-
تعداد محتوا
2,358 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
18
تمامی ارسال های mostafa_by
-
تاپیک جامع بررسی ارتش چین تاپیک جامع بررسی ارتش چین
mostafa_by پاسخ داد به sokuteasemuni تاپیک در توان نظامی کشورها
ممنون از اطلاعات شما. اما فيلمي بنده در اختيار دارم كه رژهي نيروهاي ارتش سرخ به رهبري لئون تروتسكي رو در زمان لنين نشون ميده. در اون رژه، شمار بسيار زياد نظاميان و نظم مثالزدنيشون، بيش از هرچيز ديگري به چشم ميخوره. همچنين در تصوير رژههاي زمان جواني استالين (قبل از جنگ جهاني دوم) نيز هست كه بدين ترتيب بوده و اين، ويژگي ارتش سرخ بوده. دليل عرضم كه رژه مربوط به قبل از جنگ جهاني بوده، برميگرده به زنده و حي و حاضر بودن اكثر انقلابيهاي بولشويك كه در تسويههاي خونين نيمهي دوم دههي 30، اكثر قريب به اتفاقشون تيرباران شدن! اگه مايل بودين، فايل تصويرياش رو در اختيار شما قرار خواهم داد (البته تصوير، در قالب سرود ملي شوروي يا همون اينترناسيونال) -
تاپیک جامع بررسی ارتش چین تاپیک جامع بررسی ارتش چین
mostafa_by پاسخ داد به sokuteasemuni تاپیک در توان نظامی کشورها
با تشكر از دوستان عزيز بابت عكسها و بخصوص لينك فيلمها (با تشكر ويژه از هانس گرامي). حقيقتاً رژهي باشكوهي بود. البته طبق عادت هميشگي چينيها، پر از آدم بود (اونقدر آدم هست كه بجاي دكور هم از آدم استفاده ميشه ). راستي جناب هانس. شما از رژهي كره شمالي، فيلمي چيزي سراغ نداري؟ -
دستت درد نكنه دوست من. واقعاً عكسهاي زيبايي گرفتي. البته احتمالاً يا شما پارتياي، چيزي داشتي، يا اونجا زيادي ساده ميگيرن كه اجازه ميدن به همين راحتي، به تسليحاتشون دست بزني . [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/17%7E15.jpg[/img] ميگم چرا مثل اين مجرمها و انسانهاي شريفي كه عكسهاشون در صفحهي حوادث درج ميشه، جلوي چشمت خط مشكي گذاشتي؟
-
جالبه! اين تاپيك رو خيلي وقت بود از خاطر برده بودم. قرار بود يه بحثي در اين زمينه داشته باشيم كه با رفتن به زير آوار تاپيك، بحث شروع نشده تموم شد! خدمت hexman عزيز بايد عرض شود كه : شليك از جلوي پيشوني، سختترين نوع خودكشي با اسلحهاس. شما براي اينكار، بايد اسلحه رو به روي پيشوني بچسبونين و تنها با انگشت شست، قادر به شليك خواهيد بود كه اين كار، چه براساس مقاومت بدن و چه انحناء انگشت و بخصوص اضطراب هنگام شليك به خود، عملي نه غير ممكن، ولي بسيار نادر و عجيب هست! منطقيترين نوع خودكشي، خودكشي از پهلو هست و بعد هم خودكشي از راه دهان! فكر نكنم تا بحال، موردي دال بر خودكشي از روبرو رو شاهد بوده باشيم (البته بجز فيلمها!).
-
كاش دوستاني كه خود را بخواب زده و با تحريف و تفسير به رأي سخنان خداوند و ائمه اطهار و بزرگان كشور؛ بخصوص خميني كبير (ره)، سعي در توجيه انحرافي به اين بزرگي در دين و انسانيت و انقلاب رو دارن، اين مطالب رو بخونن و حداقل كمي درموردش فكر كنن!! ميدونم اميدي واهيه! ولي اميدوارم روزي برسه كه دوستان، بفهمن كه همهچيز سياست نيست و شرف و انسانيت ما، بسيار بالاتر از مسائل و اهداف و بازيهاي كثيف سياسي هست! و اينكه خدايي هست كه روزي بايد در برابرش پاسخگو باشيم.
-
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
من بيشتر از اين، اين بحث رو ادامه نميدم. چون به موضوع تاپيك ربطي نداره. فقط در پايان چند موضوع رو عرض خواهم كرد : 1- امام خميني (ره)، فرمودن : «ملاك، حال فعلي افراد است». پس فكر نكنم هيچكس رو در روز قيامت، براساس گذشتهاش محاكمه نميكنن! اگه آقا رضاي ما ميخواد با سوابق انقلابي ديگرون، خودش رو گول بزنه، پس راهنمايياش ميكنم و اسامي چون بنيصدر، رجوي و بسياري ديگه رو هم بهش معرفي ميكنم. آقاي محسن سازگارا نيز همچنين. ميتونين طلحه و زبير رو هم در صدر اسلا، مظلوم بدونين و علي (ع) رو ظالم و ديكتاتور. چون با اصحاب پيامبر و كساني كه حكومت پيامبر (ص) رو شكل دادن جنگيد!! آره آقا رضا! با اين دنياي كوچكي كه شما تو ذهنت داري، فقط اون عده كه انقلاب كردن مقدسن (حتي اگه عليه نظام جمهوري اسلامي و انقلاب حرف بزنن و عمل كنن و بيانيه صادر كنن و همكلام رجوي و ريگي و پهلوي بشن). كساني كه بعد از انقلاب هم اومدن بالا، چون انقلاب نكردن پس همه از دم خيانتكارن! البته مسلما از نگاه شما، حرف امام خميني (ره) مربوط ميشه به مسايل پزشكي و ربطي به آقاياني كه شما اونها رو جزو انقلابيون ميشناسين نداره. اصلاْ به امام چه كه گفت «ملاك، حال فعلي افراد است»؟!!!! 2- خدا رو شكر كه شما نيز در برابر حرفها، كاري جز متهم كردن به تكرار حرفهاي كيهان و رجانيوز انجام ندادين (گويي كه از كيهان٬ فقط قسمت گفت و شنود رو خوندم و تا حالا هم به ميل خود به رجا نيوز نرفتم!!!!!)! عليالظاهر اين دو رسانه اونقدر رو ذهن شما تاثير منفي گذاشتن كه شما در هر جايي كه ميرين بايد از اونا انتقاد و كينهتون رو نشون بدين. ولي خدا رو شكر٬ حداقل من يكي نيازي به چيزي ندارم و ملاك انتخاب حرفهام هم اسناد و مدارك مكتوب (نه موهوم) و منطق (به جاي احساسات) و همچنين منابع مختلف (نه سبز رنگ) هست. اگر شما هم روي برخي شعارهايي كه مطرح شده بود فكر ميكردين٬ اينطور ازشون دفاع نميكردين و نميفرمودين روز قدس٬ يك روز نمادين براي حمايت از مظلومان!!!! هست! اين توجيه رو توصيه مىكنم برين ببينين كي براي اولين بار مطرح كرد! بعد بنده رو متهم به تحجر و دفاع كوركورانه و بازگو كنندهي حرفهاي كيهان و رجا نيوز و يا خندهدارتر تلويزيون بفرمايين! البته بسيار خوشحال ميشدم اگه فقط يك مورد از اين موارد رو بازگو ميفرمودين؛ چرا كه هروقت كه حرفي زدم٬ سند و مدركش رو هم ارايه كردم و بعيد ميدونم تا حالا كيهان يا رجانيوز و امثالهم٬ جزو منابعم بوده باشه! 3- كساني كه به انقلاب خيانت ميكنن٬ اگر نادانهايي مثل كروبي و منتظري هستن بايد ساكت بشن و اگه مغرضاني مثل ... هستن بايد پاسخشون رو داد! موضوع هم ربطي به حمايت شبكههاي صهيونيستي نداره؛ گويي كه همون روحالله خميني (ره) گفت وقتي دشمن از شما تعريف ميكند٬ نگاه كنيد كجاي راه را به اشتباه رفتهايد!! اما از نگاه شما٬ اين السابقون انقلاب٬ نه تنها اشتباه نميكنن٬ بلكه اين نظام هست كه اونها رو ميبلعه! فقط نميدونم چرا محض رضاي خدا٬ حتي يك سند و مدرك نداشته و مجبور به جعل سند٬ براي متهم و تخريب كردن نظام (شما بخوانيد تعريف از نظام!!!) ميشوند! جالبتر اينكه معتمد اين انقلابيون عزيز٬ دشمنان قسمخوردهي انقلاب٬ يعني انگليس٬ امريكا و اسراييل هستن (البته ميدونم دارم غير منطقي حرف ميزنم! چون اونا خيرخواه هستن!!). نمونهاش هم همين السابقون كه براي اثبات حرفشون٬ به پزشك معتمد سفارت انگلستان٬ براي باز و بسته كردن عقب و جلوي مردمتون رو ميارن٬ بلكه بتونن انگي جديد رو به نظام بچسبونن و تا ماهها خوراك تبليغاتي غرب رو فراهم كنن (البته اينم يه جور انقلابه ديگه! فكر كنم من منظور برادر رضا رو درمورد انقلاب بد گرفتم!!!! همون شعار جمهوري ايراني منظور شما كه نيست احيانا؟) 4- باز هم همون حضرت روحالله٬ در سخنان واضحتري براي من و شما فرمودن كه «دوست ندارم از خانوادهي من٬ كسي مسيوليت دولتي را تقبل كند». البته اين رو هم احتمالاْ حضرت روحالله حواسشون نبوده! آخه اگه اينطور باشه٬ ديگه بنيصدر و موسوي چطور ميتونن خودشون رو به بيت امام (ره) نزديك كنن و با سوء استفاده از نام امام (ره)٬ سعي در توجيه رفتار خود داشته باشند؟ البته بعله! اونا قصدشون خير بوده! فقط نميدونم چرا زهرا مصطفوي٬ دختر امام (ره)٬ سر اين موضوع٬ سوالات سادهاي رو از جناب موسوي پرسيدن كه ايشون برافروخته شده و دستور اخراج خبرنگاران و عدم چاپ فرمايشات ايشان رو دادن؟!! البته نه ديگه! زهرا مصطفوي كه بيت امام محسوب نميشه! ملاك٬ حسن خميني هست و كساني كه ميرن سراغش٬ پيرو خط امام هستن (احتمالاْ منظورشون خط اتوبوس امام هست! شايد خط پيادهروي امام! چون تا اونجا كه من يادمه٬ ملاك پيرو بودن٬ پيروي از انديشههاست! البته ميدونم! حرفهاي امام رو عوض كردن و فقط سبزها اون رو حفظ هستن! بطور مثال امام گفت چراغي كه به خانه رواست٬ به مسجد حرام است! چكار داريم به فلسطين و لبنان! اول بريم خودمون رو درست كنيم٬ بعد از برادران لبناني و فلسطيني حمايت كنيم!!! اين چنين است كه حرف شما صحيح ميشود و بايد ما هم بگيم نه غزه٬ نه لبنان!!! 5- شكر خدا صحبتهاي پيروان سبز امروز و دگرانديشان ديروز٬ تماماْ در آثارشون مكتوب هست و نيازي به توضيح و تفسير نداره كه آدم بخواد از دل اين افراد٬ آگاهي پيدا كنه! فكر كنم يك نمونهاش رو هم خودتون در سوالات صندلي داغ مطرح فرمودين : «پروتستانتيزم اسلامي». موارد ديگر هم هست كه فكر كنم مطالعهي جزوهي تاملات راهبردي٬ براتون كمي تا قسمتي مفيد فايده باشه. گويي كه حرف اونها هم چيز بدي نيست! فوقش ميگن دين شخصيه و ربطي به اجتماع نداره! همين ميشه كه بازرگانها هم پيدا ميشن و در كنار تفسير قرآن٬ بحث جامعهي سكولار رو مطرح ميفرماين كه بعدها مصطفي معيني بياد و اين حرف رو شعار انتخاباتياش قرار بده!!! كاش حداقل وارد مقولات اسلامي قضيه نميشدين و اينطور بيخبر (شايد هم خبردار) از اين جماعت معلومالحال دفاع نميكردين و مىگفتين به دينداري و تفكراتشون كاري ندارم!! در پايان٬ سخن من روشن بود! اگر شما براي پاسخ به عرايض من٬ نياز به سند و مدركي دارين٬ بهتره اون رو بدست بيارين٬ نه اينكه با تحريف و تفسير به راي سخنان حضرت روحالله (ره)٬ جواب من رو بدين! چون اين بدعت شما٬ پذيرفته شدني نيست و ارتباطي هم به حرفهاي من نداره! چون در غيراينصورت٬ فردا حرف رسولالله و ايمه اطهار و پس فردا حرف خداوند متعال رو هم به خاطر پاسخگويي به اين و اون٬ هركسي تحريف و تفسير به راي خواهد كرد! پس بهتره رو به واقعيات بيارين و براي كوبيدن حتي ارزشها هم باز از واقعيات سخن بگوييد!!! شما رو هم تهديد نكردم و اصولاْ در مباحث نظري٬ دليلي ندارم براي برخورد با اشخاص. چرا كه اونقدر به حداقلهاي فكري مسلح هستم كه درصورت نياز و با سند و مدرك٬ بخوام موضوعي رو اثبات و يا دروغ و تحريفي رو آشكار كنم! حرفم هم اين بود كه خوب نيست شما از چيزي دفاع كنين كه يا از اون اطلاعي ندارين٬ يا درست موضوع رو نفهميدين! چرا كه اگه بنده بخوام اين موارد اشتباه رو اثبات كنم٬ به اعتبار ساير سخنان درست شما نيز صدمه ميخوره! به همين خاطرم گفتم كه وارد خطوط قرمز نشين؛ چون حرف امام (ره) مثل حرف هابرمارس و امثالهم نيست كه هركس ازش يه برداشت داشته باشه! شما هم بهتره به جاي اينكه پيشاپيش٬ موضع تدافعي و يا تهاجمي بگيرين٬ ابتدا عرض من رو درست مطالعه بفرمايين تا اين امر به شما مشتبه نشه كه كسي قصد دادگاهي كردن يا نكردن شما رو داره! من آنچه شرط بلاغ است با تو ميگويم تو خواه از سخنم پند گير خواه ملال ======================================== اگر دوست دارين اين جدل رو ادامه بديم٬ من مشكلي ندارم و ميتونيم در شوراي سايت يا pm اين بحث رو پي بگيريم!!! بخاطر انحراف موضوع تاپيك و نوشتن مطالبي خارج از موضوع تاپيك٬ از شما بزرگواران عذرخواهي ميكنم! -
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
شاهد از غيب رسيد. =================================== نامه سرگشاده احمدتوكلي به موسوي و خاتمي بسمه تعالي برادر محترم جناب آقاي ميرحسين موسوي برادر محترم جناب آقاي سيد محمد خاتمي سلام عليكم در دو سه ماه گذشته، حوادثي گزنده و تلخ بر كشور،انقلاب و مردم رفت كه حرفهاي شنيدني و لابد گفتني بسياري پيرامون آنها وجود دارد كه بحث از آنها در حوصله اين مقال نيست. قصد نامه نوشتن به شما را نداشتم؛ چرا كه از مكاتبه با جناب آقاي كروبي اثر چنداني حاصل نشده است. ولي در روز قدس حوادثي رخ داد و به نام طرفداري از شما شعارهاي داده شد كه خود را ناچار از اين كار ديدم تا وجدانتان را در معرض سؤالاتي قرار دهم كه نه به من، بلكه به مردم توضيح دهيد. شما كه همواره بهدرستي گفتهايد پرسشگري ازصاحبان و طالبان قدرت امرمقدسي است، طبعا نبايد رنجشي پيدا كنيد؛ بلكه " فان الذكري تنفع المؤمنين " اما نكات قابل عرض: [color=red]1. در روز قدس كسانيكه به حمايت شما اجتماع و راهپيمايي داشتند، و كم هم نبودند، شعار ميدادند: * استقلال، آزادي ، جمهوري ايراني * نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران * مرگ بر... * ما اهل كوفه نيستيم، پشت يزيد بايستيم[/color] [b]اين شعارها حاكي از استراتژي به ظاهر تازهاي است كه در سالهاي اول انقلاب هم به ميدان آمد و با مقاومت امام راحل و مردم ميدان را خالي كرد.اين استراتژي به وضوح با سه محور اعتقادي و استراتژيك امام در تضاد است. آن بزرگوار حتي در وصيتنامهشان نيز بر اين محورها تاكيد دارند. آيا امام نفرمود جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم، نه يك كلمه زياد؟ و اين را اساس سياست داخلي نمي شمرد؟ آيا امام نفرمود روز قدس روز اسلام است و حمايت از فلسطين را يكي از اركان سياست خارجي قرار نداد؟ آيا امام مكررا نفرمود پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد؟ آيا پردازنده نظريه ولايت فقيه و پايهگذار آن نبود؟[/b] پاسخ اين پرسشها آنقدر روشن است كه كسي را ياراي انكار نيست. حالا شما بايد جواب دهيد كه وقتي با ادعاي احياي ارزشهاي فراموششده خط امام، معترضان را علمداري ميفرماييد، آيا از اين شعارها و سردهندگانشان برائت ميجوييد يا با ادامه سكوتتان آنها را تاييد ميكنيد؟ در اين صورت جواب امام را چه ميدهيد؟ [b][color=red]2. تا اينجا، حوادث نشان داد كه جريان موسوم به سبز لااقل چها ويژگي زير را دارد: * با مباني انقلاب اسلامي ناسازگار است. * از پشتباني بيگانگان مخالف اسلام، استقلال ايران و مسلمانان جهان برخوردار است. * رفتار وظاهر كثيري از افراد آن حاكي از عدم تقيد به شرع و ارزشهاي انقلابي است. * قصد معارضه با نظام قانوني و مردمي حاكم را دارد و به اعتراض در شكل قانوني راضي نميشود.[/color][/b] آيا اگر امام زنده بود چنين جرياني را خيانتبار نميخواند؟ 3. در ميان معترضان، طرفداران نظام و دينداران ناراضي از اوضاع كم نيستند. بعضي از اعتراضات اينان و حتي معارضان بياعتقاد به دين و نظام نيز درست است و بايد زمينههاي اعتراض برانگيز را رفع كرد؛ [b][color=red]ولي آيا شما فكر ميكنيد اكثريت معترضاني كه راه معارضه را برگزيدهاند و شعار جانم فداي ايران سردادهاند، وقتي خطري متوجه ايران شود روي حرفشان ميايستند؟ جان كه هيچ، يك گام هم اكثرشان براي استقلال و آزادي ايران عزيز بر نخواهند داشت. مينشينند و منتظر ميمانند تا همان اكثريت مستضعفي كه به پيروي از امام و مراجع و روحانيت انقلابي، ايران را حفظ كردند بازهم جانفشاني كنند و بعد هم غرولند و ملامت تحمل كنند. [/color][/b]شما پشتيباني چه كساني را بهدست آوردهايد و حمايت چه اقشاري را از دست دادهايد؟ مؤكدا ميگويم كه اين نگاه بههيچوجه نافي حقوقي كه بر عهده حكومت حتي در قبال معارضان قرار دارد نيست و نبايد باشد، چه رسد به مخالفان و معترضان. حق هركس محترم است و بايد اداء شود. 4. جناب آقاي موسوي! يادتان هست كه يكبار امام در پاسخ اعتراض برخي روحانيان صاحبنام نسبت به دولت جنابعالي، خطاب به آنان فرمود نه شما از اميرمؤمنان برتريد و نه نخستوزير از خلفا بدتر؛ همانطور كه علي عليهالسلام با خلفا در برابر خطر خارجي همكاري كرد، شما هم با دولت مدارا كنيد( نقل به مضمون). [color=red][b]درحاليكه به شهادت صحيفه نور امام همانند آن معترضان، با سياستهاي اقتصادي دولتسالارانه جنابعالي مخالف بود ولي بهخاطر وجود خطر دشمن خارجي از شما به شدت حمايت ميكرد و مخالفانتان را به همكاري فراميخواند. حالا چه شده است كه آن استدلال امام را فراموش كردهايد؟ خطر بيگانه كم شده يا معارضه مجاز گشته است؟ حتي اگر حق كاملا با شما ميبود- كه حتما چنين نيست- باز اجازه معارضه نداشتيد.[/b][/color] [b]5. برادران محترم! شما در ايام مسؤليتتان موضوع فلسطين را بهدرستي، موضوع همه ما ميدانستيد حالا چرا در برابر شعار انحرافي نه غزه نه لبنان سكوت كردهايد؟ نظرتان عوض شده يا صهيونيستها تغيير ماهيت دادهاند؟ آيا قدرت آنقدر شيرين است كه براي رسيدن به آن بايد پا روي اعتقادات امام گذاشت؟ شما كه ميگوييد خط امامي هستيد.[/b] [b]6. جناب آقاي خاتمي! شما و يا اطرافيانتان، زماني نفرينِ "مرگ بر آمريكا " را كه شعار برحق ملت ستمديده ايران بوده است، خشونتبار خوانديد. حالا نظرتان در باره شعارِ "مرگ بر ... " چيست؟ آيا امام بر اصالت امر ولايت فقيه در اسلام تاكيد نميكرد و نفرمود : " پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد " ؟ فكر نميكنيد كه شما هرچه داريد از حكومت ولايت فقيه است؟ فكر ميكنيد اگر كساني كه امروز شعار جمهوري ايراني ميدهند، سركار بيايند، شما را خلع لباس و منزوي نخواهند كرد؟ البته اگر زندهتان بگذارند.[/b] 7. روش شما در اين ايام چنان است كه گويا ميخواهيد حاكميت را به برخورد با خود بكشا نيد. داريد سلاح كساني را تيز ميكنيد كه اعتقاد چنداني به مدارا با مردم و مردمسالاري ديني و لوازمش ندارند. ترديدي نيست كه معارضه به ظاهر جديد، با شعارها و استراتژيهاي شمرده شده، چيزي جز خيانت به امام، انقلاب، اسلام، مردم و ايران نيست. اگرچه خيانت فاعلي بر همه افراد اين جريان صدق نميكند، ولي قطعا خيانت فعلي هست. فكر ميكنيد حكومت تا كجا مدارا خواهد كرد؟ اگر تصور شود اجازه داده ميشود نظامي كه با خوندادنها و خون دل خوردنهاي بسيار برپا شده و تنها حكومت ديني جهان، ولو پر عيب و نقص، است، به اين راحتي عوض ميشود؛ يا تصور كنيد همه آناني كه امروز زير علم شما سينه ميزنند، به شما وفادار خواهند ماند، هردو تصور اشتباه است. سه نتيجه ناگوار ديگرنيز بر اوضاع فعلي مترتب است: 8.. دولت فعلي برخاسته از راي مردم و قانوني است. ولي در كنار خدماتش، خودراييها، ندانمكاريها و جهتگيريهاي نادرستي نيز دارد كه رفتار و روش شما، كار برخورد با اين كژيها را(كه در دولتهاي پيشين هم بيسابقه نيست) دشوار ميكند و ميدان نقادي حاكميت تنگ ميگردد. 9. علاوه بر اين، طبيعي است كه وقتي حضور جريان حامي شما، با اغتشاش و خسارتهاي اجتماعي همراه ميگردد، حضور نيروهاي انتظامي و اطلاعاتي به ضرورت بيشتر ميشود، از اين حيث نيز آزاديها محدود ميگردد. در اين محدوديتي كه براي نقادي و آزاديخواهي بهوجود ميآيد شما چقدر مسؤليت داريد؟ 10. نكات فوق، به اضافه فضاي نامطمئن سياسي ناشي از معارضه جريان به اصطلاح سبزبا نظام، نااطميناني را به دنبال دارد، نتيجهاش كاهش سرمايهگذاري است كه توليد و اشتغال را كاهش و قيمتها را افزايش ميدهد. يعني فشار بر مردم بيشتر ميشود. در واقع بازنده اصلي مردماند. آيا ميارزد؟ برادران محترم! همه ما كموبيش، و امروز شما آقايان به ويژه، مخاطب اين آيه قران هستيم: يا ايهاالذين امنوا لم تقولون ما لا تفعلون كبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون، اي مؤمنان! چرا سخني ميگوييد كه بدان عمل نميكنيد؛ اينكه چيزي را كه بدان عمل نميكنيد مدعي باشيد، در نزد خداوند بسيار خشمبرانگيز است. شما با ادعاي احياء ارزشهاي فراموششده حضرت امام رضوان الله عليه به ميدان آمدهايد، بايد با صراحت تكليف خود را مشخص بفرماييد تا گرفتار خشم خدا نشويد. اين نصيحت مرا با ذكر عيوب مخالفان خود پاسخ ندهيد. سعي نفرماييد با فهرست كردن اقوال بيعمل آنان يا تعارضات قول و فعلشان خود را مبرا بنماييد. و لا تزر وازرة وزر اخري، كسي بار ديگري را بهدوش نميكشد. تعدادي از نيروهاي وفادار به انقلاب و ولي فقيه مظلوم و مردم شريف، از جمله بنده، در اين ايام همواره خواستهايم كه شما در عرصه سياست با احترام، و البته با رعايت تكاليف قانوني خودتان، فعال بمانيد تا در فرايندي مردمسالارانه به رقابت بپردازيد و ضمن آنكه به تصحيح مسير و كاركرد حكومت مدد ميرسانيد، خطر تحجر را كاهش دهيد، اميد و مشاركت مردم در سرنوشت خويش را بالا ببريد و فرصت جولان در عرصه آزمايش عملي برايتان باقي بماند. آيا شما نميخواهيد امكان دهيد تا اين خيرخواهي مؤثر شود؟ مقصود من اين نيست كه همه تقصيرها، صددرصد بر عهده شماست و ما و ديگران بيقصور و تقصيريم؛ اما آنكه بايد اول تصميم به بازگشت بگيرد، شماييد نه مخالفان شما. من آنچه شرط بلاغ است با تو ميگويم تو خواه از سخنم پند گير خواه ملال برادر شما - احمد توكلي 29/6/1388 -
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
متأسفانه ويژگي برخي از دوستان كه القضا تفكرات يكساني نيز دارن، به اين شرح هست كه همواره، به دنبال طرح سوال و شبهات هستن؛ نه دريافت پاسخ و به همين خاطرم هر دوستي كه تشريف ميارن، همون حرفها رو طوطيوار تكرار ميكنن! بدون در نظر گرفتن اينكه آيا اصولاً پاسخي داده شده اي خير! اما بدتر از همه، سفسطهي قابل ملاحظهي دوستان هست كه هرجا كه كمبودي حس ميشه، همهچيز رو تفسير به رأي ميفرمايند! بطور مثال، آقا رضاي عزيز، ميان و از روز قدس، تفسيري به غايت خندهدار ميكنن كه آدم ميمونه هدف از اين كار چيه! [quote]نباید اینقدر ظاهر بین باشیم ، روز قدس روز حمایت از مستضعفین جهان و دفاع از حق مظلومان است که بصورت نمادین روز قدس نامیده شده ،[/quote] جالب اينكه اين دوست عزيزمون، مثل اينكه يادش رفته كه حضرت امام (ره)، اين روز رو تنها براي فلسطين و بيزاري از اسرائيل، روز قدس نام نهادن!! حتي خود امام (ره) فرمودن روز قدس، روز جهان اسلام است. مسئلهي فلسطين، مسئلهي اول جهان اسلام است. اما جالبتر اينكه آقا رضاي عزيز، در جايي از انحراف از آرمان امام (ره) و در جايي، از عدم ولايتپذيري دكتر احمدينژاد انتقاد كردن! حال بايد قسم حضرت عباس (ع) رو باور كنيم؛ يا دم خروس رو؟!!! مسلماً اين موضوع، تنها براي كساني نمادين محسوب ميشود كه اصولاً دليلي براي اطاعت از امر امام (ره) نميبينن و تنها زماني از اين روز استفاده ميفرماين كه به نفعشون باشه و صد البته ارتباطي هم به فلسطين نداشته كه هيچ؛ بلكه در تضاد با حركت مردمي در حمايت از فلسطين هست!! جالبتر اينكه دليل خويش براي عدم ورود به مسئلهي فلسطين را صلح و سازش اعراب خائن ميدونن! ظاهراً سخن معروف صهيونيستها، بسيار خوب در برخي دوستان متفكر ما جا افتاده! تمامي تلاش اسرائيل، نشان دادن مسئلهي فلسطين به عنوان يك مسئلهي داخلي بين اعراب و اسرائيل بوده! در اين راه، تلاش دستنشاندهها و نوكران صهيونيست اسرائيل در مصر و عربستان، به اين موضوع كمك شاياني كرد و امروز شاهديم در ايران، اين مسئله رو عنوان ميكنن!! آقا رضاي عزيز. من يه سوال از شما دارم. وقتي ان شاء الله پس از 200 سال به ديار باقي تشريف ببرين، در پاسخ به اينكه چرا در برابر خونهاي ريخته شده در فلسطين و مظلوميت ايشان، به عنوان يك انسان (نه يك مسلمان)، اعتراضي نكردين كه هيچ، ملت رو هم به عدم اعتراض تشويق كردين، چه پاسخي خواهيد داشت؟ آيا ميگوييد اعراب صلح كردن! به ما چه؟! به نظر شما، اين كوچكترين تكليفي كه گردن شماست، با اين توجيه سفسطهوار، قابل پذيرش خواهد بود؟ آيا مسائل سياسي و حب قدرت (بدبختي شما هم به قدرت نميرسيد! نهايتاً حزب متبوع شما به قدرت رسيده كه آن هم به شما و امثال شما، خيانت خواهد كرد و جالب اينكه خود نيز اين را دانسته و با تمامي وجود حس كردهايد)، اونقدر مهم و لذتبخش هست كه بخاطر اون، بخواين سادهترين اصول و مباني انساني رو فراموش كنين، در پراكنده كردن شبهه و انحراف اذهان عمومي و دفاع كوركورانه از خيانتي آشكار به آرمان امام كه تنها دل صهيونيستها رو شاد كرد، تمامي تلاشتون رو به كار بگيرين؟! اصلاً روسيه به درك! كي روسيه دوست ما بود كه اينبار دشمنمون شده باشه؟!! آيا اگه بحث دفاع از مظلومان بود، شما، فقط شخص شما، يكبار شعار مرگ بر اسرائيل سر دادين؟ مرگ بر امريكا چطور؟ نه! چرا بايد سر بدين؟ مگه جز جمهوري اسلامي، حكومت مظلوم ديگري نيز وجود دارد؟ مسلماً وقتي متجاوزين به مال و ناموس مردم، شهيد و مجاهد و مظلوم حساب ميشن، وقتي اراذل و اوباشي كه به هيچ چيز، حتي خانهي خدا رحم نكردن مظلوم و مستضعف و وقتي كه سند خيانت دهها تن از دوستان و رهبران و همفكران شما منتشر شده است، آن را دروغين و ايشان را بيگناه ميدونين، مسلماً خون شهداي مظلوم حقيقي در نگاه شما بياعتبار هستن! وقتي كه به جاي اراذل، پليس و بسيج از نگاه شما محكوم هستن (و احتمالاً بايد با جنبش سبز همراه ميشدن كه معصوم و بيگناه ميشدن و به جرم دفاع از تماميت ارضي، از نگاه شما خائن و قاتل محسوب ميشن)، مسلماً بايد اراذل و اوباش، شهيد و مظلوم باشن!! باز هم جاي شكرش باقيه كه خدايي وجود داره و روز پاسخگويي نيز هست. چرا كه حداقل شما به خدا اعتقاد دارين و اميد هست روزي از ترس خدا هم كه شده، بازنگري كوچكي در اين رفتار خود داشته باشيد و يادتون بياد كه همه چيز، فعاليتهاي پلشت سياسي نيست كه دين و ايمان آدم رو به نابودي بكشونه. اما خيلي از همفكران شما دوست گرامي، حتي خدا رو هم قبول ندارن و خندهدار تر اينكه اكثر اين عزيزان نيز تئوريسينهاي شما و سازنده شعارهاي شما هستن كه اون رو طوطيوار تكرار ميفرمايين و براي توجيه اونها، روز روشن رو هم شب تيره مينامين!! يك خواهش از شما دارم. اگر به چيزي اعتقاد ندارين، به من مربوط نميشه. اگه با نظام مشكل دارين و اون رو ظالم و خود رو مظلوم ميدونين، باز به من ارتباطي پيدا نميكنه! ولي ازتون خواهش ميكنم كه به مقدسات و واضحات نظام (بخصوص به فرمايشات حضرت امام (ره)) كاري نداشته باشين و اجازه بدين حتي به غلط، مردم به دين خويش باشند و شما نيز به دين خويش! سعي نكنين با وارونه جلوه دادن حقايق، كاري رو انجام بدين كه امروزه، دوستان شما در سايتهاي خودشون انجام ميدن! من به اونها كاري ندارم، چرا كه جز دروغگويي كار ديگري بلد نيستن و براي فرار به جلو، همهكس جز خويشتن رو دروغگو مينامن! من حتي به اسنادي كه شما منتشر كردين و خود به دروغ بودنشون آگاه بودين هم كاري ندارم و فرض رو بر اين ميگيرم كه آقا رضاي سايت ما، حسابش از دروغگوها جداست. ولي اگه قصد بر اين باشه كه تمامي دستاورد 30 سالهي انقلاب و تمامي ارزشها و مهمتر از همه، سخنان يادگاري حضرت امام (ره) رو اينطور تحريف بفرمايين، برخورد جالبي با شما نخواهد شد و براي يك عضو باسابقهي سايت، اصلاً خوب نيست كه مديران و كاربران، سخنان دروغ ايشان رو در برابر ساير كاربران، افشاء كنن! چرا كه درمورد مقدسات و باورهاي عمومي، بيان جملات دروغ و اشاعهي اكاذيب، هدف پست و كثيفي محسوب شده و اگر اين كار آگاهانه انجام بگيره، نشان از مغرض بودن گوينده داره و اون زمان، وظيفهي هر مسلمان و هر آزادهاي هست كه در برابر دروغپراكني، وظيفهي خودش رو به انجام برسونه! پس از شما خواهش ميشه كه ديگه سعي در ترجمه و تحريف سخنان اظهر من الشمس حضرت روحالله (ره) نفرمايين و اگر ميبينين كه سخنان ايشان با رفتار امروز شما مغايرت داره، به جاي شكستن آينه و تحريف و تفسير به رأي نمودن سخن ايشان، كمي در تفكرات خود انديشه كنين كه كجاي راه رو به اشتباه طي كردين! -
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
[quote][quote]اگر خيانت به كشور، ناديده گرفتن امنيت ملي كشور (كه طبق فرمايشات شما، در اولين درجه از اهميت نزد شما قرار داره، تخريب و اهانت به كشور، برهم زدن وحدت ملي و اشاعهي نفاق و ايجاد شكاف در بين سطوح جامعه و تلفيق عميقترين مسائل انساني با نظرات پست سياسي، هنر و افتخار محسوب ميشه، پس بايد خدا رو شكر كنم كه بنده، چنين افتخاري نصيبم نشده! همچنين تمام كساني كه سواي تفكرات سياسي و بيش از هر چيز ديگري، به كشورشون، وحدت مليشون و جهان اسلام و مهمتر از هر چيز ديگري، حمايت از مظلومين و مستضعفين (كه شعار بارز حضرت روحالله (ره) بوده است) توجه دارن![/quote] از كجا چنين چيزي از حرف من برداشت كردين ...[/quote] واريور جان. سوء برداشت شما بوده. روي سخن من، به هيچوجه به سمت شما نبود. شايد من و شما در برخي مسائل اختلاف نظر داشته باشيم. ولي هميشه شما رو فردي فراجناحي دونسته و ميدونم. بحثهاي من و شما هم در قالب مسائل ملي هست؛ نه جناحي. مطمئناً شما رو سربازي فداكار براي ميهنم ميدونم كه اولين و آخرين دغدغهي شما، حفظ استقلال و امنيت و تماميت ارضي كشور هست. ضمن تأييد فرمايشات جناب Wolfenstein، از دوستان عزيز درخواست ميشه كه به ادامهي مباحث نظري اين موضوع؛ بدون محكوم كردن يا انگ چسباندن بپردازن. فكر كنم موضوع بحث جناب Wolfenstein، بهانهي خوبي براي ادامهي بحث باشه. [quote]یک جایی می خوندم طبق رژیم پیشنهای که برخی روزنامه ها از جمله روزنامه های روسیه و .... میگن بیشترین سهم رو قزاقستان می بره درحالیکه روسیه 18 درصد سهم داره ،طبق پیشنهاد ایران که بر سهم مساوی تاکید می کنه همه 20 درصد می برن این به نفع روسیه هم هست ، 2 درصد بیشتر! و چرا روس ها به سهم کمتر راضی هستند؟کسی هست که حقوق بین الملل خونده باشه و یا از حقوق دریا سر در بیاره و بتونه جدای از مسائل ناسیونالیستی و ... مسئله رو روشن کنه؟[/quote] رفقا. بسمالله. -
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
