hfm

Members
  • تعداد محتوا

    28
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های hfm

  1. با عرض سلام و خسته نباشید حدودا مشخص است مجموعا چه مقدار تانک و نفربر به اکراین تحویل داده شده
  2. با عرض سلام ماشین الات موجود در عکس برای من خیلی جالب است مثل ان بورینگ احتمالا 120 پشت سر جالب است همه اینها موجود است و فکر نکنم ایجاد تکنولوژی 50سال پیش دیگر اینقدر ها هم ناممکن باشد بحث بیشتر بحث فعل خواستن است
  3. نمیدانید که با تمام پوست و گوشت و استخوانم دارم این چیزی که میفرمایید زندگی میکنم چه فرصت هاییی میبینم که از کف مردمانه معمولیه!! این سرزمین میرود چه چیز هایی میبینم که دیگر کار از خون گریه کردن هم گذشته است
  4. hfm

    لايه هاي پنهاني جنگ

    و ایران چگونه فرصت های طلایی قبل از ان را از دست داد......
  5. باسلام و خسته نباشید خدمت دوستان گرامی بعد خواندن نظرات دوستان و راه ها و دلایل و عدم اعتماد های که وجود دارد سوالی ذهن مرا درگیر میکند ما میدانیم فرماندهان و مدیران رده بالای مملکتی ما غیر ممکن است از مشکلات اگاه نباشند حتی تا شخص اول مملکت چرا با توجه به تجربیاتی که داشته ایم بطور مثال همین سوریه که کار به جایی رسید به ترتیبی بتوانیم نیروی هوایی روسیه را پای کار بیاوریم (پس میداینم وجود نیروی هوایی چقدر مهم است) خوب طبیعتا که نمیشود همیشه این کار را کرد در هر منازعه ایی ولی نکته اینجاست وقتی مرحوم شهید سردار قاسم سلیمانی به توسل به اینکه در کشور روسیه برای حضور نیروی هوایی انها برای ان ها ان مقدار دلایل لازم و سودی که برایشان داشت را برای حمایت هوایی . بالا برد که راغب شدن ( قطعا دلایل و منافع خود را ان ها هم میدانند ولی بهرحال توجیهات خوبی نیز برای شیرین تر شدن موضوع برایشان بوده)حالا سوالی که مطرح میشود چرا نمیشود با توجه به نیازها و نشان دادن یک معامله بصورتی که برای انها انقدر شیرین باشد که انها برای انجام تن در دهند حالا دو سوال مهم باتوجه به مسائل بالا 1- چرا و چرا واقعا بصورت جدی پیگیری نمیشود؟ 2-چرا و چرا این من و تویی در ارکان نظامی و سیاسی ما ریشه دوانده؟ که واقعا به اصل نظام دارد ضربه میزند چرا عرصه نظامی ما دچار این سیاست بازی ها شده است؟ ما داریم ضربه های بد و گل به خودی های متاسفانه بعضا جبران ناپذیری به خودمان میزنیم وقتی صحبت های دوستان را مطالعه میکنیم ناچار به این نتیجه میرسیم که اول باید این چراها پاسخ و سپس به رفع انها بپردازیم وگرنه اینکه بخواهیم به نیروی هوایی مان بطور مثال سرو سامانی بدهیم اینقدر دور از واقعیت هم نیست( حتی بطور نسبی) امیدوارم اول مشکل خودمان با خودمان حل بشود به قول معروف وقتی 5 انگشت ادم محکم مشت شود میشود مشت محکمی زد در غیر اینصورت متاسفانه نتیجه ایی جز شکستن انگشتان ندارد
