RezaKiani

Members
  • تعداد محتوا

    1,928
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های RezaKiani

  1. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    امیر نائوشیگه گفت:" طریقت سامورایی، یا بوشیدو، همان تن سپردن به مرگ است. گاه باشد که ده مرد نیز با یک سامورایی که با چنین اندیشه و شوری در سر می جنگد، برنیایند. آدمی تا آنگاه که پندار و اندیشه ی دنیا دارد، کارهای بزرگ و برجسته نتواند کرد. سامورایی باید که از سراندیشه درگذرد و شیفته و شیدای راه خود شود. مرد را بینش و بصیرت هنگامی فراآید که دیگر برای کاربردن آن دیرشده باشد. پس، در طریقت سامورایی دل سپردن به خانواده و بند وابستگی و خویشاوندی بیهوده باشد. آنچه سامورایی را باید –همانا عشق و شوق مرگ است. این کردار و منش، حس وفاداری و ارج شناسی درباره ی پدر و مادر را نیز در بردارد."
  2. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    نباید که همه چیز را بر پایه ی سود و زیان سنجید. حسابگر فرومایه است. این سخن را بر پایه ی آن می گویم که سنجش مادی با قضیه ی سود و زیان سروکار داردو از این رو، مرد حسابگر پیوسته در اندیشه ی کاهش و افزایش باشد. مردن را زیان دانند و زیستن را سود شمارند، پس، مرد حسابگر نمی خواهد که بمیرد. این است که چنین کسی فرومایه می شود. همچنین، مرد دانش آموخته ، بزدلی یا آز را که در طبع و سرشت اوست با گشاده زبانی و دانایی خود سرپوش می گذارد؛ پس، بسیاری از مردم حقیقت حال او را درنیابند.
  3. امین جان سلام و خسته نباشی با همین برنامه نقاش ویندوز هم می تونی یه تصویر ساده درست کنی و روش توضیح با فونت فارسی اضافه کنی. لازم نیست که خیلی دقیق باشه. خیلی هم مطالب عالی هست. ادامه بدی خیلی خوب می شه.
  4. این هم عکس هلیکوپتر غزال: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_syaaf_sa_342_gazelle_1219.jpg[/img] این یکی هم نقشه حمله اسرائیل: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_map_lebanon_01%7E0.jpg[/img] اما ادامه داستان: در غروب روز دهم ژوئن، بن گال يکبار ديگر نيروهايش را به جلو راند. در شمال آنها منطقه اي بود که به عنوان يک دژ دفاعي سوريها شناخته مي شد. با وجود اين، اسرائيليها حريف را دست کم گرفته بودند. حداقل در تئوري، تنها دو گردان کماندويي -هرکدام شامل 250 سرباز- و چند تانک بين آنها و جاده بيروت-دمشق فاصله انداخته بودند. در تئوري، اسرائيل قبلا از حرکت يک نيروي مکانيزه قوي سوري در طول شاهراه از سمت شرق به غرب آگاه شده بود. آشکارا سرفرماندهي اسرائيل محاسبه کرد که سوريها از آمادگي اجراي يک ضدحمله خوب برخوردار نيستند پس چند نيروي کمکي به خط مقدم فرستاد. وظيفه هدايت اين تهاجم نهايي برعهده اوگداي 90 افتاد. اين واحد قبلا به صورتي موفقيت آميز با تيپ 91 زرهي سوريه جنگيده بود و دربرابر از دست دادن 5 عراده تانک توانسته بود حداقل 35 تانک سوريه را منهدم کند. فرمانده اين واحد سرتيپ گيورا لئو در ساعت 19:00 دستوراتش را دريافت کرد. چند ساعت بعد، گردان 362 او که به تانکهاي ام48 ماژاک مسلح بود از ميان روستاي سلطان يعقوب در تنتا عبورکرد و با آتش سنگيني مواجه شد به گونه اي که عناصر پيشرو گردان در داخل مواضع سوريها گيرافتادند. در ساعت 1:30 صبح يازدهم ژوئن، گردان در دام افتاده اسرائيلي در آشفتگي بود. اين گردان در يک راه باريک -که در انتهاي آن روستاي ديگري بود- گيرکرده بود و از هر جهت زير آتش مستقيم و غير مستقيم سنگين قرارداشت. در ساعت 4:00 وضعيت اندکي بهبود يافت اگرچه در طي درگيري پايدار با سوريها، واحد چند تانک و تعدادي از افرادش را از دست داده بود. چند تيم ضدتانک نيروي زميني سوريه در اين نبرد شرکت داشتند و از فاصله اي بسيار نزديک با آرپي جي ها و موشکهاي ميلان خود حمله مي کردند. به زودي در صبح، اسرائيلي ها توسط دو فروند ميگ21 به مسلسل بسته شدند. هواپيماهاي سوري به دليل نزديکي نيروهاي خودي به واحد اسرائيلي از بمب استفاده نکردند. در نهايت، اسرائيل قادر نبود تا يک عمليات بزرگ براي نجات اين گردان انجام دهد. اوگداي90 و اوگداي 880 -که تنها يک روز زودتر وارد لبنان شده بود- مشغول جلوگيري از پيشروي لشکر سوم زرهي سوريه بودند -که قصد داشت به سمت جنوب پيشروي کند- و متوجه لشکر اول زرهي بودند که در جاده بيروت- دمشق به سمت غرب مي رفت. درنهايت، اين گردان توسط آتش سنگين پشتيباني توپخانه رهاشد اما 8 فروند تانک را منهدم يا ترک شده پشت سرخود برجاي گذاشت. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_astk_captured_m-48.jpg[/img] در طي نبرد سلطان يعقوب سوريها حداقل 8 عراده ام48 اسرائيلي را منهدم کرده يا غنيمت گرفتند. اين تانکها توسط اضافه کردن زره هاي انفجاري فعال به تانکهاي ماژاخ3 تبديل شده بودند. اين تانکي يکي از اعضاي گردان 362 زرهي اسرائيل بود که امروز در موزه پانوراما تشران در دمشق به نمايش گذاشته شده است. اين تانک هنوز نيز در شرايط عالي قراردارد. براي خارج کردن باقيمانده گردان362 از پشت خطوط سوريها، فوريت زيادي احساس مي شد. درضمن، آخرين فشار اسرائيل به سمت شمال -درحاليکه لشکر اول زرهي سوريه در طول شاهراه به سمت بيروت حرکت کرد- به نوسان افتاد. درکنار آن، دولتهاي اسرائيل و سوريه با آتش بس موافقت کردند. قرار بود که آتش بس در ظهر يازدهم ژوئن آغازشود و حال هر دو طرف عجله داشتند تا زمان شروع آتش بس يکديگر سبقت بگيرند. درگيريهاي نهايي در دو منطقه روي داد. در ابتداي صبح، تيپ 81 زرهي سوريه -که به تانکهاي تي72 مجهز شده بود- به شتواره -جايي که يک تعميرگاه خط مقدم برپاشده بود- رسيد. اين تيپ سپس به سمت جنوب چرخيد و از دو مسير موازي مستقيما وارد مواضع گردان 409 ضدتانک -از نيرويهاي پلد- و ام60هاي تيپ 767زرهي اسرائيل شد. پرسنل تيپ -که به دليل اولين پيروزي سوريه از روز نهم ژوئن جسارت پيداکرده بودند- بدون اينکه شناسايي مناسبي از مواضع پيش روي خود بکنند به پيشروي خود ادامه دادند. در اواخر صبح ستيزه کوتاه اما سختي روي داد. اسرائيليها 12 عراده تي72 را به وسيله موشکهاي تاو هدف قراردادند و سوريها را مجبورکردند که به شاهراه بيروت-دمشق عقب بنشينند. اين شاهراه حياتي، به هرحال، در دستان سوريه باقي ماند. در حقيقت، سوريه نيز ادعا مي کرد در طي اين نبرد -درحاليکه تانکهاي آسيب ديده اش را به عقب مي کشيد- 10 عراده ام60 را هدف قرارداده است. درضمن، در دره بقاع -جنوب جوب جنين- تيپ هفتم زرهي از اوگدا162 عينان با تي62هاي تيپ 58مکانيزه سوريه درگير شد. در اين تبادل آتش، 2 عراده مرکاوا و حداقل يک دوجين از تي62ها از بين رفتند. سوريها ادعا مي کنند که در طي اين نبرد -که کمي قبل از ظهر به اوج خود رسيد- 21تا 30 عراده خودرو زرهي را با حمله گاز انبري هليکوپترها هدف قرارداده اند. کبراها و ام دي500هاي اسرائيل نيز ادعا مي کنند که 15عراده تي62 و چند عراده تي72 را در نزديکي زهله منهدم کرده اند. به هرحال، کبراها و ام دي500ها با آتش شديد ضدهوايي مواجه شدند و نتوانستند که آنچنان که انتظار مي رفت حملاتشان را انجام دهند. يکي از ديفندرها هدف قرارگرفت و در جلوي مواضع سوريها سقوط کرد. کمک خلبان به سختي آسيب ديد و خلبان او را از لاشه هيلکوپتر بيرون کشيد و هر دو توسط يک فروند بل212 نجات يافتند. يک فروند ديفندر ديگر ظاهرا به عنوان غزال شناسايي شد و هدف آتش خودي قرارگرفت. آشکارا پس از تجربيات قبلي اسرائيلي ها با غزالها، مسلسلچي هايشان در آن زمان کاملا عصبي شده بودند. درعوض، مرکاواهاي تيپ هفتم زرهي حداقل يک فروند غزال را با آتش توپهاي 105 ميليمتري خود ساقط کردند و يک فروند غزال ديگر توسط موشک تاو شليک شده از کبراي اسرائيلي سقوط کرد. چگونگي نبرد خونبار و سبوعانه زميني اين حقيقت را نشان مي دهد -بر اساس گزارشهاي مطبوعات آن زمان اسرائيل- در آن روز يک تيپ اسرائيلي 18 کشته -از جمله فرمانده واحد سرهنگ آويگدور شريپر- 87 زخمي و 22 تانک منهدم شده داشته است. نتايج گوناگون باوجود آتش بس، چند روز بعد درگيري از سرگرفته شد. در حقيقتطرفين، تا پايان سال 82 حداقل 11 بار ديگر با يکديگر درگير شده و آتش بس کردند. قبلا در بعد از ظهر روز يازدهم ژوئن، شمارش معکوس آغازشده بود. در يک کنفرانس خبري که در اوايل جولاي 82 انجام شد، نماينده وزارت دفاع سوريه نمايش داد که تيمهاي شکارچي-قاتل و ضدتانک سوري 23 عراده تانک اسرائيل را در طي 3 روز ابتدايي درگيري با حداقل تلفات منهدم کرده اند. در مجموع، سوريها ادعا مي کنند که بيش از 120 عراده تانک، زرهپوش و خودرو مين جمع کن اسرائيل را توسط موشک هاي ضدتانک منهدم کرده اند. مطالعات آتي ثابت کرد که تيمهاي شکارچي-قاتل سوري در حقيقت در حدود 60 عراده ام 60 و مرکاوا را هدف قرارداده اند. به هرحال، حداقل نيمي از تانکها عملياتي باقي ماندند و تنها چند عراده از