mostafa_by

War
  • تعداد محتوا

    2,358
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    18

تمامی ارسال های mostafa_by

  1. [quote name='eshqali' timestamp='1401960835' post='383036'] جالبه! چون اجازه میدن اینا دسترسی داشته باشن. بهترین مستندی هم که راجع به بحرین ساخته شده کار الجزیرس به اسم فریاد در تاریکی [/quote] eshqali عزیز. سازنده ی این مستند یه خانم عربستانی بود. بخش عمده ای از این مستند پنهانی ساخته شده است و طبق گفته ی خود سازنده، ریسک بسیار بالایی را به همراه داشته است. عربستان در این زمینه ها با کسی شوخی ندارد و از نظر آزادی اطلاعات و آزادی بیان، جزو بسته ترین کشورهای جهان به شمار می رود. به عبارت ساده تر، هویت عربستانی سازنده بود که کار وی را آسان تر نمود. والا بی بی سی یک سال و اندی با عربستان نامه نگاری کرد و درخواست رسمی داد برای ساخت این مستند. ولی عربستان کوچکترین همکاری ای صورت نداد.
  2. اخیراً کتابی منتشر شده است با نام «گرگ خاکستری» که درخصوص فرار آدولف هیتلر و زندگی وی در آمریکای لاتین بوده و ظاهراً اسناد و مدارکی هم ارائه نموده است. این کتاب توسط سایمون دانستن و جرارد ویلیامز نوشته شده و ترجمه ی این کتاب توسط دکتر رضا مراد صحرایی و سید حسین ارجانی صورت پذیرفته است. موسسه تحقیق و توسعه نوین دانشمند در سال 1392 این کتاب را به چاپ رسانده است.
  3. نریشن به زبان فارسی و صحبت های شیعیان عربستانی با زیرنویس فارسی است.
  4. mostafa_by

    مستند ناب "The World at War"

    [size=5][color=#FF0000][b]قسمت هفتم - On our way[/b][/color][/size] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/The_World_At_War-1973-E07-720p-On_Our_Way.JPG[/IMG][/center] این قسمت داستان ورود ایالات متحده است به جنگ دوم جهانی جنگی که آلمانی ها، بریتانیایی ها و فرانسوی ها برافروختند و با تهاجم به آفریقا و شوروی، شکلی وسیع تر از اروپا پیدا نمود و با ورود ژاپن به قائله و تهاجم به ایالات متحده و متقابلاً ورود این کشور به جنگ، صورتی جهانی پیدا نمود. در این قسمت، ریشه ها و دلایل عدم ورود ایالات متحده به جنگ و سپس تصمیم به ورود به جنگ (به عنوان یکی از پر قدرت ترین و مهمترین وزنه های این نبرد) را خواهیم دید. جنگی که سکوی پرتاب ایالات متحده به قله های قدرت جهانی بود و پس از این نبرد بود که این کشور رسماً تبدیل به ابرقدرتی جهانی گردید. ---------------------------------------------------------------------- شما می توانید این قسمت را از طریق لینک های زیر دانلود بفرمایید. [url=http://www.mediafire.com/download/fq3l5tbq2ga98jw/WAW_E071.rar][b]قسمت هفتم - پارت اول[/b][/url] [url=http://www.mediafire.com/download/9q67xsm4oop444n/WAW_E072.rar][b]قسمت هفتم - پارت دوم[/b][/url] [color=#ff0000][b]پسورد : military.ir[/b][/color] [b]لازم به ذکر است بدلیل محدودیت هایی که سایت Mediafire برای فایل های سری، در اکانت های رایگان پدید آورده است، ناگزیر تغییری جزئی در نام فایل ها بوجود آمده است.[/b] [b][color=#4b0082]بنابراین دوستان بزرگوار [/color][color=#ff0000]پس از دانلود کامل هر قسمت (هر دو فایل)، فایل اول (E071) را اکسترکت نموده[/color][color=#4b0082] و درصورتی که بصورت خودکار روی فایل دوم نرفت، ا[/color][color=#ff0000]ز طریق Browse، فایل دوم (E072) را انتخاب نمایید[/color][color=#4b0082].[/color][/b] مجدداً از تمامی دوستان بزرگوار درخواست می شود با شرکت در بحث و تحلیل مستند، ما را از نظرات و دانش ارزشمند خود بهره مند سازند.
  5. [size=5][color=#FF0000][b]قسمت سوم - اطلاعاتی درخصوص نماد و پرچم نازی ها، اوا براون (معشوقه هیتلر) و آغاز کشورگشایی های هیتلر[/b][/color][/size] [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/Adolf_Hitler_The_Greatest_Story_Never_Told_28Part_329.JPG[/img] [/center] [b][size=4][color=#FF0000]لینک های دانلود :[/color][/size][/b] [url="http://www.mediafire.com/watch/e971q8ufr5uww62/Adolf_Hitler_The_Greatest_Story_Never_Told_(Part_3).wmv"][b]لینک دانلود از مدیا فایر[/b][/url] [size=4][b][url="http://www.nazicenter.com/goto/http://download1503.mediafire.com/o0qq853d9kwg/wxw14radbo77fmj/Adolf+Hitler+The+Greatest+Story+Never+Told+%28Part_3%29.wmv"]لینک دانلود از نازی سنتر[/url][/b][/size] ----------------------------------------------------------------- از دوستان بزرگوار درخواست می شود که از نظرات و نقدهای سازنده و ارزشمند خود ما را بی نصیب نگذارند.
  6. mostafa_by

    مستند ناب "The World at War"

    [size=5][color=#FF0000][b]قسمت ششم - Benzai[/b][/color][/size] [b]اینک نوبت معرفی ژاپن است؛ با معروف ترین شعار در جنگ دوم جهانی : Benzai!![/b] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/The_World_At_War-1973-E06-720p-Benzai.JPG[/img][/center] این قسمت، مستندی بی نظیر برای آشنایی با ژاپن، نحوه ی قدرت گرفتن این کشور در حد یکی از ابرقدرت های اقتصادی، سیاسی و نظامی جهان، نحوه ی انعقاد پیمان های سیاسی - نظامی قدرتمند با آلمان، ایتالیا و شوروی و البته چگونگی پرورش یک ملت در راستای اهداف سیاسی - نظامی جاه طلبانه ی ژاپن نوین است. اگر فکر می کنید درمورد ژاپن همه چیز را می دانید، به نظر می رسد با دیدن این مستند، به این اشتباه خود پی خواهید برد. قسمتی بی نظیر، با اطلاعات و فیلم هایی ناب که دیدن آن به همه ی بزرگواران توصیه می گردد. ---------------------------------------------------------------------- شما می توانید این قسمت را از طریق لینک های زیر دانلود بفرمایید. [url="http://www.mediafire.com/download/p2hz7xechn9bcaf/WAW_E061.rar"][b]قسمت ششم - پارت اول[/b][/url] [url="http://www.mediafire.com/download/wg01xc3vrw32uag/WAW_E062.rar"][b]قسمت ششم - پارت دوم[/b][/url] [color=#ff0000][b]پسورد : military.ir[/b][/color] [b]لازم به ذکر است بدلیل محدودیت هایی که سایت Mediafire برای فایل های سری، در اکانت های رایگان پدید آورده است، ناگزیر تغییری جزئی در نام فایل ها بوجود آمده است.[/b] [b][color=#4b0082]بنابراین دوستان بزرگوار [/color][color=#ff0000]پس از دانلود کامل هر قسمت (هر دو فایل)، فایل اول (E061) را اکسترکت نموده[/color][color=#4b0082] و درصورتی که بصورت خودکار روی فایل دوم نرفت، ا[/color][color=#ff0000]ز طریق Browse، فایل دوم (E062) را انتخاب نمایید[/color][color=#4b0082].[/color][/b] مجدداً از تمامی دوستان بزرگوار درخواست می شود با شرکت در بحث و تحلیل مستند، ما را از نظرات و دانش ارزشمند خود بهره مند سازند.
  7. عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان گرامی. مستندی که تقدیم حضور دوستان می شود، World War II : The Apocalypse نام دارد. تفاوتی که این مستند با بسیاری از مستندهای جنگ های جهانی دارد، منهای خلاصه و مختصر و مفید بودن آن، یکی روایت تاریخی است که بدون وقفه و مصاحبه با شخصیت های مختلف (که امری معمول در مستندات تاریخی است) و تنها همراه با تصاویر و نرییشن بوده و دیگری، رنگی نمودن اکثر قریب به اتفاق فیلم های مستندی است که درخصوص این نبرد بوده و کارگردان از آن بهره گرفته است. بسیاری از تصاویری که در مستند دیده می شود، تصاویری بدیع و از زوایایی متفاوت بوده و به نوعی جنبه ی هنری مستند را نیز افزون نموده است. این مستند در شش قسمت (مجموعاً 5 ساعت و 20 دقیقه) تولید گردیده و محصول سال 2009 میلادی است. یبسی برای کسب اطلاعات بیشتر، لینک هایی نظیر این می تواند دوستان را یاری رساند. قسمت ها : 1. Aggression (1933–1939): rise of Nazism and campaign of Poland, Phoney war 2. Crushing Defeat (1939–1940): fall of Dunkirk and Campaign of France, Battle of Britain 3. Shock (1940–1941): the Desert War, Yugoslav front, Battle of Greece and Battle of Crete, Operation Barbarossa, Battle of Smolensk and Battle of Moscow 4. World Ablaze (1941–1942): Pearl Harbor, Midway and Guadalcanal, Operation Fall Blau 5. The Great Landings/The Noose (1942–1943): first failures of the Axis, Battle of Stalingrad, El Alamein, Operation Torch, Tunisia, Kursk and Italian campaign 6. Inferno (1944–1945): liberation of France, invasion of Germany, surrender of Germany, atomic bombing of Hiroshima and Nagasaki, and surrender of Japan
  8. [size=5][color=#FF0000][b]قسمت دوم - از آغاز مبارزات دموکراتیک برای رسیدن به قدرت تا تبدیل شدن به دیکتاتور مطلق آلمان[/b][/color][/size] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/Adolf_Hitler_The_Greatest_Story_Never_Told_28Part_229.JPG[/img][/center] [b][size=4][color=#FF0000]لینک های دانلود :[/color][/size][/b] [size=4][url="http://www.mediafire.com/watch/34p4hw5le523yxt/Adolf_Hitler_The_Greatest_Story_Never_Told_(Part_2).wmv"][b]لینک دانلود میلیتاری[/b][/url][/size] [size=4][url="http://www.nazicenter.com/goto/http://www.mediafire.com/download/l20s2g2ke2ya9qs/Adolf+Hitler+The+Greatest+Story+Never+Told+%28Part_2%29.wmv"][b]لینک دانلود نازی سنتر[/b][/url][/size] ----------------------------------------------------------------- از دوستان بزرگوار درخواست می شود که از نظرات و نقدهای سازنده و ارزشمند خود ما را بی نصیب نگذارند.
