-
تعداد محتوا
2,358 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
18
تمامی ارسال های mostafa_by
-
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
دقيقاً!! اتفاقاً همين تحليل رو چند وقت پيش يكي از تحليلگران برجستهي امريكايي داشت. توي اون تحليل، در كنار بررسي دوست امريكا (عربستان سعودي) و دشمن امريكا (ايران اسلامي)، شرايط اين دو كشور رو بررسي كرده بود و به اين نتيجه رسيده بود كه امريكا بهترين دوستش رو از دست داده و بدترين دشمنش رو به عنوان دوست پذيرفته. ايشون با بررسي توان ايران در تمامي زمينهها، اين رو كاملاً به نفع امريكا دونستن كه به هر طريق ممكن با ايران رابطه برقرار كنه. حتي گفته كه امريكا ميتونه براي جلب رضايت ايران، در كنار آزاد كردن داراييهاي ايران و برداشتن تحريمها، حتي به ايران غرامت هم بده تا بدين طريق هم محبوبيتي بين ايرانيان به دست بياره و هم به دوست استراتژيك اين كشور تبديل شه. ايشون اعتقاد داشتن كه دوستي با ايران، باعث ميشه كه وضعيت سياست ناپايدار امريكا در منطقه، بهبود پيدا كنه و همچنين از ميزان مشكلات امريكا در خاورميانه بكاهه. ضمن اينكه شايد از اين طريق ميتونه امنيت نيروهاش رو در خاورميانه تأمين كنه. اما در كنار اين، ايشون در حال حاضر، دوستي و اتحاد ايران و امريكا رو محال ميدونست. دليل ايشون هم اين بود كه اولاً با وجود متحدي مثل اسرائيل، ايران هرگز با امريكا متحد نميشه. چرا كه بزرگترين دشمن ايران، در حال حاضر متحد امريكاست. ضمن اينكه تفاوتهاي تاكتيكي و استراتژيكي كه بين ايران و امريكا وجود داره، اجازهي نزديكي بيش از حد رو به اين دو كشور نميدونه و با اين شرايط، هيچگاه اين دو كشور نميتونن با هم متحد بشن. ضمن اينكه در حال حاضر، ايران گرايش كاملاً محسوسي نسبت به روسيه و چين پيدا كرده و امريكا آلترناتيو مناسبي براي تغيير مسير اين گرايش در اختيار نداره. بنابراين عملاً بين ايران و امريكا دوستياي بوجود نميآد (حداقل در حال حاضر). -
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
خواهش ميكنم. البته يه مطلبي رو كه اينجا بايد عرض كرد، سياست چندپهلو گويي امريكاست. اين سياست، ميتونه دلايل زياد و البته متضادي با هم داشته باشه. در پايين به سه دليل اصلياش اشاره ميكنم. دليل اول - امريكا با توجه به اطلاعات نظامي موجود و مواردي كه از مانورهاي نظامي ايران بدست آورده، تقريباْ متوجه شده كه قادر با درافتادن با ايران نيست. به همين خاطر در كنار اظهاراتي چون مذاكرهي سياسي، راه حل نظامي رو به عنوان مترسكي قرار داده كه به اين وسيله ايران رو بترسونه و بتونه ازش امتياز بگيره. دليل دوم - امريكا با اتكاء به نيروي نظامي خود، در حال پيريزي نقشهاي براي جنگ با ايران است. ولي چون اين زمان طول ميكشه، چه راهي بهتر از اينكه با چنين اطلاعاتي، حتيالامكان طرف مقابل رو به نتيجهي غلط عدم وقوع جنگ و در نتيجه عدم آمادگي لازم برسونه. اين امر، يك قضيهي بسيار خطرناك هست و مهمترين اصل درش، اصل غافلگيري هست كه معمولاْ با تهاجم سنگين و ضربتي و البته غافلگيرانه به پايان خواهد رسيد. دليل سوم - همونطور كه ميدونين امريكا تاكنون با 3 دكترين مختلف (هويج و چماق (Carrot and Stick) ، پلیس خوب پلیس بد (Good Cop Bad Cop) ، مکانیسم ماشه (Trigger Mechanism) ) به مقابله با ايران پرداخته و تقريباْ تو هر سه تاشون شكست خوردن. به همين دليل رو به استراتژي قورباغه (Frog Strategy) آوردن و اون رو در كنار دكترين ايراني جربزه ی مرغ (Chicken Strategy) (كه البته خود امريكا نيز از اون پيروي ميكنه) داره به كار ميبره. اين استراتژي شرايطي رو ميطلبه كه دقيقاْ در حال حاضر در اين وضعيت ديده ميشه. علت اين سياست امريكا هم ميتونه تركيبي از دكترين «جربزه مرغ» و استراتژي «قورباغه» باشه. اگه دوست داشتين و مايل بودين، ميتونم اطلاعاتي مختصر و مفيد درمورد اين استراژيها و دكترينها در خدمت شما دوستان قرار بدم. -
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
با پايان يافتن مهلت قعطنامه 1737شوراي امنيت سازمان ملل متحد درباره برنامههاي غنيسازي ايران، موقعيت سياسي اين پرونده، وارد فاز جديدي شده و آمريکاييها نيز تحرکات تازهاي را آغاز کردهاند که اجلاس لندن، آغاز اين مرحله ارزيابي ميشود، اما اينکه برخورد غربيها با اين پرونده چگونه خواهد بود، به گزينههاي پيش روي غرب و ايران بستگي دارد. هم اکنون چند گزينه و احتمال در مقابل پرونده هستهاي ايران موجود است که هر کدام از آنها، نياز به بررسي و تحليل دارد تا بتوان درباره آينده اين پرونده اظهارنظر کرد. گزينههاي موجود در قبال اين پرونده را ميتوان به سه محور زير خلاصه کرد: 1ـ ادامه فشار آمريکا از طريق شوراي امنيت و حفظ ائتلاف موجود در برخورد با برنامه هستهاي ايران. 