RezaKiani

Members
  • تعداد محتوا

    1,928
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های RezaKiani

  1. RezaKiani

    نبرد زاما

    [right]واقعا حیف این همه زحمت که کشیده شد برای این مطلب به این جالبی و ندیده به بایگانی سپرده شد[/right] [right]من فقط یکی دو تا توضیح بدم[/right] [right]توی آرایش لژیونهای رومی به صورت استاندارد از 3 رده استفاده می شده. به ترتیب از جلو به عقب (از سمت دشمن به خودی) عبارت بودند از هستاتی ها، پرنسیپ ها و در آخر تریاریها. این افراد بر اساس تجربه جنگی شون مرتب می شدن. یعنی اونها که بی تجربه بودن جلوتر و اونها کم تجربه شون بیشتر بود عقب تر صف می بستن. جلوتر از همه اینها هم یه دسته چریک بودن که وظیفه شون سنگ انداختن و عصبانی کرن حریف بوده[/right] [right]هاستاتی ها پیاده نظامی سبک اسلحه بودند که از نیزه های بلندی به نام هاستا به عنوان سلاح اولیه استفاده می کردند و سلاح دوم آنها شمشیر کوتاهی به نام گلادیوس بود. بعدها نیزه آنها را با زوبینهای کوتاه تری که قابلیت پرتاب شدن داشتند عوض کردند. هاستاتی ها خطوط مقدم سپاه رم را تشکیل می دادند..[/right] پرینسیپ ها سربازان پیاده کارآزموده جمهوری رم بودند که بلافاصله قبل از هاستاتی ها می ایستادند و در جلوی تریاری ها صف می بستند. وظیفه آنها این بود که در صورت شکستن خط هاستاتی ها ضدحمله را شروع کنند تا هاستاتی ها بتوانند به سلامت عقب نشینی کرده و دوباره خود را سازماندهی کنند. تریاری ها هم بهترین سربازان یه لژیون بودن که پشت سرهمه قرار داشتن یعنی اینجوری تقریبا [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/legion-arengment.jpg[/IMG][/center]
  2. [right]ببخشید دوستان. من تقریبا تمام پستها رو خوندم. اینجا دعوا سرچی هست؟[/right]
  3. [right]توضیحات جالبی بود کاربر الو واقعا خسته نباشید.[/right]
  4. برادر الو واقعا دمت گرم توضیحات مبسوط و عالی دادید
  5. [right]ببخشید که خارج از بحث حرف می زنم[/right] [right]مولتکه عزیز نه کوبا و نه ویتنام جنبشهای کمونیستی نداشتم. ابتدا جبنشهاشون ناسیونالیستی بود و چون هیچ یکی از قدرتهای غربی از اشون حمایت نکردن رفتن به سمت شرق. مخصوصا کوبا که عمو فیدل هیچی درباره کمونیسم نمی دونست. درباره ش اگر خواستید مطالعه کنید جلد دوم اسناد متروخین رو بخونید. خیلی جالب این قضایا رو شرح داده.[/right] [right]مستدام باشید[/right]
  6. [right]ظاهرا این تاپیک قدیمی هست من فقط به یکی دو نکته اشاره می کنم که شاید چند صفحه بشه[/right] [right]الف- درباره عدم معروفیت آقا محمد خان این مسئله درباره تمام قاجاریه صادق هست.یعنی غیر از عباس میرزا مردم درباره همشون ذهنیت بدی دارن. شاید علتش تبلیغات دوران رضاشاه بر علیه قاجاریه باشه که سعی می کرد اونها رو خراب نشون بده و خودش رو خوب[/right] [right]ب- درباره اینکه چرا کسی رو دوست داره یا نداره (حالا هیتلر یا هرکس) دلیل اولش همذات پنداری هست. دوستانی که عاشقانه هیتلر رو دوست دارند یه جورهایی بااون همذات پنداری می مکنن. کسی که به تکنولوژی علاقه داره وقتی که می بینه المان توی جنگ جهانی تقریبا در تمام موارد فنی از همه کشورها جلو بوده این مسئله رو از چشم هیتلر می بینه و جذب اون می شه. در موارد دیگه هم همین طور هست[/right] [right]ج- اصولا اون چیزی که در بیرون ذهن ما وجود داره الزاما ممکنه با اون چیزی که در ذهن ما وجود داره منطبق نباشه. من ممکنه در ذهن خودم دخترم رو خوشگلترین دختر دنیا بدونم درحالیکه در دنیای واقعی ممکنه اینجور نباشه. خیلی از