شکر خدا تمام منطقه راموسه پاکسازی شده، حتی نیروهای محور تونستن مناطقی ازین منطقه مهم که پیش از عملیات حماسه بزرگ حلب در اختیار مسلحین بود، رو هم آزاد کنند، که مهمترینش شرکت ذخیره نفت سادکوپ هست، این شرکت که مساحت بسیار زیادی داره در غرب کارخانه سیمان قرار داره، گویا قسمتهای جنوبی محله شیخ سعید و کارخانه چوب بری (این مناطق در جنوب بزرگراه M5 قرار دارند.) نیز پاکسازی شده. این مناطق هم پیش از عملیات در اختیار مسلحین بود. میشه گفت غیر از قسمتهایی از جنوب تقاطع غیر همسطح جنوب شرقی حلب، در بقیه نقاط، تمام مناطق جنوب بزرگراه M5 (در محدوده جنوب شرق تا جنوب غرب حلب) تحت اختیار ارتش و مقاومت هست.

جنوب حلب: نیروهای محور در منطقه راموسه امروز تونستند گاراژ راموسه، دباغات و منطقه کوره های دباغی (این کوره ها در جنوب شرق منطقه راموسه واقع هستند) رو پاکسازی کنند، حتی گزارشهایی هم از پاکسازی شهرداری منطقه راموسه مخابره شد.در محور خان طومان هم نیروها روستای القراصی رو دور زدند و به دروازه شرقی خان طومان رسیده اند(بدون اینکه القراصی رو کاملا تحت اختیار دربیارند). زاغه های مهماتی که در اخبار گفته میشه آزاد شده درست در شمال شرقی خان طومان قرار داره، خیلی به شهرک نزدیکه، طوریکه در بعضی از تصاویری که النجبا ازین زاغه ها منتشر کرده به نظر میرسه بچه های النجبا داخل خان طومان هستند. هم اکنون تعدادی از تروریستها در القراصی مقاومت میکنند این تروریستها به احتمال زیاد انغماسیهای النصره هستند که و چاره ای جز مقاومت تا آخرین فشنگ رو ندارند، چون عملا دیگه در محاصره کامل هستند. و نمیتونن خودشون رو نه به معراته و نه به خان طومان برسونن. روستای معراته هم با اینکه تحت کنترل ما نیست ولی تروریستها هم در اونجا حضور پررنگی ندارند، چون به محض تکمیل آماده سازیها و شروع عملیات نیروهای محور، این روستا به سرعت سقوط خواهد کرد، و به همین دلیل جیش الفتح حساب زیادی روی معراته باز نکرده، و حضور پررنگ داخل معراته رو هم ارز تلفات بالا در این روستا میدونه. ولی از اونطرف آماده سازیها نشان میده که جیش الفتح تمام توان خودش رو واسه دفاع از خان طومان و خلصه صرف خواهد کرد، امروز به مانند تزریق نیرو به جبهه نیروهای محور، نیروهای کمکی زیادی از ادلب به ساختار جیش الفتح تزریق شده. در حقیقت جیش الفتح تمام ملزومات دفاع سرسختانه از خان طومان رو در اختیار داره. در غوطه شرقی ارتش پس از درگیری سنگین با جیش الاسلام تمام مناطقی رو که در عملیات ذات الرقاع 4 از دست داده بود رو پس گرفت و حتی مناطق بیشتری رو در الریحان آزاد کرد. در این عملیات موفق ارتش، شهرک تل الصوان به تصرف در اومد و نیروهای جیش الاسلام به تل کردی فرار کردند. در استان قنیطره، ارتش به همراه حزب الله در حال آماده سازیهای بسیار بزرگی هستند، کلی تجهیزات و نیرو در حال سرازیر شدن به شهرک بعث هستش، در استان درعا ارتش در حال آماده سازی هایی هستش خبرهای پراکنده ای در مورد ابطع به گوش میرسه، شاید با بدقولیهای مسلحین در مورد توافق و صلح درابطع و داعل، ارتش فکرهای دیگری در سر دارد، ولی هنوز برای نتیجه گیری در این خصوص نیاز به زمان هستش،