  9. قسمت ششم - Inferno دست تقدیر، بر آن بود که پس از طی دوران اوج نازی ها، اندک اندک طعم شکست و تحقیر را به ایشان بچشاند. اصرار هیتلر به حمله به غول اتحاد جماهیر شوروی و عدم توجه به سخن فرماندهان و نظامیان خود، بالاخره نتیجه ی قابل پیش بینی را برای سرنوشت نازی ها رقم زد. پس از عدم موفقیت در فتح مسکو و لنینگراد و سپس استالینگراد، نوبت شوروی فرا رسیده بود و شوروی نیز به خوبی از این نوبت استفاده نمود. نبردهای حیاتی چون کورسک و کیف، پای نازی ها را از خاک شوروی برید. اما این برای روس های عصبانی کافی نبود. حالا نوبت تلافی بود. تلافی ای اینبار در سرزمین ایشان، با خون های ایشان! اما غرب هم پس از فتوحات آفریقایی، به این باور رسیده بود که نازی ها شکست ناپذیر نیستند. حمله به ایتالیا، آسیب پذیرترین کشور متحدین از آفریقا، ساده ترین گزینه ی ممکن است. هرچند که برای رسیدن به همین ساده ترین گزینه، پیچیده ترین عملیات فریب و جاسوسی تاریخ، به کمک یک جسد، صورت می پذیرد. عملیاتی که در نتیجه، گارد نازی ها در سیسیل پایین آورده می شود و سرانجام ضربه ی نهایی ...!! در نبرد اقیانوس هم همه چیز به نفع امریکایی ها پیش می رود. جهان اندک اندک دارد فرجام این نبرد تلخ را به نظاره می نشیند. فرجامی که با انتقام سنگین و وحشتناک متفقین همراه است ...! در این میان، هیتلر دست به آخرین قمار خود می زند و حمله ی مجدد را از سر می گیرد. آیا این قمار، نتیجه ای را هم در بر خواهد داشت ...؟!! لینک های دانلود : قسمت ششم (پایانی) - پارت اول قسمت ششم (پایانی) - پارت دوم پسورد : military.ir لازم به ذکر است بدلیل محدودیت هایی که سایت Mediafire برای فایل های سری، در اکانت های رایگان پدید آورده است، ناگزیر تغییری جزئی در نام فایل ها بوجود آمده است. بنابراین دوستان بزرگوار پس از دانلود کامل هر قسمت (هر دو فایل)، فایل اول (E061) را اکسترکت نموده و درصورتی که بصورت خودکار روی فایل دوم نرفت، از طریق Browse، فایل دوم (E062) را انتخاب نمایید. از اینکه در این مدت، با تاپیک همراهی نمودید، از تمامی شما بزرگواران سپاسگزارم.
  10. mostafa_by

    مستند ناب "The World at War"

    [quote name='president' timestamp='1400174598' post='378586']ضمن تشکر از شما والا همین اپلود این فیلما خودش کلی انرزی میگیره حالا رفع مشکلات دانلود ما هم دیگه خیلی ظلمه ولی من از اونجایی که همیشه سخنرانی میکنم ولی عمل نه یه تصویر از error این فایل گذاشتم ..با تشکر صمیمانه بابت زحمات شما ............ [url="http://s5.picofile.com/file/8123370292/exe.jpg"]http://s5.picofile.c...3370292/exe.jpg[/url][/quote] با خود نرم افزار winrar امتحان فرمودید بزرگوار؟ شاید دلیل اصلی اش این باشه که این نرم افزاری که استفاده می کنید، قادر به اکسترکت فایل های سری با نام های متفاوت نیست. همان طور که در پست اول اشاره داشته ام، مجبور به تغییر نام فایل سری شده ام. در نرم افزار winrar، برای اکسترکت فایل های سری، اگر فایل دوم را خودکار پیدا نکند، از شما محل آن را سوال خواهد کرد و شما پارت دوم (با نام T) را بدان معرفی خواهید نمود. آیا این را امتحان فرموده اید؟
  11. mostafa_by

    مستند ناب "The World at War"

    رمز همان military.ir بوده و مشکلی ندارد. شاید شما رمز را کپی نموده و در آن، فاصله ای افتاده است. یا اینکه از حروف بزرگ استفاده نموده اید. رمز را در notepad تایپ نموده و سپس از آن کپی فرمایید. اگر همچنان موفق نشدید، بفرمایید تا مجدداً بررسی شود. درصورت امکان هم اگر از پیغام مذبور، تصویری تهیه فرمایید ممنون می شوم.
  12. دوستان به نظر می رسد کمی از روی جوگیری نظر می دهند تا مباحث تاریخی. امریکا و انگلیس دقیقاً همان بلایی را بر سر شهرهای نازی ها آوردند که روزگاری نازی ها بر سر مردم بیگناه کشورهای دیگر می آوردند. از قضا داستان هم از همان وین شروع شد. درخصوص حمله به لهستان، نکته ی جالبی را دوستمان فرمودند!! بله. هیتلر اعلان جنگ نکرد. چرا که اساساً روش هیتلر این بود که بدون اعلان جنگ حمله را آغاز نماید. منهای تسخیر راین لند، اتریش، سودتنلاند و مابقی چکسلواکی، هیتلر نه تنها به لهستان، که به نروژ، هلند، دانمارک، بلژیک و حتی فرانسه هم اعلان جنگ نکرده بود (و جز این آخری، مابقی کاری به کار هیتلر نداشتند). از قضا هیتلر در حمله به شوروی هم به این کشور اعلان جنگ نکرد. برای تسخیر یوگوسلاوی و سایر کشورهای شرقی اروپا نیز اعلان جنگ نکرد. در حمله به یونان هم اعلان جنگ نکرد. در حملات آفریقایی خود هم اعلان جنگ نکرد. آلمان نازی به تنها کشوری که اعلان جنگ نمود، ایالات متحده ی امریکا بود!!!! ------------------------------------------------------------------------------- ای کاش دوستان هنگام اظهار نظر، به گونه سخن بگویند که به تطهیر چهره ی جنایتکاران نیانجامد. والا جنایاتی که هیتلر در طول همان شش سال جنگ دوم جهانی مرتکب شد، در طول تاریخ تکرار ناشدنی است. از ذکر این جنایات همین بس که برای اولین بار در طول تاریخ، جنگ ها را به داخل شهرها کشاند (آنهم به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن مردم به عنوان هدف جنگی). این ها هم برای دوستان قابل هضم نخواهد بود، مگر اینکه روی تاکتیک های بلیتزکریگ مطالعه ای داشته باشند. والا اگر قرار باشد به تلافی های متفقین اشاره کرده و آن ها را مسببین جنگ بدانیم (به سبب پاسخ جنایات با عملکرد متقابل)، مظلوم ترین انسان های روی زمین هیتلر و موسولینی و هیروهیتو خواهند بود.
  13. mostafa_by

    مستند ناب "The World at War"

    [size=5][color=#FF0000][b]قسمت پنجم - Barbarossa[/b][/color][/size] [b]و سرانجام، عملیات بارباروسا آغاز شد ...![/b] [b]اولین میخ بر تابوت نازی ها![/b] [center] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/The_World_At_War-1973-E05-720p-Barbarossa.JPG[/IMG][/center] شما می توانید این قسمت را از طریق لینک های زیر دانلود بفرمایید. [url=http://www.mediafire.com/download/uei1nadteg6og36/WAW_E051.rar][b]قسمت پنجم - پارت اول[/b][/url] [url=http://www.mediafire.com/download/djmoazrtky2vltp/WAW_E052.rar][b]قسمت پنجم - پارت دوم[/b][/url] [color=#ff0000][b]پسورد : military.ir[/b][/color] [b]لازم به ذکر است بدلیل محدودیت هایی که سایت Mediafire برای فایل های سری، در اکانت های رایگان پدید آورده است، ناگزیر تغییری جزئی در نام فایل ها بوجود آمده است.[/b] [b][color=#4b0082]بنابراین دوستان بزرگوار [/color][color=#ff0000]پس از دانلود کامل هر قسمت (هر دو فایل)، فایل اول (E051) را اکسترکت نموده[/color][color=#4b0082] و درصورتی که بصورت خودکار روی فایل دوم نرفت، ا[/color][color=#ff0000]ز طریق Browse، فایل دوم (E052) را انتخاب نمایید[/color][color=#4b0082].[/color][/b] مجدداً از تمامی دوستان بزرگوار درخواست می شود با شرکت در بحث و تحلیل مستند، ما را از نظرات و دانش ارزشمند خود بهره مند سازند.
  14. قسمت پنجم - The Great Landings هرچند با وقایعی که ژاپن رقم زد و حمایت آلمان نازی از ژاپن، به طمع ورود ژاپن به جنگ با شوروی، باعث ورود ایالات متحده به نبرد گردید، اما هنوز اوضاع از هر نظر برای متفقین، بسیار وخیم به نظر می رسد. در غرب، شوروی یک چهارم خاک خود را از دست داده و مهمترین شهرها و ایالاتش، یا در تصرف ارتش نازی هستند و یا زیر آتش آن لحظه به لحظه ویرانتر می شوند. هرچند ارتش هیتلر، از رسیدن به چاه های نفت باکو باز مانده است، اما با تصرف کامل استالینگراد فاصله ای ندارد. نیکیتای خروشچف (دبیرکل بعدی حزب کمونیست و رهبر شوروی پس از استالین)، دفاع از استالینگراد را رهبری می کند. اما وظیفه ی اصلی به ژنرال گئورگی ژوکوف سپرده شده است. ژنرال ژوکوف، فاتح نبرد مسکو، طرحی متهورانه و فوق العاده زیرکانه در سر دارد. هدف وی، در ظاهر دپوی نیروهای تعلیم ندیده و کم توان در استالینگراد است و قصد دارد به هر ترتیبی، ارتش ششم؛ ارتش فاتح ورماخت؛ را در استالینگراد نگه دارد. نازی ها تقریباً استالینگراد را گرفته اند و تنها برخی مناطق، همچنان محل درگیری است؛ هرچند قادر به بستن راه آبی ولگا نیستند و از طریق همین آب ها هم روزانه هزاران نیروی تازه نفس (ولی آموزش ندیده و غیرحرفه ای) به استالینگراد سرازیر می شوند تا شهر استالین را به هر ترتیبی که هست، از خطر سقوط حفظ نمایند! اما این، تنها بهانه ای برای محبوس نمودن ارتش ششم است. هدف اصلی ژوکوف (برخلاف اصرار بی پایه و اساس و غیرمنطقی هیتلر برای تصرف استالینگراد)، مهیا نمودن ارتشی کامل برای آغاز ضد حمله به نازی هاست. ضد حمله ای که تا خود برلین ادامه داشت و منجر به نابودی کامل نازی ها گردید. ژنرال ژوکوف در نظر دارد چنگالی به وسعت 150 کیلومتر دورتر از میدان نبرد در استالینگراد باز نموده و با دو نیم نمودن ارتش خود، نازی ها را دور زده و در محاصره ی کامل قرار دهد. محاصره ای که اگر صورت بپذیرد، کار ورماخت در شوروی ساخته است. اما طرح بشدت ریسکی و خطرناک به نظر می رسد. آیا وی موفق به اجرای طرح می گردد ...؟ اما در آفریقا ها فیلد مارشال رومل، در حال پیشروی است و تنها مصر از نیروهای انگلیسی خالی نشده است. تانک های رومل، به سمت کانال سوئز در حرکتند و انگلیسی ها خوب می دانند اگر سوئز را از دست بدهند، به معنی سقوط کامل آفریقاست. وینستون چرچیل، ژنرال برنارد مونتگومری را به فرماندهی نیروهای انگلیسی در آفریقا منصوب کرده است. سرانجام رقیب و همتای رومل در آفریقا پیدا شده است. مونتگومری تصمیم می گیرد در العلمین، به سپاه آفریقا حمله نموده و ضمن حفظ کانال سوئز و مصر، ضد حمله ی خود را آغاز نماید! آیا این نقشه ی متهورانه و مشخصاً پر از تلفات، با موفقیت روبرو خواهد شد ...؟ این دو طرح متهورانه، آخرین امیدهای جهان، برای توقف نازی هاست. سرنوشت آینده ی جهان، به دو ریسک بزرگ و شرق و غرب وابسته است. ریسک هایی که اگر نگیرند، عملاً دیگر چیزی سد راه نازی ها نخواهند بود ...! لینک های دانلود : قسمت پنجم - پارت اول قسمت پنجم - پارت دوم پسورد : military.ir لازم به ذکر است بدلیل محدودیت هایی که سایت Mediafire برای فایل های سری، در اکانت های رایگان پدید آورده است، ناگزیر تغییری جزئی در نام فایل ها بوجود آمده است. بنابراین دوستان بزرگوار پس از دانلود کامل هر قسمت (هر دو فایل)، فایل اول (E051) را اکسترکت نموده و درصورتی که بصورت خودکار روی فایل دوم نرفت، از طریق Browse، فایل دوم (E052) را انتخاب نمایید. از تمامی دوستان بزرگوار درخواست می کنم با ارائه ی نظرات، دیدگاه ها و اطلاعات و دانش ارزنده ی خود، به غنی تر شدن تاپیک کمک فرمایند.
