-
تعداد محتوا
9,504 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
6
پست ها ارسال شده توسط SAEID
-
-
6 hours قبل , Ghalam گفت:باید ببینیم چی می خواهیم .
سر قضیه ی قره باغ ، معلوم شد که روس ها ، ایران رو به عنوان یک تهدید بالقوه و خطرناک حساب می کنند که اگر قدرتش از حدی بالاتر بره ، می تونه راحت تا چچن رو تحت تاثیر قرار بده و اصولا مایل به فروش جنگنده ی به روز با پشتیبانی مناسب نیستند .
اینجا ما باید ببینم چه در دستمون هست .
من در تایپیک دیگه ای گفتم اگر واقعا موتور جهش تولید بومی باشه و موتور اوج هم تولید بومی باشه و کسی هم حاضر به همکاری باشه می شه یک موتور توربوفن سبک با تراست خشک حدودا 20 تا 25 ( حتی 27) کیلو نیوتن از روی موتور اوج ساخت و اونوقت ساخت چیزی در حد جی 17 در دسترسمون هست .
RD-93
A variant used to power the JF-17 (FC-1). According to JF-17.com [4] "The most significant difference being the repositioning of the gearbox along the bottom of the engine casing." The Klimov poster at Zhuhai 2010 airshow gave the thrust range of the engine to be 49.4 kN to 84.4 kN Wet. [5] This was designed specifically for FC-1 with increased thrust and relocated gearbox compared to base RD-33's, although the increase of thrust decreased the service life of RD-93 to 2200 hours from RD-33's 4000 hours. According to Air Commodore Mehmood engines are solid and reliable: “We’ve flown 7,000 hours with the engine and we haven’t had any problems”, he said [6]
اگر واقعا چنین توانی باشه و بشه زیر 3 سال بهش دست پیدا کرد و توی 5 سال ، حداقل 40 تا ازش ساخت ، اونوقت با فراق بال می تونیم برای خرید سوخو 35 ، حتی جی 31 مذاکره کنیم . البته به نظر من همون جی 10 سی محتمل تر هست چون با مثلا 5 میلیارد دلار می شه حداقل 65 تا جنگنده ی جی 10 سی خرید که هزینه ی نگهداریشون سالانه حدودا 1 میلیارد دلار می شه ... ( من قیمت هر کدوم رو 75 میلیون دلار حساب کردم تا هزینه های جانبی پوشش داده بشه )
البته سوال اصلی این هست که آیا دولت و حکومت حاضر هست بودجه ای برای خرید و یا ساخت صنعتی جنگنده کنار بگذاره ؟ آیا اراده ای هست ؟
پینوشت : ما از سال 86 و 87 داریم این گمانه زنی ها رو می کنیم ولی هنوز در بر همون پاشنه می چرخه
این سوال رو در عمل باید از سران نظامی کشور پرسید. ولی در تئوری میتوان با توجه به شرایط ایران و منطقه به دنبال یافتن پاسخ آن رفت.
ابتدا باید دید دکترین نظامی ایران از موشک محور به هوایی محور تغییر خواهد یافت؟ در بخش دریایی که شاهد چنین موضوعی هستیم و برنامه ریزی بلند مدت برای آن ، تبدیل شدن به یک نیروی راهبردی است ولی تاثیر نیروی دریایی بر کلیت دکترین نظامی سنگین نمیباشد.
اما اگر در نیروی هوایی نیز چنین برنامه ای شکل بگیرد ، با توجه به جایگاه و وزنه سنگین توان هوایی ، این نیرو بر کل دکترین نظامی تاثیر خواهد گذاشت و در نتیجه شاهد افزایش نقش نیروی هوایی و ایفای نقش به عنوان یک نیروی فعال خواهیم بود. امروز نیروی هوایی بیشتر بصورت یک نیروی پشتیبانی به حیات خود ادامه میدهد تا نیروی خط مقدمی که قبل از رسیدن تهدید به مرزها ، جنگنده ها و پهپادهای رزمی را به استقبال تهدید فرستاده و آنرا خنثی نماید.
در قبل از انقلاب نیروی هوایی به دنبال دستیابی به برتری هوایی بود و بدان هم دست یافت و قرار بر دست یافتن به سیطره هوایی هم بود که سفارش هواپیماهای آواکس و سوخترسان و شنود الکترونیکی و ... در این برنامه قرار داشت. در سال 57 نیروی هوایی 188 فروند فانتوم ، 77 تامکت و 168 تایگر عملیاتی در اختیار داشت. با اضافه کردن RF-4 و RF-5 و تعدادی از F-5A/B های باقیمانده ، این نیرو از حدودا 450 جنگنده عملیاتی برخوردار بود. در آن زمان ، کشورهای همسایه در برابر ایران هم از نظر کمی و هم کیفی تقریبا هیچ حرفی برای گفتن نداشتند. ترکیه و اسرائیل و پاکستان هنوز اف16 خریداری نکرده بودند و متکی بر جنگنده های فانتوم و تایگر و میراژ3/5 و کفیر و ای4 و ... بودند. عربستان هنوز ایگل ها رو نخریده بود و ... در این روزگار نیروی هوایی توانایی برقراری منطقه پرواز ممنوع بر بخشی از آسمان هر یک از کشورهای همسایه را داشت و آنها هم از هیچ نظر امکان مقابله به مثل نداشتند. خلاصه کنم و آن اینکه برنامه ریزی رسیدن به برتری هوایی در قبل انقلاب به درستی به نتیجه رسید. در ادامه هم قرار بود با رساندن تعداد جنگنده ها تا 1200 فروند سیطره هوایی منطقه در اختیار ایران باشد که این یک بحث دیگری است و مجال پرداختن به آن در این پست نیست.
بعد از انقلاب و بخصوص پس از جنگ ایران به سراغ بازسازی نیروی هوایی رفت. سفارش 140 فروندی میگ29 و تعدادی سوخو24 و توپولف22ام و ... در این برنامه قرار داشت. هدف بازسازی نیروی هوایی و دستیابی به توازن هوایی بود. چرا که شرایط با قبل جنگ تغییر یافته بود و کشورهای همسایه به سطح بالاتری از توان هوایی تجهیز شده بودند. این برنامه به سرانجام نرسید به دلایل 1- فروپاشی شوروی و فشار آمریکا بر روسیه تازه تاسیس 2- عدم تامین اعتبار مالی توسط قوای مجریه و مقننه 3- به قول جناب @MR9 نبود دیپلماسی دفاعی که زمانی متوجه موضوع شدیم که آمریکا و اسرائیل و کشورهای همسایه فشارشون روی روسیه تاثیر گذاشته بود و اونها از تحویل مابقی خرید خودداری کردند. البته بهانه هم مشکل تامین مالی از طرف ایران عنوان شد یعنی حق اعتراض هم نداشتیم!
بعد از اون تلاش هایی برای میراژ اف1 دست دوم از فرانسه و J-8 از چین و سوخو27 از روسیه و میگ29 از مولداوی و ... صورت گرفت که همگی به نتیجه نرسید. حتی در مورد چین و فرانسه آنها خودشون پیشنهاد دادند و باز مشکل مالی باعث شکست مذاکرات شد. اینکه چرا از نیروی هوایی و طرح های توسعه و نوسازی اون حمایت نشد رو یک عده در بی اعتمادی به این نیرو عنوان می کنند ولی من با این نظر موافق نیستم. دلیل اصلی رو در این می بینم که ما در یک مقایسه اشتباه وارد شدیم و خود را با ارتش آمریکا مقایسه می کنیم. در چنین مقایسه ای بدیهی است که سرمایه گذاری بر روی نیروی هوایی هر چقدر هم که سنگین و بلند پروازانه باشد به برتری هوایی نخواهد رسید و این شد که عطای نیروی هوایی را به لقایش بخشیده و از نوسازی آن صرف نظر کردند. ترجیح دادند راههای میانبر مانند موشکی را بروند. اما این را در نظر نگرفتند که مشکل فقط آمریکا نیست. اگر فردای روز ، با امارات بر سر جزایر ایرانی درگیری صورت گرفت ، یا با ترکیه و پاکستان و عربستان ، این نیروی هوایی اگر بروز باشد از پس اینها که خواهد آمد.
از تلاش های متخصصان عزیز نیروی هوایی برای ساخت جنگنده بومی هم ضمن این که قدردانی می کنم ولی چون تا به امروز تولید انبوه و جنگنده سنگین رهگیر ندیدیم ، وارد این بحث نمی شوم.
برسیم به شرایط امروز
ما در ابتدای ورود به دوره جدیدی از هوانوردی نظامی هستیم. دورانی که در آن نبردها بصورت شبکه محور و با هوش مصنوعی در حال انجام است. پهپادهای رزمی به سرعت در حال گسترش هستند و به عنوان مکمل رهگیر استفاده خواهند شد. یک جنگنده مدرن نسل پنجمی با شبکه شدن با آواکس و ایوکس و پهپاد و ... می تواند براحتی از پس چند جنگنده نسل چهارمی غیر شبکه ای برآمده و آنها را از میدان نبرد خارج سازد. در این شرایط نیروی هوایی باید بجای کمیت به سراغ کیفیت و مجموعه کاملی از دارایی های هوایی برود. این دارایی ها عبارتند از هواپیماهای آواکس ، پشتیبانی و شنود الکترونیکی ، فرماندهی متمرکز هوایی ، پهپادهای شناسایی و رزمی ، شبکه نمودن تمام هواگردها به هم و کنترل وضعیت میدان نبرد با هوش مصنوعی ، لینک ماهواره ای و ... در نهایت جنگنده های رهگیر!
مشخص است که هزینه اجرای چنین پروژه ای از نظر اعتباری و زمانی زیاد خواهد بود و باید آنرا به چند مرحله تقسیم کرد تا بتوان با دستیابی به هر مرحله از یک سطح قابل اعتماد هوایی برخوردار شد.
ملاک را جدول زیر حاصل زحمت برادر @MR9 قرار می دهیم.
به نظر من امروز در وضعیت ضعف هوایی قرار داریم. برای دستیابی به توازن هوایی باید چه تعداد از هواگردهای مختلف را وارد خدمت کنیم؟
این رو دوستان هم نظر بدهند تا به یک جمع بندی منطقی برسیم. این را در نظر داشته باشید که اعراب توان عملیاتی 1000 سورتی در روز دارند. نیروی هوایی امروز در بهترین حالت 300 سورتی ظرفیت عملیاتی دارد. یک هواپیمای نو میتواند روزانه حداقل 3 سورتی پرواز داشته باشد به شرط داشتن خلبان کافی. یعنی برای پر کردن خلاء 700 سورتی نیاز به 250 جنگنده نو داریم. ولی اگر مساله رو از زاویه دیگری نگاه کنیم و ورود پهپادهای رزمی را در نظر بگیریم ، با حذف عملیاتهای بمب افکن و تهاجم هوا به سطح ، این تعداد میتواند به نصف کاهش یابد. یعنی در حدود 120 الی 140 جنگنده نو به اضافه 300 پهپاد رزمی این ظرفیت را برای نیروی هوایی ایجاد خواهد کرد. برای پشتیبانی از 120 جنگنده نو که بتوانند با سوختگیری مدت بیشتری در آسمان باشند ، به حداقل 12 سوخترسان احتیاج است ، همان 6 فروند آواکس محاسبه قبل از انقلاب را هم در نظر بگیریم ، 3 الی 6 فروند هم هواپیمای پشتیبانی الکترونیک شنود و 3 الی 6 فروند هم هواپیمای مدیریت یکپارچه میدان نبرد لازم است.
این 120 الی 140 فروند رو مثلا بصورت زیر در نظر بگیریم
20 فروند سوخو57 یا جی20 به عنوان رهگیر دوربرد پنهانکار به عنوان مکمل اف14ها
60 فروند جی10سی به عنوان جنگنده سبک چند منظوره برای مکمل میگ29ها و قاهر در آینده
60 فروند سوخو30 به عنوان جنگنده سنگین چند منظوره برای مکمل اف4ها و سوخو24ها
هزینه تمام شده در حدود 10 میلیارد دلار خواهد بود! فعلا که پول نقدی در دست نیست!
ضمن اینکه به مرور زمان باید جنگنده های قدیمی از چرخه عملیات خارج شده و حداکثر 4 الی 5 نوع جنگنده در خدمت نیروی هوایی باشد تا از نظر لجستیکی و هزینه های نگهداری باصرفه باشد.
در صورت تولید انبوه جنگنده کوثر و به نتیجه رسیدن و تولید جنگنده قاهر نیز ، اینها به مجموعه هواگردهای فوق اضافه شده و توان هوایی را به سطح مطلوب هوایی ارتقا میدهند.
- 9
-
4 hours قبل , RezaKiani گفت:چیزی که مایه امیدواریه اینه که دوستتان به این مسائل علاقه ای ندارند و دنبال نمی کنند و من هم همینجا بحث رو تموم می کنم... فقط جدول اول بحث رو کاملش کردم و اینجا می ذارم... تموم جنگهایی که در زیر می بینید ( وفقط مشت نمونه خروار هستند) نشون می ده که تعداد نفرات و سلاح ها و ادوات جنگی تکلیف بازدارندگی رو مشخص نمی کنند.... در تمام جنگهای جدول گروه اول یا تقریبا در سطح گروه دوم بودند یا کمتر و ضعیف تر بودند اما به گروه دوم حمله کردند و اون رو شکست دادند.... حالاچرا بمب هسته ای برای ایران بازدارندگی ایجاد نمیکنه؟....به ده ها دلیل که یکی ش رو دارید ملاحظه می کنید
تشکر جناب کیانی
البته دوستان علاقمند به این مسائل زیاد هستند ولی شما سوال سختی رو مطرح کردید! من هم چند موردش رو هر چی فکر کردم یادم نیومد!
هر سلاح رو باید در پازل کلی تسلیحاتی و دکترین نظامی بهش نگاه کرد و انتظار نباید داشته باشیم که یک سلاح بتونه جور سلاح دیگه رو بکشه. مثلا بخایم از تانک به عنوان توپخانه استفاده کنیم و نریم دنبال تولید توپهای خودکششی! شاید در مورد خاصی بتوان به تانکها دستور داد مثل توپخانه عمل بکنند ولی اینکه همیشه از این روش استفاده کنیم ، روزی میرسه که به خط آتش توپخانه دشمن میرسیم و در اون روز هم تانکها از بین میرن و هم امکان آتش متقابل برای پشتیبانی از نیروهای عمل کننده نداریم.
فرض کنیم ایران امروز ، سلاح هسته ای ساخت! چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اولین تاثیرش در این است که دیگر نمیتوان از موشکهای بالستیک بصورت انبوه استفاده کرد چرا که طرف مقابل نمیتواند بداند که حامل هسته ای دارد یا متعارف! یعنی با دست خودمان سلاح اصلی کشور رو از چرخه کاربردی به یک وسیله لوکس تبدیل میکنیم که نه میتوان ازش استفاده کرد و نه میتوان آنرا کنار گذاشت و فقط باید هزینه های نگهداری و توسعه آنرا متقبل بشیم. حالا در نظر بگیرید طرف مقابل هم اتمی باشد مثلا با پاکستان یک درگیری مرزی به مدت یک ماه پیش بیاد. اون با نیروهای کلاسیک و برتری هوایی پیشروی کنه و ما هم چیز خاصی در مقابلش نداشته باشیم! در هر شرایطی هم که نمی توان از سلاح هسته ای استفاده کرد حتی اگر طرف مقابل غیر هسته ای باشد. پس نتیجه شکست حقارت باری برای خودمان میشود.
از نظر استراتژیک بخام بگم ، برخورداری از سلاح هسته ای ، سطح استراتژیک ایران رو بالا میبره و برخی تسلیحات رو عملا بلااستفاده میکنه تا روزی که قرار باشه در جنگ هسته ای ازشون استفاده بشه و چون احتمالا چنین روزی رو شاهد نباشیم ان شاء الله ، پس بازدارندگی کلاسیک رو هم از دست میدیم. حالا کلاسیک از نوع نامتقارن و ناهمتزار و ... هر چی اسمش رو خواستید بزارید.
اگر کشوری بخواهد که به سلاح هسته ای دست یابد ، ابتدا باید برای تمام سطوح درگیری سلاح و ابزار مناسب را به تعداد کافی بدست آورد. سلاح هسته ای آخرین موردی است که یک کشور باید بدان دست یابد. حتی اقتصاد بر سلاح هسته ای ، اولویت دارد.
