به نظر آمریکایی ها کردها در بلند مدت متحد قابل اعتمادتری هستند تا ترکیه، بعیده که آمریکایی ها، کردها رو به این راحتی به روابط با ترکیه بفروشند. تمام منافع نیم بندی که اتحاد با ترکیه واسه آمریکا داره، کردها بهتر و ایمن تر این منافع رو تامین میکنند. اگه آمریکا چند ماه دیگه از کردها حمایت میکرد، کشوری به وجود می اومد که برای آمریکا مثل اسراییل شماره دو میشد، هنوز زوده که کردها رو قربانی روابط آمریکا و ترکیه بدونیم. اون چند ماه حمایت باقیمانده، میتونه با روشهای مختلفی به پایان برسه.

قسمت اعظم 1070 آزاد و تثبیت شده، اون قستی که باقی مونده زیر آتش تروریستهاست که در مدرسه الحکمه دست برتر رو دارند، بدین ترتیب برای آزاد سازی کامل 1070 ابتدا باید تسلط آتش اونها در مدرسه الحکمه نابود بشه. برای این منظور باید ارتش سوریه از منطقه عقرب (غرب 1070و شرق شهرک راشدین چهار) پیشروی کنه، و قسمت شمالی مدرسه الحکمه رو زیر آتش بگیره، دراین صورت قادر خواهیم بود تمام مجتمع 1070 رو آزاد و تثبیت کنیم. اگه روزی که جیش الفتح عملیات شکست محاصره حلب رو آغاز کرد، ما دفاع بابرنامه داشتیم این همه خون فدا نمیشد، تا این لحظه تروریستها برای تسلط به تپه ام القرع شش حمله انجام دادند، که هیچ موفقیتی کسب نکردند. ششمین حمله که دیروز انجام شد بسیار سنگین بود و از تعداد زیادی انغماسی و نیروی ورزیده و ماشین آلات و زرهی و... استفاده کردند، ولی دفاع حساب شده نیروهای ما اونو ناکام گذاشت، درد ما اینه که اگه بخوایم میتونیم در مقابل حملات تروریستها دفاع کنیم، ولی این کار رو در عملیات جیش الفتح انجام ندادیم و حالا واسه بدست آوردن مناطقی که از دست دادیم کلی شهید داریم میدیم و جبهه های لاذقیه و دمشق رو هم واسه این کار خالی کردیم.

اتفاقات امروز در جرابلس داره به جاهای جالبی میرسه، با عقب نشینی داعش از جنوب جرابلس، نیروهای سلفی جیش الحر با پشتیبانی ترکیه به سرعت روستاهای جنوب جرابلس رو تصرف کردند و به روستای amarineh رسیدند. از سمت دیگه نیروهای کرد هم که مقاومتی از جانب داعش در مقابل خود ندیدند، در ادامه پیشرویهای خود از منبج به سمت شمال روستای البیضا رو تصرف کرده و حالا کردها در این روستا به نیروهای جیش الحر با پشتیبانی ترکیه(که چند ساعت پیش amarineh رو تصرف کرده اند) رسیدند، گزارشهایی از زد و خورد بین جیش الحر و کردها در روستای amarineh (املای این کلمه رو نمیدونم) مخابره شده.

ادعای خدایی کنن، این ادعای اونا باعث شهادت نیروهای محور مقاومت نمیشه. چیزی که باعث شهادت بچه های ما میشه، تفکر وهابی و سلفی حاکمان جدید جرابلس هستش. کسانی که عمیقترین دشمنی رو با ما دارند، و خواهان سربریدن ما هستند الان دارند در مناطق مرزی پیشرفت میکنند، مرزی که ما تلاش میکنیم یه متر یه متر اون رو ببندیم. با این حرکت امروز ترکیه داستان دوباره شد مثل همون روز اول، روز از نو و روزی از نو. فراموش کردید این سلفی ها چطور تو اون مناطق تو سالهای 2012 و 2013 پیشروی میکردند؟ الان که داعش در این مناطق ضعیف شده، قلمرو تحت اختیارش به سلفی های زنکی و فیلق الشام و... غیره میرسه. مرز هم که باز شده و ترکیه مثل سالهای گذشته، براحتی میتونه نیرو و تجهیزات ارسال کنه. مشکل جدایی طلبی کردها تو ترکیه جدیه و یه امر ملموس هستش، ولی تو ایران این مشکل حالا حالاها مونده که به یک مشکل جدی تبدیل بشه. واسه همین ترکیه نسبت به تحرکات کردها خیلی حساسه و هراس داره، (یک سوم جمعیت ترکیه رو کردها تشکیل میدن، ولی تو ایران چی؟، در ضمن ترکهای ترکیه با کردها مشکلات فرهنگی زیادی دارند، تو ایران این مشکلات وجود ندارند) ما میتونیم از ترس زیاد ترکیه از جدایی طلبی کردها به نفع خودمون استفاده کنیم.به نظر من الان باید به کردها کمک کنیم الباب رو بگیرند. (با این تیر میشه چند نشون زد) اول اینکه بین خودمون و سلفی ها یک دیوار میکشیم مثل شمال نبل و الزهرا، دیگه خیالمون راحت میشه که از شمال کسی بهمون حمله نمیکنه. دوم اینکه این کار باعث میشه ترکیه حواسش رو جمع کنه و دست به عصا راه بره. به قول معروف گوشتش رو زیر کاردمون نگه میداریم که اگه یه جایی خواست ساز ناکوک بزنه، خطر امکان اتصال الباب به تل رفعت رو بهش یاد آوری کنیم.

