-
تعداد محتوا
2,358 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
18
تمامی ارسال های mostafa_by
-
عليك سلام دوست گرامي. مسلماً بنده شما رو ميشناسم. حرفم كلي بود؛ چرا كه در برابر بالاترين مقام اظهار نظر كننده درمورد بودجه، بندهي حقير كسي نيستم. اما پاسخ سوالات. 1- بودجهي 300 ميليارد دلاري، شايد از فضا اومده باشه و يا اينكه ما گنجي، چيزي پيدا كرده باشيم. ولي اگه ما بودجهمون 300 ميليارد دلار بود، ديگه نيازي به اتكا به درآمد نفتيمون نداشتيم عزيز برادر. هيچ فكر كردين كه چرا اقتصاددانها اينقدر دارن نسبت به گردش بودجه براساس درآمد نفتيمون هشدار ميدن؟ درآمد نفتي، طي اظهار رسمي مقامات ارشد جمهوري اسلامي ايران، 70 الي 80 ميليارد دلار اعلام شد كه طبق عرض بنده، تنها نيمي از اون به بودجه اختصاص داشت. حالا آيا منطقيه كه از طرفي بگيم بودجهمون 300 ميليارده و از طرف ديگه بحث وابستگي به پول نفت رو عنوان كنيم؟ پولي كه ميشه نزديك 30 الي 40 ميليارد دلار؟ آيا اين رقم، در برابر 300 ميليارد، رقم قابل ملاحظهاي محسوب ميشه؟ اگه اين شرايط برقرار باشه، آيا ميشه گفت بودجه براساس پول نفت داره ميچرخه؟ بله دوست من. اگه ما تمام مالياتها رو به موقع و كامل و درست دريافت كنيم، كشور حتي نيازي به صادرات يك بشكه نفت براي درآمدزايي نداره و با همون پول ميشه كل كشور رو آباد كرد. البته مسلماً باز هم به اين رقم افسانهاي نميرسه! به قول يكي از دوستان باسواد و آگاه بنده «كل گردش مالي ايرانيها هم 300 ميليارد دلار نميشه! چه برسه به بودجه ...!» 2- درمورد حساب ذخيره ارزي، نميشه اينجا كامل اظهار نظر كرد. صرفاً بطور كلي ميگم : صندوق ذخيره ارزي به اين منظور در نظر گرفته ميشه كه افزايش حجم پولي كه در نتيجهي مبادلات و صادرات و بالكل درآمدزايي كشور بوجود مياد، به يكباره به اقتصاد كشور تزريق نشه كه نابودش كنه. به همين منظور، بخشي كه جزو كشش اقتصادي محسوب ميشه در قانون بودجه پيشبيني شده و مابقي به حسابي تحت عنوان حساب ذخيره ارزي منتقل ميشه. اين حساب، در هر كشوري متفاوت هست. بطور مثال، در چين اين حساب به 1500 ميلارد دلار رسيده و مقام بعدي ژاپن هست با 800 ميليارد دلار (آمار براي يكي دو سال پيش هست. حس گشتن آمار جديدش نبود :lol: :mrgreen: ). اتحاد جماهير شوروي در هنگام فروپاشي، از حساب ذخيره ارزي بيش از 700 ميليارد دلاري برخوردار بود (در سال 1991)!!! در ايران، اين حساب به دليل اينكه ما درآمد ارزشافزايي به جز نفت تقريباً در اختيار نداريم و اكثر صادرات غيرنفتيمون، يا بسيار ناچيز و خرد هستن و يا نهايت به يك جمع چند درصدي ميرسن و به اندازهاي نيستن كه مازادي در اقتصاد بوجود بيارن كه نيازي به ذخيرهي اين مازاد باشه. به همين دليل هم اين حساب، معمولاً در كشور ما، رقمي كوچك (به نسبت كشورهاي پيشرفته جهان) داره. اما دليل ديگهاش، برداشت از اين حساب هست كه دولتها، براساس نيازهاي خودشون و در قالب لايحهي برداشت از اين حساب، با مجوز و موافقت مجلس، اجازه پيدا ميكنن كه ميزاني از اين حساب برداشت كرده و به اقتصاد تزريق كنن. آخرين مورد اين مسئله، ارائه لايحهي برداشت 15 ميليارد دلاري از حساب صندوق ذخيره ارزي بود كه يك فوريت اون در مجلس رأي نياورد و بايد ديد در آخر به كجا ميرسه. يه توضيح اجمالي درموردش بدم و اون اينكه اين برداشت، به منظور پرداخت بدهي دولت به بانكها و در نتيجه افزايش سرمايه بانكها و افزايش توان وامدهي به صنايع و اشخاص حقيقي و حقوقي و البته بازپرداخت بدهيهاي فوق كلان خويش به بانك مركزي صورت ميگيره كه درصورت موافقت مجلس شوراي اسلامي، اين اتفاق بوقوع ميپيونده و درصورت مخالفت، از دستور كار مجلس خارج ميشه!! 3- اين امري منطقي هست؛ چرا كه هرچقدر بودجه به نفت وابسته باشه، ضرر و زيان بيشتري گريبان اقتصاد كشور رو ميگيره. بازار نفت، به هيچوجه بازار مطمئني نيست. الان رو نگاه نكنين كه به علت تنشهاي بوجود اومده، قيمتها روزانه افزايش و يا كاهش داره. همين چند سال پيش، ما نفت 10 دلار رو تجربه كرديم. نفت 6 دلار رو تجربه كرديم. حالا حساب كنين كه درصورت پايين اومدن قيمت نفت و بالا بودن اين قيمت در بودجه، دولت با چه كسري بودجهي وحشتناكي روبرو ميشه! كما اينكه شد (در زمان دولت آقاي خاتمي). بالكل بحث اقتصادي، بحثي نيست كه به اين سادگيها و در قالب چند خط بشه درموردش توضيح داد؛ چرا كه هر متغير حتي ريز اقتصادي، فقط براي شرح و توضيح سادهاش، نياز به چندين نمودار و دهها خط و صفحه توضيح هست (با ياد و خاطرهاي از استاد بزرگوار، دكتر مرتضي اسدي).
-
يه جمله فقط ميشه گفت به جهاندار عزيز. «پسرم. خيلي دوست داشتم تو اين بازي، كنارت باشم. ولي متأسفانه وقتش رو ندارم. ان شاء الله دفعات بعد سعي ميكنم بيشتر باهات بازي كنم». خوب. از حرفاي جهاندار عزيز كه بگذريم ميرسيم به پاسخ دوستان. ببين بزرگوار. بنده رو قبول ندارين. آقاي رئيس جمهور رو كه ديگه ان شاء الله قبول دارين كه؟ ايشون در سخنرانيهاشون بارها اين مسئله رو عنوان كردن كه «سهم نفت در بودجه از 67 درصد به 51 درصد رسيده ...». اگه دنبال اخبار صحيح نيز بودين، همين زمستان سال گذشته، جناب آقاي دكتر طهماسب مظاهري، رئيس بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و متولي نظام پولي كشور، درآمد نفتي ايران رو بيش از 70 ميليارد دلار اعلام كرد كه طبق قانون بودجه، بخش پيشبيني شده در بودجه لحاظ و مابقي به صندوق ذخيرهي ارزي منتقل شده است (پاسخ سوال پاياني شما). ايشون درآمد نفتي قابل پوشش دولت در بودجه رو نزديك به 35 ميليارد دلار اعلام فرمودن. حالا اين رو در كنار حرف قبلي بذارين. به بودجهاي در حدود 70 يا نهايت 80 ميليارد دلار خواهيد رسيد. حس معلمي، وقتي وجود داره كه گوش شنوايي هم بدهكار باشه. والا در محيطهاي دبستان گونه، معلم دبستان نياز هست كه متأسفانه بنده چنين قدرتي ندارم. شما بزرگوار و يا هر دوست عزيز ديگهاي كه نيازي به معلومات ناچيز بنده داشته باشه، ميتونه بپرسه و در حد توانم، پاسخگو هستم. ولي به شرطي كه هدف، دونستن باشه؛ نه سرودن! ----------------------------------------------- عليك سلام. عزيز من. بنده هم ادعا نكردم كه فقط من تو اين دنيا ميدونم. مسلماً من هم همه چيز رو نميدونم كه هيچ؛ هيچچيز رو نميدونم. صرفاً دارم براساس معلوماتم (كه خدا رو شكر از فضا نازل نشده) صحبت ميكنم. همين و بس. مسلماً شما هم اطلاعاتي در اين زمينه دارين. ولي بد نيست بدونين همين پروژههايي كه نيروهاي مسلح در قالب شركتهاي خصوصي و يا دولتي و يا وابسته به نيروها انجام ميدن رو اگه شما نامشون رو شنيدين، حقير و دوستان حقير سالها درشون فعاليت داشتيم. پس فكر كنم كمي بيشتر از شما دوست گرامي با اين نهادها و نحوهي درآمدزايي و هزينهكردشون آشنايي داشته باشم. موفق و مؤيد باشيد.
-
بيخيال دوست دانشمند من! شما بچسب به اين تفكرات خوب. فقط نميدونم چرا اساتيد بنده بيسواد (كه بطور كاملاً اتفاقي همين اساتيد و اصولاً تيموركهاي ما، كار تحليل بودجهاي رو انجام ميدن) مثل من تو توهم به سر ميبرن؟!! آها! حتماً اونا هم پينك رو، اونم با صداي بلند گوش دادن :crying: . راستي استاد گرامي. ميدوني ان شاء الله تعريف بودجه چيه ديگه! ميتوني بهم بگي منابع تأمين اين 300 ميليارد دلار!!!!!!! چيه؟ :sad: :| ------------------------------------------ ظاهراً سطح سواد من به دانشمندان و پروفسورهاي اين تاپيك نميرسه. پس بهتره دوستان بودجهنويس جهاني رو در تاپيك تنها بذارم تا همچنان بنويسند و بخوانند و لذت ببرند. ما هم ميريم همون پينكمون رو (البته با صداي كم - پينك چه ربطي به صدا داشت؟ :mrgreen: :lol: ) گوش ميديم!!!! موفق و هميشه بيدار و سربلند باشيد!
-
كاش دوستان به جاي خيالبافي و ارائهي آمارهاي فضايي (300 ميليارد دلار بودجه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!)، يكم فكرشون رو به كار ميانداختن و به اين مسئله توجه ميكردن كه كشورداري، مثل بازي جنرالز نيست كه هرچي درمياري توپ و تانك بسازي و بخري!!!! يكم اگه فكرتون رو به كار ميانداختين، متوجه ميشدين كه از روي شكم حرف زدن چه تبعاتي داره! دوستاني كه ميگن مثلاً از 10 ميليارد بشه 15 ميليارد، يه لحظه با خودشون فكر نكردن كه «خوب! اين 5 ميليارد افزايش از كجا تأمين شه» (البته به دلاره اين رقم!!! )؟!!! دولت كه پولي رو قايم نكرده!! هرچي درآمد كسب ميشه، در بودجه آورده ميشه و تخصيص پيدا ميكنه! حالا اگه بخوايم حتي 1 ميليون تومان! رو به يه قسمت اضافه كنيم، اين به اين معني هست كه بايد از يه جاي ديگه اين 1 ميليون تومان زده شه تا به اونجا برسه!!! حالا ديگه ادامهاش رو خودتون بخونين!!! يه توصيه دوستانه دارم. برادران لازم نيست حتماً حتماً در همهي موارد، نظر كارشناسي ارائه بدين! باور كنين اگه اين كار رو انجام ندين، كسي نميآد تيرباران يا ترورتون كنه!
