ظرفيت دموكراسي هست كه بيش از اونكه مفيد باشه، مضر هست. به عبارت سادهتر، دموكراسي، يكي از بهترين و در عين حال معيوبترين نظامهاي سياسي جهاني هست. شايد اين تناقض، خندهدار باشه، ولي شما بهترين مدل حكومتي مردمي رو در دموكراسي ميبينين. لكن ضعف بزرگي كه داره اينه كه غيرقابل كنترله و تا زماني كه احزاب جا نيافتن، عملاً كنترلي بر نظام دموكراسي وجود نداره و بيشتر، باعث قدرت گرفتن راديكالها و يا پوپوليستها ميشه. وجود دموكراسي در كشورهاي جديد، ميتونه كشتزار مناسبي باشه براي گروههاي مختلف، منجمله همين موضوع مقاومت. ولي مسئلهي اصلي اينه كه هم حكومتها ناپايدارن و هم گروههاي مقاومت هم در قالب حكومتهاي ليبرال دموكراسي، برش چنداني ندارن. اما موضوع اصلي كه بحث كمك به فلسطين و يا ايجاد جبههي واحد عليه اسرائيل هست، يه موضوع بسيار خطرناك و البته گسترده هست كه ميذارمش براي مبحثي مناسبتر. درخصوص عدم موضعگيريها عليه استكبار و غرب و امريكا و اسرائيل، دوستان در اين تاپيك بارها و بارها مطالب رو نوشتهان و فكر نكنم نيازي به دوبارهگوييها باشه. درخصوص اسلامي بودن قضيه هم همچنين. حتي برخي دوستان منجمله برادر نجف هم بر اين قضيه صحه گذاشتن كه البته توجيه خودشون رو داشتن (منجمله جلوگيري از حساسيت غرب و ...). برنامههاي زندهي شبكههاي غربي، شعارها و ساير موارد هم جملگي حكايت از اين امر داره. البته مسلماً ما از الجزيره هم صرفاً مطالبي كه دوست داريم رو برداشت ميكنيم. بطور مثال همين الجزيره، مستندي ساخته به نام «انقلاب لپتاپها» يا اسمي با همين مضمون كه درخصوص شبكههاي سايبري و مجازي ليبي و تأثير اون در اين جنبش مردمي توضيحات جالبي داده و صد البته باز هم به مذاق رسانههاي ايراني خوش نيومده و الجزيره هم متهم شده! البته من بدون شك الجزيره رو هم جزئي از پازل رسانهاي غرب ميدونم و هيچوقت در اين قضايا، اون رو جدا ندونستم. لكن خواستم توضيح بدم كه چطور ما داريم بازي رسانههاي غربي رو ميخوريم و به مسيري هدايت ميشيم كه اونا ميخوان. ============================= در بحث برادر حامد و واريور هم وارد نميشم، چون توضيحاتم رو قبلاً عرض كردم. فقط باز يادآور ميشم كه : 1- خيزشها، عليه پادشاهان و رؤساي جمهور مادامالعمر هست. يعني موضوعي كه به گرسنگي و سيري ارتباطي نداره. بحث اصلي، كلاس و تيپ جديدي است كه به اعراب داده شده كه ميتونن حاكمان مستبدشون رو سرنگون كنن و حكومتي مردمي (منظور ليبرال دموكراسي هست) رو بوجود بيارن. پس موضوع بسيار اشتها برانگيزي هست. 2- در شرايطي كه غزبزدگي وجود داشته باشه، حتي دروغها هم قابل پذيرشه. 3- اگر رسانهها رو به سان زنجيري متصل به هم ببينيم، خيلي از مسائل برامون حل شده خواهد بود؛ منجمله رهبري رسانهاي. ============================= با تشكر از جناب چند تا ايكس و چند تا 2 و آي.آر (نميشد اسم راحتتري پيدا بفرمايين؟ ). برداشت شما از رسانههاي جمعي غلطه. چون مبداء و منشاء اونها، تفكرهايي است كه توسط رسانههاي زنجيرهاي القاء ميشه. بنابراين رسانههاي جمعي، فقط ناشر اونها خواهند بود. البته درخصوص بيداري، درست ميفرمايين و همچنين نزديكي عوام به خواص و ايجاد مطالبات بيشتر. ولي تمامي اين موارد رو اگه با محرك غربي در نظر بگيرين، به نتيجهي بسيار خوبي ميرسين و اون موقع ميبينين كه رسانههايي مثل فيسبوك و توييتر، به اندازهي دهها و شايدم صدها ابررسانه، تأثيرگذاري دارن. ضمناً خبر شما كاملاً غلطه كه فيسبوك خدماتش به مصر رو قطع كرد. چرا كه يكي از فعالترين شبكههاي اجتماعي در قضاياي اخير در مصر، فيس بوك بوده (حتي يه رهبر جوان فيسبوكي هم مصر پيدا كرد!!!!!). ============================= درخصوص حملهي نظامي هم كماكان اين موضوع، بسيار قابل پيشبيني بود. با برخي از دوستان قبلاً قضيه رو درميون گذاشته بودم و درخصوصش هم هشدار داده بودم. درخصوص مصر هم درصورت عدم موفقيت ارتش براي كنار گذاشتن مبارك، اين موضوع محقق ميشد كه البته كار به اونجا نكشيد. حتماً دوستان يادشون هست كه درخصوص پلن B، هشدار داده بودم! براي اطلاع بيشتر، دوستان ميتونن به تاپيك مصر مراجعه بفرماين. البته طبق معمول، با توجيه كمدي صدا و سيما و تحليلگران اون مواجه شديم كه ميگن امريكا بوي نفت به مشامش خورده و به طمع نفت ميخواد وارد ليبي شه (هرچند كه نفت بيتأثير نيست، ولي من كشته مردهي افق ديد تحليلگران صدا و سيما هستم!). -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
ماشاءالله به سرعت پست دادن دوستان! تا ميام جوابا رو تكميل و ارسال كنم، دوست ديگري پست داده ! شما لطف داري برادر سينا. من در محضر اساتيد اين سايت (منجمله برادر حامد) تلمذ ميكنم. -------------------------------------------------- برادر واريور؛ اين دقيقاً چيزي هست كه من در اين يكي دو ماهه دارم براش گلوم رو خراش داده و فرياد ميكشم. وقتي ما داريم از انقلاب رسانهها صحبت ميكنيم، خود بخود داريم درخصوص انقلاب نرم حرف ميزنيم. مقام معظم رهبري، در اوايل دههي هفتاد بود كه بحث تهاجم فرهنگي رو شروع كردن! وقتي ديدن كه مسئولين و ملت خوابن، بحث شبيخون فرهنگي رو مطرح فرمودن و وقتي ديدن نه! مثل اينكه همه خوابن، بحث جنگ نرم رو علناً بيان فرمودن! چيزي ما كه به نام انقلابهاي رنگي امروز ميشناسيم، چيزي نيست جز همون شبيخون فرهنگي كه شكل و شمايل اجتماعي پيدا كرده. يعني اگر تهاجم فرهنگي، در گذشته باعث تهي شدن جامعه از ارزشها و در نتيجه ضربهپذير و خللپذير بودن اون ميشه و مهمترين نتيجهاش، فروپاشي امپراطوري عظيم شوروي ميشه (بدون خونريزي، بدون درد و بدون فهم!)، از هزارهي جديد اين تهاجم در قالبي سريعتر و عملياتيتر به نام انقلابهاي رنگي طرحريزي شد كه عمده پايهي اون، مقاومتهاي مدني مسالمتآميز و سفيد مردم در برابر حكومتها تعريف شده! دستورات دويستگانهي كساني چون جين شارپ و بنيادها و NGOهاي وابسته به غرب اين خصوص، خود به خوبي گوياي همهچيز هست. به عبارت سادهتر، وقتي كه رسانه بين مردم، مقبوليت پيدا كرد، ميتونه درست به سان يك رهبر، جريانساز بشه و دقيقاً نقش رهبران در انقلابهاي گذشته رو بعهده بگيره. لكن يك تفاوت عمده وجود داره. در گذشته رهبران ميجنگيدن تا نظامي جديد رو روي كار بيارن يا اصلاحات عمدهاي رو بوجود بيارن. طبيعتاً درصورت پيروزي، افراد حاكم تغيير ميكرد و رهبران انقلاب، جايگزين مسئولين قديم ميشدن و نتيجهي امر اين بود كه حداقل تا يكي دو دهه، ما تغيير ساختار، تغيير روش و تغيير سياست رو دراين كشورها شاهد بوديم. به عبارتي جنگ قدرت، عامل تعيين كنندهي انقلابها به شمار ميرفت. لكن زماني كه رهبران، رسانهها هستن و قرار نيست رسانهها بر كرسي قدرت بنشينن، بسيار طبيعي هست كه اثرات اين انقلابها هم زودگذر و همچون كف روي دريا ناپايدار باشه. اما نتيجهاي كه هست اينه كه هم رسانهها، قدرتشون پابرجا ميمونه، هم نظام حاكم سرجاشه؛ ولي بشدت متزلزل ميشه و هم، روي مردم به روي حكومتشون باز ميشه و به اين باور ميرسن كه حاكمان حقيقي، ايشان هستن و هرزمان كه دوست داشته باشن و كسي باب ميلشان رفتار نكند، ميتوانند وي رو از سرير قدرت به زير بكشن. نتيجهي اين امر، يك بيثباتي كامل سياسي و اجتماعي و تزلزل شديد حاكميتي هست كه خيلي از مسائل؛ از سياستهاي كلان گرفته تا حتي ارتش رو تحت تأثير خودش قرار ميده و به ناچار حكومتهايي ضعيف و بيمار از دل اين زايمان كمدرد و صلحآميز به دنيا مياد كه صد البته ثبات و دوامي براش نميشه متصور بود. از اون طرف هم يك آنارشي نوين سياسي و اجتماعي در اين جوامع بوجود مياد كه عملاً از مجموع اينا، نظم نويني بوجود خواهد اومد كه كنترل و ايجاد اون، عملاً به دست اربابان رسانههاست. به عبارت سادهتر، تنها جزيرهي ثبات، گردانندگان رسانهها هستن كه البته اونها هم خيلي از اين امر، مصون نخواهند بود؛ مگه اينكه به سياستي جهانوطني رسيد. اين هم باز برنميگرده به فرضيات و نظريات گوناگون. اين يه اصل بسيار بديهي و اثباتشده هست و ما بجاي اينكه درمورد واقعيت داشتن يا نداشتنش بحث كنيم، بايد راه مقابله باهاش رو بياموزيم! ولي متأسفانه خودمون رو درگير شعارها و آمال و آرزوهامون ميكنيم و از عمق تحولات دور ميمونيم. -------------------------------------------------- برادر ميثم عزيز. اگر درست واقعه رو نشناسيم، هيچگاه به چه بايد كرد دست نخواهيم يافت. اگر شما از بيرون به خانهاي تماشا ميكنين كه در اون، نور زرد و قرمزي از پس پردهها ميبينين كه متحركه، ممكنه برداشت كنين كه خانه آتش گرفته و آتشنشاني خبر كنين. ممكن هم هست برداشت كنين كه رقص نور هست و حتماً جشن و پارتي در اون گرفته شده و شما هم تشريف ببرين به اون محفل. ولي اولين كاري كه كردين، اين بوده كه تشخيص دادين اون تحرك نور، از چه بابت بوده! يعني اول ريشهي اون ماجرا رو شناختين و بعد در قبالش، تصميم گرفتين! ولي اگه ندونين اونجا چه خبره و همينجوري بپرين تو خونه، ممكنه همون آتش در انتظارتون باشه! در اينجا، ما با دو نظريهي ناهمگون و كاملاً متفاوت طرف حساب هستيم. يكي اذعان ميداره كه بله. اين تحركات، بيداري دنياي اسلام عليه استكبار و رهايي ملتها و تلاش براي ايجاد حكومتي مستقل از استكبار (و به قول فارس، تحركاتي با شعارهاي ضد امريكايي و ضد اسرائيلي و اسلامي!!) هست. ديگري حكايت از دستساز و جريانساز و نرم بودن اين انقلابها و عيان بودن دست غرب در اين وقايع داره. قطعاً بين اين دو مورد، اشتراكي وجود نداره. پس اگر ما هنوز در وهلهي اول، نتونستيم ماهيت حقيقي اين تحركات رو تشخيص بديم و هنوز دو به شك مونديم كه كدوم يك از اين دو نظريه، صحت داره و كدوم يكي باطله، چطور ميتونيم درخصوص آينده صحبت كنيم! چرا كه يكي، كاملاً به نفع ما و آزاديخواهان هست و آرزوي جهان اسلام اين بوده كه روزي ملت مسلمان، بيدار شن و قدرت حقيقي خودشون رو بشناسن و با همديگه متحد بشن و اختلافات مذهبي رو كنار بذارن و از اين قدرت، براي شكستن گردن استكبار و رهايي ملتهاي جهان از ظلم و ستم اون استفاده ببرن. اما ديگري، خود يك Maze جديدي رو بوجود مياره كه هر حركتش ميتونه به نفع يا ضرر ما باشه و درصورت بروز، خود نيازمند تحليلي جداگانه براي شناخت احتمالات و فرضيات گوناگون درموردش هست! حالا با اين شرايط، چطور ميتونيم بگيم «چه شد كه واقعه حادث شد» اهميتي نداره يا حداقل از «چه بايد كرد» بياهميتتر و يا حداقل كماهميتتره؟ اين فرمايش، زماني درسته كه از حقيقت واقعه آگاهي داشته باشيم و برامون مهم نباشه كه چطور واقعه حادث شده! نه اينكه حتي واقعه رو نديده و نشناخته، بخوايم درمورد چه بايد كردش نظر بديم و به سان داستان معروف كوزهي روغن، از هيچ، همهچيز در ذهن بسازيم؟ درخصوص آينده هم خير! لزوماً همهچيز با رو شدن اسناد قابل فهم نيست! ما عقل و منطق داريم. اطلاعات و تحليل داريم. جريانشناسي داريم و خيلي ابزارهاي ديگه كه به ما، قدرت پيشبيني سياسي رو ميده. اگه قراره بنشينيم تا وقايع اتفاقيه رو در تاريخ ببينيم، پس عملاً وجود همهي اينا بيفايده خواهد بود! داستان دزدي است كه با اره، قفلي رو ميبريد. فرد سادهلوحي ميبينه و سوال ميكنه كه چه ميكني؟ دزد پاسخ ميده دارم ساز ميزنم. فرد ميپرسه پس چرا صدايي ازش درنمياد؟ دزد پاسخ ميده اين سازي كه من ميزنم، صداش فردا درمياد! حالا به نظر شما، بايد بنشينيم و ببينيم تاريخ درخصوص اين اقدام دزد، چه مينويسه و چه اسنادي رو ميكنه؟ يا براساس شواهد و قرائن و اطلاعات پراكندهي اطراف، نتيجهگيري كنيم؟ ------------------------------------------ جناب xx222ir گرامي. ممنون از توصيهتون. ------------------------------------------ باز برگشتيم به برادر حامد (ترميدور شد يه طورايي ) ببينيد بزرگوار. ما اگر بخوايم رسانهها رو جزئي واحد در نظر بگيريم، فرمايش شما صحيحه. ميشه براش حالات متفاوتي رو متصور بود. اما اگر رسانهها رو جزئي از كل در نظر بگيريم چي؟ آيا به نظر شما، همين فاكتورهاي تأثيرگذار، كم و محدود نميشه؟ صد البته اين ادعاي بنده، اثبات نشده هست و مثل نظريهي قبلي، نميتونم با اطمينان درموردش حرف بزنم. ولي چيزي كه در اين چند ساله (بخصوص از سال 2000 به بعد) ديدهام، اين بوده كه رسانههاي غربي و عربي، درست به سان يك زنجير عمل ميكنن. گاهي با اتحادشون، هدفي رو به پيش بردن و گاهي با اختلاف نظرشون اتفاقاً يك هدف يكسان رو دنبال كردن (مثل همون پليس خوب، پليس بد). ولي مجموع تحركات رو كه ميبينيم، متوجه ميشيم برخلاف بازيهاي رسانهاي، اتفاقاً منافع رو كمتر مدنظر قرار دادن! در شرايطي كه بصورت واحد و جزئي از كل عمل كنن، نه تنها قدرتشون محدود نميشه، بلكه تجميع قدرت، خود امكان رقابت رو هم تا حدود زيادي ميگيره و رسانههاي مستقل هم ياراي مقابله با اونها رو يا ندارن و يا اگر هم داشته باشن، بسيار ضعيف و محدود دارن و از تأثيرگذاري چنداني برخوردار نخواهند بود. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
با تشكر از برادر حامد عزيز كه اينبار بنده رو به تيربار بستن ! در اينكه شايد حرف همديگه رو درست متوجه نميشيم با شما هم عقيده هستم. قطعاً بخش بزرگياش به خاطر نوع نگارش حقير هست و بعد هم نوع گويش بنده كه خيليها مثل شما معتقدند كه قدرت كلام من، بازي با كلمات هست كه به نوعي سعي در گيج كردن طرف مقابلم دارم (شايد براي پوشاندن بيسواديام). صدالبته قصد بنده اين نيست. ولي اگر از رفتارم، چنين برداشتي ميشه، پيشاپيش و پساپس عذرخواهي ميكنم. فرمودين : [quote]حتی معتقدم مواردی شما به صورت پیش داورانه نظریاتی به من نسبت دادید که من هیچ وقت در موردشون صحبت نکردم. چه در این تاپیک و چه در تاپیک های گذشته. مثل این ماجرای سم تحلیل عزیز و این که من گفته باشم این جریان را اخوان المسلمین ایجاد کرده ویا این که معتقد باشم اخوان المسلمین قرار هست حکومت اسلامی با مشخصات بیان شده توسط شما تشکیل بدهد. تا جایی که یادم می آید تنها چیزی که گفته ام این است که اخوان توانایی ایفای نقش موثر در این جریان ها را دارد و حتی در صورت لزوم می تواند نقش یکی از رهبران موثر را به عهده بگیرد (اخوان تقریبا در بیشتر کشورهای اسلامی اهل تسنن حضور داشته و محبوب بوده یا توانایی محبوب شدن بالفعل را دارد اشاره ی اولیه ی من به اخوان در مسیله تونس بود اگر یادم باشد نه مصر). [/quote] اگر بنده در اين خصوص، صحبتي كردهام، به دليل فرمايش شماست : [quote]5. نقش آقای قرضاوی چیست؟ اخوان المسلمین چقدر نقش محوری دارد؟ چرا همه ی تجمعات با اعلام اخوان المسلمین تبدیل به تجمعات حجیم می شود؟ چرا همه ی تجمعات در نماز جمعه برپا می شود؟ [/quote] همچنين فرمودين : [quote]در کشور مصر رهبران معارضه سالهاست که وجود دارند. پایگاه مردمی هم داشته و دارند و گرنه دولت مصر برای جمع رای به چنان تقلب های متفتضحانه ای دست نمی زد. برخی از این رهبران اسلامی و برخی هم غیر اسلامی هستند ولی یک ویژگی مشترک دارند. غالبا آزادی خواه و آزاده هستند. جالب است که بدانید سالهای سال هم هست که این رهبران از طیف های مختلف با هم در تعامل بوده و تیم های مشترکی برای رهبری جریان معارضه در کشور مصر داشته اند. پس ما با یک جنبش بی پدر و مادر مواجه نیستیم. سازو کار تصمیم گیری در این هیات رهبری خیلی وقت قبل تر ها همانگ شده و در انتخابات های هر ساله امتحان خود را پس داده. [/quote] و در جايي ديگر فرموده بودين : [quote]اخوان المسلمین گروهی اسلامی است با قدمتی بیش از انقلاب ما. دائیه ی حکومت اسلامی داشته و دارد. حتی مدعی اجرای حدود اسلامی است علنا هم همیشه این را می گفته و می گوید. به دلیل برخی علاقه های شخصی سال هاست که این گروه را زیر نظر دارم اشخاصش را کم و بیش می شناسم و از سوابق فکریشان مطلعم. اگر یک روز شهید بهشتی بیاید و بگوید هدف ما ایجاد حکومت اسلامی نیست، شما چه برداشتی می کنید؟ این که واقعا چنین هدفی ندارد؟ یا معذوریت یا محدودیت های خاصی در شرایط فعلی دارد؟ حال ممکن است این محدودیت ها در مقام عمل باشد یا بیان. [/quote] ملاحظه ميفرمايين؟ بنده كلامي به كلام شما منتسب نكردم، الا اينكه خود شما به اون اشاره داشته باشين. اين موضوع، منهاي بحثهاي گذشتهي ما در تاپيك مصر درخصوص اخوان المسلمين هست كه صدالبته بحثهاي گذشته هم در اين بحث تأثير ميگذارد. صدالبته بنده هم عرض نكردم كه شما مدعي هستين صدر تا ذيل اين جريان دست اخوانالمسلمين هست. لكن بنده عرض كردم كه اين جنبش و جوشش، بي سر و دم هست و شما فرمودين مسبوق به سابقه. اشارات من به موضوع جنبش رهبري، مصداق شعر معروف مولاناست : هر كه او بيسر بجنبد دم بود .............................. جنبشش چون جنبش كژدم بود عرض بنده اساساً درخصوص اخوان نبود. شما اخوان رو جزو سوالاتتون قرار دادين واز من درخصوص اين گروه نظر خواستين و بطور غيرمستقيم، حضور اخوان، اعلاميههاي اون (كه بنا به فرمايش شما ميليونها نفر رو به ميدان ميكشوند) و سابقهي اين گروه رو مصداقي براي مردمي بودن، خودجوش بودن و اسلامي بودن جنبش مردم مصر تلقي فرمودين. والا از ابتداي امر، اصلاً و اساساً روي صحبت حقير با اخوانيها نبود. فرمودين : [quote]موارد متعددی که من را گذاشته اید جای وکیل مدافع دولت فخیمه ی جمهوری اسلامی! گویی که مدعی شده ام ایران بهترین اینترنت را دارد، بهترین شبکه های تلویزیونی جهان را دارد، امپراتوری دنیاست، سیاست هایش همیشه درست بوده ، حتما پیروز است، الان معتقدیم همه چی آرومه یا به همه چی دل بستیم و... [/quote] علت عرايضم، مطالب قبلي بود كه فرموده بودين : [quote]صدا و سیمای ما در وقایع اخیر بعد از انتخابات ضعیف عمل کرد. اما وقتی ورق برگشت که از شوک خارج شد و با کارت های انبوهی که داشت بازی را برگرداند! درست نیست وارد جزییات بشم چون می تونه سوء برداشت ایجاد کنه ولی خودتون اگر دقت کنید می تونید رگه هاش رو کشف کنید و هممون هم این هوش و استعداد را داریم. نگاه کنید به قضیه ی عکس امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و مساله ی عاشورا [/quote] همچنين : [quote]رای من عجیب است که شما انتقادات به این تندی را رد می کنید! این که صدا و سیما چه می کند دو رو دارد. یک رویکرد مصداقی و یک رویکرد سیاست گذاری! آن طور که من متوجه شدم شما در قضایای اخیر به هر دو رویکرد انتقادات تندی داشتید. در موارد مصداقی که فلان جا دروغ گفتند یا راست گفتند من قضاوتی نمی کنم. هرجا دروغ گفته شده کار بدی است. اما تاکید هم می کنم که لزوما هر راستی را نباید گفت. این که چه راستی را باید گفت و چه راستی را نباید گفت می شود سیاست گذاری. این که غربی ها گروه های لاییک و لیبرال را بولد و بزرگ کنند و ما گروه های اسلامی را، می شود سیاست های رسانه ای مختلف ما. هیچ ایرادی هم ندارد. فراموش نکنید که پشتوانه ی سیاست های خارجی ما افکار عمومی داخلیمان است. حالا اگر شما نقدی دارید و این کار را بد می دانید، سلمنا. روش صحیح چیست؟ بگویید که ارزیابی کنیم. کلی گویی هم نکنید، نگویید باید راست گفت. نه دقیقا بگویید چه چیزی را باید مثلا در جریان مصر می گفتند. چه چیزی را نباید می گفتند. بعد قضاوت می کنیم، چه بسا شما یک نکته ای در ذهن دارید که به ذهن بقیه نرسیده. شاید مسوولین دیدند هدایت شدند. [/quote] در قبل هم درخصوص نقش جمهوري اسلامي در منطقه، هماهنگ شدن قطر با ايران براي پيشيگرفتن از عربستان، نقش ايران در تحولات لبنان و غيره و غيره مطالبي فرموده بودين كه بعلت جلوگيري از اطالهي كلام، از نقل قول اون صرفنظر ميكنم. حال بفرمايين كه آيا بنده، شما رو وكيل مدافع ايران نمودم يا اين، كلام شما بود كه اين برداشت رو در ذهن مخاطبي چون بنده ايجاد نمود تا در پاسخ، شما رو بعنوان كسي كه اين مطالب رو فرمودين مخاطب قرار بدم؟ فرمودين : [quote]موارد بسیاری هم هست که فکر می کنم نه تنها این جانب بلکه تمامی دوستانی که با شما بحث کردند دچار پدیده ی اشتراک لفظ شده اند مثل جمله ی معروف در باز است و باز پرنده. پس در پرنده است! نمونه ی بارز آن، این بحث بیداری اسلامی! است. به نظرم آن چه که ما از آن به عنوان بیداری اسلامی یاد می کنیم با آن چه که شما از بیداری اسلامی فهم می کنید تفاوت بنیادین دارد. ما از بیداری امت اسلامی صحبت می کنیم و شما از بیداری ای که وصف اسلامیت دارد. [/quote] متأسفانه اين بيداري شما، با بيداري مد نظر بنده و صدا و سيما زمين تا آسمون فرق ميكنه (به ياد بنده خدا دكتر الهام كه ميگفت «اين شيرو، شيروي من نيست»). بيداري امت اسلامي به چه معناست؟ مگه اتفاق خاصي افتاده؟ اينكه تا قبل از اين، بازيچهي يك گروهي بودن و الان بازيچهي گروه ديگري، اسمش بيداري نيست. زماني اسمش بيداريه كه حقيقتاً با خيزشي مردمي (و البته با رهبري مردمي) طرف حساب باشيم. واژهي اسلامي هم فكر نكنم قيد باشه. حداقل به نظر مياد كه بعنوان صفت بكار رفته باشه (اگر اين رو بازي با لغات معني نميفرمايين! چون زمين تا آسمون فرق ميكنه). بيداري امت اسلامي، اگر مثلاً نتيجهاش ايجاد حكومتهاي ليبرال يا كمونيستي بشه از نظر شما بيداري اسلامي معني پيدا ميكنه؟ همهي ما ميدونيم كه معني حقيقي بيداري اسلامي (و چيزي كه از صدا و سيماي ما گرفته تا خطباي نماز جمعهمون اون رو بيان ميدارن) بيداري امت اسلامي به منظور ايجاد حكومتهاي اسلامي و زنده نمودن اسلام خفته در بين ملتها و دولتهاست. اين هم باز تعبير بنده نيست. تعبير همهي كساني است كه از اين واژه استفاده ميبرن و هيچكدوم هم بيان نكردن كه منظور از بيداري اسلامي، بيداري يه عده مسلمون هست! ولي اساساً اين فرمايش شما رو هم اگر بپذيرم كه اصلاً همهي مسئولين و صدا و سيما و تحليلگران ما، منظورشون اينه كه امت اسلامي بيدار شدن، باز هم نشانهاي از اين بيداري بنده نميبينم! تمام عرض بنده اين هست كه اين جريان بيسر و رهبر، يك جريان دستساز و مجازي هست و خبري از خيزش حقيقي مردمي نيست. تنها با انقلابي نرم طرف هستيم كه خود اين امر، نشان از عدم بيداري و هشياري اين امت داره. حال اگر نظر شما چيز ديگري است، باز هم تفاوتي در اصل موضوع نميكنه كه بحث ما، بحث بيداري يا عدم بيداريه. حالا چه اون بيداري، قيد باشه يا صفت. فرمودين : [quote]علاوه بر این در موضوعات متعددی شما سوال کلی را جزیی کرده اید یا بحث جزیی را کلی. یعنی از موضوع اصلی به بررسی مصادیق جزیی نزول نموده اید. یا از مصادیق جزیی نتیجه ی کلی گرفتید. مثل مسایل مربوی به بی بی سی و رسانه ها یا مواردی که بحث انتقاداتتان مطرح شده است. [/quote] اي كاش مصاديق بهتري رو پيدا ميفرمودين. چرا كه بنده در پاسخ به گسترش كلام شما درقالب مثال آوردن بيبيسي فارسي، عرايضم رو شرح و بسط دادم و گام به گام شما پيش رفتم. پس اگر اين ايراد رو به بنده وارد ميدونين، بايد نسبت به كلام خويش نيز وارد بدونين. عرض بنده هم دو قسمت داشت، يكي كلينگري نسبت به ماهيت رسانهها و يكي جزئينگري نسبت به عملكرد رسانهاي مثل بيبيسي فارسي + بخش مربوط به ايران كه باز هم در پاسخ به فرمايشات شما بود. براي روشن شدن عرايضم، بخش ادعايي مربوطه رو دوباره كپي ميكنم : [quote]ببين برادر من. شما عرض بنده رو متوجه نشدين. اتفاقاً در ذيل عرايضم، دو سوال ديگر شما نيز پاسخ داده شد. بحث من سر مخاطب دائم و خاص (حتي در پيك) نبود. من بحث بسيار سادهتري رو عرض كردم و اون اينكه در زماني كه وقايعي خاص اتفاق ميافته، قطعاً رسانههاي دولتي در پي نفي و يا ماستمالي وقايع و رسانههاي خارجي، در پي نهايت استفادهي خبري از اين وقايع هستن. حالا بسته به منافعشون، ميتونن صرفاً روايتگر، يا جانبدار يا جريانساز باشن. در اين كه شكي نيست؟ اما وقتي ما، رسانههايي داريم كه كاملاً با همديگه هماهنگ بوده و در پي جريانسازي هستن، ديگه اصلاً و اساساً بحث اعتماد و سياست مطرح نميشه! مردم ما سالهاست كه نسبت به انگليسيها بياعتماد هستن، ولي بيبيسي فارسي و صداي امريكا؛ حتي براي كساني كه بسيار مذهبي هم بودن و صرفاً در دام شعارهاي فريبندهي جنبش سبز افتادن هم شد مرجع!! اين رو بنده به عينه ديدم. دليلش هم اصلاً ضريب نفوذ، سياستگذاري، اعتمادسازي و ... و ... نبود! بلكه يه اصل ساده بود و اون اينكه اين شبكهها، همونايي رو پخش ميكردن و همونايي رو ميگفتن كه اونا دوست داشتن بشنون! نتيجه چي شد؟ ديديم! فرمايش شما درخصوص بيبيسي فارسي (جسارتاً) كاملاً غلطه. چون خودم جزو كساني بودم كه فعاليت اين شبكه رو رصد ميكردم. از زماني كه شبكه بوجود اومد، اصلاً و ابداً يه سريال و فيلم هم پخش نكرد! حتي ساعت بسيار محدودي (چيزي كمتر از 5 ساعت) برنامه داشت و تماماً يا خبر بود، يا تفسير و يا تماسهاي بينندگان و وبلاگخواني و از اين دست اباطيل! به هيچوجه مخاطبش رو با برنامه و كارتون و فيلم جذب نكرد. بلكه از همون ابتدا، سياست موذيانهاي رو دنبال كرد كه ظاهر امر اين بود كه دو طرف ماجرا رو پوشش ميده، ولي عملاً 10 به 1 بود و همين رسانه، خود به خوبي نقش خود رو براي دو دستگي در جامعه ايفاء كرد. جالبه بدونين كه عيناً همين برنامه در ساير رسانهها (منجمله همين الجزيره) هم اجرا ميشد و بنده اتفاقاً در اين خصوص، هشدارهاي خودم رو به دوستان داده بودم! كي؟ اسفند 87!! شب انتخابات هم تا صبح بيدار بودم و اتفاقاً داشتم بيبيسي فارسي رو تماشا ميكردم (منهاي مواردي كه ميزدم شبكه خبر كه اخبار جديد آراء رو ببينم). تمامي شب داشتم تلاش بيوفقه و شبانهروزي (كه اولين بار بود كه اين برنامه، 24 ساعته شده بود!!) رو ميديدم كه چطور دارن جريانسازي ميكنن و خندهدار اينكه تازه ساعت 1 شنبه 23 خرداد، شبكهي خبر؛ اونهم بصورت زيرنويس نوشت بيبيسي فارسي داره سعي ميكنه جريانسازي كنه!! پس از اون هم بيبيسي فارسي ليدر نبود. گرايش مردم هم به ساير رسانهها، فقط دليلش نوع پوشش وقايع تهران بود نه باز هم بيبيسي فارسي. كليهي رسانههاي خارجي براي مردم كعبهي آمال شده بود. حالا برخي كمتر و برخي بيشتر كه تعجبي نداره رسانههاي فارسيزبان، از اقبال عمومي بيشتري برخوردار باشن. ولي اساساً ما در انقلاب نرم، موضوعي به نام سردمداري رسانهاي خاص نداريم؛ بلكه يك اصل داريم و اون، جريان رسانهاي هست كه ميتونه از رسانههاي تازهتأسيس گرفته تا رسانههاي ريشهدار رو شامل بشه. ... همونطور كه عرض شد، برعكس فرمايش شما، نگاهي ساده به اين شبكهها، خود به خوبي تأثيرگذاري اين شبكهها رو نشون خواهد داد. درست مثل جنبش سبز خودمون. حتي شعارها نيز از اين شبكهها (و به نام حرف كارشناس و تحليلگر و غيره و غيره) پخش ميشه. محلهاي تجمع اعلام ميشه. درگيريها همين طور. بطور كل، تماشاي اون، شما رو قطعاً به ياد وقايع پارسال خواهد انداخت!! ما اينجا جرياني داريم با شباهت نزديك به 100%اي به جريان سال گذشته!! ولي جالبه كه يكياش رو ساخته و پرداختهي غرب ميدونيم و ديگري رو ترجيح ميديم بيداري اسلامي بناميم!![/quote] در قبل هم عرض كرده بودم : [quote]ببينين! اساساً ايراد در اينجاست كه شما فكر ميكنين ضريب نفوذ به معني كاربر دائمي بودنه. اتفاقاً برعكس. بايد شما نفوذ رو زماني ببينين كه اين رسانهها، مبناي خبررساني ميشن. مثال ميزنم. در كل ايران، چند نفر فرانس 24 يا يورو نيوز رو ميبينن؟ ولي در فتنهي 88 اين رسانهها به همراه ساير رسانههايي كه اخبار ايران رو پوشش ميدادن، بينندگان فراواني پيدا كردن و دليل اون اين بود كه اين رسانهها، آلترناتيو يا رسانههاي متقابل ايران بودن و اخباري رو پوشش ميدادن كه ايران نميداد (حالا چه داخليها و طرفداران نظام، چه فتنهگران و چه مردم بيطرف). اين يه اصل ساده هست كه رسانههاي عربي و غربي، هم قدرت رسانهاي بهتر و بيشتري نسبت به ما دارن، هم سالهاست كه در اين كشورها پايه و اعتبار كسب كردن و هم مقاصد خودشون رو دنبال ميكنن و بسيار ريشهدارتر از المنار يا پرستيوي هستن و انكار اين، مثل انكار خورشيد ميمونه. حالا اين مسئله كه چقدر در وقايع اخير تأثيرگذار بودن، به سادگي با رصد اخبارهاي ايشان قابل فهميدن هست. اما اگر بخوايم نقش رسانهها بعنوان بازوي اصلي اسمشو نبر رو ناديده بگيريم، پس بايد به علم لدني تمامي شركتكنندگان در اين وقايع اذعان داشته باشيم كه با علم وحي با هم در ارتباط بوده و با هم مباحث و مسائلشون رو به اشتراك ميذاشتن! ... فقط در اين حد ميتونم بگم كه وقتي رسانههاي ايراني در قضيهي تونس خواب بودن و هنوز وقايع مصر جدي نشده بود هم رسانههاي عربي، بخصوص العربيه و رسانههاي اماراتي داشتن اين وقايع رو پوشش ميدادن. [/quote] همونطور كه ملاحظه ميفرمايين، بنده تا جايي كه تونستم سعي كردم ورودم به فرعيات و جزئيات، در قالب مثالها باشه؛ نه اصل كلام. فرمودين : [quote]ضافه کنید به موارد فوق استدلالاتی که صدر و ذیل آن به هم نمی خورد مثل سرعت اینترنت برای بررسی ضریب نفوذ آن [/quote] متأسفانه در اين قسمت از فرمايشاتتون، بشدت بيانصافي فرمودين! ابتدا بهتره فرمايش شما و سپس عرض بنده رو دوباره باهم بخونيم : [quote]کشوری که جمعیت کثیری از مردمش در قبرستان ها و روی پشت بام ها بخوابند، به نظر شما ضریب نفوذ اینترنت در آن چقدر است؟ اصلا کامپیوتری دست این افراد می رسد که اینترنت را بشناسند؟ یک زمانی پژوهشی انجام دادیم در زمینه ی کسانی که در ایران به صورت حرفه ای از اینترنت بهره می برند. یعنی کاربران فعال به حساب می آیند. به این نتیجه رسیدیم که ما یک خرده فرهنگ اینترنت داریم. یعنی این دست افراد صاحب یک خرده فرهنگ هستند و غالبا بهتر است از آن با عنوان پاد فرهنگ یاد کنیم. برای شخص من سوال شد که آیا این قضیه منحصر در ایران است؟ با برخی کشورهای دیگر هم آن را مقایسه کردیم جواب یکسان بود. مثلا کاربران چینی هم وضعیت مشابهی داشتند یا همین کشورهای عربی. یکی از ویژگی های این افراد غربی شدن و مادی شدن است. به زبان دیگر تخمیر می شوند و تحمیر. انسان های مادی از جان خود هزینه نمی کنند. نهایت جنبششان می شود چیزی مشابه اتفاقات ایران. بگذارید یک سوال از شما بکنم که عینی تر باشد: کل بازدیدها از صفحه ی مربوط به انقلاب مصر و تونس به میلیون نفر رسیده است؟ [/quote] و پاسخ بنده : [quote]اين بند، از همون مواردي هست كه در ابتدا عنوان كردم كه بينتيجه خواهد بود. چون شما با پيشفرضهايي كه در ذهن دارين، عملاً نقش اينترنت رو بالكل معاف فرمودين! اگر اين پيشفرض رو كنار گذاشته و جستجويي ساده در اينترنت بفرمايين، به غلط بودن اين پيشفرضتون به خوبي پي خواهيد برد. فقط براي نمونه، به آماري كه يكي از همين دوستان، در انجمن رايانه و اينترنت قرار دادن اشاره ميكنم كه در اون، صرفاً از نظر سرعت اينترنت، امارات مقام 29ام، عريستان 66، عمان 77، قطر 79، كويت 89، بحرين 122، اردن 126، يمن 176 و البته سه كشوري كه ما داريم درخصوصش بحث ميكنيم؛ يعني تونس 117، ليبي 127 و مصر 156 و البته ايران 181ام هست. البته كاري به اين ندارم كه آمار، به چه منظور ارائه شده و هدف اصليشون چيه و سياهنمايي شده يا نشده. منظور، صرفاً مقايسهي سرعت اينترنت در كشورهايي است كه به زعم شما، مردمش در قبرستان و يا پشتبامها ميخوابن و با فنآوري كامپيوتر هم هنوز آشنايي ندارن. جستجويي ساده در اينترنت، شما رو به ساير آمارهاي دلخواه خواهد رسوند. صد البته در اين ميان، اكثر كاربران براي تفريح از اينترنت استفاده ميكنن؛ مثل خود ايران. ولي قطعاً همين ظرفيت استفاده، به خوبي در اين وقايع مورد استفاده قرار خواهد گرفت. بطور مثال، فقط كافيه آمار ايرانيها در فيسبوك رو مورد بررسي قرار بديم تا ببينيم همين جماعت مفرح، چقدر از اين ظرفيتهاي رسانهاي استفاده ميكنن و آمادهي سوء استفاده از جريانات رسانهاي هستن! شايد ديدن اين تصوير (كه مربوط به تقريباً خرداد سال گذشته هست) بد نباشه : http://www.spotonpr.com/wp-content/uploads/2010/05/TopBlogMay10.PNG فكر نكنم نياز به توضيح باشه كه اين آمار، قطعاً چندين برابر شده. با جستجويي ساده در اينترنت، باز هم ميتونين آمار دقيق كاربران هر كشور رو در فيسبوك و