ارتش آزاد سوریه (الزنکی و جبهه شامیه) از سمت جنوب وارد جرابلس شده اند و تقریبا میشه گفت جرابلس رو به صورت کامل تصرف خودشون در آوردند، گویا داعش پیشتر نیروهای خودش رو عقب کشیده، و ازین رو پس از شکست خط دفاع اول داعش در شمال جرابلس در نزدیکی مرز ترکیه، مشکل چندانی پیش روی جیش الحر در ورود به شهر و تصرفش وجود نداشته، و فقط مقاومتهای جزیی در داخل شهر از نیروهای هوادار داعش گزارش شده. برای آغاز این حمله آمادگی وتجهیز زیادی انجام شده بود، یک قلم اون گرد آوری 5000 نیروی مسلح سوری از اعزاز و ادلب. گویا جنگیدن برای ترکیه منفعت بیشتری برای گروههای مزدور داره، به علت بالاتر بودن دستمزد نبرد در جبهه جرابلس، بسیاری از جبهه های داخلی سوریه، نیروهاشون رو دارن از دست میدن. جیش الفتح هم از خالی شدن جبهه جنوب حلب از نیرو نگران شده و اعلامیه ای در این خصوص منتشر کرده. اگه جبهه جرابلس گسترده تر بشه و نیاز به نیروی بیشتری باشه، این امر به نفع ارتش سوریه در جنوب حلب خواهد بود، چراکه مزدورانی که الان در جنوب حلب با ارتش سوریه در حال جنگیدن هستند، برای کسب منفعت بیشتر به جبهه جرابلس کوچ میکنند. انگار حمله با شش نفر بر و چهار تانک انجام شده، ازین تعداد چهار نفربر و سه تانک در میدان نبرد منهدم شدند، و تروریستها دونفربر و یک تانک رو در میدان، زیر آتش سنگین و بی امان ارتش سوریه رها کرده و به سختی و با پای پیاده عقب نشینی میکنند.

دوستانی که فکر میکنند اگه ترکیه و سلفی ها شمال حلب رو در اختیار داشته باشند، بهتر از اینه که کردها به این مناطق تسلط داشته باشند چه منطقی و برهانی رو ارایه میکنند. با اطمینان میشه گفت در صورتی که سلفی ها پیشروی کنند و مناطی رو که الان داعش در اختیار داره رو تصرف کنند و به نیروهای ارتش سوریه برسن، اونوقت از دو سمت شمال و جنوب، به صورت گازانبری به نیروهای ما حمله میکنن. ولی اگه کردها مناطق داعش رو تصرف کنند و به ارتش سوریه برسند، این اتفاق رو میشه مدیریت کرد. کاری که در مورد سلفی ها امکان نداره، سلفی به کمتر از نابودی ارتش سوریه راضی نمیشند.