  15. متأسفانه دوستان بزرگوار، همچنان بدون مطالعه ی پاسخ ها، ادعاهای خود را تکرار می فرمایند. از دوستان بزرگوار خواهش می کنم اگر طالب ماجرای حمله ی اسرائیل به لبنان و عملیات رمضان هستند و اینقدر بر نظریات توطئه ی خود استوارند، ابتدا این پست را مطالعه بفرمایند. اگر نقدی بر آن داشتند، در خدمت خواهم بود. به نظر می رسد بهتر است اگر هم به دنبال توطئه ای هستیم، براساس مستندات و مستدلات باشیم؛ نه فکر و خیال خود و شنیده هایمان. این پست، چند ماه پیش، در پاسخ به سوال مشابه یکی از دوستان درخصوص حمله ی اسرائیل به لبنان، ماجرای صبرا و شتیلا و البته جنگ رمضان، عرض گردید. --------------------------------------------------------------- [quote name="RAHRO313"]بنام خدا با سلام خدمت استاد خردمند جناب آقای مصطفی در ابتدا ازاینکه مطلبم را نتوانسته بودم برای شما درست بیان کنم عذر می خواهم ودراینجا سعی می کنم خیلی صریح موضوع مورد نظرم را بیان کنم 1- به نظر من کشتار صبرا وشتیلا یک برنامه ی کاملا از قبل طراحی شده بود که در اجرای آن شارون ملعون نقش اصلی را بازی می کرد دلیل ان هم زمان این واقعه بود همانطورکه می دانید خرمشهر آزاد شده بود و شیرازه ی سیستم دفاعی صدام از هم پاچیده بود دراین میان حمله ی اسرائیل به لبنان و تحریک ایران به دفاع از لبنان وفلسطینیان بهترین فرصت را به صدام برای باز سازی سیستم دفاعی اش داد البته شارون همیشه مرد مواقع بحران بوده وفکر می کنم کشتار صبرا وشتیلا را برای تحریک بیشتر احساسات ایرانی ها انجام داد به هر حال توطئه ای بود که انجام شد وبرایشان بسیار هم ثمر بخش بود وناکامی های رزمندگان اسلام در عملیات رمضان دقیقا از ثمرات همین توطئه بود 2-تمام اتفاقاتی که بعد از آن رخ داد مانند دادگاه وغیره ادامه ی همان سناریو بود که رژیم صهیونیستی بخاطر حفظ وجه ی خود نزد افکار عمومی جهان بدان نیاز داشت 3-مطمئن باشید هر کاری که رژیم صهیونیستی تا به حال انجام داده بیشترین کار و بیشترین جنایتی بوده که می توانسته انجام دهد 4-شما رژیم صهیونیستی را با دولت های جهان سوم مقایسه نکنید شیرازه ی کار در آنجا بسیار محکم تراست در آخر ما فقط از اینکه یک جنایت کار ملعون به درک واصل شده اظهار خوشحالی کردیم خوب ممکن است بعضی از دوستان کمی هم اغراق کرده باشند خوب شما به بزرگی ومناعت طبع خود ببخشید ضمن تایید تمامی فرمایشات شما این بنده حقیر هم قبول دارم در خیلی موارد توهم توطئه از خود آن بیشتر است با سلام وارادت و درود بر اهل دانش ومعرفت[/quote] ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت برادر گرامی رهرو؛ بنده به نظر و تحلیل شما احترام می گذارم. البته خود واقف بر این هستید که نظر و تحلیل شما، حتی با فرض صحت صد در صد، چون قابل اثبات و اندازه گیری نیست، عملاً امکان طرح به عنوان موضوعی مستدل هم ندارد. نه اینکه فرمایش شما غلط باشد یا مردود. بحث بر سر این است که ابزاری برای اندازه گیری آن وجود ندارد. به سان فرض H0 و H1 در آزمون فرض آماری که رد یکی، دلیل بر درستی دیگری نیست و تنها عدم امکان رد یا پذیرش آن، با فرض موجود را بیان می کند. البته اگر مستنداتی در این خصوص دارید که به تقویت فرض و قابلیت اندازه گیری آن کمک می کند، بی صبرانه مشتاق خواندن آن خواهم بود. ------------------------------------------------------------------------------ اما اجازه دهید یک گام فراتر رفته و با همین اطلاعات فعلی، به سنجش فرمایش شما بپردازیم. [quote]1- به نظر من کشتار صبرا وشتیلا یک برنامه ی کاملا از قبل طراحی شده بود که در اجرای آن شارون ملعون نقش اصلی را بازی می کرد دلیل ان هم زمان این واقعه بود همانطورکه می دانید خرمشهر آزاد شده بود و شیرازه ی سیستم دفاعی صدام از هم پاچیده بود دراین میان حمله ی اسرائیل به لبنان و تحریک ایران به دفاع از لبنان وفلسطینیان بهترین فرصت را به صدام برای باز سازی سیستم دفاعی اش داد البته شارون همیشه مرد مواقع بحران بوده وفکر می کنم کشتار صبرا وشتیلا را برای تحریک بیشتر احساسات ایرانی ها انجام داد به هر حال توطئه ای بود که انجام شد وبرایشان بسیار هم ثمر بخش بود وناکامی های رزمندگان اسلام در عملیات رمضان دقیقا از ثمرات همین توطئه بود 2-تمام اتفاقاتی که بعد از آن رخ داد مانند دادگاه وغیره ادامه ی همان سناریو بود که رژیم صهیونیستی بخاطر حفظ وجه ی خود نزد افکار عمومی جهان بدان نیاز داشت[/quote] متأسفانه این فرمایش شما، چندان با تاریخ جور در نمی آید. هرچند که درخصوص کلیات آن همانطور که عرض شد، نه قابل تأیید (با ادله ی فعلی) است و نه قابل رد (باز به دلیل عدم وجود ادله ی مکفی). هرچند که حمله ی اسرائیل به لبنان، در تاریخ ششم ژوئن 1982 (معادل 16 خرداد 1361)، چند روز پس از تصرف خرمشهر صورت پذیرفت، اما اساساً این حمله، بی سابقه و یکباره صورت نپذیرفت که این ادعا را بتوانیم بپذیریم که برای کمک به عراق صورت پذیرفته باشد. گذشته از مشکلات اساسی اسرائیل با لبنان به دلیل حضور گروه های مبارز و مسلح فلسطینی در خاک این کشور و حملاتی که از خاک این کشور به مرزهای اسرائیل می شود و هشدارهای چندین باره ی اسرائیل در این خصوص (که اساساً حمله به لبنان برای اخراج همین گروه ها انجام گرفت)، اسرائیل در 14 مارس سال 1978 (یعنی تقریباً یک سال قبل از انقلاب ایران)، حمله ای سنگین به جنوب لبنان ترتیب داد که طی آن نزدیک به 2000 نفر لبنانی و فلسطینی کشته شدند. علت این حمله، [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Coastal_Road_massacre"]عملیات گروگانگیری و سپس کشتار مردم اسرائیلی[/url] توسط گروه فتح به رهبری یاسر عرفات در روز 11 مارس بود که توسط ابو جهاد برنامه ریزی و به فرماندهی [url="http://www.jahannews.com/vdcdkf0f5yt0sn6.2a2y.html"]دلال مغربی[/url]، چریک زنی که اسرائیل نام آن را در خاطر خود حک نمود، صورت پذیرفت. در این عملیات 38 شهروند اسرائیلی، از جمله 13 کودک کشته شدند و در مقابل گروه فلسطینی نیز 9 کشته و 2 اسیر داد که دلال مغربی نیز جزو کشته شدگان بود. در پی این کشتار، اسرائیل [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Operation_Litani"]عملیات لیتانی[/url] را به سرعت طرح ریزی و اجرا نمود که به قول خود، پاسخی سخت و سنگین به فلسطینیان بدهد. این عملیات سنگین که در آن بیش از 25 هزار سرباز اسرائیلی حضور داشتند، یک هفته به طول انجامید و طی آن، در نهایت فلسطینیان از روز لیتانی عقب کشیده و با میانجیگری سازمان ملل، ضمن برقراری آتش بس، نیروهای سازمان ملل در منطقه به عنوان نیروی حائل مستقر گردیدند. در عظمت این عملیات ذکر همین نکته بس که جنگ تابستان اسرائیل با حزب الله لبنان ( که در ایران جنگ 33 روزه خوانده می شود)، با شرکت 10 هزار سرباز اسرائیلی (آنهم در اواخر جنگ) انجام گرفت. این، تنها یک نمونه از برخورد اسرائیل با لبنان و گروه های فلسطینی در آن سال ها بود که از قضا ارتباطی هم با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و جنگ با عراق و خلاصه تمامی مواردی که به آن مربوط می دانند، نداشت. ----------------------------------------------------------------------------- اما بازگردیم به طور مشخص به حمله ی اسرائیل به لبنان در سال 1982. در پی ترور شالومو آرگو، سفیر اسرائیل در لندن، اسرائیل PLO را متهم به طرح ریزی این عملیات نمود و اردوگاه صبرا و شتیلا را مورد بمباران هوایی قرار داد که در طی آن 200 شبه نظامی و غیر نظامی کشته شدند. PLO نیز متقابلاً اقدام به شلیک راکت به اسرائیل نمود که طی آن چندین نفر کشته و زخمی شدند. این وقایع در روزهای سوم و چهارم ژوئن اتفاق افتاد. یعنی معادل روزهای 13 و 14 خرداد. در پی این وقایع، کابینه ی رژیم صهیونیستی جلسه ای فوری تشکیل داده و در همان روز چهارم، مناخیم بگین دیگران را متقاعد ساخت که تنها راه برای پایان حملات گروه های فلسطینی و برچیدن چیزی که وی آن را تروریسم در منطقه می خواند، چاره ای جز حمله ای همه جانبه به لبنان نیست. در پی این جلسه، تصمیم به حمله به لبنان اتخاذ و عملیات صلح گالیل به سرعت طرح ریزی گردید و در نهایت در روز ششم ژوئن 1982 (معادل 16 خرداد 1361)، حمله ی همه جانبه ی اسرائیل به جنوب لبنان آغاز گردید. ------------------------------------------------------------------ این ها، دلایل رسمی این حمله بودند و به ظاهر ارتباطی با جنگ ایران و عراق و فتح خرمشهر نداشتند. اما اجازه بدهید با بطور مشخص دیدگاه شما، قضیه را مورد بررسی تاریخی قرار دهیم. پس از فتح خرمشهر، بزرگترین مسئله، بحث پایان جنگ و برقراری آتش بس از یک سو و از سوی دیگر، نحوه ی ادامه ی جنگ درصورت تصمیم بر آن، مطرح بود. تقریباً اکثر قریب به اتفاق مسئولین منجمله حضرت امام (ره)، بر روی این موضوع اتفاق نظر داشتند که آتش بس نباید صورت پذیرد و نبرد تا بیرون راندن کامل عراق از خاک ایران می بایست ادامه یابد و آتش بس نیز طی شرایطی باید صورت بپذیرد که عراق، شروط ایران را بپذیرد و جهان نیز آن را به رسمیت بشناسد. ولی چیزی که مشخص بود، این بود که اساساً آینده ی جنگ در هاله ای از ابهام قرار داشت و از سوی دیگر، عراق نیز به دنبال تقویت خود بود. اما چیزی که مشخص بود این بود که در آن تاریخ، ایران هیچ تصمیمی مبنی بر حمله به خاک عراق اتخاذ نکرده بود که بخواهیم بگوییم حمله ی اسرائیل به لبنان، برای نجات صدام حسین و معطوف کردن ذهن ایرانیان به نقطه ای دیگر بوده است. جنگ اسرائیل با لبنان در روز 16 خرداد آغاز شد و ایران تازه در روز 20 خرداد، به این نتیجه رسید که بهترین تصمیم، ورود به خاک عراق می باشد. یعنی با علم به حمله ی اسرائیل و ترسیم شرایط فعلی و بررسی همه ی جوانب، تازه تصمیم به ورود به خاک عراق گرفته شد. حال اینکه طبق فرمایش شما، منطقاً اگر این موضوع باعث پرت شدن حواس و برهم خوردن تمرکز ایرانیان در جنگ صورت پذیرفته باشد، می بایست تصمیم اصلی بر روی دفاع از مناطق فعلی و تصمیم برای بازپس گیری سایر مناطق جنگی و حالا به قول شما کمک به لبنانی ها و فلسطینی ها باشد؛ نه توسعه ی جنگ؛ آنهم در خاک کشور متجاوز. تصمیم توسعه ی جنگ به خاک عراق، با علم و آگاهی کامل