دوستان هیتلر رو مدیر کارامدی می دونستند در صورتیکه اگر درست تاریخ رو بخونید عقیده غلطی هست. اتفاقا در زمان هیتلر اون نظم اهنین نژاد ژرمن ترک برداشت و با بازگذاشته شدن دست ادمهایی مثل گورینگ مملکت به سمت ویران شدن رفت. اگر جنگ هم روی نمی داد المان زمین می خورد. دوستان می تونند به کتاب ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ نوشته پل کندی مراجعه کنند تا با آمار و سند و مدرک این مدعا براشون ثابت بشه. به هرحال منظورم اینه که خیلی از دوستان یه تصویری از هیتلر توی ذهنشون درست کردن که با واقعیت جور در نمیاد. در این باره نمی شه به کسی ایراد گرفت. تقریبا همه ما همین طور هستیم. همه ما جلال الدین محمد خوارزمشاه رو جوان خوب و شجاعی می دونیم که دربرابر مغول مردانه جنگید ولی اگر زندگی نامه ش رو تا ته ته بخونید می فهمید که کمتر از چنگیز جنایت نکرد . درباره شاه اسماعیل هم همین طور درباره نادر قلی هم همین طور و خیلی های دیگه[/right] [right]د-اینکه هیتلر در جهان محبوب باشه من یکی قبول ندارم. الان فکر کنم محبوب ترین فرد جهان جاستین بیبر هست یا سلناگومز. اینکه چون ما دنبال این مسائل نظامی هستیم فکر کنیم بقیه جهان هم دنبال همین مسائل می گردن اشتباه[/right]
  7. [right]دوست عزیز این حقیقتی که شما گفتی فقط توی آسمون می شه پیداش کرد. روی کره زمین هر کی که زورش بیشتره حق با اونه. حالا این زور خودش تعریف داره. یعنی منظورم عضله نیست. درباره سیاست هم بالابرید پایین بیایید اون سیاستمداری موفق هست که به اونچه که باید عمل بکنه عمل بکنه نه به اون چیزی که اخلاقی هست. اخلاق در سیاست هیچ جایی نداره. تا بوده همین بوده. از این به بعد هم همین خواهد بود. اگر سیاستمداری بخواهد بر اساس اخلاقیات صرف تصمیم بگیره مطمئن باشید کلاش پس معرکه س. خوب خوبش آلنده.[/right]
  8. [right]برادر مولتکه دامات حفاظاته سلام علیکم[/right] [right]قوبلای بیچاره چون مغول بوده از دریانوردی چیزی سردنمی آورده. من فکر می کنم چینی ها(که خوب ناوگان رو هدایت می کردن) مخصوصا مغولها رو فرستادن دم تیغ تا دلشون خنک بشه. البته باید در این باره بیشتر پرس و جو کرد ولی کره ای ها توی این جنگ می تونستند به بنادر ژاپن حمله کنند ژاپن تعداد زیادی سرباز برای حمله به کره بسیج کرده بوده و احتمالا برای دفاع از خاک خودش سربازان کمی در اختیارش بوده. با استفاده از عنصر غافلگیری می شد این مدافعین رو تار و مار کرد. فقط کافی بود تا کره ای ها دو تا شهر ژاپن رو به اتیش بکشن تا ژاپنی ها کار دستشون بیاد. البته حالا گذشته ها گذشته[/right] [right]یه اشتباه بزرگ ژاپنی ها هم این بود که بعد از گرفتن پوسان با سرعت خودشون رو به سئول و پیونگ یا نگ رسوندن . به قولی فکر کردن که طرف رو غافلگیر کردن و خواسته اند که از مامنتم حمله شو ن حداکثر بهره رو ببرن. اگر به جای این کار توی همون پوسان می موندن و سر پلشون رو تقویت می کردن احتمال داشت به پیروزی برسن. (البته احتمال ضعیف چون به هرحال چین وارد کارزار می شد حالا یه خرده این ور یا اون ور[/right]
