SAEID

News
  • تعداد محتوا

    9,504
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    6

تمامی ارسال های SAEID

  1. تشکر بابت لینکی که دادین روسیه و هند قرار بود هر کدام 6 میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه این هواپیما سرمایه گذاری کنند که هند سال 2018 از قرارداد خارج شد. اینکه چه مقدار از سهمشون رو تا اون روز پرداخت کردن و تکلیف مبالغ پرداختی چی شد رو اطلاع ندارم. ولی میتوان همون 10 الی 12 میلیارد دلار رو ملاک R&D و زیرساخت های مرتبط در نظر گرفت. در این متنی که قرار دادین ، نویسنده یه اشتباه محاسباتی داره و از طرف دیگه هم درست نوشته! و اون اینه که قرار نبود قیمت نهایی سوخو57 به 176 میلیون دلار برسه! قیمت نهایی یک محصول رو تیراژ تولید اون مشخص میکنه. هندی ها در نظر داشتن 166 فروند تک سرنشینه و 48 فروند دو سرنشینه یعنی جمعا 214 فروند تولید کنند ، بعدا این تعداد به 144 فروند کاهش یافت ، روسیه هم در مرحله اول 76 فروند برنامه داشتن که هنوز هم سفارش اونها در همین سطح باقی مونده و نتونستن برنامه رو تکمیل کنن ، علت چیه؟ برنامه سوخو57 رو در ابتدا روی تولید تقریبا 300 فروند تنظیم کردن ، این یعنی 12 میلیارد دلار تقسیم بر 300 میشه 40 میلیون دلار به ازای هر فروند که به قیمت تمام شده محصول اضافه میشه ، در این حالت قیمت نهایی (هزینه تولید هر فروند رو همون 42 میلیون دلار در نظر گرفتم) هر فروند میشد 40 + 42 = 84 میلیون دلار ! با کاهش سفارش هندی ها به 144 فروند ، قیمت نهایی هر فروند به 96 میلیون دلار میرسید که تفاوت زیادی ایجاد نمیکرد ولی با لغو این سفارش و تقسیم هزینه کلی بر 76 فروند به همون قیمت نهایی 200 میلیون دلار میرسیم که از 166 و 176 میلیون دلار هم که نوشته شده ، بیشتر هست! برای همینه که روسیه هنوز موفق به تولید انبوه این جنگنده نشده و تریجح میده تمرکز تولید رو بر روی سوخو30و34و35 قرار بده چون هزینه R&D و زیرساخت اونها کمتر بود و بر بستر هزینه های سر به سر شده سوخو27 در دوران شوروی می باشد. الان برای نیروی هوایی روسیه ، اگر به دنبال بکارگیری انبوه سوخو57 هستن ، تنها راه تولید انبوه اون هست ، باید حداقل روی 200 فروند برنامه ریزی کنن به همراه پیدا کردن مشتری خارجی برای حداقل 100 فروند تا طبق برنامه اولیه بتونن قیمت نهایی هر فروند رو در محدوده 100 میلیون دلار نگه دارن. در مقابل سوخو57 که در شرایط فعلی و با قیمت 200 میلیون دلار ارزش خرید نداره ، اگر قیمت هر فروند بیاد رو 84 میلیون دلار ، مزیت نسبی اون هم برای نیروی هوایی روسیه و هم برای صادرات بیشتر از سوخو35 با این قیمت خواهد بود. حتی مزیت صادراتی اون بیشتر از اف35 و رافال و یوروفایتر و ... میشود! اینکه این محاسبات رو چرا اجرایی نمیکنن با اینکه ازش اطلاع دارن ، رو نمیدونم؟! ، چون در قیمت برابر یک جنگنده نسل پنجمی بهتر از جنگنده ای نسل 4.5 هست که هر چقدر هم تجهیزات بروز داشته باشه باز هم ضعف اساسی در پنهانکاری و اصل غافلگیری دشمن رو داره و در نبردهای مدرن با گسترش روز افزون نبرد شبکه محور ، اگر مدافع ، از وجود نیروی مهاجم مطلع باشه میتونه با روشها و امکانات گوناگون اون رو هدف قرار بده و جلوی عملیات رو بگیره. نتیجه اینکه اگر کشوری میخاد سوخو57 به تعداد محدود خریداری کنه ، این کار اصلا منطقی نیست و با در نظر گرفتن هزینه های بلند مدت برای استفاده و نگهداری و تعمیرات و ارتقا ، به هیچ عنوان صرفه اقتصادی نداره اگر کشوری میخاد بصورت محدود سوخو35 بخره تا از قابلیت های نسل پنجمی اون بجز پنهانکاری در نبردهای محدود استفاده کنه ، این خرید یک خرید منطقی هست ، البته در صورت خرید محدود اگر هم کشوری میخاد بهترین حالت رو بدست بیاره بجای سوخو35 باید روی خرید و تولید داخل سوخو57 تمرکز کنه که با کاهش قیمت هر فروند به 100 میلیون دلار ارزش خرید بالایی خواهد داشت و قابلیت های بیشتری هم در نبردهای مدرن به نسبت سوخو35 داره همین شرایط برای سوخو35 هم صدق میکنه ، قیمت تمام شده اون رو با کمی افزایش سفارش میتوان به 70 میلیون دلار کاهش داد (هزینه R&D و زیرساخت اون اعلام نشده ، با فرض یک سوم سوخو50 یعنی 4 میلیارد دلار و برای تولید 200 فروند ، 20 میلیون دلار به ازای هر فروند میشه ، البته هزینه تحقیق و توسعه سوخو35 باید کمتر از این رقم باشد ، چیزی در حدود 1 الی 2 میلیون دلار ، که در این صورت با تولید انبوه و با احتساب 10 میلیون به اضافه 30 میلیون هزینه تولید ، قیمت نهایی هر فروند میشه 40 میلیون دلار) ، با خرید امتیاز و تولید انبوه هم میتوان قیمت نهایی رو تا 50 میلیون دلار به ازای هر فروند پایین آورد ، ولی بدلیل پنهانکار نبودن در سال 2022 این برنامه ارزش بلند مدت نداره! مگر اینکه در ترکیب با یک جنگنده پنهانکار باشه که با توجه به نوع ماموریت و میزان و سطح تهدیدات ، بتوان از جنگنده غیر پنهانکار یا پنهانکار و یا هر دو بصورت همزمان استفاده نمود. در چنین حالتی میتوان از جنگنده های نسل 4.5 که در واقع جنگنده نسل 5 هستن ولی در پلتفرم نسل 4 تجهیزات اونها نصب شده! برای مدت طولانی تا زمان ورود به خدمت انبوه نسل 6 استفاده کرد ، به نظرم کارایی نسل 4.5 تا سال 2035 در سطح بالایی قرار دارد ، از 2035 الی 2045 در سطح متوسط مانند نسل 4 های امروزی در سال 2022 ، و بعد از 2045 تبدیل به هواپیمای قدیمی میشن که با اینکه میتوان همچنان در برخی ماموریت ها ازشون استفاده کرد ، اما شرایط اونها مثل جنگنده های نسل سومی فانتوم در سال 2022 خواهد بود.
  2. سلام خدمت همه دوستان تشکر و خسته نباشید میگم به طراحان این شناور و همه افرادی که تو این پروژه زحمت کشیدن و انصافا سعی کردن نیازهای عملیاتی روز رو برآورد کرده و برای شرایط جدید با حداقل هزینه راه حل خوبی رو ارایه بدن این طراحی با اینکه بعضی اشکلات به همراه داره ، این رو نشون میده نقشه راه نیروهای دریایی ایران داره به سمت قابلیت های فرامنطقه ای و تامین امنیت خطوط کشتیرانی صادراتی و وارداتی میره که خوشحال کننده هست پروژه هایی مثل ناوشکن خلیج فارس و نگین هم که در نیروی دریایی ارتش پیگیر هستن همین روند رو نشون میده با این تفاوت که اونا برای ماندگاری در دریای دور دست به وزن بالاتر احتیاج دارن برای سوخت و تدارکات بیشتر اما شناور سلیمانی چون برای آب های منطقه ای طراحی شده با وزن کمتر و توان تسلیحاتی برابر با ناوهای محافظ 4 هزار تنی میتونه یه گیم چنجر جالب باشه با هزینه یک دهم! از دوستانی هم که این طراحی گرافیکی رو برای پیشنهاد ارتقای شناور انجام دادن تشکر میکنم ، ایده تبدیل به رادار متحرک پدافند هوایی بسیار عالی و جالب توجه هست با اجازه 2 تا پیشنهاد هم من بدم اول اینکه فکری به حال امنیت خدمه بکنید ، درسته این چینش تسلیحاتی قدرت آفندی و پدافندی زیادی رو برای یه شناور سبک به ارمغان آورده اما به همین میزان هم امنیت خدمه و بقاپذیری شناور و خدمه رو در صورت هدف قرار گرفتن بخش تسلیحات رو پایین آورده! دوم هم اینکه یه طراحی نسخه پدافند هوایی هم میتونید انجام بدید؟ مثلا روی پد بالگرد یه سازه تطبیقی با لانچرهای کواد با زاویه 45 درجه قرار داده بشه؟ احتمالا 10 لانچر رو بتوان در 2 ردیف قرار داد. درباره وزن ناو هم اشتباه ذکر کردن ، در مورد شناور وزن خالی رو حساب نمیکنن و حداکثر وزن جابجایش یا همون دیسپلیسمنت رو در نظر میگیرن ، تقریبا حدود 1000 تن تخمین زدم ، باز اگه دوستان بتونن نسبت آبخور و حجم کلی رو در بیارن دقیق میشه حساب کرد. *** برای جلوگیری از پست متوالی ویرایش و اضافه میشه! *** با در نظر گرفتن طراحی و قابلیت های شناور سلیمانی موارد زیر به نظرم میاد 1- افزایش طول شناور به میزان 10 الی 20 درصد ، هم برای افزایش میزان سوخت و تدارکات و هم تامین یک فضای ایزوله و حفاظت شده برای بخش تسلیحات که در صورت بروز مشکل ، جان خدمه حفظ شود و فرصت فرار داشته باشند میتوان سازه هایی در نفش تخلیه فشار در نظر گرفت که انرژی حاصل از انفجار رو به بیرون از شناور منتقل کنن و اینطوری سازه کلی حفظ بشه و در صورت امکان از غرق شناور و از دست دادن پرسنل جلوگیری به عمل بیاد 2- طراحی یک مدل مخصوص برای نقش پدافند هوایی با 12 لانچر کواد صیاد3 در بخش پد بالگرد که بصورت سازه تطبیقی قابل نصب و برداشت باشد ، جمعا 48 تیر صیاد3 به موجودی ناو اضافه میشود و در اینصورت 48+18 موشک پدافندی برد بلند خواهیم داشت که به میزان دو سوم موجودی ناوشکن های 10 هزار تنی یعنی 96 موشک هست ، با این تفاوت که از نظر هزینه به اندازه یک شناور 1000 تنی هزینه خواهد شد و میتوان بجای یک ناوشکن سنگین از 10 ناوچه سبک استفاده کرد که بقاپذیری و طراحی عملیاتی و قدرت پدافندی و آفندی رو به میزان 600 درصد افزایش میده! البته در مقایسه با یک ناوشکن 10 هزار تنی 3- بکارگیری دیتالینک رمزگذاری شده و پایدار در شرایط جوی نامناسب و جنگال شدید و لینک شدن 4 شناور به هم با ترکیب ، 1 فروند راداری ، 1 فروند پدافندی و 2 فروند بالگردی به همراه تعدادی زیردریایی سبک و قایق تندرو و پهپاد که بصورت هماهنگ منطقه ای به شعاع 300 الی 500 کیلومتر رو پوشش بدن و توانایی انواع مختلف عملیات های رزمی و شناسایی و پشتیبانی در زمان صلح و جنگ را داشته باشند 4- با در نظر گرفتن وسعت منطقه و ناوگروه 4 فروندی ، در حالت 100 درصد عملیاتی به 4 ناوگروه و در حالت نرمال که نیمی در اسکله و تعمیرات باشن ، به 8 ناوگروه یعنی 32 فروند نیاز می باشد! با در