ترکیه تصاویری منتشر کرده که ادعا میکنه تصاویر حمله به داعش توسط پهپاد هستش. در این ویدیو که زمان اون1:16 هستش (یک دقیقه و شونزده ثانیه) به پنج هدف داعش توسط پهپادی به نام (bayraktar TB2) حمله میکنه. دقت بمباران در حد قابل قبول و قدرت انفجار هم عالی هستش، ترکیه ده روز نیست وارد نبرد مستقیم تو سوریه شده بدون هیچ احتیاط غیر لازمی شروع به استفاده از تکنولوژی های نوین و آزمایش اونها میکنه. خوبه که ما هم به استفاده و عیب یابی بیشتر از تجهیزات خودمون در میدان واقعی نبرد بپردازیم. این لینک ویدیو هستش، http://syria.liveuamap.com/en/2016/7-september-turkish-uav-bayraktar-tb2-attack-on-is-targets

در عکسها و فیلمهایی که از توپخانه راموسه منتشر شده، اون توپهای قدیمی و کامیونها که تروریستها زمان تسلط بر مجموعه به عنوان غنیمت نشون دادند، دست نخورده سر جاشون بودند. یعنی از همون اول اوراق و بدردنخور بودند.

عملیات حماسه بزرگ حلب جیش الفتح زمانی شکست خورد که نیروهای خط نگهدار مقاومت، در کارخانه سیمان شیخ سعید جلوی هجوم اونها مقاومت کردند و مانع از سقوط کارخانه سیمان وتصفیه خانه آب شدند. از این حمله به بعد، روند نبرد جنوب حلب با تضعیف روحیه جیش الفتح، به نفع نیروهای محور عوض شد، و نیروها تونستن ام القرع و سپس صنوبرات رو پس بگیرند و دست برتری در جنوب غرب حلب داشته باشند. نیروهای محور با اینکه تسلط آتش بر روستاهای قراصی و معراته دارند، ولی این روستاها هنوز تحت کنترل جیش الفتح هستش. حمله تروریستهای احرارالشام و فتح حلب به منطقه عامریه در جنوب حلب از یکطرف و مقاومت سرسختانه النصره و جیش الفتح در آپارتمانهای 1070 از طرف دیگه، خیلی مشکوکه و باعث نگرانی میشه. مخصوصا حمله به عامریه، اونهم پس از محاصره مجدد حلب. در 1070 هم دلیل مقاومت سرسختانه تروریستها که در معرض محاصره کامل هستند (از شمال و روستای شرفه و از غرب مجتمع سوق الجبس) چی میتونه باشه؟ شاید سورپرایزی که همیشه شیخ محیسنی ازش حرف میزد در همین منطقه باشه، ولی با تسلط ارتش بر توپخانه راموسه، جیش الفتح نمیتونه ازین سورپرایز استفاده کنه، واسه همینه که تروریستها آنقدر تقلا میکنند تا 1070 و عامریه رو مال خود کنند. ممکنه تونل یا چیزی آماده کرده بودند ولی حالا نمیتونن استفاده کنند. وگرنه دلیل حمله به عامریه واسه گروهی که در محاصره هست،با چه منطقی توجیه میشه، یا حتی مقاومت در 1070؟؟؟

علاوه بر روستای الشرفه که عملا از لحاظ نظامی ساقط شده بود، نیروهای محور گردان پدافند هوایی رو هم آزاد کردند.

عملیات حماسه بزرگ حلب، که منجر به شکست نصف و نیمه محاصره حلب شد، تمام قدرت و داشته های جبهه مقابل بود، مخالفان نیروهای محور هر چه داشتند واسه این عملیات روکردند، یک موردش صرف دو، سه ماه زمان واسه حل اختلافات بین گروهها، و ایجاد یک اتحاد صوری و حتی موقت، میان گروهها بود، حتی تحت فشار پشتیبانان بین المللی النصره مجبور شد از القاعده جدا بشه و اسمش و عوض کنه. در عملیات حماسه بزگ حلب از گروههای میانه رو به ظاهر، سلفی، جهادی تکفیری و... تقریبااز تمام طیفها شرکت داشتند. طرف مقابل در نظر داشت با کسب این پیروزی بزرگ، به امتیازات زیادی دست پیدا کنه، و به خودشون و پشتیباناشون و حتی به نیروهای محور ثابت کنه اگه مخالفان دولت سوریه متحد بشن، میتونن پیروز نهایی نبرد سوریه باشند. ولی حالا که این عملیات شکست خورده، این اتحاد صوری و نیم بند بین گروههای مختلف به سرعت فرو ریخت، اتهام زدنها، مقصر پیدا کردنها همین الان شروع شده و تبدیل به جنگ داخلی در میان جبهه تروریستها خواهد شد. (همین الان احرارالشام با جندالاقصی در ادلب درگیر شدند و زد و خوردشون تلفات هم داشته، درسته که جندالاقصی در اتحاد نبرد حلب شرکت نداشت، ولی اولا جندالاقصی رو واسه ذخیره برا شرایط مخصوص کنار گذاشته بودند، دوما درگیری این دو گروه در اریحا بی ربط به شکست عملیات حلب نیست.) مخالفان تلفات بسیار زیادی در حلب متحمل شدند، ان شاالله این شکست شروعی باشه بر پایان گروههای تروریستی.