هانس عزيز. در مذاكرات كه هيچوقت بحثهاي اعتراضي مطرح نميشه! مثل اين ميمونه كه بياي بگي طرف وسط مناظره، بياد به حرف طرف مقابلش اعتراض كنه! يا اينكه اگه طرف داره ميگه شما دزدي و طرف هم سكوت كنه، يعني حرفش رو تأييد كرده!! در مذاكرات؛ بخصوص مذاكرات 5 جانبه، هر گروه مياد نظرات خودش رو اعلام ميكنه و بحث اصلي، ما بين خودشون هست كه هيچوقت هم رسانهاي نميشه؛ نه در ايران و نه در هيچ جاي ديگه! در نطقها هم هيچوقت نميان درمورد جزئيات كار صحبت كنن! شما حتي نطق بوش و ساركوزي رو هم كه ببينين، هميشه ميان يه سري مباحث مشخص رو تكرار ميكنن و يه طورايي از تريبون، براي بيان ساير مسائل استفاده ميكنن (مثل بوش كه به هر تريبوني رسيد، ايران رو متهم به تلاش براي ساخت سلاح هستهاي كرد؛ حتي در اجلاس آسهآن!!). پس باز هم موضوع مربوط به اعتراض يا عدم اعتراض نيست! اگر موافقتي اعلام شه، موافقتنامهاي امضاء ميشه. اگه هم توافقي صورت نگيره، مذاكرات ادامه پيدا ميكنه و اين، يه اصل سادهي بينالمللي هست! پاسخ خيلي از مواردي كه مطرح فرمودين هم در لينكي كه خود شما قرار دادين هست. صرفاً بايد يكبار ديگه و بدون اين پيشفرض اوليه برين جلو كه همه دارن حق ما رو ميخورن! عرض من به واريور عزيز، كاملاً مشخص بود! نميدونم شما متوجه كجاش نشدي! عرض من اين بود كه چيزي كه مالكيتش به ما منتقل نشده، براي ما حقي رو ايجاد نميكنه! آيا ايران مالكيت حتي يك متر مربع از درياي خزر رو در اختيار داشت كه امروز بخاطرش بحثي صورت بگيره؟يا اينكه تلاش كشورهاي حاشيهي درياي خزر اين هست كه مسئلهي مالكيت اين دريا رو مشخص و نحوهي استفاده ازش رو تعيين كنن؟!! مسئله خيلي سادهاس! ولي اگه بخوايم همهچيز رو احساسي ببينيم، پس احتمالاً ما بايد مالك خيلي چيزها باشيم! خيلي كشورهاي ديگه هم مالك خيلي جاهاي ديگه! پس همه حق دارن! اين موضوع هم اصلاً ربطي به توانايي استفاده نداره! مسئلهي مالكيت رو يكبار ديگه بررسي بفرمايين؛ به عرض بنده خواهيد رسيد. اينكه جمعيت سبز از اينجا تا آزادي بوده يا تا كرج و قزوين، تفاوتي در موضوع نميكنه (گويي كه مسلماً وقتي تصويربرداري هوايي، چيز ديگري رو نشون ميده، موضوع تا مقدار زيادي مشخص هست؛ هرچند كه اين بحث مطرح ميشه كه ما رو نگرفتن و ما اصلاً تا خود شمال بوديم! مسلماً هم حرفهاي روزنامههاي مربوطه، مشمول ماليات نخواهد شد). اينكه عدهاي، چه ده نفر، چه ده ميليون نفر، قصد انحراف روز جهاني قدس رو دارن؛ كاري كه تنها صهيونيستها و حاميانش ازش حمايت كردن و هرساله، عليه ايران روز تبليغ كردن كه بلكه انحرافي در اين امر صورت بگيره و امسال هم اين تلاش رو داشتن، ولي باز هم تيرشون به سنگ خورد؛ يك بحث ساده است و اون اينكه كساني كه همصدا و همنوا با صهيونيستها، براي به انحراف كشيدن بحثي فرا ملي و انساني تلاش ميكنن، اگر خائن نباشن، بسيار غافلن! بخصوص كساني كه شعارشون، پيروي از خط امام (ره) هست! چرا كه حضرت امام روحالله (ره)، فرمودن : «مسئلهي فلسطين، مسئلهي اول جهان اسلام است». پس اگر شعار اين باشه كه مسئلهي فلسطين و لبنان، به ما مربوط نميشه (حتي در برههاي كوچك از زمان)، اين حرف، يك خيانت آشكار به آرمان امام هست و اتفاقاً بايد دعا كرد كه جمعيت سبز، در بين جمعيت حاضر در راهپيمايي، با در دست داشتن پارچهنوشتهها و تصاوير ملت مظلوم فلسطين و شعارهاي ضد اسرائيلي و بيانيههاي حاكي از محكوميت اسرائيل باشه، نه اينكه جماعتي بخوان شعار نه غزه، نه لبنان رو سر بدن و براي جلوگيري از پخش شعار مرگ بر اسرائيل، مرگ بر روسيه يا هر كشور ديگهاي بگن! يا با مردم و پليس درگير شده و به آشوب روي بيارن تا در چشم رسانههاي خارجي خودشون رو نشون بدن و بهبه و چهچه صهيونيستها رو به همراه داشته باشن! اگر خيانت به كشور، ناديده گرفتن امنيت ملي كشور (كه طبق فرمايشات شما، در اولين درجه از اهميت نزد شما قرار داره، تخريب و اهانت به كشور، برهم زدن وحدت ملي و اشاعهي نفاق و ايجاد شكاف در بين سطوح جامعه و تلفيق عميقترين مسائل انساني با نظرات پست سياسي، هنر و افتخار محسوب ميشه، پس بايد خدا رو شكر كنم كه بنده، چنين افتخاري نصيبم نشده! همچنين تمام كساني كه سواي تفكرات سياسي و بيش از هر چيز ديگري، به كشورشون، وحدت مليشون و جهان اسلام و مهمتر از هر چيز ديگري، حمايت از مظلومين و مستضعفين (كه شعار بارز حضرت روحالله (ره) بوده است) توجه دارن! ان شاء الله كه هيچيك از ما، از مسير حق و حقيقت خارج نشيم. -
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
حرف شما رو كاملاً قبول دارم واريور جان. عرض بنده هم مغايرتي با فرمايشات شما نداره؛ صرفاً از جنبهي ديگري هست. مسلماً خود روسيه براي ما، ترسي نداره واريور عزيز! اگر اينطور بود، ما الان حتي خليج فارس رو هم بايد خالي ميكرديم از ترس ناوگان امريكا! فكر نكنم شما هم در قدرتمندتر بودن امريكا در مقايسه با روسيه، شكي داشته باشين! يا بايد سرمون رو تو لاك خودمون ميكرديم و در موضوعات مختلف، به امريكا و اسرائيل باج ميداديم! بالاخره ترس، ترسه ديگه! نميتونين بفرمايين كه ما از روسيه ميترسيم، ولي از قويترش نه! همونطور كه عرض شد، اگه اين موضوع باشه كه 50% دريا، حقيقتاً به ما متعلق باشه، پس كشور و دولت (هر حكومت و هر فردي كه ميخواد باشه)، حق بخشش 1% اون رو هم نداره! بحث هم دقيقاً همين هست كه اين موضوع مشخص بشه اصلاً چقدر از اين دريا، سهم ايران هست! چرا كه با مالكيت فرضي نميشه حقي رو براي هيچكس (نه روسيه، نه ايران و نه سه كشور ديگه) قائل شد! داشتن قراردادهاي بدون پشتوانهي اجرايي، نتيجهاش ميشه چيزي مثل همين قرارداد الجزاير كه حتي امروز هم اجرايي نميشه و سرش جنگ هم اتفاق افتاده! چرا كه چيزي كه از روي خيال بسته شده باشه؛ نه توافق، نتيجهاي جز اين رو در پي نداره! اينكه ما بخوايم حق و حقوق ديگران رو ناديده بگيريم و به تحولات منطقه، كاملاً بيتوجه باشيم، شايد ما رو قانع كنه، ولي ديگران رو قانع نميكنه و نتيجهاش همين درگيريهاي طويلالمدتي ميشه كه سر رژيم حقوقي درياي خزر داشته و داريم!! به همين دليل هم هست كه ميگم بحث احساسي. چرا كه در موضوعات بينالمللي و حقوقي، نميشه بدون هيچچيز و براساس حدس و گمان، نظر داد و اعتراض كرد! اما وقتي چيزي معلوم شد، نميشه ازش ذرهاي كوتاهي كرد! حالا چه مسئلهي هستهاي باشه، چه بحث تماميت ارضي ما و چه حق حاكميت ما! وقتي كه همهچيز معلوم باشه و دولت يا حكومت بخواد از حق مردم ذرهاي عدول كنه، بايد ايستاد و اعتراض كرد و دولت رو مجبور به پذيرش حق و جلوگيري از اقدام عليه كشور كرد! ولي همون طور كه گفتم، اولين اصل، شناخت حقه! -
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
هانس عزيز! دوست من! 1- ظاهراً شما مسائل رو با هم قاطي كردي! حرف من ساده بود! گفتم تمامي اين بحثها، حدس و گمان هست! شما كه نميتوني براساس حدس و گمان، نظريهاي بيان كني؟ ميتوني؟ فرضيات قابل بحث هستن كه در اون صورت هم محكوميتي وجود نداره! صرفاً بحث علمي هست! آيا اين حرف، حرف غلطيه؟ اينطور كه شما اين موارد رو مطرح ميفرمايي، چيزي جز محكوميت نيست! به همين دليل هم گفتم كه وارد اين مقوله نشين! اگه قرار به بحث علمي هست، ازش استقبال ميشه! ولي قرار نيست خودمون رو بازيچه اخبارهاي ساخته و يا واقعي، ولي ناقص كنيم!! 2- روسيه ممكنه بخواد براي خودش، اصلاً 90% دريا رو با كشورهاي ديگه تقسيم كنه! وقتي كه توافق كاملي شكل نگرفته باشه، عملاً مالكيتي نداره! حالا ما بايد بيايم رو اون 10% حساب كنيم؟ همونطور كه عرض شد، اجازه بدين در اين موارد حداقل توافقنامهاي، چيزي امضاء بشه تا بعد معلوم شه دنيا دست كيه! خيالتون رو هم راحت كنم! سند ملك نيست كه با يه امضاء همهچيز تموم بشه! بلكه چندين مرحله داره و درصورت وقوع مرحلهي اول، تازه بحثهاي بعدي شكل ميگيره! پس اعتراضتون رو براي اون زمان نگه دارين و الان، صرفاً بپردازين به مباحث نظري اين بحث! 3- فكر كنم مسئلهي روز قدس رو رضاي عزيز بيان كردن و بنده هم جواب ايشون رو دادم. مابقي مباحث، تا حدودي مربوط به تاپيك هست (منهاي بحثهاي دوستمون آرش كه بخشياش سياسي شد و پاسخ بنده نيز همچنين). 4- اينكه شما جمعيت سبزها رو ميليوني ديديد؛ نظر شماست. ولي چيزي كه ما ديديم، حضور ميليوني ملت ايران، براي انزجار از اسرائيل بود. ملتي كه به اين سطح از شعور سياسي رسيده بودن كه اختلافات سياسي، در مسائل بينالمللي ما جايي نداره و اين مسائل، به خودمون مربوط هست! ملتي كه سواي هر تفكري، غيورانه اومدن و از آرمان مقدس مسلمانان، در اعلام انزجار از رژيم غاصب قدس دفاع كردن و اجازه ندادن برخي با نمادهاي خاص و با شعارهاي انحرافي، اين روز رو به انحراف بكشانن و پيشبيني رسانههايي چون BBC و CNN و Fox News و Euro News و VOA و بيبيسي فارسي و رسانههاي ضد انقلابي لسآنجلسي رو محقق كنن!! خدا رو شكر، تصاويرش رو هم پخش كردن و ديديم كه ملت غيور، تا كجاها بودن و سبزهاي عزيز (كه فكر كنم بهتره اول دين، بعد ميهن و بعد هدفشون رو مشخص كنن)، حداكثر به كجاها رسيدن!! موضوع آب و سيگار هم چيزي نيست كه بشه كتمانش كرد. هم تصاويرش موجود هست، هم افرادش! البته اگه اين تعداد از نظر شما، به تعداد انگشتان دست نميرسن (نميدونم منظور شما، انگشتان دست اون تعداد جمعيت بود يا دست خود شما)، پس حرفي ندارم و ميگم ان شاء الله كه گربه بوده! اينكه عدهاي خائن به ميهن، براي القاء تفكرات سياسيشون از هيچ فرصتي، دريغ نميكنن و حتي مقدسترين چيزها (مثل نماز جمعه و ساير ايام مقدس و يا ملي) رو دستمايهي اهداف كثيف سياسيشون قرار ميدن، چيزي نيست كه اصلاً نيازي به بحث درمورش باشه! چرا كه همهچيز مشخص هست! حالا اگه شما، قصد دفاع از اين موضوع رو دارين و اين رو حق اقليتي ميدونين كه بخوان نظراتشون رو با آتش زدن سطل زبالهها و شكستن شيشهها و درگيري با پليس و مردم، به ديگران تحميل كنن و با نا امن نشون دادن وضعيت ايران، فقط باعث خوشحالي رسانههاي غربي و دشمنان اين مرز و بوم بشن، ديگه بحثي هست كه به من مربوط نميشه و دليلي هم نميبينم كه درموردش، بيشتر از اين با شما بحث كنم. ولي ان شاء الله كه اينطور نيست و همهي ما، اعتقاد به خدايي داريم كه بعد از مرگ، بايد بهش جواب پس بديم. ان شاءالله كه همهي مردم عزيزمون، به اين نتيجه برسن كه مصالح و منافع ملي و مهمتر از همه امنيت ملي ما، چيزي فراتر از تمايلات و خواستههاي سياسيشون هست! همچنين مقدسات، چيزي نيست كه بخوايم ماكياوليوار و با سوء استفاده ازشون، به اهدافمون برسيم! چون هيچگاه هدف، وسيله رو توجيه نكرده و اينبار نيز نميكند! (همونطور كه شما فرمودين، بهتره اين بحث روز قدس و امثالهم رو جمع كنيم كه به تاپيك شما نيز صدمهاي وارد نشده و بحث به بيراهه كشيده نشه!) -
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
واريور جان! بحرين، در ازاء جزاير سه گانه معامله شد! اين رو بعيد ميدونم ندوني؛ چون به قول يكي از دوستان، چيزي نيست كه شما ندوني . احتمالاً موضوع رو يادت رفته باشه! شايدم روايت جديد و درستتري از اين موضوع شنيدي كه بنده از شنيدنش محروم بودم. ولي چيزي كه من يادمه، اين مسئله بود! حق كاملاً با شماست! همونطور كه موقع پذيرش پروتكل الحاقي، مردم اعتراض كردن (گويي كه دولت، كار خودش رو كرد). همونطور كه اگه خداي نكرده، بخوان سر جزاير سهگانه، معاملهاي كنن، اين حق مردمه كه اعتراض كنن! اما به دو نكته دقت نكردي دوست من : 1- اين بحث، يه بحث ژورناليستي بود و در تهران، توافقي در اين زمينه صورت نگرفت. صرفاً برخي بحثها مطرح شد كه ادامهاش به بعد موكول شد! هنوز هم اين بحثها ادامه داره و اگه توافق شده بود كه تو همون تهران، كار به اتمام ميرسيد و اينقدر طول نميكشيد! اين موضوع، از اول هم يه بحث حدس و گمان ساده بود كه با تحركات ژورناليستي، بزرگش كردن! از اين دست مسائل هم در مسائل سياسي تا دلت بخواد هست (مثلاً اگه جناح اصلاحطلب دولت رو در اختيار داشتن، مثلاً كيهان مياومد و همچين مواردي رو مينوشت! از اين دست مسائل بسياره!). اما اگه قرار باشه با هر شايعه و حدس و گمان و تحليلي بخوايم شعار مرده باد زنده باد سر بديم كه بايد 24 ساعته صداي داد و فرياد بشنويم!! 2- همونطور كه بيان شد، ما مالك اين مناطق از اول هم نبوده و نيستيم كه بخوايم اصلاً اون رو بفروشيم و بذل و بخشش كنيم يا نكنيم! دوست من! يه توافق در زمان شوروي و با پشتيباني امريكا انجام گرفت كه همون توافق هم حتي اجرايي نشد!! دليلش هم مشخص بود! اگه شما ميتونستي با استالين و خروشچف و برژنف درگير بشي و بگي 50% خودمو ميخوام، اونوقت مرد بودي! عملاً ما از درياي خرز، حتي با وجود توافق، سهمي نداشتيم (همونطور كه با وجود توافق الجزاير، چيزي نداريم! همونطور كه عليرغم پذيرش NPT، حقي نداريم! يا خيلي موارد ديگه)! تمامي اين بحثها هم اينه كه رژيم حقوقي درياي خزر مشخص بشه و صاحب اين دريا پيدا بشه! اگه قرار باشه از روي موهومات حرف بزنيم و تو خيال خودمون، 50% اين دريا رو داشته باشيم، ولي نتونيم حتي از 1%اش استفادهي درستي ببريم، به نظر شما اصلاً اسمش مالكيت ميشه؟ اولين اصل شناسايي يك دارايي، تعلق مالكيت، به همراه مديريت هست! اين رو هم بنده نميگم. اين اصل، چه در حسابداري، چه در صنعت، چه در حتي كسب و كار آزاد و ...، يك اصل اساسي و پذيرفته شده هست! پس بهتره شما صبر كنين اول از همه تكليف داراييمون مشخص بشه و ببينيم اصلاً چيزي بهمون ميرسه، بعد براي جلوگيري از بذل و بخشش اون، اعتراض كنيم! ================================== همونطور كه مسعود عزيز هم گفتش، تنها كاري كه از دست ما ساخته بود، اعتراض وزارت امور خارجه بود كه به موقع انجام گرفت و موضوع هم از دستور كار خارج شد! -
بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
عكسبرداري در رژهها، هيچ اشكالي نداره! هرساله، هم خبرگزاريها و هم مردم عادي، از مراسم رژه و بخصوص هواپيماهاي حاضر، عكس ميگيرن و در آرشيو خبري خبرگزاريها، به سادگي ميتونين اين عكسها رو مشاهده بفرمايين! ضمن اينكه اين امر هم در تمامي كشورها هست. -
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
واريور عزيز! باز هم عرض ميكنم! اول بذار يه قراردادي، يه توافقي، حداقل يه اثر كفش روي يه برگهي سفيدي، چيزي باشه؛ بعد بيا بگو بذل و بخشش شد و خاك!!!!! ميهن رو فروختيم رفت! اگر اين بود، ديگه اجلاسي در كار نبود كه 4 تا كشور بشينن ببينن كه بايد چيكار كرد كه سر مسئلهي خرز بشه با ايران كنار اومد و حداكثر منافع رو برد! از شما بعيده دوست من كه اينطور پيشداوري كني! [size=18][color=red]فكر كنم فاجعهبارترين اتفاقي كه از زمان قجر تو ايران رخ داد، منهاي كاپيتولاسيون، جدايي بحرين از ايران باشه! اشتباه ميكنم؟! البته اگه موارد رخ داده در جنگ جهاني اول و دوم (و نسلكشي واقعي مردم كه باعث نصف شدن جمعيت ايران بر اثر قحطي و بيماري شد؛ بدليل بذل و بخشش غلات به اجنبيها) رو در نظر نگيريم!! [/color][/size] ============================ ان شاء الله كه دوستان، مسائل احساسي رو كنار بذارن و براساس مسائلي كه پيش نيومده و فقط حرفش هست، اينطور رأي صادر نكنن (خدا خيرش بده اون بنده خدايي رو كه بحث مقايسهاي اين موضوع رو اول مطرح كرد! همه هم گرفتنش و جالب اينكه بعد اون، دهها نقد به اون مقاله نوشته شد و هيچكس نخوندنش!!! واقعاً دانستن حق مردم است!!!!). -
نه برادر سعيد عزيز! قضيه به اين راحتيها هم كه ميفرمايي نيست! مواضع عراق در جنگ رمضان متشكل از سنگرهاي بتوني بود كه توش حتي تانك هم ميتونست وارد شه و شليك كنه. هيچ راهي هم نداشت مگه اينكه بخواي از پشتش وارد شي كه عملاً غير ممكن بود! اين طرز چينش، عملاً دسترسي به سنگرها رو غير ممكن كرده بود و اين رو ميتونين در خاطرات رزمندگان و فرماندهان اين نبرد، به خوبي ببينين. با اين چينش، حتي با وجود كمترين تانكها هم ميشه مقاومت و نبرد جانانهاي رو براه انداخت؛ ديگه چه برسه به اون راش تانكي كه عراق داشت و فقط در اين عمليات، نزديك به 1000 دستگاه تانك و نفربر توسط ايران منهدم شد! ديگه خودت ببين اونجا چه خبر بوده!