از موضوع نبرد اسرائیل و لبنان اتخاذ گردید و از قضا همان زمان، تصمیم کمک به سوریه و لبنان نیز اتخاذ شد. اما نکته ی اصلی اینجاست که عملیات رمضان، یک سال و شش روز پس از این جنگ طرح ریزی و آغاز گردید و هم ایران به خوبی شرایط را می دانست و هم اینکه از وسعت و توان نیروهای خود به خوبی آگاه بود. عملیات رمضان، عملیاتی دفاعی و یا تکی شهری نبود. بلکه اولین حمله ی نیروهای نظامی ایران به خاک عراق بود و بطور کامل طرح ریزی شده بود. یعنی نه تنها ایران غافلگیر نشده و در عمل انجام شده قرار نگرفته بود، بلکه محصول یک ماه برنامه ریزی و نقشه کشی و تصویر برداری هوایی و شناسایی و انتقال نیرو و چه و چه بوده است. اینکه بخشی از تیپ محمد رسول الله (ص) به همراه برخی فرماندهان زبده ی آن (چون احمد متوسلیان، شهید همت، شهید کریمی و شهید دستواره) به سوریه فرستاده شده بودند، قطعاً در معادلات در نظر گرفته شده بود و اساساً عدم حضور بخشی از یک تیپ خاص در جنگ، آنقدر موضوعی تأثیرگذار نیست که بخواهد کلیات یک عملیات را تحت الشعاع قرار دهد. کما اینکه کم نبودند عملیات های که تیپ محمد رسول الله (ص) بطور کل در آن ها ورودی نداشتند؛ چه برسد به بخشی از آن. این بخش را جمع بندی کنیم :[list=1] [*]ایران در عملیات رمضان، خود طرح ریزی، آماده سازی و تهاجم به عراق را انجام داد و نه اسرائیل و نه عراق ایشان را مجبور به این حمله نکردند. [*]حمله ی ایران به عراق، پس از حمله ی اسرائیل به لبنان بود و ایران از شرایط آن اطلاع کافی داشت. ضمن اینکه توقف پیشروی اسرائیل در خاک لبنان را نیز به خوبی می دانست. [*]عملیات رمضان یک ماه و یک هفته پس از حمله ی اسرائیل به لبنان آغاز گردید. [*]استعداد فراوان نیروهای درگیر ایرانی در این نبرد، به خوبی خبر از آمادگی کامل ایران برای این نبرد می داد. [*]علت تأخیر در حمله ی ایران به عراق به هیچ وجه این نبود که ایران به خاطر حمله ی اسرائیل این عمل را انجام ندهد. چرا که اساساً همانطور که عرض شد، حمله ی اسرائیل به لبنان، 13 روز پس از فتح خرمشهر صورت پذیرفت و البته ریشه در گذشته داشت. اما ایران تازه در روز بیستم خرداد، به این جمع بندی رسید که جنگ را ادامه و البته با تهاجم به خاک عراق دنبال نماید. [/list] اما علت شکست (و یا بهتر است بگوییم عدم توفیق) ایران در عملیات رمضان چه بود؟ آیا ارتباطی به حضور بخشی از تیپ 27 محمد رسول الله (ص) در سوریه داشت؟ به نظر می رسد پاسخ منفی است. چرا که بزرگترین دلیل عدم توفیق این عملیات، دست کم گرفتن ارتش عراق و البته تجاوز به خاک عراق بود. در عملیات رمضان، ایران انتظار داشت با ارتشی شکست خورده و بی انگیزه مواجه شود. همچنین انتظار این را داشت که حمله ی ایران به عراق، همراه باشد با خیزش مردم عراق علیه صدام حسین و به عبارتی بار اصلی حمایت از ارتش ایران به دوش مردم عراق باشد. ایران انتظار داشت که سربازان عراقی، به همان بی انگیزگی در ایران باشند و با هر تکی، منطقه را تخلیه کرده و به منطقه ای دیگر عقب نشینی کنند. همانطور که فتح خرمشهر، بسیار بسیار ساده تر از چیزی که ایران انتظار آن را می کشید اتفاق افتاد. هرچند که تلفات ایران بی نهایت سنگین بود. ولی در قیاس با چیزی که انتظار آن می رفت (که حتی صدام حسین برای کری خوانی، گفته بود که اگر ایران قادر به فتح خرمشهر باشد، کلید بصره را به آن ها می دهیم.)، بسیار بسیار ساده تر رخ داد و این مسئله، حتی در خاطرات فرماندهان ارشد سپاه و ارتش نیز بوضوح به چشم می خورد. اما داستان در عراق، متفاوت از ایران بود. از اولین لحظه ی حضور در خاک، اولین چیزی که ایرانیان فهمیدند این بود که این سربازان، با آن هایی که در ایران سریع پا به فرار می گذاشتند زمین تا آسمان فرق می کنند. اینجا عراقی ها برای وجب به وجب از خاکشان جانانه می جنگیدند و به همان ترتیبی از خاک خود با تعصب دفاع می کردند که ایرانیان از خاک خود در ایران. همین موضوع، پیشروی ایرانیان را بسیار کند نمود و عملاً از طرح زمانی خود بشدت عقب افتادند و همین برهم خوردن طرح زمانی، خود تأثیر بسیاری در قیچی شدن بسیاری از نیروها داشت. در وهله ی بعدی، ارتش عراق نه تنها شکست خورده و تضعیف شده به نظر نمی رسید، بلکه شدیداً نیز تقویت شده بود. عراق آنقدر تانک و نفربر در این عملیات وارد نمود که علی رغم تلفات بسیار بسیار سنگین زرهی خود (نزدیک به هزار دستگاه تانک و نفربر!!! طبق ادعای ایرانیان و البته بطور رسمی 101 دستگاه تانک که این هم رقم بالایی است)، باز هم برتری کامل زرهی نسبت به ایرانیان داشت و طوری شده بود که با تانک به دنبال بچه ها می کرد و آن ها را زیر می گرفت! اتحاد جماهیر شوروی، پس از فتح خرمشهر، پل لجستیکی سنگینی را به عراق گشوده بود و این ارتش را بشدت تجهیز نموده بود. این حجم قدرت زرهی عراق، با تلفات سنگینی که این ارتش در عملیات هایی که در ایران انجام گرفته بود، متحمل شده بود، اصلاً در معادلات ایرانی ها گنجانده نشده بود. از سوی دیگر، سنگربندی عراقی ها در خاک خود، بسیار بسیار متفاوت بود از مدلی که در ایران به اجرا گذاشته بود و ایرانیان هیچ شناختی از آن نداشتند. سنگرهای بتونی و آرایش مثلثی آن، تلفات فراوانی را به ایرانیان وارد نمود و عملاً تسخیر آن ها بسیار مشکل می نمود. البته از آنجایی که همه ی وقایع عالم زیر سر امریکا و اسرائیل است، ایرانیان سنگرهای مثلثی را به اسرائیلی ها منسوب می کنند!! حال اینکه بررسی روابط عراق و اسرائیل و اساساً بررسی ساده این مدل سنگربندی و ابداع گران آن مهندسین آن، خود پاسخ این ادعای بی پایه را می دهد. ولی خوب ...! همچنین پمپاژ آب رودخانه ی دجله به منطقه هم در کند شدن پیشروی ایرانیان تأثیر داشت. علی ای حال، هر عاملی که فکرش را بکنید در این نبرد تأثیر داشت؛ الا حضور بخشی از تیپ 27 در سوریه. اینطور نبود که ایرانیان کمبود نیرو داشته باشند. چرا که عملیات رمضان، بزرگترین حمله ی زمینی (منظور استفاده ی وسیع از نیروی انسانی در جنگ)، پس از جنگ جهانی دوم بود. تنها کافی است بدانیم بیش از 80 هزار نفر در این عملیات از دو سوی میدان کشته و بیش از 200 هزار نفر نیز مجروح شدند. 45 هزار اسیر نیز بخشی دیگر از تلفات دو طرف نبرد بود. استعداد نیروهای درگیر ایرانی در این نبرد، یکصد هزار نفر!!! بود و تنها 400 تانک T-55 و T-62 به غنیمت گرفته شده از عراقی ها در این عملیات توسط ایرانیان به کار گرفته شده بود. به نظر حجم نیروها، حضور لشکرهای متعدد ایران و حجم تسلیحات بکار گرفته شده، هیچ یک با فرضیه ی شما که همانا برهم خوردن تمرکز ایران از جنگ برای کمک به لبنانی ها و فلسطینی ها باشد، چندان جور در نمی آید. ---------------------------------------------------------------------- اما از قضا امر دیگری هم بود که شما در فرمایشاتتان به آن اشاره نکردید و شاید این موضوع باعث شده باشد که به چنین نتیجه گیری ای برسید. پس از جنگ خرمشهر و حمله ی اسرائیل به عراق، صدام حسین که خود را پرچمدار مبارزه با اسرائیل می خواند و پیش از آن نیز کمک های زیادی به گروه های فلسطینی کرده بود و منبع اصلی تأمین مالی و تجهیزاتی گروه های فلسطینی بود (که همین موضوع باعث تیرگی روابط ایران و گروه های فلسطینی و بطور مشخص ساف و یاسر عرفات گردیده بود)، به ایران اعلام داشت که برای کمک به فلسطینیان و لبنانی ها، قصد پایان دادن به جنگ و تمرکز روی جنگ اسرائیل و لبنان را دارد. به همین دلیل یک طرفه آتش بس را پذیرفت. اما ایرانیان این آتش بس را نپذیرفتند. ایرانیان معتقد بودند که این اقدام عراق، اقدامی فریبنده از سوی صدام حسین برای خریدن زمان برای تقویت ارتش شکست خورده ی خود در خرمشهر است و استدلال این بود که نباید به عراق فرصت بازسازی به خود را داد و به همین دلیل بود که فرماندهان و مسئولین، اعتقاد به حمله به خاک عراق را داشتند (چرا که اگر در انتظار دفاع می نشستند، ممکن بود عراق نیز حمله ای ترتیب نداده و از این فرصت برای بازسازی قدرت نظامی خود استفاده نماید). به همین خاطر هم بود که عملیات رمضان به سرعت طرح ریزی، آماده سازی و در کمترین زمانی که امکان پذیر بود اجرا گردد تا عملاً فرصتی به عراق داده نشود. حال شاید شما از این موضوع، اینچنین برداشت فرموده باشید که اسرائیل به لبنان حمله کرد تا به عراق کمک نماید. حال اینکه اگر چنین باشد، شما اصلی ترین موضوع، یعنی چالش های اساسی اسرائیل و عراق را بطور کل در نظر نگرفته اید. البته بحث در این خصوص، تاپیک و بحثی جداگانه را می طلبد. ---------------------------------------------------------------------------- بخش اول عرایضم به پایان رسید و بخش دوم که بررسی فاجعه ی صبرا و شتیلا که شما آن را توطئه ی اسرائیل برای تحریک ایران عنوان فرمودید، ان شاءالله در فرصتی دیگر تقدیم حضورتان می گردد. البته ان شاءالله در نظر دارید که کشتار صبرا و شتیلا، در روزهای 16 الی 18 سپتامبر، یعنی روزهای بیست و پنجم لغایت بیست و هفتم شهریور ماه صورت پذیرفت و عملاً نه تنها در عملیات رمضان نقشی نداشت، بلکه قرابت تاریخی با هیچ عملیاتی دیگری نیز نداشته و عملیات نظامی بعدی ایرانیان هم در آبان ماه (اگر اشتباه نکرده باشم عملیات محرم) صورت پذیرفت که باز با فلسفه ی تحریک ایران چندان سازگار نیست. ولی در بخش بعدی اگر عمری باقی باشد، به طور مشخص به این واقعه و شرایط آن و سوابق و موارد مشابه خواهم پرداخت. بی صبرانه منتظر خواندن نظرات و نقد ارزشمند شما به عرایضم هستم و امیدوارم با آن بتوانم موارد اشتباه در عرایضم را اصلاح نمایم. ========================================================================= [b]در آخر، دعوت می کنم از [color=#ff0000]برادر نجف بزرگوار[/color] که از افتخارات جنگ هستند که این بخش را تکمیل نمایند و درخصوص عملیات رمضان بالاخص، توضیح بیشتری بفرمایند.[/b] بالاخره فقط قرار نیست که از مرهمت منفی دادن های این بزرگوار استفاده نماییم. به نظر انتقال دانش و تجربیات ارزشمند ایشان به فوروم بطور عام و شخص بنده بطور خاص، بسیار سودمندتر از منفی دادن ها باشد. پس امیدوارم این بزرگوار، قبول زحمت فرموده و در تاپیک حضور بهم رسانند و ما را از خاطرات خوب و دانش ارزشمندشان محروم نفرمایند.