منظورم حلب هستش. توپخونه راموسه رو یک تپه احداث شده، این تپه اشراف کاملی به سمت جنوب و جنوب غرب داره. در عملیات جیش الفتح مناطقی که تروریستها تصرف کردند و به توپخانه راموسه رسیدند و محاصره رو شکستند، حالا این مناطق براحتی زیر آتش گرفته میشن، تا همین الان تپه و بلندی جمعیات و خونه های سازمانی، معادن سنگ عامریه، انبارهای خان تومان، روستای قراصی و تپه قراصی آزاد شده. حتی از توپخانه راموسه به قسمت جنوبی آپارتمانهای1070 و مدرسه الحکمه و تا حدودی عقرب (سوق الجبس) دید داره، ومهمتر از همه روستای الشرفه (المشارفه) دیگه از لحاظ نظامی ساقط شده است. و از تمام تصرفات جیش الفتح فقط دو تا تپه احد و موته باقی میمونه. با تسلط نیروهای محور بر توپخانه، پاکسازی محله صنعتی راموسه خیلی راحتتر و سریعتر انجام میشه.

تبریک به همه دوستان، توپخانه راموسه به صورت کامل توسط ارتش سوریه آزاد شد، حالا دیگه مناطقی که در حمله اخیر تروریستها سقوط کرده بود، مانند دومینو به تصرف نیروهای محور در خواهد آمد. امروز صبح ساعت 5:00 نیروها آخرین و بزرگترین تک رو انجام دادند که منجر به آزادسازی این مجتمع بسیار مهم گردید.یکبار دیگه تروریستها در شرق حلب بصورت کامل محاصره شدند.

این آمار که در 30 آگوست (دیروز) در روزنامه دیلی میل چاپ شده، کاملا رنگ و بوی سیاسی داره، نویسنده ادعا میکنه این اطلاعات از بالاترین رده های نیروهای نظامی ایران به بیرون درز کرده. ولی در حقیقت این یک بازیه که چند وقتی هست شروع شده، اولا منبع اطلاعاتی دیلی میل مجاهدین خلق هستند، که همیشه ادعا میکنن در بالاترین مقامهای امنیتی و نظامی ایران نفوذی دارند و این آمار رو از اونجا بدست آوردن، بعد واسه اینکه نشون بدن آمارشون درسته و مو لا درزش نمی ره، یک ساختمان (مقر) پنج طبقه در نزدیکی فرودگاه دمشق رو معرفی میکنن، اسم این مقر خانه شیشه ای هستش، و میگن ایران از اینجا به تمام عملیاتهای اطلاعات و ضداطلاعات و نظامی و... نظارت میکنه، ایران میلیاردها دلار پول در سوریه واسه نجات متحد اصلی خود (بشار اسد) خرج کرده، و داره سنی های دمشق و درعا و دروزیهای سویدا رو شیعه میکنه، داره بافت جمعیتی اونجا رو تغییر میده و ازین حرفها کلا این گزارش واسه ترسوندن سنیهای منطقه تنظیم شده، که ای وای چرا شما نشستید ایران سوریه رو بلعیده، اسد هیچکاره ست،نیروهای اسد از نیروهای ایران کمترند و همون تعداد کم هم از ایران بیشتر حرف شنوی دارن، ایرانیا امروز تو دمشقن، فردا تو مسقط و مدینه و...