-
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
[quote] مصطفي جان شما كه انقدر ميدونييد ميتونيد بگييد كه همين چگوارا كه عكسش رو گذاشتيي ميگوفت بريد خاك كشورتون رو به بيگانه بفروشيد يا اگه يه روز يكي به خاك كشورش حمله مي كرد به هر صورت چه به صورت نظامي يا به صورت فشار غير نظامي واي مي ستاد نگاه مي كرد بهتر يه ذره از ايران دفاع كني به جاي اينكه خودت رو به سياست هاي احمقانه بفروشي و براي انرژي هسته اي حاضر باشي خاكت رو به بيگانه بفروشي فكر كن برادر[/quote] اين رو ميذارم به حساب بياطلاعي شما از موضوع! اينكه برم از توافق صورت نگرفتهاي حمايت كنم يا بر ضدش حرف بزنم، فكر كنم احمقانه باشه! خدا رو شكر شما و همفكران شما، هركس رو كه باهاتون مخالف باشه و يا نظرش رو قبول نداشته باشين، خودفروخته و عامل دولت و رژيم و امثالهم ميشناسين. فكر كنم كشور رو كساني ميفروشن كه قول تعليق 10 ساله ميدن، آسمون كشور رو براي حمله به عراق و افغانستان به دشمنشون ميدن، از طريق مرزهاي جنوب شرقي، تجهيزات و سوخت به ناتو در افغانستان ميرسونن، اسناد بكلي سري كشور رو تحويل اسرائيل و امريكا ميدن، جاسوسان هستهاي غرب رو از كشور فراري ميدن، كسائي كه ساخت پالايشگاه رو غيراقتصادي ميدونن و با عدم سرمايهگذاري در زيرساختهاي نفتي و گازي، كاري كردن كه جز صادرات نفت خام و گاز، كار ديگهاي از دستمون ساخته نباشه و قطري به اون كوچكي، بياد از منابع گازي مشترك، چندين برابر ما برداشت كنه، در مقابل شعارهاي ضد اسرائيلي، سعي در انحراف مسير راهپيماييها دارن، به جاي حمايت از فعاليتهاي ضد اسرائيلي، بحث ميكنن كه مسائل اسرائيل و فلسطين به ما مربوط نميشه (و عقلشون نميرسه كه اگه لبنان و فلسطين نبود، الان اين درگيري رو داخل خود كشور داشتيم و سر و كارمون با F-16هاي اسرائيل بود و خط مقدم جبههمون عوض ميشد)!! كشور رو كسائي ميفروشن كه فكر و انديشهي امام (ره) رو متعلق به موزهها ميدونن؛ ولي هروقت كه نياز باشه، دم از انديشهي امام ميزنن (و خندهدار اينكه حتي يك فكرشون هم نه تنها موافق انديشه امام نيست، بلكه صد در صد مخالفه!!! يكياش هم همين موضوع فلسطين). كشور رو كسائي ميفروشن كه روز و شب آرزوي حملهي امريكا به كشورشون رو دارن تا به قول خودشون آزاد بشن! كسائي كه بتشون انگليس و امريكا ميشه! حالا شما بيا و از توافق صورت نگرفته، كودكانه انتقاد كن و بگو خاك!!!!! كشور رو به بيگانگان فروختن!!! بيا و در مورد سهم 50%اي بگو كه هيچوقت وجود نداشته و تا همين امروز، مالك 1% آبهاي خودمون هم نيستيم؛ چه برسه به 50%!!! مهم نيست شما چه انديشهاي داري و درمورد من چي فكر ميكني! فقط كاش مردم ايران، كمي به جاي شعار دادن، فكر ميكردن كه خودشون چيكارهان!! -
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
[quote][quote]بهتره وقتي درمورد چيزهايي، اطلاعاتمون ناقص هست، حرفي نزنيم.[/quote] موافقم منتها اجلاس اخیر قزاقستان و عدم دعوت از ایران برای شرکت در آن یک دهن کجی آشکار بود . شعار مرگ بر روسیه بهترین شعاری بود که در روز قدس فریاد زده شد. البته وزارت امور خارجه خودمان در توجیح این مساله گفت که بحث حقوقی دریای خزر جزء مباحث فرعی این اجلاس بوده است [/quote] رضا جان! ديگه از شما بعيد بود! اولاً كه موضوعات رو خواهشاً به همديگه ربط نده!! حداقل شمايي كه اينهمه تجربه داري اين حرف رو نزن! روز قدس، يه راهپيمايي ساده نبود كه ملت بخوان عليه اون شعار بدن! انگار يادتون رفته كه اين شعار، در مقابل چه شعاري داده شد : در مقابل شعار مرگ بر اسرائيل!!! يعني ظاهراً عزيزان وطني اونقدر فشار بهشون مياومد در مقابل شعار مرگ بر اسرائيل كه براي تلافي، شعار مرگ بر روسيه رو سر ميدادن!!! رضا جان! شما خوابي يا خودت رو زدي به خواب؟ روز قدس، براي چه كاري هست؟ اعلام انزجار از روسيه؟ انزجار از ايران؟ از فلسطين و لبنان؟ ضمناً اگه قرار بر برائت از تمام كشورهايي كه به ما ظلم كردن بود، فكر نميكني اسرائيلي كه ايران رو تهديد به حملهي نظامي ميكنه؛ يا امريكايي كه اينهمه در حق ما نامردي ميكنه و سال به سال، تحريم پشت تحريم عليه ما صادر ميكنه، جلوتر از اينها بودن! شد يكي از اين سبزهاي مسلمون (كه نميدونم بطري آب و سيگار و نوشابه دستشون چيكار ميكرد!! وسط ماه رمضوني!!)، يك بار و محض نمونه هم كه شده، يك مرگ بر امريكاي حتي آروم بگه؟ مرگ بر انگليس چطور؟ مرگ بر اسرائيل چي؟!!!! البته بعله! انگليس و آمريكا كه برادرانمون هستن و دارن به جنبش سبز كمك ميكنن! پس دوستن! چرا بگيم مرگ بر؟ بنده خداها كه كاري نكردن!! اسرائيل هم كه اين چند ماهه، شده خبرگزاري جنبش سبز و اخبارش رو پوشش ميده و براش بودجه اختصاص ميده هم دست كمي از امريكا نداره و براي صلح در خاورميانه تلاش ميكنه! پس چرا بگيم مرگ بر اسرائيل؟ خوب پس وقتي دشمناي ما وجود نداشته باشن و حذف شده باشن، ميمونه كي؟ روسيه و چين! پس حق با شماست. بهترين و تنها شعاري كه ميشه داد اينه : مرگ بر روسيه، مرگ بر چين. درود بر امريكا، درود بر انگليس، درود بر اسرائيل! ===================================== اگه نميشناختمت رضا جان، ممكن بود فكر ديگهاي در موردت كنم. ولي ان شاء الله كه حواست نبوده و چنين حرفي رو زده باشي! چون اگه حقيقتاً منظورت اين باشه، فكر كنم منهاي دين و ايمانت، بايد يه تجديد نظري هم درمورد روابط انساني و مسائل سياسيات داشته باشي! هرچند كه مطمئنم هنوز هم نه تنها حامي امريكا و اسرائيل نيستي، بلكه شعار روز قدس رو ميدوني چي بايد باشه و اين عقيده رو داري كه روز قدس، روز برائت از اسرائيل هست؛ نه حمايت! -
تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین تاریخ و سهم حقوقی دریای کاسپین
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در دکترین و استراتژی
[quote]اينم آخر عاقبت دوستي با روسها! مردك فقط به ننه جانش قول ميده! حالا هي بچسبين به فلسطين و هي بگين لبنان و . . . . واقعا به كجا داريم ميريم؟!! لبنان حق خودش رو از اسراييل گرفت ما از تركمنستان و آذربايجان و قزاقستان نه!!! حالا هي بگين سبز و قرمز و بنفش و طوسي و . . . فقط گلستان و تركمانچاي رو پيرهن عثمان كردن و از اين شاهكار هاي ديپلوماتيك !! هيچي بروز نميدن كوروش خوشا به حالت كه مردي و اين روز ها رو نديدي![/quote] ظاهراً جناب بليز، از چنان هوش سرشاري از سياست بهرهمند هستن كه ميتونن به خوبي، مسئله روسيه رو به فلسطين رو لبنان ربط بدن!!! خندهدار (شايدم گريهدار) هست كه ايشون حتي دليل حمايت از فلسطين و لبنان رو نميدونن (آخر و عاقبت ادعا همينه ديگه برادر! حالا هي بياين بگين ما پيرو خط اماميم! فقط با يه تبصره، نظراتمون خلاف نظر امامه!!). ممنون جناب هانس. اما بهتره وقتي درمورد چيزهايي، اطلاعاتمون ناقص هست، حرفي نزنيم. چرا كه توافقاتي در مورد اين مسائل انجام نگرفته كه بخوايم اون رو ميهنپرستانه چماق كرده و بر سر كشور خويش فرود آوريم! -
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
دوست من! بحث دروغگويي و راستگويي نيست! هرچند كه بيان قسمتي از حقيقت، خود نيز نوعي دروغگويي است! مسلماً با بد گفتن از نهادي، كسي بد نميشه! اگر هم نياز به دفاع باشه، اين كار انجام ميشه؛ البته محترمانه. شما و ساير دوستان و بنده در اين زمينه توضيح داديم و نيازي به توضيح بيشتر نيست. سپاه و ارتش، مثل برادر كنار هم در جنگ جنگيدن و مثل برادر و در كنار هم، از تماميت ارضي ميهن عزيزمون دفاع خواهند كرد. پس تفاوتي وجود نداره. شايد تفاوت، در رفتارها، ساختارها و وظايف باشه، ولي كليات امر اين هست كه هر دو متشكل از فرزندان غيور اين مرز و بوم هستن و تخريب وجههي هركدوم، به مثابهي تخريب تمام نيروهاي ارزشي مدافع اين آب و خاك بوده و جايي در اين سايت نداره. پس وظيفهي همهي ماست كه اين وحدت رو، چه در كلام و چه در تفكرمون حفظ كنيم. همونطور كه عرض شد، به اندازهي كافي در اين زمينه صحبت شد. پس بهتره برگرديم به موضوع تاپيك و اجازه نديم بحث بيشتر از اين منحرف بشه. -
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
من متأسفم براي جو سايت كه اصلاً نميشه توش يه بحث درست و حسابي كرد! [color=red]يك تذكر جدي به هر دو دوست، عاليجنابان blaze و mrenger بايد بدم كه خيلي زود، اين بحث رو تموم كنن!!![/color] ابتدا سخني كوتاه با هر دو نفر اين عزيزان عرض خواهم نمود و بعد هم سعي ميكنم تاپيك رو به نحوي جمع كنم كه نيازي به قفل كردنش؛ با اينهمه انحراف از موضوع، نباشه. [b]جناب بليز.[/b] متأسفانه شما از زماني كه تشريف آوردين تو سايت، جز دعوا به راه انداختن كار ديگهاي انجام ندادين. دوست با معلومات من! لزوماً نيازي نيست معلومات خود رو با صداي بلند و با تمسخر ديگران بيان بفرمايين! اينكه شما ميخواين به زور نظرتون رو به همه تحميل كنين و به هركسي كه با عقايدتون تناقضي داشته باشه حمله كنين، كار درستي نيست! ضمن اينكه خلاف قوانين هم هست. لطف بفرمايين و ديگه در كار مديريت سايت دخالت نفرمايين! رومل و مسعود، فقط نظر خودشون رو ندادن! ميزان تخلف كاربران، قانون هست و اميدوارم شما جزو كساني نباشين كه فقط زماني از قانون پيروي ميكنن كه به نفعشونه! اگر اين، ديد حقيقي شماست، پس بهتره اون رو براي خود نگاه داريد! چرا كه جلسات رسيدگي كميتهي انضباطي، كاملاً شفاف و در معرض ديد تمامي كاربران قرار داره و نيازي به مفسر نداره. جالبه كه شما مياي از ارتش دفاع ميكني و مثلاً مقابله به مثل ميكني و ميگي سپاه چيكاره بود! در جايي ميفرمايي پس وظيفهي بسيج چي بود! اين يعني اينكه شما نيز سواد نظامي چنداني ندارين و حتي نميدونين بسيج به چه نيرويي ميگن. در ادامه، به اين موضوع خواهم پرداخت. مسلماً ارتش هم در جنگ حضور داشت كه البته وظيفهاش بود. اما اگر ارتش ما، حضوري پرقدرت داشت و تحركات منطقه رو به درستي در نظر گرفته بود (كه عملاً شش ماه قبل از جنگ، تحركات كاملاً نظامي دشمن و آوردن تجهيزات سنگين فراوان به منطقه و البته درگيريهاي مرزي، كاملاً آشكار و عيان بود و اگر ارتش متوجه اين موضوع نشده بود، ضعف اطلاعاتي ارتش بود؛ يا خيانت برخي از عوامل خودفروخته)، نيازي به حضور سنگين نيروهاي هوايي ما در منطقه نبود كه در اون، بهترين خلبانان هوانيروز رو از دست بديم كه از سرعت حملهي عراق كم كنيم. با اونهمه اختلاف هم ارتش، اولين عمليات رو انجام نميداد و نيروهاي بسيجي و سپاهي و تكاوران ارتشي دلاور، اينطور در خرمشهر به محاصره نميافتادن!!! حداقل تجهيزات مقابله به مثل زميني در اون منطقه موجود ميبود![color=red] كاش نامهي تيمسار ظهيرنژاد (كه ارتشي بود؛ نه سپاهي) رو براي يكبار مطالعه ميفرمودين تا اينطور صحبت نميكردين.[/color] هيچكس مدعي عدم حضور ارتش در جنگ نبود. كما اينكه نيروي هوايي، نيروي دريايي و هوانيروز ارتش، حسابي گل كاشتن و تو هر عرصه، اشك رژيم بعث رو درآوردن! اما اين، ضعف عمدهي نيروي زميني ارتش بود كه به سادگي، خاك كشور رو به دست عراق سپرد و همونطور كه تلاش ساير نيروهاي ارتش قابل تقديره، ضعف نيروي زميني نيز قابل سرزنشه (خواهشاً نياين الان بگين هوانيروز به كدوم نيرو تعلق داره! خودتون بهتر ميدونين منظور من، كدوم بخشه!). اگر ارتش به درستي فعاليت ميكرد، در همون ابتداي جنگ توپخانهي ارتش در خط مقدم قرار نميگرفت كه با دو سه حملهي نيمه سنگين، در اختيار عراق قرار بگيره و تا آخر جنگ، عليه خودمون به كار گرفته بشه! اگرها زياده. ولي اينها، چند تا دليل داره. اصليترين دليلش اينه كه ارتش در زمان شاه، بيشتر براي ارادت و تعصب به شاه پرورش داده ميشد تا كشور. كما اينكه ارتش رضاخاني نيز به سان خود وي قلدر و بيرحم بود و ارادت بينظيري به شاه داشت! ولي با اولين حملهي متفقين، حتي سه ساعت هم نتونست مقاومت كنه؛ چرا كه روحيهي دفاع از ميهن درشون نبود! ارتش عزيزمون هم از اين قاعده مستثناء نبود. در ارتش محمدرضا، ارادت به شخص شاه ارزش والاتري داشت تا ميهن. اين رو هم ميشه به راحتي در خيانتهاي برخي سران ارتش (كه در كودتاهاي مختلف دستگير و اعدام شدن) ديد! حتي فرماندهي نيروي دريايي ارتش نيز جاسوس شوروي از كار دراومد!!! اينها چيزهايي نيست كه مردم يادشون نباشه. ولي بسيار هم بودن فرماندهان ارتشي كه ميهن براشون مهمتر بود و ايستادن و مردانه جنگيدن و بسياري نيز شهيد شدن! فلاحيها، قرنيها، ظهيرنژادها، صيادها و سايرين، كم نبودن در ارتش و اين، نهايت بيانصافيه كه بخوايم به خاطر برخي نخالهها، چنين بزرگاني رو نيز با اين چوب بزنيم!!! اما اگر عقبنشيني يك تاكتيك نظامي محسوب بشه، شايد در برخي مناطق جواب بده! ولي اگه قراره اين تاكتيك، عملي باشه، ميشه هموني كه در اوايل جنگ بود! يعني سياستهاي احمقانهي بنيصدر كه اعتقاد داشت زمين ميديم و زمان ميگيريم و چقدر كشته داديم تا همين زمينهايي كه مفت تقديم عراق كرديم رو دوباره پس بگيريم!! اگر قرار بود كه وقتي كمتريم دفاع كنيم، امروز نه خرمشهر و آباداني بود؛ نه حتي تهراني!!! اگر صرفاً بحث جون سربازا بود، شرايط ما همون شرايطي بود كه در جنگ جهاني دوم اتفاق افتاد و جون ناقابل سربازان ميهن، ارجحيت داده شد به لگدمال شدن حيثيت و غررو ايراني!! [b]جناب mrenger[/b] اين به هيچوجه درست نيست كه با سياهنمايي تاريخ جنگ، تلاش بينظير برادران ارتشي بزرگوار رو ناديده بگيريم. هرچند كه در ادامه، شما به تلاش شهيد صياد شيرازي اشاراتي داشتين. ولي كليات فرمايشات شما، ضد ارتش بود و اين، نه تنها خلاف قوانين و سياستهاي سايت هست، بلكه توهيني آشكار به جماعت مدافع كشور هست و قابل پذيرش نيست. شما بايد ياد بگيرين كه كلام خود رو مناسب و تعديل شده و آرام به ديگرون انتقال بدين. در غير اينصورت، با محكوم كردن اين و اون، شما برحق نخواهيد بود؛ هرچند كه خود را حق كامل بدونين![color=red] اين، حرف و تلاش دشمنان هست كه بين ارتش و سپاه، تفرقه ايجاد كنن.[/color] تقصير ارتش نيست كه فرمانده اون، شخصي نالايق چون بنيصدر بود كه ادعاي همهچيزداني داشت و هيچ نميدانست! مسلماً اگه درخواست وطنپرستان ارتشي، مورد پذيرش ايشان قرار ميگرفت، خرمشهر كه سهله، حتي يك وجب از خاك كشور به دست عراق نميافتاد! چقدر فرماندهان سپاه و ارتش با بنيصدر و برخي ديگه جلسه گذاشتن! چقدر اين جواب رو شنيدن كه «عراق جرأت حمله به ايران را ندارد! چرا كه در مجامع بينالمللي محكوم ميشود!!!». چقدر طرحهاي جنگيشون توسط جناب رئيسجمهور و فرمانده كل قوا (منسوب از طرف حضرت امام (ره)) كنسل شد؟ چقدر طرحهاي جنگيشون، توسط برخي خائنين، در اختيار ارتش عراق قرار گرفت؟ تقصير ارتش نبود كه اونقدر درز اطلاعات توسط خائنين زياد بود كه براي يه حملهي هوايي، بايد اونقدر سكرت كار ميكردن كه انگار دارن طرح بزرگترين حملهي قرن رو ميريزن!! مسلماً ماجراي حمله به H3 رو بهتر از بنده ميدونين! پس بايد بدونين كه براي همين عمليات، چند بار جا عوض كردن و چقدر كارهاي ايذايي انجام دادن تا بتونن يه عمليات درست و حسابي داشته باشن! حقيقتاً اگه ما نيز در ارتش بعث، چنين خائنيني داشتيم، وضعمون به همينگونه بود؟ [color=red] اين خيانتها نبايد ارزش كار بزرگواران ارتشي رو كم كنه. ممكنه يه بحثهايي باشه. ولي جاش، حداقل در اين شرايط كه دشمنان، وحدت ملي ما رو نشونه رفتن، اينجا نيست![/color] اگه از يه نفر فقط بد بگي و محسناتش رو ناديده بگيري، در چشم كساني كه نميدونن ماجرا از چه قراره، فقط هيولاش كردي و اين، نه در عرف صحيحه و نه دين ما اين رو ميپذيره. همون خدايي كه شما در مراسم احياء صداش ميزنين، اين رو رد كرده. اگر انتقادي باشه، بايد در كنار محسنات بيان بشه كه اولاً جانب عدالت رعايت بشه، در ثاني آبي در آسياب دشمن نباشه. توضيحات در خصوص جنگ تحميلي بسيار هست. ولي متأسفانه اين تاپيك، جاش نيست كه بشه درموردش صحبت كرد.[color=red] پس از تمامي كاربران محترم (ضمن تشكر از كركس عزيز كه سعي در آرام كردن فضا و بازگرداندن تاپيك به موضوع داشتن)، درخواست اكيد ميشه كه به موضوع اول برگردن و به هيچوجه اين بحث رو ادامه ندن تا با اخراج از تاپيك، دلخوري پيش نياد.[/color] ============================================ در بين تحليلهاي سياسي، نظر دوستمون جناب zed، بسيار مهم و مفيد بود و به دوستان، توصيهي اكيد ميكنم كه اون رو بدقت مطالعه كنن و برن تحقيق كنن درموردش. البته بايد عرضي هم داشته باشم خدمت جناب zed و اون اينكه اگه يادتون باشه، سر قضيهي White Slavery، شرايط اسرائيل يه چيزي شبيه شرايط كنوني بود كه دو ماجرا اسرائيل رو تا حدي نجات داد : اوليش سخنراني كمي ناشيانهي آقاي رئيسجمهور در سال 84 و در مراسم 13 آبان بود كه شعار استراتژيك حضرت امام (ره) رو بيان كردن و بهترين خوراك تبليغاتي رو براي غرب فراهم كردن كه يه طورايي اسرائيل رو از مخمصهاي كه درش هست بيرون بيارن! اونقدر اين حرف، دردسرساز شد كه دكتر احمدينژاد 4 سال مجبور شدن به هر خبرنگاري توضيح بدن كه منظور از اون حرف، چي بود! حال اينكه غرب، از همون ابتدا هم منظور ايشون رو درك كرده بودن و اصولاً قرار نبود منظور ايشون، به درستي درك بشه!!! اما مورد دومي كه بايد روش تأمل كرد، حمله به لبنان بود. طرحريزي اين حمله از سال 2005 آغاز شد و در سال 2006، با پيشدستي حزبالله و به جلو انداختن حملهي اين تهاجم، هدف اصلي اسرائيل حقيقتاً تضييع شد و شكستخوردهي حقيقي (با توجه به طرح اصلياش؛ نه اوني كه لزوماً تلويزيون (بنا به برخي مصالح) عنوان ميكنه، اين كشور لقب گرفت! ولي هرچي كه بود، يه حسن داشت و اون اينكه قضيهي مذكور رو به ورطهي فراموشي سپرد و تا همين اواخر هم اصلاً كسي ياد اين قضيه نيافتاد! اينبار هم بعيد نيست حداقل به خاطر پوشوندن رسواييهاي اخلاقي رژيم، جنگي (نه البته با ايران؛ بلكه حزبالله) اتفاق بيافته كه باز هم مسائل، تا حد و حدودي به فراموشي سپرده شه. ان شاء الله در اين مورد، درصورت لزوم بيشتر صحبت خواهيم كرد. اما در زمينهي نظامي، در بين فرمايشات دوستان عزيز، صحبتهاي جناب roberty، تا حدود زيادي واقعبينانه و درست بود. البته ايراداتي نيز از نگاه بنده به فرمايشات ايشون وارد هست كه صد البته نظر شخصي بنده هست و نميتونه صد در صد درست باشه. لزوماً يك تفاوت نگاه ساده است و لاغير. جناب mrenger. نبرد زميني، خيلي چيزها رو نياز داره كه حداقل اون، پشتيباني هست. چرا كه جنگ، بازي نيست كه منطقهاي رو بگيري و همينطور پيش بري. براي دفاع از هر منطقه و مقاومت از اون، نياز به پشتيباني قدرتمند داري. مگه نه ميشه همون ماجراهايي كه در برخي عملياتها داشتيم و با اهداء شهداي بسيار، نهايتاً مجبور به ترك منطقه شديم (كه البته دلايل خاص خودش رو داشت و قابل مقايسهي صحيح نيست). ما نميتونيم از خاك سوريه و عراق استفاده كنيم. اين فكر رو از ذهنتون خارج كنين. حتي از خاك لبنان هم نميتونيم استفاده كنيم. چرا كه رسماً صنمي باهاشون نداريم (حتي با همين سوريهاي كه برادر خود ميخوانيم). اگر جنگي اتفاق بيافته و كشوري اجازه بده ما از خاكش استفاده كنيم، عملاً خودش رو در برابر امريكا و اسرائيل قرار داده و اصولاً هيچ كشوري، حاضر به انجام چنين كاري نيست؛ مگه اينكه در جنگ، حقيقتاً متحد ما باشه و در كنار ما وارد جنگ شه كه با شرايط منطقهاي حال حاضر، عكس اين موضوع بيشتر محتمل هست. ضمن اينكه درصورت انجام اين امر، باز هم تازه در خانهي اول هستيم. جملهي تاريخي حضرت امام (ره) رو در اين شرايط به ياد بيارين. وقتي فرمودن اسرائيل ميخواد جبههاي از ايران تا اسرائيل براي شما ايجاد كنه كه شما نيروي كافي براي پركردن اين جبهه رو ندارين؛ منظورشون صرفاً نيروي انساني نبود. تمامي عوامل جنگ بود كه براي يه جنگ تمام عيار نياز داريم! چرا كه جنگ ما با اسرائيل، مثل جنگ اسرائيل با حزبالله نيست كه با چند عمليات بزن و دررويي، بخوايم ته و توه قضيه رو دربياريم! اما عكس قضيه هم صادقه! يعني اگه اسرائيل فقط بخواد براي يكبار هم كه شده، امتحان كنه و از طريق زميني با ايران وارد نبرد شه، معني نابودي حقيقي رو خواهد فهميد! چرا كه در زمين، حقيقتاً ياراي مقابله با ايران رو نداره (حتي درصورت داشتن تجهيزات برتر! چرا كه جنگيدن از روبرو، به اصطلاح عاميانه، جيگر ميخواد!). ما در عرصهي هوايي، به هيچوجه ياراي مقابله با اسرائيل رو نداريم. ضمن اينكه اسرائيل، حتي در همين جنگ غزه و لبنان هم از امريكا، كمكهاي نظامي دريافت كرد؛ ديگه چه برسه به جنگ با ايران! در اين شرايط، حتي اگه نيروي هوايي مناسبي هم داشته باشيم، باز هم برتري نخواهيم داشت؛ چرا كه دائماً بازسازي ميشن و ما نميتونيم اينكار رو كنيم. همون ماجرايي پيش مياد كه سر جنگ عراق پيش اومد و با وجود چندين بار نابودي بخش اعظم نيروي هوايي عراق، باز هم بازسازي شدن و ما همينجور از قدرتمون كم شد تا جايي كه هواپيماهامون جز آواكس كوچك بودن، كاربرد چنداني نداشتن!! اما شرايط روز، با زمان جنگ عراق فرق ميكنه. اينبار، شوروي و امريكا در يك جبهه نيستن و هدف مشتركي ندارن (جالبه كه در طول 45 سال جنگ سرد، تنها جنگي كه امريكا و شوروي در دو طرف نبودن و هر دو از يك جبهه حمايت ميكردن، جنگ ايران و عراق بود!!). مسلماً اين به نفع صد درصدي روسيه خواهد بود كه در جنگ ايران و اسرائيل، به ايران تسليحات بفروشه (اين به معني حمايت از ايران نيست! صرفاً يه بازاريابي سادهاس!). اگه هم دقت داشته باشين، همهي تلاشها و جلسات اسرائيل با روسيه، حول عدم فروش تسليحات و تجهيزات به ايران ميگرده!!! البته با گاف بدي كه سر قضيهي گرجستان داد، عملاً روسيه رو از خودش دور كرد! ولي خوب ...!! اما در قضيهي موشكي، حقيقتاً ايران دست بالا رو داره (بخصوص اگه حقيقتاً موشكهاي بالستيك ميانبردش و مهمتر از اون، لانچرهاش زياد باشن). اين چيزي هست كه اسرائيل به شدت ازش ميترسه! اگه شرايط خوب بود، اسرائيل اينهمه تلاش نميكرد سيستم ارو رو كه براي مقابله با موشكهاي اسكاد- بي صدام مهيا كرده بود رو با ارتقاء و تغييرات، مطابق با موشكهاي شهاب – 3 (و اخيراً سجيل!) كنه كه بتونه رهگيريشون كنه! جالب اينكه هرچه بيشتر تلاش ميكنن، كمتر موفق ميشن؛ چرا كه صنعت موشكي كشور هم روز به روز داره بيشتر پيشرفت ميكنه و عملاً اسرائيل به چيزي نميرسه! ضمن اينكه اگر شليك گستردهي موشك باشه، حتي از دست قدرتمندترين رهگيرهاي موشكي نيز كاري ساخته نيست! اين، چيزي هست كه اسرائيل، خودش بهش اعتراف كرده! ساير مقامات و فرماندهان استراتژيست نظامي غربي هم روش تأكيد دارن. بطور كلي، در جنگ ما با اسرائيل، خيلي عوامل تعيين كننده هست. ممكنه در برخي، ما قويتر باشيم و در برخي، صهيونيستها. ولي كليات امر مهمه و مهمتر، اهداف جنگ هست؛ چرا كه ديگه در جهان، جنگهاي مثل قديم نيست كه لزوماً برنده و بازنده داشته باشه و بازنده كسي باشه كه خاكش رو از دست ميده و برنده، بازنده رو نابود كنه! ممكنه بطور مثال، هدف نابودي تجهيزات هستهاي يا نفتي ما باشه و بعد از تحقق، با فشار دولتهاي مختلف، جنگ خاتمه پيدا كنه و ما هم مثلاً چند تا نيروگاه اسرائيل رو با خاك كوچه يكسان كرده باشيم! ولي مهم اينه كه اونا به هدفشون رسيدن و ما نرسيديم! به همين خاطرم ميگم كه هدف اصلي نبرد، بسيار مهمتر هست و اون، برنده و بازندهي واقعي رو معلوم خواهد كرد. =================================== [color=indigo]بطور كلي بخوام عرض كنم، براي اين نبرد، نبايد زياد روي ابعاد نظامياش برنامهريزي كنيم. چرا كه اين جنگ، بيشتر به ضرر كشور كوچك و ناامن اسرائيل تمام خواهد شد تا كشور وسيع و مردم صبور ايران. چرا كه ما در طول اين قرنها، بسياري از بحرانها رو پشت سر گذاشته و اصطلاحاً آبديده شديم! ولي براي كشوري كه هماكنون بزرگترين غم و دردش، مهاجرت معكوس هست، وقوع يه جنگ خانمان برانداز آخرين چيزي هست كه باب ميلشه! پس بهتره بيشتر، روي مسائل سياسي اين قضيه متمركز بشيم. [/color] -
در هنگامه شهريور هزارو سيصدو بيست، بيگانگان با ما چه كردند...