- 1
- 4
-
5 hours قبل , Ghalam گفت:تنها تفاوت ، تک موتوره و دو موتوره بودن جنگنده هاست ، آمریکایی ها با پیشرفت سطح تکنولوژی و استانداردسازی شرایط نگهداری و رویه های بازبینی به جایی رسیدند که حالا اف 35 تک موتوره براشون امنیت کافی و اطمینان کافی رو داره ولی در موتورهای صادراتی روسی چه می شه گفت !؟
ما برای امن کردن آسمونمون به 300 جنگنده نیاز داریم ، 100 تا جنگنده ی سطح بالا و سنگین ( در کلاس اف 14 ، سوخو 35 ، اف 15 ) و حدودا 200 تا جنگنده ی سبک در کلاس جی 10 سی ، اف 16 و جی 17
بنا به شواهد و روی کاغذ قاعدتا 4 تا گزینه بیشتر نداریم :
سوخو 35 ( واقعا دیگه خرید سوخو 30 ارزشی نداره )
جی 10 سی
جی 17 تندر ( قاعدتا بلاک 3 )
میگ 35
دوتا سوال اساسی هم پیش رومون هست :
- آیا توان طراحی رادار و سیستم ایونیک بومی داریم !؟ ( شامل سیستم تشخیص دوست از دشمن )
- آیا توان طراحی سلاح های هواپرتاب بومی رو داریم !؟
بنا به شواهد اگر هزینه کنیم ، می تونیم سلاح های هوا پرتاب بومی بسازیم .
حالا اگر توان طراحی و تولید انبوه سیستم های راداری و ایونیک رو بسازیم ، عملا هر جنگنده ای بخریم ، دستمون بازه ، پس باید پلتفرمی رو بخریم که ماژولار باشه و امکان تغییر زیرسامانه ها و سفارشی سازی داشته باشه .
ما باید جنگند ه ای بخریم هم ساده باشه و هم در بهترین حالت امکان تولید مشترک داشته باشیم و بتونیم توش دست ببریم . اگر امکان تولید مشترک نبود ، باید امکان سفارشی سازی و ساخت تسلیحات سفارشی براش داشته باشیم .
اول این رو بگم که موافق خرید هیچ کدام از میگ35 و جی10سی نیستم و تنها این رو از نظر صرفه خرید و کاربری مقایسه میکنم.
البته این نگرانی در خصوص هواگردهای تک موتوره نسبت به گذشته خیلی کاهش یافته و حتی در موتورهای روسی هم ضریب اطمینان بالایی وجود دارد ولی طبیعتا کمتر از مشابه آمریکایی. اما اگر زمان اورهال موتور و چک های دوره ای را رعایت کنیم مشکلی خاصی نباید بوجود بیاید.
در مدل AL-31F زمان اورهال یا MTBO هزار ساعت و عمر کلی موتور سه هزار ساعت است. از مشتقات این مدل در سوخو30 و جی10 نصب شده و طبق تایید AVIC (شرکت صنعت هواپیمایی چین) در طراحی موتور WS-10 از مشخصات فنی نمونه روسی استفاده است.
از نظر عمر موتور بررسی کنیم ، با فرض 300 ساعت پرواز سالانه برای هر جنگنده ، بعد از 10 سال باید موتور تعویض شود. این مساله توجه به تامین قطعات یدکی را در بلند مدت نشان میدهد چیزی که روسها در آن قابل اطمینان نیستند.
جی10 از سال 2006 در خدمت بوده و تاکنون 468 فروند از آن تحویل ارتش چین شده است و تنها یک حادثه در نمایش هوایی آکروباتیک در سال 2016 داشته است که منجر به کشته شدن خلبان گردید. در این 14 سال هزاران ساعت پرواز و یک مورد تلفات یعنی ضریب کیفی بالایی در ساخت این جنگنده بکار رفته است.
از نظر انعطاف پذیری و ماژولار بودن هم بهتر از میگ35 میباشد. 11 جایگاه حمل سلاح و مخزن سوخت در برابر 9 جایگاه و امکان تعبیه مخازن سوخت تطبیقی و استفاده از انواع پادهای اخلالگر و نقشه بردار و تصویرساز و حتی نصب موتور با خروجی سه بعدی WS-10B که قدرت مانور جی10 را به سطح میگ35 رسانده و میتواند مانور کبری را اجرا نماید.
تنها مشکلی که جی10 دارد این است که تاکنون به هیچ کشوری فروخته نشده و بازار جانبی برای تامین قطعات آن نخواهیم داشت بر فرض روزی که روابط با چین به سردی گراید. ولی روسها نشان دادند در زمان روابط خوب هم از پشتیبانی ضعیفی برخوردارند.
از نظر راداری و تسلیحات هر دو جنگنده رو در یک سطح می بینم ولی نمونه چینی رو به دلیل بروزرسانی های بیشتر در شرایط بهتری قرار میدم. چین با منابع مالی بیشتر و برای اینکه در برابر جنگنده های آمریکایی توان رقابت داشته باشد بروزرسانی های بهتری انجام میدهد.
درباره قدرت مانور هم درست است که میگ35 برتری دارد ولی دوران نبرد داگفایت گذشته است و خیلی به ندرت دیده میشود که کار دو جنگنده به نبرد نزدیک بکشد ولی در نبرد فامد جی10 با موشک پی ال15 برتری دارد.
در پایان نگاهی هم به قیمت تمام شده این دو بیندازیم. هر دو جنگنده تقریبا 50 میلیون دلار هزینه خواهند داشت شامل جنگنده + مهمات + قطعات یدکی + آموزش خلبان + آموزش پرسنل زمینی و ...
و اگر قرار باشد نیروی هوایی در آینده به سمت خریدهای سنگین چون سوخو57 ، سوخو35 ، جی20 و ... برود ، بدلیل اشتراک موتور و برخی قطعات با جی10 هزینه نگهداری را کمتر و سرعت خدمات دهی به جنگنده های خارج از سرویس را افزایش خواهد داد.
- 12
-
5 hours قبل , alala گفت:امروز در اخبار بود که چین و روسیه به کره شمالی میگ-35 و جی-10 سی را پیشنهاد دادند و کره شمالی هم در حال انتخاب هست با توجه به اینکه قیمت پیشنهادی چین به مراتب پایین تر هست.
فرض بگیریم ایران هم در چنین موقعیتی است. از طرفی چین پیشنهادی غیر از این نداره و روسها هم با علم به محدودیت و نیاز ایران و زمان کم و نیازهای مالی/فنی خودشون (مثلا برای نجات یا بهره وری! کارخانه میکویان ) همین پیشنهاد را روی میز گذاشتند که برش دار یا برو. خب به نظرتون اگر زمان کافی برای چونه زدن به سمت سوخو نداشته باشیم؛ گزینه انتخابی کدام باید باشه؟ عاقلانه است گزینه چینی را انتخاب کنیم و در زمانی که میخریم با روس ها سر فرصت در مورد سوخو چانه زنی کنیم؟ هم نگرانی دستیابی سریعتر و فوری به یک جنگنده رفع بشه و هم روس ها هم ببینند که امکان رقابت وجود داره در بازار خرید؟
متاسفانه هیچ یک تاثیرگذاری جدی بر توان هوایی کشور ندارند و فرصتهای بسیاری داشتیم که از دست رفته است.
امروز حتی سوخو30 دیگر آن جنگنده ای نیست که در تمرین مشترک هند و آمریکا توانست اف15 را شکست دهد.
شرایط تکنولوژیک تغییر کرده و نیاز به برنامه ریزی و حرکت چند پله ای برای رسیدن به توان هوایی و در نهایت برتری هوایی هستیم.
برای ابتدای امر ، جی10سی گزینه مناسبی است ، می تواند روح تازه ای در کالبد پیر نیروی هوایی دمیده و آنرا به یک نیروی عملیاتی قابل اطمینان تبدیل کند.
تهدیدات فقط از جانب آمریکا نیست که در طرف مقابل اف35 و اف22 را قرار دهیم. بین هر دو کشور همسایه ممکن است مدتی اختلاف پدید آمده و این اختلاف به خصومت تبدیل شود.
مانند درگیری دو سال پیش هند و پاکستان که توانستند همدیگر را بالانس کنند و در غیر اینصورت درگیری به مدت بیشتری ادامه می یافت. البته توان هسته ای طرفین هم موثر بود.
یا تهدیداتی از جانب گروه ها و گروهک های تروریستی مانند داعش که در چنین مواردی نیاز به جنگنده ای با امکان سورتی پرواز بالا است. جنگنده نو براحتی میتواند 3 سورتی در روز عملیات داشته باشد.
ولی جنگنده های قدیمی به علت فرسودگی 1 الی 2 سورتی در روز محدودیت پرواز رزمی دارند که پس از چند روز این میزان حتی به کمتر از 1 سورتی در روز میرسد.
اگر این پله اول رو با نظر متخصصین امر ، درست طی کنیم ، می توان در پله های بعدی با طرف روسی هم وارد مذاکره شد و روسها هم نمی توانند ایران را به خرید میگ35 اجبار کنند چرا که جی10 معادل آن میباشد.
- 1
- 2
-
5 hours قبل , MA5 گفت:دوستان عزیز ؛
با توجه به تحرکات اخیر ایران و آمریکا و اسرائیل بهتر است به عنوان یک اندیشکده معتبر فارسی در این برهه حساس تجزیه و تحلیل هایی ارائه دهیم .
دو روز قبل بمب افکن های بی ۵۲ از ایالات متحده برخواسته ، وارد خلیج فارس شده و با همراهی جنگنده های عربی یک نمایش بازدارندگی اجرا کردند .
اما بازدارندگی در برابر چه تهدیدی ؟
حدود یک ماه است پرواز های گشتی آمریکا چند برابر شده و همین امروز صبح بر فراز عراق ۳ سوخترسان آمریکایی در حال گشت زنی بودند .
این دست تحرکات را صرفا نمی شود گشت زنی های معمولی قلمداد کرد ، ترور شهید فخری زاده یک ماه قبل از سالگرد حاج قاسم یعنی چه خوابی برای ما دیده اند؟
بنده از همگی خواهش می کنم در این تاپیک نظرات و تحلیل ها را ارسال کنند
در مرحله اول برای نمایش قدرت و ترساندن ایران است.
در مرحله دوم برای تمرین و هماهنگی پروازهای رزمی دوربرد جهت حملات واکنش سریع و ضربتی می باشد.
در مرحله سوم نمایش قدرت برای کشورهای منطقه است که در حد خود باقی بمانند.
در مرحله صفرم ، پروازهای شناسایی برای بروزرسانی پایگاه داده از مراکز نظامی ایران است.
- 1
-
صحت این آمار رو تایید نمی کنم چون از منبع معتبری نمی باشد. ولی دید کلی داشتن بهتر از نبود هیچ آماری هست.
بقیه آمار نیروهای زمینی و دریایی و همچنین آمار دیگر کشورها رو از لینک زیر مطالعه کنید.
https://nation-creation.fandom.com/wiki/Modern_Day_Military_Pricing_List
- 1
- 4
-
RUSSIAN Air Force EQUIPMENT
Aircraft
Fighters (multirole, air superiority, strike)Edit
Su-35BM: $57+ million
Su-27SKM: $27-30 million
Su-30MK series: $37,5 million
Su-33: ~$40 million
Su-34: ~$36 million
MiG-35: $40 million
MiG-29K: ~$20 + million
MiG-29M: ~$24,5 - 27 million
MiG-29SMT: $24,5 - 27 million
MiG-35: $40 million
PAK-FA: Russia claims $80 million, Insiders say easily $100-120+, maybe even as high as $135 million. I’ll assume that the higher ones are export price, though even that very well may not be. First flight in 2010, and based on delays, we’re probably looking at service in 2014-2016.
Il-214: $40 million rough estimate. Joint venture with India, IOC expected around 2016.
MiG Skat UCAV: $30 million [individual], $90-100 million [system]
Helicopters and ground attack aircraft
Ka-52: ~$35 million *2011 g
Ka-50N: ~$16 million
Mi-28: ~$15-16 million
Mi-35: $12 million
Ka-60/64: $10 million
Mi-17/Mi-8: $9 million
Ka-27: $12 million -
Mi-38: $15-16 million
Mi-26M: $18 million
Su-25T: $11 million
Su-25TM/Su-39/Su-25SM: $15+ million
Transports, tankers, AEW&C aircraft and trainers
A-50 AEW&C: ~$50 million as upgrade of existing Il-76, +$30+ million for Il-76 aircraft
Il-78M Tanker: $50 million
Il-76MF: $0,8 million sekond hand
Il-76MD-90: $30+ million
An-124-102: $70 -100million
An-124-200: $125 million
An-124-100M: $150 million
Tu-214: $40+ million
Il-112V: $20 million
Sukhoi Superjet 100: $30 million
Yak-130: $15 million
UAVs
Yakolev Pchela UAV: $22 million per system (mobile ground control station, technological truck, loader/transporter, 10 Pchela with expendables)
ZALA 421-12 UAV: $340,000
ZALA 421-06 helicopter UAV: $380,000
ZALA 421-8 micro UAV: $172,000 per system (2 UAV, portable ground station, 2 spare power supply, backpack)
Dozor 600 UAV: $4 million per system (mobile ground control station/truck, 6 UAVs)
Aircraft Upgrades
MiG-21-93: $4.5 million as an upgrade of existing stocks. Adds a new radar (MiG-29 class), upgraded avionics, improved cockpit egonomy, and the capability to fire Vympel R-27 (NATO: AA-10 'Alamo') and Vympel R-77 (NATO: AA-12 'Adder') missiles, along with airframe life extension.
MiG-21-97: $5.5 million as an upgrade of existing stocks. Includes the MiG-21-93 package, plus the Klimov RD-33 engine. Evaluations place this in the F-16 class.
MiG-23-98: $6 million as an upgrade of existing stocks. Adds a new radar, new self-defense suite, new avionics, improved cockpit ergonomy, helmet-mounted sight, and the capability to fire Vympel R-27 (NATO: AA-10 'Alamo') and Vympel R-77 (NATO: AA-12 'Adder') missiles, along with airframe life extension.
MiG-29SMT: $21 million as an upgrade of existing stocks.
Su-27SM2: $37 million as an upgrade of existing stocks. Avionics and weapons upgrades to Su-35 class, plus the Salyut AL-31F-M1 engine.
MiG-31BM: $7 million as an upgrade of existing stocks. Avionics upgrade, HOTAS, cockpit update, upgrade to the NIIP Zaslon radar. Adds ability to use R-77/RVV-AE (AA-12 ‘Adder’) missiles, and the full range of air-to-ground weapons. Price based on 2007 contract to upgrade Kazakh MiG-31s
Su-30MKIB Super 30: $12 million as an upgrade to existing Su-30MKI. Adds the Zhuk ASE AESA radar, modernizes the onboard computers and ECM to Su-35 standards, adds the ability to use the BrahMos missile.