آرامش به حسکه برگشت، باتوافقی که کردها با نمایندگان سوری و روسی در پایگاه حمیمیم انجام دادند، این آتش بس برقرار شده. گویا ارتش و دولت سوریه، ازین پس حضور بسیار حداقلی در حسکه خواهند داشت، (در حد صدور ویزا و برگزاری بعضی از امتحانات و از این قبیل امور...) نیروهای آسایش هم به مواضع قبل از در گیری برمیگردن و نیروهای دولتی حق بازداشت و دستگیری بدون مجوز آسایش رو ندارند، کنترل عبور و مرور هم با توجه به اینکه حدود 80 درصد شهر در اختیار آسایشه، در اختیار اونهاست، گویا دولت سوریه با امضای این آتش بس فقط میخواست سقوط سومین مرکز استان خودش رو فعلا به تعویق بندازه و ببینه چی پیش میاد، به همین دلیل با اینکه این توافق، حداقل خواسته های دولت سوریه رو هم نمی پوشونه، ولی به اون تن داد. ارتش و دولت سوریه در حسکه قدرت مانور زیادی نداشتند، بیشتر نیروها جز دفاع ملی هستند که نیروی برنده و کارآمدی نیست، تجهیزات و تسلیحات هم که یا از کار افتادست، یا نیروی آموزش دیده واسه استفاده اونهایی که سالمن وجود نداره، کلی از نیروها هم که فرار کردند، و به تروریستها و یا به کردها پیوستند، تمام مایحتاج مناطق دولتی هم باید از خارج منطقه تامین بشه (حتی آب خوردن)، که این بزرگترین برگ برنده کردهاست. غرض اینکه دولت سوریه در این شرایط مجبور به پذیرش این تفاهم شده، و جلوی ضرر بیشتر رو همین جا گرفته و از باز شدن جبهه دیگر علیه کردها (در سرتاسر سوریه) مانع شد و منتظر حوادث و اتفاقات ترکی، ایرانی، روسی. اتفاقات شمال سوریه روند پرشتابی به خود گرفته، بعضی ها معتقدن با این قدرت نمایی و حملاتی که (ی پ گ) و آسایش به ارتش و دولت سوریه کردند، این عمل در سایر نقاط سوریه به ضرر کردها تمام میشه. همین الان ترکیه اعلام کرده از هیچ پشتیبانی از جیش الحر در نبرد جرابلس علیه داعش دریغ نخواهد کرد، نیروی بسیار بزرگی هم اکنون در شهر قارقامیش ترکیه (همسایه جرابلس) گرد اومده و گفته میشه در همین هفته حمله به داعش جهت تسلط بر جرابلس آغاز میشه، تسلط بر جرابلس توسط جیش الحر، رویای پیوستگی کانتونهای کردی رو دورتر و محوتر میکنه، کردهای عفرین و شیخ مقصود هم ازین کار آسایش ضربه میخورند، این قدرت نمایی آسایش و ی پ گ باعث بدگمانی و عدم اطمینان به اونا میشه هم در جبهه دولت سوریه، و هم در جبهه جیش الحر (قبلا این بدگمانی وجود داشت الان عمیق تر خواهد شد). تکلیف تروریستهای افراطی هم که از همون اول با کردها معلوم بود. کردها مدام اعلام میکنن ما خواهان جدایی نیستیم و به سوریه یکپارچه ایمان داریم، این مدل رفتار ها در نظر بقیه گروه ها و طوایف سوریه اگر نگوییم دروغ و حیله میتونیم بگیم یک تاکتیک برداشت میشه، و اینگونه تفسیر میشه که به محض رسیدن وقت مناسب، کردها این تاکتیک رو کنار گذاشته پی خواسته واقعی خودشون (مانند کاری که در حسکه انجام دادن) میرن. یکی دیگه از ضررهای این عمل (ی پ گ) در حسکه، ایجاد غرور کاذب در سایر مناطق سوریه در میان کرد هاست. الان مطالب جالبی رو حتی فرمانده هاشون بیان میکنن که یه نمونه اون اینه که کردهای عفرین از روستای باشماره (جنوب نبل والزهرا) لشکرکشی کنن و عفرین رو به شیخ مقصود وصل کنن!!! تا دیگه ارتش سوریه اهرم فشاری علیه کردها نداشته باشه، و اونها با فراغ بال پروژه هاشون رو در شمال سوریه دنبال کنن.

درگیری کردهای شیخ مسعود با ارتش، و خمپاره باران جاده کاستلو، وبسته شدن این محور به دلایل فوق دروغ و کذب هست، چند ساعتی جاده ارتباطی ارتش از شمال حلب به مناطق غربی بسته شده بود ولی این امر ربطی به درگیری کردها نداشت.

مثل اینکه کردها تو حسکه پیشروی های چشمگیری داشته اند، بسیاری از نقاط تحت تسلط دولت سوریه، پس از ورود مستقیم (ی پ گ) به درگیریها به تصرف کردها در اومده،(غویران در شرق، و النشوه در غرب و منطقه اقتصادی و مدرسه امل در شمال). منابع دولتی از اتمام غذا و آب در نقاط تحت اختیار خودشون میگن، در همون روز اول درگیری ها کردها ورود و اتصال تمام خدمات شهری (آب و برق و سوخت و بهداشت و دارو و...) به مناطق تحت تسلط دولت رو تعلیق کردند. نیروهای کرد خواهان تسلط کامل بر حسکه هستند، و وجود هیچ ارگان دولتی رو در این شهر بر نمیتابند. با ورود تمام عیار (ی پ گ) به این درگیری خیلی ها کار حسکه رو تموم شده میدونند.باید منتظر بمونیم ببینیم مذاکره و گفتگو کاری از پیش میبره آیا کردها به تفاهم و آتش بس در این لحظات که دست بالا رو دارند تن میدهند.