-
من از دوستان انتظار داشتم كه پاسخهاي منطقي و معقولانه و مبتني بر ادله ارايه بفرماين. ولي متاسفانه اكثر قريب به اتفاق دوستان (به جز دو سه نفري كه مطمئن بودم نظرات كاملاْ منطقي رو ارائه ميدن) زدن به جاده خاكي و مسائلي عنوان فرمودن كه نه تنها در شان اين سايت نيست٬ بلكه ابزاري ميتونه باشه براي مسخره كردن دوستان عزيز. پس يه خواهش دارم و اون اينكه اگه در مواردي٬ از اطلاعات كافي برخوردار نيستين٬ حداقل حكم ندين و سعي كنين اين كمبود اطلاعات رو با پرسيدن جبران بفرمايين؛ نه با اظهار نظرات ...! ---------------------------------------------------- از دوستان مجدداً خواهش ميكنم كه در پاسخ به سوال حقير٬ بحث رو ادامه بدن. ---------------------------------------------------- همونطور كه سيناي عزيز فرمودن٬ گروكشي امري كه به نياز ملتها برميگرده٬ يك امر غير انساني و صرفاً سياسي و اقتصادي هست كه براي كشوري كه تمامي ادعاي اون٬ حمايت از مردم جهان و مقابله با مستكبرين هست٬ امري ناپذيرفتني محسوب ميشه. چرا كه با افزايش بهاي انرژي٬ كشورهاي صنعتي سود بيشتري كسب كرده و اين فشار رو بر روي مردمشون منتقل ميكنن و به واقع اين مردم جهان هستن كه از اين امر٬ صدمه و آسيب ميبينن. مسلماً هم مسبب اين امر رو كشور خودشون نميدونن؛ بلكه كشوري رو ميدونن كه از راه گروكشي انرژي٬ به تخريب زندگي مردم روي آورده. در نتيجه ما حتي در برابر افكار عمومي هم شكست خواهيم خورد؛ چه برسه نظامي! اما بحث ديگري كه سيناي عزيز اشاره فرمودن و بحق هم فرمودن؛ ناتواني ما در مديريت انرژي هست. براي كشوري كه حتي توان مديريت انرژي داخلي رو نداره و هر زمان كه بحراني در كشور بوجود اومد٬ تازه تلاش براي مديريتش آغاز شد و شروع به كنفرانس گذاشتن و صغري و كبري چيدن كردن و باز هم به جايي نرسيدن؛ اين امر بسيار مخربتر هست. برخي دوستان٬ از اونجايي كه نفسشون از جاي گرم درمياد٬ خيلي راحت بحث بستن تنگه رو عنوان ميكنن. كاري به شدن يا نشدنش ندارم؛ گويي كه گفتنيها رو قبلاً در تاپيك «تنگه هرمز» گفتم كه البته با شاهكار سعيد عزيز٬ مطالب پاك شدن (و سر اين مسئله به شدت از دست ايشون عصبانيام و منتظر توضيحي قانع كننده!!!). اما حتي درصورت موفقيت در بستن تنگه هرمز٬ تنها اتفاقي كه ميافته اينه كه تعداد دشمنان مسلح و غيرمسلح ما افزايش پيدا ميكنن و اين مسئله٬ به همين راحتي ميتونه از اهرم فشاري مناسب در مناسبات سياسي٬ تبديل شه به تبري كه بر گردهي خودمون فرود مياد! برخي دوستان عنوان فرمودن صادرات غيرنفتي رو افزايش بديم! خوب بله! اين يه راهكاره. ولي كاش كمي فكر ميكردين كه «دولتمردان ما سالهاست كه اين راه رو دنبال ميكنن و تمام تلاششون هم روي همين مسئله متمركز شده و چيزي كه ميبينين٬ حاصل اين تلاش و ثمرهاش هست»!! اين حرف دوستان٬ مثل اين ميمونه كه بگيم : «راه حل شناختن ايران در جهان اينه كه حداقل 50 تا طلا تو المپيك بعدي بگيريم و بودجهي نظاميمون رو هم به 180 ميليارد دلار برسونيم!!!! دوستان بهتره كمي منطقي و براساس واقعيات بحث بفرماين. ==================================== زماني كه ما٬ توان مديريت انرژي رو نداريم٬ پس حماقت محضه كه از گروكشي استفاده كنيم. روسيه در دو سال پيش٬ با مديريت انرژي گازي منطقه٬ تونست كاري كنه كه اروپا و اوكراين٬ به تمامي خواستههاي اقتصادي و بعضاً سياسي اين كشور تن بدن و تسليم بشن. ولي اين مسئله درمورد تركمنستان صادق نبود و با حماقت اين كشور٬ فقط باعث شد كه بخش عظيمي از صادرات اين كشور به ايران٬ كنسل شده و شركت فرصت طلب گازپروم روسيه٬ با قيمتي بسيار نازل اين سهم رو در اختيار بگيره و در نتيجه تركمنستان ...!!!! تازه اين مسئله٬ در دنياي غيرنظامي رخ داد و تنشي در بين نبود كه به جنگ و خونريزي منجر بشه. ولي فكرش رو بكنين همين شرايط در زمان تنشهاي بينالمللي و جنگ بوقوع بپيونده. نتيجه رو ديگه ميتونين خودتون محاسبه بفرمايين. ==================================== منطقيترين راهكار براي استفاده از اهرم انرژي٬ ايجاد وابستگي انرژي هست كه حسين عزيز درصحبتهاشون بهش اشاره كردن. وقتي در دنياي امروز٬ منفعتها بهم پيوند خورده و با يك تغيير كوچك اقتصادي در يك كشور٬ تبعاتش در كشورهاي ديگه مشاهده ميشه٬ پس مسئلهاي به اين مهمي مسلماً ميتونه در روابط كشورها و مناسبات اقتصادي و سياسيشون تاثيرگذار باشه. در حال حاضر٬ كشورهاي صنعتي٬ با وجود اينكه بيشترين ميزان مصرف نفت خام رو دارن٬ ولي اين افزايش بهاي نفت صرفاً به نفعشون تموم شده. ضمن اينكه افزايش بيش از اندازهي قيمت نفت٬ منجر به استفاده از ذخاير استراتژيك اين كشورها شده و البته سنگيني قيمتهاي فراوردههاي نفتي براي مصرف كنندگان جهاني؛ بخصوص كشور عزيزمون رو به دنبال داره. اما درمورد گاز٬ مسئله تا حدي فرق ميكنه كه ترجيح ميدم از دوست عزيزم Prince بخوام که در این زمینه توضیح بیشتری ارائه بفرماین. ==================================== نفت، برای کشورهای دارنده اش، سرمایه ای مفيد و باارزش محسوب ميشه كه با استفاده صحيح از اون و بخصوص ايجاد بازارهاي تا حدودي مستقل و بزرگ٬ ميتونه راهكاري براي تعامل بيشتر با كشورهاي جهان باشه كه اين مسئله ميتونه تا حدي نگرانيهاي افزايشهاي بيرويه و كنترلهاي مجازي قيمتها توسط قدرتها رو كاهش بده و تا حدودي ابتكار عمل رو در اختيار ما قرار بده (به اندازهي سهممون از بازار جهاني) و اينكه كوچكترين رخدادي در منطقهي خاورميانه٬ ميتونه قيمت انرژي رو افزايش بده و در صورت منطقي و درست رفتار كردن٬ ميشه از اين افزايش قيمت پديد آمده٬ به عنوان ابزار فشاري برعليه كشور متخاصم استفاده كنيم؛ چرا كه برحسب نيازي كه كشورهاي مقابل ما به اين ماده حياتي دارن٬ اونها هم بيكار نميشينن و حداقل تلاششون رو براي ترك مخاصمه و نشستن بر پاي ميز مذاكرات و در نتيجه بازگشت آرامش به منطقه انجام ميدن. البته از قديم گفتن گرهي كه با دست باز ميشه رو با دندون باز نميكنن. شايد اگه ما منطقي و عاقلانه رفتار كنيم٬ حتي جنگي پيش نياد كه نيازي به اين اميدواريها هم نداشته باشيم!
-
با تشكر از mhm عزيز؛ اكثر گفتنيها رو اين دوست عزيزمون فرمودن. گويي كه در مواردي، فكر كنم اشتباهاتي اندك در گفتارشون بود. بطور مثال، طرح كمربند امنيتي، سالها قبل و در اوج جنگ سرد (دههي 60) توسط هنري كسينجر پيريزي شده بود (كه البته بذر اوليهي اون، برگرفته از سياست مهار نفوذ ترومن بود و آنتي تزي بود در برابر تئوري دومينو) و حركت امريكا به سمت شرق نيز از اين دوران آغاز شده بود و همه چيز خوب پيش ميرفت تا اينكه عقبنشيني امريكا از ويتنام و انقلاب ايران، اين كمربند رو قطع كرد و حاصل دو دهه تلاش و برنامهريزي ايالات متحده، بر باد رفت. علاقهي ايالات متحده به منزوي كردن اتحاد جماهير سوسياليستي شوروي (USSR)، عملاً انجام ناشدني بود؛ چرا كه از طرفي، با حضور سياسي اين كشور در نيمي از اروپا (اروپاي شرقي شامل لهستان، يوگوسلاوي سابق، آلباني، مجارستان، چكسلواكي سابق، روماني و آلمان شرقي) كه به بلوك شرق معروف شد، و همچنين فضاي دوقطبي جهاني كه كشورهاي جهان رو به يكي از دو ابرقدرت جهان؛ يعني اتحاد جماهير شوروي و ايالات متحده امريكا سوق ميداد، دست شوروي براي حركت سياسي و نظامي در جهان، كاملاً باز بود. جهان، به جبههاي به وسعت كرهي زمين تبديل شده بود كه منزوي نمودن شوروي و بستن راه اين كشور، امري نشدني بود. اما حضور نظامي ايالات متحده در كنار مرزهاي اين كشور، خود تهديدي براي شوروي بود و درصورت تحقق اين امر و حضور ناتو در اين كمربند، ميشد تا حدودي از سرعت نفوذ شوروي كاست. اما با فروپاشي شوروي در سال 91 و به روي كار آمدن فردي الكلي و بيكفايت به نام بوريس يلتسين، روسها مسير نزولي رو دنبال كردن كه قبل از اون، در سالهاي افول خاندان رومانوف شاهد بودن! بحران اقتصادي در اين كشور، روسيه رو تا مرز فروپاشي از درون پيش برد و بحرانهاي نظامي و امنيتي اين كشور هم امري بود كه ديگه از توان دولت مركزي خارج بود. چچن و داغستان، با حمايت مستقيم و پشتيباني ايالات متحده، به خاري در چشم روسها تبديل شده بودن. مافيا در روسيه به شدت قدرت پيدا كرد؛ طوري كه پليس اين كشور در برابر مفاسد بوجود اومدهي اجتماعي و ايستادگي در برابر جنايات و جرايم ريز و درشت، عملاً ناتوان شده بود. روسيه، ديگه نه تنها خطري از لحاظ سياسي براي غرب نداشت؛ بلكه حتي قدرت نظامي خودش رو هم از دست داده بود و به كبريتي بيخطر براي غرب تبديل شده بود. اما با روي كار آمدن ولاديمير پوتين، عضو سابق KGB، اوضاع تغيير پيدا كرد. در ابتدا اصلاحات اقتصادي پوتين، تغيير شگرفي در وضعيت اين كشور بوجود آورد. در ادامه، با قدرتمندتر كردن پليس و اطلاعات اين كشور، مقابله با مفاسد اجتماعي آغاز شده و كشور از امنيت اجتماعي قابل قبولي برخوردار شد. فاز بعدي، افزايش قدرت نظامي اين كشور بود كه تا به امروز، اين رشد نظامي رو شاهد بوديم و ميبينيم كه هرساله بودجهي نظامي اين كشور، رشد بيشتري به نسبت قبل پيدا ميكنه. در زمينهي پيشرفت تسليحاتي هم دوستان بهتر و بيشتر مطلع هستن. اين مسئله، نگراني مجدد غرب رو در پي داشت. تا قبل از اين، غرب، نگران رشد تصاعدي جمهوري خلق چين در تمامي زمينهها؛ بويژه اقتصادي بود و پيكان تهاجم سياسي و اقتصادي به سمت چين نشانه رفته بود كه با روي كار آمدن خرس پير، عملاً غرب بازگشت به دههي 50 رو حس كرد. به همين دليل هم بايد قبل از اينكه روسيه دوباره قدرت سابق رو بدست ميآورد، تضعيف ميشد. اما بحرانسازيهاي نظامي براي اين كشور، به سادهترين شكل ممكن به نفع روسها به پايان رسيد تا اين حقيقت بيشتر آشكار شه كه خيز بلند روسها براي تبديل شدن به يكي از ابرقدرتهاي جهاني، اغماض ناپذيره. اما در شرايطي كه ايالات متحده، يكهتاز جهان شده و سياستهاي خود رو با قلدري و با پرچم دموكراسي به جهان القاء ميكنه، مسلماً خواب منزوي ساختن روسها، خواب تعبير ناپذيري نيست. زماني، كشورها از ترس شوروي، از پذيرفتن موافقتنامه با ايالات متحده خودداري ميكردن. سياستهاي پولادين ژوزف استالين، اقتدار سياسي و نظامي هر كشوري رو خرد ميكرد و نطقها و تهديدات آتشين نيكيتاي خروشچف و عملگرايي خشن لئونيد برژنف (كه به دكترين برژنف معروف شد)، عملاً دست كشورها رو از همكاري نظامي با ايالات متحده كوتاه ميكرد. اما پس از فروپاشي شوروي، بلوك شرق به دامان غرب افتاد و با افراطيگري، به سرعت روند پيوستن به ناتو رو دنبال كردن و ناتو هم از خدا خواسته و با كلي شرايط سخت و سنگين، يك يك اين كشورها رو به عضويت درآورد. اين حركت، نيمي از اهداف ايالات متحده رو تأمين كرد. پس از اون، نوبت به اقمار شوروي بود كه ابتدا با تغيير حكومت و سپس با حركت به سمت ناتو، موجبات محاصرهي روسيه رو فراهم كنن كه دوست خوبم در اين زمينه، اشارهي مفصلي داشتن. چند ماه پيش، هنگامي كه اجلاس ناتو در بروكسل تشكيل و بررسي عضويت گرجستان و اوكراين صورت گرفت، اين بحث عنوان شد كه اين دو كشور، هنوز توانايي و شرايط پذيرش در ناتو رو ندارن و بايد بيشتر تقويت بشن. اين امر، زنگ خطري براي روسها بود و باعث حساس شدن مسكو روي اين مسئله گرديد و بازيهاي سياسي از اين زمان، رنگ و بوي جديدي به خود گرفت. در همين زمان بود كه حساسيت روي استانهاي استقلال يافتهي اوستياي جنوبي و آبخازيا، به نشانهي مخالفت با غرب بالا گرفت و به عبارت صحيحتر، روسها در پي موقعيتي براي به رخ كشيدن قدرت نظامي خود به غرب و در نتيجه مخابرهي پيامي سنگين به اروپا و امريكا بودن. پيامي كه يادآور اقتدار شوروي بود. اينكه چي شد كه جنگ ميان روسيه و گرجستان آغاز شد، مسئلهاي هست كه ان شاء الله در ادامه بهش اشاره خواهيم كرد. صرفاً قصد، آمادهسازي تاپيك براي پرداختن به بحران قفقاز بود و عرايضم در راستاي تكميل ساختن فرمايشات mhm عزيز.