  6. با عرض سلام و خسته نباشید و تشکر از تایپیک زیبای شما اول بدلیل نکته ظریف و مهمی که در باب موازی کاری در باب نیروی هوایی سپاه و ارتش فرمودید تشکر میکنم که به نکته ایی ظریف ولی بسیار مهم اشاره فرمودید اینجا بحثی را میخوام مطرح کنم و ببینم این بحث تا چه حدی میتواند نزدیک یا دور از ذهن باشد با توجه به نیروی ارزان ایران ( امکانات ارزان تولید اعم از انرژی و نیروی متخصص بسیار ارزان و ....) و زیر ساخت های نصفه و نیمه ولی تا حدودی کار شده مثل ان چیزی که جناب عالی در مورد میگ 29 های ایران فرمودید اگر ایران به شکلی با روسیه به تعامل برسد بگونه ایی که به معنای واقعی حداقل یک شریک استراتژیک یا حداقل نیمه استراتژیک رو به بالا به صورتی که روسیه فقط به شکل کارت بازی به ما نگاه نکند و از ایران بعوان پلی برای ساخت این ادوات ( نه بصورت کلی ) بلکه حداقل بخش های ساده تر مثلا بدنه ( مقصود این است از اینجا شروع شود به بالا در طول زمان) شروع به ساخت کند برای روسیه تا هم برای روسیه (برای صادرات خود به دیگر کشورها) قیمت محصولاتش پایین بیاید در مقابل رقیب سرسختی مثل چین هم ما بتوانیم خرید ارزان تری داشته باشیم هم توان علمی خود را بالا ببریم( معامله برد برد) چقدر امکان پذیر است؟ میخواهم این نکته را در نظر داشته باشید دنیای امروز بر مبنای پول و سود و زیان میچرخد( البته خود بهتر واقفید) چرا ما از این دید به روس ها وارد مذاکره و معامله نشویم تا برای انها پلنی شیرین همراه با سود بیشتر نداشته باشیم؟ حتی میشود کارخانجاتی برای بازسازی هواپیماهای قدیمی تر و فروش ان به دیگر کشور ها توسط خود روسیه شکل بگیرد این مهم انقدر دور از واقعیت و ذهن نمی تواند باشد اللخصوص برای روسیه ای که درگیر مشکلات مالی فراوان است داشتن پلنی که اینقدر برای روسیه جذاب باشد میتواند راه گشای خیلی از مسائل ما نیز باشد البته منظور کلی من این نیست که بلکل زمان حال را در نظر نگیریم بلکه خرید های مهم را داشته باشیم ولی بالاخره از جایی باید شروع کرد تا حداقل اینقدر محصولات بی ربط در نیروی هوایی خود نداشته باشیم(غربی روسی چینی) اینطور هم تکلیفمان در کل نیروی نظامی ما روشن تر پیش میرود مثلا نیروی دفاع هوایی زمین پایه ما بر مبنای روسی یا میشود گفت روسی است پس اینطور نمیشود گفت حداقل به یک یکدستی کامل تری میرسیم؟ اینطور به نظر نمیرسد که هزینه های ما درست تر و یک دست تر انجام میپذیرد؟ البته شما خودتان استاد هستید که این یکدستی امکانات زیاد تری برای ما می اورد با تشکر
  7. با عرض سلام و خسته نباشید مقاله جالبی بود اگر با این دید نگاه کرد که دکترین فعلی در جواب عملیات های شهری بصورت آنچه واحد متخاصم با توجه به میل به انجام عملیات مورد نظر در مقابل واحد های تدافعی با در نظر گرفتن آنکه بافت شهری هم برای ورود نیرو ها و ادوات زرهی ( عموما خیابان ها) سالم نگه داشت و همچنین بتوان بصورتی روحیه مدافع را و توان تدافعی آن را و ایضا روحیه آنرا نابود کرد بصورت ابتر مانده است پس آن ها با توجه به تجربیات بدست آماده در نمونه های گفته شده به دنبال راه کار های مناسب رفته و میروند اگر در مقام پیش بینی برویم ابزار لازم را تا حدودی دارند ولی شکل و فرم جدیدی باید به