اگه ما نتونیم الباب رو بگیریم، به نظر من بهتره الباب رو کردها بگیرن. فراموش نکنیم کردها در مناطق عرب نشین پایگاهی قوی ندارند، الان میتونن با کمک هواپیماهای آمریکایی این مناطق رو تصرف کنن ولی قادر به حفظ این مناطق در بلند مدت نخواهند بود. در ضمن اون دسته از عربهای سوریه که با دولت این کشور مشکل دارند، وقتی پای درگیری دولت و کردها به میان میاد، پشتیبان ارتش و دولت سوریه میشن. اتفاقی که الان داره در حسکه می افته، حتی تروریستهای افراطی خواهان پیروزی ارتش بر کردها در حسکه هستند.(البته تروریستها هم مثل ما دو دو تا چهارتا میکنن و فکر میکنن در نبردهای احتمالی آینده، اگه حسکه دست ارتش باشه راحت تر میشه اونو بدست آورد تا اینکه دست کردها باشه.) در ضمن وقتی ترکیه هم وارد این معادله بشه میبینیم که پس گرفتن الباب و مناطق شبیه به اون در آینده از کردها بسیار آسونتر از پس گرفتن از جیش الحر هستش.لااقل میدونیم که از مرز مدام نیرو و تجهیزات سرازیر نیست.

خود تروریستها هم اعلام کردند که اون چیزی رو که هدف گرفتند و اونو لانچر ضد زره معرفی کردند، در واقع لانچر ضد زره ارتش سوریه نبوده و تنها شهروندان عادی سوری رو پشت بوم خونشون (الحمدانیه) بودند. انگار ماهواره تنظیم میکردند. در این هدف گیری، لانچر تروریستها در فاصله حدود سه کیلومتری الحمدانیه داخل محدوده مجتمع های 1070 قرار داره، که الان خالی از سکنه هستش. قبل از حمله تروریستها برای شکست محاصره، مدرسه الحکمه و 1070 با اینکه تکمیل نبوده و آماده بهره برداری نبودند، سکونتگاه بسیاری از جنگ زده ها و آواره های سوری، (با اجازه و تحت پناه ارتش سوریه) شده بودند. ولی بعد از حمله تروریستها این دو منطقه بزرگ خالی از شهروندان عادی شده و تبدیل به جولانگاه تروربستها شدند، و اون ساکنان قبلی (جنگ زده ها و آواره ها) اکنون کنار خیابانها و در پارکهای غرب شهر حلب سکنی گزیده اند.

نیروی هوایی سوریه بی اعتنا به تهدیدات آمریکا دیروز و امروز حملاتی به نیروهای کرد جدایی طلب و پلیس امنیتی آسایش انجام دادند. این حملات در شهر حسکه، جنوب و شمال آن (شهر صفیه) انجام شده. نیروهای جدایی طلب کرد شروع به شایعه پراکنی در مورد وجود نیروهای حزب الله و سپاه پاسداران و نیروهای شیعه در حسکه کرده اند!!. به نظر میرسه ٱمریکا نیروهاش رو از مناطق درگیری در حسکه عقب کشیده تا در بمبارانهای نیروی هوایی سوریه آسیب نبینند.این حملات ادعاهای جدایی طلبان و آسایش رو در مورد منطقه پرواز ممنوع، در حسکه باطل میکنه. این درگیریها که مابین نیروهای مردمی دفاع ملی سوریه (مسیحیان آشوری، عربهای حسکه و اطراف) به وقوع پیوسته، برای اولین بار هست که نیروهای آسایش و جدایی طلبان نتونستن منطقه و محله ای رو تصرف کنند. اینبار نیروهای دفاع ملی به خوبی از مواضع خودشون دفاع کردند. نیروهای (ی پ گ) و ارتش سوریه در این درگیری ها به صورت مستقیم وارد نشده اند، ولی تجهیزات و ادوات و سلاح برای متحدان خود (آسایش -دفاع ملی) فرستاده اند، تلاشهای فرستاده نظامی روسیه (دیروز شنبه) به حسکه که برا میانجیگری فرستاده شده بود هم راه به جایی نبرده، و درگیریها امروز از ساعاتی پیش آغاز شده. گویا آرامشی نیم بند دیشب در حسکه وجود داشته. ولی انگار این درگیری حسکه با درگیری های قبلی در این شهر و استان فرق زیادی داره،

صدهانفر از نیروهای جیش الحر وابسته به ترکیه، در مرز ترکیه و شهر جرابلس، آماده حمله به داعش در جرابلس (از داخل ترکیه) و تصرف این شهر قبل از نیروهای قسد (نبروهای دموکراتیک سوریه) که ستون مهره های اونو کردها تشکیل میدن، شده اند. پس از تصرف منبج توسط قسد، این نیروها به سمت شمال و شهر جرابلس تغییر مسیر دادند، چون ابتدا اعلام کردن که هدف اونها پس از منبج شهر الباب هست و حتی شورایی نظامی هم واسه آماده سازیهای حمله به الباب تشکیل داده بودند. ولی حالا دارن رو خطوط قرمز اردغان پا میزارن، مسابقه برا تصرف جرابلس داره شروع میشه.

