توی اون کلیپی که چند پست پیش عرض کردم در مورد اعقب نشینی نیروهای ما که جندالاقصی از بالا با کوادکوپتر فیلم برداری کرده، اگه دوستان دقت کنند تو تمام خط نبرد جای گلوله و خمپاره های تروریستها رو زمین مشخصه، این گودالهای باقیمونده از برخورد انواع گلوله ها نشون میده که مدافعان خان طومان تا چه اندازه با چنگ و دندون و از جون و دل از خط دفاع کردن. تعداد این گودالها و اثر باقیمانده انفجارها و فاصله اونا از مواضع مدافعان نشان از ساعتها دفاع جانانه داره. ولی متاسفانه در انتها دیگه تو بعضی نقاط خاکریز از شدت و کثرت انفجارها ازبین میره و عملا دفاع غیرممکن میشه.

اون انتحاری رو کردها با ارپی جی نزدن، اون آمریکایی که زیر چتر اطلاعاتی و هواییش میجنگین واستون با جاولین زد. شبکه فرانس 24 یه مستند از نبرد ypg در الشدادی نشون داد، در مورد همون انتحاری، تو لحظه انفجار خودرو انتحاری، یه نیروی کرد سریع پرید جلو دوربین گفت من انتحاری رو با آرپی جی زدم، ولی مستند ساز با حالت تمسخر دوربین رو برگردوند و نیروهای آمریکایی رو نشون داد که لانچر جاولین رو پشت خاکریز همراه داشتن و چند ثانیه پیش انتحاری داعش رو زده بود. در مورد بزرگترین حمله سال هم بهتره یه سری به آمار و اطلاعات و فیلمهای حمله تروریستها به فوعه و کفریا (تو اوج روحیه، اوج تجهیزات و اوج نفرت و انتقام خواهی شون) بزنید، و اونو با حمله به عین دقنه و تل رفعت مقایسه کنید. در حمله به تل رفعت اشتباه خود تروریستها در انفجار تسلیحات و مهماتشون منجر به تلفات بالاشون شد نه اینکه تو تله نیروهای ypg افتاده باشن.

جبهه تروریستی واقعا خوب ازین کوادکوپتر ها استفاده میکنه، دیشب دوباره یه کلیپ از حمله خط شکناشون به نیرو های ما منتشر کرده، ازین تصاویر میشه فهمید که تصاوبر هوایی مستقیم به اتاق فرماندهی شون میره. و تو کلیپ مشخصه که رزمنده های ما درحال عقب نشینی مدام زیر آتش دقیق تروریستها هستند، حتی دیده میشه که محل تمرکز بچه های ما پشت خط ودر پناه خاکریز هدف قرار میگیره. مشخصه مختصات نیروها رو از تصاویر هوایی بدست میارن و سریع دست بکار میشن. اسم کلیپ اقتحام کتیبة الانغماسیین فی خان طومان هست. که توسط تروریستهای جندالاقصی تو یوتیوب آپلود شده. فرماندهی نیروهای ما باید یه فکر اساسی واسه این کوادکوپتر ها بکنه. در غیر اینصورت تروریستها همیشه یه قدم از ما جلوترند.

آتش بس حلب فقط شهر رو شامل میشه، و حومه شهر شامل نمیشه.

