kaveh332

Members
  • تعداد محتوا

    4
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

6

درباره kaveh332

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

405 نمایش های پروفایل
  1. بعضی از منابع از ورود نیروهای دفاع ملی به عفرین خبر دادند. البته گفته شده بیشتر نیروهای نبل و الزهرا بودند. در مسیر هم مثل اینکه نیروهای ترکیه با بمباران مسیر خواستند مانع ورودشان بشوند. البته خبر دیگه هم اینه که گویا تروریستهای وابسته به ترکیه از سمت منطقه لیرمون حمله ای به سمت حلب را شروع کردند.
  2. با سلام کلا هدف من این نبود تمامی عوامل موثر بر تغییرات نرخ ارز در ایران را ذکر کنم. دوستمان سوالی مطرح کرده بودند من هم در حد وسع خودم نکاتی را گفتم. در مورد عدد حق با شماست. اما در مورد اینکه گفتید 90 درصد زیر 20 میلیون تومان هستند. خود این آمار دقیق و رسمی نیست و ثانیا هیچ جای اقتصاد نمیتونید پیدا کنید منظور از سفته باز کسی است که سرمایه کلان داشته باشد. سفته باز کسی است که قصد دارد صرفا با سرمایه‌گذاری در امور غیرتولیدی و بخصوص در دارایی هایی که ریسک بیشتری دارند کسب درآمد کند (با هدف پس انداز صرف متفاوت است). اون دوستان به فرض 1 میلیون هم داشته باشند، وقتی بخواهند یک بیسکویت بخرند 10 بار به تاریخ و قیمتش نگاه میکنند، قابل قبول نیست که بگیم اطلاع نداشتند موسسات غیرمجاز هستند و ..... البته نمیشه منکر مشکل ساختاری در حاکمیت و قوانین کشور بود که موسساتی بدون کسب مجوز از بانک مرکزی بتوانند در چرخه اقتصادی وارد شوند. در مورد سود سپرده‌های بانکی گفتید. هیچ جای دنیا شما نمیتوانید نرخ بهره حقیقی را منفی کنید. وقتی نرخ تورم بیشتر از نرخ بهره سپرده باشد نرخ حقیقی بهره منفی میشود و مشکلات زیادی بوجود میآورد که سیستم در هم گسیخته بانکی ما نتیجه این مساله است. افراد حاضرند با نرخ بهره 30 درصد هم وام بگیرند چون ارزش آتی پول کم میشود و مقرون به صرفه هست. بنابراین سود بانکی در ایران زیاد نبوده است (سود تابعی از نرخ تورم و نرخ ریسک اقتصادی و عایدی سایر بازارهاست). فرمایش داشتید نرخ مالیات ارزش افزوده بر معاملات دلار در دوبی عامل افزایش هست. این نرخ حداکثر به اندازه خودش میتواند باعث افزایش قیمت دلار شود (حداکثر 10 درصد). قیمت دلار در بلندمدت دست دولت نیست. دولت فقط میتواند در کوتاه مدت مانع افزایش دلار شود. ولی پس از مدتی به دلیل تفاوت نرخ تورم ایران و آمریکا شکاف قیمتی افزای شپیدا می‌کند و دولت دیگر قادر به کنترل آن نیست و جهش قیمتی خواهد داشت. دولتها تنها در زمانی که اجازه نمی دهند دلار تعدیل سالیانه خودش را داشته باشد مقصرند. دولت کنونی هم هیچ انگیزه درآمدی از دلار ندارد چون درآمد ارزی به اندازه کافی دارد. فرمودید باید اینها را گذاشت سینه دیوار. این رویکرد مال آدمهاییه که از واقعیات و کارکردهای اقتصادی بیخبرند. مطمئنا آقای سیف هم اینجا بود و کس دیگری رئیس بود میگفت باید اینو بزاری سینه دیوار و بزارید من رئیس باشم. در ضمن بانک مرکزی ایران جز غیر مستقل ترین بانکهای دنیاستو استقلال واقعی ندارد. بابت منحرف شدن بحث تاپیک هم معذرت میخوام. ولی یکی از مهمترین تهدیدات ایران تهدید دید کوتاه مدت مدیریت است و چرخه های اقتصاد سیاسی است. باید تعیین راهبرد و تعتیین مسیر در اختیار قوه مجریه نباشد و نهادهای مستقل (مستقل به معنای واقعی) و مراکز تفکر تعیین کننده مسیر باشند. همون موقع که آقای رئیس جمهور قصد کاهش نرخ بهره را داشت بسیاری از دوستان هشدار این روزها را داده بودند.
