RezaKiani

Members
  • تعداد محتوا

    1,988
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های RezaKiani

  1. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    گفتم که اونها معلم ما نیستند که همون راهی که همه میرن ما هم بریم... این پولی که داره از خزانه ایران برداشت میشه حق بچه یتیم و پیرزن و پیر مردها و بازنشسته هاست و هر گونه دست اندازه به بیت المال بدون اجازه ی صاحبانشان دزدی هست... حالا چه برای استخدام مزدور توی عراق و سوریه باشه چه برای استخدام مزدور برای بازی در تیمهای استقلال و پرسپولیس.... اسم این عمل دزدیه... حالا هر اسمی دوس داری روش بذار: اعمال نفوذ، ایجاد محور مقاومت، دفاع از حرم.... هرچی... اگر می بینی روشهای بریز و بپاش جواب نمیده بحث زیاد و کمش نیست... اصلا این روش از بنیاد خرابه... بنیان گذار این روش احمقانه بریز و بپاش و تفرقه بینداز و حکومت کن هخامنشیان بودن که با طلای بی حساب شهرهای یونان رو به جون هم می نداختند. اسپارت بر علیه آتن، آتن بر علیه اسپارت. تا یه آدم غیرتی پیدا شد که نه تنها بساط هخامنشیان رو در خاک یونان جمع کرد بلکه اساس خود پادشاهی هخامنشیان رو جمع کرد... من صدتا مثال تاریخی برات می زنم که این روشها از اولش هم جواب بده نبوده... دوست داشتی کتاب شاهزاده ماکیاولی رو نگاه کنی اصلا یه فصل درباره استخدا مزدور و اشتباه بودن اون نوشته اجازه بده درباره ی نفوذ معنوی شما در کشورهای همسایه 20-25 سال دیگه همین جا بحث رو ادامه بدیم... چرا میگم 20-25سال ؟ چون تا اون موقع تولید و مصرف داخلی نفت ایران برابر می شه و دیگه پولی برای جمهوری اسلامی باقی نمونه که بخواد باهاش ریخ و پاش کنه.... اون وقت اگر دولت جمهوری اسلامی انقدر نفوذ داشت که شما تا سرکوچه بدون بادی گارد بری و دو تا نون سنگک خشخاشی بگیری من یه ماه حقوقمو بهت می دم... اثبات ش خیلی سخت نیست برادر برو اینجا http://www.military.ir/forums/profile/199-rezakiani/ بعد ببین من تا حالا چند تا تاپیک تاریخی درست کردم و چندتاش درباره جنگ ایران و عراق هست. یا برو اینجا wars-and-history.mihanblog.com/post/category/35 ببین من تا حالا چقدر درباره جنگ ایران و عراق تولید محتوا داشتم و اون رو با خروجی خودت مقایسه کن.... بسیاری از عملیاتهای جنگ بوده که اولین بار من توی فضای مجازی درباره شون حرف زدم (مثلا عملیات امام مهدی (عج)) که توی آرشیو همین جا موجود هستند. حرف خودمو به خودم می زنی؟ بابا دمت گرم: در مصاحبه ای که دوستمون MR9لطف کردن و گذاشتن هم جناب درودیان همین حرف من رو زد در دقیقه 4:23 دقت کنید: ما باید متذکر این نکته باشیم که وقتی داریم درباره جنگ صحبت می کنیم بین واقعه در زمان وقوع و حرفهایی که ما درباره اون واقعه می زنیم دو تا حرف متفاوته. حالا خاصیت این تذکر چیه؟ خاصیتش اینه که فهم ما منطبق با امر واقع نیست چه در زمان واقعه و چه بعدش. ما برداشت می کنیم از واقعه. بنابرین این نوعا تفسیر می کنیم مسئله رو. بنابر این خاصیت این تذکر اینه که اینهایی که روایت شده از جنگ یه دلایلی داره یه اسنادی داره و نسل جدید می تونه پژوهش کنه، پرسش هاشو طرح بکنه، تحقیق بکنه در این زمینه و روایت جدیدی رو بیان بکنه. کی گفته من تحلیلم وابسته به اطلاعاتی هست که از منابع دست اول به دست میارم؟ من همون اولش گفتم شما رجوع کن به اسناد منتشر شده و سخنرانی هایی که از تریبونهای رسمی نظام شد(مثلا سخنرانی های مقامات ایران در سازمان ملل ) اینها از نظر شما دست دومه؟ در تمام این سخنرانی ها حرفی از دفاع از خاک میهن و اینها نیست. اصلا خود حضرت امام (ره) فرمود که: جنگ ما جنگ ایمان و کفر است. شما ببین در این جمله دفاع از خاک میهن و اینها می بینی؟ عملیات نصر و شکستش (که اتفاقا این یکی رو هم اولین بار من در فضای مجازی درباره ش نوشتم) ربطه به این نداره که فرمانده تجربه ی خاکریز داشته یا نداشته. یه سری اتفاقاتی بود که اگر مایل بودید در همون تاپیک درباره ش بنویسید و من هم همون جا جواب می دم. آقا خسته نباشید... در کل تحلیل خیلی جالبی بود... آیا اسنادی هم برای حرفهای شما هست یا فقط به قرائن اشاره می کنید؟ در ضمن من دوست داشتم که مطلب تحلیل مستند بی بی سی یه تاپیک جدا بشه ولی مدیران محترم میلیتاری اینجا گذاشتنش.... خیلی خوب بود اگر خرد خرد تحلیل می کردیم ش و می رفتیم جلو
  2. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    با سلام مجدد نفوذ از دید من وقتی نفوذ هست که با حداقل هزینه به دست بیاد.... این نفوذ که شما میگید رو عمه من هم با پول خرج کردن می تونه به دست بیاره.... امریکا و عربستان هم الان و هم قبل همین رویه ی اشتباه مزدور گرفتن رو توی عراق و جاهای دیگه انجام دادن و می دهند... بهه قول عمر مختار مگه اونها معلم ما هستند؟ هرکس هر چه کرد ما هم باید همون راه رو بریم؟ بعد ش اگر قرار به خرج کردنه چرا همین خرج توی سیستان نشه که اونجا نفوذ به دست بیاریم؟ چرا هر هفته دو سه تا کولبر توی کوه های کردستان باید با تیر مرزبانهای ایرانی کشته بشن؟ به نظر من نفوذ اون چیزی هست که ایت الله سیستانی (دامة توفیقاته) داره... یه کلمه حرف نزد ولی شریعتمداری مجبور شد ازش عذرخواهی کنه... اما در زمینه ی داعش که عرض کردید.... خدمت شما عرض می شود که ریخت و پاش سپاه در جنوب عراق از زمان داعش شروع نشده... بلافاصله بعد از جنگ ایران و عراق ایران شروع کرد به پول خرج کردن در قبایل جنوب بصره... اسناد تاریخ یش رو سپاه منتشر کرده... مقاصد امپریالیستی سپاه رو بزک نکنید و به اسم دفاع از خود به خورد ملت بدید