توييتر بدست بيارين تا ببينين اونقدرهام از ماجرا پرت نيستن! [/quote] و شما از اين كلام، به عنوان استدلالاتي كه صدر و ذيل اون به هم نميخوره (به عبارت سادهتر، مصداق فرافكني هست) ياد فرمودين! حال اينكه بنده ابتدائاً عرض كردم كه « اگر اين پيشفرض رو كنار گذاشته و جستجويي ساده در اينترنت بفرمايين، به غلط بودن اين پيشفرضتون به خوبي پي خواهيد برد.». يعني جستجوي در اينترنت رو به عهدهي خود شما گذاشتم. بعد هم مشتي نمونهي خروار ارائه كردم كه فقط سرعت اينترنت بود. پس از اون، يه لينك ساده درخصوص كاربران خرداد سال گذشتهي مصر و تونس در سايت فيسبوك براتون قرار دادم (كه نميدونستم از نظر شما، به بحث ارتباطي نداره! چون فكر كردم فرمودين اصلاً چقدر از اين رسانهها استفاده ميكنن). ولي ظاهراً شما يا در پي جستجو نبودين و يا اصلاً توجهي به عرض بنده نبودين. لذا براي اينكه حداقل از اتهام شما برهم، چند آمار ديگه تقديمتون خواهم كرد : اين، آمار قديمي (براي سال گذشته) از استفاده كنندگان از اينترنت در قارهي آفريقا هست : http://www.internetworldstats.com/stats1.htm به راحتي ميتونين كشور مورد نظرتون رو درش پيدا بفرمايين. ولي محض راحتي، مصر بيش از 17 ميليون (جمعيت 80 ميليون)، تونس 3.6 ميليون (جمعيت 10.5 ميليون) و ليبي 350 هزار نفر (جمعيت 6.5 ميليون) كاربر اينترنتي در تابستان سال 2010 داشته. اگر هم دوست دارين آمار اعضاء فيسبوك در قارهي آفريقا رو در همون برهه از زمان بدونين، باز هم لينكش رو در اختيارتون ميذارم : http://www.internetworldstats.com/africa.htm اين آمار، به صورت خلاصه براي هر كشور، تمامي اطلاعات مدنظرتون رو خواهد داد و خيلي كارتون رو راحت خواهد كرد. اين، دمدستيترين آماري بود كه با اولين جستجو در اينترنت و انتخاب اولين گزينه بهش رسيدم. قطعاً اگه وقت ميذاشتم، آمار بسيار دقيقتري هم ميشد گير بيارم. ولي فكر كنم براي اين بحث، همين هم كفايت ميكنه. حالا باز هم ميفرمايين عرايض بنده، صدر و ذيلش به هم نميخوره و مصداق «من ميگم شعبون، تو ميگي رمضون» هست؟!! اين حق رو دارم كه به اين خاطر، از شما دلگير باشم و حلالتون نكنم و بذارم روز جزا، سر پل صراط ازتون اخاذي كنم؟! بگذريم. فرمودين : [quote] یا انحراف انقلاب را به عدم امکان ایجاد حرکت مردمی بدون رهبر مشخص و شاخص مثل امام خمینی [/quote] بنده يادم نمياد همچين حرفي زده باشم. اساساً اين دو مقوله كاملاً مجزاست. شما فرمودين كه ميشه جنبشي به پيروزي برسه و بعداً رهبر براش پيدا بشه و بنده هم عرض كردم كه خير! اين امر امكانپذير نيست؛ چرا كه تشتت آراء منجر به عدم تمركز بر روي يك موضوع واحد و در نتيجه گسست تجمع خواهد گرديد. بعلت جلوگيري از اطالهي كلام، شما رو ارجاع ميدم به پست بالا. [quote] ا در مواردی الفاظ مستمسلک استدلال قرار داده اید مثل ماجرای فرضیه و نظریه یا مورد فرق نقد و انتقاد و نهایتا ارجاع دادن من به پست های گذشته. [/quote] در اين خصوص، عرايضم رو رسوندم. فرمايش شما اين بود : [quote] الی ای حال، این ها که همه نوشتم بر رد نظر شما کفایت نمی کند. من هم قصدم رد نظریه ی شما نیست (هر چند که تا وقتی که قسمت راه کار و برنامه ی خروج از بحران را ندید کامل نیست). اصلا خیال شما را راحت کنم من قایل به یک نظریه ی ثابت نبوده و نیستم. اطلاعات در دسترس ما کفایت نمی کند که یکی از نظریه ها به طور کامل تایید و دیگری را رد کند. تنها کمکی که به ما می کند این است که نظریه های معارض را کمی سبک و سنگین کنیم. هیمن الان چندین نظریه در ذهن من مدام پایین و بالا می رن. به نظرم قایلین به هیچ کدومشون هم ساده لوح و ساده اندیش نیستند. دلایلی خوبی برای رد یا تایید هر کدومشون وجود داره. حقیقتا اصرار شما بر یک نظریه من را متعجب می کند و به نظرم کمی از آدمی با سطح معلومات و مطالعه و قدرت تحلیلتان به دور است. همین هم باعث شد که به زعم خودم کمی به چالش بکشمتان تا شاید کمی از این جزم اندیشیتان کاهیده شود. نظریه شما یکی از مواردی است که با آن همراه نیستم ولی ردش نیز نمی کنم. و هم چنین نظریه ی آقا میثم. حتی این که شروع این حوادث بر اساس یک اتفاق و تصادف بوده که بعد مدیریت شده هم نظریه ی قابل تاملی است. بسیاری از وقایع مهم تاریخ از یک حادثه ایجاد شده اند. [/quote] عرض بنده هم اين بود : [quote]دوست گرامي. ما چيزي به نام نظريات گوناگون نداريم. يك نظريه درست و مابقي غلط هستن. راهحلها ميتونه متفاوت باشه، ولي نظريات خير! البته اين، بيشتر برميگرده به كاربرد غلط ما از واژهي نظريه. مواردي كه شما ميفرمايين فرضيههاي مختلف هست. ولي تمامي اين فرضيهها نهايت امر بايد به يك نتيجه يا نظريه منتج بشه. ما مثلاً ميخوايم بريم قلهي توچال. يكي ممكنه بگه من ميخوام از كولكچال برم. يكي ديگه از دربند. يكي ديگه از دركه. يكي ديگه از تلهكابين توچال. ولي هدف، مشخصه و راهها متفاوت. نميشه گفت من براي رسيدن به توچال، از كوههاي بيبيشهربانو ميرم. يا از كوه دماوند! يا از اورست!! وقتي غرب طرحي رو ميريزه، طرح سيال كه نيست دائماً بخواد عوضش كنه. ممكنه شيوههاي اجراي طرحش رو تغيير بده. ولي نهايتاً به يه مقصد قراره برسه. در يه كشور، با انقلاب نرمي ساده، در يكي با كودتا، در يكي با انقلاب سخت، در يكي با حضور نظامي و ...! ولي نهايت امر اينه كه ميخواد طرحش رو در منطقه اجرا كنه. پس نميشه در اين زمينه، قائل به نظريات گوناگون باشيم! نميشه هم بگيم بله! اين حركت اسلاميه و هم معتقد باشيم كه اسلامي نيست و ناسيوناليستيه و هم معتقد به اين باشيم كه طرح غربي و انقلاب نرمه. يكي از اين نظرات لزوماً درست و مابقي غلط هستن و گذشت زمان ثابت خواهد كرد كه ماهيت حقيقي اين جنبشها چي بوده و هست. [/quote] پس فكر كنم شما، درست عرض بنده رو مطالعه نفرمودين. چرا كه در اينجا، صرفاً با كلمات بازي نكردم. بلكه عرض كردم كه وقتي ما درخصوص يك نظريه صحبت ميكنيم، امكان نداره كه در همون مورد، قائل به نظريات ديگر هم باشيم. اين قابليت در فرضيه امكانپذيره. بين فرضيه و نظريه هم بسيار تفاوت هست و ما در اينجا داريم روي نظريات بحث ميكنيم؛ نه فرضيات. يك نظريه، خودجوش، مردمي و اسلامي بودن اين انقلابهاست و نظريهي ديگر، دستساز، غربيساز و مخملين بودن اين انقلابهاست. قطعاً يكي از اين دو نظريه، درست و ديگري غلط خواهد بود. عرض بنده اين هست كه نميشه قائل به هر دو نظريه بود؛ يعني گفت هم اين هست و هم اون. ميشه بينشون شك داشت و نشه از بينشون يكي رو انتخاب كرد و اتفاقاً منطقيه. ولي اين، باز هم تثنيه يا چندگانگي نظريات رو اثبات نميكنه؛ بلكه عرض بنده رو به اثبات ميرسونه كه در نظريه، ما تعدد رو نداريم و اين، ويژگي فرضيه است. حال اگر اين عرايض رو اونقدر بيارزش و تهي از مفهوم ميپندارين كه صرفاً از اون به عنوان بازي با لغات ياد ميفرمايين، مسئلهاي است جدا. فرمودين : [quote]علوم ریاضی با آن دقتش از عدم قطعیت نجات پیدا نکردند چه برسد به تیوری و نظریات علوم انسانی با آن همه عوامل دخیل که غیر قابل شناسایی و بررسی اند. این را بگذارید کنار اطلاعات محدود من و شما، تا ببینیم که نظریه هایی که ارایه می دهیم چقدر دقیق می تواند باشد. این قطعیت شما چیز جالبیست که من در بزرگترین تحلیل گرهای علوم انسانی هم تقریبا ندیدم. وقتی شما دیتای کافی ندارید که یک نظریه ی معارض را رد کنید فقط می توانید سکوت کنید، حتی اگر خودتان یک نظریه ی معارض خوب داشته باشید با دلایل مناسب. حتی در فیزیک هم این قضیه صادق است مثل معارضه ی نظریه ی استرینگ تیوری و پارتیکال تیوری. آن جا بحث فرمول و ریاضی است با عوامل شناخته شده، این جا در بحث علوم سیاسی هزاران عامل انسانی و غیر انسانی که هر کدام از اراده ی مستقل برخوردارند و تصمیم هر کدام می تواند تغییر اساسی در یک جریان ایجاد کند. حقیقت واحد است ولی شما ابزار لازم را نخواهید داشت که صد در صد یکی را انتخاب کنید. [/quote] فرمايش شما كاملاً صحيحه. ولي ما درخصوص فكتها كه نميتونيم با «هزاران عوامل انساني و غيرانساني» سر و كار داشته باشيم! ميتونيم؟ اينكه نقشه چيست، يك بحث هست و اينكه چه ميشود، بحثي ديگر. مثلاً در جنگ، شما قصد فتح تپه رو دارين! اين ميشه فكت شما. ولي ممكنه هر اتفاقي بيافته! اصلاً ممكنه نه تنها تپه رو فتح نكنين، بلكه وسط راه مسير رو عوض كنين! ولي اينكه در حال حاضر، هدف شما فتح تپه هست، حقيقتاً نياز به چيدن كواكب و رمالي و محاسبات پيچيدهي رياضي و بافتن فرضيات گوناگون هست؟ خير! هدف يكي است و ابزار متفاوت. در اجرا هست كه ممكنه به قول شما، عوامل مختلف تأثيرگذار باشن. به همين خاطر هست كه حس ميكنم عرايض بنده رو درست مطالعه نفرمودين! چون در جاي جاي عرايضم، تفاوت اين دو موضوع رو بارها و بارها توضيح دادم و تكرار اون از طرف شما، حقير رو منتج به نتيجهي ديگري جز اينكه شما به دقت مطلب حقير رو مطالعه نفرمودين، نخواهد نمود. [quote]فکر می کنم مهمترین اختلاف من و شما با هم این است که امثال من راجع به آینده صحبت می کنند و سعی دارند گذشته را در خدمت آینده بیاورند ولی شما در مرحله ی تحلیل گذشته متوقف ماندید. و یا به هر دلیلی از بیان تحلیل آینده نگرانه پرهیز می کنید. واقعا این که چه شد که واقعه حادث شد به آن اندازه که چه باید بکنیم برای من ارزش ندارد. من فکر می کنم در شرایط فعلی بهترین کاری که می توانیم بکنیم چیست و شما از پیش زمین را وانهاده اید. [/quote] آخر بزرگوار! وقتي من و شما هنوز داريم روي حال و وقايع اتفاقيه بحث ميكنيم، چه گذري ميتونيم به آينده داشته باشيم كه شما بيانصافانه، بنده رو متهم به «وانهادن زمين»، «توقف در گذشته» و پرهيز از بيان تحليل آيندهنگرانه» ميفرمايين. ما كه قرار نيست براي خودمون سخنراني داشته باشيم! قراره؟ وقتي ما هنوز روي اصل هدف بحث داريم و هر نظريه، خود نتايجي رو به دنبال داره، چطور ميتونيم بدون در نظر گرفتن اين امر به بحث درخصوص آيندهاي بپردازيم كه قطعاً نظريات و فرضياتي رو به دنبال داره كه پايه و اساسش، باور ما از وقايع فعلي است؟! آيا اومديم يكي از دو نظريه رو بپذيريم و براساس اون، آينده رو ترسيم كنيم؟ بگذريم. فرمودين : [quote]مهندسی افکار عمومی چه داخلی و چه خارجی، تا جایی که عقل حقیر قد می دهد از اهم واجبات است. اعتماد به شعور و فهم مردم وقتی قابل انجام است که شما بتوانید تمامی اطلاعات ریز و درشت محرمانه را در اختیارشان بگذارید و مطمین باشید که همه آن را خواهند خواند. بگذریم از این که بر خلاف نظر شما، همه ی مردم به قدر شما و خیلی های دیگر توان تجزیه و تحلیل مطالب را نخواهند داشت. حرف شما مثل این می ماند که در یک حمله ی میکروبی به یک شهر بگوییم، بدن مردم ما خودش سیستم ایمنی دارد نیاز نداریم از واکسن استفاده کنیم! ویا در یک میدان رزم، فرمانده بگوید همه خودشان می فهمند لازم نیست من بگویم از کجا پیش روی کنند و از کجا برگردند. لازم نیست رجز بخوانیم همه روحیه دارند و احتیاجی به روحیه دادن نیست و... انتقادات موردی و مصداقی شما ربط چندانی به بحث ما ندارد اگر قرار به بیان چنین اشتباهاتی باشد همه ی ما می توانیم چند صفحه برایتان لیست کنیم. این که صدا و سیمای ما اشکالات عمده دارد نیاز به بیان ندارد ولی در مورد خاصِ فعلی من جواب روشنی از سوالم در مورد آن که چه باید بکنیم از صحبت های شما نگرفتم. هنوز نمی دانم چه چیزی را تلویزیون بگوید شما رضایت حاصل می کنید. نقص های دیگر به جای خود. [/quote] ببينيد برادر من! ما يك مهندسي افكار عمومي داريم، يه هدايت و يه تحميق! بين اين سه، خيلي فرق هست (بهتره واردش نشم كه باز متهم به بازي با لغات نشم). وقتي ما براي درك و شعور مردم ذرهاي اهميت قائل نباشيم و فكر كنيم كه مردم نميفهمن يا دچار مشكلات عديدهي روحي و رواني ميشن كه مثلاً بفهمن بنغازي سقوط نكرده و هنوز درش درگيري هست، ديگه فكر نكنم اسمش رو بشه گذاشت «مهندسي افكار عمومي»!! اين كار، مثل اين هست كه مردم رو كه الان پسر رشيدي شده و مراقبت خيلي زيادي لازم نداره رو به سان طفل نيسواري ببينيم كه حتي جلوي پاش رو هم نميبينه و بايد خودمون دستش رو بگيريم و چاله به چاله و جوي به جوي حركتش بديم؛ اونهم تازه روي پاهاي خودمون! حالا اگه يه نفر مثل شما پيدا شه كه در دفاع از اينطور حركت دادن پسر رشيد (كه با وي مثل يك طفل رفتار ميشه) بگه «پس چكار كنيم؟ اصلاً بچه رو حمايت نكنيم چون مثلاً پا داره؟»، چه پاسخي ميشه داد؟ كي گفت كه جامعه رو در برابر گرگهاي رسانهاي رها كنيم! ولي مگه همهي دنيا دارن اينطور جريان سازي ميكنن كه شما ازش دفاع ميفرمايين؟ حتي رسانههاي غربي هم براي تحميق مردم خودشون از اين روش استفاده نميكنن كه ما داريم به قول شما براي مهندسي افكار عمومي ازش بهره ميبريم! بهتره كمي واقعبين باشيم. اگر بنده، نقدي رو به صدا و سيما وارد كردم، در پاسخ به فرمايش خود شما بود : [quote]برای من عجیب است که شما انتقادات به این تندی را رد می کنید! این که صدا و سیما چه می کند دو رو دارد. یک رویکرد مصداقی و یک رویکرد سیاست گذاری! آن طور که من متوجه شدم شما در قضایای اخیر به هر دو رویکرد انتقادات تندی داشتید. در موارد مصداقی که فلان جا دروغ گفتند یا راست گفتند من قضاوتی نمی کنم. هرجا دروغ گفته شده کار بدی است. اما تاکید هم می کنم که لزوما هر راستی را نباید گفت. این که چه راستی را باید گفت و چه راستی را نباید گفت می شود سیاست گذاری. این که غربی ها گروه های لاییک و لیبرال را بولد و بزرگ کنند و ما گروه های اسلامی را، می شود سیاست های رسانه ای مختلف ما. هیچ ایرادی هم ندارد. فراموش نکنید که پشتوانه ی سیاست های خارجی ما افکار عمومی داخلیمان است. حالا اگر شما نقدی دارید و این کار را بد می دانید، سلمنا. روش صحیح چیست؟ بگویید که ارزیابی کنیم. کلی گویی هم نکنید، نگویید باید راست گفت. نه دقیقا بگویید چه چیزی را باید مثلا در جریان مصر می گفتند. چه چیزی را نباید می گفتند. بعد قضاوت می کنیم، چه بسا شما یک نکته ای در ذهن دارید که به ذهن بقیه نرسیده. شاید مسوولین دیدند هدایت شدند. [/quote] والا بنده عقدهي سخنراني و يا انتقاد ندارم كه هر تريبوني رو مستمسك قرار داده و به انتقاد از در و ديوار بپردازم! فكر كنم باز هم بِيانصافي فرمودين و موضوع رو طور ديگري جلوه دادين. عرض بنده سادهاس. در وهلهي اول، سياست نخنماي صدا و سيما رو در عرايضم به اثبات رسوندم و در وهلهي دوم، حداقل استفاده از سياست ماكياولي، ولي محترمانهتر رسانههاي غربي و حداكثر، ارزش قائل شدن براي فهم و شعور ملت و صادقانه برخورد كردن با ايشان (با همراهي كمي مهندسي افكار عمومي جهت جلوگيري از دردسرهاي احتمالي) رو بيان كردم. حال اگه از نظر شما، تمامي اين سخنان، وجود خارجي نداشتن و در كلام حقير، تنها اتهامزني و انتقاد به چشم ميخوره، پس نميتونم حرف جديدي رو بزنم. باز هم بگذريم. در نهايت فرمودين : [quote]این بحث به جایی نمی رسد تا وقتی که شما پیش داورانه مطالب دیگران را بخوانید. به جایی نمی رسد تا وقتی که نوشته های من به رشدی برسد که راه پیش داوری را ببندد. و تا وقتی که بی اعتمادی بین ما از بین برود. این مورد هم اتفاق نمی افتد مگر آن که رو در رو یک بار موتور همدیگر را پایین بیاوریم و دوباره سوار کنیم. آن جا حرف به حرف و نطقه به نقطه می شود به تفاهم رسید و بعد به خط بعد رفت. فکر می کنم به قدر کافی نظرات ما دو نفر مشخص شد من دیگر روده را دراز تر نمی کنم. از حوصله ی شما هم تشکر می کنم. و آخرین جمله: گذشت زمان شاید به حقیقت مورد نظر شما کمک کند لیکن 30 سال دیگر که اسناد محرمانه ی انگلستان و آمریکا انتشار یافت. آن وقت می توان دقیقا گفت چه شد که این حرکت درست شد. چه کسانی با هم رقابت کردند. چه شد که یکی یا گروهی پیروز شدند و چه پیش بینی هایی از سوی طرفین انجام شده بود و چه اهدافی را دنبال می کردند. [/quote] فرمايش شما كاملاً صحيحه. هرچند كه برداشت من از بحث، چيزي جداي از جنگ و جدل و ابزاري براي حل سوء تفاهمات و رسيدن به تفاهمات و اشتراكات هست. لكن همواره به بحث ريز به ريز و جزء به جزء اعتقاد داشته و دارم. چرا كه از نظرم، هرگونه تعبير دوگانه از مفاهيم، سرآغازي هست براي انحراف و ايجاد شكاف در بحث. به همين دليل همواره بر مصداقي صحبت و بحث نمودن، تأكيد داشته و دارم. لكن قبلاً هم عرض كردم. علاقه ندارم كه عرايضم، شبيه به القاء نظراتم به ديگران باشه. به همين دليل هم اگر اين عرايض از نگاه شما، تلاش براي القاء نظرات و به كرسي نشوندن اون به نظر رسيد مجدداً از شما عذرخواهي ميكنم. من هم خدمت شما ارادت ويژهاي دارم و از همصحبتي با شما بسيار لذت ميبرم؛ حتي اگه منجر به جنگ جهاني واژگان بشه. -
تاپیک جامع ژوزف استالین تاپیک جامع ژوزف استالین
mostafa_by پاسخ داد به Soldier_Nazi تاپیک در جنگ آوران
قصد جسارت ندارم برادر علي عزيز. ولي چكا يا وچكا، پليس مخفي زمان لنين بود كه در سال 1917 تأسيس و در 1922 منحل شد. براي كسب اطلاعات بيشتر، دوستان ميتونن به لينك زير مراجعه بفرماين : http://en.wikipedia.org/wiki/Cheka پس از اون، GPU و سپس OGPU بود : http://en.wikipedia.org/wiki/Gosudarstvennoye_Politicheskoye_Upravlenie سپس NKVD رو استالين بوجود آورد كه مخوفترين سازمان پليس مخفي در اون زمان بود : http://en.wikipedia.org/wiki/NKVD پس از مرگ استالين بود كه اصلاحات گستردهاي در NKVD انجام گرفت و نامش به KGB تغيير يافت و تا روزهاي پاياني فروپاشي شوروي، ادامهي حيات يافتو نهايتاً در سوم دسامبر (يعني 22 روز مونده به انحلال رسمي شوروي)، تدام حيات يافت. http://en.wikipedia.org/wiki/KGB -
تاپیک جامع سلمان رشدی ملعون تاپیک جامع سلمان رشدی ملعون
mostafa_by پاسخ داد به super_comando تاپیک در مقاومت اسلامی
[quote]راستي كسي ميدونه سرنوشته سلمان چيشد؟يه چيزايي شنيده بودم اما هرچي فكر ميكنم يادم نمياد [/quote] هيچي! سالم و سرحاله. محافظين امريكايي، حفاظت ازش رو بعهده گرفتن. دو، سه سال پيش هم از ملكهي انگلستان، نشان شواليه رو دريافت نمود! -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]درمورد اوضاع کشورهای عربی، برای تحلیل قضایا، به نظر بنده باید چند تا فاکتور رو درنظر بگیریم. مهمترین اونها اینه که درنهایت این حرکتها به کجا می رسه. ما چی از دست میدیم و چی بدست میاریم و غرب چی از دست میده و چی بدست میاره. درصورتی که بتونیم به این سوال پاسخ بدیم، می تونیم تحلیل درستی از اوضاع داشته باشیم. بنابراین، سوال بنده هم از برادر مصطفی همینه. و میخوام اگه امکانش باشه و قابل بدونن، به این سوال بنده پاسخ بدن. [/quote] برادر ميثم عزيز. حسبالامر اول پاسخ برادر حامد گرامي رو دادم و الان خدمت شما رسيدم. خدمت برادر حامد هم عرض كردم. مادامي كه ما، جهت اصلي اين وقايع رو نشناسيم (يا حداقل درموردش به توافق نرسيم)، امكان بحث كامل دراين خصوص وجود نداره. مثلاً اول بايد بپذيريم كه اين وقايع، خودجوش و مردمي و اسلاميه يا دست ساز غرب. اونوقت ميتونيم درمورد تبعاتش با هم بحث داشته باشيم. پاسخ اين فرمايش شما رو هم بنده دارم (و اگر مايل باشين ميتونم حتي در پيغام خصوصي هم خدمتت عرض كنم). ولي چون الان بحث درخصوص ماهيت حقيقي اين جنبشها هست، اگه اجازه بدين پاسخش باشه براي زماني كه اين قسمت بحث به نتيجهاي برسه. چون اينطور بحث به انحراف كشيده خواهد شد. -------------------------------------------------------------- اما درخصوص قسمت دوم فرمايشات شما، بايد عرض شود كه اساساً دموكراسي، ابزار مناسبي هست براي اعمال نفوذ. از طرفي، ضعفهاي بزرگي هم داره كه اگر كنترلشده نباشه (مثل ايران)، بشدت ميتونه به ماهيت كشور آسيب برسونه. اي كاش شما تاپيك «سقوط دولت تونس» در مبحث «اخبار تحليلي» رو مطالعه بفرمايين. در اونجا، خيلي مختصر درخصوص تبعات اين قضيه توضيحاتي رو ارائه كردهام. اما خيلي خلاصه عرض كنم كه شرايط جنگي با شرايط عادي، زمين تا آسمون فرق ميكنه. بطور مثال، ما به لبنان پرواز داريم، از راه سوريه هم كمك ميرسونيم. ولي وقتي جنگ 33 روزه شد، اسرائيل اولين كاري كه كرد، پل مواصلاتي سوريه به لبنان رو زد و هواپيماهاي اسرائيلي هم در پي شكار هواپيماهاي ايراني بودن. حالا اگه آبها به روي ما باز بشه، به نظر شما چقدر تأثيرگذار هست؛ وقتي هواپيماها و ناوهاي اسرائيلي منطقه رو به محاصره درآوردن؟ شرايط جنگي خيلي فرق ميكنه با شرايط عادي. ضمن اينكه امريكا تا يه حدي منتظر جواب مثبت مينشينه. مگه سر همين عراق، فكر كردين B-2هاي امريكا از خاك چه كشوري استفاده ميكردن؟ ميدونين فقط چند بار تركيه اخطار داد به ناوگان هوايي امريكا و اونا بياعتنايي كردن؟ مگه براي حمله به خاك پاكستان، با اين كشور هماهنگ ميكنه؟ يه حقيقتي هست. وقتي شما ابرقدرت ميشي، حقوقي داري كه در حالت عادي، هيچكس نداره و اين، با تغيير حاكميتها عوض نميشه. قطعاً تغيير حاكميتها در منطقه در كوتاهمدت، به نفع ايران خواهد بود (چه با انقلاب نرم و مخملي، چه با انقلابي حقيقي). قطعاً محاسني رو به همراه خواهد داشت و حداقلش اينه كه از شر ديكتاتورهايي كه به خون ما تشنه بودن رهايي پيدا خواهيم كرد. ولي بايد ديد بعدش چي در انتظارمونه. در اولين روزهاي تحول مصر، در صفحهي اول تاپيك «اعتراضات و درگيريهاي مصر» پستي ارسال كردم كه شايد دوستان منظور حقير رو درست نفهميدن. مجدداً اون رو بدون هيچ توضيحي ارسال ميكنم : [quote]One day a Zen monk walks into the village and there's great jubilation. He inquires into what's happening and the villagers tell him that they've acquired a new horse; a symbol of wealth and status at the time. They tell him how great it is that they have this horse and [color=red]all he does is shrug his shoulders: "we'll see..." [/color] He comes back a few days later and a group of the villagers have crowded around an injured boy. The zen monk finds out that the boy was riding the new horse, fell off and broke his leg. The villagers shakes their heads, worried and tell him how terrible this is. [color=red]He shrugs: "we'll see..." [/color] A few weeks later the monk returns to the village; this time there is great commotion...a war has broken out between the territories. All the male villagers must go and fight, except for the boy with the broken leg, which has not yet healed. 'Isn't it wonderful that he broke his leg...now his life has been spared', exclaim the villagers.[color=red] The monk smiles and shrugs: "we'll see..."[/color][/quote] پس بهتره يكم صبور باشيم. ===================================== [quote] راستي كسي ميدونه چرا اين ديوانه مثل ديوانهي وطني ما عاشق رنگ سبزه؟[/quote] رايش مارشال عزيز. علت علاقهاش به رنگ سبز، اينه كه خودش رو از نسل سيدها و فاطمهي زهرا (س) ميدونه. يه چيزي مثل سيدهاي ما. اون رنگ سبز هم رنگ سبز سيدي هست (مثل مهندس موسوي اينا!!!!) بد نيست بدوني كه پرچم اين كشور هم يه تيكه پارچهي سبز رنگه كه باز هم طرح شنگول خان قذافيه. حالا ميبيني چقدر شباهت هست بين قذافي و جنبش سبز خودمون؟!! -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
mostafa_by پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
با تشكر از برادر حامد عزيز؛ عرض ميكنم كه ما خوشحال ميشيم شما از اون دست معتادهاي بدون اراده باشين تا بيشتر بتونيم از معلومات خوبتون استفاده ببريم. اما درخصوص فرمايشات شما بايد به عرض برسانم كه : قبل از هر چيز بايد گفت در برخي از بندهاي فرمايشات شما، انصافاً نميشه بحث رو ادامه داد. چون حول محور يكساني بحث انجام نميگيره. اساساً دو ديدگاه مختلف وجود داره. با اين وجود و براي اينكه از زير بحث كردن در نرفته باشم، پاسخم رو ارائه خواهم كرد؛ هرچند كه چون حول محور يكساني نيست، قطعاً به نقطه نظر مشتركي نخواهيم رسيد. 1- ببين برادر من. شما عرض بنده رو متوجه نشدين. اتفاقاً در ذيل عرايضم، دو سوال ديگر شما نيز پاسخ داده شد. بحث من سر مخاطب دائم و خاص (حتي در پيك) نبود. من بحث بسيار سادهتري رو عرض كردم و اون اينكه در زماني كه وقايعي خاص اتفاق ميافته، قطعاً رسانههاي دولتي در پي نفي و يا ماستمالي وقايع و رسانههاي خارجي، در پي نهايت استفادهي خبري از اين وقايع هستن. حالا بسته به منافعشون، ميتونن صرفاً روايتگر، يا جانبدار يا جريانساز باشن. در اين كه شكي نيست؟ اما وقتي ما، رسانههايي داريم كه كاملاً با همديگه هماهنگ بوده و در پي جريانسازي هستن، ديگه اصلاً و اساساً بحث اعتماد و سياست مطرح نميشه! مردم ما سالهاست كه نسبت به انگليسيها بياعتماد هستن، ولي بيبيسي فارسي و صداي امريكا؛ حتي براي كساني كه بسيار مذهبي هم بودن و صرفاً در دام شعارهاي فريبندهي جنبش سبز افتادن هم شد مرجع!! اين رو بنده به عينه ديدم. دليلش هم اصلاً ضريب نفوذ، سياستگذاري، اعتمادسازي و ... و ... نبود! بلكه يه اصل ساده بود و اون اينكه اين شبكهها، همونايي رو پخش ميكردن و همونايي رو ميگفتن كه اونا دوست داشتن بشنون! نتيجه چي شد؟ ديديم! فرمايش شما درخصوص بيبيسي فارسي (جسارتاً) كاملاً غلطه. چون خودم جزو كساني بودم كه فعاليت اين شبكه رو رصد ميكردم. از زماني كه شبكه بوجود اومد، اصلاً و ابداً يه سريال و فيلم هم پخش نكرد! حتي ساعت بسيار محدودي (چيزي كمتر از 5 ساعت) برنامه داشت و تماماً يا خبر بود، يا تفسير و يا تماسهاي بينندگان و وبلاگخواني و از اين دست اباطيل! به هيچوجه مخاطبش رو با برنامه و كارتون و فيلم جذب نكرد. بلكه از همون ابتدا، سياست موذيانهاي رو دنبال كرد كه ظاهر امر اين بود كه دو طرف ماجرا رو پوشش ميده، ولي عملاً 10 به 1 بود و همين رسانه، خود به خوبي نقش خود رو براي دو دستگي در جامعه ايفاء كرد. جالبه بدونين كه عيناً همين برنامه در ساير رسانهها (منجمله همين الجزيره) هم اجرا ميشد و بنده اتفاقاً در اين خصوص، هشدارهاي خودم رو به دوستان داده بودم! كي؟ اسفند 87!! شب انتخابات هم تا صبح بيدار بودم و اتفاقاً داشتم بيبيسي فارسي رو تماشا ميكردم (منهاي مواردي كه ميزدم شبكه خبر كه اخبار جديد آراء رو ببينم). تمامي شب داشتم تلاش بيوفقه و شبانهروزي (كه اولين بار بود كه اين برنامه، 24 ساعته شده بود!!) رو ميديدم كه چطور دارن جريانسازي ميكنن و خندهدار اينكه تازه ساعت 1 شنبه 23 خرداد، شبكهي خبر؛ اونهم بصورت زيرنويس نوشت بيبيسي فارسي داره سعي ميكنه جريانسازي كنه!! پس از اون هم بيبيسي فارسي ليدر نبود. گرايش مردم هم به ساير رسانهها، فقط دليلش نوع پوشش وقايع تهران بود نه باز هم بيبيسي فارسي. كليهي رسانههاي خارجي براي مردم كعبهي آمال شده بود. حالا برخي كمتر و برخي بيشتر كه تعجبي نداره رسانههاي فارسيزبان، از اقبال عمومي بيشتري برخوردار باشن. ولي اساساً ما در انقلاب نرم، موضوعي به نام سردمداري رسانهاي خاص نداريم؛ بلكه يك اصل داريم و اون، جريان رسانهاي هست كه ميتونه از رسانههاي تازهتأسيس گرفته تا رسانههاي ريشهدار رو شامل بشه. برخلاف فرمايش شما، صدا و سيما هيچگاه نتونست سياستش رو بهتر كنه و برگ برندهي بيشتري رو رو كنه! حتي نتونست موضوع مناظرهها رو كه رهبر عزيزمون در نماز جمعهي تاريخي 29 خرداد مطرح فرمودن رو حتي در بهمن ماه و يا اسفند ماه هم اجرايي كنه و 2 تا مناظرهي درب و داغون كافي بود كه كركرهي مناظرهها به زير كشيده بشه و دوباره بريم سراغ برنامههاي تبليغي!! علت كاملاً مشخصي هم داره. چون صدا و سيماي ما با بيداري عمومي مشكل داره و بيشتر ترجيح ميده همهچي رو با جريانسازي به پيش ببره. به اين موضوع خواهيم رسيد. هيچوقت به شرايط خوب و آروم فعلي اعتماد نكنين. هنوز هم كه هنوزه بازماندگان از جنبش سبز، تلويزيون رو نگاه نميكنن. اگر هم ميكنن، فقط سريالهاش رو ميبينن. هنوز هم كه هنوزه اخبارش رو دنبال نميكنن. اگر ميبينين در 25 بهمن خيليها نيومدن، به اين خاطر نبود كه هدايت شدن. چون جنبش رو شكست خورده ميبينن. والا اگر آب ببينن، خواهي ديد كه موج شناگرهاي ماهر از راه خواهند رسيد. يك جامعهي آماري ساده خدمتتون ارائه ميكنم. دوستاني در اين سايت در سال گذشته، به جنبش گرايش داشتن. آثارشون تو سايت در اون موقع مشخصه. اكانتهاشون هم اكثراً بازه (منهاي يكي دو نفر). كافيه يه pm ساده بزنين و از ايشان بپرسين نظرشون تغييري كرده يا نه؟ بعد منتظر جامعهي آماريتون بمونين و ببينين چقدر تغييرات رو شاهد بودهايم! با شعار دادن، چيزي عوض نميشه و حقيقت اينه كه صدا و سيماي ما، هنوز هم به زعم ايشان صدا و سيماي ميلي هست نه ملي! عملاً ما هيچگونه اعتمادسازي رو بوجود نياورديم و هنوز هم سرخوش از اينيم كه جنبش خوابيده! چرا؟ چون هيچگاه تفكري حتي ميانهمحور و ميانهانديش نيز نداشتيم؛ چه برسه به دور انديش! هميشه نتيجهمحور بودهايم و ترجيح داديم در اون برهه، دردسري نباشه!! اما بحث، بحث ايران نيست. بحث اعرابه. همونطور كه عرض شد، برعكس فرمايش شما، نگاهي ساده به اين شبكهها، خود به خوبي تأثيرگذاري اين شبكهها رو نشون خواهد داد. درست مثل جنبش سبز خودمون. حتي شعارها نيز از اين شبكهها (و به نام حرف كارشناس و تحليلگر و غيره و غيره) پخش ميشه. محلهاي تجمع اعلام ميشه. درگيريها همين طور. بطور كل، تماشاي اون، شما رو قطعاً به ياد وقايع پارسال خواهد انداخت!! ما اينجا جرياني داريم با شباهت نزديك به 100%اي به جريان سال گذشته!! ولي جالبه كه يكياش رو ساخته و پرداختهي غرب ميدونيم و ديگري رو ترجيح ميديم بيداري اسلامي بناميم!! 2- اين بند، از همون مواردي هست كه در ابتدا عنوان كردم كه بينتيجه خواهد بود. چون شما با پيشفرضهايي كه در ذهن دارين، عملاً نقش اينترنت رو بالكل معاف فرمودين! اگر اين پيشفرض رو كنار گذاشته و جستجويي ساده در اينترنت بفرمايين، به غلط بودن اين پيشفرضتون به خوبي پي خواهيد برد. فقط براي نمونه، به آماري كه يكي از همين دوستان، در انجمن رايانه و اينترنت قرار دادن اشاره ميكنم كه در اون، صرفاً از نظر سرعت اينترنت، امارات مقام 29ام، عريستان 66، عمان 77، قطر 79، كويت 89، بحرين 122، اردن 126، يمن 176 و البته سه كشوري كه ما داريم درخصوصش بحث ميكنيم؛ يعني تونس 117، ليبي 127 و مصر 156 و البته ايران 181ام هست. البته كاري به اين ندارم كه آمار، به چه منظور ارائه شده و هدف اصليشون چيه و سياهنمايي شده يا نشده. منظور، صرفاً مقايسهي سرعت اينترنت در كشورهايي است كه به زعم شما، مردمش در قبرستان و يا پشتبامها ميخوابن و با فنآوري كامپيوتر هم هنوز آشنايي ندارن. جستجويي ساده در اينترنت، شما رو به ساير آمارهاي دلخواه خواهد رسوند. صد البته در اين ميان، اكثر كاربران براي تفريح از اينترنت استفاده ميكنن؛ مثل خود ايران. ولي قطعاً همين ظرفيت استفاده، به خوبي در اين وقايع مورد استفاده قرار خواهد گرفت. بطور مثال، فقط كافيه آمار ايرانيها در فيسبوك رو مورد بررسي قرار بديم تا ببينيم همين جماعت مفرح، چقدر از اين ظرفيتهاي رسانهاي استفاده ميكنن و آمادهي سوء استفاده از جريانات رسانهاي هستن! شايد ديدن اين تصوير (كه مربوط به تقريباً خرداد سال گذشته هست) بد نباشه : http://www.spotonpr.com/wp-content/uploads/2010/05/TopBlogMay10.PNG فكر نكنم نياز به توضيح باشه كه اين آمار، قطعاً چندين برابر شده. با جستجويي ساده در اينترنت، باز هم ميتونين آمار دقيق كاربران هر كشور رو در فيسبوك و توييتر بدست بيارين تا ببينين اونقدرهام از ماجرا پرت نيستن! اتفاقاً دو ميليون، اصلاً جمعيت انبوهي نيست! قرار نيست دو ميليون نفر براي پيادهروي خانوادگي در يكجا جمع بشن! دو ميليون نفر معترض هستن كه اتفاقاً شرايط محيا هست و جو هم به اندازهي كافي هست و تنها چيزي كه نياز هست، اينه كه يه نفر هدايتشون كنه! همين جنبش سبز در سال گذشته فكر كردين چطور يكجا جمع ميشدن؟ خيلي ساده! از چند روز قبل در فيسبوك و توييتر و امثالهم قرار مدار ميذاشتن. ساير رسانههاشون هم اطلاعرساني ميكردن و اونا هم اون روز، اون ساعت اونجا بودن! كما اينكه ديديم در روزهايي مثل 25 يا 27 خرداد، جمعيت نسبتاً زيادي در خيابان آزادي يا كريمخان جمع شدن! اگر در روزهاي بعد كمتر شدن، به دليل سرخوردگي ايشان در براندازي نظام حاكم و برخورد متقابل مردمي نظام بود و ساير دلايل مربوطه. ولي منظور اينكه وقتي كه هدفي مشخص باشه و پيرواني هم داشته باشه و مهمتر از اون، جو كافي داده شده بشه، هر رسانهاي ميتونه رقمهاي ميليوني رو پديدار كنه!! خصوصاً رسانههايي مثل فيسبوك كه عملاً خود مردم با همديگه قرار و مدار ميذارن و رسانهها، خود مردم هستن. وقتي هم كه جو و هدف مشخصي داده بشه، جمعيت خاكستري هم به اون سمت كشيده خواهند شد. حالا اين بستگي داره كه هدف، چقدر تحريك كننده باشه؛ و چه هدفي بهتر از سرنگوني نظام حاكم كه چهل ساله در كشور قدرتنمايي ميكنه؟!! 3- اينبار هم عرض بنده رو اصلاً متوجه نشدين!! ولي بگذريم. برادر من! اصلاً به قول شما همين بيلبيلك! كي و كجا گفته كه انقلابهاي رنگي، نيازمند رنگ و يا رهبر هستن؟!! بدبختي ما كماكان اينجاست كه صدا و سيماي ما، خواب تشريف داره و تازه اوكراين يا گرجستان رو به عنوان اولين جنبشهاي مخملي شناسايي كرده و اينطور تو ذهن مردم ما جا انداخته كه بله! انقلاب رنگي يه نفر رو رهبر ميكنن، يه رنگ رو انتخاب ميكنن و غيره و غيره! درصورتي كه اصلاً و ابداً اينطور نيست!! انتخاب نماد، تنها يكي از دستورات و بندهاي دويستگانهي طراحان انقلابهاي نرم هست؛ نه شرط لازم و اصلي! علتش هم اين هست كه اينطور راحتتر شناسايي ميشن! ولي نبود رنگ، دليل بر نبود انقلاب نرم نيست برادر من!! درخصوص بيلبيلكهايي كه ميفرمايين هم عرض كردم! نبود رهبر، دليل بر نبود انقلاب نرم نيست!! كي گفته كه نياز هست حتماً شيخ جاهل باشه تا جنبش سبز براه انداخته بشه! اين جنبش با اين افراد يا بدون ايشان، انجام ميگرفت!! در انقلابهاي نرم، باز هم تأكيد ميكنم [b]رهبر واقعي وجود نداره! بلكه رهبر واقعي، رسانهها هستن[/b]. شما يه مثال از يه انقلاب بيار كه رهبر يا رهبران نداشته باشه! شايد مثل انقلابهاي فرانسه يا فوريهي روسيه، رهبران دستهجمعي باشن و گروه رهبران باشن. ولي باز هم رهبر هستن ديگه! نه؟!! ولي بالعكس! شما تمامي جنبشهاي ناكام رو ببينين، ميبنينين كه مشكل، نبود رهبره. چون رهبر بايد جمع رو هدايت كنه!! ضمناً نماد هم در تمامي اين انقلابها رعايت شده! شايد شما توجه نفرموده باشين! بد نيست بدونين لقب اين انقلابها، از زمان انقلاب تونس، انقلاب توييتر و فيسبوك هست (اين لقب، قبل از وقايع امسال و از پارسال گذاشته شده! نمونهاش حتي لقبي هست كه براي انقلاب نرم ايران گذاشتن (همون جنبش سبز خودمون). نمادگذاري هم در اين انقلابها، مياديني هست كه درش تجمع ميكنن. بگذريم. در انقلابهاي نرم، رهبر، رسانهها هستن. حالا گاهي براي مقبوليت، ميان مثلاً يكي دو نفر رو جلو مياندازن، گاهي هم به اونا اصلاً كاري ندارن! مثلاً اگر ميرحسين يا كروبي هم بيخيال ميشدن، جنبش از روشون رد ميشد! چون اونا رهبر نبودن! به قول شما نماد بودن و نماد ذيل انقلاب نرم تعريف ميشه، نه شرط وجود اون! حالا اينكه ممكنه چي بشه كه به ترميدور برسن، يه بحث كاملاً مجزاست! ولي بديهيترين اصل در وقوع انقلابها و خيزشهاي مردمي، وجود رهبره. چون رهبر هست كه ميتونه مردم رو در صحنه نگه داره تا پيروزي انقلاب!!! مشكل بعدي هم كه شما بعنوان مشكل نقد بنده در نظر گرفتين، اينه كه فكر ميكنين اين خيزشهاي به اصطلاح مردمي، لزوماً دليل نداره كه رهبر داشته باشن! براي من جاي سواله كه چطور حضور اين جمعيت رو بطور منظم در روزهاي مختلف توجيه ميفرمايين! چون مشخصاً خيزش مردمي بدون رهبر، يعني 1 ميليون نظر مختلف!! قطعاً اين تفاوت عظيم نظرات، باعث نابودي جنبش ميشه؛ چون بسيار زودگذره. ولي مسئلهي اصلي اينه كه شما، در دامي گرفتار شدين كه خود، اون رو پهن فرمودين؛ يعني اخوانالمسلمين. من وارد خود اين گروه نميشم. ولي در اين حد كه شما همهچيز و همهي وقايع رو دارين با وجود اين گروه توجيه ميفرمايين. درصورتي كه وقايع، خيلي قبلتر از اين مسائل شروع شده و اخوانالمسلمين، با فرض تأثيرگذاري صد در صدي، اوني كه شما مدنظرت هست، فقط مربوط به مصره و به قول شما، در مصر مقبوليت عام داره و رهبر واقعيه (با فرض پذيرش كامل فرمايشات شما). ولي ما خيزش منطقهاي رو شاهد هستيم كه از تونس و الجزاير و مصر و سودان و ليبي در آفريقا رو شامل ميشه تا ساير كشورهاي عربي منطقه! نميخواين بفرمايين كه اخوانيها در سراسر كشورهاي جهان، از مقبوليت و رهبري عام برخوردارن؟!! اينجاست كه به تناقض تحليل شما ميرسيم. چون شما سعي فرمودين كه ضعف و نبود رهبري براي اين خيزشها رو با توجه به گروههاي وجيهالمله كه به زعم شما داراي پذيرش عمومي هستن توجيه بفرمايين. غافل از اينكه حقيقت روشنتره حتي خود اخوانيها هم بارها اعتراف كردهان كه در اين وقايع، صرفاً همراه هستن و رهبري رو به دست ندارن؛ چه برسه در ساير كشورها. اگر كمي از پوستهي اخوان فاصله بگيرين، به نبود آشكار رهبري در تمامي اين كشورها خواهيد رسيد و اون زمان هست كه براي شما هم سوال بوجود خواهد اومد كه رهبر اين جريانات در تمامي اين كشورها كيه؟!! 4 و 4پريم – اين هم از اون مواردي هست كه نميشه با شما بحث مشتركي داشت. چون شما قائل به همراهي الجزيره با ما هستين (و به وفور مثالهاي نقض اون رو ناديده ميگيرين كه تنها چند نمونهي سادهاش در همين تاپيك بيان شد) و فكر ميفرمايين كه ايران هم نقشي عظيم در منطقه ايفاء ميكنه كه كشورها بايد خود رو به اون بچسبونن تا از ديگري فاصله بگيرن! به عبارتي شما يك نقش امپرياليستي براي ايران در نظر گرفتين و با اون، به توجيه تحركات منطقهاي ميپردازين. به دليل اين تفاوت محوري نگاه بنده و شما به اين قضيه، بالكل بحث در اين مورد كاملاً بينتيجه خواهد بود؛ چرا كه با نگاه و توجيه شما، خيلي از مسائل همونطور كه شما ميفرمايين ميشه و بدون اين نگاه، شرايط بالكل عوض خواهد شد. از اونجا كه نه بنده ميتونم اين نگاه رو بپذيرم و نه شما، تمايلي به كاهش اين قدرت تأثيرگذاري منطقهاي براي ايران دارين، نميشه بحث مناسبي در اين زمينه ارائه نمود. 5- در اين زمينه، توضيحات لازم رو در بند 3 ارائه كردم. مجدداً هم ميگم از اخوان فاصله بگيرين. چون نظر شخصي من اينه كه اخوان، سم تحليل شما شده و با چسبيدن به يك جريان فرعي، دارين اصل رو از دست ميدين. اي كاش در مصر اين وقايع ديرتر اتفاق ميافتاد تا شما اينطور اسير تحليلتون از اخوانالمسلمين نميشدين. من شناختم روي اخوانيها مثل شما نيست و ادعايي هم ندارم. ولي خيلي قبل از اين وقايع، ماجراي مصر و حتي ليبي رو پيشبيني كردم. فقط هم من نبودم. دوستان ديگر هم بودن و در تاپيك تحولات تونس، اين امر مكتوب و مستند هست. اون موقع هم خبري از اخوانيها نبود. براه انداختن تظاهراتها هم كار اخوانيها نبود. اخوانيها از اواسط ماجرا تازه وارد شدن! پس حتي اون نقشي كه مدنظر شما هست رو در مصر هم براي اخوانيها نميشه گرفت! حالا ميبينين كه كدوم يك از ما، دچار چسبيدن به فرعيات شديم؟! 6- برادر من! چرا اسير فرعيات ميشي؟ مثلاً در روسيه مردم انقلاب كردن، بايد ميگفتين خيزش مسيحيان ارتدوكسي؟ چون دينشون اينه؟! اين چه تحليلي هست كه شما دارين؟! مثلاً جريانهاي ناسيوناليستي در فلسطين تا قبل از دههي هشتاد، به نظر شما براي اسلام در فلسطين ميجنگيدن؟ يا خيزش مصر در دههي پنجاه برمبناي اسلام بود؟ يا حتي انقلاب مشروطه براي اسلام بود؟ برادر من! ما داريم درمورد انقلاب اسلامي حرف ميزنيم، نه انقلابي با مردم مسلمون! مگه جنبش سبز خودمون، يه انقلاب اسلامي بود؟ تازه اونا كلي از شعارها و رفتارهاشون اسلامي بود! الله اكبر و ياحسين ميگفتن. دستشون قرآن بود. از احاديث پيامبر اكرم (ص) و ائمهي اطهار (عليهماالسلام) استفاده ميكردن. كلي روحاني توشون بود. كشتههاشون رو شهيد ميدونستن و براشون مجلس دعا و قرآنخواني برگزار ميكردن و لا اله الا الله ميگفتن!! حالا به نظر شما، هركسي كه ديني داشته باشه، دليل ميشه كه انقلاب اسلامي به راه بياندازه!! بعد هم جنبش ايران عليه محمدرضا هم ميتونست اسلامي نباشه و صرفاً رهايي از بند ظلم وي باشه. علت اينكه جنبش ما اسلامي بود، تلاش وي و پدرش جهت اسلامزدايي بود كه به رنگ و بوي تحركات ما، اسلامخواهي رو اضافه كرد؛ والا اكثر قريب به اتفاق جنبشها در جهان، به سمت رفع ظلم و يا تغيير نظام حاكم در حركته و كمتر جنبشي هست كه در اون، رنگ و بويي از دين باشه. اما اينكه ما داريم سعي ميكنيم اين تحركات رو اسلامي نشون بديم، به علت مشكلي هست كه در تفكراتمون هست و اون اينكه همواره سعي داريم انقلاب اسلامي رو الهامبخش تحركات منطقه نشون بديم! حالا اگه بعد از 32 سال كشورهاي عربي منطقه، با شعارهايي كاملاً متفاوت از ما، انگيزههايي كاملاً متفاوت، رهبري كاملاً متفاوت و ... دارن تحركاتي ميكنن و ما آرزومون اين بوده كه روزي صدور انقلاب داشته باشيم و فكر ميكنيم چون اين انقلابها ظاهراً صاحب نداره، پس ميتونيم اون رو مصادره به نفع كنيم و بگيم از ما الگوبرداري كردن، يه بحث كاملاً جداگانهاس و اينجا، نياز به پرداختنش نيست! ولي در همين حد كه همين نگاه ما هست كه ما رو نيازمند اين ميكنه كه كسي مثل سعيد حجاريان بخواد ولايت فقيه رو تأييد كنه يا چشم به دهان كمال خان اخوانيها بنشينيم كه تأييد كنه كه مصر از ايران الگوبرداري كرده و اتفاقاً حضرت عجل بياد برعكسش رو بيان كنه و ما رو كنف كنه!! در حالي كه حتي اگه انقلاب اسلامي يك رهرو در ساير كشورها نداشته باشه، چيزي از ارزشهاش كم نميشه! همون طور كه جنبشي مثل حزبالله رو با كاردك هم نميشه از انقلاب اسلامي جدا كرد، جنبشهاي نچسب رو هم با چسب رازي و دوقلو و امثالهم نميشه به انقلاب اسلاميمون بچسبونيم!! 6پريم- ببين برادر بزرگوار. اگر من ميگم از اين بحث بپريم، به علت اينه كه ما درش محور مشتركي نداريم. چون با هر فرضي ميشه به يه مسير رفت! مادامي كه من و شما به اين نتيجه نرسيم كه اين تحولات، نه تنها برگرفته و الگوبرداري شده از انقلاب اسلامي ايران نيست، بلكه اساساً نه اسلاميه و انقلاب (به معني حقيقي انقلاب؛ نه انقلاب نرم)، نميشه درمورد اين گزينه نظر داد. چون در حال حاضر من و شما داريم از دو ديدگاه متفاوت به قضيه نگاه ميكنيم. به همين دليل عرض ميكنم كه بهتره در حال حاضر از اين گزينه پرش كنيم. ولي فقط به اين خاطر كه فكر نكنين پاسخي براش ندارم، ميتونين به تاپيك تحولات تونس مراجعه بفرمايين. در اونجا خيلي سربسته وقايع بعدش رو براتون نوشتم. 