یک واقعیت تلخ و گزنده پس از کاهش پشتیبانی هوایی روسها، مثل خوره آدم رو میخوره. اون روزی که شهرک سلمی، دژ مستحکم و رسوخ ناپذیر النصره، در لاذقیه تو نصف روز آزاد شد. سلمی همون دژی ه که پیشترها یعنی اوایل سال 2015 که هنوز روسها نیومده بودن سوریه، با وجود نزدیک شدن ارتش سوریه در مقاطعی به شکست این دژ، النصره حتی حاضر نبود ذخایر سلاح ها و مهمات پیشرفته خودشو که اهدایی غرب و ترکیه بودن(Tow) رو از اونجا تخلیه کنه، چرا که باور داشت این دژ به این راحتی ها قابل تسخیر شدن نیست. ولی وقتی روسها اومدن با اون تانکهای پرنده شون، با راکتهایی که جهنم رو به جنگلهای لادقیه می آورد، این قلعه مستحکم، تو نصف روز آزاد شد و آوازه رسوخ ناپذیریش فرو ریخت. آزادسازی کنسبا رو بیاد بیارید، پایگاه اصلی تروریستها، اونجاهم بیشتر از نصف روز طول نکشید تا تروریستها دم شون رو بزارن رو کولشون و برن. ازین دست آزادسازی ها بازم هست، پالمیرا، قریتین، همین خان طومان امروز و... اما وقتی که روسها نباشن، کبانی این روستای کوچک، این آخرین روستای لاذقیه، در دو ماه گذشته، هشت مرتبه ارتش سوریه به این روستا حمله کرده و قول آزادسازیش رو داده ولی هیچی عایدش نشد، هشت بار حمله کرد و تک تک تروریستها رو با کورنت، با موشکهای چند هزار دلاری ضد زره نشونه گرفت، واسه هر تروریست یه لاقبا چهل تا پنجاه هزار دلار پول هزینه شده، تعداد زیادی ازشون رو کشت ولی دریغ از پیشروی. هرچه زد به در بسته خورد. مثل خود ما وقتی میخواستیم العیس رو که با زیرپاگذاشته شدن آتش بس اشغال شد، پس بگیریم، بدون پشتیبانی روسها موفق نشدیم این شهر و تپه هاش رو پس بگیریم. همین العیس که پارسال با پشتیبانی روسها براحتی تا مزارع ایکاردا و اتوبان حلب-دمشق هم پیش رفتیم.ازین دست ناکامی ها باز هم هست، حندرات، ملاح و... منظورم از مطالبی که عرض شد این نیست که روسها همه کاره اند و تمام پیروزیها مال اوناست، و ما هیچیم، نه. کما اینکه بدون تلاش و جانفشانی نیروهای ما روی زمین، همین پیروزیها هم که با خون دل بدست اومده، وجود نداشت.منظور مقایسه شرایط خودمون با روسها هم نیست.غرض اینه که این وابستگی به روسها یه جوری باید کمرنگ تر بشه.

الان الجزیره زیر نویس کرد: حزب الله ارتباط خودش رو با تعدادی از رزمنده هاش که در خان طومان بودن از دست داده. امیدوارم بخیر بگذره

هرچند دست بدست شدن مناطق در جنگ امر بدیهی است ولی در مورد منطقه به اهمیت شاعر این موضوع برای بار سوم عجیب بنظر میرسه. 13 تا پاسگاه (حاجز) در اطراف این منطقه وجود داشته که هرکدوم توانایی زرهی و توپخانه خودشون و داشتن و حتی پشتیبانی بقیه حاجزها رو. اگه فرض کنیم یکی ازین حاجزها رو داعش تصرف کنه، اونوقت راحت تو تیررس بقیه حاجزها قرار میگیره. آتش توپخانه و زرهی نمیزاره داعش تو یه نقطه تمرکز کنه. مخصوصا اگه حمایت پهپادی هم باشه. تصاویر داعش نشون میده که فودزیکا 122mm و توپهای 122 خودکششی و گراد و انواع وانت های تاکتیکال مسلح به تیربار 14.5 که واسه ازبین بردن نیروهای پیاده داعش خوب بوده. ولی تو تصاویر منتشر شده خیلی ازین تجهیزات یه گوشه تو حاجز رها شدن یا حتی بدتر بیرون حاجز تو بیابون، تو حالت بارگیری شده. مثلا دوتا از هویتزر ها تو حالت بارگیری اند، یعنی یا هنوز نصب و تجهیز نشده بودند(70درصد) و یا داشتن میبردنشون (30درصد). یا در مورد تانکها که سالم و بدون نقص افتاده دست داعش. خیلی راحت و منطقی میشه مدافعان شاعر رو سرزنش کرد که چرا نتونستن از این همه تجهیزات به خوبی استفاده کنن، ولی ماجرا پیچیده تر ازینه. هر آدم نظامی میدونه که با توجه به عوارض زمین وجغرافیا ودتعداد نیروها چه نوع سلاح چه تعداد و در کجاها باید استفاده بشه. مثلا توپخانه رو میشه تو خطوط اولیه جبهه استفاده کرد یا خطوط پشتی، ولی ارتش سوریه از کاهش شدید نیروی انسانی رنج میبره، واسه همینه که تجهیزات یه گوشه خاک میخورن. ارتش سوریه تعدادزیادی شهید داده، تعداد زیادی ازش جدا شدن و به تروریستها پیوستند، خیلی ها فرار کردن اروپا و ترکیه و... یعنی مثلا در مورد توپخانه، تیم خدمه از همون ابتدا ناقص هستش. وقتی این تیم رو فرمانده میخواد کامل کنه یه نیرو مثلا از حلب اومده یکی از درعا یکی رو سر پست بازرسی تو دمشق گرفتن بزور فرستادنش جنگ، یکی علوی، یکی مسیحی، یکی اومده از داعش انتقام خونوادش رو بگیره، یکی تو زمان مناسب تو مکان نامناسب گیرش آوردن فرستادنش جنگ، یکی واسه پول اومده، تازه این مشکلات تو نیروهای دفاع ملی خیلی بدتره: یکی میگه من فقط از روستای خودمون دفاع میکنم، یکی میگه من فقط با همشهری های خودم پست میدم، یکی میگه این سلاح پیچیده ست من بلد نیستم، خلاصه بی اعتمادی زیاده نیروی خاین هنوز وجود داره. منظور انتظار داشته باشیم این ارتش مثل یک ماشین روغنکاری شده، نرم و روان کار کنه انتظار بی جایی هست. داعش همونطور که در اول این مطلب عرض کردم. صحبت از غنیمت های زیادی کرده ولی اون تجهیزات سنگین که در تصاویر اومده رو عرض میکنم، - یک تانک تی 62 مدل سال 1972 - دو تانک T55 As یکیش با مسافت یاب لیزری کره شمال بروز شده. -دو عراده توپ 122mm_D30 هویتزر -یک عراده 57mm Azp S-60 - 12 عدد تاکتیکال همشون 14.5mm KPV شش تا ازین تاکتیتالها از وانت ها جداشده است. -4 تا وانت -1 کامیون روسی Kamaz تازه تحویل شده -1کامیونت ZPU-4 ISUZU - هرچند داعش ادعا میکند که هم موشک کورنت و هم کونکورس به غنیمت گرفته ولی در تصاویر پخش شده فقط یک موشک کورنت و یک موشک مالیوتکا بیشتر دیده نمیشود(معمولا داعش در مورد غنیمتها غلو میکنه) - مهمات کوچک، فشنگهای کالیبرهای متفاوت و آرپیجی و... در تصاویر بوفور دیده میشود.

