SAEID

News
  • تعداد محتوا

    9,504
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    6

تمامی ارسال های SAEID

  1. [align=center]قيمت نفت با ثبت ركورد جديد در آستانه 88 دلار قرار گرفت قيمت نفت خام در بازارهاي جهاني با ثبت ركوردي جديد به مرز 88 دلار در هر بشكه رسيد. [/align] به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از رويترز قيمت نفت خام در بازارهاي جهاني با ثبت ركوردي جدي به مرز 88 دلار در هر بشكه رسيد. در ادامه معاملات روز سه شنبه هر بشكه نفت خام سبك امريكا با 42/1 دلار افزايش به 97/87 دلار در هر بشكه رسيد. هر بشكه نفت خام درياي شمال نيز با 15/1 دلار افزايش به 9/83 دلار رسيد. افزايش احتمال حمله تركيه به داخل خاك عراق براي سركوب شورشيان پ ك ك به همراه افزايش تقاضا در آستانه فصل سرما از جمله دلايل مهم افزايش قيمت نفت در طي روزهاي اخير اعلام شده است. در چند روز گذشته قيمت نفت هشت دلار در هر بشكه افزايش يافته است. متوسط قيمت نفت در سال جاري 67 دلار در هر بشكه بوده است.
  2. [align=center]ناتو در خلیج فارس: چه کسی به چه کسی خدمت می کند؟ مجله ميدل ايست پالسى در شماره بهار ۲۰۰۷ خود طى مقاله اى به قلم ماتئو لگرنزی به بررسى نقش فعلی و آینده ناتو در قانونی ساختن اصلاح بخش امنیتی (SSR) در خلیج فارس پرداخته است. [/align] این مقاله به نقش فعلی و آینده ناتو در قانونی ساختن اصلاح بخش امنیتی ( SSR) در خلیج (فارس) از طریق ابتکار همکاری استانبول که سه سال است به وجود آمده می پردازد. اساس نگارش این مقاله در پژوهش های اخیر در زمینه اصلاح نظامی، دموکراتیزه ساختن و امنیت دسته جمعی نهفته است. از آغاز ابتکار استانبول زمان به اندازه کافی سپری شده است تا بتوان یک ارزیابی اولیه از کار بدست آورد. هدف این مقاله شروع پر کردن فاصله بین ادبیات نظری توسط محققینی است که بر دیگر مناطق جهان متمرکز شده اند و واقعیت تجارب در خلیج (فارس) و خاورمیانه است. علاوه بر این، از نقطه نظر سیاسی ، این مقاله امکان ایفای نقش توسط ناتو را در هر بخش از در خلیج (فارس) و خاورمیانه بررسی می کند بحث اصلی این است که ابتکار جدید فاصله قابل توجه بین تعهد سیاسی واجرای واقعی آن را به دلایل زیاد سیاسی، نظامی و تاریخی عیان می سازد. ابتکار همکاری استانبول در29 ژوئن 2004، ناتو دراجلاس سران خود در استانبول ابتکار جدیدی را در ارتباط با منطقه خاورمیانه با تمرکز اولیه بر شش کشور شبه جزیره عربستان که شورای همکاری خلیج (فارس) یعنی بحرین، کویت، عمان،قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را تشکیل می دهند اعلام کرد. در "ابتکار همکاری استانبول" هدف ناتو ارائه یک دستور کار غنی برای آموزش و همکاری در زمینه هایی در محدوده مقابله با تروریسم تا شفافیت بیشتر در بودجه دفاعی و تصمیم سازی است. پروژه مشارکت جدید به طور مشخص الگوگرفته از پروژه مشارکت برای صلح است که اعضای سابق پیمان در شورا هدف گرفته بود و در دهه 90، به اجرا درآمد. نمونه دیگر دیالوگ مدیترانه ای (MD) است که سیزده سال است از عمر آن می گذرد. تا کنون چهار کشور در شورای همکاری را جلب کند. اخیراً الساندرو مینوتو ریزو در تاریخ 22 ژانویه 2007 در سفر به کشورهای عربی خلیج(فارس) در پایتخت عربستان گفت: من قویاً می خواهم امروز در اینجا تأکید کنم که ناتو ارزش بسیار زیادی برای مشارکت عربستان قائل است. ناتو قطعاً متأثر از نیاز پس از جنگ سرد است که ماموریت های جدید برای ائتلاف را تعریف کند. ناتو با تکیه بر کار خود با کشورهای شوروی سابق در خصوص توانایی اش برای ارائه عملی کمک امنیتی به کشورهای خارج از سرزمین اروپا مطمئن تر شده است. محدود ساختن عملیات در گذشته به شمال رأس السرطان که در بهترین حالت همیشه ضعیف بوده ، با عملیات عمده در افغانستان و بحث امکان نقش لجستیکی در سودان هم اکنون کاملاً از بین رفته است. این موضوع علاوه بر نقش اساسی است که ناتو در بالکان بازی می کند. منطقه عملیاتی که با مأموریت تاریخی خود بیشتر مربوط است. برنامه مشارکت برای صلح که اعضای سابق پیمان در شورا را در بر می گرفت در حقیقت نتایج عالی دربرداشت. کشورهای عضو قول های سیاسی ، شخصی را متعهد شدند، از جمله تعهد به حاکمیت قانون و چهارچوب دموکراتیک. به ویژه، آنها در زمینه های نزدیک به ملاحظات سنتی ناتو مانند شفافیت در برنامه ریزی دفاع ملی و تعیین بودجه تعهدات خاص ارائه می دهند. اقدامات عملی که در برنامه های مشارکت منفرد دوجانبه مطرح شده اند ایمن سازی انبارهای تسلیحاتی را شامل می شود و به موضوعاتی از قبیل دفاع هوایی و عملیات دریایی نیز اشاره می کند. هدف نهایی ارتقاء توسعۀ انستیتوهای دفاعی مؤثر است که تحت کنترل غیرنظامی و دموکراتیک قرار دارند و در صورت نیاز قادرند با نیروهای ناتو همکاری نمایند. اگرچه جای تردید بسیاری وجود دارد که تجربۀ ناتو در اروپای شرقی راهنمای مفیدی در ایجاد مشارکت با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس باشد. رویکردی که تا کنون مقامات ناتو که طراح این ابتکار هستند در پیش گرفته اند بر مبنای این فرضیه است که این کشورها مشتاق هستند میراث گذشته را نادیده بگیرند و خواهان مدرنیزه کردن تجهیزات امنیتی خود در راستای خطوط غربی در آینده نزدیک می باشند. در عین حال، حاکمان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس طرفدار الگوی بسیار تدریجی اصلاحات هستند که از داخل نشأت گرفته باشد. این نظر که این تحولات می تواند از خارج به آن کشورها دیکته شود یا حتی قویاً مورد حمایت قرار گیرد بسیار مسئله ساز خواهد بود. مبنای نظریه مقامات ناتو این است که این امر فرایندی است که بر اساس تقاضا پیش می رود اگر چه این مسئله نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد که آیا چهار کشور شورای همکاری خلیج فارس که تا کنون این ابتکار را پذیرفته اند در حقیقت در این فکر هستند که پیشنهادی را بپذیرند که در شرایط سیاسی موجود قادر به نپذیرفتن آن نیستند به ویژه در نتیجه جنگ بین المللی علیه ترور، که اخیراً به عنوان " جنگ طولانی" از آن یاد می شود. علاوه بر این ، این مسئله که اصلاح سیاسی می تواند از اصلاح بخش امنیتی(SSR) وارد این کشورها شود از واقعیت بسیار دور است. در حقیقت ، این احتمال وجود دارد که بخش امنیتی ، که در این منطقه و دیگر مناطق جهان به عنوان نمونه تعیین کننده حاکمیت در نظر گرفته می شود، در آخرین مرحله مورد اصلاح قرار می گیرد این امر به این معنا نیست که برای خارجی ها نقش بزرگی برای ایفا کردن وجود ندارد انگلیسی ها در برقراری بخش های امنیتی در عمان و بحرین نقش حیاتی ایفا کردند: امریکا نیز در کمک به عربستان سعودی در سازماندهی دفاعی آن کشور یک نقش حیاتی داشت. از جنبه تاکتیکی ، کافی است به گروهی از کوماندوهای فرانسوی که به سرعت تشکیل شده بودند اشاره کرد که حمله به مسجد بزرگ مکّه پس از تصرف آن در 20 نوامبر1979 توسط چند صد نظامی به رهبری جوهیمان العتیبی را سازماندهی کردند. البته در گذشته این همکاری تا جایی که امکان داشت مخفانه صورت می گرفت. این ابتکار جدید ناتو، با عنصر قوی دیپلماسی عمومی آن ، با ابتکارات امنیتی سابق غرب در خلیج (فارس) هیچ اشتباهی نداشته و با خط مشی کنونی فرماندهی مرکزی نیروهای آمریکایی مبنی بر به جا گذاشتن " ردّ پای " تا حد امکان کوچک تر تناقض دارد. عواقب چنین رویکردی باید به طور کامل مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. در عوض، به نظر می رسد برخورد غالب با این موضوع در داخل ناتو این است که از آن جایی که نیّات ما خوب است جایی برای نگرانی وجود ندارد وما باید روی نقش تازه خود در منطقه تبلیغ کنیم. ارتش های حرفه ای برای شورای همکاری خلیج (فارس) ؟ در سطحی حتی وسیع تر، جای تردید بسیار وجود دارد که برای کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) منطقی باشد ارتش های کارآمدی ایجاد کنند که قادر باشند برای مقابله با انواع تهدید ها به طور کامل با ناتو همکاری کنند. خطراتی که رژیم های شورای همکاری خلیج (فارس) با آن ها مواجه خواهند شد بسیار بیشتر از منافعی خواهد بود که با ایجاد ارتش کارآمد به دست خواهد آمد. تفکیک سنتی که بین ارتش و " گارد ملی" و دیگر واحدهای مجزّا وجود دارد،از قبیل گروه های قبیله ای، که نمونه های بارز آن را می توان در عربستان سعودی و امارات متحده عربی یافت ، تداوم خواهد یافت. مقامات شورای همکاری خلیج (فارس) اغلب به خود می بالند که برای کشورهایی کار می کنند که در طول هفتادسال گذشته در اروآسیا هیچ انقلابی در آن ها رخ نداده است. حرف آن ها کاملاً صحیح است. اگرچه این نکته حائز اهمیت است که این نتیجه از طریق مدیریت دقیق بخش امنیتی به دست آمده است تا تهدیدی برای رژیم حاکم نباشد. مروری بر تاریخ خاورمیانۀ عرب در طول سال گذشته نشان می دهد که حکومت های سلطنتی دلایل بسیاری دارند که از ارتش های حرفه ای هراس داشته باشند. استثناء قابل توجه اردن است که پادشاه به صورت موفقیت آمیزی توانست عناصر قبیله ای را در ارتش خود بیامیزد و در عین حال کارآمدی عملیاتی ارتش را به نحو احسن حفظ نماید. اگرچه ، دقت بیشتر به چگونگی دستیابی به این امر نشان می دهد که تعدادی از عناصر مؤثر در آن تجربه می توانند در کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) نیز به کار گرفته شوند. ملک حسین در طول زندگی خود تلاش های بسیاری کرد که ارتباط خود را با بخش نظامی حفظ کند که عمدتاً از عناصر فرا اردنی جامعه بودند. بر خلاف همتاهای شورای همکاری خلیج (فارس) خود، ارتش اردن هرگز به عموم سربازان که از خارج از کشور به کار گرفته شده باشند اتکاء نداشت، اگرچه اردن از رهبری افسران انگلیسی در سی سال اول حیات خود بسیار استفاده کرد. برعکس، تا همین امروز نیز ، در ارتش های شورای همکاری خلیج (فارس) درصدی از سربازان پاکستانی و خارجی وجود دارند . این مسئله ارتش اردن را بسیار کارآمدتر از اکثر همتاهای شورای همکاری خلیج (فارس) می سازد. علاوه براین، ملک حسین همیشه خود را یک سرباز می نامید و نزدیک ترین ارتباط ممکن با ارتش را حفظ می کرد. در منطقه خلیج (فارس) فقط شیخ محمد بن راشد و سلطان قابوس هستند که به این مسئله توجه دارند و دیگر حاکمان منطقه از این ارتباط بی بهره اند. اروپای شرقی : سابقه ای نامناسب هدف نهایی SSR(اصلاح بخشی امنیتی) اغلب تحت عنوان ایجاد نیروهای همگون و مسلّح و سرویس های امنیتی تعریف می شود که از نظر اجرایی نیروهای حرفه ای متفاوت تحت کنترل محسوس و مستقیم غیر نظامی در پایین ترین سطح اجرایی منابع قرار دارند. اگر ما این معیارها را به عنوان معیارهایی قرار دهیم، فوراً به این نتیجه می رسیم که چقدر از این وضعیت در کشورهای شورای همکاری خلیج(فارس) فاصله داریم. در حقیقت، حفظ کنترل محسوس و مستقیم غیرنظامی در ضمن ایجاد نیروهای حرفه ای که قادر باشند با ذخائر ناتو به صورت نامتحد ادغام شوند بسیار دشوار خواهد بود. علاوه بر این ، این نظر که که این امر می تواند " در پایین ترین سطح اجرایی منابع " به دست آید سوء تفاهم بنیادی در خصوص سیاست های خرید تسلیحاتی بیشتر اعضای شورای همکاری خلیج (فارس) را آشکار می سازد. این سیاست ها در کشورهای شورای همکاری خلیج(فارس) به همان اندازه که از ابزار سیاست خارجی است به عنوان وسیله ای برای سیاست دفاعی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. بخش امنیتی فعلی شورای همکاری خلیج(فارس) از سخنان "ژاپ دو هوپ شِفِر " دبیر کل ناتو، این گونه برداشت می شود که ابتکار همکاری استانبول (ICI) در اثر سوء تفاهم بنیادی از منطق ساختار سازمانی فعلی نیروهای مسلح و سرویس های امنیتی شورای همکاری خلیج(فارس) تبیین شده است. این یک سوء تفاهم است که مقامات دولتی شورای همکاری خلیج(فارس) تمایل به پیش بردن کارها دارند در زمانی که آنها سعی می کنند خود را به شرکت در این ابتکارات اصلاحی مشتاق نشان دهند در حالی که گفتگو با ناتو را طولانی می کنند. در حقیقت، سؤال برانگیز است اگر مقامات شورای همکاری خلیج(فارس) عنصر هنجاری قوی که در ابتکار ناتو به ذاتی وجود دارد را به عنوان یک موضوع داخلی خود قلمداد کنند. مورد اوکراین ، که در حال حاضر در یک برنامۀ مشارکتی دو جانبه شرکت دارد، به عنوان سابقه ای موفق برای اصلاح بخش امنیتی الهام گرفته از ناتو توسط مقامات آن سازمان اشاره می شود. اگرچه، آن نمونه سوء تفاهم بنیادی در قلب این ابتکار اخیر را روشن می سازد. پس از پایان جنگ سرد، اوکراینی ها آماده بودند تا میراث استبداد را از بین ببرند. به ویژه پس از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی بخش دفاعی باید از نو بازسازی می شد. عضویت در ناتو به عنوان پاداش به اوکراین به این روند بسیار کمک کرد، چیزی که به وضوح به کشورهای شورای همکاری خلیج(فارس) پیشنهاد نمی شود. در حقیقت، درک این مسئله دشوار است که چرا این کشورهای خلیج(فارس) باید در آرزوی اصلاحات افراطی باشند. حاکمان خلیج(فارس) قطعاً از روشی که اتخاذ کرده اند تا کشورهای خود را پس از استقلال در چنین منطقه بحران خیز مدیریت کنند راضی هستند. به ویژه، عربستان سعودی تاریخ استقلال طولانی دارد و به درستی برای روابط دفاعی دوجانبه خود با ایالات متحده ارزش قائل است. به عنوان مثال، گارد ملی سعودی از سال 1975توسط شرکت وینل(Vinnell Corporation) آموزش دیده است. در ارتباط با امنیت خارجی، واضح نیست جدا از نیرنگ هایی که در تصمیم گیری ها وجود دارندو در مورد افغانستان به وضوح دیده می شوند یک چیز چند جانبه چه چیزی می تواند به این بسته اضافه کند. در ارتباط با اصلاح بخش امنیتی (SSR) کشورهای خلیج(فارس) هیچ انگیزۀ داخلی برای تغییر ندارند: ترتیبات جاری ارزش آن ها را در طول چند دهۀ اخیر به اثبات رسانده است. این مسئله اتفاقی نیست که گفتگوی مدیترانه ای ناتو (NATO S Mediterranean Dialogue) که در سال 1994آغاز گردید بیش از ده سال است که به طول انجامیده در حالیکه نتایج محسوس کمی در بر داشته است. به این نکته نیز باید توجه داشت که هفت کشوری که در این گفتگو شرکت داشته اند الجزایر، مصر،اسرائیل اردن، موریتانی، مراکش و تونس عمدتاً به عنوان نامزدهای بهتری برای SSR (اصلاح بخش امنیتی) در نظر گرفته می شوند تا چهار کشور شورای همکاری خلیج(فارس) که در ابتکار همکاری استانبول (ICI) مشارکت دارند. کشورهای شورای همکاری خلیج(فارس) از دست نیافتن به نتایج قطعی و محکم احساس آرامش می کنند: از نظر آن ها این ابتکار در سطح یک گفتگوی جالب توجه باقی خواهد ماند بدون این که نیازی به اجرای اصلاحات باشد که از نظر سیاسی هزینه های گزاف در بر خواهد داشت. به عنوان مثال، دلایل خوبی وجود دارد که چرا بودجۀ دفاعی که شفافیت یکی از اهداف عمده ابتکار همکاری استانبول است، در کشورهای شورای همکاری خلیج(فارس) مبهم و غیرشفاف است. این مسئله یکی از منابع اصلی نفوذ برای اعضای با نفوذ خانواده های سلطنتی است. به صورت واضح تر " کمیسیون ها" برای اعضاء کابینه که این معاملات را انجام می دهند بسیار قابل توجه است. دلیل خوب دیگربرای کسب سیستم های تسلیحاتی بسیار پیچیده که به نظر نمی رسد تحت هیچ سناریویی قابل استفاده باشند این است که این اقدام مانند بیمه ای است که امضای قدرت های اصلی غربی در زیر آن دیده می شود. در نتیجه ، بین مقامات ناتو و نمایندگان چهار کشور ابتکار همکاری استانبول فاصله ای در زمینۀ هدف نهایی این ابتکار وجود دارد. پیش از آن که منابع قابل توجهی به این برنامه اختصاص داده شوند این جنبه باید مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این ، این ابتکار این خطر را دارد که برخی عواقب نسبتاً منفی را در سطح سیاست داخلی وارد کند. ما مشاهده کرده ایم که چگونه در مورد موریتانی، که بیش از هزار کیلومتر با سواحل مدیترانه فاصله دارد، مسئله عضویت در ناتو به فوتبال سیاسی داخلی منجر شده است. دولت از این مسئله استفاده کرد تا ادعا کند که با تأیید ضمنی قدرتهای موجود و عمدتاً ایالات متحده امریکا عمل می کند و جناح مخالف دولت با عضویت در دیالوگ مدیترانه به عنوان نشانه ای که نیروهای حاکم تسلیم ایالات متحده امریکا هستند ابراز مخالفت می کند. این مسئله اهمیت نمادین پیدا کرده و در مرکز رقابت های بین دولت و مخالفین قرار گرفته است. البته، به شباهت ها نباید بیش از حد تأکید کرد امّا بسیار ساده است که ببینیم چگونه مخالفین اسلام گرا در کشورهای شورای همکاری خلیج(فارس)، که بسیار مؤثر تر از همتایان لیبرال خود هستند، به سرعت اقدام خواهند کرد تا از وضعیت موجود بهره برداری کنند. ذکر این نکته ضروری است که در مورد اردن، هیچ تمایزی بین ناتو و ایالات متحده امریکا در سطح افکار عمومی وجود نداشته است. ناتو در تمام جنبه های خوب و بدش در ارتباط با ایالات متحده امریکا قرار دارد. در نتیجه جای تعجّب وجود دارد که در ابتکار همکاری استانبول صریحاً عنصر دیپلماسی عمومی قوی وجود دارد. اگر چیزی وجود داشته باشد که ناتو بتواند در آن شرکت داشته باشد- که خود این امر جای تردید بسیار دارد- بهتر است که بدون سر و صدا و تبلیغات اجرا شود. زمانی که- رهبران نظامی ناتو مستقیماً مورد سوال قرار می گیرند آن ها به ارزش نظامی محدود کل این برنامه اعتراف می کنند. یک فرمانده دریایی بلند مرتبه ناتو ، که این مسئله را تحت قوانین چاتم هاوس بحث می کرد ( که بر اساس این قوانین سخنان او را نمی توان مستقیماً به او نسبت داد) در مورد ابتکار همکاری استانبول چنین گفته است : " این یک ابتکار سیاسی است و هیچ دستاوردی در زمینه نظامی ندارد،" و بعد اضافه می کند، چنین گفته است:" این یک ابتکار سیاسی است و هیچ دستاوردی در زمینه نظامی ندارد، " و بعد اضافه می کند ، " بسیار دشوار بود که حتی یک کشتی روسی را در " عملیات فعّال تلاش" (Operation Active Endevor)” در مدیترانه وارد کرد اما اهمیت سیاسی یک کشتی روسی و نشان دادن پرچم آن در ؟ بسیار عظیم است. وی در پایان نتیجه گیری کرد که " البته که ما نمی توانیم با نیروی دریایی کویت یا امارات عملیاتی انجام دهیم چه برسد به اینکه در یکدیگر ادغام شویم. اگرچه، خلیج(فارس( یک منطقه داغ است و ناتو احساس می کند که حضور آن در منطقه اهمیت داشته و باید تمایل جدید خود را برای انجام عملیات از خارج از منطقه را نشان دهد...من احساس می کنم که محدودیت های شمال منطقه راس السرطان در حال حاضر مورد اعتنا نیستند." این گونه سخنان نمونۀ صریح از احساسی هستند که در شاخۀ نظامی ائتلاف به طور گسترده ای وجود دارند. ابتکار همکاری استانبول ناتو به عنوان مسئله ای در نظر گرفته می شود که از جنبه سیاسی مورد اعتنا خواهد بود حتی اگر از جنبه نظامی تغییری ایجاد نکند. در نتیجه، این عقیده به وجود می آید که کلّ این ابتکار بیشتر به دلیل نیاز به یافتن نقشی جدید برای ائتلاف مطرح شده است تا ملاحظات واقعی برای وضعیت بخش امنیتی در کشورهای عضو همکاری خلیج(فارس.