RezaKiani
Members-
تعداد محتوا
1,988 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
2
تمامی ارسال های RezaKiani
-
[right]به نقشه ی سوم نگاه کنید ببینید مرز عثمانی کجای اروپا بوده [/right]
-
زرهی ایران به روایت تصویر زرهی ایران به روایت تصویر
RezaKiani پاسخ داد به Goebbels تاپیک در گالري نيروي زميني
[right]اقا جان واقعا که خسته نباشید و دست شما درد نکنه دست برادران سپاه وارتش هم که این تجهیزات رو نگهداری می کنند درد نکنه[/right] -
کلیپی از رویارویی ناو الوند با ناوشکن آمریکایی
RezaKiani پاسخ داد به F14AA تاپیک در گالري نيروي دريايي
[right]حاج رضوان عزیز اتفاقا من نگران گذشته ها نیستم دوست عزیز نگران اینده هستم. متاسفانه نه شما و نه زمامداران شما هنوز نفهمیدن که قدرت اصلا یعنی چی و چه مولفه هایی داره. به هرحال تجربه معلم خیلی بدیه . ناکث اول امتحان می گیره بعد درس می ده. دیگه خود دانید. اگه فکر می کنیم با عملیات استشهادی و گردن کلفتی می تونید جلوی این گردن کلفت بایستید خود دانید. مطمئن باش اگه جواب می داد الان داشتیم توی بغداد دیشلمه میخوردیم وحسرت زیارت کربلا به دل این اقا نجف عزیز ما نمی موند. بین مین عراقی ها و گلوله ی یانکی ها هم خیلی فرق هست. بحثش باشه برای یه جای دیگه[/right] -
کلیپی از رویارویی ناو الوند با ناوشکن آمریکایی
RezaKiani پاسخ داد به F14AA تاپیک در گالري نيروي دريايي
[right]رونین جان اون بابایی که گردن کلفت اول دنیاست والبته زبون نفهم اول دنیاست چهل ساله که پول اف-16 های شما رو خورده روشم پول آواکسهارو خورده روشم پول زیردریایی هاتون رو خورده و پول خیلی چیزهای دیگه رو هم خورده یه آبم روش. . اسکونتش رو حساب کنی می تونی ده تا دبی رو باهاش بخری برادر. اون وقت شما چه کردی؟[/right] [right]در ضمن برادر عبودی عزیز. این عزیزانی که رفیق سامرایی نام بردن وقتی که امریکا حمله کرد به سهند و سبلان کجا بودن اون وقت؟ شما خبری ازشون داری؟چن تا ناو امریکا رو غرق کردن با این تاکتیکهایی که شما لطف کردی و اسم بردی؟[/right] -
گزارش تصویری از پایگاه چهارم شکاری وحدتی در نوروز 1392
RezaKiani پاسخ داد به ALFARD تاپیک در گالري نيروي هوايي
[right]جسارتا اون هواپیمایی که نوشته اید هواپیمای بازنشسته احتمالا اف-84 هستش نه اف-86. لطفا دوستانی که بیشتر اطلاعات دارن نظر بدن[/right] -
I'm so soory. I had a big mistake
-
[right]می شه یه لطفی بکنی و همین توصیه ها رو برامون تاپیک کنی تا ما بفهمیم منظورت از فرهنگ چیه؟[/right]
-
I think that was a disaster for Iranian Navy
-
[right]فتح عزیز تشکر. ببین عزیز دل برادر جنگ جای فرهنگ بازی نیست. جنگ جای کشتنه . اگر نکشی کشته می شه. شوخی هم برنمی داره. حضرت پیغمبر در دو تا ازجنگهاش دستور داد تا درختان دشمن رو قطع کنند تا دشمن مجبور به تسلیم بشه. وسط دعوا که حلوا خیرات نمی کنن[/right] [right]عیدتم مبارک[/right]
-
[right]دوستان توجه داشته باشند که کشتی 45000 تنی رو در عرض تنها 3 سال ساخته اند[/right]
-
[right]خداوند صیادشیرازی رو رحمت کنه . اینکه رسته ش توپخانه نبود تنها اشکال کارش نبود. همون جور که شما فرمودید این اشکال رو می شه یه جورهایی حل کرد. معضل اساسی ایشون چیز دیگری بود و اون هم دخالت کردن در چیزی بود که تخصص ش رو نداشت. این بنده ی خدا بر خلاف فرمایش شما دوره دافوس و ستاد که ندیده بود.(دیده بود؟) همین جوری کیلویی چند تا درجه (بهش می گن تشویقی) گرفت و به خاطر هماهنگی که با بچه های سپاه داشت (نمی دونم برای این صفت باید چه کلمه ای بکار ببرم خاکساری یا؟؟؟) شد فرمانده ی نیروی زمینی. شما بگو وقتی که ایشون فرمانده ی نیرو شد چند سالش بود؟ چند سال تجربه ی نظامی داشت؟ و آیا اصلا کسی با صلاحیت تر از ایشون برای انجام این کار در ایران وجود نداشت؟[/right] [right]این بزرگوار در حدود 38 سال سن داشتند و بادرجه ی سرهنگی(تشویقی البته) فرمانده ی نیرو شدند. اگر در ارتش امریکا خدمت می کردند با این تجربه و این سن و سال حداکثر یه گردان پیاده رو می دادن دستش. غیر از این هستش؟[/right] [right]به هرحال اگر خواستید به عمق سواد (نداشته ی) ایشان در زمینه مسائل تاکتیکی پی ببرید پیشنهاد می کنم فاجعه ای رو که در عملیات قادر افریدند بخونید تا بفهمید که ایشان نه مدیریت بلد بودند نه تاکتیک بلد بودند (استراتژی که جای خودش رو داره) نه فرماندهی بلد بوده نه طرح ریزی بلد بوده و بالاخره چون ما ایرانی ها همه چیمون به همه چیمون می یاد اگر امثال صیاد شیرازی فرمانده ی نیرو نشوند باید تعجب کرد.[/right] [right]البته الان که من این رو می نویسم خیلی از دوستان به بنده حمله خواهند کرد و ایشان را یگانه ی تاکتیک دوران خواهند خواند و در ردیف کسانی مثل گودریان و رومل و فون روندوشتت اما بالاخره همین اسناد کمی هم که از طریق سپاه منتشر شده خودش نشون می ده که حد و حدود این عزیز در چه قواره ای بوده[/right] [right]البته من از نظر شخصیت و تقوا و اخلاص روی ایشان قضاوت نمی کنم .قضاوت این مسائل می ره برای اون دنیا و در محضر عدل الهی. انشالله که همه ی ما اون رو سربلند و روسفید باشیم. چیزی که من برام اهمیت داره نقش ایشون به عنوان فرمانده است که به خاطر تبلیغات گسترده ای که درباره شون شده تقریبا همه ی مردم ایران فکر می کنند که صیاد شیرازی بزرگترین سردار ایرانی پس از حمله ی اعراب به ایران بوده. شما همین یه جمله رو که بعد از عملیات قادر ایشون گفته بخونید تا ببینید که خودش به بی سوادی خودش چه جوری اعتراف کرده[/right] “ من در این عملیات چیزهایی را فهمیدم و تجربه کردم که در طول 5 سال جنگ متوجه نشده بودم. و توانایی و قدرت یگانها و فرماندهانم را تجربه کردم.” [right]اینهم منبعش[/right] [right]http://www.ensani.ir/fa/content/72242/default.aspx[/right] [right]حالا شما بگو فرمانده نیرویی که بعد از 5 سال تازه می خواد توانایی قدرت یگانش رو بفهمه کجای معادله ی جنگ قرار داره؟[/right] [right]البته گفتم این چیزها عجیب نیست(دست کم برای من ). زمانی که در تمام دنیا فرمانده ی نیروی هوایی از خلبان های اون نیرو تعیین می شه(یعنی کسی که بیشترین آگاهی رو نسبت به روشها و اهداف نیروی هوایی داره) فرمانده ی نیروی هوایی ایران خدمه ی رادار از کار درمیاد. یا همین امیر سیاری که من نفهمیدم کدوم تکون رو به نیروی دریایی داده؟ شما لطف کن و یه تاپیک جداگانه درباره ی مدیریت این بزرگوار در نیروی دریایی و انقلابی که در این نیرو ایجاد کرده اند درست کنید تا ما اونجا درباره ی ایشون بحث کنیم. تا اونجا که من فهمیدم تمام رشد نیروی دریایی ارتش به خاطر حمایت های مستقیم شخص رهبری توی این دو دهه ی اخیر بوده. من نمی دونم توجه معظم له به نیروی دریایی یه توجه و علاقه ی شخصی است یا برنامه ای که مشاوران ایشان ارائه کرده اند به هرحال تاکید درست و به جایی به قدرت دریایی دارند و امیدوارم که این توجه هر چه زودتر توسط پرسنل زحمت کش این نیرو به ثمر بشیند[/right] [right]از بحث اصلی خارج شدیم عزیز! شما از ابتکارات و تاکتیکهایی که امیر منفرد نیاکی در طول جنگ اجرا کردند اینجا بنویسید تا ما هم نسبت به این مسائل آگاه بشیم انشالله[/right]
-