سلام به همه، مبعث حضرت رسول (ص) مبارک. منطقه نفتی شاعر، این سه کلمه برای خیلی از نیروهای دفاع ملی در سوریه مترادف ترس و مرگ و داعشه. هر کی به اونجا اعزام بشه درگیری های سنگین و ناگهانی با داعش گارانتی شدست. با تسلط دیروز داعش بر این منطقه که از پنج روز پیش شروع شده بود، تو این دو سال  این مرتبه سوم هست که داعش این منطقه رو اشغال میکنه. در این حمله داعش، مدافعان منطقه پنج روز مقاومت کردن ولی آخرسر دیروز داعش موفق شد این منطقه مهم رو اشغال کنه و فیلم نیروهاش رو تو ساختمونا و مجتمع های اصلی شاعر نشون بده.   به گفته اعماق که رسانه داعشه، غنیمت زیادی بدست خلافت افتاده که شامل 20 تا تانک تی62 و تی 55 و تعداد 9 تا هویتزر وتوپخانه، تعداد زیادی موشک ضدزره کورنت و مالیوتکا و دریایی از مهمات، 23mm, 12mm و خمپاره و گلوله تانک و.... این ماجرا دیگه تبدیل به یک نماد شده: داعش به یک منطقه مهم صحرایی که مخازن بزرگی از مهمات داره حمله میکنه، مدافعان که اغلب نیروهای کم تجربه دفاع ملی هستند رو قلع وقمع و حتی اسیر میکنه، یه عالمه مهمات بدست میاره، گام بعدی ارتش سوریه برای پس گرفتن اونجا نیروهای آبدیده و کارآمد و میفرسته( جبهه قبلی که اونجا در حال جنگ بودن این نیروها، خالی میشه) عملیات این نیروها دچار ایست میشه و ممکنه حتی مناطق بیشتری رو هم تو اون جبهه از دست بدن. باکلی دردسر و پرپر شدن خیلی از جوونا پس از چند ماه دوباره اون منطقه پس گرفته میشه. ( شاید بشه گفت وقتی داعش کفگیرش به ته دیگ بخوره اون منطقه رو پس میده، تا ارتش دوباره اونجا رو پر مهمات و سلاح کنه، و روز از نو روزی ازنو). این وظیفه معمولا به سهیل حسن و نیروهای ببر تحت امرش سپرده میشه، این بار هم نمر اومده تا مثل دو بار قبلی شاعر رو از داعش پاکسازی کنه.