( در عین حال به نظر می رسد که در حال حاضر ناتو بسیار مشغول است زیرا تلاش دارد در افغانستان به یک پیروزی تعیین کننده دست یابد. پس از تغییر رژیم در عراق و درگیری های اخیر در لبنان و در اراضی فلسطین، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس) از معدود متفقین با ثباتی هستند که ایالات متحده امریکا می تواند در خاورمیانۀ عرب روی آن ها حساب باز کند. ابتکار همکاری استانبول دستاورد حائز اهمیتی برای ناتو یا کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) نخواهد داشت. مسئله نگران کننده تر این است که این ابتکار این ظرفیت را دارد که توازن های سیاسی داخلی نسبتاً قوی که در این کشورها وجود دارند را بر هم بریزد. در واقع، درخواست های اولیه ای که توسط چهارکشور شرکت کنندۀ خلیج (فارس) مطرح شدند نشان دهندۀ تهی بودن این ابتکار حتی از نقطه نظر فنی است. این چهار کشور درخواست دریافت کمک و تجهیزات نگاهبانی مرزی در اجرای عملیات امنیت داخلی کرده اند: این مسئله یکی از زمینه هایی بود که در سند خط مش ابتکار همکاری استانبول به آن به صورت خاص اشاره شده بود. این درخواست ها انعکاس درخواست هایی هستند که توسط اردن در زمینه روابط دوجانبه آن کشوربا ناتو مطرح شده اند. اگرچه، این ها زمینه هایی هستند که ناتو توانایی ارائه پیشنهادات زیاد به همکارهای جدید خود را ندارد. نتیجه گیری ابتکار همکاری استانبول ناتو عمدتاً طبیعت نمایندگی دارد. افسران نسبت به دستاوردهای نهایی آن بسیار تردید دارند. این احتمال وجود دارد که این ابتکار منجر به یک فاصله عمدی بین تعهدات سیاسی ناکامل و اجرای ضعیف آن ها از طرف کشورهای شورای همکاری خلیج(فارس) شود.نتایج دیالوگ مدیترانه پس از 13سال، در زمینۀ ادغام نظامی و توانایی انجام عملیات بین این کشورها، بر ذات نمادین این مشارکت ها صحّه می گذارند. این ابتکار نیز می تواند منجر به نتایج نمادین شود.اگرچه، به احتمال زیاد این نتایج در جهت مخالف نتایجی که مطرح کنندگان این ابتکار در نظر داشته اند عمل خواهد کرد. به ویژه، مردم کشورهای خلیج(فارس) که در این ابتکار شرکت می کنند نسبت به دولت های خود این برداشت را خواهند کرد که آنها بیش از آن چه که در حال حاضر وجود دارد به ایالات متحده امریکا نزدیک خواهند شد. این نظر که چتری چند جانبه برداشت های موجود در ارتباط با وابستگی را از بین خواهد برد صحیح نیست مورد اردن موجود است که برای همه قابل مشاهده و بررسی است. احتمال کمی وجود دارد که ابتکار همکاری استانبول به ارتقاء امنیت خلیج(فارس) به صورت قابل توجهی کمک کند. در مورد مواجهه نظامی فرضی با ایران ، مسلماً در سطح ناتو مشاوره ای صورت نخواهد گرفت تا در مورد چگونگی حرکت به سوی جلو برای سازماندهی دفاع کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) تصمیم گیری شود. این گونه تصمیمات توسط مقامات امریکایی در مشاوره های دوجانبه با دولت های شورای همکاری خلیج(فارس) اتخاذ خواهد شد، همان گونه که در گذشته انجام می گرفته است. احتمالاً ناتو و ایالات متحده امریکا در نظر اکثر مردم در خلیج(فارس) یکی هستند، همان طور که در مورد مردم اردن این مسئله صحت داشته است. علاوه بر این، احتمال کمی وجود دارد که ابتکار همکاری استانبول باعث به وجود آمدن موجی از اصلاح بخش امنیتی در کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) باشد. حاکمان این کشورها در سازماندهی بخش امنیتی کشورهایشان می دانند که چه اقدامی به نفع آنهاست. برخورد مقامات ناتو، که با حسن نیّت انجام می شود ، ساده لوحانه بوده و می تواند در برخی موارد به عنوان رفتار از موضع بالا برداشت شود. مقایسه این اقدام با برنامۀ موفقیت آمیز "مشارکت در صلح" در پیمان ورشو به دلیل شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کاملاً متفاوت گمراه کننده است. منبع: دیپلماسی ایرانی
  3. نظربايف در اجلاس سران كشورهاي ساحلي خزر: [align=center]براي حل مناقشات فعاليت‌هاي نظامي در خزر بايد محدود شود[/align] خبرگزاري فارس: نورسلطان نظربايف گفت: پيشنهاد مي‌كنم براي حل مناقشات، فعاليت‌هاي نظامي كشورهاي حاشيه درياي خزر محدود به حيطه‌هاي مرزي خود شود. [align=center][/align] به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، نورسلطان نظربايف رئيس جمهور قزاقستان، طي سخناني در دومين اجلاس روساي كشورهاي حاشيه درياي خزر با حمايت از پيشنهاد ايران براي برگزاري اجلاس منظم و زمان‌بندي شده روساي كشورهاي حاشيه درياي خزر اظهار داشت: ما پيشنهاد مي‌كنيم كه با گفتگو و مذاكره همكاري‌هاي بيشتري را بين كشورهاي حاشيه درياي خزر به وجود آوريم. رئيس جمهور قزاقستان با تاكيد بر اينكه كشورش تلاش خود را براي ارتقا سطح روابط همه جانبه با ديگر كشورهاي درياي خزر انجام خواهد داد، گفت: بايد هر چه سريع‌تر كنوانسيون رژيم حقوقي درياي خزر تصويب شود و همكاري‌ها بين پنج كشور ساحلي بيش از پيش افزايش يابد. وي با بيان اينكه با گفتگو و مذاكرات بيشتر مي‌توانيم به رژيم حقوقي درياي خزر دست يابيم، تصريح كرد: اهميت زيادي دارد كه ما بتوانيم منابع بيولوژيكي در درياي خزر را به سرانجام برسانيم و يك موافقتنامه پنج جانبه را امضا كنيم. وي ادامه داد: ما به آبهاي داخلي و ساحلي و عرض 12 مايل و پهناي آبي مشترك اشاره مي‌كنيم و فكر مي‌كنيم اين امر مورد توافق همه كشورها باشد. نورسلطان نظربايف با بيان اينكه توافقات حقوقي بين جمهوري اسلامي ايران و شوروي سابق به تاريخ پيوسته است، خاطرنشان كرد: ما مي‌توانيم با تفاهم و گفتگو به توافقات مناسب خوب و جديدي دست يابيم. وي با اشاره به اينكه بحث ما فقط در مورد درياي خزر، بحث كشتيراني نيست، اظهار داشت: اكنون بحث استخراج منابع از درياي خزر اهميت زيادي براي كشورها دارد و براي تامين منافع اقتصادي و مسيرهاي لوله‌گذاري بايد به توافق دست يابيم. رئيس جمهور قزاقستان با تاكيد بر اينكه پيشنهاد مي‌كنم براي حل مناقشات، فعاليت‌هاي نظامي كشورهاي حاشيه درياي خزر محدود به حيطه‌هاي مرزي خود شود، گفت: نشست ايران و مذاكرات پنج جانبه آن نشانگر سعي و تلاش همه كشورها براي همكاري بيشتر است و قزاقستان در اين زمينه تمام تلاش خود را انجام خواهد داد. وي در پايان ابراز اميدواري كرد كه هر چه زودتر پيش‌نويس كنوانسيون درياي خزر تهيه و به امضا برسد.
  4. پوتين پيشنهاد داد: [align=center]ايجاد كانالي براي اتصال درياي خزر به درياي سياه[/align] خبرگزاري فارس: رئيس جمهور روسيه پيشنهاد داد براي پيشبرد كريدور شمال - جنوب كانالي براي اتصال درياي خزر به درياي سياه و آزاد ايجاد شود. [align=center][/align] به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، «ولاديمير پوتين» رئيس جمهور روسيه پيش از ظهر امروز سه‌شنبه در دومين اجلاس سران كشورهاي ساحلي درياي خزر در تهران با اشاره به همكاري‌هاي متقابل كشورهاي حاشيه اين دريا، گفت: روسيه هميشه دنبال اين بوده كه گفتگوها و تفاهم‌ها بين كشورها اجرايي شود و اميدواريم پيش نويس اعلاميه نهايي اين اجلاس جنبه مدون بودن ملاقات‌هاي مداوم وزراي خارجه اين كشورها را تقويت كند. رئيس جمهور روسيه تاكيد كرد: روابط حسن همجواري از اولويت‌هاي سياست خارجي روسيه است و اين كشور هميشه به دنبال اين بوده كه كشورهاي ساحلي با هم متحد باشند. پوتين تاكيد كرد درياي خزر نبايد توسط مرزهاي دولتي قفل و بسته شود و هرقدر آبهاي اين دريا در استفاده عمومي باشد به نفع همه خواهد بود. وي خواستار همكاري كشورها در مديريت ذخاير اين دريا و استفاده مشترك از آن‌ها شد و گفت خزر امتياز خوبي براي رشد كشورهاي ساحلي است. وي خواستار همكاري در مديريت ذخاير دريا و استفاده مشترك از اين ذخاير از سوي كشورهاي ساحلي اين دريا شد. پوتين ذخاير اين دريا را امتيازي مهم براي رشد كشورهاي ساحلي برشمرد و گفت:در خزر شمالي برخي محدوديت‌ها در استفاده از اين ذخاير وجود دارد و فكر مي‌كنم در خزر جنوبي طرف‌ها بايستي راه‌حل قابل قبولي در اين رابطه داشته باشند. رئيس جمهور روسيه افزود: براي اينكه بتوانيم از اين ذخاير به درستي استفاده كنيم نبايد منتظر كنوانسيون رژيم حقوقي باشيم. وي تاكيد كرد: با گفتگو و در نظر گرفتن منافع و حفظ تماميت ارضي و پرهيز از هرگونه عمل توسل به زور و حتي فكر توسل به زور بايد مسائل اين دريا حل شود. پوتين خاطرنشان كرد: زماني صحبت از گفتگو و حفظ تماميت ارضي اين دريا مي‌شود نبايد خاك خود را در اختيار كشورهاي ديگر براي عمليات نظامي قرار دهيم. رئيس جمهور روسيه اعتمادسازي بين كشورهاي ساحلي اين دريا را به عنوان يك اصل و سند مهم ياد كرد و گفت: با استفاده از اين اصول پذيرفته شده مي‌توانيم مسائل را حل كنيم. وي با تاكيد بر پيروي كشورهاي ساحلي از هنجارهاي موجود در خصوص درياي خزر، اظهار داشت: بايد قبل از تصويب كنوانسيون رژيم حقوقي درياي خزر، كشورهاي ساحلي از نرم‌هاي قبلي پيروي كنند. پوتين بار ديگر تاكيد كرد كه تامين امنيت درياي خزر از اولويت‌هاي همكاري كشورهاي ساحلي اين درياست. رئيس جمهور روسيه مفهوم تامين امنيت در اين دريا را در برگيرنده رعايت حقوق طرفين در كشتيراني، حفاظت دريا در استخراج گاز و نفت، مبارزه با تروريسم جهاني و افراط گرايي دانست. وي پيش نويس دومين اجلاس سران كشورهاي ساحلي درياي خزر كه توسط پنج كشور ساحلي تهيه شده را معاهده ثبات و اعتمادسازي توصيف كرد. پوتين تاكيد كرد كه بايستي از تجارب ديگر كشورها در خصوص درياي خزر استفاده كرد. رئيس جمهور روسيه پيشنهاد داد كه براي پيشبرد كريدور شمال - جنوب كانالي براي اتصال درياي خزر به درياي سياه و آزاد ايجاد شود. به گفته وي در صورت اجرايي شدن اين پيشنهاد قدرت بالقوه كشورهاي همسايه در زمينه ترانزيت عملي خواهد شد. وي از درياي خزر به عنوان يكي از مراكز اصلي استخراج نفت و گاز نام برد و گفت: ثروت‌هاي بيولوژيك و اكولوژيك اين دريا منحصر به فرد است و بايستي كشورهاي حاشيه در زمينه بهره‌مندي و استخراج از منابع نفت و گاز تعادل منطقي براي حفظ بيولوژي دريا داشته باشند. رئيس جمهور روسيه كاهش ميزان ماهي در اين دريا را يكي از نشانه‌هاي مشخص در عدم رعايت و حفظ بيولوژي اين دريا دانست. پوتين بار ديگر بر حفظ و تقويت اكولوژيك درياي خزر تاكيد كرد و گفت: امنيت اكولوژيك بايد جنبه اصلي و مصلحت هرگونه پروژه در اين دريا باشد و هر گونه پروژه‌اي كه به اين دريا خسارت اكولوژيك وارد كند در مورد آن تصميم‌گيري جامع اتخاذ شود. وي همچنين با اشاره به نشست پنج سال پيش سران خزر در عشق آباد، خاطرنشان كرد:‌ در پروسه پنج ساله مشورت‌ها و گفتگوهاي مختلفي در زمينه درياي خزر بين كشورها صورت گرفته و برخي توافقات نشانگر علاقه كشورها براي اجرايي كردن گفتگوهاست.