  3. با سلام معمولا از بعد اقتصادی (صرفا تحلیل اقتصادی) عوامل متعددی در تعیین قیمت ارز خارجی (دلار) تاثیرگذارند. معمولا تفاوت تورم در ایران و آمریکا یکی از دلایل اصلی است.جدای از این بحث در مورد اتفاق اخیر و افزایش قیمت دلار از دیدگاه من چند عامل موثر بوده اند. عامل نخست، افزایش نا اطمینانی در اقتصاد است. بعد از سال 1392 عوامل اقتصادی و سرمایه گذاران در صدد سنجش رویکرد کلی نظام نسبت به اقتصاد بودند و دست نگه داشتند تا پس از مشخص شدن مسیر اقدام به عمل متناسب کنند (لازم به ذکر است که دولت جدید اعتقاد به ایجاد محیط مناسب برای کسب و کار و افزایش آزادی اقتصادی داشت) در طول 4 سال گذشته به دلیل تقابل بین نیروهای سیاسی- اقتصادی (دولت و رقبایش) سرمایه گذاران و بخش خصوصی واقعی نتوانست به جمع بندی خود برسد. به همین دلیل در این دوره شاهد افزایش شدید نقدینگی (سپرده های بانکی) بودیم. بعد از انتخابات علیرغم وعده‌های زیاد، عملا دولت نشان داد از اقتدار لازم لا اقل در زمینه اقتصادی برخودار نیست (این عدم اقتدار از زمان معرفی کابینه نمود داشت) از اینرو نا اطمینانی عاملان اقتصادی نسبت به آینده افزایش یافت. در زمان نااطمینانی معمولا افراد منابع مالی را به صورت امن ترین دارایی (طلا و یا دلار) نگهداری می کنند. به همین دلیل ما شاهد افزایش قیمت دلار و طلا بودیم. البته با شروع اعتراضات ریسک اقتصادی نیز افزایش یافت و چیزی که این چرخه را تکمیل کرد نمایش ضعیف رئیس جمهور در مصاحبه و پخش زنده آن بود. عامل مهم دیگر تهدیدهای ترامپ و رویکرد چین در این زمینه بود (بستن حسابهای بانکی برخی از ایرانیان). اما عامل دیگری در این زمینه خیای نقش داشت و معمولا در تحلیل ها لحاظ نمیشود و آن موسسات ورشکسته و پرداخت بیش از 113 هزار میلیارد تومان از بیت المال بود. عموما سپرده گذاری در موسسات غیر مجاز ریسک بالایی دارد. ریسک سپرده این موسسات بیش از ریسک سپرده‌گذاری در بانک‌های دولتی است. بخش زیادی (نمیگویم همه) که در این موسسات سپرده گذاری کردند افراد سفته‌باز ریسک پذیر بودند. هدف اصلی این افراد کسب بالاترین سود با قبول ریسک شکست است. این افراد یک خاصیت مخصوص به خود دارند و آن سیا بودن است. مرتب دارایی خود را به امید سود از یک بازار به بازار دیگر می‌برند. وقتی موسسات ورشکسته شدند (یک عده افراد پول را بردند و پس نیاورند و عموما از اعضای هیات مدیره این موسسات یا وابستگان آنها بودند) دولت برای ساکت نگه داشتن سپرده گذران اقدام به خرج از جیب مردم (بیت المال) کرد و 113 هزار میلیارد تومان به دست افراد سفته باز ریسک پذیر داد. طبعیه اونا هم پول میبرن سمت بازار ارز. مهم ترین عوامل اقتصادی افزایش نرخ ارز در این دوره اینها بودند. البته دولت قصد یکسان سازی نرخ ارز را داشت. اما قصد دولت آزادسازی نرخ ارز با قیم بین 4000 تا 4200 بود.
  4. بنظر میرسد شرایط مناسبی برای ارتش سوریه مهیا شده است. از طرفی با خروج برخی از نیروهای کرد از محله شیخ مقصود، ارتش در این منطقه بیشتر مسلط خواهد بود. با تمرکز نیروهای وابسته به ترکیه در عفرین راه برای پیشروی سریع در ادلب و حتی آزادسازی فوعه و کفریا مهیا می‌شود (البته اگر توافق‌های از قبل صورت گرفته مانع حرکت نیروها نشود) مطمئنا اگر محور مقاومت بتواند با حمایت تسلیهاتی (موشک های ضد زره و ...) کردها را پشتیبانی کند نبرد عفرین فرسایشی میشود و بیشترین ضررش برای ترکیه و ارتش آزاد خواهد بود.