[right]زمانی که ایران داشت برای آمریکا توی خلیج فارس شاخ و شونه می کشید عراق ماه ها بود که داشت ارتش خودش رو بازسازی می کرد. با وجود خیال راحت از اینکه ایران دیگه توان نفوذ در خاک عراق رو نداره عراق شروع کرد یه برنامه گسترده رو انجام بده. خرید تجهیزات و سلاح جدید، اوردن مستشار خارجی،ساخت بمب شیمیایی، و البته افزایش نیروی انسانی که ایران خوابش رو هم نمی دید. بعد تمرکز کردن روی تاکتیکهای جنگی مدرن و متحرک. اول زدن به فاو. بعد شلمچه. بعدش مجنون و اخر سر دهلران وزبیدات و مهران. توی دهلران کمر ارتش ایران شکست و حتی مقر فرماندهی ش در عین خوش به دست عراق افتاد. تعداد زیادی از سربازهای ارتش 77 پیاده و 21 حمزه اسیر شدن. مهران هم که توسط یه تعداد شبه نظامی مجاهدین سقوط کرد[/right] [right]نتیجه ی این شکستهای نظام این بود که در کردستان عراق هم عقب نشینی کردیم و حلبچه ووو رو واگذار کردیم[/right] [right]بعد از 9 سال تجربه ی کشور داری پاقای هاشمی در مصاحبه ای فرمودند که: این روش ناصحیحی بود که برای جذب نیروهای انقلابی؟؟/(منظورشون احتمالا لیبی و کره شمالی بوده) برا ی کشورمان دشمن درست می کردیم. یعنی کشورهایی که می توانستند بی تفاوت باشند(مثلا فرانسه و المان و شوروی) را رو بروی خود و در حال عداوت با خود قرار دادیم یا حداقل کاری برای جذب آنان نمی کردیم(اطلاعات 12 تیر 67)یعنی همون کاری که صدام از اول جنگ انجام داد ما رفتیم و دقیقا برعکسش رو انجام دادیم[/right] [right]شما می توانید کتاب سیری در جنگ ایران و عراق جلد پنجم (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه) رو بخونید. کتاب خیلی خوب و بدون غرض ورزی و پیش داوری است و تمام مطالب اون با تکیه بر اسناد تاریخی و روشن گر[/right]
-
[right]سلام دوست عزیز. در درجه اول از وقتی که گذاشتید و تذکراتی که دادید تشکر می کنم. قبل از هر چیز باید اشاره کنم که وقتی من چیزی می نویسم قصد این رو ندارم که خدمات و زحماتی که عزیزانی چون همین بزرگوار یا بزگواران دیگری مانند حسن باقری و.... در طول جنگ با عراق داشتند رو زیر سوال ببرم. انشالله که اجر همشون با خدا باشه و ما هم توفیق داشته باشیم که به اندازه ظرفیت خودمون تلاش و کوشش کنیم[/right] [right]اما مسائلی که درباره جنگ زرهی بیان کردید جوابهایی دارند که من قبل از ذکر اونها یه مقدمه ی کوچک می گم[/right] [right]به دلیل علاقه ای که من به زرهی داشتم (از دید تاکتیکی) خیلی دوست داشتم بدونم که ایران و عراق در طی جنگ چه تاکتیکهای زرهی رو اجرا می کردند. منابع اندکی در این زمینه موجود بود. یه مطلب انگلیسی که می خوندم اشاره کرده بود که هر دو کشور هیچ وقت نتونستند به درستی از زرهی خودشون استفاده کنند و در حقیقت زرهی رو به یک جور توپخانه ی متحرک تنزل رتبه دادند در صورتی که در جنگ مدرن زرهی و در زمینهای باز(نه جنگ شهری و کوهستانی) زرهی حرف اول و اخر رو می زند. به هرحال از طریق مجله ی نگین ایران به بعضی از اسناد سپاه دست پیداکردم که بعضی ش رو در همین میلیتاری می تونید پیداکنید و مطالعه کنید این یک نمونه اش[/right] [right]http://wars-and-history.mihanblog.com/post/136[/right] [right]بعدش (تا جایی که منابع اجازه می دادند) سعی کردم این قضیه رو بیشتر پیگیری کنم که حاصل این پیگیریها و نتیجه ای که از روشهای جنگ زرهی در ابتدای جنگ برداشت کردم رو می تونید اینجا بخونید[/right] [right]http://wars-and-history.mihanblog.com/post/382[/right] [right]http://wars-and-history.mihanblog.com/post/384[/right] [right]و البته این جستجو هنوز ادامه دارد. اما درباره فرمایشات شما دوست عزیز[/right] [right]الف : فرمودید که[/right] [right][quote]اتفاقا همین شکست ها باعث شد تا متوجه شویم که باید شیوه رو تغییر داد بخصوص در برابر نیروی زرهی قدرتمند همچون عراق که هم کمیت داشت و هم تا حدودی کیفیت[/quote][/right] [right]خوب البته باید ما از این دو تا شکست درس می گرفتیم ولی متاسفانه فرماندهان وقت سپاه و ارتش از این قضیه درس درستی نگرفتند. اگر ما در تک زرهی شکست