دو تا نکته در مورد این فیلم داعش به نظرم میرسه اول: این دنیای واقعی هستش، و با دنیای بازی های battlefield و فیلمهای هالیوودی rambo و sniper فرق داره. اشتباه های زیادی اتفاق می افته،خودرو در حال حرکته و تکونهاش باعث دردسرهای زیادی میشه،(همش هم تقصیر ابوهاجر نیست). دوم: اگه این فیلم دست پیشمرگه نمی افتاد، یعنی عملیات موفق بود و فیلم رو خود داعشی ها بازیابی میکردن، اونوقت دیگه داستان فرق میکرد. درست و حسابی تدوین و ویرایش میشد، جلوه های تصویری و صوتی بهش اضافه میشد، و اونوقت میشد یه فیلم حسابی ازش درآورد. مثل فیلم تدمر و السخنه.

جالب اینجاست که به نظر نمیرسه خیلی حرفه ای و کاربلد باشند، تو یه جاهایی گیج و سر در گم بودن، مثل اونجا که ابو عبدالله میخواست موشک ضد نفر رو شلیک کنه، ولی کلا یکی از بهترین فیلمهای نبردهای داعش هستش. ابورضوان شخصیت شوخی داشت،

منم دیدم، دستت درد نکنه، مشکلی واسه من نداشت،

تکفیری ها و متحدانشون خیلی قوی هستند، و پشتیبانی کشورهای غربی و عربی از اونا بسیار زیاده، نیروی انسانی بسیار زیادی هم روی زمین دارند، ولی ارتش سوریه هم ارتش خوب و کارآمدی هستش، فراموش نکنید الان این ارتش پنج ساله که داره مقاومت میکنه، مشکل اساسی ارتش سوریه وجود خاین های زیاد تو ساختار اون هستش، که این مشکل براحتی حل نمیشه. یعنی اگه بخوایم این مشکل حل بشه و هیچ خاینی تو ارتش سوریه نمونه، باید همه نیروهاش از علویا و شیعه ها باشه که اونوقت این خودش بزرگترین نقطه ظعف میشه، و مبشه پیرهن عثمان تو دست ترکیه و سعودی که واویلا مردم دنیا بیاین ببینین شیعه ها دارن تو سوریه نسل کشی میکنن. قبلا خود بنده فیلم عقب نشینی های ارتش سوریه از السخنه، تدمر و یا سهل الغاب رو که میدیدم، فکر میکردم ارتش سوریه ارتش بدرد نخوری ه که فقط زمین و سلاح به دشمن میده. ولی تو یک ماه گذشته دیدیم که این عقب نشینی ها جزیی از هر نبرد میتونه باشه، فیلم داعش از خناصر همین چند روز پیش، یا فیلم النصره از نبرد العیس، نشون داد که حتی نیروهایی که با دل و جون میجنگن و اعتقاد محکم و هدف والای انسانی هم دارن گاه غافلگیر میشن و کلی سلاح به غنیمت دشمن میدن و تپه های استراتژیکی رو ازش عقب نشینی میکنن که خودشونم میدونن برا آزاد کردن همون تپه باید بهترین جوونامون پرپر بشن. روسیه شش ماه بیشتر نیست که داره کمک میکنه، مگه از سال 2011 تا شش ماه پیش ما اونجا مقاومت نکردیم؟ درسته با کمک روسها راحتتر جبهه ها جمع و جور میشد ولی بدون اونا هم میشه. به امید خدا

شاید منظور دوستمون (ابورویل) در جنوب حلب باشه، همون جایی که تروریستای النصره همزمان با حمله به العیس به اونجا هم حمله کردن ولی نتونستن کاری از پیش ببرن.

شکر خدا، شهرک العیس و تپه های سه گانه مشرف بر اون که در روزهای گذشته توسط جبهه النصره و متحدانش(حتی ارتش آزادسوریه) در جنوب حلب اشغال شده بود، هم اکنون با تلاش و جانفشانی نیروهای حزب الله و النجبا و ارتش سوریه و مستشاران سپاه پاسداران ایران و زیر حملات هوایی روسها آزاد شد. مثل اینکه عملیات هنوز ادامه داره و هدف بعدی آزادسازی مزارع ایکاردا در غرب این شهرک و در کنار اتوبان استراتژیک M5 میباشد. دعا برای پیروزی رزمندگان دلیرمون فراموش نشه.