  5. احمدي‌نژاد به عنوان ميزبان اجلاس؛ [align=center]روساي جمهور كشورهاي حاشيه خزر همدل هستند[/align] خبرگزاري فارس: رئيس جمهوري اسلامي ايران پس از پايان سخنراني روساي جمهور در افتتاحيه اجلاس خزر، تاكيد كرد: همانطور كه ديديد، روساي جمهور كشورهاي حاشيه خزر همدل هستند. [align=center][/align] به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاري فارس، احمدي نژاد پس از پايان سخنراني‌هاي سران در اجلاس روساي جمهوري كشورهاي ساحلي خزر، آنان را براي گرفتن عكس يادگاري به سالن مجاور دعوت كرد و در عين حال خطاب به حضار گفت: همانطور كه ديديد، نگاه‌ها به سمت همدلي و همكاري و تقويت پايه‌هاي صلح و امنيت و همكاري سازنده در اطراف درياي خزر است. رئيس جمهور همچنين از ميهمانان و نمايندگان رسانه هاي گروهي تشكر كرد.
  6. الهام علي‌اف در افتتاحيه اجلاس سران كشورهاي ساحلي خزر: [align=center]خزر درياي صلح و دوستي است[/align] خبرگزاري فارس: رييس جمهور آذربايجان در دومين اجلاس سران كشورهاي حاشيه درياي خزر گفت: درياي خزر درياي صلح و دوستي است. [align=center][/align] به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس از محل برگزاري دومين اجلاس سران كشورهاي ساحلي خزر، الهام علي‌اف رئيس جمهور آذربايجان در اين اجلاس در سخناني با اشاره به موقعيت مهم درياي خزر، بر تفاهم و تقويت دوستي در بين كشورهاي حاشيه اين دريا تاكيد كرد. وي افزود: كشورهاي حاشيه خزر در راستاي دوستي قدم‌هاي مهمي برداشته‌اند و لازم است كه به قراردادهاي امضا شده بين اين كشورها بيش از پيش اهميت داده شود. علي‌اف همچنين بر لزوم توجه هر چه بيشتر كشورهاي ساحلي خزر بر حفظ اكولوژي و زيست حياتي در اين دريا تاكيد كرد. رييس جمهور آذربايجان همچنين خواستار تعيين رژيم حقوقي درياي خزر شد. الهام علي‌اف با اشاره به قراردادهاي سه جانبه آذربايجان، روسيه و قزاقستان تاكيد كرد كه كشورش به اين قراردادها اهميت بيشتري مي‌دهد.
  7. رئيس جمهور در افتتاحيه اجلاس سران كشورهاي حاشيه خزر: [align=center]بايد سازماني منطقه‌اي براي حفظ امنيت و ثبات خزر تشكيل شود[/align] خبرگزاري فارس: احمدي‌نژاد با تاكيد بر اينكه فقط نيروهاي نظامي كشورهاي ساحلي حق حضور در خزر را دارند، گفت: بايد سازماني منطقه‌اي براي حفظ امنيت و ثبات خزر تشكيل شود. [align=center][/align] به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاري فارس، محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهوري اسلامي ايران صبح امروز در افتتاحيه اجلاس سران كشورهاي ساحلي درياي خزر در تهران، حضور روساي جمهور روسيه، قزاقستان، تركمنستان و آذربايجان در كنار هم را نشانه همبستگي و دوستي اين كشورها دانست و با بيان اينكه در فاصله بين دو اجلاس، تفاهم بين كشورهاي حاشيه خزر بيشتر شده است، گفت: مذاكرات درباره درياي خزر به صورت كاملاً جدي و تخصصي در حال پيگيري است. وي با بيان اينكه در اين مذاكرات در بسياري از موارد، توافقات نهايي حاصل شده است، افزود: فضاي حاكم شده در مذاكرات، ما را به نتايج آن بسيار اميدوار مي‌كند اما با پيشرفت مذاكرات در موضوعات حقوقي، نياز به بحث در مورد مسائل ديگر به تدريج خود را نمايان كرده است. احمدي‌نژاد درياي خزر را از نظر اقتصادي داراي ابعاد مهمي دانست و اظهار داشت: پيشنهاد ايران تعريف و ايجاد يك ساختار براي تقويت ارتباطات تجاري و اقتصادي بين كشورهاي ساحلي است و ضرورت همكاري كشورهاي ساحلي براي حفظ امنيت و ثبات در درياي خزر نيز نيازمند ايجاد نوعي سازمان منطقه‌اي در آينده نزديك است كه تلاش‌هايي براي آن آغاز شده و اميدواريم به ثمر برسد. وي با بيان اينكه مسائل اين دريا بايد صرفاً توسط كشورهاي ساحلي حل و فصل شود و فقط نيروهاي نظامي كشورهاي ساحلي حق حضور در درياي خزر را داشته باشند، بر ساير زمينه‌هاي همكاري در اين دريا تاكيد كرد و افزود: پيشنهاد مي‌كنم تعاملات فرهنگي، ادبي، هنري و گردشگري بين كشورهاي حاشيه خزر، گسترش يابد و قطعا رفت و آمد گسترده به تقويت صلح و ثبات و دوستي كمك مي‌كند ضمن آنكه همكاري همه جانبه در استخراج نيز به نفع همه كشورهاي حاشيه خزر است. رئيس جمهور با اشاره به مساله حفظ محيط زيست در اين دريا، گفت: در صورتي كه كنوانسيون محيط زيست در آينده نزديك از پروتكل‌هاي الحاقي برخوردار شده و نهايي شود، مي‌تواند نقش‌ مهمي در بهبود وضع محيط زيست در اين دريا داشته باشد. وي همچنين تاكيد كرد: اجلاس سران كشورهاي ساحلي درياي خزر و اجلاس وزراي امور خارجه از اين پس به صورت مرتب و با زمان‌بندي از پيش تعيين شده برگزار شود تا اهداف آن يعني تعميق روابط دوستانه، افزايش همكاري‌ها و نزديك كردن مواضع دولت‌ها و ملت‌ها هرچه بهتر محقق شود.
  8. [align=center]دومين اجلاس روساي كشورهاي حاشيه درياي خزر آغاز شد[/align] خبرگزاري فارس: دومين اجلاس روساي كشورهاي حاشيه درياي خزر صبح امروز سه‌شنبه در مجموعه حافظيه آغاز به كار كرد. [align=center][/align] به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، دومين اجلاس روساي جمهور كشورهاي حاشيه درياي خزر صبح امروز سه‌شنبه با سخنراني محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهور اسلامي كشورمان در مجموعه حافظيه آغاز به كار كرد. بر اساس اين گزارش بيش از 300 خبرنگار، عكاس و تصويربردار از خبرگزاري‌ها و شبكه‌هاي مختلف جهان اين نشست مهم را در تهران پوشش خبري مي‌دهند. روساي جمهور 5 كشور حاشيه درياي خزر(ايران، روسيه، آذربايجان، قزاقستان و تركمنستان) در اين اجلاس كه تا بعد از ظهر به طول خواهد انجاميد به بيان نظرات، مواضع و ديدگاه‌هاي كشورشان در خصوص درياي خزر خواهند پرداخت. روساي جمهور كشورهاي حاضر در اين اجلاس ظهر امروز در ضيافت ناهار محمود احمدي نژاد رئيس جمهور اسلامي ايران حاضر خواهند شد و سپس ملاقات‌هاي خصوصي سران كشورهاي حاشيه درياي خزر برگزار خواهد شد. همچنين ساعت 4 بعد از ظهر نيز روساي جمهور كشورهاي حاشيه درياي خزر اسناد مورد توافق در خصوص رژيم حقوقي و مسائل مورد نظر را به امضا خواهند رساند و پس از آن در يك مصاحبه مطبوعاتي مشترك به سئوالات خبرنگاران حاضر پاسخ خواهند داد. گفته مي‌شود كه روساي جمهور كشورهاي حاشيه درياي خزر در حاشيه نشست خود با مقام معظم رهبري نيز ديدار خواهند كرد. موضوعات مورد بحث در اين اجلاس كه دومين نشست سران كشورهاي حاشيه درياي خزر محسوب مي‌شود، مسائل مختلف اين دريا و تأثيرات آن بر پنج كشور ساحلي و همچنين مسائل مهم منطقه‌اي و بين‌المللي خواهد بود. خبرهاي تكميلي متعاقبا ارسال خواهد شد.
  9. گزارش تحليلي فارس [align=center]مانع‌تراشي‌ها به جايي نرسيد؛ پوتين وارد تهران شد[/align] خبرگزاري فارس: رئيس جمهوري روسيه در حالي صبح امروز براي شركت در دومين نشست سران كشورهاي حاشيه‌ خزر براي نخستين‌بار وارد تهران شد كه صحبت‌ها درباره مسايل امنيتي اين ديدار و انتقادها از وي درباره موضع مسكو در قابل مسئله هسته‌اي ايران نتوانست مانعي در راه اين سفر ايجاد كند. [align=center][/align] به گزارش فارس، با وجود اين كه اهميت اين سفر براي مسكو و تهران در وهله نخست از جنبه شركت در نشست سران بمنظور حل مشكلات مربوط به رژيم حقوقي درياي خزر است اما سفر پوتين به تهران از ديد سران كشورهاي غربي بيشتر با توجه به روند اوضاع درباره برنامه هسته‌اي ايران اهميت دارد و نه بخاطر مسئله خزر. از سوي ديگر اين ديدار از هر جهت يك پيروزي براي ايران در قبال تلاش غرب براي منزوي كردن تهران در عرصه بين‌الملل به شمار رفته و مي‌تواند در صورت توافقات آتي ميان مقامات تهران و مسكو، روابط روسيه و غرب بخصوص آمريكا را كاملاً تيره كند. هر چند به گفته ناطق نوري، عضو هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي اهميت درياي خزر براي ايران كمتر از موضوع هسته‌اي نيست و وي توصيه كرد مسئولان شركت كننده در اجلاس خزر بايد با آگاهي كافي نسبت به حقوق ايران در درياي خزر در گذشته و حال داشته باشند و بتوانند از حق ايران دفاع كنند. اين در حالي است كه چند روز پيش از سفر پوتين به تهران، رئيس جمهوري روسيه در راس گزارش‌ها و اخبار رسانه‌هاي مختلف بخصوص غربي قرار داشت و حتي تلاش شد شرايط امنيتي براي سفر پوتين به تهران نامناسب جلوه داده شود. تحولات اوليه از گزارش‌ رسانه‌‌اي درباره خطر امنيتي در سفر پوتين به تهران آغاز شد كه در آن عنوان شده بود برخي از عوامل انتحاري براي اين اقدام تروريستي عليه پوتين آماده شده‌اند. اين گزارش‌ها سيدمحمدعلي حسيني، سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان را بر آن داشت تا در مورد خبر منتشره از سوي برخي رسانه‌ها مبني بر احتمال اقدامات تروريستي در سفر پوتين به تهران اعلام كند كه اين گونه اخبار كاملاً بي‌پايه و اساس بوده و در راستاي فعاليت‌هاي رواني دشمنان مناسبات ايران و روسيه منتشر گرديده است. سخنگوي وزارت امور خارجه افزود: «انتشار اين گونه اخبار سراسر كذب ارزش خبري نداشته و نمي‌تواند هيچ‌گونه خللي در روند برنامه‌هاي تنظيم شده وارد سازد.» پس از آن نيز "ديميتري پسكوف" معاون سخنگوي كرملين به خبرنگار رويترز در تهران گفت: «ما هيچ اطلاعي از تغييرات در اين سفر دريافت نكرده‌ايم و آماده‌سازي برنامه سفر رئيس جمهور براي حضور در نشست درياي خزر ادامه دارد.» پسكوف با اشاره به اين كه نمي‌تواند وجود نقشه ترور را تأييد كند، افزود: «اين اطلاعات از سوي سرويس‌هاي جاسوسي پيگيري مي‌شود و رئيس جمهور نيز از اين گزارش مطلع شده است.» ضمن اين كه شايعات مربوط به آماده سازي مقدمات سوء قصد به جان رئيس جمهور روسيه در زمان سفرش به تهران، نخستين شايعه در اين خصوص نيست. در ماه ژوئن سال جاري نيز در آستانه سفر پوتين به استانبول براي شركت در نشست سران كشورهاي عضو سازمان همكاريهاي اقتصادي درياي سياه در مطبوعات خارجي اخباري در خصوص امكان سوء قصد به جان رئيس جمهور روسيه منتشر شده بود. مجله «فارن پاليسي» در ماه مارس سال گذشته در ليست منتشره خود از امكان وقوع سوء قصد به جان رهبران جهاني، ولاديمير پوتين را پس از حامد كرزي، رئيس جمهور افغانستان، در جايگاه دوم قرار داده بود. گذشته از اين شايعات، اقدامات ديپلماتيكي نيز در روزهاي اخير از سوي غربي‌ها در پيش گرفته شده كه در راس آن سفر "كاندوليزا رايس" وزير خارجه و "رابرت گيتس" وزير دفاع آمريكا و ديدار آنها با پوتين را مي‌توان در آستانه سفر پوتين به تهران مهم ارزيابي كرد. هرچند گفته مي‌شود كه رايس و گيتس در اين ديدار درباره سپر موشكي آمريكا و استقرار آن در اروپاي شرقي با پوتين گفت‌وگو كردند اما بدون شك مقاومت مسكو در برابر آمريكا در مورد برنامه هسته‌اي ايران ميان مقامات مسكو و واشنگتن مطرح شده است. "الكساندر پيكايف" يكي از كارشناسان امور ايران در موسسه اقتصاد جهاني و روابط بين‌الملل در گفت‌وگو با خبرگزاري آسوشيتدپرس اينگونه ابراز عقيده كرده بود كه «سفر پوتين مهم است حتي اگر توافقي به همراه نداشته باشد. اين سفر شكاف در انزواي بين‌المللي ايران است و فرصتي است تا اهميت ايران براي ديگر كشورها به نمايش درآيد.» از سوي ديگر هرگونه حمايتي از ايران مانند تعهد پوتين به تسريع در تكميل نيروگاه مي‌تواند بيش از پيش تهران را تقويت كرده و روابط روسيه و غرب را بيش از گذشته تيره كند. پوتين اختلافات خود را با واشنگتن بارها اعلام كرده و روز چهارشنبه گذشته نيز تاكيد كرده بود اطلاعات عيني مشاهده نكرده كه ثابت كند ايران به دنبال سلاح هسته‌اي است.