آن بدهند بنظر این حقیر بحث مهمات دقیق مسعله ایست که پیگیر خواهند بود ولی نه با مواد انفجاری شدید بلکه بصورت انفجارهای کوچک برای پاکسازی موردی طبقات که این خود منجر به باز تولید مهماتهای قطر کم به تعداد بالا در حامل پرنده است که مزایای بالای خود را دارا می باشد و از آن مهمتر خود حامل است که با توجه به فضای عملیات های تعریف شده برای واحد حمله کننده احتمالا بدنبال طراحی بی سرنشین های با مداومت و حمل مهمات بالا در ارتفاع بالا بصورت نیمه ایستا جالب خواهد بود ( با توجه به موارد ذکر شده تا حدودی متفاوت با طرح های کنونی ولی شبیه به موارد حاضر) علی ایحال چیزی که برای من جالب است رسیدن به موارد فوق برای ما با توجه به تجربیاتی که در بی سرنشین ها بدست آوردیم بسیار جالب است و قطعا کمک شایانی در جبهه هایی همچون سوریه به ما میتواند بکند قطعا با توجه به تجربیات شما در هواپیماهای مدل طرح های جالبی مد نظر جناب عالی هست فکر کنید حامل هایی به تعداد زیاد و بصورت ساعت پروازی بیش از ۲۴ساعت و نیمه ایستا (با سرعت بسیار پایین) در ارتفاع بالا هر طبقه ای که از آن کوچک ترین تحرک نامعقول صورت گیرد هدف قرار دهد بصورتی که ساختمان فرو نریزد و مسیر را برای نیروی زمینی پیشرو در زمین باز کند چیزی شبیه به تک تیر انداز هوایی (بطور مثال) میتواند کابوس وحشتناکی برای نیروی مدافع باشد و از بعد روانی از کشتار غیر نظامیان تا حدود زیادی جلوگیری کند که این خود میتواند از تلفات دهشتناک غیر نظامی کاهش و در بعد تبلیغاتی دست پری به متخاصم بدهد البته نباید فراموش کرد که برای رسیدن به این اهداف امن کردن آسمان برای حامل های مورد نظر امری حیاتی است
  8. دوست من شده چه شدنی هم با کمترین مصرف انرژِ ی ولی ولی......
  9. با سلام بسیار جالب بود منتظر بخش های دیگر هستیم موفق باشید
  10. با سلام خدمت استاد و دوست عزیز جناب MR9 اول تشکر میکنم بابت این تایپیک بسیار زیبایتان قطعا بنده حقیر اطلاعات نظامی دقیقی همانند شما استادان ندارم ولی به واسطه اینکه با صاحبانه صنایع چینی گفتگو داشته وبه شهر های مختلف چین سفر داشتم وبا توجه به مباحثی که دوستان مطرح کردن و با توجه به نام این تایپیک صحبت هایی داشتم سوالی مطرح است ایا کار قلب در بدن مهم است یا مغز؟ قلب در بدن یک کار میکند ومغز در عمل هزاران کار ولی نبود هر یک باعث مرگ است این جمله را مطرح کردم که بگویم در دنیای امروز و حتی باستان نمی توان قدرت اقتصادی و نظامی را از هم جدا کرده ویکی را بردیگری ارجحیت داد  کشور چین تا سالیان متمادی برای اینکه پیشرفت کند نیازمند صادرات باحجم سنگین بود که (البته این امر باعث نابودی خیلی از شغل ها در سرتاسرجهان شد )دلیل این کارپایین بودن توان خرید مردم چین است ودر مقابل امریکا که بزرگترین بازار جهان را داراست و البته دلیل ابرقدرت بودن امریکا دقیقا همین نکته است یعنی داشتن بزرکترین بازرا جهان که باعث یک نظام اقتصاد پویای داخلیست ( بخاطر همین نکته است که خیلی از مردم عادی چهان والبته نخبگان