اگر قراربشه که سوریه رییس جمهوری غیر بشار داشته باشه، اون رییس جمهور به هیچ وجه تو جبهه مقاومت نخواهد بود، دوستانی که از یک چهره محبوب جنگ جهت جایگزینی بشار میگن توجه کنن که محبوب ترین چهره جنگی و مقاومتی در سوریه خود بشار هستش، حالا چرا باید بشار با یکی که یه درجه از خودش محبوبیت کمتری داره جایگزین بشه؟ جبهه مخالف ایران در سوریه حتی حاضر نیست ربیس جمهور بعدی سوریه مسیحی باشه، چه برسه به علوی و شیعه که به ما نزدیکترند. ما باید فقط دنبال منافع خودمون، و مقاومت باشیم، این آتش بس برای ما ضرری نداره، ما الان از این فرصت سه هفته ای باید به نحو احسن استفاده کنیم، و داعش رو تو بیابانهای حمص و دیرالزور به عقب برونیم، اگر وفقط اگر پالمیرا و السخنه (که زمزمه های شروع عملیاتش داره میاد) آزاد بشه، اوقت دیگه حتی بن سلمان هم ماستش و کیسه خواهد کرد، چون دیگه اونوقت دولت سوریه بر چهل درصد خاکش تسلط داره و میشه پس از آتش بس از یه موضع قویتر مذاکره کرد. آمریکا الان چهار سال داره از پلان بی صحبت میکنه، ولی همون آمریکایی ها هم اگه زیر فشار ترکیه و عربستان نبود، تموم این سلفی ها رو از دم تروریست اعلام میکردن.

نقطه برجسته این آتش بس، موضوع النصره هست که در تمام جبهه ها در کنار مخالفان مسلح حضور داره، و میتوان گفت که قویترین نیروی مخالفین همین النصره ست، تو آتش بس اومده که النصره شامل این آتش بس نمیشه. آیا میشه به اونا حمله کرد در دل مناطق مخالفین؟ آیا پس از یک حمله هوایی ما باید وجود النصره تو منطقه هدف قرار گرفته رو ثابت کنیم یا مخالفین خلافش رو؟ آیا برای کاهش اشتباه نیروی هوایی روسیه در هدف قرار دادن مخالفین، این مخالفین هستند که باید یا گرای نیروهای خودشون یا گرای النصره رو به روسیه بدن؟ چون هیچ نیروی بیطرفی روی زمین تو سوریه وجود نداره چه کسی میتونه تخلفات رو گزارش، و ادعاهای طرفین در نقض آتش بس رو بررسی کنه؟ این قرار داد پر است از منافذ کوچک و بزرگ، قابل برداشتهای مختلف. پذیرش آن از طرف مخالفین مانند خنجر به پشت النصره و شلیک به پای خود است. بعید است احرا الشام و تندروهای دیگه این آتش بس رو برسمیت بشناسند.

به نظر میرسه این حمله داعش کاملا با تروریستهای میانه رو!!! هماهنگ شده چراکه با حمله داعش از سمت شرق محور اثریا-خناصر نیروهای جندالاقصی هم از سمت غرب به این محور حمله کرده اند. به نظر میرسه این حمله داعش کاملا با تروریستهای میانه رو!!! هماهنگ شده چراکه با حمله داعش از سمت شرق محور اثریا-خناصر نیروهای جندالاقصی هم از سمت غرب به این محور حمله کرده اند.

دوستان بخش خبر اگه موافق باشید به وضعیت و موقعیت هایی مثل وضع الان تروریستها در مارع، یعنی از سه طرف محاصره شدند و فقط یک راه دررو دارند بگیم موقعیت جیب، به نظر میرسه از کلمه شبه محاصره بهتره چون واقعا شبیه جیب هستش( سه طرف بسته یه طرف باز)

شهرک کنسبا در شمال لاذقیه، آخرین پایگاه مهم ترورستها در این استان آزاد شد.

