RezaKiani

Members
  • تعداد محتوا

    1,988
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های RezaKiani

  1. RezaKiani

    بله قربان،‌ آماده ام!

    [right]دوست عزیز تلاش. می گن ادمهای خوش بین هواپیما می سازن و ادمهای بدبین چتر نجات. به هرحال وجود ادمهایی مثل من و مولتکه بعضی دیگه از عزیزان برای ایجاد بالانس در سایت خیلی هم بد نیست[/right] [right]الف- اما درباره اینکه جمع شدن سران کشورها یعنی حمایت از یک کشور. خوب راستش من تمام عرف بین المللی رو مطالعه نکردم سعید جان. مثل شما هم که سیاست نخوندم. شما بگو این عرف از کجا و کی شروع شده. اگر این جوری باشه کنفرانس تهران که در زمان جنگ دوم جهانی در تهران شد معنی ش به معنای حمایت انگلیس و امریکا و استالین از محمدرضا پهلوی هست. درست فهمیدم؟ یا مثلا کنفرانس گوادالوپ که انجام شد یعنی حمایت سیاسی از فرانسه؟ یا کنفرانس کیوتو یعنی حمایت تقریبا تمام کشورهای جهان از ژاپن؟ من فکر نکنم که اینجوری ها باشه. اگر واقعا جمع شدن کشورها در یک کشور به معنای حمایت سیاسی یک کشور یعنی که مسئولان اون کشورها دیگه به اصطلاح تصمیم شون رو در حمایت از اون کشور خاص گرفتند. حالا اگر به هر دلیلی اونها محل اجلاسشون رو تغییر بدن حمایتشون از اون کشور خاص تغییر نمی کنه. همون جور که در باره عراق شاهد هستیم با تغییر محل اجلاس از حمایت کویت و عربستان و... از عراق چیزی کم نشد. پس اینکه شما فکر می کنید با اینکار تونستید کشورهای جهان رو وادار به عقب نشینی کنید فقط زاده توهم هست نه چیز دیگه[/right] [right]ب- اینکه نوشتید ایران نمی تونست در این کنفرانس حضور داشته باشه هم از اون حرفهاس. اتفاقا خیلی هم می تونست. فقط کافی بود هیئت نمایندگی ایران تشریف ببرن چند قدم پایین تر از میدان ولی عصر(عج) و پاسپورتهاشون رو تحویل سفارت صدام یزید کافر بدن و ویزای ورود به عراق بگیرن. نفرمایید که در اون زمان سفارت ایران و عراق در دو کشور بسته بوده که ازتون پاک ناامید می شم[/right] [right]ج- شما از کجا می دونید که در دستور کار جنبش قرار بوده تجاوز ایران اسلامی به عراق رو محکوم بکنند؟ متن صورت جلسه های اون اجلاس رو دارید؟ به هرحال اگر طبق صورت جلسه ها قرار بود که ایران در جنگ با عراق محکوم شناخته بشه با تغییر محل اجلاس فرقی نمی کرده. بالاخره ایران رو محکوم می کردن[/right] [right]د- در بعد نظامی خوب عراق حق داشته دیگه. مگه نیروی هوایی ایران در اون زمان چقدر توان داشته؟ واقعا شما فکر می کنید اگر دو تا هواپیما رو برید بکوبید مثلا به یه هتلی نشون دهنده این هست که قدرت هوایی دارید؟ پس اون پسر آلمانیه که هواپیماش رو برد وسط میدون سرخ مسکو نشوند قدرت هواییش از کل نیروی هوایی شوروی سابق بیشتر بوده. از کی تاحالا دیوار صوتی شکستن نشان دهنده قدرت هوایی هست. اون چیزی که قدرت هوایی یه کشور رو نشون می ده عبارتند از تعداد هواپیماها، تعداد خدمه و خلبانها، تعداد پایگاه ها، مدل هواپیماها و انواع تسلیحات و تجهیزات اون نیرو.