آنها کاملا منهدم شدند. بعضي منابع بيان مي کنند که تيمهاي شکارچي-قاتل تنها 2 عراده تانک اسرائيل را منهدم کرده اند. همان گونه که معروف است، مرکاوا زرهي سنگين و ضدانفجار به علاوه سيستم آتش خاموش کن دارد درحاليکه ام60ها، ام48ها و سنچورين ها توسط زره هاي انفجاري غيرفعال به خوبي حفاظت مي شوند. اگرچه اسرائيل متعاقبا نتيجه گرفت که بايد زره هاي انفجاري خود را بهبود دهد. اسرائيل در مجموع، 7 عراده مرکاوا مارک1 خود را در طي اين جنگ از دست داد. اين تانکها آشکارا داراي مشکلات گسترده اي در برابر حريفانشان بودند. وضعيت ام113 کمتر رضايت بخش بود. اين نفربرها ظاهرا در روزهاي آغازين جنگ دچار چنان تلفاتي شدند که تا زمان رسيدن واحدهاي اسرائيلي به بيروت، اسرائيلي ها حداکثر کوشش خود را بکارگرفتند که آنها در خط مقدم قرارنگيرند. بنابراين، پياده نظام اسرائيل در کنار نفربرهايشان تا بيروت را پياده طي کردند. باوجود اين، حقيقت اين بود که اسرائيل در تطبيق تاکتيکهاي نيروهاي مکانيزه خود براي مواجه با تيمهاي ضدتانک سوري بسيار سريع عمل کرد. آنها از مسلسهاي 20 ميليمتري ام163 ولکان براي حمله به مواضع احتمالي سوريها استفاده کردند و مواضعي که مکان دقيقشان معلوم بود با موشکهاي تاو هدف قرار مي دادند که معمولا نتايجي مرگبار داشت. سوريها ترجيح مي دادند تا براي مقابله با چنين سلاح هايي در فواصل نزديکتري درگير شوند و از سلاح هاي ضدتانک سبکتري استفاده کنند. اين امر اسرائيليها را مجبور کرد تا از کماندوهايش براي مهارکردن تيمهاي ضدتانک سوريه استفاده کند. براي کماندوهاي سوري تجربه ناخوشايندي بود که به جاي اينکه شکارکنند، شکارشوند. نتيجه اين درگيريها به صورت گسترده اي خونبار و وحشيانه بود. اين امر با بيان اين حقيقت که تنها بين 10 تا 15 درصد از تيمهاي ضدتانک سوري از اين جنگ جان سالم به در بردند بهتر تشريح مي شود. تعداد خيلي کمي از آنها زنده دستگير شدند و تنها 1نفر افسر -ستوان يکم مهدي- در ميان آنها بود. او به سختي مجروح شده بود، اما توانست تمام تلاشهاي اسرائيلي ها را براي درهم شکستن روحيه اش -قبل از بازگشت به سوريه- ناکام گذارد. او بعدها در جنگ با عراق -1991- با درجه سرواني درکنار آمريکايي ها با سربازان عراقي جنگيد. با وجود مشکلات گسترده، چند چيز غافلگيرکننده بود. اسرائيلي ها نهايتا، با توجه به نتايج به دست آمده از جنگ متعارف در لبنان تلفات رضايت بخشي داشتند. آنها مدعي هستند که در 4 روز ابتدايي نبرد 81 عراده تانک سوريه را منهدم کرده اند و 41عراده ديگر را-عمدتا تي62- غنيمت گرفته اند و در عوض، تنها 8 عراده ام48 و 2 عراده مرکاوا از دست داده اند. ظاهرا يکي از مرکاوا ها پس از نبرد تعمير شده و به سرويس برگردانده شد. شواهد آشکاري وجود دارد که تعدادي از ام60ها نيز منهدم شده اند درحاليکه تلفات ام113 به قدري سنگين بود که آنها را در خط مقدم بکارنگرفتند تا اينکه بيشتر آنها را به حفاظت اضافي در برابر موشکهاي ضدتانک مجهز کردند. حتي با وجود اينکه فرماندهان محلي ابتکار و مهارتهاي خود را در ميدان نشان دادند، سوريها از نتيجه درگيري کاملا ناخشنود بودند. آنها ثابت کردند که تمرينهاي بيشتر و تمرکز زدايي از سيستم فرماندهي نيروي زميني سوريه بهترين تصميم ممکن است. مشکل اصلي نيروي زميني سوريه اين بود که واحدهاي بزرگتر آنها نتوانستند از وضعيت بد چند واحد اسرائيل بهره گيري کامل کنند. چندين بار تيپها و گردانهاي سوري به جاي اينکه به سمت جنوب پيشروي کنند -جايي که مي توانستند مواضع دفاعي مناسبي ايجاد کنند- متوقف شدند و شروع به موضع گيري و حفر سنگرکردند. متعاقبا، آنها لشکر سوم زرهي را در مواضع قديمي لشکر دهم زرهي بکارنگرفتند. باوجود اين، آنها چنان با انرژي و شرزه جنگيدند که تصورات قبلي که از سربازان سوري وجود داشت از بين بردند و نهايتا پيشروي اسرائيل را متوقف کردند. در حقيقت، اسرائيل از رسيدن به اهدافش در دره بقاع بازماند و در هنگام آغاز آتش بس در روز يازدهم ژوئن، سوريها با وجود جنگ با حريفي پرتعدادتر و با کيفيت تر از خود، هنوز شاهراه بيروت-دمشق را در دستان خود داشتند. اسرائيل در برابر تنها 2 لشکر زرهي سوريه 5 لشکر را به همراه 1000عراده تانک بکارگرفت. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_astk_sa_at_team_with_milan.jpg[/img] در طي جنگ لبنان، تيمهاي ضدتانک سوري موشکهاي ميلان ساخت فرانسه را به خوبي به خدمت گرفتند. تاثير اين سلاح در نبرد در برابر تانکها اسرائيلي ناشناخته مانده است. نيروي هوايي سوريه، البته، به صورتي بسيار بد عمل کرد. آنها -بين روزهاي ششم تا هشتم ژوئن- 85 تا 87 فروند هواپيما و 24 يا 27 خلبان را از دست دادند. هنوز اما، سوريها به خاطر خصوصيات هليکوپترهاي هجومي و خدمه جنگنده-بمب افکنهاي خود سربلند بودند. اگرچه هليکوپترهاي آنها بيش از 150 سورتي پرواز جنگي انجام دادند، تنها 2 فروند غزال را از دست دادند. 2 فروند ديگر به سختي آسيب ديدند و به دست اسرائيلي ها افتادند. يکي از آنها بازسازي شد و -براي مقايسه با ديفندرها- در اسرائيل به پرواز درآمد. حداقل يک فروند غزال ديگر به سختي آسيب ديد ولي خود را تا خطوط سوريها رساند. نيروي هوايي سوري ادعا مي کند که 95 هدف زميني را -71عراده تانک، 5نفربر زرهي، 3 دستگاه کاميون،2 قبضه توپ، 9 دستگاه جيپ و 5 کمرشکن تانک بر-به وسيله غزالهايش منهدم کرده است. درحاليکه اين آمار معمولا اغراق آميز هستند، يک بررسي دقيق از گزارشهاي شناخته شده درباره تلفات اسرائيل که در مطبوعات اسرائيل منتشر شده اند نشان مي دهد که آمار تلفات اسرائيل بي شباهت به آمار سوريها نبوده است. درکنار آن، اين نکته را نبايد فراموش کرد که هليکوپترهاي هجومي در بسياري از ارتشها از سلاح هاي بسيار موثر محسوب مي شوند و اين حقيقت نه تنها در مانورها بلکه در بسياري از جنگها اثبات شده است. بالاتر از همه اينکه غزالهاي سوري ارزش بالاي خود را فراتر از هر شک و شبه اي در اين جنگ ثابت کردند. هنگامي که آنها را به دليل آتش بس يازدهم ژوئن از ميدان نبرد فراخواندند، سوريهاي باقيمانده در لبنان براي آنها بسيار دلتنگي مي کردند. تيمهاي ضدتانک سوري تا پايان جنگ مجبور شدند که به تنهايي نبرد را ادامه دهند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_astk_merkava_d_in_beirut.jpg[/img] يک طعمه ديگر از تيمهاي ضدتانک سوري اين مرکاوا مارک1 است که در اوايل تابستان 82 در بيروت توسط آرپي جي هدف قرارگرفته است. پس از آن، اسرائيليها يک ضدحمله محلي انجام دادند تا بتوانند لاشه تانک را عقب بکشند. انتهای داستان.
  5. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    اگر بازرس امارت نتواند خوب و همه جانبه از کارها آگاه شود، شرش بیش از خیر اوست. حکمت وجود بازرس دیوانی، حفظ قانون و نظم در امارت است. امیر به تنهایی نمی تواند دقایق هر کار را در گوشه و کنار امارت زیرچشم داشته باشد. کار اصلی بازرس آن است که هرچه بیشتر از چگونگی رفتار امیر، منش دیوانسالاران او، مفاسد و محاسن دستگاه حکومت، افکار عمومی و حال رفاه و سعادت مردم آگاهی یابد. پس، مشرف در اصل برای آن بوده است که در کار فرا دستان دستگاه خوب بنگرد. اما امروزه بازرسان همان به تجسس احوال و رفتار سوء مردم می پردازند، و نتیجه آنکه ناروایی و فساد گسترده و روان است، و آنان مایه ی شرند نه منشأ خیر. نمونه های کمال آدمی هم در میان عوام یافت می شود، اما بدکنشی اندک آنها نیز آسیب سخت به ملک و مردم نمی رساند. جدا از این، مأموری که در کار بررسی و دریافتن درستی یا نادرستی متهم است خود باید که در دل امید دارد که راستگویی متهم آشکار شود و او از کیفر برهد. این گونه رفتار، نیک فرجامی ملک و دولت را نیز در پی دارد.
  6. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    سامورایی باید که در آیینه دیدن را عادت خود سازد و با این کار نما و سیمای خویش را درست دارد. من چون به سیزدن سالگی رسیدم، موی زلف را به شیوه ی مردان، از بالا کاکلی بستم، اما از آن پس یکسال یا بیشتر از خانه بیرون نیامدم، چرا که هرکس که در من می دید می گفت:"این پسر که این همه هوش از چهره اش می بارد، بی گمان دیر یا زود بدفرجام شود. امیر ما بیش از همه از کسی که باهوش می نماید بیزار است." پس ، بر آن شدم که ظاهر حالم را درست کنم، و هر روز پیوسته خود را در آیینه دیدم. چون یکسال گذشت و باز به میان مردم رفتم، هرکس گفت که رنگ و رویم چندان نشان از تندرستی ندارد، و من با خود اندیشه کردم که اینک جوهر سلحشوری را دریافته و به راستی یک سامورایی کامل عیار شده ام، رمز و رازی است که مایه ی بی اعتمادی مردم به مردمی می شود که ازرخسار و رفتارش زیرکی ببارد. اگر در چهره و نگاه مرد احساس صفا و متانت آرامبخش نباشد، او را خوش سیما نخوانند. چهره ی مودب و نیز متین و خویشتن دار بهترین سیمای مرد است.