mostafa_by پاسخ داد به Electro_officer تاپیک در تاریخ دریایی ایران
* دستاوردها: 1ـ تحت الشعاع قراردادن قطعنامه 1747: همانطور كه اشاره شد، آمريكا و انگليس به همراه چند كشور اروپايي و با استفاده از قطعنامه 1747 و اعمال فشارهاي سازماندهي شده، درصدد ايجاد فضاي رواني سنگين عليه ملت ايران بمنظور وادار نمودن مسؤولين به پذيرش خواسته هاي آنها و عقب نشيني از مواضع خود پيرامون بحث هستهاي بودند. رسانه هاي تبليغاتي غرب نيز تلاش مي كردند در همراهي با اين سناريو و بزرگنمايي قطعنامه مذكور، وانمود كنند كه عرصه بر ايران گام به گام تنگ تر شده و تهران راهي جز به اصطلاح تسليم ندارد. اما دستگيري تفنگداران انگليسي به شدت فضاي رسانه اي جهان را تحت تأثير قرار داد. بگونهاي كه ابتكار عمل در حوزه اطلاع رساني كاملاً در اختيار جمهوري اسلامي قرار گرفت و اين رسانه ها مجبور به بازي در پازل تعريف شده از سوي ايران شدند. جان بولتون، سفير سابق آمريكا در سازمان ملل، در مقالهاي اظهار داشت: ايران با دستگيري ملوانان و سپس آزاد نمودن آنها با هدف تحت پوشش قرار دادن برنامه هاي هستهاي خود، يك پيروزي بزرگ سياسي بدست آورد. روزنامه تايمز لندن نيز با تأكيد بر پيروزي دولت ايران در ماجراي 15 نظامي انگليسي، آنرا موجب منحرف شدن بحث انزواي ايران دانست. همچنين روزنامه فاينشنال تايمز اين حركت را پاسخ ايران به قطعنامه 1747 ارزيابي كرد. 2ـ برهم خوردن سناريوي آمريكايي ـ انگليسي عليه ايران: بر اساس توضيحات پيش گفته، نظام سلطه و در رأس آن آمريكا و انگليس تلاش مي كرد با استفاده از قطعنامه 1747 و تنگ كردن محاصره اقتصادي و نظامي، ايران را وادار به عقب نشيني در مواضع هستهاي خود نمايد. اما ماجراي تجاوز و دستگيري نظاميان انگليسي، اين دو كشور را به شكل غير منتظره اي با معادلات جديد و پيچيده روبرو ساخت كه باعث بروز شكاف قابل ملاحظه اي در اقدامات آنها شد. آمريكا تلاش مي كرد با تحريك انگليسيها، آنها را به عرصه رويارويي و حتي برخورد محدود نظامي با جمهوري اسلامي، هدايت نمايد. اما انگليسي ها با بي نتيجه ماندن مواضع قلدرمآبانه روزهاي اول و پايداري ايران، كاهش تنشها و حل هرچه سريعتر اين مسأله از طريق ديپلماتيك را در دستور كار قرار دادند. در اين بين دولت جمهوري اسلامي توانست با اتخاذ استراتژي مؤثر و مدبرانه، زمينههاي جدايي هرچه بيشتر مواضع، در دو سوي آتلانتيك را فراهم نمايد. بگونه اي كه اين مسأله مي تواند حتي در روند رسيدگي به پرونده هستهاي ايران نيز تأثير گذار باشد. 3ـ تحقير انگليس و آمريكا: ماجراي 12 روزه دستگيري نظاميان، با موضعگيري غيرمنطقي دولت بلر، به يك نبرد تبليغاتي و رواني بين انگليس و حاميانش با جمهوري اسلامي ايران تبديل شد و اكنون به اعتراف همه رسانه ها، حتي رسانه هاي انگليسي، لندن و حاميانش در اين منازعه متحمل شكست تلخي گرديده اند. عقب نشيني آشكار دولت بلر پس از موضعگيري هاي قلدرمآبانه روزهاي اوليه و در پي پخش تصاوير اعترافات سربازان انگليسي، نه تنها موجب تحقير بريتانيا شد، بلكه شكست سنگيني براي بوش و دولتمردان كاخ سفيد نيز محسوب گرديد. زيرا پس از موضعگيري هاي جانبدارانه بوش در اين مسأله و تلاش رسانه هاي آمريكا براي تحريك لندن به انجام تحركات نظامي، اين امر با مخالفت شديد جامعه انگليس مواجه شد و همه جريانات سياسي اين كشور با انتقاد از پيشنهادات كاخ سفيد، راه حل مسالمت آميز را مفيد دانستند. رسانههاي غربي نيز با بكاربردن الفاظي نظير بزدل، ناتوان، احمق و... عليه بوش و بلر آنها را تحقير كردند. از سوي ديگر آزادسازي نظاميان مذكور به دليل رأفت اسلامي توسط دولت جمهوري اسلامي ايران، شكست ديگري براي ديپلماسي خارجي انگلستان به دنبال داشت و همه تحليلگران آن را تحقيري مضاعف براي دولت بلر ارزيابي كردند. سرهنگ ديويد هانت در مصاحبه با شبكه فاكس نيوز ضمن بيان اينكه جمهوري اسلامي با بازداشت نظاميان انگليسي ضربه مهلكي به دولتهاي آمريكا و انگليس زد، اظهار داشت: ايران با اين كار انگشت خود را در چشم دولتهاي انگليس و آمريكا فرو برد. همچنين رابرت فيسك روزنامه نگار كهنه كار روزنامه انگليسي اينديپندنت در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: حتي اگر توني بلر اين را نفهمد، اين يك حقيقت است كه ايران استاد تحقير كردن غرب است. ايران با اين كار ارتش انگليس، توني بلر، جرج بوش و كل عمليات نظامي در عراق را تحقير نموده و از سوي ديگر افكار عمومي را هم از آن خود كرده است. روزنامه انگليسي ديلي تلگراف نيز در گزارشي به عذرخواهي بريتانيا جهت ورود غير مجاز به آبهاي ايران اشاره نمود و نوشت: سربازان انگليسي آزاد شدند، اما بريتانيا تحقير گرديد. فرمانده نيروي دريايي انگليس بايد پاسخگو باشد. 4ـ به چالش كشيدن قدرت نظامي آمريكا وانگليس وشكست هيمنه آنها: دستگيري نظاميان و بازداشت مقتدرانه آنها به مدت 12 روز توسط جمهوري اسلامي، بدون اعتناء به تهديدات دولت انگليس و حاميان آن، از جمله آمريكا و اتحاديه اروپا، و در پي آن پخش اظهارات اين افراد مبني بر نقض حريم آبهاي سرزميني ايران، ضعف نيروهاي فرامنطقهاي حاضر در خاورميانه را بيش از پيش آشكار ساخت. تسليم بدون مقاومت تفنگداران نيروي دريايي انگليس و عدم توانايي ناو جنگي كورنوال در حمايت از آنها و سپس اعزام زود هنگام بازداشت شدگان به تهران و تهيه اعترافات آنها دركوتاه ترين زمان ممكن، از نظر نظامي تحقير بزرگي براي ارتش اين كشور محسوب گرديد. اين مسأله اذهان فرماندهان ارتش و جامعه انگليس را با اين سؤال مواجه ساخت كه چگونه مي توان با نيروهايي كه آموزش رنجري ديده اند، اما اينگونه تسليم نيروهاي ايراني شدند، ادعاي دفاع از منافع انگليس را داشت. روزنامه تايمز در گزارشي به قلم ريچارد بيستون نوشت: فهرستي از خطاها شامل ضعف اطلاعاتي وآموزش ناكافي، از عوامل دستگيري نظاميان مي باشد. ديلي تلگراف نيز به نقل از برخي متخصصان دريانورد انگليس اظهار داشت: قايقهاي ايراني مي بايست توسط رادار كشتي كورنوال ديده ميشدند. از سوي ديگر نزديك شدن اين كشتي به مرزهاي آبي ايران، بدون پشتيباني نظامي غير قابل توجيه است. 5ـ تحميل اراده به دشمن و تبديل تهديد به فرصت استراتژيك: تحميل اراده جمهوري اسلامي ايران به انگليس، از دو منظر سياسي و نظامي قابل بررسي است. يكي از دستاوردهاي دستگيري متجاوزين، وادار نمودن لندن به عقب نشيني از موضع مغرورانه به موضع نرم بود. دولت بريتانيا در اولين روزهاي حادثه با ادبياتي قلدرمآبانه به صراحت اعلام كرد: انگليس هيچ درخواستي را براي آزادي 15 شهروند خود مطرح نخواهد كرد و به مذاكره اعتقادي ندارد. پس از آن نيز توني بلر طي سخناني اظهار داشت: در صورتي كه تفنگداران و ملوانان ارتش اين كشور هر چه زودتر آزاد نشوند، اين ماجرا وارد فاز جديد خواهد شد. اين ادبيات تهديدآميز كه با جنجال تبليغاتي و رواني غرب نيز همراه بود، از ايران مي خواست كه بدون مطالبه هر گونه در خواستي، بازداشت شدگان را آزاد نمايد. در اين ميان نيز متأسفانه برخي از عناصر وابسته به جبهه اصلاحات با مرعوب شدن از چنين درشت گوييهايي، اقدام شجاعانه و قانوني مرزبانان جمهوري اسلامي را زير سؤال بردند. اما بي اثر بودن اينگونه موضعگيري از سوي دولتمردان لندن و ناتواني بريتانيا در حل سريع مسأله از يك سو و عقب نشيني هاي پي در پي آنها در برابر مواضع مدبرانه و مقتدارانه ايران از سوي ديگر، موقعيت دولت حزب كارگر (حزب دولت بلر) را به شدت تضعيف كرد و در پي آن انتقادات افكار عمومي از عملكرد بلر در آستانه انتخابات، در اين كشور به شدت افزايش يافت. مصاحبه هاي تلويزيوني و اعترافات نظاميان دستگير شده نيز ضربه سخت ديگري به اين دولت وارد نمود و نشريه يو. اس. اي. تودي و روزنامهي آلماني دويچه زايتونگ در گزارشهاي مشابهي اعلام كردند كه سلسله اعصاب دولت هاي انگليس و آمريكا در اين ماجرا به هم ريخته است. تلويزيون خبري فرانسه نيز درباره اين تحميل اراده گفت: ايران بعد از آنكه انگليس متعهد شد ديگر به آبهاي اين كشور تجاوز نكند، دست به آزادي نيروهاي دريايي اين كشور زد. ايران در اين قضيه از هر جهت پيروز شد. چرا كه ثابت كرد به عنوان كشوري قدرتمند در منطقه است كه هم مي تواند مذاكره كند و هم قادر است به اين گونه اقدامات دست بزند. از سوي ديگر نحوه رفتار جمهوري اسلامي با نظاميان بازداشت شده و تأكيد بر حل موضوع از طريق ديپلماتيك و آزادسازي از سر موضع اقتدار و كرامت اسلامي، تأثير قابل توجهي در سطوح مختلف جامعه انگليس داشت. تاجايي كه بلر نخست وزير انگليس كه در اواخر 1385 ايرانيان را غيرمتمدن خوانده بود، پس از آزادي نظاميان اظهار داشت: ما به ايران به عنوان كشوري با تمدن و با تاريخي پرافتخار و با شكوه احترام ميگذاريم. وي در ادامه سخنان خود در برابر خبرنگاران تأكيد كرد: در اين ايام شرايط جديد مناسبات با ايران فراهم شد كه در صدد تداوم آن مي باشيم. در همين رابطه جامعه انگليس و بسياري از شخصيت ها نيز از امكان گسترش روابط با ايران سخن به ميان آوردند. از منظر نظامي نيز در پي اين حادثه و پايداري جمهوري اسلامي، كليه اقدامات ارتش بريتانيا و آمريكا (شامل رزمايش دريايي، عمليات كشت زني و كنترلي، اقدامات ايذايي در خليج فارس و...) متوقف شد كه در نهايت منجر به دستور اكيد آمريكائيها و انگليسي ها به نيروهايشان، مبني بر عدم نزديك شدن به آبهاي ايران گرديد. 6ـ آشكار شدن رفتارهاي يكجانبه و غير منطقي غرب در برابر ايران: بررسي دقيق واكنش ها و بيانيه هاي صادره در اروپا و آمريكا و حتي شوراي امنيت سازمان ملل به عكس العمل منطقي ايران در دستگيري متجاوزين انگليسي، اين واقعيت را بيش از گذشته در برابر افكار عمومي جهانيان قرار داد كه غرب در برخورد با جمهوري اسلامي، بدون در نظر گرفتن مباني حقوقي و تنها با نگاه سياسي رفتار مي نمايد. آشكار شدن اين رفتار تبعيض آميز و بدور از انصاف، حقانيت ايران در خصوص پرونده هستهاي را به خوبي اثبات مي كند. 7ـ توليد اقتدار و غرور و افزايش اتحاد ملي: اقدام جمهوري اسلامي در برخورد با متجاوزين و تحقير غرب، موجب غرور و سرافرازي ملت ايران شد و سبب گرديد ناظران منطقهاي و بينالمللي، موقعيت كشور ايران را در مقايسه با گذشته، بسيار پر افتخار و مقتدرتر ارزيابي نمايند. علاوه بر اين حمايت اقشار مختلف جامعه بخصوص جريانهاي سياسي، از مواضع نظام در اين رابطه، موجب تعميق اتحاد در آحاد ملت گرديد. كرث اسميت در گزارشي كه روزنامه فاينشنال تايمز اقدام به چاپ آن نمود، ضمن اشاره به مواضع جريانهاي مختلف سياسي در ايران پيرامون اين حادثه اظهار داشت: دستگيري ناويان انگليسي موجب نزديكتر شدن طبقات سياسي در ايران به يكديگر شده است. روزنامه انگليسي گاردين نيز به نقل از يك منبع ايراني نوشت: اين درسي براي رهبران انگليسي بود. آنها فكر مي كنند در قرن 19 زندگي مي كنند و بريتانيا يك امپراتوري است. ولي ما سلسله پهلوي نيستيم و بريتانيا نيز ديگر يك امپراتوري نمي باشد. 8ـ انسجام اسلامي براي مقابله با فرقهگرايي و اختلافات: آمريكا و انگليس براي مقابله با بيداري اسلامي و كاهش قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران، ايجاد تقابل فرقهاي و قومي در منطقه را در دستور كار خود قرار دادند. در همين راستا آنها بصورت گسترده اي تلاش كردند با ايجاد اختلافات در منطقه، رويارويي اسلام و غرب را به منازعه شيعه و سني تبديل نمايند. علاوه بر اين با تشكيل جبهه عربي در برابر ايران و حمايت از آن، اعراب را از مقابله با رژيم صهيونيستي به سوي اختلاف با ايران هدايت كنند. اما ديپلماسي موفق و عزتمندانه دولت ايران طي جريان دستگيري 12 روزه تفنگداران انگليسي، شرايط جديدي را در منطقه بوجود آورد و رويكرد اعراب به ايران افزايش يافت كه همين امر موجب خنثي شدن توطئهي نظام سلطه و گسرش انسجام اسلامي گرديد. شبكه الجزيره با اشاره به يك نظرسنجي اعلام داشت كه 77 درصد مردم منطقه از اقدام ايران در دستگيري نظاميان انگليسي حمايت كردهاند و 80 در صد نيز بخاطر آزاد نمودن آنها از جمهوري اسلامي ايران تشكر كردهاند. 