به هرحال یک سری عوامل هست. بعدشم قدرت یه چیز نسبی هست. یعنی باید ببینیم قدرت کدوم نیروی هوایی رو با کدوم نیروی هوایی می سنجیم.در این مورد خاص قدرت نیروی هوایی ایران رو با عراق مقایسه می کنیم. در یکی دو سال اول قدرت هوایی ایران سر بود و در بقیه سالهای جنگ هم نیرو ی هوایی ایران عملا زمین گیر بود. همین که یه نیرویی می یاد موشک هاوک رو می بنده زیر بال تامکتش نشون می ده که دیگه کفگیرش خورده ته دیگ. حالا شما بهش می گی ابتکار . مفت چنگتون. ولی اگه فونیکس به اندازه کافی داشتیم نیاز به این ابتکارات نبود. منظورم روشن هست اگه کسی به دقت بخونه[/right] [right]ه- اما اون حرفی که زدم و شما گوش نکردی این هست که در جنگ مسئولان سیاسی باید تا حد ممکن برای نیروهای نظامی اهداف سیاسی تعیین نکنند. هر جنگی که فرمانده ش به جای توجه به اهداف نظامی دنبال اهداف سیاسی بوده با شکست مواجه شده. من مسئله رو از دید تاریخی گفتم. شما البته نمی دونم از چه دیدی مخالفت کردی. نمونه شم زیاده البته دوست داشتید در خدمتم[/right] [right]و- اما کاری که باید ایران اون روز می کرد که نکرد (وامروز باید بکنه که نمی کنه) این هست که تشنج زدایی بکنه. ایران باید اون زمان سعی می کرد روابطش رو با کشورهای بی طرف مخصوصا در منطقه مثل کویت و عربستان ارتقا بده و سعی کنه تا عراق رو به انزوای سیاسی بکشونه. اما متاسفانه مسئولان سیاسی وقت ایران با تنگ نظری و بی سوادی که داشتن دقیقا برعکس عمل کردن. یعنی نه تنها از تعداد دشمنهای ما کم نکردن بلکه زیاد ترش هم کردن.در جنگ باید سعی کنید اتحاد دشمن رو با متحدینش بشکنید. این قانون جنگ هست. چیزی نیست که من از خودم دربیارم. ربطی هم به عرف و مرف بین المللی نداره. حالا مسئولان ایران دوست دارن کشتی های عربستان و کویت و شوروی وژاپن رو به موشک ببندند نتیجه ش هم می شه نامه اقای محسن رضایی و خوردن جام زهر. جنگ بازی نیست سعید جان. جنگ مسئله مرگ و زندگیه. مرگ و زندگی این حرفها رو برنمی داره. مرگ و زندگی ایدئولوژی و حق و باطل و خون بر شمشیر پیروز است حالیش نیست. مرگ و زندگی موشک اسکادی هست که توی تهران می خوره زمین و دست و پای ملت رو قطع می کنه و خونه شون رو خراب. پیروزی یعنی کاری کنی که دشمن نتونه اسکاد بزنه. تا وقتی عراق به ایران اسکاد می زنه یعنی داری شکست می خوری. حالا هی برو راه پیمایی کن که مثلا مرگ بر فلان و بهمان. بازم می گم جنگ قانون خودش رو داره. اگه با هواپیما این ور اون ور کوبوندن کشوری پیروز می شد ژاپنی ها توی جنگ دوم جهانی پیروز شده بودن[/right]
  2. [right]دوست عزیز توی این عکسها چیز جدیدی نبود که به اطلاعات قبلی ما اضافه بشه. عکس خاصی یا مورد خاصی مورد نظر شما بود؟[/right] [right]سوال[/right] [right]کسی که توی هلیکوپتر سوار موتور هست اگر در هنگام پرواز در هوای متلاطم قرار بگیره تعادلش رو چه جوری حفظ می کنه؟ وسیله خاصی برای این کار در نظرگرفته شده؟[/right]
  3. RezaKiani