  7. بقیه داستان: در حدود نيمه شب نهم ژوئن، نيروهاي عينان به روستاي دروز در عين زالتا در ميانه کوه هاي شوف رسيدند و تنها 15 کيلومتر با شاهراه بيروت-دمشق فاصله داشتند. به وسيله آنها، 2 تيپ زرهي از لشکر ده زرهي سوريه در جنوب درياچه قارون محاصره شده بودند. به هرحال، همانطور که ام60هاي جلودار اوگدا از جاده به دهکده سرازير شدند ناگهان با چند عراده تي62 سوري روبروشدند. دومين نبرد خونبار از فاصله نزديک آغاز شد و چند عراده از تانکهاي دو طرف -منجمله 3 عراده تي62- از بين رفتند. همانطور که اسرائيلي ها عقب نشيني کردند تا تجديد سازمان کنند، کماندوهاي سوري حمله خود را شروع کردند و ستون اسرائيلي را زير باران آرپي جي گرفتند. ظاهرا اوگداي عينان مستقيما وارد قلب تيپ 58مکانيزه -قسمتي از لشکر سوم زرهي سوريه- شده بود. نتايج اين درگيري آغازين نامعلوم است چراکه آمار قابل اعتمادي از تلفات اسرائيلي ها وجود نارد. سوريها مي گويند درحاليکه اسرائيلي ها به باروخ عقب مي نشستند، حداقل 3 عراده تي 62 و 20 سرباز را از دست داده اند. آنچه از آن اطمينان داريم اين است که مقاومت سوريها آنقدر شديد بوده است که باعث شد اسرائيل در صبح قسمتي از نيروهاي سرتيپ واردي را توسط هليکوپترهاي سي اچ53 در عقبه جناح راست مواضع سوريها پياده کند. همانطور که چتربازان اسرائيلي جيپهاي خود را -که مسلح به موشکهاي تاو بودند- مي راندند، در طول جاده عين زالتا-باروخ متمرکز شدند ولي در ساعت 9:30 موردحمله غزالهاي سوري قرارگرفتند و چند جيپ خود را از دست دادند. به هرحال، واردي شروع به سازماندهي مجدد نيروهايش کرد و آنها را در 3 موقعيت در شمال و شرق باروخ مستقرکرد. حداقل در تئوري، نيروهاي واردي نيز اکنون 15 کيلومتر از شاهراه بيروت-دمشق فاصله داشتند. اگر آنها مي توانستند به شاهراه برسند نه تنها نيروهاي سوري مستقر در بيروت را از منابع خود در سوريه جدامي کردند بلکه يک راه باز به پشت لشکر اول زرهي سوريه نيز پيدامي کردند. مشکل اين بود که اسرائيلي ها نمي توانستند فورا پيشروي کنند. اوگدا نبرد با سوريها را در عين زلتا ادامه داد. يک حمله ديگر غزالها، 6 تانک منهدم شده بر روي دست اسرائيلي ها گذاشت. پس از آن بود که نيروهاي عينان توانستند به سوي عين دارا -روستايي که تنها در چند کيلومتري جنوب شاهراه بود- پيشروي کنند. به هرحال، درحاليکه اسرائيلي ها پيشروي مي کردند -زماني که بيشتر ام60ها و مرکاواها عبور کرده بودند-اولين کمين توسط عناصر تيپ 51 و چند تيم ضدتانک انجام شد و آنها در چند زد وخورد، تعدادي از تانکها را مورد هدف قراردادند. درضمن -دورتر به سمت جنوب-شرقي- دو تيپ زرهي سوري که در جنوب درياچه قارون محاصره شده بودند براي نجات خود مي جنگيدند و بيشتر قواي اسرائيلي را مشغول نگه داشته بودند. افسران سوري که از مهلکه نجات يافتند اين درگيري را سبوعانه توصيف کردند. 2 گروهان جلودار تي62 از يک گردان کاملا از بين رفتند و گروهان ديگر تعدادي از تانکهايش را از دست داد. درعوض، سوري ها 6 عراده ام60 را منهدم کردند و 3عراده ديگر را به غنيمت گرفتند. در هنگام ظهر، زماني که تانکهاي نجات يافته سوري از مهمات و سوخت تهي شدند و فشار اسرائيليها افزايش يافت وضعيت آنها وخيمترشد. سرفرماندهي سوريه که نگران وضعيت تيپهاي 76 و 91 زرهي بود دستور داد تا يک تيپ از لشکر اول زرهي -که از تي72 بهره مي گرفت- در طول جاده دمشق به سمت مرز لبنان حرکت کند تا مستقيما از مرز عبور کرده و به جناح راست واحدهاي اسرائيلي -که در سمت شرق دره بقاع پيشروي کرده بودند- حمله کند. ضدحمله سوريها که از سمت شرق به سمت غرب اجرا مي شد از چند کيلومتري شمال رشايا عبور ميکرد و توسط کهنه سربازان سوري به عنوان سبوعانه ترين نبرد تانک در طول جنگ معرفي شد. تي72 ها با چند گروهان ام60 برخورد کردند و تعدادي از آنها را منهدم کردند درحاليکه در تبادل آتش با اسرائيلي ها تلفاتي اندک داشتند. در حقيقت، فرمانده يکي از گروهانهاي پيشتاز سوري متعاقبا بدون تلفات خط محاصره پيرامون تيپهاي 76 و 91 را با موفقيت شکست. در طي خط شکني سوريها در جنوب و شرق درياچه قارون، در بعد ازظهر نهم ژوئن چند افسر متوجه شدند که يک فروند اف16 درحاليکه غرق در آتش است در پشت خطوط اسرائيل سقوط مي کند. خلبان از هواپيما بيرون پريد. دليل اين حادثه تا امروز ناشناخته مانده است اما هيچ واحد ضدهوايي سوربه ادعانکرد که هواپيمايي را هدف قرارداده است، درحاليکه چند تن از کهنه سربازان سوري -به صورت کاملا مستقل از هم- آن حادثه را کاملا به ياد مي آورند. باوجود موفقيت سوريه و اين حقيقت که 2 تيپ زرهي سوريه سعي کردند تا از دالاني که براي چند ساعت بازشده بود خود را نجات دهند، لشکر دهم زرهي سوريه تلفات سنگيني داد و 200 عراده تي62 خود را در طي نبرد از دست داد. حداقل 90 عراده از آنها سالم به غنيمت گرفته شدند. درنهايت، اين واحد مجبور شد که عقب نشيني کرده و به سرعت با تي55هاي ذخيره استراتژيک ارتش سوريه تجديد قواکند. در عوض، لشکر اول زرهي دستور گرفت که به پشت مرز سوريه بازگردد و پس از تجديد سازمان مسير خود را به سمت زهله ادامه دهد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_astk_magach_6_d_in_leb.jpg[/img] زره فعال ماگاش6در برابر موشکها و نارنجک اندازهاي سوريه موثر بود اما هنوز کامل نشده بودند. اين ماگاش يکي از 2 تانکي است که تاييد شده است که شکار تيمهاي ضدتانک سوري شده اند. در اين اثنا -در حدود 12:30 روز نهم ژوئن- 4فروند ميگ 23 سوري سرفرماندهي اسرائيل در صماغيه را بمباران کردند. اين مرکز توسط رديابي مخابرات راديويي اسرائيلي ها شناسايي شده بود و زير بمباران سنگين توپخانه سوريه قرارداشت. يک حمله هوايي ديگر نيز براي پشتيباني از لشکر اول زرهي انجام شد تا تيپهاي زرهي درکناره جنوبي درياچه قارون آزاد شوند. دوساعت بعد، به منظور پشتيباني بهتر واحدهاي زميني در برابر سوريها، نيروي هوايي اسرائيل عمليات دراگ استور را آغاز کرد. اين عمليات، يک حمله متمرکز بر عليه سايتهاي سام سوريه در ناحيه بين زحله و مرز سوريه بود که کاملا موفقيت آميز بود و نه تنها موجب خنثي شدن موشکهاي ضدهوايي سوريه شد بلکه 23 فروند جنگنده-بمب افکن سوريه -که به حريم هوايي لبنان وارد شده بودند- نيز ساقط شدند. به همراه خنثي کردن سامهاي سوريه، يک سپاه از اسرائيل تحت فرمان سرلشکر آويدگور بن گال، که شامل اوکداي 90 و 252 مي شد- يک حمله 3 شاخه را بر عليه بقاياي لشکر 10زرهي سوريه به علاوه لشکر سوم زرهي در بقاع آغاز کرد. روز سوم، دهم ژوئن در صبح دهم ژوئن، نيروهاي عينان با حملات جنگنده-بمب افکنها و هليکوپترهاي اسرائيلي پشتيباني شدند و در عين درا مواضع تيپ51 زرهي سوريه را در هم شکستند و تعدادي از تي 62 هاي آن را منهدم کردند. در عوض، آنها بين 7:15 و 8:30 چندين بار مورد حمله غزالهاي سوري قرارگرفتند و تعدادي از خودروهاي خود را از دست دادند. چون نيروي زميني سوريه قادرنبود که محل واحدهاي دشمن را -به خاطر تحرک زيادشان- تعيين کند، نيروي هوايي سوريه تعداد زيادي از غزالهايش را براي عمليات "بگرد و بکش" به لبنان فرستاده بود. بنابراين، غزالها بر فراز بقاع چرخ مي زدند و دنبال هدفهاي مناسب براي حمله مي گشتند. چندبار آنها موفق شدند و چندين بار ناموفق بودند. اسرائيل شروع کرد تا از توپهاي خودکششي ضدهوايي ام163 ولکان به همراه نيروهاي جلودارش استفاده کند. آنها بيش از اندازه خطرناک بودند. يک فروند غزال -پس از حمله به يک ستون از تانکهاي اسرائيل- بسختي آسيب ديد و ادعا مي شود که 4 فروند ديگر ساقط شده اند. خلبان نيز به شدت آسيب ديد اما هليکوپتر خود را به المازه برگرداند و به سلامت فرود آمد. او به سرعت بستري شد. آخرين سري از اين حملات، در حدود ساعت 9:00 در اطراف تپه 1943 انجام شد و گزارش شده است که باعث به آتش کشيده شدن چند خودروي اسرائيل شده است. همزمان، يک حمله ديگر توسط غزالها در برابر نيروهاي واردي در ناحيه بين زالتا و آزونيه انجام شد و دو ساعت بعد غزالهاي اسکادران 977 به يک ستون از تانکهاي اسرائيل که از باروخ به سمت عين زلتا حرکت مي کردند حمله کردند. در نهايت، نيروهاي عينان تنها چند کيلومتر مانده به اهدافشان متوقف شدند. آشکارنشد که اين اتفاق در اثر ضدحمله هاي خونين سوري ها افتاد يا اينکه عينان دستور داد تا واحدهايش بچرخند و به سمت شرق حمله کنند. مطمئنا، سرفرماندهي نيروهاي اسرائيل مايل بود تا حداقل قسمتي از شاهراه بيروت-دمشق را تصرف کند تا بتواند نيروهاي سوريه در لبنان را به دو نيم کند و به علاوه بتواند به پشت نيروهاي لشکر اول زرهي نفوذکنند. پس بايد يک دليل قوي وجود داشته باشد که آنها را از انجام اين کار بازداشته باشد. درضمن، اوگدا252 به علاوه حرکت کرده بود و با وجود زمين دشوار و جاده هاي ناهموار، در حوالي ظهر طلايه داران آن کاملا به سمت شمال پيشروي کرده بودند. به هرحال، در حوالي 15:30 آنها -درحاليکه در يک راهبندان در نزديکي تپه 1794 در شمال شعبا گيرکرده بودند- مورد حمله غزالها قرارگرفتند. همانطور که هليکوپترها يک تانک و يک زرهپوش را يکي پس از ديگري مورد اصابت قراردادند موشکهايشان را خارج از برد مسلسلهاي اسرائيلي شليک کردند و يک اغتشاش آفريدند. سوريها ادعا مي کنند که در اين حمله توانسته اند 7 عراده ام113 و ام60 را نابود کنند. با چشمپوشي از وضعيت سخت خود، بن گال نيروهايش را به جلو راند و اوگدا252 را براي پيشروي شبانه تجديد سازمان کرد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_astk_idf_column_on_advance.jpg[/img] سوريها با چه چيز مواجه شدند؟ در برابر هر 2 لشکر سوريه، اسرائيليها حداقل 5 لشکر را بکارگرفتند که با بهترين خودروهاي زرهي آن زمان مجهز شده بودند. به هرحال، جاده هاي باريک و عوارض زميني چندين بار موجب ترافيک در پيشروي اسرائيليها شد. هرجا که سوريها چنين نقاطي را کشف مي کردند غزالها را براي جمله به آنجا مي فرستادند. اسرائيليها از پذيرش تلفات سنگين امتناع مي کننند اما بعضي منابع به روشني وحشت ناشي از تجربه حملات هليکوپترهاي سوري را توسط نيروهاي اسرائيل شرح داده اند. در سمت راست اوگداي252، پس از تاخت و تاز که باعث خالي شدن مواضع تيپ 91 زرهي سوريه شد، واحدهاي پلد به يانتا -در نزديکي مرز سوريه- رسيدند. در آنجا آنها توسط تيپ21 مکانيزه سوريه متوقف شدند. اين تيپ دومين واحد لشکر اول زرهي بود که مستقيما از دمشق واردکارزار شده بود. عناصر پيشتاز اوگدا90 پس از يک راهپيمايي همراه با جنگ از ميان دره بقاع به نيروهاي پلد پيوستند. با وجود نبردهوايي خونيني که در آسمان جريان داشت در بعد از ظهر يانتا و سرفرماندهي محلي تازه تاسيس اسرائيل توسط چند حمله مهيب سوخو22هاي سوريه هدف قرارگرفت. در اثر اين حملات سرفرمانده اسرائيل ژنرال يکوتاي آدام کشته شد. منابع اسرائيلي مي گويند که آدام به وسيله آرپي جي7 شليک شده توسط يک جوان فلسطيني کشته شده است. غزالها چند عراده ديگر از ام60ها و ام113 ها را در طول جاده عين عطا به راشيا هدف قراردادند. دانستن اينکه اين نيروها به صورت موازي به سوي مرز سوريه حرکت مي کنند و تنها چند کيلومتر از آن فاصله دارند باعث شد تا نيروي هوايي سوريه حملات هوايي بيشتري را بکارگيرد. گزارش شده است که 12 عراده تانک اسرائيلي تنها در يک حمله هدف قرارگرفتند و تعداد ديگري خودرو نيز از بين رفتند. آشکار است که تا امروز، اسرائيل هر گونه حمله از طرف سوريها را تکذيب مي کند و هيچکدام از منابع آنها اشاره اي به نبرد بزرگ تانکها در جنوب و جنوب شرق درياچه قارون نکردهاند. بر اساس گزارشهاي اسرائيل که به پنتاگون فرستاده شدند در آن روز تنها 4 نفر از سربازان اسرائيل مجروح شده اند. به هرحال، گزارشهاي آتي خلبان اف16 اسرائيلي که توانست تنها سوخو22 سوريه را در طي جنگ شکارکند در روز يازدهم ژوئن آشکارا نشان مي دهد که چنين اتفاقي در يانتا افتاده است: " از تمام 4 فروند هواپيمايي که من شکارکردم، سوخو22 از همه بيشتر موجب خوشنودي من شد چرا که من نتايج دهشتناک حملات سوخوها را بر سربازانمان در روز قبل ديده بودم." [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/astk_mig-23bn.jpg[/img] ميگ23 نيروي هوايي سوريه در حاليکه خود را از يک حمله در ارتفاع پايين بالا مي کشد. اين نوع از ميگ23 ثابت کرد که مي تواند مهمات قابل توجهي را براي حملات با سرعت بالا و در ارتفاع پايين حمل کند. اما اين هواپيماها، به خاطر ضعف سيستمهاي دفاع از خود مانند جنگ الکترونيک و ... دچار مشکلات زيادي در جنگ سال 82 شدند. حداقل 7 فروند از آنها توسط اف15ها و اف16هاي اسرائيل و يک فروند توسط موشکهاي هاوک ساقط شدند. يک حمله ديگر توسط غزالها، نيروهاي پلد را درجاده اي که از عين عطا به رشايا مي رفت هدف قرارداد. اين حملات زمان کافي براي سوريه خريدند که هم بتوانند نجات يافتگان لشکر دهم زرهي را تا مرز سوريه-لبنان عقب بکشند و هم با استفاده از هليکوپترهاي ميل مي 8 تيمهاي شکارچي تانک کمکي را در ناحيه غزه پياده کنند. باوجود برتري هوايي کامل اسرائيل، حداقل يک دوجين از هليکوپترهاي سوري توسط رادارهاي اسرائيل آشکارشدند. باوجود اين، سوريه يک ميل مي 8 خود را توسط آتش ضدهوايي اسرائيل در طي يک عمليات ديگر از دست داد. حملات هوايي و بمباران سبوعانه توپخانه سوريها بر عليه هر سرفرماندهي مقدم اسرائيل به علاوه مواضع سيال در لبنان، آشکارا نتايج اشتباهات وخيم فرماندهان اسرائيل بود. وضعيت در ميدان نبرد روشن نبود پس دو حريف عميقا از يکديگر فاصله گرفتند. اما حداقل اسرائيل داراي برتري هوايي بود و مي توانست از نيروهايش براي يافتن و ساقط کردن هواپيماهاي سوريه استفاده کند. به صورتي نامتجانس، آشکار بود که اين راه حل کارا نيست. اسرائيلي ها يا توجه نکردند و يا به اشتباه از سازماندهي مجدد واحدهاي سوريه -پس از تجربه درهم شکستن لشکر دهم زرهي- غافل شدند. عناصر اصلي اين واحد که در جنوب درياچه قارون محاصره شده بودند از لبنان بيرون کشيده شدند و مجددا گردهم آمده -و همانگونه که ذکرشد- با تانکهاي تي55 مسلح شدند. باقيمانده اين لشکر به سمت شمال عقب نشيني کردند. همزمان، دو تيپ از لشکر سوم زرهي از جاده بيروت-دمشق به سمت جنوب حرکت کرد بدين منظور که فاصله اي را که در اثر خردشدن لشکر دهم زرهي بوجود آمده بود پرکنند. لشکر اول زرهي به همراه تانکهاي تي72 اش هنوز -باوجود درگيريهايي که در طول مرز داشت- آزاد بود و پس از آن در طول جاده بيروت-دمشق وارد لبنان شد و جاي لشکر سوم زرهي را گرفت. پس بنابراين سوريها عقب نشيني نکرده بودند بلکه تنها نيروهايشان را جابجا کرده بوند. به هرحال، اسرائيلي ها حرکت لشکر اول زرهي به سمت شمال را يک عقب نشيني محسوب کردند. درنتيجه، اسرائيليها ناگهان نيروهايشان را براي اجراي يک تعاقب به سمت شمال پيش راندند. اسرائيل بهاي سنگيني براي اين اشتباهش پرداخت [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_ask_sa_at_team_in_beirut.jpg[/img] تعدادي از افراد تيمهاي ضدتانک نيروي زميني سوريه در حال استراحت بين دو درگيري با نيرويهاي اسرائيل جايي در مرکز لبنان. ادامه دارد:
  8. اینکه خودش نارنجک انداز مخصوص داره. خوب چه کاریه که اینهمه وقت و هزینه صرف کنیم تا یه نارنجک انداز دیگه رو بهش به زور بخورنیم؟
  9. RezaKiani

    ساخت سنگر انفرادي

    باید از آقا امین تشکر کرد. البته اگر عکسی هم می گذاشتند خیلی خیلی بهتر بود. ولی گل سر سبد این بحث صحبتهای آقای آرمانی عزیز هست. دوستان با دقت بخونند که توش پر از پیامهای حسابی است. هر کسی نخونه از جیبش رفته. راستی این سربازاهای عراقی اینقدر جرات داشتند که با چاقو یا سیم پیانو سراغ بچه های ما؟ توی فیلمها همش نشون می دادند که اینها یه مشت آدم بی عرضه و ترسو هستند. بارها من در همین سایت خوندم که دوستان نوشته اند عراقی ها هیچی نبودند و اگر کمکهای دیگران نبود ما در ظرف 1 هفته دخل همشون رو می آوردیم. ظاهرا شما چیزهای دیگری ازشون دیدید؟ میشه سر فرصت درباره سرباز عراقی یه تاپیک درست کنید؟ خیلی خوب میشه.
  10. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    زنجین اموتو یاماموتو عادت داشت که چون یکی از خدمتگزارانش کاری نابجا می کرد ، در باقی سال او را در خدمت نگه می داشت ، چنان که چیزی روی نداده باشد، و سپس، درست پیش از نو شدن سال، او را به آرامی جواب می کرد.
  11. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    زیر و بالای زندگی کسی را نمی شود از طبع و سرشت نیک یا بد او دانست. فراز و نشیب زندگی آدمی بازآمد شیوه و گردش کار این جهان است، اما خوبی و بدی کسی از مقوله ی ارزشیابی و سنجش ماست. با این همه، مردم می خواهند که فراز و فرود زندگی کان را نتیجه ی نیک و بد نفس آنان بدانند و از این راه، دیگران را عبرت آموزند.
  12. RezaKiani

    جالوت قرن بیستم

    پاریس سقوط کرده بود و آلمانها با خوشحالی در پی برگذاری مراسم رژه پیروزی بودند. اما افراد گروه مهندسی ورماخت در این خوشحالی سهیم نشده بودند چرا که وظیفه آنها هنوز به پایان نرسیده بود. فرانسوی ها قبل از سقوط شهر، گنج کوچکی را به آبهای رودخانه سن سپرده بودند تا به دست آلمانها نیافتد. آنها زمان زیادی را صرف جستجوی رودخانه سن کردند و سرانجام پس از روزها جستجو، گنج خود را یافتند. این گنج، ماشین کوچکی با نام وی پی 38 بود که پدربزرگ رباتهای نظامی به شمار می رود. رباتهایی که امروزه در جنگهای مدرن به گوشه و کنار میادین نبرد سرک می کشند ... شرکت کگرس تا زمان سقوط پاریس در ماه جولای 1942، تنها توانسته بود یک نمونه آزمایشی از ماشین خود را بسازد. درزمان شکست ارتش فرانسه، این ماشین زرهی کوچک به رودخانه سن انداخته شد تا به دست آلمانها نیافتد اما توسط آلمانها از آب گرفته شد و به عنوان الگویی برای ساخت نمونه های ابتدایی رباتهای نظامی بکاررفت. آلمانها ربات کوچک خود را جالوت نام دادند. هدف از طراحی این ماشین زرهی کوچک آن بود که به وسیله آن بتوانند مقداری خرج انفجاری را به میان خطوط دفاعی دشمن برده و منفجر کنند. آلمانها نمونه خود را در سال 1942 تکمیل کردند و هزاران عراده از آن را تولید کردند. این ربات وزنی کمتر ازنیم تن داشت و به وسیله سیم هدایت می شد. جالوت وظایف مختلفی مانند حمله به تانکهای دشمن، از هم گسستن آرایشهای متراکم پیاده نظام، از بین بردن استحکامات و نابود کردن ساختمانها را برعهده داشت. نمونه اولیه به وسیله یک موتور برقی حرکت می کرد. این موتور به جالوت اجازه می داد تا بدون سر وصدا تا نزدیکی دشمن پیشروی کند و در آنجا سرباز هدایت کننده جالوت، ماشین زرهی کوچک را به همراه مواد منفجره حمل شده منفجر کند. وزن مواد منفجره بسیار کم بود و بنابراین تاثیر زیادی بر دشمن نداشت. موتور برقی و باتری های آن نیز بسیار گران قیمت بودند. به دلیل کارآیی پایین موتور برقی، تصمیم گرفته شد که از یک موتور بنزینی برای حرکت جالوت استفاده شود. این نمونه جالوت وی آ نام گرفت. موتور جدید قیمتی در حدود یک سوم موتور برقی داشت ولی هنوز مشکل توانایی جالوت حل نشده بود. موتور بنزینی تنها اجازه حمل 100کیلوگرم مواد منفجره را به جالوت می داد. درضمن، این موتورها از نظر فنی غیرقابل