Su-25SM: $15+ million as an upgrade of existing stocks - (rough estimate)
Munitions
R-77 RVV-SD (AA-12): ~$800,000
R-77 RVV-AE (AA-12): $600,000
R-73M2 (AA-11): ~$300-350,000
R-73M1 (AA-11): ~$250-300,000
P800 Yakhont: - $2.5-3 million
Kh-31AM: ~$1.5 million
Kh-31PM: ~$1.3 million
Igla-S (SA-24) MANPADS: ~$1.6-1.8 million for 1 launcher and 10 missiles
Igla (SA-18) MANPADS: $1.4 million for 1 launcher and 10 missiles
Kornet-E (AT-14) ATGM: $875,000 for 1 launcher and 10 missiles
Metis-M (AT-13) ATGM: ~$500,000 for 1 launcher & 10 missiles
CHINESE Air Force EQUIPMENT
Aircraft
J-10A: $45 million
JF-17 Block II: $30-35 million
JF-17: $25-30 million
F-7NI: $15 million
F-7BG: $10 million
KJ-2000 AEW: ~$160-180 million
ZDK-03 AEW: ~$80-100 million
KJ-200 AEW: ~$80-100 million
L-15 Trainer: $14-15 million
FTC-2000 (JL-9): $14-15 million
K-8E: ~$4.5-5 million
K-8: ~$3.5-4 million
WZ-10: ~$35 million
Z-15C: ~$35-40 million
Z-15 (EC 175): ~$20 million
WZ-19: ~$25-35 million
WZ-9: ~$20-25 million
Z-9D: ~$20-25 million
Z-9C: ~$15-20 million
Z-9B: ~$10-12 million
J-20: ~$125 million
J-10B: ~$50-55 million
Y-9: ~$40 million
Munitions
PL-12 MRAAM: ~$250-300,000
PL-9C SRAAM: ~$150,000
FN-6 SAM: ~$75-90,000
QW-2 SAM: ~$75-90,000
HJ-10 IIR/MMW: ~$200,000
LJ-7 ATGM: ~$80,000
HJ-10 ATGM: ~$75,000
AKD-10 AGM: ~$60,000
HJ-9 ATGM: ~$60,000
HJ-8 ATGM: ~$500,000 for 1 launcher & 8 missiles
PL-21: ~$750,000
- 6
-
US Air Force EQUIPMENT
Aircraft
F/A-22: ~$220 million – $136 million flyaway cost
F-15SE: ~$120-140 million, depending on options
F-15E: $110-130 million, depending on variant - ($120 million or so based on F-15K, $120+ million for the SG, Israeli F-15I purchase plus inflation suggests $110 million per, and that’s with Israel providing some components)
F-35B: $150 million
F-35C: $139.5 million
F-35A: $122 million
EA-18G: $68.2 million
A1F- stealth fighter 2020 16.8 billion
F/A-18E/F: $55.2 million
F-16V : $126.3 million
2017-trainer class 1 $100,000
2017-trainer class 2 250,00
2017-trainer class 3 500,000
F-16E/F Block 60: $90 million
(next generation) STRAT bomber 450 million
F-16C/D Block 50/52+: $78 million
F-16C/D Block 50/52: $60 million licensed production, $10 million to upgrade older models
P-8A MMA: $256.5 million
E-767 AWACS: $600-700+ million
E-737 AWACS: $425 million
E-2D AWACS: $176 million
E-2C Hawkeye 2000: $200 million
E-2C Hawkeye v2.0 2019 600 million
KC-767: $225 million
C-17A: $400 million
C-130J-30: $62 million
KC-130J: $71.07 million
C-27J: $35 million
HC-144A/CN-235 MPA: $40 million
AH-64D Block : $33 million
AH-64E Block II: $35.5 million
AH-1Z: $31 million
Bell 407 ARH: $15 million with modest munition package, $20+ million with full munitions
AH-6i: ~$10 million
H-92: $62 million
MH-60R: $55 million
S-70B: $43 million, depending on variant
MV-22: ~$130 million
CH-47F: ~$70-80 million
MH-60S: $45 million base, $125 million with Mine countermeasures equipment
UH-60M: $44 million
UH-60L/S-70A: $25-35 million, depending on variant
AH-60L Battlehawk: $45 million
UH-1Y: ~$20 million as remanufacture, ~$30 million new
Bell 412EP: $13 million
UH-1N: ~$10 million
Avenger UCAV System: ~$110-120 million for 4 aircraft & ground control
MQ-9 Reaper UCAV: $110 million per 4-unit system
MQ-5B Hunter UCAV: $100 million per 6-unit system
MQ-1 Predator: $90 million per 4-unit system
MQ-8B Fire Scout UCAV: ~$15 million for 3 aircraft & ground control
RQ-4E Global Hawk UAV: $120+ million per aircraft
RQ-4B Global Hawk UAV: $280 million per 2-unit system + $90 million per extra aircraft
-$200-300 million additional for secure comm systems
RQ-4A Global Hawk UAV: $220 million per 2-unit system + $60 million per extra aircraft
RQ-7B Shadow 200 UAV: $16 million for 4 aircraft & 2 ground stations
ScanEagle UAV System: $7 million
RQ-16 T-Hawk UAV System: $450-700,000, depending on payload
Maveric UAV System: $550,000 for 3 aircraft & ground control
RQ-11B UAV System: $500,000 per 3-unit system
Desert Hawk UAV System: $300,000 for 6 aircraft & ground control
RQ-14 Dragon Eye UAV System: $150,000 for 3 aircraft & ground control
NGB(next generation bomber): ~$350-$400 million export, assuming use of the FB-22 concept as a basis. First flight in 2016, planned service in 2018
AC-27J: ~$125 million based on unit price estimate. IOC in 2014-5. Replaces AC-130
CH-53K Super Stallion: ~$70 million
Pwnager: ~Fuggedah boud it (Est service date in 3 years, give or take a few millenia)
Munitions
SM-3 Block IA: $10 million
THAAD Missile: $12 million
PAC-3 Missile: $4.5 million, $4 million for reloads
Patriot GEM-C/T: ~$2.5 million new, $600,000 as upgrade of existing missiles
MIM-104D Patriot: ~$2 million
SM-2ER Block IV: ~$2.5 million
SM-2MR Block IIIA/B: $1.7-1.8 million
SLAMRAAM: $1.55 million per missile, including provisions to mount system on fixed or mobile launch units
RIM-116B RAM Block IA: $950,000
ESSM: $800,000
FIM-92A Stinger: ~$2.7 million for launcher & 10 missiles
AIM-120D: $1.5 million
AIM-120C7: $850,000
AIM-120C5: $550,000
AIM-9X: $550-650,000
AIM-9M-2: $200,000 for new users, $110,000 for current users
AGM-88E AARGM: ~$1.2 million
AGM-88D HARM: ~$0.9-1 million
BGM-109: $3 million
AGM-84K SLAM-ER: $3.5 million
AGM-158 JASSM: $2-3 million
A/R/UGM-84L Harpoon Block II: $3.2 million
AGM-154A/C JSOW: $375,000
M39 ATACMS Block IA: $1.5 million
AGM-65H Maverick: $375,000
AGM-65G2 Maverick: $350,000
AGM-65D Maverick: $300,000
AGM-65H Maverick: ~$325,000
AGM-65E Maverick: ~$200,000
AGM-114L: $425,000
AGM-114M: $125,000
AGM-114K: $100,000
APKWS II Guided 70mm Rocket: $30-40,000
M30 GMLRS Rocket Pod: $100,000
FGM-148 Javelin: ~$100-120,000 per missile, $400,000 per CLU
TOW-2B: ~$55,000 basic, ~$60,000 RF, $80,000 to upgrade older launcher, $200,000 launcher
TOW-2A: $50,000 basic, $55,000 RF, $80,000 to upgrade older launcher, $200,000 launcher
GBU-39 SDB: $77,000
GBU-15(V)2: ~$550,000
GBU-15(V)1: ~$375,000
GBU-28: ~$350,000
EGBU-27 Paveway III 2000-lb: ~$160,000
BGM-r rockets 10 1.1 million
GBU-27 Paveway III 2000-lb: ~$125,000
EGBU-24 Paveway III 2000-lb: ~$160,000
GBU-24 Paveway III 2000-lb: ~$125,000
EGBU-10 Paveway II 2000-lb: ~$110,000
GBU-10 Paveway II 2000-lb: ~$75,000
EGBU-16 Paveway II 1000-lb: ~80,000
GBU-16 Paveway II 1000-lb: ~50,000
EGBU-12 Paveway II 500-lb: ~$65,000
GBU-12 Paveway II 500-lb: ~$35,000
JDAM: $70-80,000, depending on variant
M395 Guided 120mm mortar shell: $5000
Mk.48 Mod 7AT 21" Torpedo: ~$4-4.5 million new, $3.75 million upgrade of existing weapons
Mk.48 Mod 6 21" Torpedo: ~$3.5-4 million
Mk.54 Torpedo: $1.1 million
SM-3 Block IIB: $15+ million
SM-3 Block IIA: $15 million
SM-3 Block IB: $13 million
PAC-3 MSE: $5 million (rough estimate
RIM-116C RAM Block II: $0.8-1 million
JAGM ATGM: $250-300,000
GBU-53 SDB II: $200,000
- 10
-
2 hours قبل , Ghalam گفت:این اماری که از تعداد نیروها دارید ، اشتباه هست ....
در ویکی فارسی و انگلیسی هم این تعداد رو نوشته برای سپاه سائو سائو
Strength 800,000
(Cao Cao's claim)
220,000–240,000
(Zhou Yu's estimate)برای سپاه جنوب هم 50 هزار نفر ذکر شده.
برای اینکه بحث اصلی منحرف نشه ، در صورت تمایل لطفا در پی ام پاسخ بدید.
-
57 minutes قبل , RezaKiani گفت:سلام مجدد بر سعید عزیز.... آقا این جوری نمیشه که.... این مطلب رو من برای شما نذاشته بودم ..... شما همه رو لو دادی... یه دفعه از پله اول رفتیم آخری...
سلام دوباره
ببخشید ، پست رو ویرایش کردم.
-
2 hours قبل , RezaKiani گفت:من بعید می دونم که بشه اینها رو حدس زد( شما سومی رو درست حدس زدی) برای من مهم اینه که اون ستونی آخری پر بشه... یعنی تا حدودی بدونیم نتایج چی بوده......
یه مقدار که دوستان دیگر هم وارد بحث شدند شروع می کنم... این پیش غذای ذهنی بود
تشکر جناب کیانی ، به نظرم نبرد صخره سرخ رو هم می گذاشتید که سپاه 50 هزار نفری لیوبی و سان کوان موفق شدند سپاه 800 هزار نفری سائو سائو رو شکست بدهند.
به نظرم همین یک نبرد رو تحلیل کنیم میتوان چارچوب کلی ترسیم بازدارندگی و مسیر دستیابی به اون رو بدست آورد و در صورت بروز درگیری هم دست خالی نماند.
- 2
-
سلام
این تاپیک تازه دیدم. تشکر از دوستان بابت سوال و جوابهای خوبی که دادن و البته من به عنوان نفر آخر تقلب کردم و نظارت بقیه رو هم مطالعه کردم! بالاخره تجربه بیشتر از سلاح به کار میاد!
این نکته رو بگم که صورت مساله خیلی کلی هست و به جزئیات اشاره نشده! فرض میگیرم که نیروی مهاجم از توپخانه سنگین تری برخوردار باشد مثلا کالیبر 155 م.م. و خمپاره های 81 م.م.
مشخص است که مدافع باید از تمام محورهای ورودی شهر دفاع کرده و اجازه رسیدن به مرکز شهر و سقوط آن را ندهد.
همین اجبار ، باعث تقسیم شدن نیرو و تجهیزات آن به سه قسمت خواهد شد. یعنی از 5 گردان به هر محور 1 گردان اختصاص داده و 2 گردان هم به عنوان احتیاط در مرکز شهر یا در خط پشتی یکی دو محور مستقر میشوند. پس به هر محور حمله کنیم حداقل با 1 گردان و حداکثر 3 گردان از مدافعین روبرو میشویم.
از نظر استحکامات دفاعی نیز موارد زیر قابل پیش بینی است
- در محور قدیمی مدافع تله های انفجاری و ... کار گذاشته و دیوار برخی خانه ها را سوراخ کرده و نیروهای مدافع بصورت رندام در هر کوچه و خیابان در چند خانه حضور دارند و در تقاطع ها نیز با کیسه شن و مصالح ساختمانی سنگربندی کرده است.
- در محور جدید ، تله های انفجاری و ... کمتری به نسبت مساحت وجود دارد اما حجم سنگربندی و تبدیل ساختمانهای بزرگ به پایگاهی برای دفاع و جلوگیری از پیشروی بیشتر است. ممکن است خیابانها را بصورت عرضی با مصالح در چند نوبت پرکرده باشند تا بعنوان خاکریز عمل کند.
- این محور به احتمال زیاد بصورت کامل مسدود شده باشد و برای عبور از آن باید از موانع خاکریز و خندق و پلهای تخریب شده گذشت!
* توپخانه 155 برد بیشتری نسبت به 105 مدافع دارد.
* هر گردان را 4 گروهان در نظر میگیریم.
* محور 3 درسته که غیر قابل عبور به نظر میاد ، اما همین موانعی که مدافع ایجاد کرده برای مهاجم هم به عنوان جان پناه میتواند استفاده بشود.
1- دو گروهان در شب به محورهای 2 و 3 با پشتیبانی خمپاره های 81 حمله ایذایی میکنند. وارد شهر و خط آتش دشمن نمیشوند ولی تا جایی جلو میروند که توپخانه مدافع شروع به آتشباری کند. در این محور امکان تحرک بالا برای مهاجم وجود دارد. سپس عقب نشینی میکنند.
2- محل اختفای توپخانه مدافع توسط دیده بان ها مشخص شده و گرای آنرا به واحدهای 155 م.م. میدهند و بصورت همزمان به مختصات داده شده آتش میکنند. این آتشباری تا صبح ادامه خواهد داشت تا مرکز شهر و محل استقرار توپخانه و انبارهای مهمات که در نزدیکی آن باید باشند از بین بروند.
3- پس از نابودی مرکز توپخانه مدافع ، توپخانه خودی محور 2 را شامل معابر و کارخانه ها تا مرکز شهر زیر آتش میگیرد. این کار نیز تا صبح ادامه خواهد داشت تا نیروی مدافع مجبور به عقب نشینی تا مرکز شهر باشد.
3- صبح در هنگام طلوع خورشید در خلاف جهت نور آن برای مدافع ، یک گردان به محور 2 حمله کرده و تا نزدیکی مرکز شهر پیشروی و اقدام به اجرای موانع دفاعی میکنند تا در برابر ضد حملات احتمالی امکان دفاع داشته باشند.
4- در طول روز دوم ، محور 3 تا مرکز شهر توسط توپخانه زیر آتش گرفته شده و تا شب این آتشباری ادامه می یابد تا نظم مدافع به هم خورده و امکان سازماندهی نیروهایش را نداشته باشد.
4- در شب دوم ، به محور 3 توسط یک گردان حمله میشود. همزمان یک گردان نیز با سرپل گرفته شده در مرحله قبل ابتدا به مرکز شهر و سپس از پشت به محور 3 حمله میکنند.
5- همزمان با پیشروی در محور 3 ، نیمی از آتش توپخانه متوجه محور 1 خواهد بود تا مسیر تدارکات و نیروی کمکی از این محور سد گردد و آنهایی هم که عبور کرده اند در مرکز شهر با گردان استقرار یافته روبرو شوند.
6- همزمان با پیشروی در محور 3 ، نیمی دیگر از آتش توپخانه متوجه مرکز شهر و سپس محور 3 خواهد بود.
7- نیروهای محور 3 و محور 2 به هم ملحق شده و به مدافع در محور 1 پیشنهاد تسلیم شدن می دهند چرا که مرکز شهر و دو سوم آن در اختیار مهاجم قرار گرفته است و مدافع در محور قدیمی که امکان تحرک ندارد محاصره شده و یا باید از شهر خارج شوند یا تسلیم.
میزان تلفات مدافع
- نابودی کامل توپخانه
- نابودی تقریبی انبار مهمات و آذوقه
- نابودی کامل حداقل 3 گردان
- تسلیم یا فرار کردن حداکثر 2 گردان
میزان تلفات مهاجم
- توپخانه صفر
- خمپاره اندازها یک سوم
- از هر گردان ، 1 گروهان تلفات در نظر گرفته میشود جمعا 3 گروهان
زمان لازم 3 شبانه روز
البته ایراد نگیرید که به دو محور حمله کردی! حمله اصلی از محور 2 می باشد و شما این را در نظر بگیرید.
- 3
- 5
-
سلام خدمت دوستان گرامی
17 hours قبل , arjemandi گفت:نمی دونم تو این دنیای وحشی به کی می خواین درس اخلاق بدین؟تلافی ممکنه جان ذخیره های مملکت رو حفظ کنه فکر کنم دنیای امروز اینجوریه جواب زور فقط زور هست اخلاق راه به جایی نمیبره اخلاقیات رو باید فقط برای ملت ایران رعایت کرد.فعلا شواهدی تا حالا مشاهده نشده مبنی بر اینکه ما توان کار اطلاعاتی عملیاتی تو اسراییل رو داشته باشیم .ترور کوشنر تا حدودی حساب ما رو با آمریکاییها (نه اسراییلی ها)صاف میکنه کم هزینه ترین برای ما و پرهزینه ترین برای ترامپه
به خودم! در جنگ و نبرد با دشمن هم باید اخلاق را رعایت کرد.
اگر توان کار اطلاعاتی و عملیاتی در قلمرو دشمن را ندارید ، پس لطفا هیچ کار آفندی نکنید.
بجای آفندی که منجر به شکست شود روی پدافند متمرکز شوید. اشکالات خودمان در این ترور را ببینید.
1- سیستم ضد جاسوسی ما مشکل دارد. یک زمانی ضد جاسوسی ایران بسیار قوی بود. جاسوس های رده بالای شوروی را در ایران دستگیر می کردند. چه قبل از انقلاب با ماجرای سرلشگر مقربی و چه بعد از آن.
2- سیستم مدیریت امنیتی ما مشکل دارد در سطح کلان و برنامه ریزی های راهبردی. مدیران امنیتی در فکر سالهای دهه 60 مانده اند.
3- سیستم حفاظت میدانی ما مشکل دارد در سطح عملیاتی از نبود خودروی ضدگلوله و ضدانفجار تا ضعف آموزشی محافظان و نبود امکانات مناسب و ناتوانی در تنظیم نقشه حرکت و رساندن همراه با سلامتی دانشمندمون به مقصد.
4- سیستم گیرنده و پردازشگر اخبار و شایعات و تحرکات مشکل دارد. اندیشکده های راهبردی کمی داریم و به حرف همین تعداد کم هم هیچ مسئولی گوش نمی کند.