  16. پست اشتباه ارسال شد. مدیران عزیز لطفاً این پست را پاک بفرمایند.
  17. [quote name='sedmammad' timestamp='1399152804' post='375574']بزرگوار ! دکترین انهدام متقابل مربوط به مساله ی پاسخ هسته ای بود که بعد از بحران موشکی کوبا کم کم با دکترین پاسخ متناسب با حمله جایگزین شد و البته برخی کشورها همچون فرانسه و اسرائیل به دلیل وسعت کم سرزمینی همچنان دکترینشون انهدام متقابل هست ... استراتژی چیکن قدمتش به اندازه ی تاریخ بشر هست و مثه یه پیرنگ در اکثر استراتژی ها ی افندی جریان داره و دکترین مد هم شاخه ای و شعبه ای ازین[b] ابر راهبرد[/b] هست . اتخاذ راهبرد چیکن باعث شد ماجرا تبدیل به بحران بشه و البته بعد از بحران تازه نوبت داکترین مد میرسید ... چیزی که باعث شد ماجرا به بحران ختم بشه این بود که هردو ابر قدرت به تناوب سطح منازعه رو بالا بردن تا طرف مقابل کوتاه بیاد و البته دیدیم که با جدی شدن قضیه در سطح جنگ تمام عیار هسته ای شوروی کوتاه اومد [size=4](دکترین مد درواقع بالاترین سطح منازعه بود )[/size][/quote] سید عزیز و بزرگوار. در این که هر تاکتیکی رو می شه در قالب چیکن استراتژی طبقه بندی نمود (حتی نبرد پیامبر اکرم (ص) و کفار رو) شکی نیست. کما اینکه دکترین های امروزین نیز قابل قیاس است با استراتژی های بکار گرفته شده در گذشته. ولی این به معنی به کار گرفته شدن این دکترین ها و استراتژی ها در آن عصر نبوده است. از قضا علت اینکه مجدداً اصرار بر شناسایی صحیح دکترین های بکار گرفته شده در جنگ سرد دارم، این است که مادامی که ما استراتژی درستی را مدنظر قرار ندهیم، کلیه ی تعابیر و پیش بینی هایمان هم می تواند غلط از آب در می آید. اول اینکه چیکن استراتژی، برخلاف عمده ی دکترین های نظامی و سیاسی، نه ریشه در علوم انسانی، که مستقیماً ریشه در علوم ریاضی دارد. چیکن استراتژی از [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Game_theory"]نظریه ی بازی ها (Game Theory)[/url] آمده است و اثباتی ریاضی دارد که البته اینجا جای مناسبی برای طرح این موضوع نیست. اما چیکن استراتژی، بیشتر کاربردی محدود و مخصوص به بحران ها داشته و اینطور نبوده که به عنوان مبنایی سیاستی، مدنظر قرار گیرد. بطور مثال وقتی ما درخصوص دکترین دومینوی ترومن صحبت می کنیم، یعنی درخصوص مجموعه سیاست هایی صحبت می کنیم که عملاً تشکیل دهنده ی 45 سال سیاست ایالات متحده درخصوص اتحاد جماهیر شوروی، در قبال کشورهای در معرض کمونیسم بوده اند. نه صرفاً یک بحران خاص. یا سیاستی که شما اینقدر ساده، صرفاً آن را به «مسأله ی پاسخ هسته ای» مرتبط می دانید، مجموعه سیاست هایی بود که از اواخر دهه ی چهل و بطور مشخص و جدی از زمان ریاست جمهوری پرزیدنت آیزنهاور تا اواخر دهه ی شصت، سیاست ها و اقتصاد و مهمتر از همه میلیتاری ایالات متحده را تحت الشعاع قرار داد و کلیه ی موارد بر آن اساس مورد بازتعریف قرار گرفت. اساساً دکترین، محدود به یک واقعه یا تصمیم خاص نیست. موضوع هم فراتر از یک بلوف و یا کل کل مغرورانه بود. چرا که بحث آینده ی بشریت در میان بود و از طرفی، خطر اصطکاک های جنگ بسیار جدی وجود داشت (با وجود آنکه خروشچف نسبت به ژوزف استالین بسیار ملایم تر و نرمخوتر بود.). پس اینطور نبوده که دو طرف بخواهند قماری به این بزرگی انجام دهند و سر موضوعی ساده چون بحران کوبا، پایان جهان را با بلوف رقم بزنند. اما اینکه بعداً بحران کوبا را مثالی برای چیکن استراتژی می زنند، دلیل دیگری دارد و بحثی که هست، همان بحث تقابل دو نظریه ی اساسی «قوی - قوی» و «ضعیف - قوی» است. چرا که گروهی معتقدند چیکن استراتژی، تنها در بازی «ضعیف - قوی» شکل می گیرد. چرا که یک طرف، چون دستش تهی است چاره ای جز انتحاری بازی کردن پیدا نمی کند (به عنوان آخرین راه حل) و طرف قوی تر هم غرورش اجازه نمی دهد میدان را باری طرف ضعیف خالی کند. پس در نهایت مدل چیکن استراتژی خود بخود شکل می گیرد (یعنی حل یک معادله، تبدیل به بحرانی منطقه ای می شود.). اما طرف دوم، مثال بحران کوبا را به عنوان ردیه ای بر نظریه ی «ضعیف - قوی» آورده و می گویند حتی قدرت های بزرگ هم می توانند به چنین مرحله ای برسند که واقعه ای کوچک را تبدیل به بحرانی جهانی نمایند. کما اینکه حمله ی آلمان به دنزیگ لهستان در سال 1939، تبدیل به نوعی چیکن استراتژی گردید که چون دو طرف در نهایتاً کنار نکشیدند، جنگی 6 ساله و وحشتناک، سراسر جهان را شعله ور ساخت. نقل معروفی از هیتلر در مقابل اولتیماتوم انگلستان و فرانسه مبنی بر عقب نشینی از دنزیگ وجود دارد بر این مضمون : «دشمنان ما کرم های کوچکی هستند ... چه کسی می خواهد در باتلاق یک جنگ جهانی فرو رود، [b]به خاطر دنزیگ[/b]؟!» اما همین طور که عرض شد، این موارد بیشتر مصداق تراشی است برای چیکن استراتژی تا اثبات گر اینکه این دکترین ها، آگاهانه در آن عصر بکار گرفته شدند.
  18. شکر خدا که با تذکر دوستانه ی سید محمد بزرگوار و البته بردباری رضا کیانی عزیز که حقیقتاً در حکم استاد خیلی از اعضای میلیتاری؛ منجمله حقیر هستند و همیشه اینطور بردبارانه و منطقی سخن گفتن از ایشان، برازنده تر و قابل پذیرش تر بوده است، تاپیک مجدداً روی ریل مباحثه ی منطقی قرار گرفته است. ای کاش معدود دوستان بزرگواری که همچنان اصرار بر «شعاری محور» پیش بردن بحث دارند هم سعی کنند ما را از «دانش» و «منطق» ارزنده ی خود مستفیض بفرمایند. والا شعار را که همه از بریم و از این بهتر، منظم تر، معقول تر و حتی فریبنده تر، در رسانه های حرفه ای تر وجود دارد و مثلاً قلم حاج حسین شریعتمداری در زمینه ی شعار و زیبایی شعار، با کمتر قلمی برابری می کند. پس امید است دوستان هم به سلیقه و وقت مخاطب احترام گذاشته و اجازه دهند اگر بحثی درمی گیرد، صرفاً از جنبه های منطقی قضیه مورد بررسی قرار گیرد. ----------------------------------------------------------------------- یک نکته هم خدمت سید بزرگوار. در فرمایشات خود فرمودید : [quote name='sedmammad' timestamp='1399120482' post='375433']منتها چیزیکه هست برای تولید اراده ی سیاسی برای به توبره کشیدن خاک ایران !! در طرف آمریکایی نیاز هست سطح تهدید جمهوری اسلامی برای دشمن خیلی بالاتر ازین بره که هست . اگر بحران موشکی کوبا رو در قالب [color=#ff0000][b]استراتژی چیکن[/b][/color] به عنوان آغاز سی درصد عملی قضیه در نظر بگیریم، ماجرای ما وآمریکا شاید هنوز زیرده درصد و تک رقمی باشه ... معنیش اینه که حالا حالاها برای رجز خوندن و هل من مبارز طلبیدن جاهست ...[/quote] با اجازه، دکترینی که شما نام بردید، دکترین اشتباهی است و اساساً آن زمان، چیکن استراتژی اصلاً وجود نداشته است. دکترینی که بر پایه ی آن، ماجرای بحران موشکی کوبا، تا یک قدمی نابودی زمین پیش رفت، دکترین [b]Mutual Assured Destruction[/b] یا [b]Mutually Assured Destruction[/b] یا به طور مخفف [b]MAD[/b] بود که به زبان فارسی، ما از آن با عنوان [b]«دکترین انهدام حتمی متقابل»[/b] یاد می کنیم. برای اطلاعات بیشتر، می توانید به این لینک مراجعه بفرمایید : [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Mutual_assured_destruction"]http://en.wikipedia....red_destruction[/url] امیدوارم این ایراد را ایرادی بنی اسرائیل تصور نفرمایید. چرا که در دنیای تحلیل سیاسی، تفاوت در انتخاب دکترین هاست که تفاوت استراتژی ها را نشان می دهد. هر دکترینی، سیاست، ملزومات، ابزارها و البته تبعات خود را دارد و اگر نابجا و یا جابجا مورد بررسی قرار گیرد، ممکن است ما را کیلومترها از منظور و محصول واقعی دور نماید. امیدوارم جسارت حقیر را به بزرگی خود ببخشید. مشتاق خواندن ادامه ی بحث دوستان هستم.