  10. رئيس شوراي سياست خارجي و دفاعي روسيه: [align=center]سفر پوتين به تهران در مغايرت آشكار با منافع واشنگتن است[/align] خبرگزاري فارس: رئيس شوراي سياست خارجي و دفاعي روسيه معتقد است، شايعه مربوط به سوء قصد به جان پوتين به تحريك نيروهايي صورت گرفته كه علاقه اي به موفقيت آميز بودن مذاكرات وي در تهران ندارند، چرا كه سفر رئيس جمهور روسيه به تهران در مغايرت آشكار با منافع واشنگتن قرار دارد. [align=center][/align] به گزارش روزنامه «راسيسكايا گازيه تا»، ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه روز گذشته در آلمان تاكيد كرد كه شكي نيست كه به تهران مي‌رفت و در نشست سران كشورهاي ساحلي خزر شركت مي‌كرد. پيش از تاييد شخص پوتين اخبار ضد و نقيضي در خصوص احتمال لغو سفر رئيس جمهور روسيه به ايران در رابطه با احتمال سوء قصد به جان وي در تهران به گوش مي رسد. سرگئي كاراگانوف، رئيس شوراي سياست خارجي و دفاعي روسيه در اين خصوص متذكر شده است: «شايعه مربوط به امكان سوء قصد به جان ولاديمير پوتين سئوالات بسياري را در ذهن بوجود مي آورد. البته نمي توان بطور صددرصد چنين احتمالي را ناديده گرفت، ولي در عين حال نبايد اين گزينه را نيز از نظر دور داشت كه شايعه مربوط به حمله به رئيس جمهور روسيه به تحريك نيروهايي صورت گرفته است كه علاقه اي به موفقيت آميز بودن مذاكرات ولاديمير پوتين در تهران ندارند.» به گفته وي، سفر رئيس جمهور روسيه به تهران در مغايرت آشكار با منافع واشنگتن ميباشد. كاراگانوف گفت: «كاخ سفيد در شرايطي كه رقابت بسيار سختي بر سر رهبري در عرصه بين المللي جريان دارد، سعي مي‌كند تا نقش سلطه گري جهاني خود را همچنان حفظ كند و روي اين مسئله حساب زيادي باز كرده است كه با توسل به زور ايران را وادار سازد تا از ادامه برنامه هسته اي خود دست بردارد.»
  11. بازتاب سفر رئيس جمهور روسيه به تهران در رسانه‌هاي غربي [align=center]پوتين بي توجه به تهديد ها وارد تهران شد[/align] خبرگزاري فارس: رسانه‌هاي غربي در پوشش كامل سفر امروز ولاديمير پوتين، رئيس جمهوري روسيه به تهران به بررسي اهميت آن در بحبوحه مسايل مربوط به برنامه هسته‌اي كشورمان پرداختند. [align=center][/align] به گزارش فارس، خبرگزاري انگليسي رويترز در گزارشي با تيتر "پوتين بي‌توجه به تهديدات امنيتي وارد تهران شد" نوشت: «رئيس جمهوري روسيه به تهديد‌ها درباره احتمال ترور خود بي‌توجهي كرد و صبح سه‌شنبه براي مذاكره و گفت‌وگو با تهران درباره بحران هسته‌اي آن با غرب، وارد تهران شد و مورد استقبال منوچهر متكي،‌وزير امور خارجه ايران قرار گرفت.» اين خبرگزاري افزود: «اين نخستين ديدار يك رئيس جمهوري روسيه از ايران از زمان سفر "ژوزف استالين" به تهران در سال 1943 تاكنون به شمار مي‌رود.» خبرگزاري آمريكايي آسوشتيدپرس نيز در گزارش خود از سفر پوتين، اين سفر را تاريخي توصيف كرد و افزود: «پوتين نخستين رهبر كرملين است كه از زمان جنگ جهاني دوم تاكنون به تهران سفر مي‌كند بي‌توجه به هشدارها درباره امكان انجام عمليات تروريستي وارد تهران شده است.» به نوشته آسوشيتدپرس، اين ديدار اميدها را براي اين كه ديپلماسي شخصي بتواند به حل بن‌بست هسته‌اي ايران كمك كند، زنده كرد. خبرگزاري فرانسه نيز اين ديدار را نقطه عطف توصيف كرد و افزود: «پوتين با اين كه به گزارش‌ها در مورد اين كه جوخه‌‌اي از بمبگذاران انتحاري قصد جان او را دارند، بي‌توجهي كرد.» اين خبرگزاري نوشت: «هواپيماي پوتين در نهايت ساعت 9 صبح وارد تهران شد و پوتين زير آفتاب پائيزي تهران مورد استقبال منوچهر متكي قرار گرفت.» خبرگزاري آلمان نيز با اعلام ورود پوتين به تهران، شركت در اجلاس خزر، ديدار جداگانه با احمدي نژاد و تكميل نيروگاه بوشهر را در دستور سفر پوتين به ايران اعلام كرد. شبكه خبري سي‌ان‌ان نيز گزارش داد: «پوتين وارد تهران شد تا درباره برنامه هسته‌اي ايران گفت‌وگو كند.» اين خبرگزاري مدعي شد سفر رئيس جمهوري روسيه به ايران بخاطر مسايل امنيتي و گزارش‌هاي مربوط به احتمال ترور وي با يك روز تاخير انجام شد.
  12. با توجه به تاریخی بودن سفر پوتین به تهران به عنوان اولین رئیس جمهور این کشور بعد از جنگ جهانی این تاپیک ایجاد شده تا اخبار مرتبط را در آن پست کنید. ------------------------------ در مجموعه حافظيه؛ [align=center]احمدي‌نژاد به صورت رسمي از پوتين استقبال كرد [/align] خبرگزاري فارس: رئيس جمهور كشورمان به صورت رسمي از رئيس جمهور روسيه در مجموعه حافظيه استقبال كرد. [align=center][/align] به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهوري اسلامي دقايقي پيش در مجموعه حافظيه از ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه به صورت رسمي استقبال كرد.
  13. SAEID

    ارتقاي درجات كاربران

    درجه f117 به استوار دو ارتقا یافت.
  14. SAEID

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    آرنولد قانون عدم سرمايه‌گذاري صندوق‌هاي بازنشستگي عليه ايران را امضا كرد خبرگزاري فارس: آرنولد شوارزنگر، فرماندار كاليفرنيا قانوني را امضا كرد كه سرمايه‌گذاري دو صندوق بازنشستگي عمومي آمريكايي در شركت‌هايي را كه با ايران تعامل دارند ممنوع مي‌كند. [align=center] [/align] به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري رويترز، اين قانون كه سيستم بازنشستگي كارمندان عمومي كاليفرنيا و سيستم بازنشستگي معلمان ايالت كاليفرنيا را تحت تاثير قرار مي‌دهد، در حالي اعمال مي‌شود كه تنش‌ها بين آمريكا و ايران افزايش يافته است. دفتر شوارزنگر ماه گذشته هنگام حضور محمود احمدي‌نژاد، رئيس جمهوري ايران در نيويورك اعلاميه‌اي را منتشر كرد كه بر اساس آن اعلام نمود اين قانون را امضا مي‌كند. فرماندار جمهوري‌خواه كاليفرنيا روز يكشنبه با انتشار بيانيه‌اي اعلام كرد:‌ «من به امضاي اين قانون افتخار مي‌كنم.» اين در حالي است كه دو صندوق بازنشستگي بزرگ كاليفرنيا با هرگونه محدوديت‌هاي قانوني درباره چگونگي و مكان سرمايه‌گذاريشان مخالفت كرده‌اند.
  15. در زمان حال سوریه توان آغاز جنگ با اسرائیل را ندارد و از بعد کلاسیک حداقل دو برابر نیروی نظامی ضعیفتری دارد. تنها راه سوریه استفاده پیروزی سوریه یک حمله برق آسا به تمام پایگاههای نظامی و اتمی اسرائیل است که چنین کاری از عهده ارتش این کشور خارج است!