    ارتش قوي تر است يا سپاه

    [right]کاش این تاپیک رو بالا نمی آوردی برادر[/right] [right]الف- چون زمینه کاری هر دو سیستم متفاوت هست خوب مقایسه شون هم بی مورد هست[/right] [right]ب- چون زمینه کاریشون متفاوت هست ناچارا در آموزش هم متفاوت هستند[/right] [right]ج دوران جنگ رو نمی شه با الان مقایسه کرد اون زمان به دلیل ضیق وقت اموزشها از کار کردن با اسلحه فراتر نمی رفت و به ندرت کسی درباره مثلا تاکتیک و اینها دوره می دید. الان کلا در سپاه آموزشها خیلی به روزتر شدن. سپاه الان چند تا دانشکده مختلف در زمینه های متفاوت رزمی و فنی داره و نیروهای خودش رو در اونجا ها می تونه به خوبی آموزش بده. مطمئنا کلاس کارشون از اون زمان خیلی بالاتر رفته[/right]
  4. RezaKiani

    شیوه آسیایی تولید

    [right]الف- اطلاق کردن فئودالیسم به لیبرالیسم یا سرمایه داری بورژوای امروزی یه جور ظلم در حق هر دو شون هست. این دو تا هیچ شباهتی در هیچ زمینه ای با هم ندارند. شما یادت باشه که در فئودالیسم یه کشاورز قسمتی از مالمیک اربابش بود. امروز دست کم در ظاهر خیلی چیزها عوض شده[/right] [right]ب- در باره سوسیالیسم در اروپا تا اونجا که من یادم هست حتی قبل از مارکس هم گرایشات سوسیالیستی در اروپا بوده و می شه گفت که مارکس بنیانگذار تز سوسیالیسم نبود. شاید این تعبیر من خیلی دقیق نباشه ولی به تقریب می شه گفت که مارکس کسی بود که سوسیالیسم رو با دترمینیسم هیستوریک و دیالکتیک ترکیب کرد و البته غایت اجتماع بشری رو کمون نهایی نام نهاد که خودش در درون خودش معنای سوسیالیسم رو هم داره. از این جهت اگر نگاه کنیم مارکس یه جورهایی ایده الیست و یوتوپیست بوده[/right] [right]ج- اینکه شاخه های نیومارکسیسم هنوز در اروپا فعال هستند نشون می ده که این اندیشه هنوز هم جا برای بحث داره و نمی شه با اطمینان صددرصد گفت که مارکسیسم یا کمونیسم مرده. شاید بهتره بگیم استالینیسم یا مائویسم مردن.(در این دو تا که فکر نکنم که کسی شک داشته باشه) اما به هرحال من یه نظر خاصی درباره تئوریهایی دارم که وقتی به عمل درمیان دچار مشکل می شن. به عقیده من نباید اشکال رو فقط در اجرا دونست. احتمالا خود اون تئوری در بطن خودش هم دچار تناقضات بنیادین بوده که وقتی از مرحله فکر به عمل رسیده در عمل به بن بست خورده[/right] [right]د- در باره مدل سازی حق باشماست برادر. حرف اصلی من هم اتفاقا همین است. وقتی یه انسان رو نمی شه به راحتی مدل کردو برای شناختش احتیاج به مجموعه افرادی مثل روانشناس و روانکار و فیزیولوژیست و .... داریم برای شناخت جوامع بشری هم نمی شه به همین راحتی رای صادر کرد که مثلا تولید آسیایی چنین است و چنان. جوامع بشری انقدر پیچیده هستند که فقط در مورد هر کدوم می شه جداگانه و موردی بحث کرد. خیلی جالبه خاطرات یکی از بازماندگان نبرد سو ها با سرهنگ کاستر رو می خوندم.طرف در قرن نوزدهم میگفت: اخر سر ما سرخپوستها نفهمیدیم این سفید ها چرا انقدر دنبال فلز زرد(طلا) هستند. یعنی انقدر فاصله فرهنگی بین دو طرف زیاده که طرف توی کله ش جا نمی شه که اصلا طلا به چه دردی می خوره. درباره جوامع دیگر هم همین طور. فکر نکنم واقعا تئوری هایی مثل تولید به شیوه آسیایی تمام اونچه که در آسیا روی داد رو به راحتی تبیین کنه و فقط همون جور که شما اشاره کردی می تونه یه نوع مدل سازی باشه که خوب از خطا هم به دور نیست[/right]
  5. RezaKiani

    نبرد جهرا

    [right]در اصل باید از تلاش دوست عزیزم حاتم مرهونی تشکر کنم که استارت این کار رو برای من زد. اما درباره عثمانی و انگلیس خوب بعضی وقتها این ها با هم متحد هم بودند مثل جنگ کریمه. ولی در زمان جنگ جهانی اول عثمانی دشمن بریتانیا بود و بریتانیا یکی از عوامل ضربه زدن به عثمانی رو تجزیه این کشور می دونست. بنابراین انگلیس انرژی زیادی گذاشت تا مناطق مختلفی از عثمانی رو از این کشور منفک کنه. در قرارداد محرمانه بین انگلیس و فرانسه به نام قرار داد سایکس پیکو این دو کشور توافق کردن که بعد از پایان جنگ این مناطق رو بین خودشون تقسیم بکنند. روسیه هم که حسابی در جنگ جهانی اول گل کاشته بود و مثل خر توی گل مونده بود با سکوت خودش به این قرار داد رضایت داد. در نتیجه، وقتی جنگ اول تمام شد یه سازمانی بوجود اومد به نام "جامعه ملل متحد" که البته با سازمان ملل امروزی فرق داشت(این جامعه هنوز فعاله و دفترش توی ژنو هست) این جامعه ملل قیومت بعضی جاها مثل عراق و فلسطین رو داد به انگلیس و بعضی جاها مثل دمشق رو داد به فرانسه. یعنی مفاد قرارداد محرمان سایکس پیکو جنبه قانونی به خودشون گرفتند[/right] [right]کویت هم که از اول اولش تحت الحمایه بریتانیای کبیر بود. هنگامی که این وقایع روی دادند عثمانی ها مدتها بود که منطقه رو تخلیه کرده بودند و همونجور که در متن هم دیدید انگلیسی ها همه کاره و فعال مایشاه شده بودند[/right]
  6. RezaKiani