  19. قسمت چهارم - The World Ablaze در سال 1942، در این منازعه ی جهانی، آنهایی که «متحدین» نامیده می شوند، شامل آلمان، ایتالیا و ژاپن، در تمام جبهه ها پیروز شده اند. سپاه آفریقا (به فرماندهی اروین رومل) تنها مصر را نگرفته است. ورماخت یک سوم خاک روسیه را اشغال کرده است. نیروی دریایی ژآپن، کنترل اقیانوس آرام را در دست دارد. و زیردریایی های آلمان، بر اقیانوس اطلس فرمانروایی می کنند. ... با وجود اینکه ایالات متحده وارد قائله شده است، جنگ برای متفقین، باخته شده به نظر می رسد. جهان در آستانه ی ویرانی قرار گرفته است. در این قسمت، با بلیتزکریگ ژاپنی آشنا خواهید شد. قدرتی ماورای تصور شما. قدرتی که تنها در طول چند ماه، تقریباً بر اقیانوس آرام تسلط پیدا نمود و مستعمرات ابرقدرت های روز دنیا را به سادگی از چنگ آن ها درآورد. حملات به قدری سریع و مقتدرانه بود که ژنرال مک آرتور تنها توانست خود را نجات دهد و 30 هزار سرباز امریکایی، همراه با فیلیپین، به اسارت ژاپنی ها درآمد. در حمله به پرل هاربر، بیش از 2500 امریکایی کشته و بیش از 1200 مجروح بر جای گذاشت. تقریباً قدرتمندترین پایگاه دریایی ایالات متحده در اقیانوس آرام را نابود نمود. دو ناو قدرتمند بریتانیا؛ Venerable Repulse و Prince of Wales؛ افتخار نیروی دریایی انگلستان را نابود و به اقتدار دریایی بریتانیا در منطقه پایان داد. آنهم در عرض کمتر از یک ساعت! در مقابل، با وضعیت وحشتناک ژاپنی های امریکایی تبار در ایالات متحده روبرو خواهید شد. جایی که 120 هزار ژاپنی تبار ساکن امریکا (که بیشتر ایشان جزو شهروندان ایالات متحده محسوب می شوند)، به اردوگاه هایی شبیه به اردوگاه های کار اجباری نازی ها فرستاده می شوند. بدون کمترین حقی. روزولت، میزان تولیدات را تعیین می کند : - 125 هراز هواپیما - 75 هزار تانک - 10 میلیون تن کشتی این، «برنامه ی پیروزی» است. اما پیروزی خیلی نامحتمل و دور از دسترس است ...! لینک های دانلود : قسمت چهارم - پارت اول قسمت چهارم - پارت دوم پسورد : military.ir لازم به ذکر است بدلیل محدودیت هایی که سایت Mediafire برای فایل های سری، در اکانت های رایگان پدید آورده است، ناگزیر تغییری جزئی در نام فایل ها بوجود آمده است. بنابراین دوستان بزرگوار پس از دانلود کامل هر قسمت (هر دو فایل)، فایل اول (E041) را اکسترکت نموده و درصورتی که بصورت خودکار روی فایل دوم نرفت، از طریق Browse، فایل دوم (E042) را انتخاب نمایید. از تمامی دوستان بزرگوار درخواست می کنم با ارائه ی نظرات، دیدگاه ها و اطلاعات و دانش ارزنده ی خود، به غنی تر شدن تاپیک کمک فرمایند.
  20. [quote name='Ludendorff' timestamp='1399011363' post='375154']جالبه . در این مورد چیزی نمیدونستم .[/quote] در لینک مربوط به عملیات اپرا، توضیحات بیشتری وجود دارد. [quote name='mahdavi3d' timestamp='1399013188' post='375155'][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]به "دهها شهر و منطقه ی ویران" اشاره نمودید، به یاد تاپیک دیگری [b]-[url="http://www.military.ir/forums/topic/25874-%D8%AE%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-8-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%8C-%DA%86%D9%86%D8%AF%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%9F/"]اینجا[/url]-[/b] افتادم که آماری در رابطه با خسارت‌های جنگ ارایه شده بود. در همین راستا مایلم نظرتان را راجع به آن آمار هم بدانم. و اگر به نظرتان در راستای تاپیک هست به آن موضوع هم مفصل بپردازید.[/font][/size][/quote] به نظر من پرداختن به این موضوع، اگر در این تاپیک صورت پذیرد، کوتاه، مختصر و البته بسیار سطحی و کم بها خواهد بود. چرا که این مسئله، خود نیازمند تاپیکی مستقل و البته پست های متعدد برای بررسی همه جانبه بوده و متأسفانه در منابع فارسی هم چندان به این مسئله پرداخته نشده است. پس پیشنهاد می کنم این موضوع را در همان تاپیک شما باز نموده و یا تاپیک مستقل دیگری را به این موضوع اختصاص داده و بدان نیز بپردازیم. [quote name='armagdon' timestamp='1399013940' post='375157']من شنیدم که بعد از فتح خرمشهر که تا مرز بین المللی در بعضی جاها عراق بیرون میره در مقابل بصره حتی یک رشته سیم خار دار هم عراق نکشیده بوده و اسرائیل برای زمان خریدن به نفع صدام به جنوب لبنان حمله میکنه و تمرکز نیروهای ما به سمت سوریه و لبنان جلب میشه در این مدت یوگسلاوی و فرانسه و دیگران استحکامات عجیب و غریب و کانالهای آبی و شبکه ی عظیم و طویل دفاعی رو برای عراق ایجاد میکنند[/quote] دوست بزرگوار. متأسفانه شنیده ی شما اشتباه است. قبلاً در [url="http://www.military.ir/forums/topic/26797-%d8%a2%d8%b1%db%8c%d9%84-%d8%b4%d8%a7%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%8c-%d9%82%d8%b5%d8%a7%d8%a8-%d8%b5%d8%a8%d8%b1%d8%a7-%d9%88-%d8%b4%d8%aa%db%8c%d9%84%d8%a7-%d9%85%d8%b1%d8%af/page__st__45#entry359664"]این پست[/url]، به تفصیل به این مورد پرداخته ام. اگر فرصت دارید، پست مذکور را مطالعه فرمایید و اگر نقدی بر آن داشتید، برای توضیح بیشتر در خدمت خواهم بود.
  21. علی جان. بنده صرفاً فرمایش دوستمان را تکرار نمودم. [quote name='MILAD110' timestamp='1398943763' post='375016']فکر کنم شهید نادر مهدوی ربوده شد سپس توسط آمریکاییها اعدام شد.[/quote] بنده عرض نکردم که ایشان دروغ می گویند. ولی قطعاً شاهد ماجرا که نبوده اند. عرض بنده ساده است. اگر این ماجرا حقیقت داشت، به نظر می رسد روایات رسمی، تماماً به این موضوع می پرداختند (همانطور که در روایات رسمی، به نحوه ی شهادت شهید تندگویان پرداخته اند). طبیعتاً روال ما باید منابع موثق باشد. والا ممکن است هر خانواده ی محترم شهیدی، براساس هر روایتی، داستانی را عنوان بفرماید. آیا این می تواند ملاک اظهار نظر ما باشد؟ اما همانطور که عرض شد، بنده به دلیل جهل به موضوع، نه قادر به پذیرش آن هستم و نه رد آن. از نظر حقیر، مستند چیزی فراتر از ذکر خاطرات است. چیزی است که بدان بشود استناد نمود. ولی چیزی که مسلم است اینست که ایران در طول این سی و اندی سال نشان داده است از سر جنایات کمتر از این هم نگذشته و حسابی روی آن مانور تبلیغاتی انجام داده است. حال چرا در این موضوع مشخص، چنین مانوری راه شاهد نیستیم، دلیلش بر حقیر پوشیده است. به همین دلیل عرض می کنم مستندات عقلی هم این روایت را مورد تأیید قرار نمی دهد. ولی اول و آخر قضیه این است که حتی با فرض درست بودن کامل روایت، باز این موضوع، لحظه ای اثبات گر اثرگذاری این تاکتیک در خلیج فارس؛ بویژه برای تقابل با ایالات متحده نبوده است. چه برسد به اینکه بگوییم امریکایی ها از پس این ها هم برنیامدند؛ چه رسد به قوای نظامی ایران. -------------------------------------------------------------------------------------------- درخصوص خواسته های جناب رضایی هم هرکس اندک انصافی داشته باشد، جز نشان دادن لبخندی ملیح نمی تواند کار دیگری انجام دهد. اگر امروز به سردار جعفری بگویند «برای تسخیر امریکا اقدام کنید. حال چه چیزی لازم دارید؟» قطعاً خواهند گفت N تعداد ناو هواپیما بر، N هزار هواپیما، n هزار هلی کوپتر و تانک و توپ، n صد هزار و بلکه میلیون سرباز، n دو صد هزار سلاح، n صد میلیون فشنگ، n صد میلیارد پول و ...!! عاقلان می فهمند که معنی آن این است که نشدنی است!! ولی اگر قرار بر روایت ظاهر باشد، گفته می شود «منظور سردار این است که اگر این ها را داشته باشم، امریکا را فتح می کنم!!». حال سوال ساده ای که بنده چند بار پرسیدم و شما خیلی راحت از آن گذشتید، این بود که از سال 60 الی 65 که هم وضع ما خوب بود و هم تجهیزات و نیرو و ادوات و ... کافی داشتیم و هم ثروت مناسب، دقیقاً کدامین شهر مهم عراق را فتح کردیم (بغداد پیش کش) که شما باور دارید اگر این ها را داشتیم (که قبلاً داشتیم!!)، بغداد را هم گرفته بودیم؟!!! بابا دوستان بزرگوارم!! من از توان چند برابری عراق از ابتدای جنگ صحبت می کنم. یعنی توانی که اگر ابتدای جنگ با آنهمه تجهیزات و مهمات با آن روبرو می شدیم، بشدت در عدم توازن قرار داشتیم. حالا دوستان گیر داده اند به رویا پردازی؟!! خیر سرمان این سایت، سایتی نظامی است و منطقاً تحلیل ها باید براساس مباحث نظامی شکل بگیرد؛ نه افسانه سرایی. یکی از عزیزان قبول زحمت فرموده بفرماید دقیقاً کدامین خاتمی و موسوی و هاشمی در سال های فوق الذکر، با آنهمه تجهیزات و ...، نگذاشت بغداد فتح شود که سال 67 با آن وضع فضاحت بار سپاه و ارتش تار و مار شده و خسته و رنجور و بدون تسلیحات، ما قادر به انجام آن بودیم؟! این فرمایش دوستان بزرگوار، دقیقاً ناقص تمامی دکترین ها، سیاست ها، واقعیات اقتصادی، سیاسی، نظامی و حتی فرهنگی آن سال های دنیاست!! یعنی بوسیدن منطق های موجود و صرفاً پرداختن به رویاها؛ برای اثبات نظرات خود. حال اینکه جنگ را واقعیات به پیش می برد؛ نه داستان های به ظاهر جذاب ما که بسیاری صرفاً برای تسویه حساب های سیاسی است. متأسفانه من هرچقدر تلاش می کنم ذهن دوستان را به این نکته روشن سازم که به جای بازی های سیاسی، به همان تحلیل های نظامی بپردازید، باز دوستان برمی گردند سروقت چند لولو خرخره مثل هاشمی و خاتمی و موسوی و ... و یادشان می رود اینهمه دانش و استعداد نظامی را کسب نموده اند که در این دست تحلیل ها بکار برند. والا بی سوادی چون مصطفی هم می تواند بیاید بگوید ما پیروز جنگ بودیم، ولی خاتمی و موسوی نگذاشتند پیروز باشیم و این عناصر خودفروخته و جاسوس امریکا بودند که باعث عدم تفوق ما در جنگ شدند!!