-
خوب. قضيهي دعوت حسين عزيز از بندهي حقير، درست شده مثل قضيهي اين مجريهاي مسابقات كه هي نام نفر برنده رو صدا ميكنن كه بياد بالا جايزه رو ببره، ولي بنده خدا نيست!!! چون من شب (يا به عبارت بهتر نصفه شب) ميام نت، به همين خاطرم اين فاصلهي زماني پيش اومد. خلاصه حسابي شرمنده. -------------------------------------------- اول از هر چيز، بايد خدمت دوستان بزرگوارم عرض كنم كه؛ اهرم فشار، به معني تسليحات و برگ برنده و نيرو و امثالهم نيست. اهرم فشار، اصطلاحاً به امر يا راهكاري گفته ميشه كه توسط اون، بشه امتيازي از طرف مقابل گرفت. يه مثال سادهاش، همين گروگانگيري هست. گروگانها، صرفاً ابزاري هستن براي داشتن دست بالا در مذاكرات و گرفتن امتياز از طرف مقابل. البته گاهي هم اشتباه در محاسبهي اهرم فشار، ميتونه نتيجهي معكوسي داشته باشه و اوضاع رو خرابتر كنه. -------------------------------------------- اما بريم سراغ دشمنانمون. اگه بخوايم دشمن رو خيلي ساده تعريف كنيم؛ دشمن نيرويي مخالف نيروي ماست كه با ما تضاد منافع داره. حالا اين تضاد منافع، ميتونه تضاد سياسي باشه؛ مثل امريكا، ميتونه تضاد منطقهاي و مرزي باشه؛ مثل عراق، ميتونه تضاد منابع باشه؛ مثل قطر، افغانستان و كشورهاي حاشيهي درياي خرز و يا استراتژيك و ايدئولوژيك؛ مثل عربستان و اسرائيل. اما خطرناكترين دشمنها، دشمناني هستن كه تضاد مافع مستقيمي با ما ندارن و صرفاً زماني هويدا ميشن كه اين تضاد، با هر اقدامي بوجود بياد. به اين دليل اين خطرناكي وجود داره كه چون روي اونها، حساب چنداني باز نشده، پس شناختي هم نيست و همين امر، ميتونه حركات پيشبيني نشدهاي رو سبب شه كه خودش بحث مجزايي هست. از اين بحث، بهتره پرش شه. ولي شايد در فرصتي مناسبتر، به بحث دشمنشناسي بپردازيم؛ چرا كه مهمترين نياز امروز جامعهي ماست و متأسفانه به جاي دشمن شناسي، رو به دشمن فرضي سازي آورديم و از بسياري از واقعيات روز جهان، حقيقتاً دور مونديم. ------------------------------------------- تفاوت بين كشورهاي پيشرفته (يا همون توسعه يافته)؛ چه از نظر سياسي و اقتصادي و چه از نظر نظامي، با كشورهاي عقب مانده (كه اسم مؤدبانهاش در حال توسعه هست)، سواي تمامي مسائل ريز و درشت مديريتي و اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي، نحوهي استفاده از ابزارهاي در دست هست. يك مثال ساده. كشوري مثل ژاپن، با كمترين منابع و مساحت، با بزرگترين مشكلات پيش رو (ويراني كشور در جنگ دوم جهاني، اقتصاد ورشكسته، اشغال نظامي، محدوديت جغرافيايي و همچنين زلزلهخيز بودن اين كشور)، در عرض سه دهه، به رشد خيرهكنندهاي دست پيدا كرد و امروز، شاهديم كه يكي از برترين كشورهاي اقتصادي جهان هست كه در بسياري از بازارها حرف اول رو ميزنه. اگه اين كشور رو با كشوري مثل ايران عزيز مقايسه كنيم و شرايط يكساني رو قائل باشيم، ميبينيم كه ايران عزيز، بايد دهها برابر اين كشور پيشرفت داشته باشه. اما در عمل، چيز ديگهاي ميبينيم. چرايي اين عدم پيشرفت، باشه براي جايي مناسبتر. صرفاً اين مثال، به اين منظور بيان شد كه تفاوت استفاده از ابزارها، ملموستر باشه. والا مقايسهي ايران با كشوري مثل امريكا كاملاً غلط و از بنيان به كجراهه رفتن هست. ----------------------------------------------- براي دونستن اينكه كدوم ابزار در دست ما، ميتونه اهرم فشار مناسبي براي وقايع آينده باشه، بايد ديد كه ما چي در دست داريم؟ مسلماً اولين و مهمترين ابزار در دست ما، انرژي هست. اين مسئله، با طرح جالب گروگانگيري انرژي ما، كاملاً متفاوت هست. ايران، روزانه 4.2 ميليون بشكه نفت صادر ميكنه كه اين امر، بيش از نيمي از بودجهي كل كشور رو تأمين ميكنه. پس ميبينيم كه مسئلهي انرژي، يكي از مهمترين مواردي هست كه تأثير دوگانهاي؛ هم براي ايران و هم جهان داره و به عبارت بهتر، صخرهاي است كه ما و ديگران، با هم روش قرار گرفتيم. پس هرگونه تصميمگيري درمورد اين مسئله، بايد كاملاً منطقي و حسابشده صورت بگيره؛ در غير اينصورت اثرات جبران ناپذيرش، بيشتر از هر كشوري، دامنگير خود ما خواهد شد. ايران، پس از روسيه داراي بيشترين ذخاير گاز در جهان هست (البته بحثي هست كه اگه كانادا شرايط استخراج گاز رو در كشورش بهبود ببخشه، اين احتمال هست كه حتي بيشتر از روسيه منابع گازي كشف كنه. ولي جاي اين بحث هم اينجا نيست!!!). گاز ايران، در حال حاضر به چندين كشور منطقهاي و فرامنطقهاي صادر ميشه. دو سال پيش، وقتي بحث شركت گازپروم روسيه و افزايش قيمت و اختلاف نظر با اوكراين بوجود اومد، ايران پيشنهاد احداث خط لوله از كشورمون به اروپا رو ارائه كرد كه با استقبال لفظي اروپاييها و خشم مسكو همراه شد (و يكي از نتايج سادهي اين اقدام نسنجيده، تصويب قطعنامهي دوم شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران بود!!!). در حال حاضر هم بخشي از گاز اروپا، از طريق تركيهاي تأمين ميشه كه خودش از ايران گاز وارد ميكنه. از طرفي هم هند و پاكستان، علاقهمند به تهيهي گاز مورد نياز خود از طريق ايران هستن و هنوز هم بر سر مشكلات اين طرح، سه كشور در حال چانهزني و افزايش و كاهش قيمتها و تصميمگيري درمورد چگونگي انجام اين امر هستن. درمورد ساير فرآوردههاي نفتي و گازي، نميشه نقطهي قابل اتكايي رو عنوان كرد. ولي همين نفت و گاز، خودش به تنهايي بزرگترين اهرم فشار ايران محسوب ميشه. اما آيا تمامي اهرمهاي فشار، لزوماً اقتصادي هستن؟ اين مسئلهاي هست كه ان شاء الله در ادامه بهش پرداخته ميشه. نظر دوستان ميتونه در اين زمينه، راهگشا و مفيد باشه. ---------------------------------------- چون دوست ندارم بنده گوينده باشم، پس اين قسمت رو نگه ميدارم و از دوستان ميخوام كه بفرماين : اگر فرض رو بر اين بگيريم كه تنها اهرم فشار جمهوري اسلامي ايران، اهرم انرژي هست، از دوستان ميخوام بفرماين اين اهرم، چه كمكي ميتونه به ما بكنه و چطور بايد مورد استفاده قرار بگيره كه در معادلات، كفهي ترازو رو براي ما سنگينتر كنه؟
-
براي بررسي اين موضوع، بهتره اول دشمنان احتمالي رو دستهبندي كنيم و پس از صفآرايي فرضي، سراغ اهرمهاي در دست بريم. اگه نخوايم بحث رو جزء به جزء پيش ببريم، توفيقي حاصل نميشه. پس حسين جان. چون تاپيك با مديريت شما ايجاد شده، بهتره اول اين دشمنان شناسايي بفرمايي و بعد خرد خرد بحث رو شروع كنيم.