خوردیم اشکال در نحوه ی اجرای اون بوده نه اینکه کلا تک زرهی رو کنار بگذاریم و بریم دنبال راه کار استفاده از پیاده نظام به جای زرهی. پیاده نظام دارای ضعفهایی هست که به هیچ وجه نمی تونه جای زرهی رو بگیره و این مسئله خودش رو بارها در طی جنگ با عراق نشون داد. شما اگر دقت کنید بعد از خروج عراق از خاک ما(عملیات بیت المقدس) و فتح خرمشهر به ندرت ما تونستیم زمینی رو تصرف کنیم و اون رو تثبیت کنیم. البته استثناهایی مانند فاو هم بودند ولی در کل شکل غالب قضیه این بود که پیاده ی ما در دفاع عراق رخنه می کرد و بعدش زرهی عراق اون رو عقب می زد. یکبار هم نشد که این تاکتیک غلط رو مورد بازنگری قرار بدهیم. اگر شکست زرهی سبب شد که در تاکتیکهامون بازنگری بشه چرا این اتفاق درباره شکستهای بیشمار پیاده نیافتاد. شکست نظامی ایران در جنگ (که البته هیچ یک از فرماندهان ایران در اون زمان حاضر به اعتراف به اون نیستند) وقتی کلید خورد که ایران زرهی رو از معادلات نظامی خودش حذف کرد.[/right] [right]ب: درباره عملیات رمضان علت مشخصه ی شکست ایران این است که در موقع مناسب از زرهی استفاده نکرد.در میانه ی عملیات نیروهای تک ور ایرانی توانستند به قسمت شمال کانال ماهی نفوذ کنند و سرپلی رو در نهر کتیبان بگیرند. در این لحظه ی حساس اگر ایران 1 یا 2 لشکر زرهی رو به صورت تاخت زرهی وارد صحنه می کرد و با گردش به سمت شمال از پشت به مثلثی های عراق حمله می کرد احتمالا تعادل مدافعین عراقی در منطقه ی مثلثی ها به هم می خورد و احتمالا کل دفاعشون در منطقه ی شرق بصره سقوط می کرد. اهمالی که در این زمینه صورت گرفت و چسبیدن به تاکتیک غلط پیاده سبب شد که فرماندهان ایرانی نتوانند از ا ین فرصتی که رزمنده ها با خون خودشون درست کردند به موقع بهره برداری بشه و تمام این خونی که ریخته شد به خاطر اشتباه فرماندهی به هدر رفت. اتفاقا بعد از این شکست بود که عراق فهمید در این منطقه آسیب پذیر است و چنان دژی در شرق بصره درست کرد که ایران هیچ وقت نتونست به اون رخنه بکنه[/right] [right]ج : فرمودید که[/right] [right][quote]مسئله دیگر هم اینجاست که ما زرهی جنگیدن رو بلد بودیم. به لطف افسران تحصیل کرده و باسوادی که از قبل انقلاب داشتیم. اما مشکل دقیقا همین جا بود که آنچه افسران ایرانی آموخته بودند در نبرد با عراق کارساز نبود و باید فکری نو میشد.[/quote][/right] [right]اتفاقا اون چه این افسران تحصیل کرده بودند تنها چاره ی ما برای شکستن بن بست جنگ بود ولی به دلیل یه سری مسائل هیچ گاه به این افسران اون جور که باید میدون داده نشد. وقتی که فرمانده نیروی زمینی کشور رسته ش توپخانه باشه چه انتظاری از زرهی دارید برادر؟ تک زرهی یه سری الزاماتی داره که هیچ وقت این الزامات در جنگ براورده نشد و اگر اون مصاحبه ای که ادرس ش رو داده ام به دقت بخونید متوجه می شوید که بسیاری از فرماندهان وقت سپاه هم از اینکه زرهی رو درست به کار نگرفته بودیم شکایت داشتند. من واقعا یه سوال دارم. ایا زرهی عراق در زمان جنگ با ما قوی تر بود یا در زمانی که صدام به کویت حمله کرد؟ اگر این طور است چرا امریکا به جای استفاده از نفر پیاده (کاری که ما کردیم) از تک زرهی بر علیه لشکرهای گارد ریاست جمهوری استفاده کرد؟