2ـ معامله غرب با ايران و متقاعد کردن اين كشور براي توقف در اين درجه از غنيسازي که اين امر به مفهوم پذيرش ايران هستهاي نيز نخواهد بود، بلکه نوعي سازش و مهار ايران تلقي ميشود. 3ـ اقدام نظامي با هدف متوقف کردن فعاليتهاي هستهاي ايران و بالا بردن هزينههاي آن. حال با بررسي هر يک از اين جوانب، ميتوان دريافت که گزينه بعدي عليه ايران چه خواهد بود. از ديد نئومحافظهکاران، اقدام نظامي عليه ايران، بهترين گزينه خواهد بود، زيرا برخي از آنان بر اين باورند که ايران هستهاي در آينده هزينهاي به مراتب سنگينتر از اقدام نظامي کنوني براي آمريکا و اسرائيل در بر خواهد داشت. اين ديدگاه با مخالفان جدي در داخل و خارج از آمريکا روبهروست، چرا كه برخي از کار شناسان، بر اين باورند که آمريکا با اقدام نظامي ائتلاف بينالمللي در مقابل ايران را از دست خواهد داد و مشروعيت اقدامات اين کشور عليه ايران زير سئوال خواهد رفت. از سوي ديگر، هرگونه اقدام نظامي عليه ايران، موجب تسريع در برنامههاي هستهاي ايران و تقويت تندروها در اين کشور و همچنين باعث وخيمتر شدن اوضاع در خاورميانه و عراق خواهد شد. اين نظريه به شدت مورد مخالفت جامعه جهاني و سياستمداران معتدل در آمريکاست و تنها نئومحافظهکاران به رهبري چني و لابي صهيونيست در کنگره از آن حمايت ميکنند. اما گزينه دوم، معامله با ايران هستهاي و ملزم کردن ايران به توقف در اين مرحله از غنيسازي است که با هدف مهار ايران ارايه خواهد شد؛ اين گزينه مورد حمايت برخي از کشورهاي اروپايي و محافل سياسي معتد ل در آمريکا نيز هست، به گونهاي که آنان ميگويند: اگر دو سال پيش با ايران معامله ميشد، هزينه آن کمتر بود و هر چه زمان ميگذرد و ايران در امر تکنولوژي هستهاي پيشرفت ميکند، هزينه آن براي غرب سنگينتر خواهد بود. پس بايد در اين مرحله با ايران معامله کرد و در حقيقت، سياست مهار و بازدارندگي درباره برنامه هستهاي ايران را پياده كرد. اما اين سياست، مورد مخالفت جناح تندرو در آمريکاست، زيرا آنان بر اين باورند که اين امر به ايران اجازه خواهد داد اين كشور نيز در رديف کشورهاي هستهاي قرار گيرد و اين براي منافع درازمدت آمريکا در منطقه خطرناک خواهد بود، چرا كه با اين كار، يك برتري را به نفع ايران در منطقه ايجاد ميکند. اظهارات اخير چني مبني بر اينکه آمريکا اجازه نخواهد داد ايران به يک قدرت هستهاي مبدل شود نيز در اين راستا ارزيابي ميشود. اما گزينه سوم که همان ادامه فشارها از سوي شوراي امنيت و پيگيري تحريمهاي ايران از طريق همپيمانان آمريکاست، بيش از ديگر گزينهها طرفدار دارد، زيرا ميتواند براي آمريکا مشروعيت بيشتري در مقابله با ايران ايجاد کند و براي غرب نيز ريسک کمتري خواهد داشت. اين در حالي است که برخي کشورهاي منطقه نيز طرفدار اين گزينه هستند، زيرا از يک سو، از پيامدهاي جنگ بعدي در امان هستند و از سوي ديگر، شاهد فشار عليه ايران و ضعف تدريجي اين کشور در منطقه خواهند بود. اين گزينه مورد حمايت وزارت خارجه آمريکا نيز هست. دو هفته پيش، نيکلاس برنز، معاون وزير خارجه آمريکا، در مؤسسه بروکينگز واشنگتن، با اشاره به برخي مباحث و اختلافنظرها در مورد بر نامه هستهاي در محافل سياسي ايران ادعا کرد: اين روش، تأثيرات مثبتي به سود آمريکا در داخل ايران بر جاي گذاشته است و ادامه اين آن، موجب افزايش فشارهاي اقتصادي در ايران خواهد شد و به اين ترتيب، مخالفتها در ايران را بر سر برنامه هستهاي تشديد خواهد کرد؛ بنابراين، با اين اقدام، ميتوان به طور همزمان گزينههاي گوناگوني همچون تضعيف جناح احمدينژاد در داخل و در نتيجه، پروسه تغيير رفتار ايران و تقويت جناح ميانهروها در اين کشور را با هزينهاي کمتر براي آمريکا پيگيري کرد. به نظر ميرسد اظهارات مقامات آمريکايي، به ويژه سخنان اخير ديك چيني، مبني بر اينکه گزينه نظامي همچنان روي ميز قرار دارد و با هدف افزايش فشارها بر اروپا و ديگر متحدان اين کشور براي رضايت دادن به تحريمهاي سختتر عليه ايران است، با توجه به شرايط احتمالي که عرض شد، گويا گزينه نخست از اين پس در دستور کار غرب در مقابله با برنامه هستهاي ايران خواهد بود، از اين رو، تحرکات سياسي ايران در منطقه و سطح بينالمللي، ميتواند در راستاي مقابله با اين گزينه احتمالي شکل گيرد. بنابراين، هرگونه اختلافات دروني درباره برنامه هستهاي ايران در چگونگي برخورد غرب در پرونده هستهاي، تأثيرگذار خواهد بود و به نظر ميرسد بايد در اين برهه حساس، به دور از اختلافات جناحي و شخصي، تنها منافع ملي را در نظر داشت، چرا كه در غير اين صورت، پيامدهاي آن متوجه همه کشور خواهد بود. * خبرنگار در نيويورک منبع : سايت بازتاب -
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