آقای آنتونی لوید که خبرنگار جنگ روزنامه تایمز هستش، میگه درحال تماشای اخبار از تلویزیون بودم، خبر پیروزی مخالفان میانه روی سوری در شهر مرزی الراعی (که آمریکا اونا رو پشتیبانی میکنه) رو تلویزیون پخش میکرد، قبل از حمله به جرابلس. یهو تو جمعیتی که تفنگهاشون رو به نشانه پیروزی بالا گرفته بودند و تیر هوایی شلیک میکردند، قیافه کسی که در سال 2014 به من شلیک کرده بود رو شناختم. داستان اینه: آقای لوید در سوریه توسط حکیم ابو جمال که عضو یکی از افراطی ترین گروههای سلفی هستش دستگیر میشه، و به جرم اینکه جاسوس سازمان سیا هستش، تحت انواع و اقسام شکنجه ها قرار میگیره، یکبار هم دو تا تیر تو قوزک پاش از فاصله نزدیک خالی میکنند، چون فکر میکردن میخواسته فرار کنه. پس از گذشت چند ماه سخت برای آقای لوید، گروه تروریستی که ایشون رو گروگان گرفته بود پس از دریافت باج ایشون رو در سال 2014 آزاد می کنه. آقای لوید با تعجب حالا توی مخالفان میانه رو ادعایی آمریکا، افراطی ترین گروهها رو مشاهده میکنه. آقای لوید میگه این آقای حکیم ابوجمال که بیمار روانی بنظر میرسید، شخصی کاملا افراطی بود و دوتا از برادراش عضو القاعده هستند، آقای لوید میگه سه سازمان اطلاعاتی امنیتی بصورت جداگانه در مورد این فرد وسوابقش با من صحبت کردند(میت ترکیه، MI6 انگلیس و سازمان سیا) و من تمام خصوصیات این تروریست و گروهش رو به اونها اطلاع دادم. و اونها قول دادند که پیگیر ماجرای این تروریست باشند تا بلکه اونو دادگاهی کنم.(با این اوصاف، حکیم ابوجمال نمیتونسته اشتباها وارد مخالفان میانه رو شده باشه). حکیم ابوجمال حالا خودش در استخدام سیا هست، ولی قبلا بقبه رو بخاطر جاسوس سیا بودن شکنجه میکرده، جالبه؟!؟ دوستان یادشون هست، آمریکاییها چه داستانهایی سرهم میکردن در مورد اینکه پونصد میلیون دلار خرج کردیم و بیشتر از پنجاه، شصت نفر نتونستن از فیلترهای سخت گیرانه ما جهت انتخاب و استخدام در مجموعه مخالفان میانه رو گذر کنند!!!

درسته موافقم، جدایی نیروهای عرب از sdf عجیب نیست. این گروهها از همون اول حقوق بگیر بودند، و هر جا پول واسشون داشته باشه، اینها هم حاضر میشند بجنگند، (اینکه آمریکا میگه این نیروها فقط با داعش میجنگند و وارد جنگ با ارتش سوریه نخواهند شد دروغه و فریبی بیش نیست، این گروهها در شمال و گروه ارتش سوریه جدید در جنوب، به محض پیدا کردن فرصت به ارتش سوریه حمله میکنند مانند حسکه). جیش الحر که اصلا برا مبارزه با ارتش سوریه بوجود اومده، پس این گروهها (که تا دیروز میگفتند، با ارتش سوریه نمیجنگند و فقط و فقط با داعش میجنگند) در قالب جیش الحر با ارتش سوریه مبارزه خواهند کرد. این اتفاقات ادعای آمریکا و ایده بوجود آوردن و آموزش نیرویی در سوریه که فقط با داعش مبارزه کنه رو مضحک جلوه میده، و نشون میده این ادعا از همون ابتدا، امری محال بوده و فقط واسه فریب افکار عمومی ادامه پیدا کرده. همانطور که عرض کردم عجیب اعتماد جیش الحر به این گروههاست. جیش الحر اعلام کرده گروههای جداشده از کردها در آزادسازی منبج شرکت میکنند؟ اینه که عجیبه،

داستان ٱش شله قلمکار قوای سوریه دموکراتیک (SDF) که دستپخت آمریکایی ها واسه شمال سوریه بود، به جاهای جالبی رسیده، در این نیرو علاوه بر کردها (به عنوان ستون فقرات) چند گروه کوچک عرب نیز حضور داشتند، مثل جیش الثوار، جیش التحریر الرقه.(تو همین تاپیک در مورد این ابتکار آمریکایی ها زیاد بحث شد) حالا این گروهها وقتی دیدن ترکیه وارد کارزار شده، و با سبک سنگین کردن قدرت دو جبهه ، و نوع و مقدار پرداختها، به این نتیجه رسیدند که از کردها جدا بشن و به نیروهای تحت امر ترکیه پیوندند، یعنی آقایون که تا دیروز با جیش الحر داشتن میجنگیدند و متحد کردها بودند، از امروز درست برعکس، حالا متحد جیش الحر و دشمن کردها هستند. این ماجرا خیلی عجیبه، و قسمت سیاه و چرکین این جنگ خانمان سوز که اقوام خاورمیانه رو به جون هم انداخته رو نشون میده. این تصمیمها نشون دهنده اینه که کسانیکه این آتیش رو به منطقه آوردن، حالا حالا ها میتونن با ایجاد اتحادهای صوری، و بذل و بخشش های مالی،... برا خودشون ارتش و تفنگچی جور کنن. داستان وقتی از کمدی به یک درام سیاه تغییر پیدا میکنه که قراره این گروههای عرب پس از ورود در ساختار جیش الحر به نبرد با کردها در منبج فرستاده بشن. این جای داستان دیگه کمدی نیست، چطور جیش الحر به این گروهها که به تازگی به جمع اونا وارد شده اعتماد داره؟ مگه تا دیروز همین جیش الثوار (SDF) جنازه نیروهای جیش الحر رو در نبرد تل رفعت با تریلی در عفرین به نمایش در نیاورده بود؟ چطور شک نمیکنن دراین جدایی از کردها و اتحادشون با جیش الحر ممکنه کاسه ای زیر نیم کاسه باشه؟ چطور با هم در یک جبهه به نبرد کردها یا حتی داعش میرند؟ چه چیزی باعث اعتماد ترکیه و جیش الحر به نیروهای عرب که قبلا در (SDF) متحد کردها بودند، میشه،