اطمینان و مشکل زا هم بودند. شنی و سیستم تعلیق جالوت وی آ دوباره طراحی شد و با جالوتهای اولیه تفاوتهای اساسی داشت. آخرین نمونه از جالوت -با نام جالوت وی بی- از موتور بنزینی مدل قبل استفاده کرد ولی آن را بزگتر کرده بودند. در این نمونه خرج انفجاری در جلوی بدنه و موتور در وسط بدنه قرارداده شده بود. در قسمت عقب بدنه قرقره حمل سیم بود که سیمی به طول 650 متر را در خود جای داده بود. مابین قرقره سیم و موتور باک بنزین 6 لیتری جالوت قرارمی گرفت. با فرا رسیدن بهار 1942، جالوت در تمام جبهه ها بکارگرفته شد. جالوت اغلب در واحدهای مهندسی-رزمی و یا زرهی بکار می رفت. در نبرد معروف کورسک، جالوت کارآیی خوبی از خود نشان نداد. آنها در میدانهای مین روسها گیر می کردند و در صورت پاک کردن قسمتی از میدان مین، راهی برای علامت دادن به واحدهای زرهی و یا علامت گذاری زمین پاکسازی شده نداشتند. شورش سال 1944 ورشو سبب بدنامی جالوت شد. در آنجا ورماخت و اس اس برای درهم شکستن مقاومت مردم لهستان از جالوت به صورت گسترده ای استفاده کردند. در تهاجم روز دی -در جبهه نرماندی- نیز تعدادی از جالوتها به علت قطع شدن سیمشان به دست متفقین افتادند. آلمانها در تبلیغات خود مانور زیادی بر روی این ربات می کردند اما در حقیقت ارزش رزمی آن بسیار پایین بود. در زمان تسلیم شدن آلمان به متفقین از حدود 5000 عراده جالوتی که تولید شده بود هنوز 3797 عراده به جبهه ها فرستاده نشده بود. با وجود تعداد نسبتا بالا، جالوت سلاح موفقی نبود. علل عمده عدم توفیق جالوت عبارتند از: سرعت کم، قیمت زیاد، توانایی محدود در زمینهای ناهموار، ارتفاع کم بدنه از زمین، زره ضعیف، عدم اطمینان به سیستم هدایت سیمی. یکی دیگر از مشکلات جالوت این بود که سرباز هدایت کننده آن باید از زمان حرکت جالوت تا زمان انفجار، هم جالوت و هم هدف را در میدان دید خود نگه می داشت. اما به هرحال جالوت به توسعه تکنولوژی کنترل از راه دور در دوران پس از جنگ کمک زیادی کرد. در انتها نگاهی به مشخصات فنی این رباتهای اولیه می اندازیم. مشخصات فنی جالوت ئی سرعت در جاده:10 کيلومتر برساعت برد در جاده : 2 کیلومتر موتور: 2 موتور الکتریکی بوش 2.5 کیلووات تعداد:2650عراده وزن:370 کيلوگرم طول:1.50متر عرض:0.85متر ارتفاع: 0.56 متر وزن خرج:60 کیلوگرم مواد منفجره قطر بدنه: 5 میلیمتر مشخصات فنی جالوت وی آ (جالوت بنزینی) قدرت: 12 اسب بخار سرعت در جاده:10 کيلومتر برساعت برد در جاده : 12 کیلومتر موتور: 1موتور2 سیلندر 2 زمانه زان داپ بنزینی تعداد:4590عراده وزن:365 کيلوگرم طول:1.60متر عرض:0.85متر ارتفاع: 0.60 متر وزن خرج:75 کیلوگرم مواد منفجره قطر بدنه: 5 میلیمتر مشخصات فنی جالوت وی بی قدرت: 12 اسب بخار سرعت درجاده: 11.5 کیلومتر بر ساعت موتور: 1موتور زان داپ بنزینی وزن:430 کيلوگرم طول:1.63متر عرض:0.91متر ارتفاع: 0.62 متر تعداد:325عراده وزن خرج:100 کیلوگرم مواد منفجره قطر بدنه: 5 میلیمتر منبع:مجله جنگ افزار تهیه و ترجمه:رضاکیانی موحد عکس و فیلمش رو دوستان می تونند اینجا ببینند: http://www.militaryphotos.net/forums/showthread.php?t=100646 http://en.wikipedia.org/wiki/Goliath_tracked_mine (یکی از مدیران محترم لطف کنند و عکسها رو به تاپیک منتقل کنند)
  13. RezaKiani

    زره پوش سبک Panzer 38t

    موفق ترین تانک طرح چکسلواکی شاید یکی از قابل اطمینان ترین غنیمتهای نظامی بود که آلمانها وقتی بوهمی-موراویا را در سال 1939 به خود ضمیمه کردند به دست آوردند. تا ژوئن1942 حداقل 1400عراده از آن ساخته شد و صدها عراده از آن به متحدین آلمان یا کشورهای بی طرف مانند ایران،سوئدو سوئیس فروخته شد. پس از خاتمه دادن به تولید تانک شاسی های آن را برای تولید انواع خودروهای زرهی تا پایان جنگ تولید کردند. در سال 1940 پانزر38 به همراه پسرعمویش پانزر35 یک چهارم تانکهای آلمانی را تشکیل می دادند. لشکر رومل در فرانسه تقریبا فقط از تانکهای چک تشکیل شده بود. انواع پانزر38مدل آ قبل از اینکه آلمان چک را ضمیمه خود کند این تانک برای جاینگزینی ال تی35 –که بعدها در آلمان پانزر35 نامیده شد- ساخته شد. احتمالا این تانک موفقترین شاسی را در طرح های قبل از جنگ دارد. قابلیت اطمینان مکانیکی آن باور نکردنی بود و به کمترین نگهداری احتیاج داشت. زمانی که آلمانها آمدند 150 عراده از آنها ساخته شده بودند که تصرف شدند و به لشکرهای زرهی آلمانی پیوستند. پانزر38بی و سی و دی در مجموع حدود 150 عراده از پانزر38 بی، سی و دی ساخته شد. پانزر38ئی 8مدل پانزر38 که از مدل آ تا جی نام گرفته اند ظاهرا فرقی با هم نداشتند. تمام آنها توسط ورماخت بکارگرفته شدند تا جائیکه یکچهارم تانکهای میدان نبرد ورماخت را تشکیل دادند. پانز38اف ساخته شده توسط بی ام ام پانزر38جی این مدل آخرین مدل پانزر38 است که به عنوان تانک ساخته شد. زرهی مقاومت تر بر روی آن نصب کردند که با مدلهای قبلی قابل مقایسه بود. در برابر تی34های روسی توپ آن ضعیف بود. آخرین تانک به معنی آخرین شاسی نبود. از شاسی های آن برای تولید هتزر و دیگر خودروهای زرهی استفاده شد و شاسی آن تا آخر جنگ در خط تولید باقیماند. پانزر38نویرآرت مدل شناسایی پانزر38 که تنها 15عراده از آن ساخته شد وتولید آن با التفات به لاخس متوقف شد. پانزر38اس این مدل برای صادرشدن به سوئد طراحی شد و 15 نمونه اولیه آن توسط آلمانها به غنیمت گرفته شد. تولید آنها تا سال1942 ادامه یافت و همگی به تانکهای فرماندهی تبدیل شدند. ساخته شده توسط بی ام ام مشخصات پانزر 38 جی نيروي محرکه قدرت: 125اسب بخار قدرت ويژه:13 اسب بخار /تن سرعت در جاده:42 کيلومتر برساعت برددر جاده:251کیلومتر موتور: 1پارگا متفرقه وزن:9850 کيلوگرم طول:4.61متر عرض:2.14متر ارتفاع:2.40متر خدمه:4نفر تسليحات و زره 1قبضه توپ37میلیمتری با 42گلوله 2قبضه مسلسل 7.92با2400گلوله حداقل و حداکثرزره:8-50 ميليمتر توليد تعداد:500عراده از:اکتبر1941 تا:ژوئن1942 179شاسی به عنوان تانک کامل نشد
  14. این نورث روپ وای ای9 آدم رو یاد سوخو 25 فراگ فوت می ندازه.
  15. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    گفته اند:" اگر می خواهی که صدق و صفای دل دوستت را بشناسی، بیمار شو." دوستی که هنگام خوشیت سریاری دارد اما هنگام بیماری و تیره روزی چون بیگانه ای از تو روی می گرداند، بیراه است. بالاترین کار در دوستی آن است که چون دوست به سختی گرفتار آید در کنارش بمانی، به دیدارش روی و آنچه را که نیاز دارد برایش فراهم داری. سامورایی تا جان در تن دارد نباید بگذارد که رشته ی پیوندش با کسانی که پیوسته ی مهر آنهاست بگسلد. این معیاری است برای سنجیدن احساس های درونی مرد. اما بیشتر چنان است که ما در گرفتاری به دیگران روی می کنیم و یاری می خواهیم و چون هنگام سختی گذشت دوستان را یکسره از یاد می بریم.
  16. نفربر زرهی "بی ام پی" یکی از معروف ترین و پرکاربردترین زرهپوشهای جهان است. تا کنون کشورهای زیادی دست به مونتاژ، ساخت یا بهسازی این نفربر زده اند. کشور رومانی نیز قبل از فروپاشی شوروی سابق توانست اجازه ساخت این زرهپوش را به دست آورد و پس از آن دست به بهسازی "بی ام پی" زد. تاریخچه در دهه 70 میلادی رومانی ساخت نفربر "بی ام پی-1" را تحت لیسانس شوروی سابق آغازکرد. در آن زمان دولت رومانی به کارخانه تولید کننده زرهپوشها اجازه داد تا آن را برای انطباق با نیازهای ارتش رومانی بهینه سازی کند. نفربر زرهی حاصل از این برنامه "ملی-84" نام گرفت. اندیشه ارتقای این زرهپوشهای قدیمی روسی تا سال 1995 نیز در رومانی ادامه داشت. در این سال یک پروژه مشترک بین رومانی و اسرائیل پا گرفت که نتیجه آن ساخت زرهپوشهای مدرن "ملی-84 ام" بود. وزارت دفاع رومانی تا به امروز 155 میلیون دلار برای ارتقای 99 دستگاه ملی-84 قدیمی به زرهپوشهای جدید هزینه کرده است. ملی-84 بزرگترین تفاوت ملی-84 با زرهپوشهای ساخت شوروی، جایگزینی موتور 6 سیلندر "UTD-20" با موتور 8 سیلندر آمریکایی "8V-1240-DT-S" است. موتور جدید قدرتمندتر، بزرگتر و سنگین تر از موتور روسی بود و رومانیایی ها ناچار شدند تا جای بیشتری برای نصب آن در درون زرهپوش درنظر بگیرند. در ضمن، آنها ظرفیت سوخت ملی-84 را تا 600 لیتر افزایش دادند. موتور جدید می تواند ملی-84 را در جاده به سرعت 70 کیلومتر در ساعت برساند. به دلیل این تغییرات، طول بدنه ملی-84 به اندازه 60 سانتیمتر بیشتر از طول بی ام پی 1 های استاندارد شده است. همچنین رومانیایی ها مجبور شدند به عرض و ارتفاع زرهپوش نیز بیافزایند. فاصله کف زرهپوش تا زمین از 37 سانتیمتر به 40 سانتیمتر افزایش یافت. این تغییرات وزن ملی-84 را تا 16.6 تن افزایش داد. اگرچه این خودرو هنوز توانایی حرکت در آب را داشت اما توانایی آبی-خاکی آن نسبتا ضعیفتر از قبل شده بود. سلاح های ملی-84 نسبت به بی ام پی های اصلی تغییری نکردند اما یک قبضه دوشکا در قسمت عقب و چپ زرهپوش نصب شد. به دلیل جای نامناسب این دوشکا سربازی که در نزدیک در عقبی ملی-84 نشسته و مسئول بکارگیری آن است نمی تواند در زمان پیاده شدن سربازها از پشت زرهپوش از سلاح خود استفاده کند. ملی-84ام همانگونه که ذکر شد در سال 1995 رومانی -با کمک اسرائیل- تصمیم به ارتقای تعدادی از زرهپوشهای ملی-84 خود گرفت و زرهپوش جدید را ملی-84ام نام نهاد. مهمترین مدرن سازی ملی-84ام بر روی سیستمهای تسلیحاتی و حفاظتی آن صورت گرفته است. نصب یک برجک اسرائیلی OWS-25R ملی-84ام را به صورت سلاحی مهیب برای پیاده نظام دشمن در آورده است. با بهره گیری از این برجک، ملی-84ام دارای چند