علاقه مند مهاجرت به کشور امریکا هستند ) با داشتن درامد سرانه بالا  وسیستم سیاسی کارامد کشوی پهناور با منابع غنی اعم از نفتی ومعدنی و از همه مهمتر سیستم اموزشی بسیار عالی و شاخص در تولید علم (که منجربه پیشرفت صنایع نظامی میشود با همراهی فاکتور  اقتصادی) امریکا را به قدرتی بی همتا تبدیل کرد تا همین اواخر امریکاییها چین را در حد یک قدرت نظامی دسته دوم و نهایتا دارای یک بازار خوب برای سرمایه گذاری قبول داشتند واگر سیستم صادراتی وارداتی چین مختل میکردند(با کارشکنی های اقتصادی)چین فلج میشد تا اینکه تغییراتی در چین افتاد که این جانب از نزدیک دیدم عینا برا دوستان شرح میدهم تا سالیان نه چندان دور همین که دولت مرکزی چین همین که بتواند شکم مردمانش را سیر کند برایش هنر بود ولی اگر امروزه شما به چین سفر کنید میبیند مردم لباس های انچنانی با برند ها ی معتبر   کفش نایکی بهتریت ماشین ها و.... که همگی ساخت خودشان که البته تقلبی هم نیست ( که اگه دوستان بخواهند خواهم گفت چگونه) به طور خلاصه کم کم با بالارفتن توان اقتصادی مردم چین  (که البته با خالی شدن جیب من وتوست)  و زندگی مصرف گرایانه و خرج کردن پول های خود  باعث ایجاد یک بازار قوی داخلی شدند  وهمچنین سرمایه گذاری سنگین بر روی سیستم های اموزشی باعث  تولید علم (نه به کلانی امریکا) گردید که قطعا این دو کناره هم وبا خرد گرایی و منطق که پشت ایجاد چنین نظام اقتصادیست باعث ایجاد ارتشی مدرن خواهد شدو بهتر بگویم دارد میشود یادم است همین چند روز پیش با  مدیر یکی از کارخانه مطرح چین درنمایشگاه بین المللی در زمینه کار خودمان گفگو میکردیم به شوخی گفتم شما صنعت گران دیگر کشور ها را نابود میکنید اوهم جدی گفت ما اصلا به صادرات به کشور های دیگر احتیاج نداریم ما بخش کوچکی از تولیدمان را صادر میکینم و این چیزی من داخل چین با چشمانه خود به عینه دیدم  عمده تولیداتشان برای مصرف داخلیست تازه این در حالیست که این بازار به رشد حداکثری خود نرسیده است همه این ها را گفتم که در تایید حرفای استاد MR9 عزیزبگویم که  تازه این ابتدای قدرت گرفتن چین است و ان دوستانی که در مورد سرقت یا کپی کاری های چینی ها که میگویند که اخلاقی نیست میخواستم بگم برادر من کدام کارسیاست دنیا اخلاقیست که این یکی باشد در ضمن مهندسی معکوس اصلا کاره ساده ای نیست شما وقتی میتوانید یک دستگاه را مهندسی معکوس کنید که کارکرد قطعه به قطعه ان را متوجه بشین و وقتی این کار را کردید مطمعن باشید و در گام بعدی بهتر و پیشرفته از ان دستگاه را خواهید ساخت چون دست پیدا کردن به فناوری مهم است  چون بنده دقیقا همین کار را انجام میدم وبا پوست و گوشت خود این کار را حس کرده ام در اخر بگویم به شخصه دوست ندارم در دنیایی که چینی ها ابر قدرتند زندگی کنم چون به هیچ گونه اصول اخلاقی پایبند نیستن اگر دستشان برسن کلاه را با سر برمیدارند ببخشید اگر غلط املایی داشتم
  11. دقیقا دقیقا نکته بسیار مهمی اشاره کردید  توجه به تئورسین ها وز همه مهمترتوجه و اجرای بدون تعصب دقت کنید بدون تعصب فرق اساسی بین کشور های توسعه یافته وجهان سوم است