-
انسداد تنگه هرمز، یک بررسی استراتژیک انسداد تنگه هرمز ، رویدادها ، تحلیل ها و اخبار
mostafa_by پاسخ داد به SHAFAGH23 تاپیک در اخبار تحلیلی
سعيد جان. بله! از نظر نظامي، هر كاري قابليت انجام داره. طبق محاسبات فيزيك، ميشه يه فيل رو از سوراخ يه سوزن عبور داد. ولي ببين واقعيت چي رو ميگه!! دوستاني كه ميفرماين ايران تنگهي هرمز رو مديريت ميكنه، فكر كنم يه مقدار شرايط جنگ رو ساده فرض فرمودن. برادر من! مگه ايست و بازرسي بسيج محله در شبهاي جمعهاس كه به همين راحتي بخوان مديريت كنن و ببندن و باز كنن و به هركس كه بخوان اجازه ورود و خروج بدن و ...!! اصلاً مگه اون زمان، ما قدرت برتريم كه بخوايم منطقه رو مديريت كنيم و جنگ رو اونطور كه دوست داريم پيش ببريم و جبههها و شرايط رو مديريت كنيم؟!!! اولين اقدامي كه توسط امريكا درصورت وقوع جنگ صورت ميگيره، بمباران شديد سكوهاي نفتي، اسلكهها و بنادر و سپس تخليهي نيرو در جزاير مهم و حياتي و نقاط استراتژيكي دريايي ما هست. يه حقيقت هست. مثلاً اشغال جزيرهي قشم يا ابوموسي، خيلي سادهتر از اشغال خرمشهر يا بندرعباس هست؛ چرا كه ما اونجا نه مدافعي داريم، نه پشتيباني لجستيكي و نه حتي قابليت مانور منطقهاي! پس تعجبي نداره اگه روز اول شنيدين در همون ساعات اوليه، جزاير X و Y و Z و ... توس امريكاييها اشغال شد! امريكا روز اول نمياد تهران رو بگيره! اول از همه، جنوب ايران و بخصوص مناطق مربوط به تنگهي هرمز اشغال ميشه! بعد از اون، تازه بحث آغاز جنگ مطرحه. اين نقاط، دقيقاً نقاطي هستن كه ما از نظر نظامي كاملاً درش ضعف داريم! حالا باز هم دوستان ميان و ميفرماين كه ما تنگه رو ميبنديم و سر سگ رو مياندازيم تو ديگ و هي هم ميزنيم و ازش يه سوپ مقوي و لذيذ درست ميكنيم و ميديم به خورد جماعت! وقتي دست ما از اين تنگه كوتاه باشه، خيلي دوست دارم بدونم چطور ميتونيم ببنديم! البته مسلماً از اونجايي كه ما برتريم و امريكا پستتر و ضعيفتر، حتماً ميتونيم!!!! امريكا هم طفلي ميشينه و نگاه ميكنه و انگشت حسرت بر دهان ميگيره كه اي بابا! چه اتفاقي افتاد! حالا چيكار كنيم؟ چطور تنگه رو باز كنيم؟! بيخيال! بياين جنگ رو تمومش كنيم! زشته مادر جان!! ضمن اينكه دوستان فكر كنم تنگهي هرمز رو به همون كوچكي ميبينن كه در نقشه هست و فكر ميكنن با يه توپ دارم قلقليه ميشه اون رو بست!!! بياين يكم منطقيتر فكر كنين. اگه فكر ميفرمايين كه تنگه به اين راحتي بسته ميشه؛ پس بسم الله! يه راه حل نيمچه منطقي بدين كه فقط البته مثل قضيهي همشهري ما هم نباشه كه در خونه رو رو خودش ميبنده و كليدش رو پرت ميكنه بيرون و ميگه ديگه هيچ كس نميتونه از اين در بياد تو!!! جالبتر اينكه سعيد جان؛ شما انگار زيادي بيخيالي! عزيز من! براي من مهم نيست كه جامعهي جهاني محكوم ميكنه اين كار رو يا نه. ولي خيلي برام مهمه وقتي رفقاي چيني رو در خاك خودمون ببينم و سوخوها و ميگهاي روسي رو در كنار رافائل و تورنادو و رپتور! اين مهمه كه ما با امريكا و متحدينش بجنگيم، يا با متحدين سابق خودمون كه با دست خودمون دشمن خودمون كرديم!!!!! سعيد جان. بله. ما با عراق نميجنگيم. پس يادمون نره كه نه نيروي هوايي امريكا، نيروي هوايي عراق هست كه به همين راحتي سوارش بشيم. نه نيروي دريايي امريكا، نيروي دريايي عراق هست كه با مرواريدها نابودش كنيم. نه نيروي زميني اونها، نيروي زميني عراق هست كه با خاكريز زدن و تهاجمهايي كه تاريخ مصرفشون به جنگهاي جهاني برميگرده و با دادن تلفات بسيار، خاكريز به خاكريز رو تصرف ميكردن؛ بشه جلوشون رو گرفت!!! جنگهاي نوين، تفكرات نويني رو ميطلبه! تاريخچهي بستن تنگهها هم برميگرده به دهههاي 50 و 60 ميلادي كه هر بار، به طرزي مفتضحانهتر، اين تنگهها توسط ابرقدرتها گشوده شده و تنها متضررين اون، كشورهايي بودن كه خيال ميكردن با بستن اين تنگهها، ميشه كاري كرد. رجوع شود به تاريخ جنگهاي پاناما و مصر (جنگ اعراب و اسرائيل 2). -------------------------------------------- اميدوارم دوستان كمي از اين عواطف و احساسات پاك وطنپرستانه فاصله بگيرن و به منطق روي بيارن. نيازي نيست به اين فكر كنيم كه ميتونيم نفت رو صادر كنيم يا نه. بهتره قبل از هر كاري، عواقب اون رو هم بسنجيم تا اينطور بيخيال، بوق هماوردطلبي بر عليه جهان رو در گوش فلك به صدا در نياريم! ============================== بنده هم تمام نظرياتي كه نياز به بازگو كردنش بود رو عرض كردم. ديگه قضاوت با خود دوستان.- 778 پاسخ ها
-
بابك عزيز و گرامي؛ بنده هم عرض كردم كه : بازي جنرالز و نسخهي اضافه شوندهي آن با نام Zero Hour در سال 2003 (به ترتيب در 10 فوريه و 22 سپتامبر) ارائه شد. ولي طرح اين سري بازيها و بالكل بازيهاي Command & Conquer، از جنگ سرد و طرحهاي مشابه آغاز شده. فكر كنم شما بزرگوار با بازي معروف Red Alert كاملاً آشنايي داشته باشين. در اونجا كه رسماً بحث جنگ سرد و تقابل نظامي امريكا و شوروي بود. پس از جنگ سرد هم صرفاً ابرقدرت بالقوهاي مثل چين جايگزين شوروي شد و البته از اواسط دههي 90 ميلادي، با ظهور نئو تروريسم و از طرف ديگه ظهور قدرت چريكي شيعي به نام حزب الله كه جايگزين گروههاي چريكي فراوان اما كماثر فلسطيني شد، قدرت تخريبي بالقوهاي رو به جهان معرفي كرد كه همونطور كه عرض شد، در قالب يك طرح كلي آورده شد. همونطور كه شما بزرگوار هم ميدونين، ساخت يك بازي در امريكا؛ بخصوص بازيهاي سياسي، محصول چند هفته و چند ماه نبوده؛ بلكه پيش از آن مطالعات بسيار وسيعي رو درموردش انجام ميدن و نهايتاً محصولي ميدن كه تمام انتظارات سياسي هم درش لحاظ شده باشه. شما اگه بازي Rise of Nations رو ملاحظه بفرمايين، ميتونين اوج اين مطالعات و بررسيها رو در قدرتها، داشتهها، شهرها، پادشاهان و حتي روحيات و ظاهر و البسه اكثر قريب به اتفاق مليتها ملاحظه بفرمايين. ---------------------------------------------------- اگه مايل به ادامهي اين بحث و صحبت درخصوص اين بازي و اصولاً بازيهاي سياسي بودين، ميتونيم در تاپيكي مناسبتر در اين مورد، به تفصيل بحث كنيم.
-
انسداد تنگه هرمز، یک بررسی استراتژیک انسداد تنگه هرمز ، رویدادها ، تحلیل ها و اخبار
mostafa_by پاسخ داد به SHAFAGH23 تاپیک در اخبار تحلیلی
گاهاً بحثهايي درمورد تنگه هرمز ميشه كه به جاي دو تا شاخ، چهار تا شاخ درميارم (آخه دارم ديمون ميشم icon_cheesygrin )!! دوستان، عزيزان كشوري و لشكري، فرماندهان نظامي، آقاي رئيس جمهور و ساير عزيزان، چنان درمورد بستن تنگهي هرمز صحبت ميفرماين كه من يه لحظه فكر ميكنم ايشان تنگهي هرمز رو با دانشگاه تهران اشتباه گرفتن و فكر ميكنن به مانند بستن يك در ميمونه! خيلي دوست دارم استراتژي اين عزيزان درمورد بستن تنگهي هرمز رو بدونم (البته قبلاً با برخي از عزيزان سپاهي در اين زمينه، بحثهاي مبسوطي داشته و نهايتاً به كمونيست بودن متهم شدهام icon_cheesygrin !! توضيح ضروري : سعيد جان. عزيز برادر. باز نياي بگي اگه يه ناو اونجا غرق كنن، تنگه بسته ميشهها! چون اين روش فوق پيشرفته، يه ايراد كوچيك داره و اونم اينه كه اگه اجرايي بشه، واسه هميشه بسته ميشه؛ حتي پس از جنگ icon_cheesygrin :mrgreen: !!! --------------------------------------------------- دوستان بهتره كمي منطقي به قضيه نگاه كنن. اگه زمان جنگ، ما تونستيم حداقل امكانات رو فراهم كنيم، به خاطر نفتي بود كه صادر ميكرديم. فكر نميكنم درحال حاضر كه صادرات غير نفتي ما، كمتر از 10% صادرات نفتي ما هست، بتونيم آيندهي اقتصادي براي اين قضيه رو پيشبيني كنيم!! بخصوص اينكه با وقوع جنگ، همين صادرات غيرنفتي ما هم به طرز وحشتناكي كاهش پيدا ميكنه. خواهشاً دوستان اين تز «ديگ و سر سگ» رو ديگه مطرح نفرماين. چون هيچ كس براي خفه كردن دشمنش، سر خودشو نميكنه زير آب!!! افزايش قيمت نفت، تنها و تنها به نفع ابرقدرتها خواهد بود. قلدري در بحث جلوگيري از صدور نفت، تنها نتيجهاي كه داره، اتحاد كشورهاي ديگه براي كم كردن روي ايران هست. از افزايش قيمت نفت، كشور چين بيشترين ضرر رو ميكنه. شما كه دوست ندارين رفقاي كمونيست ما هم بيان كنار برادران امپرياليسم و صهيونيسممون و همگي با هم براي نجات جهان بيان زيارت امام رضا كه؟! ميخواين؟؟!!! -------------------------------------------------- سواي همهي اين مسائل، بايد مسائل نظامي رو چندبعدي نگاه كرد. اگه صرفاً نگاه، نگاه نظامي بود، ايالات متحده 20 يا 25 سال پيش بايد به ايران حمله ميكرد؛ زماني كه هيچي (دقيقاً عرض ميكنم هيچي!!) نداشتيم! ولي يك جنگ، بسياري جوانب داره : سياسي، اجتماعي، اقتصادي و گاهاً هم فرهنگي. يادمون نره جنگ ايران و عراق بود كه فرهنگ جديدي رو در ادبيات جنگي جهان باب كرد : شهادتطلبي!- 778 پاسخ ها
-