    شیوه آسیایی تولید

    [right]من به اندازه خودم درباره تولید آسیایی خوندم ولی خوب از منابع دست اول نبوده. شاید هم اصلا قضیه رو درست نگرفته باشم. شما اگر حوصله داشتید لطف کنید خلاصه ای از نظریات مارکس درباره این قضیه اینجا بنویسید. من هم سعی می کنم با دقت بخونم. دست آخر اگر نظری هم داشتم می نویسم. حالا اگر من یا بزرگتر از من به شوخی یا جدی بگه که مارکس پرت و پلا گفته یادتون باشه که چیزی از ارزش مارکس کم نمی کنه. مارکس یکی از بزگترین متفکرینی بوده که تاریخ بشریت تا امروز به خودش دیده و همین که شاگرد هگل بوده خودش ثابت می کنه که کم مخی نبوده. بنایی که مارکس ساخت حتا اگر دارای نواقصی هم بوده انقدر عظیم هست که می شه سالها درباره ش بحث و تحقیق کرد. اینکه چی گفت و چه کرد رو می شه تحلیل کرد البته[/right] [right]موفق باشید[/right] [right]رضاکیانی[/right]
  7. [right]اینکه خدا هوای ایران رو داشته هم از اون حرفهاست ها! شما فکر می کنید فقط ایران هست که اسم گردنهاش رو ابوالفضل و حسن و حسین می گذاشته؟ از کسانی که در جبهه بودن بپرسید که اسم گردانها و واحدهای نظامی عراق چی بود؟ دوست عزیز همون خدایی که شما رو بهش سجده می کنید رو سربازهای عراقی رو بهش سجده می کردن.همون نظر و نیازی که شما می کنید رو اونها هم می کردن. اینکه خدا هوای ایران رو داشت یعنی چی؟ یعنی مثلا ما با یه گلوله آرپی جی 15 تا تانک رو می زدیم؟ یه مقدار از افسانه ها فاصله بگیریم بد نیست. هر بار که این ملت یه شکست حسابی در جنگ خورده سرهمین افسانه سرایی هاش بوده. اگه این طور باشه شاه اسماعیل صفوی هم عقب نشینی ترکهای عثمانی از تبریز رو باید به خاطر حمایت خدا بدونه نه شورش ینی چری!!! اگه خدا واقعا هوای ایران رو داشت سربازای عراق رو همون لب مرز بخار می کرد که ما انقدر کشته ندیم. هر چیزی حساب کتاب خودش رو داره.[/right]
  8. RezaKiani

    شیوه آسیایی تولید

    [right]دوست عزیز شما که منو اصلا نمی شناسید چطور به خودتون جرات می دید که این طور قاطعانه درمورد من اظهار نظر کنید که من درباره مارکس یا تولید آسیایی بدون مطالعه حرف زدم؟[/right] [right]یه سوال از بچه های قدیمی میلیتاری درباره من بپرسید بعد اگر دوست داشتید در خدمت شما هستم.[/right] [right]برادر کوچک شما رضا[/right]
  9. RezaKiani

    شیوه آسیایی تولید

    [right]خدا رحمت کنه مارکس رو. بنده خدا پرت و پلا زیاد می گفت. این هم روش[/right] [right]مارکس قضیه رو خیلی خیلی ساده کرده. اگر واقعا این جور بود دلتای رود مکونگ، یا رود سند یا رود نیل یا رود یانگ تسه یا خود ژاپن باید رشدی مانند اروپا رو داشتن چون تمام اینها دارای منابع آبی بودند و مشکل کم آبی نداشتند[/right] [right]اتفاقا اگر تاریخ بخونید می بینید که برعکس فرمایشات مارکس تنها در معدودی از برهه های تاریخ بود ه که حکومت سلطنتی به اون صورت که مارکس منظورش هست در آسیا رواج داشته . مثلا در زمان اشکانیان، سلجوقیان، تیموریان ایران به صورت ملوک الطوایفی و تا حدود زیادی فئودالی اداره می شده. ژاپن که کلا فئودالی بوده. خیلی از کشورهای دیگه هم همین راه رو رفتند چون برپاکردن امپراطوریهایی مانند هخامنشی انرژی زیادی صرف می کرده که خیلی از حکومتگران حاضر به پرداخت این هزینه نبودند[/right] [right]در مورد جاهای کم آب مثل فلات مرکزی ایران هم همین طور. شما کدوم خاندان تاریخی حاکم رو در ایران سراغ دارید که وظیفه خودش رو حراست از منابع آبی یا زهکشی رودها بدونه؟[/right]
  10. [right]برادر عزیز شما عراق 67 رو زیادی دست کم گرفتی عراق 67 فاو رو در عرض 48 ساعت از دست ایران گرفت در حالیکه ایران برای فتح این گوشه بی ارزش خاک عراق نزدیک به دو ماه وقت صرف کرد. بعدشم به فاصله چند هفته زد به شلمچه چند روز بعد زد به مجنون همین جور از پایین پاکسازی کرد اومد بالا در صورتی که ایران هیچ وقت در طی جنگ نتونست چند تا عملیات بزرگ رو پشت سر هم انجام بده[/right] [right]اگر می بینید ایران در طی جنگ بدهی نداشت و عراق بدهی داشت دلیل بر برتری ایران نیست دقیقا برعکس دلیل برضعف ایران هست. ما انقدر رابطه مون با کشورهای دنیا خراب بود که هیچ کس حاضر نبود بهمون قرض بده. جنگ اون چیزی که شما فکر می کنید نیست. جنگ از پشت جبهه شروع می شه و در پشت جبهه ها هم تموم میشه. ملت ایران جنگ رو به پشت جبهه ش ، به مسئولانش، به سیاستگذارانش و به برنامه ریزانش باخت و گرنه در شجاعت رزمنده ایرانی هیچ کس شک نداره[/right]
  11. [right]برادر زد صدام که رسما نمی آمد بگه من این قرار داد رو قبول ندارم. این که براش خیلی ضایع بود. یه بهانه پیدا کرده بود. بهانه اش این بود که با توجه به عدم پایبندی ایران به قرارداد الجزایر(نقل به مضمون) این قرار داد دیگه محلی ا زاعراب نداره. ظاهرا طبق این قرار داد قسمتهایی از خاک ایران در قسمت میانی مرز بین دو کشور که دارای ارتفاعات مناسبی بوده قرار شد که به عراق واگذار بشه در عوض این ارتفاعات عراق هم از ادعای خودش مبنی بر اینکه ساحل شرقی اروند مال عراق هست دسب برداره. قرار بوده یه کمیته مشترک تعیین بشه و مرزها رو دوباره تعیین کنند که خورد به انقلاب و کارها عقب افتاد و این عدم تعیین مرز دو کشور (بر طبق قرارداد الجزایر) شد یکی از دلایل صدام برای الغای یک جانبه قرارداد الجزایر[/right] [right]حرف من این هستش که هر حکومت دیگه ای که در عراق تا روز قیامت سرکار بیاد به محض قدرت گرفتن همون راه صدام رو خواهد رفت[/right]
  12. RezaKiani