[/right] [right]ج فرمودید که[/right] [right][quote]همچنین در بحث ادوات هم دچار ضعف بودیم بویژه مسئله کمیت و تا حدودی کیفیت[/quote][/right] [right]دقیقا زدی به خال برادر. مسئله همین است. زرهی جنگ ادوات محور است و برای اجرای تک زرهی باید ادوات زرهی مناسب داشت. این کمبود هم البته راه حل داشت ولی راه حل اون راه حل نظامی نبود بلکه راه حل سیاسی داشت که متاسفانه مسئولان وقت ایران با سیاستهای خارجی اشتباهشون سبب شدند که هیچ گاه به سمت این راه حل نرویم. فقط یکبار و در طی جریان مک فارلین بود که ایران توانست اندک ابتکاری در این قضیه به خرج بده وگرنه که در تمام طول جنگ ما به جای اینکه منابع خودمون رو زیاد کنیم و از دشمنانمون کم بکنیم برعکس عمل کردیم(خود محسن رضایی در سال 66 دقیقا این جمله رو به زبون اورده که ما تا حالا دشمن زیاد کردیم درصورتیکه باید برعکس عمل می کردیم. یعنی بنده ی خدا تازه بعد از 7 سال جنگ فهمیده که یه من ماست چقدر کره می ده) و البته ایران نتیجه ی این سیاست خارجی اشتباه رو باشکست سنگین در فاو، شلمچه، مجنون،مهران و دهلران پرداخت کرد.[/right] [right]امیدوارم که منظورم رو روشن و واضح بیان کرده باشم. به هرحال خداوند انشالله این عزیز و هم رزمان ایشان را دررحمت خودش غوطه ور بکنه و بنده و شما رو هم به همچنین[/right]
-
[right]یه نکتی اساسی این هست که برداران چینی هنوز نتونستند به تکنولوژی ساخت موتور دیزل دست پیدا کنند. د رزمینه موتورهای دریایی هم همین نقطه ضعف رو دارن ظاهرا[/right]
-
[right]وقتی که صحبت از تاخت زرهی می شود یعنی به عنوان مثال کاری که گودریان در جنگ جهانی دوم در عبور از جنگ آردن یا د رجبهه لهستان انجام داد. این عزیز بزرگوار با تمام توانایی ها یی که داشتند کدام تاخت زرهی رو انجام دادند؟ د رکل دوران جنگ ایران 2 تا عملیات زرهی خالص انجام داد که هر دو تاشون عملیات نبودند بلکه فاجعه بودند. اتفاقا هر دو عملیات هم توسط بزرگواران ارتش انجام شد. در نتیجه شکست این بزرگواران اندیشه ی هر نوع تک زرهی از ذهن تصمیم گیرندگان نظامی ایران تا انتهای جنگ پاک شد وایران هیچ تک زرهی دیگری رو انجام نداد.. اگر ما بلد بودیم جنگ زرهی درست کار کنیم که در عملیات رمضان شکست نمی خوردیم. حالا شما از سوابق ایشان بهتر خبر دارید . آیا ایشان یک تک زرهی موفق رو با استفاده از لشکر زرهی 92 یا 16 به انجام رسانده اند یا خیر؟[/right]
-
[quote]. وی در مسئولیتهای فرماندهی در عملیاتهای بزرگ طریق القدس، فتحالمبین، بیت المقدس، والفجر و رمضان خدمت کرد و در سمت فرماندهی لشکر۹۲ زرهی خوزستان و فرمانده قرارگاه فتح بارها به قلب دشمن تاخته و شکستهای سنگین به نیروهای عراقی وارد آورد.[/quote] [right]خداوند رحتمشان کند. ایشان کدام حمله ی موفق را انجام داده اند؟ کدام تاخت؟ کدام شکست؟[/right]
-
[right]درباره زیردریایی ای400 اینجا یه مطلب داریم[/right] [right]http://www.military.ir/forums/topic/3758-i-400-%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%A8%D8%B1/[/right] [right]درباره مردان غورباقه ای در زمان جنگ جهانی دوم هم اینجا یه مطلب داریم[/right] [right]http://www.military.ir/forums/topic/4629-%D8%A7%D8%B3%D8%A8-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%85%D8%9B%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%85%D8%AE%D8%B5/[/right]
-
[right]دوستان خسته نباشند. خیلی عالی بود[/right] [right]ادم یاد جنگ سالامیس می افته[/right]
-
[right]الف- این تاپیک یک اشتباه بزرگ داره و این هست که متن اصلی درباره شکست رضا شاه هست در شهریور بیست ولی عنوان تاپیک درباره توسعه ارتش در زمان رضا شاه هست. در باره توسعه ارتش در اون دوران (که عنوان اصلی تاپیک هست ) اصلا بحث جدی نشده[/right] [right] قبل از اینکه به سراغ بقیه مسائل برم چند تا نکته رو برای دوستان بنویسم. البته از حافظه م دارم استفاده می کنم[/right] [right]در دوران رضا شاه اولا نیروهای نظامی ایران متحد الشکل شدند که این خودش یک حرکت بسیار خوب به سمت جلو بود[/right] [right]در دوران رضا شاه مدارس مختلفی که در زمینه نظامی فعالیت می کردند(شاید براتون عجیب باشه ولی در زمان قاجاریه ایران دارای چند مدرسه و اموزگاه نظامی