  3. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    ایران در عراق نفوذ داره؟ منظورت همین میلیارد میلیارد پول بچه یتیم های ایرانی توی سیستان و هرمزگان و کردستان هست که صرف استخدام مزدور توی عراق کردیم؟ یا شاید نفوذ دیگری داشتیم و ما نمی دونستیم ؟؟؟ ایران توی عراق نفوذ داره چون ازگل خودشیفته ای به نام جرج بوش بدون اینکه به دنبال یه الترناتیو مطمئن باشه حمله کرد به صدام و یه خلأ قدرت اونجا درست کرد وگرنه اگر ایران عرضه نفوذ در کشورهایی رو داره که دارای حاکمیت ملی مقتدری هستند چرا توی امارات و ترکیه و پاکستان نفوذ نداره؟ چون این کشورها اجازه نمی دن هر کسی از راه برسه و در میان سیاستمدارن و زمامدارانشون پول بی حساب خرج کنه و اونها رو بخره سلام مجدد و وقت به خیر.... حالا کی گفته که تحلیل من درسته.... نکته ای که نباید فراموش کنید این هست که تاریخ یعنی روایت و هر کسی بنا به هزاران دلیل واقع تاریخی رو به گونه ای روایت می کنه که الزاما با برداشت بقیه شاید منطبق نشه اما اینکه تحلیل من شاید(و فقط شاید) از تحلیل شما درست تر باشه این هست که اولا من در این حوزه بیشتر کار کردم دوما که به صورت سیستماتیک تر با موضوع برخورد می کنم... همون طور که به درستی اشاره کردید شما برای مشاهده ی خودتون اعتبار بیشتری قائل هستید ولی من سعی می کنم همه ی روایتهای مختلف رو جمع کنم تا ببینم بقیه دارن چی می گن ببین برادر من ! زاویه ی دید خیلی فرق داره توی تحلیل.... سربازی که همین الان خاکریز دشمن رو با چنگ و دندون فتح کرده شاید اگر بهش بگن همین الان باید عقب نشینی کنی ناراحت بشه و تحلیل کنه که نه! من باید اینجا رو حفظ کنم.... اما فرمانده ی لشکرچون تحرکات کل جبهه رو میبینه تحلیل میکنه که این خط رو نمیشه نگه داشت(مثلا به دلیل اینکه دشمن قراره شیمیایی کنه یا هر دیگه ای)... همون طور برو بالا تا برسی به فرمانده ستاد ارتش... هر کسی زاویه ی دید خودش رو داره ولی مطمئن باش اون که بالاتر نشسته و بهتر همه جا رو رصد می کنه اغلب بهتر از اون سربازی میبینه که توی سنگرش داره عدس پلوش رو توی یقلوی میل می کنه.... خلاصه ما ارادت داریم
  4. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    سلام مجدد.... ما یعنی شما.... شخص شما.... شخص شما شاید خواستید از کشور دفاع بکنید.... دوستان شما هم شاید خواستند از کشور یا دینشون دفاع کنند ولی این ربطی به نظام نداره.... هدف نظام جمهوری اسلامی از جنگ و ادامه ی اون پس از فتح خرمشهر دفاع از کشور نبوده.... حالا اینکه شما به تریبونهای رسمی کاری ندارید مشکلی نیست برادر.... اونها هم به بنده و شما کاری ندارن تعبیر من از نظام هم کاملا مشخصه... نظام نظامه.... از رهبری ش شروع میشه تا به تمام نهادها و ادارت و سازمانهاش دست آخر این که شما شاهد چیزی نبودید یا بودید دلیل بر این نمیشه که تحلیل هاتون هم درست باشه.... ای بسا مشاهده گر خوبی بودید ولی در انتقال اون چیزی که مشاهده کردید اشتباه کرده باشید... این رو بهش می گن تحریف... حالا چه به عمد باشه و چه به غیر عمد خلاصه اینکه مدارک و اسناد رسمی منتشر شده از جنگ با مشاهدات و ادعای شما و دوستان درباره ی دفاع از میهن تطبیق نمیکنه... حالا عیب کار کجاست این رو دیگه برید از اون کسانی که مدارک و اسناد رو منتشر کردن بپرسید و من الله توفیق
  5. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    هدف ما از جنگ و ادامه ی اون هیچ وقت دفاع از سرزمین مادری نبود.... شاید هدف شما این بود ولی هدف نظام نبود... من از شما خواهش می کنم به بیانه های و که از تریبونهای رسمی نظامی صادرمی شد یا از سخرانی توسط مقامات رسمی صادر میشد رجوع کنید.... برادر من تاریخ جنگ رو به اندازه ی کافی تحریف کرده اند شما دیگر بدتر ش نکن
  6. من ازبرادر بزرگوار MR9 در خواست می کنم که یه پرانتز باز کنم و یه توصیه ای به دوست عزیزمون HRA داشته باشم که مستقیما به بحث مربوط نیست ولی جاش فکر کنم که همین جا باشه... بعد اگر عمری بود دوباره برگردیم به سرجای اولمون ببین برادر! اولا که تشکر می کنم که مطلبی رو که زحمت کشیدید و در نامه خصوصی ارسال کردید رو به درخواست من به تاپیک آوردید تا دیگر عزیزان هم استفاده کنند و اگر کسی نظری داشت بگه. دوما که شما و ما باید توجه داشته باشید که که سطح شعور و درک و کشش هر کسی با دیگران فرق داره.... من به ضعف تئوریک خودم اعتراف می کنم و ادعایی هم ندارم که تئوریسیون هستم... سوالی پیش اومده بود و از دوستان طرف بحث خواستار ارائه استدلال و برهان شدم.... جوابهایی رو هم گرفتم که هر چقدر فکر کردم نفهمیدم چی دارن میگن.... سطح سواد من همین قدر بود برادر... حالا چیکار کنم؟ برم 4000 صفحه کتاب بخونم مشکل حل میشه؟ اگر قرار باشه 4000 صفحه کتاب بخونم تا جواب یه سوال رو بگیرم اصلا اینجا دارم چرا وقت تلف می کنم؟ شما چرا وقت می ذارید و جواب می دهید؟ خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید که پیامبری را به سوی قومی نفرستادیم مگر به زبان همان قوم.... بد نیست که ما هم به زبان مخاطب صحبت کنیم... اگر می بینیم طرف مطلب رو نمیگیره سطح مطلب رو انقدر بیاریم پایین تا بفهمه... من هم مستقیما گفتم که این جور استدلال شما و دیگران رو نمی گیریم. مثلا اینجا: و هم با سولاتی که مطرح کردم به صورت غیرمستقیم گفتم که سطح کشش و درک من بیش از این نیست . من این 14-15 تا سوال رو مطرح نکردم که شما و بقیه حاضران در بحث رو محکوم کنم یا محاکمه کنم یا استیضاح کنم یا حقوق سر برجتون رو قطع کنم... اصلا مگر شما سیاستگذار و استراتژیست نظام بودید که الان بخواهید پاسخ گو باشید... من فقط خواستم نشون بدم که با طرح این سوالات و جواب دادن به اونها هم میشه مسئله رو تبیین کرد.... متاسفانه شما هنوز هم با کلمات و اصطلاحات قلمبه سلمبه پاسخگو هستید نگاه کنید: به خدا من اگر بفهمم که تاثیر قدرتهای جهانی رو چه جوری باید از منازعات منطقه ای کم بکنم... من فقط یه جور کم کردن بلد هستم اون رو فقط با عدد و رقم انجام می دم.... حالا شما بهش میگی ذهن مهندسی... بگو برادر... الان من چیکار کنم؟ خودم رو بکشم خوبه؟ خیالت راحت میشه؟ یا مثلا این جمله از فرمایشات برادر warrior به جان خودم اگر من بفهمم که این مرجع معادلات راهبردی جهان اسلام اصلا یعنی چی؟ خلاصه اینکه اگر شما همین یه جمله رو طوری گفتی که ما بفهمیم که دمت هم گرم... اگر هم که مرغت یه پا داره بازهم دمت گرم.... سوما این رو هم اضافه کنم که با تمام حرفهای بالا دلیل نمیشه که کسانی که مثل شما فکر می کنند و یا مثل شما تحلیل می کنند همیشه بیان و مطالب سطح پایین رو بیان کنند.... نخیر... شما هم باید به موقعش و برای مخاطبانی که سطح سواد و شعورشون بالاتر از بنده هست مطالبی تهیه کنید و این فرصت رو به دیگران هم بدهید که از نظرات شما در سطحی دیگر و بالاتر آگاه بشوند.... چه اشکالی داره؟ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ.... راستش من نه خیلی اهل مجادله هستم و نه مباحثه.... در این مورد خاص هم ترجیحم این هست که به فرمایش قران در موضع استماع بایستم تا شاید کسی اومد و دست ما رو هم گرفت... با تشکر از شما و بقیه دوستان
  7. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    دو سه هفته ای از پخش مستند کودتای خزنده توسط شبکه ی فارسی بی بی سی گذشته.... حداقل انتظار من این بود که علاقمندان به تاریخ جنگ ایران-عراق که در میلیتاری فعالیت می کنند دست کم یه تایپک جداگانه برای این مستند درست کنند و حتی اگر حوصله ی نقد و تحلیل اون رو ندارند هر کسی نظر خودش رو(فارغ از درست یا غلط بودن نظرش) بیاد و اعلام بکنه.... الان که دیگه به قول معروف آب ها از آسیاب افتاده من فرصت کردم که بشینم و این مستند رو ببینم... بعدش هم یه میز گرد کوچیکی بی بی سی درباره ی این مستند پخش کرد که اون رو هم گوش کردم... یه سری ایده هایی به صورت نامنظم در مغزم شکل گرفته که با دوستان در میان می ذارم و از قبل هم تذکر می دم که همه ی اینها یک سری افکار مغشوش هستند و نه حاصل فکر و تحلیل و .... خلاصه دیگر دوستان هم اگر نظری داشتند بد نیست که در یک تاپیک واحد جمع آوری بشه و شاید در نهایت هم از نظرات عزیزان یه چیز ماندگار باقی ماند. بعد از مقدمه ی بالا نکته ای رو عرض کنم خدمت دوستان: بی بی سی تقریبا 10 روز قبل از پخش مستند خودش شروع کرد به فضاسازی و تبلیغ که آی بیایید یه سند تازه درباره ی جنگ پیدا کردیم و.... خلاصه هیاهو و جنجال به صورتی که مخاطب فکر بکنه حتما یه اسناد خیلی خاصی بوده که الان بی بی سی قصد داره اون رو رو بکنه و احتمالا تمام سازمان سیاسی یا دست کم نظامی ایران رو کن فیکون بکنه.... اما حقیقت ش اینه که وقتی برنامه تموم شد من دیدم که خیلی هم اطلاعات جدیدی رو دریافت نکردم و این جلسه اتفاقا از جلساتی بود که ازش آگاهی داشتم و اگرچه ریز جزئیات داستان رو نمی دونستم ولی از کلیات وقایع اطلاع داشتم... از همین رو فکر می کنم که بقیه ی دوستانی که به تاریخ جنگ علاقمند بوده اند هم احتمالا خودشون به این جریانات رسیده بودند و مستند بی بی سی فقط می تونست در این حد روشنگر باشه که مثلا فلان فرمانده در اون زمان چه سمتی داشته و الان چه سمتی داره.... اما در پس پشت هدف از درست کردن این مستند من فکر کنم یه پیامی مستتر بوده. یعنی هدف بی بی سی و مشخصا آقای باستانی این نبود که جنبه ای ناگفته و نادیده از جنگ رو بازگو بکنند بلکه هدفشون این بود که صداقت نظام رو در زمینه ی ارائه ی اخبار صحیح و در زمان درست به مردم (یعنی ولی نعمتان نظام) زیر سوال ببرند. در انتهای مستندآقای باستانی جمع بندی از داستان ارائه می کنه که میشه به صورت خلاصه ازش این نتیجه رو گرفت که: بعله! نظام در اون زمان حساس اطلاعات مهمی رو از مردم پنهان کرده و به پنهان کاری خودش کماکان ادامه داده و همون طور که در مسائلی مثل قضیه ی غنی کردن سوخت هسته ای و یا سقوط هواپیمای اوکراینی سعی در پرده پوشی کرده در تمامی مسائل مهم و مربوط به مردم همین رویکرد رو داره و اصولا نظام فعلی جمهوری اسلامی در هر زمینه و موقعیتی مردم رو نامحرم می دونه... اینکه بی بی سی چقدر تونسته در القای این نتیجه به فکر مخاطبینش موفق عمل کرده رو نمی دونم چون هنوز هیچ کسی درباره ی این مستند با من صحبت نکرده... یعنی یا مردم اصلا ندیدن یا اگر دیدن چندان براشون مهم نبوده یا اینکه اصلا پیام رو نگرفتن.... این چیزی بود که فعلا به ذهنم می رسه... اگر بازهم چیزی به ذهنم رسید همین جا در ادامه می نویسم
  8. تا سیه روی شود هر که در او غش باشد... البته من صبر می کنم تا مخاطبین من و شما نه الان بلکه سیصد سال بعد قضاوت کنند درباره ی قدرت ایران....