    بله قربان،‌ آماده ام!

    [right]من اون چیزی که باید بگم گفتم دیگه خود دانید[/right]
  13. [right]برادر عباس اون روش میله جوش دادن روش قدیمی هست که اگر عکسهای دوران جنگ جهاانی دوم رو ببینید هم روی تانکها از اون روش میله جوش دادن استفاده می شده. در ضمن استفاده از کیسه شن هم در زمان جنگ دوم جهانی هم توسط متفقین هم متحدین استفاده می شده که کلا روش مناسبی برای حفاظت از زره تانک هست[/right]
  14. RezaKiani

    بله قربان،‌ آماده ام!

    [right]متاسفانه یکبار دیگه شاهد هستیم که به جای انتخاب یه هدف با اولویت بالای نظامی مسئولان سیاسی وقت در فکر رژه و تظاهرات و فیگور گرفتن بودن و یه هدف که اولویت نظامی نداشته به عنوان هدف در یک منطقه پر دفاع انتخاب کردن که غیر از ضربه زدن به خودمون هیچ فایده ای در سرنوشت جنگ نداشت. حالا کنفرانس سران در بغداد برگذار نشد خوب که چی؟ چه فایده ای برای رزمنده هامون توی جبهه داشت؟[/right]
  15. سلام علی اقا اون تاپیک رو قبلا هم دیده بودم و خسته نباشید .نظر خاصی درباره اون عکسها نداشتم. اگر عکس خاصی رو مورد نظرتون هست بگید تا من هم اگر چیز خاصی به نظرم رسیدم بگم . درباره داگ فایت من با پست بالا موافق هستم ولی خوب به هرحال خلبانهای مصری و در کل خلبانهای عربی چندان چنگی به دل نمی زنند. یعنی من فکر کنم اگر اف-22 هم زیر پاشون بذاریم باز آش همون آش و کاسه همون کاسه اس. در حمله 1982 اسرائیل به لبنان بازهم دیدیم که خلبانهای سوری به راحتی توسط اسرائیلی هاشکار می شدن. در جنگ با ایران و امریکا هم که عملکرد خلبانهای عراقی رو دیدیم. در کل من فکر کنم این کشورهای عربی باید بی خیال این قضیه بشن
  16. [right]با سلام خدمت حاج رضوان[/right] [right]در این باره یه سری بحثهای تاریخی هست که باید به اسناد و مدارک رجوع کنیم و یک سری هم تحلیلهایی که بر پایه اون مدارک باشند[/right] [right]الف- در درجه اول آقای خمینی و همراهان نزدیک ایشان پس از انقلاب استراتژی صدور انقلاب رو در زمینه سیاست خارجی سرلوحه مقاصد خودشون قرار دادند. خوب معنی این هم روشن هست. یعنی تمام کشورهای مسلمان همسایه باید ساختار سیاسی شون رو بر اساس اون چیزی که ایران قرار دیکته کنه عوض کنند. من در اینباره یه تحقیق کردم و اسناد مورد نظرم رو در این تاپیک قرار دادم که امیدوارم به دقت مطالعه کنید[/right] [right]http://wars-and-history.mihanblog.com/post/422[/right] [right]ب- غیر از این مطلب زمانی که بعضی از سران سپاه دخالتهای نظامی صدام در ایران رو دیدند تصمیم گرفتند که مقابله به مثل کنند والبته این داستان مال قبل از اغاز جنگ هست. دراینباره سپاه یه سند منتشر کرده که درباره ش من یه تحلیل ارائه کردم. البته یه تحلیل خیلی سربسته که می تونید در تاپیک زیر اون رو مطالعه کنید. همین یه سند خودش برای اثبات حرفهای من کافی هست[/right] [right]http://wars-and-history.mihanblog.com/post/423[/right] [right]ج- قبل از آغاز جنگ عراق با ایران آقای خمینی در طی چند سخنرانی مردم و ارتش عراق رو دعوت به شورش می کنه که البته با توجه به مقام سیاسی ایشان در آن زمان(یعنی شخص اول مملکت) خوب این سخنرانی خودش دخالت در امور سیاسی کشور همسایه به حساب می یاد. علت عصبانیت ایشان کشته شدن اقای حکیم و خواهر ایشان در زندان عراق بود. به هرحال اعتراض به این حرکت رژیم صدام باید از مجاری دیپلماتیک و بایک یادداشت رسمی صورت می گرفت. همون جور که الان مثلا ایران درباره وضعیت زندان فلان زندانی ایرانی الاصل در آمریکا یادداشتهای اعتراض امیزی می ده. در عوض