  22. [quote name='MOHAMMAD' timestamp='1398950023' post='375030']در همان برنامه راز عکسی از آقای فرانکونا در عراق به سال 1985 نشان داده شد.[/quote] محمد جان. این سایت خود جناب فرانکونا است : http://www.francona.com/index.html این بیوگرافی هم ایشان : [url="http://www.francona.com/biography.html"]http://www.francona.com/biography.html[/url] ایشان تا سال 1987، در اردن مشغول به خدمت بودند. حالا یا ایشان راست می گوید؛ یا عزیزان رازی. البته اگر عزیزان تهیه کننده ی راز، این را هم جعلی و پنهان شده برای نیات شوم استکبار ندانند. دوست بزرگوارم. نمی شود یک جا به یک منبع متوسل شد و جایی دیگر که نقیض آن ثابت کردید، منبع را رد نمود!! [quote name='MOHAMMAD' timestamp='1398950023' post='375030']مصطفی جان روایت علی آقا از نحوه شهادت شهید مهدوی کاملا صحیح است، ایشان را از توی دریا زنده ولی زخمی گرفتند و بردند . . .[/quote] همانطور که عرض کردم، چون منبع موثقی در این زمینه ندارم، امکان پذیرش این روایت را ندارم. ولی آن را رد هم نمی کنم. صرفاً عرض کردم اگر این امر واقعیت داشت، امکان نداشت دستگاه پروپاگاندای کشور، لحظه ای از این بیست و هفت، هشت سالی که از شهادت ایشان گذشته را دریغ نموده و این جنایت را به گوش ملت ایران نرسانده باشد. کما اینکه هر سال، سالگرد شهید مظلوم، تندگویان برگزار شده و بارها و بارها شهادت جانگذاز ایشان را از طریق رسانه ها، توضیح داده اند و آن را به عنوان سندی برای رژیم جنایتکار صدام، ذکر نموده اند. آن وقت می شود چنین لطف بزرگی را در حق امریکایی ها انجام داد؟ به همین دلیل است که عرض می کنم مستندات عقلی، قادر به اثبات این ادعا نیستند. ولی همانطور که عرض شد، چون دلیل متقنی برای رد آن ندارم، صرفاً از پذیرش آن معذورم و آن را رد هم نمی کنم. اگر شما، مستند موثقی برای این امر دارید، خوشحال می شوم آن را ارائه فرمایید. ولی همانطور که عرض شد، در آن کتاب که از قضا خود سپاه پاسداران هم منتشر کننده ی آن بود، شهادت ایشان را به همان ترتیبی که عرض شد، آورده بود. [quote name='MOHAMMAD' timestamp='1398950023' post='375030']مصطفی جان واقعیات مستند تاریخی را که باید بپذیریم دیگر، فرمایشات امام بعد از عملیات مرصاد خودش گویای ابعاد تلخ واقعیات است، خصوصا آنجا که از مرحوم حاج "سید احمد آقای خمینی" نقل است که امام فرموده بودند: «اگر می دانستم این همه جوان هنوز برای دفاع حاضرند، قطعنامه را نمی پذیرفتم.» ، جایی که دوکوهه جا برای بسیجیان داوطلب نداشت و مجبور شدند برایشان چادر بزنند . . .حالا در مورد نقش آقایان هاشمی، محسن رضایی، کمال خرازی، محمد خاتمی و یه چندتایی دیگه و برنامه ای که برای به پایان کشاندن جنگ با هر نتیجه ای ( ولو شکست ایران) داشتند، مستندات آشکار و پنهان زیاد هست و اینجا جای بحث نیست و بالواقع من هم دیگر حال و حوصله قدیم را در بحث ندارم ( که از علامات پیری هست!) ولی بدانید بین واقعیت اصلی و چیزی که بنام واقعیت به ما می نمایانند معمولا فاصله هست![/quote] دوست بزرگوارم. حضرت امام (ره) درخصوص رزمندگان فرمودند. آیا خزانه ی ملت نیز پر شد؟ تفنگ های سربازان که خود فرماندهان محترم سپاه فرموده اند «تفنگ داشتیم، ولی فشنگ نداشتیم ...»، با حضور مردم در جبهه پر می شد؟ تجهیزات تخریب شده ی ما بازسازی می شد؟ هواپیماهای بدون قطعه و سوراخ سوراخ و بدون موشک ما، دوباره به روز اول بازمی گشت؟ کبراهای غیرقابل پرواز ما دوباره به پرواز در می آمدند؟ تانک های ما دوباره به کار می افتادند؟ فاوها و شلمچه ها مجدداً تسخیر می شدند؟ قرار نیست که همه چیز را با دیواره ی گوشتی مورد قیاس قرار دهیم. همان طور که عرض شد، در بهترین سال های جنگ که همه چیز داشتیم (تجهیزات و مهمات، تسلیحات سبک و سنگین، نیروی هوایی، دریایی، زمینی، هوانیروز قدرتمند، ثروت، فراوانی نیروها و ...)، گام مهمی در جنگ برنداشتیم و حتی قدمی جلوتر از فاو نتوانستیم بگذاریم و به بصره نزدیک هم شویم. جنگ در جنوب، به حدی گره خورد که محسن رضایی، پیشنهاد حرکت از غرب را داد که البته بیشتر به نوعی می شود گفت تحریک عراق از غرب بود تا انتقال جبهه به غرب. این ها بدیهات واقعه است. آیا زدن 8 هزار نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق که متوهمانه به دل ایران زدند و خود را به کشتن دادند، بدون پشتیبانی هوایی (که ما با اندک هلی کوپترهای سالم خود، به سادگی قلع و قمعشان کردیم)، بدون تسلیحات سنگین و بدون حتی کمترین امکان نجات، قابل قیاس با جنگیدن با ارتشی است که به اذعان و اعتراف خود ما، توان نظامی اش نسبت به سال های ابتدای جنگ، چند برابر شده بود و مجهزترین و بروزترین تانک روز شوروی و هواپیماهای فرانسوی و شوروی و توپخانه ی وحشتناک و تسلیحات شیمیایی و اقتصاد تقویت شده و ... را در اختیار داشت، لحظه ای قابل قیاس است؟ این تازه عراقی بود که امریکایی ها در جنگ اول خلیج، بلایی بر سرش آوردند که تاریخ به خود ندیده بود و از آن ارتش عظیم زرهی، جز تلی از آهن پاره بر جای گذاشتند. خواهشاً وقتی بحث نظامی می فرمایید، این بدیهیات نظامی (که بنده ی بی سواد نیز آن را بلدم) را هم در نظر بگیرید و نفرمایید که چون در مقابل مشتی منافق، مردم به جبهه ها سرازیر شدند، پس در جبهه های نبرد همیشه نیرو بوده است و این نقشه ی شوم موسوی و خاتمی و هاشمی و خرازی و که و که بوده است که جنگ را اینطور به پایان برسانند. به عبارت ساده تر، به نظرم سیاست آنقدر بی ارزش باشد که به خاطر آن، نخواهیم دین و ایمان خود را به حراج بگذاریم.
  23. علی جان. من منبع موثقی در این زمینه ندیده ام. اما سال ها پیش که کتابی درخصوص ایشان نوشته شده بود، نحوه ی شهادت ایشان را همانطوری که عرض کردم نوشته است. صد البته منطقی تر هم به نظر می رسد. درگیری با ایشان، وسط دریا انجام گرفت و ربطی به تفنگداران دریایی و روایت هالیوودی ماجرا نداشت. قایق های تندروی به فرماندهی ایشان، با دو سوپر کبرا مواجه شده و طی درگیری، یکی از سوپر کبراها سرنگون شده و البته تمامی این عزیزان هم مورد اصابت قرار می گیرند. حالا این وسط، تفنگداران دریایی چطور خود را به ایشان رسانده، ربوده، مورد شکنجه قرار داده و بعد هم ایشان را به قتل رسانده اند، از آن مواردی است که بر من پوشیده است. ولی یک چیز می دانم و آن اینکه اگر این روایت صحیح بود، ایران عزیز بیست و اندی سال بزرگواری نمی فرمود که آن را پنهان نگاه دارد. بلکه صبح تا شب آن را در بوق و کرنا کرده و به عنوان سند جنایت ایالات متحده بیان می نمود. دیگر از شکنجه های زندان ابوغریب که این عمل ملایم تر نیست!! وقتی برای عراقی ها، آنهمه تبلیغ و اشک و آه و زاری براه انداخته شد، منطقی است از نظر شما که چنین واقعه ای، حتی مانور ساده ی خبری و تبلیغاتی نیز نداشته است؟ پس به نظرم بهتر است خیلی خود را درگیر این دست روایات نکنیم. ---------------------------------------------------------------------------------- اما درخصوص سیاستمداران ... من نمی دانم چرا هر بار که به سیاست مداران می رسید، باز رگ سیاسی شما بزرگوار باد کرده و سریع موضع گیری سیاسی می فرمایید. سیاستمداران روی واقعیات تصمیم می گیرند. چرا که کشور را باید روی واقعیات به پیش ببرند. برای کسی که دستی در قدرت ندارد و یا مجری نیست، بسیار ساده است که هزاران دستور و تز بدهد. ولی مسئولینی که می بایست دستور را به انجام برسانند، نیاز به ابزار دارند و اگر نباشد، هزاران دستور هم بی نتیجه می ماند. درست مثل اینکه امروز رهبر معظم انقلاب دستور بدهند تا فردا، یک نفر را بفرستید کره ی ماه. طبیعی است که این دستور، اجرا نشدنی نیست. چون نه موشک آن را داریم، نه وسایل آن، نه فضانورد آن، نه بودجه ی آن و ...! این، تفاوت ساده ی بین دنیای واقعی با دنیای آرمانی است. از قضا هنر حضرت امام (ره) این بود که در مواجهه با واقعیات، آرمان خویش را (علی رغم میل باطنی) کنار گذاشت و براساس واقعیات تصمیم گرفت. من از شما تعجب می کنم که چطور در هنگامی که بحث به سیاسیون می رسد، این واقعیات بدیهی (که ساده ترین آن، ورشکسته بودن دولت و خالی بودن جیب کشور است) را نادیده گرفته و دم از قدرتی موهوم و نامشخص می زنید که حتی در بهترین شرایط ما، در حالی که هم ذخایر تسلیحاتی فراوانی داشتیم، هم نفرات و نیروهای آماده و فرماندهانی شجاع و جسور، هم از نیروی زمینی، هوایی و دریایی مناسبی برخوردار بودیم و هم پول به میزان کافی داشتیم، دیده نشد! چه برسد به سال 67. برادر بزرگوارم. باور بفرمایید جنگ، جنگ بازی نیست. بازی Generals نیست که شما فقط از آن توپ و تانک را ببینید. هزاران فاکتور دارد که شلیک از تفنگ رزمنده، کم اهمیت ترین آن است. هرچند در همان بازی Generals هم اگر پول نداشته باشید، نه از توپ و تانک و هواپیما خبری است و نه حتی سرباز ساده!!