  16. یادتون نره که میتونید اسم پنج نفر رو ذکر کنید. :|
  17. SAEID

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    ايران كشوري «ژئو استراتژيك» در شانگهاي خبرگزاري فارس: حضور ايران به عنوان كفه سنگين «ژئو استراتژيك» در پيمان همكاري‌هاي شانگهاي در مسايل امنيتي، اقتصادي و منطقه‌اي مي‌تواند مورد توجه ويژه‌اي قرار گيرد. [align=center][/align] به گزارش خبرگزاري فارس، شركت در نشست سران سازمان همكارى شانگهاى حلقه‌اى مهم از سفر دوره‌اى محمود احمدى نژاد رئيس جمهور كشورمان به 3 كشور افغانستان، تركمنستان و قرقيزستان را تشكيل مى دهد. صاحبنظران و تحليلگران مسائل منطقه و بين الملل راز و رمز و علت نگاه ويژه ايران به سازمان همكارى شانگهاى را در فرصت هاى عظيم نهفته در اين سازمان مهم مشرق زمين مى دانند. اين فرصت هاى بزرگ اقتصادى، سياسى، امنيتى در سازمانى كه پس از سازمان ملل به لحاظ جمعيت اعضاء، دومين سازمان جهان محسوب مى شود، همچنين اولويت همگرايى هاى منطقه‌اى در نظر تهران، انگيزه مهم سفر رئيس جمهور ايران و هيئت عاليرتبه همراه به بيشكك در قرقيزستان و شركت در گردهمايى سران عضو سازمان شانگهاى است. به دليل اهميت حضور ايران در اين اجلاس به زمينه‌ها و روند شكل گيرى سازمان شانگهاى و فرصت هاى موجود در آن نگاهى كوتاه به اين سازمان انجام مي‌دهيم. *حضور ايران در شانگهاي پس از بررسى هاى اوليه كارشناسى، تقاضاى عضويت ايران در تاريخ 10 بهمن83 ارائه و سند پيوستن جمهورى اسلامى ايران به همراه پاكستان و هند به عنوان ناظر در اجلاس سران سازمان در شهر آستانه در تاريخ 14 و 15 تيرماه 84 امضاء شد و براي اولين بار احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهور اسلامي ايران در اجلاس شانگهاي در چين شركت كرد كه نتايج بسيار پرباري را براي كشورمان به دنبال داشت. *دومين حضور ايران در نشست سران شانگهاي رئيس جمهور كشورمان 25 مرداد ماه در اجلاس سران كشورهاي عضو شانگهاي در بيشكك شركت و در حاشيه اين اجلاس ديدارهايي ‌با روساي جمهور روسيه، چين، پاكستان، تاجيكستان، قزاقستان و ازبكستان خواهد داشت و در خصوص مسايل دو جانبه‌اي و منطقه‌اي بحث ‌و تبادل‌نظر خواهد كرد. به جز اجلاس سران كشورهاي عضو شانگهاي، ديدار دبيران شوراهاي امنيت و اجلاس شوراي وزيران امور خارجه كشورهاي عضو اين سازمان نيز در بيشكك برگزار خواهد شد و در عين حال برگزاري اجلاس نمايندگان بانكها در بيشكك نيز بررسي مي‌شود. *سازمان همكاري شانگهاي را بيشتر بشناسيم سازمان همكاري شانگهاي سازماني بين دولتي است كه در تاريخ 15 ژوئن سال 2001 ميلادي توسط شش كشور چين، روسيه، ازبكستان، قرقيزستان و تاجيكستان و بر پايه گروه پنج شانگهاي تشكيل شده است. در اين سازمان شوراي سران كشورهاي عضو عالي ترين نهاد تصميم گيري محسوب مي‌شود كه سالانه جلسات منظمي را برگزار كرده و در مورد مسائل مهم سازمان تصميم گيري مي‌كند، علاوه بر نشست سالانه سران كشور‌هاي عضو ، جلسات ساليانه نيز در اين سازمان صورت مي‌گيرد كه وزراي امور خارجه، اقتصاد، حمل و نقل، فرهنگ، دفاع و امنيت در آن شركت مي‌كنند. اين سازمان دو مقر ثابت در پكن و تاشكند دارد و در حال حاضر شش كشور چين، روسيه، ازبكستان، تاجيكستان، قرقيزستان، قزاقستان اعضا اصلي و چهار كشور جمهوري اسلامي ايران، پاكستان، هند و مغولستان اعضاي ناظر در سازمان مذكور مي‌باشند. تقويت اعتماد متقابل، حسن همجواري و دوستي بين ‌اعضاء، تشويق‌ و ترغيب كشورهاي عضو براي همكاري‌هاي مؤثر در عرصه‌هاي سياسي، اقتصادي، تجاري، علمي و فني، فرهنگي، آموزشي، انرژي، راه و ترابري، حفظ محيط زيست، تلاش مشترك براي حفظ و تامين صلح، امنيت و ثبات جهان و منطقه از مهمترين اهداف تشكيل سازمان همكاري شانگهاي است. *شانگهاي در مقابل نظام تك قطبي اين سازمان طي سال‌هايي كه از موجوديتش مي گذرد، كاملاً نشان داده است كه مخالف ايجاد جهان تك قطبي به رهبري ايالات متحده است، حتي در نشست سال گذشته اين سازمان در آستانه براي نخستين بار موضعگيري قاطعي در رابطه با سياستهاي آمريكا در منطقه اتخاذ شد و اعضاي آن خواستار خارج شدن پايگاههاي نظامي اين كشور از قرقيزستان شده بودند. هدف اين گروه تامين امنيت مرزها بوده است، اما اكنون به مسائلي چون مبارزه با تروريسم و مسائل اقتصادي نيز مي‌پردازد كه اين مسئله منجر به نگراني واشنگتن شده است. كشورهاي چين، روسيه، تاجيكستان، قزاقستان و قرقيزستان در شانگهاي گرد هم آمدند تا به نگراني هاي مشتركي كه از تحريكات و دخالت هاي غرب در كشورهاي خود دارند، پايان دهند. در آن زمان چين درگير موضوع «تبت»، روسيه درگير مسايل جمهوري هاي تازه به استقلال رسيده بودند و بقيه نيز از مسايل مشابهي رنج مي بردند در آن شرايط آمريكا با استفاده از شيوه «بي ثبات سازي» درصدد نفوذ در اين حوزه ها بود، اروپايي ها نيز براي تقويت شيوه آمريكايي ها بحث نفوذ و توسعه ناتو به شرق را دنبال مي كردند. در آن مقطع اجلاس شانگهاي بعنوان پاسخ شرق به آمريكا و ناتو تلقي شد. اجلاس شانگهاي بعدها از «گروه پنج» فراتر رفت و اينك به 10 كشور گسترش يافته است. اما آنچه مهم است اينكه اجلاس شانگهاي هنوز ماهيت امنيتي خود را حفظ كرده است، چرا كه حضور شش قدرت اتمي- چين، روسيه، ايران، هند، پاكستان و قزاقستان- ابعاد نظامي آن را تقويت مي كند، اما در عين حال اين سازمان به آرامي در ابعاد علمي، اقتصادي و سياسي نيز گسترش چشمگيري را پيش روي دارد. اما در اين ميان غرب يك نگراني عمده ديگر هم دارد، چرا كه بعد از فروپاشي شوروي و «پيمان ورشو» كشورهاي غرب درصدد برآمدند با گسترش ناتو به شرق هرگونه تحول امنيتي را در شرق مديريت يا كنترل نمايند و با وجود اجلاس شانگهاي كه در بستر امنيتي و به منظور مقابله با نفوذ غرب در كشورهاي آسيايي شكل گرفته است، تداوم سياست غرب را با مشكل مواجه مي‌نمايد. *شانگهاي باشگاه انرژي نكته قابل توجه اينكه گروهي كه به سازمان همكاري شانگهاي معروف است، شامل برخي از بزرگترين كشور هاي نفت‌خيز جهان از جمله روسيه، ايران و برخي كشورهاي مصرف‌كننده مانند چين و هند مي‌شود. بى ترديد از مهمترين زمينه هاى تقويت رويكرد اقتصادى وجود بازار گسترده توليد و مصرف انرژى بين كشورهاى عضو سازمان است كه در اين ميان چين و هند با توجه به اقتصاد رو به رشد خود تأثيرگذارترين نقش را در اين بازار ايفا مى كنند. در همين حال بايد اشاره كرد در حالى كه كشورهاى مصرف كننده انرژى بر متنوع ساختن منابع ورودى انرژى خود بخصوص نفت و گاز تأكيد مى كنند، ايران توليدكننده‌اى است كه داراى منابع متنوع در نقاط مختلف قلمرو خود است، بدين معنى كه ايران در عين آن كه كشورى خاورميانه اى و توليدكننده نفت در خليج فارس است، به حوزه انرژى منطقه اوراسيا نيز متعلق مى باشد، اين بدان معناست كه تنوع در عرضه از سوى ايران و تنوع تقاضا از سوى چين و هند، از جمله نقاط تقويت همكارى هاى انرژى در داخل سازمان به شمار مى آيد. *شانگهاي موقعيت برتر در روابط بين الملل برآوردها نشان مي‌دهد اگر 4 عضو ناظر فعلي- هند، پاكستان، ايران و مغولستان- به عضويت دائمي اين سازمان درآيند، جغرافيايي در حد 37 ميليون كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 3 ميليارد نفر را شامل مي شود كه تقريباً نيمي از جغرافيا و جمعيت دنيا را تشكيل مي دهد، اما در همان حال از دو منظر انرژي هسته‌اي و انرژي حاصل از نفت و گاز اين مجموعه مي تواند تأثيرات بالايي را در اقتصاد و صنعت بين الملل برجاي گذارد. اگر به درستي توجه كنيم مي بينيم كه از اين بعد گروه 10 يا همان گروه شانگهاي به ميزان زيادي به ايران اتكا خواهد داشت، چرا كه ايران به همراه روسيه يكي از دو عضو مهم اين گروه در بخش مربوط به انرژي گاز و نفت است. شايد از همين رو بود كه معاون دوماي دولتي روسيه- ولاديمير ژيرينفسكي-، گفت: حضور ايران در شانگهاي اعتبار تازه‌اي به اين گروه مي دهد و وزن آن را فزوني مي بخشد. بنابراين حضور ايران در اين اجلاس كاملاً طبيعي ارزيابي شده است تا جايي كه يكي از مقامات چيني به خبرگزاري فرانسه، گفت:« ايران در ميان قدرت هاي آسيايي جايگاهي ممتاز و بي نظير دارد، از همين رو ايران بايد با اعتماد به نفس فراوان در گروه شانگهاي شركت كند، چرا كه اين شانگهاي نيست كه به ايران اعتبار مي دهد، بلكه اين ايران است كه با توجه به برخورداري از موقعيت بي نظير خود كفه گروه امنيتي- اقتصادي آسيا را در برابر مشابه آمريكايي اروپايي آن- ناتو سنگين مي كند.» اجلاس «شانگهاي» از اهميت ويژه‌اي برخوردار است، چرا كه از يك سو كشورهاي عضو اين سازمان نزديك به نيمي از جغرافيا و جمعيت جهان را شامل مي شوند و طبعاً دور هم آمدن دولت هاي آنها و تصميماتي كه مي گيرند مي‌تواند روي نيمي ديگر از جغرافيا و جمعيت جهان كه عضو اين اجلاس نيستند، نيز تاثير بگذارد، از سوي ديگر اين اجلاس در زماني شكل گرفت كه غرب با نشانه روي بعضي از كشورهاي آسيايي- بخصوص ايران- درصدد انزواي اين كشورها بود. اجتماع كشورهاي روسيه، چين، هند، ايران، قزاقستان، قرقيزستان، تاجيكستان، پاكستان، مغولستان، ازبكستان به روشني گواهي مي‌دهد كه آسيا در تدارك موقعيت برتر در روابط بين الملل است و اين پس از آن صورت مي گيرد كه اروپا دستخوش تحولات مهمي شده، تحولاتي كه موفقيت و توانايي آن را در درون تضعيف كرده است. *ايران كشوري «ژئو استراتژيك» در شانگهاي نقش ايران در پيمان همكاري‌هاي شانگهاي «ويژه» تلقي مي شود، چرا كه «بهبود شرايط امنيتي» مهمترين كاركرد و حتي فلسفه وجودي گروه شانگهاي مي باشد و اين در مواجهه آسيا با غرب- اروپا و آمريكا- معني خاصي پيدا مي كند و در ميان كشورهاي آسيايي، ايران مهمترين كانون ستيز با توسعه طلبي غرب به حساب مي آيد تا جائي كه غرب اذعان دارد بسياري از گروههاي مسلمان بپاخاسته در كشورهاي مختلف را تنها با كمك ايران مي توان مديريت كرد. در طول دوران اخير ايران ثابت كرده است كه بدون وجه المصالحه قرار دادن منافع ملت‌هاي مسلمان مي تواند فعاليت آنان را براي نيل بهتر به مقصود ساماندهي كند و جلوي بروز خشونت‌هاي بي نتيجه را بگيرد كه عراق، لبنان،افغانستان و فلسطين از مصاديق بارز آن هستند، اين ظرفيت براي گروه شانگهاي بسيار مغتنم خواهد بود. وضعيت جغرافيايي جمهوري اسلامي ايران نيز در گروه شانگهاي بسيار با اهميت است،چرا كه ايران با دارا بودن دو درياي «خزر و خليج فارس» مي تواند اكثر اعضاء گروه شانگهاي را به مناطق دور دست آنها وصل نمايد. اين نقش ممتاز جمهوري اسلامي ايران است كه كشورهاي ديگر در اين گروه قادر به ايفاي آن نخواهند بود، با اين وصف كفه «ژئواستراتژيك» ايران مي تواند در مسايل امنيتي و اقتصادي اين حوزه مورد توجه باشد. از سوي ديگر حضور ايران در اجلاس شانگهاي غرب را به وحشت انداخت، چرا كه غرب تلاش مي كند به بهانه هاي مختلف و بخصوص مسئله هسته‌اي وضعيت يك كشور در حال انزوا را در مورد «ايران» به تصوير بكشد، ولي در اين فضا حضور ايران در اجلاس شانگهاي بيان كننده پوشالي بودن «تهديد ايران به انزوا در مجامع بين المللي» مي‌باشد. *نويسنده؛ مهدي اللهياري
  18. SAEID

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    تشکر از شما دوست گرامی. شما هم موفق باشید. البته مطلب کار من نبود فقط ذکر خبر بود! :|
  19. مخالفت اسقف اعظم ارامنه تركيه با مصوبه كنگره آمريکا پاتريارك مسروپ موتافيان مخالفت خود را با تصويب قتل عام ارامنه در كنگره آمريكا اعلام كرد. [align=center][/align] مسروپ موتافيان اسقف اعظم ارامنه استانبول از تصويب طرح به رسميت شناختن قتل عام ارامنه در كميته روابط خارجي كنگره آمريكا، اين امر را موجب به خطر انداختن امنيت ساكنان ارمني تركيه دانست و از دولت ايالات متحده آمريكا خواست تا از تصويب نهايي آن خودداري نمايد. اين در حالي است كه گاگين دوم اسقف اعظم ارامنه اچميادزين و آرام اول اسقف اعظم ارامنه كليكيا پيش از اين مراتب خرسندي خود را از تلاش كنگره آمريكا براي تصويب به رسميت شناختن ارامنه اعلام داشته اند. پاترياك موتافيان يكي از چهار رهبر بزرگ مذهبي ارامنه جهان است و موضع وي موجب شگفتي بسياري از ارمنيان گرديده است.