5- سیستم مدیریت بحران مشکل دارد و بجای اینکه یک نفر بر مبنای اصول علمی و روانشناسی سخن بگوید ، هر کسی هر روز یک حرفی میزند.
6- سیستم پاسخگویی ما مشکل دارد و هیچ برنامه ای بروز و مناسبی برای اقدامات احتمالی از جانب هیچ دشمنی وجود ندارد. این یعنی انفعال کامل در برابر هرگونه تهدید.
و ...
می خواستم چند جمله از کتاب سان تزو نقل قول کنم که این ها رو در نت پیدا کردم و باید همه را با هم خواند.
نقل قولجنگ برای مملکت اهمیتی حیاتی دارد. مسئله مرگ و زندگی است. مسئله بقاست.چند دستور و رهنمود مهم از این کتاب به شرح ذیل است:اگر دستورات صریح و روشن نباشد اشتباه فرمانده است.افرادی که در جنگ مهارت دارند دشمن را به میدان نبرد می کشانند و افرادی که در جنگ مهارت ندارند توسط دشمن به میدان نبرد کشانده می شوند.قوی ترین فرمانده کسی است که بدون جنگ پیروز شود.نقشه هایتان را مانند شب تاریک کنید و مانند رعد حمله کنید.کسی که خود و دشمنش را بشناسد اگر در 100 جنگ نیز شرکت کند در خطر نخواهد بود.برای وارد شدن به جنگ بطور مستقیم حرکت کنید و برای پیروزی بطور غیر مستقیم.بجای حمله به قوی ترین ها، به ضعیف ترین ها حمله کنید.5 عامل پیروزی در جنگ عبارتند از آب و هوا، زمین عملیات، رهبری، مقررات نظامی و نفوذ معنوی.باید خواسته های مردم حفظ شود.برای آن که دشمنت را وادار به حرکت کنی باید او را به طرف چیزی بکشانی که فکر می کند می تواند بدست آورد.ارتش خود را به زمین مرگ بکشانید در آن صورت نه می ترسند و نه فرار می کنند.اساس جنگ همه فریب است.اگر در جنگ شکست بخوری فرماندهان مقصرند.باید افرادی را که از سوی دشمن برای جاسوسی آمده اند را پیدا کنید و به آنها رشوه دهید تا برای شما کار کنند.پیش آگاهی راهی است که به واسطه آن فرماندهان از مردم عادی متمایز می شوند.فریب دشمن بهتر از شکست دادن اوست.تعداد نیرو در جنگ امتیاز نیست فقط با تکیه بر نیروی نظامیتان حرکت نکنید.بخاطر شتاب شاهین است که شاهین بدن طعمه اش را در هم میشکند و بخاطر شتاب سیلاب است که سنگهای بزرگ جابجا می شوند.برای دستیابی به پیروزی رهبران نباید فرماندهان را تحت فشار بگذارند.کاری کنید که دشمن سمت چپش را آماده کند و آنگاه به سمت راستش که ضعیف شده حمله کنید.ارتش برنده اول شرایط را برای پیروزی آماده می کند و سپس میجنگد اما ارتش بازنده اول می جنگد و سپس تلاش می کند تا شرایط را آماده کند.تا کنون هیچ ملتی از جنگ طولانی بهره ای نبرده است.فقط زمانی حرکت کنید که در آن سوئی ببیینید و فقط زمانی جنگ کنید که مجبور باشید.هرگز به دشمن خود در ارتفاعات حمله نکنید.فرار، فروپاشی و نافرمانی همه تقصیر فرمانده است.ارتش هائی هست که نباید با آنان جنگید و زمین هائی هست که نباید در آن جا جنگید.این نوشته را مطالعه کنید.
اصول انسانی و اخلاقی جنگ و جهاد در قرآن
نقل قولمقابله به مثل
اسلام اجازه مقابله به مثل را به همان اندازه که دشمن تعدی و تجاوزکرده به مسلمانان داده است و حتی مسلمانان را به چشم پوشی و گذشت از این مقابله به مثل نیز تشویق می کند. «و اِن عاقَبتُم فَعاقِبُوا بِمثلِ ما عُوقِبتُم بِهِ وَ لَئِن صَبَرتُم لَهُوَ خَیرٌ للِصّابرین» و اگر دشمن را عقوبت می کنید، به همان اندازه باشد که عقوبت شده اید؛ گرچه اگر تحمل بورزید (و چشم بپوشید) برای صابران بهتر است. (نحل:126) و در آیه دیگر میفرماید: «فَمَنِ اعتَدی عَلَیکم فَاعتَدُوا عَلَیه بِمِثلِ مَا اَعتَدی عَلَیکم وَ اتّقُوا الله وَ اعلَمُوا اِنَّ اللهَ مَعَ الُمتَّقین» هر کس به شما ستم و تعدی کرد، شما نیز به همان اندازه به او تعدی کنید و از خدا بترسید (و زیاده روی ننمایید) و بدانید خدا با پرهیزگاران است. (بقره:194) در آیه اوّل، گرچه مقابله به مثل جایز شمرده شده، ولی در آخر آیه نیز مسلمانان به تحمل و چشم پوشی فرا خوانده شده اند. در کتب تفسیر، شأن نزول آیه اوّل را (نحل/126) در مورد شهادت حضرت حمزه عموی پیامبر اسلام(ص) در جنگ اُحد نقل کرده اند که پیامبر(ص) تصمیم به مقابله به مثل در برابر دشمنان گرفتند و این آیه نازل شد و پیامبر(ص) را دعوت به صبر نمود.
در بعضی از روایات می خوانیم که این آیه در جنگ اُحد نازل شده، هنگامی که پیامبر (ص) وضع دردناک شهادت عمویش، حمزه بن عبدالمطلب را دید (که دشمن به کشتن او قناعت نکرده، بلکه سینه و پهلوی او را با قساوت عجیبی دریده و قلبش را بیرون کشیده است و گوش و بینی اش را قطع کرده، بسیار منقلب و ناراحت شد) و فرمود: خدایا حمد از آن توست و شکایت به تو میآورم و تو در برابر آنچه می بینیم یار و مدد کارمایی. سپس فرمود: اگر من بر آنها چیره شوم آنها را مثله می کنم، آنها را مثله می کنم، آنها را مثله می کنم (و طبق روایت دیگری فرمود هفتاد نفر از آنها را مثله خواهم کرد). در این هنگام آیه نازل شد (و ان عاقبتم فعاقَبوا بِمِثل ما عُوقِبتُم بِهِ وَ لَئِن صَبَرتُم لَهُوَ خَیرٌلِلصّابِرین). بلافاصله پیامبر(ص)عرض کرد: خدایا! صبر می کنم، خدایا صبر می کنم، خدایا صبر می کنم. با اینکه این لحظه شاید دردناک ترین لحظه ای بود که در تمام عمر بر پیامبر(ص) گذشت، ولی باز پیامبر(ص) راه دوم را که راه عفو و گذشت بود، انتخاب فرمود و چنان که در تاریخ در سرگذشت فتح مکه می خوانیم، آن روز که پیامبر(ص) بر این سنگدلان پیروز و مسلط شد، فرمان عفو عمومی صادر فرمود و به وعده خویش در جنگ اُحد وفا کرد. بهراستی اگر انسان بخواهد نمونه عالی بزرگواری و عواطف انسانی را ببیند، باید داستان اُحد را درکنار داستان فتح مکه بگذارد و آن دو را با هم مقایسه کند. شاید تاکنون هیچ ملت پیروز مسلطی با قوم شکست خورده، معامله ای را که پیامبر(ص) و مسلمانان پس از پیروزی با مشرکان مکه کردند، نکرده باشد؛ آن هم در محیطی که انتقام و کینهتوزی در بافت جامعه نفوذ کرده بود و کینه ها را نسل به نسل به میراث می¬گذاشت و اصولاً ترک انتقام جویی در آن محیط عیب بزرگی به شمار می آمد. (مکارم شیرازی، 475:1384)
6 hours قبل , zed گفت:با سلام خدمت همه دوستان گرامی
هر چیز به جای خود . اگر دیروز در انتقام شهید سلیمانی کوتاهی نمی شد و دشمن می دانست هر غلطی بخواهد نمی تواند بکند ، امروز پیکر آبکش شده شهید فخری زاده روی دستمان نبود . ترامپ و سایر عوامل باید تاوان بدهند نه به این خاطر که ارزششان برابر شهدای ما است بلکه به خاطر آنکه فردا روزی کسی جرات نکند به ترور عزیزی دیگر از ملت ایران فکر کند و بداند قبل از فکر تهدید ما هم باید فکر کند چه رسد به اجرای تهدید .
در عراق پس از صدام 350 دانشمند ترور شدند بدون آنکه آب از آب تکان بخورد . الان فرق عراق اشغال شده جنگ زده بی ثبات با ایران چیست ؟
ما هم راه آن شهدا را باید ادامه دهیم تا حسابهای معنوی خود را با مستکبران صاف کنیم و هم سایه تهدید را بر سر آنها باید حفظ کنیم و پاسخ ترورهای آنها را بدهیم . این دو مقابل هم نیستند بلکه مکمل هم هستند .
حرف شما متین است. ولی دیدیم که چه انتقام جالبی گرفتند! شما هم بودید دوباره به ایران ضربه میزدید تا خودشون ، دوباره خودشون را بزنند! شد این که میگن یکی بزنم دو تا بخوری یکی از من یکی از دیوار!
مورد دوم و اصلی و تفاوت این دو ماجرا هم در این است که ترور سردار سلیمانی را رسما اعلام کردند ولی ترور دکتر فخری زاده را رسما قبول مسئولیت نکرده اند. طبیعتا نوع پاسخ هم باید متفاوت باشد.
5 hours قبل , Ghalam گفت:سلام
من در این مورد با دوستان زیاد بحث کردم ، به این نتیجه رسیدم در پس زمینه ی فکری دوستان این باور نهفته هست که ایران توان مقابله با دشمن رو نداره ، پس به جاش دم از « اخلاقیات » می زنند .
بعضی از همین دوستان در مورد عربستان پیشنهادهایی می دهند که شما نشانی از اخلاقیات رو در این پیشنهاد ها ، نمی بینی .
همین جناب سعید ، سال 87 الی 88 ( درست یادم نیست ) پیشنهاد حمله ی پیش دستانه به پایگاه های آمریکا و منافع آمریکا در منطقه رو داده بود که مسلما چهارتا شهروند غیر نظامی هم درش کشته می شدند .
این که واقعیات رو ببینیم و کشور را در بحرانی بزرگتر وارد نکنیم نشانه عقل است. این که وارد زمین بازی دشمن نشویم نشانه عقل است. این که با روش مورد نظر دشمن به او ضربه نزنیم نشانه عقل است. این که از نقطه قوت دشمن به اون ضربه نزنیم هم نشانه عقل است.
اون سخنان خودم رو هم به خاطر دارم و در صورت لزوم دوباره همان ها رو خواهم گفت.
اینکه در یک جنگ مسلما تعدادی از غیر نظامیان هم آسیب دیده و جان خود را از دست دهند ، با این که مستقیما اونها رو مورد هدف قرار بدن تفاوت بسیار دارد.
اگر قرار باشد طرف مقابل به جنگ تمام عیار علیه ایران بیاید ، پس تنها امید (تنها امید که فقط خداست) ، پس تنها کاری که می توان کرد حمله پیش دستانه قبل از شروع عملیات طرف مقابل است.
ولی آیا امروز ما و آمریکا و دیگر دشمنان در چنین شرایطی قرار داریم؟
پس لطفا مسائل دیروز و امروز را با هم مخلوط ننمایید.
3 hours قبل , zed گفت:با سلام خدمت همه دوستان گرامی
"دانشمندان اتمی ایران از ترس ترور خواب راحت ندارند " این را چه کسی گفته ؟ یک صهیونیست . او می داند که ادامه یک راه ، نیاز به تامین امنیت مسیر دارد . هزاری هم که شهادت طلب باشیم و شجاع ، اگر مسیر امن نشده باشد ، تلاش ها برای ادامه راه بیهوده است . سالن تست و مونتاژ سانتریفیوژهای ما با یک انفجار نابود می شود و برآورد شده حداقل دوسال برنامه ما به عقب افتاده است . ادامه راه یعنی دید همه جانبه به قضیه داشتن . اگر سرمایه گذاری اقتصادی می خواهید اول باید امنیت و عدالت سرمایه گذاری را فراهم کنید . در سایه نا امنی هر سرمایه ای حتی سرمایه فکری و دانش گریزان خواهد بود .
بله ، مشخص است که از دشمن انتظاری جز دشمنی و تهدید و رجزخوانی نباید داشت.
سیستم های امنیتی و اطلاعاتی کشور بروند و نفوذی های داخلی را پیدا کرده و این ریشه نفوذ را بخشکانند تا دیگر شاهد ترور هیچ فردی در کشور نباشیم.
یا باید عاملان اصلی را محاکمه کنید یا هم اگر دسترسی ندارید دست های داخلی تروریست ها را قطع کنید.
- 1
- 4
- 1
-
بر 16 آذر 1399 در 21:04 , arjemandi گفت:کوشنر گزینه مناسبی برای زدن هست هم صهیونیسته هم داماد ترامپ هم براش خیلی برنامه دارند هم اینکه مقام رسمی هم نیست
اون موقع تفاوت بین ما و اونها دقیقا چیه؟
اگر کسی کار تروریستی انجام داده برید دنبال مدارک و دستگیری عاملان اصلی و محاکمه اونها ، نه اینکه همون کار اونها رو انجام بدید.
اگر هم نمی تونید دستیگرشون کنید باید توانایی جمع آوری مدارک مستند و متقن را داشته باشید تا حداقل در چند تا دادگاه بین المللی و داخلی اینها رو ثبت در تاریخ کنید که بعدا به کار میان.
اگر هم هیچ کدام را نمی تونید انجام بدید ، خودتون رو با کارهای اشتباه خسته نکنید ، فقط محکوم کنید بهتره.
کمربندها رو هم محکم ببندید و بهانه تراشی و توجیهات رو کنار بگذارید تا دفعه بعد با تکنولوژی های فوق پیشرفته موجودات فضایی دانشمندانمون رو نزنند.
متاسفانه خیلی وقتها دوستان 180 درجه خلاف اصول و عقاید خودشون نظر داده و فراموش می کنند که هدف ، وسیله را توجیه نمی کند.
- 1
- 6
- 7
-
بر 10 اسفند 1398 در 15:56 , MR9 گفت:بسم ا...
برای بحث به تاپیک نیروی هوایی منتقل شد
--------------
سلام علیکم
اینمساله کاملا صحیح هست ، ایجاد توان هوایی در بازه زمان قابلیت اجرا دارد
این بحث یک مقداری پیچیده است و باید بیشتر روی ان تمرکز داشته باشیم .
کاملا درست هست ، یکی از نقدهای که به ساختار نیروهای مسلح ما وارد هست و ظاهرا جوابی هم برای آن وجود ندارد ، ازدست دادن فرصتهای گرانبهایی بود در بازه زمانی انتهای دهه 70 تا اواخر دهه هشتاد شمسی ، در اختیار ما قرار گرفت و استفاده نشد .
این مورد نیاز به تبصره دارد ، ببینید ، نیروی هوایی بالذات یک نیروی پیچیده و گران قیمت هست ، یعنی اگر قصد ایجاد یک نیروی رزمی با قابلیت آفند یا پدافند موثر وجود داشته باشد ، بطور قطع و بدون هیچ شکی باید سرمایه گذاری سنگینی در حوزه سخت افزار و نیروی انسانی روی آن صورت بگیرد ( استناد میشود به هزینه های IIAF در سالهای دهه 50 خورشیدی در حوزه آموزش ، چه در داخل و چه بصورت اعزام دانشجو ) . بطور طبیعی ، شاید در قرن بیستم ، ایجاد یک نیروی هوایی ساده و کم هزینه با صدور جنگنده هایی نظیر F-5A ممکن به نظر می رسید ولی در حال حاضر وضعیت تهدید به گونه ای هست که شعار " جنگنده ارزان و ساده " عملا برای خنثی سازی تهدید قابلیت اجرا ندارد . هر دلاری که برای نیروی هوایی هزینه میشود ، عملا یک سرمایه گذاری موثر برای آینده است ( ما تجربه آموزش نیروی انسانی نیروی هوایی ایران توسط مجرب ترین اساتید خلبان نیروی دریایی ایالات متحده که همه انها تجربه حضور در ویتنام را هم داشتند و ایضا" پرسنل هوانیروز ارتش ایران توسط اساتید خلبان حاضر در جنگ ویتنام را داریم ) در نتیجه ، ارقامی که فرمودید ، حتی اگر " گران قیمت " هم به نظر برسند ، در برابر تهدیدی که قرار هست در برابر آن قرار بگیرند و هزینه های سربار ناشی از تسلط دشمن بر آسمان خودی واز میان رفتن زیرساختها و .... عملا ارزان محسوب میشوند
در خصوص هزینه تولید کوثر ، به مانند هزینه های تولید موشکهای بالستیک ، ما هیچ سند قابل اتکاء که این ارقام را تایید کند ، در اختیار نداریم ، طبیعتا نمیشود روی این رقم ها بعنوان یک استدلال محکم ، اتکاء داشت . ضمن اینکه مجدد عرض میشود شعار " جنگنده ارزان و ساده " امروز توانایی تامین نیازمندی نیروی هوایی نیست .