  24. خوب علی جان. دارید دوباره بیشتر به شخصیت سابقتان شبیه می شوید و راحت تر می شود با شما بحث نمود. ماجرای ژنرال شاذلی بسیار متفاوت است از جنگ ایران و عراق. ژنرال شاذلی، برای بازپس گیری سینا طرح ریخته بود و ارتش مصر نیز تا آنجا برنامه داشت. به همین خاطر وقتی به مقصود رسیدند، توقف نمودند. اگرچه شاذلی این جسارت را داشت که بیشتر هم پیش برود، ولی تجربه ی تلخ جنگ 6 روزه، باعث شد که اعراب محافظه کارانه تر تصمیم گیری نمایند. برای برداشتن گام های بیشتر، مهمترین نیاز، آمدن به جلوی ارتش حافظ اسد و حداقل بازپس گیری جولان بود که برعکس مصر، سوریه از همان ابتدا جنگ را وا داد و شمال اسرائیل را محفوظ نگاه داشت. اسرائیل وقتی خیالش از بابت ارتش ضعیف تر سوریه راحت شد، نیروهای خود را روانه ی جبهه ی جنوبی نمود. اما در جنگ ایران و عراق، داستان متفاوت بود. از ابتدا، حداقل پوینتی که برای قضیه گذاشته شده بود، یک پیروزی مهم و اثرگذار، به عنوان ابزاری برای معامله با عراق، با کفه ی سنگین به نفع ایران بود. البته سپاه برای خودش، خواب و خیال فتح بغداد را در سر می پروراند. ولی سیاسیون واقع بینانه تر، در انتظار همان یک پیروزی اثرگذار بودند که هیچ گاه هم محقق نشد و حداکثر ظفر ایران، خلاصه شد در فتح فاو که عملاً ارزش استراتژِیک مدنظر ایران، به عنوان بابی برای فتح بصره را نیز نداشت. هرچند که اگر هدف اصلی عملیات والفجر 8 را فتح بصره در نظر بگیریم (که بود)، این عملیات را نیز می توان شکست خورده دانست. ولی حداقل تسخیر فاو و دو سال نگاه داشتن آن، خود ارزشمند بود. ضمن اینکه تاکتیک های بکار گرفته شده توسط نیروهای ایرانی، بدیع و خلاقانه بود و همین باعث شد حتی این تاکتیک ها، سر از دانشگاه های جنگ کشورهای مختلف درآورد. اما اول و آخر قضیه این بود که سیاسیون، اگرچه نسبت به تداوم جنگ هر روز ناامیدتر می شدند، ولی توان توقف آن را نیز نداشتند. چرا که بزرگترین حامی آن، شخص حضرت امام (ره) بود. در خاطرات خود آیت الله هاشمی هم این موضوع بارها مورد اشاره قرار گرفته است که سیاسیون می ترسیدند در برابر حضرت امام (ره)، دم از توقف جنگ بزنند. پس حقیقت این است که ایران تا سال 67، هرچه در توان داشت برای این عملیات ها گذاشت. عملاً چیزی باقی نمانده بود برادر بزرگوارم. سخنان سیاسیون با حضرت امام (ره) مبنی بر ورشکسته بودن دولت و همچنین درخواست نیازهای اساسی آقای رضایی برای ادامه ی جنگ (که خود با زبان بی زبانی گفته بود عملاً سپاه هم امکان ادامه ی جنگ را ندارد)، یک واقع بینی بود که ایران کمی دیر به آن رسید. اینطور نبود که سپاه، قدرت سابق را داشته و آماده ی مقابله باشد و تنها به خاطر سیاسیون ایستاده باشد. درخصوص نادر مهدوی هم من متوجه نمی شوم کجای قضیه وحشیانه است؟ مرگ با هدف قرار گرفتن قایق با راکت هلی کوپتر، وحشیانه است؟ توقع داشتید خلبانان از هلی کوپتر پیاده شده و وسط دریا سنگربندی کنند و ایشان را با کلت هدف قرار دهند که از نظر شما، وحشیانه به نظر نرسد؟ بعد چون به جای گلوله، قایق ایشان با راکت مورد اصابت قرار گرفته، دلیل بر اثربخش بودن عملیات ایشان است؟ به نظرم این بند آخری، باز کمی درگیر احساسات شدید بزرگوار. ---------------------------------------------------------------------------- [quote name='Maldini' timestamp='1398932987' post='374984'] من قبلا این نکته رو گفتم ولی لازم میبینم دوباره ذکر کنم Richard Carmon Francona سرگرد نیرو هوایی آمریکا-کارمند سابق nsa و مسشتار نظامی در عراق دهه 80 میلادی در مصاحبه با با نادر طالب زاده عملا گفت عامل اصلی شکست اایران توی کربلای پنج تصاویر دقیق ماهواره ای و پوشش رادرای آواکس های اهدایی امریکا به عربستان بود!! [url="http://film.tebyan.net/film/137117"]http://film.tebyan.net/film/137117[/url] [/quote] جناب مالدینی عزیز. استدعا دارم وقتی لینکی را به عنوان منبع فرمایشتتان قرار می دهید، خود یکبار آن را بررسی فرمایید تا حداقل وقت مخاطبتان را نگیرید. به این موضوع فکر کنید شاید مخاطب شما، از حوصله ی کافی برخوردار بوده و منبع شما را دنبال نماید. اولاً فیلمی که گذاشتید، صرفاً معرفی ریک فرانکونا بود و ارزش محتوایی نداشت و فرمایشات شما در آن نبود. ثانیاً من مشکلم با کسانی که آقای عباسی را چشم بسته قبول دارد هم دقیقاً همین مسئله است و آن اینکه ندانسته و تحقیق نکرده، کلام ایشان را بی چون و چرا پذیرفته و بدتر اینکه آن را به عنوان مرجع و منبع، به این و آن معرفی می نمایند!! در غلط بودن فرمایشات ایشان، همین بس که اگر وابسته ی نظامی را طبق تعریف ایشان در نظر بگیریم، ما با اکثر قریب به اتفاق کشورهای جهان در حال حاضر مناسبات نظامی داریم! اما اصلاً فرمایش ایشان صحیح!! دوست گرامی. ریک فرانکونا در سال 1987 یا همان 1366 به عراق رفت! یعنی حداقل چند ماه پس از عملیات کربلای پنج!! چرا حداقل تحقیق ها را هم شما عزیزان انجام نمی دهید؟!!!! نکته ی بعدی اینکه ایران اصلاً در کربلای پنج شکست نخورد!! هرچند به تمامی اهداف عملیات (منجمله تسخیر بصره) دست نیافت، ولی حداقل شکست هم نخورد. عملیاتی که ایران شکست خورد و دلیل آن، داشتن اطلاعات کامل عملیات قبل از عملیات توسط عراقی ها؛ اهدایی توسط امریکایی ها بود؛ عملیات کربلای 4 بود! جالب اینکه خود عراقی ها، این را «جبرانی برای قضیه ی مک فارلین توسط امریکایی ها» می دانستند!! اما بحث در اینجا، بسیار فراتر از عملیات کربلای چهار و پنج بود. صرفاً اشاره ای بود به حجم وحشتناک تلفات ایران در عملیات کربلای پنج! این مقایسه شود با حجم تلفات عملیات والفجر 8 که البته آن هم یکی از پرتلفات ترین عملیات های ایران بود. در عملیات کربلای پنج، هر روز نگاه داشتن آن خاک، به قیمت به خاک و خون کشیده شدن هزاران رزمنده ی ایرانی بود! عملیاتی که بیش از 6 برابر تلفات نسبت به عملیات شکست خورده ی کربلای 4 بر دست ایرانی ها باقی گذاشت.
  25. [quote name='Haj_Rezvan' timestamp='1398923261' post='374968'] اگه اقای هاشمی پیش امام گریه نمی کرد که ال نداریم و بال نداریم و سپاه میتونست با تمام توان درگیر تو خلیج فارس میشد گلهای فراوانی به سر امریکا میزدیم.... اینا حریف همون تیم نادر مهدوی نشدند چه برسه به ملت ایران.... [/quote] حاج رضوان عزیز. خودتان هستید؟؟ خیلی خیلی نظراتتان عوض شده است!! یعنی واقعاً این شعارها را باور فرموده اید؟!! نادر مهدوی دقیقاً چه کاری کرد؟ جز سرنگون کردن یک سوپر کبرا، آنهم با همان استینگرهای اهدایی امریکایی ها به افغان ها که به لطف ایشان بدست ایران رسید؟ در مقابل ایران چه از دست داد؟ سپاه با تمام توان وارد عمل می شد؟ سپاه از سال 65 به این طرف، در حال درجا زدن در جبهه های نبرد بود و حتی عملیاتی مثل کربلای پنج هم عملاً نقش چرخ گوشت را برای رزمندگان ایرانی پیدا کرده بود و در نهایت دیدیم تمامی سرزمین هایی که با تقدیم هزاران شهید و با هزار بدبختی بدست اورده بودیم، چطور یک شبه یا طی دو سه روز، از دست می دادیم!! جنگ چه تاریخی تمام شد؟ فاو چه تاریخی باز پس گرفته شد؟ عملیات های بازپس گیری مناطق توسط عراق چه تاریخی بودند؟ آمدن عراقی ها تا نزدیک خرمشهر، از چه تاریخی آغاز شد؟ یعنی مسبب همه ی این مسائل، گریه ی آقای هاشمی رفسنجانی بود؟!! بعد احتمالاً نقش نامه ی آقای محسن رضایی، فرمانده ی همان سپاهی که با تمام توان و قوا جلوی امریکایی ها قرار بود بایستد چیست؟ عملیات آخوندک چه تاریخی بود؟ آنهم بعد از پذیرش قطعنامه بود و مربوط به گریه ی آقای هاشمی؟ --------------------------------------------------------------------------- متأسفانه سیاست زدگی بیش از اندازه ی دوستان، باعث شده است بحث های نظامی در سایت، بشدت از محتوا خالی شده و به شعار نزدیک تر شود! گویی نابودی سهند و سبلان امکان پذیر نمی شد، اگر سپاه با تمام توان وارد عمل می شد (نه اینکه نشد؟!!). درگیری چند قایق تندروی ایرانی که عملاً هیچ (عملاً هیچ!!!) تأثیر نظامی در خلیج فارس نگذاشتند، تبدیل می شود به بتی که امریکایی ها توان مقابله با آن را نداشتند!! یعنی عملاً خود، در حال فریفتن خویشتن هستیم و انگار نه انگار که در این سایت جمع شده ایم که هم بر دانش خود بیافزاییم و هم از دانش خود، دیگران را تغذیه نماییم. سوال من از دوستان باسواد سایت (که جدیداً تغییر رویه داده و به شعار دادن دل خوش کرده اند) این است که : «دوستان و اعضاء میلیتاری، از دانش شما و تاپیک های ارزنده و پست های مفید و غنی شما، بیشتر استفاده می برده و می برند؛ یا از این شعارهای بی محتوای امروزی تان (که بعید است حتی خود بدان معتقد باشید.)؟!» نیازی نیست پاسخی به این سوال بدهید. چرا که احتمالاً پاسخی از سر باز کن و البته باز شعاری ارائه خواهید نمود. ولی انصاف بدارید و این سوال را در خلوت خود، از خود بپرسید. شاید به جوابی بهتر رسیدید. پیشنهاد می کنم پست های گذشته ی خود را مرور کنید و به عنوان یک بی طرف، ببینید از پست های قدیمتان بیشتر استفاده می برید یا پست - شعارهای امروزینتان؟