نظر گرفتن قیمت تمام شده کمتر ( یک دهم الی یک پنجم) به نسبت یک شناور 4 هزار تنی که بین 300 الی 500 میلیون دلار قیمت دارد ، میتوان 32 فروند رو از نظر هزینه برابر با 4 الی 7 ناو محافظ کلاس تایپ54 (350 میلیون دلار برای فروش) در نظر گرفت ، طبیعی هست که تمام این شناورها نباید در نیروی دریایی سپاه باشد و باید اکثر اونها تحویل نیروی دریایی ارتش گردد تا ظرفیت عملیاتی کلاسیک این نیرو افزایش یابد 5- این طراحی در حالت کلی خیلی شبیه به طراحی ناوشکن کلاس نگین نیروی دریایی ارتش می باشد و به نظرم اگر قرار بر تولید این ناوشکن باشد ، میتوان در کنار تعداد کمتری ناوشکن نگین مثلا 4 الی 6 فروند ، تعداد بیشتری از نمونه بزرگتر و دوربردتر این شناور رو تولید و با اونها لینک کرد که به یک مجموعه ناوگروه بزرگ و منعطف دست یافت 6- این ناوگروه 4 فروندی با هزینه تقریبی 200 میلیون دلار دارای مجموعا قابلیت های زیر هست - تقسیم مجموعه به 4 قسمت و افزایش بقاپذیری و انعطاف عملیاتی برای مدت زمان بیشتر - 120 موشک پدافندی برد بلند - 128 موشک پدافندی برد کوتاه - 4 توپ دفاع نزدیک 30 میلیمتری - 16 توپ دفاع نزدیک 20 میلیمتری - 16 الی 32 موشک کروز ضد کشتی - 2 بالگرد - 12 الی 16 قایق تندرو - 12 الی 16 پهپاد از انواع مختلف - 1 رادار کشف و شناسایی دوربرد 3 بعدی - 1 رادار مدیریت ترافیک هوایی و تشخیص دوست از دشمن دوربرد - 4 رادار مدیریت ترافیک هوایی و تشخیص دوست از دشمن برد متوسط - 4 رادار کنترل آتش - 4 سیستم جامع مدیریت میدان نبرد با دیتالینک - 8 الی 16 سامانه اخلالگر و دیکوی و ... میتوان اژدرهای 324 م.م. رو هم بصورت تطبیقی در زیر بدنه نصب کرد مثلا 6 اژدر برای هر شناور از قایق ها و زیردریایی های بدون سرنشین هم میتوان استفاده کرد که در ناو 4 هزار تنی هم میشه در مقابل اینها یک ناو محافظ 4 هزار تنی حداکثر میتواند موارد زیر را داشته باشد - تمام مجموعه در 1 ناو جمع شده است و در صورت غرق شدن همگی از دست میرود - 32 موشک پدافندی برد بلند - 32 الی 64 موشک پدافندی برد کوتاه - 1 توپ 76 م.م. یا سنگین تر - 2 توپ دفاع نزدیک 30 میلیمتری - 2 الی 4 توپ دفاع نزدیک 20 میلیمتری - 1 بالگرد - 4 الی 8 موشک کروز ضد کشتی - 6 الی 8 اژدر 324 م.م. یا 533 م.م. - 2 سامانه راکتی ضد زیردریایی - 2 سامانه اخلالگر و دیکوی - 4 الی 8 پهپاد مختلف - 1 رادار کنترل آتش - 1 رادار کشف و شناسایی دوربرد 3 بعدی - 1 رادار مدیریت ترافیک هوایی و تشخیص دوست از دشمن - 1 سیستم جامع مدیریت میدان نبرد با دیتالینک و ... در مقایسه کلی اگر حداکثر 1000 کیلومتر از سواحل خودی رو در نظر بگیریم ، 4 ناو هزار تنی و برای فواصل دورتر 1 ناو 4 هزار تنی بهتر است
  3. نیروی هوایی کره شمالی تعداد کل هواگردهای عملیاتی 1624 فروند 80 فروند بمب افکن H-5 40 فروند MiG-29A/UB 56 فروند MiG-23ML/UB 160 فروند MiG-21PF/PFM 30 فروند MiG-21U 40 فروند Q-5 120 فروند F-6 110 فروند F-5 40 فروند F-7B 40 فروند Su-25K/UBK 18 فروند Su-7BMK تعداد کل: 734 فروند اگر آمار کامل رو خواستی باید صبر کنی تا از آرشیو پیدا کنم.
  4. [align=center] درياى مازندران نام هاى بسيراى را در تاريخ بر خود ديد چون درياى هيرکانيان، ساکازنه، کاسپين، خزر، طبرستان، درياى خراسان، اکفوده دريا، قزوين ، گيلان، سارى، باکو، ديلم، خوالينسک،تنگيز. کداميک از اين نام ها براى اطلاق درياى خزر مناسب تر است؟ [/align] درياى مازندران بزرگ ترين درياچه ى جهان در شمالى ترين بخش خاک ایران ما قراردارد. درياچه اى با پيرامون ٧٠٠٠ کيلومتر وپهنه ى ٣٩٤٢٠٠ کيلومتر مربع . اين درياچه ى پهناور که روزگارى بخشى از درياى بزرگ تيتيوس بود حدود ٢٥٠ ميليون سال پيش از اعضا خانواده اش ، دريا هاى آرال ، مديترانه ، سياه و درياى پارس جدا افتاد و به پهناور ترين درياچه ى گيتى بدل شد. درياى مازندران در طول تاريخ رخ دادهاى بزرگى را در پيرامون خود شاهد بوده و در هر برهه اى از تاريخ مردمان اين کشور کهن نامى بر آن نهادند. نام ان دريا در نقشه هاى مورد تاييد موسسه ى گيتا شناسى و ژئوفيزيک ايران خزر ذکر شده و نامى که در جهان به آن شهرت دارد کاسپين است. اما اينکه اين دو نام از کجا آمده و چرا من آن را درياى مازندران مى نامم ، موضوغى است که سبب نگارش اين نوشتار شد. همان گونه که پيش از اين گفته شد ، درياى مازندران نام هاى بسيرى را در تاريخ بر خود ديد چون درياى هيرکانيان، ساکازنه، کاسپين، خزر، طبرستان، درياى خراسان، اکفوده دريا، قزوين ، گيلان، سارى، باکو، ديلم، خوالينسک،تنگيز و... اما آنچه اينجا به آن پرداخته مى شود سه نام اخير است که همچنان مورد استفاده قرار مى گيرند. خزر : خزرهاى ترک نژاد ، نزديک به ٢٠ سده پيش از بيابان هاى بى آب آسياى ميانه به سوى سرزمين هاى باخترى کوچ کرده و سرانجام در کرانه هاى باخترى درياى مازندران ساکن شدند. اين قوم که در طول تاريخ به قومى وحشى مشهورند ، در حدود سده ى ششم ميلادى ، حکومت مستقلى به وجود آوردند وکشور خود را خاقانات خزر ناميدند. خزرها در همان سال ها اندک اندک به دين يهود در آمدند ، و اين دين در خاقانات خزر به رسميت شناخته شد.آنان پس از تشکيل حکومت مستقل و تثبيت آن، هجوم به اقوام همسايه را که اغلب مردمان اسلاو بودند ، آغاز کردند. هر از گاهى نيز خساراتى به بخش هاى شمالى امپراطورى ساسانى وارد مى آوردند، تا آنکه براى جلوگيرى از هجوم گاه به گاه اين اقوام نيمه وحشى به دستور کيخسروَ اَنوشِ رَوان ديوارى بزرگى در شهر دربند ساخته شد، که سنگ نبشته ى اين دستور نيز همچنان بر جاست. تا آنکه در سده هاى ٩و١٠ ميلادى با حمله ى اقوام روس خزرها سرزمين هايشان را از دست دادند و به سوى اروپاى شرقى گريختند. کاسپين: کاسپين،کاسپيا، کاسپيانا ، کاسپى،که شکل نخستين اين نام ها، نام شناخته شده ى کنونى درياى مازندران در جهان است از نام قومى ايرانى نژاد گرفته شده که تا ٢٠٠٠ سال پيش از ميلاد ساکنان جنوب قفقاز بودند و آغاز هزاره نخست پيش از ميلاد به سوى سرزمين هاى جنوبى کوچانده شدند . کاسپ ها مردمانى با پوست سپيد، موهاى روشن و چشمانى کبود بودند. آنان با گذر از منطق کوهستانى شمال گيلان کنونى وارد ايران شکاسپ ها به آئين ميترا ايمان داشتند. تنديس هاى بيشمارى از خود بر جاى گذاشتند که شمار زيادى از آنها در حفارى هاى تپه هاى املش يافت شده است. مازندران: درباره ى نام مازندران و معناى آن عقايد بسيارى وجود دارد. که شمارى از آنها را بر مى شمرم . عده اى ”موز“ را نام کوهى گرفته اند که در دل البرز واقع است ، وبا گشايش پاره ى نخست، پاره ى دوم را ” اندر آن “ پنداشتند .که در تاريخ تبرستان ابن اسفنديار ، نيز به اين نکته اشاره شده است . عده اى نيز واژه ى ”ماز “ را به معناى دژ گرفتند و ترکيب واژگانى را به معناى جايى که دژهاى بسيارى در آن واقع است ترجمه کردند. مى گويند مازيار پور قارن، سردار مشهور تبرى ، دستور ساخت دژ ها مستحکمى را در دل البرز داد تا از ورود تازيان جلوگيرى کند . اما نظريه ى ديگرى نيز وجود دارد که ديدگاه زبان شناسانه بسيار قابل توجه است . يکى از خدايان هندو-ايرانى با نام ”ايندرا“ که خداى جنگاورى و طبقه ى جنگاور بوده سبب پديد آمدن اين نام است . آرياييان که به ايزدان متعدد ايمان داشتند پنج ايزد را برتر مى شمردند ١.ميترا ٢. ايندرا ٣. وَرونا ٤.نَساتيا بدين ترتيب از آن رو که مردمان شمال فلات ايران بر اين اعتقاد بودند و نيز مردمانى تنومند و جنگ آورنام اين ايزد را بر سر زمين خود نهادند . پاره نخست به صورت مز ، مها ، مهى ، مزى ، که همگى به معناى بزرگ اند ، پاره ى دوم ايندرا يا ايندر که از آن سخن رفت ، و پاره ى سوم پسوند ”ان“ است که موقعيت مکانى را نشان ميدهد . پس ”مز ايندرا ان “ يا مازندران به معناى سرزمين ايندراى بزرگ است . اما در پايان سوالى مطرح مى شود ، جامعه جهانى اين درياچه پهناور را با نام قومى ايرانى نژاد به نام کاسپین مى شناسد و ما به عنوان نگاهبان اين فرهنگ کهن آن را با نامى به رسميت مى شناسيم ، که از اقوامى نه چندان متمدن بر جاى مانده است. کدام يک به نظر صحيح تر مى رسند؟ منبع: http://www.irdiplomacy.ir
  5. سلام به عزیزان ارتشی و بخصوص نیروی دریایی بابت به نتیجه رساندن چنین پروژه ای تبریک میگم و کار بزرگی انجام دادن انصافا. البته مشخص هست که بنابه دلایلی که اعلام نکردن این ناو رو هم مثل ناو شهید رودکی با سرعت هر چه تمام به مرحله آب اندازی رساندن و تصمیم گرفتن ناو در دریا و صحنه عملیاتی حاضر بشه و نواقص اون رو در آینده به تدریج تکمیل کنند. ولی مساله ای که مهمتر از خود ناو جلب توجه میکنه ، اندازه و تناژ 121 هزار تنی اون هست که چهار برابر ناو لجستیکی خارک (33 هزار تنی) می باشد. مشخص هست که نیروی دریایی برنامه بلند مدتی برای تبدیل شدن به یک نیروی دریایی راهبردی و حضور در نقاط کلیدی برای حفاظت و صیانت از خطوط دریانوردی داره و چنین پروژه هایی رو باید به عنوان زیرساخت چنین نیرویی دید. در آینده برای این ناو لجستیکی فوق سنگین نیاز به ناوشکن های سنگین ده هزار تنی هم خواهد بود و با افزایش تعداد این ناوها می توان تمام خطوط کشتیرانی رو برای کشتیهای با مبدا یا مقصد ایران پشتیبانی کرد. ترانزیت دریایی از نظر صرفه اقتصادی و ظرفیت حمل بار در رتبه اول نسبت به ترانزیت زمینی و ریلی و هوایی قرار دارد و کشوری که بتواند در عرصه ترانزیت دریایی خود را در سطح جهانی تثبیت کند ، ثبات صادرات و واردات رو تضمین میکند.