اقای خمینی ،که اصلا به این حرفها اعتقادی نداشتند، خودشان سعی کردن مردم عراق را بر علیه رژیم حاکم بر این کشور بشورانند که خوب معنیش در عرف سیاسی همون دخالت هست. متن این سخنرانی ها رو در اینجا گذاشتم و امیدوارم به تاریخ دقیق اونها توجه کنید[/right] [right]http://wars-and-history.mihanblog.com/post/219[/right] [right]البته اینها مدارک ناچیزی بود که با توجه به امکانات محدودی که داشتم جمع کردم. نمونه های دیگری هم هست. مثلا در سایت اسیگ که یه مرجع خوب درباره نبردهای هوایی هست اولین شکار اف-14 های ایرانی تقریبا دو هفته قبل از شروع رسمی جنگ ایران و عراق تاریخ خورده. از اواسط سال 58 به بعد هر دو طرف بمباران نواحی مرزی همدیگر رو با استفاده از توپخانه و خمپاره شروع کردند که خیلی راحت می تونید به روزنامه های اون زمان مراجعه کنید. به هرحال نمی شه تمام تقصیرها رو گردن یک نفر انداخت . به نظر من هر دو طرف در این قضیه مقصر هستند و باید تمام مدارک توسط یه کمیته بی طرف بررسی بشه تا میزان تقصیر هر دو دولت در اغاز این جنگ خانمان سوز مشخص بشه[/right] [right]جناب اقای زد[/right] [right]ما بر اساس فعالیتهای نظامی مون (در طول جنگ) و سیاسی مون( در طی مذاکرات بعد از جنگ) به هیچ وجه نتونستیم خاکمون رو از عراق پس بگیریم. فقط زمانی که صدام تصمیم گرفت استان نوزدهم خودش رو ازاد کنه(کویت رو یعنی) این زمینها رو به ایران پس داد. این از این[/right] [right]از نظر گرفتن غرامت هم که البته بی خیالش[/right] [right]درباره پذیرفتن قرارداد الجزایر هم باید بدونید که هم صدام اون موقع و هم طالبانی امروز هیچ کدوم این قرارداد رو قبول ندارند و در اولین فرصت سعی می کنند که اون رو ملغا کنند چون اون رو تحمیلی می دونند یه جورایی مثل قرارداد ترکمنچای می مونه برای ما. یعنی به زور گردن صدام گذاشتن که اون رو امضا کنه. برای اگاهی بیشتر بهتره بدونید که اگر صدام این قرار داد رو امضا نمی کرد به احتمال زیاد طی چند ماه حکومت حزب بعث(اون موقع صدام معاون رییس جمهور بود) یا سقوط می کرد یا کردستان عراق کلا مستقل می شد چون ارتش عراق در کردستان دیگه هیچ کاری از دستش برنمی امد. شاه ایران حتی موشک ضدهوایی و توپ اورلیکن فرستاده بود در خاک کردستان عراق تا صدام از نیروی هوایی ش نتونه بر علیه کردها استفاده کنه. در جنگ زمینی هم که البته کم اورده بودن.پس الان هم نمی شه خیلی روی اون قضیه حساب کرد که عراق الان این قرارداد رو قبول کرده. مطمئن باش که هر حکومتی در بغداد سرکار باشه به محض اینکه زورش برسه زیر این قرار داد می زنه. طالبانی که الان هیچکاره س این قرار داد رو قبول نداره وای به روزی که زورش اندازه صدام بشه[/right] [right]درباره اون ملوان های انگلیسی هم خلاف به عرض تون رسوندن. این بندگان خدا یعنی یه جی پی اس توی قایقشون نبوده که بدونند کجای دنیا دارن ماهی گیری می کنند؟[/right]
  17. [right]اره خوب ولی جنگ هم قوانین خودش رو داره . حالا چه سرباز آمریکایی باشه چه ارتشبد روسی همه باید از قوانین جنگ تبعیت کنند. عراق هم با بمباران شیمیایی فقط نفرت مردم خودش و مردم ما رو به دست اورد. در زمینه شلغم هم حق باشماست من حواسم به چاس ها نبود شرمنده تا همین نزدیک مرز می رم و برمی گردم[/right] [right] [/right]
  18. اون که می شه جنگ 1973 یا جنگ رمضان برادر
  19. [right]مرسوم بوده ولی طبق قوانین ژنو قانونی نبوده[/right]
  20. [right]باز یه تاپیک به درد بخور و البته بدون بحث و گفتگو[/right] [right]این بحث تموم شد خوبه درباره نظریه بازی ها هم به تاپیک درست کنیم[/right]