آقای اردوغان که زمان پیشروی نیروهای محور در حلب و ملاح، مدام از صلح، آتش بس و توقف عملیات صحبت میکرد، کلی نمایش و شو تبلیغاتی، مظلوم نمایی برا تلفات غیر نظامی راه انداخته بود( منظور از اردوغان تموم کسانی هست که در مقابل جبهه محور قرار دارند)، و عملیات حلب رو نسل کشی معرفی میکرد. چرا الان ایشون در مورد حما سکوت کردند؟ چرا از مهاجمین نمی خوان عملیاتشون رو متوقف کنند؟ چرا جنایتی که در صوران اتفاق افتاده رو محکوم نمیکنن؟ چرا مهاجرت دسته جمعی مسیحیان و علویان از شمال حما رو نمیبینند؟(انتقال اختیاری 700 فرد مسلح از داریا به ادلب رو تغییر بافت جمعیتی، و پاکسازی قومیتی دمشق مینامند!!) چرا حمله این گروهها به شمال حما رو محکوم نمیکنند؟ البته که محکوم نمیکنند، حتی بعضی از آقایون ازین پیشرویها راضی و خرسند هم هستند، فقط توضیح بدن که چرا پیشروی افراطی ترین گروه تروریستی بعد از داعش رو محکوم نمیکنن، مگه قراره جندالاقصی رفاه و دموکراسی و... واسه حما به ارمغان بیاره؟ یا اینکه آقایون امیدوارند پس از اتمام عملیات و تصرف حما، جندالاقصی دو دستی حما رو تقدیم اونها میکنه و خودش کوله بارش رو میبنده و میره؟

درسته کردها هم در سوریه با جبهه متحدین رابطه شون خوب نیست، همه میدونیم که کردها دنبال چی هستند، چه خودشون اعتراف کنن و چه نکنند و تکذیب کنند. ولی یه تفاوت اساسی با ارتش آزاد و بقیه تکفیری ها دارند، و اونم اینه که خواهان نابود کردن و سر بریدن ما نیستن و میشه باهاشون گفتگو و معامله کرد، کاری که تصورش رو هم در مورد تکفیریها نمیشه کرد، در ضمن کردها ادعای همه سوریه رو ندارند، و در بدترین حالت، شمال سوریه اونا رو راضی میکنه، ولی تکفیریها اشتهای علاوه بر سوریه، لبنان رو هم دارند.