9ـ افزايش قدرت بازيگري ايران در سطح منطقه و بين الملل: پيش از ماجراي دستگيري نظاميان انگليسي، بسياري از صاحب نظران و شخصيتهاي سياسي غرب، از جمله وزير دفاع آمريكا اعتراف كرده بودند كه ايران برگ هاي برنده بسياري در اختيار دارد كه آنرا به قدرت اول خاورميانه تبديل نموده است. اما وقوع اين ماجرا و پيروزي جمهوري اسلامي، ابعاد اقتصادي، سياسي و نظامي برتري ايران را بخوبي آشكار ساخت. در اين رابطه افزايش ناگهاني قيمت نفت و ركورد شكني آن در سال 2007 بار ديگر تأثير قدرتمند ايران بر شريان انرژي را نشان داد و براي غربيها اين پيام را به همراه داشت كه بهترين راه، براي حل اختلافاتشان با تهران در زمينه هاي مختلف، از جمله دستيابي به فن آوري هستهاي، مذاكرات مسالمتآميز خواهد بود و هرگونه اقدام غيرمنطقي عليه جمهوري اسلامي، افزايش شديد قيمت نفت را به همراه خواهد داشت. در اين راستا به پيش بيني تحليلگران اقتصادي در صورت وقوع حمله نظامي عليه تأسيسات هستهاي ايران، حتي به شكل محدود، قيمت نفت سه رقمي خواهد شد. علاوه براين، قدرت نمايي ايران مقابل نظام سلطه در منطقه، تحليلگران غربي را وادار به موضعگيري كرد. روزنامه فاينشنال تايمز درباره دستگيري نظاميان انگليسي ابراز عقيده نمود: از آغاز تا پايان اين مسأله را بايد در جهت تلاشهاي ايران براي قدرت نمايي در خاورميانه و فراتر از آن ارزيابي كرد. ايران شاهد ضعف ديگران بود و اين كشور ميتواند مطمئن باشد كه نيازي به ترس از يك پاسخ قوي نيست. سرهنگ ديويد هانت، نويسنده و نظامي بازنشسته آمريكايي نيز در مصاحبه با شبكه تلويزيوني فاكس نيوز گفت: ايران بتدريج به ابرقدرتي در منطقه تبديل مي شود و با وجود اينگونه اقداماتش، كسي نيست كه پاسخگوي ايران باشد و در برابر آن بايستد. جان بولتون سفير پيشين آمريكا در سازمان ملل نيز اقدام ايران را يك نمايش قدرت در صحنه سياسي و نظامي خاورميانه و حتي فراتر از آن ارزيابي كرد و نوشت: حكومت ايران سرگرم پيش بردن يك انقلاب مذهبي در منطقه است. 10ـ نمايش اقتدار و توان دفاعي جمهورياسلاميايران: بنا بر اعتراف رسانه هاي غربي، اقدام ايران در برخورد با ارتش بريتانيا نشان داد كه تهران، توانايي برخورد با هرگونه تعرضي به منافع و تماميت ارضي خود را دارد. تا جايي كه رژيم صهيونيستي اعلام كرد كه ايران اكنون به سلطان آبهاي خليج فارس تبديل شده است. خانم جوديت كيپر مشاور خاورميانهاي شوراي روابط خارجي آمريكا در اظهار نظري درباره دستگيري نظاميان گفت: ايرانيها به روشني نشان دادند از توانايي كامل برخوردارند تا آنچه را كه مي خواهند در منطقه خليج فارس انجام دهند. روزنامه انگليسي اينديپنديت در اين باره نوشت: ايران با اين حركت مجدداً نقش خود را بعنوان يك قدرت منطقهاي كه توانايي ضربه زدن به منافع آمريكا و انگليس را دارد اثبات نمود. علاوه بر اين، دستگيري تفنگداران انگليسي مجهز به سلاحهاي مدرن كه تحت پشتيباني مستقيم ناو جنگي كورنوال از نوع فريگيت و هلي كوپتر هاي آن قرار داشت، اقتدار ايران در منطقه را بيش از پيش نشان داد و براي همه آشكار ساخت كه توانايي جمهوري اسلامي در واكنش به تهديدات، بسيار سريع، جدي و قاطعانه خواهد بود. نشريه آمريكايي نيويورك سان در مقاله اي با اشاره به اين موضوع، از مهارت و سرعت عمل نيروهاي سپاه در مواجه با نيروهاي انگليس اظهار تعجب كرد و نوشت: همگان حق دارند گيج شده باشند. اين نشريه آمريكايي در پايان نتيجه گيري كرد: ايران موفق تر بوده است. زيرا در نهايت آنها مالك خليج فارس هستند. واشنگتن پست نيز در مقاله اي، دولت جمهوري اسلامي را برنده اصلي دستگيري 15 نظامي انگليس در آبهاي خليج فارس خواند. ايلان پيرمان، معاون انستيوي شوراي روابط خارجي آمريكا طي مصاحبه اي در اين زمينه گفت: ايران با اين اقدام مي خواست به آمريكا پيام دهد كه آمادگي مقابله با آمريكا را دارد. در اين زمينه متأسفانه ايران جايزه گرفت. روزنامه انگليسي ديلي تلگراف نيز با انتشار گزارشي در اين باره نوشت: دستگيري ملوانان انگليسي ثابت كرد ايران هر زمان كه بخواهد مي تواند غرب را به درد سر انداخته و اين كار را با مصونيت كامل انجام مي دهد. 11ـ كسب وجاهت بين المللي و تقويت گفتمان مذاكره: اقدام جمهوري اسلامي در دستگيري نظاميان انگليسي متجاوز، عزم و اقتدار ايران براي صيانت از حريم مرزهاي سرزميني خود را آشكار ساخت كه از ديد بسياري از صاحب نظران بينالمللي مورد توجه و ستايش قرار گرفت. لرد لامونت، وزير دارائي سابق انگليس در مصاحبه با شبكه راديويي بي. بي. سي گفت: ايرانيان كاملاً حق دارند كه درباره مرزهاي خود بسيار حساس بوده و از بابت ورود غير قانوني به قلمرو خود اظهار نگراني كنند. در كنار اين امر برخورد محبت آميز با نظاميان بازداشت شده و در نهايت آزادسازي آنها از سر رأفت اسلامي، سبب بهبود بيش از پيش ديدگاههاي جامعه جهاني نسبت به رفتار جمهوري اسلامي ايران شد. رسانه هاي غربي كه همواره تلاش مي كنند به شكلي مغرضانه، چهره اي افراطي و سركش از ايران به تصوير بكشند، در پي اين اقدام مجبور به تحسين و معرفي جمهوري اسلامي ايران بعنوان كشوري متمدن، اهل مذاكره و با احساس و عاطفه شدند. همچنين اين ماجرا براي چندمين بار ثابت كرد كه سياست فشار و تهديد عليه ايران كارايي ندارد و بهترين راه حل اختلافات، مذاكره و گفتگو است. در اين راستا اكثر تحليلگران با توجه به اين نكته تأكيد كردند كه موضع هستهاي ايران نيز مي تواند از طريق گفتگو حل شود. كريستين سانيس مانيتور در اين باره نوشت: آزادي اين زندانيان نشان داد كه رويكرد نرم ـ نرم مي تواند در برخورد با ايران مؤثر باشد. يكي از مقامات پنتاگون نيز در مصاحبه با روزنامه انگليسي ديلي تلگراف اظهار داشت: ايران در اين مسأله خود را منطقي جلوه داد. آنها با موفقيت اين كار را مديريت كردند و اكنون در خاورميانه به نيكي شناخته ميشوند و اگر بخواهند مي توانند اين كار را بارها انجام دهند. ديلي تلگراف در ادامه با اشاره به گفته هاي اين عضو پنتاگون مبني بر اينكه ايران هر چه مي خواست بدست آورد، نتيجه گرفت: آشكار است كه دولت ايران مواضع خود را در مسائلي مانند برنامه هستهاي تقويت شده مي داند. اتحاديهي اروپا نيز در بيانيه اي خواستار حل مسأله موضوع هستهاي ايران از طريق مذاكره شد. روزنامه گاردين با اشاره به حل موضوع نظاميان از طريق مذاكره نوشت: آمريكا نيز مي تواند با بازنگري در اقدامات گذشته خود در قبال ايران، اختلافات خود با تهران را حل كند. راسيسكاياگازتا روزنامه رسمي روسيه با بيان اينكه در انگليس، مسأله بازداشت نظاميان را شرم آور مي دانند، خبر داد: طبق نظر سنجي شبكه تلويزيوني اسكاي نيوز، 74 درصد مردم انگليس معتقدند در مسأله ملوانان، وجهه ايران به ميزان قابل توجهي بهبود يافته است. 12ـ نشان دادن كرامت برخواسته از اسلام: آزادسازي نظاميان ارتش انگليس از سر رأفت اسلامي، تصويري زيبا از جوانمردي و بزرگواري ايرانيان كه برخواسته از اسلام بود، منعكس ساخت و خط بطلاني بر عمليات رواني نظام سلطه عليه ساحت مقدس پيامبر اعظم (صليالله عليه و آله) و دين اسلام كشيد. در پي اين اقدام، رسانه هاي گروهي جهان با معرفي ايران بعنوان كشوري متمدن و انسان دوست، دولت جمهوري اسلامي ايران را با زندانيان مذكور مورد ستايش قرار دادند و با مقايسه آن با رفتار آمريكا و انگليس در زندانهاي ابوغريب، گوانتانامو و... نتيجه گرفتند كه غرب با وجود تمام ادعاهايش، بدترين رفتارها را در قبال زندانيان ايران، عراق، افغانستان و. . . داشته است. روزنامه گاردين با درج تصويري از شكنجه اسراي عراق توسط اشغالگران نوشت: ايرانيها نهسربازان انگليسي را كتك زدند،نه كيسه پلاستيكي بر سر آنها كشيدند و نه به آنها شوك الكتريكي وارد كردند. واقعاً ايراني ها بي تمدن هستند!؟ اين عبارت درواقع پاسخ اين روزنامه انگليسي به سخنان بلر بود كه قبل از دهه فجر سال 85 در اظهارات احمقانه اي، ملت ايران را غير متمدن خوانده بود. اين روزنامه در ادامه تأكيد كرد: هديه ايران به مردم انگليس زماني بيشتر نمود پيدا كرد كه رئيسجمهور ايران در قبال آن هديه، هيچگونه درخواستي از انگليس را مطرح نساخت. الشرق الاوسط نيز در مقاله اي با عنوان «اسيران آنها و اسيران ما!» نوشت: آزادي 15 ملوان بعنوان هديه عيد پاك و غير مشروط از سوي رئيس جمهور ايران از سوي اروپائيها و غرب مورد خرسندي قرار گرفت. بر سر ملوانان نه تنها كيسه سياه كشيده نشد ـ كاري كه با زندانيان ابوغريب و گوانتانامو صورت مي گيرد ـ بلكه با ايشان با احترام كامل و بدون هيچ اهانت و يا ذلتي رفتار شد. تعامل ايران با سرباز زن بريتانيايي، ارج نهادن به مقام زن و مادر بود. ديلي تايمز پاكستان هم ابراز عقيده كرد: اين اقدام ايران، تمايز روشن بين رفتار ايران با زندانيان و رفتار آمريكا در مكانهايي نظير ابوغريب را نشان مي دهد. 13ـ تحسين رفتار ايران از سوي افكار عمومي جهان: رفتار منطقي و مقتدرانه جمهورياسلامي در دستگيري متجاوزين به مرزهاي سرزميني ايران و مقاومت در برابر فشار خارجي و در پي آن آزادسازي بازداشت شدگان انگليسي از موضع كرامت اسلامي، تحسين افكار عمومي جهانيان را به دنبال داشت. تا جايي كه حتي رسانه هاي غربي نيز به پيروزي ايران و شكست و تحقير انگلستان اعتراف كردند. روزنامهي فاينشنال تايمز در تحليلي به قلم جان بولتون سفير پيشين آمريكا در سازمان ملل، آزادي ملوان بريتانيايي را يك پيروزي داخلي و بينالمللي براي جمهوري اسلامي ايران توصيف نمود و اعتراف كرد: ايران از اين بحران برنده بيرون آمد. وي در پايان اين مقاله نتيجه گيري كرد: ايران نقطه ضعف غرب را درك كرده و مي تواند دست به اقدامات مشابه و يا بزرگتري نيز بزند. همچنين روزنامه القدس العربي چاپ لندن درمقالهاي نوشت: هر چند هر دو طرف (ايران و انگليس) تأكيد دارند كه طرف پيروز اين جريان ميباشند، اما همه شواهد حاكي از آن است كه ايراني ها در اين مسأله دو پيروزي بزرگ بدست آوردند. پيروزي اول ايران در بعد نظامي است كه به دستگيري نظاميان انگليسي در يك عمليات مقتدرانه منتهي شد. دومين پيروزي آنها در زمينه ديپلماسي است كه دولت انگليس را وادار نمود به گفتگوي مستقيم با تهران و عذر خواهي از آنها (ايرانيها) به علت تجاوز به مناطق مرزي ايران و همچنين قول دادن به اينكه در آينده چنين اقداماتي ديگر تكرار نشود، تن بدهد. روزنامه روسي ماسكوفسكي كامسامولتس در مطلبي با اشاره به اسرار نهفته در آزادي اسراي انگليسي ابراز عقيده كرد: حدسيات زيادي در اين مورد مي توان مطرح كرد. ولي يك واقعيت را نمي توان انكار كرد و آن اين است كه تهران با هديه عيد پاك خود (آزادسازي نظاميان انگليسي)، نبرد تبليغاتي با لندن در مورد نظاميان بازداشت شده را برنده شد و لندن به رغم آزادي ملوانان بازنده بود. روزنامه انگليسي اينديپندنت نيز با اشاره به اينكه توني بلر در اولين اظهارات خود پس از آزادي نظاميان انگليسي عليرغم خوشحالي، پريشان و عصبي بود، حركت ايران را يك پيروزي شگفت انگيز و غير قابل انتظار ارزيابي كرد كه شادماني مردم انگليس را در پي داشت. روزنامه عرب نيوز در عربستان نيز اين اتفاق را يك پيروزي براي ايران ناميد. 14ـ تحقق وعده الهي: بررسي دقيق دستاوردهاي اشاره شده، موفقيت قاطعانه جمهوري اسلامي را از هر نظر مورد تأكيد قرار مي دهد. مقام معظم رهبري (مدظلهالعالي) در پيام نوروزي خود در ابتداي سال 1387 درباره اين رويداد فرمودند: در آغاز اين سال (1386) ماجراي دستگيري و سپس عفو و آزادي ملوانهاي متجاوز بيگانه به كشورمان، ملت را سرافراز كرد و چهره ملت عزيز ما را در دنيا چهرهاي مقتدر و در عين حال بردبار و پُرگذشت نشان داد. بدين ترتيب تحقق وعده الهي مبني بر نصرت مؤمنان و صابران، مسلط ساختن رعب و وحشت بر قلوب دشمنان اسلام و ايجاد آرامش و سكينه در قلوب مؤمنان، بارزترين دستاورد محسوب مي شود. اين مسأله درسهاي آموزنده اي را نيز براي مرعوبان، قدرت طلبان و ساده لوحاني داشت كه پيوسته با بزرگنمايي و پررنگ نمودن خطر دشمنان، شرايط را خطرناك و بحراني جلوه مي دهند. درسهايي كه شايد مهمترين آن را ميتوان اعتقاد به اشاره امام عظيم الشأن راحل دانست مبني بر اينكه دست عنايت الهي اين انقلاب را هدايت و محافظت مي كند. ايشان در همين راستا با پيشبيني شكست خفتبار دشمنان در رويارويي با اسلام عزيز فرمودند: من با اطمينان مي گويم اسلام ابرقدرت ها را به خاك مذلت مينشاند. رضا سراج ================================ ديگه قضاوت با دوستان عزيز هست. -
در هنگامه شهريور هزارو سيصدو بيست، بيگانگان با ما چه كردند...