درگیری در جریانه.چندین حمله از نیروهای ما در محورهای میدان راموسه، دانشکده هوایی، مجتمع 1070، و شهرک عقرب در غرب آپارتمانهای 1070 انجام شده.که در محور مجتمع 1070، تمام این منطقه، تا جایی که زیر آتش تروریستها از مدرسه حکمه نباشه، در کنترل نیروهای ماست. در محور دانشکده و توپخانه راموسه، دیروز نیروهای تایگر تقریبا 70 درصد این مرکز رو تصرف کردند ولی موفق به تثبیت نشدند و تا این لحظه احتمالا فقط قسمت شمالی این مرکز یعنی دانشکده هوایی تحت اختیار تایگرهاست. از قسمت کارخانه سیمان و کارخانه گاز هم حملاتی انجام شده و نیروهای ما موفق به آزادسازی و تثبیت بلندی تسلیح و تپه قرع (نمی دونم املاش درسته یا نه) شدند، این بلندیها کنترل آتش کاملی بر روی باریکه ای که تروریستها به حلب باز کردند داره و عملا جاده حلب به خان طومان (که لونه زنبور تروریستهاست)بسته شده. تردد خودرو در این جاده کاملا قطع شده و فقط نفرات دشمن اون هم در تاریکی شب و با ریسک زیاد توانایی گذر از آتش ارتش رو دارند.ارتش داره فشار میاره تا تپه محروقات رو تصرف و تثبیت کنه، که با انجام این امر عملا کنترل آتش بینظیری بر روی خطوط امداد تروریستها و روستای شرفه ایجاد میشه. در محور روستای قراصی هم ارتش و نیروهای ما پیشرویهایی داشتند ولی تروریستها با چنگ و دندان دارن از مواضع خودشون دفاع میکنن، و نیروهای ما با اینکه تونستند قراصی و روستای الامیریه و خانه های جمعیات که در شمال روستای حویز و غرب تپه المحروقات هست رو تصرف کنن ولی قادر به تثبیت اونها نشدند و به مواضع قبلی برگشتند. این مناطقی که ما در تهاجم اخیر جیش الفتح به جنوب حلب از دست دادیم و اونا تونستند سوراخی در محاصره ایجاد کنند، حالا برای بستن اون سوراخ واسه هر وجبش کلی شهید داریم میدیم. نیروهای ما به کندی پیشروی میکنن ولی با دفاع سرسختانه اونا دوباره به مواضع قبلی بر میگردن. یکی از دلایل کندی پیشروی ما، استفاده بسیار گسترده تروریستها از موشکهای هدایت شونده، بر علیه نفرات ما هستش. تو این چند روزه دوباره اون ویدیوهای اعصاب خوردکن، شهادت دسته جمعی بچه های ما با شلیک موشکهای تاو و فاگوت و غیره، داره پخش میشه، که نشون میده تروریستها تو هر سوراخ سمبه ای دیدبان دارند و با دوربینهای پیشرفته که در اختیار دارند کوچکترین تجمع نیروهای ما رو رصد و گزارش میکنن. و تیم های تاو و متیس و... خودشون رو میرسونن و باقی ماجرا در یکی ازین ویدیو ها که واقعا اشک به چشم آدم میاره، و احتمالا در محور راموسه فیلمبرداری شده، نیروهای ما با دو موشک و با فاصله زمانی 2 ساعت (اولین شلیک باعث شهادت و جراحت نیروها میشه، و شلیک دومی تجمع بزرگی از نیروهایی که در حال رسیدگی به شهدا و مجروحین هستند رو هدف میگیره) هدف قرار میگیرند، مشخصه فاصله لانچر پرتاب تا هدف خیلی زیاده که نیروهای ما در پناه سایه دیوار با خیال راحت نشستند و استراحت میکنن. یکی دیگه از دلایل افزایش شهدای ما تو این چند روز استفاده تروریستها از پهپاد و بدست آوردن موقعیت نیروهای ما و سپس خمپاره بارون دقیق اون منطقه هست، که واقعا این مورد در منطقه عامریه و میدان راموسه تلفات زیادی به نیروهای ارتش سوریه وارد کرد. درسته که در دو، سه روز گذشته آمار شهدا بالا رفته، ولی تروریستها بهترین نیروهاشون رو در کمین نیروهای حزب الله از دست دادن، و تعداد تلفات اونها هم خیلی بالاست.