تصرف سه روستا در شمال حلب توسط کردها (ام حوش، هربل، تل قرح) با کمک هوایی متحدین، میتونه هشداری جدی به اردوغان و جبهه مقابل باشه. پیشروی ترکیه در مرز و تسلط بر شمال حلب، خطرناکترین سناریو برای نیروهای متحدین هستش، ترکیه با حذف داعش میتونه نیروهاش رو با نیروهای ما بلاواسطه رو در رو کنه، و پس از آماده سازی شرایط مانند آنچه در ادلب انجام شد، با یک حمله بزرگ تمام حلب رو تصرف کنند. ما باید تا حد امکان به کردها در شمال حلب کمک کنیم، و مانع از رسیدن نیروهای تحت امر ترکیه به نزدیکی خطوط دفاع مون بشیم. ترکیه قول و قرارهایی رو که در مورد مبارزه با داعش در مرز خودش با سوریه رو با ایران و روسیه گذاشته بود، زیر پا گذاشته، واسه همینه که با تاخیر هم ایران و هم روسیه دارن به این حرکت ترکیه واکنش منفی نشون میدن، ترکیه برنامه هایی که واسه سوریه داره درست 180 درجه با ما و روسیه متفاوت هست، و مدام از در دروغ، مظلوم نمایی، تهدید ( موج آوارگان به اروپا) و موارد دیگه در میاد تا واسه تکفیریها و نیروهای خودش وقت بخره. در ابتدای بحران سوریه، بعضی ها تو ایران معتقد بودند سوریه حتی از خوزستان مهمتره، حالا هم در بدترین حالت ( در صورت کمک به کردها در شمال سوریه) کردستان ایران به خطر می افته. در صورتیکه ترکیه بدونه ما واسه سوریه چقدر حاضریم ریسک کنیم، دست و پاش رو از شمال سوریه جمع میکنه، ضمنا ترکیه کاملا واقفه که مشکلاتش با کردها حتی درون مرزهاش چقدر جدی هست، ترکیه باید دست از حمایت از گروههای مسلح، که موجب ویرانی کشور سوریه شده بردارد، ترکیه باید ورود تروریستها به سوریه رو مسدود کنه، ترکیه باید دندان طمعی که نسبت به سوریه داره رو بکنه و بندازه دور، وگرنه کشورهای دیگه هم میتونن مانند این بلاهای خانمان سوز رو به دامن خود ترکیه بندازند.

شهر طیبة الامام هم کامل سقوط کرد، این شهر کلا یک شهر سیاه و سفید (صفر و یک) هستش، ازیه طرف تعداد بالایی از نیروهای ویژه ارتش و کماندوهای گارد ریاست جمهوری سوریه از این شهر هستن و از طرف دیگه کلی نیروی سلفی جهادی پای کار داره. جندالاقصی داره همچنان پیشروی میکنه و سه تا روستای دیگه در جنوب طیبة الامام و تل النصیریه رو هم اشغال کرده، ارتش سوریه در نبردهای دیروز حما تلفات خیلی کمی داشته (چهار شهید و یک اسیر)، ارتش امروز ساعاتی البویضه رو پس گرفت ولی در نهایت جندالاقصی دوباره اونجا رو هم اشغال کرد، ارتش سوریه داره خودش رو جمع و جور میکنه و نیروهای پشتیبانی زیادی دارن به منطقه درگیری فرستاده میشند. اما در حاب: خبر خوب پس از اینکه تروریستها روستای قراصی رو بعدالظهر از نیروهای ما پس گرفتن، ارتش سوریه و متحدین تک دیگری رو ترتیب دادند و این روستای مهم به همراه روستا و بلندی العماره رو تحت اختیار گرفتند، و تروریستها رو ازین مناطق بیرون کردند. و در حال حاضر در تلاش برای تثبیت این روستاها هستند، بلندیهای صنوبرات رو هم ارتش سوریه و متحدین تونستن آزاد کنن. بدین ترتیب عملا تردد از غرب و جنوب غرب حلب به مناطق شرقی شهر حلب غیرممکن شده است. در شمال حلب کردها از سمت روستای اخرص و جنوب مارع به داعش حمله کردند و تونستند سه روستای ام حوش، هربل و تل قرح رو تصرف کنند، در این محور که کردها در حال نبرد با داعش هستند، ارتش سوریه باید مدرسه مشاه که در شمال روستای کفر صغیر و شهرک صنعتی شیخ نجار قرار داره رو از داعش پس بگیره، حتی اگه شده پیشدستی کنه و قبل از کردها این مجموعه نظامی (همراه با روستای بابینس در جنوب، و فافین در شمال این مدرسه) رو به هر قیمتی شده تحت کنترل دربیاره. (این موضوع بعدها، جهت تامین امنیت و بوفر زون شهر حلب اهمیت بالایی خواهد داشت.)

شناسایی موقعیت این کوادکوپترها از منهدم کردنشون انگار سخت تر هستش، بعضی دوستان میگن چون اینا ارزونن و 500 دلار بیشتر نیست قیمتشون، زدنشون چه فایده داره، به نظر من قیمتشون نیست که اهمیت داره، راندمانی که واسه تروریستها بدنبال میاره نگران کننده است، آتش تروریستها رو هدایت میکنه و تلفات زیادی به ما وارد میکنه.ضمن اینکه میتونن با گزینش تصاویر گرفته شده، و پخش هدفمند تصاویر دلخواه، اسباب تحقیر نیروهای نظامی ما رو فراهم کنن. باید تیمهای شناسایی و انهدام این مدل پرنده ها در محدوده عملیات دشمن و بر فراز نیروهای خودی تشکیل بشه، نباید پرنده هاشون رو سر ما جولان بدن و تمام جیک و پوک ما رو فیلمبرداری کنن.