ممنون بابك عزيز. ولي بايد به عرض شما برسونم كه 1- بحث جنگ جهاني سوم، هيچگاه مطرح نبوده، بلكه در دكترين فوق استراتژيك جهاني، بحث جنگ جهاني چهارم مطرح بوده. اين بحث، در دههي هشتاد مطرح شده كه پرداختن بهش، تاپيك مناسبتري رو ميطلبه. 2- در اين جنگ، چيزي به نام چين وجود نداره و صرفاً يك جنگ تماماً مذهبي، به سبك جنگهاي صليبي هست. اگه فيلم «مردي كه آينده را ميديد» (نوستراداموس) كاري از اورسن ولز فقيد رو ملاحظه فرموده باشين، در نبرد آخرالزماني كه نشون داده ميشه، هواپيماهايي بلند ميشن كه علامت صليب زيرشون كشيده شده. 3- در بحثهاي نظامي - استراتژيك جهاني، چين هيچگاه به تنهايي وزنهاي نبوده. شما جنرالز رو مثال زدين. اگه به مطالب حقير در گذشته رجوع بفرمايين، در اين مورد توضيح بيشتري عرض كردم. ولي بطور خلاصه خدمتتون عارضم كه : در جنرالز، سه ريسي كه پيشبيني شده، امريكا، چين و جي.ال.اي نيست. امريكا، متشكل از ايالات متحده، اتحاديه پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو)* و نيروهاي ائتلاف سازمان ملل (UN) هست. * - اينكه ايالات متحده جدا شده و جزو ناتو بيان نشده، صرفاً بحث هدايت جنگي هست. چين، متشكل از جمهوري خلق چين، كره شمالي، روسيه و ساير كشورهاي بوجود آمده در شرق نهايي هست. علت اينكه چين در اين بازي مطرح شده، صرفاً به دليل سال ساخت اين بازي و توان نظامي و سياسي بسيار پايين روسيه در آن زمان (زمان يلتسين) بود. البته اميدوارم نفرمايين اين بازي براي سال 2000 به بعد بود؛ چرا كه اصولاً طرح بازيهاي Command & Conquer ريشه در جنگ سرد و پس از اون و بخصوص سالهاي مياني دههي 90 داره. GLA نيروهاي آشوبگر خاورميانه هستن كه فارغ از حكومتها به تخريب روي آوردن. در اين نمونه، نيروهاي نظامي جهاني ايران (مثل سپاه پاسداران - شاخه قدس)، القاعده، مبارزين شيعي و گروههاي سلفي حضور دارن. اين بازي، در حقيقت يك طرح گرافيكي از طرح جنگ جهاني چهارم و وقايع مابعد اون هست. درمورد ساختار نظامي و حتي اقتصادي بازي هم شايد در فرصتي مناسبتر بشه توضيح داد. ولي در همين حد عرض ميشه كه منابع مياني بازي (منابعي كه اقتصاد شما رو در اواسط بازي، وقتي كه منابع اوليهتون تموم ميشه) رو به خاطر بيارين : امريكا : كمكهاي سازمان ملل چين : استفاده از هكرها (استراتژي كره شمالي براي ساعات ابتدايي جنگ با ايالات متحده كه بعدها چين هم از اين استراتژي الگوبرداري كرد) GLA : بازار سياه --------------------------------------------------- راستي. دوستان اگه فكر ميكنن كه بنده درمورد حضور ايران در GLA تندروي و خيالپردازي كردم، بد نيست به نقشههاي اين بازي نگاهي بندازن و ببينن كه يكي از پرنسها (دموليشن يا استيلث؛ يادم نيست) از كدوم منطقه برميخيزن! فكر كنم با يه نقشهي سادهي ايران و عراق متوجه شين كه مكانهاي نشان داده شده، به كجاها مربوط ميشه. يه توضيح پاياني. به نظر شما، در حال حاضر بيشترين توليد كنندهي آر.پي.جي 7، كدوم كشوره؟ راكت لانچرهاي جي.ال.اي چه سلاحي داشتن؟ ---------------------------------------------------- خوب. از بحث بازي بيايم بيرون، بايد عرض شه كه؛ اين كتاب، سنديت خاصي نداره و صرفاً يك ايدهي تحريك آميز و يك تقليد احمقانه از سياستهاي جنگ سرد هست. ستارهي سرخ هم نماد كمونيسم هست. فكر كنم زمان دو بلوك شدن دنيا، خيلي وقته كه گذشته.
-
صرفاً اشارهاي كوتاه ميشه به فرمايشات دوستمون. درمورد غائلهي كردستان، اكثر اين وقايع رو سپاه خوابوند! فكر كنم اگه از پدر محترم اين نامها رو سوال بفرمايين، توضيحات لازم رو دريافت خواهيد داشت : احمد متوسليان : فرمانده سپاه مريوان محمد ابراهيم همت : فرمانده سپاه پاوه محمود شهبازي و احمد همداني : فرمانده سپاه همدان محمد بروجردي، ناصر كاظمي و ... ... بعيد ميدونم اين عزيزان، ارتشي بوده و يا حتي يك روز سابقهي تعليم در ارتش رو ديده باشن. البته اميدوارم سربازي رو جزو تعاليم ارتش به حساب نيارين (شستن توالت و پختن غذا و پاس دادن!!). گويي كه اگه اين رو هم مدنظر قرار بدين، در اون دوران اين عزيزان، يا فراري بودن و يا در زندانها به سر ميبردن!! در هر صورت، خاطرات و وقايعنگاريهاي بسياري درمورد غائلهي كردستان وجود داره و فقط با اندكي مطالعه، خواهيد فهميد كه اونجا كي، چيكار داشته ميكرده و چه كساني در آزادسازي و پاكسازي كردستان از اشرار و كوملهها و دموكراتها نقش داشتن!! ----------------------------------------------- آقا پرويز عزيز؛ از اصل يكصد و چهل و سوم قانون اساسي تا اصل يكصد و پنجاه و يكم، شرح وظايف ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، به تفكيك بيان شده و با يه جستجوي ساده، به راحتي در اختيار شما قرار خواهد گرفت.
-
تاپیک جامع سردارشهید احمد کاظمی تاپیک جامع سردارشهید احمد کاظمی (گفتگو ، خاطره ، عکس ، فیلم و .. )
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در جنگ آوران
سعيد جان و نستور عزيز. بنده با حرف شما موافق هستم. مسلماً فرماندهان بزرگوار، در جنگ، كاملاً تأثيرگذار بودن و خيلي از عملياتها، با درايت و ذهن خلاق همين بزرگواران بود كه صورت پذيرفت. ولي ايرادي در كار ما و نه كار ايشان وارد هست و اون هم مقدس ساختن اين عزيزان هست. اين همون امري بود كه ما رو از ائمهي اطهار دور كرد. مثلاً امام علي (ع)؛ ايشان مرد خدا بودن؛ درست. ايشان والا مقامترين مرد روي زمين بودن؛ درست. ايشان يار و برادر و چشم پيامبر بودن؛ درست. تمامي اينها درست. ولي امام بزرگوار، مثل ما زندگي ميكردن. تك تك حركات، رفتار و سكنات ايشان مثل انسانها بود. اين به اين معني نيست كه ايشان انسان بودن يا نبودن. شعر شهريار، بهترين مصداق در اين زمينه هست. ولي امام بزرگوار، مثل انسانها رفتار ميكردن؛ چرا كه ميخواستن بگن يك انسان ميتونه به اين مقام برسه. پيامبر بزرگوار هم به همين ترتيب. ساير ائمهي اطهار نيز همچنين. ولي ما اومديم به جاي اينكه اين امور رو شرح بديم، صرفاً بعد معنوي و عرفاني امامان بزرگوارمون رو همه جا شرح داديم و درمورد ركوع و سجود طولاني پيامبر يا امام علي (ع) يا امام سجاد (ع) و يا گريهها و نمازها و راز و نيازهاي حسين بن علي (ع) گفتيم و گفتيم و گفتيم!! هيچ وقت نيومديم درمورد بعد انساني و شخصيت انساني اين عزيزان حرف بزنيم و صرفاً از اين بزرگواران فرشته ساختيم. همين امر باعث شد كه جوانان ما، به جاي اينكه الگوي ايشان ائمهي اطهار باشن، برعكس ايشان رو دستنيافتني فرض نموده و فكر كنن كه هيچگاه نميتونن مثل امامانشون رفتار كنن. وقتي از عدالت علوي صحبت ميكنيم، همه ميگن اون امام علي بوده! ما آدميم!! وقتي از شجاعت اباالفضل العباس سخن ميرونن، ميگن اون پسر امام علي بوده! ما انسانيم!! وقتي از فداكاري حسن بن علي حرف ميزنن به همين ترتيب! وقتي از عدل نيازمند جهان صحبت ميكنن، همه اون رو به يه ماوراء انسان به نام حضرت مهدي (عج) نسبت ميدن!! به همين راحتي، بهترين الگوهاي ما، در موزههاي عرفان و ماوراء خاك ميخورن!!! ---------------------------------------------- عين همين اتفاق، درمورد عزيزان و دلاوران صحنههاي نبرد كشور عزيزمون اتفاق افتاد! خدا وكيلي، چند تا كتاب درمورد تاكتيكها و استراتژيهاي جنگي شهيد بزرگوار ابراهيم همت نگاشته شده؟ من كه به والله، هر چي خوندم، درمورد مهرباني و لطف و عطوفت و با خدا بودن و آسماني بودن اين عزيز بزرگوار بود و اين كه رزمندگان چقدر ايشون رو دوست داشتن و چقدر نماز شب ايشون ميخوندن و چه چهرهي نوراني داشتن!! در مورد حاج احمد متوسليان، باز كمابيش حرفهايي زده شده! مثلاً گفته شده ايشان رفتن مريوان و اونجا رو پاكسازي كردن و فرمانده دلاوري بودن و چنين و چنان! ولي باز هم اونقدر كلي هست كه هيچكس حتي متوجه هم نميشه كه اين عزيز چه كرد!! درمورد ساير فرماندهان عزيزمون، چه سپاهي و چه ارتشي، فرقي نميكنه، همين مسئله صدق ميكنه! انگار در جنگ ما، لشكري از ملائك آسماني جنگيدن كه فقط نام انسان رو يدك ميكشيدن!! ------------------------------------------------ جناب نستور گرامي. همين متني كه شما زحمت نگارش و جمعآورياش رو به عهده داشتين رو يكبار مطالعه بفرمايين. انصافاً ببينين چقدر به جنبههاي معنوي ايشان اشاره شده و چقدر به جنبههاي رزمي ايشان! وقتي ما داريم درمورد D-Day يا نبرد تانكها يا دفاع از استالينگراد يا مثلاً نبرد پرل هاربر صحبت ميكنيم، ميتونيم ريز نقشهي نبرد، تاكتيكها و نقش فرماندهان جبههها رو به عينه ملاحظه كرده و ريز به ريز اونا رو توضيح بديم. ولي درمورد همين خرمشهر! ميتونيم بگيم : شهيد احمد كاظمي، با تاكتيكها و هوش و درايت خويش و با ايمان و اعتقاد به خداوند متعال، موفق به باز پسگيري خرمشهر شد! همين جملهاي كه شما نوشتين : همين؟! اين شد كل نقش شهيد بزرگوار احمد كاظمي در عمليات بيت المقدس! شما انصاف داشته باشين. يك جوون كم سن و سال كه تازه ميخواد دنبال اين باشه كه براي خودش، يه الگو انتخاب كنه، مياد و اين سطور رو ميخونه! شما انصافاً بفرمايين اين سطور، چه اطلاعاتي رو به اين جوون منتقل ميكنه؟ چه شوري رو در وي بوجود مياره؟ فرض كنيم كه اين عزيز، با همين سطور از اين بزرگوار خوشش اومد. فردا ميخواد ايشون رو به دو نفر ديگه بشناسونه (ببخشيد كه ادبيات داره در سطح كودكان نگارش ميشه!!!). ميخواد چي بگه؟ بگه اين شهيد بزرگوار در عمليات بيت المقدس نقش بسزايي داشت؟ فرضاً بگه! ازش ميپرسن چه نقشي؟ مجبوره چي جواب بده؟ پاسخ : با شجاعت و درايت خويش و در حالي كه زخمي بود، مردانه با لشكر سردار قادسيه مبارزه كرد و خرمشهر را از اشغال ايشان خارج نمود!!!!! ملاحظه ميفرمايين برادر من؟!! ولي همين جوون بياد و مثلاً درمورد اروين رومل بخواد اطلاعات كسب كنه، درياي اطلاعات هست كه به سوي ايشان سرازير ميشه! اون وقت، وقتي اين عزيز ميخواد استعداد و هوش و توان نظامي الگوي خودش رو با رومل مقايسه كنه، نتيجه چي ميشه؟!!! چي رو با چي ميخواد مقايسه كنه؟!!! عرفان شهيد كاظمي رو با استراتژيهاي ناب رومل؟! ----------------------------------------------------- شهيد كاظمي، يه نابغهي نظامي بوده! شهيد همت هم همينطور. حسن باقري، صياد شيرازي، يوسف كلاهدوز، محمد بروجردي، احمد متوسليان، حسين قجهاي، مهدي باكري و شايد بسياري از عزيزان گمنام و براي من حقير ناشناخته، از سرداران دلاور و نوابغ نظامي ايران زمين بودن. در اين، شكي نيست. ولي چرا جوونهاي ما از ايشان چيزي نميدونن؟ همه چيز رو گردن تهاجم فرهنگي و امثالهم نذاريم!! اين ما بوديم كه با قديس ساختن از اين شهيدان بزرگوار، صرفاً اين بزرگواران رو از انسانيت و انسانها دور ساختيم و به همين دليل هم بود كه مثلاً وقتي ميگيم «يوسف كلاهدوز، هر روز صبح زود كه از خونه مياومد بيرون، ماشينش رو تا سر كوچه هل ميداد تا از صداي روشن كردنش، همسايهها از خواب بيدار نشن و اذيت نشن»، برميگردن به آدم ميگن «خوب اون شهيد بوده! كلاهدوز بوده! ما كه نميتونيم مثل اونا شيم!!!». ما براي شناسوندن اين عزيزان به جامعه، نيازي نداريم درمورد عرفان و چهرهي آسماني اين عزيزان مطلبي بنويسيم. چرا! بنويسيم! ولي حداقل نسبت كمتري به تخصص اصلي اين عزيزان داشته باشه! امروز، وقتي بخوايم درمورد فلان ژنرال امريكايي يا حتي عراقي اطلاعات كسب كنيم، خيلي راحتتر ميتونيم اين كار رو انجام بديم تا اين بزرگواران! نهايت هنري كه ازمون برمياد (و عمراً هم نميتونيم اين كار رو كامل انجام بديم)، اينه كه ورداريم اسامي عملياتهايي كه اين عزيزان درش حضور داشتن رو رديف كنيم! همين!!! ---------------------------------------------------- ديشب، ساعت 2:30 نصفه شب بود كه يه كتاب رو تموم كردم. ميخواستم بخوابم كه چشمم خورد به كتابي كه تو نمايشگاه كتاب امسال خريده بودم و هنوز فرصت مطالعهاش رو پيدا نكرده بودم! اين كتاب، درمورد شهيد بزرگوار چمران بود. كتاب، حاوي سه مصاحبه درمورد شهيد چمران با مادر بزرگوار ايشان، عادل عون از همرزمان و دوستان ايشان در جنبش امل و امير خلبان محمد كريم عابدي، از دوستان نزديك ايشان بود!!! باورتون نميشه چه حرصي ميخوردم وقتي كتاب رو مطالعه ميكردم! درمورد بااستعدادترين و تواناترين فرد نظامي ايران، چه مطالبي اون تو نوشته شده بود؟! همهاش داشتن درمورد عرفان شهيد چمران، اين كه چقدر خوب بودن، اين كه چقدر مهربون بودن، اين كه چقدر باصلابت بودن، اينكه چقدر با خدا بودن و چنين و چنان صحبت ميشد!! تنها كسي كه مثلاً ميخواست درست درمورد شخصيت نظامي ايشون صحبت كنه، همون عادل عون بود كه ظاهراً مثل ما ايرانيها، قصد تقديس و ماورايي كردن ايشان رو نداشت! ولي جالب اينكه هر بار كه ميخواست در اين زمينه توضيحاتي ارائه كنه، مصاحبه كننده بحثش رو ابتر ميذاشت و دوباره ميزد تو فاز عرفان و اخلاقيات و معنويات اين شهيد بزرگوار!!! اينها چه نتيجهاي داره؟ مگه جوانان ما، صرفاً دنبال الگوهاي معنوي هست؟ اگه اينطوره، بهترين الگوهاي معنوي رو در اختيار داريم؛ چهارده معصوم! از اين بزرگواران، برتر وجود داره؟ جوانان ما، انسانهاي بدي نيستن! ولي ما اجازه نميديم رشد فكري پيدا كنن! وقتي بحث جنگ ميشه، درمورد خدا صحبت ميكنيم و عرفان! وقتي بحث سياست ميشه، از جنگ صحبت ميكنيم! وقتي بحث اقتصاد ميشه، از سياست صحبت ميكنيم!! وقتي بحث اقتصاد ميشه، از فرهنگ صحبت ميكنيم! وقتي بحث فرهنگ ميشه، از دين صحبت ميكنيم!!! وقتي بحث دين ميشه ...!!! فقط افتاديم تو يه چرخه كه جووني كه واردش ميشه، هيچ ازش نميفهمه و صرفاً يكسري اعتقادات سست بهش القاء ميشه كه يا دو دستي و متعصبانه، بدون اينكه بفهمه به چه دردش ميخورن بهشون ميچسبه و درمقابل هركسي كه اطلاعاتش ذرهاي با اين اطلاعات منافات داشته باشه، خصمانه برخورد ميكنه؛ يا چون اين اطلاعات و اعتقادات كمكي به درك واقعيت بهش نكرده، با بادهاي گوناگوني كه در اطرافش ميوزه، به سادگي اين اطلاعات رو به باد فراموشي ميسپاره و اين بار از لبهي ديگهي پشت بام ميافته!!! دليلش هم فقط خود ماييم و لاغير!!! --------------------------------------------------- در جنگ ما، بسياري زحمت كشيدن!! باز خدا رو شكر كه اسم فرماندهان ما، هرچند آسماني، باقي موند. ولي بسياري از رزمندگان و دلاوران، تنها اسامي كه ازشون مونده، در آرشيو بهشت زهرا و يا نهايتاً سر كوچههاست!! همين!! پس اگه ميپذيرين كه از ماست كه بر ماست، نبايد شاكي باشيم كه چرا مطلب ديگران، فرضاً مطلب درمورد هاينريش هيملر يا هرمان گورينگ يا فيليپ مارشال يا مائو تسه تونگ يا خسرو شكيبايي، بازديدكنندگان و يا مخاطبين بيشتري رو به خودش جذب ميكنه تا مطالب درمورد سرداران و دلاوران جنگ!! --------------------------------------------------- گفتم كه! حال و حوصلهي بحث كردن ندارم! سعيد از اوضاح روحي من، تا حدودي آگاهه! دلم هم اونقدر پر هست كه اگه بخوام بگم، اينطوري شلخته و نجويده، ذرهاياش رو بريزم بيرون؛ جوري كه كسي نفهمه چي گفتم!!! -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
دوستان طوري با افتخار از زدن هواپيماهاي عراقي توسط تامكت صحبت ميفرماين؛ انگار كه F-22 زده!! فكر نكنم خيلي هنر باشه با فونيكس، ميگ-21 و ميگ-23 رو از كيلومترها دورتر بزنيم!! از جايي كه طفلك خلبان حتي روحش هم از وجود همچين هواپيمايي بيخبره!! فكر نكنم تفاوت نسلها، چيز كمارزشي در نبردهاي هوايي محسوب شه! ما شانس آورديم و جنگندهي نسل چهارمي در اختيار داشتيم و در اوايل جنگ، دست بالا رو داشتيم. ولي ديديم وقتي قضيه مشخص شد و شوروي و فرانسه، نيروي هوايي عراق رو آپديت كردن، ديگه عملاً سلطان هوايي نبوديم و حتي ميگ-23هاي عراقي تونستن تامكت ما رو منهدم كنن!! پس بهتره اينقدر رو اين هواپيماها تعصب نداشته باشيم. ---------------------------------------------------- دوستان گاهاً بحثهايي ميكنن كه آدم رو به شك مياندازه! عزيزان! وقتي درمورد خوبي يا بدي جنگندهها صحبت ميفرمايين، به اين هم فكر بفرمايين كه چه گزينههاي ديگهاي در دست داريم! اگه ميفرمايين سوخو-35 يا گريپن يا رافائل يا تايفون (كه البته خودتون هم اذعان دارين كه به ما نميفروشن)، يه لحظه فكر بفرمايين كه شرايط به چه منوال هست! شما دارين پيشنهاد ميدين يا صرفاً دارين اسم جنگندههايي رو كه بهتر از ميگ 29 هست رو ذكر ميفرمايين؟!! يه لحظه به اين مسئله فكر بفرمايين كه اگه نخريم چي بخريم؟ دوشكا؟! ما نميتونيم فرض رو بر اين بذاريم كه ان شاء الله امريكا تا قرن آينده به ما حمله نميكنه. روسيه هم 20 سال ديگه، سوخو-35 رو به ما ميفروشه. اسرائيل هم همين F-15 و F-16 ها رو داره. امريكا هم تغييري در نيروي هوايياش نميده. با اين محاسبات، ما ميتونيم امنيت هوايي داشته باشيم!!!!!!!! شما فرض بفرما اگه همين فردا يا سال ديگه جنگ بشه، چه گزينههايي براي دفاع هوايي داريم؟!! منظورم، نبرد هواپيماهاست؛ نه پدافند!!! ------------------------------------------------ مسئلهي ديگهاي كه دوستان اشاره دارن، سرمايهگذاري بر روي ساخت هواپيماهاي بومي است. اين مسئله، ميتونه با اهميت باشه به شرطي كه ما حقيقتاً فنآوري ساخت هواپيماهاي جديد رو در اختيار داشته باشيم كه اين امر، يا مستلزم ارتباط با غولهاي هواپيمايي و خريد اطلاعات و امثالهم هست، يا طراحي از ابتدا تا انتهاي يك جنگنده كه خود نيازمند ميلياردها دلار انجام هزينههاي تحقيق و توسعه و آزمايشات گوناگون هست كه نه بودجهاش رو داريم و نه دانشش رو!!! سواي بلوفهاي سياسي - نظامي، اگه حتي فرض رو بر اين بذاريم كه ما آذرخش و صاعقه و حتي شفق 2 رو به توليد انبوه برسونيم (عين حرف وزير دفاع!!! يه لحظه فكر كردم دارن درمورد تراكتور و پرايد صحبت ميفرماين!!!!)، باز هم بايد ديد در نبردهاي امروزي، چقدر كاربرد دارن؟ بله!! ساخت اين هواپيما كه نمونهي بهينهي تايگر هست و كلي تغييرات ريز و درشت روش صورت گرفته، يه افتخار محسوب ميشه. ولي بايد ديد حريف جنگندههاي دشمن ميشن يا خير؟!!! اين كه ما صرفاً دلمون رو به هزينه كردن براي پيشرفت خوش كنيم و از آسمون كشور غافل باشيم، فكر نكنم كمكي به ما ميكنه! اگه ميكنه، پس بسمالله! بفرمايين هرچي ميتونين خر بخرين و دو تا بال هم بهش بدين تا به خوبي از حريم هوايي كشور حفاظت به عمل بياد!!! ------------------------------------------------- و اما دوستاني كه ميفرماين ميگ 29 نبايد بخريم، چون خيليها خريدن و با فوت و فن اون آشنايي دارن، حقيقتاً من رو در درياي بهت و تعجب فرو بردن!! فكر خوبيه! چرا به ذهن برادران امريكايي و اسرائيلي ما نرسيده؟!! الان خيلي از كشورها، كاربر F-16 (انواع و اقسام مختلفش) هستن! كمتر از اون هم كاربر F-15. به نظر شما، اين نقطه ضعفشون نيست؟! الان ديگه همه ميدونن F-16 چطور ميتونه زمين و زمان رو شخم بزنه!!!!!!!!!!!!!!! واقعاً چه موضوع مهمي!! دوستان! خواهشاً از تفكرات سطحي دست بردارين! اگه قرار به منحصر به فرد بودن تجهيزات باشه، هيچ كشوري از كشور ديگه تجهيزات خريداري نميكنه! چرا حرفي ميزنين كه ...!!! بيخيال! -------------------------------------------------- ان شاء الله هرچي خير باشه پيش بياد. -