حلب آتش بس نشده، فقط روسیه گفته با برقراری آتش بس 48 ساعت در هفته موافقه. همین و بس. در ضمن آتش بس حلب ربطی به مناطق جنوب و جنوب غربی حلب که اکنون درگیر سنگینی اونجا در جریانه نداره. اون دو هواپیمای سوخو24 برا ارتش سوریه بودند، ونه روسیه، نیرو هوایی سوریه تا آخرین ساعات جمعه 30 هدف رو در حسکه و اطراف اون مورد حمله قرار داده. البته پس از برخوردی که با رپتورهای آمریکایی بوجود اومده خبری از حمله سوریه به جدایی طلبان کرد گزارش نشده.

انفجار انتحاری گذرگاه اطمة، همیطور تلفاتش داره میره بالا، آخرین اخبار حکایت از 50 کشته از نیروهای ارتش آزاد داره،

شکر خدا حملات به الزهرا و کارخانه سیمان دفع شده، در کارخانه سیمان که حمله به عهده خط شکنهای ترکستانی بوده پس از ورود به محوطه کارخانه وارد میدان مینی میشن که نیروهای مقاومت اونو طراحی کردند، این گروه خط شکن (انغماسی) که شامل 30 نفر نیروی نخبه بوده همشون کشته میشن. ولی همه میدونیم که تروریستها بازهم حمله میکنند، باید کاملا هوشیار باشیم تا دوباره مثل عملیات شکست محاصره حلب، ذره ذره نیان جلو و آخر کار با یه حمله بزرگ به هدفشون برسن. در مرز ترکیه گذرگاه مرزی اطمه یک حمله انتحاری به مقر ارتش آزاد انجام شده، گفته میشه حمله با کمربند انفجاری که شخص انتحاری اون رو منفجر میکنه انجام شده، بیشتر تلفات از دو گروه زنکی و فیلق الشام هستش، ارتش آزاد انگشت اتهام رو به سمت داعش نشانه رفته، ولی تا حالا هیچ گروهی به انجام اون اعتراف نکرده. از تعداد تلفات هم آمار مختلفی مطرح شده که عدد 35 کشته و 50 زخمی از همه معتبر تر هستش.(خدا بده برکت)

اکانت های هوادار جیش الفتح دارن اعلام میکنن تمام کارخانه سیمان رو تونستن در عرض کمتر از یک ساعت تصرف کنند!!! ولی اکانتهای ارتش سوریه و مخصوصا تایگر فورس ها این ادعا رو رد کردند و گفتند شرایط تحت کنترل هست. باید کمی صبر کنیم،

یکی از خودروهای بمب گذاری شده که امروز در محله الزهرا منفجر شده کنترل از ره دور بوده، و احرار الشام اجرا کرده. چند روز پیش بعد از اون انتحاری که النصره در راموسه انجام داد، من مدام به این موضوع فکر میکردم که چرا ما از خودروهای مملو از TNT بر علیه مواضع تروریستها استفاده نمیکنیم. در همین انتحاری محله راموسه کل مسیر طی شده توسط خودرو بمبگذاری شده حدود 300 متر بود. مسیر حرکت فقط دو تا پیچ داشت، پس از خداحافظی ابو یعقوب (عامل انتحاری) با دوستان سوار خودرو شد، ابتدا 20 متر مستقیم به سمت جلو رفت،بعد یک پیچ نود درجه رو به سمت چپ پیچید، تو یه خیابون افتاد که حدود 250 متر مستقیم رفت، حالا به یه پیچ 120 درجه رسید و این پیچ رو به سمت راست پیچید، 30 متر دیگه جلو رفت و به مقر نیروهای ما رسید و خودش رو با چند تن مهمات منفجر کرد. غرض از شرح مسیر خودرو بیان سادگی این مسیر بود، اینکه تو بعضی از جبهه ها که فاصله تا دشمن کمه میشه از ماشین بمبگذاری شده استفاده کرد، و با کنترل از راه دور اون رو هدایت کرد. اگه همین جبهه راموسه رو ما با خودرو بمبگذاری زده بودیم کل ماجرای شکست حصر حلب برعکس میشد، تو مقر اصلی اونا که 300 متر با ما فاصله داشت، سیصد نفر نیروی خط شکن حضور داشتن که همه آماده شده بودن بعد از انفجار انتحاری، حمله کنند با بقیه نیروهای دشمن که تو اونجا جمع شده بودن راحت میشد حدود 700 نفر تروریست تکفیری رو از دور خارج کرد، ویدیو این حمله راحت گیر میاد. دوستان میتونیم رو امکان اجرا و روشهای انجام این عملیات بحث کنیم. چون جبهه ما تا حالا از این حربه استفاده نکرده اونا مراقبتهای چندانی از بابت انتحاری انجام نمیدن.

جیش الفتح آغاز عملیات تصرف کارخانه سیمان (شیخ سعید) در جنوب حلب رو اعلام کرد.