  9. [right]من فکر کنم مشکل دوستان با بار معنایی هست که کلامت دارن. به قول معروف بشین و بتمرگ یه معنا دارن ولی یکی شون محترمانه س و دیگری نه.[/right] [right]عارضم به خدمت شما که توی فیزیک پتانسیل (یا انرژی پتانسیل) همیشه از جایی که بیشتر هست به جایی که کمتر هست جاری میشه. توی مسائل سیاسی وقتی از قدرت حرف می زنیم همین حالت رو داره. یعنی قدرت اصلا برای اعمال کردنه . وقتی شما قدرت داشته باشی و اعمالش نکنی اصلا انگار قدرتی نداری. درباره شوروی و ایضا امریکا وایضا چین وایضا المان و ایضا ایران زمانی ساسانی ها و ایضا اعراب در زمان خلیفه عمر و.... همین امر مصداق داره. یعنی قدرت خودش رو به دیگرانی که کمتر قدرت دارن اعمال و تحمیل می کنه. این قانون طبیعت هست. اگر من هم اون زمان از سران شوروی سابق بودم به احتمال نود درصد همون کاری رو می کردم که اونها کردن. اگر جای امریکا هم بودم به احتمال نود درصد با بمب اتمی می زدم تو سر ژاپنی ها. یعنی اینکه سیاست اگر واقع بینانه باشه دیگه اخلاق توش جایی نداره منافع هست که مهم می شه. حالا این منافع تعریفش چی هست بماند. چیزی که برای من یکی عجیب هست این هست که به مسائل تاریخی بعد از گذشت این همه سال بخواهیم بار اخلاقی یا ضداخلاقی بدهیم. حمله اعراب به ایران بد بود یا خوب؟ بمب اتمی هیروشیما بد بود یا خوب؟ حمله پیمان ورشو به مجارستان و چکسلواکی بد بود یا خوب؟ مسئله این است که این سوالات هیچکدام جواب ندارن. یعنی جواب درستی ندارن. زدن بمب اتمی به هیروشیما و به پایان رسوندن جنگ برای زن مریضی که منتظر بود شوهرش از جبهه برگرده سر خونه و زندگیش خوب بود یا بد؟ این ها همه مثال هست. به هر حال این اتفاق ها افتادن و ما باید ازشون پند بگیریم نه اینکه از این طرف یا اون طرف قضیه طرفداری کنیم. به خدا هیچ مشکلی ازمون حل نمی شه. باید ببینیم چه چیزی یه کشور رو قوی کرده در تاریخ و چه چیزی ضعیف. مسائل اخلاقی رو به علمای علم اخلاق واگذار کنیم[/right] [right]اما برای دوستان یه توصیه دارم. کتابی هست به نام سیاست خارجی شوروی در زمان برژنف و جانشینانش . فکر کنم مال انتشارا ت اطلاعات باشه. اگر به دقت بخونیدش دستتون میاد که چرا روسها در بعضی موارد انقدر سریع و با خشونت عکس العمل نشون می دادن[/right]
  10. [right]متاسفانه با اینکه دوستان در تاپیک آقا مصطفی اظهار کردن که به مسائل تاریخی علاقمند هستند هیچ بحثی در این تاپیک صورت نگرفت و امروز فرداس که بره برای خاک خوردن و خوب حیف هستش زحمتی که بقیه دوستان متقبل شدن برای این بحث[/right] [right]اما من به یه نکته اساسی اشاره کنم. کره ای با توجه به قدرت شون در دریا و ضعفشون در زمین همین استراتژی رو در پیش گرفتن که امروزه ما بهش می گم جنگ نامتقارن. در این روش جنگیدن باید سعی بشه تا از درگیری با نقاط قوت حریف اجتناب بشه و در عوض به روشی به اون ضربه زده بشه که نقاط ضعفش بیشتر هدف قراربگیرن. این روش مقابله رو در این تاپیک دوستان می تونند مطالعه کنن[/right] [right]نکته بعدی این هست که من جای کره ای ها بودم به جای فرورفتن توی لاک دفاعی از تاکتیکهای هجومی تر استفاده می کردم. اونها می تونستند دو یا سه نیروی ضربت با استعداد 500 تا 1000 نفر تشکیل بدن و با استفاده از برتری خودشون توی دریا به بعضی از شهرهای مهم ژاپن حمله کنند. تقریبا تمام شهرهای درست و حسابی ژاپن در ساحل دریا ساخته شدن. حمله نباید به قصد فتح شهر باشه چون اصولا شهرهای سنتی ژاپنی جوری ساخته می شدن که عملا فتح نشدنی بودن. کوچه پس کوچه های باریک و تو در توی شهرهای ژاپنی اجازه فعالیت سواره نظام رو نمی داده و سبب گم کردن مسیر پیاده نظام می شده. خیلی راحت نیروهای شبه نظامی می تونستن توی این پس کوچه ها حریف رو شکست بدن. نیروی ضربت کره باید فقط به فکر آتش زدن شهرهای ژاپن می افتاد. خونه های ژاپنی به صورت سنتی از کاغذ و چوب ساخته می شه و با چند تا از این حملات آتشبار به سرعت تعادل ژاپنی ها از دست می رفته[/right] [right]نگاه کردن به این نقشه ه ا هم خالی از لطف نیست[/right] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/338px-History_of_Korea-1592-1597_svg.png][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/thumb_338px-History_of_Korea-1592-1597_svg.png[/IMG][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/9515697_1_l.