  6. یک اشتباه محاسباتی انجام دادید اشتوکا جان. سرعت 4 ماخ میشه تقریبا 5 هزار کیلومتر بر ساعت و با این سرعت برد 182 هزار کیلومتر در 36 ساعت طی میشه! برد 21 هزار کیلومتر هم در 4 ساعت طی میشه! حتی با کاهش سرعت به یک دهم نیز باز چند ماه نمیتونه پرواز بکنه!
  7. سلام از بابت مقاله خوبی که ترجمه کردید و اتفاقا مورد لازمی هم بود تشکر میکنم. عذرخواهی می کنم از اینکه میام وسط بحث! ولی برای اینکه برآورد بهتری از توانایی ارتش عراق داشته باشید این آمار رو کپی پیست میکنم! به نقل از میلیتاری بالانس 1990 نیروی هوایی عراق بدین صورت بود: پرسنل 40 هزار نفر شامل 10 هزار نفر پدافند هوایی ، 689 هواپیمای جنگی بمب افکن 2 اسکادران 1 اسکادران توپولف22 با 8 فروند و 1 اسکادران ترکیبی 4 فروند توپولف16 و 4 فروند اچ6دی جنگنده بمب افکن 22 اسکادران 2 اسکادران با 30 فروند جی6 5 اسکادران با 90 فروند میگ23 4 اسکادران با 64 فروند میراژ اف1 ئی کیو5 2 اسکادران با 30 فروند سوخو7 4 اسکادران با 70 فروند سوخو20 1 اسکادران با 16 فروند سوخو24 4 اسکادران با 60 فروند سوخو25 جنگنده شکاری 17 اسکادران 40 فروند جی7 150 فروند میگ21 25 فروند میگ25 30 فروند میراژ اف1 ئی کیو 30 فروند میگ29 شناسایی 1 اسکادران شامل 5 فروند میگ21 و 7 فروند میگ25 آواکس 2 فروند ایلیوشن76 عدنان تانکر 1 فروند ایلیوشن76 ترابری 2 اسکادران شامل 10 فروند آنتونف2 ، 10 فروند آنتونف12 ، 6 فروند آنتونف24 ، 2 فروند آنتونف26 ، 19 فروند ایلیوشن76 تمرینی 35 فروند آ اس202 ، 88 فروند ئی ام بی312 ، 50 فروند ال29 ، 40 فروند ال39 ، 16 فروند ام بی233 ، 16 فروند میراژ اف1بی کیو ، 50 فروند پی سی7 ، 30 فروند پی سی9 ، 2 فروند توپولف22 ، 10 فروند یاک11 و تعدادی سوخو7 موشک هوا به سطح ای ام39 ، ای اس4 ، ای اس5 ، ای اس11 ، ای اس12 ، ای اس30 ال ، سی601 موشک هوا به هوا ای ای2 ، ای ای6 ، ای ای7 ، ای ای8 ، آر530 و آر550 نیروی موشکی 50 پرتابگر فراگ7 و سجیل ، 36 پرتابگر اسکاد بی ، العباس و الحسین نیروی پدافند 160 پرتابگر سام2 ، 140 پرتابگر سام3 ، در حدود 300 پرتابگر سام6و7و8و9و14 و 100 پرتابگر رولند 4 هزار توپ ضدهوایی شامل 23 م.م. ، 37 م.م. ، 57 م.م. ، 85 م.م. ، 100 م.م. و 130 م.م.
  8. با عرض پوزش از اینکه وارد بحث دوستان @worior , @Brave_Heart , @A7A , @Deepblue در موضوع اصلاحات ارضی شدم و به عنوان شخص ثالث موردی که نظرم رو جلب کرد این است که همه شما درست می گید و برای همین به پستهای همگی مثبت دادم و مشکل اینه که هر کدام از دید خودتون به قضیه نگاه می کنید. مساله اصلی این هست که اصلاحات ارضی و تغییر در سیستم سنتی کشاورزی - مالکیتی باید در ایران اتفاق می افتاد. اگر در دهه 40 نمیشد در دهه 50 ، بالاخره جزو جبر زمانه بود برای رفتن به سمت کشاورزی خصوصی و صنعتی. مشکلی که باعث شد این طرح به منظوری که داشت نرسه البته در بخشهایی موفق شد ولی در مواردی بصورت مستقیم و غیر مستقیم مشکلات اقتصادی و اجتماعی و کشاورزی جدیدی را پدید آورد ، این است که ایده طرح خوب بود ولی کارشناسی طرح ضعیف بود. به قول معروف مهم نیست که ایده خوبی داشته باشید ، مهم درست اجرا کردن یک ایده است. همین مشکل در بسیاری از طرحهای اجرا شده در ایران دیده میشود به عنوان مثال در خصوصی سازی که خود ملاحضه دارید چه بر سر صنایع سودده و موفق کشور آورد و ضمن به تعطیلی کشاندن کارخانجات ، باعث بیکاری کارگران و بروز مشکلات اجتماعی - امنیتی در جامعه شده است. مشکل همین است که این ایده هم به درستی اجرا نشد.
  9. 1- لطفا یکی از مدیران این پستها رو به تاپیک نیروی هوایی منتقل کنه. 2- انتقاد دوستان بر نبود اعتبار مالی در زمان حال ، کاملا وارد است ، باید عرض کنم بحث ما تئوریک می باشد و بود یا نبود اعتبار ، تغییری در واقعیات ایجاد نخواهد کرد. ما هنوز در مقابل نیروی هوایی نسل چهارم کشورهای همسایه به توازن هوایی دست نیافته ، آنها در حال ورود به نسل پنجم می باشند و منتظر ما نیستند که ابتدا به سطح آنها برسیم و بعد خودشان را ارتقا دهند. یک برآورد دقیق تر انجام دادم. موجودی نیروی هوایی از جنگنده های F-4, F-5, F-14, MiG-29, Mirage F-1, Su-24, Su-22, F-7 و تعدادی از نمونه های بومی اف5 مانند آذرخش و صاعقه و کوثر تشکیل شده. در این لیست طویل که هشت مدل مختلف هواگرد در اون دیده میشه ، هزینه های نگهداری و لجستیکی زیاده بوده و ضمن افزایش هزینه های جاری باعث کاهش کیفیت عملیاتی هم خواهد شد چرا که اکثر جنگنده ها خارج از پایگاه خودشون در پایگاه دیگه ای امکان پشتیبانی ندارند و این باعث میشه به منطقه اطراف پایگاه محدود شوند. اگر قرار باشد با حفظ این تنوع به خرید جنگنده نو روی بیاریم این لیست به 10 الی 11 گونه مختلف میرسد که خود بیشتر باعث کاهش کیفیت کلی نیروی هوایی میگردد. برای رفع این معضل باید تنوع جنگنده ها رو کاهش داد. بدین منظور باید همزمان با ورود جتهای جدید ، تعدادی از جتهای قدیمی از رده عملیاتی خارج شده و به لیست ذخیره اضافه شوند. با این کار ضمن کاهش تنوع یا حداقل افزایش ندادن آن ، در هزینه های مربوط به آموزش خلبان و پرسنل زمینی هم صرفه جویی خواهد شد. به عنوان مثال خلبانان اف4 برای سوخو30 آموزش ببینند و اف4 بازنشست شود. اف4ها هم با یک اورهال و وکیوم به انبارهای ذخیره ارسال شده و در صورت لزوم همان خلبانان سوخو30 میتوانند با اینها دوباره پرواز کنند. آمار جنگنده های موجود محرمانه است و از آن بی اطلاع هستیم و برای اینکه یک دید کلی داشته باشیم از آمار ویکی پدیا استفاده میکنیم و آنرا با 140 فروند گفته شده تطبیق می دهیم. https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_aircraft_of_the_Iranian_Air_Force در این منبع تعداد فانتوم های عملیاتی از انواع مختلف 64 فروند ذکر شده. این تعداد با 60 فروند سوخو30 جایگزین میشوند. تعداد اف5ها نیز 60 فروند ذکر شده ، این تعداد هم با 60 فروند اف10سی جایگزین شده و با از رده خارج کردن 23 فروند میراژ اف1 هم 20 الی 24 فروند جنگنده نسل پنجم مانند جی20 یا سوخو57 به لیست اضافه میشود. با این کار ، ضمن افزایش کیفیت ، از افزایش هزینه های نگهداری و پشتیبانی جلوگیری میشود. در بلند مدت باید فکری به حال سایر جنگنده ها نمود. با افزایش تعداد سوخو30 به 90 فروند میتوان سوخو24 را هم از لیست کنار گذاشت. به نظر میرسه برای بازنشست کردن اف14ها نباید عجله کرد و میتوان با یک ارتقای سنگین و رفع خستگی سازه ، آنها رو به عنوان مکمل جنگنده نسل پنجم به کار برد. مثلا میتوانند به عنوان سکوی حمل و شلیک موشکهای دوربرد هوا به هوا استفاده شوند و موشک شلیک شده با دیتالینک توسط سوخو57 یا جی20 هدایت میشود. در این حالت خطر چندانی اف14 رو تهدید نکرده و با داشتن پاد اخلالگر قوی از فاصله دور امکان قفل راداری بر روی آن نخواهد بود. میگ29ها باید یک ارتقا به استاندارد SMT یا MiG-35 داشته باشند تا بتوانند به عنوان رهگیر نقطه ای همچنان به ایفای نقش بپردازند. از این نظر برتری با میگ29 بوده و فعلا جایگزینی برای آن در نظر نیست. اف10 نمیتواند بصورت کامل این نقش را ایفا کند. برای نیروی هوایی سپاه هم که از جتهای سوخو22 و اف7 استفاده میکنه میتوان از جنگنده بومی کوثر استفاده کرد. کوثر برای نیروی هوایی ارتش مناسب نیست ولی در عملیاتهای سبک نامتقارن میتواند گزینه مناسبی باشد. با این فرضیات به لیست زیر میرسیم. مرحله اول برای سال 2025 20 فروند سوخو57 یا جی20 60 فروند سوخو30ام کی پی (مدل اختصاصی برای ایران) 60 فروند اف10سی 40 فروند اف14 با ارتقای اویونیک و رادار و سیستم های پیش اخطار ، چاف فلیر ، اخلالگر ، الکتروآپتیکال و تصویرساز فروسرخ ، سیستم جنگ افزار و نصب موشکهای جدید مقصود و پی ال15 یا آر37 40 فروند میگ29 ارتقا یافته به استاندارد MiG-35 30 فروند سوخو24 این 250 فروند برای نیروی هوایی ارتش ، با افزایش کیفیت و بالا رفتن درصد آمادگی عملیاتی به 80 الی 90 درصد ، می توان اسکادران های کوچک تری ایجاد کرد. مانند 20 اسکادران 12 فروندی که تمام پایگاههای موجود را تکمیل میکند. برای هوافضای سپاه نیز تعدادی کوثر اضافه شده و اف7 و سپس سوخو22 از رده خارج میشود. به اضافه 3 فروند آواکس ، 6 فروند پشتیبانی الکترونیکی و شنود ، 6 فروند جنگال ، 3 فروند مدیریت یکپارچه میدان نبرد ، 12 فروند سوخت رسان و 12 فروند ترابری