بطور قطع ، عطف به مورد بالا ، اینکه ما در شرایط فعلی بتوانیم درسال 50 فروند جنگنده تولید کنیم ، مقداری شبهه و تردید وجود دارد .( براساس اطلاعات امروز / اسفند 98 )
ولی در خصوص فالکروم های نیروی هوایی ، شاید شیوه ای که هند در پیش گرفت برای این کار ، مصداق خوبی باشد
در مورد پی- 14 هم این مورد خدمت شما عرض شد
فلسفه این دوتا ( فالکروم / تامکت ) شاید مقداری متفاوت باشد . فالکروم بعنوان یک جنگنده دفاع نقطه ای ، تخصصی می بایست وارد نبردهای نزدیک بشود ولی تامکت بعنوان یک رهگیر برای نیروی دریایی ، عملا نیازی برای ورود به داگفایتهای پر و پیچ خم ندارد ، هر چند بعنوان یک جنگنده سنگین ناونشین ، یک مزیت آشکار را ثبت کرده
نمودار روبانی یک درگیری هوایی تمرینی میان یکفروند تامکت نیروی دریایی و یکفروندF-4 J نیروی هوایی ارتش ایالات متحده
1- درگیری در ارتفاع پروازی 17000 پایی آغاز می گردد و جنگنده F-4 J چیزی در حدود 1000 پا از تامکت عقب تر است و سرعت هردو در حدود 850 کیلومتر درساعت می باشد .
2- تامکت با یک گردش جداشونده شدید بسمت راست و بالا (با فشار 7/4 جی ) و بسرعت در خارج از محدوده دید فانتوم قرار می گیرد .
3- اختلاف فاصله جبران شده و خلبان تامکت بلافاصله خود را وارونه کرده تا دید بهتری نسبت به دشمن پیدا کند .
4- اجرای مانور قیچی غلتان
5- پانزده ثانیه پس از شروع درگیری ، تامکت موفق می شود در پشت فانتوم قرار گیرد
6 - تامکت در موقعیت شلیک قرار گرفته و پایان ماجرا
فقدان ترس در اجرای چنین مانورهایی ، بویژه اجرای مانورهای رزم هوایی با زاویه حمله 50 درجه و اجرای غلتهای 360 درجه ای ، در هر خلبانی حس اعتماد به نفس فوق العاده ای را ایجاد خواهد کرد .
حالا بنده اعتقاد دارم که فناوری باعث شده تا کمتر شاهد داگفایت باشیم ، فناوری موشکهای برد بلند ، پنهانکاری برای در امان ماندن از شناسایی توسط دشمن دربردهای طولانی و .... این مساله را اثبات می کند که عصر داگفایت تقریبا" روبه پایان است ولی هنوز تمام نشده
در دفاع مقدس هم اگر به لیست شکارهای تامکت نگاه کنیم ، اکثر شکارها دربردهای زیاد ثبت شده ( شلیک های فامد ) و هر وقت تامکت خودش را درگیر داگفایت کرده ، مشکل ایجاد شده ( مثل یک ، دو یا سه مورد شکار تامکت توسط میراژها )
در مجموع ، ترکیب سوخو-35 / میگ-35 ( و نه یک گزینه بلند پروازانه ای مثل سوخو-57 ) یا حتی سوخو-30 شایدما را از این وضعیت مقداری نجات بدهد
سلام
تشکر از نکات مفیدی که بیان کردید. متاسفانه دیروز بخاطر یک اشتباه ( کنترل + r برای راست چین ، صفحه رو ریفرش کرد! ) پست پاسخ قبل از ارسال پاک شد و پاسخ کامل رو ان شاء الله دوباره نوشته و ارسال می کنم.
فقط در اون مانور مورد اشاره ، در حالت کلی فانتوم زاویه گردش بیشتری نسبت به تامکت دارد و امکان قرار گرفتن در ساعت شش تامکت به سادگی میسر نیست ، بستگی به تجربه خلبان تامکت دارد ، شاید اگر خلبان فانتوم با کاهش و افزایش ترکیبی سرعت و استفاده از فلپ در همان جهت مانور لوپ با چرخش 90 درجه اجرا کند ، بتواند همچنان در ساعت شش تامکت قرار داشته باشد.
بر 10 اسفند 1398 در 18:58 , aminf14 گفت:سوخو 35 جنگنده ای بسیار گران قیمته و حتی خریداری 12-24 فروندش هم موهبتیه برای ما البته بشرطی این مقدار در ترکیب با حداقل 100 جنگنده سوخو 30 باشه وگرنه در توازن کلی فرقی ایجاد نمیکنه. در مورد میگ 35 با توجه به گرفتاری شرکت میگ خرید 30-40 فروند میگ 35 در کنار به روز رسانی میگ های 29 ایران به میگ 29 smt می تونه می تونه آسمان ایران رو برای هر جنگنده مهاجمی تبدیل به جهنم کنه.
تعداد بالای خرید کار اشتباهی است ، اگر بخواهیم نیروی هوایی رو به سطح گذشته برسانیم در حدود 200 الی 300 فروند سوخو30 به عنوان جایگزین فانتوم و فنسر و ... احتیاج است.
بر 10 اسفند 1398 در 20:27 , M-ATF گفت:طرح p-14 چیه؟ نشنیده بودم ، ربطی به اف ۱۴ داره؟
طرح بنده است ، در گذشته تو یکی از مباحث مطرح کرده بودم. طراحی و ساخت یک جنگنده با 70 درصد اشتراک سازه و قطعات با اف14 و بدون بال متحرک و با محفظه داخلی حمل سلاح به عنوان رهگیر برتری هوایی.
بر 10 اسفند 1398 در 20:39 , Hoshang20 گفت:معمولا هر اسکادران شامل چند فروند میشه؟ و اینکه عواملی مثل بودجه یا تناژ جنگنده روی این قضیه تاثیر داره یا اینکه یه استاندارد جهانی براش هست؟
برای جنگنده ها معمولا 18 فروند رو در نظر می گیرند و حداقل 12 و حداکثر 27 فروند ، برای هواپیماهای سنگین مثل ترابری و بمب افکن 9 فروند متوسط ، حداقل 6 و حداکثر 12 ، برای هواپیماهای خاص مانند آواکس هم اسکادران تشکیل نمیدن و بصورت تک فروند یا گروه استفاده میشه. در کل بستگی به شرایط کشور مورد نظر داره.
بر 10 اسفند 1398 در 21:35 , Navard گفت:خب سوخو ۳۵ اساسا یک طرح موقتی و زود گذر از فلانکر است. یک پیش زمینه برای سوخو۵۷! بنظرم دوستان باید این مطلب رو در نظر بگیرند.سوخو۳۵ خیلی لاکچری بازی هستش. بزودی روس ها سوخو۵۷ رو ترجیح میدن و ما میمونیم و یک جنگنده گران قیمت و با کمبود قطعات!!!
میگ ۳۵ هم اساسا ضعف های جد بزرگوار خودش میگ ۲۹؛ یعنی وزن کم محموله و برد کم که هر دو حاصل ابعاد کوچک هستند رو در اختیار داره. هر دو این ضعفها برای ایران یک اولویت هستند. ایران به یک جنگنده ای نیاز داره که بتونه ماموریت های برد بلند رو تا اقیانوس هند به سرانجام برسونه! در مورد میگ ۳۵ ما خودمون رو باز درگیر ضعف کرده و بعد چند سال مجدد با بحران روبه رو میشیم. میگ ۳۵ گزینه ی اطمینان بخش و تمام کننده ای نیست. کشندگی کافی را ندارد.
*به نظر من بهترین گزینه برای ایران ترکیبی از سه جنگنده است!
۱- سوخو۳۰ اس ام
دلیل بسیار سادست یک جنگنده تمام عیار و چند منظوره که قابلیت اپدیت بسیار دارد. روس ها این جنگنده رو به گونه ای ساختن که مشتری هر چی دلش بخواهد بر رویش نصب میکند. سوخو ۳۰ بسیاری از قابلیت های پروازی سوخو ۳۵ رو دارد و البته ما میتونیم یک رادار ارایه فازی فعال حتی قدرتمند تر از چیزی که در میگ۳۵ هست رو براش تهیه کنیم!! تامین قطعات برای سوخو۳۰ بسیار ساده تر است. کشور هند و چین و ... همه از دارندگان و حتی سازندگان قطعات این جنگنده هستند! ما حتی میتونیم موتور این جنگنده رو از چین وارد کنیم! سوخو۳۰ گزینه بسیار مناسبی برای نیروی هوایی ایران بخصوص در بعد عملیات دریایی است. برد بالای این جنگنده و همچنین حمل حجم زیاد محموله علی الخصوص کروز های دوربرد یک مزیت بزرگ در عملیات های دریایی ما ایفا میکند. نقش زمینی که غیر قابل چشم پوشی است. ایران برای رفع یک نیاز متوسط نیاز به اساین ن جنگنده در تعداد نسبتا مناسب دارد.
۲- جی ۱۰
دلیل اصلی من برای خرید این جنگنده؛تعداد است. ما برای رفع کمیت به یک جنگنده ارزان قیمت داریم. در نسخه ای از جی ۱۰ از خروجی پیشران سه بعدی استفاده شده که یک جهش فناوری میتونه باشه برای ما! جی ۱۰ بر روی کاغذ جنگنده قابلی هست. دوستان اساسا باید دیدگاه شون رو نسبت به تسلیحات ساخت چین عوض کنند. جی ۱۰ هم یک جنگنده چند منظوره و با رادار ارایه فازی فعال است. توان هوایی چین با یک پیشرفت چشمگیر در ده سال به اینجا رسیده. حال دنیا مجبور است به قدرت هوایی چین احترام بگذارد. خرید جی ۱۰ در تعداد بسیار زیاد و سپردن نقش دفاع نقطه ای و البته نقش پشتیبانی نیروی زمینی و خیلی از ماموریت های قابل تصور دست نیروی هوایی ما ر بسیار باز کرده و در عمل و در ترکیب با سوخو ۳۰ و جنگنده بعدی پیشنهاد شده موثر واقع خواهد شد و نتیجه اینکه با پول کم نیروی هوایی بزرگ و یک دست و چند منظوره ای در اختیار خواهیم داشت.
۳- یک جنگنده نسل پنجم (سوخو۵۷ یا جی۲۰)
بجای خرید سوخو۳۵ و یا سوخو۳۴ . ما باید در فکر خرید قطعی یک نسل پنجم باشیم. همین الانشم رقبای ما یعنی اسرائیل و ترکیه و... برنامه های نسل پنج خودشون رو اجرایی میکنند! نسل پنج ما باید طیف وسیعی از ماموریت های سرکوب هوایی رو انجام بده. اساسا جنگنده نسل ۵ ما باید با اولویت پر کردن خلع پدافند و نبرد هوایی و البته جنگ نوین باشه( هدایت پهپاد و...).
جنگنده نسل پنج برای تکمیل برنامه های یک نیروی هوایی ضروری و گرنه همیشه باید اضطراب قدرت جنگنده های پنهان دشمن را باشیم.
پ ن: دوستان یک مطلب را در نظر بگیرید. ما هیچ وقت نباید عزت کشور را زیر پا بگذاریم و خرید خود را به ناچار انجام دهیم. این که چون یک جنگنده نیاز داریم ده تا سلاح بنجل باید بخریم اصلا کار درستی نیست. بهتر که بر سر تعداد این موضوع رو حل کنیم تا بر سر تنوع.
ان شاءالله که خرید هوایی صورت خواهد گرفت...
درسته و یکی از دلایل مخالفتم با خرید سوخو35 همین بحث تامین قطعات و هزینه اضافی می باشد. روسها در تامین قطعات و حتی نقشه های فنی میگ29 کلی مشکل ایجاد کردند و مختصصان نیروی هوایی با کلی زحمت اونها رو سرپا نگه داشتن و با پیچیده شدن محصول ، عملا باعث زمینگیر شدن هواپیماهای خریداری شده می شود.
درباره سوخو30 هم چندان موافق نیستم مگر در حالت خرید امتیاز و تولید داخل که هزینه تمام شده هر فروند در حدود 30 الی 35 میلیون دلار باشد و بتوان اینو جایگزین اکثرا بمبرهای نیروی هوایی کرد که در اینصورت قابلیت دوربرد بسیار عالی بوجود میاره و کافی هست با تعداد کمتری رهگیر برتری هوایی اسکورت بشوند تا سطح هوایی به گذشته و برتری ایران تغییر یابد.
با جی10 هم موافق هستم و هم مخالف و این هم بستگی به شرایط دارد ، اگر چین در ازای خرید نفت به ما جنگنده بفروشد کار سیاسی اقتصادی موفقی میشه ولی در غیر اینصورت به صرفه نیست و باید روی طرح داخلی مانند کوثر و ارتقای سنگین اون متمرکز شد.
برای خرید سوخو57 هم کلا از ذهن بیرون کنید ، روسها به ایران نخواهند فروخت ، اگر هم فروختند امکان استفاده در زمان جنگ نخواهیم داشت. همین طرح دوباره سازی و ارتقای تامکت با خرید موتور از روسیه بهترین کار ممکن است.
بر 10 اسفند 1398 در 22:20 , arjemandi گفت:مشکل تولید پکفا در روسیه چیه؟ مالی یا تکنولوژیکی؟ در حالی که چین به عملیاتی کردن نسل پنجمش نزدیک میشه برای من غیر قابل باور هست که پکفا مشکل لاینحل فنی داشته باشه.روسها ایران رو یکی از مشتریهای قطعی پکفا میدونن با این حال خروج هند به عنوان یک مشتری عمده از طرح پکفا جای سوال زیادی در جدی بودن روسها در تولید پکفا ایجاد میکنه
بیشتر مشکلات اقتصادی دارند ، روسها قرار بود تا سال 2020 تعداد 400 فروند سوخو34 به خدمت بگیرند ولی کنسل شد. روسیه هم مانند ایران با بروز مشکل اقتصادی تمرکزش رو بر سیستم های پدافندی و آفندی موشکی قرار داده و تقریبا طبق برنامه اس400ها و موشکهای توپول ام و ... رو تولید کردند ، اما در مورد جنگنده و بمب افکن توپولف160 برنامه رو کاهش تعداد دادند.
بر 10 اسفند 1398 در 22:23 , FOCAL گفت:یاد صحبت های ده سال پیش میوفتم.
که در سال 2020 چه و چه....
الان 2020 هستیم و هیچی نشد
من خوشبین نيستم
خوش بین و خوش فکر باشید ، تنها وسیله در دسترس است برای آینده ای بهتر.
- 2
- 15
-
19 hours قبل , MR9 گفت:حالا بر خلاف نظر جنابعالی که ارزشمند هم هست ، معتقدم اصولا تمام کار ما باید متناسب با تهدید باشد ( که همین فقره اف-14 هم پاسخ به تهدید مشخصی بود ) این طراحی برنامه بدون توجه به تهدید ، وضعیت الان را برای ما ر قم زده
ضمن اینکه بحث خرید به هیچ عنوان ایجاد توازن قوا با ایالات متحده ( بعنوان یک تهدید غیر همتراز ) نیست ، بحث تهدیدات منطقه ای کلاسیک مثل عراق ، پاکستان ، کشورهای حاشیه خلیج فارس و ... هست . برای همین برای پر کردن شکاف بین ما و اینها سریعترین راه ، ورود به حوزه خرید و همزمان جلو بردن طرح های بومی با همکاری طرف دوم هست
البته دقت بفرمایید که الزام نیروی هوایی (اف-15 ) با الزامات نیروی دریایی تفاوت داشت . اف-15 باید با تهدید هوایی مقابله می کرد ( جنگنده برتری هوایی ) ولی تامکت با هدف خنثی سازی موشکهای کروز روسی و دفاع از ناوگان طراحی و تولید شد . به همین دلیل شما این تفاوت را می بینید
با این جمله "تمام کار ما باید متناسب با تهدید باشد" موافق هستم و در همین راستا مساله زمانبر بودن دستیابی به توازن قوای هوایی را مطرح کردم.