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/thumb_9515697_1_l.jpg[/IMG][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/1592invasionmap.png][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/thumb_1592invasionmap.png[/IMG][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/20090314152639294.jpg][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10087/thumb_20090314152639294.jpg[/IMG][/url]
  11. [right]رادار پرنده به درد کشورهای بزرگی مثل چین و روسیه می خوره. این کشورها انقدر مرز زمینی طولانی دارن که اگر بخوان براش رادار زمینی بذار باید صدها میلیون دلار خرجش کنن. بجاش از یه رادار پرنده استفاده می کنن. مزایای خیلی زیادی داره که یکی ش همین مسئله صرفه جویی ارزی-ریالی هست. مزایای دیگه رو هم دوستان اعلام کردن.ولی من شک دارم اون زمان روسها چنین رادار پیشرفته ای ساخت باشن. میگ 25 بلنکو رو که توی ژاپن آمریکایی ها بازش کردن تماام اویونیکش با لامپ خلا بود یعنی هنوز تا اون زمان روسها به ترانزیستور نرسیده بودن. هدایت صحنه نبرد با رادار نیاز به کامپیوترهای گردن کلفتی داره که اگر بخواد با لامپ ساخت بشه باید برای خنک کاریش یه سد هم کنارش بسازن[/right]
  12. [right]اقا اینجا بحث سرچی هست. یکی پیدا بشه ما روهم روشن بکنه[/right]
  13. دست شما درد نکنه. قسمت آنتن رادار آواکسهای آمریکایی گردان هستند. این هم همین حالت رو داره یا آنتنش ثابت هست؟
  14. [right]اصل صحبتهای دوستمون مبنی بر مسائل حوزه انرژی و تاثیر اونها بر ارزش دلار هست(یعنی منظورم جایی هست که بحث ازش شروع شده) با توجه به اینکه تقریبا با تمام فرمایشات آقا مصطفی موافق هستم چند تا نکته رو عرض می کنم[/right] [right]حوزه انرژی حوزه پیچیده ای هست که واقعا اگر بخواهیم درباره ش نظر بدیم باید سالها مطالعه کنیم. اینجور نیست که فکر کنیم خوب چون مثلا نصف نفت جهان از خلیج فارس استخراج می شه پس بستن تنگه هرمز اقتصاد آمریکا رو فلج می کنه. اتفاقا برعکس این کار فقط کمر چین رو می شکنه که فعال به نوعی متحد دوفاکتوی ایران هست. امریکا قسمت خیلی ناچیزی از نفتش رو از این منطقه تامین می کنه و می تونه با بسته شدن تنگه هرمز ذخایر استراتژیکش رو وارد بازار داخلی کنه تا شوک ناشی از کمبود نفت در بازار جهانی رو دمپ بکنه[/right] [right]مسائل دیگری هم هست مثلا کشف منابع جدید انرژی فسیلی.. آمریکا منابع گازی خاصی داره که در بستر شن هستند. یه زمانی این گاز غیرقابل استفاده بوده ولی چند سالی هست که تکنولوژی لازم برای استخراج این گازها فراهم شده و درنتیجه الان تقریبا امریکا ازنظر گاز خودکفا شده. منظورم اینه که مسئله رو ساده نبینیم. این جوری نیست که هر چیزی بلافاصله روی چیزهای دیگه تاثیر بذاره. اگر هم تاثیری باشه باید به دقت توسط روشهای ریاضی درست مدل سازی بشه. به دوستمون توصیه می کنم که نوشته های آقا مصطفی رو با دقت مطالعه بکنند. مطالعه سایتهای اقتصادی مثل "کافه اقتصاد" هم می تونه کمک بکنه[/right]
  15. با تشکر از برادر عباس که یه کار گروهی رو کلید زد(کلنگ زد). همین که تونسته 3 نفر رو با هم هماهنگ کنه خودش خیلیه. حالا اشکالات ترجمه و ویرایش و... رو می شه ا ندک اندک رفعشون کرد. مهم بچه های ملیتاریه که دمشون گرمه
  16. RezaKiani