  12. باسلام خدمت دوست عزیز البته نکتیه که نباید فراموش بشه با توجه به اسنادی که بعد از جنگ پیدا شد نشان داد که المانی ها در محاسبه مقدار اورانیوم برای اجرای حالت انفجار زنجیره ای میان اتمها ( اصطلاحا اگر اشتباه نکنم مقدار بحرانی) اشتباه محاصباتی داشتن و فکر میکردن برای اینکار ( ساخت یک بمب) حداقل به یک تن اورانیم نیاز است ( درست یادم نیست ولی چیزی حدود همین اندازه بود اگر اشتباه نکنم) ولی جالب است در خلال جنگ دو دانشمند المانی فرار کرده از المان طی محاسباتی متوجه شدن که برای ساخت بمب چیزی در حدود یک کیلو اورانیوم نیز کفایت میکنه که با توجه به همین محاصبات امریکاییها به مسئله بمب ورود کرده وبنا به ساختن بمب کردن و اگر المانیها به این مطالب واقف بودن حتما در رسیدن به بمب تلاش بیشتری میکردن چون فکر میکردن برای این مقدار اورانیوم هیچ کشوری در ان زمان امکانات کافی ندارد پ ن = اگر دوستان اطلاعاته بیشتری دارن در این مورد راهنمایی کن چون بسیار مشتاقم اطلاعاتم را در این باره بیشتر کنم
  13. تشکر از راهنمایی شما
  14. با سلام خدمت جناب mr9 عزیز درست است که امریکایها چنین مرکز توانمندی را ایجاد کرده اند ولی به نظر شما در حوزه EMS به چه حد از بازدارندگی میتوانند برسند و اینکه امریکاییها روی توان افندی این حوزه بیشتر سرمایه گذاری میکنند یا پدافندی؟  پ ن .بنده به شخصه به قدری از این سلاح وحشت دارم که سلاح های دیگر امریکا وحشت ندارم  اگر امریکا سرمایه گذاری بالایی در این مورد بکند کشور های دیگر بیکار ننشسته و اقدام میکند تهدیدی که این سلاح ها برای بشریت دارندواقعا کم از سلاح های هسته ای نیست
  15. اقا به دروازه ام بگی دیواره نمیشنوه icon_cheesygrin icon_cheesygrin
  16. بسیار بسیار جالب بود فیلم زیبایی نیز در مورد این داستان ساخته شده با تشکر از وقتی که گذاشتید
  17. با سلام خدمت اقا بهنام و اقای mr9 عزیز همین اول از چیزهایی که شاید بی ربط به پست های شما عزیزان هست  میخواهم بگویم عذرخواهی میکنم اقا بهنام شما لینکی از سایت رو به بنده حقیر معرفی کردی که صحبت های اقای mr9 عزیز و دیگر بزگواران واساتید سایت درونش بود که واقعا ممنونم واستفاده کردم ولی پست های زیادی از دیگر دوستان بود که با خواندن ان بنده احساس کردم درباره جای یا نقطه دیگری از چهان صحبت میکنند یا بنده سراپا تقصیر اصلا در این کره خاکی زندگی نمیکنم متاسفانه و یا با تردید خوشبختانه نمیدونم به دلیل شغل و حرفه ایی که دارم خیلی از واقعیت های جامعه را به صورت عریان وحقیقی میبینم واگر کمی تامل کرده باشید میبینید ادعایی بر اینکه زیاد میفهم ندارم  وترجیح میدهم از سخنان شما بزگواران استفاده کنم سوال هایی برایم پیش امده که اساتید سایت بنده را مورد لطف خود قرار داده وتوضیحی بدهند متشکر میشوم 1-چرا افراد زیادی در این سایت خود را پشت افراد عالیرتبه نظام قایم میکنند و هوشمندانه سخنان انان را هر طور که خود