  20. بلغارستان، پایگاههای آمریکا و ژئوپولیتیک دریای سیاه در اوایل اگوست ناو جنگی شرمن فورست یو اس اس که قابلیت نابودی موشکهای هدایت شونده را دارد، توسط ناوگان ششم آمریکا جهت مشارکت در تمرینات دریایی مشترک با نیروی دریایی بلغارستان در بندر بلغاری ورنا لنگر انداخت. این مسئله در حالت عادی یک امر معمول و عادی به شمار می رود، با وجود این شروع آرایش سربازان آمریکایی در تعدادی از پایگاههای نظامی بلغارستان نگرانیهایی را در دو هژمونی سنتی منطقه دریای سیاه یعنی ترکیه و فدراسیون روسیه افزایش داده است. بهرحال رسیدن این ناو به بلغارستان بعد جدیدی را در گسترش روابط امنیتی واشنگتن و صوفیه اضافه می کند و به ورود آمریکا به دریای سیاه اهمیت می بخشد. اتحاد بلغارستان - ایالات متحده در طول جنگ سرد، بلغارستان تحت رهبری تئودور ژیوکف به عنوان یکی از اقمار غیر قابل نفوذ مسکو به شمار می رفت. ولی پانزده سال بعد از سقوط شوروی این کشور با عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا راه پیوستن به غرب را می پیماید.(اگر چه نسبت به دولتهای پیمان ورشو خیلی دیرتر اقدام کرد). در 28آوریل 2006ایوایلو کالفین،وزیر خارجه بلغارستان و کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا یک توافقنامه همکاری و دفاعی به امضاء رساندند که اجازه می داد سربازان آمریکایی تا تعداد 2500نفر در بلغارستان مستقر شوند، ضمن آنکه در طی نقل و انتقالات، تعداد سربازان ممکن است تا 5000نفر برای مدت سی روز افزایش یابد. این سربازان در چهار پایگاه بلغاری مستقر خواهند شد که عبارتند از: منطقه آموزشی نووسلو، پایگاه هوایی بزمر. پایگاه هوایی گرف ایگناتیو. سفیر ایالات متحده این توضیح را می دهد که هیچ پایگاه آمریکایی در بلغارستان وجود نخواهد داشت. این پایگاهها تحت پرچم و فرمان بلغارستان می باشند و در آینده نیز خواهند بود و ایالات متحده تنها در اهداف آموزشی با این پایگاهها شراکت خواهد داشت. همه بلغاری ها از وجود سربازان امریکایی در بلغارستان راضی نیستند، ولن میدرف رهبر حزب ملی گرای آتاکا اعلام کرده است که پایگاههای آمریکایی، بلغارستان را تبدیل به مکانی برای تروریست ها خواهد کرد. باب دی هوب شفر، دبیر کل ناتو نیز با تردید به این پایگاههای آمریکایی نگاه کرده است، وی در مصاحبه با رادیو ملی بلغارستان اعلام کرده بود که توافق بر سر ایجاد پایگاههای نظامی آمریکایی در خاک بلغارستان یک توافق دو جانبه بین بلغارستان و آمریکا می باشد. «من نمی توانم تصور کنم که ناتو به چه نحوی می تواند در حال حاضر از این پایگاهها سود ببرد، در این سطح از کار هیچ فایده ای از این امکانات نظامی مشاهده نمی کنم». علاوه بر این وزارت خارجه آمریکا در سال 2006 اعلام کرد که ایالات متحده و بلغارستان یک توافق نامه برای حمایت مشترک از پروژه های اجرای قانون در بلغارستان به امضاء رساندند و در ماه ژوئن چند تن از اعضای گارد ملی هوایی اورگان جهت تمرینات هوایی به پایگاه هوایی گرف ایگناتیو سفر کردند. چرا بلغارستان؟ علاقه واشنگتن برای همراهی کردن این کشور اسلاوی بخاطر حجیم بودن امور نظامی این کشور نیست. بلکه از آن جهت است که اولاً این کشور از لحاظ جغرافیایی، فرصت خوبی را برای حضور گسترده تر ناتو و ایالات متحده در دریای سیاه فراهم می سازد که از این طریق می توانند طرحهای ساخت خط لوله های نفت و گاز را در این منطقه فراهم سازند، دوما نزدیکی این کشور به یوگسلاوی سابق که مکان تنش های دائمی خصوصا در یک دهه پیش بوده است و در نهایت آنکه کشورهای بالکان یک معبر ترانزیتی برای مواد مخدر به اروپا به حساب می آیند. علاوه بر اینها این کشور روابط نزدیکی با کشورهای قفقاز مانند گرجستان که دوست همیشگی امریکا به شمار می رود، دارد. این پایگاه ها به آمریکا اجازه می دهد تا کنترل روزافزون خود را بر این کشور و منطقه خاورمیانه بزرگ حفظ کند بطوریکه در حال حاضر آمریکا ( از طریق استقرار ناوگان پنجم در بحرین)حضور خود را در جنوب حفظ کرده، و در آینده نیز از طریق بلغارستان در شمال حضور نظامی خواهد داشت. دلیل دیگر برای همراهی بلغارستان باید مربوط به سناریوی احتمال رخ دادن هر اتفاقی در آینده باشد، یعنی اگر بلغارستان به سازمان های کشورهای اروپایی نپیوسته بود چه آینده ای می توانست برای آن متصور باشد؟ بی پرده باید گفت که اگر بلغارستان توسط ناتو به عضویت پذیرفته نمی شد احتمال افتادن این کشور در دایره نفوذ کشوری به نام روسیه وجود داشت.. در سالهای اخیر، کشورهای آسیای مرکزی مانند ازبکستان بعد از یک دوره دوستی کوتاه مدت با غرب به سمت مسکو حرکت کرده اند. در ازبکستان، محکومیت اسلام کریم اف بخاطر کشتار اندیجان در می 2005به حرکت این کشور به سمت مسکو شدت داد. دیگر کشور ها مانند بلاروس هنوز مسکو را به عنوان یک متحد طبیعی می پندارند. اگر بلغارستان در سال 2004به عضویت ناتو در نیامده بود احتمال داشت به عنوان یک کشور متحد روسیه در جنوب شرق اروپا تبدیل شود که در آن صورت روسیه می توانست این کشور را به یک موضوع امنیتی برای اروپا تبدیل کند. روسیه به برکت صندوقهای پولی اش، یکبار دیگر سیاست خارجی تجاوزگونه خود را افزایش داده است که این امر در سایه داشتن متحدان بالقوه در سراسر جهان می باشد. اجلاس اخیر سازمان همکاری شانگهای یک نمونه از این موارد به شمار می رود. وقتی روسیه قدم به قفقاز و اروپای شرقی می گذارد این تعجب برانگیز نخواهد بود که مسکو از طریق تقویت کشورهای مستقل مشترک المنافع جهت تحکیم موقعیتش تلاش کند. در یک سناریوی شک برانگیز،احتمالا روسیه فاصله زیادی از آن گرفته که بخواهد بلغارستان را که به عضویت ناتو و اتحادیه اروپا درآمده است به عضویت در کشورهای مستقل مشترک المنافع دعوت کند. در عین حال در نظر گرفتن عامل ژئوپولیتیک و متحدان قدرتمند بخصوص برای کشورهای کوچکی مانند بلغارستان بسیار حیاتی می باشد. تاثیر پیوستن بلغارستان به غرب بر ژئوپولیتیک مدیترانه و بالکان رفاقت بلغارستان با ایالات متحده می بایست در این راستا مطرح شود که چگونه این رابطه دوستی بر توازن قوا و علائق ملی دیگر کشورهای منطقه تاثیر می گذارد؟ رابطه نزدیک بین صوفیه و واشنگتن زمانی مطرح می شود که یک تغییر مهم در فدراسیون روسیه در حال انجام است به عبارت دیگر در حالی که عواید عظیم ناشی از نفت و گاز در ترکیب با رهبری سفت وسخت پوتین، روسیه را در برگشت به عقب مدیریت می کند و پوتین در سیاست خارجی و نظامی، نگاه خود را به منافع فرامرزی و بازسازی حوزه نفوذ سنتی خود متمرکز کرده است، این رابطه مطرح می شود. اخیرا تعدادی از نظامیان روسی در مورد اعزام نیروی دریایی روسیه به مدیترانه بحثی را به راه انداخته اند که به معنای یک حضور نیروبخش در دریای سیاه می باشد. ولادیمیر ماسورین، دریادار روسی می گوید: دریای مدیترانه یک تهدید مهم عملیاتی برای ناوگان روسیه در دریای سیاه به شمار می رود. او همچنین یادآور شد که منطقه تحت کنترل ناوگان روسی از طریق دریای سیاه و دریاهای مدیترانه به سمت اقیانوس اطلس گسترده شود. او اضافه می کند که ما باید حضور دائمی ناوگان دریایی روسیه را در این منطقه حفظ کنیم. این قابل فهم است که روسیه در پی آن است که پرسنل نظامی امریکا را از منطقه دریای سیاه دور نگه دارد و وضع موجود منطقه را از طریق تقسیم نفوذ با ترکیه حفظ کند. ترکیه نیز با وجود آنکه یکی از اعضای ناتو به شمار می رود، میل دارد واشنگتن را از این منطقه دور نگه دارد و موقعیت خودش را به عنوان یک قدرت منطقه ای در مدیترانه و دریای سیاه حفظ کند و نمی خواهد این نفوذ را از دست بدهد. هنوز خیلی زود است گفته شود که آیا روابط آنکارا - واشنگتن در صورت ورود سربازان آمریکایی و افزایش نفوذ آمریکا در بلغارستان و دریای سیاه تحت تاثیر منفی قرار خواهد گرفت یا نه. با وجود این سناریوی دیگری که احتمالا ارزش بررسی دارد این است که چون ترکیه حوزه نفوذ سنتی خود را در تهدید می بیند و هیچ نشانه ای از پیوستن به اتحادیه اروپا را در آینده نزدیک نمی بیند، احتمال دارد در جهت دوستی با دیگر کشورها از جمله روسیه حرکت کند. مقامات روسی و ترکی حتی با بحث و مناظره هایی که با هم داشتند تاکید کردند با وجود گروه همکاری دریایی در دریای سیاه برای حفظ امنیت منطقه حضور آمریکاییها در دریای سیاه غیر ضروری می باشد. این گروه همکاری در دوم آوریل 2002بین ترکیه، روسیه، گرجستان، بلغارستان، رومانی و اوکراین جهت افزایش صلح و ثبات در منطقه دریای سیاه بوجود آمد که علاوه بر این موجب افزایش فعالیتهای همکاری منطقه ای و توسعه روابط همسایگان مجاور گردید. در ششم آگوست، نیروهای دریایی ترکیه، رهبری گروه همکاری دریایی در دریای سیاه را طی مراسمی در پایگاه دریایی گلکوک از نیروی دریایی روسیه تحویل گرفت. عجیب آنکه این اتفاق تقریبا موازی با لنگر انداختن شرمان فورست یو اس اس در بلغارستان رخ می داد. درهمین جهت بلغارستان ممکن است با نزدیک شدن بیش از حد به آمریکا، پیوندهای تاریخی خود را با دیگر کشورها و همچنین دوستی با متحدان جدید را با خطر مواجه سازد. در سراسر دهه 1990و اوایل همین دهه، بلغارستان همچون رومانی بین دوستی با ایالات متحده و اروپای پیر (از جمله قدرتهایی مانند فرانسه،آلمان و بریتانیا)و حفظ روابط تاریخی با روسیه و جهان عرب