    تاريخ به زبان ساده

    [right]سلام مصطفی جان. اتفاقا من هم با شما موافق هستم. اگر کسی که به تاریخ علاقه نداره یهو بخواد یه برش کوچیک از اون رو بخونه هیچی ازش سردر نمی یاره. مثلا همون جنگ صفین که شما مثال زدی.شخص باید ابتدا در جریان وقایع پس از فوت حضرت رسول(ص) قرار بگیره.بعد یه خلاصه ای از وقایعی که منجر به خلافت حضرت علی (ع) شد رو بخونه. اینکه معاویه سالها به عنوان حاکم در دمشق حکومت کرده بود و اصولا مردم اون ناحیه کسی رو غیر از اون نمی شناختند و کلا یه دید جامع نسبت به اوضاع سیاسی اون زمان پیدا بکنه بعد مسائل تاریخی و نظامی براش مطرح بشه و بعدش هم مسائل مربوط به حکمیت و پیامدهای آن. اگر همین جوری ابتدابه ساکن فقط جنگ صفین رو بخونه اخر سر می پرسه خوب که چی؟ روندی که شما اشاره کردید روند خوب و ومنطقی هست که امیدوارم یه متولی براش پیدا بشه و به جای نبردهای منفرد به دوره های تاریخی و ارتباط هر دوره با دوره های قبل و بعدش بپردازیم تا یه دید تحلیل عمیق نسبت به مسائل پیدا بکنیم. کمکی اگر بود من در خدمت هستم[/right]
  17. RezaKiani