تاکتیکی و 12 فروند بالگرد امداد و نجات مرحله دوم و سوم برای سال 2030 و 2035 24 الی 36 فروند سوخو57 یا جی20 ، افزایش به 48 فروند تا 2035 90 فروند سوخو30ام کی پی ، در صورت نیاز افزایش به 120 فروند تا 2035 90 فروند اف10سی ، افزایش تا 150 فروند تا 2035 40 فروند اف14 در فاز بازنشستگی تا 2035 40 فروند میگ29 در فاز بازنشستگی تا 2035 284 الی 296 فروند برای 2030 و 288 فروند برای 2035 ، با فرض 12 فروند برای هر اسکادران (10 فروند آماده عملیات در هر لحظه) ، 25 اسکادران در حدود 15 پایگاه هوایی تقسیم خواهند شد. به اضافه 6 فروند آواکس ، 10 فروند پشتیبانی الکترونیکی و شنود ، 10 فروند جنگال ، 6 فروند مدیریت یکپارچه میدان نبرد ، 20 فروند سوخت رسان ، 12 فروند ترابری تاکتیکی و 20 فروند بالگرد امداد و نجات تا این سال برای هوافضای سپاه می توان 40 فروند کوثر تحویل داد که برای پشتیبانی از عملیات های زمینی استفاده کند. اما حالت بهینه اقتصادی آن است که تنها یک نیروی هوایی در کشور باشد تا از موازی کاری و اتلاف بودجه جلوگیری به عمل آید. * سقف محدودیت کمی را 300 فروند در نظر گرفتم و ترجیحا هرگونه افزایش کمیت بیشتر باید با استفاده از بی سرنشین ها انجام گردد. با چنین برنامه ای در سال 2035 تنوع جنگنده های موجود در نیروی هوایی به 3 مورد خواهد رسید و کیفیت پشتیبانی افزایش قابل ملاحضه ای خواهد یافت. حتی با لحاظ کردن کوثر و قاهر باز هم تنوع بیشتر از 5 مدل نخواهد بود. تمرکز بیش از حد روی پنهانکاری کنونی اشتباه است. تکنولوژی QADAR (شناسایی و فاصله یابی با استفاده از پدیده به هم پیوستگی کوانتومی) در حال پیشرفت بوده و تا یک دهه دیگر بر روی جنگنده ها نصب خواهد شد. در این صورت هیچ هواپیمای کنونی پنهانکار نبوده و بین سوخو27 با سطح مقطع 15 متر مربع و اف22 با سطح مقطع 100 سانتیمتر مربع تفاوتی نخواهد بود. بهتر است تا رسیدن به این مرحله از جهش تکنولوژی تعداد کمی جنگنده نسل پنجمی خریداری کنیم و بیشتر بر روی شناسایی توسط آواکس و رادارهای زمینی و حسگرهای حرارتی برویم تا از نظر هزینه فایده ، صرفه اقتصادی داشته باشد. حتی بدون این تکنولوژی ، تکنولوژی دیگری در راه است که با پوشش پلاسما جنگنده را پنهانکار میکنند. در اینصورت حتی میگ21 هم پنهانکار میشود. در مقایسه بین جی20 و سوخو57 با جی31 که تک موتوره است ، مانند مقایسه اف15 و اف16 با شرایطی روبرو هستیم که در اکثر تمرینات پرچم سرخ این اف16 است که در مقابل اف15 شکست میخورد. داشتن جنگنده دو موتوره همچنان یک نیاز ضروری است.
  10. تهدیدات منتظر آماده شدن ما نخواهند نشست و به ما هم اطلاع رسانی نخواهند کرد. چند سالی میشه حس میکنم در وضعیت سال 59 قرار داریم و به سرعت به ساعت صفر نزدیک میشویم ، قبل از شهادت سردار سلیمانی هم این مساله فکرم رو مشغول کرده بود. مرداد 81 بود و همه چی در صلح و صفا و آرامش ، همه ما بی خبر و دنبال تعطیلات تابستان بودیم ، عده ای هم دنبال گفتگوی تمدن ها و تنش زدایی با دیگران بودند ، اما یک عده ای اومدن یک شبیه سازی به نام چالش هزاره انجام دادن با 250 میلیون دلار بودجه! هدفشون این بود که بعد از افغانستان ، به ایران حمله کنند. همه کشور خواب بودند ، حتی در کشور دشمن هم همه خواب بودند و تنها عده ای از نئوکان ها و وابستگان آنها در دولت و ارتش آمریکا از داستان اصلی باخبر بودند. اما خدا هم خبر داشت و این خدا بود که باعث شد بجای ایران ، تصمیم به حمله به عراق گرفته شود و ایران به بعد از آن موکول شود و دوباره این بعد شد لبنان و بعد دیگر سوریه و بعد دیگر دوباره عراق و یمن ... و ان شاء الله هرگز به ایران نخواهند رسید. اما ما هم باید هوشیار و آماده باشیم. این رو گفتم ثبت در تاریخ گردد.
  11. این سوال رو در عمل باید از سران نظامی کشور پرسید. ولی در تئوری میتوان با توجه به شرایط ایران و منطقه به دنبال یافتن پاسخ آن رفت. ابتدا باید دید دکترین نظامی ایران از موشک محور به هوایی محور تغییر خواهد یافت؟ در بخش دریایی که شاهد چنین موضوعی هستیم و برنامه ریزی بلند مدت برای آن ، تبدیل شدن به یک نیروی راهبردی است ولی تاثیر نیروی دریایی بر کلیت دکترین نظامی سنگین نمیباشد. اما اگر در نیروی هوایی نیز چنین برنامه ای شکل بگیرد ، با توجه به جایگاه و وزنه سنگین توان هوایی ، این نیرو بر کل دکترین نظامی تاثیر خواهد گذاشت و در نتیجه شاهد افزایش نقش نیروی هوایی و ایفای نقش به عنوان یک نیروی فعال خواهیم بود. امروز نیروی هوایی بیشتر بصورت یک نیروی پشتیبانی به حیات خود ادامه میدهد تا نیروی خط مقدمی که قبل از رسیدن تهدید به مرزها ، جنگنده ها و پهپادهای رزمی را به استقبال تهدید فرستاده و آنرا خنثی نماید. در قبل از انقلاب نیروی هوایی به دنبال دستیابی به برتری هوایی بود و بدان هم دست یافت و قرار بر دست یافتن به سیطره هوایی هم بود که سفارش هواپیماهای آواکس و سوخترسان و شنود الکترونیکی و ... در این برنامه قرار داشت. در سال 57 نیروی هوایی 188 فروند فانتوم ، 77 تامکت و 168 تایگر عملیاتی در اختیار داشت. با اضافه کردن RF-4 و RF-5 و تعدادی از F-5A/B های باقیمانده ، این نیرو از حدودا 450 جنگنده عملیاتی برخوردار بود. در آن زمان ، کشورهای همسایه در برابر ایران هم از نظر کمی و هم کیفی تقریبا هیچ حرفی برای گفتن نداشتند. ترکیه و اسرائیل و پاکستان هنوز اف16 خریداری نکرده بودند و متکی بر جنگنده های فانتوم و تایگر و میراژ3/5 و کفیر و ای4 و ... بودند. عربستان هنوز ایگل ها رو نخریده بود و ... در این روزگار نیروی هوایی توانایی برقراری منطقه پرواز ممنوع بر بخشی از آسمان هر یک از کشورهای همسایه را داشت و آنها هم از هیچ نظر امکان مقابله به مثل نداشتند. خلاصه کنم و آن اینکه برنامه ریزی رسیدن به برتری هوایی در قبل انقلاب به درستی به نتیجه رسید. در ادامه هم قرار بود با رساندن تعداد جنگنده ها تا 1200 فروند سیطره هوایی منطقه در اختیار ایران باشد که این یک بحث دیگری است و مجال پرداختن به آن در این پست نیست. بعد از انقلاب و بخصوص پس از جنگ ایران به سراغ بازسازی نیروی هوایی رفت. سفارش 140 فروندی میگ29 و تعدادی سوخو24 و توپولف22ام و ... در این برنامه قرار داشت. هدف بازسازی نیروی هوایی و دستیابی به توازن هوایی بود. چرا که شرایط با قبل جنگ تغییر یافته بود و کشورهای همسایه به سطح بالاتری از توان هوایی تجهیز شده بودند. این برنامه به سرانجام نرسید به دلایل 1- فروپاشی شوروی و فشار آمریکا بر روسیه تازه تاسیس 2- عدم تامین اعتبار مالی توسط قوای مجریه و مقننه 3- به قول جناب @MR9 نبود دیپلماسی دفاعی که زمانی متوجه موضوع شدیم که آمریکا و اسرائیل و کشورهای همسایه فشارشون روی روسیه تاثیر گذاشته بود و اونها از تحویل مابقی خرید خودداری کردند. البته بهانه هم مشکل تامین مالی از طرف ایران عنوان شد یعنی حق اعتراض هم نداشتیم! بعد از اون تلاش هایی برای میراژ اف1 دست دوم از فرانسه و J-8 از چین و سوخو27 از روسیه و میگ29 از مولداوی و ... صورت گرفت که همگی به نتیجه نرسید. حتی در مورد چین و فرانسه آنها خودشون پیشنهاد دادند و باز مشکل مالی باعث شکست مذاکرات شد. اینکه چرا از نیروی هوایی و طرح های توسعه و نوسازی اون حمایت نشد رو یک عده در بی اعتمادی به این نیرو عنوان می کنند ولی من با این نظر موافق نیستم. دلیل اصلی رو در این می بینم که ما در یک مقایسه اشتباه وارد شدیم و خود را با ارتش آمریکا مقایسه می کنیم. در چنین مقایسه ای بدیهی است که سرمایه گذاری بر روی نیروی هوایی هر چقدر هم که سنگین و بلند پروازانه باشد به برتری هوایی نخواهد رسید و این شد که عطای نیروی هوایی را به لقایش بخشیده و از نوسازی آن صرف نظر کردند. ترجیح دادند راههای میانبر مانند موشکی را بروند. اما این را در نظر نگرفتند که مشکل فقط آمریکا نیست. اگر فردای روز ، با امارات بر سر جزایر ایرانی درگیری صورت گرفت ، یا با ترکیه و پاکستان و عربستان ، این نیروی هوایی اگر بروز باشد از پس اینها که خواهد آمد. از تلاش های متخصصان عزیز نیروی هوایی برای ساخت جنگنده بومی هم ضمن این که قدردانی می کنم ولی چون تا به امروز تولید انبوه و جنگنده سنگین رهگیر ندیدیم ، وارد این بحث نمی شوم. برسیم به شرایط امروز ما در ابتدای ورود به دوره جدیدی از هوانوردی نظامی هستیم. دورانی که در آن نبردها بصورت شبکه محور و با هوش مصنوعی در حال انجام است. پهپادهای رزمی به سرعت در حال گسترش هستند و به عنوان مکمل رهگیر استفاده خواهند شد. یک جنگنده مدرن نسل پنجمی با شبکه شدن با آواکس و ایوکس و پهپاد و ... می تواند براحتی از پس چند جنگنده نسل چهارمی غیر شبکه ای برآمده و آنها را از میدان نبرد خارج سازد. در این شرایط نیروی هوایی باید بجای کمیت به سراغ کیفیت و مجموعه کاملی از دارایی های هوایی برود. این دارایی ها عبارتند از هواپیماهای آواکس ، پشتیبانی و شنود الکترونیکی ، فرماندهی متمرکز هوایی ، پهپادهای شناسایی و رزمی ، شبکه نمودن تمام هواگردها به هم و کنترل وضعیت میدان نبرد با هوش مصنوعی ، لینک ماهواره ای و ... در نهایت جنگنده های رهگیر! مشخص است که هزینه اجرای چنین پروژه ای از نظر اعتباری و زمانی زیاد خواهد بود و باید آنرا به چند مرحله تقسیم کرد تا بتوان با دستیابی به هر مرحله از یک سطح قابل اعتماد هوایی برخوردار شد. ملاک را جدول زیر حاصل زحمت برادر @MR9 قرار می دهیم. به نظر من امروز در وضعیت ضعف هوایی قرار داریم. برای دستیابی به توازن هوایی باید چه تعداد از هواگردهای مختلف را وارد خدمت کنیم؟ این رو دوستان هم نظر بدهند تا به یک جمع بندی منطقی برسیم. این را در نظر داشته باشید که اعراب توان عملیاتی 1000 سورتی در روز دارند. نیروی هوایی امروز در بهترین حالت 300 سورتی ظرفیت عملیاتی دارد. یک هواپیمای نو میتواند روزانه حداقل 3 سورتی پرواز داشته باشد به شرط داشتن خلبان کافی. یعنی برای پر کردن خلاء 700 سورتی نیاز به 250 جنگنده نو داریم. ولی اگر مساله رو از زاویه دیگری نگاه کنیم و ورود پهپادهای رزمی را در نظر بگیریم ، با حذف عملیاتهای بمب افکن و تهاجم هوا به سطح ، این تعداد میتواند به نصف کاهش یابد. یعنی در حدود 120 الی 140 جنگنده نو به اضافه 300 پهپاد رزمی این ظرفیت را برای نیروی هوایی ایجاد خواهد کرد. برای پشتیبانی از 120 جنگنده نو که بتوانند با سوختگیری مدت بیشتری در آسمان باشند ، به حداقل 12 سوخترسان احتیاج است ، همان 6 فروند آواکس محاسبه قبل از انقلاب را هم در نظر بگیریم ، 3 الی 6 فروند هم هواپیمای پشتیبانی الکترونیک شنود و 3 الی 6 فروند هم هواپیمای مدیریت یکپارچه میدان نبرد لازم است. این 120 الی 140 فروند رو مثلا بصورت زیر در نظر بگیریم 20 فروند سوخو57 یا جی20 به عنوان رهگیر دوربرد پنهانکار به عنوان مکمل اف14ها 60 فروند جی10سی به عنوان جنگنده سبک چند منظوره برای مکمل میگ29ها و قاهر در آینده 60 فروند سوخو30 به عنوان جنگنده سنگین چند منظوره برای مکمل اف4ها و سوخو24ها هزینه تمام شده در حدود 10 میلیارد دلار خواهد بود! فعلا که پول نقدی در دست نیست! ضمن اینکه به مرور زمان باید جنگنده های قدیمی از چرخه عملیات خارج شده و حداکثر 4 الی 5 نوع جنگنده در خدمت نیروی هوایی باشد تا از نظر لجستیکی و هزینه های نگهداری باصرفه باشد. در صورت تولید انبوه جنگنده کوثر و به نتیجه رسیدن و تولید جنگنده قاهر نیز ، اینها به مجموعه هواگردهای فوق اضافه شده و توان هوایی را به سطح مطلوب هوایی ارتقا میدهند.
  12. SAEID

    تئوری بازدارندگی

    تشکر جناب کیانی البته دوستان علاقمند به این مسائل زیاد هستند ولی شما سوال سختی رو مطرح کردید! من هم چند موردش رو هر چی فکر کردم یادم نیومد! هر سلاح رو باید در پازل کلی تسلیحاتی و دکترین نظامی بهش نگاه کرد و انتظار نباید داشته باشیم که یک سلاح بتونه جور سلاح دیگه رو بکشه. مثلا بخایم از تانک به عنوان توپخانه استفاده کنیم و نریم دنبال تولید توپهای خودکششی! شاید در مورد خاصی بتوان به تانکها دستور داد مثل توپخانه عمل بکنند ولی اینکه همیشه از این روش استفاده کنیم ، روزی میرسه که به خط آتش توپخانه دشمن میرسیم و در اون روز هم تانکها از بین میرن و هم امکان آتش متقابل برای پشتیبانی از نیروهای عمل کننده نداریم. فرض کنیم ایران امروز ، سلاح هسته ای ساخت! چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اولین تاثیرش در این است که دیگر نمیتوان از موشکهای بالستیک بصورت انبوه استفاده کرد چرا که طرف مقابل نمیتواند بداند که حامل هسته ای دارد یا متعارف! یعنی با دست خودمان سلاح اصلی کشور رو از چرخه کاربردی به یک وسیله لوکس تبدیل میکنیم که نه میتوان ازش استفاده کرد و نه میتوان آنرا کنار گذاشت و فقط باید هزینه های نگهداری و توسعه آنرا متقبل بشیم. حالا در نظر بگیرید طرف مقابل هم اتمی باشد مثلا با پاکستان یک درگیری مرزی به مدت یک ماه پیش بیاد. اون با نیروهای کلاسیک و برتری هوایی پیشروی کنه و ما هم چیز خاصی در مقابلش نداشته باشیم! در هر شرایطی هم که نمی توان از سلاح هسته ای استفاده کرد حتی اگر طرف مقابل غیر هسته ای باشد. پس نتیجه شکست حقارت باری برای خودمان میشود. از نظر استراتژیک بخام بگم ، برخورداری از سلاح هسته ای ، سطح استراتژیک ایران رو بالا میبره و برخی تسلیحات رو عملا بلااستفاده میکنه تا روزی که قرار باشه در جنگ هسته ای ازشون استفاده بشه و چون احتمالا چنین روزی رو شاهد نباشیم ان شاء الله ، پس بازدارندگی کلاسیک رو هم از دست میدیم. حالا کلاسیک از نوع نامتقارن و ناهمتزار و ... هر چی اسمش رو خواستید بزارید. اگر کشوری بخواهد که به سلاح هسته ای دست یابد ، ابتدا باید برای تمام سطوح درگیری سلاح و ابزار مناسب را به تعداد کافی بدست آورد. سلاح هسته ای آخرین موردی است که یک کشور باید بدان دست یابد. حتی اقتصاد بر سلاح هسته ای ، اولویت دارد.
  13. اول این رو بگم که موافق خرید هیچ کدام از میگ35 و جی10سی نیستم و تنها این رو از نظر صرفه خرید و کاربری مقایسه میکنم. البته این نگرانی در خصوص هواگردهای تک موتوره نسبت به گذشته خیلی کاهش یافته و حتی در موتورهای روسی هم ضریب اطمینان بالایی وجود دارد ولی طبیعتا کمتر از مشابه آمریکایی. اما اگر زمان اورهال موتور و چک های دوره ای را رعایت کنیم مشکلی خاصی نباید بوجود بیاید. در مدل AL-31F زمان اورهال یا MTBO هزار ساعت و عمر کلی موتور سه هزار ساعت است. از مشتقات این مدل در سوخو30 و جی10 نصب شده و طبق تایید AVIC (شرکت صنعت هواپیمایی چین) در طراحی موتور WS-10 از مشخصات فنی نمونه روسی استفاده است. از نظر عمر موتور بررسی کنیم ، با فرض 300 ساعت پرواز سالانه برای هر جنگنده ، بعد از 10 سال باید موتور تعویض شود. این مساله توجه به تامین قطعات یدکی را در بلند مدت نشان میدهد چیزی که روسها در آن قابل اطمینان نیستند. جی10 از سال 2006 در خدمت بوده و تاکنون 468 فروند از آن تحویل ارتش چین شده است و تنها یک حادثه در نمایش هوایی آکروباتیک در سال 2016 داشته است که منجر به کشته شدن خلبان گردید. در این 14 سال هزاران ساعت پرواز و یک مورد تلفات یعنی ضریب کیفی بالایی در ساخت این جنگنده بکار رفته است. از نظر انعطاف پذیری و ماژولار بودن هم بهتر از میگ35 میباشد. 11 جایگاه حمل سلاح و مخزن سوخت در برابر 9 جایگاه و امکان تعبیه مخازن سوخت تطبیقی و استفاده از انواع پادهای اخلالگر و نقشه بردار و تصویرساز و حتی نصب موتور با خروجی سه بعدی WS-10B که قدرت مانور جی10 را به سطح میگ35 رسانده و میتواند مانور کبری را اجرا نماید. تنها مشکلی که جی10 دارد این است که تاکنون به هیچ کشوری فروخته نشده و بازار جانبی برای تامین قطعات آن نخواهیم داشت بر فرض روزی که روابط با چین به سردی گراید. ولی روسها نشان دادند در زمان روابط خوب هم از پشتیبانی ضعیفی برخوردارند. از نظر راداری و تسلیحات هر دو جنگنده رو در یک سطح می بینم ولی نمونه چینی رو به دلیل بروزرسانی های بیشتر در شرایط بهتری قرار میدم. چین با منابع مالی بیشتر و برای اینکه در برابر جنگنده های آمریکایی توان رقابت داشته باشد بروزرسانی های بهتری انجام میدهد. درباره قدرت مانور هم درست است که میگ35 برتری دارد ولی دوران نبرد داگفایت گذشته است و خیلی به ندرت دیده میشود که کار دو جنگنده به نبرد نزدیک بکشد ولی در نبرد فامد جی10 با موشک پی ال15 برتری دارد. در پایان نگاهی هم به قیمت تمام شده این دو بیندازیم. هر دو جنگنده تقریبا 50 میلیون دلار هزینه خواهند داشت شامل جنگنده + مهمات + قطعات یدکی + آموزش خلبان + آموزش پرسنل زمینی و ... و اگر قرار باشد نیروی هوایی در آینده به سمت خریدهای سنگین چون سوخو57 ، سوخو35 ، جی20 و ... برود ، بدلیل اشتراک موتور و برخی قطعات با جی10 هزینه نگهداری را کمتر و سرعت خدمات دهی به جنگنده های خارج از سرویس را افزایش خواهد داد.