  21. ما به این جور خبر اعلان کردن ها می گیم لاف آبادانی. اگر واقعا به مجاهدین خلق تلفاتی وارد شده بود پس چرا سه چهار ساله که داریم فشار می یاریم اونجا رو تخلیه کنند؟ من فکر می کنم امار تلفات وارد شده به نیروی انسانی سازمان مجاهدین خلق خیلی خیلی کمتر از اینهاست
  22. [right]ایران برای پایان دادن به جنگ 3 تا شرط اساسی مطرح کرده بود[/right] [right]الف- دریافت غرامت[/right] [right]ب- عقب نشینی عراق از خاک ایران[/right] [right]ج- تنبیه متجاوز که البته منظور مسئولان ایران محاکمه وبعد برکنار شدن صدام بود[/right] [right]خوب وقتی که ایران قطعنامه 6598 رو قبول کرد کدام یک از این شرطها برآورد شده بود؟ هیچکدام[/right] [right]الف- نه اون موقع نه تا هزار سال دیگه ایران غنیمتی دریافت نکرده و نخواهد کرد[/right] [right]ب- ایران در زمان پذیرش عراق در خاک ایران حظور داشت. حالا فرقی نمی کنه چه نیم متر مربع چه صد میلیون کیلومتر مربع. وقتی شما نتونستی دشمن رو با استفاده از نیروی نظامی از خاک خودت بیرون کنی در اهدافت شکست خوردی[/right] [right]ج - عاقبت شکست صدام رو هم دیدیم[/right] [right]نکته بعدی اینکه عراق بعد از حمله به کویت که همه دنیا با هاش چپ افتاد به عنوان مسبب جنگ شناخته شد . اون هم تلویحی. متن کامل بیانیه دبیرکل سازمان ملل رو بخونید[/right] [right]اما همه اینها دلیل نمی شه که عراق رو پیروز میدان بدانید چرا که[/right] [right]الف- عراق می خواست قرارداد الجزایر ملغا بشه که هنوز موفق نشده اون رو الغا کنه یا ایران رو مجبور کنه که قرارداد جدیدی رو امضا کنه[/right] [right]ب- عراق می خواست که مناطق نفت خیز جنوب به ویژه خوزستان رو از ایران منفک کنه و یه کشور دست نشانده توش بوجود بیاره که خوب نتونست[/right] [right]ج- ایران می خواست با حمله به ایران رژیم رو متزلزل کنه که بازم نتونست[/right] [right]یعنی صدام هم به هیچ یک از اهداف استراتژیکش دست پیدا نکرد[/right] [right]مسئولیت آغاز جنگ هم بر خلاف فکر دوستان هم برعهده عراق هست و هم ایران. هر دو کشور در امور داخلی هم دخالت می کردندکه نتیجه ش این شد که عراق فکر کرد با استفاده از فرصت به این دخالتها پایان بده. یادتون باشه که کلاتزویتز گفته جنگ همون ادامه سیاست هست اما با روشی دیگر. اگر هر دو کشور خویشتن داری می کردن. ایران از ادعاهای عجیب و غریب خودش دست بر می داشت و عراق رو تحریک نمی کرد و عراق هم اعراب و کردهای مسلح ایران رو مسلح نمی کرد خیلی از اتفاقات نمی افتاد و این دو ملت مسلمان و برادر دینی این همه به همدیگه اسیب وارد نمی کردن[/right] [right]اگر این تاپیک ها برای کل کل کردن باشه که کوچکترین ارزشی نداره. فقط وقتی این بحثها ارزش پیدا می کنه که ازشون درسی گرفته بشه. به هرحال شما دوستان یه زمانی خودتون تصمیم گیرنده و مسئول می شید و خدا کنه که از این درسها استفاده بکنید[/right]
  23. [right]خیلی جالبه[/right] [right]توی کتاب اطلس جنگ ایران و عراق حتی اشاره ای هم به این عملیات نشده[/right] [right]الف-متاسفانه معلوم نیست که چند نفر از افراد شرکت کننده در این عملیات ایرانی و چند نفر از کردهای مخالف صدام بودند[/right] [right]ب- عملیات چریکی به عملیاتی می گن که با لباس نظامی انجام بشه. مثل عملیات نیروهای اس ای اس در عراق در زمان جنگ اول و دوم خلیج فارس. این بندگان خدا که همه لباس کردی تنشون هست. اینجوری من تا خود اچ -3 هم می تونم پیاده روی کنم[/right]