mostafa_by پاسخ داد به Electro_officer تاپیک در تاریخ دریایی ایران
[b][color=red]نشريه انگليسي: ما مجبور به گدايي و التماس به ايران شديم[/color][/b] * مقدمه: انگلستان به عنوان پير استعمار و يكي از قدرتهاي فائقه جهاني در قرن هجدهم و نوزدهم ميلادي، بيش از دويست سال خاورميانه را تحت سلطه و استعمار خود قرار داد. اين كشور كه از آن بعنوان روباه پير ياد ميشود، با تجاوز به تماميت ارضي و ظلم و تعدي به حقوق مردم كشورمان و همچنين حمايت از حكام مستبد و دست نشانده، تاريخ معاصر ايران را مملو از زخمهاي التيام ناپذير كرد. بريتانيا پس از جنگ جهاني دوم در نقش متحد استراتژيك آمريكا، مرحلهاي ديگر از حيات سلطهگرايانه خود را آغاز نمود. فروپاشي بلوك شرق و اتحاد جماهير شوروي و متعاقب آن تلاش آمريكا براي ساماندهي نظم يكجانبه گرايانه، استعمار پير را بر آن داشت تا تجديد حيات استعماري خود را پيجويي كند. مقابله با بيداري اسلامي، تسلط بر منابع منطقه و ساخت «خاورميانه جديد» كه از الزامات نظم يكجانبهگرايانه بود، آمريكا و انگليس را وادار به لشكركشي به خليج فارس و اشغال عراق نمود. پس از اشغال عراق، انگليسيها به انحاء مختلف به مرزهاي هوايي و دريايي جمهوري اسلامي تجاوز كردند. در ديماه 1383، هشت نفر از نظاميان اين كشور با ورود به آبهاي سرزميني ايران توسط دريادلان غيور نيروي دريايي سپاه دستگير شدند كه پس از عذرخواهي و متعهد شدن دولت انگليس، آزاد گرديدند. با تجاوز پانزده نظامي نيروي دريايي سلطنتي بريتانيا در سوم فروردين ماه 1386، نقض حريم آبهاي ايران توسط انگليس، شكل جديد و پيچيدهاي به خود گرفت. اين رويداد، از دستگيري متجاوزين تا آزادي آنها و وقايع پس از آن، حاوي نكات بسيار حائز اهميت و در نوع خود جالب و عبرتآموز است كه مطالعه و بازخواني آن قطعاً اثر بخش خواهد بود. در پي طرح مسائل و تحليلهاي نادرست پيرامون اين رويداد و تلاش براي وارونه جلوه دادن دستاوردهاي غرورآفرين آن براي نظام جمهوري اسلامي، تلاش ميشود ضمن مرور ابعاد واقعه، بخشي از دستاوردهاي آن مورد بررسي و مداقه قرار گيرد. * تحركات نافرجام انگليس براي آزادسازي تفنگداران: لندن در نخستين اقدام براي آزادسازي تفنگداران خود با برداشت تطبيقي غلط از دوران استعماري گذشته، كوشيد از ادبياتي استفاده كند كه مفهومي جز تهديد و قلدري نداشت. دولت انگليس ابتدا با بحراني جلوه دادن موضوع، به آن ابعاد بينالمللي بخشيد و سعي كرد از قدرت ديپلماتيك و رسانهاي خود براي انحراف و فريب افكار عمومي و وادار كردن ايران به تمكين در برابر خواستههاي خود بهرهگيري نمايد. در اين راستا دولت و مطبوعات اين كشور، تحركات و اقدامات زير را مورد توجه قرار دادند: - تعليق مبادلات تجاري و اعمال برخي محدوديتهاي سياسي؛ - تهديد به اقدام نظامي عليه ايران - تهديد به مسدود نمودن دارائيهاي ايران - تلاش براي استفاده از اهرم شوراي امنيت - تلاش براي تعليق روابط سياسي و تجاري اتحاديه اروپا با ايران با گذشت دو روز از دستگيري تفنگداران بريتانيايي، دولت اين كشور از تعليق مبادلات تجاري با ايران خبر داد. در كنار اين امر سفارت انگليس در تهران با صدور اطلاعيهاي اعلام كرد از ايرانيها براي سفر به انگلستان انگشتنگاري ميكند. سايمونت بارت، رئيس مؤسسه بين المللي تحليل اطلاعات رسانههاي لندن گفت: ما بايد عملاً به ايرانيها يك ضربالاجل ده روزه براي آزادي نظاميها بدهيم. در غير اين صورت بايد فشار ديپلماتيك بيشتري بر آنها اعمال نماييم. بنابراين اولين كار مسدود كردن دارائيهاست. در مرحله دوم ما بايد سفير ايران و كاركنان ديپلماتيك او را از سفارت ايران در لندن اخراج كنيم. فاينشنال تايمز نيز در مقالهاي خواستار اعمال محدوديتهاي سياسي و اقتصادي عليه ايران شد. اين روزنامه نوشت: ما تا آزادي اتباع خود به تعليق روابط با ايران ادامه خواهيم داد. اين تعليق شامل تمام ديدارهاي رسمي دو جانبه و كليهي فعاليتهاي بازرگاني است. همچنين صدور رواديد براي مقامات رسمي ايران بمنظور ورود به خاك انگليس به حالت تعليق درخواهد آمد. همچنين روزنامه انگليسي تايمز، استفاده از گزينه نظامي براي نجات تفنگداران بريتانيايي را پيشنهاد كرد. اين روزنامه پنج راهكار را براي پيگيري موضوع مطرح نمود كه عبارتند از: ـ ادامه اقدامات ديپلماتيك از طريق فشار توسط طرفهاي ثالث ـ ادامه فشار بر ايران از طريق سازمانهاي بينالمللي همچون اتحاديه اروپا و سازمان ملل ـ فشار براي اعمال تحريم، همچنانكه در قطعنامه 1747 پيش بيني شده بود ـ قطع روابط ديپلماتيك، اخراج ديپلماتها و مقامات رسمي ايران از انگليس ـ گزينه نظامي براي نجات نظاميان دستگير شده روزنامه انگليسي اينديپندنت در مقالهاي تحت عنوان «اگر از ما متنفرند، بگذاريد از ما هراسناك هم باشند»، اعمال تهديدات نظامي عليه ايران را مفيد ارزيابي كرد و نوشت: ما ميتوانيم حملات تاكتيكي به تأسيسات ايران داشته باشيم. ما ميتوانيم همانند محاصره نظامي، يك منطقه ممنوعه پروازي در ايران به اجرا در آوريم. محدود كردن خود به راه حلهايي كم مايه، موجب خواهد شد رهبران ايران آن را نشانه ضعف ما ارزيابي كنند. اگر آنها از ما متنفرند، پس بگذاريد از ما هراسناك هم باشند. توسل به شوراي امنيت سازمان ملل، حركت قلدرمآبانه ديگر انگليسيها براي آزادسازي متجاوزين به آب هاي ايران بود. لندن تلاش كرد با تهيه پيش نويس بيانيهاي، آن را به شوراي امنيت سازمان ملل متحد تحميل كند تا بدين وسيله بطور توأمان، ضمن استنكاف از عذرخواهي به علت نقض قوانين از ايران، تهران را بخاطر واكنش قانوني اش مرعوب و مورد تهديد مضاعف قرار دهد. اما در شوراي امنيت، با وجود همسويي اكثر اعضاي آن با لندن، در فرجام كار، بيانيه دلخواه و مورد نظر انگليسيها صادر نشد. بلكه آنچه در بيانيه شورا مشاهده گرديد، اشاراتي توأم با حزم و احتياط بود كه آن هم در حد توصيه هايي به تهران محدود مي شد. در اين بيانيه آمده است: اعضاي شوراي امنيت نسبت به بازداشت 15 خدمه نيروي دريايي بريتانيا توسط پاسداران انقلاب و ادامه بازداشت آنها توسط دولت ايران عميقاً ابراز نگراني مي كنند و از دولت ايران مي خواهند اجازه دسترسي كنسولي بر اساس قوانين مربوطه بين المللي را بدهد. دولت بلر به موازات توسل به شوراي امنيت، خواستار نشست وزاري خارجه اتحاديه اروپا شد. آنها انتظار داشتند كه اعضاي اتحاديه اروپا، سفراي خود را از ايران فرا خوانده و جمهوري اسلامي ايران را مورد تحريم تجاري قرار دهند و از صادرات 14 ميليارد يورويي به ايران خودداري كنند. اما نتيجه نشست وزراي خارجه اتحاديه اروپا، تنها صدور يك بيانيه با لحن توصيه اي به ايران بود. انگليسي ها در ادامه تحركات و اقدامات نافرجام خود براي تحت فشار قرار دادن ايران، روز پنج شنبه نهم فروردين، دست به اقدام تحريك آميز و ماجراجويانه نظامي عليه كنسولگري جمهوري اسلامي در بصره زدند. آنها تصور مي كردند كه اقدام مذكور منجر به ارعاب مسئولين ايران و تسريع در روند آزادسازي تفنگداران خواهد شد. * تغيير رويكرد انگليس: پايداري و صلابت دولت جمهوري اسلامي در برابر تهديدات و درشتگوييهاي لندن و ابتكار عمل رسانه هاي ايران در پخش اعترافات نظاميان انگليسي، دولت اين كشور را به تغيير لحن وادار كرد. در اين ميان پخش اعترافات تفنگداران نيروي دريايي سلطنتي بريتانيا از شبكهي العالم و انتشار نامههاي برخي از آنها، تبديل به بمب هاي خبري گرديد كه همه رسانه هاي جهان به انعكاس بسيار گسترده آن مبادرت ورزيدند. تفنگداران انگليسي در مصاحبه هاي تلويزيوني و نامه هاي مكتوب خود، علاوه بر اعتراف به حضور در آبهاي سرزميني ايران، از رفتار خوب ايرانيها تشكر كرده و از مردم و دولت ايران نيز عذرخواهي نمودند. اين اقدام، دولت بلر را با چالش هاي بسيار جدي مواجه كرد و عملاً اوضاع را تحت كنترل ايران قرار داد. روزنامه تايمز ضمن تصريح بر اين موضوع كه ايران فشار بر توني بلر را افزايش داده، انتشار اين نامه ها را براي تحقير بلر ارزيابي كرد . در پي اين امر لندن در اولين گام عقب نشيني خود از مواضع اوليه، برخي ازكشورهاي دوست ايران را براي آزادسازي تفنگداران خود واسطه قرار داد. در اين راستا كشورهاي ژاپن، تركيه، پاكستان و عراق هر يك بگونهاي وارد اين ماجرا شدند. در نهايت نيز مارگارت بكت وزير خارجه انگليس در يازدهم فروردين ماه 86 از ايران خواست تا مسأله بازداشت نظاميان انگليس را بطور مسالمت آميز حل و فصل كند. وي در حاشيه نشست وزراي خارجه اتحاديه اروپا گفت: به ابراز تمايل خود براي ورود به مذاكره و گفتگوي با ايران ادامه ميدهيم. بدين ترتيب لندن با توجه به محدوديت هاي جدي كه از لحاظ حقوقي و فني در پيش روي داشت و همچنين فشارها و چالشهاي داخلي و پايداري و مديريت هوشمندانه جمهوري اسلامي، ناگزير به تغيير لحن گرديد و رويكرد به مذاكره را برگزيد. * مديريت هوشمندانه جمهوري اسلامي ايران: مديريت هوشمندانه ايران در موضوع دستگيري نظاميان متجاوز انگليسي و بهره گيري از چالش هاي داخلي اين كشور از يك سو تهديد را به فرصت و امتياز براي جمهوري اسلامي ايران تبديل كرد و از سوي ديگر با ايجاد شكاف بين آمريكا و انگليس، بزرگترين تحقير قرن را به دولت بريتانيا تحميل نمود. در اين راستا، اولين اقدام جمهوري اسلامي در جهت مديريت هوشمندانه بحران، پس از دستگيري متجاوزان، تشكيل ستادهاي چند لايه از سطوح عالي تا سطوح كارشناسي و متشكل از دستگاهها و نهادهاي ذيربط بود. اين ستادها علاوه بر اطلاع رساني بموقع و توجيه مسؤولين، شرايط لازم براي تصميم سازي را فراهم نمودند. علاوه بر اين، ستادهاي مذكور با رصد تمام رفتارهاي انگليس، آمريكا و ساير كشورهاي اروپايي، به انجام اقدامات لازم در خصوص نظاميان متجاوز بريتانيايي به صورت هدفمند و با ظرافت هر چه تمامتر مبادرت ورزيدند. يكي از اين اقدامات مقابله با دروغ پردازيهاي دستگاه ديپلماسي انگليس براي فريب جامعه جهاني بود. لندن بعد از دستگيري تفنگدارانش، با انتشار نقشهاي جعلي كوشيد تا ايران را متهم به ربودن آنها بكند تا از اين طريق به زعم خود، افكار عمومي جهان را در برابر تهران به واكنش وادار سازد. در همين راستا سران كاخ سفيد از جمله بوش و اكثر رسانه هاي آمريكايي با اشاره به مستندسازي دروغين لندن و نسبت دادن گروگانگيري به جمهوري اسلامي ايران، به كمك انگليسي ها شتافتند. اما تهران با اطلاع رساني بموقع پيرامون مختصات و مستندات تجاوز نظاميان انگليسي، مانع سوء استفاده انگليس و آمريكا از شوراي امنيت براي تحت فشار قرار دادن ايران شد. طراحي و اجراي اقدامات روشنگرانه و تبليغي در برابر ترفندها و اقدامات انگليس و آمريكا، دومين اقدام بسيار مهم در مديريت هوشمندانهي جمهوري اسلامي ايران بود. عملياتي شدن اين اقدامات كه با پخش تدريجي تصاوير اعترافات و انعكاس نامههاي تفنگداران بريتانيايي آغاز گرديد، لندن را در حالت تدافعي و انفعال نگاه داشت و از يك سو باعث سردرگمي دولت بلر براي تصميمگيري در خصوص نظاميان شد و از سوي ديگر ايجاد اختلاف و چالش در جامعهي انگليس را موجب گرديد. اين امر علاوه بر تأثير در تغيير رفتار دولت و رسانههاي اين كشور، ظرفيت هاي لندن براي برخورد سخت افزاري را به شدت كاهش داد. در اين رابطه، انتشار نامه هاي نوشته شده از سوي خانم فيترني به خانواده اش و سپس به پارلمان و مردم انگليس و عذرخواهي از ملت ايران به علت تجاوز به آبهاي سرزميني جمهوري اسلامي و تشريح برخورد انساندوستانه ايرانيان، جامعه سياسي انگليس را دچار دو دستگي در حل مسأله كرد. اين وضعيت بتدريج به يك اهرم فشار دروني عليه دولت بلر تبديل شد و آنها را وادار نمود تا راه ديپلماتيك را براي حل مسأله انتخاب كنند. پايداري در برابر فشارها و درشت گويي هاي لندن، بخش ديگري از مديريت هوشمندانه جمهوري اسلامي ايران بود. تهران با مواضع مستحكم خود، عملاً نشان داد كه فشارها و تهديدها نه تنها موضوع را حل نمي كند، بلكه بر پيچيدهتر شدن بحران براي انگليسيها خواهد افزود. ايران كه پيش از طرح موضوع در شوراي امنيت و مواضع غير اصولي انگليسي ها اعلام كرده بود تنها زن نظامي بريتانيايي را آزاد خواهد كرد، با حركت غيرمنطقي دولت بلر (طرح اين مسأله در شوراي امنيت و اتحاديهي اروپا)، نظر خود را تغيير داده و از اين اقدام صرف نظر كرد. اين حركت مقتدرانه ايران باعث شد كه رسانه ها، احزاب و افكار عمومي، نخست وزير انگليس را مقصر قلمداد كرده و عملكرد او را به چالش بكشند. بهره گيري از روش غافلگيري و وارد نمودن شوكهاي فلج كننده پيدرپي به لندن، يكي ديگر از شاخص هاي مديريت بحران ايران بود. جمهوري اسلامي با مديريت هوشمندانه و در اختيار داشتن ابتكار عمل موفق گرديد چهار شوك سنگين و گيج كننده به دستگاه ديپلماسي انگليسي ها وارد كند: ـ بازداشت نظاميان متجاوز و بي توجهي به تهديدها و فشارها ـ انجام ديپلماسي عمومي و تبليغي هوشمندانه از طريق پخش اعترافات نظاميان انگليسي ـ آزادسازي نظاميان دستگيرشده ازموضع اقتدار و كرامت اسلامي ـ تداوم اقدامات مدبرانه پس از آزاد كردن آنها و انجام مصاحبه نظاميان انگليسي در لندن تاكتيك مدبرانه ايران، دولت انگليس را در شرايطي قرار داد كه تمام راهها را بر روي خود بسته ببيند و چارهاي جز رويكرد به گفتگو و مذاكره نداشته باشد. از اين رو دولت انگليس پس از نا اميد شدن از ابزارها و ظرفيت هاي تهديد و فشار، ضمن تماس تلفني با تهران، نامهاي مبني بر عدم تكرار نقض آبهاي سرزميني ايران را به وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران تسليم كرد. نمايش اقتدار ايران و بي اعتنايي به فشارها و تهديدها و همچنين اتخاذ تمهيدات بموقع در برابر اقدامات لندن، موجب شد تا جهانيان به ضعف هاي انگليس پي ببرند. بر اين اساس، اكثر تحليل گران تصريح كردند كه انگليس بزرگترين تحقير را پس از جنگ جهاني دوم تجربه كرده است. مديريت يكپارچه و هوشمندانه نظام جمهوري اسلامي ايران بويژه دكتر احمدي نژاد، سرانجام باعث گرديد كه حتي رسانه هاي معروف انگليسي نيز به شكست آمريكا و انگليس اعتراف كنند. در اين رابطه روزنامه انگليسي اينديپندنت نوشت: ايران با تدبير خود آمريكا و انگليس را تحقير كرد. اين مديريت هوشمندانه و منسجم در ماجراي مذكور، آنچنان غربي ها را تحت تاثير خود قرار داد كه نشريهينيويورك سان در مقاله اي با عنوان «سيزده روز بحران منجر به يك استراتژي ناقص شده است»، نوشت: همگان حق دارند گيج شده باشند. برخورد با ايران جدا كردن يك گره از يك قالي ابريشم ايراني است. گره ها چنان در هم بافته شده اند كه شما نمي توانيد بفهميد كدام پشت فرش است و كدام روي آن. * چرايي آزادسازي متجاوزان انگليسي: پس از گذشت 12 روز، 15 نظامي بازداشت شده بر اساس يك سناريوي محاسبه شده و در چارچوب معادله تعريف شده مبتني بر عزت و حكمت در راستاي منافع ملي از سوي نظام جمهوري اسلامي ايران مورد عفو قرار گرفتند. ايران كه با دستگيري متجاوزان انگليسي و پايداري و عبور عزتمندانه از مرحله تهديدها و فشارهاي آمريكا و انگليس، اقتدار خود را به منصه ظهور رسانيده بود، با در دست داشتن ابتكار عمل در آزادسازي آنها، اقتدار و عزت مضاعفي را به نمايش گذارد. روزنامه انگليسي ديلي تلگراف در سرمقاله خود با عنوان «آزادي ملوانان و تحقير بريتانيا» تصريح كرد: عليرغم موضوع شادماني خانواده هاي ملوانان و تبريك دولت كارگري (دولت بلر) به خودش، بايد دانست كه بريتانيا از نظر رواني تحقير شده است. اين سرمقاله اولين تحقير انگليس را عدم توانايي نيروي دريايي انگليس براي حفاظت و حمايت لازم از دو قايق اعزامي ناو كورنوال، دومين تحقير را اعتراف نظاميان به ورود به آبهاي ايران و سومين تحقير را عفو ايشان از سوي رياست جمهوري ايران و عذرخواهي اين افراد ارزيابي كرد. حكمت عاليه نظام جمهوري اسلامي ايران در آزاد كردن انگليسيها، از يك سو تهديد را به فرصت استراتژيك تبديل كرد و از سوي ديگر منجر به كسب وجاهت و احترام بين المللي براي ايران گرديد. تهران با بهرهگيري از اين شرايط، بستر بسيار مناسبي را براي اعلام ورود به باشگاه هستهاي جهان فراهم آورد.[color=red] روزنامهي انگليسي اينديپندنت در واكنش به آزادسازي نظاميان انگليسي در صفحه اول خود با تشكيل دو نيم صفحه، در نيمه اصلي در كنار تصوير دكتر احمدي نژاد با درشت ترين حروف، كلمه victory (پيروزي) را نوشت و در نيمه دوم نيز تصوير وارونه بلر را به چاپ رسانيد.