گزارشهاي متعدد رسيده از بخشهاي مختلف هيأت حاكمه آمريكا، از اختلافات شديد و جدي مقامات ايالات متحده درباره حمله به ايران حكايت دارد. به گفته منابع رده بالاي دفاعي و اطلاعاتي آمريكا، شماري از بالاترين مقامات و فرماندهان نظامي اين كشور، قصد دارند در صورتي كه كاخ سفيد دستور حمله به ايران را صادر كند، همگي استعفا دهند. تنشهاي منطقه خليج فارس باعث افزايش اين نگراني شد كه حمله به ايران، پيش از اتمام دوران تصدي بوش، محتملتر شود. به گزارش سرويس بينالملل «بازتاب» «سانديتايمز» نوشت، آگاه شده كه دستكم پنج ژنرال و دريادار آمريكايي قصد دارند به جاي پذيرش حملهاي كه به نظر آنان بيفايده است، استعفا دهند. منبعي كه روابط نزديكي با مقامات اطلاعاتي انگليس دارد، در اينباره گفت: حدود چهار يا پنج ژنرال و دريادار كه ما آنان را ميشناسيم، در صورت دستور حمله به ايران، استعفا خواهند داد. عده زيادي هنوز هم مردد هستند كه آيا حمله به ايران مؤثر خواهد بود و يا حتي اصلا ممكن است؟! يكي از منابع دفاعي انگليس نيز تأكيد كرد كه اختلافات شديدي در پنتاگون در مورد حمله به ايران وجود دارد. او گفت: «همه ژنرالها به طور كاملا روشن بر اين باورند كه ظرفيت رويارويي نظامي با ايران را به شيوهاي سودمند و منطقي ندارند؛ بنابراين، هيچ كس خواهان وقوع اين امر نيست». چنين اقدامي از جانب ژنرالها تاكنون بيسابقه بوده است. يك مقام پنتاگون ميگويد: «ژنرالهاي آمريكايي معمولا آنقدر باقي مانده و ميجنگند تا بازنشسته يا اخراج شوند». رابرت گيتس، وزير دفاع آمريكا هم بارها در مورد حمله به ايران هشدار داده و عدهاي بر اين باورند كه او منعكسكننده عقايد فرماندهان ارشد خود است. اين موج تهديد به استعفا، همزمان با هشدارهاي ديك چني در مورد باقي ماندن گزينه نظامي راجع به ايران است. با پايان مهلت تعليق غنيسازي براي ايران، تلاشها براي تحريمات بيشتر آغاز شده است كه گفته ميشود تا رسيدن به توافق نهايي، هفتهها طول خواهد كشيد. ژنرال «پيتر پيس»، رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا، به تازگي احتمال جنگ با ايران را صفر دانست و ادعاهاي مقامات اطلاعاتي آمريكا در مورد حمايت دولت ايران در شورشهاي عراق را رد كرد كه البته مواضع وي مورد حمايت مقامات اطلاعاتي انگليس نيز واقع شد. «هيلاري مان»، كارشناس اصلي ايران در شوراي امنيت ملي آمريكا تا سال 2004 ميگويد: مواضع پيس نشاندهنده اختلافات شديد در ردههاي بالاي كشور است. وي گفت: «او شخصي بسيار جدي و سربازي وفادار است و بسيار غيرعادي است كه در برابر عموم چنين سخنهايي ميگويد كه نشان ميدهد مشكلات جدي بين كاخ سفيد، شوراي امنيت ملي و پنتاگون وجود دارد». مان ابراز نگراني ميكند كه دولت آمريكا به دنبال تحريك ايران و انجام واكنشي است تا از آن به عنوان دليلي براي توجيه جنگ استفاده كند. فرماندهان ارتش نگرانند كه حمله به ايران، باعث بدتر شدن اوضاع نيروهاي آمريكايي در عراق شده و منجر به حملات تروريستي بيشتري شود كه سرانجام آن، افزايش قيمت نفت و خطر يك جنگ منطقهاي است. انگليس نيز نگران آن است كه نيروهايش به درگيري آمريكاييها با ايران كشيده شوند. در عين حال، «رويترز» به نقل از مجله «نيويوركر» گزارش داد: به رغم اصرار دولت بوش بر نبود برنامه حمله به ايران، پنتاگون هيأتي را براي طرحريزي يك حمله هوايي به ايران كه ظرف 24 ساعت پايان يابد، تشكيل داده است؛ اين گروه چند ماه پيش در دفتر ستاد مشترك تشكيل شده است. به گفته يك مقام ناشناس اطلاعاتي سابق آمريكا، اين هيأت نخست بر مراكز هستهاي ايران متمركز بوده نه تغيير رژيم، اما به تازگي مشغول بررسي اهدافي است كه در حمايت شورشيان عراق دست دارند. يك مشاور نيروي هوايي و يك مشاور پنتاگون نيز با تأييد اين امر گفتند: ارتش آمريكا و نيروهاي ويژه آنان در تعقيب فعالان ايراني در عراق، از مرز رد شده و وارد كشور ايران شدهاند. در اين مقاله به نقل از مقامات ناشناس سابق و كنوني آمريكا گفته شده كه دولت بوش از طريق اسرائيل اطلاعاتي را به دست آورده كه ايران، موشكهاي بينقارهاي را به دست آورده كه قادر به حمل چندين كلاهك كوچك جنگي بوده و اروپا را نيز در برد خود دارند كه البته اين اطلاعات هنوز در دست بررسي است. منبع : سايت بازتاب -
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