  14. متاسفانه هیچ یک تاثیرگذاری جدی بر توان هوایی کشور ندارند و فرصتهای بسیاری داشتیم که از دست رفته است. امروز حتی سوخو30 دیگر آن جنگنده ای نیست که در تمرین مشترک هند و آمریکا توانست اف15 را شکست دهد. شرایط تکنولوژیک تغییر کرده و نیاز به برنامه ریزی و حرکت چند پله ای برای رسیدن به توان هوایی و در نهایت برتری هوایی هستیم. برای ابتدای امر ، جی10سی گزینه مناسبی است ، می تواند روح تازه ای در کالبد پیر نیروی هوایی دمیده و آنرا به یک نیروی عملیاتی قابل اطمینان تبدیل کند. تهدیدات فقط از جانب آمریکا نیست که در طرف مقابل اف35 و اف22 را قرار دهیم. بین هر دو کشور همسایه ممکن است مدتی اختلاف پدید آمده و این اختلاف به خصومت تبدیل شود. مانند درگیری دو سال پیش هند و پاکستان که توانستند همدیگر را بالانس کنند و در غیر اینصورت درگیری به مدت بیشتری ادامه می یافت. البته توان هسته ای طرفین هم موثر بود. یا تهدیداتی از جانب گروه ها و گروهک های تروریستی مانند داعش که در چنین مواردی نیاز به جنگنده ای با امکان سورتی پرواز بالا است. جنگنده نو براحتی میتواند 3 سورتی در روز عملیات داشته باشد. ولی جنگنده های قدیمی به علت فرسودگی 1 الی 2 سورتی در روز محدودیت پرواز رزمی دارند که پس از چند روز این میزان حتی به کمتر از 1 سورتی در روز میرسد. اگر این پله اول رو با نظر متخصصین امر ، درست طی کنیم ، می توان در پله های بعدی با طرف روسی هم وارد مذاکره شد و روسها هم نمی توانند ایران را به خرید میگ35 اجبار کنند چرا که جی10 معادل آن میباشد.
  15. در مرحله اول برای نمایش قدرت و ترساندن ایران است. در مرحله دوم برای تمرین و هماهنگی پروازهای رزمی دوربرد جهت حملات واکنش سریع و ضربتی می باشد. در مرحله سوم نمایش قدرت برای کشورهای منطقه است که در حد خود باقی بمانند. در مرحله صفرم ، پروازهای شناسایی برای بروزرسانی پایگاه داده از مراکز نظامی ایران است.
  16. صحت این آمار رو تایید نمی کنم چون از منبع معتبری نمی باشد. ولی دید کلی داشتن بهتر از نبود هیچ آماری هست. بقیه آمار نیروهای زمینی و دریایی و همچنین آمار دیگر کشورها رو از لینک زیر مطالعه کنید. https://nation-creation.fandom.com/wiki/Modern_Day_Military_Pricing_List
  17. RUSSIAN Air Force EQUIPMENT Aircraft Fighters (multirole, air superiority, strike)Edit Su-35BM: $57+ million Su-27SKM: $27-30 million Su-30MK series: $37,5 million Su-33: ~$40 million Su-34: ~$36 million MiG-35: $40 million MiG-29K: ~$20 + million MiG-29M: ~$24,5 - 27 million MiG-29SMT: $24,5 - 27 million MiG-35: $40 million PAK-FA: Russia claims $80 million, Insiders say easily $100-120+, maybe even as high as $135 million. I’ll assume that the higher ones are export price, though even that very well may not be. First flight in 2010, and based on delays, we’re probably looking at service in 2014-2016. Il-214: $40 million rough estimate. Joint venture with India, IOC expected around 2016. MiG Skat UCAV: $30 million [individual], $90-100 million [system] Helicopters and ground attack aircraft Ka-52: ~$35 million *2011 g Ka-50N: ~$16 million Mi-28: ~$15-16 million Mi-35: $12 million Ka-60/64: $10 million Mi-17/Mi-8: $9 million Ka-27: $12 million - Mi-38: $15-16 million Mi-26M: $18 million Su-25T: $11 million Su-25TM/Su-39/Su-25SM: $15+ million Transports, tankers, AEW&C aircraft and trainers A-50 AEW&C: ~$50 million as upgrade of existing Il-76, +$30+ million for Il-76 aircraft Il-78M Tanker: $50 million Il-76MF: $0,8 million sekond hand Il-76MD-90: $30+ million An-124-102: $70 -100million An-124-200: $125 million An-124-100M: $150 million Tu-214: $40+ million Il-112V: $20 million Sukhoi Superjet 100: $30 million Yak-130: $15 million UAVs Yakolev Pchela UAV: $22 million per system (mobile ground control station, technological truck, loader/transporter, 10 Pchela with expendables) ZALA 421-12 UAV: $340,000 ZALA 421-06 helicopter UAV: $380,000 ZALA 421-8 micro UAV: $172,000 per system (2 UAV, portable ground station, 2 spare power supply, backpack) Dozor 600 UAV: $4 million per system (mobile ground control station/truck, 6 UAVs) Aircraft Upgrades MiG-21-93: $4.5 million as an upgrade of existing stocks. Adds a new radar (MiG-29 class), upgraded avionics, improved cockpit egonomy, and the capability to fire Vympel R-27 (NATO: AA-10 'Alamo') and Vympel R-77 (NATO: AA-12 'Adder') missiles, along with airframe life extension. MiG-21-97: $5.5 million as an upgrade of existing stocks. Includes the MiG-21-93 package, plus the Klimov RD-33 engine. Evaluations place this in the F-16 class. MiG-23-98: $6 million as an upgrade of existing stocks. Adds a new radar, new self-defense suite, new avionics, improved cockpit ergonomy, helmet-mounted sight, and the capability to fire Vympel R-27 (NATO: AA-10 'Alamo') and Vympel R-77 (NATO: AA-12 'Adder') missiles, along with airframe life extension. MiG-29SMT: $21 million as an upgrade of existing stocks. Su-27SM2: $37 million as an upgrade of existing stocks. Avionics and weapons upgrades to Su-35 class, plus the Salyut AL-31F-M1 engine. MiG-31BM: $7 million as an upgrade of existing stocks. Avionics upgrade, HOTAS, cockpit update, upgrade to the NIIP Zaslon radar. Adds ability to use R-77/RVV-AE (AA-12 ‘Adder’) missiles, and the full range of air-to-ground weapons. Price based on 2007 contract to upgrade Kazakh MiG-31s Su-30MKIB Super 30: $12 million as an upgrade to existing Su-30MKI. Adds the Zhuk ASE AESA radar, modernizes the onboard computers and ECM to Su-35 standards, adds the ability to use the BrahMos missile. Su-25SM: $15+ million as an upgrade of existing stocks - (rough estimate) Munitions R-77 RVV-SD (AA-12): ~$800,000 R-77 RVV-AE (AA-12): $600,000 R-73M2 (AA-11): ~$300-350,000 R-73M1 (AA-11): ~$250-300,000 P800 Yakhont: - $2.5-3 million Kh-31AM: ~$1.5 million Kh-31PM: ~$1.3 million Igla-S (SA-24) MANPADS: ~$1.6-1.8 million for 1 launcher and 10 missiles Igla (SA-18) MANPADS: $1.4 million for 1 launcher and 10 missiles Kornet-E (AT-14) ATGM: $875,000 for 1 launcher and 10 missiles Metis-M (AT-13) ATGM: ~$500,000 for 1 launcher & 10 missiles CHINESE Air Force EQUIPMENT Aircraft J-10A: $45 million JF-17 Block II: $30-35 million JF-17: $25-30 million F-7NI: $15 million F-7BG: $10 million KJ-2000 AEW: ~$160-180 million ZDK-03 AEW: ~$80-100 million KJ-200 AEW: ~$80-100 million L-15 Trainer: $14-15 million FTC-2000 (JL-9): $14-15 million K-8E: ~$4.5-5 million K-8: ~$3.5-4 million WZ-10: ~$35 million Z-15C: ~$35-40 million Z-15 (EC 175): ~$20 million WZ-19: ~$25-35 million WZ-9: ~$20-25 million Z-9D: ~$20-25 million Z-9C: ~$15-20 million Z-9B: ~$10-12 million J-20: ~$125 million J-10B: ~$50-55 million Y-9: ~$40 million Munitions PL-12 MRAAM: ~$250-300,000 PL-9C SRAAM: ~$150,000 FN-6 SAM: ~$75-90,000 QW-2 SAM: ~$75-90,000 HJ-10 IIR/MMW: ~$200,000 LJ-7 ATGM: ~$80,000 HJ-10 ATGM: ~$75,000 AKD-10 AGM: ~$60,000 HJ-9 ATGM: ~$60,000 HJ-8 ATGM: ~$500,000 for 1 launcher & 8 missiles PL-21: ~$750,000
  18. US Air Force EQUIPMENT Aircraft F/A-22: ~$220 million – $136 million flyaway cost F-15SE: ~$120-140 million, depending on options F-15E: $110-130 million, depending on variant - ($120 million or so based on F-15K, $120+ million for the SG, Israeli F-15I purchase plus inflation suggests $110 million per, and that’s with Israel providing some components) F-35B: $150 million F-35C: $139.5 million F-35A: $122 million EA-18G: $68.2 million A1F- stealth fighter 2020 16.8 billion F/A-18E/F: $55.2 million F-16V : $126.3 million 2017-trainer class 1 $100,000 2017-trainer class 2 250,00 2017-trainer class 3 500,000 F-16E/F Block 60: $90 million (next generation) STRAT bomber 450 million F-16C/D Block 50/52+: $78 million F-16C/D Block 50/52: $60 million licensed production, $10 million to upgrade older models P-8A MMA: $256.5 million E-767 AWACS: $600-700+ million E-737 AWACS: $425 million E-2D AWACS: $176 million E-2C Hawkeye 2000: $200 million E-2C Hawkeye v2.0 2019 600 million KC-767: $225 million C-17A: $400 million C-130J-30: $62 million KC-130J: $71.07 million C-27J: $35 million HC-144A/CN-235 MPA: $40 million AH-64D Block : $33 million AH-64E Block II: $35.5 million AH-1Z: $31 million Bell 407 ARH: $15 million with modest munition package, $20+ million with full munitions AH-6i: ~$10 million H-92: $62 million MH-60R: $55 million S-70B: $43 million, depending on variant MV-22: ~$130 million CH-47F: ~$70-80 million MH-60S: $45 million base, $125 million with Mine countermeasures equipment UH-60M: $44 million UH-60L/S-70A: $25-35 million, depending on variant AH-60L Battlehawk: $45 