[/color] در بخش ديگر اين صفحه دستاوردهاي دو دولت مورد مقايسه قرارگرفت. در اين مقايسه ستايش بينالمللي بخاطر عفو دستگيرشدگان، مرهون ساختن بريتانيا به ايران، تأكيد مجدد جمهوري اسلامي بر اقتدار منطقهاي و تأثيرگذاري بر منافع آمريكا و انگليس و كسب حمايت بالقوه در مسأله پرونده هستهاي با آزاد سازي كريمانه نظاميان مذكور، از دستاوردهاي ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران دانسته شد. اقدام ايران در آزادسازي بازداشت شدگان انگليسي، الگو و مدلي را فراروي بازيگران رسمي و غيررسمي بينالمللي قرار داد كه آنها از اين پس ميتوانند با الهام گرفتن از آن، رفتار خود را با جمهوري اسلامي ايران تنظيم نمايند. بازي تهران در چارچوب اين الگو، اين نكته را به بازيگران جهاني، بويژه اروپائي ها آموخت كه ايران در مقابل تهديدها و فشارها پايداري خواهد كرد، ليكن تعامل و مذاكره با ايران مي تواند به فرجامي نتيجه بخش و در برگيرنده منافع طرفين منتهي گردد. به عبارت ديگر تهران، اين مدل را براي الگوسازي و تصميمسازي در موضوع هستهاي به بازيگران بين المللي عرضه داشت. روزنامه واشنگتن پست با انتشار گزارشي در اين باره، ضمن تأكيد بر اينكه ايران برنده اصلي اين ماجرا بود، اظهار داشت: آزادي انگليسي ها واكنش برخي نيروهاي خاص در غرب را برانگيخت. آنهايي كه اصرار دارند گفتگو و تعامل بايد تنها شيوه در برخورد با ايران باشد، به آزادي ملوانان بعنوان اثبات اين امر اشاره ميكنند. در اين ارتباط لرد لامونت وزير دارايي سابق انگليس در مصاحبه با شبكه چهار راديو بيبيسي، مهمترين نتيجه آزادي نسبتاً سريع و مسالمتآميز پانزده نظامي انگليس توسط ايران را اثبات نادرستي مواضع نومحافظهكاران آمريكايي درباره نتيجه نداشتن گفتگو با تهران دانست . سناريو محاسبه شده ايران براي آزاد سازي اين نظاميان كه با اعياد اسلامي (ولادت پيامبر اعظم(صليالله عليه و آله) و امام صادق(عليه السلام)) مصادف شده بود، از يك سو به توليد كرامت اسلامي منجر گرديد و بزرگواري مسلمانان را به رخ مدعيان حقوق بشر كشانيد و از سوي ديگر پاسخ بسيار مناسبي به اهانت هاي نظام سلطه و رسانه هاي وابسته به آن، به ساحت مقدس پيامبر اعظم(صليالله عليه وآله) بود. در همين راستا روزنامه انگليسي ساندي تايمز به نقل از اسقف روچستر نوشت: مقامات ايران در اين مسئله به امور اخلاقي، پايبندي بيشتري از رهبران بريتانيا نشان داده اند. توماس برنز، اسقف كاتوليك ارتش بريتانيا نيز در مصاحبه با اين نشريه اظهار داشت: اگرچه ايرانيها اعتقاد داشتند كه مرزهاي آبي آنها مورد تعدي قرار گرفته است، اما ترجيح دادند طبق اعتقادات خود با آنان رفتار كنند و آنها اعتقاد به بخشندگي خداوند را در اعمال خود به نمايش كشيدند. در اين بين برخي از تحليلگران وابسته به غرب تلاش كردند با القاء اين شبهه كه آزادي نظاميان انگليسي به دليل تهديدات نخست وزير انگليس صورت گرفته، مديريت هوشمندانه ايران در اين مسأله را ناديده بگيرند. [color=red]اين افراد با استناد به سخنان بلر كه 48 ساعت قبل از آزاد سازي متجاوزين انگليسي گفته بود «اوضاع در 48 ساعت آينده پر اهميت و حساس خواهد بود»، مدعي هستند كه اين آزادسازي تحت فشار انگليس و قدرتهاي خارجي بوده است. در اين خصوص بررسي چند نكته ميتواند بي اعتباري ادعاي فوق را آشكار سازد: 1- عبارتي كه از طرف بلر گفته شد، در واقع بصورت گزينشي و بدون اشاره به ابتدا و انتهاي سخنان او بوده است. وي پيش از بيان جمله فوق خاطر نشان كرد: انگليس به هيچ وجه قصد رويارويي با ايران را ندارد و درصدد حل مسالمت آميز مسأله دستگيري تفنگداران انگليسي است. 2- بلر در حالي از حساس بودن 48 ساعت آينده خبر مي داد كه سخنگوي وزارت خارجه انگليس، حساسيت مورد نظر او را در عرصه ديپلماتيك و آغاز راه كارهاي سياسي جديد اعلام كرده بود و دولت انگليس همزمان با اين اظهار نظر، طي نامه اي به وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران متعهد گرديد كه تعرض به آبهاي سرزميني ايران تكرار نخواهد شد. در واقع توني بلر در آخرين اظهارات خود از تهديد دست كشيده و به طور ضمني و تلويحي، خواسته ايران را پذيرفته بود. 3- با توجه به شرايط بحراني جامعه انگليس در آن زمان، به هيچ وجه امكان برخورد سخت لندن با تهران وجود نداشت و نظرسنجي هاي متعدد صورت گرفته، همگي بر حل مسالمت آميز مسأله از طريق گفتگو تأكيد داشتند. مواضع پارلمان انگليس و خانم مارگارت بكت، وزير خارجه اين كشور و تماس هاي تلفني وي با آقاي متكي همه نشانه روشن براي تحليل درست از عبارت بكار رفته توسط بلر بوده است.[/color] [color=red]در همين ارتباط نشريه انگليسي اينوستر بيزنيس ديلي در مقاله اي نوشت: در اين ماجرا انگليس نيز ابهت نظامي خود را از دست داد. مطمئناً اينگونه است. 15 نفر از نيروهاي زبده دريايي دستگير و براي دو هفته بازداشت شدند و انگليس مجبور به گدايي و التماس در پشت صحنه شد. ايران آبروي نيروي دريايي انگليس را برد و با مصونيت يك اقدام جنگي صورت داد. پس چه كسي برنده است؟![/color] * عمليات رواني انگليس پس از آزادي نظاميان متجاوز: پس از آزادي نظاميان انگليسي، دو وضعيت اتفاق افتاد. وضعيت اول مربوط به واكنش شهروندان انگليسي و دولتها و شخصيتهاي جهاني بود. اين گروه نسبت به اين آزادي نظر مثبت داشته و به شدت تحت تأثير اين حركت ايران قرار گرفتند. در اين رابطه سايت انگليسي زبان بي بي سي در يك نظر سنجي كه روي پايگاه اينترنتي خود قرار داد، نقطه نظرات چند تن از شهروندان انگليسي را درباره اينكه آيا دولت بلر توانست بحران را به خوبي مديريت كند يا نه؟ منتشر ساخت. اكثر مخاطبان اين سايت ضمن ابراز خوشحالي از عفو نيروهاي نظامي كشورشان، از ضعف و بي كفايتي بلر به شدت انتقاد كرده و شيوه جمهوري اسلامي ايران در برخورد محبت آميز با متجاوزان بريتانيايي را قابل احترام و ستايش توصيف نمودند. رسانه هاي مختلف جهان نيز در ارزيابي خود از عفو نظاميان انگليسي توسط ايران و چگونگي عملكرد دولت بلر در اين ماجرا، تأكيد كردند كه انگليس، بازي ضعيفي از خود به نمايش گذاشته است. وضعيت دوم مربوط به نحوه برخورد انگليس با نظاميان آزاد شده بود. نيروي دريايي ارتش بريتانيا بلافاصله 15 نظامي دستگير شده را پس از ورود به انگلستان، 26 ساعت در قرنطينه نگاه داشت. سپس آنها را وادار كرد كه با حاضر شدن در مقابل دوربين ها (در اصل يك دوربين بيشتر نبود) و خواندن مطالب ديكته شده از روي كاغذ، اعترافات خود در ايران را از روي اجبار توصيف كنند و رفتار ايران در طول زمان دستگيري را بد جلوه دهند. نكته قابل تأمل در سناريوي ناموفق انگليس پس از آزاد سازي نظاميان اين بود كه 9 نفر از 15 نفر نظامي انگليسي حاضر به قرائت نوشته هاي ديكته شده نبودند و جالب تر اينكه شش نفر انگليسي شركت كننده در كنفرانس نيز در پاسخ به خبرنگاران، از رفتار خوب ايراني ها تقدير و تشكر كردند. * تداوم اقدامات هوشمندانه از سوي ايران: پس از مصاحبه نظاميان انگليسي و موافقت وزارت دفاع اين كشور با انعقاد قرارداد آنها براي فروش خاطرات خود، دولت انگليس موج جديد جنگ رواني را بصورت هدفمند عليه ايران آغاز نمود. لندن با اين برآورد كه با آزادي نظاميان خود و برتري رسانه اي، ابتكار عمل را در دست خواهد داشت، سعي كرد با فروش مصاحبه خانم في ترني به مبلغ 000/100 پوند، اين موج را عملياتي كند. اما ايران كه پيشاپيش انتظار چنين موضعگيري و اقدام را از سوي دولت انگليس داشت، تدابير لازم را جهت مقابله منطقي، قاطع و كوبنده انجام داده بود. جمهوري اسلامي ايران در تداوم اقدامات هوشمندانه خود، با پخش فيلم كوتاهي از لحظات همراه با آسايش نظاميان متجاوز انگليس در ايران، توانست سناريوي دولت انگليس را به يك رسوايي سياسي براي دولت بلر و نيروي دريايي سلطنتي انگلستان تبديل كند. اين تصاوير كه از شبكه العالم پخش شد، نظاميان بازداشت شده انگليسي را در حال تماشاي فوتبال بين تيمهاي آرسنال و ليورپول، زندگي جمعي، بازي پينگ پنگ، خوردن ساندويچ و آشاميدن آبميوه و ... نشان مي داد. پخش اين تصاوير، وزارت دفاع و نيروي دريايي سلطنتي انگليس را كاملاً سردرگم، كلافه و نا اميد كرد كه اين مسأله موج گسترده اي از اعتراضها به اين رسوايي بزرگ را در پي داشت. شبكهي تلويزيوني سي. ان. ان با پخش فيلم مذكور، اين تصاوير را بكلي مغاير با ادعاهاي نظاميان بعد از بازگشت به كشورشان توصيف كرد و افزود: اين تصاوير بيانگر زندگي راحت و توأم با آسايش آنهاست، در حالي كه در لندن عكس اين مسأله نشان داده شد. سي. ان. ان همچنين گزارش داد: تصاوير نظاميان انگليسي بازداشت شده كه در حال شادماني، ورزش و غذا خوردن در محيطي مجلل هستند، موج انتقادات در انگليس از اين نظاميان، بويژه در خصوص بهرهبري مادي آنها از چاپ خاطراتشان را در پي داشته است. مسأله ديگري كه به اين امر دامن زده تمجيد برخي رهبران مذهبي انگليس از رفتار انسان دوستانهي ايرانيان است. شبكه خبري يورونيوز در اروپا نيز با پخش اين تصاوير، محتواي آنها را مغاير با ادعاهاي نظاميان انگليسي توصيف كرد و گفت: وضعيت نگهداري اين نظاميان در ايران به هيچ وجه با سخنان آنها در انگليس مطابقت ندارد و نمي توان از تصاوير پخش شده، اعمال فشار بر نظاميان را استخراج نمود. افكار عمومي انگليس نيز با ابراز انزجار نسبت به دروغ پردازيهاي سربازان انگليسي آزاد شده، وزارت دفاع بريتانيا را به دليل صدور مجوز فروش خاطرات به آنها، مسؤول اين رسوايي بزرگ قلمداد كردند. روزنامه تايمز اين اقدام وزارت دفاع را به شدت محكوم و از آن بعنوان عملي قبيح، شرمآور و به دور از اخلاق نظاميگري ياد كرد. تايمز در ادامه، مصاحبه تلويزيوني في ترني (نظامي زن آزاد شده) را عامل مثبت ديگري به نفع ايران و تضعيف كننده روحيه نظاميان انگليسي در عراق ارزيابي كرد و نوشت: اگر ايرانيان نسبت به آزادي ملوانان انگليسي شك داشتند، اكنون اين شك تبديل به يقين شده كه برنده اين ماجرا ايران بوده است. لرد هشتاين، وزير دفاع اسبق حزب نومحافظهكار نيز با اشاره به مصاحبه هاي صورت گرفته اظهار داشت: تا كنون موضوعي به اين صورت منزجر كننده نديده بودم. روزنامه ديلي تلگراف ضمن انعكاس انتقاد خانواده هاي كشتهشدگان انگليسي در عراق و افغانستان، اين ماجرا را سيرك رسانه اي ناميد و از آن با عباراتي چون «شرم آور» و «منزجر كننده» ياد كرد. اين روزنامه در مقالهي ديگري با عنوان «آيا في ترني يك شير زن است يا اهانت كننده به سربازان انگليسي» اظهار داشت: سخنان وي در زمان حضور در ايران معقولتر و اثرگذار تر از آن چيزي بود كه وي پس از بستن قرارداد با روزنامه «سان» و «آي.تي.وي» اظهار داشت. وي با هر كلمهاي كه از زبان خارج مي سازد، وضع موجود را بدتر مي كند. موج اعتراضها و تمسخر ادعاي سربازان آزاد شده، حتي درمورد ادعاي دروغين بدرفتاري با آنها در ايران، به سايتهاي شخصي شان نيز كشيده شد. در اظهار نظري در سايت خانم في ترني آمده است: بايد بگويم ايراني ها نيازي ندارند كه بيش از اين از شما و همكارانتان استفاده تبليغاتي كنند. شما قبلاً و بطور مجاني چنين تبليغاتي را به نفع آنان انجام داده ايد. وزير دفاع دولت در سايه انگليس در اين باره اظهار داشت: اين اقدام به تنزل جايگاه و شئونات كشور منجر شد... ما سربازانمان را در واقع به شكلي بسيار خوار و تحقير آميز به حراج گذاشتيم. سرانجام بلر در واكنش به اين رسوايي مجبور شد وزير دفاع خود را توبيخ نمايد و از فروش خاطرات 15 نظامي آزاد شده جلوگيري بعمل آورد و حتي اعلام كند كه از اين ماجرا بياطلاع بوده است. پس از اين اقدام، دس براون وزير دفاع انگليس در مصاحبهاي با عقبنشيني از موضع قبلي خود در مورد صدور مجوز براي فروش خاطرات نظاميان بازداشت شده اعتراف كرد: من اشتباه كردم و در اين باره و آنچه رخ داده مقصر بودم و اين باعث شد اعتبار نيروهاي مسلح زير سؤال برود. من از اين بابت متأسفم. اما اقدام دولت بلر و حتي اعتراف وزير دفاع نيز موجب تسكين افكار عمومي نشد. ديلي تلگراف در اين باره نوشت: تصميم شتاب آلود براون، وزير دفاع در منع ادامه فروش مصاحبه، باعث نخواهد شد تا تحقيقات اين پارلمان درباره اين تصميم وزارت دفاع فراموش شود. روزنامهي تايمز نيز در اين باره ابراز عقيده كرد: اگر چه براون از موضع قبلي خود مبني بر فروش اطلاعات عقب نشيني كرده، اما واقعيت آن است كه وي قبل از عقب نشيني از اين جبهه، دچار شكست كامل شده است.[color=red] در پي اين امر پارلمان انگليس، وزير دفاع دولت بلر را احضار كرد و خواستار بركناري وي شد. بدين ترتيب جمهوري اسلامي ايران حتي پس از آزادي نظاميان متجاوز انگليسي، توانست با مديريت هوشمندانه خود يكبار ديگر انگليس را تحقير كند.[/color] مطالعه و بازنگري سناريوي خطرناك نظام سلطه براي تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي ايران بخوبي آشكار ميسازد كه وقوع حادثه دستگيري نظاميان انگليسي و پيروزي قاطعانه دولت ايران در ابعاد مختلف اين ماجرا، از الطاف خفيه الهي در حفظ نظام جمهوري اسلامي است. در ادامه برخي از دستاوردهاي خيرهكننده اين حادثه، بصورت اجمال مورد بررسي قرار ميگيرد. -
در هنگامه شهريور هزارو سيصدو بيست، بيگانگان با ما چه كردند...
mostafa_by پاسخ داد به Electro_officer تاپیک در تاریخ دریایی ایران
من بعضي مواقع از كاراي آقا رضاي عزيز ميمونم! رضا جان. وقتي بخواي يه چيز رو قبول كني، حتي اگه زمين و زمان هم عليهاش باشن قبولش ميكني! وقتي هم بخواي يه چيزو رد كني، خدا هم بايد پايين و شهادت بده، بازم بيخيال نميشي!!! ازت بيشتر از اين انتظار داشتم. كاش يكبار متن نامه رو ميخوندي! برادر من! خود روزنامهي انگليسيها اذعان كردن كه به حقارت افتادن و به ايران التماس كردن! انگليس تا حالا براي هيچ كشوري، چنين نامهاي نفرستاده بود! هيچ كشوري در برابر خواستهي انگليس، اينهمه مقاومت نكرده بود!!! كاش يكم موضوع رو بدون بغض و ناراحتي نگاه ميكردي!!! ضمن اينكه آقا رضاي عزيز. شما فردي سياسي بودي و هستي! اگه كس ديگهاي اين رو ميگفت، ميگفتم از دنياي سياست ذرهاي خبر نداره! ولي شما كه ديگه بايد بدوني هر حركت، حتي قاشق و چنگال دست گرفتن، قدم زدن و حتي لباس پوشيدن هم يه پيام خاص داره و اصولاً ادبيات سياست خارجه داريم كه امكان نداره ازش بيخبر باشي!! ولي ظاهراً بعضي مواقع، ناراحتيات باعث ميشه كه نتوني از دانشت، به درستي استفاده كني. بگذريم. ======================== متن نامه رو چون وقت نداشتم ترجمه كنم، از يكي از سايتهايي كه ترجمه كرده بود كپي ميكنم (متن ترجمهاش رو قبلاً كپي كرده بودم تو نوتپد. به همين خاطرم منبعش يادم نيست. ولي چند تا خبرگزاري گذاشته بودن) : سفارت معظم بريتانيا با تقديم احترام به وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران افتخار دارد كه به نامه شماره 100/624 مورخ 9 فروردين آن وزارتخانه اشاره كند كه مربوط به توقيف دو قايق نيروهاي مسلح كشور انگلستان در تاريخ 3 فروردين ميباشد. سفارت انگلستان خاطرنشان ميكند كه توضيحاتي درباره اين واقعه بين نمايندگان وزارتخانه هاي امور خارجه ايران و انگليس در لندن و تهران ارائه شد و در طي مذاكراتي كه با وزير امور خارجه آقاي منوچهر متكي انجام شد تصريح ميكند كه افراد درگير در اين واقعه در حال عملياتي با در خواست دولت عراق تحت قطعنامه 1546 شوراي امنيت سازمان ملل متحد بودهاند كه توسط قطعنامه 1723 تمديد شده بود و [color=red]قطعا قصد هيچگونه تجاوز خصومت آميزي به جمهوري اسلامي ايران نبوده است.[/color] [size=18][color=red]سفارت انگليس تضمين ميكند نكاتي كه در نامه 100/624 لحاظ شده است به اطلاع مراجع ذيربط رسيده است و مسوولين براي جلوگيري از تكرار چنين وقايعي اتفاق نظر دارند.[/size] [/color][color=red]سفارت انگليس ملزم است كه اين موضوع را براي آزادي هرچه سريعتر افسران انگليسي بازداشت شده و طراحي دستورالعملي براي جلوگيري از تكرار اين وقايع با مراجع ايراني مطرح كند.[/color][color=red][b] سفارت بريتانيا در تهران بدين وسيله به وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران اطمينان ميدهد كه توجه كاملي به عدم تكرار چنين وقايعي دارد.[/color][/b] اينم متن نامهاي كه سفارت انگليس بهش اشاره كرده! در يادداشت رسمي شماره 100/642 مورخ 9 فروردين سال 1386 وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي آمده است: با اظهار تعارفات خود به سفارت دولت علياحضرت ملكه بريتانيا در تهران احتراماً اشعار ميدارد: حسب اعلام مقامات ذيربط جمهوري اسلامي ايران، دو فروند شناور جيميني انگليسي با 15 نفر سرنشين نظامي با تجهيزات كامل نظامي در تاريخ 3/1/1386 (23/03/2007) به قلمرو آبهاي جمهوري اسلامي ايران تعرض نمودهاند. نظر به اينكه در گذشته نيز چنين مواردي رخ داده و تذكرات لازم جهت جلوگيري از تكرار اينگونه اقدامات داده شده، دولت جمهوري اسلامي ايران مراتب اعتراض شديد خود را نسبت به اقدام غيرقانوني فوق در تعرض به آبهاي جمهوري اسلامي ايران ابراز نموده و با تأكيد بر رعايت اصول و موازين حقوق بينالملل مبني بر احترام كامل به حاكميت و تماميت ارضي دولتها، مسئوليت دولت انگلستان نسبت به عواقب اين تعرض را خاطرنشان نموده و ضرورت ارائه تضمين لازم مبني بر عدم تكرار اين قبيل اقدامات را خواستار ميباشد. موجب امتنان خواهد بود چنانچه آن سفارت محترم مراتب فوق را به اطلاع مقامات ذيربط دولت متبوع آن سفارت رسانده و از هرگونه توضيحي، اين وزارت را مطلع نمايند. موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجديد مينمايد. ================================ من از طرف دولت انگليس بابت اينهمه فحش و تهديد و ترعيب از شما عذرخواهي ميكنم آقا رضاي عزيز. فقط كاش قبل از نوشتن اين مطالب، يكبار ميرفتي مطالب فروردين 1386 و بيانات ابتدايي پشت سر هم مقامات انگليسي و بخصوص لحن صحبت كردنشون رو يكبار ديگه ميخوندي و مجدداً مياومدي نامه رو مطالعه ميكردي! ولي حيف!!! كاش احساسات وطنپرستانهي ما، سواي تفكرات سياسيمون قرار داشت و به خاطر مشكل با يك نفر يا يك جريان، اينطور از امور مثبت و تحسينبرانگيز كشورمون انتقاد نميكرديم!! -
در هنگامه شهريور هزارو سيصدو بيست، بيگانگان با ما چه كردند...
mostafa_by پاسخ داد به Electro_officer تاپیک در تاریخ دریایی ایران
آقا رضاي عزيز. ظاهراً ناراحتي شما نسبت به دولت نهم، اونقدر هست كه حقايق رو وارونه بهتون جلوه بدن و شما هم راحت بپذيرين. شايد انتظار داشتين كه ما تيربارانشون ميكرديم! حتماً اونوقت ميگفتين چرا كشتين و تنشزايي كردين! علي ايحال، بحث بچهگانهاي است. ولي رفتاري كه واقعاً شرمآور بود، رفتار دولت هشتم بود كه از ترس مردم، اسراء انگليسي رو يواشكي از در پشتي فرودگاه مهرآباد و لابي رياست جمهوري و با چارتر به انگليس فرستادن!! مستنداتش هم موجود هست كه اگه امر بفرمايين ارائه ميكنم. اما حداقل اين دولت، چندين روز نگهشون داشت و نهايتاً هم با نامهي رسمي تعهد دولت انگلستان و عملاً با خفت انگليس، نيروها رو براشون فرستاديم كه بعد از فرستادن هم تشريف بردن زندان! اما كساني كه مشخصاً هدف ديگري جز مخالفت با دولت نداشتن و منافع ملي، ذرهاي ارزش براشون نداشت، اومدن تو روزنامههاشون نوشتن كه ايران با خفت و خواري و با تهديد!!!! انگليس، نيروها رو برگردوند!! حال اينكه نگفتن اگه بخاطر تهديد انگليس بوده، اينكار كه از روز اول انجام شد و حتي ناوشون به سمت خليج فارس حركت كرد! چرا ايران اون موقع آزاد نكرد!! ضمن اينكه با وقاحت، تا همين يكي دو ماه پيش، ارسال نامهي انگليس به ايران رو هم توهم ميدونستن!!!اينقدر ايرانيهاي عزيز در اون برههها، ميهنپرستي نشون دادن كه دولت انگليس هم وهم برش داشت و زد زير همهچيز و اعلام كرد كه نامهاي منتشر نكرده!!! اما نهايتاً وزارت امور خارجه، نامه رو منتشر كرد و دهان منتقدان و بخصوص دولت انگليس رو بست! گويي كه هيچكس حتي نفهميد كه اين اسراء، در مقابل چه چيزي آزاد شدن و هيچكس متوجه نشد كه از گشتهاي مرزي انگليس چرا ديگه خبري نشد و چرا انگليس سواحل مرزي رو تخليه كرد و چرا انگليس اينقدر از ايران كينه به دل گرفت و الي آخر ...!!! ============================= هدفم بحث كردن نيست؛ چرا كه اگه دوباره بحث شه، باز هم بينتيجه خواهد بود. صرفاً براي آقا رضاي عزيز، نامهي دولت انگليس رو قرار ميدم. بقيهاش رو هم ميذارم به حساب وجدانش. [img]http://mostafa-by.persiangig.com/image/Nameh.jpg[/img]