امروز پس از اون تهدیدی که جیش الثوار در مورد احرص کردن، نیرو هوایی روسیه دو مرتبه مقر جیش الثوار رو تو کفرنایا هدف قرار داده، بعضی ها میگن این بمباران روسها بی ربط به ماجرای تهدید علیه نیروهای مقاو‎‫مت در مورد عدم ورودشون به احرص نیست. امید وارم حساب کار دست جیش الثوار اومده باشه جیش الثوار داره با گروه های اسلامگرا داخل شهر مارع مذاکره میکنه تا شهر رو بدون درگیری تسلیم اس دی اف کنن، گفتن همه گروه های داخل شهر خارج میشن فقط گروه ابو ولید داخل مارع باقی میمونه، ولی تا الان این مذاکرات هنوز نهایی نشده، ضمنا جیش الثوار گفته یا صلح آمیز شهر رو تسلیم میکنید یا همون ماجرای تل رفعت تو مارع هم تکرار میشه

[quote name="rs7000" post="486365" timestamp="1454661649"] قبل از پیروزی های اخیر به این فکر میکردم که عربستان و ترکیه در صورتی که در سوریه شکست های سختی متحمل بشن چه اقدامی انجامی میدن؟ خب تقریبا هر کارتی داشتن رو کردن، تشکیل جیش الفتح، تسلیح مخالفین با معدنی از تاو، تأمین مستقیم تدارکات مخالفین و... . مثلا یک گزینه ای مثل تسلیح مخالفان به سلاح زمین به هوا باقی میمونه که بعیده غرب اجازه بده چنین کاری انجام بدن چون در این صورت امنیت هوایی کل جهان در میان مدت و حتی کوتاه مدت به خطر میفته. پس تقریبا گزینه ای ندارن جز این که دست به چنین حماقتی بزنن و به بهانه جنگ با داعش مستقیما وارد جنگ زمینی بشن، توصیه چند ماه پیش وزیر دفاع ایالات متحده هم بود! پس از مرگ عبدالله و قدرت گرفتن سدیری ها در عربستان، عقلانیت سعودی ها به طور کامل از بین رفته و اردوغان هم که به همین راحتی نمیتونه باخت در قمار چهار، پنج ساله رو قبول کنه.پس اجرای چنین حماقتی رو بعید نمیدونم. الان خبر رسید که ایالات متحده هم از پیشنهاد اعزام نیروی زمینی عربستان استقبال کرده! باید ببینیم عربستان و ترکیه وارد این قمار احمقانه میشن یا نه و اوضاع منطقه از این هم بدتر میشه یا نه. پ.ن: دیدن فیلم لورنس عربستان پیشنهاد میشود. مهمترین هراس غرب از تسلیح تروریستها، همانا به خطر افتادن رژیم صهیونیستی هستش، اونا به هیچ وجه حاضر نیستن اسراییلی ها در هیچ موردی دست پایین، یا هیچگونه ملاحظه ای رو مراعات کنند.

[quote name="aminor" post="485264" timestamp="1453723843"] امروز دست کم 29 حمله هوایی به شیخ مسکین به همراه حملات شدید راکتی و توپخانه ایی ثبت شده [center]همانطوریکه گفته شد حملات از دو روز پیش شروع شده در روز اول دست کم 17 فرد مسلح کشته و مدرسه زاهیه در جنوب مقر تیپ پاکسازی شده الان درگیریها به مرکز شهر ودر نزدیکی فرستنده مخابراتی کشیده شده . میدان اصلی شهر دست هیچ گروهیی نیست البته چیزی هم ازش باقی نمونده ارتش اطرافش حضور داره چندین کلیپ از مخالفین پخش شده که در حال شلیک به سمت میدان هستن این یعنی فاصله مخالفین تا میدان اصلی شهر چند ده یا چند صد متر ی هستش مسجد بسام یا عمری و منطقه الدیری و بخشیهای زیادی از خیابان صیدلینات پاکسازی شدن . سوریها خودشون رو به نزدیکی جاده ابطع رسوندن البته روشن تسلط اتیش ندارن چون جلوشن ساختمونه جناب aminor خبری از شروع عملیات بزرگ حلب دارید؟ گفته میشه این بزرگترین عملیات ارتش از زمان آغاز بحران هستش درسته؟

به نظر بنده آزاد کردن سلفی ها و تکفیری ها از زندانهای سوریه توسط حزب بعث در نهایت به سود محور مقاومت شد، درسته که اینها تعداد مخالفان بیشتر و با اعتقادات قویتر رو ساماندهی کردند و به همین دلیل رنج و زحمت فراوانی رو واسه مقاومت بوجود آوردند ولی تصور کنید که اگه اینها نبودن و تنها مخالف موجود در صحنه نبرد ارتش آزاد سوریه می بود، تا حالا غرب آیا رفتاری اینچنین داشت یا به سرعت به نفع اونها و به ضرر مقاومت وارد میدان شده بود؟