million UH-1Y: ~$20 million as remanufacture, ~$30 million new Bell 412EP: $13 million UH-1N: ~$10 million Avenger UCAV System: ~$110-120 million for 4 aircraft & ground control MQ-9 Reaper UCAV: $110 million per 4-unit system MQ-5B Hunter UCAV: $100 million per 6-unit system MQ-1 Predator: $90 million per 4-unit system MQ-8B Fire Scout UCAV: ~$15 million for 3 aircraft & ground control RQ-4E Global Hawk UAV: $120+ million per aircraft RQ-4B Global Hawk UAV: $280 million per 2-unit system + $90 million per extra aircraft -$200-300 million additional for secure comm systems RQ-4A Global Hawk UAV: $220 million per 2-unit system + $60 million per extra aircraft RQ-7B Shadow 200 UAV: $16 million for 4 aircraft & 2 ground stations ScanEagle UAV System: $7 million RQ-16 T-Hawk UAV System: $450-700,000, depending on payload Maveric UAV System: $550,000 for 3 aircraft & ground control RQ-11B UAV System: $500,000 per 3-unit system Desert Hawk UAV System: $300,000 for 6 aircraft & ground control RQ-14 Dragon Eye UAV System: $150,000 for 3 aircraft & ground control NGB(next generation bomber): ~$350-$400 million export, assuming use of the FB-22 concept as a basis. First flight in 2016, planned service in 2018 AC-27J: ~$125 million based on unit price estimate. IOC in 2014-5. Replaces AC-130 CH-53K Super Stallion: ~$70 million Pwnager: ~Fuggedah boud it (Est service date in 3 years, give or take a few millenia) Munitions SM-3 Block IA: $10 million THAAD Missile: $12 million PAC-3 Missile: $4.5 million, $4 million for reloads Patriot GEM-C/T: ~$2.5 million new, $600,000 as upgrade of existing missiles MIM-104D Patriot: ~$2 million SM-2ER Block IV: ~$2.5 million SM-2MR Block IIIA/B: $1.7-1.8 million SLAMRAAM: $1.55 million per missile, including provisions to mount system on fixed or mobile launch units RIM-116B RAM Block IA: $950,000 ESSM: $800,000 FIM-92A Stinger: ~$2.7 million for launcher & 10 missiles AIM-120D: $1.5 million AIM-120C7: $850,000 AIM-120C5: $550,000 AIM-9X: $550-650,000 AIM-9M-2: $200,000 for new users, $110,000 for current users AGM-88E AARGM: ~$1.2 million AGM-88D HARM: ~$0.9-1 million BGM-109: $3 million AGM-84K SLAM-ER: $3.5 million AGM-158 JASSM: $2-3 million A/R/UGM-84L Harpoon Block II: $3.2 million AGM-154A/C JSOW: $375,000 M39 ATACMS Block IA: $1.5 million AGM-65H Maverick: $375,000 AGM-65G2 Maverick: $350,000 AGM-65D Maverick: $300,000 AGM-65H Maverick: ~$325,000 AGM-65E Maverick: ~$200,000 AGM-114L: $425,000 AGM-114M: $125,000 AGM-114K: $100,000 APKWS II Guided 70mm Rocket: $30-40,000 M30 GMLRS Rocket Pod: $100,000 FGM-148 Javelin: ~$100-120,000 per missile, $400,000 per CLU TOW-2B: ~$55,000 basic, ~$60,000 RF, $80,000 to upgrade older launcher, $200,000 launcher TOW-2A: $50,000 basic, $55,000 RF, $80,000 to upgrade older launcher, $200,000 launcher GBU-39 SDB: $77,000 GBU-15(V)2: ~$550,000 GBU-15(V)1: ~$375,000 GBU-28: ~$350,000 EGBU-27 Paveway III 2000-lb: ~$160,000 BGM-r rockets 10 1.1 million GBU-27 Paveway III 2000-lb: ~$125,000 EGBU-24 Paveway III 2000-lb: ~$160,000 GBU-24 Paveway III 2000-lb: ~$125,000 EGBU-10 Paveway II 2000-lb: ~$110,000 GBU-10 Paveway II 2000-lb: ~$75,000 EGBU-16 Paveway II 1000-lb: ~80,000 GBU-16 Paveway II 1000-lb: ~50,000 EGBU-12 Paveway II 500-lb: ~$65,000 GBU-12 Paveway II 500-lb: ~$35,000 JDAM: $70-80,000, depending on variant M395 Guided 120mm mortar shell: $5000 Mk.48 Mod 7AT 21" Torpedo: ~$4-4.5 million new, $3.75 million upgrade of existing weapons Mk.48 Mod 6 21" Torpedo: ~$3.5-4 million Mk.54 Torpedo: $1.1 million SM-3 Block IIB: $15+ million SM-3 Block IIA: $15 million SM-3 Block IB: $13 million PAC-3 MSE: $5 million (rough estimate RIM-116C RAM Block II: $0.8-1 million JAGM ATGM: $250-300,000 GBU-53 SDB II: $200,000
  19. SAEID

    تئوری بازدارندگی

    در ویکی فارسی و انگلیسی هم این تعداد رو نوشته برای سپاه سائو سائو Strength 800,000 (Cao Cao's claim) 220,000–240,000 (Zhou Yu's estimate) برای سپاه جنوب هم 50 هزار نفر ذکر شده. برای اینکه بحث اصلی منحرف نشه ، در صورت تمایل لطفا در پی ام پاسخ بدید.
  20. SAEID

    تئوری بازدارندگی

    سلام دوباره ببخشید ، پست رو ویرایش کردم.
  21. SAEID

    تئوری بازدارندگی

    تشکر جناب کیانی ، به نظرم نبرد صخره سرخ رو هم می گذاشتید که سپاه 50 هزار نفری لیوبی و سان کوان موفق شدند سپاه 800 هزار نفری سائو سائو رو شکست بدهند. به نظرم همین یک نبرد رو تحلیل کنیم میتوان چارچوب کلی ترسیم بازدارندگی و مسیر دستیابی به اون رو بدست آورد و در صورت بروز درگیری هم دست خالی نماند.
  22. سلام این تاپیک تازه دیدم. تشکر از دوستان بابت سوال و جوابهای خوبی که دادن و البته من به عنوان نفر آخر تقلب کردم و نظارت بقیه رو هم مطالعه کردم! بالاخره تجربه بیشتر از سلاح به کار میاد! این نکته رو بگم که صورت مساله خیلی کلی هست و به جزئیات اشاره نشده! فرض میگیرم که نیروی مهاجم از توپخانه سنگین تری برخوردار باشد مثلا کالیبر 155 م.م. و خمپاره های 81 م.م. مشخص است که مدافع باید از تمام محورهای ورودی شهر دفاع کرده و اجازه رسیدن به مرکز شهر و سقوط آن را ندهد. همین اجبار ، باعث تقسیم شدن نیرو و تجهیزات آن به سه قسمت خواهد شد. یعنی از 5 گردان به هر محور 1 گردان اختصاص داده و 2 گردان هم به عنوان احتیاط در مرکز شهر یا در خط پشتی یکی دو محور مستقر میشوند. پس به هر محور حمله کنیم حداقل با 1 گردان و حداکثر 3 گردان از مدافعین روبرو میشویم. از نظر استحکامات دفاعی نیز موارد زیر قابل پیش بینی است - در محور قدیمی مدافع تله های انفجاری و ... کار گذاشته و دیوار برخی خانه ها را سوراخ کرده و نیروهای مدافع بصورت رندام در هر کوچه و خیابان در چند خانه حضور دارند و در تقاطع ها نیز با کیسه شن و مصالح ساختمانی سنگربندی کرده است. - در محور جدید ، تله های انفجاری و ... کمتری به نسبت مساحت وجود دارد اما حجم سنگربندی و تبدیل ساختمانهای بزرگ به پایگاهی برای دفاع و جلوگیری از پیشروی بیشتر است. ممکن است خیابانها را بصورت عرضی با مصالح در چند نوبت پرکرده باشند تا بعنوان خاکریز عمل کند. - این محور به احتمال زیاد بصورت کامل مسدود شده باشد و برای عبور از آن باید از موانع خاکریز و خندق و پلهای تخریب شده گذشت! * توپخانه 155 برد بیشتری نسبت به 105 مدافع دارد. * هر گردان را 4 گروهان در نظر میگیریم. * محور 3 درسته که غیر قابل عبور به نظر میاد ، اما همین موانعی که مدافع ایجاد کرده برای مهاجم هم به عنوان جان پناه میتواند استفاده بشود. 1- دو گروهان در شب به محورهای 2 و 3 با پشتیبانی خمپاره های 81 حمله ایذایی میکنند. وارد شهر و خط آتش دشمن نمیشوند ولی تا جایی جلو میروند که توپخانه مدافع شروع به آتشباری کند. در این محور امکان تحرک بالا برای مهاجم وجود دارد. سپس عقب نشینی میکنند. 2- محل اختفای توپخانه مدافع توسط دیده بان ها مشخص شده و گرای آنرا به واحدهای 155 م.م. میدهند و بصورت همزمان به مختصات داده شده آتش میکنند. این آتشباری تا صبح ادامه خواهد داشت تا مرکز شهر و محل استقرار توپخانه و انبارهای مهمات که در نزدیکی آن باید باشند از بین بروند. 3- پس از نابودی مرکز توپخانه مدافع ، توپخانه خودی محور 2 را شامل معابر و کارخانه ها تا مرکز شهر زیر آتش میگیرد. این کار نیز تا صبح ادامه خواهد داشت تا نیروی مدافع مجبور به عقب نشینی تا مرکز شهر باشد. 3- صبح در هنگام طلوع خورشید در خلاف جهت نور آن برای مدافع ، یک گردان به محور 2 حمله کرده و تا نزدیکی مرکز شهر پیشروی و اقدام به اجرای موانع دفاعی میکنند تا در برابر ضد حملات احتمالی امکان دفاع داشته باشند. 4- در طول روز دوم ، محور 3 تا مرکز شهر توسط توپخانه زیر آتش گرفته شده و تا شب این آتشباری ادامه می یابد تا نظم مدافع به هم خورده و امکان سازماندهی نیروهایش را نداشته باشد. 4- در شب دوم ، به محور 3 توسط یک گردان حمله میشود. همزمان یک گردان نیز با سرپل گرفته شده در مرحله قبل ابتدا به مرکز شهر و سپس از پشت به محور 3 حمله میکنند. 5- همزمان با پیشروی در محور 3 ، نیمی از آتش توپخانه متوجه محور 1 خواهد بود تا مسیر تدارکات و نیروی کمکی از این محور سد گردد و آنهایی هم که عبور کرده اند در مرکز شهر با گردان استقرار یافته روبرو شوند. 6- همزمان با پیشروی در محور 3 ، نیمی دیگر از آتش توپخانه متوجه مرکز شهر و سپس محور 3 خواهد بود. 7- نیروهای محور 3 و محور 2 به هم ملحق شده و به مدافع در محور 1 پیشنهاد تسلیم شدن می دهند چرا که مرکز شهر و دو سوم آن در اختیار مهاجم قرار گرفته است و مدافع در محور قدیمی که امکان تحرک ندارد محاصره شده و یا باید از شهر خارج شوند یا تسلیم. میزان تلفات مدافع - نابودی کامل توپخانه - نابودی تقریبی انبار مهمات و آذوقه - نابودی کامل حداقل 3 گردان - تسلیم یا فرار کردن حداکثر 2 گردان میزان تلفات مهاجم - توپخانه صفر - خمپاره اندازها یک سوم - از هر گردان ، 1 گروهان تلفات در نظر گرفته میشود جمعا 3 گروهان زمان لازم 3 شبانه روز البته ایراد نگیرید که به دو محور حمله کردی! حمله اصلی از محور 2 می باشد و شما این را در نظر بگیرید.