دوست دارن به نفع خود مصادره میکنند 2-( که البته این سوال برایم مهمتر است) وضع صنعت یک کشور به اقتصاد  وبه طبع ان به امور نظامی وبالاخره قدرت چانه زنی بین المللی رابطه کاملا مستقیمی دارد وضع صنعت حال حاضر ما ما فقط چند پله تکرار میکنم چند پله با فاجعه کامل فاصله دارد سکوتی عجیب در این مملکت میبینم وقتی از تحریم خودرو داخلی صحبت میشود صدای  کف و هورا و تایید بلند میشود کارخانه ها تعطیل و صاحبین کارخانه ها اکثرا دلال ماشین الات  وکالا های چینی گشته اند کار به جایی کشیده اگر شخصی در جای دولتی و حتی خصوصی کار کند و به اصطلاح بار خود را نبندد در جامعه اورا بی عرضه خطاب میکنند  گلوله توپی میتراشی بدنه تانکی بورینگ میزنی وقتی ان ماشین ابزارها چینی است یعنی چه؟ وقتی که اکثر قریب به اتفاق ماشین الات وابزارالات ما چینی است وما ماشین ابزار سنگین تولید نمیکنیم یعنی ابتدایی ترین احتیاجات صنعت ما چینیست این یعنی چه؟ وقتی بزگترین دشمن ما در ایران است که ذره ذره دارد ایران را میبلعد که ما که هیچ امریکا رانیز بخواهد نابود میکند وان بحران خشکسالی است وهیچ کس ککش هم نمیگزد  این یعنی چه؟ و سوال مهم چرا ما مردم دیگر ککمان نمیگزد؟ ما مردم ایران در سراشیبیه سقوطیم چون دیگر دوست نداریم!!!!!! با منطق باشیم ما مردم ایران در سراشیبیه سقوطیم چون فکر میکنیم مرگ برای همسایه است بدترین ضربه هارا خودمان به خودمان زدیم در طول جنگ هشت ساله بدترین شکست ها چه شکستی بود؟ سوالی که هر روز از خودم میپرسم چرا کار جامعه ما به اینجا کشید؟ ببخشید عذر میخواهم میدانم بی ربط است ولی وقتی ان مطالب را خواندم ودیدم دیر صباحی است منطق کم کم دارد از بین مردم میرود و دلی پرخون دارم دیگر طاقت نیاوردم   عاجزانه از شما بزگواران سایت میخواهم تایپیکی را در این مورد راه اندازی کنید با تشکر
  18. ممنون دوستان از اطلاعاتی که دادید
  19. با تشکر بسیار جالب بود اگر میشود در ادمه در مورد اقدامات متقابل امریکا بیشتر تضیح دهید
  20. با عرض سلام من صدرصد با حرفه شما موافقم در لابلای حرف های شما نیز میتوان فهمید دست شما هم ازگفتن حقایقی که تقریبا همه میداتیم ولی بدلیل روحیه رزمندگان و...نمیخواهیم چیزی بگوییم بسته است من خواهان خشونت نیستم نمی خواهم بگویم هدف وسیله را توجیه میکند ولی دوست خوبه من emp عزیز خود خوب میدانی که سوریه چقدر برای ما مهم است من نگران مملکتمان هستم وگرنه میدانیم که این انسانی نیست که بگوییم هدف وسیله را توجیه میکند
  21. با سلا به دوست عزیز  emp من خیلی خوب متوجه نتیجه گیری شما نشدم اولا همگی دیگه خوب میدونیم سوریه چند پاره شده ودیگه نمیشه این تیکه هارو به هم صل کرد  این یک واقعیت مسلم است ودیگر نباید انتظار داشت حد اقل گروهی از عرب های سنی سوریه همون دیدگاه قبلی رو نسبت به ما داشته باشن دوما سوریه برای ما خیلی مهم است نمی خواهم بگویم پاشنه اشیل ماست ولی چیزی در نزدیک به ان است فقط میخواستم لحظه ای درنگ کرده و فکر کنید اگر در مذاکرات 5+1 ما برگ هایی مثل