بله دوست عزيز. كاملا موافقم. ما نبايد از تهديدها بترسيم. ملت ما نشون دادن كه هرچقدر هم كه چند دسته باشن، وقتي پاي امنيت ملي ايران پيش مياد، همه در كنار هم از ميهنشون دفاع ميكنن. مسلما اعتماد به نفس و اعتماد ملي و باور به قدرتمندي ملتها، يك عامل بسيار مهم و تاثيرگذار براي ما ايرانيا محسوب ميشه. ولي بايد توجه داشت كه اين اعتماد به نفس، نبايد باعث غفلت ما شه. فراموش نكنيم كه بزرگترين جنگها و بزرگترين پادشاهيها، تنها به دليل دست كم گرفتن حريف و يا اعتماد به نفس بيش از حد و در نتيجه غفلت از قدرت طرف مقابل، به نابودي كشيده شده. فكر كنم بهترين حرف ممكن رو رهبر انقلاب زد : «ما منكر قدرت نظامي غرب نيستيم. ولي اين دليل بر اين نيست كه قدرت خود را ناديده بگيريم...». ايشان هم اعتقاد دارن كه ما نه بايد تسليم قدرت پوشالي امريكا باشيم و به هراس بيافتيم كه چند تا ناو هواپيمابر تشريف آوردن به خليج فارس و يا فلان پايگاه نظامي جديد با nهزار نفر تو عراق و افغانستان افتتاح شده و نه اينكه اينقدر به خودمون مطمئن باشيم كه قدرت طرف مقابلمون رو دست كم بگيريم و به فكر آينده نباشيم. -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
آيا اين موشك رعد، قابليت نفوذ به ناوهاي جنگي رو هم دارن؟ منظورم از ناوهاي جنگي، ناوچهها و ناوهاي نسبتا بزرگ نيست. منظورم ناوهاي هواپيمابر هست. آيا مثلا با چند موشك رعد، ميشه ناوهاي هواپيمابر رو نابود كرد؟ آيا Patriot قادر به رهگيري، انحراف و يا نابودي اين موشك، پيش از برخورد به هدف هست؟- 4,584 پاسخ ها
-
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
ممنون از نظراتتون. من دقيقا با نظر ادمين محترم موافقم. و امام در پاسخ به پاسخهاي جناب hosseingmn بايد مطالبي رو عرض كنم. 1- امريكا، طبق پيشبيني و بررسيهاي مركز دكترينال امنيت ملي ايالات متحده و همچنين استراتژيسينهاي برجستهي امريكايي و براساس طرح 2020، تا سال 2020 به 52 ايالت تجزيه ميشه كه ديگه هيچكدوم تحت لواي دولت فدرال نيستن. اين هم در نتيجهي رفتار فعلي امريكا و با احتساب اين امر كه امريكا در طي اين سالها، اقدام به آغاز و شركت در هيچ جنگي نكنه محاسبه شده. پس شايد تجزيهي اين كشور، عامل بازدارندهي مناسبي براي امريكا نباشه. 2- امريكا شايد اونقدر احمق نباشه. ولي اگر جهانيان احساس خطر كنن، شايد همگي اونقدر احمق بشن كه بخوان در حملهي مشترك به ايران سهيم شن. تنها كافيه كاري رو كه امريكا در سالهاي 1898 (در سواحل كوبا - حمله نيروهاي به ظاهر اسپانيايي به ناو مين)، 1941 (پرل هاربر - حملهي نيروهاي ژاپني به نيروهاي به ظاهر بدون اطلاع امريكايي و در نتيجه ورود امريكا به جنگ جهاني دوم) و 2001 (برجهاي دو قلوي نيويورك - حملهي مثلا تروريستها و بنيادگراهاي اسلامي به خاك امريكا و برجهاي دوقلو!!) رو بار ديگه انجام بده تا جهاني رو متقاعد كنه كه ايران براي صلح جهاني بزرگترين خطر محسوب ميشه. ضمن اينكه ما ماشاءالله اونقدر سياستمدارامون خوب از حقمون دفاع ميكنن كه وقتي غرب يه حرف رو تو دهن ما مياندازه (مثلا ميگه ايران قصد نابودي اسراييل رو داره)، با سكوت و يا عوض كردن قضيه يه طور رفتار ميكنن كه انگار واقعا ايران همچين منظوري رو داره. طبق بررسيهاي برخي تحليلگران نظامي، امريكا (و حتي به همراهي اسراييل و انگلستان و كشورهاي گوگوري خليج فارس!!) قادر به دستيابي به اهداف نظامياش در ايران نخواهد بود، مگر اينكه اتحاد جهاني بار ديگه شكل بگيره. مثالي هم كه براي اين قضيه آوردن، اتحاد متفقين براي برخورد با هيتلر بود!! اين رو هم نميتونين بگين كه اونا عمرا با امريكا متحد نميشن. چرا كه غرب نشون داده هرجا كه منافعش بچربه، سريع رنگ عوض ميكنه. مسلما جنگ با ايران، هزينههاي زيادي رو داره. ولي چه راهي بهتر از اينكه هزينهي جنگ سرشكن شه بين قدرتها و البته تامين مالياش توسط كشورهاي مايهدار عربي؟!! ما تو جنگ تحميلي ثابت كرديم كه از قدرتها هراسي نداريم. همون طور كه طي 8 سال با عراقي جنگيديم كه 52 كشور بزرگ و كوچك جهان ازش حمايت ميكردن (همهي ابرقدرتها به نوعي پشتيبان عراق بودن، از امريكا و شوروي گرفته تا انگلستان، فرانسه، آلمان، ايتاليا و ...). ولي مردم ما مقاومت كردن و حقيقتا هم پيروز حقيقي جنگ بودن، هرچند كه نام ما به عنوان كشور پيروز عنوان نشد و حتي از نظر نظامي، در آخر داشتيم كم ميآورديم (اون هم به دليل 10 برابر شدن توان نظامي عراق نسبت به ابتداي جنگ، به لطف مرهمتهاي ابرقدرتها به عراق). ولي يه چيزي. روش حملهي امريكا بسيار متفاوتتر از عراق بوده و هست. ولي با وجود اين...! 3- اشتباه نكنين. ايران ويران هيچوقت نميتونه ابرقدرت شه. طبق پيشبيني همين استراتژيسينهاي غربي، ايران تا سال 2035 (1414 هجري شمسي) ميتونه تبديل به يكي از ابرقدرتهاي جهان ميشه (با در نظر گرفتن نيروي جوان، سرمايهي اجتماعي، قدرت نظامي، پيشرفت اقتصادي و ...). ولي همهي اين بررسيها در شرايطي هست كه ايران هم وارد هيچ جنگي نشه و به رشد روزافزون فعلياش ادامه بده. ولي جنگ يك عامل مخرب اقتصادي هست و آثاري كه جنگ براي اقتصاد يك كشور به ارمغان مياره، حقيقتا وحشتناك هست. سادهترينش، رشد معكوس اقتصادي، افزايش تورم، اختصاص عمدهي سرمايهي كشور براي بازسازي زيرساختهاي نابود شدهي كشور و بسياري ديگه از اين