فاصله ایجاد کرد. همراهی کردن واشنگتن به احتمال زیاد می تواند این روابط را در وضعیت نامعلومی قرار دهد که در نتیجه تجارت، سرمایه گذاری خارجی و روابط سیاسی خود را در آینده با خطر مواجه خواهد ساخت. بلغارستان و انتخاب متحدان جدید در بسیاری از موارد روابط بین دولتها شبیه یک بازی شطرنج ژئوپولیتیکی می باشد که حکومت باید به عواقب هر حرکتی که انجام می دهد بیاندیشد. در طول دوران حکومت شوروی، بلغارستان یکی از متحدان اصلی شوروی در جنوب شرق اروپا به شمار می رفت که واشنگتن تلاش بسیاری را جهت بهبود روابطش با این کشور به انجام رساند. در واقع،تصمیم تئودور ژیوکف برای باقی ماندن در حلقه اتحاد مسکو به معنای آن بود که وی می خواهد بطور نامحدود در قدرت باقی بماند و احتمالا این مطلب را درک کرده بود که در صورت تلاش برای جدایی از مسکو به عزل خود اقدام کرده است، از این رو وی تصمیم به حفظ وفاداری اش به کمونیسم گرفت. امروز سیاستمداران در صوفیه تصمیم گرفته اند که با عضویت در سازمانهایی شبیه ناتو و اتحادیه اروپا و همچنین همراهی کردن واشنگتن، غرب را بعنوان بهترین گزینه همراهی کنند. سیاستمداران صوفیه می بایست به واسطه موقعیت ژئوپولیتیکی ویژه بلغارستان، سنجش دقیقی از ناتو، اتحادیه اروپا و ایالات متحده که قصد ایجاد روابط گسترده با آنها دارند به عمل بیاورند، علاوه بر این بلغارستان نباید روابط تاریخی اش را با کشورهای حومه بالکان،دنیای عرب و روسیه فراموش کند. بعید به نظر می رسد که بلغارستان بخاطر پذیرش سربازان آمریکایی به عنوان هدفی برای تروریست ها قرار بگیرد، ولی این مسلم است که کرملین نگاه خودش را بر توسعه این کشور در سالهای آتی حفظ خواهد کرد. صوفیه نیاز دارد در ذهنش بسپارد که مهمترین علاقه واشنگتن (همچون مسکو در سابق)، تنها به دلیل موقعیت ژئوپولیتیکی این کشور در دریای سیاه می باشد. برگردان: آیت اله مرادی منبع:PINR سایت ایراس iras.ir
  21. سفر پوتین به تهران؛ نقطه عطفی در روابط ایران و روسیه سرانجام پس از سه و نيم دهه که از سفر رئيس جمهور شوروی می گذرد، یک مقام بلند پایه دیگر روسی در 24 مهر 1386 از تهران بازديد می کند. این در حالی است که طی این مدت، اكبر هاشمي رفسنجاني رییس مجلس شورای اسلامی در سال 1368 و سيد محمد خاتمي رییس جمهوری اسلامی ایران در سال 1379 به مسکو رفته و توافقاتی دهساله برای همکاری های جامع دو کشور امضا نموده اند. این وقفه 35 ساله، هر علتی که داشته باشد، خود بر اهمیت این سفر افزوده و آن را از یک بازدید سیاسی معمولی فراتر برده است. [align=center][/align] از زمانی که دولت جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که روابط ایران و شوروی از زیر غبار جنگ تحمیلی و اشغال افغانستان بیرون آمده و همکاری های دو کشور در فضایی جدید آغاز شود، شرایط داخلی، منطقه ای و جهانی برای دو کشور آنچنان دگرگون شده که بسیاری از اسطوره های پیشین روابط ایران و روسیه شکسته است. این موضوع به جایی رسیده که روس ها دركرانه هاي خلیج فارس مشغول ساختن یک نیروگاه هسته ای برای ایران شده اند؛ امری که زمانی برای مسکو یک رویا و برای تهران یک کابوس پنداشته می شد، اما در شرایط جدید، عین امنیت، همکاری و همزیستی است. شاید از روسیه جديد در دوره یلتسین غرب گرا انتظاری نبود، اما از روزی که پریماکف با شعار همکاری شرقی با کشورهای چین، هند و ایران بر مسند وزارت خارجه و سپس نخست وزیری تکیه زد، موضوع جدي تر شد. این موضوع با ریاست جمهوری ولاديمير پوتین در آغاز هزاره جدید و تجدید روابط دهساله با ایران ـ که برای یکسال مسکوت مانده بود ـ فضای نوینی را ترسیم کرد و با نگرانی های او بخاطر اشغال عراق، حوادث اوکراین، گرجستان و قرقیزستان و بویژه سپر دفاع موشکی، وضع را برای تهران به بهترین شکل ممکن دگرگون کرد. تا پيش از اين، مسكو انجام چنين ديداري را در تهران به وجود قراردادها و توافقاتي ميلياردي يا امضاي موافقتنامه نهايي بر سر رژيم حقوقي درياي خزر مشروط كرده و دليل سفرهاي پياپي رئيس جمهور يا نخست وزير روسيه به كشورهاي مختلف جهان از جمله چين، هند و كشورهاي عربي را وجود توافقات مهم ذكر كرده بود. در واقع روسیه و پوتین امروز با ایران، نه بر اساس اشتراکات ایدئولوژیک بلکه به دلیل منافع عيني و نيز وحدت در مخاطرات به نوعی همسویی رسیده اند که پوتين ايران را شريك روسيه دانسته و تهران را مكان یک ملاقات تاریخی قرار داده است. طبعاً دلیل اصلی این سفر، شركت در دومین نشست سران کشورهای ساحل دریای خزر و امضاي بیانیه نهايي سران خواهد بود و در کنار آن نیز میان او و همتایش محمود احمدی نژاد، ملاقاتی در جهت گسترش روابط دوجانبه صورت خواهد گرفت. البته او تهران را به تداوم مذاکره و دیپلماسی در موضوع پرونده هسته ای ترغیب خواهد نمود و هشداری نیز خواهد داد که محدودیت های مسکو در عرصه های دیپلماتیک بین المللی در این موضوع تا کجاست. او همچنین بر این نکته تاکید می کند که دو کشور علاوه بر افزایش همکاری های اقتصادی موضوع مشترک دارند و آن جلوگیری از نفوذ و تعدیل اقدامات مخرب امریکا در منطقه است. برخي تحليل گران روسي از احتمال وجود يك طرح پيشنهادي براي حل مسئله هسته اي و يا حتي تأكيد بر توقف غني سازي هسته اي سخن گفته اند. این سفر می تواند روابط دو کشور را از وضع موجود یعنی مبادلات اقتصادی دو میلیارد دلاری و نیز همکاری های منطقه ای فراتر ببرد. دو کشور در مورد مسایل خاورمیانه، افغانستان، آسیای مرکزی و قفقاز منافع و دغدغه های مشترک دارند و طبعا امکان گسترش همکاری ها در این موضوعات وجود دارد. اما يك واقعیت نیز مطرح است که تهران و مسکو همچنان بر سر اصلی ترین موضوع این سفر؛ يعني دريايي خزر با مشكلاتي روبرو هستند. در واقع اين عرصه آبي دو دهه است كه در فقدان يك رژيم حقوقي جامع بسر مي برد و در برخي موارد كشورهاي ساحلي تا مرز درگيري پيش رفته و نيروي دريايي روسيه نيز يك رزمايش در آن انجام داده است. همه اينها در حالي انجام شده كه قرار بوده خزر «درياي صلح و همكاري» و «منطقه غيرنظامي» باشد. همچنين، تهران و عشق آباد بر عدم تقسيم خزر بدون توافق همه كشورها تأكيد كرده اند، اما روسيه، قزاقستان و آذربايجان بر خلاف آن، مبادرت به چنين كاري كرده اند. در مسائل منطقه اي نيز اگر چه ايران و روسيه در مورد نفوذ آمريكا هم داستانند، اما در ساير زمينه ها همانند اسرائيل و طرف هاي عربي، اختلاف نظر داند و از اين روست كه پوتين پيش از ايران به مصر، فلسطين، اسرائيل، عربستان، اردن و... سفر كرده است. يك موضوع ديگر، بحث انتقال سوخت هسته اي براي نيروگاه بوشهر است كه نگراني تهران را برانگيخته و طبعاً در مذاكرات مطرح خواهد شد. ممكن است برخي تحليل گران اين سفر را كم اهميت نشان دهند و از طرفي برخي نيز آن را به عنوان ايجاد يك جبهه بين المللي در مقابل آمريكا، ناتو و غرب تحليل كنند. اما واقعيت امر حكايت از آن دارد كه انجام ديدار به نوبه خود مهم است و همكاري هاي دو كشور حتي بدون وجود عنصر امريكا نيز از اهميت برخوردار است و از زماني كه روسيه از مرزهاي ايران فاصله گرفته و كشورهاي حائل ايجاد شده اند، دو كشور همانند دوره صفويه و تزارهاي هم عصر آن، همكاريهايي مفيد، منطقي و بدور از تهديد را آغاز كرده اند. تداوم همكارهاي دو كشور در دو دهه اخير در مواردي چون سازش تاجيكستان، كمك به ائتلاف شمال در مقابل طالبان، مبدلات تسليحاتي (كه ايران پس از چين و هند، سومين كشور خريدار جنگ افزار و فن آوري نظامي از روسيه است) و مقاومت در مجامع بين المللي در مقابل يكجانبه گرايي آمريكا مي تواند عرصه هاي نويني را براي همكاري فراهم آورد. به بيان روشن تر، دو تمدن و فرهنگ ايراني و روسي كه پيشينه همزيستي هزار ساله دارند، با وجود نكات تلخ و تاريك، مي توانند اراده شكل گرفته در سال 1368 (1989)را كه منجر به مجموعه اي از همكاري ها در بيست سال گذشته شده است، با ترسيم عرصه هاي جديدتر همچنان مبارك و مداوم دانسته و پيگيري كنند. نويسنده: دكتر جهانگير كرمي (استاد دانشگاه تهران) منبع: سایت ایراس iras.ir
  22. بقیه هم نظر بدن. :|
  23. SAEID

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    آرنولد چهره محبوبی در نزد ورزشکاران ایرانی بود ولی خوب سیاست بازی کثیفی است و اگر واردش شدی غیرممکن است آلوده نشوی! بهتر بود در نقش یک قهرمان بدنسازی و بازیگر هالیود باقی میماند که ورود به سیاست در دراز مدت به اعتبارش لطمه وارد خواهد کرد و حالا که جزو جمهوریخاهان نومحافظه کار شده باید بیشتر به عواقب شکست سیاسی بوش و دار و دسته اش در انتخابات آتی توجه کند! یادش بخیر سال 78 روزنامه ها تیتر زده بودن آرنولد به ایران میاید! :|
  24. هر وسیله ای که بتواند در نزدیکی سربازان مجهز به دوربین دید در شب تولید نور شدید کند منجر به کوری دائم یا موقت دشمن خواهد شد. از این روش میتوان در جنگهای چریکی و شهری استفاده کرد.
  25. مطلب جالبی بود که خوندم و در سایت پست کردم تا دربارش گفتگو کنیم. به نظر من اینکه نام این دریا چیست یا چه بوده در زمان حال چندان مهم نمیباشد چون متاسفانه سهم ایران از دریای خزر که روزگاری اکثرا مال ایرانیان بود حداقل است و تقریبا هیچ حقی از آن نداریم تا جایی که اجازه استخراج نفت و گاز خود را نیز از آن نمیدهند!