  23. سلام خدمت دوستان گرامی به خودم! در جنگ و نبرد با دشمن هم باید اخلاق را رعایت کرد. اگر توان کار اطلاعاتی و عملیاتی در قلمرو دشمن را ندارید ، پس لطفا هیچ کار آفندی نکنید. بجای آفندی که منجر به شکست شود روی پدافند متمرکز شوید. اشکالات خودمان در این ترور را ببینید. 1- سیستم ضد جاسوسی ما مشکل دارد. یک زمانی ضد جاسوسی ایران بسیار قوی بود. جاسوس های رده بالای شوروی را در ایران دستگیر می کردند. چه قبل از انقلاب با ماجرای سرلشگر مقربی و چه بعد از آن. 2- سیستم مدیریت امنیتی ما مشکل دارد در سطح کلان و برنامه ریزی های راهبردی. مدیران امنیتی در فکر سالهای دهه 60 مانده اند. 3- سیستم حفاظت میدانی ما مشکل دارد در سطح عملیاتی از نبود خودروی ضدگلوله و ضدانفجار تا ضعف آموزشی محافظان و نبود امکانات مناسب و ناتوانی در تنظیم نقشه حرکت و رساندن همراه با سلامتی دانشمندمون به مقصد. 4- سیستم گیرنده و پردازشگر اخبار و شایعات و تحرکات مشکل دارد. اندیشکده های راهبردی کمی داریم و به حرف همین تعداد کم هم هیچ مسئولی گوش نمی کند. 5- سیستم مدیریت بحران مشکل دارد و بجای اینکه یک نفر بر مبنای اصول علمی و روانشناسی سخن بگوید ، هر کسی هر روز یک حرفی میزند. 6- سیستم پاسخگویی ما مشکل دارد و هیچ برنامه ای بروز و مناسبی برای اقدامات احتمالی از جانب هیچ دشمنی وجود ندارد. این یعنی انفعال کامل در برابر هرگونه تهدید. و ... می خواستم چند جمله از کتاب سان تزو نقل قول کنم که این ها رو در نت پیدا کردم و باید همه را با هم خواند. این نوشته را مطالعه کنید. اصول انسانی و اخلاقی جنگ و جهاد در قرآن حرف شما متین است. ولی دیدیم که چه انتقام جالبی گرفتند! شما هم بودید دوباره به ایران ضربه میزدید تا خودشون ، دوباره خودشون را بزنند! شد این که میگن یکی بزنم دو تا بخوری یکی از من یکی از دیوار! مورد دوم و اصلی و تفاوت این دو ماجرا هم در این است که ترور سردار سلیمانی را رسما اعلام کردند ولی ترور دکتر فخری زاده را رسما قبول مسئولیت نکرده اند. طبیعتا نوع پاسخ هم باید متفاوت باشد. این که واقعیات رو ببینیم و کشور را در بحرانی بزرگتر وارد نکنیم نشانه عقل است. این که وارد زمین بازی دشمن نشویم نشانه عقل است. این که با روش مورد نظر دشمن به او ضربه نزنیم نشانه عقل است. این که از نقطه قوت دشمن به اون ضربه نزنیم هم نشانه عقل است. اون سخنان خودم رو هم به خاطر دارم و در صورت لزوم دوباره همان ها رو خواهم گفت. اینکه در یک جنگ مسلما تعدادی از غیر نظامیان هم آسیب دیده و جان خود را از دست دهند ، با این که مستقیما اونها رو مورد هدف قرار بدن تفاوت بسیار دارد. اگر قرار باشد طرف مقابل به جنگ تمام عیار علیه ایران بیاید ، پس تنها امید (تنها امید که فقط خداست) ، پس تنها کاری که می توان کرد حمله پیش دستانه قبل از شروع عملیات طرف مقابل است. ولی آیا امروز ما و آمریکا و دیگر دشمنان در چنین شرایطی قرار داریم؟ پس لطفا مسائل دیروز و امروز را با هم مخلوط ننمایید. بله ، مشخص است که از دشمن انتظاری جز دشمنی و تهدید و رجزخوانی نباید داشت. سیستم های امنیتی و اطلاعاتی کشور بروند و نفوذی های داخلی را پیدا کرده و این ریشه نفوذ را بخشکانند تا دیگر شاهد ترور هیچ فردی در کشور نباشیم. یا باید عاملان اصلی را محاکمه کنید یا هم اگر دسترسی ندارید دست های داخلی تروریست ها را قطع کنید.
  24. اون موقع تفاوت بین ما و اونها دقیقا چیه؟ اگر کسی کار تروریستی انجام داده برید دنبال مدارک و دستگیری عاملان اصلی و محاکمه اونها ، نه اینکه همون کار اونها رو انجام بدید. اگر هم نمی تونید دستیگرشون کنید باید توانایی جمع آوری مدارک مستند و متقن را داشته باشید تا حداقل در چند تا دادگاه بین المللی و داخلی اینها رو ثبت در تاریخ کنید که بعدا به کار میان. اگر هم هیچ کدام را نمی تونید انجام بدید ، خودتون رو با کارهای اشتباه خسته نکنید ، فقط محکوم کنید بهتره. کمربندها رو هم محکم ببندید و بهانه تراشی و توجیهات رو کنار بگذارید تا دفعه بعد با تکنولوژی های فوق پیشرفته موجودات فضایی دانشمندانمون رو نزنند. متاسفانه خیلی وقتها دوستان 180 درجه خلاف اصول و عقاید خودشون نظر داده و فراموش می کنند که هدف ، وسیله را توجیه نمی کند.
  25. سلام تشکر از نکات مفیدی که بیان کردید. متاسفانه دیروز بخاطر یک اشتباه ( کنترل + r برای راست چین ، صفحه رو ریفرش کرد! ) پست پاسخ قبل از ارسال پاک شد و پاسخ کامل رو ان شاء الله دوباره نوشته و ارسال می کنم. فقط در اون مانور مورد اشاره ، در حالت کلی فانتوم زاویه گردش بیشتری نسبت به تامکت دارد و امکان قرار گرفتن در ساعت شش تامکت به سادگی میسر نیست ، بستگی به تجربه خلبان تامکت دارد ، شاید اگر خلبان فانتوم با کاهش و افزایش ترکیبی سرعت و استفاده از فلپ در همان جهت مانور لوپ با چرخش 90 درجه اجرا کند ، بتواند همچنان در ساعت شش تامکت قرار داشته باشد. تعداد بالای خرید کار اشتباهی است ، اگر بخواهیم نیروی هوایی رو به سطح گذشته برسانیم در حدود 200 الی 300 فروند سوخو30 به عنوان جایگزین فانتوم و فنسر و ... احتیاج است. طرح بنده است ، در گذشته تو یکی از مباحث مطرح کرده بودم. طراحی و ساخت یک جنگنده با 70 درصد اشتراک سازه و قطعات با اف14 و بدون بال متحرک و با محفظه داخلی حمل سلاح به عنوان رهگیر برتری هوایی. برای جنگنده ها معمولا 18 فروند رو در نظر می گیرند و حداقل 12 و حداکثر 27 فروند ، برای هواپیماهای سنگین مثل ترابری و بمب افکن 9 فروند متوسط ، حداقل 6 و حداکثر 12 ، برای هواپیماهای خاص مانند آواکس هم اسکادران تشکیل نمیدن و بصورت تک فروند یا گروه استفاده میشه. در کل بستگی به شرایط کشور مورد نظر داره. درسته و یکی از دلایل مخالفتم با خرید سوخو35 همین بحث تامین قطعات و هزینه اضافی می باشد. روسها در تامین قطعات و حتی نقشه های فنی میگ29 کلی مشکل ایجاد کردند و مختصصان نیروی هوایی با کلی زحمت اونها رو سرپا نگه داشتن و با پیچیده شدن محصول ، عملا باعث زمینگیر شدن هواپیماهای خریداری شده می شود. درباره سوخو30 هم چندان موافق نیستم مگر در حالت خرید امتیاز و تولید داخل که هزینه تمام شده هر فروند در حدود 30 الی 35 میلیون دلار باشد و بتوان اینو جایگزین اکثرا بمبرهای نیروی هوایی کرد که در اینصورت قابلیت دوربرد بسیار عالی بوجود میاره و کافی هست با تعداد کمتری رهگیر برتری هوایی اسکورت بشوند تا سطح هوایی به گذشته و برتری ایران تغییر یابد. با جی10 هم موافق هستم و هم مخالف و این هم بستگی به شرایط دارد ، اگر چین در ازای خرید نفت به ما جنگنده بفروشد کار سیاسی اقتصادی موفقی میشه ولی در غیر اینصورت به صرفه نیست و باید روی طرح داخلی مانند کوثر و ارتقای سنگین اون متمرکز شد. برای خرید سوخو57 هم کلا از ذهن بیرون کنید ، روسها به ایران نخواهند فروخت ، اگر هم فروختند امکان استفاده در زمان جنگ نخواهیم داشت. همین طرح دوباره سازی و ارتقای تامکت با خرید موتور از روسیه بهترین کار ممکن است. بیشتر مشکلات اقتصادی دارند ، روسها قرار بود تا سال 2020 تعداد 400 فروند سوخو34 به خدمت بگیرند ولی کنسل شد. روسیه هم مانند ایران با بروز مشکل اقتصادی تمرکزش رو بر سیستم های پدافندی و آفندی موشکی قرار داده و تقریبا طبق برنامه اس400ها و موشکهای توپول ام و ... رو تولید کردند ، اما در مورد جنگنده و بمب افکن توپولف160 برنامه رو کاهش تعداد دادند. خوش بین و خوش فکر باشید ، تنها وسیله در دسترس است برای آینده ای بهتر.