تاپیک جامع سردارشهید احمد کاظمی تاپیک جامع سردارشهید احمد کاظمی (گفتگو ، خاطره ، عکس ، فیلم و .. )
mostafa_by پاسخ داد به SAEID تاپیک در جنگ آوران
باز هم همان ادعاهاي هميشگي!!!! نميدونم دوستاني كه به جبهه و جنگ علاقه دارن؛ چرا فكر ميكنن فقط همين عزيزان مهم هستند و لاغير!!!!! بگذريم! حال و حوصلهي بحث كردن ندارم. ========================= خدا رفتگان همه رو بيامرزه!! -
تاپیک جامع ارتشبد فریدون جم تاپیک جامع ارتشبد فریدون جم
mostafa_by پاسخ داد به Reza6662 تاپیک در جنگ آوران
با سلام خدمت پرنس عزيز. خوشحالم كه بعد از قرنها، تو سايت ميبينمت (به عنوان پست دهنده). -------------------------------------------------- از دوستان تقاضا ميشه بحثهاي تخيلي سياسي مثل فرمايشات جوكر عزيز رو بذارن براي مكانهاي تخصصيتر و حرفهاي تري مثل صف نانوايي و داخل اتوبوس و تاكسي تا در كنار ساير كارشناسان زبدهي مملكتي، بهتر و عميقتر بشه درمورد رابطه با شيطان و اينكه 30 سال اينطوري و اونطوري شد به جمعبندي بهتري رسيد! فقط صرفاً به دوست بسيار مطلع و كارشناسمون عرض ميكنم كه آيت الله خلخالي، همين چند سال پيش، عمرشون رو دادن به شما و عرصه رو براي جوونترا فراهم كردن!!! :!: :? ان شاء الله در موارد كارشناسي بعدي، اين مورد نيز لحاظ شود. با تشكر. -------------------------------------------------- راستي. جاي ديگه نگين صياد شيرازي شاگرد جم بودهها!! بهتون ميخندن!! فكر كنم شما ارتش رو جم يا جم رو ارتش ميدونين!! اگه اينطوره؛ آره ديگه! بله! يوسف كلاهدوز رو هم ايشون تربيت كردن! بقيهي سربازان كشور رو هم ايشون تعليم دادن و ...!!!! -------------------------------------------------- در هر صورت؛ اينجا، جاي بحث درمورد خوبي يا بدي انسانها نيست. رضا پهلوي هم مثل ساير شاههاي ديگه، يه سري خدمتها به ايران كرد. ناصرالدين شاه هم خيلي خدمتها به ايران كرد و اكثر فنآوريهاي روز جهان توسط اين شاه و پسر چرمنگش به ايران وارد شد!! اما يه حقيقتي هم هست و اون اينكه رضا پهلوي، مثل ساير شاهان ايراني، بسياري هم خيانت كرد!!! يه حقيقت ديگه هم اينه كه ميگه مسلماً اينها، صرف خدمت به كشورش نبودن!! بيشتر فعاليتهاي رضا و محمدرضا پهلوي، در راستاي اين بوده كه به جهانيان نشون بدن كه «ببين من چه شاه پيشرفته و باكلاس و با فكريام!! همهي مردمم اينطورين و اونطورين!!!». فكر كنم يه فرق ساده بين خدمت به كشور و خدمت به خود وجود داشته باشه! اگه صرفاً كارهاي انجام شده رو هم مدنظر قرار بديم باز هم ...!!!! در كل، علاقهاي به بحث كردن درمورد شخصيت انسانها (چه جم و رضا پهلوي باشه؛ چه جم و سايرين) ندارم. ولي يه شعر هست بدين مضمون : بلندي يافت كوه از پاي در دامن كشيدنها ................................. به سنگ آمد سر سيلاب، از بيجا دويدنها من از بيقدري خار سر ديوار دانستم ..................................... كه ناكس، كس نميگردد بدين بالا گزيدنها -------------------------------------------------- بيخيال. دوستان، بحث شيرين خدمتگزاري رو رها بفرماين و اگه صرفاً مطلبي درمورد فريدون جم دارن بذارن و اگه هم نه، اجازه بدن اين تاپيك در آرشيو جا خوش كنه!!! يه اخطار هم ميدم به تمام دوستاني كه قوانين سايت رو درست مطالعه نفرمودن و اينجا رو با سايتها و فرومهاي درپيت سياسي اشتباه گرفتن! اهميتي نداره كه قوانين رو مطالعه فرمودين يا خير؛ چرا كه اين وظيفهي شما بوده. من بعد، اگه بحث سياسي در سايت به وقوع بپيونده، مديريت سايت مجبور به انجام واكنشهاي پيشبيني شده در قوانين سايت خواهد شد. پس خواهشاً به بيراهه نرويد!!!! -
سامانه دفاع هوایی سام-10 گرامبل سامانه دفاع هوایی سام-10 گرامبل ( SA-10/S-300/Grumble)
mostafa_by پاسخ داد به Davood تاپیک در پدافند هوایی
مخالفم! چون ما دسترسي چنداني به اسرائيل نداريم! ولي عرض كردم كه براي حمله به ايران، اسرائيل بايد 2 كار انجان بده : 1- تكليف سوريه رو مشخص كنه. 2- كار حزب الله رو يكسره كنه. مورد اول داره صورت ميگيره. ان شاء الله به زودي، شاهد صلح (يا حداقل اعلام بيطرفي) سوريه خواهيم بود. ميمونه حزب الله كه بحثش مفصله!! البته همهي اينها به شرطي هست كه اسرائيل، حقيقتاً قصد حمله به ايران رو داشته باشه (سواي مسائل نظامي و جرأت داشتن يا نداشتن!). ---------------------------------------- مقاله، تا جايي خوب پيش ميرفت. ولي وسطش زد به صحراي كربلا!! بندهي خدا نويسنده از كجا به كجا پريد! -
سعيد جان. عزيز دل انگيز. عرض كردم كه خواهشاً اين بحث خاتمه پيدا كنه. آخه برادر من! اگه من الان بخوام جواب فرمايشات شما رو بدم كه اين بحث، تا قيام قيامت ادامه پيدا ميكنه! بيخيال برادر! فقط در همين حد بدون اوني كه شما فرمودي، موشك بالستيك مجهز به كلاهك هستهاي هست؛ نه يه موشك با كلاهك انفجاري 800 كيلويي!!!!! شمام بهتر بود كمي با دقت پست بنده رو ميخوندي كه من رو به مغلطه كردن متهم نميكردي! ولي مشكلي نيست. ان شاء الله هرچي خير هست پيش بياد. ---------------------------------------------------- پس اگه موافق هستين، اول بايد توان نظامي متوسط ايران (توان معمول)، استعداد نيروهاي متخاصم و همچنين جبههها رو مشخص كنيم تا بعد بريم سراغ اصل مطلب.
-
تاپیک جامع رزمایشهای نیروهای مسلح از اردیبهشت 1386
mostafa_by پاسخ داد به amirhosin تاپیک در اخبار نظامی
كركس عزيز. تا زماني كه دوستان گرامي چون شما، نگران قيمت بستني باشند؛ تا زماني كه عزيزان داخل كشور، نگران بمبهاي امريكايي باشند؛ تا زماني كه تفكرات ما، در قدرت 2500 سال پيش خلاصه شده باشد؛ تا زماني كه فراموش كنيم براي عزت و شرف انقلاب كرديم، نه نان شب؛ تا زماني كه از ياد ببريم كه سلاح ايمان و تقوي و توكل بر خدا، برندهترين سلاح هست؛ تا زماني كه به ياد نياوريم كه در جنگ تحميلي نيز تنها و تنها خداوند يار و ياور ما بود؛ تا زماني كه ... تا زماني كه ... تا زماني كه به اقتدار كشور عزيزمون نيانديشيم؛ تمامي اين تهديدات عليه كشور عزيزمون ادامه خواهد داشت!! كركس گرامي. اگه جنگي بشه، شما كمتر بستني خواهيد خورد! اين نهايت تلفات شماست! اين ما و كشور عزيزمون هست كه ميليونها تن بمب رو پذيرا خواهد بود! پس با يه حساب سرانگشتي، شما اونقدرها هم متضرر نميشين!! من آخر سر متوجه نشدم! شما طالب رزمايش و نشان دادن اقتدار كشور هستين يا مخالف؟!! تا همين يكي دو هفته پيش، ناراحت بودين كه چرا ايران رزمايشي رو انجام نميده! ولي الان ...!!! ---------------------------------------------------------- مشكلي نيست. اين رو بهتره به گوش امريكاييها برسونين كه دارن قيمت نفت رو به طور كاذب افزايش ميدن و از اين راه دارن ميلياردها دلار سود نصيب خودشون ميكنن!! افزايش 10 دلاري قيمت نفت، ارتباط منطقي با رزمايش نداره! اين رو ميتونين در طول سالهاي اخير بررسي بفرمايين و ببينين كه در كدامين مقطع، اين اتفاق رخ داده!! پس كمي شجاع باشين و اندكي هم به امنيت و ثبات كشور عزيزمون اهميت بدين. ---------------------------------------------------------- موفق و مؤيد و پيروز باشيد. -