لطفا دوستان آشنا به دفاع هوایی و پدافند اگه پاسخ یا راهکاری برای مبارزه با پهپادهای تروریستها دارند بیان کنند آیا شدنی هست، میشه کوادکوپترهای دشمن رو شناسایی و نابود کرد؟ باید استراتژی نبرد در جنوب غرب حلب رو تغییر داد، اونجا واسه نیروهای ما شده مثل چرخ گوشت، مدام نیروهامون رو میدیم دم تیغ دشمن، و تروریستها هم نشستن پشت مانیتور و گرای نیروهامون رو از پهپادهاشون میگیرن و میدن به خمپاره. منابع تروریستها میگن تو دو هفته اخیر در جنوب غرب حلب، 500 نفر از نیروهای ما رو کشته یا زخمی کردند.این آمار حتما غلو شده، ولی تو کلیپهایی که منتشر کردند، کلی تصویر از جنازه بچه های ما هست، که با آتش خمپاره شهید شدن، تو بعضی از تصاویر واقعا درماندگی نیروهای ما زیر آتش دشمن قابل مشاهده هست، باید فکری به حال کوادکوپترهای تروریستها کرد. تو دو هفته اخیر کلی شهید و زخمی دادیم، و تو جبهه توپخانه حتی یک متر هم پیشروی نداشتیم، (پنج، شش مرتبه دانشکده هوایی رو گرفتیم، ولی هر بار زیر آتش دقیق دشمن مجبور به عقب نشینی شدیم) باید روش مبارزه رو عوض کنیم و این تلفات رو تا حد امکان برعکس کنیم، نیروهای ما نیازی به فشار آوردن در این جبهه و بستن کامل این باریکه ندارند، درصورتیکه که تلاش دشمن واسه شکست محاصره حلب تا اینجای کار، نصفه و نیمه به بار نشسته. اونا باید از سنگر خودشون بیان بیرون و دوباره تلاش کنند، نه ما.

این روستاهای تازه سقوط کرده، (البویضه، المصاصنه، زلین، الزلایقات، معرکبه) و شهر حلفایا خیلی به هم نزدیک هستند، مساحت زیادی ندارند شاید سر جمع حدود 15 تا 20کیلومتر مربع، بیشتر نباشند ولی جمعیت زیادی دارند مثلا حلفایا به تنهایی 20000 نفر جمعیت داره، بقیه اون روستاها هم مناطق حاصلخیز کشاورزی و با تراکم جمعیتی بالا هستند. بدترین اتفاق در مورد سقوط این روستا ها و شهر حلفایا، رسیدن تروریستها به دروازه شهر محرده هست، این شهر مسیحی نشین که یکی از پایگاههای دولت سوریه به حساب میاد، دارای یک سد و نیروگاه تولید برق هستش، که الان در تیررس تروریستهاست. درست پس از تسلط بر حلفایا، تروریستها یک بیانیه دادند که اگه حمله هوایی به نیروهای ما در حلفایا بکنید(تو بیانیه نوشتند شهروندان حلفایا)، نیروگاه رو ویران میکنیم. یکی دیگه از اتفاقات ناخوشایند تسلط تروریستها بر حلفایا، خانه بدوش شدن مسیحیان محرده هست، که این اتفاق داره شروع میشه و جمعیت زیادی داره از محرده خارج میشه.

گویا شهر حلفایا توسط تروریستهای جند الاقصی، جیش النصر و جیش العزه تصرف شده. این خبر رو بعضی از اکانتهای ارتش سوریه تایید کردند. ولی منابع رسمی هنوز سقوط حلفایا رو تایید نکردند. اکنون با تصرف حلفایا، تروریستها به دروازه بزرگترین شهر مسیحی نشین سوریه محرده رسیدند. شهر محرده در غرب شهر تازه سقوط کرده حلفایا هستش. ارتش سوریه به علت سنگینی حمله تروریستها صبح امروز از پاسگاه ها و روستاهای شمال، شمالغربی و شمالشرقی(البویضه، المصاصنه، المعرکبه، زلین والزلاقیات) به سمت شهر حلفایا عقب نشینی کرد، ولی تروریستها به حملات خود ادامه داده و توانستند در موج بعدی پیشرویهای خود، این شهر بسیار مهم را که ارتش سوریه برای آزاد کردن اون در سال 2014 سختی های فراوانی متحمل شده بود رو در عرض چند ساعت دوباره اشغال کنند. نیروهای کمکی ارتش سوریه و نیروهای دفاع ملی به سرعت در راه مناطق درگیری هستند، قبل از تثبیت مواقع تروریستها، ارتش سوریه و متحدان باید این پیشروی ها رو اولا متوقف و سپس این مناطق رو پس بگیرند. در صورت تثبیت این مناطق توسط تروریستها، آزادسازی این روستاها و شهر حلفایا به مراتب مشکلتر خواهد بود.