  24. باید ابتدا از دوستمون آقا علی به خاطر زحمتی که کشیدن تشکر زیاد کرد اما بعد الف- عمده ترین تفاوت دو طرف در این درگیریها ضعف شدید نیروی انسانی مصر در برابر اسرائیل بوده. مصر در اون زمان باسوادترین کشور عرب بوده و اصلا با کشورهایی مثل کویت و امارات وعمان از نظر سواد عمومی مردمش قابل مقایسه نبوده .اما همین مصر در برابر اسرائیل از نظر کیفیت نیروی انسانی حرفی برای گفتن نداشته. تاسیس نیروی هوایی هر دو کشور تقریبا به پایان جنگ دوم برمی گرده اما می بینیم که خلبانهای اسرائیلی یک سروگردن از مصری ها بالاتر هستند .ازنظر خدمه زمینی و افراد و پرسنل دیگر نیروها هم همین مطلب صادق هست. کلا اعراب نیاز زیادی به سرمایه گذاری در این حوزه(نیروی انسانی ) دارند و تقریبا تمام کشورهای عربی در این مورد(چه نظامی و چه غیرنظامی) رنج می برند ب- ضعف دوم مصر نداشتن سیستمهای پیش اخطار (مخصوصا اخطار هوابرد یا همون آواکس ) بوده. اسرائیل با وجود وسعت محد ودش نیاز چندانی به داشتن آواکس در اون مقطع احساس نمی کرده اما می بینیم که بعد از جنگ 1973 از آمریکا اواکس می خره. در صورتیکه مصر وسعت خیلی زیادتری داشته و با وجود ضعفی که در پوشش رادارهای زمینی خودش حس می کرده حتما حتما باید به دنبال به دست آوردن رادارهای هوابرد می بوده تا این نقطه ضعف رو پوشش بده ج -میگ21 در زمان خودش پیشرفته ترین هواپیمای بلوک شرق بوده و همین میگ21 ها در ویتنام برای فانتوم های آمریکایی کلی مشکل درست کردن. چطور بود که مصری ها نتونستند از میگ21 هاشون به خوبی استفاده کنند؟ باید توجه داشته باشیم که در داگ فایت میگ21 قابلیت مانور و چابکی بیشتری نسبت به فانتوم داره. شاید یکی از علتهاش این باشه که روسها اغلب موارد هواپیماهاشون رو دان گرید می کردن و می فروختن. شاید هم موشک های هوا به هوای مناسبی برای میگ21 ها به مصری ها تحویل نداده بودند. نیاز به بررسی بیشتری داره د- قدرت برتر نیروی انسانی اسرائیل خودش رو در همه جا نشون می ده. همین که تانکهاشون رو آپ گرید می کردن یا موشکهای هاوک رو متحرک می کردن(کاری که ما تا آخر جنگ هم عقلمون بهش نرسید)به دلیلی استفاده مناسب از توانایی های علمی افرادشون بوده و- یکی از ضعفهای اساسی دیگر مصر دیپلماسی ضعیف اون بوده. در اون مقطع مصر باید سعی می کرد اختلافات خودش را با دیگر کشورهای غربی حل کنه و سعی کنه که به فرانسه و انگلیس نزدیک بشه تا بتونه ضعفهای تسلیحاتی خودش را تا حدودی برطرف کنه. روشن هستش که کشورهای غربی بهترین تسلیحاتشون رو در اختیار مصر قرار نمی دادند اما راه هایی برای به دست اوردن این تسلیحات وجود داشته. سالها بعد که جنگ 1973 شروع شد مصر از میراژهای لیبیایی که قزافی بهشون قرض داده بود عملا در جنگ استفاده کرد. بعضی از سلاح ها رو میشد از کشورهایی مثل ایتالیا یا سوئد هم خرید. اما مصری ها همه تخم مرغ هاشون رو در سبد روسیه گذاشتند و نتیجه ش رو هم دیدند ز-اما دلیل اصلی عدم موفقیت مصر این بود که اصلا هدف استراتژیکیش از اغاز این درگیریها معلوم نبود. یعنی به جای این که هدف نظامی مشخصی رو برای خودش تعریف کنه و نیروهای نظامی ش رو در اون جهت قرار بده فقط و فقط تبلیغات براش مهم بوده. خوب نتیجه این بی برنامگی رو هم دید
  25. [right]ای بابا ! بازم که می گی ما تمامیت ارضیمون رو حفظ کردیم. خواب دیدی برادر؟ کجا تمامیت ارضیت رو حفظ کردی؟ عراق هنوز که هنوزه قرارداد الجزایر روقبول نداره و مدعی کرانه شرقی اروند هست. تازه گفتم که زمانی که جنگ تموم شد قسمتی از خاک ایران در دست عراق باقی ماند. نامه های آقای رفسنجانی به صدام رو در اون زمان از اینترنت پیداکنید و بخونید درباره همین قسمتها نوشته شده توش[/right]