بود) ساماندهی شدند و براشون برنامه حسابی ریخته شد. استاد حسابی براشون اورده شد و بعضی ها رو برای ادامه تحصیل در زمینه نظامی به خارج فرستادند. این هم خودش یه حرکت خیلی خوبی بود[/right] [right]در همین دوران برای اولین بار در ایران یک کارخانه تفنگ سازی مدرن درست شد(قبلا هم بود ولی تفنگ فتیله ای و اینها می ساختند) که برنو تولید می کرد. این تفنگ نه تنها اون زمان پیشرفته ترین سلاح بوده بلکه هنوز هم باقیمانده برنوهایی که دست عشایر هست نشون می دن که الان هم تفنگ خوبی (برای شکار البته) و نمایشگر انتخاب درست ارتش اون زمان بوده[/right] [right]در همین دوران در ایران کارخانه هواپیماسازی راه می افته که خوب با امکانات اون روز مملکت حرکت بسیار خوبی بوده[/right] [right]در همین دوران برای ایران نیروی هوایی تشکیل می شه[/right] [right]در همین دوران برای ایران یه نیروی دریایی تشکیل می شه. البته این دو تا نیرو خیلی ضعیف بودن ولی بالاخره باید ادم از یه جایی شروع کنه. نمی شه انتظار داشت که ارتش ایران در اون زمان مثلا هاریکن و اسپیت فایر و بی-29 و ناوهواپیمابر داشته باشه[/right] [right]به هرحال اینها خلاصه ای بود از توسعه ی این ارتش در زمان رضا شاه[/right] [right]اما باید به دوستان یاد آوری بشه که این ارتش نه در دنیا و نه در منطقه حتی یه ارتش متوسط هم حساب نمی شد. کل ظرفیت نیروی نظامی ایران در حد کشورهایی مثل بلغارستان و کمتر از مجارستان و رومانی و اینها بوده. اصولا یکی از پایه های تشکیل یه ارتش بزرگ داشتن نیروی انسانی هست که در اون زمان شاید کل جمعیت ایران به زور به ده میلیون نفر می رسیده. از یک کشور کشاورزی (که صنعتی نشده) و جمعیت خیلی کمی هم داره و زیرساختهای لازم رو هم نداره ( یا تازه دارن براش می سازند مثل جاده و راه و اهن و فرودگاه و اینها) نمی شه انتظار داشت که در عرض ده بیست سال تبدیل به یک کشور پیشرفته و با ارتش بزرگ بشه[/right] [right]ب- عباس عزیز اگر اون مقاله ای که در وبلاگم هست به دقت بخونید متوجه می شوید که اصلا مقاومت کردن ارتش رضا شاه در برابر انگلیس و شوروی فقط یه توهم هست. مثل عدد آی می مونه توی ریاضی. ارتش رضاشاهی بیشتر از اینکه ارتش باشه یه جور ژاندارمری بزرگ بوده. یعنی وظیفه ش اصلا جنگیدن با دشمن خارجی نبود بلکه سرکوب دشمنهای داخلی بوده. به همین علت صحبت کردن از مقاومت و اینکه چند روز بخواد مقاومت بشه اصلا معنایی نداره[/right] [right]ج- دوستان اشاره کردند که با توجه به امکانات موجود دستگاه دیپلماسی کشور باید اون وقت فعال تر عمل می کرده. حالا بعضی اعتقاد دارند که باید به متحدین می پیوستیم بعضی دیگه می گن باید به متفقین می پیوستیم. ببینید دوستان الان که دیگه همه نتیجه جنگ رو می دونیم تصمیم گیری خیلی ساده است ولی اون زمان اوضاع جهان خیلی پیچیده تر از این حرفها بود که فکر کنیم حالا مثلا اگه رضا شاه با فلان کشور متحد می شد مشکل ایران حل می شد یا برعکس. این جور تصمیمات رو اگر ما هم اون زمان بودیم نمی تونستیم به راحتی اتخاذ کنیم[/right] [right]د-درباره شهریور بیست نمی خوام الان و اینجا بحث کنم فقط اشاره می کنم که از بازیهای اطلاعاتی انگلیس و شوروی هم نباید غافل شد. من گمان می کنم که متفقین با نشون دادن سیگنالهای اشتباه رضا شاه رو در تصمیم گیری آچمز کردند و اجازه ندادند که تا اخرین روز یه تصمیم درست و حسابی بگیره. توضیحش باشه بر ای یه جای بهتر[/right]
-
قربونت برم این رو به فارسی قرن بیست و یکم ترجمه کن ببینیم چی گفته
-