  9. با سلام مجدد خدمت عزیزان حاضر در بحث اول سری به صحرای کربلا بزنیم: 2500 سال قبل اگر از ارسطو می پرسیدی که چرا سیب از درخت می افته روی زمین ؟ بهتون جواب می داد چون جایگاه طبیعی سیب زمین هست و هر چیزی رو وقتی که ولش کنی به سمت جایگاه طبیعی خودش حرکت می کنه تا اونجا از حرکت بایسته. اگر می پرسیدی چرا دود می ره هوامی گفت چون جایگاه طبیعی دود کره ی آتش هست و دود حرکت می کنه به سمت جایگاه طبیعی خودش... اگر می پرسیدی جایگاه طبیعی چیه و چرا جایگاه طبیعی سیب زمینه و جایگاه طبیعی دود آسمون؟ بهتون جواب می داد: ما کلا 4 کره داریم: خاک مرکز کائنات رو اشغال کرده چون سنگین ترین عنصر هست و کره ی خاکی رو شکل داده. روی اون آب که سنگینی کمتری داره جمع شده و کره ی آب رو شکل داده( به همین دلیل هست که وقتی لفظ قلم حرف می زنیم به کره ی زمین می گیم کره ی خاکی... درسته از نظر مساحت بیشتر سطح زمین رو آب پوشونده ولی از نظر حجم بیشتر کره ی زمین رو خاک تشکیل داده) بعدش کره ی هوا هست که سبک تر از آب و خاک هست و روی اونها قرار میگیره و بعدشم کره ی آتش هست که بالاتر از اون سه تاست و بعدشم که فلک قمر هست که ماه توش قرار گرفته. سیب چون اصلش از جنس خاک هست وقتی می افته برمیگرده به سمت کره ی خاک تا در جایگاه طبیعی خودش قرار بگیره.....دود هم چون اصلش از جنس آتش هست وقتی مانعی درکار نباشه حرکت می کنه به سمت جایگاه طبیعی خودش یعنی کره آتش بعد اگر ازش می پرسیدی بین دو تا وزنه ی سنگین و سبک اگر از یه ارتفاع یکسان و همزمان ول بشن کدومش زودتر میادش زمین؟ جواب می داد: وزنه ی سنگین تر... چون خاک بیشتری درش موجود هست و میل بیشتری داره تا به جایگاه طبیعی خودش برگرده و به همین دلیل سریعتر سقوط می کنه.... ارسطو هیچ وقت حاضر نشد آستین هاش رو بالا بزنه و بره بالای ی یه ساختمون بلند و این حرفاش رو امتحان کنه... به جاش نشست و برای حرفاش فرضیه بافی کرد و فلسفه بافی کرد و آسمون ریسمون به هم بافت و در حدود 2000 سال همه ی طرفدارانش هم به همون راهی رفتند که حضرت استاد رفته بود.... حدود 500 سال قبل یه آدم پاچه ورمالیده ای به نام گالیله گفت من میرم آستین بالا میزنم و دو تا وزنه سنگین و سبک رو از بالای برج پیزا میندازم پایین تا ببین استاد حرفش چقدر درسته؟ اگر گالیله هم مثله ارسطو نشسته بود و فلسفه بافی کرده بود و شعر از خودش درآورده بود در باب سقوط اجسام احتمالا بنده ی حقیر به جای اینکه پشت کامپیوتر بشینم و تایپ کنم داشتم الان یا توی بیابون بیل می زدم تا توی طویله خر قشو می کردم. در باب اینکه قدرت چی هست و چه مولفه هایی داره و مال ایران چقدر هست و مال بقیه چقدر هست هم دو تا راه حل وجود داره..... یا می تونیم کتابهای خارجی و ایرانی و گزارشهای فلان اندیشکده و فلان گزارشگر و فلان تحلیل گر رو بخونیم و بعدش بشینیم آسمون ریسمون ببافیم و فلسفه دربکنیم و خودمون رو در اوج ابرها ببینیم.... می تونیم هم مثل گالیله آستین بالا بزنیم و قدرتمون رو امتحان بکنیم تا ببینیم که یه من ماست اصولا چقدر از توش کره در میاد.... من هر چقدر که سوال می کنم ظاهرا به در بسته می خورم.... از حضراتی که ایران رو یه قدرت تاثیر گذار منطقه ای می دونند فقط یه سوال می کنم و بحث از نظر من دیگه بسته شده است. فقط لطف کنید و همین یکی رو جواب بدهید: سیاست خارجی ایران در زمینه ی تأمین امنیت خلیج فارس که بارها و بارها توسط تریبونهای مختلف نظام اعلام شده این هست: امنیت خلیج فارس باید توسط نیروهای منطقه ای تأمین بشه و نیروهای فرامنطقه ای حق ندارند که به بهانه ی حفظ امنیت کشتی هاشون رو به خلیج فارس بفرستند... با فرض اینکه یه مورد اضطراری پیش بیاد آیا ایران می تونه یه ایست بازرسی بذاره توی دهنه ی خلیج فارس و جلوی ورود کشتی های نظامی غرب رو به داخل خلیج فارس بگیره؟ آیا توانش رو داره؟ آیا پشتیبانی کشورهای منطقه رو داره؟ آیا می تونه برای پیش برد سیاست خودش یه ائتلاف از کشورهای منطقه رو تشکیل بده و اونها رو در جهت اهداف سیاست خارجی خودش نگهداره؟ اگر حوصله کردید و خواستید جواب بدید فقط خواهشا چارت و الگو و ماتریس و اینها برامون پست نکنید... من بیسواد بلد نیستم بخونم.... من فقط بلدم مثل گالیله مسائل رو تحلیل بکنم.....
  10. ظاهرا این قصه سر دراز دارد..... من وقت و زحمت ترجمه این مطلب رو اصلا زیر سوال نبردم... خود مطلب ترجمه شده رو هم زیر سوال نبردم.... این که در این اوضاع سختی که همه داریم کسی وقت و انرژی بذاره و یه مطلب دست اول رو ترجمه بکنه برای آگاهی دیگران در جای خودش بسیار هم جای تقدیر داره.... ولی این که من بیام و به جای بی طرف ارائه کردن یه مطلبی ذهن خواننده رو از قبل بایاس بکنم به دور از اخلاق حرفه ای است.... اون هم وقتی که بایاس کردن ذهن مخاطب نه بر اساس استدلال و برهان بلکه بر اساس فلسفه بافی و شعارسازی باشه.... .. شأنیت مطلب ایجاب می کرد که من مترجم مطالب خودم رو در یه تاپیک دیگر یا در ادامه ی مطلب به عنوان یه پست جداگاه به خواننده ارائه می دادم.... اگر منطقی در اون مقدمه ی مذکور بود حتما از چشم این حقیر دور نمی ماند و شأنیت ش هم سر جای خودش مربوط بود...برای رفع شبهه هم می شه به آرای بقیه دوستان مراجعه کنید.... بپرسید در اون مقدمه ی مذکور چقدر استدلال دیده شده؟ درباره ذهن مهندسی حق با شماست... اصلا اصول مهندسی ایجاب میکنه که شما مسائل رو با مدل کردن حل بکنید و مدل کردن یعنی زدن از خیلی پارامترها و چسبیدن به بعضی از انها.... این هست که به قول رضا مارمولک به تعداد مهندسین دنیا مدل وجود داره برای حل کردن یه مسئله..... ایکاش به جای تحلیل وضعیت ذهن علیل این حقیر مطلبی رو که نوشتم تعلیل و تحلیل میکردید و ذهن و ذهنیت رو می ذاشتید برای روانشناسان و روانکاوان.... به هرحال ذهن من الان سالها است که از این نوع دید مهندسی صرف فاصله گرفته.... همون طور که اشاره کردم الان تاریخ حرف اول و آخر رو میزنه در ذهنیت بنده.... هر مفهومی در طبقه بندی ذهن من میره و دنبال شواهد تاریخی مشابه خودش می گرده و به همین صورت هم تحلیل میشه... حالا درست و غلط ش رو نمی دونم.... شاید روش کار ذهن من ایراد داشته باشه اما برای این که بحث روشن تر بشه از مثال خود شما کمک می گیرم: سیاستمدران و نظامیان آمریکایی در سال 59 برای نجات گروگان هاشون به عنوان یه قدرت جهانی از اون سر دنیا پاشدن اومدن این سر دنیا تا به قول شما به ریش ما بخندند... حال موفق شدند یا خیر ش رو میذاریم کنار.... وقتی احمد متوسلیان توی لبنان گرفتار فالانژها شد این قدرت منطقه ای (که شما اون رو قدرت مرکزی منطقه هم می دونید) چه کرد؟ برای نجاتش گروه ویژه فرستاد؟ اصلا اون موقع سیاستمداران و نظامیان ایرانی جرأت همچنین عملیاتی رو داشتند؟ اگر داشتند چرا عملیات نکردند؟ اگر نداشتند چرا من باید ایران رو قدرت مرکزی در خاورمیانه حساب کنم؟ شاید بعضیا بگن اون موقع قدرت مند نبودیم... 16 سال بعد در روز روز ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ نیروهای طالبان یا وابسته به طالبان در مزار شریف وارد کنسولگری ایران شدند و هر کسی رو که دیدند به گلوله بستند.... عکس العمل ایران به عنوان قدرت مرکزی خاورمیانه دقیقا چی بود؟ قاتلین کجا هستند؟ قصاص شدند؟ آیا ایران اگر جاشون رو بدونه می تونه همون کاری رو بکنه که آمریکا درباره بن لادن کرد؟ اگر می تونه چرا نمی کنه؟ اگر نمیتونه پس این دیگه چه جور قدرت منطقه ای هستش؟ روز 12 دی 94 شیخ نمر در عربستان اعدام شد.... به حق یا ناحقش کاری نداریم.... ایران به عنوان قدرت مرکزی منطقه مخالف صریح و صددرصد این حکم بود....چتربازهای سپاه رو همون طور که وارد تانکر انگلیسی شدند فرستادیم و نجاتش دادیم؟ جلوی اعدام ش رو گرفتیم... این قدرت رو داشتیم که در تصمیم سازی سعودی ها مداخله و اونها رو عقب بروونیم..... به جاش چیکار کردیم؟ .... کنسول گریشون رو با خاک یکسان کردیم؟ خلاصه که تمام سوالاتی رو که من در این پست مطرح کردم مسائل کاملا عینی هست.... حالا کسی هست که بیادش و عینی جواب بده؟ و به ذهن این حقیر کاری دنداشته باشه.... 14-15 سوال کردم با ذکر نمونه هر کدوم رو جداگانه جواب بدید تا ما ی بی سواد ساده اندیش ساده انگار هم بالاخره آفتاب حقیقت برامون روشن بشه... به خدا ثواب داره
  11. دقیقا برادر!!!! تاریخ واقعا تعارف نداره... اگر هیتلر دو روز وقت می ذاشت و تاریخ جنگهای ناپلئون رو با دقت می خوند فکر حمله به روسیه رو از کله ش بیرون می کرد... من همانند خیلی از اهل فلسفه که ادعا می کنند وقایع تاریخی تکرار پذیر نیستند اعتقاد دارم وقایع تاریخی تکرار پذیر نیستند ولی در عین حال هر واقعه ی تاریخی رو شاید بشه در آینده با کمی مسامحه بازسازی کرد... حالا که کار به اینجا کشید من از دوستمون HRA تقاضا می کنم به 2-3 سوال دیگه هم پاسخ بده: 13 اگر دولت ایران پولش رو توی حسابهای بانکی کشورهای منطقه بخوابونه آیا قدرت این رو هم داره که از اون حسابها به موقع لزوم پول برداشت بکنه؟ 14-اگه شهروندان ایرانی در کشورهای منطقه مورد تعدی و طلم قرار بگیرند دولت ایران قدرت داره که حق اونها رو بهشون برگردونه؟ 15- اگر شهروندان ایران در کشورهای منطقه کشته بشوند آیا دولت ایران توانایی داره که قاتلین اونها را به پای میز محاکمه بکشونه؟ 16- اگر شهروندان ایران پول مملکت رو چپو کنند و بروند کشورهای منطقه آیا دولت ایران توانایی اون رو داره که باتوسل به راهکارهای مشروع بین المللی (یعنی شکایت به اینترپل) و نه آدم دزدی و روشهایی که اسرائیلها ابداع کردند اونها رو به حوزه ی قضایی جمهوری اسلامی برگردونه؟ 17- ایران به عنوان یک تولید کننده نفت چقدر قدرت داره که قیمت اون رو در منطقه(نه در سطح جهان) تعیین کنه و یا بر روی قیمت منطقه ای نفت اثر بذاره؟ یکی از مهمترین مزیتهای آمریکایی ها این هست که در علوم انسانی سعی می کنند تا حد زیادی ریاضی رو وارد بکنند و مسائل رو کمّی بکنند. این هست که ما مثلا در اقتصاد می بینیم ضریب جینی رو تعریف می کنند و الی آخر.... حالا در کنار فناوری(که تعریف کردنش اصلا کار حضرت فیل هست و البته کمّی کردنش) شجاعت و تهور ملی رو چه طور کمّی باید بکنیم؟ منابع انسانی رو چه طور؟ مثلا شما فوق لیسانس تاریخ من رو با فوق لیسانس کسی که از کمبریج فارغ التحصیل شده چطور مقایسه می کنید؟ یا مدرک مهندسی برق من رو با مدرک مهندسی کسی که از ام آی تی مدرک گرفته؟ یا کسی که در مثلا کارخانه ایران خودرو کارگر خط تولید هست با کسی که مثلا در تویوتا کارگر خط تولید هست چطور مقایسه می کنید؟ بهتره به جای تعریف قدرت بر اساس یک سری فاکتورهای ذهنی (که توش همیشه اما واگر و اختلاف هست) یه سری فاکتور معرفی کنید که قابلیت کمّی شدن داشته باشه تا بشه واقعا بحث کرد ببینیم توی منطقه کی چقدر قدرت داره و بتونیم مقایسه بکنیم.... در مورد منابع مالی و سرمایه ای هم همین طور... یعنی باید به وضوح بگیم مثلا کدوم سرمایه قدرت می آفریند... الان ایران نفت داره عربستان هم نفت داره... سرمایه کدوم شون قدرت آفرین هست..... محض اطلاع دوستانی که از دنیای نفت سردرنمیارن بگم که شاید ما از نظر میزان منابع نفتی در دنیا جزو بهترین ها باشیم ولی بسیاری از منابع نفتی ما نیاز به تجهیزات وتکنولوژی دارند که فقط و فقط اون رو در اختیار عربستان سعودی می ذارند... حالا شما برو هی بگو ما نفت داریم ما نفت داریم... مثه اینه که یه گاو صندوق پر پول داشته باشی ولی کلیدش رو گم کرده باشی و هیچ کلیدسازی هم حاضر نباشه برات کلید بسازه.... اگر درباره قدرت قراره مقایسه ای صورت بگیره بهتره تمرکز بحث بر روی قدرت بالفعل باشه(یعنی داشته های فعلی مون) نه اون که نسیه است و معلوم نیست کی به دستمون قراره برسه