7- نقد با انتقاد خيلي فرق ميكنه. من شرايط موجود رو نقد نكردم، بلكه انتقاد كردم. شما هم فرمودين كه حالا كه نقد كردين نظر جايگزين بدين كه من هم گفتم بنده نقدي نكردم. البته به اين معني نيست كه نظري نداشته باشم. صرفاً عرض كردم كه حرف من، انتقاد بود نه نقد. انتقاد من، به دروغگويي و جريانسازي مضحك صدا و سيماست. اينكه مردم ما هنوز اونقدر نابالغ فرض ميشن كه بايد با هزار و يك دروغ، فريب داده بشن. ميخواين مثال بزنم؟ نمونهاش جنگ 33 روزه! حتي يكبار از تلفات حزبالله سخن به ميون نمياد؟ چرا؟ ميترسيم ملت تضعيف روحيه بشن؟ همين نشان دهندهي اينه كه مردم ما در نظام، خودي به حساب نميان و بايد فقط از ظفرمنديهاي حزبالله و كشتار مردم عادي توسط اسرائيليها بشنون! همين امر رو در جنگ 22 روزه شاهد بوديم! گويي حماسيها ناميرا (Immortal) هستن و فقط اسرائيليها دارن تلفات ميدن و جريان جنگ هم كاملاً به نفع حماس هست!! يا اصلاً اينا رو چرا ميگم؟ همين جنگ خليج [فارس] 2 يا همون جنگ نفت يا جنگ عراق. 21 روز تمام تلويزيون از شكست و مرگ امريكاييها و پيروزي عراقيها و تحليلهاي آبدوغ خياري تلويزيوني و ايستادگي مردمي در برابر اشغالگران و كشتار مردم بيگناه غيرنظامي توسط هواپيماها و موشكهاي امريكايي سخن به ميون اومد و ناگهان ديديم بغداد سقوط كرد و همه غافلگير شديم!!! در افغانستان هم دقيقاً همين موضوع بود!! گويي اين سوژهي نخنماي رسانههاي ما، هيچگاه براشون تكراري نشده كه بخوان حتي تغييرش بدن!! بيان ظفرمنديهاي جناح موافق، بيان جنايات جناح مخالف و هميشه خوب بودن شرايط، چيزي هست كه همواره رسانههاي ما ازش دم ميزنن و اين، يعني مردم ما نميفهمن! بلا نسبت با عدهاي گوسفند طرف هستن كه اگه بفهمن حزبالله مثلاً امروز 2 نفر رو كه كشته، 4 تام شهيد داده، روحيهشون رو ميبازن (اصلاً فرض كه ببازن! روحيهي ما چه تأثيري در جنگ اونا داره؟). همين ميشه كه وقتي رسانهاي مثل الجزيره مياد دو طرف رو ميگه، مردم به سمت چنين رسانههايي هجوم ميارن! چرا؟ چون ما تاكتيك جنگ رسانهاي نخنماي خودمون رو نميخوايم تغيير بديم!!! حالا از نظر شما، اين انتقاد بيجاست؟! يا همهچيز خوبه و من دارم اشتباه ميگم؟ اتفاقاً نظر من اينه كه ملت ايران (همونطور كه حضرات در شعارهاشون بارها و بارها بيان ميكنن)، ملت فهيمي هستن و خوب شرايط رو درك ميكنن! نيازي نيست كه اونها رو فريب بديم تا سياستهامون رو پيش ببريم! مگه اين كاري غير از كار ايالات متحده هست كه مردمش رو تحميق ميكنه كه معترض سياستهاش نشن و به قول شما، پشتيبان سياست خارجياش باشن؟ مگه ما داريم كار خلافي انجام ميديم كه مردممون رو تحميق ميكنيم و سعي ميكنيم هيچچيز نفهمن؟ مگه اگه بفهمن به جاي چند نفر تو خيابون انقلاب، 3 هزار نفر ريختن و دارن آشوب ميكنن، چيزي از مردم ما كم ميشه؟ نخير! اتفاقاً عزمشون بيشتر جزم ميشه و ميريزن دمار از روزگار آشوبگرا درميارن! ولي وقتي ميايم همهچيز رو گل و بلبل تعريف ميكنيم، نتيجهاش اين ميشه. اين موضوع هم به اين چند سال برنميگرده. بلكه از اول انقلاب همين بوده. آشنايي داشتم كه در اوايل جنگ، در آلمان زندگي ميكرد. ميگفت از سه ماه قبل از جنگ، همهي شبكهها داشتن تحركات عراق و درگيريهاي مرزي رو نشون ميدادن. ولي ايران هيچ خبري نبود. ميگفت حتي روز اول جنگ كه عراق حمله كرد هم وقتي راديوهاي ايران رو ميگرفتم، داشت درمورد گل و بلبل و آواز و اينا برنامه پخش ميكرد!! گويي همواره ما عادت به گل و بلبل نشون دادن داشتيم! البته اين موضوع، حتي به انقلاب اسلامي هم برنميگرده! ميگن حتي روز 28 مرداد كه مخالفين مصدق ريخته بودن و داشتن خورد خورد همهجا رو ميگرفتن، راديو داشت درمورد بازار پنبه و قيمت اجناس در بازار صحبت ميكرد؛ انگار يه روز عادي و بدون كوچكترين خبري رو شاهد هستيم!!! اين موضوع كه من هيچوقت از رسانههاي خودمون، جز تحميق نميتونم انتظار داشته باشم و وقتي ميزنم شبكه يك، قبل از هرچيز دارن برام يه پيشزمينه ميسازن، شبكه دو همچنين، شبكه سه همچنين، خبر همچنين، هركسي رو كه ميارن، حول يه حرف داره نظر ميده و انگار همهي ايران به نظري واحد رسيدن، اون زمانه كه خونم به جوش مياد و ميام تو اين سايت، نظرم رو ميدم!! حالا يا من واقعاً نميفهمم كه صدا و سيما هميشه راست ميگفته و ما اصلاً سياست امريكا در تحميق مردم رو در پيش نميگيريم و كاملاً روي شعور و فهم مردم حساب ميكنيم، يا اينكه واقعاً خبري هست و ناراحتي من هم بيدليل نيست. تفكر جايگزينش هم براي من نيست! سالهاست كه غرب داره اجراش ميكنه. طوري ملتش رو تحميق كرده كه حتي نفهميدن!! ولي ما حتي از اون سياست تحميق هم استفاده نميكنيم و سياست صد سال پيش «شهر در امن و امانه، ساعت 1 نصفهشبه» رو اجرا ميكنيم. حداقل بيايم يه بيبيسي فارسي ببينيم كه چطور داره با شعور مردم بازي ميكنه و همه هم به عنوان رسانهاي بيطرف!!!! ازش ياد ميكنن!! حداقل يكم روانشناسي رسانهاي رو بين مديران و تهيهكنندگان برنامههامون ترويج كنيم. كمي درخصوص جريانسازي مطالعه داشته باشيم تا يكم بتونيم مردم رو با خودمون همراه كنيم و تازه ميرسيم به جايي كه غرب رسيده و صد البته اين رفتارمون هم ذرهاي با اسلاميت نظاممون همخواني نداره. اگه بخوايم اسلامي رفتار كنيم كه قضيه كلاً برميگرده! ولي مادامي كه ما، نگاه شعورمندانهاي به مردممون نداشته باشيم و پيگير سياست «هر راست نشايد گفت» باشيم و بدبختي اينكه همه چيز هم جزو اون «هر راست» باشه و عملاً هيچچيز به مردممون نگيم؛ مگه شرح ظفرمنديهاي يك طرف و جنايات طرف ديگه، شرايط بهتر از اين نخواهد شد و جز فريب ملت خودمون، كوچكترين نتيجهاي نه در منطقه و نه در جهان كسب نخواهيم كرد؛ حتي اگه 100% مردممون باور داشته باشن كه اين وقايع، بيداري اسلاميه!!! 8 و همچين اين فرمايش : [quote] به نظر من عبارت کلیدی همان جمله ی معروف آقای جلیلی است در مذاکرات: ما توافق کردیم که مذاکره کنیم حول نقاط مشترک برای همکاری های مشترک در مسایل مشترک. مدل عراق مدل موفقی برای یک جنگ نرم بین ایران و آمریکا بوده. چرا گسترشش ندهند؟ خواسته های مقطعی مشترک با ابزارهای مشترک. با اهداف بلند مدت متفاوت. با حفظ خصومت ها در جبهه های دیگر. ما چنین توافقاتی را پیش از این هم دیده ایم. کسی نپرسید وزیر امور خارجه ی آلمان در ایران چه می کرد؟ چرا رسانه ای نشد؟ [/quote] عزيز جان. عرض كردم كه شرايط عراق زمين تا آسمون با ما فرق داره. ما هم با امريكاييها در عراق، جنگ نرم نكرديم. خود شما بهتر ميدونين شرايط اونجا چي بود! به همين خاطره كه از نگاه سياستمداران عراقي، ايران هم به اندازهي امريكا منفوره! چون بيشتر سياستهاش تحميليه! ولي قدرت مقابله به مثل رو ندارن! مثل افغانستان؛ با اين تفاوت كه در افغانستان دست پايين رو داريم و با ركبي كه ابتداي امر خورديم، دست بالا رو از دست داديم و الان سر رود هيرمند هم بايد با افغانها به جدل بپردازيم!! ما اگه بخوايم در منطقه تأثيرگذارتر باشيم، راههايي بسياري رو بايد طي كنيم و اينطور نيست كه هلوي آمادهاي رو گير بياريم و به سمت گلو هدايتش كنيم! با حرف هم هيچكدوم از اين جنبشها به ايران نخواهند پيوست و اين رو خيلي زود خواهيد ديد. منتها اين باز برميگرده به تفاوت نگاه بنده و شما كه از دو منظر كاملاً متفاوت به قضيه نگاه ميكنيم و بنابراين بحثمون در اين خصوص، نتيجهاي نخواهد داشت. [quote] الی ای حال، این ها که همه نوشتم بر رد نظر شما کفایت نمی کند. من هم قصدم رد نظریه ی شما نیست (هر چند که تا وقتی که قسمت راه کار و برنامه ی خروج از بحران را ندید کامل نیست). اصلا خیال شما را راحت کنم من قایل به یک نظریه ی ثابت نبوده و نیستم. اطلاعات در دسترس ما کفایت نمی کند که یکی از نظریه ها به طور کامل تایید و دیگری را رد کند. تنها کمکی که به ما می کند این است که نظریه های معارض را کمی سبک و سنگین کنیم. هیمن الان چندین نظریه در ذهن من مدام پایین و بالا می رن. به نظرم قایلین به هیچ کدومشون هم ساده لوح و ساده اندیش نیستند. دلایلی خوبی برای رد یا تایید هر کدومشون وجود داره. حقیقتا اصرار شما بر یک نظریه من را متعجب می کند و به نظرم کمی از آدمی با سطح معلومات و مطالعه و قدرت تحلیلتان به دور است. همین هم باعث شد که به زعم خودم کمی به چالش بکشمتان تا شاید کمی از این جزم اندیشیتان کاهیده شود. نظریه شما یکی از مواردی است که با آن همراه نیستم ولی ردش نیز نمی کنم. و هم چنین نظریه ی آقا میثم. حتی این که شروع این حوادث بر اساس یک اتفاق و تصادف بوده که بعد مدیریت شده هم نظریه ی قابل تاملی است. بسیاری از وقایع مهم تاریخ از یک حادثه ایجاد شده اند.[/quote] دوست گرامي. ما چيزي به نام نظريات گوناگون نداريم. يك نظريه درست و مابقي غلط هستن. راهحلها ميتونه متفاوت باشه، ولي نظريات خير! البته اين، بيشتر برميگرده به كاربرد غلط ما از واژهي نظريه. مواردي كه شما ميفرمايين فرضيههاي مختلف هست. ولي تمامي اين فرضيهها نهايت امر بايد به يك نتيجه يا نظريه منتج بشه. ما مثلاً ميخوايم بريم قلهي توچال. يكي ممكنه بگه من ميخوام از كولكچال برم. يكي ديگه از دربند. يكي ديگه از دركه. يكي ديگه از تلهكابين توچال. ولي هدف، مشخصه و راهها متفاوت. نميشه گفت من براي رسيدن به توچال، از كوههاي بيبيشهربانو ميرم. يا از كوه دماوند! يا از اورست!! وقتي غرب طرحي رو ميريزه، طرح سيال كه نيست دائماً بخواد عوضش كنه. ممكنه شيوههاي اجراي طرحش رو تغيير بده. ولي نهايتاً به يه مقصد قراره برسه. در يه كشور، با انقلاب نرمي ساده، در يكي با كودتا، در يكي با انقلاب سخت، در يكي با حضور نظامي و ...! ولي نهايت امر اينه كه ميخواد طرحش رو در منطقه اجرا كنه. پس نميشه در اين زمينه، قائل به نظريات گوناگون باشيم! نميشه هم بگيم بله! اين حركت اسلاميه و هم معتقد باشيم كه اسلامي نيست و ناسيوناليستيه و هم معتقد به اين باشيم كه طرح غربي و انقلاب نرمه. يكي از اين نظرات لزوماً درست و مابقي غلط هستن و گذشت زمان ثابت خواهد كرد كه ماهيت حقيقي اين جنبشها چي بوده و هست. --------------------------------------------- علي اي حال، همونطور كه عرض شد گذشت زمان، به خوبي خيلي از مسائل رو روشن خواهد كرد. كما اينكه الان هم براي من روشنه كه چي داره پيش ميره و اگر هم ما اين پيشفرض اسلامي بودن وقايع رو بذاريم كنار و مهمتر از اون، از اين زوم فاصله بگيريم و كليتر ببينيم، طرح جالبي از منطقه رو خواهيم ديد كه شايد كمتر بهش توجه داشتيم.