مسايل هست. يعني در صورت وقوع جنگ و ويرانيهاي ايران، شايد هيچوقت نشه به اون پيشبيني رسيد و اتفاقا يكي از ترسهاي بزرگ امريكا و اسراييل نيز درمورد همين هست. 4- درمورد چين و روسيه، همونطور كه گفتم اونا حاضرن حتي با قيمت كمتري تسليحاتشون رو به ايران بفروشن و تقريبا ميشه گفت از خداشون هست كه همچين اتفاقي بيافته. ولي مشكل اينجاس كه ما ميجنگيم و نفعش رو اونا ميبرن. اين به نظر من اصلا نميتونه عامل مساعدي باشه. اين كه ما براي ابرقدرت شدن و ثروتمند شدن كشورهاي ديگه بجنگيم. اونا از جنگ به طور پنهان (مخصوصا با سكوت در مقابل تهديدات و عدم وتوي قطعنامهي هاي شوراي امنيت) حمايت ميكنن و اين فقط ميتونه به ضرر ما باشه. چي بهتر از اينكه هم سياستت رو حفظ كني و با ابرقدرتها تعامل و تفاهم داشته باشي، هم به اهداف و برنامههات برسي و هم اينكه ثروتمند شي و تسليحاتت فروش بره؟ 5- موضوع كره و ويتنام خيلي فرق ميكرد. اون زمان، زمان جنگ سرد بود و كاربرد تسليحات هستهاي، بهترين بهانه رو به دست شوروي ميداد براي تلافي. اگه يادتون باشه، در سال 1961 و در كشور كوبا، فقط سر استقرار موشكهاي شوروي در خاك كوبا (اون هم براي اقدامات بازدارنده)، چيزي نمونده بود كه جنگ هستهاي بين دو ابرقدرت شكل بگيره. حال حسابش رو بكنين اگه امريكا ميخواست تو ويتنام از بمب هستهاي استفاده كنه، مسلما اوضاع بدي در انتظار جهان ميبود. تازه شرايط جنگ ويتنام با جنگ احتمالي ايران زمين تا آسمون فرق داره. توي اونجا، امريكا مستقيما وارد جنگ نشد. اونجا به ظاهر امريكا حافظ منافع ويتنام جنوبي بود و با دولت هوشي مينه در جنگ. حتي ويتكونگها (جنگجوهاي ويتنام جنوبي) هم سواي دولتشون بودن و ويتنام شمالي هم تقريبا نابود شده بود و چيزي براي نابودي بيشتر نداشت كه نيازي به استفاده از بمب هستهاي باشه. ولي ايران...! اگه امريكا قرار باشه يه كشوري براش قبرستون شه، ترجيح ميده كه به هر طريق ممكن شانس پيروزياش رو امتحان كنه. فراموش نبايد كرد كه امريكا به خواست خود (و البته با زور و اجبار) از ويتنام جنوبي خارج شد. شايد شرايط سادهتر امروزي براي ويتنام رو بشه به عراق نسبت داد. درست مثل الان كه مردم و سنا به رييس جمهور گير دادن كه از عراق خارج شه و جدول زمانبندي ارايه كنه، زمان جنگ ويتنام هم همچين چيزي شد. ولي ما داريم حرف از عدم تسلط امريكا به ايران صحبت ميكنيم. داريم درمورد جنگ صحبت ميكنيم نه شرايط پس از جنگ. ما ميگيم كه امريكا نميتونه وارد خاك ايران شه. نه اينكه امريكا بياد ايران رو بگيره و بعد ما بشيم چريك و بخوايم ايران رو براي امريكا جهنم كنيم. ما داريم درمورد شكست مستقيم نظامي امريكا صحبت ميكنيم نه صرفا شكست طي يك پروسه زماني. اين دو كاملا متفاوت هست. و اما مطلب بعدي درمورد اسراييل هست. اسراييل ميدونه كه در صورت شكست خوردن امريكا از ايران (كه البته اگه قرار باشه حملهاي صورت بگيره، قطعا اسراييل پاي ثابتش خواهد بود)، ديگه اسراييل هيچگونه امنيتي نداره و در اندك زماني، به نابودي كشيده ميشه. پس حتي اگه امريكا هم از سلاح هستهاي استفاده نكنه، اسراييل بزرگترين دليل رو براي اينكار داره (لطفا لبنان رو به عنوان مثال نقض مطرح نفرمايين. چرا كه شرايط اون هم متفاوت هست و از حوصلهي فروم خارجه). ضمن اينكه طبق پيشبيني تورات، زمان آرماگدون نزديكه و اسراييل طي چند سال اخير، رسما چند بار تاريخ آرماگدون رو پيشبيني كرده كه آخرين پيشبيني برميگرده به سال 2007 (پيشبيني قبلي براي جولاي 2006 بود كه با عدم ورود مستقيم مسلمونها و بخصوص ايران و سوريه به جنگ اسراييل و لبنان، تمامي معادلات بهم ريخت). طبق پيشبيني عهد عتيق، آرماگدون با يك كشتار فجيع و عظيم همراه هست و تحليلي كه براش آوردن، استفاده از بمب هستهاي هست (كه يه نمونه از تحليل استفاده از سلاح هستهاي درصورت وقوع جنگ عليه ايران رو در همين تاپيك آوردم). پس باز هم نميشه خوشبينانه به قضيه نگاه كرد و عنوان نمود كه اگه فلان جا استفاده نكرده، پس اينجا هم استفاده نميكنه. يادمون نره. امريكا در شرايطي با دو بمب هستهاي (Fat Man & Little Boy) ژاپن رو ويران كرد كه فقط همين دو بمب هستهاي رو داشت...!!!!! -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
من دو تا سوال داشتم. 1- وضعيت توان مقابله ايران و نيروي هوايي با هواپيماهاي Stealth امريكا چقدر هست؟ آيا هواپيمايي مشابه اون داريم؟ آيا قادر به رهگيري و هدف قرار دادن اونها، قبل از فرش كردن زمين رو داريم؟ 2- اگر فرضا حملهي سنگين هوايي صورت بگيره (مشابه حملهاي كه امريكا به ژاپن و يا آلمان به انگلستان در جنگ جهاني دوم ترتيب دادن و تعداد بسيار زيادي هواپيما در يك زمان بسيار كوتاه، خاك اونجا رو به توبره كشيدن)، ايران چه كاري ميتونه انجام بده؟ (فكر كنم اگه اشتباه نكرده باشم آخرين موردش رو سال 2000 در كشور يوگوسلاوي ديديم كه براي يك عمليات 50 هواپيما منطقه رو بمبارون كردن). آيا در اين شرايط، كاري ميشه انجام داد و ضدتاكتيكي براي اين قضيه وجود داره يا خير؟- 4,584 پاسخ ها