ابشالا اینطوره که شما می فرمایید، این کلیپ حساسیت زیادی رو تو فضای مجازی لبنانی ها بر انگیخته، با اطمینان بالایی میشه گفت که نفربر برا نیروهای ماست. و اجساد برا تروریستهاست(لباس فتیج هم تنشون نیست). این جور موش دوانی تروریستها نشون میده که خیلی تو جنوب حلب تحت فشارند.

شهرک داریا خالی از تروریست شد، امروز که دومین روز فرایند اخراج تروریستها بود، تمام اونها به همراه خانواده هاشون از داریا خارج شدند، گویا مسلحین شهرک معظمیه الشام هم خواهان تفاهم با ارتش سوریه بمانند داریا هستند.

داستان داریا شکر خدا ختم به خیر شد، 1000 نیروی مسلح و 3500 شهروند غیرنظامی از داریا خارج خواهند شد، 300 نفر از مسلحین خواهان پیوستن به روند آشتی و صلح هستند، و مابقی(700) نفر داریا رو به مقصد ادلب ترک میکنند. غیر نظامی ها هم فعلا در اردوگاههای دولت سوریه در اطراف دمشق بصورت موقت اسکان داده میشند، تا پس از خروج کامل مسلحین، و تکمیل روند توافق، در صورت تمایل این شهروندان غیرنظامی، به مسلحینی که به ادلب فرستاده شدند، بپیوندند. از طرف دیگر حدود 2500 نیروی کارآزموده و ماهر ارتش سوریه نیز آزاد میشوند، این نیروها در نبردهای شهری آینده در حلب، دوما، جوبر و... خیلی میتونن راهگشا باشند. در مورد اون فایل صوتی، این فایل سه شنبه هفته پیش منتشر شد، و در اون یکی از تروریستهای النصره در مکالمه تلفنی با مادر یکی از سربازان ارتش، میگه من سر پسرت رو در توپخانه راموسه بریدم و این موبایل پسرت هست و... در اون تاریخ و چند روز قبل از اون تاریخ هیچ سرباز سوری زنده به اسارت تروریستها در نیومده، ممکنه در نبردهای توپخانه پیکر شهدای ارتش بدست تروریستها افتاده باشه. و اونها سر کسی که قبلا شهید شده رو جدا کردند، و موبایلش رو بدست آوردند و به خانوادش زنگ زدند. دوباره کنار دیوار توپخانه راموسه، (شمال غربی آکادمی) یک گروه بزرگ از سربازان سوری، هدف موشک ضد زره تروریستها قرار میگیرند، در ویدیویی که جبهه شامیه منتشر کرده، درست در همون نقطه ای که هفته گذشته، شلیک دو موشک ضد زره باعث شهادت 32 نیروی سوری شده بود، باز هم شلیکی دیگر، شهادت گروهی دیگر از سربازان سوری را رقم زد. این نوع مورد هدفگیری تروریستها واقع شدن نیروهای ما، واقعا اعصاب خورد کن شده. کاشکی یه نفر بتونه راه حلی پیشنهاد بده، کلافه شدیم.

مثل اینکه کردها قصد عقب نشینی به شرق فرات رو ندارند، با اینکه ترکیه اخطارهای شدیدالحنی فرستاده و آمریکا هم گفته پشتیبانی ما رو از دست میدید، ولی کردها باز به پیشروی ادامه داده و روستای یوسف بیگ رو به ضرب اسلحه و پس از درگیری شدید با جیش الحر، تصرف کردند، ترکیه هم شروع به توپ باران کردها کرده، توپخانه ترکیه مواضع کردها رو در شمال منبج، تل رفعت، منغ، عفرین و شیخ عیسی هدف گرفته، و حتی خبرهای ضد و نقیضی هم از حملات هوایی ترکیه به مواضع کردها در تل رفعت و منغ گزارش شده.