مزیت شده است. بزرگترین برتری برجک جدید در این است که ملی-84 می تواند خود را در پشت موانع و خاکریزها پنهان کند و بدون اینکه بدنه زرهپوش در معرض آتش مستقیم دشمن قرارگیرد به تیراندازی به سمت دشمن بپردازد. این امر حفاظت بیشتری برای این خودرو زرهی فراهم می کند و قابلیت بقای آن را در صحنه نبرد -به ویژه در برابر موشکهای ضدتانک- افزایش می دهد. بر روی این برجک یک قبضه توپ 25 میلیمتری اورلیکن و 1 قبضه مسلسل هم محور نصب شده است. بسته به سفارش مشتری 2 قبضه موشک انداز مالیوتکا یا اسپایک نیز به همراه توپ اصلی در کنار برجک نصب می شوند که شلیک و هدایت آنها نیز برعهده توپچی است. توپچی برای هدفگیری از یک دستگاه دید در شب و روز پیشرفته استفاده می کند. چرخش و حرکت برجک و سلاح ها به صورت الکتریکی انجام می شود اگرچه به صورت دستی نیز می توان آنها را به حرکت درآورد. در صورت سفارش مشتری فرمانده زرهپوش را هم می توان به دستگاه های کنترل آتش برجک مجهز کرد. توپ اتوماتیک "کابی آ" ساخت اورلیکن سویس است و به صورت گسترده ای در کشورهای عضوپیمان ناتو به کارگرفته شده است. این توپ را می توان برعلیه اهداف زمینی یا هواگردهایی که در ارتفاع پست پرواز می کنند به کارگرفت. توپ "کا بی آ" دارای سیستم تغذیه دو گانه است و می تواند هم زمان از مرمی های ضدنفر یا انفجاری استفاده کند. سیستم تغذیه فرعی نصب شده در داخل ملی-84 به توپچی اجازه می دهد که توپ اصلی را بدون نیاز به خارج شدن از زرهپوش تجدید مهمات کند. توپ اورلیکن از 140 فشنگ با مرمی انفجاری و 60 فشنگ با مرمی ضدنفر به صورت آماده استفاده می کند. توپ اورلیکن و مسلسل هم محور با آن دارای سیستم شلیک الکتریکی هستند و برای واقع ضروری می توان آنها را به صورت دستی نیز شلیک کرد. نرخ آتش آن برابر با 600 گلوله در دقیقه می باشد و می توان آتش آن را به صورت برنامه ریزی شده بکارگرفت. این توپ در شرایط سخت میدان نبرد کارایی خود را از دست نمی دهد و تعمیرات و نگهداری آن با کمترین امکانات موجود انجام می شود. همانگونه که بیان شد 2 قبضه موشک انداز ضدتانک 9S415 ساخت یوگوسلاوی بر روی برجک ملی-84ام نصب شده اند که می توانند برای شلیک انواع موشکهای مالیوتکا بکارروند. خریدار در صورت نیاز می تواند موشک انداز اسرائیلی "اسپایک" را نیز سفارش دهد. موشک اسپایک یک موشک ضدتانک شلیک کن-فراموش کن با هدایت مادون قرمز است که می توان آن را با موشک جاولین مقایسه کرد. برد اسپایک تا 8000 متر می رسد و سرجنگی آن می تواند به هر نوع زره فعال یا غیرفعال واکنشی نفوذکند. نصب موشک اسپایک بر روی ملی-84ام می تواند آن را به صورت دشمن خطرناکی برای هر تانکی درآورد. برای افزایش حفاظت زرهپوش جدید 6 قبضه نارنجک انداز برای شلیک نارنجکهای دودزا بر روی ملی-84ام نصب شده اند. به علاوه، این زرهپوش به یک دستگاه هشداردهنده لیزری و تولید دود نیز مجهز شده است. ملی-84ام دارای تجهیزات مقابله با حملات ش.م.ه و دستگاه آتش خاموش کن خودکار می باشد. زره ملی-84ام می تواند در برابر گلوله مسلسلهای سنگین و ترکشهای توپ و خمپاره به خوبی مقاومت کند و جان سرنشینانش را حفظ نماید. نصب برجک جدید باعث شد تا وزن خودرو به 17.6 تن افزایش یابد و در نتیجه یک موتور کاترپیلار "CV8T-400" به توان 396 اسب بخار جایگزین موتور قبلی شد. در نتیجه این تغییرات زرهپوش توان عبور از آب را از دست داد و باید قبل از به آب زدن عملیات آماده سازی بر روی آن انجام شود. موتور جدید سرعت و برد زرهپوش را نیز افزایش داده است. ملی-84ام می تواند 9 سرباز مسلح را به همراه تجهیزات کامل در خود جای دهد. این سربازان می توانند از دریچه سقف یا درهای پشتی زرهپوش خارج شوند. انواع • ملی-84: نمونه ساخته شده از روی بی ام پی-1 روسی. • ملی-84 فرماندهی: این نمونه بدون برجک بوده و به جای برجک دارای ساختار بزرگ فلزی -برای نصب تجهیزات مخابراتی- می باشد که ارتفاع زرهپوش را به صورت محسوسی افزایش داده است. • ملی-84 آمبولانس: آمبولانس زرهی. • ملی-84 تراکتور: زرهپوش تعمیراتی که برجک آن را با یک جرثقیل هیدرولیکی عوض کرده اند. کنترل جرثقیل از بیرون زرهپوش انجام می شود. این زرهپوش مجهز به وینچ است و در جعبه ابزارهای آن آچارهای لازم برای تعمیر دیگر زرهپوشها در میدان نبرد قراردارد. • ملی-84ام: نمونه مدرن شده ملی84 به کمک اسرائیل. استفاده کنندگان در حال حاضر نیروی زمینی رومانی تنها نیروی مسلحی است که از زرهپوشهای ملی84 استفاده می کند. این نیرو 400 دستگاه ملی-84 در اختیار دارد که 99 دستگاه از آنها به ملی-84ام ارتقا پیداکرده اند. زرهپوشهای ملی-84ام در اختیار تیپ 282 مکانیزه نیروی زمینی رومانی قراردارند. منبع مجله جنگ افزار
  17. من این تاپیک رو دیروز درست کردم نمی دونم چرا امروز دنبالش گشتم پیداش نکردم. اگر کسی از مدیران محترم سایت پیداش کرد پاکش کنه چون دوباره با اجازه بزرگترها بعلههههههه سيد احمد از حضرت امام نقل كرد: در مقابل مسائل خرمشهر امام معتقد بودند كه بهتر است جنگ تمام شود اما بالاخره مسئولين جنگ گفتند كه ما بايد تا كنار شط‌العرب (اروند رود) برويم تا بتوانيم غرامت خودمان را از عراق بگيريم. امام اصلاً با اين كار موافق نبودند و مي‌گفتند اگر بناست كه شما جنگ را ادامه بدهيد بدانيد كه اگر اين جنگ با اين وضعي كه شما داريد، ادامه يابد و شما موفق نشويد ديگر اين جنگ تمام شدني نيست و ما بايد اين جنگ را تا نقطه‌اي خاص ادامه بدهيم و الان هم كه قضيه فتح خرمشهر پيش آمده بهترين موقع براي پايان جنگ است. http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100953648024 ببخشید اگرتکراری شد.
  18. شما بگرد ببین این جمله رو کجا می تونی پیداش کنی: [quote]شما باسوادتر و آگاه‌تر از بنده‌ي حقير هستين. پس مسلماً درمورد جنگ سرد، بسيار بيشتر از اين بي‌سواد نافهم، اطلاعات دارين. [/quote] من که غیر از نقل قول چیزی نگفتم. نه چیزی به جمله آقا مصطفی اضافه کردم نه کم کردم. من دقیقا نمی دونم هدف آقا مصطفی چی بود که این دو تا کلمه رو بکار بردند ولی من یه حدسهایی می زنم. منظور تون از این جمله [quote]گر بدنبال چرايي نبوديد و از اصل بودن و مخدوش بودن سند اطلاعي نداريد حق نداريد اونو بيان كنيد.[/quote] اینه که اگر چیزی پیداکردیم که بشه باهاش یه دوره یا یه اتفاق تاریخی رو بررسی کرد همین جوری بررسی نکرده بندازیمش دور؟ نباید حداقل یه 10 دقیقه درباره اش فکر کنیم؟ منظورتون از این جمله دقیقا چی بود؟ [quote](مصطفي رو از نظر معلومات تحليلي و تاريخي بهتر از شما ميشناسم ) [/quote] اینکه آقا مصطفی از نظر تاریخی تحلیلهای بهتری نسبت به این حقیر دارند؟ یا اینکه ایشون رو بیشتر از بنده می شناسید و با تحلیلهای آقا مصطفی آشنا تر هستید؟ درباره درجه هم که بعله... دانیم سربلند باشید. رضا
  19. دوست نافهم عزیز و بی سواد من آقا مصطفی انارالله برهانکم سلام علیکم و رحمه الله و برکاته و اما بعد به قول حافظ: برو این دام بر مرغ دگر نه که عنقا را بلند است آشیانه [quote]اما وقتي كه انقلاب كرديم و از شرق و غرب بريديم (هرچند به نظر شما احمقانه)[/quote] میشه لطف کنید و بگید این حقیر کی جمله بالا رو گفته ام. یعنی من گفتم که شما (یعنی ایران) انقلاب کرده و از شرق و غرب بریده و این عمل احمقانه بوده. نعوذبالله. یا للعجب. ببین الان که زنده هستم و حی و حاضر اینجوری داری به من دروغ می بندی درباره درگذشتگانی مثه آقای احمد خمینی و ... چه دروغ ها که تا حالا سر هم نکردی. در باره این مورد اگر دوست داشتی حضوری بحث می کنیم: ولی بازهم می گم من چیزی رو احمقانه نگفتم حالا اینو شما از کجا آوردی ولله اعلم: [quote]و اما مورد سوم، بحث ايدئولوژيكي انقلاب اسلامي بود كه شايد بهتر باشه در جايي مناسب‌تر درموردش بحث كنيم! مي‌دونم شما اين تفكر رو احمقانه مي‌دونين.[/quote] سوال و جواب هایی هم که کردی جواب داره. البته جواب مستدل اگر دوست داشتی باز هم درباره اونها یه جلسه حضوری دیگه می ذاریم. ولی بدون که همه این کشورها حتما با ما مشکل داشتند. اینکه این مشکل از کجا آغاز شد هم می دونم. شما هم احتمالا می دونیم ولی.... اما حرف آخر از رضاکیانی: بابا جان من اصلا کار ندارم که بعد از خرمشهر باید جنگ ادامه پیدامی کرد یا نه. اگر در این باره نظری داشتم خوب در همون تاپیکی که آقا مصطفی لطف کردند و درست کردند نظر خودم رو اعلام می کردم، حالا یا درست یا غلط. بقیه دوستان هم نظر خودشون رو می گفتند. من فقط و فقط یه سند تاریخی پیداکردم آدرسش رو گذاشتم تا بقیه دوستان هم استفاده کنند. حالا شاید یکی بگه این سند جعلی هست. شاید یکی دیگه بگه این سند مخدوش هست. یکی دیگه شاید بگه که این سند درست درست هست. اینهاش هم به من ربطی نداره. من تاریخ دان و تاریخ نویس نیستم وفقط علاقمند به تاریخ هستم. حالا هر کسی بسته به بینش و سوات خودش می تونه این سند رو رد بکنه یا نکنه. ازش استفاده بکنه یا نکنه . اینش دیگه به من مربوط نیس. حالا اگر کسی در سندیت این مصاحبه بحثی یا نقطه نظری داره جاش توی این تاپیک هست. اگر درباره ادامه دادن یا ندادن جنگ بحثی هست جاش اینجا نیست و در داخل همون تاپیک آقا مصطفی است. فکر کنم واضح تر از این دیگه نتونم بگم. من همین پریروز یه تاپیک درباره نمایشگاه نظامی امسال مسکو گذاشتم. دوستان می تونند ببینند و نظر بدن. دیگه به من مربوط نیست که مثلا پاتریوت بهتره یا اس400 . پس آقای آرمانی عزیز تکرار مکررات نیست. چون من اصلا نپرسیدم چرا ما جنگ رو ادامه دادیم. خداوکیلی پرسیدم؟ از مدیران سایت تقاضا می کنم تاپیک قفل بشه تا بحث بیشتر از این به انحراف نره. حق نگهدار همه دوستان