    جنگاوری در چین باستان

    اقا جان فوق العاده عالی بود. واقعا خسته نباشید
  18. بابا عجب شاهکاری بوده. یه نگاه به قیمتش بندازید. مفته مفته
  19. [right]به قول امریکایی ها وو. یعنی بر خلاف تصور دوستمون صاف رفت توی موتور هلیکوفتر[/right]
  20. RezaKiani

    تاريخ به زبان ساده

    [right]با درود بر آقا مصطفی و البته سلام به دیگر دوستان[/right] [right]اول: وقتی می گیم تاریخ باید اول مشخص کنیم کدوم تاریخ. تاریخ ادبیات ؟ تاریخ موسیقی؟ تاریخ نظامی؟ یا...اگر منظور آقا مصطفی تاریخ نظامی باشه که خوب خیلی وقت هست بعضی از بچه ها مثل کاربر قرمز یا دیگران توی این حوزه فعال هستند.مشکلی که هست این هست که حرکتهای این دوستان متشت و پراکنده است. اینجاست که وظیفه مدیران محترم سایت مشخص می شه. مدیرانی که مسئول انجمنهای تاریخی هستند باید به کاربران فعال در انجمنهاشون جهت بدن. دقیقا مثل یه مربی فوتبال. یعنی باید یه جوری ارنجمنت داشته باشیم تا از اضافه کاری و اشتباه کاری جلوگیری بشه. اول باید تاپیکهایی که قبلا روش کار شده مشخص بشن. در قدم دوم باید اونهایی که ناقص هست و جای کار دارن مشخص بشه. در قدم سوم موارد تاریخی که هنوز روش کاری انجام نشده مشخص بشه. بعد تقسیم کار بشه بین بچه های علاقمند. اگر کسی کتابی داره خلاصه نویسیش کنه برای سایت. اگر کسی انگلیسی ش خوبه ترجمه کنه. اگر کسی منبعی خارجی سراغ داره از اونجا کپی پیست کنه. هر کسی با توجه به سواد و امکاناتش وظیفه ش رو انجام بده[/right] [right]دوم: اگر تاپیکی به حاشیه بره(همون جور که کاربر هلیا و دیگران اشاره کردن) در درجه اول مقصر مدیر اون انجمن هست. مهمترین وظیفه مدیران عزیز این هست که مواظب باشند تاپیک از موضوع خودش خارج نشه. بعضی موضوعات دارای چند وجه هستند. مثلا مسئله ازدواج یک مسئله ای هست که بعد اقتصادی داره، بعد اجتماعی داره،بعد روانی داره و...حالا اگر من یه تاپیک درست کنم که درباره ابعاد اقتصادی ازدواج باشه مدیر انجمن باید مواظب باشه که مسائل روانی و اجتماعی قضیه وارد این بحث نشه. یعنی بحث به صورت ایزوله انجام بشه. نمونه ش بحث درباره حمله اعراب به ایران هست. خوب این حمله بر روی ایران اثرات سیاسی داشته، اثرات اقتصادی داشته ، اثرات فرهنگی(دینی) داشته و غیره. باید کاربران از وارد شدن به همه این مسائل برحذر داشته بشن. اگر قرار بود فقط ابعاد نظامی این حمله بررسی بشه دیگه لازم نیست که کسی بیادبگه مثلا در اثر حمله اعراب کتابخانه های ایران از بین رفت. این حرف اگر هم درست باشه (که هست) جاش دیگه اینجا نیست[/right] [right]سوم: چه تعصب داشته باشیم چه نه(به قول کاربرهلیا) مسائل تاریخی همیشه چالش برانگیز هستند. بستگی داره به کدوم منابع اشاره بشه. درباره هر جنگی از دید برنده اگر قضیه رو ببینیم به یه نتیجه می رسیم از دید بازنده به یه نتیجه دیگر. پس نفس چالش در این جور تاپیک ها هست و نمیشه ازش کنار کشید. هر تاپیک تاریخی که درست کنید بالاخره توش حرف وحدیث هست.