  12. من هنوز متوجه ایرادات شما نمیشم.... حرف من واضح هست... این پست تشکیل شده از دو قسمت.... قسمت دوم یه مقاله ترجمه شده است که من فعلا اصلا باهاش کاری ندارم.... قسمت اول هم مقدمه ای است که توسط مترجم بر اون مقاله ترجمه شده اضافه شده و خلاصه اش این هست که ایران قدرت مرکزی منطقه (لابد خاورمیانه) است و غیره.... من هم خدمت شما و بقیه دوستان عرض می کنم که (فارغ از اینکه این اصطلاح قدرت مرکزی اصلا چی هست و در قاموس جغرافیای سیاسی جای دارد یا خیر؟) ایران با هیچ تعریفی حتی یک قدرت منطقه ای متعارف هم نیست..... حالا اگر شما مخالف من هستید موارد زیر را با ذکر 4-5 مثال تاریخی روشن بفرمایید چون همون طور که ذکر کردید بنده ساده دل و ساده اندیش هستم و اصولا تا مثال نزنیدچیزی حالی م نمیشه: 1- آیا ایران یک قدرت منطقه ای است؟ بر اساس کدوم مولفه؟ لطفا فاکتورهای کمی ارائه کنید... منظورم عدد و رقم هست 2- آیا رهبران سیاسی یا نظامی ایران می تونند بدون واهمه از دستگیر شدن توسط اینترپل یا کشته شدن توسط پهپادهای متخاصم به تمامی کشورهای دوست و نزدیک در منطقه مسافرت بکنند؟ 3- اگر فرضا یه کشور متخاصم بخوادش با پهپاد یه رهبر نظامی یا سیاسی ایران رو ترور بکنه ایران می تونه جلوگیری بکنه؟ 4- ایران می تونه اگر ائتلافی بر خلاف مصالح ملی و منطقه ایش شکل بگیره اون رو به هم بزنه یا دست کم چار انفعال بکنه؟ 5- آیا ایران توانایی این رو داره که بین کشورهای درگیر در منطقه میانجیگری بکنه و اونها رو به پای میز مذاکره بکشونه؟ 6- آیا ایران توی 40 سال اخیر یه کنفرانس صلح راه انداخته که هدف ش آشتی دادن طرفهای درگیر در کشورهایی باشه که در اونها جنگ داخلی یا درگیری بین گروه های سیاسی وجود داشته؟ 7- آیا ایران تونسته یه ائتلاف منطقه ای بوجود بیاره و رهبری مطلق اون رو به دست بگیره؟ 8- ایا ایران در منطقه سلطه اقتصادی داره؟ 9 آیا ایران اگر بخواد ایدئولوژی خودش رو در کشورهای منطقه تبلیغ بکنه بهش فرصت داده می شه؟ 10- آیا ایران در منطقه سلطه فرهنگی داره؟ ما تونستیم فرهنگون رو به دیگر کشورهای منطقه صادر بکنیم؟ 11- اگر شریان های اقتصادی ایران بسته بشه ما قدرت اون رو داریم که کشوری رو که شریانهای اقتصادی ما رو بسته باهاش مقابله به مثل بکنیم؟ 12- آیا ایران قدرت اون رو داره که هم آغازگر و هم پایان دهنده ی یک جنگ واقعی (توتال وار) بشه؟ منظورم البته نه جنگهای نیابتیه
  13. در کدوم یک از کشمکشهای منطقه ای ایران حرف اول و آخحر رو توی 40 سال گذاشته زده که شما فکر می کنید ما در مرکز قدرت منطقه هستیم؟ درگیریهای افغانستان در زمان رژیم کمونیستی؟ بعد از سقوط ژنرال نجیب؟ درگیریهای بین ارمنستان و آذربایجان؟ نشستهای مربوط به حقوق ایران در دریا خزر؟ درگیری بین حماس و فتح؟ درگیری های اعراب و اسرائیل؟ توی کدومش اومدن از ایران اصلا نظر خواستن؟ برادر شما شاید تعریف قدرت رو ندونید ولی تعریف ش اینه : قدرت به توانایی میگن ک به شما این اختیار رو بده تا اون چیزی رو که می خوای به دیگران تحمیل کنی یا وادارشون بکنی اون چیزی رو که شما دوست دارید انجام بدن یا ندن؟ با این تعریف ما جور قدرت مرکزی هستیم؟
  14. من توی مقدمه این که به این مطلب ترجمه شده اضافه شده است منطقی ندیدم که قصد تحلیل اون رو داشته باشم..... اصولا اگر مردم کشوری که سردرمداران سیاسی ش به خاطر لج و لج بازی 6 ماه هست نتوانستند وزیر برای مهمترین وزارت خونه ش معرفی بکنند خودشون رو بازیگر مرکزی منطقه بدونند چند جور میشه درباره شون قضاوت کرد الف یا این ملت منطقه نمی دونند چیه ب یا این ملت بازیگر نمی دونند چیه ج یا این مردم توهم زده ان د یا این مردم خودشیفته ن ه ترکیبی از عوامل بالا
  15. بازیگر مرکزی؟؟؟؟ ایران؟؟؟؟ بابا ول کن حاجی.... ما توپ جمع کن هم نیستیم چه برسه به یار ذخیره ....چه برسه ایکه توی بازی باشیم.... چه برسه اینکه کاپیتان باشیم
  16. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    لازم نیست بنده و شما چیزی رو به چالش بکشیم عزیز دل.... شما رفرنس بدی اون که اهل مطالعه است خودش پیدا می کنه... اون که اهل مطالعه هم نیست که دنبال هیچ چی نمی ره.... تکلیفش روشنه در این مورد هم حق باشماست.... ولی شما خودتو بذار جای مسئولان نظامی و سیاسی اون موقع... خوب این بندگان خدا سالها در بوق و کرنا کردن که ما قراره اولش بریم کربلا... از اونجا هم با همون فرمون صاف بریم تا برسیم به ساحل مدیترانه.... بعد یه دور نود درجه بزنیم به چپ تا خود بیت المقدس.... خوب وقتی بعد از 8 سال هزینه کردن به هیچ کدومش نرسیدن بالاخره باید یه حرفی می زدن دیگه.... تقصیر رو باس گردن یکی می نداختن دیگه... نمی شد که مرحوم رفسنجانی یا محسن رضایی بیان بگن تقصیر ما بود که این همه وعده دادیم و به هیچ کدوم نرسیدیم... انداختنش گردن تحریم تسلیحاتی و فلان و بهمان.... بازهم حق با شماست.... ولی متاسفانه مسئولان ما بیشتر از اینکه به مردم دروغ بگن به خودشون دروغ گفتند و بدتر اینکه این دروغها رو هم باور کردن... نتیجه اش اینکه با چهار تا دونه شناور زیر 1500 تنی زهوار درفته ادعای سیادت دریایی 7 دریا رو میکنیم و از این جور شعارها... کاملا معلوم هست که اون توهمات هنوز گریبان بعضی از عزیزان سیاستگذار رو رها نکرده و این خودش از دروغ گفتن به مردم خیلی بدتره چون در نهایت به جایی میرسه که اعراب توی جنگ 6 روزه رسیدن.... با نصف اول فرمایش شما موافقم... متاسفانه تحلیلهای درستی به جامعه ارائه نشده..... اما اینجور هم نبوده که هر کسی نقدی داشته طرف رو خفه ش کرده باشند.... شما نوشته های من رو توی وبلاگم اگر بخونی هر بار درباره ی تاریخ جنگ 8 ساله با عراق بوده نقد هم داشته ولی تا حالا حتی یک برخورد هم نبود..... یه مقدار خود ما هم مقصریم... یعنی بعضی وقتها انصاف نداریم... فرضا من طرفدار سپاه م اون وقت میام تمام زحمت بچه های ارتش رو زیر سوال می برم... یا برعکس ش اگر طرفدار ارتش باشم سپاه رو می کوبم... خلاصه اگر جانب انصاف رعایت بشه کسی به انتقادات ما انتقاد نمی کنه.... مخصوصا همینجا که جوش نسبت به سالهای قبل خیلی بهتر شده و راحت تر مسائل مطرح میشه.... خداوند همه رو به راه راست هدایت کنه و از همه بیشتر بنده رو