بنده به منظور جلوگيري از مشكلات احتمالي، از ادامهي اين بحث صرفنظر ميكنم. دليلش رو هم ديشب خدمت سعيد عزيز در چت عرض كردم. صرفاً يه اشارهي كوچك ميكنم و اون اينكه اولاً سعيد جان، ما كلاهك نفوذي، بخصوص در بتونهاي تأسيساتي نداريم. ثانياً درصورت دارا بودن، قابليت نصب بر روي موشكهاي بالستيك رو ندارن. ثالثاً حتي اگه اين امر صورت بگيره، هيچ كشوري تأسيسات زيرزميني كشور ديگه رو با موشكهاي بالستيك هدف قرار نميده (به دليل مشكلات فراواني كه داره مثل خطاي بسيار بالا و بخصوص مشكلات هدايت اين نوع موشك). خود شما بهتر از بندهي حقير ميدونين كه اصولاً موشكهاي بالستيك، ارزش نظامي چنداني ندارن (در مقايسه با موشكهاي كمبردتر، ولي موثرتر و مخربتر!). اما يك اشارهي كوتاه به بخش پاياني فرمايشات دوست عزيزم سعيد دارم. سعيد جان. شما «عدم دسترسي مستقيم» رو چي معنا ميكني؟ آيا موشكبارانها و بمبارانها، چيزي سواي دسترسي به هدف مورد نظر هستن؟ اگه بخوايم صرفاً دسترسي مستقيم رو تهاجم زميني نظامي و يا نزديك موشكي در نظر بگيريم (يعني حتماً با هواپيما اون منطقه رو بمباران كنيم)، پس هيچ كشوري، حداقل تا زماني كه قدرت نظامي درستي داشته باشه و پدافند خوبي داشته باشه، قابل دسترسي مستقيم نيست! پس طبق همين تعاريف، اسرائيل هم داراي عمق استراتژيك هست!!!!! ولي سعيد جان. حقيقت چيز ديگهاي هست. ايران، نقطهاي نداره كه قابل دسترسي نباشه. اگه بحث موشكي رو فراموش كنيم و فقط بمباران رو در نظر بگيريم، باز هم شما كه استاد بنده محسوب ميشين، بيشتر از حقير اطلاع دارين كه خلبانان ورزيده و توانمند اسرائيلي، توانايي ويژهاي در انجام عملياتهاي مخفيانه و خاموش دارن. بررسي چگونگي شروع جنگ 6 روزه و همچنين تهاجم اسرائيل به تأسيسات هستهاي اسرائيل، مصداقي براي اين مدعاست. اما درمورد سيستمهاي پيشاخطار، خود شما باز هم بهتر از بنده ميدونين كه توانايي ايران و اسرائيل در اين زمينه، به هيچوجه حتي قابل مقايسه نيست!! مسلماً اسرائيل اينطور نيست كه تازه موشك وقتي وارد آسمان و خاك اين كشور شد، تازه از وجود اين موشك آگاهي داشته باشه. سيستمهاي ضد موشكي اسرائيل هم، به دليل وجود تهديدات جدي و بالقوهاي كه در برابرش وجود داره (ايران، سوريه و لبنان)، كاملاً آماده و عملياتي نگاه داشته ميشن و از زمان شناسايي تا انجام عمليات، مدت زمان زيادي سپري نميشه! ضمن اينكه اسرائيل، به كمك تجهيزاتي كه داره حتي ميتونه شليك موشك به سمتش رو از همون خاك ايران شناسايي كنه! پس اين حرف شما، جاي تعجب داشت!!! ضمن اينكه هدف از شليك موشك و يا بمباران مناطق صنعتي، افراد داخل اون مراكز نيستن كه با آگاهي از شليك موشك، به پناهگاهها تشريف ببرن!! هدف، نابودي مراكز هست كه چه بفهميم و چه نفهميم، صورت ميپذيره! بخصوص اگه خارج از توان ضد موشكي ما باشه. اين رو هم بايد اضافه كرد كه تهاجم موشكي و حتي هوايي به خاك ايران، لزوماً نميتونه با سيستم پدافند موشكي ايران خنثي بشه؛ چون اين امر، با توجه به هزينههاي فوقالعاده سنگين اين موشكهاي پدافندي به هيچ وجه به صرف نيست! بطور مثال، موشك كروزي كه امريكاييها، به هر كشوري مثل نقل و نبات ارزاني ميدارن، قابل ردگيري و انهدام توسط سيستمهاي پدافندي ما رو داره؛ ولي به چه قيمت؟ در برابر تهاجم سنگين چي؟ چه كاري از دستمون ساختهاس؟ پاسخ : هيچي! اگر فرض رو بر آگاهي از وقوع تهاجم و آمادهسازي سيستمها هم در نظر بگيريم، پس باز هم اسرائيل داراي عمق استراتژيك ميشه! ولي همهي ما ميدونيم اينطور نيست. خيلي ساده عرض كنم برادر بزرگوارم. نه ايران، نه اسرائيل، نه هيچ كشور متوسط خاورميانهاي، داراي عمق استراتژيك نيست. اين عمق هم صرفاً به مساحت كشور نيست و فرقي نميكنه كشوري 20.000 كيلومتر مربع مساحتش باشه يا 1.648.195 كيلومتر مربع!! تعريف شما، درست هست. عدم دسترسي مستقيم، تعريف كامل و سادهي عمق استراتژيك هست. ولي اين دسترسي، برخلاف فرمايشات شما، كاملاً به معني عدم توانايي تهاجم و نفوذ موشكها و بمبها به اون مناطق هست. اين درست كه موشكهاي بالستيك دوربرد روسي و امريكايي، نقطه به نقطهي اين دو كشور رو دارن. ولي در عمل، اين امر انجام شدني نيست و همونطور هم كه عرض كردم، صنايع رو با موشكهاي بالستيك هدف قرار نميدن. پس صرفاً، برد موشكي معيار نيست. توان تخريب موشكي و نابودي يا عدم نابودي اون مناطق مدنظر هست كه درمورد هر دو كشور (ايران و اسرائيل)، اين مسئله ميتونه صادق باشه. فكر كنم ديگه اين بحث، همينجا خاتمه پيدا كنه خيلي بهتر باشه. براي جلوگيري از بروز مشكلات ثانويه و دلخوري و يا درگيري و ناراحتي دوستان، اين امر فكر كنم ضروري باشه و به نفع همهي ما. ---------------------------------------------- اما اگر دوست دارين ميتونيم با استفاده از اطلاعات و داشتههاي حقيقي و مطمئن؛ نه صرفاً آمال و آرزوها و يا اميدواري به آينده و يا تخيلات و تسليحات فرضي، و با استفاده از تحليلها و تجربيات جنگي استراتژيسينها و طرحهاي جنگي گذشته و حال، شبيهسازي نبرد كشورمون با كشور ثانويه مثل امريكا، اسرائيل و يا حتي نيروهاي متحد رو صورت بديم. اين شبيه سازي رو تا حدودي بنده نوشته بودم، ولي به علت رفتن برق، تماماً پريد!!!! تمامي اين خطوط هم مجدداً نگارش شد و البته اشكم دراومد!!! پس اگه جواب مثبت بود و علاقهي دوستان هم به مشاركت در اين مسئله مشاهده گرديد، ميشه ازش به عنوان يه طرح درست و حسابي استفاده كرد و حداقل مبنايي بشه براي اظهار نظرات احتمالي در سايت كه براساس اون، ديگه مشكلاتي از اين دست هم پيش نياد.
-
سعيد جان. از شما بعيد بود همچين ادعايي رو بفرمايي. اولاً كه يك پايگاه اتمي، بسيج مسجد سر كوچه نيست كه با يكي دو بمب نابود شه. ثانياً ما تنها دسترسيمون به اسرائيل؛ طبق مدعاي خودمون، موشكهاي ميانبرد بالستيكمون هست. اگه فرض رو بر اين بگيريم كه اسرائيل قادر به هدف قرار دادن اين موشكها نباشه، باز هم كار چنداني از دست اين موشكها ساخته نيست. ثالثاً پايگاه اتمي، اسمش روشه!! مگه ممكنه شما بخواين يه پايگاه اتمي رو كه حاوي چندين كلاهك هستهاي هست رو نابود كنين و كسي چيزي نگه؟! اين كار، درست مانند حملهي اتمي به يك كشور هست و تبعات يكساني رو به دنبال داره كه شايد كوچكترينشون نابودي چندين كشور مجاور باشه!!! منهاي تأثيرات جغرافيايي و زيست محيطياش!!! در اين صورت، جهان لحظهاي براي نابودي ايران درنگ نميكنه و اينبار، لافزني هم پاسخگوي ما نيست!!! اسرائيل، درصورت حملهي اتمي به ايران، با محكوميت سازمان ملل روبرو ميشه؛ ولي ما اينطور نيستيم!! خودمون بهتر ميدونيم اوضاع چطوري خواهد شد!! رابعاً ايران هم هيچ نقطهاي نداره كه غير قابل دسترس باشه؛ چه براي امريكا و چه براي اسرائيل! مهم، طول و عرض جغرافيايي نيست. اگه همين عمق استراتژيكي (كه احتمالاً از سخنان دكتر عباسي برداشت فرمودين) رو درست تعبير فرموده باشين، اولاً كه بايد عرض شه كه اين عمق، زماني جواب ميداد كه نقاطي غير قابل دسترس در اختيار داشتيم، ثانياً گستردگي جغرافيايي - اقتصادي داشتيم. بطور مثال، يكي از دلايلي كه روسيه در برابر آلمان موفق به ايستادگي شد، انتقال تأسياست و كارخانجات صنعتي و مهمش به شرق اين كشور بود كه موفقيتآميز بود و با همان قدرت به كارشون ادامه دادن و باعث عدم تغيير چندان در اقتصاد اين كشور نيمه ويران شدن! ولي ما نميتونيم كارخانهي فولاد مباركه رو از اصفهان باز كرده و مثلاً در كوير لوت يا كرمان راه اندازي كنيم!! يا نيروگاه نطنز رو به جايي ديگه منتقل كنيم! متأسفانه اكثر صنايع سنگين ما، به راحتي در تيررس موشكهاي حتي كروز!!! امريكاييها و موشكهاي دوربرد اسرائيل هست و حتي نيازي به بمباران مناطق نيست!! گويي كه با فلج كردن سيستماتيك نيروي هوايي كه البته قبل از اون، نابودي مراكز پدافندي و راداري صورت گرفته، اين امر دور از دسترس نيست! -------------------------------------------- سعيد جان. ما در زمان جنگ نيستيم كه نيازي به ايجاد روحيهي كاذب و نشر اخبار و تحليلهاي تبليغاتي باشيم. اين سايت، فكر كنم به منظور بررسي و تحليل درست و كامل و بدور از هرگونه غرضورزي شرايط و موقعيتهاي حقيقي نظامي و نتايج اون و سپس در نظر گرفتن راهحلهاي احتمالي ايجاد شده. پس بهتره با خودمون حداقل رو راست باشيم و به جاي تبليغات و شعار دادن، به فكر حل مسائل باشيم.
-
چرا در پرواز های داخلی به زبان انگلیسی صحبت می شه ؟؟؟
mostafa_by پاسخ داد به karkas تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
من متوجه نشدم اين بحث، چه ارتباطي به حس ناسوناليستي داره!! بيشتر متوجه نشدم كه استفاده از زبان انگليسي، چه ننگ و عاري رو به دنبال داره!! بيشتر از بيشتر متوجه نشدم كه ايجاد نيروي هوايي چه ارتباطي به كشورها داره؟! يعني نيروي هوايي تمام كشورهاي جهان رو انگليسيها درست كردن؟ بيشتر ترتر (به زبون كودكان ديگه دارم تكلم ميكنم!!! icon_cool ) متوجه نشدم كه استفاده يا عدم استفاده از زبان انگليسي، چه ارتباطي با «مبارزه با استكبار و غرب» داره!!!! بيخيال. اين بحث، نتيجهاي رو به دنبال نداره. پس بهتره همين جا تموم بشه. -
چرا در پرواز های داخلی به زبان انگلیسی صحبت می شه ؟؟؟
mostafa_by پاسخ داد به karkas تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
سعيد جان. خيلي دوست و دشمن رو جدي گرفتي!! اولاً كه اگه فرداي روز، سياست اقتضا كنه، ايالات متحده بهترين دوست ما ميشه! اونوقت شما بازم مياي بگي دشمن؟ ثانياً دشمن رو چي تعريف ميكني؟ ثالثاً انگليسي، يه زبان بينالمللي هست! زبان، ارتباطي به دوست و دشمن نداره! مثلاً اگه فرداي روز، ايران با تركيه وارد جنگ شد، شما تركي حرف نميزني چون زبان دشمنه؟! مسائل زباني رو از مسائل سياسي بايد جدا كرد. در غير اينصورت، هيچكس نبايد جز به زبان مادرياش حرفي بزنه! -
كركس عزيز. توضيحاتشون رو لطف كن بخون. با شمارهي «1-» و «2-» مشخص و متمايز شده!! يكم دقت به خرج بده عزيز دل برادر. ------------------------- ديگه دوران گوشت جلوي توپ و حملات گلهاي؛ به سبك جنگ جهاني اول سپري شده! ديوار انساني، با تسليحات فوقالعاده مخرب و تسليحات كشتار در صدم ثانيه، به سادگي از بين ميره. در جنگهاي امروزي، انگيزه و البته تسيلحات به روز و كاربردي موثر واقع ميشن.