سوریه عراق حزب الله را نداشتیم چه بلایی سر قدرت چانه زنی ما می اورد   در نتیجه به نظر حقیر ما هر چه داریم باید برای سوریه بگذاریم چون اگر نکنیم بعدی نمی ماند اینجا و در این فضا نمیتوانم همه دیدگاه های خود را راحت بگویم چطور بگویم ما با در جنگ درسوریه به اندازه کافی دشمن ساخته ایم (اینجا بحث خوب وبد بودن  این جنگ را نمیکنم خواهشا به انحراف نریم گرچه به نظر من حتما باید ورود میکردیم بی شک) پس دیگر به نظر بنده اینکه به فکر یک سری از ملاحظات باشیم دیگر خیلی.... در جنگ  دیگه جای این حرف ها نیست مخصوصا در این جنگ  که واقعا هرکی هرکیه  حال چرا میگویم بعدی نمی ماند  گفتن ندارد چون اساتید به اندازه کافی گفتن پس حقیر تکرار میکنم . با از دست رفتن سوریه ما نمی توانیم همچون قبل به حزب الله کمک کنیم که این باعث کمترشدن  فشار ما بر صهیونیست ها میشود که این خود یکی از اهرم های اصلی فشار ماست و همچنین با از دست دادن خود سوریه یکی از متحدان خود در منطقه را از دست داده ایم . ما باید طوری عمل کنیم در صورت تقسیم سوریه که به نظر بسیار محتمل است  حداقل قسمتی علوی هم مرز با لبنان را برای خود حفظ کنیم در اخر تکرار میکنم با گذشت امروز فردا می اید اگر امروز را مستحکم نسازیم اینده ای ویران در انتظار ماست با تشکر
  22. سلام به دوستان چیزی خیلی وقته فکره منو به شدت درگیر کرده اونم اینکه چرا واقعا چرا از پهباد های مسلحمون استفاده نمیکنیم؟ چون میتونه به شدت وضعیت مارو عوض کنه ونیازمون رواز روسها  کم کنه حداقل برای ازمایش اونها در شرایط واقعی واموزش بهتر نیروها نکنه واقعا ....... اگر واقعا موشک های سدید جواب نمیده حداقل از پهباد های انتحاری برای ضربه زدن برای مراکز فرماندهی و پایین بردن روحیه انها خیلی موثره حساب کنید پهبادی انتحاری در شب در مثله اجله معلق انها بخوره خیلی روحیه انها را خراب میکنه حتی اگر بصورت گسترده استفاده نشه شاهد 129 نخواستیم  حداقل پهاد انتحاری میتونیم استفاده کنیم یعنی از زمان جنگ با اون مهاجر ها و موشک های ار پی جی که با کش پرت میکردیم الان عقب تر رفتیم؟ بابا من خودم ماشین سازم اگه از چیزی گسترده استفاده نکنیم عیوب ان رو نمیفهمیم حد اقل برای اینده خودمون
  23. با سلام خدمت همه اساتید   یکی از دوستان من که در شرکت پنها کار میکنه میگفت ما مشکل اصلیمون مشکل کپی رایته بخاطر همین ما بالگرد جدیدی نمیسازیم بلکه همون هایی که داریم ارتقائ میدیم یا میگردیم تو مناطق جنگی حتی یه پیچ با شمار سریاله بالگرده سقوط کرده پیدا میکنیم وکلا اونو میسازیم بخاطر این نرخ تولید پایینه  البته در مورد موتور میگفت مشکلی نداریم چون مقدار زیادی موتور از زمان طاغوت اکبند تو انبار ها داریم یا با واسطه وارد میکنیم همین چند وقت پیش چند  تا بالگرد  برای اوزانس هوایی از طریق قطرکاملا قانونی  وارد کردیم که تو رسانه ها هم نشون دادن  اگر میخوایم نرخ تولید رو بالا ببریم باید یه طرح کاملا بومی واز مهمتر کارا داشته باشیم که نخوایم هی دنبال بروز رسانی باشیم