بازهم وظیفه مدیران عزیز هست که بحث ها رو مدیریت کنند و از غلطیدن کاربران به دامن تعصب جلوگیری کنند و اجازه بدن که فقط نظرات منطقی و مستدل مطرح بشن[/right] [right]اینها تجربه سالها کار بر روی مباحث تاریخی در این فروم بود. امیدوارم که بحثهای تاریخی بالاخره جایگاه خودشون رو توی میلیتاری به دست بیارن. قهرمان شطرنج جهان کاپالبلانکا یه جایی گفته: ادم از شکست هاش بیشتر درس می گیره تا از پیروزی هاش[/right] [right]پایدار باشید[/right]
  21. [right]نیروی دریایی چین تا حالا بیشتر یه نیروی دفاع ساحلی بود که سعی می کرد با تکیه بر زیردریایی از حمله دشمن به خاک خودش جلوگیری بکنه. با این حرکت چین نیروی دریایی ش رو در مسیری قرار داده که به سمت یه نیروی دریایی استراتژیک با توانایی بالا در فواصل دور تبدیل بشه. از این به بعد باید منتظر باشیم که هر کشوری که خطوط دریایی چین رو تهدید بکنه با واکنش شدید نیروی دریایی این کشور مواجه بشه. چین نشون داده در مواردی که خط قرمزش هست به هیچ وجه گذشت نداره و از هیچ رویارویی (حتی نظامی) نمی ترسه. نمونه ش توی درگیریهای این چند سال گذشته در منطقه دریایی جنوبی چین با فیلیپین و ویتنام بوده. همون جور که ایران جزایر سه گانه رو حق خودش می دونه و حاضر به هیچ مذاکره ای در این باره نیست چین هم در دریایی جنوبی چین همین حق رو برای خودش قائل هست و همین مسئله هم سبب شد تا اجلاس اخیر اسه آن نتونست در حل این مناقشه به جایی برسه. به هرحال ژاپن و کره جنوبی باید یه فکر اساسی به حال خودشون بکنند و البته استرالیا اخر سر هم هند که رقیب سنتی چین توی منطقه جنوب آسیا به حساب می یاد و الان قدرت نیروی دریایی ش داره به چالش کشیده می شه[/right]
  22. [right]اقا جان خیلی عالی نوشته بودید و کامل. واقعا که خسته نباشید و دست شما هم درد نکند.[/right] [right]در مورد نکته آخری که گفتید با شما موافق هستم. اگر روسها دخالت نمی کردند احتمال زیادی بود که کار به انتقام گیری و قتل عام صربهای اون نواحی کشیده بشه و یه فاجعه انسانی در جهت دیگه بوجود بیاره. توی این جنگها بیشترین اسیب رو متاسفانه غیرنظامیانی دیدند که به قول ما نه سر پیاز بودن و نه ته پیاز[/right]
  23. RezaKiani

    نبرد دریایی اسپانیا و انگلیس

    ببخشید کاربر هلیا، اینکه نوشتید ما این جنگ رو توی 3 جلسه تاریخمون خوندیم یعنی چی؟ و چرا با متن موافق نیستید؟
  24. ببخشید ها جدا شرمنده دوستان هستم ولی سرسام گرفتم. اگر قرار باشه برای هر بحث فنی انقدر توی تاریخ عقب بریم و اون رو شخم بزنیم که به هیچ کجا نمی رسیم. مثلا یه بار یه زیردریایی امریکایی با یه کشتی ژاپنی تصادف کرد. فکر کنم اگر اینجا بخواهید شما بررسی کنید این واقعه رو شروع می کنید از انقلاب می جی به بعد رو تحلیل می کنید
  25. [right]کاش دوستان وقت می گذاشتن و به جای این بحثها که اصلا معلوم نیست به دنبال چی چی هست اصل فایل پی دی اف رو دانلود می کردن و پس از مطالعه اون درباره ش بحث می کردن. مطمئنا مسائل جالبی توی این اسناد هست ولی دوستان حیف که ازشون غافل هستند.[/right]