-
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
ممنون از نظراتون. ولي يا اينبار شما تغيير رويه دادين و يا اينكه بنده رو قابل ندونستين كه پاسخ مناسبي بدين. با اين وجود، من چند تا مطلب رو عنوان ميكنم. 1- اگه اشتباه نكرده باشمُ خود ادمين عزيز و محترم سايت، در تاپيكي بحث كارتلهاي تسليحاتي رو عنوان نموده و در حين آن فرمودن كه اكثر جمهوريخواهان در سمت ايشان قرار دارند. بنابراين فكر كنم سود از سياست مفيدتر و آرامشبخشتر باشه. 2- اين درست كه حملهي نظامي به ايران، تبعات بسيار بدي براي امريكا خواهد داشت و ميشه گفت به نوعي حماقته. ولي اگه امريكا اونقدر احمق باشه كه بخواد اين رو امتحان كنه چي؟ به نظر شما يكم خوشخيالي و سهلانگاري نيست كه بشينيم و مثل رييس جمهور محترم بگيم امريكا جرات حمله نداره و همچين حماقتي نميكنه؟!! 3- فرضا امريكا حمله كرد و پاسخي مناسب بهش داده شد. ولي با يه مملكت ويران چه ميشه كرد؟ آيا بايد دوباره 20 سال سازندگي كنيم تا به همين جايي كه الان هستيم برسيم؟ 4- در تحليلي خونده بودم كه روسيه و چين بدشون نميآد كه امريكا با ايران وارد جنگ شه. چرا كه پيشبيني ميشه سرنوشتي كه شوروي در افغانستان پيدا كرد و نهايتا يكي از دلايل فروپاشياش شد، به سر امريكا خواهد اومد و اين كشور، 13 سال قبل از پيشبيني برژينسكي تجريه خواهد شد و به نابودي كشيده خواهد شد. با اين وضعيت، نميشه چندان به كارتلهاي تسليحاتي چين و روسيه نيز خوشبين بود و يا از حمايت سياسي ايشان رضايت خاطر داشت. 5- اگر امريكا در مقابل ايران كم بياره (و با علم به اينكه شكست در برابر ايران ميتونه ايالات متحده رو به نابودي بكشونه) و همچنين براي جلوگيري از حملهي بعدي ايران به اسراييل، بخواد از بمب هستهاي و يا نوتروني و يا سلاحهايي شبيه به اين استفاده كنه، كي قادر به جلوگيري از اين قضيه خواهد بود؟ سازمان ملل!!!!؟؟؟؟؟!!!!!!! شايد هم وجدان بيدار جهان و يا كشورهاي بزرگ و كوچك منطقه؟! اين خيلي خوبه كه ما اينقدر وطنپرست باشيم و به تواناييهاي خودمون ايمان داشته باشيم كه از هيچ تهديدي نترسيم. ولي عقل حكم ميكنه كه تمامي جوانب امر رو هم بسنجيم كه اگه قرار باشه اتفاقي هم بيافته (حالا ميگيريم صدي يكي)، حداقل آگاهانه باشه و براي اون يه تدبيري انديشيده باشيم (حداقل از نظر آمادهسازي افكار عمومي). -
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
افشاي ابعاد تازه برنامه نظامي آمريكا عليه ايران در رسانه هاي غربي با ورود دومين ناو هواپيمابر آمريکا به آبهاي منطقه و اعلام ابعاد تازهاي از برنامه نظامي آمريکا عليه ايران، شب گذشته رسانههاي دنيا بسياري از اخبار و تحليلهاي خود را به اين موضوع اختصاص دادند. به گزارش سرويس بينالملل «بازتاب»، سايت آمريكايي «ليبراسيون» نوشت: مركز فرماندهي استراتژيك اوماها در ايالت نبراسكا كليه فعاليتهاي خود را براي يك حمله غافلگيركننده اوليه عليه ايران آماده ميكند. اين مركز پس از 11 سپتامبر در راه مبارزه با ترور پيشرفتهايي كرد اما بزرگترين مركز تهاجم جهاني نيز شناخته ميشود: شروع حملات و حملات پيشگيرانه، سلاحهاي كشتارجمعي، جنگهاي فضايي و كامپيوتري، موشكهاي بالستيك دفاعي و همچنين جنگهاي غيرمتعارف. آنان يك حمله همزمان عليه مراكز هستهاي ايران در مدت كوتاهي را مد نظر دارند كه شامل سلاحهاي تاكتيكي براي نفوذ به تجهيزات زيرزميني ايران نيز ميشود. امروز مركز فرماندهي استراتژيك آمريكا در بلويو (يك شعبه از اوماها) يكي از خطرناكترين مراكز در سطح دنياست و شروع عمليات توسط Startcom و با دستور بوش و چيني خواهد بود. بنا بر قوانين بينالمللي، حمله آمريكا به يك كشور مسلمان يك عمل غيرقانوني است، اما اگر بخواهد از سلاحهاي تاكتيكي خود بر روي ايران استفاده كند، اين براي دومين بار در 61 سال گذشته خواهد بود كه سلاحهاي هستهاي به صورت نظامي مورد استفاده قرار گرفتهاند و در هر دو بار اين سلاحها براي فعاليتهاي غيرنظامي مورد استفاده قرار گرفتهاند. گزارش نشريه «گلوبال ريسرچ» پيرامون آمادگى نظامى آمريكا براى حمله به ايران به قلم «دان پلش»نيز درهمين راستا ارزيابي مي شود. نويسنده گزارش خود را متكى بر دادههايى كرده است كه از سوى نيروهاى نظامى بريتانيا فاش شدهاند. بر اساس اين گزارش نيروهاى هوايى و دريايى آمريكا چهار سال در راستاى تدارك حمله به ايران كه گويا تحت عنوان „Operation Iranian Freedom“ (علميات آزادی ايران) جريان دارد، فعاليت داشتهاند. اين گزارش مىافزايد كه برخى از واحدهاى نظامى آمريكا كه در