برای رسیدن به توازن قوا باید به مساله از دو بعد کلان و خرد نگاه کنیم ، در سطح کلان تمام مولفه های قدرت را در نظر گرفته و با فرض استفاده مناسب و هماهنگ از آنها ، برآیند حاصل ما را به توازن قوا می رساند که شامل نیروی هوایی ، زمینی ، دریایی و ... می گردد. اما از نظر خرد مساله را بصورت موضوعی در نظر گرفته و سعی میشود در حوزه برتری حریف ، خود را به آن سطح برسانیم ، مشخص است که در برابر کشوری مثل آمریکا ، ایران منابع کافی جهت دستیابی به توازن قوای خرد و موضوعی را ندارد و باید بر توازن قوای کلان و کلی متمرکز شود. اینکه در مجموع برآینده نیروهای عمل کننده ایرانی ، که شامل طیف وسیعی از تجهیزات و اقدامات از شبکه کشف راداری و پیش اخطار گرفته تا فرماندهی و جنگال و هواگردهای رزمی سرنشین دار و بی سرنشین و یگان های پدافندی زمین به هوا ، از برآیند نیروهای عمل کننده طرف مقابل ، امتیاز بیشتری داشته باشند. این را در نظر بگیریم که هیچ کشوری امکان بکارگیری تمام امکانات خود را صرفا در یک جبهه ندارد و این محدودیت با افزایش هژمونی و حوزه نفوذ کشورها ارتباط مستقیم دارد ، آمریکا هم هرگز امکان انتقال تمام قوای نظامی خود را صرفا برای مبارزه با کشوری چون ایران یا هر کشور دیگری نخواهد داشت ، بخشی از این نیروها را برای تامین امنیت خاک اصلی و آمریکا شمالی ، بخشی برای اروپا ، اقیانوس آرام ، اقیانوس اطلس ، جنوب شرق آسیا و ... در حالت بلوکه قرار دارند. در بهترین حالت و در صورت دستیابی به توافقات ضمنی با روسیه و چین مانند زمانی که با گورباچف رهبر شوروی توافق شد ، می توان انتظار داشت در حدود یک سوم قوای نظامی را به یک منطقه از جهان بتواند اعزام کند. در سال 1991 در حدود 1800 هواپیمای رزمی به منطقه اعزام شد که دو سوم آنها متعلق به آمریکا بود و این در حالی بود که این کشور در آن زمان با توجه به شرایط جنگ سرد در حدود 7 هزار هواپیمای رزمی در اختیار داشت. امروز در حدود 3 هزار هواپیمای رزمی در اختیار داشته و این تعداد را در بین یگان های مختلف در سرتاسر پایگهای نظامی داخلی و خارجی تقسیم نموده است و با توجه به شرایط جهانی و تهدیدات جدید از سوی چین ، روسیه ، کره شمالی و ... در بیشترین حالت امکان اختصاص بیش از هزار فروند را به یک منطقه خاص نخواهد داشت. این هزار فروند را ظرفیت عملیاتی نهایی آمریکا در برابر قدرتهای منطقه ای فرض بگیرید. البته در یک جنگ جهانی و در برابر چین و روسیه ظرفیت کامل را بکار میبرند.
ظرفیت رزمی آمریکا در حدود هزار فروند هواپیمای رزمی سرنشین دار ، در مقابل ظرفیت رزمی کشورهای منطقه به چه میزان است؟ هر کدام از کشورهای تهدید کننده ایران شامل عربستان ، اسرائیل ، ترکیه ، پاکستان و ... حداقل 300 فروند هواپیمای عملیاتی در اختیار دارند. اگر هم کشورهای عربی در صورت جنگ با ایران بصورت هماهنگ عمل کرده با توانی بیش از 500 فروند عملیاتی روبرو خواهیم بود. پس در نتیجه تفاوت بین تهدید از جانب آمریکا با تهدیدات منطقه ای در حد 30 الی 50 درصد با یکدیگر تفاوت دارد. این تفاوت به حدی نمی باشد که در صورت دستیابی به توازن قوا در مقابل یکی ، در برابر دیگری بصورت کامل ناتوان باشیم. با دستیابی به توازن کامل منطقه ای ، در برابر آمریکا هم به توازن نسبی 50 درصدی خواهیم رسید.
الان مساله اصلی رو مورد بررسی قرار دهیم. زمان و هزینه. دهه هشتاد فرصت طلایی بود که با درآمدهای هنگفت ارزی امکان بازسازی چندین باره نیروی هوایی را داشتیم و استفاده نشد. امروز از نظر منابع مالی در وضعیت مطلوب قرار نداریم. حتی فرض تخصیص سالانه یک میلیارد دلار هم دور از ذهن می باشد. یا باید سراغ روشهای ابتکاری مانند نفت و گاز در برابر خرید نظامی برویم ، یا هم این منابع اندک را صرف افزایش کمی و سپس کیفی اختصاص داد. اگر قرار باشد سراغ خریدهای گران قیمت مانند سوخو35 رفت ، هزینه تمام شده هر فروند با احتساب هزینه های آموزش خلبان و پرسنل زمینی ، مهمات ، قطعات یدکی ، تجهیزات زمینی و تعمیرات و ... بالای 80 میلیون دلار خواهد بود ، فرضا با یک میلیارد دلار در سال ، 12 فروند می توان خریداری نمود. تاثیر خاصی بر توازن قوا نخواهد داشت. اما اگر جنگنده کم هزینه ای مانند کوثر را به تولید انبوه رساند که با تمام امکانات مناسب قیمت تمام شده ای در حدود 20 میلیون دلار داشته باشد ، هر سال 50 فروند یعنی 3 اسکادران رزمی جدید به نیروی هوایی اضافه میشود که توان عملیاتی را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. در کنار آن در صورت ارتقای میگ29ها به استاندارد SMT و خریداری تعدادی میگ35 که بتوان جمعا 3 الی 4 اسکادران عملیاتی مثلا در تهران ، تبریز ، بندرعباس و بوشهر داشت ، توازن قوای نسبی با کشورهای منطقه تا 10 سال تامین میشود. در این فرصت 10 ساله هم امکان به تولید رساندن طرح پی14 وجود دارد.
19 hours قبل , MR9 گفت:حالا در این حوزه هم جنابعالی را به مصاحبه استاد خلبان تامکت ، جناب "جراح" دعوت می کنم ، ایشان مفصل شیوه های بهره گیری از بال متحرک تامکت را توضیح دادند که در جای خودش بسیار آموزنده هست .
این مصاحبه رو در مجله صنایع هوایی خوانده ام. جالب و مفید است. در مقابل اساتید تامکت که علاوه بر سالها پرواز ، تجربه هشت سال جنگ را در کارنامه دارند ، حرف زیادی برای گفتن نیست.
اما تنها این نکته را عرض کنم که شرایط امروز با سی سال قبل بسیار تفاوت کرده است. همین میگ29 قدرت داگفایت به مراتب بیشتری از تامکت دارد ، سالها قبل ، در شبیه ساز پرواز تقریبا تمام هواگردها را که تست کردم به ترتیب از نظر داگفایت این تقسیم بندی بدست آمد : 1- سوخو27 و اف15 در رتبه نخست ، میگ29 و سوخو33 و اف16 و میراژ2000 در رتبه بعدی ، در تست شبیه سازی با یک فروند میگ29 و اف15 توانستم 6 فروند تامکت را سرنگون کنم ، با یک فروند اف15 هم چند فروند میگ29 سرنگون شد و ... در نبردهای فامد نیز اف15 و سوخو27 با توجه به قدرت مانور بالا شانس فرار بیشتری در مقابل موشکهای میانبرد داشتند و این مساله را به عنوان مثال در جنگ یمن و فرار اف15 از چنگ موشک آر27تی مشاهده کردید ، در حالی که تورنادو نتوانست چنین کاری انجام دهد.
نبردهای امروزی در صورت برابری تکنولوژیک اجبارا به نبرد نزدیک و داگفایت کشیده می شود ، دلیل آن پنهانکاری و پادهای اخلالگر قوی است که امکان شلیک از دور را از بین برده است. در چنین حالتی در برابر جنگنده ای مثل اف22 که قدرت مانور فوق العاده ای دارد که حتی از اف15 نیز بیشتر است ، باید به سمت جنگنده ای رفت که بتواند در میدان نبرد بقاپذیری بیشتری داشته باشد ، یک بخش مربوط به پنهانکاری است ، بخش دوم جنگ الکترونیک و سنسورهای هشدار دهنده و بخش سوم قدرت مانور و نرخ گردش و اوج گیری سریعتر از رقیب. در نهایت کار به کیفیت موشک و رادار میرسد که در فاصله نزدیک تقریبا تمام آنها بصورت مشابه عمل میکنند و حتی امکان دارد نبرد به داگفایت و استفاده از موشک حرارتی یا توپ نیز بکشد. در جنگ تحمیلی مشکل اصلی اف14 در همین نبرد داگفایت بود و جنگنده های عراقی قدرت مانور به مراتب بهتری داشتند و در مقابل توان مانور کم و ضعف موتور در پرنده ایرانی ، تنها با تخصص و شجاعت خلبانان ایرانی تا حدودی جبران شد ، اما امروز با افزایش قدرت مانور و سنسورهای هدفگیری که امکان شلیک موشکهای حرارتی تا 140 درجه اختلاف زاویه ای را دارند ، کار غیرممکن میشود. باید به سمت گزینه های به روزتری برویم.
- 8
-
5 minutes قبل , MR9 گفت:سال گذشته یکی از دوستان این سئوال را مطرح کرده بود
آیا امکان دارد با کمک روسیه و چین مدل بال ثابت اف ۱۴ را تولید کرد؟ با این کار وزن باور نکردنی از اف ۱۴ کاسته می شود.
پاسخ بنده
این طرح رو سالها قبل در مباحث مربوط گفته بودیم ، حدود سالهای 84 85 86 ! بعد از گذشت این همه سال ، هنوز هم نظرم رو حذف بال ثابت است و برای پرواز از باند نیاز به بال متحرک نداریم. بال ثابت باعث میشود در ناو هواپیمابر فضای نگهداری و مسافت تیک آف کاهش یابد.
2 minutes قبل , MR9 گفت:یک اشتباهی که در خصوص بال متحرک تامکت می کنند این هست که ان را فقط به بحث کمبود فضا روی عرشه یا فضای تعمیراتی زیرعرشه ربط می دهند ولی این طور نیست . بال متغییر تامکت ، مجموعع مزیتها بال مستقیم ( در حالت باز ) و بال پسگرا ( در حالت بسته و زاویه 70 درجه ) را دارد که شامل نیروی براء زیاد در زوایای حمله کم وزیاد // مباحث مربوط به ایمنی پرواز در زوایای حمله معمولی و زیاد // عامل "پسا" در حوزه مفهوم رانش به وزن // کارایی پرنده در گردشها و زوایای مختلف و در نهایت سرعت واماندگی هست .
سازه تامکت ، بالذات نیازمند بال متغییر بود و هست ( نظر شخصی ) و اگر قرار باشد گونه بال ثابت این طرح طراحی و ساخته شود ، کل طراحی بدنه باید از نو شود که این خودش هزینه ای به مراتب بیشتر از خرید سوخوهای روسی دارد
قدرت مانور اف14 در حالت مسلح چقدر است؟ در حدود 7 جی! اف15 در حدود 9 جی! تفاوت اصلی فقط در سازه نیست ، تفاوت در اختلاف قدرت موتور تی اف30 با اف110 است ، بال متحرک هم باعث میشود زمان طلایی برای واکنش افزایش یابد ، در نبردهای گذشته مهم نبود ، ولی امروز همین زمان میلی ثانیه برای باز و بسته شدن بالها باعث بقا یا فنای جنگنده میشود. یک جفت موتور قوی با تراست مجموع 300 کیلونیوتن روی تامکت بدون بال متحرک سوار کنید تا از مزایای هزمان اف14 و اف15 برخوردار شوید.
این راه رو هم باید طی کرد ، کاری به تهدیدات نداشته باشید ، در هر صورت خرید یا تولید باید این را در نظر بگیریم که طی چند سال نمی توان به توازن قوای هوایی دست یافت.
- 7
-
10 minutes قبل , MR9 گفت:بسم ا...
پیشنهاد جالبی هست ولی به نظرم یک مشکلاتی وجود دارد در این طرح .. تامکت بیشتر از 40 سال هست که در نیروی هوایی ما دارد خدمت می کند ، طبیعتا" قابلیت اورهال زیادی را داریم ولی بحث ساخت یک جنگنده در ابعاد و پیچیدگی های تامکت یک مقداری به نظرم بلندپروازانه هست .
بعنوان مثال گرومن زمانی که قصد داشت "تیر دستک " ( box beam) تامکت را طراحی و بسازد ، 2 مسیر داشت . یکی ساخت سازه با روش سنتی پیچ و مهره و دومی جوشکاری با پرتو الکترونی برای ساخت این قسمت از جنس فلز تیتانیوم بود . اگر اولی را استفاده می کرد ، وزن زیادی را به بدنه تحمیل می کرد و این به صرفه نبود ولی رفت سراغ دومی که بعد از اتمام کار ، نزدیک به 900 پاوند از وزن این بخش را کاهش داد . الان نقطه ابهام اینجاست که آیا این فناوری ( جوشکاری با پرتو الکترونی ) را روی تیتانیوم اصولا داریم ، و اگر داریم به صرفه هست برای ما به منظور تولید سازه یا خیر
در مورد این مساله هم تحلیل زیاد هست ولی چاره دیگری پیش روی ما نیست ، مگر اینکه بریم سراغ گونه های تولید شده از خانواده فلانکر از چین
در ابتدا قرار بر بال متحرک بودن اف14 نبود ، نتیجه جاسوسی از میگ23 و اصرار بر ناونشین بودن باعث شد به سراغ این طرح بروند و نیروی هوایی آمریکا راه جداگانه ای طی کرد و به اف15 رسید که در واقع اف14 بدون بال متحرک می باشد. حتی قرار بود موشک فینیکس را روی اف15 سوار کنند ولی چون تنها دو تیر امکان حمل داشت و مشکلات در مورد نصب رادار AWG-9 و هزینه های اضافی باعث شد به همون اسپارو اکتفا کنند. قبل از انقلاب نیروی هوایی ایران هم در نظر داشت تا حداکثر 50 فروند اف15 خریداری کند برای استفاده در عملیاتهایی که از عهده اف4 و اف14 خارج بود.
این بال متحرک رو از اف14 حذف کنند ، باعث کاهش هزینه های نگهداری و عملیاتی خواهد شد. از طرفی امکان نصب مهمات بیشتری در زیر بال فراهم میگردد. برای شروع می توان اف14 را ارتقا داد با موتور AL-41 و رادار Irbis و همزمان روی گونه P-14 کار انجام شود.
- 7
-
بر 8 اسفند 1398 در 11:41 , MR9 گفت:با این حال، تمرکز روسها بر روی جنگنده های سنگین تر بدان معناست که سوخو-35 در نهایت به تعداد بیشتری تولید خواهد شد ( به مانند تمرکز بر روی سوخو-27 و سوخو -30 ) . اما هزینه های عملیاتی بالاتر برای این هواگردها ، بدان معناست که نیروی هوایی روسیه احتمالا اسکادرانهای کمتری را بخدمت می گیرد . به اعتقاد ناظران نظامی ، نیروی هوایی روسیه در آینده نزدیک ، خرید میگ-35 را محدود نماید ، و درنهایت ،تنها 150 فروند از محصول شرکت میگ را تحویل خواهد گرفت ، اما تلاش شرکت سازنده ، بیشتر برروی جلب توجه مشتریان خارجی که بدنبال گسترش کمّی ناوگان خود با کمترین هزینه ممکن هستند ، متمرکز میگردد .
بر 8 اسفند 1398 در 11:41 , MR9 گفت:نیروی هوایی ایران بعنوان یکی از کاربران میگ-29 میتواند درصورت رفع تحریم ها ، در شمار یکی از جدی ترین مشتریان میگ-35 قرار گیرد ، اما با توجه به نیاز شدید این کشور برای تقویت ناوگان تامکت ، سوخو-35 نیز یکی از جدی ترین نیازمندی های این نیرو به نظر می رسد .
بر 8 اسفند 1398 در 11:41 , MR9 گفت:مقایسه پتانسیلهای رزمی در بدو امر نشان می دهد که سوخو-35 ، جنگنده به نسبت قدرتمندتری است ، اما میگ-35 چند مزیت قابل توجه را بعنوان مکمل سوخو-35 به نمایش می گذارد . براساس گزارشهای موجود ، هزینه عملیاتی میگ-35 چیزی در حدود 20 درصد کمتراز گونه های اولیه میگ-29 بوده ، که این مساله با توجه به وزن بالاتر نسبت به فالکروم های عملیاتی فعلی و پایایی رزمی افزون تر ، فالکروم –اف را به ارزان ترین جنگنده تبدیل نموده است . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، پایین تر بودن هزینه عملیاتی میگ-35 به کاربران این جنگنده اجازه میدهد تا در مقایسه با سوخو-35 ، تعداد بیشتری را بخدمت گرفته و با کمترین هزینه ممکن ، خلبانان را آموزش دهند .