  17. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    من متوجه عرایض شما و دوستان هستم برادر..... این تحرکات از اواسط سال 58 شروع شد و تا عید نوروز 59 به گلوله باران روستاهای طرفین با توپخانه رسید.... روزنامه های اون روزها هر روز این تحرکات رو پوشش خبری می دادند.... من من باب مثال خدمت دوستان عرض کردم که این تحرکات بر خلاف تصور بیشتر مردم یه طرفه نبود بلکه ما هم به نوعی مقابله به مثل می کردیم.... شما هم حق دارید عراق بعضی از گروه های معارض با نظام رو تسلیح می کرد.... ایران هم در عوض طالبانی رو تسلیح می کرد.... یعنی تا جایی که شد مقابله به مثل شد اما کلا بحث من این نیست.... بحث من این هست که جنگ و صلح و آتش بس و اینها همه شون تعریف حقوقی هم دارند و وقتی که دوستان درباره شون صبحت میکنند بد نیست که دقیقتر صحبت بکنند... دیگه واقعا نمیدونم با چه زبونی بگم
  18. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    با سلام مجدد خدمت همه عزیزان..... من صحبت هام رو خلاصه می کنم بلکه شبهات برطرف بشه... کل عرایض من حول چند محور است: 1- بعضی کلمات بار حقوقی دارند. در دید من و شما دزد و اختلاس گر و راشی و مرتشی و گران فروش و کم فروش و خائن در امانت همه شون یکی هستند اما از دید یک قاضی هر عنوانی مختص به جرم خاصی هست... همین امر در مورد کلمات جنگ و صلح و آتش بس و .... هم صدق می کنه... مثلا جنگ امریکا و ژاپن در سال 1945 تموم نشد چون درسته که ژاپن در سال 45 تسلیم شد ولی قرارداد صلح با آمریکا رو چند سال بعد امضا کرد.... پس از 45 به بعد آمریکا و ژاپن از دید حقوق بین الملل در جنگ بودن.... حالا شاید برای مردم عادی این ها مهم نباشه.... اما برای بچه های میلیتاری که آدمهای دقیق و حواس جمعی هستند لازم هست که کم کم یاد بگیرند که این جور مسائل رو هم لحاظ بکنند. 2- بحث اصلی این تاپیک این بود که در چه روزی جنگ رو باختیم.... نویسنده/مترجم روز حمله عراق در اسفند 66 به خارک رو به عنوان نقطه ی عطف جنگ اعلام کرده.... من روزی رو به عنوان نقطه ی عطف می دونم که تصمیمات کلانی گرفتیم (یعنی استراتژی اتخاذ کردیم) که زیرساختها و پتانسیلهای لازم برای رسیدن به اون نتایج و اهداف رو نداشتیم. 3-اهداف ایران از ادامه جنگ بارها در مصاحبه های مسئولان و تریبونهای رسمی نظام اعلام شده... از جمله این تریبون های رسمی خطبه های نماز جمعه هم هستند به ویژه خطبه های نماز جمعه تهران که توسط مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) در زمانی که رئیس جمهور بودند، مرحوم رفسنجانی ( رضی الله عنه)، مرحوم آیت الله منتظری(رضی الله عنه) ایراد می شد... این خطبه ها دقیقا تریبونهای رسمی نظام بودند و بسیاری از خواسته های ایران در همین جا مطرح می شدند. بهتره یه تاپیک جداگانه در این باره درست بشه و تمام ابعاد مسئله رو بررسی بکنیم. 4 نظام جمهوری اسلامی از روز اول هیچ کدام از سازمانهای بین المللی و به ویژه سازمان ملل رو به رسمیت نمی شناخت و اگر در اونها عضو بود و بیرون نیومد به خاطر دفاع افسد به فاسد بود.... علتش رو خود دوستان می توانند تحقیق بکنند.... خلاصه اینکه ما از این سازمانها هیچ انتظاری نداشتیم مگر اینکه بدون چون و چرا و تحقیق در هر قضیه ای حق رو به ما بدهند که خوب با ساز و کار این جور سازمان ها جور در نمی آمد. ترجیحا بهتره یه تاپیک جداگانه در این باره درست بشه و تمام ابعاد مسئله رو بررسی بکنیم. 5- در مورد هواپیمای تامکت متاسفانه منبع مورد نظرم رو پیداش نکردم و به همین دلیل از همه دوستان معذرت می خوام... تا پیدا شدن منبع (البته اگر پیداش کردم) اعتراف می کنم که اشتباه کردم. 6- درباره آغاز جنگ می خواستم بگم همون گونه که اون طرف تعرض های مرزی داشت و عملیاتهای خرابکاری در داخل خاک ما انجام میداد (بنا به شواهد و مدارک) ما هم در خاک عراق این جور عملیات ها رو انجام می دادیم.... در نتیجه اینکه آغاز جنگ رو فقط به خاطر توسعه طلبی های ارضی صدام بدونیم یه مقداری ساده کردن قضایا هست....هر چند که بند آخر پست ALALA رو قبول دارم و می دونم که این تعرضات دو جانبه دلیل نمیشد که دو کشور 8 سال رودر روی هم قرار بگیرند ولی باز هم بهتره یه تاپیک جداگانه در این باره درست بشه و تمام ابعاد مسئله رو بررسی بکنیم. 7- در باره ی فاو... طبق مطالعات من (بر اساس کتابها و اسناد منتشر شده توسط سپاه) اصلا فاو هدف حمله نبود... قرار بود که فاو به عنوان سرپل فتح بشه تا از اونجا ناصریه رو بگیریم و راه عراق به کویت و دریا رو کلا مسدود کنیم... البته هدف نهایی طبق معمول بصره بود با این تفاوت که یه بار از روبرو زدیم بهش(عملیات رمضان) دو بار از بالا (خیبر و بدر9 این دفعه قرار شد که از جنوب بصره رو دور بزنیم..... با این فرضها(جدا کردن بصره و ناصریه) گرفتن و نگه داشتن فاو درست بود... اما وقتی که تیرمون به سنگ خورد و نتونستیم از شبه جزیره فاو خارج بشیم بهترین کار این بود که در یک فرصت مناسب برمیگشتیم عقب... نه اینکه جایی بمونیم که دسترسی ما به عقبه مون تنها با دو سه تا پل امکان پذیر باشه... خلاصه اینکه فاو جای موندن نبود و باید هر چه زودتر تخلیه می شد.... عراق هم در خرمشهر همین وضع رو داشت... آلمان هم در استالینگراد و لنین گراد همین وضع رو داشت... یعنی جاهایی گرفته شده بود اما این جاها چندان برای دفاع مناسب نبودند و حتی اگر هم ازشون می شد دفاع کرد با هزینه ی زیادی همراه بود.... می شد این انرژی رو صرف جاهای دیگری کرد که به نتایج بهتری رسید. خداوند به همه دوستان خیر بده و فرصت خدمت به نظام و مردم رو از ما و شما نگیره
  19. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    احسنت زدی تو خال.... من هم همین رو میگم.... وقتی میگم جنگ ایران و عراق اصلا باید ببینیم که تعریف جنگ چی چی هست..... اینی که ما به یه واقعه بگیم جنگ دلیل نمیشه که جامعه بین الملل بهش بگن جنگ و در برابرش موضع بگیرن...