منطقه حضور دارند، نقشى در ارتباط با عراق و يا افغانستان ايفا نمىكنند. نكته حائز اهميت در گزارش گلوبال ريسرچ آن كه آمريكا تنها حمله به مراكز هستهاى ايران را هدف فعاليت نظامى خود قرار نداده، بلكه بيش از ده هزار هدف در سراسر كشور شناسايى شدهاند و حملهی احتمالى آمريكا متوجه كليه توان دفاعى و نظامى ايران است. گزارش در ادامه به اين نكته اشاره دارد كه اين مراكز مىتوانند توسط جنگندههاى مستقر در پايگاه ديگوگارسيا هدف قرار گيرند. دان پلش در گزارش خود نه تنها اطلاعات ويژهاى پيرامون آرايش نظامى آمريكا در منطقه عرضه مىكند بلكه اعلام مىكند كه جنگنده بمب افكنهاى آمريكا در موقعيتى هستند كه در يك تهاجم ۱۵۰ تا ۳۰۰ مركز را با ضريب خطايى حدود يك متر، به طور همزمان هدف قرار دهند. از آن گذشته دولت جورج بوش يك ناو هواپيمابر ديگر را به سوى منطقه روانه كرده است. اكنون دو رزمناو USS John C Stennis و USS Dwight D Eisenhover در منطقه حضور دارند و مىتوانند توسط سه رزمناو ديگر يعنى رزمناو ريگان، تورومن و روزولت تقويت شوند. اين رزمناوها حامل صدها موشك هستند. جنگنده بمب افكنهاى آمريكا از آن گذشته قادرند با يك ساعت پرواز هر نقطهاى از ايران را هدف حمله خود قرار دهند. گزارش دان پلش شامل اطلاعاتى دقيق پيرامون آرايش و توان نظامى آمريكا در منطقه است. تنها پرسيدنى است كه آيا برنامه تدارك حمله نظامى آمريكا به ايران محصولى است تخيلى يا پروژهاى واقعى. در لحظه شايد نتوان بين شايعه و حقيقت تميز قائل شد، اما مىتوان گفت كه ماشينِ حقيقتيابِ زمان كار خود را شروع كرده است. در همين حال «بي.بي.سي» هم ادعا كرد، دريافته است که طرحهاي احتياطي آمريکا براي حمله هوايي به ايران از هدف قرار دادن تاسيسات اتمي اين کشور بسيار فراتر ميرود و شامل اکثر زيرساختهاي نظامي اين کشور ميشود. بنگاه خبري رسمي دولت انگليس نوشت: تصور ميشود که هر نوع حملهاي از اين نوع - اگر دستور آن صادر شود - پايگاههاي هوايي و دريايي، تاسيسات موشکي و مراکز فرماندهي و کنترل نيروهاي مسلح ايران را شامل خواهد شد. آمريکا اصرار دارد هيچ برنامهاي براي حمله به ايران ندارد. اين کشور تاکنون از طريق کانالهاي ديپلماتيک و قطعنامههاي سازمان ملل سعي کرده است تهران را قانع به توقف غني سازي اورانيوم کند. اما منابع ديپلماتيک به «بي.بي.سي» گفته اند که مقامهاي ارشد در «فرماندهي مرکزي» ارتش آمريکا در ايالت فلوريدا به عنوان يک طرح احتياطي مجموعهاي از اهداف بالقوه را در داخل ايران براي بمباران مشخص کردهاند. اين ليست همچنين مركز غنيسازي اورانيونم در نطنز، تجهيزات «UCF» اصفهان، مجتمع آب سنگين اراك و نيروگاه بوشهر را در بر ميگيرد. «فرانک گاردنر»، خبرنگار امور امنيتي «بي.بي.سي»، ميگويد که بنابه گزارشها يکي از عواملي که ميتواند ماشه چنين حملهاي را بکشد اين است که تاييد شود ايران درحال ساخت سلاح اتمي است - اتهامي که ايران رد ميکند. وي ميافزايد: همچنين اگر سرنخ حمله پرتلفات به نيروهاي آمريکايي در عراق، در تهران يافت شود، ميتواند دليل ديگري براي اجراي طرح بمباران ايران باشد. مقامهاي آمريکايي در هفتههاي اخير مدعي شدهاند شواهدي حاکي از ارسال سلاح از ايران به شبه نظاميان شيعه عراقي در دست دارند و «شواهد» خود شامل برخي سلاحها را در بغداد به خبرنگاران نشان دادند. به گفته «بي.بي.سي»، هواپيماي دورپرواز B2 استيلث ميتواند بمبهاي نفوذي به زيرزمين شليک کند كه بتواند به تجهيزات زيرزميني نطنز نفوذ نمايد كه در عمق 25 متري زير زمين قرار دارند. «فرانسيس هاريسون» خبرنگار «بي.بي.سي» در ايران، ميگويد: به نظر ميرسد كه اين دو احتمالا اكنون در تهران نيز مورد بررسي قرار گرفته است. محمود احمدينژاد، رئيس جمهور ايران، در پي آن اتهامات گفت که آمريکا «دنبال بهانهاي براي تمديد» حضور نيروهاي خود در عراق است. تحليلگران امور خاور ميانه اخيرا نگراني خود را از عواقب فاجعه بار هر گونه حملهاي به ايران توسط آمريکا ابراز داشته اند. اوج گيري اتهامات مقامهاي دولت آمريکا طي ماه نخست سال ميلادي جاري عليه ايران به خصوص در مورد آنچه دخالت ايران در عراق ميدانند به موجي از گمانه زنيها در مورد احتمال برنامه ريزي دولت بوش براي حمله به ايران دامن زد. جورج بوش، رئيس جمهور آمريکا، هفته پيش براي فرونشاندن اين موج که در واقع خود به برخاستن آن دامن زده بود، گفت که دولت او ضمن حفظ فشار بر ايران قصد ندارد به اين کشور حمله کند. با اين حال موضع گيري شديد دولت بوش عليه ايران زنگ خطر را براي بسياري در آمريکا به صدا در آورده است. مقامهاي بلند پايه حزب دمکرات ميگويند موضع گيريهاي دولت بوش براي آنها يادآور دوره منتهي به جنگ عراق است. آنها مکررا به دولت بوش هشدار داده اند از بزرگ کردن شواهد مربوط به "دخالت ايران در عراق" خودداري کند و به علاوه گفته اند دولت براي هرگونه اقدام نظامي عليه ايران بايد از کنگره که در اختيار دمکراتهاست اجازه بگيرد. ايران اتهامات آمريکا در مورد دخالت در عراق را رد کرده است. رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا، نيز در واکنش به اين نگرانيها پيشتر هر گونه طرحي براي حمله به ايران را انکار کرده بود. اما کارشناسان هشدار ميدهند که افزايش شديد تنش ميان دو کشور ميتواند باعث شود تنها جرقهاي کوچک آتش جنگ را برافروزد. -
تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران
mostafa_by پاسخ داد به mostafa_by تاپیک در دکترین و استراتژی
خيلي ممنون از اينهمه جوابي كه به بنده دادين. البته شايد من زيادي عجولم. در هر صورت، من دو تا مقاله رو كه تو سايت بازتاب نوشته شده و هركدوم به نوعي، نگرانيهاي خاصي رو بوجود آورده رو اينجا كپي ميكنم. لطفا اگه حوصله داشتين، شما هم يه چيزي بنويسين ----------------------------------------------------------------------- هشدار درباره هولوكاست اتمي آمريكا عليه ايران «مايكل چسودوفسكي» در كنفرانس بينالمللي سازمان صلح جهاني پردانا، نسبت به آنچه كه «هولوكاست اتمي آمريكا عليه ايران» ميخواند، هشدار داد. به گزارش سرويس بينالملل «بازتاب»، وي در مقالهاي كه در اين كنفرانس ارايه داد، با اشاره به استفاده آمريكا از اولين بمب اتمي جهان، اظهار كرد: دنيا در مقاطعي از جديترين بحرانهاي تاريخ معاصر است. آمريكا به ماجراجويي نظامي يا «جنگي طولاني» روي آورده كه آينده بشريت را تهديد ميكند. بشريت پس از انداختن نخستين بمب اتمي جهان در 6 آگوست 1945 در هيروشيما، تاكنون اينقدر در معرض يك هولوكاست هستهاي باورنكردني قرار نگرفته كه تشعشعات راديواكتيو آن ميتواند به طور بالقوه منطقه گستردهاي از خاورميانه را تحت تأثير قرار دهد. شواهد بسياري وجود دارد كه دولت بوش همگام با اسرائيل و ناتو، در حال طرحريزي جنگ اتمي با ايران هستند كه در واقع، انتقام آنها در برابر برنامه سلاحهاي اتمي نداشته ايران است. گفته ميشود، مانورهاي نظامي آمريكا ـ اسرائيل نيز گامي در جهت آمادگي است. اگر چنين طرحي بخواهد پياده شود، جنگ كل خاورميانه و منطقه آسياي مركزي را در كام خواهد كشيد. شماري از كارشناسان پيشبيني كردهاند كه جنگ ميتواند به خارج از منطقه نيز گسترش يافته و سناريوي جنگ جهاني سوم را نيز تشكيل خواهد داد. وي دكترين نظامي نومحافظهكاران آمريكا را نسخهاي ديگر از روش ترومن دانست و گفت: به افكار عمومي به عنوان ايجاد امنيت براي غيرنظاميان توجيه شد، چون هيروشيما در سخنراني راديويي 9 آگوست 1945 توسط «ترومن»، رئيسجمهور آمريكا به عنوان پايگاه نظامي معرفي شده بود: «جهان متوجه خواهد بود كه نخستين بمب اتم در پايگاه نظامي هيروشيما استفاده شد و ما با اين پيشدستي، از كشتن غيرنظاميان ديگر جلوگيري كرديم». به طور مشابه، استفاده از بمب اتم عليه ايران هم به عنوان دفاع ـ مشروع جلوه داده خواهد شد. پيش از حمله به عراق، استفاده از سلاحهاي اتمي، بهانهاي براي كشتن صدام حسين بود و به دنبال آن دكترين استفاده از بمبهاي اتمي ضعيف كه منجر به كشتار گسترده جانداران اطراف نشود و هدف را تا شعاعي معين از بين ببرد، به عنوان رويهاي جديد مطرح شد. در بخش ديگري از اين مقاله كه در سايت «global research» به چاپ رسيده، آمده است: حضور نظامي دريايي به رهبري آمريكا به طور عمده در دو منطقه است: خليج فارس و مديترانه شرقي. نظامي كردن مديترانه شرقي تا حد زيادي با تأييد ضمني «ناتو» و اسرائيل و بيشتر متوجه سوريه است. جنگ اسرائيل با لبنان در تابستان گذشته را كه منجر به تخريب كل تأسيسات اين كشور شد، بايد مرحلهاي ديگر از دستورالعمل گسترده نظاميگري تحت حمايت آمريكا دانست. تركيب نيروهاي دريايي خليج فارس ـ به طور عمده ـ تحت فرمان آمريكا با مشاركت كاناداست ميتوانند براي حملات هوايي به ايران ميتوانند مورد استفاده قرار گيرند. در آخرين تحركات هم گزارشهايي وجود دارد كه آمريكا قصد انجام حملات هوايي از پايگاههاي نظامي خود در روماني و بلغارستان را دارد. آژانس خبري بلغاري «نووينيت» نيز چندي پيش از احتمال استفاده آمريكا از پايگاههاي نظامي (USAF) خود در بلغارستان و ساحل روماني در درياي سياه براي حمله به ايران در آوريل آينده خبر داد. اما نهايت ارتكاب يك جرم جنگي، استفاده از بمب اتم در جنگ تحت قواعد بينالملل آمريكا با ايران است كه ميتواند به عنوان نهايت يك جرم جنگي قلمداد شود؛ هولوكاست اتمي. بيشك، نتايج آلودگيهاي راديواكتيو آن هم كه نسلهاي آينده را تهديد ميكند، تنها محدود به خاورميانه خواهد بود. وي در پايان به مرگ نزديك به سيزده ميليون نفر در جنگهاي كره، ويتنام، سودان و ... ناشي از اقدامات آمريكا اشاره كرده است.