تنها بحث هزینه عملیاتی مطرح نیست ، روسیه کشور پهناوری است که نیاز آن به هواگردهای دوربرد با قابلیت بقاپذیری و استقلال عملیاتی بیشتر از جنگنده های دفاع نقطه ای و منطقه ای است. میگ35 هم مانند میگ29 یک جنگنده دفاع نقطه ای یا در نهایت دفاع منطقه ای محسوب میشود که با توجه به فاکتورهای رادار و سطح مقطع و سنسورهای هشدار دهنده ، در برابر جنگنده های مدرن بقاپذیری کمتری نسبت به سوخو35 دارد.
اگر نیاز نیروی هوایی ایران را مورد بحث قرار دهیم ، خرید میگ35 اشتباه بزرگی است. حتی خرید سوخو35 هم در بلند مدت اشتباه است. نسل ششم جنگنده ها سریعتر از چیزی که به نظر میرسد عملیاتی خواهند شد.
رادار سوخو35 قویترین رادار موجود در بین جنگنده های رزمی محسوب میشود ، با توجه به این فرض ، بهترین کار سرمایه گذاری مشترک بر روی ساخت جنگنده ای مشابه اف14 است که از نظر تکنولوژی و قطعات مشابه آن باشد تا تامین یدکی و نگهداری برای نیروی هوایی هزینه کمتری داشته باشد و به علت رهگیر دوربرد بودن و نه ناونشینی ، می توان بال متحرک را حذف و سطح زیرین سازه را یکپارچه طراحی نمود تا دارای محفظه داخلی حمل سلاح گردد ، اگر بتوان سطح مقطع راداری را هم کاهش داد با رادار ایربیس به یک رهگیر تمام عیار تبدیل خواهد شد.
این جنگنده جدید را پی-14 یا P-14 یا Persian Cat نامگذاری بکنیم. جنگنده ای که در 70 درصد قطعات و سازه مشابه اف14 باشد تا امکان به تولید انبوه رساندن آن در داخل توسط متخصصین نیروی هوایی میسر باشد.
مسلم است که این رهگیر فرضی به یک جنگنده مکمل به عنوان دفاع نقطه ای هم احتیاج دارد. این جنگنده هم باید پنهانکار باشد. البته در کوتاه مدت می توان با تولید انبوه جنگنده کوثر و تجهیز آن به پادهای اخلالگر و پیش اخطار ، نیاز به رهگیر نقطه ای را برطرف نمود ولی این جنگنده بدون حمایت رادارهای زمینی و پی14 امکان عملیات گسترده و بقاپذیری کافی را نخواهد داشت. همزمان می توان با خرید تعدادی میگ35 و ارتقای میگ29های موجود این ناوگان را تکمیل کرد و از سه لایه جنگنده رهگیر برخوردار شد ، لایه اول پی14 ، دوم میگ35 و سوم کوثر به اضافه لایه چهارم پهپادهای رهگیر که امکان استفاده در بین تمام لایه ها را داشته باشند.
در بلند مدت باید جنگنده سبکی مانند قاهر که قابلیت بی سرنشین بودن را نیز داشته باشد به تولید انبوه رساند.
با این نظر ، خرید سوخو35 بدلیل هزینه زیاد ، وابستگی تکنولوژیک و تامین قطعات اصلا توصیه نمیشود ، خرید میگ35 هم در کل اشتباه است و تنها به تعداد محدود و به عنوان میانبرد جهت تکمیل و ارتقای ناوگان میگ29 برای بازه زمانی 10 ساله می تواند مفید باشد.
21 hours قبل , M-ATF گفت:Irbis_E یعنی رادار سو ۳۵، PESA هست نه AESA ، دقیقتر بخوایم بگیم باید گفت در حقیقت هیبرید هست.
21 hours قبل , MR9 گفت:سلام - ظاهرا در SU-35 BM ، رادار فوق را استفاده کردند
رادار Irbis-E از نوع پسا هست و برای نسخه اولیه سوخو35 طراحی شده بود ، طبق خبرهای جدید ، امروز از مدل اکتیو یا AESA در سوخو35 استفاده میشود.
- 1
- 6
-
5 hours قبل , Abed2 گفت:سلام به دوستان، با کلیت صحبت هاتون موافقم، تو جزئیات یکم نظرم متفاوت هست البته فقط بخش هایی.
ابتدا در مورد قابلیت ضد بالستیکی، تقریباً برد در قابلیت ضد بالستیکی کمتر از اهداف آیرودینامیک هست و اون هم به خاطر سرعت و ارتفاع بالاتر هست. یعنی رادار درگیری شما تا ارتفاع مثلاً ۱۰۰ کیلومتری میتونه آشکارسازی انجام بده و قفل کنه روی هدف، پس شما با هدفی که مثلاً ۱۴ ماخ سرعت داره میتونید در ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری موشکی رو براش شلیک کنید. فرضا موشک رهگیر شما با سرعت ۲۸۰۰ متر بر ثانیه حدوداً ۳۵ ثانیه فرصت میخواد تا به ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری برسد البته چون سرعت مسیر عمودی تر هست در عمل زمان بیشتر هم میشود، این در صورتی هست که هدف شما ۲۱ ثانیه زمان نیاز داره تا به زمین برسه. نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا خیر. برای همین هست که اکثر سامانه های پدافندی قابلیت ضد بالستیکی تا ارتفاع حدودا ۲۵ کیلومتری و در برد حدودا تا ۴۰ کیلومتری هستند. در واقع برای موشک بالستیک همه چیز روی دور تند هست و خیلی زود دیر میشود.
سلام
بله درست هست و خودتون در ادامه گفتید که نقش اصلی روی رادار و توان شناسایی و الگوریتم و پردازش میباشد و بنده هم شرط لازم رو رادار عنوان کردم.
عکس زیر رو ببینید متعلق به وزارت دفاع انگلیس در زمان جنگ سرد میباشد و توانایی سامانه گالوش رو ارزیابی کردن
برد سامانه ABM-1 Galosh بین 320 تا 350 کیلومتر عنوان شده بود ولی در محاسبات تا 800 ناتیکال مایل پیش بینی کردن و این برد حداکثر است و موشک اینرسی لازم برای تعقیب هدف و مانور سنگین رو نخواهد داشت اما باعث میشود در همون برد 350 کیلومتری هدف را بزند.
اینکه گفتم برد ضد بالستیک تقریبا دو برابر حساب میشه رو همین قضیه استوار است و منظور برد شلیک برای رهگیری هدف بالستیک در حداکثر برد مفید که موشک رهگیر انرژی جنبشی لازم را داشته باشد و همون برد اعلامی برای سامانه باور یا اس300 و ... می باشد. قبلا در یک مقاله خواندم که برد ضد بالستیک S-300PMU2 رو در حدود 400 کیلومتر تخمین زدن در مقابل بالستیک های میانبرد و مشخصه که با افزایش یا کاهش سرعت بالستیک این مقدار کم و زیاد میشه. مساله اینه که مشکل اس300 برای این رهگیری موشک نیست و بلکه رادار هست که برد 400 کیلومتری ندارد!
5 hours قبل , Abed2 گفت:در مورد برد قطعی و فعلی سامانه باور، باید بگم وقتی هدف در فاصله ۲۵۰ کیلومتری هست ما موشک رو شلیک میکنیم و در ۲۰۰ کیلومتری برای هدف نزدیک شونده ای با سرعت ۱/۶ ماخ موشک به هدف برخورد میکند. اگر سرعت موشک رو ۲۰۰۰ متر بر ثانیه در نظر بگیریم برای رسیدن به حداکثر برد ۱۰۰ ثانیه زمان لازم داره و هدف با سرعت ۵۳۰ متر بر ثانیه (۱/۶ ماخ) در این ۱۰۰ ثانیه ۵۳ کیلومتر نزدیک شده و در برد موشک قرار گرفته.
اگر موشک ۲۸۰۰ متر بر ثانیه سرعت داشته باشد، میتواند هدفی را که ۷۰۰ متر بر ثانیه (۲/۱۱ ماخ) نزدیک شونده است در ۲۰۰ کیلومتری هدف قرار بده، چون ۷۱ ثانیه زمان لازم داره تا به برد ۲۰۰ کیلومتر برسد.
در سامانه های پدافندی نقش اساسی رو رادار ها هستن که بازی میکنن. چون محدودیت اصلی برای اونهاست نه موشک ها. حالا اگر موشک پدافندی ما قابلیت هدایت راداری فعال داشته باشد، با یک آواکس در آسمان میتونیم بر این محدودیت غلبه کنیم.
خوب در این حالت هواپیمای مهاجم نمی تونه وارد محدوده پدافندی نشه؟
هواپیما برخلاف بالستیک صرفا هدف نزدیک شونده نیست و امکان تغییر مسیر و حتی برگشت دارد و اگر قرار بر شلیک موشکها از 250 کیلومتری داشته باشید تنها باعث هدف رفت منابع و خالی شدن پرتابگرها میشه.
اون بردی که محاسبه کردم برای این هست که هدف وقتی وارد رینگ پدافندی شد حتی با گردش 180 درجه ای امکان فرار نداشته باشد.
البته اگر موشک بصورت اینرسیایی تا نزدیکی هدف در ارتفاع بالا پرواز کنه و در فاز نهایی با رادار فعال یا فروسرخ هدف رو کشف و رهگیری کند ، احتمالا بتوان به برد قطعی 200 کیلومتر دست یافت ولی هر روز سنسورهای هشدار دهنده پیشرفت میکنند و با دیتالینکی که هواپیماهای متخاصم دارند از شلیک موشک حتی بدون قفل راداری مطلع شده و واکنش دفاعی خواهند داد.
5 hours قبل , Abed2 گفت:همونطور که قبلاً هم گفته بودم، به نظر این حقیر پروژه باور ۳۷۳ یک پروژه بزرگ هست که هدف نهایی اون رسیدن به برد درگیری ۶۰۰ کیلومتر (۳۷۳ مایل) هست. مثل سامانه تلاش که با ۷۵ کیلومتر شروع شد و الان بردش به ۱۲۰ کیلومتر رسیده و البته احتمال میدم تا ۱۶۰-18۰ هم بره. باید دید در آینده چه پیش میاد.
و البته این چیزی که الان با اطلاعات نصفه و نیمه رونمایی شده چیزی هست که در سال ۹۵ دست پیدا کردیم.
خواهش میکنم نیروهای مسلح رو دست کم نگیید دوستان، در خیلی از بخش ها مشکلات هست و خیلی ها کاری انجام نمیدن، اما کسانی هستن که قابلیت های بسیار بالایی دارن و دارن به شدت کار میکنن البته در سایه. نه اینکه انتقاد نباشه نه، انتقاد سازنده موجب پیشرفت هست و این چیزیه که ما در میلیتاری دنبالش هستیم.
امیدوارم روزی برسه که این تجهیزات رو در برابر دشمن صهیونیستی در سوریه و لبنان پیروز ببینیم و شاد بشیم.
بنده هم امیدوارم برد باور در نهایت به 600 کیلومتر برسه تا کار روی کلیت پدافند تمام بشه و بتوان منابع رو صرف بازسازی نیروی هوایی اختصاص داد.
از موشک صیاد3 گفتید و باید بگم همین موشک باید بتونه به برد 150 کیلومتری هم برسه ولی مساله اصلی انرژی جنبشی و سرعت در اون برد هست که شاید نتونه با هواپیماهای مانورپذیر درگیر بشه.
- 1
- 6
-
بر 20 دی 1398 در 16:34 , masy1987 گفت:سرعت موشک صیاد 4 سامانه باور373 سرعت خوبیه 2700 یا 2800متر در ثانیه قابلیت خوبی برای انهدام در برد بالا داره
بر 14 بهمن 1398 در 17:35 , worior گفت:تنها اطلاع بدرد بخوری که توی این مستند بود، سرعت 2800 متر بر ثانیه ای موشک باور و برد 350 کیلومتری کنترل آتش. که بجر موشک 40n6e برای اس 400 از همه موشک های موجود پدافندی در دنیا در رده خودش سریعتر هست، 5.6 ماخ برای هم رده های اس 300 و 400 و اس 300وی، حدود 4.5 ماخ برای پاتریوت pac3 و باور با سرعت 8.16 ماخ از همه سریعتر هست، که در لبه تکنولوژی موشک قرار میگیره، البته در شاخصه سرعت.
به نظرم این 4 تا بوستر اس 200 رو ببندیم تنگ باور، شاید به حداکثر برد برای زدن تانک و آواکس و دسته ها رسید.
بر 14 بهمن 1398 در 18:43 , M-ATF گفت:من مستند رو ندیدم ولی ۸ ماخ رقم بسیار بالاییه و تردید برانگیز، امیدوارم اشتباه لپی نبوده باشه
بر 14 بهمن 1398 در 19:10 , M-ATF گفت:الان نگاه کردم مستند رو ، یه مقدار گنگه
اولا میگه بیشینه سرعت هدف ۲۸۰۰ متر بر ثانیه نه خود موشک
میگه برد کشف بیش از ۳۰۰ کیلومتر داره و با بیشینه سرعت هدف ۲۸۰۰ متر بر ثانیه این امکان را دارد بین پنج تا ۷ ثانیه با شش هدف درگیر بشه!؟ من که نمی فهمم یعنی چی...
بر 14 بهمن 1398 در 19:31 , worior گفت:اشتباه لپی نبوده، موشک هم واقعا موشک پرشتابی هست ولیکن ممکنه این مقدار 2800 متر بر ثانیه مربوط به هدفی باشه که موشک میتونه بزنه، همین موشک های اس 300 قادرند با اهداف بالستیک تا سرعت 14 ماخ هم درگیر بشن.
حدس من هم همین هست
1- اگر سرعت موشک صیاد4 رو 2800 متر بر ثانیه در نظر بگیریم ، با این حساب این موشک برتری کاملی نسبت به موشکهای 48N6E3 داره و در سطح 9M83ME متعلق به S-300VM میباشد که با سرعت 2.8 تا 3 کیلومتر بر ثانیه در نسل جدید 400 کیلومتر برد دارد و توان درگیری با انواع هواپیما و موشکهای بالستیک تاکتیکی و میانبرد و دوربرد رو تا سرعت 4500 متر بر ثانیه داراست یعنی موشکی مثل سجیل با سرعت 13 الی 14 ماخ رو میتونه بزنه. موشکهای قاره پیما رو هم بعد از مرحله ری اینتری که سرجنگی جدا شد میتونه هدف قرار بده بخصوص در فاز ترمینال که از ارتفاع 18 کیلومتری شروع شده و با کاهش سرعت پرتابه همراه هست. ولی درگیری در ارتفاع پایین خطر انفجار هسته ای EMP را در پی دارد که آسیب آن به زیرساختهای نظامی - غیرنظامی قابل پیش بینی نیست و باید انهدام در ارتفاع بالای 100 کیلومتر باشد.
2- اگر سرعت موشک صیاد4 را 2000 متر بر ثانیه یا همون 6 ماخ در نظر بگیریم ، در این حالت این موشک در کلاس موشکهای سری 48N6E2/E3 قرار دارد و باید بتواند تا برد 250 کیلومتری برای اهداف کند پرواز و تا ارتفاع 70 الی 80 کیلومتری صعود کند. در این حالت توان درگیری با اهداف بالستیک تا سرعت 2800 متر بر ثانیه را باید داشته باشد چون در موشک 48N6E2 چنین است و این را هم در نظر بگیرید که حداکثر سرعت هدف را بیشتر از همه قدرت رادار و توان پردازش کامپیوتر و الگوریتم نرم افزاری تعیین می کند و به عنوان مثال پدافند A-135 مسکو که از موشکهای هسته ای 53T6 با سرعت 7 ماخ استفاده می کند میتواند با اهداف تا سرعت 25 ماخ درگیر شود یعنی بیش از سه برابر سرعت موشک پدافندی ، یک علتش کلاهک هسته ای ولی علت اصلی در وجود رادار کنترل آتش آرایه فازی Don-2N است که دقت بسیار بالایی دارد و در رزمایش موشکی نوامبر 2017 موفق شد بدون کلاهک هسته ای ، هدفی با سرعت 7 کیلومتر بر ثانیه برابر با 23 ماخ را منهدم کند.