مثل اینکه حمله بزرگ تروریستها شروع شده، جیش الفتح اعلام کرده برای کنترل تمام شهر حلب، مقدمات، تجهیزات و نفرات آماده شده است.این حمله به مواضع ارتش از سمت غرب و شمال غرب شهر حلب (توپخانه و محله الزهرا و فامیلی هاوس) آغاز شده است.حمله مثل همیشه ابتدا با بمباران و خمپاره باران سنگین، و سپس ورود خودروهای انتحاری در حال پیگیری است. دعا برا مدافعان فراموش نشه.

ارتش سوریه و متحدان، برای چندمین بار طی روزهای گذشته، از چند محور به مناطقی که اخیرا تروریستها در عملیات شکست حصر حلب اشغال کرده اند، یورش بردند، گزارشهایی از پیشرفت نیروها از منطقه راموسه و مجتمع 1070 مخابره شده است. گویا در مجتمع 1070 ارتش موفق به آزادسازی 25 بلوک آپارتمانی در جنوب این مجتمع شده است. البته طی روزهای گذشته هم چنین پیشرفتهایی در راموسه و دانشکده هوایی و همین مجتمع 1070 صورت گرفته بود، ولی هربار با ضد حمله تروریستها، ارتش به مواضع اولیه خودش بر میگشت، ولی اینبار مثل اینکه پیشرفتهایی هم در مدسه الحکمه داشتند، و از دفعات قبلی موفقیت بیشتری بدست اومده، ان شا الله اینبار موفق به تثبیت پیشرویهای بدست اومده بشند. دعا فراموش نشه دوستان.

برا همین کاهش مشکلاتشون بود که عرض کردم با به چنگ آوردن این غنایم، چند هزار دلاری به نفع تروریستها پس انداز شده. در مورد چاه بی ته مهمات که فرمودید، توجه شما رو به سخنلن وزیر خارجه عربستان (الجبیر) جلب میکنم، عربستان فقط یکی از پشتیبانان گروه های مسلح هستش، ولی همین آقای جبیر تو تموم حرفاش در مورد سوریه یک ترجیع بند وجود داره-اسد یا به روش صلح آمیز کنار میره یا با زور و به روش نظامی- فکر میکنید الجبیر چطور همچین تهدیدی رو تو تموم مصاحبه هاش (مثل یک سی دی خش دار) مدام تکرار میکنه، بدون هیچ برنامه ریزی از زور و روش نظامی صحبت میکنه؟ یا فکر میکنید این یک تهدید توخالی هستش، عربستان فقط یکی از پشتیبانهای مخالفان اسد هست، میتونی قطر و ترکیه رو هم اضافه کنید. در جنوب سوریه اردن هم هست. آمریکا و پشتیبانی تسلیحاتی ازمخالفان میانه رو هم به اون لیست اضافه کنید، در ادامه یه لینک ارسال میکنم، تو این لینک یه جدول از انواع و مقدار سلاح های ارسال شده به دو بندر آگالار ترکیه و عقبه در اردن هستش، فقط به تعداد موشکهای تاو تو این جدول نگاهی بندازید و اونوقت درک میکنید که چرا تروریستها با موشک ضد زره، نفر رو هدف میگیرند، اونوقت میبینید که واقعا جز خطوط قرمز غرب در تهیه سلاح، هیچ مانعی در مقابل تامین سلاح وجود نداره، و واقعا تروریستها از بابت سلاح در مضیقه نیستند. http://www.janes.com/article/59374/us-arms-shipment-to-syrian-rebels-detailed در مورد اهمیت منطقه، از دست دادن همچین جای مهمی در عرض یک هفته، و نوع دفاع از منطقه، کلی بحث هست، و تا حدودی با شما موافقم. مطلب من صرفا در مورد کمیت و کیفیت غنایم بدست آمده از توپخانه راموسه تنظیم شده بود.