  20. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    سلام بر 591 شاید بد نباشه جای مسخره کردن بقیه یه کمی هم فکر کنیم شاید حرفشوون حقیقتی رو داشته نشون بده ..... اولارمحض اطلاعتون اول یه مثال بزنم..... فرض کنیم که شما و دوست شما به صورت شراکتی یه مغازه زدید.... اگر دوست شما از دخل پول برداشت می تونید به جرم دزدی ازش شکایت کنید؟ خیر.... برای اینکه عنوان مجرمانه دزدی (سرقت) شامل این جرم نمیشه.... عنایت داشته باشید که در حقوق بین الملل هم واژه ها کارکرد خودشون رو دارن.... این بحث رو همین جا درز می گیرم... دوما اینکه عراق اولین تامکت ایران رو تقریبا یه هفته قبل از جنگ زد و خلبانش رو هم آورد توی تلویزیون نشون داد.... اگر این اسمش تجاوز نیس پس چیه؟ اصلا چرا باید جنگنده ای که برد موشکش در حدود 200 کیلوتر هستش در خاک عراق پرواز بکنه؟ دوما که در فصلنامه نگین ایران (وابسته به مرکز مطالعات دفاع مقدس سپاه پاسداران) شماره 29 (تابستان 88) به نقل از حاج اسدلله احمدی از روایان مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نوشته: حدود 6 ماه قبل از جنگ یعنی اوایل فروردین 1359 حملات توپخانه ای عراق شروع می شود. برادران سپاهی برای خنثی نمودن این اقدامات به تشکیل گروه های برون مرزی اقدام می کنند[...] تا مانع از حمله ارتش عراق به پاسگاه های مرزی ایران شوند. اگر این اسمش تجاوز به خاک کشور همسایه نیست چیه؟ من خودم هستم و اون نوشته روهم من نوشتم... شک نکن ایشون برای خودشون نظر دادن... فاو رو به هچ قیمتی نمیشد نگه داشت..... به این علت ساده که اصلا از اولش گرفتن فاو اشتباه بود..... وقتی شما جایی رو گرفتی که نمیتونی نگه ش داری.... نگه داشتن اونجا جز اشتباه نیس.... سلام مجدد..... منابع مختلف رو نمی دونم اما می دونم که سیاست خارجی ایران از روز 22 بهمن 57 این بود که سازمان ملل و هچ سازمان بین المللی دیگری رو اصلا قبول نداشت تا بخواد به دنبال چیزی هم باشه و بخواد از اونها چیزی رو بگیره ... شما به جای منابع مختلف مصاحبه ها و خطبه های نماز جمعه اون زمون ها رو بخون... البته برای روشن تر شدن قضیه می تونید مصاحبه فصلنامه نگین ایران با دکتر خرم، رییس ستاد قطعنامه 598 و دبیر استراتژی وزارت امور خارجه و مشاور ارشد وزیر در دوره پذیرش قطعنامه 598 (شماره 28 بهار1388) بخونید....
  21. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    سلام مجدد.... اینکه عراق به ایران تجاوز کرده دلیل نمیشه که جنگ رو هم اون شروع کرده.... از دیدگاه حقوقی بخواهیم بررسی کنیم اصلا بین ایران و عراق جنگی روی نداده.... نه این به اون اعلان جنگ کرد و نه اون به این... سفارت خونه هاشون تا سال 66 در هر دو کشور فعلا بود و برقرار... درباره فاو اگر خودمون هزارتا تانک هم میذاشتیم اونجا عراق پسش می گرفت بسکه شیمیایی زده بود... باتلاقی کردن و نکردن زمین فرق چندانی نداشت.... فراموش نکنیم مجنون رو هم با هلی بورن گرفتن عراقیا.... تازه داشتن جنگیدن یاد می گرفتن.... درباره قتل عام هم مخالفم... تقریبا نیروی زمینی سپاه هر چی رو که داشت روی قمار حلبچه گذاشته بود... و خوب قمار رو باخت.... تا اونجا که من خوندم تنها کسی که فهمید صدام مخصوصا داره توی کردستان اجازه پیشروی می ده به ایران تا از جنوب حمله کنه به فاو غلامعلی رشید بود که هیچ کس هم حرف ش رو گوش نکرد.... در کلیات با حرفتون موافقم.... جنگ با عراق به جای اینکه وسیله ای برای بیرون راندن دشمن بشه شد وسیله ای برای یه سری تسویه حسابهای داخلی: بنی صدر، بازرگان و دار و دسته ش، و خیلی دیگه یواش یواش کنار گذاشته شدن و یه سری آدمهایی که معلوم نبود چی هستن و کی هستند بولد شدن تا بعدا سکان کشور رو به دست بگیرن
  22. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    سلام.... بر اساس کدام سند تاریخی این ادعا رو می کنید؟
  23. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    اگر دشمن هم همزمان اجازه نده که ما به اهداف خودمون برسیم اون هم پیروز شده با این حساب هر دو طرف برنده شدن یا اینکه هر دو شکست خوردن و این همون وضعیتی هست که در اخر جنگ ماا بهش رسیدیم
  24. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    در کلیات حق با شماست... بحث ادامه داری است
  25. RezaKiani

    روزی که جنگ را باختیم ...

    سلام و خسته نباشید.... برد و باخت رو باید از دید افراد مختلف دید؟ اگر از دید استراتژی نگاه کنید ما باختیم... علتش چیه؟ اهداف ما از ادامه ی جنگ چیا بودن؟ 1-تنبیه متجاوز 2- بیرون کردن متجاوز 3- گرفتن غرامت 4- سرنگون کردن صدام در زمان قبول کردن 598 ما به هچ کدوم از این هدفها نرسیده بودیم.... از این دید شکست خوردیم.... از دید نظامی اما شکست نخوردیم.... علتش اینه که یه مقداری از زمینهای عراق هم در دست ما بود.... در ادامه ی جنگ احتمال داشت که وضعیت عوض بشه ولی احتمال ش کم بود چون تمام قدرتها تصمیم گرفته بودن که این جنگ بودن برنده تموم بشه.... از طرفی انرژی ما و عراق هم تموم شده بود... از نظر نیروی انسانی هر دو طرف به شدت تحت فشار بودن... از نظر تجهیزات هر دو طرف تحت فشا ربودن.... هیچ کشوری دیگه نه به ما و نه به عراق وام نمی داد.... فروش نفت افت کرده بود.... شاید چند ماهی می تونستیم هر دو ادامه بدیم ولی بی نتیجه می موند... در نهایت از نظر نظامی به وضعیت مساوی رسیدیم اون دو بند اخر که اضافه کردید رو هم خداوند بهتر می دونه.... من فقط بر اساس اسناد موجود تحلیل کردم