  20. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    [quote]ولي برخي از نكات با فرهنگ ما ايرانيها عجين نيست ( هر چند كه در حركت رو به جلو شاهدش هستيم ) مثل كنار گذاشتن پدر و مادر. دلاور مردان ما در جبهه اپين دلاوري رو داشتن كه اول خدا و بعد رضايت پدر و مادر را براي حضوري پاك در جبهه مقدم ميشمردن. نتيجه اين اتكا ميشه همين شهيدان بزرگواري كه همه ما به نوعي فراموش كرديم. [/quote] خوب البته هر فرهنگی برای مردم همون دیار مناسب تر هست. ما هم منظورمون این نبوده که هر کسی این مسائل رو سعی کنه در محیط زندگی خودش به صورت کامل پیاده کنه. هدف از ایجاد این تاپیک این بوده که با یکی از بزرگترین تفکرات نظامی جهان دوستان آشنا بشوند. بعدش هم با استفاده از این اطلاعات بتونند مسائل تاریخی رو تجزیه و تحلیل کنند. تمامی این موارد در اواخر قرن 18 به صورت مواد درسی موسسه های نظامی ژاپن درآمد و سربازان ژاپنی که در جنگ جهانی اول ودوم جنگیدند با این آیین پرورش یافته بودند. اینکه سرباز ژاپنی بمب به خودش می بست و به سنگر دشمن می پرید یا با هواپیما به کشتی دشمن می کوبید را باید ریشه اش رو توی این کتاب پیداکرد. در کل فرهنگ نظامی گری ژاپنی در یک جمله خلاصه می شه: جانبازی کامل برای فرمانروا یا امیر. خیلی ارتشها هستند که ادعا می کنند تا آخرین نفس می جنگند ولی ارتش ژاپن این ادعا رو در عمل ثابت کرد. بدون اینکه نیازی باشه مثه استالین پشت سر هر سرباز یه کمیسر حزبی بذارند تا عقب نشینی نکنه. ژاپن سربازانی داشته که تا سال 76 میلادی (تقریبا 30 سال بعداز تسلیم ژاپن در جنگ جهانی دوم) داشتند توی جنگلهای فیلیپین می جنگیدند. این روحیه از دستورات همین کتاب ناشی شده. اینکه فرمودید چرا ما درباره سرداران و فرماندهان جنگ خودمون ضعیف عمل می کنیم خیلی عجیب نیس. بالاخره مرغ همسایه غازه. وگرنه اگر بگردیم خیلی موارد هست که میشه به عنوان نمونه های مثبت تاریخی بررسی بشه. انشالله با همت و یاری شما و دیگر دوستان. رضا
  21. اینکه می گی اگر فلانی از فلانی حمایت نمی کرد و اگر فلانی به بهمانی کمک نمی کرد (معذرت می خوام ولی) مسخره ترین حرف دنیاس. خوب معلومه که وقتی دعوا می شه دو نفر یه سری حامی دارند که ازشون حمایت می کنند. شما هم الان توی خیابون دعوات بشه بچه محلات از شما حمایت می کنند بچه محلای اون طرف هم از اون طرف. اگر می بینی به قول شما (وبقیه دوستان) تقریبا تمام کشورهای دنیا از عراق حمایت می کردند مطمئنا یه علتهایی داره. برید و بگردید ببینید علتش چی بوده. علتش چی بوده که کویت خاکش رو و بحرین فرودگاه هاش رو و مصر آزمایشگاه های ساخت موشکش رو در اختیار عراق می ذاشتند ولی به ما پشت کرده بودند؟ این بی توجهی جامعه جهانی بی دلیل نیست. آهان دلیلش اومد:" واسه اینکه حتما ما حق بودیم و چون تمامی جهان بر اساس نظام باطل هست از صدام یعنی نماینده نظام باطل حمایت کردند." خوب دلیلی هست ولی نه برای یه ذهن پژوهش گر. بعدش هم عزیز دل برادر هی نگو "بن نکن بن نکن." توکل کن به خدا و حرفت رو اگر مطمئن هستی درسته بزن. اگر هم دلیل ازت خواستند مدرک و سند و دلیلت رو ارائه بده. اگر هم اشتباه کرده بودی معذرت خواهی کن. من خودم توی این سایت کم کم 5 بار معذرت خواهی کردم. نمردم که.... به قول عزییز: ای مردم اگر دین ندارید آزاده باشید. شما که مشالله وضع دینتون خوبه ارنست جان. پس دیگه واسه چی..... دوست کوچکترت رضا
  22. RezaKiani

    آیین نامه سلحشوران ژاپن

    کسی وقتی گفت:" مردم می پندارند که هیچ چیز به سختی از دست دادن پایگاه سامورایی نیست ؛ و چون رزمنده ای را این سرنوشت پیش آید، زود خود را ببازد و یکسره از کار و زندگی نومید گردد. اما به راستی هنگامی که خود پایگاه سامورایی را از دست دادم، دریافتم که این حال با آنچه می پنداشتم فرق بسیار دارد و چندان هم ناگوار نیست. دوست دارم چندگاهی باز سامورایی بی پایگاه باشم." این سخن درست است. درباره ی مرگ نیز می توان چنین گفت:" اگر سامورایی هر روز مرگ را در اندیشه دارد، چون که هنگام در رسد می تواند به آرامی بمیرد. از آنجا که بلاها و سختیها هرگز به آن بدی که از پیش انگاشته می شد، نیست، عمر را نگران آنها گذراندن نابخردی است. بهتر آن باشد که سلحشور از آغاز کار مقدر داند که فرجام سامورایی در دستگاه امیر مگر که از دست دادن پایگاه یا خودکشی آیینی باشد. (منظور از "از دست دادن پایگاه" بدون امیر شدن سامورایی است. به ژاپنی سامورایی رونین یا ولگرد. کسی که به هیچ امیری خدمت نمی کند یه جورایی مثه کابوی تنها)
  23. متاسفانه مثله اینکه دوستان اصلا دقت نکردند. این حرفها اصلا حرفهای من نیست. این حرفها رو سید احمد خمینی به نقل از پدر بزرگوارشان نقل کرده اند. من نخواستم اصل داستان رو این جا کپی پیست کنم چون خارج از روش کاری من هست. این جور مواقع من آدرس اصل منبع رو می نویسم و به همین اکتفا می کنم ولی برای روشن شدن ذهن عزیزان اینبار زیر قراری که با خودم داشتم می زنم. این هم کپی کامل مطالبی که روزنامه جام جم چاپ کرده. خود جام جم هم این مطالب رو از سایت ساجد که سایت رسمی دفاع مقدس هست نقل کرده. امیدوارم که این روزنامه و ساید ساجد رو دیگه به دشمن و معاندین و گروهکها و اینها وابسته ندونید: سيد احمد از حضرت امام نقل كرد: فتح‌خرمشهر بهترين‌زمان براي پايان‌جنگ جام جم آنلاين: در مقابل مسائل خرمشهر امام معتقد بودند كه بهتر است جنگ تمام شود اما بالاخره مسئولين جنگ گفتند كه ما بايد تا كنار شط‌العرب (اروند رود) برويم تا بتوانيم غرامت خودمان را از عراق بگيريم. امام اصلاً با اين كار موافق نبودند و مي‌گفتند اگر بناست كه شما جنگ را ادامه بدهيد بدانيد كه اگر اين جنگ با اين وضعي كه شما داريد، ادامه يابد و شما موفق نشويد ديگر اين جنگ تمام شدني نيست و ما بايد اين جنگ را تا نقطه‌اي خاص ادامه بدهيم و الان هم كه قضيه فتح خرمشهر پيش آمده بهترين موقع براي پايان جنگ است. به گزارش جام جم آنلاين، سايت «ساجد» مصاحبه‌ي منتشر نشده‌اي را از مرحوم حاج سيد احمد خميني فرزند حضرت امام (ره) منتشر كرده است كه در آن نكات جالب توجهي وجود دارد. متن كامل اين مصاحبه در پي مي‌آيد. سوال:جناب حجت‌اسلام والمسلمين حاج سيداحمد خميني در آستانه يازدهمين سالگرد دفاع مقدس قرار گرفته‌ايم خواهشمند است بفرماييد كه جنابعالي چگونه از شروع تجاوز وحشيانه دشمن به ميهن عزيزمان باخبر شديد و در آن هنگام در مورد سرنوشت جنگ و پايان آن چه احساسي داشتيد؟ حضرت امام نسبت به حمله عراق دستپاچگي نشان ندادند حاج احمد آقا:بسم‌الله الرحمن الرحيم ، به‌طور كلي وقتي جريانات انقلاب اسلامي ايران در پيش بود يعني همان زماني كه امام در پاريس تشريف داشتند يكي از مسائلي كه پيش‌بيني مي‌شد اين بود كه اگر انقلاب پيروز شود چه نوع خطراتي آن را تهديد مي‌كند. ما معتقد بوديم كه منافقين و چپي‌ها در داخل مسائلي بوجود مي‌آورند چون از اينجا (ايران) هم فردي كه نامش را دقيقاً به خاطر ندارم به آنجا (فرانسه) آمد. وي از ايادي شاه بود كه بعد هم معلوم شد كه عضو سازمان «سيا» مي‌باشد و مدتي هم رئيس دفتر شاهپور بختيار بود. وي يك شماره تلفن به ما داد و گفت اگر با من كاري داشتيد تماس بگيريد و آن شماره متعلق به تلفني بود كه در اطاقي پهلوي اطاق بختيار بود. مسئله‌اي كه مطرح شد اين بود كه امام حاضر نشدند با فرد مذكور ملاقات كنند. وي اين مسئله را با يكسري از مسائل داخلي را به بنده گفت كه ما خودمان هم همان‌طور حدس مي‌زديم. ايشان مي‌گفت در تركمن صحرايي درگيري هست و در بلوچستان به نوعي ديگر و در قسمتهاي كردستان و حتي در جنوب جرياناتي با نام خلق عرب پديد آمده و ما علاوه بر اينكه اين مسائل را حدس مي‌زديم احتمال هم مي‌داديم كه جنگي عليه انقلاب راه بيفتد. درست در بحران قضاياي بعد از انقلاب بود كه جريان جنگ پيش آمد. البته گزارشاتي از مدتي پيش از شروع جنگ رسيده بود كه عراق نيروهايي را در حال جابجايي دارد. بعد از اينكه عراق به ايران تجاوز كرد و چند فرودگاه را بمباران كرد يعني در همان ساعات اوليه شروع جنگ از ستاد مشترك به بنده خبر رسيد و من هم به خدمت حضرت امام رفتم و به ايشان خبر دادم. ايشان هيچ عكس‌العملي كه ناشي از دست‌پاچگي باشد نشان ندادند و به حرف من گوش كردند. آن موقع به قدري ما درگير بوديم كه فرصت زيادي نداشتيم چون نمي‌دانستيم كه جنگ، كوتاه است يا طولاني مي‌شود. بيشتر تحليلهاي روز اول ما اين بود كه يا اين جنگ ظرف چند روز تمام مي‌شود و يا يك جنگ طولاني و درازمدت مي‌شود و اين بستگي دارد و به وضع داخلي كشور ما. يعني اگر ما كنترلمان بر اوضاع بد باشد و آنها بيايند و جاهايي را بگيرند كه قهراًً جنگ تمام شده است اما اگر برعكس باشد ما براي يك جنگ تمام عيار آماده شويم. چون ما مي‌دانستيم كه آنها مجهز به چه سلاحهايي هستند و ما خودمان چه داريم و ما از محل نگهداري خيلي از سلاحها و مهمات خبر نداشتيم و شناخت زيادي نسبت به پادگانها نداشتيم چون كساني كه از اين اوضاع مطلع بودند غالباً از كشور فرار كرد بودند و آن عده‌اي هم كه مانده بودند دل‌خوشي از ما نداشتند كه بخواهند بدون مسائلي اين چيزها را به ما بگويند. سوال : بدون ترديد شما در طول دوران دفاع مقدس از همه كس به امام نزديكتر بوديد و از موضع‌گيريهاي ايشان در مقاطع مختلف جنگ خاطرات بسياري داريد. لطفاً خاطره‌اي را از آن دوران تعريف كنيد؟ با فتح خرمشهر احساس خوبي به امام دست داد حاج احمد: تلخترين خاطره‌اي كه به ياد دارم پذيرش قطعنامه، و شيرين‌ترين خاطره مربوط به فتح خرمشهر است. فتح خرمشهر زماني اعلام شد كه ساعت حدوداً چهار بعدازظهر بود و امام در حال قدم زدن بودند. امام هر روز سه مرتبه و هر مرتبه حدوداً‌ نيم ساعت قدم مي‌زدند و راديو هم در دستشان بود چون ما از قبل مي‌دانستيم كه رزمندگان اسلام در حال انجام اين كار هستند و درگيري هم از شب قبل شروع شده بود كه خيلي هم شديد بود. امام در حال قدم زدن بودند كه گوينده راديو خبر آزادسازي خرمشهر را اعلام كرد. با شنيدن صداي گوينده، من به امام نگاه كردم و متوجه شدم كه احساس خوبي به ايشان دست داد. البته در مجموع امام از مسائلي كه خيلي تلخ بود اوقاتشان زياد تلخ نمي‌شد و از مسائلي هم كه شيرين بود خيلي خوشحال نمي‌شد. در مقابل مسائل خرمشهر امام معتقد بودند كه بهتر است جنگ تمام شود اما بالاخره مسئولان جنگ گفتند كه ما بايد تا كنار شط‌العرب (اروند رود) برويم تا بتوانيم غرامت خودمان را از عراق بگيريم. امام اصلاً با اين كار موافق نبودند و مي‌گفتند اگر بناست كه شما جنگ را ادامه بدهيد بدانيد كه اگر اين جنگ با اين وضعي كه شما داريد ادامه يابد و شما موفق نشويد ديگر اين جنگ تمام شدني نيست و ما با اين جنگ را تا نقطه‌اي خاص ادامه بدهيم و الان هم كه قضيه فتح خرمشهر پيش آمده بهترين موقع براي پايان جنگ است. سوال: به جرأت مي‌توان گفت از بزرگترين دستاوردهاي دفاع مقدس، ارزشها روحيات و فرهنگ ارزشمند و گرانقدري است كه رزمندگان اسلام در صحنه‌هاي نبرد و ميادين خون و شهادت به نمايش گذاشتند. از نگاه شما براي پاسداري از اين ارزشها و بهره‌گيري از آنها در مقابل با تهاجم فرهنگي استكبار بايد چه تدابيري اتخاذ شود؟ يكي از اثرات بزرگ جنگ تثبيت انقلاب بود حاج احمد: مسئله‌اي كه به ذهن مي‌رسد اين است كه اگر جنگ نبود اين خطري را كه دو يا سه سال پس از پايان جنگ ما با آن مواجه بوديم ممكن بود زودتر دچار شويم. يكي از اثرات بزرگ جنگ، تثبيت انقلاب بود يعني در سايه جنگ بود كه انقلاب تثبيت شد و ضد انقلابها رانده شده و به دست نيروهاي انقلاب از نظام كنار گذاشته شدند و روي هم رفته آنچه كه مهم است همان تثبيت انقلاب است. من نمي‌گويم كه اگر جنگ نبود انقلاب شكست مي‌خورد اما اگر جنگ نبود بعد فرهنگي و مكتبي بودن انقلاب ما، در دنيا شناخته نمي‌شد و جنگ موجب شد كه اكثر خبرهاي دنيا در هشت سال جنگ در مورد ايران از رسانه‌هاي گروهي پخش مي‌شد. قدرت انقلاب، تفكر امام، برخورد انقلاب با ارزشهاي ترسيم شده از سوي غرب و.... در لابلاي جنگ به دنيا منتقل شد. وقتي اينطور شد، در تمام دنيا نيروهاي اسلامي و هسته‌‌هاي مقاومت كه نقاط بسيار قوي ادامه جنگ بودند پديد آمد. اگر شما مي‌بينيد كه در جريان سلمان رشدي، مسلمانان دنيا به خيابانها مي‌ريزند و فتواي امام چنان واكنشهايي بوجود مي‌آورد، اين آگاهي است كه در خلال هشت سال جنگ توسط دشمنان ما به آنها منتقل شده است. چون امام كه محور تمام اخبار بودند تفكرشان تفكر اسلامي بود. اسلام و ديدگاه‌هاي اسلامي امام به بهترين وجه در آن دوران براي تمام دنيا و مسلماناني كه در اقصي‌نقاط جهان هستند مخابره شد. امروز شما مي‌بينيد كه انقلاب ما همان انقلاب است اما چون جنگ نيست و موضعگيريها، موضعگيريهاي جنگي نيست رسانه‌هاي غربي حرفهاي كم‌رنگ ما را پررنگ مي‌كنند و اگر خدايي نكرده اشتباهي در صحبتي باشد آن را پررنگ مي‌كنند و ما مورد خاصي نداريم كه خبرگزاريها بر سر آن رقابت كنند. مثل آسوشيتدپرس، رويتر و... لذا موضع ما در مقابل اسرائيل، ارتجاع منطقه و... نيز در ميان خبرها و گزارشات بيان مي‌شد. وقتي حرف امام منتقل مي‌شود كه «آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند» و «ما دندانهاي آمريكا را در دهانش خرد مي‌كنيم» و.... توسط خبرگزاريها منتقل و به وسيله راديوها، تلويزيونها، مطبوعات و... بيان مي‌شد و باعث مي‌گرديد كه مسلمانها خويشتن را بازيابند. اين درست است كه حرف امام بود اما سيم ارتباطي حرف امام با تك‌تك مسلمانان دنيا، جنگ بود. وقتي ما يك موشك به عراق مي‌زديم در حقيقت اين خط رابط با حاملي مي‌شد براي انتقال افكار امام به جهان. وقتي بچه‌هاي ما با يك قايق به ناوهاي غول‌پيكر حمله مي‌كردند آنها مي‌گفتند جنگهاي امروز جنگ الكترونيك است و قايقي كه سه نفر در آن نشسته‌اند و يك «آر.پي.جي» بر دوش دارند به سمت يك ناو مي‌رود و به آن حمله كرده و ضربه مي‌زند هرچقدر هم كه اين ضربه كوچك باشد يك حال خاصي پس از شنيدن اين خبر در مسلمانان دنيا پديد مي‌آيد و اين فكر منتقل مي‌شود كه با دست خالي هم مي‌توان كارهايي كرد. اين چيزها باعث شد كه انقلاب ما شكل بگيرد و حرفهاي ما زده شود و آن چيزي كه امروز ما رويش حرف داريم اين است كه ما بسيجي به دست آورديم اين ارزشها نبايد خدشه‌دار شود. لذا بايد سعي كنيم كه آن‌چه نظر بنيانگذار اين انقلاب بوده در نظر داشته باشيم و به سمت اهداف امام برويم. سوال: جنگ براي انقلاب و جمهوري اسلامي از يك سو و جبهه استكبار و ايادي منطقه‌اي آن از سوي ديگر چه نتايج و تبعات سويي را به همراه داشته است؟ جنگ از جهت معنوي ابهت غرب را شكست حاج احمد: جنگ نه از نظر مادي بلكه از نظر معنوي ابهت غرب را شكست جنگ اگر نبود پيام امام به گورپاچف معنا نداشت و جنگ موجب شد كه اين برداشت كه با فرهنگ غرب و آن چيزي كه به عنوان اسوه و اساس حركتهاي مادي يعني ديدگاههاست و با آنها نمي‌توان جنگيد جنگ ما اين تصور را باطل كرد والا ما مي‌دانيم كه اگر آمريكا بخواهد ما را نابود كند او خيلي اسلحه دارد و ما نداريم اما اينكه ملتي به خاطر اينكه اسلحه ندارد چيزي نگويد را در دنيال باطل كرد. سوال: در شرايط بمباران و موشكباران و...حضرت امام در ارتباط با خانواده در آن شرايط چه برخوردي داشتند؟ حاج احمد:وقتي جنگ شروع شد مدتي طول كشيد تا كار به بمباران شهرها كشيد. در ابتداي جنگ ستاد مشترك كسي آمد كه مربوط به تيم مهندسي بود و يك مكان ضد بمب و مستحكم براي امام درست كرد اما حضرت امام فرمودند من به اينجا نمي‌روم و هرچه هم كه من گفتم حداقل شما بياييد و اطاق مذكور را ببنيد ايشان فرمودند من از همين بيرون كه آنجا را ديده‌ام و به آنجا نخواهم آمد و تا وقتي كه تهران زير موشكباران دشمن قرار گرفت در اطاق معمولي خودشان بودند و خيلي معمولي برخورد مي‌كردند. وقتي هم كه من خيلي اصرار كردم ايشان قسم خوردند كه من اين كار را نخواهم كرد و بين من و بقيه افراد هيچ تفاوتي نيست. ايشان مي‌گفت اگر بمبي به خانه من بخورد و پاسدارهاي اطراف منزل كشته شوند و من در اطاق ضد بمب‌ زنده بمانم ديگر من به درد رهبري نمي‌خورم. من زماني مي‌توانم مردم را رهبري كنم كه زندگي من مثل آنها باشد و همه در كنار همديگر باشيم. از نظر خانوادگي هم من به شما بگويم كه سالها پيش وقتي مأمورين ساواك به خانه م ريختند كه امام را بگيرند مادر من در حياط ايستاده بود كه من از خانه بيرون دويدم و ايشان به من گفت «پدرت را بردند اگر مي‌خواهد او را ببيني زودتر برو» كلاً مادرم و خواهرانم اهل اين حرفها نيستند و ترسو نيستند و فقط نگرانيشان در مورد حال امام بود. نكته ديگر اين است كه امام اصلاً مايل نبودند كه يك چنين صحبتهايي در آن زمان بشود. يك نكته‌اي به خاطرم آمد كه برايتان نقل كنم. يك روز كه تهران شديداً زير بمباران و موشكباران بود مادرم وارد اطاق شدند و ديدند كه يك پتويي كج افتاده است با نهايت خونسردي مرا صدا زدند كه بيا و سرپتو را بگير تا آن را درست كنيم و امام از اين حرف خنده‌اش گرفت. سؤال: كداميك از رفتارهاي ويژه حضرت امام مي‌تواند به عنوان يك الگوي خاص مورد استفاده جوانهاي مذهبي واقع شود؟ مهمترين خصلت امام صداقت و صميميت بود حاج احمد: به نظر من مهمترين خصلت امام دو چيز بود يكي صداقت و ديگري صميميت، يعني امام هرگز اين گونه نبود كه يك جايي حرفي بزند و جاي ديگر همان حرفش را عوض كند. رفتار امام در بيرون از خانه و درون خانه يكي بود و فقط در خانه كمي رسميت ايشان كم رنگ مي‌شد. بارها شده بود كه من وقتي وارد خانه مي‌شدم مي‌ديدم كه ايشان مشغول بازي با كودكان هستند و با مردم هم خيلي صميمي و صادق بودند. حتي تا وقتي كه مادرم سر سفره نمي‌آمد امكان نداشت كه ايشان غذا بخورند. سوال: نظر امام در مورد نيروهاي مسلح چه بود؟ حاج احمد:امام در نيروهاي رزمنده از همه بيشتر به بسيجيها نظر داشت چون در ميان آنها از پيرمردهايي با موهاي سپيد گرفته تا نوجوانان پرشور حضور داشتند و سرباز واقعي امام بودند. اينها آدمهايي بودند كه از جان و مالشان گذشتند به دنبال دستور امام وارد مبارزه‌اي شديد شدند. از سپاهي‌ها هم به عنوان بچه‌هاي انقلاب نام مي‌برد و خيلي به آنها علاقه داشت. و در مورد ارتش هم همه مي‌دانيم كه ايشان از اول مدافع اين برادرها بودند. حتي زماني كه صحبتهايي در مورد انحلال ارتش بود ايشان شديداً مخالف بودند. حالا بازهم اگر سوالی هست من در خدمت هستم. ولی ترجیح می دم که پاسخ سوالات دوستان از متن بالا استخراج بشه .
  24. http://en.rian.ru/photolents/20080929/117236664_2.html عکسهایی از مانور تابستان امسال در روسیه در حدود 8500 نفر ، 200 تانک و 400 خودرو زرهی در اون شرکت داشتند. این یکی آدرس هم مال مانور نظامی سنتر2008 روسیه هست. بعضی از عکساش خیلی توپه. http://www.mil.ru/eng/1866/12078/details/index.shtml?id=51962 همین عکسها رو اینجا هم می تونید ببینید: http://www.militaryphotos.net/forums/showthread.php?t=99988&page=756 [color=red] با تشكر تاپيك منتقل شد! sina12152000[/color]
  25. آقا فکر کنم باید یه انجمن هم درباره مانورهای نظامی و یه انجمن هم درباره نمایشگاه های نظامی درست کنیم.