به نظر شما کجای مطالبم منطقش ضعیفه؟ اینکه هیچ سلاح استراتژیکی از دانشکده هوایی و توپخانه به چنگ تروریستها نیفتاده، یا این که همه این سلاح ها رو خودشونم داشتن؟ به نظر شما از نوع و مدل سلاح های توپخانه راموسه تروریستها نداشتند و حالا با غنیمت گرفتن این چند مدل توپ از راموسه سلاح ها شون دیگه تکمیل شده؟ یا این موضوع که پشتیبانهای تروریستها از تهیه و ارسال سلاح هایی که در خارج از محدوده خط قرمز آمریکا قرار نگیره، هیچ مضایقه ای نمی کنند، واستون منطق ضعیفی داره؟ کدوم عملیات تروریستها به علت کمبود تجهیزات و مهمات لغو شده؟ شما فکر میکنید تو این پنج سال تروریستها عملیاتهاشون رو بر پایه سلاح های غنیمتی از ارتش سوریه برنامه ریزی میکردن؟ و برای ادامه عملیاتهاشون محتاج غنیمت گرفتن سلاح و تجهیزات از ارتش سوریه هستند؟ یا کلی شکمشون رو واسه غنیمتهای احتمالی توپخانه راموسه صابون زدند؟ لطفا این لینک رو مطالعه بفرمایید تا از میزان و حجم سلاح و مهماتی که بمانند سیل از کشورهای حوزه بالکان به سوریه روان است تخمینی حاصل نمایید. https://www.theguardian.com/world/2016/jul/27/weapons-flowing-eastern-europe-middle-east-revealed-arms-trade-syria یا این مطلب که سلاح ها و مهمات غنیمت گرفته شده از دشمن ممکنه دستکاری و خرابکاری شده باشن واستون از منطق ضعیفی برخورداره؟ تو متن قبلی گفتم ممکنه مهمات غنیمتی از توپخانه راموسه دستکاری نشده باشن، ولی دشمن فرض میکنه ممکنه تله ای یا خرابکاری در کار باشه، اینکه سلاح و مهمات دستکاری شده عمدا به دشمن به عنوان غنیمت بدی یه حربه کارآمد هستش، همین ارتش سوریه در ابتدای بحران کلی گلوله خمپاره 60 و 80 از همین مدل دستکاری شده ها میون تروریستها پخش کردن که باعث تلفات زیادی بینشون شده. حتی ویدیو از انفجار این خمپاره ها و کشته شدن خدمه خمپاره رو میتونید براحتی پیدا کنید.(چند وقت پیش یه مطلب در مورد وفور این نوع مهمات در سوریه خوندم، ولی الان یه ساعته دنبالش میگردم ولی نمیتونم پیداش کنم). در جنگ هم غنیمت میگیری و هم غنیمت میدی، حتی حشد شعبی که جانانه میجنگه و جانانه دفاع میکنه هم من دیدم غنیمت به داعش داده. یه مطلب رو با اطمینان خدمتتون عرض میکنم، اگه تروریستها غنیمت شایانی (در خور نام توپخانه راموسه) به چنگ می آوردن کلی فیلم و ویدیو ازش تهیه میکردن و یه موج تبلیغاتی راه مینداختن، مثل غنایمی که از اریحا بدست آوردن و الجولانی سردسته النصره میگفت مقدار سلاحی که غنیمت گرفتیم (game changer) هستش، و بازی رو عوض می کنه. از توپخونه راموسه چی گیرشون اومده جز چندتا کامیون اوراق و چند قبضه توپ که معلوم نیست سالمه یا نه.

[quote name="Haj_Rezvan" post="498413" timestamp="1470939639" date="امروز, 07:20"] مسلحین شمال حلب هم از پشتیبانی اتش امریکا و همپیمانانش (چه هوایی ، چه توپخانه ترکیه!) برخوردارند! زمین بازی شان هم کوچک است.. دو شهر کوچک اعزاز و مارع و چندین روستا دیگر و یک گذرگاه.. محور های درگیریشان چه با دولت چه با داعش هم مشخص است! اما بار ها در استانه سقوط اعزاز و مارع به دست داعش پیش رفته اند.. و بارها هم در بازه های زمانی مختلف از ارتش سوریه شکست خوردند ( بارز ترینش عملیات بهمن 94 و شکست محاصره دو شهرک شیعه نشین نبل و الزهرا بود.. بار ها و بارها هم همین مسلحین انبارهای موشک م.د شان (بقول خودشان) که توسط عربستان و قطر پر شده بود غارت شده.. بارها هم اسیر داده اند به دست داعش.. بار ها هم تویوتاهای مزین به M249 به داعش غنیمت داده اند.. از شاهکار های نیرو های کرد تحت حمایت امریکا در رقه هم ترجیح میدم حرف نزنم.. که چگونه پس از شکست در پیشروی به سمت رقه مسیرشان را به منبج تغییر دادند.. ایا اینها دلیل بر اینه که وضع امریکا تو سوریه بده ؟! یا عربستان یا هر کشور دیگه..؟ در این که در جبهه خودی یک سری سوء مدیریت عدم هماهنگی ، بی تدبیری ، بی کفایتی وجود داره شکی نیست.. اما این نبرد در یک نگاه کلی از 2011 تا الان کاملا به نفع ما بوده.. لازم به یاداوری نیست که بعضی پست های حاوی انتقاد های تند من بار ها توسط بعضی از دوستان مورد عنایت قرار گرفته و من قصدم دفاع از برخی اشخاص معلوم الحال نیست.. ولیکن شکست در یک عملیات یا عدم فتح در یک منطقه نشانه ی خراب بودن اوضاع نیست..[/quote