[right]یکی از دوستان ذکر کرده اند که رضا شاه باید مثل مجارستان و رومانی متحد آلمان می شده و غیره و غیره و غیره[/right] [right]خوب بد نبود که اگر واقعا ایران در اون زمان به متفقین اعلان جنگ می کرد. بزرگترین خوبیش این بود که متفقین مثل مور و ملخ می ریختن و نسل ایرانی رو کلا بر می داشتن از روی زمین تا ما بعد از 60 سال این چنین نظراتی رو از جانب اونها مطالعه نکنیم[/right] [right]نیروی نظامی که روسیه شوروی و انگلیس همزمان وارد خاک ایران کردند به قدری کوبنده بود که می تونستند باهاش تمام خاک ایران رو شخم بزنند. شما فقط یه مقایسه بکن بین نیروی هوایی طرفین تا ببینی که اتحاد ایران و متحدین و اعلان جنگ به شوروی و انگلیس احتمالا کارش به کجاها می کشید. برای اینکه درک درستی از تفاوت استعداد نیروهای دو طرف(ایران یک طرف و روسیه و انگلیس یک طرف) داشته باشید بهتره امار ذکر شده در این تاپیک رو به دقت بخونید[/right] [right]http://www.military.ir/forums/topic/4225-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%9F/[/right] [right]اصلا قابل مقایسه نیست.بعدشم عباس عزیز بر خلاف تصور شما نیروهای نظامی انگلیس یه مشت هندی آموزش ندیده و دست و پا بسته نبودند. درسته که انگلیس بهترین نیروهاش رو برای دیگر صحنه های جنگ نگه داشته بود ولی همین هم از سر ارتش رضا شاه زیاد بود. با این نیرویی که وارد ایران کرد حتی بدون کمک استالین هم می تونست ایران رو بگیره و اشغال کنه[/right] [right]یه نکته اساسی درباره انگلیس این هست که بسیاری از خوانین محلی در منطقه جنوب (عرب و لر) با انگلیسی ها رابطه ی خوبی داشتند و از سالها قبل انگلیس برای حفظ تاسیسات نفتی خودش از نیروی نظامی این خانها (سواره نظام یا به اصطلاح ما تفنگچی) استفاده می کرده. انگلیس برای اینکه هزینه حفظ سرباز و تاسیسات نظامی در ایران رو از روی دوش خودش بداره یه راه حل ساده پیدا کرد. با تجهیز و تسلیح خوانین محلی و دادن پول به اونها از همین نیروی محلی استفاده کرد. هم براش ارزون تموم میشد و هم کیفیت کار بالا می رفت. خود این خوانین مسئول سرکوب هر گونه حرکت خرابکاری در خطوط و تاسیسات نفتی جنوب بودند بدون اینکه بار سیاسی بر روی دوش دولت ملکه قرار بدهند. زمانی هم که جنگ دوم به ایران کشیده شد و انگلیس منطقه جنوب رو اشغال کرد از سوی این خوانین کوچکترین مقاومتی در برابر حمله انگلیس نشد. البته در اون زمان رضا شاه خیلی از ایلات رو تخته قاپو کرده بود ولی هنوز بسیاری از اونها مسلح بودند و می تونستند یه جنگ چریکی راه بیاندازند.[/right] [right]بقیه حرفهام رو هم بعدتر می زنم.[/right]
-
[right]مقاله ایست بس طولانی که نیاز به حوصله دارد[/right] [right]http://wars-and-history.com/post/96[/right] [right]البته این قسمت اول بود. بقیه هم به هکذا[/right]
-
[right]عاقبت جوینده یابنده بود برادر[/right]
-
[center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/ankara_stratejik1.jpg[/img][/center] [center]در نقشه بالا مسیر حرکت هر دو سپاه مشخص شده است. همانطور که دیده می شود تیمور برای رسیدن به یک میدان خوب پس از رسیدن به سیواس و روبرو شدن با سپاه بایزید به سمت جنوب غربی تغییر جهت داده و بایزید را به دنبال خودش به سمت آنکارا می کشاند. با توجه به فواصل روی نقشه احتمالا سرعت حرکت سپاه تاتار از سپاه ترک بیشتر بوده است. توجه کنید که غیر از قسطنطنیه و طرابوزان تقریبا تمام آناتولی در دست بایزید بوده است[/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/ankara_muharebesi_1.jpg[/img][/center] [center]در نقشه ی بالا می بینید که زمانی بایزید به انکارا می رسد که شهر در محاصره سپاه تیمور قرار داشته است[/center] [center]ترجمه داوود افشار[/center] [center]ویرایش رضاکیانی موحد[/center] در روز ؟؟؟ هر دو سپاه پس از نماز صبح آرایش جنگی گرفتند. بایزید آرایش جنگی که در جنگ نیبولو از آن استفاده کرده بود ،و آن را تاکتیک هلالی نام نهاده بود، اجرا کرد و به صفوف اول سپاهش دستور حمله داد. با دستور بایزید جنگ شروع شد ولی نواحی اطراف دهکده ی چوبوک زمینهای مسطحی پوشیده از درختان سرو و علفهای بلند بود. این عارضه پیشروی سپاه عثمانی را سخت کرد. وقتی که تیمور حمله ی سپاه دشمن را دید از کماندارنش بر علیه عزب ها ،پیشقراولان عثمانی در این جنگ، استفاده کرد. عزبها ،که هدف حمله ی سخت تیراندازان تیمور قرارگرفته بودند، با دادن تلفات سنگینی مجبور به عقب نشینی شدند. بایزید که تاکتیک مورد استفاده اش را بی نتیجه دید دو فوج ینی چری و گارد را به جلو فرستاد. در پاسخ به این حمله، تیمور به فیلهای جنگی ،که در بیشه پنهان شده بودند، دستور ضدحمله داد. همراه با حمله ی فیلها شاهزاده میرانشاه ،فرمانده جناح راست سپاه تاتار، به سپاه اروپایی تحت امر سلیمان چلبی ،جناح چپ عثمانی، حمله کرد و از رسیدن نیروهای تقویتی به ینی چری ها جلوگیری کرد. فیلهایی که از دو سمت چپ و راست به سوی ینی چری و گارد حمله کردند باعث بهت آنها شدند چرا که سپاه عثمانی تا آن موقع در هیچ جنگی با فیلهای جنگی روبرو نشده بود. علیرغم این حمله، ینی چری ها جسارتشان را از دست ندادند و عقب نشینی ساختگی را که قرار بود اجرا کنند جلو انداختند. با عقب نشینی ینی چری، گارد با فیلهای تیمور رو در رو شد. این لحظات خون آلود ترین و خشن ترین درگیری این نبرد بود. دست آخر ینی چری ها با تیر و کمانشان و گارد با جنگهای جسورانه شان توانستند حمله ی فیلها را بی اثر کنند. به هرحال، تا این لحظه سپاه عثمانی متحمل تلفات زیادی شده بود. بعد از حمله ی فیلها، تیمور به جناح راست میانی (شیخ عمر میرزا) دستور حمله به ینی چری ها را داد. بایزید به خاطر درگیر بودن سپاه اروپایی جناح راستش را ،که تحت امر تیمورتاش پاشا و متشکل از سپاه آسیایی و تاتار های سیاه بودند، به عنوان نیروی تقویتی ینی چری به جلو فرستاد. اما تاتارهای سیاه از قبل توسط تیمور تطمیع شده بودند و در حین حمله به عثمانی خیانت کرده و به صف دشمن پیوستند. تاتارهای سیاه مسقیما به سمت پشت سپاه اروپایی رفتند و آنها را تیرباران کردند. از طرف دیگر، در جناح چپ عثمانی جنگ بین میرانشاه و سلیمان چلبی به شدت ادامه داشت. در این زمان بعضی از خانهای ترک ارتش عثمانی به همراه سربازانشان خیانت کردند و به سپاه تاتار پیوستند. ینی چری ها و سپاه اروپایی انتظار این خیانتها را نداشتند اما با همه ی اینها میدان را واگذار نکردند و تا نهایت کار همراه بایزید جنگیدند. پس از اینکه نقشه های خدعه آمیز تیمور موفق از آب درآمد وی به سپاه تاتار دستور حمله ی عمومی داد و به آنها تاکید کرد تا بایزید را زنده دستگیرکنند. بعضی از فرماندهان عالی رتبه و وزرای عثمانی ،که در محاصره ی دشمن قرارگرفته بودند توانستند حلقه ی محاصره را بشکاند و فرارکنند. چهار شاهزاده عثمانی نیز همراه آنها فرار کردند. وقتی استفان لازارویچ ،فرمانده صربهایی که در سپاه اروپایی بودند، متوجه شد که شاهزاده های عثمانی و تقریبا تمام امرای سپاه فرارکرده اند به بایزید پیشنهاد داد تا عقب نشینی کند ولی بایزید پیشنهاد او را رد کرد و به جنگ ادامه داد. پس از این جنگ ده ساعته بایزید مجبور شد به تپه های چاتال عقب نشینی کند درحالیکه تنها در حدود 300 سرباز همراه او مانده بودند. دست آخر هنگامی که بایزید بر روی اسب می جنگید از طرف سربازهای تیمور دستگیر و اسیر شد. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/ankara_muharebesi_2.jpg[/img][/center] [center]منبع[/center] [center]http://tr.wikipedia.org/wiki/Ankara_Muharebesi[/center]
-
[right]انگاری توی بعضی عکسها توپهای خودکششی دارن آتش مستقیم اجرا می کنند. حتما سیستمهای کنترل آتش نصب شده روشون هر دو روش شلیک رو جواب می ده[/right]