راستش من با توجه به فیلم شلیک صیاد4 و مقایسه با موشکهای دیگر ساخت ایران مانند صیاد3 و تائر2 که سرعتی در حدود 4.5 تا 5 ماخ دارند ، سرعت 6 ماخ رو تخمین زدم و امیدوار هستم در نسخه بعد به 8 ماخ برسه تا بتوان با یک مرحله افزایش به برد و ارتفاع بالایی دست یافت.
با فرض طول 7.5 متری و قطر 53 سانتیمتر صیاد4 باید دو موشک جدید از روی آن ساخته شود :
1- موشک صیاد5 تک مرحله ای با قطر بیشتر در حدود 60 تا 65 سانتیمتر و پیشران قویتر که سوخت بیشتری حمل کنه و به برد 300 تا 400 کیلومتری برسه و سرعت 3 کیلومتر بر ثانیه یعنی 9 ماخ و ارتفاع درگیری 100 کیلومتر ، مشابه موشک 9M83ME برای سامانه ضد بالستیک S-300VM
2- موشک صیاد6 دو مرحله ای که شامل مرحله اول موتور و قطر صیاد5 و مرحله دوم موتور و قطر صیاد4 یا هم هر دو مرحله با قطر برابر صیاد5 که سرعت مرحله اول 6 ماخ و مرحله دوم هم 9 ماخ ، جمعا 15 ماخ که میتونه به ارتفاع بالای 150 تا 300 کیلومتری برسه و ماهواره های لئو رو هدف قرار بده به اضافه موشکهای بالستیک قبل از فاز ری اینتری و جدایش کلاهکها ، این موشک بردش تا 600 کیلومتر میرسه!
یک نکته رو اطلاع دارید؟ اینکه برد ضد بالستیک تقریبا دو برابر برد ضد هواپیما حساب میشه؟ یعنی همین باور با برد 200 کیلومتر در برابر بالستیک 400 کیلومتر برد داره! لازمه اون تنها رادار برد بلند هست. روال کار به اینصورت هست که چون موشک بالستیک هدف نزدیک شونده می باشد و مثل هواپیما امکان تغییر مسیر و فرار ندارد میتوان از دو برابر برد به طرفش شلیک کرد تا در حداکثر برد همون 200 کیلومتری هدف قرار بگیره و در واقع برد موشک بیشتر نمیشه بلکه در حداکثر مقدار خودش هدف رو منهدم میکنه. این مساله رو در دهه شصت و هفتاد متوجه شده بودن و پایه و اساس برد اعلامی برای پدافند A-135 مسکو با برد 900 کیلومتر و SM-3 آمریکا با برد 900 کیلومتری فعلی و گسترش اون به 2500 کیلومتر تا سال 2030 در نسل بلاک2آ میباشد. با چنین فرضی می توان با یک سامانه با برد 600 کیلومتری که با رادارهای پیش اخطار 3000 کیلومتری لینک شده باشد تمام آسمان ایران را پوشش ضد بالستیک تامین کرد.
محاسبه برد قطعی و غیر قابل فرار برای موشک صیاد4
با فرض سرعت 2800 متر بر ثانیه ، در برابر هواپیمایی با سرعت 800 متر بر ثانیه اگر از 200 کیلومتری شلیک انجام بشه در 155 کیلومتری بهش میرسه ، یعنی هدف میتونه 45 کیلومتر پرواز کنه و احتمال فرارش هست ، اما برد قطعی برای باور میشه 155 کیلومتر که در اینصورت امکان فرار نیست و در 200 کیلومتری زده میشه ، این برای هدفی با سرعت 2.6 ماخ هست و هیچ جنگنده ای سرعت عملیاتی این مقدار ندارد و حتی اف15 سرعتش به 1.73 ماخ محدود شده! برد قطعی باور برای جنگنده های فعلی در حدود 170 کیلومتر میباشد.
با فرض سرعت 2000 متر بر ثانیه ، در برابر هواپیمای با سرعت 800 متر بر ثانیه مثل حالت قبلی به ترتیب ، نقطه برخورد 142 کیلومتری با شلیک از 200 کیلومتر و برد قطعی 140 کیلومتر و برای هدفی با سرعت 500 متر بر ثانیه هم میشود 160 کیلومتر.
البته از موارد خاص مثل کاهش ارتفاع و پنهان شدن در بین عوارض زمینی و جنگ الکترونیک صرف نظر کردم.
- 2
- 24
- 2
-
بر 10 بهمن 1398 در 02:03 , Killuminati گفت:به نظر شما این چی میتونه باشه؟
این منطقه استتار صحرایی کویری شده به همین سادگی!
با پیشرفت تکنولوژی روشها و ابزارهای استتار هم پیشرفت قابل توجهی کردند و به عنوان مثال چینی ها 10 سال قبل تکنولوژی را معرفی کردند که باعث میشد منطقه استتار شده چندین برابر در تصاویر ماهواره ای کوچکتر دیده بشه! مثلا یک ساختمان به اندازه یک کانکس یا حتی کوچکتر!
دوستان برای آشنایی بیشتر به تاپیک زیر مراجعه کنید
http://www.military.ir/forums/topic/21624-%25d8%25b4%25d8%25a7%25d9%2587%25da%25a9%25d8%25a7%25d8%25b1-%25d8%25a7%25d8%25b3%25d8%25aa%25d8%25aa%25d8%25a7%25d8%25b1-%25d8%258c-%25da%2586%25da%25af%25d9%2588%25d9%2586%25d9%2587-%25da%25a9%25d8%25b1%25d9%2585%25d9%2584%25db%258c%25d9%2586-%25d8%25a7%25d8%25b2-%25d8%25af%25db%258c%25d8%25af-%25d9%2584%25d9%2588%25d9%2581%25d8%25aa-%25d9%2588%25d8%25a7%25d9%2581%25d9%2587-%25d9%25be%25d9%2586%25d9%2587/
یک تاپیک هم مربوط به استتار پایگاهها و صنایع آمریکا بود که گویا لینکش عوض شده نتونستم پیداش کنم.
عکسهای استتار کرملین توسط روسها در جنگ جهانی دوم
- 1
- 11
-
* تشکر از مدیریت برای اصلاح دسترسی به تاپیک.
مجددا این مصیبت و فاجعه بزرگ رو خدمت خانواده قربانیان و تمام هموطنان تسلیت عرض می کنم.
اول این نکته رو بگم که این اتفاق جزو بدترین اتفاقات ممکن بود و متاسفانه دلیل این فاجعه هر چه باشد نباید فراموش کرد باعث کشته شدن انسانهای بیگناه و آسیب شدید روحی به خانواده ایشان و هموطنان گردید. باید کمک حال این عزیزان بود و تنها راه اون مسئولیت پذیری و صداقت و شفافیت است وگرنه با هیچ کاری ، نمی توان این اشتباه را جبران و یا توجیه کرد. تنها می توان به آینده امید داشت و از بروز فجایع مشابه پیشگیری نمود.
دومین نکته هم این است که بعد از تمام حرفها و اقدامات لازم و فاصله گرفتن از تئوری های توطئه و انداختن تقصیر گردن دیگران ، باید یک مساله رو بصورت کامل بررسی کرد و آن این که علت این اتفاق چه بود؟ به قول بعضی دوستان خطای انسانی یا سیستمی یا هر چیز دیگر؟ چرا که اگر این مساله به درستی حل نشود متاسفانه باید گفت امکان تکرار چنین اشتباهی وجود دارد.
درباره خطای سیستمی که در پست زیر بخوبی توضیح داده شد.
مشخصا عامل اول در این مساله عدم درک از شرایط موجود و ناهماهنگی بین بخشهای مختلف کشوری است که باعث شد بجای پرواز ممنوع ، در شرایط جنگی به هواپیماهای مسافری اجازه پرواز داده شود. حال آنکه اگر پرواز ممنوع اعلام میشد با هر فرضی ، منجر به چنین فاجعه ای نمی گردید چرا که هواپیمایی در آسمان نبود.
ولی سعی من بیشتر بررسی بر روی عامل این اتفاق (نه اپراتور بلکه خود سامانه تور به عنوان یک سیستم) هست چرا که این اولین اشتباه نبود و قبلا در شرایط مشابه اشتباه مشابهی صورت گرفته است.
دلیل تاکید بر روی این سامانه هم این است که برخلاف تصور بعضی دوستان ، تنها سامانه مستقل در شبکه پدافندی کشور نمی باشد. هواپیمای مسافری اکراینی در اون مختصات در پوشش پدافندی تعداد زیادی از سامانه های دیگر از برد متوسط تا بلند قرار داشت که هر کدام از آنها می توانند بصورت مستقل نیز عمل کنند اما می بینیم که تشخیص اشتباهی از طرف آنها رخ نداده. یکپارچه بودن اجزای پدافندی در تور ام1 الزاما به این معنا نیست که مستقل از شبکه پدافندی عمل کند.
اگر درباره سامانه تور ام1 کسی اطلاعات کاملی از سیستم مخابراتی و نحوه تشخیص دوست از دشمن داره لطفا ارسال کنه؟
دفعات قبل هم جنگنده های نیروی هوایی زمانی که برای رهگیری هواپیماهای آمریکایی پرواز کردند به اشتباه توسط این سامانه هدف گرفته شدند.
احتمال وجود بک دور در سامانه و فروش آن (توسط شرکت سازنده روسی) یا لو رفتن اون (با جاسوسی از شرکت سازنده) و یا یک ضعف شدید امنیتی در سیستمهاش باعث میشه در محیط جنگال نتونه هدفهای خودی رو از غیر خودی تشخیص بده و این بدترین حالت برای یک سامانه پدافندی حساب میشه یعنی کلا داون و از مدار عملیات خارج بشه بهتر هست. در رابطه با سیستم اپتیک هم احتمالا برای وقتی هست که رادار از کار افتاده باشه و یعنی در اون شب با توجه به صفحه رادار تصمیم گیری شده و سراغ دید بصری نرفتند!
برای رسیدن به پاسخ فعلا این سوالات به ذهنم میرسه.
1- سامانه تور از چه نوع سیستم IFF یا همان تشخیص دوست از دشمن استفاده می کند؟ سیستم روسی است یا با نمونه داخلی جایگزین شده؟
2- پروتکل تشخیص دوست از دشمن و نوع و میزان تهدید در این سامانه چگونه است؟ طبق کاتالوگ شرکت روسی یا نسخه تغییر یافته در داخل؟
3- آیا هماهنگی سیستم IFF این سامانه با سایر سامانه های موجود در کشور و نیز با پرنده های غیرنظامی وجود دارد؟
4- نرم افزار مورد استفاده نسخه روسی است یا ایرانی؟ چرا که در صورت روسی بودن احتمال وجود بک دور و باگ امنیتی وجود دارد.
5- لینک ارتباطی سامانه با شبکه یکپارچه پدافندی چگونه است؟ بی سیم یا فیبر نوری؟
6- علت اختلال در لینک ارتباطی با فرماندهی شبکه پدافند چه بود؟ مشکل نرم افزاری است یا مخابراتی یا جنگ الکترونیک؟
اگر فرض کنیم این سامانه دو لینک ارتباطی دارد ، به نظر میرسد لینک اشتراک یک طرفه اطلاعات توسط سامانه های فرماندهی که اعلام شلیک کروز کردن به این سامانه نیز ابلاغ شده و مشکل کارکرد نداشته ولی لینک ارتباطی دو طرفه دارای اشکال بود و اپراتور نتوانسته برای کسب تکلیف با واحد فرماندهی تماس بگیرد.
پاورقی 1 : به جای اینکه تقصیر را گردن دیگران بیندازیم یا در ناجوانمردانه ترین حالت فقط بر روی پایین ترین عضو سیستم یعنی اپراتور سامانه ، بهتر است مساله رو از بعد فنی بررسی کنیم و اگر مشکل نرم افزاری و مربوط به پروتکل ها باشد باید گفت اگر فرد دیگری نیز در سامانه حضور داشت احتمالا این تصمیم اشتباه رو می گرفت چون بر اساس داده های نشان داده شده بر روی صفحه رادار و سایر نشانگرهای موجود تصمیم گیری میکند و هدف را بصورت چشمی نمی تواند مشاهده کند. البته این جمله به معنای توجیه تصمیم اشتباه و احساسی نمی باشد و منظور جلوگیری از انداختن اشتباه روی چند نفر و پاک کردن صورت مساله می باشد.
پاورقی 2 : در نهایت پیشنهادی باید ارایه بشه که تا اطلاع ثانوی تمام سامانه های تور ام1 در صورت امکان از چرخه عملیات یا خارج شوند و مورد بازبینی نرم افزاری قرار گیرند یا حداقل از مناطق غیرنظامی فاصله گرفته و بدون هماهنگی با مرکز فرماندهی وارد درگیری نشوند.
پاورقی 3 : از مسئولان محترم تقاضا می شود ، مساله را با جدیت بررسی و نتایج حاصل و واقعیت را به جامعه اعلام کنند. پنهانکاری در این شرایط بدترین کار ممکن و عامل از بین رفتن اعتماد عمومی است و صداقت و شفافیت باعث التیام و ترمیم نسبی این درد عمیق خواهد شد.
با تشکر از دوستان و عزیزانی که به روشن شدن سوالات و دلایل مساله کمک می کنند.
- 20
-
با عرض سلام و تسلیت بابت گندکاری و فاجعه ای که یک عده بی لیاقت انجام دادن!
حادثه تاسف انگیز و هولناک سقوط هواپیمای مسافری رو خدمت خانواده قربانیان و همه هموطنان تسلیت عرض می کنم. و خدا خودش به بازماندگان صبر و تحمل عنایت کند.
چند روزی فکر میکردم چی بنویسم و هر بار دستم به قلم نمی رفت! اصلا میشه چیزی گفت؟ کشته شدن هموطنان و انسانهای بیگناه چیزی نیست که بتونیم بسادگی دربارش متنی بنویسیم.
جدای از علت اتفاق که توسط عزیزان متخصص و کارشناسان تیم ارزیابی سانحه باید بررسی و اعلام بشه یک نکته رو فقط عرض می کنم.
متاسفانه مسئولین هوانوردی و ... با صدور اجازه پرواز به هواپیماهای غیرنظامی اون هم در شرایط جنگی ، اشتباه بزرگی مرتکب شدند. اگر پروازها رو مثلا 12 ساعت کنسل میکردن این اتفاق می افتاد؟
شاید میگفتن نمیشه پروازها رو کنسل کرد! ولی می بینید که نتیجه چطور شد؟ لطفا و خواهشا جان انسان ها رو محترم بشماریم. عزیزان دیگران ، مانند عزیزان خود ما هستند چرا که همگی انسان و فراتر از آن ، از یک کشور و ملت هستیم.
******
امکان ارسال پست در این بخش رو ندارم و اجبارا ویرایش شد.
******
با از دست دادن یک انسان و هموطن نمی توان چیزی نوشت و درباره کشته شدن 176 انسان بیگناه ذهن آدمی توان بیان رو به کل از دست میده.
فقط می تونم در حد خودم خدمت تمام هموطنان و خانواده قربانیان سقوط هواپیمای مسافری تسلیت عرض کنم و از خدا برای بازماندگان صبر و شکیبایی آرزو داشته باشم.
ولی ختم کلام اینکه گندکاری رو با هیچ حرف و عملی نمیشه جمع کرد ، خون های زیادی به ناحق ریخته شد!!! جدا خسته نباشید!!!
- 6
بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
در متفرقه در مورد نیروی هوایی
ارسال شده در · Report reply
تهدیدات منتظر آماده شدن ما نخواهند نشست و به ما هم اطلاع رسانی نخواهند کرد.
چند سالی میشه حس میکنم در وضعیت سال 59 قرار داریم و به سرعت به ساعت صفر نزدیک میشویم ، قبل از شهادت سردار سلیمانی هم این مساله فکرم رو مشغول کرده بود.
مرداد 81 بود و همه چی در صلح و صفا و آرامش ، همه ما بی خبر و دنبال تعطیلات تابستان بودیم ، عده ای هم دنبال گفتگوی تمدن ها و تنش زدایی با دیگران بودند ، اما یک عده ای اومدن یک شبیه سازی به نام چالش هزاره انجام دادن با 250 میلیون دلار بودجه! هدفشون این بود که بعد از افغانستان ، به ایران حمله کنند. همه کشور خواب بودند ، حتی در کشور دشمن هم همه خواب بودند و تنها عده ای از نئوکان ها و وابستگان آنها در دولت و ارتش آمریکا از داستان اصلی باخبر بودند. اما خدا هم خبر داشت و این خدا بود که باعث شد بجای ایران ، تصمیم به حمله به عراق گرفته شود و ایران به بعد از آن موکول شود و دوباره این بعد شد لبنان و بعد دیگر سوریه و بعد دیگر دوباره عراق و یمن ... و ان شاء الله هرگز به ایران نخواهند رسید. اما ما هم باید هوشیار و آماده باشیم.
این رو گفتم ثبت در تاریخ گردد.